کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

رقابت 13 فیلم ویدیویی بلند برای تصاحب پروانه زرین

با پایان کار هیات انتخاب جشنواره اسامی فیلم‌های برگزیده برای این بخش اعلام شد و13 اثر در بخش مسابقه فیلم ویدیویی بلند ایرانی بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان رقابت می‌کنند.

آثار این بخش از جشنواره برای دریافت 5 پروانه زرین در رشته‌های بهترین اثر ویدیویی بلند، کارگردانی، فیلم نامه، بازیگر کودک و نوجوان و جایزه ویژه هیئت داوران رقابت می‌کنند.

آخرین نفر (مهرداد موفق)، آسمان ما ماست (حسن نجفی)، پائیز در ایوان خانه نشسته است (اکبر شهبازی)، پسرک روزنامه فروش (محمدجواد رجب‌زاده)، پنجره (رهبر قنبری)، پیوند (سعید ابراهیمی)، تعطیلات دوست داشتنی (سیدوحید حسینی)از جمله آثار این بخش از جشنواره به شمار می‌روند.

سایر آثار ویدیویی بلند جشنواره فیلم کودک عبارتند از : دور زدن ممنوع (محمد بصیری)، روز  خدا (بشیر آزادپور)، شهر امید و آرزو (امیر مشهدی‌عباس)، کانی پری (جلال نصیری هانیس)، مرد کوچک (مسعود شاه‌محمدی)، مسابقه (سید جلال دهقانی اشکذری)

بیست و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با گرامیداشت نام پیامبر اکرم (ص) پدر آسمانی کودکان دنیا از پانزدهم تا نوزدهم مهرماه در اصفهان برگزار خواهد شد.

نگاه کسب و کاری ما به وضعیت موزه های کشور به عنوان نمادی از تمدن ایران زمین

موزه و موزه داری ایران در سی سی یو

اگر اهل سفر و گردشگری هستید بدون تردید برای آشنایی کامل با تاریخ و تمدن مقصدتان سری به موزه آن خواهید زد و دیدن اشیاء تاریخی داخل محفظه های مخصوص این موزه ها را جزو برنامه سفر دارید. بازدیدی که هرگامش برای شما آموزنده و یادآور تمدن مردم میزبان شما است.

هنگام بازدید از موزه ها و مطالعه متن نوشته شده کنار هر یک از اجناس آن اگرچه شما یک گام به تمدن منطقه  نزدیک می شوید اما نظم و نظام داخل این موزه ها برای شما حکایتی شیرین از مدیریتی دقیق و دلسوز در حراست از پیشینه یک قوم خواهد بود و نمادی از زنده نگهداشتن آن تمدن در ذهن بازدید کنندگان عصر حاضر است.

بنابراین شکی نیست که حفظ و نگهداری از اموال تاریخی کشورها داخل موزه ها با شرایطی خاص و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی بخصوص در کشورهای گردشگر پذیر برای ارایه اسنادی دقیق از تمدنشان جزو اولویت های دولتمردان و دست اندرکاران صنعت گردشگری باشد. اهمیتی که در کشورمان با چندین هزار سال تمدن و وجود میلیون ها قطعه از این آثار باستانی زیاد جدی گرفته نشده و با رسیدن آثار باستانی به محفظه شیشه ای موزه های کشورمان نه تنها غبار سفری طولانی از رویشان پاک نمی شود بلکه مثل آن است که این قطعات تاریخی به پایان کار خود رسیده  و به دست فراموشی سپرده شده باشد. حال آنکه می توان زندگی دوباره ای به این آثار که بیانگر تاریخ و تمدن کشورمان هستند، بخشید و از هریک از آنها درآمدی مناسب برای صنعت گردشگری کشورمان به دست آورد.

اگر از مفقود شدن یا حتی آسیب دیدن بعضی از آثار باستانی داخل موزه های کشورمان به دلیل بی توجهی مسئولان بگذریم که به امری طبیعی در صنعت موزه داری کشورمان به خصوص در شهرستان ها تبدیل شده است بگذریم، شاید همین بی توجهی باعث شده تا هم اکنون غبار فراموشی و کمر رونقی روی موزه های کشورمان و اجناس داخل آنها نشسته باشد.

برخی سوء مدیریت را در این مسئله دخیل می دانند و بسیاری هم نبود امکانات و بودجه های مورد نیاز را مقصر اصلی این اتفاق بیان می کنند اما آیا واقعا حفظ و حراست از تمدن و تاریخ با شکوه کشورمان اینقدر پیش پا افتاده است که در انباری ها خاک بخورند و بودجه به آنها نرسد؟ یا اینکه آیا واقعا نمی توانیم از تخصص و تجربه کارشناسان در بخش خصوصی برای حفظ و حراست از اصلی ترین سرمایه های معنوی کشورمان استفاده کنیم؟ اینها سئوالاتی هستندکه کسب و کار امروز به سراغ پاسخشان رفته تا شاید بتواند با بیان این مشکلات به مسئولان ترک شیشه موزه هایمان را ترمیم کنیم.

سمساری به جای موزه

میترا سماواتی کارشناس موزه درباره وضعیت موجود موزهای کشورمان می گوید : متاسفانه مدیریت غیر پویا و البته غیر تخصصی موزه های ایران این بخش را با عقب ماندگی های کاملا محسوس مواجه کرده که این اتفاق می تواند برای آینده موزه داری کشورمان نگران کننده باشد.

سماواتی با تاکید نگرش های غلط و مدیریت های سلیقه ای افراد غیر متخصص که باعث شده تا بسیاری از موزه های کشورمان بخصوص در شهرستان های تاریخی ، بیشتر به یک سمساری تشبیه شوند نه یک موزه مدرن امروزی می افزاید: اگر به موزه های کشورهای دیگر کشورها و امکانات و توسعه آنها توجه کنیم تازه متوجه می شویم که ما در ایران به جز یک یا دو مورد موزه استاندارد برای ارایه به گردشگران و حفظ و حراست از میراث معنوی کشورمان در اختیار نداریم.

وی می گوید: در حال حاضر موزه داری در ایران درست مثل این است که ما تعدادی از اشیاء تاریخی را در بدترین شرایط ممکن در یک انباری تحت حفاظت نگهداری می کنیم و به فکر درآمد زایی و اشتغالزایی از به نمایش گذاشتن آنها در شرایط استاندارد موزه داری جهانی نباشیم.

این کارشناس موزه با اشاره به انباری های حفاظت شده به جای موزه در کشورمان می گوید: همین تفکر و دیدگاه به موزه ها باعث شده تا برخی از آثار باستانی داخل این انباری ها که هنوز ثبت نشده اند به راحتی مورد سوء استفاده قرار گیرند و از کشورمان خارج شوند.

وی در باره برخی سرقت های آثار باستانی از داخل شبهه موزه های ایران می افزاید : گاهی اوقات وقتی خبر از سرقت این اموال می شنوم ابتدا بسیار غم گین می شوم اما پس از مدتی خدا را شکر می کنم که این اموال به عنوان نمادی از تاریخ کشورمان ، حداقل خارج از مرزهای کشور در شرایط ایده آل نگهداری خواهند شد و برای سال های سال نمادی از تمدن ایران باستانی خارج از مرزها خواهند بود نه اینکه در یک انباری موزه نما به آهستگی فرسوده شوند و در نهایت به خاطره و یک قطعه عکس تبدیل شوند.

         اکثر موزه های مطرح ایران دولتی هستند

اما رضا دبیری نژاد دیگر کارشناس موزه داری در ایران ضمن اشاره به حدود 160 موزه فعال کشور می گوید : در حال حاضر تقریبا تمامی این موزه ها دولتی هستند و مدیریت دولت برآنها سایه افکنده است و بخش خصوصی در این زمینه تقریبا هیچ جایگاهی ندارد و نمی تواند در باره اداره  موزه ها اعمال نظر کند.

دبیری نژاد در ادامه می افزاید: باید بپذیریم که هم اکنون نیاز مخاطبان موزه های ایران را نمی شناسیم و هیچ برنامه ای برای آن نداریم ، این در حالی است که از گوشه  و کنار همواره شاهد ارایه آماری نادرست درباره بازدید از موزه های کشورمان هستیم . بازدید هایی که یا از سوی دانش آموزان صورت گرفته و یا دولتی بوده است .

این کارشناس موزه می افزاید: اگر تصدی گری دولت از موزه های کشورمان حذف شود و بخش خصوص برآن تحت نظارت دولت حاکم شود شاهد حضور مدیرانی کارآمد و کاربلد دراین زمینه خواهیم بود . این اتفاق می تواند علاوه بر حفظ و حراست از آثار باستانی کشورمان در شرایط استاندارد بین المللی موزه ها را به سودآوری رسانده و شاهد رونق و به روز شدن آنها باشیم این در حالی است که حضور دولت همواره بر سر موزه های ما سایه افکنده و همین سایه مانع از استخدام مدیران کارآمد در اداره موزه ها شده است و موزه های ما را نیازمند مراقبت های ویژه کرده است.

          کمبود بودجه دلیل اصلی همه گرفتاریها

تقریبا یک ماه از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با تمام شعارهای انتخاباتی آن می گذرد و موجی از تغییرات در نظام دولتی ایران به راه افتاده است و سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری هم بی بهره نمانده و در چند روز اخیر تغییر و تحولات بسیاری را به خود دیده است. بسیاری این تغییرات را به فال نیک گرفته و به آینده امیدوار اند . در حالی که معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور با تشریح اهمیت فعالیت های این سازمان نسبت به اعتبارات و بودجه تخصیصی یافته به سازمان میراث فرهنگی در سال 92 اظهار نگرانی کرده و گفته است: بودجه ای که در سال 92 برای سازمان میراث فرهنگی تعیین شده کمتر از عملکرد این سازمان در سال 91 است.

کمبودی که به عقیده کارشناسان موزه باعث شده تعداد بسیاری از آثار باستانی داخل انباری موزه های کشورمان هم اکنون بلاتکلیف بوده و منتظر دریافت بودجه برای ثبت و شناسایی شدن باشند.

اما در باره کمبود بودجه و گرفتاری موزه داری کشورمان به همین دلیل می توان به انباری موزه ملی ایران به عنوان موزه ای که وظیفه نگهداری، نمایش پژوهش های باستان شناختی را به عهده دارد اشاره کرد در حالی که این موزه از نظر حجم ، تنوع و کیفیت آثار جزو یکی از چند موزه بزرگ جها است از نبود بودجه و عدم ساماندهی چند هزار قطعه تاریخی ( به روایتی دویست هزار قطعه ) رنج می برد.

اتفاقی که باعث شده تا امکان سوء استفاده برخی به دلیل ثبت نشدن بسیاری از آثار داخل انباری این موزه فراهم شده و گاهی اوقات هم مورد دست اندازی سود جویان قرار گیرد.

اسدالله محمدپور تیرماه سال جاری به عنوان رئیس موزه ملی ایران در این زمینه گفته است تعداد اشیایی که در انبار ساماندهی این موزه موجود است هیچگاه 200 هزار شی نبوده و بسیار کمتر از آمار ارائه شده است.

این مسئول در رابطه با ساماندهی اشیاء ثبت نشده می‌گوید: اگرچه کارهایی در این زمینه صورت گرفته اما مابقی کارها که متوقف شده به نبود فضا و بودجه برمی‌گردد. با این حال هم‌اکنون درصدد آماده سازی طرحی برای تجهیز انبار مخزن موزه هستیم که این اتفاق به‌خاطر نبود بودجه متوقف شده اما امیدواریم امسال بودجه را تامین و فعالیت‌ها را دوباره از سر بگیریم.

 با این وجود کارشناسان همچنان ارزیابی مثبتی از وضعیت موزه ها و نگهداری اشیاء تاریخی در آنها ندارند و موزه های کشورمان را نیازمند مراقبت های ویژه می دانند؛ چراکه به‌اعتقاد آن‌ها در سالهای اخیر آنچنان بختک سیاست و مدیریت غیرتخصصی دولت بر این نهادهای علمی و حساس سایه افکنده که نمی‌توان آمار با روند کنونی به آینده آنها امیدوار بود و به قول برخی موزه های ایران هم اکنون در کما هستند و تا نابودی فاصله ای ندارند.

لطفا مزاحم نشوید، صنعت هتلداری ایران در کماست

یکی از صنایع وابسته به گردشگری که جزو زیرساخت‌های این صنعت از آن یاد می‌شود، صنعت هتلداری است؛ صنعتی که از گذشته‌های دور پله‌پله با رشد گردشگری، رشد کرده و هم‌اکنون به حرفه‌ای کاملا تخصصی و مدیریتی نوین تبدیل شده است.

بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر رونق گردشگری را به عوامل مختلفی از جمله توسعه صنعت هتلداری نسبت به می‌دهند، از همین رو هر سال با برپایی نمایشگاه‌ها و کنفرانس‌های مختلفی در این زمینه سعی به توسعه هرچه علمی‌تر و موثرتر هلتداری در کشورهایشان دارند.

کشورمان ایران هم که پیشنیه کاروانسراهای جاده ابریشم را در کارنامه اماکن اقامتی خود به ثبت رسانده و از سوی دیگر به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه برای گردشگران بین المللی شناخته شده نیز برای توسعه گردشگری به این صنعت وابستگی بسیاری دارد، اما بنابه دلایلی هنوز نتوانسته صنعت هتلداری خود را با استانداردهای جهانی منطبق کرده و سیستمی نوین را در هتلداری خود تجربه کند.

به گفته حمیدرضا مخملباف، یکی از مدیران هتلداری ایران، هم‌اکنون توسعه گردشگری با توجه به ارزان سفر کردن صورت می‌گیرد و از آنجا که هزینه اقامت جزو اصلی‌ترین مخارج گردشگران است، می‌بایست هزینه اقامت را در کنار دیگر هزینه‌ها مثل حمل و نقل کاهش داد.

این فعال عرصه هتلداری می‌گوید: با بهینه‌سازی مصرف و البته بازسازی بسیاری از هتل‌های قدیمی در کشور می‌توان این مهم را به واقعیت رساند و شاهد رونق هتلداری کشور بود؛ هرچند به عقیده این کارشناس هتلداری، هنوز بسیاری از مراکز اقامتی ایران کاملا به صورت سنتی اداره می‌شوند، ‌اما می‌افزاید: اگر قصد توسعه گردشگری را داریم، باید ابتدا از مراکز اقامتی شروع کنیم و سیستم‌های نوین را در آن به کار گیریم، چون آوردن گردشگر به منطقه‌ای خاص کار ساده‌ای است، اما اگر این گردشگر آمد و محل اقامت مناسبی نداشت چه؟ پس بهتر است اول به بررسی و نواقص موجود بپردازیم،‌ بعد با مدیریت و برنامه‌ریزی یکی‌یکی آنها را برطرف کنیم، تا وقتی گردشگر به ایران رسید بتوانیم سرویس قابل قبولی به او ارایه دهیم.

وی به استانداردسازی خدمات هتلداری اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از نواقص اصلی هتلداری ما، نبود استانداردی دقیق برای خدمات هتل‌هاست، به این معنی که در یک هتل سه ستاره مشهد خدماتی متفاوت با یک هتل سه ستاره تبریز دریافت خواهید کرد.

وی می‌افزاید: هرچند استانداردی برای تعیین ستاره‌ هتل‌ها هم‌اکنون استفاده می‌شود، اما این استاندارد هنگام ارائه خدمات زیاد مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

لزوم آموزش کادر فنی

شاید در گذشته‌ای نه‌چندان دور مدیریتی سنتی در امور هلتداری جوابگوی تقاضا و هزینه‌ها بوده، اما هرچه صنعت گردشگری رشد کرد و رونق گرفت، لزوم استفاده از نیروهای متخصص بیش از پیش خودنمایی کرد و برای فعالان امور هتلداری الزامی شده. اگرچه بسیاری از واژه مدیریت هتلداری صرفا به فردی پشت میز نشین اشاره می کند اما واقعیت امر این است که مدیریت نوین هتلداری باید با تمام زوایای کار هتلداری حتی در ساده ترین کارها توانا باشد .

در این زمینه مرادی، دیگر فعال عرصه هتلداری می‌گوید: در بخش نرم‌افزاری هتل یا همان کادر فنی ایران هنوز نیازمند تربیت پرسنل مجرب است.

وی به گسترده فارغ‌التحصیلان رشته هتلداری اشاره می‌کند و می‌افزاید: هم‌اکنون با توجه به رشد مراکز آموزشی و افزایش دانشجویان تعداد زیادی فارغ‌التحصیل در این زمینه وجود دارد، اما متاسفانه مدرک‌گرایی در بین این گروه باعث شده تا آنها فقط تکه کاغذی در دست داشته باشند، حال آن‌که صنعت هلتداری نوین نیازمند تجربه و تخصص آنهاست.

 به عقیده وی، این مدرک فقط حکم گواهی‌نامه یا معرفی‌نامه برای‌ آنهاست و دلیلی بر تجربه یا نوآوری آنها نیست. بنابراین سیستم‌های آموزشی باید فکری به حال این موضوع کرده و با دوره‌های کارآموزی این نقص را برطرف کنند.

مرادی به این موضوع اشاره می کندکه مدیر هتل باید اینقدر توانا باشد که با توجه به حضور مسافران مختلف در واحد اقامتی امکانات مورد علاقه آنها از نوع نورپردازی، موزیک، منوی غذا یا حتی نوع سرویس دهی کافی شاپ را برنامه ریزی کند حال آنکه بسیاری از مدیران کنونی فقط به هزینه های هتل فکر می کنند و مدیریت را در کم کردن هزینه ها می دانند.

اصلی‌ترین هزینه هتل‌ها انرژی است

همه دست‌اندرکاران و فعالان عرصه هتلداری معتقدند که بیشترین هزینه هتل‌ها مربوط به تامین انرژی است و باید با استفاده از راهکارهای نوین آن را به حداقل رساند. در بسیاری از کشورها نصب سنسورهای مختلف جهت کنترل درجه حرارت یا کنترل حضور مسافر در اتاق اجباری شده و بسیاری هم با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و طبیعی منابع انرژی خود را تامین می‌کنند، اما در کشور ما هنوز سیستم عایق اتاق‌ها برای جلوگیری از هدررفتن گرما و سرما اجرا نشده؛ آن هم به دلیل مشکلات مالی صاحبان هتل‌ها.

اعتمادی، مدیر تاسیسات یکی از هتل‌های زنجیره‌ای تهران در این باره می‌گوید: در صنعت هتلداری تاسیسات یعنی قلب هتل، بنابراین اگر این قلب درست کار نکند، کل اعضا دچار مشکل می‌شوند.

وی می‌گوید: بسیاری از هتل‌های ایران در تاسیسات خود دچار نقایص عمده‌ای هستند و از آنجا که این بخش گران‌ترین بخش هتل است، بسیاری نسبت به آن بی‌توجه هستند. حال‌ آن‌که با به‌روز کردن سیستم برودتی و حرارتی می‌توان هزینه تمام شده خدمات را کاهش داد و در نهایت اقامت مسافر نیز ارزان‌تر خواهد شد که جایزه این نکته سنجی ضریب اشغال بالای اتاقها است.

این فعال در صنعت هتلداری ضمن تاکید بر حمایت های دولتی در صنعت هتلداری می‌گوید: بسیاری از مناطق گردشگرپذیر ایران دارای بهترین منابع طبیعی انرژی مثل باد و خورشید هستند و اگر دولت قصد حمایت از صنعت هتلداری را دارد، بهترین کار ارائه تسهیلات به صاحبان هتل‌ها جهت استفاده از این انرژی‌های پاک در تاسیسات خودشان است.

این کارشناسان تاسیسات بر لزوم ساخت هتل های نوین در ایران تاکیددارد و دلیل عدم استقبال سرمایه‌گذاران برای ساخت هتل را کمبود مسافر و البته هزینه بسیار بالای تجهیز هتل عنوان می‌کند، حال آن‌که اگر فردی همین هزینه را در ساخت برج مسکونی هزینه کند، چندین برابر سود بیشتر خواهد داشت.

به اعتقاد وی، صنعت هتلداری ایران هم اکنون در کماست و برای جلوگیری از رکود کامل در این صنعت باید دولت با ارائه مشوق‌هایی از قبیل تراکم، معافیت مالیاتی، یارانه سوخت بسیاری را تشویق به تاسیس هتل یا بازسازی هتل‌های قدیمی کند تا اولین مرحله از توسعه زیرساخت های گردشگری ایران انجام شده و با پشتوانه جاذبه های فراوان تاریخی و فرهنگی کشورمان آماده میزبانی از میلیون ها گردشگر از سراسر جهان باشیم.

مرادی به عنوان یک کارشناس تاسیسات هتل در پایان می گوید : شاید با ارایه آمار و ارقام ضریب اشغال هتل های ایران به این فکر باشیم که این صنعت بسیار پررونق است اما با کمی دقت متوجه می شویم که بیشتر آمار اشغال هتل های ایران مربوط به سفرهای دولتی و کنفرانس ها یا همایش های دولتی ایران است این رونق صنعت هتلداری نیست چون مبادله پول به خوبی انجام نمی شود و صرفا از این جیب به آن جیب پول ریختن است ، بنابراین صنعت هتلداری ایران صرفا باید با حضور گردشگران که به اقتصاد ایران پول تزریق می کنند رونق بگیرد و در کنار آن هم به میزبانی از میهمانان کنفرانس ها و مراسم دولتی بپردازد.

اصفهان برای میزبانی از میهمانان جشنواره بیست و هفتم آماده می شود

کودکان و نوجوانان میزبان گردشگران نصف جهان

هر سال اوایل مهرماه وقتی زنگ مدارس به صدا در می آید و کلاس اولی ها غرق در شادی به مدرسه می روند ، اما زنگ دیگری از آغاز جشنواره ای بین المللی در نصف جهان می گوید و باعث شادی کودکان ، کسبه و اهالی سینما می شود .

به گونه ای به مراسم افتتاحیه جشنواره بین المللی فیلم های کودکان ونوجوانان که امسال بیست و هفت ساله شده نزدیک می شویم که بسیاری از مدیران و دست اندرکاران سینما آن را به عنوان مهمترین جشنواره دنیای سینمای کودک و نوجوان کشور می دانند.

اما اگر از دنیای کودکانه و تاثیر این جشنواره بر آن بگذریم دنیای واقعی بزرگسالها هم در این جشنواره متحول خواهد شد و دست خوش تغییراتی قرار می گیرد به خصوص دنیای گردشگری و صنایع وابسته اصفهان . این اتفاق در حالی رخ می دهد که حضور تعداد زیادی از فیلمسازان و مسئولان خارجی مقیم داخل یا خارج از ایران طی این جشنواره که 4 روز ادامه دارد مهمان نصف جهان هستند و می توانند با آرامش از دیدنی های این شهر دیدن کنند.

محسن مصلحی ، مدیر کل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان در این زمینه می گوید: حضور مهمانان داخلی و خارجی طی برگزاری این جشنواره می تواند فرصت بسیار مناسبی برای معرفی جاذبه های گردشگری و باستانی شهر گنبدهای فیروزه ای یا همان اصفهان باشد.

وی می افزاید: هرچند شهر اصفهان در سراسر دهکده جهانی شهره عام و خاص است و نیازی به معرفی ندارد اما طبق قوانین موجود گردشگری کشورها برای رونق و زنده نگهداشتن مقاصد گردشگری خود باید دایم آن را معرفی و جاذبه های نوینی از آن به بازار هدف معرفی نمایند بنابراین برگزاری و میزبانی اینگونه جشنواره ها فرصتی بسیار مناسب برای این موضوع در اختیار اصفهان و دست اندرکاران گردشگری آن خواهد بود.

مصلحی با اشاره به نزدیکی برگزاری این جشنواره با هفته گردشگری و برنامه های ویژه آن می افزاید: با توجه به برنامه های اندیشیده شده برای معرفی جاذبه های استان و بخصوص شهر اصفهان به مهمانان گرامی این جشنواره پیش بینی می شود رشد و رونق خوبی را در صنعت گردشگری، هتلداری و صنایع دستی اصفهان شاده باشیم.

بالاترین مقام گردشگری استان اصفهان نیز در پایان تصریح می کند: با توجه به هماهنگی های انجام شده از سوی مسئولین برگزاری این جشنواره و البته سازمان ، در مراسم بدرقه مهمانان جشنوارن پس از اختتامیه هدایایی در اختیار مهمانان این جشنواره قرار خواهد گرفت که می تواند به عنوان خاطره ای از سفر به سرزمین ایران باستانی همواره در ذهن و یاد آنها زنده باشد .

روح الله مقیمی نیز  ضمن تشریح برنامه های ستاد تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوان اظهار داشت: فعالیت این ستاد از حدود یک ماه قبل زده شد و سیاست گذاری اجرایی برنامه های این ستاد با هماهنگی و زیر نظر دبیرخانه جشنواره صورت می گیرد.

مسوول کمیته تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوان گفت: مهمانان جشنواره بیست و هفتم در 5 هتل عباسی، کوثر، آسمان، سوئیت و شیخ بهایی اسکان داده می شوند.

وی فعالیت ستاد تشریفات را شامل بخش های استقبال، بدرقه، اسکان، پذیرایی، گردشگری و تمامی مباحث مرتبط با مهمانان جشنواره عنوان کرد و بیان داشت: بر اساس تعداد مهمانان جشنواره بیست و هفتم 5 هتل در سطح شهر اصفهان میزبان مهمانان این دوره از جشنواره خواهند بود.

مسوول کمیته تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان تصریح کرد: در این دوره از جشنواره هتل عباسی،کوثر، آسمان، سوئیت و شیخ بهایی میزبان مهمانان جشنواره هستند.

وی همچنین به تشریح برنامه این ستاد در استقبال از میهمانان جشنواره اشاره کرد و با تاکید بر آمادگی اصفهان برای میزبانی شایسته از جشنواره بیست و هفتم بیان داشت: به همین منظور بیانیه ای به دو زبان فارسی و انگلیسی بر اساس شعار امسال جشنواره تهیه شده که توسط 150 کودک اصفهانی با لباس محلی در فرودگاه بین المللی اصفهان و در زمان استقبال از میهمانان جشنواره قرائت و به این ترتیب حضور مهمانان جشنواره را خوش آمد می گویند.

مقیمی از برنامه ریزی تورهای اصفهان گردی ویژه مهمانان جشنواره خبر داد و افزود: این ستاد در وقت های آزاد مهمانان برنامه بازدید از اماکن تاریخی شهر اصفهان را برای مهمانان جشنواره پیش بینی کرده تا مهمانان با آثار تاریخی شهر گنبدهای فیروزه ای آشنا شوند.

وی افزود: شهرداری اصفهان به منظور نکوداشت حضور مهمانان جشنواره بیست و هفتم در شهر اصفهان هدایای ویژه ای را تدارک دیده که در زمان بدرقه مهمانان به آنها اهدا می شود.

مسول کمیته تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از منظم تر شدن برنامه های این ستاد در بحث ترابری مهمانان خبر داد و اظهار داشت: در این دوره از جشنواره تمهیدات ویژه ای به منظور جابه جایی مهمانان در نظر گرفته شده است.

«گل نرگس» میزبان افتتاحیه جشنواره

از سوی دیگر مدیر امور افتتاحیه و اختتامیه بیست هفتمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان گفت: همانند دوره های بیست و پنجم و بیست و ششم جشنواره، افتتاحیه و اختتامیه این دوره نیز در سالن گل نرگس اصفهان برگزار می شود.

علی زاهدی افزود: برنامه ریزی های اولیه برای برگزاری مراسم با شکوه افتتاحیه صورت گرفته و هماهنگی های لازم با ستاد اجرایی تهران همچنین کارگردان هنری مراسم مجید برزگر انجام شده  است.

وی تصریح کرد: طراحی های دکورهای برنامه از اواسط شهریور آغاز خواهد شد که پس از تصویب با همکاری نیروهای مستقر در اصفهان ساخت دکورها نیز شروع خواهد شد.

وی در ادامه افزود با توجه به قرداد بسته شده با مسئولین مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره امسال نیز در ورزشگاه بزرگ گل نرگس برگزار خواهد شد و دلیل این برگزاری ظرفیت قابل توجه و مکان این ورزشگاه است.

کودکان خشمگین به اصفهان می‌آید

بنا بر اعلام ستاد برگزاری این جشنواره، امسال 75 فیلم از 40 کشور دنیا با جمع‌بندی هیئت انتخاب بین‌الملل جشنواره برای نمایش در بخش‌های سینمای زنده بین‌الملل و سینمای پویانمایی بین‌الملل (هر بخش شامل فیلم‌های بلند، نیمه بلند و کوتاه) انتخاب شده‌اند.

آرژانتین، استرالیا، ایتالیا، چک، دانمارک، هند، لهستان، سوئیس، سوئد، تایوان، آمریکا، انگلستان، کرواسی، کانادا، ترکیه، بوسنی، اتریش، فرانسه، آفریقای جنوبی، روسیه و ... از جمله کشورهایی هستند که در جشنواره امسال شرکت دارند.

همچنین فیلم کمدی خانوادگی «کودکان خشمگین» ساخته لی هوانگ امسال در بخش بین‌المللی بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان به نمایش درمی‌آید.

لازم به ذکر است بیست‌ و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با گرامی‌داشت نام و یاد پیامبر اکرم (ص) پدر آسمانی تمام کودکان دنیا از 15 تا 19 مهر ماه با حضور گسترده هنرمندان داخلی و خارجی در اصفهان برگزار خواهد شد.

قاچاق کتاب ، ناشران را به نابودی بدرقه می کند

قاچاق کتاب ، ناشران را به نابودی بدرقه می کند

قاچاق کتاب ، قافیه ناشران را به تنگ آورده

یارمهربانم هم قاچاق شد

ریسوگراف تار و پود نشر را از هم دریده است

ریسوگراف رشته های نشر را پنبه کرده است

نویسنده : عماد عزتی

وقتی صحبت از قاچاق می شود ناگهان حجم انبوهی از کالاهای ممنوعه را تصور می کنیم و صحنه ای از مکان های مخوف و ترسناک به همراه افرادی با چهره ای خشن و اسلحه به ذهن ما راه می یابند حال آنکه در حال حاضر اتفاقی دیگر در کشورمان در حال رخ دادن است و این تصاویر ذهنی ما رنگ و بوی فرهنگی به خود گرفته اند. پس حالا که پای فرهنگ و ارتقای سطح فرهنگی به میان آمد بدون تردید تصویر ذهنی ما به سمت نشر و محصولات فرهنگی معطوف خواهد شد .

 اشتباه نکنید بحث ما در مورد ورود محصولات ممنوعه فرهنگی به کشورمان یا برنامه های ماهواره ای نیست بلکه مدتی است که جامعه فرهنگی ما بخصوص ناشران در این میدان یعنی رقابت با کالاهای قاچاق خود را تنها می بینند و چشم به راه حمایت های دولتی هستند؛حمایت هایی از جنس متفاوت با آنچه که در گذشته صورت گرفته یا نگرفته است.

اما ناشران و تولید کنندگان کتاب یا همان یارمهربانمان اکنون نه به کاهش بهای کاغذ چشم دارند و نه به معافیت های مالیاتی فکر می کنند. بلکه انتظار اهالی نشر فراتر از این رفته و از دولت تدبیر و امید انتظار نجات صنعت نشر از دست سوداگران و قاچاقچیان کتاب را دارند، صنعتی که به گفته بسیاری از فعالان آن به همین دلیل در حال زمینگیر شدن است نه به دلیل کمبود کاغذ یا گرانی جوهر چاپ.

ممکن است با خواندن این مقدمه به قانون مالکیت معنوی یا همان قانون کپی رایت فکر کنید و به راهکارهای مقابله و استفاده از این قانون باشید ولی درد فعلی ناشران از این قانون نیز فراتر رفته و آنها از دولت و مسئولان دولتی انتظار حمایت از قانون مالکیت آثار منتشر شده خود داخل مرزها را دارند نه خارج از ایران؛ نکته ای ظریف که تا کنون از دید مسئولان پنهان مانده و راهکاری برای آن در دست نیست.

تقریبا یکی دو سال است باتوجه به گرانی کاغذ، تولید انبوه بسیاری از کتاب ها در کشورمان با مشکل مواجه شده و در برخی موارد به گفته مسئولان و فعالان نشر تیراژ انتشار  این کتاب ها حتی به زیر هزار نسخه هم رسیده است این اتفاق باعث شده تا پای سودجویان به عرصه فرهنگی نیز باز شده و با استفاده از خلاء های قانونی اقدام به فروش آثار برخی ناشران به صورت غیر قانونی در بازار مصرف کنند.

این در حالی که به گفته مقامات مسئول بخصوص در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ناشران زیر چتر حمایتی این سازمان برای تولید محصولات فرهنگی و کتابهایش قرار گرفته اند و همواره سخن از حمایت های مختلف از آنهاست حال آنکه این چتر روزنه هایی دارد که باعث آب افتادن به انبار کتاب ناشران شده و ناخواسته باعث زیان دیدن قشر فعال در عرصه فرهنگی کشور شده است.

پناهی یکی از ناشران و فعالان در عرصه تولید کتاب های دانشگاهی، با اشاره به تکثیر و تولید غیر قانونی کتابهای پرفروش در بازار، موضوع قاچاق کتاب را در بازار امروزه کشور اینگونه تشریح می کند :« مدتی بود که شاهد کاهش تقاضای خرید برای برخی از کتابهای درسی انتشارات خودمان بودیم و با پیگیری موضوع متوجه شدیم در شهرستان ها برخی از کتابفروشی ها اقدام به فروش این کتب کرده و با ارائه کتابهای ما با قیمت پایین تر مشغول ضربه زدن به روند تولید هستند. پس از پیگیری موضوع متوجه شدیم افرادی با انتشار کتابهای معروف انتشارات ما و دیگر ناشران آنها را در سطح گسترده ای در کتابفروشی های دور از مرکز پخش می کنند و با تخفیف های باورنکردنی صاحبان کتابفروشی را وسوسه می کنند تا از آنها خرید کنند.»

این ناشر کهنه کار می گوید زمینه این سوء استفاده در واقع نوعی تعبیر غلط از گرانی کتاب و حمایت از مصرف کننده است بطوری که حتی برخی از استادان دانشگاهی برای اینکه دانشجویان آنها برای خرید کتاب هزینه نکنند بخشی از کتاب را به عنوان رفرنس درسی اعلام می کنند و به آنها می گویند که این بخش را کپی کنند و مورد استفاده قرار دهند این اتفاق یعنی خانه از پایبست ویران است و در محیطی فرهنگی فعلی غیر فرهنگی رخ می دهد.

پناهی ضمن تاکید بر فرهنگ سازی برای عموم همانند ابتکار عمل اهالی سینما جهت حمایت از آثار منتشر شده می گوید: هم اکنون صنعت نشر کشورمان نیازمند حمایت قانونی دولت است بگونه ای که تقاضایی برای خرید کتابهای قاچاق را از بین ببریم . وی می افزاید هرچند هم اکنون قانونی در این زمینه وجود دارد اما ضمانت اجرایی آن در حد صفر است .

این ناشر دانشگاهی به خبرنگار ما می گوید: بارها به نمایندگان فروش ما مراجعه شده و لیستی از کتابهای انتشار یافته توسط انتشارات ما با قیمتی بسیار پایین تر پیشنهاد شده است این یعنی چاپ غیر قانونی کتابی که حقوق قانونی آن متعلق به انتشارات ماست در سطح وسیع صورت گرفته است بی آنکه ترسی از آینده وجود داشته باشد.   وی می افزاید: دولت یا وزارت ارشاد به عقیده من هم اکنون برای جلوگیری از این موضوع باید با همکاری نمایندگان مجلس قانونی تصویب کند و از کتابفروشی ها شروع کرده و با حمایت این قانونی برای عرضه کننده کتابهای غیر قانونی مجازات سنگینی در نظر بگیرد تا زمینه فساد و سوء استفاده را از بین ببرد و پس از آن با همکاری اتحادیه دفاتر فنی (کپی) دستگاههای غیر قانونی را رهگیری و اقدام به ضبط آنها کند.

اما پناهی به نکته بسیار جالبی در این زمینه اشاره می کند و می گوید:  اگر شما به عنوان یکی از مشتریان برای خرید کتاب های دانشگاه به انتشارات برخی از دانشگاهها مراجعه کنید خیلی عادی و بدون نگرانی می توانید انواع و اقسام کپی کتابهای دانشگاهی را از مراکز نشر داخل دانشگاهها تهیه کنید. حال آنکه خارج از ایران اگر قصد کپی کردن حتی یک صفحه از کتاب را داشته باشید باید حق کپی رایت آن صفحه را به ناشر بپردازید.

 در ادامه این ناشر دانشگاهی می گوید: در حال حاضر حتی مواردی دیده شده که وقتی دانشجو به کتابفروشی برای خرید کتابی که استادش برای یک ترم معرفی کرده است مراجعه می کند فروشنده به او دو گزینه می دهد یکی کتاب اصلی با قیمتی متعارف و دیگری کتاب کپی شده با قیمتی بسیار پایینتر . به نظر شما این چه معنایی دارد؟ غیر از خلاء قانونی و ناآگاهی مردم از ضربه ای که با اینکار به صنعت نشر کتاب می زنند؟

وی می گوید: هم اکنون اگر صحبت دزدی و خرید اجناس دزدی یا همان مال خری به میان آید همه ازتبعات منفی آن با خبریم و با دیدی منفی به عامل این کار می نگریم در حالی که آثار مکتوب تولید شده در بازار که یکی از مهمترین عناصر فرهنگی کشورمان هستند اکنون بدون هیچ نگرانی دزدیده شده و در کتابفروشی های مختلف سطح ایران فروخته می شوند.

این مدیر انتشارات به حمایت های کنونی دولت از ناشران اشاره می کند و می افزاید : به عقیده من در حال حاضر صنعت نشر ایران نه به یارانه کاغذ  احتیاج دارد و نه نیازمند دیگر حمایت های مالی دولت است چون بخش خصوصی نشر می تواند راه درست و غلط را برای خود تعیین کند . فقط از مسئولان دولتی و وزارت ارشاد می خواهیم از حقوق قانونی نشر دفاع کند و این مشکل را برای فعالان صنعت نشر و تولید کنندگان کتاب برطرف کنند چون اگر تولید کنندگان زمین بخورند کل چرخه تولید کتاب مثل چابخانه، توزیع و کتابفروشی ها با مشکل روبرو خواهند شد و بسیاری به جمع بیکاران کشور می پیوندند.

اما خراسانی که در زمینه کتاب های کمک آموزشی فعالیت می کند و با همین معضل دست و پنجه نرم کرده است می گوید: مدتی پیش با پدیده فروش فایل کتاب روی سی دی در مترو یا از طریق اینترنت مواجه بودیم اما فضای ناسالم کاری و خلاء های قانونی کار نشر باعث شده تا قاچاقچیان فرهنگ و نشر پا را از دنیای مجازی فراتر گذاشته و دست به انتشار غیر قانونی آثار و عرضه آن در بازار مصرف هستند.

این ناشر کمک آموزشی می افزاید: شاید بسیاری از ارگان ها و اتحادیه ناشران مشغول برطرف کردن موانع مادی مقابل تولید کتاب باشند و زیاد فرصت رسیدگی به این معضل جدی بازار نشر را نداشتند اما هم اکنون وقت آن رسیده تا همه فعالان عرصه نشر معضل گرانی کاغذ یا کمبودهای موجود را کنار گذاشته و دست به دست هم دهند و این معضل را از ریشه بخشکانند تا بتوانیم صنعت نشر ایران را واقعا از نابودی کامل و سودجویی برخی افراد نجات دهیم.

وی به قیمت پایین دستگاههای ریسوگراف که امکان تولید کتاب حتی به تعداد چند نسخه را دارند ، اشاره می کند و می گوید : بسیاری از سودجویان با خرید یک دستگاه ریسون گراف و تولید کتاب های پرفروش کنونی بازار در روستاهای دور افتاده از خلاء قانونی بازار مصر ف شهرستان ها استفاده می کنند و کتابهای پرفروش که حقوق معنوی و مادی آن متعلق به تولیدکننده و ناشر اختصاصی آن است را می فروشند.

این ناشر پیشکسوت می گویند اگر به شهرستان های گنبد، شهررضا ، شیراز ، یزد یا کرمانشاه بروید و سراغ یکی از کتابهای معروف دانشگاهی یا کنکوری را از کتابفروشی های محلی بگیرید با این پدیده یعنی قاچاق کتاب مواجه خواهید شد و اگر از کتابفروش بخواهید که به شما فاکتور بدهد از این کار خودداری می کند و با بهانه های مختلف هیچ مدرکی در اختیار شما قرار نمی دهد.

خراسانی در انتها می گوید این اتفاق که هم اکنون در سطح کشور همه گیر شده حاکی از کمکاری  مسئولان و خلاء قانونی حفاظت از حقوق ناشران است اما مهمترین نکته نبود فرهنگ مناسب بین اهالی کتاب است که برخی را به دلیل گرانی کتاب در این زمینه بی توجه کرده است. وی در این زمینه می افزاید : نشست های زیادی با همکاران خود در اتحادیه داشتیم اما هنوز به نتیجه مطلوبی برای مقابله با این موضوع به دست نیاورده ایم و هم اکنون چشم امید به دولت یازدهم داریم تا با تدبیر معضل جدی بازار نشر را برطرف کند.

اما سخن آخر اینکه مگر نه اینکه کتاب و کتابخوانی زمینه ساز ارتقای سطح فرهنگی هر جامعه و کشور است پس چرا  ایران اسلامی ما که همواره به این مهم توجه داشته و راهکارهای متفاوتی را برای حفاظت از منافع ناشران و در نهایت ارتقای سطح فرهنگی جامعه به کار گرفته، نتوانسته این معضل را زودتر از این شناسایی کند و جلوی این ناهنجاری فرهنگی را بگیرد؟ فرهنگی که بسیاری از فعالان عرصه نشر و کتابفروشی برای زنده نگهداشتنش تلاش می کنند و روزی از آن به دست می آورند.

پس بجاست که دولت تدبیر و امید با مدیریت دقیق این خلاء قانونی را برای حفاظت از صنعت نشر کشور برطرف کرده و امیدی دوباره بین ناشران و تولید کنندگان واقعی صنعت نشر کشورمان ایجاد کند. 

اینجا تهران همه جا امن و امان است

کارشناسان: گردشگری شبانه در ایران هیچ معنایی ندارد

اگر اهل سفر هستید و به دنبال یافتن و دیدن تازه‌های جهان، جای تردید نیست به مناظر و طبیعت بکر کشورهای مختلف علاقه‌مند باشید. هرچند درخشش نور خورشید در انتخاب مقصد شما جزو ملزومات است، اما تاریکی شب هم برای خود دنیای دارد که سوژه برخی سفرها و گلگشت های ماجراجویان سراسر جهان است، بخصوص اگر پای فعالان گردشگری یا همان صادرات نامرئی به میان آید.

تبلیغات گردشگری همیشه از مناظر زیبا و پرنور سخن می‌گوید و به گرمای خورشید و سواحل زیبا یا درخشش دانه‌های برف در زمستان اشاره می‌کند،‌ اما یک یا دو دهه است که فعالان عرصه گردشگری پی به فرصتی مناسب برای پول درآوردن آن هم از سیاهی شب افتاده‌اند.

کارشناسان صنعت گردشگری، آرامش شب را به عنوان صندوقچه‌ای پر از الماس تشبیه کرده‌اند که صنعت گردشگری می‌تواند به میزان دلخواه از آن برداشته و مال خود کند، چون رقیب دیگری در کار نیست و هرچه هست مربوط به شاخه‌های مختلف صادرات نامرئی خواهد بود.

پاریس، رم،‌ مسکو، نیویورک، ونیز، فرانکفورت، سئول ، هنگ کنگ و توکیو در شب می‌درخشند و غرق در شادی با گردشگران، تاریکی شب را به درخشش خورشید می‌رسانند.

رستوران‌ها، گالری‌ها، مراکز خرید شبانه همه و همه دست به دست هم می‌دهند تا گردشگران دست به جیب شوند و هزینه کنند و از اوقات خود لذت ببرند. باربارا واتسون، یکی از فعالان عرصه گردشگری نیویورک درباره گردشگری شبانه می‌گوید: درخشش نور تابلوهای تبلیغاتی و بیکاری مردم، بهترین فرصت پول درآوردن است به عقیده وی بسیاری از تورهای شبانه سودآورتر از تورهای روزانه هستند.

وی ادامه می دهد خوردن شام روی عرشه قایق شناور در دریا و دیدن درخشش شهر یا دیدن نورپردازی‌های بسیار زیبا همه و همه می‌توانند فرصتی برای جذب گردشگران خسته از تفریحات روزانه باشند.

واتسون در این زمینه می افزاید : فراموش نکنیم خدمات شبانه همواره گران‌تر از خدمات گردشگری روزهاست، بنابراین هرگز نباید از این فرصت طلایی غافل شد.

اما در ایران و بخصوص تهران که به شب‌هایش معروف بوده ، چه خبر است؟ به عقیده بسیاری از فعالان صادرات نامرئی درباره گردشگری شبانه تهران فقط می‌توان گفت « اینجا تهران است و همه جان امن و امان است.» چون همه در بستر آرمیده اند و خبری از هیاهوی شبانه گردشگران و ساکنان هر نیست.

به گفته این دست اندرکاران گردشگری براساس قوانین وضع شده از سوی دولت، هم اکنون اکثر اصناف نیمه‌شب مجبور به تعطیل کردن هستند و راهی خانه می‌شوند، حال آن‌که این زمان بهترین فرصت درآمدزایی از گردش‌های شبانه گردشگران خارجی و داخلی است.

محله های قدیمی ، پارک ها ، سینماها و حتی سالن های غذاخوری همه جزو مناطق گردشگر پذیر تهران هستند که با تاریک شدن هوا چراغ کسب و کار آنها نیز خاموش می شود.

این درحالی است که با توجه به  مستندات تاریخی از جمله خاطرات عبدالله مستوفی و سعید نفیسی تهران تا دوره قاجار شاهد گردشگری های شبانه بود. اگرچه تهران دوره قاجار نور و روشنایی نداشت اما هویت داشته است و وقتی ماه رمضان فرا می رسید مردم تا نیمه های شب خرید می کردند به حسینیه ها می رفتند چراکه امنیت و هویت حرف اول را می زد اما حالا با روشنایی پروژکتورهای قوی هم نمی توان زندگی شبانه را در شهر احیا کرد.

«رضا درستکار» منتقد سینما معتقد است: «اگر بر اساس استانداردهای جهانی به مقوله فعالیت سالن‌های سینما و تئاتر تا پاسی از شب بنگریم، درمیابیم این مهم باید در تهران نیز محقق شود اما در حال حاضر به دلیل اتفاقات و عادات غیر متعارفی که وجود دارد، تمام اماکن و اصناف تنها تا 12 شب می‌توانند فعالیت کنند و پس از این زمان باید تعطیل شوند.»

وی، نبود مدیریت صحیح در حوزه گردشگری ، آشنا نبودن مسئولان با چنین جاذبه‌های شهری، نبود برنامه روشن و هدفمند را دلیل توسعه نیافتن گردشگری شبانه به واسطه سالن‌های سینما و تئاتر دانست و گفت:‌ سالن‌های سینما و پردیس‌های سینمایی این قابلیت را دارند تا زندگی را به شبهای تهران باز گردانند. این درحالی است که سرانه مراجعه به سینما در سال جاری نسبت به سال گذشته کم شده و این وظیفه مسئولان است که پردیس‌ها را به محل زندگی مخاطبان نزدیکتر کنند.

درستکار با اشاره به 4 پردیسی که در حال حاضر در تهران فعال هستند یادآور شد: توسعه و رونق و به روز کردن سالن‌های سینما و افزایش زمان فعالیت آنها در شب می‌تواند گامی در جهت توسعه گردشگری شبانه باشد.

مهسا مطهر، مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری ضمن تاکید بر رونق گردشگری شبانه در بسیاری از شهرهای معروف و گردشگرپذیر جهان می‌گوید: تهران علی رغم جاذبه‌هایی که در اختیار دارد، شب‌ها به شهری بدون روح تبدیل می‌شود، چون همه باید به خانه‌ها بروند و گردشگران خارجی هم که تازه از گشت بعدازظهر خود فارغ شده اند نیز به رختخواب خواهند رفت.

وی می‌افزاید: این اتفاق یعنی از دست دادن فرصتی طلایی برای رونق رستوران‌ها و برخی گالری‌ها یا حتی مراکز خرید، چند ساعتی که می‌تواند به اندازه کل فروش روزانه این اماکن سودآور باشد ‌و گردشگران را راضی به اقامتگاه خود هدایت کند.

این فعال عرصه گردشگری در این زمینه می‌افزاید: هم‌اکنون ما هنگام برگزاری تور برای خارجی‌ها پس از پایان یک کنسرت موسیقی سنتی یا بازدید از برج میلاد حدود ساعت 11 شب راهی هتل می‌شویم که متاسفانه بسیاری از گردشگران از این شرایط ناراضی هستند و از تفریحات شبانه تهران گلایه دارند.

به عقیده این کارشناس گردشگری، گاهی اوقات حتی با یک نورپردازی بسیار ساده می‌تواند ساعت‌ها از گردشگران درآمد کسب کرد و آنها را سرگرم کرد، اما دریغ از این اتفاق که گردشگری شبانه تهران هم‌اکنون از آن محروم است.

از سوی دیگر «نصرالله حدادی» پژوهشگر میراث فرهنگی، معتقد است، بخش اعظم بافت های تاریخی از فضایی مرده و سکنه ای غیر ایرانی تشکیل شده به گونه ای که امکان ایجاد گردشگری شبانه در آن ها نزدیک به صفر است.

او می گوید: با توجه به وضعیتی که بافت های تاریخی ایران به خصوص بافت تاریخی تهران دارد امکان گردشگری شبانه در آن ها به هیچ وجه امکانپذیر نیست. چراکه با تغییر مناسبات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی نوع و شیوه زندگی هم در این مناطق به کلی دگرگون شده و این مناطق را از جریان زندگی عادی خارج کرده است.

اما «سعید فلاح فر» کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی، گردشگری شبانه و امنیت در بافت های تاریخی را دو عامل جدایی ناپذیر می داند و می افزاید: امنیت موضوعی است که اهمیت آن در بافت های تاریخی به ویژه شب ها دوچندان می شود. بافت های تاریخی به هزار و یک دلیل ارزانترین مناطق شهر محسوب می شود و همین عامل سبب تجمع افرادی می شود که به خاطر وجود مشکلات اقتصادی، ساختارهای فرهنگی متفاوتی هم دارا هستند. غالب این افراد را معمولا مهاجران و افرادی تشکیل می دهد که از جایگاه قانونی و تعلقات فرهنگی به شهر بی بهره اند.

فلاح فر اعتقاد دارد، باید به معضل بافت های تاریخی نگاهی فرهنگی انداخت چراکه ارزش های اقتصادی و فرهنگی بافت ارتقا نیابد و به جایگاه واقعی خویش بازنگردد مردم عادی حتی نمی توانند در روز روشن در این مناطق قدم بزنند چه رسد به گشت ها و تورهای شبانه!

علی اصغر ابراهیمی رییس اتحادیه رستوران‌ داران تهران با تاکید بر آنکه نه تنها رستورانداران به ادامه فعالیت تا پاسی از نیمه شب علاقه‌مند هستند  بلکه مشتریان بسیاری نیز وجود دارد که علاقه‌مند هستند در زمان‌های مختلف به رستوران‌ها مراجعه کنند .

او در توضیح دلایل عدم فعالیت رستوران‌ها بعد از ساعت 12 شب گفت: «با وجود آنکه شب گردی و پیاده روی در شب‌های تابستان رونق یافته و در این زمان نیز گاه اتفاق می‌افتد که مشتریان علاقه‌مند باشند تا برای خوردن غذا به رستوران بروند اما از آنجایی که رستوران‌دار باید برای ادامه فعالیت خود بعد از 12 شب، شیفتی جداگانه با حقوق و مزایا تعریف کند، به دلیل کمبود مشتری در شیفت شب این صرفه برای او وجود ندارد تا سه شیفت کاری را در رستوران مشغول به کار کند.»

امواج رمین؛ تورا می خواند

تحولی تازه در صنعت گردشگری سیستان و بلوچستان

هرچند در بسیاری از شهرهای مستعد و گردشگر پذیر کشورمان خبری فرا رسیدن هفته گردشگری نیست و ساکنان آنها درباره انتخاب شعار امسال سازمان جهانی گردشگری که سخن از گردشگری و آب می گوید، هیچ چیز نمی دانند ، اما اتفاقی بسیار میمون در یکی از محروم ترین استان های کشورمان همزمان با فرارسیدن هفته گردشگری بخصوص زمانی که شعار امسال این سازمان مربوط به گردشگری و آب انتخاب شده ، رخ داده است و می توان آن را با توجه به همین شعار به تمام جهانیان مخابره کرد و شاهد رونق دوچندان گردشگری دریایی ایران بود.

تفریحات ساحلی و ورزش های دریایی که ترجمه ای دقیق از شعار امسال سازمان جهانی گردشگری است هرساله دلیل سفر میلیون ها گردشگر یا ماجراجو در سراسر جهان است و زمینه اشتغالزایی فراوانی برای کشورهای ساحلی دهکده جهانی فراهم می کند.

قایقرانی، موج سواری، غواصی و دهها ورزش دیگر که می تواند ماجراجویان و بخصوص گردشگران را به مناطق مصتعد بکشاند. به عنوان مثال می توان به برگزاری مسابقات قایقرانی جام لویی ویتون در آمریکا اشاره کرد که به گفته مسئولین برگزاری رقابت بین المللی، این مسابقات زمینه ساز 8500 شغل در محل برگزاری آن یعنی شهر سانفرانسیکو شد.

بدون تردید ایران نیز با توجه به برخورداری از حدود دو هزار کیلومتر نوار ساحلی می تواند به عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری در جذب گردشگران و ماجراجویان دریایی باشد. هرچند برخی از ورزشهای آبی هنوز در کشورمان زیاد معرفی نشده اند اما یقینا امکانات طبیعی مناسبی برای انجام آنها در کشورمان مهیاست و فقط کافی است در این زمینه اطلاع رسانی شده و مورد استفاده قرار گیرند، تا شاهد حضور صدها هزار علاقمند و ورزشکار در این سواحل باشیم.

موج سواری هم یکی از این ورزشهای مهیج و پرطرفدار دهکده جهانی است که علی رغم وجود پتانسیل های بالای طبیعی برای انجام آن در کشورمان هم اکنون زیاد معرفی نشده و بسیاری از هموطنانمان یا حتی خارجی ها با شنیدن نام موج سواری به یاد سواحل استرالیا خواهند افتاد؛ دریغ از اینکه سیستان و بلوچستان نیز می تواند پذیرای موج سواران حرفه ای و مبتدی از سراسر جهان باشد .

شاهد مثال این پتانسیل حضور «ایسکی بریتون» قهرمان موج سوار ایرلندی در این سواحل برای تهیه فیلمی مستند از توانمندی های منطقه برای علاقمندان به موج سواری جهان است.

ایسکی بریتون در حال حاضر به عنوان یکی از قهرمانان ملی کشور ایرلند در موج سواری به شمار می رود و از آنجا که پدر و مادرش به عنوان موج سواران حرفه ای در ایرلند شناخته بودند او از کودکی با این ورزش آشنا بوده است و بالاخره موج سواری را به عنوان ورزش آبی حرفه ای خود انتخاب کرد.

وی، تحصیلات حرفه ای و تخصصی خویش را نیز با محوریت دریا انتخاب کرده و در سال 2012 موفق به دریافت مدرک دکترا در زمینه علوم دریایی شده است این ورزشکار حرفه ای تحقیقاتی گسترده در زمینه دریا، توسعه پایدار و ماهیگیری انجام داده و دارای مقالات علمی متعددی در این رشته است.

این قهرمان ایرلندی هم اکنون با همکاری یک کارگردان فرانسوی در چابهار مشغول ضبط مستندی از امکانات طبیعی موج سواری در منطقه و آموزش آن به کودکان استان سیستان و بلوچستان است و آرزو می کند که روزی فرا رسد که ساحل چابهار پر از ورزشکارانی شود که از ورزش های آبی لذت می برند.

بریتون هدف از تهیه این مستند  در دهستان رمین چابهار به عنوان پایلوت موج سواری ایران را ترویج این ورزش  بخصوص برای بانوان در منطقه و معرفی جاذبه های دریایی استان سیستان بلوچستان به جهان عنوان کرده است .

این متخصص علوم دریایی معتقد است حدود 20 میلیون موج سوار در جهان هرساله برای لذت بردن از امواج به گوشه و کنار جهان سفر می کنند و فیلمی که او قصد ساختنش را دارد می تواند آنها را با سواحل چابهار نیز آشنا کرده و با ایجاد جریان گردشگری ورزشی آبی به منطقه چابهار تحولی شگرف را در استان محروم سیستان و بلوچستان ایجاد کند.

وی به توسعه صنعت گردشگری در چابهار بسیار امیدوار است و این فعالیت فرهنگی- ورزشی او ، با استقبال برخی از مسئولان مانند یعقوب جدگال نماینده چابهار و کنارک در مجلس شورای اسلامی، سازمان میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان و  وزارت ارشاد و مسئولین ورزشی استان همراه شده است.

این ورزشکار حرفه ای درباره دلیل انتخاب ایران برای انجام این کار به خبرنگار کسب و کار می گوید: در سال 2010 میلادی وقتی برای اولین وارد وارد ایران شدم با توجه به اطلاعاتی که از قبل داشتم هیچ امیدی به لذت بردن از ورزش مورد علاقه خودم نداشتم و فکر می کردم ورزشکاران زن مثل من در این کشور نمی توانند از ورزشهای آبی آزدانه لذت ببرند اما وقتی به عنوان اولین زن موج سوار  با پوشش کامل مناسب فرهنگ و دین ایران که توسط خودم طراحی شده بود در سواحل چابهار موج سواری کردم متوجه شدم که هیچ محدودیتی ندارم و می توانم از این سواحل همانند دیگر سواحل جهان لذت ببرم.

وی درباره اولین تجربه خود در ایران  می افزاید: در این سفر ابتدا سعی کردم نقاط مختلفی را از نظر فنی بررسی کنم و بهترین نقطه را برای موج سواری چابهار بخصوص روستای رمین دیدم.

نکته بسیار جالب برای ایسکی این بود که وقتی برای اولین بار این ورزش را در سواحل چابهار به عنوان یک زن خارجی انجام داد در منطقه بسیار معروف شد و اکثر مردم کوچه و خیابان درباره او سخن می گفتند.

ایسکی می گوید وقتی از سفر سال 2010 میلادی به کشورم بازگشتم متوجه شدم که در منطقه چابهار بسیار معروف شدم و موج سواری من به عنوان یک زن ورزشکار خارجی در ایران بازتاب جهانی گسترده ای داشته است همین موضوع دلیل تصمیم فعلی من شد.

دکتر احمدرضا شیخی، یکی از کارشناسان اداره میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان در این زمینه می گوید: با توجه به علاقه این ورزشکار حرفه و شرایط بسیار مساعد منطقه وی قصد دارد با آموزش مردم و علاقمندان به تربیت تیمی حرفه ای از موج سواران مقدمات برگزاری مسابقات بین المللی را در این آبها فراهم نماید.

شیخی در این باره می افزاید : فعالان ورزشی در این زمینه بدون تردید می دانند که انجام و برگزاری اینگونه مسابقاته چقدر در اقتصاد منطقه مفید خواهد بود و زمینه ساز نقل و انتقالات تیمی در این رشته یا رشته های وابسته ورزشی خواهد شد.

اما به عقیده این کارشناس میراث فرهنگی استان ، مهمترین تاثیر حضور موج سوار ایرلندی در منطقه ارتقای فرهنگ ساکنان بومی روستای رمین بوده است . شیخی در این زمینه می گوید: روزهای اول به دلیل ناآشنایی مردم منطقه به قصد و نیت او مشکلاتی بود اما پس از مدتی وقتی مردم منطقه رونق اقتصادی خود را در حضور وی دیدند و حضور گردشگران خارجی را باعث ارتقای سطح شادی بین هموطنان خود یافتند خودشان امنیت تاسیسات و امکاناتی که وی با خود آورده بود را بر عهده گرفتند و حتی با احداث کپرهایی کنار ساحل به وی کمک کردند تا شرایط بهتری برای آموزش و انجام کارهایش داشته باشد.

شیخی از نبود خطوط پروازی منظم از نقاط مختلف ایران و جهان به منطقه را در حال حاضر از مهمترین مشکلات طرح این ورزش کار ایرلندی می داند و ابراز امیدواری می کند در صورت حمایت مسئولان می توان به زودی شاهد حضور صدها و بلکه هزاران گردشگر موج سوار در منطقه بود .

اما بازگشت این قهرمان موج سواری برای دومین بار به ایران نه فقط به عنوان یکی از علاقمندان موج سواری بلکه به عنوان مستند سازی که قصد دارد نظر گردشگران دریایی سراسر جهان را به ایران جلب کند محل تفکر و یادآور کم کاری یا سوء مدیریتی دردناک بین مسئولان امر توسعه گردشگری کشورمان است .

این ورزشکار کار و طرح خود را با در اختیار قرار دادن لوازم موج سواری به علاقمندان به خصوص بانوان محلی اجرایی و آغاز کرده است  تا این کار ورزش موج سواری را در منطقه چابهار بومی کرده و زمینه ساز پرورش تیمی قوی در این رشته باشد.

این اقدام فرهنگی ورزشی بریتون اگرچه تحصین برانگیز است اما متاسفانه از عدم هماهنگی مسئولان ورزشی و گردشگری کشورمان حکایت دارد و بیانگر ضعف تبلیغاتی ایران در زمینه معرفی جاذبه های گردشگری منطقه به دیگر نقاط جهان است نقطه ضعفی که می تواند صنعت روبه رشد گردشگری کشورمان را مغلوب تبلیغات سوء دیگر رسانه های جهان کند.

به جاست که مسئولان و صاحبان رسانه از این فعالیت ایسکی بریتون به خوبی حمایت کنند و با پوششی منطقی از فعالیت های وی این حرکت فرهنگی ورزشی را به سوژه ای برای جلب نظر گردشگران جهانی به منطقه یاد شده کنند و موجی از شغل و درآمد را به سیستان و بلوچستان بخصوص رمین هدیه دهند.

جای تردید نیست که در صورت حمایت مسئولان وساخت این مستند موقعیت گردشگری منطقه متحول خواهد شد و هزاران نفر از گردشگران و ماجراجویان داخلی و خارجی به منطقه سفر می کنند بنابراین از هم اکنون باید به فکر ایجاد بستری مناسب برای پذیرایی از این گردشگران باشیم تا مبدا این حرکت جالب و خودجوش موج سوار ایرلندی همانند صدها برنامه دیگر بدون نتیجه و بی حاصل شود.

از بازارهای منطقه غافل نشویم

همواره در گوشه و کنار این دهکده جهانی نمایشگاههای صنعت چاپ و کتاب در حال برگزاری است که بسیاری از ناشران و دست اندرکاران این حرفه را به خود جلب می کند تا با یکدیگر آشنا شده و تبادل اطلاعات کنند و زمینه تجارت بین آنها فراهم شود.

هندوستان، برزیل، ایتالیا، ژاپن ، کره جنوبی ، دبی و آلمان از مهمترین های این نمایشگاهها هستند که همواره برخی از ناشران ایرانی و فعالان عرصه چاپ کشورمان نیز همواره علاقمند به حضور در اینگونه آنها بوده و به امید ایجاد ارتباط با دیگر ناشران راهی این نمایشگاهها می شوند .

اما آیا واقعا این حضور می تواند زمینه ساز همکاری های فراوان بین هالی نشر ایران با دیگران باشد؟ یا اینکه اصلا حضور ناشران و فعالان کتاب ایران در برخی از این نمایشگاهها توجیه اقتصادی دارد؟ و از همه مهمتر میزان صادرات محصولات چاپی ما با توجه به حضور در این نمایشگاهه ها چقدر است؟ اینها همه سئوالاتی هستند که کسب و کار امروز با توجه به برگزاری نمایشگاه کتاب فرانکفورت والبته اخباری که از آن به گوش می رسد قصد بررسی آنها دارد.

رضا رضایی، رئیس پیشین اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ  در این باره، معتقد است: ظریفت‌ها و فرصت‌های بسیاری در ایران به منظور صادرات محصولات چاپی در حوزه‌های گوناگون وجود دارد. ارائه خدمات در زمینه چاپ کتاب، پوستر، انواع کارت‌ها و... نیز بخشی از محصولات چاپی هستند که صنعت‌گران ایرانی توانایی انجام آن را به خوبی دارند.

وی متعقد است ، چاپخانه‌های ایران در مقایسه با چاپخانه‌های برخی کشورهای منطقه مثل هند از توانایی فنی و تجهیزاتی فوق‌العاده‌ای برخوردار هستند. لیکن عدم پایبندی به قانون کپی‌رایت، مشکلات فنی در بخش صحافی، بالا بودن تعرفه‌های و تحریم‌های سیاسی و اقتصادی، مشکلاتی هستند که توانایی صادرات کتاب را از ناشران و چاپخانه‌داران ایرانی گرفته است.

در همین حال می توان به آمار سال 2010 میلادی موسسه انگلیسی «پایرا» اشاره کرد که سهم ایران از صادرات محصولات چاپی را حدود 5 درصد اعلام کرده در حالی ترکیه توانسته صادرات محصولات چاپی خود در منطقه را به بیش از 50 درصد برساند.

اما مدیرعامل موسسه انتشاراتی الهدی درباره حضور ناشران ایرانی در نمایشگاههای مرتبط اینگونه اظهار نظر می کند که ‌ برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت یا نمایشگاههای اینچنینی باید یک توجیه منطقی داشت‌، هم‌چنین باید یک مزیت نسبی فرهنگی یا مزیت نسبی اقتصادی از این حضور وجود داشته باشد‌، اگر ناشری توانایی رقابت در یک بازار چند میلیارد دلاری را داشته باشد،‌ می‌توان گفت توجیه اقتصادی برای حضور دارد.

متولیان ادامه داد :‌گاهی نیز از حضور در فرانکفورت جنبه تبلیغی را دنبال می کنیم که باز این موضوع توجیه منطقی خاص خود را دارد،‌ اما در وضعیت فعلی و عدم حمایت ایران از قانون کپی رایت بعید است که ناشران ایرانی حداقل‌های حضور در فرانکفورت را دارا باشد.

متولیان با اشاره به ظرفیت‌های موجود برای ناشران در کشورهای افغانستان،‌ پاکستان و شبه‌‌قاره گفت: انتشارات الهدی در ماه‌های اخیر تلاش کرده است تا بر روی دیپلماسی فرهنگی در کشورهای منطقه سرمایه‌گذاری کند،‌ حتی این دیپلماسی را جزئی‌تر نگاه کرده و بر روی دیپلماسی کتاب منطقه‌ای متمرکز شدیم،‌ در این راستا پنج ماهی است، ظرفیت خوبی را در افغانستان برای ورود ادبیات شاعران و نویسندگان مهاجر افغان به داخل فراهم کرده‌ایم‌، که بر طبق آن با یاری اهالی فرهنگ و کارشناسانی که نسبت به ادبیات هر دو طرف یعنی شاعران مهاجر افغان و شاعران ساکن افغان تسلط و شناخت دارند،‌ ادبیات مقاومت مهاجر افغان را با ادبیات مقاومت داخل افغانستان آشتی دهیم.

ممقانی دیگر ناشر ایرانی و فعال عرصه کتاب و نشر به آمار بالای ترجمه کتب خارجی در کشور ونبود قانون کپی رایت اشاره می کند و می گوید: حضور ایران در نمایشگاههای اروپایی چه حاصلی خواهد داشت آیا واقعا ناشران ایرانی چیزی به جز کتاب سعدی و حافط و برخی کتب نفیس مذهبی مثل قرآن کریم برای ارایه در این نمایشگاهها دارند یا اینکه به دنبال مسایل دیگری هستند ؟ ناشران خصوصی ایرانی در این گونه نمایشگاهها واقعا در دنیای بی انتهای ناشران بین المللی گم شده اند و تعدادی از دولتی ها با استفاده از بودجه های کلان صرفا به پخش شکلات و شیرینی اقدام می کنند و امسال هم که گروه موسیقی سنتی ایران در فرانکفورت می نوازد .

این فعال نشر به بازار منطقه بخصوص کشورهایی با زبان مشترک ما اشاره می کند و می گوید بد نیست به جای سرمایه گذاری در فرانکفورت که شاید چیزی جز هزینه برای ما نداشته باشد در این کشورها دست به ابتکارات جالبی بزنیم تا بتوانیم تعامل بین ناشران ایرانی و ناشران این کشورها را فراهم کنیم و زمینه ساز صادرات کتاب از ایران باشیم.

ممقانی در انتها می گوید: اگر مسئله حضور ایران در نمایشگاههایی مثل فراکنفورت استفاده از مراسم جانبی مثل خدمات چاپ است که باید بگویم فرض بگیریم که دستگاههای بسیار مدرن چاپی هم وارد کشورمان شده که هم اکنون این دستگاهها در ایران هستند اما همانطور که آمار نشان می دهد ایران بازار صادرات محصولات چاپی را به ترکیه و حتی گاهی اوقات به هندوستان واگذار کرده است.

وی به اثر سوء تحریم های یکجانبه غرب علیه کشورمان اشاره دارد و میگوید به دلیل کمبود کاغذ در کشور ما ناشران داخلی و بخصوص چاپخانه داران در گیر این معضل هستند و تیراژ کتاب به غیر کتابهای موسسات دولتی هم اکنون به حدود یکهزار جلد تنزل یافته است و توان تامین بازار داخلی ندارم و در بسیاری از موارد شاهد واردات سررسید ، تقویم ، دفتر مشق یا حتی برخی از کتاب های کودک و نوجوان از هندو چین هستیم به در فرانکفورت به دنبال چه می گردیم ؟ به نظر شما بهتر نیست به جای این همه هزینه فکری اساسی برای صنعت نشر  و چاپ داخلی داشته باشیم و به بازارهای منطقه ای بیاندیشیم؟

گردشگری شبانه در ایران هیچ معنایی ندارد

گردشگری شبانه در ایران هیچ معنایی ندارد

اینجا تهران همه جا امن و امان است

نویسنده : عماد عزتی

اگر اهل سفر هستید و به دنبال یافتن و دیدن تازه‌های جهان، جای تردید نیست به مناظر و طبیعت بکر کشورهای مختلف علاقه‌مند باشید و هرچند وقت یک بار سری به ناشناخته‌های اقصی نقاط جهان می زنید. هرچند نور خورشید در این گشت و گذار جزو ملزومات است، اما تاریکی شب هم برای خود دنیای دارد که سوژه برخی سفرها و گلگشت های ماجراجویان سراسر جهان است، بخصوص اگر پای گردشگری یا همان صادرات نامرئی به میان آید.

تبلیغات گردشگری همیشه از مناظر زیبا و پرنور سخن می‌گوید و به گرمای خورشید و سواحل زیبا یا درخشش دانه‌های برف در زمستان اشاره می‌کند،‌ اما یک یا دو دهه است که فعالان عرصه گردشگری پی به فرصتی مناسب برای پول درآوردن آن هم از سیاهی شب افتاده‌اند.

کارشناسان صنعت گردشگری، آرامش شب را به عنوان صندوقچه‌ای پر از الماس تشبیه کرده‌اند که صنعت گردشگری می‌تواند به میزان دلخواه از آن داشته و مال خود کند، چون رقیب دیگری در کار نیست و هرچه هست مربوط به شاخه‌های مختلف صادرات نامرئی خواهد بود.

پاریس، رم،‌ نیویورک، ونیز، فرانکفورت، سئول و توکیو در شب می‌درخشند و غرق در شادی با گردشگران، تاریکی شب را به درخشش خورشید می‌رسانند.

رستوران‌ها، گالری‌ها، مراکز خرید شبانه همه و همه دست به دست هم می‌دهند تا گردشگران دست به جیب شوند و هزینه کنند و از اوقات خود لذت ببرند. باربارا واتسون، یکی از فعالان عرصه گردشگری نیویورک درباره گردشگری شبانه می‌گوید: درخشش نور تابلوهای تبلیغاتی و بیکاری مردم، بهترین فرصت پول درآوردن است به عقیده وی بسیاری از تورهای شبانه سودآورتر از تورهای روزانه هستند.

خوردن شام روی عرشه قایق شناور در دریا و دیدن درخشش شهر یا دیدن نورپردازی‌های بسیار زیبا همه و همه می‌توانند فرصتی برای جذب گردشگران خسته از تفریحات روزانه باشند.

وی به این نکته اشاره می‌کند که خدمات شبانه همواره گران‌تر از خدمات گردشگری روزهاست، بنابراین هرگز نباید از این فرصت طلایی غافل شد.

اما در ایران و بخصوص تهران که به شب‌هایش معروف بوده ، چه خبر است؟ به عقیده بسیاری از فعالان صادرات نامرئی درباره گردشگری شبانه تهران فقط می‌توان گفت « اینجا تهران است و همه جان امن و امان است.»

به گفته این دست اندرکاران گردشگری براساس قوانین وضع شده از سوی دولت، بسیاری از اصناف نیمه‌شب مجبور به تعطیل کردن هستند و راهی خانه می‌شوند، حال آن‌که این زمان بهترین فرصت درآمدزایی از گردش‌های شبانه گردشگران خارجی و داخلی است.

محله های قدیمی ، پارک ها ، سینماها و حتی سالن های غذاخوری همه جزو مناطق گردشگر پذیر تهران هستند که با تاریک شدن هوا چراغ کسب و کار آنها نیز خاموش می شود.

«رضا درستکار» منتقد سینما معتقد است: «اگر بر اساس استانداردهای جهانی به مقوله فعالیت سالن‌های سینما و تئاتر تا پاسی از شب بنگریم، متوجه می‌شویم که این مهم باید در تهران نیز محقق شود اما در حال حاضر به دلیل اتفاقات و عادات غیر متعارفی که وجود دارد، تمام اماکن و اصناف تنها تا 12 شب می‌توانند فعالیت کنند و پس از این زمان باید تعطیل شوند.»

این منتقد سینما، نبود مدیریت صحیح در حوزه گردشگری ، آشنا نبودن مسئولان با چنین جاذبه‌های شهری، نبود برنامه روشن و هدفمند را دلیل توسعه نیافتن گردشگری به واسطه سالن‌های سینما و تئاتر دانست و گفت:‌ «سالن‌های سینما و پردیس‌های سینمایی این قابلیت را دارند تا زندگی را به شبهای تهران باز گردانند. این درحالی است که سرانه مراجعه به سینما در سال جاری نسبت به سال گذشته کم شده و این وظیفه مسئولان است که پردیس‌ها را به محل زندگی مخاطبان نزدیکتر کنند.»

درستکار با اشاره به 4 پردیسی که در حال حاضر در تهران فعال هستند یادآور شد: «در شهری با بیش از هشت میلیون نفر جمعیت باید توزیع درستی درخصوص مکان‌های گردشگری و سالن‌های سینما شکل گیرد چراکه این حلقه مفقوده نیازهای فرهنگی کشور است.»

توسعه و رونق و به روز کردن سالن‌های سینما و افزایش زمان فعالیت آنها در شب می‌تواند گامی در جهت توسعه گردشگری شبانه باشد.

مهسا مطهر، مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری ضمن تاکید بر رونق گردشگری شبانه در بسیاری از شهرهای معروف و گردشگرپذیر جهان می‌گوید: تهران علی رغم جاذبه‌هایی که در اختیار دارد، شب‌ها به شهری بدون روح تبدیل می‌شود، چون همه باید به خانه‌ها بروند و گردشگران هم که تازه از گشت بعدازظهر خود بازگشته‌اند نیز به رختخواب خواهند رفت.

وی می‌افزاید: این اتفاق یعنی از دست دادن فرصتی طلایی برای رونق رستوران‌ها و برخی گالری‌ها یا حتی مراکز خرید، چند ساعتی که می‌تواند به اندازه کل فروش روزانه این اماکن سودآور باشد ‌و گردشگران را راضی به اقامتگاه خود هدایت کند.

این فعال عرصه گردشگری در این زمینه می‌افزاید: هم‌اکنون ما هنگام برگزاری تور برای خارجی‌ها پس از یک کنسرت موسیقی سنتی یا بازدید از برج میلاد حدود ساعت 12 شب راهی هتل می‌شویم که متاسفانه بسیاری از گردشگران از این شرایط ناراضی هستند و از تفریحات شبانه تهران گلایه دارند.

به عقیده این کارشناس گردشگری، گاهی اوقات حتی با یک نورپردازی بسیار ساده می‌تواند ساعت‌ها از گردشگران درآمد کسب کرد و آنها را سرگرم کرد، اما دریغ از این اتفاق که گردشگری شبانه تهران هم‌اکنون از آن محروم است.

آرش نورآقایی هم به عنوان یکی از فعالان گردشگری، فرصت از دست رفته گردشگری شبانه تهران یا حتی دیگر شهرهای گردشگرپذیر را به عنوان معضلی برای توسعه گردشگری ایران می‌داند و می‌گوید: با توجه به صنعتی شدن زندگی و گرفتاری‌های روزانه، همه‌ساله در برخی کشورها مثل کره جنوبی مراکز خرید شبانه دایر شده که از بیکاری مردم بخوبی استفاده می‌کند. در این مراکز که از ساعت 10 شب تا 4 بامداد فعال هستند، هرآنچه که مردم نیاز دارند، ارائه می‌شود و علاوه بر ساکنان محلی، بسیاری از گردشگران شب‌زنده‌دار را به خود جلب می‌کند. رستوران‌ها، فروشگاه‌های لباس و بسیاری از مغازه‌های این بازارها از رونق خوبی برخوردار هستند و از وقت مرده شب بخوبی استفاده می‌کنند.

از سوی دیگر «نصرالله حدادی» پژوهشگر میراث فرهنگی، معتقد است، بخش اعظم بافت های تاریخی از فضایی مرده و سکنه ای غیر ایرانی تشکیل شده به گونه ای که امکان ایجاد گردشگری شبانه در آن ها نزدیک به صفر است.

او می گوید: با توجه به وضعیتی که بافت های تاریخی ایران به خصوص بافت تاریخی تهران دارد امکان گردشگری شبانه در آن ها به هیچ وجه امکانپذیر نیست. چراکه با تغییر مناسبات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی نوع و شیوه زندگی هم در این مناطق به کلی دگرگون شده و این مناطق را از جریان زندگی عادی خارج کرده است.

اما «سعید فلاح فر» کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی، گردشگری شبانه و امنیت در بافت های تاریخی را دو عامل جدایی ناپذیر می داند و می افزاید: امنیت موضوعی است که اهمیت آن در بافت های تاریخی به ویژه شب ها دوچندان می شود. بافت های تاریخی به هزار و یک دلیل ارزانترین مناطق شهر محسوب می شود و همین عامل سبب تجمع افرادی می شود که به خاطر وجود مشکلات اقتصادی، ساختارهای فرهنگی متفاوتی هم دارا هستند. غالب این افراد را معمولا مهاجران و افرادی تشکیل می دهد که از جایگاه قانونی و تعلقات فرهنگی به شهر بی بهره اند.

فلاح فر اعتقاد دارد، باید به معضل بافت های تاریخی نگاهی فرهنگی انداخت چراکه ارزش های اقتصادی و فرهنگی بافت ارتقا نیابد و به جایگاه واقعی خویش بازنگردد مردم عادی حتی نمی توانند در روز روشن در این مناطق قدم بزنند چه رسد به گشت ها و تورهای شبانه!

این درحالی است که آنطور که در مستندات تاریخی از جمله خاطرات عبدالله مستوفی و سعید نفیسی آمده است تهران تا دوره قاجار شاهد گردشگری های شبانه بود. تهران دوره قاجار نور و روشنایی نداشت اما هویت داشت. حدادی می گوید: وقتی ماه رمضان فرا می رسید مردم تا نیمه های شب خرید می کردند به حسینیه ها می رفتند چراکه امنیت و هویت حرف اول را می زد اما حالا با روشنایی پروژکتورهای قوی هم نمی توان زندگی شبانه را در شهر احیا کرد.

علی اصغر ابراهیمی رییس اتحادیه رستوران‌ داران تهران با تاکید بر آنکه نه تنها رستورانداران به ادامه فعالیت تا پاسی از نیمه شب علاقه‌مند هستند  بلکه مشتریان بسیاری نیز وجود دارد که علاقه‌مند هستند در زمان‌های مختلف به رستوران‌ها مراجعه کنند .

او در توضیح دلایل عدم فعالیت رستوران‌ها بعد از ساعت 12 شب گفت: «با وجود آنکه شب گردی و پیاده روی در شب‌های تابستان رونق یافته و در این زمان نیز گاه اتفاق می‌افتد که مشتریان علاقه‌مند باشند تا برای خوردن غذا به رستوران بروند اما از آنجایی که رستوران‌دار باید برای ادامه فعالیت خود بعد از 12 شب، شیفتی جداگانه با حقوق و مزایا تعریف کند، به دلیل کمبود مشتری در شیفت شب این صرفه برای او وجود ندارد تا سه شیفت کاری را در رستوران مشغول به کار کند.»

نگاهی به روند خصوصی سازی در آستانه برگزاری هفته گردشگری

خسرو ابادی: کارِ خوب انجام می‌دهید اما خوب، کار را انجام نمی‌دهید

هر سال با نزدیک شدن مهرماه علاوه بر اخبار مربوط به آغاز سال تحصیلی اخباری مربوط به شروع فصلی جدید در صنعت گردشگری جهان نیز به گوش می رسد . همانطور که می دانید پنجمین روز از مهرماه از سوی سازمان جهانی گردشگری UNWTO به عنوان روز جهانی گردشگری انتخاب شده و هر سال در گوشه ای از دهکده جهانی جشن گرفته می شود .

این سازمان برای اعلام اهمیت گردشگری در جامعه جهانی هر سال با توجه به اولویت هایش نامی را برای این روز در نظر می گیرد که امسال هم «گردشگری و آب: حفاظت از آینده مشترک» به عنوان شعار روز جهانی گردشگری سال 2013 انتخاب شده است.

اما اگر شور حال برگزاری مراسم این جشن خارج از مرزهای کشورمان بگذریم و اهمیت انتخاب این شعار را دریابیم به اخبار داخلی و تکاپوی مسئولان گردشگری کشورمان برای برگزاری هفته ای با این نام خواهیم رسید که هر سال در این مدت بسیاری از اخبار را به خود اختصاص می دهند و با صرف بودجه های سازمان برای هرچه باشکوهتر برگزار کردن این مراسم سراسر ایران می کوشند.

امسال نیز منوچهر جهانیان معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی که زمزمه های تغییر او توسط ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی از گوشه و کنار سازمان به گوش می رسد در این باره گفت: با توجه به نزدیک‌شدن آغاز هفته گردشگری بنا بر دستور معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، ستادی با عنوان ستاد برگزاری هفته گردشگری و با هدف برگزاری هرچه با شکوه‌تر این هفته تشکیل شده است.

معاون گردشگری کشور با اشاره به ضرورت پرداختن به برنامه‌های مطلوب هفته گردشگری گفت: بنا به تأکید معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در تلاش هستیم تا مجموعه اهداف و برنامه‌های مربوط به هفته گردشگری را با رویکرد علمی و فرهنگی اجرا کنیم.

جهانیان افزود: در این زمینه با حضور معاون رئیس سازمان، رئیس انجمن گردشگری علمی ایران نمایندگان بخش خصوصی، استادان و صاحب‌نظران این حوزه نشستی برگزار شد، مجموعه اهداف و برنامه‌های هفته گردشگری با توجه به عناوین روزهای این هفته و با رویکرد محتوایی مرتبط با همان روز مورد بحث و تبادل نظر اعضای حاضر در جلسه قرار گرفت و مقرر شد با تشکیل کمیته‌های تخصصی گردشگری اقدامات لازم برای برگزاری باشکوه‌تر این مراسم انجام شود.

وی گفت: با توجه به شعار امسال سازمان جهانی جهانگردی با عنوان «گردشگری و آب: حفاظت از آینده مشترک» و همچنین رویکرد علمی و فرهنگی در این حوزه که از سوی ریاست سازمان اعلام شد آماده برپایی مراسم هفته گردشگری است.

اما سئوال اصلی این است که جهانیان با کدام بودجه قرار است این مراسم در راستای پیش برد اهداف اصلی سازمان میراث فرهنگی که رشد و توسعه صنعت گردشگری کشورمان درسطح جهان است برگزار شود؟ سئوالی که پاسخش را مهدی حجت ، قائم مقام سازمان اینگونه داد: « وضع بودجه‌ای ما در حال حاضر فوق‌العاده خراب است». بودجه ای که به عقیده وی در دولت دهم و ریاست قبلی سازمان میراث فرهنگی صرف تزئینات اتاق مسئولان سازمان یا برگزاری کنفرانس های بدون حاصل و سفرهای خارجی شده است.

هرچند این اظهار نظر درباره بودجه معاونت میراث فرهنگی اعلام شده اما می توان از این اظهار نظر کاملا صریح، اوضاع صندوق پولی سازمان میرات فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را کاملا محاسبه کرد و پی به مشکلات عمده در این زمینه برد.

جایگاه بخش خصوصی در هفته گردشگری امسال

به هر حال صنعت گردشگری به گفته بسیاری از کارشناسان صنعتی خصوصی است و درواقع میزبان این هفته باید بخش خصوصی باشد نه سازمان های دولتی و بودجه آنها، اما آیا واقعا در این مراسم بخش خصوصی نقش موثری داشته و دارد؟ چندی پیش و قبل از تشکیل کابینه یازدهم در کشورمان همین مقام مسئول یعنی جهانیان خبر از خصوصی سازی گردشگری ایران و حضور گسترده بخش خصوصی در این صنعت خبر داده بود که در همین زمینه قوانین و مصوباتی هم صادر شد و باعث واکنش های گسترده ای در جامعه گردشگری کشورمان شد .

رجبعلی خسروآبادی در باره خصوصی‌سازی صورت‌گرفته در بخش گردشگری و در پایان دولت دهم و اعتراض برخی‌ دفاتر گردشگری و حتی ارسال نامه به رئیس مجلس در جهت مخالفت با این طرح اظهار داشت: نگرانی آنجاست که گاهی کارِ خوب انجام می‌دهید اما خوب، کار را انجام نمی‌دهید.

وی افزود: این خصوصی‌سازی کاری است که بر اساس قوانین مختلف لازم است انجام شود و باید این واگذاری به بخش خصوصی صورت بگیرد اما آنچه بخش خصوصی را وادار و ملزم کرد که این موضوع را به صورت گلایه‌مند مطرح کند عجله و غیرکارشناسی بودن مسأله بود.

این کارشناس گردشگری با بیان اینکه فکر نمی‌کنم بخش خصوصی مشکلی با خصوصی‌سازی گردشگری داشته باشد، تصریح کرد:‌ مخالفت این است که وقتی می‌خواهید واگذاری انجام دهید باید نقش حاکمیتی خود را کاملاً مشخص کرده باشید چگونگی نظارت به این امر را تعریف و منسجم کنید تا بعداً بتوانید این کار را نظارت کنید که آیا به آن حد مطلوبی که مدنظر داشتید رسیده است یا خیر؟

وی ادامه داد:‌  وقتی این کار انجام نمی‌شود یعنی شما عجله کردید به عبارت دیگر کارِ خوب کردید اما خوب، کار نکردید، یعنی به عبارتی هنوز تعریف منسجمی از تفکیک نقش حاکمیتی و تصدی‌گری انجام نشده است.

خسروآبادی یادآور شد: البته در این زمینه اتفاقی هم نیافتاده است یعنی هیچ واگذاری انجام نشده است و باید بگویم که واگذاری فقط یک حرف بود.

اما با تغییر دولت و تعیین ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری سیاست های خصوصی سازی گذشته هم تغییر کرد و حجت قائم مقام این سازمان از خصوصی‌سازی در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و تعبیری متفاوت دارد و می گوید: ما بسیار استقبال می‌کنیم از اینکه بخش خصوصی فعالیت‌های سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را برعهده بگیرد و این مرام دولت است.

وی در ادامه می افزاید:‌ با تمام علاقه‌ای که نسبت به خصوصی‌سازی داریم باید اول به نحوی آن زمینه را تقویت و آماده و بعد واگذار کنیم. این موضوع درست مثل این است که اگر فرزندمان بخواهد دوچراخه‌سواری یاد بگیرد اگر همیشه پشت دوچرخه‌اش را بگیرم دوچرخه‌سواری یاد نمی‌گیرد و اگر کلاً رها کنم زمین می‌خورد لذا باید قدری آرام آرام شل و سفت بگیریم تا اینکه یواش یواش یاد بگیرد.

وی اضافه کرد: سیاست ما در قبال بخش خصوصی همینگونه است یعنی آرام آرام در هر یک از حوزه‌ها باید کار کنیم تا بخش خصوصی آمادگی پیدا کند و پس از احراز این آمادگی‌ها واگذاری‌ها را انجام دهیم.

این تعبیر جدید حجت از حضور بخش خصوصی در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در آستانه برگزاری مراسم هفته گردشگری دوباره این سئوال را پیش خواهد آورد که آیا هنوز زمان دستیابی بخش خصوصی به جایگاه اصلی خود در صنعت گردشگری فرا نرسیده است و باید بازهم از بودجه های دولتی در این زمینه استفاده کنیم؟

ایده ای که همه را برنده می کند

کشته ها نصف، بیکاری کم، گردشگری رونق می گیرد

نویسنده: کاپیتان سید حسن گیتی پسند/ طراح طرح ملی گردشگری دریای خزر

تکرار، اهمیت موضوع را همواره کم می کرده است. این ویژگی آنقدر مخرب هست که برای ترمیمش شاید نسلها باید تغییر کنند. اگر یک روز از خواب بلند شوید و طبق عادت معلوم جلوی کیوسک روزنامه تیترها را ببینید و بفهمید که همان شبی که شما در خواب بودید 200 هزار نفر آنسوی جهان به واسطه انفجار بمبی مثلا، جان خود را از دست دادند اتفاق مهمی است. اما اگر به مدت یک ماه این اتفاق هر روز برای شما بیفتد دیگر مرگ 200 هزار نفر در روز سی ام برای شما اهمیتی ندارد. بماند اینکه دولتی 8 سال وعده نفت بر سر سفره ها داد و نه تنها نفتی نیاورد  بلکه نانی را برد. نان بردنش هیچ، وعده هایی که داد و نکرد اثر بدتری گذاشت، چرا که حالا هرکسی وعده ای دهد همقطار با آن دولت می شود و وعده اش اهمیتی نمیابد. شعار همیشه لازم بوده است، شعار ویترین ایده هایی است که قرار است اجرا شود، باید ویترینی باشد تا مردمی دلبسته به آن شوند. تا امتی باور کنند که در پی این شعار ، شعوری وجود دارد.

حالا در این شرایط هرچه شعار پروارتر باشد، بیشتر در مظان این اتهام قرار می­گیرد که سنگ بزرگ علامت نزدن است. اما دلخوشی این ایده­ها به تدبیری است که در شعار دولت جدید خوش نشسته است. تدبیری که قرار است بی­هیچ ملاحظه­ای نه تنها تهدیدها را فرصت کند، بلکه از فرصت­های موجود نهایت بهره را برد.

یک: میزان بی­کاری تنها در استان مازندران به گواه گفته نماینده این استان در مجلس شورای اسلامی 12 درصد است. این رقم در استان­های همسایه مثل گیلان هم چندان بهتر نیست. حالا با اجرای ایده­ای کاربردی در این بوم، حدود 17 هزار فرصت شغلی ایجاد می­شود. چرا باید این ایده پشت سدها و موانع اداری و عدم حمایت سازمانی در حد یک ایده باقی بماند؟ ایجاد این تعداد فرصت شغلی در این فضا نه تنها می­تواند از بسیاری از آسیب­های اجتماعی بکاهد، بلکه به تزریق نشاط و امید در این منطقه اضافه کند. حالا ایجاد این تعداد فرصت شغلی در فاصله ای یکساله شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

دو: تعداد کشته های جاده ای در ایران آنقدر به شهرت رسیده است که شاید خارج نشینان دیگر به داریوش و کوروش و جاذبه های مهم گردشگری ایران را نشناسند اما می دانند در این سرزمین کشته های جاده ای از جنگ هشت ساله بیشتر بوده است، هر بار تصمیماتی گرفته می شود و هر بار ناکام از این میزان کشته ها. اگر طرحی وجود داشته باشد که حداقل از این میزان کشته در سه استان شمالی کشور ( که بیشترین تردد در سال را به خود می بیند) در حد 50 درصد بکاهد آیا برای مسئولان ( حداقل این استان ها) چشمگیر نیست؟ اینکه کشته های جاده ای این سه استان نصف شود تنها شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

سه: در این شرایط عجیب منطقه ای، در وضعیتی که ایران در تیررس تحریم ها به اقتدار مقاومت می کند، طرحی که بتواند از میزان سوخت مصرفی در سه استان شمالی بکاهد تنها یک شعار است؟! این که گردشگری در این سه استان را به معنای تمام کلمه متحول می کند، اینکه می تواند سرمایه گذاران خارجی را به راحتی به این منطقه بکشاند تا ضمن درآمدزایی برای این بوم و سرزمین ذهنیت اشتباه آنها را در رابطه با عدم امنیت اقتصادی ترمیم کند، اینها شعار است؟!

شعار آغازی است بر اجرای ایده ها. همین شعارها را ملاک بگیرید و کلاهتان را قاضی کنید که چرا طرحی که پسوند «ملی» را یدک می کشد اینگونه تنها چشم انتظار حمایت مسولان است.

گردشگری درها را به روی زنان می گشاید

بررسی جایگاه بانوان در صنعت گردشگری ایران و جهان

گردشگری درها را به روی زنان می گشاید

همه از نقش موثر بانوان در توسعه اقتصادی کشورها باخبریم و حضور گسترده این گروه از جامعه را هم اکنون در جامعه اقتصادی کشورمان نیز درک کرده ایم و شاهد فعالیت اقتصادی بانوان دوشادوش مردها هستم. اما صنعت گردشگری که به عنوان یکی از صنایع درآمدزای دهکده جهانی هم اکنون مورد توجه دولتمردان اقصی نقاط جهان قرار گرفته، در کشورمان نسبت به اهمیت حضور بانوان در این صنعت هنوز فعالیت مناسبی انجام نداده و به نوعی به آن بی تفاوت بوده است.حال آن که طبق آمار رسمی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) بین 60 تا 75 درصد از کل فعالان عرصه گردشگری جهان را بانوان تشکیل می دهند.

 این ارقام باعث شد تا حضور گسترده زنان در صنعت رو به رشد گردشگری بین المللی آنچنان مشهود و لازم به نظر رسد که سازمان جهانی گردشگری، روز جهانی گردشگری سال 2007 میلادی را بر این مبنا نامگذاری کرد و گفت « گردشگری درها را به روی زنان می گشاید».

به هر حال صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به حضور این گروه آنچنان واسبته شد که در سال 2010 میلادی باز هم سازمان جهانی گردشگری آماری در زمینه حضور زنان شاغل در این زمینه منتشر کرد و اطلاعات منتشر شده بسیاری را شگفت زده کرد و تاکیدی دوباره به حضور پررنگ بانوان در این زمینه بود.

براساس این آمار که بیشتر کشورهای در حال توسعه جهان را مورد بررسی قرار داده بود، بانوان در مبحث مدیریتی بسیار تواناتر از مردان عمل کرده و در مبحث حقوق و دستمزد تقریبا بین 15 تا 20 درصد ارزان تر از مردان کار می کردند، اما مهم ترین و جالب ترین آمار مربوط به دو برابر بودن کارآفرینان زن در این صنعت بود و جالب تر این که یک پنجم وزیران و مسئولان رده بالای گردشگری در منطقه مورد بررسی را بانوان تشکیل می دادند.

گردشگری و زنان در ایران

رقیه حاتمی پور، مدیر یکی از آژانس های مسافرتی تهران درباره حضور زنان در عرصه گردشگری می گوید: طی سال های اخیر شاخه های مرتبط با صنعت گردشگری رشد خوبی داشته که با توجه به مشارکت بالای بانوان در عرصه های مختلف اقتصادی، در این صنعت هم شاهد حضور بانوان در جایگاه خوبی بوده ایم.

وی در این زمینه می افزاید: با توجه به آمار بالای فارغ التحصیلان زن در رشته های مختلف مربوط به گردشگری هم اکنون شاهد حضور گسترده زنان در رده های مختلف آژانس داری هستیم که این امر از اهمیت حضور بانوان سخن می گوید.

این فعال عرصه گردشگری درباره حضور کمرنگ تورگردانان زن در صنعت گردشگری توضیح می دهد: مسئولیت بانوان در کانون خانواده مانع از دوری بلند مدت آنها از کانون گرم خانواده می شود، بنابراین این توضیح مناسبی برای گمرنگ بودن حضور بانوان به عنوان تورلیدر در جامعه گردشگری ایران است، اما به عقیده وی این موضوع هم در حال تغییر است، چون دختران فارغ التحصیل در رشته های مختلف گردشگری بسیار بیشتر از پسران هستند، بنابرای پس از فارغ التحصیلی آنها و تا زمان ازدواج و تشکیل خانواده این گروه حضور بیشتری در جامعه تورگردانان خواهند داشت.

وی به آمار فارغ التحصیلان رشته مدیریت جهانگردی در سال 1389 اشاره می کند که در این سال تعداد 125 فارغ التحصیل زن در مقابل 50 فارغ التحصیل مرد داشته ایم و ادامه می دهد که کمرنگ بودن حضور زنان در جامعه تورگردان و حتی سطوح دیگر صنعت گردشگری در حال از بین رفتن است و به زودی حتی شاهد حضور گسترده تری از بانون در صنعت گردشگری نسبت به آقایان خواهیم بود.

حاتمی پور می افزاید: با توجه به روحیه ذاتی بانوان و مدیریت دقیق تر آنها، جای تردید نیست که این گروه نسبت به مردان در این حرفه و صنعت موفق تر خواهند بود و گردشگری می تواند روی نیروی انسانی بانوان برای پیشرفت حساب باز کند.

از سوی دیگر یکی از مدیران ارشد انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران می گوید: تنها 10 درصد از آژانس های مسافرتی کشور دارای مدیر زن هستند که این نسبت در بین مدیران فنی دفاتر خدمات مسافرتی عکس بوده و 80 درصد مدیران فنی دفاتر خدمات مسافرتی را زنان تشکیل می دهند.

این در حالی است که سازمان میراث فرهنگی در دولت دهم شاهد حضور گسترده بانوان در سطوح مختلف این سازمان دولتی بوده که بیانگر توانایی بانوان در رونق صنعت گردشگری است و جایگاه آنها را در این صنعت مشخص می کند.

وی درباره حضور بانوان در صنعت گردشگری ادامه می دهد و می افزاید اما اگر از پست های مدیریتی در گردشگری بگذریم، هم اکنون تعداد گردشگران زن در کشورمان بنا به دلایل متعددی معدود بوده و هنوز در جایگاه مناسب خود نرسیده است، این در حالی است که بسیاری از کشورها با توجه به تعداد بالای زنان گردشگر در دهکده جهانی سعی کرده اند حتی شرایط بسیار اختصاصی برای بانوان فراهم نمایند تا از درآمد حضور این گرود داخل مرزهایشان نیز بهرمند شوند.

به عنوان مثال می توان به فعالیت های کشور ترکیه و حتی تایلند برای ایجاد امکانات مناسب بانوان با توجه به قوانین و اعتقادات دینی آنها سخن گفت و به فعالیت های دولت ایران جهت رونق حضور گردشگران در کشورمان اشاره کرد.در این زمینه  می توان به احداث جزیره بانوان در دریاچه ارومیه اشاره کرد و از انتخاب شهر تبریز به عنوان پایلوت گردشگری زنان مسلمان جهان نام برد.

به هر حال با نزدیک شدن سالروز جهانی گردشگری امید داریم امسال شاهد رشد و رونق حضور گردشگران داخلی و خارجی زن در کشورمان با مهیا شدن زیرساخت ها و قوانین مربوط باشیم.

توسعه گردشگری؛ اشتغال زنان روستایی

اهمیت و نیز توسعه روستاها در کشورمان هم اکنون بر هیچ کس پوشیده نیست و بسیاری از مسئولان از نقش پررنگ صنعت گردشگری در اشتغالزایی در روستاها با توجه به رونق گردشگری روستایی سخن می گویند و از آنجا که رونق گردشگری مساوی با رونق اقتصادی منطقه است و تولید صنایع دستی در این مناطق به عهده بانوان است، می توان تصور کرد با حضور گسترده گردشگران در مناطق روستایی رونق مناسبی در تقاضای صنایع دستی حاصل شود و در نهایت زمینه ساز اشتغال گسترده بانوان روستایی باشد که در نهایت شاهد رشد و ارتقای کیفیت و سطح زندگی این بانوان خواهیم بود.

دولت فقط حمایت قانونی داشته باشد؛ بودجه یا وام نمی خواهیم

گفتگوی اختصاصی کسب و کار با رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی  و جهانگردی ایران

دولت فقط حمایت قانونی داشته باشد؛ بودجه یا وام نمی خواهیم

صنعت گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از پولسازترین و پررونق ترین صنایع جهان از جایگاه ویژه ای نزد سرمایه گذاران و البته دولتمردان برخوردار است. بسیاری از دولت ها برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد این صنعت در دهکده جهانی تلاش های فراوانی انجام داده اند و سعی دارند با استفاده از راهکارهای نوین از این درآمد، سهم بیشتری را به داخل مرزهایشان انتقال دهند.

ایران هم که از چندی پیش با شعار جایگزینی دلارهای گردشگری با دلارهای نفتی به جمع این دولتها پیوسته همواره فراز و نشیب هایی را در این راه تجربه کرده است. انتقادها و حمایت های گوناگونی از سوی صنوف مختلف و درگیر در گردشگری نسبت به سیاست های دولت در این زمینه همواره خبرساز شده و نیز باعث تحولاتی هم  در این زمینه بوده است.

به عقیده کارشناسان گردشگری، یکی از اصلی ترین صنوفی که در صنعت گردشگری می توان از آن به عنوان نوک پیکان صادرات نامرئی یاد کرد، انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران است که هرگونه تصمیم گیری دولت در زمینه گردشگری، تاثیری مستقیم و غیرقابل انکاری در موفقیت یا عدم موفقیت این صنف خواهد داشت.

این کارشناسان اهمیت توجه به دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی را از سوی دولت به قدری جدی می دانند که عنوان می کنند اگر دولت و مدیران دولتی هرگونه تصمیم غیراصولی و اشتباهی در این زمینه بگیرند، بدنه اصلی جذب گردشگر را هدف قرار داده اند و باعث رکود در صادرات نامرئی ایران خواهند شد.

در این زمینه رئیس این انجمن، محمدحسن کرمانی عنوان می کند: اگر واقعا دولت قصد ارزآوری از صنعت گردشگری به داخل کشور دارد، باید کل صنعت گردشگری را به دست خصوصی ها واگذار کند و فقط نظارت و حمایت قانونی بر آن داشته باشد.

به عقیده این کارشناس و فعال عرصه گردشگری، صنعت گردشگری ما هم اکنون زیان بی تدبیری های گذشته را می دهد و ابراز امیدواری می کند که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و از همه مهمتر تصدی نجفی به ریاست سازمان میراث فرهنگی، این سازمان به عنوان اصلی ترین ارگان درگیر در صنعت گردشگری با تدابیر موثر و عقلانی جامعه گردشگری ایران را به سمت رونق هدایت کند.

کرمانی در زمینه خصوصی بودن این صنعت می افزاید: هیچ جای دنیا گردشگری به دولت وابسته نیست، مگر در زمینه قوانین. به عقیده من وقتی سخن از جایگزینی صنعت گردشگری به جای صنعت نفت در ایران می کنیم، یعنی به درآمد آن اطمینان داریم، پس تنها مانع موجود برای این اتفاق حضور غیراصولی دولتی هاست که همواره مانع بزرگی برای استقلال این صنعت پولساز ایران بوده است. دولت اگر واقعا قصد ایجاد رونق در این صنعت را دارد، فقط در جهت تسهیل فعالیت این صنف قدم بردارد و با وضع قوانین علمی و اصولی دست اندرکاران صادرات نامرئی را حمایت کند پس هیچ نیازی به بودجه های دولتی در این صنف نیست، چون وقتی دولت بودجه می دهد انتظار مدیریت هم دارد.

رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران درباره زیرساخت های موجود در صنعت گردشگری ایران بخصوص حمل و نقل هوایی می گوید: قبل از این که به زیرساخت ها اشاره کنم، علاقه مندم بگویم اگر دولت واقعا قصد حمایت از صنعت گردشگری ایران را دارد، به شرکت هواپیمایی ایران ایر به عنوان نمادی از توانمندی صنعت گردشگری ایران که روزی یکه تاز منطقه بوده، توجه ویژه داشته باشد و با مدیریتی منطقی، از کوچک شدن آن جلوگیری کند.

وی در این زمینه می افزاید: اگرچه تحریم ها باعث برخی مشکلات در توسعه ناوگان ایرلاین ملی ایران شده، اما من فکر می کنم سوءمدیریت ضربه کاری تری به بدنه پیشتازان توسعه گردشگری ما زده است.  اما درباره زیرساخت های گردشگری کشورمان باید بگویم به هر حال اگر در حد عالی نیست، امکانات مناسبی در اختیار داریم که می توان با ایجاد شرایط حضور گردشگران آن را به نقطه ایده آل رساند.

به عقیده کرمانی تقاضا باعث عرضه مناسب خواهد شد به این صورت که وقتی گردشگران خارجی تقاضای خدماتی را از گردشگری ایران داشته باشند فعالان نیز باید با توجه به قوانین وعرف جامعه آن را فراهم کنند بنابراین این اتفاق زمینه برندسازی را برای کشورمان مهیا کرده و باعث رشد و رونق زیرساخت های گردشگری ایران نیز می شود.

به گفته این فعال خصوصی در صنعت گردشگری ، تصمیمات لحظه ای و غیرکارشناسانه برای تامین مراکز اقامتی در برخی نقاط ، بدون توجه به ظرفیت جذب مسافر یا پرداخت وام های غیراصولی به طرح هایی که هم اکنون پس از چند سال هنوز در اولین مراحل خود هستند، دلیل اصلی عقبماندگی زیرساخت های گردشگری ایران بوده است.

وی درباره مدیریت جدید سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی توسعه گردشگری ایران می گوید: با توجه به شناختی که از آقای نجفی دارم، ایشان یقینا مدیریت عقلانی را به جامعه و صنعت گردشگری ایران باز می گردانند که این موضوع برگ او در هدایت این سازمان است.

هیچ جای تردید نیست که ریاست محترم سازمان میراث فرهنگی در حال حاضر باید بیش از پیش تلاش کند تا آثار و معضلات ناشی از مدیریت قبلی را سامان دهی کند، اما اگر ایشان به سمت بخش خصوصی توجه بیشتری نسبت به مدیریت گذشته داشته باشند، و تجربه این بخش به خوبی استفاده کنند این معضلات ریشه ای برطرف خواهند شد.

کرمانی در این زمینه می افزاید: منظور من خصوصی سازی ماههای پایانی دولت دهم نیست؛ بلکه امیدوارم شرایط حضور معقول بخش خصوصی در این صنعت که در سراسر جهان از اساس بر مبنای توان بخش خصوصی بنا شده، مهیا شود که با توجه به تصمیمات ریاست سازمان آقای نجفی فکر می کنم این امید محقق خواهد شد.

وی درباره انتخاب معاونت گردشگری سازمان نیز اظهارنظر می کند و می گوید: بنده با توجه به تجربه خودم در این زمینه امیدوارم شاهد حاکمیت عقل و منطق بر این معاونت باشیم، اما اصلی ترین موضوع این است که طبق تجارب سه دهه گذشته من در این صنعت معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی نباید حقوق بگیر دولت باشد، چون دوباره به خانه اول خواهیم رسید.

این فعال خصوصی گردشگری درباره انتخاب معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی می افزاید: این معاونت باید در حال حاضر یا از گروه دیپلمات های وزارت خارجه انتخاب شوند یا از بخش خصوصی، در غیر این صورت امیدی به آینده گردشگری نیست. اگر انتخاب آقای نجفی از گروه اول باشد، با قدرت و حاکمیت دیپلمات ها می توان انتظار مدیریت دقیق این معاونت را داشت، اما اگر از گروه دوم یعنی بخش خصوصی فردی مناسب و دلسوز انتخاب شود، جای تردید نیست که پله های ترقی بسرعت طی خواهد شد، چون این شخص منافع صنف خود را در رونق گردشگری می بیند و با توجه به قوانین معقول دولتی در جهت آن گام برمی دارد و تصمیم گیری می کند.

کرمانی در این زمینه می گوید: به عقیده من، اگر معاون جدید گردشگری از بخش خصوصی انتخاب شود، چون برآمده از جامعه خصوصی گردشگری ایران است و با تمام معضلات و گرفتاری های این صنف به عنوان اصلی ترین عامل رونق گردشگری آشناست، می تواند با راهکارهای علمی و عملی باعث رونق اقتصادی گردشگری کشور شود و از ادامه سیاست های غلط گذشته جلوگیری خواهد کرد.

به هر حال همه می دانند این صنعت یعنی بخش خصوصی، بنابراین تا زمانی که بخش خصوصی با حمایت قانونی دولت در راس امور نباشد و چشم به حقوق دولتی یا بودجه های دولتی داشته باشد، وضع همین است که می بینیم؛ رکورد و سیاست های غلط حاصل آن خواهد بود.

جام «دیپلمات ها» طلایی ترین فرصت وزارت امور خارجه ایران

رویارویی دیپلماسی در زمین گلف

 امنیت و آرامش زمین گلف توصیفی دقیق از سیاست خارجی ایران است

 

 همیشه وقتی صحبت از ورزش گلف به میان می آید به یاد قشر ثروتمند جامعه در دهکده جهانی هستیم و این ورزش را زیاد خودمانی نمی دانیم . اگرچه تامین هزینه های لذت بردن از این ورزش برای همگان میسر نیست اما یکی از امتیازات این ورزش توجه بیش از حد رسانه ها سراسر جهان به این ورزش است .

جام رولکس یا دیگر جام های بسیار معتبر جهان همواره مورد توجه سیاستمداران ، تجار ، ورزشکاران و حتی اهالی هنر بوده است و اخبار بسیاری در این زمینه از سراسر جهان به گوش می رسد.  اهمیت برگزاری این مسابقات در جهان آنچنان است که بسیاری از شرکت های تجاری معروف همانند ساعت رولکس حاضر به سرمایه گذاری در برگزاری این رقابت هاهستند و بسیاری دیگر هم در نوبت انتظار قرار گرفته اند .

شاید به خاطر بیاوریم لوکیشن اصلی برخی از فیلم های سینمایی  در زمین های گلف گوشه و کنار جهان فیلمبرداری می شود و به عنوان محل قرار ملاقات های بسیار مهم بین سیاستمداران و تجار انتخاب می شود . آرامش این بازی و دور بودن آن از هرگونه هیجان باعث این انتخاب شده و می شود .

محیط آرام ، سرسبز با لوکشین های بسیار دلچسب همواره صحبت از صلح و آرامش و دوستی بین بازیکنان و حتی ملل مختلف دارد . هرچند کشورمان در این ورزش ناشناخته است و یکی دو ورزشگاهی که در این زمینه فعالیت می کنند در سطح بین المللی بسیار گمنام هستند اما فرصتی بسیار مناسب در این زمینه به دست آمده که می توان از آن به خوبی استفاده کرد.

فرصتی که با توجه به رویکار آمدن دولت تدبیر و امید و پیش رو بودن مرحله بعدی مذاکرات گروه 1+5 با ایران باید به خوبی از آن استفاده کنیم. شاید از خود بپرسید که ورزش گلف با اینهمه فاصله از زندگی روزمره بسیاری از ما چه کمکی به ایران در این شرایط می تواند بکند؟ که پاسخ شما در سخنان رییس فدراسیون گلف است.

 رییس فدراسیون گلف از برگزاری رقابت‌های گلف با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در نیمه دوم مهر ماه در تهران خبر داد.

کیکاووس سعیدی ، از دیدار مسئولان فدراسیون گلف با بهمن حسین پور مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه در جهت فراهم آوردن مقدمات لازم و دعوت از سفیران کشورهای خارجی برای حضور در رقابت‌های گلف تحت عنوان جام دیپلمات‌ها خبر داد.

وی ادامه داد: این جام قرار است در نیمه دوم مهر ماه در تهران و با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در ایران برگزار شود و می‌تواند به لحاظ ارتقا روابط سیاسی و تبادل اطلاعات فنی و تخصصی در زمینه گلف با کشورهای دیگر حائز اهمیت باشد.

وی خاطر نشان کرد: دور گذشته این جام دو سال پیش با حضور بیست و هشت نفر از پانزده کشور در تهران برگزار شد و با توجه به این که مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه ، عضو هیات رییسه فدراسیون گلف است و خود از گلف بازان قدیمی محسوب می‌شوند، پیش‌بینی ما این است که تعداد بیشتری از کشورهای خارجی نسبت به دوره‌های قبل در این دوره شرکت کنند.

امتیازات این جام برای ایران چیست؟

در این باره می توان به دو نکته بسیار مهم کنونی برای کشورمان اشاره کرد اول اینکه در حوزه دیپلماسی می توان به جهان این پیغام را رساند که آرامش زمین بازی گلف در جامعه ایران نیز حکمفرماست و بطور کلی ایران به دنبال آرامش منطقه ای و جهان است و از سوی دیگر با انتشار اخبار مربوط به برگزاری این جام می توان این پیام را به علاقمندان گلف سراسر جهان و البته گردشگران رساند که برخلاف تبلیغات بسیار گسترده علیه ایران ، این سرزمین باستانی به عنوان ایمن ترین کشور منطقه خاورمیانه هم اکنون درهایش را به روی گردشگران باز کرده و آنها را به بازدید از جاذبه هایش در امنیت و آرامش دعوت می کند.

اما اگر بخواهیم واقعا از این فرصت ایجاد شده در طلایی ترین زمان خود استفاده کنیم باید از قدرت رسانه ها به خوبی استفاده کنیم و حتی با دعوت کردن برخی از رسانه های خارجی برای پوشش خبری این جام جهت رسیدن به اهداف مورد نظرمان برنامه ریزی کنیم. هرچند فرصت تجاری این جام را نباید هرگز از دست داد وبا استفاده از اعتبار برخی محصولات ایرانی بخصوص در زمینه صنایع دستی رونق دو چندانی به اقتصاد کشورمان هدیه دهیم.

جام «دیپلمات ها» طلایی ترین فرصت وزارت امور خارجه ایران

رویارویی دیپلماسی در زمین گلف

 امنیت و آرامش زمین گلف توصیفی دقیق از سیاست خارجی ایران است

 

 همیشه وقتی صحبت از ورزش گلف به میان می آید به یاد قشر ثروتمند جامعه در دهکده جهانی هستیم و این ورزش را زیاد خودمانی نمی دانیم . اگرچه تامین هزینه های لذت بردن از این ورزش برای همگان میسر نیست اما یکی از امتیازات این ورزش توجه بیش از حد رسانه ها سراسر جهان به این ورزش است .

جام رولکس یا دیگر جام های بسیار معتبر جهان همواره مورد توجه سیاستمداران ، تجار ، ورزشکاران و حتی اهالی هنر بوده است و اخبار بسیاری در این زمینه از سراسر جهان به گوش می رسد.  اهمیت برگزاری این مسابقات در جهان آنچنان است که بسیاری از شرکت های تجاری معروف همانند ساعت رولکس حاضر به سرمایه گذاری در برگزاری این رقابت هاهستند و بسیاری دیگر هم در نوبت انتظار قرار گرفته اند .

شاید به خاطر بیاوریم لوکیشن اصلی برخی از فیلم های سینمایی  در زمین های گلف گوشه و کنار جهان فیلمبرداری می شود و به عنوان محل قرار ملاقات های بسیار مهم بین سیاستمداران و تجار انتخاب می شود . آرامش این بازی و دور بودن آن از هرگونه هیجان باعث این انتخاب شده و می شود .

محیط آرام ، سرسبز با لوکشین های بسیار دلچسب همواره صحبت از صلح و آرامش و دوستی بین بازیکنان و حتی ملل مختلف دارد . هرچند کشورمان در این ورزش ناشناخته است و یکی دو ورزشگاهی که در این زمینه فعالیت می کنند در سطح بین المللی بسیار گمنام هستند اما فرصتی بسیار مناسب در این زمینه به دست آمده که می توان از آن به خوبی استفاده کرد.

فرصتی که با توجه به رویکار آمدن دولت تدبیر و امید و پیش رو بودن مرحله بعدی مذاکرات گروه 1+5 با ایران باید به خوبی از آن استفاده کنیم. شاید از خود بپرسید که ورزش گلف با اینهمه فاصله از زندگی روزمره بسیاری از ما چه کمکی به ایران در این شرایط می تواند بکند؟ که پاسخ شما در سخنان رییس فدراسیون گلف است.

 رییس فدراسیون گلف از برگزاری رقابت‌های گلف با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در نیمه دوم مهر ماه در تهران خبر داد.

کیکاووس سعیدی ، از دیدار مسئولان فدراسیون گلف با بهمن حسین پور مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه در جهت فراهم آوردن مقدمات لازم و دعوت از سفیران کشورهای خارجی برای حضور در رقابت‌های گلف تحت عنوان جام دیپلمات‌ها خبر داد.

وی ادامه داد: این جام قرار است در نیمه دوم مهر ماه در تهران و با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در ایران برگزار شود و می‌تواند به لحاظ ارتقا روابط سیاسی و تبادل اطلاعات فنی و تخصصی در زمینه گلف با کشورهای دیگر حائز اهمیت باشد.

وی خاطر نشان کرد: دور گذشته این جام دو سال پیش با حضور بیست و هشت نفر از پانزده کشور در تهران برگزار شد و با توجه به این که مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه ، عضو هیات رییسه فدراسیون گلف است و خود از گلف بازان قدیمی محسوب می‌شوند، پیش‌بینی ما این است که تعداد بیشتری از کشورهای خارجی نسبت به دوره‌های قبل در این دوره شرکت کنند.

امتیازات این جام برای ایران چیست؟

در این باره می توان به دو نکته بسیار مهم کنونی برای کشورمان اشاره کرد اول اینکه در حوزه دیپلماسی می توان به جهان این پیغام را رساند که آرامش زمین بازی گلف در جامعه ایران نیز حکمفرماست و بطور کلی ایران به دنبال آرامش منطقه ای و جهان است و از سوی دیگر با انتشار اخبار مربوط به برگزاری این جام می توان این پیام را به علاقمندان گلف سراسر جهان و البته گردشگران رساند که برخلاف تبلیغات بسیار گسترده علیه ایران ، این سرزمین باستانی به عنوان ایمن ترین کشور منطقه خاورمیانه هم اکنون درهایش را به روی گردشگران باز کرده و آنها را به بازدید از جاذبه هایش در امنیت و آرامش دعوت می کند.

اما اگر بخواهیم واقعا از این فرصت ایجاد شده در طلایی ترین زمان خود استفاده کنیم باید از قدرت رسانه ها به خوبی استفاده کنیم و حتی با دعوت کردن برخی از رسانه های خارجی برای پوشش خبری این جام جهت رسیدن به اهداف مورد نظرمان برنامه ریزی کنیم. هرچند فرصت تجاری این جام را نباید هرگز از دست داد وبا استفاده از اعتبار برخی محصولات ایرانی بخصوص در زمینه صنایع دستی رونق دو چندانی به اقتصاد کشورمان هدیه دهیم.

به ایران بیایید؛ در اسپانیا بمانید

هر وقت صحبت از اسپانیا می‌شود، به یاد فوتبال و ماتادورهایش خواهیم افتاد؛ هرچند دیدن جاذبه‌های این سرزمین و سواحل زیبایش برای هزاران هزار گردشگر سراسر جهان، دلیل اصلی سفرشان بوده هست، اما ایران هم برای اهالی اسپانیا جذابیت‌های بخصوص و قابل توجهی دارد.

به همین رو خواستیم نظر سفیر این کشور در ایران را بدانیم که پدرو ویینا با خوشرویی درخواست ما را پذیرفت و درب اتاق کارش را به روی چمدان گشود.

جالب اینجاست که تنها دو روز قبل از زمان مصاحبه چمدانی ما با سفیر اسپانیا، وی همراه همسرش به کرمانشاه سفر کرده بود و گفتنی‌های زیادی از این سفر برای چمدان سوغاتی‌ آورده بود.

پدرو ویینا همراه همسرش حدود دو سال است که در ایران ساکن هستند و به شهرهای زیادی از کشورمان سفر کرده‌اند و گفتنی‌های زیادی از ایران برای شما دارند.

شما قبل از این‌که به ایران سفر کنید، چه تصویری از ایران داشتید؟

راستش درواقع من وقتی حکم ماموریتم را به ایران دیدم، زیاد خوشحال نبودم و اگر فرصتی داشتم سعی به تغییر آن می‌کردم. اطلاعات کاملا ضعیفی از ایران در اختیارم بود و تصور نادرستی از موقعیت این کشور داشتم، اما حالا پس از گذشت حدود دو سال از ماموریتم در ایران، نظرم کاملا با روز اول متفاوت است و ذهنم با واقعیت ایران آشنا شده است.

قبل از ایران در کدام کشورها اقامت داشتید؟

من مستقیم از شهر مادرید وارد خاک ایران شدم، اما در فرانکفورت، برلین، الجزایر، دوسلدورف و پاکستان سمت‌های دیپلماتیک داشته‌ام، البته در بولیوی هم اقامت داشته‌ام.

از صحبت‌های شما متوجه شدم قبل از سفرتان به ایران، ؟؟ خاصی به ایران نداشتید، حالا چه نظری دارید؟

من درباره ایران هیچ نظری نداشتم؛ بلکه نظراتم به روزنامه‌های معمول خارج از ایران نزدیک بود و به نوعی ذهنیت من به واسطه تبلیغات علیه ایران نسبت به این کشور منفی بود، اما همان‌طور که قبلا هم گفتم، در حال حاضر فاصله زیادی بین آن نظرها و نظر امروز من وجود دارد؛ آنچه که در روزنامه‌ها و رسانه‌های اروپایی درباره ایران گفته می‌شود، با واقعیتی که من آن را درک کردم، کاملا متفاوت است.

نظر شما درباره مردم ایران چیست؟

ایرانی‌ها مردمان مهمانواز و خونگرمی هستند که واقعا برایم جالب است. به طور کلی وقتی مردم ایران متوجه می شوند که شخصی از خارج از مرزهای این کشور آمده، به او نزدیک می‌شوند و علاقه‌مند هستند نظرش را درباره ایران بدانند و در نهایت با تمام توان به او کمک می‌کنند تا مبادا کمبودی داشته باشد. این بهترین امتیاز ایرانی‌ها برای گردشگران است. این دقیقا همان تصور اشتباهی است که بسیاری درباره مردم ایران دارند. آنها فکر می‌کنند طی سفرهایشان با مردمی خشن یا بی‌تفاوت روبه‌رو خواهند شد که واقعیت کاملا برعکس است و خونگرمی و مهمانوازی ایرانی‌ها باعث تعجب گردشگران می‌شود. به عقیده من، مردم ایران به شکل غیرقابل تصوری مهمانواز و خونگرمند.

به کدام شهرهای ایران سفر کرده‌اید؟

قم، کاشان، اصفهان، یزد، شیراز، قزوین، زنجان، تبریز، کرمانشاه، همدان، کرمان و بم.

کدام بهترین بوده است؟

سوال سختی است، چون هر کدام زیبایی‌های خود را دارند. اگر عقیده شخصی من به شکل توریستی معمولی را بخواهید، بدون تردید اصفهان بهترین است، اما اگر علاقه شخص خودم را بگویم، پرسپولیس، یزد و کرمانشاه بهترین شهر برای من بود، چون صحرا و کویر را بخوبی در این سفر تجربه کردم.

درباره آخرین سفر خود به کرمانشاه بگویید.

در حال حاضر زیاد بجز آنچه همه می‌دانند، ندارم؛ چون فقط دو روز آنجا بودم. باید دوباره به این شهر سفر کنم تا گفتنی‌های زیادی داشته باشم.

هنگام سفر با خودرو به مسافرت می‌روید یا از وسیله نقلیه دیگری استفاده می‌کنید؟

به طور کلی من علاقه زیادی به رانندگی دارم و تا آنجا که امکان داشته باشد، با خودرو و خودم رانندگی می‌کنم، اما به هر حال برخی مقاصد دور را با هواپیما خواهم رفت.

نظر شما درباره جاده‌های ایران چیست؟

بسیار عالی هستند. به عقیده من، جاده‌های ایران برای رانندگی مناسب و در برخی موارد کاملا مدرن هستند.

درباره علائم و تابلوهای راهنما چه نظری دارید؟

این تابلوها قابل اعتماد هستند و برای خارجی‌ها قابل درک، چون معمولا دوزبانه نوشته شده‌اند که قابل تحسین است، اما مشکل اصلی این است که امکان استفاده از سیستم هدایت ماهواره‌ای خودرو در ایران امکان‌پذیر نیست و اگر هم باشد، اطلاعات به‌روز نیست. این موضوع کمی کار را سخت کرده، ولی در کل امتیازات زیادی نسبت به برخی از کشورهای همسایه، در اختیار ایران است.

درباره ترافیک صادقانه بگویم؛ قصد این‌که بگویم اسپانیا بهتر است یا ایران را ندارم، اما همان‌طور که می‌دانید چند سال پیش اسپانیا هم از تصادفات جاده‌ای و آمار مجروحان و مصدومان این تصادفات رنج می‌برد؛ دقیقا همین حالتی که در ایران است، اما با تغییر فرهنگ رانندگی توانستیم بسیاری از مشکلات را برطرف کنیم. درباره ایران من مشکل را به دو بخش درون‌شهری و برون‌شهری تقسیم می‌کنم. درباره علائم و راه‌های درون‌شهری هیچ مشکلی نیست، چون همه چیز طبق استاندارد است، فقط اصلی‌ترین مشکل عابران پیاده هستند که به عقیده من به میزان زیادی در ترافیک شهری نقش دارند. به عنوان مثال در تقاطع‌ها، کل مسیر در اختیار پیاده‌هاست، بدون این‌که توجه به حق تقدم داشته باشند. به هر حال هم عابران پیاده و هم رانندگان باید کمی خودشان و نظراتشان را تغییر دهند تا مشکلات کمتر شود، اما در جاده‌ها اوضاع فرق می‌کند. نمی‌دانم چرا همه رانندگان ایرانی علاقه‌مند هستند از سمت چپ رانندگی کنند. فرض کنیم در اتوبان مشغول رانندگی هستیم و با توجه به محدودیت سرعت باند اول و دوم، اتوبان خالی است و همه با همین سرعت در حرکت هستیم، اما باز هم رانندگان پشت سر بوق می‌زنند و قصد سبقت گرفتن دارند، حال‌ آن‌که با حداکثر مجاز سرعت همگی در حال رانندگی هستیم. همین امر باعث ازدیاد تصادفات و در نهایت ترافیک جاده‌ای می‌شود؛ در حالی که به طور کلی شرایط جاده کاملا مناسب است.

به طور کلی به عنوان گردشگر خارجی، علاقه‌مند به ارتباط با مردم مقصد هستید یا به جاذبه‌های تاریخی توجه می‌کنید؟

ببینید این مساله کاملا شخصی است و من عقیده دارم هنگام سفرهایم باید نادیده‌ها و تجربیات تازه‌ای از شهر محل اقامت خودم به دست آورم. به عنوان مثال اصفهان شهری جذاب برای گردشگران است، اما بناهای تاریخی، کاشی‌کاری، بازارهای سنتی خاصیت همه شهرهای باستانی است و به عقیده من باید جاذبه‌های نوینی را تجربه کنیم. به هر حال من و همسرم ابتدا به تاریخ و بناهای تاریخی علاقه داریم. این کاری است که هم در اروپا هنگام سفرهایمان انجام می‌دادیم و هم در کشور ایران و البته ارتباط با مردم هم بخشی از سفر است، اما در ایران چون نمی‌توانیم فارسی صحبت کنیم، بدون تردید این موضوع کمرنگ خواهد شد. به هر حال تجربه محیط اطراف برای گردشگران لازم و ضروری است،‌ به همین دلیل من همیشه سعی می‌کنم با خودرو سفر کنم، چون با هواپیما این امکان نیست که واقعیت محیط اطراف را تجربه کنیم.

نظر شما درباره حمل و نقل عمومی ایران چیست؟

من نظر دقیقی ندارم،‌ چون بیشتر سفرهایم را با خودروی خودم رانندگی کردم، اما درباره هواپیما یکی دو باری که استفاده کردم، قابل قبول و به استانداردها نزدیک بود. در مورد متروی تهران باید بگویم مدرن و قابل اعتماد است، فقط پوشش آن برای کلانشهر تهران کافی نیست و دیگر موارد هم هیچ تجربه‌ای ندارم. درباره مشهد علاقه دارم با قطار سفر کنم، چون فکر می‌کنم با خودرو خسته‌کننده باشد.

آیا ایران برای گردشگران خارجی کشوری جذاب است؟

بدون تردید پاسخ شما مثبت است، اما درباره گردشگری ایران در جایی خواندم که حدود دو میلیون گردشگر سالانه از این کشور بازدید می‌کنند؛ تعجب کردم. ببینید وسعت ایران به اندازه آلمان،‌ فرانسه، اسپانیا و ایتالیاست. ایران کشوری است با حدود 75 میلیون نفر جمعیت و تاریخی چندهزارساله و با جاذبه‌هایی غیرقابل تصور برای جذب گردشگران اما کشور من اسپانیا امسال یعنی 2013 میلادی توانسته حدود 16 میلیون گردشگر پذیرایی کند، با وسعتی کمتر از ایران و جمعیتی حدود چهل میلیون نفر، یعنی چیزی حدود یک‌چهارم جمعیت کشور توانسته‌ایم گردشگر جذب کنیم. حالا ایران با 75 میلیون نفر جمعیت، تنها یک میلیون نفر. فکر می‌کنید مشکل کجاست. به عقیده من، با توجه به تمدن تاریخی ایران، هیچ عددی برای گردشگران ورودی به ایران نمی‌توان تصور کرد، چون بی‌نهایت جاذبه در ایران هست که می‌تواند میلیون نفر را هر سال به این کشور دعوت کند.

به نظر شما مشکل اصلی کجاست؟

اول مشکل سیاسی باعث این اتفاق شده است. دومین معضل، تصویر غیرواقعی ساخته شده توسط رسانه‌ها از ایران است، اما می‌توان به زیرساخت‌های گردشگری ایران هم اشاره کرد که هنوز برای پذیرایی از حجم بالای گردشگران مهیا نیست. در این زمینه علی‌رغم این‌که ایرانی‌ها مهمانواز هستند، اما در زمینه گردشگری و خدمات آن باید تغییرات عمده‌ای به وجود آورد. به عنوان مثال خدمات رستوران‌ها، خدمات هتل‌ها و خدمات تفریحی به طور کلی صنعت گردشگری؛ صنعتی بین‌المللی است که نیازمند روش‌های جهانی و البته خدمات نوین است. بنابراین اگر نتوانستیم بخوبی خدمات‌رسانی کنیم، هیچ گردشگری هم وارد منطقه نخواهد شد و درآمدی هم در کار نیست.

نظر شما درباره شرکت‌های چندملیتی خدمات گردشگری چیست؟

بدون تردید گردشگری یعنی تبادل گردشگری و همکاری‌های متقابل شرکت‌های بزرگی در سطح جهان هستند که می‌توانند جریان حرکت گردشگران را به مقاصد مختلف جهان تعیین کنند. آنها گردشگر به آفریقا، اسپانیا و آمریکا می‌فرستند. خوب ایران هم می‌تواند با آنها تعامل داشته باشد و از خدمات و تجربیات آنها استفاده کنند و پذیرای میلیون‌ها گردشگر باشد. به هر حال به عقیده من، اگر ایران قصد دارد رونق گردشگری خود را تجربه کند، باید بیش از پیش با این شرکت‌ها ارتباط برقرار کنند. به هر حال تصمیم با مسئولان و فعالان گردشگری ایران است که آیا واقعا قصد درآمدزایی از گردشگری دارند یا خیر؟

آیا به عقیده شما، می‌توان درآمد صنعت گردشگری را به جای درآمد نفت ایران محاسبه کرد؟

برای شما مثالی می‌زنم. کشور من منابع نفتی ندارد و بشدت به درآمد صنعت گردشگری وابسته است. دیدیم که حتی بدون نیاز به منابع نفتی و با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر توانسته‌ایم درآمد مناسبی از این صنعت برای کشورمان داشته باشیم. بنابراین اگر ایران نیز به این باور برسند که می‌توان بدون محاسبه درآمد نفتی از گردشگری درآمد کسب کرد، اما هنوز ایران اقتصادش را بر مبنای درآمدهای نفتی بنا کرده است. اسپانیا تنها با 10 درصد از درآمد ناخالص کشور که از صنعت گردشگری به دست آورده، می‌تواند چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد. پس درآمد صنعت گردشگری واقعا قابل ملاحظه است و می‌تواند اقتصاد کشورها را اداره کند. پس اگر اسپانیا گردشگری نداشته باشد، با مشکل مواجه می‌شود و باید آن را همیشه رونق دهد، اما ایران یک گزینه همیشه پیش‌رو دارد؛ آن هم درآمدهای نفتی که بسادگی قابل استفاده است.

نظر شما درباره سطح توان مکالمه به زبان انگلیسی ایرانیان چیست؟

به عقیده من، بسیار خوب است و می‌توان به عنوان یکی از امتیازات کشور از آن یاد کرد. اگر حتی قصد مقایسه با کشور خودم داشته باشم، بازهم باید بگویم ایرانیان در مقام بالاتری هستند. برای شما در این زمینه یک مثال می‌زنم؛ چندی پیش مهمانی از اسپانیا داشتم و قرار بود برای استقبال وی به فرودگاه بروم. متاسفانه خروجی فرودگاه بین‌المللی تهران را در اتوبان قم رد کردم و از مقصد خودم فاصله گرفتم. تقریبا نیمه شب بود که کنار جاده ایستادم. جلوی یکی از خودروهای عبوری را گرفتم و با اشاره به وی فهماندم که قصد رفتن به فرودگاه را دارم. این ایرانی و راننده محترم گفت دنبال وی حرکت کنم و از مسیر اصلی خود خارج شد و من را تا خروجی صحیح هدایت کرد. بنابراین به شما می‌گویم که زیاد هم سطح زبان لازم نیست و می‌توان به مقصود رسید. به هر حال بدون در نظر گرفتن زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر همه مردم آماده همکاری و کمک به دیگران هستند. پس نیازی به دانستن زبان نیست، اما باید به این نکته توجه داشت که اگر همه مثل من خوش‌شانس نباشند، مشکلاتی خواهند داشت.

نظر شما درباره رستوران‌های ایران چیست؟

سوال بسیار خوبی بود. یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های گردشگری، رستوران‌های کشورهاست. اصلی‌ترین مشکل رستوران‌های ایران منوهای محدود آنهاست؛ همه‌ جا برنج و کباب است. شاید خیلی از گردشگران قصد تجربه غذاهای محلی را داشته باشند، مثل فسنجان، قورمه‌سبزی، میرزاقاسمی و... اما بیشتر رستوران‌ها فقط کباب و برنج دارند. این نقطه ضعف بزرگی بین گردشگری و رستوران‌های ایرانی است. این تنوع در رستوران‌های داخل تهران قابل قبول است، اما خارج از تهران خیر. به عقیده من، صبحانه‌های ایران بهترین منوی رستوران‌هاست.

کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟

قرمه‌سبزی، میرزاقاسمی و فسنجان. یکی از غذاهای مورد علاقه من ته‌چین است که در کشور من هم شبیه آن هست.

غذاهای اصلی اسپانیا چیست؟

برنج در کشور من بسیار مصرف می‌شود و به طور کلی اسپانیا به عنوان دومین کشور مصرف‌کننده غذاهای دریایی است.

آیا تا به حال به شمال ایران سفر کرده‌اید؟

تا این لحظه خیر، چون هر زمان که قصد سفر به این منطقه را داشتم، به من گفته‌اند جاده شلوغ است و ترافیک سنگین مانع از این کار شده است. من علاقه ندارم هنگام سفر در ترافیک باشم. ترافیک شهری قابل قبول است، اما در جاده هیچ دوست ندارم، معطل شوم. به همین دلیل اولین فرصتی که به دست آید، سری به آن منطقه خواهم زد.

برنامه سفر بعدی شما به کدام شهر است؟

علاقه‌مندم در فرصتی مناسب به اردبیل سفر کنم، ولی همه به من می‌گویند هنوز وقت این شهر نیست، چون شهریورماه جاده‌های ایران شلوغ است.

آیا سرمایه‌گذاری از کشور اسپانیا برای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری ایران از شما درخواستی داشته؟

بله. دو شرکت از کشور من هم‌اکنون در حال بررسی شرایط سرمایه‌گذاری هستند و در زمینه مراکز اقامتی آمادگی سرمایه‌گذاری هستند. اما به عقیده من، ایران خود سرمایه لازم این کار را دارد و فقط نیازمند دریافت کمک در زمینه تکنولوژی و مدیریت است. به همین دلیل استفاده از تجربه دیگران برای توسعه گردشگری ایران هم‌اکنون بیشتر مورد نیاز است تا سرمایه‌گذار خارجی. صنعت گردشگری یعنی همکاری مشترک. قبلا هم به این موضوع اشاره کرده‌ام. هم‌اکنون در طرح‌های گردشگری کشور شما نیازمند نیروی متخصص است. اگرچه نیروی آموزش‌دیده در ایران موجود است، اما باز هم همکاری‌های بین‌المللی می‌تواند به شما کمک کند. من عقیده دارم همکاری کشور من و ایران درباره صنعت گردشگری می‌تواند به رشد کیفیت مدیریت در صنعت گردشگری ایران منتهی شود. به هر حال تورگردانان بین‌المللی می‌توانند تورهای ترکیبی بین ایران و اسپانیا را برگزار کنند. به نظرم، همه کشورها جاذبه‌های مشترکی را به گردشگران ارائه می‌دهند؛‌ دریا، تفریحات ساحلی، اماکن تاریخی و طبیعت چیزی است که همه گردشگران را به خود جلب می‌کند، اما این خدمات و قیمت‌هاست که می‌تواند نظر گردشگران را به آن جلب کند.

در میان سخنان خود به صحرا و بیابان‌های ایران اشاره کردید. آیا این منطقه‌ها، فرصت مناسبی برای جذب گردشگران است؟

قبلا اشاره کردم که برای مدتی در الجزایر مامور بودم در این کشور بسیاری از گردشگران صرفا برای لذت بردن از طبیعت خشن صحرا به این کشور سفر می‌کنند، خیلی از گردشگران خارجی علاقه‌مند هستند یک شب در دل کویر اقامت کنند یا این که سوار بر پشت شترها برای مدتی هم سفر کنند. کمپ‌های صحرایی و خورد و خوراک مخصوص این مناطق مهم‌ترین جاذبه‌های کویری است که ایران بهترین را در اختیار دارد، اما نیازمند معرفی و تبلیغ است. به هر حال همه گردشگران به دنبال جنگل و مناطق سردسیر نیستندت بلکه کویرها هم جاذبه خوبی برای آنهاست.

نظر شما درباره گردشگری ورزشی چیست؟ کشور شما میزبان بازی‌های المپیک یا جام جهانی بوده است. چه تاثیری این رویدادهای جهانی در جذب گردشگری منطقه داشته است؟

می‌دانید که کشور من جزو یکی از کاندیداهای میزبانی بازی‌های المپیک سال 2020 است و همه می‌‌دانند حضور صدها رسانه و صدها هزار علاقه‌مند ورزش در این زمان می‌تواند چه تاثیر عمیقی در صنعت گردشگری کشورها داشته باشد. بسیاری هم پس از پایان این بازی‌ها دوباره برای یادآوری خاطرات به کشور میزبان بازخواهند گشت طی این مراسم و بازی‌ها همه زیرمجموعه‌های گردشگری با حداکثر توان درگیر این مسابقات می‌شوند و گرد‌ش‌های بسیار مناسبی در این زمینه حاصل خواهد شد. یکی دیگر از روش‌های جذب گردشگران می‌تواند برگزاری مسابقات دوچرخه‌سواری در کشورها باشد مثل تور دوفرانس یا هر مسابقه دیگر طبیعت و امکانات گردشگری طی این مسابقات به تمام جهان نمایش داده خواهد شد.

رنگ مورد علاقه شما چیست؟

تاکنون به این موضوع فکر نکرده‌ام، اما هنگام سحر کنتراست بین رنگ زرد و سیاه را دوست دارم.

به کدام برند خودرو علاقه‌مند هستید؟

آئودی.

آیا علاقه‌مند به سفر با دوچرخه هستید؟

بله.

کدام میوه ایرانی را می‌پسندید؟

هندوانه و انار گزینه‌های مورد علاقه من هستند.

یک کلمه درباره ایران بگویید؟

بیایید.

یک کلمه درباره اسپانیا بگویید؟

بمانید.

کمی درباره آخرین سفر خودتان در ایران بگویید؟

به طور کلی من هرگز درباره سفرهایم از پیش برنامه‌ریزی نمی‌کنم و این موضوع در ایران بسیار ساده است فقط کافی است که مسیر را بشناسید و از تهران خارج شوید. در آخرین سفرم که به کرمانشاه رفتم وقتی به ساوه رسیدم باید برای تعیین جهت از کسی آدرس می‌پرسیدم چون همان‌طور که قبلا گفتم دستگاه رهیاب اتومبیل در این فعال نیست. بنابراین گوشه‌ای ایستادم تا از کسی سوال کنم. اتفاقا یکی از افرادی که مقابل من بود دبیر زبان انگلیسی بود و توانست کاملا من را به خواسته‌ام برساند و راه را نشان دهد و جاهای تاریخی و دیدنی را باریم مشخص کند، اما به‌طور کلی در ایران نیازمند تور لیدرها هستیم تا بتوانیم آنچه را می‌خواهیم بیابیم. بزرگ‌ترین مشکل من در ایران فقط این است که نمی‌توانم فارسی صحبت کنم. به عقیده من اطلاعات گردشگری به زبان انگلیسی ایرانی بسیار کم است.

البته من فکر می‌‌کنم ایرانی‌‌ها به پیک‌نیک زیاد اهمیت نمی‌دهند که اولین قدم رشد صنعت گردشگری است.

به نظر شما، ایرانی‌ها کشور شما را به چه چیزی می‌شناسند؟

فوتبال. تیم‌های فوتبال کشور من برای شما کاملا جاافتاده است.

در جهت عکس چه؟

فکر می‌کنم خیلی سخت است خیلی از مردم کشور من درباره ایران زیاد اطلاع ندارند، اما متاسفانه تبلیغات منفی رسانه‌ها خیلی روی ذهن آنها تاثیرگذار بوده است.

نظر شما درباره همکاری‌های رسانه‌ای چیست؟

به عقیده من هیچ کشوری بدون استفاده از پتانسیل رسانه‌ها در گردشگری موفق نیست و این کار برای ایران خیلی مهم‌تر است چون رسانه‌ها باید در این زمینه تلاش کنند تا تصویر غیرواقعی ساخته شده از سوی رسانه‌های خارجی را تصحیح کنند.

شهرت ورزشی، دنیای اقتصادی ماریا ساراپووا را متحول کرد

روتیتر: شهرت ورزشی، دنیای اقتصادی ماریا ساراپووا را متحول کرد

تیتر: ساراپووا یا شوگرپووا؛ مساله این است

سوتیتر: ساراپووا با طراحی و تولید پاستیل های کارخانه خود به شکل لوازم ورزش تنیس قصد داشت ارتباطش با این کارخانه را به خریداران نشان دهد

اگر اهل ورزش مفرح و پرهیجان تنیس هستید و اخبار آن را دنبال می‌کنید، بدون تردید نام قهرمانان جهانی این رشته ورزشی را می‌دانید و کمی از زندگی آنها سردرمی‌آورید.

در گروه زنان تنیس‌باز جهان، ماریا ساراپووا به عنوان سومین زن قهرمان این رشته ورزشی در مسابقات بین المللی نامی آشنا برای اهالی تنیس است. این تنیس‌باز بیست و هشت ساله روس که نامش برای چندین سال متوالی در صدر اخبار ورزشی قرار داشته، اینبار علاوه بر خوش درخشیدن در زمین تنیس در دنیای اقتصادی هم با ابتکاری جالب به کسب و کار تجاری خود رونق دوچندان بخشیده است.

اینبار از دنیای ورزشی و پیروزی های پی در پی این ورزشکار خبری نیست و جای تعجب هم نیست اگر عکس این ورزشکار محبوب را روی آگهی تبلیغاتی ساعت، خوراکی یا هر کالای دیگر ببینید، به هر حال شهرت جهانی نام ورزشکاران می‌تواند فرصت خوبی برای صاحبان صنایع جهت تبلیغ محصولاتشان باشد که شرکت‌های تجاری هرگز این فرصت طلایی را برای تبلیغ اجناس خودشان از دست نخواهند داد.

عکس دیوید بکهام روی قوطی‌های روغن موتور یا عکس رونالدو روی قوطی شامپو، هرگز باعث تعجب نخواهد شد، ‌چون می‌دانیم زندگی اقتصادی این ورزشکاران در دنیای تبلیغات، جریان متفاوتی نسبت به دنیای ورزش حرفه ای به خود خواهد گرفت و اعداد و ارقام نجومی برای آن پرداخت می‌شود.

ماریا ساراپووا هم از این قاعده مستثنا نبوده و همواره ورزش حرفه‌ای خود را همراه دنیای اقتصادی خودش پیش برده است، اما این بار کمی متفاوت از دیگران عمل کرده است.

آگهی‌های تبلیغاتی دوربین‌های کانن و توپ تنیس یا حتی لباس ورزشی با عکس او کاملا امری عادی در دنیای تجارت بود تا این‌که در جریان مسابقات گرنداسلم grandslam که چندی پیش برگزار شد به غیر از درخشش این تنیس‌باز روس در زمین بازی، انتشار خبری از سوی مدیر برنامه‌هایش همه را شوکه کرد و خوراک خوبی برای اهالی رسانه شد.

مدیر برنامه‌های ماریا به تمام خبرگزاری‌ها گفت: ماریا ساراپووا از دادگاهی در فلوریدا تقاضا کرده تا نام خانوادگی خود را به شوگرپووا (sugarpova) تغییر دهد و قصد دارد در مسابقات آینده (us open) با این نام در زمین بازی ظاهر شود.

خبری که بسیاری را متعجب کرد، اما آنهایی که اهل شکلات و آبنبات بودند، از این موضوع زیاد هم متعجب نشدند، چون پاستیل و آبنباتی با این نام از سال 2012 میلادی در بازار جهانی به فروش رفته بود و آنها هم از طعم خوش آن لذت برده بودند و این موضوع را هم به حساب یکی از آگهی‌های تبلیغاتی ساراپووا ‌گذاشتند.

یکی دو هفته از این خبر گذشت و خبری جدید در این زمینه باعث شد تا هم‌ اهالی ورزش و دوستداران ماریا ساراپووا و هم آنها که به خوردن پاستیل‌های شوگرپووا عادت کرده بودند، شگفت‌زده شوند.

در روزهای پایانی مسابقات گرند اسلم که همه علاقمندان ورزش تنیس منتظر دیدن نام افراد برتر این رشته ورزشی بودند گزارشی درباره زندگی شخصی و اقتصادی ماریا ساراپووا منتشر شد که در آن نوشته شده بود، او‌ مالک کارخانه و برند شوگرپووا است. این کارخانه که  در زمینه تولید شیرینی و آبنبات فعالیت می کند در سال 2012 افتتاح شده و توانسته بود حدود 8/1 میلیون بسته از محصولات خود را در بازار شیرینی و آبنبات بین المللی طی یکسال فعالیت خود به فروش برساند .

براساس همین آمار شرکت شوگرپووا طی سال‌ 2012 یعنی شروع کارش تا سال 2013 رقمی بالغ بر شش میلیون دلار درآمد کسب کرده است که موفقیت بسیار خوبی برای برند تازه‌ تاسیس شوگرپووا بود و این موفقیت به عقیده بسیاری از فعالان عرصه تجارت شیرینی و آبنبات به دلیل شهرت مالک آن به دست آمده است .

مدیر فروش این کارخانه درباره محصولات کارخانه می‌گوید: از همان ابتدا مالک کارخانه (ماریا ساراپووا) با ارائه پاستیل‌هایی به شکل لوازم ورزش تنیس سعی کرد ارتباطش با کارخانه را به مشتریان نشان دهد، اما با تصمیم بخش تبلیغات قرار بر این شد تا با تغییر نام مالک کارخانه به نام برند شوگرپووا این ارتباط به صورت مستقیم برای همه مشخص شود.

به هر حال موضوع تغییر نام ماریا ساراپووا دوباره با خبری از سوی مدیر برنامه‌هایش به صدر اخبار رسید که طی آن اعلام شد؛ به دلیل نزدیک بودن سفر ماریا برای رسیدن به بازی‌های us open او از این تصمیم یعنی تغییر نام خانوادگی خود منصرف شده و در این دوره مسابقات با همان نام ساراپووا به میدان خواهد رفت.

فارغ از حضور یا عدم حضور ماریا ساراپووا در این دوره از مسابقات، تصمیم جدید ماریا تازه همگان را متوجه ریزبینی و ذکاوت مدیران رسانه‌ای و مالک شرکت شوگرپووا کرد ؛ آنها با این جریان‌سازی خبری به جای این‌که هزینه تبلیغات کارخانه را پرداخت کنند، با استفاده از شهرت مالک این کارخانه تمام جهان را با محصول جدید کارخانه شوگرپووا آشنا کردند و از شهرت ورزشی ماریا ساراپووا برای تبلیغ کارخانه خودش استفاده کردند، نه این‌که نام این ورزشکار زن در تبلیغات دیگران استفاده شود.

مدیر فروش کارخانه شوگرپووا در ادامه این اخبار، از افتتاح خط تولید جدید این کارخانه برای تولید زیورآلات در کنار شکلات و آبنبات خبر داد و به علاقه‌مندان شیرینی‌جات گفت: بزودی طرح‌های مختلفی از پاستیل شوگرپووا را از این کارخانه خواهید دید و هرآنچه به صورت شیرینی می خورید را به شکل زیورآلات طراحی می‌کنیم و به دنیای مد شما نیز عرضه خواهیم کرد.

این ابتکار می‌تواند به عنوان یکی از راهکارهای درآمدزایی در دنیای ورزشی ایران نیز باشد و بسیاری از ورزشکاران ما را وادار به سرمایه‌گذاری صنعتی برای خود کرده تا شهرت ورزشی آنها باعث اشتغالزایی در کشورمان بشود و صرفا نامشان این ورزشکاران وطنی روی محصولات داخلی و خارجی نباشد.

وقتی دهکده‌ای شهرت جهانی پیدا کند

تیتر: دهکده توت‌فرنگی در سرزمین هفتاد و دو ملت

به عقیده بسیاری از کارشناسان و فعالان عرصه گردشگری هم‌اکنون گردشگری روستایی یکی از پرمخاطب‌ترین شاخه‌های گردشگری سراسر جهان است و هر سال در بسیاری از کشورها، روستاهای زیادی میلون‌ها مسافر را پذیرایی می‌کنند.

کار مزرعه، حیوانات اهلی، پخت نان یا حتی هیزم شکستن، جزو برنامه‌های روزانه گردشگران در این‌گونه تورهاست و آرامش مزارع و روستاها مهم‌ترین جاذبه گردشگری روستاها پس از منابع طبیعی آنهاست، اما جالب‌ترین نکته درباره این روستاها، جشن برداشت محصول است که همواره به شلوغ‌ترین روزهای روستاهای گردشگرپذیر سراسر جهان تبدیل شده است.

یکی از این دهکده‌های مشهور جهانی که شهرت آن صرفا در شبه‌قاره هندوستان باقی نمانده، «ماهابلاشوار» معروف به دهکده توت‌فرنگی است )ماهابلاشوار یکی از مناطق توریستی سرزمین عجایب است که با شهر بمبئی تقریبا 300 کیلومتر فاصله داشته و در 120 کیلومتری جنوب غربی پونا یا همان شهر دانشجویان ایرانی)

 که هر سال در فصل گرما میزبان میلیون‌ها گردشگر از سراسر جهان شده است؛ هرچند این روستا برای سال‌ها به عنوان تفرجگاه نظامیان رده بالای انگلیسی در دوران اشغال هندوستان بوده و ظلم زیادی بر ساکنان منطقه شده است، اما کاخ‌ها و قلعه‌های قدیمی این شهر که قبلا سران انگلیسی ساکن آن بوده‌اند، هم‌اکنون با تغییر کاربری و البته حمایت دولت به عنوان جاذبه‌ای برای گردشگران منطقه است.

آب و هوای خنک، دریاچه و سرسبزی منطقه در کنار محصولات ارگانیک کشاورزی بخصوص توت‌فرنگی و شاه‌توت توانسته رونق گردشگری این دهکده کوچک را به گونه‌ای ترتیب دهد که ساکنان و روستاییان آن تقریبا از توان مالی بالایی بین مردم هندوستان برخوردار باشند.

سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی در بخش اقامت و تفرجگاهی این روستا صدها شغل را برای جوانان ماهابلاشوار به ارمغان‌ آورده تا علاوه بر تولید محصولات کشاورزی، در فصول بیکاری مشغول خدمات‌رسانی به گردشگران باشند. تورهای طبیعت گردی و مسابقات قایقرانی و ماهیگیری در کنار جشن برداشت محصول و جشن «دیوالی» از اصلی‌ترین جاذبه‌های ماهابلاشوار است.

حال آن‌که ایران با توجه به تنوع آب و هوای خود، هیچ فعالیتی در این زمینه نداشته و صرفا فستیوال‌ها و جشن برداشت محصول، تنها به ساکنان بومی منحصر شده است.

به عقیده دکتر رضا ارجمندی، مدرس دانشگاه، اگر قصد الگو برداری از این روستا در هندوستان را داشته باشیم طبیعت و روستاهای غربی کشور همانند منطقه ماهابلاشوار می‌توانند بهترین پتانسیل گردشگری این منطقه باشند. طبق آداب و رسوم منطقه‌ هر سال جشن برداشت محصول مثل جشن برداشت انگور در تاکستان‌های ارومیه یا برداشت گندم و دیگر محصولات می‌تواند میلیون‌ها گردشگر داخلی و خارجی را به منطقه روانه کند، حال آن‌که همین سنت مفرح هم به واسطه کم‌رونقی و اقتصاد مفلوج منطقه در حال فراموش شدن است.

شهرها و روستاهای اطراف سنندج از معروف‌ترین مزارع توت‌فرنگی ایران است که در صورت برنامه‌ریزی و مدیریت مناسب می‌تواند شهرت جهانی همانند دهکده ماهابلاشوار در سرزمین هفتاد و دو ملت داشته باشد و با ترویج گردشگری در منطقه، شاهد رونق صنایع و مزارع این روستاها باشیم و از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری کنیم.

دکتر ارجمندی درباره تنوع فرهنگی و طبیعت منطقه می‌گوید: این منطقه با توجه به طبیعت و آب و هوای خود به‌واقع می‌تواند قطب گردشگری ایران باشد و درآمد هنگفتی را به ساکنان خود هدیه دهد.

این کارشناس محیط‌زیست می‌افزاید: با رونق گردشگری روستایی در مناطق می‌توانیم تنوع محصولات کشاورزی آن را به گردشگران معرفی کنیم و پای صنایع تبدیلی را با توجه به نوع محصولات تولیدی به منطقه باز کنیم که به قول معروف، بازی برد بردی برای همه خواهد بود.

هیچ جای تردید نیست حضور مستمر گردشگران در مناطق روستایی باعث زنده نگه‌داشتن خرده‌فرهنگ‌ها و آداب و سنن مخصوص به منطقه تا سال‌های متمادی خواهد شد، اما اگر حضور گردشگران محدود شود و از رونق کسب و کار خبری نباشد، کم‌کم علاوه بر خالی شدن روستاها، خرده‌فرهنگ‌ها هم از یاد می‌روند و درواقع تمدن ایران‌زمین فراموش خواهد شد.

در ادامه این فعال محیط‌زیست می‌گوید: مهم‌ترین نکته در حضور گسترده و مستمر گردشگران در مناطق روستایی، اجبار مسئولان و البته فعالان خصوصی گردشگری برای حفظ محیط‌زیست اطرافشان جهت کسب درآمد از حضور گردشگران خواهد بود.

به اعتقاد وی، وقتی روستاییان سرسبزی و نظافت محیط روستای خود را عامل جذب گردشگران بدانند، هیچ جای تردید نیست که بدون درنگ در نگهداری و حتی ارتقای آن تلاش و کوشش می‌کنند.

به هر حال گردشگری روستایی هنوز در ایران اول راه توسعه خود قرار گرفته و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داشته و دارد که امید است بارویکرد دولت جدید جهت رونق گردشگری، شاهد رونق روستاها باشیم، چون این کار در قالب تعاونی‌های گردشگری روستایی کاملا قابل اجراست و دور از دسترس نخواهد بود.

جعبه جادو در خدمت گردشگری

شاید زمانی برای سپری کردن اوقات فراغت مقابل جعبه جادو بنشینیم، اما این جعبه درواقع می تواند انگیزه سفرهایمان در آینده باشد.

دیدن سریال های تلویزیونی وقتی که از کار روزانه به منزل بازگشته اید می تواند کاملا انتخاب مناسبی باشد و بسیاری را متقاعد به روشن کردن تلویزیون کند، اما آیا هیچ فکر کرده اید این برنامه ها می تواند مقصد بعدی شما را تعیین کند؟

خیلی از ما هنوز نام کازابلانکا یا فرار بزرگ و شمشیر تیپوسلطان را به یاد داریم؛ فیلم هایی که همواره میانسال یا جوانان زیادی را در سطح جهان به خود جلب می کنند، اما کارکرد اصلی این دو اثر هنری می تواند به رونق گردشگری لوکیشن های ساخت آنها ختم شود.

این تاثیری است که بسیاری از کشورها هم اکنون به آن پی برده اند و با ساخت فیلم یا سریال های تجاری درواقع به تبلیغ توانمندی های گردشگری خود پرداخته اند.

در این زمینه به سریال های معروف کره ای به نام «افسانه جومونگ» می توان اشاره کرد که دست اندرکاران این سریال علاوه بر تولید یک اثر هنری، اقدام به زنده کردن دوباره تاریخ و فرهنگ کره در ذهن مخاطبان خود کرده اند. این سریال با توجه به جذب مخاطبان مقتضی در منطقه خاورمیانه توانست نقش اصلی خود که جلب نظر گردشگران به لوکیشن های زیبا و طبیعت کره بود را بخوبی بازی کند و بسیاری را به سمت مناطق یادشده بکشاند.

اگرچه هنوز هم ساخت تیزرهای تبلیغاتی برای معرفی کشورها و جاذبه های گردشگری آنجا به کار گرفته می شوند، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان رسانه ای تاثیرگذاری یک برنامه چندثانیه ای تا یک سریال چندصد قسمتی در ذهن مخاطب اصلا قابل مقایسه نیست.

از سوی دیگر همان طور که می دانیم کارکرد اصلی صنعت گردشگری علاوه بر ایجاد پل ارتباطی بین فرهنگ ها، بحث رونق اقتصادی است و لازمه رشد و رونق این صنعت آشنایی گردشگران با فرهنگ کشور میزبان است. همین امر برای ایجاد انگیزه سفر در گردشگران و البته سفری خوش برای آنها بسیار مفید است و مناسب.

یکی از فعالان عرصه گردشگری، خانم کانگ می سان در این زمینه می گوید: این سایت بهترین روش برای جذب گردشگران است که مدتی از سوی سازمان گردشگری کره جنوبی به کار گرفته شده است. همکاری میان تولیدکنندگان سریال های نوین و تاریخی در کره با این سازمان، بهترین نتیجه را در قسمت گردشگری کشور به دست آورده است.

این فعال گردشگری کره جنوبی، کارکرد جعبه جادو در گردشگری را این طور توصیف می کند که وقتی سریال تولید شده از کشورش در کشور دیگری به نمایش گذاشته می شود و ساکنان آن کشور صدها شب همراه داستان سریال می شوند، ناخودآگاه ذهنشان با نام و جاذبه های گردشگری کره آشنا شده و حالا نوبت به صنعت گردشگری است که این فرصت طلایی را به فرصت تجاری تبدیل کند.

طی یک برنامه زمانبندی شده مثلا در یک سریال 120 قسمتی در بازار هدف پس از 70 قسمت تبلیغات تورهای گردشگری که حاصل همکاری گردشگری کره و کشور مذکور می باشد، در رسانه ها آغاز می شود. طبق برنامه ریزی ها هم در این تبلیغات به سریال های یادشده اشاره می کنم که حاصل استقبال گردشگران از تورها می شود.

کانگ می سان به عنوان مدیر یک آژانس گردشگری در شهر سئول می گوید: طبق آمارهایی که سازمان در اختیار ما قرار داده است، در کشورهای عربی پس از پخش یکی از سریال های مشهور تاریخی، ضریب اشغال تورهای ما چیزی حدود 90 درصد شده بود. این درواقع مصداق اصلی همکاری تلویزیون و سینما با صنعت گردشگری است.

اما ایران باستانی که علاوه بر جاذبه های طبیعی پشتوانه چندهزار ساله تمدن را یدک می کشد، هنوز در این زمینه فعالیت مناسبی نکرده و اندر خم یک کوچه مانده!

هرچند شبکه شما قرار بود به عنوان شبکه گردشگری ایران به معرفی جاذبه های ایران بپردازد، اما این طرح کاملا بدون نتیجه و بدون برنامه ماند و خبری از فروش سریال های ایرانی به کشورهای خارجی، زیاد به گوش نمی رسد.

ستاره جوادی، تهیه کننده و سردبیر برنامه رادیویی صنعت گردشگری رادیو اقتصاد در این زمینه می گوید: اگر به تاثیر رسانه در صنعت گردشگری توجه داشته باشیم، بدون تردید شاهد رونق گردشگر و در نهایت رونق اقتصادی مناطق گردشگرپذیر خواهیم بود، اما نکته اصلی شناسایی بازار هدف برای جذب مخاطب و تولید برنامه متناسب با آنهاست.

وی به شعرا و فرهیختگان ایران باستان اشاره می کند و می گوید: یکی از راهکارهای جلب نظر گردشگران از طریق رسانه ها بخصوص جعبه جادو، شناخت زندگینامه این اساطیر است. هیچ جای تردید نیست که بسیاری از گردشگران هم اکنون در دهکده جهانی برای آشنایی با فرهنگ و آداب کشورها بار سفر می بندند. پس این بهترین فرصت برای رسانه هاست که به همکاری بخش گردشگری ایران بشتابند.

این فعال رسانه ای می گوید: امید داریم مسئولان جدید سازمان میراث فرهنگی پی به ارزش این ارتباط یعنی رسانه و گردشگری ببرند و با ایجاد شرایط مناسب و سرمایه گذاری روی سریال ها و تولیدات صداوسیما آینده گردشگری کشورمان تضمین کنند.

به عقیده این فعال رسانه، پخش این گونه تولیدات از رسانه ها می تواند به جذب سرمایه گذارهای خارجی علاوه بر گردشگران منتهی شود.

حاشیه جنوبی خزر نیازمند توجه ویژه مسئولان

روتیتر : حاشیه جنوبی خزر نیازمند توجه ویژه مسئولان

تیتر : دریای خزر تشنه طرح های نوین گردشگری

نویسنده: عماد عزتی

سوتیتر: طرح های نوین گردشگری در دریای خزر فقط حمایت قانونی دولت را می طلبد و نیازی به بودجه های دولتی ندارد

سواحل زیبا و آب و هوای جنگلی همواره برترین امتیازات در جذب گردشگران به اقصی نقاط جهان بوده اند و عامل اساسی در تعیین مقصد آنها به شمار می روند.

ایران به عنوان کشوری که حدود 2000 کیلومتر نوار ساحلی در شمال و جنوب کشور خود در اختیار دارد، از نظر طبیعی می تواند به عنوان اصلی ترین مقصد گردشگری منطقه با توجه به امکانات طبیعی خود باشد، اما بنابر صدها دلیل هنوز حتی نمی تواند پاسخگوی نیاز مسافران وطنی خود باشد، چه رسد به این که دنبال جذب گردشگران خارجی برای رونق کسب و کار ساحل نشینان باشد.

اگرچه فعالیت هایی در سواحل خلیج فارس صورت گرفته که آن هم جای بحث و بررسی بیشتری دارد، اما دریای خزر هنوز بکر باقی مانده و درواقع نتوانسته توجه سرمایه گذاران به جز در بخش ساخت و ساز ویلا و اقامتگاه را به خود جلب کند.

این منطقه گردشگرپذیر ایران اگرچه همواره مورد توجه گردشگران داخلی ایران و برخی از اعراب قرار گرفته، اما این توجه صرفا مسئولان را به ساخت مراکز اقامتی عمومی و خصوصی تشویق کرده است.

به گفته سیدحسن گیتی پسند، طراح طرح گردشگری خزر، این مناطق بسیار مناسب هنوز طرح های کلان گردشگری آب را به خود ندیده و تمام گردشگران وقتی به لب ساحل می رسند، درواقع همانجا متوقف می شوند حال آن که می توان تجمع این همه گردشگر که طبق آمارهای موجود هر هفته چند میلیون نفر هستند را به داخل آب هدایت کرد و رونق گردشگری را به آن مناطق هدیه داد.

این فعال گردشگری درباره توانمندی های خزر می گوید: هنوز سطح آب و عمق آب دریای خزر بخوبی در راستای توسعه گردشگری ایران و منطقه مورد استفاده قرار نگرفته است در حالی که با اجرای طرح های نوین گردشگری می توان این منطقه را متحول کرد.

کاپیتان سیدحسن گیتی پسند در این باره می افزاید: رستوران، ویلا، هتل و به طور کلی خدمات اقامتی به میزان کافی چه بسا بیش از نیاز منطقه موجود است، اما هنوز جاذبه های نوینی در این منطقه  نمی بینیم.  شهربازی های مدرن، قایق های تفریحی، مدرسه قواصی، هتل های شناور یا حتی شهرک های شناور در این مناطق می تواند به عنوان بهترین جاذبه های نوین در نظر گرفته شود.

گیتی پسند اضافه می کند: در پیک سفر ایران یا فصل تابستان و تعطیلات عید نوروز، شاهد کیلومترها ترافیک در جاده های مواصلاتی منطقه هستیم و بین شهرهای ساحلی هم برای تردد مشکل ایجاد می شود، حال آن که با بهره گیری از دریا و حمل و نقل دریایی علاوه بر هدایت ترافیک به داخل آب می توانیم از تمرکز گردشگران در شهرهایی مثل نور، محمودآباد یا چالوس و رامسر جلوگیری کنیم. با ایجاد جاذبه های نوین درواقع می توانیم سفرهای گردشگران داخلی و خارجی به منطقه را مدیریت کنیم تا استان های شمالی ایران هم شاهد رونق مناسب گردشگری باشند.

این فعال گردشگری در ادامه به موضوع ورود گردشگران خارجی بخصوص از حاشیه شمالی دریای خزر اشاره کرد و گفت: اگر خطوط دریایی بین ایران و کشورهای حاشیه خزر راه اندازی شود، سالانه چندین میلیون گردشگر از سواحل شمالی پذیرایی خواهیم کرد، چون در فصل زمستان شمال منطقه خزر هوای مساعدی ندارد، در صورتی که حاشیه جنوبی یعنی کشورمان می تواند با آب و هوای مناسب خود و البته امکانات استاندارد گردشگری ، میزبان گردشگران شمالی باشد.

کاپیتان گیتی پسند در انتها به نکته اصلی اشاره می کند و می گوید با بهره گیری از پتانسیل حمل و نقل دریایی درواقع چندین وزارتخانه از صرف هزینه های هنگفت برای خدمات رسانی رها خواهند شد و می توانند بودجه های مربوطه به سازمان و ارگان خود رابه امور خدماتی در دیگر نقاط ایران اختصاص دهند.

وی در این زمینه به وزارت کار و امور اجتماعی ، وزارت راه ، وزارت بهداشت ، بیمه مرکزی ، پلیس راه و از همه مهمتر شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی اشاره کرد و ادامه داد اگر بتوان از امکانات دریایی خوب بهره برد ترد جاده های ساحلی کاهش خواهند یافت و در نهایت تصادفات به حداقل خود خواهد رسید و در نهایت میزان مصرف سوخت در منطقه به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد که همه به نفع جامعه ایران و البته محیط زیست خزر خواهد بود.

گیتی پسند ، درباره جذب سرمایه برای اجرای طرح های نوین گردشگری می گوید: هم اکنون بسیاری از سرمایه گذاران داخلی ایران هستند که آماده سرمایه گذاری در کشور هستند اما متاسفانه هیچ ارگان یا مرجعی برای جذب و هدایت این سرمایه های سرگردان وجود ندارد و در نهایت این سرمایه ها به ویلاسازی ختم می شود اما خارجی ها هم دچار همین سردرگمی شده اند بسیاری از کشورها مثل سرمایه گذاران ترک، اسپانیایی، قزاقستانی و اندونزیایی هم اکنون در منطقه حاضر هستند اما در نهایت به ساخت هتل چند ستاره فکر کرده اند.

 این یعنی بی برنامه بودن مسئولان امر چون واقعا خزر فقط به هتل و اقامتگاه لوکس و چند ستاره نیازمند نیست بلکه هم اکنون دریای خزر تشنه طرح های نوین وسودآور گردشگری مثل ایجاد شهربازی های مدرن، باشگاههای هوانوردی ، شهرک های شناور است که می توان با مدیریت دقیق سرمایه لازم را به راحتی از بخش خصوصی و سرمایه گذاران خارجی جذب کرد.

طراح طرح ملی گردشگری دریایی خزر می گوید اینگونه طرح ها واقعا نیازمند بودجه های دولتی نیست و فقط نیازمند مساعدت و اطلاع رسانی ارگان های مربوطه است چون سرمایه و تخصص بخش خصوصی حاضر است اما اطلاعی از اینگونه طرح ها در اختیار آنها نیست تا سرمایه گذاری کنند و از سوی دیگر دولت فقط باید با تصویب قوانین لازم تضمینی برای سودآوری طرح باشد و نظارت کلان بر کار داشته باشد.

گیتی پسند درباره آلودگی محیط زیست در تالاب انزلی و بخصوص دریای خزر می گوید اگر مسئولان محیط زیست توجه داشته باشند هم اکنون اکثر شناورها و قایق های مورد استفاده ساکنان خزر از استانداردهای پایین آلایندگی برخوردار هستند و به قول معروف تاکسی برگشتی هستند در حالی که با اجرای طرح های نوین و ورودی اتوبوس های دریایی به منطقه این گونه آلودگی ها هم به حداقل خود خواهد رسید و با فراهم کردن شرایط مالی مناسب برای دارندگان شناورهای قدیمی می توان تمام ناوگان حمل ونقل سنتی محلی را مدرن کرد  که همین موضوع زمینه ساز اشتغال هزاران نفر از جوانان منطقه خواهد بود.

وی ابراز امیدواری کرد دولت یازدهم با توجه به این امتیازات مساعدت لازم با طرح های نوین گردشگری دریایی بخصوص طرح ملی گردشگری دریایی خزر را انجام دهد تا به زودی همگان شاهد امتیازات ویژه آن باشند . به عقیده وی ساخت وساز برای منطقه نه تنها مفید نیست و ایجاد اشتغال نمی کند بلکه باعث از بین رفتن جنگل ها ومراتع منطقه و تخریب محیط زیست خزر می شود در حالی که با استفاده از امتیاز آب می توان هم اشتغالزایی قابل ملاحظه ای به صورت دایم برای جوانان ممنطقه فراهم کرد و هم می توان جلوی تخریب محیط زیست منطقه را گرفت تا هر ساله شاهد ورود گردشگران داخلی و خارجی به حاشیه جنوبی خزر و در نهایت رونق اقتصادی مردم ساحل نشین خزر باشیم.

نگاهی به سهم خودروهای ساخت کره جنوبی در ایران

نگاهی به سهم خودروهای ساخت کره جنوبی در ایران

از زمانی که زندگی شهری شکل گرفت و چهار پایان جای خود را به اتومبیل چهار چرخ دادند صنعت خودروسازی و بطور کلی خودرو جایگاه ویژه ای در زندگی بشر به خود دید.

جایگاهی که حتی گاهی در تصمیم گیری دولتمردان تاثیر گذار بوده و باعث نگرش تازه آنها به قوانین جاری کشورها شده است. آمریکا، ژاپن، کره جنوبی ، آلمان ، انگلستان، ایتالیا، ترکیه ، سوئد، برزیل ، ایران ، روسیه  و چندین کشور دیگر در دهکده جهانی با بکارگیری امکانات و صنایع خود سعی کرده اند به عنوان خودروساز جهان مطرح شده و از این تجارت سودآور به نفع اقتصاد خود استفاده کنند.

صنعتی که با سرعت گرفتنش دیگر صنایع هم رونق می گیرند و می توانند چرخ اقتصاد مملکت را به حرکت درآورند، طبق آمار هم اکنون در دهکده جهانی حجم انبوهی از مشاغل به این صنعت وابسته است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم سفره بسیاری را رنگین کرده است.اما با توجه به رشد و رونق صنعت خودروسازی جهان همواره کشورهای تولید کننده به دنبال تسخیر و دست یافتن به بازارهای بین المللی برای فروش محصولات تولیدی خود هستند. از همین رو به دست آوردن بازارهای منطقه ای یکی از دغدغه های اصلی تولیدگان خودرو در دهکده جهانی است اما از سوی دیگر برخی از کشورهای تولید کننده مثل ایران سعی دارند با اجرای سیاست هایی سهم خودروهای خارجی را در بازار داخل خود کنترل .

 اما ایران که خود به عنوان هجدهمین تولید کننده خودرو در سطح جهان است  و طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان های بین المللی رتبه 72 در سرانه خودرو  را  با 200 خودرو برای هر هزار نفر به خود اختصاص داده است هم اکنون در این زمینه دچار دردسر شده و تراز سهم خودروهای واردتی و داخلی آن به هم خورده است.

از این رو بر اساس آمارهای رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران میانگین قیمت هر خودروی سواری صادراتی طی ده ماهه سال 1391 مبلغ 5,874 دلار بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 14.93 درصدی مواجه بوده است. بر همین اساس عمده خودروهای ایران در سال جاری به کشورهای عراق، اوکراین و آذربایجان صادر شده است.  
از مجموع 46,591خودروی صادراتی طی 10 ماهه نخست این سال 45,952 خودرو به عراق، 230 خودرو به اوکراین، 198 خودرو به آذربایجان و 211 خودرو نیز به سایر کشورها صادر شده است.

منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران

 

اما اگر به تعداد خودروهای موجود بازار کشور یعنی حدود پانزده میلیون خودرو بنگریم  و به واردات خودرو و آمار منتشر شده گمرک جمهوری اسلامی ایران در این زمینه با دقت نگاه کنیم کشورهایی چون فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و چین عمده بازار خودروهای وارداتی به ایران را به خود اختصاص داده اند. اما مدتی است که پای تولیدات  ایتالیا، مالزی و حتی آمریکا نیز به بازار ایران باز شده است.

همچنین میانگین قیمت هر خودروی سواری وارداتی طی ده ماهه نخست سال 1391 مبلغ 23,915 دلار (نزدیک به 4.07 برابر هر خودروی صادراتی) بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 15.54 درصدی مواجه بوده است.  
سه کشورعمده مبدأ واردات خودرو طی ده ماهه نخست سال 1391به ترتیب، امارات متحده عربی، جمهوری کره و کویت بوده اند.
 

                منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران


 منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران

  
از مجموع 34,012 خودروی وارد شده به کشور درده ماهه نخست سال گذشته 18,477 خودرو از امارات، 9,992 خودرو از جمهوری کره، 1,454 از کویت و 4,089 خودرو نیز از سایر کشورها به کشور وارد شده است.
 
بر همین اساس طی همین مدت 813 میلیون دلار خودرو به کشور وارد شده و 274 میلیون دلار نیز خودرو به کشورهای دیگر صادر شده است.

هرچند تعداد خودروهای وارداتی به کشور در مهرماه 1391 نسبت به متوسط ماه‌های قبل فقط 200 دستگاه بیشتر بود، اما متوسط قیمت خودروهای وارداتی در این ماه نسبت به ماه‌های قبل 60 درصد بیشتر بود که نشان می‌دهد سهم خودروهای گران‌قیمت از کل خودروهای وارداتی در این ماه به شدت افزایش یافته بود. خلاصه آن که واردکنندگان خودروهای لوکس در مهرماه توانستند از مصوبه ممنوعیت واردات این نوع خودروها، سودهای 70 تا 80 درصدی کسب کنند.جالب آن که در سال 1391 به رغم ابلاغ مصوبه ممنوعیت واردات خودروهای گران‌قیمت در چند ماه پایانی آن، میانگین قیمت خودروهای وارداتی نسبت به سال 1390، افزایش 17 درصدی پیدا کرد که نشان می‌دهد حجم واردات خودروهای لوکس، بیشتر هم شد که طبیعتا ناشی از رشد واردات این نوع خودروها در هفته‌های قبل از ابلاغ مصوبه ممنوعیت بود.

آمارها حکایت از آن دارد که میزان واردات خودرو در هفت ماهه نخست سال 1391 نسبت به مدت مشابه سال قبل از نظر تعداد 35/13 درصد و از نظر ارزش 22/20 درصد افزایش داشته است و این در حالی است که در 5 ماهه آخر سال 91 تعداد 21،199 دستگاه به ارزش 568،297،759 دلار خودرو از گمرکات ترخیص و وارد کشور شده است .

اما اگر سراغ جزئیات آمار شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران تا پایان شش ماهه دوم سال 90  برویم در میابیم بطور کلی در این تاریخ سهم خودروها در بازار ایران چقدر بوده است. این شرکت خودروها ی موجود بازار ایران (داخلی و وارداتی) را صرفا با توجه به اصالت آنها و براساس قیمت به چند گروه مختلف تقسیم بندی کرده است و براساس همین گروه ها آمار مربوطه را منتشر کرده است.

گروه اول خودروهای زیر ده میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و  دومین گروه خودروهایی با قیمت بیش از ده میلیون تومان تا بیست میلیون تومان هستند و سومین گروه بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان انتخاب شده و چهارمین گروه هم سی میلیون تومانی ها تا چهل میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و اما پنجمین گروه مربوط به 40 تا 50 میلیون تومانی ها است و دیگران به خودروهای لوکس تقسیم بندی شده اند . اما نباید فراموش کرد که طی سال 90 تا 92 قیمت خودروهای خارجی  تقریبا نزدیک به چهار برابر افزایش داشته ولی تغییر چندانی در میزان سهم بازار آنها به وجود نیامده است و چه بسا سهم خارجی ها به دلیل کاهش تولیدات داخلی بیشتر از قبل نیز شده باشد.

در این گزارش ما  فقط به سراغ کره ای های این بازار رفتیم و آماری جالب از آن به دست آورده ایم هرچند برخی از این خودروها هم اکنون در کشورمان تولید می شوند اما همانطور که قبلا نیز اشاره شده به زادگاه واقعی آنها یعنی کره جنوبی توجه کرده ایم و آمار مربوطه به کشور کره در بازار ایران را مشخص کرده ایم.

در گروه یک که جزو خودروهای ارزان قیمت موجود بازار بوده اند اعضای آن 7/ 46‌ درصد از حجم بازار را در اختیار دارند، پراید صبا توانسته 3/74درصد از بازار این گروه را به خود اختصاص دهد. سایپا 132 نیز که یکی از مدل‌های پراید محسوب می‌شود، 2/10‌درصد بازار مورد بررسی را در دست گرفته و مدل‌های 141 و 111 پراید هم چهار و 9/2‌درصد از این بازار  را نصیب خود کرده‌اند.

از سوی دیگر آن‌طور که گزارش شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد آمده، خودروهای ریو و هیوندای ورنا نیز که هر دو کره‌ای به شمار می‌روند و جزو گروه دوم تقسیم بندی این شرکت بوده اند ، توانسته‌اند به ترتیب 8/3 و چهار دهم درصد بازار این گروه یعنی از ده میلیون تا بیست میلیون را تصاحب کنند. به گروه سوم یعنی از بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان می رسیم که هیوندای آوانته هم در این گروه است و 8/7 درصد سهم بازار را به خود اختصاص داده که جالب است بدانیم خودروهای این گروه کلا حدود 3/1 درصد بازار خودروی ایران را به خود اختصاص داده اند.

اما سراتو که تولید شرکت کیا، دومین برند موجود کره در بازار ایران است و جزو خودروهای گروه پنجم بازار ایران به شمار می آید،
توانسته 20‌ درصد حجم بازار همگروهایش را بخود اختصاص دهد. از سوی دیگر هیوندایی
I30 در این گروه نیز صاحب 8/5‌ درصد از سهم بازار همگروهایش در ایران شده‌است.

نکته جالب درباره خودروهای لوکس بازار ایران سهم بیشتر کیا اپتیما نسبت به هیوندای سوناتا است. این موضوع در شرایطی اتفاق افتاده است که سوناتا حضور با سابقه‌تری داشته و به نوعی مشهورتر به حساب می‌آید. سوناتا 9/29‌ درصد سهم بازار خودروهای هم گروه خود را در اختیار دارد و  اپتیما توانسته 3/31 درصد سهم داشته باشد. همچنین هیوندای توسان 1/18 درصد سهم  از این گروه را به خود اختصاص داده است . پس از آن هیوندای آزرا با 8/24‌ درصد سهم، بیشترین حجم بازار گروه خود یعنی بالای 50 میلیون تومان را به خود اختصاص داده است.
سانتافه و
IX55 نیز که هموطنان آزرا به شمار می‌روند، به ترتیب 9/17 و 4/13‌درصد از بازار گروه مورد بررسی را در اختیار گرفته‌اند و همچنین هیوندای جنسیس (کوپه و معمولی) سهمی 11‌درصدی را در بازار لوکس‌های بالای 50 میلیون داراست. کیا موهاوی و سورنتو هم به ترتیب حضوری 12 و 5/5‌درصدی در بازار دارند. 

از مهمترین مدلهای وارداتی گروه هیوندای - کیا به ایران می‌توان به جنسیس، سراتو، اکسنت، موهاوی، آزرا، سوناتا، ix35، توسات، H1، سنتیننتال، کادنزا، پیکانتو، اپتیما، سورنتو، ix55، سانتافه، اسپورتیج، گرنجر، i30، i20، اشاره کرد.

در انتهای این گزارش می توان به سهم کمتر از یک درصدی کل تولیدات کشور ایتالیا در بازار ایران اشاره کرد.  لازم به یاد آوری است با وجود ارسال درخواست های مکرر به نمایندگی انحصاری دو شرکت کیا و هیوندا برای دریافت اطلاعات دقیق میزان واردات و سهم از بازار ایران به عنوان اصلی ترین مرجع کسب اطلاعات هیچگونه همکاری از سوی آنها با روزنامه جام جم صورت نگرفته است. از سوی دیگر همانطور که قبلا نیز گفته شده اطلاعات شرکت کنترل بازرسی ایران مربوط به شش ماهه دوم سال 1390 شمسی است که می توان با توجه به افزایش قیمت صورت گرفته گروه بندی آن را تغییر داد و نصبت های جدید را تقریبا محاسبه کرد.

تحریم ها و واردات خودرو

با توجه به آمار ارایه شده درباره سهم کره ای ها از بازار ایران می توان به این موضوع پی برد که با وجود تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران هرچند کره ای ها قرار بود صادرات خودروهای خود را به ایران متوقف کنند اما شاهد رشدی قابل توجه از واردات این خودروها به ایران بوده ایم که حاکی از شیرینی حضور در بازار ایران برای این تولید کنندگان است.

اما جالبتر آنکه اگرچه زادگاه برخی از این خودروها کره جنوبی است اما برخی از محصولات هیوندا و کیا از کشورهایی چون عربستان، کویت، بلغارستان ، آلمان و لهستان وارد کشورمان شده اند این امر بیانگر آن است که ایران بازار بسیار جذابی برای کره ای هاست و به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند. جالبتر اینکه در شرایطی که دو خودروساز عمده کره جنوبی صحبت از تحریم و توقف صادرات مستقیم به کشورمان می کنند چهارمین خودروساز کره جنوبی یعنی شرکت سانگ یانگ وارد بازار کشورمان شده است، خبر از راه اندازی خط تولید این خودرو در ایران داده است.

اتومبیل های این خودروساز کوچک کره ای هم اکنون با برندهای کایرون، رکستون، اکتیون و رودیوس در خیابان های ا یران تردد می کنند و مشهور ترین آنها خودروی موسو است . در همین حال بزرگترین محموله ای که از این خودروساز وارد کشورمان شده است در سال 1390 با تعداد 200 دستگاه به ارزش 5/2 میلیون دلار بوده است.

لازم به ذکر است که 70 درصد از سهام این خودروساز کره ای در فوریه سال 2011 میلادی توسط یک شرکت خودروساز هندی خریداری شده است و خودروهای جدیدی با برند سانگ یانگ به زودی توسط شرکت رامک خودرو در ایران تولید خواهد و روانه بازار مصرف شد.

نویسنده عماد عزتی

هنر ایرانی را جور دیگر باید دید

صنایع دستی ایران؛ صنعتی روبه زوال

صنایع دستی کشورها و اقتصاد مبتنی برآن از سوی کارشناسان بهترین راهکار ایجاد اشتغال و کسب وکار درمناطق مختلف جهان است .

به عقیده این گروه سودآورترین نوع تولید در دهکده جهانی و کشورهای گردشگرپذیر تولیدات درقالب صنایع دستی آن کشور است. طبق آمار و اطلاعات موجود در تولید صنایع دستی چون تمام مراحل تولید آن عموما مبتنی بر مواد اولیه بومی و موجود مناطق  تولید آنهاست کمترین خروج سرمایه را از کشور یا منطقه به خود دیده اند و برعکس بیشترین جذب سرمایه را به ارمغان آورده اند .

به همین دلیل اکثر کشورهای جهان با حفظ و حراست از تولیدات صنایع دستی خود سعی دارند علاوه رفع معضل بیکاری در منطقه مورد نظرشان در حفظ و حراست از پیشنه تاریخی و فرهنگی خود نیز کوشا باشند. به عنوان مثال دمپایی های چوبی نمادی از کشور هلند شده و کلاه های حصیری مخروطی شکل ما را به یاد جنوب شرق آسیا می اندازند.

اماایران که تولیدات صنایع دستی آن دو تا پنج برابر دیگر صنایع دستی جهان قابلیت فروش دارند و با توجه به فرهنگ غنی و تنوع قومی هنوز هم در زمینه صنایع دستی دچار ضعف و کم کاری های گسترده است و نتوانسته جایگاه صنایع دستی خود را که بعضا مثل خاتم کاری و منبت کاری منحصر بفرد نیز هستند را تثبیت کند.

صنایع دستی سفیران فرهنگی ایران 

منوچهر عبدلی رئیس هیات مدیره و مدیرعاملل اتحادیه سراسری صنایع دستی کشور درباره اهمیت و جایگاه صنایع دستی می گوید : صنایع دستی هر کشور علاوه بر جایگاه اقتصادی در مقام سفیران فرهنگی آن منطقه نقش دارند. در واقع هر قطعه از این مصنوعات ساخته شده توسط هنرمندان کشورها دنیایی از فرهنگ محل تولیدشان را همراه دارد . بنابراین ایران با توجه به تنوع اقلیمی و قومی خود می تواند صدها هزار سفیر فرهنگی را هر ساله به کشورهای دیگر بفرستد نه اینکه تنها یکی دو محصول از ایران مثل فرش در جهان نمادی از کشورمان باشند.

نگاه تجملاتی بزرگترین دشمن توسعه صنایع دستی ایران

این فعال عرصه صنایع دستی در بخش خصوصی درباره فرهنگ مردم درباره صنایع دستی می گوید : متاسفانه این نگاه که صنایع دستی یعنی کالای تجملاتی بلای جان صنعت گران ایرانی شده که از سوی خریداران هم وطن خود حمایت نمی شوند. اولین نشانه این فرهنگ غلط این است که هرزمان که مهمان خارجی داریم به فکر صنایع دستی ایرانی خواهیم بود و این صنعت در زندگی روز مره ما هیچ جایگاهی ندارد و توجهی به آن نداریم.

بودجه دولتی هم درست هزینه نشده است

طبق قانون در بند 119 قانون بودجه کشور دستگاههای دولتی موظف هستند یکهزارم از بودجه عمرانی خود رابه خرید آثار فاخر هنری و صنایع دستی اختصاص دهند که به گفته عبدلی این قانون به دلیل حمایت دولت از صنایع دستی تصویب شده است اما متاسفانه در میانه راه نیمه کاره رها شده و آمار بسیار در دست است که این بودجه تمام و کمال هزینه نشده و یا اینکه درسته هزینه نشده حال آنکه هیچ ارگانی حق جابجا کردن ردیف این بودجه را نداشته و ندارد.

وی می گوید اگرچه این رقم واقعا ناچیز است اما اگر همین هم درست هزینه می شود باعث تزریق روحیه نشاط و پویایی در تولید کنندگان صنایع دستی ایران می شد. عبدلی در این باره می گوید صنایع دستی ایران از لحاظ تنوع و کیفیت در ربته نخست جهانی قرار دارد اما مورد بی مهری داخلی ها بسیار قرار گرفته است.

بودجه عمرانی صنایع دستی قطع شده

رئی اتحادیه سراسری صنایع دستی درباره بودجه عمرانی صنایع دستی ایران می گوید از سال 1356 تا کنون کل بودجه عمرانی صنایع دستی ایران قطع شده است حالا چگونه می توان انتظار داشت این صنعت توان ایستادگی داشته باشد در حالی که کشورهایی مثل آمریکا و ژاپن با تمام توان به صورت حاکمیتی و حمایتی از این صنعت مراقبت می کنند ، حال آنکه ایران با این جایگاه و تنوع بالا در این صنعت سودآور ، آن را رها کرده و به حال خود گذاشته است.

عبدلی اشاره می کند و می گوید هم اکنون هرچه هست توسط گروههای مردمی یا همان ان جی او ها انجام می شود و دولت بطور کامل از خود صلب مسئولیت کرده است . هیچ جای تردید نیست که این صنعت باید کاملا خصوصی اداره شود اما همین صنعت خصوصی هم نیازمند بسترسازی های مناسب دولتی است تا بتواندروی پای خود ایتسادگی گند و چرخ صنعت کشور را به حرکت درآورد و جوانان را شاغل کند.

عدم بسته بندی مناسب و نبود برند عمده مشکلات صنایع دستی ایران

عبدلی ، رئیس اتحادیه سراسر صنایع دستی ایران می گوید با توجه به بررسی های صورت گرفته اصلی ترین معضل صنایع دستی ایران نبود برند و بسته بندی مناسب با جایگاه صنایع دستی ایران باعث شده هنوز صنایع دستی کشورمان درجایگاه اصلی خود در سطح بین المللی قرار نگیرد.

وی تعداد شاغلان رسمی صنایع دستی کشور را طبق آمار سال 1391 حدود دویست و چهل و دو هزار نفر اعلام کرد ولی می افزاید : به عقیده من این اطلاعات دقیق نیست چون تنها در صنعت بافندگی فرش حدود سه میلیون نفر بافنده هم اکنون مشغول کار هستند.

عبدلی در ادامه می گوید هم اکنون 114 رشته صنایع دستی در یکهزار و سیصد و شصت تعاونی تولید می شوند که تولیدات آنها جزو سه برند برتر جهان است ، این امتیاز باعث شده صنایع دستی ایران بین دو تا پنج برابر دیگر صنایع دستی کشورهای مختلف در سطح جهان قابلیت فروش داشته باشند، قابلیتی که تا کنون از سوی مسئولان و دست اندکاران نادیده گرفته شده است.

برگزاری نمایگاشه و حضور مستمر

این فعال و متخصص صنایع دستی تنها راهکار مناسب برای احیای جایگاه صنایع دستی ایران را فرهنگ سازی داخلی و حضور مستمر ایران با برندی مشخص در نمایشگاههای بین المللی عنوان می کند و می افزاید: نمایشگاههای دائمی ایران در چین و ترکیه می تواند به عنوان شروعی مناسب باشند و امیدوارم سراسر جهان بتوانیم این نمایشگاهها را دایر کنیم. عبدلی به جایگاه فرودگاههای بین المللی در جلب توجه مسافران به صنایع دستی کشورها اشاره می کند و می گوید : اولین نشان بی توجهی مسئولان ایران به صنایع دستی ایران از سالن ورودی فرودگاههای بین المللی ایران مشخص است در اکثر کشورها به محض ورود مسافران شما شاهد غرفه ها و یا ویترینی هایی که پر از آثار هنری و صنایع دستی آن کشور است برخورد می کنید حال آنکه ایران با این همه پتانسیل کاملا به این سوژه بی توجه است.

نقش صنایع‌دستی در مناطق محروم و بیکار

منوچهر عبدلی درباره تولید کنندگان صنایع دستی ایران می گوید : طبق اظهار نظر بسیاری از همکاران من تولید کنندگان صنایع دستی ایران جزو سه دهک پایین جامعه ایران هستند که باید از آنها حمایت ویژه صورت گیرد.

وی ادامه می دهد این هنر ـ ‌صنعت نه‌تنها یکی از بزرگترین پتانسیل‌های صادرات محسوب‌ می‌شود که هر قشر و سطحی از جامعه می‌تواند با تولید‌ گسترده صنایع‌دستی به اشتغالزایی بپردازد.  حال انکه بسیاری از مناطق پراستعداد مملکت ما بالاترین آمار بیکاری را به خود دیده اند.

 

«بهنام محمدی کشکولی»، پژوهشگر و تولیدکننده دستبافته‌های عشایری استان فارس در رابطه با نقش صنایع دستی در مناطق محروم و بیکار نیز می گوید: «صنایع دستی در ایران هیچگاه از تشکل و برنامه مدونی برخوردار نبوده است. تغییرات مدیریتی و سلیقه‌ای عمل کردن مدیران سبب شده  فعالیت‌هایی که در این حوزه انجام می‌گیرد هیچ‌گاه زیربنایی نباشد و اقدامات آنی مسئولان درحد مُسکن باقی بماند.

 

او معتقد است، صنایع‌دستی ایران از ظرفیت بالایی برخوردار است به‌خصوص در مناطق ضعیف و کم‌درآمد اما به‌دلیل وجود مشکلات حوزه‌ صنایع‌دستی مردم رغبتی به یادگیری و تولید صنایع‌دستی ندارند. به‌عنوان مثال سفال کلپورگان به‌دلیل خاک بکر منطقه بسیار خاص و منحصر به‌فرد است اما درصد اندکی از جمعیت این شهرستان مشغول به‌فعالیت در این حوزه هستند.

 

در همین حال، «محمد شهبازی»، مدرس دانشگاه و کارشناس صنایع‌دستی اما به 256 رشته صنایع‌دستی شناخته شده در کشور اشاره دارد و بیان می‌کند: «درحال‌حاضر در مناطق مختلف کشور به‌خصوص مناطق محروم شهرستان‌ها تولیدات بعضی از رشته‌های صنایع‌دستی به بازار عرضه می‌شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که در این مناطق  مواد اولیه طبیعی و ارزان قیمت برای تولیدات صنایع‌دستی یافت شود.»

 

این مدرس دانشگاه می‌افزاید: «کسانی که وارد بازار کار در حوزه صنایع‌دستی می‌شود اغلب به‌صورت استاد شاگردی از پیشینان خود آموزش دیده‌اند. بنابراین تولیدات صنایع‌دستی ارزش افزوده بسیاری بالایی دارد که می‌تواند در اقتصاد خانواده کمک شایانی‌کند. تولید صنایع‌دستی از یک سو نقش موثری در انسجام و ارتباطات افراد در خانواده دارد و از طرف دیگر سبب می‌شود اشتغالزایی در نوع مشاغل خانگی رواج پیدا ‌کند.»

 

شهبازی اعتقاد دارد، هم‌اکنون ضرورت دارد که تولیدات صنایع‌دستی به لحاظ کیفی و کمی در این مناطق از پیشرفت قابل‌توجهی بهره‌مند ‌شوند. حال با توجه به پتانسیل‌ و توانمندی‌هایی که دراین مناطق وجود دارد، اگر سازمان‌هایی که نقش پشتیبانی صنایع‌دستی را به‌عهده دارند، بتوانند تولیدات را به مسیر نیازمندی‌های جامعه داخلی و بین‌المللی سوق دهند، باعث می‌شوندد که زنجیره مفقوده صنایع‌دستی که در واقع فروش  محسوب می‌شود مسیر اصلی خود را پیدا کند.

صنایع دستی تقلبی هندی و چینی

سید رباب هندومنش ، هنرمند چادرشب باف در شهرستان رامسر در این زمینه می گوید: متاسفانه نبود حمایت های فرهنگی مردم و دولتی در ایران باعث شده تا بسیاری از آثار فاخر ایرانی اما تولید خارج از مرزهای کشور حتی در بازار داخلی ایران و در مراکز معرفی مثل میدان امام اصفهان به فروش برسند.

این هنرمند می گوید اصلی ترین کمکاری به عقیده من از سوی سازمان میراث فرهنگی و گمرک ایران بوده که اجازه ورود این آثار بی کیفیت را به بازار داخلی ایران داده اند و مانع رونق صنایع دستی داخل شده اند.

اما این فعال عرصه صنایع دستی به موضوع دیگر یعنی تفاوت فاحش قیمت تولیدات داخل و خارجی اشاره می کند و می گوید: مردم بدون اینکه بدانند صرفا به دلیل اختلاف قیمت روبه اجناس تولید خارج و بی کیفیت می کنند درحالی که صدا و سیمای ایران می تواند با تولید برنامه های متنوع در این زمینه شروع به فرهنگ سازی کند و مانع از حذف صنایع دستی از زندگی روزمره مردم ایران بشود.

پلیس به گردشگران دوچرخه سوار بیشتر اهمیت بدهد

وقتی صحبت از طبیعت و دهکده‌های کوهستانی می‌شود، ناخودآگاه یاد نام کشور سرسبز سوئیس خواهیم افتاد؛ کشوری که شنیدن نامش اکثر ما را به یاد کارتون بسیار معروف بچه‌های آلپ می‌اندازد. اگرچه این بار قصد نداریم از زیبایی‌های این کشور سرسبز در قاره اروپا سخن بگوییم، اما می‌خواهیم پای صحبت‌های دو گردشگر از این دیار که با دوچرخه به ایران آمده‌اند، بنشینیم. آقای اوریش و همسرش تورخر زوجی هستند که با دوچرخه از ایران عبور کردند.

اوریش و تورخر یک سال برای این سفر خود در نظر گرفته‌اند و سفرشان را از بهار سال 2013 آغاز کرده اند تا از کشور خود به هندوستان بروند. اوریش چهل ساله و مهندس معمار است و همسر چهل و دو ساله او هم مدیر فروش در صنعت غذایی فعالیت می کند. اوریش 9 سال پیش هم به ایران سفر کرده و هم‌اکنون برای بازیابی خاطرات شیرینی گذشته این بار با دوچرخه به ایران آمد تا علاوه بر مرور خاطرات گذشته به سوی کشور 72 ملت رکاب بزند.

از آنها به عنوان اولین سوال پرسیدم که کدام شهرهای ایران را تاکنون دیده‌اند؟

ماکو،‌ تبریز، کندوان، زنجان، تهران، قم، کاشان، اصفهان، شیراز و بندرعباس.

از کدام کشورها عبور کردید تا به ایران برسید؟

ترکیه، رومانی، بلغارستان، صربستان، مجارستان، اتریش و آلمان به سمت ایران حرکت کردیم.

بهترین شهرهایی که در ایران دیدید، کدام بود؟

تبریز و اصفهان. تبریز به این خاطر که مردمان بسیار خونگرمی داشت و اصفهان هم چون صدها اثر و شاهکار معماری در آن وجود دارد.

بهترین خاطره شما از اصفهان کدام بود؟

اول این‌که دیدن سازه سی و سه پل، میدان امام و بازار در این شهر و پس از آن اقامت در هتل عباسی بود. این هتل به عقیده من شاهکار معماری است.

آیا می‌توانید شهرهای ایران را با کشور خودتان مقایسه کنید؟

درواقع این امر امکان‌پذیر نیست، چون کشور من نسبت به ایران بسیار کوچک است و تنها حدود هشت میلیون جمعیت دارد، اما ایران کشوری پهناور است و حدود 70 میلیون جمعیت دارد. به عقیده من، هیچ وجه اشتراکی بین شهرهای این دو کشور نیست، البته فکر کنم تنها شمال ایران آن هم به دلیل آب و هوایش قابل تصور باشد.

چطور شد که ایران را مقصد خود انتخاب کردید؟

اول این‌که ایران جزو مسیر سفر ما بود و با توجه به برنامه سفرمان باید از این کشور عبور می‌کردیم، اما همان‌طور که قبلا گفتم من برای دومین بار است که وارد خاک ایران می‌شوم. به طور کلی این کشور بسیار دوست‌داشتنی است و همیشه علاقه دارم در این کشور سفر کنم.

آیا علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری در ایران دارید؟

هم بله و هم خیر. بله برای این‌که باخبر شدم سود سپرده‌های بانکی در ایران بسیار بالاتر از کشور من است، به عنوان مثال حدود 25 درصد ولی در سوئیس کمتر از ده درصد است، اما خیر به این دلیل که فکر کنم سیستم بانکی ایران دچار مشکلات بین‌المللی شده و این ریسک بزرگی برای من است، اما درباره سرمایه‌گذاری تجاری فکری ندارم.

کدام شهر سوئیس را برای گردشگران ایرانی توجیه می‌کنید؟

کشور من یکی از زیباترین کشورهای جهان است و هرساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب می‌کند. بنابراین ما مکان‌های زیادی در این زمیه داریم؛ سواحل و کوهستان، اما پیشنهاد من شهر بازل است و همه گردشگران را به زیبایی‌های طبیعی این شهر دعوت می‌کنم.

مهم‌ترین مشکلی که در ایران داشتید، چه بوده است؟

اصلی‌ترین معضل نه برای ما بلکه برای همه گردشگران خارجی در ایران، ناتوانی در دسترسی به سیستم الکترونیک بانکی است؛ به همین خاطر مجبور هستیم مقدار زیادی پول نقد همراه داشته باشیم که این موضوع برای امثال ما که با دوچرخه یا موتور سفر می‌کنند، بسیار ناخوشایند است، امیدوارم مشکلات برطرف شود.

توصیه شما به مسئولان گردشگری ایران به عنوان گردشگر خارجی چیست؟

اولین توصیه من مربوط به گردشگرانی است که مثل ما با دوچرخه سفر می‌کنند. ایران کشوری با ترافیک بالاست که این موضوع برای ما زیاد قابل قبول نیست و بعد از آن از پلیس می‌خواهم که شرایط گردشگران با دوچرخه را مساعدتر کنند و از ما طبق قانون حمایت کنند. البته من از رانندگان ایرانی تقاضا می‌کنم به فکر دوچرخه‌سوارها هم باشند، اما دومین و اصلی‌ترین توصیه من به مسئولان ایرانی این است که برای ایران و جاذبه‌هایش بیشتر تبلیغ کنند. ایران نیازمند تبلیغ جاذبه‌هایش خارج از مرزهایش است. این تبلیغات می‌تواند امنیت ایران را به همه علاقه‌مندان و گردشگران جهان بیان کند. به عقیده من، ایران ایمن‌ترین کشور خاورمیانه برای گردشگران است، اما متاسفانه به دلیل نبودن تبلیغات هدفمند در این زمینه یعنی گردشگری ناشناخته باقیمانده است.

آیا علاقه دارید دوباره به ایران سفر کنید؟

من خاطرات سفرم را در دنیای مجازی منتشر می‌کنم و علاقه‌مندم دوباره همراه خانواده و دوستانم به ایران سفر کنم.

ایرانیان بسیار مهمانواز هستند و کشوری تاریخی است که ما علاقه‌مندیم دوباره این سفر را تجربه کنیم.

نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟

من و همسرم به غذاهای ایرانی علاقه‌مند شدیم. واقعا لذیذ هستند و هر بار که از این غذاها سفارش می‌دهیم، تازه متوجه مزه‌ای تازه در آن می‌شویم. وقتی بشقاب غذا را مقابل خود می‌بینیم، مثل یک اثر هنری است؛ این واقعا لذ‌ت‌بخش است.

کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟

آبگوشت، فسنجان، نان‌های ایرانی و شیرینی‌ها، نان بربری بهترین تجربه ماست. شیرینی‌های ایرانی بسیار لذید هستند و البته بسیار ارزان.

نظر شما درباره میوه‌های ایران چیست؟

میوه‌های ایران خوشمزه، تازه و سالم هستند. بسیاری از میوه‌ها در این کشور مختص شماست که ما تجربه دیگری از آنها نداشته‌ایم؛ انار، گوجه‌سبز، انواع طالبی و هندوانه و از همه خوشمزه‌تر خربزه.

نظر شما درباره هتل محل اقامتتان چیست؟

این هتل بهترین گزینه ما بود، چه از نظر قیمت و چه خدمات. اگر اهل ماجراجویی و گردشگری باشید و به کتابچه‌های راهنما یا نوشته‌های گردشگران دیگر درباره ایران توجه کنید، حتما نام هتل فیروزه را خواهید دید. این هتل اگرچه زیاد مجلل نیست، اما سابقه خوبی در میان گردشگران خارجی که از ایران دیدن کرده‌اند، دارد.

عماد عزتی

نگاهی به جاذبه های گردشگری استان سیستان و بلوچستان

نگاهی به جاذبه های گردشگری استان سیستان و بلوچستان

رونق گردشگری، سیستان را گلستان می کند

اگرچه هوای گرم و خشک بیابان تصمیم سفر شما به این مناطق را تغییر خواهد داد اما ممکن است صدها جاذبه دیگر، تشنگی بیابان را از خاطر هر مسافری مثل شما دور کرده و ناگهان خودتان را میان شن های روان و داغ بیابان ببینید.

شاید درگذشته شنیدن نام بیابان هر شنوده ای را به یاد مرگ و نابودی و انواع حیوانات گزنده و خزنده می انداخت اما از اوایل قرن بیستم این منطقه بی آب و علف به منطقه ای با قابلیت درآمدزایی تبدیل شد و بسیاری را دست به جیب کرد تا برای دیدن این مناطق و تجربه زندگی در بیابان یا کویر بار سفر ببندند.

در سال 2002 میلادی سازمان جهانی گردشگری WTO سمیناری به همین موضوع با نام بررسی اکنوتوریسم در دل صحرا و بیابان برگزار کرد و تعریف دقیق و جدیدی از گردشگری در بیابان به سرمایه گذاران ، ماجراجویان و گردشگران بین المللی در این زمینه ارایه کرد . پس از برگزاری این کنفرانس توسط سازمان جهانی گردشگری  دنیایی نوین از فرصت سرمایه گذاری به دست اندرکاران این صنعت سبز معرفی  شد.

طی این کنفرانس شاخه های سرمایه گذاری مناطق مختلف جذاب برای گردشگران در گرمترین نقاط جهان و البته ابزارها و راهکارهای توسعه توریسم در بی آب و علف ترین نقاط این کره خاکی مورد بررسی قرار گرفت و از این تاریخ دیگر تنها سواحل زیبا و سبز مقصد گردشگران نبود بلکه تپه های ماسه ای و خشک گوشه و کنار جهان هم ردپایگردشگران شاد و خندان را به خود دید.

براساس اطلاعات خروجی از این کنفرانس عوامل مختلفی جهت ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران گردشگری در صحرا مطرح شد که عبارتند از

1.       قابلیت استفاده از انرژی های تجدید پذیر

2.       عرضه نامحدود زمین جهت احداث تاسیسات با توجه منابع و حفظ محیط زیست

3.       حمایت های دولتی جهت ایجاد کسب و کار از این مناطق بی آب و علف

4.       انگیزه های ناشناخته جهت جلب نظر گردشگران و تضمین درآمد

5.       حداقل آلودگی در صحرا برای حضور گردشگران

6.       در دسترس بودن لوازم و مصالح طبیعی برای احداث مجتمع های تفریحی و اقامتی

7.       و در نهایت عدم انحصاری بودن این مناطق در کشورهای مختلف جهان

اما کشورمان ایران با نزدیک به 40 میلیون هکتار بیابان یعنی چیزی حدود 25 درصد از وسعت کشور هنوز نتوانسته به میزان واقعی از آن در جهت رشد و شکوفایی اقتصاد گردشگری بهرمند شود در حالی که 3 نقطه از گرمیترین نقاط جهان درخاک ایراناست و تنوع اقوام کشورمان در این مناطق می تواند مهمترین جاذبه گردشگران سراسر جهان باشد.

عدم توجه مسئولان ایران به ارزش اقتصادی این سرزمین های خشک و بی آب و علف آنقدر عیان است که حتی برای مهار شن های روان برخی مناطق دولت به دنبال یافتن ردیف بودجه است و دست اندرکاران از کمبود نقدینگی سخن می گویند حال آنکه این مناطق خود معدنی از طلا هستند و می توان از وجب به وجب آن و شادی گردشگران کسب درآمد کرد، آنهم به سادگی و فقط با کمی تدبیر و میدریت فعالان و دست اندرکان بیابان های کشورمان.

در این زمینه می توان به استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد ، در حالی که بسیاری از مسئولان از انواع و اقسام مشکلات معیشتی و اقتصادی ساکنان منطقه سخن می گویند تنها چند ده کیلومتر جنوب این استان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از بیابان های بی آب و علف خود و در واقع از هیچ صدها هزار دلاردرآمد کسب می کنند و زندگی چادر نشینان صحرا را متحول کرده اند.

برگزاری تورهای سافاری، اقامت درکویر، اکوکمپ ها و حتی برگزاری مسابقات اسکی روی شن و صدها جاذبه دیگر بسیاری از گردشگران حتی گردشگران ایرانی را به این منطقه بی آب و علف کشیده و دست به جیب می کند در حالی که وجب به وجب 187 هزار کیلومتر مربع مساحت سیستان و بلوچستان علی رغم دربرداشتن جاذبههای طبیعی و البته تاریخی همچون شهر سوخته اندرخم یک کوچه باغی مانده و مسئولان از نبود شغل برای جوانان آن سخن به میان می آورند در حالی که دبی طبق آمار رسمی حدود دو میلیون گردشگر سالانه فقط در تورهای سافاری به خود دیده اما سیستان و بلوچستان بهدنبال فرصتی برای رهایی از گرفتاری هاست.

همانطور که می دانیم براساس آمارها و اسناد سازمان جهانی گردشگری به ازای هر 6 نفر یک فرصت شغل در کشور یا منطقه گردشگرپذیر ایجاد می شود . بنابراین حال اگر حتی یک میلیون نفر گردشگر به سیستان و لوچستان سفر کند میتوان تصور کرد چند نفر از نوجوانان این منطقه صاحب شغل خواهند شد؟ و چهسرمایه ای در این منطقه به جریان خواهد افتاد؟

بسیاری زا کارشناسان علم گردشگری و البته اقتصاد به این باورند که با توجه به پراکندگی جمعیت در این استان و البته وفور جاذبه های طبیعی و تاریخی گردشگری در صورت درست برگزار شدن تورها و سرمایه گذاری هدفمند در این منطقه از ایران به واقع معضل بیکاری سیستانی ها از بین خواهد رفت.

سواحل نیلگون دریای عمان، کوهای مریخی ، رودخانه ها و غارها همه و همه در سیستان و بلوچستان می توانند در اینمناطق دلیل اصلی برگزاری تورها و کمپزدن گردشگران باشد و به اقتصاد منطقه کمک کند.

شاید برخی ناامنی این استان را دلیل اصلی عدم رشد گردشگری در آن بدانند اما کارشناسان و بخصوص مدیرکل سازمان میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان ملک سنجرانی معتقدند هرچند هم اکنون هم مشکلی در این زمینه نداریم اما اگر بومیان و ساکنان منطقه درآمد و رفاه خود را به گسترش حضور گردشگران بدانند خود امنیت آنها را فراهم خواهند کرد و در نهایت امنیت بر منطقه حکمفرما خواهد شد .

سنجرانی درباره رونق اقتصادی منطقه به جاذبه گردشگری استان و صنایع دستی آن برای گردشگران بین المللی اشاره می کند و می گوید:  هیچ جای تردید نیست وقتی که گردشگران از منطقه ای بازدید می کنند به صنایع دستی آن منطقه نیز توجه دارند و یکی ازاین مصنوعات را به عنوان یادگار سفر خود از منطقه یاد شده خریده و همراه خواهند برد همین موضوع باعث رونق صنایع دستی این منطقه که تنوع آن نیز قابل تبلیغ گسترده برای جلب نظر گردشگران است ، درآمد مناسبی را برای تولیدکنندگان به ارمغان خواهد داشت.

همین موضوع یعنی بالا رفتن درآمد سرانه مردم سیستان باعث حذف بیکاری ازجامعه بومی و در نهایت کاهش مشکلات بعدی آن بین جوانان خواهد شد.

این مسئول گردشگری ایران در تکمیل سخنان خود می گوید، به عقیده من استان سیستان و بلوچستان در صورت موفقیت جذب گردشگر و سرمایه گذاری مناسب  در این زمینه می تواند همانند استان گلستان اولین مقصد گردشگران باشد.

نویسنده : عطیه عزتی

لطفا عکس شهر سوخته یا جاذبه های دیگر استان کار شود

ثبات و امنیت تخت جمشید یا بحران اهرام مسئله این است؟

اگرچه اخبار ناآرامی های مصر باستانی هم اکنون بیشتر سوژه های خبری را به خود اختصاص داده است، اما عظمت و قدمت اهرام باستانی آن همیشه پیش چشم گردشگران و علاقمندان بخصوص گردشگران ایرانی باقی مانده و حتی در این شرایط نیز دلیل سفر بیش از 7 میلیون گردشگر خارجی به این سرزمین کهن شده است.

در میان اخبار تغییر حاکمیت و ناآرامی های مصر، چندی پیش ، اواخر دولت دهم خبر از برقراری ارتباط بین دو کشور باستانی ایران و سرزمین فراعنه به میان آمد که بسیار هم حاشیه ساز شد. بسیاری موافق این ارتباط و بسیاری هم مخالف تبادل گردشگر بین دو کشور در شرایط کنونی بودند، اما نکته مهم با توجه به وابستگی درآمد ملی این کشور به رونق صنعت گردشگری ، تلاش مسئولان مصری  برای نجات صنعت بحران زده گردشگری در منطقه خودشان و راهیابی به بازارهای جدید جهت جذب گردشگر بود و ایران هم یکی از بکترین بازارهای هدف آنها بود.

نکته ای که هم اکنون مدیران و مسئولان گردشگری ایران می توانند به عنوان راهکاری بسیار مناسب برای رونق صنعت گردشگری ایران باستانی نیز از آن استفاده کنند .

به هر حال فارغ از اینکه مخالفان ایرانی یا مصری درباره انعقاد قرارداد تبادل گردشگر بین دو کشور چه دلایلی داشتند یا دارند مسئله نبودن امنیت کافی برای حضور گردشگران ایرانی در مصر که البته موضوع کم اهمیتی هم نیست باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه گردشگری از فواید احتمالی برقراری این ارتباط چشم بپوشند و آن را بطور کلی نفی کنند . این موضوع زمانی رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت که سازمان جهانی گردشگری براساس آماری امنیت کشور مصر را برای گردشگران خارجی در حد بسیار پایین اعلام کرد و نام مصر را پس از سودان و پاکستان به عنوان سومین کشور خطرناک گردشگرپذیر جهان اعلام شد.

انتشار این خبر از یک نهاد بین المللی و بسیار موثر در صنعت گردشگری جهان باعث شد تا موج جدیدی از مخالفت ها علیه این برنامه یعنی تبادل گردشگر بین دو کشور داخل مرزهای ایران شکل گیرد در حالی که می توان به نیمه پر لیوان برای صنعت گردشگری کشورمان توجه ویژهای کرد و از فرصت به دست آمده یا همین موضوع یعنی نبود امنیت برای گردشگران خارجی در مصر به نفع رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده کرد؛ کاری که کشور اسپانیا برای رشد و رونق صنعت گردشگری خود انجام داد و هم اکنون طبق آمارهای رسمی بهترین بهره را از آن برده است.

نکته ای که شاید تا کنون از دید مسئولان داخلی کشورمان دورمانده و صرفا مقابله با هیاهوی خبری درباره نبودن امنیت برای گردشگران ایرانی، ذهن آنها را به خود مشغول کرده است. همانطور که می دانیم امنیت گردشگران مقوله بسیار مهم و عامل اصلی تعیین مقصد مسافران سراسر جهان است و همین موضوع در کشور باستانی مصر در حال حاضر فرصتی طلایی را در اختیار صنعت نوپای گردشگری ایران قرار داده است؛ صنعتی که به اظهار سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین مقاصد گردشگری جهان  و دروازه ملل شناخته شده و بسیاری را با وجود تبلیغات سوء علیه جاذبه های کشورمان وادار به بستن چمدانهایشان به سمت ایران باستانی کرده است.

فرصت طلایی چیست؟

پاسخ این سئوال اینگونه مطرح می شود که باید توجه داشته باشیم با وجود ناآرامی های موجود در کشور مصر طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری این کشور توانسته در سال 2012 میلادی حدود ده میلیون نفر گردشگر را از سراسر جهان با داشته هایش به خود جلب کند، این رقم یعنی چیزی حدود 4 برابر گردشگران ورودی به کشورمان با  وجود 2400 محوطه باستانی در ایران باستانی و امنیتی غیر قابل مقایسه با مصر.

همانطور که قبلا نیز اشاره شد همین سازمان (سازمان جهانی گردشگری ) ایران را به عنوان یکی از مقاصد ارزان قیمت گردشگری جهان اعلام کرده و امسال هم کشورمان با پوستر « ایران؛ دروازه ملل» در دهکده جهانی خوش درخشید .

 بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های مدیریتی مناسب این شرایط و ادغام امتیازات کنونی کشورمان، به برقراری تورهای ترکیبی بین ایران و دیگر کشورهای گردشگرپذیر و مشهور جهان مثل مصر، اسپانیا، مراکش یا ... فکر کرد تا از این فرصت طلایی به بهترین شکل ممکن به نفع خودمان استفاده کنیم.

به عنوان مثال و بدون تردید ارزان قیمت بودن بسته های گردشگری ایران در کنار خوشنامی زیرساخت ها و جاذبه های اسپانیا می تواند پیشنهاد جذابی برای گردشگران دیگر نقاط دهکده جهانی که در این کشور اقامت دارند بوده و آنها را تشویق به بازدید از محوطه های باستانی ایران نیز بکند. با این روش بدون تردید گردشگرانی که از اسپانیا دیدن می کنند می توانند پس از یک هفته اقامت در این کشور از آرامش و جاذبه های باستانی ایران امن نیز لذت ببرند و سفری بسیاری لذت بخش را به خودشان هدیه بدهند.

هرچند برگزاری اینگونه تورهای ترکیبی در دیگر نقاط جهان کاملا مرسوم و موفق بوده اما شاهد مثال این موضوع می تواند برگزاری مسابقات رالی پاریس ، پرسپولیس یا حتی پاریس، پکن باشد که هرسال سرمایه گذاران این مسابقات با توجه به خوش نامی دو منطقه گردشگری در دهکده جهانی گروهی را راضی به مسافرت در مسیر طولانی بین دو نقطه می کند

 بنابراین باید به نیمه پر لیوان نگاه کرد و امنیت پاسارگاد را کنار بحران اهرام در قالب یک بسته پیشنهادی گردشگری برای ماجراجویانی که در مصر حضور یافته اند قرار داد.

این امتیاز را نباید با ابراز نگرانی از نبود امنیت در مصر باستانی به حاشیه راند بلکه باید آن را صحیح و دقیق با تبلیغات گسترده و مناسب در جهان گردشگری مطرح کرد، تا این امتیاز مهم در ایران بتوان زیرساخت های گردشگری کشورمان را تقویت کرده و در نهایت جایگاه اصلی ایران در صنعت گردشگری بخصوص در خاورمیانه را  به دیگران معرفی کند.

این دقیقا فرصتی بوده که کشور اسپانیا  بدون در اختیار داشتن محوطه های باستانی همانند ایران اکنون از آن بهترین استفاده را برده است ، براساس آمار و اطلاعات از زمانی که کشور مصر دچار ناآرامی شده و بسیاری از گردشگران بخصوص گردشگران از شمال اروپا به دنبال مقصدی جایگزینی برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود بوده اند ، اسپانیا وارد عمل شده تا با فراهم کردن شرایط مشابه جاذبه های مصر بخصوص تفریحات ساحلی و البته مناسب درخواست گردشگران رشد اقتصاد گردشگری خود را حتی در بدترین شرایط اقتصادی تجربه کند . براساس آمار منتشر شده اسپانیا تنها در نیمه اول سال 2013 میلادی با این راهکار توانسته حدود 7 میلیون گردشگر را به سمت خود جلب کند.

بنابراین با توجه به نزدیک شدن روز جهانی گردشگری و البته مطرح شدن پوستر گردشگری ایران «ایران؛ دروازه ملل» به عنوان برند ملی گردشگری کشور نباید دست روی دست گذاشت و منتظر اتفاقات خوب بود؛ بلکه باید از فرصت ایجاد شده به بهترین شکل به نفع خودمان استفاده کنیم . اگرچه امکانات ساحلی مناسب با توجه به درخواست گردشگران اروپایی در اختیار نداریم اما بجاست که برای رسیدن به هدف اصلی یعنی ارتقاء سطح کیفی و کمی صنعت گردشگری کشورمان نباید امنیت محوطه باستانی ایران را در مقابل ناامنی اهرام مصر نادیده بگیریم.

اقتصاد گردشگری سرپل ذهاب و جوانرود در گرو مرز خسرو

کاهش نرخ بیکاری خوانرود و سر پل ذهاب در گرو توسعه گردشگری

کرمانشاه به عنوان یکی از استان های  مشهور در صنعت گردشگری ایران است و هر ساله جاذبه های طبیعی و تاریخی این استان تعداد زیادی از گردشگران را بخصوص در فصل تابستان به سمت خود جلب می کند . اگرچه این اخبار برای دست اندرکاران صنعت گردشگری و جامعه آماری ایران دلگرم کننده است اما برخی عوامل باعث شده تا شهرستان های بسیار مستعد این استان هم اکنون به عنوان یکی از محرومترین ها و بیکارترین های ایران شناخته شوند.

اگر به آمار منتشر شده توسط نهادهای دولتی که چندی پیش اعلام شد توجه کنیم نام دو شهر «جوانرود » و «سرپل ذهاب» به عنوان دو شهر این استان با نرخ بالای بیکاری اعلام شده حال آنکه به گفته بسیاری از مدیران ومسئولان کشور جاذبه های گردشگری و البته طبیعی این دو شهر می تواند زمینه ساز اشتغال و رفع محرومیت این شهرها شود.

دکتر رضا ارجمندی، کارشناس ارشد محیط زیست و استاد دانشگاه ، درباره منابع و جاذبه های طبیعی این استان اظهار نظر می کند و می گوید: جاذبه های طبیعی این استان و بخصوص شهرستان هایش می تواند هر ساله منبع بزرگی از درآمد و اشتغالزایی در استان وشهرستان هایش باشد . این امر می تواند با برگزاری جشنواره ها و مسابقاتی چون کوهنرودی ، ماهیگیری یا صدها مورد جشنواره دیگر محقق شود و زمینه ساز رشد و رونق اقتصاد منطقه و رفع معضل بیکاری شهرستانهایی چون سرپل ذهاب و جوانرود شود .

وی با اشاره به جاذبه طبیعی این استان مثل پارک جنگلی طاق بستان، حاشیه رودخانه الوند، آبشار رودخانه دربند، باغ سه آسیاب، دامنه کوه برز، رود آب زرکش و رود دایمی زیمکان ادامه می دهد : در صورت توجه مسئولان گردشگری و بخصوص محیط زیست به این اماکن می توانیم میلیون ها نفر ایرانی و خارجی را هرسال در فصل تابستان به منطقه دعوت کنیم و صدها هزار فرصت شغلی برای جوانان این مرز و بوم ایجاد نماییم. این در حالی است که دولت صرفا به ساخت بازارچه های مرزی یا شهرکت های صنعتی بی رونق بسنده کرده و دیگر شرایط یعنی بسط و توسعه صنعت گردشگری منطقه را کاملا به دست فراموشی سپرده است.

این استاد دانشگاه می افزاید: آمار بیکاری شهر جوانرود با (9/46) چهل و شش و نه دهم درصد و سرپل ذهاب با (4/30) سی و چهار دهم درصد بیکاری بسیار نگران کننده است و بیانگر سوء مدیریتی بسیار جدی در منطقه است. ارجمندی در ادامه می گوید: همه می دانیم مرز خسروی در این استان مسیر اصلی ترانزیت کالا و گردشگر است و هر ساله تعداد زیادی گردشگر که از ایران برای اتبات عالیات اعزام می شوند را همراه تعداد بی شماری از تریلرهای ترانزیت پذیرایی می کند، بنابراین می توانیم با اجرای تورهای ترکیبی یا ساخت اقامت گاههای مناسب در این مسیر شهرهای استان کرمانشاه را هم مملو از گردشگران داخلی و خارجی کنیم نه اینکه باسوء مدیریت یا انتشار اخبارمتعدد مبنی بر باز یا بسته بودن این مرز، زمینه ساز بیکاری جوانان این استان شویم.

در همین حال خسرو منصوبی رئیس اتحادیه هتلداران کرمانشاه نیز درباره معضل بیکاری در شهرستان های سرپل ذهاب و جوانرود اظهار نظر می کند و می گوید: مشخص نبودن تکلیف مرز خسروی «جوانرود» را دومین شهر بیکار کشور کرده است.

وی درباره پتانسیل های موجود گردشگری در منطقه می افزاید: آب و هوای «جوانرود» معتدل کوهستانی است و از مناطق خوش آب و هوای استان کرمانشاه به شمار می‌رود. شهر جوانرود در درون یک دره واقع شده‌ و کوهستانی است به طوری که کوه شاهو به صورت دیواره‌ای در حدود 4 کیلومتری شمال آن قرار گرفته‌است. از مناطق تفریحی این شهرستان می‌توان زیبا پارک هلانیه، پارک ورودی شهر، منطقه تفریحی سفیدبرگ، باغهای سرود و صفی‌آباد و چشمه‌نزار را نام برد، اما با وجود همه این جاذبه ها هنوز حضور گردشگران در منطقه قابل ملاحظه نیست و شاهد رشد بیکاری در منطقه هستیم.

این فعال عرصه گردشگری می افزاید علی رغم وجود اینهمه امکانات طبیعی و تاریخی در منطقه برای جذب گردشگران داخلی و خارجی هیچ مرکز اقامتی یا تفریحی در این شهر وجود ندارد و هم اکنون تنها بخشی که می‌توان از آن به عنوان جاذبه گردشگری نام برد بازارچه کوچکی است که در نزدیکی مرز به خرید و فروش کالا اشتغال دارد.

 منصوبی یکی از دلایل اصلی عدم توجه سرمایه گذاران جهت ساخت مراکز اقامتی و تفریحی را پس از ناتوانی مدیران برای  جذب سرمایه در این زمینه را نزدیک بودن این شهر به کرمانشاه و عدم توجیه اقتصادی برای ساخت مرکز اقامتی یا هتل در آن عنوان می کند.

وی سوء مدیریت مسئولان گردشگری و البته دیگر مدیران را در ناتوانی جذب سرمایه جهت ساخت مراکز اقامتی اینگونه توصیف می کند و ادامه می دهد: هم اکنون با توجه به سیاست های غلط مسئولان بیشتر گردشگران تنها برای خرید و دیدن بازارچه مرزی به این شهر سفر می‌کنند و از آنجایی که با کرمانشاه فاصله زیادی ندارد، آنها ترجیح می‌دهند که محل اقامتشان در کرمانشاه باشد. حال آنکه می توان با تدابیری بسیار دقیق مثل ساخت مراکز تفریحی در کنار مراکز خرید مدت اقامت گردشگران را در منطقه از چند ساعت، حداقل به 24 ساعت افزایش داد تا ساخت مراکز اقامتی و تفریحی هم در منطقه یاد شده توجیه اقتصادی داشته باشد.

بسیاری از کارشناسان گردشگری درباره استعداد سرمایه گذاری در زمینه گردشگری منطقه می گوید: همه می دانیم بسیاری از مردم هم اکنون از اذحام یا هیاهوی شهری فراری هستند و با به دست آوردن کوچکترین فرصتی برای بازیابی آرامش دل به طبیعت می زنند این استان با امکانات بسیار زیاد طبیعی می تواند بهترین اقامت گاههای طبیعی را در قالب SPA برای آرامش مسافران در دل خود داشته باشد، وی از ساخت مراکز اقامتی در قالب توریسم درمانی در سوئیس اشاره می کند که شرایط کاملا مشابهی با منطقه یاد شده دارند، آرامش کوهستان ، رودخانه ، چشمه ساران و سرسبزی بهترین پتانسیل سرمایه گذاری در ساخت مراکز اقامتی اینچنینی در سرپل ذهاب و البته جوانرود است که متاسفانه از دید مسئولان و دست اندکاران گردشگری ایران پنهان مانده است.

منصوبی به عنوان  فعال عرصه گردشگری نیز می گوید: البته شهر «سرپل ذهاب» هم یکی دیگر از شهرهای استان  نیز با وجود آنکه بر سر راه بین‌المللی تهران بغداد موسوم به جاده کربلا قرار دارد و می‌تواند به واسطه حضور زائران عتبات عالیات رونق چشمگیر داشته باشد و با بیکاری 30.4 درصد ی خود خداحافظی کند.

وی با اشاره به آنکه ساخت هتل یا مراکز تفریحی گردشگری و خدماتی در این شهر نیز توجیه اقتصادی ندارد می افزاید: با وجود آنکه سر پل ذهاب می‌تواند به واسطه قرار گرفتن بر سر راه زائران عتبات عالیات رونق مضاعفی داشته باشد اما از آنجایی که وضعیت باز یا بسته بودن مرزها مشخص نیست،‌ تعداد زائران با کاهش روبه‌روست. از این رو مشخص نبودن تکلیف مرزهای عراق سبب فراموش شدن چنین جاذبه‌ای شده‌است.  این درحالی است که می‌توان با فعال و معرفی کردن جاذبه‌های این شهرها،‌ گردشگری را توسعه داد و به واسطه آن اشتغالزایی کرد.

به هر حال این فعال عرصه گردشگری و دیگر کارشناسان گردشگری بخصوص در منطقه یاد شده امیدوارند که با تغییر دولت و البته مدیریت سازمان میراث فرهنگی وگردشگری توجه ویژه ای به جاذبه های بسیار بالای منطقه شده و آینده شغلی و در آمدی جوانان این مرز و بوم را فقط در گرو باز یا بسته بودن مرز خسروی نبینیم چون این منطقه با توجه به تمام امکانات و جاذبه های طبیعی و باستانی اشت ، خود می تواند به عنوان دروازه ای برای  گردشگری دیگر مناطق ایران باشد.