کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

افغانستان فرصت یا تهدید تجاری ایران؟

در گذشته کشور ایران بسیار پهناور بوده بهطوری که مرزهای ایران تقریبا بسیاری از کشورهای همسایه فعلی ما را در بر داشته و همه این کشورها به عنوان یک کشور در تاریخ به ثبت رسیده اند. این امر باعث شد که بسیاری از هنرهای دستی بین مردمان این کشور (کشورهای هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان و ...)به طور مشترک تکامل یابد و تقریبا ریشه ای یکی داشته باشند که یکی از این هنرها هنر بافت فرش و گلیم بود.

این هنر حتی بعد از جدا شدن کشورها به دلیل جنگ ها یا عدم کفایت حکام زمانه به رشد و تکامل خود ادامه داد بهطوری که هر یک از این کشورها برای ثبت و جلب نظر خریداران خود به فرش های بافته شده توسط بافندگان کشورشان به عنوان بهترین تلاش های بسیاری را انجام دادند .

اما در نهایت این فرش ایران بود که با تلاش بافندگان این مرز و بوم در پله نخست ایستاد و سالهای سال این رتبه را به خود اختصاص داده ، اما چندی است که این هنر اصیل ایرانی مورد تهاجم بیگانگانه و رقبای دیرینه خود قرار گرفته است.

به طور مثال شبکه تلویزیونی «تی.وی.سی» کشور روسیه در حاشیه نمایشگاه فرش ایران در جزیره کیش در باره موقعیت جهانی فرش ایران چنین گفته : آوازه فرش های دستباف ایرانی جهان را فرا گرفته است و افراد در بسیاری از کشورهای جهان از داشتن فرش ایرانی در منزل خود افتخار می کنند .

این شبکه افزود:در بسیاری از کشورها ،فرش به عنوان ملاک برای سنجش توانمندی مالی افراد محسوب می شود و به همین دلیل این رویداد در سطح جهانی با علاقه فراوان مورد توجه قرار دارد .

این شبکه روسی به نقل از یک کارشناس فرش ایرانی گفت:فرش دستباف ایرانی بی بدیل و غیرقابل جایگزین بوده و این هنر ارزشمند نماد ایران زمین است.»

با توجه به این اظهار نظر توسط علاقمند خارجی، اهمیت حفظ و نگداری از این هنر اصیل در ایران ضروری است که مسئولان امر بایدبه نکات بسیار ریزی چون حفظ اصل این هنر در خاک میهن توجه ویژه ای داشته باشند.

با توجه به اهمیت صادرات فرش در ایران و قدمت این صنعت در میهن عزیزمان همیشه کارشناسان نگران از دست رفتن بازار جهانی این فرش که به حق در پله نخست ایستاده می باشند،  بنابراین سعی در کنترل پیگیری مشکلات و موانع پیش روی این صنعت دارند و  جهت پاسداری از موقعیت جهانی این صنعت در ایران از هیچ کوششی دریغ نداشته اند.

 به همین منظور گروه های تخصصی ، سازمان های متخصص ایجاد شدند و مشغول به پیگیری این صنعت در جهان هستند. اما متاسفانه گاهی اوقات مواردی از دید این گروه باز می ماند و باعث ایجاد مشکلاتی در این زمینه می شود .

هر چندوقت یک بار آماری را در یکی از جراید ایران می خوانیم مبنی بر رشد یا کاهش صادرات فرش ایران به خارج که البته باید کاملا به این آمار و ارقام حساسیت داشته باشیم در واقع آینده این صنعت به تار و پود همین اعداد و ارقام گره خورده بنابراین نباید از آن سطحی گذشت.

 طبق آمارهای موجود از سال 1373 شمسی کاهش صادرات این هنر اصیل ایرانی شروع شده و حتی در برخی مناطق از بازارهای هدف،  فرش ایران بازار خود را از دست داده و به نفع رقبای خارجی خود کنار کشیده است که این موضوع خود جای تامل و تفکر بسیار فراوان دارد.  البته کارشناسان این فن مشکلات این هنر اصیل ایرانی را دو بخش داخلی و خارجی می دانند که در بخش داخلی به نظر برخی دست اندرکاران و کارشناسان این صنعت مشکلات به شرح ذیل می باشد .

1.      نداشتن اطلاعات دقیق از سلایق بازارهای هدف

2.      عدم حمایت های مناسب دولت

3.      تدوین قوانین دست و پا گیر صادراتی برای این صنعت

4.      نبودن مرکزی منسجم برای تحقیق در باره صنعت فرش در ایران

5.      سلیقه ای اعمال شدن قوانین موجود

6.      مهاجرت نیروی انسانی (ایرانی) متخصص به دلیل مشکلات اقتصادی به شهرها و تعطیلی کارگاه

7.      عدم نظارت بر مواد اولیه و کیفیت بد آنها

8.      نبودن استانداردهای تدوین شده برای ابزار و دارهای قالی

9.      نبودن سازمان یا ارگانی که از صادرات فرش نامرغوب جلوگیری کند

10. نداشتن تبلیغات مناسب و در شان فرش ایرانی

11. نداشتن قانون حفظ حقوق مالکیت معنوی فرش ایران و جلوگیری از کپی برداری از فرش ایران

12. عدم وجود شرایط مناسب جهت ورود اتباع خارجی بمنظور خرید و بازدید از مراکز تولید و نمایشگاههای تخصصی.

13. قاچاق فرش دستباف به ایران به عنوان تعمیرات

اما هدف از انتشار این گزارش بررسی این مشکلات داخلی که بیان شد نیست به این دلیل که همه کارشناسان و دست اندرکاران این فن به این مشکلات واقف هستند و بارها و بارها در کنفرانس ها و جلسات آن را بررسی کرده و می کنند تا به یک نتیجه واحد جهت برطرف کردن آنها برسند.

اما تهدید های خارجی که شاید کمتر به آنها رسیدگی شده حال این صنعت ارزآور ایرانی را به چالش کشیده است و شاید در آینده تهدیدی جدی برای هنر قالی بافی ایرانی به شمار آید.

 کارشناسان رقبای اصلی این صنعت را در بازارهای جهانی به ترتیب اهمیت، کشورهای پاکستان، چین، افغانستان، هند و ترکیه می دانند . البته لازم به ذکر است که کشورهای هند و ترکیه از اهمیت بسیار کمتری برای ایران برخوردار هستند.

 هرکدام از این رقبا نقشی در ربودن بازار فرش ایران دارند اما یکی از آنها که به تازگی حرکت خود را آغاز کرده از اهمیت ویژه ای برخوردار است که باید کارشناسان بیشتر توجه را به این موضوع داشته باشند. این رقیب مهم کشوری نیست جز کشور همسایه ایران افغانستان که می توان از این کشور به عنوان آتش زیر خاکستر نام برد. ابتدا به بررسی بسیار کوتاه نقش هر یک از این رقبا می پردازیم و در انتها به بررسی کلی نقش افغانستان به عنوان فرصت یا تهدید این صنعت در ایران می‌پردازم.

پاکستان

 

تولید فرش در مقیاس انبوه در این کشور به نیمه اول قرن بیستم میلادی برمی گردد با توجه به مهاجرت بافندگان فرش که اغلب مسلمان بودند به این کشور باعث رونق این صنعت در کشور پاکستان شدند.

توزیع جغرافیایی فرش بافی

برخی از نشریات مراکز فرش بافی پاکستان را به 54 منطقه ایالتی تقسیم کرده اند.  75% کل فرش های تولید شده پاکستانی در ایالت پنجاب در شمالغرب کشور تولید می شود و بیشتر مراکز تولید منطقه مثلثی شکل بین « لاهور» ،« لیالپور» و « مولتان» قرارگرفته است.

دیگر مراکز تولید فرش در اطراف پیشاور و ایالت سند قرار دارند. قبایل کوچ نشین هم در پاکستان فرش بافی می کنند ولی تولیدات آنها جزیی است از مناظقی که فرش های شبه ایرانی تولید می کنند می توان « شیخ پور» ، « فیض آباد» ، «گجران والا» ،«مولتان»، « مظفر گاز»و « دره غازی خان » و از مناطقی که فرش های نوع بخارا ، را تولید می کنند و می توان از « لاهور »، «سیالکوت»،« بهاروالپور»و « فیصل آباد» نام برد.

واحد های تولیدی

واحد های تولیدی فرش در پاکستان عمدتاً در خانه های روستائیان و بافندگان شهر های کوچک قراردارد .بیش از 80% از چنین واحدهای کوچک و غیر رسمی حاصل می شود .واحدهای تولیدی خانگی روستایی به صورت غیر رسمی در مناطق مختلف پراکنده و کلاً در اختیار بخش خصوصی قراردارند.

اقتصاد فرش

پاکستان یکی از کشورهای مهم تولید و صادر کننده فرش در جهان می باشد. فرش پاکستان مورد علاقه مردم کشورهای زیادی می باشد. مردم ژاپن در شرق تا مردم امریکا در غرب از علاقمندان و خریداران فرش های پاکستانی می باشند.

در سال های اخیر پاکستان برای بسط صنایع صادراتی و درآمدهای ارزی حاصل از آن در زمینه واردات مواد، بخصوص مواد اولیه ای که در کالا های صادراتی بکار می روند.

شرایط سهلتری را در نظر گرفته است. بطوریکه مجوزهای وارداتی آسانتر داده می شود و عوارض گمرکی در مورد بسیاری از مواد کاهش یافته یا لغو گردیده است.

در پاکستان فرشهایی که برای صادرات تولید میشوند در صورت استفاده از نخ ، پشم یا مواد رنگی وارداتی به هنگام صدور از بازپرداخت حقوق گمرکی مواد فرق سود می برند. این فرشها همچنین از مالیات های محلی نیز معاف می باشند.

دولت پاکستان نیازهای مربوط با بازار رقابتی را که مستلزم افزایش بالقوه استفاده از اطلاعات جهت افزایش بهره وری است ، به خوبی درک می کند. از طرف دیگر با اعمال کنترل کیفیت ، لزوم دستیابی به بهترین کیفیت در عملیات و همچنین استفاده از فن  آوریهای نوین جهت استقرار مطلوب و کامل در مسیر رشد را احساس نموده و در دستور کار خود قرارداده است. در سال 2000-1999 که سال « مدیریت کیفیت » نامیده شد، اقداماتی بنیادین برای جلوگیری از اتلاف منابع صورت گرفت و در عین حال برای جلب توجه همگان به فرآیند اصلاح کیفیت ، برنامه های مدونی تهیه شد . بدیهی است آگاهی نسبت به کیفیت مطلوب ، مستلزم ایجاد تغییراتی اساسی در روشها ، به ویژه در فن آوری و علم تبلیغات می باشد. مقوله ای که دولت پاکستان با وجود معضلات و مشکلات پیش رو ،شدیداً به دنبال آن است.

چین

سابقه تاریخی

اگر چه فرشبافی سنتی قدیمی  در چین است اما فرش به اندازه سایر هنر های تزئینی در چین رایج نبوده وتقریبا به تازگی فرش وارد سبک رسمی ملزم شده توسط قوانین چین شده است.دلایل زیادی  برای این امر وجود دارد . پشم به جز در استان های شمال غربی در جاهای دیگر به میزان فراوان وجود نداشت و در آب و هوا و سبک زندگی چینی ، فرش آن اهمیت موجود در سایر کشور های شرقی را ندارد.

علاوه بر این دلایل علمی ، دلایل زیبایی شناسی نیز وجود دارد. بزرگان هنر چین ، فرش را به عنوان هنری فرعی در کنار هنرهای رسمی سلطنتی چین قلمداد می کردند. تا حدی به خاطر اینکه فرش داری دقت و کمال موجود در سایرهنرهای چینی نیست.

این دلایل و نبود نمونه هایی قدیمی از فرشبافی چینی نظر عموم مردم را به این سوق داده است که فرش چینی را با تولیدات صادراتی قرن بیستمی بشناسند.

اما نقاشی ها و منابع ادبی نشان می دهد که فرش در چین سابقه ای طولانی دارد و در زمان سلسله های " هان" (206 ق.م تا 220 میلادی ) و تا " تانگ" (618 تا 906 میلادی) ساخته شده است .فرشبافی اولین بار در دوران قدیم در مناطق مانند « نینگ ریا »شروع شده است. دراین مناطق روابط فرهنگی با میراث آسیای میانه قوی تر از این روابط با استان شرقی امپراتوری چین بوده است.

در قرن هفدهم در نتیجه ارتباطات متعدد با فرشبافان آسایی مرکزی ، فرشبافی در چین رواج بیش از پیش یافت و در اواخر این قرن امپراتوران چینی و نوادگان به فرشبافی اهمیت و اعتبار زیادی قائل می شدند.

فرش های چینی تا ابتدای قرن بیستم در خارج از کشور معروفیتی نداشته و در سالهای بعد از جنگ جهانی بوده که فرش چینی در اروپا و آمریکا مورد توجه قرار گرفت و صادرات آن افزایش یافت.

واحدهای تولیدی

فرشبافی در چین بر خلاف بسیاری  از کشور های تولید کننده فرش ، صنعتی روستایی و خانگی نیست در این کشور بیش از 300 کارگاه بزرگ به تولید انواع فرش مشغول هستند .فرشبافان چینی در کارگاه های بزرگ بصورت متمرکز  و کارخانه ای در 6 روز هفته به صورت تمام وقت کار می کنند.

از نظر توزیع جنسیت اکثر فرشبافان چینی زنان جوان هستند. البته مردان نیز در سال های اخیر به این شغل روی آورده اند. در واحدهای تولیدی متمرکز امکانات و شرایط مطلوب بهداشتی و سایر امکانات و تاسیسات ایجاد شده است و برای فرشبافان که اکثر زنان هستند امکاناتی چون مهد کودک ، بیمارستان و مسکن ارزان فراهم شده است.

یکی از ابتکارات جالب در فرش چین تعیین علائم تجاری و نام های سنتی برای فرش نقاط مختلف چین است که بطور مثال برای فرش های بافته در شهر پکن علامت ویژه «معبد بهشت» برای فرشهای بافته شده در شانگهای علامت «درنا» و «سرو» برگزیده اند . این کار موجب شده است تا بافندگان تشویق شوند و برای ارتقاء کمی و کیفی و سطح تولید در نتیجه خوشنامی شهر و دیارشان از هر لحاظ بکوشند.

اقتصاد فرش

میزان تولید  فرش در چین از نظر کمی پس از کشور های ایران، هند ، پاکستان و مراکش در مرتبه پنجم ولی از نظر ارزش تولیدات در مرتبه چهارم و قبل از مراکش قرار دارد.

بر اساس آمار های غیر رسمی حداقل 90% از فرش های تولید شده چینی صادر می گردد. کشور ژاپن بازاری تقریباً انحصاری برای فرش های چینی محسوب می شود .

 

فرش های تولید شده در کشور چین در سال های اخیر مورد تقاضای بسیاری از کشور های جهان قرار گرفته است. به طوری که در چند سال اخیر بعضی از فرش های چینی در سطوح ملی و بین المللی جوایزی را به خاطر کیفیت بالا دریافت داشته اند . پذیرش فرش های چینی در کشور های جهان به دلایل عدیده ای از جمله دلایل زیر بوده است:

              ارزان بودن قیمت فرش های تولید شده در مقایسه با فرش کشور هایی مانند ایران.

              استفاده از مواد اولیه مرغوب ( استفاده از پشم های مرغوب شمالی کشور و یا پشم های خوب وارداتی).

              بهره گیری از رنگ های بسیار مرغوب و ثبات شیمیایی.

              نظارت بر مراحل بافت و دقت در تولید ( دقت در طراحی ، بافت ، چیدن و...) و بازرسی و رفع نقائص ( هیچ فرشی بدون بازرسی و رفع نقائص احتمالی اجازه صدور نمی یابد).

              بازاریابی و تبلیغات وسیع از طرق مختلف از جمله از طریق کاتالوگ هایی که از انواع طرح ها و فرشها چینی تهیه شده و به تاجران خارجی ارائه می گردد و از طریق حضور در کشورهای اروپایی و آمریکایی مشتریانی برای فرش های  چینی جلب می شود.

اما نکته ای بسیار ناگوار این است که امروزه چین صادر کننده فرش چینی به نام فرش ایرانی شده و متاسفانه ضربه بسیار مهلکی به پیکر این صنعت کهن ایرانی زده که همت مضاعف کارشناسان و دست اندرکاران این هنر اصیل ایرانی را می طلبد.

«صادرات فرش چینی و افغانی از ایران به نام فرش دستباف ایرانی» موضوع گزارشی از روزنامه صبح ایران خراسان بوده که شاید هنگام خواندن این مطلب اشک در چشمان هر ایرانی جاری می شود.

حدود ۳ سال پیش بود که رسانه ها نوشتند با احداث شهری به نام «کاشان» در چین و بافت و صادرات فرش هایی با مشخصات و ویژگی فرش کاشان ایران، تهدید تازه ای برای میراث معنوی ایران شکل گرفته است.

«کاشان چین» شهری است ویژه بافت، عرضه و فروش قالی هایی با طرح های ایرانی. این قالی ها در سراسر جهان با عنوان «قالی کاشان» عرضه می شوند، بی آن که خریداران بدانند منظور کاشان جدید واقع در چین است، نه کاشان ایران.

همین اقدامات کشور چین طی سال های گذشته توانسته سهم زیادی از بازار فرش جهان را به خود اختصاص دهد و تهدیدی جدی برای میراث معنوی ایران باشد. حالا سئوال اصلی را کسی نپرسید که این چشم بادامی ها چگونه به راز و رمز این هنر اصیل ایرانی دست پیدا کردند؟ و این خنجر زهرآلود را به پیکر این هنر ایرانی زدند. اما گذشت و این اتفاق افتاد و با همت و تلاش هنرمندان زحمت کش ایرانی و کیفیت مرغوب این کالا دوباره این صنعت روی پا ایستاد اما باید مواظب تهدید های جدی تری در آینده باشیم که دوباره این ضربه مهلک به پیکره قالی بافی ایران زده نشود. برخی معتقد هستند که آنها با پیشنهادهای مالی توانستند برخی از افراد آشنا به این فن را به خدمت خود بگیرند و برخی هم کارگران افغانی را عامل این انتقال اطلاعات می دانند.

هندوستان

سابقه تاریخی

علی رغم پیدایش تکه هایی از فرش و زیلو های قدیمی در حفاری هایی باستان شناسانی در هند از تاریخ دقیق پیدایش فرشبافی این کشور اطلاع دقیقی در دست نیست.

در قرن شانزدهم امپراتوران مغول که از وارد کنندگان فرش های ایرانی بودند تصمیم گرفتند که خود کارگاه هایی برای بافت فرش بوجود آورند.برای این کار فرش بافانی از ایران به هند برده شدند و کارگاه های سلطنتی فرش  ابتدا  در ایالت پنجاب و بعد در ایالت های  دیگر ایجاد گردیدند . با وجود راه اندازی این کارگاه واردات فرش از ایران ادامه داشت . به لحاظ استفاده از فرش بافان ایرانی ، بسیاری از طرح های ایرانی در فرش بافی هند جا افتاد ، البته این طرح ها معمولا با کاهشی در ریزه کاری ها و ظرافت ها همراه بوده است.

از قرن نوزدهم دولت حاکم هند فرشبافی  را در زندان ها به خصوص در ایالت پنجاب رواج داد که اقدامی موفق بود و فرش بافی به صورت صنعتی مخصوص زندان در آمد. بسیاری از این فرش ها به انگلستان فرستاده می شد، یا توسط این کشور در اروپا توزیع می گردید .از خصوصیات فرش های زندان ها پایین بودن کیفیت و قیمت آنها بود.

در قرن نوزدهم از دیگر مراکز تولید فرش در هند مناطق « اگرا» و « ارانگال » بود که در این مناطق فرش های ابریشمی بافته می شد. تولد دوباره صنعت فرش در هند به نیمه اول قرن بیستم باز می گردد. زمانی که تولید برای صادرات در مقیاس تجاری شروع شد.

واحد های تولیدی

فرش بافی در هند عمدتاً روستایی و خانگی است که بیشتر واحد های تولیدی در ایالت « اوتار پرادش» قراردارند و عمدتاً حرفه ای نیمه وقت مخصوصا ً در مناطق روستایی محسوب می شود. علاوه بر واحد های کوچک خانگی معدودی کار گاه هایی بزرگی نیز در هند وجود دارد که اغلب بیش از 20 نفر فرش باف و در حدود 15% کل تولید را عرضه می کنند . کار گاه های بزرگ اغلب دارای تشکیلاتی جانبی مانند ریسندگی ، رنگرزی، طراحی، پرداخت و تکمیل کاری ، شستشو و دسته بندی هستند و  طبق قوانین کار در هندوستان کارگاه های تولیدی باید از استانداردهای  حداقل برای نور ، تهویه ، ایمنی ، بهداشت و رفاه برخوردارباشند استخدام کودکان زیر 14 سال ممنوع و در مقابل کاریکسان به فرش بافان زن و مرد مزد یکسان تعلق گیرد . حداقل مزد تعیین شده در هر رشته از فعالیت پرداخت گردد . کار گاه هایی با بیش از 20فرش باف باید به ثبت برسد و...  . اما از آنجا که اجرای قوانین و مقررات در واحد های متشکل و رسمی لزوم اجرا پیدا می کند و اکثر واحد های تولیدی خانگی هستند و مشمول قوانین کار نمی گردد ، مقررات مذکور کمتر در عمل میدان عمل پیدا می کند.

در سال 1982 دولت هند در جهت حمایت از فرش بافی و توسعه صادرات آن شرکتی بنام « شرکت سهامی مالی و توسعه صنایع دستبافت ملی» را تصویب نمود که اهم وظایف آن عبارت بودند از:

1-     تهیه و توزیع نخ مورد نیاز صنایع

2-     بازاریابی کالاهای منسوجاتی

3-     ایجاد کارخانه های ریسندگی و تهیه مواد رنگی و شیمیایی

4-     همکاری و هماهنگی با شرکت صنایع دستبافت هر ایالت

ترکیه

  توزیع جغرافیایی فرشبافی

مراکز عمده تولید فرش در ترکیه در سال های اخیر عبارت است از قونیه ، سیواس ، ملاس ، کلاتیه و قیوردز .(Ghiprdes)   دو شهر آخر از مراکز عمده تولید فرش های محرابی می باشند و مناطقی مانند ازمیر به تولید فرش هایی برای صدور به غرب مشغول است.

  واحدهای تولیدی

واحدهای تولیدی در ترکیه مشابه ایران است .با این تفاوت که در آن واحدهای تولیدی متمرکزی در نتیجه سرمایه گذاری خارجی بوجود آمده است. فرشهای بافته شده در ترکیه از قرن 16 به بعد را به دو گروه عمده می توان تقسیم کرد:

فرشهای اصیل ترکی: این فرشها که اکثراً برای مساجد و خانه های اشراف بافته شده می شوند دارای ویژگی درخشندگی و هماهنگی رنگها ، نقشه های پهن و تقریباً ثابت و بی حرکت می باشند.

 فرشهای تقلیدی: این نوع فرشها با تقلید از فرشهای ایرانی و مصری بافته می شوند. به احتمال زیاد بافندگان اولیه آنها از کشورهای ایران و مصر به آنجا مهاجرت کرده اند.

اقتصاد فرش

ترکیه جزء کشورهای قدیمی صادر کننده فرش در جهان محسوب می شود .البته اکنون سهم این کشور در بازارهای جهانی از برخی صادر کنندگان جدید الظهور کمتر است.

میزان صادرات فرش در ترکیه در سال 1981 به مقدار 350 هزار متر مربع و به ارزش 85300 هزار دلار بوده است. بر طبق آمارهای منتشره مهم ترین کشورهای وارد کننده فرشهای ترکیه کشورهای آلمان غربی ، سوئیس ، ایتالیا ، فرانسه، آمریکا و انگلستان می باشد. از میان کشورهای آسیایی کشور عربستان سعودی از وارد کنندگان فرشهای ترکیه می باشد.

 

افغانستان

با توجه به وجوه مشترک تاریخی و قومی ایران با کشور همسایه افغانستان که شاید زمانی به عنوان بخشی از خاک ایران نیز بوده قدمت بافندگی فرش را با ایران یکی دانست و تاریخ کمی و بیش مشترک را برای آن در نظر گرفت اما برخی از شهروندان افغانستان معتقدند که این هنر از دیرباز در اختیار آنها بوده به طور مثال : به نوشته عبدالحی سحر یک نویسنده افغان: قالی، یا آن گونه که در میان مردم افغانستان رایج است، “قالین” از دیرباز از صنایع دستی مهم و صادراتی افغانستان بوده‌است. قالی‌بافان افغانستان عمدتاً در شمال کشور متمرکز بودند و بیشتر آنها ازبک و ترکمن بودند. همین اکنون هم پس از فرآورده‌های کشاورزی، صادرات قالی است که در اقتصاد افغانستان نقش بارز دارد.

“گل برجسته”، “ظاهرشاهی”، “مشوانی”، “ترکمنی”، “خال محمدی”، “گل موری” نام تنها برخی از گونه‌های قالی افغانی است که بیشتر توسط سرانگشتان ظریف بانوان بافته می‌شود.

حال با این گونه نوشته ها متوجه می شویم که افغان ها از دیرباز خود را رقیب این هنر ایرانی می دانسته اند و قالی هایشان را همردیف قالی های ایرانی می شمردند. اما آیا واقعیت این گونه بوده یا خیر ؟ که البته این بسته به نظر کارشناسان دارد. آنها معتقد هستند که در دوران جنگ بسیاری از قالی بافان افغانی به کشورهای همسایه مثل ایران و پاکستان پناه بردند و هنر قالی بافی خود را در آن کشورها به کار گرفتند به طوری که اتاق بازرگانی افغانستان می نویسد 97 درصد از قالی های افغانی به نام قالی های پاکستانی از کشور پاکستان به دنیا صادر می شود. آنها دلایل این موضوع را نبود امکانات و مهاجرات کارگران ماهر افغانی به پاکستان در دوران جنگ می دانند.

سرمایه گذاری افغانستان در صنعت فرش

براساس اظهارات مقامات رسمی آمریکا، انگیزه افغانستان برای احیای صنعت فرش افسانه ای خود با کمک ایالات متحده آمریکا یک عامل کلیدی در بازسازی اقتصادی این سرزمین تحت فشار آسیای مرکزی می باشد.

صنعت فرش افغانستان بیش از یک میلیون نفر را در استخدام دارد، که در حدود 3 درصد کل جمعیت این کشور است. در صنایع وابسته مانند تولید پشم، برش، شستشو و طراحی، میلیون ها نفر دیگر مشغول کار هستند.

از آنجاییکه این صنایع دارای رشد قابل توجهی می باشند و پتانسیل صادرات را هم دارند، صنعت فرش یکی از موارد اصلی مورد توجه دولت افغانستان شده است که سازمان های بخش خصوصی نیز از آن حمایت می کنند.

درآمد ارزی 140 میلیون دلاری افغانستان از فروش فرش، در سال 2005، بیشترین درآمد صادرات این کشور طی سال های اخیر بود. براساس مطالعه انجام شده توسط آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده، اگر افغانستان می توانست بخشی از صنعت فرش خود را که به پاکستان انتقال یافته است به کشور بازگرداند، گسترش این صنعت دو برابر می شد. طبق این بررسی، با برنامه ریزی برای رشد 11 درصدی در هرسال، صادرات فرش افغانی تا سال 2015 به 350 میلیون دلار در سال می رسد.

«سوزان همراک مان» مدیر بخش اجرای عملیات بازسازی و سرمایه گذاری  افغانستان در وزارت بازرگانی آمریکا، می گوید: «ما در صدد کمک به افغانستان برای بازیابی هویتش هستیم تا کل تولید این محصول را به آنجا بازگردانیم بطوریکه آنها بتوانند مهر کردن فرش ها را بنام محصول افغانستان آغاز کنند.» نکته حائز اهمیت اینکه چند ماه پیش وزارت بازرگانی آمریکا، اولین نمایشگاه فرش افغان را در آتلانتای ایالات متحده برگزار کرد. یک منتقد رسانه ای بعد از این نمایشگاه نوشت: «من هرگز چیزی شبیه آنچه در این نمایشگاه فرش در آتلانتا دیدم را ندیده بودم. چون این نمایشگاه گروهی از مردم که می خواهند یکسری محصول را بفروش برسانند، نبود; نمایشگاه گروهی از مردم بود که می خواهند دنیا را تغییر دهند.» او در این زمینه نوشت: «نیازی نیست یک اقصاددان باشید تا متوجه شوید که اگر به دلیل اینکه ما بیشتر محصولات تولید افغانستان را می خریم، موقعیت تجاری این کشور بهبود یابد، شاید افغان ها بجای چیزهاییکه طی 25 سال گذشته این کشور را دچار از هم گسیختگی کرده است به تجارت بیشتر توجه نشان دهند. تولید فرش بسیار آسان تر، ایمن تر و سودآورتر از تولید دارو یا درگیری در جنگ می باشد.»برای تشویق طرفداران فرش های افغان در نمایشگاه آتلانتا، وزارت بازرگانی آمریکا ترتیبی داد که تجار فرش بتوانند مصنوعات، آثار هنری و منسوجات دیگری را نیز در کنار قالی ها به نمایش بگذارند تا به مشتریان حسی از فرهنگ متفاوت این کشور نیز القا شود. طبق اظهارات «همراک مان»، وزارت بازرگانی آمریکا با همکاری دولت افغانستان به تجار فرش و مقامات رسمی دولتی کمک کرد تا درمورد امور بازاریابی، عمده فروشی، سرمایه گذاری و کارهایی از این قبیل که مربوط به فرآیند ورود کالا به ایالات متحده می باشد، اقدام کنند.

افغانستان خطر جدی بازار ایران

در گذشته ای نچندان دور خبرها حاکی از این بودند که کشور چین تهدیدی برای قالی ایرانی شده و نظرها همه به این کشور جلب شده بود و به دنبال راه کارهایی بودند حال آنکه تنها کشور چین نیست که به چنین بازاری نزدیک شده است بلکه کشورهایی چون بنگلادش، افغانستان، پاکستان و حتی هند هم با بهره گیری از فناوری به رقیبان جدی فرش ایرانی تبدیل شده اند. همان زمان رئیس موزه فرش ایران پیش بینی کرد که اگرچه فرش ایرانی جایگاه خود را در عرصه جهانی حفظ کرده است، اما روند نزولی صادرات این محصول در آینده محسوس تر خواهد بود. این پیش بینی طی سال های گذشته به واقعیت پیوست و متاسفانه این اتفاق در حالی رخ داد که سال هاست فرش های تولیدی این کشورها فرش های ایرانی را تهدید می کند.

اما یکی از مشکلات اصلی که شاید از دید آنها پنهان مانده که من در این گزارش به عنوان آتش زیر خاکستر از آن نام بردم کارگران مهاجر افغانی هستند که طی سالهای جنگ در کشورشان به طور قانونی یا غیر قانونی به ایران پناه آوردند و با آغوش باز هموطنانمان مواجه شدند .

 به گزارش خبرگزاری مهر: نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از فعالیت و اشتغال یک میلیون و 400 هزار کار افغانی در کشور خبر داد.

 بعضی از آنها با توجه به سوابق کاری خودشان (با توجه به تاریخچه ذکر شده از کشورهای تهدید کننده) به پای دارهای قالی نشستند و به لطف و میهمان نوازی ایرانیان یا شاید نیاز صاحبان کارگاههای تولیدی فرش به نیروی کار ارزان قیمت از رمز و راز این هنر اصیل ایرانی ناخودآگاه با خبر شدند و با هر گره ای که به دارهای قالی ایرانی می زدند سرنوشت این هنر اصیل ایرانی را به آینده کشورشان یعنی افغانستان نیز گره زدند. البته زبان مشترک بین دو کشور یکی از عوامل بسیار مهم و بنیادی برای راه یابی این کارگران به کارگاههای قالبی بافی و نشستن آنها به پای دارهای قالی بوده است. که این گزینه ای بسیار مهم برای هر دو طرف به شمار می رفته. بنابراین نقشه خوانی ، چگونگی انتخاب مواد اولیه، مراکز تهیه ، مواد موجود در بازار ایران، نحوه بستن دار و پتانسیل های موجود در این صنعت در ایران و حتی در برخی از موارد از نحوه معاملات خارجی و تجارت خارجی فرش از قبیل بازارهای هدف را به راحتی در اختیار گرفتند. در واقع از زیر و بم این صنعت در ایران سردرآوردند یا به گونه ای دیگر دوران کارآموزی بسیار مفیدی را در ایران گذراندند .

شاید عامل اصلی بکارگیری کارگران مهاجر  به نظر کارشناسان مهاجرت کارگران ایران به شهرها بوده به طوری که محمدعلی بابایی  عضو شرکت سهامی فرش ایران در گفت و گویی با خبرگزاری میراث فرهنگی با بیان زنگ خطر بافندگی برای فرش‌های دستباف ایران به صدا درآمده است افزود: در حال حاضر دلایل بسیار زیادی، جایگاه و بازار فرش ایرانی را به خطر انداخته است.

 قالیبافی هنری موروثی بوده و از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا می کند، اما در شرایط فعلی به دلیل نبود حمایت‌های لازم از جمله بیمه، خدمات رفاهی و گرانی قیمت مواد اولیه، بسیاری از هنرمندان قدیمی و مردم روستایی که قالیباف هستند کارگاه‌های خود را رها کرده و در شهرها در کارخانه‌های تولید فرش ماشینی مشغول به کار هستند. با وجود چنین خلائی بزرگ و نیاز تولید کنندگان به کارگری آشنا به این فن و امتیاز همزبانی کارگران مهاجر افغانی به راحتی آنها به پای دارهای قالی نشستند و اولین گره را بر گلوی این صنعت زدند.

حالا که جنگ در کشورشان تمام شده و افغانستان از ثبات بیشتری برخوردار شده و از طرف دیگر دولت جمهوری اسلامی ایران هم کمر به بازگرداندن این کارگران مهاجر افغان به کشورشان بسته همچنین متوجه توجه بسیار زیاد دولت افغانستان به این هنر ارزاور کرده این کارگران که حالا خودشان استادکار این فن شده اند بسیار خوشحال و با کوله باری از تجربه و اطلاعات به کشورشان باز می گردند و خود دارهای قالی ایرانی را در افغانستان برپا خواهند کرد یا کرده اند.

به طوری که طبق نوشته سایت خبری کابل نیوز این صنعت یعنی بافت قالی را دومین صنعت ارز آور کشور افغانستان در نظر گرفته اند. بنابراین تهدید جدی از این پس آغاز خواهد شد. البته این تهدید در صنایع دیگری چون نجاری و در برخی موارد حتی در صنایع دستی اصفهان نیز احساس می شود که به توجه بیشتر مسئولان این امر نیاز دارد.

با توجه به سرمایه گذاری بسیار کلان دولت افغانستان برای رونق هرچه بیشتر این صنعت در کشور و حمایت های بسیار زیاد مالی از طرف دولت های خارجی بیم آن می رود که برای سومین بار نام کاشان از دل افغانستان متولد شود و تیر خلاص را به این هنر اصیل ایرانی بزند.

با توجه به مشکلات و تهدید ها دست اندرکاران این صنعت وظیفه ای ملی را بر دوش دارند تا بتوانند این هنر اصیل ایرانی را از نابودی نجات دهند. به نظر برخی اگر با کمی دقت به امکانات فراهم شده کشورها بخصوص چین برای بافندگان قالی و حمایت های بسیار زیاد دولت از آنها متوجه خلاء این صنعت در ایران خواهیم شد و به راحتی بستری مناسب برای محافظت از این صنعت ایرانی را آماده خواهیم کرد. به امید روزی که کلیه بازارهای خارجی در اختیار ایران و قالی ایرانی باشد.

 emad ezzati

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد