از جنگل های حرا تا خور موسی همه و همه جاذبه ای برای گردشگران
روز ملی خلیج فارس نزدیک است و بیشتر اخبار در این باره سخن می گویند. برگزاری همایش ها، کنفرانس ها و نشست های تخصصی درباره اهمیت اقتصادی، فرهنگی و ساسی این آبراهه بین المللی جزو برنامه های این روز است، در حالی که همراه صنعت گردشگری و اهمیت اقتصادی منطقه یاد شده کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
دولت یازدهم هم با رویکرد تازه ای در صنعت گردشگری روی کار آمد و با کمرنگ شدن سایه سنگین تحریم عا در کنار روند مثبت مذاکرات می توان به آینده گردشگری خلیج همیشه فارس هم امیدوار شد.
این در حالی است که وجب به وجب ساحل شمالی خلیج فارس که در اختیار کشورمان است، امکان ایجاد صدها هزار فرصت شغلی را برای جوانان ایران زمین فراهم می کند و اقتصاد کشور را از وابستگی به دلار نفتی رهایی می دهد.
به طور کلی گردشگری دریایی یکی از مهمترین شاخه های صادرات نامرئی یا همان گردشگری است که هم اکنون بسیاری از کشورهای ساحلی از آن بخوبی بهره می برند. در همین آبراهه بین المللی همسایگان جنوبی با سرمایه گذاری دقیق و هدفمند در میانه راه هستند و سواحل بکر و قابل استفاده ایران کمتر در فهرست سفر گردشگران خارجی قرار گرفته است.
امکان ساخت هدفمند تاسیسات اقامتی و تفریحی، تنوع قومی و البته زیست محیطی سواحل جنوبی کشورمان می تواند زمینه ساز جذب سرمایه ها و گردشگران در این آبراهه بین المللی باشد و در نهایت به توسعه شهرها و مناطق یاد شده بینجامد.
گردشگری خلیج فارس فقط کیش و قشم نیست
هرچند تاکنون فعالیت های زیادی در صنعت گردشگری حاشیه شمالی خلیج فارس از سوی مسئولان و مقام مربوط صورت گرفته است، اما به دلیل عدم هماهنگی و موازی کاری های گسترده صرفا امکانات گردشگری در چند منطقه خاص از خلیج فارس مهیا شده و دیگر مناطق یا در محاصره صنایع نفتی قرار گرفته اند یا به حال خود رها شده اند.
در صورتی که احداث اسکله های تفریحی یا برگزاری مسابقات بین المللی در این منطقه می تواند هر سال میلیون ها دلار را سرازیر منطقه کند و زمینه ساز جهانی شدن جاذبه هایی چون بندر سیراف یا بندر گناوه در فهرست گردشگری دریایی علاقه مندان طبیعت ایران بشود.
اگر به آمار ارائه شده از سوی سازمان جهانی گردشگری بنگریم هم اکنون گردشگری دریایی منطقه خلیج فارس محدود شده به چند بندر معروف در حاشیه جنوبی آن حال آن که تمدن ایران شناسی و البته وجود امکانات گسترده طبیعی می تواند جاذبه ای برای گردشگران بین المللی در نظر گرفته شود. بندر خرمشهر و آبادان در کنار خور موسی همه و همه غربی ترین نقطه ساحل جنوبی ایران تا چابهار و قشم قابلیت استفاده در فهرست گردشگری را با رعایت اصول زیست محیطی دارند، چون از دیرهنگام محلی برای داد و ستد کالاهای تجاری بوده و آثار باستانی و تاریخی گسترده ای را در دل خود جای داده اند.
گردشگری ورزشی راهکاری نوین
همان طور که اشاره شد گردشگری دریایی یکی از پررونق ترین بخش های صنعت گردشگری جهان است و ایران با توجه به تنوع آب و هوایی خاصی که در اختیار دارد، می تواند در این زمینه بخصوص ورزش های آبی و ساحلی همواره در طول سال پذیرای گردشگران سراسر جهان با رعایت اصول اعتقادی و فرهنگی منطقه باشد. موج سواری، قایقرانی، پروازهای تفریحی، غواصی و انواع بازی های ساحلی در این منطقه قابلیت برگزاری داشته و می توان با برگزاری مسابقات بین المللی در هریک از آنها، نظر سرمایه گذاران خارجی و در نهایت گردشگران را به مناطق مورد نظر جلب کرد و از تمرکز تجهیزات و امکانات در مناطقی خاص در خلیج فارس جلوگیری کرد.
شاهد مثال این امر سرمایه گذاری فردی ایرلندی در زمینه ایجاد مدرسه موج سواری در منطقه چابهار است که از حدود دو سال پیش تاکنون توانسته علاوه بر رونق کسب و کار اهالی منطقه ای دورافتاده در چابهار، زمینه سرمایه گذاری های دیگری در این روستا را فراهم کند.
گردشگری سلامت امتیازی گمنام در صادرات نامرئی خلیج فارس
اگر از بحث هیجان ماجراجویی در سواحل و آب های نیلگون خلیج همیشه فارس بگذریم، آرامش سفرهای سلامت در این منطقه همواره دور از نظر مسئولان بوده است، چون علاوه بر آب و هوای مناسب برای استراحت می توان از گل فشان های سیستان و بلوچستان تا سنگ نمک های بوشهر و مراکز آب درمانی در سواحل گناوه در این زمینه استفاده کرد؛ در حالی که هم اکنون سنگ های نمک بوشهر برای ایجاد مرکز درمانی بخصوص برای ایجاد غارهای نمکی و درمان برخی مشکلات تنفسی به آلمان و اتریش صادر می شود، حال آن که آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.
به هر حال امسال با توجه به رویکرد دولت یازدهم نسبت به گردشگری و البته در نظر گرفتن شرایط مناسب سیاسی درباره ایران بد نیست زمینه حضور سرمایه ها در سواحل شمالی خلیج فارس را فراهم کنیم. برقراری خطوط کشتیرانی بین المللی و البته ایجاد زمینه های مناسب انواع گردشگری در منطقه در کنار برگزاری تورهای ترکیبی همه و همه می تواند راهکارهایی برای حضور گسترده گردشگران داخلی و خارجی در این آبراهه بین المللی به قصد درآمدزایی گردشگری ایران اسلامی باشد.
آداب و سنن مشترک بین دوکشور بهترین راه گسترش گردشگری
طبیعت و دیدن جاذبه های طبیعی جنوب شرقی آسیا برای بیشتر گردشگران مثال زدنی است و بسیاری علاقمند به دیدن آنها هستند اما یکی از کشورهای این منطقه که به سرزمین لبخندها نیز معروف شده برای اغلب ماجراجویان و اهالی گردشگری جذابتر از دیگران است.
بله درست حدس زدید تایلند یا همان سرزمین لبخندها، مدتی است که برای بسیاری از گردشگران سراسر دهکده جهانی شهرتی خاص به دست آورده است بطوری که براساس آمار و اطلاعات سازمان جهانی گردشگری طی سال 2013 میلادی این کشور حدود 27 میلیون نفر گردشگر را پذیرایی کرده است .
بدون درنظر گرفتن سطح درآمدی این کشور از حضور گسترده گردشگران به دلیل سرمایه گذاری صحیح و دقیق مسئولان در صنعت گردشگری بخصوص طبیعت تایلند اینبار قصد داریم نظر آدیسورندج سوکاسواستی سفیر این کشور را درباره دیدنی های کشورمان جویا شویم.
به همین دلیل چمدان درخواست مصاحبه ای با وی ترتیب داد که آدیسورندج سوکاسواستی نیز با خوشرویی و در سال نوی تایلندی به آن پاسخ مثبت داد. وی که تقریبا حدود 5 ماه است به عنوان سفیر تایلند ، ساکن تهران شده قبلا به عنوان دیپلمات در کشورهای آلمان ، ژاپن و انگلستان نیز ساکن بوده است اما از ایران گفتنی های بسیار دارد چون به عقیده وی مردم کشورش بیش از چهار قرن است که با تمدن و فرهنگ ایرانیان آشنا هستند.
· آیا قبل از سفر به ایران اطلاعاتی از فرهنگ و تمدن ایران داشتید؟
بله ، با توجه به اشتراکات فرهنگی مردم تایلند با فرهنگ ایران بسیاری از تایلندی ها از جمله من با ایران و فرهنگ و تمدن خاصش آشنا هستیم و ناشناخته های زیادی درباره ایران در ذهن ما نیست
· لطفا کمی بیشتر توضیح بدهید.
تقریبا چهارصد سال پیش مورخ و رمان نویسی به نام احمد قمی به کشور من سفر کرد که در نهایت در تایلند ساکن شد بنابراین با توجه به نوشته های وی و ارتباط گسترده تجاری و سیاسی ایران از آن دوران تا کنون و البته با توجه به وجود آثار فرهنگی و تاریخی بسیار از ایران در کشور من بسیاری از هم وطن های من با نام ایران و تمدنش آشنا هستند .
بد نیست بدانید از همان دوران و با توجه به رابطه گسترده سیاسی وتجاری کشور ایران با تایلند خانواده های مشهور و معتبری از ایران در کشور من ساکن شدند که همواره نام و فرهنگ ایران را در ذهن تایلندی ها زنده نگهداشتند. بنابراین اکثر تایلندی هایی که به ایران سفر می کنند قبلا با فرهنگ و تمدن کشور شما آشنا هستند
· به نظر شما این موضوع پتانسیلی مناسب برای گسترش گردشگری بین دو کشور مفید نیست؟
همانطور که می دانید بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر هزینه های بسیاری انجام می دهند تا با معرفی فرهنگ و تمدن کشورشان نظر گردشگران بازار هدف خود را جلب کنند حال آنکه ایران و تایلند در این زمینه نیاز به سرمایه گذاری هنگفت ندارند بلکه به عقیده من با استفاده از اشتراکات فرهنگی مثل عید باستانی نوروز و جشن سال نوی تایلندی می توان زمینه ساز توسعه گردشگری بین دو کشور شد.
· به همین دلیل هنگام جشن سال نوی تایلندی (سونکران) به درخواست مصاحبه ما پاسخ دادید؟
همانطور که می دانید فاصله زیادی از سال نوی شمسی و سال نوی تایلندی نیست بنابراین با توجه به اشتراکات میان هر دو جشن بد نیست که بتوانیم زمینه ساز مطرح شدن دوباره آنها که در واقع بیانگر فرهنگ مشترک دو کشور است باشیم.
البته این جشن هرسال در ساختمان سفارت برای تایلندی های مقیم ایران برگزار می شد اما به عقیده من می توان با استفاده از پتانسیل رسانه ها برای یادآوری دوباره اشتراک های دو فرهنگ استفاده کرد.
· به رسانه ها اشاره کردید ، نظر شما درباره توسعه صنعت گردشگری با استفاده از رسانه ها چیست؟
اجازه دهید مثالی کلی برای شما بزنم تا خودتان درباره این موضوع نیز حدس بزنید. من معتقد هستم که اگر پتانسیل و قابلیت رسانه ها آنچنان است که می توان با استفاده از آن به عنوان شاه کلید هر قفلی را گشود. بنابرین اگر بخواهیم در بسته گردشگری کشوری را به روی گردشگران علاقمند بازار هدف بگشاییم لازم است کلید داشته باشیم که آن کلید قدرت رسانه هاست. امروزه و در عصر ارتباطات نمی توان جایگاه رسانه را در هیچ یک از مراحل زندگی نادیده گرفت و باید به خوبی برای آن برنامه ریزی کرد .
· آیا شما با همسرتان ساکن تهران هستید؟
بله
· نظر ایشان درباره اقامت در ایران چیست؟
اگر از پیشینه فرهنگی دو کشور بگذریم باید بگویم ایشان نیز از اقامت در کشوری با این قدمت و تمدن فرهنگی بسیار خرسند است. ایشان همواره با مطالعه و ارتباط با دوستان ایرانی خود سعی در یافتن اشتراک های بیشتری میان دو فرهنگ است و اوقات خوشی را سپری می کند. البته مطالعات و ارتباط گسترده وی با دوستانش گاهی اوقات باعث یافتن افق های تازه ای میان دو فرهنگ برای من می شود.
· آیا طی اقامت خودتان در ایران شهر یا منطقه ای را دیده اید که شباهت زیادی به منطقه ای خاص در کشورتان داشته باشد.
پاسخ شما بدون تردید مثبت است، چون قبلا نیز اشاره کردم با توجه به ارتباط گسترده ایران از دوران صفوی با کشور من و اقامت خانواده های مشهوری از تمدن ایران در برخی نقاط تایلند آثار باستانی و فرهنگی متعددی باقی مانده است که با دیدن برخی آثار ایرانی دقیقا فکر می کنم در کشورم تایلند هستم نه اینکه هزاران کیلومتر از آن فاصله دارم.
· لطفا کمی بیشتر برایمان توضیح بدهید.
اجازه دهید از اصفهان شروع کنم ، شهری که نه تنها از لحاظ تاریخی مشهور است بلکه رازهای تاریخی بسیاری در دل دارد. همانطور که گفتم در دوران صفوی ایران با کشور من ارتباط گسترده ای داشته و خانواده های سلطنتی یا مشهوری از ایران در کشور من زندگی می کردند که به واسطه حضورشان بناهایی با معماری و متناسب با تمدن ایران زمین نیز در کشور من ساخته شده است بنابراین وقتی در خیابان های اصفهان قدم می زدم ناخودآگاه تصویری از تایلند و بناهای تاریخی موجود از آن دوران را یافتم . این شباهتی بود که شاید کمترجایی از جهان بین دو فرهنگ و دو کشور می توان یافت و بیانگر اشتراک های بسیاری میان دو فرهنگ است.
البته می توانم نکته دیگری را نیز برایتان بگویم که من را به یاد وطنم می اندازد، همه می دانیم ایرانیان به مهمانوازی شهرت یافته اند که دقیقا با اعتقادات فرهنگی ما مشترک است بنابراین با توجه به مهمانوازی مردم ایران زیاد احساس دوری از وطن ندارم .
· کدام شهرهای ایران را تا کنون دیده اید؟
کاشان ، قم ، اصفهان ، جزیره کیش و البته تهران
· کدام بهترین بود؟
اگر واقعیت را بخواهیم نمی توان زیاد بین شهرهایی که من دیده ام تفاوت گذاشت اما اینگونه بگویم که هر کدام جایگاه ویژه ای در ذهن من دارند ولی نمی توان از جایگاه اصفهان به سادگی گذشت.
· به قم سفر داشتید همانطور که می دانید این شهر یکی از شهرهای مذهبی و مشهور جهان اسلام است نظر شما در این زمینه چیست؟
ابتدای مصاحبه گفتم به واسطه حضور تاریخ نگار ایرانی، احمد قمی در کشور من بسیاری ازمردم تایلند با سرزمین ایران آشنا هستند بنابراین نام محل تولد وی نیز در ذهن اکثر آنها آشناست ، این در حالی است که در کشور من تعداد زیادی مسلمان زندگی می کنند و باتوجه به شهرت شهر قم به عنوان شهری مذهبی در جهان اسلامی جای تردید نیست که بسیاری از تایلندی ها علاقمند هستند به این شهر سفر کنند.
· نظر شما درباره صنعت گردشگری ایران چیست؟
من فکر می کنم کارهای زیادی هست که باید انجام شود، به خاطر اینکه کشور ایران یکی از بهترین مقاصد گردشگری جهان است البته با توجه به پتانسیل های موجود تاریخی ، فرهنگی و طبیعی . من فکر می کنیم هم اکنون بهترین زمان است که ایران از این امتیاز استفاده کند و درها را به روی گردشگران خارجی بگشاید. هرچند زمان مناسبی برای گسترش صنعت گردشگری بین ایران و تایلند نیز هست.
· با توجه به مشترکات فرهنگی نظر شما درباره برگزاری تورهای مشترک گردشگری بین دو کشور چیست؟
به نکته بسیار جالبی اشاره کردید، همانطور که می دانید فرهنگ مشترک می تواند عاملی برای جذب گردشگری بین دومنطقه باشد اما از آنجا که گردشگران زیادی به کشور من سفر می کنند فرصت مناسبی است که با همکاری مشترک بتوانیم بازدید از ایران را به بخشی از سفر گردشگران تایلند بیافزاییم هرچند این موضوع نیازمند بررسی است ولی پایه های کار به عقیده من مهیاست. به عنوان مثال وجود خطوط پروازی مستقیم بین دو کشور مهمترین است
· آیا برنامه ای برای معرفی جاذبه های تایلند به گردشگران ایرانی دارید؟
بله ، اما اجازه دهید بگویم من معتقدم که ابتدا باید مردم کشورم از ایران بیشتر بدانند تا بتوانند برای علاقه های گردشگران ایرانی برنامه ریزی کنند همانطور که گفتم خانواده های مشهوری از ایران در کشور من ساکن بودند بنابراین یادگارهای بسیاری در کشورمن از آنها وجود دارد که می تواند در کنار جاذبه های تاریخی و طبیعی کشورم برای ایرانی ها جذاب باشد بنابراین ابتدا از مردم کشور خودم باید شروع کنم تا آنها بیشتر درباره ایران بدانند بعد از آن شروع به معرفی جاذبه های تایلند به گردشگران ایرانی خواهم کرد که البته از همان جاذبه هایی که اشاره کردم شروع می کنم . چون مردم کشورها علاقمند هستند یادگارهای تمدن خودشان را جای دیگری از دنیا ببینند.
· نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟
این دقیقا برنامه بعدی من برای معرفی دو تمدن به یکدیگر است چون همانطور که می دانید حدود 7 درصد از مردم تایلند مسلمانان هستند. بنابراین غذاهای حلال بسیاری در کشورمن با روشهای مختلفی تهیه می شود که می تواند به عنوان جاذبه ای برای گردشگران دو کشور باشد هرچند غذاهای ایرانی نیز لذیذ و خوشمزه است، اما نکته اصلی این است که چطور می توان با استفاده از روش های تایلندی غذاهای ایرانی تهیه کرد یا برعکس. این برنامه ای است که من برای معرفی غذاهای دو کشور به یکدیگر دارم.
· آیا خودتان در ایران رانندگی می کنید و نظر شما درباره رانندگان ایرانی چیست؟
البته گاهی اوقات خودم رانندگی می کنم اما با توجه به تفاوت های فرهنگ رانندگی بین کشورهای مختلف سعی می کنم با رعایت کامل احتیاط این کار را انجام دهد تا باعث ایجاد حادثه نباشم هرچند رانندگان ایرانی بسیار زیرک و باهوش هستند. اما نکته بسیار جالب درباره ایران تابلوهای دوزبانه خیابان هاست که می تواند بهترین راهنمای خارجی ها در تهران و ایران باشد این امتیازی است که در برخی کشورها نادیده گرفته شده است.
· نظر شما درباره نام خیابان های ایران چیست؟
اول اینکه نام هر یک از خیابان ها بیانگر احترامی است که ایرانیان به گذشتگان خود مثل اساطیر ، علما، دانشمندان و البته شهدای خود دارند این موضوع را کمتر دیده بودم که به عقیده من ریشه در فرهنگ اصیل ایرانی دارد چون می خواهند نام مشاهیر خود را تا ابد زنده نگهدارند. به عقیده من کسانی که در این زمینه تصمیم گیری کرده اند افرادی بسیار زیرک بودند چون با اینکار ناخودآگاه خارجی ها را وادار به مطالعه درباره پیشینه افرادی که نامشان بر خیابان ها یا میادین گذاشته شده ، می کنند.
· به عقیده شما جاذبه های گردشگری ایران برای گردشگران جذاب است
بدون هیچ فکری باید گفت پاسخ شما مثبت است چون کمتر کشوری را می توان با امتیازات ویژه ایران چه از لحاظ تمدن و فرهنگ و چه از لحاظ طبیعت یافت هرچند امتیاز چهارفصل بودن نیز به آن اضافه می شود
· به نظر شما ایران برای سرمایه گذاران خارجی در صنعت گردشگری نیز جذاب است؟
این سئوال هم پاسخی مثبت دارد چون سرمایه گذاران به دنبال منافع مالی خود هستند و وقتی امتیازات ویژه ایران را در این زمینه بررسی می کنند بدون تردید آمادگی برای سرمایه گذاری خواهند داشت چون یک بازی برد برد را شروع کرده اند البته اگر نسبت به امنیت سرمایه گذاری خود مطمئن باشند بنابراین ایران تنها باید در این زمینه کار کند و امتیازات ویژه شرایط را برای حضور آنها آماده کند چون باقی کار فراهم است.
· آیا درخواستی برای سرمایه گذاری در صنعت گردشگری از سوی سرمایه گذاران تایلندی در ایران به شما رسیده است؟
بله درخواست های متعددی داریم چون همانطور که می دانید کشور من یکی از کشورهای مطرح در صنعت گردشگری است و با توجه به تجارب بسیار در این صنعت درخواست های بسیاری برای سرمایه گذاری در ایران بخصوص در صنعت گردشگری از سوی هموطنانم به دستم رسیده و از ما خواسته اند شرایط را بررسی کنیم هرچند هم اکنون چند شرکت هم در کشور ایران سرمایه گذاری کرده اند.
· لطفا یک کلمه درباره ایران بگویید
میانه رو
· یک کلمه نیز درباره تایلند بگویید
قابل درک
نگهداری مواد غذایی به چه قیمت؟
عماد عزتی
از زمانی که یخدان های آهنی به عنوان اولین نوع یخچال وارد آشپزخانه بانوان شد مدت زیادی گذشته است اما اساس کار یخچال های امروزی یعنی تازه و خنک نگهداشتن مواد غذایی خانه هنوز برهمان سبک ساده است و هیچ تغییری نکرده ؛ درحالی که ظاهر یخدان های فلزی قدیمی به یخچال هایی الکترونیک امروزی تبدیل شده اند.
اگر به تازگی برای خرید یخچال فریزر راهی بازار شده اید مقدمه بالا را دقیقا به چشم خود دیده اید که یخچال های امروزی دیگر فقط یک محفظه با قابلیت خنک کردن مواد خوراکی نیستند بلکه بسیاری از مدل های رنگارنگ جدید به لوازمی الکترونیکی و گاها بسیار پیچیده تبدیل شده اند هرچند فلسفه وجودی این وسیله مهم زندگی آسایش بیشتر است اما ظاهرا این تنوع تولید و پیچیده شدن امکانات الکترونیکی یخچال های امروزی باعث سردرگمی و البته گاها هزینه های اضافه خانواده می شود.
بنابراین مدل های گوناگون ، طراحی های متفاوت با قابلیت های متفاوت همه و همه باعث آشفتگی ذهنی خریداران شده در حالی که می توان با رعایت اصولی ساده و البته ابتدایی بهترین و اقتصادی ترین انتخاب را داشته باشیم پس اگر شما هم جزو آن دسته از مصرف کنندگان هستید که قصد خرید یخچال و فریزر را دارید و برای این آخر هفته خودتان برنامه ریزی کرده اید تا به سه راه امین حضور یا مراکز خرید شهرستان های محل اقامت خودتان سری بزنید، کمی تحمل کنید و قبل از اینکه راهی شوید بازار امروز جام جم را مطالعه کنید.
بودجه خودتان را مشخص کنید
یکی از مشکلات و درگیری های ذهنی اکثر خریداران این است که وقتی وارد مغازه می شوند، نمی دانند بودجه واقعی آنها برای خرید یخچال و فریزر چقدر است البته بدون تردید هیچ کس نیست که بدون برنامه راهی بازار شده باشد اما با توجه به تنوع بسیار زیاد محصولات و البته تفاوت های چند ده هزار تومانی برای مدل های مشابه، واقعا تصمیم گیری بسیار سخت خواهد شد.
پس قبل از ترک خانواده آخرین رقمی که برای خرید این وسیله درنظر گرفته اید را مشخص کنید و هرگز از آن بالاتر خرید نکنید چون هنگام خرید با این جمله فروشندگان بسیار مواجه می شوید که می گویند: «این مدل فقط 50 هزار تومان با انتخاب شما متفاوت است» اما ناگهان به خودتان می آیید که پنجاه هزار تومان ، پنجاه هزار تومان ؛ چند صد هزار تومان زیربار بدهی رفته اید. بنابراین عاقلانه ترین کار برای جلوگیری از سردرگمی این است که آخرین رقم را قبل از ترک منزل مشخص کرده باشید نه اینکه مقابل فروشنده تازه به فکر دودوتا چهارتا باشید.
به نیاز خانواده خوب فکر کنید
همانطور که می دانید میزان ظرفیت (داخلی) یخچال ، فریز براساس واحد لیتر تعیین و اندازه خارجی آن براساس واحد فوت محاسبه می شود اگرچه این دو معیار با یکدیگر متناسب هستند و هرچه اولی بیشتر باشد ابعاد یخچال نیز بیشتر خواهد شد ، اما سئوال اصلی اینجاست که یک خانواده معمولی به یخچال فریزر چه اندازه ای نیازدارند.
ممکن است با توجه به فضا و طراحی آشپزخانه مجبور به انتخاب ابعاد خاصی از یخچال باشید اما اگر می توانید آزادانه تصمیم بگیرید و صرفا به دنبال علاقه شخصی خودتان هستید به این نکته توجه کنید ، هرچه ظرفیت بالاتر می رود علاوه بر افزایش قیمت شما باید مبلغ بیشتری برای نگهداری و هزینه برق مصرفی آن نیز بپردازید و اگر یخچال کوچکتری نیز بخرید به نوع دیگری متضرر خواهید شد .
پس اقتصادی ترین کار با توجه به عادات خوراکی و خرید شما این است که متناسب با تعداد و نیاز خانواده یخچال مورد نظرتان را انتخاب کنید . بطور کلی براساس محاسبات برای یک خانواده دو نفره یخچال فریزی 160 تا 200 لیتری است که براساس همین آمار برای هر نفر اضافه 20 لیتر به ظرفیت اصلی افزوده می شود. به عنوان مثال برای یک خانواده سه نفره با معیارهای زندگی شهری و البته رفت و آمدهای کاملا متناسب، یخچال فریز 220 لیتری (فضای فریزر و یخچال در مجموع) کاملا مناسب است و بیش از آن یعنی افزایش هزینه های خانواده از طرف دیگر اکر کمتر از این ابعاد نیز انتخاب کنید مساوی با مراجعه بیشتر شما به سوپرمارکت محله خواهد شد.
با برفک یا بدون برفک
یکی از امکاناتی که شرکت های سازنده امروزی به خریداران خود می دهند یخچال هایی با کارکردی بدون برفک زدن فریزر است که این امکانات در یخچال های قدیمی نبود و اکثر آنها باید هرچند وقت یکبار خاموش می شد تا برفک ایجاد شده داخل فریزیر از بین می رفت . این در حالی است که امروزه هنوز هم برخی از مشتریان به همان نوع یخچال ها که برفکشان خودبخود ذوب نمی شوند علاقمند هستند. بنابراین هنوز هم اینگونه یخچال فریزرها را در بازار می بینید و جالب است بدانیم مصرف یخچال فریزرهایی که اتوماتیک یخ هایشان را ذوب نمی کنند حدود 12 درصد انرژی کمتر از همنوعان خود که برفک هایشان را اتوماتیک ذوب می کنند، مصرف می کنند. اما مناسب ترین انتخاب برای زندگی های امروزی ما آن دسته از یخچال هایی است که خود به خود بفرکهایشان را ذوب می کنند.
توجه ویژه به برچسب انرژی داشته باشید
از زمانی که صحبت هدفمندی یارانه ها و بالا رفتن قیمت حامل های انرژی به میان آمد پای برچسب انرژی هم به زندگی الکترونیکی ما بازشد برچسبی که با نگاه کردن به حروف و نمودارهای مشخص شده روی آن در می یابیم وسیله ای که قصد خرید آن را داریم چقدر انرژی مصرف می کند و هرماه برای انرژی مصرف شده آنها چه میزان پول باید بپردازید.
اگر واقعیت یخچال ها را بخواهید بدانید یخچال هایی که فریزر آنها پایین قرار دارد بهترین بازده را دارند و دومین جایگاه مربوط به آن دسته از یخچال فریزرهایی که فریزر آنها بالا قرارگرفته خواهد بود در آخر هم محبوب ترین ها یعنی سایدبای سایدها دیده می شوند هرچند روی برچسب برخی از ساید بای سایدها نماد A++ دیده می شود اما بدانید مصرف انرژی آنها بهینه نخواهد بود . پس با توجه به افزایش نرخ حامل های انرژی و با آغاز مرحله دوم هدفمندی یارانه ها به این نکته توجه ویژه داشته باشید که محصولی را انتخاب کنید که برچسب انرژی آن کمترین میزان مصرف را نشان دهد. بطور کلی یخچال فریزر هایی که در محدوده 16 تا 20 فوت هستند بیشترین بازدهی را دارند.
به کیفیت کندانسور خوب توجه کنید
یکی از قطعات اصلی یخچال کندانسور یا همان موتورخودمانی است قطعه ای که بیشترین زمان کاری را در این وسیله ضروری امروزه ما دارد و باید نسبت به کیفیت آن بسیار دقت کنید چون در صورت انتخاب اشتباه دچار دردسری بزرگ خواهید شد. بهترین کندانسورها ، نوع خطی آنها هستند چون علاوه بر کارایی بالا ، دارای کمترین میزان صدا هنگام کارکردن هستند بنابراین سعی کنید از این نوع کندانسورها در یخچال شما به کار رفته شده باشد و از خرید موتورهای چینی جدا خودداری کنید .
امکانات یخچال را دریابید
همانطور که قبلا نیز اشاره شد امروزه یخچال فریزرها در واقع به ابزاری کاملا الکترونیکی و تقریبا شبیه به رایانه تبدیل شده اند ، دستگاه تصفیه هوای داخل یخچال (ضد باکتری)، فیلترهای مختلف تصفیه آب، مجاری خروجی آب و یخ روی درب یخچال، نمایشگرهای مختلف روی درب یخچال، اختیارهای مختلف و صفحه های LED (نمایشگرتلویزیونی روی درب یخچال و نمایشگر داخل یخچال) اینها همه یخچال های قرن حاضر هستند که می توانید با توجه به نیاز خودتان هرکدام از آنها داشته باشید ولی فراموش نکنید داشتن هر یک از این امکانات برای شما هزینه ساز می شود بنباراین بد نیست با توجه به نیاز خودتان امکانات مختلف را از یخچال مورد نظرتان طلب کنید.
خارجی ها محبوب تر از داخلی ها
با توجه به حضور گسترده برندهای خارجی در بازار مصرف ایران ، هنوز برخی از برندهای داخلی که گاها چیزی از همنوعان خارجی خود کم ندارند دیده می شود بنابراین به این فکر غلط دامن نزنید که خارجی ها بهتر از داخلی ها هستند چون براساس نظر کارشناسان برخی از برندهای داخلی ایران توان رقابت با برندهای خارجی موجود داخل کشور را دارند و هیچ تفاوتی بین آنها و نحوه خدمات دهی دستگاه مورد نظر شما نیست.
به خدمات پس از فروش و گارانتی توجه کنید
آخرین مرحله انتخاب یخچال فریزر شما مربوط به خدمات پس از فروش و گارانتی های ارایه شده است و البته به یاد داشته باشید که مهمترین گارانتی در یخچال های ساده مربوط کندانسور یا همان موتور است و برای یخچال های دیجیتال امروزی تر باید به گارانتی قطعات الکترونیکی نیز توجه داشته باشید و از خدمات پس از فروش برند مورد نظر خودتان را دریابید. این دقیقا همان پاشنه آشیلی است که برخی خانواده ها از آن ضربه می خورند ، چون برای خرید ارزان تر راهی بازارهای فرعی یا فروشگاه های غیر مجاز می شوند به عنوان مثال می توان به اجناسی که از بانه خریداری می شوند اشاره کرد.
باکس ها
مهمترین نکته هایی برای نگهداری یخچال
چطور یخچالتان برق کمتر مصرف می کند؟
در هر خانه ای یخچال و فریزر پر مصرق ترین وسایل برقی هستند زیرا ۲۴ ساعت شبانه روز را در تمام سال بی وقفه کار می کنند
با عمل به ۸ توصیه ساده زیر ، قبض برقتان سبک تر شده و به عمر یخچال و فریزرتان افزوده خواهد شد:
کم مصرفی
که خود گرانتر می شود
شاید تا میانه دهه هفتاد شمسی کم مصرف ترین لامپ مورد استفاده ما همان لامپ های مهتابی با استارترهای معروفشان بود اما اوایل دهه هشتاد با تغییر رویکرد دولت مبنی بر کاستن از مصرف انرژی در کشورمان پای لامپ هایی مشابه مهتابی اما با شکل و شمایلی جدید به کشورمان بازشد.
فرهنگ سازی گسترده از سوی سازمان های مربوطه بخصوص شرکت توزیع برق صورت گرفت و بسیاری با ارایه آخرین قبض پرداختی می توانستند تعدادی لامپ کم مصرف با قیمت دولتی دریافت کنند اما با توجه به هدفمندی یارانه و گسترش دامنه استفاده از این لامپ ها در زندگی مردم می توان گفت بازاری غیر قابل توصیف برای تولید و البته واردات این وسیله در کشورمان ایجاد شد؛ بازاری که از همان ابتدا به دست چین افتاد، هرچند گاهی اوقات نام برندهای معتبر اروپایی در این میان به گوش می رسید ولی این محصولات چینی بود که توانست رتبه اول را در بازار مصرف ایران به خود اختصاص دهد.
اگرچه بسیاری از این لامپ های کم مصرف موجود بازار از تکنولژی کاملا ابتدایی تولید این محصولات استفاده می کنند ولی به هر حال نمی توان منکر سهم قابل ملاحظه آنها در کاهش مصرف انرژی خانوار و در کل کشورمان را نادیده گرفت و جای امیدواری است که با توجه به تقاضای روز افزون این محصول توسط مصرف کنندگان روند ورود تکنولوژی های نوین به بازار تولید اینگونه لامپ ها نیز آغاز شده است.
مصوبه ای که قیمت را افزایش می دهد
به هر حال ورود لامپ های کم مصرف در زندگی روزمره کشورمان را تجربه کردیم و برخلاف اخبار ضد و نقیض مبنی بر مضر بودن استفاده از آنها و خارج از هرگونه نتیجه مثبت یا منفی شاهد گسترش روز افزون به کارگیری آنها بودیم، اما ظاهرا با ورود کشورمان به مرحله ای تازه از هدفمندی یارانه ها باید تجربه ای تازه از به کارگیری این نوع محصولات را نیز تجربه کنیم، چون دولت با تصویب ، قانونی ساخت و ورود هرگونه لامپ رشته به کشورمان از ابتدای سال 1393 را ممنوع اعلام کرده است. گرچه ابتدا با ممنوعیت تولید و توزیع لامپ های رشته ای 40 وات آغاز شده ولی با توجه به مدیریت زمانی آن مصوبه در موعد مقرر برای دیگر محصولات مشابه نیز اعمال خواهد شد.
بنابراین جای تردید نیست که شاهد ایجاد تقاضایی تازه در بازار لامپ های کم مصرف داخل کشور خواهیم بود. این در حالی است که فعالان بازار تولید و توزیع لامپ های کم مصرف افزایش قیمتی قابل ملاحظه را برای این محصولات در سال 1393 پیش بینی کرده اند که با توجه به دو روش ورود لامپ های کم مصرف به بازار داخلی کشورمان دور از ذهن نیست .
اگر با کمی ریزبینی ورود این محصولات به بازار مصرف کشورمان را زیرنظر بگیریم در می یابیم محصولات وارداتی با برندهای متفاوت و پس از آنها تولیدات داخلی تاکنون توانسته اند سیستم عرضه و تقاضای مصرف لامپ های کم مصرف در ایران را کنترل کنند اما دو نکته همواره این بازار را تهدید کرده است؛ یکی بحث تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران است و دیگری مربوط به هزینه های تولید در ایران می شود.
هرچند آثار و تبعات تحریم ها در بخش تولید کشورمان نیز تاثیر بسزایی داشته است؛ اما اگر از این مقوله با پاسخی کاملا مشخص بگذریم نوبت به معضلی نهفته در تولیدات داخلی خواهد رسید که با توجه به اجرای فاز دوم هدفمندی عاملی مهمتر از قبل شناخته شده است. این عامل چیزی نیست جز افزایش هزینه تولید در ایران که می تواند باعث افزایش مجدد بهای لامپ های کم مصرف بشود.
هم اکنون لامپ کم مصرف در ایران به دو روش توسط تولید کنندگان به بازار عرضه می شود ؛ گروهی کلیه مواد خام را از خارج وارد می کنند و فرآیند تولید را در محل کارخانه تکمیل می کنند و دیگران با واردات اجزای پیش ساخته شده آنها را سرهم کرده و روانه بازار می کنند ، دو روشی که هر دو به صرف انرژی بالایی نیازمند هستند اما آن تولید کننده ای که کل فرآیند را داخل ایران انجام می دهد متحمل 50 درصد هزینه بیشتر خواهد شد.
بنابراین با افزایش قیمت حامل های انرژی در ایران جای تردید نیست که قیمت تمام شده محصولات کم مصرف نیز افزایش قابل ملاحظه ای خواهد داشت.
خبری از یارانه دولت به واحدهای تولیدی نیست
این در حالی است که کارشناسان دولتی نیز این افزایش قیمت را با توجه به شرایط عنوان شده پیش بینی کرده بودند و برای رفع این معضل مصوبه ای برای ارایه یارانه تولید به تولیدکنندگان لامپ کم مصرف بپردازند اما از زمان تصویب هرگز مبلغی به عنوان یارانه تولید به سازندگان لامپ کم مصرف پرداخت نشد در حالی که هر روز بر هزینه تولید افزوده شد.
به همین دلیل اگر به تازگی سری به بازار زده باشید علاوه بر افزایش قیمت عادی هر ساله در خرده فروشی ها بسیاری از عمده فروشی ها قیمت جدید را ارایه نمی کنند و می گوید قیمت سال جدید هنوز از سوی تولید کنندگان و البته واردکنندگان اعلام نشده است. حال سئوال اینجاست که افزایش امسال چقدر خواهد بود؟
هدفمندی یارانه بحثی بسیار پرمخاطب برای مردم کشورمان و البته صاحبان صنایع تا کنون بسیاری را به خود جلب کرده است اما فعالان بخش خصوصی گردشگری از همان روزهای اول اجرای قانون هدفمندی یارانه ها تا کنون به این کلمه با نگرانی می نگریستند و هنوز هم از دلواپسی آنها کاسته نشده است. چون سایه سنگین این کلمه همواره روی دخل و خرج آن ها تاثیر گذاشته است.
امروز هم بحث هدفمندی یارانه ها دوباره داغ شده و بسیاری را به خود مشغول کرده ، اما مسئله مهمی که در گردشگری هم از خاطر مسئولان و هم از خاطر گردشگران دور مانده این موضوع است که تاثیر مرحله اول هدفمندی یارانه ها در گردشگری ایران یا همان صادرات نامرئی که مدتی پیش همه از ارزان تر شدنش برای خارجی ها سخن می گفتند چه بوده که اکنون منتظر دومین مرحله از آن هستیم ؟ به راستی سئوال اینجاست؛ حالا که درآستانه اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها هستیم چه برسر صادرات نامرئی ایران خواهد آمد و به واقع آیا گردشگری ایران ارزان برای گردشگران ارزان باقی خواهد ماند؟
در نگاه اول و با توجه به شعارهای تبلیغاتی دولت یازدهم می توان امیدوار بود که واقعا این هدفمندی بخصوص در بخش دوم خود به داد رکود مزمن صنایع کشورمان خواهد رسید و بسیاری از آنها را با رونق مناسبی در شرایط فعلی ایران مواجه می کند اما اگر کمی دقیق تر به هدفمند شدن یارانه ها در این مرحله بنگریم در می یابیم با توجه به وضعیت اقتصاد کشورمان ، صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی که دولت یازدهم بردرآمدهایش تاکید دارد جزو صنایعی نیست که منابع حاصل از هدفمندی یارانه به آن خواهد رسید !
حال آنکه با توجه به انرژی بر بودن صنعت گردشگری بخصوص در بخش مراکز اقامتی و مراکز تفریحی می توان این تصور را داشته باشیم که با گران شدن بیست و پنج درصدی برخی از حامل های انرژی به زودی شاهد افزایش قیمتی حدود 50 درصد در این موارد خواهیم بود. پس به نوعی پاسخ سئوالمان را اینگونه می یابیم که اگرهم گردشگری ایران در گذشته و قبل از اجرای فاز دوهم هدفمندی یارانه ها ارزان بوده به زودی دیگر نخواهد بود.
اما چشم امید را هم نمی توان براین واقعیت بست که در همین حال با توجه به قیمت فعلی ارز و افزایش های جسته و گریخته آن هنوز هم ایران برای بسیاری از گردشگران به عنوان مقصدی ارزان شناخته می شود ، اگر بتوانیم هزینه هایمان را مدیریت کنیم. این دقیقا نکته ای طلایی اما ظریف است که با توجه به شرایط فعلی و افق مقابل صنعت گردشگری باید به آن ویژه نگریست تا مبدا ایران گرانتر از اینکه هست به گردشگران خارجی معرفی شود و راهکاری نیست جز تجدید نظر در مدیریت هزینه ها.
از سوی دیگر همانطور که می دانیم کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری برای رونق هرچه بیشتر صادرات نامرئی خود ابتدا به رونق گردشگری داخلی پرداخته اند تا به واسطه توسعه تقاضای گردشگری داخل زیرساخت های مناسب را فراهم کنند و از آن پس مشغول پذیرایی از گردشگران خارجی باشند. پس بد نیست که دولت به صادرات نامرئی ایران همانند دیگر صنایع مادر کشور به خصوص در این مرحله تازه از اقتصاد ایران بنگرد و در برنامه های اقتصادی خود سهم قابل توجه تری را از هدفمندی یارانه ها به فعالان گردشگری اختصاص دهد تا به واقع ایران برای گردشگران مقصدی ارزان باقی بماند.
هرچند موضوع شهردار تاریخی ایران از زمان تشکیل شورای شهر چهارم تهران مطرح شد و زیاد از عمر مطرح شدنش نگذشته است اما اگر نیمه نسخت امسال درباره این موضوع سئوال می کردیم پاسخ دقیقی درباره شرایط و مراحل انتخاب شهردار تاریخی تهران وجود نداشت در حالی که ظاهرا با تغییرات مدیریتی در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری و البته نزدیک تر شدن ارتباط و مناسبات شورای شهر تهران با این سازمان این موضوع رنگ و بوی تازه ای به خود گرفته است .
به طور کلی بحث حفظ آثار و بناهای تاریخی در پایتخت یکی از دغدغه های اصلی مردم و البته مسئولان شهری تهران است و شورای شهر هم ظاهرا در این زمینه فعالیت های گسترده ای انجام داده و در حال پیگیری آنهاست هرچند کمیته پیگیری این موضوع دیر به دیر تشکیل جلسه داده و موضوعات مختلف را بررسی می کند اما ظاهرا به گفته برخی از مسئولان شورای شهر کم کاری سازمان میراث فرهنگی در حفاظت از بناهای تاریخی پایتخت باعث شده که شورای چهارم به این موضوع بیش از پیش اهمیت داده و طرح انتخاب شهردار تاریخی تهران را پیشنهاد کند .
هرچند این طرح هنوز اما و اگر های زیادی را با خود به همراه داشته و دارد اما انتخاب خسروآبادی به عنوان مدیرکل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران که رابطه بسیار نزدیکی با ریاست شورای شهر تهران داشت گامی موثر در این زمینه بود که مقدمه ای شد برای تهران گردی های مسجد جامعی به عنوان ریاست شورای تهران اگرچه جماعت رسانه ای از این توجه آقای رئیس به میراث فرهنگی و بناهای تاریخی تهران بسیار خرسند هستند و به شدت اخبار مربوط به آن را پیگیری می کنند اما نکته بسیار کلیدی گشت و گذارهای آقای رئیس را ظاهرا تا کنون متوجه نشده اند که آقای رئیس در حال بررسی اوضاع تاریخی پایتخت کشور یعنی کلان شهر تهران است تا متناسب با اوضاع و احوال و البته شرایط موجود گزینه مناسبی در این زمینه را به مسئولان امر پیشنهاد دهد .
به هر حال جمعه گردی های آقای رئیس هنوز ادامه داشته و دارد؛ ولی آخرین حلقه از این موضوع یعنی انتخاب شهردار تاریخی تهران نیز یکی دو هفته پیش تکمیل شد یعنی رفتن نجفی از سازمان میراث فرهنگی و تکیه زدن مسعود سلطانی فر به صندلی ریاست سازمان میراث فرهنگی. هرچند حضور سلطانی فر در سازمان میراث فرهنگی ممکن است این شاعبه را مطرح کند و بسیاری تصور کنند حالا که یکی از اعضای شورای شهر تهران در مسند مدیریت سازمان میراث فرهنگی قرار گرفته دیگر لزومی به انتخاب شهردار تاریخی شهر تهران نیست اما باکمی دقت و توجه به مشکلات عمده مالی در سازمان میراث فرهنگی و کمبود بودجه گسترده در این زمینه ؛ در واقع با آمدن سلطانی شرایط برای معرفی شهردار تاریخی تهران مساعدتر شده و امکان تحقق این طرح را بیش از بیش کرده است .
کسب و کار جایگاه صنعت نشر در نمایشگاه های گردشگری ایران را بررسی می کند
غرفه خالی نشریات در گردشگری
نویسنده عماد عزتی
هر ساله در تمامی کشورهای صاحب صنعت نمایشگاهی دنیا، نمایشگاههایی به منظور ترویج صنعت سفر و گردشگری برگزار میگردد که به عنوان ابزاری مناسب جهت به رخ کشیدن داشته های فرهنگی، تاریخی، طبیعی یا صنعتی آن کشور به کار گرفته میشوند.
شناساندن ظرفیتهای توریستی در کشورهایی که در این زمینه موفق عمل نموده اند موجب شده است تا صنعت گردشگری به یکی از مهمترین و یا حتی در بعضی، به اصلی ترین منبع درآمدهای ارزی این کشورها بدل شود. ولی آنچه در این بین مسلم و مسجل است اینکه این کشورهای موفق، در شناسایی و یافتن پتانسیلهای گردشگری سرزمین خود صحیح عمل نموده و در شناساندن آنها به سایر کشورها نیز از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده اند و در راستای این حرکت خود از نمایشگاهها نیز به عنوان یک ابزار بسیار مهم که در سطح بین المللی رسماً پذیرفته شده اند بهره می جویند.
در کشوری همچون ایران که تنها سابقه تاریخی و فرهنگی تعداد انگشت شماری از کشورهای جهان با آن برابری میکند هنوز اهمیت برگزاری نمایشگاه بین المللی صنعت گردشگری در حدود لازم و مکفی برای بسیاری از دست اندر کاران این صنعت عیان نشده و یا به تعبیری میتوان گفت که تاکنون ابزار و امکان لازم برای شکل گیری گسترده آن مهیا نبوده است. هرچند هر ساله تعدادی نمایشگاه در این زمینه در کشورمان برگزار می شود و پس از آن اطلاعات و آماری امیدوار کننده از آنها منتشر می شود اما با نگاهی کاملا سطحی حتی به وب سایت های این نمایشگاهها در می یابیم که چقدر این نمایشگاهها با نمایشگاه های مطرح جهان فاصله دارند و اگر تمام نقایص موجود آنها بگذریم به مهمترین آنها بحث مشارکت نشریات تخصصی و البته جراید در این نمایشگاه ها خواهیم رسید . موضوعی که شاید به اندازه کل صنایع وابسته برای صادرات نامرئی کشورمان اهمیت داشته باشد.
امید کریمخان زند ، مدیر مسئول انتشارات زند در این زمینه می گوید: از آنجا که بازار نشر کشورمان همواره درگیر مسایلی از قبیل گرانی کاغذ و زینک یا دیگر مسایل بوده است، کمتر ناشری اقدام به انتشار کتاب های گردشگری کرده است چون این کتاب ها به اصطلاح بازار پرفروش نیستند و کاملا از روی علاقه مخاطب خریداری خواهند شد همین موضوع باعث شده تعداد ناشران و شرکت کنندگان در این نمایشگاهها بسیار کم و در واقع انگشت شمار باشد.
این فعال حوزه نشر کتابهای گردشگری ضمن تاکید بر ایجاد امکانات و تسهیلات برای حضور گسترده ناشران در نمایشگاهها می افزاید : هرچند همه مسئولان اهمیت حضور ناشران و جراید تخصصی در زمینه صنعت نشر را همواره اعلام می کنند اما هیچ اقدام عملی درا ین زمینه صورت نگرفته و گشایشی هم انجام نشده است و تمام برنامه ها و البته پیشنهاد ها در حد یک سخنرانی باقی مانده است. در حالی که اگر به دیگر کشورهای موفق مثل مالزی ، ترکیه یا تایلند نگاه کنید همانند صنایع اصلی درگیر در صنعت گردشگری به ناشران و صاحبان جراید تخصصی در صادرات نامرئی نیز توجه کرده اند و تسهیلات ویژه ای در اختیار آنها قرار می دهند . به عنوان مثال برخی از این کشورها حتی برای شرکت ناشران و مجلات تخصصی کشورشان در نمایشگاههای دیگر مناطق جهان یارانه به آنها می دهند در حالی که ناشران ایرانی و جراید داخلی حتی برای حضور در نمایشگاههای داخلی مشکلات عمده ای را متحمل می شوند.
زند در ادامه به نمایشگاههای مطرح جهان مثل نمایشگاه آلمان و اسپانیا اشاره می کند و می گوید: اگر به لیست ناشران شرکت کننده در این نمایشگاه و البته جراید تخصصی گردشگری حاضر توجه کنید کاملا متوجه خواهید شد صنعت نشر گردشگری ایران چقدر با استانداردهای بین المللی فاصله دارد و یا اصلا جایگاهی در این زمینه ندارد. چون ناشران و صاحبران جراید خارجی گاها اینقدر قدرتمند هستند که حتی به صورت اسپانسر نمایشگاه فعالیت می کنند حال آنکه ما در ایران به دنبال دریافت تسهیلات جهت حضور در نمایشگاه های مرتبط هستیم و در مراحل تولید کتاب گرفتار شده ایم.
وی در ادامه می افزاید اگر مسئولان گردشگری و دولت به اهمیت حضور گسترده ناشران در توسعه گردشگری ایران پی برده بودند قبل از ثبت نام فعالان مرتبط گردشگری در این گونه نمایشگاه ها ، از ناشران و جراید مرتبط برای حضور دعوت می کردند چون محصولات و بسته های گردشگری عمر مفیدی کوتاه دارند اما این صنعت نشر است که با ماندگاری محصولاتش می تواند همواره به یاری توسعه گردشگری کشورمان بیاید.
از سوی دیگر، همایون ذرقانی ، مدیر مسئول نشریه سفر نیز تقریبا نظرهای مشابهی درباره حضور صنعت نشر و جراید در نمایشگاههای بین المللی دارد و می گوید: به دلیل مسایل مالی کمتر ناشر یا نشریه ای به دنبال حضور گسترده در صنعت نشر رفته در حالی که این صنعت، برای صاحبان جراید منبعی سرشار از درآمد است در صورتی که مدیران بتوانند با مدیریت و برنامه ریزی در آن فعالیت داشته باشند.
وی که برنده یکی از جوایز معتبر نمایشگاه مالزی در سال 2013 میلادی بوده است می گوید: کشورهای موفق در صنعت گردشگری همیشه از جراید و نشریات تخصصی خود در این صنعت حمایت می کنند و با روشهای مختلف آنها را تشویق به حضوری قدرتمند تر در گردشگری دارند به عنوان مثال هر ساله در نمایشگاه مالزی یکی از نشریات یا ناشران شرکت کننده که محصولات فرهنگی مرتبط با موضوع گردشگری تولید می کنند ، با توجه به کیفیت و خدمات خود انتخاب شده و از آن تقدیر می شود حال آنکه در ایران هرگز چنین اتفاقی رخ نداده و غرفه نشریات همواره در نمایشگاههای گردشگری کشورمان خالی است و در حد نمادین بوده است.
این فعال مطبوعاتی در گردشگری ضمن تاکید بر توجه مسئولان به حضور گسترده والبته هدفمند نشریات تخصصی در گردشگری کشورمان می گوید: فارغ از تمام مشکلات و معضلات و کاستی های نمایشگاههای برگزار شده داخلی مسئولان باید بدانند هرچه حضور مطبوعات، نشریات و کتب تخصصی در این نمایشگاهها گسترده تر باشد زمینه فعالیت و البته سرمایه گذاری بیشتری صورت خواهد گرفت چون این مطبوعات هستند که می توانند در دراز مدت امکانات و پتانسیل های سرمایه گذاری و البته جاذبه های گردشگری یک منطقه را به مخاطبان خود انتقال دهند نه یک نمایشگاه دو یا سه روزه بنابراین مطبوعات و کتب گردشگری به عنوان کالایی بادوام برای این صنعت یا همان صادرات نامرئی جزئی ضروری است.
آخر هفته گذشته بود که رئیس جمهور جلوی دوربین های سازمان و صدا و سیما حاضر شد و درباره بسیاری از مشکلات و البته اقدامات دولت یازدهم با مردم سخن گفت و خبر از روزهای پرامید داد اما جای یک بخش در سخنان وی کاملا خالی والبته معنی دار بود.
حسن روحانی در این برنامه تلویزیونی علی رغم توضیح درباره مسایل مختلف و ارایه راهکارهای مناسب آنها حتی کلمه ای از سازمان میراث فرهنگی و تحولات آن به زبان نیاورد در حالی که انتظار می رفت با توجه به شعار های انتخاباتی وی و البته رویکرد دولت یازدهم حداقل چند دقیقه ای از این برنامه را درباره آینده سازمان میراث فرهنگی و البته صادرات نامرئی کشورمان سخن می گفت.
اگرچه می توان انتظار داشت که مشکلات جاری کشور بسیار مهمتر از برنامه های بلند مدت و میان مدت سازمان میراث فرهنگی هستند و دولت قصد دارد با ارایه توضیحات درباره آنها مردم را به آینده امیدوار کند و بحث گردشگری و حاشیه هایش در اولویت های بعدی هستند اما دولت تدبیر و امید ظاهرا تدبیر سکوت را درباره سازمان میراث فرهنگی درنظر گرفته است.
با کمی دقت در سیاست های خبری دولت یازدهم در می یابیم این دولت زیاد از هیاهوی خبری خرسند نیست و بیشتر تصمیمات خود را در سکوت خبری و دور از چشم خبرنگاران و دست اندرکاران خبر می گیرد؛ که ظاهرا این هم سیاست درباره سازمان میراث فرهنگی هم صدق می کند و توسط دولت به عنوان راهکاری مناسب درنظر گرفته شده است .
به هر حال حتی در سکوت خبری تغییر ریاست سازمان میراث فرهنگی و حضور یکی از افراد شورای شهر در این مقام به عقیده برخی تصمیم درستی از سوی رئیس جمهور نبوده و در رسانه ها انتقادهایی نیز برآن وارد شد که شاید دلیل مناسبی برای سکوت خبری آقای روحانی در این زمینه بوده است چون ایشان قصد داشتند بدون ایجاد حساسیت و ایجاد مسئولیت های بی مورد برای ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی اجازه فعالیت به وی داده و چشم امید به آینده داشته باشند و از حاشیه پردازی دوری کنند.
اما نمی توان این را هم دلیل محکمی برای تدبیر سکوت دولت یازدهم دانست چون هم اکنون این کشتی به گل نشسته در سازمان میراث فرهنگی نیازمند جریانسازی های گسترده است تا بلکه بتواند با استفاده از نظرهای کارشناسی آن را به راه انداخت و دوباره به مسیر خود بازگرداند همانطور که نجفی با استعفای معنادارش قطار گردشگری را در مسیر واقعی خود قرار داد نه اینکه در سکوت کامل آن را به دست فراموشی سپرد چون سیاست سکوت درباره صادرات نامرئی سیاستی کاملا شکست خورده است و نمی توان به آینده آن امیدوار بود .
همه می دانیم صادرات نامرئی یا همان گردشگری زیر سایه شور و هیجان خبر رشد می کند و نیازمند حضور قوی رسانه درآن کاملا الزامی است. بنابراین تدبیر سکوت در سازمان میراث فرهنگی محکوم به فناست و نمی توانداز آن انتظار پیشرفت داشت بیاییم جریان خبری مدیریت شده را فراهم کنیم نه سکوت.
گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با دبیر دهمین جشنواره ملی خلیج فارس
بابک ارسیا: باید ابتدا فرهنگ سازی کنیم ، سپس به توسعه گردشگری منطقه بیاندیشیم
بابک ارسیا: «ترین های» منطقه را به جهان معرفی کنیم تا گردشگری توسعه یابد
بابک ارسیا: دیدنی های خلیج فارس ، فقط کیش و قشم نیست
گفتگو : عماد عزتی
خلیج فارس نامی آشنا در ذهن ایرانیان و همیشه یادآور ناخدا خورشید، لنج های ماهیگیری و موسیقی محلی آن بوده است . امروزه هم در سطح بین المللی به عنوان شاهراه نفتی منطقه خاورمیانه و با اهمیتی ویژه برای جریان انرژی در رگ های جهان شناخته شده. اما اگر کمی دقت کنیم و زیبایی های این آبراه نیلگون را بیشتر زیر نظر بگیریم، خواهیم دید به غیر از طلای سیاه ، طبیعت سواحل آن در واقع ثروتی خدادادی برای کشورهای منطقه و صنعت گردشگری آنها بوده و هست از این رو کسب و کار ترتیب گفت و گویی اختصاصی با بابک ارسیا کارشناس گردشگری و دبیر دهمین جشنواره ملی خلیج فارس را داده تا با پتانسیل های موجود گردشگری در این منطقه بیشتر آشنا شویم.
بابک ارسیا در این باره می گوید: جهاد دانشگاهی جشنواره خلیج فارس را با هدف پاسداشت نام و بیان مزیت های خلیج فارس هر سال دهم اردیبهشت ماه برگزار می کند که امسال نیز دهمین دوره آن برگزار می شود و از آنجا که بحث صادرات غیر نفتی در کشورمان با روی کار آمدن دولت یازدهم بخصوص در بخش گردشگری اهمیت ویژه ای یافته است بنا داریم محورهای اصلی این جشنواره را براین صنعت تدوین و دهمین جشنواره را معطوف به این موضوع یعنی گردشگری برگزار کنیم به همین دلیل برای امسال درنظر گرفته ایم محل برگزاری دهمین همایش را در بندر لنگه یا قشم درنظر بگیریم.
دبیر دهمین دوره جشنواره ملی خلیج فارس ضمن تاکید بر پتانسیل های موجود در منطقه می افزاید : آبهای بسیار تمیز و سواحل طولانی خلیج همیشه فارس به عنوان بهترین و بیشترین پتانسیل سرمایه گذاری صنعت گردشگری در اختیار ایران قرار گرفته است که می توان با کمی دقت و مدیریت در جهت آماده سازی زیرساخت های گردشگری از هر متر مربع آن درآمد کسب کرد و بازار اشتغال منطقه را رونقی دو چندان داد. اما متاسفانه سهم اقتصادی صنعت گردشگری ایران که طولانی ترین سواحل این خلیج را به خود اختصاص داده بسیار کمتر از دیگر همسایگان جنوبی خود که هرکدام شاید کوچکتر از یک استان ایران باشند، بوده.
ارسیا در ادامه می افزاید: این ثروت خدادادی با سرمایه گذاری های متمرکز در دو جزیره کیش و قشم تا کنون مورد بی مهری دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران قرار گرفته در صورتی که اگر مانند کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس به کل این سواحل توجه می شد امکان رشد صنعت گردشگری داخلی و خارجی در این منطقه دگرگون و سمت و سویی دیگر می گرفت. همین موضوع باعث شده تا تمام پتانسیل موجود در بندر تاریخی سیراف به دست فراموشی سپرده شود درحالی که بسیاری از سرمایه گذاری های انجام شده در قشم به بازدهی مناسب نرسیده اند.
این کارشناس گردشگری ضمن تاکید بر تدارک زیرساخت های توسعه گردشگری در منطقه تصریح می کند: هم اکنون با توجه به همین تمرکز بدون برنامه در منطقه جهت توسعه گردشگری ایران زیرساخت های مناسبی در دیگر نقاط منطقه خلیج فارس ندارد و همین موضوع باعث شده تا نه تنها توجه گردشگران به این جاذبه ها جلب نشود بلکه سرمایه گذاران نیز اطلاعی از امتیازات طبیعی وتاریخی منطقه نداشته باشند.
وی به امتیاز گردشگری پزشکی در منطقه اشاره می کند و از بازار بسیار مناسب حاشیه جنوبی این خلیج نام می برد و می گوید: با توجه به اینکه امکان دسترسی دریایی در منطقه کاملا مهیاست و می توان با استفاده از امکانات پزشکی ایران و یا احداث دهکده های سلامت ایران می توان هر ساله میزبان تعداد بسیار زیادی از نیازمندان خدمات درمانی از کشورهای جنوبی خلیج فارس باشد در حالی که هم اکنون به دلیل نبود امکانات مناسب و یا عدم بازاریابی دقیق این نیازمندان به کشورهایی مثل اردن، مالزی سفر می کنند این درحالی است که امکانات مناسب و چه بسا بهتری تنها چند ده کیلومتر بالاتر از کشورشان موجود است.
ارسیا با اشاره به اهمیت اشتغالزایی در کشورمان می گوید: همانطورکه می دانیم یکی از دغدغه های اصلی دولت همواره بحث اشتغالزایی بخصوص در مناطق محروم بوده و هست از انجا که این منطقه دارای نیروی کار ارزان قیمت است می توان با هدایت و مدیریت سرمایه گذاری بخصوص در بخش گردشگری با توجه به پتانسیل های بسیار بالای منطقه آنها را به فعل تبدیل کرد و زمینه اشتغال هزاران نفر در حاشیه شمالی خلیج فارس و جنوب کشورمان را مهیا کرد در حالی که هم اکنون بی کاری و فقر یکی از معضلات اصلی جوانان منطقه است درحالی که گنجی پنهان در اختیارشان است.
دبیر دهمین جشنواره ملی خلیج فارس به فرهنگ بومی منطقه اشاره می کند و می افزاید: اگر دولت و دست اندرکاران گردشگری ایران قصد توسعه گردشگری در منطقه یاد شده را دارند ابتدا باید با توجه به فرهنگ بومی و البته فرهنگ سازی در زمینه توسعه گردشگری گام بردارند چون همانطور که می دانیم این منطقه دارای فرهنگی خاص خود بوده و برخی از مسایل به عرف تبدیل شده است که شاید با ورود گردشگران از دیگر نقاط کشور یا جهان آنها را دچار مشکل کند بنابراین باید ابتدا فرهنگ سازی کرد و سپس با در نظر گرفتن عرف منطقه و البته فرهنگ آن نسبت به سرمایه گذاری گام برداشت تا بتوانیم شاهد توسعه و رونق باشیم نه اینکه مشکل ایجاد کنیم.
بابک ارسیا در پایان به بحث برندسازی و البته برندشدن منطقه برای جذب گردشگران اشاره و تاکید می کند: هم اکنون ایران باید روی «ترین های» منطقه تکیه کند و با بیان کردن امتیازات این «ترین ها» آنها را به برندی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی معرفی نماید . وی می افزاید در منطقه ما بزرگترین غار نمکی جهان یا جنگل های حرا ، بندر سیراف و دهها مورد از منحصربفردترین ها و یا زیباترین های جهان را در منطقه داریم اما هنوز آنها را برند نکرده ایم به صورتی که حتی بسیاری از همطونان خودمان در باره آنها کوچکترین اطلاعاتی ندارند ، پس نمی توانیم انتظار توسعه گردشگری بین المللی را داشته باشیم، این دقیقا هدف ما در جشنواره است که با دریافت و انتشار مقالات سعی داریم پتانسیل بالقوه منطقه را به فعل تبدیل کنیم.
گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با سفیر سوئد
ایران هنوز امتیاز ویژه ای برای سرمایه گذاران خارجی گردشگری فراهم نکرده
نویسنده : عماد عزتی
چند روزی است که بسیاری از شهرهای کشورمان ایران سپید پوش شده و آب و هوای سرد همگی ما را یاد سرزمین های اسکاندیناوی می اندازد که سرشناس ترین آنها سوئد یا سرزمین دریاچهها است. تفریحات زمستانی، آفتاب نیمه شب، هتل یخی و زیباییهای تابستانی این کشور باعث شده که سالانه حدود 17 میلیون گردشگر به این کشور در شمال قاره سبز سفر کنند. با این توصیف بسیاری از ماجراجویان و گردشگران ایرانی نیز علاقهمند به دیدن جاذبههای این سرزمین هستند، اما این بار کسب و کار قصد دارد دیدنیهای ایران زمین را از زبان عالیرتبهترین مقام سوئدی ساکن ایران یعنی سفیر پنجاه ساله این سرزمین زیبا، آقای پیتر تیلر peter tejler بشنود. وی برای نخستین بار سال 1992 میلادی از ایران بازدید کرده است ولی اکنون بیشتر از یک است که به عنوان سفیر سوئد وارد خاک ایران شده و با رویی گشاده و باز به سئوالات کسب و کاری ما پاسخ داد.
به طور کلی به عقیده شما ایران برای گردشگران بینالمللی جذاب است؟
ایران اگرچه در جهان به واسطه مراکز باستانی و طبیعت آن معروف است، ولی هنوز مشهور نشده است، چون فقط در همه محافل گردشگری جهان درباره تاریخ و تمدن ایران سخن گفته شده است که کافی نیست. دیگر جاذبههای ایران باید در سطح بینالمللی معرفی شود تا بین گردشگران نیز مشهور شود. بیشتر وبلاگها و کتابهای راهنمای گردشگری جهان از تمدن و مهماننوازی ایرانیان نوشتهاند در حالی که بسیاری از جاذبههای دیگر ایران حتی اسمی از آنها نیست. پس ایران باید سعی کند در این زمینه نیز حرکت کند.
کدام شهر ایران را بهترین شهر گردشگری ایران میدانید؟
به عقیده من، اصفهان شهره خاص و عام است، بنابراین معمولا نام این شهر بر سر زبانهاست.
نظر شما درباره سطح زبان انگلیسی در این شهر گردشگرپذیر یعنی اصفهان چیست؟
فکر میکنم فقط در مناطق گردشگرپذیر کسبه میتوانند خوب با گردشگران ارتباط برقرار کنند. در دیگر مناطق شهر شاید ارتباط برقرار کردن با مردم کمی دشوار باشد. به عنوان مثال اطراف میدان نقش جهان هیچ مشکلی نیست، اما اگر چند خیابان از این میدان دور شویم و به مناطق بومی سری بزنی، شاید درصد کمی از مردم بتوانند متوجه خواسته گردشگران خارجی بشوند. به عقیده من، این نقص بزرگی برای یکی از شهرهای مهم گردشگرپذیر ایران است.
ببینید گردشگری یک صنعت است و در این صنعت رقابت شدیدی هم در حال برگزاری است. اگر باور کنیم که گردشگری یک صنعت پویاست، باید این موضوع را هم دریابیم. چون گردشگران وقتی به شهری سفر میکنند، فقط در مناطق معروف اقامت نخواهند کرد؛ بلکه بسیاری از آنها با یک کولهپشتی به راه میافتند تا واقعیت فرهنگ آن کشور را دریابند. بنابراین دانستن زبان و ارتباط برقرار کردن با گردشگران برای رونق این صنعت بسیار لازم و اجباری است. بسیار اتفاق افتاده که حتی در دورافتادهترین نقاط کشورهای گردشگرپذیر، حضور گردشگران را دیدهایم، البته نمیتوان انتظار داشت که کل مردم بتوانند با گردشگران ارتباط برقرار کنند، ولی باید توجه داشت که اگر قصد موفقیت در این صنعت را داریم، باید به نیازهای گردشگران توجه داشته باشیم.
به نظر شما، گردشگران چطور دوباره به یک کشور جذب میشوند؟
صنعت گردشگری چرخهای مشخص است که از بازاریابی تا خدمات تقسیمبندی شده، بنابراین اگر بتوان پس از جلب نظر گردشگران، سرویسدهی مناسبی به آنها داشته باشیم، بدون تردید آنها دوباره به جاذبههای کشورمان جلب خواهند شد. نباید هرگز به اماکن تاریخی یا هتلهای فعلی خودمان فکر کنیم؛ بلکه جاذبههای نوین و شرایط جدید باعث میشود تا گردشگران همیشه به فکر سفری دوباره به کشوری که قبلا سفر کردند، باشند.
آیا نمونهای هم دارید؟
بله در کشور من این اتفاق افتاده، به عنوان مثال مراکز خرید، امکانات تفریحی جدید و ارزانقیمت علاوه بر تشویق گردشگران داخلی، دیگران بخصوص کشورهای اطراف را وادار به بستن چمدان میکند.
بسیاری از گردشگران بارها و بارها از کشورهای اطراف سوئد وارد کشور من شدهاند تا از خرید خود لذت ببرند. بنابراین فقط اماکن تاریخی و هتلها نیستند که باعث جذب دوباره گردشگران به منطقهای خاص میشوند.
به خرید ارزان اشاره کردید، لطفا بیشتر توضیح دهید.
هرسال تعداد زیادی از گردشگران هلندی، آلمانی و فنلاندی برای خرید با قیمت مناسب اجناس مورد نیازشان از مرزهای سوئد وارد کشور من میشوند و فقط یک چادر مسافرتی همراه دارند. این موضوع بیانگر این است که این گروه هرگز برای اقامت در هتلهای پنجستاره به سوئد نیامدهاند و فقط برای یکی دو روز و خرید مناسب به کشور من سفر کردهاند؛ کاری به اماکن تاریخی و جاذبههای دیگر هم نخواهند داشت، بنابراین مزیت جلب نظر گردشگران با فروشگاههای بزرگ و جشنواره خرید در جلب نظر گردشگران بر هیچکس پوشیده نیست.
نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟
اگر از شهرت و جایگاه صنایع دستی ایران بگذریم، باید به کل تولیدات محلی هر کشور اهمیت دهیم، چون یکی از عوامل موثر جلب نظر گردشگران همین تولیدات است. صنایع دستی، غذاها، پوشش و به طور کلی هر چیزی که مختص منطقه ای خاص از کشور باشد، برای گردشگران جذاب و دیدنی خواهد بود.
نظر شما درباره رستورانهای ایرانی چیست؟
بزرگترین مزیت ایران رستورانهایش است، اما اشکال عمده این رستورانها این است که بیشتر به غذاهای ایرانی توجه شده و اشکال دیگر اینکه وقتی به رستورانهای محلی مراجعه میکنیم، منوی انگلیسی در دسترس نیست، اما به عقیده من تعداد رستورانهایی که غذاهایی بینالمللی سرو میکنند، بسیار کم و نامتوازن با تعداد گردشگران یا علاقهمندان به غذاهای بینالمللی است.
نظر شما درباره گردشگری دریایی در ایران چیست؟
همه میدانیم گردشگری دریایی با تمام هیجانات و تفریحات خود در حال حاضر یکی از مهمترین دلایل جذب گردشگر در گوشه و کنار جهان است و ایران هم با توجه به سواحل شمالی و جنوبی خود امکانات خوبی در این زمینه در اختیار دارد، ولی به عقیده من گردشگری دریایی در ایران با وجود تمام پتانسیلهایش هنوز در سطح جهان معروف نشده است.
به عنوان مثال من علاقهمند ماهیگیری هستم، ولی هنوز توری در این زمینه ندیدهام یا اینکه نمیتوان قایق کرایه کرد و به دریا زد و برای چند روز سرگرم ماهیگیری شد. اینها نقاط ضعف گردشگری دریایی ایران است که باید به آن توجه بسیار شود، چون پتانسیل طبیعی آن در این کشور فراهم است.
نظر شما درباره سرمایهگذاری خارجی در گردشگری ایران چیست؟
دو پرسش اصلی در ذهن سرمایهگذاران باعث حضورشان در منطقهای خاص از جهان خواهد شد. اول این که میپرسند تضمین سرمایه من چیست؟ و دوم این که حاصل این سرمایهگذاری چقدر است و سود این کار برای من چیست؟
به همین دلیل هنوز ایران نتوانسته امتیاز مناسبی در اختیار سرمایهگذاران قرار نداده است. پس نمیتوان زیاد انتظار حضور سرمایهگذاران خارجی به ایران را داشته باشیم.
یک کلمه درباره ایران بگویید؟
سوپرایز کننده
اگر بخواهید از ایران یادگاری داشته باشید چه چیزی همراه خواهید برد؟
بدون تردید یادگاری سفرهایم از ایران فرش ایرانی خواهد بود
گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با مدیرکل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی
اردشیر اروجی: سند چشم انداز بهترین نقشه راه در اختیار رئیس سازمان
دیروز علی رغم موج رسانه ای موجود از استعفای ناگهانی رئیس سابق سازمان دکتر نجفی مراسم معارفه ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد و مسعود سلطانی فرد بر صندلی ریاست سازمان بطور رسمی تکیه زد.
هرچند به قول سلطانی فرد رایزنی هایی از حدود یک ماه پیش با ایشان برای انتصاب وی به سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی صورت گرفته بود امااین انتصاب با موافقان و مخالفان بسیاری روبرو شد که همه در این زمینه اظهار نظر کردند اما کسب و کار قصد دارد امروز این انتصاب را فارغ از تمام اما و اگرهایش از منظر دیگری بررسی کرده و آینده ای هرچند متخصر از حضور رئیس جدید در سازمان میراث فرهنگی برای علاقمندان ترسیم نمایند. به همین دلیل با مدیر کل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی اردشیر اروجی به گفت و گو نشسته ایم که مطالعه آن خالی از لطف نیست.
· آیا شما به عنوان یک کارشناس و شخصی که اطلاعات کاملی از سازمان میراث فرهنگی در اختیار دارید موافق این انتصاب هستید؟
ببینید امروز که این انتصاب انجام شده و حکم رسمی برای آقای سلطانی فرد صادر شده است از این سئوال بگذریم که موافق هستیم یا خیر بد نیست حالا که این اتفاق افتاد سعی کنیم با اطلاعات و دانسته های خودمان ایشان را در زمینه موفقیت هدایت کنیم تا دوباره شاهد تغییر مجددی در سازمان نباشیم به هر حال ایشان انتخاب شدند و همه همراهانشان باید در جهت منافع سازمان و منافع ملی ایران یعنی توسعه گردشگری گام بردارند نه اینکه به تجزیه و تحلیل ایشان بپردازند. به نظر من بهترین سئوال در حال حاضر این است که ببینیم که چرا طی هشت سال گذشته اینهمه تغییرات در ریاست سازمان رخ داده است نه اینکه امروز چه کسی به عنوان رئیس انجام وظیفه می کند.
· نظرشما در این باره چیست؟
با کمی دقت در روند تغییرات ریاست سازمان میراث فرهنگی در میابیم که تقریبا در هشت سال گذشته هر سال ما تغییراتی داشته ایم یعنی سالی یک مدیر تغییر کرده است که این بیانگر مشکلی عمده در انتخاب هاست . من فکر می کنم مشکل را باید داخل خود سازمان جستجو کنیم نه از بیرون راهکار ارایه دهیم.
· خوب شما برای موفقیت ریاست جدید سازمان چه راهکاری ارایه می دهید؟
به عقیده من اگر آقای سلطانی فر واقعا تصمیم به ایجاد تحولات سازنده در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری دارند بهترین گزینه مقابلشان استفاده از نیروهای متخصص و علاقمند به نظام در داخل سازمان است . هم اکنون ما کارشناسان و مسئولین بسیار کارآمد و آگاهی در سازمان داریم که بنا به هر دلیل در دفاتر کارشان دور از مسئولیت های مدیریتی مشغول گذران روز هستند پس بهتر است ایشان از این پتانسیل داخل سازمان به خوبی استفاده کنند تا با آنچه می خواهند برسند.
· شما با این پیشنهاد تایید می کنید که دومینوی تغییرات همواره در سازمان در حال حرکت است؟
من به این موضوع اشاره نکردم، اما باید بدانیم تاامروز در برخی از انتخاب ها کوتاهی شده و با استفاده از افراد ناآشنا به مسایل پیچیده سازمان متاسفانه نتایج مثبتی حاصل نشده است اما حالا که مدیریت جدیدی روی کار آمده بد نیست با ارایه راهکار ایشان را در جایگزینی مناسب مسئولیت ها راهنمایی کنیم چون مسئولیت ها و مدیریت های سازمان اگر درست انتخاب نشود نتیجه جز تکرار مکررات یا آنچه شبیه آقای نجفی بود رخ نخواهد داد. پس اینبار بیاییم تغییرات را آگاهانه و از روی تجربه انجام دهیم نه صرفا جایگزینی افراد.
· تغییرات پی در پی سازمان میراث فرهنگی به نظر شما باعث اختلال در رسیدن به اهداف سازمان نشده است؟
همانطور که می دانید سازمان میراث فرهنگی و برنامه هایش بطور کلی جزو برنامه میان مدت و بلند مدت است و نمی توان از برنامه زودبازده در این سازمان زیاد سخن گفت بنابراین این تغییرات بدون تردید تاثیرگذار هستند و نمی توان تاثیر آنها نادیده گرفت اما مهمترین مسئله این است که ریاست سازمان هم اکنون نقشه راهی کاملا مناسب و دقیق در اختیار دارد بنابراین قاعدتا نباید زیاد نگران طرح ها یا مسایلی از این دست باشیم.
· به نظر شما طی هفته های آینده تغییراتی در معاونت ها یامدیران سازمان صورت خواهد گرفت؟
ببینید آقای سلطانی فرد در یکی یا دو مصاحبه اول خود گفتند که فعلا با همین مدیران کار خواهند کرد که این ابراز عقیده کاملا حساب شده بوده چون ما در آستانه نوروز یعنی شلوغ ترین ماه کاری سازمان و مسئولانش هستیم بنابراین هرگز کار صحیح نیست که بخواهیم پست های مدیریتی را به یکباره تغییر دهیم بدون تردید در صورت اینکار دچار آسیب خواهیم شد بنابراین به عقیده من خیر فعلا اتفاقی نخواهد افتاد اما اگر قرار بر تغییرات باشد من فکر می کنم از اوایل اردیبهشت ماه تغییراتی صورت گیرد که البته کاملا منطقی به نظر می رسد.
· منظور شما از نقشه راه چیست؟
من دقیقا به سند چشم انداز یا همان افق 1404 که ازسال 1384 تهیه شده اشاره می کنیم که هم اکنون هشت از آن را سپری کرده ایم . این سند می تواند به عنوان بهترین نقشه راه در اختیار مسئولان باشد بخصوص در سازمان میراث فرهنگی . این نقشه که هم اکنون در سازمان میراث فرهنگی مقابل آقای سلطانی فر قرار دارد می تواند دقیقا راه رسیدن به موفقیت را برای ایشان نمایان کند و بهترین کار این است که ایشان برای رسیدن به اهداف تعیین شده در آن ابتدا به یافتن دلایل عدم موفقیت تا کنون رسیدگی کنند و بعد از آن با مشورت متخصصین راهکارهای مناسب برای جبران انتخاب کنند. پس من فکر می کنم که نباید فرد محور باشیم بلکه طبق نقشه راه همه عمل کنیم.
· لطفا کمی بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟
ببینید همین امروز چیزی حدود 24 یا 25 نهاد مختلف در زمینه توسعه گردشگری فعال هستند بنباراین فقط سازمان میراث فرهنگی نیست که با تغییر مدیریت آن شاهد دگرگونی در نظام گردشگری باشیم بنابراین نیازمند یک میثاق ملی در گردشگری هستیم که براساس همین سند چشم انداز باید رخ دهد تا تمام این ارگان ها همسو و همراستا با یکدیگر و البته با مدیریت سازمان میراث فرهنگی به عنوان نهاد مسئول گردشگری طبق سند چشم انداز به سوی موفقیت گام بردارند.
· آیا هم اکنون براساس نقشه راه حرکت کرده ایم؟
پاسخ شما صراحتا خیر خواهد بود ما بسیار عقبتر از این سند هستیم و با توجه به زمان باقی مانده یعنی حدود 12 سال بد نیست از همین امروز که تغییر در ریاست ایجاد شده به دنبال راهکار و جبران گذشته باشیم.
سال ۱۹۷۱ ، دومین روز از ماه فوریه (سیزدهم بهمن) اولین گام
اجرایی برای بنیان گذاری میثاق بین المللی حفاظت از تالابها و امضاء توافقنامه کنوانسیون
جهانی حفاظت از تالابها در شهر رامسر برداشته شد و طی آن ایران و ۷ کشور دیگر این پیمان را امضاء کردند. به یمن کنوانسیون
رامسر اکنون بزرگترین شبکه مدیریت هماهنگ زیست بومهای تالابی تشکیل شده که ۱۶۸ کشور جهان و ۲۱۷۱ تالاب را با مجموع مساحت بیش از ۲۰۷ میلیون هکتار تحت پوشش دارد. ایران نیز تاکنون ۳۵ تالاب را با مجموع مساحت ۱/۵ میلیون هکتار
به کنوانسیون رامسر معرفی و در فهرست تالابهای با اهمیت بین المللی ثبت کرده که
جای بسی خرسندی است.
اما اگر از گام بزرگ حفظ و حمایت از تالاب های کشورمان بگذریم سئوال اینجاست که آیا فعالیت دیگری برای بهره برداری بهینه با حفظ رعایت استانداردهای محیط زیست از این نعمات خدادادی در کشورمان صورت گرفته است؟ یا اینکه فقط برای نگهداری آنها تلاش شده و کاربردی دیگر از تالاب ها در کشور تعریف نشده است ؟
همانطور که می دانیم تالاب ها جزو یکی از برترین جاذبه های طبیعت در گردشگری دهکده جهانی هستند و بسیاری از ماجراجویان و البته طبیعت گردان سالانه حداقل یک برنامه سفر و اقامت در کنار این نوع جاذبه ها دارند و همین موضوع برای کشورهای دارای چنین جاذبه ای به سوژه ای برای برگزاری تورهای مختلف و گوناگون و البته چشمه ای جوشان از پول تبدیل شده است .
به عنوان مثال هندوستان با داشتن هزاران جاذبه متفاوت طبیعی و تاریخی با سرمایه گذاری در این نوع جاذبه بخصوص در منطقه کرالا (جنوبی کشور هندوستان) هر ساله میلیون ها دلار درآمدزایی کرده و صدها هزار گردشگر را به این منطقه می کشاند در حالی که کشورمان با داشتن 35 تالاب با قابلیت کامل برای توسعه و رونق طبیعت گردی صرفا به محصور کردن آنها پرداخته و همان چندموردی هم که گردشگران اجازه ورود به آنها را دارند نیز به دلیل سوء مدیریت در حال از بین رفتن است.
این در حالی است که می توان با ایجاد کمپ های استاندارد و قانونی با رعایت قوانین حفاظت از محیط زیست زیر سایه مدیریت صحیح اقدام به برگزاری مسابقات ماهیگیری ، قایقرانی و البته صدها برنامه تفریحی دیگر در این مناطق کرد و علاوه بر ایجاد اشتغال برای ساکنان محلی در زمینه درآمد زایی جهت حفظ احیای خود این تالاب ها گام برداشت .
پس بیاییم امسال علاوه بر فعالیت های حفاظت از تالاب ها با احیای دوباره جایگاه آنها در صنعت گردشگری و مدیریتی معقول به این جاذبه های طبیعی رونقی دوباره بخشیم تا بتوانیم شاهد رونق گردشگری در کرانه هایشان باشیم نه خشک شدن و از بین رفتنشان.
مصاحبه اختصاصی کسب و کار با رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران
نویسنده : عماد عزتی
شاید بارها اخباری مربوط به اعزام علاقمندان به بازیهای جام جهانی برزیل از سوی مقام های مسئول و دست اندرکاران بخش گردشگری شنیده باشیم به یاد داریم موضع گیری های مختلف میراث فرهنگی استان تهران و البته فدراسیون ورزش های همگانی در این زمینه که هرکدام از حقوق قانونی خود سخن گفتنداما اینبار پای صحبت های رضا خوش سرور رئیس این انجمن نشسته ایم که مطالعه آن برای علاقمندان گردشگری بخصوص گردشگری ورزشی خالی از لطف نیست.
خوش سرور ضمن اشاره به سهم یک بیلیون دلاری گردشگری ورزشی در سال 2015 میلادی می گوید: اهمیت و نقش گردشگری ورزشی در صنعت گردشگری بر هیچ کس پوشیده نیست و انجمن ما هم در این زمینه با توجه به همین موضوع و البته اختیارات قانونی که از سوی وزارت ورزش و جوانان به ما داده شده است فعالیت خواهد کرد.
وی درباره تشکیل کمیته اعزام تماشاگران به بازیهای بین المللی می گوید: براساس جلسات و نشست هایی که با ریاست فدراسیون ورزش های همگانی داشتیم و از آنجا که بحث گردشگری ورزشی طبق عرف و قوانین بین المللی هموار زیرمجموعه ای از این فدراسیون بوده انجمن گردشگری ورزشی با دستور ریاست فدراسیون و تایید وزارت ورزش کار خود را آغاز کرد . اما با شکل گیری و امتیاز حضور ایران در بازیهای جام جهانی برزیل این موضوع کمی پررنگ تر شد و در نهایت کمیته اعزامی برای سروسامان دادن به بازار آشفته ای که قبل از قرعه کشی بازیها توسط برخی از آژانس های مسافرتی شکل گرفته بود ؛ تشکیل شد.
خوش سرور ضمن تاکید بر حق قانونی آژانس های مسافرتی مبنی بر برگزاری توریهای مسافرتی می گوید: براساس قوانین موجود در سازمان میراث فرهنگی تمام آژانس هایی که بتوانند امتیاز فعالیت جهت اعزام تورهای خارجی را دریافت کنند می توانند در این زمینه نیز فعالیت کنند و ما هم با این موضوع موافق هستیم اما براساس قانون و دستورالعمل های وزارت ورزش بحث گردشگری ورزشی فقط منحصر به بازیهای برزیل نیست بلکه انجمن گردشگری ورزشی در تمام موارد که مربوط به گردشگری ورزشی خواهد شد فعالیت می کند بنابراین هرگز قرار نیست این انجمن در راستای حق قانونی دفاتر خدمات مسافرتی دخالتی داشته باشد .
رئیس انجمن گردشگری ورزشی می افزاید: بازار گردشگری دقیقا براساس عرضه وتقاضا تنظیم می شود و هرکس بتواند خدمات بهتر با قیمت مناسب تری ارایه نماید در این زمینه موفق تر خواهد بود خوب این امتیاز شامل حال انجمن نیز می شود بنابراین در مورد اعزام تماشاگران بازیهای برزیل انجمن در کنار آژانس های خصوصی فعالیت خواهد کرد نه در مقابل آنها و برهمین پایه یعنی عرضه و تقاضا ادامه خواهد داد این متقاضیان هستند که باید انتخاب کنند از کدام شرایط بهرمند شده و مسافرت خود را برنامه ریزی کنند.
این مقام مسئول در گردشگری ورزشی می افزاید: انجمن با توجه به اختیارات قانونی خود با عقد قرارداد با برخی از آژانس های دارای مجوز از سوی سازمان میراث فرهنگی اقدام به ثبت نام جهت اعزام تماشاگران به برزیل کرده است و شرایط خود از قبیل هزینه ها ، امکانات و خدمات مسافرتی را چه در وب سایت رسمی انجمن و چه در جراید اعلام کرده است حالا این انتخاب مشتری است که کدام را انتخاب کند . بنابراین ما با توجه به دو وظیفه اصلی انجمن که یک برگزاری تورهای گردشگری ورزشی و دوم آموزش راهنمایان گردشگری ورزشی است اقدام خواهیم کرد نه فقط برای برزیل؛ بلکه دیگر رویدادهای بین المللی را نیز رصد می کنیم و در آن زمینه اگر شرایط مناسب باشد با توجه به وظایف قانونی و البته رعایت قانون فعالیت خواهیم داشت .
خوش سرور درباره برگزاری تورهای گردشگری ورزشی می افزاید: البته باید یادوری کنیم که این مسیر یکطرفه نیست و فقط انجمن در زمینه اعزام تماشاگران یا گردشگران به خارج از مرزها فعالیت نخواهد داشت بلکه خود انجمن با در نظر گرفتن امکانات و شرایط و پتانسیل های موجود ورزشی ایران اقدام به راه اندازی موجی برای پذیرایی از گردشگران ورزشی خارجی در کشورمان نیز خواهد کرد که می توان به تورهای مختلف ورزشی مثل رودخانه خروشان، تیراندازی ، سوارکاری یا دهها فرصت دیگر اشاره کرد.
وی با تاکید بر اشتغالزایی اینگونه تورها در مناطق مستعد برگزاری می گوید: همانطور که می دانیم بسیاری از مناطق کشورمان از لحاظ برگزاری مسابقات ورزشی امکانات طبیعی بسیار مناسبی دارند که انجمن می تواند با استفاده از ظرفیت و ارتباطات قانونی خود با دیگر فدراسیون ها نسبت به برگزاری مسابقات یا تورهای مختلف گردشگری اقدام نماید و بدون تردید در زمینه اشتغالزایی که یکی از دغدغه های دولت یازدهم است گام بردارد.
خوش سرور به ظرفیت بسیار بالای جذب سرمایه و بحث اسپانسری در ورزش اشاره می کند و می گوید: این انجمن قصد دارد با توجه به ارتباطات گسترده ای که در دنیای ورزش دارد زمینه جذب سرمایه را برای توسعه گردشگری ورزشی فراهم نماید تا علاوه بر رشد فعالیت های ورزشی در جامعه به توسعه کسب و کار همکاران گردشگری نیز کمک کند .
وی می افزاید : تا کنون طرح های مختلف سرمایه گذاری در زمینه گردشگری ورزشی را در انجمن دریافت کرده ایم که کمیته های فنی مشغول بررسی و کارشناسی آنها هستند که پس از تایید با استفاده از ارتباطات خودمان قصد معرفی آنها به دستگاههای مربوطه جهت دریافت تهسیلات اقدام خواهیم کرد.
رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران در پایان می گوید: اعزام تماشاگران به برزیل تنها جزئی از فعالیت های گسترده انجمن خواهد بود بنابراین دوستان ما در بخش گردشگری اصلا نباید نگران حضور انجمن در این بخش باشند بلکه باید از این حضور خرسند باشند چون زمینه توسعه کارشان فراهم خواهد شد چون هدف اصلی ما توسعه گردشگری ورزشی است نه انحصار آن که قصدداریم با مدیریت علمی و حمایت از سرمایه گذاران این موضوع را محقق کنیم.
نویسنده : عماد عزتی
هنوز طرح وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری را فراموش نکرده ایم و مدارک آن هنوز از مجلس شورای اسلامی خارج نشده است، طرحی که با مطرح شدنش سر و صدایی به راه انداخت و بسیاری را وادار به واکنش نشان دادن کرد.
اگرچه در یک نگاه آن زمان این طرح زیاد به نفع گردشگری کشورمان نبود و نجفی به عنوان رئیس سابق این سازمان با اجرایی شدنش مخالفت کرد؛ اما نکته ای بسیار ظریف را در خود پنهان کرده بود که در گرماگرم انتقادات و اظهار نظرهای مختلف حتی ریاست پیشین سازمان نیز به آن توجه نکرد و متوجه اهمیت آن نشد. به راستی آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که اگر سازمان میراث فرهنگی وزارتخانه شده بود چه می شد؟ یا اینکه اگر می شد؛ چه می شد؟
شاید همان لحظه برخی بحث کوچک کردن دولت و مشارکت هرچه بیشتر بخش خصوصی را به میان آورند و دیگران هم از ماهیت غیر متعارف سازمان میراث فرهنگی به دلیل گستردگی فراوانش بگویند؛ اما بدون تردید همه در یک نظر مشترک هستند که انجام تغییر و تحولات در یک وزارتخانه کار ساده ای نیست و یک نفر نمی تواند برای آن تصمیم بگیرد چون رای و نظر جمعی ازنمایندگان برای این کار لازم است ؛ در حالی که تغییر رئیس یک سازمان مثل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تصمیمی است کاملا فردی که طبق روال عادی موجودد اکثرا از روی اجبار صورت می گیرد و کمتر با مشورت صاحبنظران و از روی حساب و کتاب اجرایی می شود.
این در حالی است که همه جایگاه ویژه صنعت گردشگری در اقتصاد بین المللی را می دانیم و از اهمیت ورود دلارهای صادرات نامرئی به جای دلارهای نفتی در اقتصاد کشورمان باخبریم اما فراموش کرده ایم ثابت بودن مدیریت و پایدار بودن مصوبه های آن مدیر نیاز اصلی این روند است که شاید نجفی و سایر مسئولان مخالف وزارتخانه شدن میراث فرهنگی زیاد به آن توجه نکرده بودند و هم اکنون با پیامی که نجفی به واسطه استعفای ناگهانی خود به همگان داد به اهمیت آن پی برده اند .
به هر حال ثابت و پیگیری سیاست های عقلانی و منطقی در سازمان میراث فرهنگی کشورمان با توجه به رویکرد دولت یازدهم یکی از ملزومات موفقیت گردشگری کشورمان است و باید کاملا به آن توجه داشته باشیم . پس حالا که پیام استعفای نجفی یعنی نابسامانی موجود سازمان میراث فرهنگی را دریافتیم ، بجاست به آن توجه کنیم و با توجه به منافع ملی و البته صلاح مملکت شرایط وزارتخانه شدن این سازمان را فراهم کنیم تا حداقل از فصلی شدن مدیریت سازمان جلوگیری کرده و زمینه حضور افراد متخصص و البته آشنا به امور گردشگری را در این سازمان پراهمیت مهیا کنیم.
رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی در شورای معاونین تاکید کرد:
با این فرض که تا پایان دولت یازدهم مسئولیت داریم ؛ برنامه کاری ارایه کنیم
از اول هفته جاری با انتخاب رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری، بسیاری از فعالان و دست اندرکاران صادرات نامرئی از این تحولات ابراز نگرانی کردند و دلیل مشکلات سازمان و گردشگری کشورمان را تغییرات زیاد در سطح مدیریتی عنوان کردند . اما ظاهرا اولین حضور سلطانی فر در سازمان میراث فرهنگی و اظهار نظراتش کمی از نگرانی های فعالان گردشگری کاسته و پاسخی کلی برای برنامه های آینده سازمان شد .
سلطانی فر، معاون رئیس جمهور و رئیس جدید میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در اولین حضور خود در جلسه معاونین سازمان گفت: تقویت جایگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در فرآیند توسعه و تصمیمگیریهای دولت باید به طور جدی در دستور کار قرار گیرد.
مسعود سلطانی فر در این جلسه با قدردانی از دستاوردهای محمدعلی نجفی طی 5 ماه گذشته، گفت: تلاش ما بر این خواهد بود تا در مسیری که بسترهای آن در 5 ماه گذشته آماده شده است گامهای جدیتری برداریم و در آینده نیز نیازمند راهنمایی های آقای دکتر نجفی هستیم.
رئیس سازمان میراث فرهنگی خود را مدیر توسعه معرفی کرد و اظهار داشت: من مدیر حفظ شرایط موجود نیستم. فارغ از مسائل روزمره، بازدیدها، نامهنگاریها و پیگیریها، مواردی به عنوان اهداف کمی و کیفی برای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مشخص خواهد شد که پیگیری این اهداف و دستیابی به آنها در دستور کار قرار خواهد گرفت.
سلطانیفر تعامل بین سه بخش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را یکی از مهمترین اهداف سازمان ارزیابی کرد و گفت: رابطه بین سه بخش سازمان باید به درستی تعریف و سازماندهی شود.
معاون رئیس جمهور، توسعه و ترویج صنایع دستی را یکی از بهترین راهحلهای مشکل اشتغال در کشور دانست و اظهار داشت: پرداختن به صنایع دستی میتواند در حل مشکل اشتغال و ارزآوری بار بزرگی از دوش دولت بردارد.
وی با تاکید بر حل ضربتی مشکل اشتغال با توسعه صنایع دستی و گردشگری، یادآور شد: با تلطیف فضا، بازشدن گرهها و هماهنگی بینبخشی میان دستگاهها، توسعه گردشگری و به دنبال آن ایجاد اشتغال ممکن و درآمد ارزی خوبی از این محل عاید خواهد شد، همچنین احیاء میراث فرهنگی کمک بزرگی به جذب گردشگری و توسعه فرهنگی کشور خواهد کرد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با اشاره به اینکه اساس کار حفظ شرایط موجود نیست، ادامه داد: تغییرات زیربنایی و بسترسازی لازم طی 5 ماه گذشته آغاز شده است و بنای ما هم اکنون تغییر و تحول مدیران نیست، فکر کنیم تا پایان دولت فعلی یعنی سه سال و نیم آینده در این مسئولیت هستیم، بنابراین باید مهمترین محورهای کاری خود را برای تنظیم برنامه سازمان تا پایان دولت ظرف یک ماه آینده ارائه دهیم.
معاون رئیس جمهور تغییر نگاه مدیریتی نسبت به 8 سال گذشته را مهم ارزیابی کرد و افزود: سازمان میراث فرهنگی سرگذشت بدی داشته است که این دستگاه را با صدمات جبران ناپذیری در حوزه وظایف، نیروی انسانی و ساختار مجموعه مواجه کرده است.
رئیس سازمان میراث فرهنگی تغییر مدل مدیریتی سازمان مبتنی بر استفاده از بخش خصوصی در هر سه حوزه سازمان را به طور گسترده مورد تاکید قرار داد و گفت: بدون حضور مردم و سمنها NGO)ها) با توجه به محدودیت منابع در سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توفیقی نخواهیم داشت.
سلطانی فر گفت: تقویت جایگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در فرآیند توسعه و تصمیمگیریهای دولت باید به طور جدی در دستور کار قرار گیرد.
معاون رئیس جمهور با اشاره به اینکه در تمامی معاونتها و حوزههای کاری سازمان استفاده از نیروهای توانمند و نیروی انسانی مراکز علمی و تحقیقاتی و کارشناسان مجرب فرهنگی و تاریخی مورد نظر است، گفت: ارتباطات خوبی که سازمان میراث فرهنگی در دوره جدید با خارج از سازمان و با مجامع بینالمللی برقرار کرده درحد مطلوبی بوده است و باید این فعالیتها گسترش یافته و استمرار داشته باشد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی با اشاره به تاکید ویژه رئیس جمهور دولت یازدهم در ارتباط با حوزه کاری سازمان میراث فرهنگی و پرداختن به اقدام ضربتی در خصوص ایجاد اشتغال و ارزآوری ، گفت: معاونین و مشاوران سازمان میراث فرهنگی باید ظرف مدت 2 هفته آینده طرحها و برنامههای خود را در ارتباط با طرح ضربتی ایجاد اشتغال ارائه کنند.
سلطانی فر افزود: پایش وضعیت موجود و برنامهریزی برای اقدامات آینده از دیگر مسائلی است که معاونین و مدیران سازمان باید در دستور کار خود قرار دهند، ارزش میراث فرهنگی موجود کشور از ارزش مادی تمام ذخایر نفت و گاز بیشتر است به شرطی که امکانات لازم فراهم و برای بهره برداری فرهنگی آماده شود، حفظ هویت ملی و احیاء ارزش های ملی در گرو احیاء میراث فرهنگی است.
معاون رئیس جمهور ناهماهنگی بینبخشی را یکی از بزرگترین آفتهای یک مجموعه دانست و یادآور شد: نگاه جزیرهای نباید در سازمان میراث فرهنگی حاکم باشد چراکه اگر ما توان هماهنگی در داخل مجموعه را نداشته باشیم در هماهنگی و همکاری با بیرون از سازمان دچار مشکل خواهیم شد.
گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با رئیس انجمن علمی گردشگری ایران
ایمانی خوشخو: هرگز تصور نکنیم جاذبه های کشورمان بی نظیر هستند ، بلکه آنها را درست معرفی کنیم
نویسنده: عماد عزتی
هرچند مدتهاست بسیاری از کارشناسان درباره اهمیت برندسازی در صنعت گردشگری کشورمان سخن می گویند و حتی با حکمی از سوی ریاست سابق سازمان میراث فرهنگی سیدمحمد بهشتی مسئول تهیه برند گردشگری ایران شد اما ظاهرا هنوز هم گردشگری ایران اندرخم یک کوچه است و خبری از برند صادرات نامرئی ایران در بازارهای بین المللی نیست.
کسب و کار امروز با طراح موضوع برندسازی گردشگری ایران دکتر ایمانی خوشخو، رئیس انجمن علمی گردشگری ایران به گفت و گو نشسته تا از اهمیت و چند و چون برندی که هنوز برای گردشگری ایران ساخته نشده بپرسد ؛ بدون تردید مطالعه آن برای علاقمندان خالی از لطف نیست.
با توجه به فعالیت های علمی شما در این زمینه و برگزاری سه دوره همایش برندسازی گردشگری در کشور ، چرا تا کنون ایران نتوانسته برند گردشگری خود را انتخاب کند؟
اگرچه بسیاری از صاحبان صنایع از گذشته های دور به اهمیت برندسازی برای تولیداتشان پی برنده اند اما برندسازی در صنعت گردشگری زیاد قدیمی نیست و از زمانی که گردشگری هم جزو صنایع به حساب آمد، اهیمت تولید برند در آن نیز برای همگان روشن شد . بطوری که از برندسازی محصولات مثل سواحل، هتل ها ، غذا یا هر مورد دیگر کاربرندسازی در گردشگری شروع شده تا اینکه موضوع برند سازی در صادرات نامرئی به خود مقصد رسید. نباید فراموش کنیم که در حال حاضر منظور از برند سازی در گردشگری بیشتر برند سازی در مقاصد است
اما موضوع برندسازی در ایران علی رغم انتخاب اقای بهشتی برای اینکار به دلیل اینکه هنوز یک گروه مشخص برای مدیریت برندسازی وجود ندارد ، به موضوعی پیچیده تبدیل شده و هنوز به نتیجه نرسیده است.
نظر شما درباره انتخاب گروه یا کارگروهی از سوی سازمان میراث فرهنگی برای برندسازی گردشگری ایران چیست؟
به عقیده من برندسازی کاری نیست که یک گروه دور هم بنشینند ؛ جلسه ای برگزار کنند و آخر جلسه عبارت یا شعاری را به عنوان برند گردشگری یک منطقه تولید کرده و تحویل بازار هدف دهند. این اشتباه همگی ماست که علامت یا نشان را به جای برند تصور می کنیم و فکر می کنیم اگر یک علامتی یا شعاری را به عنوان ایران به بازار معرفی کردیم کار تمام شده و از این پس کاسبی و گردش مالی ما روبه رشد خواهد بود. در صورتی که علامت یا شعار بیان کننده برند و معرفی کننده برند در بازار هدف است نه خود آن .
به هر حال باید دید مدیریت این گروه چگونه تصمیم گیری می کند و از ظرفیت های علمی و عملی شاخه های مختلف گردشگری ایران چگونه استفاده خواهد کرد. بطور کلی با توجه به روند کنونی انتظار اینکه طی دو یا سه سال آینده بتوانیم به نتیجه یعنی برند گردشگری ایران برسیم کلا انتظار صحیحی نیست؛ چون علاوه بر نبود مدیریت واحد در این زمینه، برندسازی برای صنعت گردشگری در گذر زمان معنی پیدا خواهد کرد نه با یک جلسه یا دو رویداد در این زمینه بلکه باید به شکل طبیعی برند تولید و معرفی شود .
لطفا در این زمینه کمی بیشتر توضیح دهید.
من فکر می کنم اگر صاحبنظران گردشگری ، فرهنگ، هنر و تاریخ و طبیعت ایران به عنوان شورایی برای انتخاب برند گردشگری ایران در کنار یکدیگر بنشینند و در یک جلسه باشند؛ شاید بتوان به آینده امیدوار شد، نه اینکه هر یک از ارگان های درگیر جداگانه در این زمینه برای خود تصمیم گیری و اقدام نماید. بنابراین با همکاری یکجا و همزمان ارگان های درگیر موضوع برندسازی شاید به توان به نتیجه رسید نه با روش های کنونی . من معتقدم در صورتی که این اتفاق هم بیافتد و همه کنار هم و سر یک میز بنشینند تازه در مسیری قرار گرفته ایم که در انتهای آن موفق به ساخت برند گردشگری کشورمان خواهیم شد.
از نظر شما به عنوان کارشناس در این زمینه مراحل تولید برند گردشگری چگونه است؟
همانطور که قبلا هم اشاره کردم بطور کلی برند گردشگری باید در طول زمان تولید شود . بنباراین ابتدا باید عواملی که برند مقصد را می سازند شناسایی کرده و متناسب با آن ها در زمینه شکل گیری برند مورد نظرمان اقدام کنیم. وقتی همه امتیازات برای تشکیل برند کنار یکدیگر جمع شد و حاصل کار به عنوان برند گردشگری ایران به بازارهای هدف معرفی شد؛ محصول یا همان برند مورد نظر در ذهن گردشگر به خودی خود تصور مثبتی از مقصد یعنی ایران ایجاد می کند.
بنابراین برای برند سازی باید مزیت های مقصد را مورد توجه قرار دهیم و با نوآوری و خلاقیت هایی امتیازات موجود این منطقه را در مقابل امتیازات همسایه ها پررنگ و معرفی نماییم تا بتوانیم بر بازارهای رقیب غلبه کنیم و نظر گردشگران را به امتیازات مقصد مورد نظر خودمان جلب کنیم .
ایران که امتیازات بی شماری نسبت به برخی همسایه های خود دارد پس چرا تا کنون موفق نبوده است؟
بطوری کلی یکی از اشکالاتی که در سال های گذشته در زمینه برندسازی بوده این است و همه فعالان و دست اندرکاران دولتی را به بیراهه برده است . تصور اشتباهی بوده که همگی در ذهن خود داشته اند. اکثر آنها تصور می کردند در منطقه خاورمیانه یا آسیا یا حتی حوزه خلیج فارس، ایران مقصدی بدون رقیب است.
هرچند جاذبه های منحصربفرد ایران در دیگر نقاط جهان گاهی بدون رقیب است، اما نباید فراموش کنیم کشورهای اطراف ما سالهاست که اقتصادشان را برمبنی گردشگری پایه ریزی کرده و هم اکنون از آن بهره خوبی به دست می آورند. بنابراین جای تردید نیست که گامهای زیادی از ما جلوتر بوده و حتی با نداشته هایشان در حال پول درآوردن از صنعت گردشگری خود هستند. پس نباید خودمان را بهترین مقصد در نظر بگیریم و تصور بدون رقیب بودن را داشته باشیم؛ بلکه باید با خلاقیت و نوآوری داشته های بی بدیلمان را در بازارهای مقصد معرفی کنیم تا خواهان پیدا کند.
قلب نجفی میراث را تاب نیاورد
نویسنده : عماد عزتی
هرچند هنوز صنعت گردشگری ایران در کوران اخبار حضور رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشورمان در نمایشگاه فیتور اسپانیاست و برخی مسئولان گردشگری از سراسر جهان میهمان سازمان میراث فرهنگی ایران هستند اما از گوشه و کار اخباری مبنی بر فراموش کردن افق های تعیین شده صادرات نامرئی ایران به دلیل حضور نجفی در این نهاد به گوش می رسد.
قبل از سفر نجفی به کشور اسپانیا بود که برخی خبرگزاری ها از بستن چمدان نجفی برای سفر به سازمان دیگری در دولت یازدهم گفتند و روابط عمومی میراث آن را به سرعت تکذیب کرد و پس از آن سفر نجفی به اسپانیا این خبر را تحت تاثیر خود به دست فراموشی سپرد؛ ولی هنوز یک هفته از بازگشت نجفی با سه چراغ روشن از نمایشگاه فیتور نگذشته است که استعفای نجفی از سازمان میراث فرهنگی دوباره همه آنچه که قبل از سفرش اتفاق افتاده بود را زنده کرد.
شاید ناراحتی قلبی نجفی دلیل اصلی استعفای ناگهانی وی عنوان شده و این بیماری باعث کنار رفتن مدیریت او از آینده گردشگری باشد ولی می توان این ناراحتی قلبی را به دلیل میراثی که نجفی از مدیریت قبلی سازمان به ارث برده بود ، مربوط کرد. به هر حال اینبار بیماری مزمن سازمان میراث فرهنگی ظاهرا گریبان نجفی را گرفت و قلب ضعیف وی را همانند دیگران به درد آورده است .
به هر حال نجفی بار سفر بست و به سازمانی دیگر رفت ، اما معرفی جایگزین وی نه به دلیل اهمیت دولت یازدهم به صنعت گردشگری بود بلکه بیانگر آن است که نجفی آمده بود که برود، جای تردید نیست مدیریت معقول و منطقی نجفی می توانست چندین سال آشفتگی و بی برنامگی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری را کمی سرو سامان بخشد تا نفر بعدی با نقشه راهی که نجفی طراحی کرده طی طریق کند .
هرچند 5 ماه مدت بسیار کوتاهی برای بازسازی نقشه راه میراث فرهنگی بود اما ظاهرا نجفی با انتخاب مدیران و معاونان خود به خواسته خود رسید و توانست نقشه راه مطمئنی برای سلطانی فرد جانشین خود ترسیم کند چون سابقه همکاری با وی و البته رویکرد مدیریتی سلطانی فر حاکی از آن است که نباید منتظر تغییرات عمده ای در سازمان میراث فرهنگی باشیم بلکه سکاندار جدید کشتی گردشگری ایران احتمالا روی همان نقشه قبلی حرکت خواهد کرد و از میراث نجفی به خوبی محافظت خواهد کرد .
نویسنده : عماد عزتی
هرچند هنوز صنعت گردشگری ایران در کوران اخبار حضور رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشورمان در نمایشگاه فیتور اسپانیاست و برخی مسئولان گردشگری از سراسر جهان میهمان سازمان میراث فرهنگی ایران هستند اما از گوشه و کار اخباری مبنی بر فراموش کردن افق های تعیین شده صادرات نامرئی ایران به دلیل حضور نجفی در این نهاد به گوش می رسد.
قبل از سفر نجفی به کشور اسپانیا بود که برخی خبرگزاری ها از بستن چمدان نجفی برای سفر به سازمان دیگری در دولت یازدهم گفتند و روابط عمومی میراث آن را به سرعت تکذیب کرد و پس از آن سفر نجفی به اسپانیا این خبر را تحت تاثیر خود به دست فراموشی سپرد؛ ولی هنوز یک هفته از بازگشت نجفی با سه چراغ روشن از نمایشگاه فیتور نگذشته است که استعفای نجفی از سازمان میراث فرهنگی دوباره همه آنچه که قبل از سفرش اتفاق افتاده بود را زنده کرد.
شاید ناراحتی قلبی نجفی دلیل اصلی استعفای ناگهانی وی عنوان شده و این بیماری باعث کنار رفتن مدیریت او از آینده گردشگری باشد ولی می توان این ناراحتی قلبی را به دلیل میراثی که نجفی از مدیریت قبلی سازمان به ارث برده بود ، مربوط کرد. به هر حال اینبار بیماری مزمن سازمان میراث فرهنگی ظاهرا گریبان نجفی را گرفت و قلب ضعیف وی را همانند دیگران به درد آورده است .
به هر حال نجفی بار سفر بست و به سازمانی دیگر رفت ، اما معرفی جایگزین وی نه به دلیل اهمیت دولت یازدهم به صنعت گردشگری بود بلکه بیانگر آن است که نجفی آمده بود که برود، جای تردید نیست مدیریت معقول و منطقی نجفی می توانست چندین سال آشفتگی و بی برنامگی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری را کمی سرو سامان بخشد تا نفر بعدی با نقشه راهی که نجفی طراحی کرده طی طریق کند .
هرچند 5 ماه مدت بسیار کوتاهی برای بازسازی نقشه راه میراث فرهنگی بود اما ظاهرا نجفی با انتخاب مدیران و معاونان خود به خواسته خود رسید و توانست نقشه راه مطمئنی برای سلطانی فرد جانشین خود ترسیم کند چون سابقه همکاری با وی و البته رویکرد مدیریتی سلطانی فر حاکی از آن است که نباید منتظر تغییرات عمده ای در سازمان میراث فرهنگی باشیم بلکه سکاندار جدید کشتی گردشگری ایران احتمالا روی همان نقشه قبلی حرکت خواهد کرد و از میراث نجفی به خوبی محافظت خواهد کرد .
چون کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری راههای معمول گذشته را طی کرده اند و هم اکنون به دنیای مجازی رسیده اند در حالی که ایران از ابتدا با مشکل و ضعف در زمینه تبلیغ یا معرفی جاذبه های گردشگری خود مواجه بوده است .
کسب و کار از نیاز سازمان میراث فرهنگی به رسانه ای با زبان مستقل می گوید
زندگی در عصرارتباطات هرگونه ابهام در ضرورت حضور گسترده رسانه ها و ارتباط مستقیم مدیران با مخاطبان خود را بر همگان منتفی کرده است این نیاز هرچند در صنایع و سازمان های مختلف کمی متفاوت است اما نمی توان از نیاز صنعت گردشگری به رسانه ها به سادگی چشم پوشی کرد و نمی توان برای توسعه گردشگری امید به انتشار اخباری پراکنده در رسانه های متفاوت داشت.
این در حالی است که سید محمد بهشتی، مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، در جمع مسئولین و مدیران روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی گفت: میراث فرهنگی نیازمند زبان رسانهای مستقل برای ارائه اخبار است.
وی در این باره معتقد است اخبار و اطلاعات مربوط به صنعت گردشگری باید به نوعی در اختیار مخاطبان قرار گیرد که در آنها ایجاد انگیزه کرده و در زمینه های مختلف گردشگری رونق را به ارمغان آورد . شاید در این زمینه بتوانیم به وجود وبسایت رسمی این سازمان به عنوان رسانه ای مستقل با زبانی کاملا مشخص اشاره کنیم اما سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا وجود یک وب سایت در این زمینه کافی است؟
ایرج ندیمی، عضو فراکسیون گردشگری مجلس شورای اسلامی در این زمینه ضمن تاکید بر تاثیر رسانه های دیجیتالی در صنعت گردشگری امروز جهان می گوید: همه می دانیم بسیاری از مقاصد سفر هم اکنون از طریق دنیای مجازی تعیین می شود و گردشگران با دیدن یا مطالعه مطالبی درباره جاذبه های مختلف جهان از طریق وب سایت ها بار سفر می بندند اما این نسخه برای گردشگری ایران مفید فایده نیست چون کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری راههای معمول گذشته را طی کرده اند و هم اکنون به دنیای مجازی رسیده اند در حالی که ایران از ابتدا با مشکل و ضعف در زمینه تبلیغ یا معرفی جاذبه های گردشگری خود مواجه بوده است .
به عقیده ندیمی در حال حاضر کشورمان اگر قصد معرفی جاذبه های گردشگری خود را در گوشه و کنار دهکده جهان دارد باید به شکلی کاملا مدیریت شده با اراده ای ملی و استفاده از تمام ظرفیت رسانه های مجازی، مکتوب ، تصویری و صوتی در کارزار گردشگری وارد شود بنابراین یک خبرگزاری یا یک روزنامه نمی تواند به سازمان میراث فرهنگی در این زمینه کمک کند.
وی ضمن اشاره به تجارب دیگر کشورها در این زمینه می گوید: داشتن رسانه مکتوب ، صوتی و تصویری و حضور گسترده در دنیای مجازی حق مسلم سازمان میراث فرهنگی بخصوص در شرایط کنونی جامعه ماست اما با توجه به مشکلات متعددی مثل کمبود بودجه نمی توان زیاد روی آن سرمایه گذاری کرد بلکه می توان با مدیریت و استفاده از امکانات موجود دیگر رسانه ها از آن بهرمند شد و بنفع اینده گردشگری ایران گام برداشت.
از سوی دیگر ستاره جوادی تهیه کننده و سردبیر برنامه های صنعت گردشگری و استودیو سفر در رادیو اقتصاد می گوید: هم اکنون ظرفیت بسیار بالایی در زمینه رسانه ها عمومی کشورمان برای تبلیغ یا معرفی جاذبه های گردشگری ایران وجود دارد اما مهمترین نکته نبود مدیریتی واحد و نقشه راهی مناسب برای به مقصد رساندن این رسانه ها ست.
جوادی ضمن اشاره به حضور چندی پیش ریاست سازمان میراث فرهنگی در سازمان صدا و سیما و امضای تفاهم نامه های مختلف در این زمینه می افزاید: جای تردید نیست این همکاری ها علاوه بر ایجاد شرایط مناسب در کسب و کار گردشگری می تواند به تولید زبانی مشترک و واحدی در صادرات نامرئی کشورمان ختم شود.
وی می گوید: با توجه به راهکارهای ارایه شده توسط کشورهای موفق در صنعت گردشگری نمی توان رسانه ای واحد برای ارگانی مثل سازمان میراث فرهنگی متصور شد چون علاوه بر هزینه بر بودن آن نمی توان با یک رسانه موفق عمل کرد بلکه باید با یک مدیریت واحد رسانه های مختلفی را اداره کرد و برای این کار جایگاه روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی بسیار پررنگ تر از قبل خواهد بود.
این تهیه کننده صدا و سیما می گوید: آنطور که مرسوم است برای تهیه هرگونه خبر یا برنامه همه به منبع خبر توجه می کنند بنابراین اگر منبع خبر بتواند با مدیریت سوژه های متفاوت مورد نظرش را خوراک خبری برنامه ها یا رسانه ها کند ناخودآگاه توانسته مدیریتی واحد را بر رسانه ها داشته باشد . روابط عمومی این سازمان می تواند با درنظر گرفتن ظرفیت رسانه های مختلف موجود و خط مشی انها خوراک مورد نیازشان را با توجه به برنامه ها و سیاست های مورد نظرش تامین کند .
جوادی ضمن تاکید بر همکاری هرچه بیشتر رسانه ها با سازمان میراث فرهنگی به پراکندگی حضور رسانه ها در صنعت گردشگری ، صنایع دستی و میراث فرهنگی اشاره می کند و می گوید: هرچند رسانه ها و فعالان رسانه ها را نمی تواند محدود به سوژه های انتخاب شده کرد اما با ایجاد موجی کاملا هدایت شده می توان آنها را سوار برآن موج کرد؛ چون رسانه ها تشنه خبرهای ناب و سوژه های نوین هستند که دنیای گردشگری خالی از این سوژه ها نیست.
تهیه کننده برنامه استودیو سفر در رادیو اقتصاد به تولید برنامه های تلویزیونی و رادیویی مشارکتی اشاره می کند و می گوید: هرچند در باره رسانه های مکتوب نمی توان این انتظار داشت و کمتر می توان به آن امید بست اما اگر به ظرفیت تولید برنامه های مشارکتی در این زمینه کمی توجه کنیم و سازمان میراث فرهنگی با استفاده از ظرفیت های مدیریت خود در آن ورود کند به زودی شاهد تولید و پخش انواع مختلف و مفیدی از برنامه های تصویری و صوتی خواهیم بود که می تواند بازارهای هدف ایران را تحت تاثیر خود قرار دهد .
نویسنده: عماد عزتی
حضور دایمی فعالان دولتی و بخش خصوصی برای معرفی جاذبه های گردشگری کشورها در بازارهای هدف یکی از راهکارهای توسعه صنعت گردشگری است که امتیازات آن برهیچ کس پوشیده نیست و از آنجا که سفارتخانه ها در این زمینه به عنوان خط مقدم توسعه صادرات نامرئی کشورهای گردشگرپذیر معرفی شده اند؛ می توانند با توجه به تقاضای بازار گردشگری کشور میزبانشان بهترین پل ارتباطی بین جاذبه های سرزمین اصلی و جامعه میزبان به عنوان بازار هدف گردشگری باشند.
از این رو اواسط شهریورماه سال 1391 بود که با صدورحکمی از سوی محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور وقت کشورمان قرار براین شد تا شرایط استقرار رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه کشورمان بررسی شود ؛ طرحی که بررسی و اعلام نتایج آن تا همین امروز مبهم باقی مانده است.
اما برگزاری نشست هم اندیشی مسئولان سازمان میراث فرهنگی، وزارت امور خارجه و روسای انجمن های دوستی ایران و سایر کشورها دوشنبه شب گذشته ، این سئوال را برای فعالان عرصه گردشگری مطرح کرد که آیا طرح اعزام رایزنان گردشگری به پایان راه رسیده و حالا نوبت به انجمن های دوستی رسیده است؟
در این زمینه مهدی حجت، قائم مقام رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری می گوید: انجمن های دوستی مانند یک سرپل هستند که می توانند به توسعه روابط ایران درقالب های فرهنگی و اجتماعی به شکل بسیار ممتازی عمل کنند. این در حالی است که دقیقا شهریور ماه سال 1391 هنگام اعلام صدور حکم رئیس جمهور وقت برای بررسی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه های ایران ، این سخنان از سوی سازمان میراث فرهنگی گفته شده بود.
محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران با تاکید بر خصوصی بودن بحث گردشگری در دهکده جهانی می گوید: هرچند تبلیغات و جلب توجه گردشگران به داشته های تاریخی، باستانی یا طبیعی کشورها برعهده صنف دفاتر خدمات مسافرتی است و معمولا انجمن های دوستی بین کشورها مشغول امور اقتصادی و بازرگانی هستند ولی از آنجا که گردشگری نیز به صنعت تعبیر شده است می توان از ظرفیت های این انجمن ها هم درزمینه توسعه تقاضای سفر گردشگران خارجی به کشورمان بهرمندشد.
وی به شرایط کنونی گردشگری کشورمان اشاره می کند و می گوید: در حال حاضر کشورمان نیازمند معرفی هرچه بیشتر جاذبه هایش در بازارهای هدف است و سازمان میراث فرهنگی به عنوان سکاندار گردشگری ایران هم با کمبود شدید بودجه برای اینکار مواجه است از سوی دیگر مدیریت های غیر اصولی گذشته هم باعث عقب ماندگی گسترده در صنعت گردشگری کشورمان شده است بنابراین هم اکنون باید از تمام ظرفیت های موجود به خوبی بهرمند شد تا با توجه به جاذبه های منحصربفرد ایران شاهد رونق گردشگری باشیم.
کرمانی درباره طرح رایزنان گردشگری در سفارتخانه های ایران و استفاده از انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها نیز می گوید: من فکر می کنم این نشست مقدمه ای برای جایگزینی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه ها بوده و مسئولان سازمان میراث فرهنگی قصد استفاده بهینه از این انجمن را دارند چون تقریبا بدون هزینه می توانند به همان نتایج حضور فرضی رایزنان گردشگری در کشورهای مختلف برسند.
از سوی دیگر این فعال بخش خصوصی در گردشگری می گوید: جای تردید نیست اگر شرایط کاملا مهیا شود و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها از ظرفیت کامل ارتباطات خود استفاده کنند، در مدت زمان کمتر از دو سال با انبوهی از تقاضای سفر مواجه خواهیم شد و سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا می توانیم پاسخگوی این تقاضا باشیم ؟
وی می افزاید: هم اکنون شاهد تلاش همه جانبه دولت برای توسعه و رونق گردشگری ایران از راه های مختلفی هستیم اما ایجاد و یا ارتقای زیرساخت های گردشگری اموری زمانبر هستند که نمی توان به زودبازده بودن آنها تکیه کرد بنابراین به نظر من مسئولان سازمان میراث فرهنگی باید با درنظر گرفتن امکانات ایران از ظرفیت های مختلف جلب نظر گردشگران استفاده کنند چون بخش خصوصی در زمینه جذب گردشگران به عقیده من دچار مشکل نیست .
این درحالی است که رئیس انجمن دوستی ایران و اتریش با اشاره به نشست دوشنبه ، در این زمینه آینده ای مشابه طرح اعزام رایزنان فرهنگی را برای همکاری سازمان میراث فرهنگی و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها متصور شده و زیاد به آینده این همکاری خوشبین نیست.
سید ابوالفضل رضوی با ابراز خرسندی از اینکه مسئولان به جایگاه بخش خصوصی در توسعه صنعت گردشگری اشاره کردند می گوید: هنوز متوجه خواسته مسئولان از من و همکارانم نشده ام و نمی دانیم در صورتی که بخواهیم برای جلب نظر گردشگران در حوزه فعالیت های خودمان اقدام کنیم مسئولان چه کمکی به ما خواهند کرد ؟
رضوی ضمن اشاره به سخنان مرضیه افخم ، نماینده وزارت خارجه در نشست یاد شده افزود: وزارت خارجه برای انجمن های دوستی ایران و دیگر کشورها تا کنون چه کاری انجام داده است؟ جز ارایه آمار 400 جلسه؟ مشابه400 مصوبهای که دولت قبل در مدت یک ساعت تصویب کرده بود! همه می دانیم ظرفیت انجمن های دوستی چیست و نقش بخش خصوصی در گردشگری چه بوده است؛ لطفا بگویید چه میخواهید و در مقابل چه کاری انجام می دهید؟
وی با تاکید بر گنگ بودن نشست یاد شده تصریح کرد: همواره نگاه به انجمنهای دوستی استفاده از آنها در مواقع خاص بوده است، در حالی که اکنون 90 درصد این انجمنها ثبت نشده و در پنج - شش ماه گذشته همچنان با مشکل روبهرو بودهاند.
اوایل هفته جاری اکثر اخبار صادرات نامرئی در جهان به نمایشگاه بین المللی «فیتور2014» اسپانیا مربوط می شد و صنعت گردشگری ایران باستانی هم از این قاعده مستثنی نبود بطوری که شاهد برگزاری نشست های متفاوتی از سوی مسئولان دولتی گردشگری ایران با مسئولان اسپانیایی یا دیگر کشورها و همچنین بخش خصوصی فعال در صنعت گردشگری نقاط مختلف جهان بودیم، اما دیروز پرونده نمایشگاه صنعت گردشگری فیتور در اسپانیا تا سال اینده بسته شد .
هرچند این نمایشگاه دیروز به کار خود پایان داد و شرکت کنندگان با دستاوردهای متفاوتی تا سال بعد با این رویداد بزرگ در صنعت گردشگری خداحافظی کردند و از دیروز مشغول جمع زدن هزینه و فایده حضورشان در فیتور 2014 بودند اما ظاهرا گروهی تازه کارشان را در زمینه معرفی جاذبه های گردشگری کشورشان به گردشگران بین المللی بخصوص گردشگران اسپانیایی شروع کرده اند.
همانطور که می دانیم سفارتخانه های کشورهای مختلف در اقصی نقاط دهکده جهانی به عنوان اولین نقطه ارتباطی با گردشگران خارجی هستند و مهمترین تاثیر را می توانند در این زمینه داشته باشند؛ از این رو جای تردید نیست که با توجه به این موقعیت پس از اتمام رویدادهای اینچنینی در صنعت گردشگری فعالیت کارکنان سفارتخانه ها دو چندان خواهد شد به این دلیل که همواره پس از برگزاری اینگونه نمایشگاه ها در جهان سفارتخانه های کشورهای شرکت کننده تازه وارد عمل می شوند و با استفاده از موج رسانه ای ایجاد شده به واسطه برگزاری نمایشگاه در کشور میزبان به ادامه تبلیغات برای جذب گردشگران به دیدنی های کشورشان می پردازند.
به هر حال نمی توان حضور کمرنگ بخش خصوصی گردشگری ایران در نمایشگاه امسال اسپانیا را به هر دلیل انکار کرد اما جای تردید نیست که ایران هم اکنون امتیازات ویژه ای در اختیار دارد که مهمترین آنها شبکه تلویزیونی اسپانیایی زبان به عنوان ویتریون گردشگری ایران در این کشور است. امتیازی که شاید اینبار در صورت برنامه ریزی و همکاری بین دستگاههای مرتبط بتوانیم به خوبی از آن استفاده کنیم .
پس بجاست حالا که ایران در فیتور 2014 با سه چراغ روشن به واسطه مدیریت نجفی ، ریاست سازمان میراث فرهنگی کشورمان وارد مرحله بعد شده است نسبت به فعالتر کردن بخش فرهنگی سفارتخانه کشورمان از همین امروز برنامه ریزی کند تا در آینده نزدیک شاهد حضور بیشتر گردشگران اسپانیایی در کشورمان باشیم .
جای تردید نیست جو مثبت سیاسی و البته امکان برقراری پرواز مستقیم بین دو کشور در کنار ایجاد شرایط برگزاری تورهای ترکیبی بین ایران و اسپانیا می تواند بهترین فرصت برای فعالیت های گسترده رایزن فرهنگی ایران در خاک اسپانیا باشد تا با استفاده از شرایط ایجاد شده توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و البته توجه به منافع ملی کشورمان زمینه ساز رونق گردشگری یا همان صادرات نامرئی ایران باستانی باشد.
·
کارگر: اصالت موزه های ایران تضمینی برای رونق آنها
· موزه های ایران ایستا و صامت هستند
اهمیت و جایگاه موزه ها در صنعت گردشگری بخصوص در زنده نگهداشتن فرهنگ و تمدن کشورها بر هیچ کس پوشیده نیست و این اماکن در کشوری باستانی ایران باید جایگاه ویژه ای داشته باشند اما در عمل ظاهرا بنا به دلایلی این اتفاق نیافتاده و موزه ها یا همان ویترین گردشگری کشورمان زیاد از رونق مناسبی برخوردار نیستند .
چند و چون این مشکل را با مدیر کل امور موزه های سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشور محمدرضا کارگر به گفت و گو نشسته ایم که مطالعه آن برای علاقمندان به تمدن و فرهنگ باستانی ایران خالی از لطف نیست .
کارگر درباره موزه داری ایران معتقد است :ما وارث یک نظام موزه داری هستیم که ۸۰ سال است فرم و محتوای آن تغییر ملموسی پیدا نکرده ولی از نظر کمیت گسترش پیدا کرده است. موزه هایی در کشور بوده اند که آندره گدار آن را به شکل رسمی پایه گذاری کرده این موزه ها، موضوع محور بودند و در مجموع اسان آن نمایش اشیاست.
کارگر تصریح کرد: شی داخل موزه برای بیان یک جریان فرهنگی و تاریخی به نمایش در نمی آید. موقعی شی را به عنوان بیان کننده بخشی از یک سناریو می دانید که آن سناریو بتواند بخشی از فرهنگ یک جامعه باشد. موزه های نسل جدید نیازهای جامعه را بررسی، کشف و براساس نیاز جامعه یک موزه جدید را طراحی می کنند. عمده ترین هدف ما در آینده این است که موزه های ما از حالت صامت و ایستا به موزه های پویا و گویا و متحرک تبدیل شوند.
وی گفت: ما نمونه ای از این نوع موزه را در ایران نداریم درحالی که کشورهای توسعه یافته به این موضوع رسیده اند بنابراین باید برای رسیدن به این هدف باید موزه هایی که در نوبت راه اندازی هستند را با توجه به طرح محتوایی که دارند، چیدمان کنیم.
کارگر ضمن اشاره به اصالت اشیای موزه های ایران می افزاید: موزه های ایران و اشیای آنها دارای اصالتی بی همتا در سراسر جهان هستند . اگرچه موزه های بسیار مشهور جهان مثل لوور جهانی شده اند اما اگر دقت کنیم بسیاری از اشیای داخل این موزه های مشهور از دیگر نقاط جهان به نقطه ای خاص و محل موزه آورده شده اند اما در موزه های ایران قریب به اتفاق اشیای طی حفاری ها و اکتشافات داخلی از سرزمین مادری به دست آمده است و وارداتی نیست همین موضوع می تواند دلیل برای رونق هرچه بیشتر موزه های کشورمان در صورت برنامه ریزی دقیق باشد.
وی درباره فعالیت های گوناگون دیگر کشورها درامر موزه داری می افزاید: در کشورمان ایران باستانی ما متاسفانه موزه داری را فقط به حفظ وحراست از اشیای داخل آن می شناسیم در حالی که باید به جنبه های دیگر موزه داری نیز توجه کرد هرچند اصل نگهداری از اشیای داخل موزه هاست اما باید این اشیا را برای معرفی فرهنگ ایران باستانی برای دیگران به نمایش گذاشت .
مدیر کل امور موزه های کشور مهم ترین موضوع درباره معرفی موزه های ایران را جریان سازی خبری عنوان می کند که به عقیده وی تاکنون زیاد به آن توجه نشده است . کارگر می افزاید هرچند حضور رسانه ها امری مهم در معرفی و رونق موزه داری کشورهاست اما اگر صاحبان موزه ها یا مدیر موزه با ایجاد جریان سازی خبرساز نباشد چطور می توان انتظار حضور گسترده خبری را داشته باشیم .
گارکر می گوید: در بسیاری از کشورهای پیشرفته از محوطه موزه ها برای گزاری برخی نمایشگاهها یا کنسرت ها استفاده می کنند که به واسطه این رویداد ناخودآگاه باعث معرفی موزه و برخی از اشیای آن نیز می شود در حالی که این موضوع هنوز در کشورمان شناخته شده نیست .
مدیر کل امور موزه های کشورمان می گویند: هرچند مدتی پیش از محوطه موزه ها برای برگزاری فعالیت های فرهنگی استفاده شد اما متاسفانه این طرح به بیراهه رفت و حضور فعالیت های غیر مرتبط مثل فروش آش و مواردی چون قهوه خانه محیط فرهنگی موزه ها را تهدید کرد که فعلا از این طرح صرف نظر کرده ایم تا برای آن بتوانیم برنامه ریزی دقیقتر و کارآمدتری داشته باشیم
وی به اهمیت برندسازی در صنعت موزه داری اشاره می کند و می گوید: منحصربفردترین کاسه انیمیشنی جهان در موزه ملی ایران نگهداری می شود، اما چقدر روی برند کردن آن برای جهان تلاش کرده ایم در حالی که موزه لوور با استفاده از شهرت برخی از اشیای داخلی خود مثل تابلوی مونالیزا توانسته آنها را برند جهانی کرده و به عنوان سمبلی از لوور بین گردشگران معرفی نماید.
این مقام مسئول موزه داری ایران درباره گردشگری الکترونیک و ضعف موجود آن بخصوص در بحث موزه داری نیز به عقب ماندگی های فراوانی اشاره می کند و می افزاید: مشکلات عمده مالی باعث شده تا بسیاری از موزه های کشورمان نتوانند در حد استانداردهای بین المللی در زمینه گردشگری الکترونیکی یا گردشگری مجازی ظاهر شوند و هرچند اقداماتی از جمله راه اندازی وب سایت ها در این زمینه صورت گرفته است اما هنوز با استانداردهای گردشگری الکترونیکی در زمینه موزه ها فاصله زیادی داریم که باید آنها را رفع کنیم تا شاهد حضور گسترده گردشگران باشیم .
گارگر در پایان به بحث هیات امنایی شدن موزه ها اشاره و تصریح می کند : هنوز زیرساخت ها یا قوانین مناسبی در این زمینه نداریم و تجربه ای هم که داشته ایم زیاد مفید نبوده است چون در برخی از موزه ها افرادی که دارای سمت های مختلف دولتی و یا داری بودند به عنوان هیات امنا به صورت سنتی انتخاب می شدند که نه حضور فیزیکی داشتند و نه تخصصی در زمینه اداره موزه ها بنابراین قبل از اینکه به فکر اجرایی کردن این طرح یعنی هیات امنایی کردن موزه های کشور باشیم ابتدا باید قوانین لازم و مفیدی برای اینکار داشته باشیم تا با استفاده از آنها بتوانیم هیات امنای پویا و مفیدی برای موزه های مختلف کشور انتخاب کنیم .
ایران با سه چراغ روشن وارد مرحله بعد شد
نویسنده: عماد عزتی
دکتر نجفی ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ایران پس از شرکت در مراسم ضیافت نهار وزیر خارجه اسپانیا و بازدید از شهر کوردوبا دیروز این کشور را با دستاوردی قابل قبولی از سفرش به مقصد تهران ترک کرد.
هرچند حضور بلندپایه ترین مقام گردشگری در نمایشگاه فیتور 2014 اسپانیا دیگر مسایل مربوط به کشورمان را تحت الشعاع خود قرار داده بود و غرفه های ایران زیاد به چشم نیامدند، اما به نظر می رسد نجفی همانطور که انتظار می رفت حضور ایران در این نمایشگاه را در سطح قابل قبولی مطرح کند در حالی که نمایندگان بخش خصوصی کشور یا همان 9 شرکت کننده در نمایشگاه نتوانستند حتی در رقابت با همکاران منطقه ای خود پیروز میدان باشند .
به هر حال امروز پرونده نمایشگاه بین المللی فیتور اسپانیا برای همگان بسته شد و آمار و ارقام بسیاری طی چند روز اینده در رسانه ها از این رویداد بزرگ گردشگری جهان اعلام می شود اما نکته اصلی برای کشورمان ایران که با توجه به سیاست های جدید دولت یازدهم به توسعه و رشد صادرات نامرئی چشم دوخته این است که ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توانست با استفاده راهکارهای مناسب و البته بهینه استفاده کردن از شرایط خاص سیاسی ایجاد شده برای کشورمان علی رغم حضور یکهزارمی گردشگری ایران در فیتور 2014 از این نمایشگاه با دست پر خارج شود .
اگر از اخبار معمول اینگونه نمایشگاهها که همواره اخباری امیدوار کننده هستند بگذریم سه نکته بسیار مهم در سفر نجفی به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی و معاون گردشگری کشورمان نهفته است که می توان با استناد به آنها آینده بسیار مناسب برای گردشگری ایران باستانی متصور شد .
اول اینکه نجفی در دیدارهای خود با مقام ها و فعالان گردشگری اسپانیا با تاکید بر عملی کردن قراردادهای گذشته بخصوص ایجاد خط پروازی مستقیم بین دو کشور زمینه تبادل گردشگر یا حتی برگزاری تورهای مشترک بین ایران و اسپانیا را برای فعالان بخش خصوصی فراهم کرد و در صورت ایجاد این خط پروازی می توانیم شاهد حضور گسترده گردشگرانی که به واسطه بحران مصر و سوریه یا حتی ترکیه راهی اسپانیا شده اند در کشورمان باشیم .
از سوی دیگر دومین نکته را می توان نشست سرمایه گذاران خارجی با وی دانست ؛ نشستی که می تواند زمینه ورود تکنولوژی های نوین در توسعه گردشگری، بخصوص حمل و نقل ریلی یا تجهیزات اقامتی را برای صادرات نامرئی کشورمان به ارمغان آورد.
اما مهمترین و طلایی ترین فصل این سفر دیدار سکاندار گردشگری ایران با رئیس سازمان جهانی گردشگری بود ، دیداری که به ظاهر کاملا معمول و رسمی بود اما زمین ساز استفاده صنعت گردشگری ایران از دانش و امکانات همکاری با سازمان بین المللی گردشگری شد، امکانات و امتیازاتی که تا کنون علی رغم پرداخت حق عضویت ایران به این سازمان تقریبا دست نخورده باقی مانده بود .
هرچند در نگاه اول این نمایشگاه همانند گذشته برای صادرات نامرئی ایران کم هزینه نبود اما اینبار نجفی و هیات همراهش توانستند ایران را با سه چراغ روشن وارد مرحله بعدی مسابقات نفسگیر گردشگری بین المللی در دهکده جهانی کنند.
در حاشیه بازدید نجفی از نمایشگاه فیتور عنوان شد
نویسنده: عزتی
چهارشنبه گذشته بزرگترین رویداد گردشگری سال 2014 میلادی یعنی سی و چهارمین نمایشگاه صنعت گردشگری «فیتور» در کشور اسپانیا با حضور ولیعهد کشور اسپانیا درکنار بسیاری از مقام های بلند پایه این کشور ، طالب ریفاعی ریس سازمان جهانی گردشگری و دیگر مقام های دولتی و گردشگری کشورهای مختلف از جمله ایران باستانی کار خود را آغاز کرد.
هرچند سالهای گذشته هم مسئولان دولتی ایران در این افتتاحیه حضور داشتند اما اینبار با توجه به تغییر رویکرد دولت یازدهم و همچنین تغییر ایجاد شده در فضای سیاسی بین المللی نسبت به ایران باعث شد حضور دکتر نجفی ریس سازمان میراث فرهنگی کشورمان در کنار مرتضی رحمانی موحد معاون گردشگری و مرتضی صفاری سفیر جمهوری اسلامی ایران در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه نقطه امیدی برای آینده گردشگری ایران باستانی بود.
تاکید بر اجرای تفاهم نامه های قبلی
پس از مراسم افتتاحیه نمایشگاه دکتر نجفی به همراه هیات ایرانی همراهش از نمایشگاه گردشگری فیتور 2014 بازدید کرد و سری هم به غرفه های ایران در سالن 6 این نمایشگاه زد. اما مهم ترین رویداد این روز دیدار دکتر نجفی با خوزه مانوئل سوریا لوپز وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا بود .
اهمیت این دیدار از سوی دکتر نجفی اینگونه علام شد که تفاهم نامه های متعددی از 12 سال پیش بین ایران و اسپانیا منعقد شده که هنوز اجرایی نشده اند بنابراین باید قبل از هر تصمیمی نسبت به اجرایی کردن تفاهم نامه های سالهای پیش توجه ویژه داشته باشیم و پس از آن به فکر امضای یا انعقاد تفاهم نامه های تازه باشیم .
ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشورمان در این دیدار عنوان کرد : همانطور که می دانیم کشور اسپانیا یکی از کشورهای بسیار پیشرفته در صنعت گردشگری جهان شناخته شده است و همین امتیاز می تواند دلیل برقراری و ایجاد همکاری بسیار گسترده با ایران باشد بگونه ای که می توانیم از تجربه ها و امکانات اسپانیا در صنعت گردشگری برای پیشرفت و توسعه صادرات نامرئی ایران نیز استفاده کرد.
وی با تاکید بر زاویه فرهنگی صنعت گردشگری افزود: گردشگری علاوه بر فعالیت اقتصادی یک فعالیت فرهنگی بوده و با ایجاد ارتباط و گسترش آن با دیگر کشورها می توان زمینه ساز همکاری بزرگ فرهنگی بین دو کشور شد. این در حالی است با ارتباط دو ملت با یکدیگر و آشنایی آنها با فرهنگ دو ملت می توان زمینه ساز صلح شد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ایران در ادامه با اشاره به توانمندی های گردشگری ایران و همچنین جاذبه های منحصر بفرد کشورمان ، ایران را بهشتی برای گردشگران خارجی خواند و از خوزه مانوئل سوریا لوپز دعوت کرد تا در اولین فرصت ممکن از کشورمان بازدید کنند تا زمینه همکاری های بیشتر در سه حوزه یاد شده فراهم شود.
این در حالی است که خوزه مانوئل سوریا لوپز با اشاره به برخی مشکلات مالی در کشورهای اروپایی گفت: این مشکلات برطرف شده و هم اکنون شاهد رونق در برخی از صنایع بخصوص صنعت گردشگری در این کشورها هستم به صورتی که کشور اسپانیا حتی در بحران اقتصادی خود میزبان 60 میلیون گردشگر خارجی بوده است.
وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا با اشاره به ظهور مقاصد جدید گردشگری در جهان بخصوص در منطقه آسیا و خاورمیانه، اظهار داشت: اسپانیا باید در مقاصد گردشگری خود تجدید نظر کند و ایران نیز یکی از این مقاصد خواهد بود.
لوپز ضمن ابراز امیدواری برای فراهم آمدن فرصتهای جدیدی برای همکاریها و منافع دوجانبه یادآور شد: اسپانیا آمادگی دارد تا در زمینههای انرژی بازیافتی، خورشیدی و پنلی، زیرساختهای ریلی، خودروسازی و گردشگری تجارب مفید خود را به ایران ارائه کند.
وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا با اعلام آمادگی برای سفر به ایران اظهار داشت: فرصت خوبی پیش آمده تا مفاد تفاهم نامه هایی که سالها پیش بین دو کشور منعقد شده، احیاء و اجرایی شود.
تهران - مادرید ؛ بدون توقف
اولین روز نمایشگاه با نشست خبری رئیس سازمان میراث فرهنگی کشورمان همراه با رحمانی موحد و سفیر ایران کامل شد و در این نشست اخبار امیدوار کننده ای از سوی مقام های ایرانی مطرح شد که مهمترین آن تصمیم گیری درباره برقراری مجدد پروازهای مستقیم تهران – مادرید بود.
از دیگر بخشهای مهم این نشست خبری می توان به بحث حضور سرمایه گذاران اسپانیا در صنعت گردشگری ایران اشاره کرد به صورتی که نجفی در این نشست گفت: با توجه به ناآرامی ها و نا امنی های اطراف ایران و البته وجود جاذبه ها و ظرفیت های بالای گردشگری کشورمان در کنار وجود منابع عظیم و ارزان قیمت انرژی در ایران باستانی فرصت مناسبی برای حضور گسترده سرمایه گذاران خارجی بخصوص اسپانیایی در زمینه گردشگری و حمل و نقل و انرژی ایران فراهم شده که در دیدار های مختلفی طی این نمایشگاه درباره آن صحبت شده است.
نجفی به اقتصادی بودن از سرگیری پرواز مستقیم تهران – مادرید اشاره کرد و گفت: با توجه به تجربه های بالای کشور اسپانیا در زمینه حمل ونقل و حرکت قطارهای سریع السیر در این کشور می توان درباره توسعه ناوگان ریلی ایران روی همکاری های آینده کشورمان با اسپانیا حساب بازکرد و به آن امیدوار باشیم.
وی به سفر قریب الوقوع وزیر خارج اسپانیا به ایران اشاره کرد و افزود: علی رغم کارشنکنی های متفاوت برخی کشورهای غربی درباره ایران و روابط بین المللی آن ، ایران و اسپانیا همواره روابط بسیار مناسبی داشته و دارند که با این سفر اخبار بسیار خوشی از همکاری ها و توسعه روابط تجاری دو کشور به گوش خواهد رسید.
اما نجفی به عنوان سکاندار گردشگری به برخی از مشکلات جذب گردشگران بین المللی در ایران اشاره کرد و آنها را به دوگروه تقسیم بندی کرد. وی دسته اول مشکلات را سیاسی دانست و ابراز امیدواری کرد با تغییر فضای بین المللی نسبت به ایران این مشکلات هم به خودی خود برطرف شوند.
اما دسته دوم مشکلات را مدیریتی دانست و ابراز امیدواری کرد با توجه به راهکارها و مدیریت جدید سازمان این بخش نیز به مرور زمان برطرف شود.
نویسنده: عماد عزتی
دکتر نجفی ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ایران پس از شرکت در مراسم ضیافت نهار وزیر خارجه اسپانیا و بازدید از شهر کوردوبا دیروز این کشور را با دستاوردی قابل قبولی از سفرش به مقصد تهران ترک کرد.
هرچند حضور بلندپایه ترین مقام گردشگری در نمایشگاه فیتور 2014 اسپانیا دیگر مسایل مربوط به کشورمان را تحت الشعاع خود قرار داده بود و غرفه های ایران زیاد به چشم نیامدند، اما به نظر می رسد نجفی همانطور که انتظار می رفت حضور ایران در این نمایشگاه را در سطح قابل قبولی مطرح کند در حالی که نمایندگان بخش خصوصی کشور یا همان 9 شرکت کننده در نمایشگاه نتوانستند حتی در رقابت با همکاران منطقه ای خود پیروز میدان باشند .
به هر حال امروز پرونده نمایشگاه بین المللی فیتور اسپانیا برای همگان بسته شد و آمار و ارقام بسیاری طی چند روز اینده در رسانه ها از این رویداد بزرگ گردشگری جهان اعلام می شود اما نکته اصلی برای کشورمان ایران که با توجه به سیاست های جدید دولت یازدهم به توسعه و رشد صادرات نامرئی چشم دوخته این است که ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توانست با استفاده راهکارهای مناسب و البته بهینه استفاده کردن از شرایط خاص سیاسی ایجاد شده برای کشورمان علی رغم حضور یکهزارمی گردشگری ایران در فیتور 2014 از این نمایشگاه با دست پر خارج شود .
اگر از اخبار معمول اینگونه نمایشگاهها که همواره اخباری امیدوار کننده هستند بگذریم سه نکته بسیار مهم در سفر نجفی به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی و معاون گردشگری کشورمان نهفته است که می توان با استناد به آنها آینده بسیار مناسب برای گردشگری ایران باستانی متصور شد .
اول اینکه نجفی در دیدارهای خود با مقام ها و فعالان گردشگری اسپانیا با تاکید بر عملی کردن قراردادهای گذشته بخصوص ایجاد خط پروازی مستقیم بین دو کشور زمینه تبادل گردشگر یا حتی برگزاری تورهای مشترک بین ایران و اسپانیا را برای فعالان بخش خصوصی فراهم کرد و در صورت ایجاد این خط پروازی می توانیم شاهد حضور گسترده گردشگرانی که به واسطه بحران مصر و سوریه یا حتی ترکیه راهی اسپانیا شده اند در کشورمان باشیم .
از سوی دیگر دومین نکته را می توان نشست سرمایه گذاران خارجی با وی دانست ؛ نشستی که می تواند زمینه ورود تکنولوژی های نوین در توسعه گردشگری، بخصوص حمل و نقل ریلی یا تجهیزات اقامتی را برای صادرات نامرئی کشورمان به ارمغان آورد.
اما مهمترین و طلایی ترین فصل این سفر دیدار سکاندار گردشگری ایران با رئیس سازمان جهانی گردشگری بود ، دیداری که به ظاهر کاملا معمول و رسمی بود اما زمین ساز استفاده صنعت گردشگری ایران از دانش و امکانات همکاری با سازمان بین المللی گردشگری شد، امکانات و امتیازاتی که تا کنون علی رغم پرداخت حق عضویت ایران به این سازمان تقریبا دست نخورده باقی مانده بود .
هرچند در نگاه اول این نمایشگاه همانند گذشته برای صادرات نامرئی ایران کم هزینه نبود اما اینبار نجفی و هیات همراهش توانستند ایران را با سه چراغ روشن وارد مرحله بعدی مسابقات نفسگیر گردشگری بین المللی در دهکده جهانی کنند.
ایران یکهزارم فیتور را به خود اختصاص داده
فردا «نمایشگاه فیتور» یکی از بزرگترین رویدادهای صادرات نامرئی سال 2014 میلادی در کشور اسپانیا افتتاح می شود و همه فعالان عرصه گردشگری به این نمایشگاه چشم دوخته اند تا با داشته و نداشته های خودشان سهم بیشتری از صادرات نامرئی بین المللی را به خود اختصاص دهند.
کشورهایی چون آمریکا و حتی کشور میزبان با درنظر گرفتن این امتیاز در بهترین شرایط ممکن برای حضور در این نمایشگاه برنامه ریزی کرده و حضوری پررنگ خواهند داشت در حالی که ایران به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه گردشگری در جهان تنها با 9 شرکت کننده به استقبال این رویداد مهم صنعت گردشگری در جهان رفته است .
با کمی دقت و بهره گیری از اطلاعات و آماری که توسط سازمان برگزارکننده این نمایشگاه متوجه می شویم حدود 9 هزار شرکت فعال در زمینه های مختلف گردشگری در فیتور سال 2014 شرکت کرده اند و با دودوتا چهارتای خودمانی سهم یکهزارمی ایران را از این نمایشگاه در می یابیم.
هرچند برای نتیجه گیری حضور ایران در این نمایشگاه و رویداد مهم گردشگری جهان زود است هنوز تا اختتامیه آن و اعلام آمار و ارقام ارایه شده توسط کشور میزبان و البته مسئولان ایرانی حاضر در این نمایشگاه وقت باقی مانده و باید منتظر بود اما جای تردید نیست که این تعداد شرکت ایران که در فیتور امسال حاضر هستند به نوعی در هیاهوی بزرگ دیگر کشورها مثل ترکیه که با حدود 50 شرکت گردشگری در فیتور حاضر شده راه به جایی نخواهد داشت و به ناچار همانند گذشته با صورتحسابی سنگین دوباره راهی وطن خواهد شد .
اما اگر بخواهیم به نیمه پر لیون بنگریم همین که ریاست سازمان گردشگری ایران به عنوان سکاندار صادرات نامرئی کشورمان در این نمایشگاه حاضر است جای بسی خوشحالی است می توان به جای چشم امید داشتن به فعالیت پراکنده نه شرکت کننده ایرانی در نمایشگاه به سخنرانی ها و جلساتی که معاون رئیس جمهور ایران به عنوان بالاترین مقام گردشگری کشورمان در آنها حضور دارد چشم امید داشت .
امید است مدیریت نجفی در فیتور هم کارساز شده و با دستی پر از اخبار خوش به کشورمان بازگردد و فعالان عرصه گردشگری ایران را با اخبار خود به آینده روشن در صادرات نامرئی ایران نوید دهد
کسب و کار ضرورت استانداردسازی گردشگری ایران را بررسی می کند
· توجه به آژانس های مسافرتی مقدمه ای برای استانداردشدن صادرات نامرئی ایران
· مهری که هنوز روی صادرات نامرئی زده نشده است
هرچند ارائه خدمات استاندارد در صنعت گردشگری بین المللی بخصوص در کشورهای پیشرفته در این صنعت مدت هاست ارایه می شود، اما ظاهرا در کشورمان ایران با انبوهی از جاذبه های طبیعی و تاریخی هنوز کلمه استاندارد در صنعت گردشگری جایگاهی نداشته و کمتر از یک دهه است که صحبت از آن به میان آمده ؛ در حالی که به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری ، صادرات نامرئی هیچ منطقه از جهان ارتقاء نمی یابد مگر استانداردسازی به صورت علمی در آن صورت گرفته باشد.
شاید از خودتان بپرسید مگر گردشگری هم استاندارد می شود که دکتر ایمانی خوشخو رئیس انجمن علمی گردشگری ایران در این زمینه می گوید: از زمانی که گردشگری به عنوان صنعت شناخته شد و به آن صادرات نامرئی لقب دادند کلمه استاندارد هم همانند دیگر صنایع به آن راه یافت و ترجمه ای دقیق به خود گرفت.
ایمانی خوشخو ضمن تاکید بر تاثیر برندسازی در استانداردسازی صنعت گردشگری می گوید: اگر کشوری قصد استاندارد کردن خدمات گردشگری خود را دارد ابتدا باید برندسازی را به طور علمی و عملی در زمینه خدمات گردشگری خود انجام دهد و سپس به دنبال استاندارد سازی برود .
وی معتقد است اگر کشورها در زمینه برندسازی عمل کنند خودبخود استاندارد هم در آن شکل خواهد گرفت. به عنوان مثال، شما بادیدن آرم یک شرکت های هواپیمایی به عنوان برند شرکت هواپیمایی منتظر دریافت خدماتی خاص و البته پرداخت هزینه ای درهمان شرایط هستید این یعنی استاندارد سازی چون از برند تعریف شده ذهنی خودتان انتظار خدماتی کاملا مشخص و استاندارد آن برند را دارید نه بیشتر ونه کمتر پس ابتدا باید برندسازی در صنعت گردشگری شکل بگیرد و پس از آن به استاندارد سازی روی آوریم.
این درحالی است که دکتر ناصر عندلیب مدیرعامل یکی از شرکت های آموزشی و مجری طرح استانداردسازی «طرح تطبیق» سازمان میراث فرهنگی کشورمان در این زمینه می گوید: قبل از هر کاری باید خودمان و نحوه تفکر و مدیریت گردشگری کشورمان را با معیارهای بین المللی منطبق کنیم تا بعد از آن بتوانیم فکر استاندارد کردن و یا استاندارد شدن در این صنعت را داشته باشیم.
وی می افزاید به چند دلیل لازم است که گردشگری ایران استانداردسازی شود؛ اول اینکه فضای صنعت گردشگری بین المللی فضایی رقابتی شده ؛ دوم اینکه در همین فضای رقابتی سفر کردن نیز بسیار ساده و سهل شده است و همین موضوع باعث شده تا امکان مقایسه به گردشگران داده شود و با توجه به معیارهای ذهنی خودشان و استانداردهایی که به دنبال هستند مقصد نهایی را تعیین کنند.
اما مهمترین نکته که به لزوم استاندارد سازی گردشگری ایران خواهد انجامید بحث ارزش پول است چون هم اکنون هیچ توریستی در جهان حاضر نیست بدون دلیل پول خود را هدر بدهد بلکه قصد بهینه استفاده کردن از آن دارد که همین موضوع نیازمند استانداردسازی خدمات گردشگری در کشورمان خواهد بود.
وی ضمن تاکید بر استانداردسازی خدمات گردشگری ایران می افزاید: همانطور که می دانیم استاندارد در صنعت گردشگری یعنی تعیین حداقل های خدمات در این صنعت؛ یعنی آژانس های مسافرتی ، هتل یا حتی مراکز گردشگری باید حداقل های کاملا مشخص داشته باشد که به خودی خود باعث ایجاد پایه ای در ارایه خدمات گردشگری به گردشگران خواهد شد.
بنابراین با تعیین حداقل ها می توانیم سطح انتظار گردشگران از خدمات قابل دریافتشان از گردشگری ایران را مشخص کرد و از ایجاد مشکلات و مسایلی بعدی مثل شکایت ها و خاطرات بد جلوگیری کنیم این درحالی است که اگر توانستیم خدماتی بالاتر به گردشگر ارایه کنیم باعث افتخار گردشگری ایران باشد.
عندلیب می گوید: هرچند سازمان میراث فرهنگی از سال 1383 با عنوان کردن «طرح تطبیق» قصد اینکار یعنی استاندارد سازی را داشت اما متاسفانه بنا به دلایلی این طرح تا سال 1389 بلاتکلیف مانده بود واجرایی نشد اما از سال 1390 شرکت کاراد این کار را برعهده گرفت و دوباره به حرکت درآورد.
مجری طرح تطبیق سازمان میراث فرهنگی معتقد است برای ایجاد استاندارد در خدمات گردشگری باید ابتدا فرهنگ سازی بین گردشگران و البته فعالان عرصه گردشگری صورت بگیرد تا هر دو گروه از فواید این کار آگاهی یابند.
وی دلیل عدم موفقیت قبلی این طرح نبودفرهنگ مناسب و البته ناتوانی مجری قبلی جهت سرمایه گذاری در فرهنگ سازی عنوان می کند و می گوید: همانطور که می دانیم فرهنگ سازی در هر کاری نیازمند هزینه هنگفتی است که یک شرکت کوچک نمی تواند از عهده آن برآید و باید زمینه حضور هلدینگ های بزرگ با توان مالی بالا و البته ارتباطات قوی ایجاد میشد تا می توانستیم شاهد به ثمر رسیدن اهداف طرح در همان سالهای اولیه می بودیم که متاسفانه نشد.
عندلیب اولین مرحله استاندارد سازی خدمات گردشگری را استاندارد کردن خدمات در آژانس های مسافرتی می داند و پس از آن به مراکز اقامتی اشاره می کند و می افزاید: اگر بتوانیم خدمات ارایه شده توسط آژانس را استاندارد کنیم به ناچار مراکز اقامتی هم باید خدمات استانداردی ارایه کنندو به دنبال آنها مراکز تفریحی وحتی مراکز خرید نیز به استانداردشدن خدماتشان روی خواهند آورد .
معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری :
نویسنده : عماد عزتی
با تغییر رویکرد دولت یازدهم نسبت به توسعه گردشگری و صنایع وابسته آن اکثر فعالان حرفه های وابسته به آن از جمله صنایع دستی نیز انتظار توسعه و رونق کسب و کار خود را دارند از این رو معان صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشور برای دست یابی به مشکلات و معضلات تولید کنندگان این نوع مصنوعات اقدام به برگزاری جلساتی با تولید کنندگان به صورت استانی کرده است که اولین سفرش را از استان زنجان آغاز کرد .
نامور مطلق در این استان ضمن برگزاری جلسات متعدد با فعالان و تولید کنندگان صنایع دستی استان گفت: کاهش نرخ ها و قیمت تمام شده برای تولید صنایع دستی یکی از الزامات گسترش تولید و فروش صنایع دستی در سطح ملی و بین المللی است و نقش تشکل های مردم نهاد در این بخش را نباید نادیده گرفت.
معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ضمن تاکید بر دست یابی به بازارهای ثابت صادراتی گفت: تا زمانی که کارها و اجرای برنامه ها به بخش خصوصی واگذار نشده است، نمی توان به رشد و توسعه حقیقی کشور امیدوار بود.
نامور مطلق به آمار صادرات صنایع دستی کشور اشاره کرد و میزان تولیدات صادر شده طی سال 91 را 740 میلیون دلار برشمرد و وجود تحریم ها را موجب از دست رفتن بازارهای هدف صنایع دستی کشور خواند و اغلب محصولات خارج شده از ایران را به شکل چمدانی عنوان کرد.
وی با تاکید براینکه آمار دقیقی از صادرات صنایع دستی در دست نیست افزود: خروج چمدانی صنایع دستی کشور موجب ثبت نشدن آنها در فهرست کالاهای صادراتی شده است و ایران را از کشورهای عقب مانده در زمینه صادرات صنایع دستی با وجود ظرفیت ها و بضاعت های فراوان خواند.
معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: ایران بسیاری از بازارهای هدف خود را از دست داده و اقدامی نیز برای یافتن بازارهای جدید جهانی صورت نگرفته است.
وی توسعه صادرات صنایع دستی را از برنامه های ملی عنوان کرد و لازمه گسترش صادرات را ایجاد زیرساخت های لازم برای ساماندهی تولیدات خواند. نامور مطلق تاکید کرد: ایران به دنبال بازارهای به نسبت ثابتی است تا به این طریق بتواند با ثبات بیشتر اقدام به عرضه محصولات خود کند.
این در حالی است که منوچهر عبدلی رئیس هیات مدیره اتحادیه سراسری صنایع دستی ایران در باره تجارت چمدانی صنایع دستی می گوید: از آنجا که ایران نتوانسته به بازارهای بین المللی متناسب با تولیدات خود دست یابد و ضعف بسیار زیادی در بازاریابی صنایع تولیدی ایران داریم این نوع تجارت بسته به سلیقه و علاقه های شخصی مسافران کشور و البته برخی تولید کنندگان شکل گرفته است .
عبدلی ضمن اشاره به رونق تجارت چمدانی و عدم کنترل نهاد های مسئول برای ارایه آمارهای دقیق می گوید: بسیاری از خریداران صنایع دستی ما که به صورت چمدانی اقدام به انتقال این مصنوعات به دیگر کشورها می کنند از کشورهای همسایه ایران به تولید کنندگان مراجعه می کنند و بدون اعلام مقصد اصلی تولیدات آنها اقدام به خرید اجناس به بهای بسیاری نازل می کنند و پس از انتقال این مصنوعات آنها را به بهای بسیار بالایی به علاقمندان خارجی می فروشند در حالی که می توانیم با کنترل اینگونه صادرات به صورت تجارت قانونی و قابل پیگیری علاوه بر حمایت از تولید کنندگان داخلی زمینه رونق کسب و کارشان را نیز فراهم کنیم.
وی می افزاید: هرچند تجارت چمدانی مصنوعات صنایع دستی هم جزوی از صادرات به حساب می آید اما این موضوع زمانی قابل چشم پوشی است که صادرات قانونی یا از طریق ارگان های مربوطه کاملا مشخص و از رونق خوبی برخوردار باشد نه شرایط فعلی ما که نه صادرات مناسبی از محصولات خود دیده ایم و نه آماری از تجارت چمدانی کشور در دست داریم.
این کارشناس صنایع دستی ، می افزاید: همانطور که می دانیم ایران از نظر تنوع تولیدات صنایع دستی و البته کیفیت تولیدات جایگاه بسیار بالایی در صنایع دستی بین المللی دارد اما متاسفانه ضعف های یاد شده همواره باعث شده که مصنوعات تولیدی ایران یا بازارشان به کلی از دست بدهند یا اینکه دررقابت با تولیدات دیگر کشورها مثل چین یا افغانستان و هندوستان مغلوب شوند.
رئیس اتحادیه سراسر صنایع دستی ایران با تاکید بر توجه به بسته بندی در صنایع دستی تصریح می کند: ضعف عمده تولیدات ایران علی رغم کیفیت بالا نوع و انتخاب بسته بندی های صادراتی است به صورتی که همین موضوع باعث می شود بسیاری از خریداران از خیر خرید محصولات کشورمان بگذرند و به سراغ بسته بندی های لوکس تر برند در حالی که محتوی آنها بی کیفیت تر است .
عبدلی درباره ایجاد بازارهای بین المللی و حضور صنایع دستی کشورمان در بازارهای هدف به خانه های فرهنگ و هنر ایران که مدت هاست بدون هیچ دلیل تعطیل شده اند اشاره می کند و می گوید: این خانه ها زمانی به عنوان نمایشگاهی دائمی محلی برای ارایه محصولات و صنایع دستی کشورمان در بازارهای بین المللی بود اما همانطور که می دانیم مدت هاست که بنا بدلایل نامعلوم این خانه ها تعطیل شده اند و هیچ گونه فعالیتی درباره راه اندازی مجدد آنها صورت نگرفته است.
رئیس اتحادیه سراسری صنایع دستی ایران با تاکید بر تعیین ضوابط و کنترل بسته بندی استاندارد صنایع دستی کشورمان جهت ورود به بازارهای بین المللی می گوید: اگر واقعا قصد موفقیت در رقابت تنگاتنگ بازارهای بین المللی صنایع دستی را داریم ابتدا باید با ایجاد تسهیلات و مشوق هایی تولید کنندگان را وادار به استفاده از بسته بندی های استاندارد و قابل رقابت با تولیدات دیگر کشورها کنیم .
به عقیده این کارشناس صنایع دستی این مشوق ها می تواند با ارایه تسهیلات کم بهره برای خرید دستگاهها ، معافیت های مالیاتی یا حتی جوایز صادراتی بین تولید کنندگان صنایع دستی کشورمان نهادیه شده و در نهایت به صورت فرهنگ بومی شود.
نویسنده: عزتی
تاثیر همکاری رسانه ها با گردشگری مناطق مختلف جهان بر هیچ کس پوشیده نیست و بسیاری از فعالان و دست اندرکاران گردشگری این همکاری را رشدی دو چندان برای صادرات نامرئی کشورها می دانند و از آن به عنوان کم هزینه ترین راهکار توسعه گردشگری یاد می کنند.
کشورمان ایران که به نظر کارشناسان سازمان جهانی گردشگری یکی ازده کشور پرجاذبه برای گردشگران است هنوز نتوانسته در این زمینه ایجاد ارتباطی مناسب با رسانه ها بخصوص رسانه های تصویری برقرار کنند که شاهد مثال آن پرونده شبکه شما و حضور دوباره نجفی در سازمان صدا و سیمای ایران بوده است .
چندی پیش نجفی با مسئولان صدای جمهوری اسلامی ایران دیدار کرد و از همکاری های مشترک گفت و دیروز هم به سراغ تصویری ها رفت و دوباره به لزوم همکاری های گسترده دو طرف اشاره کرد اما نکته ای بسیار ظریف دراین دیدار ها هر بار از یاد رفت و بی توجه از آن گذشت.
آن حضور و مشارکت بخش خصوصی در این همکاری بود آنهم زمانی که سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در بدترین شرایط مالی خود طی سالهای گذشته به سر می برد و بارها مقام های مسئول در آن از نبود بودجه و امکانات برای توسعه یا راه اندازی شبکه های مختلف تلویزیونی می گویند پس به جا بود نجفی که به دیدار رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران رفته بود به جای چانه زنی برای اختصاص برنامه های برخی از شبکه های برون مرزی به تبلیغ گردشگری ایران زمینه ساز حضور گسترده و هدفمند بخش خصوصی گردشگری در آنها را با رئیس سازمان صدا وسیما به بحث و گفت و گو می نشست نه اینکه از اهمیت همکاری دو سازمان بگوید.
هرچند بخش خصوصی ممکن است خروجی این نشست هم همچون گذشته سرنوشتی مثل شبکه شما داشته باشد و هرگز برفک های تصویر گردشگری در جعبه جادو به تصویری شفاف تبدیل نشود اما بد نیست به نیمه پر لیوان بنگریم و حضور دوباره نجفی را در صدا و سیما را به معنی فراهم شدن شرایط حضور بخش خصوصی در تولید اینگونه برنامه بدانیم چون سازمان میراث فرهنگی باید براساس عرف بین المللی سازمانی از اساس خصوصی باشد و به حضور بخش خصوصی در صنعت گردشگری تکیه زده باشد .
به هر حال سرمایه گذاران و فعالان بخش خصوصی گردشگری بدون تردید آماده به شروع همکاری خود با سکاندار گردشگری و سازمان صدا و سیما جهت تولید برنامه های تبلیغاتی گردشگری ایران هستند و فقط کافیست با مدیریتی عقلانی و منطقی شرایط این ارتباط با فراهم کنیم که ظاهرا سازمان میراث فرهنگی می تواند حلقه مفقوده همکاری بخش خصوصی گردشگری با رسانه ملی ایران باشد تا مدیریت جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با توجه به سیاست های کلان در جذب گردشگران خارجی و البته نگرشی مثبت بر بازارهای هدف تعیین شده خود برای تولید برنامه های تبلیغاتی گردشگری ایران زمین روی توانمندی های صدا و سیما برنامه ریزی کرده و هدایت این امر را نیز برعهده گیرد.
کسب و کار از جای خالی مدیریت در توسعه پایدار گردشگری روستایی می گوید
· مهمترین جاذبه های ایران بدون برنامه
گردشگری ـ گردشگری روستایی، یکی از شاخههای بااهمیت در صنعت گردشگری است که بحثهای زیادی را در محافل مختلف به خود اختصاص داده است. این نوع گردشگری یکی از فرصتهایی است که میتواند علاوه بر منافع اقتصادی، زمینههای اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی را نیز در بر بگیرد.
شناخت و بررسی اثرات گردشگری و مدیریت آن در مناطق روستایی، نقش مؤثری در توسعه پایدار گردشگری و نیز پایداری اجتماعات محلی خواهد داشت. بنابراین در حال حاضر که توسعه گردشگری روستایی تا حدودی در دستور کار برنامههای توسعه کشور قرار گرفته، تقویت مبانی و آشنایی با تجربیات جهانی ضروری است و در روند توسعه تأثیرگذار خواهد بود.
با توجه به پتانسیل ها بالا و جاذبه های فراوان روستاها اگر این صنعت ( توریسم روستایی) به جایگاه واقعی خود برسد و به چشم منبع درآمدی برای دولت ها و روستائیان به آن نگریسته شود، دیری نمی پاید که شاهد پیشرفت های چشمگیری در کشورهای جهان سومی و درحال توسعه به خصوص در روستاها خواهیم بود. اما متأسفانه در جوامع مزبور که ایران نیز در میان آنها قرار دارد، به این مقوله توجهی نمی شود.
با توجه به اطلاع رسانی معاونت گردشگری «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری»، تاکنون حدود 500 روستای هدف گردشگری در ایران شناسایی و ثبت شده است و قرار بود تا پایان سال 1390 این تعداد به یکهزار روستا افزایش یابد.
اسماعیل کاویانی کارشناس گردشگری روستایی می گوید، گردشگری یک فعالیت چند وجهی است و یک دستگاه به تنهایی نمی تواند ازعهده آن برآید به همین دلیل افزایش روستاهای هدف گردشگری به یکهزار روستا تا پایان سال 90 تحقق نیافت.
به عقیده وی شاید یکی از مهمترین دلایل عدم توجه به توریسم روستایی، ضعف مدیریتی و برنامه ریزی نادرست بوده و به طوریکه مدیران در انتخاب پروژه های مناسب گردشگری دقت لازم را به عمل نیاورده و بدون توجه به آثار آن راه توسعة این صنعت راگرفته اند. به نظر می رسد بهترین راهکار مدیریتی در این زمینه، مدیریت روستایی باشد.
این کارشناس گردشگری روستایی نیز ضمن اشاره به فرهنگسازی در جامعه میزبان افزود: برای توسعه پایدار گردشگری روستایی بدون تردید ابتدا باید جامعه میزبان را آمده کنیم و در باره نحوه پذیرایی و چگونگی برخورد با گردشگران در جامعه میزبان فرهنگ سازی صورت بگیرد پس بجاست که قبل از هرکار یا هر خبری ابتدا فرهنگ میزبانی از گردشگران را در جامعه روستایی ایران ایجاد کنیم .
این در حالی است که رمضانعلی دامن باغ ، یکی از مسئولان دهیاری های کشور می افزاید: هرچند تا کنون از لحاظ عملی زیاد در توسعه گردشگری روستایی اقدامی صورت نگرفته اما برای توسعه روستاهای هدف گردشگری باید اقدامات مختلفی ازجمله رسیدگی به اماکن پذیرایی و خدمات بهداشتی و نظافتی این مناطق را در دستور کار قرار داد.
وی ضمن تاکید بر توسعه گردشگری روستایی برای جلوگیری از مهاجرت بی رویه روستا نشینان به شهرها تصریح کرد: برای توسعه گردشگری روستایی باید راه های روستایی توسعه و ترمیم و بازسازی شود و ساخت و توسعه کمپ های اقامتی نیز در این مناطق جدی گرفته شود.
این مقام مسئول در گردشگری روستایی ضمن اشاره به سوء مدیریت و بدون برنامه بودن توسعه گردشگری روستایی در حال حاضر می افزاید: گردشگران به طورمعمول محیط زیست پاک را برای گردشگری انتخاب می کنند،گفت:گردشگران از ازدحام فراوان، ترافیک، آلودگی صوتی و محیط زیست آلوده گریزان هستند و معمولا نقاط پاک و دارای هوای سالم را برای گردشگری انتخاب می کنند. بنابراین روستاها ازجمله مناطق مورد توجه گردشگران است زیرا این نقاط دارای هوای سالم و پاک و همچنین محیط آرام است.
این کارشناس می گوید: روستاهای ایران مملو از ابینه تاریخی، آثار باستانی و جاذبه های طبیعی است و چنانچه به وضعیت حمل و نقل، راه، محصولات، میراث فرهنگی و صنایع دستی این مناطق رسیدگی شود گردشگران زیادی به این مناطق روی خواهند آورد.
وی توسعه گردشگری روستایی را در اشتغال روستاییان و مهاجرت نکردن آنان به شهرها موثر خواند و گفت: گردشگری روستایی باعث خواهد شد که تمام ساکنان روستا از جمله افراد دارای تحصیلات متوسط تا بالا در این حرفه جذب کار شوند.
دامن باغ می افزاید اگر گردشگری روستایی تحقق یابد کمتر از 10 سال شاهد مهاجرت معکوس خواهیم بود. در حالی که امروزه روستاییان برای کسب درآمد و گذران زندگی در محیط روستاها ناچارند دست به فعالیت های مختلفی در زمینه های کشاورزی، دامداری، صنایع دستی و یا خدماتی بزنند.
دامن باغ در ادامه می گوید: گردشگری روستایی می تواند منبع جدید درآمد برای روستاییان و به ویژه روستاییان کشورهای در حال توسعه باشد و تا اندازه ای مشکلات آن ها را رفع کند. این امر مستلزم مدیریت و برنامه ریزی خاصی است تا گردشگران علاوه بر دیدن مناظر و چشم اندازهای طبیعی آن نقاط، با آداب و رسوم و فرهنگ آن روستا نیز آشنا شوند.
جایگاه سفرهای ارزان در گردشگری ایران از نگاه کسب و کار
یکی یا دو سال پیش بود که با افزایش نرخ ارز بسیاری از فعالان و دست اندرکاران عرصه گردشگری با اعلام افزایش سفرهای داخلی کشور بسیار خرسند مشغول برنامه ریزی برای کنترل و مدیریت تقاضای بالای سفرهای داخلی گردشگران بخصوص در فصل های پرسفر مثل تعطیلات نوروز و تابستان بودند .
همه اخبار حکایت از رونق گردشگری داخلی داشت و در جای جای کشورمان ستادی برای مدیریت سفرهای داخلی شکل می گرفت اما امروز با توجه به افزایش هزینه خانوار آیا واقعا گردشگری داخلی ایران رونق گرفته یا اینکه سفر با توجه به این موضوع کم کم در حال حذف شدن ازسبد خرید خانوار ایرانی است؟ اینها سئوالهایی است که کسب و کار به دنبال پاسخ آنها ست.
اول فرهنگ سازی بعد ارزان سازی
دکتر ایمانی خوشخو رئیس انجمن علمی گردشگری ایران ضمن تاکید بر توجه به سفرهای ارزان در راستای همگانی کردن سفر در کشورمان می گوید: سفرهای ارزان قیمت در کشورهای توسعه یافته ، به سفرهایی اطلاق میشود که با توجه به فصل رکود در مقصدهای گردشگری و تخفیفات گسترده در قیمت مراکز اقامتی، بلیتهای وسایل حمل و نقل همراه حراجیهای فصلی مراکز خرید صورت می گیرد.
ایمانی خوشخو با اشاره به گروه بندی اینگونه سفرها خارج از مرزهای کشورمان می گوید: بیشتر کشورهای توسعه یافته سفرهای ارزان را برای نوجوانان و دانشجویان درنظر گرفته اند ولی در ایران ما هنوز ترجمه درستی از گردشگری ارزان نداریم چون هنوز فرهنگ درست آن و زیرساخت های لازمه را در اختیار نداریم.
رئیس انجمن علمی گردشگری ایران با اشاره به فرهنگ بومی سفر در ایران می افزاید: خطوط هوایی ارزان قیمت ، کارت های اعتباری ، هاستل ها ، تخفیف های اقامتی همه و همه از راهکارهای ارزان سازی سفر برای گردشگران است اما فرهنگ سفر گردشگران ایرانی هنوز همانند سایر کشورها نیست و باید برای ارزان سازی سفر ابتدا به فرهنگ سازی آن نیز توجه کرد چون به قول معروف هنوز سفر در ذهن بسیاری از هموطنان ما یعنی اقامت در هتل 5 ستاره و لوکس.
خوشخو در باره بی برنامه بودن گردشگری ارزان در کشورمان نیز معتقد است ، مدت هاست این کلمه یعنی «سفرهای ارزان» سوژه ای برای رسانه ها و برخی مدیران و فعالان گردشگری بوده و علی رغم فقر فرهنگی در این زمینه برنامه هایی مثل سفرکارت یا ستاد تسهیلات سفر برای آن تدارک دیده شده است که حاصلی به جز هجوم به منابع موجود گردشگری کشور و آشفتگی در ایام پیک سفر مثل تعطیلات نوروز نداشته است حال آنکه اگر سازمان میراث فرهنگی و کلیه فعالان عرصه دولتی گردشگری ابتدا به فرهنگ سازی سفرهای ارزان اقدام و زیرساخت های آن را مهیا می کردند حاصل و نتیجه کار بسیار بالاتر و بیشتر از آنچه دیدیم ، بود.
ارزان سازی سفر نیاز امروز گردشگری ایران
اردشیر اروجی مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی با توجه به افزایش هزینه سفر برای گردشگران داخلی از کاهش میزان گردشگری داخلی می گوید و می افزاید: در شرایط اقتصادی به سر میبریم که درآمد سرانه مردم پائین است لذا مردم برای سفرکردن پس اندازی ندارند به همین دلیل با کاهش سفرهای داخلی مواجه هستیم بصورتی که خطر رکود نیز در آن احساس شده و راهکار این است که طرح سفرهای ارزانقیمت را به طور جدی مورد توجه قرار دهیم و البته اشکالات آن را برطرف کنیم.
اروجی ضمن تاکید بر توجه مدیران سازمان میراث فرهنگی بر زیرساخت های لازم سفرهای ارزان یادآور شد: یکی از راهکارها که متأسفانه از آن غفلت میشود موضوع کاهش هزینه هتلها و سیستمهای حمل و نقل در زمانهای غیر پیک سفر است ، این کار باعث ایجاد اشتیاق سفر در ایام غیر پیک شده وبه کاهش تقاضای سفر در ایام پیک نیز کمک می کند.
وی در این زمینه می افزاید: این موضوع غیر اقتصادی است که ما بخواهیم برای ایام پیک سفر هتل و جاده بسازیم چرا که فقط 2 ماه در سال از این هتلها استفاده بهینه خواهد شد لذا بهترین راه همان مدیریت سفر است که باید از طریق سفرهای ارزان قیمت اعمال شود تا در زمانهای غیرپیک افراد کمتر برخوردار بتوانند به سفر بروند.
اروجی به سفرهای نوروزی اشاره کرد و می گوید: افزایش تقاضای سفر در ایام نوروز را نمی توان به پای برنامه ریزی مدیران و مسئولان سازمان میراث فرهنگی و ستاد تسهیلات سفر گذاشت و شاهد مثال آن آمار اعلامشده از سوی مرکز آمار ایران برای تابستان سال 90 است که بر اساس آن 85 درصد سفرهایی که مردم انجام دادهاند خانوادگی بوده و این افراد در هتلها مستقر نشدند یعنی در چرخه اقتصادی گردشگری قرار ندارند لذا به نظر میرسد باید هر چه سریعتر به این موضوع یعنی گردشگری داخلی رسیدگی شود چون در دیگر فصول شاهد کاهش تقاضای سفر شده ایم.
کسب و کار از جایگاه موزه در صادرات ایران می گوید
اگر واقعا قصد دریافت اطلاعات از پیشینیان خود یا دیگر اقوام دهکده جهانی را دارید بدون تردید سری به موزه های محلی یا بین المللی زده اید ، این مراکز به عنوان گنج هویت و تاریخ مناطق مختلف همواره یکی از بهترین جاذبه های گردشگری در اقصی نقاط جهان بوده و هستند.
بسیاری از ما نام موزه های معروفی چون لوور ، متروپولیتن یا ... دهها نمونه دیگر را شنیده یا می دانیم اما آیا می توانیم نام موزه های کشورمان را نیز نام بریم و از گنجینه نهفته در آنه بگوییم؟ به راستی جایگاه موزه و موزه داری در کشورمان چیست ؟ چطور موزه های خصوصی می توانند در توسعه گردشگری کشورمان نقش داشته و باعث حضور گردشگران در مناطق مختلف کشور بشوند اینها سئوالاتی است که کسب و کار در این شماره به آن پرداخته است؟
مهسا مطهر ، کارشناس ارشد مدیریت و برنامه ریزی گردشگری در این زمینه می گوید: از آنجا که تقریبا 30 درصد از گردشگران امروز جهان فرهنگی هستندو دلیل اصلی سفرهایشان شناخت و آگاهی از پیشینه فرهنگ و تمدن منطقه ای خاص از جهان است موزه ها یکی از اصلی ترین مقاصد گردشگری جهان است بنابراین جایگاه موزه و موزه داری در توسعه گردشگری جهان بر هیچ کس پوشیده نیست .
مطهر ازموزه ها به عنوان ویترین گردشگری کشورها یاد می کند و می گوید اگر واقعا می خواهید بدانید کدام کشور برای گردشگران جذاب بوده یا اینکه مقصد اصلی گردشگران است کافی است به آمار بازدید موزه های آن کشور مراجعه کنید . به عنوان مثال همه می گوییم ایران پر از جاذبه است ولی وقتی به آمار بازدید موزه های کشورمان بنگریم در می یابیم که یک جای کار اشکال داشته و درست نیست.
نبود فن آوری های نوین در موزه داری ایران
مهسا مطهر ضمن اشاره استفاده از فن آوری های نوین در موزه داری می گوید: در کشورمان فن آوری های نوین در موزه داری یعنی نصب و راه اندازی سیستم های ضد سرقت یا دور بین مدار بسته ، اگرچه اینها لازم هستند اما چند موزه ایران قابلیت گردشگری مجازی را به خود دیده اند یا اینکه اصلا در کدام موزه ایران اینترنت رایگان در اختیار گردشگران گذاشته شده تا همزمان با بازدید موزه بتوانند به اطلاعات دقیقی از آن دسترسی داشته باشند؟ این درحالی است که شما حتی از همین جایی که نشسته اید می توانید برای ورود به موزه لوور فرانسه بلیت رزرو کنید یا اینکه روز بازدید خودتان را مشخص نمایید و در نهایت با پرداخت هزینه ای اندک حتی گشت وگذاری الکترونیکی در آن داشته باشید.
وی می افزاید: به عنوان مثال اگر در پایتخت ایران بخواهیم از موزه تماشاگر پول آدرسی به دست آوریم یا اینکه اطلاعاتی داشته باشیم چیز زیادی دست گیرمان نخواهد چون سایت این موزه هنوز به طور کامل راه اندازی نشده و اگر از مرکز 118 هم تلفن آن را بخواهید تلفن و آدرس ساختمان قدیمی این موزه را به شما می دهد در حالی که حدود دوسال است که جای این موزه تغییر یافته است.
ساعت موزه کار معضلی بزرگ
این کارشناس گردشگری ضمن اشاره به ساعات کار موزه ها خارج از مرزهای کشورمان بخصوص در کشورهای پیشرفته از نظر صنعت گردشگری می گوید : معضل اصلی موزه داری ما این است که همانند اداره های دولتی در ساعات اداری کار می کنند و برخی موزه های کشور در روزهای تعطیل بسته هستند بدون درنظر گرفتن محدودیت زمانی گردشگران خارجی یا داخلی در حالی که روزهای تعطیل بهترین فرصت برای حضور علاقمندان در موزه هاست .
هیات امنای سنتی
از سوی دیگر مهران نوروزی کارشناس موزه معتقد است معضل اصلی موزه داری ایران این است که هنوز جایگاه مدیریت خصوصی موزها یا اداره موزه ها به صورت هیات امنایی به خوبی درک نشده و جا نیافتاده است .
وی درباره اداره موزه های کشورمان می گوید: ایران هنوز نتوانسته به پتانسیل های بالای اداره موزه ها با هیات امنا پی ببرد و فقط نامی از اداره موزه ها با هیات امنا یدک می کشد در حالی که اگر در همین سیستم هیات امنایی بتوانیم از افراد شاخص و مشهور استفاده کنیم به خودی خود توانسته ایم رونق دو چندانی به موزه داری کشور بدهیم.
نوروزی می گوید: در ایران مرسوم شده فقط از افراد متخصص موزه داری در هیات امنای موزه ها استفاده کنیم در حالی که ممکن است یکی از هنرپیشه های معروف کشور بتواند بیشتر من کارشناس به موزه کمک کند ولی براساس همین نگرش اشتباه هیچ جایگاهی در هیات امنای موزه ها برای افراد شاخص درنظر گرفته نشده است .
وی به جریانسازی های متفاوت برای رشد حضور گردشگران در موزه ها اشاره می کند و می گوید: اگر به نحوه مدیریت موزه های معروف جهان بنگریم می بینیم که جریانسازی های متفاوتی برای معرفی و توسعه موزه در آنها صورت گرفته است مثل برگزاری کنسرت ها، جشنواره ها یا حتی انجام کارهای خیریه در دیگر نقاط جهان اما این کار در ایران و بخصوص موزه ها به دلیل مشکلات مالی هیچ جایگاهی ندارد و انتظار داریم شاهد رونق موزه و موزه داری کشور باشیم.
همه از نقش مهم رسانه ها و جراید در ایجاد
تغییرات و البته فضاسازی های متفاوت آگاهیم و می دانیم بسیاری از مدیران و مسئولان
دولت ها از این پتانسیل به خوبی استفاده می کنند اما ظاهرا این رویه در سازمان
میراث فرهنگی تازه شکل گرفته و تا کنون همچون صدها مورد دیگر توجه ویژه ای به آن
نشده است . اینگونه که ریاست سازمان میراث فرهنگی در نشست خبری خود با مدیران
رسانه ها در کاخ گلستان به این مهم تازه اشاره کرده و از جایگاه واقعی رسانه ها
برای ایجاد فضای مناسب در گردشگری کشورمان سخن گفته است .
جای تردید نیست این رسانه ها هستند که با جریان سازی های خود می توانند موفقیت یا عدم موفقیت سازمانی یا مدیری را رقم بزنند اما نکته ای نهفته در کارکرد اصحاب رسانه وجود دارد که هم اکنون سازمان میراث فرهنگی می تواند بدون هیچ نگرش سیاسی یا هر نوع برچسب دیگری صرفا جهت اطلاع رسانی و بالابردن سطح کارایی مدیران خود از آن به خوبی استفاده کند تا برای دیگر سازمان های کشورمان نیز به عنوان الگویی مناسب پذیرفته شود.
روز یکشنبه گذشته ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در نشست یاد شده از معضلات و کم کاری های صورت گرفته در هشت سال گذشته سازمان تحت امرش سخن گفت و به چند نمونه از نابسامانی ها و بی مسئولیتی های صورت گرفته در دوره مدیران قبلی اشاره کرد که برخی از سوء مدیریت ها باعث از بین رفتن میلیاردها تومان بیت المال شده و زیانی جبران ناپذیر به بدنه گردشگری کشورمان وارد کرده است . اما سئوال اینجاست مگر نه این است که در کشوری اسلامی زندگی می کنیم و از بین بردن بیت المال یکی از فعل های نکوهش شده در دین ماست ؟ پس چرا اگر واقعا این اتفاق افتاده هیچ مرجعی به آن رسیدگی نکرده و بسادگی از کنارش گذشته است؟
اینجاست که کارکرد نهفته رسانه ها راهی برای دریافت پاسخ این سئوال است و می تواند به بهترین شکل بیانگر حقیقت همانند قاضی بی طرفی در محکمه باشد تا مردم و دست اندرکاران گردشگری کشورمان از کارنامه واقعی مدیران گذشته سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی سفر و گردشگری مطلع شوند و از مدیران گذشته سازمان پاسخ بخواهند که آیا آنها بیت المال را به درستی هزینه کرده اند یا خیر؟
بجاست نجفی ریاست سازمان میراث فرهنگی همانطور که در آخرین نشست رسانه ای خود در کاخ گلستان عنوان کرده از جایگاه رسانه ها به حق استفاده کند و با ترتیب دادن مناظره ای تلویزیونی با دو مدیر سابق سازمان میراث فرهنگی نه با یک قاضی بلکه با هفتاد میلیون قاضی کارنامه سازمان میراث فرهنگی را در هشت سال گذشته دوباره بررسی کند تا همگان دریابند مشکل کجاست و چرا گردشگری کشورمان علی رغم پتانسیل درآمدی بالا همواره چشم به کیسه دولت دوخته است و همیشه بدهکار است. چون استفاده از این پتانسیل رسانه ها نه ماندن در گذشته است بلکه جهشی روبه جلوست .
سیاست های جدید دولت یازدهم برای افزایش حضور گردشگران
خارجی در کشورما ن با توجه به جاذبه های فراوانی که در سرزمین کهن ایران موجود است
نیازمند راهکاریی نوین است و بدون تردید استفاده از فناوری های نوین در آن بی
تاثیر نیست . همه می دانیم استفاده از نرم افزارها و البته گسترش حضور تلفن های
هوشمند در زندگی روزمره ما باعث شده بسیاری از افراد بخشی از زندگی شخصی خود را در
دنیای مجازی و بخصوص در شبکه های اجتماعی
سپری کنند .
ارتباط با بستگان و البته دوستان از طریق این شبکه های اجتماعی یکی از تفریحات و روش های نوین زندگی صنعتی امروز دنیاست که خوشبختانه یا متاسفانه رابطه ای تنگاتنگ با صنعت گردشگری یا به قول خودمان همان صادرات نامرئی برقرار کرده است بگونه ای که اکثر گردشگران از همان لحظه ای که تصمیم به سفر می گیرند با جستجو در میان خاطرات سفر گردشگران دیگری که قبلا به مقصد آنها سفر کرده اند سعی در افزایش اطلاعات خود از مقصد می کنند و در نهایت این خود آنها هستند که خاطراتشان و راهکارهای چگونه سفر کردن به آن مقصد را برای دیگران در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند .
بنابراین یکی از راههای انتخاب مقاصد گردشگری توسط گردشگران قرن حاضر بررسی و دقت در گفته های به روز گردشگران همزبان یا بین المللی دیگر از مقصد مورد نظرشان خواهد بود در حالی که بسیاری از همین شبکه های اجتماعی که از اصلی ترین ابزار گسترش تقاضای سفر در دهکده جهانی است در کشورمان بنابرسیاست های دولت ممنوعه اعلام شده و گردشگران هنگام ورود به ایران نمی توانند به ان دسترسی داشته باشند و خاطرات یا راهکارهای چگونه سفرکردن در ایران باستانی را برای دیگران منتشر کنند .
در حالی که همین نوشته هاست که می تواند با توجه به افزایش تقاضای سفر به کشورمان به راهکاری برای جلب نظر علاقمندان گردشگری در ایران منجر شود و بسیاری از کارشناسان همین موضوع را نقطه ضعفی برای صادرات نامرئی ایران می دانند.
شاید با خود بگوییم خوب هنگام خروج از ایران می توان این خاطرات را نوشت اما جای تردید نیست که پس از گذشت چند روز از سفر بسیاری از نکات ریز و ریزه کاری های مسافرت ها بخصوص آنهایی که با یک کوله پشتی سفر می کنند فراموش خواهد شد و در دنیایی از خاطرات دیگران که از اقصی نقاط جهان لحظه به لحظه منتشر می کنند فراموش می شود.
بنابراین بجاست که با توجه به نیاز اصلی گردشگران عصر ارتباطات با استفاده از جایگاه اصلی شبکه های اجتماعی امکان دسترسی حداقل گردشگران خارجی را هنگام اقامت در کشورمان برایشان مهیا کنیم تا آنها بتوانند با زبان خود ترجمه ای مناسب از ایران برای هموطنان خود یا دیگران داشته باشند نه اینکه ما برایشان از دیدنی های ایران بگوییم.
گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران
خوش سرور: اعزام تماشاگران به بازیهای بین المللی وظیفه اصلی انجمن است
گفت و گو : عماد عزتی
از زمانی که حضور تیم ملی فوتبال کشورمان در بازیهای جام جهانی برزیل قطعی شده علاوه بر خوشحالی فوتبال دوستان نگرانی هایی نیز بین مسئولان و البته علاقمندان به این رشته ورزشی مهیج نیز افزایش یافته است آنهم نه به دلیل رقابت های این جام بلکه به خاطر حضور علاقمندان و تماشاگران ایرانی در این جام.
اختلافات و نظرهای متفاوت تا به آنجا رسید که سازمان میراث فرهنگی خبر از تشکیل کمیته اعزام گردشگران ورزشی داد و در نهایت تعدادی از راهنمایان و تورگردانان هم در این زمینه آموزش دیدند اما سئوال اینجا است که اگر دستگاه های دیگر متولی این امر هستند ، وجود این انجمن با راهنمایان متخصص و دوره دیده به چه معناست ؟! یا اینکه اگر اعزام تماشاگران به رویدادهای ورزشی از سوی این انجمن ( بعنوان متولی امر) انجام نپذیرد ، چرا چنین تشکیلاتی در وزارت ورزش و جوانان تاسیس شده است ؟!
به هر حال آیا واقعا حضور ایران در جام جهانی برزیل و سفر گردشگران ایرانی برای دیدن این بازیها اینقدر کار دشواری بوده یا اینکه این جنجال رسانه ای و اخبار متناقض جهت اعزام تماشاگران جام جم جهانی حاصل عدم هماهنگی بین ارگان های کشورمان است به همین دلیل کسب و کار به سراغ رئیس انجمن گردشگری ورزشی کشور رضا خوش سرور رفته تا از زبان این مسئول در گردشگری ورزشی ماجرای حضور تماشاگران ایرانی در بازیهای برزیل را پرس و جو کند .
· انجمن گردشگری ورزشی از چه تاریخی شروع به کار کرده است؟
انجمن گردشگری ورزشی ، در راستای توسعه صنعت گردشگری ورزشی کشور در تاریخ 9/5/1384 و برطبق مصوبه و تائید سازمان تربیت بدنی وقت تاسیس و مقرر شد تا این انجمن بعنوان متولی امر در حوزه گردشگری ورزشی فعالیت نماید و از وظایف اصلی انجمن ، اعزام تماشاگران به رویدادهای ورزشی در سطح ملی و بین المللی است.
· مسئولیت اعزام تماشاگران بازیهای بین المللی ایران چطور به انجمن واگذار شده است؟
همانطور که اعزام کاروان های زیارتی ( بصورت تخصصی ) برعهده سازمان حج و زیارت قرار گرفته است ، اعزام تماشاگران به رویدادهای ورزشی ( بصورت تخصصی ) ازجمله وظایف وزارت ورزش و جوانان است که توسط انجمن گردشگری ورزشی، مدیریت و سازماندهی خواهد شد و پس از یکسال و نیم کارشناسی و بررسی ، در تاریخ 10/7/92 تفاهم نامه همکاری با معاونت گردشگری ( با اعلام نظر مساعد اداره کل حقوقی ) منعقد شد و برطبق ماده سه (بند4) ، ماده چهار(بند2) ، ماده پنج( بند6) در تفاهم نامه مذکور ، اعزام تماشاگران به رویدادهای ورزشی در سطح ملی و بین الملل جزء اختیارات و وظایف انجمن قرار گرفته است که در همین رابطه ، کمیته اعزام به رویدادهای ورزشی ،در انجمن تشکیل گردیده است.
· برای بازیهای جام جهانی برزیل چه اقداماتی انجام شده است ؟
با توجه به موارد فوق ، بر طبق مکاتبات صورت گرفته از سوی فدراسیون ورزشهای همگانی به کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال کشور اعلام شد تا سازماندهی تماشاگران اعزامی ، می بایست از طریق انجمن مذکور ( بعنوان متولی اعزام تماشاگران به رویدادهای ورزشی ) انجام پذیرد که مراحل اجرائی آن از اول بهمن ماه در سایت رسمی انجمن به نشانی www.sporttourismiran.ir به اطلاع عموم رسانده خواهد شد.
سیاست دولت یازدهم مبنی بر افزایش روند ورود گردشگران و
توسعه گردشگری کشورمان بسیار ستودنی و جای بسی خوشحالی است ولی این موضوع نباید
باعث نادیده گرفتن برخی نیازهای اصلی توسعه صادرات نامرئی در کشورمان بشود همانطور
که می دانیم یکی از نیازهای مبرم در توسعه گردشگری کشورها بحث تربیت نیروی انسانی
مجرب در این زمینه برای پذیرایی و راهنمایی گردشگران ورودی به منطقه است.
بدون تردید تاثیرگذاری نیروی مجرب کارآزموده در صنعت گردشگری برهیچ کس پوشیده نیست و بسیاری از کشورهای توسعه یافته در صنعت گردشگری دراین زمینه به راهکارهای مناسبی رسیده اند یکی از راهکارهای استفاده شده توسط کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری بهره گیری از راهنمایان گردشگری آشنا به زبان های محلی با توجه به ورود گردشگران از دیگر نقاط جهان در سایت های تاریخی و باستانی است.
حال آنکه در کشورمان ایران باستانی با توجه به تنوع میراث باستانی و طبیعی این راهنمایان کارآزموده و البته دارای جواز کار جای خود را به تابلوهای کوچک فلزی نسب شده کنار آثار باستانی داده و در خوشبینانه ترین حالت مترجمی آشنا به زبان انگلیسی در این منطقه خلاصه شده است؛ در حالی که اگر واقعا ایران قصد توسعه گردشگری خود را دارد باید به این نکته ریز و مهم در گردشگری توجه ویژه ای داشته باشد.
جالب اینجاست بدانیم در ایران به این موضوع به عنوان نوعی مترجم سیار نگاه شده است و بی دقتی مسئولان به این امر از منابع درسی دانشگاه و البته مراکز آموزشی نیروی متخصص گردشگری کشور نیز کاملا مشهود است چون با کمی دقت در این زمینه در می یابیم دانش آموختگان گردشگری در این مراکز و دانشگاهها، همانند دیگر رشته های تحصیلی تنها دو یا سه واحد زبان انگلیسی را آموزش می بینند و تمام .
جای تردید نیست کارآمدی کادر آموزش دیده در صنعت گردشگری مثل راهنمایان و تورگردانان مسلط به زبان های زنده روز (با توجه به ورود گردشگران) بسیار بالاتر از مترجم عمومی در آن زبان خواهد بود چون این گروه یعنی تورگردانان یا راهنمایان گردشگری علاوه بر تسلط کامل به زبان با چگونگی برخورد با گردشگران و مدیریت فنی زمان آنها نیز آشنایی داشته و می تواند بصورت حرفه ای با گردشگران تشنه دانستن از سراسر جهان که به ایران آمده اند روبرو شوند و آنها را به خواسته خود برساند .
بنابراین جای تردید نیست که اگر ایران قصدتوسعه گردشگری خود را دارد باید توان تربیت راهنمایان گردشگری متناسب با بازارهای هدفش را نیز داشته باشد نه اینکه به فکر استخدام مترجم در این زمینه باشد چون این کجا و آن کجا!
کسب و کار از کمبود نیروی متخصص در صنعت گردشگری می گوید
· دکتر ناصر عندلیب: آموزش مجدد نیروی متخصص ؛ زیان بزرگ گردشگری ایران
· دانشگاه علمی کاربردی؛ بهترین گزینه آموزش نیروی متخصص گردشگری
نویسنده : عماد عزتی
بحث اشتغال و کمبور کار برای نیروی کار کشورمان در بسیاری از صنایع نقل محافل است و مسئولان درباره آن به چاره اندیشی پرداخته اند اما ظاهرا صنعت گردشگری هم اکنون تنها صنعتی است فرصت کار در آن وجود دارد اما نیروی متخصص نیست.
تقریبا از دهه هفتاد شمسی بود که گردشگری در کشورمان دوباره کم کم به فرصتی برای سرمایه گذاری و البته کسب درآمد تبدیل شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد اما از همان ابتدا ظاهرا یکی از مشکلات اصلی این صنعت یعنی تامین نیروی انسانی متخصص و کارآمد وجود داشته و هنوز هم پس از گذشت دو دهه حتی با وجود رویکرد دولت یازدهم کاملا مشهود است به همین دلیل کسب و کار به دفتر کار دکتر ناصر عندلیب مدیرعامل موسسه آموزشی کاراد سری زده تا از چند و چون بازار کار گردشگری بپرسد.
· به نظر شما فقر نیروی انسانی در صنعت گردشگری کشورمان از کجا آغاز شد؟
با توجه به شواهد موجود تاریخی ایران قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز این فقر را همراه داشته است چون تازه سال 1356 مدرسه عالی هتلداری شکل گرفته بود .
· همانطور که می دانیم هم اکنون موسسات زیادی در زمینه آموزش نیروهای متخصص گردشگری مشغول هستند پس چرا هنوز هم مشکل نیروی کارآمد در این زمینه وجود دارد؟
متاسفانه در زمینه آموزش های صنعت گردشگری به عقیده من هنوز فاقدیک طرح جامه یا دورنمای واحدی هستیم و همین موضوع باعث موازی کاری بسیار در زمینه آموزش نیروی انسانی شده. اگر صنعت گردشگری ایران در زمینه آموزش دارای یک مسترپلن بود؛ می توانستیم با تشخیص نیازهای مبرم در زمینه آموزش گام های مثبتی برداریم.
· توسعه که به ذات مناسب است پس چرا مشکل ساز شد؟
همانطور که گفتم بدون داشتن منابع انسانی و تجربه مناسبی گردشگری ایران پس از یک دهه (پس از پایان جنگ تحمیلی) سکون به یکباره سرزبان ها افتاد و تقاضای نامتناسب با منابع به این بازار وارد شد. به یکباره بحث آموزش نیروی کار خودنمایی کرد و اکثر مراکز آموزشی سعی کردند با ایجاد رشته های مختلف در این زمینه به کمک نیاز بازار ایران بیایند بی آنکه نقشه راهی واحد یا متناسب با نیاز جامعه در اختیار داشته باشند . به عنوان مثال حتی یکی از دانشگاه ها که به آموزش از راه دور معروف است نیز در این زمینه گام برداشت اما سئوال اینجاست که چطور می توان انتظار داشت فارغ التحصیلان این دانشگاه در رشته های مختلف گردشگری بتوانند در بازار کار موفق باشند؟
· آیا آماری از تعداد فارغ التحصیلان سالانه در رشته های مختلف گردشگری کشور در اختیار دارید؟
بله؛ هم اکنون براساس آمار سالانه بالغ بر 2000 نفر فارغ التحصیل در رشته های مختلف گردشگری از دانشگاه های کشور فارغ التحصیل شده و وارد بازار کار می شود بی آنکه در زمینه مهارت های کاری آنها بازرسی یا کنترلی صورت گرفته باشد.
· آموزش مجدد نیروی کار چه ضرری برای سیستم گردشگری ایران دارد؟
اول اینکه زمان از دست می رود و دوم اینکه هزینه هنگفتی باید دوباره صرف آموزش نیرویی که یکبار آموزش دیده است شود چون اساس کار غیر اصولی بود و همین موضوع باعث خواهد شد تا سرعت رشد گردشگری ایران کند شده و از دیگر رقبای خود جا بماند.
· شما گفتید آموزش نیروی انسانی گردشگری ایران بی برنامه است خوب متولی کیست؟
همانطور که می دانیم نوع شغل های مورد استفاده در صنعت گردشگری از جنس مشاغل مهارتی است البته فارغ از مشاغلی که در این زمینه ماهیت پژوهشی و تحقیقاتی دارند. بنابراین با توجه به ماهیت مشاغلی که در این صنعت مورد نیاز است و البته توجه به شیوه های استفاده شده توسط کشورهای پیشرفته در این صنعت در نگاه اول باید سازمان فنی حرفه ای بخصوص در برخی از مشاغل مورد نیاز متولی اصلی این کار باشد تا بتوانیم نتیجه لازم را به دست آوریم.
اما درباره صنعت گردشگری علاوه بر مهارت مقداری هم مسائل تئوری نیازداریم بنابراین می توان از همکاری سازمان فنی و حرفه ای با مراکز آموزشی گزینه ای مناسب به دست آورد. به عنوان مثال اگر بخواهیم به یک هتلداری آموزش دهیم علاوه براینکه نیازمند آموزش مهارت هستیم باید آداب معاشرت هم به او بیاموزیم که این خارج از چارت کاری سازمان فنی حرفه است پس همکاری بین ارگانها در این زمینه الزامی است.
· خوب چگونه می توان این ارگان را با یکدیگر مرتبط کرد؟
پاسخ شما می شود دانشگاه جامه علمی و کاربردی چون هم از لحاظ فنی کامل است و هم از لحاظ تئوری به عقیده من این دانشگاه می تواند بهترین گزینه برای تربیت نیروی متخصص و کارامد در صنعت گردشگری ایران باشد که باید به حضور آن بیش از پیش در این زمینه توجه کنیم .
· در این زمینه تکلیف دیگر دانشگاه ها چیست؟
نمی توان نقش سازنده این دانشگاه ها را نادیده گرفت اما بهتر است آنهایی که علاقمند به مسایل پژوهشی و تحقیقاتی در صنعت گردشگری هستند به این دانشگاه ها مراجعه کنند و بطور کلی دیگر رشته ها در اختیار دانشگاه علمی و کاربردی گذاشته شود تا بتوانیم خروجی مناسبی در زمینه نیروی کار داشته باشیم.
کسب و کار به جایگاه جعبه جادو در گردشگری می نگرد
· سفر از تلویزیون آغاز می شود
صنعت گردشگری هم اکنون در دهکده جهانی به عنوان یکی از صنایع پرسود بسیاری را به خود جلب کرده است و کشورهای مختلف جهان برای توسعه این صنعت داخل مرزهایشان دست به هر کاری می زنند به صورتی که هم اکنون بسیاری از کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری با استفاده حداکثری از رسانه های خود در جلب نظر گردشگران سراسر جهان کرده اند.
شاید با مطالعه این مقدمه به فکر تبلیغات تلویزیونی و رپرتاژهای مختلف برای معرفی جاذبه های گردشگری مناطق دیگر جهان باشید اما سخت در اشتباه هستید به یاد بیاورید روزی را که با عجله از محل کار خود برای دیدن سریالی خاص به منزل بازمی گردید و تشنه برای دیدن ادامه داستان تلویزیون را روشن می کنید و چند دقیقه ای مقابل آن بی حرکت می نشینید.
سینما، مقصد 40 میلیون گردشگر را در جهان تعیین کرد
طبق بررسیهای انجام شده از سوی آژانس تحقیقات تخصصی TCI که ویژه تحقیقات گردشگری و رقابت مقاصد توریستی است، درسال 2012 تصمیم گیری 40 میلیون گردشگر جهان در انتخاب مقصد سفرشان، تحت تاثیرتماشای فیلمهای سینمایی و تلوزیونی بوده است.
ارزیابیهای انجام شده نشان میدهد که 40 میلیون گردشگر مقصد سفر خود را تنها براین اساس که شاهد یک شات از آن مقصد در یک فیلم بودهاند، برگزیدهاند. بصورتی که نمایش یک مقصد گردشگری در فیلم، حتی بسیار موثرتر از برخی دیگر فعالیتهای رسانهای عمل میکند و میتواندبه عنوان بخشی مکمل و ترکیبی با این روشها مورد استفاده قرار گیرد این یافتهها نقش مهم نمایش مقصدهای گردشگری را درفیلمهای سینمایی و تلوزیونی به عنوان یک انگیزه موثر در جذب گردشگران تازه بیش از همیشه اثبات میکند.
در این گزارش آمده است بسته به هر مقصد گردشگری و بسته به بازاریابی و شهرت هر مقصد از هر 100 گردشگر، دست کم یک تا ده نفر مقصد گردشگری خود را عمدتا با اتکا به فیلمها و با الهام از صحنههای سینمایی انتخاب میکنند. این میزان بسیار بیشتر از میزانی است که تا کنون بازارهای گردشگری به ویژه به آن حساس بودهاند.
ایران هنوز در «شما» گیر افتاده است
با توجه به توسعه جایگاه سریال ها و فیلم های سینمایی در توسعه صنعت گردشگری ایران نیز به دلیل جاذبه های فراوان خود دست به اقداماتی مشابه زد و قرار شد در سازمان صدا و سیما شبکه ای با نام شبکه «شما» برای تبلیغ و به نمایش گذاشتن مکان های دیدنی شروع به کار کند و علاقمندان را با جاذبه های کشورمان آشنا کند ؛ اما از همان ابتدای کار فعالیت این شبکه با اما و اگرهای فراوانی مواجه شد و هم اکنون هم از سرنوشت آن طلاعی در دست نیست که آیا واقعا به سیاست های اصلی خود رسیده است یا خیر؟ در حالی که ستاره جوادی تهیه کننده و سردبیر برنامه «صنعت گردشگری » می گوید: با توجه به نتایج بسیار مثبت کشورهای همسایه درباره استفاده از رسانه ها بخصوص سریال های جذاب در جلب نظر گردشگران مثل ترکیه اینگونه می توان تصور کرد که ایران هنوز نتوانسته جایگاه اصلی رسانه در گردشگری را شناسایی کند و برای آن تعریفی داشته باشد.
این تهیه کننده صدا و سیما ضمن تاکید بر گسترش فعالیت رسانه ملی در این زمینه می گوید: ایران فقط یک شبکه افتتاح کرد در حالی که دیگر کشورها با ساخت سریال های بسیار جذاب سعی در نشاندن تماشاگر مقابل تلویزیون می کنند نه با یک شبکه بلکه چندین کانال ماهواره ای ولی ایران فقط با شبکه «شما» نمی تواند برای جلب نظر گردشگران خوش بین باشد چون بدون تردید بسیاری از مردم برنامه های تبلیغاتی یا حتی طبیعت را نمی پسندند بلکه باید آنها به روشهای دیگری جذب کانال تلویزیون یا موج رادیوی مورد نظر کرد.
جوادی با اشاره به موفقیت کشور کره جنوبی در جلب نظر مخاطبتان ایرانی می گوید: بیاد داریم هنگامی که از تلویزیون سریال های معروف کره ای مثل افسانه جومونگ پخش می شد ؛ ساعت پخش آنها چقدر خیابان های تهران خلوت بود ؟ این یعنی اثرگذاری تبلیغات نه اینکه صرفا با به نمایش گذاشتن تصاویری از استان های گیلان یا مازندران فکر کنیم می توانیم نظر گردشگران را جلب کنیم.
ستاره جوادی به عنوان تهیه کننده صدا و سیما در پایان ضمن تاکید بر جای خالی رسانه های تصویری و شنیداری در توسعه گردشگری ایران می افزاید: اگر واقعا قصد توسعه گردشگری ایران را داریم باید به فکر رساندن پیام خودمان به علاقمندان و چمدان به دست های خارج از مرز باشیم با روشهایی که دیگران تجربه کرده اند ونتیجه گرفته اند نمی توان صرفا با حضور در نمایشگاه و پخش شیرینی و شکلات یا کشک و گز نظر گردشگران را به ایران و جاذبه هایش جلب کرد بلکه می توان با امواج رادیو و تلویزیون آنها را به سمت ایران با کمترین هزینه تبلیغاتی کشاند .
از زمانی که گردشگری هم صنعت شد؛ محلی برای درآمد شناخته شد، اصناف مختلفی در این زمینه درگیر شدند و نهایتا اتاق بازرگانی به عنوان رابط بین بخش خصوصی یا همان اصناف و دولت نیز به آن راه یافت. براساس عرف و تعریف حقوقی جایگاه اتاق بازرگانی در بین اصناف باید درباره تسهیل روابط تجاری و اتقتصادی فعالان صنفی گام بردارد و زبانی برای بیان معضلات و مشکلات احتمالی در بین آنها باشد .
اما در گردشگری به عنوان صنعتی نوظهور یا همان صادرات نامرئی ؛ اتاق بازرگانی نتوانسته واقعا نقش اصلی خود را همانند دیگر اتاق های موجود در کشورمان ایفا کند چون از لحاظ قانونی و حقوقی هنوز جایگاه اصلی خود را نشناخته و هم اکنون اتاقی بوده برای مسافرت های گروهی و بازدید از نمایشگاههای بین المللی گردشگری !!؟
شاید نقش اتاق بازرگانی در صنوف دیگر و در اقتصاد وتولید کشورمان بسیار پررنگ است اما وقتی قصد ورود به اتاق بازرگانی در بخش گردشگری را داریم، در می یابیم درب این اتاق همواره قفل است و خبری از هیجانات اقتصادی دیگر اتاق ها و رونق کسب و کار در آن نیست چون مسئولان و اعضای آن همیشه در کنفرانس ها یا سمینارها مشغول سخنرانی از پشت تریبون های زیبا هستند .
همانطور که می دانیم یکی از رسالت های اعضای این اتاق در صنعت گردشگری توسعه و رونق گردشگری بومی و محلی داخل مرزهای کشورمان است چون براساس تجربیات و البته راهکارهای ارایه شده در کشورهای توسعه یافته در صنعت گردشگری؛ آنهایی در صادرات نامرئی موفق هستند که ابتدا با همکاری بخش خصوصی گردشگری داخلی خود را رونق داده باشند و پس از آن به فکر خارج از مرز بوده باشند. در حالی که اتاق های بازرگانی در بخش گردشگری ایران بخصوص در شهرستان ها هنوز جایگاه حقوقی خود را نیافته اند و در بسیاری از موارد تنها به یک خط تلفن پیامگیر و یک میز خاک گرفته ختم شده است!
پس اگر واقعا دولت تدبیر و امید قصدتوسعه گردشگری کشورمان را دارد با توجه به جایگاه اصلی بخش خصوصی در این صنعت بجاست با تدوین قوانین مناسب زمینه مشارکت هرچه بیشتر اتاق های بازرگانی در صنعت گردشگری کشورمان را فراهم نماید تا این بخش به عنوان حلقه ای رابط بین دولت و بخش خصوصی بتواند به خوبی در جهت جذب سرمایه های سرگردان داخلی و خارجی و توسعه گردشگری کشورمان گام بردارد نه اینکه تنها به اتاقی خاک گرفته تبدیل شود.
مشت نشانه خروار است
مدت هاست بحث حفاظت از میراث تاریخی و اماکن باستانی کشورمان در تمام محافل دولتی بخصوص در جلسات چندین ساعته سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری مطرح می شود و راهکارهایی کوچک و بزرگ برای آن اندیشیده شده است اما خروجی چه بوده و روند کار چیست؟
شاید بدون توجه به اینکه این میراث در صورت نابودی هرگز جایگزین نخواهند شد همیشه به اخبار مربوط به تخریب آنها می نگریم و با آروز سالم ماندنشان گاهی اوقات فقط آهی از ناراحتی می کشیم اما واقعا همین کافی است یا اینکه باید بیش از گذشته به فکر حفظ وحراست این آثار که نمادی از تمدن چندین هزار ساله کشورمان هستندباشیم.
شاید سال های گذشته فکر می کردیم تخت جمشید به عنوان نمادی از محوطه های باستانی ایران همانطور که چند هزار سال مقاومت کرد و به ما رسید بازهم مقاومت می کند به نسل های بعدی خواهد رسید اما همین بی توجهی و شعارهای بدون عمل بسیاری از مسئولان هنگام ساخت سدی نزدیک به این شاهکار تاریخی ایران تلنگری بود به علاقمندان میراث باستانی کشورمان که این چنین نیست و تمدن تاریخی ایران فدای توسعه ای بدون برنامه شده است. اما ظاهرا این گل سرسبد باستانی کشورمان همواره در خطر است و نمی توان فقط از میان روزنه های خاک نگران آن بود بلکه اینبار تهدیداتی جدی از سوی آسمان به جانش افتاده است .
نزولات جوی که همیشه باعث مسرت و شادی مردم بود و حکایت از برکت داشت هم اکنون به بلایی آسمانی برای این منطقه باستانی تبدیل شده است اما نه به خودی خود بلکه با دخالت انسان، چون برکات خداوند در ذات پاک و زندگی بخش هستند اما اینبار این اسیدی انسانی است که نزولات آسمانی را آلوده کرده و بر فرق سر تخت جمشید به عنوان نمادی از تمدن ایران زمین می کوبد تا اینکه بالاخره استقامت و ایستادگی ستونهایش درهم شکسته و سر تعظیم در مقام بی تدبیری ما برزمین فرودآورند.
آلاینده های شیمیایی ای که از مجتمع پتروشیمی نزدیک این سایت باستانی ایجاد شده و همواره مثل خوره به جان ستون های باستانی تخت جمشید افتاده است و به شکلی نگران کننده به پی آنها هجوم برده است در حالی که اگر واقعا مسئولان دغدغه ای در زمینه حفظ این آثار داشتند می توانستند با برنامه ریزی و مدیریتی دقیق به آن بپردازند نه اینکه بودجه ای دریافت شود و حاصلی درپی نداشته باشد.
اینطور که اگر به ترتیب قرار گرفتن کلمات در نام سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کمی با دقت بنگریم اولویت اول این سازمان در حفظ و حراست از میراث فرهنگی و تاریخی گذشتگان ماست بنابراین سئوال اصلی اینجاست حالاکه حال و روز تخت جمشید به عنوان گل سرسبد باستانی کشورمان اینطور است چه انتظاری درباره دیگر آثار باستانی که کمتر شهرت دارند می توانیم داشته باشیم؟ چون به قول معروف می گویند مشت نشانه خروار است.
گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با مدیرعامل انجمن ملی پرواز
رسانه ها در توسعه گردشگری هوایی نقشی کلید در اختیار دارند
گفت و گو: عماد عزتی
مدتی است سخن از گردشگری هوایی یا تاکسی های هوایی در رسانه ها به گوش می رسد بی تردید علاقمندان به پرواز و گردشگرانی که می خواهند هیجان دیدن جاذبه های گردشگری ایران را از فراز آسمان تجربه کنند علاقمندبه شنیدن اما و اگرهای این نوع گردشگری از مقامی مسئول هستند به همین دلیل کسب و کار گفت و گویی اختصاصی با مهدی ایرانمنش رئیس هیدت مدیره شرکت هوانوردی و گردشگری افشید کارمانیا و مدیرعامل انجمن ملی پرواز را تدارک دید که مطالعه آن خالی از لطف نیست .
· چه طور به این نوع گردشگری علاقمند شدید و در این زمینه سرمایه گذاری کردید؟
پرواز جز ذات انسان هاست و علاقه به پرواز و صعود به صورت فطری در نهاد هر انسانی قرارگرفته است. برای همگانی ساختن پرواز و در دسترس عموم قرار گرفتن صنعت هوانوردی لازم بود تا تمهیدات وافی و کافی مثل ازدیاد وسایل پرنده و مکانهای تفریحات هوانوردی فراهم شود.به همین منظور و با بررسی وضعیت صنعت هوانوردی ایران و البته مقایسه آن با سایر کشورها به خوبی عقب افتادگی این صنعت در کشورمان مشهود است که با استفاده از تجربیات صاحب نظران تصمیم گرفتیم با ورود به این بخش نسبت به سرمایه گذاری و ایجاد زیر ساخت اقدام نماییم.
· گردشگری هوایی در کدام گروه از شاخه های گردشگری قرار گرفته و در ایران چه جایگاهی دارد؟
همانطور که می دانید گردشگری در دهکده جهانی انواع مختلفی مثل اکو توریسم،توریسم ورزشی،توریسم سلامت،توریسم مزرعه و روستاو.....همچنین توریسم هیجان دارد که هوانوردی و پرواز با انواع وسایل پرنده نیز در این بخش قرار گرفته است. اما متاسفانه این نوع هیجان در ایران به خوبی شناخته نشده و مردم حتی از آن بی خبر هستند. در حالی که میتوان در ایران هواپیما اجاره کرد، خلبان شخصی شد و یا هواپیما داشت.
· آیا این نوع گردشگری ازنظر قانونی حمایت شده است یا اصلا به حمایت های قانونی نیاز هست؟
در مورد حمایت های قانونی که وضعیت مشخص است. قطعا فعالیت ها بایستی در چار چوب قانون و مقررات بخصوص مقررات هوانوردی انجام گردد. اما متاسفانه گاهی قوانین با نگاه توسعه ایی نگارش نشده و نگاههای غیر گردشگری در آن لحاظ می شود در حالی که تسهیلات قانونی می تواند منجر به توسعه این صنعت در کشورمان بشود.
· آیا گردشگری هوایی تاکنون از سوی دولت حمایت شده است؟
در مورد حمایت های دولتی و با توجه به انحصار بعضی از امور هوانوردی با دولت از جمله ناوبری ها و خدمات ترافیکی فرودگاهی و همچنین فرودگاهها ،هرگونه حمایت در این بخش موجب گسترش فرهنگ هوانوردی خواهد شد.به عنوان مثال در ایران و در هر استان و در بعضی استانها چندین فرودگاه وجود دارد که در صورت حمایت دولت میتوانند به عنوان مراکز هوانوردی عمومی و تفریحات هوانوردی استفاده شود.
· آیا در این نوع گردشگری سرمایه گذاری خارجی هم صورت گرفته است؟
خیر.سرمایه گذار خارجی در این زمینه نداشته ایم.با توجه به نوپا بودن این صنعت در کشور ایران و وجود موانع مختلف برای توسعه و همچنین عدم زیر ساخت کافی ،سرمایه گذاران خارجی تمایلی به این موضوع از خود نشان نداده اند.
· آماری از درآمد جهانی یا اشتغالزایی این نوع گردشگری در دست هست اگر وجود دارد سهم ایران در این زمینه چقدر بوده ؟
بر اساس گزارش سازمان جهانی هوانوردی درآمد صنعت گردشگری بالغ بر 70 میلیارد دلار دردنیا بوده و با توجه نوظهور بودن این نوع گردشگری در ایران سهم کشورمان در این زمینه بسیار ناچیز است که با راه اندازی مراکز هوانوردی عمومی علاوه بر افزایش سهم درآمد ایران در بکارگیری نیروی متخصص از جمله خلبان فنی و بسیاری نیروهای عادی نیز در این مراکز مفید خواهد بود.
اما درباره سهم اشتغالزایی این صنعت بازهم براساس همان آمارمی توان به 15 میلیون شغل در حوزه گردشگری هوایی در جهان اعم از حمل و نقل هوایی و شغلهای وابسته اشاره کرد وتحقق سهم ایران در این امار و ارقام نیازمند حرکتی جهادی است.
· همانطور که می دانید این صنعت گران است و برای عموم گردشگران قابل دسترس نیست چه راه کارهایی برای ارزان شدن گردشگری هوایی وجود دارد؟
با توجه به پر هزینه بودن این صنعت بدون شک قیمت تمام شده ارائه این خدمات نیز کمی بالاست.اما در تمام کشورها طرحهایی برای کاهش هزینه ها وجود دارد. مثلا در کشور آمریکا طرحی در مجلس تصویب شده که به موجب آن تمام مالکان هواپیمای شخصی ، موظف به سوار کردن مردم عادی و ثبت در برنامه پروازی شده اند و این یعنی پرواز برای همه.
در کشور ایران هم لازم طرحهایی با حمایت دولت و بخش خصوصی برای کاهش هزینه ها و عمومی کردن صنعت اندیشده شود.
· نظر شما به عنوان کارشناس درباره ایرتاکسی ها چیست؟
ایر تاکسی یا تاکسی هوایی مقوله ایست که کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس تعاریف سازمان بین المللی هوانوردی icao تاکسی هوایی عبارت است از استفاده از هواپیما های 9 تا 19 نفره در مسیرهای بدون برنامه که موجب صرفه جویی در زمان هزینه می شود.
نمونه این طرح که زیر ساخت ان توسط شرکت هوانوردی افشید کارمانیا در جنوب شرق کشور و به مرکز کرمان در حال اجرا است امکان حضور استفاده از هواپیمای مذکور را بدور از تشریفات خاص فرودگاهی فراهم کرده و تبدیل به مرکز گردشگری منطقه شده است.
اما بطور کلی بعضی از مزایای ایرتاکسی به شرح زیر است:
-امکان استفاده از مسیرهای کوتاه(بین شهرستانها)
-استفاده از تسهیلات فرودگاهی مناسب و فرار از تشریفات فرودگاهی مخصوص شرکتهای هواپیمایی
-استفاده در موقعیت های اورژانس
-استفاده جهت تورهای گردشگری و حمل ان به هر نقطه مورد نظر
* نظر شما درباره حضور بخش خصوصی در این نوع گردشگری چیست؟
این نوع گردشگری از اساس خصوصی است و بدون تردید دولت فقط نقش نظارتی و حمایتی خواهد داشت . اما با توجه به وجود پتانسیل های بالای مالی در بخش خصوصی گردشگری ایران می توان با فراهم کردن زیرساخت های قانونی زمینه ساز حضور گسترده تر این بخش در گردشگری هوایی کشورمان شد چون این بخش فقط در زمینه برگزاری تورها فعال نخواهد شد بلکه واردات قطعات، ساخت و تولید ، آموزش خلبان و نیروی فنی همه و همه زمینه های اشتغالزایی و حضور بخش خصوصی در این شاخه از گردشگری است.
· جایگاه مطبوعات در توسعه گردشگری هوایی چیست؟
مردم ایران به صنعت هوانوردی به عنوان وسیله ایی لوکس و تجملاتی نگاه میکنند. در حالی که گاها قیمت هواپیمای دو نفره شخصی از اتوموبیل نیز ارزان تر است.لیکن مردم نسبت به این موضوع بی اطلاع و یا کم اطلاع هستند.
بنابراین رسانه ها با تعریف این هوانوردی و ترسیم راهکارهای آن برای مردم باعث کشاندن مردم به فرودگاه های هوانوردی عمومی خواهند شد تا مردم از نزدیک هواپیما را لمس کنند. بنابراین مطبوعات نقش اساسی در این زمینه به عهده دارند.
کسب و کار از روند افزایش تبلیغات غیر واقعی گردشگری در آستانه نوروز می گوید
نویسنده: عمادعزتی
همواره رویای سفر به دوردست ها و سرزمین های ناشناخته در ذهنمان شیرین و دلچسب بوده است به صورتی که برای به واقعیت رساندنش تلاش بسیاری انجام می دهیم ، اما ظاهرا این شیرینی و حلاوت در کنار خلاء های گسترده قانونی و فرهنگی در ایران زمینه ای است برای سودجویی و کلاهبرداری های ناگوار از گردشگران در عالم واقعیت.
بسیاری از مسافران و گردشگران در دهکده جهانی علاقمند هستند با استفاده از راهکارهایی هزینه سفرهایشان را کاهش داده تا بتوانند بیشتر سفر کنند و سراز دنیای ناشناخته های دیگر نقاط جهان درآورند. همین موضوع باعث شده تا راهکاری های بسیاری در صنعت گردشگری پا به عرصه وجود گذاشته و سفرهای گردشگران و علاقمندان را ارزان و گاهی رایگان کند .
اما در کشورمان چطور آیا تمام این تبلیغات و راهکارها واقعی هستند یا ارگانی هست که به آنها رسیدگی و مانع از زیان مادی و روانی گردشگرانی کشورمان باشد؟ هرچند در ابتدا سکاندار صنعت گردشگری یعنی سازمان میراث فرهنگی می تواند بهترین مرجع برای این منظور یعنی جلوگیری از انتشار تبلیغات غیر واقعی در صنعت گردشگری باشد اما ظاهرا قوانین آنالوگی این سازمان در این زمینه توان رقابت به دنیای گسترده دیجیتال را ندارد .
فرهنگ نا مناسب در صنعت گردشگری کشور
مهسا مطهر ، کارشناس ارشد گردشگری ضمن اشاره به فاصله بسیارزیاد صنعت گردشگری ایران از واقعیت گردشگری بین المللی می گوید: در کشورمان با توجه به مسایل و سیاست های گذشته در صادرات نامرئی فاصله غیر قابل تصوری با دیگر کشورها به وجود آمده است بطوری که همین خلاء یا فاصله باعث شده هم گردشگران با مشکلات بسیاری برخورد کنند وهم فعالان عرصه گردشگری که همین موضوع زمینه ساز سوء استفاده های کلان نیز شده است.
این کارشناس گردشگری به عدم آشنایی مسئولان و قانونگذاران صنعت گردشگری کشورمان به علم روز توریسم یا همان گردشگری جهان اشاره می کند و همین موضوع را نقطه عطف آغاز خلاء های قانونی در صنعت گردشگری می داند و می افزاید: چطور می توان تصور کرد قانونی که در سال 1356 شمسی با توجه به فعالیت کانون ایرانگردی و جهانگردی در کشور وضع شده پس از گذشت نزدیک به چهار دهه هنوز هم قابل استفاده باشد ؟ مگر نه اینکه صنعت گردشگری با سرعتی غیر قابل تصور در حال رشد و گسترش است پس چطور می توانیم انتظار داشته باشیم قوانین کهنه گذشته ما در این زمینه پویا و فعال باشند؟
اما محمد حسن کرمانی رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات گردشگری هوایی ایران به نکته مهمتری یعنی کمبود اطلاعات گردشگری میان گردشگران و مسافران ایرانی از حق و حقوق خودشان اشاره می کند و می گوید: بسیاری از گردشگران ایرانی هنوز حقوق قانونی خود را به عنوان مسافر یا متقاضی سفر نمی دانند و البته نمی دانند چگونه باید قانونی یا غیر قانونی بودن سایت های خدمات گردشگری را تشخیص دهند چون از سوی دست اندرکاران دولتی هیچ آموزشی در این زمینه به آنها داده نشده است یا اینکه اصلا متولی خاصی در این زمینه نبوده است.
رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات گردشگری هوایی ایران ضمن محترم شناختن اختیار و عقلانیت مسافران به این موضوع اشاره می کند که وقتی قانون در زمینه توضیح حقوق دو طرف در خدمات گردشگری ضعیف عمل می کند خود به خود فرهنگ سفر و گردشگری چه در گردشگران و چه در فعالان این صنعت کاهش خواهد یافت بنابراین نمی توان انتظار سوء استفاده را نداشت.
کرمانی به کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری اشاره می کند و می گوید: هم اکنون بحث کلوپ یا کارتهای اعتباری سفر یا حتی عضویت های سالیانه در مراکز اقامتی و تفریحی در جای جای دنیا کاملا قانونی و البته کنترل شده جا افتاده است در حالی که هنوز در کشورمان هیچ قانونی در این زمینه وجود ندارد و گاهی اوقات خلاء های موجود در قانون گردشگری ایران به دلیل ناآگاهی مدیران بالادستی از دانش روز باعث بروز ناهنجاری در صنعت گردشگری کشورمان شده است.
رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن تاکید بر انعقاد قرارداد رسمی با دفاتر گردشگری به مسافران و کنترل تمام تبصره ها و مواد مندرج در آن می افزاید: با توجه به نزدیک شدن ایام نوروز و گسترش تقاضای سفر توسط مسافران نوروزی جای تردید نیست که گردشگران و مسافران نباید فقط به قیمت ارزان تورهای تبلیغ شده توجه کنند بلکه باید قبل از پرداخت هرگونه هزینه ای به واقعیت و صحت آن واقف شده و پس از آن دست به جیب شوند که بهترین کار مراجعه حضوری به دفاتر خدمات مجاز گردشگری در سطح شهرهاست چون هنوز دنیای صفر و یکی گردشگری در کشورمان دارای خلاء های گسترده قانونی است.
شما برنده اقامتی صد درصد رایگان شدید؟!
علی لطفی ، مدیرکل دفتر امور مراکز خدمات گردشگری سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کشور ضمن تاکید بر گسترش فعالیت شرکت های گردشگری در دنیای مجازی و نا متناسب بودن قوانین موجود با این رشد و گسترش می گوید: مدتی است که پیامک های متفاوتی در زمینه برگزاری تورهای لحظه آخری یا حتی تخفیف های باورنکردنی درباره تورهای داخلی و خارجی توسط شرکت های مختلفی به مشترکان تلفن همراه ارسال می شود که بسیاری از آنها هرگز دارای مجوزهای قانونی نیستند.
این مقام مسئول در این باره می افزاید: معمولا این تبلیغات در نهایت به وب سایتی مجازی با تعدادی عکس بسیار زیبا و دلچسب درباره موضوع تبلیغ و البته چند شماره تلفن ختم می شوند و وقتی متقاضیان به آنها مراجعه می کنند به شرایطی متفاوت روبرو خواهند شد و گاهی باعث انحراف ذهن آنها می شود .
لطفی ضمن تاکید بر غیر قانونی یا غیر واقعی بودن بیشتر این تبلیغات در صنعت گردشگری که به صورت الکترونیک به دست متقاضیان سفر بخصوص در ایام پیک سفر می رسد می گوید: جالب اینجاست که اکثر این تبلیغات برای جلب اطمینان متقضیان به آنها اسراسر می کنند برای دریافت تایید صحت تبلیغات خود با سازمان میراث فرهنگی تماس گرفته و سلامت کسب وکارشان را از این سازمان به عنوان سکاندار گردشگری کشور جویا شوند درحالی که هیچ اطلاعاتی از وضعیت کاری آنها در سازمان به ثبت نرسیده چه بسا از اساس این فعالیت غیر قانونی بوده است.
این مقام مسئول ضمن اشاره به نام «پرشین کروز» که در سازمان میراث فرهنگی به ثبت نرسیده است تصریح کرد: این شرکت که کارت های اقامت رایگان به متقاضیان می فروشد و چند هفته اخیر هم فعالیت خود را بسیار گسترده تر کرده است و صرفا با استفاده از امکانات و البته علاقه مسافران توانسته تا کنون از دویست هزار نفر پول دریافت کند که با یک حساب سرانگشتی چیزی معادل هشت میلیارد تومان از این زمینه به دست آورده است.
به هر حال تقاضای سفر بخصوص سفرهای ارزان قیمت همواره بین گردشگران وجود دارد و خلاءهای قانونی بسیار؛ اما جالب اینجاست لطفی در این زمینه به ایسنا گفته است: دوهفته پیش با اطلاع از فعالیت شرکت یاد شده نامه ای به سازمان میراث فرهنگی استان تهران ارسال شده تا از طریق پلیس فتا این موضوع رسیدگی شده و جلوی فعالیت غیر قانونی شرکت پرشین کروز گرفته شود ولی با گسترش تبلیغات این شرکت مواجه شده ایم. سئوال اصلی اینجاست که واقعا مسئول برخورد با اینگونه تبلیغات غیر واقعی در صادرات نامرئی کشورمان کیست و چگونه می توان واقعی یا غیر واقعی بودن آنها را تشخیص داد؟ این در حالی است که خطر گسترش اینگونه شرکت ها می تواند گردشگری بین المللی ایران را نیز تهدید کند.
اجاره ای را که تحت پوشش طرح شناسنامه دار شدن قرار گرفته اند شناسایی کنند می گوید: در مبادی ورودی و خروجی 22 استان دفاتری ایجاد شده که مسافران می توانند با مراجعه به آنها براساس تعداد نفرات، نوع امکانات درخواستی شامل متراژ خانه، تعداد تخت و... خانه یا ویلای شخصی خود را براساس فهرستی که از خانه ها و ویلاهای تحت پوشش به ثبت رسیده با نرخ مصوب اجاره کنند.
به گفته جلالی 500 مرکز رزرو در 22 استان کشور راه اندازی شده که قرار است این مراکز بزودی هوشمند شوند به این ترتیب مسافران می توانند به صورت اینترنتی از قبل خانه یا ویلای موردنظر خود را اجاره کنند تا پس از رسیدن به استان مقصد برای پیدا کردن جا سرگردان نشوند و وقتشان نیز تلف نشود.
کسب و کار روند هفت ساله طرح ساماندهی ویلاهای استیجاری کشور را بررسی می کند
نویسنده : عماد عزتی
سال 1386 بود که سازمان میراث فرهنگی کشور با کمک برخی از ارگان های ذیربط طرحی را به نام «طرح ساماندهی ویلاهای اجاره ای» را برای جلوگیری از زیان گردشگران و همچنان امنیت آنها در کشور آغاز کرد .
دستورالعمل ها و قوانین بسیاری در این زمینه تصویب شد و کمیته ای هم برای ساماندهی این مراکز استیجاری شروع به کار کرد هرچند اوایل این طرح همه از روند مثبت آن سخن گفتند و بسیاری از آن در زمینه توسعه گردشگری ابراز رضایت کردند اما امسال در آستانه شروع سفرهای نوروز 93 پس از گذشت هفت سال از این طرح تنها 20 هزار واحد مسکونی اجاره ای شناسنامه دار شدند در حالی که فقط براساس آمار ارایه شده در استان مازندران 130 هزار واحد اجاره ای به متقاضیان اجاره داده می شود و در شهر مشهد مقدس نیز حدود 3400 واحد استیجاری برای گردشگران مشغول فعالیت هستند.
بنابراین با توجه به گستردگی این موضوع در سراسر ایران باستانی به جرات می توان گفت طرح ساماندهی ویلاهای استیجاری در کشورمان حاصلی نداشته و نمی توان روی اهداف آن برای نوروز 93 و مسافرانش حسابی باز کرد در حالی که از ابتدا قرار بود با استفاده از راهکارها و ابزار قانونی دو موضوع بسیار مهم یعنی کنترل قیمت و تامین امنیت گردشگران و متقاضیان این اقامتگاهها را مد نظر مجریان طرح قرار گیرد.
اما هنوز بسیاری از مسافران به دلیل آمار پایین مراکز تایید شده برای اقامت گردشگران به دلیل گرانی هتل ها یا حتی نبود تعداد کافی اتاق در هتل ها برای اقامت مسافران بخصوص در زمان پیک سفر و کمبود واحدهای شناسنامه دار مجبور به استفاده از واحد های غیر مجاز هستند و نمی دانند در صورت بروز مشکلات به کدام ارگان مربوطه باید مراجعه کنند؟
کنترل قیمت و تامین امنیت مسافران
در این زمینه مدیرکل گردشگری داخلی سازمان گردشگری کشور ، تامین امنیت مسافران، امکان کنترل و نظارت بهتر بر رفت و آمدها در این اماکن و ساماندهی و جلوگیری از هرج و مرج و مطالبه نرخ های بیش از حد معمول را مهم ترین اهداف در طرح شناسنامه دار کردن خانه ها و ویلاهای اجاره ای عنوان می کند و یادآور می شود طرح ساماندهی ویلاهای اجاره ای در ایران طرح مشترکی با حضور نمایندگان ادارات گردشگری استان ها و مجریان بخش خصوصی با همکاری سیستم های نظارتی از اداره اماکن گرفته تا فرمانداری ها در حال اجراست.
به گفته بهروز جلالی، گلستان، گیلان، مازندران، قم، خراسان رضوی و اردبیل شش استانی بودند که از سال 86 سازمان گردشگری کشور به ادارات گردشگری این استان ها ابلاغ کرد که به صورت آزمایشی طرح شناسنامه دار کردن خانه ها و ویلاهای شخصی اجاره ای در آنجا به اجرا درآمد و هم اکنون 20 هزار خانه مسکونی و ویلای شخصی اجاره ای در 22 استان کشور تحت پوشش این طرح قرار گرفته اند.
وی یادآور شد بجز شش استان یادشده، آذربایجان شرقی، ایلام، البرز، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، خراسان شمالی، سمنان، فارس، قزوین، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مرکزی، همدان، یزد و کرمانشاه و استان هایی هستند که به این طرح پیوسته اند.
طرحی بدون اجبار
اگرچه نمی توان نسبت به بازده سیاست های اجباری دولت ها در گوشه و کنار دهکده جهانی بخصوص در صادرات نامرئی خوشبین بود اما جای تردید نیست هر طرحی نیازمند ضمانت های اجرایی متناسب با وسعت اجرایی آن است بنابراین طرح ساماندهی خانه های استیجاری در کشورمان نیز از این قانون مستثنی نیست.
این در حالی است که مدیرکل گردشگری داخلی سازمان گردشگری کشور درباره اجباری یا اختیاری بودن حضور مالکان در این طرح می گوید: برای حضور در این طرح اجباری در کار نیست و همه چیز اختیاری است ، چون تجربه ثابت کرده چنین طرح هایی اگر به صورت اختیاری باشد بهتر جواب خواهد داد تا این که اجباری در کار باشد.
جلالی ضمن تاکید بر بی تاثیری اجبار در چنین طرحی می افزاید: با توجه به اهداف بلند مدت و البته اولویت های اجرایی این طرح سعی شده با استفاده از ابزارهای تشویقی مثل تخفیف های مالیاتی ، حذف عوارض سالانه، ارائه تسهیلات بیمه ای و اعطای تسهیلات بانکی جهت تجهیز یا بازسازی و نوسازی واحدها و اعلام آدرس و شماره تلفن تماس در مراکز جذب گردشگری مالکان این طرح ها را تشویق به حضور در این طرح کنیم.
وی به مراکز اطلاع رسانی طراحی شده در شهرها و استان های گردشگرپذیر کشور اشاره می کند و می افزاید: نکته مهم در تشویق مالکان ویلاهای استیجاری این است که با اعلام فهرست خانه ها و ویلاهایی که شناسنامه دار شده اند در مراکز اطلاع رسانی به گردشگران در هر استان، مسافران ترجیح خواهند داد برای اجاره خانه سراغ این اماکن بروند تا این که خانه های بی نام و نشان را انتخاب کنند پس می توان اینگونه تصور کردکه مالکان حتی به زودی از این طرح استقبال گسترده ای خواهند داشت.
کیوسک های اطلاع رسانی ضمانتی در اجرای طرح
هوشنگ مرادی مجری طرح ساماندهی ویلاهای استجاری کشور فروردین ماه سال جاری با اشاره به اینکه کیوسکهای اطلاعرسانی کار رزرو هتل ، توزیع بروشور، نقشه راهها و مراکز رفاهی و گردشگری را بر عهده دارند، گفت: برای جمعآوری و ساماندهی تابلو به دستها و جانمایی کیوسکهای اطلاعرسانی، نیاز به حمایت نیروی انتظامی و شهرداریها داریم که سبب رشد اقتصادی و رشد فرهنگی منطقه میشود.
مرادی ضمن تاکید بر توسعه فعالیت کیوسک های اطلاع رسانی در استان های گردشگرپذیر کشور و تاثیر این کار بر اجرای طرح افزود: کیوسکهای اطلاعرسانی حلقه اتصال مسافر و ویلا و مراکز اقامتی استیجاری کشور بوده و با راهاندازی این کیوسکها کل مشخصات ویلا و مراکز اقامتی استیجاری را داریم و امکان نظارت بر فعالیتهای این مراکز سهلالوصول خواهد بود بنابراین هر قدر اطلاعرسانی در این مراکز بیشتر باشد استفاده مهمانان از ظرفیتهای گردشگری بیشتر و سبب رونق اقتصادی میشود.
وی با بیان اینکه دولت برای اشتغال هر فرد 250 میلیون ریال هزینه میکند، اظهار داشت: توجه به توسعه کیوسک های اطلاع رسانی در استان های گردشگر پذیر ایران می تواند حرکتی بزرگ در زمینه اشتغالزایی کشور باشد چون هر کیوسک اطلاعرسانی که برای استقرار آن هزینهای بالغ بر 50 میلیون ریال دارد، برای پنج نفر اشتغال مستقیم و 10 نفر اشتغال غیرمستقیم ایجاد میکند.
این در حالی است که مدیرکل گردشگری داخلی سازمان گردشگری درباره اینکه شهروندان چگونه باید خانه ها و ویلاهای اجاره ای را که تحت پوشش طرح شناسنامه دار شدن قرار گرفته اند شناسایی کنند می گوید: در مبادی ورودی و خروجی 22 استان دفاتری ایجاد شده که مسافران می توانند با مراجعه به آنها براساس تعداد نفرات، نوع امکانات درخواستی شامل متراژ خانه، تعداد تخت و... خانه یا ویلای شخصی خود را براساس فهرستی که از خانه ها و ویلاهای تحت پوشش به ثبت رسیده با نرخ مصوب اجاره کنند.
به گفته جلالی 500 مرکز رزرو در 22 استان کشور راه اندازی شده که قرار است این مراکز بزودی هوشمند شوند به این ترتیب مسافران می توانند به صورت اینترنتی از قبل خانه یا ویلای موردنظر خود را اجاره کنند تا پس از رسیدن به استان مقصد برای پیدا کردن جا سرگردان نشوند و وقتشان نیز تلف نشود.
کسب و کار به روند توسعه گردشگری هوایی ایران می نگرد
بطور کلی پرواز و دیدن زمین از بلندای آسمان آرزوی دیرینه بشر بوده که از زمان برادران رایت این رویا به واقعیت پیوسته است اما اینکه جاذبه ای را از فراز آسمان ببینیم مدت کوتاهی است در صنعت گردشگری راه یافته و بطور کلی هوانوردی عمومی واژهای تازه در صنعت گردشگری بخصوص در کشورمان است. این واژه بیانگر یک نوع گردشگری هوایی است که فارغ از هر نوع پرواز منظم فقط به دنبال گشتهای هوایی شکل گرفته می تواند در سایر بخش های گردشگری و البته حمل ونقل هوایی نقش بسیار مهمی را برعهده بگیرد اما ظاهرا در ایران با فراز و فرودهایی هنوز هم دست به گریبان است.
هرچند گردشگری هوایی در کشورمان جایگاه شناخته شده ای ندارد و هنوز برای بسیاری شناخته شده نیست اما عمده کشورهای گردشگرپذیر جهان مثل استرالیا، آلمان، ترکیه ، روسیه ، ایالات متحده و ... هر ساله به همین بهانه خیل عظیمی از گردشگران را به سرزمین خود دعوت می کنند و با برگزاری مسابقات متنوع هوایی مثل پاراگلایدر، هواپیماهای فوق سبک و البته بالن سواری رونق قابل ملاحظه ای در صادرات نامرئی خودشان ایجاد می کنند.
از این روی با توجه به رویکرد جدید دولت یازدهم مبنی بر توسعه گردشگری می توان اینگونه تصور کرد این زیرمجموعه از گردشگری بین المللی یعنی گردشگری هوایی نیز در حال توسعه است و با تصمیم اخیر شرکت فرودگاههای کشور مبنی بر آمادگی جهت پذیرش هواپیماهای شخصی به نظر می رسد این رشته از گردشگری با افق های تازه ای روبرو خواهد شد.
در این باره «ابراهیم شوشتری» ، معاون عملیات هوانوردی شرکت فرودگاههای کشور می گوید: فرودگاههای کشور آماده پذیرش هواپیماهای شخصی دارای مجوز از سازمان هواپیمایی کشوری و نهادهای مرتبط هستند.
اظهار داشت: «هواپیماهای شخصی در انواع سبک و فوق سبک هماکنون در 15 فرودگاهها کشور مشغول پرواز هستند و این هواپیماها پس از انجام فرآیندهای لازم و اخذ مجوز از سازمان هواپیمایی کشوری میتوانند در فرودگاههای کشور تردد کنند.»
وی ضمن اشاره به روند تاثیرگذاری مثبت این تصمیم گیری در توسعه گردشگری هوایی می افزاید:«ممکن است در فرودگاه مهرآباد تهران به دلیل حجم فعالیت زیاد و محدودیت پارکینگ در این خصوص محدودیت داشته باشیم اما با توجه به توسعه تقاضا و البته رویکرد جدید دولت مشغول برنامه ریزی برای توسعه زیرساخت های لازم در این باره هستیم و بزودی اخبار خوبی نیز منتشر خواهد شد.»
ارمغان گردشگری هوایی؛ رونق اقتصادی
دکتر عبدالله یونسی رئیس هیات مدیره فرودگاه آزادی در این زمینه می گوید: از سالهای گذشته، توسعه هوانورد عمومی یکی از برنامههای بخش خصوصی در راستای درآمدزایی و توسعه گردشگری هوایی مد نظر قرار گرفت؛ این در حالی است که به فعالیت بخش خصوصی در زمینه هوانوردی عمومی در برخی شهرهای کشور از جمله ارومیه، مشهد و تهران (فرودگاه آزادی) ،میتوان اشاره کرد و توسعه هوانوردی عمومی نه تها منجر به گردشگری هوایی بلکه منجر به رونق اقتصادی نیز در مناطق مختلف میشود.
یونسی می افزاید: جای تردید نیست نقش گردشگری هوایی فقط پرواز نیست بلکه می توان از خدمات جانبی آن فرصت های اقتصادی بسیار را برای جوانان کشورمان ایجاد کرد مراکز آموزشی و البته تعمیر و نگهداری و حتی ساخت و مونتاژ این پرنده می تواند به بازار کاری بسیاری جذاب برای جوانان علاقمند تبدیل شده و در عین حال گردشگران زیادی را به خود جلب نماید.
وی ضمن اشاره به نقش سازنده رسانه ها در شناساندن ظرفیت های گردشگری هوایی و جلب توجه سرمایه گذاران در این زمینه می گوید: در حال حاضر شرایط گردشگری هوایی در کشورمان بگونه ای است که حتی رسانههای داخلی از این نوع گردشگری به نحوی غافلند که خبری در این زمینه زیاد به گوش نمی رسد در حالیکه خارج از مرزهای کشور رسانه ها با جریان سازی و ایجاد انگیزه باعث ورود پرنده های فوق سبک به کشورشان می شوند و با همین جریان سازی هاست که زمینه جابجایی صدها هزار علاقمند و گردشگر به نقطه از جهان صورت می گیرد.
یونسی ضمن اشاره به حضور گسترده بخش خصوصی در این زمینه می گوید: هرچند تا کنون هیچ کمکی از دولت در این زمینه به گردشگری هوایی صورت نگرفته است اما بدون تردید جاذبه این بخش از گردشگری آنچنان است که فقط با حمایت های قانونی دولت و تسهیل شرایط سرمایه گذاری، در این زمینه می توانیم روی پای خودمان بایستیم و نیازی به حمایت های مالی دولت نیست. بشرط آنکه به معنی واقعی این بخش از گردشگری خصوصی سازی شده و دولت فقط قانونگذار باشد آنهم در جهت تسهیل حضور نه ایجاد موانع مختلف ، اما لازم به یادآوری است که نیاز برخی از حمایت های مالی دولت هرگز قابل کتمان نیست.
تاکسی های هوایی معامله ای بردبرد
این در حالی است که اگر از بحث گردشگری هوایی بگذریم و به حضور هواپیماهای فوق سبک و سبک در مراکز مختلف گردشگری کشورمان برسیم خواهیم دید این هواپیماها همانطور که در پروژه تاکسی های هوایی مطرح شده کاملا مناسب ارایه خدمات به گردشگران و مسافران بین شهری هستند اما متاسفانه تا کنون به این جایگاه مهم در گردشگری توجه ویژه ای نشده است .
بطوری که کاپیتان عباس آزادی رئیس هیئت مدیره شرکت هوانوردی آسمان غرب در همدان ضمن اشاره به ظرفیت بالای گسترش تاکسی های هوایی در جذب توریست می گوید: می دانیم کشورمان جزو ده کشور برتر و پرجاذبه برای گردشگران از سوی سازمان جهانی گردشگری اعلام شده است و یکی از عمده ترین معضلات کنونی گردشگری کشورمان بحث حمل و نقل هوایی است بنابراین با توسعه این تاکسی ها که گاهی اوقات تا 18 نفر مسافر را جابجا می کنند می توانیم در زمینه توسعه گردشگری گام موثری در شهرستهای مستعد مثل همدان ، شیراز ، البرز، مشهد یا کرمان باشیم.
این فعال عرصه گردشگری هوایی می گوید: راه اندازی پروژه تاکسی های هوایی با حمایت های قانونی و معنوی دولت و رسانه ها می تواند به عنوان معامله ای بردبرد برای دولت و البته گردشگری کشورمان باشد تا هم باری از دوش صنعت حمل ونقل هوایی کشور برداشته شود و هم زمینه ای برای توسعه گردشگری و البته اشتغالزایی در کشورمان ایجاد شده باشد.
وی دراین زمینه به کشور برزیل اشاره می کند که هم اکنون این کشور از تاکسی های هوایی به خوبی در جابجایی مسافران داخلی و گردشگران خارجی بین شهرها و شهرستان ها استفاده می کند و با توجه به صرفه اقتصادی آن روند روبه رشدی را در این زمینه به خود دیده و بسیار مورد استقبال تورهای گردشگری قرار گرفته است.
کاپیتان آزادی ، ضمن اشاره به وجود خلبانان بازنشسته و البته نوجوانان علاقمند در این زمینه می گوید هم اکنون کادر فنی مجربی در کشورمان در اختیار داریم که می توان با توسعه این تاکسی ها در سراسر کشور زمینه رونق مناسبی در گردشگری کشورمان ایجاد کرد.
وی ضمن تاکید بر سلامت هواپیماها و البته قطعات مورد نیاز آنها می افزاید با توجه به اینکه این تجهیزات بسیار مدرن هستندو برخی از آنها در کشورمان نیز به راحتی قابل ساخت هستند هیچ خطری مسافران این تاکسی ها را تهدید نمی کند و می توان با بالاترین استانداردهای بین المللی به آنها ارایه خدمات کرد. اما همانطور که می دانیم عرضه و تقاضا مهمترین تعیین کننده در هزینه اینگونه سفرها هستند بنابراین هرچه بتوانیم این دو مولفه را در گردشگری هوایی ایران تقویت کنیم شاهد رقابتی شدن بازار و البته اقتصادی شدن استفاده از این خدمات برای علاقمندان ، گردشگران و البته مسافران بین شهری خواهد شد.
چکیده
زلزله شاخص ترین بلای طبیعی با خسارات و هزینه های بسیار جانی و مالی است. ایران از جمله کشورهای زلزله خیز است و در طول دوران های مختلف تاریخی زمین لرزه های مهیب با خسارات بالای متعددی را شاهد بوده است.از مهمترین آثار بلایای طبیعی ازجمله زلزله بر محیط ،از بین رفتن منازل وتاسیسات شهری و ایجاد وقفه و اختلال در سیستم دفع زباله و فاضلاب و انباشته شدن آنها در محیط زندگی و آلودگی منابع آب آشامیدنی و آلودگی مواد غذایی و ....می باشد از اینرو مدیریت مواد غذایی مسئله درخور توجه در مواجهه با زلزله محسوب می شود.
از آنجایی که در جریان وقوع زلزله انبارها و مراکز تهیه و عرضه مواد غذایی اغلب آسیب می بینند و ممکن است منجر به کمبود حاد غذا گردد و تا زمانی که امر تأمین مواد غذایی به حال عادی برگردانده نشود ، برای تغذیه مردم بلا زده نیاز به تامین کمکهای خارج از منطقه است.
در این شرایط کنترل موثر کیفیت مواد غذایی مشکل خواهد شد چون بازرسی مواد غذایی فقط بر پایه شکل ظاهری و شرایط فیزیکی ماده غذایی و با توجه به خصوصیات معمولی و کیفیت نگهداری انجام میگیرد . در مواجهه با مقوله زلزله میتوان مدیریت مواد غذایی را در چهار مرحله سامان داد: 1-مرحله پیشگیری که تمرکز آن بر روی کاهش اثرات مخرب زلزله بر تاسیسات زیربنایی همچون تاسیسات آب و مراکز تهیه مواد غذایی است.2- مرحله آمادگی که شامل نحوه دسترسی به وسایل و تجهیزات، دارو و غذا، آب سالم، پتو و سرپناه و .... می باشد.3-مرحله واکنش که در لحظه وقوع بلا شروع می شود وهدف آن اقدامات حمایتی چون تهیه غذا و آب میباشد و4-مرحله بازسازی که شامل اقداماتی چون تعمیر و بازسازی مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی و منابع و تاسیسات آب شرب ، مراکزخدمات پزشکی و بهداشتی، کنترل محیط خدمات رفاهی و .... می باشد.
برای مدیریت مواد غذائی هنگام زلزله ضرورت دارد برنامه های جامع مدیریت بحران ،بویژه مدیریت مواد غذایی با در نظر گرفتن جمعیت مورد نظر برای ارائه خدمت،شرایط آب و هوایی و اقلیمی منطقه، برآورد احتمالی کودکان شیرخوار، امکانات موجود قابل بهره برداری از نظر محل نگهداری مواد غذایی ،امکانات برودتی( ثابت و سیار)و نیروی انسانی آگاه در زمینه مواد غذائی توسط مقامات رسمی و جمعیتهای امدادی داوطلب قبلا تهیه شده و در برنامه های دوره ای پایش گردند و مانورهای منطقه ای زلزله به صورت سالانه صورت پذیرد تا نواقص و کاستیهای موجود آشکار و برای رفع آنها چاره اندیشی شود.
نتیجه گیری: هر جامعه ای که احتمال مواجه شدن با زلزله را احساس می کند، باید تدابیر مدیریتی مقابله با بحران مواد غذایی هنگام زلزله را پیش بینی و عملیاتی نموده و پیوسته آنرا پایش کرده و در مسیر رفع کاستی های احتمالی آن گام بردارد.
1- مقدمه
زلزله شاخص ترین بلای طبیعی با خسارات و هزینه های بسیار جانی و مالی است وعمدتا غافلگیر کننده می باشد و به علت گستردگی تاثیر بر منابع مادی و انسانی خارج از ظرفیت تطابق جوامع بوده و گاه بدون کمکهای ملی و بین المللی به فاجعه های انسانی منتهی میگردد.زلزله سبب گسسته شدن روند زندگی طبیعی مردم و قرار گرفتن آنان در معرض عناصر مضر و خطرناک محیط شده و در نتیجه به غذا، پوشاک، سرپناه، مراقبتهای پزشکی و بهداشتی و سایر ضروریات زندگی در مقابل عوامل و شرایط نامساعد بوجود آمده محتاج می گردند.(1) ایران نیز از جمله کشورهای زلزله خیز است که در طول دوران های مختلف تاریخی زمین لرزه های مهیب با خسارات بالای متعددی را شاهد بوده و همواره هنگام وقوع این بلای طبیعی در روند امداد رسانی به بلادیدگان با مشکلات عدیده ای مواجه شده است. از مهمترین آثار بلایای طبیعی ازجمله زلزله بر محیط ،از بین رفتن منازل وتاسیسات شهری و ایجاد وقفه و اختلال در سیستمهای تهیه ، توزیع و عرضه مواد غذایی ،دفع زباله و فاضلاب و انباشته شدن آنها در محیط زندگی و آلودگی منابع آب آشامیدنی و آلودگی مواد غذایی و ....می باشد از اینرو تامین آب و غذای سالم به عنوان ضروری ترین نیاز مردم زلزله زده و رعایت بهداشت مواد غذایی مسئله درخور توجه در مواجهه با زلزله محسوب میشود.
2- مواد و روشها
تامین و عرضه مواد غذایی و آب شرب سالم از اهم خدمات اضطراری است که به دنبال وقوع زلزله و با هدف نجات جان انسانها و تامین رفاه نسبی برای آنها ارائه میشود. در جریان وقوع زلزله انبارهای مواد غذایی ، فروشگاههای عمده و خرده فروشی مواد غذایی ، رستورانها و غیره اغلب خراب می شوند یا آسیب می بینند و این امر می تواند منجر به خراب و فاسد شدن مواد غذایی انبار شده و گاها منجر به کمبود حاد غذا گردد و تا زمانی که امر تأمین مواد غذایی به حال عادی برگردانده نشده ممکن است برای تغذیه اهالی بلا زده نیاز به کمک از خارج از منطقه بلا دیده باشد . در جریان امدادرسانی زلزله ، بازرسی مواد غذایی فقط بر پایه شکل ظاهری ، شرایط فیزیکی ، طعم و بوی ماده غذایی و ... انجام میگیرد و در این شرایط کنترل موثر مواد غذایی مشکل خواهد بود. لذا برنامه ریزی های قبلی برای پاسخ به شرایط اضطراری هنگام زلزله، نیاز به گردآوری برنامه های مدیریتی از قبیل سیاست گذاری ها ، الزامات و دستورالعمل های مرتبط با تامین مواد غذایی در پاسخ به شرایط پیش بینی نشده و بازیابی و عملیات کمک رسانی دارد، که این مهم لازم است توسط سازمانهای بهداشتی و درمانی در سطح جامعه و سازمانهای دیگر سرویس دهنده (هلال احمر) پیش بینی و مهیا گردد، چنانچه هر گونه اهمال و ضعفی در این امر رخ دهد مسلماً موجب تشدید در شرایط بحرانی پیش آمده خواهد شد . (1) در مواجهه با مقوله زلزله میتوان مدیریت مواد غذایی را در چهار مرحله سامان داد:
1- مرحله پیشگیری که تمرکز آن بر روی کاهش اثرات مخرب زلزله بر تاسیسات زیربنایی همچون تاسیسات آب و مراکز تهیه مواد غذایی است.این اقدامات شامل مطالعات و تحقیقات جامع تحلیلی و میدانی و دستگاهی ایمنسازی لرزهای ساخت و سازها و تأسیسات مهم مانند منابع آب و سیلوها،گسترش روشهای طراحی لرزهای ساخت ابنیه جدید، مقاومسازی ساختمانهای موجود دربرابر زلزله ،توسعه فناوری جدید ساختمانی برای تولید نیمه صنعتی ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله و... می باشد.
2- مرحله آمادگی که شامل نحوه دسترسی به وسایل و تجهیزات، دارو و غذا، آب سالم، پتو و سرپناه و .... می باشد. یکی از مهمترین وظایف بخش بهداشت در مقوله مدیریت غذا و تغذیه در مرحله آمادگی، ارزیابی وضعیت تغذیه جمعیت های کشور به صورت منطقه ای ، شناسایی گروههای آسیب پذیر هر منطقه و پیش بینی و تدارک نوع و مقدار مواد غذایی برای جمعیت های منطقه ای که بیشتر در معرض خطر زلزله هستند می باشد. برآورد میزان مواد غذایی بستگی به وضعیت کنترل بحران دارد ودر سه مرحله برآورد میشود. مرحله اول: ۳ تا ۷ روز ابتدایی بروز زلزله .مرحله دوم: این وضعیت ممکن است از هفته دوم تا سوم بعد از زلزله متغیر باشد. مرحله سـوم: شــرایطی است که امکانات بیشتری برای زندگی راحت تر افراد آسیب دیده فراهم می شود.اولویت تدارک مواد غذایی برای شرایط وقوع زلزله به دلیل مشکلات موجود در تهیه، نگهداری و پخت مواد غذایی، کنسروها و مواد خشک و بیسکویت با بسته بندی مناسب می باشد.در مرحله آمادگی لزوم آموزش نیروهای بهداشتی ،دست اندرکاران نگهداری وتوزیع مواد غذایی، بازرسی و نمونه برداری مواد غذایی مستمر و مداوم مراکز ذخیره سازی مواد غذایی،بروز رسانی و جایگزین کردن محصولات بر اساس آمارهای به روز شده از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
3- مرحله واکنش که در لحظه وقوع بلا شروع می شود وهدف آن اقدامات حمایتی چون تهیه غذا و آب میباشد . بحران زلزله دوره ای موقتی است که زندگی و سلامت مردم در این شرایط تحت مخاطره قرار گرفته و آنها را نیازمند کمکهای فوری می نماید و محدودیت منابع غذایی بوجود آمده است .تخریب منابع تولید مواد غذایی ، اختلال در روند تولید غذا ، از بین رفتن مراکز ذخیره مواد غذایی ، از بین رفتن وسایل نگهداری مواد غذایی ، آلوده شدن آبهای لوله کشی و آشفته شدن وضع خانواده ها از عوارض زیان بار این رخداد در روند تغذیه ی زلزله زدگان می باشد . در جریان وقوع زلزله، جاده ها و راههای ارتباطی آسیب دیده و در امر حمل و نقل مواد غذائی به منطقه زلزله زده اختلال ایجاد می شود. در این مقطع زمانی مواد غذائی بسته به میزان فساد پذیری و نوع نگهداری دچار فساد و آلودگی می شوند که مصرف آنها ممکن است عواقب خطرناکی برای مصرف کننده بهمراه داشته باشد. بازماندگان زلزله برای رفع گرسنگی ممکن است هر نوع ماده غذائی که دسترس آنها وجود داشته باشد را بدون در نظر گرفتن مسائل بهداشتی و صرفا بمنظور تأمین نیازهای غذائی مصرف کنند.حضور کودکان ، زنان باردار و شیرده و افراد مسن و بیماران در شرایط بحران اولویت بندی توزیع منابع غذایی را مشکل تر می نماید .لذا در این شرایط مطالعه ی نیازها ،ارزیابی منابع غذایی موجود ، جیره بندی صحیح ،اولویت دادن به گروه های پرخطر و رسیدگی به نیازمندان مستلزم یک برخورد علمی و استاندارد شده می باشد .اگر چه در مراحل اولیه بحران مهمترین نیاز انرژی است ولی در مراحل بعدی باید به میزال ها ، پروتئین ، ویتامین و . .. نیز پرداخته شود.(3)بر این اساس اقدامات کلی و راهکارهای تأمین بهداشت مواد غذائی در زمان وقوع زلزله را می توان به شرح زیر مدیریت نمود:
الف) تأمین و توزیع مواد غذائی با تأکید بر تأمین نیازهای غذائی از طریق برقراری جیره غذائی کامل و سالم که با توجه به زمان بروز زلزله می تواند به دو مرحله تقسیم شود:
1-(تأمین مواد غذائی برای روزهای اولیه بحران) که معمولا از ساعات اولیه زلزله تا روزهای نخست پس از وقوع زلزله و مستقر شدن نهادهای خدمات رسانی را شامل میشود و عمدتا شامل مصرف مواد غذائی کنسرو و بسته بندی شده،کمپوت انواع میوه ها و فرآورده های خشک و خشکبار، میباشد که در شرایط معمولی ماندگاری طولانی میشود .
2-( تأمین مواد غذائی پس از استقرار زلزله زدگان در
اردوگاهها) با توجه به وسعت و شدت زلزله ، بازسازی مناطق آسیب دیده ممکن است از
چند ماه تا چند سال بطول بیانجامد. لذا تغذیه زلزله زدگان با غذاهای متداول و با
در نظر گرفتن عادات غذائی در منطقه وقوع زلزله میبایست مدیریت شود.مدیریت مواد
غذایی در این مرحله شامل توزیع مواد غذائی خشک و غیر فساد پذیر
مانند آرد ، شکر ،
ماکارونی ، روغن ومیوه و ... که دارای ماندگاری طولانی تری نسبت به
مواد غذائی فساد پذیر هستند بدون نیاز به شرایط ویژه نگهداری (یخچال ، سرد خانه )
بصورت هفتگی بین خانوارهای مستقر در چادرهای تدارک دیده شده ،توزیع روزانه مواد
زود فساد همانند شیر ، خامه ، انواع گوشت مرغ ، ماهی که جهت نگهداری نیاز به یخچال
، سرد خانه ، فریزر و شرایط ویژه نگهداری دارند ، می باشد.(4)
ب) شرایط نگهداری مواد غذائی در هنگام زلزله که بسته به درجه فساد مواد غذائی ،نیاز یا عدم نیاز به شرایط نگهداری ویژه تقسیم بندی شده و در صورتیکه امکان تأمین شرایط نگهداری در منطقه وقوع حادثه وجود نداشته باشد لازم است در محل هایی به دور از محل زلزله زده که شرایط نگهداری مطلوب مواد غذائی فساد پذیر وجود دارد،مواد غذایی را نگهداری نموده و به میزان نیاز مصرف روزانه بین زلزله زدگان توریع شود.
ج) بازرسی های مداوم و موثر در مناطق زلزله زده ازمواد غذایی که خارج ازمنطقه بلا دیده توسط مقامات رسمی و جمعیتهای امدادی داوطلب فرستاده شده اند ، برای حصول اطمینان از اینکه در جریان حمل به منطقه ، فاسد نشده اند، مورد بازرسی قرار گیرند . بازرسی غذاهای پخته شده که توسط واحد های سیار تغذیه توزیع می شود .بازرسی کیفیت آب مرکز تهیه غذا،بازرسی انبارهای مواد غذایی، نظارت بر مراکز تهیه غذا،نظارت و مدیریت کارکنان مواد غذایی مشتمل بر معاینات بهداشتی و آموزش،بازرسی وسایل نقلیه ای که برای انتقال مواد غذایی به کار می روند.
4-مرحله بازسازی که شامل اقداماتی چون تعمیر و بازسازی مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی و منابع و تاسیسات آب شرب ، مراکزخدمات پزشکی و بهداشتی، کنترل محیط خدمات رفاهی و .... می باشد. (3)
3- نتایج و بحث
فعالیتهایی که به منظور مقابله با آثار زلزله در مقوله مواد غذایی و به حداقل رساندن آن و پیشگیری از آسیب های آتی انجام می شوند را می توان در چهارچوب طرح واکنش اضطراری زلزله با رویکرد منابع غذایی مدیریت نمود.این طرح شامل فرایند آمادگی ، کاهش ریسک و عادی سازی وضعیت اضطراری مواد غذایی هنگام زلزله است.به هنگام تدوین طرح باید جنبه های مختلفی را در نظر گرفت. مانور های دوره ای به منظور حفظ آمادگی نیروهای متخصص،ارزیابی ادوات و تجهیزات،ارزیابی وظایف و مسئولیت های افراد در اقدامات بهداشت محیطی خصوصا در مقوله بهداشت مواد غذایی،ایجادآمادگی و مقابله با شرایط اضطراری ، نحوه استفاده از تجهیزات اضطراری،تمرین و مرور طرح،ارزیابی روابط بین بخشی و امکان بازنگری روشهای اجرایی واکنش اضطراری ،ممیزی سالانه منابع غذایی میتواند نقش تعیین کننده ای در آمادگی مقابله با شرایط اضطراری وقوع زلزله داشته باشد.همچنین اختصاص بودجه مجزا به منظور تهیه و اجرای این برنامهها در حوزههای تابعه معاونت بهداشت ،اعمال هماهنگیهای درون بخشی، برون بخشی و استاندارد نمودن روشهای فنی مدیریت واکنش اضطراری زلزله، تامین منابع و امکانات پشتیبانی اعم از بودجه، نیروی انسانی، تجهیزات، انبارها، موادغذایی و آشامیدنی وآموزش نیروی انسانی و عموم ،نظام ثبت و گزارش دهی اطلاعات ،پایش و ارزشیابی اقدامات انجام شده و پژوهش ازجمله مهمترین ملزومات و جزء جدایی ناپذیر مدیریت صحیح و کاربردی مواد غذایی هنگام شرایط اضطراری زلزله می باشد.
4- نتیجه گیری
هر جامعه ای که احتمال مواجه شدن با زلزله را احساس می کند، باید تدابیر مدیریتی ،مقابله با بحران مواد غذایی هنگام زلزله را پیش بینی و عملیاتی نموده و پیوسته آنرا پایش کرده و در مسیر رفع کاستی های احتمالی آن گام بردارد.
کسب و کار از سرمایه گذاری از بی حاصل ترین نقاط ایران می گوید
نویسنده : عماد عزتی
دو حرفه کشاورزی و دامپروری که از دوران باستان رونق کسب و کار بشر و اصلی ترین منبع درآمد او بوده باعث شده تا انسان بطور کلی از خشکسالی و کویر هراسان باشد به همین دلیل مراتع سرسبز و مزارع شاداب همیشه ارامش بی بدیل را برای او به ارمغان می آورد و کویر و نمکزار باعث اضطراب و نگرانی بشر شده است.
بطور کلی انسان با شنیدن یا خواندن نام کویر ؛ نام انواع خزندگان و مرگ را ذهن خود متصور خواهد شد و حتی تصور اینکه یک شب در کویر زندگی کند برای او همراه ترس و نگرانی است. حال آنکه آرامش کویر از نظر کارشاسان برای افرادی که از هیاهوی شهر های صنعتی فراری هستند یکی از بهترین گزینه هاست و به لطف تکنولوژی های نوین و البته ماجراجویی بشر چندی است که کویرها به عنوان سرمایه ای بسیار بی نظیر در صنعت گردشگری خودنمایی می کنند و شاید بتوان گفت مفرح ترین لحظات مسافران را برایشان در گرمای منطقه مهیا ساخته .
امروزه بسیاری از کشورهایی که مناطق کویری دارند مثل آمریکا، استرالیا، امارات، مصر و مراکش سعی کرده اند با استفاده از جاذبه های این مناطق به ظاهر مرد و شور لحظات خوشی را برای گردشگران کشورشان فراهم کنند و میلیون ها دلار درامد از این مناطق خشک و بی آب و علف برای کشورشان به دست آورند.
به راستی چند نفر از ما حتی یک شب در کویر مانده ایم؟ آیا هیچ از جاذبه های کویری می دانیم؟ در آلبوم خاطراتمان آیا هیچ چیزی از سفرهای کویری خود به یادگار داریم؟ اینها سئوالاتی هستند که در صورت پاسخ به آنها می توان حجم انبوهی از گردشگران و ماجراجویان داخلی و خارجی را در بیابان ها و کویرهایی که فراموش شده اند خواهیم دید، نکته جالب این است بیشتر گردشگران خارجی که به ایران سفر می کنند در بخشی از سفر خود بدون تردید سری هم به کویرهای ایران و شهرهای کویری می زنند حال آنکه ما خودمان فقط شمال و مناطق خوش آب و هوای ایران را به عنوان تفرجگاه می دانیم.
اما ایران به عنوان کشوری که سه نقطه از گرمترین نقاط کره زمین را در خود جای داده هنوز هم به اهمیت این مناطق خشک و بدون محصول پی نبرده و همانند قطعه ای فراموش شده آنها را به حال خود رها کرده تا توفان های شن پس از مدتی این جاذبه ها را مدفون کنند و به دست فراموشی بسپارند.
کویر محلی برای سرمایه گذاری
رونق تورهای کویرنوردی و البته درآمد حاصل از آنها در کشورهای اطراف و دورتر از ایران باعث شده تا بسیاری از سرمایه گذاران در صنعت گردشگری به فکر احداث اقامتگاههای مختلفی در این مناطق افتاده و از حرارت سوزان مناطق یاد شده خاطرات شیرینی برای گردشگران تولید کنند و در جهت رونق کسب وکار خود اقدام از آن بهربرند که نمونه وطنی آن را می توان در خور و بیابانک یافت .
هرچند تا 400 کیلومتری این اقامت گاه که از سختگوشی و ابتکار مالک آن ساخته شده است هیچ چیز به جز بیابان نیست اما هر ساله این اقامتگاه محل شادی و تجمع گردشگران خارجی و داخلی شده و در وب سایت های معروف گردشگری نامی خوش از خود برجای گذاشته است.
یحی امینی مالک این هتل می گوید : بدون شک جاذبه های ایران زمین فقط مناطق سرسبز شمالی و خوش آب و هوای کوهپایه ای نیست بلکه کویرهای ایران نیز جاذبه های تمام عیار برای جلب نظر گردشگران داخلی و خارجی خواهد بود . اگر بتوان با تدابیر دقیق و مدیریتی مناسب سرمایه گذاری های منطقی همانند کشورهای همسایه جنوبی ایران که کویر خود را به عنوان یکی از مقاصد گردشگری جهان تبدیل کرده اند ، شاهد آبادانی روستاهای کویری و البته رونق کسب و کار گردشگری خواهیم بود.
به عقیده این فعال بخش خصوصی ، همیشه تقاضا باعث عرضه ای متناسب خواهد شد و با توجه به تقاضای بالای سفر به مناطق کویری خارج از مرزهای کشورمان می توان به آن لبیک گفت و این گردشگران و ماجراجویان خارجی را به داخل مرزهای ایران دعوت کرد هرچند در حال حاضر زیرساخت های مناسبی برای صنعت گردشگری در این مناطق موجود نیست اما می توان با یک برنامه ریزی دقیق و مدون آنها را به حداقل قابل قبول ارتقاء داد .
وی می افزاید با استفاده از فن آوری های نوین مثل اینترنت و البته شبکه های اجتماعی می توان این جاذبه ها را بین گردشگران بین المللی به شهرت خوبی رساند و به جای اینکه اروپایی ها برای استفاده از آفتاب به کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر کنند آنها را به منطقه کویری کشورمان هدایت کنیم و از آنها کسب درآمد داشته باشیم.
امینی به مصر و البته تونس اشاره می کند که در این زمینه بسیار فعال بوده و هتل های 5 ستاره فراوانی در کویرهای خود به سبک های قدیمی و قلعه ها یا کاروانسراهای قدیمی احداث کرده اند و سالانه دهها هزار گردشگر ثروتمند اروپایی و آمریکایی را به صورت ماهیانه در خود پذیرایی می کنند در حالی که ایران کاروانسراهای تاریخی خود را به حال خود رها کرده و بسیاری از آنها در حال تخریب و نابودی کامل هستند و حتی برای برگزاری تورهای کویرنوردی یک روزه هم دچار مشکل هستیم.
امتیازات سرمایه گذاری در کویر
امینی به عنوان سرمایه گذاری خصوصی در منطقه خور و بیابانک می گوید : کویر آنگونه که تصور می کنیم محلی خشک و بی آب و علف نیست بلکه نعمت و برکت در آن گسترده شده و کافی است با برنامه و طبق اصول عمل کنیم تا با استفاده از برکات آن سرمایه گذاری مطمئنی صورت گیرد.
وی به انرژی خورشیدی در این مناطق اشاره می کند و می گوید: همانطور که می دانیم یکی از مهمترین هزینه ها در مراکز تفریحی و اقامتی بحث انرژی است که خداوند خورشید را برای استفاده در این مناطق در اختیار ما قرارداده است و می توان با استفاده از سیستم های نوین از آن به خوبی استفاده کرد . این فعال بخش خصوصی گردشگری می گوید هرچند کمبود آب در این مناطق می تواند باعث نگرانی باشد اما بازهم تکنولوژی و سیستم های نوین بازیافت آب می تواند به کمک سرمایه گذاران آمده و آنها را در راه رسیدن به رونق کسب و کار خود همراهی کند.
مشکلات و موانع
یحی امینی فعال گردشگری به عنوان سرمایه گذار بخش خصوصی در منطقه خور و بیابانک ضمن تاکید بر حمایت بانکی از سرمایه گذاران می گوید : عمده ترین مشکل می تواند برای سرمایه گذاران بحث نقدینگی باشد که متاسفانه هم اکنون بانک ها همراهی مناسبی برای این منظور از سرمایه گذاران ندارند و نمی توان زیاد روی آنها حساب باز کرد ولی اگر مسئولان بتوانند با ابتکاراتی همچون اختصاص خطوط اعتباری ویژه برای سرمایه گذاری در کویر و البته حمایت های مالیتی شرایط را کمی تسهیل نمایند می توانیم امیدوار باشیم به زودی شاهد ساخت مراکز تفریحی و اقامتی گوناگونی با رعایت اصول زیست محیطی در گرمترین نقاط جهان که در کشورمان واقع شده اند باشیم و هر ساله میلیون ها نفر گردشگر را به گرمای پذیرایی ایران آشنا کنیم و درآمد هنگفتی از گردشگری کشور به دست آوریم.
نویسنده: عزتی
بدون تردی برای توسعه و رونق هر نوع کسب و کار در جای جای دهکده جهانی نیازمند اطلاعات و آماری دقیق از آن هستیم و یک رشته کار به مراکز آماری متصل شده است اما ظاهرا این رشته در گردشگری کشورمان یا همان صادرات نامرئی خودمانی شاخه های متعددی داشته و هرگز به مرکزی یا سازمانی مستقل وصل نشده و در جهت هدایت و توسعه منابع از آن استفاده نمی شود.
همه می دانیم صاحبان سرمایه و البته فعالان عرصه اقتصادی بخصوص در بخش گردشگری با توجه به اطلاعات و آمار منتشر شده توسط ارگان های مربوطه در این زمینه اقدام به مشارکت در توسعه و سرمایه گذاری های گردشگری خواهند کرد و در صورتی که اگر اطلاعات یا آماری نادرست در این زمینه وجود داشته باشد جای تردید نیست این سرمایه ها یا به بی راهه خواهند رفت و یا توجه صاحبان سرمایه به دیگر نقاط جهان جلب می شود و از آنجا که ایران و البته دولت یازدهم با جدیت هرچه بیشتر سعی در توسعه گردشگری و تشویق سرمایه گذاری در این صنعت درآمدزای قرن حاضر کرده است خالی از لطف نیست اگر به دفتری که سالهاست بسته شده توجه ویژه ای داشته باشیم.
محمدعلی نجفی به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری درباره اصلاح آمارهای متناقض گردشگری چندی پیش گفته بود: « در حال حاضر خود ما هم به آمارهای داده شده صد در صد مطمئن نیستیم؛ بنابراین در این حوزه به دو گروه تخصصی سفارش دادیم پروپزال (پیشنهاد) بدهند تا طرح آمارگیری را مورد بازنگری قرار دهیم و طرحی که بتوان از نظر علمی و تخصصی از آن دفاع کرد آماده کنیم. البته این کار طول می کشد چرا که کار پیچیده ای است و ارگان های زیادی دخیل آن هستند ولی این کار را می کنیم.».
این در حالی است که رحیم یعقوب زاده کارشناس گردشگری معتقد است: آمار در صنعت گردشگری برای سیاست گذاری، برنامه ریزی، کنترل و نظارت بر بخش صادرات نامرئی کشور و جذب سرمایه گذاری اهمیت زیادی دارد.
این کارشناس گردشگری ضمن تاکید بر وجود آمار دقیق جهت جذب سرمایه های سرگردان در گردشگری می افزاید: البته برای حل این معضل در برنامه چهارم توسعه کشور «تدوین طرح جامع آمار گردشگری کشور» مصوب و پیرو آن سال ۸۴ دفتر برنامه ریزی، آمار و اطلاعات به عنوان اتاق فکر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تاسیس شد ولی در اوایل سال بعد از آن منحل شد و به طور پراکنده مسئولیتی که بر عهده این دفتر قرار گرفته شده بود را دفتر مطالعات و برنامه ریزی و ارزیابی سازمان و البته بخشی هم به پژوهشکده واگذار شد.
وی می گوید: با توجه به این تفکیک کاری البته داده های اقتصادی و آماری قابل ملاحظه ای توسط سازمان های متولی گردآوری شده و می شود ولی متاسفانه در اختیار این سازمان ها باقی می ماند و معمولاً نشر آن ها با سطوح دقت متفاوتی انجام می شود. بصورتی که هم اکنون آمار گردشگران توسط ۴ مرجع اداره کل اتباع خارجه نیروی انتظامی، اداره کل اتباع خارجه وزارت امور خارجه، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان گمرک کشور تهیه می شود که هر کدام نواقصی دارد ولی علی رغم این مسائل تنها آمار موجود کشور است.
اورجی: 90 سال درجا زده ایم
این در حالی است که اردشیر اروجی، مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز آمار غیرواقعی را بلای جان گردشگری می داند و می گوید: وقتی قرار شد سازمان جهانگردی و میراث با یکدیگر ادغام شوند طبق هماهنگی و نظر کارشناسی سازمان بازرسی و البته لزوم توجه به آمار و اطلاعات در زمینه گردشگری ، دفتر برنامهریزی و آمار میراث فرهنگی و گردشگری در مرکز تشکیل شد. این دفتر تا قبل از ریاست آقای بقایی در سازمان میراث فرهنگی کم و بیش به فعالیت خود ادامه داد و در نهایت به دستور ایشان منحل و وظایفش به زیر مجموعه یکی از معاونت ها منتقل شد.
اردشیر اروجی با بیان اینکه ضرورت دارد هر سه ماه یکبار وضعیت گردشگری هر استان نمونهگیری آماری شود، افزود: در سال 1384 و تاسیس دفتر یاد شده درنظر داشتیم آمار 6 ماهه ورودی مسافران داخلی و خارجی استانها به هتلها را از طریق نمونهگیریهای آماری به صورت مستمر تهیه و با سالهای گذشته مقایسه کنیم تا با استفاده از آنها بتوانیم نسبت به سیاست گذاری های دقیق در این زمینه فعالیت کنیم اما از مجموع 30 استان فقط 11 استان آمار 6 ماهه ورودی مسافران داخلی و خارجی خود به هتلها را تهیه و به این دفتر ارسال کردهاند بنابراین جمع بندی 6 ماهه برای ما امکانپذیر نشد که این رویه تا همین امروز هم ادامه دارد.
وی یادآور می شود: اگر آمار واقعی بدهیم سرمایه گذار به اشتباه نمی افتد لذا مشکل اساسی صنعت گردشگری کشور نداشتن آمار صحیح و واقعی است به همین دلیل شناخت صحیحی از محیط پیرامون وجود ندارد و برنامه هایی هم که بر این اساس طرح ریزی می شود غیرواقعی خواهد بود.
اروجی می گوید: اولین هسته گردشگری در کشور در سال 1314شکل گرفت که 80 سال از این موضوع میگذرد اما جای سئوال است که طی سالهای گذشته و علی رغم همه این تلاشها چرا گردشگری توسعه نیافت؟ به این نتیجه میرسیم که تاکنون به صورت علمی با بحث گردشگری برخورد نکردیم به این ترتیب که در وهله اول باید خوب مدیریت کرد و سپس برنامهریزی برای مدیریت خوب شود که این مدیریت نیازمند آمار دقیق و به هنگام است و ما متاسفانه فاقد آن هستیم بنابراین تجربه 80 ساله برای توسعه گردشگری از ضرورت سامان دادن نظام آمار حکایت میکند.
وی ادامه می دهد: این گونه است که 8۰ سال از عمر گردشگری کشور گذشته و همسایه هایی که زمانی از ما عقب تر بودند جلو افتادند ولی ما درجا می زنیم و انگار که عدد ثابتی برای آمار گردشگران ما وجود دارد.
اروجی وجود آمار دقیق و به هنگام برای مدیران را در ارزیابی سیاستها و اصلاح برنامهها موثر دانست و گفت:هم اکنون این فضای روشن برای مدیران گردشگری فراهم نشده است.
اما تازه ترین واکنش
علی رحیم پور مدیر گروه طبیعت گردی پژوهشگاه میراث فرهنگی ضمن تاکید تاثیر آمار در توسعه گردشگری در زمینه اشتباه بودن آمار و اطلاعات موجود در سازمان میراث فرهنگی می گوید: اعلام کردیم راه درست آمارگیری نفر شب اقامت است، اما هشت سال گذشته رفتند و آمدند و گفتند نفر سفر، سفر نفر، آخر هم متوجه نشدیم یعنی چه. دستِ آخر آمار 156 میلیون نفری از مسافرت ها را اعلام کردند. این در حالی بود که اگر یک سرمایه گذار می خواست در منطقه ای هتل بسازد، بانک ارائه دهنده تسهیلات به او می گفت طرح شما توجیه ندارد؛ چراکه بر اساس آمارهای غلط اقدام به سرمایه گذاری کرده بود.
مدیر گروه طبیعت گردی پژوهشگاه میراث فرهنگی گفت: به سرمایه گذار اعلام کردند هتل پنج ستاره بساز آنهم در استانی که 20 میلیون نفر به آنجا رفته و فقط بوق زدند و کسی در آن اقامت نکرده بود. مگر می شود سازمانی برنامه گردشگری و توسعه مدیریت نداشته باشد . ما آمارمان را برای برنامه ریزی از کجا بگیریم؟ این در حالی است که می دانیم آمار موجود اشتباه است. پس چطور میشود بدون آمار برنامه ریزی کرد.
آشفته بازاری به نام تورهای بازدید از بازیهای تیم ملی ایران در جام جهانی
مواظب باشید داغ جام به دلتان نماند
نویسنده: عماد عزتی
اوایل هفته گذشته بود که رقبای تیم فوتبال ایران در بازی های جام جهانی سال 2014 برزیل مشخص شدند و با آغاز فروش بلیت های ورود به استادیوم های ورزشی تب و تاب دیدن بازی های تیم ایران مقابل رقبای خود در کسب و کار گردشگری بالا گرفت.
از اوایل ماه دسامبر که دور جدید پیش فروش بلیت های بازی به قیمت 56 یورو برای تماشاگران شروع شد تبلیغات گسترده اعزام تماشاگران به این دوره از مسابقات در کشورمان و البته سراسر جهان دوباره رونق گرفت و علاوه بر علاقمندان به فوتبال ، فعالان گشت و گذار و سفر را نیز به تکاپو بیاندازد. هرچند پیش فروش تورهای گردشگری در ایران از مدتها قبل با قیمت های متفاوت رواج یافته بود و بسیاری را به خود جلب کرده بود اما ظاهرا رونق دوباره این بازار مکاره باعث شد برخی از مسئولان و البته دست اندرکاران صنعت گردشگری به آن واکنش نشان داده و خبر از تدابیر جدید مسئولان در این زمینه بگوش رسد.
محمدحسن کرمانی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران در این زمینه می گوید: هرچند همواره تعداد تماشاگران حاضر در استادیوم توسط سازمان برگزار کننده فیفا اعلام می شود اما هرگز محدودیتی برای سفر به کشور میزبان نیست بنابراین ممکن است برخی امکان دیدن بازیها از نزدیک را نداشته باشند اما می توانند حال و هوای این مسابقات را در شهرها و مراکز دیدنی برزیل درک کنند.
کرمانی ضمن تاکید بر خصوصی بودن صنعت گردشگری درباره قیمت های اعلام شده برای پیش ثبت نام آژانس ها می گوید: همانطور که می دانیم سفر مقوله ای است که بستگی به عرضه و تقاضا دارد و هرگز نمی توان قیمت واحدی برای آن در نظر گرفت. به هر حال برخی آژانس ها و دفاتر خدمات گردشگری با توجه به توان مالی خودشان برای بهره بردن از این امکانات وارد عمل شده و نسبت به عقد قرارداد با شرکت های برزیلی اقدام کرده اند و با توجه به این قراردادهاست که هزینه سفر برای مسافران محاسبه می شود و از آنجا که کل صنعت گردشگری بر رقابت پایه گذاری شده بدون تردید شاهد اعلام قیمت های متفاوتی برای برگزاری تورهای برزیل در این ایام خواهیم بود و نمی توان آن را مانند قیمت اعزام حجاج به مکه قیمت گذاری کرد.
کمیته اعزام یا گروه تورهای ورزشی ؟
جدا از آژانسهای گردشگری و سایتهایی که تبلیغات پراکندهای درباره اعزام گردشگران و علاقمندان فوتبال به بازیهای جام جهانی دارند تعدادی از شرکتهای گردشگری دیگر نیز شامل 70 آژانس گردشگری در سراسر ایران «گروه تورهای ورزشی ایران» را تشکیل دادهاند که ظاهرا معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری چندان از آن بیاطلاع نیست.
مرتضی رحمانی موحد معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در این باره می گوید: از تشکلهایی که در قالبها و عناوین مختلف برای توسعه گردشگری تلاش میکنند حمایت میکنم و این یکی از ارکان اصلی سیاست من و همینطور معاونت گردشگری بهشمار میآید.
این در حالی است که رضا خوش سرور، رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران می گوید: با توجه به قراردادها و موافقتنامه هایی که این انجمن با سازمان میراث فرهنگی و مسئولین کمیته المپیک منعقد کرده است، کلیه اعزام ها قرار است از سوی کمیته اعزام تماشاگران به مسابقات بین المللی صورت گیرد تا بتوانیم نظارت دقیقی درباره قیمت گذاری و خدمات دهی به مسافران داشته باشیم، اما علی رغم توافقنامه ها، هنوز تاکنون هیچ اقدامی برای تشکیل این کمیته از سوی سازمان میراث فرهنگی و معاونت گردشگری نشده است.
در همین حال محمد حسن کرمانی معتقد است؛ تجربه چندین ساله فعالان بخش خصوصی گردشگری نشان داده مسافرت و سفرهای مردم نیاز به حمایت از سوی ارگان خاصی ندارد، چون براساس قانون اگر مشکلی در این زمینه پیش آید، مرجع رسیدگی کننده قضایی وجود دارد و اگر کسی نمی تواند سفر خود را مدیریت کند، بهتر است از خیر سفر گذشته و به زندگی معمول خود اکتفا کند.
رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن اشاره به تجربه سازمان حج و زیارت و تحقیق و تفحص از این سازمان می افزاید: با این کار دوباره شاهد بروز فساد می شویم، همان طور که اما و اگرهای زیادی درباره سازمان حج و زیارت به وجود آمده، چون سفر و گردشگری امری خصوصی است و هرگز نباید در این زمینه دولت دخالتی داشته باشد بلکه دولت فقط باید بستر سازی کند.
این فعال عرصه خصوصی گردشگری می گوید: اگر قرار شده اعزام گردشگران یا تماشاگران فوتبال جام جهانی یا هر مسابقه دیگر توسط کمیته ای صورت گیرد، باید برای هر رویداد دیگری مثل المپیادها یا نمایشگاهها نیز کمیته ای تشکیل شده و تحت نظارت آنها اقدام کرد، در حالی که طبق قانون، این آژانس های مسافرتی هستند که با دریافت مجوز رسمی از مراجع قانونی می توانند اقدام به برگزاری تورهای داخلی و خارجی درچهارچوب قانون بدون کسب تکلیف از دولت کنند.
وی ضمن تاکید بر انعقاد قرارداد رسمی با آژانس های معتبر هنگام خرید تورهای مسافرتی به گردشگران می افزاید: هرچه تلاش کنیم با تشکیل کمیته یا انجمن، سفر مردم را مدیریت کنیم غیر از این که ضربه ای جبران ناپذیر به بدنه گردشگری ایران وارد کنیم کاری دیگری نشده است. بنابراین بهتر است با معرفی حق و حقوق گردشگران اجازه دهیم مردم یا مسافران خودشان تصمیم گیری کنند که کدام خدمات بهتر است و چه خدمتی برایشان مناسب نیست.
اما هنوز یک سئوال باقی است آیا مسئولان گردشگری در دیگر کشورها هم اینقدر به دنبال هدایت و کنترل سفرهای هموطنان خود هستند ؟ یا اینکه برای ایجاد انگیز سفر دیگران جهت دیدن شگفتی های کشورشان به دنبال راهکار می گردند؟ البته جای تردید نیست در بازار مکاره داخل مرزهای کشورمان منافع دردسترس تر از خارج مرزهاست! پس مواظب باشیم داغ جام به دلتان نماند.
ادعای برپایی «تورهای جامجهانی فوتبال» پوچ است
این در حالی است که رجبعلی خسروآبادی مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران در باره این بازار مکاره می گوید : مردم باید صبر کنند تا آژانسهایی که توان برگزاری این تورها را دارند معرفی شده و سپس اقدام به ثبت نام کنند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر ادعای آژانسهای گردشگری درباره برپایی تورهای جام جهانی فوتبال، پوچ است، اظهار داشت: در حالی حاضر برخی آژانسها درباره برپایی تورهای جام جهانی برزیل منتشر شده است که هنوز هیچ کدام از این آژانسها خدماتشان مورد تأیید ما قرار نگرفته است و ممکن است مردم پس از نامنویسی و گذر زمان، متوجه شوند که هیچ کدام از خدماتی که به آنها قول داده شده به آنها داده نمیشود.
مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران تصریح کرد: چون هنوز هیچ بررسی درباره وضعیت خدمات تورهای جام جهانی برزیل انجام نشده است هر ادعایی درباره برپایی تورهای جام جهانی فوتبال پوچ است چون بعضی از آنها فقط فکر میکنند که میتوانند هتل و هواپیما را برای برپایی تور، هماهنگ کنند در حالیکه باید قراردادهای آنها موجود باشد.
خسروآبادی اظهار داشت: به دفاتر خدمات گردشگری استان تهران نامه نوشتهایم که اگر میخواهند تور جام جهانی برزیل برگزار کنند قراردادهایی که با هتلها، شرکتهای هواپیمایی و سایر خدمات قابل ارائه به گردشگران دارند را به ما اعلام کنند.
صادرات نامرئی ایران نیازمند هیجانی تازه در دهکده جهانی است
تورهای مهیج، جهشی در گردشگری ایران
نویسنده: عزتی
از گذشتههای دور تجربه هیجان یکی از دلایل سفر انسان به گوشه و کنار دهکده جهانی بوده است. پریدن از ارتفاع، سقوط آزاد از داخل هواپیما، قایق سواری در رودخانه های خروشان یا حتی سوار شدن به حیوانات وحشی و گلایدرسواری از جمله هیجاناتی هستند که هرسال تعداد زیادی از ماجراجویان را به سمت خود جلب می کنند.
هرچند اینگونه گردشگری همواره با خطراتی همراه است و گاهی اوقات گردشگران را دچار دردسرهایی بزرگ می کند اما حس و تجربه هیجان آنقدر جالب است که حتی با وجود این خطرات هنوز هم گروه زیادی را به خود مشغول کرده است. تجربه اینگونه هیجان که امروزه بعضا در قالب مسابقات ورزشی با بالاترین استانداردها از نظر ایمنی در گوشه و کنار دهکده جهانی برگزار میشود به تازگی در قالب گردشگری ورزشی نقش قابل ملاحظه ای در توسعه و رونق صنعت گردشگری دهکده جهانی را به خود اختصاص داده است.
در این زمینه رضا خوش سرور رئیس هیات مدیره انجمن گردشگری ورزشی ایران می گوید: با توجه به اینکه این نوع گردشگری یکی از پررونق ترین نمونه های گردشگری در صادرات نامرئی و ایران باستانی ما هم دارای بهترین پتانسیل ها در این زمینه است می توان برای توسعه این نوع گردشگری با همکاری ارگان ها و سازمان های مربوطه برنامه ریزی کرد و هر ساله درآمد قابل ملاحظه ای از این روش برای گردشگری ایران به ارمغان آوریم.
خوش سرور ضمن تاکید بر توسعه اینگونه گردشگری می افزاید: این نوع گردشگری علی رغم پرمخاطب بودن نیازمند خدمات ویژه ای است و از آنجا که برخی از این نوع گردشگری ها نیازمند حضور یگان های امدادو نجات است می توان با همکاری سازمان های امداد و نجات و البته گردشگری کشورمان و متخصصان امر زمینه ساز برگزاری مسابقات بین المللی در کشورمان بود.
وی به مسابقات پرش از روی صخره (cliff diving ) در کشور عمان اشاره می کند و می گوید: این کشور کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس با استفاده از عوارض طبیعی خود توانسته هر ساله حدود 500 هزار گردشگر و علاقمند به تجربه این پرش را به سرزمین خود دعوت کند حال انکه ایران نیز در سواحل خلیج فارس و منطقه بوشهر دارای چنین امکاناتی است ولی ناشناخته برای گردشگران ماجراجو.
خوش سرور به درآمدزا بودن برگزاری و میزبانی اینگونه مسابقات درصنعت گردشگری اشاره می کند و می افزاید: صنعت گردشگری و صنعت ورزش هر دو جزو صنایع پردآمد و البته پرطرفدار در جهان هستند و همگان می دانیم که بحث اسپانسر در صنعت ورزش بسیار داغ است و سرمایه گذاری های سنگینی در این زمینه صورت می گیرد به عنوان مثال می توان به برگزاری مسابقات پرش از روی صخره اشاره کرد که شرکت ربول (نوشابه های انرژی زا) هرساله تمام هزینه های برگزاری این مسابقات در سراسر دهکده جهانی را تقبل کرده است حال آنکه ایران با تمام جاذبه هایش از فهرست حضور اینگونه شرکت ها خارج است.
این در حالی است که فرهاد مسعودی مدیرعامل یکی از دفاتر خدمات گردشگری تهران که در زمینه تورهای اسکی و پاراگلایدر فعال است می گوید: سود برگزاری اینگونه تورها برای ما بیشتر از تورهای عادی است چون همانطور که می دانید علاقمندان به این نوع تورها معمولا به خدمات ویژه ای نیازمند هستند که این خدمات علاوه بر اشتغالزایی درآمد بالاتری نیز برای آژانس ها خواهد داشت.
مسعودی می گوید: همانطور که می دانیم معمولا اینگونه تورها را افراد ثروتمند انتخاب می کنند و زیاد نگران هزینه ها نیستند و توقع خدمات کامل دارند بنابراین می توان با فراهم کردن نیاز آنها علاوه بر درآمد مناسب زمینه ساز رونق برگزاری اینگونه تورها نیز بود.
این فعال عرصه گردشگری می گوید در کشور استرالیا هر ساله مسابقات گوسفند سواری توانسته حدود یکصد هزار گردشگر را به منطقه ای خاص از این کشور بکشاند و در کنار این هیجان دیگر امکانات گردشگری استرالیا نیز رونق می گیرد حال آنکه ایران با توجه به تمام امکاناتی که در اختیار دارد هنوز در فهرست سفر ماجراجویان بین المللی قرار ندارد و شاهد برگزاری تورهای اسکی از ایران در کشور ترکیه هستیم .
مسعودی ضمن تاکید بر معرفی جاذبه های گردشگری مهیج کشورمان به بازارهای بین المللی می افزاید: صحرا، غارها، صخره ها و ارتفاعات و رودخانه های ایران همه و همه جزو جاذبه هایی هستند که می توان به سادگی از آنها کسب درآمد کرد اما متاسفانه هنوز ارگان ها و مسئولان مربوطه در این زمینه فعالیت مناسبی انجام نداده اند و همکاری مناسبی با یکدیگر نداشته اند.
محمد قره جانلو مربی پاراگلادیر نیز در باره برگزاری تورهای مهیج و درآمد بالای آنها می گوید: سالهاست که شهرستان مینودشت به عنوان یکی از مراکز بسیار مهم گردشگری مهیج و پرواز پاراگلایدرها داخل مرزها و البته خارج از ایران شهرت یافته است اما متاسفانه هنوز مسئولان کشور در سازمان هواپیمایی و ورزشهای هوایی ایران و سازمان میراث فرهنگی نتوانسته اند همکاری مناسبی در جهت بهره برداری مناسب از این فرصت در توسعه گردشگری مهیج کشورمان داشته باشند.
وی می گوید هر یک از این ارگان ها خود را متولی اصلی اینگونه تورها می داند و جداگانه در این زمینه تصمیم گیری می کنند در حالی که همکاری آنها و برگزاری اینگونه تورها و مسابقات علاوه بر جلب نظر اسپانسرهای خارجی می تواند زمینه فعالیت و اشتغال بومیان محلی را نیز به ارمغان آورد .
این مربی پاراگلایدر در زمینه مشارکت و جذب اسپانسرهای خارجی می گوید: یک شرکت اتریشی در دوره مسابقات قبلی این ورزش در مینودشت جایزه این دوره مسابقات که حدود 3000 یورو بود را تقبل کرد بنابراین می توان بدون صرف هزینه بلکه با استفاده از روابط بین المللی درزمینه برگزاری اینگونه تورها اقدام کرد و زمینه ساز معرفی شدن ایران باستانی به عنوان مقصد گردشگری مهیج در دیگر نقاط جهان بود.
قره جانلو می گوید : حضور ایران به عنوان کشوری با پتانسیل بالای برگزاری اینگونه تورها در جوامع بین المللی بسیار کمرنگ است و متاسفانه علی رغم وجود امتیازی چون چهار فصل بودن کشورمان هنوز در میان برگزار کنندگان تورهای مهیج رتبه ای نداریم در صورتی که ترکیه هم اکنون برای برگزاری تورهای اسکی ، مسابقات پاراگلایدر و همچنین موج سواری توانسته توجه بسیاری از گردشگران را به خود جلب کند .
رضا خوش سرور مدیرعامل انجمن گردشگری ورزشی ایران ضمن تایید این خبر که متاسفانه ایران هنوز در جوامع بین المللی درباره برگزاری اینگونه تورها شناخته نشده است می گوید: این انجمن با توجه به ارتباطات گسترده خود با فدراسیون های ورزشی داخلی و خارجی قصد معرفی هرچه بیشتر کشورمان به ماجراجویان دیگر نقاط جهان را دارد و می خواهد در این زمینه از پتانسیل های بخش خصوصی به خوبی استفاده کند.
وی می افزاید: با توجه به اینکه برگزاری اینگونه تورها نیازمند استانداردهای مخصوص به خود است ابتدا باید با استفاده از تجارب دیگران در زمینه رونق گردشگری داخلی کشورمان در این شاخه بخصوص گردشگری فعالیت داشته باشیم تا پس از آن و رسیدن به استانداردهای بین المللی انتظار جذب گردشگران خارجی را به کشور داشته باشیم هرچند که هم اکنون هم شاهد حضور تعدادمحدودی از گردشگران خرجی برای تجربه هیجان تورهای ایرانی هستیم.
سفارت ایران در برزیل را دریابید نه تورهای مسافرتی
بحث برگزاری بازیهای جام جهانی برزیل و البته رقابت های تیم ملی کشورمان در این دوره از جام جهانی داغ شده و بسیاری را به خود مشغول کرده اما این بحث ظاهرا به غیر از محافل ورزشی در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشورمان نیز بیش از پیش رونق گرفته و اکثر مدیران و مسئولان این سازمان را به خود جلب کرده است تا جایی که معاون گردشگری این سازمان به ریاست سازمان نامه نوشته تا با نظر خواهی از ریاست جمهوری ایران بتوانند به بهترین شکل از این فرصت به نفع گردشگری ایران استفاده کنند .
این درحالی است که هنوز حتی بحث اعزام تماشاگران و علاقمندان به این مسابقات در سازمان میراث فرهنگی ادامه دارد و سکاندار گردشگری کشورمان علی رغم امضاء تفاهم نامه با انجمن گردشگری ورزشی و اعلام تشکیل کمیته اعزام تماشاگران به بازیهای جام جهانی هنوز اندرخم یک کوچه است و هیچ اقدامی در این زمینه صورت نداده ولی به فکر بهره برداری مناسب از این فرصت برای گردشگری کشورمان افتاده است.
شاید این موضوع بیانگر دوراندیشی مسئولان این سازمان برای آینده گردشگری کشورمان باشد اما ظاهرا این سردرگمی و البته بدون برنامه بودن داستانی همیشگی در سازمان میراث فرهنگی کشورمان است که با حاشیه پردازی از اصل موضوع دور مانده و همیشه از غافله دیگر کشورها عقب مانده است . حاشیه ای که هرگز از ابتدا نیز نباید به آن وارد می شد و این موضوع یعنی اعزام تماشاگران به بازیهای جام جهانی را به بخش خصوصی واگذار می کرد و از همان روز اول به فکر چگونه بهره برداری کردن از این فرصت طلایی می افتاد .
با کمی دقت در میابیم انواع و اقسام موضوع ها هم اکنون گریبان سازمان میراث فرهنگی و حضور ایران در بازیهای جام جهانی را گرفته که شاید هیچ کدام به این سازمان مربوط نبوده و به جز دورشدن از اصل ماجرا یعنی توسعه گردشگری ایران هیچ فایده ای برای مدیران کنونی سازمان میراث فرهنگی کشورمان نخواهد داشت. در حالی که اگر این سازمان به همکاری بیشتر خود با سفارت جمهوری اسلامی ایران در کشور میزبان بازیهای جام جهانی یعنی برزیل فکر کند و از امتیازات و امکانات این سفارتخانه و البته رایزن فرهنگی مقیم آنجا بهره برد نه تنها بیشتر و بهتر می تواند برای گردشگری کشورمان مفید بوده بلکه می توان برای آینده ارتباط هرچه بیشتر گردشگران دیگر نقاط دهکده جهانی با جاذبه های تاریخی و گردشگری ایران برنامه ریزی کند.
حضور گسترده گردشگری ایران در رسانه های برزیل ، برگزاری هفته فرهنگی ، نمایشگاههای صنایع دستی و حتی پخش و ارایه کارت پستالهایی با تصویر آثار باستانی ایران بین تماشاگران و علاقمندان گردشگری در کشور برزیل می تواند بسیار مفید تر از برنامه ریزی برای چگونگی اعزام تماشاگران به این بازیها بوده و در نهایت به نفع گردشگر ی ایران استفاده شود. پس بجاست که به جای نامه نگاری و کاغذبازیهای همیشگی با استفاده از ارتباطات معاون محترم گردشگری در وزارت امورخارجه از هم اکنون شرایط برگزاری هفته فرهنگی ایران در کشور برزیل را با همکاری سفارتخانه کشورمان تدارک دید تا با استفاده از امکانات و آشنایی کارکنان این سفارتخانه با جامعه میزبان به شکل کارآمدی توانمندی های گردشگری ایران را به خیل عظیم گردشگران ورودی به این کشور در زمان برگزاری بازیهای جام جهانی را معرفی کنیم.