کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

سفینه سلیمانی تار و پود ارتباطی گسترده

بررسی6  دهه روابط دیپلماتیک؛ فرصت‌ها و افق‌ها

 

نویسنده: عماد عزتی/ روزنامه‌نگار

بدون تردید نام کشور تایلند یا سیام باستانی، هم‌اکنون برای بسیاری از ساکنان دهکده جهانی نامی آشناست و به واسطه توسعه وسایل ارتباط جمعی اکثرا فارغ از تمام فراز و فرودهای سیاسی و عرف دیپلماتیک از آن کشور به عنوان سرزمین لبخندها یاد می‌کنند، توصیفی که در پس معنایش دموکراسی نهفته و بیانگر ارتباطاتی گسترده و صلح طلبانه از سوی ساکنان این کشور با تمام اقوام دهکده جهانی مثل ایرانیان است .

بنابراین لازم به یادآوری نیست که سرزمین لبخندها یا همان سیام سابق (تایلند کنونی) بیش از 4 قرن ارتباط تنگاتنگ با ایران داشته و از پی آن 6 دهه روابط دیپلماتیک را درکارنامه خود به ثبت رسانده است.  ارتباطی که هنگام مطالعه روند توسعه آن درمی‌یابیم هرچه بر مدتش افزوده شده است، روابط میان این دو سرزمین کهن در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و تجاری در هم تنیده‌تر شده و هر دو کشور مستحکم‌تر از قبل ضمن رعایت حقوق متقابل یکدیگر، مراوات خود را داشته‌ و همواره با در نظر داشتن افق‌های دوردست آن را ادامه داده‌اند.

این در حالی است که علاوه بر درنظر داشتن روابط تاریخی ملت‌ها، می‌توانیم روابط میان ایران و تایلند را پس از گذشت شصتمین سالگرد روابط دیپلماتیک کنونی به دو بخش اصلی روابط تاریخی و روابط معاصر تقسیم‌بندی کنیم که هر دو بخش همچون تار و پودی مستحکم به یکدیگر تنیده شده‌اند. بنابراین بد نیست برای بررسی اهمیت ارتباط میان دو ملت ابتدا کمی از روابط تاریخی آنها بدانیم و کم کم به ارتباط معاصر میان دولت ها و جامعه مدنی بپردازیم.

 

روابط تاریخی پایه‌ای مستحکم برای شروع دوران معاصر

در متون تاریخی آمده روابط ایران و سرزمین سیام و به طور کلی با جنوب شرقی آسیا مربوط به دوران پیش از اسلام و زمان ساسانیان بوده که بیشتر اسناد باقیمانده بیانگر ارتباط تجاری میان دو سرزمین است، در حالی که نقطه عطف این ارتباط پراکنده تجاری در عصر صفویه عنوان شده و از آن زمان تاکنون همواره رو به رشد دیده شده است.

هنگام جستجو در این دوران طلایی درخواهیم یافت نام شیخ احمد قمی، (روحانی و بازرگان ایرانی)، دلیلی محکم برای توسعه این ارتباط بوده که تا همین امروز نام و خاندانش باعث تحکیم ارتباط میان دو ملت و دولت‌هایشان بوده است.

شخصیت و ذکاوت این روحانی و بازرگان ایرانی که در واقع حضور مذهب تشیع را در سیام پایه‌گذاری کرده، توانست در دوران پادشاه نارای مقام صدراعظمی را برای او (شیخ احمد قمی) به ارمغان آورد و عاملی باشد برای خوشنامی قومی به نام «بوناک» در این سرزمین که همواره تا امروز در میان مردم سیام معروف و شناخته شده هستند.

 این ارتباط و ارتقای مقام سیاسی تا پس از مرگ وی نیز ادامه داشت و برای اولین بار پس از شیخ احمد قمی،  آقا محمد استرآبادی در سال 1668 میلادی، پیشنهاد فرستادن اولین فرستاده سیاسی سیام را به دربار ایران داد و این پیشنهاد ذکاوتمندانه از سوی پادشاه نارای (پادشاه سیام در آن دوران) به واسطه همان تجربه خوب از ارتباط با ایرانیان مورد توجه قرار گرفت و عملی شد. این ارتباط میان دو کشور در نهایت سال 1682 میلادی با حاج سلیم مازندرانی به عنوان دومین سفیر سیام هنگامی که وی با هدایایی فراوان شامل طلا و پرندگان نادر، گام به دربار شاه سلیمان صفوی گذاشت، تحکیمی ناگسستنی به خود دید و به عنوان پایه‌ای مستحکم برای روابط دوران معاصر ادامه یافت. (پاک‌ آئین، 1386، 9-11)

این فرستاده به مدت 3 سال در پایتخت حکومت صفوی اقامت داشت و پس از شش‌ماه انتظار در بندرعباس، سال 1685 میلادی همراه اولین سفیر (پیام آور صلح و دوست) ایران، محمد حسین بیگ با یک کشتی انگلیسی روانه سیام شد. اما اولین فرستاده حکومت ایران قبل از رسیدن به سیام بیمار و در نهایت هنگام  ورودش به این کشور درگذشت و معاونش ابراهیم بیگ بود که پیام و هدایای شاه صفوی را به پادشاه سیام اهدا کرد.

خاطرات این سفر تاریخی به‌عنوان نقطه عطف روابط ایران و سیام در کتابی به نام «سفینه سلیمانی» توسط محمد ربیع بن محمد ابراهیم به رشته تحریر درآمد و برای آیندگان مکتوب شد تا همواره سندی غیرقابل انکار از قدمت ارتباط میان دو ملت باشد.

این دوره تاریخی از روابط میان دو کشور حتی به‌رغم شورش و ناآرامی‌‌های مختلف در ایران‌زمین و سیام که باعث از بین رفتن سلسله‌ای و روی کارآمدن گروه دیگر در دو کشور شد، هیچ آسیبی ندید و همواره ادامه یافت تا در دوران معاصر رنگ و بوی تازه‌ای به خود گیرد، گرچه در این دوره تاریخی همواره سطرهای نامفهوم و گمنامی را در میان خاطرات خود از روابط میان دو کشور به دلیل همان تغییر حکومت‌ها برجای گذاشته، اما نباید فراموش کرد این ارتباط‌های پراکنده میان دو کشور اگرچه مستمر نبودند، اما به گواهی اسناد و مدارک تاریخی ارتباط بین ملت‌ها هرگز قطع نشده یا از بین نرفته است؛ بلکه باعث شده ارتباط میان ایران و سیام در کوتاه‌ترین زمان ممکن در دو سوی معادله با درنظر گرفتن سیاست‌های جدید حکومتی در هر دو سوی مرزهایشان در یک راستا قرار گرفته و دوباره ادامه یابد.

 

ارتباط معاصر با 2 رویکرد متفاوت!؟

همان طور که قبلا نیز اشاره شد، ارتباط ایران و سیام را می‌توان به دو بخش عمده تاریخی و معاصر تقسیم‌بندی کرد، اما در بخش دوم با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان رویدادی جهانی باید آن را به دو رویکرد مختلف بخش‌بندی کرد تا در نهایت به اهمیت ارتباط میان هر دو کشور و توانمندی‌های آن دست یافت؛ پتانسیلی که هرچه قدمت روابط دو کشور را از زوایای متفاوت بنگریم، بیشتر به اهمیت آن پی خواهیم برد و درمی‌یابیم این ارتباط فرهنگی میان دو ملت است که باعث شکل‌گیری ارتباطی دیپلماتیک، کامل و هدفمند میان دو کشور شده است.

قبل از انقلاب؛ نگاهی مشرک

دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از مهم‌ترین دوران روابط میان ایران و سیام تعبیر شده است، به گونه‌ای که با در نظر گرفتن سرعت رشد فناوری‌های متفاوت آن دوران دهکده جهانی ، این دو دوتای تجاری میان ایران و جنوب شرقی آسیا بود که می‌توانست عوامل و روابط سیاسی را رقم بزند، اما دلایلی چون مدافع بودن هر دو ملت، مخالفت با کمونیسم، گرایش به متحدین در جنگ جهانی دوم و اتحاد هر دوکشور با غرب توانست عواملی تاثیرگذار و نگاهی مشترک در گسترش روند روبه رشد میان دو ملت باشد. این دلایل در کنار اهمیت نظام پادشاهی دو کشور  درست زمان حضور پادشاه ایران و ولیعهد سیام (شهریور 1320) در کشور آلمان و سان دیدن هر دو از ارتش این کشور (نگاهی مشترک به یک موضوع) عامل تکمیل‌کننده‌ای شد تا تایلند و ایران هرچه نزدیک‌تر و صمیمی‌تر بتوانند نقشه راه آینده ارتباط خود را ترسیم کنند.

این نقشه در تاریخ چهارم آذر ماه سال 1333 به تصویب هر دو کشور- که تا آن تاریخ همواره کنار یکدیگر بودند- رسید و تاکنون ادامه یافت و برای اولین بار علی‌اصغر حکمت (سفیر ایران در دهلی‌نو) این ارتباط را با ارائه پیشنهادی به دربار ایران به سطح سفرای کنونی ارتقاء داد. براساس اسناد تاریخی موجود، اولین سفیر ایران در تایلند علی‌اصغر حکمت بود و پس از آن به ترتیب عبدالحسین صدیق اسفندیاری، منوچهر مرزبان، عبدالحسین حمزاوی، محسن صدیق اسفندیاری و در نهایت فرج‌الله برهانی به عنوان آخرین سفیر ایران قبل از انقلاب اسلامی وارد بانکوک پایتخت تایلند شد تا دورانی نوین از ارتباط میان دو کشور رقم خورده باشد.

 

آغاز دوره‌ای پر از انگیزه

به خاطر داریم با ارسال نامه درخواست علی‌اصغر حکمت در تاریخ 19 بهمن سال 1332 به وزارت خارجه و تاکید ایشان به حضور دین مبین اسلام در سرزمین سیام، علاوه بر اهمیت‌ استراتژیک و سیاسی منطقه، روابط دیپلماتیک ایران و تایلند یک سال پس از آن رسما آغاز شد و از آنجا که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران‌زمین با اندیشه ایستادگی مقابل استعمار همانند فرهنگ کشور تایلند بود، انقلاب در ایران عاملی برای ارتباط هرچه بیشتر دو کشور در کنار دیگر تفاهم‌ها شد نه عاملی برای ایجاد فاصله میان دوملت. این درحالی است که  وجود چند صد کلمه مشترک زبان فارسی و زبان مردم تایلند، رابطه تاریخی مناسب و جایگاه ویژه خاندان «بوناک» در این کشور و از همه مهم‌تر حضور مسلمانان تایلند در این سرزمین توانست تاکیدی بر تحکیم هرچه بیشتر روابط ایران و سیام داشته و از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، سفارتخانه‌های هر دو کشور فعال باقی بمانند.

اولین سفیر ایران در تایلند پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هوشنگ رحیمیان بود و به ترتیب آقایان رضا حسین میرزا طاهری، محمدمهدی سازگارا، غلامرضا یوسفی، رامین مهمانپرست، رسول اسلامی، محسن پاک‌آیین، مجید بیزمارک و حسین کمالیان، سفیر فعلی ایران (منابع: وب سایت رسمی وزارت خارجه ایران و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) سکان هدایت سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران را در سرزمین سیام به دست گرفته‌اند.

این روند تاریخی ارتباط میان دو سرزمین با تاریخ کهن و فعالیت سفارتخانه‌های هر دو کشور باعث شده تا امروز و در حال حاضر روابط فرهنگی، سیاسی و تجاری میان آنها گسترده‌تر شده و رو به افزایش گذارد، اما جالب اینجاست که هرچه قدمت ارتباط میان این دو ملت بیشتر می‌شود، فرصت‌ها و عوامل بیشتری برای ارتباط به میان آمده و باعث همراهی هرچه بیشتر دولت‌ها نیز می‌شود.

این عوامل عبارتند از فرصت‌های سرمایه‌گذاری مشترک با توجه به موقعیت جغرافیایی هر دو منطقه، رشد و گسترش تبادلات گردشگری و در نهایت ارتباط هرچه بیشتر جامعه دینی و دانشگاه‌ها (علمی و مذهبی) که هر کدام نیازمند برنامه‌ریزی و توسعه روزافزون متناسب به روز بوده که همواره مورد تاکید است. در این مجال بد نیست برای رسیدن به نتیجه‌ای کامل از شش دهه روابط صمیمی دیپلماتیک میان ایران و تایلند به بررسی جزئی این موارد بپردازیم.

 

فرصت‌های سرمایه‌گذاری

بر هیچ‌کس پوشیده نیست که امروزه اهمیت سرمایه‌گذاری‌های خارجی و مشترک در سرزمین‌های مختلف کم از درآمدهای صادراتی نداشته و دولتمردان با استفاده از هر امکاناتی که در اختیار دارند، به تحقق این امر مهم می‌پردازند. این در حالی است که به گواه تاریخ اصالت ارتباط میان دو کشور همین دودوتای اقتصادی بود که زمینه اصلی حضور تجار و سرمایه‌گذاران را در دوران معاصر برایمان به ارمغان آورده است، به‌طوری که تنها افتتاح اتاق مشترک بازرگانی و اتاق دوستی میان دو کشور نمی‌تواند عاملی برای توسعه روابط باشد، بلکه اعلام و معرفی فرصت‌های بیکران سرمایه‌گذاری برای دو سوی معادله بسیار کارآمد خواهد بود.

 فرصت‌هایی چون صنعت پوشاک، صنایع غذایی، فولاد، اتومبیل، قطعات الکترونیک و در نهایت نفت و گاز است که در این میان می‌تواند راهکاری مطمئن برای بازرگانان دو کشور باشد، گرچه همین امروز گروه‌های سرمایه‌گذاری در دو سرزمین فعالیت می‌کنند و مشغول به کارند.

این درحالی است که اهمیت جغرافیایی دو کشور نیز می‌توانست به گسترش روابط هر دو ملت دامن بزند چون ایران به عنوان سرزمینی طلایی برای سرمایه‌گذاری تایلند بود و سیام به عنوان دروازه‌ای برای ورود به بازار جنوب شرق آسیا؛ عواملی که هیچ یک از دولت‌ها نمی‌توانند به آن‌ها بی‌اعتنا باشند.

رشد و تبادل گردشگر

امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت جهانی و عظیم، اقتصاد بسیاری از مناطق مختلف را به خود معطوف کرده که نمی‌توان و نباید به آن بی‌اعتنا بود چون حتی در دوران رکود اقتصادی بین المللی تنها این صنعت بود که توانست روی پای خود ایستاده و باعث جریان پیدا کردن پول در رگ‌های اقتصاد برخی مناطق گردشگر پذیر باشد.

این درحالی است که تایلند به عنوان یکی از معروف‌ترین کشورهای گردشگر پذیر جهان هرساله با تعداد انبوهی از مسافران بین‌المللی روبروست و می‌تواند سهم قابل توجهی از گردش مالی صادرات نامرئی جهان را به خود اختصاص دهد و از سوی دیگر صنعت گردشگری نوپای ایران هم به دنبال یافتن نمونه‌ای موفق برای بهره بردن از تجارب آنهاست.

بنابراین ارتباط میان دو کشور و حضور سرمایه‌گذاران صنعت گردشگری تایلند در ایران به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه گردشگری جهان می‌تواند به ارتقای سطح گردشگری ایران باستانی به همراهی بخش خصوصی گردشگری تایلند  را به ارمغان آورد که این اتفاق زیر سایه رشد و گسترش روابط دیپلماتیک میان دو کشور قابل دسترسی و اجراست؛ هرچند تبادل گردشگر میان دو مرز و بوم می‌تواند عاملی برای شناخت دقیق‌تر دوملت از یکدیگر در عصر حاضر نیز باشد.

مراکز علمی و مذهبی

سنگ بنای ارتباط میان ایران و سیام را می‌توان به دین مبین اسلام در دو سوی مرزهای دو کشور نسبت داد، به گونه‌ای که اولین بار هیات اعزامی ایران به سیام خاطرات خود را از برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان (حسین‌بن علی (ع)) در کتاب سفینه سلیمانی به عنوان وجه مشترک میان دو ملت آورده‌اند.

این امر که مهمترین دلیل ارتباط میان اقوام ایران و سیام بود هم اکنون نیز باعث استحکام ارتباط دو کشور شده است به‌طوری که از گذشته‌های دور و پس از شش دهه ارتباط دیپلماتیک مراکز دینی در ایران و تایلند ارتباط گسترده‌ای با یکدیگر برقرار کرده که در راس آنها می‌توان از جامعه ‌المصطفی العالمیه نام برد و از سوی دیگر هر ساله تعداد کثیری از طلاب تایلندی برای ادامه تحصیل در زمینه دین مبین اسلام راهی شهر مقدس قم شده و در آنجا مراتب طلبگی خود را زیر نظر علمای دینی ایران می‌گذرانند.

هرچند مراکز تایلندی مثل بنیاد شیخ احمد قمی ، مرکز اسلامی بانکوک و... نیز در این کشور بخوبی توانسته‌اند ارتباط مذهبی میان ایران و تایلند را هدایت کرده و باعث رونق و رشد روز افزون آن در دوسوی مرزها باشند و همزیستی مسالمت‌آمیز میان دین مبین اسلام و دیگر ادیان را فراهم کنند. اما این ارتباط مذهبی که از همان مکتب‌های مذهبی آغاز شده در دوران معاصر نیز ادامه یافته و به دانشگاه‌ها و مراکز علمی نیز سرایت کرده است. به‌گونه‌ای که بسیاری از دانشگاه‌های ایران با دانشگاه‌های معتبر تایلند ارتباط علمی داشته و هم اکنون اقدام به تبادل دانشجو می‌کنند. همین امر می‌تواند دلیل دیگری برای حفظ و توسعه ارتباطات گسترده میان دو کشور باشد که باید هر دو دولت به آن توجه ویژه ‌داشته باشند زیرا به نوعی فرهنگ و تمدن دو کشور به یکدیگر گره خورده و در ارتباط است.

کلمات مشترک، تاکید بر ارتباطی همیشگی

همه موارد تاریخی و فرهنگی که دستاورد چند قرن ارتباط میان ملت‌ها و دولت‌های ایران و تایلند بود را به‌طور خلاصه بررسی کردیم. اما جای تردید نیست که این ملت‌ها و اقوام مختلف در مرزهای سیاسی هستند که سنگ بنای ادامه ارتباط سیاسی را برای دولت‌هایشان فراهم می‌کنند که در راس آنها می‌توان به اشتراکات زبان و فرهنگ دو کشور اشاره کرد؛ ارتباطی که حتی در صحبت‌های روزمره دو ملت کاملا مشهود و چند صد کلمه مشترک محاوره‌ای مثل، انگور، کمربند ، کلم، گلاب ، خرما، چتر، شعله و ...  گواه آن است؛ هرچند این تنها کلمات نیستند که می‌توانند حکایت از ارتباط میان دو ملت داشته باشند. شروع سال نو در فروردین ماه همزمان با آغاز سال نوی شمسی و در نهایت بسیاری از آداب و رسوم و احترام به بزرگترهای خانواده را می‌توان شاهد مثالی غیر قابل انکار از ارتباط دیرینه دو ملت دانست. این گونه است که نمی‌توان از بین رفتن ارتباط میان دو ملت و در نهایت دو کشور را متصور شد .

و جان کلام اینکه اگر ابتدا به چند قرن ارتباط گسترده ایرانیان با ساکنان سرزمین سیام توجه کنیم و  شش دهه ارتباط مستحکم دیپلماتیک ایران و تایلند را تکیه‌گاه تصمیم‌گیری بدانیم درخواهیم یافت تار و پود ارتباط گسترده میان ایران و تایلند به این سادگی‌ها گسستنی نیست و نمی‌توان برای آن محدودیتی مثل مرزهای سیاسی عرف امروز جوامع درنظر داشت. چون هر دو سوی این معادله از طریق ملت‌ها به یکدیگر مربوط شده‌اند بنابراین منافعشان با هم تامین خواهد شد نه فارغ از یکدیگر، منافعی که برمبنای حقوق قانونی و متناسب با عرف هریک از جوامع دو کشور تعیین شده است نه براساس سلطه بر دیگری.

تهران پنجم دی‌ماه 1393

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد