کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

گردشگری دریایی خزر

 

راه اندازی خطوط دریایی می تواند گردشگری ایران و قزاقستان را رونق دهد

دکتر کالدی : دفاتر گردشگری هنوز فعالیت منسجمی در کشورمن برای جلب نظر گردشگران سلامت به ایران ندارند

گردشگری سلامت در منطقه خاورمیانه چندی است که بسیار مورد توجه اکثر دست اندکاران بخش سلامت و البته گردشگری قرار گرفته است و به گفته بسیاری از کارشناسان هر دو بخش کشور ایران با توجه به پتانسیل بسیار بالای خود در این زمینه می تواند به عنوان قطب گردشگری پزشکی در منطقه به دنیای گردشگری پزشکی و متقاضیانش معرفی شود، هرچند رقبای قدری مثل ترکیه و البته امارات متحده عربی و از همه مهمتر هندوستان در این صحنه حضور دارند اما ایران هم گفتنی های بسیاری در این زمینه دارد .

همین موضوع باعث شده تا از سه سال پیش دست اندرکاران سلامت ایران همراه مسئولان گردشگری، کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت ایران را پایه گذاری کنند و با این روش توانمندی های ایران را به دیگر نقاط جهان و البته بازارهای هدف معرفی نمایند. مشهد و بیمارستان رضوی به عنوان پایلوت این زیر مجموعه گردشگری امسال هم برای سومین بار میزبان این کنفرانس بود. اما مسئولان و مهمانان برخی از کشورهای حاضر در این کنفرانس برای ایران از اهمیت وی‍ژه ای برخوردار بودند  که یکی از آنها کشور قزاقستان به عنوان بازار هدفی بسیار مناسب برای جلب نظر گردشگران سلامت قزاق ، است. گردشگرانی که با توجه به نیازشان خود شخصا به ایران سفر می کند و هنوز ایران نتوانسته زمینه مدیریت حضورشان را برعهده بگیرد.

هر ساله چند هزار گردشگر قزاق برای دسترسی به خدمات پزشکی نوین و البته با قیمتی مناسب راهی ایران می شوند که نزدیکترین مرکز معتبر برایشان بیمارستان رضوی در شهر مشهد مقدس است به همین دلیل و با توجه به اهمیت گسترش جذب گردشگران سلامت قزاق به ایران با دکتر بایووا کالدی، مدیر بخش استراتژیک اداره توسعه تجاری سازمان پزشکی قزاقستان که در این کنفرانس بین المللی حاضر بود گفتگویی اختصاصی و کوتاه داشتیم که مطالعه آن بدون تردید برایتان خالی از لطف نخواهد بود .

·نظر شما درباره گردشگری ایران و قزاقستان چیست؟

بدون تردید همگان از پیشنه ایران و کشور من با خبر هستند و شاید بتوان گفت که در برخی از موارد حتی مشترکات فرهنگی بین دو کشور باعث نزدیکی اقوام ما با یکدیگر شده است ، بنابراین تعداد زیادی از اتباع کشور من و البته از ایران هر ساله بین دو کشور تردد می کنند حالا چه به صورت بازرگان یا به صورت گردشگر البته حضور بازرگانان ایرانی در کشورمن بیشتر از تعداد گردشگران است اما به یاد داشته باشیم هر دو کشور پتانسیل بسیار زیادی برای تبادل گردشگر دارند که باید به آن توجه کنیم. نزدیکی دو کشور از نظر فاصله و البته وجود راه آبی می توان به عنوان اصلی ترین پتانسیل این همکاری باشد.

·به عقیده شما دریای خزر می تواند کمکی برای توسعه گردشگری ایران و قزاقستان باشد؟

همانطور که می دانیم هم کشور من و هم ایران در این دریاچه بسیار معروف جهان بنادری دارند که پتانسیل برقراری خطوط دریایی بین دو کشور را دارد بنابراین به عقیده من برقراری خطوط دریایی و البته هوایی بین دو کشور می تواند به عنوان نکته ای مناسب در گسترش صنعت گردشگری ایران و قزاقستان است.

·به نظر شما چه امتیازی در ایران باعث حضور گردشگران قزاق در قالب گردشگران سلامت در ایران می شود؟

هزینه های بسیار پایین سفر به ایران و البته دریافت خدمات بسیار مناسب پزشکی اصلی ترین عاملی برای حضور گردشگران قزاق در ایران است اما نباید جاذبه های تاریخی و مذهبی ایران را نادیده گرفت که مهمترین عامل جذب گردشگران هموطن من به ایران هستند.

·ایران مقصد مناسبی برای جذب گردشگران سلامت قزاق است یا خیر؟

پاسخ شما یک کلمه و مثبت است، مهترین دلیل حضور سالانه چند صد هزار نفر گردشگر درمانی قزاق بخصوص در مشهد بیمارستانهای فوق العاده مناسب از نظر استانداردهای درمانی و البته هزینه های بسیار کم درمانی در این کشور است.  بدون تردید همگان درباره شهرت پزشکان و متخصصان ایرانی در دهکده جهانی شنیده اند پس این شهرت و امتیازات ویژه دیگر ایران در این زمینه توانسته تا کنون قزاقهای بسیاری را وادار به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران کند و شاهد رشد چشمگیری در زمینه ورود قزاقهای جویای خدمات درمانی مناسب به ایران هستیم.

·بیشتر بیماران قزاقی که به ایران سفر می کنند برای چه خدماتی وارد ایران می شوند؟

با توجه به فعالیت من و البته تحقیقات من در این زمینه بیشتر بیماران قزاقی که به ایران بار سفر می بندند برای جراحی های عمومی و البته جراحی قلب و عروق وارد خاک ایران می شوند . بیشتر بیماران قزاق اعتقاد دارند متخصصان ایرانی معجزه می کنند و این موضوع نمایانگر توانمندی آنها در جراحی های بسیار سخت قلب و عروق است به عنوان مثال همین بیمارستان رضوی به عنوان یکی از مشهورترین بیمارستان های ایران در کشور من است.

·به هزینه کم درمانی در ایران اشاره کردید آیا افزایش قیمت دلار هم اکنون در ایران فرصت خوبی برای گسترش گردشگری درمانی ایران است؟

همانطور که گفتم هزینه درمان پس از تخصص دومین گزینه در تعیین مقصد گردشگران سلامت است بنابراین حالا که قیمت دلار در ایران بالا رفته است هزینه درمانی برای گردشگران سلامت در ایران بسیار کمتر از قبل شده پس می توان گفت ایران هم اکنون 2 برتری نسبت به دیگران برای جذب گردشگران سلامت به خصوص گردشگران هموطن من به دست آورده که باید به خوبی از آنها بهره ببرد.

·آیا از مشکلات گردشگران قزاقی که به ایران آمده اند خبر دارید؟

بطور دقیق خیر ، اما با چند نفری که صحبت کردم عمده مشکل خود را دریافت ویزا برای دسترسی به خدمات درمانی ایران عنوان کردند و پس از آن سیستم حمل و نقل و خدمات گردشگری ایران برایشان دردسرساز شده بود اگرچه بحث انتقال پول هم یکی از دغدغه های اصلی آنها بوده اما سه مورد اول بیشتر نگرانشان کرده است.

·         به خدمات گردشگری اشاره کردید منظور شما در این باره چیست؟

اگر صادقانه بخواهم بگویم هنوز بسیاری از هموطنان من برای دسترسی به این خدمات خودشان به تنهایی و مستقل به ایران سفر می کنند یعنی قبل از ورود به ایران هنوز برنامه ای برای استفاده از بیمارستان و البته اقامت خود ندارند . یعنی هیچ آژانس مسافرتی یا دفتری برای برنامه ریزی سفرآنها هنوز در کشورمن بهطور رسمی فعالیت ندارد همین موضوع باعث دردسرهای زیادی برای گردشگران ورودی به یاران شده و بعضا باعث هدر رفتن پولشان نیز شده است.

·به عقیده شما نقش بیمه های مسافری در توسعه این نوع گردشگری یعنی گردشگری سلامت چیست؟

بیمه یعنی اطمینان خاطر مسافر بخصوص در مبحث گردشگری سلامت بنابراین باید امکانات استفاده از بیمه های گردشگری در این زیرشاخه صنعت گردشگری توسط کشور میزبان فراهم شود تا مسافران با خاطرجمعی بار سفر ببندند. پس بیمه معتبر یکی از مباحث مهم برای رونق صنعت گردشگری سلامت در کشورها است به خصوص همانطور که گفتم بسیاری از هموطنان من برای انتقال پول نقد در این زمینه مشکل دارند پس اگر بتوانیم سیستم بیمه ای مناسب و معتبری درباره صنعت گردشگری پزشکی بین دو کشور دایر کنیم دیگر نیازی به حمل و انتقال پول نقد نیست . این موضوع می تواند بهترین راهکار برای گسترش روابط گردشگری سلامت بین ایران و کشور من باشد.

·شما تا حالا چند بار به ایران سفر کرده اید؟

من برای اولین بار است که وارد این کشور کهن شده ام اما شنیده ها و مطالعاتم با واقعیت ایران را کاملا متفاوت دیدم.

·منظور شما چیست؟

من درباره مشکلات جامعه ایران از نظر اقتصادی در اخبار زیاد شنیده بودم اما وقتی به ایران و شهر مشهد رسیدم واقعیت را به گونه ای دیگر دیدم یعنی 180 درجه متفاوت و به این نتیجه رسیدم که من صرفا تبلیغات منفی را ناخواسته درک کرده بودم و واقعیت ایران چیز دیگری بود.

·  آیا همین عقیده را نسبت به آثار باستانی ایران دارید؟

همانطور که گفتم من فقط دو روز هست که وارد ایران شدم و هنوز فرصت زیادی برای دیدن آثار باستانی ایران نداشتم ولی در همین مدت کوتاه فکر کنم در مورد آثار باستانی ایران هم نظرم با مطالعاتم متفاوت باشد به این معنی که ایران جاذبه های باستانی بسیاری برای ارایه به گردشگران خارجی دارد که درصد کوچکی از آنها به صنعت گردشگری بین المللی معرفی شده است.

·منظور شما این است که در مورد جاذبه های باستانی ایران به خوبی اطلاع رسانی نشده است؟

متاسفانه بله، کاملا به عقیده من در موضوع تبلیغات صنعت گردشگری ایران از همسایگانش مثل ترکیه خیلی عقب افتاده به همین دلیل هموطنان من شاید اطلاعات کاملتری از ترکیه نسبت به ایران دارند در صورتی که ارتباط فرهنگی ما با ایران بیش از ترکها بوده است.

·آیا برنامه ای برای سفر به نقاط دیگر ایران دارید؟

اگر فرصتی باقی بماند قصد سفر به تهران و اصفهان را دارم .

·مشهد را چگونه دیدید؟

مشهد خیلی شبیه به شهرمن در قزاقستان است اما به نظر من باید کمی مدرن تر باشد یعنی ساختمان های جدید و راههای ارتباطی جدید لازمه توسعه گردشگری در مشهد است بنابراین دولت و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران باید بیشتر به این مهم توجه کنند تا جذابیت این شهر مذهبی را برای گردشگران خارجی دو چندان کند.

·آیا می توانید صنعت گردشگری ایران و ترکیه را با یکدیگر مقایسه کنید؟

این سئوال سختی است چون ترکیه رتببه ای بسیار ممتاز در گردشگری بین المللی را به خود اختصاص داده اگر صادقانه قصد مقایسه داشته باشیم ایران بسیار جذاب تر است اما مدیریت و رقابت جهانی را به رقبای خود واگذار کرده . به عقیده من ایران هنوز مدیریتی هدفمند ندارد یا اینکه همکاری مناسبی بین بخش خصوصی و سیاستگذاری کلان این صنعت ایران صورت نگرفته است . همانطور که می دانید اکثر گردشگران ورودی به ترکیه شهرهای ساحلی را انتخاب می کنند و این به دلیل تبلیغات گسترده در بازارهای هدف ترکیه بوده است . هرچند ایران با ترکیه از لحاظ ساختار اداری و اجتماعی متفاوت است ولی ایران هم می توان با تبلیغاتی هدفمند در بازارهای هدفش از جاذبه های مشابه خود با ترکیه به خوبی استفاده کند.

·به نظر شما حرکت ایران برای ایجاد ارتباط نزدیک با کشورهای اسلامی حرکتی دقیق و درست بوده است؟

بدون تردید باید جواب مثبت به این سئوال داد چون ایران کشوری اسلامی است بنابراین به سادگی می تواند به کشورهای مسلمان ارتباط برقرار کنند و گردشگران آنها را در جامعه خود بپذیرد چون نیاز به تغییر قوانین یا ایجاد شرایط مناسب آنها ندارد و همه چیز مطابق اعتقادات هر دو طرف آماده است بنابراین این بهترین تصمیم ایران برای گسترش صنعت گرشدگری خود با کشورهای اسلامی بوده به یاد داشته باشید که 57 کشور اسلامی در جهان وجود دارد و البته تعداد گردشگران آنها هم کم نیستند بنابراین بازار خوبی مقابل ایران وجود دارد فقط جامعه گردشگری ایران باید از موقعیت های به خوبی استفاده کند .

·به عنوان آخرین سئوال نظر شما درباره حجاب اسلامی به عنوان گردشگر زن در ایران چیست؟

من هیچ مشکلی با حجاب ندارم و البته باید به قوانین و آداب و سنن ایران هم تازمانی که مهمان شما هستم احترام بگذارم بنابراین به هیچ عنوان به این موضوع حتی فکر نکرده ام اما نحوه استفاده از روسری را به خوبی نمی دانم و گاهی اوقات فکر می کنم که روشی اشتباهی را به کار گرفته ام این هم برای خود جذابیتی دراد اما هرگز به عنوان مشکل یا مانع به آن نگاه نکردم فکر کنم دیگران هم همینطور فکر می کنند.

8/10/91

عزتی

 

کمبود آب و گردشگری

فرصت‌های سرمایه‌گذاری در صادرات نامرئی حتی خشکسالی

نویسنده:
عماد عزتی

ارتباط
ذخایر و منابع آب با توسعه زیرساخت‌های صنعت گردشگری بر هیچ‌کس پوشیده نیست و به
قول معروف هرجا آب هست، آبادانی نیز به ارمغان می​آید، اما با
توجه به کمبود منابع آب در کشورمان که مدتی است در تمام محافل دولتی و خصوصی به آن
پرداخته می شود، سایه‌ای سنگین در توسعه صنعت گردشگری داشته و برخی از کارشناسان
توسعه گردشگری را نگران آینده صادرات نامرئی کشورمان کرده است، ‌در حالی که گروه
دیگر به نیمه پر لیوان پرداخته‌اند و این اتفاق را فرصتی را برای احیای زیرساخت ها
و نوسازی آنها عنوان کرده‌اند و از آن به عنوان فرصتی ناب برای گردشگری یاد کرده‌اند.

بدون
تردید سرمایه گذاری در صادارت نامرئی را می توان در بخش های متفاوت عنوان کرد که
عبارتند از زیرساخت های گردشگری و دیگری مربوط به برگزاری تورهای تفریحی و سیاحتی
است و اصلی ترین سوژه های سرمایه گذاری میان علاقمندان به حضور در صنعت گردشگری در
بخش در اول است و برای احداث اقامت گاه یا ساخت مراکز تفریحی تقاضای سرمایه گذاری
دیده می شود.

این
در حالی است که هتلداری و ایجاد مراکز تفریحی بیشترین وابستگی را به منابع آب
منطقه دارند و در صورت کمبود آب یا همان مایه حیات می‌توان انتظار داشت این نوع
زیرساخت‌ها هم تحت تاثیر قرار گیرد، اما اصغر ژیان‌دربندی، پیشکسوت هتلداری ایران
در این زمینه به شعار سال 2013 سازمان جهانی گردشگری «گردشگری و آب ؛ حفاظت از
آینده مشترک» اشاره می‌کند و می‌گوید: با نگاهی به شعار سال 2013 سازمان جهانی
گردشگری از ارتباط تنگاتنگ این دو موضوع به یکدیگر مطلع می شویم و نباید به این
موضوع بی تفاوت باشیم .

دربندی
می افزاید: با توجه به شرایط کنونی ذخایر آبی کشورمان اگر به این دو مورد بی تفاوت
باشیم بدون تردید به زودی دچار دردسری بزرگ در صادرات نامرئی ایران خواهیم شد، اما
اگر به نیمه پرلیوان بنگریم در خواهیم یافت این مشکل در دیگر نقاط جهان نیز وجود
دارد ولی مسئولان و دست اندرکاران گردشگری این مناطق با استفاده از تکنولوژی روز  آن را به فرصتی جهت توسعه و سرمایه گذاری
درگردشگری تبدیل کرده اند .

این
پیشکسوت هتلداری ایران به توسعه سیستم بازیافت و استفاده مجدد از منابع آبی در هتلداری
و مراکز تفریحی اشاره دارد و می‌گوید: هم‌اکنون بیشتر مراکز اقامتی و سیاحتی در
کشورهای توسعه ‌یافته در صنعت گردشگری از آن بهره می‌برند و با کمترین منابع آبی،
بیشترین بهره‌برداری را دارند، به عنوان مثال به کشور امارات اگر توجه کنیم، کمبود
منابع آب شیرین در این منطقه کاملا محسوس است و همه از آن اطلاع کافی دارند، اما
آیا صنعت گردشگری امارات از کار افتاده یا این‌که با سیستم‌های نوین و اقتصادی آن
را با سرعت روبه جلو هدایت کرده‌اند؟

دربندی
به هدررفتن منابع آب در بیشتر مراکز سیاحتی و اقامتی ایران تاکید دارد و می‌افزاید:
بسیاری از مدیران و صاحبان هتل یا مراکز تفریحی کشورمان هنوز پی به اهمیت استفاده
از آب خاکستری را درک نکرده‌اند یا این‌که امکان استفاده از آن را ندارند؛ هرچند
با استفاده از این موضوع می‌توان درصد قابل ملاحظه‌ای از هزینه‌ها و البته مصرف آب
را پایین آورد.

این
پیشکسوت هتلداری در کشورمان می گوید: فرض کنید هتلی با یکصد اتاق در کشورمان مشغول
به کار است بنابراین هر اتاق دارای یک سرویس بهداشتی است اگر فقط به آب داخل سیفون
سرویس بهداشتی توجه داشته باشیم در میابیم تقریبا 5 لیتر آب داخل آن وجود دارد و
با هر بار استفاده این مقدار آب بدون هی استفاده ای روانه فاضلاب می شود .
بنابراین در طول شبانه روز اگر چهاربار این سرویس مورد استفاده قرار گیرد یعنی
چیزی حدود 2 هزار لیتر آب روزانه هدر می شود در حالی که می توان با استفاده از
سیستم بازیافت دوباره این میزان آب را برای استفاده به چرخه وارد کرد.

وی
به نبود نظام توانمند مالی برای تغییر سیستم‌های آب و فاضلاب و ایجاد تصفیه‌خانه‌های
لازم در صنعت گردشگری کشورمان اشاره دارد و توضیح می‌دهد: هم‌اکنون در ایران
مشکلات عمده منابع مالی و البته ضعف نظام بانکی و از همه‌ مهم‌ترین سوءمدیریت در
این‌گونه مراکز باعث شده بسیاری از مراکز اقامتی و سیاحتی کشورمان با ‌وجود مشکلات
عمده تامین آب، فاصله بسیار زیادی با اصول بازیافت و استفاده مجدد از آب‌های
خاکستری دارند، در حالی که بسیاری از کشورها مثل آمریکا، فرانسه یا دیگر کشورها
حتی از فاضلاب استفاده می‌کنند و میزان قابل ملاحظه‌ای از منابع اصلی و طبیعی آب
را برای آینده ذخیره می‌کنند.

بنابراین
اگر مسئولان با استفاده از مشوق‌های مالیاتی و مالی بتوانند صاحبان  مراکز اقامتی و تفریحی را تشویق به استفاده از
سیستم‌های نوین بازیافت کنند، در واقع معضل کمبود آب نه‌تنها مشکل خاصی برای
گردشگری ما نیست؛ بلکه تبدیل به فرصتی مناسب در اشتغالزایی کشورمان نیز خواهد شد.

از
سوی دیگر اردشیر اروجی، مدیرکل پیشین دفتر آمار، اطلاعات و برنامه‌ریزی سازمان
میراث فرهنگی گرچه وجود آب این نعمت خداوند را برای توسعه گردشگری لازم می‌داند،
اما می‌گوید: هم‌اکنون با وجود مشکلات موجود در منابع آبی کشورمان، هنوز می‌توانیم
برای گردشگری برنامه‌ریزی کنیم، چون با توجه به تکنولوژی‌های نوین می‌توانیم با
حداقل منابع آبی حداکثر استفاده را داشته باشیم یا این‌که طرح‌های جایگزین را در
نظر بگیریم.

این
کارشناس ارشد برنامه‌ریزی گردشگری به گردشگری بیان اشاره می‌کند و می‌گوید: هرچند
همواره مناظر سرسبز و پرآب به عنوان مقاصد ملموس گردشگری میان ماجراجویان سراسر
جهان شناخته شده، اما گروه بسیاری هم به گردشگری بیابانی توجه دارند و به آن می‌پردازند
و از آنجا که خداوند همه این امکانات را به دلیل شرایط اقلیمی کشورمان در اختیار
ما قرار داده، نباید صرفا به نیمه خالی لیوان توجه داشته باشیم.

وی با
توجه به تنوع آب و هوایی و اقلیم کشورمان از تمامی سرمایه‌گذاران صنعت گردشگری
دعوت می کند تا به توسعه گردشگری بیابانی و افزایش تقاضای سفر آن سراسر جهان توجه
ویژه داشته باشدو برای سرمایه گذاری خود با برنامه ریزی دقیق گام بردارند و با
وجود موانعی چون کمبود آب از ایجاد مرکز مورد نظرشان انصراف ندهد چون هم اکنون
تکنولوژی و امکانات نوینی برای بهینه کردن منابع مورد نیاز وجود دارد که می توان
از آن بهرمند شد.

اروجی
با اشاره به وجود گرم‌ترین نقطه زمین در جغرافیای کشورمان می‌گوید: می‌توانیم با
برندسازی و ایجاد زیرساخت‌های گردشگری در این منطقه حتی از بیابان خشک و بی‌آب و
علف در صنعت گردشگری استفاده کرد، همان‌طور که دیگران می‌کنند. به عنوان مثال می‌توان
به هتل‌های کویری در استرالیا اشاره کرد؛ هتل‌هایی که با استفاده از منابع
تجدیدپذیر با منبع چند لیتری آب می‌توانند همواره پذیرای علاقه‌مندان باشند.

وی
کم‌آبی فعلی ایران را فرصتی مناسب برای ورود و سرمایه‌گذاری تکنولوژی‌های نوین
بازیافت در مراکز اقامتی و سیاحتی کشورمان می‌داند و می‌افزاید: به جای این‌که
دائم از شرایط کنونی نگران باشیم، می‌توانیم با سرمایه‌گذاری اصولی و منطقی روی
تکنولوژی و ساخت تاسیسات مطابق با شرایط فعلی همواره به جلو حرکت کنیم.

این
کارشناس ارشد برنامه‌ریزی توریسم درباره فرصت‌های سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌گوید:
با توجه به این شرایط ایران و علی رغم تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران، بسیاری
از شرکت‌های بین‌المللی علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در صنعت هتلداری و گردشگری
کشورمان هستند که این فرصت بسیار مناسبی برای همکاری‌های میان سرمایه گذاران
ایرانی و شرکت های مجری خدمات نوین و سیستم های بازیافت یا استفاده از انرژی تجدید
پذیر است.

 

سفر به خلیج فارس

سواحل خلیج فارس نعمتی خداددی برای صنعت گردشگری ایران

سواحل خلیج فارس میراثی خدادادی به ایران

خلیج فارس نامی هست که در ذهن ایرانیان همیشه یادآور ناخدا خورشید، لنج های ماهیگیری و موسیقی محلی آن بوده است و امروزه هم در سطح بین المللی به عنوان شاهراه نفتی منطقه خاورمیانه شناخته شده و از اهمیت ویژه ای برای جریان انرژی در رگ های جهان برخوردار شده است.

اما اگر کمی دقت کنیم و زیبایی های این آبراه نیلگون را بیشتر زیر نظر بگیریم خواهیم دید که این آبراه و طبیعت سواحل آن در واقع ثروتی خدادادی برای کشورهای منطقه و صنعت گردشگری آنها بوده و هست. اما متاسفانه سهم اقتصادی صنعت گردشگری ایران که طولانی ترین سواحل این خلیج را به خود اختصاص داده بسیار کمتر از دیگر همسایگان جنوبی خود که هرکدام شاید کوچکتر از یک استان ایران باشند، بوده.

آبهای بسیار تمیز و این سواحل طولانی که به عنوان بهترین و بیشترین پتانسیل سرمایه گذاری صنعت گردشگری در اختیار ما قرار گفته که می توان با کمی دقت و مدیریت در جهت آماده سازی زیرساخت های این سواحل از هر متر مربع آن درآمد کسب کرد و بازار اشتغال منطقه را رونقی دو چندان داد.

با توجه به منابع عظیم دریایی و آب دریا می توان با احداث مجتمع های بزرگ آب درمانی یا ورزشهای آبی به این برنامه جامه واقعیت پوشاند و به جای دلارهای نفتی از ثروتی بی پایان که از صنعت گردشگری حاصل می شود ، درآمد حاصل کرد.

این ثروت خدادادی با سرمایه گذاری های متمرکز در دو جزیره کیش و قشم  تا کنون مورد بی مهری دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران قرار گرفته در صورتی که اگر مانند کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به کل این سواحل توجه می شد امکان رشد صنعت گردشگری داخلی و خارجی در این منطقه دگرگون می شد.

به عنوان مثال کشور جنوبی و همسایه ایران، بحرین طبق آمار منتشر شده در مجله تراول در سه ماهه نخست سال جاری میلادی برای گردشگران بین المللی به عنوان یکی از گزینه های اصلی  مسافرت هایشان جهت استفاده از سواحل و آفتاب، مورد توجه قرار گرفته در همین حال علاقمندان به ورزش های ساحلی و آبی جهانی نیز از این کشور بطور ویژه ای یاد می کنند.

این کشور کوچک تنوانسته با سرمایه گذاری بی اندازه خود در زمینه ساخت مجتمع های ورزشی  تفریحی آبی بسیار مجهز و مدرن نظر کمیته های ورزشی را جهت برگزاری بازیهای بین المللی در این زمینه ها را نیز به خود جلب کند. به عقیده بسیاری از کارشناسان تبلیغ توانمندیهای جذب گردشگر از طریق صنعت گردشگری ورزشی بهترین روش برای نشان دادن پتانسیل های این صنعت در هر کشور خواهد بود . آنها عنوان می کنند که اینگونه رویدادها در واقع به عنوان یک تبلیغ رایگان برای کشورهای برگزار کننده هستند. 

اما متاسفانه در ایران تبلیغ گردشگری صرفا برای مکان های تاریخی انجام کشده که اکثر آنها به دلیل عدم مدیریت و رسیدگی در حال نابودی هستند یا اینکه همگان آنها را می شناسند در حالی که هیچ سخنی از توانمندی های گردشگری ورزشی در ایران به میان نیامده است و هیچ تبلیغی نشده، به عنوان مثال در کشورهای حاشیه خلیج فارس برای جذب حداکثری گردشگر ورزشی اقدام به ساخت شرایطی مصنوعی برای ورزشهایی چون اسکی روی برف ، موج سواری یا قایق سواری در رودخانه خروشان کرده اند بگونه ای که تمامی این امکانات به بهترین شکل ممکن در ایران بصورت طبیعی موجود هستند اما متاسفانه از دید کارشناسان صنعت گردشگری بخصوص گردشگری ورزشی دور مانده اند. از سوی دیگر زمستان سال گذشته شاهد تبلیغات گسترده ای جهت برگزاری تورهای اسکی در کشور همسایه ترکیه از سوی آژانس های مسافرتی بودیم حال سئوال اصلی اینجاست که ایران با وجود این همه پتانسیل و پیست های بین المللی اسکی در سطح کشور آیا واقعا باید اقدام به برگزاری تورهایی اینچنین برای فرستادن گردشگران ایرانی به کشور همسایه کند یا اینکه باید برعکس عمل شود؟

این در حالی است که فیفا عنوان کرده بسیاری از کشورهای جهان امکانات برگزاری بازی های بین المللی را ندارد و آنهایی هم که دارند باید توان اثبات امکانات خود را به این کمیته داشته باشند و مدت طولانی هم در نوبت بمانند. بنابراین اینگونه اظهار نظر کمیته برگزاری بازی های بین المللی فیفا خود نشان دهنده ارزش اقتصادی میزبانی اینگونه مسابقات در جهان و صنعت گردشگری هر کشور میزبان این بازی ها است.

حال با توجه به این موضوع و شرایط بسیار مطلوب منطقه حاشیه خلیج فارس و البته دریای خزر برای ایران به نظر می رسد مسئولیت بازاریابی و مطرح کردن توانمندی های ساحلی ایران از این نظر به جوامع بین المللی ورزشی به عهده مسئولین ورزشی ایران قرارگرفته که امید است مسئولین این امر از فرصت خدادادی به وجود آمده بهترین استفاده را داشته باشند و صنعت گردشگری ورزشی ایران را رونق مناسبی ببخشند.

البته نباید کل این مسئولیت را به عهده جامعه ورزشی ایران گذاشت. بلکه مدیران صنعت گردشگری و سرمایه گذاران نیز در این بخش سهیم خواهند بود به عنوان مثال در همین راستا کشور بحرین در سواحل خود و منطقه ای به نام Zallaq توانسته هتل های چند ستاره فوق مدرنی را برای ارایه خدمات به گردشگران بسازد و با تبلیغات گسترده نظر گردشگران و مدیران آژانس های مسافرتی را به این منطقه جلب کند .  این سرمایه گذاری عظیم در حالی اتفاق افتاده که به جز دو یا سه مرکز عمده ایرانی یعنی جزایر کیش و قشم دیگر سواحل ایران از امکانات مناسبی برای جذب گردشگر برخوردار نیستند و به صورت بومی اداره می شوند و حتی امکانات پذیرایی برای گردشگران ایرانی نیز برای آنها نیست چه رسد به جذب گردشگر خارجی!!!

از سوی دیگر به  گزارش FIFA طی برگزاری بازی های بین المللی ساحلی در کشور فرانسه حدود 400 هزار نفر در قالب تیم های ورزشی و هیات های همراه و همچنین تماشاگران و علاقمندان این رشته های ورزشی وارد منطقه شده اند اما آیا واقعا در صورت موفقیت ایران برای جذب اینگونه گردشگران امکانات پذیرایی برای این حجم مسافر در یک دوره بخصوص فراهم شده ؟ این در حالی است که امکانات رفاهی و گردشگری ایران در منطقه خلیج فارس به دو جزیره یاد شده خلاصه شده که همین دو جزیره هم در ایام بخصوصی از سال مثل تعطیلات نوروزی برای پذیرایی از مسافران نوروزی دچار مشکل می شوند و امکانات رفاهی کافی برای متقاضیان را در اختیار ندارند، بنابراین در صورت دارا بودن زیرساخت های ورزشی، امکان پذیرایی برای گردشگران و هیات های ورزشی جای تامل بیشتری دارد. به همین دلیل برای بهره برداری از این ثروت بی نهایت باید سرمایه گذاری دقیقی در زمینه و راه اندازی زیرساخت های مناسب گردشگری در کل منطقه ساحلی خلیج فارس مهیا شود سپس انتظار بهره برداری مناسب از این ثروت خدادادی را در صنعت گردشگری را داشته باشیم.

صنعت گردشگری ورزشی که امروزه به عنوان یکی از پردرامدترین صنایع گردشگری در سطح جهان شناخته شده، بنابراین باید از کوچکترین امکانات در این زمینه بیشترین بهره را برد. ایران با توجه به اقلیم و چهار فصل بودن خود بیشتری پتانسیل را برای بهره برداری از این صنعت نوظهور را در منطقه داراست  از جمله این منابع طبیعی و پتانسیل ها می توان از رشته کوههای البرز و زاگرس در زمینه رشته های ورزشی زمستانی و همچنین کوهنوردی و صخره نوردی نام برد و از سوی دیگر کویر لوت که به ظاهر قابل استفاده نیست می تواند به منبع درآمدزایی در زمینه اتومبیل رانی و سافاری صحرایی باشد ودر نهایت موضوع بحث ما سواحل بسیار مناسب ایران در شمال و جنوب می توانند پذیرای انواع ورزشهای ساحلی و آبی در سطح بین المللی باشد که متاسفانه سالهاست از دید مسئولان امر مخفی مانده یا مورد بی مهری آنان قرار گرفته است.

با توجه به موارد و پتانسیل موجود دراین زمینه، سرمایه گذاری در صنعت گردشگری ورزشی ایران بسیار سودآور و زودبازده خواهد بودحتی برخی از کارشناسان صنعت گردشگری داخلی ایران معتقدند جهت رونق در این صنعت در کشور ایران اولین گام شاید ایجاد انگیزه و تمایل برای برگزاری اردوهای تدارکاتی تیم های خارجی ورزشی در کشور باشد با این کار وقتی این تیم ها از امکانات خوب و بالقوه ایران آگاه شوند قطعا در نحوه تصمیم گیری کمیته های برگزار کننده بازیهای بین المللی تاثیر مثبتی خواهند گذاشت.

این گروه از کارشناسان می گویند وقتی یک تیم ورزشی اقدام به برپایی اردوی  تدارکاتی در کشوری می کند مدیران ، مسئولان و همچنین رسانه ها این خبر را به دیگر نقاط جهان منعکس می کنند و در عین حال امکانات پذیرایی و توانمندی های کشور میزبان هم به دیگران گوشزد می شود، بنابراین این خود یک روش تبلیغ بسیار مثبت برای ایران یا هر کشور دیگر خواهد بود که در عین حال تبلیغ بسیار جالبی برای رشد صنعت گردشگری عمومی کشور نیز خواهد بود.

از سوی دیگر برای ایران بهترین فرصت جهت محک زدن توان خود برای برگزاری بازی های بین المللی در فضایی آرام خواهد بود.  همچنین در این زمان می توان اشکلات موجود را در صورت وجود به سادگی برطرف کرد تا زمان لازم توان ارایه بهترین خدمات را داشته باشیم. بنابراین مسئولین صنعت گردشگری و ورزشی ایران می توانند با ارسال دعوتنامه های رسمی از دیگر تیم ها و گروه های ورزشی معروف جهان جهت برپایی اردوهای تدارکاتی دعوت به عمل آورند و به آنها امکانات ویژه ای نیز بدهند تا بتوانیم توانایی های ایران در زمینه رونق صنعت گردشگری ورزشی را به جهان معرفی کنیم.

البته جامعه ورزشی ایران برای میزبانی بازی های ساحلی در سال 2010 میلادی تلاش بسیار خوبی انجام داده حال آنکه گذشته از مسایل سیاسی به دلیل مشکلات زیرساختی و امکانات رفاهی این امکان از ایران دریغ شد و به کشور امارات اهدا شد و در واقع حجم زیادی از ثروت و رونق دوباره صنعت گردشگری به این کشور داده شد. بنابراین هماهنگی در این دو زمینه یعنی مسئولان ورزشی و صنعت گردشگری باید بسیار تنگاتنگ و کارامد باشد تا بتوانیم از پتانسیل های موجود در ایران بهترین استفاده را داشته باشیم.

در همین راستا به گزارش مجله TTG (sport’s turism) کشور عمان با توجه به برگزاری رقابت های بین المللی ورزش های ساحلی در کشورش توانسته موقعیت خود را از نظر صنعت گردشگری ورزشی در این زمینه خاص در جهان تثبیت کند و به عنوان یکی از گزینه های همیشگی برای برگزاری اینگونه مسابقات باشد.

به عنوان مثال برگزاری دومین دوره بازیهای ساحلی آسیا در این کشور کوچک حاشیه جنوبی خلیج فارس این کشور را به بهترین مکان برای گذراندن تعطیلات گردشگران اروپایی تبدیل کرد. آفتاب و ساحل دو عامل اصلی و سرمایه های خدادادی عمان بود که توانست به بهترین شکل ممکن از آنها استفاده کند و برای خود  درآمدی میلیاردی را مهیا کند.

این کشور ساحلی در منطقه توانسته با سرمایه گذاری بسیار سنگین و دقیق در زمینه بهره برداری از منابع طبیعی خود در صنعت گردشگری و بخصوص گردشگری ورزشی یعنی ساحل و دریا بهترین آینده را برای این صنعت در کشورش تضمین کند. حال سئوال اینجاست که چطور این کشور توانسته با این وسعت کم این بازی ها را برگزار کند و میزبان این بازی ها باشد و ایران با توجه به وسعت و امکانات خود نتوانسته تا کنون این موقعیت را به دست آورد؟ بازهم به مسایل زیرساختی خواهیم رسید و اهمیت آنها در به دست آوردن اینگونه موقعیت ها برایمان زنده می شود حال باید دید آیا واقعا زیرساخت های میزبانی اینگونه بازی ها در ایران مهیاست یا خیر؟

امروزه ، قایقرانان حرفه ای ، والیبالیست های ساحلی و موج سواران حرفه ای این کشور کوچک عمان را به خوبی می شناسند و از امکانات ورزشی این کشور بسیار خوب مطلع هستند اما همین افراد با توجه به امکانات بسیار بالقوه ایران کوچکترین اطلاعاتی در باره پتانسیل ایران برای استفاده از سواحلش را شاید نداشته باشند. به عنوان مثال شهرک ورزشی ساحلی Al Musana’s sport در کشور عمان با وسعتی حدود یک میلیون متر مربع و گنجایش پذیرایی از حدود سیصد هزار نفر گردشگر و تیم های ورزشی بهترین گزینه برای کمیته برگزاری بازی های بین المللی ساحلی در این کشور بوده و از سوی دیگر این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس توانسته برای تحکیم این موقعیتی که به دست اورده حدود 400 ساحل دیگر با ظرفیت های مختلف را برای پذیرایی از گردشگران ورزشی به این کمیته در سواحلش پیشنهاد دهد عمان عنوان کرده هر یک از این سواحل به خودی خود قادر به برگزاری مسابقات جداگانه ای هستند و با امکانات بسیار مدرن خود مانند هتل، مراکز تفریحی و امکانات استاندارد ورزشی نظر مثبت این کمیته ها را به دیگر مناطق کشورش نیز جلب کرده است.

 اما این کشور به این امکانات هم اکتفا نکرده و برای تکمیل توانایی های خود اقدام به تاسیس مدارسی برای تدریس تخصصی اینگونه ورزشها در سطح منطقه کرده است اما مهمترین وبهترین کاری که دست اندرکاران این صنعت در کشور عمان کرده اند تاسیس مراکز آبدرمانی و توانبخشی در آب در کنار مراکز اقامتی بوده است و با اینکار هرگز نام و امکانات خود را در کمیته های برگزاری مسابقات بین المللی به دست فراموشی نخواهد سپرد و البته بسیاری از گردشگران عمومی را هم برای استفاده از این مراکز به عمان جذب کرده اند. 

حالا با توجه به وسعت سواحل ایران و امکانات بالقوه ایران برای میزبانی اینگونه بازیها و رشد صنعت گردشگری ورزشی خود سئوال اصلی اینجاست که ما از این نعمت خدادادی چند درصد بهره برداری می کنیم و در واقع چقدر توانسته ایم سواحل خلیج فارس و دریای خزر را برای صنعت گردشگری ورزشی خود آماده کنیم و آنها را درآمد زا کنیم؟

اما هنوز هم دیر نیست و به قول معروف ماهی رو هروقت از آب بگیریم تازه است ، حاشیه خلیج فارس ثروتی بی پایان است که به سرزمینی بسیار جذاب برای گردشگران اروپایی و دیگر نقاط جهان تبدیل شده است اما بیشتر این گردشگران مقصد خود را چند کیلومتر دورتر از سواحل ایران انتخاب می کنند یا اینکه همیشه تیم های ورزشی ایران باید برای انجام بازیهای بین المللی ساحلی به قسمت جنوبی این خلیج برود ، حال آنکه امکانات گردشگری ایران از نظر تاریخی و اقلیم منطقه از دیگر همسایگانش بهتر و بیشتر بوده ولی بازهم مسیر حرکت تورها به دیگر نقاط این خلیج ختم می شود اینجاست که اهمیت زیرساخت ها و تبلیغات خودنمایی می کند.

بطور مثال کشور قطر برای جذب گردشگران اقدام به تاسیس اسکله های تفریحی کرده است و تمامی خطوط کشتیرانی تفریحی را تشویق به پهلوگرفتن کشیتیهای تفریحی آنها در این بنادر کرده و در همین راستا شرایط صدور ویزا برای گردشگرانی که با این کشتی ها وارد خاک قطر می شوند را نیز ساده تر کرده و کمتر از یک ساعت این کار را برای آنها انجام می دهد این امکانات در کنار مشوق هایی که این کشور به آژانس های گردشگری برای برگزاری تورهای ویژه در خاک عمان می شود توانسته آینده صنعت بسیار پردرامد گردشگری را در این کشور نیز تضمین کند حالا باید دید ایران چند اسکله توریستی ساخته و چه امکاناتی به گردشگران ورودی می دهد تا بتواند از دیگر رقبای سرسخت خود در این صنعت که همان کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند سبقت بگیرد و مسیر حرکت گردشگران خارجی را به شمال خلیج فارس تغییر دهد؟ امید است دست اندرکاران این صنعت و دیگر صنایع مربوط توجه بیشتری به این ثروت خدادادی داشته باشند و از فرصت های موجود حداکثر استفاده را به نفع اشتغالزایی برای ایران استفاده کنند.

 عماد عزتی

دیدنی عمان

با توجه به برگزاری مسابقات بین المللی ورزش های آبی در این منطقه عمان امروزه از شهرت بسیار بیشتری برخوردار شده و توانسته موقعیت خود را در زمینه صنعت گردشگری بین المللی در منطقه خلیج فارس تثبیت کند.

به عنوان مثال برگزاری دومین دوره بازیهای ساحلی آسیا در این کشور توانسته این کشور را به عنوان یکی از مقاصد اول گردشگران برای سفر به منطقه خلیج فارس تبدیل کند.

عمان که یک کشور ساحلی در منطقه خلیج فارس است توانسته با سرمایه گذاری بسیار سنگین در زمینه بهره برداری از منابع طبیعی خود یعنی ساحل و آب های دریای عمان بهترین آینده گردشگری را برای صنعت بسیار پرسود گردشگری کشورش مهیا کند. این کشور کچک اما دارای امکانات طبیعی بسیار بزرگ توریستی توانسته خود را به عنوان میزبان بازیهای بسیار مشهوری در سطح جهان مطرح کند و از این طریق درآمدی چند میلیاردی را به جامعه خود هدیه دهد.

قایقرانی، والیبال ساحلی، موج سواری و دیگر ورزشهای آبی از چندین رشته ورزشی ای است که در سواحل این کشور از رونق خوبی برخوردار است و باعث جذب علاقمندان به این ورزشها به کشور عمان می شود.

به عنوان مثال یکی از شهرک های ورزشی توریستی این کشور با مساحتی بالغ بر یک میلیون متر مربع و گنجایش صدها هزار نفر به نام Al Musanas sport توانسته نظر کمیته های برگزار کننده بازیهای ساحلی بین المللی را به خوبی جلب کند و هر ساله شاهد برگزاری مسابقات بزرگی در سطح بین المللی در این شهرک باشیم

در واقع این کشور توانسته 400 ساحل با قابلیت برگزاری مسابقات ساحلی و دریایی را احداث کند که هر کدام از این سواحل با بهترین امکانات و خدمات نظیر هتل های مجلل و مراکز درمانی پزشکی و غیره مکان مناسبی برای جذب گردشگران و ورزش دوستان به کشور عمان باشند .

مجله تراولر مارس 2011 

بابک ارسیا: «ترین های» منطقه را به جهان معرفی کنیم تا گردشگری توسعه یابد

گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با دبیر دهمین جشنواره ملی خلیج فارس

بابک ارسیا: باید ابتدا فرهنگ سازی کنیم ، سپس به توسعه گردشگری منطقه بیاندیشیم

بابک ارسیا: «ترین های» منطقه را به جهان معرفی کنیم تا گردشگری توسعه یابد

بابک ارسیا: دیدنی های خلیج فارس ، فقط کیش و قشم نیست

گفتگو : عماد عزتی

خلیج فارس نامی آشنا در ذهن ایرانیان و همیشه یادآور ناخدا خورشید، لنج های ماهیگیری و موسیقی محلی آن بوده است . امروزه هم در سطح بین المللی به عنوان شاهراه نفتی منطقه خاورمیانه و با اهمیتی ویژه برای جریان انرژی در رگ های جهان شناخته شده. اما اگر کمی دقت کنیم و زیبایی های این آبراه نیلگون را بیشتر زیر نظر بگیریم، خواهیم دید به غیر از طلای سیاه ، طبیعت سواحل آن در واقع ثروتی خدادادی برای کشورهای منطقه و صنعت گردشگری آنها بوده و هست از این رو کسب و کار ترتیب گفت و گویی اختصاصی با بابک ارسیا کارشناس گردشگری و دبیر دهمین جشنواره ملی خلیج فارس را داده تا با پتانسیل های موجود گردشگری در این منطقه بیشتر آشنا شویم.

بابک ارسیا در این باره می گوید: جهاد دانشگاهی جشنواره خلیج فارس را با هدف پاسداشت نام و بیان مزیت های خلیج فارس هر سال دهم اردیبهشت ماه برگزار می کند که امسال نیز دهمین دوره آن برگزار می شود و از آنجا که بحث صادرات غیر نفتی در کشورمان با روی کار آمدن دولت یازدهم بخصوص در بخش گردشگری اهمیت ویژه ای یافته است بنا داریم محورهای اصلی این جشنواره را براین صنعت تدوین و  دهمین جشنواره را معطوف به این موضوع یعنی گردشگری برگزار کنیم به همین دلیل برای امسال درنظر گرفته ایم محل برگزاری دهمین همایش را در بندر لنگه یا قشم درنظر بگیریم.

دبیر دهمین دوره جشنواره ملی خلیج فارس ضمن تاکید بر پتانسیل های موجود در منطقه می افزاید : آبهای بسیار تمیز و سواحل طولانی خلیج همیشه فارس به عنوان بهترین و بیشترین پتانسیل سرمایه گذاری صنعت گردشگری در اختیار ایران قرار گرفته است که می توان با کمی دقت و مدیریت در جهت آماده سازی زیرساخت های گردشگری از هر متر مربع آن درآمد کسب کرد و بازار اشتغال منطقه را رونقی دو چندان داد. اما متاسفانه سهم اقتصادی صنعت گردشگری ایران که طولانی ترین سواحل این خلیج را به خود اختصاص داده بسیار کمتر از دیگر همسایگان جنوبی خود که هرکدام شاید کوچکتر از یک استان ایران باشند، بوده.

ارسیا در ادامه می افزاید: این ثروت خدادادی با سرمایه گذاری های متمرکز در دو جزیره کیش و قشم  تا کنون مورد بی مهری دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران قرار گرفته در صورتی که اگر مانند کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس به کل این سواحل توجه می شد امکان رشد صنعت گردشگری داخلی و خارجی در این منطقه دگرگون و سمت و سویی دیگر می گرفت. همین موضوع باعث شده تا تمام پتانسیل موجود در بندر تاریخی سیراف به دست فراموشی سپرده شود درحالی که بسیاری از سرمایه گذاری های انجام شده در قشم به بازدهی مناسب نرسیده اند.

این کارشناس گردشگری ضمن تاکید بر تدارک زیرساخت های توسعه گردشگری در منطقه تصریح می کند: هم اکنون با توجه به همین تمرکز بدون برنامه در منطقه جهت توسعه گردشگری ایران زیرساخت های مناسبی در دیگر نقاط منطقه خلیج فارس ندارد و همین موضوع باعث شده تا نه تنها توجه گردشگران به این جاذبه ها جلب نشود بلکه سرمایه گذاران نیز اطلاعی از امتیازات طبیعی وتاریخی منطقه نداشته باشند.

وی به امتیاز گردشگری پزشکی در منطقه اشاره می کند و از بازار بسیار مناسب حاشیه جنوبی این خلیج نام می برد و می گوید: با توجه به اینکه امکان دسترسی دریایی در منطقه کاملا مهیاست و می توان با استفاده از امکانات پزشکی ایران و یا احداث دهکده های سلامت ایران می توان هر ساله میزبان تعداد بسیار زیادی از نیازمندان خدمات درمانی از کشورهای جنوبی خلیج فارس باشد در حالی که هم اکنون به دلیل نبود امکانات مناسب و یا عدم بازاریابی دقیق این نیازمندان به کشورهایی مثل اردن، مالزی سفر می کنند این درحالی است که امکانات مناسب و چه بسا بهتری تنها چند ده کیلومتر بالاتر از کشورشان موجود است.

ارسیا با اشاره به اهمیت اشتغالزایی در کشورمان می گوید: همانطورکه می دانیم یکی از دغدغه های اصلی دولت همواره بحث اشتغالزایی بخصوص در مناطق محروم بوده و هست از انجا که این منطقه دارای نیروی کار ارزان قیمت است می توان با هدایت و مدیریت سرمایه گذاری بخصوص در بخش گردشگری با توجه به پتانسیل های بسیار بالای منطقه آنها را به فعل تبدیل کرد و زمینه اشتغال هزاران نفر در حاشیه شمالی خلیج فارس و جنوب کشورمان را مهیا کرد در حالی که هم اکنون بی کاری و فقر یکی از معضلات اصلی جوانان منطقه است درحالی که گنجی پنهان در اختیارشان است.

دبیر دهمین جشنواره ملی خلیج فارس به فرهنگ بومی منطقه اشاره می کند و می افزاید: اگر دولت و دست اندرکاران گردشگری ایران قصد توسعه گردشگری در منطقه یاد شده را دارند ابتدا باید با توجه به فرهنگ بومی و البته فرهنگ سازی در زمینه توسعه گردشگری گام بردارند چون همانطور که می دانیم این منطقه دارای فرهنگی خاص خود بوده و برخی از مسایل به عرف تبدیل شده است که شاید با ورود گردشگران از دیگر نقاط کشور یا جهان آنها را دچار مشکل کند بنابراین باید ابتدا فرهنگ سازی کرد و سپس با در نظر گرفتن عرف منطقه و البته فرهنگ آن نسبت به سرمایه گذاری گام برداشت تا بتوانیم شاهد توسعه و رونق باشیم نه اینکه مشکل ایجاد کنیم.

بابک ارسیا در پایان به بحث برندسازی و البته برندشدن منطقه برای جذب گردشگران اشاره و تاکید می کند: هم اکنون ایران باید روی «ترین های» منطقه تکیه کند و با بیان کردن امتیازات این «ترین ها» آنها را به برندی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی معرفی نماید . وی می افزاید در منطقه ما بزرگترین غار نمکی جهان یا جنگل های حرا ، بندر سیراف و دهها مورد از منحصربفردترین ها و یا زیباترین های جهان را در منطقه داریم اما هنوز آنها را برند نکرده ایم به صورتی که حتی بسیاری از همطونان خودمان در باره آنها کوچکترین اطلاعاتی ندارند ، پس نمی توانیم انتظار توسعه گردشگری بین المللی را داشته باشیم، این دقیقا هدف ما در جشنواره است که با دریافت و انتشار مقالات سعی داریم پتانسیل بالقوه منطقه را به فعل تبدیل کنیم.

امواج رمین؛ تورا می خواند

تحولی تازه در صنعت گردشگری سیستان و بلوچستان

هرچند در بسیاری از شهرهای مستعد و گردشگر پذیر کشورمان خبری فرا رسیدن هفته گردشگری نیست و ساکنان آنها درباره انتخاب شعار امسال سازمان جهانی گردشگری که سخن از گردشگری و آب می گوید، هیچ چیز نمی دانند ، اما اتفاقی بسیار میمون در یکی از محروم ترین استان های کشورمان همزمان با فرارسیدن هفته گردشگری بخصوص زمانی که شعار امسال این سازمان مربوط به گردشگری و آب انتخاب شده ، رخ داده است و می توان آن را با توجه به همین شعار به تمام جهانیان مخابره کرد و شاهد رونق دوچندان گردشگری دریایی ایران بود.

تفریحات ساحلی و ورزش های دریایی که ترجمه ای دقیق از شعار امسال سازمان جهانی گردشگری است هرساله دلیل سفر میلیون ها گردشگر یا ماجراجو در سراسر جهان است و زمینه اشتغالزایی فراوانی برای کشورهای ساحلی دهکده جهانی فراهم می کند.

قایقرانی، موج سواری، غواصی و دهها ورزش دیگر که می تواند ماجراجویان و بخصوص گردشگران را به مناطق مصتعد بکشاند. به عنوان مثال می توان به برگزاری مسابقات قایقرانی جام لویی ویتون در آمریکا اشاره کرد که به گفته مسئولین برگزاری رقابت بین المللی، این مسابقات زمینه ساز 8500 شغل در محل برگزاری آن یعنی شهر سانفرانسیکو شد.

بدون تردید ایران نیز با توجه به برخورداری از حدود دو هزار کیلومتر نوار ساحلی می تواند به عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری در جذب گردشگران و ماجراجویان دریایی باشد. هرچند برخی از ورزشهای آبی هنوز در کشورمان زیاد معرفی نشده اند اما یقینا امکانات طبیعی مناسبی برای انجام آنها در کشورمان مهیاست و فقط کافی است در این زمینه اطلاع رسانی شده و مورد استفاده قرار گیرند، تا شاهد حضور صدها هزار علاقمند و ورزشکار در این سواحل باشیم.

موج سواری هم یکی از این ورزشهای مهیج و پرطرفدار دهکده جهانی است که علی رغم وجود پتانسیل های بالای طبیعی برای انجام آن در کشورمان هم اکنون زیاد معرفی نشده و بسیاری از هموطنانمان یا حتی خارجی ها با شنیدن نام موج سواری به یاد سواحل استرالیا خواهند افتاد؛ دریغ از اینکه سیستان و بلوچستان نیز می تواند پذیرای موج سواران حرفه ای و مبتدی از سراسر جهان باشد .

شاهد مثال این پتانسیل حضور «ایسکی بریتون» قهرمان موج سوار ایرلندی در این سواحل برای تهیه فیلمی مستند از توانمندی های منطقه برای علاقمندان به موج سواری جهان است.

ایسکی بریتون در حال حاضر به عنوان یکی از قهرمانان ملی کشور ایرلند در موج سواری به شمار می رود و از آنجا که پدر و مادرش به عنوان موج سواران حرفه ای در ایرلند شناخته بودند او از کودکی با این ورزش آشنا بوده است و بالاخره موج سواری را به عنوان ورزش آبی حرفه ای خود انتخاب کرد.

وی، تحصیلات حرفه ای و تخصصی خویش را نیز با محوریت دریا انتخاب کرده و در سال 2012 موفق به دریافت مدرک دکترا در زمینه علوم دریایی شده است این ورزشکار حرفه ای تحقیقاتی گسترده در زمینه دریا، توسعه پایدار و ماهیگیری انجام داده و دارای مقالات علمی متعددی در این رشته است.

این قهرمان ایرلندی هم اکنون با همکاری یک کارگردان فرانسوی در چابهار مشغول ضبط مستندی از امکانات طبیعی موج سواری در منطقه و آموزش آن به کودکان استان سیستان و بلوچستان است و آرزو می کند که روزی فرا رسد که ساحل چابهار پر از ورزشکارانی شود که از ورزش های آبی لذت می برند.

بریتون هدف از تهیه این مستند  در دهستان رمین چابهار به عنوان پایلوت موج سواری ایران را ترویج این ورزش  بخصوص برای بانوان در منطقه و معرفی جاذبه های دریایی استان سیستان بلوچستان به جهان عنوان کرده است .

این متخصص علوم دریایی معتقد است حدود 20 میلیون موج سوار در جهان هرساله برای لذت بردن از امواج به گوشه و کنار جهان سفر می کنند و فیلمی که او قصد ساختنش را دارد می تواند آنها را با سواحل چابهار نیز آشنا کرده و با ایجاد جریان گردشگری ورزشی آبی به منطقه چابهار تحولی شگرف را در استان محروم سیستان و بلوچستان ایجاد کند.

وی به توسعه صنعت گردشگری در چابهار بسیار امیدوار است و این فعالیت فرهنگی- ورزشی او ، با استقبال برخی از مسئولان مانند یعقوب جدگال نماینده چابهار و کنارک در مجلس شورای اسلامی، سازمان میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان و  وزارت ارشاد و مسئولین ورزشی استان همراه شده است.

این ورزشکار حرفه ای درباره دلیل انتخاب ایران برای انجام این کار به خبرنگار کسب و کار می گوید: در سال 2010 میلادی وقتی برای اولین وارد وارد ایران شدم با توجه به اطلاعاتی که از قبل داشتم هیچ امیدی به لذت بردن از ورزش مورد علاقه خودم نداشتم و فکر می کردم ورزشکاران زن مثل من در این کشور نمی توانند از ورزشهای آبی آزدانه لذت ببرند اما وقتی به عنوان اولین زن موج سوار  با پوشش کامل مناسب فرهنگ و دین ایران که توسط خودم طراحی شده بود در سواحل چابهار موج سواری کردم متوجه شدم که هیچ محدودیتی ندارم و می توانم از این سواحل همانند دیگر سواحل جهان لذت ببرم.

وی درباره اولین تجربه خود در ایران  می افزاید: در این سفر ابتدا سعی کردم نقاط مختلفی را از نظر فنی بررسی کنم و بهترین نقطه را برای موج سواری چابهار بخصوص روستای رمین دیدم.

نکته بسیار جالب برای ایسکی این بود که وقتی برای اولین بار این ورزش را در سواحل چابهار به عنوان یک زن خارجی انجام داد در منطقه بسیار معروف شد و اکثر مردم کوچه و خیابان درباره او سخن می گفتند.

ایسکی می گوید وقتی از سفر سال 2010 میلادی به کشورم بازگشتم متوجه شدم که در منطقه چابهار بسیار معروف شدم و موج سواری من به عنوان یک زن ورزشکار خارجی در ایران بازتاب جهانی گسترده ای داشته است همین موضوع دلیل تصمیم فعلی من شد.

دکتر احمدرضا شیخی، یکی از کارشناسان اداره میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان در این زمینه می گوید: با توجه به علاقه این ورزشکار حرفه و شرایط بسیار مساعد منطقه وی قصد دارد با آموزش مردم و علاقمندان به تربیت تیمی حرفه ای از موج سواران مقدمات برگزاری مسابقات بین المللی را در این آبها فراهم نماید.

شیخی در این باره می افزاید : فعالان ورزشی در این زمینه بدون تردید می دانند که انجام و برگزاری اینگونه مسابقاته چقدر در اقتصاد منطقه مفید خواهد بود و زمینه ساز نقل و انتقالات تیمی در این رشته یا رشته های وابسته ورزشی خواهد شد.

اما به عقیده این کارشناس میراث فرهنگی استان ، مهمترین تاثیر حضور موج سوار ایرلندی در منطقه ارتقای فرهنگ ساکنان بومی روستای رمین بوده است . شیخی در این زمینه می گوید: روزهای اول به دلیل ناآشنایی مردم منطقه به قصد و نیت او مشکلاتی بود اما پس از مدتی وقتی مردم منطقه رونق اقتصادی خود را در حضور وی دیدند و حضور گردشگران خارجی را باعث ارتقای سطح شادی بین هموطنان خود یافتند خودشان امنیت تاسیسات و امکاناتی که وی با خود آورده بود را بر عهده گرفتند و حتی با احداث کپرهایی کنار ساحل به وی کمک کردند تا شرایط بهتری برای آموزش و انجام کارهایش داشته باشد.

شیخی از نبود خطوط پروازی منظم از نقاط مختلف ایران و جهان به منطقه را در حال حاضر از مهمترین مشکلات طرح این ورزش کار ایرلندی می داند و ابراز امیدواری می کند در صورت حمایت مسئولان می توان به زودی شاهد حضور صدها و بلکه هزاران گردشگر موج سوار در منطقه بود .

اما بازگشت این قهرمان موج سواری برای دومین بار به ایران نه فقط به عنوان یکی از علاقمندان موج سواری بلکه به عنوان مستند سازی که قصد دارد نظر گردشگران دریایی سراسر جهان را به ایران جلب کند محل تفکر و یادآور کم کاری یا سوء مدیریتی دردناک بین مسئولان امر توسعه گردشگری کشورمان است .

این ورزشکار کار و طرح خود را با در اختیار قرار دادن لوازم موج سواری به علاقمندان به خصوص بانوان محلی اجرایی و آغاز کرده است  تا این کار ورزش موج سواری را در منطقه چابهار بومی کرده و زمینه ساز پرورش تیمی قوی در این رشته باشد.

این اقدام فرهنگی ورزشی بریتون اگرچه تحصین برانگیز است اما متاسفانه از عدم هماهنگی مسئولان ورزشی و گردشگری کشورمان حکایت دارد و بیانگر ضعف تبلیغاتی ایران در زمینه معرفی جاذبه های گردشگری منطقه به دیگر نقاط جهان است نقطه ضعفی که می تواند صنعت روبه رشد گردشگری کشورمان را مغلوب تبلیغات سوء دیگر رسانه های جهان کند.

به جاست که مسئولان و صاحبان رسانه از این فعالیت ایسکی بریتون به خوبی حمایت کنند و با پوششی منطقی از فعالیت های وی این حرکت فرهنگی ورزشی را به سوژه ای برای جلب نظر گردشگران جهانی به منطقه یاد شده کنند و موجی از شغل و درآمد را به سیستان و بلوچستان بخصوص رمین هدیه دهند.

جای تردید نیست که در صورت حمایت مسئولان وساخت این مستند موقعیت گردشگری منطقه متحول خواهد شد و هزاران نفر از گردشگران و ماجراجویان داخلی و خارجی به منطقه سفر می کنند بنابراین از هم اکنون باید به فکر ایجاد بستری مناسب برای پذیرایی از این گردشگران باشیم تا مبدا این حرکت جالب و خودجوش موج سوار ایرلندی همانند صدها برنامه دیگر بدون نتیجه و بی حاصل شود.

ایده ای که همه را برنده می کند

کشته ها نصف، بیکاری کم، گردشگری رونق می گیرد

نویسنده: کاپیتان سید حسن گیتی پسند/ طراح طرح ملی گردشگری دریای خزر

تکرار، اهمیت موضوع را همواره کم می کرده است. این ویژگی آنقدر مخرب هست که برای ترمیمش شاید نسلها باید تغییر کنند. اگر یک روز از خواب بلند شوید و طبق عادت معلوم جلوی کیوسک روزنامه تیترها را ببینید و بفهمید که همان شبی که شما در خواب بودید 200 هزار نفر آنسوی جهان به واسطه انفجار بمبی مثلا، جان خود را از دست دادند اتفاق مهمی است. اما اگر به مدت یک ماه این اتفاق هر روز برای شما بیفتد دیگر مرگ 200 هزار نفر در روز سی ام برای شما اهمیتی ندارد. بماند اینکه دولتی 8 سال وعده نفت بر سر سفره ها داد و نه تنها نفتی نیاورد  بلکه نانی را برد. نان بردنش هیچ، وعده هایی که داد و نکرد اثر بدتری گذاشت، چرا که حالا هرکسی وعده ای دهد همقطار با آن دولت می شود و وعده اش اهمیتی نمیابد. شعار همیشه لازم بوده است، شعار ویترین ایده هایی است که قرار است اجرا شود، باید ویترینی باشد تا مردمی دلبسته به آن شوند. تا امتی باور کنند که در پی این شعار ، شعوری وجود دارد.

حالا در این شرایط هرچه شعار پروارتر باشد، بیشتر در مظان این اتهام قرار می­گیرد که سنگ بزرگ علامت نزدن است. اما دلخوشی این ایده­ها به تدبیری است که در شعار دولت جدید خوش نشسته است. تدبیری که قرار است بی­هیچ ملاحظه­ای نه تنها تهدیدها را فرصت کند، بلکه از فرصت­های موجود نهایت بهره را برد.

یک: میزان بی­کاری تنها در استان مازندران به گواه گفته نماینده این استان در مجلس شورای اسلامی 12 درصد است. این رقم در استان­های همسایه مثل گیلان هم چندان بهتر نیست. حالا با اجرای ایده­ای کاربردی در این بوم، حدود 17 هزار فرصت شغلی ایجاد می­شود. چرا باید این ایده پشت سدها و موانع اداری و عدم حمایت سازمانی در حد یک ایده باقی بماند؟ ایجاد این تعداد فرصت شغلی در این فضا نه تنها می­تواند از بسیاری از آسیب­های اجتماعی بکاهد، بلکه به تزریق نشاط و امید در این منطقه اضافه کند. حالا ایجاد این تعداد فرصت شغلی در فاصله ای یکساله شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

دو: تعداد کشته های جاده ای در ایران آنقدر به شهرت رسیده است که شاید خارج نشینان دیگر به داریوش و کوروش و جاذبه های مهم گردشگری ایران را نشناسند اما می دانند در این سرزمین کشته های جاده ای از جنگ هشت ساله بیشتر بوده است، هر بار تصمیماتی گرفته می شود و هر بار ناکام از این میزان کشته ها. اگر طرحی وجود داشته باشد که حداقل از این میزان کشته در سه استان شمالی کشور ( که بیشترین تردد در سال را به خود می بیند) در حد 50 درصد بکاهد آیا برای مسئولان ( حداقل این استان ها) چشمگیر نیست؟ اینکه کشته های جاده ای این سه استان نصف شود تنها شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

سه: در این شرایط عجیب منطقه ای، در وضعیتی که ایران در تیررس تحریم ها به اقتدار مقاومت می کند، طرحی که بتواند از میزان سوخت مصرفی در سه استان شمالی بکاهد تنها یک شعار است؟! این که گردشگری در این سه استان را به معنای تمام کلمه متحول می کند، اینکه می تواند سرمایه گذاران خارجی را به راحتی به این منطقه بکشاند تا ضمن درآمدزایی برای این بوم و سرزمین ذهنیت اشتباه آنها را در رابطه با عدم امنیت اقتصادی ترمیم کند، اینها شعار است؟!

شعار آغازی است بر اجرای ایده ها. همین شعارها را ملاک بگیرید و کلاهتان را قاضی کنید که چرا طرحی که پسوند «ملی» را یدک می کشد اینگونه تنها چشم انتظار حمایت مسولان است.