با توجه به نزدیک شدن ایام اربعین حسینی و اهمیت انجام مراسم پیاده روی کربلا در این روز خاص بسیاری از شیعان راهش همواره در حال برنامه ریزی برای زیارت بارگاه مقدس و مطهر امام حسین (ع) هستند. این درحالی است که بسیاری از همین افراد برای انجام این کار سئوالهای زیادی دارند که پاسخ هرکدام از آنها میتواند راهگشای انتخاب زمان سفرشان، نحوه سفرشان و البته برنامهریزی آن باشد.
در این متن قصد دارم تجربه زیارت 24 ساعت امسال خودم و همسرم رو که به صورت زمینی انجام دادیم رو با شما به اشتراک بگذارم تا شاید بتوانید بهترین تصمیم برو بگیرید.
من و همسرم امسال تابستان 1401 برای اولین بار تصمیم به انجام این سفر گرفتیم و از آنجا که احتمال میدادیم شلوغی روزهای نزدیک به ایام اربعین برای ما کار و کمی سخت کنه قبل از این ایام یعنی هفته اول شهریور امسال بار سفر بستیم و به قول معروف زمینی زدیم به جاده.
قبل از هر چیزی لازم هست که به این نکات توجه ویژه داشته باشید چون میتونه تعیین کننده تجربه شما از این سفر باشه اگر البته مثل ما اولین بارتون هست که راهی کربلا میشید.
1. تعیین زمان حرکت از تهران با وسیله نقلیه : با توجه به بعد مسافت و مسیری که در پیش دارید باید به گونهای برنامهریزی کنید که در ساعات نامناسب به مرز مهران نرسید.
2. توشه راهی که بر میدارید: برای این منظور حتما در نظر داشته باشید خوراکیهای مناسب همراه داشته باشید. مثل کمی آجیل، خرما، شکلات و بیسکوئیت. به جز وعدههایی که برای تو راه درنظر دارید.
3. توجه به نوع پوشش: امسال با توجه به اینکه این ایام در گرمترین روزهای سال قرار گرفته و منطقه مهران و شهر کربلا هم بسیار گرم هست بهترین نوع پوشش استفاده از لباسهای نخی و خنک است به همراه صندل هست البته برای پیاده روی هم باید بدون تردید کلاه و یک شال همراه داشته باشید.
4. اقلام بهداشت: مثل صابون و حوله
5. فلاکس یا قمقمه آب و قاشق و ظرف غذا (البته ما همه رو به صورت بشقاب کاغذی و قاشق یکبار مصرف تهیه کردیم) توصیه میکنم تعدادی بطری آب معدنی رو داخل فریزر بگذارید که یخ بزنه و همراه ببرید اگر هم بتونید شربت آبلیمو بسیار کمشیرین همراه با خاکشیر رو با این روش همراه داشته باشید که بسیار عالیه. گرما و گرما زدگی رو لطفا جدی بگیرید. بدن ما اصلا آماده روبرو شدن با این شدت دما رو نداره
خوب با درنظر گرفتن این موارد و البته موضوع رعایت قوانین مربوط به این سفر یعنی ثبت نام در سامانه مربوطه، دریافت بیمه نامه معتبر، گذرنامه دارای اعتبار و ... میتونید حالا به ماشین خودتون استارت بزنید.
بیایید کمی درباره هزینهها هم بررسی کنیم
برای طی این سفر از تهران تا مرز مهران نزدیک به 800 کیلومتر مسافت پیش رو دارید و با توجه به نوع خودروی خودتون میتوانید محاسبه کنید چند لیتر بنزین موردنیاز شماست . من با توجه به ماشین خودم این رقم رو محاسبه میکنم.
خودرو من به ازای هر 100 کیلومتر کولر روشن نزدیک به 7 لیتر بنزین نیاز داره بنابراین معادله زیر رو کامل میکنیم
عدد مسافت مورد نظر رو در عدد 7 یعنی میزان مصرف ضرب میکنیم و نهایتاً تقسیم به عدد100 میکنیم که حاصل میشه 56 لیتر بنزین در یک مسیر و برای برگشت هم دقیقا به همین مقدار بنزین نیاز دارید یعنی 112 لیتر بنزین در مجموع. حالا اگر کارت سوخت شما خالی از سهمیه باشه که معمولا هست برای رفت و برگشت این مسیر شما هزینه بنزینتون میشه 336000 تومان.
حالا با درنظر گرفتن گرمای هوا و البته اهمیت رعایت استانداردهای رانندگی و جلوگیری از فشار آمدن به ماشین بهترین زمان استارت زدن برای حرکت رو من پیشنهاد میدم حدود ساعت 6 صبح باشه چون براساس تجربه ما نزدیک به یازده تا دوازده ساعت هم زمان میبره تا با سرعت مطمئنه به مقصد یعنی شهرستان مهران در استان ایلام برسید.
برای رسیدن به این مقصد شما باید از اتوبان ساوه به سمت همدان حرکت کنید، بعد از شهرستان کنگاور بگذرید و از کمربندی شرقی کرمانشاه به سمت اسلامآباد غرب ادامه مسیر بدین و دوباره از کمربندی ایلام به سمت مهران برید. درباره مسیر از تهران تا شهر ساوه اگرچه اتوبان هست اما مسیر زیاد مناسب نیست اما مسیر بعد از ساوه تا کمربندی ایلام بسیار عالی و مناسب هست کمترین میزان دستانداز رو در این مسیر تجربه خواهید کرد بخصوص اینکه براساس تجربه ما داشتن بخشهایی هم که خراب بود روکش میکردند یعنی احتمال تا الان بسیاری از بخشها آسفالت جدید شدند.
در طول این مسیر تقریبا 6 عوارضی رو باید عبور کنید که تنها یکیش قبض قبلی رو قبول میکنه باقیش باید هزینه رو نقداً پرداخت کنید اما عوارضی اتوبان ساوه الکترونیکی هست یعنی یا از کیف پول شهروندی شما کسر میشه یا اینکه یک پیامک میاد براتون و دو هفته وقت دارید که پرداخت کنید مبلغ کل عوارضیها در هر سمت مسیر میشه نزدیک به 22000 تومان یعنی رفت و برگشت 44000 تومان عوارض باید پداخت کنید.
بخشهایی که هنگام رانندگی باید مراقب باشید گردنه اسدآباد در همدان هست، سرابله به ایلام ، و البته صالحآباد تا مهران چون تقریبا همه این مسیرها بدون چراغ هستند اگر شب رانندگی میکنید باید مراقب پیچهای مسیر باشید و رعایت نکته ایمنی رو داشته باشید. خلوتی روز اصلا شما رو گول نزنه چون به دلیل گرمای بسیار شدید هوا از ایلام به بعد اصولا رانندهها شب رو هستند بنابراین اگر شب در مسیر هستین قطعا شلوغی جاده رو تجربه میکنیدکه نیازمند رعایت نکات ایمنی بیشتر است.
البته لازم به یادآوری هست که الان بسیاری از مجتمعهای بینراهی همدان به دلیل کمبود آب اصلا سرویس بهداشتی رو تعطیل کردن و تقریبا خدماتی نمیدن به مسافران و بعد از اسدآباد همدان هم بطور کلی تعداد این مجتمعها بسیار کم هستد و بیشتر مغازهها و فروشگاههای محلی رو میتواند درنظر داشته باشید( نکته اینکه پیدا کردن سایه برای ایستادن و رفع خستگی هم خودش یک مقوله متفاوتی در این مسیر است) و البته مدیریت مصرف بنزین هم نکته دیگری بنابراین سعی کنید از همدان به بعد نسبت به میزان ذخیره سوخت خودتون دقت داشته باشید که با چالش روبرو نشید.
برای استراحت در مجتمعهای بینراهی بعد از اسدآباد بهترین گزینهها مجتمع خدماتی ایلیا در کمربندی شرقی کرمانشاه هست و یکی هم بعد از ایلام .
( تصویر بالا از سایر رسانهها گرفته شده است)ما سفرمون و از تهران ساعت 6.30 دقیقه بامداد روز 3 شهریور آغاز کردیم و با توجه به تمام شرایطی که برای شما نوشتم حدود ساعت 16 رسیدیم به شهر تقریبا از کرمانشاه به بعد هم سیستم خنک کننده ماشین روی سرعت 2 کاملا فعال بود و اما وقتی در شهر مهران برای تکمیل باک سوخت خودم پیاده شده تازه متوجه شدم گرما یعنی چی؟ از شدت گرما نازل سوختگیری رو نمیتونستم تو دستم نگهدارم و اینقدر داغ بود که مجبور شدم از سیستم خودکارش استفاده کنم. اینم تجربهای بود بعد جی پی اس ماشین رو نگاه کردم دیدم درجه حرارت رو نوشته 48 درجه .
توجه داشته باشید که با توجه به قانون شما با استفاده از خودروی شخصی خودتون نمیتوانید وارد محوطه پایانه مرزی بشید بنابراین حتما باید قبل از پل زائر خودرو رو در یکی از پارکینگهای تعیین شده بگذارید و به مسیر خودتون با تاکسی ادامه بدین توصیه من به شما پارکینگ صاحبالزمان هست روبروی زائر سرای ذوالفقار در بلوار کنار پل زائر، برای هر شب 50 هزار تومان زیر سایه باید بپردازید و در محوطه باز هم 40 هزار تومان.
از پل زائر تا خود سالن ترانزیت مرز حدود 11 کیلومتر هست که تاکسیهای اونجا به ازای هر نفر 25000 تومان از شما میگیرند و تقریبا یک زمان 15 دقیقهای رو تو گرمای وحشتناک تجربه میکنید.
تو مسیر با راننده تاکسی که اسمش ابراهیم و اهل همونجا یعنی شهر مهران بود کمی خودمونی شدیم و ازش پرسیدم برای شرایط بهمون گفت شما کارتون اشکال داشته چون یا باید صبح خیلی زود میرسیدین اینجا که گرما رو تجربه نکنید یا آخر شب اما خوب اینم تجربهای است – البته تجربه وحشتناکی بود چون گرما برای ما غیرقابل تحمل شده بود – تو مسیر بهمون گفت بمونید تو سالن بمونید که هوا کمی خنک بشه بعد حرکت کنید یعنی ما نزدیک به ساعت 17 که توسالن بودیم قرار شد بمونیم و حدود هشت بریم سمت عراق.
یک نکته رو مدنظر داشته باشید اگر جاده کمربندی وارد شهر مهران بشید مستقیم وارد پایانه مرزی میشید و کسی جلوی شما رو نمیگیره برای همین میتونید ماشین رو در محوطههای روبازی که هست پارک کنید اما برای تسهیل تردد زائران در روزهای شلوغ همه جا بنر نصب شده که درصورت پارک ماشین با جرثقیل به پارکینگ حمل میشه و عواقب و هزینههای ناشی از اون هم به عهده مالک هست مراقب باشید پس مستقیم برید سراغ پارکینگهای داخل شهر که درگیر نشید وقتی بر میگردین از مسافرت.
بالاخره رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم با توجه به اینکه هنوز مراسم پیاده روی اربعین شروع نشده بود کلا مرز ده یا 15 نفر آدم بود اونم اغلبشون عراقی بودن و تا زمانی که ما اونجا بودم تقریبا یکی دو ماشین یعنی نزدیک به 10 نفر هم ایرانی از مرز خارج شد.
البته ظاهرا خانوادههای عرب عراقی که همیشه این مسیر رو رفت و آمد دارن میدونستن که باید مدتی داخل سالن انتظار سمت ایران بمونن تا کمی از شدت گرمای هوا کاسته بشه و بعد برن سمت عراق که سوار بشن به سمت مقصدشون به همین دلیل میدیدیم که فقط عراقیها مثلا برای یک یا دو ساعت میموندن داخل سالن ترانزیت ایران بعد میرفتن سمت چک پاسپورت برای عبور از مرز و ادامه مسیر... به همین دلیل ما هم از قانون اونها استفاده کردیم و البته کلی هم به نفعمون شد که در گرمای زیاد مریض نشیم.
خوب بالاخره ساعت موعود ما رسید و کمی از شدت گرمای هوا کاسته شد از مرز بدون هیچ دردسری عبور کردیم و طرف عراقی هم اگرچه انگار وارد یکدنیای دیگه شده بودیم به گرمی ازمون استقبال کردن و نهایتا وارد محوطه مرزی عراق شدیم.
تقریبا حدود 200 متر پایینتر محل ایستادن تاکسیهای عراقی هست که با ارقامی مختلف برای شهر کربلا و نجف مسافر میبرن
تاکسیهای مناسب با کولر روشن بین 22 تا 27 هزاردینار (هرنفر)(هر هزار دینار لب مرز 21000 تومان فروخته میشه)
ون 7 تا10 نفره به ازای هر نفر 15 تا 18هزار دینار
اما توصیههای ابراهیم رو جدی گرفتیم و 1000 دینار دادیم به یک تاکسی که ما رو از محوطه اول گمرک ببره خارج از پایانه مرزی یعنی نزدیک به 5 کیلومتر پایینتر (خود بومیها میگن پارکینگ دوم) اونجا یکباره موضوع متفاوت شد چون ظاهرا اصل ماجرا برای حمل و نقل اونجاست
توی این پارکینگ هر گزینهای از وسیله نقلیه که بخواهید هست یعنی از تاکسی گرفته تا اتوبوس
کرایه تاکسی نفری 15000 تا 17000 دینار تا کربلا
کرایه ون تا کربلا نفری 9000 تا 11000 دینار
کرایه مینی بوس تا کربلا نفری 6000 تا 7500 دینار
کرایه اتوبوس هم اگر اشتباه نکنم چون دقیق متوجه نشدم بین 2500 تا 3500 دینار برای کربلا است
نکتهای که باید توجه داشته باشید موضوع زمان سفرتون با این خودروها هست بدون تردید اتوبوس و مینی بوس زمان بیشتری از شما خواهد گرفت چون سرعتشون متفاوته
ما باتوجه به گرمای بیشاز حد هوا و البته اینکه تجربه اولمون بود تصمیم گرفتیم مستقیم بریم کربلا
برای همین در پارکینگ دوم یک ون سوار شدیم که یک خانواده عرب هم همراه ما بودن و نفری 10000دینار پرداختیم (تویوتا هایلوکس بود) بسیار تمیز و البته خنک هم بود جالب اینجا بود که راننده به محض اینکه سوار شدیم یک لیوان آب معدنی خنک بهمون داد که واقعا جیگرمون حال اومد.
ساعت نزدیک به 9 شب روز دوم شهریور بود که ما سفرمون رو شروع کردیم از پایانه مرزی مهران به سمت کربلا هرچند هوا روبه تاریکی بود با توجه به اختلاف ساعت ما و عراق اما تا نزدیکیهای شهر بدره مسیر معلوم بود و البته همش شن و بیابان بود بعد از اون هم میر به سمت جنوب شد تا شهر جصان و بعد از اون هم به سمت غرب رفتیم تا نزدیک ساعت یازده بود که رسیدیم عزیزیه کمی جلوتر نزدیک رودخانه از رود عبور کردیم و دوباره بسمت جنوب سرازیر شدیم تا حدود ساعت دوازده بود که رسیدیم به موکب ساقی الخدمی ون برای نیم ساعت اونجا ایستاد.
امکاناتش بد نبود اما بطور کلی ما همه چیز با خودمون داشتیم دوباره ساعت یک ربع به یک بود که سوار شدیم و کمی جلوتر وارد جاده بغداد شدیم تا در نهایت در باب البغداد ما رو از ماشین پیاده کرد راستش گرمای هوا کمتر شده بود ولی خستگی دیگه داشت بهمون غلبه میکرد ولی وقتی از ماشین پیاده شدیم انگار کلا خستگی رفع شد چون دقیقا روبروی ما با یک فاصله حدود 700 یا 800 متر حرم معلوم بود راستش من نمیدونستم دقیقا کدام حرم در بینالحرمین الان روبروم هست ولی هرچی بود حال خاصی بهمون داد و به سمت اون چراغهای نورانی حرکت کردیم .
اینجا جمعیت بیشتر بود و البته موکبها هم بسیار بودند که مشغول ارایه خدمات به زائران بودند وقتی نزدیکتر شدیم من متوجه شدم حرمی که از دور دیدم حرم ابوالفضل العباس(ع) بود وقتی محل بازرسی اولی رو رد کردیم برای اینکه بتونیم راحت بریم سمت بین الحرمین یک موکبی بود که امانات رو تحویل میگرفت هرچی داشتیم رو گذاشتیم و یک شماره گرفتیم و تازه به قول معروف داستان آغاز شد.
(تصویر از سایر رسانهها گرفته شده است)ساعت حدود دو صبح بود اما دیگه خبری از خستگی و گرما نبود، چون اصلا حواسمون نبود به این نکات. راستش رو بخواهید یک گوشه نشستیم و تا کمی حالمون جا بیاد و بفهمیم اصلا کجا اومدیم . تقریبا بیست دقیقهای گیج بودیم هر دوتامون داشتیم به جمعیت و در و دیوار نگاه میکردیم. بعد دیگه رفتیم سراغ حرم سالار شهیدان و شاید شما بهتر از ما بدونید که چه اعمالی باید انجام بدیم دیگه نیازی نیست من که خودم اولین تجربم بود براتون بنویسم.
از باب القبله وارد حرم شدیم و دو دوساعتی اونجا بودیم مشغول عبادت و راز و نیاز بعد از اون همون مسیر برگشتیم حرمت حضرت عباس (ع) تقریبا تا نماز صبح اونجا بودیم نماز رو خوندیم و بعد رفتیم پشت حرم امام حسین(ع) تل زینبیه و تا ساعت هشت صبح هم اونجا تو حال خودمون بودیم.
با توجه به اینکه ما تصمیم داشتم زود برگردیم از اونجا دوباره برگشتیم سمت باب البغداد چون راننده دست و پا شکسته بهمون فهموند که همونجاها میتونید دوباره ماشین بگیرید برگردین سمت مرز البته تا قبل از شروع شدن مراسم اربعین چون در این مراسم ظاهرا اینقدر شلوغ میشه که باید حتما بیایید خارج از شهر سوار بسین و ما هم که زودتر رفته بودیم میتونستین از این موضوع استفاده کنیم. ظاهرا ایستگاه و وعدهگاه ماشینها نزدیک هتلهای این منطقه بود و ما هم نزدیک به ساعت 10 صبح بود که رسیدیم دقیقا به همون آدرس داشتیم دور و اطراف رو نگاه میکردیم که یکی به زبان خودمون گفت دنبال چی هستین؟
من راستش اولش ترسیدم ولی خوب دل رو زدم به دریا گفتم میخواهیم بریم مرز مهران، بهمون با دست یک ون رو اون سمت خیابان نشون داد گفت اون منتظر مسافره برید اونجا .
خلاصه رفتیم و سوار شدیم قبل هم حسابی چونه زدیم سرقیمت که آخرش ازمون 22000 دینار گرفت تا مرز به ازای هر نفر همون مسیری که آمده بودیم رو برگشت اما اینبار روز بود که جالب بود برام . تا نزدیکی رودخانه تقریباٌ سرسبزی بود اما بعدش دوباره همه چیز خاکی شد.
مسیر برگشت هم همون طول مسیر از کربلا به مهران نزدیک به 4 ساعت تا حداکثر 4.5 ساعت هست و از اونجا که بین راه هنوز شلوغ نبود و موکبها هنوز کارشون رو آغاز نکرده بودن از مسیر اصلی خودروها تردد میکردند و زیاد معطلی نداشتیم فقط دوجا ایست بازرسی بود که پاسپورت ها رو نگاه کردن و با احترام بدرقه کردن ما رو تا بسمت مرز حرکت کنیم.
تو مسیر برگشت یک خانواده ایرانی همراه ما بودن که برای سومین بار مشرف شدن کلی با هم گپ زدیم و خوراکی خوردیم راستش اونها نجف رو هم دیده بودن و خیلی تعریف میکردن انشاء الله سال بعد ما هم اون سمتی بریم امسال که تجربه اول خیلی خوب بود و خوشبختانه از نظر گرما مشکلی برامون پیش نیامد هرچند ما فقط کمتر از 24 ساعت موندیم اونم طبق برنامه برای اینکه مریض نشیم و تجربه اولمون خراب نشه ولی امیدوارم سالهای بعد بتونیم جاهای دیگر مثل نجف، کاظمین و بغداد رو هم بریم ببینم تجربهای هست جالب .
ساعت کمی از سه گذشته بود که رسیدیم مرز راستش وقتی از ماشین پیاده شدیم وحشتناک گرم بود و تقریبا بدنمون دیگه توان مقابله با گرما رو نداشت سریع رفتم داخل سالن ترانزیت مرز مهران و از بخش عراقی وارد خاک ایران شدیم چون اونجا امکانات بهتر بود جلوی کولرهای بزرگی که داخل سالن بود ایستادیم نیم ساعتی که خنک بشیم و بعد از اینکه دوباره بدنمون یاری کرد سوار ماشین شدیم به سمت پارکینگ تو مسیر برگشت 80 هزار تومان دادیم به یک تاسی که مارو دربست آورد دم پارکینگ راستش اگرچه ماشین زیر سایه بان بود ولی وقتی در ماشین رو باز کردم خود کوره شده بود برای دقایقی ماشین رو روشن گذاشتم با کولر دور تند تا بلکه کمی خنک بشه و نزدیک ساعت چهار دوباره مسیر رو شروع کردیم به سمت تهران البته کمی هم خستگی دیگه داشت خودشو نشون میداد.
با یکی دوبار توقف بین راه خودمون رو رسوندیم به نزدیک کنگاور که هوا کمی خنکتر شده بود و داخل ماشین چرتی زدیم برای دو ساعت خوابیدیم و نهایتاً بعد دوساعت یعنی حدود ساعت 11 آمدیم به سمت تهران و با ایستهای بینراهی ساعت نزدیک به 6 صبح بود که دم منزل ماشین رو پارک کردیم. یعنی رفت و برگشت مسیر داخل ایران نزدیک به 1600 کیلومتر و البته حدود500 کیلومتر داخل خاک عراق رو از سوم شهریور تا صبح روز پنجم طی کردیم . تجربه خیلی خوبی بود و با محیط آشنا شدیم و انشاء الله سالهای بعد با زمان بیشتر و جاهای زیارتی جدیدتری در عراق آشنا خواهیم شد.
جمع هزینهها
هزینه بنزین آزاد: 336000 تومان
هزینه عوارض آزادراهی: 44000 تومان
هزینه کرایه پارکینگ: 50000 تومان
هزینه کرایه تا پایانه مرزی: 80000 تومان
هزینه تا پارکینگ دوم مرز عراق: 21000 تومان
هزینه کرایه تا کربلا: 420000 تومان
هزینه بازگشت به مهران : 924000 تومان
هزینه بازگشت به پارکینگ مهران: 70000 تومان
2245000 تومان هزینه کل سفر رفت و برگشت ما به کربلا شد
توضیح:
** نقشههایی که روی متن استفاده شدهاند در بازگشت آپلود شده بنابراین با زمان نوشته که شب بود همخوانی ندارند و تصاویر مربوط نقشه روز هستند.
**با توجه به اهمیت رعایت حریم خصوصی تصاویر مربوط به خانواده همراه ما داخل ون استفاده نشده
** در بخش عراقی مرز با توجه به عدم آشنایی به زبان و البته نا آشنا بودن به قوانین دیگه تصویری گرفته نشده است و اصلا دوربین بیرون نیاوردیم چون همه جا عکس تصویربداری ممنوع نصب شده است.
*با توجه به مدت زمان کمی که ما در شهر کربلا بودیم فرصت تصویر برداری کامل نبود و صرفا به گرفتن چند عکس یادگاری و خانوادگی بسنده کردیم که شاید لزومی نیست برای انتشار همگانی اونها.
ارادتمندم و التماس دعا اگر از مطالب بنده برای رسیدن به شهر مقدس کربلا استفاده کردین.