کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

برند گردشگری ایران

آیا گردشگری ایران برای موفقیت نیاز به حمایت جامعه علمی و دانشگاهی دارد

رونق و توسعه صنعت گردشگری به دلیل درآمدزا بودن و سود سرشار آن یکی از آرزوهای و برنامه های دولتها در قرن حاضر است و به هر ترتیب با به کارگیری امکانات خود قصد تحقق آرمانهای خود را در این صنعت نوظهور داشته و دارند.

یکی از سیاست ها و نسخه هایی که مسئولان گردشگری برای موفقیت و توسعه این صنعت بین المللی در نظر گرفته اند بحث برندسازی برای گردشگری بوده و هست . اگرچه بحث برندسازی در دیگر صنایع نیز برای موفقیت آنها مطرح شده اما ظاهرا کارکرد علمی و عملی آن در بحث اقتصاد گردشگری نیز به اثبات رسیده و البته ریزه کاریهای بسیار زیادی دارد  بنابراین بسیاری از کشورهای مطرح در این صنعت اقدام به سرمایه گذاری های کلان در بحث برند سازی برای صنعت گردشگری خود کرده اند که در این زمینه می توان به ترکیه، تایلند، استرالیا، ژاپن ، چین و هندوستان اشاره کرد برخی از این کشورها حتی به ساخت یک برند یا دو برند بسنده نکرده اند و با سرمایه گذاری های هنگفت دست به انتخاب و معرفی بیش از دهها برند در زمینه های مختلف این صنعت زده اند.

اما ایران که به تازگی سرمایه گذاری هدفمندی در صنعت گردشگری خود داشته برای انتخاب برند گردشگری منطقه مورد نظرش کمی کوتاهی کرده و هم اکنون برای جبران این کوتاهی روی به جامعه علمی کشور یعنی دانشگاهها آورده و از آنها در این زمینه مدد خواسته است در این راستا جشنواره یا همایشی برای بررسی راهکارها و تولید برند گردشگری ایران از دو سال پیش پایه ریزی شد که سومین سال این نشست در روزهای 24 و 25 آبان ماه سال جاری برگزار خواهد شد از این رو با دکتر محمد حسین ایمانی خوشخو، دکترای اقتصاد گردشگری از منچستر انگلستان و سرپرست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان  رئیس هیأت علمی این جشنواره به گفت و گو نشستیم.

آقای دکتر لطفا برند در صنعت گردشگری را تعریف کنید؟

...........

آیا برند در مقوله  گردشگری ایران جایگاهی دارد یا خیر ؟

 پاسخ مثبت است ، همانطور که می دانیم برند در مسایل مختلف صنعتی سالهای سال است که مورد استقاده قرار گرفته ولی ساخت برند گردشگری در ایران یک بحث بسیار جدید و نوپاست. ما در بحث بازاریابی گردشگری در کشورهای پیشرفته مقوله برند را در صدر سیاست ها داریم اما فقط یک فرق اساسی در برند گردشگری و برند در دیگر صنایع است که در آنها محصول نهایی یک برند خواهد بود اما در گردشگری ما خیلی در برند محصول قید و بندی نداریم بلکه به عنوان مثال می توان از برند مقاصد گردشگری نام برد. بنابراین در ایران که مسیر رشد و ترقی صنعت گردشگری را پیش گرفته مسئله تفکر و اهمیت به ساخت برند از مهمترین مسایل است.

به عقیده شما ساخت برند گردشگری ایران چقدر برای آینده صنعت گردشگری مفید خواهد بود؟

قبل از اینکه پاسخ این سئوال داده شود باید اول تکلیف صنعتی شدن گردشگری در ایران مشخص شود و بعد از آن به دنبال تاثیرات برند یا هر برنامه دیگر در این صنعت باشیم. به عقیده من در زمینه ساخت برند گردشگری ایران یکی از رویدادهای مهم برگزاری همایش و جشنواره برندسازی با حضور جامعه علمی و دانشگاهی داخلی و خارجی  بوده است که بدون شک تولید برندی موفق برای آینده گردشگری ایران نیز مفید خواهد بود.

رابطه دانشگاهها با صنعت گردشگری ایران چیست یا اینکه بطور کلی این ارتباط لازم هست یا خیر؟

در رابطه لزوم این ارتباط باید گفت:«اگر قصدمان توسعه پایدار گردشگری ایران است باید به ارتقای تخصص نیروی انسانی موجود، توجه شود و بدون توجه به این مهم نمی‌توانیم شاهد توسعه باشیم.» من به شدت از ضرورت آموزش عمومی و تخصصی گردشگری دفاع می کنم و آرزو دارم روزی با مشخص شدن جایگاه گردشگری در ایران، منابع فعلی گردشگری از جمله هنر ایران زمین به عنوان یکی از جاذبه های این کشور معرفی شود . اما در حوزه علمی اکثر کشورهای پیشرفته ، جایگاه گردشگری در صحنه علمی و آکادمیک آنها جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده در این کشورها دانشکده ها، دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی دقیقا مثل دیگر رشته های تحصیلی مشغول تربیت دانشجو و متخصصان این صنعت هستند و دوره های مختلفی را در این زمینه برگزار می کنند . بنابراین ما در ایران نیز باید حتما این مسیر را طی کنیم و به گردشگری ایران صرفا به عنوان یک مقوله اجتماعی و داخلی بعضی رشته های جامعه شناسی و روانشناسی نگاه نکنیم که خوشبختانه اتفاقاتی در 10 تا 15 سال اخیر در کشورمان رخ داده و بارقه های امید را برایمان روشنگر کرده و شرایط علمی شدن این صنعت را در کشور فراهم نموده است. اما به عقیده من آموزش گردشگری باید از دبستان ها و حتی سنین کودکی آغاز شود تا ابتدا فرهنگی گردشگری رونق بگیرد و در سنین بزرگسالی همان کودکان صنعت گردشگری را رونق بخشند چون دید و فرهنگی درستی از گردشگری را در اختیار دارند.

چند دانشگاه در ایران مشغول آموزش دانشجویان در رشته های گردشگری هستند؟

دانشگاه تبریز، دانشگاه علم و فرهنگ، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و شیراز ، دانشگاه اصفهان ، دانشگاه سمنان تا سطوح کارشناسی ارشد مشغول به آموزش حدود یکهزار دانشجو در دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد در کشور ایران هستند در اینده نیز قصداریم در مقطع دکترا نیز اقدام به جذب دانشجو نماییم.

برای رشد صنعت گردشگری ایران چه باید کرد؟

اگر دو اتفاق در کنار این رویداد یعنی ساخت برند گردشگری صورت گیرد در آینده شاهد رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان خواهیم بود که عبارتند از :

1.        صنعتی شدن مقوله گردشگری

2.        علمی شدن این صنعت

البته این دو رویداد باید همزمان با یکدیگر صورت گیرد تا بتوانیم آینده مناسبی را برای گردشگری کشورمان شاهد باشیم.

آیا رشته گردشگری در ایران به صورت علمی پیگیری شده است؟ چه اتفاقاتی در این زمینه در جامعه دانشگاهی ایران رخ داده است؟

همین که دانشگاههای مطرح ایران به سمت ایجاد رشته گردشگری و افتتاح دپارتمان این رشته سبز در دانشگاه رفته اند بیانگر علمی شدن دید ایران به صنعت گردشگری است.

تشکیل انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران یکی دیگر از اتفاقات میمون در گردشگری ایران است که بیش از 2 سال هست که مجوز فعالیت کمیته علمی گردشگری نیز صادر شده که بیانگر یک گام روبه جلو برای گردشگری علمی ایران است. اما سومین اتفاق جالب علمی در زمینه گردشگری ایجاد کمیته برنامه ریزی گردشگری در وزارت علوم و تحقیقات به عنوان اتفاق جالب توجه در رشته گردشگری است. اگر از این اتفاقات علمی و آکادمیک گردشگری که بگذریم در جامعه شاهد رویداد اینگونه اتفاقات هستیم که بیانگر دید علمی آحاد مردم به گردشگری است. حالا باید دید که بحث علمی و صنعتی گردشگری چگونه به یکدیگر ارتباط پیدا خواهند کرد. که می توان بیشترین مسئولیت را برعهده مسئولان دولتی برای درست برقرار کردن این ارتباط دانست

انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران چیست؟

یکی از کارهایی که ما توانستیم از منظر دانشگاه درباره گردشگری انجام دهیم، این بود که ثابت کنیم گردشگری یک علم است بعد از یکی دوسال پیگیری و بحث و سماجت، وزارت علوم پذیرفت که گردشگری می‌تواند به عنوان یک علم مورد توجه قرار بگیرد سپس مجوز انجمن را صادر کرد و این یکی از اتفاقات خوب است که گردشگری به عنوان یک رشته علمی مورد توجه قرار گرفته است.

 

به عقیده شما جایگاه بخش خصوصی در صنعت سبز و درآمد زای گردشگری چیست؟

به طور کلی به عقیده من تا زمانی که تمرکز روی بخش خصوصی صورت نگیرد هرگز نباید شاهد رونق گردشگری ایران باشیم. به این دلیل که همیشه عقیده دارم گردشگری صنعتی خصوصی است باید زمینه طوری فراهم شود که بخش خصوصی ما فرار تراز بخش کوچک اقتصادی در این قسمت ایفای نقش دانسته باشد. بطور کلی در جامعه تفکر اینکه باید بحث علمی گردشگری در بخش های خصوصی مورد توجه قرارگیرد، صورت گرفته که جای امیدواری است. با همین رویکرد سعی کردیم با مشارکت بخش خصوصی وارد یکی از مهمترین مسایل گردشگری یعنی ساخت برند وارد شویم و همین کنفرانس که سومین سال برگزاری آن پیش روست از افتخارات ما در برقراری این ارتباط بین جامعه علمی و بخش خصوصی گردشگری ایران است.

شما برای دولت در گردشگری چه جایگاهی متصور هستید؟

من به عنوان کارشناس علمی در صنعت گردشگری عقیده دارم که دولت فقط وظیفه مدیریتی و تصویب قوانین و تسهیل شرایط سرمایه گذاری را در این زمینه برعهده دارد نه شرکت در اصل برنامه های گردشگری و اگر قرار شود تا همه انتظارات را از دولت دانشته باشیم هرگز گردشگری ایران موفق نخواهد بود. بطور کلی دولت در گردشگری فقط سیاستگذار ، حامی و ناظر و مسئول برنامه ریز کلان شناخته شده است نه مجری تمام آنها.

شما در بین صحبتها فرمودید که گردشگری باید صنعتی شود منظورتان از صنعتی شدن گردشگری چیست؟

اولین بحث این است که ایران باید بتواند گردشگری را به عنوان یک صنعت در نظر بگیرد هرچند با شنیدن این نام یعنی صنعت همه به فکر پیچ و مهره و صنایع سنگین خواهیم افتاد اما امروزه گردشگری نیز یک صنعت نوظهور و پر رونق در سراسر دهکده جهانی است. به طور واقعی اگر بخواهیم به گردشگری بپردازیم باید آن را یک بخش مولد بدانیم نه اینکه فقط روی کاغذ یا گفتمان آن را صنعت بدانیم چطور بخش نفت ، بخش صنعت را در درآمد ملی مشارکت می دهیم بنابراین باید درآمد صنعت گردشگری را نیز در این درآمد لحاظ کنیم و برای رسیدن به این درآمد برنامه ریزی داشته باشیم.

صنعت گردشگری یعنی ما منابع گردشگری را به شکل صحیح به محصول و در نهایت درآمد تبدیل کنیم با این دید هرگز نمی گوییم که سفر هم خوب است و درصورت فرصت به آن توجه خواهیم کرد. صنعت گردشگری نیاز مند یک برنامه ریزی مدون و دقیق است تا به یک جایگاه مطلوب درآمدی برسد.

ویژگی صنعتی شدن گردشگری برای ایران چیست؟

به طور کلی صنعت یعنی عرضه و تقاضا بنابراین وقتی این اتفاق رخ دهد به دنبال درآمد هستیم و بازار عرضه و تقاضا را رصد خواهیم کرد و در نهایت به فکر تولید محصول و کسب درآمد از آن هستیم. هنوز به عقیده من تا رسیدن به صنعت گردشگری ایران فاصله زیادی داریم چون به باور درآمدزا بودن آن هنوز نرسیده ایم. صنعت گردشگری هم اکنون جایگاه چند دهه قبل صنعت سینمای ایران را دارد چون درباره صنعت سینما هم این عقیده وجود داشت که سینما می تواند مولد و صنعتی باشد اما هم اکنون می بینیم که چه حجم پول در این باره جابه جا می شود و در نهایت سینما نیز به عنوان یکی از شاخه های صنعتی فرهنگی سینما شناخته شد و به طور کلی صنعت همان صناعت یعنی همان کار و پیشه است که بتواند اشتغالزایی بکند و کسب و درآمد داشته باشد. پس اگر گردشگری ایران صنعتی شود برای به دست آوردن درآمد دست اندرکاران به دنبال ابتکار و یافتن راهکارهای عملی و جدید خواهد بود که به خودی خود باعث پویایی و رونق گردشگری در کشور خواهدشد.

به نظر شما علائم صنعتی شدن گردشگری چیست؟

یکی از شاخصه های صنعتی شدن گردشگری حضور پررنگ بخش خصوصی در این فرایند است. تمام مقوله های اجرایی گردشگری باید در بخش خصوصی نگریسته شود بازاریابی ، شناسایی منابع، تبدیل منابع به محصول ، سرمایه گذاری ، معرفی ابتکارات به عهده این بخش یعنی خصوصی ها خواهد بود. هر کشوری بخش خصوصی فعال در گردشگری دارد می تواند صنعتی تر باشد.

جایگاه بخش خصوصی گردشگری در ایران به عقیده شما چیست و چگونه می توان آنها را رشد داد؟

در کشور ما همیشه بخش خصوصی در گردشگری یعنی واحدهای کوچک مثل اژانس های مسافرتی ، هتل، رستوران ها که از گذشته از پدر به فرزند دست به دست شده فعال بوده  در صورتی که امروزه می توان با استفاده از بحث هلدینگ و اتصال کوچکتر ها به یکدیگر باعث رشد بخش خصوصی شد. اما همانطور که قبلا هم گفتم گردشگری یعنی بخش خصوصی بنابراین اصلی ترین جایگاه برای این بخش تعریف شده است که باید با مدیریت دقیق و حساب شده همراه باشد.

نقش دانشگاهها برای توسعه برندسازی در گردشگری ایران چیست و چه کارهایی انجام شده است؟

قبلا اشاره شد که جامعه علمی در اکثر کشورهای مترقی جهان در زمینه گردشگری جایگاه ویژه ای دارد و بدون تردید می توان گفت که حاصل مشارکت علمی و عملی در این کشورها مثب بوده به همین دلیل مراکز علمی یا همان دانشگاهها در ایران سعی می کنند حتی پایان نامه های دانشجویان را به این سمت و سو یعنی برندسازی سوق دهند تا معنی و مفهوم درست برند سازی را برای دست اندرکاران و سرمایه گذاران گردشگری متصور شوند. به عنوان مثال هرگز نباید برند یزد را با دگیرهای آن دانست بلکه برند یزد باید بطوری انتخاب شود که علاوه بر دیگر شاخصه های گردشگری این شهر بادگیرها نیز برای گردشگر متصور شود. یعنی گردشگر اینگونه تصور کند که یزد شهری کویری و گرم با فرهنگی مختص خود و البته معماری جالب است که بادگیرها نیز جزو این معماری در شهر یزد هستند. بطور کلی باید سعی کنیم ادبیات برند را در حیطه گردشگری وارد کنیم مخصوصا برای عرضه کنندگان محصول گردشگری به این صورت که فعال عرصه های مختلف گردشگری برند را به خوبی بشناسند و برند را صرفا طراحی یک ارم یا لگو ندانند بلکه مفهومی کلی تر برای آن در نظر بگیرند و البته با راهکارهای تولید یک برند نیز آشنا شوند و بدانند طراحی آرم و لگو در واقع آخرین مرحله انتخاب برند است .

در نهایت جامعه علمی در زمینه گردشگری و بخصوص برند سازی می تواند با استفاده از عظم حرکتی بخش خصوصی در این زمینه با تمام قوا وارد عمل شود تا این بخش خصوصی را در زمینه تولید برندی موفق و یافتن راهکارهای مناسب برای رونق گردشگری ایران همراهی و هدایت کند و به سرمنزل موفقیت برساند.

آیا می توان یک دستورالعمل واحد برای گردشگری ایران جهت تولید برند گردشگری کشور متصور شد؟

بدون تردید مراحل و دستور العمل های ساخت برند گردشگری برای کیش ، مشهد، اصفهان و یزد متفاوت است چون این شهرها اهداف جداگانه با امکانات متفاوتی را در اختیار دارند پس باید سرمایه گذاران با شرایط برندسازی و برند موفق در منطقه هدفشان آشنا شوند در بحث گردشگری برند موفق برندی است که وقتی گردشگر در مبداء یعنی شهر خود با شنیدن نام منطقه ، محصول ، هتل یا هر المان دیگر به یاد کشوری خاص یا منطقه ای خاص بیافتند ، بنابراین آن برند به عنوان برند موفق شناسایی شده است البته لازم به یاد آوری هست که در مراحل پایانی شاهد همان لگو یا نشان تجاری هم اینکار را انجام دهد اما برای رسیدن به این تاثیر باید سیاست های درستی داشته باشیم.

نقش تبلیغات در موفقیت برند گردشگری به عقیده شما چیست؟

البته به عقیده من هرگز تبلیغات گسترده کردن به معنی موفق شدن یک برند نیست. اما در مورد برند بحث تبلیغات است که چگونه می توان از امکانات طبیعی و مولد برندسازی کرد و هرگز نباید با تبلیغات زیاد و صرف هزینه های سنگین به دنبال برندسازی باشیم. به عقیده من برخی اوقات تبلیغات زیاد حتی امکان ضربه زدن به موضوع تبلیغ را دارد و با عث از بین رفتن تاثیر تبلیغ خواهد شد. به عنوان مثال پخش تبلیغات بین مسابقات وزرشی است که علاوه به پرداخت هزینه ای گزاف هیچ دستاوردی برای آگهی دهنده نخواهد داشت چون ذهن بیننده یا شنونده به دنبال نتیجه بازی است و هیج اطلاعات دیگری را دنبال نمی کند بنابراین تبلیغات باید کاملا مدیریت شده باشد.

آیا شاهد مثالی برای تبدیل محصولات گردشگری به برند در کشورمان به خاطر دارید؟

برای تبدیل محصولات گردشگری به برند موفق گردشگری بهترین شاهد مثال اجلاس سران جنبش عدم تعهد است که اکثر مهمانان در اوقات فراغت خود برای خرید صنایع دستی ایران به نمایشگاهها می رفتند این موضوع به خوبی بیانگر کار کرد درست یک برند به اسم صنایع دستی ایران است به این صورت که گردشگر خارجی جایی در کشورش درباره صنایع دستی ایران ، فرش، گلیم یا خاتم شنیده و حالا که وارد ایران شده و به دنبال آن در بازار ایران می گردد و حاضر است که برای خرید آن پول بدهد. این مثال در اجلاس مذکور اینقدر موفق بود که مسئولان نمایشگاه مجبور شدند چندین بار محصولات خود را در طی این اجلاس تکمیل کنند چون بسیاری از آنها بفروش رفته بود و در برخی مواقع این استقبال غیر قابل تصور مسئولان غرفه ها بود که کل محصولات صنایع دستی خود را فروخته اند. پس برند صنایع دستی ایران در کشورهای خارجی نیز بسیار موفق عمل کرده که شاهد این استقبال در کشورمان از آنها بودیم.

به نظر من ایران حتی می تواند در بحث خوراکی های محلی و غذاهای محلی نیز صاحب برند اینچنینی باشد و توان رقابت داشته باشد و البته تاثیر گذار باقی بماند. در حیطه برند یکی بحث مهندسی برند مقاصد گردشگری داریم و دیگری مهندسی برند در شرکت های بزرگ و زنجیره ای و در نهایت بحث مهندسی برند در محصولات گردشگری ایران است که می تواند محور اصلی اینگونه نشست ها و کنفرانس ها در ایران باشد.

استاندارد خدمات و مسایل حقوقی گردشگر و سرمایه گذار در برندسازی چه جایگاهی دارد؟

در برند سازی شاید نکته که زیاد به آن توجه نشده مبحث استاندارد سازی و مسایل حقوقی دست اندرکار گردشگری و خود گردشگر است. مهمترین مزیت برندسازی بحث رقابت سازی است که همیشه از مهمترین و قابل ملاحظه ترین قسمت هاست. گردشگری به عنوان صنعتی که مستقیما با علاقه انسان ارتباط دارد یکی از حساس ترین صنایع زمینی است بنابراین رقابت در آن بیش از دیگر صنایع مشهود است چون علاقه انسانها بسیار متنوع و این صنعت از مهمترین صنایع است که با این علاقه رابطه مستقیم داشته و دارد که این مزیت بهترین شرایط رقابت را بین ارایه دهندگان و استفاده کنندگان خواهدبود. یکی از شاخه های برندسازی در حوزه خدمات، خدمات خوب است. بنابراین استاندارد سازی و رعایت حقوق طرفین در این صنعت بسیار پر اهمیت است.

برگزاری اینگونه سمینارها و همایش ها در آینده صنعت گردشگری و بخصوص برندسازی موفق برای آن چیست؟

نقش اینگونه سمینارها در زمینه توسعه گردشگری و بخصوص برندسازی هرگز یکجا و لحظه نیست و نباید این انتظار را داشته باشیم که با به پایان رسیدن یکی از اینگونه همایش ها نسخه ای برای تولید برند گردشگری ایران نوشته شود و کار تمام شده باشد، بلکه می توان با اسمترار اینگونه همایش ها و نشست های علمی شاهد ظهور و شکوفایی برندهای نوین و جدید گردشگری در ایران بود چون این سمینارها می توانند باعث آشنایی صاحبان و دست اندرکاران گردشگری با ادبیات برندسازی شد و باعث جلوگیری از اشتباه یک آرم و لگو به جای برند گردشگری باشیم ایران بطور کلی و مقاصد گردشگری ایران باید مجزا از هم به صورت برند به جهان و صنعت گردشگری بین المللی معرفی شود.

آیا می توان از تجربه دیگران در زمینه برندسازی گردشگری ایران استفاده کرد؟

بدون تردید حضور شرکت ها و برندهای موفق خارجی و داخلی در زمینه گردشگری یکی از لازمه های رونق برندسازی در گردشگری ایران است که می توان با استفاده از تجربه های موفق آنها زمینه رونق برندسازی و در نهایت رقابت در زمینه گردشگری را شاهد بود و در این زمینه می توان به بهترین شکل ممکن پس از موفقیت برندسازی رونق گردشگری داخلی و خارجی ایران را متصور باشیم. این استفاده می تواند در زمینه های علمی و عملی صورت گیرد به صورتی که اساتید و سرمایه گذاران موفق را می توان در ایران به عنوان مهمان اینگونه همایش ها داشت تا از تجربیات موفق خود سخن بگویند و در زمینه موفقیت داخلی ها ارایه راهکار کنند.

به عقیده شما آینده صنعت گردشگری ایران چیست ؟

تا زمانی‌که تکلیف صنعت بودن یا نبودن گردشگری در ایران مشخص نشود و زیرساخت‌های آموزشی در گردشگری فراهم نشود، نمی‌توان درباره وضعیت فعلی یا آینده گردشگری ابراز عقیده کرد. اما  بی‌توجهی به امر آموزش را یکی از چالش‌های اصلی صنعت گردشگری دانست و افزود: هنوز تصور از گردشگری همان تصور سنتی است. ما در بیان به گردشگری می‌گوییم صنعت اما هنوز در فکر ما نگاه به گردشگری، به عنوان یک صنعت نیست. اگر قبول کنیم که گردشگری در ایران و بطور کلی در جهان صنعت است ، باید ملزوماتی را برای آن در نظر بگیرم و در راستای آنها وظایفی را برای خودمان تعریف کنیم، زیرا یک صنعت زیرساخت‌هایی دارد، عرضه و تقاضا و محصول دارد و اگر به اینها پرداخته شد می‌توانیم بگوییم صنعت.

ایمانی خوشخو: هرگز تصور نکنیم جاذبه های کشورمان بی نظیر هستند ، بلکه آنها را درست معرفی کنیم

گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با رئیس انجمن علمی گردشگری ایران

ایمانی خوشخو: هرگز تصور نکنیم جاذبه های کشورمان بی نظیر هستند ، بلکه آنها را درست معرفی کنیم

نویسنده: عماد عزتی

هرچند مدتهاست بسیاری از کارشناسان درباره اهمیت برندسازی در صنعت گردشگری کشورمان سخن می گویند و حتی با حکمی از سوی ریاست سابق سازمان میراث فرهنگی سیدمحمد بهشتی مسئول تهیه برند گردشگری ایران شد اما ظاهرا هنوز هم گردشگری ایران اندرخم یک کوچه است و خبری از برند صادرات نامرئی ایران در بازارهای بین المللی نیست.

کسب و کار امروز با طراح موضوع برندسازی گردشگری ایران دکتر ایمانی خوشخو، رئیس انجمن علمی گردشگری ایران به گفت و گو نشسته تا از اهمیت و چند و چون برندی که هنوز برای گردشگری ایران ساخته نشده بپرسد ؛ بدون تردید مطالعه آن برای علاقمندان خالی از لطف نیست.

با توجه به فعالیت های علمی شما در این زمینه و برگزاری سه دوره همایش برندسازی گردشگری در کشور  ، چرا تا کنون ایران نتوانسته برند گردشگری خود را انتخاب کند؟

اگرچه بسیاری از صاحبان صنایع از گذشته های دور به اهمیت برندسازی برای تولیداتشان پی برنده اند اما برندسازی در صنعت گردشگری زیاد قدیمی نیست و از زمانی که گردشگری هم جزو صنایع به حساب آمد، اهیمت تولید برند در آن نیز برای همگان روشن شد . بطوری که از برندسازی محصولات مثل سواحل، هتل ها ، غذا یا هر مورد دیگر کاربرندسازی در گردشگری شروع شده  تا اینکه موضوع برند سازی در صادرات نامرئی به خود مقصد رسید. نباید فراموش کنیم که در حال حاضر منظور از برند سازی در گردشگری بیشتر برند سازی در مقاصد است

اما موضوع برندسازی در ایران علی رغم انتخاب اقای بهشتی برای اینکار به دلیل اینکه هنوز یک گروه مشخص برای مدیریت برندسازی وجود ندارد ، به موضوعی پیچیده تبدیل شده و هنوز به نتیجه نرسیده است.

نظر شما درباره انتخاب گروه یا کارگروهی از سوی سازمان میراث فرهنگی برای برندسازی گردشگری ایران چیست؟

به عقیده من برندسازی کاری نیست که یک گروه دور هم بنشینند ؛ جلسه ای برگزار کنند و آخر جلسه عبارت یا شعاری را به عنوان برند گردشگری یک منطقه تولید کرده و تحویل بازار هدف دهند. این اشتباه همگی ماست که علامت یا نشان را به جای برند تصور می کنیم و فکر می کنیم اگر یک علامتی یا شعاری را به عنوان ایران به بازار معرفی کردیم کار تمام شده و از این پس کاسبی و گردش مالی ما روبه رشد خواهد بود. در صورتی که علامت یا شعار بیان کننده برند و معرفی کننده برند در بازار هدف است نه خود آن .

به هر حال باید دید مدیریت این گروه چگونه تصمیم گیری می کند و از ظرفیت های علمی و عملی شاخه های مختلف گردشگری ایران چگونه استفاده خواهد کرد. بطور کلی با توجه به روند کنونی انتظار اینکه طی دو یا سه سال آینده بتوانیم به نتیجه یعنی برند گردشگری ایران برسیم کلا انتظار صحیحی نیست؛ چون علاوه بر نبود مدیریت واحد در این زمینه، برندسازی برای صنعت گردشگری در گذر زمان معنی پیدا خواهد کرد نه با یک جلسه یا دو رویداد در این زمینه بلکه باید به شکل طبیعی برند تولید و معرفی شود .

لطفا در این زمینه کمی بیشتر توضیح دهید.

من فکر می کنم اگر صاحبنظران گردشگری ، فرهنگ، هنر و تاریخ و طبیعت ایران به عنوان شورایی برای انتخاب برند گردشگری ایران در کنار یکدیگر بنشینند و در یک جلسه باشند؛ شاید بتوان به آینده امیدوار شد، نه اینکه هر یک از ارگان های درگیر جداگانه در این زمینه برای خود تصمیم  گیری و اقدام نماید. بنابراین با همکاری یکجا و همزمان ارگان های درگیر موضوع برندسازی شاید به توان به نتیجه رسید نه با روش های کنونی . من معتقدم در صورتی که این اتفاق هم بیافتد و همه کنار هم و سر یک میز بنشینند تازه در مسیری قرار گرفته ایم که در انتهای آن موفق به ساخت برند گردشگری کشورمان خواهیم شد.

از نظر شما به عنوان کارشناس در این زمینه مراحل تولید برند گردشگری چگونه است؟

همانطور که قبلا هم اشاره کردم بطور کلی برند گردشگری باید در طول زمان تولید شود . بنباراین ابتدا باید عواملی که برند مقصد را می سازند شناسایی کرده و متناسب با آن ها در زمینه شکل گیری برند مورد نظرمان اقدام کنیم. وقتی همه امتیازات برای تشکیل برند کنار یکدیگر جمع شد و حاصل کار به عنوان برند گردشگری ایران به بازارهای هدف معرفی شد؛ محصول یا همان برند مورد نظر در ذهن گردشگر به خودی خود تصور مثبتی از مقصد یعنی ایران ایجاد می کند.

بنابراین برای برند سازی باید مزیت های مقصد  را مورد توجه قرار دهیم و با نوآوری و خلاقیت هایی امتیازات موجود این منطقه را در مقابل امتیازات همسایه ها پررنگ و معرفی نماییم تا بتوانیم بر بازارهای رقیب غلبه کنیم و نظر گردشگران را به امتیازات مقصد مورد نظر خودمان جلب کنیم .

ایران که امتیازات بی شماری نسبت به برخی همسایه های خود دارد پس چرا تا کنون موفق نبوده است؟

بطوری کلی یکی از اشکالاتی که در سال های گذشته در زمینه برندسازی بوده این است و همه فعالان و دست اندرکاران دولتی را به بیراهه برده است . تصور اشتباهی بوده که همگی در ذهن خود داشته اند. اکثر آنها تصور می کردند در منطقه خاورمیانه یا آسیا یا حتی حوزه خلیج فارس، ایران مقصدی بدون رقیب است.

 هرچند جاذبه های منحصربفرد ایران در دیگر نقاط جهان گاهی بدون رقیب است، اما نباید فراموش کنیم کشورهای اطراف ما سالهاست که اقتصادشان را برمبنی گردشگری پایه ریزی کرده و هم اکنون از آن بهره خوبی به دست می آورند. بنابراین جای تردید نیست که گامهای زیادی از ما جلوتر بوده و حتی با نداشته هایشان در حال پول درآوردن از صنعت گردشگری خود هستند. پس نباید خودمان را بهترین مقصد در نظر بگیریم و تصور بدون رقیب بودن را داشته باشیم؛ بلکه باید با خلاقیت و نوآوری داشته های بی بدیلمان را در بازارهای مقصد معرفی کنیم تا خواهان پیدا کند.