کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

جنبش عدم تعهد و جنب و جوش در گردشگری ایران

نبض گردشگری ایران در دستان رایزنان فرهنگی کشور

اجلاس سران جنبش عدم تعهد با امضای بیانیههای و تمام امتیازها و محاسن آن در تهران به پایان رسید . شاید پس از این رویداد بسیاری از مسئولان وظیفه خود را در این رابطه با امضای این بیانیهها تمام شده دیده و به وظایف اصلی خود تا اجلاسی دیگر بیندیشند، اما یکی دو گروه از مسئولان هنوز با همان شور و هیجان روزهای برگزاری اجلاس مشغول پیگیری و بررسی دستاوردهای شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در کشورمان تا به بارنشستن تصمیماتشان طی برگزاری این اجلاس هستند.

یکی از گروههای مذکور، مسئولان بخش گردشگری و صنعت سبز ایران است که از چندی پیش مشغول برنامهریزی و مدیریت اهدافشان در این زمینه است، همانطور که می دانیم یکی از اصلی ترین اهداف برگزاری این نشست به گفته مسئولان برگزاری این اجلاس پس  از مسایل سیاسی و اقتصادی آن بحث رونق صنعت گردشگری ایران و منافع حاصل از آن بوده است. دولت و مسئولان گردشگری ایران قبل از برگزاری این اجلاس از برنامه های بلند مدت و  میان مدت خود در این زمینه بسیار سخن گفتند و از برنامه ریزی دقیق خود برای دستیابی به اهدافشان قبل و بعد از برگزاری این اجلاس با خرسندی به نیکی یاد کردند.

بنابراین بدون شک در حین برگزاری شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، نشست ها ، کمیسیون ها و جلسات زیادی را که تدارک دیده بودند ، برگزار کردند و با سران و مسئولان کشورهای حاضر این نشست در این زمینه به گفت و گو  و تبادل نظر پرداختند . البته طی این جلسات نتایج مثبتی از قبیل گسترش تبادل گردشگر و سرمایه گذاری های مشترک در این رابطه یا حذف روادید بین اتباع کشورهای مذکور نیز حاصل شد.

اما پس از حصول این نتایج مثبت و امید به رونق صنعت گردشگری ایران، شاید نام گروهی از مسئولان مرتبط به صنعت گردشگری ایران به چشم نمیخورد و به گمان برخی حتی فراموش شدهاند. گروهی که  با توجه به میزبانی ایران و پس از اتمام این نشست ، هم اکنون بیشترین مسئولیت برای به نتیجه رسیدن توافقات طرفین بخصوص در زمینه گردشگری بین کشورها ی جنبش عدم تعهد را برعهده خواهند داشت. همانطور که  می دانیم طی برگزاری این اجلاس نام ایران به واسطه حضور حدود 7 هزار نفر از سران ، هیات های همراه آنها و از همه مهمتر خبرنگاران داخلی و خارجی بارها و بارها در سراسر دهکده جهانی تکرار و شنیده شده است و بی تردید با توجه به این جریانسازی و البته جاذبه های بسیار غنی گردشگری ایران، علاقه بسیار زیادی بین گردشگرانی که به دنبال یافتن مقصد گردشگری خود بودند، ایجاد شد. بنابراین حالا که جنبش عدم تعهد توانسته جنب و جوش خاصی به صنعت گردشگری بخصوص در ایران بدهد هرگز نباید شور و حال ایجاد شده را به حال خود رها کرد تا دوباره به رخوت گرفتار شود.

تدابیر بسیار مناسبی چون حذف روادید برای سفرهای آسانتر بین اتباع برخی از کشورهای مهمان، توافقنامه ها و برقراری خطوط هوایی، دریایی و زمینی بین این کشورها اندیشیده شده است که همگی از عزم جدی مسئولان گردشگری ایران برای جلب توجه گردشگران خارجی و پذیرایی آنها در کشورمان حاکی بوده است. اما نباید فراموش کرد که اینها فقط قوانین هستند و به نوعی شاید تسهیل کننده سفر گردشگران به ایران باشند اما سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا علاقه ایجاد برای گردشگران جهت سفر به ایران زمین به خودی خود کافی است تا آنها را در کشورمان پذیرایی کنیم؟ یا این که باید گروهی در کشورهای هدف جذب گردشگر ایران این علاقه را به سمت جاذبه های گردشگری کشورمان رهبری و هدایت کنند؟

اینجاست که نام گروه فراموش شده جهت توسعه و رونق صنعت گردشگری ایران دوباره خودنمایی می کند و متوجه نقش کلیدی آنها برای تحقق این هدف یا همان توسعه گردشگری ایران خواهیم شد. رایزنان فرهنگی و به نوعی سفیران کشورمان در دیگر نقاط جهان در واقع گروه از قلم افتاده  این اجلاس بودند که زیاد به نقش و اهمیتشان پس از برگزاری این اجلاس توجه نشده است در صورتی که اصلی ترین مسئولیت رایزنان و وابستگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و البته بخشی از مسئولیت سفیران جمهوری اسلامی ایران در دیگر نقاط جهان ایجاد آشنایی دقیق و صحیح مردم کشور محل ماموریتشان با تمدن ، فرهنگ و آداب و رسوم ایران زمین است.

هرچند در نگاه اول ترغیب و هدایت انگیزه سفر گردشگران و ماجراجویان خارج از مرزهای ایران به عهده آژانس های گردشگری بهنظر میرسد، اما بدون تردید رایزنان فرهنگی و البته سفیران ایران در کشورهای بازار هدف صنعت گردشگری ایران اصلی ترین و سنگین ترین مسئولیت را برعهده خواهند داشت.

اهمیت و مسئولیت این گروه در رشد صنعت گردشگری بدون شاهد مثال نیست چون دقیقا کمتر از دو ماه پیش سفارتخانه کره جنوبی از طریق وابسته فرهنگی این سفارت در تهران (کیم جانگ سیک) از موقعیت استثنایی این مقام فرهنگی در تهران استفاده بهینه ای جهت ارتقاء سطح ارتباط فرهنگی بین دو کشور کرده است.

وی با برنامه ریزی توری تحت عنوان «تور اساطیر پارسی» دست به انجام سفرهای سیاحتی همراه با تعدادی از شهروندان کره جنوبی در ایران زد و با برگزاری جلساتی همراه با اسطوره شناسان ایرانی سعی کرده اطلاعات دقیقی از ایران ، اسطورهای  مذهبی و باستانی ایران و البته تمدن ایران زمین را به هیأت همراه خود بشناساند. اگرچه هدف از این حرکت درک عمیق شهروندان کره جنوبی از تاریخ و تمدن ایران زمین و در راستای سیاست جذب گردشگر خارجی توسط کشورمان است؛ اما حرفه ای ترین  و تاثیرگزارترین بخش این تور انتشار خاطرات سفر و سفرنامه این هیات در یکی از روزنامه های معتبر کره جنوبی بوده است که حاکی از اهمیت جایگاه رایزنان فرهنگی در برقراری تبادل گردشگران بین دو کشور است.

حال با توجه به این شاهد مثال بسیار تازه و البته اهمیت موضوع رونق صنعت سبز گردشگری ایران و جایگزینی درآمد صنعت سبز به جای صنعت نفت  ایران به اهمیت و سنگینی مسئولیت رایزنان فرهنگی کشورمان و به نوعی سفیران ایران برای هدایت تقاضای سفر گردشگران خارجی به داخل مرزهای ایران در دیگر نقاط این دهکده جهانی بخصوص کشورهایی که سران آنها به عنوان مهمان چند روز پیش تهران را ترک کردند، پی خواهیم برد.

هرچند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران با جلب نظر ماجراجویان و گردشگران خارجی به جاذبه های گردشگری کشورمان سعی دارد رویای شیرین حضور 5/7 میلیون گردشگر خارجی را در کشور به واقعیت نزدیک کند، اما بی شک بدون همراهی و هدایت سفارتخانه های ایران در سراسر دهکده جهانی موفق به تحقق آن نخواهد بو؛ ولی لازم به یادآوری است که به تاثیر و امکانات بخش خصوصی در کشور و ارتباطات آنها با آژانس های گردشگری دیگر کشورها و بخصوص کشورهای هدف نباید بی توجه بود و آنها را نادیده گرفت چون صنعت گردشگری صرفا با توجه به سرمایه های خصوصی در سراسر دهکده جهانی پویا و پر رونق مانده و به هیچ عنوان نمی توان این صنعت سبز و  درآمدزا را در حصار دولت و در چرخه موانع دولتی ها نگاه داشت چون علاوه بر ناکامی این صنعت حاصل چیزی بجز مسیری یک طرفه از ایران به دیگر مقاصد گردشگری جهان نخواهد داشت ، معضلی که هم اکنون صنعت گردشگری ایران دچار آن است و ایران را به عنوان صادر کننده بزرگی از گردشگر به دیگر نقاط جهان در صنعت گردشگری معروف کرده است البته بدون توجه به ظرفیت بزرگ  جاذبه های فرهنگی، باستانی و دینی ایران زمین.

بنابراین بجاست که نزدیک ترین مسئولان ایرانی به بازارهای هدف توسعه گردشگری ایران یعنی رایزنان ، وابستگان فرهنگی و البته سفرای کشورمان با توجه به سیاست احیای صنعت گردشگری کشور و در چارچوب قوانین و فرهنگ ایران زمین، اقدام به برگزاری این گونه تورهای فرهنگی کنند تا جریان ایجاد شده به واسطه میزبانی و البته ریاست سه ساله ایران بر جنبش عدم تعهد در بخش گردشگری کشور به سرمنزل مقصود  برسد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد