گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با مدیرکل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی
نویسنده: عماد عزتی
دیروز علی رغم موج رسانه ای موجود از استعفای ناگهانی رئیس سابق سازمان دکتر نجفی مراسم معارفه ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد و مسعود سلطانی فرد بر صندلی ریاست سازمان بطور رسمی تکیه زد.
هرچند به قول سلطانی فرد رایزنی هایی از حدود یک ماه پیش با ایشان برای انتصاب وی به سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی صورت گرفته بود امااین انتصاب با موافقان و مخالفان بسیاری روبرو شد که همه در این زمینه اظهار نظر کردند اما کسب و کار قصد دارد امروز این انتصاب را فارغ از تمام اما و اگرهایش از منظر دیگری بررسی کرده و آینده ای هرچند متخصر از حضور رئیس جدید در سازمان میراث فرهنگی برای علاقمندان ترسیم نمایند. به همین دلیل با مدیر کل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی اردشیر اروجی به گفت و گو نشسته ایم که مطالعه آن خالی از لطف نیست.
ببینید امروز که این انتصاب انجام شده و حکم رسمی برای آقای سلطانی فرد صادر شده است از این سئوال بگذریم که موافق هستیم یا خیر بد نیست حالا که این اتفاق افتاد سعی کنیم با اطلاعات و دانسته های خودمان ایشان را در زمینه موفقیت هدایت کنیم تا دوباره شاهد تغییر مجددی در سازمان نباشیم به هر حال ایشان انتخاب شدند و همه همراهانشان باید در جهت منافع سازمان و منافع ملی ایران یعنی توسعه گردشگری گام بردارند نه اینکه به تجزیه و تحلیل ایشان بپردازند. به نظر من بهترین سئوال در حال حاضر این است که ببینیم که چرا طی هشت سال گذشته اینهمه تغییرات در ریاست سازمان رخ داده است نه اینکه امروز چه کسی به عنوان رئیس انجام وظیفه می کند.
با کمی دقت در روند تغییرات ریاست سازمان میراث فرهنگی در میابیم که تقریبا در هشت سال گذشته هر سال ما تغییراتی داشته ایم یعنی سالی یک مدیر تغییر کرده است که این بیانگر مشکلی عمده در انتخاب هاست . من فکر می کنم مشکل را باید داخل خود سازمان جستجو کنیم نه از بیرون راهکار ارایه دهیم.
به عقیده من اگر آقای سلطانی فر واقعا تصمیم به ایجاد تحولات سازنده در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری دارند بهترین گزینه مقابلشان استفاده از نیروهای متخصص و علاقمند به نظام در داخل سازمان است . هم اکنون ما کارشناسان و مسئولین بسیار کارآمد و آگاهی در سازمان داریم که بنا به هر دلیل در دفاتر کارشان دور از مسئولیت های مدیریتی مشغول گذران روز هستند پس بهتر است ایشان از این پتانسیل داخل سازمان به خوبی استفاده کنند تا با آنچه می خواهند برسند.
من به این موضوع اشاره نکردم، اما باید بدانیم تاامروز در برخی از انتخاب ها کوتاهی شده و با استفاده از افراد ناآشنا به مسایل پیچیده سازمان متاسفانه نتایج مثبتی حاصل نشده است اما حالا که مدیریت جدیدی روی کار آمده بد نیست با ارایه راهکار ایشان را در جایگزینی مناسب مسئولیت ها راهنمایی کنیم چون مسئولیت ها و مدیریت های سازمان اگر درست انتخاب نشود نتیجه جز تکرار مکررات یا آنچه شبیه آقای نجفی بود رخ نخواهد داد. پس اینبار بیاییم تغییرات را آگاهانه و از روی تجربه انجام دهیم نه صرفا جایگزینی افراد.
همانطور که می دانید سازمان میراث فرهنگی و برنامه هایش بطور کلی جزو برنامه میان مدت و بلند مدت است و نمی توان از برنامه زودبازده در این سازمان زیاد سخن گفت بنابراین این تغییرات بدون تردید تاثیرگذار هستند و نمی توان تاثیر آنها نادیده گرفت اما مهمترین مسئله این است که ریاست سازمان هم اکنون نقشه راهی کاملا مناسب و دقیق در اختیار دارد بنابراین قاعدتا نباید زیاد نگران طرح ها یا مسایلی از این دست باشیم.
ببینید آقای سلطانی فرد در یکی یا دو مصاحبه اول خود گفتند که فعلا با همین مدیران کار خواهند کرد که این ابراز عقیده کاملا حساب شده بوده چون ما در آستانه نوروز یعنی شلوغ ترین ماه کاری سازمان و مسئولانش هستیم بنابراین هرگز کار صحیح نیست که بخواهیم پست های مدیریتی را به یکباره تغییر دهیم بدون تردید در صورت اینکار دچار آسیب خواهیم شد بنابراین به عقیده من خیر فعلا اتفاقی نخواهد افتاد اما اگر قرار بر تغییرات باشد من فکر می کنم از اوایل اردیبهشت ماه تغییراتی صورت گیرد که البته کاملا منطقی به نظر می رسد.
من دقیقا به سند چشم انداز یا همان افق 1404 که ازسال 1384 تهیه شده اشاره می کنیم که هم اکنون هشت از آن را سپری کرده ایم . این سند می تواند به عنوان بهترین نقشه راه در اختیار مسئولان باشد بخصوص در سازمان میراث فرهنگی . این نقشه که هم اکنون در سازمان میراث فرهنگی مقابل آقای سلطانی فر قرار دارد می تواند دقیقا راه رسیدن به موفقیت را برای ایشان نمایان کند و بهترین کار این است که ایشان برای رسیدن به اهداف تعیین شده در آن ابتدا به یافتن دلایل عدم موفقیت تا کنون رسیدگی کنند و بعد از آن با مشورت متخصصین راهکارهای مناسب برای جبران انتخاب کنند. پس من فکر می کنم که نباید فرد محور باشیم بلکه طبق نقشه راه همه عمل کنیم.
ببینید همین امروز چیزی حدود 24 یا 25 نهاد مختلف در زمینه توسعه گردشگری فعال هستند بنباراین فقط سازمان میراث فرهنگی نیست که با تغییر مدیریت آن شاهد دگرگونی در نظام گردشگری باشیم بنابراین نیازمند یک میثاق ملی در گردشگری هستیم که براساس همین سند چشم انداز باید رخ دهد تا تمام این ارگان ها همسو و همراستا با یکدیگر و البته با مدیریت سازمان میراث فرهنگی به عنوان نهاد مسئول گردشگری طبق سند چشم انداز به سوی موفقیت گام بردارند.
پاسخ شما صراحتا خیر خواهد بود ما بسیار عقبتر از این سند هستیم و با توجه به زمان باقی مانده یعنی حدود 12 سال بد نیست از همین امروز که تغییر در ریاست ایجاد شده به دنبال راهکار و جبران گذشته باشیم.
تقریبا یک دهه قبل بود که برای اولین بار صحبت وزارتخانهشدن میراث فرهنگی و گردشگری ایران مطرح شد و در گیرودار موارد قانونی این روند اگرچه در شور اول از سوی نمایندگان ری آورد یک فاصله 24 ساعته برای رای گیری دوباره باعث شد تا این طرح که ابتدای رای مجلس را گرفته بود دوباره به رای گذشته شد و نهایتا همان سازمان ماند.
· چطور شدکه دوباره رایگیری شد؟
اگر به آن موضوع دوباره توجه کنیم درخواهیم یافت هنگام به رای گذاشته شدن طرح وزارت گردشگری ابتدا تمام نمایندگان با توجه به اهمیت موضوع با اتفاق نظر به این طرح رای دادند و اما هنوز جلسه علنی مجلس تمام نشده بود که قرار براین شد برای تایید کار دوباره این امر به رای گیری گذاشته شود و هیات رئیسه یک فرصت 24 ساعته به آن دادند در این میان ناگهان گروهی عنوان کردند ممکن در صورت وزارتخانه شدن گردشگری با توجه به ماهیت کار نمایندگان مجبور به سئوالهای متعددی از وزیر باشند و از این رو وزیر نمیتوانست به خوبی کارش را انجام دهد و بنابراین باید دوباره تجدید نظر میشد؟
· به نظر شما این نظر درستی بود؟
خیر، چون اگر قرار باشد این وزارتخانه شکل بگیرد بدون تردید دستورها و خط مشی آن کاملا مشخص بود مگر امروز وزیر فرهنگ یا دیگر وزرا هر روز برای پاسخگویی به مجلس دعوت میشوند. هرچند اگر لازم باشد بالاخره این حق مسلم نمایندگان است که این کار را انجام دهند .
· پس چرا این موضوع مطرح شد؟
من فکر میکنم چون گروهی علاقه نداشتند این نهاد به سامان خود برسد و همین شرایط بهترین فرصت برای اعمال نظرهای غیر اصولی بود تصمیم به مطرح کردن این مشکل گرفتند و در همان 24 ساعت که بیان شد با استفاده از لابیهای خود توانستند رای مجلس را تغییر دهند. بنابراین هیچ مشکلی نبود به جز اینکه گروهی غیر متخصص نمیخواستند سازمان میراث فرهنگی سرو سامان بگیرد.
· همانطور که میدانید تقریبا ده سال پیش بود که طرح وزارتخانهشدن سازمان میراث فرهنگی از سوی نمایندگان مجلس رای نیاورد و سازمان میراث فرهنگی شکل گرفت نظر شما با توجه به سمت قبلی خودتان در این سازمان چیست؟
بطور کلی من با این طرح بسیار موافق هستم اما در سوی مخالف نظرها براین است که چون سازمان میراث فرهنگی یک سازمان فرا بخشی است اگر به صورت وزارتخانه اداره شود به صورت بخشی خواهد شد و نمیتواند آنطور که باید کارهایش را پیگیری کند که فکر میکنم این عقیده کاملا اشتباهی است. به عنوان مثال وزارت اطلاعات هم یک سازمان فرابخشی است که به صورت یک وزارتخانه هم اکنون مشغول انجام وظیفه است.
این درحالی است که میراث فرهنگی وزیر داشت چون وزیر مربوطه با حق رای وارد هیات دولت میشد میتوانست از امکانات و ارتباطات خود با دیگر وزرا درجهت ارتقای جایگاه گردشگری گام بردارد و مفیدتر از رئیس امروزی انجام وظیفه نماید. دراین زمینه میتوان به همکاری وزارت راه، وزارت نیرو برای توسعه زیرساختهای مورد نیاز گردشگری اشاره کرد.
اگر سازمان میراث فرهنگی وزارتخانه میشد نظارت نمایندگان و درواقع نظارت غیر مستقیم مردم بر میراث فرهنگی به شدت بالا میرفت. جالب اینجاست که اگر این اتفاق میافتاد به دلیل اینکه نمایندگان علاقمند بودند در حوزه انتخابیهخود کارهایی انجام بدهند ناخودآگاه نظارت و نگهداری از میراث فرهنگی ایران بالاتر میرفت و در نهایت روند احیاء و نگهداری بهبود مییافت.
دراین صورت نمایندگان از وزیر مربوطه میخواستند درباره نگهداری و احیای مناطق باستانی دقت کرده و تعداد موزهها و امکان گردشگری خود به خود افزایش مییافت و درآمد استانها و شهرستانهای مستعد نیز روبه صعود میرفت، اینها در واقع تنها گوشه ای از اهمیت وزارتخانه شدن میراث فرهنگی هستند. البته این درحالی است که اگر خطایی در مجموعه روی میداد دسترسی به وزیر از سوی نمایندگان مردم نیز ساده تر بود روند بهبود کار سادهتر میشد نه امروز که درواقع شخص رئیس جمهور در این زمینه مسئول است و سئوال کردن از ایشان میتواند رنگ و بوی سیاسی گرفته و نمایندگان ترجیح میدهند در این زمینه وارد نشوند که در این زمینه شاهد افول صنعت گردشگری بودیم.
بنابراین اگر به این کارنامه ده ساله بنگریم درخواهیم یافت چون نظام بازرسی و نظارتی مجلس در این نهاد بسیار کم و غیر قابل اتکاست سازمان میراث فرهنگی نتوانسته آنطور که از یک وزارتخانه انتظار داشتیم انجام وظیفه کند و در جهت توسعه گردشگری و ارتقاء جایگاه این صنعت اقدام نماید. به عقیده من بد نیست دوباره این موضوع یعنی وزارتخانه شدن میراث فرهنگی دوباره تجدید نظر شده و به آن از سوی مجلس توجه شود.
· اگر بخواهید این یک دهه را ارزیابی کنید چه میگویید؟
بانگرش بر جایگاه گردشگری ایران در سطح بین المللی و حتی داخلی باید از خودمان بپرسیم آیا واقعا سازمان میراث فرهنگی توانسته مفید واقع شود؟ کم آسیب دیدیم در این زمینه؟ آیا توانستهایم ارتقای جایگاه داشته باشیم؟ پاسخ این سئوالها درواقع آنچه است که باید برای این ده سال درنظر داشته باشیم. حالا چطور قرار است دوباره همین راه اشتباه را ادامه دهیم؟ چون هدف این بود که میراث فرهنگی به شکل علمی و عملی نگهداری شود و درکنارش رشد گردشگری را تجربه کنیم درحالی که هیچ یک از این اهداف محقق نشد و تنها برخی اطلاعات اشتباه به دیگران داده شد.
· اگر بخواهیم دولت دهم و یازدهم را با یکدیگر مقایسه کنیم عملکرد سازمان در این دو دولت چگونه بوده است؟
به نظر من دراین میان کمی مشترکات است و کمی هم تمایز درکار است که باید با ریزبینی به آنها توجه داشته باشیم. اولین اشتراک این است که هردو انصافا تلاش میکردند برای اینکه سازمان را در جهت توسعه هدایت کنند بخصوص در بخش گردشگری این امر مشهود بود. اما تمایزی که در دولت یازدهم به این روند کمک کرد بحث تعامل با جهان است چون بسیاری از گردشگران علاقمند به آرامش و امنیت هستند که این امر حداقل در سخنان دولت یازدهم کاملا مشهود بود. در دولت دهم چون تشنجزدایی مطرح نبود با توجه به تبلیغات منفی علیه کشورمان (به ناحق) کمتر مسافران حاضر به خطرکردن و آمدن به ایران بودند و دنیا توجهی به این منطقه از جهان با تمام جاذبههایش نداشت، اما در دولت یازدهم بخصوص در سال اول این امر کاملا مشهود بود. همین موضوع یک هیجان بسیار زیادی در زمینه حضور گردشگران خارجی به کشورمان ایجاد کرد که پس از مدتها بسیار جای توجه داشت. اما متاسفانه این موضوع پس از یک سال فروکش کرد و دوباره تقریبا به همان روند قبلی بازگشت
گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با مدیرکل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی
اردشیر اروجی: سند چشم انداز بهترین نقشه راه در اختیار رئیس سازمان
دیروز علی رغم موج رسانه ای موجود از استعفای ناگهانی رئیس سابق سازمان دکتر نجفی مراسم معارفه ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد و مسعود سلطانی فرد بر صندلی ریاست سازمان بطور رسمی تکیه زد.
هرچند به قول سلطانی فرد رایزنی هایی از حدود یک ماه پیش با ایشان برای انتصاب وی به سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی صورت گرفته بود امااین انتصاب با موافقان و مخالفان بسیاری روبرو شد که همه در این زمینه اظهار نظر کردند اما کسب و کار قصد دارد امروز این انتصاب را فارغ از تمام اما و اگرهایش از منظر دیگری بررسی کرده و آینده ای هرچند متخصر از حضور رئیس جدید در سازمان میراث فرهنگی برای علاقمندان ترسیم نمایند. به همین دلیل با مدیر کل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی اردشیر اروجی به گفت و گو نشسته ایم که مطالعه آن خالی از لطف نیست.
· آیا شما به عنوان یک کارشناس و شخصی که اطلاعات کاملی از سازمان میراث فرهنگی در اختیار دارید موافق این انتصاب هستید؟
ببینید امروز که این انتصاب انجام شده و حکم رسمی برای آقای سلطانی فرد صادر شده است از این سئوال بگذریم که موافق هستیم یا خیر بد نیست حالا که این اتفاق افتاد سعی کنیم با اطلاعات و دانسته های خودمان ایشان را در زمینه موفقیت هدایت کنیم تا دوباره شاهد تغییر مجددی در سازمان نباشیم به هر حال ایشان انتخاب شدند و همه همراهانشان باید در جهت منافع سازمان و منافع ملی ایران یعنی توسعه گردشگری گام بردارند نه اینکه به تجزیه و تحلیل ایشان بپردازند. به نظر من بهترین سئوال در حال حاضر این است که ببینیم که چرا طی هشت سال گذشته اینهمه تغییرات در ریاست سازمان رخ داده است نه اینکه امروز چه کسی به عنوان رئیس انجام وظیفه می کند.
· نظرشما در این باره چیست؟
با کمی دقت در روند تغییرات ریاست سازمان میراث فرهنگی در میابیم که تقریبا در هشت سال گذشته هر سال ما تغییراتی داشته ایم یعنی سالی یک مدیر تغییر کرده است که این بیانگر مشکلی عمده در انتخاب هاست . من فکر می کنم مشکل را باید داخل خود سازمان جستجو کنیم نه از بیرون راهکار ارایه دهیم.
· خوب شما برای موفقیت ریاست جدید سازمان چه راهکاری ارایه می دهید؟
به عقیده من اگر آقای سلطانی فر واقعا تصمیم به ایجاد تحولات سازنده در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری دارند بهترین گزینه مقابلشان استفاده از نیروهای متخصص و علاقمند به نظام در داخل سازمان است . هم اکنون ما کارشناسان و مسئولین بسیار کارآمد و آگاهی در سازمان داریم که بنا به هر دلیل در دفاتر کارشان دور از مسئولیت های مدیریتی مشغول گذران روز هستند پس بهتر است ایشان از این پتانسیل داخل سازمان به خوبی استفاده کنند تا با آنچه می خواهند برسند.
· شما با این پیشنهاد تایید می کنید که دومینوی تغییرات همواره در سازمان در حال حرکت است؟
من به این موضوع اشاره نکردم، اما باید بدانیم تاامروز در برخی از انتخاب ها کوتاهی شده و با استفاده از افراد ناآشنا به مسایل پیچیده سازمان متاسفانه نتایج مثبتی حاصل نشده است اما حالا که مدیریت جدیدی روی کار آمده بد نیست با ارایه راهکار ایشان را در جایگزینی مناسب مسئولیت ها راهنمایی کنیم چون مسئولیت ها و مدیریت های سازمان اگر درست انتخاب نشود نتیجه جز تکرار مکررات یا آنچه شبیه آقای نجفی بود رخ نخواهد داد. پس اینبار بیاییم تغییرات را آگاهانه و از روی تجربه انجام دهیم نه صرفا جایگزینی افراد.
· تغییرات پی در پی سازمان میراث فرهنگی به نظر شما باعث اختلال در رسیدن به اهداف سازمان نشده است؟
همانطور که می دانید سازمان میراث فرهنگی و برنامه هایش بطور کلی جزو برنامه میان مدت و بلند مدت است و نمی توان از برنامه زودبازده در این سازمان زیاد سخن گفت بنابراین این تغییرات بدون تردید تاثیرگذار هستند و نمی توان تاثیر آنها نادیده گرفت اما مهمترین مسئله این است که ریاست سازمان هم اکنون نقشه راهی کاملا مناسب و دقیق در اختیار دارد بنابراین قاعدتا نباید زیاد نگران طرح ها یا مسایلی از این دست باشیم.
· به نظر شما طی هفته های آینده تغییراتی در معاونت ها یامدیران سازمان صورت خواهد گرفت؟
ببینید آقای سلطانی فرد در یکی یا دو مصاحبه اول خود گفتند که فعلا با همین مدیران کار خواهند کرد که این ابراز عقیده کاملا حساب شده بوده چون ما در آستانه نوروز یعنی شلوغ ترین ماه کاری سازمان و مسئولانش هستیم بنابراین هرگز کار صحیح نیست که بخواهیم پست های مدیریتی را به یکباره تغییر دهیم بدون تردید در صورت اینکار دچار آسیب خواهیم شد بنابراین به عقیده من خیر فعلا اتفاقی نخواهد افتاد اما اگر قرار بر تغییرات باشد من فکر می کنم از اوایل اردیبهشت ماه تغییراتی صورت گیرد که البته کاملا منطقی به نظر می رسد.
· منظور شما از نقشه راه چیست؟
من دقیقا به سند چشم انداز یا همان افق 1404 که ازسال 1384 تهیه شده اشاره می کنیم که هم اکنون هشت از آن را سپری کرده ایم . این سند می تواند به عنوان بهترین نقشه راه در اختیار مسئولان باشد بخصوص در سازمان میراث فرهنگی . این نقشه که هم اکنون در سازمان میراث فرهنگی مقابل آقای سلطانی فر قرار دارد می تواند دقیقا راه رسیدن به موفقیت را برای ایشان نمایان کند و بهترین کار این است که ایشان برای رسیدن به اهداف تعیین شده در آن ابتدا به یافتن دلایل عدم موفقیت تا کنون رسیدگی کنند و بعد از آن با مشورت متخصصین راهکارهای مناسب برای جبران انتخاب کنند. پس من فکر می کنم که نباید فرد محور باشیم بلکه طبق نقشه راه همه عمل کنیم.
· لطفا کمی بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟
ببینید همین امروز چیزی حدود 24 یا 25 نهاد مختلف در زمینه توسعه گردشگری فعال هستند بنباراین فقط سازمان میراث فرهنگی نیست که با تغییر مدیریت آن شاهد دگرگونی در نظام گردشگری باشیم بنابراین نیازمند یک میثاق ملی در گردشگری هستیم که براساس همین سند چشم انداز باید رخ دهد تا تمام این ارگان ها همسو و همراستا با یکدیگر و البته با مدیریت سازمان میراث فرهنگی به عنوان نهاد مسئول گردشگری طبق سند چشم انداز به سوی موفقیت گام بردارند.
· آیا هم اکنون براساس نقشه راه حرکت کرده ایم؟
پاسخ شما صراحتا خیر خواهد بود ما بسیار عقبتر از این سند هستیم و با توجه به زمان باقی مانده یعنی حدود 12 سال بد نیست از همین امروز که تغییر در ریاست ایجاد شده به دنبال راهکار و جبران گذشته باشیم.