کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

استاندارد سازی گردشگری

کسب و کار ضرورت استانداردسازی گردشگری ایران را بررسی می کند

  • توجه به آژانس های مسافرتی مقدمه ای برای استانداردشدن صادرات نامرئی ایران
  • اول فرهنگ سازی بعد خدمات استاندارد
  • مهری که هنوز روی صادرات نامرئی زده نشده است

 

هرچند ارائه خدمات استاندارد در صنعت گردشگری بین المللی بخصوص در کشورهای پیشرفته در این صنعت مدت هاست ارایه می شود، اما ظاهرا در کشورمان ایران با انبوهی از جاذبه های طبیعی و تاریخی هنوز کلمه استاندارد در صنعت گردشگری جایگاهی نداشته و کمتر از یک دهه است که صحبت از آن به میان آمده ؛ در حالی که به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری ، صادرات نامرئی هیچ منطقه از جهان ارتقاء نمی یابد مگر استانداردسازی به صورت علمی در آن صورت گرفته باشد.

شاید از خودتان بپرسید مگر گردشگری هم استاندارد می شود که دکتر ایمانی خوشخو رئیس انجمن علمی گردشگری ایران در این زمینه می گوید: از زمانی که گردشگری به عنوان صنعت شناخته شد و به آن صادرات نامرئی لقب دادند کلمه استاندارد هم همانند دیگر صنایع به آن راه یافت و ترجمه ای دقیق به خود گرفت.

ایمانی خوشخو ضمن تاکید بر تاثیر برندسازی در استانداردسازی صنعت گردشگری می گوید: اگر کشوری قصد استاندارد کردن خدمات گردشگری خود را دارد ابتدا باید برندسازی را به طور علمی و عملی در زمینه خدمات گردشگری خود انجام دهد و سپس به دنبال استاندارد سازی برود .

وی معتقد است اگر کشورها در زمینه برندسازی عمل کنند خودبخود استاندارد هم در آن شکل خواهد گرفت. به عنوان مثال، شما بادیدن آرم یک شرکت های هواپیمایی به عنوان برند شرکت هواپیمایی منتظر دریافت خدماتی خاص و البته پرداخت هزینه ای درهمان شرایط هستید این یعنی استاندارد سازی چون از برند تعریف شده ذهنی خودتان انتظار خدماتی کاملا مشخص و استاندارد آن برند را دارید نه بیشتر ونه کمتر  پس ابتدا باید برندسازی در صنعت گردشگری شکل بگیرد و پس از آن به استاندارد سازی روی آوریم.

این درحالی است که دکتر ناصر عندلیب مدیرعامل یکی از شرکت های آموزشی و مجری طرح استانداردسازی «طرح تطبیق» سازمان میراث فرهنگی کشورمان در این زمینه می گوید:  قبل از هر کاری باید خودمان و نحوه تفکر و مدیریت گردشگری کشورمان را با معیارهای بین المللی منطبق کنیم تا بعد از آن بتوانیم فکر استاندارد کردن و یا استاندارد شدن در این صنعت را داشته باشیم.

وی می افزاید به چند دلیل لازم است که گردشگری ایران استانداردسازی شود؛ اول اینکه فضای صنعت گردشگری بین المللی فضایی رقابتی شده ؛ دوم اینکه در همین فضای رقابتی سفر کردن نیز بسیار ساده و سهل شده است و همین موضوع باعث شده تا امکان مقایسه به گردشگران داده شود و با توجه به معیارهای ذهنی خودشان و استانداردهایی که به دنبال هستند مقصد نهایی را تعیین کنند.

اما مهمترین نکته که به لزوم استاندارد سازی گردشگری ایران خواهد انجامید بحث ارزش پول است چون هم اکنون هیچ توریستی در جهان حاضر نیست بدون دلیل پول خود را هدر بدهد بلکه قصد بهینه استفاده کردن از آن دارد که همین موضوع نیازمند استانداردسازی خدمات گردشگری در کشورمان خواهد بود.

وی ضمن تاکید بر استانداردسازی خدمات گردشگری ایران می افزاید: همانطور که می دانیم استاندارد در صنعت گردشگری یعنی تعیین حداقل های خدمات در این صنعت؛ یعنی آژانس های مسافرتی ، هتل یا حتی مراکز گردشگری باید حداقل های کاملا مشخص داشته باشد که به خودی خود باعث ایجاد پایه ای در ارایه خدمات گردشگری به گردشگران خواهد شد.

بنابراین با تعیین حداقل ها می توانیم سطح انتظار گردشگران از خدمات قابل دریافتشان از گردشگری ایران را مشخص کرد و از ایجاد مشکلات و مسایلی بعدی مثل شکایت ها و خاطرات بد جلوگیری کنیم این درحالی است که اگر توانستیم خدماتی بالاتر به گردشگر ارایه کنیم باعث افتخار گردشگری ایران باشد.

عندلیب می گوید: هرچند سازمان میراث فرهنگی از سال 1383 با عنوان کردن «طرح تطبیق» قصد اینکار یعنی استاندارد سازی را داشت اما متاسفانه بنا به دلایلی این طرح تا سال 1389 بلاتکلیف مانده بود واجرایی نشد اما از سال 1390 شرکت کاراد این کار را برعهده گرفت و دوباره به حرکت درآورد.

مجری طرح تطبیق سازمان میراث فرهنگی معتقد است برای ایجاد استاندارد در خدمات گردشگری باید ابتدا فرهنگ سازی بین گردشگران و البته فعالان عرصه گردشگری صورت بگیرد تا هر دو گروه از فواید این کار آگاهی یابند.

 وی دلیل عدم موفقیت قبلی این طرح نبودفرهنگ مناسب و البته ناتوانی مجری قبلی جهت سرمایه گذاری در فرهنگ سازی عنوان می کند و می گوید: همانطور که می دانیم فرهنگ سازی در هر کاری نیازمند هزینه هنگفتی است که یک شرکت کوچک نمی تواند از عهده آن برآید و باید زمینه حضور هلدینگ های بزرگ با توان مالی بالا و البته ارتباطات قوی ایجاد میشد تا می توانستیم شاهد به ثمر رسیدن اهداف طرح در همان سالهای اولیه می بودیم که متاسفانه نشد.

عندلیب اولین مرحله استاندارد سازی خدمات گردشگری را استاندارد کردن خدمات در آژانس های مسافرتی می داند و پس از آن به مراکز اقامتی اشاره می کند و می افزاید: اگر بتوانیم خدمات ارایه شده توسط آژانس را استاندارد کنیم به ناچار مراکز اقامتی هم باید خدمات استانداردی ارایه کنندو به دنبال آنها مراکز تفریحی وحتی مراکز خرید نیز به استانداردشدن خدماتشان روی خواهند آورد .

 

اول فرهنگ سازی بعد خدمات استاندارد

کسب و کار ضرورت استانداردسازی گردشگری ایران را بررسی می کند

·        توجه به آژانس های مسافرتی مقدمه ای برای استانداردشدن صادرات نامرئی ایران

·        مهری که هنوز روی صادرات نامرئی زده نشده است


هرچند ارائه خدمات استاندارد در صنعت گردشگری بین المللی بخصوص در کشورهای پیشرفته در این صنعت مدت هاست ارایه می شود، اما ظاهرا در کشورمان ایران با انبوهی از جاذبه های طبیعی و تاریخی هنوز کلمه استاندارد در صنعت گردشگری جایگاهی نداشته و کمتر از یک دهه است که صحبت از آن به میان آمده ؛ در حالی که به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری ، صادرات نامرئی هیچ منطقه از جهان ارتقاء نمی یابد مگر استانداردسازی به صورت علمی در آن صورت گرفته باشد.

شاید از خودتان بپرسید مگر گردشگری هم استاندارد می شود که دکتر ایمانی خوشخو رئیس انجمن علمی گردشگری ایران در این زمینه می گوید: از زمانی که گردشگری به عنوان صنعت شناخته شد و به آن صادرات نامرئی لقب دادند کلمه استاندارد هم همانند دیگر صنایع به آن راه یافت و ترجمه ای دقیق به خود گرفت.

ایمانی خوشخو ضمن تاکید بر تاثیر برندسازی در استانداردسازی صنعت گردشگری می گوید: اگر کشوری قصد استاندارد کردن خدمات گردشگری خود را دارد ابتدا باید برندسازی را به طور علمی و عملی در زمینه خدمات گردشگری خود انجام دهد و سپس به دنبال استاندارد سازی برود .

وی معتقد است اگر کشورها در زمینه برندسازی عمل کنند خودبخود استاندارد هم در آن شکل خواهد گرفت. به عنوان مثال، شما بادیدن آرم یک شرکت های هواپیمایی به عنوان برند شرکت هواپیمایی منتظر دریافت خدماتی خاص و البته پرداخت هزینه ای درهمان شرایط هستید این یعنی استاندارد سازی چون از برند تعریف شده ذهنی خودتان انتظار خدماتی کاملا مشخص و استاندارد آن برند را دارید نه بیشتر ونه کمتر  پس ابتدا باید برندسازی در صنعت گردشگری شکل بگیرد و پس از آن به استاندارد سازی روی آوریم.

این درحالی است که دکتر ناصر عندلیب مدیرعامل یکی از شرکت های آموزشی و مجری طرح استانداردسازی «طرح تطبیق» سازمان میراث فرهنگی کشورمان در این زمینه می گوید:  قبل از هر کاری باید خودمان و نحوه تفکر و مدیریت گردشگری کشورمان را با معیارهای بین المللی منطبق کنیم تا بعد از آن بتوانیم فکر استاندارد کردن و یا استاندارد شدن در این صنعت را داشته باشیم.

وی می افزاید به چند دلیل لازم است که گردشگری ایران استانداردسازی شود؛ اول اینکه فضای صنعت گردشگری بین المللی فضایی رقابتی شده ؛ دوم اینکه در همین فضای رقابتی سفر کردن نیز بسیار ساده و سهل شده است و همین موضوع باعث شده تا امکان مقایسه به گردشگران داده شود و با توجه به معیارهای ذهنی خودشان و استانداردهایی که به دنبال هستند مقصد نهایی را تعیین کنند.

اما مهمترین نکته که به لزوم استاندارد سازی گردشگری ایران خواهد انجامید بحث ارزش پول است چون هم اکنون هیچ توریستی در جهان حاضر نیست بدون دلیل پول خود را هدر بدهد بلکه قصد بهینه استفاده کردن از آن دارد که همین موضوع نیازمند استانداردسازی خدمات گردشگری در کشورمان خواهد بود.

وی ضمن تاکید بر استانداردسازی خدمات گردشگری ایران می افزاید: همانطور که می دانیم استاندارد در صنعت گردشگری یعنی تعیین حداقل های خدمات در این صنعت؛ یعنی آژانس های مسافرتی ، هتل یا حتی مراکز گردشگری باید حداقل های کاملا مشخص داشته باشد که به خودی خود باعث ایجاد پایه ای در ارایه خدمات گردشگری به گردشگران خواهد شد.

بنابراین با تعیین حداقل ها می توانیم سطح انتظار گردشگران از خدمات قابل دریافتشان از گردشگری ایران را مشخص کرد و از ایجاد مشکلات و مسایلی بعدی مثل شکایت ها و خاطرات بد جلوگیری کنیم این درحالی است که اگر توانستیم خدماتی بالاتر به گردشگر ارایه کنیم باعث افتخار گردشگری ایران باشد.

عندلیب می گوید: هرچند سازمان میراث فرهنگی از سال 1383 با عنوان کردن «طرح تطبیق» قصد اینکار یعنی استاندارد سازی را داشت اما متاسفانه بنا به دلایلی این طرح تا سال 1389 بلاتکلیف مانده بود واجرایی نشد اما از سال 1390 شرکت کاراد این کار را برعهده گرفت و دوباره به حرکت درآورد.

مجری طرح تطبیق سازمان میراث فرهنگی معتقد است برای ایجاد استاندارد در خدمات گردشگری باید ابتدا فرهنگ سازی بین گردشگران و البته فعالان عرصه گردشگری صورت بگیرد تا هر دو گروه از فواید این کار آگاهی یابند.

 وی دلیل عدم موفقیت قبلی این طرح نبودفرهنگ مناسب و البته ناتوانی مجری قبلی جهت سرمایه گذاری در فرهنگ سازی عنوان می کند و می گوید: همانطور که می دانیم فرهنگ سازی در هر کاری نیازمند هزینه هنگفتی است که یک شرکت کوچک نمی تواند از عهده آن برآید و باید زمینه حضور هلدینگ های بزرگ با توان مالی بالا و البته ارتباطات قوی ایجاد میشد تا می توانستیم شاهد به ثمر رسیدن اهداف طرح در همان سالهای اولیه می بودیم که متاسفانه نشد.

عندلیب اولین مرحله استاندارد سازی خدمات گردشگری را استاندارد کردن خدمات در آژانس های مسافرتی می داند و پس از آن به مراکز اقامتی اشاره می کند و می افزاید: اگر بتوانیم خدمات ارایه شده توسط آژانس را استاندارد کنیم به ناچار مراکز اقامتی هم باید خدمات استانداردی ارایه کنندو به دنبال آنها مراکز تفریحی وحتی مراکز خرید نیز به استانداردشدن خدماتشان روی خواهند آورد .