کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

عجایب خلقتی دیدم در این بازار!

رنگ و وارنگ از همه رنگ میوه

بدوبدو باغت آباد ...

برخی میوه‌های عجیب از گوشه و کنار جهان

نویسنده: عماد عزتی

همه ما درباره فواید خوردن میوه‌ و اهمیت آن در سلامت بدن مطالب بسیاری شنیده یا خوانده‌ایم و بدون تردید نام بسیاری از این نعمات الهی را متناسب با محل سکونت خود یا حتی کمی دورتر در ذهنمان ثبت کرده‌ایم اما دور از ذهن نیست اگر نام بسیاری از میوه‌هایی که مردم دیگر مناطق جهان می‌خورند را ندانیم و حتی تصوری از مزه‌ آنها نداشته باشیم. پس آماده باشید چون جام جم این هفته برای شما بشقابی پر از رنگ و طعم از میوه‌های ناشناخته تدارک دیده است هرچند بازهم هنوز تعداد بیشمار دیگری باقی خواهد ماند.

کارامبولا؛ ستاره‌ای در سبد میوه

دیدن ستاره‌ها در آسمانی صاف و پاکیزه شب همیشه یکی از تجربیات زیبای بشر بوده و هست اما وقتی ستاره‌ای در بشقاب میوه باشد کمی جای تعجب است و حس کنجکاوی ناخودآگاه دستمان را به سمت آن برای تجربه طعمش دراز می‌کند. استار فروت یا کارامبولا میوه‌ای با 5 پره که وقتی برشی عمودی به آن ستاره‌ای در دست داریم که معمولا به رنگ سبز است و گاهی با رنگی زرد در سبد میوه دیده می‌شود. استارفروت بیشتر در کشورهای گرمسیری مثل تایلند، هندوستان، مالزی و اندونزی رشد و تولید می‌شود هرچند در برخی از مناطق کشورمان نیز قابل پرورش است اما هنوز در سبد غذایی کشورمان جایی به خود ندیده است. مزه ترش و شیرین این میوه گرمسیری که بیانگر وجود مقادیر قابل توجهی از آنتی اکسیدان و ویتامین C است باعث شده تا در بسیاری  از کشورها به عنوان بخشی از سالادهای تابستانی یا سبد میوه را به خود اختصاص دهد. بد نیست بدانیم برای نوش جان کردن این میوه نیازی به پوست کندن نداریم و هسته‌ای هم درکار نیست اما فراموش نکنید آنهایی که لکه دارند و کمی پوستشان به رنگ قهوه‌ای تبدیل شده قابل مصرف نیستند و با توجه به توصیه پزشکان افرادی که از بیماری نارسایی کلیه رنج می‌برند باید مزه و طعم این میوه را فراموش کنند.

 

ساپادیل؛ معجونی از طعم

میوه‌ای که زادگاهش مکزیک ، برخی از کشورهای کارائیب و آمریکای مرکزی بوده هم اکنون در بسیاری از کشورهای گرمسیری بخصوص جنوب شرق آسیا کشت شده و در اقص نقط جهان مصرف می‌شود. این  میوه که از تیره سیب کاستر است پوستی سبز رنگ که با رسیدن بیش از حد به زرد رنگ تبدیل می‌شود طعمی از توت فرنگی و آناناس را همراه با کمی لیموترش به خود  گرفته است و باید برای تجربه طعم منحصربفرد آن پوستش را جداکنیم تا میوه سفید رنگی با دهها هسته سیاه نمایان شود هرچند تعداد زیاد هسته‌ها کمی خوردنش را سخت کرده اما تجربه معجونی از طعم‌ها در یک میوه واقعا لذتبخش است.

جالب است بدانیم این میوه به دلیل طعم خاص و منحصربفردش استفاده بسیاری در صنعت ژله، شیرینی پزی و بستنی سازی دارد و یکی از دسرهای بسیار محبوب در کشور مکزیک که مخلوطی از ساپادیل همراه با شیر ، خامه و شکر است. بومیان مکزیک معتقدند آب این میوه یا چای آن می‌تواند برای انواع دردهای معده مفید بوده و پوره شده ساپادیل مرحمی بر زخم‌هاست. این درحالی است که این میوه مقادیر قابل توجهی کربوهیدارت داشته و سرشار از ویتامین C و انواع ویتامین B است.

پشن فروت ؛ ضد سرطان

این میوه که به میوه اشتیاق نیز معروف شده زادگاهش در جنوب آمریکاست اما با توجه به نوع آب و هوایی که برای رشد و تکثیر نیاز دارد امروزه در بسیاری نقاط جهان چون هندوستان، جزایر کارائیب، پرو، هاوایی، اندونزی، برزیل ، مالزی و استرالیا با دو رنگ ارغوانی و زرد رنگ تولید می‌شود که رنگ زرد آن بزرگ‌تر و اسیدی تر از نوع ارغوانی آن است. پشن فروت دارای پوستی همانند چرم با دانه‌های ریز سفید رنگ که طعم اصلی آن مربوط به ماده لزج با دانه‌های سیاه داخلی آن است این میوه با طعمی بین پرتغال و لیموترش به عنوان یکی از میوه‌های محبوب سراسر جهان شناخته شده که هم به صورت خام مصرف می‌شود و هم برای تهیه انواع دستر کاربردهای فراوانی دارد در مناطق گرمسیری عصاره (پوره شده بدون پوست) میوه پشن فروت را همراه یخ به عنوان آب میوه‌ای گوارا در هوای گرم استفاده می‌کنند.

 این درحالی است که براساس تحقیقات علمی میوه اشتیاق دارای کربوهیدرات ، پروتئین، فیبر، کلسیم ، پتاسیم ، فسفر و آهن است و از این رو درمانی برای فشار خون . هرچند دربرخی کشورها مثل هندوستان جوشانده برگ گیاه اصلی این میوه به عنوان دمنوشی آرامش بخش و درمان بر آسم و اختلالات گوارشی شناخته شده است اما به تازگی دانشمندان دریافتند مهمترین خاصیت میوه اشتیاق ضد سرطان بودنش، است.

رامبوتان؛ میوه ای پر از مو

شاید خواندن نام این میوه کمی خاطر شما را تلخ کرده باشد اما فریب ظاهر و نام چندش آور این میوه را نخورید چون تجربه طعم و مزه آن می‌تواند نظر شما را 180 درجه تغییر داده و شما را به عنوان یکی از مشتری‌های دایم آن تبدیل کند. این میوه مودار با دو رنگ قرمز و زرد که زادگاهش مناطق گرم و استوایی بوده، هم اکنون به میزان انبوهی در کشورهای مالزی، اندونزی ، ویتنام و تایلند تولید می‌شود.

طعم این سرخالوی مژکی چیزی شبیه به انگور با دانه‌ای بزرگ در میانش است و برای نوش جان کردن این میوه نیازی نیست نگران صدمه دیدن دستتان باشید چون پرزهای رامبوتان بسیار نرم و با دست می‌توان غلاف میوه را باز کرد تا به میوه اصلی رسید. برای انتخاب میوه خوشمزه کافی است به رنگ آن خوب دقت کنید چون هرچه تیره‌تر (زرد و قرمز) باشد نشانه رسیده شدن کاملش خواهد بود. اما فراموش نکنید رامبوتان زرد رنگ کمی ترش‌تر از نمونه قرمز آن است.

بطور کلی رامبوتان را هم به صورت خام و هم کنسروی مصرف می‌کنند اما از هرنوع که باشد سرشار از ویتامین C و کلسیم است گرچه مقادیر بالای آهن باعث شده تا این میوه را درمانی برای در افراد کم‌خون بشناسند از سوی دیگر رامبوتان ضد کرم است و برای رفع اسهال، میوه‌ای مفید است و جوشانده پوستش برای درمان برفک مفید است.

دوریان ؛ بدبویی سرشار از ویتامین

بطور کلی همه ما انتظار داریم وقتی میوه‌‌ای را دربشقاب مقابلمان پوست می کنیم یا اینکه آن را نزدیک دهان خود می‌بریم عطر و بویی خاص و خوب داشته و ذائقه ما را تحریک کند اما اینبار نه تنها بشقاب بلکه از چندمتری این میوه پر از خاصیت هم نمی‌توان گذشت چون دوریان به عنوان بدبوترین میوه جهان شناخته شده و برخی رستوران‌ها ، هتل‌ها و تمامی شرکت‌های هواپیمایی از ورودش به داخل محوطه بسته جلوگیری می‌کنند. این میوه گرمسیری که هم اکنون به عنوان یکی از مهمترین میوه‌های صادراتی تایلند به شمار می‌رود دارای  شکل ظاهری شبیه به هندوانه اما خاردار با پوستی بسیار سخت است که برای رسیدن به میوه داخلی باید با وسیله‌ای این پوست سخت و خاردار را بشکنیم ؛ فراموش نکنید اگر از زیر درخت این میوه عبور می‌کنید کاملا احتیاط کنید چون در صورت سقوط یکی از آنها ممکن است جراحاتی به شما وارد شود، هرچند در اندونزی مشهور شده در صورت سقوط این میوه روی فردی نشانه خوششانسی اوست. میوه داخل دوریان در دو رنگ زرد و قرمز وجود دارد که در میانش هسته‌ای بزرگ قرار گرفته است.

 اگر از بوی بسیار بد این میوه (شبیه پیاز گندیده) بگذریم درباره مزه آن یک قانون کلی وجود دارد که می‌گوید اگر فردی این میوه را امتحان کنید یا واقعا عاشقش می‌شوید یا اینکه بطور کلی از کرده خود پشیمان خواهد شد چون طعم شیرین مخصوص آن واقعا با هیچ میوه‌ دیگری که تاکنون امتحان کرده‌اید شباهت ندارد. این میوه هم به صورت خام مصرف می‌شود و هم به صورت پخته شده در برخی از غذاهای محلی و دسرهای بین المللی.

اما این بدبوی بزرگ دارای مقادیر قابل توجهی از قند و چربی است و از این رو برای بانوان باردار و افرادی که دارای دیابت یا فشار خون هستند بسیار مضرر تشخیص داده شده است. این درحالی است که عصاره بدبوترین میوه جهان اکنون در بسیاری از نوشابه‌های انرژی‌زا استفاده شده و تولیدکنندگان آمریکایی نوعی مکمل غذایی از آن تهیه می‌کند البته فراموش نکنید هرگز این میوه را با قهوه میل نکنید چون سوءهاضمه در کمین شماست.

پی‌تایا؛ اژدهای میوه‌ها

یکی از میوه‌های عجیب در جهان اطراف ما با توجه شکل بسیار خشن و سرخ رنگش به  میوه اژدها یا گلابی توتفرنگی معروف شده که منشاء کاکتوسی داشته و زادگاهش کشور مکزیک است، هرچند اکنون در بسیاری از کشورهای گرمسیری مثل تایوان ، ویتنام ، تایلند ، فیلیپین ، سریلانکا ، مالزی ، بنگلادش، اوکیناوا ، هاوایی ، شمال استرالیا و جنوب چین در حجم انبوهی تولید و روانه بازار می‌شود. اگر اژدها میوه را به صورت عمودی برش دهید میوه اصلی (قسمت خوراکی) شامل ماده نرم و آبادار با دانه‌های سیاه رنگ ظاهر می‌شود که عطر و بویی منحصربفرد دارد. پی‌تایا در 5 رنگ متفاوت در بازار با طعمی شبیه گلابی موجود است که میوه قرمز شیرین ترین و سفید رنگش طعمی ترش تر به خود گرفته است. اژدها میوه گرچه ظاهری ترسناک به خود گرفته اما سرشار از ویتامین و املاح معدنی است و به عقیده پزشکان طب سنتی برای جلوگیری از سرطان روده و دیابت بسیار مفید است این درحالی است که املاح معدنی این میوه می‌تواند درمانی برای آسم ، فشار خون و کاهش کلسترول خون باشد و چون دارای اکسیدان‌های قوی است از تجمع سلول‌های سرطانی در دیگر نقاط دستگاه گوارشی نیز جلوگیری کند.

دست بودا؛ میوه‌ای ترسناک

این میوه که در خانوده مرکبات جای گرفته در کشورهای معتدل کشت و تولید می‌شود اما هندوستان و چین جزو تولید کنندگان برتر آن هستند. این میوه سنگین که دارای پوست بسیار زخیمی است و بیشتر به عنوان طعم دهنده در صنایع غذایی مورد استفاده قرار می‌گیرد هرچند آنتی اکسیدان مناسبی برای جلوگیری از بیماری چربی خون است اما مردم چین و ژاپن به دلیل عطر بسیار خوش این میوه آن را برای معطر کردن فضای داخلی خانه و لباس‌هایشان به کار می‌برند. فراموش نکنید میوه اصلی آن با طعمی شیرین در بخش‌های انگشت مانندش قرار گرفته و بیشتر بدون آب است که برای رسیدن به آن باید از شر پوست زخیم آن خلاص شوید. میوه شیرین مزه دست بودا بیشتر برای تهیه دسر و به صورت کمپوت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

خیار آفریقایی؛ ظاهری متفاوت

شاید با دیدن نام خیار همان طعم همیشگی و ظاهر عادی این میوه پرخاصیت را به خاطر آورده باشید اما اینبار این میوه به خربزه شاخدار نیز شهرت یافته است و ظاهری کاملا متفاوت با آنچه شما تصور کرده‌اید روانه بازار شده است. همانطور که از نام این میوه مشخص می‌شود مخصوص منطقه آفریقاست و کمتر در کشورهای دیگر دیده شده اما آمریکای مرکزی، استرالیا و هندوستان نیز به عنوان تولید کننده آن هستند. خیار آفریقایی بیضی شکل به اندازه مشت دستتان با خارهایی اطرافش با رنگ زرد یا سبز است که برای رسیدن به میوه اصلی باید پوست کنده شود و تازه شبیه بافت داخلی همان خیار خودمانی خواهد شد اما باطعمی شبیه به لیموترش و موز گرچه برخی معتقدند مزه آن همانند خیار نمک زده است.  این میوه هم به صورت خام مصرف می‌شود هم برای تهیه انواع دسرهای محلی کاربرد فراوانی دارد. این میوه به دلیل سرشار بودنش از آب به عنوان میوه‌ای برای رفع عطش بسیار مفید است.

آکه ؛ میوه‌ای با رنگ خطر

بسیاری از جانداران و گیاهان موجود روی کره زمین با استفاده از رنگ‌های متفاوت به دیگران این هشدار را می‌دهند که باید مراقب خطرات اطراف خود باشیم و میوه آکه نیز یکی از آنهاست این میوه که به عنوان میوه ملی جامائیکا از آن یاد می‌شود دارای پوستی چرمی و قرمزرنگ بسیار سمی است که گنجی پر از ویتامین و پروتئین را درخود جای داده. نشانه رسیدن این میوه این است که باید غلاف قرمز رنگ میوه اصلی روی درخت از هم باز شده و سه دانه سیاه همراه پوششی سفید رنگ که دور آن پیچیده شده نمایان شود و در واقع قسمت خورکی آکه همان غلاف سفیدرنگ دور دانه‌های سیاه داخلی آن است و باید با احتیاط کامل به آن رسید بنابراین بهتر است برای لذت خوردن آن از دستکش استفاده کنید. گوشت داخل این میوه که طعم مغزهای گیاهی را می‌دهد، اغلب در آب نمک یا شیر جوشانده شده و سپس کمی در کره سرخ می‌شود. این میوه، همچنین با ماهی و روغن زیتون یا در خورشت‌ها به همراه برنج خورده می‌شود.

 آکه سرشار از اسیداستئاریک، پالمیتیک و لینولئیک و روغن‌های امگا 6 است که جزو میوه‌های انرژی‌زا قرار گرفته است اما این پایان خاصیت این میوه نیست چون کربوهیدرات‌ها و ویتامین‌های ب، ث و پتاسیم و کلسیم بسیار زیاد آن می‌تواند برای بدن بسیار مفید باشد.

مونسترا دلیسیوسا؛ بمبی از انرژی

این میوه‌که زادگاهش در جنگل‌های بارانی آمریکای مرکزی است تقریبا منحصر بفرد باقی مانده و هنوز در دیگر نقاط جهان زیاد دیده نشده است. شکل ظاهری آن چیزی شبیه به خوشه ذرت است اما با پوستی سخت و فلس‌دار بد نیست بدانید تنها بخش غیرسمی این گیاه، قسمت داخلی این غلاف چیزی شبیه به آناناس است که یکسال برای خوردنش باید تحمل داشته باشید؛ است و نشانه رسیده شدن میوه فاصله گرفتن فلس‌ها از یکدیگر است. مونسترادلیسیوسا بیشتر برای تزئین سالادها و دسر استفاده می‌شود و طعمی بین موز و آناناس دارد. توجه داشته باشید میوه کال می‌تواند سمی و برایتان دردسرساز باشد در حالی که میوه رسیده سرشار از ویتامین ث است درحالی که بافتن مولکولی آن به نوعی است که انرژی بالای میوه را هنگام خوردن به سرعت در بدن آزاد می‌کند و به نوعی انرژی‌زاست از این رو به آن بمب انرژی نیز می‌گویند.

منگوستین؛ ملکه میوه‌های استوایی

زادگاه واقعی این میوه هنوز دقیقا معلوم نشده اما همه محققان و گیاهشناسان یکصدا آنرا جزو میوه‌های استوایی می‌دانند و به دلیل ویتامین‌های متعددی که در آن وجود دارد به آن لقب ملکه میوه‌های استوایی داده‌اند.

ترگیل یا منگوستین میوه‌ای شبیه بادمجان دلمه‌ای اما کوچکتر با پوستی هم رنگ بادمجان و  وقتی پوست آن‌را بگیرید، داخل آن لطیف‌ترین میوه دنیا که شیرین، آبدار و بسیار لذیذ است را مشاهده خواهید کرد. موقع خرید این میوه دقت کنید، ابتدا پوست آن‌را کمی با انگشت فشار دهید اگر نرم بود سالم است ولی اگر سفت بود و اثر انگشت شما در آن معلوم نشد داخل آن خراب شده است.

این میوه که در واقع محصولی از جنوب شرق آسیاست در کشورهایی چون کامبوج، چین، اندونزی، مالزی، سنگاپور، تایوان  و تایلند تولید و روانه بازارهای جهانی می شود.

منگوستین از دوران باستان برای درمان بیماری‌هایی که با تب‌ همراه است ، استفاده شده است. گمان می‌رود به دلیل خاصیت آنتی باکتریالی و ضد التهابی آن باعث کاهش عفونت و در نهایت از بین رفتن علایم تب در بن خواهد شد. این درحالی است که از این میوه می‌توان در درمان اسهال، عفونت‌های مجاری ادراری و اگزما نیز بهره برد. هرچند پژوهش‌ها نشان داده است انواع گوناگونی از ترکیبات بیولوژیکی فعال، به نام «گزانتون‌ها» در پوسته‌ این میوه وجود دارند که می‌توانند فواید متعددی برای بدن داشته باشند. این مواد بیولوژیکی کارایی سلول‌ها را بالا می‌برند و به آن‌ها انرژی می‌بخشد.

همچنین با بررسی‌هایی که روی بیماران دیابتی به انجام رسید، اثبات شد که این بیماران با مصرف پودر پوست این میوه توانسته‌اند انرژی بیشتری داشته باشند و وزن‌شان را کاهش دهند. همچنین گردش خون در بدن‌شان سرعت یافته، قند خون‌شان پایین آمده است. افراد مبتلا به دیابت نوع اول و دوم که از التهاب بافت‌ها رنج می‌برند، با مصرف این میوه بهبودی را در درجات مختلف تجربه کرده‌اند.

اما خاصیت اصلی این میوه تنها از چهل سال پیش نمایان شده است چون دانشمندان با بررسی این میوه خواص شگفت انگیزی را برای آن کشف کرده‌اند. خواصی که  مدیون مقدار بالایی از گزانتون‌هاست (ترکیبی ضد سرطان) و گفته می‌شود میزان گزانتون‌ها در این میوه بیش از مقدار آن در هر خوراکی‌ دیگری است. بنابراین ملکه میوه‌های استوایی برای درمان بیماری‌هایی چون آلزایمر - پارکینسون - اضطراب - آلرژی - افسردگی - بیماری‌های لثه - میگرن - حساسیت‌های پوستی - فشار خون بالا - دردهای عصبی - تومورها - زخم معده - پوکی استخوان - آب مروارید و دیابت نیز استفاده می‌شود.

سفینه سلیمانی تار و پود ارتباطی گسترده

بررسی6  دهه روابط دیپلماتیک؛ فرصت‌ها و افق‌ها

 

نویسنده: عماد عزتی/ روزنامه‌نگار

بدون تردید نام کشور تایلند یا سیام باستانی، هم‌اکنون برای بسیاری از ساکنان دهکده جهانی نامی آشناست و به واسطه توسعه وسایل ارتباط جمعی اکثرا فارغ از تمام فراز و فرودهای سیاسی و عرف دیپلماتیک از آن کشور به عنوان سرزمین لبخندها یاد می‌کنند، توصیفی که در پس معنایش دموکراسی نهفته و بیانگر ارتباطاتی گسترده و صلح طلبانه از سوی ساکنان این کشور با تمام اقوام دهکده جهانی مثل ایرانیان است .

بنابراین لازم به یادآوری نیست که سرزمین لبخندها یا همان سیام سابق (تایلند کنونی) بیش از 4 قرن ارتباط تنگاتنگ با ایران داشته و از پی آن 6 دهه روابط دیپلماتیک را درکارنامه خود به ثبت رسانده است.  ارتباطی که هنگام مطالعه روند توسعه آن درمی‌یابیم هرچه بر مدتش افزوده شده است، روابط میان این دو سرزمین کهن در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و تجاری در هم تنیده‌تر شده و هر دو کشور مستحکم‌تر از قبل ضمن رعایت حقوق متقابل یکدیگر، مراوات خود را داشته‌ و همواره با در نظر داشتن افق‌های دوردست آن را ادامه داده‌اند.

این در حالی است که علاوه بر درنظر داشتن روابط تاریخی ملت‌ها، می‌توانیم روابط میان ایران و تایلند را پس از گذشت شصتمین سالگرد روابط دیپلماتیک کنونی به دو بخش اصلی روابط تاریخی و روابط معاصر تقسیم‌بندی کنیم که هر دو بخش همچون تار و پودی مستحکم به یکدیگر تنیده شده‌اند. بنابراین بد نیست برای بررسی اهمیت ارتباط میان دو ملت ابتدا کمی از روابط تاریخی آنها بدانیم و کم کم به ارتباط معاصر میان دولت ها و جامعه مدنی بپردازیم.

 

روابط تاریخی پایه‌ای مستحکم برای شروع دوران معاصر

در متون تاریخی آمده روابط ایران و سرزمین سیام و به طور کلی با جنوب شرقی آسیا مربوط به دوران پیش از اسلام و زمان ساسانیان بوده که بیشتر اسناد باقیمانده بیانگر ارتباط تجاری میان دو سرزمین است، در حالی که نقطه عطف این ارتباط پراکنده تجاری در عصر صفویه عنوان شده و از آن زمان تاکنون همواره رو به رشد دیده شده است.

هنگام جستجو در این دوران طلایی درخواهیم یافت نام شیخ احمد قمی، (روحانی و بازرگان ایرانی)، دلیلی محکم برای توسعه این ارتباط بوده که تا همین امروز نام و خاندانش باعث تحکیم ارتباط میان دو ملت و دولت‌هایشان بوده است.

شخصیت و ذکاوت این روحانی و بازرگان ایرانی که در واقع حضور مذهب تشیع را در سیام پایه‌گذاری کرده، توانست در دوران پادشاه نارای مقام صدراعظمی را برای او (شیخ احمد قمی) به ارمغان آورد و عاملی باشد برای خوشنامی قومی به نام «بوناک» در این سرزمین که همواره تا امروز در میان مردم سیام معروف و شناخته شده هستند.

 این ارتباط و ارتقای مقام سیاسی تا پس از مرگ وی نیز ادامه داشت و برای اولین بار پس از شیخ احمد قمی،  آقا محمد استرآبادی در سال 1668 میلادی، پیشنهاد فرستادن اولین فرستاده سیاسی سیام را به دربار ایران داد و این پیشنهاد ذکاوتمندانه از سوی پادشاه نارای (پادشاه سیام در آن دوران) به واسطه همان تجربه خوب از ارتباط با ایرانیان مورد توجه قرار گرفت و عملی شد. این ارتباط میان دو کشور در نهایت سال 1682 میلادی با حاج سلیم مازندرانی به عنوان دومین سفیر سیام هنگامی که وی با هدایایی فراوان شامل طلا و پرندگان نادر، گام به دربار شاه سلیمان صفوی گذاشت، تحکیمی ناگسستنی به خود دید و به عنوان پایه‌ای مستحکم برای روابط دوران معاصر ادامه یافت. (پاک‌ آئین، 1386، 9-11)

این فرستاده به مدت 3 سال در پایتخت حکومت صفوی اقامت داشت و پس از شش‌ماه انتظار در بندرعباس، سال 1685 میلادی همراه اولین سفیر (پیام آور صلح و دوست) ایران، محمد حسین بیگ با یک کشتی انگلیسی روانه سیام شد. اما اولین فرستاده حکومت ایران قبل از رسیدن به سیام بیمار و در نهایت هنگام  ورودش به این کشور درگذشت و معاونش ابراهیم بیگ بود که پیام و هدایای شاه صفوی را به پادشاه سیام اهدا کرد.

خاطرات این سفر تاریخی به‌عنوان نقطه عطف روابط ایران و سیام در کتابی به نام «سفینه سلیمانی» توسط محمد ربیع بن محمد ابراهیم به رشته تحریر درآمد و برای آیندگان مکتوب شد تا همواره سندی غیرقابل انکار از قدمت ارتباط میان دو ملت باشد.

این دوره تاریخی از روابط میان دو کشور حتی به‌رغم شورش و ناآرامی‌‌های مختلف در ایران‌زمین و سیام که باعث از بین رفتن سلسله‌ای و روی کارآمدن گروه دیگر در دو کشور شد، هیچ آسیبی ندید و همواره ادامه یافت تا در دوران معاصر رنگ و بوی تازه‌ای به خود گیرد، گرچه در این دوره تاریخی همواره سطرهای نامفهوم و گمنامی را در میان خاطرات خود از روابط میان دو کشور به دلیل همان تغییر حکومت‌ها برجای گذاشته، اما نباید فراموش کرد این ارتباط‌های پراکنده میان دو کشور اگرچه مستمر نبودند، اما به گواهی اسناد و مدارک تاریخی ارتباط بین ملت‌ها هرگز قطع نشده یا از بین نرفته است؛ بلکه باعث شده ارتباط میان ایران و سیام در کوتاه‌ترین زمان ممکن در دو سوی معادله با درنظر گرفتن سیاست‌های جدید حکومتی در هر دو سوی مرزهایشان در یک راستا قرار گرفته و دوباره ادامه یابد.

 

ارتباط معاصر با 2 رویکرد متفاوت!؟

همان طور که قبلا نیز اشاره شد، ارتباط ایران و سیام را می‌توان به دو بخش عمده تاریخی و معاصر تقسیم‌بندی کرد، اما در بخش دوم با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان رویدادی جهانی باید آن را به دو رویکرد مختلف بخش‌بندی کرد تا در نهایت به اهمیت ارتباط میان هر دو کشور و توانمندی‌های آن دست یافت؛ پتانسیلی که هرچه قدمت روابط دو کشور را از زوایای متفاوت بنگریم، بیشتر به اهمیت آن پی خواهیم برد و درمی‌یابیم این ارتباط فرهنگی میان دو ملت است که باعث شکل‌گیری ارتباطی دیپلماتیک، کامل و هدفمند میان دو کشور شده است.

قبل از انقلاب؛ نگاهی مشرک

دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از مهم‌ترین دوران روابط میان ایران و سیام تعبیر شده است، به گونه‌ای که با در نظر گرفتن سرعت رشد فناوری‌های متفاوت آن دوران دهکده جهانی ، این دو دوتای تجاری میان ایران و جنوب شرقی آسیا بود که می‌توانست عوامل و روابط سیاسی را رقم بزند، اما دلایلی چون مدافع بودن هر دو ملت، مخالفت با کمونیسم، گرایش به متحدین در جنگ جهانی دوم و اتحاد هر دوکشور با غرب توانست عواملی تاثیرگذار و نگاهی مشترک در گسترش روند روبه رشد میان دو ملت باشد. این دلایل در کنار اهمیت نظام پادشاهی دو کشور  درست زمان حضور پادشاه ایران و ولیعهد سیام (شهریور 1320) در کشور آلمان و سان دیدن هر دو از ارتش این کشور (نگاهی مشترک به یک موضوع) عامل تکمیل‌کننده‌ای شد تا تایلند و ایران هرچه نزدیک‌تر و صمیمی‌تر بتوانند نقشه راه آینده ارتباط خود را ترسیم کنند.

این نقشه در تاریخ چهارم آذر ماه سال 1333 به تصویب هر دو کشور- که تا آن تاریخ همواره کنار یکدیگر بودند- رسید و تاکنون ادامه یافت و برای اولین بار علی‌اصغر حکمت (سفیر ایران در دهلی‌نو) این ارتباط را با ارائه پیشنهادی به دربار ایران به سطح سفرای کنونی ارتقاء داد. براساس اسناد تاریخی موجود، اولین سفیر ایران در تایلند علی‌اصغر حکمت بود و پس از آن به ترتیب عبدالحسین صدیق اسفندیاری، منوچهر مرزبان، عبدالحسین حمزاوی، محسن صدیق اسفندیاری و در نهایت فرج‌الله برهانی به عنوان آخرین سفیر ایران قبل از انقلاب اسلامی وارد بانکوک پایتخت تایلند شد تا دورانی نوین از ارتباط میان دو کشور رقم خورده باشد.

 

آغاز دوره‌ای پر از انگیزه

به خاطر داریم با ارسال نامه درخواست علی‌اصغر حکمت در تاریخ 19 بهمن سال 1332 به وزارت خارجه و تاکید ایشان به حضور دین مبین اسلام در سرزمین سیام، علاوه بر اهمیت‌ استراتژیک و سیاسی منطقه، روابط دیپلماتیک ایران و تایلند یک سال پس از آن رسما آغاز شد و از آنجا که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران‌زمین با اندیشه ایستادگی مقابل استعمار همانند فرهنگ کشور تایلند بود، انقلاب در ایران عاملی برای ارتباط هرچه بیشتر دو کشور در کنار دیگر تفاهم‌ها شد نه عاملی برای ایجاد فاصله میان دوملت. این درحالی است که  وجود چند صد کلمه مشترک زبان فارسی و زبان مردم تایلند، رابطه تاریخی مناسب و جایگاه ویژه خاندان «بوناک» در این کشور و از همه مهم‌تر حضور مسلمانان تایلند در این سرزمین توانست تاکیدی بر تحکیم هرچه بیشتر روابط ایران و سیام داشته و از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، سفارتخانه‌های هر دو کشور فعال باقی بمانند.

اولین سفیر ایران در تایلند پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هوشنگ رحیمیان بود و به ترتیب آقایان رضا حسین میرزا طاهری، محمدمهدی سازگارا، غلامرضا یوسفی، رامین مهمانپرست، رسول اسلامی، محسن پاک‌آیین، مجید بیزمارک و حسین کمالیان، سفیر فعلی ایران (منابع: وب سایت رسمی وزارت خارجه ایران و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) سکان هدایت سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران را در سرزمین سیام به دست گرفته‌اند.

این روند تاریخی ارتباط میان دو سرزمین با تاریخ کهن و فعالیت سفارتخانه‌های هر دو کشور باعث شده تا امروز و در حال حاضر روابط فرهنگی، سیاسی و تجاری میان آنها گسترده‌تر شده و رو به افزایش گذارد، اما جالب اینجاست که هرچه قدمت ارتباط میان این دو ملت بیشتر می‌شود، فرصت‌ها و عوامل بیشتری برای ارتباط به میان آمده و باعث همراهی هرچه بیشتر دولت‌ها نیز می‌شود.

این عوامل عبارتند از فرصت‌های سرمایه‌گذاری مشترک با توجه به موقعیت جغرافیایی هر دو منطقه، رشد و گسترش تبادلات گردشگری و در نهایت ارتباط هرچه بیشتر جامعه دینی و دانشگاه‌ها (علمی و مذهبی) که هر کدام نیازمند برنامه‌ریزی و توسعه روزافزون متناسب به روز بوده که همواره مورد تاکید است. در این مجال بد نیست برای رسیدن به نتیجه‌ای کامل از شش دهه روابط صمیمی دیپلماتیک میان ایران و تایلند به بررسی جزئی این موارد بپردازیم.

 

فرصت‌های سرمایه‌گذاری

بر هیچ‌کس پوشیده نیست که امروزه اهمیت سرمایه‌گذاری‌های خارجی و مشترک در سرزمین‌های مختلف کم از درآمدهای صادراتی نداشته و دولتمردان با استفاده از هر امکاناتی که در اختیار دارند، به تحقق این امر مهم می‌پردازند. این در حالی است که به گواه تاریخ اصالت ارتباط میان دو کشور همین دودوتای اقتصادی بود که زمینه اصلی حضور تجار و سرمایه‌گذاران را در دوران معاصر برایمان به ارمغان آورده است، به‌طوری که تنها افتتاح اتاق مشترک بازرگانی و اتاق دوستی میان دو کشور نمی‌تواند عاملی برای توسعه روابط باشد، بلکه اعلام و معرفی فرصت‌های بیکران سرمایه‌گذاری برای دو سوی معادله بسیار کارآمد خواهد بود.

 فرصت‌هایی چون صنعت پوشاک، صنایع غذایی، فولاد، اتومبیل، قطعات الکترونیک و در نهایت نفت و گاز است که در این میان می‌تواند راهکاری مطمئن برای بازرگانان دو کشور باشد، گرچه همین امروز گروه‌های سرمایه‌گذاری در دو سرزمین فعالیت می‌کنند و مشغول به کارند.

این درحالی است که اهمیت جغرافیایی دو کشور نیز می‌توانست به گسترش روابط هر دو ملت دامن بزند چون ایران به عنوان سرزمینی طلایی برای سرمایه‌گذاری تایلند بود و سیام به عنوان دروازه‌ای برای ورود به بازار جنوب شرق آسیا؛ عواملی که هیچ یک از دولت‌ها نمی‌توانند به آن‌ها بی‌اعتنا باشند.

رشد و تبادل گردشگر

امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت جهانی و عظیم، اقتصاد بسیاری از مناطق مختلف را به خود معطوف کرده که نمی‌توان و نباید به آن بی‌اعتنا بود چون حتی در دوران رکود اقتصادی بین المللی تنها این صنعت بود که توانست روی پای خود ایستاده و باعث جریان پیدا کردن پول در رگ‌های اقتصاد برخی مناطق گردشگر پذیر باشد.

این درحالی است که تایلند به عنوان یکی از معروف‌ترین کشورهای گردشگر پذیر جهان هرساله با تعداد انبوهی از مسافران بین‌المللی روبروست و می‌تواند سهم قابل توجهی از گردش مالی صادرات نامرئی جهان را به خود اختصاص دهد و از سوی دیگر صنعت گردشگری نوپای ایران هم به دنبال یافتن نمونه‌ای موفق برای بهره بردن از تجارب آنهاست.

بنابراین ارتباط میان دو کشور و حضور سرمایه‌گذاران صنعت گردشگری تایلند در ایران به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه گردشگری جهان می‌تواند به ارتقای سطح گردشگری ایران باستانی به همراهی بخش خصوصی گردشگری تایلند  را به ارمغان آورد که این اتفاق زیر سایه رشد و گسترش روابط دیپلماتیک میان دو کشور قابل دسترسی و اجراست؛ هرچند تبادل گردشگر میان دو مرز و بوم می‌تواند عاملی برای شناخت دقیق‌تر دوملت از یکدیگر در عصر حاضر نیز باشد.

مراکز علمی و مذهبی

سنگ بنای ارتباط میان ایران و سیام را می‌توان به دین مبین اسلام در دو سوی مرزهای دو کشور نسبت داد، به گونه‌ای که اولین بار هیات اعزامی ایران به سیام خاطرات خود را از برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان (حسین‌بن علی (ع)) در کتاب سفینه سلیمانی به عنوان وجه مشترک میان دو ملت آورده‌اند.

این امر که مهمترین دلیل ارتباط میان اقوام ایران و سیام بود هم اکنون نیز باعث استحکام ارتباط دو کشور شده است به‌طوری که از گذشته‌های دور و پس از شش دهه ارتباط دیپلماتیک مراکز دینی در ایران و تایلند ارتباط گسترده‌ای با یکدیگر برقرار کرده که در راس آنها می‌توان از جامعه ‌المصطفی العالمیه نام برد و از سوی دیگر هر ساله تعداد کثیری از طلاب تایلندی برای ادامه تحصیل در زمینه دین مبین اسلام راهی شهر مقدس قم شده و در آنجا مراتب طلبگی خود را زیر نظر علمای دینی ایران می‌گذرانند.

هرچند مراکز تایلندی مثل بنیاد شیخ احمد قمی ، مرکز اسلامی بانکوک و... نیز در این کشور بخوبی توانسته‌اند ارتباط مذهبی میان ایران و تایلند را هدایت کرده و باعث رونق و رشد روز افزون آن در دوسوی مرزها باشند و همزیستی مسالمت‌آمیز میان دین مبین اسلام و دیگر ادیان را فراهم کنند. اما این ارتباط مذهبی که از همان مکتب‌های مذهبی آغاز شده در دوران معاصر نیز ادامه یافته و به دانشگاه‌ها و مراکز علمی نیز سرایت کرده است. به‌گونه‌ای که بسیاری از دانشگاه‌های ایران با دانشگاه‌های معتبر تایلند ارتباط علمی داشته و هم اکنون اقدام به تبادل دانشجو می‌کنند. همین امر می‌تواند دلیل دیگری برای حفظ و توسعه ارتباطات گسترده میان دو کشور باشد که باید هر دو دولت به آن توجه ویژه ‌داشته باشند زیرا به نوعی فرهنگ و تمدن دو کشور به یکدیگر گره خورده و در ارتباط است.

کلمات مشترک، تاکید بر ارتباطی همیشگی

همه موارد تاریخی و فرهنگی که دستاورد چند قرن ارتباط میان ملت‌ها و دولت‌های ایران و تایلند بود را به‌طور خلاصه بررسی کردیم. اما جای تردید نیست که این ملت‌ها و اقوام مختلف در مرزهای سیاسی هستند که سنگ بنای ادامه ارتباط سیاسی را برای دولت‌هایشان فراهم می‌کنند که در راس آنها می‌توان به اشتراکات زبان و فرهنگ دو کشور اشاره کرد؛ ارتباطی که حتی در صحبت‌های روزمره دو ملت کاملا مشهود و چند صد کلمه مشترک محاوره‌ای مثل، انگور، کمربند ، کلم، گلاب ، خرما، چتر، شعله و ...  گواه آن است؛ هرچند این تنها کلمات نیستند که می‌توانند حکایت از ارتباط میان دو ملت داشته باشند. شروع سال نو در فروردین ماه همزمان با آغاز سال نوی شمسی و در نهایت بسیاری از آداب و رسوم و احترام به بزرگترهای خانواده را می‌توان شاهد مثالی غیر قابل انکار از ارتباط دیرینه دو ملت دانست. این گونه است که نمی‌توان از بین رفتن ارتباط میان دو ملت و در نهایت دو کشور را متصور شد .

و جان کلام اینکه اگر ابتدا به چند قرن ارتباط گسترده ایرانیان با ساکنان سرزمین سیام توجه کنیم و  شش دهه ارتباط مستحکم دیپلماتیک ایران و تایلند را تکیه‌گاه تصمیم‌گیری بدانیم درخواهیم یافت تار و پود ارتباط گسترده میان ایران و تایلند به این سادگی‌ها گسستنی نیست و نمی‌توان برای آن محدودیتی مثل مرزهای سیاسی عرف امروز جوامع درنظر داشت. چون هر دو سوی این معادله از طریق ملت‌ها به یکدیگر مربوط شده‌اند بنابراین منافعشان با هم تامین خواهد شد نه فارغ از یکدیگر، منافعی که برمبنای حقوق قانونی و متناسب با عرف هریک از جوامع دو کشور تعیین شده است نه براساس سلطه بر دیگری.

تهران پنجم دی‌ماه 1393

 

 

 

پیامی از جنس هلال

نویسنده: عماد عزتی

بدون تردید هنگام بروز سوانح مختلف بخصوص بلایای طبیعی، در اخبار رادیویی و تلویزیونی یا در میان سطرهای جراید کمی‌درباره فعالیت امدادگران و داوطلبان سازمان‌های امداد و نجات شنیده‌اید و با نشان‌های  هلال و صلیب قرمز رنگشان آشنایی دارید اما بواقع درباره شالوده اصلی و همچنین فلسفه وجودی این دو سازمان غیرانتفاقی با رویکردی مشابه که برمبنای گذشتن از خود برای نجات جان دیگران پایه‌گذاری شده است؛ زیاد نمی‌دانیم، چون همیشه خارج از گود بوده‌ایم و فقط درباره آن‌ها شنیده یا دیده‌ایم.

این درحالی است که وقتی به عنوان خبرنگار در یکی از این سازمان‌ها، بخصوص همان هلال قرمز رنگ خودمان مشغول به فعالیت هستید موضوع رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت بگونه‌ای که گاهی اوقات هم کلمات از بیان واقعیت جانفشانی و ایثار امدادگرانش ناتوان است و هم امواج رادیو و تلویزیون.  اما اینبار موضوع اطلاع رسانی درباره رشادت‌های این گروه کمی‌متفاوت شده چون پیامی از جنس هلال نه برای عامه بلکه برای خانواده بزرگ هلال احمر در این سرزمین پهناور منتشر می‌شود، پیامی که رویکرد متفاوتی با دیگر رسانه‌ها به خود دیده و همواره فعالیتش را براین اساس برنامه ریزی کرده است.

 به هرحال من یکسال است در پیام هلال به عنوان جزئی از  بدنه‌ این سازمان غیرانتفاعی که پرسنلش حتی از جان خود گذشته‌اند  قرار گرفته‌ و تنها قلمی به دست گرفتم تا از دنیا ایثار آنها بنویسم که در این 365 روز متوجه شدم این جمعیت نیاز به بیان و معرفی کارهایشان و حرکت قلم من و امسال من ندارد چون، ایثاری که به نظر بنده و دیگران از سوی این پرسنل این نهاد مردمی چه داوطلب و چه رسمی صورت می‌گیرد  ریشه در  مکانی دیگر داشته و حکایتی پر از عشق در پس آن نهفته است و این خانواده‌های پرسنل هلال احمر هستند که بانی اصلی از خودگذشتگی در سازمان هلال احمر شده‌اند و عزیزانشان را با تمام وابستگی‌ها در بدترین و حساس‌ترین شرایط حوادث مختلف روانه کارزار کمک به هم نوعشان می‌کنند.  بنابراین سوژه‌های خبری من کانون گرم خانواده‌های پرسنل جمعیت هلال احمر شد تا بیشتر از ایثارگران واقعی بنویسم چون پرسنل نه برای تشویق و نه برای جلب نظر دیگران از جانشان گذشته‌اند.