کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

قاچاق کتاب ، ناشران را به نابودی بدرقه می کند

قاچاق کتاب ، ناشران را به نابودی بدرقه می کند

قاچاق کتاب ، قافیه ناشران را به تنگ آورده

یارمهربانم هم قاچاق شد

ریسوگراف تار و پود نشر را از هم دریده است

ریسوگراف رشته های نشر را پنبه کرده است

نویسنده : عماد عزتی

وقتی صحبت از قاچاق می شود ناگهان حجم انبوهی از کالاهای ممنوعه را تصور می کنیم و صحنه ای از مکان های مخوف و ترسناک به همراه افرادی با چهره ای خشن و اسلحه به ذهن ما راه می یابند حال آنکه در حال حاضر اتفاقی دیگر در کشورمان در حال رخ دادن است و این تصاویر ذهنی ما رنگ و بوی فرهنگی به خود گرفته اند. پس حالا که پای فرهنگ و ارتقای سطح فرهنگی به میان آمد بدون تردید تصویر ذهنی ما به سمت نشر و محصولات فرهنگی معطوف خواهد شد .

 اشتباه نکنید بحث ما در مورد ورود محصولات ممنوعه فرهنگی به کشورمان یا برنامه های ماهواره ای نیست بلکه مدتی است که جامعه فرهنگی ما بخصوص ناشران در این میدان یعنی رقابت با کالاهای قاچاق خود را تنها می بینند و چشم به راه حمایت های دولتی هستند؛حمایت هایی از جنس متفاوت با آنچه که در گذشته صورت گرفته یا نگرفته است.

اما ناشران و تولید کنندگان کتاب یا همان یارمهربانمان اکنون نه به کاهش بهای کاغذ چشم دارند و نه به معافیت های مالیاتی فکر می کنند. بلکه انتظار اهالی نشر فراتر از این رفته و از دولت تدبیر و امید انتظار نجات صنعت نشر از دست سوداگران و قاچاقچیان کتاب را دارند، صنعتی که به گفته بسیاری از فعالان آن به همین دلیل در حال زمینگیر شدن است نه به دلیل کمبود کاغذ یا گرانی جوهر چاپ.

ممکن است با خواندن این مقدمه به قانون مالکیت معنوی یا همان قانون کپی رایت فکر کنید و به راهکارهای مقابله و استفاده از این قانون باشید ولی درد فعلی ناشران از این قانون نیز فراتر رفته و آنها از دولت و مسئولان دولتی انتظار حمایت از قانون مالکیت آثار منتشر شده خود داخل مرزها را دارند نه خارج از ایران؛ نکته ای ظریف که تا کنون از دید مسئولان پنهان مانده و راهکاری برای آن در دست نیست.

تقریبا یکی دو سال است باتوجه به گرانی کاغذ، تولید انبوه بسیاری از کتاب ها در کشورمان با مشکل مواجه شده و در برخی موارد به گفته مسئولان و فعالان نشر تیراژ انتشار  این کتاب ها حتی به زیر هزار نسخه هم رسیده است این اتفاق باعث شده تا پای سودجویان به عرصه فرهنگی نیز باز شده و با استفاده از خلاء های قانونی اقدام به فروش آثار برخی ناشران به صورت غیر قانونی در بازار مصرف کنند.

این در حالی که به گفته مقامات مسئول بخصوص در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ناشران زیر چتر حمایتی این سازمان برای تولید محصولات فرهنگی و کتابهایش قرار گرفته اند و همواره سخن از حمایت های مختلف از آنهاست حال آنکه این چتر روزنه هایی دارد که باعث آب افتادن به انبار کتاب ناشران شده و ناخواسته باعث زیان دیدن قشر فعال در عرصه فرهنگی کشور شده است.

پناهی یکی از ناشران و فعالان در عرصه تولید کتاب های دانشگاهی، با اشاره به تکثیر و تولید غیر قانونی کتابهای پرفروش در بازار، موضوع قاچاق کتاب را در بازار امروزه کشور اینگونه تشریح می کند :« مدتی بود که شاهد کاهش تقاضای خرید برای برخی از کتابهای درسی انتشارات خودمان بودیم و با پیگیری موضوع متوجه شدیم در شهرستان ها برخی از کتابفروشی ها اقدام به فروش این کتب کرده و با ارائه کتابهای ما با قیمت پایین تر مشغول ضربه زدن به روند تولید هستند. پس از پیگیری موضوع متوجه شدیم افرادی با انتشار کتابهای معروف انتشارات ما و دیگر ناشران آنها را در سطح گسترده ای در کتابفروشی های دور از مرکز پخش می کنند و با تخفیف های باورنکردنی صاحبان کتابفروشی را وسوسه می کنند تا از آنها خرید کنند.»

این ناشر کهنه کار می گوید زمینه این سوء استفاده در واقع نوعی تعبیر غلط از گرانی کتاب و حمایت از مصرف کننده است بطوری که حتی برخی از استادان دانشگاهی برای اینکه دانشجویان آنها برای خرید کتاب هزینه نکنند بخشی از کتاب را به عنوان رفرنس درسی اعلام می کنند و به آنها می گویند که این بخش را کپی کنند و مورد استفاده قرار دهند این اتفاق یعنی خانه از پایبست ویران است و در محیطی فرهنگی فعلی غیر فرهنگی رخ می دهد.

پناهی ضمن تاکید بر فرهنگ سازی برای عموم همانند ابتکار عمل اهالی سینما جهت حمایت از آثار منتشر شده می گوید: هم اکنون صنعت نشر کشورمان نیازمند حمایت قانونی دولت است بگونه ای که تقاضایی برای خرید کتابهای قاچاق را از بین ببریم . وی می افزاید هرچند هم اکنون قانونی در این زمینه وجود دارد اما ضمانت اجرایی آن در حد صفر است .

این ناشر دانشگاهی به خبرنگار ما می گوید: بارها به نمایندگان فروش ما مراجعه شده و لیستی از کتابهای انتشار یافته توسط انتشارات ما با قیمتی بسیار پایین تر پیشنهاد شده است این یعنی چاپ غیر قانونی کتابی که حقوق قانونی آن متعلق به انتشارات ماست در سطح وسیع صورت گرفته است بی آنکه ترسی از آینده وجود داشته باشد.   وی می افزاید: دولت یا وزارت ارشاد به عقیده من هم اکنون برای جلوگیری از این موضوع باید با همکاری نمایندگان مجلس قانونی تصویب کند و از کتابفروشی ها شروع کرده و با حمایت این قانونی برای عرضه کننده کتابهای غیر قانونی مجازات سنگینی در نظر بگیرد تا زمینه فساد و سوء استفاده را از بین ببرد و پس از آن با همکاری اتحادیه دفاتر فنی (کپی) دستگاههای غیر قانونی را رهگیری و اقدام به ضبط آنها کند.

اما پناهی به نکته بسیار جالبی در این زمینه اشاره می کند و می گوید:  اگر شما به عنوان یکی از مشتریان برای خرید کتاب های دانشگاه به انتشارات برخی از دانشگاهها مراجعه کنید خیلی عادی و بدون نگرانی می توانید انواع و اقسام کپی کتابهای دانشگاهی را از مراکز نشر داخل دانشگاهها تهیه کنید. حال آنکه خارج از ایران اگر قصد کپی کردن حتی یک صفحه از کتاب را داشته باشید باید حق کپی رایت آن صفحه را به ناشر بپردازید.

 در ادامه این ناشر دانشگاهی می گوید: در حال حاضر حتی مواردی دیده شده که وقتی دانشجو به کتابفروشی برای خرید کتابی که استادش برای یک ترم معرفی کرده است مراجعه می کند فروشنده به او دو گزینه می دهد یکی کتاب اصلی با قیمتی متعارف و دیگری کتاب کپی شده با قیمتی بسیار پایینتر . به نظر شما این چه معنایی دارد؟ غیر از خلاء قانونی و ناآگاهی مردم از ضربه ای که با اینکار به صنعت نشر کتاب می زنند؟

وی می گوید: هم اکنون اگر صحبت دزدی و خرید اجناس دزدی یا همان مال خری به میان آید همه ازتبعات منفی آن با خبریم و با دیدی منفی به عامل این کار می نگریم در حالی که آثار مکتوب تولید شده در بازار که یکی از مهمترین عناصر فرهنگی کشورمان هستند اکنون بدون هیچ نگرانی دزدیده شده و در کتابفروشی های مختلف سطح ایران فروخته می شوند.

این مدیر انتشارات به حمایت های کنونی دولت از ناشران اشاره می کند و می افزاید : به عقیده من در حال حاضر صنعت نشر ایران نه به یارانه کاغذ  احتیاج دارد و نه نیازمند دیگر حمایت های مالی دولت است چون بخش خصوصی نشر می تواند راه درست و غلط را برای خود تعیین کند . فقط از مسئولان دولتی و وزارت ارشاد می خواهیم از حقوق قانونی نشر دفاع کند و این مشکل را برای فعالان صنعت نشر و تولید کنندگان کتاب برطرف کنند چون اگر تولید کنندگان زمین بخورند کل چرخه تولید کتاب مثل چابخانه، توزیع و کتابفروشی ها با مشکل روبرو خواهند شد و بسیاری به جمع بیکاران کشور می پیوندند.

اما خراسانی که در زمینه کتاب های کمک آموزشی فعالیت می کند و با همین معضل دست و پنجه نرم کرده است می گوید: مدتی پیش با پدیده فروش فایل کتاب روی سی دی در مترو یا از طریق اینترنت مواجه بودیم اما فضای ناسالم کاری و خلاء های قانونی کار نشر باعث شده تا قاچاقچیان فرهنگ و نشر پا را از دنیای مجازی فراتر گذاشته و دست به انتشار غیر قانونی آثار و عرضه آن در بازار مصرف هستند.

این ناشر کمک آموزشی می افزاید: شاید بسیاری از ارگان ها و اتحادیه ناشران مشغول برطرف کردن موانع مادی مقابل تولید کتاب باشند و زیاد فرصت رسیدگی به این معضل جدی بازار نشر را نداشتند اما هم اکنون وقت آن رسیده تا همه فعالان عرصه نشر معضل گرانی کاغذ یا کمبودهای موجود را کنار گذاشته و دست به دست هم دهند و این معضل را از ریشه بخشکانند تا بتوانیم صنعت نشر ایران را واقعا از نابودی کامل و سودجویی برخی افراد نجات دهیم.

وی به قیمت پایین دستگاههای ریسوگراف که امکان تولید کتاب حتی به تعداد چند نسخه را دارند ، اشاره می کند و می گوید : بسیاری از سودجویان با خرید یک دستگاه ریسون گراف و تولید کتاب های پرفروش کنونی بازار در روستاهای دور افتاده از خلاء قانونی بازار مصر ف شهرستان ها استفاده می کنند و کتابهای پرفروش که حقوق معنوی و مادی آن متعلق به تولیدکننده و ناشر اختصاصی آن است را می فروشند.

این ناشر پیشکسوت می گویند اگر به شهرستان های گنبد، شهررضا ، شیراز ، یزد یا کرمانشاه بروید و سراغ یکی از کتابهای معروف دانشگاهی یا کنکوری را از کتابفروشی های محلی بگیرید با این پدیده یعنی قاچاق کتاب مواجه خواهید شد و اگر از کتابفروش بخواهید که به شما فاکتور بدهد از این کار خودداری می کند و با بهانه های مختلف هیچ مدرکی در اختیار شما قرار نمی دهد.

خراسانی در انتها می گوید این اتفاق که هم اکنون در سطح کشور همه گیر شده حاکی از کمکاری  مسئولان و خلاء قانونی حفاظت از حقوق ناشران است اما مهمترین نکته نبود فرهنگ مناسب بین اهالی کتاب است که برخی را به دلیل گرانی کتاب در این زمینه بی توجه کرده است. وی در این زمینه می افزاید : نشست های زیادی با همکاران خود در اتحادیه داشتیم اما هنوز به نتیجه مطلوبی برای مقابله با این موضوع به دست نیاورده ایم و هم اکنون چشم امید به دولت یازدهم داریم تا با تدبیر معضل جدی بازار نشر را برطرف کند.

اما سخن آخر اینکه مگر نه اینکه کتاب و کتابخوانی زمینه ساز ارتقای سطح فرهنگی هر جامعه و کشور است پس چرا  ایران اسلامی ما که همواره به این مهم توجه داشته و راهکارهای متفاوتی را برای حفاظت از منافع ناشران و در نهایت ارتقای سطح فرهنگی جامعه به کار گرفته، نتوانسته این معضل را زودتر از این شناسایی کند و جلوی این ناهنجاری فرهنگی را بگیرد؟ فرهنگی که بسیاری از فعالان عرصه نشر و کتابفروشی برای زنده نگهداشتنش تلاش می کنند و روزی از آن به دست می آورند.

پس بجاست که دولت تدبیر و امید با مدیریت دقیق این خلاء قانونی را برای حفاظت از صنعت نشر کشور برطرف کرده و امیدی دوباره بین ناشران و تولید کنندگان واقعی صنعت نشر کشورمان ایجاد کند.