مترجم نه؛ راهنمای مسلط، آری؟!
سیاست دولت یازدهم مبنی بر افزایش روند ورود گردشگران و توسعه گردشگری کشورمان بسیار ستودنی و جای بسی خوشحالی است ولی این موضوع نباید باعث نادیده گرفتن برخی نیازهای اصلی توسعه صادرات نامرئی در کشورمان بشود همانطور که می دانیم یکی از نیازهای مبرم در توسعه گردشگری کشورها بحث تربیت نیروی انسانی مجرب در این زمینه برای پذیرایی و راهنمایی گردشگران ورودی به منطقه است.
بدون تردید تاثیرگذاری نیروی مجرب کارآزموده در صنعت گردشگری برهیچ کس پوشیده نیست و بسیاری از کشورهای توسعه یافته در صنعت گردشگری دراین زمینه به راهکارهای مناسبی رسیده اند یکی از راهکارهای استفاده شده توسط کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری بهره گیری از راهنمایان گردشگری آشنا به زبان های محلی با توجه به ورود گردشگران از دیگر نقاط جهان در سایت های تاریخی و باستانی است.
حال آنکه در کشورمان ایران باستانی با توجه به تنوع میراث باستانی و طبیعی این راهنمایان کارآزموده و البته دارای جواز کار جای خود را به تابلوهای کوچک فلزی نسب شده کنار آثار باستانی داده و در خوشبینانه ترین حالت مترجمی آشنا به زبان انگلیسی در این منطقه خلاصه شده است؛ در حالی که اگر واقعا ایران قصد توسعه گردشگری خود را دارد باید به این نکته ریز و مهم در گردشگری توجه ویژه ای داشته باشد.
جالب اینجاست بدانیم در ایران به این موضوع به عنوان نوعی مترجم سیار نگاه شده است و بی دقتی مسئولان به این امر از منابع درسی دانشگاه و البته مراکز آموزشی نیروی متخصص گردشگری کشور نیز کاملا مشهود است چون با کمی دقت در این زمینه در می یابیم دانش آموختگان گردشگری در این مراکز و دانشگاهها، همانند دیگر رشته های تحصیلی تنها دو یا سه واحد زبان انگلیسی را آموزش می بینند و تمام .
جای تردید نیست کارآمدی کادر آموزش دیده در صنعت گردشگری مثل راهنمایان و تورگردانان مسلط به زبان های زنده روز (با توجه به ورود گردشگران) بسیار بالاتر از مترجم عمومی در آن زبان خواهد بود چون این گروه یعنی تورگردانان یا راهنمایان گردشگری علاوه بر تسلط کامل به زبان با چگونگی برخورد با گردشگران و مدیریت فنی زمان آنها نیز آشنایی داشته و می تواند بصورت حرفه ای با گردشگران تشنه دانستن از سراسر جهان که به ایران آمده اند روبرو شوند و آنها را به خواسته خود برساند .
بنابراین جای تردید نیست که اگر ایران قصدتوسعه گردشگری خود را دارد باید توان تربیت راهنمایان گردشگری متناسب با بازارهای هدفش را نیز داشته باشد نه اینکه به فکر استخدام مترجم در این زمینه باشد چون این کجا و آن کجا!
· اهمیت باغها برای رشد صنعت گردشگری
· ریشه صادرات نامرئی در باغها
نویسنده: عماد عزتی
صنعت گردشگری با توجه اهمیت و جایگاه هرروز بیشتر از روز قبل مورد توجه سرمایهگذاران و مسافران به عنوان دو سوی معادله توسعه، قرار گرفته است. طبیعت، آثار باستانی، محوطههای تاریخی ، دریا و حتی کویرها نیز عاملی شدهاند برای جلب نظر گردشگران این درحالی است که یکی از اصلیترین دلایل بستن بارسفر بسیاری از گردشگران در اقصی نقاط دهکده جهانی را می توان در دامن طبیعت یافت؛ طبیعی که همواره توانسته انسان را با تمام کم و کاستیهایش در دل خود جای داده و به خود معطوف کند.
اگرچه طبیعتگردی و تجربه اقامت در دل طبیعت بدون هیچ قید و شرطی میتواندعاملی در توسعه گردشگری بوده و باعث رونق هرچه بیشتر آن باشد اما نباید فراموش کرد حتی چهاردیواری باغها و پارکهای محصور نیز توانسته امروزه عاملی برای بستن چمدان گردشگران باشد.
ممکن است با دیدن کلمههای باغ و گردشگری بدون هیچ مکثی به یاد باغ ارم شیراز خودمان افتاده باشید و انبوهی از گردشگران در تعطیلات نوروز پیش رو اما فراموش نکنیم که این تنها یکی از صدها نمونه باغهای گردشگر پذیر در کشورمان است و فرصت امروز قصد بررسی جایگاهاین نوع امکان در توسعه صادرات نامرئی را دارد.
اهمیتی انکار ناشدنی
بطور کلی با توجه به رشد و توسعه شهرنشینی و محصور شدن محل زندگی بشری با سنگ و سیمان و ساختمان طبیعت و پارکها یا باغهای ملی به عنوان یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری در سراسر دهکده جهانی شناخته شدهاند بصورتی که در بسیاری از کشورها از جمله ایران خودمان برای درهمآمیختن مناطق مختلف شهری و توسعه دسترسی شهروندان هنگام طراحی پارکها یا فضاهای سبز هیچ حصار یا درب ورودی خاصی برای آن درنظر نمیگیرند بلکه اجازه میدهند همه بصورت نامحدود به فضای سبز مورد نیازشان درسترسی داشته باشند اما این پایان کار نیست چون همین آزادی و سرعت دسترسی باعث شده تا پارکهای شهری که همه به نوعی باغ گیاهشناسی هستند محلی برای برگزاری بسیاری از جشنوارههای موسیقی، تئاتر یا حتی سینماهای روباز باشد عواملی که هرساله میلیونها نفر در سراسر جهان را وادار به بستن چمدانهایشان میکند تا در باغ یا پارکی مخصوص برای یک یا دو روز گردهم آمده و از آنجا و دیگر امکاناتش استفاده کنند.
دکتر رضا ارجمندی در این زمینه به فرصت امروز میگوید: مدتهاست که باغها و پارکهای شهری نه آنچنان که به عنوان پارکهای ملی خارج از شهرها شنیده یا دیدهایم به عنوان مقصدی برای گردشگران بین المللی تبدیل شده است بگونهای که برخی کشورها مثل کشور کره جنوبی یا مالزی در این زمینه سرمایهگذاریهای گستردهای انجام دادهاند تا علاوه طراحی و ساخت مقصدی جدید برای گردشگران منطقه بتوانند نمایی متفاوت از آنجا قبلا در شهرهای مربوط بوده را به مسافران ارایه دهند.
ارجمندی در ادامه به اهمیت و جایگاه بالای اینگونه پارکها برای گروههای تحقیقاتی اشاره میکند و میافزاید: توسعه اینگونه باغها در قالب مراکز گیاهشناسی یا پارکهای ملی نه تنها در صنعت گردشگری اهمیت بسزایی دارد بلکه در میان محافل علمی نیز میتوان به آنها استناد کرد و از آنجا که سفرگروههای تحقیقاتی و علمی امروزه تاثیر بسیار زیادی در توسعه گردشگری داشته است میتوان از این منظر نیز به طبیعت باغها و پارکهای ملی در اقصی نقاط جهان توجه داشت در صورتی که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته بخصوص در زمینه گردشگری سرمایهگذاری در این باغها برای جلب نظر گردشگران بسیار گسترده شده است.
این کارشناس ارشد اکوتوریسم با تاکید بر اهمیت سرمایه گذاری در باغهای گردشگر پذیر میگوید: این مهم را نمیتوان تنها به صورت دولتی درنظر داشت چون هستند افراد زیادی که در برخی مناطق جهان با سرمایههای شخصی هکتارها زمین را آباد کرده و علاوه بر کاشت، داشت و برداشت از این طریق و ایجاد جذابیتهای متفاوت اقدام به کسب درآمد و گردشگرپذیری میکنند این نمونه را حتی در نوستالژی گلگشتهای آخرهفته خودمان در منطقه شمیرانات یا لواسانات داشتهایم که برای گذراندن یک روز جمعه در کنار خانواده با اجاره تختی در باغهای محلی و آنجا از آب و هوای تازه استفاده میکردیم، اما متاسفانه در کشورمان علیرغم امکانات آب و هوایی مناسب این امر به صورت سنتی باقی ماند ولی دیگران به سرعت به اهمیت موضوع پی برده و از آن به نفع گردشگری خود بهرمند شدند. به عنوان مثال پرتقال، فرانسه، ایالات متحده ، هلند، انگلستان و استرالیا جزو برترینهای این نوع گردشگری هستند.
ارجمندی در این زمینه میگوید: البته نباید فراموش کنیم کلمه باغ در صنعت گردشگری را صرفا برای آنچه در تصور ماست بکار نمیبرند چون امروزه شاهد ظهور کلماتی چون باغ موزه، باغ پرندگان یا چند کلمه مشابه در صنعت صادرات نامرئی جهان هستیم که مبنای همه آنها همان طبیعت و سرسبزی است امادرکنارش جاذبهای نوین افزوده شده است تا بتوانند با یک یا دو سوژه میزان گردشگران باشند.
«کیو» گل سرسبد باغها
درادامه ارجمندی با اشاره به سرمایهگذاریهای متفاوتی که در این زمینه سراسر جهان انجام شده است میافزاید: به عنوان درباره سرمایهگذاریهای متفاوت و البته شکلگیری جاذبههای متفاوت در این زمینه میتوان به باغ ملی کیو در انگلستان اشاره کرد که به عنوان گل سرسبد باغهای گردشگرپذیر بین المللی نه تنها جایگاه بین المللی برای خود دست و پا کرده بلکه میتوان از آن به عنوان نمونهای برای سرمایهگذاری در باغها نگریست.
این باغ که در مساحت نزدیک به 120 هکتار غرب لندن واقع شده است هر ساله میزبان دهها اکیپ تحقیقاتی از سراسر جهان و همچنین صدها هزار گردشگر داخلی و خارجی بوده است چون امکانات بسیار مناسبی در این زمینه تدارک دیده شده، رستورانها ، پیادهراهها در نوک درختان، گلخانههای متفاوت، نگارخانهها ، باغ وحش، باغ پرندگان، موزهها و حتی خانههای قدیمی موجود در این پارک اکنون به عنوان جاذبهای برای گردشگری تعیین شده است.
وی میافزاید: مسئولان پارک از کوچکترین فرصت برای کسب درآمد و اداره این باغ بینظیر در جهان استفاده میکنند که یکی از آنها انجام کارهای داوطلبانه است اینگونه که متقاضیان چه در سطح عمومی یا در سطح بالای علمی برای کار چند ماهه یا یکساله در این باغ ثبت نام میکنند و پس از گزینش به صورت رایگان در این مکان به عنوان یکی از خدمه با توجه به تخصص و حرفه مشغول به کار میشوند.
این کارشناس اکوتوریسم با تاکید به نامحدود بودن سرمایه گذاری در این زمینه میافزاید: امروزه با توجه به توسعه گردشگری و البته رشد درخواستهای سفر برای اقامت یا بازدید از اماکن مشابه فرصتهای گوناگونی برای سرمایهگذاری ایجاد شده که میتوان به انواع باغ وحشهای خصوصی، باغموزهها، باغهای سلامتی یا حتی باغ گیاهان دارویی اشاره کرد.
وی درپایان به امتیازهای بسیار مناسب کشورمان در زمینه سرمایهگذاری دراینگونه فرصتهای جذب گردشگران به صورت خصوصی و دولتی اشاره میکند و میافزاید: اگر مسئولان گردشگری ایران به اهمیت ساخت و توسعه این نوع اماکن پی برده باشند نه تنها برای این منظور بودجههای کلانی اختصاص میدهند بلکه با استفاده از مشوقهای متفاوتی از انچه تاکنون دیدهایم فرصت سرمایهگذاری افراد حقیقی را در این شرایط فراهم خواهند کرد.
نمونههای وطنی
با کمی تحقیق و وبگردی در دنیای مجازی ممکن است به برخی باغهای مشابه آنچه تاکنون از آنها یاد شد در خاک کشورمان برخورد کنیم درحالی که بدون تردیدبسیاری از ما نمیتوانیم که ممکن است یکی از این مراکز دیدنی در چند کیلومتری نزدیک محل سکونتمان باشد بنابراین حالا که نزدیک به تعطیلات نوروزی هستیم و گروه کثیری از هموطنان مشغول برنامهریزی برای گذراندن تعطیلات خود هستند بد نیست بسیار خلاصه به برخی از جاذبههای اینچنینی اشاره داشته باشیم.
· باغ گیاهشناسی ملی ایران : اتوبان تهران کرج، خروجی پیکانشهر، خیابان سروناز، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور www.rifr-ac.ir
· باغ گیاهان دارویی فیروز: تهران، بزرگراه آزادگان جنوب – غرب، بین بزرگراه فتح و بزرگراه ساوه ، روستای فیروز بهرام www.baghfiruze.com
· باغ سنگی یکی از جاذبههای استان کرمان و شهر سیرجان است. این محوطه که قبلاً باغی بوده در دهستان بلورد روستای میاندوآب و ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان قرار داردو متعلق به درویش خان اسفندیارپور بودهاست.
سیاست دولت یازدهم مبنی بر افزایش روند ورود گردشگران و
توسعه گردشگری کشورمان بسیار ستودنی و جای بسی خوشحالی است ولی این موضوع نباید
باعث نادیده گرفتن برخی نیازهای اصلی توسعه صادرات نامرئی در کشورمان بشود همانطور
که می دانیم یکی از نیازهای مبرم در توسعه گردشگری کشورها بحث تربیت نیروی انسانی
مجرب در این زمینه برای پذیرایی و راهنمایی گردشگران ورودی به منطقه است.
بدون تردید تاثیرگذاری نیروی مجرب کارآزموده در صنعت گردشگری برهیچ کس پوشیده نیست و بسیاری از کشورهای توسعه یافته در صنعت گردشگری دراین زمینه به راهکارهای مناسبی رسیده اند یکی از راهکارهای استفاده شده توسط کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری بهره گیری از راهنمایان گردشگری آشنا به زبان های محلی با توجه به ورود گردشگران از دیگر نقاط جهان در سایت های تاریخی و باستانی است.
حال آنکه در کشورمان ایران باستانی با توجه به تنوع میراث باستانی و طبیعی این راهنمایان کارآزموده و البته دارای جواز کار جای خود را به تابلوهای کوچک فلزی نسب شده کنار آثار باستانی داده و در خوشبینانه ترین حالت مترجمی آشنا به زبان انگلیسی در این منطقه خلاصه شده است؛ در حالی که اگر واقعا ایران قصد توسعه گردشگری خود را دارد باید به این نکته ریز و مهم در گردشگری توجه ویژه ای داشته باشد.
جالب اینجاست بدانیم در ایران به این موضوع به عنوان نوعی مترجم سیار نگاه شده است و بی دقتی مسئولان به این امر از منابع درسی دانشگاه و البته مراکز آموزشی نیروی متخصص گردشگری کشور نیز کاملا مشهود است چون با کمی دقت در این زمینه در می یابیم دانش آموختگان گردشگری در این مراکز و دانشگاهها، همانند دیگر رشته های تحصیلی تنها دو یا سه واحد زبان انگلیسی را آموزش می بینند و تمام .
جای تردید نیست کارآمدی کادر آموزش دیده در صنعت گردشگری مثل راهنمایان و تورگردانان مسلط به زبان های زنده روز (با توجه به ورود گردشگران) بسیار بالاتر از مترجم عمومی در آن زبان خواهد بود چون این گروه یعنی تورگردانان یا راهنمایان گردشگری علاوه بر تسلط کامل به زبان با چگونگی برخورد با گردشگران و مدیریت فنی زمان آنها نیز آشنایی داشته و می تواند بصورت حرفه ای با گردشگران تشنه دانستن از سراسر جهان که به ایران آمده اند روبرو شوند و آنها را به خواسته خود برساند .
بنابراین جای تردید نیست که اگر ایران قصدتوسعه گردشگری خود را دارد باید توان تربیت راهنمایان گردشگری متناسب با بازارهای هدفش را نیز داشته باشد نه اینکه به فکر استخدام مترجم در این زمینه باشد چون این کجا و آن کجا!