اهمیت رشد و رونق صنعت گردشگری در کشورها امروزه برهیچ کس پوشیده نیست ، این در حالی است که منطقه خاورمیانه و سرزمین های اربی چندی است که بین گردشگران بین المللی از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است . به همین دلیل بیشتر کشورهای منطقه سعی در کنترل و رشد صنعت گردشگری منطقه خود دارند و با هر روش کارآمد و ممکن انگیزه ای تازه برای ورود گردشگران به داخل مرزهایشان کرده اند . از این رو یکی از مهمترین روشهای موفقیت در این صنعت نوظهور منطقه استفاده از تجربه دیگران و موفقیت های آنهاست که به قول معروف می گوید آزموده را آزمودن خطاست.
در بین کشورهایی که توانسته موفقیتی چشمگیری طی یک برنامه چند ساله به دست آورد نام کشور اردن خودنمایی می کند ، این کشور عربی توانسته رشد مناسبی در صنعت گردشگری خود طی یک برنامه 10 ساله داشته باشد و امروزه یکی از کشورهای مهم و مقصد گردشگری تبدیل شده است. ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای دارای پتانسیل بالای گردشگری در منطقه خاورمیانه چندی است که رویکردی جدید به صنعت گردشگری خود داشته بنابراین خالی از لطف نیست که کپی کوتاه با وزیر ماها خطیبMahaKhatibاسبق گردشگری اردن که در زمینه رشد صنعت گردشگری خود موفق عمل کرده داشته باشیم تا شاید با استفاده از تجربیات این مقام در صنعت گردشگری بتوانیم افقی تازه برای گردشگری ایران ترسیم کنیم.
برنامه دولت اردن برای افزایش تعداد گردشگران در کشورتان چیست؟
کشور من در سال 2004 میلادی با تدوین برنامه ای مدون و کامل برای صنعت گردشگری اردن زمینه رشد و گسترش این صنعت را داخل مرزهایش پایه ریزی کرد. طبق این برنامه که از سال 2004 میلادی شروع شده و تا سال 2010 میلادی ادامه داشته قرار بود جایگاه اصلی کشور اردن به عنوان یک کشور عربی با پیشینه و تمدنی بسیار غنی به جهان معرفی شود، هدف دولت من در ابتدا رسیدن به 6/1 میلیون گردشگر تا پایان برنامه بود بطوری که برای رسیدن به تعداد گردشگر ورودی سرمایه گذاری سنگینی اما هدفمندی انجام شده طبق برنامه های ما با این تعداد گردشگر ورودی باید چیزی حدود 3/2 بیلیون دلار در آمد حاصل می شد. همانطور که می دانیم برای ساخت زیرساخت های صنعت گردشگری بسیاری از صنایع درگیر خواهندبود و زمینه اشتغالزایی فراوانی قبل از نقطه هدف فراهم شد و پس از آن با رونق صنعت گردشگری صنایع وابسته به خودی خود فرصت های شغلی فراوانی را ایجاد می کردند. اما با پشتکار و مدیریتی دقیق و طبق هماهنگی تمامی دستگاههای ذیر بط ما توانستیم دو سال زودتر از نقطه هدفمان همان تعداد گردشگر را در کشور خودمان پذیرایی کنیم و در سال 2008 میلادی به این عدد دست یافتیم.
روند رشد گردشگر ورودی به اردن همانگونه ادامه یافت و در سال 2009 میلادی با توجه به برنامه ریزی های انجام شده توانستیم به عددی بالاتر از پیش بینی خود برسیم یعنی صنعت توریسم اردن توانست 3 بیلیون دلار درآمد به دست آورد. اردن طی یک برنامه 6 ساله توانست در پایان سال 2010 میلادی چیزی حدود 5/3 بیلیون دلار از صنعت گردشگری خود کسب کند این عدد بسیار بالاتر از نقطه هدف ما بود که جای شکر گذاری داشت البته این موفقیت به همت تمامی دست اندرکاران این صنعت در کشور اردن حاصل شده ورود این حجم پول از طریق صنعت سبز گردشری به کشور باعث اشتغال زایی زیادی شده است.
دستیابی به این پیشرفت به معنی سیاست های دقیق و درست ما در صنعت گردشگری بوده است، بنابراین بدون شک این روش را با تلاش هرچه بیشتر ادامه خواهیم داد و هرگز از تدوین برنامه های جدیدتر کوتاهی نخواهیم کرد. اما پس از رسیدن به هدفمان امروز من و همکاران من هرگز نگران تعداد گردشگر یا درآمد حاصل از آن نیستیم بلکه فقط به سطح و کیفیت خدمات ارایه شده فکر می کنیم چون به مقامی که می خواستیم رسیده ایم حالا باید این مقام را حفظ کنیم که تنها راه آن حفظ کیفیت خدمات ما به گردشگران ورودی است.
چگونه شما مطمئن هستید که صنعت گردشگری می تواند اقتصاد داخلی اردن را رونق بدهد؟
اجازه بدهید با مثالی کوتاه پاسخ شما را بدهم، تصور کنید یک هتل 5 ستاه دارای 120 اتاق در کشورشما فعال است برای اداره این هتل تقریبا باید حدود 100 نفر پرسنل داشته باشید و همچنین چند زیر مجموعه دیگر نیز به این هتل سرویس دهی خواهند کرد که هر کدام از آنها پرسنلی دارند و همینطور زنجیروار این مسیر ادامه خواهد داشت. حالا اگر این هتل تمام طول سال را با حداکثر توان خود مشغول ارایه خدمات به گردشگران باشد این چرخه ا قتصادی به خوبی حرکت خواهد کرد و مشغول تولید سرمایه می کند بنابراین اگر از اینگونه هتل ها در سطح کشور چند صد عدد باشد خودتان تصور کنید که چگونه می تواند رونق مطلوبی به اقتصاد کشور ببخشد. بنابراین با توجه به برنامه ریزی های یاد شده سعی کرده ایم با ارایه خدمات جدید صنعت گردشگری کشور را تقویت کنیم تا اینکه خود به خود جاذبه برای گرشگران ایجاد شود به عنوان مثال 12 پروژه برای رشد صنعت گردشگری اردن انجام شده است که می توان از ساخت مسیرهای پیاده روی ، دوچرخه سواری ، کوهپیمایی و اقامتگاههای محلی در شهرها و روستاهای کشور نام برد به عقیده کارشناسان ما با توجه به وجود این امکانات رفاهی در کنار طبیعت کشور رشد صنعت توریسم به خودی خود اتفاق خواهد افتاد دسترسی گردشگران به منابع طبیعی و تغذیه سالم و همچنین اقامتگاههای استاندارد باعث می شود که مردم تشویق به سفر شوند و این روحیه سفر باعث هدایت گردشگران خارجی به اردن خواهد شد. اگر قصد تعریف این روش را داشته باشم باید بگویم ما ابتدا گردشگری داخلی کشور را رونق دادیم به این ترتیب خود به خود پای خارجی ها نیز به منطقه باز شد. برنامه های دیگر ما مربوط به میراث فرهنگی کشور است تیم های تخصصی ما در حال بررسی شهرهای کوچک کشور هستند و با توجه به میراث فرهنگی موجود در آن شهرها و پتانسیل های موجود در صنعت گردشگری منطقه آن شهرها با تمام امکانات سعی در تقویت توانمندی های آن داشتیم و نواقص احتمالی موجود را با بهترین روش برطرف می کردیم به قول معروف ما آماده هرگونه همکاری با مسئولان شهرهای کوچک بودیم به گونه ای که با شناسایی شهرستان های غنی از میراث فرهنگی و اختصاص بودجه مخصوص به آنها در حفظ و نگهداری این میراث در منطقه کمک می کردیم و در کنار آن سعی می کردیم شرایط و امکانات گردشگری را نیز برای شهر فراهم کنیم ما با این برنامه ریزی می خواهیم دوباره داستان لورنس عربستان را زنده کنیم و نام اردن را در صدر صنعت گردشگری دنیای عرب قرار دهیم.
به عقیده شما اردن چگونه می تواند بحران مالی جهانی را مدیریت کند و صنعت گردشگری کشور را زنده نگهدارد؟
همانطور که قبلا اشاره کردم ما صنعت گردشگری کشورمان را رونق بخشیدیم و از این طریق رونق مناسبی به تمامی حرفه های مربوطه و زیرمجموعه آن بخشیدیم بنابراین به چندین دلیل ما قادر هستیم حتی در شرایط بحرانی خدمات خود را در صنعت گردشگری اردن در سطح قابل قبولی نگهداریم و شرایط متعادلی را در این صنعت برقرار کنیم. البته این کار را با جذب سرمایه های خارجی انجام داده ایم و با ایجاد شرایط مناسب برای جذب سرمایه های خارجی و تضمین سود قطعی آنها توان مالی صنعت گردشگری خودمان را تا بالاترین درجه ممکن ارتقاءداده ایم و بحران مالی را از این صنعت نوظهور در کشورمان را دور نگهداشتیم.
آیا شما علاقمند هستید صنعت گردشگری اردن را از سمت خدمات لوکس به سمت خدمات متعادل تری ببرید؟
بله ، اردن هرگز به عنوان یک مقصد بی ارزش برای گردشگران نبوده و هرگز هم علاقمند نیستیم که اینگونه باشد. اردن همیشه توسط افرادی بازدید شده که همگی آنها علاقمند تاریخ و پیشینه منطقه بوده اند و اطلاعات کافی هم از امکانات رفاهی و گردشگری اردن داشته اند ، کشور ما مقصدی بدون جاذبه برای گردشگران نیست و البته افراد یا گردشگران بی انگیزه هم به اردن نخواهند آمد. از سوی دیگر اردن با داشتن سواحلی بسیار زیبا و طولانی امکان ارایه خدمات بسیار مناسب را به گردشگران دارد به عنوان مثال گردشگران می توانند از پکیج های 200 دلاری به بالا خدمات گردشگری با کیفیت دریافت کنند اما ما علاقمند به این موضوع نیستیم که منابع طبیعی کشورمان را برای جذب گردشگران به کار گیریم بلکه مایل هستیم از آثار باستانی کشور استفاده کنیم و دلیل این موضوع این است که این آثار منحصر به فرد هستند و شاید هیچ کشوری توان رقابت با ما را نداشته باشد اما در مورد منابع طبیعی همیشه امکان رقابت هست چون اکثرا شبیه به هم هستند .
شما در مورد گردشگران کشورهای حاشیه خلیج فارس چه نظری دارید؟
اگرچه از نظر امکانات طبیعی اردن تقریبا با کشورهای حاشیه خلیج فارس امکانات مشابهی دارد اما با توجه به آب و هوای اردن و طبیعت این کشور و تفاوت آن با کشورهای حاشیه خلیج فارس توانستیم نظر بسیاری از گردشگران را به اردن جلب کنیم . اما هرگز نباید فراموش کنیم که هر کشوری در این دهکده جهانی امکانات و جاذبه های متفاوتی در اختیار دارد که باید از آنها به بهترین شکل استفاده کند البته زبان و دین مشترک هم باعث افزایش ورود گردشگران از آن کشورها می شود. اما به هرحال ما فقط در نظر نداریم به این منطقه اکتفاء کنیم بلکه در سطح جهانی اقدام می کنیم.
به مناسبت روز خلیج فارس
نویسنده: عماد عزتی
با دیدن نام خلیج همیشه فارس ناخودآگاه به یاد نوای موسیقی جنوب کشورمان، ناخدا خورشید و لنجهای متعدد در کنار سایههای بزرگ نفتکشهای غولپیکر در افق دیده میشوند، خواهیم افتاد. تصورهایی که در ذهن تمام ما حکایت از سواحلی پهناور با امتیازات ویژه اقتصادی و منابع عظیم نفتی دارد. هرچند این آبراهه بزرگ بین المللی به عنوان یکی از معابر بسیار مهم انرژی در جهان است و عبور بسیاری از کشتیهای تجاری و نفتکشها در سواحلش رونق مخصوصی به وجود آورده اما ظاهرا صنعتی نوظهور و پراز شورو نشاط توانسته جایگاهی مطمئن در میان تجارت سنتی این منطقه برای خود دست و پا کند بطوری که اکنون اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس در این زمینه سرمایهگذاریهای هنگفتی انجام داده و درآمد مناسبی از آن برای خود تدارک دیدهاند، درحالی که کشورمان ایران هنوز به رغم وجود امکانات طبیعی گسترده و جاذبههای تاریخی فراوان نتوانسته تور خود را از این صنعت نوظهور در خلیج همیشه فارس پرکند.
بله درست حدث زدهاید صنعت گردشگری به عنوان یکی از پویاترین و سودآورترین صنایع بین المللی حتی در دوران رکود اقتصادی حاکم برجهان و منطقه توانسته منابع عظیم مالی را در اختیار کشورهایی با امتیازات منحصربفرد قرار دهد و اکنون به عنوان یکی از صنایع بسیار سودآور منطقه پس از صنعت طلای سیاه مورد توجه مسئولان و مقامهای کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار گرفته است. از این رو بد نیست کمی درباره امکانات و همچنین دلایل توسعه صنعت گردشگری در برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بدانیم و کمی درباره آینده آن در ایران زمین بگوییم.
جاذبههای گردشگری
همانطور که میدانیم ایران با بیشترین ساحل در شمال خلیج فارس (1260 کیلومتر) هم مرز با عراق (80 کیلومتر)، کویت (60 کیلومتر)، عربستان سعودی (400 کیلومتر)، امارات متحده عربی، قطر(563 کیلومتر)، بحرین و عمان در این آبراهه بین المللی سواحلی را به خود اختصاص دادهاند وهرکدام با توجه به امکانات و منابعی طبیعی که در اختیار دارند از صادرات نامرئی منطقه بهره میبرند.
بطور کلی اگر از جاذبههای گردشگری این آبراهه استراتژیک بین المللی بخواهیم سخن بگوییم بد نیست بدانیم ابتدا باید به 130 جزیره منحصر بفردش اشاره داشته باشیم جزایری که با توجه به تقسیمات بین المللی مناسبترینشان در اختیار ایران قرارگرفته و هم اکنون در صنعت گردشگری نامی هرچند کمرنگ برای خود به یادگار گذاشتهاند و پس از آن باید به مناظر و امکانات دریایی آن اشاره کنیم. امکاناتی که خود بالقوه برای ایجاد انگیزههای سفر کفایت میکنند و میتوان برای کسب درآمد از آنها متناسب با فرهنگ و آداب منطقه سرمایهگذاری کرد؛ این درحالی است که هر سانتیمتر از سواحل این خلیج نیز میتوان تبدیل به فرصتی شغلی برای ساکنانش باشد چون اکنون تفریحات ساحلی و فرا ساحلی در سراسر دهکده جهانی به عنوان اولین جاذبه تعیین کننده مقصد گردشگران است و کارشناسان بین المللی گردشگری معتقدند جاذبههای طبیعی، جاذبههای احداث شده از سوی سرمایهگذاران و البته طبیعت غیرقابل توصیف زیر آب (مرجانها ، گونههای مختلف جانوری) و سطحی (جزایر مرجانی و پوشش گیاهی) این منطقه همه و همه میتواند عاملی برای ورود گردشگران و گروههای تحقیقاتی از سراسر جهان باشد.
فرصتهایی طلایی
از سوی دیگر کارشناسان اکنون یکی از امتیازات بسیار مناسب برای توسعه صنعت گردشگری منطقه را استفاده از جاذبههای گردشگری ورزشی و سرمایهگذاری در آن دانسته و برایش برنامههای کوتاه مدت و بلندمدتی در نظر دارد. بخشی از گردشگری که میتوان با شور و نشاط خود عاملی برای افزایش تعداد گردشگران در اقصی نقاط منطقه باشد. به عنوان مثال کشور عمان که بخشی قابل توجهی از سواحل جنوب شرقی این آبراهه بین المللی را به خود اختصاص داده از سال 2010 میلادی اقدام به سرمایهگذاری هنگفتی در زمینه ساخت و احداث مراکز ورزشهای ساحلی کرده به این صورت که با راه اندازی این مراکز امکانات آموزشی مناسبی درقالب مدارس ورزشهای ساحلی، هرساله مسابقاتی بین المللی را در این زمینه مثل والیبال ساحلی، فوتبال ساحلی و ... برگزار کرده و هزاران گردشگرا برای دورهای پذیرایی میکند. براساس گزارشهای موجود از سازمان جهانی گردشگری عمان در سال 2012 میلادی درآمدی معادل یک میلیارد دلار از صنعت گردشگری را به خود اختصاص داده است و مسئولان رشدی ده درصدی را برای گردشگری این کشور در سالهای بعد درنظر گرفتهاند. همچنین میتوان به امکانات ورزشی در کشور قطر و برگزاری مسابقات بین المللی فوتبال نیز در آن اشاره کرد.
اما این پایان کار نیست چون به هرحال گردشگران به نوعی برای رسیدن به منطقه و استفاده از جاذبههای گردشگری آن محل باید راهی طولانی را طی کنند و نیازمند دریافت خدمات حمل و نقل مناسب از لحاظ قیمت و کیفیت هستند از این رو اکثر کشورهای یاد شده با تاسیس شرکتهای حمل و نقل هوایی گسترده و سرمایهگذاری در این زمینه توانستهاند امکان دسترسی مسافران را از گوشهو کنار جهان به راحتی به تفرجگاههای ساحلی خود فراهم کنند که گل سرسبد آنها را میتوان امارات متحده عربی دانست چون خطوط هوایی این کشور سالانه میلیونها گردشگر و مسافر را از سراسر جهان به حاشیه جنوبی خلیج فارس میرسانند و کارشناسان از آن به عنوان معادلهای بردبرد برای امارات یاد میکنند چون نه تنها باعث رونق گردشگری شده است بلکه خود این صنعت یعنی حمل و نقل هوایی نیز سودآوری مناسبی برایش به ارمغان آورده. اما همانطور که میدانید پس از خطوط هوایی یکی از مهمترین راهکارهای جذب گردشگران دیگر نقاط جهان برای کشورهای ساحلی پهلوگرفتن کشتیهای تفریحی بزرگ یا همان کروزهای خودمانی است کشتیهایی که هرکدام میتوانند نزدیک به سه هزار گردشگر مشتقاق را به ارمغان بیاورند. در این زمینه قطر، عمان و امارات متحده عربی تقریبا از یک دهه قبل سرمایهگذاری مناسبی انجام داده و با استفاده از امکانات بندری و ساحلی خود و البته ارایه مشوقهای بسیار مناسب برای شرکتهای مالک این نوع کشتیها اکنون مسیر حرکت بسیاری از کشتیهای تفریحی را به منطقه مورد نظر تغییر دادهاند.
این امتیازات رامیتوان در ارایه خدمات رایگان بندری، پورسانتهای مناسب به مالکان کشتیها و همچنین ارایه خدمات ویزای رایگان برای مسافران کشتی و دهها امتیاز دیگر عنوان کرد بطوری که براساس آمار تعداد کشتیهای کروز پهلوگرفته در حاشیه جنوبی این خلیج در سال 2000 میلادی کمتر از انگشتان دست بوده است و درحال حاضر سال گذشته صرفا در امارات متحده عربی 300 کشتی مسافری با ظرفیتهای متفاوت پهلوگرفته اند. اما امارات متحده عربی به رغم اینکه از نظر جاذبههای تاریخی تقریبا بیبهره است توانسته با خلق جاذبههای نوین نظر گردشگران بسیاری را به خود جلب نمایددر این زمینه میتوان به احداث پیست اسکی مصنوعی، تفریحات صحرایی، تفریحات دریایی و فرا ساحلی و احداث مراکز خرید اشاره کرد اما به تازگی مسئولان گردشگری این کشور افقهای تازهای را برای کسب درآمد از یکی از شاخههای بسیار سودآوری گردشگری یعنی گردشگری پزشکی برای خود ترسیم کرده و برایش برنامهریزی کردهاند. بطوری که براساس آمار این کشور توانسته گردشگران پزشکی خود را که برای دسترسی به این خدمات وارد منطقه شده اند از تعداد 120 هزار نفر با درآمدی معادل 177میلیون دلار سال 2012 میلادی، در سال 2014 به 150000 نفر افزایش دهد و برای این بخش از گردشگری خود رشدی معادل 15 درصد سالانه را تعیین و برای سال 2020 میلادی 708 میلیون دلار را به عنوان هدف کسب درآمد از این بخش از گردشگری تعیین کرده است.
ایران و گردشگری خلیج فارس
همانطور که قبلا نیز اشاره شد اگرچه ایران دارای طولانیترین سواحل حاشیه خلیج همیشه فارس است و امکانات طبیعی و غیر طبیعی متعددی را برای توسعه گردشگری خود در اختیار دارد اما با توجه به برخی عوامل از جمله نبود مدیریت دقیق منابع، تحریمهای یکجانبه غرب علیه کشورمان و همچنین هشت سال دوران دفاع مقدس این صنعت پردرآمد در حاشیه جنوبی کشورمان زیاد رونق به خود ندیده هرچند در گوشه و کنار آن مثل جزایر کیش و قشم سرمایهگذاریهایی در زمینه توسعه گردشگری صورت گرفته و اکنون افقهایی هرچند مبهم در آن دیده میشود اما همه یقین داریم که ساحل شمالی خلیج فارس همچون گنجی سرشار از اشتغال و درآمدزایی است که میتواند به واقع صنعت طلای سیاه را تحت تاثیر خود قرار دهد تا نه تحریم شدنی باشد و نه نگران کاهش قیمت محصولاتش. سواحل سیراف، هرمزگان، مناطق بکر طبیعی بوشهر و قشم همه همه میتواند محلی برای سرمایهگذاری و توسعه گردشگری ایران درنظر گرفته شود. از این رو بد نیست مسئولان کشورمان با توجه به شرایط سیاسی ایجاد شده در کشورمان و برطرف شدن احتمالی تحریمها از همین امروز یعنی روز ملی خلیج فارس در این زمینه گامهای اساسی برداشته و با مشارکت بخش خصوصی و همچنین برنامه ریزی دقیق و متناسب با فرهنگ و آیین کشورمان در زمینه افزایش سهم درآمد گردشگری ایران از کل درآمد گردشگری منطقه را رقم بزنند.
از جنگل های حرا تا خور موسی همه و همه جاذبه ای برای گردشگران
روز ملی خلیج فارس نزدیک است و بیشتر اخبار در این باره سخن می گویند. برگزاری همایش ها، کنفرانس ها و نشست های تخصصی درباره اهمیت اقتصادی، فرهنگی و ساسی این آبراهه بین المللی جزو برنامه های این روز است، در حالی که همراه صنعت گردشگری و اهمیت اقتصادی منطقه یاد شده کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
دولت یازدهم هم با رویکرد تازه ای در صنعت گردشگری روی کار آمد و با کمرنگ شدن سایه سنگین تحریم عا در کنار روند مثبت مذاکرات می توان به آینده گردشگری خلیج همیشه فارس هم امیدوار شد.
این در حالی است که وجب به وجب ساحل شمالی خلیج فارس که در اختیار کشورمان است، امکان ایجاد صدها هزار فرصت شغلی را برای جوانان ایران زمین فراهم می کند و اقتصاد کشور را از وابستگی به دلار نفتی رهایی می دهد.
به طور کلی گردشگری دریایی یکی از مهمترین شاخه های صادرات نامرئی یا همان گردشگری است که هم اکنون بسیاری از کشورهای ساحلی از آن بخوبی بهره می برند. در همین آبراهه بین المللی همسایگان جنوبی با سرمایه گذاری دقیق و هدفمند در میانه راه هستند و سواحل بکر و قابل استفاده ایران کمتر در فهرست سفر گردشگران خارجی قرار گرفته است.
امکان ساخت هدفمند تاسیسات اقامتی و تفریحی، تنوع قومی و البته زیست محیطی سواحل جنوبی کشورمان می تواند زمینه ساز جذب سرمایه ها و گردشگران در این آبراهه بین المللی باشد و در نهایت به توسعه شهرها و مناطق یاد شده بینجامد.
گردشگری خلیج فارس فقط کیش و قشم نیست
هرچند تاکنون فعالیت های زیادی در صنعت گردشگری حاشیه شمالی خلیج فارس از سوی مسئولان و مقام مربوط صورت گرفته است، اما به دلیل عدم هماهنگی و موازی کاری های گسترده صرفا امکانات گردشگری در چند منطقه خاص از خلیج فارس مهیا شده و دیگر مناطق یا در محاصره صنایع نفتی قرار گرفته اند یا به حال خود رها شده اند.
در صورتی که احداث اسکله های تفریحی یا برگزاری مسابقات بین المللی در این منطقه می تواند هر سال میلیون ها دلار را سرازیر منطقه کند و زمینه ساز جهانی شدن جاذبه هایی چون بندر سیراف یا بندر گناوه در فهرست گردشگری دریایی علاقه مندان طبیعت ایران بشود.
اگر به آمار ارائه شده از سوی سازمان جهانی گردشگری بنگریم هم اکنون گردشگری دریایی منطقه خلیج فارس محدود شده به چند بندر معروف در حاشیه جنوبی آن حال آن که تمدن ایران شناسی و البته وجود امکانات گسترده طبیعی می تواند جاذبه ای برای گردشگران بین المللی در نظر گرفته شود. بندر خرمشهر و آبادان در کنار خور موسی همه و همه غربی ترین نقطه ساحل جنوبی ایران تا چابهار و قشم قابلیت استفاده در فهرست گردشگری را با رعایت اصول زیست محیطی دارند، چون از دیرهنگام محلی برای داد و ستد کالاهای تجاری بوده و آثار باستانی و تاریخی گسترده ای را در دل خود جای داده اند.
گردشگری ورزشی راهکاری نوین
همان طور که اشاره شد گردشگری دریایی یکی از پررونق ترین بخش های صنعت گردشگری جهان است و ایران با توجه به تنوع آب و هوایی خاصی که در اختیار دارد، می تواند در این زمینه بخصوص ورزش های آبی و ساحلی همواره در طول سال پذیرای گردشگران سراسر جهان با رعایت اصول اعتقادی و فرهنگی منطقه باشد. موج سواری، قایقرانی، پروازهای تفریحی، غواصی و انواع بازی های ساحلی در این منطقه قابلیت برگزاری داشته و می توان با برگزاری مسابقات بین المللی در هریک از آنها، نظر سرمایه گذاران خارجی و در نهایت گردشگران را به مناطق مورد نظر جلب کرد و از تمرکز تجهیزات و امکانات در مناطقی خاص در خلیج فارس جلوگیری کرد.
شاهد مثال این امر سرمایه گذاری فردی ایرلندی در زمینه ایجاد مدرسه موج سواری در منطقه چابهار است که از حدود دو سال پیش تاکنون توانسته علاوه بر رونق کسب و کار اهالی منطقه ای دورافتاده در چابهار، زمینه سرمایه گذاری های دیگری در این روستا را فراهم کند.
گردشگری سلامت امتیازی گمنام در صادرات نامرئی خلیج فارس
اگر از بحث هیجان ماجراجویی در سواحل و آب های نیلگون خلیج همیشه فارس بگذریم، آرامش سفرهای سلامت در این منطقه همواره دور از نظر مسئولان بوده است، چون علاوه بر آب و هوای مناسب برای استراحت می توان از گل فشان های سیستان و بلوچستان تا سنگ نمک های بوشهر و مراکز آب درمانی در سواحل گناوه در این زمینه استفاده کرد؛ در حالی که هم اکنون سنگ های نمک بوشهر برای ایجاد مرکز درمانی بخصوص برای ایجاد غارهای نمکی و درمان برخی مشکلات تنفسی به آلمان و اتریش صادر می شود، حال آن که آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.
به هر حال امسال با توجه به رویکرد دولت یازدهم نسبت به گردشگری و البته در نظر گرفتن شرایط مناسب سیاسی درباره ایران بد نیست زمینه حضور سرمایه ها در سواحل شمالی خلیج فارس را فراهم کنیم. برقراری خطوط کشتیرانی بین المللی و البته ایجاد زمینه های مناسب انواع گردشگری در منطقه در کنار برگزاری تورهای ترکیبی همه و همه می تواند راهکارهایی برای حضور گسترده گردشگران داخلی و خارجی در این آبراهه بین المللی به قصد درآمدزایی گردشگری ایران اسلامی باشد.