کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

مجاز یا غیرمجاز؛ مساله این است؟

صرافی های غیرمجاز و مجاز

کدام گزینه بهتر است، مجاز یا غیر مجاز؟

اگرچه حضور صرافی ها برای مقابله با تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران نسخه ای کارآمد توسط برخی مسئولان عنوان شده بود، اما عوارض این نسخه در اقتصاد ارزی کشور بسرعت خودنمایی کرد و کارکرد صرافی ها جهت انتقال ارز و دلارهای نفتی ایران از خارج به داخل کشور را به روندی معکوس تبدیل کرد و باعث سونامی عظیمی از واردات یا خروج ارز از کشورمان شد. همین امر موجب دخالت دوباره بانک مرکزی به عنوان عالی‌ترین نهاد مالی کشور برای تعیین صرافی ها به دو بخش مجاز و غیرمجاز شد.

هرچند هدف اصلی این دخالت مبارزه با قاچاق ارز و پولشویی بود، اما در اصل راهکاری برای تعیین اعتبار یا مشروعیت بخشیدن به برخی از صرافی های فعال در بازار ارزی ایران که روز به روز افزایش می یافتند، بود. تا جایی که بانک مرکزی به عنوان اصلی ترین نهاد مسئول در بازار ارزی مجبور به صدور بخشنامه ای به عنوان اتمام حجت با صرافی ها  مبنی بر تعیین تکلیف صرافی های غیرمجاز شد و در نهایت هم خودش راسا برای به سرانجام رساندن کار در این زمینه گام برداشت تا به قول معروف کنترل نوسانات بازار ارزی کشور را دوباره در اختیار بگیرد.

به همین دلیل فهرستی بلند بالا از غیرمجازها به نهادهای مربوطه قضایی توسط بانک مرکزی جهت برخورد قانونی با آنها ارسال شد و مراحل قانونی برای جلوگیری از فعالیت این گروه از صرافان غیرمجاز به سرعت یکی پس از دیگری طی شد، اما عطش بازار ارزی ایران آنقدر زیاد بود که سود حاصل از آن نمی توانست مانع از حضور غیر مجازها در بازار ارزی کشور شود و در نهایت این فعالان هرگز دست از فعالیت خود نکشیدند؛ بلکه از دنیای واقعی ، کوچه و خیابان یا مغازه های لوکس و زیبا به حاشیه خیابان ها آمدند و در نهایت به دنیای مجازی راه یافتند بصورتی که  حتی در حال حاضر با وجود قوانین بسیار سخت درباره مبارزه با صرافی های غیر مجاز بصورت غیر قانونی مشغول ارائه خدمات ارزی بخصوص حوالجات به خارج از کشور هستند.

شاید از خود بپرسید مگر امکانش هست که بانک مرکزی با این همه ابزار قانونی و امکانات نتوانسته جلوی فعالیت این گروه از  صرافی های غیر مجاز را بگیرد؟ اگر علاقمند به دریافتن واقعیت امر این گروه از غیرمجازها و نحوه فعالیت آنها حتی با وضع قوانین بسیار سختگیرانه مسئولان ارزی کشور هستید کافی است کلمه "صرافی یا ارسال دلار به خارج" را در سایت گوگل جستجو کنید، آنگاه با انبوهی از اسامی و صرافی های گوناگون مواجه خواهید شد که باعث تعجب شما می شود و بیاد فهرست معروف بانک مرکزی از صرافی های مجاز می افتید چون طبق فهرست منتشر شده از سوی بانک مرکزی تنها کمتر از هفتصد صرافی مجاز هم اکنون مشغول ارایه خدمات ارزی به متقاضیان هستند البته نباید فراموش کرد که همین تعداد هم به دو گروه الف و ب تقسیم شده اند یعنی آنها که فقط اجازه خرید و فروش فیزیکی ارز را دارند و دیگران که برای ارسال حوالجات هم می توانند اقدام کنند. بنابراین متوجه می شوید که تابلوهای غیر مجاز ها فقط خاموش شده ولی از کار نیافتاده است.

برای دریافت فهرست صرافی های مجاز و اطلاع از اعتبار مجوز صرافی مورد نظر خودتان می توانید به وب سایت رسمی بانک مرکزی یا وب سایت رسمی کانون صرافان ایران مراجعه کنید. در این فهرست تمامی اطلاعات مربوط به صرافی ها و شرایط مجوز آنها قید شده، حتی شماره تلفن صاحب یا صاحبان این صرافی نیز در فهرست مذکور مشخص شده بنابراین می توانید بدون دغدغه اما با توجه به ستون مخصوص مجاز یا غیر مجاز بودن صرافی در این فهرست که جلوی نام صرافی ها ذکر شده از خدمات صرافی‌های مجاز بهره مند شوید.

به یاد داشته باشید صرافی های غیرمجاز با ارائه قیمت های وسوسه کننده ممکن است همیشه و در همه حال ذهن شما را به خود درگیر کنند، اما اجازه ندهید این وسوسه  شما را گرفتار عواقبی جبران ناپذیر کند؛ بلکه بهترین پیشنهاد این است که با خودداری کردن از معامله با اینگونه صرافی ها زمینه تقلب و اختلال ارزی در بازار را کاهش دهید.

به هر حال با تمام تدابیر موجود بازار از جمله صدور مجوزها و راه اندازی پرتال ارزی یا تهیه نرم افزار سنا SANA (سامانه نظارت ارز) هنوز هم بدون مجوزها به کار خود مشغول هستند، به صورتی که به گفته برخی مسئولان، تعداد این صرافی ها ده برابر مجوزدارهاست و هم اکنون بدون مجوزها در کنار دلالان غیررسمی بازار ارز به عنوان رقیبی سرسخت در رقابتی ناعادلانه با مجوزدارها وارد میدان شده اند و بسیاری از تلاطم ها و نوسانات این بازار پرراز و رمز را رقم می زنند، بنابراین اگرچه این گروه تابلوی قیمت ندارند یا مجوزی در دستشان برای فعالیت اقتصادی نیست، اما هنوز هم تاثیر مهمی در تعیین سرنوشت ارزی کشورمان دارند.

شاید سختگیری های نظام بانکی به فعالیت ارزی صرافی های مجاز باعث رونق کسب و کار بدون مجوزها شده، اما به هر حال تمام تلاش بانک مرکزی به عنوان تنها نهاد مسئول نظام مالی کشور کنترل بازار ارز در ایران است که البته در صورت موفقیت به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی کاری بسیار مفید برای رونق اقتصادی کشورمان و هر کشور دیگر در این کره خاکی خواهد بود.

مقررات ناظر بر صرافی ها

همان طور که قبلا اشاره شد بانک مرکزی برای کنترل هرچه بیشتر بر نظام ارزی کشور، بخصوص در بازار آزاد و در شرایط کنونی دستورالعمل ها و بخشنامه های متعددی صادر کرده است و از این طریق با تمام توان سعی در کنترل جریان ارز در رگهای اقتصادی کشور را دارد.

اولین گام برای این حرکت راه اندازی پرتال ارزی کشور بود که به عقیده کارشناسان بانک مرکزی با استفاده از اطلاعات آن می توان منابع ارزی را به سمت درست اقتصادی هدایت کرد و از پولشویی یا خروج ارز بدون برنامه از کشور در شرایط اقتصادی فعلی جلوگیری کرد. به هر حال پرتال ارزی با اتصال سه ارگان مهم اقتصادی مثل وزارت صنعت، معدن و تجارت، بانک مرکزی و گمرک به یکدیگر توانست بیشتر تقاضای جابه جایی ارز و واردات کالا به کشور و تا حدودی میزان تقاضای موجود بازار را رصد کند و آماری تقریبا مستند برای برنامه ریزی های کلان ارزی کشور را به دست مدیران ارزی بانک مرکزی برساند، شاید در ابتدای امر حضور این پرتال در دنیای ارزی ایران زیاد به فعالیت اقتصادی صرافی ها مربوط نبود و به ظاهر بسیار کلانتر از میزان جابجایی ارز در صرافی ها بود و صرفا تقاضای ارز برای واردات کالا به کشور را کنترل می کرد اما توانست منشاء اصلی تقاضای ارز را مشخص و تا حدود بسیار زیادی میزان تقاضا را هم به مسئولان امر اعلام نماید.

به هر حال حتی با کنترل مبادی تقاضای ارز در دنیای صادرات و واردات هرگز نمی توانیم نقش صرافی ها را آنهم در شرایط فعلی یعنی تحریم نظام بانکی کشور نادیده بگیریم در حالی که این گروه علاوه بر تامین ارز مورد نیاز برخی از واردکنندگان همواره مشغول پاسخگویی به تقاضای های خرد بازار نیز بودند. بنابراین دومین اقدام بانک مرکزی برای حفظ جایگاه ارزی خود در بازار ارزی کشور، صدور مجوزهای فعالیت برای صرافی ها بود تا با این کار روند عرضه و تقاضای دلار یا ارزهای مختلف را در بازار آزاد بررسی و به قول معروف نبض بازار آزاد ارزی را در صرافی های مورد تایید خود به دست گیرد.

این اقدام بانک مرکزی باعث شد تا تنها تعداد مشخص و محدودی از صرافی ها مجاز به انجام خرید و فروش یا حوالجات ارزی باشند که بهترین راهکار برای کنترل عرضه و تقاضاهای خرد در بازار آزاد بود بدون درنظر گرفتن موفق یا ناموفق بودن این طرح  صدور مجوز برای فعالیت صرافی ها از سوی بانک مرکزی موجب پایه ریزی تولید نرم افزاری خاص جهت ثبت معاملات ارزی در این واحدهای مجاز نیز شد.

در ابتدای امر بانک مرکزی تمام صرافی های مجاز  را مجبور به صدور فاکتور برای خرید و فروش کرد و پس از آن صرافی ها می بایست تمام فعالیت ارزی خود اعم از خرید، فروش یا حواله را توسط نرم افزار «سنا» یا همان سامانه نظارت ارزی در اختیار بانک مرکزی قرار می‌دادند. این فرآیند در کنار بازرسی های محسوس یا نامحسوس به عقیده کارشناسان بانک مرکزی می توانست از قاچاق ارز و خروج منابع ارزی کشور بدون حساب و کتاب جلوگیری کند و در نهایت ثبات مناسبی به بازار مالی و ارزی جامعه ببخشد.

در حالی که برخی از اقتصاددانان معتقدند اگرچه این قید و بندها مثل صدور فاکتور یا ثبت معاملات در سامانه «سنا» به نوعی تقاضاهای کاذب را از بازار ارزی ایران حذف کرد، اما هنوز هم بسیاری بر این شرایط انتقاد دارند و  اصل موضوع یعنی وجود تلاطم در بازار ارزی را در جایی دیگر می دانند نه پشت گیشه صرافی ها که بتوان با صدور بخشنامه و کنترل و محدود کردن کار صرافی ها، مشکل را درمان کرد.

این گروه عنوان می کنند صرافی های مجاز باید برای مبالغ بیش از 300 دلار فاکتور خرید همراه با اطلاعات خریدار صادر کنند و در نهایت آن را از راه ثبت در «سنا» به دست بانک مرکزی برسانند، اما آیا واقعا همه تقاضاها هرچند خرد و کوچک در صرافی های مجاز پاسخ داده خواهد شد؟ اما با توجه به انبوع صرافی های حقیقی و مجازی غیر مجاز در ایران همین تقاضاهای خرد و کوچک در سطح جامعه ایران به نوسانات بزرگ منجر شده اند و به قول معروف قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود...

عزتی

پرونده صرافی

توصیه های مفید برای خرید ارز از صرافی ها

بدون تردید حداقل یک بار هم که شده برای تهیه ارز اقدام کرده اید. شاید بانک و شایدهم صرافی . اگر برای تهیه ارز مورد نیاز خودتان به بانک مراجعه می کنید که مشکلی نیست چون سیستم بانکی با اطمینان کامل برای نیاز شما پاسخی مناسب درنظر گرفته و در نهایت می توانید خدمات مورد نیازتان را بدون مشکل دریافت کنید .

اما مشکل زمانی است که برای تهیه ارز مورد نیازخودتان به بازار آزاد مراجعه می کنید. به هر حال دو گزینه پیش روی شماست یکی استفاده از خدمات صرافی های مجاز و دیگری روی آوردن به وسوسه های غیر مجاز ارزی کنار خیابان و یا صرافی های نامعتبر بازار شهر محل سکونت خودتان. در مورد صرافی های غیر مجاز که تکلیف روشن است. این روش معامله ای با ریسک بسیار بالا و غیر معمول برای شما خواهد بود و بدون تردید هیچکس توصیه استفاده از این خدمات را به شما نخواهد کرد.

آخرین راهکار که همان صرافی های تایید شده از سوی بانک مرکزی است یا به قول معروف همان مجازها هستند برای شما باقی می ماند که این روش هم راهکارهای خود را طلب می کند . حالا اگر قصد خرید ارز خارجی دارید مطالعه این مطلب برای شما بدون تردید مفید خواهد بود.

1.        ابتدا ارز مورد نیاز خودتان را بشناسید: این کار را می توانید با استفاده از امکانات اینترنت یا دنیای مجازی انجام دهید کافی است که نام کشور مورد نظر و واحد پول آن را تایپ کنید با تقسیم بندی واحد پول کشور مورد نظر و شکل و شمایل اسکناس و سکه های آن آشنا شوید .

2.        قبل از اینکه برای خرید به بازار بروید از نرخ مبادله ارز مورد نظر خودتان با ریال آگاهی کسب کنید : برای این کار می توانید با پرسیدن قیمت خرید و فروش ارز مورد نظرتان از صرافی چند روز روند قیمت آن را زیر نظر بگیرید.

3.        به یاد داشته باشید که ساعات غیر اداری یا روزهای تعطیل و زمانی که بانک ها تعطیل هستند برای تهیه ارز اقدام نکنید چون  قیمت ها غیر واقعی هستند.

4.        اگر قصد خرید دلار از صرافی دارید به یاد داشته باشید که معمولا صرافی ها مهر بسیار کوچکی که بیانگر اصالت اسکناس و فروشنده است  دارند بنابراین از فروشنده بخواهید این مهر را برای شما روی اسکناس ها بزند.

5.        از فروشنده صرافی بخواهید به شما فاکتور فروش بدهد که شماره سریال های اسکناس ها در آن قید شده باشد. البته امروزه دستگاههای پول شمار در برخی صرافی ها خود اینکار را انجام می دهد.

6.        از فروشنده بخواهید اسکناس ها را زیر دستگاه یا همان نور ماوراء بنفش برای شما چک کند هرچند او قبلا اینکار را انجام داده است.

7.        به تاریخ انتشار اسکناس ها دقت کنید بخصوص درباره دلار این موضوع بسیار مهم است.

8.        از تحویل گرفتن اسکناس های معیوب جدا خودداری کنید چون بعدا دچار دردسر خواهید شد.

9.        سعی کنید از چند صرافی قیمت بگیرید بعد خرید کنید چون قیمت صرافی ها معمولا کمی با یکدیگر اختلاف دارد اما در باره اختلاف های فاحش هوشیار باشید که بدون تردید مشکلی در کار است.

10.    هنگام ورود به صرافی به مجوز بانک مرکزی خوب دقت کنید این مجوز طبق قوانین باید در دید مشتریان نصب شده باشد. البته می توانید صحت مجوز صرافی مورد نظر خودتان را از طریق وب سایت رسمی بانک مرکزی بررسی کنید.

چگونه دلار اصلی بخریم.

همه ما خبر مربوط به وجود دلارهای تقلبی در بازار ایران یا بطور کلی سراسر جهان را شنیده ایم این داستان غریبی در دنیای ارزی و مبادلات ارزی نیست بلکه برای اکثر پولهای رایج جهان مثل یورو، پوند ، ین اتفاق افتاده است بنابراین می توان با کمی دقت از شر اینگونه اسکناس ها خلاص شد و در دام سودجویان نیافتاد. البته این موضوع یعنی اسکناس های تقلبی مربوط به دلار دیده شده است بنابراین بد نیست هنگام خرید دلار به نکات زیر توجه کنید.

1.        به یاد داشته باشید که خودکارهایی در بازار وجود دارد که می توان با آن حساسیت اسکناس های معتبر نسبت به نور ماوراء بنفش را تایید کرد.

2.        در مورد دلار اولین گام چک کردن برجستگی حروف روی اسکناس است

3.        اگر اسکناس یکصد دلاری می خرید سریع به عدد 100 توجه کنید هنگامی که از روبرو و مستقیم به آن نگاه می کنید رنگ سبز خاصی دارد اما وقتی کمی اسکناس را بچرخانید رنگ سبز عدد 100 به سیاه تبدیل خواهد شد یعنی زاویه دید شما نصبت به اسکناس باعث تغییر رنگ آن می شود.

4.        با کمی احتیاط اسکناس را از دو سر بکشید اسکناس اصلی هرگز پاره نخواهد شد (به یاد داشته باشید که نیاز نیست اسکناس به شدت کشیده شود کاملا معمولی بکشید)

5.        شاید کمی غیر عادی باشد اما بوی اسکناس دلار کاملا مشخص و واضح است می توانید به حس بویایی خود کمی اطمینان کنید.

6.        به نوع نوشته های روس اسکناس کاملا توجه کنید اسکناس های اصلی نوشته هایی کاملا مشخص و بدون هیچ حاشیه دارند در حالی که اسکناس های تقبلی معمولا نوشته های منظمی ندارند.

7.        شماره سریال روی اسکناس اصلی کاملا یکسان و با فاصله ای مشخص چاپ شده در حالی که در اسکناس های تقلبی فواصل اعداد کاملا بدون توازن است و از هیچ قاعده ای پیروی نمی کند.

8.        به برش کاغذ اسکناس کاملا دقت کنید نباید کوچکترین اشکالی داشته باشد.

9.        اسکناس دلار اصلی دارای خط با حروف و نوشته لاتین بوده که در اسکناس دلار لابسی حتی از کنار دسته ده هزار تائی قابل مشاهده است.

10.    اسکناس دلار اصلی علاوه بر سریال سال ساخت و سریال، خود اسکناس دلار شماره سری نیز دارد

11.    اسکناس دلار اصل به هیچ صورت در ارتباط با آب رنگ پس نداده و تداخل رنگ ندارد

12.    خط دور اسکناس دلار میکروپرینت است که با ذره بین خوانده می شود

13.    اسکناس دلار اصلی در زیر نور لیزر قرمز دو سمت اسکناس دلار به راحتی تفکیک و نقش ها برجسته میباشد

14.    به یاد داشته باشید که همیشه جاعلان دلار مبتدی نیستند بنباراین نگران اسکناس های تقلبی کاملا حرفه ای باشید که تنها راه شناخت آنها نور ماوراء بنفش است.

عزتی

پرونده صرافی

تابلویی سیاه با پرچم های رنگی به نام صرافی

با شنیدن نام صرافی ناخودآگاه تابلوهایی سیاه رنگ با اعدادی دیجیتالی قرمز و تعدادی پرچم را تصور می کنیم. این اولین واکنش ذهنی همه ما با دیدن کلمه صرافی است. اگرچه مدتی است به دلیل نوسانات ارزی بیش از حد در کشورمان اکثر این تابلوها خاموش هستند و در کوچه و خیابان زیاد جلب توجه نمی کنند، ولی هرگز خاموش بودن تابلوی این صرافی ها به معنی بیکار بودنشان یا از کار افتادنشان نیست؛ بلکه حتی این تابلوهای خاموش هم گفتنی های بسیاری در دل دارند  که گاهی اوقات از این خاموشی باید نگران شد . به هر روی هم اکنون صرافی ها با تابلوهای معروفشان کارایی بسزایی در اقتصاد ایران را به عهده گرفته اند.

آیا تاکنون فکر کرده اید که این تابلوها از چه زمانی نوسانات ارزی را به نمایش گذاشته یا این که اصلا صرافی چیست و کی وارد زندگی ما شده است؟

. به طور کلی صرافی در لغت به معنی داد و ستد انواع پول است و در کشورمان از قرن نوزدهم با توجه به رشد تجارت داخلی و خارجی شکل تازه ای به خود گرفت. اگر از واقعیت این شغل بخواهید می توان این گونه گفت؛ از زمانی که معامله پایاپای کمرنگ شد، نقش این شغل یعنی صراف ها در زندگی اقتصادی و معاملات تجاری ما پررنگ تر شد.

این حرفه یا صرافی قبل از پیدایش سیستم بانکداری در ایران گسترش یافت و پایش را از مرزهای کشور بیرون گذاشت . صرافان ایرانی در هند ، عراق  شعبه داشتند و تاجران را برای انتقال وجوه خود یاری می کردند. طبق اسناد و مدارک اصول کار صرافی های ابتدایی بر دو پایه برات و بیجک استوار بود، به صورتی که تجار برات و بیجک های مدت دار  صادر می کردند این برات ها نزد نزد برخی صرافی های خاص و مورد نظرشان تجار یا صادر کننده برات معتبر بود و در نهایت قابلیت نقد شدن داشت.

اگرچه نقش بیجک یا برات صرافی ها با پیدایش سیستم بانکداری در جامعه ایران کمرنگ شد، اما حرفه صرافی حتی با وجود سیستم بانکداری نوین به معاوضه پول و خرید و فروش آن کنار بانک ها به حیات خود ادامه داد و تا این که از اواسط دهه 70 شمسی دوباره کار و بارش سکه شد. قبل از این تاریخ بیشتر صرافی ها مشغول داد و ستد سکه، طلا و نقره به مشتریان خود بودند و در ابعاد کوچک خرید و فروش ارزهای معتبر بین المللی انجام یا اینکه برای ارسال حوالجات رقم پایین به نیازهای خرد خانواده ها پاسخ می دادند.

به طور کلی صرافی ها در ایران و هم اکنون به دو گروه تقسیم می شوند؛

صرافی های نوع اول: این گروه از صرافی ها اجازه حضور در معاملات الکترونیک ندارند و صرفا برای خرید و فروش فیزیکی ارز مجوز دارند.

صرافی های نوع دوم: این گروه از صرافی ها علاوه بر خرید و فروش فیزیکی ارزهای معتبر جهانی، مجوز حضور در مبادلات الکترونیک یا همان حوالجات را کسب کرده اند و می توانند حواله هم صادر کنند.

لازم به یادآوری است که هر دو گروه می توانند به خرید و فروش سکه در کنار خرید و فروش ارز مبادرت ورزند.

اما اصولا تعریف کار صرافی ها چیست؟

از گذشته های دور، کار اصلی صرافی ها تعیین عیار و ارزش واقعی سکه های طلا و نقره بوده و کم کم به وصول برات و بیجک نیز اقدام کردند، اما همان طور که قبلا هم بیان شد، پس از ظهور و پیدایش سیستم بانکداری این حرفه به حاشیه رانده شد و صرفا به خرید و فروش سکه، طلا و نقره مبادرت می کردند، اما این شغل کم کم همگام با نظام بانکداری، رشد کرد و در کنار نظام بانکداری صراف ها نیز اقدام به اعطای وام و حتی ارسال حوالجات کردند و در نهایت به نوعی رقیب قدرتمندی برای بانک ها در ارسال و خرید و فروش ارز در ایران تبدیل و گاهی هم تعیین کننده نرخ مبادله ارزها در بازار اقتصادی کشور شناخته شدند.

صرافی ها چگونه کار می کنند؟

شاید خیلی ساده، فرض کنید وارد یک صرافی می شوید و مقداری ریال می دهید و در ازای آن ارز مورد نظرتان را می خرید و از آن خارج می شوید. آیا واقعا کار به همین سادگی است؟ خیر به طور کلی صرافی ها دقیقا همانند فروشنده کالایی مجبور هستند قیمت تمام شده کالای خود را تعیین و با درصدی سود آن را به متقاضی بفروشند. از این رو اطلاع از نرخ برابری ارزها در مقابل واحد پول ملی کشورشان مثل ریال امری حیاتی و ضروری برای آنهاست، اگرچه این صنف در کنار خرید و فروش یا حواله ارزش اقدام به خرید و فروش سکه طلا نیز می کند، اما به قول معروف خرید و فروش سکه طلا برای جوری جنس آنهاست و کار اصلی و حساسیت اصلی مربوط به همان پولهای کاغذی یا حوالجات است.

در شرایط عادی و عمومی بین المللی نرخ برابری ارزها اگرچه در بازارهای بین المللی مثل فارکس یا دیگر بازارهای ارزی تعیین می شود، اما مبنای محاسبه نرخ ارزهای خارجی در کشورها را معمولا بانک مرکزی آن کشور به عهده دارد و این نظام بانکی آن کشور است که هر روز نرخ مورد نظر صرافان را در اختیارشان قرار می دهد تا تابلوهای معروف مغازه‌های صرافی روشن شوند و شروع به نوسان کنند، اما داستان این تابلوها در ایران کمی متفاوت است و نوسان آنها در حال حاضر زیاد به بانک مرکزی بستگی ندارد.

هنوز نرخ درنیامده است

بدون تردید چند سالی است که با این جمله زیاد برخورد کرده اید: «هنوز نرخ درنیامده». معمولا وقتی قصد خرید یا فروش ارز دارید، این جمله را اول صبح زیاد شنیده اید و با کلی سوال، گوشی تلفن را قطع کرده اید یا این که از درب صرافی خارج شدید، اما معنی واقعی این عبارت چیست؟ مگر قرار نیست که بانک مرکزی نرخ را برای صرافی ها اعلام کند. بانک که ساعت 7 و 30 دقیقه کار خود را آغاز می کند، پس چرا هنوز... نرخ در نیامده است.

این جمله را می شنوید چون نرخ ارزهای خارجی در ایران بنا به هر دلیلی در بازار آزاد در حال حاضر خارج از محوطه بانک مرکزی یا حتی خارج از مرزهای کشورمان تعیین می شود و بنا به هر دلیلی هم بانک مرکزی هم اکنون در این باره بی تفاوت عمل می کند چون به دلیل تحریم های یکجانبه خارجی علیه نظام بانکی ایران چاره ای هم ندارد.

داستان از این قرار است که امروزه و با توجه به شرایط فعلی نظام ارزی کشورمان، نرخ ارز و برابری ریال ایران با دیگر ارزها در کشورهایی مثل امارات متحده عربی یا شهر هرات و گاهی هم ترکیه تعیین می شود اما پایگاه اصلی تعیین نرخ ارز در بازار آزاد ایران همان امارات متحده عربی است و دیگران فعلا نقش مهمی در تعیین نرخ ارز آزاد ایران ندارد و از آنجا که در امارات صرافی ها ساعت 11 صبح شروع به کار می کنند و برابری ریال ایران با درهم امارات را تعیین می کنند، بازار ایران هم تا قبل از این ساعت معمولا از خرید و فروش مگر در شرایطی خاص یا به ضرورت خودداری می کند. بنابراین صرافی ها این جمله را که «هنوز نرخ درنیامده» به کار برده و تا ظهر معمولا به محاسبه کارهای روز قبل خود می پردازند یا این که با احتیاط و در حجم بسیار کم با نرخ های روز گذشته کار می کنند، البته فکر نکنید که وقتی ساعت 11 صبح به قول معروف نرخ ها مشخص شد، کار تمام است؛ بلکه طی ساعت کاری دائم طبق هماهنگی های تلفنی یا ارتباط اینترنتی قیمت ها به روز شده و مبنای محاسبه قرار خواهد گرفت. البته صرافی هرچه معتبرتر باشد، بدون تردید زودتر از نوسانات مطلع می شود، ولی مبنای دیگری هم در کار است که معمولا بعدازظهر و حوالی ساعت 5 شروع می شود.

شاید پیش آمده باشد که حوالی ساعت 5 بعدازظهر نزدیک خیابان فردوسی یا چهارراه استانبول عبور کرده و جنب و جوش خاصی را بین دلارفروش ها یا صرافی های محل دیده باشید و بی تفاوت به خیال آن که کارشان را می کنند، از آنجا عبور کرده باشید، در حالی که نوسانی تازه در بازار ارزی در حال اتفاق افتادن است که حتی به شرایط کاری امارات یا هرات و ترکیه بستگی ندارد.

استراتژی ساعت 5

اگر اهل بازار هستید و زیاد با خرید و فروش ارزهای خارجی سروکار دارید، بدون تردید اطلاع دارید که معمولا نوسانات جدی برابری ارزهای بازار آزاد یا همان صرافی ها حدود ظهر آغاز می شود و تابلوهای دیجیتالی معروف صرافی ها یکی پس از دیگری روشن می شوند و تا بعدازظهر هم تغییراتی دارند، اما حوالی ساعت 5 گاهی اوقات خاموش می شوند و صرافی ها دست از خرید و فروش می کشند و حدود ساعت 6 دوباره نرخ های جدید حاکم بر بازار خواهد شد.

این اتفاق به این دلیل است که بازار پول آمریکا یا فارکس حوالی ساعت 5 بعدازظهر به وقت ایران تازه آغاز به کار می کند و نرخ برابری ارزهای معتبر جهان را روی تابلوهای خود به نمایش می گذارد. بنابراین ناخودآگاه اعداد و ارقام این تابلوی فارکسی در بازارهای ارزی جهان تاثیرگذار خواهد بود که ایران هم از آن مستثنا نیست، به همین دلیل بسیاری از فعالان و صرافی های بازار ایران در این ساعت دوباره تابلوهای خود را تنظیم و با نرخ جدید شروع به معامله می کنند، البته هستند افرادی که به قول معروف فارکس باز هستند و با زیر نظر گرفتن نوسانات بازار فارکس ریسک می کنند و کمی قبل از شروع به کار این بازار یعنی حوالی ساعت 4 بعدازظهر وارد بازار می شوند و با خرید یا فروش ارز خود کاسبی می کنند. این افراد گاهی ره صدساله را یک ساعته طی می کنند و گاهی هم حاصل های کارکرد خود را یک ساعته از دست می دهند. اگرچه نباید فراموش کرد که اکثر این معامله گران فارکسی هرگز در دنیای واقعی ما حضور نخواهند داشت بلکه در دنیای صفر و یک سیر می کنند.

صرافی ها و مقابله با تحریم

شاید تاکنون سفرهای خارجی را تجربه کرده باشید یا این که پای صحبت مسافران خارج رفته نشسته باشید و از تبادل پول در صرافی ها سخن گفته یا شنیده باشید و این گونه نتیجه گیری کرده باشید هرچه گردشگران ورودی یک کشور زیادتر باشند، صرافی های بیشتری در آنجا می بینید، اما ایران که هنوز گردشگر زیادی به خود ندیده است، پس این همه صرافی در کوچه و خیابان چیست؟ شاید این صرافی ها به عنوان زیرساخت های گردشگری باشند یا این که حکایت از رونق بسیار بالای تجارت خارجی در ایران کنند. هر دوی این موارد قابلیت استناد را خواهد داشت، اما در حال حاضر وجود این همه صرافی در کوچه و بازار، رازی بزرگ تر در دل دارد؛ آن هم مقابله با اثرات تحریم هاست.

با گسترش تحریم ها و درگیر شدن نظام بانکی ایران با آن عملا انتقال دلارهای نفتی توسط نظام بانکی سخت و سخت تر شد تا جایی که گاهی اوقات مبالغ دریافتی بابت فروش نفت در حساب های بانکی ایران خارج از مرزها  باقی ماند و غیرقابل جابه جایی شد. مشکلات ایجاد شده برای نظام ارزی کشور از یکسو، عطش بازار داخلی به دلیل واردات از سوی دیگر باعث شد تا فعالان و مسئولان اقتصادی کشور به فکر چاره و راهکار باشند و در نهایت روشی بسیار کهن را برای جلوگیری از بروز بحران را به نظام مالی ایران معرفی کردند؛ آن هم حمایت و توسعه صرافی ها در ایران بود.

با این روش بخش خصوصی به کمک دولت آمد و راهکاری کهن یعنی نظام حوالجات که از قرن ها پیش در جهان استفاده می شد را دوباره رونق بخشید.

بخش خصوصی البته با حمایت دولت با ایجاد شبکه های گسترده صرافی در کشورهای مختلف مثل امارات، ترکیه، هند، مالزی، قبرس، مالت، اتحادیه اروپا و استرالیا اقدام به جابه جایی دلارهای نفتی با وجود تحریم های سخت بین المللی در نظام بانکی کشور کرد. این روش زمانی رونق گرفت که نقل و انتقال پول توسط نظام بانکی جهان یا غیرممکن شده بود یا این که از امنیت مناسب برخوردار نبود و خطر بلوکه شدن پول در بانک های خارجی گسترش یافته بود.

این سیستم حوالجات برای نقل و انتقال پول از سوی ایران آنچنان گسترش یافت که یکی از روزنامه های معتبر در آمریکا واشنگتن پست، حجم این مبادلات را سالانه حدود یکصد میلیارد دلار برآورد کرده است.

ایران به گردشگران جهان درست معرفی نشده است

سفیر بوسنی

شاید کمتر از یک دهه پیش نام کشور بوسنی و هرزگوین یادآور خشونت و نسل کشی بین دو گروه بود و بیشتر شاهد انتشار اخبار ناخوشایند درگیری و خونریزی بودیم، اما این کشور سرسبز و زیبا مدتی است که روی آرامش را به خود دیده است و دوباره به زندگی عادی خود بازگشته است.

این کشور از لحاظ طبیعت و جاذبه های توریستی یکی از کشورهای پرمخاطب شرق روسیه است، اما آیا واقعا مردم این کشور علاقه ای به جاذبه های ایران دارند؟ یا این که ایران از دیدگاه آنها چگونه است؟ به همین دلیل به سراغ سفیر این کشور در جمهوری اسلامی رفتیم تا از نظر او درباره دیدنی های ایران مطلع شویم.

امیر حاجی کادونیچ به عنوان سفیر کشور بوسنی هم اکنون سه سال و نیم است که در ایران مشغول کار است. علاقه وی به دیدنی های ایران باعث شده که در نمایشگاه عکسی به نام ایران از نگاه شرق و غرب، عکس هایی که خودش از جاذبه های ایران گرفته شرکت کند و عکس هایی را به نمایش بگذارد.

سفیر بوسنی با رویی خوش چمدان را در دفتر کارش پذیرفت و از دیدنی های ایرانی این گونه گفت.

چه تعداد از شهرهای ایران را تاکنون دیده اید؟

در مورد من شاید بهتر است بگویم کدام شهرهای ایران را ندیده ام. من از شمالی ترین نقطه ایران تا جزایر کیش و قشم در خلیج فارس  دیدن کرده ام. بنابراین شاید همه نقاط ایران را دیده باشم و از آنها عکاسی کرده ام. اهواز، بندرعباس، آبادان، قم، مشهد، تهران، گرگان، همدان، چابهار، کرمان و بسیاری از شهرهای دیگر را دیده ام.

کدام شهر ایران بهترین بود؟ اصفهان بهترین شهری بود که من تاکنون دیدم، ولی علاقه بسیاری به قشم هم دارم. زیبایی های آن واقعا حیرت آور است. کیش و چابهار هم نظرم را جلب کرده است.

نظر شما درباره تهران چیست؟

شهری بسیار بزرگ، پرهیاهو و تمیز این تصویر تهران در ذهن من است.

چرا بیشتر انتخاب های شما شهرهای ساحلی بودند؟

من گواهینامه قایقرانی تا قایق های 12 متری را دارم، بنابراین ناخودآگاه به سمت شهرهای دریایی و ساحلی برای لذت بردن از قایق سواری کشیده می شوم. کیش، قشم، چابهار هم جزو این شهرها هستند که من می توانم در آنها قایقرانی کنم و لذت ببرم.

آیا تاکنون درباره صنعت گردشگری ایران فکر کرده اید؟

بارها و بارها طی سفرهای خودم در سراسر ایران به این موضوع فکر کردم. به عنوان مثال در شرق چابهار من بهترین ساحل عمرم را دیدم. من کشورهای زیادی را دیده ام، ولی واقعا ساحل شرقی چابهار یکی از زیباترین های کشورهای ساحلی که من دیده بودم، هست. من عکس های زیادی از این ساحل گرفتم، اما متاسفانه هیچ کس غیر از من در این ساحل نبود. نمی دانم چرا هیچ امکانات توریستی در این منطقه با این همه زیبایی مهیا نشده؛ منطقه ای که می تواند واقعا صنعت گردشگری چابهار را دگرگون کند. من فکر کنم این نعمتی اختصاصی از طرف خداوند است که به طبیعت ایران داده شده، باید از آن بخوبی استفاده کرد.

آیا جاذبه های ایران را با کشورتان می توان مقایسه کرد؟

البته ایران و بوسنی تفاوت های زایدی دارند، کویر، صحرا نمونه بارز آن است که در کشور من نمی توان یافت. بوسنی کشوری کوهستانی است و کاملا متفاوت از ایران، اما مناطق جنگلی و سرسبز ایران را می توان با بخش هایی از بوسنی مقایسه کرد. اگرچه هر دو کشور چهار فصل را دارند، ولی ایران متفاوت تر است، چون چهار فصل همزمان در ایران قابل لمس است.

کدام فصل بهترین زمان سفر به کشور شماست؟

پاسخ این سوال به علاقه‌های شخصی شما بستگی دارد یا این‌که در بوسنی به دنبال چه هستید. اگر زمستان را دوست دارید، بهترین مکان‌ها را خواهد دید، ولی اگر علاقه به سرسبزی و بهار دارید، بوسنی بهترین‌ها را در اختیار شما خواهد گذاشت. طبیعت بوسنی واقعا غیرقابل توصیف است. البته من فکر می‌کنم ایرانی‌ها علاقه‌مند هستند بیشتر در نوروز سفر کنند که این فصل هم در کشور من دیدنی‌های بسیاری خواهند دید. درجه حرارت این فصل حدود 20 درجه است که واقعا دلچسب مسافران کشورهای گرمسیری است.

جاذبه‌های مهیج کشور شما چیست؟

رودخانه خروشان، پرش از ارتفاع، صخره‌نوردی و ورزش‌های زمستانی از معروف‌ترین‌های بوسنی است. به طور کلی طبیعت بوسنی امکانات زیادی را در اختیار گردشگران قرار داده است. ایران هم موقعیت‌های بسیاری در این زمینه دارد.

از جاذبه‌های تاریخی بوسنی بگویید.

معروف‌ترین جاذبه تاریخی کشور من شهر موستار است. در زبان بوسنی پل موست (most) این پل در قرن 16 میلادی ساخته شده که هرساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب می‌کند.

دلیل معروف شدن این پل چیست؟ آیا تاریخی بودن آن است؟

البته تاریخی بودن آن هم دلیل معروف بودن این شهر است، اما مهم‌ترین موضوع مسابقه پرش از روی این پل است که از همان سال اول ساخته شدن آن در بوسنی هر سال برگزار شده است. این پل هرساله صدها بلکه هزاران گردشگر ماجراجو را به خود جلب می‌کند. این مسابقه نزدیک به 500 سال است که در این منطقه برگزار می‌شود. پس می‌توان اهمیت جاذبه‌های تاریخی بوسنی را هم در این زمینه دید. البته من فکر کنم ایرانی‌ها زیاد درباره این مسابقه اطلاع نداشته باشند.

نظر شما درباره گردشگری زمستانی چیست؟ آیا ایران ظرفیت استفاده از این نوع گردشگری را دارد؟

من علاقه زیادی به اسکی دارم و پیست توچال را بخوبی می‌شناسم. در این مورد ایران فرصت‌های بسیاری در اختیار دارد. به طور کلی ایران و بخصوص تهران درباره گردشگری زمستانی و ورزش‌های زمستانی امکانات خوبی در اختیار دارد. علاقه ایرانی‌ها به این ورزش حاکی از روحیه بانشاط آنهاست، اما نکته مهم در این زمینه این است که اکثر کسانی که در پیست اسکی مشغول انجام این ورزش زمستانی هستند، ایرانی هستند و خارجی‌ها بندرت دیده می‌شوند. پس می‌توان این‌گونه برداشت کرد که هنوز گردشگری زمستانی در ایران جا نیفتاده است و گردشگران خارجی، ایران را به عنوان مقصد سفرهای زمستانی خود نمی‌شناسند.

نظر شما در این باره چیست؟ چرا گردشگران خارجی ایران را به عنوان جاذبه زمستانی نمی‌شناسند؟

اولین مورد تبلیغات منفی برخی رسانه‌ها علیه ایران است، اما عمده‌ترین موضوع مربوط به خود دست‌اندرکاران گردشگری ایران است.

به رسانه‌ها اشاره کردید. نقش آنها در جذب گردشگر چیست؟

نمی‌توان نقش رسانه‌ها را درباره جذب گردشگران انکار کرد. به عنوان مثال من در حال حاضر 5/3 سال است که وارد خاک ایران شده‌ام و با ایرانیان زندگی می‌کنم، اما قبل از ورودم تبلیغات زیادی علیه ایران دیده یا شنیده بودم. حالا من می‌توانم به قدرت بگویم همه آنها خلاف واقع هستند و اهمیت ایران چیزی فراتر از آن تبلیغات منفی است. فقط باید تجربه کرد، اما هنوز رسانه‌های ایران در این زمینه گام برنداشته‌اند. ایران خیلی بهتر و بالاتر از آنچه آنها به تصویر می‌کشند، است.

ارتباط مردم ایران را با خارجی‌ها چطور دیدید؟

ایرانی‌ها خیلی خوب با خارجی‌ها ارتباط برقرار می‌کنند؛ دوستانه و صمیمی هستند. ایران هم خیلی آزادتر از آن تبلیغات غیرواقعی است. من تردید ندارم که خیلی از گردشگران خارجی درباره واقعیت ایران چیزی نمی‌دانند و باید آنها را از واقعیت ایران آگاه کرد. در این باره مثالی می‌زنم، من دوستان زیادی دارم که علاوه بر خانواده‌ام هر سال برای دیدن من به ایران سفر می‌کنند. خیلی از آنها که قبلا به ایران سفر نکرده‌اند، با همان تصاویر غیرواقعی بار سفر می‌بندند و همان ذهنیت‌های اشتباه را همراه خود دارند، ولی وقتی وارد خاک ایران می‌شوند و یکی دو روز می‌مانند، تازه متوجه تفاوت واقعیت با تبلیغ نادرست می‌شوند. همین موضوع باعث سفرهای مکرر آنها به ایران شده است. بنابراین ایرانیان باید سعی کنند واقعیت کشورشان را به خارج از مرزها بفرستند؛ با استفاده از رسانه‌ها و تبلیغات صحیح.

آیا شما ازدواج کرده‌اید؟

بله من دو فرزند دختر هم دارم.

نظر آنها درباره ایران چیست؟

مثل من. همان‌طور که می‌دانید آنها هم همراه من بیش از سه سال است که با ایرانیان زندگی می‌کنند و دوستان زیادی در ایران دارند. فرزندان من در مدرسه بین‌المللی همراه دیگران تحصیل می‌کنند و با ایرانی‌های زیادی ارتباط دارند. به عنوان مثال دختر بزرگ من در صفحه فیس‌بوک خود تعداد زیادی دوست ایرانی دارد. پس می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت آنها فرهنگ و واقعیت زندگی ایران را درک کرده‌اند و البته پذیرفته‌اند. نکته مهم این است که همسرم سال‌های گذشته در ایران بوده و در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرده است. او در سال 1995 میلادی در ایران بوده و با توجه به رشته تحصیلی خود، اطلاعات مفیدی از ایران داشته و دارد.

احساس همسر شما وقتی متوجه شد شما سفیر بوسنی در ایران شدید، چه بود؟

وقتی این خبر را شنید، خیلی خوشحال شد و با علاقه بسیار برای زندگی در ایران نقشه می‌کشید. دوستان قدیمی خود را می‌دید و دوباره خاطرات گذشته‌اش برایش یادآوری می‌شد.

احساس خود شما چه بود وقتی قرار شد به ایران بیایید؟

اگر واقعیت را بخواهید برای من جالب بود. البته شرایط ایران هم باعث این احساس بود. فکر می‌کردم شرایط سختی داشته باشم، ولی بخوبی با ایران کنار آمدم و در حال حاضر از محل ماموریت خود احساس لذت می‌کنم. همان‌طور که می‌دانید ایرانیان زمان درگیری‌های بوسنی خیلی به مردم من کمک کردند، بنابراین من هم احساس خوب و مثبتی داشتم، چون با آنها و رفتارشان آشنا بودم. به هر حال من دنبال تجربه کردن چیزهای جدید در زندگی هستم.

آیا شما در صنعت گردشگری ایران مشکل مهمی دیده‌اید؟

اگر واقعیت را بگویم خیر. شاید اخباری درباره صنعت حمل و نقل هوایی شنیده بودم، ولی با توجه به تحریم‌ها به عقیده من، خطوط هوایی ایران امن هستند. من تجربه سفر با خطوط هوایی آسمان، ایران‌ایر و ماهان را داشته‌ام؛ همگی از هواپیماهای به‌روز و مدرنی استفاده می‌کنند.

با توجه به سفرهای زیادی که در ایران داشته‌اید، نظر شما درباره جاده‌های ایران چیست؟

سوال خوبی کردید. جاده‌های ایران یکی از بهترین جاده‌هایی بودند که من در آنها رانندگی کردم.

نظر شما درباره رانندگان ایرانی چیست؟

فکر کنم همه رانندگان ایرانی، رانندگان مسابقات رالی هستند. آنها خیلی آزادانه رانندگی می‌کنند، بدون توجه به علائم و دستورات راهنمایی و رانندگی. به طور کلی می‌توانم بگویم بسیاری از رانندگان ایرانی خودشان قانون چگونه راندن را وضع می‌کنند و هیچ توجهی به قوانین ندارند. حق تقدم، چراغ قرمز، رانندگی بین خطوط، همه و همه از آنها رانندگان حرفه‌ای ساخته است، اما مهم‌ترین مشکل این هست که هیچ احتیاطی نسبت به عابران پیاده ندارند که این موضوع باعث عصبی شدن من می‌شود. در کشور من و بسیاری از کشورها وقتی عابری پایش را به خیابان می‌گذارد، رانندگان توقف می‌کنند، ولی در ایران برخی رانندگان او را به مبارزه دعوت می‌کنند.

آیا شما وقتی خودتان رانندگی می‌کنید، مشکلی هم دارید؟

من هیچ مشکلی ندارم،‌ ولی متاسفانه مجبورم گاهی اوقات همانند رانندگان ایرانی رانندگی کنم که این موضوع را دوست ندارم. تا حدودی من هم مثل رانندگان ایرانی به علائم و قوانین بی‌توجه شده‌ام.

نظر شما درباره پرواز مستقیم بین دو کشور و توسعه گردشگری چیست؟

هیچ شکی نیست که وجود خطوط پروازی مستقیم بین دو کشور می تواند روند توسعه گردشگری و ورود گردشگران را گسترش دهند. بین ایران و بوسنی مدتی پرواز مستقیم وجود داشت، ولی متاسفانه در حال حاضر هیچ پروازی بین دو کشور به صورت مستقیم نیست. من فکر کنم در ایام نوروز بد نیست که این خطوط برقرار شود، اما به هر حال این صنعت خصوصی است و این شرکت های خصوصی هستند که باید درباره این موضوع اقدام کنند.

آیا آماری از گردشگران ورودی به ایران از کشورتان دارید؟

از این آمار هیچ احساس رضایت نمی کنم، چون واقعا تعداد کمی از کشور من وارد ایران می شوند. هیچ فکر نمی کنم بیشتر از هزار نفر گردشگر بوسینایی وارد ایران بشوند، اما من فکر می کنم در آینده این آمار بیشتر شوند و بین دو کشور شاهد تبادل گردشگر بیشتری باشیم.

آیا درباره این موضوع برنامه ای هم دارید؟

بله با برخی مجریان تورهای گردشگری و شرکت های هوایی ایران برای توسعه روابط گردشگری، نشست هایی داشتیم که بزودی نتایج آن مشخص خواهد شد. من درباره پروازهای چارتر فکر می کنم به عنوان مثال با شرکت پگاسوز درباره پروازهای بین دو کشور صحبت هایی شده، این شرکت جزو یکی از شرکت های ارزانقیمت هوایی است. قیمت بلیت های این شرکت تقریبا 60 یا 70 درصد ارزان تر از خطوط هوایی ترکیه است و به عنوان گزینه مناسبی برای توسعه گردشگری بین ایران و بوسنی خواهد بود.

نظر شما درباره پروازهای ارزانقیمت چیست؟

همان طور که می دانید بسیاری از گردشگران امروزی جزو کسانی هستند که ارزان سفر می کنند، بنابراین وجود خطوط ارزانقیمت جزو یکی از راهکارهای توسعه صنعت گردشگری بین کشورهاست. شاید این خطوط از لحاظ زمانی کمی دیر به مقصد برسند یا این که پذیرایی داخل کابین نداشته باشند، اما با بودن این خطوط می توان همه سلیقه ها را برای سفر تشویق کرد. من فکر می کنم که با این پروازها، ایرانیان زیادی به بوسنی سفر خواهند کرد.

آیا خود شما هم از این خطوط استفاده می کنید؟

بله سال گذشته وقتی به چین سفر می کردم، از خطوط هوایی ایرآسیا استفاده کردم که به عنوان یکی از خطوط ارزانقیمت جهان است. چرا وقتی امکان پس انداز داریم، این کار را انجام ندهیم. به نظر من با این روشها اکثر مسافران می توانند سفر کنند. به عقیده من، همه باید از خدمات هوایی استفاده کنند، پس چرا این خطوط را گسترش ندهیم.

همان طور که می دانید مدتی است که قیمت دلار در ایران افزایش یافته، آیا این اتفاق برای گردشگران ایران فرصت رشد ایجاد کرده یا خیر؟

به عقیده من، نوسانات زیاد برای یک کشور گردشگرپذیر مناسبت نیست، اما در حال حاضر ایران به این دلیل جزو یکی از ده کشور ارزانقیمت جهان شده که بهترین فرصت برای توسعه صنعت گردشگری این کشور است. به نظر من، صنعت گردشگری ایران باید از این فرصت استفاده کند. من خودم سعی می کنم از این فرصت ایجاد شده نهایت استفاده را ببرم، چون با این قیمت های غیرقابل تصور شاید دیگر امکان سفر کردن هیچ جای دنیا نباشد. پس بهترین فرصت در اختیار صنعت گردشگری ایران قرار گرفته است.

آیا می توانید گردشگری ترکیه و ایران را مقایسه کنید؟

این موضوع شاید قیاس مناسبی نباشد. همان طور که می دانید ترکیه خیلی جلوتر از ایران است، ولی باید بدانید که این کشور نفت ندارد، ولی از این صنعت یعنی گردشگری درآمد مناسبی به دست آورده است. به عقیده من، این نفت است که تمام توجه مسئولان ایرانی را به خود جلب کرده و چون درآمد کافی است، از دیگر توانایی های خود مثل گردشری خوب استفاده نکرده اند. من این نوع تفکر را قبول ندارم، چون نفت همیشگی نیست و بالاخره تمام می شود. پس باید روی صنایع بدون پایان سرمایه گذاری کرد. بنابراین باید این گونه بگویم که ترکیه از توانایی های خود استفاده کرده ولی ایران هنوز برای این نوع پتانسیل ها مثل اصفهان و قشم یا دیگر جاذبه های گردشگری خود برنامه ای ندارد.

به عقیده شما جاذبه های ایران به انداز کافی برای گردشگران کافی است؟

به نظرم، جاذبه های ایران حتی خیلی بیشتر از کافی است. فقط باید بدرستی به صنعت گردشگری معرفی شوند.

شما فکر می کنید جاذبه های تاریخی ایران بیشتر نظر گردشگران را به خود جلب کرده یا طبیعت آن؟

هر دو موضوع برای گردشگری ایران به عنوان امتیاز است. گردشگری در ایران یعنی جاذبه های طبیعی همراه تاریخچه آن است. ایران از نظر تاریی خیلی غنی است و بیشترین جاذبه گردشگری را در خود جای داده است. همه گردشگران با هر سلیقه ای که وارد ایران شوند و بدون تردید از سفر خود لذت می برند.

اگر شما به عنوان فردی عادی قصد سرمایه گذاری در صنعت گردشگری ایران را داشته باشید، کدام جاذبه برای شما بهتر است که سرمایه گذاری کنید؟

به نظر من، سرمایه گذاری در صنعت هتلداری ایران موقعیت مناسبی برای سرمایه گذاران خارجی خواهد بود، چون هنوز فرصت های زیادی برای سرمایه گذاری در این زمینه باقی مانده است. بهترین موقعیت هم در شهر اصفهان است، چون هنوز زیرساخت های اقامتی ایران کامل نیست. ایران صنعت دستی خوبی برای گردشگران دارد و جاذبه های فراوان ولی هنوز مکان های اقامتی مناسبی ندارد. سوژه دیگری که هنوز جای سرمایه گذاری هست، درباره مراکز خرید و فروشگاه های زنجیره ای است که می توان روی آنها سرمایه گذاری کرد.

نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟

همه غذاهای ایران خوشمزه و واقعا لذیذ هستند. شیشلیک، فسنجان و قورمه سبزی، اما قورمه سبزی برای خارجی ها باید خوب معرفی شود تا با مزه و طعم آن ارتباط برقرار کنند.

نظر شما درباره غذاهای ماه رمضان ایران چیست؟

غذاهایی که ایرانیان هنگام افطاری می خورند واقعا سالم و خوشمزه است. نان و پنیر و سبزی واقعا سالم ترین خوراک برای باز کردن روزه است. سبک زندگی ایرانیان در این ماه مبارک یکی از کامل ترین و سالم ترین هاست. بعد  از این که مقدار کمی غذاهای سبک و البته مغذی مثل نان و پنیر و سبزی و گردو می خورید، بعد مشغول عبادت می شوید و مدتی بعد هم غذای اصلی سرو می شود. این مهم ترین موضوعی بود که من در این ماه مبارک و زندگی ایرانیان با آن آشنا شدم و بیانگر اهمیت خوراک و سلامتی بین ایرانیان است.

چه چیزی در این سبک زندگی توجه شما را جلب کرد؟

من وقتی اخبار سلامت و خوراک را در اروپا و آمریکا دنبال می کردم، همه از این نوع خوراک سخن می گفتند و به مردم این گونه خوردن را آموزش می دادند. حال آن که ایرانیان سالهاست که این گونه می خورند. بنابراین تمدن ایران بسیار جلوتر از برخی از کشورهاست، چون آنها تازه به این روش رسیده اند، اما این مساله در ایران به امری عادی تبدیل شده است.

آیا شما می توانید غذای ایرانی درست کنید؟

خیر، اما همسرم کاملا به راه و روش و دستورات پخت غذاهای ایرانی آشناست.

آیا غذاهای محلی کشورتان را همی نمی توانید درست کنید؟

قبل از ازدواجم چون در شهرهای دیگر یا کشور دیگری زندگی می کردم و مشغول تحصیل بودم، آشپزی می کردم، ولی پس از ازدواجم، همسرم این مسئولیت را به عهده گرفت و از آن پس خیر خودم آشپزی نکردم، چون همسرم بهترین ها را مهیا می کند.

نظر شما درباره حذف روادید برای ورود گردشگران به یک کشور چیست؟

این موضوع یکی از مهم ترین روش های توسعه صنعت گردشگری درجهان است، چون اکثر گردشگران علاقه مند هستند بدون تشریفات و معطلی وارد خاک مقصدشان بشوند، بنابراین حذف روادید برای ورود گردشگران یکی از راهکارهای کارآمد در این خصوص است، اما شرایط سیاسی اصلی ترین عامل تاثیرگذار در این موضوع است.

در حال حاضر گردشگران ایرانی برای ورود به بوسنی نیاز به دریافت ویزا دارند؟

بله، همان طور که می دانید کشور من در حال پیوستن به اتحادیه اروپاست، بنابراین باید بسیاری از قوانین کشور را طبق این برنامه تدوین کنم که دریافت ویزا هم یکی از آنهاست. البته گردشگران بوسنیایی هم باید برای ورود به ایران روادید دریافت کنند. لازم به یادآوری است که هرکس که ویزای شینگن داشته باشد، بدون نیاز به دریافت ویزای بوسنی می تواند وارد خاک بوسنی شود.

هزینه اقامت یک هفته ای گردشگران در سطح معمولی در کشور شما چقدر است؟

در حقیقت بسیار ارزان تر از اتحادیه اروپاست. اگر قصد مقایسه با حال حاضر ایران داشته باشید، بسیار گران تر از ایران است، اما باز هم قابل قبول خواهد بود. به دلیل مناسب بودن قیمت های گردشگری در کشور من هر سال تعداد زیادی از سراسر جهان مثل اندونزی، مالزی، ژاپن، اتحادیه اروپا و آمریکا وارد خاک بوسنی می شوند. به طور کلی هر سال حدود 10 تا 20 درصد رشد داشته ایم. به طور کلی هزینه اقامت حدود 30 تا 40 درصد از ایران بالاتر است.

آیا هیچ منطقه ای از ایران مثل کشور شما بوده است؟ البته با این فرض که شما سفرهای زیادی در ایران داشته اید؟

با توجه به سفرهای من در ایران و ترکیه و کشورم فکر می کنم از نظر فرهنگی تشابهات فراوانی داریم. به عنوان مثال نحوه ساخت بازار اصفهان، استانبول و بخشی از کشور من مثل سارایوو کاملا یکسان است یا حتی برخی از صنایع دستی هر سه منطقه کاملا شبیه است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مردم کشورهای ایران، ترکیه و بوسنی زمانی کاملا با یکدیگر در ارتباط بوده اند که این مشابهت ها به وجود آمده اند، اما در مورد مکان باید بگویم هر جایی که کوهستانی و پوشیده از جنگل باشد و البته کمی هم خنک باشد، مرا یاد مناطق مختلف کشورم خواهد انداخت.

نظر شما درباره صحراهای ایران چیست؟ آیا می توان آنها را به عنوان پتانسیل رشد صنعت گردشگری ایران دانست؟

وقتی به یزد سفر کرده بودم و مشغول عکاسی از صحراهای اطراف شهر بودم، به این موضوع فکر کردم این مکان ها هم می تواند به عنوان جاذبه گردشگری ایران شناخته شود، همان طور که برخی از کشورها مثل امارات از آنها استفاده می کنند. این یک امتیاز در اختیار صنعت گردشگری ایران است که باید بخوبی به گردشگران معرفی شود.

آیا کشورهای اسلامی جهان نقطه خوبی برای شروع گسترش روابط  گردشگری ایران خواهد بود؟

بدون تردید این کشورها بازار هدف بسیار مناسبی برای ایران هستند. اجازه بدهید مثالی بزنم تا خودتان متوجه امتیاز این بازار در ایران بشوید. مقبره امام رضا به عنوان یکی از مقبره های متبرک بین شیعیان جهان در ایران و شهر مشهد است، بنابراین چرا کشورهای اسلامی بازار هدف خوبی نباشند؟ می توانید تصور کنید هر سال چه تعداد زائر وارد خاک ایران خواهند شد؟ اگر بخوبی جاذبه های مذهبی ایران در کنار دیگرجاذبه ها معرفی شود، بدون تردید وقتی این گردشگران وارد مشهد می شوند، برای عبادت می توان نظر آنها را به دیگر جاذبه ها نیز جلب کرد تا کل صنعت گردشگری ایران را متحول کرد. ایران هرگز نباید بازار کشورهای مسلمان را از دست بدهد.

تقریبا دو ماه پیش نمایشگاه عکسی از شما در تهران برگزار شد. نظرتان در این باره چیست؟

همان طور که می دانید این نمایشگاه با همکاری من و سفیر کشور اندونزی برگزار شد. هر دوی ما علاقه مند هستیم کمی متفاوت باشیم و مثل بسیاری از سفارتخانه ها صرفا مشغول انجام امور دیپلماتیک نباشیم، به همین دلیل به کار فرهنگی مثل نمایشگاه عکس فکر کردیم. البته عکس هایی که طی سفرهایمان از ایران گرفته بودیم. قصد هر دو ما معرفی واقعیت زندگی ایرانیان بود. بدون تردید هر روز صدها خبر یا داستان درباره ایران خواهید شنید یا می خوانید، اما شک نداشته باشید که هزاران هزار را هرگز نخواهید خواند یا نمی بینید. این دلیل اصلی ما برای برگزاری این نمایشگاه بود. هریک از این عکس ها داستان کوتاهی با خود داشتند که شک ندارم خیلی ها بی تفاوت از کنار این داستان ها گذشته اند. هر دوی ما با استفاده از موقعیت دیپلماتیک خودمان قصد داشتیم به دیگران و البته خود ایرانیان بگوییم با برنامه ریزی و نگرشی منطقی می توان بسیاری از مشکلات را برطرف کرد و صرفا روابط دیپلماتیک حلال مشکلات نیست؛ بلکه فرهنگ اصل کار است.

در صحبت های خودتان به رمضان و فرهنگ ایرانی اشاره کردید. آیا برنامه ای برای معرفی فرهنگ رمضانی در کشور خود به ایرانیان دارید؟

بله برنامه ای داریم، در حقیقت از جنبه های مختلف آن را پیگیری می کنیم. بیشتر علاقه مندم که جوانان ایرانی با فرهنگ و عادات مردم کشورم آشنا شوند. به عنوان مثال هر سال در فستیوال فیلم نوجوانان و فستیوال فیلم کودک ایران شرکت و سعی می کنیم از این طریق فرهنگ و تمدن کشورم را به ایرانیان و البته مردم جهان معرفی کنیم.

نظر شما درباره رسانه ها و همکاری های دو کشور درخصوص گردشگری چیست؟

من هر روز شبکه پرس تی.وی را نگاه می کنم و بسیاری از روزنامه های انگلیسی زبان ایران را می خوانم. به عقیده من، رسانه ها می توانند پل ارتباطی بین دو ملت باشند، بنابراین هرچه همکاری در این زمینه بیشتر باشد، ناخودآگاه مردم دو کشور به یکدیگر نزدیک تر خواهند شد و هرچه فضای همکاری رسانه ای بازتر باشد، نتیجه بهتر خواهد بود. به عنوان مثال هر سال جشنواره زمستانی بوسنی برگزار می شود که در فوریه 2013 تعدادی از عکاس های ایرانی هم به این جشنواره دعوت شدند و عکس های زیادی گرفتند و در نهایت به نمایش گذاشتند. این گونه ارتباط ها می تواند کاملا مفید بوده و گردشگران دو کشور را تشویق به سفر کند.

نظر شما درباره گردشگری سلامت ایران چیست؟

همین قدر بگویم که بیمارستان های شما کاملا به روز هستند و بهترین شرایط در این زمینه دارند. دندانپزشکی و بسیاری از خدمات درمانی ایران واقعا با بهترین روش ها و امکانات بین المللی انجام می شود، بنابراین در این نوع گردشگری هم می توان ایران را پرجاذبه دانست. البته با توجه به ارزان بودن فعلی ایران به عنوان مقصدی ارزان همراه با خدمات پزشکی مناسب می توان تصور بسیار خوبی در این باره داشت.

نظر شما درباره هزنیه درمانی در ایران چیست؟

این نقطه قوت در کنار تخصص پزشکان ایران، موفقیت گردشگری سلامت را داخل مرزهای ایران تضمین می کند؛ به شرط آن که بخوبی مدیریت شوند.

نظر شما درباره گردشگری دریایی در ایران چیست؟

باید بگویم من گواهی نامه دریانوردی با قایق های 12 متری را دارم و قبل از سفرم به ایران تلاش کردم از امکانات دریایی ایران در دنیای مجازی اطلاعاتی به دست آورم، اما متاسفانه هیچ مرکزی برای این نوع ورزش مهیج و در عین حال جذاب برای گردشگران حتی در جزایر جنوبی ایران نبود. تعداد محدودی قایق آن هم به صورت سنتی برای سفرهای گروهی هست که هرگز قابل رقابت با امکانات دیگر کشورها نیستند. این صنعت در ایران هنوز در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته، با توجه به این که امکانات بسیاری در اختیار ایران است. سواحل شمال و جنوب کشور ایران بهترین امکانات گردشگری دریایی ایران است که هنوز به آن توجه نشده است.

اگر کسی قصد سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بوسنی داشته باشد، آیا امکانات فراهم است؟

البته که امکانات فراهم است. من فکر می کنم تمام کشورهای جهان به دنبال جذب سرمایه های خارجی هستند، بنابراین هرگز راه را برای حضور سرمایه گذاران خارجی نخواهند بست. صنعت گردشگری نیز از بهترین فرصت های سرمایه گذاری است. هر سال کنفرانس های سرمایه گذاری بسیار زیادی در بوسنی برگزار می شود که علاقه مندان می توانند از شرایط و نحوه سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بوسنی مطلع شوند. توجه اصلی ما هم به سرمایه های خاورمیانه است.

همکاری های دانشگاهی ایران و بوسنی بخصوص در زمینه گردشگری چگونه است؟

من شخصا علاقه دارم دانشجویان ایرانی را برای ادامه تحصیل به بوسنی دعوت کنم. سه یا چهار دانشگاه در کشور من دروس را به زبان انگلسی آموزش می دهند، اما در زمینه گردشگری هنوز همکاری صورت نگرفته است.

هزینه تحصیل در کشور شما برای دانشجویان خارجی چقدر است؟

حدود 3 یا 4000 دلار سالانه خواهد بود. البته دانشجویان خارجی می توانند بورسیه شوند، در صورتی که امتیازات مناسب به دست آورند و بتوانند در حد ممتاز درس بخوانند.

چه میوه ای در ایران را بهترین می دانید؟

هندوانه و انار بهترین میوه های ایران هستند.

اگر شما قصد خرید اتومبیل داشته باشید، کدام برند را انتخاب می کنید؟

من به ماشین های آلمانی علاقه مند هستم، بخصوص فولکس واگن، اما اتومبیل های کره ای هم نظرم را جلب کرده است.

چه رنگی را دوست دارید؟

من رنگ سبز و آبی را دوست دارم. سبز به خاطر این که من را یاد بهار و سرسبزی کشورم خواهد انداخت و آبی هم که آسمان و دریای من است، چون با این رنگ احساس آزادی می کنم.

آیا به ماهیگیری علاقه دارید؟

بله، البته حرفه ای خیر؛ بلکه به صورت تفریحی ماهیگیری می کنم، چون احساس آرامش می کنم.

آیا دوچرخه رانده اید؟

بله البته نه در ایران ولی در کشورم زیاد، چون مکان های زیادی برای اجاره دوچرخه هست.

چه ورزشی را دوست دارید؟

برای دیدن فوتبال و لیگ اروپا بهترین است؛ البته لیگ ایران را هم دنبال می کنم. من علاقه زیادی به تیم استقلال دارم، البته امیدوارم طرفداران پرسپولیس از این موضوع ناراحت نشوند؛ این صرفا علاقه شخصی من است.

چه ورزش هایی انجام داده اید؟

فوتبال، والیبال، قایقرانی و البته غواصی که برای اولین بار در قشم انجام دادم.

وقتی نام ایران را می شنوید، اولین کلمه ای که به یاد می آورید، چیست؟

تمدن.

اولین کلمه ای که با شنیدن نام کشورتان به یاد می آورید، چیست؟

سرسبزی و آرامش البته خانه هم یادم می آید.

وقتی به دوران کودکی خود فکر می کنید، چه احساسی دارید؟

خیلی چیزها از دست دادم. اگر باور کنید وقتی در آن دوران مسئولیتی ندارم، به هیچ چیز اهمیت نمی دهیم فقط و فقط بازی و بازیگوشی است، به همین دلیل خیلی فرصت ها از دست می رود.

اگر قصد اقامت مثل یک شهروند عادی در ایران را داشته باشید، کدام شهر انتخاب شماست؟

من علاقه دارم در اصفهان زندگی کنم، اما در شهرهای ساحلی هم علاقه مندم که زندگی کنم.

اگر از ایران بخواهید سفر کنید، به غیر از کشورتان کدام کشور انتخاب اول شماست؟

لبنان، مالزی و تایلند هم انتخاب های بعدی من است.

مصاحبه با سفیر مکزیک

قاره آمریکا برای بسیاری از گردشگران به عنوان یکی از مقاصد مهم در سفرهایشان خواهد بود. هرچند این قاره بزرگ در جهان و دنیای گردشگری معروف است، اما برخی از کشورهای این قاره از دیگران معروف تر هستند.

شاید تصور کنید مقاصد گردشگری بیشتر در شمال این قاره واقع شده اند، اما بدون تردید جنوب آن دیدنی تر است.

وقتی صحبت از غذاهای تند و نان ذرت به میان می آید مقصد ما در این قاره بزرگ کاملا مشخص خواهد شد، بی آن که اشاره ای به نام اصلی کنیم ناخودآگاه نام کشور مکزیک با تمام زیبایی ها و راز و رمزهایش در ذهن تصور می شود. بله این بار به سراغ کاردار موقت این کشور، مارتین تورس در تهران رفتیم، اما برای شنیدن دیدنی های کشورش بلکه برای شنیدن خاطرات شیرین سفرهای او در ایران.

وی قبل از ورودش به ایران در سفارت مکزیک در شهر پراگ مشغول به کار بوده است. مارتین تورس که از پاییز سال گذشته وارد ایران شده با خوشرویی درخواست مصاحبه چمدان را پذیرفت و ما را در دفتر کار خود دعوت کرد. او در حال حاضر حدود 9 ماه است که در تهران مقیم است و گفتنی های بسیاری از ایران و دیدنی هایش را برای ما دارد.

نظر شما درباره ایران چیست؟

اگر بخواهم درباره ایران بگویم باید این گونه آغاز کنم که ایران کشوری با پیشینه بسیار عظیم و متمدن در جهان است. در این باره می توان کشورهایی مثل مکزیک، چین را هم نام برد، به عبارتی قدمت و تمدن در این کشورها در واقع شبیه به هم هستند و در جهان شهرت خوبی دارند. پیشینه هزاران ساله این کشورها باعث شده نامشان همیشه در ذهن جهانیان ثبت و ضبط شود.

قبل از این که به ایران سفر کنید، آیا ذهنیتی درباره ایران داشتید؟

راستش را بخواهید تفکر من درباره ایران با حال حاضر خیلی متفاوت بود. فقط نام ایران را با فرش ایرانی می شناختم. بدون تردید همیشه سمبل هایی هست که وقتی شما در گوشه و کنار جهان می بینید نام منطقه ای در ذهن شما تکرار می شود. فرش ایران هم مثل آن علائم بود؛ هرجا که یکی از آنها را می دیدم یاد ایران می افتادم.

آیا شما با خانواده در ایران اقامت دارید؟

بله من با همسرم و 3 فرزندم در ایران اقامت داریم. دو دختر و یک پسرم در حال حاضر در ایران همراه ما هستند و مشغول یادگیری زبان فارسی هستند.

چرا زبان فارسی؟

من عقیده دارم همراه یادگیری زبان یک کشور ناخودآگاه فرهنگ و تمدن آن را خواهیم آموخت. بنابراین آنها هم در حال یادگیری فرهنگ ایران هستند، نه تنها زبان فارسی.

بهترین غذای ایرانی مورد علاقه شما چیست؟

در حقیقت من به دو یا سه نوع غذای ایرانی علاقه مند هستم. یکی از آنها نه از نظر مزه بلکه از نظر ظاهر دقیقا مثل یکی از غذاهای مکزیک است. نام این غذای مکزیکی موله (mole) هست، اما مدل ایرانی آن فسنجان نام دارد.

موله یکی از غذاهای سنتی در مکزیک است و من متوجه شدم که فسنجان غذایی مجلسی در ایران است. درواقع هر دو غذا دارای موادی مشابه و ظاهری مشابه هستند. در مورد موله باید بگویم که مدل های مختلفی در مکزیک تهیه می شود، اما اصیل ترین آن مثل فسنجان ایرانی است. اما دومین غذای مورد علاقه من قورمه سبزی است. عطر و بوی این غذای ایرانی واقعا مرا سر اشتها می آورد و با علاقه ای خاص آن را می خورم.

به کدام یک از شهرهای ایران تاکنون سفر کرده اید؟

من سفرهای کاری بسیاری داشتم، اما دو تای آنها باعث شد دوباره به آن شهرها بازگردم؛ اصفهان و همدان. اولین سفر من که البته سفری کاری هم بود به شهر معروف اصفهان بود، اگرچه وقتی از هواپیما پیاده شدم با اتومبیل به هتل و بعد از آن هم جلسات و کارهای دیگر، اما بازدید از مسجد و میدان معروف اصفهان باعث شد که خاطره ای خوش در ذهن من باقی بماند. به همین دلیل همراه خانواده چهار روز دوباره به اصفهان رفتم تا معنی واقعی تاریخ و تمدن اصفهان را درک کنم، اما دومین شهر به یادماندنی همدان بود که بازهم علاقه مندم به آنجا سفر کنم.

آیا نقطه مشابهی در این دو شهر با شهرهای مکزیک دیدید؟

به طور کلی تشابه در سراسر جهان شاید بتوان یافت، اما هیچ مکانی مثل مکان دیگر نخواهد بود، اما وقتی در محوطه میدان باستانی اصفهان قدم می زنم، مغازه ها و معماری زیبای آن مرا یاد منطقه ای کوچک اما تاریخی در مکزیک انداخت. فروشگاه های صنایع دستی و مردم آن دقیقا شبیه به هم هستند. این منطقه گان خواتل (gunkjuatl) نام دارد؛ این همه شباهت ناگهان مرا به یاد کشورم انداخت.

شما گفتید با هواپیما به اصفهان رفتید، نظرتان دراین باره یعنی حمل و نقل هوایی ایران چیست؟

پرواز خوبی بود، اما اگر بخواهم باز هم به اصفهان بروم، علاقه مندم که با اتومبیل به آنجا بروم، چون با این روش می توان هنگام رانندگی مناظر اطراف را هم دید یا به شهرهای میانی راه سری زد.

علاقه مند هستید خودتان رانندگی کنید یا راننده؟

اگر در مورد تهران تا اصفهان صحبت کنیم، علاقه مندم خودم رانندگی کنم، چون فکر می کنم مسیر جاده بر ای رانندگی من کاملا مناسب است، اما اگر جاده ای دیگر باشد، شاید بهتر است که کمک بگیرم، ولی به طور کلی اگر با خانواده سفر بروم، علاقه مندم خودم رانندگی کنم.

وقتی به گوشه و کنار کشورها سفر می کنید، علاقه مند هستید با مردم ارتباط بگیرید یا صرفا به اماکن تاریخی سری می زنید؟

من علاقه مند به هر دو موضوع هستم. من عقیده دارم اگر واقعا علاقه مند هستید احساس و ارتباط خوبی با مردم سرزمینی بگیرید باید هم با آنها ارتباط برقرار کنید هم با گذشته آنها. به عنوان مثال من وقتی در اصفهان بودم، با مردم کوچه و خیابان هم صحبت می کردم. به عقیده من سفر این نیست که یک راهنما شما را به مناطق مختلف شهر ببرد و بعد هم به اتاق هتل بازگرداند؛ بلکه اگر واقعا قصد تجربه کردن داریم، باید خودمان دست به کار شویم و از روی نقشه و پرس و جو کردن به مقصد برسیم تا درک واقعی سفر و کشور مقصدمان را تجربه کنیم. وقتی از راهنما استفاده می کنیم، اوست که توجه شما را به آنچه دوست دارد جلب می کند و زندگی واقعی و اصالت زندگی مردم آن منطقه را هرگز نخواهید دید. به عنوان مثال می گوید اینجا بخور، بخواب یا این که این ساختمان قدیمی را ببین در حالی که اصل ماجرا یعنی زندگی مردم از دید شما دور مانده، چون خودتان تصمیم نگرفته اید بلکه تصمیم برای شما گرفته شده است.

نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟

ایران از این نظر کاملا با دیگر کشورها متفاوت است. واقعا پتانسیل های خوبی با صنایع دستی برای جلب نظر گردشگران در اختیار ایران است. وقتی این همه زیبایی واقعی در صنایع دستی ایران مثال زدنی است.

آیا تاکنون چیزی هم خریده اید؟

پاسخ شما مثبت است. فکر می کنید می توانید بسادگی از صنایع دستی ایران دل بکنید. اگر قصد دارید تجربه سفر به شهرهای ایران را همیشه به خاطر داشته باشید، حتما تکه ای از صنایع دستی آن را هم در چمدان خود خواهید داشت؛ البته خریدن صنایع دستی در فرهنگ کشور من یک عادت است، چون مکزیک مثل ایران کشوری کهن است، بنابراین استفاده از آهن و چوب و دیگر فلزات برای ساختن صنایع دستی در هر دو کشور مرسوم است. ایران و مکزیک هر دو کشورهایی هستند که صنایع دستی آنها در سطح جهان مشهور و معروف است و مسافرانشان به داشتن صنایع دستی این کشورها افتخار می کنند. فستیوال های مختلفی هم در ایران برگزار می شود که مدل های مختلفی از صنایع دستی در آنها به نمایش گذاشته می شود. همین موضوع نظر مرا به خود جلب کرد که چقدر هنر و صنایع دستی ایران متنوع است.

سطح زبان انگلیسی در مردم ایران را چگونه دیدید؟

نظر من دراین باره کاملا مثبت است. فروشندگان و مردم ایران بخوبی می توانند با توریست ها و خارجی ارتباط برقرار کنند، بخصوص فروشندگان صنایع دستی در اصفهان که در این زمینه کاملا مسلط هستند. این نکته مثبت و قوت برای گردشگری ایران است. این موضوع فقط در مناطق گردشگرپذیر ایران نیست؛ بلکه در تمام فروشگاه ها و مراکز خرید مردم و فروشندگان کاملا براحتی با خارجی ها ارتباط برقرار می کنند. این موضوع حتی در تابلوهای سطح خیابان هم کاملا قابل درک است.

به تابلوهای خیابان اشاره کردید. به طور کلی این تابلوها برای راهنمایی گردشگران مناسب هستند؟

بدون تردید پاسخ شما مثبت است. کاملا جالب است که تابلوهای خیابان های ایران و تهران اکثرا دوزبانه هستند، حال آن که برخی کشورهای گردشگرپذیر هنوز تابلوهای خیابان هایشان به زبان محلی نوشته شده است.

در خیابان های تهران یا دیگر شهرهای ایران با توریسست های خارجی که از کشورهای دیگر آمده بودند، صحبت کردید؟

بله بدون تردید ما خارجی ها باهم زود برخورد می کنیم، چون معمولا همگی در محل هایی خاص مشغول خوردن یا بازدید از مکان های تاریخی هستیم. بنابراین ارتباط با دیگر گردشگران خارجی اجتناب ناپذیر است.

نظر آنها درباره سفرشان چه بوده است؟

البته این گونه صحبت ها زیاد طول نمی کشد، فقط به این موضوع که کجا برویم یا شما کجا رفته اید و رستوران خوب کجاست، ختم می شود، اما اکثرا کسانی که من با آنها برخورد داشتم، از سفر خود به ایران خوشحال بودند و درباره تجربه های خوب خود صحبت می کردند.

شما به عکاسی و عکس گرفتن علاقه مند هستید؟

اولین خاطره ای که بشر قرن حاضر از سفرهای خود به همراه خواهد داشت، عکس از مقصدش است، بنابراین من هم علاقه مند هستم همیشه از سفرهایم عکس بگیرم و به یادگار نگه دارم، اما برادرم عکاس حرفه ای است، ولی من فقط تفریحی از مکان های مورد علاقه خودم عکس می گیرم. من عکس های زیادی از اصفهان و همدان گرفتم که همیشه وقتی به آنها نگاه می کنم، خاطرات خوبی را به یاد خواهم آورد.

آیا تاکنون از برج میلاد بازدید کرده اید؟

بله. وقتی منظره تهران را هنگام شب از آن ارتفاع می بینیم، واقعا زیباست.

آیا شبیه برج میلاد مکزیک هست؟

نه مثل آن. در مکزیک برج های مخابراتی بلندی هست، اما واقعا مثل برج میلاد نیستند. بعضی از آنها هتل و مرکز خرید هستند. برج میلاد واقعا جذاب است، نه فقط به عنوان یک سازه بلند در تهران بلکه از لحاظ معماری و مهندسی هم جذاب است.

نظر شما درباره تهران چیست؟

تهران به عقیده من شهری بسیار پرجنب و جوش است و قدمت و تکنولوژی را همراه هم دارد، اما شهری با خانه های بسیار زیاد است. این برای من زیاد غریبه نیست، چون در مکزیک هم تراکم خانه های شهر کاملا شبیه تهران است. من به شلوغی عادت دارم، چون مکزیکوسیتی شبیه تهران است، البته این شهر ده میلیون نفر بیشتر از تهران جمعیت دارد. ترافیک، شلوغی و جمعیت دقیقا مثل تهران است، پس من با این موضوع آشنا هستم.

نظر شما درباره آلودگی هوای تهران چیست؟

همان طور که گفتم من واقعا به این موضوع عادت دارم، اما ای کاش آلودگی هوا سراسر جهان کمتر می شد.

به نظر شما تهران برای گردشگران جذاب است؟

بدون تردید بله. اما به طور کلی پایتخت هر کشوری برای گردشگران جذاب خواهد بود.

شما گردشگری ایران را چگونه دیدید؟

شاید نتوانم پاسخ دقیق بدهم، اما فکر کنم کارهای زیادی هنوز باقیمانده که باید انجام شود تا گردشگری ایران به موفقیت خود برسد.

مکزیک 9 درصد تولید ناخالصش از طریق صنعت گردشگری به دست می آید و حدود 12 میلیارد دلار از این طریق کسب درآمد می کند. 5/7 میلیون شغل در کشور من مربوط به این صنعت است. پس همان طور که قبلا گفتم ایران هم می تواند در جایگاه مناسبی قرار گیرد اگر درست برنامه ریزی کند، چون تمام جاذبه ها را در اختیار دارد. من فکر می کنم اطلاعات گردشگری درباره ایران خیلی کم است. بسیاری از گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند.

آیا تا به حال به توچال رفته اید؟

من خیر، ولی پسرم برای اسکی و کوهنوردی بسیار رفته است. اگر وقت کنم حتما همراه همسرم خواهم رفت.

به اسکی اشاره کردید. نظر شما درباره گردشگری زمستانی ایران چیست؟

من به همراه همسرم به فستیوال زمستانی همدان رفته بودیم. واقعا زیبا بود و با دیدن آن متوجه شدم که ایران پتانسیل بسیار زیادی برای رونق این نوع گردشگری در اختیار دارد. باز هم اشاره می کنم اگر تبلیغات مناسب برای گردشگری ایران صورت گیرد، در هر زمینه موفق خواهد بود. من چهار سال قبل که به ایران بیایم، در شهر پراگ بودم و دیدم این شهر از سرمای زمستان چگونه درآمد کسب می کرد.

همان طور که می دانید سیستم کارت های اعتباری مثل visa یا مسترکارت غیرفعال است. آیا این مشکل برای گردشگری ایران نکته منفی است؟

قطعا بله. چون در حال حاضر هیچ گردشگری علاقه مند به حمل پول نقد نیست، از سوی دیگر بسیاری از گردشگران با استفاده از کارت های اعتباری سفر می کنند. پس دست نیافتن به این خدمات برای گردشگران ایران واقعا مضر است، چون گروه بسیاری از گردشگران با این مشکل از سفر به ایران منصرف خواهند شد.

آیا آماری از گردشگردان مکزیکی که به ایران سفر کرده اند، دارید؟

واقعا اطلاعات دقیقی من ندارم و باید آمار مقامات ایران را بدانید، ولی فکر نمی کنم زیاد باشند. شاید یکهزار نفر یا 2000 نفر در سال.

آیا آمار درباره گردشگران ایرانی که به مکزیک می روند، دارید؟

بله. اطلاعاتم در این مورد بیشتر است، چون سفارت اطلاعات دقیقی در اختیار دارد. سال گذشته 2500 ایرانی به مکزیک سفر کرده اند، اما فقط گردشگران نبوده اند؛ بلکه تجار و دانشجویان ایرانی هم در این آمار جایگاهی دارند.

آیا شما برنامه ای برای توسعه روابط گردشگریر بین ایران و مکزیک دارید؟

به طور کلی من علاقه دارم کشورم را بیشتر به مردم ایران معرفی کنم و دو ملت را با یکدیگر آشنا کنم، نه فقط برای توسعه گردشگری برای آشنایی با فرهنگ و تمدن یکدیگر. مکزیک برنامه های زیادی برای همکاری های فرهنگی بین دو کشور دارد؛ برنامه های موسیقی، نقاشی، تاریخ جزو کارهایی است که در مرکز فرهنگی سفارت انجام می شود.

فستیوال فیلم هم جزو آنهاست؟

به هر حال هرچه مردم بیشتر در مورد یکدیگر بدانند، علاقه مند به سفر نیز خواهند شد. پس به قول معروف با یک تیر دو نشان را زده ایم. به طور کلی بله هم می خواهیم گردشگری را توسعه دهیم، هم تجارت خارجی با ایران را.

آیا همکاری های رسانه ای هم برای این منظور دارید؟

بدون شک همکاری رسانه ای مفید است. به همین دلیل در حال مصاحبه با نشریه شما هستم.

نظر شما درباره پرواز مستقیم بین دو کشور چیست؟

در حال حاضر پرواز مستقیم بین ایران و مکزیک نیست، ولی اگر پرواز مستقیم برقرار شود، بدون تردید مسافران بیشتری خواهند آمد،  چون هزینه سفر کاهش خواهد یافت. هرچه تعداد پروازهای مستقیم بین دو نقطه از جهان برقرار شود، گردشگران هم زیادتر خواهند شد.

عقیده شما درباره گردشگری پزشکی چیست؟ همان طور که می دانید مکزیکی یکی از مقاصد گردشگری پزشکی جهان است؟

مکزیک بهترین مقصد گردشگرانی است که قصد استفاده از SPA را دارند. بهترین ها در کشور من است، چون منابع طبیعی زیادی در کشور من هست، پس این مراکز یعنی spaها هم رشد خوبی داشتند. کشور من هر سال پذیرای تعداد زیادی از کسانی است که برای خدمات درمان ارزان و باکیفیت سفر می کنند. در مورد ایران هم فکر می کنم منابع طبیعی زیادی برای رشد و رونق گردشگری سلامت در اختیار دارد. البته تخصص پزشکان هم شرط موفقیت است. من می دانم که سیستم پزشکی ایران واقعا از امکانات و تجهیزات خوبی برخوردار است، بنابراین شرایط رشد گردشگری سلامت کالا مهیاست.

همان طور که می دانید نوسانات زیاد نرخ ارز در ایران وجود دارد، این نکته برای گردشگری ایران مناسب است یا خیر؟

پاسخ من منفی است، یعنی اثر منفی در روند ورود گردشگران خواهد داشت، چون گردشگران همیشه به دنبال ثبات و آرامش خاطر هستند. آنها علاقه مند هستند هزینه های خود را مدیریت کنند، ولی با این همه تغییرات دچار مشکل می شوند، اما این افزایش نرخ ارز نکته مثبتی هم دارد که می توان از آن خوب استفاده کرد.

به نکته مثبت اشاره کردید. لطفا بیشتر توضیح دهید.

با افزایش نرخ ارزهای خارجی در ایران درواقع ایران به کشوری ارزانقیمت برای گردشگران تبدیل خواهد شد که بهترین فرصت برای رشد و رونق ورود گردشگران است. باید از آن بخوبی استفاده کرد تا جهشی خوب را در این صنعت تجربع کنید.

آیا قبل از ایران به کشوری مسلمان سفر کرده بودید؟

بله من سفری به کویت داشتم؛ کشوری با فروشگاه های بزرگ و ساختمان های نوساز بود.

نظر شما درباره حجاب بانوان در ایران چیست؟ آیا این موضوع مانع حضور گردشگران خواهد شد؟

پاسخ من خیر است. خاطرنشان می کنم اگر زن گردشگری بخواهد وارد هر کشوری بشود، قبلا از قوانین آن کشور مطلع خواهد شد، پس او می داند که در ایران قوانین این گونه است.بنابراین با اطلاع کامل وارد خاک ایران می شود. به طور کلی احترام به قوانین کشور میزبان، اصلی ترین قانون گردشگری است. من عقیده دارم حجاب هیچ مشکلی برای گردشگران خارجی که به ایران می آیند، نیست؛ بلکه بخشی از سفر آنهاست و تجربه جدید از زندگی خواهد بود. هیچ گردشگر خارجی بخصوص بانوان وقتی به ایران سفر می کنند انتظار ندارند مثل دیگر کشورها لباس بپوشند یا رفتار کنند؛ بلکه آنها طبق قوانین و دستورات دینی آن کشور یعنی ایران عمل می کنند. کسی که به اصفهان سفر می کند، هرگز انتظار سواحل قناری را ندارد. باز هم می گویم حجاب برای گردشگران زن هیچ مانعی نیست.

آیا آماری از سرمایه گذاری مکزیکی ها در گردشگری ایران دارید؟

خیر فکر نمی کنم در این بخش هیچ سرمایه گذری صورت گرفته باشد. در مورد سرمایه گذاران ایرانی هم شرایط به همین منوال است. شاید همکاری های تجاری بوده ولی در زمینه گردشگری من فکر نمی کنم سرمایه گذاری شده باشد، البته تجار زیادی از ایران به کشور من می آیند، مثلا برای تجارت فرش.

اگر گردشگران نیاز به دریافت ویزا نداشته باشد، به نظر شما گردشگری بین دو کشور هم رشد می کند؟

کاملا صحیح است. این دو موضوع ارتباط مستقیم با یکدیگر دارند. هرچه گردشگران راحت تر به مقصد مورد نظرشان دسترسی داشته باشند، بیشتر سفر می کنند. بنابراین اگر نیاز به دریافت ویزا نداشته باشند، بدون تردید تعداد بیشتری بین دو کشور سفر خواهند کرد.

نظر شما درباره بیمه های سفر چیست؟ آیا برای توسعه گردشگری این موضوع لازم است؟

به طور کلی بیمه یکی از امتیازات برای اطمینان خاطر است. اگر مسافران طی سفر از این خدمات هم بهره مند شوند، می تواند مشوقی برای حضورشان در کشور مقصد باشد، اما اگر به صورت اجباری در نظر گرفته شود شاید مانعی در این زمینه باشد. می توان این گونه عنوان کرد که اگر این خدمات به صورت امتیاز ویژه ای در اختیار مسافران ایران قرار گیرد، شاید حتی باعث تشویق اقامت طولانی مدت آنها در کشور شما باشد. البته اطمینانی برای خود آنها نیز خواهد بود و می تواند موضوعی کاملا شخصی باشد و بستگی به اخلاق خود گردشگران داشته باشد.

عقیده شما درباره برگزاری نمایشگاه های صنعت گردشگری برای معرفی پتانسیل های گردگشری یک کشور چیست؟

این نوع تبلیغ یکی از بهترین ابزار معرفی جاذبه های گردشگری یک کشور است که می توان سرمایه گذاری خوبی در آن کرد، البته اگر بازار هدف را خوب بشناسید؛ البته این روش هزینه های خاص خود را دارد. به عقیده من راهکارهای بهتری برای معرفی توانمندی های گردشگری یک منطقه وجود دارد.

آیا مکزیک در ایران نمایشگاهی در این زمینه داشته است؟

در این صنعت خیر. ولی حضور فعالی در نمایشگاه برلین داشتیم که البته بسیار موفقیت آمیز هم بود.

عقیده شما درباره اینترنت و توسعه گردشگری چیست؟

به عقیده من اصلی ترین ابزار حال حاضر در صنعت گردشگری، استفاده از ظرفیت های دنیای مجازی یا همان اینترنت است. در حال حاضر بیشتر گردشگران سفر خودشان را از طریق اینترنت مدیریت می کنند، بنابراین اصلی ترین موضوع از توسعه گردشگری اینترنت است.

نظر شما درباره گردشگری دریایی چیست؟

یکی از مهیج ترین انواع گردشگری سفرهای دریایی است، البته کشور من هم در این زمینه خیلی مشهور است. در حال حاضر گردشگران ماجراجو سراسر جهان سفر می کنند که یکی از علاقه های آنها همین موضوع یعنی سفرهای دریایی و زیر آبی است، البته این نوع گردشگران همانند مسافران عادی هزینه نمی کنند؛ بلکه خوب پول خرج می کنند. بنابراین درآمد گردشگری دریایی قابل توجه خواهد بود. موج سواری، ماهیگیری، غواصی و قایقرانی از اصلی ترین تفریحات این گروه است. برند گردشگری دریایی در مکزیک "سواحل و آفتاب" است. مکزیک با این شعار در صنعت گردشگری دریایی کاملا موفق بوده و درآمد مناسبی هم از آن کسب کرده است.

نظر شما درباره ایران چیست؟

ایران سواحل زیبایی در شمال و جنوب دارد، اما به عقیده من، برای جذب گردشگران به سواحل خود زیاد نمی تواند موفق باشد. بهتر است در این زمینه به گردشگران داخلی خود یا کشورهای مسلمان فکر کند تا در این زمینه موفق باشد. به عقیده من، اگر کسی علاقه مند به سواحل باشد، هرگز ایران را انتخاب نخواهد کرد، چون کشورهایی مثل اندونزی، تایلند، ترکیه، فرانسه یا دیگر کشورهای ساحلی جلوتر از ایران است. به هر حال اگر قصد سرمایه گذاری در این زمینه هست، باید قوانین مخصوص هم مهیا شود. به عنوان مثال سواحلی مخصوص گردشگران خارجی باشد تا در این زمینه هم موفق باشند.

نظر شما درباره شیرینی های ایرانی چیست؟

مسقطی بهترین شیرینی ایران بوده که من تاکنون خورده ام. این دسر ایرانی واقعا برای من جذاب و خوشمزه بود. هرگز فراموش نخواهم کرد.

به گردشگران مکزیکی کدام غذای ایرانی را توصیه می کنید؟

انواع کباب شاید بهترین گزینه باشد.

به گردشگران ایرانی که به مکزیک سفر می کنند، چه غذایی را توصیه می کنید؟

تاکو (tako) ولی مواظب باشند که تندی آن زیاد نباشد، چون غذاهای مکزیک اکثرا تند است.

تنوع غذاهای ایرانی را چطور دیدید؟

تنوع غذاهای ایرانی واقعا مثال زدنی است. تمام غذاهای ایرانی خوشمزه و زیبا هستند.

رنگ مورد علاقه شما چیست؟

سیاه.

کدام برند اتومبیل را از همه بیشتر دوست دارید؟

اگر به اندازه کافی پول داشته باشم، عاشق رانندگی با جاگوار هستم. رانندگی با این اتومبیل احساس خوبی خواهد داشت. علاقه مندم یکی از آنها را بخرم، اما اگر بخواهم در حال حاضر تصمیم بگیرم، نیسان بهترین انتخاب من است.

ورزش مورد علاقه شما چیست؟

من علاقه مند کاراته هستم. من این ورزش را برای سال های طولانی انجام دادم  و تمرین کرده ام، اما اگر منظور شما تماشای ورزش است، خوب فوتبال اولین گزینه است.

آیا تیم فوتبال ایرانی را می شناسید؟

بله. پرسپولیس یکی از مشهورترینهاست، اما تیم استقلال را هم می شناسم و از حساسیت بازی های این دو تیم در ایران باخبر هستم. همیشه با پسرم این ورزش را تماشا می کنیم.

آیا مکزیک دانشگاه خاصی برای صنعت گردشگری دارد؟

بله ما در کشورمان دانشگاه های مخصوص صنعت گردشگری داریم و مشغول آموزش نیروی متخصص این رشته هستند.

اگر بخواهید یک کلمه درباره ایران بگویید، چه می گویید؟

مسحورکننده

اگر یک کلمه درباره مکزیک بخواهید بگویید چیست؟

دوست داشتنی

اگر کسی قصد درس خواندن در کشور شما داشته باشد، شرایط فراهم است؟

بله مکزیک هم مثل دیگر کشورها شرایط تحصیل را برای خارجی ها مهیا کرده است. ما دانشجویان ایرانی زیادی در کشورمان داریم.

آیا به موسیقی ایرانی علاقه مند هستید؟

بله موسیقی سنتی ایران واقعا زیباست و من علاقه مند به آن هستم.

به عنوان آخرین موضوع درباره گردشگری ایران و مکزیک چه برنامه ای دارید؟

من واقعا علاقه مندم با استفاده از تمدن و پیشینه دو کشور هر دو کشور را بیشتر با یکدیگر آشنا کنم و گردشگران زیادی بین دو کشور تشویق به سفر کنم. این همکاری می تواند باعث ارتباط هرچه بیشتر بین دو تمدن بزرگ جهان شود. ایران و مکزیک می توانند هر سال تعداد زیادی گردشگر را پذیرایی کنند؛ موسیقی، تاریخ، غذاها و فرهنگ هر دو کشور بهترین جاذبه بین آنهاست.

 

گردشگری ایران 1400 به روایت انیمیشن

کودک نوپیای گردشگری ایران با کارتونی شدن رشد خواهد کرد

گردشگری ایران با کارتونی شدن رونق می گیرد

گردشگری ایران با کارتونی شدن مستقل خواهد شد

کودک گردشگری ایران با کارتونی شدن روی پا خواهد ایستاد

صنعت سبز گردشگری در قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برای کشورهای مختلف به خصوص ایران برخوردار است و اکثر آنها سعی دارند سهم بیشتری را از این صنعت پردرآمد را به خود اختصاص دهند . ظهور و پیدایش شاخه های جدید گردشگری در جهان مثل گردشگری سلامت، مذهبی، دریایی و دیگر شاخه های فعلی آن حاکی از اهمیت رشد و گسترش این صنعت در مناطق مختلف جهان با توجه به امکانات باستانی و طبیعی آنها خواهد بود.

به همین دلیل هر کشوری که آرزوی رونق این صنعت را داشته و دارد سعی می کند راهکارهای مختلفی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه خود به دیگران را به کار گیرد تا حجم بیشتری از گردشگران را به سمت مرزهایش جلب کند. حذف روادید، پایین آوردن هزینه سفر و اقامت در منطقه ، ایجاد انگیزه های مختلف مثل جشنواره های خرید و در نهایت برگزاری بازیهای بزرگ ورزش از جمله راهکارهایی برای جلب نظر گردشگران و در نهایت رونق صنعت گردشگری کشورها بوده است . اما از زمانی که دنیای مجازی حضور خود را در زندگی بشری پررنگ تر کرده بهترین راهکار به نظر برخی کارشناسان حضور در این دنیای مجازی برای تبلیغ توانمندی های گردشگری کشورهاست.

این کارشناسان معتقدند حالا که بیشتر ما روزانه چند ساعت از وقت خود را مشغول گشت وگذار در این دنیای مجازی هستیم پس فرصتی طلایی برای تبلیغ و جلب نظر گردشگران به مناطق مختلف جهان مهیاست که باید از ان به خوبی استفاده کرد. معرفی تمدن ، راههای دسترسی به شهرهای باستانی ، امکانات رفاهی نزدیک آنها و دیگر اطلاعات به عنوان فعالیت های اولیه دراین دنیای مجازی جهت رشد و گسترش گردشگری کشورها بوده است . از سوی دیگر در قرن حاضر که از آن به عنوان عصر ارتباطات یاد شده حضور رسانه های تصویری در زمینه رشد و گسترش صنعت گردشگری بسیار پررنگ بوده و در واقع می توان گفت که این رسانه ها توانسته اند حتی جای دنیای مجازی را اشغال کنند و به عنوان مهمترین روش برای جلب نظر گردشگران به نقطه از دنیا باشند. اما این صفرو یک ها بازهم در دنیای رسانه ای رخنه کردند و راهکاری جدید را همراه با دنیای رسانه ای به ما پیشنهاد دادند که ساخت انیمیشن های تبلیغاتی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه ای خاص بود.

بنابراین ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی که حاصل همکاری دنیای رسانه ای و صفرو یک های دنیای مجازی بود امروزه به عنوان کارآمدترین روش تبلیغ صنعت گردشگری در خدمت جوامع مختلف قرار گرفته که ایران هم از این موضوع مستثنی نیست. به عقیده کارشناسان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران با حضور خود در دنیای انیمیشن جهت تبلیغ توانمندی های گردشگری خود می تواند افق جدیدی را برای این صنعت پردرآمد در کشور ایجاد کند چون به عقیده بسیاری از آنها دنیای انیمیشن هیچ محدودیتی ندارد و سازنده آن می تواند هرآنچه که در ذهن دارد را به کاراکتر های مورد نظرش بدهد تا در جهت خواسته او حرکت کنند. البته زبان تصویر اینگونه فیلم ها که در تمامی نقاط این کره خاکی یا همان دهکده جهانی بسیار ساده و قابل درک است از مهمترین مزیت های حضور انیمیشن در صنعت گردشگری خواهد بود چون بازار هدف ما بسیار متنوع و با گویش های متفاوتی هست، بنابراین این انیمیشن های تبلیغاتی توان حضور در تمامی بازارهای هدف ما را دارند.

کارشناسان اینگونه می گویند که انیمیشن فارق از هر نوع گویش، رنگ ، قبلیه و مذهب می تواند تاثیر مورد نظر سازنده خود را بشکل کاملی در بیننده بگذارد و هدف سازنده را به او انتقال دهد حتی اگر این انیمیشن ها بدون کلام باشند بازهم نمی توان از تاثیر آنها ساده گذشت بنابراین حالا که ایران با تمدنی چند هزار ساله قصد رونق صنعت گردشگری خود را دارد می توان از این تاثیرگذاری در جهت معرفی توانمندی های ایران در صنعت گردشگری به خوبی استفاده کرد که ظاهرا این اهمیت توسط مسئولان گردشگری ایران به خوبی درک و در دستور کار قرار گرفته است. راه اندازی شبکه گردشگری و پویانمایی را می توان در این زمینه به فال نیک گرفت هرچند که هنوز در ابتدای راه هستیم اما امید است حضور هنرمندان و انیمیشن سازان ایرانی در کنار متخصصان و کارشناسان شبکه گردشگری و البته بخش خصوصی ایران به عنوان نقطه عطفی برای معرفی صحیح و دقیق تمدن چند هزار ساله ایران زمین به جهان باشد.

هرچند استفاده از پویانمایی یا هنر انیمیشن برای معرفی توانمندی گردشگری منطقه در ایران سابقه ای چند هزار ساله دارد (کشف گلدانی سفالی در شهر سوخته که به تازگی متوجه منظور طراحی روی آن شده اند . طراحی روی این گلدان در واقع اولین نمونه انیمیشن در کشور بوده که وقتی گلدان را می چرخانیم بز حک شده روی آن به حرکت درمی آید) و حضور انیمیشن برای تبلیغ این صنعت چیز تازه ای به نظر نمی رسد اما به عقیده برخی از دست اندرکاران هنوز هم راهی طولانی برای موفقیت در خلق اینگونه آثار پیش رو داریم، اما حضور مجدد انیمیشن در رشد صنعت گردشگری ایران حاکی از درک درست مسئولان از تاثیرگذاری این روش تبلیغ برای صنعت نوپای گردشگری کشور بوده است.

شاید برخی در نگاه اول مخالف نشستن و تماشای شهرهای باستانی را از طریق تلویزیون و کامپیوتر یا حتی دنیای مجازی برای آشنایی با توانمندی های گردشگری منطقه باشند و بیشتر علاقمند به تجربه واقعی آن شهر و در واقع حس واقعی آن هستند اما جاودانه کردن مناظر و شهرهای باستانی اولین مزیت اینگونه فیلم هاست که نباید از آن به سادگی گذشت به این دلیل که حتی در حال حاضر بسیاری از آثار باستانی و تاریخی کشور به دلیل بی توجهی برخی مسئولان و حتی خود بازدیدکنندگان در حال نابودی هستند و انیمیشنی برایشان ساخته نشده است و حتی ساخت انیمیشن تبلیغاتی تمدن و بطور کل جاذبه گردشگری آنها هنوز در فهرست ساخت آینده قرار نگرفته است، پس می توان به داشته هایمان بسنده کرد و به دنبال افقی روشن در این راه قدم بگذاریم.

شاید برخی خرسند از ساخت داستان خلیج فارس یا گردشگری ایران 1400 که از آخرین انیمیشن های ساخته شده گردشگری ایران به شمار می آیند، هستند اما مدتی است که برخی از استانهای گردشگرپذیر کشور مثل گیلان ، اصفهان و یزد بطور مستقل اقدام به ساخت اینگونه پویانمایی ها کرده اند که می توان کمی نگرانی را به همراه داشته باشد. بطور کل ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی برای صنعت گردشگری کشورها با توجه به فرهنگ سازی و تاثیرگذاری آنها همانند ساختن شمشیری دولبه برای این صنعت بخصوص در کشورها بخصوص ایران خواهد بود. تصور کنید با توجه به تاثیرگذاری این فیلم ها و انتشار گسترده آنها در بازارهای هدف حجم انبوهی از گردشگران راهی مناطق یاد شده باشند وبا کمبود زیرساخت ها یا عدم تطابق انیمیشن با واقعیت مواجه شوند ، چه ضربه مهلکی به پیکره نوپای صنعت گردشگری کشورمان خواهد زد؟ پس هنر برای این فعالیت کافی نیست بلکه معرفی دقیق و صحیح توانمندی های گردشگری ایران توسط اینگونه انیمیشن ها نیازمند کاری گروهی یعنی بین جامعه تورگردانان، سازمان گردشگری ، رسانه ملی ، جامعه هتلداران وبطور کل کلیه دست اندرکاران خصوصی و دولتی گردشگری ایران خواهد بود.

این اهمیت هم اکنون با توجه به راه اندازی شبکه پویانمایی و شبکه گردشگری در کنار یکدیگر توسط سازمان صدا سیما برای ساخت و تولید هدفمند انیمیشن های گردشگری جهت فرهنگ سازی و کنترل درخواست سفر به اقصی نقاط کشور به سادگی قابل بررسی و کنترل است.

بطور کلی قدم زدن در محوطه های باستانی و آشنایی با نحوه ساخت و تاریخچه آنها و البته آشنایی با امکانات رفاهی اطراف این مراکز می تواند خود انگیزه ای برای سفر گردشگران و ماجراجویان در تمامی زمینه های گردشگری باشد پس بجاست که مدیران و دست اندرکاران بخش گردشگری با استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی گردشگری و البته تخصص هنرمندان ایرانی سرمایه گذاری مناسبی در این باره انجام دهند و با هدایت هدفمند گردشگران به مناطقی خاص از کلیه ظرفیت های گردشگری منطقه به خوبی استفاده کنند که با این روش می توان از تمرکز و درخواست سفر بی برنامه گردشگران به مناطق معروف گردشگری ایران جلوگیری کرد و شاهد رونق سفر و گردشگری در گوشه و کنار کشور پهناور ایران باشیم.

با اینگونه همکاری ها و اجرای طرح های مربوطه در واقع می تواند برنامه سفر گردشگران  و ماجراجویان را مدیریت کرد و با پراکنده کردن آنها در سراسر ایران باستانی رشد و توسعه صنعت گردشگری کشور را متقارن و با توجه به زیرساخت های موجود منطقه هدف کنترل کرد و در اینده شاهد زیرساخت ها ی گردشگری آن نیز باشیم.

بنابراین حالا که شخصیت های کارتونی دوران کودکی به کمک رشد صنعت گردشگری ایران زمین آمده اند بجاست که از علاقه کودکانمان به این شخصیت ها در جهت رشد و ترویج فرهنگ گردشگری و سفر در ذهن آنها به خوبی استفاده کنیم و با برنامه ریزی صحیح و دقیق همگام با رشد فرزندان ایران زمین شاهد رشد و گسترش کودک نوپای صنعت گردشگری کشور نیز باشیم. 

رایزنان فرهنگی یا رایزنان گردشگری مسئله این است؟

رایزنان فرهنگی یا رایزنان گردشگری مسئله این است؟

در حال حاضر مبحث گردشگری در دهکده جهانی  به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.

سیاست های تشویقی ، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید ، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری همه و همه از سیاست های کوتاه مدت و بلند مدت به کار گرفته توسط دست اندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است،​ که در کل برای به دست آوردن سهم بیشتر از گردشگری بین المللی استفاده می شوند.

بر هیچکس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامه ریزی در ا ین زمینه خارج از مرزهای یک کشور سفارتخانه های آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باور هستند که سفارتخانه​ها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسایل توجهی نخواهند داشت اما برخلاف این گروه دیگران معتقدند حتی در صورت عدم نیاز به دریافت ویزا از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور بازهم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را می توانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.

بدون تردید مسئولان و کارکنان سفارتخانه ها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها خواهند داد . پس فقط با یک نگاه نمی توان اینگونه تصور کرد که سفارتخانه ها خارج از مرزهای یک کشور فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با صنعت مفرح گردشگری ندارند.

پاسخ این است که اگرچه انجام امور دیپلماتیک درسفارتخانه ها به دیگر موارد ارجح است اما امروزه این سیاست های تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاست های دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کرده اند .

بنابراین بسیاری از دولتها  با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر می گیرند، که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.

اما در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند.

این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند.

شاید عدم هماهنگی بین ارگانهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده بصورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری کشورمان را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانه ها می دانند و اینگونه استدلال می کنند،  چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده ، پس بخش بازرگانی سفارت خانه ها مسئول هدایت و برنامه ریزی سیاست های جذب گردشگران به داخل کشور خارج از مرزهای کشورمان است .

اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایه دار گردشگری ایران معرفی می کنند و معتقدند این صنعت یعنی گردشگری پل ارتباطی بین تمدن ها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران می توانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.

اگرچه این طرح یا همان طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها ی کشور بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است اما آیا واقعا رایزنان گردشگری می توانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشد.

طرحی که هم اکنون در پرده ای از ابهام قرار دارد و اجرایی شدنش نیز به نظر دولت منوط شده است. شاید دولتمردان و دست اندرکاران دولتی گردشگری نیز به این نتیجه رسیده اند این طرح خود به عنوان مشکلی تازه و البته آزمونی محکوم به شکست برای صنعت نوپای گردشگری ایران است؟

این سئوال مهم در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از توانایی های رایزنان اقتصادی مقیم در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خبر از شرکت گسترده ایران در نمایشگاه​های گردشگری سراسر جهان می دهند .

مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است . شاهد مثال این اشتباه بزرگ در صنعت گردشگری ایران این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان یکی از بالاترین مسئولان صنعت گردشگری کشورمان حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بین المللی جهان تا کنون صرفا 5 درصد گردشگران بین المللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است .

بنابراین با توجه به این آمار رسمی و موثق می توان دریافت اگرچه صنعت گردشگری می تواند در قسمت اقتصادی سفارتخانه ها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاست های اقتصادی نمی تواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بیانجامد. آنهم زمانی که ایران با توجه به پتانسیل های بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی می تواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.

پس حالا که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند ، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندی های این گروه  جهت تشویق گردشگران محل ماموریتشان به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران و دیدن جاذبه هایش خواهد بود.

بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم ، فرهنگ و مذهب کشورمان است. که رایزنان فرهنگی سفارتخانه ها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفته های فرهنگی ، برپایی مراسم مذهبی ، جشن و شادی و البته ارتباط هرچه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، دقیقا روشهایی که می توان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.

اهمیت استفاده از پتانسیل بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن می شود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و در سال 2012 میلادی تقریبا از هر ده سفری که در صنعت گردشگری صورت گرفته 4 مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.

بنابراین می توان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر می بندند ، سفری که می تواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان زده شده باشد.

این امار بیانگر رشد چشم گیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بین المللی است و شاید جاذبه های دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در رده های بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکته ای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواد بود.

جایگاهی که متاسفانه تا کنون به آن توجه نشده و دست اندرکاران صنعت گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارایه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آنکه سفیران فرهنگی کشورمان هم اکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دست یابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.

 به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانه های ایران خارج از مرزهایش شاید یک موازی کاری مطلق باشد و به جز هزینه های هنگفت انهم در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان شاید هیچ دستاورد دیگری به همراه نداشته باشد.

رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویا ترین شکل و با حداکثر جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران می توانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانه های کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.

پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیه ای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانه های ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی ایران هم اکنون به عنوان پتانسیلی بالقوه وجود دارد.

شاید کم کاری و عدم حضور گسترده این گروه یعنی رایزنان فرهنگی ایران در مجامع بین المللی باعث ایجاد این شبه شده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانه های کشورمان خالی باقی مانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیاء و استفاده کنیم.

نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریان سازیهای انجام شده در زمینه های سیاسی اکثر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه به جاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و در جهت تثبیت نام ایران با تمام جاذبه هایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.

ارزانی فعلی ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در اکثر محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانه های کشورمان خارج از مرزهای ایران است و به جاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانه های ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه اینکه دوباره آزمونی بی حاصل را برایش تدارک ببینیم.

در هر حال رایزنان فرهنگی ایران می توانند با توجه به جاذبه های بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بی شک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان می تواند بسیار مفید واقع شده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینه ساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.

عزتی کامل

22/2/91

 

تورهای ترکیبی ناجی گردشگری ایران

ثبات و امنیت تخت جمشید یا بحران اهرام مسئله این است؟

چندی پیش خبر از برقراری ارتباط بین دو کشور باستانی ایران و مصر به میان آمد و اگرچه اخبار ناآرامی های این کشور باستانی هم اکنون بیشتر اخبار را به خود اختصاص داده است اما عظمت و قدمت اهرام باستانی آن همیشه پیش چشم گردشگران و علاقمندان بخصوص گردشگران ایرانی باقی مانده و حتی در این شراینیز دلیل سفر بیش از 9 میلیون گردشگر خارجی به این سرزمین کهن شده است.

این تعداد گردشگر حتی در شرایط فعلی مصر حاکی از وجود زیرساخت های قوی و مدیریتی مدرن در گردشگری مصر استبه صورتی که بسیاری از فعالان عرصه گردشگری مصر با توجه به وابستگی درآمد ملی این کشور به صنعت گردشگری را برای احیای این صنعت راهی مقاصد و بازارهای گردشگری مصر کرده است که یکی از این بازارهای هدف کشورمان ایران است.

این گروه اعتقاد دارند ایجاد ارتباط تجاری و سیاسی پس از گذشته سی و سه سال بین دو کشور می تواند فرصتی مناسب برای صنعت گردشگری مصر باشد صنعتی که سالانه 11 درصد از درآمد ناخالص مصر را تامین می کند. در این زمینه پس از برقراری ارتباط و البته جلساتی متعدد بین مقامات و مسئولان دو کشور قراردادی بین ایران و مصر منعقد شد که طبق آن ایران می تواند تا 120 هزار نفر گردشگر سالانه به مصر بفرستد و در مقابل میزبان 60 هزار گردشگر مصر باشد.

این قرار داد هنگامی که در رسانه های دو کشور منتشر شد موافقان و مخالفان بسیاری را در این عرصه به صحنه آورد و باعث ایجاد نگرانی هایی بین دو کشور شد این نگرانی تا حدی پیش رفت که تبادل گردشگر بین دو کشور تا مرز قطع شدن رسید. اما انگیزه بالای دو کشور برای رشد و ارتقای صنعت گردشگری باعث شد تا دوباره برای به دست آوردن بازار گردشگری طرف مقابل تلاش کنند و در این زمینه گروهی از فعالان عرصه گردشگری مصر را راهی ایران کرد.

به هر حال فارغ از اینکه مخالفان ایرانی یا مصری این قرارداد چه دلایلی برای خود دارند مسئله نبودن امنیت کافی برای حضور گردشگران ایرانی در مصر که البته موضوع کم اهمیتی هم نیست باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه گردشگری از فواید احتمالی برقراری این ارتباط چشم بپوشند و آن را بطور کلی نفی کنند . این موضوع زمانی رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت که سازمان جهانی گردشگری براساس آماری امنیت کشور مصر را برای گردشگران خارجی در حد بسیار پایین اعلام کرد و نام مصر را پس از سودان و پاکستان به عنوان سومین کشور خطرناک گردشگرپذیر جهان اعلام کند.

انتشار این خبر از یک نهاد بین المللی و بسیار موثر در صنعت گردشگری جهان باعث شد تا موج جدیدی از مخالفت ها علیه این برنامه داخل مرزهای ایران شکل گیرد در حالی که می توان به نیمه پر لیوان برای صنعت گردشگری کشورمان توجه ویژهای کرد و از فرصت به دست آمده یا همین موضوع یعنی نبود امنیت برای گردشگران خارجی در مصر به نفع رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده کرد.

نکته ای که شاید تا کنون از دید مسئولان داخلی کشورمان دورمانده و صرفا هیاهوی خبری درباره نبودن امنیت برای گردشگران ایرانی ذهن آنها را به خود مشغول کرده است. بنابراین اگرچه امنیت گردشگران مقوله بسیار مهم و عامل اصلی تعیین مقصد مسافران سراسر جهان است اما همین موضوع در کشور باستانی مصر در حال حاضر فرصتی طلایی را در اختیار صنعت نوپای گردشگری ایران قرار داده است؛ صنعتی که به اظهار سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین مقاصد گردشگری جهان شناخته شده و بسیاری را با وجود تبلیغات سوء علیه جاذبه های کشورمان وادار به بستن چمدانهایشان به سمت ایران باستانی کرده است.

فرصت طلایی چیست؟

پاسخ این سئوال اینگونه مطرح می شود که باید توجه داشته باشیم با وجود ناآرامی های موجود در کشور مصر طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری این کشور توانسته در سال 2012 میلادی حدود ده میلیون نفر گردشگر را از سراسر جهان با داشته هایش به خود جلب کند، این رقم یعنی چیزی حدود 4 برابر گردشگران ورودی به کشورمان با وجود امنیت و 2400 محوطه باستانی موجود در ایران باستانی.از سوی دیگر همانطور که قبلا اشاره شد همین سازمان (سازمان جهانی گردشگری ) ایران را به عنوان یکی از مقاصد ارزان قیمت گردشگری جهان طی سال 2012 میلادی اعلام کرده است بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های مدیریتی مناسب این شرایط و ادغام این دو مزیت یعنی مشهور بودن کشور مصر در کنار ارزان بودن ایران اقدام به برقراری تورهای ترکیبی بین دو کشور کرد تا از این فرصت طلایی به بهترین شکل ممکن به نفع خودمان استفاده کنیم.

بدون تردید ارزان قیمت بودن بسته های گردشگری ایران در کنار خوشنامی زیرساخت ها و جاذبه های مصر باستانی می تواند پیشنهاد جذابی برای گردشگران دیگر نقاط دهکده جهانی که در مصر اقامت دارند بوده و آنها را تشویق با بازدید از محوطه های باستانی ایران کند. با این روش بدون تردید گردشگرانی که از مصر باستان دیدن می کنند می توانند پس از یک هفته اقامت در این کشور از آرامش و جاذبه های ایران امن لذت ببرند و آرامشی بسیار مناسب را به خودشان هدیه بدهند.

شاهد مثال این موضوع سخنان «هشام زعزوع» وزیر گردشگری مصر در پاسخ به احتمال قطع تبادل گردشگر بین دو کشور است که می گوید: بدون تردید کشور من به دنبال منافع مادی خود در این زمینه و دمیدن روحی تازه در صنعت گردشگری خود است که با این توافق به نتیجه خواهد رسید. بنابراین هرگز ورود گردشگران ایرانی به مصر هرگز متوقف نخواهد شد چون منافع ملی مصر با این اتفاق تامین نمی شود». این یعنی اگر مسئولان گردشگری ایران با ریزبینی از اشتیاق مصری ها برای برقراری ارتباط با صنعت گردشگری ایران بتوانند استفاده کنند و امتیازات مناسبی از آنها بگیرند وارد یک بازی بُرد بُرد شده اند.

پیش بینی این است که حتی با ارسال دوبرابر گردشگر ایرانی به مصر، گردشگری کشورمان می تواند به خوبی از امتیازات موجود بازار هدف مصر یعنی حدود ده میلیون نفر گردشگر خارجی به نفع رونق گردشگری ایران استفاده و آنها را با داشته های کشورمان در این زمینه آشنا کند؛ نه اینکه صرفا روی جذب گردشگران مصری برای سفر به ایران سرمایه گذاری کند چون به عقیده مسئولان گردشگری این کشور کمتر از 10 درصد مصری ها توان تجربه سفرهای خارجی را دارند. اینجاست که مسئولان گردشگری ایران می توانند با استفاده از سیاست های مناسب علاوه بر جذب این تعداد یعنی 10 درصد مصری ها روی گردشگران خارجی حاضر در این کشور نیز سرمایه گذاری کنند و در عین حال با ایجاد ارتباط با بخش گردشگری مصری ها از تجارب آنها استفاده کرده و به ترمیم و تقویت زیرساخت های گردشگری ایران اقدام کند.

در این زمینه می توان به قرارداد خرید دو فروند هواپیمای تجاری از مصر توسط ایران اشاره کرد که به عنوان اولین امتیاز ارتباط و استفاده از بازار هدف مصر برای کشورمان بوده است. بنابراین باید به نیمه پر لیوان نگاه کرد و امنیت پاسارگاد را کنار بحران اهرام در قالب یک بسته پیشنهادی گردشگری برای ماجراجویانی که در مصر حضور یافته اند قرار داد.

این امتیاز را نباید با ابراز نگرانی از نبود امنیت در مصر باستانی به حاشیه راند بلکه باید آن را صحیح و دقیق با تبلیغات گسترده و مناسب در جهان گردشگری مطرح کرد، تا این امتیاز مهم در ایران بتوان زیرساخت های گردشگری کشورمان را تقویت کرده و در نهایت جایگاه اصلی ایران در صنعت گردشگری بخصوص در خاورمیانه را  به دیگران معرفی کند. پس بجاست که برای رسیدن به هدف اصلی یعنی ارتقاء سطح کیفی و کمی صنعت گردشگری کشورمان نباید امنیت محوطه باستانی ایران را فدای ناامنی اهرام مصر کرد.

جولان آدامسهای آمریکایی در بازار مصرف ایران

آدامس های خارجی خروس ایران را بی صدا کرده اند

شیک ایران دیگر خریدار ندارد

آمریکا، مالک اصلی بازار آدامس ایران

اگر اهل مطالعه روزنامه آنهم به صورت سنتی هستید بدون شک هر روز صبح با عجله خودتان را به دکه روزنامه فروشی می رسانید تا از اخبار مهم روز آگاه شوید بدون تردید با حساسیت ویژه ای مقابل روزنامه های چیده شده روی زمین می ایستید و با همان حساسیت به دنبال سوژه مورد نظر خودتان بین تیترهای مختلف روزنامه ها می گردید. بهترین تیتر را مطابق سلیقه خودتان بر می دارید و سراغ فروشنده می روید تا پول روزنامه را بپردازید که متوجه تغییراتی می شود. هرچند تعداد و حتی نحوه چینش روزنامه ها روی زمین کنار دکه فرقی نکرده است اما مقابل فروشنده دنیای دیگری حکمفرماست.

حجم انبوهی از آدامس ، شکلات و سیگار مقابل او چیده شده که هر روز هم برتعداد و تنوع آنها افزوده می شود. اگر از دنیای دخانیات با تمام مضرراتش بگذریم به دنیای شیرین آدامس یا همان سقز خودمان مقابل فروشنده می رسیم.

تا به حال با خودان فکر کرده اید که هموطنان شما چقدر آدامس می جوند؟ اصلا برای تجارت جهانی آدامس چه رقمی را تصور می کنید؟ یا اینکه حالا که انواع و اقسام تحریم اقتصاد ایران را هدف گرفته اینهمه آدامس خارجی با کدام ارز وارد کشور شده است؟ اما مهمترین سئوال که ذهن اکثرمان را با دیدن این صحنه به خود مشغول می کند این است که مگر ایران خودش تولید آدامس نداشته که اینقدر آدامس با بسته بندی و طعم های مختلف وارد بازار شده دقیقا زمانی که بسیاری از نبود کالاهای اساسی و البته دارو به دلیل کمبود ارز سخن می گوید؟ اینها سئوالهایی هستند که برای یافتن پاسخشان باید همراه کسب و کار شوید.

آدامس دهمین اولویت تخصیص ارز

همانطور که می دانید به دلیل مشکلات و محدودیت های ارزی ، دولت با اولویت بندی کالاها برای تخصیص ارز به آنها سعی کرده تا از خروج ازرهای دولتی برای واردات کالاهای لوکس جلوگیری کند. از این رو سوژه اصلی گزارش ما یا همان آدامس همراه برخی کالاهای دیگر در آخرین اولویت از نظر دولت قرار گرفت . اگرچه بسیاری از فعالان عرصه این بازار به ردیف اولویت این خوراکی جذاب اعتراض دارند و عنوان می کنند به کدام دلیل لوازم آرایش در اولویت نهم قرار گرفته و آدامس به آخرین ردیف رسید؟ اما به هر حال حتی با تخصیص نیافتن ارز مرجع یا همان ارز دولتی به آدامس بازهم بازار ایران مملو از بسته های رنگارنگ آدامس شد.

آدامسی که به گفته مدیر پروژه خط تولید آدامس بدون قند شرکت مینو، مهندس سخت باز در اسفند ماه سال 1388 ،  با سرمایه گذاری حدود 300 میلیارد ریال و همکاری 7 شرکت بزرگ تولید کننده اروپایی شروع به کار کرد و قرار بود پس از گذشت 5 سال ایران را از واردات این جویدنی خوش طعم بی نیاز کند و حتی در برخی موارد صادرات هم داشته باشد.

به همین دلیل و تقریبا پس از گذشت 4 سال از افتتاح خط تولید یاده شده برای درک بهتر تجارت فعلی این جویدنی خوشمزه سری به بازار بزرگ تهران ، ابتدای بازار آهنگران زدیم. تنوع بسته بندی ها و رنگارنگی بیش از حد برندهای مختلف خارجی بازار گویای تجارت کلان این محصول در ایران و البته تا حدودی جهان است. اما دیدن بیش از حد دو نام بین تمام محصولات موجود و البته تکرار آنها میان مغازه داران و خریداران باعث کنجکاوی خواهد شدکه این دو نام چگونه مشهور شده اند و بازار ایران را تسخیر کرده اند؟

خروس ایران دیگر خوش آوازه نیست

اوربیت و ریلکس دو برندی هستند که ظاهرا بازار تهران و ایران را تسخیر کرده اند و خروس خودمان را از نفس انداخته اند . با جستجو کردن نام این دو برند در دنیای مجازی متوجه خواهید شد که ریلکس محصولی از کشور ترکیه و مالک کارخانه آن یک شرکت بزرگ انگلیسی است. اما برند دیگر یعنی اوربیت دارای بسته بندی های متفاوت و البته زادگاههای مختلفی است، برای یافتن زادگاه اصلی این برند بازهم در دنیای مجازی می گردیم تا با نام کارخانه ریگلی که اصالت آن آمریکایی است بر می خوریم. این کارخانه که از سال 1891 میلادی در صنایع غذایی فعالیت داشته هم اکنون آدامسهای اوربیت خود را در 180 کشور جهان می فروشد و 14 کارخانه تولیدی خود را در 14 کشور مختلف برای ساخت و تولید این محصول و دیگر محصول های خود افتتاح کرده است. شعب این کارخانه از آمریکا، چین ، لهستان، روسیه ، تایوان، کنیا ، فرانسه ، فلیپین ، نیوزلند، کانادا، مکزیک گرفته تا استرالیا هم اکنون به ایران آدامس صادر می کنند. به همین دلیل در می یابیم که چرا کشور لهستان از عمده صادر کنندگان آدامس به ایران است.

· همه آدامسها قانونی هستند؟

اما آیا واقعا این همه آدامس موجود در بازار از طریق قانونی وارد کشورمان شده اند یا خیر ؟ به گفته مسئولان و حتی مدیر پروژه خط تولید آدامس بدون قند ایران هم اکنون (در سال 1388) حدود 80 درصد از آدامس های مصرفی کشورمان از طریق غیر قانونی وارد ایران می شوند.

 بنابراین با توجه به حجم بالای تجارت این کالا در می یابیم که چه تجارت سودآوری مقابل ما قرار دارد و چگونه این بسته های بسیار زیبا و رنگارنگ خارجی در بازار ایران جولان می دهند. اینجاست که به شبکه بزرگ و البته سازمان یافته قاچاق این محصولات به داخل کشورمان می توان اشاره کرد. بطوری که محمدرضا پناهنده می گوید: « معضلات و موانع ایجاد شده از سوی دولت برای واردکنندگان قانونی این نوع خوراکی پای قاچاقچیان را به بازار می گشاید.

رئیس انجمن وارد کنندگان مواد غذایی و آشامیدنی در باره قاچاق محصولات غذایی می گوید با توجه به تقاضای بسیار بالای این نوع کالاها در بازار ایران اگر نتوان تدابیر دقیق و راهکار مناسبی برای کنترل قانونی ورود آنها درنظر گرفت بدون تردید سودجویی و قاچاق بازهم آمار بیشتری را به خود اختصاص خواهد داد».

نبودن نظارت بر کیفیت محصولات غیر قانونی و سودجویی این افراد گاهی حتی به قیمت سلامتی مصرف کنندگان نیز منجر خواهد شد .

در این زمینه یعنی قاچاق این محصولات به عنوان مثال می توان از وجود پاستیل هایی با ژلاتین خوکی به جای ژلاتین گاوی یا آدامس هایی با مشتقات الکلی یا مواد روانگردان در بازار مصرف ایران اشاره کرد .

تجارت جهانی شیرینی جات و آدامس در جهان

برای درک بهتر از تجارت جهانی آدامس بد نیست  نگاهی به جدول ذیل بیاندازید

اطلاعات و آمار

منبع: Wrigley, NACGM

تاریخ: 5.7.2013

آمار تجارت آدامس

فروش سالانه آدامس در ایالات متحده امریکا

$2 billion

ارزش کل تجارت آدامس

$19 billion

تعداد کل آدامس های ساخته شده جهان در سال

3.74 trillion

سهم تولیدات شرکت لیگلی در تجارت جهانی

35%

تعداد کل شرکت های تولید کننده آدامس در جهان

115

تعداد کل شرکت های آمریکایی تولید کننده آدامس در جهان

30

وزن آدامس مصرف شده جهان طی یک سال

100,000 tons

تعداد ساعت صرف شده برای جویدن آدامس های تولیدی جهان (اگر فرض کنیم هر آدامس فقط نیم ساعت توسط مصرف کننده جویده شود)

187 billion hours

بزرگترین حبابی که تاکنون با آدامس درست شده

23 inches

تعداد شرکت های تولید کننده آدامس ترکیه

60

میزان کالری مصرف شده یک نفر برای جویدن یک ساعت ادامس

11 calories

قدیمی ترین آدامس جهان

9000 years

میانگین آدامسهایی که یک نفر در سال می جود

300

Statistic Brain is a group

اگرچه برخی از ارقام شاید قابل تصور هم نباشند اما این واقعیت دنیای آدامس در دهکده جهانی است . در همین حال می توان به گزارش دیگری که سال 2012 میلادی توسط موسسه نظرسنجی و  آمار kantar media’s global TGI منتشر شده است اشاره کنیم.  طی این گزارش شرکت یاد شده اعلام کرده است: «بزرگترین بازار مصرف آدامس جهان، منطقه خاورمیانه و کشورهای ایران و عربستان سعودی است.» طی این گزارش اعلام شده ایران با 82 درصد و عربستان با 79 درصد جزو برترین های مصرف کننده آدامس در جهان هستند.

در بخش دیگری از این گزارش امده آمریکا با 59 درصد ، اسپانیا با 54 درصد، فرانسه با 52 درصد و هلند با 50 درصد به ترتیب دیگر کشورهای پرمصرف این جویدنی خوشمزه هستند.

لازم به یادآوری است که گزارش یاد شده ارزش تجارت آدامس در ایران را طی همین سال 181.9 (یکصد وهشتادویک ممیز نه دهم) میلیون دلار اعلام کرده در حالی که عربستان سعودی به عنوان مقام دوم 117.6 (یکصدو هفتده ممیز شش دهم ) میلیون دلار برای این محصول خرج کرده است.  نکته جالب این گزارش بخش مربوط به سهم بازار کارخانه ریگلی از دو کشور یاد شده است طبق آمار 39 درصد بازار ایران و 21 درصد بازار عربستان در دست کمپانی آمریکایی و معروف ریگلی قرار گرفته است.

· عمده صادرکنندگان آدامس به ایران کدام کشورها هستند؟

کشورهای عمده صادر کننده آدامس به ایران به ترتیب عبارتند از : لهستان، امارات متحده عربی، ترکیه ، چین، کره جنوبی، آمریکا، فلیپین، هند، اسپانیا، کانادا، ویتنام و آلمان. در شش ماهه نخست سال 1389 واردات قانونی آدامس از کشورهای لهستان حدود 10 میلیون دلار ، امارات متحده عربی 7 میلیون دلار و ترکیه حدود 3 میلیون دلار بوده است حال آنکه هم اکنون کشور آدامس لهستانی حدود 70 درصد از بازار ایران را به خود اختصاص داده اند و 30 درصد مابقی به کشورهای یاد شده اختصاص دارد البته لازم به یادآوری است که کشور امارات متحده تولید کننده نیست بلکه فقط مبداء ثبت سفارش برخی از آدامسها بوده است.

· تجارت آدامس در ایران چقدر است

خرید و فروش آدامس تجارتی که کارشناسان اقتصادی و دست اندرکاران تجارت مصرف سالانه آدامس ایرانیان را بیش از 480 میلیارد تومان تخمین می زنند تجارتی که قبل از سال 1382 کمتر یکصد میلیون تومان بوده است. رشدی چند صد درصدی طی سالهای یاد شده که باعث تعجب همگان شده آنهم زمانی که کم بود ارزهای خارجیی برای واردات کالاهای ضروری کشورمان کاملا محسوس است و گاهی هم کمبود دارو ، روغن، شکر ، کره یا شیرخشک به همین دلیل خبرساز شده است.

قیمت هر بسته آدامس در سطح شهر

نام تجاری

شش ماهه اول 1391

شش ماهه دوم سال 1391

بهار 1392

شیک

70 تومان برای بسته 6 تایی

100 تومان برای بسته 6 تایی

150 تومان برای بسته 6تایی

تریدنت

1500 تومان

4000 هزار تومان

5200 تومان

رلکس قوطی

800 تومان

1200 تومان

2000 تومان

اوربیت

600 تومان

1000تومان

1600 تومان

اکس ویتول

1000 تومان

3000 تومان

4000 تومان

فایو

1500 تومان

2300 تومان

3000 تومان

پی که

200 تومان

200 تومان

500 تومان

اولیپس

250 تومان

400 تومان

800 تومان

موزی

200 تومان

300 تومان

550 تومان

توتفرنگی

200 تومان

300 تومان

500 تومان

· آمار گمرک چه می گوید؟

طبق آمار منتشر شده توسط گمرک جمهوری اسلامی ایران آدامس با شماره تعرفه های 17041000 و 21069085 هم اکنون وارد کشور  می شود و با نگرش در آمارهای گذشته گمرک در می یابیم که طی سال 1384 شمسی تنها حدود 2 هزار دلار آدامس از مبادی قانونی کشور وارد ایران شده است. این آمار در سال 1388 به رقمی معادل 795 هزار دلار رسیده است. اما در سال 1390 واردات قانونی آدامس حدود 14 میلیون دلار بوده است.

در همین حال آمار سال 1391 به رقمی بالغ بر 12.5 میلیون دلار اعلام می کنند و همین آمار بیانگر اتفاقی جالب آنهم فقط در اولین ماه سال جاری یعنی 1392 با توجه به تمام مشکلات انتقال ارز یا گران شدن قیمت دلار در ایران بوده است که میزان واردات قانونی آدامس را از طریق گمرک جمهوری اسلامی ایران چیزی بالغ بر 1.5 میلیون دلار اعلام می کند.

لازم به یادآوری است که تغییر مکرر کدهای تعرفه وارداتی این کالا از سوی ارگان های مسئول در سالهای اخیر و البته تکمیل نبودن آمار سال 1391 گمرک، باعث شده آماری دقیقی از واردات رسمی آدامس در دست نباشد. اگرچه بسیاری از فعالان این عرصه وجود حجم عظیمی از این نوع محصولات در بازار کشور را اینگونه توجیح می کنند که :«ممکن است این کالا با تغییر تعرفه زیرمجموعه دیگر کالاها مثل شکلات یا شیرینی قرار گرفته و از طریق گمرک وارد خاک ایران شده باشد.»  اما می توان اینگونه نیز تصور کرد که شاد اصلا واردات قانونی آدامس صورت نگرفته است!!!

 به راستی این همه آدامس با بسته بندی های مختلف که جلوی پیشخوان دکه روزنامه فروشی چیده شده یا بیشتر قفسه های فروشگاهها را به خود اختصاص داده اند از کجا آمده اند؟ به نظر شما مشکل کجاست؟

عماد عزتی

5/4/92

دیدن مراسم عاشورا بهترین خاطره من در ایران است

دانه های ریز شن های  کویر تا دانه های درخشان برف قله دماوند همگی از جاذبه های ایران هستند

واقعیت ایران با تبلیغات دیگران به اندازه یک دنیا تفاوت دارد

اگر قصد سفر در فصل زمستان را دارید و به دنبال یافتن مکانهای برای گذراندن تعطیلات زمستانی خود هستید و زیاد هم به اقامت در کشورهای گرمسیری علاقه ندارید، بدون تردید به دنبال یافتن زیبایی های زمستانی برخی از کشورها هستید و نیم نگاهی هم به کشورهای حوزه اسکاندیناوی دارید ، نروژ ، فنلاند و سوئد کشورهایی بسیار معروف در این منطقه از دهکده جهانی هستندکه البته هر کدام به عنوان کشورهایی گردشگرپذیر نیز در حوزه اروپا معروف شده اند. اما واقعا همانطور که ما علاقمند به دیدن جاذبه های این کشورهای بخصوص در فصل تابستان هستیم ساکنان این سرزمین ها نیز علاقمند به دیدن جاذبه های ایران هستند؟ به همین خاطر چمدان گفتگویی صمیمانه با سفیر یکی از کشورهای یاد شده داشته و نظر او را درباره صنعت گردشگری ایران جویا شده که خواندن آن بدون تردید برای علاقمندان به سفر و گردشگری خالی از لطف نیست. این شماره سفیر نروژ که از اوایل شهریور 1391 (سپتامبر 2012 میلادی) وارد ایران شده با گشاده رویی تقاضای ما را پذیرفت  .

آقای جنزپتر کمپرود  هم اکنون به عنوان سفیر کشور نروژ در تهران مشغول به کار است و قبل از تهران در کشور سومالی به عنوان سفیر نروژ مشغول به انجام وظیفه بوده است. اگرچه حدود 5 ماه است که او استوار نامه خود را به مقامات ایرانی تحویل داده است اما باعلاقه زیادی که سفر و درک واقعیت ایران زمین داشته سفرهایی را برای خود تدارک دیده و عنوان می کند که باید نقاط بسیاری از ایران ببیند تا واقعا پی به این تمدن عظیم ببرد.  کمپرود برای اولین بار سال 2009 میلادی به ایران سفر کرد اما هم اکنون به عنوان سفیر کشور نروژ در ایران اقامت دارد بنابراین فرصت بسیاری برای یافتن واقعیت زندگی ایرانیان بخصوص تمدن آنها دارد .

شما تاکنون به چه شهرهایی از ایران سفر کرده اید؟

با توجه به مدت اقامت کوتاه من در ایران من موفق شدم از تهران ، اصفهان ، کاشان و چالوس سفر کنم برخی از شهرستان های اطراف دریای خزر را نیز دیدم که واقعا زیبا بودند .

بهترین خاطره سفرهایتان در ایران کدام بوده است؟

روز عاشورا تا کنون یکی از به یادماندنی ترین خاطراتم در ایران خواهد بود ، عاشورا به عنوان مراسمی مذهبی در ایران واقعا می تواند هر سال تعداد زیادی مثل من را به خود جلب کند.

با توجه به اینکه در فصل زمستان هستیم از کدام جاذبه های زمستانی ایران بازدید کردید؟

من به پیست اسکی دیزین، شمشک، دربندسر رفتم و آنجا از برف و تفریحات زمستانی ایران لذت بردم واقعا برای من جالب است که ایران اینهم امکانات تفریحات زمستانی در اختیار دارد اگرچه معتقدم که هنوز بسیاری از امکانات زمستانی را ندیده ام چون فرصت کوتاه در اختیار داشتم.

نظر شما درباره گردشگری ورزشی در ایران چیست؟

همانطور که همگی می دانیم ایران پتانسیل های بسیار زیادی درباره صنعت گردشگری در اختیار دارد که یکی از آنها بحث گردشگری ورزشی است ، رشته کوههای البرز و زاگرس ، دشت ها و کویرها ، رودخانه ها و دریاچه ها همگی از امتیازات ایران در گردشگری ورزشی است. بطور کل ایران یکی از پرجاذبه ترین کشورها برای گردشگران و ماجراجویان ورزشی خواهد بود از صحرا گرفته تا نوک قلل آن برای این گروه جذاب خواهد بود. باید بگویم که هر روز ما تعدادی تماس از سوی این گروه که می خواهند درباره امکانات گردشگری ورزشی ایران اطلاع بگیرند، داریم.

بیشترین تقاضای اطلاعاتی که از شما درباره گردشگری ورزشی ایران از شما شده مربوط به کدام رشته ورزشی است؟

 بیشترین تقاضاهای ما مربوط به فصل زمستان یعنی ورزش اسکی است.

چرا این ورزش خاص همانطور که می دانیم کشورشما پیست های اسکی بسیار معروفی را در اختیار دارد؟

بله کشور نروژ پیست های بسیار معروفی در سطح جهان را در خود جای داده و ورزش های زمستانی هم یکی از مهمترین جاذبه های فصل سرد نروژ است اما لذت اسکی کردن در هوای نسبتا متعادل ایران و البته طبیعت زیبای ایران توانسته نظر بسیاری از اسکی بازهای نروژی را نیز به خود جلب کند البته اکثر آنها می گویند ایران کشور جالبی است چون می توان پس از  یک روز پر از هیجان و لذت بردن از پیست های مناسب اسکی ایران در سواحل جنوبی و آبهای گرم خلیج فارس شنا کنیم. این موضوع واقعا برای آنها جالب و جذاب است.

کدام اثر تاریخی ایران نظر شما را به خود جلب کرد؟

همانطور که گفتم من فقط 4 ماه است که وارد خاک ایران شدم و تنها دو شهر باستانی ایران یعنی کاشان و  اصفهان را دیده ام. اگرچه این شهرها واقعا بی نظیر هستند و آثار تاریخی انها واقعا برایم حیرت آور بود  ولی در مورد تاریخ و آثار تاریخی ایران در کتب مختلفی مطالعه کردم پاسخ به این سئوال شما هنوز برایم کمی مشکل است اما بدون تردید ایران آثار تاریخی بی نظیری را در خود جای داده که هر کدام برای خود دنیایی دارند.

نظر شما درمورد گردشگری ایران چیست؟

وقتی با خودم فکر می کنم واقعا تعجب می کنم که ایران این همه امکانات برای گسترش صنعت گردشگری طبیعی و تاریخی را یکجا در اختیار دارد. طبیعت چهارفصل، آثار باستانی بسیار کهن و البته تمدن معروف ایران همه و همه یک دنیا گفتنی را در اختیار دارند که می تواند صنعت گردشگری ایران را متحول کند. یکی از همکاران قبلی من در ایران قبل از آمدنم به ایران گفت: ایران 2400 سایت باستانی در اختیار داردکه همگی توان ثبت در سازمان یونسکو را دارند باید آنها را ببینی . او گفت من قبلا این کار را انجام دادم بنابراین من نیز این کار را انجام خواهم داد یعنی سعی می کنم از تمام آنها بازدید کنم. نتیجه اینکه صنعت گردشگری ایران واقعا می تواند کشور ایران را متحول کند.

شما مشکلی تا کنون در صنعت گردشگری ایران دیدید؟

من هنوز فرصت کافی برای بررسی این موضوع نداشتم اما هتلی هایی که تاکنون از آنها استفاده کردم در ایران واقعا کیفیت مناسبی داشتند و از نظر استانداردهای بین المللی با توجه به قوانین کشورتان بسیار خوب بودند من در مورد هتل ها معتقدم که آنها خیلی حرفه ای عمل کرده اند ولی هنوز زمان لازم دارم تا نظر قطعی خودم را در باره گردشگری ایران بازگو کنم.

نظر شما درباره تاثیر برقراری خطوط هوایی مستقیم بین کشورمطبوعتان و ایران چیست؟ آیا تاثیری در تبادل و گسترش گردشگری در این مقاصد خواهد داشت؟

بدون تردید اولین گزینه برای گردشگران در قرن حاضر وجود خطوط پروازی و دسترسی آسان به مقصدشان است بنابراین این گزینه واقعا کمک خواهد کرد کشور نروژ در حال مذاکره با شرکت هواپیمایی ماهان ایر در ایران است تا اقدام به برقراری پروازی مستقیم به دو کشور کنند ولی این موضوع نیازمند کارشناسی است و در حال بررسی امیدوارم به زودی من بتوانم از تهران تا پایتخت کشورم را یکسره پروازه کنم. فکر کنم این موضوع برای گردشگران دو کشور نیز ایجاد انگیزه کند تا بار سفر ببندند. نکته بسیار مهم برای برقراری خطوط پروازی مستقیم بین دو کشور این حضور حدود 20 هزار ایرانی در کشور من هست چون با توجه به حضورشان هر ساله تقاضای سفر نیز بین دوکشور خواهد بود پس برقراری خطوط مستقیم می تواند باعث ازدیاد سفر نیز بشود البته نباید از تعداد بازرگانان دو کشور که قصد سفر به ایران یا نروژ را دارند غافل شویم .

به بازرگانان اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح دهید؟

همانطور که می دانید نروژ و ایران ارتباط تجاری مناسبی با یکدیگر دارند و هر روز شاهد گسترش این مناسبات می شویم پس سفرهای تجاری بین دو کشور رونق خواهد گرفت و اگر بتوانیم پروازهای مستقیم بین دو کشور برقرار کنیم ناخواسته علاوه بر صنعت گردشگری به ارتباطات تجاری دو کشور هم رونق بخشیده ایم.

شما آماری از گردشگران ورودی به نروژ را در دست دارید؟

متاسفانه هنوز آمار دقیقی در دست ندارم،  اما با توجه به اقامت حدود 20 هزار ایرانی در کشورم فکر می کنم هر ساله تعداد زیادی از ایرانیان برای دید و بازدید از فامیل یا حتی به عنوان گردشگر وارد خاک نروژ می شوند،.  به عقیده من این یکی از امتیازات نروژ برای گسترش روابط گردشگری با ایران است تا برای هر دو کشور منافعی به همراه داشته باشد به هر حال نروژ جزو یکی از کشورهای پرجاذبه برای گردشگران بین المللی است .

آیا آماری از هموطنان گردشگرتان که به ایران سفر کرده اند در اختیار دارید؟

پاسخ این سئوال شما هم همانند سئوال قبل دقیق نخواهد بود اما آنقدر می دانم که دو یا سه شرکت گردشگری از نروژ مشغول برگزاری تورهای بهاری و پاییزی در ایران هستند، اما باید بگویم که تعداد زیادی سئوال از سوی گردشگران مجازی ایران به سفارتخانه نروژ در تهران ارسال شده که به همگی آنها پاسخ داده ایم و سعی کردیم اطلاعات دقیقی از ایران دراختیار آنها قرار دهیم.

منظور شما اطلاعات دقیق چیست؟

اول باید بگویم که این درخواست ها به معنی این است که اطلاعات مورد نیاز گردشگران نروژی  درباره ایران در دنیای مجازی بهطور کامل نیست بنابراین آنها با سفارتخانه نروژ در تهران تماس می گیرند که اطلاعات را دریافت کنند، معمولا اطلاعات مورد نیاز آنها عبارت است سایت های تاریخی و نحوه دسترسی آنها به این سایت ها ، مسیر راههای ایران، حمل و نقل عمومی ، اقامت و خوراک و بطور کلی قوانین ایران است.

به دنیای مجازی اشاره کردید ، نقش اینترنت در صنعت گردشگری را چه می دانید؟

با توجه به توسعه تکنولوژی و وابستگی زندگی امروزی ما به آن بدون تردید نمی توان منکر تاثیر دنیای مجازی در توسعه گردشگری شد . تمامی دست اندکاران و تورگردانان باید از تاثیر این پدیده در رونق کسب وکارشان مطلع باشند و کاملا مطابق با آن حرکت کنند . به عقیده من اگر کشوری یا شرکتی در این دنیای مجازی حضور فعال و پررنگی نداشته باشد احتمال موفقیت آن هم بسیار اندک است . همگی می دانیم امروزه اکثر گردشگران قبل از بستن چمدان خود برای سفر ابتدا در این دنیا یعنی اینترنت سفر می کنند بعد از خانه خارج می شوند حالا اگر اطلاعات مورد نیازشان را از مقصد در اینترنت به دست نیاورند شاید اگر مجبور نباشند حتی نسبت به مسافرت و سفرشان تردید کنند و مقصد دیگری را انتخاب کنند.

اگر قصد مقایسه صنعت گردشگری ایران و نروژ را داشته باشید چه خواهید گفت؟

به عقیده من مقایسه دو کشور از نظر صنعت گردشگری زیاد درست نیست چون هر کشور یا منطقه ای دارای ویژه گی ها و امکانات خاص خودش است ولی بطور کلی کشور من یعنی نروژ روی گردشگری طبیعی و استفاده از طبیعت بکر خود سرمایه گذاری کرده و تا کنون هم در این زمینه موفق بوده و جایگاه خوبی را بین طبیعت گردان به دست آورده است دریاچه ها، کوهستان، رودخانه ها و جنگل ها همه و همه دارایی های نروژ برای جلب نظر گردشگران هستند اما ایران صرفا روی سایت های باستانی و تاریخی خود تمرکز کرده و تاحدود بسیاری از دیگر توانایی ها و پتانسیل های گردشگری ایران که هر کدام برای خود بسیار بکر و جذاب هستند غافل شده است. ایران با توجه به پتانسیل های موجود خود باید روی تمامی توانمندی های گردشگری کشور سرمایه گذاری کند که با این کار بدون تردید در این رابطه موفق خواهد شد.

ایا واقعا ایران برای گردشگران خارجی جذاب است؟

بدون تردید جواب شما مثبت است

به عقیده شما جاذبه های ایران برای جلب نظر گردشگران بین المللی کافی است؟

من هرچه بیشتر با آنها آشنا می شوم بیشتر شگفت زده می شود و با تمام توان خودم سعی می کنم هموطنانم را با جاذبه های گردشگری ایران آشنا کنم واقعا ایران کشوری جذاب و دیدنی است.

شما تاکنون به ترکیه سفر کرده اید می توانید این کشور را با ایران مقایسه کنید؟

همانطور که قبلا نیز گفتم به عقیده من هر کشوری دارای جذابیت های متفاوتی هستند. اما این نکته مهم است که شما چطور جذابیت های کشورتان را برای جلب نظر گردشگران مطرح کنید. همانطور که می دانید قصد سفر بسیاری از گردشگران دیدن تفاوتهاست نه تشابهات بین دوکشور است. بنابراین شاید مقایسه این دو کشور زیاد کار درستی نباشد.

آیا شما از نظر گردشگران نروژی قبل و بعد از سفر به ایران آگاه هستید؟

البته باید بگویم که از همه نظرات خیر آگاهی نیستیم اما برخی از آنها که با ما ارتباط دارند از سفر به ایران ابراز رضایت کرده اند. همانطور که می دانید معمولا گردشگران نروژی قبل از سفر به ایران با ما تماس می گیرند و درباره شرایط موجود ایران سئوالهایی می کنند که این بیانگر تبلیغات منفی علیه ایران است اما وقتی آنها به ایران سفر می کنند و با واقعیتی متفاوت از تبلیغات منفی علیه ایران مواجه می شوند واقعا شگفت زده می شوند بسیاری از این گردشگران ایران را 180 درجه متفاوت از آنچه که در رسانه ها شنیده یا دیده اند توصیف می کنند . ایران از نظر آنها واقعا دیدنی و جذاب است و بدور از هرگونه مشکل برای گردشگران خارجی، این نظر آنهاست که برای ما گفته اند که البته نظر من هم همینطور است و با آنها موافق هستم.

آیا سرمایه گذاران نروژی که در بخش گردشگری فعالیت دارند حاضر به سرمایه گذاری در ایران هستند؟

همانطور که گفتم هنوز ارتباط کامل و درستی بین فعالان گردشگری دو کشور برقرار نشده بنابراین شاید هنوز برای اظهار نظر در این باره کمی زود باشد ولی باید بگویم که این فعالان دید اقتصادی دارند بنابراین وقتی بحث اقتصاد به میان بیاید آنها اگر منافعی در این باره داشته باشند  به بازار گردشگری ایران نیز وارد می شود اما همانطور که می دانید فعالان اقتصادی به سود و زیان فکر می کنند بنابراین اگر منافع آنها تامین باشد حاضر به سرمایه گذاری در هر بخشی از ایران خواهند بود. من عقیده دارم فعلان اقتصادی ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند.

همانطور که می دانید ایران قصد دارد برای تسهیل حضور گردشگران قانون دریافت روادید را برای حدود 60 کشور لغو کند به نظر شما حذف قانون دریافت روادید برای گردشگران چه امتیازی برای صنعت گردشگری آن کشور خواهد داشت؟

پاسخ من در این زمینه فقط یک جمله خواهد بود انهم بله است . حذف ویزا برای حضور متعدد گردشگران بسیار کاربردی و کارآمد است بطوری که بسیاری از کشورها امروز از این امتیاز برای جلب نظر گردشگران به خوبی استفاده کرده اند.

به نظر شما کشورهای مسلمان در دهکده جهانی برای ایران بازار هدفی مناسبی خواهد بود؟

ایران در حال حاضر تعداد انبوهی از گردشگران مسلمان و هم دین خود را به دلیل اماکن مذهبی پذیرایی می کند بنابراین چرا که نه، این سرمایه گذاری در میان ملتی است که هم مذهب ایران هستند و شرایط جامعه ایران با آنها کاملا هماهنگ است به همین دلیل درصدموفقیت ایران در اینگونه بازار هدف بسیار بیشتر از دیگران است. پاسخ من قطعا مثبت است.

چندی پیش ایران میزبان سومین کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت در مشهد بود آیا گردشگری سلامت در ایران موفق بوده و به عقیده شما زیرساخت های لازم را در اختیار دارد؟

موضوع سلامت و گردشگری سلامت برای مدت کوتاهی است که به عرصه گردشگری بین المللی وارد شده و البته طرفداران بسیار زیادی را هم به خود جلب کرده است . از این رو و با توجه به شهرت پزشکان ایرانی و امکانات موجود در ایران فکر می کنم شرایط خوبی در ایران مهیاست که از این زیرشاخه گردشگری هم درآمد کسب کند. همانطور که می دانید مدتی قبل من از حلال احمر ایران بازدید کردم و با توانمندی های پزشکی ایران نیز آشنا شدم بدون تردید از نظر امکانات ایران کشوری مناسبی برای رشد در این زمینه است اما نباید از این موضوع غافل شد که در گردشگری پزشکی هم رقابتی تنگاتنگ و شدید وجود دارد، این رقابت سیاست ها و برنامه های مخصوص به خود را طلب می کند که باید به آنها توجه کرد.

شما صنعت گردشگری را صنعتی خصوصی می دانید یا نیازمند وابستگی به دولت؟

صنعت گردشگری در سراسر جهان باید به صورت خصوصی اداره شود چون خصوصی ها همیشه به دنبال یافتن راه حل های درآمدزا برای این صنعت بوده اند ولی دولت باید قوانین مناسبی برای پیشرفت آنها فراهم کند تا دست اندرکاران خصوصی با توجه به این قوانین بتوانند حرکت خوبی را تجربه کنند . بنابراین به عقیده من صنعت توریسم یعنی صنعتی خصوصی اما وابسته به قوانین کارآمد دولتی.

به نظر شما نقش بیمه ها در گسترش صنعت گردشگری درمانی چیست؟

امروزه بسیاری از گردشگران نسبت به بیمه کردن خود قبل از سفر اقدام می کنند و گردشگران سلامت هم جزو این مجموعه هستند به هر حال به عقیده من بیمه واقعا در طول سفر لازم است چون در صورت بروز هرگونه حادثه شما هیچ نگران هزینه های درمان نخواهید بود و در واقع بیمه اطمینان خاطری برای راحت تر سفر کردن شماست. من اینگونه عقیده دارم که قبل از سفر و بستن چمدان ابتدا باید به مدت اعتبار بیمه نامه و پوشش آن توجه کنیم چون این موضوع برای گردشگران بسیار پراهمیت است.

نوسانات نرخ ارز باعث شده تا ایران کشوری ارزان قیمت برای گردشگران خارجی باشد به نظر شما این فرصت مناسبی برای رونق گردشگری ایران است؟

اگرچه با توجه به تغییرات نرخ ارز ایران در اذهان عمومی به کشوری ارزان قیمت برای گردشگری تبدیل شده اما آیا فکر نمی کنید وقتی کسی علاقه به تاریخ و تمدن یک کشور داشته باشد زیاد به هزینه آن توجه نمی کند هرچند هزینه سفر بسیار مهم است اما در حال حاضر ایران دو امتیاز ویژه را در اختیار دارد یکی پیشینه تاریخی بسیار غنی و دیگری هزینه بسیار کم بنابراین می توان گفت ایران هم اکنون در طلایی ترین دوران گردشگری خود به سر می برد که باید فرصت را مغتنم شمارد. ولی به یاد داشته باشیم که این ارزانی شاید زیاد دوام نداشته باشد پس ایران باید به سرعت تصمیم های مناسبی را اتخاذ کند تا در آینده نیز همچنان موفق باقی بماند.

شما به عنوان سفیر نروژ تا کنون چه کارهایی برای حضور بیشتر گردشگران ایرانی در کشور مطبوعتان انجام داده اید؟

در مورد مبحث ویزا، کشور من جزو قانون اتحادیه اروپاست بنابراین تصمیم گیری در این زمینه مربوط به اتحادیه است. اما در زمینه ایجاد پروازهای مستقیم با یکی از شرکت های معتبر هواپیمایی ایران صحبت هایی برای برقراری پرواز مستقیم بین ایران و نروژ انجام داده ایم و البته سعی دارم گردشگران ایرانی را با دیدنی های نروژ بیشتر آشنا کنم و تا آنجایی که اختیارات قانونی من اجازه بدهد شرایط دریافت ویزای توریستی ایرانیان را اسان کنم تا شاهد حضور بیشتر آنها باشیم به هر حال گردشگری و صنعت گردشگری امروزه یکی از پولسازترین صنایع جهان است که همه کشورها علاقمند هستند سهم خوبی در این زمینه داشته باشند و نروژ هم خارج از این معادله نیست .

برگزاری نمایشگاههای بین المللی گردشگری را در کشورهای مختلف چقدر مناسب برای توسعه گردشگری می دانید؟

فلسفه وجودی نمایشگاه در جهان یعنی نشان دادن توانمندی های خود. بنابراین اگر نمایشگاهی با عنوان صنعت گردشگری و صنایع وابسته آن در هر کشوری برگزار شود می تواند بهترین معرف توانمندی ها و جاذبه های گردشگری آن کشور باشد من برگزاری و میزبانی اینگونه نمایشگاهها را بسیار مفید می دانم اما فقط باید توجه داشته باشیم که بازار هدفمان را خوب تجزیه و تحلیل کرده باشیم تا بتوانیم مفید و تاثیر گذار در این زمینه حرکت کنیم در غیر این صورت برگزاری اینگونه نمایشگاهها فقط هزینه و بدون نتیجه خواهدبود، اگر شما از بازار هدفتان خوب شناخت نداشته باشید.

نظر شما درباره گردشگری حلال چیست؟

من تا کنون چیزی در این زمینه نشنیده ام ، اما در مورد کلمه حلال می دانم که مربوط به اقوام مسلمان است .

آیا تا کنون برای معرفی توانمندی های گردشگری کشورتان در ایران و معرفی توانمندی های گردشگری ایران در کشور خودتان همکاری با رسانه ها داشته اید؟

نقش رسانه ها در این صنعت واقعا غیر قابل انکار است ولی ما تاکنون همکاری گسترده ای نداشته ایم و در صدد ایجاد این همکاری با رسانه ها هستیم و در ذهن دارم که شرایط را برای حضور و گسترش روابط رسانه ای بین دو کشور را فراهم کنم تا مردم هر دو کشور بیشتر با پیشنه یکدیگر آشنا شوند.

تبلیغات رسانه ای درباره گردشگری ایران را خارج از کشور چگونه دیدید؟ آیا تاکنون با آگهی های تبلیغاتی مربوط به ایران در رسانه های مورد علاقه خود مواجه شده اید؟

باید بگویم متاسفانه حضور رسانه ای ایران برای معرفی توانمندی های گردشگری خود بسیار ضعیف بوده است پاسخ شما خیر خواهد بود چون من هنوز یک آگهی تبلیغاتی درباره توانمندی گردشگری ایران ندیده ایم در حالی که هر روز چندبار از یکی از شبکه های مهم اخبار تبلیغ درباره ترکیه می بینم.

نظر شما درباره خدمات حمل ونقل ایران و بطورکلی جاده های ایران را چگونه می بینید؟

در مورد حمل و نقل عمومی بنده زیاد اطلاعات ندارم اما باید خدمت شما بگویم که زیرساخت های حمل ونقل در ایران خوب و قابل دسترس است بطول کلی جاده های ایران یکی از بهترین امتیازات برای توسعه و رشد صنعت گردشگری ایران است چون جاده های مناسبی در اختیار دارد. به عقیده من و بطور کلی سیستم حمل ونقل ایران در زمینه های ریلی و جاده ای پیشرفت های مناسبی داشته و قابل اعتماد هستند، ولی درباره سیستم حمل و نقل هوایی یا دریایی زیاد نمی توانم قاطعانه نظر بدهم به نظرم کارهای زیادی باقی مانده است.

نظر شما درباره ترافیک تهران چیست؟

بدون تردید و البته همگی درباره ترافیک سنگین تهران به دلیل وجود میلیونها اتومبیل در آن خبر دارند . به عقیده من در تهران باید راههای بیشتری ساخته شوند و آزادراههای جدیدی نیاز دارید اما مهمترین مورد تغییر عادت مردم نسبت به استفاده از اتومبیل های شخصی است. تهرانی ها باید بیشتر با سیستم حمل ونقل عمومی رفت و آمد داشته باشند تا از بار ترافیکی خیابان های شهر کاسته شود.

نقش رستوران ها در کشورهای گردشگر پذیر را چه می دانید؟

تهیه غذا با کیفیت مناسب و البته قیمت مناسب یکی از خواسته های هر گردشگری در گوشه و کنار جهان است بنابراین اگر این موارد در رستوران های یک کشور مهیا باشد می توان انتظار داشت که گردشگران نیز در این مکان ها مشغول خوردن خوراک باشند . رستوران های تهران توانسته اند تمام موارد مهم برای گردشگران را مهیا کنند یعنی هم کیفیت مناسب غذا هست و هم قیمت وخدمات بسیار خوب در دسترس گردشگران برای مزه کردن غذاهای ایرانی وجود دارد.

کدام غذای ایرانی را می پسندید؟

کباب های ایرانی واقعا انتخاب اول من هستند.

به گردشگران ایرانی توصیه می کنید کدام غذای محلی کشورتان را امتحان کنند؟

غذاهای دریایی یکی از مهمترین و معروفترین غذاهای کشور من است و بهترین آنها ماهی سالمون است که به گردشگران ایرانی توصیه می کنم حتما یکبار هم که شده آن را در کشورمن امتحان کنند اگرچه این ماهی در سوپرمارکت های ایران وجود دارد اما نحوه پخت و سرو آن در کشور من واقعا متفاوت خواهد بود.

بطور کلی چند نفر در نروژ در صنعت گردشگری فعال هستند؟

من واقعا اطلاع دقیقی از تعداد افراد شاغل در این صنعت در دست ندارم اما می توانم بگویم که با توجه رشد روز افزون صنعت گردشگری هر روز شاهد اشتغال تعداد بیشتر در صنعت خواهیم بود.

توصیه شما برای گردشگران خارجی که به نروژ می روند دیدن کدام جاذبه است ؟

بدون شک پایتخت کشور من بسیار دیدنی است اما وقتی به نروژ سفر می کنید آفتاب نیمه شب را نباید از دست داد.

آیا نروژ برنامه ای برای برگزاری دوره های آموزشی در صنعت گردشگری برای افراد خارجی برگزار می کند یا خیر؟

برنامه های آموزشی زیادی در سطوح مختلف در کشور من برای دانش آموزان خارجی برگزار می شود که البته شامل صنعت گردشگری نیز خواهد شد ، بنابراین هردانشجویی که قصد شرکت در آنها داشته باشد بهتر است اول به آدرس www.norway-iran.org سری بزند تا از تمام شرایط و مدارک لازم اطلاع کسب کند به طور کلی و کاملا ساده مراحل شرکت در تمام رشته های موجود در کشور من قید شده است .

عماد عزتی

رسانه ها تیغ دو لبه در صنعت گردشگری

سریالهای تلویزیونی بهترین تبلیغ برای جاذبه های گردشگری گوشه و کنار جهان

سفری دلچسب با جعبه جادویی

مقصد سفرمان را در جعبه جادویی بیابیم

سفر در قاب شیشه ای

از زمانی که جعبه جادویی با تصاویر متحرک و سیاه و سپیدش وارد زندگی ما شد ذهن بسیاری از ساکنان کره خاکی را تسخیر کرد و دل آنها را همراه خود به گوشه و کنار جهان برد و تا امروز که کیفیت دیدنی های این جعبه جادویی صدچندان شده است همواره رنگ زندگی ما را تغییر داده و بیشترین تاثیرگذاری را در فرهنگ و روابط اجتماعی بشر داشته است.

 شاید روزهای اولی که هنوز تصاویر تلویزیونی در تمامی خانه ها دیده نمی شد هیچکس فکر نمی کرد روزی برسد که این جعبه کوچک جادویی توان تغییر فرهنگ یا حتی آداب رسوم بشر را داشته باشد، اما امروز و در عصر ارتباطات بدون تردید کسی نیست که از اهمیت حضور جعبه جادویی و نحوه تاثیر گذاری آن در روش زندگی ما بی خبر باشد.

اگرچه در عصر ارتباطات با اختراع وسایل ارتباط جمعی دیگری مثل اینترنت و تلفن همراه ، تاثیر تصاویر دلربای جعبه جادو کمی کمرنگ شد اما هنوز هم به عنوان دومین رسانه پرمخاطب در بین ساکنان کره خاکی شناخته شده و در گوشه وکنار جهان میلیون ها نفر را بدون درنظر گرفتن سنشان ساعت ها به خود مشغول می کند.

بی شک رشد و توسعه نقش تلویزیون در جامعه امروزی ما به حدی شده است که تقریبا هیچ فعالیتی بدون استفاده از آن هرگز تصور توسعه را نخواهد داشت. شاید در ابتدای امر دیدن یک تبلیغ تلویزیونی یا برنامه ای تاریخی برای همگی ما جذاب و مفرح باشد اما اگر بلند مدت به این جعبه جادویی توجه داشته باشیم درمی یابیم که بسیاری از عادات و رفتارهای ما در طول زندگی از این جعبه تاثیر گرفته و ناخودآگاه دنباله روی فرهنگی که سازندگان برنامه های تلویزیونی می خواهند شده ایم.

 این تاثیرگذاری و طیف وسیع مخاطبان تلویزیون گاهی باعث شد تا در دوره ای خاص از تاریخ تمدن بشر جامعه شناسان آن را مهمترین وسیله برای تاثیرگذاری در فرهنگ مردم بدانند . بنابراین ، این امتیاز جعبه جادویی در کنار بدون مرز بودنش علاوه بر جلب نظر جامعه شناسان دولتمردان و بطور کلی سیاستگذاران عرصه های اقتصادی و فرهنگی را برای تبلیغ فرهنگ ، کالاهای تجاری یا حتی نفوذ به جامعه ای خاص را به خود معطوف کرد. از این رو داشتن شبکه های قوی تلویزیونی برای رسیدن به مقاصدشان چه مثبت یا منفی برای آنها امری ضروری جلوه گر شد و به دنبال دست یافتن آن شبکه های مختلف تلویزیونی پا به عرصه وجود گذاشتند.

درباره تاثیر گذاری رسانه های تصویری در موفقیت یا عدم موفقیت پروژه های تبلیغاتی حتی خارج از مرزهای محل استقرارشان ، کارشناسان اعتقاد دارند، رسانه ها می توانند بسیاری از ناممکن ها را ممکن کنند و زمینه ساز اتفاقاتی مهم و غیر قابل تصوری در عرصه های مختلف اجتماعی حتی هزاران کیلومتر دورتر از خود باشند. از این رو هرچه به عمق نفوذ رسانه های مختلف بخصوص رسانه های مصور در زندگی امروزی خودمان فکر می کنم شاید به نتایج غیر قابل باوری برسیم که اهمیت توجه به آنها را برایمان دو چندان می کند.

این موضوع یا همان اهمیت رسانه ها و تاثیرگذاری آنها در زندگی امروزی ما که منحصر به موضوعی خاص هم نیست در بسیاری از صنایع و فعالیت های سیاسی و تجاری کشورهای مختلف خودنمایی می کند بطوری که صنعت گردشگری هم به عنوان یکی از صنایع مهم و پولساز قرن حاضر از این قاعده مستثنی نیست و موفقیت یا عدم موفقیت آن وابستگی بسیار زیادی به همکاری بین رسانه ها و این صنعت مفرح دارد.

اولیور هنری از مدیران فعال در حوزه گردشگری می گوید: ساخت یک فیلم در محوطه ای تاریخی خیلی بیشتر از روشهای سنتی تبلیغ و بازاریابی برای جلب نظر گردشگران به آن محل تاثیر خواهد داشت . بنابراین بهتر است دست اندرکاران صنعت گردشگری برای رسیدن به آرزوهای خود و موفقیت در عرصه رقابت های جهانی در این صنعت رابطه مناسبی با صنعت سینما و رسانه های تصویری برقرار کنند.

این وابستگی در بسیاری از کشورهای صدرنشین در جذب گردشگران بین المللی مثل استرالیا، ترکیه، کره جنوبی، امریکا و فرانسه به خوبی شناخته شده است. این موضوع حتی باعث شده که علاوه بر تلویزیون آنها صنعت سینما را به خدمت رشد و توسعه گردشگری کشورشان بگیرند و البته نتایج پرثمری نیز به دست آورده اند.

اما چگونه تصاویر زیبای تلویزیونی به خدمت گردشگری درآمد

در این باره شاید به ظاهر ساختن یک کلیپ چند دقیقه ای برای تبلیغ هتل ، منطقه گردشگری یا جاذبه ای در جهان اولین گام برای استفاده از قدرت رسانه های تصویری در جذب گردشگر و در نهایت رونق صنعت سبز گردشگری باشد اما این تمام کار و نهایت آن نیست بلکه مقدمه ای برای تکمیل ظرفیت های اثرگذار تلویزیون در توسعه گردشگری و اقصی نقاط جهان است.

شاید در دهه های گذشت ساخت برنامهای چند دقیقه و پخش آن در زمانهای خاصی از شبانه روز مرسوم بوده است و افرادی را وادار به انتخاب مقصد سفرهایشان کرده باشد . ولی امروز نگاه کارشناسان رسانهای و مدیران گردشگری به این نوع فعالیت ها کاملا متفاوت شده  و به ظاهر میتوان گفت نحوه استفاده از رسانههای تصویری در معرفی جاذبه های گردشگری مناطق مختلف جهان به تکامل خود نزدیکتر شده است.

در این زمینه بسیاری از فعالان عرصه گردشگری براین باورند که این نوع استفاده از رسانه های تصویری برای رونق این صنعت علاوه بر اینکه بسیار اثرگذارتر از دیگر روشهای معمول است خیلی ارزانتر نیز خواهد بود. این گروه معتقدند که حتی با توجه به هزینه های بسیار سنگین تولید برنامه های تلویزیونی به دلیل طیف وسیعی از مخاطبان آن بازهم اقتصادی و تاثیرگذار است. بطوری که همزمان طیف وسیعی از افراد کره زمین را که اکثر آنها بالقوه آماده بستن چمدان و سفر هستند را به مسافرانی بالفعل تبدیل می کند و توسط آنها رونق اقتصادی را برای منطقه هدف به ارمغان آورد.

این امتیاز در بسیاری از فیلم های معروف و خاطره انگیز دهه های گذشته کاملا به چشم می خورد در حالی که تاثیرات آن و اهمیت استفاده از آنها پس از گذشت چندین دهه کشف شده است. در این زمینه می توان به فیلم کازابلانکا یا دیگر فیلم های مشهور جهان اشاره کرد که لوکیشن های این فیلم ها از همان زمان اکران به عنوان مقصدی برای گردشگران امروزی نیز تبدیل کرده است. نکته بسیار جالب درباره تاثیرات همکاری رسانه تصویری با صنعت گردشگری اینجاست که طبق آمار و تحقیقات تخصصی از سوی آژانس TCI که درباره صنعت گردشگری و رقابت بین کشورها به صورت تخصصی فعالیت می کند سال 2012 میلادی حدود 40 میلیون گردشگر مقصد سفرهایشان را براساس فیلم ها یا سریالهایی که دیده اند انتخاب کرده اند.

این گزارش اینگونه نوشته است از هر 100 نفر گردشگر حداقل یک تا 10 نفر مقصد سفرشان را با توجه به صحنه ها و لوکیشن های فیلم هایی که قبلا دیده اند انتخاب می کنند که این موضوع یعنی تعداد گردشگران اهمیت بسیار ویژه ای برای دست اندرکاران صنعت گردشگری دارد.

در این زمینه و به تازگی بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر مثل ترکیه، استرالیا، ایتالیا، فرانسه ، کره جنوبی و آمریکا توسعه گردشگری با اهرم تلویزیون و سینما را در دستور کار خود قرار داده اند و با به نمایش درآوردن سریال های تاریخی و نوین خود در کشورهای دیگر جهان مشغول تبلیغ و ایجاد اشتیاق سفر در دیگر گردشگران دهکده جهانی هستند. در این باره مسئولان دولتی و سازمانهای گردشگری ترکیه پخش و نمایش سریال های ترکی در کشورهای عربی را سبب افزایش 50 درصدی گرایش عرب ها برای سفر به ترکیه عنوان کرده اند.

آنها اعلام کرده اند که صرفا پخش سریالهای تلویزیونی در زمینه ایجاد انگیزه سفر ایفای نقش نمی کند بلکه باید همزمان بسترهای مناسب را برای به نتیجه رسیدن کارکرد آنها فراهم کرد که یکی از آنها برقراری پروازهای مستقیم از کشورهای محل پخش این سریال ها و دیگری حذف ویزا برای گردشگران آن کشورها است.

انیمیشن گردشگری ایران 1400

اما ایران که به گفته سازمان جهانی گردشگری به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه دهکده جهانی معرفی شده است  تازه به فکر بهرمندی از امتیازات ویژه همکاری صنعت گردشگری با سینما یا رسانه های تصویری افتاده است و به گفته بسیاری از صاحبنظران این عرصه استفاده از این گونه رسانه ها برای رشد و رونق صنعت گردشگری ایران همانند تیغ دو لبه ای است که باید با مدیریت و برنامه ریزی دقیق مورد استفاده قرار گیرد. اگرچه کودک نوپای گردشگری ایران به عنوان اولین گام در این زمینه انیمیشن گردشگری ایران 1400 را به خود دیده و نباید انتظار رقابت تنگاتنگ با دیگران از آن داشته باشیم ولی باید از هم اکنون که اولین گام را برداشته برای آینده آن برنامه ریزی کنیم تا از زمین خوردن این کودک نوپا جلوگیری کنیم.

طبق آماری که چندی پیش در زمینه نقش رسانه ها در توسعه صنعت گردشگری صورت گرفته انتخاب مقصد گردشگران ایرانی از طریق برنامه های ماهواره ای بعد از اینترنت در جایگاه دوم قرار گرفته که حدود 15 درصد و میزان جلب مقصد گردشگری برای این گروه زا طریق برنامه های تلویزیونی 6/10 درصد بوده است .این آمار در حالی منتشر شده که محمد علی مشکیان در همایش ملی نقش رسانه ها در توسعه گردشگری اینگونه گفت: در عصر رسانه ها که صنعت گردشگری درآمد اصلی بسیاری از کشورها است و ایران با توجه به اینکه منابع نفتش با عنوان طلای سیاه حداقل ظرف 40 سال آینده به پایان می رسد باید نقش رسانه ها در گسترش و توسعه صنعت توریست را بیش از هر زمان دیگر مد نظر قرار دهد.

به گفته وی اگر رسانه ها کارکردهای خود را به درستی در این زمینه ایفا کنند می توانند از نقش واسطه بودن گام را فراتر نهاده و در کلیه امور مربوط به توسعه صنعت سبز گردشگری نقش داشته باشند بصورتی تنها به عنوان ابزار بکار نمی روند بلکه به لحاظ اهیمت جزئی از ارکان رشد صنعت گردشگری خواهند بود در این باره بررسی ها بیانگر این است که کارکرد بسیج کنندگی رسانه ها با0.71 درصد و کارکرد همبستگی رسانه های نوین با 0.69 درصد بیشترین تاثیر را از میان کارکردهای رسانه های نوین در توسعه استراتژی های گردشگری مبتنی بر فناوری اطلاعات است.

عزتی

20/1/92

کارشناسان: آموزش فقط برای کادر هتل ها نیست

کارشناسان: آموزش فقط برای کادر هتل ها نیست

نوروز 92 بهترین فرصت آموزش نیروی انسانی گردشگری ایران

صنعت گردشگری که امروزه بسیاری از کشورها توجه ویژه ای به رشد و گسترش آن در منطقه خود دارند، صنعتی است کاملا متکی بر منابع انسانی و مهارتهایش به صورتی که هیچگاه مکانیزه شدن گردشگری برای دست اندرکاران این صنعت تصوری ساده نبوده و نیست. برند سازی، برگزاری نمایشگاهها، ساخت فیلم های تبلیغاتی، همایش ها، کنفرانس ها و تبلیغات گسترده در شبکه های ماهواره ای همه و همه روشهایی برای جلب نظر گردشگران به نقطه ای خاص از دهکده جهانی است. اما نباید از یاد برد که  این روشها  در صنعت گردشگری بدون تربیت کادر متخصص و آموزش دیده به سرمنزل مقصود نمی رسند و تنها زمانی مفید فایده هستند که پرسنلی مجرب و آموزش دیده هدایت آنها را به دست داشته باشد.

ایران ، لبنان ، ترکیه یا هر کشور دیگر در این دهکده جهانی همگی با هدفی مشترک قصد دارند سهم خود از درآمد چند میلیارد دلاری صنعت گردشگری را بیشتر کنند. اما همگی می دانیم که اتخاذ سیاست های تبلیغاتی یا تامین زیرساخت های فیزیکی برای رسیدن به این هدف کافی نیست و نمی تواند تضمینی برای تداوم حضور گردشگران در منطقه مورد نظرمان باشد، بلکه عوامل متعدد دیگری پس از جلب نظر گردشگران به منطقه مورد نظر ما در رشد و تداوم گسترش گردشگری آن، دخالت دارد که یکی از آنها بکارگیری کادری آموزش دیده و مجرب در صنعت گردشگری است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان بین المللی و داخلی صنعت گردشگری؛ وقتی گردشگران در منطقه ای خاص اقامت می کنند اگر خدمات مورد نیاز خود را با کیفیت مناسب دریافت نکنند کم کم شاهد حذف آن منطقه از فهرست مقاصد گردشگری جهان خواهیم بود. به گفته این کارشناسان ، این اتفاق به این دلیل رخ می دهد که رشد صنعت گردشگری در هر نقطه از جهان مبتنی بر مهمانوازی ساکنان مقصد است.  پس اگر این شرط ابتدایی اما لازم مهیا نباشد هیچ گردشگری حاضر به دوباره امتحان کردن آن منطقه نیست و خود به خود از تعداد گردشگران حاضر در منطقه کاسته شده تا اینکه در نهایت نام آن جاذبه گردشگری بطور کلی به دست فراموشی سپرده خواهد شد.

بنابراین، امری مهم پس از جلب نظر گردشگران در چرخه عرضه و تقاضای سفر وجود دارد که مربوط به نوع خدمات دهی و کیفیت آن است و نیروی انسانی نقشی اساسی و مهم را در این چرخه برعهده گرفته است. این کارشناسان می گویند : حفظ و کنترل کیفیت خدمات گردشگری در کشورهای مطرح گردشگرپذیر مثل استرالیا ، آلمان ، آمریکا و دیگران اگرچه از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما نقش کلیدی آن برای کشورهای در حال توسعه در این صنعت مثل ایران ، پررنگ تر و مهمتر خواهد بود. بطوری که هرگز نباید آموزش را فقط برای پرسنل هتل ها درنظر گرفته بلکه هر فردی که در این صنعت گسترده فعالیت می کند نیازمند دریافت آموزش های تخصصی و یادگیری اصول این حرفه خواهد بود.

اما، اگرچه ایران در فهرست سازمان جهانی گردشگری به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه شناخته شده است ، آمار گردشگران ورودی به این سرزمین باستانی حاکی از آن بوده که در گذشته عوامل متعددی باعث کند شدن روند حرکت گردشگران به این منطقه خاص از جهان شده است. به همین دلیل برای رشد و رونق دوباره صنعت گردشگری ایران با این همه جاذبه گردشگری به تازگی اخبار زیادی از اجرای طرح ها و پروژه های مختلف گردشگری در گوشه و کنار ایران به گوش می رسد، ولی نکته بسیار مهم در رشد و گسترش امروز گردشگری ایران این است که آیا منابع انسانی صنعت گردشگری ما می تواند همپای این طرح ها و پروژه ها رشد و حرکت کنند؟ یا اینکه آیا شیوه های مدیریتی نوین در صنعت گردشگری ایران جایگاهی دارند یا خیر؟

پرسش هایی که دست اندرکاران عرصه گردشگری ایران اینگونه به آنها پاسخ داده اند، گردشگری ایران اگر نتواند تعادل بین تقاضا و کیفیت خدمات عرضه شده را به خصوص در زمینه خدمات نیروی انسانی ایجاد کند شاید به جای رشد، روندی معکوس را تجربه کرده و کم کم دچار رکود در صنعت پردرآمد گردشگری منطقه شود و هزاران فرصت شغلی را در این زمینه از دست بدهد . مشکلی که حتی همین جامعه سنتی گردشگری ایران هم امروزه نمی تواند تصور آن را داشته باشد.

در این باره، عده ای نبود زیرساخت های مناسب اقامتی و تفریحی را دلیل اصلی آمار کم گردشگران ورودی به ایران عنوان کرده اند و عده دیگر خصوصی نبودن گردشگری ایران را دلیل عدم موفقیت آن می دانند. اما نکته ای ظریف از دید کل این افراد پنهان مانده آنهم مدیریت سنتی بر صنعت گردشگری روبه رشد ایران است. مدیریتی که هرگز تا همین چندی پیش با مراکز آموزشی و روشهای نوین مدیریت بین المللی در این صنعت حساس همراه نبوده است.

هرچند تقریبا نزدیک به یک دهه است که حضور مراکز آموزشی در صنعت گردشگری کشورمان ملموس شده و تعداد دانش آموختگان این رشته بیش از قبل شده است، اما هنوز سیستم مدیریت سنتی گردشگری ایران و نبود قوانین استاندارد برای ارایه خدمات انسانی مناسب به گردشگران باعث شده در گوشه و کنار کشورمان گردشگران، بخصوص خارجی ها به دلیل برخورد نامناسب نیروی انسانی فعال در این صنعت دچار مشکلاتی بشوند. شاهد مثال این موضوع اتفاقی است که چندی پیش برای هیات گردشگری همراه سفیر اندونزی در جزیره کیش رخ داده است.

همه می دانیم مسئولان گردشگری ایران با صرف هزینه های هنگفت قصد دارند جاذبه های گردشگری این جزیره زیبا در خلیج همیشه فارس را به عنوان مقصدی برای اقامت و استراحت گردشگران داخلی و خارجی به خصوص گردشگران کشورهای مسلمان، بدون هیچ تنش و مشکلی معرفی کنند. اما عدم آگاهی یا بی توجهی برخی از مسئولان یک مرکز تفریحی در این جزیره باعث شد تا هیات اندونزیایی همه سرمایه گذاری ها و تلاش مسئولان منطقه را نادیده گرفته و سفر خود را نیمه کاره رها کرده و از جزیره کیش خارج شوند.

 آیا واقعا تاثیر منفی این اتفاق در صنعت گردشگری ایران جایی به ثبت رسیده یا اینکه هیچ مقام مسئولی در این باره گزارشی دریافت کرده است چرا ندانم به کاری فردی باید باعث ضربه زدن به منافع چند ده شرکت گردشگری یا دیگر صنایع وابسته در منطقه بشود؟ شاید در لحظه اول این اتفاق را ساده بنگریم، اما آیا واقعا این گروه یعنی هیات اندونزیایی حاضر هستند دوباره به کیش سفر کنند؟

اینجاست که به نقش مهم و تاثیرگذار نیروی انسانی در گردشگری پی می بریم و دوباره اهمیت آموزش مداوم و دایمی آنها در این صنعت برایمان نمایان می شود .

اگرچه کنترل کیفیت خدمات اقامتی و پذیرایی چندی است که در دستور کار فعالان دولتی عرصه گردشگری ایران قرار گرفته است، اما همان نکته ظریف یعنی عدم توجه مسئولان به چگونگی ارایه خدمات نیروی انسانی در صنعت گردشگری باعث شده تا گاهی اوقات صنعت گردشگری ایران تا لبه پرتگاه ورشکستگی پیش رود و گردشگران خارجی جاذبه های باستانی ایران را نادیده گرفته و راهی دیار دیگری نزدیک کشورمان بشوند.

همه از تاثیر خاطرات مثبت سفرهایمان در رشد و گسترش صنعت گردشگری آگاهیم و همچنین می دانیم که یکی از کارآمدترین تبلیغات در این صنعت ایجاد و ثبت خاطراتی شیرین برای گردشگران هنگام بازگشت از منطقه مورد نظرمان است.

اما ایران که قصد گسترش روابط صنعت گردشگری خود بخصوص با کشورهای اسلامی را دارد آیا واقعا این قانون را برای هیات 70 نفره همراه سفیر اندونزی رعایت کرد؟ خدا می داند که در گوشه و کنار این سرزمین پهناور هر روز چندین اتفاق مشابه رخ می دهد که ریشه صنعت گردشگری ایران را به خشکی تهدید می کند ؟

پس به جاست حالا که مسئولان گردشگری ایران قصد کنترل کیفیت خدمات ارایه شده در مراکز اقامتی و پذیرایی طی نوروز 92 را  دارند فقط به فکر کنترل شبکه های تلویزیونی قابل دریافت در هتل ها نباشند و کمی هم به فکر کنترل و آموزش نیروی انسانی شاغل در این صنعت از بالاترین تا پایین ترین سطح نیروی انسانی باشند و با استفاده از این فرصت از متضرر شدن صنعت روبه رشد گردشگری در ایران به دلیل برخورد نا مناسب مسئولان و کارمندان مراکز تفریحی یا دیگر مراکز وابسته به گردشگری جلوگیری کنند.

این اتفاق یا موارد مشابه به آن می توانند بر اهمیت کنترل و آموزش مداوم عوامل انسانی در مناطق گردشگر پذیر تاکید کند تا نام ایران آنچنان که برازنده مهمانوازی ایرانیان است به دنیای گردشگری جهان معرفی شود نه اینکه به دلیل بی اطلاعی یک نفر از قوانین و نحوه نا مناسب برخورد او با گردشگران خارجی که مهمان ما هستند صدها فرصت شغلی در این صنعت را از دست بدهیم.

در این باره بسیاری از فعالان عرصه آموزشی صنعت گردشگری معتقدند که آموزش کادر انسانی در صنعت گردشگری باید از مهمانداران هواپیما ، قطار یا اتوبوس ها به عنوان اولین گروهی که با گردشگران در تماس هستند آغاز شده و تا نگهبانان مراکز تفریحی ، سیاحتی نیز ادامه یابد. آنها می گویند آموزش فقط در مدیریت نیست بلکه تمام پرسنل شاغل در یک رستوران، هتل ، استخر یا هر مرکز تفریحی باید در این سیستم آموزشی جایگاهی مختص به خود داشته باشند و آموزش های لازم را دریافت کنند.

 بنابراین، بدون تردید سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی اصلی صنعت گردشگری ایران می تواند بااستفاده از فرصت ایجاد شده، در نوروز امسال به خوبی با بازرسی های مداوم و کنترلهای محسوس یا نامحسوس خود در این زمینه موضوع احترام در چارچوب قوانین ایران به گردشگران ورودی کشورمان را به کلیه پرسنل فعال در صنعت گردشگری ایران یادآوری کرده و این امر را به موضوعی نهادینه در جایگاه شغلی آنها تبدیل کند.

عزتی

30/12/91

قولنامه؛ قولی که قول شد

قولنامه؛ قولی که قول شد

قولی که قول می شود؟!

بسیاری از ما خواسته یا ناخواسته هر روز با مسایلی اقتصادی و معاملات تجاری در گیر هستیم . خرید ، فروش ، معامله یا قراردادهای کاری از این دست موارد هستند که همچون تار و پود فرش در زندگی امروزی ما از گذشته دور گره خورده اند.

اما ایا واقعا در مبحث تجارت و بازار کسب و کار با به کار گیری انواع و اقسام قول و قرار ها ، ضمانت ها و اسناد توانسته ایم به طور کامل حقوق و منافع مالی خودمان را حفظ و تضمین کنیم؟ بدون تردید در باره این موضوع یعنی خرید و فروش یا بطور کلی معاملات بازرگانی شنیده ایم که می گویند: در گذشته فلانی یک تار سبیل گرو می گذاشت و معامله ای را انجام می داد.

اگرچه در حال حاضر گرو گذاشتن یک تار سبیل برای تحقق معامله یا تجارتی زیاد برایمان معقول نیست اما این عبارت از اهمیت وفا به عهد سخن گفته و اعتبار حرف بین خریدار و فروشنده را برایمان روشن می کند  شاید در معاملات و بازار خرید و فروش امروزی ما مبحث ضمانت یا بحث قول و قرارهای بین فروشنده و خریدار همیشه ذهنمان را درگیر کرده و باعث نگرانی شده است ، اما به هر حال همیشه انسان به دنبال تسهیل شرایط تجاری خود راهکارهایی هم ابداع کرده است تا علاوه بر قطعیت انجام معامله ، امنیت آن برای خریدار و هم برای فروشنده کالا یا خدمات مهیا شود.

در این زمینه هرچه جوامع بشری گسترده تر شد و حجم داد و ستددهای تجاری و مالی بین مردم بیشتر و بیشتر گسترش یافت تار سبیل جای خود را به ضمانت دیگران ، دست خط یا چک و سفته داد و در نهایت پای قراردادهای تجاری به میان آمد. هرچند هنوز هم خوشحسابی و اعتبار افراد در بازار تجاری ما کارکردی بیش چک ، سفته یا قراردادهای مرسوم دارد، اما در بحث خرید و فروش عامه مردم عادت کرده اند قول و قرارشان را مکتوب کنند و به جای تکیه بر حرف که به قول معروف باد هواست دوری گزینند.

بنابراین برای مکتوب کردن قول و قرار در معامله ای بین خریدار و فروشنده یا حتی کارگر و کارفرما، قولنامه‌ای شد در دست طرفین که از همان ابتدای حضورش تا کنون اما و اگرها و حاشیه های بسیاری را در زندگی مالی و تجاری دارندگانش ایجاد کرده است. قولنامه که در واقع از به هم پیوستن دو کلمه قول علاوه بر نامه به وجود آمده اگرچه نامه ای دلگرم کننده مبنی بر انجام معامله کالا یا هر فعالیت اقتصادی دیگر بین طرفین است ولی گاهی هم در انجام وظیفه خود نافرجام است و در بین صفحات پرونده های قضایی جا خشک کرده  و باعث دردسر دارنده خود می شود.

قولنامه چیست و از چه زمانی بین خریدار و فروشنده رد و بدل شد؟

بدون تردید برایمان پیش امده که قصد انجام معامله یاکاری را داشته باشیم ولی شرایط این کار هنوز برایمان مهیا نباشد به عنوان مثال قصد خرید اتومبیلی داریم و اتومبیل دلخواهمان را نیز یافته ایم ولی هنوز کل مبلغ آن را در اختیار نداریم یا اینکه فروشنده امکان تحویل اتومبیل را هنگام انجام معامله به خریدار را ندارد و از سوی دیگر هر دو طرف یعنی فروشنده و خریدار نگران از دست رفتن شرایط معامله هستند . اینجاست که پای قولنامه به میان می‌آید و در واقع عهدی مبنی بر انجام معامله در تاریخ و مکانی مشخص مکتوب شده و طرفین یعنی خریدار و فروشنده پای آن را امضاء می کنند این برگه همان قولنامه معروف است که گاهی هم قولش ، قول نیست . بیشتر ما قولنامه را فقط هنگام خرید و فروش ملک یا اتومبیل می شناسیم. اما به یاد داشته باشیم که این قول و قراری که مکتوب شده و نام قولنامه را به خود گرفته کارکردهای دیگری به غیر از خرید و فروش ملک و اتومبیل هم دارد.

اما اگر بخواهیم زمان دقیقی برای ورود قولنامه به زندگی تجاری خودمان متصور شویم باید اینگونه تصور کنیم که از زمانی که جوامع بشری شکل گرفته اند و داد و ستدهای زیادی بین اقوام مختلف با یکدیگر صورت گرفت قولنامه های مختلفی همراه ما بوده است و تا کنون نیز به حیات خود را ادامه داده اند.

شاید بتوان تاریخ تنظیم قولنامه که معمولا دارای 10 ماده مشخص و اصلی است را در قرن بیستم قبل از میلاد و قانون حمورابی دانست آنهم به دلیل اینکه از این زمان اسناد و اجاره نامه های خشتی یا سفالی بسیاری به دست آمده که گواهی بر رواج نوشتن و مکتوب کردن قول و قرار بین خریدار و فروشنده هستند. به عنوان مثال در یکی از خشت های سفالی که در نزدیکی سرپل ذهاب کرمانشاه کشف شده قباله ای مربوط به زمینی زراعی به دست آمده معمولا اینگونه قباله ها در دو نسخه تهیه می شدند  یکی روی زمین مورد معامله نصب می شد و دیگری نزد صاحب زمین قرار می گرفت و هنگام معامله بعدی خشت یا سفال مالک قبلی شکسته شده و سندی جدید برای مالک جدید آن تهیه می شد اما در نمونه ای  دیگر قراردادی مبنی بر تحویل 25هزار قطعه خشت است که در آن فروشنده متعهد شده که مورد معامله را در محل کارش و پس از مدتی مشخص به خریدار تحویل دهد.

اگرچه از همان ابتدای پیدایش قولنامه امتیاز صدور قولنامه ها و ثبت آنها از ابتدا در اختیار دولت ها و افرادی خاص بوده است، اما از زمان تشکیل جوامع بشری قولنامه را در زندگی تجاری انسان حتی به حرف نیز می توان جست و جو کرد و با رشد و گسترش سطح سواد در جامعه بشر می توان رسمیت بیشتری به آن داد  تا جایی که برای اولین بار ناصرالدین شاه فرمان تشکیل اداره ای مبنی بر ثبت سناد داد و زمینه رسمیت بخشیدن به قولنامه ها و اسناد بین مردم را در ایران فراهم کرد. بنابراین شاید بتوان زمان رسمی شدن قولنامه به جای تار سبیل و خشت و سفال را در ایران همین دوره دانست.

قولنامه یا مبایعه نامه مسئله این است؟

اگر از زمان ورود قولنامه به زندگی تجاری خودمان بگذریم شنیدن دو کلمه در انجام معاملات یعنی قولنامه و مبایعه نامه باعث شده که ذهن بسیاری از ما به آنها مشغول شود کلماتی که بخصوص در هنگام خرید و فروش خودرو و املاک با آنها سرو کار داریم .

به راستی این دو سند با یکدیگر چه تفاوتی دارند این سئوالی است که پاسخ آن اگرچه نیازمند دانستن مسایل حقوقی دقیق است و بسیاری از حقوقدانان معتقدند که نباید صرفا به معنی لغوی آنها توجه نمود ، اما در عرف جامعه شاید بتوان پاسخی مناسب برایش بیابیم. همانطور که می دانید قولنامه حاصل ترکیب دو کلمه قول علاوه بر نامه است بنابراین نوشته ای است غالبا عادی و حاکی از توافق بر واقع ساختن عقدی بین طرفین است و  گاه گاهی هم فقط قول مکتوب شده ای بین دو نفر درباره انجام کاری در زمان و مدتی مشخص است .

اما مبایعه نامه که ریشه عربی آن باعث شده این نوع سند علاوه بر الزام انجام تعهد بین خریدار و فروشنده کمی هم محکمه پسندتر باشد، دقیقا حاکی از خرید یا فروش چیزی است که در آن باید قید شده باشد. بنابراین شاید بتوان تفاوت هایی هم از نظر قانونی و هم عرف جامعه  بین آنها در نظر گرفت اگرچه که قولنامه هم می توان برای خرید و فروش کالا یا هر چیز دیگری که قابل معامله باشد  تنظیم شده و مورد استفاده قرار گیرد در صورتی که بتوانیم کاملا طبق مواد و تبصره های آن موضوع و مبلغ و بطور کلی تمامی اطلاعات معامله را در آن قید کنیم. پس نباید هرگز فراموش کنیم که قولنامه کارکردی عمومی تر از مبایعه نامه که صرفا در خرید و فروشها از آن استفاده می شود ، داشته و دارد.

حالا که تقریبا با کلمات قولنامه و مبایعه نام و البته وجه قانونی آنها آشنا شدیم بد نیست که از انواع و اقسام آن نیز کمی بیشتر بدانیم . بطور کلی هر عهدی که مکتوب شده باشد را می توان در لفظ قولنامه دانست . خرید و فروش ملک، خودرو، زمین های کشاورزی ، سهم آب نهر یا چاه، برداشت محصول ، ازدواج ، شراکت ، وقف نامه یا حتی قراردادهای کاری را می توان در مقوله قولنامه گنجاند. هرچند برخی از این قول و قرارها معمولا بین افراد و به صورت عادی تنظیم شده و تنها با امضا یک یا دو شاهد کار تمام می شود اما برخی دیگر مثل قولنامه خرید ملک یا خودرو بدون تردید باید به صورت رسمی و محضری تنظیم شوند. در غیر این صورت ممکن است در آینده و برای مراحل قانونی مالکیت مورد معامله دچار مشکل شویم. به طور کلی به یاد اشته باشیم که ملاک قانونی ، تنظیم و ثبت اسناد در دفتار اسناد رسمی است پس اگر لازم است حتی قول و قرارهای معمولی را که به آنها نیاز داریم به صورت قانونی و محضری ثبت کنیم تا قولمان قول بماند و هرگز دچار دردسر نشویم.

ممکن است که بگویید املاک و مستغلات قولنامه ای پس کجای کار هستند برای یافتن پاسخ اگر از شهرها کمی دورتر برویم و در جوامع روستایی به دنبال یافتن پاسخ باشیم در می یابیم که به دلیل عدم دسترسی آسان به دفاتر اسناد رسمی و البته مراکز قانونی ثبت قولنامه این شوراها و ریش سپیدان محلات هستند که با امضاء و تاییدشان به قولنامه ها ی معمولی رسمیت خواهند بخشید و در واقع ملاکی برای صدور احتمالی احکام قضایی در آینده می شوند.

چه کار کنیم قولمان، قول بماند

با توجه به همه گیر شدن استفاده از قولنامه و مبایعه نامه ها در داد و ستدد های امروزی جامعه ما شاید دردسرهایی هم در این زمینه برای دارندگان آنها ایجاد شده باشد اما طبق نظر کارشناسان امر یعنی حقوقدانان می توان با استفاده از راه کارهای بسیار ساده ای این مشکلات را به حداقل رساند و مانع از ارجاع قول و قرارهایمان به محکمه شد.

نکاتی برای خریداران قبل از امضای قولنامه یا مبایعه نامه

1.        قبل از اینکه قول و قرار خودتان را برای خرید مورد معامله مکتوب کنید و پایش را امضاء کنید از سلامت مورد معامله کاملا آگاه باشید

2.        مطمئن شوید که مورد معامله شما در رهن بانک یا هر مرکز دیگری نباشد

3.        اگر از سوی مالک کالا وکیلی قولنامه را امضاء خواهد کرد از اعتبار وکالت نامه او برای فروش مورد معامله کاملا آگاه شوید

4.        در مورد خرید اموالی که به ارث رسیده اند دقت کنید که هنگام مکتوب کردن قول و قرارتان و امضاء قولنامه باید امضائ تمامی وراث را داشته باشید یا اینکه همه آنها به یکی دیگر از وراث یا نماینده قانونی خودشان برای معامله و فروش مورد معامله وکالت داده باشند.

5.        یقین پیدا کنید که فروشنده هیچ منعی برای انجام معامله ندارد و به قول معروف ممنوع المعامله نیست.

6.        در معاملات با افراد مسن و پیر دقیق باشید و از سلامت روانی آنها کاملا مطمئن شوید

7.        از پرداخت کل مبلغ معامله قبل از دریافت و تصاحب مورد معامله جدا خودداری نمایید

8.        اگر مورد معامله ملک است یقین حاصل کنید که آن دارای مستاجر نباشد یا اگر هست با مستاجر هماهنگ کنید و ببنید در جریان انجام این معامله بوده و یا حق و حقوق قانونی خود را از مالک قبلی دریافت کرده یا خیر. البته شرط تخلیه شدن و یا تخلیه بودن ملک را نیز می توان در قولنامه گنجاند

9.        هر گونه پرداخت به مالک را مستند کنید و در صورت امکان از طریق پرداخت با چک که در آن مورد پرداخت قید شده باشد اقدام نمایید.

10.    در قولنامه برای تحویل مورد معامله حتما زمان و مکان مشخصی را قید نمایید در مورد ملک زمان و دفترخانه ای را مشخص کنید

11.    در مورد خرید املاک دقت کنید که ملک مورد معامله شما مشکلی از بابت اداره ثبت نداشته باشد.

اما آنچه فروشندگان باید قبل از امضای قولنامه بدانند

1.        در مورد توان مالی خریدار اطمینان حاصل نمایید

2.        قبل از دریافت کل مبلغ مورد معامله را تحویل ندهید.

3.        اگر بخشی از مبلغ مورد معامله را دریافت کردید برای پرداخت مابقی مبلغ مورد معامله زمان و مکان مشخص کنید .

4.        بندی مبنی بر اینکه اگر خریدار نتوانست به تعهدات خود عمل کند جهت فسخ قرارداد اضافه نمایید

5.        قبل از امضاء قولنامه کلیه مشخصات مورد معامله و البته شرایط آن را مطالعه کنید

6.        توصیه مهم به فروشندگان این است که اگر مبلغ معامله را به صورت چک از خریدار تحویل می گیرند در صورت عدم وصول چک فقط درباره برگشت خوردن چک می توانید اقدام نمایید. بنابراین سعی کنید همیشه تبصره ای در این زمینه برای قولنامه خودتان درنظر بگیرید.

انواع قولنامه

قولنامه ای که شیرین می شود شیرین ترین قولنامه

همگی معتقدیم که ازدواج معامله نیست و خوشبختی ملاک هر وصلتی بین زوجین است، اما سندی در این بین باید تنظیم شود که نمونه ای از کارکردهای قولنامه در جامعه ما است. این روند از زمانی که مراسم خواستگاری انجام می شود و پای قول و قرار و انجام تعهدات طرفین به میان می آید ؛ آغاز می شود و کمی موضوع رنگ و بوی متفاوتی به خود می گیرد . طبق رسوم و آداب جامعه ما پس از برگزاری مراسم خواستگاری و در هنگام انجام مراسم بله بران لیستی از تعهدات طرفین یعنی عروس و داماد توسط ریش سپیدان مجلس تنظیم شده که به سیاهه معروف است ، این لیست شامل میزان مهریه ، شیربها یا هر موضوع مورد مطالبه دو طرف بوده و در نهایت توسط بزرگان خانواده ها امضاء می شوده و همان موارد مبنایی برای ثبت در سند ازدواج خواهند شد اما برخی از موارد که قالبیت انتقال انها از برگه سیاهه به سند ازدواج نیست در همان لیست تهیه شده یا سیاهه مانده و در صورت لزوم می تواند مبنای صدور احکامی از سوی مراکز قضایی در اینده باشد.

نامه ای که وقف نامه می‌کند

یکی دیگر از انواع کاربرد قولنامه در باره وقفنامه ها است. بطور کلی وقف نامه نوشته ای است که واقف در آن مورد وقفی و نحوه استفاده از آن را قید می کند و موارد درآمد و سود حاصل از کارکرد اجتماعی آن را در اختیار عمومی یا شخصی می گذارد. از قدیم این نوع وقفنامه به صورت عادی تنظیم می شد و به تایید روحانیون و افراد مورد اطمینان جامعه می رسید ولی امروزه این نوع سند که می توان آن را در ردیف همان قولنامه های کاری دانست رنگ و بویی رسمی به خود گرفته اند و بسیاری از آنها در دفاتر اسناد رسمی و سازمان های مربوطه به ثبت خواهند رسید .

طبق اسناد تاریخی شاید هیچ دوره ای از تاریخ ایران را در زمینه موقوفات همانند دوره صفویه نمی‌توان یافت چون در این دوره شاهد انجام موقوفات گسترده ای بوده ایم و به واسطه سنت و اقدامات خیر اماکن و مستغلات زیادی برای مصارف خیریه وقف شده و بسیاری از آنها هم هنوز هم پابرجا و مورد استفاده قرار دارند. در این دوره باتوجه به حجم بالای وقف توسط خانواده سلطنتی همه کارکنان دولتی این رویه را پیش گرفتند که می توان از میان آنها می توان به گنجعلی خان زیک حاکم مقتدر کرمان در همین دوره اشاره کرد که طی دوران حکومت خود مقادیر زیادی از زمین های کشاورزی و خانه های خود را وقف امور عامله کرد.

از دیگر موقوفات مهم و البته خبرساز ایران می توان به وقفنامه آقای نجمی در اصفهان اشاره کرد که تاریخ تنظیم آن مربوطه به پنجم ربیع الثانی سال 1332 هجری قمری بوده و در آن 25 مورد وقف به امور خیریه صورت گرفته است.

اما مشهورترین و یا بطور کلی جهانی ترین وقف نامه ایرانی مربوط به وقفنامه ربع رشیدی به عنوان اثر ثبت شده در یونسکو است این وقفنامه که در زمان غازان خان ایلخانی برای اداره مراکز علمی و پژوهشگاهی و البته درسی صادر شده و در ان فهرست دقیق از موقوفات که در ایران ، عراق ، سوریه ، افغانستان ، گرجستان قرار دارند و در آمد آنها و بطور کلی چگونگی اداره آنها آمده است . نسخه اصلی و خطی آن در 382 صفحه هم اکنون در کتابخانه مرکزی تبریز نگهداری می شود.

البته شاید بتوان یکی از بزرگترین موقوفات ایران را مربوط به حاج حسین آقا ملک که طی 7 فقره وقفنامه را از سال 1316 تا 1340 صورت گرفته و شامل 63000 هکتار املاک و اراضی کشاورزی بوده که به استان قدس رضوی وقف شده را نام برد در این وقفنامه از 104 حلقه چاه ، کتابخانه ، مراکز آموزشی و بهداشتی و تولیدی مثل گاوداری به عنوان املاک موقوفه یادشده است.

پس از آن اگر هنوز علاقمند هستید نمونه های مکتوب و البته سفالین وقف نامه های تهرانی را در این شهر ببینید می توان به موقوفاتی همچون مساجد و اماکن متبرکه و البته تجاری در گوشه و کنار این کلان شهر سری بزنید که برخی از آنها عبارتند از

مسجد امام خمینی (شاه سابق در تهران) و مسجد و مدرسه عصارباشی در خیابان 15 خرداد . در متن وقف نامه این مسجد آمده که املاک منتهی به مسجد و دکاکین و یک باب حمام و کلیه درآمد حاصل از آن وقف شده است .

وقف حاج سید باقر لاریجانی واقع در بازارچه قریب در منطقه دروازه شمیران قدیم ، قهوه خانه و سه باب مغازه و یک باب خانه از دیگر موقوفات تهران است.

مسجد سید الشهداء (معذالدوله) در جنوب خیابان امیرکبیر، مسجد آقا محمود (حکیمباشی) در خیابان 15 خرداد نیز از دیگر موقوفات مهم در تهران است.

 

چگونه فرزندمان را یک گردشگر حرفه ای تربیت کنیم

چگونه فرزندمان را یک گردشگر حرفه ای تربیت کنیم

کودکانمان چگونه گردشگران حرفه ای خواهند شد

لذت داشتن فرزند برای خانواده ها اینقدر شیرین است که گاهی اوقات پدر و مادر برای آرامش فرزندانشان حاضر هستند بسیاری از برنامه های کاری و تفریحی خود را لغو کنند و شرایط را برای آرامش و راحتی دلبندشان مهیا سازند . معمولا اولین برنامه ای که توسط والدین از برنامه زندگی حذف خواهد شد سفر و تفریح است دریغ از اینکه این سفر و گشت و گذار ها می تواند بهترین موقعیت برای تعلیم فرزند و آماده سازی او برای آینده باشد.

این موضوع یعنی گذشتن از سفر و گردشگری به واسطه تولد نوزاد در بین بسیاری از خانواده های ایرانی مرسوم و همه گیر است. بدون تردید این جمله را بارها از خانواده های مختلف یا حتی فامیل خودتان شنیده اید که می گویند فعلا در خانه می مانیم تا کودکمان از آب و گل در آید.

این جمله اگرچه اشاره به اهمیت حمایت و حفاظت فرزند در خانواده های ایرانی دارد اما گاهی اوقات هم باعث سوء تعبیر بین کانون گرم خانواده خواهد شد. اگر به ریشه این جمله کمی بیشتر دقت کنیم هرگز قصد آن بر این نیست که تا مدتی سفر و گردش و تفریح برای خانواده حرام خواهد شد. بلکه تاکید اصل آن بر محافظت کودکان در شرایط گوناگون است نه بیشتر.

بنابراین هیچ گاه هنگام برنامه ریزی فامیل برای سفر یا پیک نیک های آخر هفته، چون هنوز کودکی در آغوش دارید خودتان را از آنها جدا نکنید. بلکه شما هم همراه آنها برنامه ریزی کنید البته با رعایت و در نظر گرفتن شرایط دلبندتان.

اجازه دهید هنگام سفر با خانواده کودکتان احساس امنیت و دلگرمی بیشتری داشته باشند. دل به دریا بزنید و همراه فامیل بار سفر ببندید تا متوجه امتیازات و فواید اینکار یعنی سفر رفتن با کودکان همراه فامیل یا به تنهایی در اینده نه چندان دور بشوید.

اینبار امتحان کنید چون بدون تردید وقتی در کنار خانواده همراه فرزند خود سفر می کنید متوجه شور و اشتیاقی که او برای یادگیری یا تکرار کارهای شما خواهد داشت ، می شوید. این دقیقا رمز موفقیت شما است که تا کنون به آن توجه نداشته اید.

در حال حاضر محدودیت های شهر نشینی و البته رشد تکنولوژی باعث شده تا اکثر کودکان از تحرک کافی برخوردار نباشند و در عین حال روحیه ای خموده و گرفته داشته باشند که این موضوع بسیاری از خانواده ها را راهی مراکز مشاوره در سراسر جهان کرده است دریغ از اینکه بهترین درمان مام طبیعت است نه روشهای پزشکی یا دیگر موارد.

پس بیش از این نه خودتان و نه دلبندتان را محدود نکنید و همین آخر هفته برنامه ریزی پیک نیکی ساده با خانواده را تدارک ببینید.

قبل از اینکار به عنوان اولین گام کامپیور منزل را از برق بکشید ، دستگاههای بازی کامپیوری مثل اکس باکس یا پلی استیشن را داخل جعبه خود قرار دهید و به انباری منزل منتقل کنید . حالا یک قلم و کاغذ بردارید و شروع کنید لیست لوازم مورد نیاز این گلگشت را یک به یک بنویسید.

حالا بهتر شد؛ چه احساسی دارید هنوز از منزل بیرون نرفته احساس شور و نشاط در ذهن شما موج خواهد زد. این حس را با دیگر افراد منزل شریک شوید.

هنگام برنامه ریزی سفر از اب ، آتش ، ارتفاع ، گرما یا سرما هرگز هراس نداشته باشید این خطرات در طول زندگی همیشه همراه شما و فرزندتان خواهند بود پس اجازه دهید او چگونگی مراقبت از خودش در مقابل این حوادث را در کنار شما و در دل طبیعت بیاموزند.

کودکان شما هیچگاه بدون دویدن لذت آزادی را نخواهند چشید پس از اولین روزهای تولد او برای آینده اش و روحیه ماجراجویی آن برنامه ریزی کنید. باور کنید کار سختی نیست و فقط اجازه دهید همراه شما طی سفرهایتان آزادی واقعی را تجربه کنند تا آینده ای ماجراجو و البته موفق از نظر اجتماعی داشته باشند.

طبق نظریه های مختلف و البته تایید شده روانشناسان و متخصصان کودکان هنگام سفرها در کنار والدین و همسن و سالهایشان دائم در حال آموختن مهارت های زندگی هستند و این آموزه ها هرگز از ذهنشان پاک نخواهد شد و چه بسا این تجربیات در تصمیم گیری های آینده آنها مفید بوده و آنها را به سرمنزل مقصودشان برساند.

بنابراین هرگز جزو آن گروه از والدین نباشید که از وقتی دلبندشان قدم به دنیا می گذارد تا دوران نوجوانی لذت سفر رفتن را بر خودشان و البته او حرام می کنند. بلکه مقاصد تفریحی و گردشگری خودتان را با توجه به شرایط و سن دلبندانتان انتخاب کنید. هیجان پریدن در رودخانه و برکه، صخره نوردی یا پریدن از ارتفاع را به کودکان باید طی این سفرها هدیه دهید تا بتوانید تصویری دقیق از روحیه آینده آنها در اختیار داشت و زندگی شاد و پرماجرایی را برایشان تدارک دید.

اگر چه همین گلگشت ها علاوه بر تضمین روحیه و سلامت روانی افراد خانواده باعث ایجاد حس همبستگی بیشتر بین شما و دلبندانتان می شود و وظیفه تربیت کودکانتان را وارد مرحله ای نوین خواهد کرد.بنابراین بدانید که این سفرها تضمینی برای شور و هیجان آینده کودکان شما است و طبق همان روزها می توانید شاهد ماجراجویی دلبندانتان در آینده ای نزدیک باشید.

اما هنگامی که این چند سطر را مطالعه کردید شما در ذهن خود می پرسید چگونه این برنامه ها اجرایی خواهد شد؟ از چه زمانی باید شروع کنیم کودک ما فقط چند ماهه است، چطور ممکن است به پیکنیک برویم وقتی هنوز او در گهواره است. شاید هم برخی از شما تلفن را بردارید و با مشاور خودتان درباره این مطالب چند دقیقه صحبت کنید اما بدانید که طبیعت بدون تردید کار خود را انجام خواهد داد.

پس هیچ وقت برای شروع دیر یا زود نیست، حتی می توان از همان هفته های اول تولد کودکتان شرایط سفر را برای او و خودتان مهیا کنید. به همین دلیل توصیه های چمدانی ما به شما از هفته چهارم تولد شروع شده و تا دوران نوجوانی ادامه خواهد داشت. کافی است با دقت این توصیه ها را دنبال کنید تا هم خودتان از بودن کنار فرزندانتان لذت ببرید و هم او را با طبیعت و زیبایی های آن آشنا کنید.

کودکان تا دوسال

1. زود شروع کنید و کوتاه سفر کنید

در این دوره چون دلبندتان کمی کوچک است و شاید  هنوز عادت به تغییرات شرایط محیطی نداشته باشد بنابراین  است که سفرهای کوتاهی را در این دوره تدارک ببنید. لوازم و وسایل مناسب مثل کلیه وسایل بهداشتی و لباس کافی برایش بردارید . پماد ضد گزیدگی و البته خوراکی های مناسب سن او را در سبد پیکنیک خود  قرار دهید و صبح زود به جاده بزنید و وقتی به مقصد رسیدید اجازه دهید که طبیعت کارش را شروع کند . بوی چوب درختان جنگل، رودخانه ، دود آتش و خاک همه و همه در حال ثبت شدن در ذهن کودک شما هستند. فقط صبور باشید تا او با تغییرات انس بگیرد .

2. کودکان از همان لحظه اول تولد آماده یادگیری هستند

همیشه پشه بند مناسبی برای دلبندتان همراه داشته باشید تا در سفرهایتان او را  از گزند حشرات دور نگاه دارید. این وسیله اجازه می دهد شما دلبندتان را روی زمین و دامن طبیعت آزاد بگذارید تا خودش تجربه کند نه اینکه در آغوش شما از همه چیز محروم باشد. هنگامی که کودکتان آماده برداشتن اولین قدم ها شد اجازه دهیدکه آزادانه در دامن طبیعت قدم بردارد  و طبیعت زندگی واقعی اطرافش خود را تجربه کند.

3. بزرگ فکر کنید

هر اتفاقی که طی این سفر برای کودک شما خواهد افتاد بدون تردید تاثیر واقعی در زندگی آینده او خواهد داشت پس اجازه دهید که کودکتان در آینده گردشگری حرفه ای و درک کاملی از طبیعت کره خاکی داشته باشد.به یاد داشته باشید که مهمترین وسیله برای شما در این سفرها دوربین است تا خاطرات شیرین و حتی تلخ این سفر را  همراه کودکتان را ثبت کنید. مهمتر اینکه دوربین زوایایی از زندگی خانواده را ثبت می کند که شاید در شرایط عادی شما هرگز متوجه آن نشوید و فقط هنگام دیدن عکس ها و مرور خاطرات سفرهایتان آنها را کامل درک کنید. این حس درکودکان نیز وجود دارد اجازه دهید چند سال بعد کودکتان با دیدن این عکس ها نکات ریز فراموش شده سفرهای  گذشته را در ذهن خود مرور و ضبط کند.

4. همراه کودکان تنی به آب بزنید!

نگویید هوا سرد است و آب آلوده، بدون وسواس بی مورد اجازه دهید بدن کودکاتان سرمای طبیعی آب و البته نوازش باد کودهستان را تجربه کند. این حس خوبی است که به فرزندان خود طی گلگشت ها یا کمپ زدنتان هدیه خواهید داد. بنابراین فقط کافیست که به علائم هشدار دهنده کنار دریاچه یا رودخانه توجه کنید که آیا شنا کردن در این مکان آزاد است یا خیر، دیگر نگران هیچ چیز نباشید، طبیعت همه چیز را برای شما و فرزندتان فراهم کرده ، بدون ترس دست فرزندتان را بگیرد و شیرجه بزنید یا اینکه اجازه دهید او پاهایش را در آب بزند.

5. با شن و ماسه اطرافتان بازی کنید

صحبت از آبتنی و ساحل به میان آمد به یاد داشته باشید همانقدر که آبتنی برای درکت بهتر فرزند شما از طبیعت لازم است خاک و بازی با ماسه های کنار ساحل نیز در آینده و تربیت گردشگری حرفه ای از او برایش مفید است پس تردید نکنید و او را آزاد بگذارید. به یاد داشته باشید همیشه محلول شوینده و استریل کننده چشم و لباس های اضافه همراه داشته باشید تا در صورت نیاز از آن استفاده کنید.

از دو تا 5 سال

1. هر کودکی روحیه ای متفاوت با دیگران دارد

خوب به کودکان خود نگاه کنید و اجازه دهید آنها به شما درباره نحوه برخوردتان با  رفتارش آموزش دهند. با این کار اجازه می دهید آنها با توجه به شرایط روحی خودشان راه را برای دریافت آموزشهای شما باز کنند چون با این کار  باعث شادابی بیشتر روحیه همه خانواده هنگام سفر خواهند بود. با این روش هرگز به فکر بدخلقی های کودکان نباشید فقط اجازه دهید آنها شرایط را برای شما مهیا کنند.

2. شرایط مشابهی مثل خودتان برای کودکان فراهم کنید

بدون تردید هنگام اینگونه سفر یا گلگشت ها کودکان، والدین خود را به عنوان الگوی اصلی در نظر خواهند گرفت.بنابراین برای آنها کار را راحت کنید و هرآنچه که می پوشید برایشان تهیه کنید و سعی کنید لباسهایشان در صورت امکان کاملا شبیه باشند و تنها تفاوت آنها در سایز باشد. با این کار او احساس همبستگی بیشتری نسبت به شما خواهد داشت و در واقع کار آموزش را برایتان راحت تر می کند. اگر بهترین کیسه خواب و زیرانداز را برای خودتان خریده اید اجازه دهید او هم مثل شما بهترین را داشته باشد. اجازه دهید احساس لذت بردن از لبهاس خشک و جای گرم و نرم را پس از یک روز پر حادثه و شیرین را با لوازم خودش که مشابه لوازم شماست تجربه کند.

3. با هم آتش بسوزانید!

شاید ابتدا به فکر شیطنت و بالا و پایین پریدن افتادید اما اینبار واقعا آتش بسوزانید به دلبندتان نحوه صحیح آتش روشن کردن در طبیعت را آموزش دهید. به او آموزش دهید چگونه می توان با استفاده از مواد موجود در طبیعت آتش روشن کند. اینکار را با انتخاب هیزم مناسب و البته تهیه اجاق طبیعی و اصول روشن و خاموش کردن آتش در دل طبیعت به سرانجام برسانید.

4. سریع باشید

وقتی مطمئن شدید که کودکان شما نحوه درست گره زدن طناب یا بستن چادر را آموخته، حالا برای جمع آوری وسایل و ترک کمپ سرعت عمل داشته باشید تا اوهم ارزش زمان را بداند و در آینده اگر به سرعت عمل نیاز داشت سریع کمپ خود را جمع کرده و محل را ترک کند. مدیریت جمع کردن لوازم و چگونگی حمل آنها را به خودش واگذار کنید ولی شما دقیق و درست عمل کنید تا او هم از شما بیاموزد

5. کار گروهی را به آنها اموزش دهید.

اگر به منطقه کوهستانی رفته اید و قصد کوهنوردی همراه کودکتان را دارید اجازه دهید تا او معنی دقیق کار گروهی و استفاده از تجربه دیگران را بیاموزد . این کار باعث می شود او در جامعه نیز مزیت های کارگروهی را درک کند و در آینده از آموزه های خود به خوبی استفاده کند. فکر نکنید صخره نوردی یا کوه نوردی فعلا برای او زود است اجازه دهید سختی سنگ و سخره را با دستان نرم و کوچکش تجربه کند تا تجربه ای دقیق از ناملایمات آینده در زندگی داشته باشد. بنابراین  از زخم شدن دستانش نترسید فقط جعبه کمک های اولیه را همیشه  همراه داشته باشید.

6. زیر باران پیک نیک بروید

به قول معروف زیر باران باید رفت. زیر باران همراه کودکتان خیس شوید. با شاخ و برگ درختان سرپناهی برای خودتان  درست کنید و تجربه اینکار را به دلبندانتان هدیه بدهید. بگذارید خوب خیس شود؛ بعد از نحوه محافظت بدن از سرمازدگی و البته اثرات منفی خیس شدن برایش بگویید و دقیق عمل کنید تا ذهن خلاق دلبندتان کارش را شروع کند . بنابراین هرگز نگوییدامروز هوا بارانی است و بهتر است که روی مبل بنشینیم و با هم برنامه های تلویزیون را نگاه کنیم یا اینکه کتاب بخوانیم بلکه اتفاقا بار سفر ببندید و راهی طبیعت شوید تا متوجه لذت واقعی سفر کردن در هوای بارانی یا کمپ زدن زیر باران همراه او بشوید.

7. به کودکانتان آموزش دهید چگونه در دامن طبیعت نیاز های ضروری خود را برطرف کنند.

همیشه نبودن سرویس بهداشتی در طبیعت برایمان مانعی بزرگ جهت کمپ زدن در جنگل بوده است و گاهی هم دلیل اصلی انصراف از سفر کردن مان همین است. این مشکل را هرگز در ذهن کودکان خود بزرگ نکنید بلکه نحوه مهیا کردن شرایط مناسب با استفاده از وسایل طبیعی را به او آموزش دهید.

8. خودتان را حسابی کثیف کنید

همیشه لباس و لوازم شخصی کافی برای خودتان و کودکتان همراه داشته باشید. دوچرخه سواری در دل جنگل و البته کوهنوردی یا جست و خیز در میان طبیعت بدون تردید لباس های شما را کثیف خواهد کرد. نگران نباشید فقط از شرایط لذت ببرید و احساس آزادی را به خودتان و او هدیه بدهید و پس از تمام شدن گشت و گذار با توجه به لوازم داخل کوله پشتی خودتان را خوب تمیز کنید تا او هم از شما یاد بگیرد و با لباسهای تمیز و خشک سرمیز شام بنشینید و همراه شما از روزی که گذشته بگوید.

9. کودکان را با دوستان جدید آشنا کنید.

شرایط بازی های گروهی فرزندانتان با دوستان خود را در دامن طبیعت و دشت و جنگل فراهم کنید. بدون تردید دختر خاله یا پسرعمو همیشه در کنار فرزندتان هستند ولی طی این سفرها اجازه دهید او با دیگران و هم سن و سالهایش ارتباط برقرار کند تا با خلقیات افراد غریبه به غیر از خانواده و فامیل نیز آشنا شود. با این کار زندگی اجتماعی را به او می آموزید. فقط از دور نظاره گر نحوه ارتباط آنها باشید تا خدایی ناکرده کار به مشاجره نکشد البته کمی هم دعوا برای آینده او نیاز است.

10. اجازه بدهید فرزندان شما مستقل تصمیم بگیرند

داریم غرق می شویم یا اینکه داخل گوداگل پر از برف گیر افتاده ایم، اینها همه جملاتی هستند که همه والدین از شنیدن آن واقعا هراسان هستند اما این خطرات همیشه شما و خانواده را تهدید می کنند پس حالا که در کنار هم هستید اجازه دهید تجربه ای دقیق از این اتفاقات در کنار هم داشته باشید. فقط نظارت کنید و اجازه دهید مدیریت بحران را فرزندانتان به عهده بگیرند بدون تردید هیچ خطر جدی ای متوجه آنها نیست چون حمایت شما را دارند ولی به یاد داشته باشید که این حمایت را نباید متوجه شوند تا استقلال کافی برای تصمیم گیری به دست آورند. با اینکار استقلال آینده کودک را می توان تضمین کرد.

11. به یاد داشته باشید کودکان بیشتر از ما به استراحت نیاز دارند

حالا که امروز از صبح زود بیرون زدید چه انتظاری دارید که هنگام غروب آفتاب کودکان شما هنوز هم خوش خلق باشند و توان مدیریت خودش را داشته باشند پس موقت برای بازیابی توان طی روز استراحت کنید.حتی اگر هنوز شما خسته نشده باشید. این استراحت های کوتاه طی روز به آنها اجازه می دهد تا دوباره کنترل کامل امور خودشان را برعهده گیرند و از بداخلاقی آنها جلوگیری می کند. می توان این استراحت را برای خوردن یک موز یا یک تکه شکلات ترتیب داد از هرفرصتی برای بازیابی توان کودکان استفاده کنید حتی برای نشان دادن یک حشره کوچک روی برگ درختان.

12. اسطوره سازی کودکان را جدی بگیرید

کودکان همیشه می خواهند پا جای پای شما بگذارند چون از شما در ذهنشان قهرمانی بدون شکست ساخته اند. آنها سعی می کنند با این روش خودشان را در مقام و موقعیتی بالاتر از حال قرار دهند، بنابراین سعی کنید دقیق باشید و کودکی خودتان را با آنها شریک شوید . به قول معروف کودک درون خودتان را برایش نمایش دهید تا متوجه شود شما هم مثل او شکست ناپذیر نیستید.

13. دوباره امتحان کنید

همگی می دانیم کودکان علاقمند هستند همه چیز را دوباره امتحان کنند پس هر وقت این حس در آنها زنده بود اجازه دهید اگر خطری آنها را تهدید نمی کند دوباره آن حس را تجربه کنند.

14. خطرات احتمالی سفرها را به کودکان آموزش دهید.

قواعد بازی زندگی را همیشه برایش یادآوری کنید و بدون نگرانی اجازه دهید خوب تجربه کند فکر نکنید که سفر و گلگشت همیشه باید همراه شادی و خنده باشد بلکه گاهی هم گریه لازم است تا طی آن خطرات را خوب درک کند. حیوانات، حشرات، گیاهان آلوده، گرما زدگی ، سرمازدگی و بطور کلی شرایط ماجراجویی را برایش خوب توضیح دهید و البته در صورت امکان نمونه ای برایش داشته باشید.

15. همیشه آب بخورید

با توجه به فصل سفرتان سعی کنید اهمیت حفظ سطح آب بدن را برای فرزندان خود یادآوری کنید و با لوازمی مثل قرص های تصفیه آب یا لوازم دیگر یا حتی چگونگی تهیه آب در صحرا او را خوب آشنا کنید. علائم آب سالم و غیر سالم از ضروری ترین آموزشهای شماست و در این کار حوصله کنید واصلا عجله به خرج ندهید.

16. در طبیعت تمرینات یوگا انجام دهید

همگی ما از یوگا و آرامش آن شنیده ایم؛ اما اینبار زیاد شرایط عادی نخواهد بود. اگرچه می توان تمرینات یوگا را انجام دهید ولی فقط برای تمرکز کامل و کنترل شرایط اینکار را انجام دهید اجازه دهید کودکان شما کنارتان ذهنشان را به پرواز درآورند تا دقیقا واقعیت زندگی را درک کنند و طبیعت اطرافشان را بشناسند.

از 5 سال تا دوران نوجوانی

خوب حالا کمی شرایط فرق کرده و کودکان شما کم کم استقلال را تجربه خواهند کرد بنابراین کمی توصیه های چمدانی ما برای این سنین دلبندتان متفاوت خواهد شد به یاد داشته باشید که تا 5 سالگی شما واقعیت سفر و تجربه واقعی ماجراجویی را برای دلبندانتان مهیا کرده اید پس حالا وارد مراحل تازه ای از آموزش خواهیم شد. همگی می دانیم که هرگز برای آموزش ماجراجویی و سفر دیر نیست بنابراین بیشتر با کودکان وقت بگذارید ولی در این سن کودکان نصبت به نحوه آموزش دقیقتر باشید.

1. اجازه دهید با دوستانش بیرون برود.

فقط بدون جلب توجه همراه آنها باشید. البته اینکار را تا ده یا دوازده سالگی انجام دهید نیازی نیست قبل از آن زیاد از منزل دور شوند به عنوان مثال می توانند به حیاط منزل دوستشان بروند و آنجا کمپی برپا کنند ولی پس از ان شاید بهتر باشد اجازه پرکشیدن به او بدهید اما در حریم امن شما. در این دوره دوستان نقش بسیار حساس و دقیقی در آینده کودکان ما دارند بنابراین در گزینش دوست او را یاری کنید

2. اجازه دهید مقصد را فرزندان انتخاب کنند

خوب اگر مقصد انتخاب شده توسط کودکانمان کمی دور بود، حتما شما هم همراهشان باشید مثلا آنها را به مقصد برسانید اما اجازه دهید آنها خودشان مدیریت سفر را برعهده گیرند و شما هم جداگانه در نزدیکی آنها کمپی برپا کنید تا در صورت لزوم در کنار آنها باشید به یاد داشته باشید که استقلال در این مرحله برایشان لازم است پس فقط همراهشان باشید.

3. اجازه دهید دوستان زیادی انتخاب کند

خوب حالا که دوست نقش اساسی دارد اجازه دهید دوستان زیادی داشته باشد اما فیلتر ها و معیار های انتخاب دوست را برایش خوب روشن کنید و اجازه دهید دوستان مناسب را از غیر مناسب ها تشخیص دهد و نحوه ارتباط با آنها را خودش مدیریت کند.

4. تفریحات جدید

از تکرار مکررات جدا خودداری کنید حالا که قصد تربیت یک ماجراجوی واقعی را دارید اجازه دهید هیجانات تازه را هم تجربه کند همیشه کوهنوردی لازم نیست گاهی هم قایق سواری در رودخانه وحشی بسیار مهیج خواهدبود.

5. آنها را تشویق به هیجان کنید

امروزه دورتادور ما را تکنولوژی های بسیار جذاب مثل اینترنت یا هر وسیله دیگر گرفته، اجازه ندهید کودکان شما به آنها وابسته شوند بلکه آنها را تشویق به سفر و استفاده از شرایط طبیعی زندگی کنید. هرگز اجازه ندهید که از بی تحرکی لذت ببرنند . انها را وادار به تحرک داشتن کنید آنهم طی سفرهای کوتاه و بلند خودتان

6. آرامش را فراموش نکنید

بارها شده که تصمیم گرفته اید به جنگل بروید و فقط صدای پرندگان را بشنوید تا روحیه بگیرید کودکان هم مثل شما انسان هستند و به آرامش نیازمند هستند. بنابراین همیشه هیجان برایشان لازم نیست اجازه دهید کمی هم رمانتیک باشند و آرامش طبیعت را تجربه کنند.

7. دوستان آموزگار

گاهی اجازه دهید فرزندان شما با دوستان خانوادگی شما به سفر بروند و یااینکه با فایل سفر کنند تا چگونگی مدیریت دیگر خانواده ها هنگام سفر را نیز بیاموزند . بقول معروف بگذارید با دیگر قواعد بازی هم آشنا شوند و فقط با روشهایی که شما به آنها داده اید بازی نکنند.

8. آشپزان کوچک

وقتی کمپ زدید و کاملا شرایط مهیا شد اجازه دهید وعده های غذایی را کودکان تهیه کنند حتی در مورد تهیه مواد اولیه آنها را ازاد بگذارید ولی همیشه چند قوطی کنسرو همراه داشته باشید تا گرسنه نمانید چون گاهی اوقات شرایط مساعد نخواهدبود.

9. برای کودکان دوربین بخرید

اجازه دهید خودشان با لوازم خودشان خاطرات را ثبت کنند و از دید خودشان همه چیز را ببینند. با اینکار می توانید دقیقا از روی تصاویری که ثبت کرده اند روحیاتش را بشناسید و با توجه به آن برایش شرایط را مهیا کنید.

10. از ماجراجویی های خود بگویید

در طول سفر از خاطرات ماجراجویی واقعی خود برایشان بگویید و در حین این کار آموزشهای لازم را برایشان بازگو کنید.

11. کودکانه بار سفر ببندید

قبل از سفر فقط مقصد و زمان سفر را برای آنها بگویید و اجازه دهید که چمدانش را خودش ببندد تا لوازم لازم را همراه بیاورد ولی به یاد داشته باشید که همیشه بدون اینکه متوجه شود آنها چک کنید تا کمبود های احتمالی را همراه خودتان داشته باشی و در صورت لزوم از آنها استفاده کنید ولی اجازه دهید چمدانش همانطور خودش بسته باقی بماند و متوجه کمبود ها شود آنچه که لازم دارد را از چمدان خودتان به او بدهید نه اینکه کمبود ها را در چمدانش قرار دهید.

12. کمک های اولیه

اهمیت همراه داشتن جعبه کمک های اولیه را همیشه برایش بازگو کنید و همیشه همراه داشته باشید تا او هم از شما پیروی کند و حتی جعبه کمک های اولیه کوچکی متناسب با چمدان او برایش تهیه کنید.

13. خوب بخورید

اهمیت سلامت و داشتن انرژی لازم طی سفر را برایش توضیح دهید و اجازه دهید مثل شما خوب بخورد و بنوشد

14. اهمیت حفظ خونسردی در طول سفر را برایش بگویید

بدون تردید همیشه سفرها بدون حادثه نیست و گاهی هم نیازمند حفظ ارامش هستیم از همین حالا شروع کنید و روحیه خونسردی را در او بدمید و اجازه دهید که در شرایط بحرانی دقیق و درست تصمیم بگیرد و اصلا دست پاچه نشود. یقین داشته باشید با این روش جایی در طول عمرش زندگی او را نجات خواهید داد.

15. اجازه دهید از کمپ کمی تنهایی دورتر برود.

این کار می تواند روحیه ماجراجویی را در او همیشه زنده نگهدار.

16. همیشه با تمرین زندگی کنید و به او هم آموزش دهید.

کار تمام شد بدون تردید با استفاده از این توصیه ها فرزندشما یک گردشگر حرفه ای شده و در آینده از سفرهایش لذت خواهد برد.

عزتی

دور دنیا با سفر 80 دقیقه‌ای رادیویی

اقتصاد فرهنگی از رادیو اقتصاد صنعت گردشگری ایران را بررسی می‌کند

شیدا رمزی‌شهره

از روزی که صدای رادیو در گوشمان طنین‌انداز شد، زندگی ما تحت تاثیر برنامه‌های این رسانه قرار گرفت و گاه الهام‌بخش تصمیم‌گیری‌های ما شد. بسیاری از ما، دوران کودکی خود را با داستان‌های کودکانه رادیویی سپری کرده‌ایم و بسیاری هم، هنگام استراحت از آوای خوش موسیقی آن لذت می‌بریم، اما آن روزها، کمتر تصور همسفر شدن با رادیو را داشتیم. شاید هم به این عادت رانندگان تاکسی دقت نداشتیم که اولین کاری که پس از استارت زدن به خودرو انجام می‌دهند، چرخاندن پیچ رادیو است! آنها تا گرم شدن موتور اتومبیلشان کمی با موج‌های مختلف رادیو سر و کله می‌زنند و در نهایت موجی را انتخاب می‌کنند و طی ساعت کارشان با برنامه‌هایش همسفر خواهند شد. اگر از آنها دلیل این کار را بپرسید، می‌گویند: رادیو همدم و همسفرمان در طول روز است و راهی برای دوری از هیاهوی شهری و ترافیک اعصاب خردکن خیابان‌ها.

بدون تردید همگی ما این ضرب‌المثل را شنیده‌ایم که می‌گوید: «شنیدن کی بود مانند دیدن» و این‌گونه تصور می‌کنیم شاید برای درک بهتر مسائل و منظور برنامه‌سازان بهتر است که تصویری از سوژه برنامه را ببینیم و تنها شنیدن صدای آنها برای درک کامل موضوع کافی نمی‌دانیم، اما این ضرب‌المثل با برنامه‌ای بسیار متنوع تحت عنوان «80 دقیقه دور دنیا» به چالش کشیده شده است. این برنامه به مخاطبان خود این نوید را می‌دهد که با امواج رادیویی هم می‌توان بار سفر بست و از آن لذت برد، اگر بتوان حال و هوای سفر را در شنوندگان زنده نگهداشت.

ستاره جوادی، سردبیر و تهیه‌کننده برنامه «80 دقیقه دور دنیا» که روزهای دوشنبه از برنامه اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد روی آنتن می‌رود، درباره این برنامه می‌گوید: اهمیت و جایگاه اقتصادی صنعت گردشگری در عصر حاضر بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ به صورتی که تمام کشورهای دهکده جهانی با داشته‌ها و نداشته‌های خود در تلاش برای جذب حداکثر گردشگران به داخل مرزهایشان هستند. این حرکت و کوشش در کشور ایران به عنوان یکی از ده کشور برتر از نظر جاذبه‌های گردشگری بتازگی سرعت بیشتری به خود گرفته و هرچه در گذشته با مدیریت سنتی و به آهستگی حرکت می‌کرد، امروزه با استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود روبه جلو حرکت می‌کند. یکی از ظرفیت‌هایی که در این زمینه یعنی رشد و رونق صنعت گردشگری بسیار تاثیرگذار است، استفاده بهینه از ظرفیت رسانه‌هاست؛ به طوری که بسیاری از مسئولان دولتی و خصوصی در این عرصه یعنی صنعت گردشگری معتقدند بدون همکاری رسانه‌ها هرگز نمی‌توان تصور موفقیت را در این صنعت نوظهور و البته پولساز را داشته باشیم.

او ادامه می‌دهد: اهمیت اقتصادی گردشگری و فرهنگ‌سازی برای رونق این صنعت دستمایه‌ای برای تولید برنامه اقتصاد فرهنگی در رادیو اقتصاد که از یکم اردیبهشت 1392 با نام «صنعت گردشگری» پخش می‌شود، شد؛ برنامه‌ای که با بررسی ابعاد مختلف اقتصاد صنعت گردشگری سعی کرده همواره فرهنگ سفر و گردشگری صحیح و منطبق با شرایط کشورمان را نیز به مخاطبانش ارائه کند.

جوادی همچنین درباره رویکرد این برنامه می‌گوید: از همان ابتدا دست‌اندرکاران این برنامه با رویکرد حضور فعال بخش خصوصی در صنعت گردشگری سعی کرده‌اند برای رشد و رونق این صنعت نقش پررنگ‌تری به بخش خصوصی‌ در برنامه خود بدهند و با استفاده از تجارب و راهکارهای ارائه شده توسط این گروه، زمینه‌ساز حرکت چرخ اقتصاد گردشگری در کشورمان باشند. بررسی چگونگی همکاری هرچه نزدیک‌تر ارگان‌های دولتی با بخش خصوصی که درواقع این گروه موتور محرکه صنعت گردشگری هستند، مهمترین سو‌ژه برنامه‌ای در اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد است و این نکته را یادآوری می‌کند که بدون در نظر گرفتن جایگاه و البته منافع بخش خصوصی در صنعت گردشگری نمی‌توان گردشگری کشورمان را به سرمنزل مقصود رساند.

به گفته دکتر ایمانی‌خوشخو، ریاست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان یکی از مراکزی که در زمینه گردشگری مشغول آموزش کادر متخصص در این صنعت است، بحث آموزش نیروی انسانی که در برنامه 80 دقیقه دور دنیا مورد بررسی قرار گرفته، یکی از بهترین و مفیدترین بخش‌های دوشنبه‌های برنامه اقتصاد فرهنگی است، چون به عقیده این فعال عرصه آموزش صنعت گردشگری، مبحث آموزش فقط مخصوص کادر هتل‌ها نیست؛ بلکه از مهمانداران خطوط حمل و نقل هوایی گرفته تا مسئولان مراکز تفریحی و حتی رستوران‌ها در مقصد باید طبق استانداردهای روز جهان آموزش ببینند تا به آینده صنعت گردشگری آن مقصد گردشگری در دهکده جهانی امیدوار باشیم.

این برنامه که با رویکردی اقتصادی سعی کرده فرهنگ سفر و گردشگری جامعه ایران را طبق سیاست‌های نوین مسئولان و البته متناسب با عرف جامعه اسلامی تغییر دهد، اما از تکرار مکررات و موازی‌کاری در این عرصه همیشه فاصله گرفته و با رویکردی نوین وارد کارزار رسانه‌ای برای رونق گردشگری ایران زمین شده است.

کارشناس برنامه «80 دقیقه دور دنیا» در این زمینه می‌گوید: این برنامه هرگز همانند دیگر برنامه‌های مربوط به صنعت گردشگری که صرفا به معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران می‌پردازند، سوژه‌های خود را انتخاب نمی‌کند؛ بلکه با ابتکار عمل سعی در جریان‌سازی برای رشد و رونق حضور گردشگران داخلی در نقاط کمتر معرفی شده ایران‌زمین دارد.

وی ادامه می‌دهد: برنامه دوشنبه‌های اقتصاد فرهنگی با نام 80 دقیقه دور دنیا، با این اندیشه که تقاضا همیشه ایجاد عرضه‌ای مناسب خواهد کرد، سوژه‌های خود را دنبال می‌کند و معتقد است هرچه گردشگران داخلی در مناطق معرفی شده، حضوری پررنگ‌تر داشته باشند، بی‌تردید زیرساخت‌های مناسب‌تری نیز ساخته و شرایط حضور گردشگران خارجی نیز به خودی خود مهیا می‌شود. بنابراین اقتصاد فرهنگی طی 80 دقیقه سعی می‌کنند علاوه بر معرفی دیدنی‌های نوین میهن اسلامی ایران به مخاطبان عام خود، نظر مسئولان و دست‌اندرکاران را به مشکلات و امتیازات منطقه مورد نظرش جلب کند و در نهایت با گشودن پرونده‌ای خاص توسط تورگردانان متخصص و دلسوز ایران در این زمینه و بحث و بررسی آن پرونده در بخش مدیریت دولتی و خصوصی آن را به نتیجه رساند و مقصود نظرش که همواره ترقی جایگاه گردشگری ایران با استفاده از فرهنگ‌سازی و مدیریت نوین در این عرصه است، به دست آورد.

آرش نورآقایی، به عنوان رئیس هیات مدیره کانون راهنمایان گردشگری سراسر کشور نیز درباره نقش این برنامه در تبیین فرهنگ سفر ارزانقیمت در جامعه این‌گونه اظهارنظر می‌کند: در این برنامه، مبحث اقتصاد سفر و بخصوص سفرهای ارزانقیمت می‌تواند در جهت تغییر فرهنگ سفر در گردشگران ایرانی اقدامی مناسب و مفید باشد و می‌توان این‌گونه گفت که با به‌کارگیری روش‌ها و راهکارهای علمی و تائید شده در این برنامه می‌توان همیشه و همه‌وقت مقوله سفر را در سبد خانواده ایران گنجاند.

نکته بسیار جالب برنامه 80 دقیقه دور دنیا که توسط سردبیر و تهیه‌کننده آن در نظر گرفته شده، این است که اگر این برنامه قصد معرفی یکی از جاذبه‌های گردشگری ایران را داشته باشد، این جاذبه را با نمونه‌ای مشابه در خارج از مرزهای ایران و کشوری که توانسته بخوبی از آن جاذبه کسب درآمد کند، مقایسه کرده و دلایل موفقیت یا عدم توفیق نمونه ایرانی را با مشارکت مسئولان امر به بحث و بررسی می‌نشیند. دست‌اندرکاران این برنامه معتقدند این نوع معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران ناخودآگاه باعث قیاس دو جاذبه توسط مخاطبان می‌شود و نتیجه این قیاس از سوی مخاطبان و البته درک دلایل موفقیت یا عدم موفقیت جذب گردشگر در این جاذبه ایرانی توسط آنها باعث ثبت و ضبط نام این منطقه در ذهن آنها می‌شود و به قول معروف می‌توان با یک تیر دو نشان را هدف گرفت؛ یکی بررسی مزایا، معضلات و مشکلات جاذبه معرفی شده و دیگری ایجاد انگیزه حضور گردشگران داخلی و به دنبال آنها خارجی در آن محوطه مورد نظر است.

80 دقیقه دور دنیا همان‌طور که از نامش پیداست، صرفا داخل مرزهای ایران سفر نمی‌کند؛ بلکه با توجه به رویکرد رونق گردشگری بین‌المللی ایران سعی کرده با دعوت از گردشگران خارجی برای حضور در برنامه و انتشار خاطرات سفرهایشان در خاک ایران، این موضوع یعنی تبلیغ برای ورود گردشگران خارجی به کشورمان را نیز دنبال کند.

این بخش از برنامه رادیویی 80 دقیقه دور دنیا، قصد زنده نگه‌داشتن شور هیجان عبور و مرور تجار و گردشگران دوران جاده ابریشم در ایران را داشته و یادآور اهمیت ایران در اتصال شرق و غرب خواهد بود. دعوت از دوچرخه‌سواران خارجی که ایران را رکاب زده‌اند یا اتومبیلرانانی که مسیر شهر پاریس تا پاسارگاد را طی کرده‌اند،  گوشه‌ای از فعالیت ترویجی گردشگری در ایران توسط اقتصاد فرهنگی بوده که نقطه عطف آن با دعوت از سفرای خارجی که در ایران سفر کرده‌اند و خاطرات خوشی از این سفرها به ارمغان آورده‌اند، نمایان می‌شود. سردبیر برنامه معتقد است بدون تردید این بخش از برنامه علاوه بر بازتاب بین‌المللی، می‌تواند دلگرمی خاصی در دل دست‌اندرکاران عرصه گردشگری ایران ایجاد کند و آنها را تشویق به استفاده از شیوه های نوین مدیریتی و البته آموزشی در این زمینه کند.

از مبحث ایجاد انگیزه سفر با شنیدن سفرنامه‌های داخلی یا خارجی که بگذریم، در 80 دقیقه دور دنیا بخش آموزش و اهمیت آموزش نیروی انسانی فعال در عرصه گردشگری نیز مورد توجه قرار گرفته و با حضور استادان دانشگاهی و مسئولان آموزشی گردشگری چه در بخش خصوصی و چه دولتی، شیوه‌های نوین و علمی آموزشی در زمینه صنعت گردشگری را به مخاطبان خاص خود یعنی دست‌اندرکاران گردشگری ایران معرفی می‌کند تا شرایط حضور میلیونی گردشگران خارجی در کشورمان مهیا شود.

برنامه‌ریزی و مدیریت سفر، اخبار داخلی و خارجی، ارتباط با کمیسیون گردشگری مجلس، ارتباط به اصناف و اتحادیه‌های مرتبط، ترویج سفرهای ارزانقیمت و راهکارهای آن همه و همه از بخش‌های متنوع و شنیدنی دیگر 80 دقیقه دور دنیاست که هر هفته به صورت زنده، روزهای دوشنبه از رادیو اقتصاد روی موج اف.ام ردیف 98 مگاهرتز از ساعت 11 و 30 دقیقه تا 12 و 50 دقیقه همسفر شماست.

این برنامه آموزنده رادیویی در زمینه رشد و رونق صنعت گردشگری با سردبیری و تهیه‌کنندگی ستاره جوادی، گویندگی نسیم خواجه‌نوری، صدابرداری حمید نیکوقدم و کارشناسی عماد عزتی تهیه و پخش می‌شود و پل ارتباطی برنامه 80 دقیقه دور دنیا با شنوندگان 22652525 و پیامک 300003637 است.

ایران از نگاه شرق و غرب

تمدن و فرهنگ ایرانی در قاب عکس سفرای اندونزی و بوسنی خودنمایی می کند

بدون تردید با خواندن این تیتر ذهن شما به سمت مسایل سیاسی پیرامون کشورمان خواهد رفت  و آماده خواندن تحلیل های سیاسی و نظرات کارشناسان در مورد سیاست های بین المللی می شوید، اما این بار اصلا مسایل سیاسی و نگرش های مربوط به آن مد نظر نیست بلکه کاملا موضوعی فرهنگی باعث به رشته تحریر درآمدن این خبر شده است.

عبارت ایران از نگاه شرق و غرب در واقع عنوان نمایشگاه عکسی در فرهنگسرای نیاوران است که سفرای دو کشور خارجی از  ایران عکاسی کرده اند.  اینبار فرهنگ و تمدن ایران است که  توجه سفرای اندونزی و بوسنی را به خود جلب کرده و خبرساز شده نه مسایل سیاسی و سیاه نمایی بیگانگان . تمدنی که همیشه مورد توجه بوده اما گاهی اوقات سوء نیت بیگانگان باعث به حاشیه راندن آن در محافل خبری شده است. از این رو چمدان این هفته با سفیر کشور اندونزی ، آقای دیان ویرنجوریت که در واقع بانی این نمایشگاه بوده به گفتگویی صمیمانه نشسته است که نظرات او در مورد چگونگی برگزاری این نمایشگاه بدون تردید خواندنی و جالب است.

·         شما به عنوان سفیر معمولا باید درگیر مسایل سیاسی باشید تا اینگونه موارد هنری ، چطور این نمایشگاه را تدارک دیدید؟

شاید همیشه عادت کرده ایم سفرای کشورهای خارجی در کشور میزبان را درگیر مسایل و جلسات سیاسی ببینیم اما به عقیده من بهترین راه برای برقراری ارتباط سیاسی مناسب با یک کشور مطلع شدن از فرهنگ ، آداب و رسوم آن کشور است از این رو من می خواستم آداب و رسوم کشور ایران یا همان محل ماموریت خودم را به خوبی بشناسم. اگرچه مدت زیادی نیست که در ایران هستم اما از همان ابتدا با این رویکرد سعی کردم به شهرهای مختلف ایران سفر کنم و از نزدیک با مردم ، آداب و رسوم آنها آشنا شوم و حاصل این سفرها تعدادزیادی عکس شد، پس از مدتی فکر کردم که این عکس ها که بیانگر واقعیت تمدن ایران و فرهنگ ایرانیان است را با دیگران به اشتراک بگذارم و در نهایت تصمیم به دایر کردن این نمایشگاه گرفتم.

·         آیا شما برنامه ای برای آشنایی هموطنانتان نیز با فرهنگ ایران دارید؟

بله بدون تردید وقتی این نمایشگاه برگزار شود بازتاب خبری آن علاوه بر کشور من در دیگر نقاط جهان نیز خواهد بود پس از طریق این نمایشگاه هم مردم کشورم و هم دیگران با فرهنگ ایران آشنا خواهند شد. اگرچه تصمیم دارم شبیه این نمایشگاه را در جاکارتا پایتخت کشورم نیز برگزار کنم

·         چرا نمایشگاه عکس را برای آشنایی مردم دو کشور انتخاب کردید؟

من بطور کلی فقط این نمایشگاه را انتخاب نکردم بلکه برگزاری هفته فرهنگی در دو کشور را نیز برنامه ریزی کرده ام ، یا اینکه شرکت طراحان و دست اندرکاران پوشاک بانوان در نمایشگاه مد بانوان در تهران از دیگر کارهای من در این زمینه بوده اما عکاسی چون علاقه شخصی من بود کمی مصمم تر در این زمینه بودم ولی در دیگر موارد یاد شده هم فعالیت ها ی بسیار مناسبی انجام دادم .

·         سوژه عکس های شما در ایران چیست؟

بطور کلی سوژه عکاسی من در هر کشور یا هر منطقه جهان مردم آنجاست ولی از آثار باستانی و معماری این مناطق هم هرگز چشم پوشی نمی کنم

·         در این نمایشگاه عکس های شما بیشتر مربوط به کدام سوژه است؟

همانطور که قبلا اشاره کردم مردم و نحوه زندگی آنها در ایران مهمترین سوژه عکاسی من است

·         در این نمایشگاه چه تعداد عکس را برای نمایش انتخاب کردید؟

بطور کلی جمعا حدود 85 عکس از من و سفیر کشور بوسنی به نمایش گذاشته شده که 65 فریم آن عکاسی شده توسط من است و بقیه مربوط به سفیر کشور بوسنی هستند.

·         هدف شما از معرفی فرهنگ و تمدن دو کشور به یکدیگر چیست؟

شاید پاسخ شما را کوتاه قبلا داده باشم اما اگر بخواهم پاسخ خودم را تکمیل کنم باید بگویم اگر از بعد توسعه روابط گردشگری که امروزه ذهن بیشتر دولتمردان و اهل اقتصاد را به خود جلب کرده به این موضوع بنگریم بدون تردید هرچه مردم دو کشور بیشتر درباره یکدیگر بدانند بیشتر مشتقاق سفر خواهند شد به عنوان مثال در مورد گردشگران ایرانی و اطلاعات آنها درباره اندونزی باید بگویم هر ساله تعداد زیادی از هموطنان شما (ایرانیان) به کشور همسایه شما ترکیه سفر می کنند و مبالغی را هم که طبق برآورد من حدود 2000 دلار است را در این کشور هزینه می کنند حال آنکه نمی دانند تقریبا با همین هزینه می توانند به اندونزی با هزاران هزار دیدنی سفر کنند و از تعطیلات خود لذت ببرند . اما از سوی دیگر همه می دانیم و قتی صنعت گردشگری بین دو نقطه از جهان رونق گیرد خواسته یا ناخواسته اقتصاد آنها نیز به یکدیگر مربوط خواهد شد و تجار آنها نیز شروع به تجارت با یکدیگر می کنند و در نهایت رونق اقتصادی هم به ارمغان خواهد آمد و در نهایت روابط گرم و صمیمانه سیاسی برقرار خواهد شد چون شناخت کامل از دو فرهنگ به واسطه این ارتباط زیاد و دوستانه به وجود آمده  این هدف من از اشنایی فرهنگ هاست.

·         به عدم آگاهی گردشگران ایرانی از کشور اندونزی اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح بدهید؟

پاسخ سوال شما را اینگونه خواهم داد همگی می دانیم در ایران رستوران ها و هتل های معتبر بسیار وجود دارد که وقتی مهمان خارجی دارند سر میز آن یا در اتاقش پرچم کشور او را می گذارند اما هر وقت که من به یکی از این مراکز مراجعه می کنم پرچم کشور مالزی را روی میز یا اتاقم می بینم که کاملا جواب پاسخ شماست. وقتی به مسئولان می گویم که من سفیر کشور اندونزی هستم آنها می گویند از نحوه لباس های شما و البته ظاهرتان این تصور را داشتم که شما از اندونزی امده اید . بنابراین شاید اطلاعات مردم ایران و البته گردشگران ایرانی درباره کشور من بسیار اندک باشد .

·         راهکار شما دراین باره چه بود؟

در موارد یاد شده یعنی هتل ها و رستوران ها یا بطور کلی اماکن عمومی ایران من تعداد زیادی پرچم کشورم را تهیه کردم و تعدادی را همیشه همراه دارم و وقتی با موضوع بالا مواجه می شوم یک پرچم کشور اندونزی را به آنها هدیه می دهم و کمی هم درباره کشورم برایشان می گویم اما درباره آگاهی عمومی مردم ایران هم قبلا اشاره کردم برگزاری هفته فرهنگی اندونزی در ایران ، شرکت در نمایشگاه مد لباس های بانوان و اینگونه نمایشگاهها که علاوه بر نمایش فرهنگ و تمدن ایران به دیگران ناخودآگاه نام اندونزی و اطلاعاتی از کشورم را به مخاطبانم خواهم داد. امیدوارم در آینده نزدیک شناخت و اطلاعات مردم دو کشور یعنی اندونزی و ایران از یکدیگر به عنوان دو کشور اسلامی به بالاترین سطح خود برسد تا شاهد نتایج مثبت آن باشیم.

·         در مورد شناخت هموطنان شما درباره ایران کمی توضیح دهید؟

شاید شرایط زیاد متفاوت با ایرانیان نباشد آنها هم در مورد ایران به عقیده من شناخت دقیقی ندارند و سئوالات بسیاری در ذهنشان است که باید توسط اینگونه برنامه و مسئولان کشورها پاسخ داده شود تا شاهد حضور گردشگران از دو کشور باشیم.

·         نقش رسانه ها در رسیدن به اهدافتان را چگونه ارزیابی می کنید؟

امروز که عصر ارتباطات است واقعا بدون رسانه ها نمی توان برای رسیدن به هدفی تلاش کرد چه هدف شما سیاسی باشد چه تجاری به هر حال بدون همکاری رسانه ها فکر کنم به هدف خودم نخواهم رسید و در نهایت برای آشنایی مردم دو کشور این رسانه ها هستند که باید با همکاری مسئولان تلاش کنند .

·         به عقیده شما در مورد این نمایشگاه یا شرکت در نمایشگاه مد لباس بانوان رسانه های ایران همکاری مناسبی داشتند؟

در مورد نمایشگاه مد لباس بانوان در تهران که واقعا تلاش رسانه ها برای معرفی پوشش های اسلامی و البته زیبای بانوان جالب بود و همکاری خوبی هم بین ارگان ها وجود داشت اما در باره این نمایشگاه هنوز نمی توان اظهار نظر کرد به کمی زمان نیاز داریم

·         در مورد انتخاب نام این نمایشگاه کمی بیشتر توضیح بدهید؟

مدتی است که اخبار سیاسی مربوط به ایران در اکثر رسانه ها به شدت پیگیری می شود و گاه گاهی هم یکجانبه و غیر واقعی منتشر می شود  بطور کلی درصد بسیار بالایی از اطلاعات و اخبار ایران که از رسانه های غرب یا شرق جهان منتشر می شود مربوط به سیاست و موارد پیرامون آن است و واقعیت فرهنگی و تمدن ایران تقریبا به عقیده من به حاشیه رانده شده است یا گاهی تحت تاثیر همین اخبار سیاسی قرار گرفته شده است. اما چرا این نام رابرای این نمایشگاه انتخاب کردیم همانطور که می دانید کشور من در شرق ایران و کشور بوسنی وهرزگوین در غرب ایران است و هر دوی ما به عنوان یک مقام مسئول از دو کشور یاد شده در ایران مشغول به انجام وظیفه هستیم و هر دو با نگاه ریزبین یک عکاس به فرهنگ و تمدن ایران نگریستیم بنابراین نام نمایشگاه را ایران از نگاه شرق و غرب انتخاب کردیم.

·         لطفا درباره نحوه همکاری خودتان با سفیر کشور بوسنی بگویید؟

هنگامی که من تصمیم به برپایی این نمایشگاه عکس گرفتم، نامه ای به تمام سفرای مقیم ایران نوشتم و تصمیم خودم را با آنها به اشتراک گذاشتم تا اگر مایل بودند با یکدیگر همکاری داشته باشیم. سفیر کشور بوسنی این موضوع را پیگیری کرد و شرایط همکاری ما در این زمینه فراهم شد چون دیدگاه هر دوی ما در این زمینه کاملا مشابه و مشترک بود.

·         متوجه شدم بیشتر سوژه های عکاسی شما چهره مردم ایران و نحوه زندگی آنها بوده است چطور با آنها ارتباط برقرار می کردید؟

بطور کلی من عقیده دارم برای درک بهتر فرهنگ و آداب و رسوم مردم یک منطقه و ارتباط برقرار کردن با آنها باید همراه آنها بود به عنوان مثال من وقتی به شهرهای مختلف ایران سفر می کنم در رستوران های محلی و طباخی های قدیمی آنها همراه مردم می شوم و مثل آنها غذا می خورم این موضوع خود به خود باعث ایجاد ارتباط و نزدیک شدن من به آنها می شود و البته سوژه های عکاسی من را فراهم می کند. باید بگویم من بیشتر از شما که در تهران ساکن هستید پیاده در کوچه پس کوچه های جنوب تهران قدم زدم و در قهوه خانه ها یا طباخی های کوچک پرازدحام آنجا غذا خوردم . همین موضوع باعث نزدیک شدن من با سوژه های خودم می شود.

·         چرا فرهنگ و تمدن ایران برای شما جالب بود؟

اولا ایران محل ماموریت من است بنابراین خواسته یا ناخواست بامسایل آن باید آشنا شوم دوم اینکه هر دو کشور مسلمان هستند و کشور من هم به عنوان یکی از پرجمعیت ترین کشورهای مسلمان جهان می تواند بهترین سوژه ارتباط فرهنگی  بین دو کشور باشد از شما سئوالی دارم آیا واقعا تصور کرده اید که اگر هر دو کشور یعنی ایران و اندونزی با توجه به اشتراکات مذهبی خود به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مردم دو طرف با هم به خوبی آشنا شوند چه منافعی برای هر دو طرف حاصل خواهد شد ؟

·         می توانید در این باره بیشتر توضیح دهید؟

جمعیت هر دو کشور تقریبا قابل توجه است بنابراین تصور خواهید کرد که از نظر تجاری چه بازار هدف مناسبی برای ارتباطات تجاری برقرار است از سوی دیگر اشتراکات مذهبی ایران و اندونزی می تواند زمینه ساز پدید آمدن تجارت های نوینی بین دو کشور باشد و رشد و رونق اقتصادی را برای هر دو کشور به همراه داشته باشد.

·         به منافع اقتصادی اشاره کردید این موضوع چگونه به فرهنگ و تصمیم شما مربوط خواهد شد؟

هرچه ارتباط بین دو کشور بیشتر شود ناخودآگاه فرصت های سرمایه گذاری و البته تجارت بیشتری پدید خواهد آمد بنابراین این یک بازی برد برد برای هر دو کشور مسلمان ایران و اندونزی خواهد بود. به شرط آنکه بتوانیم تصویر دقیقی از فرهنگ و تمدن هر یک در نظر دیگری ایجاد نماییم.

·         اکثر مردم وقتی متوجه این موضوع می شوند که این نمایشگاه از طریق دو سفارتخانه خارجی در ایران تدارک دیده شده شاید تصوری سیاسی از آن داشته باشند نظر شما چیست؟

من به عنوان سفیر کشور اندونزی معتقدم اولین وظیفه من آشنا کردن دو ملت با فرهنگ و تمدن یکدیگر است و مسایل سیاسی باید در سازمان ملل و ارگانهایی مثل آن بررسی شوند بنابراین بیشترین تلاش من آشنا کردن دو ملت با یکدیگر است نه سیاست بازی. از سوی دیگر عقیده دارم اگر در مورد ارتباط دو ملت با یکدیگر موفق عمل کنم ناخودآگاه در مسایل سیاسی بین دو کشور هم تاثیر گذار بودم و موفقیتی مناسب به دست آورده ام.

·         برای برپایی این نمایشگاه مشکلاتی هم داشتید؟

بله ، اولین مشکل کاغذ بازی برای دریافت مجوزهای مربوط در سازمانهای ذیربط بود واقعا خیلی زمان از دست دادیم تا بالاخره توانستیم این نمایشگاه را برگزار کنیم.  گاهی اوقات سخت گیری های بدون دلیل و البته کاغذ بازی در این ادارات من را تا مرز انصراف از برگزاری این نمایشگاه پیش برد اما بازهم به فکر اهدافم بودم که ادامه دادم. البته عقیده دارم همین مشکلات هم به دلیل عدم شناخت واقعی بین فرهنگها است است که امیدوارم با این نمایشگاه برطرف شود.

عماد عزتی

14/1/91

کامل

مصاحبه با سفیر آلمان

برند اربل از سفرهایش در ایران می گوید

60 هزار کیلومتر در ایران رانندگی کرده ام

آلمان کشوری  است که برای همه جهانیان شناخته شده و به عنوان یکی از مقاصد گردشگری در دهکده جهانی دارای رتبه ای بسیار مناسب است و هر ساله میلیون ها نفر را از سراسر جهان به خود جلب می کند . اما این کشور اروپایی برای ما ایرانیان از قدیم الایام علاوه بر کشوری دیدنی یادآور دو برند معروف اتومبیل بوده است .

همین موضوع باعث شده تا بسیاری از مردم ایران هر ساله به این کشور سفر کنند و از دیدنی هایش لذت ببرند ، ولی این بار می خواهیم جاذبه های گردشگری ایران را از زبان فردی آلمانی بشنویم نه خاطرات سفر ایرانیان به این کشور سرسبز اروپایی.

به همین دلیل سراغ سفارت کشور آلمان در تهران رفتیم تا اطلاعاتی درباره گردشگران آلمانی که از ایران بازدیدکرده اند بگیریم که متوجه شدیم سفیر این کشور آقای برند اربل 65 ساله، خود بهترین گزینه ماست. درخواست مصاحبه برای ایشان فرستادیم و او نیز با خوشرویی به درخواست ما پاسخ مثبت داد و تیم چمدانی ما را به دفتر کار خود پذیرفت. نکته جالب توجه این است برند اربل  به زبان فارسی مسلط بوده و می تواند کتابهای سعدی، حافظ و دیگر کتابهای زبان فارسی را به راحتی بخواند و مطالعات بسیار زیادی هم درباره تاریخ و تمدن ایران داشته است.

1.      شما چه مدت هست که در ایران مشغول به کار هستید؟

من 5/3 سال هست که به عنوان سفیر آلمان در خاک ایران حضور دارم و چند ماه دیگر یعنی اوایل تابستان ماموریت من تمام خواهم شد و بازنشسته خواهم شد.

2.      قبل از ایران در کشورهایی ماموریت داشتید؟

در بغداد و قاهره به عنوان سفیر آلمان در این کشورها بوده ام

3.      قبل از اینکه به ایران سفر کنید آیا با ایران آشنا بودیده اید؟

بدون شک هر شخص قبل از سفر اطلاعاتی از کشور مقصد خود مثل، آداب و رسوم ، فرهنگ ، اقتصاد ، شرایط سیاسی و بطور کلی اطلاعات مورد نیازش می گیرد. اما من قبل از اینکه به عنوان سفیر آلمان به ایران بیایم با این کشور خوب آشنا بودم چون سه بار قبل از آن به کشور شما سفر کرده بودم. اولین بار سال 1342 وارد ایران شدم در آن زمان 15 ساله و دانش آموز بودم . بار دوم هم سال 1346 دوباره آمدم ایران و آخرین بار هم قبل از ماموریت کاری خودم به عنوان سفیر آلمان، سال 1350 شمسی بود که به ایران سفر کردم.

4.      پس از پایان ماموریت کاری و بازنشسته شدن شما آیا دوباره به ایران خواهید آمد ؟

بله، چون ایران کشور بسیار زیبایی هست و حتما به این کشور سفر خواهم کرد، من دوستان زیادی در ایران دارم .

5.      چرا سه بار به ایران سفر کردید؟

پدرم علاقمند به سفر بود اولین بار که به ایران آمدم همراه پدرم از آلمان تا ایران را با اتومبیل شخصی پدرم امدیم و دومین بار تا افغانستان هم سفرمان را ادامه دادیم که تجربه ای شگفت انگیز برای من در سنین نوجوانی بود اما سومین بار از آلمان تا ایران پرواز کردیم ولی داخل خاک ایران با اتوبوس سفر کردیم . بله من حدود 60 هزار کیلومتر در ایران شخصا رانندگی کردم این یعنی کلی تجربه و خاطرات از ایران .

6.      اولین روزی که به عنوان سفیر آلمان وارد خاک ایران شدید چه تفاوتی را در ایران دیدید و چه حسی داشتید؟

من پس از آخرین سفر به ایران 38 سال بعد دوباره به ایران آمدم بنابراین تفاوت های زیادی را دیدم . ایران در این مدت پیشرفت های زیادی در زمینه آموزشی داشته است و خیلی چیزها هنوز مثل قبل بود مثل میدان امام اصفهان، تخت جمشید اما به نظر من زیر ساختهای کشور ایران خیلی بهتر شده بود و ایران را کشوری مدرن تر از قبل دیدم. البته من 50 سال پیش به ایران آمده بودم که شاید زیاد مقایسه کردن آن با حال مناسب نباشد اما می توان گفت تغییرات اساسی در کشور ایران رخ داده است. مثلا 50 سال پیش به روستایی سفر کرده بودم و وقتی چندی پیش دوباره به آنجا سفر کردم خود این روستا به عنوان جاذبه ای برای گردشگران تبدیل شده بود.

7.      نظر شما درباره مردم ایران چیست؟ آیا واقعا مهمانواز هستند یا خیر؟

مهمانوازی ایرانی ها زبانزد عام و خاص بوده است و خیلی کم در گوشه و کنار جهان مردمی با این ویژگی را می بینید. نکته جالب این بود برای من که ایرانی ها واقعا قصد کمک به من را داشتند .

8.      آیا شما به عنوان سفیر آلمان این نظر را درباره مردم ایران دارید یا یک گردشگر خارجی؟

همانطور که قبلا هم اشاره کردم من 3 بار به عنوان توریست به ایران سفر کرده بودم و پس از حضور دوباره خودم وقتی سفر می روم به عنوان یک گردشگر نظر می دهم نه سفیر آلمان چون ماموریت های اداری من به عنوان سفیر همه چیز برنامه ریزی شده است پس در یک سفر عادی می توان با مردم آشنا شد و نظر داد.

9.      دقت اطلاعاتی که مردم به شما می دهند چه میزان بوده است؟

ایرانی ها وقتی با یک فرد خارجی مواجه می شوند شاید خیلی دقیق تر از همیشه برخورد می کنندو اگر نیاز به کمک داشته باشی با وسواسی خاص به شما کمک می کنند مثلا اگر آدرس بپرسید اینگونه پاسخ خواهند داد دویست متر بعد از فلکه، سمت چپ ساختمانی آبی رنگ این بیانگر اهمیت کمک رسانی بین ایرانیان است اما نکته جالب اینکه مردم ایران کشور خودشان را کاملا خوب می شناسند.

10.  چند شهر ایران را تا کنون دیده اید؟

واقعا تا کنون نشمرده ام اما تقریبا کل ایران را دیده ام و فقط فکر می کنم 4 شهر را هنوز ندیده ام. بیرجند ، زاهدان ، زابل و ایلام این شهرها هستند. دقیقا اگر بخواهم بگویم 29 استان از 31 استان ایران را تا کنون دیده ام. البته با پدرم برخی از شهرهای یاد شده را دیده ام اما واقعا شاید به خاطر آوردن خاطرات سفرهای آن زمان کاری ساده نباشد.

11.  بهترین شهر ایران از نظر شما کدام است؟

اصفهان و یزد از نظر من بهترین بوده اند اما واقعا همه جای ایران امتیازات مخصوص به خود را دارد که نمی توان آنها را از هم تفکیک کرد وقتی از اصفهان صحبت می کنم شکوه این شهر باعث انتخابش شده ولی وقتی از یزد می گویم کویرهای آن بسیار جذاب است و به نوعی وجه تمایز از دیگر شهرهای ایران است.

12.  با توجه به سفرهای زیاد شما در ایران آیا خدمات گردشگری مورد نیاز خودتون را به راحتی به دست آورده اید؟

هتل های سنتی ایران بسیار خوب هستند واقعا طرح جالبی بوده که خانه های قدیمی را به هتل تبدیل کرده اند ولی مشکل اینجاست که این هتل ها همیشه پر هستند و شما باید از قبل با برنامه سفر کنید تا بتوانید از این خدمات استفاده کنید . در مورد خدمات گردشگری شاید برخی از مسیرها زیاد مناسب نباشد آنهم به دلیل فاصله زیاد شهرها از یکدیگر باشد اما بطور کلی پاسخ من مثبت بوده و معمولا نیازهای خودم را به راحتی به دست آورده ام . به عنوان مثال مسیر طبس شاید مراکز اقامتی زیاد نباشند اما بازهم در حد امکان و قابل قبول است به نوعی شرایط خوبی مهیاست .

13.  طی سفرهای شما آثار باستانی ایران توجه شما را جلب کرده یا مردم ایران؟

هر دو مورد برای من جذاب بوده است چون ایران یعنی فرهنگ مردم و آثارباستانی آن در کنار یکدیگر و به عقیده من به تنهایی باید به دنبال نامی متفاوت برای این سرزمین باشیم.

14.  می توانید آثار باستانی ممتاز را از نظر خودتان برشمرید؟

تخت جمشید، جغازنبیل، کنار صندل ، زیگورات، آثار باستانی و فرهنگی جیرفت

15.  چه چیزی در جیرفت نظر شما را به خود جلب کرده که از آن یاد می کنید؟

اول اینکه منطقه باستانی جیرفت تازه سال 2002 میلادی کشف شده است که در واقع پل میان تمدن ایران باستان و هندوستان بوده است. یا اینکه این تمدن هنوز هیچ اسمی نداشته و تازه کشف شده است. گواهی قدمت این فرهنگ و تمدن اجناس و مصنوعات کشف شده در بستر رودخانه است. درباره فرهنگ مردم ایران باید بگویم که تنوع اقوام و زبان های مختلف ایران برای من خیلی جالب بوده و هست.

16.  درباره تنوع فرهنگی ایران صحبت کردید می توانید بیشتر توضیح بدهید؟

گوناگونی فرهنگ ایران برای من بسیار جالب بوده به این صورت که در گوشه و کنار ایران می توان تمام اقوام ایرانی مثل کرد، لر، بلوچ، بختیاری ، ترک ، عرب و دیگران را کنار هم دید این موضوع بسیار جالب است که این همه تنوع قومیت و فرهنگ چقدر خوب کنار هم زندگی می کنند و از زندگی خود لذت می برند . به عقیده من این موضوع سنت 2500 ساله ایران هست که این اقوام به عنوان ایرانی در سرزمینی کهن کنار هم به زندگی مشغول هستند و شاد زندگی می کنند.

17.  چقدر با این اقوام ایران آشنا هستید؟

من تقریبا با بیشتر آنها آشنا هستم کوچ عشایر ایران در فصل بهار و زمستان یکی زیباترین اتفاقات برای من در ایران است .

18.  آیا از جشنواره کوچ عشایر در تهران که نمادی برای این گروه بود بازدید کردید؟

بله، دوبار از این جشنواره دیدن کردم و بهترین بخش این بازدید ها زمانی بود که غذاهای عشایر را مزه کردم واقعا خوشمزه بودند

19.  آیا واقعا طبیعت ایران به عقیده شما برای گردشگران خارجی جذاب است؟

بدون تردید جواب شما مثبت خواهد بود. خیلی از گردشگرانی که وارد خاک ایران می شوند صرفا برای سفر در دامن طبیعت این کشور می آیند به عنوان مثال تعداد زیادی هرسال برای کوهنوردی به ایران می آیند . بطور کل جنگل ، کویر ، کوه و دشت های ایران بسیار جذاب هستند.

20.  به کویرهای ایران اشاره کردید زیبا ترین منظره کویری که در ایران دیدید کدام بوده است؟

در شمال شهداد کلوت های کویری بهترین و زیباترین منظره کویری ایران برای من است بعد از آن وقتی از طبس به کرمان می روید نایبندان هم بسیار زیبا بود.

21.  نظر شما درباره حاشیه دریا خزر چیست؟

شمال ایران یعنی دریای خزر، بله خیلی زیاد من به این منطقه سفر کرده ام، همسرم از بوی شالیزارها، پرتقال و نارنج خوشش می آید بنابراین همیشه در فصول مختلف به این منطقه سفر کرده ایم بطور کلی از بندر ترکمن تا آستارا را کاملا دیده ام .

22.  به نظر شما کدام شهر شمالی ایران زیباتر از بقیه بود؟

بندر ترکمن زیبا و خاطره انگیز است بخصوص آشورا ده که درواقع زمانی در تصرف روسها بوده است به عنوان یکی از خاطره های من از این شهر است. اما بدون تردید از زیبایی های منطقه رامسر نیز نمی توان گذشت به این دلیل که کوهها به دریا نزدیک شده اند.

23.  نظر شما درباره غذاهای دریایی در این منطقه چیست؟

من زیاد علاقه ای به غذاهای دریایی ندارم اما همسرم واقعا علاقمند به این نوع غذاهاست

24.  در شمال ایران چه چیزی توجه شما را به خود جلب کرد؟

اگر از طبیعت زیبای منطقه بگذریم حجم گسترده ساخت و ساز در منطقه توجه من را به خود جلب کرد.

25.  به طبیعت منطقه اشاره کردید نظر شما درباره جنگل های شمال ایران چیست؟

واقعا بی نظیر هستند به عنوان مثال ناهارخوران در گرگان یکی از زیباترین جنگل هایی بوده که من در ایران دیدم اما در بخش جنوبی این منطقه که به کردکوی می رسید مناظر واقعا زیبایی را خواهیددید همسر من عکسی از این منطقه گرفته و در صفحه فیس بوک خودش قرار داده که اکثر دوستان او فکر می کنند این یکی از مناطق جنگلی آلمان است. هیچ کس باور نمی کرد که این یکی از جنگل های ایران است.

26.  آیا شهر یا منطقه ای در ایران هست که شما را به یاد آلمان بیاندازد؟

بله ، منطقه کلاردشت ، وقتی در دامنه های کوهستانی این شهر راه می روی و دامهای روستائیان را می بینی واقعا من یاد روستاهای آلمان می افتم بخصوص وقتی زنگوله های گردن این حیوانات را می بینم و صدای آنها را می شنوم خاطراتی بسیار شیرین برای من دوباره زنده می شود. در منطقه لرستان و طبیت این شهر که قدم می زنم نیز یاد کوهستان آلپ در کشورم می افتم

27.  آیا تا به حال هنگام نوروز به شمال ایران سفر کرده اید؟

بله یکبار همسرم به من گفت حالا که همه ایرانیان هنگام تعطیلات نوروز به سمت شمال ایران می روند ماهم برویم اینطور شد که 11 ساعت در ترافیک جاده همراه ایرانیان به شمال کشور سفر کردیم و تجربه واقعی سفر به نوروز را داشتیم.

28.  آیا از شمال ایران صنایع دستی هم خریدید؟

البته فرشهای این منطقه بسیار زیبا بودند ولی ما قصد خرید نداشتیم . خیر چیزی از این منطقه نخریدیم

29.  نظر شما درباره خوراکی های محلی ایران چیست؟

بطور کلی بخشی از سفر یعنی تجربه غذاهای محلی آنجا مثلا وقتی من تبریز می روم بدون تردید کوفته تبریزی جزو یکی از وعده های غذایی من خواهد بود .

30.  هنگام سفرهایتان در ایران از وسیله نقله شخصی خودتان استفاده می کنید یا ترجیح می دهید با هواپیما سفر کنید؟

بطور کلی من با وسیله نقلیه خودم سفر می کنم چون عقیده دارم با این روش می توان مناظر و طبیعت منطقه را بهتر درک کرد بنابراین اکثر سفرهایم را با اتومبیلی شخصی خودم سفر کردم و باید بگویم که من 60 هزار کیلومتر در جاده های ایران رانندگی کردم اما برخی از شهرهای ایران مثل جزایر خلیج فارس یا شهرهایی که قبلا به آنها سفر کردم مثل مشهد  از هواپیما استفاده کنم.

31.  حالا که شما 60 هزار کیلومتر در ایران رانندگی کردید نظر شما درباره رانندگی ایرانیان چیست؟

برخلاف نظر دیگران من نظر مثبتی نسبت به رانندگی ایرانیان در مقابل کشورهای دیگر دارم البته ترافیک در برخی شهرهای ایران مثل تهران شاید دردسر ساز باشد اما بطور کلی رانندگی ایرانیان بخصوص در جاده ها مناسب است.

32.  به جاده های ایران اشاره کردید آیا جاده های ایران مناسب رانندگی گردشگران خارجی است یا خیر؟

جاده های ایران واقعا یکی از امتیازات ایران برای حضور گردشگران خارجی است حتی در دورافتاده ترین نقاط ایران جاده های مناسبی برای رانندگی وجود دارد من این تجربه را دارم بنابراین پاسخم مثبت است.

33.  آیا تابلوهای جاده ای ایران قابل درک برای خارجی ها هست یا خیر؟

بله ، البته باید یادآوری کنم که بسیاری از علائم بین المللی هستند اما دوزبانه بودن تابلوهای جاده ای و راههای ایران کمک مناسبی برای حضور این گردشگران است هرچند دربرخی از نقاط تابلوها فقط به زبان فارسی هستند ولی چون من می توانم فارسی بخوانم هیچ مشکلی برای من نبوده.

34.  وقتی نام ایران را می شنوید اولین کلمه ای که ذهن شما می گذرد چیست؟

اولین کلمه که از ذهن من عبور می کند معنی ایران یا همان کشور آریایی هاست. چیزی که 400 سال از میلاد مسیح با دو کوچ بزرگ از اروپای شرقی به وجود آمده است.

35.  اولین خاطره شما از ایران چیست؟

اولین خاطره من مربوط به سن 15 سالگی من است وقتی که با پدرم به ایران سفر کرده بودم و تصویری از میدان امام اصفهان در ذهن دارم که همیشه با شنیدن نام ایران آن تصویر از مقابل چشمانم عبور می کند. نقاشی های روی کاشی های این میدان که سنبل ایران باستان است واقعا خاطره ای زیبا از ایران در ذهن من خواهد بود.

36.  وقتی بعد مدتها دوباره به میدان امام رفتید آیا تصویری مشابه اولین بار خودتون از این میدان را دیدید؟

آن تصویری که در ذهن من از گذشته این میدان بود هنوز هم همان شکل بود . هنوز هم درشکه ها دور این میدان حرک می کنند ولی نکته جالب اینکه اتومبیل ها فقط مجاز به عبور از ضلع شمالی این میدان دارند و اجازه دور زدن دور میدان را ندارند این نکته باعث شده که حال و هوای میدان امام مثل گذشته باشد.

37.  آیا تاکنون برای مرور خاطرات گذشته خودتان در این میدان قدم زده اید؟

شاید دهها بار برای مرور گذشته خودم در ایران و حتی زندگی خودم در این میدان تاریخی ایران قدم زدم ، هرگاه هیاتهای سیاسی یا تجاری از آلمان به ایران می آید یکی از مقاصد ما این میدان است بنابراین من بارها و بارها در این میدان قدم زدم و خاطراتم را مرور کرده ام.

38.  آیا تا به حال از برج آزادی تهران و میلاد بازدید کرده اید؟ لطفا آنها مقایسه کنید.

برج میلاد خیلی زیباست البته وقتی هوای تهران پاک باشد و بتوانیم تمام شهر تهران را ببینیم . شاید غذا خوردن در رستوران این برج خاطره ای زیبا برای هر فرد بازدید کننده باشد. اما برج آزادی نمایانگر قدمت و مهندسی زیبا در ایران است که طراحی آن چیزی شبیه به معماری ساسانی و مدرن در ایران است ولی وقتی می خواهیم دو برج را با یکدیگر مقایسه کنیم می توانم بگویم که تداوم و روند معماری کهن تا مدرن را می توان در این دو برج تهران دید.

39.  آیا تا به حال از بالای برج میلاد عکسی گرفته اید؟

بله وقتی هوای تهران پاک باشد و بتوانید عکسی بگیرید که پشت شما رشته کوه البرز واقع شده باشد واقعا زیباست و من هم تعداد زیادی عکس با همین ضمینه از بالای برج میلاد گرفته ام.

40.  همانطور که می دانید پایتخت هر کشور به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری آن کشور است آیا تهران هم جاذبه خوبی برای گردشگران خارجی است یا خیر؟

به عقیده من تهران شهر رمانتیک شرقی نیست.

41.  شهر رومانتیک شرقی در ذهن شما چیست لطفا توضیح دهید.

مثلا وقتی من در قاهره بالای برجی مثل برج میلاد می ایستم چند صد مناره تاریخی در شهر می بینم و حال هوای سنتی و شرقی را در این شهر می بینم اما درباره تهران اینگونه نیست.

42.  برگردیم به تهران خودمان

تهران بیشتر مثل شهرهای اروپایی است و زیاد نمی توانیم باستانی بودن شهرهای شرقی را در این شهر حس نمی کنم البته تهران زیاد هم قدیمی نیست چون حدود 220 سال هست که شهر نشینی در آن رایج شده است . ولی من همیشه به بازدید کنندگان تهران می گویم که این شهر را دست کم نگیرید چون آثار تاریخی بسیاری را در دل خود جای داده است فقط باید به دنبال آنها بگردید. مثلا امارت مسعودیه و موزه مقدم که کاملا در هیاهوی شهری تهران گم شده اند اما علاقمندان بدون تردید آنها را حتی در این هیاهو نیز می بینند. کارونسراها ، سرقبرآقا از جمله این مناطق هستند که واقعا باید آنها را جستجو کرد مثلا همین خیابان ناصر خسرو (سرای روشن) فقط مغازه نیست . یا امارت دارالفنون .

43.  چه چیزهایی در تهران نظر شما را جلب کرده است؟

موزه های بسیار زیادی در تهران وجود دارد . موزه جواهرات ، موزه نیاوران ، موزه فرش، موزه آبگینه ، موزه سکه و اسکناس، موزه معاصر و ...

44.  آیا شما موزه های ایران راهم دیده اید؟

بله تقریبا همگی آنها را دیده ام فکر می کنم به غیر از برخی کشورهای اروپایی وآمریکا موزه های ایران آثار زیادی را در خود جای داده اند البته در موزه هنرهای معاصر گاهی اوقات هنرمندان آلمانی نمایشگاه برگزار می کنند. البته گالری های بسیار مدرنی در تهران جود دارد.

45.  نظر شما درباره هنرهای مدرن در تهران چیست؟

من وقتی در افتتاحیه این گالری ها حضور دارم متوجه می شوم که هنرهای مدرن در تهران خیلی طرفدار به خود جلب کرد و روبه رشد است.

46.  به کدام شهرهای مذهبی ایران سفر کردید؟

مشهد، قم ، ری ، شیراز سفر کردم و هر کدام برای من جذابیت های بسیار زیادی داشت ، حس زائران این اماکن مذهبی برای من خیلی جالب است وقتی شما می بینید که مردم همگی از خدای خود خواسته ای دارند و همگی کنار هم در این مکان ها مشغول عبادت هستند. من در این باره فیلمی هم دیده ام که این حس برای من دوباره زنده شد .

47.  نام فیلم چه بود؟

هر شب تنهایی با بازی خانم لیلا حاتمی

48.  به غیر از این فیلم آیا فیلم دیگری از ایران دیده اید؟

بله ، فیلم های ایرانی در آلمان از اعتبار بالایی برخوردارهستند  بنابراین من با فیلم های ایرانی بیگانه نیستم بخصوص چون من زبان فارسی را متوجه می شوم . جدایی نادر از سیمین، درباره الی، فیلم های کیارستمی ، خانه دوست کجاست .

49.  همانطور که می دانید آئین عاشورا یکی از جاذبه های مذهبی ایران است آیا تا کنون این مراسم را دیده اید؟

بله

50.  کمی بیشتر توضیح دهید.

آئین عاشورا یکی از نقطه تمایزات بین شیعه و سنی در اسلام است . من در کشور های اسلامی مختلفی بوده ام به همین دلیل آئین و روشهای مختلفی را در مراسم عاشورا دیده ام به عنوان مثال روش عزاداری مردم لبنان با ایران کاملا متفاوت است . درباره مراسم عاشورای ایران می توان گفت که این مراسم در کشور ایران بومی شده است. من مراسم عاشورا را در خیلی از شهرهای ایران دیده ام مثل دامغان، سمنان، کیش، تهران .

51.  عذاداری عاشورای تهران را در کدام محله دیدید، لطفا کمی توضیح دهید؟

تجریش اطراف امام زاده صالح، طی این مراسم بیشتر مردم نذری می دهند غذا، نوشیدنی یا هرچیزی که نذر کرده باشند. مراسم تعزیه خوانی عاشورا را دیده ام اما نکته جالب برای من این بود که حس اندوه و غم بین تمام مردم مشترک است .

52.  نقش رسانه ها در جذب گردشگران خارجی به ایران چیست؟

به عقیده من رسانه ها می توانند نقش بسیار سازنده و کلیدی را برای توسعه گردشگری ایفاء کنند اما باید این موضوع را بخواهند یا اینکه برنامه ای دقیق برای آن داشته باشند. به عنوان مثال در تلویزیون آلمان برنامه ای پخش شده درباره راهپیمایی گروهی از گردشگران آلمانی از قله البرز تا پارک ملی گلستان  یا اینکه برنامه ای رادیویی درباره دیدنی های تنگه واشی نزدیک تهران از یکی از شبکه های رادیویی آلمان پخش شد . این برنامه ها واقعا می توانند شرایط مثبتی را برای رشد گردشگری کشورها مهیا کند.

53.  آیا تصمیمی هم برای توسعه اینگونه برنامه در شبکه های آلمانی دارید؟

البته باید یادآوری کنم که این موضوع زیاد در حیطه کاری ما نیست بلکه کشور ایران باید شرایط آن را مهیا کند اما علاقمند هستم که اینگونه برنامه ها در رسانه های تصویری و مکتوب آلمان درباره جاذبه های گردشگری ایران بیشتر باشد ولی مشکل اساسی اینجاست که مسئولان یا تولید کنندگان برنامه های رادیو و تلویزیونی یا خبرنگاران آلمانی برای ورود به ایران نمی توانند راحت ویزا دریافت کنند تا این کار انجام شود. من در این باره بسیار متاسفم چون وقتی خبرنگاران امکان حضور در منطقه ای را نداشته باشند بنابراین حجم تولید خبر هم کاهش خواهد یافت تاسف من برای این است که خیلی می توان درباره جاذبه های ایران برنامه ساخت ولی هنوز بستر آن مهیا نشده است.

54.  آیا در جهت عکس شما علاقمند هستید که برنامه ای درباره دیدنی های آلمان در ایران پخش شود یا خیر؟

در مورد آلمان شاید کمی شرایط متفاوت باشد به این دلیل که آلمان زیرساخت های گردشگری بسیار مناسبی را در اختیار دارد بنابراین اطلاعات بسیار گسترده ای از جاذبه های گردشگری آلمان در دسترس عموم وجود دارد به عنوان مثال می دانیم که هرساله نمایشگاههای بسیار معتبر گردشگری در کشور من برگزار می شود که ایران هم در این نمایشگاه ها شرکت می کند  بنابراین شاید در رابطه با معرفی جاذبه های گردشگری آلمان در رسانه های ایران شرایط خود به خود مهیاست و نیاز به فراهم کردن امکانات خاصی نیست.

55.  آیا آماری از گردشگران ایرانی که وارد خاک آلمان می شوند در اختیار دارید؟

آمار دقیقی از گردشگران ایرانی در دست ندارم اما سفارتخانه آلمان در تهران سالانه حدود 35 هزار ویزا صادر می کند که این تعداد شامل کسانی که برای دیدن اقوام خود به آلمان سفر می کنند یا بازرگانان ایرانی هستند که به آلمان سفر می کنند.

56.  آیا آماری از گردشگران آلمانی که وارد خاک ایران شده اند را در اختیار دارید؟

آخرین اطلاعاتی که در اختیار دارم مربوط به سال 2009 میلادی است که حدود 35 هزار آلمانی به صورت گردشگر وارد خاک ایران شدند اما باتوجه به اطلاعات جدیدی که در اختیار دارم این رقم کاهش پیدا کرده است.

57.  آیا دلیل سفر این تعداد آلمانی به ایران را می دانید؟ این گروه به دنبال چه چیزی وارد خاک ایران شدند؟

 توریست های آلمانی که وارد خاک ایران شده اند بیشتر به دنبال جاذبه های فرهنگی و باستانی ایران بوده اند تا تفریحات ساحلی یا دیگر موارد .

58.  نظر شما درباره عید نوروز چیست؟

نوروز مهمترین جشن ایرانیان است که شاید با هیچ جشن دیگری در این کشور قابل مقایسه نباشد و این نکته بسیار جالب است که این سنت بیش از 3000 سال ادامه پیدا کرده و هنوز هم پرشور و هیجان برگزار می شود. این مراسم به غیر از ایران در برخی از نقاط آسیای مرکزی نیز برگزار می شود. دوهفته جشن مردم در این مراسم بیانگر اهمیت آن بین مردم ایران است.

59.  یک خاطره از اولین نوروزی که در ایران بودید تعریف کنید؟

 اولین خاطره من مربوط به سه سال پیش نوروز است ترافیک چند هفته قبل از نوروز اولین خاطره من از این ایام بود که همیشه وقتی درباره آن صحبت می کردم همه می گفتند بعد از تعطیلات این ترافیک کمتر خواهد شد. بسیاری از مردم عقیده دارند تهران در ایام نوروز بهترین مکان برای اقامت خواهد بود چون ترافیک بسیار کمی در شهر خواهد بود امسال من هم قصد دارم در تهران بمانم.

اما شور و حال ایام قبل از نوروز برایم بسیار جالب بوده همه در حال تمیز کردن ، خرید ، پختن هستند و این حال و هوایی بسیار جالب بین مردم ایران است البته گاهی اوقات هم آقایون از تمیزکاری های شب عید گله مند هستند .

60.  آیا از مراسم آخرین چهارشنبه سال (چهارشنبه سوری) در ایران اطلاعی دارید؟

بله ، سه سال پیش دعوت بودیم برای این مراسم که خیلی جالب بود خانوادگی بودن این جشن برایم جذاب بود، همه دور هم جمع شده بودند و شادی می کردند .

61.  بهترین غذای ایرانی از نظر شما چیست؟

چلوکباب کوبیده که آسانترین غذای ایرانی است

62.  آیا این غذا را به دیگران (آلمانی ها ) هم توصیه می کنید؟

من اولین بار وقتی 15 ساله بودم این غذا را خوردم و هنوز هم مزه آن را فراموش نکرده ام بنابراین بدون تردید به همه توصیه خواهم کرد. البته من یک همشاگردی ایرانی در آلمان داشتم که شنبه ها همیشه این غذا را تهیه می کرد به همین دلیل بهترین غذای ایرانی برای من کباب کوبیده بوده و هست.

63.  اولین باری که وارد محوطه باستانی پاسارگاد شدید چه احساسی داشتید؟

وقتی وارد این محوطه شدم سادگی آن برای من جلب توجه کرد ولی با کمی تامل متوجه بزرگی تاریخ هخامنشیان خواهیم شد. اما وقتی از این محوطه باستانی به پرسپولیس رفتم متوجه عظمت هخامنشیان در ایران شدم که برای مدتی بر ایران حکومت کردند بصورتی که آثار آن دوران هنوز هم در فرهنگ مردم ایران دیده می شود. اگرچه من عقیده دارم شاید در گوشه و کنار جهان حکومت هایی به بزرگی هخامنشیان بوده اما حکومت آنها زیاد با دوام نبوده و پس از بین رفتن ها کم کم به دست فراموشی سپرده شد ولی حکومت هخامنشیان در ایران هم در زمان خودشان باشکوه بود و هم در حال حاضر در زندگی مردم قابل درک است. به عقیده من اگرچه این حکومت به وسیله اسکندر ویران شد، اما هویت و آثار آن دوران هنوز هم در بین مردم ایران وجود دارد که

می توان از انتخاب نام های کوروش ، داریوش و ... برای فرزندانشان آن رامتوجه شد .

64.  چه رنگی دوست دارید؟

آبی

65.  اگر بخواهید اتومبیل شخصی برای خودتان بخیرد چه برندی را انتخاب خواهید کرد؟

فولکس واگن

66.  برند موبایل شما چیست؟

ارزان ترین چیزی که وجود دارد

67.  وقتی اسم ایران را می شونید اولین کلمه ای که از ذهن شما می گذرد؟

میدان امام

68.  وقتی اسم آلمان را می شونید اولین کلمه که از ذهن شما می گذرد چیست؟

مونیخ

پایان

28/12/91

مصاحبه با احمد نعمت بخش دبیر انجمن خودروسازان ایران

مصاحبه با احمد نعمت بخش دبیر انجمن خودروسازان ایران

دبیر انجمن خودروسازان : ما از کاهش تعرفه واردات خودرو استقبال می کنیم

اتومبیل از وقتی رسما وارد زندگی بشر شد ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد این دل مشغولی نه فقط برای طراحان و سازندگان بود بلکه بسیاری از مشاغل دیگر را نیز به خود وابسته کرده است. اما مهمترین نکته اینجاست که امروزه گاهی از صنعت خودروسازی به عنوان موتور محرکه دیگر صنایع یاد می شود بصورتی که طبق آمار حدود 50 نوع صنعت مستقیم و 60 صنعت غیر مستقیم با خودروسازی در ارتباط هستند.  و در واقع صنعت خودرو را به نوعی نماد صنعتی شدن یک کشور می دانند اهمیت این صنعت از این رو نمایان می شود که در جهان بیش از 10 میلیون نفر به صورت مستقیم در این صنعت مشغول به کار هستند و چیزی حدود 6 درصد اشتغال صنعتی جهان را به خود اختصاص د اده اند.

  از سوی دیگر ایران هم به عنوان سیزدهمین خودرو ساز جهان ظاهرا وابستگی زیادی به این صنعت پرشتاب پیدا کرده بطوری که هرگونه افت و خیز در این صنعت با ریزبینی مسئولان کنترل شده و گاهی از صنعت خودروسازی ایران به عنوان صنعتی حساس نام می برند و علاقمند هستند این صنعت با کمترین تنش به فعالیت و رشد خود ادامه دهد. حساسیت این صنعت در ایران زمانی نمایان می شود که به آمار اشتغال مستقیم حدود 800 هزار نفری ایرانیان در این صنعت برخورد می کنیم و اگر مشاغل غیر مستقیم را نیز در نظر بگیریم این تعداد به چیزی نزدیک به ده درصد جمعیت فعال کشورمان خواهد رسید.

به هر حال این صنعت پررونق که برای یک دهه با سرعتی غیر قابل تصور در کشورمان رشد کرده و سالانه رشد تیراژ 16 درصد از سال 2000 تا 2012 حتی در رکود بزرگ جهانی به عنوان افتخار ملی ایران بوده است اما هم اکنون به دست انداز رکود افتاده و هر روز شاهد اخباری نگران کننده چه برای مصرف کنندگان و چه برای تولید کنندگان آن هستیم به همین دلیل با یکی از فعالان به نام عرصه خودروسازی که حدود 14 سال عضو کمیته خودرو بوده و هم اکنون هم به عنوان دبیر انجمن خودروسازان ایران مشغول فعالیت است به گفتگویی اختصاصی نشسته ایم. احمد نعمت بخش نظرات مختلفی برای حوادث اخیر خودروسازی ایران دارد که با خوشرویی آنها را به جام جم می گوید و بدون تردید خواندن این نظرات برای شما خوانندگان محترم نیز خالی از لطف نیست چون با ابعاد تازه ای از این صنعت بسیار بزرگ در جهان روبرو خواهید شد.

· به عقیده شما ایران از چه تاریخی خودروساز شد؟

یادم هست که در سال 1371 آقای نژاد حسینیان (در صنایع سنگین) قانون خودرو را به مجلس بردند و با این عمل باعث تشکیل زیر ساخت های مورد نیاز صنعت خودرو مثل ساپکو، سازه گستر و مگاموتور شد ، با این روند به عقیده من ایران از این تاریخ تازه خودروساز شد.

· ایران که تقریبا سی سال قبل با کارخانه ایران ناسیونال خودروساز شده بود پس چرا می فرمایید از دهه هفتاد ایران خودروساز شد؟

قبل از انقلاب ایران فقط مونتاژکار بود و عملا در ردیف خودروسازان جایگاهی نداشت به عنوان مثال ایران در آن زمان حتی قابلیت تغییر جهت شیشه بالابر پیکان را هم نداشت چون دانش فنی کافی و قطعه سازی کشورمان هنوز شکل نگرفته بود و پس از انقلاب شکوهمند اسلامی نیز که همیشه با تحریم ها دست و پنجه نرم می کرد و در دوران دفاع مقدس هم که کارخانجات خودروسازی مشغول خدمات رسانی به جبهه ها از جمله ساخت گلوله و وسایل مورد نیاز جنگ بودند بنابراین خودرویی ساخته نمی شد.

· ایران به گفته شما از سال 1371 وارد ساخت حرفه ای خودرو شد و برای اینکار قطعه سازان هم باید رشد می کردند آیا در حال حاضر ایران می تواند خودرویی صد در صد ایرانی تولید کنید یا خیر؟

خیر؛ هیچ جای دنیا خودرویی صد درصد تولید همان کشور نیست چون صنعت خودرو ارتباط مستقیم با سود و زیان دارد پس گاهی هزینه های تولید اینگونه ایجاب می کند که قطعه ای خارج از مرزهای آن کشور تولید شود و صرفا برای مونتاژ وارد کارخانه شود بنابراین هیچ خودرویی صد درصد داخلی نخواهد بود. ایران هم از این قانون مستثنی نیست و با توجه به توجیه اقتصادی گام برمی دارد البته نکته دیگر اینکه قطعه سازان ما هنوز وابستگی به مواد اولیه خارجی دارند به عنوان مثال کائوچو که ماده اولیه لاستیک سازی ایران است باید از کشورهای خارجی وارد شود پس در نهایت خودرو داخلی نیست بلکه هنوز وابسته به خارج از مرزهای ایران است.

· در مورد خودروهای تولیدی داخل آیا درصدی به دست آورده اید که چه میزان تولید داخل هستند و چه میزان وابستگی به خارج دارند؟

بله آمار دقیقی در این مورد داریم به عنوان مثال برای پراید حدود 95 درصد تولید داخل است و خودروی مگان کمتر از 20 درصد است چون بیشتر قطعات آن  وارداتی  است و صرفا مونتاژ می شوند از این رو بطور متوسط  می توان گفت  75 درصد قطعات خودرو  ساخت داخل تولید می شود ولی هنوز 25 درصد وابستگی به خارج از مرزها دارد .

· پس از این موضوع که می گویند برخی خودروها مثل پراید ارزبری ندارند و باید ارزان فروخته شوند اشتباه است؟

این فرض کاملا اشتباه و غیر کارشناسانه است چون خواسته یا ناخواسته صنایع مربوط به خودروسازی مانند زنجیر به یکدیگر وابسطه هستند بنابراین قبلا هم گفتم وقتی لاستیک هنوز ارزبری دارد چطور می توانیم بگوییم که پراید ارزبری ندارد چون هنگام خروج از کارخانه 5 حلقه لاستیک را نیز با خود از کارخانه خارج می کند . بنابراین صنعت خودرو بطور مستقیم با نوسانات قیمت ارز در ارتباط است و از آن تاثیر می پذیرد هیچ خودرویی در ایران وجود ندارد که ارزبری نداشته باشد.

· به لاستیک خودرو اشاره کردید آیا کارخانجات تولیدی ایران توان پاسخگویی نیاز شما را ندارند ؟

خیر ، در برخی از مواقع کارخانجات داخلی توان پاسخ گویی ما را در این باره ندارند بنابراین خودروساز بطور مستقیم اقدام به واردات لاستیک برای تامین مایحتاج خود می کند. از همین فرصت استفاده می کنم و می گویم که ما5 حلقه  لاستیک برای پراید را قبلا می خریدیم 165 هزار تومان در حالی که امسال باید برای 5 حلقه لاستیک خودروی داخلی پراید 510 هزار تومان بپردازیم این تفاوت قیمت گواهی برای افزایش هزینه هاست و در نهایت افزایش قیمت تمام شده خودروی پراید را به همراه دارد.

· از پراید زیاد صحبت شد به این موضوع اشاره می کنم که چندی پیش مطرح شد پراید کیلویی چند تمام می شود آیا پاسخی به این پرسش دارید؟

این پرسش باعث شد تا حمله های تندی به خودروسازان صورت گیرد و ما را به عنوان عامل اصلی گرانی خودرو معرفی کنند در حالی که واقعا این موضوع صحت نداشت ، بنابراین خودروسازان دست به ابتکار عملی زدند که واقعا هیچ جای دنیا سابقه نداشته است به این صورت که آنالیز کامل مواد مصرفی و قیمت  تمام شده آنها که جزو اسرار کارخانه های تولیدی است را منتشر کردیم تا خود مشتریان و علاقمندان محاسبه کنند پراید کیلویی چند تمام می شود.

· آنالیز قیمت مواد مصرفی فقط برای پراید منتشر شده است ؟

خیر این آنالیز برای 206، سمند، 405 و وانت که تقریبا خودروهای پر تیراژ ما بودند و خریداران عام داشتند نیز تهیه شده بنابراین هیچ جای شک و تردیدی برای دخالت خودروسازان بر گرانی باقی نمانده است. (نظر شما را به جدول پیوست جلب می کنم)

· آیا واقعا تاثیر نوسانات ارزی و تحریم باعث افزایش قیمت خودرو شده است؟

پاسخ این سوال نیازمند دانستن یک تاریخچه کلی از روند رشد صنعت خودرو و مدیریت دولت برآن است. تقریبا 7 سال گذشته بحث خودرو و قیمت آن برای دولتمردان وقت از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و وزرای صنعت همه دولت ها طی این مدت علاقه به افزایش قیمت خودرو نداشتند و از طرق مختلف اجازه اینکار را نمی داند بنابراین این فکر که پژو  همیشه باید 13 میلیون تومان باشد شکل گرفت ، همین موضوع باعث سرکوب مالی کارخانجات خودروسازی شد (به جدول رشد قیمت های پیوست توجه فرمایید) سال پایه مالی در این جدول 1376 شمسی بوده که شاخص کالاهای مصرفی 100 بوده و قیمت خودرو هم 100 بوده این یعنی برابری و تقریبا تناسب بین دو شاخص. اما سال نود شاخص کالاهای مصرفی 760 شده و قیمت خودرو 144 شده که این موضوع بیانگر متضرر شدن کارخانجات تولیدی است چون مواد اولیه 760 شده اما قیمت پایه خودرو 144 باقی مانده است این روند باعث بروز مشکل امروز صنعت خودرو شده است. کجای دنیا شما برای تولید یک قطعه 100 واحد پول هزینه می کنید بعد آن را 60 واحد می فروشید آیا این منطقی است اما ما در صنعت خودروسازی با فشارهای دولتی این کار را انجام دادیم که حال امروز ما این شده است. (جدول شماره 2 را ملاحظه فرمایید).

· این روند چگونه گرانی را به همراه داشت؟

خیلی ساده وقتی خودروساز ما نتوانست هزینه های خود را تامین کند،طلب قطعه سازان زیاد شد و آنها  از تولید خود کاستند همانطور که قبلا هم گفتم صنعت خودرو همانند زنجیر به یکدیگر متصل است بنابراین قطعه ساز هم بی کار شد همین روند باعث شد تا صنعت خودروسازی ما امروز شاهد 50 درصد کاهش تولید شد و وقتی تیراژ تولید کاهش یافت و عرضه کمتر از تقاضا شد قیمت در بازار آزاد بالا رفت و غیر منطقی شد.

· برای کنترل این مشکل چه کاری انجام دادید؟

خودروسازان به آقای غضنفری مراجعه کردند و مشکلات را برای ایشان تشریح کردند .آقای غضنفری  اجازه دادند  همانند گذشته قیمت خودروهای تجاری و سواریهای بالای 45 میلیون  تومان در حاشیه بازار فروخته شود تا علاوه بر سود آورشدن خودروساز قیمت بازار هم کاهش یابد.

· قبلا هم این مشکل به وجود آمده بود ؟

بله در سال 1373 همین مشکل را داشتیم در آن زمان قیمت پیکان در کارخانه بسیار پایین تر از بازار بود و اگر خاطر شما باشد پیکان قرعه کشی می شد و وقتی کسی برنده دریافت پیکان می شد مثل این بود که بلیت بخت آزمایی او برنده شده است و با فروش این پیکان در بازار آزاد سود سرشاری می برد. شورای اقتصاد در اسفند 73 مصوب کرد که خودرو باید در حاشیه بازار فروخته شود و کمیته ای نیز در این زمینه که نماینده وزارت صنایع خود بنده و نماینده وزارت بازرگانی ، مدیر عامل شرکت خودروساز و رئیس سازمان حمایت که آقای دکتر روحانی پور بود ، تشکیل شد هر ماه جلسه می گذاشتیم و از بازار قیمت را استعلام می کردیم سپس قیمت فروش را برای کارخانه تعیین می کردیم، با این روش قیمت محاسبه می شد و خریدار باید ضمن دریافت سود مشارکت خود، قیمت تعیین شده خودرو را می پرداخت تا خودرو را دریافت می کرد همین موضوع باعث شد تا اختلاف قیمت کاسته شده و البته بازار متعادل شود.

· فروش در حاشیه بازار  تا کی ادامه داشت؟

تا سال 1377 این روش ادامه داشت و انتهای هر سال سازمان حسابرسی محاسبه می کرد که تفاوت قیمت تمام شده  هرخودرو چقدر است و درصدی سود را برای خودروساز در نظر می گرفت و در نهایت  مابه التفاوت قیمت بازار با کارخانه  را خودروساز باید به خزانه دولت واریز می کرد به عنوان مثال پیکان 3 میلیون و دویست هزار تومان تمام می شد و ما طبق نظر کمیته آن را 4 میلیون تومان می فروختیم از این تفاوت 500 هزار تومان به عنوان سود خودروساز تعیین  میشد و 3000هزار تومان مانده باید به خزانه واریز می شد با این روش میلیاردها تومان خودروسازان هرساله به حساب خزانه واریز می کردند .

· پس از این تاریخ یعنی سال 1377 چه اتفاقی افتاد؟

در سال 1377 رئیس سازمان حمایت تغییر کرد و آقای خالدی به صندلی ریاست این سازمان تکیه زد ایشان گزارش سازمان حسابرسی را قبول نداشتند و فکر می کردند که برخی هزینه های خودروسازان واقعی نیست تا بتواند ما به التفاوت بیشتری برای خزانه دریافت کند. درگیری ها ادامه یافت تا دوباره در شورای اقتصاد و مصوبه دیماه سال 1377 تصویب شد که مابه التفاوت قیمت خودرو را کاملا مشخص کردند و خودروساز طبق همان عمل کند به این ترتیب پیکان 50 هزار تومان ، پژو 300 هزار تومان ، آردی 100 هزار تومان و پاترول 2 میلیون تومان و ... حتی برای اتوبوس هم تعیین شد و در بند 3 این مصوبه برای جلوگیری از اختلافات بعدی قرار بر این شد تا با قیمت گذاری در حاشیه بازار برای جلوگیری از رانت و باندبازی به وزیر صنایع واگذار شود و برای جمع کردن این  اختلاف، یعنی ما به التفاوت از سال 1378 ،در بودجه قرار بر این شد تا خودروسازان 10 درصد مالیات به دولت بپردازند تا حساب ها مشخص و بدون حاشیه باشد.

· آیا این تصمیم باعث گرانی نمی شد؟

پاسخ کاملا مثبت است چون به عنوان مثال خودروساز که باید طبق مصوبه دی ماه سال 1377 برای پیکان 50 هزار تومان مابه التفاوت به خزانه واریز می کرد طبق قانون جدید باید چهارصد هزار تومان می داد (قیمت حاشیه بازار 4 میلیون بوده )  خوب این یعنی طبیعی بود که محصول گرانتر تمام می شد و در نهایت مشتری هم باید گرانتر می خرید. این روند تا سال 1381 ادامه یافت در این سال اتفاق دیگری  رخ داد. به این صورت که نمایندگان مجلس قانونی را تصویب کردند که سود بازرگانی قطعات منفصله خودرو نباید کمتر از 60 درصد باشد .. به عنوان مثال برای مگان 64 درصد سود بازرگانی می دادیم ولی برای قطعات پراید 25 درصد  می پرداختیم چون هرچه تولید داخلی قطعات بیشتر بود سود بازرگانی کمتر ی پرداخت می شد

· به رانت اشاره کردید این فساد چگونه به صنعت خودرو راه یافت؟

زمینه بروز فساد در صنعت خودرو از  سالهای 1386-1387 با  تشکیل دولت جدید شکل گرفت. چون وزیر صنعت اسبق  باز هم علاقمند به کاهش قیمت خودرو بود و فروش در حاشیه بازار را غیر معقول می دانست. هرچه گفتیم اجازه دهید در حاشیه بازار فروش داشته باشیم بازهم مانع می شدند  و موافقت نکردند. نتیجه این شد هر ساله قیمت خودرو در بازار افزایش  می یافت و قیمت کارخانه تقریباً ثابت ماند تا افرادی که به قیمت های کارخانه دسترسی دارند سودهای میلیونی ببرند.

 به عنوان مثال وقتی مدیر عامل یکی از خودروسازها به دیدار وزیر صنعت رفت.  با محاسبات قیمت تمام شده تولید کارخانه را 22 میلیون تومان اعلام کرد .در حالی که بازار بیش از 20 میلیون تومان برای این خودرو کشش نداشت .از سوی دیگر محصول یکی دیگر از خودروسازان که خودروی سنگین تولید می کرد  قیمت تمام شده اش 160 میلیون تومان بود در حالی که در بازار 200 میلیون تومان به فروش می رسید .این یعنی اگر کسی یک هفته پشت در دفتر وزیر می نشست و تقاضای خرید یک کامیون را داشت و حتی پول آن را کامل می داد به محض دریافت نامه از وزیر برای خرید خودرو ،تقریبا 28 میلیون تومان سود می کرد این یعنی رانت در صنعت خودرو.

· راهکار چیست؟

فقط و فقط آزادسازی قیمت ها ، در پاسخ قبلی گفتم وقتی خودروسازی می بیند خودروی تولیدی کارخانه اش با قیمت بالا خریدار ندارد فکری می کند یا کل خط را جمع می کند یا اینکه راه حلی  می یابد .اما کسی که خودرویی سودآور تولید می کند سود حاصل را خرج تجهیز دستگاهها و کارخانه می کند این یعنی راهکار درست برای درمان صنعت خودروسازی. اگر این کار انجام نشود فقط دلال ها سود می برد و خریدار و خودروساز هر دو ضرر خواهند کرد.

· ظاهرا در این زمینه بخش نامه ای هم صادر شده است؟

بله، طبق بخش نامه وزارت قرار بر این شد تا کامیون ، اتوبوس و بطور کلی ماشین های تجاری و خودروهای سواری بالای 45 میلیون تومان طبق روال گذشته  در حاشیه بازارفروخته شوند یادم هست که قبل از این مصوبه ماکسیما حدود 66 میلیون تومان در بازار خرید و فروش می شد در حالی که قیمت درب کارخانه 44 میلیون تومان بود این یعنی هرکس که به این خودرو درب کارخانه دسترسی داشت درجا 22 میلیون تومان سود می کرد در حالی که با این مصوبه کارخانه قیمت فروش را 57 میلیون تومان اعلام کرد و قیمت بازار روی عدد 58 میلیون تومان ایستاد.این یعنی قیمت بازار هم با این تصمیم کاهش یافت و دست واسطه ها و رانتخواران از بازار خودرو کوتاه شد.

· یعنی به طور کامل رانت از بین رفت ؟

خیر، باز هم به آقای غضنفری گفتیم آقای وزیر وقتی خودرویی در بازار حدود 40 میلیون تومان قیمت دارد و شما قیمت فروش کارخانه را 20 میلیون تومان درنظر گرفته اید و از سوی دیگر به خودروساز فشار می آورید که ثبت نام کنید تا بازار متعادل شود ، این یعنی فساد و رانت. اگر به یاد بیاورید مدتی است که قرار براین شده ثبت نام خرید خودرو از طریق اینترنت باشد حالا فرض کنیم که فقط یک نفر در قسمت فروش کارخانه خودروساز سالم کار نکند و شب قبل به افرادی خاص اعلام کند که فردا صبح سایت برای ثبت نام باز خواهد شد و کار تمام . شاهد مثال این موضوع خبری بود که مدتی پیش در صدر رسانه ها قرار گرفت بصورتی که در اخبار اعلام شد ثبت نام اینترنتی یکی از خودروسازهای بزرگ فقط یک ساعت ادامه یافت و ظرفیت فروش آن تکمیل شد. این یعنی چه؟ مگر امکان دارد که فقط یک ساعت ثبت نام تکمیل شود ؟به عقیده من این یعنی فساد و ناسالمی که البته حاصل تصمیم گیری های اشتباه است.

· نمونه ای هم از این موضوع دارید ؟

بله، وقتی مشکلات ایجاد شد رفتیم سازمان حمایت و قیمت پیش فروش خودروی مگان را از 38 میلیون به 44 میلیون تغییر دادیم اما قرار براین شد که تعهدات قبلی را با همان قیمت 38 میلیون تومان بفروشید مدیرعامل کارخانه با من تماس گرفت و ابراز کرد من تعهدات قبلی زیادی دارم که باعث ضرر میلیاردها تومان برای کارخانه خواهد شد در ضمن این خودرو امروز برای من بیش از 60 میلیون تومان تمام می شود. قرار براین شد که بازهم دست نگهداشته شود تا تصمیم جدید بگیریم . به سازمان حمایت رفتیم و گفتم بابا این کارخانه سهامی عام هست نه ارث پدری مدیر عامل چرا باید سود سهامداران را به شبکه دلالالی بدهیم  اجازه بدهید همین تعهدات را هم با قیمت جدید بدهیم دقیقا یکی یا دو ساعت بعد از مذاکره تلفنی بنده مدیر عامل کارخانه به من زنگ زد گفت نعمت بخش بگذریم ، من همه تعهدات مگان را با همان قیمت 37 میلیون تحویل دادم تمام شد. حدود یکصد نفر جلوی درب کارخانه تجمع کردند و تمام شیشه های کارخانه را شکستند. این یعنی شاهد مثال موضوعی که خدمت شما عرض کردم و معنی دقیق و کامل رانت است . چطور 80 نفر از ثبت نام کننده ها با یکدیگر ارتباط برقرار کردند؟ و روزی خاص و ساعتی خاص جلوی درب کارخانه حضور پیدا کردند؟ اگر ثبت نام سالم برگزار شده بود هیچگاه این افراد با یکدیگر ارتباط نداشتند و خبری هم نمی شد. وقتی شخص حقیقی حساب می کرد می دید که تفاوت 44 میلیون تا 64 میلیون بازار هنوز بیست میلیون تومان است هیچ گاه اعتراض نمی کرد و ماشین را تحویل می گرفت اما این اتفاق نیافتاد و شبکه ای در کار بود. بنابراین هنوز رانت ادامه دارد فقط شکل آن تغییر کرده است.

· صحبت از سهامداران کردید ، ایا دولت اجازه دارد به جای آنها تصمیم گیری کند؟

خیر من بارها اعلام کردم که دولت اجازه ندارد حق سهامداران  را به کیسه دلالان بریزد.چرا اینقدر باعث ایجاد اشکال در نحوه کار می شوند ؟این قانونی نیست .این شرکت ها سهامی عام هستند و بسیاری از سهامداران با همین سود سهام زندگی می کنند و به عقیده من این شرعی نیست.

· تکلیف خودروهای زیر 45 میلیون چه شدند؟

همچنان دولت معتقد بود که این خودروها مربوط به اقشار آسیب پذیر هستند و نباید گران فروخته شوند به سختی توانستیم 6 درصد افزایش قیمت بگیریم. قول دادند  تا2 ماه بعد بقیه ضرر  را جبران کنند چون  هزینه ها وحشتناک بود. تا دوازدهم فروردین  امسال هیچ دستوری مبنی برافزایش قیمت صادر نشد و صنعت خودرو بلاتکلیف مانده بود .دراین تاریخ آقای مفتح قائم مقام وزیر ، آقای صالحی و اقای فروتن در جلسه همراه با خودروسازان حضور یافتند افرادی که هرگز تا کنون در جلسات کمیته خودرو حضور نداشتند . حاصل این جلسه افزایش 10 درصدی قیمت ها برای ایران خودرو و 16 درصدی برای سایپا بود  .اما نکته جالب این بود که این افزایش با دلار زیر 2000 تومان محاسبه شده بود و قراب براین شد که پس واکنش بازار، این تصمیم دوباره تجدید نظر شود . قرار شد  به ما ارز زیر 2000 تومان بدهند که هنوز هیچ کاری صورت نگرفته است.

· قرار بود که خودروسازان ارز مبادله ای دریافت کنند آیا این کار صورت گرفت یا خیر؟

خیر ، اینکه هر شب اخبار اعلام می کنند این تعداد معامله در این مرکز صورت گرفت بسیار خوب است اما آیا اعدادو ارقام معامله شده را اعلام می کنند ؟تمام معاملات ده هزار ، بیست هزار یا پنجاه هزار دلار است . ولی وقتی من پرونده چند میلیون یورویی را به مرکز مبادلات می برم می گویند ارز نداریم .به نظر شما این تغییری در شرایط ما خواهد داشت؟این موضوع باعث شد تا ما حدود 90 درصد ارز مورد نیاز خودمان را از بازار آزاد تهیه کنیم که حاصل همین شد که می بینید و خودروسازان را به ضرر رسانده است.

· آیا رقمی از این ضرر برآورد کرده اید؟

بله ، خودروسازان ایران با توجه به شرایطی که پیش آمده در هشت ماه اول امسال بیش از3500 میلیارد تومان خودروسازان متضرر شده اند .

· آیا این رقم زیان را کسی درک کرده است ؟

خیر ، در ابتدای که این ارقام اعلام شد همه می گفتند که خودروسازان عددسازی کرده اند این صنعت زیان ده نیست اما نکته جالب این بود که چون دو خودروساز بزرگ ایران جزو بورس هستند و طبق قوانین بین المللی بورس ،کارخانجات باید اطلاعات مالی و اقتصادی خود را در بورس به روز کنند وقتی این اتفاق افتاد قیمت سهام این دو کارخانه ریزش بسیار شدیدی داشت و بورس را تحت تاثیر خود قرار داد ناگهان همه به خود آمدند که فاجعه نزدیک است و اتفاق وحشتناکی  افتاده است . (این اخبار اوایل بهمن امسال منتشر شد)

· این اتفاق یعنی ریزش قیمت سهام دو خودروساز بزرگ چه پیامدی در پی داشت؟

هیات دولت با خودروسازان تشکیل جلسه دادند اما متاسفانه انجمن را در این جلسه شرکت ندادند در صورتی که نظر مشورتی انجمن ها برای تصمیم گیری در قانون قید شده است . در این جلسه رئیس جمهور گفتند به خودروسازان ارز مبادله ای بدهید که مثل توپ در بازار صدا کرد و دوباره انگشت اتهام گرانفروشی به سوی خودروسازان نشانه گرفته شد . اما واقعیت این نیست، سیاست های اشتباه باعث این اتفاق شده خودرسازان هرگز اضافه قیمت محصولشان را نمی خواهند .هرچه آنها بتوانند در شرایط راحت تر تولید کنند و قیمت مناسبی برای محصولات خود درنظر بگیرند چونتیراژ فروش بالا خواهد رفت و سود هم  خواهند داشت. اما بدانید که هنوز نیاز ارزی ما با ارز مبادلاتی تامین نشده است .

· به عدم تخصیص ارز مبادلاتی اشاره کردید این چه تاثیری در تعیین قیمت خودرو دارد؟

قیمت تجاری پراید 17 میلیون تومان است در حالی که قیمت تمام شده پراید  با ارز مبادلاتی 16 میلیون و 300 هزار تومان خواهد شد یعنی اگر ارز مبادلاتی به ما ندهند همین پراید به 30 میلیون تومان افزایش خواهد یافت.

· آیا واقعا شما خودرو انبار می کنید؟

متاسفام که این سئوال مطرح شده است ، این سئوال نمایانگر این است که واقعا از حجم و بزرگی صنعت خودرو در ایران اطلاعی در دست نیست ، نه اینکه بخواهم موضوع را خیلی بزرگ کنم . . برای اینکه بزرگی کار خودروسازی را همگان متوجه شوند خدمت شما عرض می کنم ما سالانه حدود هزار میلیارد تومان هزینه حمل و نقل می دهیم . به نظر شما واقعا می توان این حجم خودرو را انبار کرد ما نهایتا برای حدود 2 تا 3 روز تولید می توانیم قطعه انبار کنیم و در مورد محصول نهایی هم این موضوع صادق است، مگر چقدر فضا برای اینهم تولید در اختیار داریم؟

· مهمترین مشکل خودروسازان چیست؟

نقدینگی مهمترین مشکل خودروسازان است، این نقدینگی اگر تامین نشود به زودی بازهم شاهد کاهش تولید خواهیم بود. به عنوان مثال خودرو ساز قبلا با 10 درصد (با دلار 1226 تومان) اعتبار خرید می کردند .یا اینکه یکساله پول اجناس را می پرداخت. ما امروزه مجبور هستیم حتی سپرده گذاری کل قیمت کالای مورد نیازمان را انجام دهیم یا اینکه در برخی موارد  135 درصد سپرده گذاری کنیم تا جنس به ما بدهند . بنابراین حدود 28 برابرحجم  نقدینگی مورد نیازمان  افزایش یافته است ولی بانکها تا کنون  هیچ حمایتی نکرده اند.

· سیستم بانکی ایران در این زمینه به خودروسازان کمکی نمی کند؟

خیر سیستم بانکی ایران قدرت و توان کمک کردن به این صنعت بسیار بزرگ را ندارد. در تمام دنیا بانکها به کمک صنایع بزرگ می آیند به صورتی سرمایه گذار 15 تا 20 درصد آورده دارد و مابقی را از سیستم بانکی و تسهیلات ارزان قیمت تامین می کند . اما در ایران  سرمایه بانکهای ما  خیلی کم  است. حتی به اندازه میزان استاندارد بانکها هم نیست  تا بتوانند تسهیلات مورد نیاز خودروسازان را در اختیارشان قرار دهند . سیستم بانکی ما سرمایه کافی برای ما ندارند و حداکثر سی یا چهل  درصد نیاز ما را تامین  می کند. به عنوان مثال فروش سال گذشته ما حدود بیست و شش یا بیست و هفت هزار میلیارد تومان بوده است حالا حساب کنید اگر قرار بود هفتاد تا هشتاد درصد تسهیلات دریافت می کردیم بانکها به چقدر پول و نقدینگی نیاز داشتند. به عنوان مثال سال گذشته که ایران خودرو 13000 میلیارد تومان فروش داشته چیزی حدود سه هزار و پانصد میلیارد تومان پرداخت شده است  یعنی فقط 27% نیاز را تسهیلات داده اند. به نظر شما آیا این عدد توان تامین هزینه های این خودروساز بزرگ را داشته یا خیر ؟

· این همه کمبود نقدینگی چه مشکلی ایجاد می کند؟

خودروساز نمی تواند به تعهدات خود عمل کند و بدهی قطعه ساز را بپردازد، نیروی کار مرخص می شود و در نهایت تولید کاهش خواهد یافت و گرانی در پی آن اولین نشانه های این موضوع خواهد بود هم اکنون خودروسازان 20 تا 30 درصد تولیداتشان بصورت ناقص کف کارخانه می ماند. چون قطعه ندارند .یعنی خودرو تولید می شود بدون آینه ، بدون چراغ، یا هر قطعه دیگر که باعث افت کیفیت و البته هزینه مضاعف برای خودروساز خواهد شد. واقعا خطر برای صنعت خودرویی کشور نزدیک شده و فاجعه ای در راه است.

· چرا خودروسازان، خودشان اقدام به لیزینگ خودرو کردند؟

در تمام دنیا شرکت های لیزینک واسطه ای بین خودروساز و بازار هستند .اما دو خودروساز بزرگ ایران چند سال پیش برای حفظ  تیراژشان، خودشان راسا اقدام به فروش لیزینگی کردندتا بتوانند تیراژ را حفظ کنند به عنوان مثال طی یکسال گذشته این دو شرکت 4 هزار میلیارد تومان خودرو را لیزینک کرده اند  یعنی 4 هزار میلیارد  تومان خودروی قسطی فروخته اند  و پولش را نگرفته اند.با پیگیری های گسترده قرار براین شد که نصف این مبلغ را بانکها به ما وام بدهند اما هنوز تا این لحظه که با شما صحبت می کنم حتی یک ریال هم دریافت نکرده ایم .

· آیا واقعا خودرو ارزان خواهد شد؟

به عقیده من این کاهشی هم که اتفاق افتاده ،  موقتی خواهد بود و با توجه به روندی که خدمت شما عرض کردم خیر هرگز نباید منتظر کاهش قیمت خودرو باشیم و من متعجب هستم که چرا مسئولان حرف از ارزانی خودرو می زنند چون با این کار فقط صنعت خودروی ایران را به پرتگاه نزدیکتر می کنند ، هیچ معجزه ای در کار نیست . در ضمن سال آینده مالیات ارزش افزوده یک درصد اضافه خواهد شد و بدون تردید نهاده‌ها هم گران‌تر می‌شود و مهم‌تر این‌که علی‌رغم عدم توزیع بنزین یورو 4  اگر ما مجبور شویم خودروی یورو 4 تولید کنیم مستلزم هزینه بیشتر است. کیسه هوای سرنشین باید نصب کنیم. که همگی هزینه‌بر هستند و بدون تردید محصول را گران می‌کنند

· راهکار چیست؟

همه چیز به سال قبل برگردانده شود فقط همین. اگر ارز مرجع به ما بدهند مبلغ  18 درصد از قیمت 17 میلیونی پراید کاسته خواهد شدو اگر کالاهای مورد نیاز مان که از بورس تهیه می کنیم مثل فولاد را نیز به قیمت سال قبل بدهند حدود 6 درصد دیگر نیز از قیمت ما کاسته می شود و بانک ها هم اگر نرخ تسهیلات خود را مثل سال قبل به ما بدهند بازهم حدود 6 درصد از قیمت ما کاسته می شود که در نهایت حدود 30 درصد از کل قیمت قیمت پراید خواهد کاست این روند برای دیگر محصولات هم ادامه میابد.

· خوب برسیم به بحث امنیت و ایمنی خودروی های ایرانی ، آیا پراید خودرویی ایمن است یا خیر؟

من به این پرسش شما پاسخ مثبت می دهم، چون تمام محصولات ما 51 آزمایش اجباری را برای کیفیت نهایی پشت سر می گذارند تا محصول روانه بازار شود بنابراین پراید هم ایمن است. این استانداردها که همگی اروپایی هستند تایید یه موسسه استاندارد ایران را دریافت کرده اند . میلیاردها تومان هزینه کردیم تا برخی از آزمایشات که در ایران توان انجام آن را نداریم خارج از ایران انجام و نتیجه به موسسه استاندارد ایران برسد بنابراین هیچ نگرانی درباره ایمنی خودروهای ایرانی بخصوص پراید نداریم.

· آیا واقعا صنعت خودرویی ما شفاف نیست؟

این سئوال شما کم لطفی درباره صنعت خودروی ایران است ، خیر صنعت خودروی ایران کاملا شفاف است. همانطور که گفتم برخلاف قوانین تجاری ،امسال ما آنالیز قیمت تمام شده محصولات خود را روی وب سایت ها اعلام کردیم کدام شرکت تجاری دنیا این کار را کرده ؟این یعنی شفافیت کامل صنعت بزرگ خودروی ایران. از سوی دیگر همانطور که می دانید دو خودروساز بزرگ ما سهامی عام هستند و در بوس پذیرفته شده اند و سهامدار دارند بنابراین طبق قوانین بورس باید کلیه اطلاعات اقتصادی خود را به بورس ارایه دهند این یعنی شفاف بودن صنعت خودرو. اگر بگوییم که شفاف نیست یعنی کل بورس را زیر سئوال بردیم که کاملا اشتباه است.

* چرا خودروهای صادراتی ارزان‌تر از داخلی‌هاست؟

این موضوع باعث اشتباه خیلی از هموطنان شده، بنابراین از آنها می‌خواهم به این موضوع توجه کنید؛ خودروساز وقتی دست به صادرات می‌زند، چند عامل باعث کاهش قیمت‌های محصول می‌شود که عبارتند از:

1ـ عدم پرداخت عوارض شماره‌گذاری به دولت چون خودرو صادراتی تولید شده

2ـ خودروهای صادراتی از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معافند

3ـ بازپرداخت 25 درصد از عوارض کمرگی اقلام  وارداتی مورد نیاز خودروساز

4ـ جوایز صادراتی که متاسفانه هنوز پرداخت نشده است.

5ـ عدم پرداخت 25 درصد مالیات عملکرد سالانه در مورد خودروهای صادراتی

بنابراین با کاهش هر کدام از این موارد از قیمت محصول درمی‌یابیم که چرا تفاوت بین فروش داخلی خودرو با صادراتی آن است.

* آیا کیفیت خودروی صادراتی و وارداتی متفاوت است؟

ببینید خط تولید همانند زنجیر در حال تولید است و قطعات وارد شده به کارخانه هم به صورت یکنواخت وارد کارخانه می‌شود. بنابراین  در تولید هیچ فرقی در کار نیست. اما یک نکته وجود دارد آنهم دقت بیشتر به هنگام بازرسی نهایی. در ایران اگر خودرویی ایراد داشته باشد، در اولین تعمیرگاه مجاز می‌توان  آن راتعمیر  کرد، اما وقتی محصول صادر شد، این کار هزینه‌ارزی در بر خواهد داشت.

* آیا خودروهای داخلی استاندارد هستند؟

پاسخ من قطعا مثبت است، چون تمام خودروهای داخلی و وارداتی ایران موظف به گذراندن 51 آزمایش بین‌المللی هستند که تماما انجام می‌شود. بنابراین خودروهای ما کاملا استاندارد جهانی را داراست.

* بحث استاندارد مطرح شد، در مورد سوخت نظر شما چیست؟

 متاسفانه سوخت‌های موجود از کیفیت مناسب برخوردار نیستند و در این زمینه انجمن هم نامه‌ای به سازمان محیط‌زیست نوشته‌ایم و از این‌که می خواهند از  متانول در بنزین استفاده کنند، ابراز نگرانی کرده‌ایم؛ چون این موضوع علاوه بر روی کیفیت کارکرد خودروهای ما نیز تاثیر خواهد گذاشت. به عنوان مثال وقتی سوخت استاندارد در اختیار ما نیست، چگونه می‌‌توانیم آزمایشات یورو 4 را پشت سر بگذاریم.؟به عنوان مثال در مورد آلاینده‌های محیط‌زیست، حتی اگر از مشکلات اقتصادی بنزین با 35 درصد متانول بگذریم، سلامتی مردم در خطر خواهد بود. کوری و مشکلات ریوی از پیامدهای آن است؛ در حالی که اکثر کشورها از اضافه کردن  5 تا 15 درصد اتانول که سوخت پاکی هست سخن می‌گویند. ما به دنبال 35 درصد متانول هستیم که به شدت خطرناک است.

* به مشکلات فنی خودرو و نامناسب بودن سوخت اشاره کردید، لطفا بیشتر توضیح دهید؟

در مورد خودروهای وارداتی باید بگویم که واردکنندگان با تغییری در ECU خودرو مانع آلارم‌دهی این دستگاه به دلیل عدم استفاده از سوخت یورو 4 می‌شوند، اما قطعه کاتالیست کانورتور این خودروها که باید حدود یکصد هزار کیلومتر کار کند، تنها پس از 20 هزار کیلومتر معیوب شده. و تعویض آن چندصد هزار تومان هزینه برای مالک خودرو خواهد داشت. این اشکال در مورد مگان، 206 و تندر نیز ایجاد خواهد شد. نکته جالب این‌که ما هنوز دستگاه  کنترل کاتالیست کانورتور را در مراکز معاینه فنی نداریم. فاجعه اینجاست که شما حدود یک میلیون تومان  گرانتر بپردازید  ولی پس از مدتی آلایندگی  اگزوز اتومبیل شما ده برابر خودروی معمولی بشود.

* اگر تعرفه گمرک ورود خودرو کم شود، آیا خودروسازان توان مقابله دارند؟

اینکه می گویند ما صنعت خودرو را با بالانگه داشتن تعرفه ها حمایت کردیم بطور کلی اشتباه و غلط است .کدام حمایت اینطوری صورت می گیرد؟ شما فکر می کنید تعرفه 90 درصد  برای خودرو با اینهمه تکنولوژی و حساسیت کافی است ؟ همگی می دانیم که تعرفه واردات کاشی در ایران 120 درصد بوده که هیچ تکنولوژی خاصی هم ندارد یا تعرفه واردات کفش همینطور. بنابراین در صنعت خودرو با اینهمه ابزار دقیق و دستگاههای حساس با  90 درصد تعرفه واردات حمایت  خاصی رخ نداده . ما اصلا از کاهش تعرفه واردات خودرو استقبال می‌کنیم، چون توان  واقعی ما مشخص خواهد شد.  بنابراین نباید این چوب تعرفه را بالای سر ما نگه داشت. تمام خودروسازان واقعا علاقه‌مند آزادسازی  کل اقتصاد ایران هستند تا بتوانیم خودمان را ثابت کنیم.

* چرا باید اینهمه خودروهای چینی که گاهی اعلام شده بدون کیفیت هستند بایدوارد بازار ایران بشود؟

ببینید ایران در تحریم قرار دارد.در گذشته وقتی ایران به یک مناقصه می رفت چند ده کارخانه معتبر جهانی در مناقصه ما شرکت می کردند . بطور کلی ایران جایگاهی داشت. اما امروزه حتی اگر بیست نامه هم به یک کمپانی بدهیم هیچ جوابی از سوی آنها دریافت نمی کنیم. فقط شرکتهای چینی  پاسخ می دهند  چون شدیداً علاقمند هستند وارد بازار ایران شوند. اخیراً همین چینی ها هم برای ما تاقچه بالا گذاشته اند . همانطور که گفتم شرکت های معتبر جهانی امروزه تمایلی به حضور در بازار خودرویی ایران و همکاری با ایران ندارند و ما گزینه زیادی  درمقابل  خودنداریم. اما همین خودروهای چینی هم با رعایت استانداردهای 51 گانه وارد ایران شده اند یعنی مشکلی نخواهند داشت. چین همه نوع وسیله ای با هر نوع کیفیت تولید می کند این خریداران ما هستند که باید دقت کنند همان قطعه ای که به آمریکا و اروپا صادر می شود را بخرند و از خیر قطعات بدون کیفیت بگذرند .

فکر نمی کنید برخی از خودروهای وارداتی چینی ممکن از برخی از محصولات پرفروش خودروسازان ایرانی را حذف کنند؟

این یعنی رقابت. اگر مردم تشخیص دهند که خودروی وارداتی بهتر از مشابه ایرانی است ، طبیعتاً باید دولت اجازه دهد که مردم از انتخاب خود لذت ببرند . بازهم می گویم این یعنی رقابت سالم. اجازه بدهیم مردم با توجه به شرایط و بودجه و توان خود تصمیم بگیرند. بازار باید آزاد شود تا رانت ها از بین برود. اصلا یکی از اهداف انجمن ما این است که رقابت سالم در بازار خودرو ایجاد شود. یقین دارم که این موضوع باعث ارتقاء سطح دانش و البته تثبیت جایگاه اصلی خودروسازی ایران خواهد شد.

* خبر داریم خودروسازان به جای بدهی‌های خود، خودرو به قطعه‌سازان می‌دهند؟ این موضوع باعث آشفتگی بازار نمی‌شود؟

بله. این کار را انجام داده‌اند، چون پول نقد ندارند به آنها بدهند  به عنوان مثال خودروی پیکان وانت به عنوان بدهی به قطعه‌سازان تحویل داده شد تا آنها خود راسا با فروش آن،به پولشان برسند. این خودروها کمی ارزان‌تر از قیمت کارخانه  به آنها داده میشودبود تا این‌که دیرکرد پول قطعه‌سازان هم جبران شود. این موضوع اصلا مورد تائید ما نیست، اما به هر حال راهکاری برای جلوگیری  از زمینگیر شدن خودروسازان است.

* بسیاری عدم مدیریت صحیح خودروسازی را عامل عدم راندمان این خودروساز‌ها می‌دانند، شما هم موافق هستید؟

گرچه مدیریت در خودروساز بزرگ ایران کمی سیاسی است، ولی هنوز مدیران و متخصصان زیادی در این کارخانجات مشغول به کار هستند. به عقیده من چون این کارخانجات سهامی عام هستند و باید به سهامداران پاسخ بدهند، بهتر است از تصدیگری دولت و البته سیاسی شدن مدیریت آنها کاملا فاصله‌گیر گرفت.

* چرا امسال در اسفندماه مثل هر سال خودروی 92 نداریم؟

همان‌طور که می‌دانید هر سال خودروسازان در دو ماه پایانی سال خودروهایی که کمتر متقاضی داشتند را با هماهنگی نیروی انتظامی با مدل سال بعد ارائه می‌کرد، اما امسال با توجه به شرایط موجود و تاخیر ارائه پیش‌فروش‌ها لزومی به این کار نبود تا مردم به خودروسازان فشار نیاورند.

* چرا شرکتی مانند هیوندایی در کره که تقریبا همزمان با ایران‌خودرو فعالیتش را آغاز کرد، هم‌اکنون خودروهای باکیفیت در سطح جهان تولید می‌کند، ولی ایران‌خودرو هنوز اندر خم یک کوچه مشکل نقدینگی است؟

من مخالف این قیاس سیاسی  هستم. شرایط اقتصادی ایران و کره جنوبی کاملا متفاوت بوده. ایران  ده سال پس از انقلاب  را درگیر مسائلی چون  استقرار نظام وجنگ  تحمیلی بود. از فردای پیروزی انقلاب  تحریم‌ها علیه ایران برقرار بوده . البته شرایط سیاسی داخلی هم در این نوع تفاوت بی‌تاثیر نبوده، آمریکا در مقابله با کره شمالی  در دادن تکنولوژی  و دانش فنی  در تمام صنایع مخصوصاً صنعت خودرو  به کره جنوبی  از هیچ کاری مضایقه نکرد ،  در حالیکه در ایران پس از انقلاب ، جلوی هر نوع همکاری شرکتهای خارجی را با ایران سد می کرد .نباید ایران‌خودرو با هیوندایی را با یکدیگر مقایسه کرد؛ چون شرایط هر دو کاملا متفاوت بوده .در کره جنوبی اقتصاد آزاد حاکم بوده  و در ایران اقتصاد دولتی  حاکم بوده است. خودرسازان کره ای همواره  در دست بخش خصوصی بوده در حالیکه  در ایران صنعت خودرو دولتی بوده  و هنوز هم دولتی  است.

· آخرین سئوال اینکه خودروی شما ایرانی است یا خارجی ؟

من خودروی ایرانی دارم و البته از سوار شدن آن نیز لذت می برم.

مصاحبه کامل

19/12/91

تهرانی متفاوت برای نوروز ۹۲

جشنواره صدای عشایر چطور بود؟

همانطور که مستحضر هستید عشایر غیور میهن اسلامی ما حدود 2 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند که در 60 درصد از خاک ایران پراکنده شده اند و حدود 35 درصد تولیدات صنایع و 5 درصد از تولیدات کشاورزی کشور عزیزمان را تامین می کنند  لذا سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در راستای معرفی آداب و رسوم و قومیتهای عشایر ایران زمین با برپایی جشنواره ملی «صدای عشایر» اولا نسبت به ثبت جهانی زندگی عشایر در تقویم سازمان جهانی گردشگری اقدام کرد که با این کار شرایط معرفی نحوه زندگی و آداب رسوم آنها به جهانیان فراهم شد و ثانیا توانست شرایط زندگی این گروه از هموطنانمان را در ذهن فرزندان ما که صرفا از طریق رسانه ها با این گروه آشنا هستند ثبت کند و تصویری واقعی و دقیق را برایشان ترسیم کنند. جشنواره کوچ عشایر که به صورت واقعی و ملموس همزمان با شروع دهه فجر سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (روز 13 بهمن) از میدان ونک تا پل پارک وی صورت گرفت با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبی مبنی بر ایجاد روحیه نشاط در جامعه ایران، نماد عینی ایجاد یک کارناوال شادی برای پایتخت نشینان و معرفی یکی از جلوه های میراث معنوی ایران زمین بود که بلخند شادی و شعف را بر لبان تمامی بینندگان این کوچ نمادین نشاند.

آیا برای فرارسیدن سال نو جشنواره ای تدارک دیده شده است؟

بله جشنواره های متعدد و متنوعی در شهر تهران و همچنین تمامی شهرستان های استان تهران ویژه ایام نوروز 1392 توسط اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان تهران تدارک دیده شده است که اغلب آنها از جمله جشنواره های گردشگری در مجموعه های نیاوران و سعدآباد مستقلا توسط اداره کل و همچنین جشنواره های برج میلاد تهران و برج آزادی با مشارکت مدیریت برج های مذکور برگزار خواهد شد. ضمنان در تمامی شهرستان های استان تهران نیز هر شهرستان یک جشنواره با عنوان «صدای بهار» در دست تدارک و اجرا دارد که برنامه های شاد و مفرحی در آن دیده شده است  تا علاوه بر معرفی جاذبه ها و آداب رسوم باعث ماندگاری آنها باشد.

همانطور که می دانید پایتخت اکثر کشورها جاذبه های ویژه ای برای گردشگران داخلی و خارجی است آیا تهران نیز امسال این جاذبه ها را خواهد داشت؟

شهر تهران به عنوان پایتخت ایران زمین و به عنوان مستمرترین پایتخت ایران (حدود 270 سال) دارای جاذبه های بسیار زیاد اعم از تاریخی ، فرهنگی ، هنری ، طبیعی ، زیارتی و ... است که هر کدام به نوبه خود منحصر بفرد و یکتا هستند ولیکن از لحاظ جاذبه های شاخص می توان کاخ گلستان، موزه ملی ایران و سردر باغ ملی را از لحاظ جاذبه های شاخص تاریخی و برج های شهر تهران همانند برج طغرل، آزادی و میلاد را نام برد.

آیا فکر می کنید تهران به جاذبه های نوین نیاز دارد یا خیر؟

بدون تردید هر شهری نیاز با باز نگری در جاذبه هایش  داشته و دارد به این صورت که باید در حفظ ومرمت آثار باستانی کاملا دقت کنیم و در زمینه ایجاد و معرفی جاذبه های نوین متناسب با شرایط جامعه کوشا باشیم به عنوان مثال می توان از دو نماد تهران یعنی برج آزادی و برج میلاد در این باره نام برد که البته در تهران هم اکنون طرح های  بسیاری در دست طراحی و اقدام است.   

مهمترین اقدامی که برای نوروز 1392 سازمان میراث فرهنگی انجام داده چه بوده است؟

اقدامات فراوانی در دست تهیه و اجرا است که به چند نکته از ان گر بسنده کنم می توانم برپایی جشنواره ملی گردشگری، آماده سازی موزه های تهران برای بازدید گردشگران، برپایی مسابقات فرهنگی و هنری همانند مسابقات عکاسی و خاطره نویسی به عنوان «سفر به تهران» را نام برد( برای اطلاع بیشتر علاقمندان می توانند به پایگاه اینترنتی www.Tehran1392.ir  مراجعه نمایند) و برپایی تورهای تهران گردی در 7 مسیر یک روزه وچندین مسیر نیم روزه را نام برد (برای اطلاع بیشتر علاقمندان می توانند به پایگاه اینترنتی www.Tehrangardy.ir  مراجعه کنند). همچنین برپایی ایستگاههای اطلاع رسانی جاذبه های گردشگری استان تهران و شهر تهران که با همکاری سایر دستگاهها و ارگانهای ذیربط در ستاد تسهیلات سفر هستند انجام داده ایم.

در زمینه کمپ های نوروزی در مبادی ورودی تهران چه امکاناتی فراهم شده است ؟

نوروزی متفاوت برای تهران 92

با همکاری شهرداری تهران وستاد بحران شهرداری تهران در تمام 22 منطقه شهر تهران علی الخصوص مبادی ورودی به شهر تهران کمپهایی برای اسکان موقت ایجاد خواهیم کرد و در شهرستانهای استان تهران نیز کمپهای مشابهی درنظر گرفته شده است که می تواند به علاقمندان با استانداردهای موجود خود سرویس دهی داشته باشند.

نوروز 1391 چه تعداد گردشگر از تهران بازدید کردند؟

در ایام نوروز 1391 حدود 12 میلیون نفر مسافر وارد استان تهران شده اند که بخشی از آنها به صورت عبوری و بخشی نیز اقامت در استان تهران داشته اند که در مقایسه با ایام نوروز سال قبل یعنی 1390 حدود 15 درصد افزایش گردشگر داشته ایم

برآورد شما برای نوروز 1392 چه تعداد گردشگر خواهد بود؟

با اقداماتی که تدارک دیده ایم و با عنایت به اینکه تهران در ایام نوروز یکی از ارزانترین مقاصد سفر در ایران اسلامی ما خواهد بود افزایش 20 درصدی از مسافران ورودی به استان تهران را پیش بینی کرده ایم.

متوسط ماندگاری گردشگران در نوروز 1391 در شهر تهران چند روز بوده و امسال پیش بینی ها چیست؟

در نوروز سال 1391 متوسط ماندگاری در شهر تهران دو روز برای گردشگران بوده است که با برنامه ریزی های دقیق و البته جاذبه سازی های مناسب پیش بینی می کنیم این آمار از دو روز متوسط ماندگاری در شهر تهران به چهار روز ارتقاء یابد . این افزایش اگر تحقق یابد می توان از آن به عنوان یکی از موفقیت های بسیار مناسب نوروز امسال و برنامه های تدارک دیده شده یاد کرد.

چه تعداد هتل امسال در تهران آماده خدمات رسانی به مسافران نوروزی هستند ؟

تمامی هتل ها، هتل آپارتمان ها و مهمانپذیرهای استان تهران با ظرفیت کامل و ارائه 40 درصد تخفیف در نوروز 1392 پذیرای میهمان نوروزی استان تهران هستند . استان تهران 23 هتل آپارتمان، 93 هتل و 101 مهمانپذیر دارد)

آیا از ظرفیت مدارس نیز استفاده خواهد شد؟

بله، طبق روال هر سال با هماهنگی هایی که با ادارات آموزش و پرورش شهر و استان تهران صورت پذیرفته تعداد 60 مدرسه در شهرستانهای استان تهران و 51 مدرسه و خانه معلم در شهر تهران آماده پذیرایی از مسافرین نوروزی این استان هستند.

بطور کلی ظرفیت اقامتی تهران چه تعداد مسافر است؟

با وجود تعداد 12181 تخت اقامتی و ایجاد کمپهای موقت اسکان مدارس سعی کرده ایم علاوه برآن حدود 10 میلیون مسافر را در ایام نوروز بصورت اقامت موقت و دائم پذیرایی کنیم

با توجه به تجربه استقبال مردم از جشنواره صدای عشایر آیا امسال نوروز برنامه ای ویژه جهت آشنایی کودکان با زندگی دیگر اقوام ایران دارید یا خیر؟

بله در جشنواره های پیش رو سعی می کنیم به معرفی آداب ورسوم اقوام ایران زمین توسط ایجاد سیاه پادرهای عشایری و همچنین اجرای موسیقی فولکوریک و سنتی به این مقوله بپردازیم و کودکان تهرانی را با نحوه زندگی عشایر ایران آشنا کنیم .

در زمینه معرفی توانمندی های دیگر استان ها به گردشگران تهرانی چه اطلاعاتی خواهید داد؟

با اجرای نمایشگاهها ی سوغات و اجرای مراسم آئینی مناطق مختلف ایران به این توانمندی ها نیز توجه و آنها را در ذهن بازدید کنندگان نهادینه کنیم

آیا برنامه ای برای ایجاد انگیزه شور و نشاط برای گردشگران تهران تدارک دیده شده است؟

تمام برنامه های تدارک دیده شده برای این ایام با زمینه های فرهنگی و در راستای فرمایش مقام معظم رهبری برای ایجاد فضای شور و نشاط در جامعه برنامه ریزی شده است که با توجه به آنها می توان نشاط را همراه با رسیدن بهار در زندگی مردم پایه ریزی کرد.

به نظر شما به عنوان مدیرکل سازمان میراث فرهنگی نوروز امسال چه امتیازی نسبت به سال های گذشته دارد؟

آیا آماری از اشتغالزایی در این مدت یا درآمدزایی رشد و توسعه گردشگری تهران پیش بینی شده است؟

میراث فرهنگی تهران چه برنامه ای برای نظارت بر کیفیت خدمات ارایه شده طی این ایام دارد؟

با ایجاد تیم های نظارت و بازرسی که از اواسط بهمن ماه سالجاری صورت پذیرفته است با نظارت دقیق بر خدمات ارایه شده توسط تاسیسات و موسسات استان تهران سعی کرده ایم بالاترین کیفیت خدمت رسانی را به مسافران نوروزی امسال داشته باشیم و از هرگونه خاطره بد یا کم کاری جلوگیری نماییم.

بطور کلی استان تهران چه تعداد جاذبه باستانی و میراث فرهنگی دارد؟

استان تهران دارای حدود سه هزار اثر تاریخی و باستانی است که حدود هشتصد اثر ثبت شده آن در شهر تهران واقع شده اند

موزه ها و کاخ موزه های تهران در این ایام برنامه ای ویژه ای برای گردشگران دارند یا خیر؟

سعی کرده ایم در تمام مجموعه های فرهنگی تاریخی شهر تهران برنامه ها و جشنواره های متنوع گردشگری علاوه بر وجود آثار تاریخی موجود ایجاد کنیم

آیا میراث فرهنگی استان تهران با دیگر استان های کشور برنامه ای هماهنگ شده دارد یا خیر؟

برنامه میراث فرهنگی استان تهران برای مدیریت سفر گردشگران نوروزی خواهد داشت؟

اداره کل میراث فرهنگی استان تهران با همکاری کلیه دستگاههای اجرایی و اتحادیه ها و صنوف گردشگری نظارت و مدیریت کامل برجریان گردشگری پایتخت می نماید که با بهره گیری و ساماندهی این جریان امروزه نیز در بحث حمل و نقل این موضوع را شاهد بوده ایم.

طی این برنامه ویژه برای نوروز مشارکت مردمی خواهید داشت یا خیر؟

با استفاده از سازمان های مردم نهاد و همچنین ایجاد برنام ههای مردمی مخاطب تمامی برنامه ها برای مردم و گردشگران خواهم بود

نقش سفرکارت در نوروز 1392 چیست ؟ آیا سیاست های اصلی این خدمات امسال اجرایی خواهد شد؟

اگر گردشگران نوروزی تهران با مشکلی مواجه شدند با چه نهاد یا ارگانی باید ارتباط برقرار کنند ؟

واد رسیدگی به شکایات و دریافت انتقادات و پیشنهادات اداره کل میراث فرهنگی با شماره تلفن 88934844 و همچنین سامانه 09669 بصورت شبانه روزی آماده پاسخگویی به نیازهای گردشگران استان تهران هستیم.

سازمان میراث فرهنگی استان تهران چه برنامه ای برای ارزان سازی سفر گردشگران تدارک دیده است؟

اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان تهران با کمک اتحادیه ها و انجمن های صنفی گردشگری در استان تهران با ایجاد تخفیفهای خدمات گردشگری (اقامت 40 درصد، پذیرایی 50 درصد) گامی مهم در این موضوع برداشته است.

آیا برنامه ویژه ای برای گردشگران خارجی تدارک دیده شده یا خیر؟

چه برنامه ای برای استفاده از پتانسیل جذب گردشگر بوستان های تهران دارید؟

آیا برنامه ای برای توسعه گردشگری مجازی در تهران تدارک دیده شده است یا خیر؟ با تولید لوح فشرده گردشگری مجازی از اماکن و جاذبه های شهر تهران این امکان برای هم وطنان گرامی بوجود آمده است که بتوانند بصورت مجازی نسبت به دیدن این اماکن تاریخی و باستانی و هنری اقدام نمایند.

عزتی 10/12/1391

پایان

کوهنور سوئیسی گاس بروگر gus brogger

ایران به عنوان هفتمین کشور پر جاذبه گردشگری جهان از نظر سازمان جهانی گردشگری هر سال تعدادی از گردشگران و البته ماجراجویان بین المللی را به خود جلب می کند. آثار باستانی و تنوع آب و هوایی ایران می تواند همیشه موضوع بحث گردگشارن ورودی کشورمان باشد اما به تازگی عوارض طبیعی و رشته کوههای مرتفع ایران بخصوص قله دماوند توانسته نظر بسیاری از ماجراجویان بین المللی را در قالب گروههای ورزشی و یا حتی انفرادی به خود جلب کند.

از این رو با یکی از این ماجراجویان که چندی پیش برای فتح قله دماوند از مرزهای ایران گشدته به گفتگویی صمیمانه در دفتر روزنامه جام جم نشستیم که مطالعه خاطرات سفر این کوهنورد سوئیسی خالی از لطف نیست. گاس بروگر که امسال 74 ساله شده به عنوان مهندس محل کارش هرگز شبیه کمپ های کوهنوردان در شرایط سخت صعود نبوده اما مدتی است به این ورزش علاقمند شده و برای صعود از ارتفاعات مختلف دهکده جهانی بار سفر بسیار بسته است که اینبار کوله بارش را در تهران برای صعود به دماوند زمین گذاشته است. اما اگر به محل تولد این کوهنورد سوئیسی توجه کنیم که خود به عنوان یکی از جاذبه های بسیار معروف و مرتفع جهان است پی به دلیل اصلی علاقه او به صعود خواهیم برد.

·         برای چندمین بار است که وارد ایران شده اید؟

من برای دومین بار است که وارد خاک ایران شدم اولین بار در سال 2011 میلادی بود و قصد صعود به دماوند را داشتم اما به دلیل برخی از مشکلات درخواست ویزای من برای ورود به آذربایجان مجبور شدم خاک ایران را بدون دست یابی به مقصودم ترک کنم اما امسال دوباره آمدم تا دماوند را فتح کنم.

·         همانطور که می دانید برای فتح دماوند شما نیازمند راهنما هستید چطور مقدمات صعود را فراهم کردید؟

بدون تردید فدراسیون کوهنوردی ایران می تواند این امکانات را برای من مهیا کند اما من با توجه به ارتباطات خودم در دنیای مجازی توانستم لیدری بسیار مناسب برای اینکار بیابم . لیدر یا گاید من خانمی کوهنورد ایرانی است که امیدوارم با همکاری ایشون بتوانم به دماوند صعود کنم. اما در غیر اینصورت مجبور بودم از امکانات فدراسیون کوهنوردی ایران استفاده کنم که همیشه با بهترین استانداردها کوهنوردان علاقمند را راهنمایی می کند.

·         از لباسهای شما متوجه شدم که از کوه برمی گردید درست است یا خیر؟

بله من امروز قبل از اینکه اینجا بیایم به ارتفاعات توچال در شمال تهران رفته بودم البته به عنوان تمرین قبل از صعود دماوند. همانطور که می دانید کوهنوردان باید همیشه آمادگی جسمانی خود را در بهترین شرایط نگهدارند و تمرین لازمه این کاراست .

·         امروز هنگام تمرین در ارتفاعات توچال تهران چه چیزی توجه شما را بیشتر از دیگر موارد به خود جلب کرد؟

قبل از هرچیزی شور و نشاط میان نوجوانان و افرادی که مشغول بالا رفتن از کوه بودند اما بعد از آن روحیه مهمانوازی این افراد بود که توجه من را به خود جلب کرد واقعا جوانان ایرانی شاد و سرزنده هستند.

·         لطفا در این باره کمی بیشتر توضیح دهید؟

امروز وقتی داشتم آرام آرام  از کوه بالا می رفتم گروههای زیادی از جوانان نیز همراه من بودند ، آنها به محض اینکه متوجه می شدند من خارجی هستم سر صحبت را به نوعی باز می کردند و حتی اگر مشغول خوردن صبحانه یا ناهار بودند من را نیز به سفره خود دعوت می کردند باور کنید که من اصلا متوجه گذشت زمان امروز نشدم چون دایم مشغول صحبت با گروههای مختلفی از این کوهنوردان جوان یا حتی هم سن و سالهای خودم در مسیر بودم . نباید فراموش کنیم که جامعه ایران جامعه جوانی است.

·         شما امروز مترجمی همراه داشتید یا اینکه خودتان با مردم ارتباط بر قرار می کردید؟

اجازه بدهید که به مردم ایران تبریک بگویم برای اینکه اکثر می توانند انگلیسی صحبت کنند البته گاهی نواقصی هم بود اما این طبیعی است چون ایران کشوری انگلیسی زبان نیست اما خیلی از جوانان و افراد هم سن و سال من می توانند به راحتی با گردشگرانی مثل من ارتباط برقرار کنند جالب بود که امروز با دو یا سه نفر هم به زبان فرانسه صحبت کردم بنابراین خیر من مترجمی نیاز ندارم چون مردم تهران به راحتی با من ارتباط برقرار می کند و مشکلی در این زمینه نیست . جالب تر از همه اینکه تمامی ایستگاههای مترو و البته تابلوی خیابان ها به دوزبان انگلیسی و فارسی نوشته شده بنابراین نسبت به خیلی از کشورهای دیگر برای افرادی مثل من گردشگری در تهران کار ساده ای است.

·         شما به چند زبان مسلط هستید؟

من بزرگ شده قسمت فرانسوی زبان کشور سوئیس هستم همانطور که می دانید در زادگاه من زبانهای انگلیسی ، آلمانی و فرانسوی رایج هستند پس من می توانم به سه زبان صحبت کنم و به آنها تسلط کاملی دارم .

·         به سطح زبان انگلیسی مردم ایران بخصوص در تهران اشاره کردید آیا شما در دیگر کشورهایی که به آنها سفر کردید در این زمینه مشکلی داشتید؟

من تقریبا به 20 کشور دنیا سفر کردم که بیشترین مشکل ارتباط را در آذربایجان و البته در ترکیه داشتم چون تعداد کمی از آنها می توانند انگلیسی صحبت کنند.

·         آیا فکر نمی کنید چون شما در پایتخت ساکن بودید مشکل ارتباط برقرار کردند با دیگران نداشتید؟

خیر، من در پایتخت دو کشور یاد شده هم همین مشکل را داشتم بنابراین فکر کنم ایرانیان به خوبی می توانند انگلیسی صحبت کنند البته اکثر جوانان مسلط هستند.

·         آیا قبل از سفرتان به ایران درباره ایران مطالعه نیز داشتید؟

بدون تردید جواب شما مثبت است، چون این اولین قدم برای سفر به کشوری در دهکده جهانی است. گاهی اوقات با تبلیغات مبنی بر عدم امنیت ایران نیز برخورد می کردم و گاهی حتی تا مرز انصراف از سفر پیش رفتم اما وقتی خاطرات گردشگران دیگر را مطالعه می کردم دوباره به سفر ایران فکر می کردم تا اینکه امروز برای دومین بار اینجا هستم.

·         به موضوع امنیت ایران اشاره کردید، لطفا بفرمایید که در ایران امنیت گردشگران را چگونه دیدید؟

ایران کاملا کشوری امن برای گردشگران است و هیچ تضمینی نیاز نیست بلکه فقط تبلیغات منفی علیه این کشور متمدن انجام شده است. تضمین امنیت من در ایران مهمانوازی مردم ایران است من هیچ مشکلی در این کشور نداشتم به عنوان مثال از نظر من امنیت در عراق و افغانستان یعنی همسایگان ایران تامین نیست امایاید توجه داشت که واقعیت ایران با تبلیغات بسیار متفاوت است .

·         در این باره برای گردشگران چه پیامی دارید؟

من در باره سفرم به ایران در وب لاگ خودم خواهم نوشت و همه علاقمندان به این سرزمین را تشویق به مسافرت به ایران خواهم کرد و کاملا توضیح می دهم که به هیچ عنوان به تبلیغات منفی علیه این کشور باستانی بی توجه باشند.

·         صنعت گردشگری ایران را چه گونه ارزیابی کردید؟

گردشگری ایران در حال ترقی مناسبی است و کاملا این موضوع قابل ملاحظه است چون من با توجه به فاصله سفر اولم به ایران با این سفر شاهد تغییرات خوبی بودم و البته تعداد خارجی هایی که در مراکز توریستی ایران نسبت به سفر قبلی خودم دیدم به این موضوع رسیدم که مسئولین ایرانی قصد گسترش گردشگری ایران را دارند البته بسترسازی مناسبی هم شد.

·         طی مدت اقامتتان به کدام شهرهای ایران سفر کرده اید؟

من تهران، تبریز، اصفهان، شیراز و دماوند را دیده ام و از تهران هم عازم مشهد هستم ولی هنوز بسیاری از شهرهای جنوبی ایران را ندیده ام که به زودی دوباره برای بازدید از آنها به ایران خواهم آمد تا سفر ایران را در خاطراتم تکمیل کنم.

·         کدام شهر تا کنون بیشتر نظر شما را به خود جلب کرده است؟

بدون مکث جواب داد اصفهان هرچند در کتاب راهنما و البته اینترنت خوانده بودم که زاینده رود اصفهان را واقعا زیبا کرده است اما وقتی به این شهر رسیدم رودخانه خشک بود ولی بازهم اصفهان زیباترین شهری بود که من از آن بازدید کرده ام.

·         به عنوان گردشگر علاقمند هستید بیشتر وقت خود را در مراکز باستانی بگذرانید یا با مردم مقصد خودتان ؟

اگرچه من بیشتر در کوهستان ها هستم اما برای دریافت واقعیت فرهنگ و تمدن کشورها باید بیشتر وقت خود را با مردم آنجا سپری کرد پس من علاقمندم با مردم با شم و در غیر این صورت مشغول صعود از ارتفاعات آن کشور خواهم بود.

·         یک کلمه درباره ایران بگویید؟

گرم

·         آب و هوای ایران با منطقه محل سکونت شما چقدر متفاوت است؟

من در واقع در منطقه ای سردسیر و کوستانی در کشور سوئیس بزرگ شده ام بنابراین هوای ایران برای من بسیار گرم است که گاهی هم هنگام صعود باعث ناراحتی من می شود اما این موضوع بخشی از سفر من هست که باید با آن کنار بیایم ولی اگر قصد مقایسه آب و هوا را داشته باشم واقعا امکان پذیر نیست ولی باید بگویم که آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایران واقعا برایم مشکل ساز شده است چون به این هوا عادت ندارم.

·         هنگام ورود به ایران مشکلی برای دریافت ویزا نداشتید؟

من مشکلی نداشتم اما اگر روند صدور ویزا برای گردشگران خارجی سریعتر انجام شود بسیار خوب خواهد بود چون بسیاری از کشورها برای جذب حداکثری گرشدگران بطور کلی بحث صدور ویزا را برداشته اند و همین موضوع برایشان به عنوان یک امتیاز بوده است که تعداد گردشگران را بیشتری را به منطقه خود می کشانند.

·         شما به عنوان یک گردشگر سوئیسی به چند کشور دنیا بدون ویزا می توانید سفر کنید؟

واقعا نمی دانم اما کل اروپا، آمریکا ، ارمنستان، ترکیه و کره جنوبی را که دیدم بدون ویزا سفر کردم اما اطلاع دقیقی از کشورهای دیگر ندارم که با پاسپورت سوئیس می توان بدون ویزا به آنجا سفر کنم.

·         خوب به دلیل اصلی سفر شما یعنی صعود دماوند برگردیم ؟ این صعود چگونه بود؟

قبل از پاسخ بگذارید بگویم که من متوجه شدم که دماوند برای ایرانیان مثل یک نماد قدرت است و جایگاه ویژه ای میان آنها دارد من وقتی به این قله رسیدم تازه متوجه دلیل اهمیت و جایگاه آن نزد ایرانیان شدم . این قله اگرچه بسیار زیباست اما قله ای کاملا خشن و خطرناک است بنابراین اگر اطلاعات کافی فنی درباره صعود به آن نداشته باشید دچار دردسر خواهید شد به عنوان مثال در همین صعود خودم من بارها شاهد دگرگونی ناگهانی وضعیت هوا بودم که ممکن است برای افراد غیر آگاه دردسرساز باشد ولی من با توجه به راهنمای مطلعی که داشتم بدون خطر و به سلامت به بالای قله رسیدم و البته شانس هم داشتم که با بهترین هوا به قله رسیدیم.

·         مقصد شما بعد از ایران چیست؟

همانطور که گفتم از تهران به مشهد می روم و از ایران خارج می شوم تا به ارمنستان و قزاقستان سفر کنم  چون می خواهم دیدنی های این کشورها را نیز تجربه کنم

·         آیا توصیه ای برای جوانان ایرانی دارید؟

من خودم جوان نیستم اما با توجه به روحیه ای که از آنها دیدم تنها توصیه من به این گروه از ایرانیان این است که بدون درنظر گرفتن تشریفات و تجملات سفر کنند تا دنیای واقعی را تجربه کنند البته بدون تردید همسن و سالهای من هم با من موافق خواهند بود چون ارزش سفر کردن را می دانند.

·         نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟

من از همه بیشتر جوجه کباب را دوست داشتم ولی مزه قورمه سبزی چیز دیگری بود واقعا خوشمزه هستند اگر از غذاهای ایرانی بگذریم باید به تنوع بسیار بالای میوجات ایران توجه ویژه ای داشته باشیم.

·         از ایران برای خود و خانواده چه چیزی سوغات می برید؟

خاطرات خوش از مهمانوازی ایرانیان و البته تعداد زیادی عکس یادگاری خواهم برد چون نمی توانم بار زیادی همراه خودم داشته باشم بنابراین به همین ها اکتفا می کنم.

برند گردشگری ایران چیست؟ به مناسبت سومین کنفرانس برند گردشگری ای

آیا گردشگری ایران برای موفقیت نیاز به حمایت جامعه علمی و دانشگاهی دارد

رونق و توسعه صنعت گردشگری به دلیل درآمدزا بودن و سود سرشار آن یکی از آرزوهای و برنامه های دولتها در قرن حاضر است و به هر ترتیب با به کارگیری امکانات خود قصد تحقق آرمانهای خود را در این صنعت نوظهور داشته و دارند.

یکی از سیاست ها و نسخه هایی که مسئولان گردشگری برای موفقیت و توسعه این صنعت بین المللی در نظر گرفته اند بحث برندسازی برای گردشگری بوده و هست . اگرچه بحث برندسازی در دیگر صنایع نیز برای موفقیت آنها مطرح شده اما ظاهرا کارکرد علمی و عملی آن در بحث اقتصاد گردشگری نیز به اثبات رسیده و البته ریزه کاریهای بسیار زیادی دارد  بنابراین بسیاری از کشورهای مطرح در این صنعت اقدام به سرمایه گذاری های کلان در بحث برند سازی برای صنعت گردشگری خود کرده اند که در این زمینه می توان به ترکیه، تایلند، استرالیا، ژاپن ، چین و هندوستان اشاره کرد برخی از این کشورها حتی به ساخت یک برند یا دو برند بسنده نکرده اند و با سرمایه گذاری های هنگفت دست به انتخاب و معرفی بیش از دهها برند در زمینه های مختلف این صنعت زده اند.

اما ایران که به تازگی سرمایه گذاری هدفمندی در صنعت گردشگری خود داشته برای انتخاب برند گردشگری منطقه مورد نظرش کمی کوتاهی کرده و هم اکنون برای جبران این کوتاهی روی به جامعه علمی کشور یعنی دانشگاهها آورده و از آنها در این زمینه مدد خواسته است در این راستا جشنواره یا همایشی برای بررسی راهکارها و تولید برند گردشگری ایران از دو سال پیش پایه ریزی شد که سومین سال این نشست در روزهای 24 و 25 آبان ماه سال جاری برگزار خواهد شد از این رو با دکتر محمد حسین ایمانی خوشخو، دکترای اقتصاد گردشگری از منچستر انگلستان و سرپرست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان  رئیس هیأت علمی این جشنواره به گفت و گو نشستیم.

آقای دکتر لطفا برند در صنعت گردشگری را تعریف کنید؟

...........

آیا برند در مقوله  گردشگری ایران جایگاهی دارد یا خیر ؟

 پاسخ مثبت است ، همانطور که می دانیم برند در مسایل مختلف صنعتی سالهای سال است که مورد استقاده قرار گرفته ولی ساخت برند گردشگری در ایران یک بحث بسیار جدید و نوپاست. ما در بحث بازاریابی گردشگری در کشورهای پیشرفته مقوله برند را در صدر سیاست ها داریم اما فقط یک فرق اساسی در برند گردشگری و برند در دیگر صنایع است که در آنها محصول نهایی یک برند خواهد بود اما در گردشگری ما خیلی در برند محصول قید و بندی نداریم بلکه به عنوان مثال می توان از برند مقاصد گردشگری نام برد. بنابراین در ایران که مسیر رشد و ترقی صنعت گردشگری را پیش گرفته مسئله تفکر و اهمیت به ساخت برند از مهمترین مسایل است.

به عقیده شما ساخت برند گردشگری ایران چقدر برای آینده صنعت گردشگری مفید خواهد بود؟

قبل از اینکه پاسخ این سئوال داده شود باید اول تکلیف صنعتی شدن گردشگری در ایران مشخص شود و بعد از آن به دنبال تاثیرات برند یا هر برنامه دیگر در این صنعت باشیم. به عقیده من در زمینه ساخت برند گردشگری ایران یکی از رویدادهای مهم برگزاری همایش و جشنواره برندسازی با حضور جامعه علمی و دانشگاهی داخلی و خارجی  بوده است  که بدون شک تولید برندی موفق برای آینده گردشگری ایران نیز مفید خواهد بود.

رابطه دانشگاهها با صنعت گردشگری ایران چیست یا اینکه بطور کلی این ارتباط لازم هست یا خیر؟

در رابطه لزوم این ارتباط باید گفت:«اگر قصدمان توسعه پایدار گردشگری ایران است باید به ارتقای تخصص نیروی انسانی موجود، توجه شود و بدون توجه به این مهم نمی‌توانیم شاهد توسعه باشیم.» من به شدت از ضرورت آموزش عمومی و تخصصی گردشگری دفاع می کنم و آرزو دارم روزی با مشخص شدن جایگاه گردشگری در ایران، منابع فعلی گردشگری از جمله هنر ایران زمین به عنوان یکی از جاذبه های این کشور معرفی شود . اما در حوزه علمی اکثر کشورهای پیشرفته ، جایگاه گردشگری در صحنه علمی و آکادمیک آنها جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده در این کشورها دانشکده ها، دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی دقیقا مثل دیگر رشته های تحصیلی مشغول تربیت دانشجو و متخصصان این صنعت هستند و دوره های مختلفی را در این زمینه برگزار می کنند . بنابراین ما در ایران نیز باید حتما این مسیر را طی کنیم و به گردشگری ایران صرفا به عنوان یک مقوله اجتماعی و داخلی بعضی رشته های جامعه شناسی و روانشناسی نگاه نکنیم که خوشبختانه اتفاقاتی در 10 تا 15 سال اخیر در کشورمان رخ داده و بارقه های امید را برایمان روشنگر کرده و شرایط علمی شدن این صنعت را در کشور فراهم نموده است. اما به عقیده من آموزش گردشگری باید از دبستان ها و حتی سنین کودکی آغاز شود تا ابتدا فرهنگی گردشگری رونق بگیرد و در سنین بزرگسالی همان کودکان صنعت گردشگری را رونق بخشند چون دید و فرهنگی درستی از گردشگری را در اختیار دارند.

چند دانشگاه در ایران مشغول آموزش دانشجویان در رشته های گردشگری هستند؟

دانشگاه تبریز، دانشگاه علم و فرهنگ، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و شیراز ، دانشگاه اصفهان ، دانشگاه سمنان تا سطوح کارشناسی ارشد مشغول به آموزش حدود یکهزار دانشجو در دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد در کشور ایران هستند در اینده نیز قصداریم در مقطع دکترا نیز اقدام به جذب دانشجو نماییم.

برای رشد صنعت گردشگری ایران چه باید کرد؟

اگر دو اتفاق در کنار این رویداد یعنی ساخت برند گردشگری صورت گیرد در آینده شاهد رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان خواهیم بود که عبارتند از :

1.        صنعتی شدن مقوله گردشگری

2.        علمی شدن این صنعت

البته این دو رویداد باید همزمان با یکدیگر صورت گیرد تا بتوانیم آینده مناسبی را برای گردشگری کشورمان شاهد باشیم.

آیا رشته گردشگری در ایران به صورت علمی پیگیری شده است؟ چه اتفاقاتی در این زمینه در جامعه دانشگاهی ایران رخ داده است؟

همین که دانشگاههای مطرح ایران به سمت ایجاد رشته گردشگری و افتتاح دپارتمان این رشته سبز در دانشگاه رفته اند بیانگر علمی شدن دید ایران به صنعت گردشگری است.

تشکیل انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران یکی دیگر از اتفاقات میمون در گردشگری ایران است که بیش از 2 سال هست که مجوز فعالیت کمیته علمی گردشگری نیز صادر شده که بیانگر یک گام روبه جلو برای گردشگری علمی ایران است. اما سومین اتفاق جالب علمی در زمینه گردشگری ایجاد کمیته برنامه ریزی گردشگری در وزارت علوم و تحقیقات به عنوان اتفاق جالب توجه در رشته گردشگری است. اگر از این اتفاقات علمی و آکادمیک گردشگری که بگذریم در جامعه شاهد رویداد اینگونه اتفاقات هستیم که بیانگر دید علمی آحاد مردم به گردشگری است. حالا باید دید که بحث علمی و صنعتی گردشگری چگونه به یکدیگر ارتباط پیدا خواهند کرد. که می توان بیشترین مسئولیت را برعهده مسئولان دولتی برای درست برقرار کردن این ارتباط دانست

انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران چیست؟

یکی از کارهایی که ما توانستیم از منظر دانشگاه درباره گردشگری انجام دهیم، این بود که ثابت کنیم گردشگری یک علم است بعد از یکی دوسال پیگیری و بحث و سماجت، وزارت علوم پذیرفت که گردشگری می‌تواند به عنوان یک علم مورد توجه قرار بگیرد سپس مجوز انجمن را صادر کرد و این یکی از اتفاقات خوب است که گردشگری به عنوان یک رشته علمی مورد توجه قرار گرفته است.

به عقیده شما جایگاه بخش خصوصی در صنعت سبز و درآمد زای گردشگری چیست؟

به طور کلی به عقیده من تا زمانی که تمرکز روی بخش خصوصی صورت نگیرد هرگز نباید شاهد رونق گردشگری ایران باشیم. به این دلیل که همیشه عقیده دارم گردشگری صنعتی خصوصی است باید زمینه طوری فراهم شود که بخش خصوصی ما فرار تراز بخش کوچک اقتصادی در این قسمت ایفای نقش دانسته باشد. بطور کلی در جامعه تفکر اینکه باید بحث علمی گردشگری در بخش های خصوصی مورد توجه قرارگیرد، صورت گرفته که جای امیدواری است. با همین رویکرد سعی کردیم با مشارکت بخش خصوصی وارد یکی از مهمترین مسایل گردشگری یعنی ساخت برند وارد شویم و همین کنفرانس که سومین سال برگزاری آن پیش روست از افتخارات ما در برقراری این ارتباط بین جامعه علمی و بخش خصوصی گردشگری ایران است.

شما برای دولت در گردشگری چه جایگاهی متصور هستید؟

من به عنوان کارشناس علمی در صنعت گردشگری عقیده دارم که دولت فقط وظیفه مدیریتی و تصویب قوانین و تسهیل شرایط سرمایه گذاری را در این زمینه برعهده دارد نه شرکت در اصل برنامه های گردشگری و اگر قرار شود تا همه انتظارات را از دولت دانشته باشیم هرگز گردشگری ایران موفق نخواهد بود. بطور کلی دولت در گردشگری فقط سیاستگذار ، حامی و ناظر و مسئول برنامه ریز کلان شناخته شده است نه مجری تمام آنها.

شما در بین صحبتها فرمودید که گردشگری باید صنعتی شود منظورتان از صنعتی شدن گردشگری چیست؟

اولین بحث این است که ایران باید بتواند گردشگری را به عنوان یک صنعت در نظر بگیرد هرچند با شنیدن این نام یعنی صنعت همه به فکر پیچ و مهره و صنایع سنگین خواهیم افتاد اما امروزه گردشگری نیز یک صنعت نوظهور و پر رونق در سراسر دهکده جهانی است. به طور واقعی اگر بخواهیم به گردشگری بپردازیم باید آن را یک بخش مولد بدانیم نه اینکه فقط روی کاغذ یا گفتمان آن را صنعت بدانیم چطور بخش نفت ، بخش صنعت را در درآمد ملی مشارکت می دهیم بنابراین باید درآمد صنعت گردشگری را نیز در این درآمد لحاظ کنیم و برای رسیدن به این درآمد برنامه ریزی داشته باشیم.

صنعت گردشگری یعنی ما منابع گردشگری را به شکل صحیح به محصول و در نهایت درآمد تبدیل کنیم با این دید هرگز نمی گوییم که سفر هم خوب است و درصورت فرصت به آن توجه خواهیم کرد. صنعت گردشگری نیاز مند یک برنامه ریزی مدون و دقیق است تا به یک جایگاه مطلوب درآمدی برسد.

ویژگی صنعتی شدن گردشگری برای ایران چیست؟

به طور کلی صنعت یعنی عرضه و تقاضا بنابراین وقتی این اتفاق رخ دهد به دنبال درآمد هستیم و بازار عرضه و تقاضا را رصد خواهیم کرد و در نهایت به فکر تولید محصول و کسب درآمد از آن هستیم. هنوز به عقیده من تا رسیدن به صنعت گردشگری ایران فاصله زیادی داریم چون به باور درآمدزا بودن آن هنوز نرسیده ایم. صنعت گردشگری هم اکنون جایگاه چند دهه قبل صنعت سینمای ایران را دارد چون درباره صنعت سینما هم این عقیده وجود داشت که سینما می تواند مولد و صنعتی باشد اما هم اکنون می بینیم که چه حجم پول در این باره جابه جا می شود و در نهایت سینما نیز به عنوان یکی از شاخه های صنعتی فرهنگی سینما شناخته شد و به طور کلی صنعت همان صناعت یعنی همان کار و پیشه است که بتواند اشتغالزایی بکند و کسب و درآمد داشته باشد. پس اگر گردشگری ایران صنعتی شود برای به دست آوردن درآمد دست اندرکاران به دنبال ابتکار و یافتن راهکارهای عملی و جدید خواهد بود که به خودی خود باعث پویایی و رونق گردشگری در کشور خواهدشد.

به نظر شما علائم صنعتی شدن گردشگری چیست؟

یکی از شاخصه های صنعتی شدن گردشگری حضور پررنگ بخش خصوصی در این فرایند است. تمام مقوله های اجرایی گردشگری باید در بخش خصوصی نگریسته شود بازاریابی ، شناسایی منابع، تبدیل منابع به محصول ، سرمایه گذاری ، معرفی ابتکارات به عهده این بخش یعنی خصوصی ها خواهد بود. هر کشوری بخش خصوصی فعال در گردشگری دارد می تواند صنعتی تر باشد.

جایگاه بخش خصوصی گردشگری در ایران به عقیده شما چیست و چگونه می توان آنها را رشد داد؟

در کشور ما همیشه بخش خصوصی در گردشگری یعنی واحدهای کوچک مثل اژانس های مسافرتی ، هتل، رستوران ها که از گذشته از پدر به فرزند دست به دست شده فعال بوده  در صورتی که امروزه می توان با استفاده از بحث هلدینگ و اتصال کوچکتر ها به یکدیگر باعث رشد بخش خصوصی شد. اما همانطور که قبلا هم گفتم گردشگری یعنی بخش خصوصی بنابراین اصلی ترین جایگاه برای این بخش تعریف شده است که باید با مدیریت دقیق و حساب شده همراه باشد.

نقش دانشگاهها برای توسعه برندسازی در گردشگری ایران چیست و چه کارهایی انجام شده است؟

قبلا اشاره شد که جامعه علمی در اکثر کشورهای مترقی جهان در زمینه گردشگری جایگاه ویژه ای دارد و بدون تردید می توان گفت که حاصل مشارکت علمی و عملی در این کشورها مثب بوده به همین دلیل مراکز علمی یا همان دانشگاهها در ایران سعی می کنند حتی پایان نامه های دانشجویان را به این سمت و سو یعنی برندسازی سوق دهند تا معنی و مفهوم درست برند سازی را برای دست اندرکاران و سرمایه گذاران گردشگری متصور شوند. به عنوان مثال هرگز نباید برند یزد را با دگیرهای آن دانست بلکه برند یزد باید بطوری انتخاب شود که علاوه بر دیگر شاخصه های گردشگری این شهر بادگیرها نیز برای گردشگر متصور شود. یعنی گردشگر اینگونه تصور کند که یزد شهری کویری و گرم با فرهنگی مختص خود و البته معماری جالب است که بادگیرها نیز جزو این معماری در شهر یزد هستند. بطور کلی باید سعی کنیم ادبیات برند را در حیطه گردشگری وارد کنیم مخصوصا برای عرضه کنندگان محصول گردشگری به این صورت که فعال عرصه های مختلف گردشگری برند را به خوبی بشناسند و برند را صرفا طراحی یک ارم یا لگو ندانند بلکه مفهومی کلی تر برای آن در نظر بگیرند و البته با راهکارهای تولید یک برند نیز آشنا شوند و بدانند طراحی آرم و لگو در واقع آخرین مرحله انتخاب برند است .

در نهایت جامعه علمی در زمینه گردشگری و بخصوص برند سازی می تواند با استفاده از عظم حرکتی بخش خصوصی در این زمینه با تمام قوا وارد عمل شود تا این بخش خصوصی را در زمینه تولید برندی موفق و یافتن راهکارهای مناسب برای رونق گردشگری ایران همراهی و هدایت کند و به سرمنزل موفقیت برساند.

آیا می توان یک دستورالعمل واحد برای گردشگری ایران جهت تولید برند گردشگری کشور متصور شد؟

بدون تردید مراحل و دستور العمل های ساخت برند گردشگری برای کیش ، مشهد، اصفهان و یزد متفاوت است چون این شهرها اهداف جداگانه با امکانات متفاوتی را در اختیار دارند پس باید سرمایه گذاران با شرایط برندسازی و برند موفق در منطقه هدفشان آشنا شوند در بحث گردشگری برند موفق برندی است که وقتی گردشگر در مبداء یعنی شهر خود با شنیدن نام منطقه ، محصول ، هتل یا هر المان دیگر به یاد کشوری خاص یا منطقه ای خاص بیافتند ، بنابراین آن برند به عنوان برند موفق شناسایی شده است البته لازم به یاد آوری هست که در مراحل پایانی شاهد همان لگو یا نشان تجاری هم اینکار را انجام دهد اما برای رسیدن به این تاثیر باید سیاست های درستی داشته باشیم.

نقش تبلیغات در موفقیت برند گردشگری به عقیده شما چیست؟

البته به عقیده من هرگز تبلیغات گسترده کردن به معنی موفق شدن یک برند نیست. اما در مورد برند بحث تبلیغات است که چگونه می توان از امکانات طبیعی و مولد برندسازی کرد و هرگز نباید با تبلیغات زیاد و صرف هزینه های سنگین به دنبال برندسازی باشیم. به عقیده من برخی اوقات تبلیغات زیاد حتی امکان ضربه زدن به موضوع تبلیغ را دارد و با عث از بین رفتن تاثیر تبلیغ خواهد شد. به عنوان مثال پخش تبلیغات بین مسابقات وزرشی است که علاوه به پرداخت هزینه ای گزاف هیچ دستاوردی برای آگهی دهنده نخواهد داشت چون ذهن بیننده یا شنونده به دنبال نتیجه بازی است و هیج اطلاعات دیگری را دنبال نمی کند بنابراین تبلیغات باید کاملا مدیریت شده باشد.

آیا شاهد مثالی برای تبدیل محصولات گردشگری به برند در کشورمان به خاطر دارید؟

برای تبدیل محصولات گردشگری به برند موفق گردشگری بهترین شاهد مثال اجلاس سران جنبش عدم تعهد است که اکثر مهمانان در اوقات فراغت خود برای خرید صنایع دستی ایران به نمایشگاهها می رفتند این موضوع به خوبی بیانگر کار کرد درست یک برند به اسم صنایع دستی ایران است به این صورت که گردشگر خارجی جایی در کشورش درباره صنایع دستی ایران ، فرش، گلیم یا خاتم شنیده و حالا که وارد ایران شده و به دنبال آن در بازار ایران می گردد و حاضر است که برای خرید آن پول بدهد. این مثال در اجلاس مذکور اینقدر موفق بود که مسئولان نمایشگاه مجبور شدند چندین بار محصولات خود را در طی این اجلاس تکمیل کنند چون بسیاری از آنها بفروش رفته بود و در برخی مواقع این استقبال غیر قابل تصور مسئولان غرفه ها بود که کل محصولات صنایع دستی خود را فروخته اند. پس برند صنایع دستی ایران در کشورهای خارجی نیز بسیار موفق عمل کرده که شاهد این استقبال در کشورمان از آنها بودیم.

به نظر من ایران حتی می تواند در بحث خوراکی های محلی و غذاهای محلی نیز صاحب برند اینچنینی باشد و توان رقابت داشته باشد و البته تاثیر گذار باقی بماند. در حیطه برند یکی بحث مهندسی برند مقاصد گردشگری داریم و دیگری مهندسی برند در شرکت های بزرگ و زنجیره ای و در نهایت بحث مهندسی برند در محصولات گردشگری ایران است که می تواند محور اصلی اینگونه نشست ها و کنفرانس ها در ایران باشد.

استاندارد خدمات و مسایل حقوقی گردشگر و سرمایه گذار در برندسازی چه جایگاهی دارد؟

در برند سازی شاید نکته که زیاد به آن توجه نشده مبحث استاندارد سازی و مسایل حقوقی دست اندرکار گردشگری و خود گردشگر است. مهمترین مزیت برندسازی بحث رقابت سازی است که همیشه از مهمترین و قابل ملاحظه ترین قسمت هاست. گردشگری به عنوان صنعتی که مستقیما با علاقه انسان ارتباط دارد یکی از حساس ترین صنایع زمینی است بنابراین رقابت در آن بیش از دیگر صنایع مشهود است چون علاقه انسانها بسیار متنوع و این صنعت از مهمترین صنایع است که با این علاقه رابطه مستقیم داشته و دارد که این مزیت بهترین شرایط رقابت را بین ارایه دهندگان و استفاده کنندگان خواهدبود. یکی از شاخه های برندسازی در حوزه خدمات، خدمات خوب است. بنابراین استاندارد سازی و رعایت حقوق طرفین در این صنعت بسیار پر اهمیت است.

برگزاری اینگونه سمینارها و همایش ها در آینده صنعت گردشگری و بخصوص برندسازی موفق برای آن چیست؟

نقش اینگونه سمینارها در زمینه توسعه گردشگری و بخصوص برندسازی هرگز یکجا و لحظه نیست و نباید این انتظار را داشته باشیم که با به پایان رسیدن یکی از اینگونه همایش ها نسخه ای برای تولید برند گردشگری ایران نوشته شود و کار تمام شده باشد، بلکه می توان با اسمترار اینگونه همایش ها و نشست های علمی شاهد ظهور و شکوفایی برندهای نوین و جدید گردشگری در ایران بود چون این سمینارها می توانند باعث آشنایی صاحبان و دست اندرکاران گردشگری با ادبیات برندسازی شد و باعث جلوگیری از اشتباه یک آرم و لگو به جای برند گردشگری باشیم ایران بطور کلی و مقاصد گردشگری ایران باید مجزا از هم به صورت برند به جهان و صنعت گردشگری بین المللی معرفی شود.

آیا می توان از تجربه دیگران در زمینه برندسازی گردشگری ایران استفاده کرد؟

بدون تردید حضور شرکت ها و برندهای موفق خارجی و داخلی در زمینه گردشگری یکی از لازمه های رونق برندسازی در گردشگری ایران است که می توان با استفاده از تجربه های موفق آنها زمینه رونق برندسازی و در نهایت رقابت در زمینه گردشگری را شاهد بود و در این زمینه می توان به بهترین شکل ممکن پس از موفقیت برندسازی رونق گردشگری داخلی و خارجی ایران را متصور باشیم. این استفاده می تواند در زمینه های علمی و عملی صورت گیرد به صورتی که اساتید و سرمایه گذاران موفق را می توان در ایران به عنوان مهمان اینگونه همایش ها داشت تا از تجربیات موفق خود سخن بگویند و در زمینه موفقیت داخلی ها ارایه راهکار کنند.

به عقیده شما آینده صنعت گردشگری ایران چیست ؟

تا زمانی‌که تکلیف صنعت بودن یا نبودن گردشگری در ایران مشخص نشود و زیرساخت‌های آموزشی در گردشگری فراهم نشود، نمی‌توان درباره وضعیت فعلی یا آینده گردشگری ابراز عقیده کرد. اما  بی‌توجهی به امر آموزش را یکی از چالش‌های اصلی صنعت گردشگری دانست و افزود: هنوز تصور از گردشگری همان تصور سنتی است. ما در بیان به گردشگری می‌گوییم صنعت اما هنوز در فکر ما نگاه به گردشگری، به عنوان یک صنعت نیست. اگر قبول کنیم که گردشگری در ایران و بطور کلی در جهان صنعت است ، باید ملزوماتی را برای آن در نظر بگیرم و در راستای آنها وظایفی را برای خودمان تعریف کنیم، زیرا یک صنعت زیرساخت‌هایی دارد، عرضه و تقاضا و محصول دارد و اگر به اینها پرداخته شد می‌توانیم بگوییم صنعت.

تخفیف های نمایشگاه ماتا تیغ دولبه ای برای صنعت گردشگری ایران

برگزاری نمایشگاههای بین المللی گردشگری در چند دهه اخیر فکر بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر را به خود مشغول کرده و فواید و اثرات مثبت آن در صنعت سبز گردشگری باعث شده تا بسیاری از کشورها در برگزاری اینگونه نمایشگاهها از یکدیگر سبقت بگیرند و البته از سوی دیگر تب تند شرکت در اینگونه نمایشگاهها نیز در سراسر این دهکده جهانی بالا گرفته و بسیاری از کشورها که قصد سرمایه گذاری کلان در صنعت گردشگری خود دارند را روانه این نمایشگاهها در جای جای این کره خاکی می کند.

هر سال یا هر هفته و هر فصل خبری از برگزاری یکی از این نمایشگاهها در گوشه و کنار دهکده جهانی را می خوانیم یا می بینیم که برخی از آنها بسیار مشهور هستندو بزرگ ولی برخی دیگر کوچک و محلی برگزار می شوند، یکی از آخرین نمایشگاههای بین المللی صنعت گردشگری و صنایع وابسته آن نمایشگاهی به نام ماتا MATTA در کشور گردشگرپذیر مالزی بوده که همین چند روز قبل یعنی 10 سپتامبر سال 2012 میلادی به کار خود پایان داد این نمایشگاه هر سال دوبار در این سرزمین سرسبز برپا می شود و هزاران شرکت و البته دهها هزار علاقمند سفر و گردشگری را از سراسر جهان به کوالالامپور می کشاند اینبار این نمایشگاه با حضور وزیر گردشگری مالزی و بسیاری از مسئولان دولتی وخصوصی کشورهای مختلف از جمله کشور ایران در مرکز تجاری پوترا افتتاح شد.

هرچند وزیر گردشگری مالزی هنگام بازدید از غرفه ایران بسیار هیجان زده بود و با ابراز خرسندی از حضور ایران در این نمایشگاه به جایگاه بسیار مناسب گردشگری ایران نزد مردمش اشاره کرد اما باید دید که آیا اینگونه اظهار نظرها و تصمیمات هیات ایرانی در جهت رشد و رونق این صنعت بسیار درآمدزا در کشورمان صورت گرفته یا فقط نسخه هایی تکراری و بدون حاصل بلند مدت است.

نمایشگاه ماتا 2012 در مالزی امسال از اهمیت ویژه ای برای کشورمان برخوردار بود که عبارتند از

1.        نزدیکی زمان برگزاری این نمایشگاه با اتمام اجلاس سران کشورهای جنبش عدم تعهد در تهران :

همانطور که می دانیم حدود 60 کشور جهان در سطوح مختلف سیاسی ، اقتصادی و گردشگری طی برگزاری این اجلاس از ایران بازدید کردند و در این هنگام اکثر رسانه های جهانی و معتبر نیز به انعکاس اخبار مربوط به این اجلاس در سراسر جهان مشغول بودند بنابراین ذهن بسیاری از گردشگران و البته ماجراجویان دیگر نقاط جهان با نام ایران و توانایی های گردشگری آن بسیار آشنا بوده است

2.        برگزاری این نمایشگاه در کشوری اسلامی: با توجه به پتانسیل بالای گردشگری بین کشورهای اسلامی از جمله ایران و اشتراکات آئینی آنها می توان این گونه نمایشگاهها را یکی از تاثیرگذار ترین نمایشگاهها برای توسعه گردشگری بین این کشورها دانست.

3.        اما یکی از پر اهمیت ترین و البته بحث برانگیزترین ویژگی های این نمایشگاه برای ایران اعلام شرایط بسیار جالب برای حضور گردشگران مالایی در کشورمان توسط مسئولان ایرانی بود

بنابراین با توجه به این امتیازات باید دید که ایران چگونه از آنها به نفع خود استفاده کرد و آیا در تجمیع این فواید به نفع رونق اقتصادی کشور در زمینه گردشگری موفق عمل کرده یا خیر؟

ایران با حضور تعدادی از مقامات مرتبط با صنعت گردشگری از جمله منوچهر جهانیان ، معاون گردشگری کشورمان و سفیر ایران در کشور مالزی و البته تعدادی از آژانس های مسافرتی و هیات های گردشگری از استانهای تهران، اصفهان، شیراز،  خراسان رضوی و کرمان و خطوط هواپیمایی ایران ایر که مجموعا 36 غرفه را در اختیار داشتند به این کارزار بین المللی در زمینه گردشگری گام نهاد.

 شاید بتوان گفت که مقامات ایرانی با اعلام این خبر که روادید برای گردشگران مالایی که قصد سفر به ایران را دارند حذف شده سنگ تمام گذاشتند و بهترین نتیجه را از این نمایشگاه به دست آورند و با طعم خوش غذاهای ایرانی از آنهایی که علاقمند به ایران بودند پذیرایی کردند و به قول معروف گل کاشتند اما نکته جالب توجه این بود که در کنار این خبر بسیار خوش آیند برای خارجی ها و داخلی ها امتیاز ویژه دیگری نیز به گردشگران مالایی اعطا شد آن هم تخفیفی بین 30 تا 50 درصدی ایرلاین ایرانی حاضر در این نمایشگاه و البته مراکز اقامتی از تاریخ 15 آبان تا 27 اسفند امسال بود که بیشتر گردشگران و ماجراجویان مالایی را که قصد سفر به ایران را داشتند شوکه کرد.

ناگفته نماید که اعلام این خبر توسط مسئولان دولتی ایران آنچنان با اطمینان خاطر و بدون تردید به عنوان یک دستاورد بزرگ صورت گرفت که برای بسیاری از کارشناسان گردشگری در داخل ایران نیز جالب و البته شوک آور بود. هرچند این تخفیفات صرفا برای آن دسته از گردشگران مالایی لحاظ می شود که از طریق آژانس های مسافرتی و در قالب تورهای گردشگری وارد ایران می شوند اما بازهم اعلام این خبر اینقدر جالب توجه بوده که بسیاری را به خود مشغول کرده است.

 لازم به یادآوری است که منوچهر جهانیان در این نمایشگاه اعلام کرده مالزی در کنار چین به عنوان یکی از بازارهای هدف جذب گردشگری برای ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است  هرچند این گفته جهانیان بیانگر این است که ایران و البته مسئولان گردشگری ایران برنامه های بلند مدتی برای جلب گردشگران خارجی را از این دو کشور تدوین کرده اند. که شاید در آینده نزدیک شاهد ارایه اینگونه تخفیف های شگفت انگیز برای جلب نظر گردشگران چینی در بازار هدف این کشور نیز از سوی مقامات گردشگری ایرانی باشیم که هم اکنون همه چیز به غیر از گردشگر به ایران صادر می کند.

 اما آیا واقعا ارایه اینگونه تخفیف ها در نمایشگاههای گردشگری بین المللی، نسخه لازم و باید برای جلب گردشگران خارجی به ایران است؟ این سئوالی بود که ذهن بسیاری از کارشناسان گردشگری و حتی گردشگران را به خود مشغول کرده است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری بحث ارایه بسته های تخفیف را می توان به عنوان یکی از سیاست های تبلیغی بسیار مناسب برای جذب گردشگران در گوشه و کنار این دهکده جهانی دانست اما در اکثر مواقع این سیاست نمی تواند مفید واقع شود و بخصوص در مورد کشورهایی که در ابتدای راه جهانی شدن در صنعت سبز گردشگری هستند. این گروه می گویند: باید اینگونه سیاست ها بسیار محتاطانه اعمال شود تا نتیجه معکوس نداشته باشد.

این دست اندرکاران صنعت گردشگری بارها اینگونه ابراز عقیده کرده اند که  تخفیفات ویژه ارایه شده در قالب پکیج های گردشگری همانند شمشیری دولبه برای صنعت گردشگری منطقه مورد نظر هستند که در صورت عدم کنترل تبعات آن می توانند خسارات جبران ناپذیری به صنعت گردشگری منطقه مورد نظر وارد کند. این کارشناسان اینگونه ابراز عقیده می کنند که نمی توان بازار صنعت گردشگری را با دیگر صنایع معمول در بازار مثل پوشاک یا اتومبیل مقایسه کرد ، این صنعت یعنی صنعت گردشگری دقیقا با سلیقه و علاقه انسان درگیر است و همین ارتباط مستقیم با سلیقه وعلاقه گردشگران است که برای ارایه اینگونه بسته خطرساز است چون هرچند که هزینه سفر برای بسیاری از گردشگران مهم است اما این امتیاز هرگز نمی تواند سلیقه آنها تغییر دهد بنابراین ممکن است که بسیاری از گردشگران بدون هیچ آگاهی از امکانات ایران بار سفر به این کشور باستانی را ببنند و به پشتوانه اینگونه تخفیفات وارد مرزهای ایران شوند اما با توجه به خدمات ارایه شده کاملا ناراضی از این تور به خانه بازگردند و ثبت خاطرات ناخوشایند خود در دنیای مجازی و البته بازگو کردن آن برای دیگران زمینه عدم موفقیت گردشگری ایران را پایه گذاری کنند و بطور کلی این خاطرات بد در این سفر برای آینده گردشگری ایران بسیار مضر خواهد بود.

از سوی دیگر حتی در بهترین شرایط و خوشبینانه ترین حالت این گروه از گردشگران مالایی بسیار شاد و خوشحال از سفرشان به ایران به خانه بازگردند و هزینه این سفر را در مقابل اینهمه شادی ناچیز پندارند و آن را به خاطر بسپارند هرگز حاضر نیستند برای تجربه این سفر شیرین بیش از قبل هزینه کنند و در توصیه های خود به دوستان و بستگان با همان هزینه قبلی انتظار سفر وبازدید از جاذبه های ایران را خواهند داشت بنابراین پاک کردن این خاطره شیرین اما ارزان از ذهن آنها که قیمت واقعی سفر به ایران را نپرداختند کاری بسیار دشوار و البته سرنوشت ساز خواهد بود.

پس به همین دلیل این گروه از گردشگران که با استفاده از این بسته های تخفیف وارد ایران شده اند هرگز به عنوان گردشگران وفادار به جاذبه های ایران شناخته نخواهند شد بلکه با استفاده از این امتیاز فقط یک بار وارد ایران شده اند که تمام شد. در صورتی که صنعت گردشگری ایران با ارایه اینگونه امتیازها قصد سرمایه گذاری و بهره برداری بلند مدت از این تبلیغ را در ذهن می پرورانده است. در صورتی که به عقیده محمد خالد هارون ، رئیس اتحادیه آژانس های مسافرتی مالزی بر این عقیده است که ایران از نظر جلب گردشگران مالایی بخصوص در زمینه گردشگری ورزشی امتیازات ویژه ای را دارد و می توان در این زمینه سرمایه گذاری های جالبی در زمینه تبادل گردشگر بین دو کشور انجام داد که یکی از آنها اعزام هیات های اسکی از مالزی به ایران است.

بنابراین ، به گفته بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری این بهتر است که ایران به عنوان کشوری نوپا در صنعت گردشگری با ایجاد امتیازاتی جذاب اما با قیمت واقعی کاری کند که گردشگر هم برای سفر به ایران تشویق شود ، هم با هزینه واقعی سفر به ایران آشنا شود به عنوان مثال می توان با دریافت هزینه کامل اقامت از این گروه طی سفرشان به ایران یک شب رایگان یا یک گشت رایگان را برایشان تدارک دید یا اینکه اگر این گردشگران از ایرلاین های ایرانی استفاده کردند قیمت کامل را پرداخت کنند اما یک بلیت داخلی رایگان برای سفر داخل ایران نیز دریافت کنند . این نسخه امتحان عملی خود را در دوران بحران اقتصادی در قاره اروپا بسیار کارآمد بود بصورتی که بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر معروف جهان هرگز حاضر به کاستن قیمت هزینه سفر به کشورشان نشدند تا این ذهنیت اشتباه را در ذهن گردشگران خود ایجاد نکنند.

به گفته بسیاری از این کارشناسان نسخه پیچیده شده برای ایران نوپا در صنعت گردشگری بسیار خطرناک است بلکه می توانست بسیار مفید تر از حال نسخه پیچیده شود. به هر حال با ارایه این گونه بسته ها بدون شک تعدادی از گردشگران مالایی را در آینده ای نزدیک و در این بازه زمانی یعنی از آبان ماه تا اواخر اسفندماه در ایران خواهیم دید که می توان گفت حاصل و دسترنج تلاش مسئولان دولتی و خصوصی در نمایشگاه 2012 ماتا بوده هرچند حضور این دسته از گردشگران مالایی  باعث شادی و خوشحالی بسیاری از دست اندرکاران گردشگری خصوصی و دولتی ایران خواهد شد اما با این توضیحات و البته با توجه به دولبه بودن این تیغ که قابلیت ضربه زدن به بدنه نوپای صنعت گردشگری ایران را دارد چگونه می توان جلوی تصور غلط آنها از هزینه سفر به ایران باستانی را گرفت و آنها را با هزینه واقعی اینگونه سفرهای تفریحی و گردشگری ایران آشنا کرد تا در آینده شاهد تغییر مقصد گردشگری آنها نباشیم.

موسیقی سنتی ایران واقعا من را شیفته خود کرده است

موسیقی سنتی ایران مرا به کهکشان ها برد

من تهران و ایران را دوست دارم

تهران به تنهایی برای من مثل تمام دنیا جذاب است

به نظر من اصفهان برای شروع ایرانگردی بهترین نقطه خواهد بود

طعم و بوی غذاهای ایرانی می توانند میلیون ها گردشگر به ایران بکشاند

فنلاند کشوری واقع در منطقه اسکاندیناوی که با طبیعت و دیدنی های طبیعی خود هر ساله هزاران گردشگرا به سمت خود می کشاند برای ما ایرانیان از دید تکنولوژی و دنیای ارتباطات بسیار آشناست. هرچند تا کنون تعداد زیادی از گردشگران ایرانی نتوانسته اند به این طبیعت بکر دستیابند و دیدنی های آن را ببینند اما مدتی است که حضور سفیر جدید فنلاند آقای هاری کامرانین ارتباطی نوین را بین دو کشور برقرار کرده است . او که از اول ماه سپتامبر سال 2012 میلادی به عنوان سفیر کشور فنلاند وارد خاک ایران شده توانسته به خوبی با تمدن ایران ارتباط برقرار کند و همین ارتباط او را به سفرهایی در گوشه و کنار ایران تشویق کرده است هرچند کمی بیشتر از 5 ماه از حضور او در ایران نگذشته اما وی گفتنی های بسیاری را درباره جاذبه های ایران و بطور کل گردشگری ایران دارد.

کمرانین به خوشرویی درخواست مصاحبه چمدان را پذیرفت و ما را به دفتر کارش در سفارتخانه این کشور دعوت کرد و با گشاده رویی و البته حوصله به سئوالات چمدانی ما درباره جاذبه های ایران پاسخ داد، اما اولین نکته جالب این گفت و گو زمانی بود که وی خود و سمتش را به زبان فارسی و لحظه ای شیرین به چمدان معرفی کرد .  بدون تردید خواندن نقطه نظرات سفیر کشور فنلاند درباره جاذبه های گردشگری ایران برای شما عزیزان خالی از لطف نیست.

·         قبل از ایران در چه کشورهایی ماموریت داشتید؟

؟؟؟؟؟؟

·         چه شهرهایی از ایران را تاکنون دیده اید؟

·         همانطور که قبلا گفتم من مدت زیادی نیست که به عنوان سفیر فنلاند و هنوز فرصت برای دور ایران نداشتم و بیشتر اوقات به دلیل مشغله کاری در تهران بوده ام هرچند که بازدید از تهران به عنوان مسافرتی کامل برای من بود اما قبل از سال نوی میلادی به اصفهان سفر کردم که واقعا تجربه ای به یادماندنی بود به واقع اصفهان شرشار از دیدنی و جذابیت های خاص ایران است هرگز تصور دیدن این همه جاذبه گردشگری در یک شهر برایم قابل درک نبود اما واقعیت داشت هر نقطه از این شهر داستانی متفاوت برای گفتن داشت البته سفری هم به منطقه پارس جنوبی و عسلویه داشتم.

·         سفر شما به عسلویه تفریحی بود یا کاری؟

من برای بازدید از منطقه پارس جنوبی رفته بودم اما واقعا با دنیای متفاوتی از ایران مواجه شدم دقیقا اگر بگویم به گمان من هرگوشه از ایران خود دنیایی متفاوت و پر از جذابیت است در این سفر به منطقه ای بنام سیراف رفتیم که در نگاه اول فکر کردم در سواحل مدیترانه هستم اما به خودم گفتم این خلیج فارس است و زیبایی های بینهایت آن . تصور کنید رشته کوهها مستقیم وارد آب دریا می شدند و منظره ای خیره کننده را برای گردشگران ایجاد کرده بودند واقعا زیبا و حیرت انگیز بود. بطور کل هر نقطه از ایران را که تا کنون دیدم بدون تردید به این نتیجه می رسم که ایران بهترین سرزمین منطقه برای جلب نظر گردشگران بین المللی است.

·         آیا تا کنون به ترکیه سفر کرده اید؟

بله من به ترکیه سفر کرده ام و مناطق مختلفی از این کشور را دیده ام.

·         هنگام بازدید از منطقه سیراف اشاره به مدیترانه کردید چه شباهتی بین ایران و ترکیه از لحاظ جاذبه های گردشگری دیده اید؟ همانطور که می دانید ایران و ترکیه اشتراکات زیادی از نظر فرهنگی دارند شما در این باره چه می گویید؟

بله من هم به این تشابهات پی بردم ، بطور کلی این خاصیت اکثر کشورهای ساحلی دنیاست اما تفاوتهایی هم وجود دارد که شاید به عقیده من مربوط به دوران کنونی و سیستم مدیریتی دو کشور بخصوص در زمینه گردشگری است اما به عقیده من هر دو کشور پتانسیل های بسیار قوی ای برای توسعه گردشگری خود در منطقه دارند که باید به خوبی از این امتیازات استفاده کنند.

·         در بین صحبتهایتان به بزرگی تهران اشاره کردید می توانید کمی بیشتر توضیح دهید؟

برای من تهران همانند کل جهان وسعت دارد ، جاذبه های این شهر در کنار ازدحام و هیاهوی آن واقعا دیدنی هستند واقعا پایتخت ایران می تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگران باشد حمل و نقل عمومی و آثار باستانی توانسته اند همه امکانات برای توصیعه گردشگری را در کنار هم فراهم کنند ، تهران واقعا زیباست .

·         آیا به موسیقی ایرانی علاقمند هستید؟

آشنایی من با موسیقی ایرانی واقعا شنیدنی است چون من قبلا با موسیقی ایران هیچ آشنایی ندارم. به خاطر دارم که در تهران به کنسرتی رفتم که در آن کنسرت نوازندهها نوای تار و پیانو را با هم تلفیق کرده بودند طی این کنسرت با تار آشنا شدم و واقعا به آن علاقمند شدم. این هم نوازی واقعا زیبا بود و البته شگفت آور صدای این دو ساز برای من صحرآمیز بود در میانه کنسرت احساس نزدیکی خاصی با موسیقی ایران داشتم واقعا زیبا بود به عقیده من موسیقی سنتی ایران گفتنی های بسیاری برای ما خارجی ها دارد که هنوز برایمان بازگو نکرده . من طی برگزاری این کنسرت انگار در آسمانها سفر می کردم و حال و هوایی خاصی را تجربه کردم واقعا تجربه زیبایی بود چون این موزیک بود که مرا با خود برد بنابراین می توان گفت که جاذبه موسیقی سنتی ایران برای جلب نظر گردشگران خارجی بسیار خواهد بود.

·         آیا با خانواده خود در تهران زندگی می کنید؟

خیر من تنها در تهران زندگی می کنم و گاه گاهی برای سرزدن به خانواده و دوستانم به فنلاند سفر می کنم و البته آنها نیز برای دیدن من گاهی به تهران می آیند و با هم به دیدن جاذبه های ایران می رویم. شاید زندگی دیپلماتیک من باعث شده تا کمی از خانواده فاصله بگیرم . به عنوان مثال خانواده من برای تعطیلات سال نوی میلادی به تهران آمدند که با هم سفر اصفهان را تجربه کردیم این سفر واقعا جالب و غیر قابل تصور بود برای همه ما .

·         نظر همسر شما درباره حجاب در ایران به عنوان یک گردشگر خارجی چه بود؟

البته من نظر ایشون را نمی دانم چون خودشان فعلا در ایران نیستند که این سئوال را پاسخ دهند

·         نظر شما دراین باره چیست آیا نظری دارید؟

به عقیده شخص من گردشگران همیشه قوانین کشور میزبان را بطور کامل رعایت خواهند کرد و اصلا این موضوع برای آنها به عنوان معضل نیست بلکه قسمتی از سفرشان خواهد بود. بطور کلی حجاب در ممالک غربی هرگز مسئله ای کاملا بیگانه برای زنان نیست بلکه بانوان غربی هم گاهی اوقات از حجاب استفاده می کنند و از فواید آن کاملا آگاه هستند. صادقانه بگویم در کشور من به عنوان کشوری غربی بیشتر بانوان هنگام دعا و نیایش روزهای یکشنبه با پوشش کامل وارد محوطه کلیسا به عنوان مکانی مقدس وارد می شود و مراسم معنوی خود را انجام می دهند بنابراین مبحث حجاب فقط به کشورهای اسلامی مربوط نیست بلکه آنهایی که معتقد و مومن هستند با اشتیاق از آن استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال مادر بزرگ من هرگز بدون حجاب وارد کلیسا نمی شد و همیشه پوشش کامل و تیره رنگی را برای ورود به محوطه کلیسا انتخاب می کرد. بنابراین پوشش کامل برای گردشگران غربی هیچ مشکلی نخواهد بود بلکه آنها کاملا با این موضوع مانوس هستند بنابراین رعایت قانون کشور ایران برای آنها به هیچ عنوان کار دشواری نیست.

·         دوباره به اصفهان برگردیم آیا سی و سه پل را دیدید ؟ نظرتان درباره این اثر تاریخی چیست؟

بله من فقط این پل معروف را ندیدم بلکه از دیگر آثار باستانی شهر اصفهان نیز دیدن کردم ولی بطور کلی مگر امکان دارد که به اصفهان سفر کنید و این پل معروف را نبینید. شاید بتوان گفت پس از میدان نقش جهان این پل هویت اصلی اصفهان خواهد بود بنابراین همه گردشگران بدون تردید حداقل یک عکس یادگاری کنار این پل تاریخی دارند.

·         هنگامی که روی این پل قدم می زدید چه احساسی داشتید؟

واقعا محشر بود اما واقعا مهندسی این پل بیانگر توانمندی و دانش ایرانیان باستان بوده که تحسین برانگیز است. به عقیده من مهندسان ایران باستان با درهم شکستن قوانین ساخت و ساز از مصالح خشن مثل سنگ و آهک و آجر توانستند یک اثر هنری زیبا خلق کنند که واقعا ستودنی است. به نظر من آثار باستانی موجود در اصفهان نمونه کاملی از هنر ، مهندسی ، معماری و بطور کلی تمدن ایران زمین است.

·         در طول این سفر آیا در هتل اقامت داشتید یا از منزل دوستان استفاده می کردید؟

البته من همراه خانوده ام در یک هتل سنتی در این شهر اقامت داشتیم.

·         کیفیت خدمات هتلداری را در این سفر چه دیدید؟

کیفیت هتلداری در این شهر واقعا عالی بود و به نظر من در سطح استانداردهای بین المللی قرار دارد. البته کشوری با این همه جاذبه واقعا نیازمند صنعت هتلداری قوی نیز خواهد بود.

·         به غیر از آثار باستانی در شهر اصفهان چه چیزی نظر شما را بیشتر به خود جلب کرد؟

اولین موضوع ترافیک کم این شهر و بعد عادت خوب دوچرخه سواری مردمان این شهر بود عادتی که در کشور من و اکثر کشورهای اروپایی برای جلوگیری از ترافیک و حفظ محیط زیست از آن به خوبی استفاده می شود ولی در ایران زیاد مرسوم نیست.

·         شما در تهران چگونه به محل خود می روید؟

من به غیر از زمانی که دیدارهای رسمی دارم سعی می کنم از مترو استفاده کنم و حتی بیشتر کارمندان سفارت را هم به اینکار تشویق می کنم . به عقیده من سیستم حمل و نقل مترو در تهران یکی از پیشرفته ترین دنیاست. علاقمند هستم متخصصان کشورم را برای بازدید از این توانمندی ایران دعوت کنم تا از نحوه تزئین ایستگاههای تهران برای تزئین ایستگاههای مترو در فنلاند استفاده کنند.

·         نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟

من واقعا وقتی در میدان نقش جهان از نزدیک صنایع دستی ایران را دیدم شوکه شدم و البته لذت بردم واقعا زیبا بودند ، صنایع دستی ایران بسیار جذاب و ارزشمند هستند. بدون تردید شما واقعا نمی توانید بگویید به اصفهان سفر کرده ام و هیچ سوغاتی یا صنایع دستی نخرید .

·         بهترین از نظر شما کدام بود؟

جالب ترین اتفاق این بود که هر روز که از هتل به قصد گشت و گذار  خارج می شدیم با کلی کیسه و پاکت خرید به هتل باز می گشتیم اما بهترین چیزی که من در این شهر دیدم فرش های دست باف بسیار زیبا بود ، اما لباسهای محلی و مصنوعات فلزی همه و همه از زیبایی های این میدان معروف جهان برای هر گردشگر خارجی است. اما زیباترین قسمت این خرید توضیحاتی است که تولید کنندگان و فروشندگان درباره این تولیدات می دهند آنها با شور و شوق خاصی درباره تولیدات خود توضیح می دهند واقعا مثل اینکه درباره فرزند خود توضیح می دهند. این صحنه واقعا زیبا بود از این موضوع که بگذریم وقتی زیبایی صنایع دستی ایران را می دیدم به این موضوع پی بردم که این زیبایی ها پس از تکامل طی قرنها مقابل چشمان ما قرار گرفته اند . چقدر ذوق و سلیقه در آنها نهفته است البته نباید تجربه استادکاران و هنرمندان را نیز از این موضوع جدا کرد سالها تجربه آنها باعث شده تا ما از دیدن آنها لذت ببریم.

·         نظر شما درباره موزه های ایران چیست؟

بطور کلی موزه ها و اشیاء داخل ویترین آنها بیانگر روند تولید و قدرت اقتصادی و صنعتی کشورها از گذشته تا حال حاضر است و در مورد ایران این موضوع کاملا قابل درک و ملموس است ، دیدن اینکه تولیدات 2 هزار سال پیش درایران اینقدر زیباست که برای مدتی هر بیننده ای را به خود مجذوب می کند بدون تردید نمادی از رونق اقتصادی و توان صنعتگران این سرزمین است. به عقیده من این تمدن و فرهنگ توانسته الماسی به نام فرهنگ و تمدن ایرانی را به وجود بیاورد که در طول دوران گذشته سیقل یافته و درخشان شده است. این دقیقا همان جاذبه ای است که من و گردشگران خارجی دیگری را به خود جلب کرده است.

·         آیا شما ایران را کشوری سنتی و کهن می دانید؟

خیر همانطور که در توضیحات خودم گفتم اگرچه ایران کشوری تمدن و باستانی است اما در تمام محصولات هنری و صنایع دستی یا حتی زندگی روزانه مردم می توان ارتباطی زیبا بین این تمدن و دنیای مدرن امروزی را دید اینطور نیست که صرفا همه چیز رنگ و بوی سنت به خود گرفته باشد بلکه ایرانیان و هنرمندان ایرانی توانسته اند ارتباطی دقیق بین دنیای کهن با دنیای مدرن امروزی ایجاد کنند و از آن بخوبی بهره برند. به عقیده من هنرمندان معاصر ایرانی به واقع توانسته اند با استفاده از رنگ ها و طراحی تولیدات خود سیر تکامل و شکل گیری تمدن ایران را از همان اوایل تا قرن 21 به خوبی توصیف کنند و البته به خوبی ارتباط دهند.

·         آیا تا به حال برج میلاد تهران را دیده اید؟

بدون تردید جواب شما مثبت است، و فکر می کنم هیچ گردشگر خارجی را نخواهید دید که از این جاذبه تهران دیدن نکرده باشد چه رسد به افرادی چون من که به دلیل نوع فعالیت کاری خودمان حداقل یک جلسه یا کنفرانس در ایران برج را تجربه کرده ایم. به عنوان مثال من یکی از جلسه های کاری سفارت تحت اختیارم را همراه کل همکارانم (کارمندان سفارت) دراین برج برگزار کردم تا همگی با هم از این جاذبه تهران لذت ببریم.

·         آیا شبیه این برج در فنلاند موجود است؟

بله برج مخابراتی و البته رستوران و گالری مثل برج میلاد در فنلاند وجود دارد اما برج فنلاندی به بلندی برج میلاد در تهران نیست.

·         نظر شما درباره نمای کلی تهران از داخل برج میلاد چیست؟

خوشبختانه روز بازدید من هوا کاملا صاف بود و امکان دیدن کل تهران برایم وجود داشت وقتی نمای تهران را دیدم در ذهن خودم گفتم این یک ابر شهر است که من در آن ساکن شدم واقعا نمای زیبایی بود بخصوص رشته کوه البرز در شمال تهران که وقتی هوای تهران صاف و بدون آلودگی باشد دقیقا مثل یک بوم (تابلوی) نقاشی خواهد بود که تعدادی خانه روی آن کشیده شده باشد. واقعا زیباست که می توان تهران بزرگ را از این ارتفاع دید نکته جالب درباره تهران این است که جمعیت این شهر از کل کشور من یعنی فنلاند بیشتر واقعات جالب و البته حیرت آور است جمعیت کشوری مثل فنلاند در یک شهر ایران یعنی تهران زندگی می کند.

·         چه تعداد ایرانی در کشور شما ساکن هستند؟

آمار دقیقی در حال حاضر ندارم اما فکر می کنم جمعیت ایرانیان فنلاند حدود 6 هزار نفر هستند.

·         نظر شما درباره گردشگری ایران چیست؟

به عقیده من ایران پتانسیل بسیار زیادی برای ارتقای صنعت گردشگری خود در اختیار دارد و می تواند سالانه درآمد هنگفتی از آن به دست آورد این پتانسیل توان جذب گردشگران داخلی و خارجی را به دیدنی های ایران دارد واقعا من علاقمند هستم فنلاندی های بیشتری را در محوطه های باستانی ایران ببینم .

·         آیا طبیعت ایران هم می تواند به عنوان جاذبه برای جلب نظر گردشگران خارجی باشد؟

همانطور که می دانید فنلاند یکی از کشورهای جهان است که روی طبیعت خود برای جلب نظر گردشگران سرمایه گذاری کرده است و از آنجایی که طبیعت ایران هم واقعا زیباست پاسخ شما مثبت است بنابراین طبیعت بکر ایران می تواند به عنوان مهمترین جاذبه گردشگری پس از محوطه های باستانی آن باشد، ولی نباید فراموش کنیم که طبیعت شکننده است و باید آن را به خوبی محافظت کنیم تا بتوانیم مستمر از این طبیعت برای رشد اکوتوریسم استفاده کنیم.

·         در این زمینه توصیه ای هم دارید؟

البته من فکر می کنم حفظ محیط زیست برای همه مردم جهان امروز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین اجازه ندهیم توسعه گردشگری محیط زیست ما را نابود کند چون این طبیعت به عنوان سرمایه اصلی گردشگری است. به مسئولیت های خودمان نسبت به حفظ محیط زیست باید پایبند باشیم .

·         در زمینه حفظ محیط زیست فنلاند با ایران همکاری داشته یا خیر؟

همانطور که قبلا اشاره کردم فنلان در زمینه حفظ محیط زیست به خوبی پیشرفت کرده و راهکارهای بسیار مناسبی را هم در این زمینه به دست آورده بدون تردید این راهکارها می توانند در اختیار هر کشور متقاضی قرار گیرند من واقعا علاقمندم که این ارتباط و همکاری بین ایران و فنلاند در زمینه حفظ محیط زیست برقرار شود و شاهد گسترش روابط اینگونه بین دو کشور باشم.

·         برنامه ای برای گسترش این رابطه دارید؟

امیدوارم که بتوانم متخصصان فنلاندی را به ایران دعوت کنم تا علاوه بر آشنایی آنها با ایران بتوانم با مقامات مسئول نیز ارتباط برقرار کنند و زمینه این همکاری را فراهم کنند چون ارتباط بین دو ملت بخصوص در زمینه حفظ منابع طبیعی بسیار سازنده و ضروری است.

·         نقش غذاهای ایرانی در جذب گردشگران چیست؟

بدون تردید یکی از مزیت های غذاهای ایرانی سلامتی و کیفیت آنهاست . من اعتقاد داردم که با کیفیت ترین مواد غذایی را در ایران  دیده ام چون هنوز کشاورزی سنتی در این کشور رواج دارد بنابراین کیفیت مواد خوراکی بهترین است. بنابراین این کیفیت و البته تنوع غذاهای ایرانی می تواند باعث جلب نظر گردشگران بشود ایران می تواند با این روش و البته عطر و طعم غذاهای لذیذ خود هرساله تعداد زیادی را در کشور خود پذیرایی کند.

·         نظر شما درباره برقراری پروازهای مستقیم بین کشورها و تاثیر آنها در صنعت گردشگری دو کشور چیست؟

بدون تردید این امتیاز بسیار در جهت رشد گردشگری تاثیر گذار است ، متاسفانه هنوز بین ایران و کشور من خطوط پروازی مستقیم برقرار نشده است اما در حال بررسی برای برقراری این مسیر هستم که امیدوارم به زودی اتفاق بیافتد.

·         چرا تا کنون این پروازها دایر نشده است؟

همانطور که می دانید تعداد درخواست سفر یکی از اصلی ترین دلایل برقراری خطوط پروازی مستقیم بین کشورهاست که متاسفانه هنوز بین ایران و فنلاند این درخواست ها در حداقل خود هستند بنابراین صرفه اقتصادی برقراری خطوط پروازی مستقیم هنوز برای شرکت های هواپیمایی به وجود نیامده تا این کار را انجام دهند . به عنوان مثال کشور من به دورترین نقاط آسیا یعنی کره جنوبی و ژاپن پرواز مستقیم دارد آنهم به دلیل وجود درخواست سفر اما هنوز ایران نتوانسته آنقدر برای شرکت های هواپیمایی جذاب باشد که اقدام به برقراری پرواز مستقیم کنند.

·         نظر شما درباره فرودگاههای ایران چیست؟

من بیشتر می توانم درباره فرودگاه تهران صحبت کنم چون هنوز دیگر فرودگاههای ایران را ندیده ام . وقتی برای اولین بار وارد این فرودگاه شدم تعجب کردم چون فکر می کردم ایران که پل ارتباطی بین شرق و غرب است و البته منطقه ای بسیار تاریخی نیز هست چرا فرودگاهی به این خلوتی در پایتخت خود دارد. به عقیده من این نشانگر عدم برنامه ریزی صحیح در صنعت گردشگری ایران است و می توان پی به این نتیجه برد که هنوز صنعت گردشگری در ایران به شکل واقعی جا نیافتاده است.

·         نظر شما درباره جاده های ایران چیست؟

با توجه به سفرهای من اطراف تهران و اصفهان باید بگویم کیفیت جاده های ایران در سطح خیلی مناسب و استانداردی قرار دارد من دیدم که بسیاری از ایرانیان با اتومبیل شخصی خود خیلی راحت در جاده های ایران تردد می کنند و امنیت آنها برقرار است بنابراین فکر کنم جاده ها که زیرساخت اصلی اقتصاد و صنعت گردشگری ایران است در شرایط مطلوبی به سر می برد ولی به خاطر داشته باشید که من کارشناس داخلی ایران نیستم و صرفا دیده های خودم را بیان می کنم.

·         سیستم خدمات حمل و نقل عمومی را در تهران چگونه ارزیابی کردید؟

متاسفانه انگار ایرانی ها عقیده ای به استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی ندارند اگرچه امکانات خوبی بخصوص در تهران در اختیار آنهاست ولی هنوز هم ترجیح می دهند با وسیله نقلیه شخصی خودشان تردد کنند ولی به عقیده من سیستم حمل و نقل عمومی بخصوص در تهران کیفیت مناسبی دارد به ویژه متروی تهران.

·         آیا تا بحال از متروی تهران استفاده کرده اید؟

بله، من سعی می کنم اکثر اوقات از مترو استفاده کنم و به تمام کارمندان سفارت هم توصیه کرده ام که از این امکانات فوق العاده تهران به خوبی استفاده کنند. سیستم متروی تهران به نظر من واقعا بی نظیر است من به ایستگاههای متروی تهران بیشتر به عنوان یک موزه می نگرم تا ایستگاه مترو . امیدوارم روزی برسد که اکثر مردم تهران برای حفظ محیط زیست خود و شهر زیبای تهران از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.

·         به زیبایی ایستگاههای مترو تهران اشاره کردید لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.

برخی از ایستگاههای تهران مثل ایستگاه تجریش و شهید بهشتی با صنایع دستی و هنرنمایی هنرمندان فوق العاده زیبا تزئین شده اند و گاهی اوقات در برخی از این ایستگاهها حتی نمایشگاههای هنری نیز برگزار می شود که واقعا باعث جلب نظر من شده که مسئولان مترو چقدر دقیق به زیبایی های هنری و بصری مردم نیز اهمیت داده اند .به عقیده اهمیت ایرانیان به هنر است که مسئولان را تشویق به این کار کرده است.

بار ها به ایستگاه تجریش رفته ام تا از نمایشگاههای هنری داخل آن دیدن کنم و با دیدن اینهمه زیبایی آنهم در ایستگاه مترو به یاد ضرب المثلی معروف که بارها از همکارانم در سفارت شنیده ام افتادم که می گوید هنر نزد ایرانیان است و بس .

·         زیبا ترین نمایشگاهی که در ایستگاه تجریش دید کدام بوده ؟

دوتا از نمایشگاههای عکس این ایستگاه واقعا تاثیر فراوانی بر من گذاشت اولین نمایشگاه مربوط به عکس های عاشورا بود که واقعا حس غریبی در من ایجاد کرد و دیگری مربوط به نمایشگاه عکس زمستان بود این دو به یاد ماندنی ترین خاطرات من از نمایشگاههای ایتسگاه مترو بودند.

·         آیا می توانید خدمات حمل و نقل عمومی تهران را با کشور خودتان مقایسه کنید؟

لازم به یادآوری است که جمعیت کشور من واقعا کمتر از شهر تهران است بنابراین نمی توان این دو را با یکدیگر مقایسه کرد اما پاسخ شما را اینگونه می دهم که علاقمندم مسئولان خدمات حمل و نقل عمومی فنلاند را به ایران دعوت کنم تا از سیستم متروی تهران بازدید کنند و از نحوه تزئین ایستگاهها ایده بگیرند و در کشورم اجرا کنند.

·         کدام غذای ایرانی به عنوان گزینه برتر شماست؟

اولین گزینه من برای غذاهای ایرانی فسنجان است انهم چون رب انار برای تهیه این غذا استفاده می کنند ولی قورمه سبزی نیز دومین گزینه خواهد بود.

·         به رب انار اشاره کردید آیا انار ساوه را امتحان کرده اید؟

یکی بهترین میوه های ایران انار است که توجه من را به خود جلب کرده این میوه در کشور من نیست بنابراین من هروقت که به کشورم سفر می کنم نیمی از چمدان خودم را از انار پر می کنم.

·         اگر قصد توصیه غذاهای ایرانی را بدوستان خود داشته باشید چه می گویید؟

کبابهای ایرانی را امتحان و از میوه های سالم ایران هم غافل نشوند و سلامتی خود را با خشکبار ایرانی تضمین کنند این توصیه من به تک تک دوستان خودم درباره غذاهای ایرانی خواهد بود.

·         چطور خشبار ایران اینهم نظر شما را به خود جلب کرده است؟

بطور کلی خشکبار برای سلامتی بشر بسیار مفید است اما متاسفانه در کشورمن این همه تنوع نیست بنابراین خشکبار ایرانی توجه من را به خود جلب کرد و به معتقدم که همین خشکبار می تواند سوژه خوبی برای شروع یک تجارت بسیار سودآور بین دو کشور باشد. میوه ، خشکبار و سبزیجات ایرانی واقعا می توانند در بازارهای فنلاند بدرخشند.

·         آیا شرایط تجارت میوه و سبزیجات ایرانی با فنلاند مهیاست؟

اگرچه برخی از آنها نیازمند حمل و نقل سریع و البته خدمات ویژه ای هستند اما روشهای نوینی وجود دارد که می توان از طریق آنها اقدام به برقراری این تجارت کنیم پس این شرایط برای شروع یک تجارت سودآور بین ایران و کشور من مهیاست . هم اکنون فنلاند برخی از مایحتاج خود را از آمریکای جنوبی وارد می کند چرا ایران هم به عنوان یکی از شرکای تجاری کشور من وارد میدان نشود.

·         به نظر شما جایگاه رستوران های در گسترش صنعت گردشگری چیست؟

همانطور که قبلا نیز گفتم مزه و تازه بودن غذاهای ایرانی می تواند دلیل اصلی بسیاری از سفرهای گردشگران خارجی به ایران باشد امروزه حتی بسیاری از هتل ها و رستوران ها برای گردشگران خارجی اقدام به برقراری کلاس آموزش آشپزی می کنند تا گردشگران را با نحوه تهیه غذاهای سنتی کشورشان آشنا کنند پس حالا که همه زمینه ها در ایران مهیاست چرا این کیفیت و طعم خوب غذاهای ایرانی به کمک رونق صنعت گردشگری ایران نباشد.

·         عقیده شما درباره سرویس دهی رستوران های ایران چیست؟

من فکر می کنم سرویس دهی رستوران های ایرانی خیلی بهتر از رستوران های فنلاند است بخصوص در رستوران های سنتی که همانند پادشاهان ایران باستان با مشتری رفتار می کنند. من فکر می کنم این همه دقت در پذیرایی از مشتری فقط مخصوص رستوران های درجه یک ایران نیست بلکه شما می توانید این خدمات را حتی در رستوران های محلی و بدون ستاره هم ببینید.

·         به نظر شما قیمت غذاهای ایرانی در رستورانها را چطور دیدید؟

به عقیده من با توجه به به خدماتی که گرفتمو البته کیفیت غذاها خیلی ارزان هستند البته برای من جای خوشحالی ست که قیمت غذاهای ایرانی اینقدر مناسب و ارزان است، چون علاقه دارم تمام غذاهای محلی و سنتی ایران را امتحان کنم.

·         آیا آماری از گردشگران ایرانی که به فنلاند سفر کرده اند در دست دارید؟

صادقانه بگویم خیر ، هیچ آماری در دست ندارم اما با توجه به تعداد محدود ایرانیان مقیم فنلاند نباید این تعداد یعنی حضور گردشگران در کشور من نیز زیاد باشد.

·         کمی از جاذبه های فنلاند برایمان بگویید؟

بهترین فصل سفر به کشور من در تابستان است دقیقا فصلی که تعداد زیادی فستیوال های محلی در آن برگزار می شود و محیط بسیار شادی را در کنار طبیعت بکر فنلاند برای گردشگران تدارک دیده است. اما بهترین فستیوال که برای ایرانیان نیز جالب بوده فستیوال فیلم تابستانی است که در این فستیوال معمولا یک یا دو فیلم ایرانی نیز به اکران در می اید و از همه مهمتر آفتاب نیمه شب است که توجه بسیاری از گردشگران را هر ساله به خود جلب می کند.

·         آیا آماری درباره تعداد گردشگران فنلاندی که وارد ایران شده اند را در اختیار دارید؟

متاسفانه پاسخی شبیه به سئوال قبل را باید خدمت شما تکرار کنم خیر آماری در دسترس بنده نیست اما با توجه به یک یا دو شرکت آژانش گردشگری که برای برگزاری تورهای گردشگری تابستانه و پاییزه ایران برنامه ریزی کرده بودند دیگر به یاد ندارم شرکتی در این زمینه فعالیت کرده باشد بنابراین تعداد گردشگران فنلاندی که به ایران می آیند نیز بسیار کم است.

·         در مورد سرمایه گذاری های خصوصی در بخش صنعت گردشگری آیا قانونی موجود هست یا خیر؟

بدون تردید در اکثر کشورها بحث سرمایه گذاری خارجی درنظر گرفته شده است که کشور من نیز مستثنی از آن نیست اما در زمینه خاص صنعت گردشگری هنوز هیچ درخواستی از طرفین به ثبت نرسیده است.

·         نظر شما درباره حذف ویزا برای جلب نظر گردشگران به منطقه ای خاص چیست؟

همانطور که می دانید فنلاند عضو پیمان شنگن است و طبق این قانون اتباع کشورهای عضو نیازی به دریافت ویزا برای سفر به کشورهای دیگر ندارند . این قانون صرفا برای تسهیل تردد اتباع کشورهای عضو ایجاد شده بنابراین بدون تردید این موضوع در گسترش گردشگری نیز بسیار کارآمد خواهد بود. گردشگران علاقمند هستند که بدون از دست دادن وقت و انتظار در صف های طولانی درخواست ویزا از مبداء به مقصد خود پرواز کنند بنابراین این موضوع یعنی حذف ویزا بسیار کارآمد و در برخی مواقع با توجه به سیاست های داخلی کشورها لازم خواهد بود.

·         نظر شما درباره گردشگری سلامت در ایران چیست؟

بدون تردید ایران یکی از بهترین مقاصد گردشگری پزشکی در دنیا خواهد بود البته اگر درست برنامه ریزی شود اگر از مبحث تجهیزات و تخصص که مهمترین نکته ها هستند بگذریم طبیعت و آرامش برخی مناطق ایران به عنوان بهترین پتانسیل گردشگری پزشکی ایران برای گردشگرانی که به دنبال آرامش و تمدد اعصاب هستند خواهد بود. بنابراین طبیعت ایران در کنار توانمندی های پزشکی این کشور واقعا مثبت خواهد بود.

·         همانطورکه می دانید مدتی است که نوسانات نرخ ارز در ایران باعث شده تا ایران به عنوان مقصدی بسیار ارزان قیمت برای گردشگران خارجی باشد به نظر شما این موقعیت خوبی برای رشد و گسترش صنعت گردشگری ایران است؟

به نظر من این نواسنات غیر طبیعی ارز در ایران برای هیچ کس مناسب نیست، بلکه بهترین شرایط برای هر گردشگر یا سرمایه گذار در این زمینه ثبات اقتصادی و ثبات قیمتهاست بنابراین شاید در کوتاه مدت به ظاهر خوب باشد اما در بلند مدت واقعا به اقتصاد کشور ایران ضربه خواهد زد.

·         نظر شما درباره وجود بیمه های مشترک در کشورهای مقصد و مبداء چیست؟

قانون خرید بیمه نامه قبل از سفر واقعا قانون بسیار مناسبی است اما همانطور که می دانید این قانون هنوز ضمانت اجرایی ندارد و به صورت اختیاری به مسافران توصیه می شود همانطور که همکاران من هنگام دریافت مدارک جهت صدور ویزا به متقاضیان توصیه می کنند اما هیچ اجباری در کار نیست. بطوری کلی داشتن بیمه نامه معتبر در طول سفر باعث اطمینان خاطر خود مسافر خواهد بود تا در صورت بروز هرگونه حادثه ای که تحت پوشش ضمانت بیمه است به راحتی به سفر خود ادامه دهد و نگران هزینه های جانبی آن نباشد. بنابراین داشتن بیمه نامه تضمینی برای آسودگی خیال مسافران است.

·         آیا نمایشگاههای گردشگری در کشورتان برگزار می کنی؟

پاسخ شما مثبت است ، فنلاند همواره در دوره هایی مشخص اقدام به برگزاری نمایشگاههای صنعت گردشگری و تجهیزات وابسته آن می کند که همیشه مورد استقبال گردشگران بوده است بنابراین به عقیده من اگر برنامه ای برای شرکت در این نمایشگاهها داشته باشیم بسیار مفید هستند چون در غیر این صورت واقعا هزینه خود را هدر داده ایم و باعث رکود اقتصادی در این صنعت خواهیم شد.

·          نقش اینترنت در توسعه گردشگری به عقیده شما چیست؟

اینترنت به عقیده من کلیدی ترین نقش پس از سیاست های کلان دولتی و خصوصی را در صنعت گردشگری برعهده خواهد داشت بدون تردید همگی ما مدتی از طول روز را در دنیای مجازی مشغول سیر و سیاحت هستیم. بسیاری از همین گشت و گذارهای مجازی مقصد بعدی سفرهایمان را تعیین و مشخص می کند این جنبه عمومی استفاده از دنیای مجازی اما در مورد بخش تخصصی و سرمایه گذاری در صنعت گردشگری باید اینگونه گفت که بسیاری از شرکت های سرمایه گذار در صنعت گردشگری از این اهمیت مطلع هستند و سعی می کنند مشتریان خود را از میان گردشگران مجازی تشویق به سفر کنند.

·         نظر شما درباره همکاری رسانه ای جهت بسط و گشترش صنعت گردشگری در جهان چیست؟

نقش و تاثیر گذاری رسانه ها نه فقط در گردشگری بلکه در تمام جهات جامعه برهمگان روشن و مشخص است . من فکر کنم حضور در رسانه ها یک نیاز مبرم برای همه سنایع است نه فقط برای سیاستمداران و شعارهایشان بلکه حتی برای ساده ترین تولیدات نیز ما به همکاری رسانه ها نیازمند هستیم. اما درباره گردشگری نقش رسانه ها کمی حساس تر خواهد بود من امیدوارم روزنامه نگاران فنلاندی به ایران بیایند و واقعیت گردشگری ایران را به کشورشان معرفی کنند کاری که رسانه ها ی ایران هم می توانند به خوبی انجام دهند البته همین جا از روزنامه نگاران ایرانی نیز دعوت می کنم تا به فنلان سفر کنند و جاذبه های فنلاند را برای مخاطبانشان توصیف کنند.

·         آیا ایران برای گردشگران خارجی جذاب است؟

بدون هیچ فکری جواب شما مثبت خواهد بود ایران کشوری است با صدها جذابیت برای گردشگران عمومی و البته متخصصان. به عقیده من حتی اگر از بحث گردشگری عمومی بگذریم متخصصان زیادی می توانند به ایران و جاذبه های آن به عنوان یک منبع تحقیق توجه کنند به عنوان مثال من علاقمند هستم مسئولان شهرداری کشورم را به ایران دعوت کنم تا نحوه تزئین پارک ها و فضای سبز مناطق مختلف شهر تهران را ببینند و نمونه سازی کنند یا اینکه نصب وسایل ورزشی در فضای عمومی برای ارتقای روحیه نشاط در جامعه واقعا از نظر من جالب بود که ایران انجام داده است بخصوص این موضوع در شهر تهران به چشم می خورد.

·         آیا در فنلاند دانشگاهی که دروس گردشگری تدریس شود وجود دارد یا خیر؟

شاید دانشگاهی که صرفا در این رشته تدریس داشته باشد وجود ندارد اما آموزشگاههای بسیار زیادی هستند که متناسب با درخواست  دانش آموزان بین المللی آماده شده اند که به صورت اختصاصی به آموزش نیروهای متخصص در صنعت گردشگری اقدام می کنند .

·         نظر شما درباره گردشگری دریایی چیست؟

این بخش از گردشگری به تازگی در اقصی نقاط جهان بسیار مشهور شده است می دانید که دریای بالتیک یکی از مسیرهای اصلی عبور و مرور کشتی های تفریحی است و البته کشور من هم نامی آشنا در گردشگری دریایی . من فکر می کنم ایران هم با توجه به اقلیم خود می تواند به این رشته بپردازد و از آن درآمدزایی کند. سواحل شمالی و جنوبی ایران واقعا سرمایه ای هنگفت در اختیار این کشور است  که می توانند پذیرای هزاران گردشگر داخلی و خارجی در خاک خود باشد.

·         نظر شما درباره گردشگری زمستانی ایران چیست؟

من فکر می کنم شما بهترین ها را در اختیار دارید چون نوع برف ایران به صورت پودری است نه یخ بنابراین می توانید روی این موضوع حسابی تبلیغ کنید تا گردشگران لذت واقعی اسکی روی برف را تجربه کنند.

·         ماشین مورد علاقه شما چیست؟

برند آئودی ماشین مورد علاقه من است ولی من در حال حاضر من فقط دوچرخه دارم

·         رنگ مورد علاقه شما چیست؟

آبی و سپید . آبی از آبی بیکران دریاها و سپید به رنگ برف

·         اگر قصد مقایسه فرودگاه بین اللملی تهران با فرودگاه بین المللی پایتخت کشورتان را داشته باشید چه می گویید؟

امیدوارم همانطور که به عقیده من ایران پل ارتباطی بین شرق و غرب منطقه است شاهد رونق حضور گردشگران بسیاری در این فرودگاه باشیم اما هم اکنون هنوز به عقیده من این فرودگاه جای توسعه دارد.

·         ایران را در یک کلمه توصیف کنید.

جذاب و دیدنی

·         نظر شما درباره مردم ایران چیست؟

 خیلی خون گرم و مهمانپذیر

·         سطح زبان انگلیسی مردم ایران را چگونه دیدید؟

سطح زبان انگلیسی مردم ایران بسیار مناسب است من در هر فروشگاه و مغازه ای که وارد شدم فروشندگان و مردم عادی می توانند کاملا با من ارتباط برقرار کنند و این موضوع برای من خیلی جالب

·         ورزش مورد علاقه شما چیست ؟

 من علاقمند به شنا و دوچرخه سواری هستم

·         تیم ورزشی مورد علاقه شما در ایران چیست ؟

من به تیم فوتبال استقلال علاقمند هستم و جزو طرفداران این تیم هستم.

 کامل 30/11/91

حمام فین بیشتر مالایی ها را جذب کرده تا تپه باستانی سیلک

چند مدتی هست که مبحث رونق اقتصاد گردشگری در ایران بسیار داغ شده و در گوشه و کنار اخبار هر روز شاهد اظهار نظر یا طرحی جدید در این زمینه هستیم . ایران که به گفته مسئولان دولتی قصد دارد در سال 91 حدود 7.5 میلیون گردشگر را داخل ایران پذیرایی کند به دنبال راهکارهایی برای رسیدن به این تعداد گردشگر بوده وهست ، یکی از این راهکارها حضور در نمایشگاههای بین المللی گردشگری که گوشه و کنار این کره خاکی برگزار می شود . بسیاری از این نمایشگاهها از شهرت جهانی برخوردار هستند و بسیاری هم محلی برگزار می شوند اما یکی از آنها نمایشگاه گردشگری مالزی بود که چندی پیش اختتامیه آن برگزار شد.  ایران نیز که به عنوان یکی از شرکت کنندگان فعال این نمایشگاه بود توانست نظر بسیاری از دست اندرکاران ، فعالان صنعت گردشگری و البته ماجراجویان مالایی را به خود جلب کند  و البته از آنجا که ایران هم  همانند دیگر کشورها به درآمد حاصل از رونق و توسعه صنعت گردشگری توجه کرده گفتگویی صمیمانه با بهزاد خاکپور ، رایزن محترم اقتصادی سفارت جمهوری اسلامی ایران در این کشور که مسئول هماهنگی حضور کشورمان در این نمایشگاه بود را ترتیب دادیم . بدون تردید این مصاحبه برای دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران که قصد حضور در دیگر نمایشگاههای مشابه سراسر دهکده جهانی را دارند بسیار جذاب و خواندنی خواهد بود.

2.      نقش رایزنان اقتصادی ایران در توسعه صنعت گردشگری کشورمان چیست ؟
سفارت خانه ها بویژه در شرایط دشوار کنونی نقش مضاعفی در حفظ و توسعه مناسبات تجاری کشورمان با سایر کشورهای جهان دارند. به طور کلی این تلاش ها معمولا بدلیل ماهیت خویش به اغلب قابل اعلام و شرح و بسط نیستند با این حال موثر و مهم می باشند. در صورتی که سارمان میراث فرهنگی در همکاری با وزرات امور خارجه بتواند ظرفیت های گردشگری کشور همراه نقاط قوت و ضعف به اطلاع رایزنان اقتصادی ایران در سفارت خانه های کشورمان برساند و همچنین بر اساس مدل از قبل پیش بینی شده، برنامه ی مشخصی را با تخصیص بودجه مناسب به اجرا در آورد، شاهد توفیقات بسیار خوبی در استفاده از ظرفیت های بسیار خوب سفارت های ایران در سراسر جهان در خصوص جلب گردشگران خارجی خواهیم بود.

3.      آیا رایزنان فرهنگی نیز در این زمینه امکان همراهی دارند یا خیر؟شاید به طور مستقیم خیر. اما هر تلاش هوشمندانه ای در جهت ارتقای وجهه ایران در خارج از کشور، می تواند به طور غیر مستقیم به توسعه تجارت و مناسبات میان ملتها کمک نماید. 

4.      به عقیده شما گردشگری ایران تا موفقیت جذب حدود هفت و نیم میلیون گردشگر سالانه چقدر فاصله دارد؟از مبانی و استدلالاتی که منجر به ارائه این رقم شده بی اطلاع هستم. اما به عنوان کسی که اطلاع اندک و تجربه محدودی در این حوزه دارم، رسیدن به این اعداد را دور از اتنظار می دانم. ورود این تعداد گردشگر به معنی آن است که روزانه باید 20 هزار گردشگر را بتوانیم اسکان دهیم و این رقم بدون در نظر گرفتن ده ها میلیون گردشگر داخلی است. تا جایی که می دانم هرگاه چند اجلاس بین المللی و یا یک اجلاس بزرگ در تهران برگزار می شود، با مشکل اقامت هیأت های رسمی روبرو هستیم. فراموش نمی کنم که چند سال پیش، برای یک هیأت رسمی ترکیه، قادر به پیدا کردن اتاق در هتل و یا حتی مسافرخانه ها در تهران نشدیم و به ناچار هیأت مزبور شب را در منزل دیپلمات ترک به سر برد. آیا ظرف سه سال گذشته تحولی در زیر ساختارهای کشور پدید آمده است؟ شخصا معتقدم چنانچه نتیجه تمام تلاش های ما منجر به اعزام سه تا پنج هزار گردشگر مالزیایی در یک دوره شش ماهه آبان 91 تا اردیبهشت 92 (که فصل گردشگری مالزی است)  بشود،گام بسیار بزرگی برداشته ایم. این عدد برای دوره قبلی کمتر از چند صد گردشگر بوده است.  

5.      آیا سفارت جمهوری اسلامی ایران در کشور محل خدمت شما سیستمی مبنی بر ثبت خاطرات گردشگرانی که از ایران بازدید کرده اند دارد یا خیر؟خیر، با این حال متعاقب اعزام یک هیأت متشکل از مدیران ارشد 21 شرکت تور و نراول مالزی به ایران، به سرپرستی رئیس اتحادیه تور و تروال مالزی و معاونان ایشان (خرداد ماه 1390) پرسشنامه های نسبتا  دقیق و جامعی تهیه و اطلاعات بسیار مهمی از نتایج سفر و نقاط قوت و ضعف  گردشگری در ایران از منظر خبرگان گردشگری مالزی تهیه گردید که راهنمای خوبی برای برنامه ریزی های ما بوده و خواهد بود.

6.      به نظر شما حذف روادید بین دو کشور چه تاثیری برای توسعه گردشگری آنها دارد؟
مالزی عملا با تغییر قوانین خویش ورود گردشگران ایرانی را به خاک خویش سهل و راحت نموده است. شاید معطلی ورود به مالزی در فرودگاه های این کشور عمدتا از ورود ایرانیان به ایران راحت تر است. این کشور اخیرا فرمهایی ثبت اطلاعات شخصی> پرواز و محل اقامت و .. را هم حذف نموده است  شما به رایگان و براحتی می توانید وارد مالزی شود. اما در مقابل کماکان رویه قابل اعتمادی در خصوص ورود گردشگران مالزی به ایران نداریم. دادن روادید در فرودگاه های کشور اطمینان بخش نیست و بعضا در مواردی> گردشگران معدود مالزیایی که قصد ورود به کشور را داشته اند از فرودگاه بازگردانده (دیپورت) شده اند! همچنین فاقد ظرفیت کافی برای صدور ویزای فرودگاهی به هیآت های 30 تا 50 نفره هستیم و این کار وقتگیر و ملال آور خواهد بود. نیازمند طراحی جدید و اطمینان بخش در این حوزه هستیم.

7.      حضور ایران در نمایشگاههای بین المللی گردشگری واقعا تاثیری داشته یا اینکه می توان راهکارهای جایگزینی به جای صرف هزینه های کلان و موازی کاری در این نمایشگاهها یافت؟
قبلا هم گفته ام که اساسا معتقد نیستم که حضور درنمایشگاه ماتا یا هر اقدام دیگری، به تنهایی  تأثیر شگرفی بر جای خواهد داشت. اما معتقدم مجموعه تلاش های انجام گرفته از سوی سفارت ایران که با حمایت و همراهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و استانهایی مانند اصفهان و از همه مهمتر اتحادیه تور و تروال مالی (ماتا) صورت گرفته است، نتایج و ثمرات خوبی برجای گذاشته و خواهد گذاشت. حضور در نمایشگاه ماتا از اقدام بسیار خوبی بود که قطعا بدون آن، تلاش ها برای اعزام گردشگران مالزیایی به نتایج مورد نظر نخواهد رسید.

8.      به نظر شما اهمیت جاذبه سازی در صنعت گردشگری ایران چیست؟
در واقع در معرفی امکانات و فرصت های گردشگری خود به مردم جهان کار جدی انجام نداده ایم. به عنوان مثال در یک دو سال گذشته کجا و در چه رسانه ی بین المللی - اعم از تلویزیون، رادیو، نشریات تخصصی و ....) به معرفی جاذبه های گردشگری ایران پرداختیم. مالزی قریب 460 میلیون دلار در سال صرف معرفی خویش و تگ لاین Malaysia, Truly Asia  می کند. تا جایی که اطلاع دارم از سال 1388 کاری در خصوص معرفی ایران به عنوان یک مقصد گردشگری  صورت نگرفته است.

9.      آیا جاذبه های باستانی ایران تا ابد برای جلب گردشگران کافی خواهد بود؟

 بله میراث باستانی ما موضوعی است که تا ابد به عنوان یکی از جذاب ترین موارد> نقش مهمی برای جلب گردشگران بین المللی بویژه از کشورهایی که گردشگران آنها از معلومات عمومی بالاتری برخوردارند، خواهد بود. هرچند در مورد گردشگران مالزیایی باید بگویم، آنها بیشتر به شیفته مناظر هستند تا تاریخ و به همین دلیل مثلا از حمام فین کاشان که بیشتر دارای مناظر زیبایی است، بسیار بیشتر از تپه سیلک یا موزه ارزشمند ایران باستان خوششان می آید.

10.  جایگاه صنعت گردشگری ایران در اقتصاد کشورمان چیست؟
در حال حاضر شاید نقش دست چندم داشته باشد. اما در مالزی که نهمین مقصد گردشگران جهان بوده و در سال 2011 بیش از 24 و نیم میلیون گردشگر جذب نموده است به عنوان دومین منبع درآمدی این کشور محسوب می گردد.

11.  اهمیت سرمایه گذاری خارجی در گردشگری ایران چیست؟
بسیار مهم و اساسی است مشروط بر اینکه محقق گردد. این سرمایه گذاری ها معمولا با حمایت موسسات پولی و مالزی جهان مانند بانک ها صورت می گیرد و به دلیل شدت فشارها، این موسسات حتی اگر مایل باشند، عملا امکان چندانی برای نقش آفرینی در این حوزه ندارند. 

16.  آیا واقعا ایران برای مسافران وگردشگران جاذبه ای خاص دارد؟

 قطعا و بی تردید. ایران علیرغم محدودیت ها و مشکلات فرا رو، کماکان یکی از ارزشمندترین مقاصد گردشگری جهان است.

17.  آیا واقعا در آمد صنعت گردشگری ایران در صورت موفقیت توان جایگزینی صنعت نفت را دارد؟ اطلاع دقیقی از آمارها ندارم و علاقه ای به گمانه زنی ندارم چراکه این موضوع با اما و اگر های زیادی مرتبط است. بی تردید گردشگری یک از حوزه هایی است که برای تمام ملتهای جهان به عنوان یک منبع بزرگ درآمد و اشتغال زایی مورد توجه قرار داشته و در ایران نیز به همین دلایل می بایست مورد توجه مقتضی قرار گیرد.  

19.  صنعت هتلداری ایران با استانداردهای جهانی چقدر فاصله دارد ؟ از نظر نیروی انسانی و مدیریت نیارمند آموزش های جدی هستیم. هتلهای معدودی دارای کادر آشنا به زبان انگلیسی هستند. در بسیاری از هتل های 4 و 5 ستاره ایران هنوز یک بروشور راهنما به زبان انگلیسی در مورد همان هتل و یا حتی شماره تلفن های داخلی هتل وجود ندارد.

20.  نقش خطوط هوایی در موفقیت گردشگری کشورها چه بوده ؟

 طبیعتا در مورد کشورهای غیر همجوار، ارتباط هوایی مهمترین راه تبادل گردشگر است. هم اکنون سه شهر ایران با چهارده پرواز مستقیم به پایتخت مالزی مرتبط هستند. هرچند که قریب به اتفاق مسافران این خطوط را گردشگران ایرانی تشکیل می دهند.  

21.  آیا نمایشگاه مالزی و حضور ایران در آن موفقیت آمیز بوده ؟

طبعا این سئوال بایستی از فردی غیر از من سئوال شود. ج.اب کلیشه ای این است که خیلی موفقیت آمیز بود اما بهتر است این موضوع از شرکتهای ایرانی حاضر در نمایشگاه، سازمان میراث فرهنگی  و بویژه اتحادیه تور و تروال مالزی (مالزی) و شرکتهای مالزیایی که با طرف های ایرانی مذاکره داشته اند سئوال شود. با این حال عرض می کنم که گام بلند و موفقیت امیزی بود و شاید به نوعی اولین تجربه سفارت خانه های ایران برای ورود همه جانبه به تمام عرصه های (حتی فنی) گردشگری بود. اما اگر سئوال این باشد که برنامه به بهترین وجه ممکن برگزار شد، پاسخ من چیز دیگری خواهد بود.

22.  پیشنهاد شما برای ایران جهت شرکت در نمایشگاههای مشابه سراسر جهان چیست؟

 نسخه ی واحدی وجود ندارد. هر چند در کلیت موضوعات یکی هستند اما رمز موفقیت در دانستن و توجه به کلیات نیست. آنچه باعث توفیق است توجه به جزئیات و مختصات هر کشور و ملت و مقررات کشور مورد نظر است و مثلا در مالزی فقط شرکتهایی که متعلق به اتباع مالزی هستند می توانند اقدام به اعزام گردشگران در این کشور نمایند و اتباع حقیقی و حقوقی خارجی، حتی اگر در مالزی شرکتهای به ثبت برسانند قادر به این کار نیستند. من حتی حضور ایران در نمایشگاه بعدی را به شکل کنونی به صلاح نمی دانم و معتقدم باید طراحی جدیدی منطبق با دستاوردهایمان داشته باشیم. مثلا در این فکرم که سازمان میراث فرهنگی به جای دادن غرفه ها به شرکتهای ایرانی، غرفه ها را به طور نیمه بها در اختیاز شرکتهای مالزیایی قرار دهد که پکیج های گردشگری ایران را در نمایشگاه عرضه کنند، البته موضوع نیازمند بررسی بیشتر است.  

27.  عقیده شخصی شما در باره ارایه تخفیف برای جلب گردشگران به ایران چیست؟ آیا این نسخه ای مناسب برای رونق گردشگری ایران است یا خیر؟

 به طور کلی با دادن سوبسید موافق نیستم. بویژه اینکه کارهای بهتری می تواند صورت بگیرد. ورود گردشگر به ایران با طراحی ها و اعمال مدیریت های کارشناسی می تواند بسیار ارزان شود. مشکل کنونی بالا بودن هزینه ی گردشگری برای خارجیان در ایران نیست. قیمت ها مناسب است بویژه با کاهش مستمر ارزش ریال، این هزینه تا حدی کاهنده هم هستند. مشکل ما فقدان یک ریال یا دلار هزینه تبلیغ کشور در خارج است. مشکل ما فقدان نیروی  انسانی آموزش دیده و فعال است. اما به هر حال، بدیهی است که کاهش هزینه ها بویژه در دو سال اول بسشیار مهم است. شاید برای یک بازار مانند مالزی، اگر در دو یا سه سال اول این تخفیف ارائه شود تا فرصت معرفی جادذبه های گردشگری ایران به مردم مالزی مهیا گردد و به اصطلاح بازار گرم شود، این کار به صلاح باشد.

30.  با توجه به موفقیت کشور مالزی در صنعت گردشگری آیا همکاری هایی بین دو کشور و استفاده از تجربیات آنها صورت گرفته یا خیر؟

 بله تاکنون سه کمیته فنی گردشگری در طی سه سال اخیر میان دو کشور برگزار شده و توافقنالمه های همکاری هم بین دو دولت به امضا رسیده است. وزیر گردشگری مالزی سال گذشته از ایران دیدار کرد و در تدارک برنامه ریزی برای سفر جناب آقای موسوی، معاون رئیس جمهور در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور به مالزی در ماه های آتی هستیم.

32. نقش بخش خصوصی در تضمین موفقیت صنعت گردشگری ایران چیست؟

بدیهی است نقش دولت سیاست گذاری و طراحی است و قائدتا بار اصلی کار گردشگری بر عهده بخش خصوصی است که در راستای مقررات به این امر اهتمام خواهند داشت.درست مانند آنچه در مالزی یا قریب به اتفاق کشورهای دیگر جهان صورت می گیرد.

33. به عقیده شما دولت چه نقشی را برای آینده گردشگری ایران باید به عهده داشته باشد؟

سیاست گذاری، تبلیغ مسقیم و حمایت از برنامه های تبلیغی شرکتهای خارجی برای فروش پکیج های ایران و برگزاری تورهای آشنا سازی و تسهیل برقراری ارتباط میان شرکتهای ایرانی و خارجی.  ما در سفارت، پس از مذاکرات بسیار متعدد و رایزنی با ماتا و برخی شرکتهای تور و تروال مالزیایی و شرکتهای مشاور تبلیغاتی، تبلیغ گردشگری ایران در شش حوزه از جمله تبلیغات خیابانی (بنرها و بیلبوردها)، رادیو و تلویزیون (مانند شبکه های تخصصی سفر و گردشگری)، روزنامه ها عمومی و نشریات تخصصی، مساعدت به تبلیغ پکیج های ایران (مانند ترکیه که نیمی از هزینه تبلیغات شرکتهای مالزیایی برای اعزام گردشگر به ترکیه را پرداخت می کند)، تبلیغات آنلاین در فضای اینترنت و .... را با هزینه های معادل 248 هزار دلار طراحی و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تقدیم نمود که تاکنون در این خصوص - علی رغم پیگری ها - پاسخی واصل نگردیده است.

37. آیا آماری از تعداد گردشگران ایرانی که از مالزی بازدید کرده اند در دست دارید ؟

 در سال 2011 قریب 135 هزار گردشگر ایرانی از مالزی بازدید کرده اند که رقمی در حدود 280 میلیون دلار در این کشور هزینه نموده اند.

39. طی سال 2012 میلادی تا کنون چند نفر مالایی از ایران بازدید کرده اند؟                                

 به عنوان گردشگر، شاید چند صد نفر!!


40. هزینه هر گردشگر در مالزی بطور متوسط چقدر برآورد شده است؟

 به طور متوسط یک گردشگر در مالزی 830 دلار در سال 2011 هزینه نموده است.

41. هزینه اقامت و گردشگری هر نفر مالایی در ایران چقدر برآورد شده است؟

 برای یک تور یک هفته ای با هتل های سه ستاره، بسته ها (همراه با بلیط رفت برگشت و یک بلیط هوایی داخلی) در حدود 3500 رینگیت معادل تقریبی 1130 دلار است.

  ما در سفارت، پس از مذاکرات بسیار متعدد و رایزنی با ماتا و برخی شرکتهای تور و تروال مالزیایی و شرکتهای مشاور تبلیغاتی، تبلیغ گردشگری ایران در شش حوزه از جمله تبلیغات خیابانی (بنرها و بیلبوردها)، رادیو و تلویزیون (مانند شبکه های تخصصی سفر و گردشگری)، روزنامه ها عمومی و نشریات تخصصی، مساعدت به تبلیغ پکیج های ایران (مانند ترکیه که نیمی از هزینه تبلیغات شرکتهای مالزیایی برای اعزام گردشگر به ترکیه را پرداخت می کند)، تبلیغات آنلاین در فضای اینترنت و .... را با هزینه های معادل 248 هزار دلار طراحی و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تقدیم نمود که تاکنون در این خصوص - علی رغم پیگری ها - پاسخی واصل نگردیده است.  

نگاهمان را تغییر دهیم تا سفرهایمان ارزان شود!

کمتر از دو ماه یا شصت روز تا پایان یک سال دیگر از تقویم هجری شمسی در کشورمان باقی نمانده است. تعطیلات آخر سال یکی از مهمترین رویدادهای این تقویم و البته مهمترین زمان و به قول معروف پیک سفر در ایران باستانی ماست. در این زمان به یکباره جامعه ایران بار سفر می بندد و مسئولان و البته تمام ارگانهای خصوصی و غیر خصوصی در صنعت گردشگری کشورمان را با سیل خروشانی از تقاضای سفر مواجه می کند. هرچند بسیاری از سفرها برای بازگشت به خانه پدری در اقصی نقاط ایران است اما بازهم بسیاری از هموطنان ما به دنبال یافتن مقاصدی نوین برای گذراندن تعطیلات خود در این فصل هستند.  به همین دلیل اکثر آنها از هم اکنون در جراید و البته دنیای مجازی به دنبال یافتن بهترین موقعیت سفر با مناسب ترین هزینه در داخل یا خارج از مرزهای کشورمان خواهند بود.

بدون تردید روزی نیست که یک پیامک تبلیغاتی ، تبلیغ در جراید یا هر نقطه دیگر توجه ما را در این زمینه به خود جلب نکرده باشد و با شعارهای بسیار دلربا برای دقایقی ذهنمان را با خود به مقصد پیشنهادی در آن آگهی نبرده باشد.

اما ، امسال با توجه به موضوعات اقتصادی و بالا و پایین شدن نرخ تورم این موضوع یعنی توجه به مقوله سفر در بین مسئولان و البته مسافران نوروزی کمی از سالهای گذشته داغتر شده است بطوری که مسئولان به دنبال پایین آوردن هزینه سفر در کشور و مسافران به دنبال یافتن مقاصد گردشگری مناسب با جیبشان هستند بنابراین هر دو گروه هدفی مشترک را دنبال می کنند اما انتخاب راه برای هرکدام بدون تردید سرنوشت ساز خواهد بود، اینجاست که باید مسئولان و دست اندرکاران سفر به نوعی برنامه ریزی کنند تا فرهنگ سفر کشورمان همسان با شرایط موجود تغییر کند و با تغییر فرهنگ سفر ایرانیان بتوانیم سفرهایمان را ارزان کنیم.

اگرچه سالهاست که دولت دست اندرکاران و متولیان سفر در کشورمان را در ستادی معروف به ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی بسیج کرده تا این امکان را برای متقاضیان نوروزی فراهم کند اما امسال این ستاد هم باید بیشتر نسبت به مدیریت خود دقت کند تا به خوبی بتوانند این سیل تقاضای سفر در پایان سال را کنترل و بالاترین کیفیت خدمات را در اختیار متقاضیان قرار دهند. یکی از راهکارهای پیشنهادی دولتی ها برای کنترل هزینه سفر ارایه کارتی به نام سفرکارت بود تا علاوه بر ایجاد تسهیلات سفر برای مسافران ایرانی بتواند مدیریت تقاضا را نیز برای مسافران ایجاد کند اما متاسفانه هنوز به دلیل عدم تغییر فرهنگ سفر ما ایرانیان هنوز این کارت در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته و از بسیاری از پتانسیل ها و توانمندیهای این طرح نتوانسته ایم استفاده بهینه برای ارزان شدن سفر مسافران و البته رونق اقتصادی دست اندرکاران سفر داشته باشیم که این موضوع خود گواهی بر فرهنگ سازی نوین در سفرهایمان خواهد بود.

افزایش قیمت بلیت هواپیماف اتوبوس و در نهایت افزایش هزینه اقامت از جمله مواردی است که هم مردم و هم مسئولان را امروزه به خود مشغول کرده و بدون تردید اگر راهکاریی برای معقول کردن هزینه سفر با توان مردم اندیشیده نشود ممکن است این موضوع پیامدهای ناخوشایند همچون پایین آمدن سطح کیفیت خدمات و تعطیلی برخی از موسسات گردشگری و البته اقامتی و در نهایت حذف سفر از سبد خانوار خواهد شد که به عقیده بسیاری از جامعه شناسان این اتفاق تاثیر ناگواری در نشاط جامعه خواهد داشت . بدون تردید سفر و گردشگری هرگز نباید از سبد هزینه های خانواده حذف شود تا علاوه بر حفظ شور و نشاط جامعه چرخه اقتصاد گردشگری ایران به عنوان هفتمین کشور پرجاذبه جهان به گردش در آید و زمینه اشتغال زیادی هم در کشور فراهم گردد.

طبق تصور نادرست قبلی و یا حتی کنونی ما سفرهای ارزان لزوما بی کیفیت نیست و ممکن است حتی گاهی در سطحی کاملا بالایی و با رعایت استاندارد خدمات مناسبی در اینگونه سفرها ارایه شود . اگرچه امسال بطور کلی سفرهای ارزان و ارزان سازی سفر موضوع سوء استفاده برخی از برگزار کنندگان تورهای مسافرتی قرار گرفته و با آگهی های خیره کننده و غیر قابل تصوری مشغول جلب مسافران نوروزی به خود هستند اما هنوز هم می توان از این قبیل سوء استفاده ها جلوگیری کرد و با تغییر نگرش سفر در ذهنمان سفری ارزان ولی با کیفیت را تجربه کنیم.

اگرچه نگاه به موضوع سفر هنوز در بین ما ایرانیان ترجمه ای متفاوت از جامعه بین المللی دارد و به اقامت در هتل های لوکس و استفاده از خطوط هواپیمایی خلاصه شده اما بدون تردید با توجه به تغییرات ارزی و البته نرخ تورم باید تغییراتی در آن یعنی نگرش ما به سفر حاصل شود تا در نهایت بتوانیم استاندارد سازی جدیدی در نظر مسافر و البته ارایه کنندگان خدمات سفر متناسب با شرایط کنونی ایجاد کنیم.

مدیریت سنتی صنعت گردشگری ایران هرچند هنوز خود را با این تغییرات هماهنگ نمی بیند، اما اگر مردم درخواست خدمات خود را با تعریفی جدید تغییر دهند بدون تردید این تقاضاهای نوین باعث حضور خدماتی متناسب در بازار سفر کشورمان خواهد شد و در نهایت باعث تغییر فرهنگ سفر و همه گیر شدن سفرهای ارزان می شود . این تغییر فرهنگ تعریف سفرهای ارزان را لزوما بی کیفیت معرفی نخواهد کرد بلکه با مدیریت تقاضا می تواند عرضه را نیز ترقی دهد و علاوه بر اقتصادی کردن سفر برای خانواده ها آن را استاندارد نیز بکند.

ایجاد مراکز اقامتی ارزان قیمت همچون هاستل ها یا کمپ های حاشیه شهرهای توریست پذیر طبق استانداردهای بین المللی، برقراری خطوط پروازی ارزان قیمت با قیمت های پایه و البته ترویج استفاده صحیح از کارتهای اعتباری سفر با روش های علمی و در نهایت بازرسی های مستمر از واحدهای ارایه دهنده خدمات سفر به مسافران می تواند از پیامدهای این تغییر تقاضا در بین مسافران ایرانی باشد. به گفته بسیاری از دست اندرکاران سفرهای ارزان قیمت که هم اکنون دستاویزی برای سودجویی و سوء استفاده از مسافران ایرانی شده با این روش می تواند زمینه اشتغال و البته رونق صنعت گردشگری کشورمان را حتی با شرایط موجود رقم بزند که موفقیتی به واقع بزرگ برای صنعت گردشگری نوپای ایران است.

به هر حال ایرانیان به روایت تاریخ همیشه مردمانی شاد و اهل سفر بوده اند که شاهد مثال آن گلگشت های یک روزه و پیکنیک های خانواده است که خود حاکی از ریشه دار بودن سفرهای ارزان قیمت گروهی در جامعه ما بوده بنابراین می توانیم با استناد به این روحیه و البته ایجاد شرایط مناسب و استاندارد در کشورمان می توانیم دوباره سفرهای ارزان قیمت را علمی و البته استاندارد در ایران رونق دهیم.

عزتی

5 دقیقه با دکتر نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی تهران در حاشیه کنفر

تیتر: فعالان گردشگری فرصت را مغتنم شمارند

زیرتیتر: 5دقیقه با دکتر نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی درباره گردشگری سلامت ایران

صنعت گردشگری در دهه گذشته به عنوان یکی از پولسازترین صنایع توجه بسیاری از فعالان عرصه اقتصادی کشورهای مختلف را به خود جلب کرده است بطوری که طبق آمار سازمانهای بین المللی حتی در برخی کشورها که به دلیل رکود اقتصادی حاکم برانها رشد اقتصادی منفی را در صنایع خود تجربه کرده اند، صنعت گردشگری توانسته رشدی هرچند کم، اما مثبت را به خود ببیند. این توجه در نقاط مختلف جهان نه فقط برای گردشگری عمومی بلکه برای مواردی خاص از زیر مجموعه های صنعت گردشگری بیشتر از دیگر موارد بوده است .

این زیر شاخه های بسیار معروف و البته درآمدزای صنعت گردشگری بخش گردشگری سلامت است که سالانه باعث جابه جایی هزاران هزار گردشگری که به دنبال دست یافتن به خدمت پزشکی بهتر و ارزان تر از زادگاه یا محل اقامتشان هستند ، می شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این زیر مجموعه از صنعت گردشگری که تلفیقی از دو صنعت پولساز اقتصادی یعنی پزشکی و گردشگری است ، می تواند باعث رشد و رونق اقتصادی فراوانی در برخی از کشورها که امکانات مناسبی در این دو بخش را در اختیار دارند ، باشد.

کشورهایی چون، مکزیک، ترکیه، تایلند، سنگاپور ، هندوستان و چند کشور دیگر جهان امروزه به عنوان برترین های این صنعت یعنی گردشگری پزشکی شناخته شده اند این موفقیت به دلیل پایین بودن هزینه درمانی و البته در سطح استانداردهای بین المللی بودن خدمات درمانی آنها حاصل شده است .

ایران که از لحاظ جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از پرجاذبه ترین کشورهای گردشگرپذیر در سطح دهکده جهانی ازسوی سازمان جهانی گردشگری اعلام شده و البته زیرساخت های پزشکی بسیار مناسبی هم در اختیار دارد مدتی است که به این فکر افتاده تا در منطقه برای خود موقعیتی مناسب در این زمینه فراهم کند . به همین دلیل بسیاری از مسئولان و دست اندرکاران سلامت و گردشگری کشورمان در حال برنامه ریزی برای رشد و ترقی این زیرمجموعه صنعت گردشگری یعنی گردشگری سلامت هستند.

با توجه به درآمدزا بودن این صنعت و توسعه روز افزون آن در سطح بین الملل و البته کشورمان، توجه بسیاری از فعالان اقتصادی ایرانی هم به آن جلب شده که در راس آنها اتاق بازرگانی قرار دارد. اتاقی که سعی کرده به عنوان یکی از بانیان و حامیان سومین کنفرانس بین المللی گردشگری پزشکی که تقریبا دوماه پیش در مشهد مقدس برگزار شد ، کنار دیگر تشکل های عرصه پزشکی  و گردشگری حضور خود را در این صنعت نوظهور ایران تثبیت کند .

بنابراین خالی از لطف نیست که درباره صنعت گردشگری پزشکی با ریاست این مجموعه یعنی دکتر نهاوندیان گفت و گویی کوتاه داشته باشیم. وی علی رغم گرفتاری های کاری و اداری خود فرصتی کوتاه به ما داد تا درباره این صنعت نوظهور در کشورمان چند دقیقه ای با او صحبت کنیم ، دکتر نهاوندیان ریاست اتاق بازرگانی ایران با خوشرویی و حوصله ای فراوان اما محاسبه گرانه به سوالات ما اینگونه پاسخ داد.

· آقای دکتر جایگاه صنعت گردشگری ایران در اقتصاد کشورمان چیست؟

با توجه به فعالیت های اقتصادی من و البته شرایط امروزه ایران این صنعت یعنی گردشگری و زیرشاخه های آن بدون تردید می توانند یکی از ارز آورترین صنایع ایران باشد چون بستر مناسبی هم از نظر تاریخی و هم از نظر زیرساخت ها لازم این صنعت را در اختیار داریم .

· نظر شما درباره احداث شهرک سلامت مطرح شده در کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت چیست؟

اولین مزیت این کار تجمیع خدمات در یک منطقه است و دومین مزیت آن ارزان تمام شدن خدمات برای گردشگران خواهد شد اما سومین و بهترین مزیت احداث این شهرک بحث کنترل کیفیت خدمات ارایه شده و البته استاندارد آن است همانطور که می دانید مبحث استانداردها بخصوص در گردشگری سلامت بسیار مهم و لازم است که این شهرک می تواند بهترین فرصت را برای کنترل آن فراهم کند، اما به یاد داشته باشید که با توجه به گستردگی امکانات پزشکی به عنوان زیرساخت گسترش این صنعت در ایران ما، هرگز نیاز نیست که خودمان را در منطقه ای خاص مثل این شهرک محصور کنیم ولی امتیازات یاد شده می تواند در یک شهر سلامت مهیا شود که صرفه اقتصادی هم برای گردشگر و هم خدمات دهنده وجود دارد پس این شهرک امتیازات خوبی دارد که باید مورد توجه دست اندرکاران این رشته قرار گیرد.

· شما طی سخنرانی خودتان در مراسم افتتاحیه سومین کنفرانس گردشگری سلامت به مبحث حذف روادید برای گردشگران و فعالان اقتصادی اشاره کردید اگر امکان هست بیشتر توضیح دهید؟

البته من فردی اقتصادی هستم و اول با در نظر گرفتن امتیازات اقتصادی برای گسترش فعالیت های بازرگانی صحبت می کنم اما از آنجا که گردشگری هم یک صنعت بسیار درآمدزاست می توان امتیازات مشابهی را برای آن در نظر گرفت بدون تردید با توجه به امتیازات منحصر به فرد گردشگری ایران هرچه گردشگران بتوانند راحتر وارد کشورمان شوند بیشتر مشتاق ورود به خاک ایران خواهد بود.

معطلی برای دریافت ویزا نه فقط برای بیمارانی که به عنوان گردشگر پزشکی قصد ورود به مقصدشان را دارند سخت است بلکه افراد عادی هم از آن گله مند هستند. بنابراین اگر قصد تعدد حضور گردشگران سلامت در ایران را داریم باید شرایط حضورشان را هرچه بیشتر سهل کنیم بنابراین حالا که بحث ما درباره گردشگری سلامت هست باید این موضوع را بیشتر مورد توجه قرار دهیم و شرایطی را فراهم کنیم تا گردشگران سلامت عازم ایران در کمترین زمان ممکن روادید دریافت کنند یا اینکه اصلا نیازی به دریافت ویزا نداشته باشند پس حذف ویزا برای این گروه، می تواند مقدمه ای برای حذف ویزا گردشگران عمومی نیز جهت ورود به کشورمان باشد که البته این موضوع گام بلند و لازمی در جهت رشد صنعت گردشگری ایران است.

· آقای دکتر شما با اعداد و ارقام در اقتصاد و تجارت سرو کار دارید نوسانات اخیر نرخ ارز را برای صنعت گردشگری موقعیت خوبی می بینید؟

من و همکارانم هرگز به استقبال این نوسانات نمی رویم چون این تغییرات همانند تیغ دو لبه خواهد بود برای برخی صنایع مشکلاتی به همراه خواهد داشت و برخی را به سوددهی فراوان می رساند بنابراین نباید به استقبال آن رفت اما این موضوع اتفاق افتاده است و خوشبختانه گردشگری ایران و زیر شاخه های آن هم جزو گروه سودآور قرار گرفته است بنابراین گردشگری ایران منافع خوبی در این زمان به دست خواهد آورد اینجاست که این موقعیت یعنی گرانی نرخ ارز فرصتی طلایی برای صنعت گردشگری و دست اندرکاران آن خواهد بود که من از همین جا به این گروه یعنی فعالان عرصه گردشگری می گویم از این فرصت طلایی به خوبی استفاده کنند تا شاهد رونق مناسبی در کسب و کارشان  باشند. به عقیده من اگر به خوبی از فرصت ایجاد شده استفاده کنیم علاوه بر مطرح شدن صنعت گردشگری ایران بخصوص در گردشگری پزشکی می توانیم پس از مدتی موقعیت آن را در صنعت گردشگری بین المللی تثبیت کنیم. من یقین دارم اگر درست اقدام شود میزان ارزآوری و اشتغالزایی صنعت گردشگری با توجه به فرصت ایجاد شده می تواند سرآمد دیگر صنایع کشور باشد.

· آخرین سئوال، آیا کشورهای مسلمان واقعا بازار هدف مناسبی برای صنعت گردشگری کشورمان خواهد بود؟

اگر از بعد اقتصادی بخواهم به سئوال شما پاسخ دهم بدون تردید جواب مثبت است، اما در مورد صنعت گردشگری باید بگویم که با توجه به جمعیت مسلمانان در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی بازار بسیار مناسبی پیش روی ماست بنابراین می توانیم از این بازار به خوبی استفاده کنیم. بی شک ایران اسلامی می تواند بهترین مقصدگردشگری برای گردشگران مسلمان که هر روز شاهد ازدیاد جمعیت آنها در دهکده جهانی هستیم باشد. به هر حال ما در جهان بیش از 50 کشور اسلامی داریم و هر سال شاهد افزایش گردشگران خروجی از آنها هستیم ، ایران می تواند به راحتی جمعیت کثیری از این گردشگران را به سمت جاذبه های خود جلب کند و به عنوان قطبی در بین این کشورها برای جذب گردشگر معرفی شود.

عزتی

8/11/91

15 روش برای مجانی سفر کردن

15 فرمان رایگان سفر کردن

15  روش برای مجانی سفر کردن

سفر دور دنیا با جیب خالی؟! بله درست شنیدید این امکان برای همه ما وجود دارد که بتوانیم سفر کنیم حالا یا بدون هزینه یا اینکه با هزینه ای نزدیک به صفر و بسیار ناچیز.

برای سفرهای ارزان، باید همواره به دنبال فرصتی مناسب و البته استفاده درست از آنها باشیم. برای دیدن این فرصت ها همیشه پرس و جو کنید و هرگز از سئوال کردن یا راهنمایی خواستن از دیگران نترسید و خجالت نکشید. آنچه را نیاز دارید از دیگران بخواهید تا در کمال تعجب آن را در اختیارتان بگذارند و برای شما مهیا کنند. بدون تردید بین دوستان و آشنایان شما یا حتی فامیلتان هستند افرادی که سفر کرده اند یا اینکه علاقه دارند مثل شما دل به دریا بزنند و بدون پول سفر کنند؛ به همین دلیل هر دو گروه برای شما مفید خواهند بود. گروهی از آنها که زیاد سفر کرده اند  با توجه به تجربه خودشان به شما راهکارهای مناسبی ارایه خواهند داد و دیگران که می خواهند سفر کنند اما دل و جرات آن را ندارند گاهی اوقات ابزار و لوازم مورد نیازتان را در اختیارشما خواهند گذاشت و به قول معروف سر راهی برایتان می آورند.

پیتر واندرلند شخصی که تقریبا هشت سال دور دنیا سفر کرده و هزینه سفرش را نزدیک به صفر برآورد کرده است می گوید: هزینه هشت سال سفرم نزدیک به ده هزار دلار بوده و این رقم برای هشت سال سفر دوردنیا واقعا معادل صفر است. پس می توان بدون کیف پول هم سفر کرد اما باید راهکارهای اینگونه سفرکردن را بدانیم.

به همین دلیل کسب و کار قصد دارد 15 راهکار رایگان سفر کردن را برای شما بازگو کند تا دریابید بی نهایت راه برای ارزان سفر کردن یا حتی مجانی سفر کردن در دهکده جهانی برایتان مهیا شده است؛ فقط کافی است که قصد سفر کنید و درست تصمیم بگیرید. هرچند برخی از این روشها هنوز در ایران مرسوم نیست اما بالاخره این روشها روزی در ایران ما نیز بکار گرفته خواهند شد پس شما از هم اکنون به فکر استفاده از آنها باشید تا آن روز از قافله عقب نمانید.

اگر قصد سفر دارید هیچ نیازی نیست که برای جمع کردن پول صبر کنید فقط کافی است که کمی زمان بگذارید و به راهکارهای کسب و کاری ما را مطالعه کنید و در طول سفرتان به آنها عمل کنید. بدون تردید پس از مطالعه این مقاله این تصور اشتباه را که با جیب خالی فقط می توان در پارک قدم زد و گل های پارک را رایگان بویید برایتان بی معنی خواهد شد و پی به واقعیت های حیرت انگیزی درباره سفر دور دنیا یا حتی داخل ایران خواهید برد با این روشها می توانید حتی با قیمتی بسیار نازل لذت کایت سواری را تجربه کنید یا اینکه سوار هواپیما شوید و به دنیای ناشناخته سفر کنید.

1.       خانه خود را اجاره دهید و بروید سفر house-swap

اگر خانه دارید و می توانید آن را اجاره دهید اولین گام سفر را بردارید و بار سفر خود را ببندید این روش به تازگی در اکثر کشورهای اروپایی و آمریکا مرسوم شده که مسافران برای کاستن از هزینه سفرهایشان از آن استفاده می کنند با این روش دو گردشگری که مقاصد شان را انتخاب کرده اند می توانند منزل خودشان را در اختیار یکدیگر بگذارند تا در زمان اقامتشان در شهر مورد نظر در آن سکونت کنند. به عنوان مثال وب سایت www.homeexchang.com  می تواند هزاران هزار از این موارد را برای شما به نمایش بگذارد و شما می توانید منزل مورد علاقه خودتان را در مقصد از طریق این وب سایت انتخاب کنید . اگر کسی قصد سفر به شهر شما را داشته باشد آن را در وب سایت مشخص می کند و در صورت تمایل شما می توانید با او ارتباط برقرار کنید و قرار بگذارید در مدتی مشخص منزل خودتان را با او مبادله کنید تا هنگام اقامت در آن شهر نه شما هزینه هتل بپردازید و نه او. اگرچه برای عضویت در این سایت بایدسالانه مبلغی بپردازید اما در مقابل هزینه یک شب اقامت در هتل این رقم واقعا ناچیز است.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ به یاد داشته باشید که کرایه هتل یا اجاره منزل در شهرهایی مانند سیدنی یا ونکوور بسیار بالاست بنابراین بهترین روش برای مسافرت ارزان قیمت به شهرهای معروف جهان این روش است عجله کنید و همین امشب عضو یکی از این سایت ها عضو شوید تا خانه مورد علاقه خود را در مقصد سفربعدی از دست ندهید.

نظر کسب و کاری ما، بهتر است که از متقاضیان اینترنتی خانه خود، خوب اطلاعات بگیرید و هویت آنها را کاملا شناسایی کنید قبل از اینکه دودستی کلید منزلتان را به آنها بدهید. البته توصیه ما به شما که دل به دریا زده اید بیمه کردن منزل و کلیه لوازم آن قبل از ترک خانه است. در نهایت به یاد داشته باشید که اکثر این سایت ها قبل از معرفی دو گردشگر به یکدیگر از هویت واقعی کاربرانشان مطمئن خواهند شد ولی بازهم به قول معروف کار از محکم کاری عیب نمی کند.

2.       خانه داری (مستخدم) House-sit

اگر هنوز منزل والدین خود زندگی می کنید یا اینکه در خوابگاه دانشجویی اقامت دارید شاید اولین روش پیشنهادی ما برای شما مناسب نباشد و ناامید از سفر مجانی یا ارزان قیمت قصد ندارید ادامه مقاله را بخوانید مایوس نشوید ادامه دهید چون هنوز راهکارهای بسیار باقی مانده تا در دهکده جهانی رایگان سفر کنید. پیشنهاد بعدی ما به شما کارکردن در منازل شهر مقصدتان به عنوان مستخدم راه دیگر ارزان سفر کردن است. 

همین حالا به سایت www.mindmyhouse.com سری بزنید تا متوجه توضیحات ما بشوید. اگر تصمیم واقعی خود را گرفته اید می توانید با یکی از آگهی های موجود در این وب سایت تماس بگیرید و با صاحبخانه برسر کاری که قرار است انجام دهید به توافق برسید. این روش بهترین روش برای یافتن تختی مجانی همراه با غذا و البته حمام در مقصد شماست. آگهی های این سایت برای باغبانی یا نگهداری از حیوانات خانگی یا حتی خرید روزانه منزل است که صاحبان خانه در آن مدت زمان کارکرد و حتی گاهی اوقات دستمزدی علاوه بر جای خواب و دیگر موارد را به متقاضیان پیشنهاد می دهند.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ شاید ابتدا ناراحت شوید اما به واقع بهترین راه برای ارزان سفر کردن استفاده از یکی از این قوانین است، بنابراین غرور را کنار بگذارید و خوب فکر کنید تا بتوانید بدون هزینه ای اضافه به سرزمین های مورد علاقه خود سفر کنید فکر کنید باغبانی یا نگهداری از حیوانات و خرید روزانه منزل بهای ناچیزی در مقابل هزینه اقامت در هتل برای شماست .

نظر کسب و کاری ما، بدون تردید اقامت در منزل صاحبخانه محدودیت هایی برای شما خواهد داشت که نباید آنها را نادیده بگیرید البته اگر از بحث امنیت شما بگذریم. پس خوب فکر کنید بعد تلفن را بردارید. در این زمینه می توانید به نظرات دیگران که زیر آگهی قید شده خوب توجه کنید. چون افراد بیشماری قبل از شما آن را تجربه کرده اند.

3.       کارهای داوطلبانه برای موسسات خیریه volunteer and fundraise

آیا تا کنون به فکر انجام کارهای داوطبانه و خیریه بودید؟ یکی از امتیازات این کار برای شما که علاقمند به دیدن مکانهای رویایی خود هستید ولی جیبتان خالی است همین کارهای خیریه است. شما می توانید در کنار انجام کارهای عام المنفعه سفر کنید و از دیدن آن مکانها که همیشه آرزوی دیدن آنها را داشتید رایگان لذت ببرید . بعضی از ارگانهای خیریه که به دنبال نیرو کار هستند حتی بلیت هواپیمای شما را به منزلتان پست می کنند . اکثر این ارگانها مشغول به برنامه ریزی کارهایشان برای یک یا دوسال آینده هستند. بنابراین اگر قصد استفاده از این امکانات را دارید بدون تردید باید طی این مدت همراهشان باشید ولی به خاطر داشته باشید این ارگان ها بیشتر به دنبال افراد با سابقه و با تجربه هستند. ناامید نشوید بعضی از این ارگان ها که در اموری چون مدرسه سازی و خانه سالمندان فعالیت می کنند دوره های کوتاه مدت دارند و افراد تازه کار را نیز قبول می کنند به یاد داشته باشید حضور در این برنامه های کوتاه مدت می تواند به عنوان سابقه خوبی برای سفرهای بعدی شما باشد برای اطلاع از چگونگی این امتیاز به سایت www.optimist.org سری بزنید و شرایط حضور در دورهای خیریه را بررسی کنید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ استفاده از این پروژه ها یکی از بهترین راههای سفرهای ارزان است و حتی حضور شما می تواند برای این ارگانها باعث جمع آوری کمک های مردمی باشد یا اینکه می توانید خودتان به عنوان یکی از خیرین باشید و با پرداخت مبلغی به عنوان خیرات همراه آنها باشید تردید نکنید که این روش یکی از بهترین روش های سفر و تجربه ای متفاوت از زندگی در دیگر نقاط جهان است.

نظر کسب و کاری ما، اگرچه همه چیز بروفق مراد است و همگی ما به کار خیر تشویق شده ایم اما به یاد داشته باشید که کمک به این سازمانها به این معنی نیست که در سفر بعدی آنها، شما هم همراهشان خواهید بود. بنابراین قبل از پرداخت یا ثبت نام خوب شرایط همراهی گروه را مطالعه کنید.

4.       کنار جاده بایستید و مجانی سوار ماشین شوید carpool/hitchhike

شما می توانید با شخصی که به طرف همان مقصد شما مشغول رانندگی است همسفر شوید یا اگر ماشین دارید و قصد سفر کردید به دنبال همسفری باشد که هزینه بنزین را با او تقسیم کنید.  این روش معمولا زمانی قابل استفاده است که با برنامه سفر می کنید بنابراین اگر برنامه ای ندارید از خیر این روش بگذرید و به دنبال راهکارهای دیگری باشید. اما برنامه دارها سری به سایت www.erideshare.com بزنند تا همسفر خود را از میان هزاران هزار پیشنهاد انتخاب کنند.  در این سایت عکس ، شماره تلفن و آدرس افراد متقاضی که ماشین دارند یا اینکه به دنبال کسانی که ماشین دارند و عازم سفرهستند قید شده می توان با یکی از آنها که مقصد مشترکی با شما دارد تماس بگیرید و همراه او عازم سفر شوید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ همسفر شدن و مجانی سواری کردن یکی ، از بهترین روشهای مسافرت برای شماست و در طول مسیر با افراد محلی نیز آشنا خواهید شد. البته اگر شما وسیله نقلیه دارید این روش بهتر از پرداخت تنهایی صورتحساب پمپ بنزین است.

نظر کسب و کاری ما، سفر کردن با کسی که فقط عکس و شماره تلفن او را می دانید شاید زیاد عاقلانه نباشد؛ بنابراین کمی از او اطلاعات بگیرید و قبل از سوار کردن یاسوار شدن به ماشین او خوب مطمئن شوید اگرچه بیشتر کسانی که در این سایت ها هستند واقعا قصد همسفر شدن دارند اما به قول معروف احتیاط شرط عقل است.

5.       به عنوان ملوان سفر کنید(خدمه قایق) crew a yacht

لازم نیست از لنگرگاه خاصی سفر کنید یا اینکه نگران یافتن جا در قایقی تفریحی باشید فقط کافی است که آماده باشید و از نظر جسمی آمادگی سفرهای دریایی را داشته باشید پس آستین بالا بزنید و مقصد خودتان را از طریق وب سایت www.crewseekers.net انتخاب کنید. در این سایت با صدها فرصت شغلی در قایقهای مختلف که آماده لنگرکشیدن از بندر هستند روبرو خواهید شد. اما اگر ساکن شهرهای ساحلی هستید نیازی به اینترنت ندارید کافی است که گذرنامه داشته باشید و در رستوران های اطراف لنگرگاه سراغ کاپیتان قایقها را بگیرید تا یکی از آنها شما را به استخدام خود بگیرد.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ اگر آرزوی کاپیتان شدن را دارید این بهترین روش خواهد بود که هم سفر کنیدو هم تجربه دریانوردی را داشته باشید.  بیاد داشته باشید که کاپیتان از افرادی که تجربه دارند بیشتر خوشش می آید.

نظر کسب و کاری ما، آیا تا به حال فیلم دزدان دریایی کارائیب را دیده اید بنابراین قبل از اینکه با کاپیتان قایق دست بدهید و شرایط او را بپذیرید کمی بیشتر فکر کنید. البته باید سلامت قایق را هم خوب بررسی کرد. بهترین پیشنهاد ما به شما این است که قبل از سوار شدن به قایق مورد نظر خودتان را بیمه عمر کنید.

6.       کارمند کشتی های تفریحی crew a cruse ship

هرروز شاهد رونق صنعت دریانوردی تفریحی و کشتی های تفریحی در صنعت گردشگری هستیم. بنابراین هر روز شاهد ایجاد هزاران فرصت شغلی در این زمینه نیز خواهیم بود که فرصتی طلایی برای افرادی چون شماست. فقط کافی است که آمادگی جسمانی مناسبی داشته باشید و هرگز برای زمان برگشت خود محدودیتی نداشته باشید چون گاهی این کشتی ها ماهها روی آب هستند و تا برگشت زمان زیادی را باید کار کنید. شاید این روش کمی مشابه با روش قبلی باشد ولی هیجان همسفر شدن با حدود 3 هزار نفر کاملا متفاوت است. البته در این روش شما نیازمند تجربه دریانوردی نخواهید بود چون بیشتر کارهای ساده را انجام میدهید. کار در آشپزخانه یکی از موارد پیشنهادی در این روش به علاقمندانی چون شماست. حالا اگر بازهم قصد تجربه سفر دریایی در یک کشتی غولپیکر را دارید به سایت www.royalcarabbean.com سری بزنید تا با صدها فرصت شغلی مناسب برای خودتان برخورد کنید و یکی را انتخاب کنید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ این روش برای دیدن دنیا از روی عرشه کشتی و البته تجربه سفرهای دریایی بهترین است اصلا فکر کنید سریع اقدام کنید.

نظر کسب و کاری ما، توجه کنید که کارمندان کشتی مدت زیادی در روز کار خواهند کرد تا شرایط استراحت دیگران را فراهم کنند و فقط صبح خیلی زود اجازه حضور در عرشه را دارند و بقیه زمان روز باید در کابین مخصوص کارمندان باشند بنابراین اگر تحمل دارید و دریا زده نمی شود اقدام کنید و البته زمان حرکت و برگشت را هم خوب بررسی کنید تا کاری را که هم اکنون مشغول انجام آن هستید از دست ندهید.

7.       راننده transport other people’s vehicles

گاهی اوقات افرادی که توان رانندگی ندارند اما قصد سفر با وسیله نقلیه خودشان را دارند به دنبال راننده هستند و گاهی شرکت های کرایه اتومبیل نیز برای انتقال اتومبیل های خود از شهری به شهر دیگر دنبال راننده هستند اینجاست که فرصت مناسبی برای رایگان سفر کردن شما وجود دارد فقط کافی است که گواهی نامه معتبر و البته بالاتر از 21 سال سن داشته باشید. حالا اگر هم علاقمند به سفر رایگان هستید و هم شرایط مناسب رانندگی را دارید سری به سایت www.britz.com.au بزنید تا با دنیایی از تقاضاهای متفاوت رانندگی مواجه شوید . شهر محل سکونت یا مبداء حرکت خود را انتخاب کنید و کاملا به مقصد مورد نیاز آگهی ها توجه داشته باشید بعد با صاحب آگهی ارتباط بگیرید تا در صورت پذیرفته شدن از رانندگی با ماشین دیگران بدون هزینه لذت ببرید به یاد داشته باشید که گاهی اوقات حتی پولی هم دریافت خواهید کرد تا از ادامه سفرتان رایگان لذت ببرید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ قبل از پرکردن فرم آن لاین خوب به مقصد و جاده مسیر حرکت خود دقت کنید تا دچار دردسر نشوید و راحت و بی دردسر به مقصد مورد نظر خودتان برسید ، گاهی اوقات مسیرهای انتخاب شده توسط صاحب اتومبیل واقعا ارزش دیدن حتی رایگان را ندارد و رانندگی در آن مسیر واقعا سخت و خطرناک است.

نظر کسب و کاری ما، بدون تردید لذت رایگان سفر کردن گاهی اوقات باعث عجله کردن ما در انتخابمان خواهد شد اما قبل از هرکاری از بیمه نامه اتومبیل مطمئن شوید بعد کلید را تحویل بگیرید و استارت بزنید.

8.       کاردر مزارع wwoofit up

مزارع کشاورزی که از سیستم سنتی کاشت، داشت و برداشت استفاده می کنند در سراسر جهان هر ساله صدها هزار فرصت شغلی بخصوص در زمان کاشت و برداشت برای افرادی مثل شما ایجاد می کنند تا بتوانید رایگان سفر کنید و با زندگی واقعی مقصدتان و مردمانش آشنا شوید. این فرصتی است که در 83 کشور دنیا برای مسافرانی که قصد رایگان سفر کردن را دارند و شرایط جسمانی مناسبی هم دارند ایجاد شده است. اگر قصد استفاده از این امکانات را دارید فقط کافی است با پرداخت حق عضویت بسیار ناچیزی در سایت www.wwoof.org عضو شوید و با گروه بزرگی از هم قطاران خود آشنا و با صدها هزار فرصت شغلی فصلی در کشورهای مختلف جهان روبرو شوید .

پیشکسوتان چه می گویند ؟ این فرصت خوبی است تا 3 وعده غذا ، جای خواب ، حمام و سرویس بهداشتی رایگان داشته باشید و از طبیعت مزرعه و مناطق اطراف آن رایگان استفاده کنید. بدون تردید این سفر می تواند رویکرد زندگی آینده شما را تغییر دهد. اما به یاد داشته باشید که بهترین قسمت سفر شما طعم واقعی غذاهاست چون محصول تازه مزرعه را می خورید.

نظر کسب و کاری ما، اگر دستان ظریفی دارید هرگز به فکر پرکردن فرم همکاری در این سایت نباشید چون از طلوع آفتاب تا غروب باید در مزرعه کار کنید البته وقت استراحت نیز دارید اما کارهای زیادی برای انجام دادن هست که باید به خوبی از عهده آنها برآید . به یاد داشته باشید که قبل از بستن بار سفر دستکش کار و عینک آفتابی و کلاه نیز همراه داشته باشید .

9.       کمک هزینه سفر بگیریدget a travel scholarship

اگرچه این امتیاز بیشتر برای دانش آموزان کانادایی در نظر گرفته شده و این گروه می توانند درخواست تحصیل در 59 کشور مختلف جهان را داشته باشند و کمک هزینه سفرشان را از دولت کانادا دریافت کنند اما به تازگی سازمان یونسکو برای ارتباط بیشتر تمدن های مختلف و آشنایی ملل با یکدیگر و همچنین ارتقاء سطح تحصیلی کشورها برنامه ای را برای دانشجویان و دانش آموزان دوره متوسطه در این زمینه درنظر گرفته است و تقریبا امکان ادامه تحصیل متقاضیان در 129 کشور مختلف جهان را فراهم کرده است. بنابراین اگر دانشجو یا سال آخر دبیرستان هستید و البته علاقمند به تحصیل در دیگر کشورهای جهان هستید به آدرس

www.unesco.org/education/studingabroad/networking/studyabroad.shtml

مراجعه کنید و فرم های لازم و مورد نظرشان را تکمیل کنید تا در اولین فرصت به مقصدمورد علاقه خودتان برسید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ یادگیری و آموزش همراه با سفر بهترین فرصتی است که برایتان با این روش مهیا شده بنابراین از این فرصت استفاده کنید و علاوه بر تحصیل سفری به یاد ماندنی را نیز تجربه کنید.

نظر کسب و کاری ما، اگر هنوز خوب یاد می گیرید به سرعت اقدام کنید تا از پرواز جا نمانید اما به خاطر داشته باشید همیشه کشورهای پیشرفته برای شما جای خالی نخواهند داشت شاید هم به یکی از کشورهای جهان سوم سفر کنید به هرحال به قول معروف هم فال هست و هم تماشا.

10 هوشمندانه پرواز کنید fly smart

شرکت های هواپیمایی ارزان قیمت در سراسر جهان برای مدتی هست که مورد توجه اکثر مسافران و گردشگران حرفه ای قرار گرفته اند آنهم فقط به این دلیل که بیشتر مسافران به دنبال ارزان سفر کردن هستند. به همین دلیل این شرکت ها که معمولا قیمت بلیت های خود را با حداقل سود در نظر می گیرند بازهم تشویق به پایین آوردن قیمت های برخی از پرواز های خود شده اند.  این شرکت ها در بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر مثل استرالیا، انگلستان، آمریکا هر چند وقت یکبار دست به ارایه تخفیف های باور نکردنی می زنند که واقعا برای هر گردشگر حرفه به دست آوردن بلیت این پروازها یک رویاست. بنابراین با توجه به محدودیت صندلی و البته زمانی ارایه این تخفیف ها همیشه هوشیار باشید تا از فرصت طلایی ایجاد شده به خوبی استفاده کنند به عنوان مثال یکی از سایت های ارایه دهنده اینگونه تخفیف ها www.esyjet.com  است پس سعی کنید همیشه این سایت را مرور کنید تا با اولین اطلاعیه تخفیف برای مقصد بعدی خودتان بلیت تهیه کنید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ اگر فرصت لازم برای استفاده از بهترین پیشنهاد را دارید ، صبر کنید تا از این شرکت ها بلیت ارزان با قیمتی باور نکردنی حتی گاهی اوقات 2 دلار تهیه کنید با این روش می توانید برای سفرهای بعدی خود پول زیادی ذخیره کنید.

نظر کسب و کاری ما، هرگز تصور نکنید ارزان بودن بلیت یعنی بی کیفیتی هواپیما بلکه فقط ممکن است در طول 4 ساعت پرواز خود هیچ چیزی برای پذیرایی به شما داده نشود بلکه باید هرچه می خواهید را بخرید که زیاد مهم نیست این مشکل هم با یک لقمه نان و پنیر خانگی برطرف خواهد شد ولی به یاد داشته باشید که بیشتر شرکت های هواپیمایی به شما اجازه نمی دهند بطری آب با خود به داخل هواپیما ببرید بنابراین به اندازه خرید یک بطری آب پول همراه داشته باشید.

11.    برای محل اقامت خود کار کنیدtrade labour at a hostel

وقتی به مقصد خود رسیدید و در هاستل مورد نظرتان اقامت کردید به مدیر هاستل بگویید که آماده انجام کار در این اقامتگاه در ازای کرایه اقامت خود به عنوان مستخدم هاستل هستید. امروزه بسیاری از هاستل ها و هتل های ارزان قیمت برای پایین آوردن هزینه های خود برخی از کارهای اجرایی را به یک یا دو نفر از مهمان های خود واگذار می کنند بنابراین شما می توانید یکی از این افراد باشید به عنوان مثال کارهای تاسیسات یا حتی نظافت و شستشو می توانید کار پیشنهادی به شما باشد. بسیاری از این هاستل ها یا هتل ها حتی این امتیاز را در وب سایت خود منعکس می کنند تا علاقمندان با آگاهی کامل از این شرایط برای اقامت به آن هتل خاص مراجعه کنند. حالا اگر آمادگی کافی برای این کار را دارید و می خواهید از این امکانات استفاده کنید بد نیست سری به آدرس www.backpack.co.nz  در این وب سایت بیشتر هاستل های نیوزلند که کارهای خود را از طریق مهمانان خود انجام میدهند معرفی شده است پس با پرکردن فرم مخصوص و رزرو تخت خود می توانید بدون پرداخت هزینه یا بخشی از آن از سفرتان لذت ببرید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ از زمانی که ارزهای مختلف قیمت های متغییری دارند بهترین راه، کارکردن برای پرداخت هزینه اتاق است چون کار همیشه ارزش خود را حفظ کرده و بسیاری نیازمند تخصص شما و نیروی کار شما هستند.

نظر کسب و کاری ما، ابتدا کاری که قرار است انجام دهید را بپرسید سپس شرایط را قبول کنید چون مدیر هتل باید سخت کار کردن شما را درک کند و از آن اطمینان داشته باشد.

12.    کارهای فصلی را انتخاب کنیدpick up some casual work

اگر شما علاقمند هستید کمی بیشتر از یک مسافرت کوتاه در مقصد خود اقامت داشته باشید می توانید برای کاستن از هزینه های خود از شغل های فصلی یا پاره وقت در شهر مقصدتان درامد داشته باشید و از هزینه های سفر خود بکاهید.  به عنوان مثال کارهای ساختمانی یا خدماتی می توانند بهترین گزینه برای شما باشد تا هم به سفرتان ادامه دهید و هم درآمدی برای هزینه کردن داشته باشید پس اگر خودتان را برای این شرایط آماده کرده اید بد نیست سری به سایت www.aupair.com بزنید تا از کارهای پیشنهادی و البته شرایط آنها در مقصدتان مطلع شود. نکته بسیار جالب اینکه بسیاری از کارهای ارایه شده در سایت با توجه به امکانات صاحب کار حتی کمک می کنند تا شما مشکل کار کردن (اجازه کار) در مقصد نداشته باشید و برای شما اجازه کار نیز می گیرند ولی به یاد داشته باشید که این کار بدون هزینه نیست و شما باید بخشی از درآمد خودتان را به آنها بپردازید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ این فرصت خوبی است که در گوشه و کنار جهان سفر کنید و همزمان هم کار کنید که این موضوع در واقع یک بازی برد برد برای شماست.

نظر کسب و کاری ما، بدون تردید اگر شما به کارتان اهمیت دهید و صاحب کار این موضوع را متوجه شود ممکن است برای همیشه استخدام شود و در آن شهر اقامت دائمی داشته باشید . بسیاری از کارفرمایان ساختمانی حتی گروههایی دارند که برای انجام کارها به شهرهای دیگر اعزام می کنند بنابراین در طول عمرتان می توانید رایگان سفر کنید البته اگر خوب کار کنید و دلسوزانه با کارتان کنار بیایید.

13.    تورهای گروهی را برنامه ریزی کنید organize a group tour

همگی می دانیم که در صورت سفرهای گروهی هزینه ها سرشکن خواهد شد و می توانیم از امکانات خوبی ارزان قیمت تر استفاده کنیم البته این موضوع در برخی از اقامتگاهها و رستورانها یا پاساژها نیز کاملا مورد استفاده است به این صورت که اگر از 5 یا 10 نفر بیشتر باشید تخفیفاتی قابل ملاحظه به شما خواهند داد . بنابراین همین امروز شروع به تهیه لیست همراهان سفر آینده خود بکنید با فامیل و دوست یا آشنایان تماس بگیرید و از برنامه آینده سفرتان برایشان بگویید تا همانند یک تور مسافرتی به عنوان لیدرآنها راهی سفر شوید و هزینه بسیار مناسبی را برای خود و دیگران تدارک ببنید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ ایده خوبی است؟ به قول معروف بایک تیر دو نشان می زنید یعنی هم سفری ارزان را تجربه می کنید و هم فامیل یا دوستان را دور هم جمع کرده اید.

نظر کسب و کاری ما، می توانید ازهمین عید نوروز تور لیدری خودتان را آغاز کنید و با توری دور ایران اولین تجربه را به ثبت برسانید و در صورت موفقیت برای سفر بعدی از مرزها بگذرید.

14.    ماجراجویی کنید take a hard-core challenge

اگر اهل ماجراجویی هستید و علاقمندید حجم زیادی از آدرنالین را در خون خود تجربه کنید همین امروز مقصد بعدی سفرتان را انتخاب کنید پرش از روی صخره، سقوط آزاد، رودخانه خروشان و اسکی در مکانهای غیر معمول از جمله ورزشهایی هستند که می تواند علاوه بر شور و نشاط برایتان درآمد نیز داشته باشد و حتی گاهی اوقات دلیل اصلی سفری رایگان نیز خواهد بود. همانطور که می دانید هرسال تعداد زیادی از ماجراجویان از گوشه و کنار جهان بار سفر می بندند تا در گوشه از دهکده جهانی ماجراجویی کنند به همین دلیل بد نیست به سایت www.acrossthedivide.com مراجعه کنید تا ماجراجویی مورد نظر خودتان را انتخاب کنید . برای شرکت در اینگونه رقابت ها گاهی اوقات شرکتهای بزرگ تجاری به عنوان حامی مالی شما خواهند بود پس می توانید برای انجام این ماجراجویی از آنها پول مناسبی به عنوان حق الزحمه دریافت کنید و هزینه سفر خود را به دست آورید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ کوه یخی من کجاست ، امروز می خواهم روی آن اسکی کنیم . زود اقدام کنید تا تابستان فرا نرسید و فرصت طلایی شما آب نشده و از بین نرفته است.

نظر کسب و کاری ما، چرا خودتان را به خطر بیاندازید تا مجانی سفر کنید می توانید کار کنید و یا برای خانه دیگران خرید کنید اما تجربه هیجان واقعا شیرین است پس پیش به سوی ماجراجویی اما قبل از سفر سعی کنید حامی مالی خودتان را راضی کنید تا شما را بیمه کامل کند ، این عاقلانه ترین کار برای آینده شماست. به هر حال خطر همیشه در کمین است.

15.    در مسابقات شرکت کنید Enter contest

اگر شما مدت زیادی هست که آرزوی یک سفر رویایی را دارید و هنوز جیبتان خالی است و پول کافی ندارید راحت ترین راه برای شما شرکت در مسابقات بین المللی است. بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر هرساله برای جلب نظر تعداد بیشتری از گردشگران هر ساله تعداد زیادی مسابقات مهیج اما ایمن را در مناطق توریستی خود تدارک می بینند پس می توانید به عنوان شرکت کننده در این مسابقات ثبت نام نمایید و بار سفر خودتان را به این مقصد ببندید. امابه یادداشته باشید که بایدبا آمادگی کامل وارد میدان شوید چون در صورت برنده نشدن باید کل هزینه سفر را شخصا بپردازید پس از همین امروز متناسب با مسابقه ای که قصد شرکت در آن را دارید تمرین کنید تا با بردن جایزه سفری رایگان را تجربه کنید. به یاد داشته باشید که لازم نیست حتما شرایط خاصی داشته باشید مثلا مسابقات عکس، خاطره نویسی یا حتی انتخاب بهترین جمله برای یکی از مقاصد گردشگری نیز می تواند به عنوان مسابقه ای با جایزه مورد نظر شما باشد. هرساله تعداد زیادی از خطوط هوایی یا مراکز تفریحی اینگونه مسابقات یعنی خاطره نویسی یا عکاسی را برگزار می کنند که جایزه آنها اقامت رایگان یا بلیت رفت و برگشت به مقصد گردشگری مورد نظرشان است.  اینگونه مسابقات معمولا از طریق وب سایت رسمی سفارتخانه کشورها اعلام می شود یا اینکه در بازار هدفشان در جراید منتشر می شود پس گوش بزنگ باشید تا فرصت را از دست ندهید.

پیشکسوتان چه می گویند ؟ من تجربه اینگونه سفر را دارم واقعا پس از بردن وقتی جایزه را دریافت می کنید مثل این است دنیا را به شما هدیه داده اند.

نظر کسب و کاری ما، به یاد داشته باشید حتی نوشتن یک جمله یا ارسال یک عکس هم می تواند حکم برنده شدن شما باشد پس لازم نیست از جسم خود هزینه کنید از ذوق هنری خود استفاده کنید تا به سادگی بلیت رایگان سفر را در دست بگیرید.

عماد عزتی

10/5/92

سفیر اندونزی در حاشیه نمایشگاه کنفرانس مشهد

اندونزی کشوری که در سومین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای مسلمان مشهد در سطح سفیر شرکت کرده بود علاقمند گسترش روابط گردشگری خود با ایران است سفیر این کشور دیان ویرنجوریت Dian Wirengjurit در حاشیه این همایش چند دقیقه با من به گفت و گو ایستاد و طی این چند دقیقه مصاحبه اختصاصی کاملا با حوصله و البته خندان به سئوالات من پاسخ داد.

·         آقای سفیر با توجه به موضوع کنفرانس، آینده گردشگری سلامت ایران را چه می دانید؟

اولین کمله دیان ویرنجوریت این بود که : ایران فرصت های طلایی بسیاری را در اختیار دارد که باید از آنها به خوبی استفاده کند . تخصص، قیمت مناسب و البته تمدن بالا مهمترین دارایی های ایران برای گسترش این صنعت یعنی گردشگری سلامت و البته گردشگری عمومی است اما در خصوص گردشگری سلامت امتیاز ویژه ایران وجود بیمارستان های بسیار مدرنی همچون همین بیمارستان روضی مشهد محل برگزاری کنفرانس است. پس ناخودآگاه می توان آینده روشنی را برای ایران متصور شد.

·         می توانید کشورتان را از لحاظ جذب گردشگر با ایران مقایسه کنید؟

حقیقت را بگویم همه گردشگران در سراسر جهان کشور من را فقط با جزایر بالی می شناسند در حالی که اینگونه نیست اما در مورد ایران همین گردشگران حداقل دو یا چهار شهر باستانی و مراکز توریستی آن را کاملا می شناسند بنابراین از لحاظ جذب گردشگر به واقع اندونزی با ایران فاصله زیادی دارد ولی نکته کلیدی درباره ایران این است که ایران هنوز به داشته های خود ایمان نیاورده است نو به صورت هدفمند روی آنها سرمایه گذاری نکرده است به راستی اینهمه جاذبه در شرق و غرب ایران می تواند هزارات گردشگر را بخصوص از کشورهای اسلامی به این کشور سرازیر کند.

·         آثار باستانی ایران را چگونه دیدید؟ آیا می توانید نمونه ای در کشورتان را با ایران مقایسه کنید؟

من شهرهای مختلفی از ایران را بازدید کرده ام و با توجه به تمدن ایران فکر می کنم از نظر تاریخی آثار باستانی کشور من کمتر از ایران است به عنوان مثال بیشتر آثار باستانی کشور من از قرن سوم به بعد بنا شده اند اما بسیاری از آثار ایران مربوط به قبل از میلاد مسیح است بنابراین شاید مقایسه این دو زیاد کار ساده ای نباشد . به هر حال باید بگویم که تمدن کهن ایران باعث شده تا این کشور به واقع کشور جذابی برای گردشگران بین المللی خواهد بود .

·         دلیل عدم حضور گردشگران به ایران را چه می دانید؟ آیا شرایط سیاسی ایران باعث این امر شده است؟

اگرچه شرایط سیاسی نسبت به حرکت گردشگران عامل موثری است اما هرگز معتقد نیستم که شرایط سیاسی باعث کم توجهی گردشگران به ایران شده بلکه به عقیده من برنامه های صنعت گردشگری ایران هماهنگ و در جهت توسعه این صنعت در ایران نبوده است. ولی اصلی ترین موضوع طبق تحقیقات من عدم معرفی دقیق جاذبه های گردشگری ایران در بازارهای هدفش بوده است . شرکت در نمایشگاههای گردشگری ، حضور مستمر در دنیای مجازی و غیره عامل اصلی این اتفاق و عقب ماندگی برای ایران شده است.

·         به دنیای مجازی اشاره کردید، نقش اینترنت در توسعه گردشگری کشورها چیست؟

بدون تردید همگی حداقل یک یا دو ساعت از روزمان را در دنیای مجازی سپری می کنیم بنابراین وابستگی جامعه امروزی ما به اینترنت غیر قابل انکار است و گردشگری هم که امروزه یکی از صنایع سودآور جهان شناخته شده به این دنیای مجازی کاملا وابسته شده است. اینگونه که اکثر گردشگران قبل از سفرشان سعی می کنند اطلاعات ضروری سفر از مقصدشان را در دنیای مجازی به دست می آورند. مراکز درمانی ، گردشگری ، خرید و تفرجگاهها در کنار هتل ها اطلاعات مورد نیاز آنهاست حتی در طول سفرشان هم اطلاعات مورد نیازشان را از طریق اینترنت به دست می آورند بنابراین حضور گسترده در این دنیای مجازی رویای موفقیت گردشگری کشورها را به واقعیت خواهند رساند .

·         به نظر شما ایران برای گسترش صنعت گردشگری خود از دنیای مجازی خوب استفاده کرده است؟

پاسخ شما متاسفانه منفی است؟ این به هیچ عنوان حضور مناسبی در دنیای مجازی ندارد به عنوان مثال معرفی آثار باستانی ایران در این فضا هرگز مناسب نیست، در حالی که بسیاری از کشورهای جهان حتی امکان بازدید گردشگران به صورت آنلاین از مراکز گردشگری را فراهم کرده اند در حالی که ایران هنوز در این موضوع کاری نکرده یا حداقل من ندیده ام. نکته دیگر اینکه هنوز سفرنامه های گردشگران یا تجربیات آنها در این دنیای مجازی ثبت نمی شود چون بسیاری از علاقمندان و گردشگران از تجربه دیگران برای سفرشان استفاده می کنند بنابراین ثبت سفرنامه ها در وب سایت رسمی گردشگری ایران کاملا ضروری است. به هر حال کار بسیار زیادی برای حضور ایران در دنیای مجازی باقی مانده است.

·         برای موفقیت صنعت گردشگری ایران چه پیشنهادهایی دارید؟

من البته نظر شخصی خودم را بازگو می کنم اما با توجه به تحقیقات من چهار پیشنهاد برای این موضوع می توان به کار گرفت.

1.        حذف ویزا برای ورود گردشگران

2.        راه اندازی خطوط هوایی مستقیم بین مبداء و مقصد گردشگران

3.        امکان استفاده از خدمات آنلاین بانکی

4.        حضور گسترده در بازارهای هدف (شرکت در نمایشگاهها و البته برپایی نمایشگاههای اختصاصی )

·         به حذف ویزا و برقراری پروازهای مستقیم اشاره کردید به نظر شما چگونه در رشد گردشگری تاثیر گذارند؟

تصور کنید وقتی تصمیم می گیرید به کشوری سفر کنید وقتی پرواز مستقیم از مبداء به مقصدتان وجود دارد راحت تر بار سفر می بندید اما اگر قرار باشد از فرودگاه ترانزیت استفاده کنید کمی با تردید به این سفر می اندیشید به نظر من این دو مورد از اصلی ترین کارهایی است که باید ایران انجام دهد و به بازارهای هدفش پرواز مستقیم راه اندازی کند می توانم به ترکیه در این زمینه اشاره کنم شما امروزه شاهد پروازهای بسیاری از ترکیه به دیگر نقاط جهان هستید اما ایران شرایطی متفاوت را تجربه می کند.

·         گردشگری بین ایران و کشور مطبوعتان را چگونه می بینید؟

همانطور که می دانید کشور من کشوری گردشگرپذیر است و سالانه بیش از 12 میلیارد دلار برای اندونزی ارز آوری می کند اما گردشگران ایرانی کمتر از یک درصد از ورودی های اندونزی را تشکیل می کند و در جهت عکس هم همینطور است پس به این نتیجه می رسیم که هنوز ارتباط مناسبی بین دو کشور برای تبادل گردشگر ایجاد نشده است که اولین نشانه آن عدم وجود پرواز مستقیم تهران جاکارتا است . این موضوع جزو اولویت های کاری من در ایران است تا شرایط را طوری فراهم کنم امکان ایجاد خطوط مستقیم پروازی بین دو کشور باشد. بنابراین کارهای زیادی برای انجام بین دو کشور باقی مانده که در راستای انجام آنها با کشور ایران در گفت و گو هستیم .

·         به برقراری خطوط هوایی مستقیم اشاره کردید آیا برنامه ای برای این کار دارید؟

بله من اولین کاری که قصد انجام آن را دارم سعی می کنم از دوران حج برای این موضوع استفاده کنم و برنامه ریزی کردم تا حجاج اندونزی از طریق ایران به مکه اعزام شود این اولین قدم ما برای ایجاد ارتباط خواهد بود.

·         مبحث گردشگری اسلامی را در ایران چگونه دیدید؟

بطور کلی گردشگری حلال به تازگی موقعیت ویژه ای در صنعت سبز جهانگردی را به خود دیده و از آنجا که ایران کشوری مسلمان است بهترین فرصت برای برقراری ارتباط بین کشورهای مسلمان و تبادل گردشگران بین آنهاست به عنوان مثال همانطور که می دانید حدود 90 درصد جمعیت اندونزی مسلمان هستند بنابراین شرایط برای همکاری دو کشور بسیار فراهم است به عقیده من ایران با توجه به اماکن مقدس ایران مثل شهر مشد و قم و البته توانایی های گردشگری خود می تواند به قطب گردشگری حلال در منطقه تبدیل شود. اما متاسفانه هنوز در ابتدای راه است که باید با سرعت حرکت کند تا بازارهای هدفش را از دست ندهد ، چون کشورهای گردشگر پذیر غیر مسلمان هم به این موضوع توجه ویژه ای دارند و البته تدابیر مفیدی اندیشیده اند. تایلند ، چین ، استرالیا و ترکیه از جمله این کشورها هستند.

·         کدام جاذبه باستانی ایران برای شما برترین بوده است؟

بدون تردید مجموعه پاسارگاد را بهترین دیده ام و پس از آن شهر اصفهان است . دیدن محوطه باستانی پاسارگاد فکر کنم آرزوی بسیاری از گردشگران خارجی در ایران است که سازمان گردشگری ایران باید این شرایط را برایشان به سادگی فراهم کند. تا درآمد هنگفتی از آن به دست آورد.

·         طی اقامت خودتان در ایران به عنوان سفیر کشور اندونزی از کدام غذاهای ایرانی بیشتر امتحان کرده اید؟

کله پاچه و سیراب شیردان را بهترین غذای ایرانی دیدم و سعی می کنم با توجه به سلامتی خودم هر چند وقت یکبار این غذا را بخورم البته کباب های ایرانی هم جزو علائق من است.

·         به عنوان آخرین سئوال ایران را چگونه دیدید؟

متمدن و پر از شور و هیجان

عزتی 8/10/91

چرک کف دست از کی وارد زندگی ما شد؟

اسکناس از چه تاریخی در دستان ما ست؟

از چه تاریخی ایرانیان اسکناس خرج کردند؟

بدون تردید همه ما با این ضرب المثل که می گوید : « پول چرک کف دست است» آشنایی کامل داریم و شاید همین امروز هم چند باری از آن در صحبت هایمان استفاده کرده باشیم. اگر از این سوژه بگذریم که چرا اینقدر برای بدست آوردن این چرک کف دست تلاش می کنیم ، آیا تا حالا به این موضوع فکر کرده اید که پول کاغذی یا سکه های ته جیبمان از چه تاریخی وارد زندگی ما شد؟ اصلا این چرک کف دست چگونه ساخته و به حساب بانکی ما واریز می شود و ما به راحتی آن را هزینه می کنیم؟ اگر واقعا قصد رسیدن به پاسخ این سئوال را دارید چند دقیقه ای وقت بگذارید و تا آخر این مطلب همراه ما باشید.

بطور کلی بشر در دوران غار نشینی هرچه را که می خواست با زور بازو و نزاع از دیگران می گرفت یا اینکه آن را می ساخت و گاهی هم در این راه جانش را از دست می داد ، شاید ضرب المثل پول چرک کف دست است هم از این دوره برایمان به ارمغان رسیده و نه به معنی کثیف بودن آن بلکه به معنی نحس و بدیومن بودنش است. اما کم کم جوامع بشری شکل گرفت و انسان به این نتیجه رسید که برای حصول خواست ها و یا نیازهایش بهتر است که  بهای کالای مورد نیازش را بپردازد نه اینگه برای به دست آوردنش بجنگد و در برخی مواقع کشته شود چون بهای کالاهای موردنیاز انسان، جانش نبود.

اولین گام بشر در راه پرداخت بهای کالا های مورد نیازش، معاملات پایاپای بدون در نظر گرفتن ارزش کالاهای مبادله شده بود . انسان با توجه به موقعیت جغرافیایی محل زندگی خود برخی از اجناس را به عنوان کالای با ارزش برای معاملاتش انتخاب کرد. به عنوان مثال گندم، گوسفند، صدف در چین، گاو نر در یونان، فیل در مناطق آسیای جنوبی و حتی گاهی اوقات جمجمه انسان نیز در معاملات روزمره مبادله می شد. هرچه جوامع بشری متمدن تر و داد و ستدد های روزانه بیشتر می شد این نوع اجناس شاید توجیه جالبی برای معاملات جامعه متمدن بشری نبود و در برخی اوقات حتی کفاف هزینه ها زندگی روزمره او را نمی داد تا اینکه به جای این کالاها شروع به مبادله فلزات گرانبها مثل طلا، مس و نقره کرد.

این تصمیم اگرچه برای مدتی بسیار کارآمد بود اما بازهم اشکالی در این بین وجود داشت چون اقتصاد بین جوامع بشری شکل گرفته و مبادلات زیادی انجام می شد ، پس مقدار زیادی از این فلزات باید بین شهرها و حتی کشورها جا به جا می شد که حمل و نقل این فلزات هم مشکلات خاص خود را از قبیل امنیت و وزن زیاد داشت. راه حل این بود که این فلزات با ابعادی کوچکتر به صورت حلقه ای وارد مبادلات روزانه بشر شد و رنگ و بوی تازه ای را در اقتصاد و مبادلات جوامع بشری را به ارمغان آورد. این اتفاق باعث پیدایش پول که ریشه یونانی (Obolos) داشت شد.

بنابراین هرکس که بیشتر پول داشت و می توانست لوازم بیشتری را تهیه کند درست مثل این بود که قدرت بیشتری داشته (زور بازوی بیشتری ) و توانسته آنچه را قبلا با بزور به دست می آورده تصاحب کند که مصداق امروزی ضرب المثل «پول قدرت خواهد آورد» نیز باشد.

به هر حال پول های ساخته شده از فلزات گرانبها کم کم سکه نام گرفتند ، در واقع «سکه» نام وسیله ای آهنین بود که به وسیله آن روی این قطعه فلزات نشان حکومت وقت را حک می کردند بعدها این وسیله مهر نام گرفت اما سکه همان سکه ماند و در جیب ما جا خشک کرد.

سکه چیست؟

حالا که این فلزات گرانبها با نام سکه برای مبادلات تجاری با آرم و نشان حکومتی مورد استقبال مردم قرار گرفتند و جای خود را در مبادلات بازرگانی محکم کردند ، این تعریف را به خود دید ، سکه قطعه فلزی به وزن معین است که روی آن علامت رسمی حکومت یا دولتی که عیار، وزن و ارزش آن را تعهد می کند، حک شده است.

سکه از زمان داریوش اول و احتمالا از سال 516 قبل از میلاد با نام دریک در کیسه ایرانیان قرار گرفت و در نهایت تا امروز هم در دستان ما مصرف می شود . اما داریوش با توجه رشد تجارت بین شهرها سکه های قبلی را بطور کلی جمع آوری و سکه ای را به شکل واحد ضرب کرد تا در سراسر کشور مورد قبول و صرفا جنبه محلی نداشته باشد. از آن تاریخ به بعد هیچ یک از حکام محلی اجازه ضرب سکه طلا نداشت و تنها با اجازه داریوش می توانست اقدام به ضرب سکه نقره ای کند و ضرب سکه صرفا در اختیار داریوش بود. این سکه ها تا سالها بعد در بازار تجارت حکم فرمایی می کردند و دارندگان آنها می توانستند با توجه به دارایی خود مال و املاک تهیه کنند و یا به تجارت بپردازند اما هرچه بازار تجارت گسترده می شد بشر به سکه های زیادتری نیاز داشت تا جایی که به فکر جایگزینی سبک تر برای این سکه های سنگین اما گرانبها افتاد.

سکه ها از چه تاریخی کاغذی شدند

با رواج سیستم مبادلاتی یا به نوعی بانک پول کاغذی یا همان اسکناس نیز وارد زندگی بشر شد که طبق اطلاعات ثبت شده در کتب تاریخی پول های کاغذی ابتدا در کشور چین ساخته و در مبادلات اقتصادی چینی ها از آن استفاده شد. اما اگر قصد یافتن تاریخ انتشار اولین اسکناس امروزی را داشته باشیم باید سری به موزه استکهلم بزنیم چون در این موزه اولین اسکناسی که در سال 1691 میلادی منتشر شد نگهداری می شود به هرحال  استفاده متداول و مستمر این نوع پول کاغذی یعنی اسکناس یا به زبان فرانسه «آسی نیا» ( Assignas) پس از انقلاب کبیر فرانسه شروع شد و در جای جای این کره خاکی روایج یافت. در ابتدا قرار بود پشتوانه پول کاغذی دارایی های دولت (به عنوان مثال در فرانسه زمین های حکومت و پس از آن طلا یا نقره خزانه) باشد اما هرچه پیش رفتیم این کاغذهای بدون پشتوانه بیشتر توسط دولت ها منتشر و گاه گاهی هم باعث دردسرهای بزرگی در سیستم مالی آنها می شد.

اسکناس از چه تاریخی و چگونه ایرانی شد؟

اما اسکناس ، واژه ای که از زبان روسی"آسی گونوس" (assigunos) در زمان فتحعلی شاه به زبان فارسی وارد و به اسکناس تبدیل شد، از دوره ایلخانیان در کشورمان روایج یافت و منشاء پیدایش آن در واقع بحران مالی و خزانه خالی حاکم وقت ایران گیخاتوخان پنجمین ایلخان مغول بود. آنچنان که در تاریخ ثبت شده مشکلات مالی در این دوره باعث شد تا حاکم وقت به دنبال تدبیری برای جمع آوری سکه های دست مردم باشد، از این رو یکی از نزدیکان دربار حاکم به نام عزالدین مظفر که از انتشار اسکناس در کشور چین و دیگرنقاط جهان خبر داشت ، پیشنهاد انتشار اسکناس را به گیخاتونخان داد که مورد قبول واقع شد .

گیخاتوخان (اواخر قرن سیزدهم میلادی یا قرن هفتم هجری قمری) حکم داد تا مردم سکه های طلا و نقره خود را به حکومت تحویل دهند و به جای آن چاوه (نوعی رسید) تحویل بگیرند به این ترتیب تکه چرمی که تصویر ارزش آن رویش حک (داغ) شده بود به جای سکه های طلا و نقره ای که مردم به چاوخانه می دادند، دریافت می کردند.  هرچند مردم از معاوضه طلا و نقره هایشان با تکه چرم خودداری می کردند اما به هرحال این رسیدها یا همان اسکناس های ابتدایی در مبادلات مردم به کار گرفته شد.

 اگرچه شکل ظاهری این اسکناسهای چرمی یا چاو که از کلمه مغولی «چائو» گرفته شده بود مثل اسکناس های امروزی نبود اما این اسکناس یک درهمی که منقش به عبارت (لااله الاالله و محمد رسول الله ) بود در تبریز منتشر و توانست برای جبران کسری بودجه دولت و با زور جای سکه های طلا و نقره آن زمان را بگیرد و در تاریخ (693 هجری قمری) به عنوان اولین مورد استفاده از اسکناس در معاملات بازار به جای سکه در ایران ثبت شود. بنابراین می توان گفت که اسکناس در ابتدای پیدایش خود رسید پولی بود که مردم در خزانه به امانت گذاشتند از همین روی در سیستم بانکی نوین بنا براین شد تا اسکناس با پشتوانه طلا یا نقره در خزانه دولت منتشر شود و در جیب من و شما قرار گیرد.

در کشورمان هم برای استفاده از پولهایی غیر از سکه های مرسوم ابتدایی تاریخ دیگری نیز ثبت شده است اولی که قبلا ذکر شد ولی از آن پس این صراف ها بودند که در شهرهای مختلف ایران اقدام به صدور رسید یا بیجک می کردند به این صورت که مردم طلا یا سیم خود را در اختیار این صرافها قرار می دادند و آنها که مورد اعتماد مردم بودند و البته در تجارت هم دستی داشتند ، رسیدی (بیجک) به سپرده گذاران می دانند که این رسید در آن اقلیم برای کسبه قابل قبول بود.  این برگه باید درهمان صرافی صادر کننده نقد و معادل نقره یا طلایش به آورنده تحویل داده می شد این روش تا مدتها مورد استفاده و البته قبول ایرانیان نیز بود تا زمانی که برای اولین بار نظام بانکی برجامعه حاکم شد و پول کاغذی چیزی شبیه به همین اسکناسی که امروز ما خرج می کنیم، منتشر شد.

نام بانک جدید شرق که مرکزش در شهر لندن بود به عنوان اولین بانک ایرانی که اقدام به انتشار اسکناس کرد در تاریخ انتشار اسکنانس ایران به ثبت رسیده است و از آن پس با واگذاری امتیازش در سال( 1889 م/ 1268 خورشیدی) به بانک شاهی ،  امتیاز نشر اسکناس نیز از این بانک به بانک شاهی داده شد و اولین سری اسکناس های صادره توسط بانک شاهی ایران توسط موسسه برادبری ویلکینسون ,
(Bradbury Wilkinson Co.)
در سال 1270 هجری شمسی چاپ شدکه کاملا شبیه اسکناس امروزی بود.

بنابراین این تاریخ به عنوان اولین باری بود که اسکناس کاغذی مثل اسکناس های امروزی ، در جیب ایرانیان از 5 قران به بالا قرار می گرفت اما نکته جالب درباره این اسکناس ها موضوع تایید اصالت آنها توسط مسئولان بانکی بود به این معنی که اسکناس های 10 تومانی به بالا هنگام تحویل به مشتری توسط ماموران دولتب مهر می شد و به قول معروف اصالت آن تایید می شد . ولی با تاسیس بانک ملی ایران درسال 1307 هجری شمسی ایران تصمیم گرفت برای کنترل اقتصاد کشور نظام پولی را از دست بیگانگان خارج کند. از این رو در سال 1310 حق انتشار اسکناس به بانک ملی ایران به مدت ده سال واگذار شد و از آن پس تعیین طرح ، نوع ، مبلغ و تعداد اسکناس منتشر شده در ایران توسط این بانک باید تایید می شد، ولی هنوز هم اسکناس در لندن منتشر می شدند تا اینکه بالاخره انتشار این پولهای کاغذی نیز در ایران میسر شد و ادامه یافت.

اسکناس تماما ایرانی در سال 1361 با ساخته شدن ساختمان چاپ اسکناس به صورت آزمایشی در کشورمان با انتشار اسکناس های 200 ریالی شروع و در نهایت منجر به انتشار رسمی اسکناس در ایران شد . امروزه تمامی اسکناس های انتشار یافته، توسط این مرکز در سیستم بانکی کشورمان مورد استفاده قرار می گیرد هرچند در اوایل کار صرفا انتشار پول کاغذی یا همان اسکناس در ایران انجام می شد و کاغذ مخصوص آن از کشور انگلستان وارد کشور می شد اما روند استقلال نشر اسکناس با ساخت کارخانه تولید کاغذ اسناد بهادر در سال1376 و تولید آزمایشی آن طی سال 1381 در کشورمان تکمیل و امروزه سیستم چاپ و نشر اسکناس ایران هیچ وابستگی به خارج از مرزهایش ندارد.

نکات جالب در مورد اسکناس های ایرانی

در اوایل پیدایش اسکناس در ایران همانطور که می دانید صرفا بانک شاهی که شعباتی در مشهد، تهران، اصفهان، تبریز و شیراز  داشت اقدام به انتشار این نوع پول می کرد بنابراین هر بانک با توجه به منطقه فعالیت خود اسکناس منتشر می کرد و این اسکناس ها صرفا در منطقه تحت پوشش این بانک قابل استفاده بود . اما با توجه به ایمن نبودن اسکناس های آن دوره جالبترین نکته در باره اسکناس، اولین جعل اسکناس در ایران بود که در تاریخ 1292 هجری شمسی توسط میرزا آقا خان اسکناسی صورت گرفت اما یک اشتباه کوچک این جاعل باعث به گرفتارشدن او در دام قانون شد . این جاعل حرفه ای هنگام جعل اسکناس 2 تومانی در مشهد به جای درج عبارت «قابل پرداخت در مشهد فقط» از عبارت «قابل پرداخت فقط در مشهد» استفاده کرده بود که جابه جایی این یک کلمه باعث گرفتارشدنش شد.

تکمیل 14/10/91

عزتی

سکه چگونه ساخته می شود؟

همانطور که از تعریف سکه برمی آید؛ سکه، قطعه فلزی به وزن معین است که ارزش آن توسط مهر حکومت ضرب کننده یا علامت رسمی آن تضمین شده است. پس با تاملی در این تعریف می توان تا حدودی روند ساخت آن را در ذهنمان مرور کنیم و نیازی به بازتعریف آن نیست. اما ممکن است در مورد مواد استفاده شده در سکه ها نکات جالبی وجود داشته باشد که دانستن آنها خالی از لطف نیست.

از همان روزهای اولی که سکه توسط بشر ساخته شد ارتباط مستقیم ارزش آن با وزن فلز استفاده شده در آن کاملا واضح بود و به نوعی با هم ارتباط مستقیمی داشت که امروزه هم همین رابطه برقرار است اگرچه سکه های معمول که استفاده می کنیم دیگر از طلا و نقره نیست ولی فلزاتی چون آلومینیوم ، قلع و روی در آنها استفاده می شوند که هر کدام به نوع خود ارزشی متفاوت دارند از این رو با نگاهی دقیق به جداول زیر که اطلاعات کلی از سکه های موجود ایران در آن ذکر شده می توانید با مواد تشکیل دهنده وهمچنین دیگر اطلاعات آن که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است آشنا شوید.

جداول سکه های متداول امروزی پس از انقلاب اسلامی

نوع سکه

(ریال)

سال ضرب

ترکیب آلیاژی

وزن سکه

(گرم)

توضیحات روی سکه

توضیحات پشت سکه

100

آبان 1383

مس، نیکل و آلومینیوم

6/4

مبلغ اسمی سکه در وسط سکه و شاخه های زیتون همراه با عبارت جمهوری اسلامی ایران

بارگاه امام رضا (ع) و عبارت بارگاه امام رضا (ع) در ذیل

250

اسفند 1387

مس، نیکل و آلومینیوم

8/2

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین، خوشه گندم در حاشیه.

مدرسه فیضیه

500

اسفند 1387

مس، نیکل و آلومینیوم

9/3

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین، خوشه گندم در حاشیه.

آرامگاه سعدی

1000

اسفند ماه 1387

مس، نیکل و آلومینیوم

8/5

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" و قله دماوند در بالا، سال ضرب در پائین، خوشه گندم در حاشیه.

پل خواجو و خورشید

500

یادبود آزاد سازی خرمشهر

خردادماه 1390

مس، نیکل و آلومینیوم

5/3

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دو خوشه گندم در طرفین.

طرح گل لاله و نقش کبوتر بر روی یکی از گلبرگ های آن در وسط، هشت گل لاله در اطراف لاله مرکزی و عبارت "امام خمینی(ره): خرمشهر را خدا آزاد کرد" در بالای سکه

1000 یادبود روزجهانی آمار

آبان ماه 1390

مس، نیکل و آلومینیوم

8/5

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" و قله دماوند در بالا، سال ضرب در پائین, عبارت "یادبود روز جهانی آمار" درحاشیه سمت راست وعبارت "20 اکتبر - 28مهرماه" در حاشیه سمت چپ.

نماد پنجاهمین سال تاسیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در وسط, عبارت "75 سال آمار اقتصادی" درحاشیه سمت راست وعبارت "50 سال بانکداری مرکزی"در حاشیه سمت چپ.

1000 یادبود عید سعید قربان

آبان ماه 1389

مس، نیکل و آلومینیوم

6/4

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دو خوشه گندم در طرفین.

در مرکز سکه شمسه دوازده پر با طرحی از خانه کعبه در وسط آن، دوازده گل در اطراف شمسه به یادبود 12امام معصوم (ع) ونوشته عید سعید قربان درحاشیه پایین سکه.

1000 یادبود عید سعید غدیر خم

آذرماه 1389

مس، نیکل و آلومینیوم

6/4

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دو خوشه گندم در طرفین.

در مرکز سکه شمسه هشت پر با طرح گرافیکی نام شریف حضرت علی (ع) دروسط آن، دوازده گل دراطراف شمسه به یادبود 12 امام معصوم (ع) و نوشته عید سعید غدیر خم در حاشیه پایین سکه.

1000  یاد بود نیمه شعبان

تیرماه 1390

مس، نیکل ، آلومینیوم

6/4

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دو خوشه گندم در طرفین.

طرحی از یک دسته گل نرگس در مرکز و عبارت "نیمه شعبان" در حاشیه بالای سکه.

2000 یادبود تاسیس بانک مرکزی

مرداد 1389

مس، نیکل ، روی

8/6

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا و دو خوشه گندم در طرفین.

تصویر بارگاه امام رضا (ع) در مرکز سکه، عبارت پنجاهمین سالگرد تاسیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در بالا و 1389-1339 در حاشیه پایین سکه.

5000 سالگرد تاسیس بانک مرکزی

مرداد 1389

مس، نیکل و روی

1/10

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا و دو خوشه گندم در طرفین.

عبارت پنجاهمین سالگرد تاسیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در مرکز و 1389-1339 در حاشیه پایین سکه.

5000 هفته وحدت

اسفند 1389

مس نیکل و آلومینیوم

12

مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا و دو خوشه گندم در طرفین.

عبارت میلاد حضرت نبی اکرم (ص) هفته وحدت در بالا، تصویر دو گل و دوازده برگ در مرکز و 1389-1432 در حاشیه پایین سکه.

اما در مورد نحوه ساخت این سکه ها بدون تردید می دانیم که روند مخلوط کردن فلزات یاد شده باید قبل از ذوب صورت گیرد به این صورت گه با توجه به استفاده از شمش های فلزات لازم مخلوطی با درصد مشخصی که در جداول بالا ذکر شد و البته با توجه به ارزش اسمی سکه تهیه شده و سپس ذوب شده و نواری (تسمه) از مخلوط فلزات یادشده  با ضمات های مشخص که بستگی به نوع سکه دارد را خواهیم داشت این نوارها پس از تهیه شدن به دست پرسهای قدرتمند سپرده خواهند شده تا علاوه بر حک شدن طرح های پشت و روی سکه آنها را از دل این نوارها خارج کنند بعد از این مرحله سکه های تولید شده توسط دستگاههای مخصوص صیقل داده می شوند تا براق و کاملا عاری از هرگونه زائده باشند  پس از اینکار برای اینکه بیشتر در مقابل خردگی و آلودگی های شیمیایی مقاوم باشند با روکشی که از مواد شیمیایی تهیه می شود پوشانده خواهند شد و بسته بندی خواهند شد . این روش از همان ابتدای پیدایش سکه تغییر چندانی نکرده فقط نوع فلزات بکار رفته و البته ماشین آلات آن به روز شده اما روش تولید همان است که از ابتدا بوده .

عزتی کامل

14/10/91

مراحل تولید کاغذ اسکناس

اگرچه امروز تا حدودی با تاریخچه اسکناس در مبادلات اقتصادی بشر از ابتدا تا کنون آشنا شدیم اما هنوز هم سئوالات بسیاری در باره این پول کاغذی که داشتنش موجب اطمینان خاطرماست و هر روز با آن سروکار داریم، باقی مانده است. یکی از این سئوالات مهم ما معمولا درباره مواد تشکیل دهنده یا به عبارتی مراحل ساخت و تولید اسکناس است. شاید این کنجکاوی در مورد سکه کمی کمرنگ تر باشد چون با توجه به مواد تشکیل دهنده سکه ها کاملا می توان روند تولید آن را حدس زد اما اسکناس واقعا جای تامل دارد و دانست آن برایمان خالی از لطف نیست.

اسکناس که از دوران کهن وارد زندگی ما شد، طی دوران مختلفی تکامل یافته و به شکل امروزی به دست ما رسیده است. شاید مراحل تکامل این نوع پول کاغذی یا همان اسکناس در مناطق مختلف جهان کاملا متفاوت بوده است اما همه سازندگان و تولید کنندگانش به استحکام و امنیت آن می اندیشیده اند به عنوان مثال ، در کشور چین که به عبارتی اولین نوع اسکناس را در جهان به خود دید برای تولیدش از نوعی پارچه کتانی استفاده می کردند که روش تولید و بافت آن کاملا انحصاری و شاید بتوان گفت کاملا مخفی بود و در واقع نقش هایی که بیانگر ارزش و مبلغ آن بود را روی آن بافته یا به نوعی چاپ می شد . در ایران نیز اولین مدل از اسکناس های رایج که «چاو» نام داشت نیز از چرم ساخته می شد و ارزش اسمی آن رویش داغ زده می شد و در ژاپن هم نوعی کاغذ که از درخت پوست درخت توت به دست می آمد استفاده می شد .  

بنابراین هرچند در ابتدا پول های غیر فلزی از موادی چون چرم، ابریشم و کتان تولید می شدند اما با گسترده تر شدن دامنه نفوذ این نوع پولهای غیر فلزی و البته همگیر شدنش روش تولید آنها نیز تغییر می کرد. اگرچ در نهایت این نوع پول غیر فلزی به صورت اسکناس ها کاغذی به دست ما رسید و ارزش اسمی آنها روی کاغذ نقش بست، اما به واقع داستان های زیادی برای گفتن این سیرتکامل وجود دارد که از حوصله این بحث خارج است.

به هر حال، اگرچه با اولین نگاه به اسکناس های امروزی و توجه به جنس آنها تصور می کنیم که کاغذ اولین ماده مصرفی در آنهاست اما این کاغذ معمولی نیست که به اسکناس داخل جیب ما تبدیل می شود.  بلکه کاغذی کاملا منحصر بفرد و با فرمولی ویژه به عنوان اولین ماده تشکیل دهنده اسکناس استفاده می شود. اولین مشخصه کاغذهای اسکناس بحث امنیت اسکناس و اصالت آن است . اهمیت و اصالت اسکناس رابطه کاملا مستقیمی با امنیت اقتصادی و ملی هر کشوری که آن را تولید می کند خواهد داشت بنابراین تمام تولید کنندگان کاغذ اسکناس و بطور کلی اسناد بهادار در مناطق مختلف جهان سعی می کنند از همین ابتدای کار، بحث امنیت کامل اسکناس را در نظر بگیرند چون همانطور که می دانید این اسکناس ها هستند که به پشتوانه خزانه چرخ اقتصادی کشورها را به حرکت در می آورند و در صورت عدم رعایت مباحث امنیتی اسکناس اقتصاد کشورها کاملا آسیبپذیر خواهد بود.

ارتباط مستقیم اسکناس با پشتوانه خزانه کشورها یکی از راهکارهای دولت آلمان برای شکست انگستان طی جنگ جهانی بود به صورتی که آنها طی جنگ جهانی قصد داشتند از این روش اقتصاد انگلستان را به زانو در آورند. آلمان ها از این خاصیت اسکناس یعنی اهمیت پشتوانه خزانه دولت در اعتبارش استفاده کردند و اقدام به انتشار اسکناس های جعلی و در واقع بدون پشتوانه کردند و اسکناس ها را توسط افرادشان در بازار انگلستان دوران جنگ خرج کردند از آنجا که پول بدون پشتوانه به روند صعودی تورم و در نهایت فروپاشی اقتصاد کمک می کند پول های جعلی در بازار انگلستان مشکلات عمده ای ایجاد کرد تا اینکه بالاخره بانک مرکزی انگلستان متوجه مشکل شد و جلوی این روند را گرفت . پس اهمیت امنیت اسکناس هر کشور به نوعی با امنیت اقتصادی آن ارتباط مستقیم دارد  و باید بسیار به آن دقت شود.

بطور کلی اسکناس های امروزی با ترکیبی از کاغذ، پنبه یا ترکیبی از کاغذ و الیاف کتانی و پارچه تولید می شوند که دلیل افزودن برخی از مواد یاد شده به کاغذ در واقع بالابردن مقاومت کاغذ اسکناس در مقابل انواع فرسایش ها از جمله رطوبت است اگرچه در برخی موارد این مواد به ضریب امنیتی کاغذ اسکناس کمک می کند اما عمده کمک آنها به طول عمر مفید اسکناس است. بدون تردید چندین بار پیش آمده که پول داخل جیبتان را فراموش کرده باشید و لباستان را داخل ماشین لباس شویی بیاندازید و پس از شستشوی کامل و هنگام خشک کردن لباس متوجه دسته ای اسکناس که بدون تغییر در جیبتان باقی مانده است شده باشید این اولین مورد تفاوت کاغذ اسکناس با کاغذ معمولی است که استحکام کاغذ اسکناس در مقابل فرسایش و رطوبت کاملا متفاوت با کاغذ معمولی است.

همانطور که گفته شده کاغذ اسکناس علاوه بر خمیر کاغذ ، الیاف کتان و گاهی سایر الیاف نساجی را همراه دارد اما در برخی از کشورها از الیاف درخت موز نیز در تهیه کاغذ اسکناس استفاده می شود چون معتقدند که الیاف چوب درخت موز باعث زیبایی کاغذ و در عین استحکام بسیار بالای کاغذ اسکناس خواهد شد ، به هر حال با مواد یاد شده خمیری برای تهیه کاغذ اسکناس آماده خواهد شد که این خمیر باید به صورت ورقه روی نوار نقاله هایی وارد دستگاه خشک کن شود اما اینجاست که مبحث امنیت اسکناس باید تامین ور در نظر شود. روش اینگونه است که خمیر یاد شده از داخل شابلوهایی مخصوص که قبلا تصاویری روی انها با دستگاههای تراش بسیار دقیق معروف به سی ان سی حک شده تحت فشار روی نوار نقاله ریخته می شود این کار باعث می شود که در نواحی خاصی از کاغذ تولیدی الیاف اشکالی خاص به خود گرفته که در واقع شکل زمینه اسکناس را تولید می کنند یا به عبارت دیگر این خمیر کاغذ قبل از خشک شدن قالب گیری و داخل قالب تصاویر مخصوصی در بافت کاغذ تولید شده است که اولین گام برای اصالت کاغذ اسکناس است. به عنوان مثال درباره اسکناس 5 هزار تومانی رایج امروزی در ایران از به قسمت بدون چاپ آن اگر به پس زمینه سفید بنگرید عکس بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را خواهید دید که در واقع همان الیاف منظم شده یا قالبگیری شده کاغذ هستند که شما می بینید این الیاف با استفاده از قالب به صورت تصویری از امام خمینی (ره) منظم شده اند و بدون هیچ نوع چاپی در داخل کاغذ اسکناس شکل گرفته اند. اما امنیت اسکناس هنوز هم تضمین نشده است بلکه کارهای بسیار دیگری باید روی این خمیر رطوبت دار انجام شود تا در نهایت برای چاپ به سیلندرهای دستگاه چاپ سپرده شود.

بی شک وقتی یک اسکناس با ارزش بالا (مثل چک پول) را به بانک می دهید، توجه کرده اید که کارمند بانک این اسکناس را زیر دستگاهی که نور بنفش دارد قرار داده و پس از تایید اصالت اسکناس آن را از شما قبول می کند. این موضوع در واقع دومین مرحله از امنیت کاغذ اسکناس است و قبل از خشک شدن خمیر باید انجام شود . در این مرحله با افزودن برخی مواد شیمیایی حساس به نور ماوراء بنفش به خمیر کاغذ می توان کاغذ اسکناس را به این نور حساس کرد به صورتی که وقتی نور ماوراء بنفش را به کاغذ اسکناس می تابانید شاهد درخشیدن دانه های رنگی روی آن می شوید و درواقع پله دوم تضمین کیفیت و اصالت اسکناس را گذرانده اید. به یاد داشته باشید که با استفاده از همان نوع قالب دوباره می توان این دانه های حساس به نور ماوراء بنفش را با اشکالی کاملا مشخص در خمیر کاغذ به کار برد.  در این زمینه می توان به برخی اسکناس های رایج دهکده جهانی اشاره کرد که به رقم اسکناس را با این روش در دل کاغذ اسکناس حک کرده اند و هنگام تابیدن نور ماوراء بنفش این عدد درخشان می شود. اما به تازگی برخی از شرکت ها با افزودن این مواد به جوهر چاپ اسکناس کار را ساده تر کرده اند یا حتی در برخی از موارد از شرکت تولید کننده کاغذ اسکناس از موادی حساس به حرارت استفاده می کند و هنگامی که شما به نقطه ای خاص از اسکناس دست بزنید و برای مدتی آن را بین دو انگشت خود نگهدارید شاهد تغییر رنگ آن قسمت خاص از اسکناس خواهید شد.

به هر حال تا کنون تقریبا کار آماده سازی کاغذ اسکناس تمام شده و نوبت به استفاده و به کارگیری نخ معروف اسکناس است که همگی ما بارها از روی کنجکاوی آن را بررسی کرده ایم یا گاهی هم سعی کردیم آن را از میان کاغذ اسکناس بیرون بکشیم. این نخ که یک مولفه امنیتی دیگر و بسیار ساده اسکناس است که سالهاست برای امنیت و اصالت اسکناس های معمول جهان از آن استفاده می شود.

نحوه به کار گیری این نخ معروف در اسکناس اینگونه است نوار باریکی از نوعی فلز که در واقع ترکیب آن کاملا سری است با اشکالی خاص مثل آرم کشور تولید کننده یا بانک مرکزی آن روی خمیر کاغذ پرس می شود گاهی اوقات این نخ فقط از یک سوی کاغذ دیده می شود اما روش های نوین باعث شده تا این نخ به صورت مقطعی از پشت و روی اسکناس دیده شود به این ترتیب ضریب امنیت اسکناس بسیار بالاتر می رود در واقع در مقاطعی کوچک این خمیر کاغذ است که از رو و زیر این نوار باریک یا به اصطلاح نخ اسکناس عبور می کند و به صورت خط چین از عرض کاغذ اسکناس می گذرد.

 کار آماده سازی کاغذ اسکناس تقریبا تمام شده اما آخرین مرحله بحث مقاوم سازی کاغذ است که نکته بسیار مهمی در روند تولید اسکناس خواهد بود. در این زمان کاغذ یا همان خمیر کاغذ را که کمی خشک شده در محلولی از الکل پلی وینیل یا ژلاتین مخصوص قرار می دهند تا لایه ای از این محلول روی کاغذ را بپوشاند و در واقع هم لایه ای محافظ برای موارد امنیتی کاغذ و هم باعث استحکام بیشتر کاغذ در مقابل فرسایش های احتمالی باشد. پس از این مرحله کاغذ خشک شده و آماده چاپ است .

یکی از شرکت های معروف در زمینه تولید کاغذ اسکناس که در انگستان مشغول به کار است شرکت  RUE«رو» که امروزه ابداع کننده روشهای نوینی در صنعت کاغذ اسکناس و البته اوراق بهادار است.روشهای جدیدی که این شرکت در روند تولید این نوع کاغذها را ابداع کرده است عبارتند از  cornerstone ، platinum و optics که هرکدام در روند تولید و امنیت کاغذهای دولتی و البته بهادار کاملا مفید فایده هستند.  به هر حال این کاغذ برای مرحله چاپ آماده شده است و به قسمت چاپ ارسال خواهد شد.

لازم به یادآوری است که نوع کاغذ، طرح داخل کاغذ، نخ امنیتی و کلیه موارد حفاظتی اسکناس به خصوص با ارزش اسمی آن کاملا متفاوت خواهد شد و هرکدام از این کاغذها در واقع برای نوع خاصی از اسکناس تولید خواهند شد نه اینکه همگی با یکدیگر مشترک باشند.

چاپ اسکناس

هرچند تقریبا مراحل چاپ اسکناس در تمام کشورها یکسان است اما برخی از مواد و ابتکاراتی برای تضمین اصالت اسکناسشان در مرحله چاپ نیز استفاده می کنند که از این نوع می توان به اسکناس دلار آمریکا اشاره کرد که این کشور هنگام چاپ دلار با افزودن نوعی رنگ متالایز شده (متالیک) باعث شده تا هنگامی که یک اسکناس یکصد دلاری را مقابل چشمتان تکان می دهید رنگ نقوش آن متفاوت و تیره یا روشن بشود. یا اینکه همزمان در کشورهای اروپایی و در اسکناس یورو از سیستم چاپ سه بعدی به صورت هولوگرام استفاده می کنند تا جعل این اسکناس تقریبا غیر ممکن بشود. اما به هر حال اکثر شرکت های برای چاپ اسکناس هایشان از روش چاپ خشک استفاده می کنند که تقریبا روشی معادل همان چاپ معمولی کتاب یا روزنامه مقابل روی شماست.

به تازگی هم اخبار جالبی از چاپ اسکناس های پلیمری به گوش می رسد که برخی از کشورها مثل استرالیا، بلغارستان و تایلند و دیگر کشورها از آن برای چاپ اسکناس هایشان از آن استفاده می کنند این اسکناس های پلیمری در واقع هم طول عمر بیشتری دارند و هم امنیت بالاتری را برای دارنده آنها تضمین می کند . با ظهور این روش چاپ می توان گفت که صنعت انتشار اسکناس وارد روند نوینی شده و به زودی شاهد تغییرات عمده ای در این زمینه خواهیم بود.

در انتها باید به این موضوع اشاره کرد که روند استقلال کشورمان از موضوع چاپ و نشر اسکناس از سال 1362 هجری شمسی با راه اندازی چاپ خانه ای مخصوص آغاز شده و هرچند ابتدا کاغذ اسکناس ها باید از انگلستان وارد کشور می شد اما به همت دست اندرکاران و متخصصان داخلی با راه اندازی کارخانه تکاب امروزه کاملا اسکناس ایرانی به دست ما می رسد و هیچ وابستگی به خارج از مرزهای کشورمان جهت تولید پول ملی ایران نداریم.

عزتی

14/10/91

سخنگوی گردشگری اوکراین خانم انا پوپکو

ANA POPKO

کشور اوکراین مدتی ات که به دلیل همکاری های تجاری با ایران به عنوان یکی از بازارهای هدف مهم در صنعت گرشدگری کشورمان و در منطقه بالکان مورد توجه مدیران گردشگری ایران قرار گرفته است. به همین دلیل ارتباط گسترده دست اندرکاران صنعت گردشگری اوکراین نیز به سومین همایش گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی دعوت شدند که سخنگوی گردشگری اوکراین خانم انا پوپکو در این کنفرانس نیز حضور پیدا کرد. از آنجا که ارتباط تجاری و البته تبادل گردشگری بین دو کشور برای هر دو منطقه حائز اهمیت بوده در فرصتی مغتنم توانستم در حاشیه بازدید او از نمایشگاه دستاوردهای گردشگری پزشکی ایران با ایشان مصاحبه ای کوتاه داشته باشم.

·         علت حضور شما در کنفرانس مشهد چیست؟

ارتباطات گسترده تجاری بین کشور من و ایران باعث شده که سالانه عده زیادی در قالب گروههای تجاری  بین دو کشور سفر کنند به همین دلیل فرصت مناسبی هم برای تبادل گردشگر بین ایران و اوکراین نیز برقرار شد پس همین فرصت باعث شد تا من در این کنفرانس حضور پیدا کنم، تا علاوه بر آشنایی با توانمندی های گردشگری سلامت در ایران با فرصت های مناسب تبادل گردشگر عمومی در ایران نیز آشنا شوم.

·         نظر شما درباره گردشگری سلامت ایران چیست؟

من به عنوان سخنگوی اوکراین این موضوع را عنوان می کنم که هر کشور بخصوص در منطقه ما دارای پتانسیل های متفاوتی در زمینه گردشگری و شاخه های زیر مجموعه آن است اما ایران در زمینه گردشگری پزشکی توانمندی های فراوانی دارد که باید با توجه به این توانمندی ها با رقبای خود همچون هند و ترکیه مقابله کند.

·         به رقابت با ترکیه و هندوستان اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح بدهید؟

همانطور که می دانید گردشگری پزشکی در هندوستان و ترکیه بسیار رشد کرده به همین دلیل ایران که تخصص لازم را دارد باید با مدیریت دقیق و البته برنامه ریزی های بسیار اساسی وارد عرصه رقابت جذب گردشگران سلامت شود. بنابراین تخصص پزشکان ایرانی در کنار مدیریت دست اندرکاران گردشگری می تواند جایگاه ویژه ای را برای ایران به ارمغان بیاورد.

·         عقیده شما درباره گردشگری در کشورهای مسلمان چیست؟ آیا کشورهای مسلمان بازار مناسبی برای جذب گردشگر هستند؟

بدون تردید مسلمانان با توجه به تعدادشان بهترین بازار هدف برای کشورهای گردشگر پذیر هستند می دانیم که 57 کشور مسلمان در سراسر دهکده جهانی وجود دارد بنابراین این گردشگران این کشورها پتانسیل بالقوه ای برای رونق گردشگری در هر نقطه از جهان هستند

·         آیا ایران بازار هدف خوبی را انتخاب کرده است ؟ منظور کشورهای مسلمان است؟

پاسخ شما کاملا مثبت است چون ایران بطور کلی یک کشور اسلامی است و با توجه به این اشتراک دینی با کشورهای اسلامی دیگر بهترین فرصت برای جذب گردشگران این کشورها را در اختیار دارد. بنابراین فرصت بسیار خوبی در اختیار ایران قرار گرفته که باید از آن استفاده کند.

·         به عقیده شما گردشگری ایران چه پتانسیل هایی دارد؟

من معتقدم ایران بهترین منطقه برای توسعه اکوتوریسم خواهد بود ولی در صورت مدیریتی منطقی و مناسب با توجه به پیشینه تاریخی ایران گردشگری عمومی را به خوبی رشد خواهد داد . به عقیده من ایران می تواند اولین مقصد گردشگران در منطقه باشد، در صورتی که زیرساخت های را فراهم کند.

·          این اولین سفر شما به ایران است؟

بله من اولین بار است که از اوکراین وارد ایران شدم

·         آیا برای اولین بار تجربه خوبی دارید؟

بدون تردید برای اولین بار تجربه بسیار خوبی را داشتم و امیدوارم بازهم بتوانم در فرصتی مناسب از ایران بازدید کنم

·         چه موضوعی در این مدت برای شما بیش از دیگر موضوعات جذاب بوده است؟

هیچ کس نمی تواند از تمدن ایران بگذرد بنابراین تاریخ ایران برای من نیز جذاب بود

·         آیا تا به حال به کشور مسلمان سفر کرده اید؟

همانطور که می دانید  نزدیک اوکراین مسلمانان زیادی زندگی می کنند بنابراین من با دنیای اسلام آشنایی کامل دارم اما در باره سئوال شما باید بگویم من قبل از ایران به امارات متحده نیز سفر کرده ام

·         همانطور که می دانید هم اکنون در فصل زمستان هستیم نظر شما درباره گردشگری زمستانی چیست؟

زمستان یکی از پرمخاطب ترین فصول از نظر گردشگران این فصل است ، اسکی ، سورتمه سواری، اسنوبرد و دیگر تفریحات زمستانی می توانند فرصت مناسبی برای جذب درآمد در کشور ها باشند . کشور من هم در این صنعت پیشرفت های مناسبی داشته است.

·         درباره ایران و گردشگری زمستانی چه نظری دارید؟

با توجه به اقلیم و طبیعت ایران شما هم می توانید با معرفی دقیق جاذبه های گردشگری زمستانی کشورتان موقعیت خوبی را برای گردشگری زمستانی ایران فراهم کنید البته به یاد داشته باشید که بستر مناسبی را در اختیار دارید.

·         به تازگی برخی از گردشگران اوکراین برای ورزشهای زمستانی وارد ایران شده اند آیا علت این حضور را می دانید؟

با توجه به فعالیت اقتصادی من در این صنعت باید به دو مورد مهم درباره سئوال شما اشاره کنم اول اینکه هم اکنون ایران کشوری ارزان قیمت برای سفر گردشگران دیگر کشورها است و دومی ، همانطور که قبلا هم گفتم در کشور من و هم کشورهای همسایه ما در روسیه مسلمانان زیادی زندگی می کنند پس طبیعی است که آنها به ایران اسلامی سفر کنند ولی بیاد داشته باشید که این فقط مسلمانان نیستند که به ایران سفر می کنند بلکه از دیگر ادیان هم وارد خاک ایران می شوند پس جاذبه های گردشگری زمستانی ایران همگان را به خود جلب می کند نه گروه خاصی از گردشگران.

·         ایران را به عنوان کشوری ارزان می دانید آیا این موضوع باعث رونق گردشگری کشور ما خواهد شد؟

همیشه هزینه های سفر یکی از عوامل تعیین مقصد گردشگران است پس حالا که هزینه سفر به ایران کم شده چرا که نه می توان با بازاریابی مناسب و هدفمند مسیر حرکت گردشگران را به سمت ایران سوق داد چون جاذبه های فراوانی در ایران هست که می تواند نظر گردشگران را جلب کند، اما توصیه من این است که این قیمت پایین خدمات بالایی را می طلبد تا به سرمنزل مقصد و برسد.

·         منظور شما چیست؟

شفاف بگویم ارزان بودن به معنی بی کیفیت نیست بلکه سطح کیفیت خدمات باید همیشه در سطح استاندارد باقی بماند نه اینکه بالا و پایین برود چون با این روش هرگز آینده درخشانی برای ایران نخواهد بود .

·         نظر شما درباره سرمایه گذاری خارجی برای رشد گردشگری کشور ایران چیست؟

هر فعال اقتصادی و بخصوص در صنعت گردشگری می داند که بدون سرمایه گذاری خارجی رشد و رونق این صنعت ممکن نخواهدبود بطور کلی گردشگری به عنوان صنعتی خصوصی است پس سرمایه گذاری خصوصی چه داخلی و چه خارجی باعث رونق گردشگری خواهد شد. ایران هم باید شرایط را برای حضور سرمایه گذاران خارجی باز کند و امنیت سرمایه آنها را تضمین کنند تا شاهد سرازیر شدن گرشدگران به ایران باشید.

·         منظور شما از سرازیر شدن گردشگران با سرمایه گذاری خارجی چیست؟

می دانیم هر سرمایه گذار به دنبال منافع مادی اقدام به سرمایه گذاری می کند پس وقتی یک شرکت خارجی در صنع گردشگری ایران سرمایه گذاری می کند برای رشد و سود خود به دنبال بازار هدف خوبی می رود و در صنعت گرشدگری ، گردشگران را به محل سرمایه گذاری خود می شکاند به همین دلیل هم خودش سود خواهد کرد و هم اقتصاد کشور محل سرمایه گذاری آن منفعت خواهد برد.

·         آیا در این زمینه پیشنهادی هم برای ایران دارید؟

بدون مکث گفت: اتحادیه کشورهای مسلمان بهترین فرصت جذب سرمایه های خارجی برای ایران است. می دانیم تعداد کشورهای مسلمان در جهان کم نیست و برخی از آنها هم جز ثروتمندترین کشورهای اسلامی و حتی جهان هستند پس می توان با جذب سرمایه آنها رونق خاصی به گردشگری ایران داد.

·         آیا می توانید صنعت گردشگری کشور مطبوعتان را با ایران مقایسه کنید؟

صادقانه بگویم خیر، چون هر کشوری در دنیا امتیازات و پتانسیل های خاص خود را دارد و به عقیده من کار درستی نیست که آنها مقایسه بشوند، حالا موفقیت یا عدم موفقیت آنها بستگی به مدیریت گردگشری آن کشور دارد نه ا متیازات آنها چون امروزه حتی کم جاذبه ترین کشورهای جهان هم به طریقی سعی در جذب گردشگران دارند بصورتی که با جاذبه سازی می توانند نظر گردشگران را به کشور خود جلب کنند. بنابراین مقایسه زیاد امکانپذیر نیست بلکه باید به نحوه مدیریت کشورها در این صنعت نگریست.

·         به نظر شما گردشگری ایران موفق عملکرده است یا خیر؟

با توه به اطلاعات و آماری که من در اختیار دارم هنوز خیر بلکه صنعت گردشگری ایران باید با سرعتی بیشتر از قبل حرکت کند تا بتواند موقعیت خود را در صنعت گردشگری بین المللی تثبیت کند هرچند امتیازات ویژه ای هم اکنون در اختیار ایران قرار گرفته است.

·         امتیازات ویژه یعنی چه؟

نرخ برابری ارزها در ایران به عنوان طلایی ترین فرصت، متخصصان پزشکی ، آب و هوای و طبیعت مناسب به عنوان امتیازات ویژه ایران است حتی می توان گفت کویرهای ایران هم بهترین جاذبه گردشگری و ماجراجویان در این کشور باشد

·         آیا تا به حال غذاهای ایرانی را تجربه کرده اید؟

بله دیروز برای اولین بار کباب کوبیده خوردم که واقعا خوشمزه بود ، البته فسنجان هم واقعات لذیذ بود به عقیده من ایران غذاهای خوشمزه ای دارد ولی شیرین ترین بخش سفرم وقتی بود که برای اولین بار شیرینی های ایرانی را مزه کردم به راستی شیرینی های شما لذیذ هستند.

·         به نظر شما اوکراین به عنوانبازار هدف خوبی برای گردشگری ایران هست یا خیر؟

به نظر من هر منطقه ای می تواند بازار هدفی خوبی برای صنعت گردشگری ایران باشد اما باید مزیت ها و امکانات این بازار هدف را به درستی در نظر بگیریم. بطور کلی مردم روسیه دارای سلیقه های متفاوتی هستند بنابراین صرفا یک سوژه یا جاذبه می تواند برای آنها جذاب باشد پس باید درباره کشور من مدیریت دقیق صورت گیرد و همه جوانب را در نظر گرفت سواحل ، اسکی ، برف ، جنگل ، کویر و دیگر جاذبه های ایران باید در قالب بسته های پیشنهادی متفاوتی در بازار هدف اوکراین ارایه شود.

·         آیا شما به عنوان گردشگر زن اوکراینی در ایران با قوانین دینی ما مشکلی دارید؟

همانطور که قبلا نیز گفتم من با قوانین اسلامی آشنا هستم بنابراین ، قوانین مذهبی ایران یا هر کشور اسلامی دیگر برای من مشکل ساز نیست اما مشکل اینجاست که من با نحوه استفاده صحیح از روسری زیاد آشنا نیستم و گاهی هم فراموش می کنم که روسی از روی سرم افتاده و با اشاره دیگران متوجه این موضوع می شوم به هر حال این مشکل نیست بلکه خاطره ای از سفر من به ایران است و البته مانعی برای حضور افرادی مثل من در ایران یا کشورهای اسلامی نیست.

·         به نظر شما تفاوت های فرهنگی مانع رشد گردشگری کشورها می شود؟

خیر؛ اصل گردشگری برای ارتباط میان تمدن ها و فرهنگ هاست اما باید قبل از معرفی مقصدی جدید به بازار هدف کل فرهنگ مهمان و میزبان را بررسی کنیم و نقاط مشترک را درتبلیغات برجسته کنیم و تفاوت ها را با روشی خاص تحت پوشش مشترکات قرار دهیم تا بتوان در بازار هدف موفق عمل کرد و گردشگران را به بازار خودمان هدایت کنیم.

·         مهمترین مشکل شما طی سه روز اقامتتان تا کنون در ایران چه بوده است؟

من دو مشکل عمده در ایران داشتم اولی اینکه در ایران امکان استفاده از سیستم پرداخت الکترونیکی بین المللی نیست و من از کارتهای اعتباری خودم نمی توانم استفاده کنم و نکته دوم این در مشهد تعداد کسانی که می توانند انگلیسی صحبت کنند خیلی کم است البته شاید در مورد شهرهای دیگر ایران این موضوع شایع نباشد اما در مشهد من برای ارتباط برقرار کردن مشکل دارم چون کمتر کسی می تواند انگلیسی صحبت کند.

·         آیا به راحتی ویزای ایران را دریافت کردید؟

صادقانه بگویم خیر با اینکه من برالی این کنفرانس دعوت شده بودم اما خیلی سخت توانستم ویزای ایران را بگیرم این به عقیده من مانع بزرگی برای موفقیت صنعت گردشگری ایران خواهد بود حتی بدتر از عدم توانایی استفاده از کارت های اعتباری و الکترونیکی بانکی . چون امروزه زمان برای گرشدگران خیلی مهمتر از پول شده بنابراین کشورهایی که برای ورود به آنها نیازی به دریافت ویزا نیست در اولویت سفر گردشگران دیگر نقاط جهان هستند پس ایران باید فکر مناسبی برای برطرف کردن این مشکل بیاندیشد.

عزتی 11/10/91

 

خزر بهترین پتانسیل توسعه گردشگری قزاقستان و ایران


راه اندازی خطوط دریایی می تواند گردشگری ایران و قزاقستان را رونق دهد

دکتر کالدی : دفاتر گردشگری هنوز فعالیت منسجمی در کشورمن برای جلب نظر گردشگران سلامت به ایران ندارند

گردشگری سلامت در منطقه خاورمیانه چندی است که بسیار مورد توجه اکثر دست اندکاران بخش سلامت و البته گردشگری قرار گرفته است و به گفته بسیاری از کارشناسان هر دو بخش کشور ایران با توجه به پتانسیل بسیار بالای خود در این زمینه می تواند به عنوان قطب گردشگری پزشکی در منطقه به دنیای گردشگری پزشکی و متقاضیانش معرفی شود، هرچند رقبای قدری مثل ترکیه و البته امارات متحده عربی و از همه مهمتر هندوستان در این صحنه حضور دارند اما ایران هم گفتنی های بسیاری در این زمینه دارد .

همین موضوع باعث شده تا از سه سال پیش دست اندرکاران سلامت ایران همراه مسئولان گردشگری، کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت ایران را پایه گذاری کنند و با این روش توانمندی های ایران را به دیگر نقاط جهان و البته بازارهای هدف معرفی نمایند. مشهد و بیمارستان رضوی به عنوان پایلوت این زیر مجموعه گردشگری امسال هم برای سومین بار میزبان این کنفرانس بود. اما مسئولان و مهمانان برخی از کشورهای حاضر در این کنفرانس برای ایران از اهمیت وی‍ژه ای برخوردار بودند  که یکی از آنها کشور قزاقستان به عنوان بازار هدفی بسیار مناسب برای جلب نظر گردشگران سلامت قزاق ، است. گردشگرانی که با توجه به نیازشان خود شخصا به ایران سفر می کند و هنوز ایران نتوانسته زمینه مدیریت حضورشان را برعهده بگیرد.

هر ساله چند هزار گردشگر قزاق برای دسترسی به خدمات پزشکی نوین و البته با قیمتی مناسب راهی ایران می شوند که نزدیکترین مرکز معتبر برایشان بیمارستان رضوی در شهر مشهد مقدس است به همین دلیل و با توجه به اهمیت گسترش جذب گردشگران سلامت قزاق به ایران با دکتر بایووا کالدی، مدیر بخش استراتژیک اداره توسعه تجاری سازمان پزشکی قزاقستان که در این کنفرانس بین المللی حاضر بود گفتگویی اختصاصی و کوتاه داشتیم که مطالعه آن بدون تردید برایتان خالی از لطف نخواهد بود .

· نظر شما درباره گردشگری ایران و قزاقستان چیست؟

بدون تردید همگان از پیشنه ایران و کشور من با خبر هستند و شاید بتوان گفت که در برخی از موارد حتی مشترکات فرهنگی بین دو کشور باعث نزدیکی اقوام ما با یکدیگر شده است ، بنابراین تعداد زیادی از اتباع کشور من و البته از ایران هر ساله بین دو کشور تردد می کنند حالا چه به صورت بازرگان یا به صورت گردشگر البته حضور بازرگانان ایرانی در کشورمن بیشتر از تعداد گردشگران است اما به یاد داشته باشیم هر دو کشور پتانسیل بسیار زیادی برای تبادل گردشگر دارند که باید به آن توجه کنیم. نزدیکی دو کشور از نظر فاصله و البته وجود راه آبی می توان به عنوان اصلی ترین پتانسیل این همکاری باشد.

· به عقیده شما دریای خزر می تواند کمکی برای توسعه گردشگری ایران و قزاقستان باشد؟

همانطور که می دانیم هم کشور من و هم ایران در این دریاچه بسیار معروف جهان بنادری دارند که پتانسیل برقراری خطوط دریایی بین دو کشور را دارد بنابراین به عقیده من برقراری خطوط دریایی و البته هوایی بین دو کشور می تواند به عنوان نکته ای مناسب در گسترش صنعت گردشگری ایران و قزاقستان است.

· به نظر شما چه امتیازی در ایران باعث حضور گردشگران قزاق در قالب گردشگران سلامت در ایران می شود؟

هزینه های بسیار پایین سفر به ایران و البته دریافت خدمات بسیار مناسب پزشکی اصلی ترین عاملی برای حضور گردشگران قزاق در ایران است اما نباید جاذبه های تاریخی و مذهبی ایران را نادیده گرفت که مهمترین عامل جذب گردشگران هموطن من به ایران هستند.

· ایران مقصد مناسبی برای جذب گردشگران سلامت قزاق است یا خیر؟

پاسخ شما یک کلمه و مثبت است، مهترین دلیل حضور سالانه چند صد هزار نفر گردشگر درمانی قزاق بخصوص در مشهد بیمارستانهای فوق العاده مناسب از نظر استانداردهای درمانی و البته هزینه های بسیار کم درمانی در این کشور است.  بدون تردید همگان درباره شهرت پزشکان و متخصصان ایرانی در دهکده جهانی شنیده اند پس این شهرت و امتیازات ویژه دیگر ایران در این زمینه توانسته تا کنون قزاقهای بسیاری را وادار به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران کند و شاهد رشد چشمگیری در زمینه ورود قزاقهای جویای خدمات درمانی مناسب به ایران هستیم.

· بیشتر بیماران قزاقی که به ایران سفر می کنند برای چه خدماتی وارد ایران می شوند؟

با توجه به فعالیت من و البته تحقیقات من در این زمینه بیشتر بیماران قزاقی که به ایران بار سفر می بندند برای جراحی های عمومی و البته جراحی قلب و عروق وارد خاک ایران می شوند . بیشتر بیماران قزاق اعتقاد دارند متخصصان ایرانی معجزه می کنند و این موضوع نمایانگر توانمندی آنها در جراحی های بسیار سخت قلب و عروق است به عنوان مثال همین بیمارستان رضوی به عنوان یکی از مشهورترین بیمارستان های ایران در کشور من است.

· به هزینه کم درمانی در ایران اشاره کردید آیا افزایش قیمت دلار هم اکنون در ایران فرصت خوبی برای گسترش گردشگری درمانی ایران است؟

همانطور که گفتم هزینه درمان پس از تخصص دومین گزینه در تعیین مقصد گردشگران سلامت است بنابراین حالا که قیمت دلار در ایران بالا رفته است هزینه درمانی برای گردشگران سلامت در ایران بسیار کمتر از قبل شده پس می توان گفت ایران هم اکنون 2 برتری نسبت به دیگران برای جذب گردشگران سلامت به خصوص گردشگران هموطن من به دست آورده که باید به خوبی از آنها بهره ببرد.

· آیا از مشکلات گردشگران قزاقی که به ایران آمده اند خبر دارید؟

بطور دقیق خیر ، اما با چند نفری که صحبت کردم عمده مشکل خود را دریافت ویزا برای دسترسی به خدمات درمانی ایران عنوان کردند و پس از آن سیستم حمل و نقل و خدمات گردشگری ایران برایشان دردسرساز شده بود اگرچه بحث انتقال پول هم یکی از دغدغه های اصلی آنها بوده اما سه مورد اول بیشتر نگرانشان کرده است.

·         به خدمات گردشگری اشاره کردید منظور شما در این باره چیست؟

اگر صادقانه بخواهم بگویم هنوز بسیاری از هموطنان من برای دسترسی به این خدمات خودشان به تنهایی و مستقل به ایران سفر می کنند یعنی قبل از ورود به ایران هنوز برنامه ای برای استفاده از بیمارستان و البته اقامت خود ندارند . یعنی هیچ آژانس مسافرتی یا دفتری برای برنامه ریزی سفرآنها هنوز در کشورمن بهطور رسمی فعالیت ندارد همین موضوع باعث دردسرهای زیادی برای گردشگران ورودی به یاران شده و بعضا باعث هدر رفتن پولشان نیز شده است.

· به عقیده شما نقش بیمه های مسافری در توسعه این نوع گردشگری یعنی گردشگری سلامت چیست؟

بیمه یعنی اطمینان خاطر مسافر بخصوص در مبحث گردشگری سلامت بنابراین باید امکانات استفاده از بیمه های گردشگری در این زیرشاخه صنعت گردشگری توسط کشور میزبان فراهم شود تا مسافران با خاطرجمعی بار سفر ببندند. پس بیمه معتبر یکی از مباحث مهم برای رونق صنعت گردشگری سلامت در کشورها است به خصوص همانطور که گفتم بسیاری از هموطنان من برای انتقال پول نقد در این زمینه مشکل دارند پس اگر بتوانیم سیستم بیمه ای مناسب و معتبری درباره صنعت گردشگری پزشکی بین دو کشور دایر کنیم دیگر نیازی به حمل و انتقال پول نقد نیست . این موضوع می تواند بهترین راهکار برای گسترش روابط گردشگری سلامت بین ایران و کشور من باشد.

· شما تا حالا چند بار به ایران سفر کرده اید؟

من برای اولین بار است که وارد این کشور کهن شده ام اما شنیده ها و مطالعاتم با واقعیت ایران را کاملا متفاوت دیدم.

· منظور شما چیست؟

من درباره مشکلات جامعه ایران از نظر اقتصادی در اخبار زیاد شنیده بودم اما وقتی به ایران و شهر مشهد رسیدم واقعیت را به گونه ای دیگر دیدم یعنی 180 درجه متفاوت و به این نتیجه رسیدم که من صرفا تبلیغات منفی را ناخواسته درک کرده بودم و واقعیت ایران چیز دیگری بود.

·  آیا همین عقیده را نسبت به آثار باستانی ایران دارید؟

همانطور که گفتم من فقط دو روز هست که وارد ایران شدم و هنوز فرصت زیادی برای دیدن آثار باستانی ایران نداشتم ولی در همین مدت کوتاه فکر کنم در مورد آثار باستانی ایران هم نظرم با مطالعاتم متفاوت باشد به این معنی که ایران جاذبه های باستانی بسیاری برای ارایه به گردشگران خارجی دارد که درصد کوچکی از آنها به صنعت گردشگری بین المللی معرفی شده است.

· منظور شما این است که در مورد جاذبه های باستانی ایران به خوبی اطلاع رسانی نشده است؟

متاسفانه بله، کاملا به عقیده من در موضوع تبلیغات صنعت گردشگری ایران از همسایگانش مثل ترکیه خیلی عقب افتاده به همین دلیل هموطنان من شاید اطلاعات کاملتری از ترکیه نسبت به ایران دارند در صورتی که ارتباط فرهنگی ما با ایران بیش از ترکها بوده است.

· آیا برنامه ای برای سفر به نقاط دیگر ایران دارید؟

اگر فرصتی باقی بماند قصد سفر به تهران و اصفهان را دارم .

· مشهد را چگونه دیدید؟

مشهد خیلی شبیه به شهرمن در قزاقستان است اما به نظر من باید کمی مدرن تر باشد یعنی ساختمان های جدید و راههای ارتباطی جدید لازمه توسعه گردشگری در مشهد است بنابراین دولت و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران باید بیشتر به این مهم توجه کنند تا جذابیت این شهر مذهبی را برای گردشگران خارجی دو چندان کند.

· آیا می توانید صنعت گردشگری ایران و ترکیه را با یکدیگر مقایسه کنید؟

این سئوال سختی است چون ترکیه رتببه ای بسیار ممتاز در گردشگری بین المللی را به خود اختصاص داده اگر صادقانه قصد مقایسه داشته باشیم ایران بسیار جذاب تر است اما مدیریت و رقابت جهانی را به رقبای خود واگذار کرده . به عقیده من ایران هنوز مدیریتی هدفمند ندارد یا اینکه همکاری مناسبی بین بخش خصوصی و سیاستگذاری کلان این صنعت ایران صورت نگرفته است . همانطور که می دانید اکثر گردشگران ورودی به ترکیه شهرهای ساحلی را انتخاب می کنند و این به دلیل تبلیغات گسترده در بازارهای هدف ترکیه بوده است . هرچند ایران با ترکیه از لحاظ ساختار اداری و اجتماعی متفاوت است ولی ایران هم می توان با تبلیغاتی هدفمند در بازارهای هدفش از جاذبه های مشابه خود با ترکیه به خوبی استفاده کند.

· به نظر شما حرکت ایران برای ایجاد ارتباط نزدیک با کشورهای اسلامی حرکتی دقیق و درست بوده است؟

بدون تردید باید جواب مثبت به این سئوال داد چون ایران کشوری اسلامی است بنابراین به سادگی می تواند به کشورهای مسلمان ارتباط برقرار کنند و گردشگران آنها را در جامعه خود بپذیرد چون نیاز به تغییر قوانین یا ایجاد شرایط مناسب آنها ندارد و همه چیز مطابق اعتقادات هر دو طرف آماده است بنابراین این بهترین تصمیم ایران برای گسترش صنعت گرشدگری خود با کشورهای اسلامی بوده به یاد داشته باشید که 57 کشور اسلامی در جهان وجود دارد و البته تعداد گردشگران آنها هم کم نیستند بنابراین بازار خوبی مقابل ایران وجود دارد فقط جامعه گردشگری ایران باید از موقعیت های به خوبی استفاده کند .

· به عنوان آخرین سئوال نظر شما درباره حجاب اسلامی به عنوان گردشگر زن در ایران چیست؟

من هیچ مشکلی با حجاب ندارم و البته باید به قوانین و آداب و سنن ایران هم تازمانی که مهمان شما هستم احترام بگذارم بنابراین به هیچ عنوان به این موضوع حتی فکر نکرده ام اما نحوه استفاده از روسری را به خوبی نمی دانم و گاهی اوقات فکر می کنم که روشی اشتباهی را به کار گرفته ام این هم برای خود جذابیتی دراد اما هرگز به عنوان مشکل یا مانع به آن نگاه نکردم فکر کنم دیگران هم همینطور فکر می کنند.

8/10/91

عزتی

 

ارزان ترین کشورهای برای تعطیلات سال نوی میلادی 2013

بهترین مناطق و ارزانترین کشورها برای کریسمس 2013

تقریبا نزدیک به یک ماه تا پایان سال 2012 میلادی با تمام حواشی آن باقی مانده و بسیاری برای تعطیلات آخرسالشان مشغول برنامه ریزی سفر هستند. هرچند این تعطیلات مخصوص کشورهایی است که تقویم میلادی در آنها به عنوان مبنی تاریخ رسمی استفاده می شود ، اما در دیگر کشورها نیز هستند گردشگرانی که این زمان را برای سفرشان انتخاب می کنند تا از فرهنگ دیگر کشورها در این ایام اطلاعاتی به دست آورند و تجربه منحصر به فردی را از سفرشان داشته باشند. بنابراین سئوال هایی چون کجا برویم و چقدر هزینه دارد از مهمترین سوالاتی هست که ذهن این گروه از گردشگران را به خود مشغول کرده است.

اگرچه تعطیلات سال نوی میلادی در کشورمان همانند دیگر کشورها نیست، اما فروش درخت کاج در برخی از مناطق تهران و دیگر شهرها بیانگر حضور اقلیت های مذهبی در کشورمان است و البته یادآور فرارسیدن این تعطیلات برای سفرهای برون مرزی آنهاست. بنابراین اگر برای تجربه تعطیلات سال نوی میلادی در کشورهای دیگر بار سفر بسته اید چمدان اینبار تصمیم گرفته برای شما آخرین و جدیدترین فهرست ارزانترین کشورهای جهان برای گذراندن تعطیلات سال نوی میلادی 2013 را معرفی کند. بدون تردید مبنی انتخاب این کشور ها هزینه اقامت و خوردوخوراک روزانه یک نفر است و هرگز اقامتگاهها و بطور کلی سفرهای تجملی در این فهرست جایی نخواهد داشت.

هندوستان یا سرزمین عجایب

اولین انتخاب چمدان کشور هندوستان است، اگرچه از قدیم الایام این کشور به عنوان مقصدی ارزان قیمت برای علاقمندان تجربه سفر به سرزمین عجایب شناخته شده اما جاذبه های جدید آن همانند بالیوود و طبیعت ناشناخته شمال هندوستان باعث شده که توجه بسیاری از گردشگران در سنین مختلف به این سرزمین مرموز جلب شود به هر حال جنگل ها و بنادر مختلف این کشور توجه بسیاری از ماجراجویان و گردشگران را به خود جلب کرده  و هزینه ای روزانه معادل 25 دلار را برایشان به ارمغان خواهد داشت.

نپال

هرچند این کشور به واسطه قلل مرتفع خود در جهان و بین ورزشکاران معروف و سرزمینی کاملا ناشناخته برای گردشگران تاکنون باقی مانده است . اما هزینه ارزان اقامت و گشت و گذار در این سرزمین بلند باعث شده تا امروزه در میان گردشگران نیز بسیار مشهور شده و علاقمندان زیادی را وادار به بستن چمدان به سوی نپال کند طبیعت بکر و ارتفاعات این کشور از مهمترین جاذبه های توریستی برای گردشگران نپال بوده است. شاید هنوز مراکز اقامتی مناسبی در دسترس نباشد اما به قول معروف نابورده رنج گنج میسر نخواهد شد. اگرچه برخی از اطلاعات حاکی از این است که اگر واقعا سفری ارزان قیمت را در نپال دنبال می کنید حتی می توان با روزی حدود 8 دلار هم در این کشور سفر کنید. اما هزینه اقامت در این کشور معادل 20 دلار تعیین شده است.

اندونزی

سومین کشور در فهرست ده تایی این هفته ما کشور اندونزی است . نام این کشور بنا به دلایلی سیاسی برای مدت کوتاهی از فهرست گردشگری جهانی و مقصد سفر گردشگران خارج شده بود اما پس از برطرف شدن مشکلات دوباره به عنوان مقصد بسیاری از گردشگران و ماجراجویان خارجی که به دنبال مقصدی ارزان قیمت بودند انتخاب شد. سواحل بسیار زیبا در کنار هوای گرم این کشور باعث شده تا بسیاری از گردشگران اروپایی آب و هوای سرد کشورشان در این فصل از سال یعنی تعطیلات کریسمس رها کرده و به گرمای سواحل اندونزی پناه برند. خرید از بازارهای محلی یکی از جالب ترین قسمت های سفر این گردشگران خواهد بود به یاد داشته باشید که سفر به اندونزی برای شما روزانه بین 15 تا 20 دلار هزینه خواهد داشت ، اما اگر کمی پولدار تر هستید و به حقوق ماهیانه خود برای این سفر اکتفاء نکرده اید با روزانه 40 دلار سفر خوبی را در این کشور تجربه خواهید کرد.

ایران

اما چهارمین پله از فهرست ده تایی ما نامی آشنا است، ایران باستانی هرچند دارای جاذبه های فراوانی تاریخی و طبیعی است اما به واسطه تبلیغات سوء دیگران کمتر مورد توجه گردشگران بوده اما به تازگی با توجه به سیاست های جدید دولت و البته ارزان بودن هزینه سفر بسیاری از گردشگران خارجی را به خود جلب کرده است. آثار باستانی ایران در کنار آب و هوای بسیار مناسبش در این ایام توانسته نام کشورمان را در رده چهارم فهرست ده تایی ارزان ترین های سال 2012 میلادی ثبت کند هزینه اقامت در ایران برای گردشگران بین المللی روزانه حدود 23 دلار محاسبه شده است.

لهستان

پنجمین نام از فهرست ما مربوط به کشور لهستان در قاره سبز است . اگرچه این کشور در هنگام تعطیلات سال نو آب و هوای سردی را تجربه می کند اما هزینه اقامت و سفر به این کشور باعث شده که گردشگران این سرما را به جان خریده و به لهستان سفر کنند . این کشور که جزو اتحادیه اروپاست هنوز کشوری ارزان قیمت برای سفر گردشگران است و هزینه اقامت برای آنها در این کشور بسیار پایین است . بدون تردید خیابان ها و روستاهای این کشور در این ایام مملو از گردشگران خواهد بود . هرچند این کشور داغ جنگ جهانی را به خود دارد اما همین یادگاری ها هم به عنوان یکی از جاذبه های لهستان شناخته شده است. هزینه اقامت در این کشور برای سفری ارزان قیمت حدود 25 دلار آمریکا محاسبه شده است اما اگر کمی ولخرجی کنید و بین 35 تا 40 دلار هزینه کنید سفری بسیار جالب را در لهستان تجربه می کنید.

لائوس

آسیای جنوب شرقی همیشه سرزمین موعود ارزان قیمت برای گردشگران بوده و هست هرچند برای سالهای متمادی کشور تایلند به عنوان ارزان ترین مقصد گردشگران در آسیای جنوب شرقی بوده اما به تازگی گردشگران و ماجراجویان به جاذبه های لائوس نیز علاقه نشان داده اند و آن را به عنوان مقصدی ارزان قیمت برای خود انتخاب کرده اند. اگرچه این کشور سواحل و زیبایی های تایلند و ویتنام را ندارد اما می تواند با شبی 15 دلار در این کشور تجربه سفر خوبی را برای خود مهیا کنیم قایق سواری با حدود 50 سنت و البته وعده غذایی با یک دلار واقعا هر گردشگری را ترغیب خواهد کرد تا به جای دیگر نقاط این منطقه به لائوس سفر کند. طبق آخرین گزارش ها اگر کمی به پس از نداز خود دست برد بزنید و روزانه حدود 75 دلار هزینه کنید سفری رویایی را در لائوس خواهید داشت.

سودان

نوبت به هفتمین پله از فهرست ده تایی ارزان قیمت ما رسید و کشوری سیاه پوست این رتبه را به خود اختصاص داده است . سودان کشوری آفریقایی است که با جاذبه های تاریخی و طبیعی خود توانسته نظر  بسیاری از گردشگران را به خود جلب کند هرچند برخی درگیری های قومی در این کشور باعث شد تا مدتی نظر گردشگران از آن برگردد. اما امروزه این مشکل نیز برطرف شده و بسیاری به سمت سودان بار سفر بسته اند. گردشگران علاقمند سودان می توانند با هزینه ای حدود روزانه 10 دلار از دیدنی های این کشور دیدن کنند و لذت ببرند.

هندوراس

اگر به دنبال جاذبه های زیرآبی بی نظیر در دهکده جهانی هستید و به غواصی علاقمند شدید، بهترین گزینه و البته ارزان ترین آنها در کشور هندوراس برای شما مهیاست. جای خواب همراه با یک وعده غذای گرم با کمتر از 11 دلار در دسترس است . هندوراس در منطقه کارائیب به واقع بهشت گردشگرانی خواهد بود که ارزان سفر می کنند. بسیاری از جاذبه های دریایی این کشور توسط سازمان یونسکو ثبت جهانی شده اما اگر روزانه 20 دلار ولخرجی کنید می توانید تجربه ای بی نظیر از هندوراس و سواحلش را به خودتان هدیه بدهید.

مراکش یا سرزمین عطر و بو

دعوت مراکشی ها برای خرید از مغازه هایشان شما را به یاد ترکیه خواهد انداخت اما عطر و بوی مخصوص این کشور باعث یادآوری این موضوع به شما است که در کشوری عربی و بدون تردید در مراکش به سرمی برید. این کشور اسلامی و تاریخی یکی از بهترین مقاصد گردشگری برای تعطیلات سال نوی میلادی گردشگران اروپایی شناخته شده . بازدید از اماکن تاریخی و هزینه خوراک و اقامت روزانه گردشگران در این کشور زیبای عربی تقریبا حدود روزانه 40 دلار خواهد بود.

اردن

هرچند بسیاری قلعه پترا را به عنوان نمادی از اردن می دانند اما بدون تردید جاذبه های این کشور فقط به یک این قلعه نیست چون هزینه ارزانقیمت اقامت در این کشور که تنهاشبی 5 دلار امریکاست به عنوان نوعی جاذبه برای جلب نظر گردشگران به این کشور است. بنابراین بسیاری ازماجراجویان و گردشگران برای جستجوی و کاوش جاذبه های گردشگری این کشور حاضر هستند روزانه حدود 12 دلار هزینه کنند و از دیدنی های دیگر این کشور بیشتر لذت ببرند . تعطیلات سال نوی میلادی بهترین زمان ماجراجویی برای آنها در اردن خواهد بود.

گردشگری سلامت ایران سومین گام را برداشت

گردشگری پزشکی به عنوان یکی از زیرمجموعه های این صنعت سبز مدتی است که در دهکده جهانی بخصوص در منطقه خاورمیانه و آسیا مورد توجه دست اندرکاران گردشگری و البته درمانی قرار گرفته است و به عقیده بسیاری از آنها دهه پیش رو زمان درخشیدن قاره آسیا در این صنعت نوظهور خواهد بود.

ترکیه، مالزی، کره جنوبی، سنگاپورف تایلند، اردن و هندوستان از مدعیان گردشگری پزشکی در این منطقه هستند، حال آنکه ایران با وجود تمام امکانات و توانمندی هایش به تازگی تصمیم به حضور در این عرصه درآمدزا گرفته و با داشته ها و نداشته هایش قصد رقابت با پیشکسوتان این نوع گردشگری در منطقه را دارد.

ایران با بررسی توان و امتیازات خود در این صنعت قصد دارد ابتدا با استفاده از بازار هدف حدود 50 کشور اسلامی وارد این میدان بشود و پس از تثبیت موقعیت خود در گردشگری پزشکی به بازارهای دیگری بیاندیشد . این عظم راسخ در سومین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای اسلامی با حضور بیش از یکصد میهمان خارجی و البته حضور 25 کشور در سطح وزیران گردشگری که به میزبانی بیمارستان رضوی و آستان قدس رضوی در مشهد مقدس برگزار شد کاملا واضح بود. هرچند این کنفرانس روز 29 آذر امسال به کار خود پایان داد ولی با توجه به دستاوردهای نوینی که برای ایران به ارمغان آورد هرگز همانند دیگر کنفرانس ها تا سال بعد و دوره ای دیگر به دست فراموشی سپرده نخواهد شد بلکه پس از امضاء تفاهم نامه پایانی کنفرانس می توان شاهد موفقیت های بسیار چشمگیری در آینده این صنعت کشورمان باشیم.

پاکستان، عراق، تاجیکستان، افغانستان ، کویت و امارات عمده بازار هدف صنعت گردشگری سلامت ایران هستند که دست اندرکاران این کنفرانس آنها را به خوبی بررسی  و البته راهکارهای مناسبی را هم برایشان در نظر گرفتند، چون هر کدام از کشورهای یاد شده نیازهای متفاوتی نسبت به دیگری در زمینه گردشگری پزشکی دارند به عنوان مثال گردشگران تاجیک و قزاق بیشتر برای جراحی های قلب و عمومی وارد ایران می شوند و گردشگران عرب حاشیه خلیج فارس نیز برای جراحی های پلاستیک از مرزهای ایران می گذرند . بنابراین برای موفقیت در جذب حداکثری گردشگران سلامت هر کدام از آنها باید نسخه ای متفاوت درنظر گرفت تا مراکز درمانی کشورمان توان ارایه بهترین خدمات مورد نیاز آنها را داشته باشند. جای خرسندی است که در این کنفرانس این تفاوت ها به خوبی بررسی شد و البته نسخه های بسیار مناسبی نیز توسط کارشناسان و البته مهمانان کنفرانس برای آنها پیچیده شد .

در کنفرانس مشهد چهار نسخه برای جذب حداکثری این گردشگران به کشورمان توسط دست اندرکاران وطنی در نظر گرفته شده که با توجه به ظرفیت های بسیار بالا و توانمندی های کشورمان باید برای موفقیت صنعت گردشگری سلامت ایران این موارد را همیشه مد نظر داشت و آنها را به روز کرد نه اینکه پس از اتمام این کنفرانس تا سال بعد آنها به دست فراموشی سپرد.

نسخه های ارایه شده عبارتند از :

1.        حضور گسترده گردشگری سلامت ایران در دنیای مجازی با رو نمایی از پرتال گردشگری سلامت در این کنفرانس برای معرفی توانمندی های نوین پزشکی و درمانی کشورمان به بازارهای هدف

2.        تاسیس بیمه مشترک بین کشورهای اسلامی برای پوشش هزینه های خدمات درمانی گردشگران سلامت بین کشورها

3.        لغو روادید برای حضور گردشگران پزشکی در کشورهای عضو

4.        برقراری خطوط پروازی مستقیم بین کشورها برای تسهیل حضور گردشگران در مراکز مورد نیازشان

در واقع این چهار مورد عواملی هستند که هر کدام باعث رونق حضور گردشگران سلامت بیشماری در ایران و البته دیگر کشورها خواهند شد و از آنجا که ارزش افزوده این صنعت یعنی گردشگری طبق نظر بسیاری از کارشناسان پس از صنایع خودروسازی و غذایی در جایگاه سوم قرار دارد و از آن به عنوان صادرات نامرئی کشورمان یاد شده است باید با تمام قدرت این چهار نسخه ارایه شده را با همراهی ارگان ها ، دستگاههای مربوطه  و البته بخش خصوصی اجرایی کرد تا شاهد حصول مقصودمان در این صنعت نوظهور باشیم.

همانطور که می دانیم صنعت گردشگری پزشکی با توجه به حضور دو بخش گردشگری و درمانی که هر دو جزو بخشهای بسیار پولساز دهکده جهانی هستند و طبق آمار ارایه شده حتی در دوران رکود اقتصادی جهان این صنعت دارای رشدی مناسب و قابل تامل در اقتصاد بین المللی را تجربه کرده اند، می تواند درآمد بسیار بالایی را به کشورهای موفق در این صنعت هدیه بدهد .

طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری هر گردشگر پزشکی می تواند از 3 تا 4 هزار دلار سودآوری برای کشور مقصد خود داشته باشد بنابراین اگر بتوانیم راهکارهای ارایه شده را به خوبی و درست مدیریت کنیم به عقیده دست اندرکاران گردشگری و البته سلامت کشورمان، ایران می تواند بسیار بیشتر از 50 هزار نفر گردشگر سلامتی که امسال وارد خاک ایران شدند را پذیرایی کند و البته درآمدی بیش از 200 میلیون دلار را در اقتصاد کشور به جریان بیاندازد در این زمینه می توان به درآمد صنعت گردشگری سلامت در کشورهای ترکیه 4میلیارد دلار، هندوستان 17 میلیارد دلار و اردن یک میلیارد دلار اشاره کرد که شاهد مثال بسیار مناسبی برای نتیجه مدیریت و برنامه ریزی های دقیق در صنعت گردشگری سلامت آنهاست.

ایران با توجه به زیرساخت های قوی درمانی نسبت به دیگر کشورهای منطقه به واقع می تواند سالانه میلیاردها دلار درآمد از طریق رونق گردشگری سلامت درآمد داشته باشد حال آنکه هنوز به دلیل نداشتن برنامه ای مدون و البته عدم حضور شرکت های هلدینگ بزرگ در این زمینه گمنام باقی مانده و در گرداب دلال های سلامتی که کورکورانه و صرفا به دلیل منافع شخصی خود در این صنعت بسیار پولساز عمل می کنند گرفتار شده است.

به هر حال سومین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای اسلامی و البته احداث شهرک سلامتی در مشهد مقدس را می توان به فال نیک گرفت تا با تدوین دقیق و هدفمند برنامه های مورد نیاز این کودک نوپا که سومین گام برای دویدن را برداشته  به سرمنزل مقصود رساند وشاهد رونق اقتصادی و البته اشتغالزایی بسیار مناسبی در کشورمان به دلیل رونق صنعت گردشگری سلامت آن باشیم.

گردشگری پزشکی ایران بسیار پولساز خواهد شد

آندریاس لانی

رشد گردشگران نیازمند دریافت خدمات درمانی و گردشگری پزشکی از یک سو و از سوی دیگر در آمد حاصل از این صنعت باعث شده تا بسیاری از کشورها به فکر توسعه گردشگری پزشکی در منطقه خود با تبلیغات گسترده یا مهیا کردن زیر ساخت های آن مثل بیمارستان ها و مراکز درمانی یا اقامتی باشند. صنعت گردشگری پزشکی که در واقع حاصل در هم آمیختن دو حرفه گردشگری و پزشکی به عنوان صنایعی بسیار پولساز در جهان امروزی توانسته به سرعت نظر بسیاری را چه دولتی و چه خصوصی به خود معطوف کند، توانسته درآمد صنعت گردشگری برخی از کشورها مثل تایلند، ترکیه، مکزیک ، هندوستان یا سنگاپور را دگرگون کند.

اگر کمی به آمار منتشر شده درباره جابجایی مسافران درگوشه و کنار دهکده جهان برای دسترسی به خدمات مناسب و ارزان قیمت پزشکی توجه کنیم در می یابیم که سالانه تعداد زیادی گردشگر برای دسترسی به این خدمات بار سفر می بندند و راهی دیاری دیگر می شوند. کیفیت خدمات ، پوشش انواع بیمه ، قیمت مناسب در کنار خدمات مناسب اقامتی و گردشگری می تواند بهترین دلیل سفر گردشگران در این شاخه خاص به اقصی نقاط جهان باشد.

ایران هم با توجه به خوشنامی و توانمندی متخصصان و پزشکان خود و البته زیرساخت های موجود در کشور مدتی است که در این زمینه یعنی صنعت گردشگری پزشکی گام برداشته است و به عنوان اولین گام برگزاری سه سال کنفرانس گردشگری سلامت را در کارنامه خود ثبت کرده است. اگرچه برگزاری این کنفرانس ها به انتخاب استان خراسان رضوی و بیمارستان رضوی به عنوان پایلوت گردشگری پزشکی انجامیده است و مقدمات خوبی برای رشد گردشگری پزشکی ایران فراهم کرده اما خواندن نظر برخی از مسئولان و کارشناسان خارجی شرکت کننده در این کنفرانس خالی از لطف نیست و از آنجا که دریافت گواهی نامه های استاندارد جهانی در این رشته از گردشگری یکی از ملزومات اصلی است به همین دلیل چمدان مصاحبهای کوتاه با  آندریاس لانی قائم مقام شرکت کنترل کیفیت خدمات پزشکی از کشور آلمان داشت و از او درباره این کنفرانس و البته صنعت گردشگری پزشکی ایران پرسیدم.

· نظر شما درباره برگزاری اینگونه کنفرانسها در ایران چیست؟

آندریاس که برای دومین بار به این کنفرانس دعوت شده است درباره سومین کنفرانس گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی اینگونه گفت برگزاری این کنفرانس برای آینده گردشگری پزشکی ایران بسیار مفید است و به عقیده من سطح کیفی و البته علمی آن نسبت به دو دوره گذشته کاملا متفاوت شده است و در جایگاه قابل قبولی در سطح بین المللی قرار گرفته است.

· به غیر از مشهد به کدام شهر ایران سفر کرده اید؟

من برای دومین بار است که وارد خاک ایران می شود و هر دوبار برای شرکت در این کنفرانس وارد مشهد شدم اما به غیر از این شهر تهران را نیز دیده ام

· درباره کدام شهر ایران بیشتر مطالعه کرده اید؟

قبل از اولین سفرم به ایران مشغول مطالعه درباره جاذبه های گردشگری ایران و البته با توجه به تخصص خودم توانمندی های پزشکی ایران بودم که نام اصفهان را صدها بار دیدم بنابراین متوجه شدم که گل سرسبد ایران این شهر تاریخی است اما هنوز موفق به دیدن این شهر نشدم ، واقعا متاسفم که تا کنون فرصت بازدید این شهر را نداشتم چون تمام سفرهایم به ایران کاری بوده و فرصت کافی برای گشت و گذار نداشتم.

· نظر شما درباره صنعت گردشگری ایران چیست؟

به عقیده من ایران به عنوان یک کشور اسلامی برای گردشگران سراسر جهان بسیار جذاب است و با توجه به آثار باستانی ایران فکر می کنم این کشور توان جذب صدها هزار گردشگر را در سال خواهد داشت اما متاسفانه من هنوز نتوانستم آمار دقیقی از گردشگران ورودی به ایران به دست آورم بنابراین فکر می کنم صنعت جهانگردی در ایران هنوز نوپاست که باید به آن رسیدگی شود و بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

· نظر شما درباره مردم ایران چیست؟

مردم ایران به عنوان یکی از خونگرمترین مردمانی هستند که من تا کنون در سفرهایم دیدم اما نکته جالب برای من سطح بالای زبان انگلیسی مردم و بخصوص جوانان ایران است اگرچه من بیشتر در قشر تحصیل کرده ایران که درصد بالایی هستند حضور داشتم اما در کوچه و خیابان هم شاهد این موضوع بودم که اکثر مردم می توانند به راحتی منظور من را به عنوان فردی خارجی متوجه شوند و من را برای رسیدن به مقصودم راهنمایی می کنند. این نکته بسیار جالبی برای حضور گردشگران خارجی در کشور ایران است . به راستی من در ترکیه این مورد را ندیدم بلکه در این کشور صرفا تجار ترکیه با زبان انگلیسی آشنا هستند و مردم کوچه و خیابان کمتر به این زبان تسلط دارند. پس ایران مستعد میزبانی گردشگران خارجی بسیاری است.

· با توجه به تخصص شما علاقمندم نظر شما درباره آینده گردشگری پزشکی ایران را بدانم؟

اجازه بدهید صادقانه صحبت کنم به عقیده من ایران با توجه به سطح دانش علمی خود در این زمینه یک سرو گردن از همسایگان خود بخصوص در شمال شرقی بالاتر ایستاده است. پس این موضوع به معنی این است که دانش علمی پزشکان ایرانی بهترین پتانسیل برای موفقیت گردشگری پزشکی این کشور است. اما با توجه به تخصص من باید بگویم که گاهی اوقات متوجه سوء مدیریت در بخش های گردشگری و پزشکی ایران شدم اینگونه که این دو مجموعه نمی توانند همسو با هم حرکت کنند و باعث هدر رفتن منابع مالی زیادی می شود من عقیده دارم 3 بخش پزشکی و گردشگری و بازرگانی باید برای رشد صنعت گردشگری هر کشور دست به دست هم دهند تا بتوان آینده روشنی را در آن کشور و صنعت گردشگری پزشکی آن متصور شد این موضوع در ایران کمرنگ دیده می شود اگرچه راه طولانی است اما شدنی و بدون ریسک است و به قول معروف بازی برد برد خواهد بود البته ایران در شرایط بسیار مناسبی است و راه درستی را هم انتخاب کرده .

· همانطور که می دانید کشور امارات در جنوب ایران مدتی است که شهرک سلامتی خود را افتتاح کرده می توانید آن شهرک را با پروژه در دست احداث ایران مقایسه کنید؟

اگرچه ایران تازه قصد احداث این شهرک را دارد اما به نظر من 2 برتری غیر قابل انکار نسبت به دبی در ایران وجود دارد که باعث موفقیت آن حتی قبل از ساخته شدنش است. اولین امتیاز همانطور که قبلا گفتم ایران از نظر سطح علمی و تخصص پزشکانش بسیار بالاتر از کشورهای همسایه خود قرار گرفته است بطوری که همگی می دانیم اکثر پزشکان موفق جهان از ایران هستند بنابراین دبی که برای انجام کوچکترین عمل جراحی باید پزشکان خارجی را به کار گیرد همین موضوع باعث بالا رفتن هزینه بیمار و البته سود اندک مجموعه های دبی باشد و در برخی موارد عدم زمانبدنی دقیق باعث انتظار بیش از حد بیماران برای دریافت خدمات مناسب پزشکی خواهد شد بنابراین دبی توان رقابت در این مورد را با ایران نخواهد داشت اما دومین نکته که در واقع کلیدی ترین نکته برای موفقیت گردشگری پزشکی یک کشور است بحث نرسینگ یا مراقبت های پس از عمل جراحی است که به واقع پرستاران ایرانی کادری بسیار آموزش دیده و مجرب هستند و بسیاری از کشورها مثل دبی از نبود کادری مجرب در زمینه مراقبت های پس از عمل جراحی به راستی رنج می برند. پس به این دو دلیل ایران حتی قبل از شروع گوی رقابت را از دست دبی ربوده است و آینده درخشانی را دارد.

· عقیده شما درباره هزینه درمانی برای گردشگران پزشکی در ایران چیست؟

بطور کلی عاملی که باعث سفر کردن بیماران به دیگر نقاط جهان می شود پس از خدمات برتر درمانی هزینه های درمانی مناسب است پس به غیر از خدمات درمانی هزینه ها برای گردشگران سلامت بسیار مهم است و با توجه به شرایط کنونی ایران می تواند گفت در حال حاضر ایران جز یکی از ارزانترین کشورهای جهان برای گردشگران خارجی است چه گردشگر عمومی و چه پزشکی بنابراین اگر توجه کنیم در می یابیم که هزینه های درمانی در کشور ایران برای گردشگران خارجی چندین بار ارزانتر از دیگر نقاط جهان است پس می توان این امتیاز را در مجامع هدف و بازارهای خارجی گردشگری پزشکی ایران برجسته تر نشان داد تا توجه گردشگران به ایران جلب شود .

· توصیه شما برای گردشگری پزشکی ایران چیست؟

من با توجه به تخصص خودم 3 پیشنهاد به ایران برای موفقیت در این مرحله را دارم که عبارتند از

1. ایجاد هلدینگ های معتبر برای جذب گردشگران

2. ایجاد خطوط پروازی مستقیم به شهرهای مهم درمانی ایران از بازار هدف

3. سهولت دریافت ویزا برای گردشگران خارجی که برای دریافت خدمات درمانی قصد ورود به ایران را دارند

به عقیده من این سه عامل اگر به صورت کامل و دقیق مورد توجه قرار گیرد ایران می تواند میلیاردها دلار درآمد صنعت گردشگری پزشکی به دست آورد چون زیر ساخت های درمانی مناسبی مثل بیمارستان رضوی را در اختیار دارد.

· به عقیده شما هتل ها و شبکه حمل و نقل ایران آماده هماهنگی با رشد گردشگری پزشکی ایران هستند؟

من فرد مناسبی برای پاسخ به این سئوال نیستم اما به عنوان گردشگری که 2 بار وارد ایران شدم مشکل خاصی را متوجه نشدم ولی بدون تردید اگر بتوان خدمات اقامتی و حل و نقل مناسبی را برای گردشگران عمومی و پزشکی در ایران مهیا کرد موفقیت تضمینی خواهد بود.

· همانطور که می دانید مدتی پیش نرخ برابری دلار در کشور ایران با واحد پول ایران تغییر کرده آیا به نظر شما این فرصتی مناسب برای حضور گردشگران در کشور ایران خواهد بود؟

بدون تردید همانطور که قبلا گفتم هزینه های سفر و درمانی گردشگران یکی از دلایل مهم انتخاب مقصد آنهاست بنابراین در حال حاضر ایران فرصت طلایی را در اختیار دارد که باید به خوبی از آن بهره ببرد و خود را به عنوان مقصد بسیار مهمی در گردشگری پزشکی به جهان و کشورهای اطرافش معرفی نماید و پس از آن شروع به تثبیت موقعیت خود کند به عنوان مثال سال گذشته که من وارد ایران شدم برای اقامت هتل باید شبی 100 دلار هزینه می کردم که این رقم امسال تقریبا به نصف کاهش یافته بود بنباراین سفر به ایران برای من بسیار ارزانتر از گذشته شده است.

· با توجه به موضوع این کنفرانس به نظر شما کشورهای مسلمان بستر مناسبی برای سرمایه گذاری ایران هستند؟

پاسخ من کاملا مثبت است، آنهم به دو دلیل یکی شریعت اسلامی و دومی تعداد بسیار بالای گردشگران مسلمان در دهکده جهانی با توجه به حدود 60 کشور مسلمان در دنیا.

· در این زمینه کمی بیشتر توضیح دهید؟

به نظر من بسیاری از مسلمانان علاقمند هستند که توسط کادر درمانی مسلمان و در کشورهای اسلامی درمان شوند که ایران بهترین ها را در اختیار دارد و دلیل دوم اینکه هر روز شاهد گسترش تعداد گردشگران مسلمان در سراسر جهان هستیم بصورتی که بسیاری از کشورهای غیر مسلمان مثل تایلند و چین هم سعی می کنند شرایط حضور اینگونه گردشگران را در کشورشان فراهم کنند یعنی ساخت هتل، غذای حلال و صدها خدمات دیگر با توجه به آموزه های دینی مسلمانان خوب ایران همه را در اختیار دارد پس نیازی به سرمایه گذاری مضاعفی ندارد. بنابراین برای گسترش گردشگری اسلامی در ایران تمرکز روی کشورهای مسلمان بهترین گزینه برای شروع است.

· به عقیده شما موضوع قوانین اسلامی و حجاب برای گردشگران خارجی به عنوان مانع گسترش گردشگری ایران خواهد بود؟

پاسخ شما قطعا منفی است چون اولین قانون گردشگری یعنی احترام به قوانین مقصدشان است پس هرکس که ایران را مقصد سفرش انتخاب می کند با واقعیت کشور ایران و قوانین آن کاملا آشناست بنابراین هرگز از رعایت قوانین این کشور ناراحت نخواهد شد بلکه آن را جزئی از سفرش خواهد دید و با قوانین موجود خود را وفق خواهد داد. پس قوانین اسلامی ایران هزگر مانع از حضور خارجی ها نیست . به نظر من احترام باید دوطرفه باشد یعنی گردشگر به فرهنگ و دین میزبان احترام می گذارد و میزبان هم به مهمان احترام خواهد گذاشت پس مشکلی نیست.

· با شنیدن نام ایران اولین کلمه ای را که بخاطر می آورید چیست؟

آندریاس بدون فکر کردن گفت: تمدن، من با شنیدن نام ایران به یاد چند هزار سال تمدن این کشور می افتم البته با شنیدن نام ایران کلمه دوستی را هم به یاد می آورم چون مردم ایران واقعا خونگرم هستند .

· مهمترین مشکل شما هنگام سفرتان به ایران چه بوده است؟

عدم اتصال به سیستم بانکی جهان، به این معنی که من قادر به استفاده از کارتهای اعتباری خودم در این کشور نیستم این موضوع یعنی کابوس برای گردشگران قرن حاضر چون اکثر گردشگران خارجی مجبور هستند کل مبلغ مورد نیازشان را برای سفر به ایران همراه داشته باشند که علاوه بر خطرات جانبی کار بسیار مشکلی هم هست من این موضوع را به عنوان نقطه ضعف گردشگری ایران می دانم که باید راهکاری برای آن توسط دست اندرکاران گردشگری ایران اندیشیده شود.

· خوشمزه ترین غذای ایران برای شما کدام است؟

من طی دوبار سفر خودم به ایران غذاهای مختلفی را خورده ام که همگی بسیار لذید بوده اند اما از همه بهتر کباب کوبیده بوده که واقعا مزه آن برای من خیلی خوب بوده است. جوجه کباب هم از خوشمزه هاست ولی نمی توان از شیرینی های ایرانی به سادگی گذشت

· درپایان اگر سخنی با مردم ایران دارید بگویید.

از مردم ایران تشکر می کنم به دلیل مهمانوازی بسیار مناسبشان و به شما می گویم که خونگرمترین مردم کره زمین را در ایران دیدم که رفتار بسیار پسندیده ای با گردشگران دارند.

8/10/91

پرونده طلا

پرونده طلا

از زمانی که برق تکه های طلا در رودخانه های این کره خاکی چشم انسان را خیره کرد و تب طلا بالاگرفت، انسان هرگز نتوانست در مقابل جاذبه این فلز زرد رنگ مقاومت کند و همیشه به دنبال داشتنش بوده است. اگرچه ابتدا این خواسته با استقبال از خطرات و سختی های متفاوتی همراه بود اما امروزه این ویترین طلافروشی ها هستند که همانند دانه های درخشان طلا در گل و لای برای مدتی هرچند کوتاه دیدگان بشر را بخصوص در کشورمان و برخی از کشورهای همسایه به خود معطوف می کند.

اما به راستی تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این مصنوعات دلربا چه مراحلی را طی کرده اند تا به این زیبایی مقابل دیدگان شما قرار گیرند؟ یا اینکه چند نفر روی یک انگشتری کار کرده اند تا روی دستتان بدرخشد؟

شاید در مرحله اول پاسخ این سئوال ساده و در چند جمله خلاصه شود اما به گفته یکی از فعالان این صنعت در اتحادیه طلا فروشان تهران هر یک کیلوگرم طلا زمینه ساز اشتغال یکصد تا یکصدو پنجاه نفر است، بنابراین شاید چند سطر و چند جمله پاسخ مناسبی برای این پرسشها نباشد و باید کمی بادقت و ریزبینی بیشتری به موضوع نگریست.

اگر از استخراج طلا که بیشتر ما از آن حداقل چند سطری مطالعه کرده ایم یا چندین فیلم علمی یا داستانی دیده ایم بگذریم روند تولید این مصنوعات جذاب و بسیار زیبا بتواند به عنوان سوژه اصلی گزارش ما باشد.

اولین مرحله پس از واردات شمش طلا عمدتا از انگلستان و دوبی به بازار تهران کارگاههای طلاسازی یا کارخانجات تولید طلاست که معمولا به دلیل حساسیت کارشان به دور از هیاهو و اطلاع مردم عادی فعالیت می کنند و صرفا دست اندرکاران صنعت طلا از این روند آگاهند اما اینبار یکی از کارگاههای طلاسازی در کوچه پس کوچه های چهارراه گلوبندک تهران که بیشترین تراکم کارگاههای طلاسازی را تجربه کرده با گشاده رویی درضد سرقت کارگاهش را برای ما گشود و از روند تولید طلا برایمان سخن گفت.

این تولید کننده طلا سخنش را اینگونه شروع کرد اگرچه این صنعت بسیار در دهانها پیچیده و همه فکر می کنند کسی که کارگاه طلاسازی دارد ثروت بادآورده ای یا گنج پنهانی را بدست آورده که در واقع اینگونه نیست بلکه اکثر تولیدکنندگان با مشکلات عمده ای چون نبود دانش فنی ، دستگاه ، ابزار و لوازم و البته قوانین درست صادرات و واردات دست و پنجه نرم می کنند و از این بارقه زیبای طلا به واقع سهم بسیار ناچیزی را به دست می آورند. اما از این موضوع که بگذریم داستان ساخت مصنوعات طلا اینگونه است:

بطور کلی این حرفه در گذشته های دور به صورت موروثی وسینه به سینه اداره می شده اما امروزه شاید بتوان با چند ده میلیون تومان اقدام به راه اندازی کارگاه های طلاسازی کرد اما اگر تخصص و علم این کار را به عنوان پشتوانه خود در کنار سرمایه نداشته باشی در این حرفه هرگز موفق نخواهی بود و پس از مدتی با تحمل ضرری زیاد مجبور به ترک این بازار پرزرق و برق خواهی شد. اگر بخواهم کارگاه طلاسازی را برایتان به توصیف کنم اینگونه می گویم که یک کارگاه طلا سازی معمولا از سه بخش عمده تشکیل می شود که به ترتیب عبارت است از دفتر، اتاق قالب گیری و ریخته گری و در نهایت اتاق تراش یا همان مخراج کاری که این قسمت از حساس ترین قسمت هاست و بطور کامل از دیگر نقاط مجزا شده البته به تازگی برخی از کارگاهها که مدرن تر هستند اتاقی که در دید عموم نیست را برای طراحی اختصاص داده اند تاطرح هایشان محفوظ باشد .

پس از تقسیم بندی کارگاه اصلی ترین موضوع دستگاهه مورد نیاز ما کوره ، نبرد، فرز (دستگاه تراش- دستی یا کامپیوتری)، میزکار مخصوص و قالب هستند. حالا مراحل ساخت یک انگشتری را برای شما شرح خواهم داد . قبل از هر کاری در کارگاههای طلاسازی بحث مدل سازی مطرح است که باید ابتدا ملی را برای ساخت محصول اصلی تهیه کنیم این مدلسازی امروزه به سه روش انجام می شود 1روش سنتی 2 با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری 3 با استفاده از دستگاه پرینت سه بعدی

1.        روش سنتی : این روشی است که امروزه شاید کمتر از آن استفاده شود اما هنوز هم برخی از کارگاهها از این روش استفاده می کنند که خلاقیت و هنر کارگر باعث به وجود آمدن مدلی از طرح اصلی روی موم یا برنج می شود البته کاری بسیار دشوار و طاقت فرسایی است ..

2.        استفاده از نرم افزار کامپیوتری (ماشین آلات مدلسازی): پس از طراحی کار اصلی با استفاده از نرم افزار دستگاههای مخصوص در محیطی کاملا بسته و محصور شروع به تزریق مواد شیمیایی حساس به نور می کنند و در نهایت مدلی از کار اصلی را تولید می کنند اگرچه این روش همانند روش استفاده از پرینت سه بعدی است اما مزایایی همچون استقامت مدل ساخته نسبت به پرینت سه بعدی را به همراه دارد و البته سرعت عمل بیشتری نیز دارد

3.        در نهایت پرینت سه بعدی : در این روش پس از طراحی کار اصلی با نرم افزار مخصوص کاربر دستور پرینت را می دهد و پرینت سه بعدی روی صفحه کار شروع به تزریق موم به صورت لایه لایه می کنند و با توجه به خواصیت موم که با هوا ترکیب و به سرعت سخت می شود مدل کار ساخته می شود اما باید دقت داشته باشیم که این مدل آسیب پذیر است.

پس از ساخت یک نمونه اولیه از کار با روشهای یاد شده حالا نوبت ساخت قالب برای ریخته گری کار از روی نمونه است. این مرحله برای ساخت یک نمونه از عین کار است که با روشهای متفاوتی انجام می شود این روش ها عبارتند از  1. ساخت قالب های لاستیکی یا سیلیکنی از روی مدلهای مومی یا غیر فلزی و 2 ساخت قالب لاستیکی با روش پخت لاستیک

در روش اول مدل را داخل یک قالب قرار می دهیم و قالب را با مواد شیمیایی مخصوص از ترکیبات سیلیکنی مایع پر می کنیم تا پس از مدتی مواد شیمیایی خشک و جامد شوند و سپس قالب برش خرده و مدل از داخل آن خارج می شود و ادامه کار اما در روش دوم با استفاده از خمیرهای لاستیکی موجود در بازار هر مدلی که تحمل درجه حرارت حدود 500 درجه را داشته باشد با آن می پوشانیم و در پرس مخصوص قرار می دهیم که این پرس علاوه بر فشار درجه حرارت را هم از بالا و پایین روی خمیر وارد می کند و پس از مدتی قالب دور مدل را گرفته و با استفاده از تیغ جراحی قالب را باز می کنیم و مدل را خارج می کنیم تا به مرحله بعدی برسیم.

مرحله تزریق موم داخل قالب یکی از حساس ترین مراحل کار است چون اگر این کار به خوبی و دقت انجام نشود مدل مومی خوبی از کار تهیه نخواهد شد و در نهایت کار تمیز و قابل ملاحظه ای را نمی توانیم تهیه کنیم . در این مرحله هرتعداد محصولی که قصد تولید داریم را باید کپی مومی بسازیم تا در مراحل بعدی این موم ها تبدیل به محصول طلایی شوند.

اما چهارمین مرحله از مراحل ساخت یک انگشتری شاخه کردن نمونه های مومی است ، در این مرحله مدل های تهیه شده در مرحله قبل را به وسیله یک هویه به یک مفتول مومی می چسبانیم تا به صورت یک درختچه درآید و سپس انتهای آن را در جایگاه مخصوص لاستیکی سیلندر ریخته گری قرار می دهیم . این درختچه مومی می تواند از یک تا حتی صدها نمونه کار مومی تشکیل شده باشد.

پنجمین مرحله از مراحل ساخت مصنوع طلایی ما مرحله قالبگیری است در این مرحله وقتی درختچه مومی ما در سیلندر مخصوص قرار گرفت اطراف آن با گچ مخصوص قالبگیری به دور از نور قالبگیری می شود و با دستگاه مخصوص کاملا فشرده و بدون حباب خواهد شد این مرحله تا خشک شدن قالب گچی ادامه می یابد پس از اتمام کار قالب گچی که در مقابل حرارت مقاوم است تولید می شود و باید درختچه مومی را از داخل قالب خارج کنیم که این کار با دستگاه حرارت غیر مستقیم انجام می شود در این مرحله که در واقع مرحله ششم است با استفاده از حرارت غیر مستقیم موم داخل قالب گچی ذوب شده و از قالب خارج می گردد و برای اینکه کار کاملا خشک وتمیز باشد آن را داخل کوره قرار می دهیم تا حسابی خشک و بدون هرگونه آلودگی موم شود این مرحله بین 8 تا 12 ساعت بطول خواهد انجامید.

مرحله هفتم یا همان ریخته گری که شاید گرانترین قسمت کار است معمولا با سه روش انجام می شود

1.        گریز از مرکز : در این روش قالب تولید شده به صورت افقی با بوته ذوب طلا قرار می گیرد و پس از ذوب طلا با استفاده از نیروی گریز از مرکز طلا وارد قالب می شود که این روش سنتی و ابتدایی کار بوده و احتمال خطا در این روش بسیار بود و البته اتلاف هم زیاد بود. این روش قدیمی هنوز هم در برخی از کارگاههای سنتی مورد استفاده است.

2.        روش وکیوم (شرایط خلاء کامل): این روش که کمی مدرن تر و ایمن تر از روش قبلی است به این صورت است که قالب را روی دهانه یک ماشین مکش می بندیم و طلای مذاب که در کوره سنتی ذوب شده را داخل سیلندر می ریزیم و همزمان با روشن کردن دستگاه مکش طلای مذاب به داخل قالب کشیده می شود و محفظه های خالی داخل قالب را پر می کند. این روش علاوه بر ایمنی بیشتر به صرفه تر نیز هست و دور ریز کمتری دارد

3.         روش ریخته گری با ماشین های القایی که جدیدترین روش موجود بازار است، این روش بصورتی است که قالب ایجاد شده را داخل دستگاه قرار می دهیم و با استفاده از گاز آرگون محفظه های قالب را علاوه بر پرکردن روان سازی نیز می کنم و با ذوب شدن طلا داخل بوته آن را به داخل قالب تزریق می کنیم بنابراین هیچگونه هوایی در کار نیست و جلوی اکسید شدن طلا گرفته خواهد شد.

پس از اتمام مراحل ریخته گری حالا با یکی از روش های ذکر شده اجازه می دهیم تا قالب خنک شده و البته طلای ذوب شده کمی حالت جامد به خود بگیرد که معمولا بین 5 تا 15 دقیقه زمان نیاز است بعد قالب را داخل آب قرار می دهیم تا شکسته شود و شاخه های درختی طلایی از آن جدا شود و برای تمیز شدن کامل کار آن را با فشار آب می شوییم تا بطور کلی گچ از روی کار بلند شود و فقط طلای قالب گیری باقی بماند.

مرحله هشتم با برش شاخه های طلایی کار آغاز می شود، این روش معمولا با قیچی های بادی که دقت و سرعت مناسبی دارند انجام می شود و قطعات ساخته شده طلا را از قطعات اضافه جدا و با استفاده از ماشین های مخصوص سایش هر گونه زائده را از قطعه اصلی می کند تا برای مراحل بعدی آماده سازی شوند.

نهمین مرحله از مراحل مختلف تولید مصنوعات فلزی مربوط شستشو و تمیز کاری قطعه ساخته شده از هرگونه زائده یا چربی است که معمولا این روش با استفاده از دستگاههای التراسونیک و ایجاد امواج بسیار قوی در محیط مرطوب انجام می شود در واقع قطع ساخته شده پس از خروج از این دستگاه درخشندگی اولیه یا همان برق طلا را به خود خواهد دید .

دهمین مرحله نیز ، مرحله پرداخت و جلاست که قطع ساخته شده در دستگاههای مخصوص که گاهی اوقات به آنها پوست زنی هم می گویند ریخته شده و با موادی مخصوص و گاهی گاملا عادی مثل خرده چوب سایید شده و جلا می گیرند بسیاری از این دستگاهها برای جلوگیری از هدر رفتن قطعات طلای جدا شده از مصنوعات ساخته شده مجهز به فیلتر های مخصوص هستند تا درصد هدر رفتن کار را به حداقل برسانند. در این مرحله اگر محصول دارای نگین یا سنگ های قیمتی باشد توسط کارگران ماهر یا همان مخراجکاران اینکار انجام می شود و به جواهر تبدیل می شود.

نکته بسیار جالب در باره اتاق مخراجکاری این است که معمولا این اتاق کاملا از کارگاه دور است و به جز درب ورودی که کاملا عایق بندی شده هیچ راه نفوذی دیگری ندارد تمامی پنجره ها و راههای عبور هوا مسدود شده و هوای داخل اتاق صرفا با هواساز تصفیه می شود . لباس کارگران معمولا مخصوص این اتاق است و با روپوشی از جنس چرم یا پلاستیک مشغول به کار می شوند برای جلوگیری از هدر رفتن هرگونه گرد طلا کف اتاق نوعی کفپوش پلاستیکی با سوراخ های ریز پوشیده می شود تا گرد و غبار طلا در کف اتاق جمع شود و البته کارگران قبل از ترک کردن اتاق با دستگاه باد کاملا لباس هایشان را تمیز می کنندو از آن خارج می شوند با دمپایی مخصوص در اتاق تردد دارند و پس از خروج دستهایشان را داخل سطل های مخصوصی که از اب پرشده اند می شویند تا اگر خرده طلا یا گرد طلا روی دستانشان هست نیز داخل سطل رسوب کند در نهایت هر چند وقت یکبار رسوب داخل سطل ها و البته گرد و غبار کف اتاق را داخل کوره می سوزانیم تا مانده طلا را از آن جدا کنیم با این روش مقداری طلای گرد شده به دلیل تراش کار به هوا برخواسته بود را دوباره به چرخه تولید باز می گردانیم.

یازدهمین مرحله نیز مربوط به آبکاری ، کار است که در واقع کار آماده شده را با لایه ای از فلزات گرانبها مثل رادیوم، روتونیوم و ... می پوشانند و باعث جلا و درخشندگی کار می شوند.

و در نهایت مرحله پایانی مرحله پرداخت و شستشوی کار است که با استفاده از دستگاههای بخارشوی بسیار دقیق این کار انجام می شود و برای کارهایی که دارای سنگهای قیمتی هستند بسیار مفید و موثر است .

این مراحل برای تولید النگو اگرچه چهارده  مرحله است اما  بسیار ساده تر از ساخت دیگر مصنوعات طلایی است چون بیشتر کار با دستگاه انجام می شود . مراحل تولید النگو به این ترتیب است:

1.        مرحله ذوب طلا (Melting & Casting)

این مرحله کاملا با ساخت دیگر مصنوعات شبیه است و در کوره های مختلف با توجه به امکانات کارگاه ذوب می شود.

2.        مرحله نورد کاری یا رولینگ (Rolling)

پس از پایان مرحله ذوب، طلای ریخته شده آماده نورد کاری می شود. دستگاه نورد طلای ریخته گری شده را با توجه به نوع النگو که به سه صورت مفتولی، تسمه ای و پروفیلی است  محصول تولید می کند.

3.        مرحله پروفیل (Profiling wirerolling)

چنان چه بخواهیم النگوی پروفیلی تولید کنیم تسمه نورد کاری شده نسبت به قطر خارجی لوله سایز شده و وارد مرحله پروفیل می شود. بنابراین این مرحله صرفا با توجه به سفارش وارد پروسه تولید خواهد شد

4.        گرد کردن یا فنرپیچ کردن

مفتول یا تسمه  تخت را باید به صورت حلقه یا گرد درآوریم که در این مرحله تمسه یا مفتول به صورت فنر پیچ در آمده و آماده برش به صورت حلقه ای خواهد شد.

5.        تابش کاری کردن (Annealing)

بعد از نورد و طی عملیات مختلف، به دلیل گذشت زمان اکنون طلا به صورت فشرده شده درآمده و اصطلاحاً خشک و از حالت نرمی و فنری خارج می شود، بنابراین باید به وسیله حرارت، طلا را به حالت اولیه احیا کنیم. تا مراحل بعدی به سادگی قابل انجام باشند.

6.        برش کاری (Cutting)

در این مرحله تسمه و یا مفتول در اندازه ها و قطر های مختلف استاندارد شده برش داده می شود که این کار معمولا با دو روش امکان پذیر است:

1- برش کاری به وسیله دستگاه برش (ارّه)

2- برش کاری به شیوه دستی یا گیوتینی

7.        لحیم کاری یا جوشکاری (Soldering)

پس از برش مفتول طلا، اکنون نوبت آن رسیده که دو سر مفتول به یکدیگر جوش داده شود . این جوشکاری به سه روش زیر امکان پذیر است:

1- جوش کاری گاز (مشعل)

2- جوش کاری الکلی

3- جوشکاری لیزری (بدون احتیاج به لحیم)

8.        فرم دار کردن (Tube Shaping tubeprofiles)

چنان چه سفارش تولید النگوی پروفیلی داشته باشیم با استفاده از ماشین چرخ دامله (دستی) تسمه را به فرم های سه گوش، چهارگوش، گرد، نیم گرد، بیضی، نیم بیضی، مربع، شش گوش و اشکال هندسی دیگر تبدیل نماییم.

9.        سایز کردن (Sizing)

با اتمام مرحله جوش کاری، لازم است که النگو به شکل کاملاً گرد و دقیق باشد که برای این کار از سایززن یا همان سایزکن استفاده می کنیم. این سایز کن ها به سه دسته تقسیم می شوند :

1- سایزکن برجکی

2- سایزکن  توپی فنری

3- سایزکن  پنوماتیکی هیدرولیکی

10.     تراش ترنا (Turning)

جهت تراش و همسطح نمودن داخل و خارج النگوی سایز شده از ماشین های تراشکاری ترنا برای داخل تراشی، رو تراشی، دامله تراشی، پخ زدن و خط انداختن استفاده می کنیم.

11.     پرداخت کاری یا پولیش (Polishing)

برای ظرافت هر چه بیشتر النگو و نیز رفع لکه ها از سطح آن و امکان ایجاد طرح های سیاه قلم با ماشین CNC یا لیزر که به زیر کار بسیار صاف و صیقلی احتیاج دارد از ماشین های مخصوص پرداخت استفاده می کنیم.

این ماشین های با استفاده از برس های بسیار نرم و چرخش مناسب کار صیقل النگو را انجام می دهند و ضمناً مجهز به سیستم مکش بسیار قوی برای جلوگیر ی از هدر رفتن و اتلاف طلا هستند.

12.     آبکاری (Electroplating)

مرحله آبکاری در تمامی روش های ساخت مصنوعات طلایی کاملا یکسان است .

13.     خشک کردن (Drying)

برای خشک کردن سریع النگوی آبکاری و جلوگیری از ایجاد لکه و یا شوره های احتمالی حاصل از آبکاری از ماشین خشک کن استفاده می کنیم . در واقع بسیاری از محصول این مرحله قابل استفاده است اما اگر لازم به طراحی یا تراش باشد محصول به مرحله بعدی یعنی تراش ارسال می شود.

14.     تراش طلا (Diamond or Laser Cutting)

پس از اتمام مرحله آبکاری النگو برای نقش پذیری آماده است که برای این مورد می توان از انواع مختلف ماشین های تراش استفاده کرد اگر امکانات کارگاه اجازه بدهد از دستگاههای تمام اتوماتیک سی ان سی استفاده می کنند یا اینکه النگوی ساخته شده را به دست توانمند هنرمندان ایرانی می سپارند تا هنردستشان آن را تزئین کنند.

پس از توضیحات کاملی درباره مراحل تولید مصنوعات طلایی از این فعال عرصه طلا و جواهر پرسیدم که مهمترین مشکل حرفه شما چیست که اینگونه پاسخ داد اولین مشکل عدم همکاری دولت برای واردات ماشین آلات موردنیازمان است که همین موضوع باعث شده که موقعیت تجاری خودمان نسبت به صادرات مصنوعات طلا قبل از انقلاب به ترکیه را با واردات از این کشور جایگزین کنیم چون در اوایل انقلاب دولت صنعت طلا و جواهر را در کنار لوازم آرایشی به عنوان یکی از نیازهای غیر ضروری جامعه قرار داد و به همین دلیل ورود ماشین آلات و تکنولوژی به ایران سخت شد و ما از قافله تولید جاماندیم و امروزه حتی برخی تولیدات داخلی را به اسم کار خارجی از بازار می خریم اگرچه نبود نیروی متخصص در صنعت تولید و ساخت مصنوعات طلا هنوز هم به چشم می خورد اما به تازگی برخی آموزشگاهها برای رفع این کمبود اقدام کرده و مشغول  پرورش نیروی متخصص هستند اما دومین مشکل ما کمبود کارگاههای ریگیری یا همان عیارسنجی در نظام تولید طلاست.

عدم کنترل و رسیدگی به این کارگاهها که تعداد زیادی از آنها هم اکنون در اطراف بازار فعالیت دارند باعث شده تا بعضا عیارهای نامناسب به دست مصرف کننده برسد و باعث عدم استاندارد بودن طلای ایران باشد. همانطور که می دانیم عیار طلای ایران همانند برخی کشورهای دیگر 18 است یا همان 750 است بعضا اختلاف عدد محاسبه شده در کارگاههای ریگیری خواسته یا ناخواسته باعث می شود تا یکی دو خط یا حتی بعضا ده خط عیار بالا یا پایینتر از استاندارد 750 باشد که این موضوع علاوه بر بدنامی محصولات باعث سوءاستفاده برخی شده است حساب کنید یکی یا دو خط پایینتر در طول معاملات یک ماهه برای تولید کننده چه سودی را خواهد داشت و البته چه ضرری برای خریدار. به هر حال اگر بتوان این کارگاهها را با دستگاههای پیشرفته و استاندارد همراه کرد بسیاری از مشکلات صنعت طلاسازی برطرف خواهد شد و البته اختلاف حساب های بین کار ما نیز کمتر خواهد شد چون گاهی اوقات نقاط مختلف قطعه طلای ریگیری شده دارای عیار متفاوت است بنابراین نمی توان عیار دقیقی از محصول نهایی به دست آورد پس اگر دستگاهها  تکنولوژی مناسبی در اختیار ریگیری ها باشد می توان به این مشکل غلبه کرد.

در مورد ذوب کردن سکه های طلا دراین صنعت از او سئوال کردم که اینگونه پاسخ گرفتم ، معمولا وقتی طلاهای شکسته را ذوب می کنیم برای اینکه عیار هرگز عیار مناسبی را به دست نخواهیم آورد بنابراین با اضافه کردن مس یا طلا باید عیار را کامل کنیم اگرچه میزان افزودن مس و طلا تا حدودی تجربی است اما باید با محاسبات همراه باشد . به عنوان مثال اگر عیار طلای ذوب شده ما 700 باشد باید به آن طلا اضافه کنیم تا به عیار 18 یا همان 750 برسیم خوب شمش که در دسترس نیست برای این کار یا اینکه همه کارگاهها سرمایه نگداری شمش را ندار تنها طلایی که استاندارد است و در دسترس سکه بانکی هست که برای عیار کردن کارهایمان از آن استفاده می کنم نه اینکه خود سکه را آب کنیم و از آن مصنوعات طلا بسازیم به همین ترتیب هم اگر عیار طلا بالا باشد به آن مس اضافه می کنم تا روی 750 بایستاد و از آن در ساخت استفاده کنیم.

 

به هر حال پشت ویترین زیبا و زرین مغازه های طلافروشی دنیای منحصر به فردی وجود دارد که هزاران نفر را به خود مشغول کرده است ، این گوشه ای از پس پرده تب طلا در قرن حاضر بود.

کیفی ها چه افرادی هستند؟

بدون تردید داستان فیلم های جویندگان طلا را در قاره آمریکا به یاد داریم و صحنه های مهیج آن را بارها در ذهنتان مرور کرده اید. این تب طلا بود که این افراد را وادار به ماجراجویی در سرزمین های ناشناخته می کرد اگرچه به ظاهر تب طلا در جامعه امروزی فروکش کرده و دیگر خبری از داستان این فیلم ها نیست اما هنوز هم گروهی در ایران هستند که در صنعت طلا وجواهر فعالیت می کنند و دقیقا شرایط و خطرات آن زمان را به جان می خرند .

شاید خبری از تعقیب گریز روی اسب در کوه و دشت نباشد اما گاهی اوقات موضوع سرقت از این گروه صدر اخبار قرار می گیرد و حتی سوژه فیلم های جدید می شود. بله این گروه که به اصطلاح در بازار طلا به آنها کیفی می گویند هستند.

هرچند تقریبا بسیاری از شهرهای کشور دارای بازار اصلی طلا و جواهر هستند اما همگی آنها سازنده یا تولید کننده این مصنوعات نیستند بنابراین گروهی که معروف به کیفی ها هستند مسئولیت انتقال این مصنوعات زیبای فلزی از مراکز تولید به بازار های محلی دارد .

این گروه یا دارای سابقه ای طولانی در این صنعت هستند و برای کارگاههای تولید کاملا شناخته شده هستند یا اینکه با توصیه چند نفر از معتمدان بازار طلا وجواهر به این کار وارد می شوند بنابراین اینطور نیست که فردی تصمیم بگیرد این حرفه را شروع کند و از فردای آن روز در گروه کیفی های بازار فعالیت کند بلکه معمولا در صورت امکان ورود به این گروه باید به صورت همراه با یکی از پیشکسوتان این حرفه همراه باشد و در سفرهایش با او همراه شود تا اینکه را ز و رمز این حرفه یعنی انتقال و نحوه محاسبه و جمع آوری فاکتور را بیاموزد تا پس از مدتی بتواند خود به عنوان کیفی در این حرفه فعالیت کند.

برخی از این افراد اگر امکانات مالی داشته باشد خود اقدام به خرید محصولات طلایی از سازنده می کنند و پس از انتقال و فروش آنها به بنکدار محلی این کار را ادامه می دهند اما بسیاری از آنها صرفا وظیفه نقل و انتقال طلای ساخته شده از کارگاه به بنکداری و برگرداندن حساب را برعهده دارند که در این میان درصد اندکی از اجرات ساخت طلا فروخته شده را به عنوان حق و الزحمه خود دریافت می کنند.

این گروه با دریافت کار ساخته از کارگاههای تولید طلا معمولا در مراکز استان مثل بازار تهران اقدام به انتقال آن به شهرستان ها می کنند هرچند امروزه بتوان گفت که سیستم توزیع کارگاههای بزرگ جای این گروه را گرفته اما هنوز هم چند ده هزار نفر در این صنعت و حرفه بخصوص مشغول هستند . این گروه که معمولا یک نوع کار تولیدی کارگاهی خاص را به بازار مصرف انتقال می دهند از سوی اتحادیه کارت شناسایی دریافت می کنند و مورد تایید بازار هستند بنابراین هیچ جایی برای سوء استفاده نیست . این کارت شناسایی به این دلیل برایشان صادر می شود که گاهی در موارد امنیتی بتوانند از پلیس کمک بگیرد و در صورت سئوال ماموران بتوانند ثابت کنند که این مقدار طلای همراهشان مربوط کجاست یا اینکه به کجا حمل می شود چون برخی از این افراد برای جابه جایی طلای همراهشان از بازار تولید به بازار مصرف مجبور به استفاده از خطوط هوایی داخلی هستند بنابراین این کارت شناسایی که تایید شده اتحادیه طلافروشان هر استان است برایشان ضروری خواهد بود.

به تازگی این گروه و با همکاری اتحادیه اجازه حمل وسایل حفاظت شخصی مثل اسپری فلفل یا شوکر را دریافت کرده اند بنابراین به امنیت کارشنان افزوده شده هرچند هنوز هم این گروه به دلیل لورفتن مسیر حرکتشان در خطر حمله سودجویان هستند اما سعی می کنند یا به صورت گروهی به سفر بروند یا اینکه کاملا با یکدیگر در تماس دایم باشم تا به سلامت به مقصدشان برسند و اجناس امانی را تحویل صاحبانشان بدهند.

دستمزد این گروه اینگونه محاسبه می شود که کارگاه سازنده دوره ای که معمولا با توجه اعتبار این کیفی ها تعیین می شود بین یک هفته یا یک ماه تعیین می شود را نسبت به بازپرداخت طلای دریافتی از کارگاه زمان دارند و البته درصدی هم از تخفیف تولیدکننده نسبت به کارمزد ساخت طلا برخوردار خواهند شد بنابراین پس از تحویل جنس مورد نظرشان به خریدار با افزودن درصدی به کارمزد ساخت سودی برای خود به دست خواهند آورد اما در مورد میزان طلا باید عینا آن را به کارگاه تولیدی تحویل دهند حالا یا به صورت طلای شکسته یا شمش یا مبلغ ریالی همان زمان معامله که طلا را از کارگاه تحویل گرفته اند البته معمولا آنها علاقمند هستند همان طلا را به سازنده تحویل دهند تا از نوسانات قیمت طلا مصون باشند.

این گروه پس از رسیدن به مقصد شروع به توزیع محصولات خود به متقاضیان می کنند و تا بعد از ظهر زمان سپری می کنندو پس از آن اقدام به جمع آوری مطالبات هفته قبل یا ماه قبل خود را از خریداران می کنند و به اصطلاح خود حساب بازشان را می بندند با این کار سود خود از روی کل مبلغ کسر کرده و طلا و کارمزد کارگاه سازنده را کاملا به کارگاه پس از بازگشت تحویل می دهند . این پروسه با توجه به حوزه فعالیت این گروه هر هفته یا هر ماه تکرار می شود و هر بار با توجه به سود حاصل درآمد کسب می کنند اما لازم به یادآوری است که این گروه در واقع با جابجایی چندین کیلوطلای همراهشان با جانشان بازی می کنند .

به همین دلیل این افراد سعی می کنند ساعت حرکت از مبداء به مقصد یا برعکس ، مسیر حرکت، وسیله سفر و حتی لباس هایشان در طول مسیر را دائم تغییر دهند تا از سوء نیت دیگران در امان باشند و البته مدت طولانی تری را در این حرفه سپری کنند. وسیله نقلیه خصوصی ، هواپیما و اتوبوس از اصلی ترین وسایل حمل و نقل آنهاست اما در هر مورد سعی می کنند با ترفندهایی هویت و شغلشان را کاملا مخفی نگهدارند تا مورد تعرض دیگران قرار نگیرند اما نظم و ترتیب سفرهایشان و البته نحوه محاسبه طلب وبدهی آنها یکی از منظم ترین روشهای مرسوم در بازار است چون بیش از سرمایه آنها نیاز به اعتبار و اعتماد سازندگان و البته خریداران دارند که در صورت خدشه دار شدن هر آیتم آنها دیگر قادر به ادامه فعالیت اقتصادی در این حرفه نخواهند بود بنابراین شایدبتوان گفت این حرفه در بازار کاملا مروسی و پدر و پرسی باقی مانده و ورود افراد متفرقه در این بازار بسیار سخت یا کاملا غیر ممکن است.

چترهایی که برای طلا باز شده اند

چترهایی که برای طلا باز شده اند

تقریبا یکی یا دو دهه پیش وقتی جزیره کیش به عنوان یکی از مناطق آزاد کشورمان به اقتصاد کشور معرفی شده و تنوع پاساژهای خرید و البته قیمت بسیار ارزان اجناس ارایه شده در انها دهان به دهان بین مردم کشورمان چرخید موجی از خریداران به این منطقه ازاد و البته توریستی کشورمان سرازیر شدند. همین موضوع باعث شد تا برخی از بنکداران و واردکنندگان بازار برای نپرداختن عوارض گمرکی اقدام به ارسال اجناسشان توسط گروهی از مسافران از این جزیره زیبا به بازار به صورت چمدانی کنند و در اصطلاح تجارت چمدانی منطقه را رونق دهند .

اما پس از مدتی که چمدان های بسیاری از این جزیره به مناطق مختلف کشورمان رفت و سود تقریبا مناسبی به هر دو گروه یعنی مسافران و البته صاحبان کالا رسید حرفه ای به نام چتربازی نیز در این منطقه رونق گرفت ، هرچند هر دو گروه برای مدتی درآمد مناسبی داشتند و از این شرایط به خوبی استفاده کردند اما پس از مدت کوتاهی موضوع این نوع تجارت یعنی تجارت چمدانی و البته حضور گسترده چتربازها در مناطقی مثل کیش صدر اخبار اقتصادی قرار گرفت و صدمات و خسارات ناشی از اینگونه تجارت برای سیستم مالیاتی کشور و البته عدم کنترل دقیق بر اجناس وارداتی از سوی کارشناسان بارها و بارها به مسئولان گوشزد شد.

 هرچند در حال حاضر چتر این گروه به گستردگی گذشته نیست و تقریبا می توان گفت در موارد معمول کارو بارشان مثل گذشته سکه نیست و البته تعدادشان بسیار کمتر از گذشته شده اما چتر این گروه جای دیگری از بازار گسترده شده است و به جای حمل و نقل کیف، کفش، البسه، لوازم آرایش، لوازم آشپزخانه و خوراکی ، باری کوچک اما بسیار سودآور را حمل می کنند، این بار کوچک اما پرسود چیزی نیست جز فلز زرد رنگ گرانبها یعنی طلا و مصنوعات طلایی.

اگرچه فعالیت این گروه را نمی توان در ردیف قاچاق کالا در نظر گرفت، اما این چتربازها و البته تعداد محدودی از فعالان بازار طلا با استفاده از موقعیت ایجاد شده ، ضعف قوانین و البته سوء استفاده از معافیت های گمرکی مسافران اقدام به ارسال یا واردات مصنوعات طلا به کشور می کنند . هرچند طبق قوانین جمهوری اسلامی صادرات و واردات این فلز گرانبها با شرایط خاصی انجام می گیرد (طبق آمار ارایه شده در وب سایت گمرک جمهوری اسلامی ایران هر مسافر می تواند 150 گرم طلای ساخته شده بدون نگین را از کشور خارج کند) و در برخی موارد حتی ورود و خروج هرنوع طلا به کشور ممنوع است. اما برق این فلز گرانبها باعث شده تا برخی با نادیده گرفتن قوانین دست به صادرات و واردات مجازی (غیر واقعی) طلا به صورت غیر قانونی اما به ظاهر قانونی بزنند.

به عنوان مثال به نقل از واحد مرکزی خبر چند روز گذشته محموله قاچاق 216 کیلوگرمی طلا از داخل یک لنج سیب زمینی در بندرعباس کشف و ضبط شد. اگر موضوع قاچاق و روند قانونی آن بگذریم در می یابیم که نوسانات قیمت طلا داخل و خارج باعث سرازیر شدن رگه های طلایی از داخل ایران به خارج یا برعکس آن اما روی بدن چتربازان می شود.

همانطور که می دانیم قیمت این فلز گرانبها توسط بازار جهانی تعیین شده و در کشورمان نیز قیمت اونس جهانی طلا با قیمت دلار رابطه مستقیمی دارد بنابراین گاهی اوقات به دلیل نوسانات نرخ ارز و البته اونس جهانی قیمت طلا داخل ایران با خارج از کشور بسیار متفاوت است که بعضا این قیمت ارزان تر از خارج است و گاهی گرانتر ، این تفاوت باعث شده تا در شرایط متفاوت حرکت این فلز زرد رنگ از داخل به خارج یا برعکس صورت گیرد و چتربازها با راهنمایی گروه اندکی از فعلان بازار طلا با توجه به نوسانات قیمت مسیر حرکتشان را تعیین کنند.

طبق اطلاعات به دست آمده از بازار تهران گاهی اوقات اختلاف قیمت یک کیلوگرم طلا یا همان شمش ، داخل با خارج از ایران به چندین میلیون تومان نیز می رسد و این تفاوت خود باعث گسترده تر شدن چتر این گروه و البته صادرات یا واردات مجازی مصنوعات طلا به خارج از کشور در بازار طلای ایران می شود.

روند کار چتربازهای طلایی اینگونه است که هنگامی که اختلاف قیمت طلا داخلی با خارجی زیاد شد و بستن چمدانشان صرف داشت سودجویان طلایی چون حمل شمش طلا کاری بسیار دشوار و البته در برخی موارد غیر ممکن است اقدام به ساخت مصنوعات عیار بالای طلا با وزن بالا می کنند. به عنوان مثال می توان از النگوی 200 گرمی، یا زنجیر و دست بند 250 گرمی  نام برد و آن را تحویل چترباز می دهند تا به مقصدی مشخص که معمولا کشور ترکیه یا دوبی هست برسانند و در ازای آن مبلغی هم از مقصد دریافت کنند البته لازم به ذکر است که این چتربازها هرگز افراد عادی نیستند بلکه افرادی امین در صنف طلا و جواهر هستند و با شناخت کامل توسط سودجویان بازار طلا به کار گرفته می شوند. اما سود این کار در واقع به جیب ارسال کننده خواهد رفت چون اگر مبلغ این طلا به صورت دلار یا ارزهای معتبر دیگر وارد کشور شود که خوب سودی مقطعی به او رسیده اما اگر به جای طلای ارسالی که از درجه خلوص بالایی نیز دارد، طلای 18 عیار ساخته شده وارد کنند که معامله ای برد برد را برای خود رقم زده است. هرچند که گاهی هم به دلیل نوسانات مقطعی طلایش به خاکستر تبدیل می شود اما در بیشتر مواقع طلای او ری خواهد کرد.

اما چگونه؟ همگان می دانیم برای عیار کردن طلای شمش به طلای 18 عیار باید به آن مس یا نقره افزود بنابراین اگر یک کیلوگرم شمش طلا را بخواهیم به طلای عیار 18 تبدیل کنیم باید مقداری از فلزات یاد شده را به آن بیافزاییم پس به عنوان مثال 1000 گرم طلای ما تبدیل 1050 گرم خواهد شد (مقیاس کاملا فرضی هستند) اینجاست که این معامله برای صاحبش 50 گرم طلا سود کرده است. اما سود اصلی زمانی است که مصنوعات خارجی وارد شده به جای طلای ارسالی با اجرت های نجومی به مشتریان و خریداران فروخته می شود همین موضوع باعث شده که گاهی سود حاصل از این معامله به چیزی حدود 10 تا 15 میلیون تومان یا حتی بیشتر  نیز برسد اگرچه درصدبسیار اندکی به چتربازها می رسد اما به هر حال این معامله برای هر دو بدون در نظر گرفتن مصالح اقتصادی کشور توسط آنها بسیار شیرین و گواراست که نمی توانند از آن چشم بپوشند.

بنابراین شاید با وضع قوانین و بازرسی های متناوب در مبادی ورودی و خروجی کشور بتوان از فعالیت چتربازها کاست اما به واقع نمی توان جلوی این کار را بطور کامل گرفت و روند صادرات یا واردات مجازی طلا و مصنوعات آن را به کشور قطع کرد، وجود میزان زیادی مصنوعات طلایی خارجی در بازار تهران  دیگر شهرها خود گواهی براین مدعاست.

گردشگری اسلامی در ایران جه استانداردی دارد؟

آیا گردشگری اسلامی ایران مهر استاندارد بین المللی را دریافت کرد؟

دو هفته گذشته در روزهای پنجم و ششم دسامبر سال 2012 اولین کنفرانس استاندارد در گردشگری اسلامی در مرکز تجارت جهانی شهر کوالالامپور مالزی برگزار شد از آنجا که ایران هم به عنوان یکی از کشورهای مسلمان دهکده جهانی که مدعای جذب گردشگران اسلامی در قالب کردشگری حلال یا همان گردشگری اسلامی را دارد خالی از لطف نیست که نگاهی به این صنعت در کشورمان و جایگاه تمدن کشورمان در این کنفرانس داشته باشیم.

بطور کلی گردشگری اسلامی یا همان گردشگری حلال با توجه به تعداد مسلمانان جهان و رشد روز افزون گردشگران مسلمان در سطح دهکده جهانی به عنوان یکی از  معتبرترین زیرمجموعه های صنعت سبز گردشگری در سراسر جهان بخصوص در کشورهای گردشگر پذیر معرفی شده است و جامعه مسلمان و کشورهایشان به عنوان بازار هدف عمده ای برای برای این کشورها شناخته شده است به گونه ای که حتی برخی از این کشورها که هیج مذهب رسمی را نپذیرفته اند نیز سعی کرده اند با ایجاد شرایط منطبقه با موازین اسلامی توجه گردشگران مسلمان را به دیدنی ها و جاذبه های منطقه خود جلب کنند.

از سوی دیگر بنا به گزارش سازمان جهانی گردشگری 12.3 درصد از کل مبلغ هزینه شده توسط گردشگران بین المللی در سال 2011 میلادی مربوط به گردشگران مسلمان بوده است و البته با توجه به رقم کل 1034 میلیارد دلاری درآمد صنعت گردشگری طی این سال مالی پی به جایگاه این گروه از گردشگران در درآمد کل صنعت گردشگری جهان خواهیم بود و در همین حال می توان به انگیزه بالای کشورها برای جذب گردشگران مسلمان پی برد. اما جالب است که بدانیم طبق برآوردها این مبلغ یعنی درآمد کل گردشگری حاصل از سفر گردشگران مسلمان تا سال 2020 میلادی به رقمی بالغ بر 192 میلیارد دلار خواهرد رسید پس در می یابیم که بی دلیل نیست که کشورهای گردشگرپذیری چون استرالیا، تایلند ، چین و بسیاری از دیگران در دهکده جهانی چشم به این رقم دوخته اند و سعی می کنند با توسعه زیرساخت ها و ایجاد شرایط مساعد برای حضور گردشگران مسلمان سهم بیشتری از این رقم را به گردشگری منطقه خودشان اختصاص دهند.

حال آنکه ایران بهعنوان کشوری مسلمان که تمام امکانات در این زمینه را در اختیار دارد و بعضا در برخی موارد امتیازاتی مثل بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) در مشهد مقدس را در خود جای داده چه درصدی از این رقم را به خود اختصاص می دهد و یا بطور کلی چه کار برای جذب حداکثری گردشگران مسلمان دهکده جهانی به ایران انجام داده است؟ اما به پاسخی می رسیم که حتی نامی از ایران در بین کشورهای پرمخاطب گردشگران مسلمان نیست در حالی که ترکیه پس مالزی به عنوان دومین مقصد گردشگران مسلمان به صنعت گردشگری جهانی معرفی شده است و به تازگی مدعیان جدیدی جون چین و تایلند نیز به این جمع پیوسته اند!

به راستی مشکل کجاست که صنعت گردشگری اسلامی ایران از آن رنج می برد؟ ایرانی که اساس صنعت گردشگری آن طبق موازین اسلامی است و نیازی به تغییر در قوانین خود برای تطبیق آن با مناسبات گردشگران اسلامی ندارد؟

به عقیده گروهی از کارشناسان گردشگری تکرار مکررات و بی برنامگی صنعت گردشگری ایران پاسخ این پرسش است که خود جای بحث و بررسی دارد اما حداقل می توان به این نتیجه رسید که امتیازاتی بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) و دیگر جاذبه های مذهبی ایران به تنهایی برای رشد و گسترش صنعت گردشگری اسلامی در ایران کافی نیست بلکه باید مدیریتی دقیق و هدفمند این صنعت را رهبری کند و به سرمنزل مقصود برساند.

 شاهد مثال این موضوع یعنی عدم موفقیت گردشگری اسلامی ایران تاکنون  در همین سرزمین یعنی مالزی است که علی رغم وعده های مکرر مسئولان گردشگری ایران مبنی بر جذب حداکثری گردشگران مالایی یا بطور کلی گردشگران دیگر نقاط جهان در نمایشگاه ماتا که چندی پیش در همین سرزمین یعنی مالزی برگزار شد  قرار دارد ، مسئولان ایرانی با ارائه تخفیفاتی افسانه ای طی مدت برگزاری این نمایشگاه بین المللی در صنعت گردشگری  سعی در جلب نظر گردشگران مسلمان و غیر مسلمان مالایی به ایران را داشتند اما پس از صرف هزینه های گوناگون این کنفرانس را که می توانست در تکمیل اهدافشان در بازار هدف مالزی بسیار مفید باشد را فراموش کردند و از آن غافل شدند.

حتی اگر قبول کنیم که این کنفرانس محل مناسبی برای تبلیغ گردشگری ایران نبود و یا اینگه جایگاه علمی آن زیاد در صنعت گردشگری مهم نبوده اما از ایران و جامعه دانشگاهی آن که به دنبال رونق صنعت گردشگری تمدن ایران است پذیرفتنی نیست که این فرصت مناسب را از دست داده باشد و صنعت گردشگری ایران را که ذاتا حلال و اسلامیست را در این کنفرانس بدون  مسئول به حال خود رها کرده باشد.

انتظار می رفت که حداقل یکی از دانشگاههای معتبر ایران که مشغول تربیت دانش آموختگان این رشته یعنی صنعت گردشگری در شاخته های مختلف هستند با توجه به پتانسیل های موجود ایران حضوری قدرتمند داشته باشد که متاسفانه این انتظار نیز همانند فرصت های بسیار دیگری از بین رفت و تمدن ایران صرفا با یکی دو مقاله از دانشجویان مقیم مالزی به کارزار قدرتمند گردشگری بین المللی وارد شد بطوری که شاهد برگزاری این کنفرانس باپشتوانه مالی  هتلی در ترکیه به عنوان قدیمی ترین و بزرگترین هتل حلال در منطقه اروپا  بودیم ، به راستی هتل های ایران توان رقابت با این هتل ها که تنها مزیتشان پخش اذان هنگام اوقات شرعی در لابی و ایجاد امکانات رفاهی و متناسب تعالیم دینی اسلام برای  گردشگران مسلمان است را ندارند؟ آنهم هتلهایی که از ابتدای بنایشان طبق موازین اسلام ساخته شده اند . بنابراین بازهم کاروان گردشگری ایران از قافله صنعت گردشگری بین المللی جاماند.

همانطور که می دانیم معیار انتخاب گردشگران مسلمان برای مقصدشان به گفته بسیاری از آنها  و البته دست اندرکاران صنعت گردشگری امکان انجام فرایض دینی و دسترسی به غذای حلال در کنار جاذبه های تاریخی و طبیعی در مناطق مختلف جهان است که ایران همگی را در کنار هم دارد، اما با نگاهی دقیق به مقاصد گردشگران مسلمان در دهکده جهانی که به ترتیب عبارتند از مالزی، ترکیه، امارات ، سنگاپور ، روسیه ، چین، تایلند، ایتالیا و فرانسه پی به این موضوع می بریم که به راستی ایران به عنوان کشوری گردشگرپذیر برای گردشگران مسلمان نتوانسته به خوبی و با قدرت وارد عرصه صنعت گردشگری اسلامی بشود حتی جاذبه های گردشگری ایران که به گفته سازمان جهانی گردشگری از بهترین ها است و امتیازاتی چون اماکن مقدس اسلامی در کشور نیز نتوانسته ایران را برای گردشگران مسلمان منطقه ای مناسب تشبیه کند که این موضوع حاکی از کم کاری و عدم مدیریت صحیح متولیان گردشگری کشورمان دارد.

این کم کاری زمانی خودنمایی می کند که اسپانسر مالی این کنفرانس ، مالک هتلی در ترکیه از صنعت گردشگری اسلامی ایران ابراز بی اطلاعی می کند در حالی که ایران و ترکیه مرز مشترک با یکدیگر دارند و به نوعی حتی می توان گفت مردم دو کشور حتی پیوندهای دیرینه ای با یکدیگر دارند و  ناخودآگاه با تمدن و پیشینه یکدیگر آشنا هستند .

اما سخنان ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی به عنوان  پایان دهنده این کنفرانس پاسخی دقیق به وضعیت صنعت گردشگری ایران در جامعه جهانی است. هنگامی که ایشان در پاسخ به سئوال یکی از دانشجویان ایرانی حاضر در کنفرانس درباره گردشگری اسلامی ایران اینچنین گفت: با توجه به تحریم های یکجانبه ایران اگرچه برخی ها مانع از پیشرفت صنعت گردشگری ایران شده اند  اما جاذبه های تاریخی و مذهبی ایران می تواند هرساله تعداد زیادی گردشگر را پذیرایی کند. وی در بخشی دیگر از سخنان خود ابه اماکن مقدس مذهبی ایران اشاره کرد و گفت هنوز موقعیت گردشگری مناسبی در این مناطق ایران مهیا نیست و مدیریت و سیاست های گردشگری آنها با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد .

با کمی تامل در گفته های  نخست وزیر سابق مالزی که خود بارها به ایران سفر کرده بود در کنفرانس استاندارد گردشگری اسلامی درباره ایران به این موضوع پی می بریم که دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری اسلامی در ایران با وجود این همه امکانات و امتیازات ویژه مدیریت سنتی و فاصله بسیار زیاد این سبک مدیریت با استانداردهای به روز جهانی صنعت گردشگری بین المللی است.

درخشش ستارگان قشم گنجی برای جذب گردشگر به منطقه

آب و هوایی مناسب ، سواحل بسیار زیبا ، آبهای نیلگون و طبیعتی دلچسب اینها همگی مشخصات گردشگری خلیج فارس برای هر گردشگری که در زمستان قصد سفر به منطقه را دارد هستند. این خلیج که به عنوان سرمایه ای بسیار غنی و خدادادی برای ایرانزمین است علاوه بر ارزش اقتصادی دارای مقام و منزلت بالایی در صنعت گردشگری کشورمان نیز بوده و هست و همیشه موضوع بحث، بررسی و سرمایه گذاری مسئولان صنعت گردشگری ایران بوده و هست، هرچند به دلیل مشکلات موجود ایران در صنعت گردشگری از همسایگان جنوبی خود برای رشد و رونق صنعت این صنعت در حاشیه خلیج فارس جا مانده ایم اما هنوز هم فرصت باقی است چون امکانات ویژه ای را در اختیار داریم و به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است.

اطلاعات و آمار ثبت شده از میزان گردشگر ورودی به خلیج فارس چه حاشیه جنوبی یا شمالی آن بیانگر علاقه گردشگران به این منطقه و البته ارزش اقتصادی صنعت گردشگری برای این آبراه نیلگون همیشه فارس است ، جاذبه های طبیعی ، مراکز بزرگ خرید، تفریحات دریایی همه و همه دست به دست هم داده اند تا آبهای نیلگون این خلیج هر ساله پذیرایی میلیون ها گردشگر باشد به صورتی که امروزه حتی شاهد لنگر انداختن کشتی های غولپیکر تفریحی در این آبراهه باشیم.

هرچند ایران با در اختیار داشتن جزایر کوچک و بزرگی در این آبراهه ارزشمند از امکانات ویژه تری نسبت به دیگران برخوردار است که متاسفانه تاکنون زیاد به این مزیت توجهی نداشته ، اما چندی است که خبرهای خوشی از سوی مسئولان مربوطه برای رشد و رونق صنعت گردشگری این منطقه به گوش می رسد از جمله در جزایر قشم و کیش و حتی دیگر جزایر که تاکنون زیاد نامی از آنها به گوش نمی خورد. اگرچه این اخبار بسیار امیدوار کننده است اما گاهی اوقات این نگرانی را به میان می آورد که ممکن است سرمایه گذاری روی طبیعت و زیبایی های منطقه بخصوص در زمینه تفریحات آبی و البته مراکز بسیار بزرگ خرید مانع از توجه مسئولان به دیگر پتانسیل های موجود در منطقه شده از رشد و رونق واقعی صنعت گردشگری در این جزایر جلوگیری کند. چون بسیاری از این نوع تفریحات و امکانات در حاشیه های جنوبی خلیج موجود هستند . بنابراین باید از امتیازات ویژه جزایر برای رونق گردشگری استفاده کرد تا در کنار آن گردشگری عمومی نیز رونق مناسبی داشته باشد.

یکی از جزایری که در این مجال قصد بررسی توانایی ویژه آن را داریم جزیره زیبای قشم است اگرچه تاکنون بسیاری از ما به این جزیر سفر کرده ایم و قشم را به دلفین ها و جنگل حرایش می شناسیم  یا اینکه آدرس تمام مراکز خریدش را به خاطر داریم اما دریغ از اینکه دیگر توانمندی های گردشگری قشم را دیده یا از آنها مطلع باشیم، در صورتی که به عنوان مثال حتی آسمان شب این جزیره می تواند سالانه هزاران نفر گردشگر را به خود جلب کند و باعث رشد و رونق دو چندان گردشگری قشم شود. سئوال اینجاست که چرا این توانمندی ها هنوز به طور کامل به ایران و جامعه بین المللی معرفی نشده در صورتی که برخی از کشورها که شرایط مشابهی با این جزیره دارند تقریبا حدود بیست سال هست که از این آسمان هم درآمد کسب می کنند؟

بنابراین اگرچه قشم از نظر گردشگری دریایی یا مراکز خرید بسیار غنی است و طبیعت آن به عنوان یکی از جاذبه های اصلی گردشگری ثبت شده است اما می تواند پذیرای گروهی خاص از گردشگران که از آنها به عنوان گردشگران نجومی یاد می شود، هم باشد و علاقمندان ستارگان و اجرام آسمانی را به سمت زیبایی های منحصر بفردش با آسمانی صاف و پرستاره بکشاند.

 این دقیقا نسخه ای است که یونان برای تکمیل و رونق صنعت گردشگری عمومی خود در کشورش پیچیده و توانسته تحولی شگرف را در گردشگری یونان که همه آن را به سواحل و جاذبه های باستانی اش می شناختند ، ایجاد کند و جاذبه ای کاملا استثنایی را در کنار جاذبه های عمومی خود به صنعت توریسیم بین المللی معرفی نماید .

همانطور که می دانیم یونان کشوری ساحلی است و معمولا سواحل آن و جزایر اطرافش مقصد بسیاری از گردشگران خارجی و داخلی است ، تفریحات آبی و دریایی در کنار اقامتگاههای بسیار مجلل هر ساله بسیاری از طبیعت دوستان را راهی یونان می کند اما این کشور از حدود 18 سال پیش به ارزش واقعی آسمان شب این مناطق نیز پی برد و با سرمایه گذاری های دقیق و هدفمندی دست به ایجاد شاخه ای نوین در صنعت گردشگری یونان زد و گردشگری نجومی را در این مناطق معرفی کرد و که توانست گروه کثیری را هم تحت گروههای نجومی و متخصصان فضایی هر ساله وادار به سفر به این منطقه کند و درصد قابل توجهی از درآمد و فرصت شغلی را به صنعت گردشگری یونان هدیه داد.

این سهم عمده از درآمد گردشگری نجومی یونان اینقدر چشمگیر بود که مسئولان گردشگری درخشش ستارگان آسمان این کشور را در مناطق یاد شده به گنجی ارزشمند دراسمان یونان تشبیه کردند و عنوان کردند که درخشش این گنج ، جویندگان بسیاری را به یونان دعوت خواهد کرد .

 از سوی دیگر طبق گزارش تحقیقاتی سازمان گردشگری این کشور گردشگرانی که قالب گردشگری نجومی عازم یونان خواهند شد ارزش اقتصادی بیشتری برای این کشور داشته و دارند چون آنها نیازمند خدمات ویژه ای هستند که این خدمات ویژه بدون تردید درآمد بیشتری را نصیب اقتصاد کشور خواهد کرد .

این گزارش می افزاید درباره گردشگری نجومی باید به این نکته ظریف هم توجه کرد که گردشگران نجومی اگرچه تخصصی سفر می کنند ولی به جنبه های عمومی گردشگری یعنی بازدید از اماکن تاریخی ، محل های اقامتی و رستوران ها هم وابسته هستند، بنابراین حضور آنها در واقع معامله ای برد برد ، برای صنعت گردشگری هر منطقه ای که توان سرمایه گذاری روی این شاخه درآمدزای گردشگری را داشته باشد، خواهد بود.

به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری ، گردشگری نجومی باعث گردهمایی تعدادی از گردشگران متخصص یا علاقمند به نجوم در منطقه ای خاص از دهکده جهانی خواهد شد که این گروه علاوه بر نیاز های تخصصی خود از قبیل رصدخانه یا ابزار عکاسی مناسب این نوع گردشگری و وسایل حمل و نقل که باعث رشد و رونق زیرساخته های تخصصی گردشگری در منطقه می شود به امکانات عمومی هم نیاز دارند. بنابراین برگزاری اینگونه تورهای گردشگری به عنوان گردشگری نجومی برای صنعت گردشگری مناطق مختلف جهان دوبار سودآور خواهد بود که هرگز نباید از سود حاصل آن چشمپوشی کرد.

با توجه به این روند می توان نسخه ای مشابه برای جزایر ایران در خلیج همیشه فارس هم پیچید هرچند که قشم پیشگام این موضوع شده و یکی دو سال است در این زمینه فعالیت هایی انجام داده است اما همگی می دانیم که هنوز ابتدای راه است و باید تا جایگاه اصلی آن کاملا هدفمند عمل کرد و منتظر فرصتهای مناسب برای ارتقای سطح کیفی اینگونه تورها بود.

به عقیده برخی از کارشناسان گردشگری نجومی جزایر ایران در خلیج فارس دقیقا همان امکانات یونان را در اختیار دارند که می توان از آنه به عنوان پایلوت یا پایگاه اصلی گردشگری نجومی در کشور و حتی در منطقه استفاده در صورتی که هنوز این نوع گردشگی که درآمد هنگفتی هم به همراه خواهد داشت در حد یکی دو آگهی تبلیغاتی و خبر کوتاه در جراید باقی مانده است و هیچ فعالیت عمده ای برای معرفی آن به صنعت گردشگری بین المللی نشده است.

بنابراین لازم است مسئولان گردشگری چه دولتی و چه خصوصی برای رونق این نوع گردشگری که حکم کاتالیزوری در رونق گردشگری عمومی ایران و بخصوص منطقه را دارد کنجکاوتر باشندو صرفا به معرفی جاذبه های عمومی این منطقه نپردازند به عنوان مثال حتی می توان با ایجاد برندی جدید برای گردشگری نجومی قشم ایجاد فرصت کرد .

به هر حال برگزاری تورهای گردشگری نجومی برفراز دره تندیس قشم می تواند فرصتی استثنایی برای معرفی این نوع گردشگری در قشم باشد و در کنار آن باعث معرفی دقیق فرهنگ و آداب و رسوم مردم بومی منطقه خواهد شد و به جای ثبت خاطره قایقرانی در جنگل حرا یا دیدن دلفین ها یا آبتنی در سواحل زیبای قشم خاطره عکاسی نجومی را هم به ذهن مسافران قشم افزود.

به گفته بسیاری از کارشناسان گردشگری داخلی در فصل زمستان که تقریبا تورهای طبیعت گردی از تکاپوی خود افتاده اند، آب و هوای مطبوع قشم و راههای ارتباطی آسان آن به دره تندیس می تواند به عنوان بهترین گزینه برگزاری تورهای نجومی در این فصل باشد و علاوه بر رونق اقتصاد گردشگری منطقه باعث حفظ محیط زیست این دره نیز خواهد شد چون تمامی گردشگرانی که در قالب اینگونه تورها وارد قشم می شوند جزو گروههای طبیعت دوست هستند و به بالاترین سطح نسبت به حفظ محیط زیست حساس هستند .

پس می توان برگزاری جشنواره نجومی قشم را بهترین نسخه برای رونق دوچندان گردشگری منطقه دانست و با معرفی کامل دره تندیس و توانایی های گردشگری نجومی آن که هرگز نیازمند سرمایه گذاری عمده یا تخصصی نیست، امسال نقطه عطفی برای رشد و رونق گردشگری نجومی در کشورمان ایجاد کرد هرچند تا کنون کارهایی هم انجام شده اما هنوز تا سرمنزل مقصود راهی دراز در پیش داریم.  

عماد عزتی

کویر گنج گردشگری سیستان و بلوچستان

دو حرفه کشاورزی و دامپروری که از دوران باستان رونق کسب و کار بشر و اصلی ترین منبع درآمد او بوده باعث شده تا انسان بطور کلی از خشکسالی و کویر هراسان باشد به همین دلیل مراتع سرسبز و مزارع شاداب همیشه ارامش بی بدیل را برای او به ارمغان می آورد و کویر و نمکزار باعث اضطراب و نگرانی بشر شده است.

بطور کلی انسان با شنیدن یا خواندن نام کویر ، نام انواع خزندگان و مرگ را ذهن خود متصور خواهد شد و حتی تصور اینکه یک شب در کویر زندگی کند برای او همراه ترس و نگرانی است. حال آنکه آرامش کویر از نظر کارشاسان برای افرادی که از هیاهوی شهر های صنعتی فراری هستند یکی از بهترین گزینه هاست و به لطف تکنولوژی های نوین و البته ماجراجویی بشر چندی است که کویرها به عنوان سرمایه ای بسیار بی نظیر در صنعت گردشگری خودنمایی می کنند و شاید بتوان گفت مفرح ترین لحظات مسافران را برایشان در گرمای منطقه مهیا ساخته.

امروزه بسیاری از کشورهایی که مناطق کویری دارند مثل آمریکا، استرالیا، امارات، مصر و مراکش سعی کرده اند با استفاده از جاذبه های این سرزمین های به ظاهر مرده و شور لحظات خوشی را برای گردشگران کشورشان فراهم کنند.

اما ایران به عنوان کشوری که سه نقطه از گرمترین نقاط کره زمین را در خود جای داده هنوز هم به اهمیت این مناطق خشک و بدون محصول پی نبرده و همانند قطعه ای فراموش شده آنها را به حال خود رها کرده تا توفان های شن پس از مدتی این جاذبه ها را مدفون کنند و به دست فراموشی بسپارند.

به راستی چند نفر از ما حتی یک شب در کویر مانده ایم؟ آیا هیچ از جاذبه های کویری می دانیم؟ در آلبوم خاطراتمان آیا هیچ چیزی از سفرهای کویری خود به یادگار داریم؟ اینها سئوالاتی هستند که در صورت پاسخ به آنها می توان حجم انبوهی از گردشگران و ماجراجویان داخلی و خارجی را در بیابان ها و کویرهایی که فراموش شده اند دید، نکته جالب این است که بیشتر گردشگران خارجی که به ایران سفر می کنند در بخشی از سفر خود بدون تردید سری هم به کویرهای ایران و شهرهای کویری می زنند حال آنکه ما خودمان فقط شمال و مناطق خوش آب و هوای ایران را به عنوان تفرجگاه می دانیم.

استان سیستان و بلوچستان که در واقع از مناطق خشک و کویری ایران زمین است یکی از کویرهایی فراموش شده کشورمان بوده که تا کنون ارزشهای اقتصادی آن به خصوص در اقتصاد گردشگری نادیده گرفته شده است.

ریگ دهلی (محور بم به سمسور) ، ریگ اسپکه به عنوان بخشی از جاذبه های گردشگری این استان هستند اما، هنوز چندده جاذبه دیگر از این استان خشک به دنیای گردشگری معرفی نشده که در صورت معرفی هدفمند و برنامه ریزی دقیق برای آنها رونق مناسبی در کسب و کار ساکنان  منطقه خواهیم دید.

اگرچه بحث گردشگری در کویر مدی کوتاهی است که به عنوان نقل محافل گردشگری ایران و ارگانهای مربوطه تبدیل شده و ناگفته های بسیاری را در دل دارد. اما، هرچند که صنعت گردشگری ایران گوشه چشمی به شن های خشک کویر برای جذب گردشگران دارد که هنوز هم  نامی از این استان و جاذبه هایش به میان نیامده است. حال آنکه به گفته بسیاری از کارشناسان کویرهای اطراف سیستان و بلوچستان در واقع بهترین سرمایه مردم و ساکنانش برای رشد و رونق صنعت گردشگری استان بوده و هست، این کارشناسان با توجه به امکانات موجود در منطقه حداقل امکان اجرای 20 پروژه گردشگری و تفریحی را برای رونق اقتصاد منطقه سیستان و بلوچستان برشمرده اند که در صورت استفاده از این پتانسیل ها بدون تردید می توان مشکل اشتغال و درآمد جوانان این مرز و بوم را به کلی مرتفع کرد. شترسواری، کمپ های بیابانی، اتومبیل رانی ، پیاده روی در کویر، گردشگری نجومی، اسکی روی شن ، کایت سواری ، باشگاههای تیراندازی و حتی اکوکمپها از جمله این پروژه ها هستند.

بدون شک جاذبه های ایران زمین فقط مناطق سرسبز شمالی و خوش آب و هوای کوهپایه ای نیست بلکه کویر سیستان و دیگر کویرهای ایران نیز جاذبه های تمام عیار برای جلب نظر گردشگران داخلی و خارجی خواهد بود . اگر بتوان با تدابیر دقیق و مدیریتی مناسب سرمایه گذاری های منطقی همانند کشورهای همسایه جنوبی ایران که کویر خود را به عنوان یکی از مقاصد گردشگری جهان تبدیل کرده و هر ساله حتی از ایران نیز گردشگران فراوانی را به خود جلب می کنند ، شاهد آبادانی سیستان و حتی روستاهای اطرافش که بدون توجه برخی مسئولان هم اکنون در حال مدفون شدن زیر شن های روانی منطقه هستند، شد. به عنوان مثال اکثر گردشگران ایرانی با شنیدن کلمه سافاری (همان اتومبیل رانی در کویر) به یاد بیابانهای امارات می افتند در حالی که ایران امکانات بسیاری بهتر و کاملتری را در اختیار دارد اما بدون متولی مانده و هیچ صحبتی از ظرفیت گردشگر پذیری آنها به میان نیامده است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان علم اقتصاد همیشه تقاضا باعث عرضه ای متناسب خواهد شد بنابراین می توان با ایجاد تقاضا برای سفر به این استان و البته کویرهایش زمینه رونق گردشگری را در آن فراهم کرد. هرچند در حال حاضر زیرساخت های مناسبی برای صنعت گردشگری در این استان موجود نیست اما می توان با یک برنامه ریزی دقیق و مدون آنها را به حداقل قابل قبول ارتقاء داد .

امتیازات سیستان برای جذب گردشگران به گفته بسیاری از کارشناسان گردشگری به چهار بخش عمده تقسیم می شود که عبارتند از

1.     استفاده از انرژی های تجدید پذیر

بدون تردید بخش اعظم هزینه های صنعت گردشگری مربوط به تامین انرژی مورد نیاز مراکز اقامتی، رستوران ها و تفرجگاههاست بنابراین با توجه به شعار سازمان جهانی گردشگری برای سال 2013 که تاکید بر توسعه صنعت گردشگری با اتکاء به انرژی های تجدید پذیر دارد می توان از گرمای سوزان خورشید و بادهای کویرها که به ظاهر همگی از آنها فراری هستیم به خوبی در جهت استفاده صنعت گردشگری استفاده کرد همانگونه که اسپانیا به عنوان پیشگام این صنعت از این انرژی بدون پایان بهره برده و یا اینکه امارات متحده عربی اقدام به ساخت شهرکی تفریحی اما پاک و بدون نیاز به انرژی فسیلی در مناطق خشک و بی آب و علفش کرده است و از آنها منافع مادی بسیار زیادی به دست آورده .

2.     دریاچه هامون و رودخانه هیرمند

هرچند مدتی هست که این رودخانه دچار کم آبی شده و البته به طبع آن دریاچه هامون نیز مشکلاتی را تحمل می کند اما هنوز هم طبیعت این دریاچه و البته پرندگان مهاجر آن سوژه بسیار جالبی برای برگزاری انواع تورهای گردشگری در اطراف این منطقه هستند.

3.     چاه نیمه : چاه نیمه در واقع دریاچه ای بزرگ و مصنوعی است که توسط کارشناسان و محققان جهت ذخیره آب آشامیدنی و کشاورزی سیستان و بلوچستان در مواقع خشکسالی احداث شده است. که در حاشیه آن فضای سبز مناسبی نیز ساخته شده و بزرگترین پژوهشکده علمی و فرهنگی منطقه در کنار آن احداث شده است که می توان به عنوان یکی از اصلی ترین جاذبه های گردشگری این استان برای برگزاری تورهای گوناگون حتی ورزش های آبی در دریاچه نیز باشد.

4.     آثار باستانی این منطقه که گل سرسبد آنها شهر سوخته است در کنار صدها اثر دیگر مثل قلعه سه کوهه دلیل اصلی سفرهای بسیاری از ماجراجویان خارجی به منطقه شده است.

اما گذشته از این چهار ویژگی منطقه برای جذب حداکثری گردشگران و رونقش کسب و کار محلی در سیستان می توان به امکان برگزاری اکوکمپ های مختلف در سکوت بیابان های اطراف استان اشاره کرد .

به هر حال با توجه به امکانات یاد شده و البته اشتیاق مردم ایران زمین به سفر کافیست که با مدیریتی دقیق و البته در کنار اطلاع رسانی کامل تقاضای سفر به منطقه را افزایش داد و به تناسب آن عرضه محصولات و بسته های تفریحی مناسب هم رونق خواهد گرفت که در نهایت با جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی به سیستان می توان آینده ای درخشان را برای این منطقه خشک متصور شد.

 

به اروپا ارزان سفر کنید

چگونه بلیت هواپیمای ارزان قیمت به مقصد اروپا تهیه کنیم؟

در قرن حاضر تهیه بلیت هواپیما و مسافرت در واقع دو موضوع مرتبط به هم هستند. اما هزینه تهیه بلیت همیشه جزو دغدغه های گردشگران بوده و هست و اکثر آنها به دنبال تهیه بلیت های ارزان قیمت  برای کاهش هزینه های سفرشان بوده اند البته این موضوع یا همان تهیه بلیت ارزان قیمت هواپیما فقط برای مسافران یا گردشگران پراهمیت نیست بلکه تجار و افرادی که دائم در سفرند نیز با این روش به دنبال کاهش هزینه های سفرشان هستند.

همین موضوع یعنی بلیت ارزان قیمت باعث شده تا بسیاری از شرکت ها و دفاتر خدمات گردشگری به دنبال یافتن راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز مسافران باشند، از جمله این راهکارها را می توان تخفیف ها و ارائه پیشنهادهای بسیار جالب و جذاب توسط شرکت های هواپیمایی برای جذب حداکثری مسافران ، نام برد.

اما مهمترین موضوع برای گردشگران این است که چگونه از این تخفیف ها مطلع شوند و چگونه برای تهیه بلیت های ارزان قیمت اقدام نمایند حال اگر شما هم از آن دسته گردشگرانید که به فکر پیدا کردن بلیت ارزان قیمت به مقصد اروپا هستید، می توانید با در نظر گرفتن چند قانون ساده که به شما خواهیم گفت برای سفر بعدی خودتان به این قاره سبز بلیت ارزان قیمت تهیه کنید و از هزینه های سفرتان بکاهید. البته برخی از مسافران به دلیل شرایط کاری و زمان سفرشان مجبور هستند در تاریخ و یا به شهری خاص سفر کنند بنابراین طبیعی است که این قوانین زیاد برای آنها کاربردی نداشته باشد اما اطلاع از این امکانات برای همه مسافران هوایی کاربردی خواهد بود بنابراین با دقت به توصیه های چمدانی ما توجه کنید و آنها را به خاطر بسپارید.

1.       انعطاف پذیر باشید

این توصیه که در واقع کلیدی ترین توصیه ما به شما برای یافتن ارزانترین بلیت  هواپیماست در برگیرنده کلیه قوانین بعدی این دستورالعملهاست. به این ترتیب که  اگر مقصد بعدی سفرتان را انتخاب کرده اید برای یافتن ارزانترین بلیت هواپیما زیاد سختگیر نباشید و با توجه به بازه زمانی و هزینه مورد نظرتان بهترین خطوط هوایی و فرودگاه مقصد را انتخاب کنید. اینگونه که شما برنامه سفرتان را با شرایط موجود وفق دهید و منتظر جهت عکس آن نباشید.

همانطور که می دانید معمولا  اکثر شهرهای جهان دو یا چند فرودگاه دارند و معمولا فرودگاههای درجه 2 یا 3 آنها برای پذیرایی هواپیماهای خطوط هوایی ارزان قیمت یا پروازهای داخلی در نظر گرفته می شوند اگرچه این فرودگاهها گاهی اوقات دورتر از شهر هستند ولی این فاصله با استفاده از وسایل نقلیه عمومی مثل مترو و اتوبوس کوتاه شده و قابل توجیه است. بنابراین قبل از این تصمیم به خرید بلیت هواپیما بگیری کمی در مورد فرودگاهها و خطوط هوایی مقصدتان مطالعه کنید و شتابزده عمل نکنید. البته بکوشید برنامه سفرتان را متناسب با بهترین گزینه هوایی انتخاب کنید.

2.       به سایت های travel zoo و airfare watchdog سری بزنید

اگر قصد سفر به اروپا دارید و علاقمند به استفاده از ارزانترین خدمات هوایی هستید بهترین گزینه مطالعه و بازدید از این دو وب سایت معروف برای شماست. هر دو این سایت ها با توجه به بازه زمانی و مکانی بازدید کنندگانشان، بهترین پیشنهادها را به مسافرانی که علاقمند به ارزان سفرکردن هستند ، خواهند داد. کرایه وسایل نقلیه عمومی از فرودگاه به مرکز شهر و همچنین هزینه خرید بلیت و خدمات هوایی برای علاقمندان به طور کامل شرح داده شده است بنابراین گردشگران می توانند با توجه به جیبشان بهترین گزینه را انتخاب کنند.

3.       حداقل 20 هفته قبل برای خرید بلیت هواپیما اقدام کنید

طبق روال معمول بین اکثر شرکت های هواپیمایی تقریبا 6 ماه قبل از تاریخ پرواز، قیمت بلیت آن پرواز بخصوص و مورد نظر شما اعلام و بلیت قابل پیش فروش خواهند بود. البته قیمت بلیت در این زمان پایین ترین قیمت را دارد و هرچه به تاریخ پرواز نزدیک تر می شویم قیمت بلیت این پرواز واقعی تر خواهد شد. بنابراین اگر می توانید حداقل برای 6 ماه آینده خود برنامه ریزی کنید یقین داشته باشید که امروز می توانید ارزان ترین بلیت هواپیما را به مقصد قاره سبز تهیه کنید . به یاد داشته باشید که زمان باز شدن  پرواز (قابل خرید بودن بلیت ) در کشور آمریکا بین 6 تا 8 هفته قبل از تاریخ پرواز خواهد بود بنابراین دقت کنید که با توجه به این بازه زمانی در کشورهای مختلف بهترین موقعیت را برای خرید بلیت ارزان انتخاب کنید.

4.       همیشه پرواز اول هفته را انتخاب کنید

یکی از عوامل تعیین کننده در قیمت بلیت هواپیما در اکثر کشورها ایام تعطیل یا تعطیلات آخر هفته است به این صورت که معمولا تعطیلات آخر هفته یا تعطیلات رسمی باعث افزایش حدود 30 درصدی یا حتی بیشتر قیمت بلیت  هواپیماها می شود این ایام را اصطلاحا پیک سفر می گویند که در این زمان در خواست سفر به دلیل ایام تعطیل به بیشترین میزان خود می رسد. بنابراین سعی کنید برای استفاده از ارزان ترین قیمت بلیت هواپیما پروازهای اول هفته را انتخاب کنید . البته از هم اکنون به فکر برگشت باشید و ایام غیر تعطیل را برای بلیت برگشتتان نیز در نظر بگیرید.

5.       خطوط هوایی معروف جهان را فراموش کنید

امروزه با توجه به جایگاه بسیار مهم حمل و نقل هوایی بسیاری از شرکت های خصوصی خدمات هوایی اقدام به افتتاح و راه اندازی مسیرهای هوایی بسیار ارزان قیمت کرده اند بنابراین برای رسیدن به مقصدتان فقط به دنبال شرکت های هوایی معروف نباشید شما می توانید در قاره سبز از خطوطی مثل JETBLUE و RYANAIR استفاده کنید. این شرکت های خصوصی در ابتدای پیدایش خود فقط قصد ارایه خدمات درون مرزی و پروازهای کوتاه مدت را داشتند اما رفته رفته با استقبال بیش از حد مسافران برای استفاده از خدمات ارزان قیمت خود مواجه شدند که همین موضوع باعث شد تا هواپیماهای این خطوط هوایی فواصل طولانی تری را بپیمایند و به قاره های دیگر نیز پرواز کنند.

معروف ترین خطوط هوایی ارزان قیمت از مبداء قاره آمریکا به قاره سبز عبارتند از: AER LINGUS، TUIFLY، SUN WING، AIR TRANSAT، CONDOR، AIR BERLIN،  AEGCAN AIR و  virgin atlantic.

به انتخاب گردشگران بهترین و ارزانترین خطوط هوایی برای سفر از کانادا به آمریکا دو شرکت transat و sunwing برای علاقمندان گردشگری است که با استفاده از این دو شرکت می توانند مبلغ قابل توجهی برای سفرشان پس انداز کنند.  اما خطوط مناسب از مبداء آسیا به اروپا به شرح ذیل است: air asia، air berlin، oman air، air baltic، Norwegian airline و Pegasus air line

اما اگر هنوز هم عقیده دارید امکان پیدا کردن بلیت ارزانتر هم هست می توانید به این سه وب سایت مراجعه کنید. کافی است که مبداء و مقصدتان و البته تاریخ سفرتان را وارد کنید تا ارزان ترین بلیت را در اختیار داشته باشید.

الف: airninja.com ب. Whichbudget.com ج.skyscanner.com

6.       با خطوط ارزان قیمت در اروپا صرفه جویی کنید

اگر از آن دسته گردشگرانی هستید که بدون اطلاع از این امکانات با استفاده از یکی از خطوط هواپیمایی معروف جهان مثل کی ال ام، لوفتانزا، ایرفرانس و ... به قاره سبرز رسیدید و قصد دارید به کشورهای دیگر این قاره سفر کنید هنوز هم دیر نشده و به قول معروف ماهی را هروقت از آب بگیرید تازه است. شما می توانید با استفاده از یکی از خطوط ارزان قیمتی که قبلا به شما معرفی شده مقدار قابل توجهی از پولتان را پس انداز کنید بهترین گزینه برای شما استفاده از خدمات خطوط هوایی RYANAIR و EASYJET در سراسر اروپاست. به یاد داشته باشید که این خطوط ارزان قیمت از نظر کیفیت خدمات هوایی و ایمنی در سطح استاندارد جهانی هستند و هیچ تفاوتی با خطوط معروف جهان از این نظر ندارند فقط ممکن است که در فرودگاههای درجه 2 یا 3 مقصد شما فروآیند. یا اینکه در برخی پروازهای این شرکت ها خبری از پذیرایی نیست و اگر علاقمند به خوردن یا نوشیدن باشید باید دست به جیب شوید.

7.       بلیت های اوپن یا بدون محدودیت زمانی خریداری کنید

اگرچه در نگاه اولیه این نوع بلیت ها در هزینه سفر شما زیاد دخیل نیست اما اگر کمی با دقت این موضوع را بررسی کنید متوجه خواهید شد که این نوع بلیت ها در اصل کمک شایانی برای صرفه خویی شما خواهند بود. به عنوان مثال اگر از نیویورک به لندن وارد شدید و قصد بازدید از فرانسه را نیز دارید می توانید از این نوع بلیت استفاده کنید به صورتی که می توانید از لندن با قطار به فرانسه بروید و از آنجا دوباره به نیویورک بازگردید. حتی می توانید با برنامه ریزی دقیق هزینه یک روز اقامت هتل را هم پس انداز کنید.

8.       صرفه جویی هزینه هتل با انتخاب بلیت مناسب

اگرچه این توصیه کمی عجیب و غیر واقعی به نظر می آید اما در واقع یکی از کارآمدترین روشهای صرفه جویی هزینه های سفر شماست. همانطور که می دانیم اکثر هتل های دهکده جهانی ساعت 11 صبح را برای ورود مسافران و ساعت 14 بعدازظهر را برای خروج مسافران در نظر گرفته اند . حالا با توجه به این محدودیت زمانی می توانید به گونه ای بلیت هواپیما را تهیه کنید که دقیقا در همین زمان ها وارد هتل شوید و یا از هتل محل اقامت خودتان خارج شوید تا از پرداخت یک روز هزینه اضافه اقامت خود در هتل اجتناب کنید و مبلغ کرایه اتاق را صرفه جویی کنید با استفاده از وب سایت www.hotelscombined.com می توانید بهترین اطلاعات را در این زمینه به دست آورید .

البته هرگز فراموش نکنید که بسیاری از خطوط هوایی برای جلب نظر مسافران خود اقدام به ارایه مشوق هایی از قبیل یک شب اقامت رایگان در هتل مورد قراردادشان می کنند بنابراین می توانید با خرید این نوع بلیت ها از یک شب اقامت رایگان در هتل نیز لذت ببرید.

اگر از این روش ها استفاده کنید و به آنها اعتماد داشته باشید یقین داشته باشید که پرواز ارزان قیمتی خواهید داشت و می توانید مبلغ پس انداز شده را برای سفرهای بعدی خود استفاده کنید.

Travel news

FEB2012

خانواده وسپاسوار وارد ایران شد

ایتالیایی وسپا سوار وارد ایران شد

پائولو و لیندزی زن و شوهری که زندگی عادی خود را رها کرده و به عنوان ماجراجویانی موتور سوار بار سفر دور دنیا بستند، این دو حدود یک ماه پیش وارد ایران شدند و با گذشتن از شهرهای مختلفی ایران عازم پاکستان برای ادامه سفرشان به سوی استرالیا هستند. پائولو ایتالیایی31 ساله مهندس و طراح وب سایت های اینرنتی و لیندزی کانادایی 28 ساله نرس بیمارستان با وسیله نقلیه خود که در ایتالیا از شهرتی خاص برخوردار است یعنی موتورسیکلت وسپا وارد ایران شدند.

این زوج جوان سال 2009 میلادی در جنوب شرق آسیا با یکدیگر آشنا شدند و دوسال بعد با یکدیگر ازدواج کردند و زندگی مشترک خود را شروع کردند اما روشی غیر معمول را برای زندگی آینده خود درنظر گرفتند . آنهم ماجراجویی دور دنیاست. پائولو اگرچه برای بار دوم است که به ایران سفر می کند امابه گفته وی ایران هنوز هم برای او جذاب و ناگفته های بسیاری دارد که به دنبال آنها برای بار دوم وارد خاک ایران شده است. بدون تردید مطالعه این متن و آگاهی از دلایل سفر این زوج جوان  بسیار جذاب است. بنابراین چمدان مطالعه آن را به شما پیشنهاد می کند ، ساعت حدود 3 بعد از ظهر روز 16 آبان ماه 1391 بود که پائولو و لیندزی وارد دفتر روزنامه شدند و مصاحبه اختصاص ما آغاز شد اما آنقدر بحث ما جالب و شنیدینی بود که ناگهان تاریکی هوا باعث شد که به خود مان بیاییم و نگاهی هم به ساعت بیاندازم ساعت 6 شد بود که کلید قطع (استاپ) ضبط رو زدم.

·         مبداء سفرتان از چه کشوری بود؟

سفرمان از ایتالیا زادگاه من (پائولو) شروع شد و از این کشور موتورمان را به حرکت درآوردیم ، مراکش، مصر، اردن، سوریه ، ترکیه ، یونان و ایران را تا کنون دیدیم .

·         همانطور که می دانید یونان درگیر مسائل داخلی و بحران است شما به عنوان گردشگر چه مشکلی در این کشور داشتید؟

همانطور که می دانید اقتصاد یونان دچار بحران بسیار شدیدی شده است ، یونان هم که همگان می دانند اقتصادش برمبنای اقتصاد گردشگری پایه ریزی شده است .  بنابراین هرگونه بحران و نا آرامی یا تعطیلی مراکز تفریحی اقتصاد یونان را تهدید خواهد کرد. همانطور که ناآرامی ها باعث نگرانی من و لیندزی در این کشور شد و به سرعت خاک یونان را ترک کردیم، دیگران مثل ما هم یا وارد یونان نخواهند شد و یا هرچه سریعتر از کشور یونان خارج خواهند شد.

·         وسیله سفرتان چیست؟

موتور وسپا یا همان نماد ایتالیا، همانطور که می دانید من ایتالیایی هستم بنابراین به سبک ایتالیایی ها سفر می کنم. وسپا اگرچه سرعتش کم تر از دیگر موتورهاست اما مطمئن تر و ایمن تر برای سفرهایی اینچنینی خواهد بود. البته دلایل فنی هم باعث انتخاب ماشد طبق تحقیقات من امکانات تامین قطعات یدکی در صورت لزوم برای این نوع موتور در تمام طول مسیر ما مهیاست و احتمالا دچار مشکل نخواهیم شد.

·         قبل از ایران ترکیه را دیدید چه چیزی نظرتان را درباره ترکیه جلب کرد؟

جنبش و جوش و تحرک مردم در بازار و خیابان های ترکیه و البته رونق اقتصادی این کشور چه در شهرهای بزرگ و چه در روستاها واقعا جالب توجه و البته تامل است ولی نکته اصلی اهمیت آنها به حضور گردشگران و البته احترام به خارجی هاست.

·         حالا که حدود 3 هفته است در ایران هستی و قصد مقایسه ایران و ترکیه را داشته باشی چه خواهی گفت؟

اول از همه مهمانوازی دو قوم کاملا شبیه به هم هستند و این حاکی از اشتراکات فرهنگی آنهاست. اما من جنب و جوش ترکیه را در ایران ندیدم این تنها تفاوت دو کشور از نظر من بود البته اگر از حضور گسترده گردشگران در ترکیه بگذریم.

·         هزینه سفر شما در ترکیه روزانه چقدر بود؟

همانطور که می دانید من و لیندزی ارزان سفر می کنیم و زیاد قصد اضافه خرج کردن و لوکس سفر کردن را نداریم و به همین دلیل همیشه اقتصادی سفر می کنیم و متناسب با بودجه تعیین شده، سفرمان خرج می کنیم. اما در ترکیه روزانه برای هر نفر تقریبا 50 دلار هزینه داشتیم .

·         هزینه شما در ایران چقدر است؟

ایران، واقعا کشوری ارزان قیمت و زیبا برای گردشگرانی چون ماست. هزینه روزانه ما در ایران به ازای هر نفر تقریبا نصف کشور ترکیه است اما لازم به یادآوری هست هزینه سوخت هم که عمده هزینه سفرما را به خود اختصاص داد واقعا در ایران ارزانتر از دیگر کشورهاست . بهترین بخش سفر ما برای تهیه سوخت تاکنون ایران بوده .

·         لیندزی قبل از سفر به ایران چه تصوری از کشور ایران داشتی؟

همسر پائولو گفت: من اولین بار هست که به کشور ایران سفر می کنم و با این کشور آشنا می شوم اما تبلیغات منفی علیه ایران ذهن من رو گمراه کرده بود و کمی نگران این سفر بودم. ولی حالا واقعا به تمام ماجراجویان زن مثل خودم می گویم این سرزمین کهن واقعا ارزش دیدن را دارد و به واقع امنیت گردشگران در ایران مهیاست.

·         به عنوان یک زن خارجی و گردشگر مشکلی با پوشش اسلامی ندارید؟

اولین قانون گردشگری احترام به قوانین مقصد شماست، پس من هم باید به قوانین اسلامی ایران احترام بگذارم . در ضمن من سفر می کنم که تجربه کسب کنم پس این هم نوعی تجربه برای من خواهد بود، هرچند من قبلا کشورهای اسلامی دیگری را نیز دیدم اما در کشورهای دیگر مثل ایران  گردشگران مجبور  به استفاده از حجاب کامل نیستند هرچند که پوشش ما باید متناسب با قوانین آن کشورها می بود اما گردشگران تقریبا آزادی بیشتری نسبت به اهالی آن کشورها داشتند مثل سوریه یا ترکیه، سفر به ایران  هم یک تجربه است که تاکنون برای من کاملا شیرین و جذاب بوده است و هیچ محدودیتی در این کشور نداشتم. بنابراین پوشیدن حجاب هم بخشی از سفر من خواهد که هرگز مزاحمتی برای ایجاد نکرده و اصلا به اون فکر نمی کنم.

·         پائولو اولین نکته مثبت ایران دراین سفر برای شما چه بوده است؟

تفاوت جالب و کاملی که با آن برخورد کردم آسانتر شدن قوانین دریافت ویزا و البته نحوه دریافت آن برای من بود

·         کمی بیشتر توضیح بدهید؟

همانطور که می دانید من سال 2008 میلادی نیز به ایران سفر کردم بنابراین با قوانین دریافت ویزا ایران آشنا بودم اما اینبار شاهد تفاوتی کاملا متفاوت بودم. امسال درخواست ویزای خودم و لیندزی را از طریق اینترنت فرستادم وتنها یک کپی از پاسپورت هر دوتایی برای سفارت ایران در ترکیه ارسال کردم. پس از یک هفته جواب مثبت درخواست من برای من ارسال شد و نکته جالب این بود که سفارت خانه ایران از من سئوال کرد در کدام شهر ترکیه ویزاها را خواهم گرفت . به این ترتیب من و لیندزی در شهر ارزروم ترکیه با پرداخت حق ویزای قانونی ویزاهای خودمان را به راحتی و بدون دردسر دریافت کردیم و وارد خاک ایران شدیم.

·         این تجربه جالب به نظر شما چه تاثیری در جذب گردشگران خارجی به ایران را خواهد داشت؟

ببینید ما امروز از سفارت هندوستان به دفتر جام جم آمدیم چون در خواست روادید به هندوستان را داریم اما واقعا هم اذیت شدیم و هم هزینه زیادی به همین دلیل از دست دادیم که خاطره خوبی برایمان نخواهد بود پس ایران با سهل کردن امکان حضور افرادی چون من و لیندزی یک گام رو به جلو برای جذب گردشگر برداشته است.

·         وقتی وارد ایران شدید به کدام شهرها سفر کردید؟

از مرز بازرگان وارد ایران شدیم و به سمت اردبیل رفتیم واقعا شهر زیبایی بود، اما در این شهر مشکل برای اقامت داشتیم هتل مناسب ارزان قیمت نبود بعد از آن به سمت آستارا رفتیم و کل مسیر جاده کنار دریای خزر را تا گرگان پیمودیم و دوباره به رشت بازگشتیم و از جاده چالوس به سمت تهران راه افتادیم.

·         چرا تا گرگان رفتید؟

همانطور که می دانید من سال 2008 سفری به ایران داشتم و در آن نفر با دوستی ایرانی آشنا شدم که ساکن شهر رشت بود به قصد دیدن او به رشت رفتیم که متاسفانه نشد پس از رشت روی نقشه و با توجه به اطلاعات گردشگری گرگان علاقمند شدیم به این شهر نیز سفر کنیم که با موتورمان به این شهر تاریخی هم رفتیم جاده بسیار زیبا بود و هوای بسیار خوبی را در طول مسیر تجربه کردیم.

·         شما با موتورتان تقریبا روزانه چند کیلومتر طی می کنید؟

بستگی به شرایط جاده و هوای منطقه دارد از 90 کیلومتر تا 200  کیلومتر متغیر است ولی قصد ما استفاده از طبیعت جاده و راه کشورهاست بنابراین هیچ عجله ای در کار  نیست. اما به هرحال طبق برنامه باید پیش رفت تا در طول سفرمان گرفتار نشویم.

·         نظر شما درباره رانندگی ایران چیست؟

رانندگان ایرانی به قانون توجهی ندارند . بخصوص موتورسواران که مثل حکومت های خودمختار عمل می کنند ، اما بطور کل من با اینطور رانندگی آشنایی دارم چون رانندگی در ترکیه را هم تجربه کردم .

·         رانندگی در طول سفر همیشه با شماست (پائولو)؟

معمولا داخل شهرها که شلوغ تر هست من ولی در جاده های مناسب لیندزی هم رانندگی می کند

·         مقصد نهایی شما کدام کشور است؟

استرالیا

·         چرا آن کشور را انتخاب کردید؟

قصد داریم به مادر بزرگ لیندزی در این کشور سری بزنیم

·         پس از تهران کدام شهر را بازدید خواهید کرد؟

کاشان، اصفهان، شیراز، یزد و زاهدان و در نهایت وارد پاکستان خواهیم شد

·         نظر شما درباره امنیت ایران چیست؟

ایران کشوری متمدن و کاملا ایمن برای گردشگران است بنابراین مناسب برای اینگونه سفرها با موتورسیکلت یا دوچرخه

·         چقدر به اینترنت وابسته هستید؟

به واقع افرادی چون ما برای ثبت خاطرات سفرشان نیازمند دنیای مجازی هستند بنابراین اگر پشت موتور نباشم مشغول اینترنت بازی هستم البته برای ثبت خاطرات سفرمان

·         نظرتون درباره اینترنت در ایران چیست؟

سرعت اینترنت در ایران خیلی کند هست و دسترسی به سایت های اجتماعی مثل توئیتر سخت شده بنابراین این موضوع براین امثال من جالب نیست.

·         کدام غذای ایرانی را بیشتر دوست دارید؟

میرزا قاسمی بهترین تجربه غذای ایرانی من بود و البته انواع کباب که جای خود دارد. جالب هست که کبابهای ایرانی مثل ترکیه است بطور کل عادت غذایی ترکیه و ایران مثل یکدیگر است

·         لیندزی چه خوراکی را در ایران دوست دارد؟

من عاشق شیرینی های ایرانی و شیرینی فروشی های ایران هستم همه شیرینی های ایران لذیذ و خوشمزه هستند اما کباب های ایرانی واقعا طعم دیگری دارند.

·         رستوران های ایرانی را دوست دارید یا فست فودهای ایران ؟

من واقعا از فضای قهوه خانه ها و سفره خانه های سنتی ایران خوشم می آیند و البته خوراک معروف آنها یعنی دیزی

·         تا کنون به کدام کشورهای اسلامی سفر کردید؟

تونس، مراکش، مصر، سودان و سوریه اما مردم ایران و سوریه کاملا شبیه به یکدیگر هستند درست مثل اینکه در یک کشور هستیم

·         بنابراین با قوانین اسلامی آشنا شدید و در ایران مشکلی ندارید؟

البته ایران کاملا فضایی متفاوت با دیگر کشورهای ذکر شده دارد نه به خاطر مذهب چون مذهب همگی این کشورها اسلام است اما تمدن و فرهنگ ایرانیان واقعات باعث تمایز ایران با دیگران شده است.

·         لیندزی در کانادا دوست ایرانی دارید؟

بله، من در کالج هنگام تحصیل با دختری ایرانی دوست بودم که از دو درباره ایران می پر سیدم به نوعی می توان گفت با فرهنگ ایرانیان آشنا بودم  اما واقعا تجربه سفر دنیای دیگری با شنیده های من بود.

·         نظرتون درباره صنایع دستی ایران چیست؟

شاهکار، فقط همین. خاتم کاری و قلمزنی را در اصفهان دیدم اگرچه مشابه آن در ترکیه نیز بود اما هنر ایرانیان واقعا چیز دیگری است و منحصربفرد.

·         قصد سفر به شیراز را دارید چرا این شهر را انتخاب کردید؟

اولا که مسیر حرکتمان به سمت جنوب از این شهر خواهد بود اما دلیل دوم این است که هر وقت درباره ایران مطلب می خواندم  عکسی از حافظیه و شیراز را می بینیم بنابراین همیشه علاقمند بودم به شیراز سفر کنم و از این شهر تاریخی و باستانی دیدن کنم که اینبار قصد سفر به شیراز هم داریم.

·         به غیر از حافظیه و سعدی در شیراز چه آثار باستانی را دنبال می کنید؟

بدون تردید قبل از شیراز سری به پاسارگاد و پرسپولیس خواهیم زد چون سفر به ایران با دیدن این دو اثر باستانی کامل خواهد شد.

·         همانطور که می دانی ایران هم اکنون درگیر مسایل سیاسی با غرب است در این زمینه نظری دارید؟

بطور کلی ما علاقه ای به سیاست نداریم چون در صلح و آرامش و بدور از هرگونه سیاست سفر لذتبخش تر خواهد شد اما بدون تردید علاقه ای به تسلط آمریکا به دیگر کشورها نیز نداریم همه باید در آزادی کامل باشند و برای صلح جهانی گام بردارند.

·         بزرگترین مشکل شما در ایران چیست؟

انتقال پول، کابوس تمام گردشگران خارجی در ایران است چون نمی توانند از کارتهای اعتباری و بانکی بین المللی خودشان استفاده کنند از سوی دیگر حمل پول نقد نیز بسیار خطرناک است.

·         نظر شما درباره جوان های ایرانی چیست؟

پائولو با خنده ای جواب داد همگی تیم های فوتبال ایتالیایی را با اسامی کامل بازیکنان می شناسند ، و به محض اینکه متوجه می شوند من ایتالیایی هستم با هیجانی خاص می گویند آث میلان ، پاتو، پائولو مالدینی  و ....

·         آخرین مورد یک کلمه در باره ایران بگویید

لیندزی: غیر قابل تصور

پائولو: کهن و زیبا

خاموش

صنعت بیمه گردشگری ایران را بیمه خواهد کرد

گردشگری به عنوان یکی از درآمدزاترین صنایع قرن حاضر هر روز شاهد رشد چشمگیری از نظر خدمات و سرمایه گذاری های خود در گوشه و کنار دهکده جهانی بوده و هست. بنابراین حضور گسترده فعالان در عرصه گردشگری و البته گردشگران در کشورهای مختلف باعث ایجاد شغل و حرفه های جدیدی در جهان شده و گاه گاهی این صنعت سبز باعث ایجاد ارتباطی حرفه ای بین اصناف مختلف در کشورها شده است.

رشد و گسترش صنعت گردشگری در گوشه و کنار جهان آنچنان سریع و جذاب بوده که توانسته است بیشتر صنایع مرتبط را با خود همراه کند و به صورتی که اکثر این صنایع سعی کرده اند برای دست یابی به درآمد عظیم این صنعت خودشان و البته قوانین مربوطه را با آن صنعت یعنی گردشگری تطبیق دهند.

به عنوان مثال می توان به همکاری میان مراکز اقامتی و رستورانها ، خطوط هواپیمایی و مراکز تفریحی ، حضور گردشگران در جوامع ورزشی از جمله ارتباط بین صنعت گردشگری و صنایع زیر مجموعه آن اشاره کرد. اما تقریبا یکی یا دو ده بیش نیست که گردشگری توانسته به صورت جدی صنعت بیمه را نیز با خود همراه کند و قوانین بیمه ای را جهت رشد و گسترش حضور گردشگران را به نفع خود تغییر دهد و از سوی دیگر  اندرکاران بیمه را به حضوری فعال در صنعت سبز گردشگری تشویق نماید.

هرچند حضور صنعت بیمه در کنار گردشگری بیشتر یادآور خسارت و خاطرات ناگوار برای گردشگران و موسسات گردشگری است اما از آنجا که گردشگری در شاخه های مختلف مثل گردشگری هیجان انگیز و ماجراجویانه رشدی چشمگیر داشته و حضور گسترده گردشگران این نوع گردشگری در گوشه و کنار جهان حوادثی را در پی داشته است نیاز همکاری صنعت بیمه با گردشگری بیش از قبل  احساس شد. بطوری که دست اندرکاران بیمه نیز این موقعیت را مغتنم شمرده و به بازار گردشگری و همکاری با دست اندرکاران آن وارد شدند.

هرچند در اوایل این همکاری، بیمه در صنعت گردشگری صرفا وسایل حمل و نقل و لوازم همراه گردشگران را پوشش می داد اما پس از حضور گردشگران در تورهای ماجراجویانه این خود مسافران بودند که نیازمند بیمه شدن بودند و شاید ابزار و لوازم همراهشان زیاد به بیمه شدن نیازی نداشت، در این زمان پس همکاری موسسات بیمه و صنعت گردشگری وارد مرحله ای نوین در دهکده جهانی شد که این همکاری می تواند به عنوان کلیدی طلایی برای موفقیت یا عدم موفقیت صنعت گردشگری برخی کشورها شناخته شود.

بسیاری از کشورها که محل برگزاری اینگونه تورهای ماجراجویانه هستند یا حتی بسیاری از تورهای دریایی و از همه مهمتر کشورهایی که در گردشگری سلامت خود سرمایه گذاری عمده ای انجام دادند امروز به اتکاء حضور شرکت های بیمه به جذب علاقمندان سفر به کشورشان می پردازند به گونه ای که امتیازات گردشگری مقصد آنها ، محل برگزاری یا توانمندی های تخصصی این تورها در میان تبلیغات گسترده آنها زیاد به چشم نمیخورد بلکه که اینگونه شرکتها  پوشش گسترده بیمه های خود را طی سفر مورد نظرشان برای گردشگران معرفی می کنند .

در پی این نوع تبیلغات گردشگران نیز به اهمیت دریافت بیمه های مسافرتی هنگام سفرشان پی بردند و مقاصد سفرشان را بیشتر با توجه به نوع و میزان پوشش بیمه های گردشگری مقاصدشان انتخاب کردند. اهمیت حضور شرکتهای بیمه در تورهای گردشگری آنچنان مشهود بود که بسیاری از کشورهای گردشگرپذیردریافت بیمه نامه سفر توسط گردشگران را جزو یکی از شرایط ورود گردشگران به کشورشان قرار دادند تا هم نظر مسافران محتاط را به کشورشان جلب کنند و هم نسبت به عدم هزینه تراشی برای کشورشان به واسطه حضور گردشگران گامی بلند برداشته باشند.

در این میان برخی از کشورها همچون ایران که جزو کشورهای پرجاذبه جهان و البته یکی از بهترین مقاصد گردشگری پزشکی در خاورمیانه هستند و در سال 2012 میلادی به عنوان مقصدی ارزان برای گردشگران و ماجراجویان بین المللی تبدیل شده اند از نقش مهم صنعت بیمه در توسعه صنعت گردشگری غافل مانده اند بطوری که  زیاد شاهد حضور و همکاری شرکت های بیمه با صنعت گردشگری آنها نیستیم.

در حالی که بسیاری از کارشناسان گردشگری حضور گسترده صنعت بیمه را در صنعت گردشگری الزامی می دانند و در واقع حضور بیمه در صنعت گردشگری کشورها را تضمینی برای موفقیت آنها در جذب گردشگران بازار هدفشان عنوان کرده اند .

این گروه عنوان می کنند حذف روادید و تسهیل ورود گردشگران با هزینه ای اندک به کشورهای گردشگرپذیر اگرچه سیاستی بسیار کارآمد برای جذب گردشگران به منطقه ای خاص در دهکده جهانی است اما امروزه بیش از این دو عامل شاهد نقش آفرینی پوشش خدمات بیمه در این امر هستیم. به صورتی که اگر کشوری گردشگر پذیر چون ایران به پشتوانه تاریخ و تمدن خود بتواند علاوه بر موارد یاد شده همکاری صنعت بیمه را با گردشگری خود ایجاد کند بدون تردید گوی رقابت را از دیگر رقبای منطقه ای خود و حتی دیگران خواهد گرفت و به عنوان قطب گردشگری در آن منطقه خاص از دهکده جهانی شناخته می شود.

از سوی دیگر وجود جاذبه های طبیعی برای برگزاری تورهای مهیج و ماجراجویانه و البته مراکز جذب گردشگران درمانی در ایران نیز لزوم توجه به حضور صنعت بیمه در کنار صنعت گردشگری کشور را باردیگر یادآوری می کند هرچند برخی کشورهای بیگانه هم اکنون با کارشکنی های خود باعث جلوگیری از حضور موسسات بیمه بین المللی در گردشگری کشورمان شده اند و قصد ضربه زدن به اقتصاد گردشگری ایران را دارند اما این فرصت به وجود آمده می تواند باعث حضوری فعال و بسیار قدرتمند شرکت های بیمه داخلی در جذب گردشگران به ایران بشود بنوعی که این شرکت های بیمه داخلی می تواند با همکاری سفارتخانه های کشورمان در بازارهای هدف گردشگری ایران ، حضور گردشگرانی که بار سفر به ایران بسته اند را تضمین کنند.

بنابراین به گفته بسیاری از کارشناسان گردشگری ایران صنعت بیمه کشورمان می تواند با ارایه خدمات نوین و البته کامل خود به گردشگران ورودی تضمینی برای حضور آنها در داخل کشور باشد به شرط آنکه شرایط حضور این گروه یعنی صنعت بیمه در گردشگری کشورمان توسط مسئولان مربوط تسهیل و امکانات لازم در اختیارشان قرار گیرد . به عقیده این گروه سفارتخانه های ایران می توانند لزوم دریافت بیمه های ایرانی را به عنوان یکی از شروط دریافت روادید ورود به کشور را برای گردشگران علاقمند به ایران درنظر بگیرند تا با این کار هم توانمندی صنعت بیمه ایرانی را به گردشگران بین المللی معرفی کنند و هم باعث اطمینان خاطر آنها طی اقامتشان در کشورمان باشند و البته از همه مهمتر مانع از کارشکی دیگران در صنعت گردشگری ایران بشود.

پس بجاست که مسئولان دولتی که در واقع سیاستگذاران کلان گردشگری ایران هستند باید به این مهم توجه ویژه ای داشته باشند و شرایط حضور گسترده شرکت های بیمه ایرانی را در نمایشگاه های بین المللی صنایع گردشگری بازارهای هدف جذب گردشگر کشورمان را فراهم کنند تا این صنعت بتواند خلاء موجود در جذب گردشگران خارجی به ایران را پوشش دهد و حضور گردشگران در ایران به عنوان کشوری ارزان قیمت و پرجاذبه را تضمین نمایند.

عزتی

15/8/91

وام چگونه و از چه زمانی به جیب ما رسید

وام کلمهای که در جهت رشد و شکوفایی و رفع نیاز بشر به کار گرفته می شود گاهی  به جای ایجاد انگیزه و شور و نشاط یادآور مراحل سخت اداری و بانکی دریافت آن است. اما به واقع فلسفه وجودی وام چیست؟ و از چه زمانی وارد زندگی ما شد؟  این کلمه یا همان وام که معنی حقوقی مهمی را نیز به همراه دارد حداقل یکبار در طول زندگی،  آنهم در بهترین یا حتی شیرین ترین دوران زندگی یعنی زمان ازدواج و تشکیل خانواده نقش ایفا کرده است بطوری که برای به دست آوردنش با انواع و اقسام قوانین اداری دست و پنجه نرم کرده ایم و فارق از آنکه این کلمه چیست و چگونه به جوامع بشری راه یافته است سعی کردیم از آن بهره مند شویم.

به همین دلیل حتی اگر جزو تجار و بازرگانان یا تولید کنندگان نباشیم هم بی تردید با فراز و نشیب ها و البته شیرینی گرفتنش به خوبی آشنا شده ایم، هرچند گروههای اول بیشتر بااین کلمه درگیر هستند. اما همین کلمه ساده یا وام هم گاهی آنچنان سرسخت است که بسیاری را از لذت خرج کردنش پشیمان کرده و عطایش را به لقایش می بخشند، یا حتی گروهی را راهی بازارهای غیر رسمی مالی می کند .

تعریف وام چیست؟

وام به طور کلی قرض دادن نوعی پول سود دار است که از زمانی مشخص بین قرض دهنده و قرض گیرنده  رد و بدل می شود . این تبادل پول بین دو طرف به صورت های مختلفی انجام می شودکه از دیرباز و دوران باستان در جوامع بشری رایج شده است. قوانین و میزان سود این نوع قرض دادن  پول در جوامع مختلف امروزی متفاوت است و میزان بازپرداخت آن به شرایط مختلفی بستگی دارد اما در کشور ایران براساس سیستم بانکی اسلامی و بانکداری بدون ربا صورت میگیرد هرچند گاهی اوقات کاملا سهل الوصول است، اما گاهی هم دست نیافتنی است و به قول معروف خرما بر نخیل و دست ما کوتاه است.

وام تعمیرات، وام تولید، وام خرید کالا، وام خرید مسکن، وام خرید لوازم کسب و کار و دهها مورد وام در جامع بشری هست که بسیاری را به خود چه درخواست کننده و چه وام دهنده را به خود مشغول کرده است. بدون تردید بانکها و موسسات مالی به درخواست کنندگانشان وام می دهند تا علاوه بر رونق اقتصادی منطقه حضورشان ، که کاملا توجیه شده ا ست منافع مادی و سود خود را نیز تضمین کنند.

اما وام یا همان قرض دادن پول در مدتی معین با سودی مشخص مدت زمان بسیار طولانی همراه بشر بوده و هست . بی شک می توان ردپای قرض دادن را حتی در دوران معاملات پایاپای در تاریج دید و حتی جستجو کرد اگرچه در آن زمان پول هنوز وارد زندگی بشر نشده بود اما به عنوان مثال خرمنهای گندم یا حتی حیوانات به عنوان قرض به دیگران داده می شود و با افزایشی مورد توافق هر دو طرف در سال بعدی بازپرداخت می شد که به عنوان اولین موارد وام از آنها یاد شده است.

اما پس از حضور پول و اسکناس نیز وام دادن و البته وام گرفتن رونقی دوچندان به خود دید و هر روز قوانین بهتری را در این راستا تجربه کرد تا اینکه امروزه می توان گفت به تکامل خود رسیده است هرچند هنوز هم برخی خلاء های موجود در عقود قرضی باعث سوء استفاده بسیاری شده است اما این موضوع هرگز باعث توقف پرداخت یا دریافت وام از سوی جوامع بشری نشده است.

این کلمه که فلسفه وجودی آن برای رفع گرفتاری مالی بشر بود اگرچه در اوایل راه یا همان زمان پیدایشش به نوعی وام گیرنده را استثمار می کرد و گاهی باعث از بین رفتن کل زندگی او  می شد اما امروزه با توجه به سیستم های نوین بانکداری و البته پایه و اساس علم اقتصاد این موضوع کمتر به چشم می خورد بصورتی که  کارکرد وام، بیشتر به اصل خود یعنی همان گرهگشایی از کار وامگیرنده برگشته است.

ایران از چه زمانی وام دار شد؟

 بانکداری در ایران از قرون وسطی تا اوایل قرن نوزدهم کاملا به صورت سنتی و فعالیت های شرکت های بزرگ تجاری یا تجارتخانه ها بود که امروزه این شرکت ها به صرافی های کنونی تبدیل شده اند و هم اکنون هم مشغول ارایه خدمات بانکی و مالی به متقاضایان خود هستند .

 شهرهای اصفهان، مشهد، تهران، شیراز و بوشهر از شهرهای تجاری ایران در آن دوره بودند که تعداد زیادی از شرکت های تجاری و تجارتخانه ها را در خود جای داده  و  بدون تردید کلیه امور مالی از قبیل جابه جایی و نقل و انتقال پول و البته قرض دادن یا همان وام از طریق تجار ساکن آنها انجام می شد .

عمده تجارتخانه های آن زمان تجارتخانه جمشیدیان و تجارتخانه جهانیان بودند، این دو شرکت و شرکت های مشابه آنها اگرچه مهمترین اعضای نظام مالی کشور بشمار می رفتند  اما در اوایل سال 1300 شمسی به فراموشی سپرده و بطور کل فعالیت مالی خود را تعطیل کردند این اتفاق درست زمانی رخداد  که اولین بانکها  در ایران تاسیس و نظام مالی کشور دست خوش تغییراتی اساسی شد و از حالت سنتی خارج شد. بنابراین می توان بدون تردید تاریخ دریافت وام رسمی از بانک در ایران را به سال 1265 به بعد نسبت داد.

 اولین تجربه تلخ ثبت شده دریافت وام در کشورمان مربوط به تجارتخانه جمشیدیان است، این تجارتخانه که در سال 1265 شمسی توسط ارباب جمشید ، تاجر منسوجات به عنوان موسسه مالی برای انجام امور بانکی تاسیس شد . وی موفق شد با توجه به حرفه جدید خود یعنی صرافی و انتقال وجوه تجار رونق خوبی به کسب و کارش بدهد. این تجارتخانه با اعطای وامهای کوتاه مدت و بلند مدت رونق مناسبی در صنعت بانکداری خود ایجاد کرد اما با ورود این تجارتخانه  به صنعت ملک و امکالت تقریبا تمام این موفقیت ها مسیری دیگر به خود گرفت و با استقراض او از دو بانک استقراضی و بانک شاهی تجارت امپراتوری ارباب جمشید به نابودی کشیده شد این دو بانک با تمدید نکردن مدت بازپرداخت وام تجارتخانه جمشیدیان، وی و تجارت خانه اش را به زانو در آوردند و در نهایت در سال 1294 شمسی کل تخارتخانه به دولت ایران واگذار شد.

اولین بانک در ایران که بانک شاهی نام داشت در سال 1889 میلادی به دستور ملکه بریتانیا و به امتیاز دولت ایران تاسیس شد و اساس تشکیل آن وامی که انگلستان  به ناصرالدین شاه داده بود، قرار داشت . رویتر توانست با پرداخت وام به ناصرالدین شاه امتیاز تاسیس این بانک را به عنوان وثیقه از او بگیرد. او توانست دومین امتیاز بانکی خود را در سال 1267 هجری به مدت 60 سال از ناصرالدین شاه دریافت کند . به این ترتیب ناصرالدین شاه به عنوان دومین وام گیرنده بزرگ پس از ارباب جمشید در تاریخچه وام ایران نقشی مهم را به خود اختصاص می دهد. بانک شاهی وامهای خود به دولت ایران را با سودهای 5 تا 9 درصد بازپس می گرفت و به عنوان تضمین اصل پولش، امتیازات ویژه ای از ایران گرفت. 

دومین بانکی که به ایران وام داد و ایران را وامدار خود کرد بانک استقراضی بود . هرچند از گذشته رسم براین بوده که همیشه برای دریافت وام باید مشقات زیادی را تحمل و مدارک و تضمین های بلندبالایی را آماده کرد، اما این دو بانک یعنی بانک استقراضی و بانک شاهی رقابتی شدید برای پرداخت وام به ایران داشتند آنهم فقط به خاطر سودهای کلانی که به واسطه این وامها از ایران دریافت می کردند . همانطور که قبلا نیز گفته شد بانک شاهی سود وامهای خود را بین 5 تا 9 درصد درنظر می گرفت اما بانک استقراضی پا را فراتر از او گذاشت و سود وامهای خود را از 9 تا 12 درصد محاسبه کرد ، بنابراین سود سرشار پرداخت وام به ایران از سوی این دو بانک هرگز قابل چشم پوشی نبود و نکته بسیار جالب توجه در این معاملات وثیقه هایی بود که علاوه بر این سودهای کلان توسط دولت ایران برای دریافت اینگونه وام ها به دو بانک مذکور داده  می شد. به عنوان مثال می توان از درآمد گمرکات شمال و جنوب کشور نام برد که هر کدام در گرو بانکی بودند.

اما پس از موارد یاد شده در مورد تاریچه وام در کشورمان می توان به درخواست وام میرزا ابوالقاسم ناصرالملک ، وزیر مالیه مظفرالدین شاه در سال 1285 شمسی اشاره کرد که هرگز اجابت نشد و به عنوان درخواستی نافرجام برای دریافت وام در نظام بانکی ایران از آن یاد می شود.

بطور کل سالهای 1265 تا 1305 شمسی را می توان طلایی ترین دوران افتتاح بانک های مختلف در ایران دانست که هرکدام با امتیازی و به واسطه سودی سرشار سراز نظام مالی ایران برمی آوردند. بانک های پهلوی قشون (بانک سپه کنونی)، بانک استقراضی ایران (1270 شمسی و جزئی از بانک کشاورزی )، بانک عثمانی 1301 شمسی، بانک روس و ایران (1303) از این جمله بانک ها هستند  که  سیستم مالی ایران را در راستای اهداف خود متحول کردند.

اما اولین بانکهای ایرانی  بانک پهلوی قشون که از محل سپرده های بازنشتگان لشگری تشکیل شد و امروزه با نام بانک سپه در نظام بانکی کشور مشغول به انجام امور بانکی است و پس از آن موسسه رهنی ایران که وجوه صندوق بازنشستگی کارکنان دولت را مبنی شروع بانکداری خود قرار داد و هم اکنون با نام بانک ملی در نظام بانکی ایران شناخته شده است.

وام از چه تاریخی عمومی شد؟

به هر حال سیستم پرداخت وام و نظام بانکی وام اگرچه به ظاهر برای رفع نیاز مردم بوده اما بیشتر در اختیار دولتمردان و سران کشورها قرار می گرفت اما با افتتاح بانک کارگشایی ایران در سال 1305 به واقع دگرگون شد و سمت و سویی هدفمندی به خود گرفت . اساس و بنیان این بانک که قرض دادن پول یا همان وام دادن بود نام بانک کارگشایی را برایش به ارمغان آورد، هرچند از ابتدا به عنوان موسسه رهنی دولت ایران مشغول انجام این امر بود اما رفته رفته نام بانک کارگشایی را به خود دید و از ان پس با این نام مشغول به کار است .

با افتتاح بانک کارگشایی نظام مالی و وام کشور رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و فصل تازه از نظام مالی و وام در دنیای بانکداری ایران را ایجاد کرد. این بانک که با سرمایه صندوق بازنشتگان دولتی تشکیل شده بود با گرو گرفتن اموال منقول مردم به آنها وامهای کوچک و کم می داد . این روش که با توجه به تصویب قانونی مبنی بر تشویق مردم به سپرده گذاری صورت گرفت توانست به سرعت کارآمدی خود را در نظام مالی کشور و بخصوص اقتصاد خرد نمایان کند.

بانک کارگشایی توانست از اوایل سال 1318 شمسی شکل دقیقی از قرض الحسنه را در نظام بانکی ایران ترسیم کند که همین موضوع باعث کنترل نحوه پرداخت وام در ارقام کوچک به مردم و در عین حال کنترل نقدینگی آنها شد.

به هر حال وام از گذشته تا امروز با بشر بوده و تنها زمان و شرایط پرداخت آن تغییر کرده است اما اصالت خود یعنی کارگشایی را هرگز از دست نداده و نخواهدد اد و در ایران همه بانکها چه تجاری و چه تخصصی مثل بانک صنعت و معدن با توجه به شرایط عقود اسلامی در راه گره گشایی از تجار و مردم مشغول پرداخت وامهای مختلفی با کارمزدهای متفاوت هستند.   

چقدر به بانک بدهکار هستید؟

جریمه دیرکرد اقساط وامتان چقدر است؟

بی تردید در طول زندگی حداقل یکبار به فکر وام گرفتن از بانک یا موسسات مالی بودید و احتمالا به دنبال دریافت آن کمی هم وقت صرف کرده اید و قبل از مراجعه به بانک سری به آگهی های روزنامه زده اید. خرید و فروش انواع وام از یک میلیون تا یکصد میلیون ، وام های تبصره ای ، وامهای جانبازی یا هر نوع وام کم بهره در کوتاهترین مدت جملاتی هستند که توجه شما رو در صفحات روزنامه به خود جلب می کند. اما فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت در دریافت وام همیشه یک سئوال گوشه ذهن شماست که این وامهای دست نیافتنی چگونه اینقدر راحت تبلیغ می شوند و آیا واقعا راهی غیر از مراحل قانونی دریافت وام در سیستم بانکی کشور موجود است؟ اقساط این وامها چگونه محاسبه می شود؟

به هر حال، اگرچه گاهی اعداد و ارقام این وامها وسوسه کننده است اما یک لحظه فکر اقساط آن بسیاری از ما را از گرفتنش پشیمان می کند اما برعکس برخی دیگر را تشویق به دریافت اینگونه وامها می کند ، چون ظاهر آنها قاعده بازی دریافت وام و عدم پرداخت اقساطش را به خوبی می دانند. از آنجا که وام پول مبادله شده بین دو نفر در زمان مشخص و با سود مشخص است بی تردید طرف وام دهنده برای تضمین پرداخت اقساط پولش راهکارهایی را  در نظر گرفته که امروزه در کشورمان مشخص شده این راهکارها نه باعث پرداخت اقساط شده بلکه میزان بدهی برخی از بدهکاران را به سیستم بانکی نیز بالاتر برده است و بدهکاران بانکی قبلی را بدهکار تر می کند.

بنابراین این سئوال که چرا بدهکاران بانکی علاقه ای به بازپرداخت اقساط خود ندارد؟ سوژه اصلی ماست، اما قبل از انکه به چگونگی دریافت وام های کلان توسط این گروه یعنی بدهکاران بانکی بپردازیم بد نیست کمی درباره مطالبات معوق بانکی ایران و مشکلات بعدی آن در نظام مالی کشور بدانیم.

بطور کلی در نظام مالی و بانکی وقتی بازپرداخت اقساط در زمان مقرر صورت نگیرد اختلالات جدی در این نظام ایجاد خواهد شد و اگر میزان این معوقات مالی بیش از حد معقول باشد بی تردید شاهد بروز بحران اقتصادی در کشور یا موسسه مالی خواهیم بود.

میزان مطالبات و معوقات بانکی که بنابر آخرین آمار رسمی کشور حداقل 40 هزار میلیارد تومان و به روایتی 50 هزار میلیارد تومان است به 25 درصد از مانده تسهیلات بالغ می شود که با استاندارد پنج درصدی جهانی فاصله زیادی دارد. براساس اخرین گزارش از کمیسیون اقتصادی مجلس درباره معوقات بانکی که در جلسه علنی 18 اسفند 89 قرائت شده مجموعا 7 میلیون و 262 هزار و 480 پرونده بدهی معوقه  به سیستم بانکی وجود دارد که حجم بدهی 5/99 درصد از این پرونده ها زیر 100 میلیون تومان است و حدود 39 هزار پرونده هم دارای بدهی معوقه بالای 100 میلیون تومان هستند.

به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی کشور، این آمار نشان دهنده بحران اقتصادی در ایران است چرا که طبق اصول حسابداری میزان طلب معوقه یک موسسه مالی تا 5 درصد قابل قبول است در حالی ما تا 17 درصد طلب معوقه را در کشور و نظام بانکی خودمان تجربه کرده ایم با این ارقام در واقع برخی از بانکها و موسسات مالی ایران در مرحله ورشکستگی قرار گرفته اند.

این کارشناسان اقتصادی بحران مطالبات معوقه بانکی ایران را به سادگی قابل برطرف شدن نمی دانند و ریشه آن را در بی انضباطی های مالی دولت و البته موسسات تحت نظر آن می دانند. اما عامل اصلی عدم تمایل به بازپرداخت وامها توسط افراد وام گیرنده اینگونه از طرف این کارشناسان بیان شده که

1.        ضعف در تخصیص منابع به طرح های اقتصادی

2.        انحراف منابع از موارد تخصیصی

3.        تغییرات اقتصادی مانند رکود که باعث زیان ده شدن بسیاری از صنایع می شود و در نهایت عدم پرداخت اقساط صورت می گیرد

4.        تغییر در تعریف یا روش محاسبات بدهی های معوقه

5.        استمهال مکرر و بخشش جرایم بخش تولید به سیستم بانکی

بی تردید این 5 عامل باعث بروز تمایل جهت عدم پرداخت به موقع اقساط وام گیرنده هاست که به گفته این کارشناسان این تمایل در سه مرحله نزد بدهکاران ریز و درشت بانکی به وجود می آید  که عبارتند از

1.        کسانی که قصد باز پرداخت بدهی خود را ندارند نه تنها تنبیه نمی شوند بلکه از اجرای سیاست های موجود مالی منفعت بیشتری نیز کسب می کنند

2.        این سیاست ها انگیزه عدم بازپرداخت تسهیلات را در متقاضیان خوش حساب بانکی نیز پرورش می دهد

3.        بسیاری از کسانی که فعال واقعی در حوزه تولید نبوده اند این تسهیلات را به اسم تولید دریافت کرده اند در حالی که هیچ تولیدی در کار نبوده

اما معضل به واقع از کجا آغاز شد و چرا بدهکاران بدون نگرانی از عاقبت قانونی عملکردشان هیچ تمایلی به بازپرداخت ندارند.

وثیقه های نامعتبر

  براساس عرف و قانون هر وام گیرنده  به عنوان اولین مرحله برای دریافت وام باید وثیقه ای در مقابل مبلغ وام دریافتی خود به وام دهنده که همان موسسات مالی یا بانکهای ایران هستند ارایه دهد . اما در باره برخی از وامهای بسیار کلان و حتی کوچک این معادله کمی به نفع وامگیرنده تغییر کرده بصورتی که کارشناسان می گویند براساس بی انضباطی های دولت مثل تغییر مدیران عامل چندین بانک دولتی و خصوصی شرایط همکاری با بدهکاران بزرگ بانکی آغاز شد و به همین جهت حرکت پرداخت وامهای ریز و درشت اما بدون وثیقه های معتبر برای افرادی خاص مهیا شد و فرصتی طلایی را برای آنها از طرف دولت فراهم کرد که حتی مشتریان خوشحساب بانکی نیز تشویق به استفاده از این فرصت شدند چه رسد به بدهکاران بزرگ قبلی که راهکارهای فرار از قانون را به خوبی می دانستند.

اگرچه جای تعجب است که چرا اصالت این وثیقه ها از سوی مدیران و دست اندرکاران سازمان بازرسی بررسی نشده، اما پراکندگی شرکتهای کاغذی متقاضی وام های کلان و عدم همگاهنگی فعالیت اقتصادی آنها با موضوع درخواست وام به راستی معضل بزرگی برای نظام مالی کشورمان است . بسیاری از تقاضاهای وام که در بانکها به آنها پاسخ داده شده از سوی شرکت هایی بوده که فقط با یک اساسنامه کاغذی بدون هیچ سابقه تجاری به بانک ارایه شده است و در واقع این شرکت ها هیچ وجود خارجی نداشته اند و سابقه ای از آنها در دست نظام مالی کشور موجود نیست، اما ارقام افسانه ای را به صورت وام های گوناگون از نظام مالی کشور دریافت کرده اند.

این شرکت های کاغذی با دریافت مبالغ کلان از سیستم بانکی در قالب وام، ضمانت نامه های مالی و ال سی از شرکت های موازی خود که تنها وظیفه آنها over کردن ، (یعنی تبدیل کردن ضمانت نامه ها به پول) این مبالغ را داشت استفاده کردند و ضربه آخر را به سیستم مالی کشور زدند و با توجه به پوشالی بودن تمام مدارک و وثیقه ها هرگز حاضر به بازپرداخت اقساط وامشان نبوده و نیستند.

وامهای خود اشتغالی

یکی از موارد زنده و مستند ذکر شده درباره عدم تمایل وامگیرنده ها به بازپرداخت اقساط خود ، وامهای خوداشتغالی یا همان بنگاههای زودبازده است که در چندین مرحله به افرادی داده شد که همگی از چندین موقعیت شغلی بهره می بردند و هیچ نیازی به وام خوداشتغالی نداشتند . البته مهمترین نکته این است که هیچ مرجع قانونی یا دولتی برای پیگیری این مطالبات اقدام نکرده و رقمهای هنگفتی را در قالب این طرح به برخی از افراد وام داده اند، در صورتی که هرگز نه شغلی ایجاد شده و نه چرخ صنعت بنگاههای کوچک به حرکت درامده است، تنها منفعت این وامها ازدیاد حجم بدهی برخی افراد خاص شد که توانستند از این موقعیت استفاده کنند و حتی اگر در خوشبینانه ترین حالت اگر شغلی هم ایجاد شد به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی کشور محکوم به فنا و تعطیل شدن آن واحد صنعتی شد.

این نقایص در سیستم مالی و نظام بانکی کشور باعث شده تا وام گیرنده ها که اکثرا افرادی خاص هستند و مبالغ کلانی را در اختیار دارند نسبت به عدم بازپرداخت اقساط خود بی تفاوت باشند، به عنوان مثال کسی که 300 میلیارد تومان از نظام بانکی وام دریافت می کند طبق قانون باید وثیقه ای معادل 400 میلیارد تومان به بانک تحویل دهد حال سئوال اصلی اینجاست که چه کسی توان تهیه این وثیقه مالی یا ملکی را برای بانک دارد ؟

بررسی بخشی از پرونده های معوقات بانکی اینگونه می نماید که کسانی که بدهکار بزرگ بانکی هستند معمولا دارای پرونده مفاسد اقتصادی و دارای ارتباطات ویژه ای با برخی مقامات بانکی هستند ، اما نکته جالب توجه اینجاست که این افراد معمولا دارای حرفه ای کاملا مشخص هستند اما پس از این ارتباطات برای اجرای پروژه های کاملا متفاوت با حرفه خود از نظام بانکی کشور وام دریافت کرده اند مواردی چون پرورش شترمرغ، کارتن سازی، کشت و صنعت ، موتورسازی، گردشگری و هزاران مورد دیگر که مبنای دریافت وام های کلانی از بانک بوده اند.

به گفته بسیاری از کارشناسان این افراد مبالغ دریافتی را هرگز در نظام تولید استفاده نمی کنند بلکه آن را در بنگاهها و موسسات واسطه ای سرمایه گذاری می کند هرچند که به تازگی طبق آمار به دست آمده و اسناد و مدارک موجود  تمام این مبالغ که به صورت انواع وام بانکی توسط بدهکاران بزرگ قبلی بانک دریافت شده  به خارج از ایران منتقل در زمینه ملک و املاک سرمایه گذاری شده اند. براساس آمار تنها 20 درصد از وام گیرنده های ایرانی قصد تولید و اشتغالزایی در صنعت کشور دارند و برای رشد اقتصادی ایران کوشش می کنند اما بقیه با شرکت های کاغذی خود اقدام به دریافت تسهیلات بانکی می کنند و در بنگاهها و حتی برای خرید  سهام بانکهایی که به آنها وام داده اند اقدام می کنند.

تفاوت بدهکاران بانکی

طبق برآوردهای مالی؛ در بحث معوقات بانکی نظام مالی کشورمان با 2 گروه عمده از بدهکاران بانکی روبرو هستیم که از سیستم مالی ایران وام دریافت کرده اند و تا کنون مبالغ بدهی خود را نپرداخته اند. یک گروه که واقعا تولید کننده هستند و به هر دلیل توان بازپرداخت تسهیلات دریافتی را به بانک عامل ندارند . طبق اظهار نظر مدیران اقتصادی و کارشناسان علم اقتصاد، می توان با راهکارهای اقتصادی و منطقی بدهی آنها را وصول کرد. اما گروه دوم که خارج از این قاعده بازی می کنند در واقع کسانی هستند که وامهای فرمایشی دریافت کرده اند و با توجه به ارتباطات خود علاقه ای به باز پرداخت اقساط خود ندارند و راهی به جز اعمال فشار از طریق قانون بر آنها نیست، اما جالب اینجاست که حتی قدرت قانون هم گاهی اوقات برای آنها کارساز نیست.

پرداخت وام های کلان در شعب کوچک محلی

علاوه بر مشکل عدم دریافت وثیقه های مناسب با تسهیلات و ارتباطات کلان مدیریتی ، مهمترین معضلی که نظام بانکی ایران را تهدید می کند پرداخت وامهای کلان از طریق شعب کوچک محلی است . هرچند این شعب طبق قانون هیچ حقی برای پرداخت اینگونه تسهیلات به خودی خود ندارند اما بسیاری از وامهای فرمایشی و دستوری توسط همین شعب پرداخت شده که این موضوع خود به عنوان تشویقی برای عدم پرداخت اقساط وامگیرنده است . به عنوان مثال می توان از ضمانت نامه 800 میلیون دلاری یکی از بانک های خصوصی تازه تاسیس که برای گروه آریا و شرکتی وابسته به وزارت صنایع نام برد در حالی که سرمایه اولیه این بانک هنگام صدور این ضمانت نامه بانکی تنها 200 میلیون دلار بوده است!

به عقیده بسیاری از کارشناسان اگرچه قانون بانکی ما مشکلاتی را با خود یدک می کشد اما بالاتر از آن مجریان قانون هستند که چشم خود را روی همین قانون مشکلدار نیز بسته اند و مشتریان بدهکار خود را تشویق به دریافت دوباره وام می کنند.

وامهای کم بهره و غیر متعادل با نرخ تورم

اما بی تردید می توان یکی از موارد تشویق برای عدم پرداخت اقساط و بدهی بدهکاران بزرگ بانکی را وامهای کم بهره و غیر متعادل با نرخ تورم کشور دانست .  اگرچه وجود اینگونه وامهای تبصره ای به عنوان اهرمی در دست دولت برای چرخاندن چرخ اقتصاد کشور است اما این موضوع باعث شده تا برخی از این تبصره ها به نفع خود استفاده کنند و با دریافت وامهای کلان کم بهره یا همان تبصره ای که قرار است چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد برای خود مال اندوزی کنند و هیچ علاقه ای به بازپرداخت آن نداشته باشند. در این زمینه تمام متخصصان مالی کشور یکصدا می گویند تا زمانی که بهره وام ها متناسب با نرخ تورم در کشور نیست هیچ علاقه ای برای بازپرداخت وامهای اعطاشده از سوی مشتریان بدهکار نخواهد بود.

بااین تفاسیر قابل تصور است که اگر شخصی با توجه به ارتباطات خود از سیستم مالی کشور در کوچکترین رقم حتی یک میلیارد تومان وام دریافت کند و آن را در شعبه دیگری از بانک ها سرمایه گذاری و یا ملکی بخرد، با توجه به نرخ تورم و یا سود سپردهای بانکی هر ماه میلیون ها تومان بهره دریافت خواهد کرد پس از دید او هرگز عاقلانه نیست که به بازپس دادن این وام فکر کرد ،  علاوه براین جریمه های بسیار ناچیز بانکی برای مشتریان بدهکار نیز خود مشوقی برای این گروه جهت عدم پرداخت به موقع اقساتشان است. در شرایط کاملا ایده آل حتی اگر این شخص مجبور به بازپرداخت وام خود بشود بازهم چون هماهنگ با تورم نرخ بهره را برایش محاسبه نکردند بازهم سودی کلان به جیب خواهد زد.

راهکار چیست؟

اولین گام برای خشکاندن ریشه این اشتیاق یعنی عدم پرداخت معوقات بانکی به عقیده کارشناسان مالی و اقتصادی، هدفمند کردن وامهای تبصره ای برای مراکز تولیدی و مولد است .  اما این گروه می گویند استفاده از توان قانون برای تنبیه بدهکاران بزرگ بانکی را نباید هرگز نادیده گرفت و با بهره بردن از قدرت قانون سالم درباره این گروه باعث جلوگیری سوء استفاده آنها شد . اما در عین حال می توان از مشوقهای مالی برای مسئولان بانکی جهت وصول اینگونه مطالبات در نظر گرفت که در نهایت جلوی این قانون شکنی توسط مشتریان بانکی در کشورمان گرفته شود.

به هر حال هم اکنون در ایران هم دریافت وامهای قانونی برای افراد نیازمند بسیار سخت شده و هم بازپس گیری آن از افراد خاص برای نظام مالی کشور که باید برای این دو راه حل های کاملا اقتصادی و مشخصی درنظر گرفت تا شاهد رونق کسب و کار و البته نظام بانکی کشور باشیم.

عزتی

میقان گنجی در دل کویر اراک

سراب گردشگری ایران در میقان به واقعیت خواهد رسید

اگرچه به عقیده برخی ، پاییز فصل مدرسه است و بسیاری از خانواده ها به دلیل تحصیل دلبندانشان کمتر به فکر سفر و گردشگری  خواهند بود ، اما بدون تردید گل کشت های یکی دو روزه می تواند علاوه بر تقویت روحیه خانواده در سیستم یادگیری این عزیزان کارآمد و بسیار مفید واقع شود. خصوصا اگر این گردش همانند گارگاهی برای علوم یا زیست شناسی کودکانمان باشد.  بنابراین یکی از مهمترین زیست گاه های ایران زمین که مسافرت به این منطقه هم باعث آرامش خاطر و هم آموزش کودکانمان می شود را برایتان معرفی خواهیم کرد.

هرچند با شروع پاییز فصل درس و مشق و قلم و کتاب نقش مهمتری در زندگی خانواده دارد . اما برخی بی صبرانه منتظر رسیدن این فصل برای تدارک سفری هستند که یکسال منتظر آن بودند و هر روز با دقتی مخصوص به خود، تقویم روی میزشان را برای رسیدن موعد مقرر ورق می زنند تا اینکه بالاخره پانزدهمین روز از ماه آبان از راه می رسد . این روز برای این دسته از گردشگران و محققان حکم اجازه پرواز هواپیماهای مسافری را از روی باند فرودگاه دارد. اغلب این گروه، طبیعت دوستان و محققان زیست محیطی هستند که با دیدن این روز یعنی روز درنا با شور و هیجانی وصف ناشدنی بار سفر به گوشه و کنار این دهکده جهانی خواهند بست و به قول معروف هرجا که درناها فرودآیند را برایشان خوش است. چند سالی است که درناهای مهاجر تالاب میقان در شمال شهرستان اراک را برای اقامت زمستانی خود یا حداقل استراحت چند روزه انتخاب کرده اند ، هرچند به عقیده کارشناسان میقان 2 هزار سال است که محل زندگی دایمی جانوران و گیاهان مختلفی بوده اما این تالاب بسیار زیبا هر ساله میزبان هزاران پرنده مهاجری است که از سرمای شمال به سمت جنوب مهاجرت می کنند و با حضورشان در مناطق مختلف گرمسیری محیط زیست آنها را رونقی مخصوص خواهند بخشید که یکی از این مناطق میقان در ایران است.

بنابراین ما نیز چمدان خود را امروز در میقان زمین خواهیم گذاشت و مدتی در کنار درناهای مهاجر سپری خواهم کرد تا هم درناها را بیشتر بشناسیم و هم از پتانسیل های گردشگری میقان به عنوان مقصد گردشگری مهمی در استان مرکزی آگاه شویم که به قول معروف هم فال است وهم تماشا. هرچند این تالاب با زیبایی های وصف ناشدنی خود در ایام مختلفی از سال میزبان گردشگران بوده اما پانزدهمین روز از آبان یعنی روز درنا در اطراف این تالاب شور و هیجان خاصی برپاست و دوربین های زیادی مشغول ثبت خاطرات شیرینی از سفر به میقان هستند. این منطقه که در نزدیکی شهر اراک واقع شده علاوه بر اهمیت زیست محیطی برای این شهر از اهمیت اقتصادی نیز برخوردار است وجود معادن بسیار غنی سولفات در این منطقه و البته نمک باعث شده تا نام این منطقه بیشتر بر سر زبان ها بیافتد، پس می توان عنوان کرد میقان دلیل پیوند دو کلمه صنعت و گردشگری در اراک شده و می تواند به عنوان اصلی ترین دلیل رونق صنعت گردشگری در این شهرستان ایفای نقش کند.

بنابراین این تالاب که در ایام مختلف سال ابعاد مختلفی را تجربه می کند با گستره خود ، همانند گنجی گرانبها در دل منطقه اراک می درخشد هرچند این گنج گاهی به رنگ سفید (نمکی) و گاهی نیلگون خواهد بود اما به هر حال برای گردشگران و البته گونه های مختلف جانوری خود بسیار جذاب و دلچسب است.

طبق اطلاعات و آمار رسمی ثبت شده روباه، عقاب، چوپ پا، خروس کولی شکم سیاه، سلیم سینه بلوطی، عقاب دریایی دم سفید، سنقر تالابی در کنار گونه های نادر مهاجر در این تالاب ساکن هستند که هر کدام از این جانواران می تواند دلیل اصلی سفر برخی از گردشگران به میقان باشد و باعث رونق صنعت گردشگری اراک بشود. اگرچه میقان مدتی است که مورد هجوم فاضلاب شهری اراک قرار گرفته و به نوعی محیط زیست آن تهدید شده است اما هنوز هم زیبایی منحصربفرد آن بخصوص هنگام طلوع و غروب آفتاب گردشگران بسیاری را وادار به اقامتی هرچند کوتاه در کنارش می کند. سراب های تشکیل شده روی این تالاب اگرچه سرابی بیش نیستند اما همین سرابهای ترسناک می توانند رویای آرامش را برای پرندگان خسته از سفر و البته گردشگران فراری از هیاهوی شهری را به واقعیت تبدیل کنند.

میقان که وظیفه اصلی آن تلطیف هوای شهرستان اراک است می تواند با برنامه ریزی و سرمایه گذاری های دقیق برای لطافت روحیه گردشگران اراک نیز به کارگرفته شود. بسیاری از کارشناسان گردشگری معتقدند سرمایه گذاری های دقیق و هدفمند در اطراف این تالاب می توانند باعث رونق صنعت گردشگری آن و بخصوص شهر اراک باشد، ساخت کمپ های سازگار با محیط زیست جهت اقامت های چند روزه، کارگاههای آموزشی حیات وحش، ساخت حوضچه های مصنوعی ماهی گیری برای برگزاری مسابقات ماهیگیری، باشگاههای تیراندازی و حتی ورزشهای هوایی می توانند از پتانسیل های بسیار جالب این تالاب برای رونق صنعت گردشگری اراک باشد که با توجه ویژه به آنها می تواند رویای رونق گردشگری ایران را به کمک سرابهای میقان به واقعیت رساند.

اما در زمینه آلودگی محیط زیست میقان بسیاری از کارشناسان گردشگری و البته محیط زیست معتقدند هرچند توسعه زیرساخت های شهری در اراک یکی از نمادهای پیشرفت این شهر است اما نباید با این توسعه باعث از بین رفتن دیگر منابع اقتصادی شهر بشویم، از قدیم حضور و عبور و مرور ماشین آلات صنعتی در منطقه به دلیل وجود معادن غنی نمک و سولفات محیط زیست میقان را تهدید می کرده که به هر حال هم گردشگران و هم گون های جانوری منطقه خودشان را با این موضوع وفق دادند اما متاسفانه ورود فاضلاب به آبهای این تالاب همانند بلایی غیر قابل جبران در حال از بین بردن زیبایی های میقان است که باید به سرعت فکری اساسی برای جلوگیری از این خسارت بیاندیشیم.

به گفته این کارشناسان اگر این آلوده شدن ادامه یابد درناها از این منطقه رخت برمی بندند و به دنبالشان گردشگران نیز از تالاب میقان خارج خواهند شد و جمع کردن دوباره این دو در کنار یکدیگر در تالاب میقان شاید کاری غیرممکن باشد که اتفاقی بسیار ناگوار برای اراک و البته صنعت گردشگری آن است.

 یکی از راهکارهای پیشنهادی این گروه علاوه بر کنترل و تصفیه فاضلاب ورودی به تالاب حضور و گسترش صنعت گردشگری همسو با محیط زیست در کنار میقان است چون این کارشناسان می گویند حضور گسترده گردشگران در منطقه که به فکر حفظ منابع طبیعی کشور هستند باعث توجه بیشتر مسئولان گردشگری و البته زیست محیطی به منطقه می شود و همین موضوع روند از بین رفتن اینگونه مکانها را بسیار کندتر خواهد کرد و به قول معروف تقاضای سفر باعث ایجاد زیرساخت های علمی و دقیق در منطقه میقان یا موارد مشابه خواهد شد.

 بنابراین بیاییم با رسیدن درناها به میقان ما نیز با رعایت اصول حفظ محیط زیست به میقان سفر کنیم تا باردیگر بر حفظ محیط زیست ایران که به واقع یکی از سرمایه های اصلی کشورمان برای رشدصنعت گردشگری شناخته شده ، تاکید کنیم.

عزتی

گفتگویی صمیمانه با محمد تاجران دوچرخه سوار ماجراجوی ایرانی

شاید بارها و بارها وقتی داخل خودروی خودتان در جاده ها رانندگی می کنید و راهی سفر هستید ناگهان دوچرخه سواری در بین زیبای مناظر اطراف نظر شما را به خود جلب می کند و ناخودآگاه کمی جلوتر ترمز می کنید و چند کلمه ای با این دوچرخه سوار داخلی یا خارجی صحبت خواهید کرد. بدون تردی مقداری خوراکی به او خواهید داد یا اینکه یک لیوان آب خنک به او تعارف می کنید و پس از کمی صحبت با او با زدن یکی دو بوق برای او آرزوی موفقیت در سفرش می کنید و با سرعت این دوچرخه سوار را به سمت مقصدتان پشت سر می گذارید. اما یکی دو دقیقه بعد و هنگامی که مشغول مرور کردن این برخورد ناگهانی هستید در ذهن خود آرزو می کنید که ای کاش جای او بودید و لذت سفر را مثل این دوچرخه سوار تجربه می کردید.

به همین منظور با محمد تاجران مهندس مکانیک و اهل مشهد که آرزوی دیرینه کودکی خود را به واقعیت رسانده و با دوچرخه خود از مرزهای ایران گذشته به گفت و گو نشسته ایم، محمد که حدود 37 سال سن دارد یک دهه و مسافتی حدود چهل هزار کیلومتر را در کشورهای مختلف این کره خاکی رکاب زده است. بدون هیچ حاشیه و با اطمینان یقین داریم که خواندن این مصاحبه خودمانی با این ماجراجوی ایرانی برای علاقمندان خالی از لطف نیست چه بسا که همین مصاحبه باعث تشویق علاقمندان به شروع سفری با دوچرخه خواهد شد.

س. قبل از این روی دوچرخه بنشینی و رکاب بزنی چه کارهایی انجام می دادی؟

خوب تا قبل از فارغ التحصیلی که معلوم هست درس و کارهای مربوط به تحصیلم بود اما پس از آن شرکتی در زمینه تحصیلی خودم افتتاح کردم که در آن شغل موفق نبودم . البته شاید بتوان گفت که این عدم موفقیت اراده من جهت رکاب زدن را بیشتر تقویت کرد و در نهایت سوار بر دوچرخه راهی جاده های داخلی شدم و پس از آن هم از مرزهای کشور گذشتم.

س. چه فعالیت های ورزشی غیر از دوچرخه سواری انجام دادی؟

اگرچه من عاشق دوچرخه سواری بودم ، اما به کوهنوردی و طبیعت گردی هم علاقمند هستم و مدتی به صورت حرفه ای کوهنوردی کردم

س. پس از اینکه شرکت خودتون را جمع کردید چه کارهایی برای امرار معاش انجام دادی؟

من برای مدت یکسال بصورت مجانی در یک اتلیه عکاسی کار کردم و تونستم عکاسی کردن حرفه ای را در این کارگاه که متعلق به یکی از دوستانم بود یادبگیرمبنابراین امروز عکسهای خوبی از سفرهای خودم به یادگار گرفتم.

س. روزی که سوار دوچرخه شدی چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتی با دوچرخه از مرزهای ایران بگذری؟

والا- من از بچگی علاقمند بودن با دوچرخه دور دنیا را سفرکنم و تجربه کسب کنم بنابراین این ، این موضوع از دوران کودکی برایم جذاب بود که امروز به واقعیت پیوسته است.

س. اینطور که معلوم هست برای رسیدن به جایگاه کنونی خودت برنامه دقیقی داشتی؟

خیر، من هرگز برنامه ای برای خودم ندارم و فقط حسم رو دنبال می کنم، نه عکاسی و نه کوهنوردی و از همه مهمتر دوچرخه سواری دور دنیا برنامه ریزی شده نبود و من فقط زمانی که احساس می کنم باید کاری را انجام دهم همون لحظه کار مورد نظرم رو انجام خواهم داد.

س. نقش خانواده در موفقیت تو چیست؟

همانطور که گفتم من یکسال قبل از شروع سفرم دور دنیا شرکتم را جمع کردم و شرایط مالی مناسبی هم نداشتم اینجا بود که نقش کلیدی خانواده باعث شد من به ایده خودم جامه عمل بپوشانم بنابراین خانواده من اصلی ترین نقش و مشوق من در این راه بودند که هنوز هم اینطور هست.

س. ازدواج کردی؟

خیر، چون با توجه به شرایط من و بدون برنامه بودن زندگی من از نظر دیگران شرایط برای ازدواجم زیاد مهیا نیست.

س. ازدواج به نوعی مانع تو در رسیدن به خواسته هایت هست؟

من این موضوع را قبول ندارم چون به هر حال در هر نوع شرایطی می توان شریک مناسب زندگی را یافت، اما من هنوز احساس اینکه باید ازدواج کنم را نداشتم و همونطور که قبلا هم اشاره کردم کاملا دنبال احساسات خودم هستم

س. این موضوع که خیلی روی آن تاکید داری یعنی چه ؟ بیشتر برایمان توضیح بدهید

با مثالی منظور دقیق خود رو بیان می کنم، اگر همین الان و میان مصاحبه به ذهنم برسد که باید به یکی از دوستان قدیمی خودم در فلان کشور تلفن بزنم به واقع مصاحبه را ترک می کنم و این کار رو انجام خواهدم داد و در مورد سفرهای خودم هم همینطور تصمیم می گیرم. یادم هست چند وقت قبل روز چهارشنبه سوری به اتفاق دوستانم رفتیم تفریح و در شهر مشهد چرخی زدیم آخر شب وقتی به منزل برگشتم ناگهان احساس کردم که همین امشب باید سفرم را آغاز کنم که ساعت 5/3 بامداد به واقع سفرم را شروع کردم بدون تردید هیچ کس حتی خودم هم نمی دانستم که امشب راهی سفر خواهم شد ولی کاملا چند ساعت قبل احساس کردم که باید بروم و باقی داستان ....

س. بنابراین ازدواج کردن شما شاید غیر ممکن باشد؟

خیر، توی این دنیای مهیج هیچ چیز غیر ممکن نیست بلکه هنوز وقت من نیست که ازدواج کنم

س. از مسئله ازدواج بگذریم دوست داری با جمع سفر کنی یا تنها ؟

من فقط تنها سفر می کنم چون آرامش سفر را به همه چیز ترجیح می دهم.

س. حتی اگر قرار باشد با دیگران که مثل خودت هستند سفر کنی؟

بله ، من هیچ وقت با گروه سفر نمی کنم و علاقمند هستم که تنها سفر کنم. البته لازم به یادآوری هست که اگر بحث سفر یعنی کار تخصصی من باشه بدون تردید تنها خواهم بود اما اگر تفریح با خانواده یا دوستان باشد که موضوع روشنه آن وقت تفریخ هست نه سفر چون سفر زندگی من هست نه علاقه من

س. وقتی روی دوچرخه در سفر هستی و به گفته خودت تنها هستی به چه چیزی فکر می کنی؟ آیا سوژه خاصی رو دنبال می کنی؟

بطور کلی زندگی برای من دو بخش هست یکی پشت سر و یکی پیش رو بنابراین من به این دو بخش فکر می کنم

س. بیشتر به کدام بخش فکر می کنی؟

من به هر دو موضوع فکر می کنم، چون همیشه بخش گذشته رو تجزیه و تحلیل می کنم تا آینده دقیقی داشته باشم به عقیده من تمام اتفاقات زندگی به یکدیگر متصل هستند پس هر اتفاقی در گذشته افتاده به دلیل نیاز امروز من به تجربه است. پس اگر گذشته رو دقیق بررسی کنیم می توانیم آینده بهتری را برای خودمان تدارک ببینیم چون می توان نشانه ها برای اتفاقات آینده را کاملا ببینیم.

س. هنگام سفر به موزیک هم گوش می کنی؟

شاید بتوانم بگویم خیر، من واقعا موسیقی خیلی کم گوش می دهم اما علاقه زیادی به کتاب های صوتی دارم چون به قصد دارم دایره لغات خودم چه فارسی و چه انگلیسی را افزایش بدهم

س. به زبان انگلیسی اشاره کردی تا چه اندازه به انگلیسی مسلط هستی و یا اینکه آیا کسانی که مثل تو قصد سفر به خارج از ایران دارند نیازی به زبان دارند یا خیر؟

ببینید اگر من قصد دارم با مردم و فرهنگ های مختلف این دهکده جهانی آشنا بشوم بدون تردید باید با آنها ارتباط برقار کنم پس به دانستن زبان آنها نیازمندم که زبان رایج بین المللی امروز انگلیسی است هرچند با سختی زیادی توانستم زبان انگلیسی را یادبگیرم چون در شرایط بسیار بد مالی بودم که حتی نمی توانستم هزینه کلاس زبان یا معلم خصوصی خودم رو پرداخت کنم اما بازهم دست ازکار برنداشتم تا اینکه موفق شدم

س. تا به حال چند کشور را دیدید؟

من تا کنون 2 قاره را رکاب زدم و حدود 24 یا 25 کشور را هم دیدم

س. دورترین کشوری را که تا به حال رکاب زدی کدام است؟

به عقیده من وقتی از درب منزل خارج شدیم یعنی اینکه دور شدیم اما فکر کنم نیوزلند دورترین مقصد من بوده

س. توضیح بدهید وقتی وارد یک کشور می شوید به طور کلی این منطقه رو سفر می کنید؟

پاسخ شما منفی هست به این صورت که به دلیل شرایط و خطرات موجود در مسیر هرگز این کار میسر نیست اما اینطور هم نیست که من یک خط مستقیم را دنبال کنم و از مبداء به مقصد خودم برسم . به عنوان مثال من برای دیدن قاره آسیا از ایران خارج شدم و وارد پاکستان، هند، نپال، بنگلادش، مالزی، تایلند، کامبوج، ویتنام، لائوس، اندونزی، نیوزلند و استرالیا گذشتم.

س. بحث نا امنی راهها برای شما محدودیت نیست؟

مبحث امنیت برای افرادی مثل من خیلی مهم هست گاهی بعضی مناطق مثل بلوچستان پاکستان خیلی نا امن هست بنابراین هرگز مسیر را از این منطقه انتخاب نخواهم کرد. بطور کلی اکثر دوچرخه سوارانی مثل من با یکدیگر در ارتباط هستند و از تجربیات و امکانات مسیرها آگاهیم پس لزومی نیست به خودم را به دردسر نخواهم انداخت.

س. تا به حال تجربه تلخی در سفرهای خودت داشتی؟

خیر من تا حالا خوشبختانه هیچ مشکلی نداشتم چون از اطلاعات دیگران و تجربه آنها او مسیرهای مناسب استفاده می کنم. البته مهمترین نکته این هست که حس آدمها به خودم را کاملا درک می کنم و متوجه مشکلات احتمالی خواهم شد. بنابراین به راحتی می توان متوجه شد که فلان شهر جای من هست یا نیست؟ البته باید به فرهنگ منطقه ای که به آن وارد شدیم احترام گذاشت تا بدون ایجاد حساسیت از اون منطقه عبور کنی

س. این موضوع داخل ایران هم صادق هست؟

والا ایران که وطن من هست و بدون تردید من هرگز تجربه بدی در این کشور نداشتم و تمام خاطرات و نوشتهای دیگران مثل من هم خوش و بدون حادثه و دردسر بوده است.

س. آیا تا به حال شده که از جایی که قصد چادر زدن داری بیرون رانده شوی؟

بله، یادم هست که در تایلند قصد چادر زدن داشتم که به دلیل ملیت ایرانی من با اسلحه از آنجا بیرون رانده شدم و تا تقریبا برای یکی دو ساعت رکاب زدم و البته گریه کردم که چرا آنها درک درستی از من و کشورم ندارند.

س. آیا برای اینگونه سفرها دوچرخه های مخصوص لازم هست یا خیر؟

اگر قصد حرفه ای سفر کردن دارید باید گفت بله ، دوچرخه و ابزار مخصوصی وجود دارد اما اگر قصد تجربه برای اولین بار یا ابتدایی را دارید با توجه به شراط کنونی ایران قصد سفر دارید می توانید از هر دوچرخه ای که اندازه شما باشد استفاده کنید . اما من همین امروز که به صورت حرفه ای سفر می کنم یک دوچرخه معمولی دارم

س. در مورد وسایل همراه شما چیست؟

بدون تردید برای اینکار وسایل خاصی هست مثل خورجین های دوچرخه ، چادر و غیره که بطور کلی همگی آنها به نوعی کوچک و کاربردی هستند.

س. آیا در ایران محدودیتی هم برای تهیه وسایل دارید؟

با توجه به اشتیاق روز افزون مردم به این ورزش و سفر با دوچرخه در ایران باید بگم بله کمبودهایی هم هست از نظر وسایل و حتی خود دوچرخه خیلی مشکل هست و قطعات یدکی نامناسب در کشور فراوان شده که نیازمند توجه بیشتر هست چون افرادی که اقدام به واردات می کنند حرفه ای به این موضوع نگاه نمی کنند بلکه فقط به فکر سودآور بودن تجارت خود هستند.

س. در حرفهای خودت گفتی دوچرخه شما در کشور چین هست چرا؟

راستش در چین می خواستم ویزا بگیرم و مجبور بودم به شانگ های بروم بنابراین  دوچرخه خودم را منزل دوستم گذاشتم که قرار بود دو روز بعد برگردم و دوباره به سفرم ادامه بدهم که تصمیم گرفتم بیام ایران و هنوز هم اونجاست.

س. اگر امروز کسی علاقمند به شروع سفری با دوچرخه باشد چقدر باید پول لازم دارد؟

این سئوال خوبی برای من نیست چون عقیده ای به این موضوع ندارم یادم هست که گفتم من بدون برنامه سفر می کنم بطوری که حتی گاهی شبانه سفرم را آغاز می کنم در همان مورد خاص وقتی به قصد سفرم منزل را ترک کردم فقط 1500 تومان پول داشتم، البته برای تهیه لوازم واقعا بستگی به خود شخص هست به عنوان مثال من بارها با دوچرخه های دوستانم سفر کردم و آنها را قرض کردم  اما بطور کلی حداقل ماهی 400 تا 500 دلار برای سفرهای خارجی پول لازم هست.

س. شما گفتید که با 1500 تومان سفرتون رو آغاز کردید؟

اگر کسی به این باور رسیده باشد که می توان با جیب خالی سفر کرد هیچ وقت از هزینه ها نخواهد ترسید اما اگر ترسی داشته باشد بدون تردید مشکل خواهد داشت.

س. به واقع ایمان داری که می توان بدون پول سفر کرد؟

ببینید انسان سفر می کنه که اعتماد کنه پس باید اعتماد داشت به هستی و خالق آن . من وقتی از ایران خارج شدم البته بعد از یکسالی که قبلا گفتم فکر می کردم که اگر بی پول شدم چه کار کنم و امیدم به کارت اعتباری همراه خودم بود تا اینکه به این نتیجه رسیدم بگذار تا این کارت را باطل کنم ببینم چه اتفاقی خواهد افتاد البته یک سال طول کسید تا به این نتیجه رسیدم و در حال حاضر هرگز به پول فکر نمی کنم چون یقین دارم اگر پول نیاز داشته باشم به دستم خواهد رسید.

س. فکر نکردی که وقتی پول همراهتان تمام بشه چه اتفاقی خواهد افتاد؟

چرا من همین فکر رو داشتم بنابراین تمام پول خودم را خرج کردم، این تصمیم را زمانی گرفتم که در نیوزلند بودم آخرین اسکناس 50 دلاری خودم رو با دوستم رفیتم شام خوردیم و بالاخره پول تمام شد و من با 2 دلار پول سفرم را ادامه دادم برای رسیدن به مقصد خودم باید روزانه 120 کیلومتر رکاب می زدم و تنها با روزی 2 عدد تخم مرغ سپری می شد. البته بین راه درختان میوه هم به دادم رسیدند که تونستم میوه بخرم تا اینکه به منزل یکی از دوستانم رسیدم و ادامه راه . پس وقتی این موضوع رو تجربه می کنم که می توان بدون پول هم سفر کرد دیگه مشکلی نیست.

آیا باز هم بی پول شدی؟

بله بار دوم در کشور چین بودم که صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم که هیچ پولی در کار نیست ، خیلی متعجب نشدم و با کمال آرامش و سادگی راهم را ادامه دادم. چون تجربه بی پولی را داشتم. پس چون در مسیر سفرم بودم باید ادامه می دادم و هرگز راهی برای پشیمانی من نبود پس ادامه دادم. البته شاید بتوان گفت که یک ماه بدون هیچ درآمدی و پولی صرفا با کمک دیگران در حین سفر کردم و شاید بتوان گفت که بهترین خوراک و هتل ها را در این مدت تجربه کردم.  درست به همین دلیل است که جسارت سفر کردن بدون برنامه را هم اکنون دارم چون پول برای من تعیین کننده نیست و هیچ فکری درباره این موضوع ندارم.

س. این درست هست که وقتی با دوچرخه سفر می کنی همه علاقمند به کمک به دوچرخه سوار هستند.

ببینید، وقتی با دوچرخه سفر می کنی همیشه عرق کرده ای و خسته هستی بنابراین اکثر مردم حداقل یک لیوان آب خنک رو به دوچرخه سوار با عشق و علاقه خواهند داد پس بدون تردید کمک خواهی شد.

س. اگر هنگام سفر خودت با ماشین دوچرخه سواری در مسیر ببینی چه خواهی کرد؟

بدون تردید همون کارهایی که برایم انجام دادن. به آنها کمک خواهم کرد که در یافتن مسیر و در صورت لزوم برای اسکان . به عنوان مثال چندی پیش اطراف مشهد دو دوچرخه سوار خارجی را دیدم و کارت ویزیت خودم را به اونها دادم و گفتم اگر مشکلی بود به من زنگ بزننند همین ارتباط باعث شد تا اونها رو به صخره نوردی و منزل دوستم ببرم و اوقات خوشی رو برای آنها فراهم کنم دقیقا همون اتفاقی برای خودم در دیگر کشورها افتاده بود را تکرار کردم.

س. چطور هزینه سفر را تامین می کنی؟

من به هر شهری که وارد می شوم یک درخت به یادگاری خواهم کاشت همین موضوع باعث شده که گاهی بسیار مورد توجه قرار بگیرم و در مدارس کلاسهای آموزش عکاسی و درخت کاری برگزار می کنم و برای آنها صحبت می کنم که همین موضوع می تواند برای من در آمد داشته باشد یا اینکه حداقل خوراک خودم رو به دست آورام . اما ایده هایی هم دارم اینکونه که از بچه ها می خواهم در کارگاه آموزش نقاشی من شرکت کنند و درباره خود و احساس خود به جنگ نقاشی کنند سپس این نقاشی ها را چاپ خواهم کرد و در قالب کتابی می فروشم از این قبیل کارها امرار معاش می کنم.

س. بین صحبت های خودت گفتی سفر می کنی که اعتماد کنی آیا این اعماد در زندگی روزمره خودت بکار خواهد رفت یا بکار می گیری؟

قبلا گفتم که باید به حس های خودم اعتقاد داشته باشم و من در تمام مراحل زندگی سعی می کنم به هم کس و همه چیز اعماد داشته باشم چون اگر این حس اعماد را در خودم تقویت نکنم هرگز نمی توانم به دنبال حس های خودم باشم و درگیر گرفتاری های روزانه مثل دیگران خواهم شد.

س. شاید به دید برخی افراد کسانی که اینگونه سفر می کنند  انسانهای مرفهی هستند و نیاز مالی ندارد درست هست یا خیر؟

برای همه این دسته از افراد بگویم که من 3 سال داشتم که پدرم را از دست دادم و با توجه به اینکه مادرم خانه دار بود بدون تردید شرایط زیاد مساعدی در زندگی نداشتیم . بنابراین خیر سفر کردن با دوچرخه نشانه مرفه بودن نیست. هرچند فقدان پدر باعث شد تا کمی اعتماد به نفس نداشتم و تازمانی که نتوانستم به خودم اعماد کنم مشکل داشتم و سفر باعث شد که اعتماد به نفسم را به دست آورم و البته به صورت خودآگاه اون رو کنترل کردم حتی در مرحله ای از زندگی خودم هم در پارک خوابیدم و شاید برای یادگرفتن عکاسی رایگان کار کردم هیچ وقت کاری نشانه پولدار بودن یا نبودن دیگران نیست.

س. به این عبارت که می گوید بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی اعتقاد داری؟

بدون تردید جواب مثبت هست چون سفر باعث خواهد شد تا ما در سفر آبدیده تر شویم و بتوانیم به خود و تواناهایی خود اعتماد کند و با کمال آرامش قدم به زندگی پیش روی خود بگذاریم پس سفر باعث تقویت اراده و توانمندی مسافران خواهد شد.

س. آیا هنگام سفر دلت برای ایران تنگ می شود؟

خیر، من همیشه از لحظه های خودم استفاده می کنم بنابراین به اندازه کافی از لحاظت خودم در ایران و دیگر کشورها لذت می برم تا به دنبال چیزی در آنجا نباشم و نمانم.

س. چند وقت یکبار به ایران برمی گردی؟

من بدون تردید هر سال ماه رمضان به ایران خواهم آمد چون این ماه را بسیار دوست دارم و حال و هوایی خاصی برایم به دنبال خواهد داشت بنابراین چند وقت قبل به ایران آمدم و هم اکنون هم مشغول دریافت ویزا برای کشورهایی اروپایی هستم تا سفرم را آغاز کنم.

آیا بانوان هم می توانند راه شما را پیگیری کنند،؟

داخل ایران بسیار زیاد هستند خانم هایی که علاقمند به سفر با دوچرخه هستند و با توجه به امنیت جادهای ایران بهترین شرایط برای اینکار و آنها مهیاست جواب من مثبت هست

س. اینترنت چقدر در زندگی تو نقش مثبت دارد؟

بخش زیادی از زندگی من در دنیای مجازی هست چون به دلیل نوع زندگی خودم و کارم مجبورم با دیگران و دوستان و همکاران خودم در ارتباط باشم و از تجربیات دیگران در دنیای مجازی برای سفرهای آینده خودم استفاده می کنم  بنابراین من به اینترنت کاملا وابسطه هستم و بخش زیادی از وقتی که روی دوچرخه نیستم را به اینترنت اختصاص داده ام.

س. نحوه زندگی تو باعث شده تا به جزئیات اهمیت ندهی یا اینکه به اصطلاح بی خیال باشی؟

هرگز، اینگونه نیست من چون به دوچرخه سواری به دید حرفه ای نگاه می کنم بنابراین تمام کارهای مربوط به این حرفه را بسیار دقیق دنبال می کنم چون کسی که به من مراجعه می کند و هیچ اطلاعی از گذشته من ندارد نباید مثل یک آواره به من بنگرد بلکه کسی که حرفه ای کار کرده برای او قابل احترام است و جایگاه ویژه ای خواهد داشت پس همه فعالیت های من مربوط به سفر کاملا حرفه ای و دقیق است و هرگز بی خیال چیزی نیستم.

گردشگری ادبی ، ادبیات گردشگری ایران را تغییر خواهد داد

امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند.

شاید این اهمیت برای حفظ و نگهداری از فرهنگ باستانی در ایران زمین به عنوان سرزمینی کهن و غنی از فرهنگ بسیار پراهمیت تر باشد و لزوم توجه به حفظ و حراست از آن برای مسئولان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ما مهمتر باشد.

هرچند چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب شد و البته جشن گرفته شد که  بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت اما این شعار به ناخودآگاه بر این موضوع اشاره داشته که گردشگری ادبی هرگز پدیده ای نوظهور نبوده بلکه از قرون 18 و 19 روند رو به رشد خود را طی کرده و امروزه هم می توان با استفاده از این پیشینه صنعت گردشگری ادبی را در دنیای متمدن قرن بیست و یکمی به تکامل رساند و باعث نزدیکی هرچه بیشتر کشورها بدون در نظر گرفتن مسایل سیاسی و مذهبی آنها شد.

اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و در واقع به ثبت نرسیده است در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .

کارشناسان دلیل این اتفاق را بی ارتباط با کم رونقی گردشگری ادبی در ایران می دانند و حتی گاهی معتقدند که عدم مکتوب شدن خاطرات سفر گردشگران ادبی داخلی و خارجی در کشورمان باعث شده تا اطلاعات کافی از پیشینه ادبی ایران زمین در صنعت گردشگری ادبی نباشد. این کارشناسان اظهار می کنند از آنجا که حتی یک موزه استاندارد ادبی در ایران ساخته نشده است نمی توان به آینده صنعت گردشگری ادبی در کشور امیدوار بود. در حالی که به جرات می توان گفت گردشگری نوعی رسانه جهت تبلیغ فرهنگ و تمدن کشور مقصد گردشگران است و اکثر کشورهایی که قصد حفظ فرهنگ و گسترش آن را دارند حتی با ساخت سریالهای کاملا پیش پا افتاده ، تاریخ و فرهنگ و تمدنشان را به دیگر کشورها معرفی کنند و باعث زنده ماندن فرهنگ و باورهای فرهنگی خودشان در داخل مرزهایشان باشند اما متاسفانه ایران زمین با این همه مفاخر ادبی و مشاهر فرهنگی هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی هیچ جایگاهی ندارد .

در این باره بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی  که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده  می کند بصورتی که  علاوه بر تبلیغ فرهنگ و تمدن ترکیه برای گردشگران ورودی به این شهر سعی در زنده نگاه داشتن آداب و رسوم سنتی خود در کشورش دارد.  حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه.

از سوی دیگر ایران با در اختیار داشتن شعرای بزرگی مثل حافظ، سعدی و فردوسی چه کرده است؟ آیا هیچ توری ادبی در این ابعاد که در ترکیه برای مولانا برگزار می شود برگزار کرده است؟ جای تعجب اینجاست که کم کاری مسئولان در این زمینه حتی توسط برخی از خارجی های علاقمند به فرهنگ و تمدن ایران برطرف شده به صورتی که امسال مردادماه یکی از علاقمندان و گردشگران کره ای باهمکاری رایزن فرهنگی کره جنوبی در سفارتخانه کره در تهران اقدام به راه اندازی توری به نام تور اساطیر در ایران کرده تا مردم و علاقمندان کره ای به فرهنگ و تمدن ایران زمین بتوانند از نزدیک با این موضوع در کشورمان آشنا شوند که جای تاسف و نامیدی از این همه بی توجهی به این جاذبه های غنی و مشهور در کشورمان توسط مسئولان است.

به گفته یکی از دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران ، گردشگری ادبی یکی از مستعدترین شاخه های گردشگری و البته غنی ترین آنهاست که در صورت توجه مسئولان در آمد هنگفتی را در صنعت گرشدگری ایران تزریق خواهد کرد. این در حالی است که حتی اماکن واقعی چون آرامگاه حافظ، سعدی و فردوسی ، در ایران نتوانسته اند رویای رونق گردشگری ادبی در ایران زمین را به واقعیت نزدیک کنند.

بطور کلی کارشناسان عنوان می کنند علاوه بر فواید اقتصادی این نوع گردشگری مزایایی مثل

·         ایجاد اوقات فراغت لذت بخش و سرشار از آموزه های فرهنگی

·         آشنا شدن بازدید کنندگان داخلی یا خارجی با مفاخر ادبی و دست آوردهای آنها در دوران باستانی و معاصر

·         تقویت جریان فرهیختگی در میان اقشار مردم و البته گردشگران خارجی

·         تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزش کودکان با برگزاری اینگونه تورهای ادبی

·         معرف دقیق و تصویر سازی درست از مفاخر ایران زمین

·         از بین بردن اثرات مدرنیته و تقویت خودباوری در ایران زمین یا هر کشوری که روی این نوع گردشگری سرمایه گذاری مناسب انجام داده

·         تقویت انسجام ملی

·         پاسداری از ارزشهای هنری

·         توانمندسازی اجتماعی جوامع محلی

·         رونق فرهنگ روستایی

از دستاوردهای گردشگری ادبی خواهد بود بنابراین امید است که با نزدیک شدن روز جهانی حافظ و البته شعر و ادبی ایران ، دست اندرکاران صنعت گردشگری کشورمان از اندوخته های غنی  ایران زمین در رونق گردشگری ادبی به خوبی استفاده کنند و این شاخه فاخر از صنعت گردشگری را به درختی تنومند تبدیل نمایند.