با توجه به نزدیک شدن ایام اربعین حسینی و اهمیت انجام مراسم پیاده روی کربلا در این روز خاص بسیاری از شیعان راهش همواره در حال برنامه ریزی برای زیارت بارگاه مقدس و مطهر امام حسین (ع) هستند. این درحالی است که بسیاری از همین افراد برای انجام این کار سئوالهای زیادی دارند که پاسخ هرکدام از آنها میتواند راهگشای انتخاب زمان سفرشان، نحوه سفرشان و البته برنامهریزی آن باشد.
در این متن قصد دارم تجربه زیارت 24 ساعت امسال خودم و همسرم رو که به صورت زمینی انجام دادیم رو با شما به اشتراک بگذارم تا شاید بتوانید بهترین تصمیم برو بگیرید.
من و همسرم امسال تابستان 1401 برای اولین بار تصمیم به انجام این سفر گرفتیم و از آنجا که احتمال میدادیم شلوغی روزهای نزدیک به ایام اربعین برای ما کار و کمی سخت کنه قبل از این ایام یعنی هفته اول شهریور امسال بار سفر بستیم و به قول معروف زمینی زدیم به جاده.
قبل از هر چیزی لازم هست که به این نکات توجه ویژه داشته باشید چون میتونه تعیین کننده تجربه شما از این سفر باشه اگر البته مثل ما اولین بارتون هست که راهی کربلا میشید.
1. تعیین زمان حرکت از تهران با وسیله نقلیه : با توجه به بعد مسافت و مسیری که در پیش دارید باید به گونهای برنامهریزی کنید که در ساعات نامناسب به مرز مهران نرسید.
2. توشه راهی که بر میدارید: برای این منظور حتما در نظر داشته باشید خوراکیهای مناسب همراه داشته باشید. مثل کمی آجیل، خرما، شکلات و بیسکوئیت. به جز وعدههایی که برای تو راه درنظر دارید.
3. توجه به نوع پوشش: امسال با توجه به اینکه این ایام در گرمترین روزهای سال قرار گرفته و منطقه مهران و شهر کربلا هم بسیار گرم هست بهترین نوع پوشش استفاده از لباسهای نخی و خنک است به همراه صندل هست البته برای پیاده روی هم باید بدون تردید کلاه و یک شال همراه داشته باشید.
4. اقلام بهداشت: مثل صابون و حوله
5. فلاکس یا قمقمه آب و قاشق و ظرف غذا (البته ما همه رو به صورت بشقاب کاغذی و قاشق یکبار مصرف تهیه کردیم) توصیه میکنم تعدادی بطری آب معدنی رو داخل فریزر بگذارید که یخ بزنه و همراه ببرید اگر هم بتونید شربت آبلیمو بسیار کمشیرین همراه با خاکشیر رو با این روش همراه داشته باشید که بسیار عالیه. گرما و گرما زدگی رو لطفا جدی بگیرید. بدن ما اصلا آماده روبرو شدن با این شدت دما رو نداره
خوب با درنظر گرفتن این موارد و البته موضوع رعایت قوانین مربوط به این سفر یعنی ثبت نام در سامانه مربوطه، دریافت بیمه نامه معتبر، گذرنامه دارای اعتبار و ... میتونید حالا به ماشین خودتون استارت بزنید.
بیایید کمی درباره هزینهها هم بررسی کنیم
برای طی این سفر از تهران تا مرز مهران نزدیک به 800 کیلومتر مسافت پیش رو دارید و با توجه به نوع خودروی خودتون میتوانید محاسبه کنید چند لیتر بنزین موردنیاز شماست . من با توجه به ماشین خودم این رقم رو محاسبه میکنم.
خودرو من به ازای هر 100 کیلومتر کولر روشن نزدیک به 7 لیتر بنزین نیاز داره بنابراین معادله زیر رو کامل میکنیم
عدد مسافت مورد نظر رو در عدد 7 یعنی میزان مصرف ضرب میکنیم و نهایتاً تقسیم به عدد100 میکنیم که حاصل میشه 56 لیتر بنزین در یک مسیر و برای برگشت هم دقیقا به همین مقدار بنزین نیاز دارید یعنی 112 لیتر بنزین در مجموع. حالا اگر کارت سوخت شما خالی از سهمیه باشه که معمولا هست برای رفت و برگشت این مسیر شما هزینه بنزینتون میشه 336000 تومان.
حالا با درنظر گرفتن گرمای هوا و البته اهمیت رعایت استانداردهای رانندگی و جلوگیری از فشار آمدن به ماشین بهترین زمان استارت زدن برای حرکت رو من پیشنهاد میدم حدود ساعت 6 صبح باشه چون براساس تجربه ما نزدیک به یازده تا دوازده ساعت هم زمان میبره تا با سرعت مطمئنه به مقصد یعنی شهرستان مهران در استان ایلام برسید.
برای رسیدن به این مقصد شما باید از اتوبان ساوه به سمت همدان حرکت کنید، بعد از شهرستان کنگاور بگذرید و از کمربندی شرقی کرمانشاه به سمت اسلامآباد غرب ادامه مسیر بدین و دوباره از کمربندی ایلام به سمت مهران برید. درباره مسیر از تهران تا شهر ساوه اگرچه اتوبان هست اما مسیر زیاد مناسب نیست اما مسیر بعد از ساوه تا کمربندی ایلام بسیار عالی و مناسب هست کمترین میزان دستانداز رو در این مسیر تجربه خواهید کرد بخصوص اینکه براساس تجربه ما داشتن بخشهایی هم که خراب بود روکش میکردند یعنی احتمال تا الان بسیاری از بخشها آسفالت جدید شدند.
در طول این مسیر تقریبا 6 عوارضی رو باید عبور کنید که تنها یکیش قبض قبلی رو قبول میکنه باقیش باید هزینه رو نقداً پرداخت کنید اما عوارضی اتوبان ساوه الکترونیکی هست یعنی یا از کیف پول شهروندی شما کسر میشه یا اینکه یک پیامک میاد براتون و دو هفته وقت دارید که پرداخت کنید مبلغ کل عوارضیها در هر سمت مسیر میشه نزدیک به 22000 تومان یعنی رفت و برگشت 44000 تومان عوارض باید پداخت کنید.
بخشهایی که هنگام رانندگی باید مراقب باشید گردنه اسدآباد در همدان هست، سرابله به ایلام ، و البته صالحآباد تا مهران چون تقریبا همه این مسیرها بدون چراغ هستند اگر شب رانندگی میکنید باید مراقب پیچهای مسیر باشید و رعایت نکته ایمنی رو داشته باشید. خلوتی روز اصلا شما رو گول نزنه چون به دلیل گرمای بسیار شدید هوا از ایلام به بعد اصولا رانندهها شب رو هستند بنابراین اگر شب در مسیر هستین قطعا شلوغی جاده رو تجربه میکنیدکه نیازمند رعایت نکات ایمنی بیشتر است.
البته لازم به یادآوری هست که الان بسیاری از مجتمعهای بینراهی همدان به دلیل کمبود آب اصلا سرویس بهداشتی رو تعطیل کردن و تقریبا خدماتی نمیدن به مسافران و بعد از اسدآباد همدان هم بطور کلی تعداد این مجتمعها بسیار کم هستد و بیشتر مغازهها و فروشگاههای محلی رو میتواند درنظر داشته باشید( نکته اینکه پیدا کردن سایه برای ایستادن و رفع خستگی هم خودش یک مقوله متفاوتی در این مسیر است) و البته مدیریت مصرف بنزین هم نکته دیگری بنابراین سعی کنید از همدان به بعد نسبت به میزان ذخیره سوخت خودتون دقت داشته باشید که با چالش روبرو نشید.
برای استراحت در مجتمعهای بینراهی بعد از اسدآباد بهترین گزینهها مجتمع خدماتی ایلیا در کمربندی شرقی کرمانشاه هست و یکی هم بعد از ایلام .
( تصویر بالا از سایر رسانهها گرفته شده است)ما سفرمون و از تهران ساعت 6.30 دقیقه بامداد روز 3 شهریور آغاز کردیم و با توجه به تمام شرایطی که برای شما نوشتم حدود ساعت 16 رسیدیم به شهر تقریبا از کرمانشاه به بعد هم سیستم خنک کننده ماشین روی سرعت 2 کاملا فعال بود و اما وقتی در شهر مهران برای تکمیل باک سوخت خودم پیاده شده تازه متوجه شدم گرما یعنی چی؟ از شدت گرما نازل سوختگیری رو نمیتونستم تو دستم نگهدارم و اینقدر داغ بود که مجبور شدم از سیستم خودکارش استفاده کنم. اینم تجربهای بود بعد جی پی اس ماشین رو نگاه کردم دیدم درجه حرارت رو نوشته 48 درجه .
توجه داشته باشید که با توجه به قانون شما با استفاده از خودروی شخصی خودتون نمیتوانید وارد محوطه پایانه مرزی بشید بنابراین حتما باید قبل از پل زائر خودرو رو در یکی از پارکینگهای تعیین شده بگذارید و به مسیر خودتون با تاکسی ادامه بدین توصیه من به شما پارکینگ صاحبالزمان هست روبروی زائر سرای ذوالفقار در بلوار کنار پل زائر، برای هر شب 50 هزار تومان زیر سایه باید بپردازید و در محوطه باز هم 40 هزار تومان.
از پل زائر تا خود سالن ترانزیت مرز حدود 11 کیلومتر هست که تاکسیهای اونجا به ازای هر نفر 25000 تومان از شما میگیرند و تقریبا یک زمان 15 دقیقهای رو تو گرمای وحشتناک تجربه میکنید.
تو مسیر با راننده تاکسی که اسمش ابراهیم و اهل همونجا یعنی شهر مهران بود کمی خودمونی شدیم و ازش پرسیدم برای شرایط بهمون گفت شما کارتون اشکال داشته چون یا باید صبح خیلی زود میرسیدین اینجا که گرما رو تجربه نکنید یا آخر شب اما خوب اینم تجربهای است – البته تجربه وحشتناکی بود چون گرما برای ما غیرقابل تحمل شده بود – تو مسیر بهمون گفت بمونید تو سالن بمونید که هوا کمی خنک بشه بعد حرکت کنید یعنی ما نزدیک به ساعت 17 که توسالن بودیم قرار شد بمونیم و حدود هشت بریم سمت عراق.
یک نکته رو مدنظر داشته باشید اگر جاده کمربندی وارد شهر مهران بشید مستقیم وارد پایانه مرزی میشید و کسی جلوی شما رو نمیگیره برای همین میتونید ماشین رو در محوطههای روبازی که هست پارک کنید اما برای تسهیل تردد زائران در روزهای شلوغ همه جا بنر نصب شده که درصورت پارک ماشین با جرثقیل به پارکینگ حمل میشه و عواقب و هزینههای ناشی از اون هم به عهده مالک هست مراقب باشید پس مستقیم برید سراغ پارکینگهای داخل شهر که درگیر نشید وقتی بر میگردین از مسافرت.
بالاخره رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم با توجه به اینکه هنوز مراسم پیاده روی اربعین شروع نشده بود کلا مرز ده یا 15 نفر آدم بود اونم اغلبشون عراقی بودن و تا زمانی که ما اونجا بودم تقریبا یکی دو ماشین یعنی نزدیک به 10 نفر هم ایرانی از مرز خارج شد.
البته ظاهرا خانوادههای عرب عراقی که همیشه این مسیر رو رفت و آمد دارن میدونستن که باید مدتی داخل سالن انتظار سمت ایران بمونن تا کمی از شدت گرمای هوا کاسته بشه و بعد برن سمت عراق که سوار بشن به سمت مقصدشون به همین دلیل میدیدیم که فقط عراقیها مثلا برای یک یا دو ساعت میموندن داخل سالن ترانزیت ایران بعد میرفتن سمت چک پاسپورت برای عبور از مرز و ادامه مسیر... به همین دلیل ما هم از قانون اونها استفاده کردیم و البته کلی هم به نفعمون شد که در گرمای زیاد مریض نشیم.
خوب بالاخره ساعت موعود ما رسید و کمی از شدت گرمای هوا کاسته شد از مرز بدون هیچ دردسری عبور کردیم و طرف عراقی هم اگرچه انگار وارد یکدنیای دیگه شده بودیم به گرمی ازمون استقبال کردن و نهایتا وارد محوطه مرزی عراق شدیم.
تقریبا حدود 200 متر پایینتر محل ایستادن تاکسیهای عراقی هست که با ارقامی مختلف برای شهر کربلا و نجف مسافر میبرن
تاکسیهای مناسب با کولر روشن بین 22 تا 27 هزاردینار (هرنفر)(هر هزار دینار لب مرز 21000 تومان فروخته میشه)
ون 7 تا10 نفره به ازای هر نفر 15 تا 18هزار دینار
اما توصیههای ابراهیم رو جدی گرفتیم و 1000 دینار دادیم به یک تاکسی که ما رو از محوطه اول گمرک ببره خارج از پایانه مرزی یعنی نزدیک به 5 کیلومتر پایینتر (خود بومیها میگن پارکینگ دوم) اونجا یکباره موضوع متفاوت شد چون ظاهرا اصل ماجرا برای حمل و نقل اونجاست
توی این پارکینگ هر گزینهای از وسیله نقلیه که بخواهید هست یعنی از تاکسی گرفته تا اتوبوس
کرایه تاکسی نفری 15000 تا 17000 دینار تا کربلا
کرایه ون تا کربلا نفری 9000 تا 11000 دینار
کرایه مینی بوس تا کربلا نفری 6000 تا 7500 دینار
کرایه اتوبوس هم اگر اشتباه نکنم چون دقیق متوجه نشدم بین 2500 تا 3500 دینار برای کربلا است
نکتهای که باید توجه داشته باشید موضوع زمان سفرتون با این خودروها هست بدون تردید اتوبوس و مینی بوس زمان بیشتری از شما خواهد گرفت چون سرعتشون متفاوته
ما باتوجه به گرمای بیشاز حد هوا و البته اینکه تجربه اولمون بود تصمیم گرفتیم مستقیم بریم کربلا
برای همین در پارکینگ دوم یک ون سوار شدیم که یک خانواده عرب هم همراه ما بودن و نفری 10000دینار پرداختیم (تویوتا هایلوکس بود) بسیار تمیز و البته خنک هم بود جالب اینجا بود که راننده به محض اینکه سوار شدیم یک لیوان آب معدنی خنک بهمون داد که واقعا جیگرمون حال اومد.
ساعت نزدیک به 9 شب روز دوم شهریور بود که ما سفرمون رو شروع کردیم از پایانه مرزی مهران به سمت کربلا هرچند هوا روبه تاریکی بود با توجه به اختلاف ساعت ما و عراق اما تا نزدیکیهای شهر بدره مسیر معلوم بود و البته همش شن و بیابان بود بعد از اون هم میر به سمت جنوب شد تا شهر جصان و بعد از اون هم به سمت غرب رفتیم تا نزدیک ساعت یازده بود که رسیدیم عزیزیه کمی جلوتر نزدیک رودخانه از رود عبور کردیم و دوباره بسمت جنوب سرازیر شدیم تا حدود ساعت دوازده بود که رسیدیم به موکب ساقی الخدمی ون برای نیم ساعت اونجا ایستاد.
امکاناتش بد نبود اما بطور کلی ما همه چیز با خودمون داشتیم دوباره ساعت یک ربع به یک بود که سوار شدیم و کمی جلوتر وارد جاده بغداد شدیم تا در نهایت در باب البغداد ما رو از ماشین پیاده کرد راستش گرمای هوا کمتر شده بود ولی خستگی دیگه داشت بهمون غلبه میکرد ولی وقتی از ماشین پیاده شدیم انگار کلا خستگی رفع شد چون دقیقا روبروی ما با یک فاصله حدود 700 یا 800 متر حرم معلوم بود راستش من نمیدونستم دقیقا کدام حرم در بینالحرمین الان روبروم هست ولی هرچی بود حال خاصی بهمون داد و به سمت اون چراغهای نورانی حرکت کردیم .
اینجا جمعیت بیشتر بود و البته موکبها هم بسیار بودند که مشغول ارایه خدمات به زائران بودند وقتی نزدیکتر شدیم من متوجه شدم حرمی که از دور دیدم حرم ابوالفضل العباس(ع) بود وقتی محل بازرسی اولی رو رد کردیم برای اینکه بتونیم راحت بریم سمت بین الحرمین یک موکبی بود که امانات رو تحویل میگرفت هرچی داشتیم رو گذاشتیم و یک شماره گرفتیم و تازه به قول معروف داستان آغاز شد.
(تصویر از سایر رسانهها گرفته شده است)ساعت حدود دو صبح بود اما دیگه خبری از خستگی و گرما نبود، چون اصلا حواسمون نبود به این نکات. راستش رو بخواهید یک گوشه نشستیم و تا کمی حالمون جا بیاد و بفهمیم اصلا کجا اومدیم . تقریبا بیست دقیقهای گیج بودیم هر دوتامون داشتیم به جمعیت و در و دیوار نگاه میکردیم. بعد دیگه رفتیم سراغ حرم سالار شهیدان و شاید شما بهتر از ما بدونید که چه اعمالی باید انجام بدیم دیگه نیازی نیست من که خودم اولین تجربم بود براتون بنویسم.
از باب القبله وارد حرم شدیم و دو دوساعتی اونجا بودیم مشغول عبادت و راز و نیاز بعد از اون همون مسیر برگشتیم حرمت حضرت عباس (ع) تقریبا تا نماز صبح اونجا بودیم نماز رو خوندیم و بعد رفتیم پشت حرم امام حسین(ع) تل زینبیه و تا ساعت هشت صبح هم اونجا تو حال خودمون بودیم.
با توجه به اینکه ما تصمیم داشتم زود برگردیم از اونجا دوباره برگشتیم سمت باب البغداد چون راننده دست و پا شکسته بهمون فهموند که همونجاها میتونید دوباره ماشین بگیرید برگردین سمت مرز البته تا قبل از شروع شدن مراسم اربعین چون در این مراسم ظاهرا اینقدر شلوغ میشه که باید حتما بیایید خارج از شهر سوار بسین و ما هم که زودتر رفته بودیم میتونستین از این موضوع استفاده کنیم. ظاهرا ایستگاه و وعدهگاه ماشینها نزدیک هتلهای این منطقه بود و ما هم نزدیک به ساعت 10 صبح بود که رسیدیم دقیقا به همون آدرس داشتیم دور و اطراف رو نگاه میکردیم که یکی به زبان خودمون گفت دنبال چی هستین؟
من راستش اولش ترسیدم ولی خوب دل رو زدم به دریا گفتم میخواهیم بریم مرز مهران، بهمون با دست یک ون رو اون سمت خیابان نشون داد گفت اون منتظر مسافره برید اونجا .
خلاصه رفتیم و سوار شدیم قبل هم حسابی چونه زدیم سرقیمت که آخرش ازمون 22000 دینار گرفت تا مرز به ازای هر نفر همون مسیری که آمده بودیم رو برگشت اما اینبار روز بود که جالب بود برام . تا نزدیکی رودخانه تقریباٌ سرسبزی بود اما بعدش دوباره همه چیز خاکی شد.
مسیر برگشت هم همون طول مسیر از کربلا به مهران نزدیک به 4 ساعت تا حداکثر 4.5 ساعت هست و از اونجا که بین راه هنوز شلوغ نبود و موکبها هنوز کارشون رو آغاز نکرده بودن از مسیر اصلی خودروها تردد میکردند و زیاد معطلی نداشتیم فقط دوجا ایست بازرسی بود که پاسپورت ها رو نگاه کردن و با احترام بدرقه کردن ما رو تا بسمت مرز حرکت کنیم.
تو مسیر برگشت یک خانواده ایرانی همراه ما بودن که برای سومین بار مشرف شدن کلی با هم گپ زدیم و خوراکی خوردیم راستش اونها نجف رو هم دیده بودن و خیلی تعریف میکردن انشاء الله سال بعد ما هم اون سمتی بریم امسال که تجربه اول خیلی خوب بود و خوشبختانه از نظر گرما مشکلی برامون پیش نیامد هرچند ما فقط کمتر از 24 ساعت موندیم اونم طبق برنامه برای اینکه مریض نشیم و تجربه اولمون خراب نشه ولی امیدوارم سالهای بعد بتونیم جاهای دیگر مثل نجف، کاظمین و بغداد رو هم بریم ببینم تجربهای هست جالب .
ساعت کمی از سه گذشته بود که رسیدیم مرز راستش وقتی از ماشین پیاده شدیم وحشتناک گرم بود و تقریبا بدنمون دیگه توان مقابله با گرما رو نداشت سریع رفتم داخل سالن ترانزیت مرز مهران و از بخش عراقی وارد خاک ایران شدیم چون اونجا امکانات بهتر بود جلوی کولرهای بزرگی که داخل سالن بود ایستادیم نیم ساعتی که خنک بشیم و بعد از اینکه دوباره بدنمون یاری کرد سوار ماشین شدیم به سمت پارکینگ تو مسیر برگشت 80 هزار تومان دادیم به یک تاسی که مارو دربست آورد دم پارکینگ راستش اگرچه ماشین زیر سایه بان بود ولی وقتی در ماشین رو باز کردم خود کوره شده بود برای دقایقی ماشین رو روشن گذاشتم با کولر دور تند تا بلکه کمی خنک بشه و نزدیک ساعت چهار دوباره مسیر رو شروع کردیم به سمت تهران البته کمی هم خستگی دیگه داشت خودشو نشون میداد.
با یکی دوبار توقف بین راه خودمون رو رسوندیم به نزدیک کنگاور که هوا کمی خنکتر شده بود و داخل ماشین چرتی زدیم برای دو ساعت خوابیدیم و نهایتاً بعد دوساعت یعنی حدود ساعت 11 آمدیم به سمت تهران و با ایستهای بینراهی ساعت نزدیک به 6 صبح بود که دم منزل ماشین رو پارک کردیم. یعنی رفت و برگشت مسیر داخل ایران نزدیک به 1600 کیلومتر و البته حدود500 کیلومتر داخل خاک عراق رو از سوم شهریور تا صبح روز پنجم طی کردیم . تجربه خیلی خوبی بود و با محیط آشنا شدیم و انشاء الله سالهای بعد با زمان بیشتر و جاهای زیارتی جدیدتری در عراق آشنا خواهیم شد.
جمع هزینهها
هزینه بنزین آزاد: 336000 تومان
هزینه عوارض آزادراهی: 44000 تومان
هزینه کرایه پارکینگ: 50000 تومان
هزینه کرایه تا پایانه مرزی: 80000 تومان
هزینه تا پارکینگ دوم مرز عراق: 21000 تومان
هزینه کرایه تا کربلا: 420000 تومان
هزینه بازگشت به مهران : 924000 تومان
هزینه بازگشت به پارکینگ مهران: 70000 تومان
2245000 تومان هزینه کل سفر رفت و برگشت ما به کربلا شد
توضیح:
** نقشههایی که روی متن استفاده شدهاند در بازگشت آپلود شده بنابراین با زمان نوشته که شب بود همخوانی ندارند و تصاویر مربوط نقشه روز هستند.
**با توجه به اهمیت رعایت حریم خصوصی تصاویر مربوط به خانواده همراه ما داخل ون استفاده نشده
** در بخش عراقی مرز با توجه به عدم آشنایی به زبان و البته نا آشنا بودن به قوانین دیگه تصویری گرفته نشده است و اصلا دوربین بیرون نیاوردیم چون همه جا عکس تصویربداری ممنوع نصب شده است.
*با توجه به مدت زمان کمی که ما در شهر کربلا بودیم فرصت تصویر برداری کامل نبود و صرفا به گرفتن چند عکس یادگاری و خانوادگی بسنده کردیم که شاید لزومی نیست برای انتشار همگانی اونها.
ارادتمندم و التماس دعا اگر از مطالب بنده برای رسیدن به شهر مقدس کربلا استفاده کردین.
فروش ویژه پلاکهای ساحلی در چپکرود شهرک خزلند
فروش ویلا در ساحل چپکرود
فروش پلاک های ساحلی در متراژهای مختلف از قواره 90متر تا متراژ 10000متر مربع ...
تمامی پلاک ها دارای سند ثبتی میباشند ...
منطقه چپکرود یک منطقه دنج دارای ساحلی زیبا و شنی با رعایت کامل حریم دریا از بکر ترین سواحل شمال محسوب میشود...
بدلیل ایجاد چندین طرح بزرگ از قبیل مجموعه بزرگ تفریحی رفاهی اتهم. مجموعه تفریحی توریستی پاسارگاد جویبار. شهرک باران ... و مجتمع زیبای قناری و شرکت های بزرگی همانند پرورش خاویار قربرون و شرکت پایانه لجستیکی روماک باعث پیشرفت چشمگیر منطقه گردید ...
بدلیل واقع شدن منطقه چپکرود مابین شهرستان جویبار قایمشهر و ساری و بابلسر در حد و فاصله 10تا15 کیلومتر و جاده 75متری که باعث ارتباط این چند شهرستان میشود ..
همچنین قیمت مناسب ملک در این منطقه یه فرصت استثنایی برای ایجاد سرمایه گذاری مطمئن و جذب توریست میباشد ..
قیمت این پلاکها در قیاس با شهرستان هایی از قبیل بابلسر یا محمود اباد کمتر از یک دوم میباشد ...
لذا پیشنهاد میشود حداقل برای یکبار هم که شده به این منطقه تشریف بیاورند و از نزدیک با ساحل چپکرود و موقعیت این زمینها اشنا شوند.
09213894039
وقتی صحبت از جزیره موریس میکنیم، ناخودآگاه سواحل زیبا و چشمانداز فوقالعاده اقیانوس در ذهن تک تک افراد ایجاد میشود، درحالی که تقریبا نزدیک به یک دهه است که باید این تصویر را کمی متفاوت تصور کنیم، چون ارایه انواع خدمات پزشکی با استانداردهای بسیار بالای بین المللی جزو خدمات قابل عرضه در این جزیره اقیانوس هند است.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری ایران، موریس جزیرهای است در جنوب غربی قاره آفریقا که سواحل زیبا و طبیعت بکر آن طی سنوات گذشته سالانه بیش از یک میلیون گردشگر را به خود جذب میکرد، اما از ابتدای سال 2012 میلادی این روند تغییر کرد و علاوه بر گردشگران عمومی اکنون گردشگران پزشکی و سلامت نیز آدرس این جزیره را به خوبی به خاطر سپردهاند.
آتنا ناراشیا، مدیرکل دفتر سرمایهگذاری موریس این جزیره به سی ان ان میگوید: از ابتدای سال 2000 میلادی اهمیت توجه به گردشگری سلامت و تندرسی برای مسئولان و سیاستگذاران این جزیره روشن شد، به همین دلیل تصمیمگرفته شد که در این زمینه سرمایهگذاریهای دقیق و منطقی صورت پذیرد.
ناراشیا در ادامه میافزاید: بررسیهای اولیه نشان داد که اصلیترین جاذبه گردشگری این منطقه طبیعت بکر و زیبای موریس است به همین دلیل مسئولان امر تصمیمگرفتند ابتدا برای ایجاد مراکز SPA و بطور کلی گردشگری سلامت برنامهریزی کنند، پس با تدوین نقشه راه میان مدت 5 ساله بگونهای برنامهریزی شد که هرگونه سرمایهگذاری در این کشور برای دورهای 5 ساله معاف از مالیات باشد و جهت دستیابی به منابع مالی مورد نیاز هم وامهای بدون بهره با دوره استراحت 3 ساله تعلق گرفت.
این مقام مسئول تاکید میکند: طی سالهای نخست روند کار کند پیش رفت اما با درنظر گرفتن افزایش تقاضای سفر به منطقه و همچنین تبلیغاتی که صورت گرفت اکنون نزدیک به 500 مرکز ارایه دهنده خدمات تندرستی فعال در منطقه داریم.
مدیرکل دفتر سرمایهگذاری موریس میگوید: البته این پایان کار نبود چون هدف اصلی دستیابی به تعداد بالای گردشگران خارجی در بخش پزشکی بود از این رو با درنظر گرفتن اهمیت برنامه همزمان با اجرای برنامههای زیرساختی، تبلیغاتی و ... درباره ارایه اطلاعات مراکز درمانی و کلینیکهای تخصصی موریس به بازارهای هدف نیز برنامهریزی شده بود.
به گفته وی اکنون سالانه نزدیک به 18000 گردشگر پزشکی به این بخش از اقیانوس هند جهت دریافت خدمات با کیفیت و تجربه سفری خاطرهانگیز سفر میکنند و برآوردها حکایت از آن دارد که با درنظر گرفته سرمایهگذاریهای انجام شده این تعداد گردشگر تا سال 2020 میلادی به بیش از 25 هزار نفر خواهد رسید.
جرارد گویدی، بنیانگذار مرکز پزشکی Chirurgie Esthetique در این زمینه میگوید: آرامش و طبیعت بکر در جزیره موریس امتیازی است که میتواند درکنار خدمات پزشکی برای گردشگران پزشکی امتیازات ویژهای ایجاد کند، به همین دلیل سرمایهگذاریهای انجام شده در بخش گردشگری پزشکی و سلامت یا تندرستی موریس همواره با رشد قابل توجهی روبرو هستند.
به گفته وی، مرکز درمانی Chirurgie Esthetique در اولین سال آغاز فعالیتش یعنی اواسط سال 2000 میلادی تنها 3 بیمار خارجی برای کاشت مو پذیرش داشت اما با درنظر گرفتن تبلیغات و سرمایهگذاریهای منطقی و گستردهای که صورت گرفته است سال گذشته همین مرکز با رشد 35 درصدی نسبت به سال 2017 میلادی 2500 بیمار برای کاشت مو پذیرش داشت که 85 درصد آنها بیماران خارجی بودند.
گویدی معتقد است بهترین نوع سرمایهگذاری در گردشگری پزشکی موریس در بخش ارایه خدمات لوکس پزشکی مثل کاشت مو، جراحیهای زیبایی، لیپوساکشن، آرامش و تندرستی و ... است به همین دلیل نیازی نیست سرمایهگذاری گستردهای در بخش ارایه خدمات تخصص گسترده صورت پذیرد هرچند 5 مرکز تخصصی در بخش قلب عروق، IVF، چشم و دندانپزشکی علاوه بر مراکز تندرستی موجود فعالیت میکنند.
کویدی درباره بازارهای هدف این منطقه میگوید: براساس اطلاعات موجود هم اکنون 30 درصد از گردشگران سلامت و پزشکی ورودی به موریس از کشور فرانسه هستند و 70 درصد باقی از سایر نقاط جهان اما برنامهریزی انجام شده از سوی مسئولان به این صورت است که سهم بالاتری از بازار اروپا بخصوص کشورهای اسکاندیناوی داشته باشیم به این دلیل که سواحل و نور خورشید موریس برای گردشگران بازار هدف اسکاندیناوی در کنار خدمات پزشکی مورد نظرشان بسیار جذاب است.
منبع: سی ان ان
ترجمه: شیدا رمزی
مارا ایرولدی، اقتصاددان و استاد دانشگاه آکسفورد: سالها زمان خود را بیهوده از دست دادیم برای طراحی برگزیت چون براین باور بودیم که خروج از اتحادیه اروپا میتواند امتیازات قابل توجهی در خدمات، بهداشت و رفاه اجتماعی کشورمان ایجاد کند.
ایرولدی در این زمینه میگوید: اصولا برگزیت هیچ دستاوردی برای انگلستان نداشته بهجز اینکه نسلی بدون خدمات یاد شده ایجاد خواهد کرد و در واقع مشکلات تازهای به اقتصاد و رفاه عمومی کشور تحمیل میکند.
ایرولدی در تحقیقات اخیر خود با عنوان «جاهطلبی یا خدمات عمومی» به این نتیجه رسیده است که مطرح شدن موضوع برگزیت به بهانه دستیابی به خدمات و رفاه اجتماعی بالاتر یک سیاست جاهطلبانه بوده که اگرچه خدمات رفاهی اصلیترین دستاوردش معرفی شده اما هیچ امتیازی برای رفاه مردم انگلستان به ارمغان نخواهد آورد.
این اقتصاددان معتقد است، بررسی نتایج به دست آمده 4 دهه گذشته از سیاستهای خدمات اجتماعی و رفاهی انگلستان تعیین کرد که دریافت مبالغی بابت بیمه و تجمیع آنها در یک بخش و هزینهکردن دوباره آنها در بخشهای مختلف هیچ دستاورد مناسبی ندارد و در نهایت نمیتواند امتیازی برای کشور شناخته شود.
وی تاکید کرد: تغییر این رویه قطعا نیازمند حمایتهای قاطعانه دولت مرکزی است درحالی که پروژههای اخیر متاسفانه به دلیل همپوشانیهایی که داشته و درگیریهای جناحی باعث شده تقریبا به جای رشد به بیراهه هدایت شویم و برای نسل آینده هیچ دستاوردی نداشته باشیم.
ایرولدی درباره سیاستهای حمایتی دولت از مردم معتقد است، درحالی که همه مطمئن بودند برنامههای تونی بلر قصد حمایت از مردم را دارد و تحولی قابل توجه در سیستم رفاهی انگلستان خواهد بود درحالی که دیدیم نه تنها دستاوردی نداشت بلکه 120 هزار خانواده انگلیسی را هم به فهرست دریافت کنندگان یارانه خدمات اجتماعی از دولت اضافه کرد.
وی تاکید میکند: امروز هم که مواردی از جمله خدمات پزشکی، اجتماعی و رفاهی و مدیریت بحران جزو دلایل اصلی برگزیت مطرح شده باید تردید داشته باشیم که این موارد به حقیقت بپیوندد و بتواند آنطور که سیاستمداران تاکید دارند امتیازی برای خانوادههای انگلیسی باشد. به این دلیل که اکنون در برزخی قرار گرفتهایم که نه برگزیت اجرایی میشود و نه از آن خارج شدهایم.
این اقتصاددان در این زمینه معتقد است، توقف اجرای این برنامه بدون تردید عاملی در کاهش درآمدهای دولتی شده و اکنون دولت نمیتواند هزینه خدمات درمانی و رفاهی مورد نیاز شهروندان را تامین کند آنهم درست زمانی که صدها ساعت جلسه و نشست برای تدوین همین برنامه انجام شده بود.
وی با اشاره به کاهش بودجه بسیاری از نهادها در دوران بلاتکلیفی برگزیت و همچنین ماههای اولیه اجرایی شدنش میگوید: جای تردید نیست که بسیاری از پروژههای رفاهی، بهداشتی و خدماتی شوراها بدون بودجه خواهد ماند و در نهایت این خدمات به دست مخاطبانش یعنی شهروندان نخواهد رسید که میتواندسطح کیفیت زندگی را در بخش قابل توجهی کاهش دهد.
ایرولدی با اشاره به هزینه 74 میلیارد پوندی سالانه خدمات رفاهی و اجتماعی کارمندان دولت تاکید کرد: با اجرایی شدن برگزیت یا حتی بلاتکلیف ماندن آن این مبلغ نه تنها وصول نمیشود بلکه رفته رفته کاهش خواهد داشت تاجایی که بسیاری از کارمندان نمیتوانند از خدمات درمانی و بهداشتی دولت استفاده کنند.
نکته قابل توجه از نظر این اقتصاددان اظهار نظر جان مانزونی در این زمینه است که وی دسامبر گذشته در مجلس اعلام کرده است: طی دوره مذاکرات برگزیت 10 هزار کارمند دولتی در این زمینه فعالیت کردند که با بلاتکلیف شدن خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا 5 هزار نفر از آنها فعلا بیکار شدهاند و در نهایت با ادامه روند یاد شده یک هزار نفر دیگر هم باید از شغل خود اجبارا کنارهگیری کنند.
ایرولدی در پایان میگوید: بدون تردید ریاضتهای اقتصادی قبل از اجرایی شدن برگزیت به منظور تامین هزینههای مالی و همچنین بلاتکلیفیهای فعلی که اجرایی شدنش را به تاخیر انداخته هزینههایی به اقتصاد بریتانیا تحمیل کرده است که تنها بازندگان آن مردم عادی و پرداختکنندگان مالیات در این کشور هستند.
وی تاکید میکنید درباره بحرانهای احتمالی ایجاد شده در امکانات رفاهی، خدمات پزشکی و همچنین آموزشی انگلستان بارها به دولت هشدار داده شده و بالاخره فردی در این مجموعه باید پاسخگو باشد اما هنوز هیچکس به هشدار یاد شده توجه نکرده و هیچ پاسخی برای آن ارایه نشده است.
منبع: گاردین
ترجمه: شیدا رمزی
درحالی که صنعت گردشگری پزشکی درسراسر دهکده جهانی روبه گسترش و رشد برخی کارشناسان براین باورند که نباید نسبت به این اتفاق خوشبین بود به این دلیل که در بسیاری از موارد هزینههای پنهان تحمیل شده به جوامع میتواند مشکلاتی را ایجاد کند که هرگز به آنها فکر نکردهایم.
نگرانی این افراد درست زمانی ایجاد میشود که شهروندان برخی از کشورها مثل آمریکا و قاره سبز با درنظر گرفتن دریافت خدمات پزشکی ارزانتر و سریعتر در سایر نقاط جهان با استفاده از سیستمهای بهداشتی و درمانی کشورشان بار سفر بسته و راهی سایر نقاط دهکده جهانی میشوند.
براساس آمارهای منتشر شده از ابتدای سال 2017 میلادی تا سال 2023 میلادی گردشگری پزشکی در سراسر جهان رشدی معادل 4/21 درصد را تجربه میکند که این اتفاق در ظاهر برای کشورهای مقصد میتواند رویایی شیرین ازدرآمدهای ارزی سرشار به همراه داشته باشد؛ اما همانطور که قبلا نیز اشاره شد کشورهای مبداء قطعا چالشهایی را به این دلیل مشخص تجربه میکنند.
چون با درنظر گرفتن روند روبه رشد صنعت گردشگری پزشکی و افزایش تقاضای سفر اتباع کشورهای مبداء برای سفر به مقاصد گردشگری پزشکی در سایر نقاط جهان صنعت بیمه کشور و البته نظام سلامت همان کشور نیز درگیر هزینههایی قابل ملاحظه خواهد شد.
پس بیایید از خودمان بپرسیم رشد گردشگری پزشکی چه تاثیری بر جامعه فرستنده گردشگران و ارایه دهندگان خدمات مراقبتهای بهداشتی مبداء خواهد داشت؟ یا اینکه تورم و کیفیت خدمات پزشکی را دولتهای مربوطه در کشور مقصد چطور کنترل خواهند کرد؟
به گفته کارشناسان صنعت گردشگری سلامت این موارد سئوالهایی هستند که باید برایشان پاسخهای کلیدی و منطقی و دقیق ارایه کنیم در غیر این صورت مشکلات دوچندان خواهد شد.
اصولا باید منتظر چه باشیم؟
براساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، رهبری ارسال گردشگران سلامت و پزشکی به سایر نقاط جهان در اختیار ایالات متحده آمریکا است و در پی آن طی سالهای اخیر قاره سبز، جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. چون در این مناطق یا هزینه دریافت خدمات پزشکی بالاست و یا اینکه دوره انتظار برای استفاده از خدمات مورد نیاز، مناسب حال بیماران و متقاضیان نیست.
به عنوان مثال گردشگران سلامت آمریکایی اگر برای دریافت خدمات گردشگری سلامت یا پزشکی به یکی از مقاصد اصلی سفر کنند بعضا تا 60 درصد هزینه خدمت مورد نظرشان را پسانداز میکنند؛ یا اینکه انگلیسیها اکنون برای استفاده از خدمات درمانی دولتی بعضا تا بیش از یک سال باید در لیست انتظار بمانند.
سال گذشته سیستم خدمات بهداشت عمومی انگلستان NHS اعلام کرد با درنظر گرفتن افزایش تقاضای دریافت خدمات درمانی در منطقه ولز دوره انتظار بیماران برای دریافت خدمات مورد نظرشان نسبت به سال 2013 رشد 400 درصدی داشته است؛ که همین روند باعث افزایش 50 درصدی تقاضای سفر به خارج از کشور برای درمان به ارمغان آورده است.
تایمز در این زمینه مقاله نوشت که با درنظر گرفتن شرایط یاد شده بسیاری از انگلیسیها ترجیح میدهند با استفاده از بیمهای و شرایط قانون ارایه خدمات درمانی کشور به دنبال فرصتی مناسب خارج از مرزها باشند تا بتوانند علاوه بر دریافت خدمات مناسب به قول معروف گشت و گذاری هم داشته باشند. این درحالی است که اصلیترین مقاصد گردشگران پزشکی از دو منطقه یاد شده، بخشهایی از جنوب شرق آسیا، آسیا، آمریکای جنوبی و خاورمیانه است.
پس با درنظر گرفتن عوامل پیرامونی؛ یعنی تورم نرخ ارایه خدمات پزشکی تا عدم دسترسی به مراقبتهای خانگی و کاهش خدمات بهداشتی میتوان گفت هر روز باید شاهد گسترش تقاضای سفر برای دستیابی به خدمات مناسب باشیم که معمولا هزینههایی را به سیستم خدمات درمانی و صنعت بیمه کشور مبداء تحمیل خواهد کرد.
مشکلاصلی دولتهای مبداء
خوب حالا برسیم به مشکلاتی که دولت کشورهای فرستنده گردشگران پزشکی به سراسر جهان ممکن است با آن روبرو شوند. همانطور که قبلا اشاره شد سالانه هزاران بیمار خارجی برای دستیابی به خدمات پزشکی و سلامت مورد نیازشان بار سفر بسته و بالاخره سر از یکی از کشورهای مقصد گردشگری پزشکی و تندرستی در خواهند آورد.
به این ترتیب با درنظر گرفتن قوانین حاکم بر نظام سلامتی این کشورها سیستم بیمهای و خدمات پزشکی کشور مبداء تحت تاثیر عوامل و بار مالی بالایی قرار خواهد گرفت که مسئولان باید برای هزینه و فایده آن پاسخ دقیق و قانع کنندهای داشته باشد.
حتی اگر باور کنیم که هزینه درمان خارج از مرزها بسیاری پایینتر از دریافت همان خدمت در سرزمین خودمان باشد، لازم است بپذیریم بالاخره بخشی از هزینههای درمانی خارج از مرزها تبعات داخلی خواهد داشت که میتواند در بلند مدت مشکلات را پررنگتر نشان دهد.
در همین حال، اصلیترین نکتهای که مسئولان کشورهای مبداء آغاز سفر گردشگران پزشکی مثل آمریکا و انگلستان باید پاسخ دهند این است که آیا در کشور مقصد اولویت با خارجیهاست یا اینکه رایدهندگان بومی در صدر فهرست دریافت خدمات مناسب قرار دارند؟ آیا واقعا بهترین خدمات پزشکی از سوی نهادها و مراکز درمانی و بیمهها به بیماران خارجی ارایه میشود؟
پاسخ این سئوالها میتواند دولت کشورهایی مثل آمریکا که اصلیترین فرستنده گردشگران سلامت به سایر نقاط جهان است را متقاعد کند که واقعا بهتر نیست بجای اینکه در رویای ارزانتر شدن خدمات پزشکی هزینه سفر متقاضیان به خارج از کشور را متقبل شود؛ همان هزینهرا صرف تکمیل و توسعه زیرساختهای کشور کند؟
فراموش نکنیم هرچه این سیاست بیشتر اجرایی شود رفته رفته سرمایهگذاری در زیرساختهای پزشکی بومی کاهش یافته و در نهایت تورم بیشتری در بخش خدمات پزشکی و سلامت منطقه مورد نظر ایجاد میشود که آینده مبهم و نگران کنندهای برای منطقه به ارمغان خواهد آورد.
علل ریشهای و پیچیده
به هرحال لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که واقعا دلیل اصلی افزایش تقاضای سفر گردشگران پزشکی به سایر نقاط جهان چیست؟ چه اتفاقی افتاده که یکباره این تقاضا شکل گرفته و شاهد جابجایی هزاران گردشگر متقاضی دریافت خدمات پزشکی حتی برای جراحیهای بسیار ساده هزاران کیلومتر دورتر از محل زندگی خود هستیم؟
در نگاه اول اصلیترین پاسخ افزایش جمعیت، افزایش هزینههای درمانی در سرزمین اصلی، شکاف طبقاتی، کمبود نیروی متخصص، تغییر سبک زندگی و ... است اما واقعا این موارد همگی دخیل بودهاند یا اینکه اصل ماجرا چیز دیگری است؟ به عنوان مثال دولت آمریکا سال گذشته اعلام کرد 7/1 میلیون آمریکایی به دلیل عدم توانایی در پرداخت صورتحساب خدمات پزشکی خود در همین سال اعلام ورشکستگی کردهاند.
حال آنکه در همان دوره اگر یک آمریکایی که امکان پرداخت هزینههای پزشکی خود را ندارد به کشور فلسطین اشغالی برای دریافت همان خدمات سفر کند؛ تقریبا65 تا 80 درصد صرفهجویی اقتصادی در کل مراحل درمان خود را تجربه میکند. بنابراین دربرخی موارد دولتها حتی از گزینه گردشگری پزشکی اتباع خود نیز استقبال خواهند کرد و نکته اینجاست که
کشورهای زیادی در سراسر دهکده جهانی وجود دارند که وضعیت مشابهی را تجربه میکنند.
از سوی دیگر، هستند کشورهایی که واقعا امکان تامین تخصصهای مورد نیازاتباع خود را نداشته و اساسا برای درمان به توانمندی سایر نقاط جهان تکیه کردهاند و به نوعی حتی قوانین دقیقی برای این موضوع وضع شده که نمونه بارز آن را میتوان کشور الجزایر یا نیجریه مطرح کرد.
به عنوان مثال خدمات ملی بهداشت نیجریه هر سال بیماران بسیاری را برای درمان به خارج از کشور اعزام میکرد؛ اما با درنظر گرفتن همان هزینه و فایدهای که ابتدای متن مطرح شد از ابتدای سال گذشته تلاش کرده این روند را به نفع بازار داخلی خود کاهش داده و در تلاش است سرمایهگذاری قابل توجهی در نظام سلامت داخلی خود انجام دهد.
این کشورفوریه سال گذشته اعلام کرد ساخت یک بیمارستان فوق تخصصی مدرن را با رقمی معادل 15 میلیون پوند در پایتخت آغاز کرده و امیدوارست تانیمه دوم سال جاری این مرکز به بهرهبراری برسد که با این اتفاق تقریبا سالانه 600 نفر کمتر به خارج از کشور برای درمان اعزام خواهند شد.
نعمت و نفرین برای کشورها
اگر چه برخی کشورها به عنوان مقاصد گردشگری سلامت و پزشکی از هجوم بیماران خارجی علاقهمند به بهرهبرداری از سیستم مراقبتهای ارزانتر بسیار خرسند هستند، اما در نیمه پنهان ماجرا اتباع و بومیان کشورهای مبداء برای دریافت همان خدمات با مشکلاتی عمده روبرو شدهاند. به عنوان مثال کاستاریکا سال 2012 میلادی از رشد و توسعه گردشگری پزشکی خود 338 میلیون دلار منافع اقتصادی به دست آورد درحالی که سیستم بهداشت عمومی انگلستان در همان دوره 2 میلیارد پوند بودجه اضافه را متحمل شد به این معنی که از بودجه عمومی سلامت مردم بریتانیا سه دهم درصد کسر شد تا تعدادی از هموطنانشان خارج از مرزها درمان شوند.
انتشار این موضوع در رسانهها باعث شد نه تنها وزارت بهداشت بلکه کل کابینه تحت تاثیر قرار گرفته و ناگزیر به پاسخگویی در مقابل عموم شدند، چون ناخودآگاه دولت کمتر در سیستم ملی خود هزینه کرده و بیشتر به کشورهای مقصد گردشگران پزشکی انگلستان سود رسانده است.
منبع: https://reba.global
ترجمه: شیدا رمزی
هفته گذشته درحالی وزارت بهداشت اردن اعلام کرد مقامات دولت لیبی قسط سوم صورتحساب 250 میلیون دلاری خدمات پزشکی ارایه شده به اتباع کشورشان را سر وقت به اردن پرداخت خواهند کرد.
براساس توافقهای صورت گرفته قرار شد لیبی طی سه مرحله مبلغ یاد شده را به حساب خزانه دولت اردن واریز کند 125 میلیون دلار دسامبر 2018، 62.5 میلیون دلار فوریه 2019 و 62.5 میلیون دلار آمریکا آوریل 2019 ؛ اما انجمن بیمارستانهای خصوصی این کشور معتقد است رقم بدهی لیبی نه تنها بالاتر از رقم یاد شده است بلکه وصول سومین قسط هم با توجه به شرایط فعلی در هالهای از ابهام است .
به گزارش مدتور، پرس خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، با توجه به قانون بهداشت و درمانی لیبی اتباع این کشور برای دریافت خدمات درمانی میتوانند با هماهنگی مقامات دولتی رایگان به کشورهای دیگر از جمله اردن سفر کرده و خدمات مورد نیازشان را دریافت کنند.
براساس این قانون صورتحساب دریافت خدمات درمانی مورد نیاز که مورد تایید دوکشور است توسط دولت لیبی پرداخت خواهد شد و با توجه به امضاءتفاهمنامههای مختلف بهداشتی و درمانی میان دو کشور لیبی و اردن سالانه تقاضای بسیار زیادی برای دریافت خدمات پزشکی اتباع لیبی در کشور اردن وجود دارد.
از این رو کشور اردن با درنظر گرفتن روند روبه افزایش تقاضای سفر اتباع لیبی برای دریافت خدمات درمانی از ابتدای سال 2010 میلادی برنامهای برای توسعه گردشگری پزشکی خود تدوین و اجرایی کرد تا با استفاده از این تقاضای موجود درزمینه جذب گردشگران پزشکی سایر نقاط جهان نیز اقدامی عملی انجام داده باشد.
اما با درنظر گرفتن افزایش درگیریها و ناآرامیها در کشور لیبی اگرچه روند ورود گردشگران پزشکی دارای پاسپورت کشور لیبی روبه افزایش بود و آمارهای خوبی از ارایه خدمات درمانی و رشد گردشگری پزشکی اردن منتشر میشد؛ ولی روند صعودی مطالبات بیمارستانهای اردن از دولت لیبی باعث بروز مشکلاتی شد که امروز شاید بیمارستانهای اردنی تمایلی به پذیرش گردشگران پزشکی لیبی نداشته باشند.
فوضی هماری، معاون انجمن بیمارستانهای خصوصی اردن PHA در این زمینه اعلام کرد: تقریبا 30 مرکز درمانی خصوصی در زمینه ارایه خدمات درمانی به گردشگران خارجی بخصوص اتباع لیبی فعالیت میکنند که متاسفانه با آغاز تنشها و نا آرامیها در لیبی مشکلاتی برای بیمارستانهای خصوصی ایجاد شد.
هماری معتقد است؛ اگرچه روی کاغذ قرار بود سهم بالایی از درآمدهای گردشگری پزشکی مربوط به قرارداد ارایه خدمات بهداشتی و درمانی اردن به اتباع لیبی باشد اما تنشهای ایجاد شده باعث شد تا مطالبات گستردهای از دولت لیبی تشکیل شود و امروز اگرچه بخشی از این مطالبات پرداخت میشود ولی دیرکرد آن منافع اقتصادی مراکز درمانی اردنی را از بین برده است.
هماری تاکید کرد اینکه دولت اردن اعلام کرد لیبی 250 میلیون دلار از بدهی خود را پرداخت میکند منطقی نیست چون براساس اطلاعات و آمارهایی که بخش حسابداری بیمارستانهای خصوصی منتشر کردهاند رقم مطالبات اردن از مقامات لیبی تقریبا 350 میلیون دلار بوده است.
معاون انجمن بیمارستانهای خصوصی اردن درباره شرایط پرداخت اعلام شده از سوی دولت لیبی اعلام کرد: از ابتدای سال 2013 میلادی مذاکرات گستردهای با مقامات لیبی درباره پرداخت بدهیهایشان جریان داشته اما با درنظر گرفتن اینکه دو دولت در کشور لیبی وجود دارد متاسفانه نتایج مناسبی درباره زمان و شرایط پرداخت این بدهیها به دست نیامد تا در نهایت سال گذشته قرار براین شده که دولت لیبی طی سه قسط بدهیهای مورد توافق دو طرف را واریز کند.
این مقام صنفی درباره تعداد گردشگران پزشکی خارجی که در خاک اردن درمان شدهاند نیز گفت: طبق آمارهای موجود سال 2018 میلادی نزدیک به 300 هزار بیماری خارجی در خاک اردن و بیمارستانهای این کشور مداوا شدهاند که تقریبا 70 درصد آنها از طریق قراردادهای میان دولت و کشورهایی همچون سوریه، لیبی، عراق جذب شده و 30 درصد باقی با توجه به برنامه شخصی خود برای درمان از خدمات ما استفاده کردهاند.
به گفته هماری؛ 40 درصد یاد شده از کشورهای اروپایی و ترکیه بودهاندو در مجموع هزینههای دریافت خدمات درمانی در اردن نسبت به کشورهایی که از آنها گردشگر پذیرفته شده بین 40 تا 60 درصد کمتر ولی با کیفیتی بالاتر یا حداقل مشابه است.
البته لازم به یادآوری است که مقامات دولت اردن با درنظر گرفتن تغییرات ایجاد شده در شرایط تقاضای سفر گردشگران پزشکی در سایر نقاط دهکده جهانی بخصوص قاره سبز در تلاش هستند به صورتی این مشکل را با جایگزین کردن گردشگران دیگر برطرف کنند.
مقامات وزارت بهداشت اردن در همین راستا از ابتدای سال 2018 میلادی شرایطی را ایجاد کردهاند که گردشگران پزشکی برای دریافت خدمات مورد نظرشان در مراکز درمانی اردن امتیازات ویژهای از جمله کاهش مراحل دریافت ویزا، تخفیفهای اقامتی، بستههای ویژه گردشگری در دوران نقاهت را در اختیار داشته باشند.
منبع: تایمز اردن
وزارت گردشگری قبرس اعلام کرد: طی سال جاری برای سهم بیشتر از گردشگران پزشکی انگلستان برنامهریزی ویژهای انجام داده و امیدوار است تا پایان سال 55 هزار گردشگر انگلیسی را در بیمارستانهای قبرس پذیرش کند.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، این خبر درحالی منتشر میشده که ابتدای سال جاری همین وزارتخانه اعلام کرده بود سرمایهگذاری در گردشگری پزشکی یکی از اصولیترین برنامهریزیها برای افزایش درآمد بخش گردشگری قبرس است.
مقامات وزارت گردشگری این کشور درباره بازار انگلستان معتقدند درگیریهای میان دولت انگلستان و پارلمان این کشور برای اجرایی کردن خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مشکلات متعددی در سیستم بهداشت و درمان دولتی این کشور ایجاد شده است بنابراین اکنون فرصت مناسبی ایجاد شده تا قبرس بتواند سهم بیشتری از بخش بهداشت و درمان انگلستان به خود اختصاص دهد.
وزارت بهداشت قبرس سپتامبر گذشته گزارشی از وضعیت بازار انگلستان برای مدیران تمام بیمارستان خصوصی و دولتی ارسال کرد تا آنها بتوانند با استفاده از شرکتهای ارایه دهنده خدمات مسافرتی مخصوص گردشگری پزشکی سهم بالاتری از بیماران انگلیسی داشته باشد.
در این گزارش آمده از نیمه دوم سال گذشته تا فوریه سال جاری تقریبا 55 هزار بیمار بریتانیایی برای دریافت خدمات و درمان مورد نیاز خود خاک این کشور را ترک کرده و به کشورهایی مثل ترکیه، هندوستان، کره جنوبی و برخی کشورهای شرق اروپا سفر کردهاند.
کارشناسان و تحلیلگران اقتصاد گردشگری درباره این آمار میگویند: مشکلات ایجاد شده در سیستم خدمات درمانی انگلستان به دلیل بلاتکلیفی مسئولان دولتی باعث شده تا هر روز شاهد بروز مشکلات بیشتری برای بریتانیاییها جهت دریافت خدمات درمانی مورد نظر باشند؛ به همین دلیل بسیاری از بریتانیاییها درحال برنامهریزی جهت سفر به خارج از مرزهای بریتانیا برای درمان هستند.
این افراد تاکید میکنند: هزینههای دریافت خدمات مورد نظر گردشگران پزشکی بریتانیایی در قبرس چیزی در محدود 40 تا 70 درصد کمتر از خدمات مشابه در خود بریتانیا است این درحالی است که از ابتدای سال 2011 میلادی تفاهم نامهای برای دریافت خدمات درمانی بریتانیاییها در خاک قبرس منعقد شده که امروز کار را برای بخش گردشگری پزشکی قبرس بسیار ساده کرده است.
نکته قابل توجه در گزارش یاد شده این است که وزارت بهداشت قبرس با استفاده از آمارهای بهداشتی ارایه شده از سوی نهادهای رسمی انگلستان آنالیزهای مشخصی را در اختیار مراکز درمانی قبرس قرار داده تا هرکدام براساس تخصصی که دارند بخش مشخصی از بازار بریتانیا را هدف قرار دهند. به عنوان مثال در همین گزارش آمده تا سال 202 میلادی سه و نیم میلیون بریتانیایی از بیماری دیابت نوع دوم رنج خواهند برد و در نهایت نازایی و افزایش انجام خدمات IVF تا همین سال 20 درصد افزایش مییابد.
به این ترتیب اکنون مسئولان بازاریابی و مدیران بیمارستانهای دولتی و خصوصی قبرس مشغول برنامهریزی برای بخش مشخصی از بیماران بریتانیایی به کمک شرکتهای خدمات گردشگری پزشکی هستند و امیدوارند که تا پایان سال جاری حداقل 25000 گردشگر بریتانیایی را جهت انجام خدمات مورد نیازشان پذیرش کنند.
این درحالی است که برخی از کارشناسان معتقدند دستیابی به موفقیتهای گردشگری پزشکی قبرس، هم اکنون در گرو مشکلات صنعت بیمهای این کشور قرار گرفته به همین دلیل قبل از هرگونه برنامهریزی برای جذب بیشتر گردشگران پزشکی خارجی منطقی نیست.
ترودی تیلدسلی؛ مدیر یکی از بیمارستانهای خصوصی قبرس در این زمینه گفت: از ابتدای سال 2013 میلادی که موضوع استفاده از درآمدهای گردشگری پزشکی در اقتصاد قبرس پررنگتر از گذشته مطرح شد مشکلاتی در بخش بیمهای داشتیم که همین نقطه ضعف میتواند تمام برنامهریزیها را تحت تاثیر خود قرار دهد.
تیلدسلی در ادامه افزود: شرکتهای بیمه در این کشور براساس قانون خدمات درمانی قبرس تقریبا تمایلی برای ارایه خدمات پوششی گردشگران خارجی را ندارند و تقریبا با بیمارستانها همکاری نمیکردند، از این رو بیمارستانها معمولا با شرکتهای بیمهخارجی کار میکردند که تقریبا مزیتهای رقابت بیمارستانها نسبت به رقبای منطقهای مثل ترکیه و جمهوری آذربایجان را از بین میبرد.
وی تاکید کرد: البته از ابتدای سال جاری دولت براساس مصوبهای شرکتهای ارایه دهنده بیمهای را ملزم به تحت پوشش قراردادن بیماران خارجی کرد و به این ترتیب احتمالا طی ماههای آینده باز هم میتوانیم از مزیتهای رقابتی نرخ ارایه خدمات پزشکی قبرس به گردشگران خارجی استفاده کنیم.
به گفته تیلدسلی بیشتری تقاضای دریافت خدمات در قبرس از سوی گردشگران بریتانیایی مربوط به جراحیهای زیبایی، جراحی قلب، ارتوپدی، دندانپزشکی و IVF است درحالی که سایر گردشگران که تابعیت بریتانیایی ندارن علاوه بر خدمات یاد شده برای خدمات کشت مو و پیوند اعضا نیز تقاضا دارند.
منبع: www.medicaltourism-cyprus.com
دستیابی به خدمات درمانی و سلامت مناسب در آمریکا یکی از مهمترین خواستههای خانوادهها و کارمندان این کشور است درحالی که براساس گزارشهای اخیر این مهم از سوی دو عامل مورد تهدید قرار گرفته است.
والاستریت ژورنال در دسامبر گذشته طی مقالهای ضمن بررسی هزینههای درمانی در ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که غیر از گرانی مشکل دیگری سلامت و بهداشت جامعه آمریکایی را تهدید میکند.
این نشریه با بررسی تغییرات قیمتی دریافت خدمات درمانی از سال 2007 میلادی تا پایان سال گذشته برآورد کرده است هزینههای خدمات درمانی در این کشور طی یک دهه تقریبا 25 درصد افزایش به خود دیده است و تنها در سال گذشته یکباره جهش 10 درصدی را تجرب کرده است.
محققان در این زمینه میگویند نکته قابل توجه اینجاست که دقیقا طی همین دوره با توجه سیاستهای اقتصادی هزینههای پوشاک، خوراک و مسکن سیر نزولی داشته و به نوعی زندگی بهتری را برای آمریکاییها به ارمغان آورده است.
پژوهشگران درباره دلایل افزایش نرخ هزینههای خدمات درمانی دلایل اصلی این افزایش را اینگونه دریافتند که فسادی سیستماتیک در نظام بهداشتی آمریکا درحال شکل گرفتن بوده و همین روند باعث گرانی نرخ ارایه خدمات به مشتریان است.
اولین نکتهای که این افراد دریافتند مربوط به نرخ بالای اشتباهات تشخیص پزشکان در بخش عمومی و دولتی خدمات درمانی آمریکاست به صورتی که تقریبا 30 تا 40 درصد تشخیص اشتباه در این بخش از نظام سلامت آمریکا طی دوسال گذشته به ثبت رسیده که باعث بیاعتمادی خانوادهها به سیستم ملی خدمات درمانی این کشور شده و افزایش تقاضای استفاده از بخش خصوصی را ایجاد کرده است.
اما نکته دیگری که توجه پژوهشگران را جلب کرده درباره لابی قدرتمند و قابل توجهی میان صنایع دارویی و سیستم بهداشتی این کشور است که در بخش استفاده از داروهای نوین و صنعت بیمه تامین اجتماعی آمریکا دخالتی کاملا آشکار داشته و همین عاملی در افزایش هزینههای درمانی برای بیماران و متقاضیان است.
به گفته برخی از محققان گزارش والاستریت ژورنال ارایه «استانداردهای طلایی» به بهانه خدمات بهتر باعث شده تا تقریبا نرخ خدمات درمانی در ایالات متحده دوبرابر گرانتر از دیگر کشورهای هم ردیف خود باشد، این درحالی است که پورسانتهای کلان بین مشاورین بیمهای و مشاورین سلامت در این روند بیتاثیر نبوده است.
برخی از متخصصان بهداشت آمریکایی با اشاره به عدم شفافیت نظام سلامت این کشور معتقدند اگر دولت برای این منظور راهکارهای مناسبی نداشته باشد به نوعی نه تنها سیستم بهداشت و خدمات درمانی خود را فلج میکند بلکه هزینههای بیشتری به جامعه تحمیل میشود، چون بیماران و از کارافتادگان بسیاری به لیست دریافت کنندگان کمکهزینه دولتی افزوده میشوند.
به اعتقاد این متخصصان هر آمریکایی که درگیر مسایل بهداشت و درمان خود باشد نمیتواند کالایی و دستاورد مناسبی برای اقتصاد این کشور ایجاد کند و به قول معروف به جای اینکه برای اقتصاد ارزش افزوده ایجاد کند تنها به مصرفکنندهای تبدیل خواهد شد که دولت باید هزینههای وی را از مالیات دریافت دیگران پرداخت کند.
گروه کسب و کار آکسفورد در تازهترین گزارش خود درباره گردشگری پزشکی اعلام کرد: سریلانکا با توجه به سیاستهای اخیر خود به عنوان تازه واردی قابل توجه در منطقه غرب آسیا شناخته میشود.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، تهیه کنندگان گزارش یاد شده معتقدند رشد روز افزون ورود گردشگران خارجی به این منطقه و همچنین سرمایهگذاریهای انجام شده در زیرساختهای گردشگری عمومی و همچنین گردشگری سلامت عواملی هستند که در آینده نزدیک سریلانکا را به عنوان مقصدی تازه برای گردشگران سلامت معرفی خواهد کرد.
گروه کسب و کار آکسفورد در گزارش خود آورده است رشد سالانه نزدیک به 5 درصدی درآمدهای ارزی سریلانکا از بخشهای مختلف صنعت گردشگری سریلانکا باعث شده تا زمینه مناسبی برای ورود سرمایههای تازه در تمامی بخشهای گردشگری ایجاد شود، به همین دلیل گردشگری سلامت و تندرستی نیز توجه بسیاری از صاحبان سرمایه را به خود جلب کرده است.
در همین زمینه گزارشهای محلی نیز بیانگر این نکته هستند که نیازهای سریلانکا به توسعه زیرساختهای سلامت و بهداشت عمومی در کنار عوامل یاد شده بالا توانسته نظر بسیاری از صاحبان سرمایه و فعالان عرصه گردشگری سلامت و تندرستی سراسر جهان را به خود جلب کند تا در این کشور سرمایهگذاریهای مختلفی داشته باشند، به عنوان مثال طی سالهای 2015 تا 2017 دو بیمارستان بین المللی فوق تخصصی در این کشور با سرمایهگذاری خارجی افتتاح شده است.
سوجالا پرادهان، مدیر یک شرکت سرمایهگذاری و تحقیقاتی در سریلانکا میگوید: از اوایل سال 2010 میلادی مدیران بخش گردشگری سریلانکا به دنبال افزایش سهم درآمد این صنعت بودند و معمولا برنامهها براساس رقابتهای سنتی میان هندوستان، مالزی و تایلند میشد.
برهمین اساس سیاستهای توسعه گردشگری به نوعی با درنظر گرفتن رونق گردشگری سلامت در کشورهای یاد شده معطوف به همین بخش شد و در نهایت به موضوع توسعه زیرساختهای سلامت سریلانکا گره خورد تا از سال 2012 شاهد افزایش سرمایهگذاریها در بخش سلامت کشور به امید رونق گردشگری سلامت و تندرستی سریلانکا باشیم.
پرادهان همچنین تاکید میکند: ورود سرمایهگذاران اروپایی بخصوص از کشورهای فرانسه، آلمان و انگلستان به بخش سلامت سریلانکا فرصت قابل توجهی برای دستیابی به اهداف تعیین شده دولتی ایجاد کرد به این دلیل که سریلانکا طبیعت جذابی برای گردشگران عمومی داشت و هرساله صدها هزار نفر گردشگر خارجی را به خود جلب میکرد و حالا خدمات سلامتی و بهداشتی ارزان هم در کنار این طبیعت قرار گرفته بود.
وی معتقد است، نیروی متخصص خارجی در کنار هزینههای بسیار ناچیز عواملی بودند که تنها طی سه سال باعث شد رشد بخش گردشگری سلامت سریلانکا نزدیک به 10 درصد باشد و مقصد بسیاری از گردشگران اروپایی، آسیای جنوب شرقی و حتی رقبای سنتی یعنی تایلند، هندوستان و مالزی قرار گیرد.
به گفته این کارشناس اقتصادی مشوقها و همکاریهای دولتی در کاهش مراحل اداری ورود سرمایههای خارجی و همچنین تسهیلات درنظر گرفته شده طی 7 سال اخیر برای متقاضیان سرمایهگذاری در بخش سلامت و بهداشت سریلانکا عاملی بود تا مراکز درمانی متعددی با استانداردهای بالا در این کشور احداث شوند که اتفاقا همه سرمایهگذاران علاقمند به ورود در بخش گردشگری سلامت و پزشکی نیز بودند.
از این رو یکباره پتانسیل بالایی از خدمات استاندارد و قابل قبول برای گردشگران خارجی ایجاد شد که اتفاقا بسیار هم ارزانتر از سایر نقاط جهان بود، به عنوان مثال انجام یک عمل جراحی قلب در سریلانکا یا کاشت مو نسبت به ایالات متحده آمریکا حدودا 70 درصد ارزانتر بود .
پرادهان تاکید میکند: این عوامل باعث شد تا روند روبه رشد درآمدهای بخش گردشگری سلامت و تندرستی سریلانکا کاملا صعودی باشد و این برآورد صورت گرفته که تا سال 2022 سریلانکا به عنوان یکی از رقبای سرسخت هندوستان در بازارهای بین المللی در این زمینه خواهد بود.
وی ضمن اشاره به طبیعت و جاذبههای طبیعی این کشور میگوید: امتیازات یاد شده درکنار نیاز جامعه بشری برای تجربه زندگی متفاوت از شهرهای صنعتی نیز میتواند فرصت قابل توجهی برای سرمایهگذاران خارجی در این کشور باشد که برای گردشگری تندرستی و خدمات مشابه آن سرمایهگذاری کنند و درآمد قابل ملاحظهای برای خود ایجاد کنند چون سریلانکا همیشه جزو فهرست سفر بسیاری از گردشگران خواهد بود و همه میدانیم موضوع سرمایهگذاری روی گردشگران ثانویه امروز یکی از سیاستهای بازاریابی در اقتصاد گردشگری سلامت و تندرستی شناخته میشود.
منبع: دیلی میرور
مترجم: شیدا رمزی
طی دوسال گذشته 11 فقره شکایت از سیستم آموزشی نورفولک ثبت شده که به کودکان استثنایی بیتوجهی شده است.
براساس قوانین آموزشی بریتانیا کودکان استثنایی باید در شرایط خاصی آموزش دیده و متناسب شرایط جسمی آنها امکانات در اختیار داشتهباشند؛ درحالی که نورفولک انگلستان ظاهرا این قانون را نادیده گرفته و در نهایت مشکلاتی برای کودکان استثنایی ایجاد شده است.
به گزارش گاردین دفتر بازرسی جرایم آموزشی نورفولک در این زمینه میگوید: بیتوجهی مسئولان به سیستم آموزشی کودکان استثنایی باعث شده که جزیره کوچک نورفولک شکایات گستردهای در این زمینه داشته باشد و به نوعی مشکلاتی برای کل سیستم آموزشی این کشور ایجاد کند.
به گفته مسئولان بازرسی جرایم آموزشی این تصویری است که متاسفانه تاکنون درسراسر بریتانیا بیشتر دیده میشود و باید در زمینه SEN (آموزش کودکان با نیازهای ویژه) دولت توجه بیشتری داشته باشد و بودجه بیشتری برای این موضوع درنظر بگیرد.
مایکل کینگ، بازرس ویژه جرایم آموزشی و مسئول تحقیق مشکلات کودکان استثنایی نورفولک در این زمینه میگوید: توجه به شرایط کودکان استثنایی میتواند امتیازی برای سایر بخشها باشد چون درصورت بیتوجهی دولت به این کودکان خانوادهها نیز درگیر مسایلی خواهند شد که مالیاتدهندگان مجبور به تحمیل هزینههایشان هستند.
کینگ در ادامه میگوید: بیتوجهی به اهمیت آموزش کودکان استثنایی در این جزیره کوچک باعث شده تاکنون شکایتهای مشابهی در سرزمین اصلی داشته باشیم و همین روند میتواند باعث نگرانی در سیستم آموزشی بریتانیا باشد.
براساس آمارهای منتشر شده از سوی مقامات ایالاتمتحده آمریکا طی یک دهه گذشته حجم قابل توجهی از آمریکاییها برای دستیابی به خدمات درمانی ارزان و با کیفیت راهی کشورهای خارجی شده و حجم بالایی از دلار را دودستی به اقتصاد آن کشورها تقدیم میکنند.
در این زمینه اگرچه مسئولان آمریکا برای جلوگیری از این روند و معکوس کردنش در راستای بهبود درآمدهای اقتصاد گردشگری سلامت خود برنامهریزی کردهاند اما «هریس رُزِن» ابتکار عملی انجام داده که میتواند از سوی دولتیها نیز مورد توجه قرار گیرد.
رزن بنیانگذار هتلهای زنجیرهای «رُزِن» در فلوریدا که سابقه فعالیت در صنعت گردشگری عمومی بخصوص مراکز اقامتی را در کارنامهاش داشته با درنظر گرفتن این گزارشات دولتی و همچنین توجه بازار گسترده گردشگری سلامت دهکده جهانی تصمیمگرفت سهم خود در این بخش از گردشگری را توسعه دهد.
وی در اوایل سال 2015 میلادی مرکز درمانی «رُزِن کِیر» را راهاندازی کرد و از آن روز تا کنون توانسته دستاوردهای مناسبی را برای خود به ثبت برساند که یکی از آنها استفاده از سیاستهای بهرهورانه در شیوه و مراکز درمانی است و تنها سال گذشته میلادی این مرکز گردشگری سلامت توانسته 340 میلیون دلار صرفهجویی داشته باشد.
این دستاورد قابل توجه مرکز درمانی «رزن» باعث شده تا توجه رسانهها و کارشناسان دولتی نیز به این مرکز درمانی جلب شده و تاکید داشته باشند که اگر دولت و سایر مراکز درمانی از مدل «رزن» استفاده کنند سالانه رقمی معادل 935 میلیارد دلار صرفهجویی اقتصادی تنها در بخش گردشگری سلامت ایجاد خواهد شد، چون افراد کمتری از مرزهای آمریکا برای دستیابی به خدمات درمانی خارج میشوند.
این درحالی است که مسئولان وزارت بهداشت ایالات متحده آمریکا براین باورند استفاده از شیوه «رزن» میتواند هزینههای دریافت خدمات سلامتی مسافران خارجی را بسیار کاهش دهد و در ادامه ایالات متحده آمریکا در میان رقبای سنتی خود مثل برزیل، ترکیه و مالزی میتواند سهم بالاتری از درآمدهای گردشگری سلامت بین المللی در اختیار داشته باشد.
هریس رزن درباره دلایل سرمایهگذاری در صنعت گردشگری سلامتی خود میگوید: سال 2015 میلادی مشغول مطالعه نشریه والاستریت ژورنال بودم که مطلبی درباره هزینه آمریکاییها در بخش بهداشت و درمان توجهم را جلب کرد.
رزن در این زمینه میافزاید: در آن مطلب نوشته شده بود 5/17 درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا یعنی رقمی معادل3/4 تریلیون دلار هرسال در این بخش هزینه میشود که تقریبا از سال 2009 میلادی تا آن تاریخ دوبرابر شده بود. به همین جهت کمی بیشتر تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که سرمایهگذاری در بخش سلامت آمریکا میتواند درآمدهای بهتری برای من داشته باشد.
مالک برند «رزن کیر» در ادامه میگوید: همین نکته باعث شد تا این مرکز گردشگری درمانی را افتتاح کنم و با استفاده از افزایش بهرهوری در واقع نرخ ارایه خدمات را متعادلتر کرده و مشتریان بیشتری را در مرکز بپذیرم.
هریس رزن درباره ارتباط افزایش هزینههای درمانی و سفر آمریکاییها به خارج از کشور برای دستیابی به خدمات پزشکی می گوید: آمارهایی که منتشر شده است بیانگر این نکته است که سال گذشته میلادی تقریبا 900 هزار آمریکایی به دلیل افزایش بیرویه نرخ خدمات بهداشتی بار سفر بسته و به کشورهایی همچون مکزیک، برزیل، هندوستان و ترکیه سفر کردهاند.
وی تاکید میکند: افزایش سالانه هزینههای سلامت، بهداشت و درمان در آمریکا در واقع امتیازی است که من و شرکتهای مشابه این مرکز میتوانند از آنها استفاده کنند به عنوان مثال سال 2017 میلادی تقریبا 25 درصد و سال گذشته نیز 15 درصد به هزینههای سلامت و بهداشت و درمان خانوادهها افزوده شده است، درحالی که بهرهوری بالا در این مراکز به نوعی هزینهها را برای مجموعههای رزن کیر ثابت نگهداشته است.
ابتکار هریس چیست؟
هریس رزن که از اوایل دهه 90 میلادی به عنوان یک هتلدار شناخته میشد اواسط سال 2015 میلادی یکباره هتلداری را به بخش گردشگری سلامت اضافه کرد و به نوعی مراکز اقامتی و درمانی «رزن کیر» را افتتاح کرد. اما به راستی ابتکار عمل این کارآفرین آمریکایی چه بود که توانست در بازار آشفته سلامت آمریکا سودآوری مناسبی داشته باشد؟
وی میگوید: طرح من براساس یک خانه پزشک بنا شده است که مبتنی بر بیماران است و در این خانهها 5 اصل اساسی برای بهبود و کاهش هزینهها درنظر گرفته میشود و این 5 اصل عبارتند از: دسترسی، کیفیت، خدمات با هزینه مناسب و نوآوری.
این کارآفرین اگرچه همچنان در بخش هتلداری فعالیت قابل توجهی دارد اما برای کاهش هزینههای درمانی پرسنل خود یکی از ساختمانهای شرکت را که تقریبا 4 هزار متر مربع زیربنا دارد را به مرکز درمانی «رزنکیر» تبدیل کرد، تا درکنار ارایه خدمات رایگان به پرسنل خود خدمات پزشکی مشخصی را با قیمتها مناسب در اختیار دیگران قرار دهد.
در این مرکز که 4 پزشک تمام وقت، یک پزشک نیمه وقت، سه پرستار و دو دستیار درکنار کارکنان پشتیبانی هر روز چیزی بین 160 تا 180 بیمار را ویزیت میکنند و به آنها خدمات مورد نیازشان را ارایه میکنند و نکته قابل توجه این است که رزن برای روزهای خاصی از هفته سیستم حمل و نقل رایگان جهت جابجایی بیماران درنظر گرفته است.
این کارآفرین برای فرانشیز بیمهای کارکنان هنگام استفاده از این مرکز 30 دلار برای نسخه و هیچ هزینهای برای داروها دریافت نمیکند درحالی که ویزیتهای عادی هم بدون هزینه صورت خواهد گرفت و اگر فردی به صورت عادی به مرکز مراجعه کند تنها 50 دلار هزینه خواهد داشت و در مقایسه به سیستم عمومی خدمات که 100 دلار میپردازد بسیار پایینتر است.
نوآوری دیگری که رزن برای مراکز درمانی خود درنظر گرفته است مربوط به بیمههای مختلف جهت استفاده از این مراکز است به این ترتیب که مثلا برای پوشش خدمات دندانپزشکی کارمندان شرکتهای رزن تنها هفتهای 16 تا 17 دلار باید بپردازند و مراجعین آزاد چیزی نزدیک به 53 دلار که این رقم بسیار ناچیز است.
اما واقعا این امتیازات چقدر از هزینههای خدمات درمانی کاهش میدهد؟ این سئوالی است که کارشناسان برآورد کردهاند نرخ خدمات مراکز رزن کیر تقریبا 40 درصد پایینتر از نرخ خدمات درمانی عمومی در آمریکاست. به این ترتیب که سال گذشته برآورد شده است هزینه سرانه هر بیمار در مراکز یاد شده 5500 دلار درحالی که طی همین دوره نرخ دریافت خدمات درمانی ملی آمریکا بیش از 11 هزار دلار برآورد شده است.
به این ترتیب نواوری هریس رزن با ایجاد مراکز درمانی رزن کیر برای 5700 پرسنل خود نکتهای است که تمامی شرکتهای آمریکایی میتوانند برای آن برنامهریزی کرده و علاوه بر کاهش هزینههای درمانی کارمندان خود به سایر متقاضیان نیز خدمات مورد نظرشان را ارایه کنند که در کاهش سفرهای خارجی آمریکاییها جهت دستیابی به خدمات پزشکی مناسب بسیار تاثیرگذار است.
منبع: IMTJ
ترجمه: شیدا رمزی
براساس گزارشها و مستندات موجود گردشگری پزشکی روسیه طی یک 17 سال اخیر رشد 70 درصدی را تجربه کرده و اکنون این کشور به عنوان یکی از ارزانترین مقاصد گردشگری پزشکی منطقه CIS تبدیل شده است.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران و به نقل از راشا تودی، اولگا کانونیکوا، مدیر بازاریابی یکی از بیمارستانهای ارایه دهنده خدمات به گردشگران خارجی در این زمینه میگوید: براساس گزارشهای منتشر شده اکنون بیشترین تقاضای سفر برای دریافت خدمات پزشکی از سوی متقاضیان کشورهای مشترکالمنافع است که نسبت به سال 2001 میلادی تقریبا 70 درصد افزایش یافته است.
کانونیکوا در ادامه تاکید میکند: در واقع اگر بخواهیم رشد گردشگری پزشکی روسیه را به صورت سالانه مد نظر داشته باشیم با عدد حدود 2/4 درصد روبرو خواهیم شد که به ظاهر رشد قابل توجهی نیست، اما در مجموع می بینیم این روند همواره روبه رشد بوده و اکنون توانسته سهم بالایی در اقتصاد این کشور به خود اختصاص دهد.
وی درباره رشد قابل ملاحظه گردشگران پزشکی در روسیه تصریح میکند: اکنون تقاضای دریافت خدمات پزشکی از جمله خدمات IVF، جراجی مغز و اعصاب و همچنین جراحیهای زیبایی از سوی خارجیها در مراکز تخصصی روسیه بسیار قابل توجه است و بسیاری از مراکز درمانی درحال برنامهریزی برای بازاریابی در سایرکشورها هستند.
به گفته این متخصص بازاریابی مراکز درمانی روسیه که میتوانند پذیرای گردشگران خارجی باشند امروز بازارهای هدفشان را در کشورهای بلغارستان، مغولستان، آلمان و سایر کشورها به غیر از چین گسترش دادهاند که این فرایند میتواند سهم درآمدهای گردشگری پزشکی روسیه را حداقل طی سال آینده رشدی معادل 20 درصد تنها در یک سال افزایش دهد.
وی درادامه میگوید: سند افزایش تقاضای گردشگران خارجی برای دریافت خدمات مورد نیاز خود در مرزهای کشور روسیه این است که اکنون بیمارستانهای معتبر و معروف روسیه که درحال برنامهریزی جهت دستیابی به بازارهای هدف بیشتری خارج از مرزهای کشورشان هستند مشغول استخدام مترجمان بیشتری متناسب با کشورهای هدف خود هستند.
در این زمینه مقامات وزارت بهداشت روسیه نیز تاکید میکنند برآوردهای انجام شده بیانگر این نکته است که رونق گردشگری پزشکی روسیه میتواند سالانه 13 میلیارد روبل معادل 200 میلیون دلار به اقتصاد این کشور کمک کند و به همین دلیل بروکراسی دریافت ویزا برای ورود گردشگران به روسیه حذف شده است.
به گفته وی این خدمات شامل ارایه ویزای 30 روزه به بیمار و همراهش بدون هرگونه تشریفات دستوپاگیر است که میتوان علاوه بر مراجعههای حضوری به صورت الکترونیک هم از سوی متقاضیان ارایه شود.به عنوان مثال گردشگران کریمه، برای ورود به خاک روسیه و دریافت خدمات درمانی موردنظرشان ویزای رایگان دریافت میکنند.
در گزارشات رسمی وزارت بهداشت روسیه آمده سال 2017 میلادی 110 هزار نفر گردشگر پزشکی از خارج این کشور وارد روسیه شدهاند که نسبت به سال قبل از آن یعنی سال 2016 میلادی تنها 86 هزار نفر گردشگر خارجی به این کشور وارد شدهاند که عموما درخواست دریافت خدمات دندانپزشکی و ارتوپدی بودهاند.
به گفته مقامات وزارت بهداشت این کشور یکی از فرصتهای قابل توجه روسیه برای دستیابی به تعداد گردشگران بیشتر طبیعت بکر آن است که میتواند نقش کلیدی درکنار قیمت و کیفیت مناسب ارایه خدمات پزشکی برای متقاضیان باشد.
سیاستهای خدمات اجتماعی و نظام رفاهی همواره در ایالات متحده محلی از درگیریهای نمایندگان دو حزب اصلی آمریکا یعنی دمکراتها و جمهوریخواهان بوده است. اما این دو حزب مخالف در نهایت برسر یک نکته یعنی رفاه کار نمیکند توافق دارند و همیشه در تلاش هستند راهی متفاوت برای حمایت از نیازمندان بیابند.
بطور کلی دمکراتها نگران هستند کمبود امنیت اجتماعی کمکم باعث فقیرتر شدن خانوادههای آمریکایی بشود و جمهوری خواهان در نقطه مقابل تاکید دارند مزایای رفاهی وابستگی ایجاد میکند و در مجموع مشکلات را بیشتر خواهد کرد.
این درحالی است که برنامههای کمکهای نقدی ایالات متحده برای خانوادههای نیازمند که از سال 1996 میلادی مطرح شده است تنها 68 درصد از خانوادهها را تحت پوشش قرار داد ولی رفته رفته حجم کمکهای نقدی دولت نه تنها خانوادههای بیشتری را تحت پوشش قرار نداد بلکه هم اکنون فقط 23 درصد از نیازمندان از این خدمات بهرهمند هستند.
دربررسی دلایل کاهش پوشش خدمات رفاهی برای آمریکایی به این نتیجه رسیدیم که اصولا سختتر شدن شرایط تحت پوشش قرار گرفتن و افزایش فقر عمیق در این کشور باعث شده تا تعداد کمتری از خانوادههای آمریکا بتوانند از خدمات رفاهی استفاده کنند. به عنوان مثال اکنون 46/1 میلیون خانواد آمریکایی شامل 8/2 میلیون کودک با کمتر از 2 دلار در روز زندگی میکنند.
دکتر لیا همیلتون؛ متخصص رفاه اجتماعی در این زمینه معتقد است مشکل ایجاد شده در ایالات متحده آمریکا به این دلیل است که اصولا قانون حمایتهای تامین اجتماعی در این کشور برای تشویق استقلال افراد طراحی شده و هرسال شرایط تحت پوشش قرار گرفتن افراد سختتر از گذشته میشود. به این معنی که اگرچه مجلس سنا و نمایندگان همواره سخت در تلاش هستند که خدمات اجتماعی آمریکاییها را در بالاترین سطح قرار دهند اما شرایطی همزمان ایجاد میشود که این قانونگذاریها را بیاثر میکند.
همیلتون تاکید کرد: این عملکرد باعث بروز چالشی به نام «اثر صخرهای» میشود به این معنی که دقیقا همزمان با افزایش برخی خدمات یکبار خدمات دیگری از فهرست مورد نظر حذف میشود. به عنوان مثال دقیقا زمانی که با افزایش نرخ دستمزدها در ایالات متحده روبرو میشویم یکباره میبینیم برخی مزایا برای خانوادهها مثل کمکهزینههای مراقبت از کودکان قطع شده است و به نوعی رفاه اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است.
این متخصص رفاه اجتماعی گفت: پس دقیقا زمانی که نمایندگان دمکرات و جمهوریخواه برای افزایش خدمات اجماعی در آمریکادرحال جنگیدن هستند؛ میبینیم برخی از خدمات فعلی حذف شده و باعث فقیرتر شدن خانوادهها میشود. به این ترتیب که با حذف امتیازات کمک هزینه مراقبت از کودکان برخی از خانوادهها مجبور به ترک شغل خود هستند و در نهایت فقر در خانواده ایجاد میشود، چون تامین تغذیه و مراقبتهای بهداشتی از کودکان هزینههای بالایی دارد که بعضا خانوادهها نمیتوانند آن را تامین کنند..
همیلتون تاکید کرد باید سیستمی متفاوت برای رفاه اجتماعی طراحی کنیم چون قانون فعلی نمیتواند کمکی به رفاه اجتماعی و خانوادهها بکند و باعث رونق زندگی آنها باشد؛ به این دلیل که با توجه به قوانین فعلی بخصوص در کشورهای توسعه یافته افزایش درآمد خانوادهها باعث حذف بسیاری از خدمات اجتماعی به آنها میشود درحالی که نباید چنین اتفاقی بیافتد.
این متخصص رفاه اجتماعی معتقد است بهترین راهکار برای مدیریت رفاه جهان در شرایط فعلی بکارگیری قانون «مالیات منفی» INT است. به این ترتیب میتوانیم دقیقا به کمدرآمدها کمک کنیم تا زندگی و رفاه بیشتری در جامعه خود تجربه کنند.
به گفته همیلتون؛ این بهترین و ارزانقیمتترین راهکار برای افزایش رفاه اجتماعی در سراسر جهان است به این دلیل که براساس این قانون یا همان مالیات منفی که در برخی کشورها نیز بکار گرفته شده ؛ افراد کم درآمد کمکهزینههای زندگی به صورت نقدی از دولت دریافت میکنند تا بتوانند براساس آن زندگی و رفاه اجتماعی زندگی خود را تامین کنند. این دقیقا همان سیاستی است که همه دولتها به دنبال اجرایی شدنش هستند.
وی پیشنهاد میکند برای تامین اعتبار مورد نیاز اجرای چنین برنامهای میتواند با ارقام بسیار ناچیز به صورت میان مدت تامین شود نه اینکه بخواهیم بگونهای عمل کنیم که باعث نا امیدی افراد از افزایش درآمدهایشان باشند. به عنوان مثال به ازای هر 1 دلار افزایش درآمد میتوان 50 سنت درنظر گرفت.
همیلتون با اشاره به نتایج تحقیقات دانشگاه میشیگان تاکید کرد در بررسیهای انجام شده مشخص شده است که اگر یک خانواده سه نفری درآمدی نداشته باشند و بخواهند از قانون حمایتهای اجتماعی استفاده کنند اعتبار مورد نیاز مالیاتی آنها 100 درصد از خط فقر یعنی 20/780 دلار برای این خانواده است. اما اگر درآمد حاصل از خانواده به نصف خط فقر یعنی 10/390 دلار افزایش یابد اعتبار مالیاتی آنها تا 15/585 دلار کاهش مییابد. یعنی چیزی نزدیک به 200 دلار صرفهجویی اقتصادی که میتواند به ارایه خدمات بیشتر به دیگران منجر شود.
همیلتون معتقد است امروز 219 میلیارد دلار دولت آمریکا برای افزایش رفاه اجتماعی هزینه میکند اما همانطور که قبلا اشاره شد دستاورد مناسبی نداشته درحالی که میتوانیم با سیستم مالیات منفی به سرعت و به سادگی فقر را در جامعه امروز برطرف کنیم. بله حذف فقر در قرن 21 بسیار ساده است و نبایدنگران هزینههای آن باشیم چون هزینهای قابل توجه ندارد اگر درست برنامهریزی کنیم.
این متخصص رفاه اجتماعی تصریح کرد: با استفاده از سیستم مالیات منفی میتوانیم یکشبه فقر را ریشه کن کنیم و با این کار در واقع به اقتصاد کشور کمک شایانی داشته باشیم، چون فقط در ایالات متحده سالانه 03/1 تریلیون دلار برای حمایت از کودکان فقیر هزینه میشود درحالی که اگر مالیات منفی را بکار گیریم دیگر نیازی به پرداخت این هزینه نیست.
منبع: basicincome.org
ترجمه: شیدا رمزی
وقتی صحبت از گردشگری سلامت به میان میآید؛ بدون تردید یکی از بازارهای هدف سرزمین اژدها با توجه به تعداد بالای جمعیت و گردشگرانش مطرح خواهد شد. این درحالی است که اینبار خود اژدها تصمیمگرفته در بازار پررونق گردشگری بخصوص گردشگری سلامت سهم قابل تجهی برای خود دست و پا کند.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، مسئولان گردشگری چین در این زمینه معتقدند یکی از فرصتهای قابل توجه برای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری دانش طب سنتی این کشور است که با سابقه بیش از 2000 ساله خود میتواند امتیازی در اختیار سرزمین اژدها قرار دهد که احتمالا سایرین از آن بیبهرهاند.
در این زمینه متخصصان تاکید میکنند؛ برخی از دستورهای پزشکی در طب سنتی این کشور میتواند راهکار بسیار جالبی برای آرامش روحی، جسمی و روانی در زندگی صنعتی امروزه مردم دهکده جهانی باشد.
براساس باورهای طب سنتی سرزمین اژدها بدن انسان در واقع یک نسخه مینیاتوری از جهان اطراف ماست و دو نیروی متضاد «یین» و «یانگ» دائم در این جهان مینیاتوری درحال مبارزه هستند که هرکدام پیروز شوند بهنوعی حال و روز آن فرد را تعیین خواهند کرد که طب سنتی چین دائم در تلاش بوده میان این دو نیرو تعادلی مناسب برقرار کند.
از این رو از ابتدای سال 2015 میلادی دولت چین برنامهریزی دقیقی برای جهانی کردن این شیوه درمانی را در راستای بهبود درآمدهای اقتصاد گردشگری خود بخصوص از بخش گردشگری سلامت انجام داد که در این زمینه رئیس جمهوری این کشور نیز تاکید کرد: هم اکنون دوران طلایی طب سنتی چین فرا رسیده و باید از آن به خوبی استفاده کنیم.
برهمین اساس مرکزی به نام TCM در این کشور راهاندازی شد که این مرکز با پیوند دادن طب سنتی با فناوریهای نوین امروزی در شیوههای درمانی ارتباطی اصولی میان سنتها و فناوریهای نوین ایجاد کرد. به عنوان مثال شیوههای بالینی، داروهای طبیعی با عوارض جانبی بسیار ضعیف، خدمات انعطاف پذیر، هزینه مقرون به صرفه، پتانسیل نوآوریهای مختلف از جمله این موارد هستند.
این مرکز برای ایجاد انگیزههای مختلف جهت استفاده از خدمات طب سنتی تفاهمنامههایی را با سیستم درمانی حاکم چین منعقد کرد تا همه بیمارستانها بخشی مخصوص به درمان با استفاده از شیوههای سنتی را تجهیز و راهاندازی کنند که هم اکنون این اتفاق در اغلب بیمارستانهای معتبر و معروف سرزمین اژدها افتاده است تا گردشگران سلامت بین المللی و البته خود چینیها بتوانند از آن استفاده کنند.
جلب توجه بین المللی
درحالی که دستیابی به فناوریهای نوین و روشهای جدید درمانی در بخشهای مختلف پزشکی همواره امیدی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان دهکده جهانی شناخته میشوند؛ برخی متخصصان نسبت به شیوههای درمانی سنتی با شک و تردید توجه دارند؛ درحالی که هنوز هیچ نتیجه منفی یا نگران کنندهای دراین نوع از شیوههای درمانی دیده نشده است.
سازمان بهداشت چین در برنامههای خود برای شناساندن طب سنتی کشور به سراسر جهان در راستای برنامههای تدوین شده توسعه و رونق گردگشری سلامت بگونهای برنامهریزی کرده است که دانشمندان دانشگاههای معتبر جهان مثل «یو سی ال ای» یا «آکسفورد» بتوانند از تجارب اینگونه درمانهای سنتی مطلع شده و آنها را در بیماریهای خاصی همچون سرطان، ایدز، دیابت، پارکینسون و ... بکارگیرند که خوشبختانه تاکنون هیچ یک از این دانشمندان با نکته منفی یا غیرقابل استفاده در شیوههای درمانی سنتی چینی روبرو نشدهاند.
در همین راستا و با توجه به نظر مساعد دانشمندان بین المللی بخصوص در دانشگاههای معتبر جهان مسئولان گردشگری سلامت چین متقدند استفاده از دو نیروی «یین» و «یانگ» در شیوههای درمانی نوین نه تنها عارضهای ایجادنمیکند بلکه دستاوردقابل توجهی برای اقتصاد گردشگری سلامت سرزمین اژدها خواهد داشت.
منبع : IMTJ
ترجمه: عماد عزتی
رشد و توسعه صنعت گردشگری پزشکی و سلامت در سراسر دهکده جهانی باعث شده تا اغلب کشورهایی که در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند برای دستیابی به سهم بازار بالاتر همواره با سایرین در رقابت باشند.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری پزشکی ایران، شرکتهای بیمه، دفاتر خدمات مسافرتی، بیمارستانها و حتی خود پزشکان اکنون در این زمینه برای جذب بیشتر بیماران از بازارهای هدفشان تلاش میکنند که برگ برنده را همواره در اختیار داشته باشند. این درحالی است که داشتن آمارها و اطلاعات همواره تعیین کننده موقعیت و موفقیت این افراد است.
پس اگر شما هم نیم نگاهی به بازارهای نوظهور و آینده صنعت گردشگری پزشکی دارید بد نیست به آخرین آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی درباره اقیانوسیه و آسیا داشته باشید، چون این آمارها فقط چند عدد نیستند بلکه هرکدام خبر از بازاری پررونق در گوشهای از این جهان میدهند.
سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش خود که در آخرین ماه سال گذشته میلادی از منطقه اقیانوسیه و آسیا منتشر کرده معتقد است چاقی و بیماریهای مزمن در این مناطق اصلیترین عوامل بیماریزا و مرگ و میر در دو دهه آینده خواهند بود. به این ترتیب اولین پتانسیل موجود مناطق یاد شده برای فعالان عرصه گردشگری پزشکی میتواند در این موارد باشد تا طی دوره یاد شده بتوانند با بازاریابی هدفمند برای سهم بیشتر درآمد برنامهریزی کنند.
در این گزارش آمده است کشورهایی مثل کامبوج، نپال و جزایر سلیمان جزو کشورهایی هستند که در آنها زنان بیشتر در معرض کمبودهای بهداشتی هستند به صورتی که سه زن از هر چهارخانوار مناطق یاد شده طی عمر خود به خدمات بهداشتی مناسبی دسترسی ندارد.
این درحالی است که همین گزارش بیانگر این نکته است که در پاکستان و فلیپین دو زن از هر سه خانواه برای دستیابی به خدمات پزشکی به دلیل کمبودهای زیرساختی مشکلاتی را تجربه میکند، نه به این خاطر که کمبودهای مالی اجازه دسترسی آنها به خدمات مورد نظر را نداده است.
به اعتقاد کارشناسان سازمان بهداشت جهانی کمبودهای اقتصادی و زیرساختهای بهداشتی در مناطق یاد شده باعث شده تا میزان امید به زندگی هم در این کشورها کاهش قابل توجهی داشته باشد به صورتی که از 70 سال در سال 2000 میلادی سال گذشته به 65 سال کاهش یافته باشد و در برخی از کشورهای مورد بررسی قرار رفته هنوز مرگ و میر مادران دوبرابر اهداف تعیین شده است.
اما اگر از آمارهای ارایه شده و اضافه وزن یک نفر از هر ده نفر در مناطق یاد شده بگذریم آمارهای دیگری هستند که هرکدام میتوانند پتانسیلهای سرمایهگذاری در این مناطق را برای صاحبان مراکز درمانی و حتی شرکتهای ارایه دهنده خدمات مسافرتی (آژانسها) مطرح کند.
براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در مناطق آسیا و اقیانوسیه تا سال 2050 میلادی بطور متوسط تعداد افراد بالای 65 سال به دوبرابر میزان فعلی خواهد رسید به صورتی که از کل جمعیت مناطق یاد شده نزدیک به 28 درصد در این محدوده سنی قرار خواهند داشت. اما نکته اصلی این است که از همان سی درصد تقریبا 2/10 درصد بالاتر از 80 سال سن خواهند داشت به این معنی که در بخش افراد بالای 80 سال رشدی معادل 3 برابر تجربه میشود.
در این زمینه کارشناسان گردشگری پزشکی براین باورند که رسیدن سن یک جامعه به مرزهای یاد شده پتانسیلی است برای شرکتهای ارایه دهنده خدمات پزشکی بخصوص درباره سلامت چون در این گروه میتوان پکیجهای سلامتی و چکاپهای دورهای تعریف کرد و از آنها درآمدهای سرشاری به دست آورد.
کارشناسان صنعت گردشگری پزشکی درباره اهمیت آمارهای ارایه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی معتقدند اگرچه در برخی موارد کشورهای مورد نظر از نظر اقتصادی در بخش کشورهای کمتر توسعه یافته با درآمد پایین قرار دارند اما راهکارهای اصولی و دقیقی مثل انعقاد تفاهمنامههای همکاری با مراکز درمانی کشورهای مورد نظر وجود دارد که میتواند فرصت قابل توجهی برای سرمایهگذاران در گردشگری سلامت و پزشکی باشد.
این درحالی است که همواره موضوع سرمایهگذاری برای ایجاد مراکز ارایه دهنده خدمات به صورت مجموعههای زنجیرهای راهکاری است که نباید از آن غافل باشیم به عنوان مثال اگر فرض کنیم مراکز درمانی زنجیرهای در چند بازار هدف تحت مدیریت یک شرکت معتبر فعالیت کند بدون تردید امتیازاتی به دست خواهد آورد که کمتر از جذب به داخل کشور نیست.
از سوی دیگر فعالان و سرمایهگذاران در این بخش از گردشگری همواره در تلاش هستند تا با استفاده از راهکارهای منطقی بدون کاهش کیفییت خدمات مورد نظر نسبت به ارزانسازی بستههای سفر پیشنهادی دست بازتری داشته و بتوانند بستههای پیشنهادی خود را متناسب با توان اقتصادی بازار هدفشان ارایه کنند.
به این ترتیب آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای منطقه اقیانوسیه و آسیا این فرصت را به فعالان عرصه گردشگری پزشکی قرار میدهد تا با استفاده از توانمندیهای خود متناسب با نیاز بازارهای یاد شده برنامهریزی کرده و در نهایت سهم بالاتری از درآمدهای گردشگری مناطق یاد شده داشته باشند.
این درحالی است که از جمله راهکارهای مطرح برای ورود به این بازارها را میتوان در انعقاد قراردادها و تفاهمنامههای همکاری با مراکز درمانی بومی همان کشور یا ایجاد مجموعههای ارایه دهنده خدمات پزشکی به صورت زنجیرهای را نام برد.
منبعIMTJ
درحالی امارات متحده عربی برای دستیابی به سهم بیشتر از گردشگری پزشکی بین المللی برنامهریزی میکند که براساس آخرین سیاستها نه تنها اجازه کار پزشکان متخصص سایر کشورها در شهرسلامتی دبی صادر شده است بلکه برای جلب اعتماد متقاضیان دریافت خدمات پزشکی در این کشور اتاق شیشهای ایجاد شده تا فعالیت و روند ارایه خدمات پزشکان و مراکز درمانی کاملا مشخص و قابل رصد باشد.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، وزارت بهداشت امارات متحده عربی با توجه به اهمیت توسعه و رونق گردشگری پزشکی در این کشور با استفاده از درگاه DubaiHealthBooking گزینهای جهت ثبت نظرات گردشگران پزشکی ایجاد کرده است.
براساس این امکان تمامی گردشگرانی که در مراکز درمانی امارات متحده عربی خدماتی را دریافت کردهاند میتوانند در وب سایت یاد شده نظرات و میزان رضایت خود را از پزشک، مرکز درمانی و در مجموع سفر به امارات متحده عربی ثبت کنند.
مقامات وزارت بهداشت امارات در این زمینه اعلام کردهاند: ارایه این خدمات بدون تردید میتواند رضایت و اطمینان خاطر بیشتری نزد گردشگران پزشکی خارجی برای استفاده از خدمات پزشکی امارات را ایجاد کند و ثبت تمامی اطلاعات مربوط به پزشکان و مراکز درمانی میتواند دقت عمل سیاستگذاریهای آتی این کشور را بالاتر ببرد.
مایسا البوستانی، مدیر تحقیقاتی DHA در این زمینه گفت: استفاده از این پلتفرم علاوه براینکه به بیماران و متقاضیان امکان دسترسی ساده به متخصصان مورد نظرشان را میدهد بلکه میتواند فرآیندی برای دریافت اطلاعات و سوابق حرفهای مراکز و متخصصان نیز باشد تا بتوانند براساس میزان رضایت سایر گردشگران گزینش دقیقی داشته باشند.
البوستانی در ادامه افزود: براساس برنامهریزیهای انجام شده تاپایان سال جاری تعداد 37مرکز ارایه دهنده خدمات سلامتی و پزشکی به گردشگران خارجی و 33 هزار پرسنل آنها در سامانه یاد شده ثبت اطلاعات میشوند و گردشگران میتوانند علاوه بر رای دادن به نحوه ارایه خدمات موردنظرشان از سوی این مراکز و افراد از سایر نظرات نیز مطلع شوند.
مدیر تحقیقاتی DHA همچنین درباره برنامههای توسعهای گردشگری پزشکی امارات نیز گفت: با درنظر گرفتن روند روبهرشد و همچنین نیاز مراکز درمانی به متخصصان بیشتر با هماهنگی مسئولان دولتی قرار براین است که مراکز سلامتی و پزشکی فعال در دبی، با ارایه درخواستهایی مبنی بر فعالیت متخصص مورد نظران پروانه کار برای فرد موردنظر طی دورهای محدود در شهرکهای سلامتی دریافت کنند.
وی تاکید کرد: دوره مجوزهای صادر شده دوساله است و با استفاده از این مجوزها و نقطه نظرات و رای بیمارانی که از طریق این فرد مداوا شدهاند در تلاش هستیم بهترینها را در شهرکهای سلامتی دبی داشته باشیم تا به واسطه فعالیت این افراد تقاضای سفر برای خارجیها جهت درمان در شهرکهای سلامتی دبی بیشتر از قبل باشد.
البوستانی درباره سرمایهگذاریهای خاص دبی در ارایه خدمات منحصربفرد نیز افزود: هم اکنون برنامهریزی بلند مدتی برای تبدیل شدن دبی به بهترین و مجهزترین مرکز پیوند پوست برای بیمارانی که به دلایل مختلف دچار سوختگی گستردهشدهاند ؛ هستیم. از این رو آزمایشات با فناوریهای نوین، خرید تجهیزات و لوازم بسیار پیشرفته و همچنین بکارگیری متخصصان مشهور در دستور کار قرار دارد.
منبع: گلف نیوز
اگرچه سال گذشته میلادی در واقع مسیری نا هموار برای بلاکچینها بود اما نباید فراموش کنیم هنوز این فناوری نوین پتانسیلهای بسیار بزرگی برای کسب و کارها و زندگی روزمره ساکنان دهکده جهانی هستند.
طی این دوره این نوع فناوری بخصوص در زمینه ارزهای دیجیتالی نزولی بسیار زیادی را تجربه کرد به صورتی که بیتکوین به عنوان اصلیترین ارز دیجیتالی شده آنقدر نزول قیمت به خود دید که بسیاری معتقد بودند اغلب طرحهای پایلوت در این زمینه قابلیت اجرایی شدن ندارد.
این درحالی است که در همین زمان برخی از بازیگران اصلی از جمله IBM و Walmart همچنان برای اجرای پروژههای بزرگتر برنامهریزی میکردند، چون میدانستند برای انجام امولی مالی با اطمینانتر خود نیازمند استفاده از فناوریهای نوآورانهای همچون بلاکچینها خواهند بود.
به همین دلیل بد نیست به 5 پیشبینی درباره آینده بلاکچینها در سال جاری توجه داشته باشید که این فناوریها اگرچه آرام اما درحال رشد و رونق هستند.
اطمینانبیشتر؛ کلاهبرداری و جرم کمتر
بطور کلی نباید فراموش کنیم هرفناوری تازهای که به بازار عرضه میشود جذابیتبالایی برای کلاهبرداران داشته و بلاکچینها هم از این قاعده مستثنی نیستند. به این معنا که در سال 2018 میلادی تنظیم کنندههایی در این بخش وارد شدند و راهحلهای معجزهآسایی ارایه کرده و به سرعت پولدار شدند، چون براین باور بودند که طی 12 ماه آینده مخاطبان این فناورینوین - بلاکچینها – باید کمتر احساس خطر میکردند.
نکتهای که باید در نظر داشته باشیم این است که تلاشهای متمرکز و گستردهای در عرصه بلاکچینها صورت گرفت تا هرچه بیشتر و آسودهتر مردم از آنها استفاده کنند. به عنوان مثال شرکت خرده فروشی «والمارت» راهحلی برای استانداردسازی ایمنی و سلامت مواد غذایی عرضه شده در فروشگاههای خود هنگامی که سال یک نوع ویروس نگران کننده در اتحادیه اروپا (تخممرغهای آلوده) شایع شد با استفاده از همین شیوه به کار گرفت.
در این زمینه والمارت بگونهای برنامهریزی کرد که هر تولیدکننده مشخصههای غیرقابل تغییر و کپیبرداری داشت که با استفاده از آنها خریداران میتوانند یک محصول را از مزرع تا هنگام خرید و مصرف ردیابی کنند، به این ترتیب سلامت خوراکیها و غذاهای عرضه شده در این خرده فروشی بین المللی کاملا تایید شده بود.
در همین حال شرکت آمازون هم پروژهمشابهی با استفاده از بلاکچینها برای مشتریان سرویس اینترنتی خود بکار گرفت که هر فرد میتوانست پروژه منحصر به فرد خود را در این درگاه فروش داشته باشد.
به این ترتیب باید درنظر داشته باشیم وقتی دو شرکت بزرگ و معتبر بین المللی درحال استفاده از فناوری بلاکچینهستند طی سال جاری میتوانیم ارزش واقعی آن را تجربه کنیم نه اینکه نگران آینده بلاکچینها باشیم.
بلاکچینها سر از اینترنت اشیاء در میآورند.
براساس گزارشهای منتشر شده سال گذشته میلادی استفاده از فناوریهای بلاکچین برای محافظت از دادهها و دستگاههای متصل به اینترنت در موضوع اینترنت اشیاء دوبرابر شده و برآورد شده سال جاری این روند بازهم دوبرابر شود.
کارشناسان در این باره میگویند: سازمانهای بیشتری از اینترنت اشیاء استفاده خواهند کرد که علاقمند هستند اطلاعاتشان هرچه بیشتر درمقابل هرگونه دستدرازی محافظت شود. امتیاز استفاده از بلاکچینها در اینترنت اشیاء در واقع رمزنگاری قدرتمند برای داشتن یک ارتباط ایمن است تا مهاجمان نتوانند به سادگی وارد شبکه ارتباطی شرکتها بشوند.
این افراد معتقدند ثبت اطلاعات غیر متمرکز شرکتها با استفاده از این شیوه یعنی بلاکچینها باعث میشود نقطه شکستی در ارتباطات ایجاد نشده و سودجویان نمیتواند به سادگی مسیر ارتباطی را مورد حمله قرار داده و آن را متوقف کنند.
این درحالی است که کارشناسان تاکید دارد حتی اگر از موضوع امنیت اینترنت اشیاء و کاربرد بلاکچینها بگذریم موضوع توسعه و گسترش استفاده از اینرنت اشیاء در سال جاری باعث میشود که ناخودآگاه تقاضا برای استفاده از بلاکچینها نیز افزایش یابد.
در این زمینه برآورد شده است حجم گردش مالی اینترنت اشیاء طی سال جاری میلادی به رقمی معادل 26 میلیارد دلار افزایش یابد که رقم قابل توجهی برای رونق بالای بلاکچینها در این زمینه است که میتواند انفجاری در رشد بلاکچینها در سالجاری ایجاد کند.
پیشنهادهای جذابتر در بخش خدمات مالی
در نگاه اول اگرچه ارزش ارزهای دیجیتالی طی سال گذشته کاهش یافته اما نکته قابل توجه در این زمینه مربوط به انفجار حباب سوداگرانه در این نوع ارزها بوده که میتواند به ثبات بیشتری در این زمینه طی سال جاری باشیم.
به همین دلیل حتی اگر نزول ارزش ارزهای دیجیتال طی سال گذشته را هم درنظر بگیریم لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که خدمات مالی در عصر حاضر نیازمند خدماتی نوین بوده و بسیاری از بلاکچینها و ارزهای دیجیتال مثل بیتکوین درحال ارایه خدمات نوینی در مراودات مالی میان مردم هستند که میتواند موج بعدی همگیرشدن، رشد و رونق را برای بلاکچینها به ارمغان آورند. به عنوان مثال BAKKT یا پلتفرم معاملات آتی مبتنی بر بیتکوین است که توسط اپراتور بورس اوراق بهادار نیویورک بکار گرفته میشود.
فرصت های سرمایه گذاری بیشتر
وقتی صحبت از فرصتهای سرمایهگذاری میکنیم شاید در نگاه اول همان موارد سنتی موجود برای سرمایهگذاری مدنظرمان باشد درحالی که این نوع فناورینوین میتواند بینهایت فرصت سرمایهگذاری را برای صاحبان سرمایه ارایه کند که متناسب با دارایی افراد است نه اینکه فقط ثروتمندان بتوانند در آن سرمایهگذاری کنند.
به عنوان مثال تقسیمبندی ورود سرمایه برای دستیابی به سود این امکان را به علاقمند میدهد که ریسک کمتری را برای خود متصور باشند و به قول معروف همه تخممرغهای خود را در یک سبد قرار نداده باشند. در این موارد با ورود هر بخش از سرمایه میزان سود مشخصی حاصل شده و در نهایت زیانی هم اگر ایجاد شود در ابعاد همان بخش سرمایهگذاری شده است به این ترتیب سود و زیان کاملا قابل مدیریت خواهد بود که این روند برای صاحبان سرمایههای خرد بسیاری جذاب است، دقیقا اتفاقی که سال گذشته دربخش بلاکچینها تجربه شد.
هنر، سرگرمی و املاک نمونههایی از داراییهای جذاب برای سرمایهگذاران هستند که بطور سنتی فعالان عرصه بلاکچینها بدون اینکه عجلهای برای پرداخت داشته باشند در این بخش ورود کرده و با ارایه ارزهای دیجیتالی خود متناسب با دارایی سرمایهگذاری می کنند تا از محل معاملات آتی آن کسب درآمد کردهباشند و در نهایت هر زمان که نیاز به فروش داشتند میتوانند از معامله خارج شده و سودشان را متناسب با دوره فعالیت خود آن بخش به دست آورند.
این درحالی است که امتیاز دیگر بلاکچینها مربوط به قراردادهای هوشمند است که میتواند واسطهها در این روند را به حداقل خود کاهش دهد و سرمایهگذاران با استفاده از این امکان بلاکچینها برای دورهای مشخص سرمایهگذاری کرده و در نهایت در تاریخ یا نرخ مورد نظر سیستم برای آنها بطور خودکار معامله خواهد کرد و دیگر نیازی به کارگزار یا واسطه نخواهد بود.
بینکوین و دیگر ارزهای دیجیتالی همچنان کسب و کاری بزرگ هستند
اجازه دهید صادقانه بگویم که قصد ندارم مانند افراد ساده لوح یا بدون مسئولیت دراین زمینه سخن بگویم ولی شک ندارم با توجه به افزایش تقاضا برای استفاده از ارزهای دیجیتالی امسال ارزش آنها دوباره به فضا پرتاب خواهند شد و اینبار خبری از حباب نیست. شاید با خودتان بگویید اصولا کسی نمیتواند اتفاقات آینده را دقیق پیش بینی کند و اینگونه سخن گفتن تنها عاملی برای زیانهای اقتصادی سرمایهگذاران است اما فراموش نکنید نشانهها را هرگز نباید نادیده گرفت چون همگی خبر از نوسانهای گسترده در آینده نزدیک میدهند.
این درحالی است که علاقمندی برای استفاده از ارزهای رمزگذاری شده بسیار از دوران مرگ فاصله گرفته و نسبت به دوسال پیش تقاضا برای آنها جهت استفاده در مبادلات تجاری بخصوص بورسهای معتبر روند صعودی به خود گرفته است.
به هرحال حتی قبل از اینکه تلاشم کنم درباره آینده بلاکچینها و توسعه سرمایهگذاری یا ارزش آنها سخن بگویم نشانههایی از آینده روشن برای ارزهای دیجیتالی موازی یا هم ردیف بیت کوین مثل Ethereum، Ripple و Tether وجود دارد که رشد و رونق آنها در واقع رونق بیت کوین خواهد بود.
از این رو فراموش نکنیم که امسال اگرچه رشد ناگهانی قیمتهای مثل سال 2017 تکرار نخواهد شد اما ارزش بازار بلاکچینها یا ارزهای دیجیتالی به رقمی معادل سه چهارم تریلیون دلار برآورد میشود که رقم کمی نیست و بدون تردید مخاطبان خاص خود را خواهد داشت و فرصتهایی برای سرمایهگذاری در اختیار گروهی قرار میدهد. البته فراموش نکنید که اهمیت استفاده از ارزهای رمزنگاری شده در دنیای امروزی رفته رفته برای همگان درحال روشن شدن است و بسیاری علاقمند هستند با اطمینان کامل سرمایهگذاری یا هزینه کنند.
FORBES
شیدا رمزی
فناوری بلاکچین اگرچه مدت زیادی نیست به دنیای مبادلات اقتصادی و مالی معرفی شده اما با توجه به امکانات و پتانسیلهایی که به خود دیده بسیاری از کسب و کارهای بین المللی و حتی دولتها را تحت تاثیر قرار داده است. این درحالی است که وقتی صحبت از بلاکچینها میشود اولین گزینهای که در ذهن مخاطبان به تصویر کشیده میشود ارزهای دیجیتالی بخصوص بیتکوین است.
این درحالی است که شفافیت، اطمینان، تنوع و انعطافپذیری در بخشهای مختلف بخصوص مبادلات اقتصادی امتیازی است که باعث شده اکنون بیش از 80 شرکت درحال توسعه مباحث بسیاری کاربردی برای استفاده از فناوری بلاکچینها در فعالیتهای اقتصادی خود را مطرح کرده باشند.
برهمین اساس انجمن جهانی اقتصاد برآورده کرده است با توجه به افزایش بکارگیری فناوریهای بلاکچین در بخشهای مختلف اقتصادی مثلبازارهای مالی، تولیدات فناورانه، زیرساختها، حمل و نقل و ... در دهه آینده 10 درصد از تولید ناخالص جهان به این فناوری مرتبط خواهد بود.
اما واقعا بلاکچینها چقدر پتانسیل گسترش دارند؟
بیایید کار را اینگونه آغاز کنیم که شناسایی پتانسیلهای موجود برای رشد استفاده از فناوری بلاکچین در کسب و کارها میتواند امتیازی بسیار مهم برای تصمیمگیریهای آتی شرکتها در این زمینه باشد و اصولا شرکتهای درحال توسعه بیشترین بهرهرا از این اطلاعات یعنی پتانسیلهای موجود به دست میآورند.
برای دستیابی به اطلاعات دقیق و قابل استناد و فرصتهای جدید سرمایهگذاری و استفاده از فناوری بلاکچینی شیوهای با هدف تعیین و شناسایی شرکتهای پیشرو در این زمینه بکار گرفته شده که از آن به عنوان رتبهبندی بلاکچینها یاد میشود.
در این شیوه کارشناسان هفت شاخص مهم کیفی را درنظر گرفتهاند که براساس آن فرصتها و پتانسیلهای موجود بلاکچینها برای بهبود عملکرد و یا بروز رسانی خدمات ارایه شده توسط شرکت سنجیده شده و براساس آن رتبهای به شرکت مورد بررسی ارایه میشود. به این ترتیب نه تنها مدیریت شرکت مورد بحث بلکه کلیه سرمایهگذاران و شرکتهای مشابه درخواهند یافت که سرمایهگذاری در بخش بلاکچینها در این شرکت چه امتیازی به ارمغان خواهدداشت.
به این ترتیب هرچه رتبه شرکت بالاتر باشد به این معنی است که فرصتها و پتانسیلهای بیشتری در بکارگیری از فناوری نوین بلاکچینی در آن شرکت وجود دارد. البته فراموش نکنید این سیستم رتبه بندی و شرکتهای مطرح درآن خود نیز خبر از بازار گسترده و درحال رشد فناوری نوین بلاکچین در اقتصاد بین المللی خواهد داشت.
بیایید نیم نگاهی به 5 شرکت برتر سال جاری میلادی با درنظر گرفتن سیستم رتبه بندی بلاکچینها داشته باشیم.
1. IBM (رتبه بلاکچینی 92)
IBM با امتیاز 92 در ردهبندی بلاکچینی در صدر جدول امتیازات قرار گرفته است که براساس توسعه فناوریهای بلاکچینی و انتخاب تعداد سهامش این جایگاه را به خود اختصاص دهد. این شرکت از سال 1991 میلادی به عنوان یک شرکت پیشگام در زمینه فناوری شناخته میشود و همواره در این زمینه زبانزد بوده است. این شرکت اخیرا در زمینه هوش مصنوعی، محاسبات ابری، اینترنت اشیاء و بلاکچینها سرمایهگذاریهای هوشمندی انجام داده و درحال حاضر به دنبال راهاندازی بلاکچینی به نام خود شرکت یعنی بلاکچین IBM است. نکته قابل توجه درباره این برنامه استفاده از 1500 کارشناس پشتیبانی است و اگر بخواهیم گستره برنامهریزی آی بی ام را بدانیم بد نیست دقت کنیم که IBM اکنون 500 پروژه بلاکچینی را دنبال میکند. براساس اطلاعاتی که از پروژه این شرکت معتبر بین المللی مطرح شده بیانگر این نکته است که آی بی ام به دنبال ارایه یک سرویس BAAS در «کِلود آی بی ام» بوده و میخواهد از این طریق یکهتازی خود را در دنیای فناوری حفظ کند.
البته تلاشهای شرکت آی بی ام برای ورود به قلمرو بلاکچینها سال گذشته نیز بسیار قابل توجه است چون آی بی ام پروژه قابل توجهی را به نام IBM Food Trust برای خرده فروشی وال مارت اجرایی کرد. پروژه یاد شده پلتفرمی بود که درباره بهبودی امنیت و سلامت مواد غذایی از طریق فناوری بلاکچین ارایه خدمت میکند. هرچند این پایان کار آی بی ام درسال گذشته نبود و دو پروژه بزرگ دیگر به نام « we.trad» و « CLSNet» را به واسطه استفاده از فناوری بلاکچین به سرانجام رساند. این پروژهها به ترتیب در زمینه خدمات تجاری – مالی و سرویس پرداخت بود.
2. گروه علیبابا (رتبه بلاکچینی 77)
با رتبه بلاکچینی 77 دومین انتخاب برای سرمایهگذاران در فناوری بلاکچینها شرکت تجارت الکترونیکی علیبابا یک درگاه فروش اینترنتی چینی خواهد بود. بطور کلی سال گذشته میلادی علیبابا با 90 پروژه بلاکچینی وارد میدان رقابت این فناوری نوین شد درست زمانی که IBM تنها 89 پروژه بلاکچینی را در دست اجرا داشت. چنین امتیازی در این شرکت تجارت الکترونیکی چینی عاملی بود تا چندین راه حل بسیار کارآمد بلاکچینی برای بهینهسازی و ادغام بخشهای مختلف کسب و کارش را طراحی و اجرا کند تا بتواند روند رشدش را در این فضای پررقابت ادامه دهد. Lynx Internationalدر واقع یک شرکت زیر مجموعه علی بابا است که توانسته سیستم تدارکاتی علیبابا را بسیار اثربخشتر از گذشته کند و پروژه دیگر هم T-mall نام داشت که بهترین گزینه برای ردیابی و مبارزه با سوء استفاده و تقلب در صنایع غذایی است و به تازگی علی بابا پروژهای قابل توجه به دولت مرکزی جهت مراقبتهای بهداشتی آغاز کرده و اگرچه این پروژه بلندپروازانه بوده اما میتواند دستاورد بسیار بالایی برای این شرکت تجارت الکترونیکی شناخته شود. این درحالی است که سرویس Cloudchainبه عنوان BAAS علیبابا برای ارایه خدمات مناسب خارج از چین آغاز به کار کرده است.
3. فوجیتسو (رتبه بلاکچینی 72)
شرکت فوجیتسو با رتبه بلاکچینی 72 سومین گزینه فهرست شرکتهای برتر در فناوری بلاکچین 2019 شناخته شده است. این شرکت الکترونیکی ژاپنی هفتمین شرکت بزرگ ارایه دهنده خدمات فناوری اطلاعات در جهان و اولین شرکت در سرزمین مادری خود است. البته در زمینه فناوری بلاکچینی نیز اخیرا در نظام پرداخت مالی سیستم بانکداری ژاپن سرویسی با نام JBA راه اندازی کرده و به تازگی مرکز نوآوری بلاکچینی خود را در شهر بروکسل کشور بلژیک افتتاح کرده است.
این شرکت همچنین در حال توسعه خدمات دیگری همچون مشاوره سریع راه اندازی بر روی این شرکت است؛ همچنین فوجیتسو در حال توسعه خدمات دیگری از جمله خدمات مشاوره راهاندازی سریع کسب و کار است که میتواند امتیازی برای رشد سریع امتیازش در سال جاری باشد.
4. مسترکارت (رتبه بلاکچینی 69)
مسترکارت با رتبه 69 در فهرست بلاکچینی ما در واقع چهارمین گزینه قابل اعتماد برای سرمایهگذاری در سال 2019 برای علاقمندان است. اگرچه استفاده از بلاکچینها با اصول تمرکز شرکتهای ارایه دهندگان خدمات مالی مثلی مسترکارت یکی نیست، امافراموش نکنیم که یک هدف مشترک یعنی امنیت معاملات و جلوگیری از کلاهبرداری هدف مشترکی است که این دو را به یکدیگر مرتبط کرده و امتیازی برای توسعه فعالیتهایشان شده است.
استفاده از فناوریهای بلاکچین توسط مسترکارت که مدت زیادی نیست وارد این سیستم مالی شده تنها درسال 2016 میلادی رقمی معادل 8/22 میلیارد دلار صرفهجویی اقتصادی فقط در بخش اعتبارات مسترکارت برای شرکت به ارمغان آورده است.
این دستاورد قابل توجه برای مسترکارت باعث شده تا پروژههای بیشتری توسط مدیران شرکت خدمات مالی مسترکارت بکارگرفته شود تا به نوعی فناوری بلاکچین تار و پود شرکت تنیده شود.
5. گروه ING (رتبه بلاکچینی 53)
شرکت مالی و خدمات بانکی ING که دفتر مرکزی آن در هلند است پنجمین گزینه برتر سال جاری میلادی است که در رتبه 53 بلاکچینی ما قرار گرفته چون شرکت خدمات مالی یاد شده بیش از سه سال است که برای بکارگیری بلاکچینها در بخشهای مختلف خود تلاش میکند. این شرکت در سال 2017 میلادی پروژهای را با نام ETC که یک پلتفرم تجارت مالی بود آغاز کرد. درحال حاضر پروژههای استفاده از بلاکچینها در این شرکت خدمات مالی و بانکی شامل 44 پروژه مفهومی است که هشت مورد آنها به عنوان پایلوت اجرایی شدهاند که اغلب آنها متمرکز بر حریمخصوصی مشتریان شرکت و همچنین افزایش ضریب ایمنی استفاده از خدمات این شرکت است. یکی از موفقترین پروژههای اجرایی در این شرکت خدمات بانکداری استفاده از بلاکچینها در خدمات تجارت بین المللی است که در تشکیل پروندههای متقاضیان و مشتریان این موسسه و همچنین کاهش زمان انجام فرایند اداری خدمات ارایه شده درکنار کاهش هزینههای مربوطه بوده است. براساس گزارشهای منتشر شده از مدیریت ING استفاده از بلاکچینها عاملی بوده تا 257 میلیارد دلار برحجم تجارت بین المللی این شرکت افزوده شود. البته کارشناسان برآورد کردهاند ادامه این روند عاملی است تا کاهش زمان ارایه خدمات 44 درصد و همچنین صرفهجویی هزینهها 31 درصد درسال 2019 باشد و همین نکته باعث افزایش مشتریان شده است.
منبع: فوربس
ترجمه: عماد عزتی
برای هر یک از موارد یاد شده لطفا تصویر مربوطه را از لینک زیر استفاده بفرمایید
https://www.forbes.com/sites/ericervin/2019/01/24/5-blockchain-stocks-2019/#2a10ea347d49
بطور کلی اگر بخواهیم از گردشگری سلامت بگوییم؛ باید اینطور درنظر داشته باشید که سفر یک گردشگر به خارج از مرزهای محل اقامت دائمی یا زادگاهش برای درمان و پرداختن هزینههای مربوطه را گردشگری پزشکی میگویند.
این درحالی است که سبک زندگی امروزی ما در دهکده جهانی باعث شده تا هرروز شاهد افزایش تعداد اینگونه گردشگران در سراسر جهان باشیم چون هر روز افراد بیشتری تصمیم میگیرند از مزایای این نوع گردشگری به نفع سلامتی خود استفاده کنند، چون یا دستیابی به خدمات موردنظرشان در منطقه محل اقامت آنها گران است و یا اینکه اصولا چنین خدماتی وجود ندارد که بخواهند در راستای بهبودی از آن استفاده کنند.
بنابراین با درنظر گرفتن اینکه تعداد متقاضیان دریافت خدمات پزشکی خارج از محل اقامتشان روز به روز بیشتر میشود در بسیاری از کشورها که دارای پتانسیلهای مناسب درمانی هستند گردشگری پزشکی به عنوان کسب و کاری بزرگ و پررونق شناخته شده و هر روز همانطور که تعداد تقاضاهای سفر افزوده میشود به تعداد ارایهدهندگان خدمات گردشگری پزشکی نیز اضافه خواهد شد.
البته فراموش نکنیم که علیرغم رشد تقاضای گردشگری پزشکی در بخشهای مختلف جهان در میان جمعیت نزدیک به 8 میلیارد نفری دهکده جهانی هنوز بسیار زیادی از افراد از مزایای گردشگری پزشکی یا میزان ایمنی آن اطلاع نداشته و نمیتوانند به خدمات ارایه شده مراکز درمانی خارج از محل اقامتشان اعتماد کنند. بنابراین شک دارند که برای دستیابی به خدمات پزشکی مناسب میتوان به توانمندی پزشکان سایر کشورها نیز اعتماد کرد. پس بیایید با هم به چند سئوال متداول در این زمینه پاسخ دهیم.
چرا برای درمان به خارج از کشور سفر می کنید؟
شاید درپاسخ به این سئوال بتوان گفت یکی از مهمترین مزایای گردشگری پزشکی این است که میتواند تجربه یک سفر رویایی را همزمان با دریافت خدمات پزشکی مورد نیاز را داشته باشیم. منظور دقیق این است که بعد از دریافت خدمات پزشکی مورد نظر؛ اینگروه از گردشگران میتوانند دوران نقاهت خود را در هتلبیمارستانهایی که دارای محیطی آرام هستند؛ بگذرانند و بعضا درصورت تایید پزشک از دیدنیهای مقصد لذت ببرند.
به عنوان مثال براساس امتیازات ثبت شده «مِدیگو» - یک پلتفرم رزرو در گردشگری پزشکی – تایلند یکی از محبوبترین مقاصد گردشگران پزشکی سراسر جهان شناخته شده؛ به این دلیل که دریافت خدمات پزشکی مناسب در کنار تورهای جذاب و هیجانانگیز، طبیعت بکر و زیبا، خوراکیهای لذیذ و از همه مهمتر قیمت مناسب؛ همه در این کشور یکجا قرار گرفتهاند و به قول معروف سرزمین لبخندها پکیج کاملی برای هرنوع از تقاضای گردشگری سلامت مهیا کرده است.
شاید با خودتان فکر کنید، این خدمات درکنار هم میتواند صورتحساب سنگینتری برایتان به ارمغان آورد تا اینکه بخواهید خدمت مورد نظر را در محل اقامت یا زادگاه خودتان دریافت کنید؛ اما نباید فراموش کنید که اصولا در بسیاری از مقاصد گردشگری پزشکی دهکده جهانی خدمات مورد نظر بسیار ارزانتر از محل سکونت گردشگران است.
به عنوان مثال انجام ایمپلنت دندان در بریتانیا تقریبا 2700 پوند هزینه خواهد داشت. درحالی که مجارستان همین خدمات را با کیفیت مشابه بریتانیا 800 پوند ارایه میکند. به این معنی که گردشگر 1900 پوند صرفهجویی کرده است و میتواند این رقم را صرف تفریح و گشت و گذارش در مجارستان یا حتی کشورهای اطراف کند.
آیا این نوع گردشگری ایمن است؟
به هرحال همیشه سفر فراز و فرودهایی به همراه خواهد داشت، حالا اگر بخواهیم سفر را با دریافت خدمات پزشکی ترکیب کنیم احتمالا دلشوره و نگرانیها درباره ایمنی سفر بیشتر خواهد شد. بنابراین بسیاری از گردشگران پزشکی با این سئوال در ذهن خود درگیر هستند که آیا واقعا گردشگری پزشکی آنهم در سرزمینی ناشناخته ایمن است یا خیر؟
بطور کلی وقتی صحبت از خدمات پزشکی میشود تایید مراکز واجد شرایط لازمه کار است، بنابراین قبل از هرکاری باید به دنبال تایید مراکز ارایه دهنده خدمات پزشکی از سوی نهادهای مربوطه باشیم.
از این رو مدیگو سازمانهایی را مثل JCI، ISQUA و TEMOS به عنوان نهادهای استاندارد سازی ارایه خدمات پزشکی کلینیکهای درمانی خارجی معرفی کرده است. به این معنی که گردشگران و متقاضیان دریافت خدمات از مراکز درمانی خارجی می توانند کیفیت و فناوریهای مورد استفاده آن مراکز را از این طریق بررسی کنند، هرچند نباید جایگاه شرکتهای بیمه را در این نوع از سفر نادیده گرفت.
البته فراموش نکنید، اگر کلینیک مورد نظر شما دارای استانداردهای سازمانهای یاد شده نیست به معنی کیفیت پایین آن نیست؛ بلکه باید بیشتر دقت کنید که خدمات مورد نیاز را با کیفیت استاندارد به دست آورید، چون اصولا نهادهای رسمی بهداشت مقصد مورد نظر حداقل میتوانند اطلاعات مناسبی درباره مرکزی که قصد استفاده از خدماتش را دارید در اختیار شما قرار دهند.
بنابراین در جمعبندی میتوان اینگونه عنوان کرد که اگر خوب دقت کنید و اطلاعات کافی داشته باشید استفاده از خدمات درمانی سایر کشورها خطرناکتر از آنچه در کشور خودتان ارایه میشوند، نیست فقط با استفاده از این روش شما در واقع یک تیر و دو نشان را زدهاید.
منبع: home.bt.com
طی دوسال گذشته 11 فقره شکایت از سیستم آموزشی نورفولک ثبت شده که به کودکان استثنایی بیتوجهی شده است.
براساس قوانین آموزشی بریتانیا کودکان استثنایی باید در شرایط خاصی آموزش دیده و متناسب شرایط جسمی آنها امکانات در اختیار داشتهباشند؛ درحالی که نورفولک انگلستان ظاهرا این قانون را نادیده گرفته و در نهایت مشکلاتی برای کودکان استثنایی ایجاد شده است.
به گزارش گاردین دفتر بازرسی جرایم آموزشی نورفولک در این زمینه میگوید: بیتوجهی مسئولان به سیستم آموزشی کودکان استثنایی باعث شده که جزیره کوچک نورفولک شکایات گستردهای در این زمینه داشته باشد و به نوعی مشکلاتی برای کل سیستم آموزشی این کشور ایجاد کند.
به گفته مسئولان بازرسی جرایم آموزشی این تصویری است که متاسفانه تاکنون درسراسر بریتانیا بیشتر دیده میشود و باید در زمینه SEN (آموزش کودکان با نیازهای ویژه) دولت توجه بیشتری داشته باشد و بودجه بیشتری برای این موضوع درنظر بگیرد.
مایکل کینگ، بازرس ویژه جرایم آموزشی و مسئول تحقیق مشکلات کودکان استثنایی نورفولک در این زمینه میگوید: توجه به شرایط کودکان استثنایی میتواند امتیازی برای سایر بخشها باشد چون درصورت بیتوجهی دولت به این کودکان خانوادهها نیز درگیر مسایلی خواهند شد که مالیاتدهندگان مجبور به تحمیل هزینههایشان هستند.
کینگ در ادامه میگوید: بیتوجهی به اهمیت آموزش کودکان استثنایی در این جزیره کوچک باعث شده تاکنون شکایتهای مشابهی در سرزمین اصلی داشته باشیم و همین روند میتواند باعث نگرانی در سیستم آموزشی بریتانیا باشد.
براساس آخرین گزارش منتشر شده از سوی مسئولان گردشگری کشور استونی در بلوک شرق اروپا؛ سال گذشته میلادی تقریبا 72 هزار نفر گردشگر خارجی برای دریافت خدمات پزشکی وارد خاک این کشور شدهاند. این گزارش که هفته گذشته منتشر شده است بیانگر این نکته است که تقریبا 2/1 درصد از گردشگران استونی برای استفاده از خدمات سلامتی و پزشکی این کشور بار سفر بستهاند و باقی به عنوان گردشگر عمومی جذب دیدنیهای استونی شدهاند.
به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، درهمین حال بررسیهای دقیقتر نشانگر آن است که اغلب مسافران استونی که قصد استفاده از خدمات درمانی این کشور را داشتهاند از منطقه اسکاندیناوی یعنی کشورهای فنلاند، سوئد، نروژ و در پی آن ایسلند و بریتانیا بودهاند.
پلیس مرزبانی این کشور ضمن تاکید بر دو برابر شدن تعداد گردشگران سلامت استونی طی دوره یاد شده نسبت به سال 2016میلادی اعلام کرده است: براساس بررسی درخواست ورود گردشگران در مبادی ورودی این کشور سال 2016 تنها 6/0 درصد از گردشگران برای دریافت خدمات پزشکی وارد استونی شدهبودند که آمارهای منتشر شده بیانگر افزایش دوبرابر در سال 2017 گردشگران سلامت استونی است.
پلیس مرزبانی استونی همچنین اعلام کرده است که اصولا توجه به دلیل سفر گردشگران خارجی از سال 2014 میلادی از سوی نیروهای مرزبانی و اداره مهاجرت مورد توجه قرار گرفته به این دلیل گزارشهایی مبنی بر افزایش تقاضای سفر جهت دستیابی به خدمات بزشکی از سوی وزارت بهداشت دریافت شده بود به همین دلیل از ابتدای سال 2014 تلاش شده است دقیقا دلیل ورود گردشگران را به خاک استونی ثبت و آن بخش که مربوط به گردشگری سلامت بوده را در اختیار مسئولان جهت تصمیمگیریهای بعدی و برنامهریزی قرار دهیم.
در آخرین آمار منتشر شده از سوی اداره مهاجرت و پلیس مرزبانی استونی آمده سال گذشته میلادی تعداد کل گردشگران ورودی به خاک استونی تقریبا 6 میلیون و یکصدهزار نفر بوده است که در مقایسه با سال قبل تقریبا 3درصد رشد به خود دیده و براساس شواهد موجود نیمی از این ارتقاء مربوط به افزایش تقاضای گردشگری سلامت در این کشور است.
ستون دوبین، مدیر عامل یک کلینیک بهداشت و درمان که در زمینه جذب گردشگران پزشکی فعالیت میکند در این باره میگوید: آنطور که تقاضاهای دریافت خدمات در این واحد پزشکی نشان میدهد بیشتر گردشگران خارجی که وارد خاک استونی شدهاند برای دریافت خدمات جراحیهای معمولی، خدمات ارتوپدی، جراحیهای پلاستیک و زیبایی و درنهایت برای کاهش وزن این کشور را انتخاب کردهاند.
دوبین در ادامه میافزاید: اصلیترین شیوه جذب گردشگران خارجی در این کلینیک انعقاد قرارداد با آژانسهای مسافرتی بزرگ و معتبر در سراسر جهان است به همین دلیل مجموعههای درمانی به هیچ عنوان وارد پروسه جذب گردشگران نمیشوند و تنها در بخش ارایه خدمات وارد شده و کارهای بازاریابی را به عهده آژانسهای مسافرتی میگذارند که بهترین گزینه برای انحراف از مسیر دستیابی به موفقیت است.
مدیرعامل این کلینیک بهداشتی در استونی معتقد است: اصولا در گردشگری پزشکی متقاضیان صرفه به دنبال ارزانترین خدمات ارایه شده نیستند چون موضوع مورد بحث سلامتی آنهاست بنابراین تمامی گردشگران که قصد استفاده از خدمات درمانی منطقهای خارج از سرزمین مادری خود هستند تنها به دنبال دریافت خدمات با کیفیت بالا و قیمت مناسب هستند.
وی درباره تنوع گردشگران پزشکی که وارد خاک استونی میشوند نیز میگوید: به دلیل اینکه هزینه بسیاری از خدمات درمانی و بطور کلی هزینه زندگی در کشورهای اسکاندیناوی بسیار بالاست گردشگران سلامت و افرادی که به دنبال دستیابی به خدمات پزشکی با کیفیت و ارزان هستند سعی در یافتن محلی برای تامین نیازهایشان خارج از مرزهای سرزمین مادری هستند و از آنجا که دستیابی و مسافت بین این مناطق و استونی زیاد نیست گزینه اول آنها با دریافت اطلاعات از توانمندیهای پزشکی این کشور خواهد بود.
ستون دوبین درباره روند روبه رشد تقاضای گردشگران سلامت برای استفاده از خدمات کلینیک تحت مدیریتش میافزاید: بررسیهایی که از روند روبه رشد تقاضای گردشگران سلامتی برای دستیابی به خدمات این واحد بهداشتی در اختیار داریم بیانگر این نکته است که سال 2015 میلادی تنها 174 بیمار خارجی را پذیرش کردهایم که این تعداد نزدیک به 800 هزار یورو برای مجموع درآمد ایجاد کرد؛ اما سال گذشته این تعداد گردشگران به 281 نفر و درآمدی معادل 4/1 میلیون یورو رسید و برآورد میکنیم امسال به درآمدی معادل 2 میلیون یورو دستیابیم.
وی معتقد است اصلیترین مقاصد گردشگران سلامت برای ورود به استونی تالین و تارتو به دلیل مراکز درمانی با کیفیت و همچنین دانشکده پزشکی تارتو است، این درحالی است که براساس اطلاعات منتشر شده دو دهکده سلامتی با سرمایهگذاری خارجی در مرکز کشور استونی درحال ساخت است که تا سال 2020 میلادی به بهرهبرداری خواهد رسید.
سزارین در صدر تقاضای گردشگران فنلاند
دکتر لاری مایسو، سرپرست بخش جراحی مرکز فرتیلیتا در کشور استونی که 48 سال دارد درباره رشد گردشگران سلامت مراجعه کننده به این مرکز درمانی میگوید: با توجه به جمعیت بسیار کم استونی که تقریبا 1 میلیون 400 هزار نفر است ورود گردشگران سلامت خارجی باعث بروز رقابت بسیار شدیدی میان مراکز درمانی استونی شده است.
مایسو میافزاید: تقریبا یک دهه پیش تنها سالانه حدود 100 بیمار خارجی را در این مرکز ویزیت میکردیم که البته برای دریافت خدمات سرپایی یا بیماریهای بسیار ساده مراجعه کرده بودند اما تنها سال گذشته مرکز درمانی فرتیلیتا 1000 بیمار خارجی آنهم فقط از کشور فنلاند را پذیرش کرد که در بخشهای مختلف جراحی و باروری منتظر دریافت خدمات از پزشکان این مرکز بودند.
به گفته این جراح 48 ساله محبوبترین خدماتی که گردشگران خارجی به دنبال آن راهی استونی میشوند مربوط به جراحیهای پلاستیک است و پس از آن سزارین و بطور کلی خدمات مربوط به بارداری دومین عاملی است که گردشگران خارجی را به این کشور میکشاند.
وی معتقد است دسترسی آسان به مراکز درمانی استونی از سوی کشورهای همسایه بخصوص منطقه اسکاندیناوی و همچنین خدمات بسیار ارزان قیمت درکنار کیفیت بالا و تخصص بالای پزشکان باعث شده تا روند روبه رشد ورود گردشگران سلامت به این منطقه از قاره سبز بسیار چشمگیرتر از دیگر بخشها باشد، هرچند دیگر کشورها نیز در این زمینه سرمایهگذاریهای بالایی انجام دادهاند و به دنبال سهم بالاتری از درآمد گردشگری سلامت هستند.
مترجم: شیدا رمزی
منبع: IMTJ
براساس آخرین گزارشهای منتشر شده از ترکیه
در آخرین روزهای سال 2018 میلادی شورای توسعه گردشگری پزشکی ترکیه اعلام کرده تعداد گردشگران نیازمند دریافت خدمات پزشکی سال گذشته میلادی 31 درصد بیشتر وارد ترکیه شدهاند.
به گزارش مدتورپرس، خبرگذاری گردشگری پزشکی ایران اوزلم سفیه کورت (Özlem Safiye Kurt) یکی از اعضای شورای توسعه گردشگری پزشکی ترکیه در این زمینه گفت: این کشور باتوجه به جاذبههای گسترده تاریخی و تفریحی که در اختیار دارد از گذشته به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری در منطقه بوده از این رو مسئولان تصمیمگرفتند از این جاذبهها برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر در سایر بخشهای صادرات نامرئی باشند.
کورت در ادامه افزود: برهمین اساس و با استفاده از اطلاعاتی که در اختیار داشتیم تصمیمگرفتیم برنامه دهسالهای برای افزایش ورود گردشگران پزشکی به ترکیه تدوین کردیم و با استفاده از نام خوش ترکیه در میان جاذبههای گردشگری بین المللی و تکیه بر تخصص پزشکان مراکز پزشکی اکنون در جایگاه مناسبی قرار گرفتهایم، به این ترتیب که سال 2017 میلادی پذیرای یک میلیون نفر گردشگر این بخش بودهایم.
وی اظهار کرد: همانطور که میدانید گردشگری پزشکی از دو بخش پولساز گردشگری و پزشکی تشکیل شده و به همین دلیل گردشگرانی که برای دریافت خدمات پزشکی سال گذشته به این کشور وارد شدهاند رقمی معادل 10 میلیارد دلار به درآمد صادرات نامرئی ترکیه کمک کردهاند و میتوانند مبلغانی بسیار قابل اعتماد برای ترکیه در سرزمین مادری خود باشند.
این عضو شورای توسعه گردشگری پزشکی ترکیه تاکید کرد: جراحیهای قلب، اعصاب، دیابت، جراحیهای زیبایی و ارتوپدی از جمله خدماتی است که بیشتری گردشگران خارجی برای دستیابی و استفاده از آنها وارد ترکیه میشود اما در میان همه این موارد کاشت مو بالاترین تقاضا را به خود اختصاص داده که اکنون ترکیه را به عنوان مرجع در این بخش میشناسند.
وی تصریح کرد: این بخش از خدمات گردشگری پزشکی ترکیه هم اکنون از 70 کشور دهکده جهان تقاضاهای متفاوتی را دریافت میکند و برآورد کردهایم این روند ماهانه 15 درصد رشد را به خود ببیند، به صورتی که برآورد کردهایم تا سال 2023 میلادی ترکیه به عنوان اصلیترین مقصد ارایه دهنده این نوع خدمت به گردشگران در جهان شناخته شود.
کورت درباره ملیت گردشگران پزشکی ورودی به ترکیه نیز گفت: اصلیترین گردشگرانی که طی دوره یاد شده به خاک ترکیه وارد شدهاند به ترتیب از کشورهای عربستان سعودی، کویت، قطر، آمریکا، کانادا، هلند، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه است.
وی معتقد است سیستم گردشگری نوین ترکیه در کنار تخصص و قیمت مناسب خدمات ارایه شده در این نوع گردشگری باعث شده تا هر روز شاهد افزایش تعداد تقاضاهای ورود باشیم و به همین دلیل برای دستیابی به جایگاه مناسب برنامهریزی منطقی و قابل قبولی انجام دادهایم تاجایی که یقین داریم ترکیه تا سال 2023 در اغلب بخشهای خدمات پزشکی میتواند شاخصی قابل اعتماد برای گردشگر پزشکی باشد.
این عضو شورای توسعه گردشگری پزشکی ترکیه تاکید کرد: استفاده از فنانوریهای نوین در فضای مجازی برای تبلیغات و جذب گردشگران پزشکی بازارهای هدف اصلیترین پایه در برنامههای تدوین شده است و در پی آن سرمایهگذاری دقیقی در بخش نظارتی ارایه خدمات پزشکی به گردشگران خارجی انجام شده است چون نظارت میتواند تضمین کننده آینده درآمد گردشگری پزشکی ترکیه باشد.
کورت در این زمینه با اشاره به مشکل کره جنوبی در گردشگری پزشکی افزود: دلیل تمرکز بر بخش نظارت گردشگری پزشکی ترکیه بر این است که در صورت ارایه خدمات نا مناسب و تجربه تلخ گردشگران پزشکی ضربه جبران ناپذیری به کشور میزبان خواهد خورد که بعضا قابل برطرف کردن نیستند و هزینه سنگینی را به صنعت گردشگری پزشکی آن میزند. که شاهد مثال آن کشور کره جنوبی است که امروز با معضل دلالی و فعالیت شرکتهای غیرمجاز گردشگری پزشکی دست و پنجه نرم میکند.
وی تاکید کرد: گردشگری پزشکی شرایط کاملا متفاوتی با گردشگری عمومی دارد به همین دلیل هرگونه تصمیمگیری در این زمینه نیازمند کارشناسی و بررسی دقیق است به این دلیل که هرگونه اشتباه میتواند آینده این بخش از صادرات نامرئی را با چالشی جدی روبرو کرده و در نهایت به نابودی بکشاند.
منبع: تراول دایجست
رئیس فروم اینترنت اشیاء در گفتوگو با پیشران توسعه عنوان کرد:
عماد عزتی
رشد و گسترش استفاده از فناوریهای نوین در شهرها و اماکن مختلف یکی از پیشنیازهای اصلی جوامع قرن حاضر است و برای دستیابی به بهرهوری و کاهش هزینهها لازم است زیرساختهای مورد نیاز آن را ایجاد و در راستای جذب سرمایهها و تخصصهای مختلف گام برداریم.
این درحالی است که اکنون توسعه صفر و یکهای مجازی تنها در فضای اینترنت عامل ارتباط انسانها با یکدیگر نیستند؛ بلکه اشیاء و لوازمی که ما هر روز از آنها استفاده میکنیم را نیز به یکدیگر مرتبط کردهاند تا بتوانیم زندگی سادهتر و کم هزینهتری را تجره کنیم.
مهدی روحانی، نژاد، رئیس فروم اینترنت اشیاء در این زمینه به پیشران توسعه گفت: اصولا هر علم و فناوری خاصی برای یک هدف خاصی وارد میدان میشود و اینترنت اشیاء هم برای هوشمندسازی آمده است. در ادامه گفتوگوی پیشران توسعه با مهدی روحانینژاد، کارشناس ارشد مخابرات و MBA از سوئیس و رئیس فروم اینترنت اشیاء را میخوانیم
· اصولا اینترنت اشیاء چیست و چه اهمیتی برای ما دارد؟
برای پاسخ به این سئوال باید اینگونه توضیح بدهیم که بد نیست به دستاورد ارتباط گسترده مردم با یکدیگر و فرصتها و تجارتهایی که شکل گرفته توجه داشته باشیم. به عنوان مثال شبکههای اجتماعی، تجارتهای الکترونیک ؛ حالا لازم است با استفاده از این دستاورد و نتایج مثبت لازم است که اشیاء هم با یکدیگر مرتبط شوند که IOT ها برای همین منظور وارد میدان شدهاند. خوب حالا سئوال اینجاست که این اتفاق چه امتیازی برای ما خواهد داشت؟ در این بخش ارتباط اشیاء یک سری امتیازها و بهرهوری ایجاد میکند که میتوانیم از آنها بخوبی در راستای بازدهی و سودآوری اقتصادی استفاده کنیم.
· جایگاه فروم اینترنت اشیاء در بین چیست؟
این فروم از بهمن 94 در کشورمان شکل گرفت و امروز هم نزدیک به 30 عضو فعال به خود دیده که در بخشهای مختلف فعالیت میکنند. به عنوان مثال در حوزههای انرژی هوشمند، شهر هوشمند، حملونقل هوشمند فعالیت داشتیم و اخیرا بحث بیمه و حوزه سلامت هم اضافه شده است.
· در بخش ابتدای سخنان خود به بهره وری اشاره کردید، یکی از مشکلات فعلی ایران الگوی مصرف بالا بخصوص در حاملهای انرژی است، در این زمینه مشخصا اینترنت اشیاء میتوانید مفید واقع شود؟
اصولا در ایران انواع انرژی ارزان است؛ به این معنی که همواره دولت حجم بالایی یارانه ارایه میکند. اما این روند طی سالیان اخیر با محدودیتهایی روبرو شده و یکی از مثالهای بارز آن خاموشیهای اخیر است. حالا سئوال اینجاست که دلیل این اتفاق چه بوده؟ پاسخ این است که مردم انرژی ارزان در اختیار داشتند و همواره بدون دغدغه استفاده کردهاند. درحالی که امروز منابع محدود شده و ما به دنبال تغییر الگوی مصرف آن هستیم که کار بسیار سختی است. این درحالی است که اگر کنتور هوشمند بکار گیریم میتوانیم با دادههایی که به دست میآوریم شرایطی را مهیا کنیم که الگوی مصرف تغییر کند، اما امروز چنین کاری امکانپذیر نیست.
· از این شیوه در بخشهای دیگری نیز میتوانیم استفاده کنیم؟
دقیقا، الگوی مصرف ایرانیان در بسیاری از موارد فاصله معناداری با استانداردهای جهانی دارد که میتوانیم با استفاده از اینترنت اشیاء آن را به سمت مدیریت منطقی هدایت کنیم. مثل ترافیک، مصرف آب، مصرف سوخت و بسیاری از موارد که میتوانیم از آنها به عنوان معضل امروز جامعه کشور یاد کنیم براحتی قابل مدیریت با استفاده از اینترنت اشیاء است. به عنوان مثال تحقیقاتی انجام شده است که اگر فقط بتوان به وسیله فناوری سیستمی طراحی کرد که مردم به دنبال جای پارک در حاشیه خیابانها نباشند، و مستقیم بروند سراغ جای پارک خالی که وجود دارد، تاثیر زیادی در کاهش مصرف سوخت، ترافیک و آلودگی هوا خواهد داشت.
· شما به ترافیک اشاره کردید، آیا اینترنت اشیا قابلیت استفاده در زمینه حمل و نقل را هم خواهد داشت؟
قبل از پاسخ به این سئوال اجازه دهید بگویم اینترنت اشیاء میتواند در بسیاری از موارد و معضلهای موجود به عنوان راهکار قرار گیرد. اما در باره حمل و نقل عمومی امروز موضوع حمل و نقل هوشمند یکی از بحثهای جدی در کشور است که یکی از آنها میزان بالای تصادفات است، طبق آمار پلیس راهنمایی و رانندگی 40 درصد از این تصادفات به علت سرعت غیر مجاز است و بخشی به دلیل خستگی و خواب آلودگی راننده است، درحالی که میتوانیم از طریق اپلیکیشنی روی گوشی تلفن همراه یا یک دیوایس موجود خود خودرو این مشکل را هم برطرف کنیم.
· کمک این ابزار در بیمه نیز خواهد بود؟
دقیقا؛ اتفاقا فعالیتهایی انجام شده در این زمینه که از طریق این اپلیکیشن میتوان تمام ریسک رانندگی افراد را محاسبه کند. بنابراین میتوانیم آن را در قالب یک مسابقه نیز بررسی کنیم که بیزینس مدل آن استارتآپهای بیمهای است. به این صورت که رانندگان کم ریسک براساس این اپلیکیشن میتوانند تخفیفهای بیمهای دریافت کنند و آن گروه از رانندگان که پرریسک محاسبه میشوند مبلغ بالاتری برای حق بیمه بپردازند. منافع آن برای شرکتهای بیمه میتواند صرفهجویی در پرداخت خسارت است.
· به این ترتیب شما تاکید دارید اینترنت اشیاءامروز یک خواست جهانی بخصوص در جوامع توسعه یافته یا درحال توسعه است؟
مشخصا اینگونه است؛ اصولا این جریان جدیدی است که در جهان وجود آمده و ما هم به سمتش میرویم. یعنی اینترنت اشیاء جزو جریانات اصلی دنیا قرار گرفته و امیدواریم دستاوردهایی مناسب داشته باشیم.
· بیشتر در بخش تقاضا صحبت کردیم؛ آیا در آنسوی معادله یعنی نهادهای بهرهبردار نیز تحولاتی ایجاد شده است؟
به نکته خوبی اشاره کردید، بخش تقاضای استفاده از این نوع فناوری تنها بخشی از مشکلات است بلکه امروز یکی از مشکلات اصلی اینجاست که نهادهای بهرهبردار اصولا هیچ شناختی از موضوع ندارند و نمیتوانند استفاده بهینه از این نکته داشته باشند. بهعنوان مثال، خودروسازها، عرصه بهداشت و درمان و البته حوزه حملونقل.
· اصولا تحولات عرصه فناوری بسیار سریع؛ اما تغییرات ایران اصولا بسیار کند پیش میروند، نظر شما در این زمینه چیست؟
این نکتهای است که باید برای آن برنامهریزی دقیقی داشته باشیم به این دلیل که اگر یکباره تقاضا برای استفاده از چنین فناوریهایی بالا رفت آیا اصولا میتوانیم پاسخگوی این نیاز باشیم یا خیر؟ به همین دلیل بحثی که در این دوره از نمایشگاه بر آن متمرکز شدیم بحث عرضه است. این سئوال را مطرح کردیم که اگر تقاضا رفت بالا، کدام شرکت توانایی و چیزی برای عرضه و رفع تقاضا دارد؟ اجازه دهید با آماری در نمایشگاه اخیر توضیحات تکمیلی را ارایه کنم، براساس برآوردهایی که انجام شد در این نمایشگاه از 400 استارتآپی که در الکامپ استارز شرکت کردند فقط یکی دو غرفه در حوزه IOT، فعالیت دارند که نشان دهنده این واقعیت است که هنوز جامعه استارتآپی ما به سمت این مهم حرکت نکرده است و باید انگیزه بیشتری ایجاد کنیم که در آینده با چالش مواجه نباشیم.
· اشاره کردید به حضور معدود شرکتها در این بخش، اصولا ایران در اینترنت اشیاء چه جایگاهی به خود دیده است؟
برای پاسخ به این سئوال باید به دو بخش عرضه و تقاضا اشاره کنم. بهلحاظ تقاضا و بازار خیلی عقب هستیم. خوشبینانهترین حالت باتوجه به بازخوردهای اپراتورها این است که در حال حاضر بازار آیاُتی کشور را میتوان ۱۰۰ میلیارد تومان درنظر بگیریم. درصورتیکه در حال حاضر بازار آیسیتی کشور ۳۰ هزار میلیارد تومان است؛ یعنی آیاُتی به ۳۰٪ بازار آیسیتی کشور هم نرسیده. این درحالیست که در جهان تا ۱۰٪ هم این بازار رشد کرده است.
در بخش دوم یعنی عرضه برخلاف تقاضای این حوزه که بسیار عقب است در بحث عرضه شرکتهایی داریم که با همکاری بخشهای R&D فاصله در بحث عرضه این بازار را با جهان تا دو یا سه سال کاهش دادهاند. محصولاتی که شرکتهای عضو فروم ارائه میدهند در مقایسه با محصولاتی که در کنفرانسها و نمایشگاههای بینالمللی میبینیم، تقریبا در یک سطح هستند. بههمین خاطر است که اولین چالش را باید در بحث تقاضا ببینیم، بهعبارتی بهرهبردارهایی که باید از آیاُتی استفاده بکنند هنوز به این سمت نرفتهاند و چالش بعدی بهسمت استارتآپها میره و ازآنجاییکه بحث استارتآپ زمان بر است دقیقا مثل بحث کشاورزی که برداشت کاشت زمانبر است. در این مقطع، شرکتهای اسِمی و لارج انترپرایز به سمت آیاُتی حرکت کردهاند و لذا راهحل داریم اما سمت استارتآپ بازار آیاُتی کشور هنوز کامل نیست.
· یکی از نهادهای بسیار تاثیرگذار در این زمینه مراکز آموزش عالی و دانشگاهها هستند، این مراکز با موضوع اینترنت اشیاء ارتباط برقرار کردهاند؟
دورههای آموزشی مثل سامر اسکولی برگزار کردیم و بحث لیگال آیاُتی همه کمکی برای آشنایی نسل جوان با این حوزه هستند؛ اما متأسفانه دانشگاهها هم با این موضوع آشنا نیستند. برای ورود به بحث کارآُفرینی ما یک تیم لازم داریم در این مقطع یکی از معضلات این است که تیم توانمند در حوزه آیاُتی نداریم. بهعنوان مثال بعد از ۱ سال که از فراخوان سراسری این مجموعه میگذره تا امروز تنها ۴ تیم اعلام حضور کردند. البته موضوع اطلاعرسانی هم بسیار حائر اهمیت است چراکه پرریسکترین مرحله، مرحله شتابدهی است. برای این موضوع اعلام آمادگی کردیم که نهتنها کمک مالی میکنیم، بلکه در مرحله اول بهصورت رایگان به تیمها مشاوره خواهیم داد. متأسفانه در حال حاضر تیمها، تیمهای قدرتمندی نیستند، ایده هست اما بهلحاظ فنی و کسبوکاری بسیار ضعیف هستند. نباید فراموش کنیم کمک مالی و مشاوره بازار با ماست، اما توسعه کسبوکار با تیمهاست که متأسفانه تا این لحظه تیم قدرتمندی نداشتیم. در این حوزه تیمهای توانمند بسیار نادر هستند. بههرحال این نکته را هم باید بهخاطر داشته باشید که بودجه ما بودجه دولتی نیست و لذا باید در حوزه سرمایهگذاری دقت و سختگیری بسیار بالایی داشته باشیم.
· شما به کارآفرینی تاکید دارید لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
باید بهخاطر داشته باشیم کارآفرینی با آموزش انجام نمیشود، در کارآفرینی انگیزه افراد مطرح است و ریسک پذیری آنها تعیین کننده خواهد بود. لذا آموزش را لازمه کارآفرینی میدانیم، اما کلید طلایی این حوزه نیست. قدم اول برای کارآفرینی در این بازار، تیم منسجم است و در مراحل بعدی مباحث آموزش و حمایت مالی و سرمایهگذاری مطرح میشود.
· برسیم به موضوع قوانین موجود در کشور، آیا در این زمینه کمبود قانون وجود دارد؟
بهلحاظ قوانین و اصول موجود نیز تا این مرحله با مشکل چندانی روبهرو نبودیم، بهغیر از بیمه شخص ثالث که با محدودیتهای تخفیف روبهرو شدند که در حال حاضر در حال بحث با بیمه مرکزی هستیم. در حوزه دیتا نیز اوضاع چندان واضح نیست؛ چراکه در آیاُتی بحث بحث بیزنس اکسس دیتا است (دسترسی کسبوکارها به دیتا) بهاین معنا که ما دیتای مصرفی را میگیریم و با پردازش این دادهها مثل شهر، انرژی و غیره از توش کسبوکار استخراج میکنیم. در این حوزه قوانین چندان مشخصی وجود ندارد. اما تمامی این موارد باتوجه به کارگروههای موجود در فروم راهحل دارند. بهعنوان مثال کارگروه فروم برای همین موضوع که با سازمان تنظیم مقررات، وزارت نیرو و شهرداریها، پلیس فتا در ارتباط است و این موانع را برطرف میسازد.
· یکی از مشکلاتی که پیامرسانهای داخلی امروز ایجاد کردهاند عدم اشنایی و قوانین موجود است، آیا در آی او تیها نیز چنین مشکلی وجود دارد؟
خوبی بازار آیاُتی این است که کشور و مجموعه حاکمیتی زودتر از زمان لازم متوجه این موضوع شده، بهعنوان مثال در حوزه پیامرسانها این مشکل بوده که اول تکنولوژی آمد و بعد حاکمیت متوجه مشکلات آن شد. اما آیاُتی بهمعنای کامل در کشور وارد نشده و حاکمیت درگیر شده و بهتدریج بسترسازی را فراهم میسازد بههمین خاطر است که در حوزه قوانین به مشکل چندانی برنخواهیم خورد. لذا استارتآپها نباید در این موضوع دغدغه داشته باشند آنها میتوانند با مراجعه به فروم کمک بگیرند و کارشناسان و متخصصان فروم هم بهکمک ارتباطهای موجود این مشکل را برطرف میکنند. کارگروه امنیت فروم برای همین مسئله ایجاد شده است.
گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.
گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی مطرح کرد:
عماد عزتی
استفاده از ظرفیتهای مختلف دنیای صفر و یکی در عصر ارتباطات باعث شده تا رسانهها نیز دستخوش تحولاتی غیرقابل انکار شده و به قول معروف از شیوههای سنتی خبررسانی فاصله قابل توجهی گرفته باشند به صورتی که امروز وقتی صحبت از رسانه میکنیم، قطعا شیوههای سنتی آن مد نظر نیست؛ بلکه قرار است در فضایی بیانتها با امکاناتی نا محدود سخن بگوییم.
شیوهای که اگرچه امروز میتوانند امتیازی در اختیار فعالان عرصه رسانهها برای جذب بیشتر مخاطبان باشد، اما نیازمند برنامهریزی و تدوین نقشه راهی منطقی برای استفاده حداکثری از امتیازات و کاهش هرچه بیشتری مشکلاتش خواهد بود.
این درحالی است که ایران علیرغم تعداد کاربران بالای فضای مجازی و پوشش مناسب اینترنت در سراسر کشور همواره در این فضا بخصوص رسانههای نوین دیجیتالی مثل آی پی تی ویها درگیر موازیکاری و مشکلاتی است که امتیازات اقتصادی، فرهنگی و ... این عرصه نوین رسانهای را کمرنگ کرده و به حاشیه رانده است.
با فضایی چند بعدی روبرو هستیم
جمشید جعفرپور، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس درباره شرایط فعلی آی پی تی ویها به ... گفت: اهمیت و همچنین جایگاه رسانههای نوین در عصر ارتباطات برهیچ کس پوشیده نیست و مسئولان هم در این زمینه برای ارتقاء سطوح مختلف این شیوه نوین ارتباطی علاوه بر تامین زیرساختهای مشغول تعیین سیاستهای کلان و مدیریت آن هستند، به همین دلیل از آنجا که با موضوعی چند بعدی مواجه هستیم، بحث تقسیم کار و تعیین نحوه نظارت نهادهای مسئول در این زمینه مدتهاست در کمیسیون فرهنگی مجلس مطرح شده است.
جعفرپور در ادامه با اشاره به جلسات متعددی که در کارگروه رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس انجام شده افزود: هنگام بررسی چگونگی تقسیم کار نهادها در این فضا، نظرات مختلفی مطرح شده که اغلب دارای استدلالها و مستنداتی قابل توجه است، از این رو لازم است کاملا با حوصله و منطقی درباره آنها بحث و بررسی صورت گیرد. به این دلیل که اگر بخواهیم با عجله در این عرصه وارد شده و سیاستگذاری کنیم، قطعا در آینده نه چندان دور با چالشی بزرگتری غیر از موازیکاری مواجه خواهیم شد.
وی با تاکید براینکه جهت سیاستگذاری در عرصه ارتباطات نوین بخصوص موضوع آی پی تی ویها لازم است ابتدا مرز بندی دقیقی میان نهادهای درگیر صورت پذیرد تصریح کرد: هرکدام از نمایندگان و مسئولان نهادهای درگیر، براساس برداشتها و تعریفی که از این فضا دارند، نگاه خاص خود را برای آینده استفاده از فضای نوین رسانهای مطرح میکنند، اما از آنجا که سه نهاد مرتبط یعنی سازمان صدا و سیما، وزارت ICT و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درگیر موضوع هستند؛ میبایست براساس قانون و درنظر گرفتن سهم مسئولیتها، مرزبندی مشخصی میان این دستگاهها صورت پذیرد.
این نماینده مجلس در ادامه به خبرنگار ما گفت: در کمیسیون اجماع کامل وجود دارد که مسایل مربوط به سختافزار و توسعه چنین امکاناتی در کنار زیرساختهای لازم برای حضور منطقی آی پی تی ویها یا هر رسانه دیگر با ویژگیهای مشابه، مربوط به وزارت ICT است و هیچ جای بحثی برای چگونگی حضور این وزارتخانه در کلان موضوع وجود ندارد، اما آنچه اکنون محل بحث و گفتوگو قرار گرفته چگونگی همکاری رسانه ملی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این فضا است.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: درنگاه اول براساس قانون موضوع صوت، تصویر، رادیو و تلویزیون انحصارا در اختیار سازمان صدا و سیما قرار گرفته؛ ولی همانطورکه قبلا اشاره شد فضایی که درباره آن سخن میگوییم، تک بعدی نیست که بخواهیم همچون گذشته همه کارها را انحصاری انجام دهیم. از این رو تاکید نمایندگان براین است که بتوانیم براساس متن قانون به شیوهای تعامل میان نهادهای درگیر ایجاد کنیم که منافع ملی حفظ شود.
وی معتقد است از آنجایی که متولی مباحث فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و این فضای نوین رسانهای هم بخش قابل توجهی کارکردهای فرهنگی را به خود دیده، میبایست میان سازمان و صدا و سیما و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری جدی، دقیق، اصولی و منطقی ایجاد شود تا علاوه بر اجرای دقیق قانون اساسی کشور فضای کلی ایران برای استفاده بهینه از این نوع رسانههای نوین آماده باشد.
جعفرپور در ادامه تصریح کرد: نکتهای که بسیاری از نمایندگان برای تقسیم بندی کار میان دو نهاد یاد شده درباره آن تامل داشتند، موضوع تولید محتواهای مورد نظر در این نوع رسانهها بود. نکتهای که هرگز نباید مشمول دیدگاههای شخصی یا ارگانی شود، بلکه میطلبید براساس منافع ملی و همچنین فرمایشات مقام معظم رهبری تصمیمگیری انجام شود. به این دلیل که ما مستندات و دیدگاههای مقام معظم رهبری را مشخصا در این زمینه داریم.
نماینده مردم خنج، لارستان و گراش تاکید کرد: از این رو جهت تعیین تکلیف و مشخص شدن مسیر اصلی تصمیمگیری در آینده طی یک ماده قانونی کمیسیون مصوب کرد، مساله صوت و تصویر فراگیر انحصاری به صدا و سیما سپرده شود، اما مصوبه کمیسیون لازم است در صحنه علنی مجلس نیز مورد بررسی و تصویب قرار گیرد. از سوی دیگر کمیسیون تصمیمگرفته به جای اینکه در قانون کلیگویی داشته باشد موارد رامشخصا مورد بررسی قرار دهد تا بخش بخش مصوبههای آتی در این زمینه براساس اصول اجرایی، علمی، عملی و منافع ملی کشورمان صورت پذیرد.
به گفته این نماینده مجلس، اثرگذاری رسانههای نوین فعلی در کلان جوامع مختلف بهگونهای است که نباید هرگز دچار کلیگویی در زمینه قوانین مربوطه باشیم، چون کلیگویی مشکلاتی را در آینده به جامعه تحمیل میکند که هزینهای به مراتب سنگین خواهد داشت. پس هرچه بیشتر امروز سختگیری و دقت عمل داشته باشیم در آینده بهره بالاتری از امتیازات این رسانهها در راستای منافع ملی و ارتقاء فرهنگ کشورمان خواهیم داشت.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس به خبرنگار ما گفت: برهمین اساس یک پیشنهاد داریم که در آن موضوع صدور مجوزهای مورد نیاز راهاندازی آی پی تی ویها را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسپاریم. درست همانطور که سایر رسانهها مثل روزنامهها، سایتهای خبری و ... از طریق این نهاد مجوز دریافت میکنند؛ اما صداوسیما با توجه به آن نکاتی که مقام معظم رهبری فرمودهاند، چارچوبها و شاخصهای مورد نیاز دریافت مجوز از وزارت ارشاد را تعیین کند.
وی تاکید کرد: به این ترتیب ضمن اینکه زمینه همکاری دو نهاد مرتبط را در فضایی کاملا شفاف و بدون حاشیه زیر سایه قانون اساسی کشورمان مهیا کردهایم؛ همزمان توانستهایم هر یک از نهادهای یاد شده را متناسب با تخصصی که دارند درباره مدیریت فضای نوین رسانهای موجود درگیر و دخیل کنیم تا بهره حداکثری در جامعه داشته باشیم.
نهادی مستقل برای رگولاتوری مورد نیاز است
جعفرپور درباره بحث نظارت و تطبیق محتوای تولید شده این رسانهها با قانون به ... گفت: کمیسیون به این نتیجه رسیده که تقسیم بندی قبلی اگرچه کارآمد و تعیین کننده همکاری منطقی میان نهادهای درگیر این موضوع است؛ اما وقتی صحبت از نظارت و کنترل محتوای تولید شده میکنیم نمیتوانیم به کارکردهای این شیوه تکیه کنیم؛ چون اتفاق نظر درباره محتوا وجود ندارد و دیدگاهها کاملا متفاوت است. بنابراین تاکید داریم رگولاتوری باید برعهده نهادی مشخص و مستقل باشد.
این نماینده مجلس معتقد است، بهترین مرجع رگولاتوری در امر محتوای تولید شده در آی پیتی ویها یا رسانههای مشابه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است به این دلیل که تجهیزات، دانش، توانمندی و اشراف کامل به خطوط قرمز در این نهاد وجود دارد و میتواند رصد دقیق و کاملی از تمامی جهات بر رسانههای مورد نظر داشته باشد، هرچند یقین داریم همفکری وزارت ارشاد با مدیران صدا و سیما در این امر کارگشا بوده و زمینهای مساعد ایجاد میکند.
وی تصریح کرد، هم اکنون براساس موارد مطرح شده کمیسیون مشغول رایزنی و بررسیهای نهایی است تا با رسیدن به یک جمعبندی دقیق و اصولی موضوع تکمیلی و نهایی را تقدیم هیات رئیسه مجلس جهت بررسی در صحن علنی کند.
جعفرپور بدون اینکه اشارهای به زمان بررسی موضوع یاد شده در صحن علنی مجلس داشته باشد به خبرنگار ما گفت: فکر کنم اگر در این فضا با رعایت نکات یاد شده وارد شویم، امکان جمعبندی منطقی در صحن علنی مجلس و تصویب قانون مناسب فضای رسانههای دیجیتالی وجود داشته باشد؛ به همین دلیل نمیتوان گفت دقیقا چه زمانی موضوع براساس دستور هیات رئیسه در نوبت بررسی در صحن علنی قرار خواهد گرفت.
این نماینده مجلس تاکید کرد: البته نکتهای که اعضای کمیسیون فرهنگی بسیار به آن توجه دارند اهمیت زمان در اینباره است چون سرعت توسعه رسانههای اینچنینی در دهکده جهانی آنچنان بالاست که اگر ما بستر و شرایط مناسبی برای فعالیتها رسانههای دیجیتالی داخلی نداشته باشیم، دشمنان و بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از فرصت استفاده کرده و بهرهبرداری سوء از این امکانات به نفع خود داشته باشند. از این رو نمایندگان خود نیز زمان را درنظر دارند و در تلاشند با حداکثر سرعت بدون کوچکترین کاهش دقت تصمیمگیری کنند، به صورتی که دقت فدای سرعت نشود.
گفتوگوی پیشران توسعه با مشاور فضای مجازی سازمان صدا و سیما
هایپر مدیاها بستری مناسب برای توسعه
کمتر از صد میلیون تومان برای هرشغل در این بخش لازم است
عماد عزتی
ورود روز افزون صفر و یکهای مجازی در زندگی روزمره تک تک ما در کنار هوشمندتر شدن لوازم و تجهیزاتی که بکار میگیریم؛ فرصتهای گستردهای برای کسبوکارهای مختلف و همچنین کارآفرینان ایجاد کرده است.
این درحالی است که روند یاد شده توانسته علیرغم اثرگذاری در صنایع گوناگون، تاثیر قابل توجهی در پوستاندازی رسانهها، بخصوص رسانههای صوتی و تصویری داشته باشد، تاثیری که امروزه با سرعتی غیرقابل تصور روند ظهور رسانههای نوینی مثل «آی پی تی وی»، « وی او دی» و «او تی تی» را متحول کرده است.
در این زمینه برخی کارشناسان معتقدند ایران علیرغم اینکه پتانسیلهای بالایی برای استفاده از این تحولات نوین رسانهای در اختیار دارد، هنوز نتوانسته آنطور که باید سوار بر امواج ایجاد شده به سمت ساحل موفقیت گام بردارد. از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با دکتر حسن نجفی سولاری، مدرس دانشگاه و مشاور فضای مجازی سازمان صدا و سیما داشته که در ادامه میخوانیم.
· از چه دورهای زمینه ایجاد رسانههای نوین در دهکده جهانی ایجاد شد؟
بطور کلی فضای مجازی جهانی، از دهه 1990 میلادی آغازی داشته که در قرن بیست و یکم تبدیل به جهشی قابل توجه شده و این جهش آنقدر قدرتمند بوده که در بخش مدیا یا رسانهها به سرعت دوران حکمرانی رسانههای مدرن همان دوره یعنی رادیو، تلویزیون، ماهواره و حتی خبرگزاریها را به خط پایان خود نزدیک کرد. ولی دستاورد این جهش قابل توجه ظهور فناوری نوینی به نام «آیپیتیوی» یا «تلویزیون بر مبنای پروتکل اینترنت» بود.
· منظور شما از تلویزیون بر مبنای پروتکل اینترنت چیزی شبیه همان جعبه جادوی خودمانی متصل به اینترنت است؟
خیر؛ واقعیت این است که «آی پی تی وی» فقط تلویزیون نیست؛ بلکه سیستمی تعاملی و خدمات دهنده ترکیبی است. از این رو بهتر است بگوییم «آیهایپر مدیا» یعنی ترکیبی از رسانهها که در این ترکیب رادیو، تلویزیون، سینما، خبرگزاری، نشریه و مجلات هم حضور دارند. البته این پایان کار نیست، چون خدمات آب و هوا، پرداخت قبوض، بانک و دیگر امکانات نیز در آن وجود دارد. پس میتوان گفت فضای آی هایپر مدیایی که از آن سخن میگوییم؛ اکنون به گونهای تکمیل و تجهیز شده که هرآنچه سبک زندگی هوشمند امروزی میطلبد را برایمان مهیا کرده و این تکنولوژی در دهکده جهانی به شدت درحال رشد است که دلایل متعددی هم دارد.
· کمی درباره این دلایل توضیح دهید.
بطور کلی سه امتیاز ویژه در این رسانه وجود دارد. اولین نکته مربوط به فضای مناسب محیط کسب و کار است، به این دلیل که برای مردم، تولید کنندگان و ارایه دهندگان خدمات، بستری مناسب است. اساسا به این دلیل که سیستم فنی و زیرساخت آن متفاوت از اینترنت است، به همین دلیل امکاناتی ایجاد شده که محیط کسب و کار بسیار مناسبی را فراهم میکند. اما امتیاز دوم، نیازسازی است، به این معنی که مجموعه نیازهایی که روز به روز هم افزایش پیدا میکند در بین جوامع از این طریق پاسخ داده میشود. بنابراین سیستم هوشمند یاد شده میتواند همه نیازها را برطرف کند. اما سومین امتیاز و در واقع اصلیترین امتیاز، مربوطه حالت تعاملی این فضا است.
· تعاملی بودن «آی پی تی ویها» که به نظر شما اصلیترین نکته است واقعا چه امتیازی ایجاد کرده است؟
ببنید، در فضای قدیم سیگنال رادیویی یا تلویزیونی بدون در نظر گرفتن خواسته مخاطب منتشر میشد؛ از این رو مخاطب اگر مایل بود آن سیگنال را دریافت میکرد و برنامه را میدید یا میشنید، اما اگر علاقهای نداشت، تمام تلاش تولید کننده از بین میرفت. اما امروز امکانات فنی میتواند قدرت انتخاب به مخاطب بدهد. به این ترتیب که مخاطب فرمان میدهد «من کِی، چه چیزی ببینم یا بشنوم». به این ترتیب کاربر از مجموعه محتواهای موجود؛ یک رسانه اختصاصی برای خود میسازد. مثلا کسی علاقه به ورزش دارد و دیگری به موضوعات علمی پزشکی؛ پس با توجه به امکانات موجود هر دو مخاطب به جای اینکه از بین صدها کانال بخواهند سوژه مورد نظر را انتخاب کنند، میتوانند دسته بندی شده برمبنای علایق خود برنامهها یا محتوا را دریافت کنند.
· آی پی تیویها در ایران از چه سالی مطرح شدند؟
از سالهای 1376 - 1377 صدا سیما اراده کرد، تلویزیون تعاملی بوجود آورد، یعنی حدود بیست سال این اراده را داشته؛ ولی هر بار به شکلی مشکل ایجاد شده است. در یک دوره زیرساختهای بسیار خوبی فراهم شد و محتوای بسیار مناسبی هم فراهم کرد. به صورتی که با توجه به علایق مردم نسبت به محتواهای متعدد غیر آرشیوی؛ سازمان صدا و سیما تولیدات ماهوارهای را بکار گرفت و در عین حال نیز محتوای مخصوص نهادها و دستگاهها یا شرکتهای مختلف هم در این فضا قرار گرفت. اما به دلیل مشکلات و اختلافاتی که وجود داشت؛ این برنامه به نتیجه نرسید و در مقطعی هم سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسید که اصلا مسئولیتش در این حوزه نیست و کار را به بخش خصوصی واگذار کرد. طبیعی بود بخش خصوصی هم مشکلات خاص خودش را داشت و در نهایت هم موفق نشد.
· عدم هماهنگی که باعث مشکلات شده بود امروز هم دیده میشود؟
امروزه خوشبختانه دو سالی است که اراده بهتری ایجاد شده و رشد و توسعه آیپی تی ویها با قدرت و قوت درحال پیشروی است. به این دلیل که یک حالت ترکیبی یعنی کارگذارانی از بخش خصوصی با هدایت، نظارت و حمایت معاونت فضای مجازی توانستهاند زمینه رشد را فراهم کنند.
· ایران نسبت به کشورهای همطراز خود در این زمینه چه جایگاهی دارد؟
در ایران با کمال تاسف به دلایل مختلف آن همگرایی لازم ایجاد نشد و علیرغم اینکه صدا و سیما به عنوان متولی صدا و تصویر فراگیر در حوزه فرستندههای رادیویی و تلویزیونی به نسبت موفق عمل کرد؛ در فضای مجازی به دلایل متعددی نهادها و بخشهای مختلف به همگرایی نرسیدند که آی پی تی وی در ایران رشد کند. به همین دلیل از برخی کشورهای همطراز عقب هستیم.
· اگر از فضا و مشکلات آی پی تی ویها بگذریم موضوع محتوا یکی از مهمترین چالشهاست، نظر شما در این زمینه چیست؟
ببینید باید حقیقتی را بپذیریم که اساسا چالش محتوا در فضای مجازی مختص ایران نیست. همه دنیا در این بخش با دروغ، تقلب، ریا و صدها گرفتاری که مربوط به محتواست روبرو میشوند. مثلا اکنون آمریکا که خود آغازگر این مسئله و دروغ ساز است؛ گرفتار شده و به نقطهای رسیده که گفته میشود رئیس جمهور فعلی آمریکا را روسها با دخل و تصرفی که در فیسبوک و فضای مجازی داشتند؛ به پیروزی رساندند. بنابراین؛ ناهنجاری و نگرانی مربوط به محتوای این فضا، مختص ایران نیست بلکه همه درگیر هستند.
· برای مدیریت مشکل چه باید کرد؟
در مرحله اول باید تجمیع محتوا ایجاد کنیم. یعنی اینکه تولید کنندگان را آزاد بگذاریم و اجازه بدهیم ذهنشان خلاقانه تولید محتوا کرده و آن محتوای تولید شده را در اختیار مجموعهای قرار بدهند که بتواند با اعتبار سنجی، درجه بندی و ارزش گذاری مردم را در انتخاب محتوای سالم و قابل قبول کمک کند. این شیوه منطقی و قابل دفاعی است که باید درنظر داشته باشیم. البته توجه داشته باشیم منظور فیلترینگ نیست، همانطور که گفتم اعتبار سنجی، درجه بندی و ارزشگذاری هدف اصلی است.
· آیا صدا و سیما در این بخش برای خود جایگاهی متصور شده است؟
خوشبختانه سازمان و صدا و سیما برای کمک به کاربران، اپراتورها و کسانی که در فضای مجازی تصمیم به فعالیت گسترده دارند؛ چیزی به عنوان بازار محتوا ایجاد کرده. این بازار در واقع نرم افزار بسیار پرقدرتی است که همه تولید کنندگان صدا و تصویر میتوانند محتوای تولیدی خودشان را در آن قرار دهند تا کارشناسان، متخصصان، جامعه شناسان یا روانشناسان فعال در این فضا نسبت به محتوای تولید شده نظر بدهند پس از آن سازمان صدا و سیما محتوای تایید شده را درجه بندی و اعتبار سنجی خواهد کرد تا از گرفتاری و مشکلاتی که در تمام دنیا وجود دارد رها شویم.
علاوه براین بخش «آی پی تی وی» و «تلویزیون تعاملی» معاونت فضای مجازی برای تولید کنندگان محتوا، بازار بزرگی نیز ایجاد کرده که در آن به تولیدکنندگان مشورت میدهد که محصول مناسب تقاضای جامعه تولیدکنند و با توزیع هدفمند این محتوا را در اختیار مخاطبان قرار دهند.
· یکی از اختلاف نظرها حوزه فعالیت سازمان صدا و سیما در این فضاست، در این زمینه چه نظری دارید؟
سازمان صدا و سیما بنابر حکم مقام معظم رهبری به رئیس شورای عالی فضای مجازی یعنی رئیس جمهور، مسئولیت نظارت، مجوز دهی، تنظیمگری حوزه صدا و تصویر فراگیر با سازمان صدا و سیما است. بنابراین حضور در فضای مورد بحث جزو ماموریتهای سازمان صدا و سیما است و باید این دستور اجرا شود. در همین زمینه سازمان از مدتها پیش جلساتی را برگزار کرده تا تعریف روشن و واضحی از صدا و تصویر فراگیر استخراج کند و مشغول پیگیری این است که در شورای عالی فضای مجازی این تعریف به یک قانون تبدیل شود. پس وقتی قانون داشته باشیم براساس آن قانون، آییننامهها و استانداردها تنظیم خواهد شد کار کاملا شفاف ادامه خواهد یافت. نکته اینجاست که ساختار لازم بیش از یک سال است که ایجاد شده و سازمان تنظیم مقررات صدا و تصویر فراگیر تاسیس شد.
· ایران در دنیای نوین رسانهای بخصوص در بحث آی پی تی ویها عقبافتادگی قابل ملاحظهای دارد، برای برطرف شدن این مشکل چه باید کرد؟
برای جبران این عقب افتادگی خوشبختانه ارادهای در سازمان صدا و سیما شکل گرفته است. اما اصولا یک نگرش نوین و دیدگاه جدیدی باید در چند سطح به وجود آید تا سرعت پاسخگویی به نیاز مردم و رفع این عقبافتادگی که کم هم نیست؛ منطقی شده و نهایتا در جایگاه مناسب قرار گیریم.
· برسیم به موضوع اشتغال، شما برآوردی از تاثیرگذاری توسعه «آی پی تی ویها» در برطرف شدن چالش اشتغال ایران دارید؟
اجازه دهید اینگونه پاسخ بدهم که با استفاده از فضای مجازی و به خصوص «آی پی تی ویها»، کسب و کارهای بسیار متعددی ایجاد میشود. برآورد شده نزدیک به یک میلیون شغل بالقوه در این فضا وجود دارد که میتواند بالفعل شود. درحالی که چندی پیش معاون وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات اعلام کرد: «تنها حدود 200 هزار نفر در این حوزه فعال هستند». بنابراین مطمئنا ظرفیت چند برابری داریم. به همین دلیل هم بود که رئیس جمهور اعلام کرد: «دو میلیون فرصت شغلی در این زمینه وجود دارد که منظورشان آینده بود». حالا برای چنین مجموعهای که اینقدر ظرفیت دارد ولی در عین حال هم عقب است باید نگاه جدیدی برای استفاده از IPTV و VOD و OTT و مجموعه خدمات فضای مجازی ایجاد کنیم تا ظرفیتهای بالقوه به بالفعل تبدیل شوند.
· به ازای هر شغل ایجاد شده در این زمینه چقدر سرمایهگذاری لازم است؟
بطور کلی سرمایه مورد نیاز برای ایجاد یک فرصت شغلی در صنایعی مثل فولاد، پالایشگاه و پتروشیمی، تقریبا بین یک میلیارد تا ده میلیارد تومان است و در صنعت کشاورزی هم اگر بخواهیم سیستم مکانیزه با مصرف کم آب ایجاد کنیم برای هر فرصت شغلی 250 میلیون تومان پول لازم داریم. اما برای تولید کالای ایرانی در فضای مجازی به ازای هر فرصت شغلی زیر صد میلیون تومان نیاز داریم که اعم از زیرساخت، فنی، تجهیزات تولید و مکان است.
· شما به ایجاد نگاه جدید تاکید کردید منظورتان نگاه جدید در کدام بخش است؟
در کلان جامعه؛ ولی ابتدا باید از سطوح بالای مدیریتی تغییرات را تجربه کنیم. به عنوان مثال در سطح شورای عالی فضای مجازی به عنوان نهاد حاکمیتی واقعا باید نگرشی جدید به وجود آید تا اهمیت این موضوع در حوزه دولت، قوه قضاییه، قوه مقننه جا بیافتد. اگر در تدوین قوانین و اساسنامهها و آییننامهها سرعت عمل نداشته باشیم با توجه به توسعه و رشد سریع در این بخش بازهم مشکل خواهیم داشت.
· تغییر نگرش در بخش خصوصی و عمومی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولا آنهایی که منابع و امکانات دارند منظورم شرکتهای خصوصی، خصوصا آن گروه که تمایل دارند سود مناسبی را از سرمایهگذاری خود تجربه کنند. باید بپذیرند شتابدهندهها و استارتآپهای این حوزه در دنیا خیلی موفقتر از حوزههای دیگر فناوری عمل خواهند کرد. به عنوان مثال اگر کسی به صورت سنتی در حوزه فناوریهای مربوط به دارو، کشاورزی، شیمی سرمایهگذاری میکند، لازم است توجه داشته باشد با سرمایهگذاری در این حوزه یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات حدود سه برابر بیشتر منافع اقتصادی خواهد داشت.
· آیا مخاطبان یا همان کاربران نیز باید تغییر نگرش را تجربه کنند؟
قطعا؛ یکی از بخشهای مهم در این معادله مخاطبان یا همان کاربران هستند. این گروه باید دریابند عمر رسانههای سنتی روبه پایان است ولی این دلیلی نیست که کاربران شروع به وقتگذرانی در شبکههای اجتماعی کنند. به صورتی که زمان زیادی را در این فضا سپری کنند و بیآنکه دستاوردی داشته باشند؛ تنها اختلاف، تنش روحی را به به دست آورند. پس لازم است به جای این شبکههای اجتماعی، جایگزینی داشته باشیم تا به دور از هرگونه مشکلات؛ کسب ثروت کنیم. حالا این ثروت یا مادی یا معنوی است. اصولا منطقی است که اگر فردی یک دقیقه وقت خود را در شبکههای اجتماعی، سایت، وبلاگ یا موتور جستجو یا هر نوع فضای مجازی مثل بازی صرف میکند و نتواند به ثروتی (مادی یا معنوی) یک دقیقهای دست پیدا کند؛ باید فضای مجازی را کنار بگذارد. درحالی که اگر یک کاربر ظرفیت استفاده از فضای مجازی را داشته باشد میتواند به ازای هر دقیقه ورود و زیست در این فضا منفعتی برای خود ایجاد کند. خوب اینجاست که میبینیم سطح سوم تغییر یعنی کاربران خیلی مهم است. خانوادهها و کاربران ایرانی باید تغییر نگرش اساسی پیدا کنند تا عقب افتادگی کشور در این زمینه سریعتر جبران شود. مثلا بگوییم هرزمان تصمیمگرفتم در فضای مجازی گشت و گذار کنم؛ باید این وقتگذرانی در رسانهای باشد که برای من تولید ثروت (معنوی یا مادی) کند.
· شما در بخشی از سخنان خود به عقب افتادگی ایران اشاره کردید درعین حال که پتانسیلهایی هم وجود دارد؛ پتانسیلهای ایران در این زمینه چیست؟
ببینید اصولا بهترین امکانات و تکنولوژی را داریم که باید از آن استفاده کنیم، اما درباره پتانسیلهای دیگر اجازه دهید به نکتهای اشاره کنم؛ امروز براساس آمار منتشر شده از سوی وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات حدود 60 میلیون تلفن هوشمند فعال در اختیار مردم ایران است. یعنی 60 میلیون ابزار تولید ثروت – محتوا - برای زیستن در فضای مجازی داریم. قطعا محصولات ارایه شده از این ابزار مشتریان زیاد و بدون مرز دارد که امتیاز است. البته فراموش نکنید این تعداد ابزار فقط مربوط به گوشی تلفن همراه هوشمند است؛ درحالی که حدود 5 میلیون خانوار ایرانی دارای تلویزیون هوشمند هستند. یعنی بهترین امکان کسب و کار را علاوه بر تلفن همراه در اختیار دارند.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید که این تعداد ابزار تولید نهایتا چه امتیازی برای کلان موضوع است؟
کاملا واضح است. این کاربران تولید میکنند، عرضه میکنند و مصرف میکنند و در نهایت این چرخه ادامه دارد که منجر به جهش اقتصاد و تولید ثروت میشود. این درحالی است که حدود 45 درصد جمعیت ایران دارای اینترنت پرسرعت هستند. یعنی امکان تبادل اطلاعات و آپلود کردن را با سرعت مناسب در اختیار دارند. اینجاست که یا محتوایی را مصرف میکنند یا اینکه خودشان تولید کننده هستند و ارزش افزودهای را دست به دست میکنند.
· برسیم به موضوع شعار سال، به نظر شما چه ارتباطی میان صدا و تصویر فراگیر و حمایت از کالای ایرانی وجود دارد؟
اجازه دهید کمی مفصل توضیح دهم، ایران یک سرزمینی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم همواره در معرض تهدیدهایی قرار دارد؛ یکی از آنها تهدید طبیعی مثل خشکسازی است. نوع دوم تهدیدهای نظامی و امنیتی است. اما سومین تهدید که نیازمند تامل بیشتر است؛ تهدیدهای اجتماعی است. به این ترتیب که جنگ روانی، جنگ نرم و جنگ شناختی علیه ایران شکل گرفته است. خوب حالا کشوری که از هر سه منظر درگیر شده و اجبارا مشکلات متعدد دیگری را هم تجربه میکند؛ باید از این ابزار بزرگ یعنی فضای مجازی استفاده بهینه داشته باشد و در صدر آن «آی پی تی وی» و «او تی تی» ها قرار دارند.
بنابراین با در نظر گرفتن اینکه انتخاب شعار سال از سوی مقام معظم رهبری بر مبنای الگوی اقتصاد مقاومتی یعنی حمایت از کالای ایرانی بوده و ذیل آن نیز الگوی توسعه اقتصادی کشور است و کلان کار مبتنی بر یک دکترین مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری یعنی؛ دهه پیشرفت و عدالت است. پس دکترین پیشرفت و عدالت است، الگوی پیشرفت اقتصاد مقاومتی است و سال ما هم سال حمایت از کالای ایرانی؛ این موارد همه درحالی مطرح شده که فضای مجازی بزرگترین کارکرد را هم در حوزه تولید و هم در حوزه فرهنگسازی و هم در حوزه ایجاد انگیز میتواند برای این شعار داشته باشد.
رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق ایران در گفتوگو با ... مطرحکرد:
گفتوگو از عماد عزتی
درحالی معادن و صنایع معدنی در شرایط تحریمهای خصمانهعلیه اقتصاد کشورمان میتوانند به عنوان یکی از پتانسیلهای قابل اتکاء اقتصاد کشورمان شناخته شوند که مشکلات مختلفی این جایگاه را با چالشی جدی روبرو کرده است.
در این زمینه گروهی از کارشناسان معتقدند قوانین خلقالساعه و همچنین سوء مدیریت سیاستهای ارزی باعث شده تا ارزش افزوده معادن نادیده گرفته شده و در نهایت سایه سنگین رکود و نگرانی سرمایهگذاران کاملا مشهود باشد.
.... در این زمینه گفتوگویی اختصاصی با دکتر بهرام شکوری رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق ایران داشته تا از وی درباره شرایط معادن و صنایع معدنی در برنامه ششم توسعه و برجام بدون آمریکا بپرسیم.
· جایگاه فعلی معادن در اقتصادکشورمان چیست؟
با توجه به آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی سهم معادن از گردش مالی کشورمان چیزی حدود 30 درصد است و تقریبا نزدیک به 34 درصد از کل صادرات غیرنفتی ایران مربوط به مواد معدنی است. این درحالی است که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت سهم معادن از تولید ناخالص ملی کشورمان یک و دو دهم درصد اعلام شده، اما بانک مرکزی سهم هفت دهم درصدی را برآورد کرده است. البته نباید فراموش کنیم که با توجه به مشکلات و موانعی که در بخش معدن ایران داشتیم و ایجاد شده است سالانه تقریبا شصت صدم درصد از ذخایر معدنی را استخراج میکنیم.
· سهم معادن در اشتغال کشورمان چقدر است؟
براساس آمار سال 1394 نزدیک به 5200 معدن فعال در کشور وجود داشته که سهم اشتغالزایی مستقیم آنها چیزی معادل یکصد هزار نفر برآورد شده است. اما با درنظر گرفتن مشکلات بخش معدن و روند تعطیلی برخی از معادن بخصوص معادن کوچک برآورد میشود امروز نزدیک به 3500 نفر از سهم اشتغال معادن کشور که در آخرین آمارگیری اعلام شده کاسته شده است.
· براساس برنامه ششم توسعه سهم معادن از تولید ناخالص ملی چقدر تعیین شده و برای دستیابی به این سهم چه میزان سرمایهگذاری لازم است؟
آنطور که در برنامه توسعه اعلام شده سهم معادن از تولید ناخالص ملی باید به یک و نیم درصد از تولید ناخالص ملی یعنی تقریبا دو برابر آنچه بانک مرکزی اعلام کرده برسد. اما نکته اساسی برای دستیابی به این سهم سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختهای مناسب است. درباره میزان سرمایهگذاری مورد نیاز هم اجازه دهید به نکات تعیین شده در افق 1404 اشاره کنیم به این ترتیب که در بخش معدن باید 50 میلیارد دلار جذب سرمایه داشته باشیم که از این بخش 18 میلیارد مربوط به برنامه ششم توسعه تعیین شده است. ولی براساس آنچه اتفاق افتاده حداکثر جذب سرمایه مستقیم چیزی حدود 4 میلیارد دلار در سال 2017 میلادی بوده و سال قبل از آن هم سه میلیارد و سیصد و هفتاد میلیون دلار سرمایه به بخش معدن تزریق شده است. این درحالی است که میدانیم از نیمه سال جاری هم با توجه به خروج آمریکا از برجام این روند کندتر شده است. پس اگرچه نسبت به سال 2015 تقریبا نزدیک به شصت و هشت درصد رشد سرمایهگذای داشتیم ولی هنوز فاصله معناداری با آنچه باید انجام دهیم داریم.
· به نظر شما مشکل جذب سرمایه داخلی یا خارجی در کشورمان چیست؟
درپاسخ به این سئوال باید به دو بخش عمومی و تخصصی معادن اشاره شود. در بخش مشکلات عمومی بارها اعلام شده است که قوانین دستوپاگیر، عدم ثبات نرخ ارز، دستورالعملهای خلقالساعه، نا هماهنگی میان دستگاهها و دهها مورد دیگر، اما اگر مشخصا بخواهیم درباره مشکل جذب سرمایه در بخش معدن صحبت کنیم باید درنظر داشته باشیم که سرمایهگذاری در بخش معدن امری بلند مدت است و نمیتوانیم قوانینی طرح کنیم که اثربلند مدت نداشته باشد. اما اصلیترین نقطه ضعف ایران برای جذب سرمایه در بخش معدن همین نکته است که متاسفانه هرگز به بخش معدن بلند مدت توجه نشده است. اما ریسک بالای سرمایهگذاری در معدن میطلبد که برخی تضمینها یا مشوقها از سوی دولت ایجاد شود تا سرمایهگذاران داخلی یا خارجی حاضر به ورود دراین بخش بشوند. اجازه دهید برای شما مثالی از کشور شیلی به عنوان یک کشور موفق در این زمینه بزنم؛ شیلی چهار اقدام شامل «تأمین اطلاعات زمین شناسی»، «وجود برنامه ملی توسعه معادن از کنسانتره تا فرآوری»، «پرداخت 70% هزینه مطالعات پروژههای بیش از 2 میلیون دلار» و «حمایت مالی برای پروژههای فناوری نوین تا 30% سرمایه گذاری تا سقف 5 میلیون دلار» را به اجرا گذاشته است. نکته قابل توجه در سیاستهای دولت این کشور، وجود گزینه موافقتنامه سرمایهگذار با دولت برای ایجاد ثبات در مالیات و سایر قوانین برای مدت 10 تا 20 سال جهت جذب سرمایهگذار است که مستلزم پرداخت نرخ مالیات بر شرکت برابر با 42% در مقابل نرخ استاندارد 35% تعیین شده و دولت شیلی نیز در عوض تغییرات ثابتی را با توافق شرکت مذکور، در مالیات بر ارزشافزوده و سایر مقررات در نظر خواهد گرفت. قانون سرمایهگذاری این کشور، دریافت سود و خارج کردن آن از کشور میزبان را تضمین کرده است. خوب حالا خودتان مقایسه کنید که آیا ایران علیرغم تمام امتیازهای طبیعی که به خود دیده آیا توانسته جاذبهای برای سرمایهگذاران ایجاد کند؟ البته این پایان کار نیست چون برخی شاخصها باعث کاهش تمایل سرمایهگذاران برای حضور در ایران میشود به این ترتیب که بر اساس آخرین گزارش انتشار یافته از مجمع جهانی اقتصاد، ایران در بین 137 کشور جهان از نظر رقابتپذیری در رتبه 69 قرار دارد که در مقایسه با رقیبان معدنی خود مانند استرالیا (رتبه 21)، هند ( رتبه 40) و شیلی ( رتبه 33) گزینه برگزیدهای جهت جلب نظر سرمایهگذاران نیست. در میان زیربخشهای شاخص رقابتپذیری جهانی، کشور ایران در ارکان کارایی بازار نیروی کار (رتبه 130) و پیشرفته بودن بازار مالی (رتبه 128) بدترین وضعیت را داشته در حالی که کشورهای استرالیا، هند و شیلی در شاخص ارکان کارایی بازار نیروی کار به ترتیب رتبههای 21، 40 و 33 و در شاخص پیشرفته بودن بازار مالی رتبههای 6، 42 و 17 را کسب کرده است و امروز هم که تحریمهای بانکی عاملی مضاعف برای بیتوجهی سرمایهگذاران خارجی به بازار ایران شده است.
· اگر فرض کنیم قوانین و مشوقها همه مهیا هستند، اصولا ایران از نظر پتانسیلهای معدنی جاذبهای برای سرمایهگذاران دارد؟
اجازه دهید پاسخ شما را با ارایه برخی آمار درباره معادن کشورمان بدهم؛ کشور ایران به لحاظ غنای معدنی در زمره 10 کشور برتر جهان قرار گرفته و بیش از 68 نوع ماده معدنی مختلف را در اختیار دارد، خوب این امتیازی است که کمتر کشوری از آن برخوردار است. اما از دیگر امتیازهای قابل توجه ایران موقعیت استراتژیک، پتانسیلهای بازار ایران و بازارهای مجاور، مزیت نیروی کار ایران، پایین بودن هزینههای دستمزد و انرژی، زیرساختهای توسعهیافته نسبت به دیگر همسایهها، آب و هوای متنوع، فراوانی منابع طبیعی، مشوقهای مالی و امنیت ایران در بین کشورهای خاورمیانه است. این درحالی است که به دلایل مشکلات سیاستگذاری در جذب سرمایه گذاری که قبلا به آن اشاره کردم هنوز نتوانستهایم دقیق و منطقی از این امتیازها استفاده کنیم.
· خوب برسیم به موضوع تحریمها و کارشکنی غرب علیه اقتصاد کشورمان، به نظر شما معادن در این شرایط چه مشکلاتی خواهند داشت؟
اینکه بخواهیم بگوییم مشکلی ندارند شاید کمی دور از واقعیت باشد، به این دلیل که بالاخره معادن نیز مثل دیگر صنایع نیازمند ارتباط با کشورهای خارجی بوده تا بتوانند فناوریهای مورد نیاز، تجهیزات و از همه مهمتر بازارهای هدف را در اختیار داشته باشند. اما نباید فراموش کنیم امتیازهای دیگری هم در این زمینه داریم به این معنی که میتوانیم در بخش سرمایهگذاری از سرمایههای داخلی استفاده کنیم که امکانات وجود دارد و در بخش بازارهای هدف میتوان با تکمیل زنجیره تولید ضمن کاهش خام فروشی با استفاده از ارتباطات مناسب منطقهای یعنی بازار 400 میلیون نفری اطرافمان محصولات نهایی را با ارزش افزوده بالاتر بفروشیم. اگرچه مواد معدنی ایران نیز در بسیاری از کشورها که با ایران ارتباط خوبی دارند همچنان خریدار خواهد داشت.
· اجازه دهید شفاف سئوال کنیم، موضوع تامین سرمایههای دلاری و همچنین دانش و تجهیزات هم با این شرایط واقعا امکانپذیر است؟
من هم شفاف میگویم، اگر دولت اجازه دهد بخش خصوصی با استفاده از قدرت چانهزنی و ارتباطات خود خارج از مرزها بدون قوانین دست و پاگیر داخلی فعالیت کند مشکلی نخواهیم داشت. قبلا هم چنین تجربهای داشتیم و در زمان تحریمها بسیاری از معدنکاران بخش خصوصی نیازهای خودشان را حتی از شرکتهای آمریکایی تامین میکردند. ببینید صادقانه بگویم امروز تحریمهای داخلی یعنی قوانین دست و پاگیر و موازیکاری و عدم هماهنگی میان نهادهای داخلی باعث بروز چالش در بخش معدن و برخی دیگر بخشهای صنعتی شده است تحریمها تنها بخش کوچکی از مشکلات ماست.
· یکی از مشکلات معادن ایران که باعث تعطیلی برخی از آنها شده رکود و افزایش هزینههای تولید است، پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
به مورد خوبی اشاره کردید؛ نکته اصلی اینجاست که باید به معادن کوچک و سرمایهگذاران خصوصی این بخش توجه ویژه داشته باشیم. نقش معادن کوچک با توجه به پراکندگی و اشتغالزایی آنها در شرایط فعلی غیرقابل انکار است. از سوی دیگر دولت به جای اینکه دائم به فکر توزیع بدون برنامه پول میان صنایع باشد، باید حمایتهای قانونی و بهبود فضای کسب و کار را در بخشهای مختلف در دستور کار داشته باشد. من معتقدم امروز هرچه بتوانیم تولید و تولید کننده را در فضای ایمن و بدون قوانین دست و پاگیر قرار دهیم تا برای فعالیت اقتصادی خود برنامهریزی کند میتوانیم منافع قابل توجهتری به دست آوریم. در غیر این صورت روند تعطیلی واحدها یکی پس از دیگری را شاهد خواهیم بود. مالیات، بیمه، ارزش افزوده، حقوق دولتی نوسان نرخ ارز اینها مشکل اصلی تولید هستند. دولت اگر اجازه دهد ثبات و آرامش در تولید نهادینه شود باور کنید مشکل به یک سوم آنچه امروز داریم نزول خواهد کرد. تاکید میکنم زنجیرها را از پای تولید باز کنیم تا شاهد رونق و ایستادگی مقابل کارشکنیهای غرب غلیه اقتصاد کشورمان باشیم. اجازه دهید دوباره تکرار کنم، اثرگذاری تحریمها غیرقابل انکار است، اما انعطافپذیری و سرعت عمل بخش خصوصی در تمامی بخشهای تولیدی میتواند قابل اتکاء برای اقتصاد کشورمان باشد فقط اگر دولت اجازه فعالیت به این بخش بدهد.
وقتی صحبت از سفرهای زمینی با خودروی شخصی می شودقطعا بسیاری براین باورند که اینگونه سفر بسیار سخت و دشوار است یا اینکه با خود میگویند اینگونه سفر کردن مخصوص فقراست. اما اشتباه نکنید این تجربهای است که بدون تردید در طول زندگی میتواند امتیازات بالایی برای شما به ارمغان آورد و اصلا سفر با خودروی شخصی به خارج از مرزهای کشورمان نشانه بیپولی یا فقر نیست چون وقتی در محوطه گمرک و مرزهای خروجی کشورمان منتظر رسیدن نوبت خودتان هستید خواهید دید که افراد با توانایی مالی متفاوت کنار شما هستند که بسیاری از آنها ممکن است از نظر مالی جزو طبقات بالایی اجتماعی از نظر ثروت باشند.
به هرحال اگر از این حرفها بگذریم، شاید شما جزو آن گروه از افراد جامعه هستید که علاقمند هستید دل به جاده سپرده و راهی سرزمینهای ناشناخته خارجی بشوید پس ترکیه به عنوان اولین گزینه مقابل شماست. از این رو تصمیم گرفتم تجربه خودم را با شمایی که اهل سفرهای زمینی هستید را به اشتراک بگذارم. (من به اتفاق همسرم در کارنامه سفرهای زمینی خودمان 13000 هزار کیلومتر رانندگی با پراید خارج از مرزها را ثبت کردهایم) (ترکیه 5 بار؛ گرجستان3 بار)
مقصد امسال نوروز ما 1397 شهر سامسون ترکیه بود چون این شهر تقریبا یکی از زیباترین شهرهای ترکیه در حاشیه جنوبی دریای سیاه است و به قول معروف هم فال است و هم تماشا به این دلیل که علاوه بر مراکز خرید مورد علاقه ما ایرانیها، جاذبههای فرهنگی و طبیعی بسیاری نیز در دل خود جای داده است.
قبل از هرگونه توضیح درباره شرایط جاده و مسیرهای پیش روی شما در نظر داشته باشید . پیش فرض شهر مبداء را تهران و ساعت حرکت را هم 7 بعد از ظهر در نظر گرفته ام، چون زمانبندی در اینگونه سفرها بسیار مهم است، دقت داشته باشید با شرایط خودتان محاسبات را دوباره از نو تنظیم کنید.
مسافت پیش رو از تهران تقریبا 1900
مسافت از مرز بازرگان 870 کیلومتر
میزان مصرف بنزین با درنظر گرفتن (7 لیتر به ازار هر 100 کیلومتر) (قیمت بنزین اکتان 95 در ترکیه به تاریخ 7 فروردین 1397 = 5 لیتر و 92 کروش) (قیمت هر لیر ترکیه در این تاریخ 1300 تومان ) (مسیر رفت 37 لیتر) ( مسیر برگشت به دلیل سنگینی ماشین 50 لیتر)
مدت زمان طی مسیر در صورت 2 راننده بودن و حرکت یکسره 24 ساعت (12 ساعت تا مرز بازرگان و 12 ساعت هم برای رسیدن به شهر سامسون)
برای رسیدن به این شهر ابتدا لازم است خودتان را به مرز بازرگان برسانید و پس از آن از طریق نقشههایی که در این متن هست سه گزینه برای رسیدن به سامسون مقابل روی شماست که مسیر آبی بهترین گزینه است.
فقط به خاطر داشته باشید بخشی از مسیر یعنی پس از شهر گوموشخانه؛ مسیری بسیار پرپیچ و کمی سختتر جاده چالوس خودمان است و باید دقت عمل خوبی هنگام رانندگی داشته باشید. مسافت مرز تا شهر سامسون تقریبا 900 کیلومتر است و برای رسیدن به این شهر به دلیل شرایط جاده تقریبا 12 ساعت زمان لازم دارید از این رو بهتر است وقتی از تهران حرکت میکنید پس از رسیدن به خاک ترکیه (عبور از مرز) در شهر دوبایزید (DOGUBAYAZIT) حتما شب را اقامت کنید و صبح زود پس از صرف یک صبحانه حسابی در بوتیک هتل ارتور دوباره به جاده بزنید.
اطراف این میدان همه مراکز خرید و موزههای زیادی هست که میتوان دو روزه از تمام آن بازدید کرد البته غذاخوریها و صرافی هم در همین میدان است
یکی از بهترین مراکز خرید در شهر سامسون لاولت مارکت هست که قیمتهای بسیار مناسبی داره از مقابل مرکز خرید پیازا مینیبوس برای این مرکز خرید هست
به گزارش جام جم آنلاین، در تحقیقات اولیه مسئولان مشخص شده است هم اکنون عدم توازن در آموزشها و مهارتهای مختلف جویندگان کار باعث شده تا برخی مشاغل بدون تقاضا باقی مانده باشد و در بخشهایی انبوه تقاضا چالش ساز باشد. از این رو مراکز تحقیقاتی و همچنین دانشگاهها وارد عمل شدهاند تا بررسیکنند در دهههای آینده چه مشاغلی بیشترین تقاضا را خواهند داشت که براساس آن نیروی ماهر نیز پرورش یابد.
تعلیم و تربیت
کارولین فیریشیلد، محقق بازار کار سایت تخصصی LINKEDIN در این زمینه میگوید: بررسیهای انجام شده در موسسه جهانی مککنزی بیانگر آن است که تا دو دهه آینده بیشترین فرصتهای شغلی در بخشهای تعاملی میان انسانهاست.
فیریشیلد در ادامه میافزاید: استفاده از فناوریهای نوین و دنیای مجازی باعث شده ارتباط میان افراد و از همه مهمتر آموزش کودکان دستخوش تغییرات گستردهای شده باشد از این رو اهمیت آموزگاران و معلمان در بخشهای مختلف مهارتی یکی از نیازهای اصلی در این دوره خواهد بود.
این تحلیلگر بازار کار تاکید میکند: امر آموزشی نکتهای است که جوامع توسعه یافته به آن توجه کاملی دارند بنابراین معلمان و بطور کلی آموزگاران در بخشهای مختلف میتوانند امیدوار باشند تا سال 2030 میلادی همچنان بازار کار برایشان روبه گسترش است. این درحالی است که محققات تاکید دارند البته نباید فراموش کنیم که احتمالا فضای آموزشی متفاوت است و شاید کم کم خبری از کلاسهای درس سنتی با معلم پای تخته نباشد ولی به هرحال آموزش و نیاز به آموزگار روز به روز بیشتر خواهد شد.
مدیر اجرایی
شاید تصور کنید بعد از قرن 21 با گسترش صفر و یکها در زندگی روزمره تک تک ما به نوعی مدیریت کسب و کارها کم کم در اختیار روباتها قرار خواهد گرفت، اما فراموش نکنید که بسیاری از مدیریتها بخصوص مدیریت داخلی شرکتها و نهادها یا موسسات به هیچ عنوان امکان روباتیک شدن ندارند.
در این زمینه محققات تاکید دارند اگرچه مشاغلی مثل حسابداری، بایگانی و برخی مشاغل امور اداری هم اکنون با استفاده از نرمافزارهای مختلف انجام میشود اما در این زمینه نمیتوان هماهنگی میان این مشاغل را به دست روباتها واگذار کرد. به همین دلیل حتی اگر شرکتی تماما مجازی داشته باشیم بازهم مدیریت داخلی باید بتواند بگونهای ارتباط میان تمامی اعضا را فراهم کند که همین نکته عاملی است برای بهبود فرصتهای شغلی مدیران داخلی بخصوص آنهایی که در بخشهای مختلف مدیریتی دارای مدارک MBA هستند.
مددکاران اجتماعی
تحقیقات کارشناسان کمبریج مشخص کرده روند پیری در جوامع صنعتی عاملی شده برای نگرانی مسئولان و دستاندکاران آن کشورها به صورتی که این مدیران نگران ایجاد بستر مناسب برای تامین آسایش سالمندان در دهههای پیش رو هستند. این محققان میگویند: نگرانی هنگامی بیشتر میشود که درحال برنامهریزی در جوامع سنتی هستیم چون تضاد میان صنعتی شدن و جامعه سنتی در واقع عاملی است برای کاهش دستاوردهای برنامههای تدوین شده.
براساس تحقیقات کمبریج تا سال 2030 میلادی بیش از 400 میلیون نفر بالاتر از 65 سال در دهکده جهانی روزگار سپری میکنند که نیازمند دریافت خدمات خاصی نسبت به جوانترها هستند. این درحالی است که بهبود کیفیت زندگی و همچنین دستیابی به خدمات پزشکی بالا در جوامع صنعتی میتواند براین تعداد تا دوره یاد شده بیافزاید.
محققات دانشگاه کمبریج در این زمینه میگویند: با درنظر گرفتن روند روبه رشد افرادی که نیازمند دریافت خدمات اجتماعی در دوران کهنسالی خود هستند فرصتهای شغلی بسیاری در زمینه مددکاری اجتماعی تا سال 2030 میلادی وجود خواهد داشت به صورتی که تنها در ایالات متحده برآورد شده است تا آن دوره نیازمند 350 هزار مددکار اجتماعی جهت ارایه خدمات به سالمندان هستیم.
مشاور فناوری اطلاعات
هرچند دربسیاری از موارد صفر و یکهای مجازی فرصتهای شغلی گستردهای را در جوامع فعلی ما از بین بردهاند و بهقول معروف باعث بیکاری گروهای افراد شده اما همین صفر و یکها به نوعی فرصتهای شغلی تازهای را هم ایجاد کردهاند. برآوردهای انجام شده از اهمیت دستیابی به مهارتهای فناوریهای نوین بخصوص در زمینه فناوری اطلاعات بیانگر آن است که این شاخصه شغلی میتواند یکی از مناسبترین فرصتهای شغلی در سالهای پیش رو باشد.
کارشناسان و محققان دانشگاه کمبریج در این زمینه تاکید میکنند با توجه به اینکه متخصصان فناوریاطلاعات محدودیتهای مرزی و کشوری پیش رو ندارند احتمالا روند ایجاد فرصتهای شغلی تصاعدی خواهد بود تاجایی که احتمال افزایش 20 تا 50 میلیون فرصت شغلی جدید به عنوان مشاور فناوری اطلاعات تا سال 2030 در بازار کار دهکده جهانی دور از انتظار نیست.
مشاغل مربوط به محیط زیست
در برآوردهای محققان دانشگاه کمبریج آمده طلاییترین فرصتهای شغلی طی دو دهه آینده مربوط به محیط زیست است به این ترتیب که امروز یکی از دغدغههای اصلی دولتها حفظ محیط زیست ساکنان دهکده جهانی است از این رو هرشغلی که بتواند در این زمینه کارآیی مفیدی داشته باشد قطعا بیشترین نیروی ماهر را جذب خواهد کرد.
محققان تاکید دارند مشاغل سبز جزو آن دسته از فرصتهای شغلی گستردهای است که در آینده نزدیک بیشترین جویندگان شغل را به خود جذب خواهد کرد تا جایی که برآورد براین است که احتمالا تا سال 2030 میلادی نیز تقریبا 50 میلیون فرصت شغلی در بخشهای محیطی زیستی بخصوص انرژیهای پاک و تجدید پذیر ایجاد شود.