عاشورای حسینی فرصتی برای توسعه گردشگری
همانطور که می دانیم صنعت گردشگری یکی از پررونق ترین صنایع جهان حتی در دوران رکود اقتصادی بوده است و همواره با سرعت به رشد و توسعه خود ادامه می دهد. این صنعت پررونق بنا به نیازهای بشر به شاخه ها و زیرشاخه های بسیار گسترده ای تقسیم شده که هر یک از آنها سالانه صدها هزار نفر را وادار به بستن چمدانهایشان می کند و راهی دیاری ناشناخته در گوشه و کنار دهکده جهانی می شود.
یکی از زیر شاخه های گردشگی که هم اکنون بسیاری از کشورها نیز به آن توجه نشان داده اند بحث گردشگری مذهبی است ، ایران، عربستان ، ایتالیا ، تبت ، هندوستان ، فرانسه، تایلند و فلسطین با توجه به جاذبه های مذهبی که در درون مرزهایشان وجود دارد هم اکنون در صدر جدول گردشگری مذهبی جهان واقع شده اند و سالانه میلیون ها گردشگر را به خود جلب می کنند.
این در حالی است که با توجه به حدود یک میلیارد و دویست میلیون نفر مسلمانی که در این کره خاکی زندگی می کنند، بحث گردشگری مذهبی بین مسلمانان رونق بیشتری داشته و دیگر کشورها که از ادیان دیگری پیروی می کنند همواره با ایجاد شرایط مناسب (گردشگری حلال) برای جذب گردشگران مسلمان در تلاش هستند تا سهم خود را در این شاخه نیز افزایش دهند و بتوانند با بهره گیری از دستورات الهی دین اسلام شرایط حضور گردشگران مسلمان را نیز در منطقه خود فراهم کنند. در این زمینه می توان به کشورهایی مثل تایلند، انگلستان ، استرالیا اشاره کرد که با ایجاد شرایط مناسب گردشگران مسلمان با نام گردشگری حلال توانسته اند سهم گردشگری خود از جهان اسلام را تقویت نمایند.
اما ایران از سهم بیش از یک میلیاردی مسلمان جهان با توجه به جاذبه های مذهبی بسیار فراوانش همواره در این بین گمنام باقی مانده و به جز یک یا دو مورد جاذبه بسیار معروف خود مثل مشهد مقدس و بارگاه حضرت معصومه نتوانسته از دیگر امکانات خود برای جلب نظر گردشگران به جاذبه های مذهبی خود موفق عمل کند و آمارهای پراکنده و غیر رسمی نشان میدهد کشور ما در این زمینه توانسته حدود یک میلیون گردشگر مذهبی جهان را جذب کند و به عنوان چهارمین مقصد گردشگری مسلمانان جهان محسوب شود ، هر با توجه به رویکرد دولت یازدهم باید شاهد رشد گردشگری مذهبی باشیم اما جای تردید نیست که با توجه به پتانسیل های موجود مذهبی در کشورمان و سهم بسیار بزرگ مسلمانان در گردشگری جهان می توانیم رشد بهتری در این زمینه داشته باشیم.
عاشورای حسینی جاذبه ای برای همه ادیان
جای تردید نیست بسیاری از گردشگران برای درک بهتر فرهنگ و تمدن و آداب و سنن سرزمین های دیگر بار سفر می بندند و راهی دیار ناشناخته ها می شود حال اگر با توجه به اکثریت مذهب شیعه در کشورمان اگر از بحث تفاوت های مذهبی بین شیعه و سنی در دین الهی اسلام بگذریم و همواره به یکتا پرستی و کتاب مشترک آنها بنگریم باز در می یابیم ، در جهان امروز چیزی حدود 300 میلیون شیعه که هیچ تفاوتی با باورهای دینی ما ندارند زندگی می کند و می توان از آنها به عنوان بازار هدفی بسیار مناسب برای توسعه گردشگری مذهبی کشورمان بهرمند شد.
این در حالی است که جاذبه های مذهبی کشورمان بخصوص مراسم عزاداری سالار شهیدان برای شیعیان سراسر جهان می تواند بهترین فرصت سفر بوده و آنها را با آداب و رسوم تمدن ایران اسلامی آشنا کند اما نباید فراموش کرد که این مراسم می تواند به عنوان یکی از بهترین جاذبه ها برای گردشگران خارجی نیز باشد. که به عنوان مثال می توان به سخنان سفیر کشور نروژ درباره مراسم عاشورا اشاره کرد که در مصاحبه خود به کسب و کار گفت: «مراسم عاشورا یکی از بهترین خاطرات من در ایران بوده است.»
گردشگری مذهبی متولی ندارد
گرچه موقعیت کشورمان سبب شده ما را به نوعی کانون ادیان الهی بدانند، اما تا از این فرصتِ ممتاز بهرهبرداری درستی صورت نگرفته است؛ تا آنجا که با وجود تشکیل کمیتهای در معاونت گردشگری سازمان میراثفرهنگى، صنایعدستی و گردشگرى تحت عنوان «کمیته گردشگری مذهبى»، هنوز هیچ برنامهای در این زمینه برای رونق سفرهای زیارتی و مذهبی داخلی وجود ندارد.
هوشنگ غفارپور، یکی از فعالان عرصه توریسم ، که نخستین بار طرح ایجاد «جاده ولایت» در کشور را برای رونق گردشگری مذهبى مطرح کرد، با زیر سوال بردن تشکیل کمیتههایی اینچنینی تصریح میکند: «نکته اینجاست که ما در تشکیل کمیته تبحر خاصی داریم ولی در خروجی گرفتن از این کمیتهها نه. باید از این کمیته گردشگری مذهبى پرسیده شود طرح پایه و اصلی شما برای گردشگری مذهبى چیست و قرار است چه زمانی به اجرا درآید و تا چه زمانی به بازدهی برسد؟ برنامه کوتاهمدت و بلندمدت آن چیست؟ اگر پاسخی بود، تازه باید ببینیم چشمانداز آنها از اماکن مذهبی چیست؟ مشکل دیگر این است که ما همواره روی موج حرکت کردهایم. الان تَب یک نوع گردشگری بالاست و ما به سراغش میرویم، اما برایش برنامه نداریم؛ فقط برایش مجموعه درست میکنیم، اما هیچ شناسنامهای ندارد و نقطه ثقلش هم مشخص نیست.»
وی میافزاید:« اگر نقطه ثقل را به درستی مشخص کنیم، میتوانیم از ایران بهعنوان پایگاه شیعیان دنیا یاد کنیم و این در حالی است که دستکم 300 میلیون شیعه در جهان وجود دارد. اگر ما بتوانیم فقط یک درصد از این تعداد را به ایران جذب کنیم، میشود 3 میلیون نفر که برای اقتصاد گردشگری ما یک پیروزی محسوب میشود. این جدا از توریسم داخلی است که همواره تأکید من بر این بوده که ما تا توریسم داخلی خود را رونق ندهیم، نمیتوانیم میزبان خوبی برای خارجیها باشیم.»
این فعال عرصه گردشگرى، مشکل اصلی را در مشخصنبودن متولی برای گردشگری مذهبى دانسته و تصریح میکند: «بهدرستی مشخص نیست چه کسی مسئول و متولی اینگونه مسافرتها و برنامههایش است. البته این مشکل تنها به کشور ما برنمیگردد و وقتی خاورمیانه را مینگرید، میبینید مهمترین سایتهای گردشگری دنیا هیچکدام 5 میلیون توریست هم ندارند، چه رسد به اینکه یک نوع خاص توریست داشته باشند؛ در حالی که مثلا اسپانیا 60 تا 63 میلیون گردشگر در سال را پذیراست.»
غفارپور تصریح میکند:«ما از نظر بافتشناسی و آشنایی با ادبیات توریستی در کشور مشکل داریم. الان فقط در مشهد است که با وجود زیرساختهای خوب اقامت، مردم با ادبیات مسافران و زائران آشنا هستند و بهسادگی میتوان در آن خانه اجاره کرد، اما دیگر سایتهای مذهبیمان مثل شیراز و اصفهان هنوز مشکل زیرساختی دارند.»
گردشگری مذهبی کاروانداری نیست
محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران با اشاره به پتانسیل بالای گردشگری مذهبی در کشورمان می گوید: صنعت گردشگری ایران هنوز شناخت درستی از گردشگری مذهبی به دست نیاورده است و گردشگران مذهبی را با گردشگران عمومی در یک جایگاه درنظر گرفته است . همه می دانیم گردشگران عمومی با یک یا دو شب اقامت در یک شهر می توانند به مقصود سفر خود برسند اما گردشگران مذهبی که برای انجام فرضیه ها و زیارت راهی شهر و دیاری دیگر شده اند اینگونه نیستند بلکه آنها نیازمند خدمات ویژه ای در این زمینه بوده و باید آنها را جداگانه سرویس دهی کرد.
وی به مشهد مقدس و رونق استفاده از هتل آپارتمان ها توسط گردشگران مذهبی به جای هتل اشاره می کند و می گوید: :«به همین دلایل است که معتقدم ما هنوز نتوانستهایم این فرصت را بشناسیم و هنوز زیارت و گردشگری مذهبى را به صورت کاروانداری می دانیم.»
این فعال بخش خصوصی گردشگری به پتانسیل بالای گردشگری مذهبی وتکرار پذیر بودن آن اشاره می کند و می گوید: در دنیا، بر اساس برنامه سازمان جهانی گردشگری150 تور با علایق ویژه طراحی شده است و توریسم عمومی کم کم جای خود را به شاخه های گردشگری تخصصی داده است . اینگونه که اگر تصور کنیم گردشگری برای دیدن دیوار چین بار سفر بست و آن جاذبه را یک بار دید برای بار دوم شاید به سختی بتوان وی را راضی کرد برای دیدن همان جاذبه هزینه کند در حالی که ما شاهدیم هر ساله هزاران نفر راهی مکه مکرمه می شود و علاقمند هستند در طول عمر خود دهها بار این سفر را تجربه کنند این یعنی امتیاز گردشگری مذهبی ، همه می دانیم که زائر حرم مطهر امام رضا هنگام خروج از حرم و بازگشت به موطن خود دست به دعا برمی دارد که دوباره این امام معصوم او را بطلبد و تجربه سفر زیارتی را به او هدیه دهد.
پایگاهی برای شیعیان دنیا
بر اساس تحقیقات انجام شده هم اکنون زیارت، هدف اول سفر بسیاری از مردم کشورهای مسلمان و عربی است، بنابراین میتوان از این امکان استفاده کرد و با تبلیغات در اینگونه کشورها زمینه ورود گردشگران مذهبی و توسعه توریسم زیارتی را فراهم کرد؛ البته این در شرایطی است که ابتدا زیرساختهای موردنیاز ورود گردشگران فراهم باشد.
بنابراین در شرایطی که رونق صنعت گردشگری میتواند موجب تحول اقتصادى، کسب درآمد و همچنین اشتغالزایی در کشور شود و حضور گردشگران بهویژه گردشگران مسلمان در ایران میتواند در زدودن تصویر نامناسب و غیرواقعی که کشورهای غربی با تبلیغات گسترده خود علیه کشورمان ترسیم کردهاند، مؤثر باشد، آیا بهتر نیست مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و برنامهریزان کشور توجه ویژهای به ظرفیتهای موجود بهویژه در بخش زیارتی و مذهبی داشته باشند تا شاید از این طریق بتوانیم در آیندهای نه چندان دور، شاهد رونق صنعت توریسم و جذب توریست زیارتی بیشتری به کشور باشیم.
اگرچه ایران می تواند مقصد نهایی سفر زیارتی بسیاری از ادیان الهی دیگر نیز باشد چون هم اکنون مهمترین جاذبه های گردشگری مذهبی اماکن مقدس مسیحیان در آذربایجان غربی و شرقی و مناطق مورد احترام زرتشتیان نیز در مرکز ایران در محدوده یزد، اصفهان و فارس واقع شده است.
روستاها ؛ فرصتی برای توسعه پایدار
سادگی ، تحرک و شادابی زندگی با انقلاب صنعتی رفته رفته جای خود را به تجمل و زندگی ماشین داد تا اینکه پس از چند دهه دوباره بشر برای بازیابی آرامش و استراحت هنگام تعطیلات از دنیای شهری به سوی روستاها روی آورد.
همین موضوع باعث شد تا تقاضایی نوین برای سفرهای زندگی شهری انسان شکل گیرد و راهکاری برای توسعه گردشگری شد. گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت تفریحی اجتماعی، در نیمه دوم قرن هجدهم در انگلستان و اروپا شکل گرفت. پیش از آن هم مناطق روستایی برای فعالیتهای تفریحی مورد استفاده قرار میگرفتند، اما شرکت در این فعالیتهای تفریحی محدود به اقشار برتر جامعه بود. در قرن نوزدهم و بیستم به دلیل توسعه حمل و نقل و سهولت جابهجایی، راهیابی به روستاها آسان شد. رشد سریع تقاضا برای گردشگری روستایی از سال ۱۹۴۵ آغاز شد. در این زمان گردشگری روستایی شاهد رشدی چشمگیر و گردشگری بینالمللی نیز شاهد رشد جمعیت بود و افزایش تقاضا برای گردشگری روستایی تا اندازهای منجر به توسعه گردشگری شد.
هرچند هنوز بسیاری از کارشناسان در زمینه تعریف گردشگری روستایی به توافق نهایی نرسیده اند اما نمونههای زیادی از انجام فعالیتهای گردشگری در نواحی روستایی وجود دارد و می توان آنها را اینگونه برشمرد: فعالیتهای مبتنی بر طبیعت، جشنوارهها، وقایع میراث، جاذبههای مبتنی بر جامعه بومی، گردشگری کشاورزی، نمایشگاههای هنری و صنایع دستی ، تئاتر اجتماع محلی که همه و همه در غالب گردشگری روستایی انجام می پذیرند و همه این موارد باعث شده گردشگری روستایی به عنوان فلسفه ای برای توسعه روستایی نیز مطرح شود که این جنبه دارای سه دیدگاه مهم است: از یک دیدگاه، گردشگری راهبردی برای توسعه روستایی و انعکاس دهنده ویژگیهای محیط روستایی است. دیدگاه دیگر گردشگری را ابزار و سیاستی برای باز ساخت اقتصاد روستایی میشناسد. بعضی نیز گردشگری را سیاست و ابزاری برای توسعه روستایی پایدار قلمداد کردهاند.
گردشگری روستایی راهبردی برای توسعه اقتصادی
علی حسین پور کارشناس گردشگری ، درباره صنعت گردشگری جایگاه آن در جوامع امروزی می گوید: اقتصاد توریسم بهترین محرک برای کشورهایی است که به دلیل تک محصولی بودن یا محدودیت منابع درآمدی دارای اقتصاد ناکارآمد هستند، حال میرود تا توسط بسیاری از کشورهای در حال توسعه به یکی از بزرگترین واقعیتهای اقتصادی تبدیل شود.
وی با اشاره به اهمیت توسعه گردشگری روستایی در بهبود کیفیت زندگی و اقتصاد روستاهای کشور می افزاید: اگر درآمد برخی از کشورهای جنوب شرقی آسیا را که امروز به قطب های صنعتی و اقتصادی جهان تبدیل شده اند ارزیابی کنیم به راحتی مشاهده میشود که بخش بزرگی از این منابع مالی از طریق اقتصاد توریسم پویا در این کشورها به دست آمده است و این چیزی نیست جز اینکه کشورهای فوق صنعت گردشگری و نقش آن را در اقتصاد امروز درک کردهاند.
این کارشناس ضمن تاکید بر توسعه گردشگری روستایی می گوید: گردشگری روستایی در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگترین واقعیتهای اقتصادی جهان است.
حسین پور تصریح کرد: یکی از راهبردهای که اخیرا در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته است، توجه و تاکید بر توریسم در نواحی روستایی دارای پتانسیل و زیرساختهای لازم جهت گسترش گردشگری است.
از سوی دیگر قربان عباسی مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان نیز درباره گردشگری روستایی می گوید: گردشگری روستایی نیز از جمله انواع گردشگری است که در دیگر کشورها از جذابیت و سودآوری بسیاری برخوردار است وکشور ایران و به ویژه استان گلستان در این زمینه پتانسیل های قابل توجه ای دارد که در صورت توجه و بالفعل نمودن آن شاهد تحول جدی در روند توسعه گردشگری ایران زمین خواهیم بود و جاذبه هایی نظیر طبیعت، آب و هوا ، اماکن تاریخی و مذهبی ، مزارع ، کوهستان ها و منابع آبی روستاها می توانند در این زمینه نقش داشته باشند.
وی ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری روستایی در روستاهای هدف ایران تصریح کرد: در این راستا باید به توریسم روستایی به عنوان یک راهبرد اثر بخش برای توسعه اقتصادی نگریست و به جوامع روستایی برای سازماندهی ساختها و تبیین کارکردهای توریسم روستایی و هدایت آنها در جهت دستیابی به اهداف رشد و توسعه جامعه محلی کمک کرد و در این صورت است که میتوان به رشد و تنوع بخشی اقتصادی جوامع روستایی امیدوار شد .
عباسی یکی از راهکارهای توسعه گردشگری روستایی را استفاده از امکانات دنیای مجازی می داند و می گوید: جایگاه دنیای مجازی در زندگی امروز ما قابل انکار نیست بنابراین می توانیم با معرفی جاذبه های بکر روستاهایمان برای گردشگران داخلی و خارجی ایجاد انگیزه کنیم و آنها را به منطقه مورد نظر خود با رعایت تمام حقوق حفاظت از محیط زیست دعوت نماییم.
گلستان ؛ پایتخت گردشگری روستایی کشور
معاون عمرانی استاندار گلستان درباره پتانسیل موجود در توسعه گردشگری روستایی کشور می گوید: استان گلستان به دلیل جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی واقع در محدوده روستاها، میتواند به پایتخت گردشگری روستایی کشور تبدیل شود.
عبدالرضا دادبود ؛ رئیس کارگروه گردشگری استان گلستان خاطرنشان کرد: برگزاری جشنوارههای گوناگون در ایام مختلف سال و استقبال بسیار صورت گرفته از این جشنوارهها، ظرفیت استان در حوزه گردشگری روستایی را عیان کرده و اکنون نیاز است با برگزاری نشستهای کارشناسی، تصمیمات لازم را در راستای استفاده از این ظرفیتها برای جذب گردشگر اتخاذ کرد.
دادبود افزود: در بحثهای مرتبط با گردشگری علیالخصوص گردشگری روستایی علاوه بر استفاده از این ظرفیت برای معرفی استان، باید به بحث اقتصاد گردشگری نیز توجه لازم را داشت به نحوی که فعالیتها در نهایت سبب کسب درآمد و ایجاد تحول اقتصادی در زندگی روستائیان و فعالان این حوزه شود.
قائم مقام ستاد تسهیلات سفرهای استان گلستان اظهار داشت: ارائه آموزشهای لازم به روستائیان و فعالان حوزه گردشگری روستایی، صیانت از جاذبههای طبیعی و فرهنگی و تاریخی و مذهبی روستاها، شناساندن بیش از پیش جاذبههای گردشگری روستایی استان، هماهنگی با تورهای گردشگری مطرح کشور و … میتواند به عنوان نقشه راه در حوزه گردشگری روستایی مدنظر باشد.
«بزم» پاتوق گردشگران خارجی
اگر از تمام امتیازات مطرح شده و اما اگرها درباره گردشگری روستایی بگذریم بیشتر فعالان و دست اندرکاران عرصه گردشگری علاقمند هستند نمونه ای عینی و شاهد مثالی در این زمینه داشته باشند که بدون تردید با نام روستای «بزم» در استان فارس برخورد خواهند کرد . روستایی که کمتر از یک دهه پیش حتی مردم شیراز زیاد از آن نمی دانستند و هم اکنون شهرت آن خارج از مرزهای کشورمان و بیش از 40 کشور دنیا به گوش می رسد.
شهرتی که به واسطه مهمان نوازی عباس برزگر، یکی از روستائیان در پناه دادن به دو گردشگر آلمانی که با موتور سفر می کردند ، کلید خورد و هم اکنون «بزم» را به عنوان پاتوق گردشگران خارجی معروف کرده است و خبرنگاران شبکه های تلویزیونی خارجی از کشورهایی چون آلمان، تایلند و روسیه از آن سخن گفته اند.
عباس برزگر بنیان گذار گردشگری روستایی در «بزم» ضمن تاکید بر اینکه تمامی روستاهای ایران قابلیت استفاده و بهره برداری در زمینه توسعه گردشگری روستایی را دارند، می گوید: این نوع گردشگری نیازمند حمایت سازمان میراث فرهنگی و البته مسئولان امر است و می تواند از مهاجرت روستائیان به شهرهای مختلف کشور جلوگیری کند.
بنابراین بجاست که مسئولان امر بخصوص سازمان میراث فرهنگی به این مهم توجه ویژه داشته باشند و با استفاده از ابتکار عمل جامعه بومی روستا ابتدا به فرهنگ سازی در زمینه توسعه گردشگری روستایی گام بردارند تا بتوانیم با ایجاد اشتغال علاوه بر حفظ و حراست از آئین و فرهنگ روستایی کشورمان در زمینه جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها نیز اقدام نماییم.
هاستل یا هوستل محل خواب ارزان قیمتی است که تختهای یک اتاق را به شما اجاره میدهد و در واقع یک اتاق بین چند نفر مشترکا بهره برداری میشود. تعداد تختها در هر اتاق از ۲ الی ۸ تخت متغیر است. هاستلها هیچ چیزی از امکانات هتلها کم ندارند و تنها چیزی که قیمت آنها را پایین میآورد استفاده کردن همزمان چند نفر از یک اتاق میباشد. البته تا آنجایی که تجربه نشان دادهاست خیلی به ندرت پیش میآید که تمام اتاقهای یک هاستل پر از مسافر باشند، در ۸۰ درصد اوقات شما تنها یا با یک یا دو نفر دیگر در آن اتاق اسکان خواهید داشت. |
خیلی وقت ست که فعالان صنعت گردشگری به این نتیجه رسیدند که قرار نیست فقط پولدارها به جهانگردی بروند. بخش عمده کسایی که دوست دارند سفر کنند طبقه متوسط و جوونها هستند که نمی توانند بودجه زیادی برای سفر کنار بگذارند یا هزینه سفرهای لوکس رو بپردازند. جذب این طبقه و فراهم آوردن شرایط برای سفر کردن آنها، پول زیادی رو برای کشورهای میزبان به ارمغان میاره. این وسط قشر جوون خیلی باارزش تر هستند چون معمولا اینها هستند که بیشتر مایل به سفر به جاهای عجیب غریب تر و سفرهای ماجراجویانه هستند. ارائه پرواز، هتل و تورهای ارزون قیمت بهترین راه کار برای جذب جوونهای عاشق و بی پوله. برای اقامت جوونها، اقامت گاههای ارزون قیمتی توی بیشتر کشورهای توریستی دنیا در نظر گرفته شده که بهشون هاستل (Hostel) یا هتل جوانان میگن. هاستل ها یه جورایی مخلوطی از مهمون خونه های ایرانی و خوابگاههای دانشجویی هستند البته یه کمی مدرن تر. این هاستل ها معمولا یه ساختمون کوچیک یکی دو طبقه یا یه طبقه از یه ساختمون بزرگ هستند.
هاستل، پدیدهای جهانی در یه هتل پنج ستاره شاید دزدی بشه ولی یه هاستل نه؛ البته احتیاط شرط عقله. معمولا توی اتاق های خوابگاهی کمدهای کوچیکی برای اشیای قیمتی قرار دادند. پس بهتر همیشه یه قفل کوچیک همراهتون باشد. مسئول هاستل هم از کسانی ست که حتما میشه بهش اعتماد کرد و مدارک و پول را به او سپرد. هاستل ها همیشه وسایل خواب مثل ملافه و پتو در اختیارتون قرار میدند ولی بعضی هاشون حوله رو در ازای دریافت مقداری پول بهتون میدن پس بهتره همیشه حوله همراهتون باشه. دمپایی هم یادتون نره. طبیعیه نباید از یه هاستل انتظار خدمات یه هتل چند ستاره رو داشته باشید. شاید اگه تجربه اش رو ندارید اولش حتی توی ذوقتون بخوره به ویژه اگه قبلش توی هتلهای لوکس اقامت کرده باشید. ولی زود به این نوع اقامتگاهها عادت می کنید و بعد از چند وقت ازش لذت هم می برید. اونجا رو یه خوابگاه بین المللی بدونید. چندین سایت معتبر وجود دارن که به شما اجازه جستجو و رزرو هاستل رو میدن مثل Booking و HostelBookers یاHostelWorld و... با وارد کردن نام شهر و تاریخ ورود و خروج می تونید لیست تمامی هتل ها و هاستلهای اون شهر رو که توی این سایت ها عضو هستند رو ببینید. می تونید نتایج رو به راحتی بر اساس قیمت، تعداد ستاره هتل، فاصله از مرکز شهر یا یه سری از امکانات دسته بندی کنید. مثلا می تونید فقط هاستل ها یا فقط هتل های پنج ستاره رو ببینید. همینطور می تونید نتایج رو بر اساس قیمت به طور صعودی یا نزولی مرتب کنید. با کلیک کردن بر روی هر کدوم از هاستل ها می تونید صفحه اطلاعات اون رو مشاهده کنید. معمولا این اطلاعات توی صفحه هر هاستل پیدا میشه.
هزینه اقامت در هاستل ولی در هاستل شما میتوانید مواد اولیه ارزان را از سوپرمارکتها تهیه کرده و با استفاده از قابلمه و ظروفی که در آشپزخانه هاستلها مهیا میباشد، خودتان در هاستل غذای مورد علاقه خود را بپزید و حتی باقیمانده آنرا برای فردا در یخچال هاستل نگهداری نمایید. البته قیمت های Private مربوط به اتاق هایی می شود که خصوصی فقط برای خود شماست و فرد دیگری در آن نیست و گزینه بهتری برای متاهل ها است و طبیعتا اندکی گران تر می شود! صد البته قیمت اتاق های private خصوصی در هاستل ها نیز گزینه های ارزانی نسبت به قیمت اتاق در هتل های گران هستند!
هاستل های معتبر دارای اتحادیه بین المللی به آدرس اینترنتی www.hihostels.com هستند و به مسافران و جهانگردانی که خواهان اقامت ارزان قیمت هستند در سراسر شهرهای کشورهای مختلف جهان سرویس می دهند. زندگی در هاستل از این منظر قابل توجه است که شما به راحتی با افرادی از کشورهای دیگر هم اتاق می شوید و می توانید دوستان بسیار زیادی را در کشورهای دیگر پیدا کنید و حتی قرار سفر بعدی را برای کشور آنها تنظیم کنید! (هم اتاقی های هاستل خود را پس از آشنایی در فیس بوک یا دیگر شبکه اجتماعی محبوب پیدا کنید و به لیست دوستانتان بیافزایید) چون اکثر توریستهای جوان دنیا به این محلها می آیند و ارتباط مستقیم و نزدیکی باهم دارند امکان پیدا کردن دوستان صمیمی و نزدیکی از همه دنیا برای شما فراهم میشود و از آنجایی که همه توریست هستند می توانید در بعضی از قسمتهای سفر با آنها همسفر بشوید و با تقسیم کردن هزینه ها باز هم در پول مصرفی خود در حین سفر صرفه جویی عمده نمایید.ویژگی هاستلها در ایران در ایران به مکانهای اقامتی ارزان قیمت شبانه روزی، مهانخانه، مهمانپذیر و نیز مسافرخانه گفته میشود. در نیمه اول قرن چهاردهم خورشیدی، ساخت مسافرخانههای ارزانقیمت در شهرهای مختلف ایران گسترش یافت و در شهرهای مختلف این مکانها، در میادین اصلی شهر، دروازههای ورودی و نیز در مجاورت گاراژهای مسافرتی ساخته شدند. در دهههای اخیر، علاقه بیشتری به ساخت و اقامت در هتل به وجود آمدهاست. به همین دلیل، بسیاری از مسافرخانههای قدیمی تغییر کاربری دادهاند. در دورههای قدیمی تر، کاروانسراها نقش مهمانخانه را بر عهده داشتهاند.
چند نکته در خصوص هتلها: اغلب آژانسها، فقط هتلهای لوکسی رو ارائه میدند که دست کم سه ستاره هستند یعنی اگه کسی دنبال هتلهای خیلی ارزون یا هاستل بگرده چیزی پیدا نمیشه. بعضی وقت ها هتل های لوکسشون نقصهایی دارند مثلا یکی از دلایل ارزونتر بودن هتل آنها اینه که در حاشیه شهر قرار گرفتن و برای رفت و آمد به شهر باید هزینه کنید. برای کشورهایی که ایرانیها به ندرت به اون سفر می کنند مثل کامبوج یا شیلی این آژانسها چیزی برای ارائه ندارند و ان آژانسهای بزرگی که کارت اعتباری دارند هتلی رو که خودتون پیشنهاد میدیدن رو رزرو می کنند. کاری که آژانس ها می کنند عملا رزرواسیون نیست بلکه اونها از شما تمام هزینه اقامت رو میگیرن. نمی تونید برنامتون رو توی سفر تغییر بدید مگه اینکه بی خیال پولتون بشید. اگه هم رزرو خالی انجام بدهند هزینه می گیرند در حالیکه بعضی سایتها به رایگان این کار رو انجام میدن البته به شرط داشتن کارت اعتباری. اگه خواستید از آژانسها هتل بگیرید حتما دقیق در مورد جا و مکان آن و تعداد ستاره های واقعیش بپرسید. هتل های درست و حسابی همشون سایت دارند و می تونید اطلاعاتی که آژانسها میدهند رو با سایت مقایسه کنید. بعضی وقت ها آژانس ها چیزهای بدیهی رو به عنوان یه امتیاز به شما القا می کنند مثلا میگن سه شب هتل پنج ستاره به همراه سه وعده صبحانه. تمامی هتل های ستاره دار به شما صبحانه رایگان ارائه میدن. به هر حال قبل از سفرسعی کنید اطلاعات لازم رو بدست بیارید. سایت جهانگردی سون تارا همسفر شماست. منبع |
نگاهی به فرهنگ سفر در ایران
نویسنده : شیدا رمزی
تعطیلات آخر هفته یا چند روز تعطیلی و درنهایت تعطیلات پایان سال زمانی است که جامعه ایران به یکباره بار سفربسته و راهی می شود؛ همین موضوع باعث گران شدن هزینه سفرهای ما ایرانیان که به عنوان خوش سفربودن شهره هستیم شده است.
هرچند بسیاری از سفرهای داخلی ما برای بازگشت به خانه پدری در اقصی نقاط ایران است اما بازهم بسیاری به دنبال یافتن مقاصدی نوین برای گذراندن تعطیلات خود ولی با هزینه ای مناسب هستند. به همین دلیل جای تردید نیست که برخی همواره در جراید و البته دنیای مجازی به دنبال یافتن بهترین موقعیت سفر با مناسب ترین هزینه در داخل یا خارج از مرزهای کشورمان بوده و درحال برنامه ریزی هستند.
به هر حال هرطور که به خواهیم سفر کنیم چه با برنامه و چه بدون آن ، باید برای سه بخش عمده فکر کنیم اول بحث ایاب و ذهاب یا همان حمل ونقل است و پس از آن به اقامت خواهیم رسید و در آخر هم خورد و خوراکمان را باید هنگام سفر مدیریت کنیم که همین سه عامل همواره در ذهن بسیاری از گردشگران ایرانیان مشکل ساز شده و برخی را از بار سفر بستن منصرف می کند.
فرهنگ سفر در ایران اشتباه است
مهسا مطهر، مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری درباره فرهنگ سفر ایرانیان معتقد است : هنوز فرهنگ مسافرت برای بسیاری از گردشگران و ماجراجویان ایرانی تعریفی بسیار متفاوت از آنچه در سطح دهکده جهانی صورت می گیرد داشته و همین امر باعث شده که برخی از سفرهای گردشگران ایرانی بسیار گرانتر از حد معمول انجام شود .
مطهر ضمن تاکید بر فرهنگ سازی از دوران کودکی برای ارزان سفر کردن می افزاید: این جمله برای بسیاری از ما ایرانیان آشناست که هنگامی که سفر می کنیم می گوییم: «آمده ایم سفر و باید خوش بگذرانیم بی خیال هزینه»، این دقیقا همان فرهنگ اشتباهی است که به دلیل عدم کنترل و برنامه ریزی در ذهن اکثر گردشگران ایرانی نقش بسته است و آنها را به مسیری اشتباه هدایت می کند و در نهایت سفر را از سبد خانوار حذب خواهد کرد.
از سوی دیگر این استاد دانشگاه به عدم اطلاع گردشگران ایرانی از تکنولوژی های روز در تعیین و انتخاب و مدیریت سفر اشاره می کند و می گوید: در حال حاضر اکثر گردشگران ایرانی یا از امکانات دنیای مجازی اطلاعی ندارند یا اینکه حوصله جستجو در این زمینه را در خود نمی بینند و با استفاده از خدمات گردشگری آژانس های گردشگری سعی در انتخاب مقصد سفر خود دارند در حالی که صدها و یا شاید هزاران وب سایت و شرکت های آنلاین در دهکده جهانی مشغول برنامه ریزی و خدمات رسانی به گردشگرانی که قصد ارزان سفر کردن دارند یا همان بک پکرها، هستند.
از سوی دیگر دکتر ایمانی خوشخو رئیس دانشگاه علم و فرهنگ به نبود بسیاری از امکانات ارزان سفر کردن در کشورمان اشاره می کند و می گوید: جای تردید نیست بسیاری از امکانات ارزان سفر کردن هم اکنون در زیرساخت های گردشگری ایران مهیا نیست و نمی توان انتظار داشت که گردشگران ایرانی با آنها آشنا باشند . این در حالی است که در اغلب کشورهای گردشگرپذیر جهان سیاست ها یا راهکارهایی نوین برای ارزان سفر کردن به وجود آمده که باعث افزایش تعداد سفر بخصوص در میان جوانان با هزینه هایی پایین شده است .
ایمانی خوشخو به شرکت های هواپیمایی ارزان قیمت سراسر جهان اشاره می کند و می افزاید: اگر در قاره اروپا تصمیم برنامه ریزی سفر داشته باشید حداقل 5 شرکت هواپیمایی وجود دارد که بلیت های ارزان قیمت در اختیار مسافران قرار می دهد اما آیا این چنین امکاناتی هم اکنون در کشورمان مهیاست که انتظار داشته باشیم گردشگران ایرانی توان ارزان سفر کردن داشته باشند ؟ یا اینکه اصلا شرکت های هواپیمایی ایرانی هم اکنون با توجه به معضلاتی که گریبانگیر آنها شده است اصلا امکان ارایه پیشنهادات تشویقی برای استفاده گردشگران از خدمات آن شرکت را در اختیار دارد یا همین خدمات معمولی را هم با مشکل ارایه می دهند در حالی که برخی شرکت های هواپیمایی در قاره سبز گاهی اوقات برای جلب نظر گردشگران قیمت بلیت یکی از مقاصدخود را با یک سوم قیمت واقعی به فروش می رسانند.
این استاد دانشگاه ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری ارزان در کشورمان به محل های اقامتی نیز اشاره دارد و می گوید هم اکنون در ذهن اکثر گردشگران ایرانی هتل یعنی محل اقامتی با 5 ستاره که خدمه فقط مشغول به خدمات رسانی به گردشگران باشند، این تصور شاهد مثالی دقیق و واقعی از نبود زیرساخت ها یا امکانات اقامتی غیر هتل مثل متل یا هاستل ها در ایران است.
وی درباره عقیده گردشگران ایرانی نسبت به هتل می افزاید: اگر همین حالا از همکاران خود بپرسید که آیا تا کنون از خدمات هاستل استفاده کرده، بدون تردید به شما می گویند سفر بروم که در مسافرخانه اقامت کنم چون دیدگاه این افراد از هاستل همان مسافرخانه های قدیمی و نا مطلوب برخی مناطق جنوب شهر تهران است در حالی که در همین کشور همسایه ما ترکیه درصد قابل توجهی از گردشگران از خدمات ارزان قیمت و بسیار مناسب هاستل ها استفاده می کنند و روز به روز شاهد توسعه و احداث اینگونه اقامت گاههای ارزان قیمت در دیگر نقاط جهان هستیم حال آنکه نه تنها این اماکن در ذهن گردشگران ما جایگاهی ندارند بلکه هنوز در گردشگری ایران تعریفی دقیق و درست از آنها نیست.
تقاضا، عرضه را مدیریت می کند
محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ، در زمینه فرهنگ ارزان سفر کردن ایرانیان می گوید: با توجه به ازدیاد بک پکرها (کسانی که ارزان سفر می کنند) در دهکده جهانی سیستم ارزان سفر کردن هم در گوشه و کنار جهان به وجود آمده و با توجه به نیاز این گروه ، روشهای نوینی به صنعت گردشگری معرفی شده است.
این فعال گردشگری ادامه می دهد: به هر حال با توجه به معضلات اقتصادی سطح جهان و البته نیاز همه گیر بودن سفر برای رونق گردشگری این امکانات هم اکنون در اختیار گردشگران قرار گرفته که متاسفانه سهم ایران دراین زمینه بسیار اندک بوده و نزدیک به صفر است و این موضوع باعث شده تا گردشگران ایرانی تعریف درستی از سفرهای ارزان قیمت در اختیار نداشته باشند و تصور کنند سفرهای ارزان یعنی سفری بی کیفیت که تعطیلات آنها را به هدر خواهد داد، این در حالی است که همواره در سراسر جهان شاهد رشد و افزایش تعداد سفرهای ارزان قیمت و البته به دنبال آنها خدمات با کیفیت سفر اما ارزان قیمت هستیم.
کرمانی با اشاره به وجود صدها شرکت هوایی، اقامتی و تفریحی ارزان قیمت خارج از مرزهای کشورمان می گوید: گردشگران خارج از مرزهای کشورمان اگر قصد سفر داشته باشند با استفاده از دنیای مجازی و البته امکاناتی که شرکت های متفاوت هوایی ، اقامتی یا حتی پذیرایی در اختیار آنها قرار می دهند می توانند با بهایی بسیار ناچیز سفرشان را برنامه ریزی کنند اما این امکانات در کشورمان در حد صفراست یا اصلا وجود ندارد.
رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران می گوید: به عقیده من هنوز تقاضای اینگونه سفرها در کشورمان بقدری نشده است که امکانات هم به وجود آید و این موضوع ریشه در فرهنگ سفر گردشگران ایرانی دارد و از آنجا که سفرهای خانوادگی و با استفاده از امکانات مناسب صورت گرفته هنوز فرهنگ سفرهای ارزان که عموما مختص جوانان و دانشجویان است و گاهی اوقات دیگران از آن بهره می برند در کشورمان شکل نگرفته و فاصله بسیاری با خدمات امروزه خارج از مرزهای ایران دارد.
وی در پایان می افزاید: اگر بتوانیم فرهنگ ارزان سفر کردن را از سنین نوجوانی به فرزندانمان بیاموزیم می توانیم انتظار داشته باشیم که تقاضای آنها در آینده می تواند باعث ظهور و انتقال دانش و تکنولوژی های لازم برای ارزان سفرکردن به کشورمان باشد.
لطفا عکس فردی که با دوچرخه درحال سفر است یا اینکه گردشگران در محوطه های باستانی ایران استفاده شود
نزول؛ آغازی بر پایان
ربا یا نزول کلماتی هستند که با شنیدن یا خواندنشان آشفته خاطر می شویم و با توجه به نکوهش در دین و مذهبمان و البته با توجه به دلایل عقلانی همواره سعی می کنیم از آن دوری کنیم، اما گاهی اوقات شرایط و معضلات بانکی باعث می شود برخی افراد چشم به روی واقعیت بسته و به دنبال این پدیده شوم بروند.
چرایی این اتفاق را می توان در سیاست های نظامی رسمی پولی از قبیل موسسات مالی و اعتباری کشور جستجو کرد بصورتی که هرگونه معضل و مشکلات نظام رسمی پولی ایران ناخواسته رجوع به سیستم غیرقانونی و البته غیرشرعی ربا را افزایش می دهد.
جای تردید نیست که اقتصاد و صنعت هر کشور به روند جاری نقدینگی محتاج است و هرگونه مشکل در جریان پول باعث ایجاد فرصت برای سودجویان در این مورد خواهد شد و می توان این معضل را به عنوان غده ای سرطانی در اقتصاد خرد و کلان دانست، چون در نهایت یک طرف معادله که رباگیر شده است، بازنده بازی خواهد بود و سیستمی اقتصادی یا خانواده ای از هم پاشیده می شود. اغلب کارشناسان اقتصادی وجود چنین سیستم مالی یعنی ربا را در بازار مالی هر منطقه را نشانی ضعف و سوءمدیریت نظام بانکی می دانند.
این در حالی است که ایران با انبوهی از موسسات مالی و اعتباری و البته بانکی روبه رو است بنباراین پرسش اینجاست که چه اتفاقی افتاده که مراجعه به سیستم مالی ربا گاهی اوقات گزینه نهایی نیازمندان منابع مالی باقی مانده است؟
همان طور که می دانیم در حال حاضر به دلیل تعیین نرخ سود سپرده ها به صورت دستوری از سوی دولت و عدم تناسب آنها با نرخ تورم، صاحبان پول و منابع مالی در سطح جامعه زیاد رغبتی به سپرده گذاری در بانک ندارند و همین موضوع باعث شده تا منابع مالی بانک ها و موسسات مالی به حداقل خود رسیده و ضعیف شوند.
این افراد یا همان صاحبان سرمایه معمولا توان به کارگیری منابع مالی خود را در بازار کسب و کار دارند و از سرمایه گذاری در بانکی خودداری میکنند و هرچه سرمایه ها از سیستم مالی رسمی کشور فاصله بگیرد، ضعف مالی موسسات مالی رو به افزایش خواهد گذاشت و آنها را از پاسخگویی به مشتریان معذور می کند و زمینه ساز رشد و گسترش سیستم غیررسمی پولی در بازار خواهد شد.
اما از سوی دیگر عدم تعیین نرخ سود تسهیلات به صورت واقعی با نرخ سود سپرده گذاری باعث شده که بیشتر موسسات مالی از پرداخت وام های معمولی و ضروری برای قشر متوسط جامعه و البته صنایع کوچک خودداری کنند و بیشتر علاقه مند شرکت مضاربه ها و مشارکت با صنایع بزرگتر یا صنایع غیر مولد باشند و همین امر باعث کوتاه شدن دست بسیاری از نیازمندان منابع مالی که از گروه معمولی جامعه هستند شده و آنها را ناخواسته برای تعمین منابع مالی خود روانه سیستم خانمان برانداز ربا می کنند.
اما اگر از ضعف مالی نظام رسمی پولی و بانکی کشورمان بگذریم، به پارتی بازی های رایج در سیستم مالی ایران می رسیم که باعث شده نیازمندان وام های کوچک از این سیستم دور مانده و برخی از آنها ناخواسته روانه بازار سیاه نزول شوند و سیستم پولی غیرقانونی نزول را با تمام گرفتاری هایش برای برطرف کردن مشکلات مالی خود انتخاب کنند، حال آن که می دانند در صورت عدم پرداخت اقساط خود ممکن است کل سرمایه زندگی را از دست بدهند.
گرفتاری ربا چیست؟
مبحث فقهی و دینی اگرچه تمام زوایای سیستم ربا را ترسیم کرده اما همواره وجود سیستم مالی نزول به عنوان باتلاقی است که معمولا افراد گرفتار در آن گرفتار می شوند و آینده ای سیاه و نامعلوم برای خود ترسیم می کنند که به قول معروف آغازی است بر پایان کارشان.
این اتفاق به دلیل انبوهی از معضلات مالی مراجعه کنندگان به سیستم غیر رسمی پولی کشور رخ می دهد که از بازپرداخت مبلغ دریافت خود به روش نزول باز می مانند و این اتفاق سرآغازی برتمام مشکلات خواهد شد.
هرچند دستیابی منابع مالی با سیستم نزول هم اکنون امری کاملا ساده و سهل الوصول برای نیازمندان شده است و می توان در گوشه و کنار شهرمان نمونه هایی حتی قانونی از آن دید، اما سقوط مراجعه کنندگان به نظام مالی نزول این گونه شروع می شود که قرار است در خوشبینانه ترین حالت بهره ای معادل 4 درصد برای مبلغ دریافتی به صورت ماهانه پرداخت کند.
فرض کنیم فردی با گرو گذاشتن سند منزل یا پرداخت چک، مبلغ 20 میلیون تومان از نزول دهنده دریافت می کند و قرار است با احتساب نرخ 4 درصد بهره برای پول یعنی پرداخت ماهانه 800 هزار تومان بابت بهره، این مبلغ بپردازد. در حالی که تعهد پرداخت یک ساله اصل پول را هم کرده است و با یک حساب سرانگشتی متوجه می شویم که این یعنی پرداخت ماهانه حدود یک میلیون و 700 هزار تومان اصل پول گرفته شده اما به یاد داریم که این فرد قبلا نیز تعهد پرداخت ماهیانه 800 هزارتومان بابت بهره را نیز کرده است بنابراین فرد نزول گیرنده باید هر ماه نزدیک به دو میلیون و 500 هزار تومان به صاحب پول بپردازد.
اصل پول دریافتی | احتساب بهره ماهیانه | مدت زمان قرارداد | مبلغ بهره ماهیانه (ریال) | مبلغ اصل پول (ریال) | جمع نهایی |
200000000 | 4 درصد | 12 | 8000000 | 16670000 | 24670000 |
اما نکته اصلی اینجاست که فرد رباگیرنده هر ماه بخشی از اصل مبلغ دریافتی را به نزول دهنده پرداخته است، اما تا آخرین قسط باید بهره مبلغ کامل را نیز بپردازد ؛ این در حالی است که اگر به هر دلیل توان پرداخت هر قسط را نداشته باشد، می بایست علاوه بر قسط سررسید شده برای آن مبلغ عقب افتاده هم بهره بپردازد که معنی دقیقی از نزول روی نزول است و یعنی ویرانی و نابودی کامل نزول گیرنده.
در این مورد می توان اینگونه محاسبه کرد که اولین قسط نزول گیرنده به تعویق افتاد و سررسید دومین قسط نیز رسیده است بنابراین گیرنده پول باید دومیلیون پانصد هزار تومان سررسید شده را علاوه بر دومیلیون پانصد هزار تومان قبلی با بهره چهار درصد بپردازد که رقمی کمی بیش از 5 میلیون تومان خواهد شد که بازهم وی از توان پرداخت آن عاجز است. اما نباید هرگز فراموش کنیم که این تعویق هرگز بیشتر از سه ماه نخواهد بود چون در این حالت سند یا وثیقه ای که گیرنده پول نزد نزول دهنده گرو گذاشته مصادره شده و بابت طلب استفاده می شود و اگر مانده ای داشت به وی بازگردانده خواهد شد.
مبلغ قسط معوقه | 4 درصد بهره برای همان قسط | جمع قابل پرداخت | قسط سررسید شده | مبلغ کل قابل پرداخت |
24670000 | 986800 | 256568000 | 24670000 | 50326800 |
بنابراین اگر بتوان با در نظر گرفتن نظام بانکی اسلامی ؛ واقعی کردن نرخ سود تسهیلات و البته متناسب کردن سود سپرده ها در کنار حذف کاغذبازی برای دریافت تسهیلات جای تردید نیست که می توانیم راه را برای مراجعه به نظام سیاه و غیرقانونی نزول بسته و از نابودی زندگی افراد نیازمند منابع مالی جامعه جلوگیری کرد.
عزتی
آمار بیش از یک میلیاردی گردشگران در دهکده جهانی بیانگر آن است که این صنعت به سرعت در حال رشد و گسترش سراسر جهان است و بسیاری از صنایع را به خود وابسته کرده است ، از این رو همه کشورها علاقمند هستند سهم خود را از درآمد هنگفت این صنعت مفرح و البته روبه رشد افزایش دهند و تعداد بیشتری از گردشگران را به داخل مرز و بوم خود هدایت کنند.
راهکارهای مختلفی در این زمینه توسط دست اندرکاران و فعالان عرصه صادرات نامرئی معرفی شده که همه آنها در سراسر جهان به کار گرفته شده و نتایجی نیز به دنبال داشته اند اما نسخه ای واحد و مشترک برای توسعه گردشگری از گذشته های دور وجود داشته که به تازگی برخی از کشورهای پیشگام در گردشگری از آن استفاده کرده و نتایج بسیار مناسبی نیز به دست آورده اند.
این راهکار چیزی نیست به جز سفرنامه نویسی و ثبت خاطرات تلخ و شیرین سفرها و ماجراجویی هایمان که از زمان جاده ابریشم حتی دوران پارینه سنگی براساس سنگ نگاره های موجود در برخی نقاط جهان همراه بشر بوده و خواهد بود، اما امروزه این خاطره نویسی بیشتر در دنیای مجازی رونق داشته و به یاری گردشگری کشورهای مختلف آمده است. راهکاری که ژاپن ، استرالیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان توانسته اند به خوبی از آن بهرمند شده و صادرات نامرئی خود را افزایش دهند.
خاطره ایران، کام گردشگران خارجی را شیرین می کند
چندی پیش در خبرهای مربوط به گردشگری ایران آمده بود که گروهی از گردشگران فرانسوی در قالب تور رالی پاریس – پکن از ایران گذشتند ، بطوری که حلاوت این حضور این گروه در ایران برای مسئولان گردشگری دولت دهم بقدری بود که نکته ای ریز اما جدی از دید آنها و حتی جرایدی که این خبر را مخابره کرده بودند، بدورماند .
در خبرهای مربوط به حضور این ماجراجویان فرانسوی در قالب این تور رالی آمده بود ؛ شرکت فرانسوی برگزار کننده این تور بزرگ به دلیل تبلیغات غیر واقعی رسانه ها نسبت به امنیت داخلی ایران به سختی توانسته گردشگران و ماجراجویان شرکت کننده را متقاعد کند که ایران به عنوان مناسبت ترین راه عبور طی مسیر است و می توانند با امنیت کامل از ایران عبور کنند.
نکته اینجاست که این تورگردان به سختی توانسته افراد مورد نظرش را راضی به عبور از ایران کند ، در حالی که امنیت داخلی ایران هم اکنون بسیار بالاتر از برخی همسایگان کشور است . بنابراین همان تصویرسازی غیر واقعی رسانه ها توانسته باعث نگرانی گردشگران مشتاق ورود به ایران باشد مشکلی که به دست خود همین افراد یعنی گردشگران به سادگی قابل برطرف شدن است و نیازمند هزینه ای گزاف برای تبلیغات بدون حاصل در کشورهای دیگر یا ساخت برنامه های پرهزینه تبلیغاتی نیست .
همه واقفیم برخی از کشورهای غربی با استفاده از قدرت رسانه ها سعی در ساختن تصویری غیر واقعی از تمدن ایران زمین در ذهن گردشگران داشته و دارند که متاسفانه به دلیل سوء مدیریت برخی از دست اندرکاران صنعت گردشگری طی دوران گذشته این موضوع جدی گرفته نشد اما حالا که دولت یازدهم با شعار توسعه گردشگری روی کار آمده و سازمان میراث فرهنگی سخن از رونق گردشگری در آینده ای نزدیک می گوید به جاست که با استفاده از همین قدرت یعنی رسانه ها و دنیای مجازی تصویری واقعی و دقیق از ایران برای جهان مخابره کنیم .
اما چگونه؟
همانطور که می دانیم، گردشگران امروزی قبل از سفرشان سعی می کنند در دنیای مجازی سری به مقصدشان بزنند و از امکانات و شرایط اجتماعی آن کشور اطلاعاتی کاربردی را به دست آورند، اما متاسفانه هم اکنون اطلاعات گردشگری تمدن ایران زمین در دنیای مجازی بسیار اندک و بعضا صحیح نیست.
بنابراین اگر ایران بتواند در این دنیا نیز به قدر کافی حضور داشته باشد و واقعیت موجود ایران را برای علاقمندان و ماجراجویانی که قصد سفر به ایران را دارند شرح دهد بدون تردید سوء نیت دیگران بی اثر شده و صنعت گردشگری ایران با توجه به امکانات و جاذبه های کشورمان رونقی دوچندان را به خود ببیند. لازم نیست برای اینکار مسئولان امر آستین بالا زده و وارد کارزار گردشگری شوند بلکه کافی است که فقط بستر سازی کنند و با استفاده از تجربیات کشورهایی مثل ژاپن ، وظیفه تولید مطالب مفید گردشگری کشورمان را برعهده گردشگرانی که از ایران بازدید کرده اند گذاشته و اجازه دهند آنها با زبان عامیانه و محلی خود وارد عمل شوند نه اینکه از ادبیات خشک تبلیغاتی برای جلب نظر گردشگران دیگر استفاده کنیم،.
پس می توانیم با استفاده از گردشگران همان تور پاریس – پکن کار را شروع کرد . همگی می دانیم اطلاعات گردشگرانی که به ایران وارد می شوند در سفارتخانه های کشورمان موجود است، بنابراین رایزانان فرهنگی ایران بخصوص در کشور فرانسه با ایجاد انگیزه هایی مانند ارسال جوایزی نفیس از صنایع دستی ایران برای شرکت کنندگان در تورد یاد شده و برقراری ارتباط با این گردشگران از آنها برای ثبت خاطراتشان در دنیای مجازی دعوت کرده و با انتشار این خاطرات مستند جلوی سم پاشی برخی از کشورها علیه جاذبه های کشور ایران را بگیرندتا این روش به استراتژی مفیدی برای گردشگری ایران تبدیل شود.
خاطراتی که کام گردشگری ژاپن را شیرین کرد
حفظ جایگاه و رشد صنعت گردشگری دربین کشورهای دارای جاذبه های گردشگری به قدری جدی است که حتی کشورهایی چون چین، ژاپن و استرالیا نیز که به عنوان کشورهایی مهم در صنعت گردشگری شناخته شده اند دست از کار نکشیده اند و برای رونق هرچه بیشتر این صنعت در منطقه شان تلاش می کنند به عنوان مثال می توان از آخرین ابتکار کشور ژاپن برای احیای صنعت گردشگری خود پس از حادثه ناگوار فوکوشیما یاد کرد که طی دو مرحله و با برنامه ریزی بسیار دقیق و منطقی توانسته جانی تازه به صنعت گردشگری سرزمین آفتاب ببخشد.
بسیاری از گردشگران که قصد سفر به ژاپن را داشتند به دلیل مشکلات زیست محیطی به وجود آمده مقصد سفرشان را به نقطه ای دیگر در این کره خاکی تغییر دادند و سرزمین شکوفه های گیلاس را از فهرست مقاصد سفرشان خارج کردند با این اتفاق صنعت گردشگری ژاپن دچار مشکلات عمده ای شد. اما مسئولان گردشگری ژاپن با ابتکاری جالب دوباره نظر این گروه را به سرزمین آفتاب جلب کردند و هم اکنون هم برای تحقق اهدافشان گام بعدی را برداشته اند.
اینگونه که سفارت خانه های ژاپن و بخصوص رایزنان فرهنگی این کشور بازارهای مهم صنعت گردشگریشان را انتخاب کرده و با تبلیغات گسترده ای در جراید و رسانه های کشورهای هدف گردشگری، دوباره نام ژاپن را در ذهن گردشگران آن منطقه و آنهایی که چمدان سفر بسته اند زنده نگاه داشتند. همین موضوع باعث شد تا تعدادی دوباره برای گذراندن تعطیلات خود به سرزمین آفتاب سفر کنند.
ژاپنی ها با تدارک بروشورهایی بسیار جالب این مسافران را تشویق به نوشتن خاطراتشان در دنیای مجازی کردند؛ به این صورت که فقط کافی بود تا این گردشگران خاطراتشان و تعدادی از عکس های یادگاری از سفر به سرزمین آفتاب را در وب لاگ های شخصی یا حتی وب سایت های گردشگری معرفی شده در بروشورها ثبت کنند و آدرس نوشته را برای مرکز معرفی شده توسط دولت ژاپن بفرستند .
دست اندرکاران و فعالان گردشگری ژاپن چه دولتی و چه خصوصی با ارایه یکهزار جایزه نفیس برای گردشگرانی که در این طرح شرکت کرده بودند انگیزه لازم برای شرکت هرچه بیشتر گردشگران در طرح یاد شده ایجاد و بسیاری را وادار به ثبت خاطرات سفرشان به سرزمین آفتاب در دنیای مجازی کردند.جالب اینجاست که جایزه این مسابقه نیز سفر رایگان خانواده شرکت کنندگان به ژاپن تعیین شده بود. همین موضوع باعث تولید شدن حجم انبوهی از اطلاعات درباره گردشگری و جاذبه های ژاپن شد و همگان اتفاقات ناگوار فوکوشیما را فراموش کردند و دوباره گردشگری ژاپن رونق گرفت.
جشنواره ماهیگیری طعمه لذیذ برای قلاب صادرات نامرئی ایران
برگزاری و میزبانی برخی مسابقات ورزشی درسطح جهان علاوه بر جنبه ورزشی از اهمیت ویژه ای در جابجایی افراد و علاقمندان ورزش داشته و دارد این امتیاز باعث شده تا مسئولان و دست اندرکاران صنعت نوین گردشگری یا همان صادرات نامرئی نیز به این مسابقات علاقمند شده و از شور وهیجان هنگام برگزاری این بازیها به نفع توسعه و درآمدزایی در حرفه خود بهره گیرند.
صحبت از برگزاری رویدادهای بین المللی و بسیار پرسروصدا مثل المپیک یا جام جهانی نیست بلکه می توان حتی با چند ده هزار نفر علاقه مند برخی از رشته های ورزشی به مقصود رسید و بدون نیاز به زیرساخت های بسیار و پیچیده در راستای به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد گردشگری گام برداشت.
یکی از این شاخه های ورزشی که البته اغلب در گوشه و کنار جهان برای بازنشسته ها و افراد ثروتمند جذاب بوده است ماهیگیری با قلاب است رشته ای که علاوه بر مفرح بودن می تواند باعث سفر گروههای کثیری از گردشگران حتی در بدترین شرایط آب و هوایی نیز باشد.
ایران مستعدترین کشور منطقه
در این زمینه رضا خوش سرور ، رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران می گوید: با توجه به چهار فصل بودن آب و هوای ایران و البته اقلیم بسیار مناسب کشورمان می توان ایران باستانی را به عنوان یکی از مستعد ترین کشورهای منطقه در برگزاری اینگونه تورهای تفریحی به دنیای گردشگری جهان معرفی کرد.
به عقیده این فعال گردشگری ورزشی سرمایه گذاری در گردشگری ورزشی ایران یکی از زودبازده ترین سرمایه گذاری ها و بازی برد برد برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی در این زمینه است.
خوس سرو می گوید: اگر بخواهیم نیمه خالی لیوان را بنگریم شاید ببینیم در بسیاری از موارد زیرساخت های مناسبی وجود ندارد اما از آنجا که هدف ما امکان دسترسی و استفاده برای همگان است می توانم بگویم بسیاری از رشته های ورزشی هستند که می توان آنها را دستمایه سفر کرد اما با کمترین هزینه ، برگزاری مسابقات دوی ماراتن یا حتی برگزاری مسابقات داخلی یا بین الملی ماهیگیری با قلاب از جمله رشته های ورزشی هستند که علاوه بر مفید بودن در توسعه گردشگری و جلب نظر گردشگران به نقطه ای خاص از کشورمان نیاز به سرمایه گذاری کلان ندارند و می توان حتی به نوعی از آنها به عنوان بنگاههای زودبازده یاد کرد.
وی در ادامه می گوید: دشت ها و کوهستان ها و دریاچه ها همه و همه به عنوان سرمایه ای خدادادی و بسیار مناسب دراختیار گردشگری ایران و بخصوص گردشگری ورزشی ایران قرار گرفته اند بصورتی که حتی به گفته دست اندرکاران گردشگری کویرهای ایران که به عنوان غیر قابل سکونت ترین نقاط ایران هستند امکان جذب گردشگران ورزشی را به خود داشته و دارند.
رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران درباره برگزاری مسابقات ماهیگیری برای جلب نظر گردشگران می گوید: ورزش مفرح و بسیار جذاب ماهیگیری که در جامعه ورزشی کشورمان که علاقمندان بسیاری دارد و زیر نظر انجمنی با همین نام فعالیت می کنند بستری بسیار مناسب در زمینه رشد و گسترش صنعت گردشگری ورزشی کشور است. هرچند امروزه شاهد برگزاری پراکنده اینگونه تورهای تفریحی در استانهای مختلف کشور هستیم اما اگر این تورها با برنامه ریزی هدفمند و متمرکز و دقیق تر انجام شوند شاهد رونق کسب وکار والبته گردشگری ایران در سراسر کشور خواهیم بود .
وی می افزاید: این شاخه از گردشگری ، هرگز فصل خاص یا گرما و سرما نمی شناسد و تنها محدودیت آن زمان تخم ریزی و تولید مثل ماهی هاست که انهم با ایجاد دریاچه های مصنوعی این محدودیت هم قابل برطرف شدن است. بصورتی که دست اندرکاران با ریختن تعدادی ماهی در دریاچه مورد نظر می توانند در هر فصل از سال اقدام به برگزاری اینگونه تورهای تفریحی کنند. به عنوان مثال حتی سال 1386 شاهد برگزاری اولین مسابقات ماهیگیری با قلاب در قم به عنوان شهری با جاذبه مذهبی و البته کویری ، بوده ایم.
مدیریت سفر با برگزاری اینگونه مسابقات ورزشی
خوش سرور در باره توانمندی ایران برای برگزاری اینگونه تورها نیز می گوید: هم اکنون طبق اطلاعات انجمن ماهیگیری کشور که زیر نظر فدراسیون ورزشهای همگانی فعالیت می کند در کشورمان 25 استان در این زمینه قابلیت داشته و مشغول برگزاری مسابقات نیز هستند که می توان با هدفمند کردن این مسابقات و البته تبلیغات مناسب داخلی و خارجی نظر گردشگران را مناطق یادشده جلب کرد و علاوه بر ترویج ورزش به بحث رونق گردشگری نیز بپرداخت.
اما رئیس انجمن گردشگری ورزشی کشور درباره زیرساخت های مورد نیاز این نوع گردشگری می گوید: اگر قرار است در حوضچه های مصنوعی این تورها برگزار شود که بسیار کار ساده ای پیش رو داریم و با برپایی چادرها و استفاده از کانکس هایی می توان مسابقاتی در قالب تورهای یک یا دوروزه را تدارک دید اما اگر قرار است در محیط طبیعی فعالیت کنیم باید با توجه به رعایت اصول حفاظت از محیط زیست و البته اقلیم منطقه شرایط ابتدایی را فراهم کرد و نسبت با آزاد سازی ماهی در منطقه مورد نظر با نظارت مسئولان اقدام به برگزاری تورهای گردشگری در این زمینه انجام داد .
رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران درباره امتیاز برگزاری اینگونه مسابقات در گردشگری کشورمان می گوید : مهمترین امتیاز برگزاری اینگونه تورهای گردشگری ورزشی این است که می توانیم مدیریت سفر را برای هموطنان داخلی والبته گردشگران خارجی به اجرا بگذاریم و از تجمع گردشگران بخصوص در پیک سفر در نقطه ای از کشورمان جلوگیری کنیم.
خوش سرور در پایان می افزاید: برگزاری این نوع تورهای گردشگری ورزشی امری تازه و خارق العاده نیست بلکه در بسیاری از کشورهای جهان مثل آمریکا، کره جنوبی، ژاپن ، فرانسه ، ایتالیا ، کانادا ، استرالیا و سوئیس سابقه داشته و هر ساله برگزار می شود که می تواند حتی از تجربیات این کشورها در زمینه برگزاری اینگونه مسابقات بین المللی که باعث حضور گردشگران در منطقه مورد نظرشان می شود نیز استفاده کرد.
نمونه های خارجی از این نوع گردشگری
به عنوان مثال کشور کره جنوبی هر ساله در فصل زمستان در منطقه HWACHEON که یکی از سردترین مناطق کره جنوبی است و تصور حضور چند صد هزار نفر به عنوان گردشگر در آن فصل از سال برایش سخت بوده با برگزاری جشنواره ماهی گیری روی یخ رودخانه که قطر آن به حدود 40 سانت می رسد گرمای خاصی به صنعت و اقتصاد کشور اهدا می کند. به گزارش مسئولین دولتی کره جنوبی هر ساله در این جشنواره حدود یک میلیون نفر شرکت کننده داخلی و خارجی شرکت می کنند و از یازده هزار سوراخ ایجاد شده روی یخ رودخانه مشغول صید 35 تن ماهی ریخته شده به آب در فضایی کاملا شاد و با امکانات بسیار مناسب اقامتی خواهند شد.
بنابراین کره جنوبی توانسته اقتصاد یخزده این شهر را در سردترین فصل سال با حضور گسترده گردشگران رونق بخشد در حالی که ایران با داشتن امکانات بسیار مناسب گردشگری بخصوص در این زمینه بصورتی که در ماههای سردسال حتی در برخی از مناطق کشور باید کولر روشن کرد تا از دست گرما آسایش داشت ، بی توجه مانده .
طبق بررسی های انجام شده توسط سازمان جهانی گردشگری به ازای هر 7 نفر گردشگر یک فرصت شغلی در کشورهای گردشگرپذیر ایجاد می شود بنابراین اگر به همین جشنواره ماهیگیری درکره جنوبی توجه کنیم این کشور توانسته سالانه و با برگزاری این جشنواره تنها حدود 150 هزار شغل برای این شهر سردسیری ایجاد کند.
از موازی کاری بپرهیزیم
با نگاهی به برگزاری اینگونه تورهای گردشگری در گوشه وکنار جهان بخصوص کشور کره جنوبی در میابیم برگزاری اینگونه جشنواره ها را می توان به عنوان بازی بردبرد برای صنعت گردشگری کشورهای مستعد دانست که با همکاری دوبخش ورزشی و البته گردشگری شکل خواهد گرفت، نه اینکه مثل حال حاضر کشورمان هر کدام از این بخش ها مشغول موازی کاری با دیگری هستند که حاصل این موازی کاریها برگزاری جشنواره های ماهیگیری با قلاب تنها با حضور یکصد خانوار در مناطق بکر ایران بوده در حالی که کشور سوئیس به عنوان نمونه در آخرین جشنواره ماهیگیری خود توانسته در یکی از دریاچه های بسیار کوچک این کشور سرسبز اروپایی 250 هزار نفر را به مدت دو شبانه روز در چادرهایشان میخکوب کند و باعث رونق صنعت گردشگری آن منطقه بشود.
آقای معاون خوش آمدید!
دیروز بالاخره آخرین معاون باقیمانده از دولت دهم در سازمان میراث فرهنگی با پست خود خدافاظی کرد و مشاور نجفی شد و به این ترتیب ریاست سازمان میراث فرهنگی تمام معاونان خود را با امید این که رونقی قابل ملاحظه در صنعت گردشگری ایران ایجاد کند، تغییر داد.
اما آیا تعیین معاون گردشگری از افراد باسابقه وزارتخارجه خبر از همکاری گسترده این وزارتخانه و سازمان میراث فرهنگی می دهد و بزودی شاهد برطرف شدن موانع دریافت روادید از سوی این وزارتخانه با همکاری وزارت اطلاعات خواهیم بود؟ آن هم معاونی که معتقد است باید سیاست های گردشگری کشور را دوباره مورد بازبینی قرار داد.
جای تردید نیست که پاسخ این سوالات طی هفته های جاری مشخص شده و با آنها آشنا می شویم، ولی اولین تصمیم معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی آن هم با توجه به سابقه فعالیت خود در دستگاه دیپلماسی خارجی ایران به نظر می رسد اصلاح تصویر غیرواقعی ایران که رسانه های غربی آن را ترسیم کرده اند، باشد که بهترین تصمیم را می توان دعوت از همان رسانه ها جهت تهیه گزارشی واقعی از تمدن ایران زمین دانست.
شاید به جای برپایی تورهای آشنایی ایران برای سفرا و البته گروه های تجاری استفاده از ابزارها رسانه هاست که امروزه توانایی جریانسازی های گسترده ای را دارند و می توانند آینده بسیاری از صنایع را در گوشه و کنار جهان رقم بزنند. این در حالی است که علاوه بر رسانه ها این صفر و یک های مجازی هستند که زندگی حقیقی ما را به خود گره زده و بسیاری از تصمیم گیری های ما از جمله انتخاب مقاصد سفرهایمان را به خود معطوف کرده اند.
از این رو بد نیست در کنار اصحاب رسانه ها، آقای راب تورس Rob Toures، مدیر بخش سفر موتور جستجوگر گوگل را علی رغم همه کارشکنی های این وب سایت علیه ایران به کشورمان دعوت کنیم تا وی به عنوان مسئول بخش گردشگری بزرگ ترین منبع اطلاعاتی گردشگران جهان از نزدیک ایران واقعی را تجربه کند؛ چون وی در آخرین اظهارنظرش در کنفرانس ملاک های مالزی درباره ایران گفته بجز آنچه رسانه ها درباره ایران می گویند نمی دانم و علاقه مندم به ایران سفر کنم.
پس بجاست حالا که به واسطه انتخاب معاون گردشگری دستگاه دیپلماسی خارجی رابطه بسیار نزدیکی با سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری برقرار کرده، وی از نفوذ خود در این سازمان استفاده کند و اولین کنفرانس خارجی با مسئولیت جدیدش را با اصحاب رسانه های خارجی و البته مسئول بخش گردشگری گوگل برگزار کند تا تصویر داخلی ایران سراسر جهان همراه سیاست های نوین گردشگری علاوه بر جلب نظر گردشگران، نظر سرمایه گذاران گردشگری را نیز به خود جلب کند تا مبادا چاه گردشگری بدون زیرساخت سرانجام خوشی نداشته باشد، پس آقای معاون خوش آمدید.
نویسنده: عماد عزتی
امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.
با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند به نوعی که تنها ایالات متحده آمریکا از این نوع گردشگری توانسته سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد کسب کند.
اگرچه چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب و جشن گرفته شد که بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و تنها هر سال روز بزرگداشت سعدی یا حافظ این بحث میان افکار عمومی و رسانه گل می کند و پس از چند روز به دست فراموشی سپرده می شود این درحالی است که گردشگری ادبی در گوشت و پوست و خون ایران زمین گره خورده است و حالا که قصد توسعه گردشگری را داریم نباید از آن غافل باشیم.
«آرش نورآقایی» پژوهشگر و رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ، معتقد است ایران که در زمینه گردشگری ادبی به عنوان مستعدترین شاخههای گردشگری و غنیترین آنهاست میتواند درآمد هنگفتی را در صنعت گردشگری به کشور تزریق کند.
گردشگری ادبی یا دیدار قبور؟
از سوی دیگر نورآقایی در این زمینه می گوید: ایران بزرگانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، مولوی دارد. بهطور طبیعی باید یکی از پردرآمدترینها در این زمینه باشد اما در کمال ناباوری ایران در این زمینه جزو کمکارترین کشورها بوده است.
رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ضمن تاکید بر افکار عمومی درباره گردشگری ادبی ایران می گوید: کم کاری ما زمانی مشخص میشود که بدانیم حتی در زمینه نگهداری فیزیکی از آرامگاههای مفاخر ایران هم موفق نبودهایم و گردشگری ادبی را خلاصه در شیراز می دانیم بلکه شهرهای دیگر از جمله تهران نیز به عنوان پایتخت کشور میتواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود که به اعتقاد بسیاری آن چیزی که در شیراز هم به وقوع میپیوندد گردشگری ادبی نیست، بلکه دیدار از قبور و آرامگاههاست.
در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .
بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند، می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا می کند و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده می کند. حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه، اما ایران چه کرده است؟
آرش نورآقایی نویسنده کتاب «عدد، نماد، اسطوره» با اشاره به اینکه برای بسیاری از شهرها از جمله کاشان میتوان تور گردشگری ادبی تعریف کرد می گوید: در کاشان سه میراث جهانی ثبت کردهایم: فرشبافی، مشهد اردهال به عنوان میراث معنوی و باغ فین به عنوان باغ ایرانی؛ چه اشکالی دارد یک تور گردشگری ادبی تعریف کنیم تا کسی که میآید مشهد اردهال و فاتحهای برای سهراب میخواند، دوکیلومتر آنسوتر گلستانه را ببیند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
به گفته رئیس هیئت مدیره انجمن راهنمایان گردشگری، فرهنگ و تاریخ ایران بر بستر ادبیات جاری است. برای مثال خیام یک ریاضیدان و منجم است که شعر هم میگوید یا ابن سینا پزشک و حکیمی است که شعر را میشناسد. پس ادبیات با گوشت و پوست و خون این مردم آمیخته است و چه خوب که راهنمایان گردشگری و کارشناسان ادبیات در کنار هم به تعریف مسیرهایی بپردازند که سعدی طی کرده یا روستای محل زندگی فردوسی کجا بوده و سیاوش کسرایی و سهراب سپهری که کتابی دارد با عنوان « هنوز در سفرم...» به چه فضاهایی اشاره کرده؛ در هر حال ادبیات، ارزش افزودهای برای گردشگری است و متولیان فرهنگی باید به این نکته توجه کنند.
نورآقایی در ادامه می گوید: دولت ازبکستان، هر ساله پول میدهد تا بیایند سر خاک ابن سینا قرآن بخوانند. ما چقدر به ساخت و تجهیز موزه پزشکی در همدان فکر کردهایم؟
اسطوره ها در گردشگری ادبی ایران جایگاهی ندارند
آرش نورآقایی، با تاکید بر ضرورت توجه به اسطورهها و افسانهها در توسعه گردشگری ایران می گوید: شاید لازم به یادآوری نباشد که ایران ما از لحاظ تنوع اسطورهها و افسانهها مقام ویژهای دارد. با این وجود، ما از این زاویه، خود را در میان کشورهای دیگر دنیا و حتی گردشگران داخلی مطرح نکردهایم. به عنوان مثال به جرات می توان گفت تعداد بسیار کمی از هموطنان ما درباره مجسمهای که در وسط میدان «حر» وجود دارد، می دانند و می توانند گوشه از داستان این مجسمه را تعریف کنند. این در حال است که ایتالیاییها در شهر «ورونا»، دو قبر نمادین به نام «رومئو» و «ژولیت» ساختهاند که هر ساله هزاران گردشگر برای دیدن این قبرها به ورونا سفر میکنند و همه میدانند که رومئو و ژولیت، نام دو شخصیت افسانهای نمایشنامه شکسپیر است و هیچکدام از این دو، وجود خارجی نداشته و ندارند.
به هر حال از این دست جاذبه های گردشگری در گوشه و کنار دهکده جهانی بسیار هستند و میتواند صدها مورد آن را نام برد و در واقع استفاده از اسطورهها و افسانهها برای جذب گردشگر، یکی از شیوههای هوشمندانه در این زمینه است که متاسفانه علی رغم وجود صدها نمونه در ایران باستانی تاکنون مورد توجه مسئولان گردشگری کشورمان قرار نگرفته اند.
نویسنده: عماد عزتی
امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.
با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند به نوعی که تنها ایالات متحده آمریکا از این نوع گردشگری توانسته سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد کسب کند.
اگرچه چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب و جشن گرفته شد که بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و تنها هر سال روز بزرگداشت سعدی یا حافظ این بحث میان افکار عمومی و رسانه گل می کند و پس از چند روز به دست فراموشی سپرده می شود این درحالی است که گردشگری ادبی در گوشت و پوست و خون ایران زمین گره خورده است و حالا که قصد توسعه گردشگری را داریم نباید از آن غافل باشیم.
«آرش نورآقایی» پژوهشگر و رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ، معتقد است ایران که در زمینه گردشگری ادبی به عنوان مستعدترین شاخههای گردشگری و غنیترین آنهاست میتواند درآمد هنگفتی را در صنعت گردشگری به کشور تزریق کند.
گردشگری ادبی یا دیدار قبور؟
از سوی دیگر نورآقایی در این زمینه می گوید: ایران بزرگانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، مولوی دارد. بهطور طبیعی باید یکی از پردرآمدترینها در این زمینه باشد اما در کمال ناباوری ایران در این زمینه جزو کمکارترین کشورها بوده است.
رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ضمن تاکید بر افکار عمومی درباره گردشگری ادبی ایران می گوید: کم کاری ما زمانی مشخص میشود که بدانیم حتی در زمینه نگهداری فیزیکی از آرامگاههای مفاخر ایران هم موفق نبودهایم و گردشگری ادبی را خلاصه در شیراز می دانیم بلکه شهرهای دیگر از جمله تهران نیز به عنوان پایتخت کشور میتواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود که به اعتقاد بسیاری آن چیزی که در شیراز هم به وقوع میپیوندد گردشگری ادبی نیست، بلکه دیدار از قبور و آرامگاههاست.
در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .
بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند، می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا می کند و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده می کند. حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه، اما ایران چه کرده است؟
آرش نورآقایی نویسنده کتاب «عدد، نماد، اسطوره» با اشاره به اینکه برای بسیاری از شهرها از جمله کاشان میتوان تور گردشگری ادبی تعریف کرد می گوید: در کاشان سه میراث جهانی ثبت کردهایم: فرشبافی، مشهد اردهال به عنوان میراث معنوی و باغ فین به عنوان باغ ایرانی؛ چه اشکالی دارد یک تور گردشگری ادبی تعریف کنیم تا کسی که میآید مشهد اردهال و فاتحهای برای سهراب میخواند، دوکیلومتر آنسوتر گلستانه را ببیند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
به گفته رئیس هیئت مدیره انجمن راهنمایان گردشگری، فرهنگ و تاریخ ایران بر بستر ادبیات جاری است. برای مثال خیام یک ریاضیدان و منجم است که شعر هم میگوید یا ابن سینا پزشک و حکیمی است که شعر را میشناسد. پس ادبیات با گوشت و پوست و خون این مردم آمیخته است و چه خوب که راهنمایان گردشگری و کارشناسان ادبیات در کنار هم به تعریف مسیرهایی بپردازند که سعدی طی کرده یا روستای محل زندگی فردوسی کجا بوده و سیاوش کسرایی و سهراب سپهری که کتابی دارد با عنوان « هنوز در سفرم...» به چه فضاهایی اشاره کرده؛ در هر حال ادبیات، ارزش افزودهای برای گردشگری است و متولیان فرهنگی باید به این نکته توجه کنند.
نورآقایی در ادامه می گوید: دولت ازبکستان، هر ساله پول میدهد تا بیایند سر خاک ابن سینا قرآن بخوانند. ما چقدر به ساخت و تجهیز موزه پزشکی در همدان فکر کردهایم؟
اسطوره ها در گردشگری ادبی ایران جایگاهی ندارند
آرش نورآقایی، با تاکید بر ضرورت توجه به اسطورهها و افسانهها در توسعه گردشگری ایران می گوید: شاید لازم به یادآوری نباشد که ایران ما از لحاظ تنوع اسطورهها و افسانهها مقام ویژهای دارد. با این وجود، ما از این زاویه، خود را در میان کشورهای دیگر دنیا و حتی گردشگران داخلی مطرح نکردهایم. به عنوان مثال به جرات می توان گفت تعداد بسیار کمی از هموطنان ما درباره مجسمهای که در وسط میدان «حر» وجود دارد، می دانند و می توانند گوشه از داستان این مجسمه را تعریف کنند. این در حال است که ایتالیاییها در شهر «ورونا»، دو قبر نمادین به نام «رومئو» و «ژولیت» ساختهاند که هر ساله هزاران گردشگر برای دیدن این قبرها به ورونا سفر میکنند و همه میدانند که رومئو و ژولیت، نام دو شخصیت افسانهای نمایشنامه شکسپیر است و هیچکدام از این دو، وجود خارجی نداشته و ندارند.
به هر حال از این دست جاذبه های گردشگری در گوشه و کنار دهکده جهانی بسیار هستند و میتواند صدها مورد آن را نام برد و در واقع استفاده از اسطورهها و افسانهها برای جذب گردشگر، یکی از شیوههای هوشمندانه در این زمینه است که متاسفانه علی رغم وجود صدها نمونه در ایران باستانی تاکنون مورد توجه مسئولان گردشگری کشورمان قرار نگرفته اند.
سیاست های جذب گردشگری ایران با توسعه زیرساخت ها متناسب نیست
کمتر از 10 سال پیش بود که دولت نهم و ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی به یکبار صحبت از رشد و رونق گردشگری کشورمان به عنوان یکی از جذابترین کشورهای جهان برای گردشگران به میان آوردند و همگان را در این امر بسیج کردند تا شاید رونقی در صنعت گردشگری کشورمان حاصل شود صنعتی که حدود سه دهه بود به خواب رفته و بیدار کردنش نیازمند زحمات زیادی بود.
این بسیج همگانی دولت در حالی رخ داد که بر مبنای سند چشمانداز ۲۰ ساله که هم اکنون کمی بیشتر از یک دهه تا پایان آن باقی مانده است ایران در بخش گردشگری و در افق ۱۴۰۴، باید سالانه حداقل ۲۰میلیون نفر گردشگر از بازار جهانی جذب کند. قوانین ، جلسات ، کنفرانس ها و دستورالعمل هایی بسیار زیادی صادر شد تا شاید دروازه تمدن ایران زمین برای ورود گردشگران خارجی گشوده شود و دلارهای گردشگری به جای دلارهای نفتی سر سفره مردم آید.
به هر حال کارهایی صورت گرفت بودجه تبلیغات گردشگری خارج از مرزها تعیین شد و آژانس داران موظف شدند به ازای سه نفر گردشگر ایرانی که از مرزها خارج می کنند یک نفر وارد کنند تا اینکه دولت یازدهم با شعار رونق گردشگری روی کار آمد و سخن از جهش یکباره ورود گردشگران با تغییر دیپلماسی خارجی کرد.
هرچند این شعار برای بسیاری از فعالان عرصه گردشگری خوش بود و آنها را به آینده گردشگری کشورمان امیدوار کرد اما جامعه علمی و البته تخصصی گردشگری را به فکر فرو برد و با یک سئوال بزرگ مواجه کرد که آیا زیرساخت های کنونی ایران در زمینه صنعت گردشگری جوابگوی رشد یکباره تقاضای سفر به این تمدن چند هزار ساله را دارد؟
زیرساخت هایی که به دلیل سه دهه بی توجهی و سوء مدیریت تقریبا زیر خط استانداردهای بین المللی هستند و حتی در برخی موارد پاسخگوی گردشگران داخلی نبود چه رسد تقاضای سفر خارجی ها ؛ هتل ها ، حمل و نقل (هوایی، زمینی و ریلی ) از کمبود صندلی رنج می برند و خدمات رفاهی دربرخی استان ها بطور کلی از کار افتاده است؛ که یکباره دریافت روادید برای بیش از 60 کشور از سوی ایران لغو شد ، نرخ برابری ارز با ریال ایران بالا رفت و ایران به عنوان بهشتی برای سفرهای ارزان قیمت خارجی ها تبدیل شد و براساس آمار دولتی ایران رشدی معادل 5 درصد در صنعت گردشگری خارجی ایران اتفاق افتاد اما آیا واقعا نباید برای آینده گردشگر ایران نگران بود؟
ایران در گردشگری خارجی به عنوان بازار هدف مناسب کشورهای همسایه است
این در حالی است که محمد حسن کرمانی رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری ایران می گوید: طی حاکمیت دولت نهم و دهم در ایران متاسفانه گردشگری ایران با سالها بی تدبیری و مدیرت غیر اصولی مواجه شده به گونه ای که هم اکنون جامعه گردشگری ایران هنوز وامدار تصمیم گیری ها و کارشناسی های غلط آن دوره است و با معضلاتی غیر قابل تصور مواجه شده است.
این کارشناس گردشگری و فعال عرصه خصوصی گردشگری درباره زیرساخت های گردشگری ایران معتقد است: ایران اگرچه پتانسیل های بسیار بالایی در توسعه گردشگری در اختیار دارد اما بسیاری از زیرساخت های کشور در حد رشد یکباره گردشگری کشور نیست و باید ابتدا به فکر رشد و توسعه زیر ساخت های گردشگری مثل مراکز اقامتی ، تفریحی ، خدماتی و حمل و نقل با جذب سرمایه های خارجی و داخلی باشیم سپس برای ورود گردشگران تسهیلات قایل شد.
کرمانی به هتل های ایران به عنوان اصلی ترین زیرساخت توسعه گردشگری اشاره می کند و می گوید : همه می دانیم که هتل های ایران در فصول پیک سفر قادر با پاسخ گویی نیاز مسافران داخلی نیستند و در اکثر مواقع سال هتل های معروف کشورمان در اختیار اجلاس و کنفرانس های دولتی است و جایی برای ورودی گردشگران ندارند این در حالی است در اکثر شهرستان های گردشگر پذیر ایران ، مهمانسراهای دولتی و اقامت گاههای ارگان های خاص مشغول به ارایه خدمات گردشگری هستند و به نوعی روند سرمایه گذاری خصوصی در هتلداری ایران را مختل کرده اند.
کرمانی می گوید این اماکن به عنوان معضلی بزرگ در این شهرستان ها برای سرمایه گذاری خصوصی شناخته شده و انگیزه سرمایه گذاری در زمینه های مختلف گردشگری را از بخش خصوصی گرفته اند ، پس حالا چطور می توانیم میزبان گردشگران خارجی باشیم ؟
رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی درباره جایگاه گردشگری ایران می گوید: بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی ما موظفیم با کارشناسی و بدون شتابزدگی به سمت بخش خصوصی برویم تا نفع آن به عموم مردم برسد و دوباره معضل رانت خواری پیش نیاید، اما روند فعلی متاسفانه خلاف آن را ثابت کرده و علی رغم اینهمه فعالیت دولتی در گردشگری دور باطلی را تکرار کرده ایم.
وی ادامه می دهد: با نگاه اجمالی به وضعیت صنعت گردشگری در کشور و مقایسه آمار ایران با کشورهای گردشگرپذیر جهان این واقعیت بیشتر نمایان می شود که کشور ما ایران با وجود ظرفیت بالقوه فراوان و زمینه مناسب برای توسعه این صنعت هنوز به جایگاه شایسته و واقعی خود نرسیده است.
کرمانی به معضل کمبود سرویس های بهداشتی در برخی از سایت های تاریخی و طبیعی ایران اشاره می کند و می گوید: همانطور که می دانیم مدتی است که بیشتر اخبار به این موضوع معطوف شده است و مسئولان گردشگری ایران هنوز نتوانسته اند یکی از ابتدایی ترین نیازهای توسعه گردشگری را در مناطق گردشگر پذیر و جاذبه های تاریخی و طبیعی ایران برطرف کنند حالا چه انتظاری می توان داشت که بتوانیم میزبان چندین میلیون گردشگر آنهم در مدتی کوتاه باشیم حال آنکه صدها مورد کمبود دیگر نیز در زیرساخت های گردشگری کشورمان وجود دارد؟
از سوی دیگر ، رحیم یعقوبزاده ، کارشناس و پژوهشگر صنعت گردشگری ، در این زمینه می گوید: گردشگری در ایران، پدیدهای فصلی با قطبهای محدود و تقریبا درونزا است و در بخش گردشگری خارجی بیشتر بهعنوان بازاری برای کشورهای همسایه محسوب میشود تا جذب گردشگر به بازارهای داخلی.
این پژوهشگر ، عدم سرمایه گذاری های هدفمند و نبود توسعه زیرساخت های گردشگری متناسب با تبلیغات کنونی گردشگری ایران را به عنوان یکی معضلات گردشگری ایران عنوان می کند و می گوید: با این روند اگر قرار باشد با شدت هرچه تمام تر گردشگران خارجی را برای بازدید دیدنی های ایران فرابخوانیم اما به زیرساخت های گردشگری هیچ توجهی نداشته باشیم بدون تردید آینده ای نامطلوب را برای تمدن چند هزار ساله ایران در صنعت گردشگری تدارک دیده ایم و نباید منتظر پیشرفت در این صنعت باشیم.
بزودی کمبودهایی در زیرساختهای گردشگری خواهیم داشت
در همین حال اکبر غمخوار عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی نیز ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری قبل از دعوت گردشگران به ایران زمین می گوید: اوضاع گردشگری ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری و آغاز تعاملات بینالمللی، تا حدودی روبه بهبودی رفته است اما پیشبینی میشود زیرساختها و نگرشهای موجود، چندان همسو با تغییرات ایجادشده نباشد که همین موضوع باعث نگرانی بسیاری از فعالان بخش خصوصی گردشگری کشورمان شده است.
غمخوار در باره عدم تناسب توسعه گردشگری با زیرساخت های آن معتقد است ، هرچه آنچه که دست و پای گردشگری را بسته مربوط به توسعه زیرساخت های این صنعت است و پس از آن به فرهنگ سازی و تبلیغات وابسته هستیم . این فعال بخش خصوصی گردشگری به موانع 84 گانه توسعه گردشگری که چندی پیش اعلام کرده بود اشاره می کند و می گوید : اگر به مواردی که به عنوان مانع توسعه گردشگری از آنها یاد شده است توجه کنیم بیش از نیمی از آنها را در زمینه زیرساخت ها و سرمایه گذاری در این صنعت خواهیم دید.
محمد علی واقفی، عضو جامعه تورگردانان ایران نیز معتقد است: روند ورود گردشگران خارجی به کشور بهگونهای است که پیشبینی میشود در آینده نزدیک، در زمینه زیرساختهای گردشگری با چالش و کمبود جدی مواجه شویم.
واقفی ، با اشاره به وضعیت صنعت گردشگری در کشور، اظهار کرد: از وقتی دولت جدید روی کار آمده، متأسفانه اتفاق خاصی در گردشگری رخ نداده و حتی معاون گردشگری هم تغییر نکرده است؛ ولی با وجود همه این مسائل، بهدلیل تحولات رخداده در دولت و تلطیف شدن فضای سیاسی جهان نسبت به ایران، آمار گردشگران افزایش یافته است، بهطوری که ما تابستان هر سال مسافر نداشتیم، چون هوا گرم بود و بسیاری از گردشگران با محدودیتها و سختیهایی مواجه بودند و ترجیح میدادند به کشور ما کمتر سفر کنند؛ اما امسال برخلاف گذشته، تعداد زیادی گردشگر، بویژه از اروپا به ایران سفر کردند.
وی ادامه داد: وضع موجود نشان میدهد اگر فضای کشور، خوب و تصویر ایران در خارج از کشور مثبت و واقعی شود، گردشگران بیشتری به ایران میآیند. بنابراین پیشبینی میکنیم از نظر زیرساخت، یعنی هتلها و امکانات اقامتی، حمل و نقل و راهنما با چالش جدی مواجه شویم. این یک هشدار است و باید برای این شرایط پیشبینیهایی شود.
مدتی است که اکثر مسئولان و دست اندرکاران صنعت گردشگری کشورمان از رویکرد تازه دولت در این زمینه سخن می گویند و بسیاری هم به آینده گردشگری کشورمان امید بسته اند و آرزوی جایگزینی دلارهای حاصل از صنعت گردشگری را با دلارهای نفتی نزدیک به واقعیت می دانند .
در همین زمینه بسیاری از دست اندرکاران گردشگری کشورمان معتقدند که استفاده از پتانسیل های طبیعی موجود کشورمان در زمینه گردشگری مهیج بخصوص گردشگری ورزشی می تواند نقطه شروعی برای توسعه هرچه بیشتر و بهتر گردشگری کشورمان باشد و یکی از این پتانسیل ها را می توان ارتفاعات کشورمان برشمرد بخصوص آنهایی که به صخره نوردی و کوهنوردی مربوط هستند و امکان برگزاری تورهای صعود در سطوح مختلف در آنها وجود دارد .
یکی از این جاذبه ها در ارتفاعات شمالی تهران «بندیخچال» که از امتیاز ویژه ای یعنی نزدیکی به پایتخت بهره مند است همواره مورد توجه علاقمندان قرار گرفته و به جاست که مسئولان و دست اندرکاران دوبخش ورزش و گردشگری در کنار مسئولان امداد ونجات کشورمان به این جاذبه توجه ویژه داشته باشند تا بتوان از «بند یخچال» درآمدی مناسب برای اقتصاد گردشگری کشورمان به دست آورد .
این در حالی است که علی رغم این امتیاز و البته شهرت بین ورزشکاران و گردشگران داخلی و خارجی این بند همواره مورد بی توجهی مسئولان ورزشی و البته گردشگری کشورمان قرار گرفته است و تابستان امسال بود که همین موضوع باعث سقوط یکی از ورزشکاران در منطقه شد و انتشار اخبار مربوط به سقوط آن در رسانه ها باعث واکنشهایی از سوی ورزشکاران و البته علاقمندان به این جاذبه طبیعی شد ، سقوطی که به دلیل فرسودگی ابزار و تجهیزاتی که برای صعود توسط فدراسیون کوهنوردی تهران طی سال های 1370 تا 1375 در مسیر این بند نصب شده بود، اتفاق افتاد. حال آنکه بر اساس قوانین بین المللی و استانداردهای موجود این تجهیزات باید هر ده سال یک بار مورد بازبینی و تعویض قرار گیرد .
جای تردید نیست که این جاذبه طبیعی نزدیک تهران و رشد روز افزون علاقمندان به ورزش مهیج صخره نوردی و برگزاری کلاس های آموزشی در بند یخچال علاوه بر فرسایش طبیعی به دلیل استفاده بیش از حد تجهیزات نصب شده در دیواره ها و ارتفاعات مدت زمان این استاندارد را برای تجهیزات موجود به کمتر از ده سال کاهش خواهد داده است ، نکته ای که مسئولان ورزشی به آن هیچ توجهی نشان نداده اند بطور کلی فقط به فکر بهره برداری از منطقه بوده اند نه نگهداری از تجهیزات و باز سازی آنها.
اگرچه جای خرسندی است که این حادثه تلفات جانی به همراه نداشت اما می توان از آن به عنوان زنگ خطری در این زمینه یاد کرد تا شاید مسئولان بتوانند رویه گذشته خود را اصلاح و در جهت توسعه گردشگری ورزشی و گردشگری مهیج کشورمان گام بردارند.
اما اگر از بحث تخصصی و تجهیزات ورزشی «بند یخچال» بگذریم پای سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به میان خواهد آمد، سازمانی که کلیه خدمات رسانی به بحث گردشگری و ساخت و تجهیز تفرجگاههای ایران برعهده اوست ولی ظاهرا مسئولان این امر نیز بند یخچال را فراموش کرده اند و نبود امکانات بهداشتی ، اقامتی و حتی دفع زباله باعث شده تا این بند در بندبی مهری آنها هر روز بیشتر از روز قبل آلوده و زشت تر به نظر آید .
جای تردید نیست امتیازات ویژه این منطقه می تواند با مدیریتی کارآمد و البته نصب و تجهیز منطقه به محلی برای برگزاری برخی مسابقات محلی و البته بین المللی در صخره نوردی شده و بسیاری از علاقمندان و ماجراجویان داخلی و خارجی را گرد هم آورد تا درآمد حاصل از آن علاوه بر رونق اقتصاد گردشگری ایران در زمینه توسعه زیرساخت های مورد نیاز بندیخچال استفاده شود.
صنعت نشر از صادرات نامرئی نمی گوید
شاید گذشته های دور کتب و دست نوشته های مربوط به تمدن یا سرزمینی عامل مهمی در انتقال فرهنگ و تمدن بخشی خاصی از جهان به نقطه دیگر از آن بوده است اما امروزه گردشگری یکی از بهترین راهها برای تبادل فرهنگی میان سرزمینهای مختلف است. هرچند نباید جایگاه محصولات فرهنگی بخصوص کتاب را در این زمینه نادیده گرفت اما می توان صنعت نشر را در راستای توسعه گردشگری به کار گرفت و خود به خود به واسطه حضور گسترده گردشگران در منطقه ای خاص باعث انتشار تمدن و آداب و رسوم و فرهنگ آن منطقه در دیگر نقاط جهان شد.
جای تردید نیست گردشگرانی که به ایران میآیند، میتوانند با فرهنگ و هنر و آداب و رسوم ایرانزمین از نزدیک آشنا شوند و به این ترتیب مبلغان خوبی برای معرفی این سرزمین به مردمان کشور خود باشند. چنانچه تاکنون نیز چنین بوده است و سیاحان و گردشگرانی که در طول تاریخ به ایران سفر کردهاند از خود سفرنامههایی برجای گذاشتهاند و فرهنگ و هنر و تاریخ این سرزمین کهن را برای جهانیان بازگو کرده و به صورت میراث مکتوب به یادگار گذاشتهاند.
این در حالی است که علی رغم این تاثیرگذاری گسترده و البته بلند مدت مسئولان کشورمان بدون توجه به جایگاه صنعت نشر در توسعه گردشگری همواره در هیچ یک از تصمیم گیری های خود برای توسعه و رونق گردشگری جایگاهی برای نشر درنظر نگرفته و بطور کل ان را به دست فراموشی سپرده اند.
به گفته بسیاری از فعالان و دست اندکاران صنعت گردشگری یکی از مشکلات اساسی صادرات نامرئی ایران، کمبود کتابهایی با موضوع گردشگری و معرفی داشتههای فرهنگی و طبیعی کشور در گام نخست برای مخاطب داخلی و در مرحله بعد برای مخاطبان و گردشگران خارجی است که علاقهمند به ایران و داشتن اطلاعات از این سرزمین کهن است.
رحیم یعقوب زاده مدرس دانشگاه و پژوهشگر گردشگی در این زمینه می گوید: در این زمینه ما همواره دچار کمبود و مشکل بوده ایم ، به گونه ای که کتاب هایی که درباره جاذبه های نواحی مختلف کشور منتشر می شود بیشتر برای زیباتر کردن کتابخانه های شخصی یا سازمان ها کاربرد دارند و یا برای هدیه دادن خریداری می شوند و ممکن است مخاطبان تنها به دیدن عکس های آن اکتفاء کنند . این در حالی است که براساس استانداردها و مطالعات اینگونه کتابها باید در دسترس عموم جامعه قرار گیرد نه اینکه به واسطه قیمت بالای آنها نه تنها ساکنان منطقه بلکه گردشگران آن منطقه نیز توان تهیه و خرید آن را نداشته باشند.
وی درباره پوشش عام اینگونه کتاب ها می گوید: ابتدا باید بدانیم از چه زاویه ای به موضوع نگاه می کنیم آیا ما می خواهیم برای فهم بیشتر عامه مردم کتاب بنویسیم یا آن که کتاب باید یک استاندارد قابل قبول در زمینه خود و نحوه نگارش آن داشته باشد؟ به عقیده من نمی توان از جامعه علمی و تخصصی گردشگری نمی توان انتظار نوشتن کتاب های عامه پسند را داشته باشیم حال آنکه سازمان میراث فرهنگی و ارگان های مربوط به آن می توانند این وظیفه را به خوبی انجام داده و نظر بسیاری از مخاطبان عام را با استفاده از اینگونه کتابها به جاذبه های کشورمان جلب کنند.
در این زمینه مدیر مسئول انتشارات زند می گوید: اگر به آمار و تولیدات کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه کنید متوجه می شود که تعداد انگشت شماری از ناشران به صورت تخصصی در زمینه گردشگری فعالیت دارند که بیشتر آنها به انتشار کتاب های نفیس و عکس روی آورده اند و تعداد انتشار کتابهای کاربردی در زمینه گردشگری بسیار پایین است .
این ناشر دلیل توجه بیش از حد ناشران گردشگری به کتاب های نفیس را توجه به بازارهای خارجی وگردشگران می داند و بیان می کند هنوز بسیاری از ناشران به بازار بسیار بکر داخلی کشورمان پی نبرده اند و متصورند این مجلات گردشگری هستند که باید این مسئولیت یعنی ترویج و تشویق گردشگران به سفر را برعهده گیرند حال آنکه کتابچه ها و کتابهای راهنما در این زمینه می تواند بسیار مفید بوده و زمینه ساز مدیریت دقیق و صحیح گردشگری در کشورمان باشد.
121 عنوان کتاب در یک سال با موضوع گردشگری
براساس امار موجود در وزارت ارشاد از ابتدای سال 91 تا پایان شهریورماه 92 تعداد کتابهایی که در حوزه گردشگری در کشور به چاپ رسیده است تنها 121 عنوان کتاب است که بیشتر این تعداد هم تخصصی و قابل استفاده برای دانشجویان این رشته است. این در حالی است که به گفته تمامی مسئولان و فعالان عرصه گردشگری نقش کتاب در گسترش این صنعت بسیار حیاتی است .
با نگاهی به آمار موجود یعنی 121 عنوان کتاب گردشگری در سال و کشوری همچون ایران پی می بریم متولیان صنعت گردشگری کشور به این بخش توجه نمیکنند و این تعداد کتاب با توجه به جاذبههای فرهنگی، طبیعی و انسان ساخت بیشماری که در ایران وجود دارد بسیار اندک و ناچیز است و نه پاسخگوی نیاز گردشگران خارجی کشور است و نه گردشگران داخلی.
زند ناشر مجموعه کتابهای ایران زمین در این زمینه می گوید: با توجه به مشکلات و معضلاتی که هم اکنون گریبان صنعت نشرکتاب را گرفته و از آنجا که کتابهای گردشگی شاید متقاضیان کمی داشته اند بیشتر ناشران علاقمدن هستند برای کتابهای پرفروش اقدام نمایند و سرمایه خود را در این زمینه هزینه خواهند کرد نه کتابهای گردشگری که هنوز متقاضیان آن مشخص نیستندو به اصلاح فروش آنچنانی ندارد.
زند ضمن تاکید بر حمایت ناشران تخصصی گردشگری تصریح می کند: سازمان ها و ارگانهای مربوطه که درزمینه گردشگری فعال هستند می توانند با مشارکت با ناشران در راستای بهبود اوضاع کتابهای تخصصی و البته عمومی گردشگری کشورمان گام برداند و حضور کتابهای ایرانی را در زمینه معرفی جاذبه گردشگری کشورمان را تقویت نمایند.
زند به کسب و کار می گوید: متاسفانه به دلیل مشکلات بسیار زیادی که صنعت چاپ کشورمان درگیر آن است و البته بی توجهی مسئولان گردشگری که جایگاهی برای صنعت نشر در گردشگری متصور نیستند باعث شده است تا همان تعداد گردشگری هم که وارد کشورمان می شوند نیز کتاب های انتشار یافته خارج از مرزها درباره گردشگری ایران را در دست داشته باشند که ضعف بسیار بزرگی در این زمینه برای کشورمان است.
زند به همکاری با سفاتخانه ها و البته رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان اشاره می کند و می گوید این مراکز می توانند با توجه به نیاز منطقه میزبان خود ناشران تخصصی ایران را هدایت و همراهی کنند و در زمینه ارایه محصولات فرهنگی و بخصوص کتابهای گردشگری ایران به زبان محلی اقدام نمایند تا شاهد رونق مناسبی هم در گردشگری باشیم و هم ناشران تخصصی تشویق به سرمایه گذاری در این زمینه بشوند نه اینکه به انتشار کتابهای عکس و کارت پستال بسنده کنند.
ناشر سری کتابهای ایران زمین ضمن تاکید بر گسترش فعالیت و حمایت سازمان میراث فرهنگی از ناشران تخصصی گردشگری می گوید هم اکنون کشورمان هم به کتابهای تخصصی و علمی در زمینه دانشگاهی در زمینه پرورش نیروی متخصص گردشگری نیاز مند است و هم در زمینه عمومی بسیار فقیر است این در حالی است که اکثر کشورهای پیشرفته جهان از دوران کودکی در این زمینه سرمایه گذاری کرده اند و با انتشار کتب جذاب کودکان در زمینه گردشگری و پرورش فرهنگ صحیح سفر در ذهن آنها اقدام می کنند حال آنکه ایران زمین با این همه پتانسیل والبته هزاران جاذبه تاریخی و باستانی نه تنها برای گردشگران خارجی ناشناخته است بلکه بسیاری از فرزندان این مرز و بوم هم از آنها بی اطلاع هستند و فقط تخت جمشید و سی و سه پل را در ذهن خود دارند.
هرچند
یکی دو سال است که دلار در کشورمان خبرساز شده و بسیاری از رسانه ها و مردم را به خود متوجه کرده است و در عین حال برخی از بالا و پایین رفتن نرخ برابری این پول خارجی با ریال خودمانی گاهی خرسند و گاهی نگران می شوند اما قانونی نانوشته و مبحثی بسیار قدیمی در بازار این ارز خارجی همچنان پا برجاست .
همانطور که می دانیم اکثر دلارهای موجود بازار ایران که هم اکنون دربازار کشور جریان دارند مربوط به سال 2006 میلادی یا سری A هستند بنابراین این موضوع مربوط به سال انتشار و چاپ اسکناس دلار است که طبق قانونی نانوشته در بازار ایران معمولا دلارهایی که سال انتشار آنها قدیمی باشد و قبل از سال 2006 میلادی یا همان سری A معروف باشند یا اصلا خرید و فروش نمی شوند ویا اگر هم خرید و فروش شوند با نرخی کمتراز میزان واقعی آن دست به دست می شوند . این موضوع باعث شده تا بسیاری از فعالان عرصه اقتصادی که با دلار سرو کار دارند همواره به سال انتشار اسکناس های خود توجه داشته و از نگهداری قدیمی ترها خودداری می کنند .از سوی دیگر همین قانون نانوشته که زیاد هم بی راه نیست باعث شده که گاهی افراد نا آگاه از آن و البته آنهایی که برای منافع شخصی اقدام به نگهداری دلار کرده بودند در گذشته به دام افتاده و گاهی اوقات متضرر شده باشند.
اما اگر بحث تاریخ انتشار این اسکنانس خارجی بگذریم به مبحث تقلبی یا غیر اصل بودن آن که البته امری طبیعی و به طول حضور این اسکناس در بازارهای بین المللی است خواهیم رسید. شاید بسیاری از مردم عادی با سایه روشن های رنگ دلار هنگام تغییر زاویه دید و البته نقش برجسته های روی این اسکناس دلربا در کنار فعالان عرصه اقتصادی و البته کسانی که به خرید و فروش ارزهای خارجی به خصوص دلار اقدام می کنند؛ آشنا باشند و با روش های تشخیص دلارهای تقلبی از اصلی با کمک دستگاههای مخصوص هم بیگانه نباشند؛ اما این موضوع که مبادا روزی دلاری تقلبی را بگیریم و دچار دردسر شویم همواره هم برای خریداران و هم برای صاحب آن یعنی کشور آمریکا مسئله بوده و هست .
به همین منظور دولت مرکزی آمریکا برای جلوگیری از انتشار دلارهای تقلبی و همچنین کوتاه کردن دست افراد سودجو از تولید و توزیع اینگونه دلارها که براساس گزارش ها بیشتر در کشور پاکستان و برخی کشورهای جنوب شرقی آسیا صورت می گیرد از تاریخ هشتم اکتبر سالجاری (17 مهرماه 1392) اقدام به توزیع اسکناس های یکصددلاری جدید در بازار کرده است . هرچند این موضوع قرار بود یکی دو سال پیش صورت بگیرد امابه دلیل برخی موانع فنی در تولید این نوع جدید از اسکناس تا امروز متوقف شد و از تاریخ یاد شده به تدریج طبق دستور مقامات آمریکایی دلارهای جدید به بازار تزریق شده و قدیمی ها از سطح بازار جمع آوری خواهند شد.
اگرچه این اقدام یعنی تولید و طراحی اسکناس های جدید توسط دولت آمریکا امری طبیعی است و طی دوران مختلفی از سال 1936 تا کنون در دو یا سه مرحله تکرار شده است اما همه موارد با سیاستی مشابه صورت گرفته آنهم حذف امکان جعل دلار برای حفظ اعتبار بین المللی آن بوده است .
هرچند هنوز پای این اسکناس های یکصد دلاری جدید یا همان سری 2009 به بازار ایران گشوده نشده است و با توجه به اینکه دوسوم دلارهای منتشر شده آمریکا خارج از مرزهای این کشور در حال رد و بدل شدن و در جریان هستند شاید این موضوع مدتها طول بکشد تا یکی از این اسکناس های رنگی به دست شما برسد اما اگر به رنگ سیاه و سبز اسکناس یکصد دلاری آمریکا عادت کرده اید هیچ تعجب نکنید اگر چند روز بعد یکصد دلاری چهار رنگ به شما دادند، نسبت به اصل بودن آن هیچ تردید نکنید چون این اسکناس یکصددلاری رنگی بسیار مطمئن تر از همتای سبز و سیاهش خواهد بود.
بنابراین بد نیست با برخی از امتیازات این اسکناس رنگی جدید آشنا شویم، اسکناس یکصد دلاری جدید آمریکا که یک گرم وزن دارد، عرض 294/66 میلیمتر و طولی معادل 956/155 میلیمتر را به خود دیده و کاغذ این اسکناس از 75 درصد پنبه و 25 درصد کتاب تولید شده است . از ویژگی های امنیتی این اسکناس جدید می توان به الیافت امنیتی ، علامت چاپ محو در زمینه ، نوار سه بعدی رنگی ، جوهر حساس به اشعه و میکروپرینت ها علاوه بر امتیازات امنیتی اسکناس دو رنگ اشاره کرد اما نکته جالب این است که نوار آبی رنگ سه بعدی که دورتادور اسکناس کشیده شده مثل نمونه قبل چاپی نیست بلکه در الیافت این اسکناس بافته شده است.
طرح روی این دلار همانند قبل به عکس بنجامین فرانکلین منقش شده اما قلم و دواتی به رنگ نارنجی و البته متن اعلامیه استقلال آمریکا نیز سمت راست اسکناس دیده می شود و عدد چاپ شده روی این اسکناس در سمت راست پایین نیز به رنگ نارنجی در آمده است و مثل گذشته سبز و سیاه نیست . اما تاریخ و سری ساخت این اسکناس مربوط به سال 2009 میلادی مندرج شده است .
اما پشت اسکناس همانند گذشته نمایی از ساختمان استقلال آمریکا در نظر گرفته و فقط یک تفاوت عمده به خود دیده است آنهم عدد صد به رنگ نارجی است که به صورت عمودی سمت راست اسکناس چاپ شده است. این مشخصات کلی از اسکناس جدید دلار است که به زودی در سطح جهان همه گیر می شود ولی شما بازهم نگران نباشیدچون تا به دست گرفتن آن زمان باقی است.
به مناسبت 2 دهه تلاش کشور در گردشگری الکترونیکی
رشد و توسعه گردشگری سراسر جهان همواره باعث جذب سرمایه های بسیاری به این صنعت شده و اکثر سرمایه داران علاقه مند به حضور در این زمینه هستند، اما بسیاری از این سرمایه داران پس از این امر به دنبال جلب نظر گردشگران به منطقه مورد نظرشان دارند، به صورتی که حتی این موضوع باعث تغییر سیاست در دولت ها نیز شده است. ایران هم با توجه به تغییر رویه در صنعت گردشگری خود علاقه مند به توسعه این صنعت با توجه به دانسته ها و پتانسیل های گاها منحصر بفرد خود است و یکی از راهکارهای موجود را استفاده از دنیای مجازی تشخیص داده است؛ دنیایی که حتی زندگی روزمره بسیاری از ما را مدیریت می کند و گاهی برنامه ریزی سفرمان را به عهده خواهد داشت.
خریدهای آنلاین بلیت، رزرو هتل، تعیین مقصد یا حتی سفرهای مجازی برای آنها که امکان حضور فیزیکی در منطقه مورد نظرشان را ندارند، از جمله فعالیت هایی است که می توان در این زمینه به آنها اشاره کرد، ولی شاید در ایران باستانی هنوز راهکارهای بسیاری در دنیای مجازی باقی است که می تواند چرخ های صنعت گردشگری کشورمان را به حرکت درآورد و رونق مناسبی به کسب و کار فعالان گردشگری هدیه دهد.
شاید با شنیدن یا دیدن نام گردشگر مجازی، تصوری از بازدید مجازی از موزه ها یا مناطق گردشگری جهانی را خواهیم داشت، اما بدون تردید اینها تنها کارکرد دنیای صفر و یکی در گردشگری نیستند و صدها مورد از کارایی این دنیای مجازی هنوز برای کشورمان غیرقابل تجربه است، درصورتی که هر روز به تعداد کاربران اینترنت افزوده می شود و به گفته آمار تا سال 2020 میلادی چیزی حدود 50 میلیارد وسیله قابل اتصال به اینترنت مثل تلفن های همراه هوشمند در دستان بشر خواهد بود و همین موضوع یعنی 50 میلیارد بار فرصت دیده شدن یا معرفی توانمندی های گردشگری منطقه ای خاص در جهان.
تسهیل ارتباط بین عرضه و تقاضا با شبکه های اجتماعی
هرچند بسیاری از نرم افزارها یا شبکه های اجتماعی در کشورمان هم اکنون به دلیل سیاست های حاکم بر ایران غیرقابل دسترس هستند و استفاده از آنها برای عموم مردم ممنوع است، اما آیا این موضوع خارج از مرزهای ایران نیز غیرمجاز است؟ فیسبوک و توییتر نام های کاملا آشنایی برای وبگردان و علاقه مندان به ارتباط با دیگران است؛ نرم افزارهایی که در کسری از زمان شاید می تواند اطلاعاتی درباره نقطه ای در شرق دهکده جهانی را به دورترین نقطه از غرب آن مخابره کند. براساس آمارهای موجود هم اکنون سراسر جهان در هر ثانیه چیزی حدود 300 پیغام در شبکه های اجتماعی توییتر مخابره و دست به دست می شود؛ فرصتی که می توان از آن برای معرفی جاذبه های ایران استفاده کرد.
در این زمینه دکتر محمدحسین ایمانی خوشخو، رئیس شورای سیاستگذاری و دبیر علمی کنفرانس گردشگری الکترونیکی ایران ضمن تاکید توسعه زیرساخت های این روش از گردشگری می گوید: یکی از مهم ترین تجربه های کشورهای پیشرفته، استفاده بهینه از توانمندی های الکترونیک در توسعه گردشگری است و ایران باید از این تجربیات استفاده دقیق و کامل داشته باشد.
وی در این زمینه می افزاید: استفاده از دنیای مجازی یعنی تسهیل ارتباط بین تولیدکننده و خریدار؛ رویایی که همه سرمایه گذاران به دنبال آن هستند.
به عنوان مثال فرض کنیم ایران قصد معرفی منطقه گردشگری لاهیجان را به علاقه مندان داشته باشد. اگر بخواهیم از جراید و روزنامه ها استفاده کنیم، حوزه کوچکی را پوشش خواهیم داد، اما اگر از امکانات دنیای مجازی استفاده کنیم، هیچ محدودیت یا مانعی در این زمینه نخواهد بود. اینجاست که می توان از ظرفیت های خالی شبکه های اجتماعی برای معرفی دقیق گردشگری کشور استفاده کرد و آن را در جایگاه واقعی خود قرار داد.
دبیر علمی کنفرانس گردشگری الکترونیکی ایران اگر قصد موفق شدن در صنعت گردشگری را دارد، بدون در نظر گرفتن گسترش ارتباطات در شبکه های اجتماعی و حوزه IT نمی تواند بر رقبای خود غلبه کند و پیروز میدان باشد و اگر گردشگری الکترونیک به واقع جدی نگیریم، از بازارهای گردشگری جهان حذف خواهیم شد.
سفارتخانه ها بهترین نقطه شروع
هرچند تولید و پخش آگهی های تبلیغاتی در دنیای مجازی و البته راه اندازی وب سایت های راهنمای گردشگری می تواند به عنوان راهکاری دقیق در این زمینه باشد، اما باز هم نباید پوشش و ارتباط شبکه های اجتماعی را در این زمینه نادیده گرفت و در این مورد هم باید تدابیری دقیق اندیشید که بهترین نقطه شروع را می توان سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران در بازارهای هدف بخصوص بخش رایزنان فرهنگی در نظر گرفت که آنها می توانند با استفاده از این ابزار ارتباطی در بازارهای هدفشان وارد و باعث ایجاد جریان وسیع و همه گیر در گردشگری کشورمان بشود؛ آن هم زمانی که ایران نیازمند ساخت تصوری دقیق از هویت واقعی ایران اسلامی خارج از مرزهاست، نه آنچه که رسانه های غربی علیه ایران تحویل مخاطبان خود داده اند.
برگزاری مسابقات بین المللی عکس و وبلاگ نویسی
بهترین راهکاری که هم اکنون ایران برای توسعه گردشگری خود می تواند انجام دهد، برگزاری مسابقات وبلاگ نویسی و مسابقات عکس است؛ راهکاری که بسیاری از کشورها مثل آلمان، ویتنام و انگلستان را برای معرفی و توسعه حضور در دنیای مجازی به کار گرفته اند.
این راهکار می تواند تجربه سفر گردشگرانی را که به ایران سفر کرده اند، در سطح وسیعی در دنیای مجازی منتشر کند و جایزه آن می تواند بسیاری را وادار به انتشار تجربه واقعی خود از ایران در دنیای صفر و یکی کرده و ناخواسته دیدنی های کشورمان را در صدر اخبار منتشر شده در دنیای مجازی قرار دهد؛ نتیجه ای که اکثر مسئولان و فعالان گردشگری به دنبال آن هستند و شاید تاکنون هزینه های هنگفتی بدون حاصل در این زمینه انجام داده اند.
بسیاری از کارشناسان، حاصل این کار را بسیار بهتر از ارائه تخفیف های غیرضروری بر گردشگران ورودی می دانند و به ابتکار عمل آلمان در این زمینه اشاره می کند که هر سال با دعوت از بلاگرهای معروف گردشگری و تدارک سفری یک هفته ای برای آنها با صرف هزینه ای بسیار ناچیز باعث می شود میلیون ها گردشگر جدید برای دیدن جاذبه های گردشگری این کشور، بار سفر ببندند.
سیاست های جذب گردشگری ایران با توسعه زیرساخت ها متناسب نیست
کمتر از 10 سال پیش بود که دولت نهم و ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی به یکبار صحبت از رشد و رونق گردشگری کشورمان به عنوان یکی از جذابترین کشورهای جهان برای گردشگران به میان آوردند و همگان را در این امر بسیج کردند تا شاید رونقی در صنعت گردشگری کشورمان حاصل شود صنعتی که حدود سه دهه بود به خواب رفته و بیدار کردنش نیازمند زحمات زیادی بود.
این بسیج همگانی دولت در حالی رخ داد که بر مبنای سند چشمانداز ۲۰ ساله که هم اکنون کمی بیشتر از یک دهه تا پایان آن باقی مانده است ایران در بخش گردشگری و در افق ۱۴۰۴، باید سالانه حداقل ۲۰میلیون نفر گردشگر از بازار جهانی جذب کند. قوانین ، جلسات ، کنفرانس ها و دستورالعمل هایی بسیار زیادی صادر شد تا شاید دروازه تمدن ایران زمین برای ورود گردشگران خارجی گشوده شود و دلارهای گردشگری به جای دلارهای نفتی سر سفره مردم آید.
به هر حال کارهایی صورت گرفت بودجه تبلیغات گردشگری خارج از مرزها تعیین شد و آژانس داران موظف شدند به ازای سه نفر گردشگر ایرانی که از مرزها خارج می کنند یک نفر وارد کنند تا اینکه دولت یازدهم با شعار رونق گردشگری روی کار آمد و سخن از جهش یکباره ورود گردشگران با تغییر دیپلماسی خارجی کرد.
هرچند این شعار برای بسیاری از فعالان عرصه گردشگری خوش بود و آنها را به آینده گردشگری کشورمان امیدوار کرد اما جامعه علمی و البته تخصصی گردشگری را به فکر فرو برد و با یک سئوال بزرگ مواجه کرد که آیا زیرساخت های کنونی ایران در زمینه صنعت گردشگری جوابگوی رشد یکباره تقاضای سفر به این تمدن چند هزار ساله را دارد؟
زیرساخت هایی که به دلیل سه دهه بی توجهی و سوء مدیریت تقریبا زیر خط استانداردهای بین المللی هستند و حتی در برخی موارد پاسخگوی گردشگران داخلی نبود چه رسد تقاضای سفر خارجی ها ؛ هتل ها ، حمل و نقل (هوایی، زمینی و ریلی ) از کمبود صندلی رنج می برند و خدمات رفاهی دربرخی استان ها بطور کلی از کار افتاده است؛ که یکباره دریافت روادید برای بیش از 60 کشور از سوی ایران لغو شد ، نرخ برابری ارز با ریال ایران بالا رفت و ایران به عنوان بهشتی برای سفرهای ارزان قیمت خارجی ها تبدیل شد و براساس آمار دولتی ایران رشدی معادل 5 درصد در صنعت گردشگری خارجی ایران اتفاق افتاد اما آیا واقعا نباید برای آینده گردشگر ایران نگران بود؟
ایران در گردشگری خارجی به عنوان بازار هدف مناسب کشورهای همسایه است
این در حالی است که محمد حسن کرمانی رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری ایران می گوید: طی حاکمیت دولت نهم و دهم در ایران متاسفانه گردشگری ایران با سالها بی تدبیری و مدیرت غیر اصولی مواجه شده به گونه ای که هم اکنون جامعه گردشگری ایران هنوز وامدار تصمیم گیری ها و کارشناسی های غلط آن دوره است و با معضلاتی غیر قابل تصور مواجه شده است.
این کارشناس گردشگری و فعال عرصه خصوصی گردشگری درباره زیرساخت های گردشگری ایران معتقد است: ایران اگرچه پتانسیل های بسیار بالایی در توسعه گردشگری در اختیار دارد اما بسیاری از زیرساخت های کشور در حد رشد یکباره گردشگری کشور نیست و باید ابتدا به فکر رشد و توسعه زیر ساخت های گردشگری مثل مراکز اقامتی ، تفریحی ، خدماتی و حمل و نقل با جذب سرمایه های خارجی و داخلی باشیم سپس برای ورود گردشگران تسهیلات قایل شد.
کرمانی به هتل های ایران به عنوان اصلی ترین زیرساخت توسعه گردشگری اشاره می کند و می گوید : همه می دانیم که هتل های ایران در فصول پیک سفر قادر با پاسخ گویی نیاز مسافران داخلی نیستند و در اکثر مواقع سال هتل های معروف کشورمان در اختیار اجلاس و کنفرانس های دولتی است و جایی برای ورودی گردشگران ندارند این در حالی است در اکثر شهرستان های گردشگر پذیر ایران ، مهمانسراهای دولتی و اقامت گاههای ارگان های خاص مشغول به ارایه خدمات گردشگری هستند و به نوعی روند سرمایه گذاری خصوصی در هتلداری ایران را مختل کرده اند.
کرمانی می گوید این اماکن به عنوان معضلی بزرگ در این شهرستان ها برای سرمایه گذاری خصوصی شناخته شده و انگیزه سرمایه گذاری در زمینه های مختلف گردشگری را از بخش خصوصی گرفته اند ، پس حالا چطور می توانیم میزبان گردشگران خارجی باشیم ؟
رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی درباره جایگاه گردشگری ایران می گوید: بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی ما موظفیم با کارشناسی و بدون شتابزدگی به سمت بخش خصوصی برویم تا نفع آن به عموم مردم برسد و دوباره معضل رانت خواری پیش نیاید، اما روند فعلی متاسفانه خلاف آن را ثابت کرده و علی رغم اینهمه فعالیت دولتی در گردشگری دور باطلی را تکرار کرده ایم.
وی ادامه می دهد: با نگاه اجمالی به وضعیت صنعت گردشگری در کشور و مقایسه آمار ایران با کشورهای گردشگرپذیر جهان این واقعیت بیشتر نمایان می شود که کشور ما ایران با وجود ظرفیت بالقوه فراوان و زمینه مناسب برای توسعه این صنعت هنوز به جایگاه شایسته و واقعی خود نرسیده است.
کرمانی به معضل کمبود سرویس های بهداشتی در برخی از سایت های تاریخی و طبیعی ایران اشاره می کند و می گوید: همانطور که می دانیم مدتی است که بیشتر اخبار به این موضوع معطوف شده است و مسئولان گردشگری ایران هنوز نتوانسته اند یکی از ابتدایی ترین نیازهای توسعه گردشگری را در مناطق گردشگر پذیر و جاذبه های تاریخی و طبیعی ایران برطرف کنند حالا چه انتظاری می توان داشت که بتوانیم میزبان چندین میلیون گردشگر آنهم در مدتی کوتاه باشیم حال آنکه صدها مورد کمبود دیگر نیز در زیرساخت های گردشگری کشورمان وجود دارد؟
از سوی دیگر ، رحیم یعقوبزاده ، کارشناس و پژوهشگر صنعت گردشگری ، در این زمینه می گوید: گردشگری در ایران، پدیدهای فصلی با قطبهای محدود و تقریبا درونزا است و در بخش گردشگری خارجی بیشتر بهعنوان بازاری برای کشورهای همسایه محسوب میشود تا جذب گردشگر به بازارهای داخلی.
این پژوهشگر ، عدم سرمایه گذاری های هدفمند و نبود توسعه زیرساخت های گردشگری متناسب با تبلیغات کنونی گردشگری ایران را به عنوان یکی معضلات گردشگری ایران عنوان می کند و می گوید: با این روند اگر قرار باشد با شدت هرچه تمام تر گردشگران خارجی را برای بازدید دیدنی های ایران فرابخوانیم اما به زیرساخت های گردشگری هیچ توجهی نداشته باشیم بدون تردید آینده ای نامطلوب را برای تمدن چند هزار ساله ایران در صنعت گردشگری تدارک دیده ایم و نباید منتظر پیشرفت در این صنعت باشیم.
بزودی کمبودهایی در زیرساختهای گردشگری خواهیم داشت
در همین حال اکبر غمخوار عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی نیز ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری قبل از دعوت گردشگران به ایران زمین می گوید: اوضاع گردشگری ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری و آغاز تعاملات بینالمللی، تا حدودی روبه بهبودی رفته است اما پیشبینی میشود زیرساختها و نگرشهای موجود، چندان همسو با تغییرات ایجادشده نباشد که همین موضوع باعث نگرانی بسیاری از فعالان بخش خصوصی گردشگری کشورمان شده است.
غمخوار در باره عدم تناسب توسعه گردشگری با زیرساخت های آن معتقد است ، هرچه آنچه که دست و پای گردشگری را بسته مربوط به توسعه زیرساخت های این صنعت است و پس از آن به فرهنگ سازی و تبلیغات وابسته هستیم . این فعال بخش خصوصی گردشگری به موانع 84 گانه توسعه گردشگری که چندی پیش اعلام کرده بود اشاره می کند و می گوید : اگر به مواردی که به عنوان مانع توسعه گردشگری از آنها یاد شده است توجه کنیم بیش از نیمی از آنها را در زمینه زیرساخت ها و سرمایه گذاری در این صنعت خواهیم دید.
محمد علی واقفی، عضو جامعه تورگردانان ایران نیز معتقد است: روند ورود گردشگران خارجی به کشور بهگونهای است که پیشبینی میشود در آینده نزدیک، در زمینه زیرساختهای گردشگری با چالش و کمبود جدی مواجه شویم.
واقفی ، با اشاره به وضعیت صنعت گردشگری در کشور، اظهار کرد: از وقتی دولت جدید روی کار آمده، متأسفانه اتفاق خاصی در گردشگری رخ نداده و حتی معاون گردشگری هم تغییر نکرده است؛ ولی با وجود همه این مسائل، بهدلیل تحولات رخداده در دولت و تلطیف شدن فضای سیاسی جهان نسبت به ایران، آمار گردشگران افزایش یافته است، بهطوری که ما تابستان هر سال مسافر نداشتیم، چون هوا گرم بود و بسیاری از گردشگران با محدودیتها و سختیهایی مواجه بودند و ترجیح میدادند به کشور ما کمتر سفر کنند؛ اما امسال برخلاف گذشته، تعداد زیادی گردشگر، بویژه از اروپا به ایران سفر کردند.
وی ادامه داد: وضع موجود نشان میدهد اگر فضای کشور، خوب و تصویر ایران در خارج از کشور مثبت و واقعی شود، گردشگران بیشتری به ایران میآیند. بنابراین پیشبینی میکنیم از نظر زیرساخت، یعنی هتلها و امکانات اقامتی، حمل و نقل و راهنما با چالش جدی مواجه شویم. این یک هشدار است و باید برای این شرایط پیشبینیهایی شود.
صدا و سیما پتانسیلی فراموش شده در صادرات نامرئی کشور
نویسنده: عماد عزتی
اگرچه جعبه جادویی مدتهاست که جای شهرفرنگ سر گذر را گرفته و دیرزمانی است که همراه و همسفر زندگی ما شده است اما مدت زیادی نیست که مرزهای جغرافیایی به دلیل انتشار برنامه تلویزیونی دیگر معنایی نداشته و بسیاری از مناظر دیدنی و طبیعت دیگر نقاط جهان در قالب برنامه های مستند یا تبلیغاتی مقابل چشمانمان در منزل خودنمایی می کنند .
بنابراین اگر از تمام امکانات و توانمندی های جعبه جادوی مقابل خود بگذریم یکی از کارکردهای چند دهه گذشته این وسیله بحث رونق گردشگری و ایجاد انگیزه سفرهاست انگیزه ای که به گزارش دیلی نیوز تقریبا 40 درصد از گردشگران آمریکایی مقصد سفرهایشان را با توجه به تصاویر زیبایی که در تلویزیون دیده اند انتخاب می کنند .
همین موضوع باعث شد تا تمامی فعالان و دست اندرکاران گردشگری به سمت جعبه جادویی معروف گرایش داشته و از تمام امکانات و قدرت تولید برنامه های مستند یا حتی تبلیغاتی در این زمینه برای جلب نظر گردشگران استفاده کنند کاری که متاسفانه در کشورمان با توجه به امتیازات ویژه تاریخی و طبیعی هنوز صورت نگرفته است و در تمام کنفرانس ها و یا نشست های خبری در که برای رشد و رونق گردشگری برگزار شده کمتر به آن توجه شده است.
این در حالی است که اکثر کشورهای گردشگرپذیر جهان مثل آمریکا ، روسیه ، استرالیا ، چین ، ترکیه ، کره جنوبی و بسیاری دیگر ، با استفاده از تمام امکانات رسانه ای خود در این زمینه گام برداشته و حتی توانسته اند با ایجاد جریان های خبری نظر گروه کثیری ازگردشگران را به سمت دیدنی های کشورشان جلب نمایند.
ستاره جوادی: همکاری رسانه ملی و میراث فرهنگی نیاز امروز گردشگری ایران
ستاره جوادی تهیه کننده و سردبیر برنامه «صنعت گردشگری» رادیو اقتصاد ضمن تاکید بر گسترش برنامه های رادیویی و تلویزیونی در توسعه گردشگری ایران می گوید: صنعت گردشگری ، صنعتی است که همواره نیازمند معرفی شدن دارد و تنها تبلیغات موضوعی یا حتی گذرا برای آن کافی نیست ، شاید بارها و بارها در باره جاذبه های اصفهان یا حتی سواحل جنوبی خلیج فارس شنیده باشیم اما اگر دوباره درمورد آنها صبحت شود بدون اینکه از خودمان بی حوصلگی نشان دهیم تا انتها به آنها گوش خواهیم کرد چون سفر در ذات انسان نهادیه شده است .
جوادی، با اشاره به اینکه هیچ جاذبه گردشگری در ایران یا هیچ نقطه ای از دهکده جهانی نیست که تازه هایی برای گفتن نداشته باشد می افزاید: با تمام اخبار ناگواری که درباره دریاچه ارومیه شنیده ایم فرض کنیم یک برنامه درباره خواص لجن درمانی یا امکانات سرمایه گذاری در این زمینه سخن می گوید با علم براینکه می دانیم این دریاچه در خطر نابودی است بازهم به آن گوش می کنیم و بارها و بارها سوژه را در طول روز مرور خواهیم کرد این یعنی کارکرد رسانه در توسعه گردشگری حالا اگر درباره مناطق خوش آب و هوا یا دیدنی دیگر باشد که کارایی آن دو چندان خواهد بود.
سردبیر برنامه «صنعت گردشگری» رادیو اقتصاد درباره تاثیر رسانه در صنعت گردشگری می گوید: هم اکنون صدا و سیما امکانات بسیار گسترده ای در این زمینه در اختیار دارد که شاید از سوی مسئولان گردشگری کشورمان به آنها توجهی نشده است و رسانه ملی با توجه به رویکرد خود مشغول برنامه ریزی و تدارک برنامه های مختلفی در این زمینه یعنی معرفی جاذبه های گردشگری کشورمان بوده است اما با توجه به رویکرد دولت جدید در توسعه گردشگری لازم است این دو نهاد بسیار مهم در توسعه گردشگری دست به دست یکدیگر داده و با هدفمند کردن برنامه های تولیدی در این رسانه گردشگری کشورمان را به سرمنزل مقصود برسانند.
شبکه گردشگری پروژه ای فراموش شده
مسئولان دولتی و دست اندرکاران گردشگری ایران نیز با توجه به تمام امکاناتی که رسانه ها در سراسر جهان برای توسعه گردشگری در اختیار داشتند به فکر استفاده بهینه از پتانیسل موجود در کشورمان گرفتند و اواخر سال 1390 شمسی بود که بسیاری از فعالان عرصه گردشگری تصور کردند جایگاه فراموش شده رسانه ملی در کشورمان توسط مسئولان و مدیران دولتی شناخته شده و قرار است تحولی نوین در اینباره رخ دهد .
تمام رسانه ها از تصمیم جدی همکاری رسانه ملی با سازمان میراث فرهنگی خبر دادند و حتی شبکه ای به نام «شبکه شما» در این زمینه به عموم مردم معرفی شد، اما علی رغم برگزاری نشست های خبری گوناگون و البته متعدد توسط ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی و یا حتی مدیران ارشد سازمان صدا سیما این شبکه که قرار بود از دیدنی های ایران باستانی با کمک پتانسیل هایی که در شهرستانها در اختیار داشت، بگوید هنوز در راه خود ناشناخته باقی مانده است.
هرچند شبکه شما هم اکنون برنامه هایی مستند و البته دیدنی در زمینه حیات وحش یا حتی جاذبه های طبیعی کشورمان را به تصویر می کشاند اما متاسفانه این نوع برنامه ها با توجه به رویکردهای رسانه ای در سازمان صدا و سیما بدون درنظر گرفتن مدیریت سازمان میراث فرهنگی در جهت توسعه گردشگری کشورمان بوده و به قول معروف هرکس راه خود را پیش گرفته است.
این در حالی است که بسیاری از امکانات داخلی و البته برون مرزی کشورمان که توان تاثیرگذاری و تصویرسازی واقعی از تمدن و فرهنگ کشورمان را دارند در حال حاضر بدون هیچ استفاده در جهت نیل به آرمان های گردشگری کشورمان مشغول به پخش سریال ها یا برنامه های ورزشی و اخبار هستند، اما کشورهایی مثل ترکیه ، کره جنوبی توانسته اند با درنظر گرفتن فرهنگ و آداب و رسوم منطقه تحت پوشش برنامه هایشان از طریق ماهواره بسیاری از گردشگران بازار هدفشان را به سمت دیدنی های خود روانه کنند.
افشین حیدری، میراث فرهنگی ، نیازمند کمک صدا و سیما
این درحالی است که مدیرکل میراث فرهنگی افشین حیدری، اعلام کرد: میراث فرهنگی برای معرفی آثار تاریخی استان نیازمند کمک صدا و سیماست و به این دلیل با این مرکز تفاهم کردهایم تا در ساخت برنامه در آثار تاریخی استان گامهای موثری برداشته شود.
وی گفت: برگزاری جشنهای اعیاد، مراسمات و ... در آثار تاریخی در راستای معرفی آثار تاریخی استان از جمله مواردی است که در این تفاهمنامه ذکر خواهد شد.
حیدری با اشاره به اینکه خوزستان آثار تاریخی زیادی دارد، افزود: قرار است در ساخت فیلمهای کوتاه، معرفی آثار تاریخی و معرفی رشتههای صنایع دستی و تاریخچه آنها صدا و سیمای خوزستان با اداره کل میراث فرهنگی همکاری تنگاتنگی انجام شود.
حیدری عنوان کرد: معرفی آثار تاریخی خوزستان میتواند به صنعت گردشگری استان رونق ببخشد و به این دلیل میکوشیم تا در راستای معرفی آثار تاریخی استان گامی موثر برداشته شود و همکاری صدا و سیمای خوزستان در این زمینه بسیار مهم و تاثیرگذار است.
مدیر کل میراث فرهنگی استان خوزستان با اشاره به اینکه تعامل با صدا و سیما میتواند برای معرفی آثار تاریخی بسیار مفید باشد، تاکید کرد: بطور کلی ایران و مخصوصا خوزستان زیرساختهای زیادی برای جذب گردشگر دارد و به این دلیل میکوشیم تا گامی در راستای معرفی آثار برداریم و گردشگران خارج از استان یا حتی خارج از مرزهای ایران را به سفر به خوزستان ترغیب کنیم.
وی با تاکید بر اینکه میراث فرهنگی آماده هرگونه تعاملی با متصدیان امر در این باره است، گفت: نقطه پنهان و مخفی وجود ندارد و خبرنگاران برای معرفی آثار تاریخی دست یاری میراث فرهنگی را بفشارند و در این زمینه از همه رسانهها یاری میطلبیم.
یکی از زیرساخت های اصلی توسعه صنعت گردشگری بحث مراکز اقامتی و البته هتل هاست، اگرچه مراکز اقامتی انواع و اقسام بسیاری دارند و همه دولت ها در فکر گسترش آنها در سطوح مختلف برای قابل دسترس بودن گروههای گوناگون گردشگران هستند؛ اما بازهم با توجه به تمام تلاش ها و کوشش های صورت گرفته در بسیاری از کشورها قیمت اقامت در هتل یکی از معضلات اصلی گردشگران است .
ایران نیز که از گذشته های دور به مهمانپذیر بودنش معروف شده وهم اکنون هم قصد تجربه توسعه گردشگری را دارد می بایست در اولین گام به توسعه زیرساخت های گردشگری خود بیاندیشد و به فکر توسعه مراکز اقامتی خود با قیمتی مناسب در شهرهای گردشگرپذیر باشد.
هرچند صنعت ساخت و ساز هتل در کشورمان بخصوص در برخی مراکز مثل مشهد مقدس بسیار پررونق است و ذهن بسیاری از سرمایه داران را به خود جلب کرده ، اما بازهم نکاتی مبهم در زمینه احداث و البته مدیریت این مجموعه ها توانسته به صنعت هتلداری کشورمان لطمه وارد و در نهایت گردشگران را ملزم به پرداخت هزینه های آن کند.
شاید هنوز بحث زندگی در هاستل ها یا مراکز اقامتی ارزان قیمت در فرهنگ سفر گردشگران ایرانی رایج نیست و بسیاری هم اطلاع دقیقی در این زمینه ندارند اما با کمی تغییر در روند روبه رشد مصرف انرژی در هتل ها و یا اصلاح ساختاری آن و جلوگیری از هدر رفتن انرژی در مراکز اقامتی کشورمان بتوان از هزینه های نگهداری و در نهایت خدمات ارایه شده به مسافران کاست و هزینه اقامت گردشگران را مقرون به صرفه کرد.
نکته ای که هم اکنون از دیدبسیاری از فعالان و البته مسئولان گردشگری کشورمان به دور مانده و زیاد هم به آن توجه نشده است در حالی که حتی از همان ابتدای طراحی نقشه می توان به این موضوع اندیشید و با استفاده از ابزار و راهکارهای نوین در صنعت هتلداری مصرف انرژی در مراکز اقامتی و هتل های کشورمان را به حداقل رساند تا هر ساله میلیون ها تومان در مدیریت آن صرفه جویی شده و امکان ارایه خدمات ارزانتری به گردشگران فراهم شود.
هم اکنون بسیاری از آشپزخانه ها، موتورخانه، اتاق ها و البته سالن های مختلف مراکز اقامتی ایران خارج از استانداردهای نوین هتلداری ساخته شده یا حتی طراحی می شوند در حالی که در بسیاری از هتل های نوین خارج از مرزهای کشورمان حتی برای استفاده از بازدم گردشگران حاضر در هتل نقشه کشیده و از آن برای گرمایش ساختمان استفاده می کنند.
پس بجاست که واحدهای مربوطه در زمینه تایید کاربری هتل که در سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی این امر مشغول به انجام وظیفه هستند با علم براین موضوع و نتایج مثبت آن از همان ابتدا بحث کاهش مصرف انرژی را در مراکز اقامتی کشورمان مدنظر بگیرند تا همواره امکان استفاده از بهترین امکانات اقامتی برای اکثر گردشگران داخلی و خارجی فراهم باشد.
پس از گذشته حدود هفت سال از طرح سفرکارت
نویسنده: عماد عزتی
طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان جهانی گردشگری ، صادرات نامرئی یا همان صنعت گردشگری جهان در سال جاری رشدی معادل 5 درصد را تجربه کرده است و این رشد بسیاری از کشورها را برای به دست آوردن سهم بیشتری از آن وادار به اتخاذ تصمیماتی برای رشد و توسعه گردشگری خود کرده است.
ایران باستانی هم که تقریبا یک دهه است سخن از توسعه گردشگری و یا جایگزینی درآمد گردشگری به جای دلار های نفتی گفته ؛ با توجه به داشته ها و جاذبه هایش جزو آن گروه قرار گرفته است اما با توجه به رکودی چندین ساله در صنعت گردشگری ابتدا باید به فکر تامین زیرساخت های خود در توسعه گردشگری بوده و پس از آن برای رشدی پایدار در گردشگری برنامه ریزی کند .
هرچند همه جا سخن از تکمیل زیرساخت ها و امکانات رفاهی برای توسعه گردشگری داخلی و گردشگران خارجی ورودی به کشور است و از صدور آنی ویزا سخن به میان آمده اما نکته ای بسیار ظریف از دید بسیاری از مسئولان امر گردشگری بخصوص دولتی ها دور مانده که حتی با روی کار آمدن دولت یازدهم و البته تغییر سیاست های جذب گردشگران به آن توجه نشده و می توان از آن به عنوان پاشنه آشیل گردشگری کشورمان یاد کرد.
عدم دسترسی گردشگران به شبکه بانکی بین المللی و ناتوانی از پرداخت های الکترونیک و از همه مهمتر عدم تمایل حمل پول نقد از سوی گردشگران نکته ای است که حتی اکنون هم از دید مسئولان و متولیان گردشگری کشورمان باز مانده و به آن توجهی نشده است .
سفرهای انفرادی بیش از تورهای گردشگری
اگر از بحث سفرکارت ملی برای گردشگران داخلی که هنوز هم اینده آن در پرده ای از ابهام است بگذریم به گردشگران خارجی می رسیم که به گفته رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران محمدحسن کرمانی : شاید بتوان با سفرهای گروهی و برنامه ریزی شده از سوی آژانس های گردشگری و دریافت هزینه سفر در مبدا، معضل حمل پول نقد برای گردشگران خارجی ورودی به ایران را به حداقل رساند، اما همانطور که بسیاری از همکاران من و البته مسئولان دولتی می دانند در حال حاضر بحث سفرهای انفرادی بخصوص از سوی دوچرخه سواران، موتورسواران و البته ماجراجویان خارجی به کشورمان بسیار جدی تر از تورهای بزرگ گردشگری است و آمار بالایی از گردشگران خارجی به صورت انفرادی و یا گروههای بسیار کوچک وارد کشورمان می شوند که نمی توان در این زمینه کمکی به آنها کرد و اکثر آنها از حمل پول نقد در ایران بسیار ناخرسند هستند و بزرگترین مشکل خود در سفر به ایران باستانی را عدم دسترسی به سیستم بانکی بین المللی اعلام می کنند.
سفرکارت گردشگران خارجی؛ طرحی فراموش شده
اواخر سال 1385 بود که همزمان با مطرح شدن سفرکارت کارمندان دولت بحث سفرکارت گردشگران خارجی نیز در سازمان میراث فرهنگی مطرح و به عنوان طرحی بسیار ایده آل برای تسهیل سفر گردشگران خارجی به کشورمان از آن یاد شد .
علی آدوسی، رئیس اداره تبلیغات بانک مرکزی سپه ، در این باره به خبرگزاری میراث فرهنگی گفت: حدود دو سال پیش (1387) بنا به درخواست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سفر کارتهایی ویژه توریستهای خارجی توسط این بانک صادر شد که قابلیت آن مشابه کارت های اعتباری یا همان ATM بوده و امکان استفاده از خدمات ارائه شده در مراکز اقامتی و گردشگری و موزه ها و...بدون حمل پول نقد را به گردشگران خارجی می دهد.وی ادامه داد: این کار با هدف جلب توریست و گردشگر به کشور انجام گرفت و قرار شد علاوه بر صدور کارت برخی مراکز خرید زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و موزه ها برای دارندگان کارت سفرمبلغی را به عنوان تخفیف در نظر بگیرند تا میزان استقبال گردشگر افزایش پیدا کند.به این ترتیب مسافران خارجی با این کارت ها هم از نگرانی حمل پول نقد راحت می شوند و هم از تخفیف های ویژه این مراکز استفاده می کنند.
آدوسی درباره نحوه استفاده از این کارت ها در سال 1389 گفت: در حال حاضر نیز چند سامانه در فرودگاه ها مستقر هستند که این کارت ها را به مسافران می دهند.البته امکان استرداد ما بقی پول باقی مانده در کارت هنگام بازگشت توریست به کشورش وجود دارد و از طریق همین سامانه ها به او پس داده می شود.
هرچند در آن زمان جایگاهی مخصوص و البته نیمه فعال در سه فرودگاه اصلی ایران یعنی تهران، اصفهان و تبریز در این زمینه توسط بانک سپه راه اندازی شد اما همانطور که می دانیم کشورمان همواره مورد تهاجم گسترده رسانه ای و تصویر سازی غیر واقعی از شرایط ایران قرار گرفته و جای تردید نیست که گردشگرانی که با دنیایی از سئوال و البته ناشناخته های بسیار وارد خاک کشورمان شده اند برای هزینه سفرشان در فرودگاه کل پول همراهشان را تبدیل به کارتی اعتباری کرده و کل برنامه سفرشان را به دست کارتی که هیچ شناختی از آن ندارند بسپارند بلکه علاقمند هستند همواره بااستفاده از کارتهای ویزا یا مسترکارت خود با اطمینان سفر می کنند یا اینکه با توجه به شرایط پول خود را در جیبشان نزد خود نگهدارند و به میزان نیاز از آن هزینه کنند.
برنامه ریزی غیر اصولی و البته عدم اطلاع رسانی دقیق به گردشگران ورودی هنگام ورود به کشورمان باعث شد تا این طرح بدون اینکه حاصلی برای تسهیل سفر گردشگران به کشورمان داشته باشد فراموش شده و به خاطره ها بپیوندد.
بازهم بخش خصوصی نادیده گرفته شد
براساس تصمیم ها و البته برنامه ریزی های سازمان میراث فرهنگی در ابتدا قرار بود آژانس های مسافرتی و دفاتر خدمات گردشگری به عنوان متولی و مجری این طرح انتخاب شوند و با همکاری بانک عامل که در آن زمان بانک سپه بود این امکانات را در برای تسهیل سفر گردشگران خارجی به آنها ارایه دهند اما از آن زمان تا کنون هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته و بسیاری از فعالان عرصه خصوصی گردشگری کشورمان مانند گذشته از این امکانات و این طرح بطور کلی بی خبر هستند.
محمد حسن کرمانی ضمن تاکید بر غیر کارشناسی بودن این طرح گفت: این موضوع تا کنون به آژانسها ابلاغ نشده و سازمان میراث فرهنگی تنها با تعداد معدودی از شرکتها و بخشهای خصوصی در ارتباط است و ممکن است این اختیار به آنها واگذار شده باشد.
این در حالی است که این فعال خصوصی در زمینه گردشگری با مقایسه نمونه ملی آن که قرار بود به گردشگران داخلی تحویل داده شود می گوید: طرح ملی سفرکارت ملی ایران که بلا استفاده مانده و چه از سوی پذیرندگان و چه از سوی گردشگران استقبالی از آن نشده است چطور می توانیم طرح شکست خورده داخلی را برای خارجی ها پیاده کنیم آنهم زمانی که عصر ارتباطات و تجارت الکترونیک برای اکثر این گردشگران تبدیل به واقعیتی غیر قابل انکار شده است.
همه راهها به رم ختم می شود!
شاید بتوان معضلات زیرساختی شبکه بانکی و البته عدم پذیرش برخی از مراکز مطرح شده در لیست سفرکارت داخلی یا خارجی را با مدیریت و جدیت برطرف کرد اما مسئله اصلی این است که چگونه گردشگران خارجی را با این امکانات در ایران آشنا کنیم . هرچند هم اکنون گردشگران برخی از کشورها برای ورود به کشورمان نیازمند دریافت ویزا نیستند و برخی هم هنگام ورود به کشورمان می توانند ویزای مورد نیاز خود را دریافت کنند اما بازهم به قول معروف همه راهها به رم ختم می شود و سفارتخانه های ایران به عنوان خط مقدم گردشگری ایران در بازارهای هدف می توانند در این زمیننه ایفای نقش کرده و به یاری صنعت گردشگری کشورمان بیاییند و با توجه به نیاز جامعه میزبانشان که بازار هدف گردشگری ایران نیز است اقدام به اطلاع رسانی برای استفاده گردشگران از این امکانات کنند.
گرفتن روادید از سوی گردشگران ایرانی برای سفر به بسیاری از نقاط جهان امروز به عنوان یکی از مراحل سخت سفر برایشان تبدیل شده است در حالی که ایران با توجه به رویکرد جدید دولت یازدهم سعی می کند با توجه به منافع ملی کشورمان ورود گردشگران دیگرنقاط دهکده جهانی را به ایران باستانی با حذف روادید یا صدور آنی روادید در فرودگاه تسهیل نماید.
اما ظاهرا بسیاری از کشورهایی که تا کنون برای گردشگران ایرانی بسیار در دسترس بود بنابه دلایلی مشابه یکی یکی در صف دوردست ها ایستاده و برای ورود ایرانیان از آنها روادید می خواهند که می توان به نام کشورهای اندونزی، گرجستان و اخیرا مالزی در این زمینه اشاره کرد.
هرچند این اقدام از سوی کشورهای یاد شده با ارایه دلایل منطقی و البته عامه پسند صورت گرفته است و توجیهی حداقل برای خود آنهاست اما این اتفاق می تواند به عنوان زنگ خطری برای گردشگری و تمدن ایران بوده که همواره قصد دارد با دیگر کشورها روابطی گسترده و بدون حضور قوانین دست و پاگیر داشته باشد و باید مسئولان را متوجه معضلی به نام بدنام شدن گردشگران ایرانی خارج از مرزهای کشور کند.
مشکلی که چندی پیش گردشگران چینی را به عنوان بی ادب ترین گردشگران جهان مطرح کرد و باعث شد تا مسئولان فرهنگی چین به عنوان بزرگترین صادر کننده گردشگر به اقصی نقاط جهان برای آموزش گردشگران چینی قبل خروج از کشور اقدام به برگزاری کلاسهایی درباره آداب و رسوم سفر و البته کشور میزبان کنند تا گردشگران چینی با کوله باری از فرهنگ راهی دیار ناشناخته ها شوند.
اما سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا ایران متمدن و گردشگرانش نیز در این گروه قرار گرفته اند و ایرانیان با توجه به تمدنی چند هزار ساله شایسته دریافت چنین عنوان یا عناوین مشابهی در صنعت گردشگری جهان هستند؟ به صورتیی که سخنگوی مهاجرت کشور اندونزی درپی تصمیم جدید دولت این کشور مبنی به لزوم دریافت ویزا برای گردشگران ایران می گوید: فعالیت های دردساز گردشگران ایرانی برای دولت مالزی عامل اصلی اتخاذ این تصمیم بوده است و از سوی دیگر یکی از روزنامه های محلی مالزی نوشته قاچاق مواد مخدر، فعالیت های غیر مجاز، قاچاق انسان و برخی دیگر موارد غیر قانونی که از سوی گردشگران ایران صورت گرفته به دولت ثابت کرده بسیاری از ایرانیان برای گردش و تفریح وارد خاک مالزی نمی شوند.
در حالی که ایرانیان مقیم این کشور و حتی گردشگران ورودی سالانه از ایران به مالزی سهم قابل توجهی در درآمد صنعت گردشگری کشور مالزی دارند و ایران به عنوا ن بازار هدفی مناسب برای مالزی تاکنون بوده است.
به هر حال این اتفاق افتاد و به قول معروف هروقت ماهی را از آب بگیریم تازه است و اگر سالها پیش که در کشور ژاپن چنین اتفاقی رخ داده بود به فکر افتاده بودیم و جلوی آن را گرفته بودیم هم اکنون شاهد اینچنین نوشته ها یا بیاناتی از سوی مقامات دولت های خارجی برای گردشگران ایران باستانی نبودیم پس به جاست که سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی گردشگری کشورمان و وزارت امور خارجه به همکاری سفارتخانه های ایران خارج از مرزها به این معضل جدی بنگرند و با فرهنگ سازی داخل و خارج از مرزهای کشورمان برای هموطنان و گردشگران ایرانی ، مانع از خدشه دار شدن نام ایران باستانی و ایرانیان متمدن به دلیل رفتار و کردار گروهی ناآگاه که نمی دانند نماینده جامعه تمدن 70 میلیون ایرانی با فرهنگ خارج از مرزها هستند؛ بشوند.
هر وقت صحبت از گردشگری و صنایع وابسته به آن می شود ناخواسته به یاد صادرات نامرئی و کسب درآمد از این صنعت روبه رشد جهان خواهیم افتاد در حالی که این صنعت علاوه بر ارایه محصولات فرهنگی و بسته های گردشگری می تواند زمینه اعزام نیروی کار متخصص و همکاری گسترده گردشگری بین دونقطه از دهکده جهانی را فراهم کند.
اگرچه کشورمان در آستانه شکوفایی صادرات نامرئی و صنعت گردشگری نیازمند افرادی متخصص در این زمینه است اما به واسطه علاقه و گسترش ارتباط جامعه علمی ایران با صنعت سبز گردشگری که از چندی پیش آغاز شده بود هم اکنون نیروی کار و متخصصان فراوانی داخل مرزهای کشورمان حضور دارند که بعضا به دنبال فرصتی مناسب برای خودنمایی و معرفی توانمندی علمی خود در گردشگری هستند .
این در حالی است از سال 1388 شمسی ایران و عمان سعی کردند بابرگزاری نشست ها ، گردهمایی ها و تشکیل کمیته های فنی روابط خود در این زمینه و دیگر صنایع وابسته را گسترش دهند و ظاهرا آبان 1392 نقطه ای طلایی برای این منظور در اختیار جامعه علمی گردشگری کشورمان قرار گرفته است.
بسیاری از سرمایه گذاران خصوصی و فعالان عرصه گردشگری به واسطه تشکیل کمیته فنی و نشست همکاری بین ایران و عمان در تاریخ 12 و 13 آبان ماه سال جاری خرسند بوده و به فکر تبادل و گسترش ارتباطات خود در این زمینه با طرفهای عمانی و برگزاری تورهای گردشگری در آینده نزدیک بین دو کشور خواهند بود.
هرچند این موضوع سوژه ای بسیار مفید و البته کارساز برای درآمد دو کشور از گسترش روابط گردشگری شناخته شده است و دو طرف به واسطه پتانسیل های گردشگری خود و زمینه های سرمایه گذاری بسیار مناسب علاقمند به این رویداد هستند اما نکته ظریف و طلایی در این میان فرصتی که در اختیار جامعه علمی گردشگری ایران قرار گرفته؛ خواهد بود، تا بتواند کفه ترازو را در این نشست به سمت شمال خلیج همیشه فارس سنگین تر کند .
این فرصت طلایی اعلام خبر معضل گردشگری عمان به دلیل نبود نیروی کار متخصص در این زمینه علی رغم سرمایه گذاری های هنگفت این کشور برای توسعه صنعت گردشگری داخل مرزهایش است، فرصتی که هرگز ایران نباید از آن غافل شده و با توجه به جاذبه های سرمایه گذاری ایران برای سرمایه های سرگردان عمان در این زمینه می تواند وارد بازی بردبردی با این کشور در صنعت گردشگری شود که تاریخ گردشگری کشورمان تا کنون به خود ندیده است.
بنابراین خبر گسترش روابط گردشگری میان کشور عمان و ایران باستانی می تواند این فرصت را در اختیار این گروه از دانش آموختگان کشورمان قرار داده و زمینه ساز گسترش ارتباط فرهنگی و تخصصی گردشگری بین دوکشور باشد و به جای ارسال و اعزام تورهای گردشگری که عموما از ایران به عمان متصور خواهیم بود گروههایی از دانش آموختگان صنعت گردشگری کشورمان را روانه بازار کار بکر عمان کند.
امید است مسئولان دولتی و علمی گردشگری ایران از این فرصت طلایی به خوبی استفاده کرده و ضمن جذب سرمایه های این کشور جهت توسعه زیرساخت های گردشگری ایران باستانی بازار کاری دائم برای دانش آموختگان گردشگری ایران خارج از مرزها فراهم نمایند.
چندی است که تکنولوژی اینترنتی و دنیای مجازی به دنیای واقعی گردشگری نیز وارد شده و بسیاری از خدمات گردشگری را به خود وابسته کرده است. هر گردشگری که قصد سفر داشته و بار سفر بسته باشد یقینا قبل از سفر خود در دنیای مجازی سری به مقصد زده ، البته در دنیای مجازی و از طریق صفر و یک ها، حداقل از آب و هوای مقصدش و مراکز خرید و تفریحی آن سراغی گرفته و با آمادگی هرچند ابتدای راهی دیار ناشناخته های سفر شده است. به جرات می توان گفت امروزه از پشت مانیتور کامپیوتر شخصی خودمان می توانیم به دورترین مراکز تفریحی و گردشگری دهکده جهانی سری بزنیم واز دیدن آن لذت ببریم.
هم اکنون صفر و یک های این دنیای مجازی در کشورمان توانسته اند به سرعت جای خود را بین مردم باز کرده و اکثر فعالیت های اقتصادی از جمله فعالیت آژانس های گردشگری را تحت تاثیر خود قرار دهند. زرق و برق این دنیای دیجیتال آنچنان دیدگان کاربران خود را کور کرد که هرگز دیدن تزئینات بسیار شیک و عکس های زیبای داخلی آژانس های گردشگری دیگر برایشان جذاب نیست.
به هر حال دنیای مجازی توانست رویکرد دفاتر خدمات گردشگری را کاملا تغییر دهد و این دفاتر پرزرق و برق را به دفاتر کوچک اما آنلاین تبدیل کند. این دگردیسی شرایطی بسیار نوین را برای صنعت بسیار درآمدزای گردشگری جهان فراهم کرد که امروزه شاهد آن هستیم .
اما این دنیای مجازی دردسرهایی را هم برای گردشگران و هم برای دست اندرکاران صنعت گردشگری به ارمغان آورده که اگر دولت ها و مسئولان این صنعت توان مقابله با آن را نداشته باشند ممکن است صنعت گردشگری کشورشان دچار آسیب های جدی بشود.
از آنجا که در این دنیای مجازی مرزها معنی ندارند و ردیابی آژانس های برگزار کننده تورهای تفریحی ، علمی ، تحقیقاتی بسیار سختر از دنیای واقعیست فرصتی برای سوء استفاده در اختیار سودجویان در این صنعت درآمدزا فراهم شده است. به راستی دنیای مجازی در صنعت گردشگری را می تواند به عنوان تیغ دولبه دانست که در صورت عدم کنترل آن می توان کشوری را از درآمد این صنعت نوظهور محروم کند.
از سوی دیگر اگر بلند مدت به این دنیای مجازی امید بسته باشیم می توانیم افق بسیار روشنی را برای صنعت گردشگری ایران متصور شویم و با بهره گیری از این دنیای بدون مرز و پرمخاطب ایرانی باستانی و پرجاذبه را به دنیا بشناسانیم بنابراین چه زیباست که مسئولان و متولیان صنعت گردشگری ایران با اتخاذ تصمیمات مفید و کارآمدی در این زمینه از سوی بی خطر این تیغ دو لبه جهت باز کردن راه صنعت گردشگری ایران استفاده کنند نه اینکه از لبه خطرناک آن استفاده کنند و آسیب های جدی را برپیکر این صنعت نوظهور وارد کنند.
پس به جاست که مسئولان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران علاوه بر کنترل دنیای حقیقی ، توجه ویژه ای هم به گردشگری مجازی داشته باشند تا مبادا به بیراهه برود و با مدیریت مناسب هر دو دست به دست هم دهند و رویای موفقیت صنعت گردشگری ایران را به واقعیت برسانند.
تقریبا از اواسط شهریور ماه امسال بود که تب و تاب گردشگری با حضور نجفی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بالا گرفت و با به صدا در آمد زنگ گردشگری در مدارس نجفی هم راسما در کلاس درس گردشگری ایران حاضر شد.
حضور نجفی در سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری نوید تحولات و رویکردی جدید در این صنعت پولساز قرن حاضر کشورمان را داد و بسیاری از فعالان و دست اندرکاران صادرات نامرئی را پای میز درس وی کشاند تا اینکه شاید آخر سال نمره ای قابل قوب از درس گردشگری نجفی بگیرند .
حضور مستمر ایران در محافل گردشگری جهان، برگزاری نمایشگاههای گردشگری ، لغو روادید برای برخی کشورها، تعامل با جامعه مذهبی کشورمان، تشویق سرمایه گذاران گردشگری در کشور و از همه مهمتر برطرف کردن ذهنیت منفی برخی گردشگران بین المللی نسبت به ایران جزو دروسی بود که سرفصل آنها را نجفی گفت و قرار بود به خوبی به آنها بپردازد.
وی با به خدمت گرفتن معاونان و مدیران والبته تجربه مدیریتی خود در این کلاس ها اگرچه پیامدهای مثبتی هم تا کنون به دست آورده اما ظاهرا درگیری ها و مشکلات داخلی صنعت گردشگری کشورمان آنقدر وقت رئیس سازمان میراث فرهنگی را گرفته که به فکر بازارهای هدفی که مدتی پیش از آنها سخن گفته بود نیست و از مزیت شرکت در نمایشگاهها و کنفرانس های بین المللی در آن کشورها غافل شده است.
همگان می دانیم که مهمترین فرصت خودنمایی کشورهای گردشگر پذیر در کنفرانس های بین المللی که در این زمینه برگزار می شود خواهد بود که البته کم هزینه ترین آنهاست لازم به یادآوری نیست که در اینگونه مراسم وقتی نمایندهای از یک کشور شرکت می کنند و از اهداف و برنامه ریزی ها و البته پتانسیل های موجود در کشورش سخن می گوید کاری چه بسا بزرگتر ومفید تر از حضور پرخرج در نمایشگاههای بین المللی گردشگری انجام داده است ؛ آنهم به این دلیل که در این کنفرانس ها مدیران ارشد فارغ از هر گونه هیاهوی نمایشگاهی و البته کاملا علمی و تخصصی به این سخنان توجه دارند و خبری از رویا پردازی و غیر واقع بینی نیست و تبلیغات رنگارنگی مقابل چشمانشان رژه نخواهد رفت بلکه هر چه هست واقعیت و علم و تخصص است که سخن می گوید و مدعوین با شنیدن کلمه به کلمه آن برای آینده ارتباط با آنچه شنیده اند یا دیده اند برنامه ریزی می کنند.
یکی از این کنفرانس ها که علی رغم اهمیت محل برگزاری آن به عنوان بازار مهم هدف گردشگری ایران ، کنفرانس بین المللی و جهانی مالزی در شهر «ملاکا» بود که 15 کشور جهان در آن شرکت داشتند و با توجه به دستور کار آن که «گفت و گو در مورد دستاوردهای صنعت گردشگری و بهره گیری از ظرفیت های بلقوه آن، کشف نوآوری ها و پیشرفت پایدار موثر در رشد گردشگری جهان و ضرورت همکاری سازمان های علمی در مقابله با تاثیرات گردشگری به منابع طبیعی و فرهنگی» انتخاب شده است، اهمیت بسیار زیادی برای آینده گردشگری ایران که تازه قصد تجربه مدیریتی عقلانی را در سر می پروراند ، داشت. اهمینی که به تمام نیازهای صنعت نوپای گردشگری ایران پاسخ می داد و می توانست چراغ راهی برای مدیریت نجفی در این سازمان باشد .
اما متاسفانه ایران در این کنفرانس که کره جنوبی، سریلانکا، آفریقای جنوبی ، چین و انگلستان از سخنران اصلی آن بودند هیچ نماینده ای نداشت و اولین غیب غیر موجه نجفی در کارنامه اش ثبت شد تا بازهم غافله گردشگری ایران از دیگر کشورها جابماند هرچند این اتفاق زیاد هم بی سابقه نبوده است.
هدف گذاری، برنامه ریزی و پشتکار سه عنصر اصلی گردشگری ورزشی
گردشگری ورزشی یکی از شاخه های بسیار جذاب و البته پرسود صادرات نامرئی است که در گوشه و کنار جهان مورد توجه علاقمندان و سرمایه گذاران قرار گرفته و مدت هاست که از بهم پیوستن این دو یعنی ورزش و گردشگری بسیاری از کشورها درآمد مناسبی را برای خود به ارمغان آورده اند. اما ایران به عنوان کشوری چهارفصل با پتانسیل بسیار بالا در این زمینه هنوز این شاخه از گردشگری را زیاد جدی نگرفته و اندرخم یک کوچه باقی است .
از این رو با رضا خوش سرور رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران به گفت و گو نشسته ایم تا از کم و کیف برنامه های این انجمن و دیگر سازمان های مربوط در توسعه گردشگری ورزشی بپرسیم.
انجمن گردشگری ورزشی ایران از چه تاریخی تشکیل شد؟
همان طور که می دانیم اکثر کشورهای بزرگ دنیا به دنبال این هستند که بتوانند از تلفیق دو صنعت گردشگری و ورزش به نفع درآمدزایی و اشتغالزایی خود استفاده کنند که این امر طبیعی و البته بسیار هوشمندانه ای بوده است. به همین منظور انجمن گردشگری ورزشی سال 1384 در سازمان تربیت بدنی تشکیل شد.
اما متاسفانه تا اواخر سال 1390 هیچ فعالیت عمده ای در این زمینه صورت نگرفت و تقریبا این انجمن گمنام بود. از دی ماه سال 1390 که مسئولیت اداره این انجمن توسط سازمان تربیت بدنی به بنده واگذار شد ؛ با همکاری و حمایت های دیگر مسئولان توانستیم انجمن گردشگری ورزشی را فعال و به سمت پویایی هدایت کنیم.
به طور کلی انجمن گردشگری ورزشی چه اهدافی را دنبال می کند؟
این انجمن به طور کلی دو مقوله را دنبال می کند؛ 1) آموزش راهنمایان، مدیران و مسئولان حوزه گردشگری در این شاخه بخصوص 2) همسو کردن سازمان های اجرایی مثل محیط زیست، سازمان ملی جوانان و فنی حرفه ای
چه اقداماتی تاکنون در زمینه توسعه گردشگری ورزشی صورت گرفته؟
از زمانی که بنده ریاست این انجمن را برعهده گرفتم تاکنون انجمن نسبت به برگزاری دو دوره مدیریت گردشگری ورزشی اقدام نموده است، همایش ملی گردشگری ورزشی و 3 دوره آموزش راهنمایان گردشگری ورزشی سطح 3 برگزار شده و دو سمینار بین المللی در تهران و قزوین برگزار شد، اما از همه مهمتر این که طی این مدت توانستیم وب سایت انجمن را فعال و همواره به روزرسانی کنیم که کلیه اخبار از ابتدا تا امروز به صورت کامل به ثبت رسیده است.
این کمیته چه همکاری با سازمان میراث فرهنگی داشته است؟
از زمانی که انجمن گردشگری ورزشی دوباره فعال شد یکسری مشارکت های بسیار سازنده بین سازمان میراث فرهنگی و انجمن گردشگری ورزشی صورت گرفت که یکی از آنها برگزاری گردهمایی مسئولان کمیته گردشگری ورزشی استان ها و کارشناسان گردشگری ادارات کل میراث فرهنگی استان ها بود که سال گذشته برگزار شد. از آن تاریخ تا به امروز انجمن گردشگری ورزشی به دنبال این بود که با سازمان میراث فرهنگی تفاهم نامه همکاری منعقد کند و این نوع گردشگری را در کشورمان به جایگاه واقعی خود برساند که خوشبختانه امسال در هفته گردشگری این اتفاق افتاد.
تفاهم نامه همکاری بین سازمان میراث فرهنگی و انجمن گردشگری ورزشی ایران چرا برای شما اهمیت داشت؟
همان طور که قبلا اشاره شد گردشگری ورزشی از به هم پیوستن دو صنعت گردشگری و ورزشی به وجود می آید که هریک از آنها دارای ارگان ها و مدیریت مجزایی در همه کشورها هستند، اما وقتی قرار است هر دو در یک مسیر حرکت کنند، باید هریک از ارگان ها بدانند چه وظایفی دارند و حیطه اختیارات آنها در این امر مشترک چیست؛ بنابراین حالا که انجمن گردشگری ورزشی حلقه واسط بین این دو نهاد قرار گرفته می بایست با این تفاهم نامه ورزش را به گردشگری پیوند می زد. با این اتفاق هر دو ارگان می دانند چه باید بکنند و چه وظایفی دارند یا به اصطلاح تکلیف خودشان را می دانند. به هر حال این حوزه تخصصی نیازمند همکاری متخصصان ورزشی و گردشگری کنار یکدیگر است.
این تفاهم نامه چگونه به دیگر شهرهای ایران ابلاغ شد؟
در تاریخ 8 مهرماه امسال که تفاهم نامه همکاری انجمن گردشگری ورزشی تحت پوشش فدراسیون ورزش های همگانی با سازمان میراث فرهنگی امضاء شد یک نسخه از این تفاهم نامه که شرایط و وظایف قانونی هر گروه در آن مشخص کرده بود برای کمیته های گردشگری هر استان و ادارات میراث فرهنگی آن ارسال شد تا از این پس شاهد همسویی و هدفمندی تصمیمات در زمینه گردشگری ورزشی باشیم.
این گونه انجمن آیا خارج از مرزهای کشورمان نیز مرسوم است؟
بله، انجمن بین المللی ورزش های همگانی که تافیسا نام دارد و هم انجمن آسیایی ورزش های همگانی که اتفا بخش را به عنوان کمیسیون گردشگری ورزشی دارند، بنابراین از آنجا که توسعه گردشگری ورزشی جزو دستور کار این انجمن هاست، ایران هم نسبت به فعالیت انجمن گردشگری ورزشی اقدام کرد.
همان طور که اشاره کردید، توسعه گردشگری ورزشی جزو اولویت های بسیاری از کشورهاست. ایران در این زمینه چه فعالیتی انجام داده است؟
اکثر اقتصاددانان و فعالان عرصه ورزشی و گردشگری در سطح جهان از تلفیق این دو شاخه یعنی گردشگری و ورزش سعی می کنند درآمد هنگفتی برای خود فراهم کنند که مشهورترین اقدامات آنها میزبانی بازی های بین المللی مثل جام جهانی یا المپیک است که متاسفانه ایران علی رغم توانایی و پتانسیل های بالا در این زمینه تنها به مواردی اندک بسنده کرده است مثل برگزاری مسابقات کشورهای اسلامی بوده که کاملا محدود بوده است.
اما پس از امضای تفاهم نامه یادشده انجمن با دو رویکرد داخلی و خارجی برای جذب گردشگران ورزشی و توسعه این شاخه از گردشگری برنامه ریزی کرده است، بنابراین با توجه به این که رویکرد دولت یازدهم درآمدزایی از گردشگری است، انجمن برنامه ریزی کرده تا با ایجاد رویدادهای ورزشی داخل مرزهای ایران شرایط حضور ماجراجویان و گردشگران خارجی را فراهم کند و گردشگری ورزشی را توسعه دهد. ابتدا قصد داریم به جمع آوری اطلاعات و برآورد توانمندی بپردازیم و پس از آن زیرساخت های کشورمان را در این زمینه توسعه دهیم تا با یک اقدام هماهنگ و همکاری دیگر ارگان ها، گردشگری ورزشی را رونق دهیم.
به نظر شما ایران چه ویژگی مهمی در این زمینه دارد؟
ببینید چهار فصل بودن ایران زبانزد خاص و عام است که همین موضوع مهمترین امتیاز است، یعنی همزمان که گروهی از گردشگران در سواحل شمالی خلیج فارس شنا می کنند، گروه دیگر در ارتفاعات مشغول اسکی هستند، بنابراین با 3 عنصر ایجاد هدف، برنامه ریزی و پشتکار می توانیم گردشگری ورزشی را توسعه دهیم.
این انجمن آیا همکاری با جامعه علمی در زمینه پرورش نیروی متخصص دارد یا خیر؟
هیچ برنامه ای به عقیده من بدون همکاری با نهادهای علمی نمی توان به سرمنزل مقصود رساند، بله انجمن گردشگری ورزشی از بهمن ماه سال جاری با دانشگاه علمی و کاربردی اقدام به برگزاری دوره هایی تا مقطع فوق لیسانس در زمینه گردشگری ورزشی برگزار خواهد کرد و تفاهم نامه ای هم با دانشگاه آزاد اسلامی در این زمینه منعقد کرده ایم.
آیا انجمن گردشگری ورزشی درباره بازی های جام جهانی برزیل نقشی خواهد داشت؟
بدون تردید پاسخ شما مثبت است اما این انجمن فقط با معرفی آژانس های معتبر و البته نظارت بر عملکرد آنها و نحوه اعزام تورهای گردشگری در این حیطه وارد خواهد شد و هیچ دخالتی در اجرا یا برگزاری اینگونه تورها نخواهد داشت
به عنوان آخرین سوال، انجمن گردشگری ورزشی ابتدا روی چه رشته های ورزشی سرمایه گذاری کرده است؟
با توجه به شرایط جامعه ایران و البته تفاوت تعریف گردشگری ورزشی در ایران و خارج مرزها، انجمن بیشتر سعی کرده روی ورزش های همگانی سرمایه گذاری کند و اگر قرار است تورهای گردشگری ورزشی در کشور برگزار شود، این تورها همه رده های سنی را دربر خواهد گرفت و در مرحله بعدی کار را تخصصی خواهیم کرد.
مدتی است که تب و تاب جام جهانی و البته اعزام تماشاگران و علاقه مندان این ورزش بین المللی همه جا را فراگرفته و بسیاری را در صنعت گردشگری داخلی و خارجی به خود مشغول کرده است، اما همه اینها در جهت اعزام گردشگر به نقطه ای خاص از جهان که میزبان این بازی هاست، انجام شده است و چه ارتباطی به کشورمان با بسیاری از امکانات دارد؟
کشوری که چهار فصل بودنش بهترین پتانسیل گردشگری ورزشی بوده و می تواند به اتکای طبیعت زیبای خود سالانه میلیون ها نفر ماجراجو را به داخل مرزهایش دعوت کند، اما دریغ از برنامه ریزی و مدیریت که همواره مقصر اصلی را نبود بودجه می دانند و دائم از کمبود آن گلایه دارند.
اگر اهل ورزش بخصوص فوتبال با تمام اما اگرهایش باشیم، جای تردید نیست که می دانیم پشت تیم های موفق و مطرح در سطح ایران و البته بین المللی اسپانسرهای قوی و موفقی قرار گرفته اند که با همین حمایت تیم های خود را در سکوهای موفقیت مطرح و به جهان معرفی می کنند که البته این کار هم نوعی تجارت است، چون هر بار موفقیت تیمشان به صفرهای حساب بانکی آنها می افزاید، حال اگر کشورمان با توجه به تمام امتیازات و پتانسیل های موجود خود قصد ورود به دنیای گردشگری ورزشی را دارد، بد نیست ابتدا به فکر یافتن اسپانسرهای قوی و قدرتمندی حتی در سطح بین المللی باشد. شاهد مثال این حرکت هوشمندانه درباره شرکت تولید نوشیدنی های انرژی زا ردبول است که با توجه به امکانات مالی و قدرت اقتصادی خود هرساله مسابقاتی مهیج چون شیرجه از روی صخره در آب های آزاد، اتومبیلرانی، دوچرخه سواری یا دهها مورد مشابه را برگزار می کند. پس بیاییم فعلا به جای تشویق گردشگران ورزشی برای ورود به ایران به معرفی توانمندی های خود با توجه به عرف جامعه در این شاخه از گردشگری به سرمایه گذاران کلان داخلی و خارجی بپردازیم و سپس سفره ای رنگین برای جلب نظر ماجراجویان بین المللی بگسترانیم تا شاهد رونق گردشگری ورزشی داخل کشورمان؛ ایران باستانی باشیم.
با رویکار آمدن دولت یازدهم و تحولات ایجاد شده در سیاست های داخلی و خارجی کشورمان، جایگاه صنعت گردشگری در اقتصاد کلان ایران رنگ و بوی تازه ای به خودگرفته و بیشتر ارگان ها از توسعه این صنعت یا صادرات نامرئی ایران زمین سخن می گویند.
اگرچه در گذشته هم این صنعت نوظهور و پولساز جهانی مورد توجه دولتمردان و سیاستگذاران کشور بوده است. راهکارهای متفاوت و سیاست های خرد و کلانی که همه و همه برای به مقصد رساندن کشتی گردشگری ایران بدون توجه به تجربیات دیگران و کشورهای موفق در گردشگری به کار گرفته شده و باعث به بی راهه رفتن این صنعت در کشورمان شد. به هر دلیل کشتی گردشگری ایران به سرمنزل مقصود نرسیده و در حال مبارزه با امواجل خروشان بازارهای جهانی همچنان در تلاطم است بی آنکه از تجربیات گذشته درس عبرت گرفته باشد. .
شاید بسیاری اعتقاد داشته و دارند تمدنی چند هزار ساله و جایگاه جاذبه های تاریخی تک رقمی آن در دهکده جهانی به خودی خود پتانسیل بسیار مناسب و قوی برای رشد و توسعه گردشگری کشورمان باشد اما به واقع اینگونه نیست و کشورمان نیازمند حضوری چشمگیرتر در بازارهای بین المللی و معرفی جاذبه هایش به علاقمندان است.
جای تردید نیست که این صنعت نیازمند تبلیغات و حضور گسترده در بازارهای هدف است تا علاقمندان به هنر ، تاریخ وتمدن ایران زمین هر روز با آثار و جاذبه های بیشتری از کشورمان آشنا شوند و زادگاهشان را برای درک بهتر این سرزمین کهن یعنی ایران ترک کنند اما سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعات شیوه های گذشته در تبلیغات گردشگری هم اکنون هم کار ساز است یا باید به دنبال روشهای نوینی از تبلیغات برای توسعه گردشگری کشورمان باشیم.
مجلات ، رسانه ها و امروزه دنیای مجازی از گذشته تا کنون مورد استفاده قرار گرفته اند ولی جای تردید نیست که هنر هفتم هم در این زمینه می توان مفید بوده و به کار گرفته شود درحالی که همگی اعتقاد دارم صنعت سینما هم اکنون جایگاه ویژه ای در زندگی قرن بیست و یکمی ما دارد کشورمان ایران با تمدنی چند هزار ساله هنوز از جایگاه این هنر در گردشگری غافل مانده و هیچ اقدامی مفید در زمینه به کارگیری پتانسیل سینما در جذب گردشگر نکرده است.
بد نیست بدانم که براساس آمار مستند در ایالات متحده آمریکا هم اکنون چهل درصد از گردشگران این سرزمین مقصد سفر های آینده خود را از صحنه ها و لوکیشن های فیلم هایی که دیده اند انتخاب می کنند و به سمت درک واقعی این صحنه ها بار سفر می بندند و این سوی دنیا یعنی نزدیک کشورمان ترکیه نیز توانسته با ساخت و پخش سریال های اجتماعی خود جاذبه ای برای گردشگران خارجی ایجاد کند و رونق مناسبی را به گردشگری خود هدیه دهد بطوری که براساس آمار این کشور توانسته امار گردشگران ورودی خود از سرزمین های جنوب خلیج فارس را با استفاده از همین سریال ها حدود بیست درصد افزایش دهد و گردشگران عرب را شیفته جاذبه های طبیعی و تاریخی خود کند.
پس به جاست حالا که هنر هفتم ایران سراسر جهان و در اکثر جشنواره های بین اللملی خوش درخشیده است از این پتانسیل جهت معرفی جاذبه های باستانی کشورمان به گردشگران خرجی استفاده کنیم و آنها را برای دیدن این آثار دعوت نماییم.
کسب و کار جایگاه گردشگری ادبی را در صادرات نامرئی کشورمان بررسی می کند
نویسنده : عماد عزتی
گردشگری به عنوان یکی از صنایع بسیار پردرآمد در جای جای دهکده جهانی مورد توجه و استقبال سرمایه گذاران قرار گرفته و هر روز با سرعتی غیر قابل تصور و ایجاد شاخه های جدید روبه رشد است.
گردشگری ماجراجویانه، گردشگری سیاه و گردشگری زمستانی تنها نمونه هایی از صدها مورد انواع گردشگری سراسر جهان است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.
اما نکته جالب اینجاست که کشورمان علی رغم دارا بودن پتانسیل های بسیار بالای توسعه گردشگری ادبی صرفا در سالروز حافظ به یاد این شاخه از گردشگری است دیگر ایام سال آن را در صندوقچه خاطراتش پنهان می کند.
گردشگری ادبی در ایران مسیر مشخصی ندارد
اسماعیل قادری ضمن ابراز نگرانی از کم کاری دولت در این زمینه می گوید: در حال حاضر گردشگری ادبی در بسیاری از شهرهای جهان رونق پیدا کرده است. به عنوان مثال در شهر «پراگ»، زادگاه کافکا مسیرهایی برای گردشگری ادبی تعریف شده است و مردم زیادی از میدانها و کافههای محل گذر و استراحت این نویسنده دیدن میکنند. در شهر «برلین» نیز یادمانهای موتزارت، بتهوون و آرامگاههای مشاهیر، نویسندگان و موزیسینها پر از گردشگر است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تورهایی که دفاتر خدمات مسافرتی تحت عنوان «گردشگری ادبی» برگزار میکنند ، می افزاید: تعریف مسیر برای «گردشگری ادبی» نیازمند انجام تحقیقات علمی، تعریف مفاهیم پایهای و احیای هویت تاریخی است. این درحالی است که بسیاری از دفاتر مسافرتی و فعالان حوزه گردشگری در بیشتر مواقع تنها با شنیدن یک نام در صدد عملیاتی کردن و تقلید از آن بر میآیند بدون آنکه پروسه علمی را طی کرده باشند. این روند به توسعه «گردشگری ادبی» آسیب خواهد رساند.»
وی تصریح می کند: در حالی که گردشگری ادبی در دهکده جهانی ظرفیت بسیار مناسبی جهت کسب درآمد از صنعت گردشگری شده است ایران با توجه به در اختیار داشتن بزرگانی چون حافظ ، سعدی و فردوسی هم اکنون در این شاخه از گردشگری یکی از کمکارترین کشورها بوده بصورتی که گردشگری ادبی در کشوری که مهد علم و ادب منطقه بوده هیچ جایگاه و رونقی ندارد. حال آنکه ترکیه تنها با در اختیار داشتن مولانا و سرمایه گذاری درست در گردشگری ادبی سالانه میلیون ها دلار درآمد از گردشگرانی که برای دیدن مراسم بزرگداشت وی به ترکیه و شهر قونیه سفر می کنند به دست می آورد؟
در این زمینه آرش نورآقایی دبیر اجرایی همایش ملی گردشگری ادبی ، نیز می افزاید: این نوع گردشگری یکی از مستعدترین شاخه های گردشگری و البته غنی ترین آنهاست که در صورت توجه مسئولان در آمد هنگفتی را در صنعت گردشگری ایران تزریق خواهد کرد.
بطور کلی رییس هیات مدیره انجمن راهنمایان گردشگری استان تهران ضمن تاکید بر فواید اقتصادی رونق این نوع گردشگری در کشورمان به مزایای دیگری همچون تقویت جریان فرهیختگی در میان اقشار مردم ، تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزشی کودکان و بزرگسالان ، معرفی دقیق و تصویر سازی درست از مفاخر ایران زمین و پاسداری از ارزشهای هنری و ادبی کشورمان در صورت توسعه گردشگری ادبی اشاره می کند.
گردشگری ادبی تنها شیراز
از سوی دیگر «محمدحسین فراهانی»، مدیرکل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به شعرای بسیار معرفی چون سعدی ، حافظ می گوید: این نوع از گردشگری در واقع دو پی آمد خواهد داشت اول اینکه گردشگران با آشنایی با زندگی شعرا و ادبای کشور مقصد می توانند آداب و رسوم و فرهنگ منطقه را زنده نگهدارند و دوم اینکه باعث این حس از راه و روش آنها ادب می آموزند.
فراهانی در ادامه ضمن اشاره به «مولانا امیدی» فرزند کدخدای ده تهران و ملاسحر تهرانی به ظرفیت های گردشگری ادبی تهران اشاره می کند ومی گوید: گردشگری ادبی فقط در شیراز نیست بلکه تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود.
مدیر کل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران از گورستان ظهیرالدوله به عنوان مکانی خاطره انگیز برای تمام افرادی که به علم و ادب علاقهمند هستند نام می برد و می افزاید: «این مکان میتواند تبدیل به یکی از پاتوقهای بزرگ گردشگری پایتخت شود و علاوه بر علاقمندان داخلی ، خارجی ها را نیز به خود جلب کند.»
فراهانی همچنین ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در ایران می گوید: «تقریبا تمام شعرا و بزرگان شعر و ادب، پایی در تهران داشتند. ملکالشعرای بهار در مشهد به دنیا آمد، ولی مقبره او در تهران است. همچنین سیدحسن تقیزاده، دهخدا و میرزاده عشقی نیز در تهران به خاک سپرده شدهاند. از این رو تهران ظرفیت خوبی برای توسعه گردشگری ادبی دارد. »
آژانس هایی که هرگز تخصصی نشدند
اگرچه طی سالهای گذشته و برگزاری همایش های مختلفی در این زمینه یعنی رشد و توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به پتانسیل های بسیار بالا در این سخنان زیادی گفته شده است اما امروز با فرا رسیدن برزگداشت دوباره حافظ شاهد هیچ تغییری در این زمینه نیستیم و دوباره از طرح های رونق گردشگری ادبی در سال جاری می شنویم.
این در حالی است که سال گذشته جهانیان از آمادگی صدور مجوز آژانس گردشگری بند (ب) برای اساتید و دانشجویانی که جهت رونق گردشگری ادبی و ورود گردشگران خارجی در قالب تورهای فرهنگی به کشورمان فعالیت می کنند خبر داد و قرار شد در این زمینه طرح های کارآمدی را توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اجرا بگذارد که به قول معروف آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم .
درآمد یک میلیاردی آمریکا از گردشگری ادبی
این در حالی است که طبق بررسیهای صورت گرفته از سوی کارشناسان بنیاد حفاظت از میراث تاریخی و ملی امریکا، درحدود 118 میلیون کتابخوان امریکایی، به طور میانگین 994 دلار برای هرسفر میپردازند که مجموعا بیش از 192 میلیون دلار در سال برای اقتصاد امریکا تولید درآمد میکند.
بر اساس همین گزارش و طبق بررسیهای انجام شده، روشن شد که 78 درصد از تمام مسافران تفریحی در تورهای فرهنگی، حین سفرهای خود، با فعالیتهای ادبی و هنری درگیر میشوند و یکی از ارزش های رایج میان بسیاری از مردم آمریکا این است که با کتاب های مورد علاقه شان برای گذراندن تعطیلات تابستانی به سواحل آفتابی و مناطق خوش آب و هوا می روند.
کتابهای مربوط به جنگهای داخلی و کتاب «جیمز کینگ»، از آثاربرتر و شاخصی هستند که بیشتر بازدید کنندگان را بخود جلب میکنند. همچنین سنتهای شفاهی از مردمان افریقایی تبار و ایرلندی تبار که هنوز ریشه در فرهنگ و رسوم آن سرزمینها دارند، برای توریست ها بسیار جذابند.
کارشناسان ادبی معتقدند این آثار بخشهایی از ادبیات جنوب را شکل دادهاند که واقعا شباهتی با دیگر مناطق در کشور ایالات متحده ندارد.
کسب و کار صادرات محصولات صنایع دستی ایران را بررسی می کند
همه می دانیم صنایع دستی کشورها حکم سفیران فرهنگی آن کشور خارج از مرزهایشان را دارند و همیشه دولت ها و مسئولان دولتی در فکر توسعه و گسترش صادرات این محصولات به دیگر کشورها بوده اند.
جای تردید نیست مسئولان و مقامات دولتی با این کار نه تنها ارزش افزوده مناسبی در کنار اشتغالزایی را برای مرز و بومشان به ارمغان می آورند بلکه علاوه بر زنده نگهداشتن خرده فرهنگ ها و آداب و سنن زادگاهشان ؛ باعث صادرات فرهنگ و تمدن کشور خود به دیگر کشورها نیز می شود .
از آنجایی که محصولات صنایع دستی کشورمان به عنوان یکی از متنوع ترین صنایع دستی جهان شناخته شده است و بسیاری از مسئولان نگرانی هایی نسبت به کاهش صادرات صنایع دستی ایران داشته اند کسب و کار در این شماره پرمخاطب ترین محصولات صنایع دستی کشورمان را که بیشترین جاذبه را در سال گذشته برای خارجی ها داشته است را فارغ از معضلات و مشکلاتی که همه آنها را می شناسیم، بر می شمرد تا علاوه بر دلگرمی تولید کنندگانشان باعث جلب نظر مسئولان و رسیدگی به مشکلات آنها شود.
فارغ از اینکه داما تعرفه های گمرکی تغییر کرده و بسیاری از محصولات به عنوان زیرمجموعه محصول دیگر در لیست گمرک جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرند، بدون تردید مبنای مورد تحقیق اطلاعات و آماری است که توسط این سازمان منتشر شده است اما به یاد داشته باشیم که صادرات محصولات صنایع دستی به غیر از مبادی رسمی کشورمان به صورت چمدانی و از طریق گردشگران ورودی به مرز و بوم ایران نیز صورت گرفته که متاسفانه نمی توان آمار دقیقی از آنها به دست آورد بنابراین به آمار گمرک بسنده می کنیم .
بررسی میزان و نوع کالاهای صادراتی صنایع دستی در سال 1391 نشان می دهد مبلمان چوبی ساخته شده توسط هنرمندان کشورمان یکی از سگنین ترین محصولات صنایع دستی از لحاظ وزنی بوده است که از مرزهای کشورمان گذشته و به منازل یا اداره های خارجی راه یافته است. در سال 91 تنها صنایع دستی که از لحاظ وزنی آمار بالایی را در حوزه صادرات به خود اختصاص داده، مبلمان چوبی بوده است. براساس همین گزارش ها رقم صادرات این محصول بالغ بر هفتصد میلیون دلار و وزنی معادل 40 هزار تن بوده است.
شاید از خودما بپرسیم در حال حاضر حجم انبوهی از مبلمان موجود بازار کشورمان از کشورهایی مثل چین و ترکیه وارد می شود پس چطور ممکن است که این حجم صادرات داشته باشیم؟ بد نیست بدانیم این میزان صادرات مبلمان مربوط به مبلمانی است که جز صنایع دستی درنظر گرفته شده و با دست توانمند هنرمندان ایرانی تولید شدهاست و تقریبا در جایگاه متفاوتی از محصولات روزمره ای است که ما از آنها استفاده می کنیم .
زیورآلات دومین محصول مهم صادراتی صنایع دستی
از آنجایی که آراستگی و شیک پوشی از گذشته های دور جزو فرهنگ وتمدن ایران باستانی بوده است هنر ساخت زیورآلات در جامعه ایران از آن زمان تا کنون زبانزد عام و خاص بوده است هرچند ساخت این زیورآلات در ذهن اکثر ما به طلا و جواهر ختم می شود اما این تنها بخشی از تولید زیورآلات ایرانی است که برای خارجی ها جذاب بوده و آنها را به پرداخت مبالغ زیادی برای تهیه آنها وادار می کند . زیورآلاتی از چوب، نمد، مس و نقره یا هر ماده اولیه دیگری که تولید شده باشد اما به نام هنرمندان ایران توانسته دل گردشگران خارج نشین را برباید و آنها را دست بجیب کند.
اگر دوباره برای اطلاع از حجم صادرات زیورآلات ساخته شده به دست هنرمندان ایرانی سری به آمار منتشر شده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران بزنیم متوجه خواهیم شد حجم صادرات قانونی بدون درنظر گرفتن تجارت چمدانی و کالاهای همراه گردشگران ارزشی معادل 623 میلیون دلار داشته و تقریبا 85 درصد کل صادرات صنایع دستی کشورمان را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که خارجی ها، بعد از زیورآلات نیز به شیشه های سنتی ایران که عمدتا در مناطقی چون دماوندو فیروزکوه تولید شده اند علاقه نشان داده و در سال گذشته طبق آمار گمرک ایران دومین کالای مهم صادراتی صنایع دستی کشورمان همین شکستنی های رنگارنگ ایرانی بوده اند .
اما اگر از مبل و زیورآلات و شیشه بگذریم با نام هایی چون گلیم، زیلو، مجسمه های چوبی ، مس و مشتقاتش ، سفال و سرامیک آشنا می شویم که از دیگر محصولات تولیدی صنایع دستی ایران هستند و در بازارهای خارجی جایگاهی برای خود دست و پا کرده و بسیاری را به خود مشغول کرده اند.
صنایع دستی ایران کجا خودنمایی می کنند؟
شاید از خود بپرسید این محصولات به بازار کدام کشورها راه یافته اند و مهمترین خریداران صنایع دستی ایرانی اهل کدام نقطه از دهکده جهانی امروز ما هستند؟ که پاسخ شما همین اطراف ایران است .
به گزارش مهر و به نقل از وب سایت گمرک، محصولات صنایع دستی ساخته شده در ایران و توسط هنرمندان ایرانی بیشتر به کشورهای امارات متحده عربی، عراق، افغانستان و ترکیه صادر شده اند و این چهار کشور عمده طرف معامله در صادرات صنایع دستی و بهترین خریداران محصولات صنایع دستی ایران بوده اند.
اما نباید فراموش کرد که اگرچه کشورهای همسایه ایران جزو مهمترین بازارهای صنایع دستی ایرانی هستند اما چشم خریداران ساکن کشورهای دورتر مثل چین، اندونزی، برونئی، کره و سوریه هم به صنایع دستی ایران بوده و علاقمندان اهل این کشورها نیز از هنر ایرانی بی نصیب نبوده اند.
این در حالی است که برخی از کالاهای صنایع دستی کشورمان مثل گلیم، سفال، شیشه و مبلمان به رومانی، اسپانیا، نروژ، اتریش، پرتغال، ایتالیا و سوئیس هم می رود. پس می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که هنر ایرانی تقریبا در تمام قاره های جهان خریدار داشته و بسیاری را به خود مشغول کرده است.
کدام شهرها بیشترین صادرات را داشته اند؟
بازهم به آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران سری می زنیم که در میابیم بیشترین صنایع دستی صادراتی از ایران ساخته دست هنرمندان تهرانی و همدانی بوده است.
تعجب نکنید استان تهران اگرچه از اهمیت بالایی در تولیدصنایع دستی برخوردار است اما همانطور که می دانیم به واسطه تجمع ارداره ها و ارگان های دولتی در پایتخت اکثر محصولات تولید شده سراسر ایران برای صادرات به تهران وابسته هستند بخصوص در مبحث صنایع دستی به این صورت که اکثرا تمام محصولات تولید شده در دیگر شهرهای ایران به تهران منتقل شده و از این کلان شهر صنعتی به سمت مقاصد خود صادر می شوند و از آنجا که در آمار گمرک صرفا مبدا ارسال کالا مد نظر بوده نه محل ساخت آن تهران رتبه نخست را به خود اختصاص داده است و در پی آن هنرمندان همدانی توانسته اند بیشتر صادرات صنایع دستی را در سطح ایران داشته باشند.
این گزارش نشان می دهد اگرچه معضلات فراوانی از جمله بیمه، برندسازی، حقوق مالکیت معنوی آثار، کاهش هزینه تولید و بسته بندی مناسب در صادرات محصولات صنایع دستی ایران وجود دارد اما بازهم با همه این موانع هنر دستان هنرمندان تولید کنندگان ایرانی و البته کیفیت بالای محصولات ساخت ایران می تواند در سراسر جهان خودنمایی کند در صورتی که بتوانیم این مشکلات را برطرف کنیم شاهد رشد رونق بسیار مناسبی در این زمینه خواهیم بود.
نویسنده : عماد عزتی
حدود پنج سال است که بحث گردشگری در این سرزمین کهن مثل بسیاری از کشورهای دیگر دهکده جهانی داغ شده و در هر ارگان و وزارتخانه ای حداقل یک میز به آن اختصاص داده شده است.
از تاق بازرگانی گرفته تا جهاد کشاورزی و سازمان ملی جوانان همه و همه سعی کرده اند گوشه ای از کار رونق گردشگری ایران را بگیرند اما این همکاری یا به عبارتی موازی کاری در سرزمین ایران باستانی با تمدنی چند هزار ساله اکنون پس از دو ماه که نجفی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری منصوب شده است رنگ تازه ای به خود گرفته و باعث بروز برخی نگرانی ها شده است.
همه می دانیم دولت تدبیر و امید باشعار رشد و رونق گردشگری و حذف دلارهای نفتی روی کار آمد و حرکتی که قبل از آن در دولت نهم و دهم در زمینه توسعه گردشگری آغاز شده بود در مدت دو ماه شتابی غیر قابل تصور گرفته ، شتابی که هرچند خوش ایند است و نوید از تحولات در این زمینه می دهد اما انتظار کشفی بزرگ همچون کشف قاره آمریکا در صنعت گردشگری ایران شاید کمی برای تمام فعالان خصوصی این عرصه که با واقعیات گردشگری کشورمان آشنا هستند قابل درک نیست و بیشتر شبیه رویایی کودکانه است.
اگر از کشف بزرگ بهشتی در گردشگری کشورمان بگذریم به تغییرات و ایجاد کمیته های مختلف در خود سازمان میراث فرهنگی یا حتی مجلس خواهیم رسید تحرکاتی که به جای آرام کردن این سیل خروشان ایجاد شده در گردشگری کشورمان بر سرعت آن می افزاید و بی آنکه باعث سیراب کردن این سرزمین تشنه گردشگران شود ناخواسته ویرانه ای از آن برجای خواهد گذاشت.
هرچند روزی که نام نجفی به عنوان سکاندار کشتی توفان زده گردشگری ایران در رسانه ها مطرح شد بسیاری به واسطه مدیریت منطقی و کارنامه قبولی وی در آموزش و پروش آینده ای درخشان را برای گردشگری کشور تصور می کردند اما امروز وکمتر از دوماه از تصدی گری نجفی در این سمت کمی نظرات آنها متفاوت شده است و تعجیل دولت در رونق گردشگری وگشودن دروازه های تمدن ایران زمین، بار سنگینی روی دوش وی گذاشته است که این نگرانی را دامن می زند و به قول معروف تمام دست اندرکاران خصوصی گردشگری نگران عرق کردن این تب تند گردشگری در کشورمان هستند.
شاید منطقی است که ایران به جای تحرکات نمادین در توسعه گردشگری ابتدا به شناسایی دقیق پتانسیل ها و زیرساخت های صادرات نامرئی خود کند و پس از آن به فکر یک درآمد از آن باشد جای تردید نیست که اگر گردشگران بین المللی با این تحرکات شتابزده وارد خاک ایران با تمدنی چند هزار ساله شوند و خبری از خدمات متناسب این تمدن نباشد برای همیشه با دیدنی های کشورمان خداحافظی می کنند و رسما کشتیی توفان زده گردشگری ایران باستانی به گل خواهد نشست . بنابراین بد نیست که بدانیم به کجا چنین شتابان؟
بسیاری از مسئولان و فعالان عرصه گردشگری همواره از طرح های مدیریت سفر در کشورمان سخن می گویند و معتقدند گردشگری و سفر ایرانیان هنوز مدیریت نشدهاست و همین موضوع باعث ایجاد آشفتگی هایی گاه و بیگاه در پیک سفرهای ایرانیان یعنی نوروز و تابستان است .
هرچند این موضوع یعنی مدیریت سفر می تواند در نهایت به بهبود کیفیت خدمات و کلاسه بندی سفرهای گردشگران ختم شود اما آیا می توان به این موضوع فکر کرد که برای رویدادهای ورزشی واعزام تماشاچی به آنها نیز کمیته یا ارگانی داشته باشیم تا به قول معروف سفر تماشاگران این بازی ها را مدیریت کنیم؟
به واقع این مدیریت سفر است یا اینکه تجربه ای متفاوت از سازمان حج و زیارت ؟ هرچند سفر معنوی و مبارک حج را نمی توان با تماشای مسابقات ورزشی مقایسه کرد اما به واقع فلسفه وجودی کمیته ساماندهی اعزام تماشاگر به بازیهای بین المللی دخالتی در صنعتی کاملا خصوصی نیست؟
اگرچه بسیاری از فعالان عرصه خصوصی گردشگری حتی به خود سازمان حج و زیارت که تنها بانی اعزام زایران ایرانی به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاشهای ایران به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاش های گسترده در این زمینه می دانند اما توجیحی هم در فلسفه وجودی این سازمان یعنی سازمان حج و زیارت وجود دارد که آنهم مبحث اعتقادی و مذهبی دین ماست که با توجه به اهمیت آموزه های دینی شاید بتوان توجهی بر وجود این سازمان و کنترل سفرهای زیارتی ایرانیان باشد.
اما سئوال اصلی اینجاست که آیا دیدن بازی های ورزشی یا سفر به کشوری که میزبان یک رویداد ورزشی بین المللی است هم نیازمند ثبت نام در کاروان یا پرداخت ودیعه است یا اینکه بازهم ایران دچار معضل همیشگی یعنی دخالت دولت در صنعتی کاملا خصوصی شده است؟
اگرچه مسئولان این کمیته هرگونه دخالت در امر اعزام مسافران را رد کرده اند و می گویند صرفا جهت بهبود کیفیت خدمات و اطمینان گردشگران گام برداشته اند اما بازهم سئوالی باقی است که می پرسد آیا مسافران خود نمی توانند آژانس های خوب از بد را تشخیص دهند که این کمیته اقدام به ساماندهی آنها می کند ؟ بهتر نیست که سازمان میراث فرهنگی با کنترل مجوزهای آژانس ها نسبت به اعتبار یا عدم اعتبار آنها گام بردارد و تشکلی در این زمینه وارد کار گردشگری نشود؟
بدون تردید این نمدی که کوبیده شده با این روش برای صاحبش کلاه نخواهد شد و به جز تجربه ای ناخوش آیند و هزینه ای گزاف و البته افزایش بی دلیل هزینه سفر گردشگران چیز دیگری به ارمغان نخواهد آورد اما حتی اگر همه این پرسش ها هم دلیل منطقی داشته باشد و بتوانیم خودمان را قانع کنیم آیا می توان منکر آن شد که هدف دولت جمهوری اسلامی ایران به جز این است که پذیرای گردشگران خارجی باشد نه صادر کننده گردشگران به خارج؟ سئوالی که اصل حضور این کمیته یا هر تشکل دیگر مثل آن را به چالش می کشد چون ما قصد درآمد از صنعت گردشگری داریم نه خروج ارز از کشورمان!
نگاهی به پیشنهاد دولت برای به کارگیری رایزنان گردشگری در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها
فرهنگی یا اقتصادی مسئله این است؟
همچنان که مبحث گردشگری در دهکده جهانی به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.
برهیچ کس پوشیده نیست که سفارتخانه های یک کشور، خارج از مرزهایش به عنوان اولین مکانی هستند که با توجه به آشنایی مسئولان و کارکنان با جامعه میزبان ، می توانند مهمترین نقش در زمینه جذب گردشگران به سرزمین مادری داشته و باعث رشد و رونق صادرات نامرئی کشورشان بشوند.
از این رو و با توجه به اینکه توسعه صنعت گردشگری کشورها و حضور گسترده گردشگران داخل مرزهای یک کشور خود بهترین سیاست تعامل با دیگر جوامع است، بسیاری از دولتها شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر گرفته اند، که حاصل آن میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.
این در حالی است که ایران اگرچه طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور پر جذابه و ارزان برای گردشگران جهان است، اما دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند که تازه به فکر ایجاد بخش رایزن گردشگری افتاده اند.
این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی می کند و بیانگر آن است که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند و علی رغم وجود بخشی مشابه تازه به فکر افتتاح بخشی دیگر افتاده اند.
در این زمینه ایرج ندیمی سخنگوی فراکسیون گردشگری مجلس شورای اسلامی ایران می گوید: هرچند این طرحی تازه از سوی دولت نیست و در دولت گذشته مطرح شده بود اما موانع و مشکلاتی که در راه اجرای آن وجود داشت باعث شد تا به عنوان میراث دولت قبل به دولت یازدهم برسد و هم اکنون هم با توجه به رویکرد جدید دولت یازدهم به صنعت گردشگری دوباره آن موضوع مطرح شده و در صدر اخبار قرار گرفته است.
سخنگوی فراکسیون گردشگری مجلس ضمن تاکید بر جایگاه بسیار مهم سفارتخانه های ایران خارج از مرزها در صنعت گردشگری می گوید: بسیاری از مسئولان و دیپلمات های کشورمان که در سفارتخانه های کشورمان مشغول انجام وظیفه هستند با صنعت گردشگری بیگانه اند و شناخت درستی از آن ندارند و با توجه به اینکه در حال حاضر این افراد گرفتاری های مهمتری از جمله رفع اثر تحریم های یکجانبه علیه ایران را در اولویت های کاری خود قرار داده اند از صنعت گردشگری غافل دور شده اند در حالی که همین صنعت می تواند به سادگی به هدف اصلی آنها که بی اثر کردن تحریم های یکجانبه علیه ایران است کمک کند.
این نماینده مجلس درباره طرح پیشنهادی برای ارسال رایزنان گردشگری به سفارتخانه های ایران در بازارهای هدف گردشگری کشورمان معتقد است: با توجه به رویکرد جدید دولت مبنی بر توسعه صنعت گردشگری کشورمان اگرچه این طرح مناسب شرایط کنونی به نظر می رسد اما شاید بتوان راهکارهای دیگری برای دست یابی به این خواسته یعنی رونق صادرات نامرئی کشورمان بیابیم تا با کمترین هزینه اما بیشترین بازده به نتیجه مطلوب برسیم.
وی ضمن تاکید بر توسعه حضور ایران در بازارهای هدف گردشگری کشورمان می افزاید : شاید بتوان با آموزش و ایجاد کلاس هایی مشورتی در این زمینه از ظرفیت رایزنان فرهنگی در این زمین استفاده کرد و فعلا از تحمیل هزینه ای اضافه به دولت برای ایجاد جایگاه رایزنان گردشگری جلوگیری کنیم.
ندیمی در ادامه به این وظایفی که رایزنان فرهنگی بر عهده دارند اشاره می کنند و می گوید : اساس حضور این افراد خارج از مرزهای کشورمان این است که مردم کشور میزبان خود را با فرهنگ غنی ایران اسلامی آشنا کنند و با برگزاری مراسم ، جشنواره ها یا هفته های فرهنگی زمینه تبادل فرهنگ ایران و کشور میزبان را حاصل نمایند بنابراین از آنجا که گردشگری هم امری فرهنگی محسوب می شود می تواند امیدوار بود که با کمی آموزش به این افراد یعنی رایزنان فرهنگی کشورمان خارج از مرزهای ایران با توجه به آداب و سنن و فرهنگ کشور میزبانشان زمینه ساز رشد و توسعه گردشگری ایران باستانی شد چون براساس آمار بیشتر گردشگران در حال حاضر برای آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن دیگر کشورها بار سفر می بندند.
از سوی دیگر محمد حسن کرمانی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران می گوید: هم اکنون مسئولان سفارتخانه ها و دیگر مسئولان کشورمان بر سر این دوراهی باقی مانده اند که رایزنان فرهنگی بانی توسعه گردشگری ایران هستند یا رایزنان اقتصادی ؟
این فعال بخش خصوصی گردشگری کشورمان ضمن تاکید بر همگانی بودن توسعه گردشگری کشورمان می گوید : از آنجا که در همه جای دهکده جهانی گردشگری را صادرات نامرئی و صنعت گردشگری می خوانند شاید این تصور غلط به وجود آمده که بخش بازرگانی سفارتخانه ها مسئول این کار است دریغ از اینکه سفر و گردشگری امری فرهنگی و است و مستقیم با آداب و سنن کشور میزبان و گردشگران ارتباط دارد اما بطور کلی گردشگری و توسعه آن هرچند امری فرهنگی است ولی در نهایت تمام راه ها به رم ختم می شود و آنهم کسب درآمد از توسعه گردشگری است .
کرمانی در باره استفاده از ظرفیت های سفارتخانه ها جهت جذب گردشگران به دیدنی های کشورمان تصریح می کند: با توجه به شرایط کنونی ایران که قصد توسعه و رونق اقتصاد گردشگری را دارد زیاد نباید به فکر این باشیم که کدام گروه مسئول است و باید تمام وظایف را انجام دهد بلکه باید با تدوین سیاستی دقیق و البته همسو از سوی سکاندار گردشگری کشورمان یعنی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری زمینه را فراهم کنیم تا تمام ارگان ها چه اقتصادی ، چه فرهنگی با تکیه بر توانمندی های بخش خصوصی بتوانند نظر گردشگران را به داشته های ایران جلب کنند و آنها را مشتاق به سفر ایران کنند.
محمدحسن کرمانی در پایان ضمن تاکید بر توسعه هرچه سریعتر گردشگری کشورمان با توجه به پتانسیل ها و زیرساخت های کشورمان می گوید: با توجه به تجربه تقریبا سه دهه ای من در این زمینه یعنی گردشگری هم اکنون نباید به فکر ایجاد بخشی جدید در سفارتخانه ها باشیم چون تمام امکانات فراهم است به این صورت که می توانیم با توجه به تجربه و اشنایی بخش بازرگانی سفارتخانه ها با کشور میزبان زمینه ساز حضور گسترده گردشگری ایران در نمایشگاه های بین المللی گردشگری شده و در همین فرصت از آنجا که گردشگری پل ارتباطی میان فرهنگ هااست رایزنان فرهنگی که به عقیده من همان رایزنان گردشگری هستند نیز وارد عمل شوند و به ترویج و تشویق سفر گردشگران به ایران بپردازند تا حاصل این همکاری ورود گردشگران به کشورمان باشد.
بنابراین بخش بازرگانی و فرهنگی سفارتخانه ها هرگز نباید در زمینه توسعه گردشگری از یکدیگر جداگانه عمل کنند بلکه باید همراستا و در یک جهت باشند.
همواره بحث آمار گردشگران ورودی به کشورمان مورد انتقاد جامعه خصوصی گردشگری بوده و براساس شواهد باعث به کار گیری سیاست های غلط از سوی ارگان های دولتی در این زمینه شده است. ظاهرا این موضوع هنوز در کشورمان علی رغم پیگیری های گسترده مسئولان بخصوص در دولت یازدهم برطرف نشده و بازهم فعالان عرصه گردشگری حتی در بالاترین سطوح مدیریتی را بخصوص در بخش دولتی به اشتباه انداخته است.
5 شنبه گذشته دکتر نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشورمان در جریان نشست کشورهای عضو اکو حضور داشت و سخنانی مبنی برگسترش تبادل گردشگر بین کشورهای عضو را مطرح کرد و راهکارهایی نیز ارایه داد اما یک نکته از سوی ایشان مطرح شد که بازهم بر نبود آماری دقیق از صادرات نامرئی کشورمان بود و تاکیدی دوباره بر به کارگیری سازوکاری مناسب در این زمینه شد.
دکتر نجفی در خلال سخنرانی خود در این جلسه با تاکید بر گسترش تبادل گردشگری بین کشورهای عضو گفت: «بیشترین تعداد گردشگرانی که از این کشورها وارد ایران شده اند مربوط به جمهوری آذربایجان بوده است و ابراز امیدواری کرد که این اتفاق برای دیگر کشورهای عضو این پیمان نیز صورت گیرد.»
حال آنکه براساس شواهد و مستندات سازمان های مربوطه به خصوص پلیس مهاجرت کشورمان در شمال کشور یعنی در مرز جلفا هر روز تعدادی از اتباع کشور آذربایجان وارد خاک جمهوری اسلامی ایران می شوند و تقریبا اکثر انها همان روز از مرزهای آستارا و بیله سوار کشورمان را ترک می کنند.
این اتفاق به این دلیل صورت می گیرد که براساس بروز اختلافات سیاسی بین کشورهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان منطقه ای به نام منطقه خودمختار نخجوان از کشور آذربایجان دور افتاد و اتباع این منطقه هیچ راهی برای دسترسی به سرزمین اصلی خود ندارند مگر اینکه از طریق خاک ایران به کشور اصلی خود وارد شوند. پس بیشتر این افراد که به عنوان گردشگر ورودی به کشورمان ثبت شده اند مجبور هستند از مرز جلفا وارد خاک ایران شوند و پس از پیمودن مسافت بین این شهر تا بیله سوار یا آستار دوباره ایران را ترک کنند و به سرزمین اصلی خود بروند.
نکته اصلی و فراموش شده اینجاست؛ این گروه که تعداد آنها نیز کم نیست را نمی توان جزو آمار گردشگران ورودی کشورمان محسوب کرد چون همگان می دانند ، گردشگر از لحاظ علمی تعریفی مشخص وکاملا دقیق داشته و باید در این چهارچوب اقدام به آمار گیری گردشگران ورودی کشورمان کنیم نه اینکه صرفا مبنی ورود و خروج اتباع بیگانه را برای این کار درنظر بگیریم.
براساس این واقعیت که هر فرد خارجی که قدم به سرزمین ایران می گذارد لزوما گردشگر نیست ؛ می توان اینگونه تصور کرد که ایران نه تنها در جلب نظر گردشگران آذربایجانی به دیدنی های خود موفق نبوده ، بلکه باعث شده تا سراب موفقیت مسئولان کشورمان را به بی راهه بکشاند.
چون حضور این تعداد از اتباع آذربایجانی در کشورمان حاصلی به جز استفاده از سوخت ارزان قیمت کشورمان و گاها خروج صدها لیتر از آن توسط مسافران عبوری و استهلاک جاده های مرزی کشورمان هیچ منافع دیگری برای صنعت گردشگری ایران نداشته است.
بجاست که قبل از هر تصمیمی درباره صنعت گردشگری کشورمان ابتدا نظامی دقیق و منسجم را برای ثبت آمار و ارقام صحیح در این زمینه بسیج کنیم تا آینده ای روشن در این زمینه به دست آوریم.
گردشگری راهی برای کاهش شکاف توسعه میان کشورهای عضو اکو
صنعت گردشگری همواره در کشورهای مختلف جهان با توجه به درآمد ورشد قابل ملاحظه اش مورد توجه بوده و هست البته این توجه در برخی کشورها مثل ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و به شکل ویژه ای به آن نگاه می شود.
هنوز مدت زیادی از ریاست دکتر نجفی بر سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نگذشته که تحولات عمده ای حداقل در برنامه ریزی این سازمان به واسطه رویکرد دولت یازدهم نسبت به صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به وجود آمده است و هرچند هنوز باید برای دیدن نتیجه آنها منتظر ماند اما همین تغییرات باعث شده تا برخی دیدگاهها در این زمینه تغییر کند و می توان به تغییر رویکرد ایران نسبت به شناسایی بازارهای هدف جدید در صنعت گردشگری اشاره کرد.
دیدگاهی که یک هفته قبل صحبت از آن به میان آمد و قرار شد ایران استراتژی جدیدی نسبت به بازارهای هدف گردشگری خود داشته باشد در این میان ظاهرا کشورهای عضو پیمان اکو به عنوان اولین و مهمترین بازار هدف کشورمان توسط ریاست سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت بصورتی که وی در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو در تهران شرکت کرد و درباره پتانسیل های موجود گردشگری بین کشورهای عضو سخرانی کرد.
برخی کشورهای اکو از ظرفیت گردشگری خود استفاده نمیکنند
محمد علی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این نشست با اشاره به گامهای موثر کشورهای دنیا برای رشد صنعت گردشگری میگوید که بعضی کشورها در این زمینه موفق بوده و برخی دیگر هنوز از ظرفیت های گردشگری به درستی استفاده نکرده اند. این در حالی است که تقویت بخش خصوصی و جذب سرمایه گذاران خارجی نیز میتواند گام مهمی برای توسعه گردشگری باشد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «گردشگری پل مجازی اتصال میان ملتها، و از منظر اجتماعی و فرهنگی و عاملی برای تعامل بین ادیان و فرهنگ هاست. همچنین راهی برای کم کردن شکاف توسعه میان کشورها و ترویج فرهنگ دوستی و تفاهم است.»
وی با بیان این که گردشکری در دنیای امروز به عنوان یکی از شاخصههای مهم در تعیین میزان رشد اقتصادی و میزان توسعه یافتکی کشورها به شمار میرود اذعان داشت: «گردشگری از نظر اقتصادی نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، به طوری که در سال 2012 بیش از 1000 میلیارد دلار گردشگران خارجی در کشورهای دیگر هزینه کردهاند».
به گزارش میراث فرهنگی، نجفی با اشاره به این که توسعه گردشکری در منطقه اکو منجر به افزایش ارزشهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و گسترش دوستی و تفاهم میان کشورها خواهد بود که نتیجه آن همکاری بیشتر میان دولتهاست خاطرنشان کرد: «در واقع فلسفه وجودی ایجاد سازمانهای همکاری اقتصادی اکو خواست جمعی کشورهای منطقه به منظور رشد و بهبود موقعیت اقتصادی خود در نظام بینالملل بوده است و یکی از راهکارهای رسیدن به این خواست جمعی توسعه و ترویج منطقه به عنوان مقصد گردشگری جهان است».
45 درصد گردشگران ورودی به ایران از کشورهای عضو اکو
از سوی دیگر محمد علی نجفی در حاشیه این نشست در جمع خبرنگاران گفت: در جلسه ای که با وزرای امور خارجه و اطلاعات برگزار کردیم، قرار شد کشورهای هدف را به سه گروه تقسیم کنیم و برای هر گروه تسهیلاتی ارائه دهیم.
وی ادامه داد: گروه اول کشورهایی هستند که با آنها لغو روادید خواهیم داشت و گروه دوم گردشگرانی هستند که اگر به صورت تور وارد ایران شوند، مشمول لغو روادید می شوند و گروه سوم کشورهایی هستند که برای گردشگران آنها تسهیلاتی در صدور روادید ارائه می شود.
معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه، سال گذشته چهار میلیون و ۱۰۰ هزار گردشگر به ایران سفر کردند که ۴۵ درصد این گردشگران از کشورهای عضو اکو بوده اند.
وی ادامه داد: بر این اساس یک میلیون و ۹۰۰ هزار گردشگر از کشورهای عضو اکو به ایران آمدند که سهم مردم آذربایجان بیشتر بوده و هر گردشگر به طور متوسط بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار در ایران هزینه کرده است.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: آمار دقیق از گردشگری در کل اکو را ندارم، اما موفق ترین کشور عضو اکو، ترکیه است که نهمین رتبه جهانی را در جذب گردشگر به خود اختصاص داده است.
نجفی تبدیل شدن اعضای اکو به مقصد گردشگری را منوط به تجهیز زیرساختها دانست و افزود: « تبدیل منطقه اکو با جمعیتی بالغ بر 450 میلیون نفر به عنوان یک مقصد گردشگری جهانی، نیازمند تامین زیرساخت ها و ابزارهای لازم با رعایت استانداردهای جهانی صنعت گردشگری است همجنانکه نیازمند بهره وری از پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی خود و همکاری کشورهای عضو برای استفاده از ظرفیتهای موجود کشورهای منطقه است.»
وی با تاکید بر این که سرمایه گذاری باید در تمام شاخههای صنعت گردشگری از جمله سلامت، اکوتوریسم، ورزشی و فرهنگی انجام شود خاطرنشان کرد: «البته این دولتها هستند که باید با ارائه تسهیلات لازم راه را برای ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی هموار سازند.»
به گفته او، برگزاری نمایشگاههای گردشگری و صنایع دستی میتواند از جمله رویدادهای مهم و تاثیرگذار در نزدیکی ملتها به هم و آشنایی با رسوم عقاید، سنن، و فرهنگی کشورهای مختلف باشد؛ در همین زمینه با گسترش اینترنت و رسانه های ارتباط جمعی حتی می توان به برپایی نمایشگاه در فضای مجازی اندیشید.
لزوم ایجاد روادید مشترک بین کشورهای عضو اکو
در همین حال رئیس اتاق بازرگانی ایران در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو بر امضای تفاهمنامه در راستای صدور روادید و ایجاد روادید مشترک بین اعضای اکو، تاکید کرد.
«محمد نهاوندیان» رئیس اتاق بازرگانی ایران با اشاره به روی کار آمدن دولت اعتدالگرای تدبیر و امید در ایران تصریح کرد: بدون شک رئیس جمهوری ایران از پیشنهاد برگزاری شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی منطقه اکو استقبال خواهد کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از توافقنامههایی که از سوی اکو تدوین شدهاند ولی همچنان در حد یک پیشنهاد بر روی کاغذ باقی ماندهاند، تصریح کرد: اکو برای گسترش تجارت باید برنامههای عمل روشن و عملیاتی ارائه دهد. کشورهای عضو نیز باید در اجرای موافقتنامههای موجود، با جدیت عمل کنند. مسأله ویزا یکی از مهمتریم موضوعاتی است که باید با کمک دولتها حل شود.
شکوفایی صنعت گردشگری در اکو در گرو تعاملهاست
نهاوندیان به موانع اداری موجود در ترانزیت و حمل و نقل کالا اشاره کرد و ادامه داد: « مشخص نبودن دفاتر و عدم یکسان سازی موجب شده تا مشکلاتی نظیر مشکلات ویزا، هزینههای ترانزیت و عدم هماهنگ بودن کشورها در این خصوص صورت بگیرد.»
به گفته او، صنعت گردشگری نیز از نقاط قوت اکو محسوب می شود به طوری که پتانسیل های گسترده ای در منطقه موجود بوده و به لحاظ مشترکات قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی استعداد خوبی برای همکاریهای گردشگری وجود دارد چرا که می توان به راه اندازی تورهای ترکیبی ضمن درآمدزایی و ایجاد اشتغال، شکوفایی صنعت گردشگری در اکو به عنوان یکی از زمینه های توسعه مبادلات اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای عضو که همان گردشگری است فراهم کرد.
دانمارک کشوری سرسبز در غرب قاره سبز همواره در ذهن ما یادآور شیرینی و شکلات بوده و هست، اما این کشور علاوه بر شیرینی طعم خوش خوراکیها، گفتنیهای بسیاری در صنعت گردشگری داشته و دارد؛ هرچند این بار قرار نیست از دیدنیهای این کشور سرسبز اروپایی بگوییم؛ بلکه میخواهیم از زیباییهای ایران بشنویم، ولی از زبان بلندپایهترین مقام این کشور که ساکن تهران است.
بله درست حدس زدهاید، باز هم به سفارتخانهای جدید در تهران سرزدیم و از زبان سفیر کشور دانمارک، کریستین هوگارد که هماکنون نزدیک به ۳ سال است در تهران مشغول به انجام ماموریت خود هست، درباره ایران و جاذبههایش میپرسیم. سفیر کشور دانمارک هم با حوصله و خوشرویی به پرسشهای ما پاسخ میدهد.
قبل از ایران در چه کشورهایی ساکن بودهاید؟
در عربستان سعودی، روسیه، پاکستان ماموریت داشتم و از سال 2010 میلادی هم در ایران به عنوان سفیر کشور دانمارک مشغول انجام وظیفه هستم.
همانطور که میدانید ایرانیها علاقه زیادی به نوعی شیرینی که همنام با کشور شماست، دارند. نظر شما درباره شیرینیها و غذاهای ایران چیست؟
یکی از جالبترین نکات اقامت من در ایران بحث خوراکیها و غذاهای ایرانی است. واقعا تنوع و مزه آنها غیرقابل توصیف هستند.
کدام غذاهای ایرانی را بیش از دیگران دوست دارید؟
اولین گزینه فسنجان است و پس از آن کبابهای مختلف ایران. وقتی در شهر کپنهاگ تعداد زیادی رستوران ایرانی هست، بنابراین آشنایی با غذاهای ایرانی امری اجتنابناپذیر است، در صورتی که حتی دستور پخت بسیاری از غذاهای ایرانی به صورت کتابهایی با زبان محلی ما ترجمه شده است و بسیاری آنها را تهیه میکنند و به طور کلی میتوان گفت غذاهای ایرانی در دانمارک معروف هستند.
کدام شهرهای ایرانی را دیدهاید؟
کرمان، شیراز، اصفهان، کاشان، زنجان، زابل و مشهد.
نظر شما درباره کاشان چیست؟
شهری واقعا زیباست؛ چه از لحاظ طبیعی و چه از لحاظ تاریخی واقعا جالب است.
باغ فین و بازار کاشان واقعا دیدنی هستند.
آیا میتوانید اصفهان و کاشان را با یکدیگر مقایسه کنید؟
خیر این غیرممکن است، چون هر کدام دیدنیهای مخصوص به خود را دارند. به عقیده من، اصفهان معروفترین شهر در میان گردشگران است و به واقع رقیبی برای آن نیست و من علاقهای ندارم که بگویم شهری نسبت به دیگری برتریهایی دارد، در واقع هر کدام زیباییهای خاص خودشان را دارند و به نوعی بینظیر هستند. من فکر میکنم هر گردشگری که وارد ایران میشود، بدون تردید از اصفهان دیدن میکنند.
نظر شما درباره گردشگری ایران چیست؟
من فکر میکنم ایران برای گردشگران بسیار جذاب است و گفتنیهای زیادی برای آنها دارد؛ فرهنگ، تمدن و تاریخ. اگرچه تعداد زیادی از گردشگران دانمارکی به ایران سفر نمیکنند، اما من فکر میکنم جاذبههای ایران آنقدر هست که پای بسیاری را به این منطقه باز کند. من معتقدم امکانات و نیروی انسانی در گردشگری ایران کاملا حرفهای هستند و میتوانند بهترین سرمایه صنعت گردشگری ایران باشند.
آیا شما تا به حال به عنوان یک گردشگر در ایران مشکلی داشتهاید؟
عمدهترین مشکل برای گردشگری ایران عدم تسلط به زبان انگلیسی است، چون تعداد کمی از افراد هستند که میتوانند به زبان انگلیسی صحبت کنند و به گردشگر اطلاعات یا خدمات بدهند، پس از آن میتوان به عدم اتصال سیستم مالی ایران به مراکز بانکی بینالمللی اشاره کرد و امکان استفاده از کارتهای الکترونیکی بانکی را برای گردشگران کم کرده است؛ به طوری که آنها مجبور هستند پول نقد همراه خود به ایران بیاورند؛ این موضوع مناسبی برای گردشگران نیست.
اگر شما قصد رفتن به مکانی در تهران داشته باشید، خودتان رانندگی میکنید یا از کمک دیگران بهره میگیرید؟
من خیلی خوشحال هستم که راننده دارم و خودم در تهران رانندگی نمیکنم. ترافیک تهران واقعا سنگین است و گاهی اوقات خستهکننده. البته گاهی اوقات جمعهها با خودرو رانندگی میکنم، ولی در دیگر موارد سعی میکنم از کمک دیگران و راننده استفاده کنم.
نظر شما درباره رانندگان ایرانی چیست؟
من فکر میکنم آنها خیلی خوب خودشان را با این شرایط وفق دادهاند و میتوانم بگویم فرهنگ ترافیکی ایران کاملا مخصوص به خودش است و با دیگر نقاطی که من زندگی کردهام، کاملا تفاوت دارد.
نظر شما درباره جادههای ایران چیست؟
راههای ایران بسیار عالی هستند و بسیار هم قابل اعتماند؛ هرچند مثل دیگر نقاط جهان کیفیت جادههای درجه دو و سه از اتوبانها و جادههای اصلی تفاوت دارد، اما در اصل بیشتر جادههای ایران استاندارد هستند و معتقدم که زیرساختهای راههای ایران قابل استفاده برای گردشگران خارجی است.
همانطور که میدانید گردشگری به نوعی ارتباط بین فرهنگهاست. آیا هیچ شباهتی بین فرهنگ مردم دانمارک با ایران دیدهاید؟
قبل از هر چیزی باید اشاره به تمدن چند هزار ساله ایران بکنیم و بگویم همین موضوع باعث شده فرهنگ و تمدن ایران فاصله زیادی با کشور من داشته باشد. اما تمدن ایران و فرهنگ ایران به عنوان کشوری مسلمان برای دانمارکیها کاملا آشناست و با آن ارتباط دارند، حتی میتوانم به سفر یکی از جهانگردان دانمارکی که حدود دو قرن پیش به ایران سفر کرده و پس از بازگشت خود تمام خاطراتش را نوشته است، اشاره کنم که همین موضوع باعث شد ما به مناسبت سالگرد سفر او، مراسمی فرهنگی را در ایران ترتیب دهیم. سفرنامه این جهانگرد در آلمان و دانمارک منتشر شد و باعث شد تا بیشتر مردم این کشورها با ایران و فرهنگ و تمدن آن آشنا شوند، اما بهطور کلی فرهنگ و رفتار مردم در خاورمیانه تفاوتهای بسیار زیادی با اروپا دارد و تقریبا قابل مقایسه با آنجا نیست، اما جالب اینجاست که این جهانگرد سفرش را به خاطر این آغاز کرد تا مردم دانمارک را با تمدنهای دیگر جهان آشنا کند.
به عقیده شما، سفر دور دنیا برای آشنایی با تمدنها بهطور کلی مناسب است؟
بله. بدون تردید اولین راه آشنا شدن با تمدنهای مختلف سفر کردن و زندگی در آن مکان است، بنابراین پاسخ شما مثبت است. گرچه من سفر کردن را خیلی دیر شروع کردم و بیشتر سفرهایم کاری بوده، اما همین هم تجارب بسیاری برایم به ارمغان آورده است. اما وقتی نوجوان بودم ابتدا سفر کردن در دانمارک را شروع کردم، اما پس از آنجا به کشورهای همسایه سری زدم و از آنجا هم بازدید کردم شاید بتوان گفت بهترین خاطراتم مربوط به آن زمان است.
همانطور که میدانید امروزه بسیاری از گردشگران هنگام سفر خاطرات و نکاتی را مینویسند، آیا این کار مفید است و خودتان هم این کار را کردهاید؟
بله. من خیلی زیاد مینویسم و به عقیده من با توجه به دنیای مجازی و امکانات آن، این امر در توسعه گردشگری مفید و لازم است.
بله اکثر گردشگرانی که از کشور من به ایران سفر میکنند، در وبسایتهای شخصی خودشان خاطرات سفرشان را منتشر میکنند و اکثر آنها درباره ادب و احترام به مهمان را از ایران، مهمترین بخش خاطرات خود قرار میدهند. اکثر نوشتهها درباره مهمانوازی، احترام و خوشرویی ایرانیان است و بعد از آن تازه درباره آثار باستانی و دیگر موارد میروند. جالب اینجاست که اکثر گردشگران دانمارکی که برای اولین بار وارد خاک ایران میشوند، همین 3 مورد را به عنوان اولین تجربه خود در روز اول سفرشان یادداشت میکنند.
وقتی شما به عنوان یک گردشگر به اقصی نقاط ایران سفر میکنید، کدام یک؛ مردم کشور ایران، بازارها، آثار باستانی نظر شما را جلب میکنند؟
به عقیده من، در حالت عادی سفر اکثر گردشگران علاقه دارند با آداب و فرهنگ مردم کشور مقصد آشنا شوند و پس از آن سراغ دیگر موارد خواهند رفت. بنابراین ملت هر کشور گردشگرپذیر به نظر من اولین مورد جلب توجه گردشگران خواهد بود.
نظر شما درباره وجود پرواز مستقیم بین دو کشور برای توسعه گردشگری چیست؟
من فکر میکنم اصلیترین موضوع برای توسعه گردشگری، دسترسی آسان و در خط مقدم آن، بحث پروازهای مستقیم است. چندی پیش بین ایران و دانمارک توسط شرکت هواپیمایی ایرانایر خط پروازی مستقیم وجود داشت، اما به دلیل تحریمها علیه ایران این پروازها قطع شد.
چه تعداد ایرانی در کشور شما زندگی میکنند؟
در حال حاضر آمار دقیقی در دست ندارم، اما دو گروه از ایران به کشور من مهاجرت کردند؛ کسانی که پیش از انقلاب ایران آمدند و گروه دوم پس از انقلاب وارد خاک دانمارک شدند، اما برخی به دیگر کشورها رفتند و آنجا ماندگار شدند، ولی به جرات میتوان گفت که ایرانیان مقیم دانمارک جزو دو یا سه گروه برتر خارجیهای مقیم این کشور هستند.
آیا دانمارک وزارتخانهای برای گردشگری در دولت دارد؟
خیر، اما سازمانهای مختلفی هستند که در این زمینه به صنعت گردشگری دانمارک خدمات میدهند، ولی چیزی به عنوان وزارتخانه یا سازمان مستقل در این زمینه نداریم.
به عقیده شما، چه امتیاز دانمارک برای گردشگران جذاب است؟ به عنوان مثال تاریخ ایران.
اگر توجه داشته باشید کشور دانمارک با آلمان همسایه است و آلمان کشوری با میلیونها گردشگر در سراسر جهان شناخته شده است، اما اصلیترین چیزی که باعث حضور گردشگران در دانمارک میشود، آرامش و استراحت آنهاست که علاقهمند هستند از هیاهو و شلوغی شهرهای صنعتی امروز جهان دور شده و استراحت کنند. پس آرامش دانمارک، اصلیترین جاذبه این کشور برای گردشگران است. به عنوان مثال گردشگران زیادی از چین، ژاپن و روسیه به دانمارک میآیند و فقط به دنبال استراحت و آرامش هستند؛ هرچند تاریخ و غذاها و دریای دانمارک هم مورد استقبال گردشگران است، اما اگر یک کلمه بخواهیم بگوییم، آرامش و استراحت است.
همان طور که میدانید مردم دانمارک جزو شادترین افراد جهان هستند. نظر شما در این زمینه چیست؟
به عقیده من، آزادیهای فردی که در دانمارک وجود دارد، باعث شده تا سطح آرامش در این کشور افزایش یابد و مردم این کشور جزو خوشترین افراد جهان باشند.
چه مواردی از دانمارک در میان مردم جهان مشهور شده است؟
خوراکیها و نوشیدنیهای دانمارک به عنوان برترینهاست و بعد از آن طبیعت این کشور در ذهن اکثر مردم جهان مشهور شده است.
همانطور که میدانید نوعی شیرینی و نوعی پنیر در ایران به نام کشور شما مشهور شده، آیا دلیل آن را میدانید؟
بله میدانم که این نوع خوراکی با نام کشور من در ایران فروخته میشود، اما دلیل نامگذاری آن را نمیدانم، ولی فکر میکنم به خاطر کیفیت و مواد اولیه خوبی که در آن دو محصول استفاده میکنند، نام آن به نام کشور من انتخاب شده، چون تمام محصولات غذایی دانمارک از لحاظ کیفیت و مواد اولیه، جزو بهترینهای جهان هستند.
آیا آماری از گردشگران دانمارکی که از ایران بازدید میکنند، دارید؟
خیر، چون در گروهها و روشهای مختلف این افراد وارد خاک ایران میشوند و در برخی موارد که لازم باشد به سفارت مراجعه میکنند و ما هیچ آمار دقیقی از آنها نداریم، اما فکر میکنم تعداد گردشگران دانمارکی که از ایران بازدید میکنند، متاسفانه زیاد نیست.
آیا آماری از گردشگران ایرانی که به دانمارک سفر میکنند، دارید؟
در حال حاضر این سفارتخانه ویزای گردشگری برای گردشگران ایرانی صادر نمیکند و به همین دلیل اطلاعی در دست نیست، اما اینگونه میتوان تصور کرد که تعداد گردشگران ایرانی که از دانمارک دیدن میکنند، بسیار پایین است و آنها هم با دریافت ویزای شنگن از دیگر سفارتخانهها طبق قوانین اتحادیه اروپا به دانمارک سفر میکنند، نه مستقیم.
هزینه اقامت و زندگی در دانمارک کمی بالاست و گران است. همین موضوع شاید باعث شده که گردشگران خاصی وارد خاک دانمارک شوند و صنعت گردشگری دانمارک مثل برخی از دیگر کشورهای همسایه دانمارک رشد چشمگیری نداشته باشد.
به هزینه اقامت بالا در دانمارک اشاره کردید، همانطور که میدانید قیمت دلار در ایران افزایش یافته و تقریبا میتوان گفت هماکنون ایران کشوری ارزان برای گردشگران است. آیا این فرصت مناسبی برای صنعت گردشگری ایران است؟
بدون شک بله، چون یکی از اصلیترین موارد برای سفر و گردشگر بحث هزینه اقامت و زندگی در کشور مقصد است. پس همین موضوع شاید دلیلی برای تبلیغ گردشگری ایران بین گردشگران خارجی باشد.
آیا شما برنامهای برای معرفی جاذبههای ایران به هموطنان خود دارید؟
خیر، چون این موضوع وظیفه سفارتخانه دانمارک نیست و دولت ایران با برنامهریزی میتواند این کار را انجام دهد.
نظر شما درباره همکاری با رسانهها جهت توسعه و معرفی جاذبههای گردشگری چیست؟
بدون تردید در عصر ارتباطات میتوانیم از پتانسیل بسیار بالای رسانهها در این زمینه استفاده کنیم. من اطلاع دارم برخی خبرنگاران از کشور من علاقه دارند به ایران سفر کنند و درباره ایران بنویسند یا برنامه تهیه کنند، اما هماکنون مشکل دریافت ویزان دارند و به این عنوان نتوانستهاند وارد خاک ایران شوند.
به عقیده شما، جاذبههای گردشگری ایران برای جلب نظر گردشگران خارجی مناسب است؟
بله، هماکنون نام بسیاری از شهرها و صنایع دستی ایران مثل فرش سراسر جهان شهرت دارد و تعداد بسیاری شیراز و اصفهان را میشناسند و این نشانه شهرت این جاذبهها در ذهن مخاطب است. تمدن چندهزار ساله ایران موقعیت ممتازی نزد شما برای گردشگران کشورتان است. بدون تردید این امتیاز خوبی برای گردشگری شماست، اما اگر قصد توسعه آن را دارید، باید به فکر دیگر جاذبهها نیز باشید تا به کمک آنها، گردشگری و درآمد حاصل از آن را افزایش دهید.
نظر شما درباره سواحل ایران چیست؟ آیا برای توسعه گردشگری مناسب هستند؟
اگرچه این امکانات بسیاری خوبی برای ایران است، اما با توجه به قوانین و البته محیطزیست ایران شاید هنوز از آنها بخوبی استفاده نشده است، اما یک واقعیت درباره گردشگران خارجی که به ایران میآیند، وجود دارد که به عقیده من، بخوبی به آن توجه نشده است و آن هم این موضوع است که گردشگران خارجی که وارد خاک ایران میشوند، هرگز برای دریا و سواحل ایران نمیآیند، چون کاملا با قوانین شرایط جامعه میزبان آشنایی دارند؛ بلکه آنها به دنبال تجربهای جدید از زندگی و درک تمدن واقعی ایران هستند. پس برای خارجیها، سواحل شما زیاد جذاب نیست و اگر این گروه به دنبال سواحل باشند، کشورهای دیگر را بدون تردید انتخاب میکنند نه ایران. بنابراین گردشگری دریایی ایران زیاد برای خارجیها مفید نیست و نباید زیاد روی این موضوع سرمایهگذاری کرد، چون نسبت به دیگر کشورها مثل اندونزی، تایلند، ترکیه و یونان، ایران زیاد چیزی برای ارائه به آنها ندارد.
آیا تاکنون به نقطهای از ایران سفر کردهاید که شبیه به منطقهای در دانمارک بوده باشد؟
اگر به واقع بخواهیم مقایسه کنیم، سرزمین ایران از لحاظ جغرافیایی تفاوتهای بسیار زیادی با دانمارک دارد. از نظر کوهستانها و مناطق جلگهای شاید هیچ وجه تشابهی بین آنها نیست.
فارغ از تفاوتهای جغرافیایی آیا راهی برای زندگی دو فرهنگ با یکدیگر هست؟
بدون تردید میتوان از جاذبه سینما استفاده کرد، همانطور که شما تهیهکنندگان و کارگردانان معروفی در جهان دارید، دانمارک هم به همین صورت است و فستیوالهای فیلم زیادی و معروفی در دانمارک برگزار میشود که فیلمهای ایرانی هم در آن پخش میشود. در بخش دیگر هم میتوان از لحاظ ورزشی دو ملت را با یکدیگر آشنا کرد؛ به عنوان مثال ورزش کشتی.
آیا تاکنون فیلم ایرانی نگاه کردهاید؟
بله، آخرین آن فیلم جدایی ساخته اصغر فرهادی بود.
کدام قسمت ایران را دیدهاید و آرزو کردید ای کاش نزدیکترین افراد خانواده هم کنارتان بودند؟
این کار سختی است که بخواهیم یک بخش ایران را انتخاب کنیم، چون اکثر نقاط ایران دیدنی و خاص است. واقعا کار دشواری است و هر بخش از کشور ایران، امتیازات و زیباییهای خاص خود را دارد، اما اگر به عنوان یک گردشگر بخواهم بگویم؛ علاقهمند بودم همه فامیل برای دیدن کرمان میرفتیم. این شهر بسیار زیبا و منحصر به فرد است.
آیا شما به تاریخ علاقهمند هستید؟
خیلی زیاد خیر، اما اگر به مکانی باستانی بروم، علاقهمندم درباره آن بدانم. به عنوان مثال وقتی به کاخ گلستان میروم، واقعا علاقهمندم تاریخ مردم ایران و البته این سازه را درک کنم و به عنوان یکی از بهترین مکانهایی که دیدهام، به آنها مینگرم.
عقیده شما درباره لغو روادید جهت توسعه گردشگری در مناطق جهان چیست؟
گام موثر و بلندی در زمینه توسعه روابط گردشگری است که در حال حاضر بسیاری از کشورها از این امتیاز استفاده میکنند. هرچه بتوانیم دسترسی به کشورها را آسانتر کنیم، بدون تردید گردشگران زیادتری در آن منطقه میبینیم.
نظر شما درباره برگزاری نمایشگاههای صنعت گردشگری چیست؟
به عقیده من، یکی از راهکارهای توسعه گردشگری، شرکت در نمایشگاههای بینالمللی گردشگر برای هر کشوری که علاقهمند توسعه صنعت گردشگری خود هستند، خواهد بود؛ البته این نمایشگاهها به عقیده من، فقط مخصوص فعالان این صنعت است و گردشگران زیاد از آن استفاده نمیکنند.
نظر شما درباره اینترنت و توسعه گردشگری چیست؟
همواره دنیای مجازی در دنیای واقعی نقشآفرینی میکند و مقصد بسیاری از سفرهای ما از همین دنیای مجازی برگزیده میشود. به عنوان مثال وقتی من همراه همسرم سفر میکنم، مدت زمان زیادی را در این دنیای مجازی برای انتخاب هتل، رزرو بلیت یا هر امکانات دیگری از جمله دریافت اطلاعات کلی از کشور میزبان میکنم. همانطور که میدانید امروزه حتی شما بلیت موزه مورد علاقه خودتان را هم از طریق اینترنت میتوانید تهیه کنید و کل سفرتان را قبل از خروج از منزل برنامهریزی کنید، حتی برای شام خودتان میتوانید میز رزرو کنید و سفارش غذا بدهید. پس استفاده از دنیای مجازی برای توسعه گردشگری، امری غیرقابل اجتناب است؛ البته حتی دریافت ویزا هم در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان از طریق اینترنت انجام میشود.
نظر شما درباره عدم استفاده از کارتهای بانکی بینالمللی در ایران چیست؟
این مشکل بزرگی برای گردشگران است که نمیتوانند از این امکانات در ایران استفاده کنند. بسیاری از آنها مجبور هستند مقدار زیادی پول همراه خود بیاورند که اصلا خوشایند آنها نیست و البته بسیاری از پرداختهای آنها نیز که قصد دارند قبل از حرکت هتل یا محل اقامت خود را انتخاب کنند، بسیار با مشکل مواجه شده است.
اگر شما قصد سفر داشته باشید، بیشتر علاقه دارید از خدمات لوکس استفاده کنید یا دیگر موارد؟
البته بستگی به نوع سفر دارد، اما در هر حال علاقهمندم به گونهای سفر کنم که بتوانم برای سفرهای بعدی خودم پسانداز کنم و برنامهریزی داشته باشم.
نظر شما درباره رستورانها و تاثیر آنها در صنعت گردشگری چیست؟
یکی از بخشهای جالب سفر، بحث تجربه غذاهای محلی است، اما باید بگویم که رستورانهای ایران متاسفانه تنوع غذایی کمی دارند. با اینکه من میدانم غذاهای محلی ایران بسیار متنوع هستند و هر کدام مزه خاص خود را دارند.
(((((سپتامبر 2010 از پاکستان به ایران آمد)))))
رنگ مورد علاقه شما چیست؟
قرمز
بهترین برند خودرو که علاقه دارید بخرید کدام است؟
ولوو
بهترین غذای ایرانی کدام است؟
فسنجان و انواع کباب
نظر شما درباره فرودگاه بینالمللی تهران چیست؟
البته در نوع خود جالب است، ولی از مرکز شهر خیلی فاصله دارد، اما خدمات فرودگاهی مناسب است و مسافران براحتی میتوانند از خدمان آن استفاده کنند.
اگر بخواهید یک کلمه درباره ایران بگویید، چه میگویید؟
صبر کنید، تامل کنید، چون چیزهای زیادی هست که باید آنها را درک کرد.
اگر یک کلمه بخواهید درباره دانماک بگویید؟
؟؟؟؟؟؟
بهترین ورزش؟
از نظر من فوتبال است.
از تیمهای ایرانی کدام را میشناسید؟
پرسپولیس
اگر بخواهید در مورد ایران، به گردشگران دانمارکی چیزی بگویید، چیست؟
هرگز برای آمدن به ایران صبر نکنید و از سفر به ایران خودداری نکنید.
رشد
10 میلیونی گردشگران برزیل
همواره در گوشه و کنار جهان کشورهای گردشگرپذیر در حال ایجاد جاذبه های تازه برای رونق صادرات نامرئی خود هستند و یکی از راهکارهای بسیار مشهور در این زمینه میزبانی و برگزاری بازیهای بین المللی مثل المپیک یا جام جهانی است.
خوزه رائول مالک یکی از شرکت های گردشگری در برزیل به نام امبرا تور روز گذشته گفت با توجه به میزبانی بازیهای جام جهانی در کشور برزیل از هم اکنون تلاش های گسترده ای در برزیل برای رونق صنعت گردشگری نیز آغاز شده است.
رئیس امبراتور می گوید از اوایل سپتامبر شاهد اتخاذ تصمیم های گسترده ای در این زمینه یعنی رونق صنعت گردشگری سراسر جهان از سوی مسئولان گردشگری برزیل بوده ایم که بیشترین این فعالیت ها در کشور ژاپن ، آمریکای شمالی و روسیه صورت گرفته است
دلیل توجه مسئولان گردشگری برزیل به کشور روسیه این است که براساس آمار و اخبار بین المللی گردشگران روسیه جایگاه پنجم از نظر تعداد گردشگران را در دهکده جهانی به خود اختصاص داده اند
از سوی دیگر توجه برزیلی ها به ژاپن هم به این خاطر است که تقریبا یک میلیون هشتصد هزار نفر از ساکنان این کشور در واقع ژاپنی تبار هستند و برخی از صنایع کشور برزیل را نیز ژاپنی ها اداره می کنند
این درحالی است که امتیاز ویژه میزبانی بازیهای جام جهانی فوتبال در کنار میزبانی میزبانی المپیک سال 2016 میلادی این قابلیت را به گردشگری کشور برزیل داده است تا بتواند طی این دو دوره رویداد بین المللی صنعت گردشگری خود را رونق غیر قابل تصوری داده و در صدر مقاصد گردشگری جهان قرار گیرد.
لازم به یادآوری است که گردشگران آلمانی با 5 درصد کل گردشگران اروپایی به عنوان برترین بازدید کنندگان اروپایی از برزیل هستند و براساس آمار ارایه شده جاذبه های طبیعی در کنار تورهای ماجراجویی بهترین جاذبه برای این گروه تا کنون بوده است
در همین زمینه می توان به این موضوع اشاره کرد که سه پنجم کل پنج میلیون هفتصد هزار نفر گردشگری که در سال 2012 میلادی از برزیل بازدید کرده اند براساس جاذبه های خورشید، دریا و سواحل به برزیل جذب شده اند.
گردشگران آرژانتین سهم سی درصدی از صادرات نامرئی برزیل را به خود اختصاص داده اند و گردشگران آمریکایی نیز یازده درصد از گردشگری برزیل را تشکیل می دهند.
جالب اینجاست که سهم قابل توجهی از گردشگران خارجی بخصوص از کشورهای آمریکای شمالی که به برزیل سفر می کنند به دنبال خدمات لوکس و سفرهای فوق لوکس هستند این در حالی است در بخش گردشگری لوکس برزیل 109 هتل جدید با تجهیزات فوق مدرن ساخته شده است که این تعداد هتل در دوازده شهر میزبان جام جهانی تجهیز شده اند.
مسئولان گردشگری برزیل امیدوار هستند که با توجه به این روی داد بین المللی تا سال 2020 میلادی بتوانند حدود ده میلیون گردشگر به تعداد کل گردشگران کنونی بیافزایند و لازم به یادآوری است که هشت و شش دهم درصد از تولید ناخالص برزیل مربوط به صنعت گردشگری است و با توجه به رشد ده میلیون نفری گردشگران تا سال 2020 میلادی این سهم به چیزی حدود ده درصد از کل درآمد ناخالص برزیل خواهد رسید
این در حالی است که در سال 2010 میلادی مسئولان مالی برزیل اعلام کرده اند کل درآمد ناخالص برزیل معادل 80 میلیارد دلار بوده است که افزایش یاد شده در درآمد ناخالص ملی برزیل تا سال 2020 میلادی می تواند سه میلیون فرصت شغلی را به گردشگری برزیل هدیه دهد.
در پایان مسئولان گردشگری برزیل اعلام کرده اند که زندگی و معیشت حدود 200 میلیون نفر از برزیلی ها در گرو ساخت و بازسازی زیرساخت های میزبانی دو رویداد بزرگ بین المللی یعنی جام جهانی و المپیک در کشور برزیل است.
آقای ژیان دربندی شما سالهاست که در زمینه هتلداری فعالیت می کنید
و هر فردی که با صنعت هتلداری در ارتباط است با نام و مقاله های شما آشناست شما را بعنوان پدر هتلداری ایران می شناسند و نویسنده کتاب های هتلداری هستید ممکن است بفرمائید از چه زمانی در این رشته فعالیت میکنید وتخصص شما صرفا در هتلداری است و چند کتاب در زمینه هتلداری تالیفت کرده اید ؟
بله تخصص من وتحصیلات من درمدیرت هتل وراه اندازی و سیستم گذاری هتل و بخش هتلی بیمارستان ها است و تا کنون 5 جلد کتاب تالیف کرده ام که آخرین ان دانش هتلداری با قطع A4و 1600 صفحه است و در سال 2000 هم برنده جهانی هتلداری و توریسم در اسپانیا بوده ام و تنها فردی در ایران هستم که دارای چنین تالیفات ومدرک وبا حدود 50 سال تجربه کاری بطورمستمر در ایران و خارج از کشور می باشم و بالا ترین تعداد هتل وبزرگترین هتل های ایران توسط اینجانب راهاندازی یا اصلاح نقشه و سیستمگذاری یا کارشناسی شده است و تعدادی بیمارستان البته باید بگویم پدر و پدربزرگم هم هتلدار بوده اند.در واقع من نسل سوم هستم و درسال 1967 که ازخارج از کشوربه ایران آمده ام با شغل مشاورا مور هتلداری کسی اشنایی نداشت توسط اینجانب این شغل شناخته شد در ایران شناخته شد
ـ آیا شما سمتی در دولت داشتهاید؟
خیر، اما من با پروژه های دولتی در ارتباط با امور هتلداری همکاری دارم وبسیاری از پروژههای دولتی در ارتباط با هتلداری با مشاوره اینجانب انجام شده یامیشود.
ـ آیا شما فقط درزمینه ساخت هتل فعالیت دارید؟
من درزمینه ساخت،مدیریت هتل،اصلاح نقشه هاوتجهیز، و بازسازی هتل و اموزش هتلهاوبرنامه ریزی برای تکنولوزی های پیشرفتهHMS)) که برای اولین با درجهان اجرا میشود توسط اینجانب تحلیل و انجام میشود فعالیت میکنم.
ـ به اصلاح نقشه هایا بازسازی هتلها اشاره فرمودید، در صورت امکان کمی بیشتر توضیح دهید.
سرمایه گذاران هتل ها برای ساخت هتل و اصلاح نقشه ها به من مراجعه میکنند و طی قرار دادی همکاری آغاز می شوداین همکاری تا افتتاح هتل ادامه دارد و در ساخت و اصلاح نقشه ها و اندازه ها با مهندسین معمار؛ تاسیسات , برق همکاری میکنم تا ساختمان بدون نقص باکمترین هزینه و بدون دوباره کاری به اتمام برسد و این همکاری باعث می شود که بعد از پایان ساختمان از نیرو کمتر و تجهیزات کمتر و عمل سرویس دهی با سرعت بیشتر و کنترل های ضروری در زمان بهره برداری انجام گیرد و همینطور بسیاری ازهتلها پس از مدتی بهره برداری به این نتیجه میرسند که باید اصلاحاتی یا تغییراتی در هتل بوجود اید این بازسازی ها که با مبلغ قابل توجه باید سرمایه گداری شود تا بعد از بازسازی به اهداف خود برسند از تغیرو به روزکردن تجهیزات از نظرسرویس دهی مطلوب وکنترلی وکم کردن نیرو انسانی و سیستم و گردش کار باز سازی و تغییراتی در این ساختمان صورت گیرد. هتلهای جدید هم مالکانی تیز بین اگرکمی دقت و توجه داشته باشند ویا مدیر با تجربه و دقیق در امورهتلداری داشته باشند،خوب می دانند یک مشاور ورزیده و باتجربه میتواند در زمان بازسازی یا ساخت هتل کمک شایانی انجام دهد که پس از باز سازی بسیاری از نکات که برای بهره برداری از هتل لازم بوده توسط مشاور هتلداری پیش بینی شده و از این بابت سود سر شاری به مالک میرساند
میشود توضیح بیشتری بدهید؟
بله در یک باز سازی هتل 5 ستاره که هم اکنون مسئولیت ان به عهده من میباشد بعنوان یکی از کارهای که انجام داده ام یک سالن رستوران از محل های پرت ساختمان و اضافه کردن 14 اتاق به هتل 120 اتاقی بوده است وضمن اینکه بستر سازی برنامه های HMS ازکه از پیشرفته ترین تکنولوژی در جهان است در این هتل پیاده خواهد شد و درهمین هتل با هزینه های که پیش بینی میشده با جرئت میتوانم بگویم شایدکمتراز نصف از آنچه برآورد کرده بودند صورت میگیرد
ـ مگر این نقشهها به تائید سازمان میراث فرهنگی نرسیدهاند؟
برای باز سازی نیازی نیست ولی برای تاسیس یک هتل بایدموافقت اصولی را از میراث فرهنگی دریافت کنند در صورت عدم تائید دفتر فنی سازمان میراث فرهنگی هرگز هتلی ساخته نمیشود و این موافقت اصولی که با مهرزدن روی نقشه و تائید انجام میشود بی نقص نیست
زیرا مهندس معمار و یا میراث فرهنگی تجربه و نیاز های بهره بردار را نمی دانند به همین دلیل بسیاری بعد از دریافت موافقت اصولی پلان ها را نزد من میاورند تا اصلاحاتی از قبیل اندازه ها دسترسی ها با امکانات و موقعیت محلی هتل ونیاز هتل و فضاهای ضروری که باید در نقشه ها لحاظ شود اصلاح نمایم
- میتوانید به برخی از این اشکال اشاره کنید؟
بله اکثر نقشه های که برای اصلاح نزد من آورده اند
متاسفانه با واقعیت ها و نیاز های یک هتل خیلی تفاوت دارد و اشکالات فراوان . این نقشه تائید شده اماازلحاظ تخصصی هتلداری معایبی زیادی دارد مثلا روم سرویس در طبقات درپلان آنها دیده شده ولی محلی که خدمات روم سرویس را تامین کند در نقشه ها دیده نمی شود یا اندازه های بخشهای هتل با توجه به امکانات و درجه هتل یا دسترسی ها سازگاری ندارد یا پیش بینی نشده یا مثال دیگر آشپزخانه در زیرزمین و رستوران یک طبقه بالاتردر یک سطح نیست که این نقشه بالا ترین ضربه را به سرمایه گذار میزند چنین ساختمان تا عمرهتل همیشه با گرفتاری های فراوانی روبرو خواهد بود چه ازنظرساخت سازچه از نظر نیرو انسانی چه از نظر تجهیزات و چه از نظر عمل سرویس دهی و تولید مواد غذایی این نقص معماری با بهترین و با تجربه ترین مدیران هتل درعمل سرویس دهی مواجه خواهد شد و مدیریت هتل به شدت به درد سر خواهد افتاد که ایراد را باید به مهندسین گرفت نه به مدیر هتل خوب یا گاهی در نقشه ها رستوران را روی بام طراحی میکنند،ولی اصلا محل خدمات و سرویس دهی دیده نمی شود یا اگر دیده میشود آنقدرکوچک است که امکان سرویس دهی وجود ندارد ویا در ساختمان های مرتفع که برای تاسیسات دیگ فولادی نصب میکنند معمولا موتور خانه در زیر زمین است که همان بهتر که در زیر زمین است ولی وقتی بعد از چند سال بخواهند دیگ را تغویض کنند امکان پذیر نخواهد بود چون نمی توانند که ساختمان را خراب کنند که دیگ شوفاز را تعویض کنند نکات مهمی که مهندسین باید توجه کنند وهیچ توجه نمی کنند قسمت پشتی هتل است ساختمان هرچند زیبا باشد تجهیزات لوکس باشد ولی نتوانند خدمات بدهند لوکس و لوکسی بی اثراست بایدمهندسین معمار همانقدر که به قسمت جلویی (اشکارهتل )توجه میکنندبه بخشهای پشتی هتل که از دید مهمان پنهان است توجه کنند که متاسفانه اصلا توجه نمی کنند و علت ان بی اطلاعی مهندسین از سیستم گردش کار هتل و برنامه ها و مشکلات اداره کردن مدیریت هتل یا بهره برداراست و وصدها المان دیگر که شاید از حوصله شما خارج باشد، اما من با تجربه علمی و عملی که طی 50 سال بدست آمده با حوصله وریزبینی آنها را بررسی دقیق با امکانات ودرجه و محل ساخت هتل تا جای ممکن برطرف و پیش بینی می کنم.در واقع من نجات دهند سرمایه گذار هستم و صدها مورد دیگر که در این مصاحبه کوتاه فرصتی نیست که توضیحات بیشتری را بدهم
ـ آیا این موضوع مرسوم نیست که مالکان هتلها قبل از طراحی نقشه با افرادی مثل شما مشورت کنند؟
در حقیقت افرادکمی هستندکه متوجه میشوند که باید یک مشاورقبل از ساخت باید نظراتش را لحاظ کنند به این موضوع اهمیت زیادی نمی دهند و صرفا به دانش مهندسین آرشیتکت بسنده میکنند و نقشه هم توسط سازمان میراث فرهنگی تائید میشود و اقدام به ساخت میکنند، اما بسیاری در زمان ساخت که متوجه اشکال میشوند به من مراجعه می کنند یازمان تجهیز که بسیاری از کارها را نمی توان انجام داد مثلا برای استفاده از تکنولوژی پیش رفته که در برخی موارد حتی با صرف هزینههای هنگفت قابل برطرف شدن نیست.زیرا مهندسان و طراحان با توجه به علم و تجربه خود هتل را طراحی میکنند که به نکاتی که بطورخلاصه در بالا اشاره شد توجهی نمی کنند چون در تخصص انها نیست و نیاز ها را نمی دانند
ـ به دفتر فنی میراث فرهنگی اشاره کردید. آیا مسئولان مربوطه این اشکالها را نمیبینند؟
پاسخ شما خیراست، چون از لحاظ محاسبات اندازه ها و سیستم گردش کار هتل با امکانات هر هتل که با هتل دیگر متفاوت است و نیاز ها و دسترسی ها را نمی دانند
تخصص و کار من هم با تجربه علمی و عملی هتل آنها را با دقت بررسی و رفع اشکالات میکنیم
ـ به متخصص در این حرفه اشاره کردید. جایگاه فارغالتحصیلان هتلداری هماکنون در این صنعت چیست؟
امروزه یکی از مهمترین معضل صنعت هتلداری همین موضوع است، چون آنهای که اقدام به هتل سازی میکنند ازگروه ثروتمند جامعه هستند سرمایه گذار یکی از بستگان درجه یک خود را به سمت مدیریت هتل تعیین میکند بدون آنکه کوچکترین اطلاعی از آن حرفه داشته باشد.
البته این موضوع هیچ مانعی ندارد وبسیار هم نکوست، اما لزوم و جایگاه مدیر هتل در این سیستم زیاد جدی گرفته نمیشود و به قول معروف میدان به تحصیلکردههای این رشته نمیدهند.
ـ به نظر شما کیفیت و سطح علمی دانشگاه ها در این زمینه مناسب است؟
افراد زیادی ازدانشجویان این رشته یا ازفارغالتحصیلان هتلداری داشتهام، درمقاطع مختلف لیسانس یابالاترکه خودشان به کیفیت پایین آموزش اعتراف میکردند و میگفتندما در دانشگاه چیزی یاد نگرفتهایم.وآنچه اطلاعات هتلداری داریم از کتاب های شمایااز سایت هتلداری است
ـ بزرگترین مشکل به عقیده شما چیست؟
بزرگترین مشکل منابع درسی و مدرسین دانشگاههاست که یا آنچه آموزش می دهند کاربردی نیست و در تمام عمر مدیریت هتل بکارنخواهد آمد جزوات درسی آنها را مطالعه کنید و اصولا اساتیدیا مدرسین به این رشته اشراف ندارند. این یک معضل بزرگ و دیگر اینکه به دلیل بی تجربه بودن اساتید در مدیریت هتل ازکتاب های کپی کاری میکنند با توجه به اینکه خودمی دانند آنچه کپی کردن را نمی توانندتدریس کنند به عبارت دیگر من کتاب های پزشکی را بخوانم یاترجمه کنم دکتر نمی شوم زمانی که بخواهم تدریس کنم طبیعتا نمی توانم توضیح درستی بدهم که این یکی از مشکلات عمده این صنعت است
ـ آیا نمونهای از این دست دارید؟
بله، همین امروز شخصی به من زنگ زد وگفت چون من تدریس حسابداری میکنم، قصد دارم از کتاب شما در این زمینه استفاده کنم، چون منبع دیگری در زمینه حسابداری هتل نداشتم. این اولین گام اشتباه است، چون اگر فردی متخصص و کارشناس حسابداری است وسررشتهای ازحسابداری هتل که کاملا متفاوت با حسابداری که آنها خوانده اند دارد نمی تواند حسابداری هتل را تدریس کندیابرای حسابداری هتل برنامهای مفید ارائه دهد و بدون تردید دانشجویانی که از کلاس ایشان فارغ میشوند هم متاسفانه هیچ دید دقیقی ازحسابداری هتل نخواهند داشت، چون حسابداری معمولی با حسابداری هتل، زمین تا آسمان تفاوت است.ویکی از دلایل من با توجه به اینکه در کتابی که سال 1369 انتشار داده ام در مورد کاست توضیحات کاملی داده ام ولی تا این تاریخ هیچ هتلی در این و یا آموزشگاه و دانشگاهی نتوانسته کاست کنترل هتل را به درستی اموزش دهد به همین دلیل هنوز هیچ هتلی در ایران نتواسته یک گزارش ازهر بخشی که مایل است نقطه سر به سردر حسابداری ارائه دهد
لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
یک مثال ساده برای شما میزنم. در یک کارخانه صنعتی هزینه تمام شده برای ساخت یک بخاری کاملا مشخص است. قیمت و مصرف ورق، هزینه استهلاک، کارگر و دهها مورد دیگر کاملا مشخص است، اما هزینه یک پرس پلومرغ برای رستوران هتل چگونه حساب میشود؟ آیا فقط قیمت مرغ برنجباید محاسبه شود ؟ خیر، چون هنگام پخت مرغ از آب مرغ سوپ هم بدست می اید و آن را جداگانه بفروش میرسانید، و در عوض آبلیمو یخ نان فلفل نمک ابلیم و روغن زیتون را پولی دریافت نمی کنیدولی برای هتل هزینه است چطور محاسبه میکنید یا اگر در یک روز بخصوص گارگر اشپزخانه دو شیشه روغن از دستش افتاد و شکست این هزینه که یکبار اتفاق افتاده و شاید دیگر این اتفاق نیفتد چگونه محاسبه شده میتوانم صدها مورد دیگر را در این زمینه یادآوری کنم برای اینکه مطمئن شوید هنوز طرز این محاسبه ها را نمی دانند از هر هتلی که مایل هستید یا مدرس هتلداری در ایران سئوال کنید که نقطه سر به سر یا نقطه تساوی فروش اتاق جگونه محاسبه میشود را نمی دانند هرگز حسابداران هتل و یا مدرسین نمی توانند این پاسخ را بدهند به عبارتی که بدانند تعداد از اتاق ها اگر پر باشد برابر باهزینه است هنوز هیچ هتلی در ایران چنین محاسبه های را ندارند چون طرز محاسبه را نمی دانند . جالب اینجاست که بسیاری حتی با خواندن مطالب کتاب من درزمینه حسابداری هتل که بخشی ازکتاب است، فکر میکنند کل شرایط و قوانین رادریافتهاند در صورتیکه باید سیستم گردش کار هتل را بدانند و بعد حسابداری را آموزش ببینند چنین افرادی که اصول حسابداری هتل را نمی دانند اقدام به تدریس کاست کنترل میکنند.
ـ آیا معیاری برای تعیین کتابهای ؟درسی هتلداری هست؟
پاسخ منفی است. بسیاری از کتابهای موجوددردانشگاهها ازاینترنت گرفته یا ترجمه شده یا اینکه ازکتابهای دیگرکپیکاری کردهاندکه هر دو مورد پر از اشکال است اولا آنچه در اینترنت بود که درست و صحیح نیست و نمی توان اعتماد کردشما سایت های اینترنتی در اراتباط را ببینید هرگز مطلبی از خود ندارد و یا کار نویی ارائه نداده اند پارگراف های مقاله های دیگران را بنام خود انتشار داده اند و خود را متخصص معرفی کرده اند بد نیست به نکته اشاره کنم سایت اینترنتی را می شناسم که تمام سرفصل های حسابداری کتاب من را عینا در سایت بنام خود انتشار داده وخود را حسابدارخبره و مدرس حسابداری معرفی کرده است که طرز محاسبه نقطه یر برسر از هر بخشی از هتل که مایل است را توضیح دهد خوب معلوم است که موسس این سایت نمیتواند حسابدار خبره یا مدرس باشد اگر واقعا خبره بود از خودش سرفصل می نوشت متاسفانه به دلیل نبود ممیزی دقیق دراین زمینه همین افراددردانشگاه با نوشته های کپی برداری تدریس میشود که مدرس آن اطلاعاتی برای شرح و توضیح که کار آموز را آموزش دهدندارد .جالب اینجاست که افرادی که صاحب چنین سایتی های اینترنتی هستندیا دست نوشته دیگران را بنام خود انشار داده اند و تدریس میکنند، حتی از کنار یک هتل عبور نکردهاند، چه رسد به تجربه کاری هتل
ـ آیا در صنعت هتلداری بحث کارمند باتجربه و تازهوارد هم روی کیفیت خدمات تاثیری میگذارد؟
بله. متاسفانه بسیاری از هتلها اهمیت و ارزش کارمند باتجربه هتل را برای آینده شغلی خود درک نمیکنند و چون فصل خلوتی هتل می شودکارگری که چند ماه مشغول خدماترسانی به مهمانان هتل بوده و تجربه ای کسب کرده را برای صرفهجویی در هزینه اخراج میکند و باشروع دوباره فصل سفر، تعدادی کارگر بی تجربه جدید استخدام میکند، این کارکنان بی تجربه بالا ترین ضربه را به سرمایه گذار میزند در یک هتل موفق هرگز از کارکنان بی تجربه وآموزش ندیده استفاده نمی کنند بخصوص پست های کلیدی
به عقیده شما، استاندارد هتلداری ایران با خارج از کشور چقدر تفاوت دارد؟
درکار خدماتی هیچ استانداری را نمی توان تعریف کرد زیرااز خوب خوب تر و از عالی عالی تر داریم معیاری اندازه گیری استاندارد درکار خدماتی چیست ؟ یا اینکه در هتلداری چه چیزی قراربود استانداردشود؛ ساختمان، پرسنل، خدمات،بهداشت،تجهیزات خدمات، ،نوع و سیاست های مدیریت،ایمنی و... هیچ کدام قابل استانداردسازی نیست که بخواهیم چارچوب برایش تعیین کنیم.
مسئولان که قصد استانداردسازی خدمات هتلها را در برنامه داشتند و چند هتل را هم اعلان کردند استاندارد سازی شده ولی هرگز نگفتند چه فرقی یا چه نکاتی تفاوت کرد و افراد که برای استاندارد سازی انتخاب شده بودند اینکاره نبودند که از ابتدا بدانند که این کار شدنی نیست استاندارد سازی سلیقه ای نمی شود چون از ابتدا کار کاملا غیر کارشناسی بود که با شکست روبرو شد از ابتدا تنها فردی بودم که اعلام کردم اینکار کار کارشناسی نیست و کاملا مخالف این طرح بودم مقاله ها در سایت هتلداری موجود است
ـ آیا کیفیت هتلهای ایران با خارج از مرزها متفاوت است؟
خیر، من هرگز این موضوع را قبول ندارم؛ بلکه معتقدم حتی بسیاری از هتلهای ما خدمات بسیاربالاتری نسبت به خارج ارائه میدهند. همانطوریکه در ایران بعضی از هتل های پر ستاره خدمات بسیار ضعیف و بسیاری از هتل های درجه پائین خدمات بسیار بالایی ارائه می دهند که حتی از هتل های 5 ستاره ما بسیار بالا تر است
ـ آیا مثالی دارید؟
یکی از هتلهای زنجیرهای چهار ستاره ایالات متحده آمریکا که جزو هتلهای بسیار معروف زنجیرهای که 11 هتل زیرمجموعه دارد مشخصات و عکسهای آن در سایت هتلداری موجود است کل بشقاب، قاشق و لیوان بوفه ازنوع یک بار مصرف استفاده شده آیا شما در هتل 2 ستاره در ایران چنین چیزی مشاهده میکنید ؟ چون این هتل قصد دارد با پایین نگهداشتن قیمت، مسافر بیشتری در سال پذیرایی کند، اما کدام هتل 2 ستاره تا 4 ستاره ایرانی هست که این کار را بکند؟
امروزه بحث ارزان سفر کردن برای گردشگران اهمیت زیادی دارد و هتلها هم به این موضوع اهمیت میدهند و با کاهش برخی هزینهها، سعی در همسویی با تقاضاها دارند، به عنوان مثال حتی امروزه در بسیاری از کشورها هتلهای چهارستاره اقدام به حذف یخچال، مینیبار از داخل اتاق میکنند تا هزینهها سرشکن شود و کاهش یابند، بنابراین به عقیده من قیمت پایین به معنی بیکیفیتی نیست.
آیا زمینه استفاده از هاستلها در ایران مهیاست؟
متاسفانه من متوجه نمیشوم چرا هرکس قصد سرمایهگذاری در این صنعت دارد، صرفا به دنبال هتل پنج ستاره وارد بازار میشود، در حالی که شاید یک هاستل با هزینه به مراتب کمتر، بیشتر از یک هتل پنج ستاره سودآور باشد. متاسفانه این فرهنگ غلط گردشگران ایران است که فقط به فکر سفرهای لوکس هستند. مثالی میزنم. ببینید یک گردشگر درکاتماندو به دنبال طبیعت وکوهنوردی وارد منطقه میشود و هیچ به فکر هتل پنج ستاره نیست؛ در هند یا پاکستان دیده میشودیک گاری؟؟ را به توریست اجاره اجاره میدهند. پس باید به دنبال واقعیت باشیم و رویاپردازی نکنیم.
ـ به عقیده شما ایران در سیاست جذب گردشگر موفق بوده است؟
واقعیت خیر، اگر از تمام تبلیغات منفی علیه ایران بگذریم، خودمان هم مقصر هستیم، باید برای جلب و جدب توریست برنامه های کارشناسی صورت گیرد مثلا توریستی که 10 روز مرخصی دارد وبرای 10 روز برنامه ریزی میکند که چندین مقصد گردشگری کشور را بازدید کندبرای یافتن بلیط اتوبوس، هواپیما و قطار مشکل دارد و گاهی تاخیر این وسایل باعث هدر رفتن روزهای مفید آن خواهد شد که باعث از دست رفتن زمانی که برای سفر فرصت داشته است مثل این مسایل باعث می شودکه گردشگران دیگر کشورها را برای سفرهای خود انتخاب کنند، چون میتوانند برای سفر خود برنامهریزی کنند.
ـ یکی از هزینهبرترین بخشهای هتل مربوط به صرف انرژی است. شما برای این موضوع برنامهای دارید؟
بله، به طورکلی برای انرژی یا همان EMS , BMS,HMS باید در زمان ساخت برنامه ریزی کرد وبستر را آماده کرد به عنوان مثال در هتلهای جدیدی که من راهاندازی می کنم یا مشاور هستم یکی از توصیه های من اینکه برای باغبانی فضای سبز و کارواش وسیفون توالت ها از اب خاکستری استفاده کنند که باید در زمان ساخت برنامه ریزی شود که البته این اب قابل شرب نیست ولی صرفه جویی زیادی در مصرف اب دارد
در مورد نام هتل ها که هتل بین المللی و بزرگ نام گذاری میکنند نظری دارید
به طورکلی در ایران بازی با لغات بسیار مرسوم است که ترفندی برای گول زدن مردم است مثال هتل بینالمللی یا هتلهای بزرگ در ایران رواج دارد. که هیچ کدام نه بین المللی هستند نه بزرگ به یک نکته اشاره کنم جای تعجب است هتل هیلتون ، راما دا ، هایت و... در تما م کشور ها شعبه دارند ولی هیچ کدام از نام بین المللی یا بزرگ استفاده نمی کنند یا هتل های با 5000 یا 6 هزار اتاق در امریکا و مالزی در حال کار است که هیچ کدام از نام بزرگ استفاده نکرده اند ولی در ایران هتل با 40 یا 50 اتاق یا 100 اتاق پشت نامش بزرگ گذاشته یا هتل فقط در یک شهر است بین المللی نام کذاشته وقتی هم بگوئیم کجا شعبعه داری میگوید یک دفتر ررزو در دبی داریم خوب همه اژانس های مسافرتی می توانند نماینده همه هتل ها باشد پس همه هتل ها بین المللی است ؟
ـ آیا اقامتگاههای ارگانها باعث ضربه زدن به هتلداری ما میشود؟
بله و به عقیده من، این نوع اقامتگاهها باید به بخش خصوصی واگذارشود و یا با برنامه ریزی دیگری اداره شودکه به هتل ها صدمه ای وارد نشود و رقابت در هتلداری بوجود اید و باعث سرمایه گذاری بیشتری در این زمینه شود
با تشکر از وقتی که برای مصاحبه بما دادید موفق باشید
طبق آمار و اطلاعات موجود صنایع دستی ایران به عنوان متنوع ترین در جهان است و بسیاری از انواع آن هیچ بدیلی در دهکده جهانی ندارند.
هرچند نام ایران به قدمت تمدنش در صنایع دستی درخشیده است، اما مدتی است به دلیل برخی سوءمدیریت ها و البته کوتاهی در ارگان های مربوطه و در نهایت دلسردی تولیدکنندگان، بازار کهن خود را از دست داده است و در زمینه حفظ آن ناتوان شده است. به همین دلیل کسب و کار با رئیس هیات مدیره اتحادیه صنایع دستی، محمد عبدلی به گفتگو نشسته تا از چند و چون این موضوع اطلاع یابد.
به طور کلی جایگاه صنایع دستی ایران در سطح جهان چیست؟
جایگاه ایران هم اکنون با تمام معضلات و مشکلات خود در جهان جزو 3 رتبه برتر است.
کدام کشورها قبل از ایران در سطح بین المللی مطرح هستند؟
هند و چین با صادرات رسمی حدود 5 میلیارد دلار در سال به عنوان رتبه اول و دوم جهان هستند.
به صادرات رسمی اشاره کردید، لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.
صادرات رسمی در صنایع دستی منظور آن بخشی از صادرات است که غیر از خرید معمولی گردشگران به ثبت رسیده و از طریق ارگان ها و سازمان ها به صورت رسمی و از طریق گمرک آن کشور انجام شده است.
چندی پیش معاون اسبق سازمان میراث فرهنگی گفته صادرات صنایع دستی ایران می تواند سالانه حدود 4 میلیارد دلار باشد، منظور شما در این باره چیست؟
با توجه به تنوع و کیفیت صنایع دستی ایران در سطح جهان اگر هم برنامه ریزی ها و سیاست ها دقیق انجام شود، این رقم پایه خواهد بود و می توان انتظار خیلی بیشتر از آن داشت.
به نظر شما اصلی ترین مشکل صنایع دستی کجاست؟
اگر بخواهم یک مورد را بگویم، عدم حمایت دولت اما این ضعفی که در حال حاضر صنایع دستی کشورمان از آن رنج می برد، در این عامل خلاصه نیست؛ بلکه عواملی چون برندسازی، ثبت مالکیت معنوی، بازاریابی و بسته بندی را می توان در این زمینه نام برد.
به بسته بندی اشاره کردید. به چه دلیل تاکنون بسته بندی و برندسازی برای صنایع دستی ایران انجام نشده است؟
در مورد برندسازی باید بگویم این معضل مربوط به عدم درک صحیح از این موضوع یعنی برندسازی صنایع دستی در کشورمان باعث شده تاکنون این امر لازم محقق نشود، به طور کلی برندسازی کار یک کارگاه یا موسسه کوچک نیست؛ بلکه کار باید در سطح ملی صورت گیرد، اما در مورد بسته بندی باید این گونه گفت که علی رغم وجود تکنولوژی لازم و دستگاه های مربوطه در این زمینه یعنی بسته بندی هنوز بسیاری از تولیدکنندگان از آن فراری هستند و شاهد ارسال محصولات در کارتن یا در بسته هایی که پر از پوشال است به بازارهای هدف هستیم. این امر نیازمند فرهنگ سازی بین تمام تولیدکنندگان است.
آیا در زمینه توزیع صنایع دستی ایران از مشکلی رنج می برد؟
ببینید شاید بتوان گفت اصلی ترین مشکل همین جاست. بگذارید مثالی بزنم؛ در حال حاضر حتی پفک نمکی در ایران از سیستم توزیع برخوردار است و تولیدکنندگان میلیون ها تومان بابت توزیع آن هزینه می کنند، حال آن که هنر صنعت ایران که می تواند میلیون ها دلار سودآوری داشته و صدها هزار فرصت شغلی ایجاد کند، هنوز در پستوی کارگاه ها و مغازه های انگشت شمار سطح شهرها منتظر معرفی شدن هستند.
ببینید کار معرفی و جمع آوری محصولات و ارسال آنها به بازار هدف، کار تولیدکننده نیست؛ بلکه تشکل هایی مثل اتحادیه موظف به این کار است، اما این سیستم هنوز در ایران جایی ندارد و همین دلیل باعث ضعف در صنایع دستی ایران شده است.
همان طور که می دانیم محصولات صنایع دستی به مواد اولیه محل وابسته هستند، اما بسیاری معتقدند که توزیع مناسب مواد اولیه در کشور وجود ندارد.
بله. این موضوع هم باعث ضعف تولید صنایع دستی کشورمان شده است. همه تولیدات ایران به مواد اولیه محلی وابسته نیستند، به عنوان مثال بسیاری از صنایع دستی تولیدی ایران به مس، قلع، برنج یا امثال این مواد نیازمند هستند و تولیدکنندگان نمی توانند به صورت مستقیم از تولیدکننده خرید کنند و به ناچار در دنیای بورس کالا علاوه بر اتلاف وقت گاهی اوقات با نوسانات بازار متضرر می شوند، در حالی که این تولیدکنندگان اگر واقعا قصد حمایت از آنها را داریم، باید مورد حمایت دولت در این زمینه نیز قرار گیرند تا نه وقت از دست بدهند و نه پول و فقط به فکر بالا بردن سطح کیفیت محصولات خود باشند و به تولید فکر کنند.
به حمایت های تولیدی اشاره کردید، آیا مردم کشور هم در این حمایت نقشی دارند یا خیر؟
صنایع دستی ایران از ابتدا به حمایت مردم نیازمند بوده، این گونه که مردم ایران اگر به کالاهای صنایع دستی فقط به دید کالای لوکس بنگرند، به شکل طبیعی باعث کاهش تولید خواهند شد، چون تقاضا نیست، تولیدکننده هم از تولید خود کم می کند. بسیاری از کالاهای صنایع دستی به عنوان کالاهای سرمایه ای هستند و در گذشته به عنوان سرمایه نوعروسان بودند، اما هم اکنون فقط به دید کالای لوکس به آنها فکر می کنیم. ظروف نقره، مسی، سفره های قلمکار یا صدها مورد دیگر که روزگاری به عنوان سرمایه همراه نوعروسان بود، هم اکنون به کالایی در ویترین برخی منازل تبدیل شده و همین موضوع تقاضای داخلی را کاهش داده و بسیاری از تولیدکنندگان را از تولید منصرف کرده است.
بازارهای هدف صنایع دستی ایران هم اکنون چه کشورهایی هستند؟
ببینید صنایع دستی ایران در سطح جهان متقاضی دارند، به شرط این که بخوبی معرفی و بازاریابی شوند. صنایع دستی ایران به دلیل تنوع و کیفیت می تواند اکثر نظرها را به خود جلب کند، اما مشکل اصلی در شناسایی بازاراهای هدف و نیاز آنهاست. هم اکنون در ایران هیچ معیاری جهت شناسایی بازارهای هدف و نیاز آنها نیست و صرفا از روی تقاضا این اتفاق می افتد، اما بازارهای هدف اصلی ایران، کشورهای اروپایی، چین، ترکیه و بخشی از آمریکاست. البته می توان این گونه تصور کرد که هر کجای جهان که ایرانیان زیاد ساکن هستند، تقاضای صنایع دستی هم بالا رفته، چون معرف این اجناس در آن مکان ساکن بوده است.
اتحادیه صنایع دستی و مجموعه تحت نظر شما در این زمینه یعنی معرفی صنایع دستی ایران چه کرده است؟
حضور گسترده در نمایشگاه ها و البته بازاریابی صنایع دستی ایران، اصلی ترین فعالیت برون مرزی ما بوده است. نمایشگاه های دائمی و فصلی ایران در این زمینه می تواند کارنامه این اتحادیه باشد.
چرا بسیاری از تولیدکنندگان به حاکمیت دولتی بر این صنعت اعتراض دارند؟
ببینید به عنوان مثال به حمایت دولت برای حضور در این نمایشگاه ها اشاره می کنم. اگرچه سوبسیدهای خوبی برای حضور تولیدکنندگان در نمایشگاه ها داده می شود، اما همیشه این امکانات در اختیار افرادی خاص قرار می گرفته و بسیاری از تولیدکنندگان هیچ منافع یا حمایتی از این طریق نداشته اند، پس همواره بر حاکمیت دولت بدبین شده و به صورت انفرادی وارد بازار می شوند که متاسفانه همین موضوع باعث حذف تدریجی آنها از چرخه تولید می شود، چون توان رقابت با شرکت های بزرگ و دیگر کشورها را ندارند.
به بازار هدف چین اشاره کردید، مگر نه این که چین رقیب ایران است، پس چگونه بازار خوبی جهت فروش محصولات ماست؟
خیر، چین با توجه به این که حدود 20 درصد از مردمش از قشر پردرآمد هستند، می توان به عنوان بازار خوبی برای صنایع دستی کشورمان باشند. ما در آخرین نمایشگاه صنایع دستی که ایران در این کشور برگزار کرد، تجربه خوبی از حضور در بازار چین داشتیم و گاهی برخی از محصولات را به چندین برابر قیمت فروخته ایم، اما متاسفانه به دلیل عدم شناخت دقیق از بازار هدف، کمی از فرصت ایجاد شده خوب استفاده نکردیم که امید داریم در آینده این مشکل برطرف شود.
کمی بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟
چینی ها خریداران خوبی برای مینای اصفهان و سفره های قلمکار بودند، اما در این نمایشگاه اکثر سفرهای قلمکار ما با ابعاد بزرگ بودند، دریغ از این که میزهای چینی ها به دلیل محدودیت فضای خانه هایشان ابعاد کوچکتری دارند، بنابراین تمام سفره قلمکارهای کوچک در همان روز اول فروخته شد و بقیه که ابعاد بزرگ داشتند، دوباره به ایران آمد. این معنی دقیق شناخت بازار هدف محصولات است و اگر از این موضوع قبل از ارسال جنس باخبر بودیم، تمام محصولات را متناسب با آن تهیه می کردیم. به هر حال تجربه ای بود که امید داریم در موارد بعدی از آن بخوبی استفاده کنیم.
نظر شما درباره نمایشگاه های دائمی صنایع دستی ایران خارج از مرزها چیست؟
این نیازی است که باید به آن خوب توجه کنیم. در سال های گذشته خانه های فرهنگ و هنر ایران خارج از ایران این مسئولیت، یعنی معرفی محصولات و صنایع دستی کشور را خارج از مرزها به عهده داشتند که تجربه خوبی هم بود، اما از سال 84 که شرکت صنایع دستی ایران منحصل شد، علی رغم دارایی های زیادی که خارج از مرزها داشت، هیچ جایگزینی برای آن توسط مسئولان در نظر گرفته نشد و این مهم به دست فراموشی سپرده شده است، در حالی که امکانات و املاک این شرکت که بعضا همین حالا هم بلاتکلیف هستند، می تواند بخوبی در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
به عنوان آخرین سوال؛ مهم ترین کاری که برای رونق صنایع دستی باید انجام دهیم چیست؟
با توجه به این که سودآوری و اشتغالزایی این صنعت در بسیاری از صنایع موجود بالاتر است و صنایع دستی ایران، سفیران فرهنگی کشورمان خارج از مرزها هستند، اول باید بحث مالکیت معنوی، گارانتی و بسته بندی را برای این صنعیت جدی گرفت و پس از آن فرهنگ استفاده از صنایع دستی را در منازل رواج داد. باقی کارها خود به خود انجام می شود، چون وقتی بازار داخلی نیازهای تولیدکنندگان را تامین کند، بازار خارجی خود به خود مهیا می شود، یعنی حالا چون برخی از محصولات تولیدکنندگان داخل ایران متقاضی ندارد و در بازارهای خارحی هم گمنام باقی مانده، تولیدکنندگان آنها را به دست فراموشی سپرده اند و تولید را متوقف کرده اند. این صنعت توان تولید ثروت و اشتغالزایی بالایی دارد، در صورتی که به آن توجه کنیم و اهمیت بدهیم.
نظر شما درباره محصولات چینی یا هندی در بازار ایران چیست؟
این موضوع با همکاری ارگان های مختلف و در راس آن گمرک باید پیگیری شود، اما مسائلی که قبلا به آنها اشاره شد، مثل نبود بازار داخلی باعث کاهش تولید داخل شده و زمینه را برای حضور کالاهای متفرقه و خارجی را فراهم کرده است و باید بتدا فرهنگ سازی کنیم تا مردم کالاهای متفرقه را نخرند، بعد با اعمال سیاست های گمرکی به طور کلی واردات را حذف کنیم، طوری که واردات این نوع کالاها برای واردکنندگان صرفه اقتصادی نداشته باشد.
با توجه به فعالیت های علمی و برگزاری سه دوره همایش برندسازی در صنعت گردشگری دستاورد آنها در صنعت گردشگری چه بوده است؟
اگرچه برند سازی پدیده ای بسیار مهم در صنایع مختلف بوده است اما این امر در صنعت گردشگری زیاد قدیمی نیست و به تازگی پا به عرصه وجودی این صنعت گذاشته است . بطوری که از برندسازی محصولات موضوع شروع شده و کشورهای مختلفی در این موضوع کار کرده اند تا اینکه موضوع برند سازی به گردشگری نیز رسیده است.
اما در این صنعت یعنی گردشگری زمانی ما برند محصولات گردشگری داریم که در این بخش به مباحث علمی خیلی به آن تکیه نمی کنند چون محصولات گردشگری بسیار گسترده و متنوع هستند بنابراین ویژگی هایی در محصولات گردشگری وجود دارد موضوع برند سازی را تحت تاثیر خود قرار داده و مجامع علمی به آن زیاد تکیه نخواهند کرد مگر در مواردی خاص مثل بحث اقامتی یا رستوران ها که می توان برای آنها برندی درنظر گرفت.
اما منظور از برند سازی در گردشگری بیشتر برند سازی در مقاصد گردشگری است که مورد نظر ماست و بسیاری از محافل علمی و عملی دهکده جهانی درباره آن اظهار نظر کرده و مشغول این موضوع هستند. در این زمینه بخصوص طی سه سال برگزاری همایش و سمینارهایی که برگزار شده بحث برندسازی در قالب مقالات و پیشنهادهای دوره دکترا و کارشناسی ارشد به آن پرداخته ایم ، این فعالیت اگرچه کار بسیار عظیم و خوبی در این زمینه بوده است اما چون بحث برندسازی در صنعت گردشگری ایران مبحثی کاملا پیچیده است هنوز موضوع برند گردشگری ایران به آن نتیجه ای که مورد نظر بوده و بتوان به آن تکیه کرد نرسیده ایم و باید کارهای بسیاری را در این زمینه انجام دهیم.
البته ممکن است بطور کلی انتظار اینکه طی دو یا سه سال بتوانیم به نتیجه یعنی برند گردشگری برسیم کلا انتظار صحیحی نباشد چون برندسازی برای صنعت گردشگری در گذر زمان معنی پیدا خواهد کرد نه با یک جلسه یا دو رویداد در این زمینه بلکه باید به شکل طبیعی این برند باید تولید و معرفی شود .
این مبحث یا برندسازی کاری نیست که یک گروه دور هم بنشینند و آخر جلسه عبارت یا شعاری به عنوان برند گردشگری یک منطقه تولید کنند این اشتباه همگی ماست که علامت یا نشان را به جای برند در نظر می گیریم و فکر می کنیم اگر یک علامتی یا شعاری را به عنوان ایران به بازار معرفی کردیم کار تمام شده و از این پس کاسبی و گردش مالی ما روبه رشد خواهد بود. در صورتی که علامت یا شعار بیان کننده برند و معرفی کننده برند در بازار هدف است نه خود آن .
بطور کلی برند باید در طول زمان تولید شده که در این زمینه ابتدا باید عواملی که برند مقصد را می سازند شناسایی شده و متناسب با آن ها برند شکل گیرد این موارد در کنار هم برندی برای گردشگری کشوری مثل ایران را تولید خواهند کرد و این برند در ذهن گردشگر به خودی خود تصور مثبتی از مقصد ایجاد می کند.
این برند می تواند درباره هنر، صنعت، آداب و رسوم یا سنن ایران زمین باشد اما اصل موضوع این است که در باره برندسازی برای گردشگری ایران ما هنوز ابتدای راه هستیم و در بخش تئوری کار مانده ایم و تا عمل فاصله زیادی داریم.
آیا انجمن ملی گردشگری ایران بخصوص شما همکاری با مجامع دولتی در این زمینه داشته اید؟
در مورد اخیر که آقای نجفی دستور آن را صادر کرده اند حداقل بنده هیچ اطلاعی از همکاری مجامع علمی و انجمن یا اساتید علم گردشگری با کمیته درنظر گرفته شده ندارم و ندیده ایم این افراد در این مجمع جایی داشته باشند. اگر چه به عقیده من و دیگر همکارانم در انجمن ملی گردشگری ایران این روش یا تعیین کمیته مخصوص برندسازی گردشگری ایران تجربه موفقی نخواهد بود چون در مدیریت قبلی سازمان میراث فرهنگی هم اینگونه برنامه ها انجام شده بود و با همین روش ها قصد تولید برند گردشگری ایران را داشتندکه خوب خودتان حاصل کار را دیده اید و هم اکنون دوباره همه چیز از صفر شروع شده و بازهم همان تجربه در حال تکرار شدن است.
من فکر می کنم اگر صاحبنظران گردشگری ، فرهنگ، هنر و تاریخ و طبیعت ایران به عنوان شورایی در کنار یکدیگر و در یک جلسه باشند شاید بتوان راهکاری عملی در این زمینه به کار گرفت نه اینکه هر یک از ارگان های درگیر جداگانه در این زمینه برای خود تصمیم گیری و اقدام نماید بنابراین با همکاری یکجا و همزمان ارگان های درگیر موضوع برندسازی شاید به توان به اینده آن امیدوار بود نه با روش های کنونی . من به عنوان کارشناس ارشد و رئیس انجمن ملی گردشگری ایران معتقدم در صورتیی که این اتفاق هم بیافتد و همه کنار هم و سر یک میز بنشینند تازه در مسیری قرار گرفته ایم که در انتهای آن موفق به ساخت برند گردشگری کشورمان خواهیم شد.
شما به زمانبر بودن روند تولید برند گردشگری در کشورها اشاره کردید آیا به عقیده شما این تعجیلی که هم اکنون در سازمان میراث فرهنگی برای تولید یا معرفی برند گردشگری ایران صورت گرفته است نتیجه ای خواهد داشت یا خیر؟
به نظر من شاید این عجله زیاد مورد نیاز نیست چون شاید بسیاری از راهکارها یا پیشنهادهایی که در این موقعیت به سازمان داده می شوند زیاد منطقی یا عملی نباشند و قابلیت اجرایی نداشته باشند . همانطور که قبلا نیز اشاره کردم اگر پس از چند جلسه یک عبارت یا شعاری را مصوب کنیم که حتی ترکیب زیبایی هم داشته باشد این عبارت برند گردشگری ایران یا هر کشور دیگر نیست بلکه جمله ای زیبا است که به سرعت فراموش می شود و هیچ کارکرد مفیدی دراین زمینه نخواهد داشت.
من بطور کلی عقیده دارم تعجیل در این مسئله اصلا صلاح نیست و باید خیلی حساب شده دراین راه گام برداریم چون به گفته اکثر اهالی فن برند خروجی از اینگونه نشست ها و جلسات عجولانه محصولی است که به راحتی از ذهن ها پاک شده و در نهایت محو خواهد شد و بناچار دوباره باید به فکر عبارتی جدید در این زمینه باشیم. این تجربه ای است که کشورهای دیگر هم داشته اند به این صورت که شعاری یا به قول خودشان برندی را طراحی کرده و به بازار هدف ارایه داده اند اما با توجه به همان موارد که گفته شد پس از یک یا دوسال مجبور به تعویض آن شده اند چون بطور کلی یا فراموش شده است یا اینکه هیچ کارکرد مفیدی برای برنامه های آن ها نداشته است.
پس بهتر است برای اینکه بتوانیم برندی سازنده داشته باشیم ابتدا عوامل سازنده برند را بررسی و آنها را یکی یکی مهیا کنیم تا زمینه ساز تولید برندی کارآمد و دایمی در صنعت گردشگری کشورمان باشیم.
برای برند سازی باید مزیت های مقصد مورد نظر ما که هم اکنون ایران است را مورد توجه قرار دهیم و نوآوری و خلاقیت هایی که نسبت به مقاصد مشابه یا همسایه آن لازم است را به خوبی مورد بررسی و نتیجه گیری قرار دهیم تا بتوانیم بر بازارهای رقیب غلبه کنیم و نظر گردشگران را به امتیازات مقصد مورد نظر خودمان جلب کنیم .
بطوری کلی یکی از اشکالاتی که در سال های گذشته در زمینه برندسازی بوده این است که همه فعالان و دست اندرکاران دولتی در صنعت گردشگری که قصد برندسازی برای گردشگری ایران را داشته اند تصور می کردند در منطقه خاورمیانه یا آسیا یا حتی خلیج فارس ایران مقصدی بدون رقیب است هرچند جاذبه های منحصربفرد ایران در دیگر نقاط جهان گاهی بدون بدیل هستنداما همین کشورهای اطراف ما سالهاست که اقتصادشان را برمبنی گردشگری پایه ریزی کرده اند و هم اکنون از آن بهره خوبی به دست می آورند بنابراین جای تردید نیست که گامهای زیادی از ما جلوتر هستند و حتی با نداشته هایشان در حال پول درآوردن از صنعت گردشگری خود هستند پس نباید خودمان را بهترین مقصد در نظر بگیریم و تصور بدون رقیب بودن را داشته باشیم بلکه باید با خلاقیت و نوآوری داشته های بی بدیلمان را در بازارهای مقصد معرفی کنیم تا خواهان پیدا کند.
بطور کلی در زمینه ساخت برند دقت و انعطاف پذیری حرف اول را برای برند گردشگری می زند و باعث زنده ماندن یک برند در صنعت گردشگری خواهد بود. بازهم در زمینه برندسازی گردشری به این نکته اشاره می کنم که باید در بلند مدت زمینه های تولید برند را فراهم کنیم نکه اینکه به فکر تولید خود برند باشیم چون برند را خود جامعه و گردشگران با توجه به این امتیازات و زمینه های موجود تولید خواهند کرد و در جلسات نمی تواند تولید برند کرد.
به عقیده شما بخش خصوصی در برندسازی در گردشگری ایران چه نقشی خواهد داشت؟
به طور کلی گردشگری یعنی بخش خصوصی و دولت صرفا حکم نظارتی و حمایتی خواهد داشت بنابراین بطور کلی در صنعت گردشگری نقش عمده بخش خصوصی حلقه ای است بین مقصد و گردشگران بطوری که همه کسانی که در بخش خصوصی گردشگری مثل هتل ها ، مراکز تفریحی یا رستوران ها و تورگردانان یا آژانس های مسافرتی فعالیت می کنند اصلی ترین نقش را تولید و معرف کردن برند گردشگری کشور را بر عهده دارند.
بحث برند گردشگری معادله ای دو سویه است که در هر دو طرف گردشگران هستند و بخش خصوصی حاصل کار را به بالادستی ها یعنی جامعه دولتی انتقال خواهد داد.
همانطور که می دانیم گردشگر وقتی خاطره ای خوش یا زیبا از منطقه ای داشته باشد می تواند مبلغ خوبی برای گردشگری آن منطقه باشد پس حالا که افراد بخش خصوصی زمینه این تجربه خوب را برای او فراهم کرده اند می توانند نقاط قوت و ضعف همان منطقه را با توجه به عکس العمل گردشگران به بالادست خود انتقال دهند تا حاکمیت برای رسیدن به شرایط ایده آل گردشگران که در نهایت به برندسازی منتهی می شود گام بردارند نکه اینکه مسئولان خودشان برندسازی کنند.
بطور کلی برند تصوری از مقصد در ذهن گردشگر است که با توجه به تجربه وی از مقصد به وجود می آید بنابراین همگی بخصوص بخش خصوصی به عنوان اولین عضو مرتبط با گردشگران از سوی جامعه میزبان باید بیشترین تلاش را برای تشکیل تصویری خوب و مناسب از مقصد در ذهن گردشگر داشته باشد و دولت باید ابزار کار و لوازم مورد نیاز بخش خصوصی را در این باره در اختیارش بگذارد تا ذهن خلاق گردشگر با تجربه خوشی که از مقصد داشته اقدام به برند سازی دقیقی در این زمینه بکند.
به هر حال باید درنظر داشته باشیم که بطور کلی برندسازی برای گردشگری یک منطقه نیازمند هدایتی مرکزی از سوی دولت است اینگونه که تمام امکانات و قوانین لازم را باید در اختیار بخش خصوصی قرار دهد و صرفا پس از انتقال تجربه گردشگران از طریق بخش خصوصی به کارگروه و کمیته مربوطه به تقویت خوبی ها و کاهش بدی های موجود در مقصد کند اینگونه است که گردشگران با توجه به تجربه خوشی که از مقصدشان دارند خودشان برند گردشگری مقصد را تولید می کنند و کم کم آن در سطح بین الملل معروف می شود.
دکتر فراهانی مدیر کل اسبق سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان تهران
نظر شما برای برندسازی گردشگری و نقش آن در توسعه گردشگری کشورمان چیست؟
بطور کلی بحث برندسازی در صنعت گردشگری از نیازهای امروز توسعه گردشگری یا همان صادرات نامرئی در کشورهای مختلف جهان است. اما برای اینکه ما مطمئن باشیم که این برند می تواند زنده بماند و جوابگوی انتظارات ما باشد و بطور کلی صنعت گردشگری با تمام شاخصه هایش باشد و آن را تحت پوشش خود درآورد لازم است که این برند گردشگری پشتیبانی مردمی در کشور مقصد را داشته باشد نه اینکه صرفا عبارت یا شعاری بدون پشتیبانی جامعه میزبان باشد یا اینکه در واقع جنبه ملی داشته باشد.
به عقیده من برند می تواند موفق باشد که در واقع ارتباط مستقیمی با خواسته های مردم جامعه میزبان داشته باشد که در واقع برند رابطی بین تولید کننده و مشتری است و اگر نتوانیم این ارتباط را به خوبی برقرار کنیم بدون تردید اعتماد بین مشتری و فروشنده به وجود نخواهد آمد و در نهایت چرخه عرضه و تقاضا از بین خواهد رفت و برند مذکور فراموش خواهد شد.
به عقیده من همین عدم پشتیبانی مردمی باعث شده که علی رغم تلاش های انجام شده در این زمینه در ایران باستانی هنوز برند گردشگری قابل اعتمادی نداریم و در بازارهای هدف گردشگری کشورمان گمنام باقی مانده ایم.
چون وقتی برندی تهیه می شود و به مشتری ارایه می شود باید حس اعتماد و رضایت را در دو سوی معادله ایجاد کند نه اینکه یک طرف معادله بدون در نظر گرفتن نیازهایش رها شود با این رویکرد در واقعی راهی بیهوده مثل گذشته را طی خواهیم کرد و دوباره تکرار مکررات خواهد بود.
بنابراین برای موفقیت برند باید مطالعات زیادی در مورد زمینه جامعه شناسی و روانشناختی در جامعه میزبان صورت گیرد و حالا که جامعه میزبان ما ایران است باید بیشترین مطالعه در باره ارتباط جامعه ایران با گردشگران خارجی صورت گیرد و تصویری که ذهن ایرانیان از گردشگران خارجی می سازند را مد نظر این برندسازی قرار دهیم.
این موضوع یعنی ارتباط برند با جامعه و ملت میزبان بخصوص در کشورمان حساسیت بیشتری خواهد داشت چون ایران جامعه ای مذهبی و کاملا سنتی است بنابراین باید برند گردشگری مورد نظر ما برای ایران متناسب با خواسته ها و باورهای جامعه ایران تعیین شود تا پشتیبانی مردم با تمام افکار و عقایدشان را به خود جلب کند و در نهایت جاودانه باقی بماند اگرنه به سرعت فراموش خواهد شد چون مردم و جامعه ایران علاقه ای به مطرح کردن آن ندارند.
به نقش برند در اعتماد سازی گردشگران اشاره کردید آیا این برندسازی می تواند در استانداردسازی خدمات گردشگری جامعه میزبان نیز کمک کند؟
بدون تردید پاسخ شما مثبت است به این صورت که وقتی برند مورد اعتماد گردشگران قرار می گیرد به معنی آن است که گردشگر و مردم کشور میزبان به خدماتی که ارایه می دهند و دریافت می کنند ایمان داشته و همان کیفیت را همواره با دیدن یا شنیدن نام یا برند مورد نظر انتظار دارندبنابراین خود بخود استاندارد سازی صورت گرفته و همواره خدمات ارایه شده و تقاضای مورد نیاز با یکدیگر تناسب دارند و یکسان هستند.
بطور کلی نقش بخش خصوصی در این زمینه یعنی برندسازی از نظر شما چیست؟
همانطور که می دانیم فعالیت اصلی گردشگری بر عهده بخش خصوصی است و دولت هیچ وقت نباید در بحث اجرایی این موضوع حضور داشته باشد و صرفا در تهیه قوانین و تولید راهکارهای علمی گام بردارد پس این بخش خصوصی است که برای برندسازی تلاش می کند و آن را زنده نگه می دارند نه دولت چون دولت مجری در این زمینه نیست که نیازها و برتری های گردشگری ایران را بداند و با تکیه بر آنها برندسازی کند.
این تعجیل صورت گرفته درسازمان میراث فرهنگی برای تولید برند گردشگری کشورمان مفید است یا خیر؟
من معتقدم این عجله هرگز مفید نیست و جوابگوی نیاز گردشگری کشورمان ایران نخواهد بود چون این موضوع یعنی برندسازی در صنعت گردشگری نیازمند مطالعه دستاوردهای گذشته و متناسب سازی آن با نیازهای امروز جامعه است که در این زمینه استفاده از تجربه دیگران و کشورهای موفق هم دخالت خواهد داشت بنابراین جایی برای تعجیل یا عجله در این زمینه وجود نخواهد داشت .
جای تردید نیست که اگر مدت زمان بیشتری برای تولید برند گردشگری صرف شود در نهایت حاصل کار گامی مطمئن و دقیق تر خواهد بود چون در گذشته هم این تجربه را داشته ایم و با عجله تمام تلاش هایمان به دست فراموشی سپرده شده است و موفقیتی نداشته ایم.
نگاه سیاسی و کلیشه ای آفت رونق گردشگری
نویسنده: محمد حسین فرمهینی فراهانی ، کارشناس ارشد میراث فرهنگی و گردشگری
امروزه توجه به مقوله «صنعت گردشگری» در جهان ، نشانگر گستردگی ابعاد این صنعت پیشرو در دنیای امروزی است و نگرش دنیا به این صنعت بطور قابل ملاحظه ای دستخوش تغییرات و دگرگونی اساسی شده چرا که «صنعت گردشگری» میدان وسیعی از فعالیت ها ، اقدامات و خدماتی از قبیل حمل و نقل ، اقامت ، پذیرایی ، جاذبه ها و استراحت را شامل می شود . بطوریکه از صنعت گردشگری بعنوان بزرگترین و بالاترین فعالیت های اجتماعی ، فرهنگی نام برده می شود زیرا زمینه آشنایی جهانگردان را با تجارب فرهنگی دیگر ملل جهان فراهم می سازد . به دیگر سخن ، گردشگری تلفیقی از فعالیت ها و خدمات مستقیم و غیر مستقیم مختلفی است که توسط بخش های مرتبط با این صنعت بمنظور پاسخگویی مناسب به نیازهای گردشگران داخلی و خارجی با هدف تأمین رضایت آنان انجام می گیرد . این فعالیت ها و خدمات ارائه شده به گردشگران ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با مقاصد گردشگری دارد . مقصد یا مقاصد گردشگری در واقع به یک منطقه یا مناطق خاص جغرافیایی تلقی می شود که با توجه به گونه های مختلف آن از قبیل شهری ، روستایی ، منطقه ای ، جزیره ای و ... توسط گردشگران مورد بازدید قرار می گیرند .
ایران مقدس ما با موقعیت استراتژیک خاص و با پیشینه تمدنی بس کهن و جاذبه های متنوع گردشگری که شامل کوه های سر به فلک کشیده و استوار ، دشت های زیبا و سواحل دل انگیز دریاهای شمال و جنوب و کویر پر برکت می تواند دارای یکی از بزرگ ترین منابع درآمدی باشد . مقایسه درآمد گردشگری کشور عزیزمان با دیگر کشورها به ما گوشزد می نماید که در مورد مسأله گردشگری اجحاف شده است . مسئولان ما دانسته یا ندانسته زیان های جبران ناپذیری به امر توسعه گردشگری وارد کرده اند . آنها ناخواسته مردم عزیزمان را از منافع بسیار زیاد مالی حاصل از توسعه گردشگری محروم ساخته اند .
چون نگاه ما نگاه سیاسی است به همین جهت فکر می کنیم گردشگری تهدیدی علیه ارزش های انقلابی مان است . فکر می کنیم گردشگران انسان های مرفه بی قید و بندی هستند که جهت خوشگذرانی به مسافرت و گردش پرداخته اند . نگاه ما نگاه سیاسی است . ما رابطه با غرب و شرق را در سیاست خلاصه می دانیم . بخشی از دولتمردان ما نمی توانند غرب و شرق سیاسی را از غرب و شرق فرهنگی تفکیک نمایند چون دولتمردان خمیر مایه سیاسی دارند و زندگی آنها در مبارزات سیاسی شکل گرفته است .
فکر می کنیم که غربیان جهت تسلط بر ما به امر گردشگری پرداخته اند به همین خاطر به آنها گاهی انگ جاسوس می زنیم . در صورتی که اگر فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی خودمان را خوب جلوه دهیم آنها مجذوب رفتار و اخلاق و فرهنگ و تمدن ما خواهند شد .
نگاه ما به گردشگری از جهتی دیگر نیز نگاهی منفی است زیرا فکر می کنیم نیاز به گردشگری لازم نیست و این صنعت کاری لوکس است غافل از اینکه درسی که یک گردش و تفریح سالم به انسان می دهد ممکن است صد ها کتب و پند و اندرز به انسان ندهد . به گفته بزرگان سفر مرد خام را پخته کند . فرهنگ ما فقط کار را عامل حیات می داند در صورتی که که برای کار ابزاری چون گردش ، تفریح و شادی نیاز است .
پژوهش های مختلف در علوم رفتاری و روانشناسی ارتباطات ، حاکی از آن است که مسافرت و تفریح و شادی و گشاده رویی نقش والایی در پذیرش شخصیت اجتماعی مردم دارد اما متأسفانه گاهی اوقات افرادی مسافرت و شادی و گردش را ضد ارزش می پندارند و فقط گردشگری را در حد زیارت اماکن مذهبی بحساب می آورند . بنابراین باید برای توسعه گردشگری نگاه مان را عوض کنیم . در وهله اول نیاز افراد جامعه به امر گردشگری که یک امر حیاتی و واجب است و گردشگری در روحیات و اخلاق افراد اثر عمیقی می گذارد ، بهره وری را بالا می برد و نوع بینش و منش را تغییر می دهد . در ثانی درآمد سرشار از این صنعت می تواند چرخه توسعه اقتصادی را بهبود بخشد و اشتغال زایی نماید . بطور متوسط هر گردشگر می تواند چهار شغل ایجاد کند . ثالثا برای بهبود توسعه گردشگری نیاز به همکاری اکثر وزارتخانه ها می باشد . وزارت آموزش و پرورش اهمیت گردشگری را در کتاب ها گنجانده و معلمان تدریس کنند . وزارت ارشاد و موسسات ایرانگردی و جهانگردی و متولی اصلی ان سازمان میراث فرهنگی در صدر همه بستر رشد این صنعت را فراهم آورد . وزارت راه ، حمل و نقل ، نیروی انتظامی ، بهداشت و درمان و ... می توانند در پیشبرد راهکارهای توسعه این صنعت مؤثر باشند .
اما مهمترین مساله عدم آموزش علم گردشگری توسط سازمان های ذیربط است . فردی که لذت گردش را نچشیده و انسانی که نیاز به گردش را درک نکرده ، اهمیت موضوع را درنمی یابد . وظیفه مسئولان این است که با آموزش به مردم بگویند که سفر و تفریح و گردش مانند غذا برای سلامت روان آنها ضروری می باشد . مردم باید از خرج های اضافی کم نمایند و هزینه ای را بابت سفر و امر گردشگری اختصاص دهند . گرچه مشکلات اقتصادی مانع از گردشگری بین المللی است اما برای شروع ، گردش به ایران زمین کفایت می کند . به مردم یاد دهیم که می توانیم بسیاری از سنت های دست و پا گیر مثل پذیرایی آنچنانی و اسراف در خوراک را کنار نهاده و ساده زیستی را چاشنی رفتار خود کرده و شادمانی از بدست آوردن لذت هایی چون سفر و گردشگری را فراروی خود ببینیم . هفته گردشگری موقعیت خوبی است که با مردم سخن بگوییم و یادآوری نماییم که وقت آن است که گردشگری کلیشه ای را کنار گذاشته و بدانند مقاصد گردشگری ما فقط شیراز و اصفهان و مشهد و شمال نیست بلکه به پهنه ی ایران کهن جاذبه های گردشگری وجود دارد . امیدواریم دولت تدبیر و امید گردشگری را جدی گرفته و با سازمان های فرابخشی قدم های مستحکم و نوید بخشی برای رونق این صنعت مهم بردارد .
هنوز یک هفته از بازگشت ریاست جمهوری و هیات همراهش از آمریکا نگذشته است که سیلی از رویدادها و اخبار مثبت باعث ایجاد شور و نشاطی خاص در اکثر صنایع و محافل خبری کشور شده است . اگر از ابتکار عمل و رویکرد صحیح بین المللی و سیاسی روحانی در این سفر که بیانگر درایت حاکمیت نظام ایران است بگذریم به امید و رویکردی تازه در گردشگری ایران خواهیم رسید ؛ صنعتی که طی سه دهه گذشته همانند کودکی آواره به این سو و آنسو کشیده شده اما ظاهرا به واسطه همین رویکرد معقول و دقیق دولت یازدهم قرار است این کودک آینده ای روشن را تجربه کند.
همچنین حتی اگر از بازگشت شیردال به میهن و موضوع الواح هخامنشی و دیدار نجفی با روسای دانشگاههای معروف ایالات متحده و موزه متروپو لیتن نیز سرسری عبور کنیم ظاهرا بازهم همه راهها به رم یعنی فرودگاه نیویورک ختم می شود. فرودگاهی که شاید به زودی شاهد فرود آمدن هواپیماهای جمهوری اسلامی ایران پس از گذشت نزدیک به چهار دهه خواهد بود. از این رو کسب و کار موضوع برقراری پرواز مستقیم بین ایران و آمریکا را از نظر صنعت گردشگری و بعد اقتصادی آن فارغ از هر گونه سیاسی کاری با دو تن از فعالان دولتی وخصوصی گردشگری بررسی کرده است.
به عقیده ایرج ندیمی عضو هیات رئیسه فراکسیون گردشگری مجلس و نماینده مردم لاهیجان این موضوع نیازمند برنامه ریزی و مدیریت کاملا هوشمندان است و باید قبل از اینکه شتابزده عمل کنیم کلیه جوانب را در این مورد بررسی کنیم. این نماینده مجلس نهم می گوید درباره برقراری مجدد خطوط پروازی میان ایران و آمریکا باید علاوه بر درنظر گرفتن شرایط سیاسیی به عوامل اقتصادی آن هم توجه داشت .
این عضو فراکسیون گردشگری ضمن تاکید بر عوامل سیاسی درباره این دستور رئیس جمهوری می گوید: بعد اقتصادی این پروازها واقعا برای صنعت حمل و نقل هوایی ایران به عنوان امتیازی منحصر به فرد خواهد بود چون دهها هزار ایرانی که خارج از مرزهای کشور بخصوص در شمال آمریکا زندگی می کنند و براساس قانون جمهوری اسلامی ایران هیچ منعی برای مسافرت به کشور ندارند بدون تردید علاقمند هستند توسط ناوگان هواپیمایی کشورشان که از گذشته باعث افتخار ایران زمین بوده به میهن و زادگاهشان وارد شوند .
ندیمی دلیل این اشتیاق را علاوه بر مسئله ملی بودنش ، بعد اقتصادی و صرفه زمانی آن برای مسافران ایران می داند و می گوید: از سوی دیگر با این اتفاق بازدهی فرودگاه های کشورمان در این زمینه نیز افزایش خواهد یافت وی در این باره ادامه می دهد براساس گزارش ها و اخبار برخی فرودگاههای ایران از لحاظ اقتصادی توجه مناسبی ندارد و دیگران هم آنچنان سودده نیستند اما این پروازها در صورت انجام شدنش می توانند روح تازه ای در اقتصاد برخی فرودگاههای بین المللی ایران مثل تهران ، اصفهان ، شیراز و مشهد بدمد.
وی به سود سالانه ترانزیت سالانه صدها هزار مسافر ترانزیت ایرانی که برای رسیدن به مقاصدی در ایالات متحده از فرودگاههای ترکیه و دبی یا قطر استفاده می کنند اشاره می کند و می افزاید: این تعداد مسافر ایرانی که از خطوط هواپیمایی کشورهای یاد شده برای رسیدن به آمریکا و آمریکای شمالی استفاده می کنند سالانه میلیون ها دلار سود را به جیب این کشورها می ریزند که اگر خطوط هوایی بین ایران و آمریکا برقرار شود همین مقدار پول در سیستم داخلی کشورمان هزینه خواهد شد.
این نماینده مجلس به موقعیت ممتاز ایران در صورت برقراری پرواز مستقیم بین ایران و آمریکا اشاره می کند و می گوید: اگر این اتفاق با توجه به منافع ملی کشورمان روی دهد و هواپیماهای ایرانی در فرودگاههای شرق ایالات متحده آمریکا فرود آیند می توان امیدوار بود فرودگاههای یاد شده ایران رشد و رونق مناسبی را به واسطه حضور مسافران ترانزیت از کشورهای همسایه بخصوص همسایه های شمال شرقی و شرق کشور تجربه کنند.
ندیمی در پایان می گوید در صورت اجرایی شدن این دستور ریاست جمهوری باید شاهد تحولات عظیمی در منطقه و اقتصاد گردشگری و حمل و نقل هوایی کشورمان باشیم.
از سوی دیگر محمد حسن کرمانی رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران قبل از هر سخن می توانم تصور کنم وقتی هواپیماهای جمهوری اسلامی ایران در یکی از فرودگاههای آمریکا فرود می آیند مردم کشورمان چه داخلی و چه خارج نشین چه احساسی خواهند داشت ؛ به قول این فعال صنعت حمل و نقل هوایی کشور در صورت برقراری این مسیرهوایی این غرور ملت ایران است که روی باند فرودگاههای آمریکا حرکت می کندنه یک هواپیمای غولپیکر .
کرمانی در این زمینه می گوید اگر از لحاظ توجیه اقتصادی به این اتفاق بنگریم براساس اطلاعات و ارقام موجود برقرار این پروازها باعث رونق چشمگیری در صنعت حمل و نقل هوایی ایران خواهد شد چون علاوه بر حضور گسترده ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا که برای سفر به کشورمان در حال حاضر از خطوط هوایی خارجی استفاده می کنند تعداد زیادی مسافران ترانزیت خارجی هم به جمع این مسافران افزوده می شوند که این خود یعنی یک بازار تضمین شده برای شرکت هواپیمایی جهت برقراری پرواز بین دو نقطه از جهان.
اما کرمانی در این زمینه معتقد است صرفا مسافران نیستند که برای صنعت گردشگری و حمل و نقل هوایی ما سودآورند خواهند بود بلکه برقراری این پروازهای مستقیم می تواند پای سرمایه گذاران را نیز به میان کشانده و سرمایه های زیادی را راهی صنایع مختلف از جمله صنعت گردشگری ایران که از موقعیت بسیار ممتازی در منطقه برخوردار است ،کند.
وی می گوید: هرچند این پروازها در ابتدا بسیار محدود خواهند بود اما باتوجه به گستردگی موضوع این شرکت های هواپیمایی هستند که نیاز گسترش پروازهای خود به این مقاصد جدید را حس می کنند و باعث اشتغالزای و سرمایه گذاری مجدد در صنعت حمل ونقل هوایی ایران به واسطه این اتفاق میمون خواهد شد.
رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن تقدیر از هوشمندانه ریاست جمهوری و تصمیم جدی ایشان برای متحول کردن صنعت گردشگری و صنایع وابسته به آن می گوید: برخی ها می گویند ناوگان حمل و نقل هوایی ایران به دلیل فرسودگی این امکان را ندارد اما شرکت هواپیمایی ماهان در سفر اخیر آقای روحانی به نیویورک ثابت کرد که این تصور کاملا درباره صنعت حمل و نقل ایران اشتباه است .
وی به پروازهای شرکت هواپیمایی هما در سال 1354 شمسی از تهران به آمریکا که با هواپیماهای 747 SP صورت می گرفت اشاره می کند و ادامه می دهد : شرکت هواپیمایی ایران ایر یا دیگر شرکت های ایرانی می توانند همانند صدها شرکت هواپیمایی موجود جهان در صورت اقتصادی بودن مسیر هایشان اقدام به اجاره هواپیماهای مدرن کرده و با افتخار به مسافرین خود با بهترین امکانات سرویس دهی داشته باشند .
کرمانی می گوید : هرچند برخی از شرکت های هواپیمایی ایران از تکنولوژی روز و هواپیماهای بسیار مدرن در پروازهای خود استفاده می کنند اما اگر بازارشان رونق داشته باشند و نیاز افزایش ناوگان خود را احساس کنند بدون تردید راهکار یاد شده می تواند بهترین روش برای خدمات رسانی به متقاضیان باشد.
این فعال صنعت حمل ونقل هوایی درباره شرکت هواپیمایی ایران ایر می گوید : به عقیده من این شرکت تحریم نشده است بلکه در تحریم نگهداشته شده است و بدون تردید این دستور ریاست جمهوری مقاومت هایی از سوی رقبای این شرکت را برمی انگیزد که باید با توجه به این مقاومت ها ی داخلی و خارجی برای برقراری پرواز مستقیم بین ایران و آمریکا تصمیم گرفت.
کرمانی ضمن تاکید بر توانایی و تخصص بسیار بالای فعالان شرکت های هواپیمایی ایران تصریح می کند: بجاست که مسئولان دولتی و شرکت های هواپیمایی کشورمان دست به دست هم دهند و با درنظر گرفتن منافع ملی و اقتصادی کشورمان در این زمینه گام بردارند.
وی در پایان می گوید: امتیاز فرود هواپیماهای مسافری ایران در خاک ایالات متحده آمریکا فقط محدود به مسافران و صنعت حمل و نقل هوایی کشور نخواهد شد بلکه با این روی داد سیگنال های اعتماد و از بین رفتن بحران ایران به تمام جهان مخابره می شود و با توجه به امتیازات ویژه و استراتژیک ایران موجی از سرمایه های خارجی روانه این سرزمین باستانی خواهد شد.
کسب و کار دیدگاه برخی از سفرای کشورهای خارجی را درباره گردشگری ایران بررسی می کند
ایران از نگاه شرق و غرب
نویسنده : عماد عزتی
روز یکشنبه این هفته یکی از خبرسازترین روزهای دست اندرکاران صنعت گردشگری بود و بسیاری از فعالان صادرات نامرئی با نمایی جدید از رویکرد دولت در این صنعت آشنا شدند. همایشی که هر سال تحت عنوان تجلیل از پیشکسوتان و خادمان گردشگری در هفته گردشگری برپا می شد امسال با پیام مهمی از سوی رئیس جمهور مبنی بر ایران میزبانی شایسته برای گردشگران خارجی آغاز به کار کرد و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این برنامه دریچه ای نوین اما کارآمد را برای گردشگری ایران گشود.
وی در بخشی از سخنان خود رو به سفیران خارجی حاضر در سالن همایش کرد و گفت : مهمترین ماموریت شما در ایران ایجاد زمینه و بستری برای درک متقابل دو کشور است. شما و ملت تان باید به کمک ما ایران را بهتر بشناسید و همین طور برعکس . در این زمینه آماده هر گونه همکاری برای توسعه گردشگری بین دو کشور هستیم، امیدوارم شما هم در این زمینه با مسئولان امور خارجه صحبت کنید .
این همایش با تمام حواشی و اتفاقهایش نقطه عطفی در صنعت گردشگری ایران شد و اولین باری بود که مسئولان کشورمان روشن و واضح از سفرای کشورهای خارجی خواستند تا در زمینه گسترش تبادل گردشگران بین ایران و کشورهای خارجی فعالیت کنند.
از این رو کسب و کار در این شماره قصد دارد تا نظر تعدادی از سفرا و مسئولان خارجی که در ایران ساکن هستند و یا از ایران بازدیدکرده اند را منتشر کند تا به عنوان اولین رسانه پس از دعوت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی به این موضوع پرداخته باشد و ابتکار عملی در رسانه ها جهت انتشار اخبار مربوط به حضور گردشگران خارجی و البته مسئولان بلند پایه دیگر کشورها در ایران باستانی باشد .
سفیر اندونزی: سفرکردن در کشور میزبان بهترین راه ارتباط بین فرهنگ هاست
دیان ویرنجوریت سفیر کشور اندونزی معتقد است ، سفرای دیگر کشورها که مثل وی به عنوان سفیر در کشوری مشغول به انجام وظیفه هستند اولین و اصلی ترین کارشان پس از امور دیپلماتیک آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم کشور محل ماموریتشان است و بهترین راه ارتباط با جامعه میزبان، سفرکردن به روستا و شهرهای کوچک است .
سفیر کشور اندونزی در بخش دیگری از سخنان خود به پتانسیل بالای کشورهای اسلامی در تبادل گردشگر اشاره می کند و می گوید: تعداد کشورهای اسلامی و همچنین مسلمانان جهان واقعا بهترین پتانسیل برای توسعه روابط فرهنگی بخصوص در زمینه صنعت گردشگری است.
وی در ادامه می افزاید : هرچند برخی رسانه ها سعی دارند تا با پررنگ کردن تفاوت های مذهب سنی و شیعه میان این دو گروه مسلمان فاصله ایجاد کنند اما همین مبحث گردشگری می تواند باعث اتحاد هرچه بیشتر مسلمانان جهان شود همانطورکه مراسم حج هر سال نمادی از اتحاد مسلمانان جهان است.
دیان ویرنجوریت در پایان سخنان خود به نمایشگاه عکسی که به همکاری سفیر قبلی کشور بوسنی و هرزگوین برگزار کرده اشاره می کند و می گوید : این نمایشگاه که با عنوان «ایران از نگاه شرق و غرب» برگزار شد می تواند به عنوان نمادی از همکاری فرهنگی کشورهای مسلمان بوده و در جهت توسعه روابط گردشگری از آن استفاده شود.
سفیر کشور اسپانیا: رسانه های خارجی دنیایی غیر واقعی از ایران ترسیم کرده اند
اما پدرو ویینا سفیر کشور اسپانیا د درباره ایران اینگونه می گوید: راستش وقتی حکم ماموریتم به ایران را دیدم، زیاد خوشحال نبودم و اگر فرصتی داشتم سعی به تغییر آن میکردم. در آن زمان اطلاعات کاملا ضعیفی از ایران داشتم و به واسطه مطالعه روزنامه های خارجی که تبلیغات منفی علیه ایران داشتند تصور نادرستی از موقعیت این کشور داشتم، اما حالا پس از گذشت حدود دو سال از ماموریتم در این کشور باستانی، نظرم کاملا با روز اول متفاوت است و ذهنم با واقعیت ایران آشنا شده است.
به عقیده من آنچه که در روزنامهها و رسانههای اروپایی درباره ایران گفته میشود، با واقعیتی که من آن را از نزدیک درک کردم، کاملا متفاوت است. اگر کشور ایران قصد توسعه گردشگری خود را در جامعه بین المللی دارد به نظر من ابتدا باید با این تصور اشتباه مقابله کند و این کار به جز با کمک رسانه ها امکانپذیر نیست .
سفیر کشور اسپانیا در پایان می گوید : در یک کلام بگویم به ایران بیایید و از جاذبه های باستانی و طبیعی این کشور بازدید کنید .
کاردار کشور مکزیک: گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند
در همین حال مارتین تورس سفیر کشور مکزیک درباره صادرات نامرئی ایران می گوید: راستش را بخواهید روزهای اول ماموریتم تفکر من درباره ایران با حال حاضر خیلی متفاوت بود. من فقط نام ایران را با فرش ایرانی می شناختم. بدون تردید همیشه سمبل هایی هست که وقتی شما در گوشه و کنار جهان می بینید نام منطقه ای در ذهن شما تکرار می شود. فرش ایران هم یکی از آن علائم بود؛ هرجا که یکی از آنها را می دیدم یاد ایران می افتادم. اما واقعا چیز زیادی درباره این کشور نمی دانستم و عقیده دارم خیلی ها در جهان هستندکه مثل من نظری درباره ایران با تمام جذابیت هایش ندارند. من فکر می کنم اطلاعات گردشگری درباره ایران خیلی کم است. بسیاری از گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند.
کاردار مکزیک در باره گسترش روابط تبادل گردشگر بین دو کشور می گوید: به طور کلی من علاقه دارم کشورم را بیشتر به مردم ایران معرفی کنم و دو ملت را با یکدیگر آشنا کنم، نه فقط برای توسعه گردشگری برای آشنایی با فرهنگ و تمدن یکدیگر. از این رو سفارت مکزیک برنامه های زیادی برای همکاری های فرهنگی بین دو کشور دارد؛ برنامه های موسیقی، نقاشی، تاریخ جزو کارهایی است که در مرکز فرهنگی سفارت انجام می شود.
سفیر کشور فنلاند: موسیقی سنتی ایران مرا به کهکشان ها برد
هاری کامراینن سفیر کشور فنلاند نیز درباره جاذبه های ایران و صنعت گردشگری کشورمان می گوید: به عقیده من ایران پتانسیل بسیار زیادی برای ارتقای صنعت گردشگری خود در اختیار دارد و می تواند سالانه درآمد هنگفتی از آن به دست آورد این پتانسیل توان جذب گردشگران داخلی و خارجی را به دیدنی های ایران دارد واقعا من علاقمند هستم فنلاندی های بیشتری را در محوطه های باستانی ایران ببینم.
وی به موسیقی سنتی ایران به عنوان جاذبه ای شگفت انگیز برای گردشگران خارجی اشاره می کند و می گوید: به خاطر دارم در تهران به کنسرتی رفتم که در آن کنسرت نوازندهها نوای تار و پیانو را با هم تلفیق کرده بودند طی این کنسرت با تار آشنا شدم و واقعا به آن علاقمند شدم. این هم نوازی واقعا زیبا بود و البته شگفت آور صدای این دو ساز برای من صحرآمیز بود در میانه کنسرت احساس نزدیکی خاصی با موسیقی ایران داشتم واقعا زیبا بود به عقیده من موسیقی سنتی ایران گفتنی های بسیاری برای ما خارجی ها دارد که هنوز برایمان بازگو نکرده . من طی برگزاری این کنسرت انگار در آسمانها سفر می کردم و حال و هوایی خاصی را تجربه کردم واقعا تجربه زیبایی بود چون این موزیک بود که مرا با خود برد بنابراین می توان گفت که جاذبه موسیقی سنتی ایران برای جلب نظر گردشگران خارجی بسیار خواهد بود.
سفیر کشور نروژ: عاشورا یکی از بیادماندنی ترین خاطراتم ازایران است
اما جنزپتر کمپرود سفیر کشور نروژ درباره گردشگری ایران اینچنین می گوید: وقتی با خودم فکر می کنم واقعا تعجب می کنم که ایران این همه امکانات برای گسترش صنعت گردشگری طبیعی و تاریخی را یکجا در اختیار دارد. طبیعت چهارفصل، آثار باستانی بسیار کهن و البته تمدن معروف ایران همه و همه یک دنیا گفتنی را در اختیار دارند که می تواند صنعت گردشگری ایران را متحول کند.
یکی از همکاران قبلی من در ایران قبل از آمدنم به این کشور گفت: ایران 2400 سایت باستانی در اختیار داردکه همگی توان ثبت در سازمان یونسکو را دارند باید آنها را ببینی . او گفت من قبلا این کار را انجام دادم بنابراین من نیز این کار را انجام خواهم داد یعنی سعی می کنم از تمام آنها بازدید کنم. نتیجه اینکه صنعت گردشگری ایران واقعا می تواند کشور ایران را متحول کند.
سفیر کشور نروژ به جاذبه های مذهبی کشورمان اشاره می کند و می گوید: روز عاشورا تا کنون یکی از به یادماندنی ترین خاطراتم در ایران خواهد بود ، عاشورا به عنوان مراسمی مذهبی در ایران واقعا می تواند هر سال تعداد زیادی مثل من را به خود جلب کند.
به هر حال این گوشه ای از نظر مقامات خارجی مقیم ایران است و هر کدام دنیایی از گفتنی ها درباره ایران اسلامی ما دارند که می توان با انتشار گسترده آنها تصویری واقعی از ایران و تمدن باستانی آن به جهان مخابره کرد.
کسب و کار دیدگاه برخی از سفرای کشورهای خارجی را درباره گردشگری ایران بررسی می کند
ایران از نگاه شرق و غرب
نویسنده : عماد عزتی
روز یکشنبه این هفته یکی از خبرسازترین روزهای دست اندرکاران صنعت گردشگری بود و بسیاری از فعالان صادرات نامرئی با نمایی جدید از رویکرد دولت در این صنعت آشنا شدند. همایشی که هر سال تحت عنوان تجلیل از پیشکسوتان و خادمان گردشگری در هفته گردشگری برپا می شد امسال با پیام مهمی از سوی رئیس جمهور مبنی بر ایران میزبانی شایسته برای گردشگران خارجی آغاز به کار کرد و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این برنامه دریچه ای نوین اما کارآمد را برای گردشگری ایران گشود.
وی در بخشی از سخنان خود رو به سفیران خارجی حاضر در سالن همایش کرد و گفت : مهمترین ماموریت شما در ایران ایجاد زمینه و بستری برای درک متقابل دو کشور است. شما و ملت تان باید به کمک ما ایران را بهتر بشناسید و همین طور برعکس . در این زمینه آماده هر گونه همکاری برای توسعه گردشگری بین دو کشور هستیم، امیدوارم شما هم در این زمینه با مسئولان امور خارجه صحبت کنید .
این همایش با تمام حواشی و اتفاقهایش نقطه عطفی در صنعت گردشگری ایران شد و اولین باری بود که مسئولان کشورمان روشن و واضح از سفرای کشورهای خارجی خواستند تا در زمینه گسترش تبادل گردشگران بین ایران و کشورهای خارجی فعالیت کنند.
از این رو کسب و کار در این شماره قصد دارد تا نظر تعدادی از سفرا و مسئولان خارجی که در ایران ساکن هستند و یا از ایران بازدیدکرده اند را منتشر کند تا به عنوان اولین رسانه پس از دعوت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی به این موضوع پرداخته باشد و ابتکار عملی در رسانه ها جهت انتشار اخبار مربوط به حضور گردشگران خارجی و البته مسئولان بلند پایه دیگر کشورها در ایران باستانی باشد .
سفیر اندونزی: سفرکردن در کشور میزبان بهترین راه ارتباط بین فرهنگ هاست
دیان ویرنجوریت سفیر کشور اندونزی معتقد است ، سفرای دیگر کشورها که مثل وی به عنوان سفیر در کشوری مشغول به انجام وظیفه هستند اولین و اصلی ترین کارشان پس از امور دیپلماتیک آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم کشور محل ماموریتشان است و بهترین راه ارتباط با جامعه میزبان، سفرکردن به روستا و شهرهای کوچک است .
سفیر کشور اندونزی در بخش دیگری از سخنان خود به پتانسیل بالای کشورهای اسلامی در تبادل گردشگر اشاره می کند و می گوید: تعداد کشورهای اسلامی و همچنین مسلمانان جهان واقعا بهترین پتانسیل برای توسعه روابط فرهنگی بخصوص در زمینه صنعت گردشگری است.
وی در ادامه می افزاید : هرچند برخی رسانه ها سعی دارند تا با پررنگ کردن تفاوت های مذهب سنی و شیعه میان این دو گروه مسلمان فاصله ایجاد کنند اما همین مبحث گردشگری می تواند باعث اتحاد هرچه بیشتر مسلمانان جهان شود همانطورکه مراسم حج هر سال نمادی از اتحاد مسلمانان جهان است.
دیان ویرنجوریت در پایان سخنان خود به نمایشگاه عکسی که به همکاری سفیر قبلی کشور بوسنی و هرزگوین برگزار کرده اشاره می کند و می گوید : این نمایشگاه که با عنوان «ایران از نگاه شرق و غرب» برگزار شد می تواند به عنوان نمادی از همکاری فرهنگی کشورهای مسلمان بوده و در جهت توسعه روابط گردشگری از آن استفاده شود.
سفیر کشور اسپانیا: رسانه های خارجی دنیایی غیر واقعی از ایران ترسیم کرده اند
اما پدرو ویینا سفیر کشور اسپانیا د درباره ایران اینگونه می گوید: راستش وقتی حکم ماموریتم به ایران را دیدم، زیاد خوشحال نبودم و اگر فرصتی داشتم سعی به تغییر آن میکردم. در آن زمان اطلاعات کاملا ضعیفی از ایران داشتم و به واسطه مطالعه روزنامه های خارجی که تبلیغات منفی علیه ایران داشتند تصور نادرستی از موقعیت این کشور داشتم، اما حالا پس از گذشت حدود دو سال از ماموریتم در این کشور باستانی، نظرم کاملا با روز اول متفاوت است و ذهنم با واقعیت ایران آشنا شده است.
به عقیده من آنچه که در روزنامهها و رسانههای اروپایی درباره ایران گفته میشود، با واقعیتی که من آن را از نزدیک درک کردم، کاملا متفاوت است. اگر کشور ایران قصد توسعه گردشگری خود را در جامعه بین المللی دارد به نظر من ابتدا باید با این تصور اشتباه مقابله کند و این کار به جز با کمک رسانه ها امکانپذیر نیست .
سفیر کشور اسپانیا در پایان می گوید : در یک کلام بگویم به ایران بیایید و از جاذبه های باستانی و طبیعی این کشور بازدید کنید .
کاردار کشور مکزیک: گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند
در همین حال مارتین تورس سفیر کشور مکزیک درباره صادرات نامرئی ایران می گوید: راستش را بخواهید روزهای اول ماموریتم تفکر من درباره ایران با حال حاضر خیلی متفاوت بود. من فقط نام ایران را با فرش ایرانی می شناختم. بدون تردید همیشه سمبل هایی هست که وقتی شما در گوشه و کنار جهان می بینید نام منطقه ای در ذهن شما تکرار می شود. فرش ایران هم یکی از آن علائم بود؛ هرجا که یکی از آنها را می دیدم یاد ایران می افتادم. اما واقعا چیز زیادی درباره این کشور نمی دانستم و عقیده دارم خیلی ها در جهان هستندکه مثل من نظری درباره ایران با تمام جذابیت هایش ندارند. من فکر می کنم اطلاعات گردشگری درباره ایران خیلی کم است. بسیاری از گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند.
کاردار مکزیک در باره گسترش روابط تبادل گردشگر بین دو کشور می گوید: به طور کلی من علاقه دارم کشورم را بیشتر به مردم ایران معرفی کنم و دو ملت را با یکدیگر آشنا کنم، نه فقط برای توسعه گردشگری برای آشنایی با فرهنگ و تمدن یکدیگر. از این رو سفارت مکزیک برنامه های زیادی برای همکاری های فرهنگی بین دو کشور دارد؛ برنامه های موسیقی، نقاشی، تاریخ جزو کارهایی است که در مرکز فرهنگی سفارت انجام می شود.
سفیر کشور فنلاند: موسیقی سنتی ایران مرا به کهکشان ها برد
هاری کامراینن سفیر کشور فنلاند نیز درباره جاذبه های ایران و صنعت گردشگری کشورمان می گوید: به عقیده من ایران پتانسیل بسیار زیادی برای ارتقای صنعت گردشگری خود در اختیار دارد و می تواند سالانه درآمد هنگفتی از آن به دست آورد این پتانسیل توان جذب گردشگران داخلی و خارجی را به دیدنی های ایران دارد واقعا من علاقمند هستم فنلاندی های بیشتری را در محوطه های باستانی ایران ببینم.
وی به موسیقی سنتی ایران به عنوان جاذبه ای شگفت انگیز برای گردشگران خارجی اشاره می کند و می گوید: به خاطر دارم در تهران به کنسرتی رفتم که در آن کنسرت نوازندهها نوای تار و پیانو را با هم تلفیق کرده بودند طی این کنسرت با تار آشنا شدم و واقعا به آن علاقمند شدم. این هم نوازی واقعا زیبا بود و البته شگفت آور صدای این دو ساز برای من صحرآمیز بود در میانه کنسرت احساس نزدیکی خاصی با موسیقی ایران داشتم واقعا زیبا بود به عقیده من موسیقی سنتی ایران گفتنی های بسیاری برای ما خارجی ها دارد که هنوز برایمان بازگو نکرده . من طی برگزاری این کنسرت انگار در آسمانها سفر می کردم و حال و هوایی خاصی را تجربه کردم واقعا تجربه زیبایی بود چون این موزیک بود که مرا با خود برد بنابراین می توان گفت که جاذبه موسیقی سنتی ایران برای جلب نظر گردشگران خارجی بسیار خواهد بود.
سفیر کشور نروژ: عاشورا یکی از بیادماندنی ترین خاطراتم ازایران است
اما جنزپتر کمپرود سفیر کشور نروژ درباره گردشگری ایران اینچنین می گوید: وقتی با خودم فکر می کنم واقعا تعجب می کنم که ایران این همه امکانات برای گسترش صنعت گردشگری طبیعی و تاریخی را یکجا در اختیار دارد. طبیعت چهارفصل، آثار باستانی بسیار کهن و البته تمدن معروف ایران همه و همه یک دنیا گفتنی را در اختیار دارند که می تواند صنعت گردشگری ایران را متحول کند.
یکی از همکاران قبلی من در ایران قبل از آمدنم به این کشور گفت: ایران 2400 سایت باستانی در اختیار داردکه همگی توان ثبت در سازمان یونسکو را دارند باید آنها را ببینی . او گفت من قبلا این کار را انجام دادم بنابراین من نیز این کار را انجام خواهم داد یعنی سعی می کنم از تمام آنها بازدید کنم. نتیجه اینکه صنعت گردشگری ایران واقعا می تواند کشور ایران را متحول کند.
سفیر کشور نروژ به جاذبه های مذهبی کشورمان اشاره می کند و می گوید: روز عاشورا تا کنون یکی از به یادماندنی ترین خاطراتم در ایران خواهد بود ، عاشورا به عنوان مراسمی مذهبی در ایران واقعا می تواند هر سال تعداد زیادی مثل من را به خود جلب کند.
به هر حال این گوشه ای از نظر مقامات خارجی مقیم ایران است و هر کدام دنیایی از گفتنی ها درباره ایران اسلامی ما دارند که می توان با انتشار گسترده آنها تصویری واقعی از ایران و تمدن باستانی آن به جهان مخابره کرد.
پروژه حذف روادید بایدها و نباید ها
بطور کلی امروزه کشورهای مختلف جهان برای دستیابی به بازارهای هدف گردشگری خودشان دست به هر کاری می زنند تا گردشگران آن منطقه مورد نظر راحت تر و بدون دردسر وارد کشور میزبان بشوند یکی از راهکارهای تشویق گردشگران برای سفر به گوشه ای از دنیا حذف روادید برای گردشگران است که امروزه بسیاری از کشورها از این امتیاز استفاده می کنند.
اواخر دولت دهم بود که در راستای تسهیل ورود گردشگران خارجی ایران نیز اولین بار پروژه ای با نام حذف روادید برای 60 کشور جهان را مطرح کرد که در محافل گردشگری داخلی و خارجی بسیار خبرساز شد فارغ از اینکه این طرح در آن زمان اجرایی شد یا نه امسال نیز در آخرین روزهای هفته گردشگری دوباره بحث حذف ویزا یا صدور ویزای فرودگاهی برای گردشگران هنگامی که به کشورمان سفر می کنند خبرساز شد و با مسئولان امر مورد بررسی قرار گرفت.
یزدانی رئیس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری، ضمن تاکید بر اجرای این قانون جهت تسهیل ورود گردشگران می گوید: هرچند این قانون یعنی حذف روادید برای ورود گردشگران خارجی به ایران با توجه به حساسیت کشورمان نیازمند کارشناسی بیشتر و دقیقتر است اما باید درنظر بگیریم که این مهم می تواند صادرات نامرئی کشورمان را افزایش داده و باعث ارزاوری به میهن ما بشود.
وی ضمن اشاره به معضل گم شدن پاسپورت گردشگران در کشورهای خارجی می افزاید: اگرچه ما آرزوی داریم هیچ گردشگری در دهکده جهانی به این مشکل گرفتار نشود اما این امری طبیعی در سراسر جهان است و اگر مسافری در روزهای اول سفرش به هر دلیلی پاسپورتش را گم کند وزارت خارجه کشور میزبان به او ویزای برگشت می دهد تا وی به زادگاهش بازگردد یعنی یک برگه بدون دردسر کار را خاتمه می دهد اما در کشورمان که ادعای میهمانوازی داریم به دلیل حساسیت هایی که قبلا گفته شد تازه اول مشکل گردشگران است.
یزدانی به احساس امنیت گردشگران جهت حضور گسترده آنها در مقاصدگردشگری اشاره و تصریح می کند: متاسفانه دوستان نیروی انتظامی طوری با گردشگر خارجی در ایران رفتار می کنند که انگار جاسوس دیده اند در حالی که هرچه احساس امنیت به توریست خارجی بدهیم موفق تر خواهیم بود. با این حال طرح «پلیس گردشگری» که قرار است ایجاد شود، نمی دانیم مشکلات گردشگر را حل می کند و یا برای او ایجاد مشکل می کند؟!
برخورد کارمندان سفارتخانه های ایران به گردشگران نمادی از گردشگری ایران است
از سوی دیگر عباس پیرمرادیان عضو هیات مدیره جامعه راهنمایان گردشگری در این زمینه می گوید: وزارت خارجه و پلیس مهاجرت دو بخشی هستند که آژانس های مسافرتی با آنها بسیار سروکار دارند، بنابراین باید همکاری هرچه بیشتر و نزدیکتری با یکدیگر داشته باشند تا بتوانیم کشتی گردشگری ایران را به سرمنزل مقصود برسانیم.
وی ضمن اشاره به موقعیت سفارتخانه های ایران در کشورهای خارجی جهت جلب نظر گردشگران به دیدنی های کشور می افزاید: اهالی و دست اندرکاران گردشگری ایران تمام تلاش خود رابرای معرفی ایران به عنوان جاذبه ای ایمن و زیبا برای خارجی ها انجام می دهند بنابراین سفارتخانه ها و کارکنانشان به عنوان اولین گروهی که با گردشگران خارجی از ایران برخورد دارند و به عنوان نمادی از صنعت گردشگری ایران هستند نیز باید اینچنین کنند و بدانند باید چگونه به گردشگران خارجی برخورد کنند.
این درحالی است که عضو هیات مدیره جامعه راهنمایان گردشگری به جایگاه رایزنان فرهنگی سفارتخانه های ایران در کشورهای خارجی اشاره می کند و می گوید : این مسئولان باید در راستای جلب نظر گردشگران به جاذبه های ایران بیش از دیگر مسئولان سفارتخانه احساس مسئولیت کنند و با برگزاری برنامه های مخصوص به این موضوع زمینه آشنایی گردشگران با جاذبه کشورمان را فراهم کنند.
وی درباره تسهیل ورود گردشگران خارجی به ایران تصریح می کند: شاید ملاک های سفارتخانه های ایران برای دادن ویزا به گردشگران خارجی از نظر خودشان آسان باشد، اما گردشگر خارجی وقتی شرایط گرفتن ویزا را در سفارتخانه های ایران با سفارتخانه های کشورهای دیگر مقایسه می کند، این شرایط برای او بسیار سخت است.
برخورد نامناسب با گردشگران را به ما گزارش کنید
این در حالی است که کریمی مسئول بخش صدور روادید وزارت امور ضمن تاکید بر برخود مناسب با گردشگران خارجی می افزاید : اگر تورگردانان و مجریان گردشگری کشور درباره برخورد نامناسب با گردشگران نمونه ای دارند آن را با ما در میان بگذارند. همچنین نباید همکاران ما در سفارتخانه ها و یا کنسولگری کشورهای دیگر برخوردی با گردشگران داشته باشند که آنها را در ورود به ایران دچار شک و تردید کنند.
کریمی با اشاره به صدور روادید در فرودگاه برای گردشگران خارجی می گوید: اکنون صدور روادید فرودگاهی در برخی از شهرهای ایران در حال انجام است ولی ما نمی توانیم برای کشورهایی از جمله سومالی، کلمبیا، آمریکا، انگلیس، کانادا، بنگلادش، اردن، عراق، افغانستان و پاکستان ویزای فرودگاهی بدهیم.
وی درباره معطلی گردشگران در فرودگاهها جهت صدور روادید فرودگاهی نیز یادآور می شود: ممکن است گروهی از گردشگران به صورت همزمان وارد فرودگاه شوند و همان لحظه تقاضای صدور روادید فرودگاهی کنند و بابت این موضوع 4 یا 5 ساعت در فرودگاه معطل شوند، اما هیچ وقت این اتفاق نیفتاده که یک فرد خارجی بابت گرفتن ویزای فرودگاهی ساعت های زیادی معطل شود بدون اینکه هیچ مشکلی برای ورودش به کشور وجود نداشته باشد.
کریمی ضمن تاکید بر افزایش تعداد روادیدی که در فرودگاههای ایران صادر شده است می گوید: تعداد آمار ورود گردشگران و تقاضای ویزای فرودگاهی آنها را به صورت کامل در اختیار داریم به عنوان مثال در شهر مشهد به طور متوسط در شبانه روز بین 400 تا 500 ویزای فرودگاهی صادر می شود در فرودگاه تهران نیز به صورت متوسط 200 تا 400 ویزا صادر می شود. این روند در فرودگاههای شیراز، تبریز، اصفهان، بندرعباس، قشم و کیش نیز اجرا می شود و مشکلی برای صدور ویزای فرودگاهی نداریم.
پلیس گردشگری طرحی جدید نیست
باغبان از پلیس مهاجرت ناجا نیز درباره طرح «پلیس گردشگری » گفت: این طرح در دوره آقای ملک زاده زمانی که معاون گردشگری بودند مطرح شد و طرح جدیدی نیست. در آن زمان صورتجلسه ای نیز تنظیم شد منتهی با رفت و آمد مدیران این طرح مسکوت ماند اما نتایجی که در آن جلسه به دست آمد بسیار جامع تر از آنچه که اکنون بیان شده، بود. حتی قرار شد مباحثی مانند ویزا و ... نیز دو هفته ای پیگیری شود.
وی از افزایش تمایل سفر گردشگران خارجی به ایران خبر داد و بیان کرد: اکنون فضایی به وجود آمده که بسیاری از گردشگران دوست دارند وارد ایران شوند همچنین با توجه به آمار موجود، سفر ایرانیان به خارج از کشور کاهش پیدا کرده است. باید تلاش کنیم تا چهره ایران در میان گردشگران خارجی تغییر یابد.
کسب و کار نقش آموزش و رسانه ها را در گردشگری بررسی می کند
این هفته همه جا سخن از گردشگری و برگزاری مراسم مربوط به آن است و بسیاری از روی علاقه این اخبار را دنبال می کنند و دیگران هم به واسطه شغل و حرفه خود پیرو این اخبار هستند؛ جزو هر گروه که باشید هدف چیزی نیست به جز رشد و رونق صنعت گردشگری یا صادرات نامرئی کشورمان. ایده آلی که هم اکنون بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک جهان به دنبال آن هستند و برای رسیدن به آن از هیچ کوششی دریغ نمی کنند .
یکی از راهکارهای بکار گرفته شده از سوی فعالان و دست اندرکاران عرصه گردشگری استفاده از پتانسیل و ظرفیت بسیار بالای رسانه ها و تربیت نیروی متخصص برای رشد و رونق اقتصاد گردشگری یا همان صادرات نامرئی گوشه و کنار دهکده جهانی است.
هرچند در قرن حاضر رشد و تاثیر گذاری دنیای مجازی و شبکه های مجازی شاید دنیای واقعی بشر را تحت تاثیر خود قرار داده باشد اما این رسانه های مکتوب و تصویری هستند که موج خبری و رسانه ای کاملا متفاوتی برای مقاصد مختلف را ایجاد می کنند.
ستاره جوادی تهیه کننده و کارگردان برنامه رادیویی صنعت گردشگری در رادیو اقتصاد در این زمینه می گوید: در قرن حاضر این رسانه ها هستند که مقصد سفر بعدی گردشگران و ماجراجویان را برنامه ریزی می کنند نه خود آنها.
وی درباره تاثیرگذاری رسانه ها در رونق صنعت گردشگری به واسطه حضور گسترده در رسانه ها می گوید: شاید شیوه های تبلیغاتی کمی متفاوت شده باشد اما اصل موضوع که همان جریان سازی خبری برای توسعه گردشگری است هنوز قابل استفاده و مفید است .
این فعال رسانه ای ضمن تاکید بر حضور گسترده رسانه ها برای رونق گردشگری به حادثه به گل نشستن کشتی تفریحی کاستا کونکوردیا در ایتالیا اشاره می کند و می گوید: رسانه ها علاوه بر مخابره این حادثه و بیان جزئیات آن توانستند محل این حادثه را برای همیشه در ذهن گردشگران بین المللی ثبت کنند در حالی که تا قبل از این حادثه نام این جزیره فقط در بین تعداد محدودی از گردشگران و مردم محلی برزبان جاری می شد اما اکنون شهرتی جهانی یافته است و بدون تردید برای سالهای سال تعداد زیادی از گردشگران را به خود خواهد دید.
این تهیه کننده رادیو می افزاید: تبلیغات گردشگری دهه حاضر به هیچ عنوان همانند تبلیغات مستقیم گذشته نیست بلکه روشهای نوین تبلیغات غیر مستقیم رسانه ای در این زمینه بسیار کارآمد تر از قبل شده اند و شاید هرگز لازم نیست دیگر مستقیم نام و جاذبه های تفریحی منطقه ای را برای تشویق گردشگران جهت دیدن آن منطقه به کار ببریم .
جوادی ضمن تاکید بر حضور گسترده وهدفمند رسانه ها در توسعه گردشگری می گوید: هم اکنون برنامه های تبلیغاتی برای صنعت گردشگری هرگز درون مرزی نیستند بلکه فعالان و سیاست گذاران این صنعت رسانه های تصویری را به عنوان خط مقدم خارج از مرزهای کشور به کار می گیرند و از رسانه های مکتوب برای اقامت بیشتر گردشگران در منطقه مورد نظرشان استفاده می کنند.
در همین حال این فعال عرصه رسانه ضمن تاکید بر شناخت بازار هدف و حضور گسترده رسانه ها در آن منطقه متعقد است برای توسعه گردشگری درحال حاضر رسانه ها به سوی مستند سازی روی آورده اند و شاید خبری از تبلیغات مستقیم در بازار هدف نیست و تبلیغات مستقیم فقط در حد چند دقیقه در روز کفایت می کنند اما ما شاهد پخش و تکرار صدها ساعت برنامه های مستند از مناطق دیدنی جهان در شبکه های ماهواره ای مختلف هستیم که به نوعی خودشان مسئول تبلیغات جاذبه های گردشگری آن منطقه هستند.
از سوی دیگر دکتر ایمانی خوشخو رئیس دانشگاه علم و فرهنگ علاوه بر تایید نقش رسانه ها در توسعه گردشگری به آموزش هدفمند در این زمینه اشاره می کند و می گوید: نقش آموزش در هیچ صنعتی پوشیده نیست و به همگان ثابت شده است که نیروی متخصص آموزش دیده بیش از افراد معمولی در صنایع مفید خواهند بود.
به عقیده وی آموزش در صنعت گردشگری نقشی کلیدی تری نسبت به دیگر صنایع برعهده داشته و باید به آن توجه ویژه ای داشته باشیم به عقیده دکترایمانی هم فعالان عرصه گردشگری نیازمند دریافت آموزشهای هدفمند و مستمر هستند و هم گردشگران باید در این آموزشها شریک باشند تا راه و رسم درست سفر کردن را بیا موزند.
رئیس دانشگاه علم و فرهنگ در این زمینه می افزاید: آموزش و تربیت نیروی متخصص جزو اصلی توسعه گردشگری در کشورهاست و می تواند نقش کلیدی در موفقیت صادرات نامرئی کشورها را برعهده داشته باشد اما آموزش دربازار هدف هم جز مهمی در این امر خواهد بود.
ایمانی خوشخو ضمن تاکید دوباره بر لزوم آموزش نیروی متخصص در زمینه گردشگری درباره آموزش گردشگران نیز می گوید: این آموزشها مربوط به اینکه کجا برویم و چه بخوریم یا چه بپوشیم نیست؛ بلکه باید به آنها آموزش دهیم که در فلان نقطه زمین چگونه خود را از خطرات محافظت کنند و یا اینکه اگر علاقمند اکوتوریسم هستندچطور بدون آسیب زدن به محیط زیست اطراف خود از سفرشان لذت ببرند .
به عقیده این کارشناس ارشد گردشگری تربیت نیروی متخصص در صنعت گردشگری صرفا در کلاس های درس و پشت میز و نیمکت امکانپذیر نیست بلکه با استفاده از مراکز گردشگری فعال در کشور مانند هتل ها ، مراکز اقامتی، مراکز تفریحی و حتی رستوران ها باید آموزشهای عملی نیز به دانشجویان داده شود تا در آینده شاهد مدیریت نیرویی کارآمد و متخصص در صنعت گردشگری خود باشیم.
رئیس دانشگاه علم و فرهنگ می گوید: به عنوان مثال در رشته مدیریت هتلداری هرگز ایده آل تربیت مدیری با لباس آراسته که فقط پشت میز بنشیند و دستور بدهد نیست ؛ اگرچه آراستگی هم جزو برنامه آموزش است اما فارغ التحصیلان هتلداری به عقیده این مدرس دانشگاه باید از کوچکترین کارهای هتل مثل نظافت اتاق ها تا تاسیسات که قلب تپنده هتل شناخته شده سررشته داشته باشند و به مسایلی چون شناخت بازار هدف و بازاریابی نیز اطلاعات کافی آشنا باشند، در این صورت می توان به آینده هتل تحت امر این فارغ التحصیلان امیدوار بود.
در همین حال مهسا مطهر مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری از بهم پیوستن آموزش و رسانه در توسعه و رونق گردشگری می گوید و می افزاید: گردشگران حال حاضر دهکده جهانی ابتدا از طریق رسانه ها با فرهنگ و آداب و رسوم مقصد خود آشنا می شوند و بعد بار سفر به آنجا می بندند؛ بنابراین در طول سفر علاقمند هستند آنچه که در رسانه ها دیدند را تجربه کنند . بنابراین اموزش در گردشگری کاملا باید همراستا با سیاست های رسانه ای کشورهای گردشگرپذیر باشد تا گردشگران ورودی دچار تناقض در این زمینه نشوند.
این فعال عرصه گردشگری می گوید امروزه وقتی گروهی از گردشگران خارجی از مهمانوازی و پذیرایی ایران شنیده اند وقتی وارد خاک کشورمان می شوند علاقمند هستند این موضوع را به واقعیت ببینند پس اگر کارمندان هتل یا فعالان عرصه گردشگری خلاف این موضوع رفتار کنند ضربه ای مهلک به پیکره گردشگری کشورمان زنده اند.
مهسا مطهر بر لزوم افزایش کادر آموزش دیده در عرصه گردشگری کشورمان تاکید می کند و می افزاید: بسیاری از تصمیم های کلان گردشگری ایران همانند گذشته سنتی اتخاذ می شود که در حال حاضر هیچ کارآیی ندارند و با توجه به اینکه هم اکنون گردشگری به عنوان علم در دانشگاهها تدریس می شود جامعه گردشگری کشورمان برای رشد و ترقی نیازمند حضور گسترده نیروی متخصص و آموزش دیده است.
این مدرس دانشگاه از اهمیت رسانه ها هم اینگونه می گوید که شاید چندی پیش به جز چند مجله خارجی که از سفر و گردشگری می گفتند هیچ خبر دیگری داخل مرزهای کشورمان نبود اما امروزه علاوه بر رسانه های صوتی و تصویری یا مجلات ، روزنامه ها هم یک صفحه به این صنعت اختصاص داده اند که همین موضوع از اهمیت توجه به حضور گسترده رسانه ها در صنعت گردشگری می گوید.
وی در پایان می افزاید: هیچ جای تردید نیست که مسئولان گردشگری کشورمان باید با سیاست گذاری دقیق و مشترک بین تبلیغات رسانه ای در سطوح مختلف و تربیت کادری مجرب و متخصص در گردشگری کشورمان تحولی نوین ایجاد کنند .
دکتر علی اکبر ضیائی / رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مالزی
کشور ایران به علت دارا بودن ویژگیهای جغرافیائی و فرهنگی منحصر به فرد در جهان می تواند یکی از نمونه های بارز جهانگردی دینی در سالهای آینده باشد. در طول تاریخ بسیاری از بزرگان و ائمه دینی در پی فشارهای سیاسی و تعصبات دینی به مناطق مختلف ایران مهاجرت کرده و در سایه میهمان نوازی ایرانیان که ریشه در تاریخ این سرزمین دارد به ترویج و تبلیغ پرداخته اند و یا خسته از رنجهای دوران انزوا را پیشه کار خود کرده اند و هر یک در غنای تمدن ایران اسلامی افروده اند.
وجود بزرگان دینی از شیعه و سنی و حتی مهاجرت علمای غیر شیعی و سنی همچون اباضی به منطقه خراسان و کرمان و مهاجرت ائمه زیدیه و اسماعیلیه به مناطق مرکزی و شمال ایران همگی دلایلی روشن از سعه صدر و بزرگ منشی ایرانیان در تعامل با مذاهب و فرق مختلف اسلامی می باشد و اگر حضور تاریخی ادیان مسیحی و یهودی و زرتشتی را نیز به این تلون دینی بیافزائیم خواهیم دید که سرزمین ایران جایگاه نخست را در جهان کنونی برای پذیرش جهانگردان با گرایشهای مختلف فکری و دینی دارد و این در حالی است که تنها بخش کوچکی از این استعداد تا کنون مورد بهره برداری قرار گرفته است.
در همان بخش کوچک نیز می توان با برنامه ریزی دقیق به سیل علاقمندان به جاذبه های دینی ایران و مکتب اهل بیت علیهم السلام افزود. بسیاری از مسلمانان شیعی و سنی آسیای میانه قبل از انجام مراسم حج تمتع و عمره مفرده به زیارت مرقد امام هشتم شیعیان علیه السلام می آیند و تأمین نیازمندیهای این حجم عظیم از مسلمانان می تواند به گسترش جهانگردی دینی کمک شایانی نماید.
بسیاری از کشورهای اروپائی علی رغم نداشتن جاذبه های دینی مسیحیت تلاش فراوانی می نمایند تا این صنعت را حتی به صورت تصنعی و ساختگی توسعه دهند. به عنوان مثال بسیاری از روستاهای عقب مانده در دل اروپا با کمک کلیسای کاتولیک تبدیل به زیارتگاههای توریستی دینی برای علاقمندان به مسیحیت گردیده اند و منشأ پیدایش بسیاری از آنها صرفاً بر اساس مشاهدات شهودی حضرت مریم علیها السلام به صورت تمثال انسانی توسط برخی از مسیحیان روستائی بوده است، و این در حالی است که سرزمین ایران به صورت طبیعی در طول قرنها مأمن و خاستگاه بسیاری از اعتقادات دینی بوده و همچنان آنان در نظام جمهوری اسلامی ایران از همه حقوق انسانی و دینی خود برخوردار هستند.
راشکی: نیاز منطقه مهمترین عامل توسعه گردشگری در ایران است
این روزها اخبار مربوط به گردشگری بیشتر رسانه ها را به خود جلب کرده و از گوشه و کنار این مرز و بوم اخباری از همایش ها و جشنواره های مختلف در زمینه معرفی توانمندی های گردشگری کشورمان به گوش می رسد .
اما در این هفته پرخبر برای اهالی صادرات نامرئی زیاد سخن از گردشگری سلامت یا همان گردشگری درمانی خودمان نیست. اگرچه این زیر مجموعه صادرات نامرئی از بهم پیوستن دو بخش بسیار پردرآمد گردشگری و پزشکی به وجود آمده و از پولساز ترین شاخه های گردشگری حال حاضر جهان است اما ایران هنوز به جایگاه واقعی آن در توسعه اقتصادی خود پی نبرده است و به دلیل خلاء قانونی از داشته های خود استفاده مناسبی نداشته است.
از این رو کسب و کار در این شماره گفت و گویی با دکتر حسن راشکی دبیر کمیته گردشگری سلامت داشته تا از وی درباره جایگاه و آینده صنعت گردشگری پزشکی کشورمان بپرسد.
· از چه سالی گردشگری پزشکی در ایران مطرح شده است؟
از سال 1386 این نوع گردشگری هم در وزارت بهداشت و هم در سازمان میراث فرهنگی مطرح شده است اما به دلیل اینکه سیاستگذاران کلان ایران برنامه مشخصی برای آن نداشتند و خیلی از برنامه ها سطحی بوده هنوز نتوانسته ایم در جایگاه اصلی منطقه قراربگیریم.
· بطور کلی مخاطبان این کشورها کدام گروه از گردشگران هستند؟
ببینید افرادی که به عنوان گردشگر سلامت در جهان شناخته می شود را می توان به سه گروه تقسیم بندی کرد اول گروهی که در منطقه زندگی خود هیچگونه خدمات درمانی را ندارند یا اینکه در دسترس همگان نیست . گروه دوم هم ساکنان کشورهایی هستندکه خدمات پزشکی درسطح استانداردهای جهانی برای آنها انجام نمی شود و آنها نیازمند دریافت خدمات بهتر به ناچار بار سفر می بندند و در نهایت آخرین گروه ساکنان کشورهای بسیار پیشرفته هستند که خدمات در بالاترین سطوح در زادگاهشان وجود دارد اما هزینه آن بسیار بالاست که آنها را راهی بیمارستان های دیگر کشورها می کند.
· به نظر شما چرا ایران باید به فکر توسعه گردشگری پزشکی خود باشد؟
اولین دلیل برای اینکار نیاز منطقه ای است ، با کمی دقت در منطقه خاورمیانه و کشورهای اطراف ایران در میابیم که کشورهای اطراف ما مثل عراق، افغانستان ، جمهوری آذربایجان و حاشیه جنوبی خلیج فارس نیازمند دریافت خدمات درمانی هستند چون در این کشورها زیرساخت های خدمات درمانی مناسب نیست یا اصلا وجود ندارد و به همین دلیل حتی دولتمردان آنها علاقمند هستند شهروندانشان برای درمان از خدمات درمانی دیگر کشورها استفاده کنند . بنابراین بازار هدفی بسیار مناسب و پرمتقاضی اطراف ایران شکل گرفته که باید از آن استفاده کنیم.
اما دومین موضوع و دلیل توجه ایران به گسترش گردشگری درمانی سطح علمی بسیار بالای پزشکان کشورمان است بطور کلی در منطقه یاد شده پزشکان ایرانی از جایگاه بسیار مناسبی بین بیماران برخوردار هستندبطوری که بسیاری از آنها علاقمند هستندتوسط متخصصان ایرانی درمان شوند تا دیگر کشورهای منطقه. اینجاست که اهمیت گردشگری پزشکی برای کشورمان نمایان می شود.
· جایگاه گردشگری سلامت در کشورمان چیست؟
اجازه دهید ابتدا من اهمیت گردشگری سلامت را مطرح کنم تا شاید مسئولان و مدیران ارشد کشورمان به این صنعت توجه بیشتری داشته باشند. به عقیده من اهمیت توجه به صنعت گردشگری درمانی هنوز در میان مدیران و دست اندرکاران این صنعت کشورمان خوب معرفی نشده است و به همین دلیل مسئولان هم کاملا سطحی و بدون برنامه مدون تا کنون با این موضوع برخورد داشته اند.
اما بطور کلی گردشگری سلامت جزو یکی از صنایع و زیرمجموعه های گردشگری است که در ده سال گذشته با توجه به شرایط اقتصادی جهان و رکود در اقتصاد کشورهای صنعتی توانسته توجه بسیاری از مسئولان و مدیران ارشد درگیر در این زمینه را به خود جلب کند.
براساس آمار و اطلاعات مربوط به این شاخه از گردشگری ؛ گردشگری درمانی توانسته سالانه رشدی معادل 20 درصد را در سراسر جهان تجربه کند. بطور کلی گردشگری سلامت در سال 2007 میلادی رقمی بالغ بر 40 میلیارد دلار گردش مالی داشته که این رقم در نیمه نخست سال 2013 میلادی به حدود یکصد میلیارد دلار رسیده است . این رشد طی 5 سال بیانگر آن است که گردشگری سلامت توجه خاصی را به خود جلب کرده است .
· متولی گردشگری سلامت ایران کیست؟
نکته اینجاست که هنوز هیچ ارگان یا سازمانی مسئولیت اصلی این کار را در اختیار ندارد و همین موضوع باعث ایجاد مشکل شده است و به واسطه همین خلا کمیته گردشگری سلامت را در وزارت بهداشت پایه ریزی کردیم. به هر حال این صنعت نیازمند همکاری ارگان های مختلف است و نمی توان با یک سازمان کار را به نتیجه رساند در حال حاضر وزارت خارجه، وزارت بهداشت و سازمان میراث فرهنگی در این زمینه فعالیت می کنند که باید همسو و در یک جریان باشد تا به نتیجه برسیم.
· کمیته گردشگری سلامت از چه تاریخی شروع به کار کرده است؟
بطور کلی خلا قانونی در زمینه گردشگری سلامت باعث شد که تقریبا از دو سال گذشته این کمیته در وزارت بهداشت فعالیت خود را آغاز کند و با دستور وزیر وقت این وزارتخانه از دیگر ارگان ها مثل وزارت خارجه، اتاق بازرگانی و سازمان میراث فرهنگی نیز در این زمینه دعوت به عمل آمد تا با استفاده از ارتباطات این نمایندگان آینده گردشگری سلامت کشورمان را برنامه ریزی کنیم.
· کدام کشورها در این زمینه رشد بیشتری داشته اند و به چه دلیلی بوده است؟
بطور کلی براساس گزارشهای یاد شده کشورهای در حال توسعه بیشترین رشد را در صنعت گردشگری داشته و بسیار موفق تر از دیگران عمل کرده اند که می توان از ترکیه، مالزی، تایلند، هندوستان، سنگاپور نیز در این زمینه نام برد. اگر به برنامه این کشورها برای رشد گردشگری سلامت در داخل مرزهایشان توجه کنیم خواهیم دید که دست اندرکاران و مسئولان دولتی سعی کرده اند علاوه بر ارتقای سطح کیفیت خدمات هزینه درمان را به میزان قابل ملاحظه ای برای اینگونه گردشگران کاهش دهند تا بازار بیشتری را به خود جلب کنند.
· اصلی ترین مشکل حال حاضر گردشگری پزشکی در کشورمان چیست؟
خلاء قانونی ؛ به این صورت که هنوز متولی این نوع گردشگری در کشورمان مشخص نیست و قانونی متناسب با نیازهای گردشگران درمانی در کشورمان مدون نشده است.
· آیا این خلاء قانونی باعث عقب ماندگی کشورمان در این بازار شده است؟
بدون تردید پاسخ شما مثبت است به عنوان مثال می توان به ترکیه اشاره کرد که تقریبا همزمان با ایران در این زمینه فعالیت خود را آغاز کرد یعنی چیزی حدود شش سال پیش براساس امار این کشور در نیمه اول سال 2013 میلادی حدود 300 هزار گردشگر درمانی را پذیرایی کرده و براساس برنامه ریزیهای مسئولان تا سال 2015 قصددارد این رقم را به بیش از یک میلیون نفر افزایش دهد این درحالی است که هم اکنون اخبار بسیاری مبنی بر اینکه گردشگران عرب مقصد گردشگری پزشکی خود را برای دریافت خدمات درمانی ترکیه درنظر گرفته اند به گوش می رسد.
· آیا ترکیه می تواند این افزایش را تجربه کند؟
بازهم به استناد آمار و اطلاعات این کشور پاسخ شما مثبت است لازم به یادآوری است این کشور هنگام شروع یعنی در سال 2009 میلادی کمتر از 50 هزار نفر گردشگر سلامت را درمان کرده است اما حالا بیش از 300 هزار نفر بد نیست بدانیم که ترکیه تنها 170 بیمارستان مناسب برای گردشگران سلامت را در اختیار دارد حال آنکه ایران 900 بیمارستان را در بالاترین سطوح تخصصی می تواند در اختیار گردشگران نیازمند قرار دهد. پس می توانیم تصور کنیم در صورت برنامه ریزی صحیح چه سودی حاصل خواهد شد.
· درباره دلالی و واسطه گری دربازار گردشگری سلامت چه عقیده ای دارید؟
واقعیت امر به دلیل نقطه ضعف قانونی گردشگری سلامت در کشورمان این پدیده رخ داده و معضلی برای آینده گردشگری سلامت کشورمان شده است. طبق گزارش ها افرادی هستندکه شخصا یا با همکاری آژانس های مسافرتی این کار را انجام می دهند که نه تنها مورد تایید ما نیستند بلکه می توانند آینده گردشگری سلامت کشورمان را به خطر بیاندازند
· چگونه ؟
این افراد بدون هیچ تخصصی در این زمینه وارد شده اند که بعضا سوء استفاده مالی هم در آن دخیل شده است بنابراین در خوش بینانه ترین حالت می توانیم شاهد ارایه خدمات نا متناسب با نیاز بیماران باشیم که خوشنامی پزشکی ایران را زیر سئوال خواهد برد بنابراین باید جلوی اینگونه فعالیت های انفرادی گرفته شود.
· کمیته گردشگری سلامت کشورمان در این زمینه چه کرده است؟
طی دو سال فعالیت این کمیته قانونی طراحی شده که کلیه بیمارستان هایی که قصد پذیرش بیماران خارجی را دارند و علاقمند هستد دربحث گردشگری سلامت ایران فعالیت کنند باید دپارتمان پذیرش بیماران خارجی داشته باشند تا بتوانیم بهترین خدمات را برای آنها آماده کنیم. به عنوان مثال در حال حاضر هیچ تفاوتی میان پذیر بیماران داخلی و خارجی در بیمارستان های ما وجود ندارد در صورتی که بیماران خارجی اصلا زبان مارا نمی دانند که براساس نیازشان اقدام کنند اما مهمترین دیدگاه این دپارتمان مربوط به آموزش بیمارستان هایی که باید بدانند چگونه در بازارهای هدف بین المللی وارد شوند و با شرکت های گردشگری پزشکی جهان که بیمران را به نقاط مختلف جهان اعزام می کنند تبادل اطلاعات داشته باشند و با آنها قرارداد ببندند.
این کمیته همواره پیشنهاد می کند ایران نیازمند شرکت های تخصصی گردشگری سلامت است تا بتواند تخصصی فعالیت کند و بتوانیم کل فرایند گردشگری سلامت را از این طریق برنامه ریزی کنیم.
· نظر شما درباره دنیای مجازی در این صنعت چیست؟
این در واقع همان مبحث شرکت های تخصصی خدمات گردشگری سلامت دیده شده است. در حال برنامه ریزی به آن هستیم چون از جایگاه دنیای مجازی در واقعیت گردشگری همه آگاهند بخصوص در این مبحث تخصصی بسیاری از بیماران که نیازمند خدمات درمانی هستند فرصت جستجو در مقصد خود ندارند بنابراین بهتر است قابلا از سفر مرکز درمانی مناسب تقاضای خودشان را شناسایی کنند و مستقیم به آن مراجعه کنند تا علاوه به صرفه جویی مالی از لحاظ زمانی هم که آگاهی بسیار مهم است برای این اشخاص صورت گیرد .
· حضور ایران در بازارهای بین المللی چگونه بوده است؟
همانطور که می دانیم حضور در دنیای مجازی و نمایشگاههای تخصصی اصلی ترین راهکار معرفی توانمندی های کشورهاست که متاسفانه ایران هنوز در جایگاه واقعی خود در سطح بین المللی حاضر نشده است هرچند کنفرانسی در این زمینه در مشهد و بیمارستان رضوی انجام شد اما این واقعا برای معرفی جایگاه واقعی ایران در گردشگری سلامت کافی نیست و باید بیشتر از این کار کنیم تا جایگاه اصلی کشورمان را در گردشگری سلامت به دست آوریم.
دکتر حسن راشکی – دبیر کمیته گردشگری سلامت در وزارت بهداشت
نیویورک را جور دیگر باید دید
بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی
هرچند رئیس جمهور و هیات همراه وی روز شنبه وارد تهران شدند و بسیاری از جراید و رسانه ها از دستاوردهای این سفر در همان ساعات ابتدایی نوشتند و اشاره به دست آوردهای بخش های مختلفی در این سفر داشتند و این اخبار که نیویورک برای ایران چه داشت دیگر جذابیتی برای خوانندگان نخواهد داشت اما بد نیست که پس از دو روز هیاهوی خبری، در کمال آرامش به بررسی زوایایی پنهان این سفر که به دلیل انفجار خبری روزهای نخستین زیاد مورد توجه قرار نگرفته اند بپردازیم .
اگر از بخش های سیاسی و اقتصادی این سفر بگذریم به مبحث گردشگری و حضور نجفی در این سفر خواهیم رسید حضوری که به دلیل بازگرداندن شیردال و برخی جلسات با مقامات آمریکایی برای اهالی گردشگری و میراث فرهنگی بسیار جالب و البته شیرین بوده است. به هر حال شیردال به ایران بازگشت و تکلیف الواح گلی حداقل تا چند ماه آینده مشخص خواهد شد اما آیا واقعا دستاورد نجفی همین موارد بود؟ سئوالی که کسب و کار امروز و پس از دو روز به آن پاسخ خواهد داد؟
اگر دستاوردهای این سفر را به دو بخش آشکار و پنهان تقسیم بندی کنیم و از مبحث دستاوردهای آشکار که همگان می دانند بگذریم به نیمه پنهان این سفر خواهیم رسید و آن دید دقیقی از جایگاه گردشگری کشورمان است که نجفی به عنوان سکاندار گردشگری کشورمان در این سفر به دست آورده است و آن را به رسانه ها انتقال داده است.
در گذشته اکثر مسئولان با ارایه آمار و ارقامی درباره حضور چند میلیونی گردشگران خارجی یا سرمایه گذاری های هنگفت انجام شده در صادرات نامرئی کشورمان سخن می گفتند و در واقع اعتراف به ناآگاهی خود از وسعت صنعت گردشگری می کردند و باعث عقب ماندگی این صنعت که امروزه از صنایع بسیار مهم جهان است؛ شده اند، اما نجفی پس از بازگشت از نیویورک در اولین واکنش خود پرده توهم را از مقابل چشمان بسیاری از مدیران و فعالان عرصه گردشگری کشورمان کنار زد و کاملا شفاف گفت: گردشگری ایران کم سواد است.
نجفی در آیین و مراسم هفته گردشگری در برج میلاد برتوجه به امر آموزش درصنعت گردشگری نیز تاکید کرد و گفت: برخورد فرهنگی درمواجهه با یک گردشگر بسیار مهم است ومتاسفانه یکی از مشکلات بخش گردشگری ایران کم سوادی آن است.
وی درعین حال افزود: این به این معنی نیست که افراد تحصیل کرده دراین عرصه نداریم زیرا جوانان تحصیل کرده دراین حوزه بسیاراست اما بسیاری ازآنها بیکار هستند ویا دربخش های دیگر مشغول به فعالیت هستند.
نجفی با تاکید براینکه باید آموزش را جدی بگیریم، گفت: سرمایه گذاران بخش های گردشگری نیز برای اینکه بازدهی سرمایه های آنها بیشتر شود، بهتراست از نیروهای متخصص وتحصیل کرده رشته های گردشگری استفاده کنند.
به عقیده بسیاری از فعالان و دست اندرکاران عرصه گردشگری این جمله که از سوی سکاندار صنعت گردشگری ایران بیان شده دقیقا ترجمه واقعی از ضرب المثل معروف کشورمان است که می گوید: «بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی».
این کارشناسان خشت خام گردشگری ایران را با ایجاد ارتباط با سایر کشورهای موفق در این زمینه پخته می بینند و می گویند: به هر حال اینبار نجفی نشان داد که در صورت ارتباط داشتن با جامعه بین المللی می توان به جایگاه واقعی کشورمان در صنعت گردشگری رسید و به دور از هرگونه رویاپردازی برای اینده آن برنامه ریزی کرد.
بنابراین درک واقعی از جایگاه صنعت گردشگری کشورمان دومین دستاورد همین سفر برای نجفی یا به عبارتی صنعت گردشگری کشورمان بوده است.
گردشگری کالای لوکس نیست
رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در همین نشست گفت: ایران ازنظر ظرفیت های گردشگری، پتانسیل های خوبی دارد و جزو کشورهای برتر درحوزه گردشگری فرهنگی و تاریخی وطبیعی به شمار می رود اما متاسفانه جایگاهی در شان ایران و ملت ایران دربخش گردشگری ایجاد نشده است.
نجفی به آمار سازمان جهانی جهانگردی درسال ۲۰۱۲ استناد کرد وگفت: سال گذشته میلادی یک میلیارد و۷۵ میلیون گردشگر ثبت شد که هزارمیلیارد دلار برای سفر هزینه کردند اما ایران سهم بسیار ناچیزی از این بازار را داشت.
وی رشد صنعت گردشگری درسال گذشته میلادی را ۴/۰ درصد دانست که از رشد اقتصاد جهانی بیشتر بوده است.
معاون رییس جمهوری با تاکید براینکه گردشگری دیگر از یک کالای لوکس و تشریفاتی خارج شده وبخشی اززندگی فرهنگی مردم دنیا است، گفت: گردشگری می توان سبب همگرایی ودرک متقابل ملت ها وزمینه برقراری صلح وقوام یافتن روابط ملت ها شود.
نجفی درادامه یادآور شد: صنعت گردشگری در سال ۲۰۳۰ میلادی از رشدی بالاترازمتوسط اقتصاد جهانی برخوردار خواهد شد که ضرورت توجه ایران به این صنعت را بیشتر می کند.
وی گفت: سهم ایران از صنعت گردشگری جهان غیر قابل قبول است در حالی که می توان گردشگری را به ابزاری موثر در دیپلماسی فرهنگی تبدیل کرد زیرا نگاه بخش قابل توجهی گردشگران پس از بازگشت از ایران بسیار متفاوت می شود.
رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری بر ارایه تصویر درست ازایران در ذهن مردم جهان تاکید کرد وگفت:اگر رفتار درستی با گردشگران صورت گیرد، آنان می توانند سفیری برای ایران در کشورهای خود باشند.
معضلی به نام روادید
اما سومین دست آورد نجفی در این سفر رسیدن به معضلی به نام روادید بود که براثر دید سیاسی به صنعت گردشگری در کشورمان حکمفرماست به همین دلیل رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از تشکیل کمیته مشترک با وزرای امور خارجه و اطلاعات با هدف رفع موانع وتسهیل صدور روادید برای گردشگران خارجی بویژه غربی ها خبر داد.
محمدعلی نجفی در آیین افتتاح جشنواره گردشگری دربرج میلاد تهران با بیان این مطلب، گفت که برای تسهیل در صدور روادید جلساتی با وزرای امور خارجه و اطلاعات داشته است.
وی افزود: در این جلسات مقرر شد کمیته مشترکی تشکیل شود تا مسایل مربوط به صدور روادید گردشگران و رفتار با گردشگران خارجی بویژه غربی ها هماهنگی صورت گیرد.
معاون رییس جمهوری تاکید کرد: شخص رییس جمهوری توجه ویژه به بخش گردشگری دارد وتاکید دارد که باید تحول جدید وملموسی در این حوزه صورت گیرد.
فرهنگ سازی برای پذیرایی از گردشگران خارجی
در نهایت مهمترین دست آورد نجفی از سفر نیویورک این بود که نسبت به فرهنگ ارتباط برقرار کردن و برخورد با گردشگران خارجی در کشورمان باید فرهنگ سازی کنیم و ایران باستانی همانگونه که به مهمانوازی شهرت یافته باید هم اکنون و با توجه به برنامه توسعه صنعت گردشگری که باعث حضور گسترده گردشگران در کشورمان خواهد شد به فرهنگ سازی درباره نحوه برخورد با گردشگران توجه ویژه ای داشته باشد.
معاون رییس جمهوری همچنین برایجاد فرهنگ عمومی برای پذیرش گردشگر تاکید کرد و گفت : به هیچ عنوان گردشگران تهاجمی به فرهنگ ما نخواهند بود بلکه حضور آنها باعث تبادل فرهنگ ها و تقویت خرده فرهنگ های ایران خواهد شد .
وی در ادامه گفت: از نظر من گردشگری در اصل یک کار فرهنگی است و باعث ارتقای فرهنگ بین ملت ها خواهد بود بنابراین هرگز نباید از حضور گردشگران در منطقه ای نگران بود و اگر این نگرانی در بین برخی جوامع کوچک روستایی وجود دارد می توان با فرهنگ سازی و جلب توجه آنها به این موضوع که حضور گردشگران آینده اقتصادی این منطقه را تامین خواهد کرد ؛ موانع موجود را برطرف کنیم.
پس به این نتیجه می رسیم که دستاورد سفر نجفی به نیویوک نه تنها بازگرداندن شیردال و برگزاری جلسات با جوامع علمی و گردشگری آمریکا بوده بلکه باعث بیان واقعیت گردشگری کشورمان پس از آن شده است که نباید از آن غافل شد و با توجه به فراهم شدن شرایط کنونی درجهت ارتقای سطح و جایگاه گردشگری کشورمان گام نهاد.
بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی
هرچند رئیس جمهور و هیات همراه وی روز شنبه وارد تهران شدند و بسیاری از جراید و رسانه ها از دستاوردهای این سفر در همان ساعات ابتدایی نوشتند و اشاره به دست آوردهای بخش های مختلفی در این سفر داشتند و این اخبار که نیویورک برای ایران چه داشت دیگر جذابیتی برای خوانندگان نخواهد داشت اما بد نیست که پس از دو روز هیاهوی خبری، در کمال آرامش به بررسی زوایایی پنهان این سفر که به دلیل انفجار خبری روزهای نخستین زیاد مورد توجه قرار نگرفته اند بپردازیم .
اگر از بخش های سیاسی و اقتصادی این سفر بگذریم به مبحث گردشگری و حضور نجفی در این سفر خواهیم رسید حضوری که به دلیل بازگرداندن شیردال و برخی جلسات با مقامات آمریکایی برای اهالی گردشگری و میراث فرهنگی بسیار جالب و البته شیرین بوده است. به هر حال شیردال به ایران بازگشت و تکلیف الواح گلی حداقل تا چند ماه آینده مشخص خواهد شد اما آیا واقعا دستاورد نجفی همین موارد بود؟ سئوالی که کسب و کار امروز و پس از دو روز به آن پاسخ خواهد داد؟
اگر دستاوردهای این سفر را به دو بخش آشکار و پنهان تقسیم بندی کنیم و از مبحث دستاوردهای آشکار که همگان می دانند بگذریم به نیمه پنهان این سفر خواهیم رسید و آن دید دقیقی از جایگاه گردشگری کشورمان است که نجفی به عنوان سکاندار گردشگری کشورمان در این سفر به دست آورده است و آن را به رسانه ها انتقال داده است.
در گذشته اکثر مسئولان با ارایه آمار و ارقامی درباره حضور چند میلیونی گردشگران خارجی یا سرمایه گذاری های هنگفت انجام شده در صادرات نامرئی کشورمان سخن می گفتند و در واقع اعتراف به ناآگاهی خود از وسعت صنعت گردشگری می کردند و باعث عقب ماندگی این صنعت که امروزه از صنایع بسیار مهم جهان است؛ شده اند، اما نجفی پس از بازگشت از نیویورک در اولین واکنش خود پرده توهم را از مقابل چشمان بسیاری از مدیران و فعالان عرصه گردشگری کشورمان کنار زد و کاملا شفاف گفت: گردشگری ایران کم سواد است.
نجفی در آیین و مراسم هفته گردشگری در برج میلاد برتوجه به امر آموزش درصنعت گردشگری نیز تاکید کرد و گفت: برخورد فرهنگی درمواجهه با یک گردشگر بسیار مهم است ومتاسفانه یکی از مشکلات بخش گردشگری ایران کم سوادی آن است.
وی درعین حال افزود: این به این معنی نیست که افراد تحصیل کرده دراین عرصه نداریم زیرا جوانان تحصیل کرده دراین حوزه بسیاراست اما بسیاری ازآنها بیکار هستند ویا دربخش های دیگر مشغول به فعالیت هستند.
نجفی با تاکید براینکه باید آموزش را جدی بگیریم، گفت: سرمایه گذاران بخش های گردشگری نیز برای اینکه بازدهی سرمایه های آنها بیشتر شود، بهتراست از نیروهای متخصص وتحصیل کرده رشته های گردشگری استفاده کنند.
به عقیده بسیاری از فعالان و دست اندرکاران عرصه گردشگری این جمله که از سوی سکاندار صنعت گردشگری ایران بیان شده دقیقا ترجمه واقعی از ضرب المثل معروف کشورمان است که می گوید: «بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی».
این کارشناسان خشت خام گردشگری ایران را با ایجاد ارتباط با سایر کشورهای موفق در این زمینه پخته می بینند و می گویند: به هر حال اینبار نجفی نشان داد که در صورت ارتباط داشتن با جامعه بین المللی می توان به جایگاه واقعی کشورمان در صنعت گردشگری رسید و به دور از هرگونه رویاپردازی برای اینده آن برنامه ریزی کرد.
بنابراین درک واقعی از جایگاه صنعت گردشگری کشورمان دومین دستاورد همین سفر برای نجفی یا به عبارتی صنعت گردشگری کشورمان بوده است.
گردشگری کالای لوکس نیست
رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در همین نشست گفت: ایران ازنظر ظرفیت های گردشگری، پتانسیل های خوبی دارد و جزو کشورهای برتر درحوزه گردشگری فرهنگی و تاریخی وطبیعی به شمار می رود اما متاسفانه جایگاهی در شان ایران و ملت ایران دربخش گردشگری ایجاد نشده است.
نجفی به آمار سازمان جهانی جهانگردی درسال ۲۰۱۲ استناد کرد وگفت: سال گذشته میلادی یک میلیارد و۷۵ میلیون گردشگر ثبت شد که هزارمیلیارد دلار برای سفر هزینه کردند اما ایران سهم بسیار ناچیزی از این بازار را داشت.
وی رشد صنعت گردشگری درسال گذشته میلادی را ۴/۰ درصد دانست که از رشد اقتصاد جهانی بیشتر بوده است.
معاون رییس جمهوری با تاکید براینکه گردشگری دیگر از یک کالای لوکس و تشریفاتی خارج شده وبخشی اززندگی فرهنگی مردم دنیا است، گفت: گردشگری می توان سبب همگرایی ودرک متقابل ملت ها وزمینه برقراری صلح وقوام یافتن روابط ملت ها شود.
نجفی درادامه یادآور شد: صنعت گردشگری در سال ۲۰۳۰ میلادی از رشدی بالاترازمتوسط اقتصاد جهانی برخوردار خواهد شد که ضرورت توجه ایران به این صنعت را بیشتر می کند.
وی گفت: سهم ایران از صنعت گردشگری جهان غیر قابل قبول است در حالی که می توان گردشگری را به ابزاری موثر در دیپلماسی فرهنگی تبدیل کرد زیرا نگاه بخش قابل توجهی گردشگران پس از بازگشت از ایران بسیار متفاوت می شود.
رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری بر ارایه تصویر درست ازایران در ذهن مردم جهان تاکید کرد وگفت:اگر رفتار درستی با گردشگران صورت گیرد، آنان می توانند سفیری برای ایران در کشورهای خود باشند.
معضلی به نام روادید
اما سومین دست آورد نجفی در این سفر رسیدن به معضلی به نام روادید بود که براثر دید سیاسی به صنعت گردشگری در کشورمان حکمفرماست به همین دلیل رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از تشکیل کمیته مشترک با وزرای امور خارجه و اطلاعات با هدف رفع موانع وتسهیل صدور روادید برای گردشگران خارجی بویژه غربی ها خبر داد.
محمدعلی نجفی در آیین افتتاح جشنواره گردشگری دربرج میلاد تهران با بیان این مطلب، گفت که برای تسهیل در صدور روادید جلساتی با وزرای امور خارجه و اطلاعات داشته است.
وی افزود: در این جلسات مقرر شد کمیته مشترکی تشکیل شود تا مسایل مربوط به صدور روادید گردشگران و رفتار با گردشگران خارجی بویژه غربی ها هماهنگی صورت گیرد.
معاون رییس جمهوری تاکید کرد: شخص رییس جمهوری توجه ویژه به بخش گردشگری دارد وتاکید دارد که باید تحول جدید وملموسی در این حوزه صورت گیرد.
فرهنگ سازی برای پذیرایی از گردشگران خارجی
در نهایت مهمترین دست آورد نجفی از سفر نیویورک این بود که نسبت به فرهنگ ارتباط برقرار کردن و برخورد با گردشگران خارجی در کشورمان باید فرهنگ سازی کنیم و ایران باستانی همانگونه که به مهمانوازی شهرت یافته باید هم اکنون و با توجه به برنامه توسعه صنعت گردشگری که باعث حضور گسترده گردشگران در کشورمان خواهد شد به فرهنگ سازی درباره نحوه برخورد با گردشگران توجه ویژه ای داشته باشد.
معاون رییس جمهوری همچنین برایجاد فرهنگ عمومی برای پذیرش گردشگر تاکید کرد و گفت : به هیچ عنوان گردشگران تهاجمی به فرهنگ ما نخواهند بود بلکه حضور آنها باعث تبادل فرهنگ ها و تقویت خرده فرهنگ های ایران خواهد شد .
وی در ادامه گفت: از نظر من گردشگری در اصل یک کار فرهنگی است و باعث ارتقای فرهنگ بین ملت ها خواهد بود بنابراین هرگز نباید از حضور گردشگران در منطقه ای نگران بود و اگر این نگرانی در بین برخی جوامع کوچک روستایی وجود دارد می توان با فرهنگ سازی و جلب توجه آنها به این موضوع که حضور گردشگران آینده اقتصادی این منطقه را تامین خواهد کرد ؛ موانع موجود را برطرف کنیم.
پس به این نتیجه می رسیم که دستاورد سفر نجفی به نیویوک نه تنها بازگرداندن شیردال و برگزاری جلسات با جوامع علمی و گردشگری آمریکا بوده بلکه باعث بیان واقعیت گردشگری کشورمان پس از آن شده است که نباید از آن غافل شد و با توجه به فراهم شدن شرایط کنونی درجهت ارتقای سطح و جایگاه گردشگری کشورمان گام نهاد.
کسب و کار از موازی کاری در صنعت هتلداری کشور می گوید
کلاس های درس؛ رغیب اصلی هتلداری ایران
کلاس درس یا اتاق هتل؛ مسئله این است؟
چند روز اخیر همه جا سخن از سفر و گردشگری است و اکثر رسانه ها از پویایی این صنعت و امتیازات سرمایه گذاری در آن سخن می گویند بی آنکه به معضلات و موازی کارهای اصلی ترین بخش درگیر با گردشگری یعنی صنعت هتلداری در کشورمان اشاره ای شود.
یکی از صنایع وابسته به گردشگری هتلداری است که در ایران گرفتاری های فراوانی داشته یا دارد و از دید منفی و تجملگرایی اوایل انقلاب به این امکان گرفته تا نبود مسافر و شرایط تحریم اقتصاد کشورمان همه و همه باعث شده تا این صنعت ظریف و حساس در بخش گردشگری ایران باستانی همواره آسیب پذیر بوده و در معرض خطر ورشکستگی باشد؛ صنعتی که با رونق گرفتنش چند ده هزار فرصت شغلی و پویایی اقتصادی را به همراه خود خواهد داشت و سفر را در ایران مدیریت خواهد کرد.
اگر از دید منفی اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی و نبود امکانات تجهیز و استفاده از فن آوری های نوین به دلیل تحریم های یکجانبه علیه ایران در این اماکن بگذریم به معضلی تازه یعنی موازی کاری در این صنعت خواهیم رسید. معضلی که بسیاری از فعالان این عرصه را زمین گیر کرده است .
به گفته بسیاری ازکارشناسان داخلی و خارجی هتلداری ، این صنعت فقط محدود به اجاره اتاق و محل اقامت به مسافران نیست بلکه این خدمات جانبی هتلها هستند که آن را اقتصادی می کنند. در این زمینه می توان به برگزاری مراسم و مجالس خصوصی و دولتی اشاره کرد و از رونق رستورانهای این امکان سخن به میان آورد. دومقوله ای که در کشورمان هیچ جایگاهی ندارند چون دولت هنوز درباره صورتحسابهای مجالس و کنفرانسهای خود با این صنعت درگیر است و رستورانهای هتل ها هم آنچنان رونق ندارند.
رجبعلی خسروآبادی دبیر اتحادیه هتلداران استان تهران در این زمینه می گوید: طبق تعاریف بین المللی هتلداری صرفا فروش اتاق برای خواب و استراحت مسافران نیست بلکه صدها خدمات جانبی متفاوت هتل باعث رشد و رونق اقتصاد این اماکن می شود که متاسفانه در ایران این موضوع کاملا نادیده گرفته شده است.
این فعال صنعت هتلداری ایران ضمن تاکید بر توسعه و استاندارد سازی خدمات هتل های کشور می افزاید: اگر بتوانیم با برنامه ای مدون و دقیق پراکندگی و تنوع مراکز اقامتی را در مناطق گردشگری فارغ از دخالت ارگانها یا سازمانهای دولتی سازماندهی کنیم ، در واقع توانسته ای آینده ای مناسب را برای صنعت هتلداری کشورمان متصور باشیم.
وی در این زمینه می گوید: اگر دقت کرده باشید در تمام نقاط گردشگر پذیر ایران زمین مثل کیش ، قشم، ساری، زیبا کنار، مشهد مقدس ، ارگانها و سازمانهای مختلف اقامتگاههایی را برای پرسنل خود تدارک دیده اند ؛ این موضوع یعنی تیشه به ریشه صنعت هتلداری کشور . بنابراین با وجود این موضوع چطور می توان انتظار رشد و توسعه سرمایه گذاری در صنعت هتلداری را داشته باشیم . کدام سرمایه گذار حاضر به سرمایه گذاری در منطقه که فلان ارگان اقامتگاهی چند هزار نفری در آن احداث کرده است ، خواهد بود؟
خسروآبادی در این زمینه ضمن تاکید بر حذف و انتقال این اقامتگاهها به بخش خصوصی جهت رونق گردشگری مناطق گردشگرپذیر ایران می گوید: تصور کنید یک خانواده از تهران با دریافت مجوز اقامت در استراحتگاه یکی از این ارگانهای دولتی راحی سواحل خزر می شود این خانواده که همه امکانات مورد نیاز خود را طی اقامتش در این استراحتگاه دارد و فقط یک یا دوبار آنهم برای خرید کلوچه و بازدید از بازارچه های مرزی از محل اقامت خود خارج خواهند شد ، خوب این چه گردشگری است که هیچ درآمدی برای رستوران شهر ، هتل ، کافی شاپ، نانوایی یا حتی میوه فروشی منطقه نداشته است؟ اینجاست که سرمایه گذار خصوصی کلا کاروبارش کساد شده و کمکم به فکر فروش مرکز اقامتی خود یا تعطیلی آن و تبدیلش به پاساژ یا آپارتمان خواهد افتاد .
از سوی دیگر این کارشناس صنعت هتلداری نبود فرهنگ سفر را بین گردشگران ایرانی را دلیل دیگری در رکود صنعت هتلداری ایران عنوان می کند و می افزاید: در همه کشورهای گردشگرپذیر هتل ، متل، مهمانپذیر، کمپ یا هر امکان اقامتی دیگر در دسترس گردشگران است و آنها با توجه به توان مالی یا هدف سفرشان از آنها استفاده می کنند و تمام این این اماکن هم ضریب اشغال مناسبی دارند اما ایران کاملا موضوع برعکس شده و به قول معروف از آن سوی بام افتاده ایم.
وی با مثالی سخنش را ادامه می دهد و می گوید: خانواده ای از تهران با اتومبیل چند صد میلیون تومانی خود راهی شمال کشور می شود با این فرض که سفر یعنی تجربه ای متفاوت اززندگی روزانه کنار یکی از میادن شهر چادر می زند و وقتی صندوق عقب ماشین را باز می کنید می بینید که حتی نان هم با خود از تهران آورده است و پس از یک یا دو روز اقامت در مقصد دوباره راهی تهران می شود و تنها پولی که در این شهر خرج کرده است هزینه بنزین اتومبیل بوده است؛ این موضوع یعنی نبود فرهنگ سفر بین گردشگران ایرانی که گردشگری ایران نیازمند همکاری ارگانهای مختلف برای ارتقای آن است.
دبیر اتحادیه هتلداری استان تهران به موضوع اسکان در کلاس مدارس نیز اشاره می کند و می گوید : هر سال با آغاز فصل مسافرت ستاد تسهیلات سفر با تجهیز مدارس اقدام به اسکان گردشگران در این امکان آموزشی می کنند که البته ابتکار عملی جالب در شرایطی خاص بود اما حالا که قصد رونق گردشگری کشورمان را داریم این اماکن را فقط برای آموزش و فرهنگسازی برای کودکان ونوجوانانمان باید درنظر بگیریم.
به عقیده این کهنه کار هتلداری ایران این موضوع ضربه ای مهلک برپیکر هتلداری ایران خواهد بود که باید با برنامه ریزی دقیق علاوه بر تشویق سرمایه گذاران در صنعت هتلداری شرایط مناسب اقامتی متقاضیان را نیز فراهم کرد. وی به عدم برنامه ریزی برای احداث مراکز اقامتی متناسب با پتانسیل های موجود گردشگری در منطقه ای خاص و خروج سرمایه ها از این صنعت اشاره می کند و آن را باعث کمبود مراکز اقامتی در دوران پیک سفر کشورمان می داند.
این کارشناس هتلداری می گوید اگر بتوانیم سفرهای مردم را مدیریت کنیم و طی ایام سال ضریب اشغال هتل های کشورمان را دقیق برنامه ریزی کنیم جای تردید نیست که تقاضای سرمایه گذاری در صنعت هتلداری مناطق گردشگر پذیرهم بالا خواهد رفت و نیازی به موازی کاری در هتلداری ایران نیست.
خسروآبادی در این زمینه به آمار ارایه شده از سوی اتحادیه هتلداری استان خراسان رضوی اشاره می کند و می افزاید: استان خراسان رضوی یکی از پرمسارترین استانهای ایران باستانی است و بیشترین آمار مراکز اقامتی در سطوح مختلف هم مربوط به این استان است پس چرا باید بازهم شاهد اشتغال کلاس های درس و مدارس در ایام پیک سفر به این شهر مقدس باشیم؟
براساس آمار ارایه شده در شش ماهه اول امسال 20 میلیون گردشگر از استان خراسان رضوی بازدید کرده اند اما سهم هتل ها ی این استان از این تعداد گردشگر فقط 30 درصد بوده و 70 درصددیگر در مدارس، زائرسراهای ارگانهای مختلف و خانه های استیجاری اقامت کرده اند. طبق همین آمار حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر زائر در ده هزار کلاس درس طی این دوره اقامت داشته اند بنابراین می توان محاسبه کرد که صنعت هتلداری خراسان رضوی بیش از یک میلیون مسافر را از دست داده و از موازی کاری رنج می برد.
بنابراین اگر به این آمار و ارقام بنگریم در می یابیم که صنعت هتلداری حتی این استان پرمخاطب هم از معضل موازی کاری و نبود مدیریت سفر رنج می برد و رکودی پنهان را تجربه می کند که امیدواریم در آستانه هفته گردشگری و با مدیریت جدید در سازمان میراث فرهنگی و ارگانهای ذیربط این معضل به زودی برطرف شده و شاهد رشد و رونق گردشگری و به واسطه آن دیگر صنایع وابسته آن سراسر ایران باستانی باشیم.
در آستان هفته گردشگری کسب و کار هشدار می دهد
نویسنده : عماد عزتی
یکی دو سال است که نام کشور آذربایجان همانند گذشته های دور با ایران همراه شده است و با میراث فرهنگی کشورمان در محافل خبری داخلی و خارجی گره خورده است، اما اینبار کاملا متفاوت از گذشته نه به عنوان سرزمینی یکپارچه با ایران بلکه به عنوان کشوری که کمر به مصادره میراث فرهنگی ، معنوی ایران بسته است دریغ از اینکه این کشور زمانی روی نقشه جهان جزو کشور ایران باستان بوده است.
فارغ از گذشته مشترک این دو کشور طی سال های اخیر از سازمان یونسکو گرفته تا سازمان جهانی گردشگری هم اکنون این دو نام یعنی جمهوری آذربایجان و ایران باستانی نه در کنار هم بلکه مقابل یکدیگر همراه شده اند. هرچند این دو سرزمین تاریخی مشترک داشته و روزگاری به عنوان یک اقلیم روی نقشه دهکده جهانی شناخته شده بودند اما مدتهاست که مرزهای بین المللی بین اشتراکات فرهنگی و تاریخی این دوملت فاصله انداخته و پای سیاست را بین این دو کشور به میان آورده است؛ سیاستی که امروزه به عرصه گردشگری یا همان صادرات نامرئی بین آنها رسوخ کرده و دنیای شادی و تفریحی گردشگری را نیز آلوده به سیاسی کار کرده است.
به یاد داریم چندی پیش کشور آذربایجان ساز تار را با استفاده از سوء مدیریت و کم کاری مسئولان ایرانی به نام خود ثبت کرد و فارغ از هرگونه تلاش بعدی مسئولان کشورمان در راستای بازگشت تار به کشورمان این ساز ایران را با خرسندی به نمادی از فرهنگ و هنر خود به دنیا معرفی کرد.
عکس العمل کاملا دیرهنگام و غیر حرفه ای مسئولان ایرانی در باره ساز تار باعث شد تا این جمهوری از خلاء مدیریتی کشورمان در این زمینه فرصتی دوباره به دست آورد و با حذف کتیبه های فارسی مقبره نظامی در این کشور اهداف خود را در مصادره فرهنگ ایران باستانی تکمیل کرده و در راستای معرفی این شاعر ایرانی به عنوان شاعری آذربایجانی برنامه هایی در ذهن خود بپروراند؛ شاعری که از اساس به فرهنگ و تمدن فارسی ایران باستان گره خورده و بازکردن نام نظامی از تمدن ایران زمین به نوعی غیر ممکن است.
اگرچه موضوع ثبت این نامها در فهرست آثار فرهنگی ، معنوی یونسکو خارج از مبحث ماست و امیدواریم که دوباره شاهد تکرار داستان ساز تار ایرانی در این زمینه نباشیم اما این موضوع هوشیاری مسئولان گردشگری ایران را طلب می کند که جمهوری آذربایجان هم اکنون با استفاده از این راهکار صنعت گردشگری ایران را هدف گرفته و در حال برنامه ریزی برای مصادره گردشگری ایران زمین است.
صحبت از گردشگری شد که ناخواسته به یاد ارزش و جایگاه اقتصادی این صنعت نوظهور و لزوم ترویج وتبلیغ ان سراسر جهان برای جلب نظر گردشگران خواهیم افتاد تبلیغاتی که همانند تیغی دولبه می تواندن موفقیت یا عدم موفقیت سرزمینی را در توسعه درآمدهای صنعت گردشگری تضمین کند.
جای تردید نیست که یکی از راهکارهای معرفی جاذبه های گردشگری کشورهای جهان استفاده از پتانسیل رسانه های تصویری و ساخت برنامه های تبلیغاتی در این زمینه است .
بنابراین جای تردید نیست که بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر دهکده جهانی از این پتانسیل به خوبی استفاده کرده و با ساخت برنامه های تبلیغاتی و پخش آنها در شبکه های مختلف ماهواره ای سعی در جلب توجه ماجراجویان و گردشگران به داشته های خود دارند که دوباره به دونام جمهوری آذربایجان و ایران برخورد می کنیم. برخوردی که بطور کلی صنعت گردشگری کشورمان را هدف گرفته که در صورت کوتاهی این صنعت درآمدزای کشورمان به واسطه چندین هزار سال تمدن گرفتار موضوع تار و نظامی خواهد شد.
اگر اهل دنبال کردن اخبار در شبکه های خبری معروف دنیا مثل بی بی سی، سی ان ان ، یورونیوز یا ... هستید بدون تردید با تبلیغات گردشگری کشورهای مختلف مثل ترکیه ، قرقیزستان ، قزاستان و البته آذربایجان برخورد کرده اید که یک نکته درباره تبلیغات ماهواره ای کشور آذربایجان شما را شوکه کرده است.
هرچند نوای تار ایرانی در این تبلیغ تلویزیونی خود نمایی می کند اما نگرانی اصلی مربوط به شروع تبلیغ کشور آذربایجان با دار قالی ایرانی که تار و پود آن از اساس با تمدن ایران زمین گره خورده و پس از آن پوشش خانمی که مشغول قالیبافی است و طرح های مختلفی از قالی که به سفره ای رنگین با بسیاری از غذاهای اصیل ایرانی ختم می شود، خواهد بود.
نگرانی ای که در صورت نادیده گرفتن آن بدون تردید زمینه ساز مصادره گردشگری ایران زمین خواهدشد، جای تردید نیست که استفاده از این المان ها برای جلب نظر گردشگران سراسر جهان بدون دلیل انتخاب نشده و پس پرده آن تفکری دقیق قرار گرفته که از خلاء مدیریت داخل مرزهای ایران جهت حفظ میراث فرهنگی ومعنوی کشورمان سرچشمه گرفته است.
با دقت بیشتر به این آگهی تبلیغاتی که از مقبره نظامی، طرح قالی ایران، دلمه برگه موی ایرانی ، لوزهای معروف شیراز، باقلوا ، کباب و ماهی معروف دریای خزر در آن استفاده شده پی به این واقعیت می بریم که جمهوری آذربایجان علاوه بر مصادره تار ایرانی قصد مصادر صنعت گردشگری کشورمان را دارد که باید آن را جدی گرفت و همانند گذشته از بی توجهی به این موضوع جدا خودداری کنیم.
به هر حال اگرچه این اشتراکات فرهنگی حاکیت از تمدن و حکومت گسترده ایران باستان به این منطقه دارد و تمدن چندین هزار ساله ایران و تسلط آن بر این مرز و بوم هرگز قابل انکار نیست. لازم به یادآوری است که جمهوری آذربایجان در مقابل این تمدن کهن و چندین هزار ساله مدت زیادی نیست استقلال خود را به دست آورده ، اما این بار ظاهرا آذربایجان نوظهور علاوه بر ساز و شعر ایرانی قصد دست اندازی به صادرات نامرئی کشورمان را در ذهنش می پروراند. بنابراین لازم است که مسئولان با استفاده از قدرت همین رسانه های، تصویری با مدیریتی دقیق از داشته ها و پیشینه ایران زمین که حتی جمهوری آذربایجان فعلی را در بر می گیرد به جهان مخابره کنند، تا مبادا صادرات نامرئی ما در معرض خطر تعرض دیگران قرارگیرد.
امید است که مسئولان صنعت گردشگری ایران در آستانه هفته گردشگری به جای برگزاری تورهای آشنایی برای دست یابی به بازارهای جدید گردشگری به خصوص حاشیه جنوبی خلیج فارس به نوار شمالی کشورمان نیز کمی دقت کنند و این موضوع را جدی بگیرند چون دیدیم که تار ایرانی ، آذربایجانی از آب درآمد!