کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

غرفه خالی نشریات در گردشگری

کسب و کار جایگاه صنعت نشر در نمایشگاه های گردشگری ایران را بررسی می کند

غرفه خالی نشریات در گردشگری

نویسنده عماد عزتی

هر ساله در تمامی کشورهای صاحب صنعت نمایشگاهی دنیا، نمایشگاههایی به منظور ترویج صنعت سفر و گردشگری برگزار میگردد که به عنوان ابزاری مناسب جهت به رخ کشیدن داشته های فرهنگی، تاریخی، طبیعی یا صنعتی آن کشور به کار گرفته میشوند.

شناساندن ظرفیتهای توریستی در کشورهایی که در این زمینه موفق عمل نموده اند موجب شده است تا صنعت گردشگری به یکی از مهمترین و یا حتی در بعضی، به اصلی ترین منبع درآمدهای ارزی این کشورها بدل شود. ولی آنچه در این بین مسلم و مسجل است اینکه این کشورهای موفق، در شناسایی و یافتن پتانسیلهای گردشگری سرزمین خود صحیح عمل نموده و در شناساندن آنها به سایر کشورها نیز از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده اند و در راستای این حرکت خود از نمایشگاهها نیز به عنوان یک ابزار بسیار مهم که در سطح بین المللی رسماً پذیرفته شده اند بهره می جویند.

در کشوری همچون ایران که تنها سابقه تاریخی و فرهنگی تعداد انگشت شماری از کشورهای جهان با آن برابری میکند هنوز اهمیت برگزاری نمایشگاه بین المللی صنعت گردشگری در حدود لازم و مکفی برای بسیاری از دست اندر کاران این صنعت عیان نشده و یا به تعبیری میتوان گفت که تاکنون ابزار و امکان لازم برای شکل گیری گسترده آن مهیا نبوده است. هرچند هر ساله تعدادی نمایشگاه در این زمینه در کشورمان برگزار می شود و پس از آن اطلاعات و آماری امیدوار کننده از آنها منتشر می شود اما با نگاهی کاملا سطحی حتی به وب سایت های این نمایشگاهها در می یابیم که چقدر این نمایشگاهها با نمایشگاه های مطرح جهان فاصله دارند و اگر تمام نقایص موجود آنها بگذریم به مهمترین آنها بحث مشارکت نشریات تخصصی و البته جراید در این نمایشگاه ها خواهیم رسید . موضوعی که شاید به اندازه کل صنایع وابسته برای صادرات نامرئی کشورمان اهمیت داشته باشد.

امید کریمخان زند ، مدیر مسئول انتشارات زند در این زمینه می گوید: از آنجا که بازار نشر کشورمان همواره درگیر مسایلی از قبیل گرانی کاغذ و زینک یا دیگر مسایل بوده است، کمتر ناشری اقدام به انتشار کتاب های گردشگری کرده است چون این کتاب ها به اصطلاح بازار پرفروش نیستند و کاملا از روی علاقه مخاطب خریداری خواهند شد همین موضوع باعث شده تعداد ناشران و شرکت کنندگان در این نمایشگاهها بسیار کم و در واقع انگشت شمار باشد.

این فعال حوزه نشر کتابهای گردشگری ضمن تاکید بر ایجاد امکانات و تسهیلات برای حضور گسترده ناشران در نمایشگاهها می افزاید : هرچند همه مسئولان اهمیت حضور ناشران و جراید تخصصی در زمینه صنعت نشر را همواره اعلام می کنند اما هیچ اقدام عملی درا ین زمینه صورت نگرفته و گشایشی هم انجام نشده است و تمام برنامه ها و البته پیشنهاد ها در حد یک سخنرانی باقی مانده است. در حالی که اگر به دیگر کشورهای موفق مثل مالزی ، ترکیه یا تایلند نگاه کنید همانند صنایع اصلی درگیر در صنعت گردشگری به ناشران و صاحبان جراید تخصصی در صادرات نامرئی نیز توجه کرده اند و تسهیلات ویژه ای در اختیار آنها قرار می دهند . به عنوان مثال برخی از این کشورها حتی برای شرکت ناشران و مجلات تخصصی کشورشان در نمایشگاههای دیگر مناطق جهان یارانه به آنها می دهند در حالی که ناشران ایرانی و جراید داخلی حتی برای حضور در نمایشگاههای داخلی مشکلات عمده ای را متحمل می شوند.

زند در ادامه به نمایشگاههای مطرح جهان مثل نمایشگاه آلمان و اسپانیا اشاره می کند و می گوید: اگر به لیست ناشران شرکت کننده در این نمایشگاه و البته جراید تخصصی گردشگری حاضر توجه کنید کاملا متوجه خواهید شد صنعت نشر گردشگری ایران چقدر با استانداردهای بین المللی فاصله دارد و یا اصلا جایگاهی در این زمینه ندارد. چون ناشران و صاحبران جراید خارجی گاها اینقدر قدرتمند هستند که حتی به صورت اسپانسر نمایشگاه فعالیت می کنند حال آنکه ما در ایران به دنبال دریافت تسهیلات جهت حضور در نمایشگاه های مرتبط هستیم و در مراحل تولید کتاب گرفتار شده ایم.

وی در ادامه می افزاید اگر مسئولان گردشگری و دولت به اهمیت حضور گسترده ناشران در توسعه گردشگری ایران پی برده بودند قبل از ثبت نام فعالان مرتبط گردشگری در این گونه نمایشگاه ها ، از ناشران و جراید مرتبط برای حضور دعوت می کردند چون محصولات و بسته های گردشگری عمر مفیدی کوتاه دارند اما این صنعت نشر است که با ماندگاری محصولاتش می تواند همواره به یاری توسعه گردشگری کشورمان بیاید.

از سوی دیگر، همایون ذرقانی ، مدیر مسئول نشریه سفر نیز تقریبا نظرهای مشابهی درباره حضور صنعت نشر و جراید در نمایشگاههای بین المللی دارد و می گوید: به دلیل مسایل مالی کمتر ناشر یا نشریه ای به دنبال حضور گسترده در صنعت نشر رفته در حالی که این صنعت، برای صاحبان جراید منبعی سرشار از درآمد است در صورتی که مدیران بتوانند با مدیریت و برنامه ریزی در آن فعالیت داشته باشند.

وی که برنده یکی از جوایز معتبر نمایشگاه مالزی در سال 2013 میلادی بوده است می گوید: کشورهای موفق در صنعت گردشگری همیشه از جراید و نشریات تخصصی خود در این صنعت حمایت می کنند و با روشهای مختلف آنها را تشویق به حضوری قدرتمند تر در گردشگری دارند به عنوان مثال هر ساله در نمایشگاه مالزی یکی از نشریات یا ناشران شرکت کننده که محصولات فرهنگی مرتبط با موضوع گردشگری تولید می کنند ، با توجه به کیفیت و خدمات خود انتخاب شده و از آن تقدیر می شود حال آنکه در ایران هرگز چنین اتفاقی رخ نداده و غرفه نشریات همواره در نمایشگاههای گردشگری کشورمان خالی است و در حد نمادین بوده است.

این فعال مطبوعاتی در گردشگری ضمن تاکید بر توجه مسئولان به حضور گسترده والبته هدفمند نشریات تخصصی در گردشگری کشورمان می گوید: فارغ از تمام مشکلات و معضلات و کاستی های نمایشگاههای برگزار شده داخلی مسئولان باید بدانند هرچه حضور مطبوعات، نشریات و کتب تخصصی در این نمایشگاهها گسترده تر باشد زمینه فعالیت و البته سرمایه گذاری بیشتری صورت خواهد گرفت چون این مطبوعات هستند که می توانند در دراز مدت امکانات و پتانسیل های سرمایه گذاری و البته جاذبه های گردشگری یک منطقه را به مخاطبان خود انتقال دهند نه یک نمایشگاه دو یا سه روزه بنابراین مطبوعات و کتب گردشگری به عنوان کالایی بادوام برای این صنعت یا همان صادرات نامرئی جزئی ضروری است.

ایمانی خوشخو: هرگز تصور نکنیم جاذبه های کشورمان بی نظیر هستند ، بلکه آنها را درست معرفی کنیم

گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با رئیس انجمن علمی گردشگری ایران

ایمانی خوشخو: هرگز تصور نکنیم جاذبه های کشورمان بی نظیر هستند ، بلکه آنها را درست معرفی کنیم

نویسنده: عماد عزتی

هرچند مدتهاست بسیاری از کارشناسان درباره اهمیت برندسازی در صنعت گردشگری کشورمان سخن می گویند و حتی با حکمی از سوی ریاست سابق سازمان میراث فرهنگی سیدمحمد بهشتی مسئول تهیه برند گردشگری ایران شد اما ظاهرا هنوز هم گردشگری ایران اندرخم یک کوچه است و خبری از برند صادرات نامرئی ایران در بازارهای بین المللی نیست.

کسب و کار امروز با طراح موضوع برندسازی گردشگری ایران دکتر ایمانی خوشخو، رئیس انجمن علمی گردشگری ایران به گفت و گو نشسته تا از اهمیت و چند و چون برندی که هنوز برای گردشگری ایران ساخته نشده بپرسد ؛ بدون تردید مطالعه آن برای علاقمندان خالی از لطف نیست.

با توجه به فعالیت های علمی شما در این زمینه و برگزاری سه دوره همایش برندسازی گردشگری در کشور  ، چرا تا کنون ایران نتوانسته برند گردشگری خود را انتخاب کند؟

اگرچه بسیاری از صاحبان صنایع از گذشته های دور به اهمیت برندسازی برای تولیداتشان پی برنده اند اما برندسازی در صنعت گردشگری زیاد قدیمی نیست و از زمانی که گردشگری هم جزو صنایع به حساب آمد، اهیمت تولید برند در آن نیز برای همگان روشن شد . بطوری که از برندسازی محصولات مثل سواحل، هتل ها ، غذا یا هر مورد دیگر کاربرندسازی در گردشگری شروع شده  تا اینکه موضوع برند سازی در صادرات نامرئی به خود مقصد رسید. نباید فراموش کنیم که در حال حاضر منظور از برند سازی در گردشگری بیشتر برند سازی در مقاصد است

اما موضوع برندسازی در ایران علی رغم انتخاب اقای بهشتی برای اینکار به دلیل اینکه هنوز یک گروه مشخص برای مدیریت برندسازی وجود ندارد ، به موضوعی پیچیده تبدیل شده و هنوز به نتیجه نرسیده است.

نظر شما درباره انتخاب گروه یا کارگروهی از سوی سازمان میراث فرهنگی برای برندسازی گردشگری ایران چیست؟

به عقیده من برندسازی کاری نیست که یک گروه دور هم بنشینند ؛ جلسه ای برگزار کنند و آخر جلسه عبارت یا شعاری را به عنوان برند گردشگری یک منطقه تولید کرده و تحویل بازار هدف دهند. این اشتباه همگی ماست که علامت یا نشان را به جای برند تصور می کنیم و فکر می کنیم اگر یک علامتی یا شعاری را به عنوان ایران به بازار معرفی کردیم کار تمام شده و از این پس کاسبی و گردش مالی ما روبه رشد خواهد بود. در صورتی که علامت یا شعار بیان کننده برند و معرفی کننده برند در بازار هدف است نه خود آن .

به هر حال باید دید مدیریت این گروه چگونه تصمیم گیری می کند و از ظرفیت های علمی و عملی شاخه های مختلف گردشگری ایران چگونه استفاده خواهد کرد. بطور کلی با توجه به روند کنونی انتظار اینکه طی دو یا سه سال آینده بتوانیم به نتیجه یعنی برند گردشگری ایران برسیم کلا انتظار صحیحی نیست؛ چون علاوه بر نبود مدیریت واحد در این زمینه، برندسازی برای صنعت گردشگری در گذر زمان معنی پیدا خواهد کرد نه با یک جلسه یا دو رویداد در این زمینه بلکه باید به شکل طبیعی برند تولید و معرفی شود .

لطفا در این زمینه کمی بیشتر توضیح دهید.

من فکر می کنم اگر صاحبنظران گردشگری ، فرهنگ، هنر و تاریخ و طبیعت ایران به عنوان شورایی برای انتخاب برند گردشگری ایران در کنار یکدیگر بنشینند و در یک جلسه باشند؛ شاید بتوان به آینده امیدوار شد، نه اینکه هر یک از ارگان های درگیر جداگانه در این زمینه برای خود تصمیم  گیری و اقدام نماید. بنابراین با همکاری یکجا و همزمان ارگان های درگیر موضوع برندسازی شاید به توان به نتیجه رسید نه با روش های کنونی . من معتقدم در صورتی که این اتفاق هم بیافتد و همه کنار هم و سر یک میز بنشینند تازه در مسیری قرار گرفته ایم که در انتهای آن موفق به ساخت برند گردشگری کشورمان خواهیم شد.

از نظر شما به عنوان کارشناس در این زمینه مراحل تولید برند گردشگری چگونه است؟

همانطور که قبلا هم اشاره کردم بطور کلی برند گردشگری باید در طول زمان تولید شود . بنباراین ابتدا باید عواملی که برند مقصد را می سازند شناسایی کرده و متناسب با آن ها در زمینه شکل گیری برند مورد نظرمان اقدام کنیم. وقتی همه امتیازات برای تشکیل برند کنار یکدیگر جمع شد و حاصل کار به عنوان برند گردشگری ایران به بازارهای هدف معرفی شد؛ محصول یا همان برند مورد نظر در ذهن گردشگر به خودی خود تصور مثبتی از مقصد یعنی ایران ایجاد می کند.

بنابراین برای برند سازی باید مزیت های مقصد  را مورد توجه قرار دهیم و با نوآوری و خلاقیت هایی امتیازات موجود این منطقه را در مقابل امتیازات همسایه ها پررنگ و معرفی نماییم تا بتوانیم بر بازارهای رقیب غلبه کنیم و نظر گردشگران را به امتیازات مقصد مورد نظر خودمان جلب کنیم .

ایران که امتیازات بی شماری نسبت به برخی همسایه های خود دارد پس چرا تا کنون موفق نبوده است؟

بطوری کلی یکی از اشکالاتی که در سال های گذشته در زمینه برندسازی بوده این است و همه فعالان و دست اندرکاران دولتی را به بیراهه برده است . تصور اشتباهی بوده که همگی در ذهن خود داشته اند. اکثر آنها تصور می کردند در منطقه خاورمیانه یا آسیا یا حتی حوزه خلیج فارس، ایران مقصدی بدون رقیب است.

 هرچند جاذبه های منحصربفرد ایران در دیگر نقاط جهان گاهی بدون رقیب است، اما نباید فراموش کنیم کشورهای اطراف ما سالهاست که اقتصادشان را برمبنی گردشگری پایه ریزی کرده و هم اکنون از آن بهره خوبی به دست می آورند. بنابراین جای تردید نیست که گامهای زیادی از ما جلوتر بوده و حتی با نداشته هایشان در حال پول درآوردن از صنعت گردشگری خود هستند. پس نباید خودمان را بهترین مقصد در نظر بگیریم و تصور بدون رقیب بودن را داشته باشیم؛ بلکه باید با خلاقیت و نوآوری داشته های بی بدیلمان را در بازارهای مقصد معرفی کنیم تا خواهان پیدا کند.

 


مشکل دلارهای نفتی نیست؛ مدیریت درد اصلی است!

دیروز معاون میراث فرهنگی خبر از همکاری وزارت نفت در بازسازی یا طرح های عمرانی سایت تاریخی پاسارگاد و تخت جمشید دارد و همه خبرنگاران خرسند از این همکاری که دوباره دلارهای نفتی گریبان صنعت خصوصی را گرفت، روانه دفتر کارهای خود شدند تا این خبر ناب را از همکاری دو ارگان درآمدزا را برای علاقه مندان مخابره کنند.

اما آیا واقعا صنعت گردشگری یا میراث فرهنگی و تاریخی ما نیازمند حمایت دلارهای نفتی است؟ مگر نه این که همین مسئولان فعال در سازمان میراث فرهنگی سخن از درآمدزایی صنعت گردشگری و جایگزینی آن با دلارهای نفتی می گفتند، پس چه شد که دوباره به قول معروف همه راه ها به رم خودمان ختم شد؟

این موضوع هرچند جای خوشحالی است که به همت فردی در سازمان میراث فرهنگی زمینه حفاظت از میراث باستانی ایران که خود حکم چاه نفتی بدون پایان برای کشورمان دارد، فراهم شده، اما واقعا صنعت گردشگری ایران توان اداره خود را نداشته یا ندارد؟ پس چگونه می توان نسبت به درآمد و صادرات نامرئی آن مطمئن شد و برای آن برنامه ریزی کرد؟ حال آن که بسیاری از کشورهای دنیا یا حتی همین نزدیک مرزهای خودمان کل بودجه سالانه دولتی را روی جیب گردشگران محاسبه می کنند. با این پرسش به این موضوع می رسیم که صنعت گردشگری ایران به ذات خود ثروتمند است، اما ظاهرا این مدیران دولتی هستند که توان بهره برداری از آن را ندارند و باز هم دست استمداد به سوی وزارتی دیگر که سال ها تلاش کرده ایم از چنبره حاکمیت درآمد آن خارج شویم، دراز کرده اند.

بجاست یک بار و فقط برای یک بار بخش خصوصی را حاکم گردشگری و میراث فرهنگی کشور کنیم تا نه تنها از دلارهای نفتی رهایی یابیم؛ بلکه از جیب گردشگران در زیرساخت های صنعت نفت سرمایه گذاری کنیم. این آرزویی واهی نیست؛ بلکه واقعیتی پنهان در صادرات نامرئی ایران است که هنوز مسئولان به آن ایمان ندارند.