کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

گردشگری دریایی خزر

 

راه اندازی خطوط دریایی می تواند گردشگری ایران و قزاقستان را رونق دهد

دکتر کالدی : دفاتر گردشگری هنوز فعالیت منسجمی در کشورمن برای جلب نظر گردشگران سلامت به ایران ندارند

گردشگری سلامت در منطقه خاورمیانه چندی است که بسیار مورد توجه اکثر دست اندکاران بخش سلامت و البته گردشگری قرار گرفته است و به گفته بسیاری از کارشناسان هر دو بخش کشور ایران با توجه به پتانسیل بسیار بالای خود در این زمینه می تواند به عنوان قطب گردشگری پزشکی در منطقه به دنیای گردشگری پزشکی و متقاضیانش معرفی شود، هرچند رقبای قدری مثل ترکیه و البته امارات متحده عربی و از همه مهمتر هندوستان در این صحنه حضور دارند اما ایران هم گفتنی های بسیاری در این زمینه دارد .

همین موضوع باعث شده تا از سه سال پیش دست اندرکاران سلامت ایران همراه مسئولان گردشگری، کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت ایران را پایه گذاری کنند و با این روش توانمندی های ایران را به دیگر نقاط جهان و البته بازارهای هدف معرفی نمایند. مشهد و بیمارستان رضوی به عنوان پایلوت این زیر مجموعه گردشگری امسال هم برای سومین بار میزبان این کنفرانس بود. اما مسئولان و مهمانان برخی از کشورهای حاضر در این کنفرانس برای ایران از اهمیت وی‍ژه ای برخوردار بودند  که یکی از آنها کشور قزاقستان به عنوان بازار هدفی بسیار مناسب برای جلب نظر گردشگران سلامت قزاق ، است. گردشگرانی که با توجه به نیازشان خود شخصا به ایران سفر می کند و هنوز ایران نتوانسته زمینه مدیریت حضورشان را برعهده بگیرد.

هر ساله چند هزار گردشگر قزاق برای دسترسی به خدمات پزشکی نوین و البته با قیمتی مناسب راهی ایران می شوند که نزدیکترین مرکز معتبر برایشان بیمارستان رضوی در شهر مشهد مقدس است به همین دلیل و با توجه به اهمیت گسترش جذب گردشگران سلامت قزاق به ایران با دکتر بایووا کالدی، مدیر بخش استراتژیک اداره توسعه تجاری سازمان پزشکی قزاقستان که در این کنفرانس بین المللی حاضر بود گفتگویی اختصاصی و کوتاه داشتیم که مطالعه آن بدون تردید برایتان خالی از لطف نخواهد بود .

·نظر شما درباره گردشگری ایران و قزاقستان چیست؟

بدون تردید همگان از پیشنه ایران و کشور من با خبر هستند و شاید بتوان گفت که در برخی از موارد حتی مشترکات فرهنگی بین دو کشور باعث نزدیکی اقوام ما با یکدیگر شده است ، بنابراین تعداد زیادی از اتباع کشور من و البته از ایران هر ساله بین دو کشور تردد می کنند حالا چه به صورت بازرگان یا به صورت گردشگر البته حضور بازرگانان ایرانی در کشورمن بیشتر از تعداد گردشگران است اما به یاد داشته باشیم هر دو کشور پتانسیل بسیار زیادی برای تبادل گردشگر دارند که باید به آن توجه کنیم. نزدیکی دو کشور از نظر فاصله و البته وجود راه آبی می توان به عنوان اصلی ترین پتانسیل این همکاری باشد.

·به عقیده شما دریای خزر می تواند کمکی برای توسعه گردشگری ایران و قزاقستان باشد؟

همانطور که می دانیم هم کشور من و هم ایران در این دریاچه بسیار معروف جهان بنادری دارند که پتانسیل برقراری خطوط دریایی بین دو کشور را دارد بنابراین به عقیده من برقراری خطوط دریایی و البته هوایی بین دو کشور می تواند به عنوان نکته ای مناسب در گسترش صنعت گردشگری ایران و قزاقستان است.

·به نظر شما چه امتیازی در ایران باعث حضور گردشگران قزاق در قالب گردشگران سلامت در ایران می شود؟

هزینه های بسیار پایین سفر به ایران و البته دریافت خدمات بسیار مناسب پزشکی اصلی ترین عاملی برای حضور گردشگران قزاق در ایران است اما نباید جاذبه های تاریخی و مذهبی ایران را نادیده گرفت که مهمترین عامل جذب گردشگران هموطن من به ایران هستند.

·ایران مقصد مناسبی برای جذب گردشگران سلامت قزاق است یا خیر؟

پاسخ شما یک کلمه و مثبت است، مهترین دلیل حضور سالانه چند صد هزار نفر گردشگر درمانی قزاق بخصوص در مشهد بیمارستانهای فوق العاده مناسب از نظر استانداردهای درمانی و البته هزینه های بسیار کم درمانی در این کشور است.  بدون تردید همگان درباره شهرت پزشکان و متخصصان ایرانی در دهکده جهانی شنیده اند پس این شهرت و امتیازات ویژه دیگر ایران در این زمینه توانسته تا کنون قزاقهای بسیاری را وادار به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران کند و شاهد رشد چشمگیری در زمینه ورود قزاقهای جویای خدمات درمانی مناسب به ایران هستیم.

·بیشتر بیماران قزاقی که به ایران سفر می کنند برای چه خدماتی وارد ایران می شوند؟

با توجه به فعالیت من و البته تحقیقات من در این زمینه بیشتر بیماران قزاقی که به ایران بار سفر می بندند برای جراحی های عمومی و البته جراحی قلب و عروق وارد خاک ایران می شوند . بیشتر بیماران قزاق اعتقاد دارند متخصصان ایرانی معجزه می کنند و این موضوع نمایانگر توانمندی آنها در جراحی های بسیار سخت قلب و عروق است به عنوان مثال همین بیمارستان رضوی به عنوان یکی از مشهورترین بیمارستان های ایران در کشور من است.

·به هزینه کم درمانی در ایران اشاره کردید آیا افزایش قیمت دلار هم اکنون در ایران فرصت خوبی برای گسترش گردشگری درمانی ایران است؟

همانطور که گفتم هزینه درمان پس از تخصص دومین گزینه در تعیین مقصد گردشگران سلامت است بنابراین حالا که قیمت دلار در ایران بالا رفته است هزینه درمانی برای گردشگران سلامت در ایران بسیار کمتر از قبل شده پس می توان گفت ایران هم اکنون 2 برتری نسبت به دیگران برای جذب گردشگران سلامت به خصوص گردشگران هموطن من به دست آورده که باید به خوبی از آنها بهره ببرد.

·آیا از مشکلات گردشگران قزاقی که به ایران آمده اند خبر دارید؟

بطور دقیق خیر ، اما با چند نفری که صحبت کردم عمده مشکل خود را دریافت ویزا برای دسترسی به خدمات درمانی ایران عنوان کردند و پس از آن سیستم حمل و نقل و خدمات گردشگری ایران برایشان دردسرساز شده بود اگرچه بحث انتقال پول هم یکی از دغدغه های اصلی آنها بوده اما سه مورد اول بیشتر نگرانشان کرده است.

·         به خدمات گردشگری اشاره کردید منظور شما در این باره چیست؟

اگر صادقانه بخواهم بگویم هنوز بسیاری از هموطنان من برای دسترسی به این خدمات خودشان به تنهایی و مستقل به ایران سفر می کنند یعنی قبل از ورود به ایران هنوز برنامه ای برای استفاده از بیمارستان و البته اقامت خود ندارند . یعنی هیچ آژانس مسافرتی یا دفتری برای برنامه ریزی سفرآنها هنوز در کشورمن بهطور رسمی فعالیت ندارد همین موضوع باعث دردسرهای زیادی برای گردشگران ورودی به یاران شده و بعضا باعث هدر رفتن پولشان نیز شده است.

·به عقیده شما نقش بیمه های مسافری در توسعه این نوع گردشگری یعنی گردشگری سلامت چیست؟

بیمه یعنی اطمینان خاطر مسافر بخصوص در مبحث گردشگری سلامت بنابراین باید امکانات استفاده از بیمه های گردشگری در این زیرشاخه صنعت گردشگری توسط کشور میزبان فراهم شود تا مسافران با خاطرجمعی بار سفر ببندند. پس بیمه معتبر یکی از مباحث مهم برای رونق صنعت گردشگری سلامت در کشورها است به خصوص همانطور که گفتم بسیاری از هموطنان من برای انتقال پول نقد در این زمینه مشکل دارند پس اگر بتوانیم سیستم بیمه ای مناسب و معتبری درباره صنعت گردشگری پزشکی بین دو کشور دایر کنیم دیگر نیازی به حمل و انتقال پول نقد نیست . این موضوع می تواند بهترین راهکار برای گسترش روابط گردشگری سلامت بین ایران و کشور من باشد.

·شما تا حالا چند بار به ایران سفر کرده اید؟

من برای اولین بار است که وارد این کشور کهن شده ام اما شنیده ها و مطالعاتم با واقعیت ایران را کاملا متفاوت دیدم.

·منظور شما چیست؟

من درباره مشکلات جامعه ایران از نظر اقتصادی در اخبار زیاد شنیده بودم اما وقتی به ایران و شهر مشهد رسیدم واقعیت را به گونه ای دیگر دیدم یعنی 180 درجه متفاوت و به این نتیجه رسیدم که من صرفا تبلیغات منفی را ناخواسته درک کرده بودم و واقعیت ایران چیز دیگری بود.

·  آیا همین عقیده را نسبت به آثار باستانی ایران دارید؟

همانطور که گفتم من فقط دو روز هست که وارد ایران شدم و هنوز فرصت زیادی برای دیدن آثار باستانی ایران نداشتم ولی در همین مدت کوتاه فکر کنم در مورد آثار باستانی ایران هم نظرم با مطالعاتم متفاوت باشد به این معنی که ایران جاذبه های باستانی بسیاری برای ارایه به گردشگران خارجی دارد که درصد کوچکی از آنها به صنعت گردشگری بین المللی معرفی شده است.

·منظور شما این است که در مورد جاذبه های باستانی ایران به خوبی اطلاع رسانی نشده است؟

متاسفانه بله، کاملا به عقیده من در موضوع تبلیغات صنعت گردشگری ایران از همسایگانش مثل ترکیه خیلی عقب افتاده به همین دلیل هموطنان من شاید اطلاعات کاملتری از ترکیه نسبت به ایران دارند در صورتی که ارتباط فرهنگی ما با ایران بیش از ترکها بوده است.

·آیا برنامه ای برای سفر به نقاط دیگر ایران دارید؟

اگر فرصتی باقی بماند قصد سفر به تهران و اصفهان را دارم .

·مشهد را چگونه دیدید؟

مشهد خیلی شبیه به شهرمن در قزاقستان است اما به نظر من باید کمی مدرن تر باشد یعنی ساختمان های جدید و راههای ارتباطی جدید لازمه توسعه گردشگری در مشهد است بنابراین دولت و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران باید بیشتر به این مهم توجه کنند تا جذابیت این شهر مذهبی را برای گردشگران خارجی دو چندان کند.

·آیا می توانید صنعت گردشگری ایران و ترکیه را با یکدیگر مقایسه کنید؟

این سئوال سختی است چون ترکیه رتببه ای بسیار ممتاز در گردشگری بین المللی را به خود اختصاص داده اگر صادقانه قصد مقایسه داشته باشیم ایران بسیار جذاب تر است اما مدیریت و رقابت جهانی را به رقبای خود واگذار کرده . به عقیده من ایران هنوز مدیریتی هدفمند ندارد یا اینکه همکاری مناسبی بین بخش خصوصی و سیاستگذاری کلان این صنعت ایران صورت نگرفته است . همانطور که می دانید اکثر گردشگران ورودی به ترکیه شهرهای ساحلی را انتخاب می کنند و این به دلیل تبلیغات گسترده در بازارهای هدف ترکیه بوده است . هرچند ایران با ترکیه از لحاظ ساختار اداری و اجتماعی متفاوت است ولی ایران هم می توان با تبلیغاتی هدفمند در بازارهای هدفش از جاذبه های مشابه خود با ترکیه به خوبی استفاده کند.

·به نظر شما حرکت ایران برای ایجاد ارتباط نزدیک با کشورهای اسلامی حرکتی دقیق و درست بوده است؟

بدون تردید باید جواب مثبت به این سئوال داد چون ایران کشوری اسلامی است بنابراین به سادگی می تواند به کشورهای مسلمان ارتباط برقرار کنند و گردشگران آنها را در جامعه خود بپذیرد چون نیاز به تغییر قوانین یا ایجاد شرایط مناسب آنها ندارد و همه چیز مطابق اعتقادات هر دو طرف آماده است بنابراین این بهترین تصمیم ایران برای گسترش صنعت گرشدگری خود با کشورهای اسلامی بوده به یاد داشته باشید که 57 کشور اسلامی در جهان وجود دارد و البته تعداد گردشگران آنها هم کم نیستند بنابراین بازار خوبی مقابل ایران وجود دارد فقط جامعه گردشگری ایران باید از موقعیت های به خوبی استفاده کند .

·به عنوان آخرین سئوال نظر شما درباره حجاب اسلامی به عنوان گردشگر زن در ایران چیست؟

من هیچ مشکلی با حجاب ندارم و البته باید به قوانین و آداب و سنن ایران هم تازمانی که مهمان شما هستم احترام بگذارم بنابراین به هیچ عنوان به این موضوع حتی فکر نکرده ام اما نحوه استفاده از روسری را به خوبی نمی دانم و گاهی اوقات فکر می کنم که روشی اشتباهی را به کار گرفته ام این هم برای خود جذابیتی دراد اما هرگز به عنوان مشکل یا مانع به آن نگاه نکردم فکر کنم دیگران هم همینطور فکر می کنند.

8/10/91

عزتی

 

طرح ملی گردشگری دریایی خزر غریق کاغذبازی

به بهانه روز دریانوردی، آموزش و اشتغال؛ کسب و کار بررسی می کند

اول مهر نزدیک است و بسیاری در تکاپوی بازگشایی مدارس و برخی هم به واسطه نزدیک شدن هفته گردشگری در حال برنامه ریزی برای برگزاری مراسم این هفته بسیار مهم برای کشورمان هستند اما دریغ از اینکه اول مهر روز دریانوردی، آموزش و پژوهش و اشتغال نیز نامگذاری شده است.

هرچند دیگر نقاط جهان روز جهانی گردشگری را جشن می گیرند اما ایران به پشتوانه وسعت وجاذبیت های تاریخی و طبیعی خود هفته ای را به این مهم اختصاص داده و به جشن و برگزاری مراسمی ویژه در این زمینه می پردازد بنابراین اهمیت صنعت گردشگری برای کشورمان از این تصمیم کاملا مشخص و واضح است و مسئولان سعی دارند با برگزاری اینگونه برنامه ها علاوه بر رونق گردشگری داخلی پای خارجی ها را هم به میان آورند اما امسال روز جهانی گردشگری در ایران به دو دلیل عمده بسیار پراهمیت تر از قبل خواهد بود.

اول اینکه دولت تدبیر و امید با برنامه ای در زمینه توسعه گرشدگری کار خود را آغاز کرده است و دوم شعار روز جهانی گردشگری است که می گوید:«گردشگری و آب، حفظ میراث مشترک».

اگرچه برنامه های کاملا مشخصی از سوی دولت و دست اندرکاران صنعت گردشگری برای توسعه آن تدوین شده است و بررسی آنها خارج ازحوصله این بحث اما شعار روز جهانی گردشگری با توجه به امتیازات آبی و ساحلی کشورمان رنگ و بوی دیگری به این هفته یعنی هفته گردشگری امسال داده است و از این رو کسب و کار سراغ یکی از کهنه کاران دریانوردی که حدود سه دهه از عمرش را روی عرشه کشتی سوار بر امواج دریا ها بوده رفته است تا از امتیازات گردشگری دریایی ایران و شرایط توسعه آن پرس و جو کند .

کاپیتان سید حسن گیتی پسند علاوه بر کوله باری از تجربه دریانوردی به عنوان طراح طرح ملی گردشگری دریایی در دریای خزر نیز بین اهالی گردشگری و دریانوردی کشورمان شناخته شده است اما این فعال عرصه گردشگری و دریانوردی ناگفته های بسیاری از بی مهری دولت دهم و مسئولان قبلی سازمان میراث فرهنگی به این طرح ملی دارد که مطالعه آنها برای شما خالی از لطف نیست.

گیتی پسند سخن خود را با ارایه تاریخچه ای از این طرح که از سال 1385 شمسی درگیر آن شده است آغاز می کند و می گوید: با توجه به تجربه دریا نوردی خودم و پتانسیل های دریایی کشورم ایران متوجه شدم پروژه های دریایی عظیمی را می توان در محدوده دریای خزر اجرا کرد چون سواحل جنوبی کشورمان همواره به واسطه وجود نفت مورد توجه مسئولان بوده است اما این خزر است که از دید مسئولان با تمام ظرفیت هایش پنهان ماندهاست و ظاهرا به دست فراموشی سپرده شده.

وی در این زمینه می افزاید: اولین بار طرح آمبولانس دریایی را به واسطه تعداد بسیار بالای غریق در سواحل خزر به مسئولان دولتی ارایه کردم. با توجه به مطالعاتم متوجه شدم بسیاری از مجروحان حوادث مختلف جاده به دلیل ترافیک جاده های نوار ساحلی ایران در طول مسیر انتقال به بیمارستان جان می سپارند و بسیاری از غریق ها هم به دلیل دیر رسیدن کمک از دنیا می روند بنابراین با استفاده از پتانسیل بسیار مناسب آبهای ساحلی می توانیم از آمبولانس های دریایی به خوبی استفاده کنیم که متاسفانه این طرح بسیار کارآمد نیز مورد بی مهری مسئولان وقت قرار گرفت و با کپی برداری از طرح اصلی طرحی بسیار ناکارآمد با هزینه ای بسیار هنگفت اجرایی شد که البته هم اکنون هیچ خبری از آن نیست.

این کاپیتان کهنه کار در ادامه می گوید: به هر حال با تمام ناملایمان مسئولین به واسطه علاقه ای که دریای دارم به مطالعات خودم در نوار ساحلی خزر ادامه دادم که به ضعف بسیار عمده ای در زمینه حمل و نقل دریایی این منطقه و پتانسیل بسیار بالای آن که توجه اقتصادی هم دارد پی بردم . طرحی را با نام طرح گردشگری دریایی خزر که شامل 4 فاز بود به دولت ارایه کردم.

همان سال و در نمایشگاه دریانوردی این طرح توسط ریاست جمهوری طرحی ملی اعلام و مقرر شد با همکاری تمام ارگان مسئول مثل صنعت بیمه، وزارت نفت، وزارت راه، سازمان بنادر، میراث فرهنگی و محیط زیست اجرایی شود اما دریغ از همکاری که این طرح تا همین امروز درگیر کاغذبازی مسئولان شده و به جز سازمان بنادر و محیط زیست ارگان های دیگر هیچگونه همکاری با بنده نکرده اند با توجه به این که این طرح ، طرحی ملی و مولد برای جامعه کشورمان است.

این کهنه کار دریایی ضمن تاکید ملی بودن این طرح و لزوم همکاری مسئولان ادامه می دهد: با توجه به تحقیقات گسترده بنده و تیم کارشناسی من تمامی زیرساخت های این طرح هم اکنون در نوار ساحلی خزر مهیاست و فقط کافی است که دولت با اختصاص بودجه ای بسیار اندک شرایط ورود چند فروند شناور مورد نیاز اولین فاز این طرح را فراهم کند تا با توجه به اقتصادی بودن آن مراحل اجرایی شدن فازهای دیگر نیز انجام شود.

کاپیتان گیتی پسند می گوید: همانطور که در اصل طرح مطرح شده است این طرح می تواند حدود هفده هزار فرصت شغلی مستقیم و غیر مستقیم را به جوانان حاشیه دریای خزر که از معضل بیکاری و رکود اقتصادی رنج می برند ، هدیه دهد و زمینه رشد و ترقی اقتصادی منطقه باشد، اما دریغ از همکاری در خزر که هم اکنون شاهد انعقاد قرارداد برقراری خطوط کشتیرانی مسافری بین ایران عمان هستم .

وی ضمن اشاره بر تاخیر 4 ساله این پروژه تاکید می کند : با توجه به نرخ بیکاری منطقه اگر این پروژه از همان روز اول اجرایی شده بود هم اکنون تعدادبسیاری از جوانان کشور بخصوص منطقه مشغول به کار مولد بودند و هزینه بسیار هنگفتی هم از دوش دولت برداشته می شد، سئوال اینجاست که چه تفاوتی بین سواحل جنوبی وشمالی کشور است؟ پس چرا این طرح که ملی اعلام شده و هم اکنون که دولت نیازمند تولید شغل برای متقاضیان کار است به آن توجهی ندارد.

کاپیتان گیتی پسند به ورود روزانه حدود یکصد دستگاه تریلر از مرزهای غربی و شمال غربی کشورمان به ایران خبر می دهد و می افزاید این تریلرها که حامل اقلام صادراتی ترکیه و دیگر کشورها برای کشورهای شمال شرقی وشرق کشورمان هستند باید نوار ساحلی خزر را طی کنندو در برخی موارد هم مجبور هستند به تهران آمده و از جاده فیروزکوه به مسیر خود ادامه دهند که این موضوع یعنی هزینه بسیار زیاد نگهداری از جاده ها برای کشورمان و نیاز به سوخت اضافه برای حرکت و حمل و نقل این تریلرها در کنار تریلرهای خودی حال آنکه با اجرای فاز اول و ورود کشتی های رورو به منطقه می توان علاوه بر کاهش ترافیک جاده و اصطلاح جادهای مواصلاتی کشور میزان قابل توجهی از سوخت صرفه جویی کنیم، این درحالی است که روزانه حدود دو میلیون سفر درون شهری بین شهرهای نوار ساحلی توسط ساکنان صورت میگیرد که علاوه بر سوخت ، سوانح ناگواری نیز در پی خواهد داشت این موضوع هم با ورود اتوبوس های دریایی که هم اکنون بسیاری از ایستگاههای آن آماده بهره برداری هستند می توانند جان  بسیاری از همو طنانمان را حفظ کند و در محیط زیست و صنعت بیمه کشورمان توجیه اقتصادی داشته باشد.

وی به مبحث گردشگری این طرح اشاره دارد و می گوید: همانطور که می دانیم تعداد بسیاری از هموطنانمان هر ساله به کشورهای شمالی ایران از طریق جاده و هوایی سفر می کنند که با راه اندازی خطوط کشتیرانی مسافری علاوه بر ایجاد جاذبه ای جدید برای گردشگری دریایی خزر می توانیم هزینه سفر این گروه را به کشورهای مورد علاقه شان کاهش دهیم چون حمل و نقل دریایی یکی از ارزان ترین روش های حمل ونقل است.

گیتی پسند با تاکید بر توجه ویژه دولت یازدهم به این طرح که سالهاست غریق بروکراسی اداری شده است می گوید: دریای خزر به عنوان گنجی پر از جواهر هنوز دست نخورده باقی مانده و می توان با اجرایی کردن این طرح ملی منافع آن را به کل اقتصاد کشورمان هدیه داد. طرحی که علاوه بر توجیه اقتصادی در زمینه صرفه جویی در صنعت سوخت ، بیمه اشتغالزایی نیز در پی خواهد داشت.

طراح طرح ملی گردشگری دریای خزر در پایان می افزاید: اگر دولت زمینه اجرایی شدن اولین فاز این طرح را فراهم کند بدون تردید توجیه اقتصادی آن دیگر مراحل و فازهای طرح را اجرایی خواهد کرد بنابراین کافی است که دولت شرایط ورود شناورهای مورد نیاز فاز اول این طرح را فراهم کند تا خود طرح دیگر شرایط را برای تکمیل فازهای بعدی در اختیار آن قرار دهد.

ایده ای که همه را برنده می کند

کشته ها نصف، بیکاری کم، گردشگری رونق می گیرد

نویسنده: کاپیتان سید حسن گیتی پسند/ طراح طرح ملی گردشگری دریای خزر

تکرار، اهمیت موضوع را همواره کم می کرده است. این ویژگی آنقدر مخرب هست که برای ترمیمش شاید نسلها باید تغییر کنند. اگر یک روز از خواب بلند شوید و طبق عادت معلوم جلوی کیوسک روزنامه تیترها را ببینید و بفهمید که همان شبی که شما در خواب بودید 200 هزار نفر آنسوی جهان به واسطه انفجار بمبی مثلا، جان خود را از دست دادند اتفاق مهمی است. اما اگر به مدت یک ماه این اتفاق هر روز برای شما بیفتد دیگر مرگ 200 هزار نفر در روز سی ام برای شما اهمیتی ندارد. بماند اینکه دولتی 8 سال وعده نفت بر سر سفره ها داد و نه تنها نفتی نیاورد  بلکه نانی را برد. نان بردنش هیچ، وعده هایی که داد و نکرد اثر بدتری گذاشت، چرا که حالا هرکسی وعده ای دهد همقطار با آن دولت می شود و وعده اش اهمیتی نمیابد. شعار همیشه لازم بوده است، شعار ویترین ایده هایی است که قرار است اجرا شود، باید ویترینی باشد تا مردمی دلبسته به آن شوند. تا امتی باور کنند که در پی این شعار ، شعوری وجود دارد.

حالا در این شرایط هرچه شعار پروارتر باشد، بیشتر در مظان این اتهام قرار می­گیرد که سنگ بزرگ علامت نزدن است. اما دلخوشی این ایده­ها به تدبیری است که در شعار دولت جدید خوش نشسته است. تدبیری که قرار است بی­هیچ ملاحظه­ای نه تنها تهدیدها را فرصت کند، بلکه از فرصت­های موجود نهایت بهره را برد.

یک: میزان بی­کاری تنها در استان مازندران به گواه گفته نماینده این استان در مجلس شورای اسلامی 12 درصد است. این رقم در استان­های همسایه مثل گیلان هم چندان بهتر نیست. حالا با اجرای ایده­ای کاربردی در این بوم، حدود 17 هزار فرصت شغلی ایجاد می­شود. چرا باید این ایده پشت سدها و موانع اداری و عدم حمایت سازمانی در حد یک ایده باقی بماند؟ ایجاد این تعداد فرصت شغلی در این فضا نه تنها می­تواند از بسیاری از آسیب­های اجتماعی بکاهد، بلکه به تزریق نشاط و امید در این منطقه اضافه کند. حالا ایجاد این تعداد فرصت شغلی در فاصله ای یکساله شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

دو: تعداد کشته های جاده ای در ایران آنقدر به شهرت رسیده است که شاید خارج نشینان دیگر به داریوش و کوروش و جاذبه های مهم گردشگری ایران را نشناسند اما می دانند در این سرزمین کشته های جاده ای از جنگ هشت ساله بیشتر بوده است، هر بار تصمیماتی گرفته می شود و هر بار ناکام از این میزان کشته ها. اگر طرحی وجود داشته باشد که حداقل از این میزان کشته در سه استان شمالی کشور ( که بیشترین تردد در سال را به خود می بیند) در حد 50 درصد بکاهد آیا برای مسئولان ( حداقل این استان ها) چشمگیر نیست؟ اینکه کشته های جاده ای این سه استان نصف شود تنها شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

سه: در این شرایط عجیب منطقه ای، در وضعیتی که ایران در تیررس تحریم ها به اقتدار مقاومت می کند، طرحی که بتواند از میزان سوخت مصرفی در سه استان شمالی بکاهد تنها یک شعار است؟! این که گردشگری در این سه استان را به معنای تمام کلمه متحول می کند، اینکه می تواند سرمایه گذاران خارجی را به راحتی به این منطقه بکشاند تا ضمن درآمدزایی برای این بوم و سرزمین ذهنیت اشتباه آنها را در رابطه با عدم امنیت اقتصادی ترمیم کند، اینها شعار است؟!

شعار آغازی است بر اجرای ایده ها. همین شعارها را ملاک بگیرید و کلاهتان را قاضی کنید که چرا طرحی که پسوند «ملی» را یدک می کشد اینگونه تنها چشم انتظار حمایت مسولان است.