رئیس فروم اینترنت اشیاء در گفتوگو با پیشران توسعه عنوان کرد:
عماد عزتی
رشد و گسترش استفاده از فناوریهای نوین در شهرها و اماکن مختلف یکی از پیشنیازهای اصلی جوامع قرن حاضر است و برای دستیابی به بهرهوری و کاهش هزینهها لازم است زیرساختهای مورد نیاز آن را ایجاد و در راستای جذب سرمایهها و تخصصهای مختلف گام برداریم.
این درحالی است که اکنون توسعه صفر و یکهای مجازی تنها در فضای اینترنت عامل ارتباط انسانها با یکدیگر نیستند؛ بلکه اشیاء و لوازمی که ما هر روز از آنها استفاده میکنیم را نیز به یکدیگر مرتبط کردهاند تا بتوانیم زندگی سادهتر و کم هزینهتری را تجره کنیم.
مهدی روحانی، نژاد، رئیس فروم اینترنت اشیاء در این زمینه به پیشران توسعه گفت: اصولا هر علم و فناوری خاصی برای یک هدف خاصی وارد میدان میشود و اینترنت اشیاء هم برای هوشمندسازی آمده است. در ادامه گفتوگوی پیشران توسعه با مهدی روحانینژاد، کارشناس ارشد مخابرات و MBA از سوئیس و رئیس فروم اینترنت اشیاء را میخوانیم
· اصولا اینترنت اشیاء چیست و چه اهمیتی برای ما دارد؟
برای پاسخ به این سئوال باید اینگونه توضیح بدهیم که بد نیست به دستاورد ارتباط گسترده مردم با یکدیگر و فرصتها و تجارتهایی که شکل گرفته توجه داشته باشیم. به عنوان مثال شبکههای اجتماعی، تجارتهای الکترونیک ؛ حالا لازم است با استفاده از این دستاورد و نتایج مثبت لازم است که اشیاء هم با یکدیگر مرتبط شوند که IOT ها برای همین منظور وارد میدان شدهاند. خوب حالا سئوال اینجاست که این اتفاق چه امتیازی برای ما خواهد داشت؟ در این بخش ارتباط اشیاء یک سری امتیازها و بهرهوری ایجاد میکند که میتوانیم از آنها بخوبی در راستای بازدهی و سودآوری اقتصادی استفاده کنیم.
· جایگاه فروم اینترنت اشیاء در بین چیست؟
این فروم از بهمن 94 در کشورمان شکل گرفت و امروز هم نزدیک به 30 عضو فعال به خود دیده که در بخشهای مختلف فعالیت میکنند. به عنوان مثال در حوزههای انرژی هوشمند، شهر هوشمند، حملونقل هوشمند فعالیت داشتیم و اخیرا بحث بیمه و حوزه سلامت هم اضافه شده است.
· در بخش ابتدای سخنان خود به بهره وری اشاره کردید، یکی از مشکلات فعلی ایران الگوی مصرف بالا بخصوص در حاملهای انرژی است، در این زمینه مشخصا اینترنت اشیاء میتوانید مفید واقع شود؟
اصولا در ایران انواع انرژی ارزان است؛ به این معنی که همواره دولت حجم بالایی یارانه ارایه میکند. اما این روند طی سالیان اخیر با محدودیتهایی روبرو شده و یکی از مثالهای بارز آن خاموشیهای اخیر است. حالا سئوال اینجاست که دلیل این اتفاق چه بوده؟ پاسخ این است که مردم انرژی ارزان در اختیار داشتند و همواره بدون دغدغه استفاده کردهاند. درحالی که امروز منابع محدود شده و ما به دنبال تغییر الگوی مصرف آن هستیم که کار بسیار سختی است. این درحالی است که اگر کنتور هوشمند بکار گیریم میتوانیم با دادههایی که به دست میآوریم شرایطی را مهیا کنیم که الگوی مصرف تغییر کند، اما امروز چنین کاری امکانپذیر نیست.
· از این شیوه در بخشهای دیگری نیز میتوانیم استفاده کنیم؟
دقیقا، الگوی مصرف ایرانیان در بسیاری از موارد فاصله معناداری با استانداردهای جهانی دارد که میتوانیم با استفاده از اینترنت اشیاء آن را به سمت مدیریت منطقی هدایت کنیم. مثل ترافیک، مصرف آب، مصرف سوخت و بسیاری از موارد که میتوانیم از آنها به عنوان معضل امروز جامعه کشور یاد کنیم براحتی قابل مدیریت با استفاده از اینترنت اشیاء است. به عنوان مثال تحقیقاتی انجام شده است که اگر فقط بتوان به وسیله فناوری سیستمی طراحی کرد که مردم به دنبال جای پارک در حاشیه خیابانها نباشند، و مستقیم بروند سراغ جای پارک خالی که وجود دارد، تاثیر زیادی در کاهش مصرف سوخت، ترافیک و آلودگی هوا خواهد داشت.
· شما به ترافیک اشاره کردید، آیا اینترنت اشیا قابلیت استفاده در زمینه حمل و نقل را هم خواهد داشت؟
قبل از پاسخ به این سئوال اجازه دهید بگویم اینترنت اشیاء میتواند در بسیاری از موارد و معضلهای موجود به عنوان راهکار قرار گیرد. اما در باره حمل و نقل عمومی امروز موضوع حمل و نقل هوشمند یکی از بحثهای جدی در کشور است که یکی از آنها میزان بالای تصادفات است، طبق آمار پلیس راهنمایی و رانندگی 40 درصد از این تصادفات به علت سرعت غیر مجاز است و بخشی به دلیل خستگی و خواب آلودگی راننده است، درحالی که میتوانیم از طریق اپلیکیشنی روی گوشی تلفن همراه یا یک دیوایس موجود خود خودرو این مشکل را هم برطرف کنیم.
· کمک این ابزار در بیمه نیز خواهد بود؟
دقیقا؛ اتفاقا فعالیتهایی انجام شده در این زمینه که از طریق این اپلیکیشن میتوان تمام ریسک رانندگی افراد را محاسبه کند. بنابراین میتوانیم آن را در قالب یک مسابقه نیز بررسی کنیم که بیزینس مدل آن استارتآپهای بیمهای است. به این صورت که رانندگان کم ریسک براساس این اپلیکیشن میتوانند تخفیفهای بیمهای دریافت کنند و آن گروه از رانندگان که پرریسک محاسبه میشوند مبلغ بالاتری برای حق بیمه بپردازند. منافع آن برای شرکتهای بیمه میتواند صرفهجویی در پرداخت خسارت است.
· به این ترتیب شما تاکید دارید اینترنت اشیاءامروز یک خواست جهانی بخصوص در جوامع توسعه یافته یا درحال توسعه است؟
مشخصا اینگونه است؛ اصولا این جریان جدیدی است که در جهان وجود آمده و ما هم به سمتش میرویم. یعنی اینترنت اشیاء جزو جریانات اصلی دنیا قرار گرفته و امیدواریم دستاوردهایی مناسب داشته باشیم.
· بیشتر در بخش تقاضا صحبت کردیم؛ آیا در آنسوی معادله یعنی نهادهای بهرهبردار نیز تحولاتی ایجاد شده است؟
به نکته خوبی اشاره کردید، بخش تقاضای استفاده از این نوع فناوری تنها بخشی از مشکلات است بلکه امروز یکی از مشکلات اصلی اینجاست که نهادهای بهرهبردار اصولا هیچ شناختی از موضوع ندارند و نمیتوانند استفاده بهینه از این نکته داشته باشند. بهعنوان مثال، خودروسازها، عرصه بهداشت و درمان و البته حوزه حملونقل.
· اصولا تحولات عرصه فناوری بسیار سریع؛ اما تغییرات ایران اصولا بسیار کند پیش میروند، نظر شما در این زمینه چیست؟
این نکتهای است که باید برای آن برنامهریزی دقیقی داشته باشیم به این دلیل که اگر یکباره تقاضا برای استفاده از چنین فناوریهایی بالا رفت آیا اصولا میتوانیم پاسخگوی این نیاز باشیم یا خیر؟ به همین دلیل بحثی که در این دوره از نمایشگاه بر آن متمرکز شدیم بحث عرضه است. این سئوال را مطرح کردیم که اگر تقاضا رفت بالا، کدام شرکت توانایی و چیزی برای عرضه و رفع تقاضا دارد؟ اجازه دهید با آماری در نمایشگاه اخیر توضیحات تکمیلی را ارایه کنم، براساس برآوردهایی که انجام شد در این نمایشگاه از 400 استارتآپی که در الکامپ استارز شرکت کردند فقط یکی دو غرفه در حوزه IOT، فعالیت دارند که نشان دهنده این واقعیت است که هنوز جامعه استارتآپی ما به سمت این مهم حرکت نکرده است و باید انگیزه بیشتری ایجاد کنیم که در آینده با چالش مواجه نباشیم.
· اشاره کردید به حضور معدود شرکتها در این بخش، اصولا ایران در اینترنت اشیاء چه جایگاهی به خود دیده است؟
برای پاسخ به این سئوال باید به دو بخش عرضه و تقاضا اشاره کنم. بهلحاظ تقاضا و بازار خیلی عقب هستیم. خوشبینانهترین حالت باتوجه به بازخوردهای اپراتورها این است که در حال حاضر بازار آیاُتی کشور را میتوان ۱۰۰ میلیارد تومان درنظر بگیریم. درصورتیکه در حال حاضر بازار آیسیتی کشور ۳۰ هزار میلیارد تومان است؛ یعنی آیاُتی به ۳۰٪ بازار آیسیتی کشور هم نرسیده. این درحالیست که در جهان تا ۱۰٪ هم این بازار رشد کرده است.
در بخش دوم یعنی عرضه برخلاف تقاضای این حوزه که بسیار عقب است در بحث عرضه شرکتهایی داریم که با همکاری بخشهای R&D فاصله در بحث عرضه این بازار را با جهان تا دو یا سه سال کاهش دادهاند. محصولاتی که شرکتهای عضو فروم ارائه میدهند در مقایسه با محصولاتی که در کنفرانسها و نمایشگاههای بینالمللی میبینیم، تقریبا در یک سطح هستند. بههمین خاطر است که اولین چالش را باید در بحث تقاضا ببینیم، بهعبارتی بهرهبردارهایی که باید از آیاُتی استفاده بکنند هنوز به این سمت نرفتهاند و چالش بعدی بهسمت استارتآپها میره و ازآنجاییکه بحث استارتآپ زمان بر است دقیقا مثل بحث کشاورزی که برداشت کاشت زمانبر است. در این مقطع، شرکتهای اسِمی و لارج انترپرایز به سمت آیاُتی حرکت کردهاند و لذا راهحل داریم اما سمت استارتآپ بازار آیاُتی کشور هنوز کامل نیست.
· یکی از نهادهای بسیار تاثیرگذار در این زمینه مراکز آموزش عالی و دانشگاهها هستند، این مراکز با موضوع اینترنت اشیاء ارتباط برقرار کردهاند؟
دورههای آموزشی مثل سامر اسکولی برگزار کردیم و بحث لیگال آیاُتی همه کمکی برای آشنایی نسل جوان با این حوزه هستند؛ اما متأسفانه دانشگاهها هم با این موضوع آشنا نیستند. برای ورود به بحث کارآُفرینی ما یک تیم لازم داریم در این مقطع یکی از معضلات این است که تیم توانمند در حوزه آیاُتی نداریم. بهعنوان مثال بعد از ۱ سال که از فراخوان سراسری این مجموعه میگذره تا امروز تنها ۴ تیم اعلام حضور کردند. البته موضوع اطلاعرسانی هم بسیار حائر اهمیت است چراکه پرریسکترین مرحله، مرحله شتابدهی است. برای این موضوع اعلام آمادگی کردیم که نهتنها کمک مالی میکنیم، بلکه در مرحله اول بهصورت رایگان به تیمها مشاوره خواهیم داد. متأسفانه در حال حاضر تیمها، تیمهای قدرتمندی نیستند، ایده هست اما بهلحاظ فنی و کسبوکاری بسیار ضعیف هستند. نباید فراموش کنیم کمک مالی و مشاوره بازار با ماست، اما توسعه کسبوکار با تیمهاست که متأسفانه تا این لحظه تیم قدرتمندی نداشتیم. در این حوزه تیمهای توانمند بسیار نادر هستند. بههرحال این نکته را هم باید بهخاطر داشته باشید که بودجه ما بودجه دولتی نیست و لذا باید در حوزه سرمایهگذاری دقت و سختگیری بسیار بالایی داشته باشیم.
· شما به کارآفرینی تاکید دارید لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
باید بهخاطر داشته باشیم کارآفرینی با آموزش انجام نمیشود، در کارآفرینی انگیزه افراد مطرح است و ریسک پذیری آنها تعیین کننده خواهد بود. لذا آموزش را لازمه کارآفرینی میدانیم، اما کلید طلایی این حوزه نیست. قدم اول برای کارآفرینی در این بازار، تیم منسجم است و در مراحل بعدی مباحث آموزش و حمایت مالی و سرمایهگذاری مطرح میشود.
· برسیم به موضوع قوانین موجود در کشور، آیا در این زمینه کمبود قانون وجود دارد؟
بهلحاظ قوانین و اصول موجود نیز تا این مرحله با مشکل چندانی روبهرو نبودیم، بهغیر از بیمه شخص ثالث که با محدودیتهای تخفیف روبهرو شدند که در حال حاضر در حال بحث با بیمه مرکزی هستیم. در حوزه دیتا نیز اوضاع چندان واضح نیست؛ چراکه در آیاُتی بحث بحث بیزنس اکسس دیتا است (دسترسی کسبوکارها به دیتا) بهاین معنا که ما دیتای مصرفی را میگیریم و با پردازش این دادهها مثل شهر، انرژی و غیره از توش کسبوکار استخراج میکنیم. در این حوزه قوانین چندان مشخصی وجود ندارد. اما تمامی این موارد باتوجه به کارگروههای موجود در فروم راهحل دارند. بهعنوان مثال کارگروه فروم برای همین موضوع که با سازمان تنظیم مقررات، وزارت نیرو و شهرداریها، پلیس فتا در ارتباط است و این موانع را برطرف میسازد.
· یکی از مشکلاتی که پیامرسانهای داخلی امروز ایجاد کردهاند عدم اشنایی و قوانین موجود است، آیا در آی او تیها نیز چنین مشکلی وجود دارد؟
خوبی بازار آیاُتی این است که کشور و مجموعه حاکمیتی زودتر از زمان لازم متوجه این موضوع شده، بهعنوان مثال در حوزه پیامرسانها این مشکل بوده که اول تکنولوژی آمد و بعد حاکمیت متوجه مشکلات آن شد. اما آیاُتی بهمعنای کامل در کشور وارد نشده و حاکمیت درگیر شده و بهتدریج بسترسازی را فراهم میسازد بههمین خاطر است که در حوزه قوانین به مشکل چندانی برنخواهیم خورد. لذا استارتآپها نباید در این موضوع دغدغه داشته باشند آنها میتوانند با مراجعه به فروم کمک بگیرند و کارشناسان و متخصصان فروم هم بهکمک ارتباطهای موجود این مشکل را برطرف میکنند. کارگروه امنیت فروم برای همین مسئله ایجاد شده است.
گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.
گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی مطرح کرد:
عماد عزتی
استفاده از ظرفیتهای مختلف دنیای صفر و یکی در عصر ارتباطات باعث شده تا رسانهها نیز دستخوش تحولاتی غیرقابل انکار شده و به قول معروف از شیوههای سنتی خبررسانی فاصله قابل توجهی گرفته باشند به صورتی که امروز وقتی صحبت از رسانه میکنیم، قطعا شیوههای سنتی آن مد نظر نیست؛ بلکه قرار است در فضایی بیانتها با امکاناتی نا محدود سخن بگوییم.
شیوهای که اگرچه امروز میتوانند امتیازی در اختیار فعالان عرصه رسانهها برای جذب بیشتر مخاطبان باشد، اما نیازمند برنامهریزی و تدوین نقشه راهی منطقی برای استفاده حداکثری از امتیازات و کاهش هرچه بیشتری مشکلاتش خواهد بود.
این درحالی است که ایران علیرغم تعداد کاربران بالای فضای مجازی و پوشش مناسب اینترنت در سراسر کشور همواره در این فضا بخصوص رسانههای نوین دیجیتالی مثل آی پی تی ویها درگیر موازیکاری و مشکلاتی است که امتیازات اقتصادی، فرهنگی و ... این عرصه نوین رسانهای را کمرنگ کرده و به حاشیه رانده است.
با فضایی چند بعدی روبرو هستیم
جمشید جعفرپور، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس درباره شرایط فعلی آی پی تی ویها به ... گفت: اهمیت و همچنین جایگاه رسانههای نوین در عصر ارتباطات برهیچ کس پوشیده نیست و مسئولان هم در این زمینه برای ارتقاء سطوح مختلف این شیوه نوین ارتباطی علاوه بر تامین زیرساختهای مشغول تعیین سیاستهای کلان و مدیریت آن هستند، به همین دلیل از آنجا که با موضوعی چند بعدی مواجه هستیم، بحث تقسیم کار و تعیین نحوه نظارت نهادهای مسئول در این زمینه مدتهاست در کمیسیون فرهنگی مجلس مطرح شده است.
جعفرپور در ادامه با اشاره به جلسات متعددی که در کارگروه رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس انجام شده افزود: هنگام بررسی چگونگی تقسیم کار نهادها در این فضا، نظرات مختلفی مطرح شده که اغلب دارای استدلالها و مستنداتی قابل توجه است، از این رو لازم است کاملا با حوصله و منطقی درباره آنها بحث و بررسی صورت گیرد. به این دلیل که اگر بخواهیم با عجله در این عرصه وارد شده و سیاستگذاری کنیم، قطعا در آینده نه چندان دور با چالشی بزرگتری غیر از موازیکاری مواجه خواهیم شد.
وی با تاکید براینکه جهت سیاستگذاری در عرصه ارتباطات نوین بخصوص موضوع آی پی تی ویها لازم است ابتدا مرز بندی دقیقی میان نهادهای درگیر صورت پذیرد تصریح کرد: هرکدام از نمایندگان و مسئولان نهادهای درگیر، براساس برداشتها و تعریفی که از این فضا دارند، نگاه خاص خود را برای آینده استفاده از فضای نوین رسانهای مطرح میکنند، اما از آنجا که سه نهاد مرتبط یعنی سازمان صدا و سیما، وزارت ICT و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درگیر موضوع هستند؛ میبایست براساس قانون و درنظر گرفتن سهم مسئولیتها، مرزبندی مشخصی میان این دستگاهها صورت پذیرد.
این نماینده مجلس در ادامه به خبرنگار ما گفت: در کمیسیون اجماع کامل وجود دارد که مسایل مربوط به سختافزار و توسعه چنین امکاناتی در کنار زیرساختهای لازم برای حضور منطقی آی پی تی ویها یا هر رسانه دیگر با ویژگیهای مشابه، مربوط به وزارت ICT است و هیچ جای بحثی برای چگونگی حضور این وزارتخانه در کلان موضوع وجود ندارد، اما آنچه اکنون محل بحث و گفتوگو قرار گرفته چگونگی همکاری رسانه ملی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این فضا است.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: درنگاه اول براساس قانون موضوع صوت، تصویر، رادیو و تلویزیون انحصارا در اختیار سازمان صدا و سیما قرار گرفته؛ ولی همانطورکه قبلا اشاره شد فضایی که درباره آن سخن میگوییم، تک بعدی نیست که بخواهیم همچون گذشته همه کارها را انحصاری انجام دهیم. از این رو تاکید نمایندگان براین است که بتوانیم براساس متن قانون به شیوهای تعامل میان نهادهای درگیر ایجاد کنیم که منافع ملی حفظ شود.
وی معتقد است از آنجایی که متولی مباحث فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و این فضای نوین رسانهای هم بخش قابل توجهی کارکردهای فرهنگی را به خود دیده، میبایست میان سازمان و صدا و سیما و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری جدی، دقیق، اصولی و منطقی ایجاد شود تا علاوه بر اجرای دقیق قانون اساسی کشور فضای کلی ایران برای استفاده بهینه از این نوع رسانههای نوین آماده باشد.
جعفرپور در ادامه تصریح کرد: نکتهای که بسیاری از نمایندگان برای تقسیم بندی کار میان دو نهاد یاد شده درباره آن تامل داشتند، موضوع تولید محتواهای مورد نظر در این نوع رسانهها بود. نکتهای که هرگز نباید مشمول دیدگاههای شخصی یا ارگانی شود، بلکه میطلبید براساس منافع ملی و همچنین فرمایشات مقام معظم رهبری تصمیمگیری انجام شود. به این دلیل که ما مستندات و دیدگاههای مقام معظم رهبری را مشخصا در این زمینه داریم.
نماینده مردم خنج، لارستان و گراش تاکید کرد: از این رو جهت تعیین تکلیف و مشخص شدن مسیر اصلی تصمیمگیری در آینده طی یک ماده قانونی کمیسیون مصوب کرد، مساله صوت و تصویر فراگیر انحصاری به صدا و سیما سپرده شود، اما مصوبه کمیسیون لازم است در صحنه علنی مجلس نیز مورد بررسی و تصویب قرار گیرد. از سوی دیگر کمیسیون تصمیمگرفته به جای اینکه در قانون کلیگویی داشته باشد موارد رامشخصا مورد بررسی قرار دهد تا بخش بخش مصوبههای آتی در این زمینه براساس اصول اجرایی، علمی، عملی و منافع ملی کشورمان صورت پذیرد.
به گفته این نماینده مجلس، اثرگذاری رسانههای نوین فعلی در کلان جوامع مختلف بهگونهای است که نباید هرگز دچار کلیگویی در زمینه قوانین مربوطه باشیم، چون کلیگویی مشکلاتی را در آینده به جامعه تحمیل میکند که هزینهای به مراتب سنگین خواهد داشت. پس هرچه بیشتر امروز سختگیری و دقت عمل داشته باشیم در آینده بهره بالاتری از امتیازات این رسانهها در راستای منافع ملی و ارتقاء فرهنگ کشورمان خواهیم داشت.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس به خبرنگار ما گفت: برهمین اساس یک پیشنهاد داریم که در آن موضوع صدور مجوزهای مورد نیاز راهاندازی آی پی تی ویها را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسپاریم. درست همانطور که سایر رسانهها مثل روزنامهها، سایتهای خبری و ... از طریق این نهاد مجوز دریافت میکنند؛ اما صداوسیما با توجه به آن نکاتی که مقام معظم رهبری فرمودهاند، چارچوبها و شاخصهای مورد نیاز دریافت مجوز از وزارت ارشاد را تعیین کند.
وی تاکید کرد: به این ترتیب ضمن اینکه زمینه همکاری دو نهاد مرتبط را در فضایی کاملا شفاف و بدون حاشیه زیر سایه قانون اساسی کشورمان مهیا کردهایم؛ همزمان توانستهایم هر یک از نهادهای یاد شده را متناسب با تخصصی که دارند درباره مدیریت فضای نوین رسانهای موجود درگیر و دخیل کنیم تا بهره حداکثری در جامعه داشته باشیم.
نهادی مستقل برای رگولاتوری مورد نیاز است
جعفرپور درباره بحث نظارت و تطبیق محتوای تولید شده این رسانهها با قانون به ... گفت: کمیسیون به این نتیجه رسیده که تقسیم بندی قبلی اگرچه کارآمد و تعیین کننده همکاری منطقی میان نهادهای درگیر این موضوع است؛ اما وقتی صحبت از نظارت و کنترل محتوای تولید شده میکنیم نمیتوانیم به کارکردهای این شیوه تکیه کنیم؛ چون اتفاق نظر درباره محتوا وجود ندارد و دیدگاهها کاملا متفاوت است. بنابراین تاکید داریم رگولاتوری باید برعهده نهادی مشخص و مستقل باشد.
این نماینده مجلس معتقد است، بهترین مرجع رگولاتوری در امر محتوای تولید شده در آی پیتی ویها یا رسانههای مشابه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است به این دلیل که تجهیزات، دانش، توانمندی و اشراف کامل به خطوط قرمز در این نهاد وجود دارد و میتواند رصد دقیق و کاملی از تمامی جهات بر رسانههای مورد نظر داشته باشد، هرچند یقین داریم همفکری وزارت ارشاد با مدیران صدا و سیما در این امر کارگشا بوده و زمینهای مساعد ایجاد میکند.
وی تصریح کرد، هم اکنون براساس موارد مطرح شده کمیسیون مشغول رایزنی و بررسیهای نهایی است تا با رسیدن به یک جمعبندی دقیق و اصولی موضوع تکمیلی و نهایی را تقدیم هیات رئیسه مجلس جهت بررسی در صحن علنی کند.
جعفرپور بدون اینکه اشارهای به زمان بررسی موضوع یاد شده در صحن علنی مجلس داشته باشد به خبرنگار ما گفت: فکر کنم اگر در این فضا با رعایت نکات یاد شده وارد شویم، امکان جمعبندی منطقی در صحن علنی مجلس و تصویب قانون مناسب فضای رسانههای دیجیتالی وجود داشته باشد؛ به همین دلیل نمیتوان گفت دقیقا چه زمانی موضوع براساس دستور هیات رئیسه در نوبت بررسی در صحن علنی قرار خواهد گرفت.
این نماینده مجلس تاکید کرد: البته نکتهای که اعضای کمیسیون فرهنگی بسیار به آن توجه دارند اهمیت زمان در اینباره است چون سرعت توسعه رسانههای اینچنینی در دهکده جهانی آنچنان بالاست که اگر ما بستر و شرایط مناسبی برای فعالیتها رسانههای دیجیتالی داخلی نداشته باشیم، دشمنان و بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از فرصت استفاده کرده و بهرهبرداری سوء از این امکانات به نفع خود داشته باشند. از این رو نمایندگان خود نیز زمان را درنظر دارند و در تلاشند با حداکثر سرعت بدون کوچکترین کاهش دقت تصمیمگیری کنند، به صورتی که دقت فدای سرعت نشود.
گفتوگوی پیشران توسعه با مشاور فضای مجازی سازمان صدا و سیما
هایپر مدیاها بستری مناسب برای توسعه
کمتر از صد میلیون تومان برای هرشغل در این بخش لازم است
عماد عزتی
ورود روز افزون صفر و یکهای مجازی در زندگی روزمره تک تک ما در کنار هوشمندتر شدن لوازم و تجهیزاتی که بکار میگیریم؛ فرصتهای گستردهای برای کسبوکارهای مختلف و همچنین کارآفرینان ایجاد کرده است.
این درحالی است که روند یاد شده توانسته علیرغم اثرگذاری در صنایع گوناگون، تاثیر قابل توجهی در پوستاندازی رسانهها، بخصوص رسانههای صوتی و تصویری داشته باشد، تاثیری که امروزه با سرعتی غیرقابل تصور روند ظهور رسانههای نوینی مثل «آی پی تی وی»، « وی او دی» و «او تی تی» را متحول کرده است.
در این زمینه برخی کارشناسان معتقدند ایران علیرغم اینکه پتانسیلهای بالایی برای استفاده از این تحولات نوین رسانهای در اختیار دارد، هنوز نتوانسته آنطور که باید سوار بر امواج ایجاد شده به سمت ساحل موفقیت گام بردارد. از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با دکتر حسن نجفی سولاری، مدرس دانشگاه و مشاور فضای مجازی سازمان صدا و سیما داشته که در ادامه میخوانیم.
· از چه دورهای زمینه ایجاد رسانههای نوین در دهکده جهانی ایجاد شد؟
بطور کلی فضای مجازی جهانی، از دهه 1990 میلادی آغازی داشته که در قرن بیست و یکم تبدیل به جهشی قابل توجه شده و این جهش آنقدر قدرتمند بوده که در بخش مدیا یا رسانهها به سرعت دوران حکمرانی رسانههای مدرن همان دوره یعنی رادیو، تلویزیون، ماهواره و حتی خبرگزاریها را به خط پایان خود نزدیک کرد. ولی دستاورد این جهش قابل توجه ظهور فناوری نوینی به نام «آیپیتیوی» یا «تلویزیون بر مبنای پروتکل اینترنت» بود.
· منظور شما از تلویزیون بر مبنای پروتکل اینترنت چیزی شبیه همان جعبه جادوی خودمانی متصل به اینترنت است؟
خیر؛ واقعیت این است که «آی پی تی وی» فقط تلویزیون نیست؛ بلکه سیستمی تعاملی و خدمات دهنده ترکیبی است. از این رو بهتر است بگوییم «آیهایپر مدیا» یعنی ترکیبی از رسانهها که در این ترکیب رادیو، تلویزیون، سینما، خبرگزاری، نشریه و مجلات هم حضور دارند. البته این پایان کار نیست، چون خدمات آب و هوا، پرداخت قبوض، بانک و دیگر امکانات نیز در آن وجود دارد. پس میتوان گفت فضای آی هایپر مدیایی که از آن سخن میگوییم؛ اکنون به گونهای تکمیل و تجهیز شده که هرآنچه سبک زندگی هوشمند امروزی میطلبد را برایمان مهیا کرده و این تکنولوژی در دهکده جهانی به شدت درحال رشد است که دلایل متعددی هم دارد.
· کمی درباره این دلایل توضیح دهید.
بطور کلی سه امتیاز ویژه در این رسانه وجود دارد. اولین نکته مربوط به فضای مناسب محیط کسب و کار است، به این دلیل که برای مردم، تولید کنندگان و ارایه دهندگان خدمات، بستری مناسب است. اساسا به این دلیل که سیستم فنی و زیرساخت آن متفاوت از اینترنت است، به همین دلیل امکاناتی ایجاد شده که محیط کسب و کار بسیار مناسبی را فراهم میکند. اما امتیاز دوم، نیازسازی است، به این معنی که مجموعه نیازهایی که روز به روز هم افزایش پیدا میکند در بین جوامع از این طریق پاسخ داده میشود. بنابراین سیستم هوشمند یاد شده میتواند همه نیازها را برطرف کند. اما سومین امتیاز و در واقع اصلیترین امتیاز، مربوطه حالت تعاملی این فضا است.
· تعاملی بودن «آی پی تی ویها» که به نظر شما اصلیترین نکته است واقعا چه امتیازی ایجاد کرده است؟
ببنید، در فضای قدیم سیگنال رادیویی یا تلویزیونی بدون در نظر گرفتن خواسته مخاطب منتشر میشد؛ از این رو مخاطب اگر مایل بود آن سیگنال را دریافت میکرد و برنامه را میدید یا میشنید، اما اگر علاقهای نداشت، تمام تلاش تولید کننده از بین میرفت. اما امروز امکانات فنی میتواند قدرت انتخاب به مخاطب بدهد. به این ترتیب که مخاطب فرمان میدهد «من کِی، چه چیزی ببینم یا بشنوم». به این ترتیب کاربر از مجموعه محتواهای موجود؛ یک رسانه اختصاصی برای خود میسازد. مثلا کسی علاقه به ورزش دارد و دیگری به موضوعات علمی پزشکی؛ پس با توجه به امکانات موجود هر دو مخاطب به جای اینکه از بین صدها کانال بخواهند سوژه مورد نظر را انتخاب کنند، میتوانند دسته بندی شده برمبنای علایق خود برنامهها یا محتوا را دریافت کنند.
· آی پی تیویها در ایران از چه سالی مطرح شدند؟
از سالهای 1376 - 1377 صدا سیما اراده کرد، تلویزیون تعاملی بوجود آورد، یعنی حدود بیست سال این اراده را داشته؛ ولی هر بار به شکلی مشکل ایجاد شده است. در یک دوره زیرساختهای بسیار خوبی فراهم شد و محتوای بسیار مناسبی هم فراهم کرد. به صورتی که با توجه به علایق مردم نسبت به محتواهای متعدد غیر آرشیوی؛ سازمان صدا و سیما تولیدات ماهوارهای را بکار گرفت و در عین حال نیز محتوای مخصوص نهادها و دستگاهها یا شرکتهای مختلف هم در این فضا قرار گرفت. اما به دلیل مشکلات و اختلافاتی که وجود داشت؛ این برنامه به نتیجه نرسید و در مقطعی هم سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسید که اصلا مسئولیتش در این حوزه نیست و کار را به بخش خصوصی واگذار کرد. طبیعی بود بخش خصوصی هم مشکلات خاص خودش را داشت و در نهایت هم موفق نشد.
· عدم هماهنگی که باعث مشکلات شده بود امروز هم دیده میشود؟
امروزه خوشبختانه دو سالی است که اراده بهتری ایجاد شده و رشد و توسعه آیپی تی ویها با قدرت و قوت درحال پیشروی است. به این دلیل که یک حالت ترکیبی یعنی کارگذارانی از بخش خصوصی با هدایت، نظارت و حمایت معاونت فضای مجازی توانستهاند زمینه رشد را فراهم کنند.
· ایران نسبت به کشورهای همطراز خود در این زمینه چه جایگاهی دارد؟
در ایران با کمال تاسف به دلایل مختلف آن همگرایی لازم ایجاد نشد و علیرغم اینکه صدا و سیما به عنوان متولی صدا و تصویر فراگیر در حوزه فرستندههای رادیویی و تلویزیونی به نسبت موفق عمل کرد؛ در فضای مجازی به دلایل متعددی نهادها و بخشهای مختلف به همگرایی نرسیدند که آی پی تی وی در ایران رشد کند. به همین دلیل از برخی کشورهای همطراز عقب هستیم.
· اگر از فضا و مشکلات آی پی تی ویها بگذریم موضوع محتوا یکی از مهمترین چالشهاست، نظر شما در این زمینه چیست؟
ببینید باید حقیقتی را بپذیریم که اساسا چالش محتوا در فضای مجازی مختص ایران نیست. همه دنیا در این بخش با دروغ، تقلب، ریا و صدها گرفتاری که مربوط به محتواست روبرو میشوند. مثلا اکنون آمریکا که خود آغازگر این مسئله و دروغ ساز است؛ گرفتار شده و به نقطهای رسیده که گفته میشود رئیس جمهور فعلی آمریکا را روسها با دخل و تصرفی که در فیسبوک و فضای مجازی داشتند؛ به پیروزی رساندند. بنابراین؛ ناهنجاری و نگرانی مربوط به محتوای این فضا، مختص ایران نیست بلکه همه درگیر هستند.
· برای مدیریت مشکل چه باید کرد؟
در مرحله اول باید تجمیع محتوا ایجاد کنیم. یعنی اینکه تولید کنندگان را آزاد بگذاریم و اجازه بدهیم ذهنشان خلاقانه تولید محتوا کرده و آن محتوای تولید شده را در اختیار مجموعهای قرار بدهند که بتواند با اعتبار سنجی، درجه بندی و ارزش گذاری مردم را در انتخاب محتوای سالم و قابل قبول کمک کند. این شیوه منطقی و قابل دفاعی است که باید درنظر داشته باشیم. البته توجه داشته باشیم منظور فیلترینگ نیست، همانطور که گفتم اعتبار سنجی، درجه بندی و ارزشگذاری هدف اصلی است.
· آیا صدا و سیما در این بخش برای خود جایگاهی متصور شده است؟
خوشبختانه سازمان و صدا و سیما برای کمک به کاربران، اپراتورها و کسانی که در فضای مجازی تصمیم به فعالیت گسترده دارند؛ چیزی به عنوان بازار محتوا ایجاد کرده. این بازار در واقع نرم افزار بسیار پرقدرتی است که همه تولید کنندگان صدا و تصویر میتوانند محتوای تولیدی خودشان را در آن قرار دهند تا کارشناسان، متخصصان، جامعه شناسان یا روانشناسان فعال در این فضا نسبت به محتوای تولید شده نظر بدهند پس از آن سازمان صدا و سیما محتوای تایید شده را درجه بندی و اعتبار سنجی خواهد کرد تا از گرفتاری و مشکلاتی که در تمام دنیا وجود دارد رها شویم.
علاوه براین بخش «آی پی تی وی» و «تلویزیون تعاملی» معاونت فضای مجازی برای تولید کنندگان محتوا، بازار بزرگی نیز ایجاد کرده که در آن به تولیدکنندگان مشورت میدهد که محصول مناسب تقاضای جامعه تولیدکنند و با توزیع هدفمند این محتوا را در اختیار مخاطبان قرار دهند.
· یکی از اختلاف نظرها حوزه فعالیت سازمان صدا و سیما در این فضاست، در این زمینه چه نظری دارید؟
سازمان صدا و سیما بنابر حکم مقام معظم رهبری به رئیس شورای عالی فضای مجازی یعنی رئیس جمهور، مسئولیت نظارت، مجوز دهی، تنظیمگری حوزه صدا و تصویر فراگیر با سازمان صدا و سیما است. بنابراین حضور در فضای مورد بحث جزو ماموریتهای سازمان صدا و سیما است و باید این دستور اجرا شود. در همین زمینه سازمان از مدتها پیش جلساتی را برگزار کرده تا تعریف روشن و واضحی از صدا و تصویر فراگیر استخراج کند و مشغول پیگیری این است که در شورای عالی فضای مجازی این تعریف به یک قانون تبدیل شود. پس وقتی قانون داشته باشیم براساس آن قانون، آییننامهها و استانداردها تنظیم خواهد شد کار کاملا شفاف ادامه خواهد یافت. نکته اینجاست که ساختار لازم بیش از یک سال است که ایجاد شده و سازمان تنظیم مقررات صدا و تصویر فراگیر تاسیس شد.
· ایران در دنیای نوین رسانهای بخصوص در بحث آی پی تی ویها عقبافتادگی قابل ملاحظهای دارد، برای برطرف شدن این مشکل چه باید کرد؟
برای جبران این عقب افتادگی خوشبختانه ارادهای در سازمان صدا و سیما شکل گرفته است. اما اصولا یک نگرش نوین و دیدگاه جدیدی باید در چند سطح به وجود آید تا سرعت پاسخگویی به نیاز مردم و رفع این عقبافتادگی که کم هم نیست؛ منطقی شده و نهایتا در جایگاه مناسب قرار گیریم.
· برسیم به موضوع اشتغال، شما برآوردی از تاثیرگذاری توسعه «آی پی تی ویها» در برطرف شدن چالش اشتغال ایران دارید؟
اجازه دهید اینگونه پاسخ بدهم که با استفاده از فضای مجازی و به خصوص «آی پی تی ویها»، کسب و کارهای بسیار متعددی ایجاد میشود. برآورد شده نزدیک به یک میلیون شغل بالقوه در این فضا وجود دارد که میتواند بالفعل شود. درحالی که چندی پیش معاون وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات اعلام کرد: «تنها حدود 200 هزار نفر در این حوزه فعال هستند». بنابراین مطمئنا ظرفیت چند برابری داریم. به همین دلیل هم بود که رئیس جمهور اعلام کرد: «دو میلیون فرصت شغلی در این زمینه وجود دارد که منظورشان آینده بود». حالا برای چنین مجموعهای که اینقدر ظرفیت دارد ولی در عین حال هم عقب است باید نگاه جدیدی برای استفاده از IPTV و VOD و OTT و مجموعه خدمات فضای مجازی ایجاد کنیم تا ظرفیتهای بالقوه به بالفعل تبدیل شوند.
· به ازای هر شغل ایجاد شده در این زمینه چقدر سرمایهگذاری لازم است؟
بطور کلی سرمایه مورد نیاز برای ایجاد یک فرصت شغلی در صنایعی مثل فولاد، پالایشگاه و پتروشیمی، تقریبا بین یک میلیارد تا ده میلیارد تومان است و در صنعت کشاورزی هم اگر بخواهیم سیستم مکانیزه با مصرف کم آب ایجاد کنیم برای هر فرصت شغلی 250 میلیون تومان پول لازم داریم. اما برای تولید کالای ایرانی در فضای مجازی به ازای هر فرصت شغلی زیر صد میلیون تومان نیاز داریم که اعم از زیرساخت، فنی، تجهیزات تولید و مکان است.
· شما به ایجاد نگاه جدید تاکید کردید منظورتان نگاه جدید در کدام بخش است؟
در کلان جامعه؛ ولی ابتدا باید از سطوح بالای مدیریتی تغییرات را تجربه کنیم. به عنوان مثال در سطح شورای عالی فضای مجازی به عنوان نهاد حاکمیتی واقعا باید نگرشی جدید به وجود آید تا اهمیت این موضوع در حوزه دولت، قوه قضاییه، قوه مقننه جا بیافتد. اگر در تدوین قوانین و اساسنامهها و آییننامهها سرعت عمل نداشته باشیم با توجه به توسعه و رشد سریع در این بخش بازهم مشکل خواهیم داشت.
· تغییر نگرش در بخش خصوصی و عمومی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولا آنهایی که منابع و امکانات دارند منظورم شرکتهای خصوصی، خصوصا آن گروه که تمایل دارند سود مناسبی را از سرمایهگذاری خود تجربه کنند. باید بپذیرند شتابدهندهها و استارتآپهای این حوزه در دنیا خیلی موفقتر از حوزههای دیگر فناوری عمل خواهند کرد. به عنوان مثال اگر کسی به صورت سنتی در حوزه فناوریهای مربوط به دارو، کشاورزی، شیمی سرمایهگذاری میکند، لازم است توجه داشته باشد با سرمایهگذاری در این حوزه یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات حدود سه برابر بیشتر منافع اقتصادی خواهد داشت.
· آیا مخاطبان یا همان کاربران نیز باید تغییر نگرش را تجربه کنند؟
قطعا؛ یکی از بخشهای مهم در این معادله مخاطبان یا همان کاربران هستند. این گروه باید دریابند عمر رسانههای سنتی روبه پایان است ولی این دلیلی نیست که کاربران شروع به وقتگذرانی در شبکههای اجتماعی کنند. به صورتی که زمان زیادی را در این فضا سپری کنند و بیآنکه دستاوردی داشته باشند؛ تنها اختلاف، تنش روحی را به به دست آورند. پس لازم است به جای این شبکههای اجتماعی، جایگزینی داشته باشیم تا به دور از هرگونه مشکلات؛ کسب ثروت کنیم. حالا این ثروت یا مادی یا معنوی است. اصولا منطقی است که اگر فردی یک دقیقه وقت خود را در شبکههای اجتماعی، سایت، وبلاگ یا موتور جستجو یا هر نوع فضای مجازی مثل بازی صرف میکند و نتواند به ثروتی (مادی یا معنوی) یک دقیقهای دست پیدا کند؛ باید فضای مجازی را کنار بگذارد. درحالی که اگر یک کاربر ظرفیت استفاده از فضای مجازی را داشته باشد میتواند به ازای هر دقیقه ورود و زیست در این فضا منفعتی برای خود ایجاد کند. خوب اینجاست که میبینیم سطح سوم تغییر یعنی کاربران خیلی مهم است. خانوادهها و کاربران ایرانی باید تغییر نگرش اساسی پیدا کنند تا عقب افتادگی کشور در این زمینه سریعتر جبران شود. مثلا بگوییم هرزمان تصمیمگرفتم در فضای مجازی گشت و گذار کنم؛ باید این وقتگذرانی در رسانهای باشد که برای من تولید ثروت (معنوی یا مادی) کند.
· شما در بخشی از سخنان خود به عقب افتادگی ایران اشاره کردید درعین حال که پتانسیلهایی هم وجود دارد؛ پتانسیلهای ایران در این زمینه چیست؟
ببینید اصولا بهترین امکانات و تکنولوژی را داریم که باید از آن استفاده کنیم، اما درباره پتانسیلهای دیگر اجازه دهید به نکتهای اشاره کنم؛ امروز براساس آمار منتشر شده از سوی وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات حدود 60 میلیون تلفن هوشمند فعال در اختیار مردم ایران است. یعنی 60 میلیون ابزار تولید ثروت – محتوا - برای زیستن در فضای مجازی داریم. قطعا محصولات ارایه شده از این ابزار مشتریان زیاد و بدون مرز دارد که امتیاز است. البته فراموش نکنید این تعداد ابزار فقط مربوط به گوشی تلفن همراه هوشمند است؛ درحالی که حدود 5 میلیون خانوار ایرانی دارای تلویزیون هوشمند هستند. یعنی بهترین امکان کسب و کار را علاوه بر تلفن همراه در اختیار دارند.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید که این تعداد ابزار تولید نهایتا چه امتیازی برای کلان موضوع است؟
کاملا واضح است. این کاربران تولید میکنند، عرضه میکنند و مصرف میکنند و در نهایت این چرخه ادامه دارد که منجر به جهش اقتصاد و تولید ثروت میشود. این درحالی است که حدود 45 درصد جمعیت ایران دارای اینترنت پرسرعت هستند. یعنی امکان تبادل اطلاعات و آپلود کردن را با سرعت مناسب در اختیار دارند. اینجاست که یا محتوایی را مصرف میکنند یا اینکه خودشان تولید کننده هستند و ارزش افزودهای را دست به دست میکنند.
· برسیم به موضوع شعار سال، به نظر شما چه ارتباطی میان صدا و تصویر فراگیر و حمایت از کالای ایرانی وجود دارد؟
اجازه دهید کمی مفصل توضیح دهم، ایران یک سرزمینی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم همواره در معرض تهدیدهایی قرار دارد؛ یکی از آنها تهدید طبیعی مثل خشکسازی است. نوع دوم تهدیدهای نظامی و امنیتی است. اما سومین تهدید که نیازمند تامل بیشتر است؛ تهدیدهای اجتماعی است. به این ترتیب که جنگ روانی، جنگ نرم و جنگ شناختی علیه ایران شکل گرفته است. خوب حالا کشوری که از هر سه منظر درگیر شده و اجبارا مشکلات متعدد دیگری را هم تجربه میکند؛ باید از این ابزار بزرگ یعنی فضای مجازی استفاده بهینه داشته باشد و در صدر آن «آی پی تی وی» و «او تی تی» ها قرار دارند.
بنابراین با در نظر گرفتن اینکه انتخاب شعار سال از سوی مقام معظم رهبری بر مبنای الگوی اقتصاد مقاومتی یعنی حمایت از کالای ایرانی بوده و ذیل آن نیز الگوی توسعه اقتصادی کشور است و کلان کار مبتنی بر یک دکترین مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری یعنی؛ دهه پیشرفت و عدالت است. پس دکترین پیشرفت و عدالت است، الگوی پیشرفت اقتصاد مقاومتی است و سال ما هم سال حمایت از کالای ایرانی؛ این موارد همه درحالی مطرح شده که فضای مجازی بزرگترین کارکرد را هم در حوزه تولید و هم در حوزه فرهنگسازی و هم در حوزه ایجاد انگیز میتواند برای این شعار داشته باشد.
رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق ایران در گفتوگو با ... مطرحکرد:
گفتوگو از عماد عزتی
درحالی معادن و صنایع معدنی در شرایط تحریمهای خصمانهعلیه اقتصاد کشورمان میتوانند به عنوان یکی از پتانسیلهای قابل اتکاء اقتصاد کشورمان شناخته شوند که مشکلات مختلفی این جایگاه را با چالشی جدی روبرو کرده است.
در این زمینه گروهی از کارشناسان معتقدند قوانین خلقالساعه و همچنین سوء مدیریت سیاستهای ارزی باعث شده تا ارزش افزوده معادن نادیده گرفته شده و در نهایت سایه سنگین رکود و نگرانی سرمایهگذاران کاملا مشهود باشد.
.... در این زمینه گفتوگویی اختصاصی با دکتر بهرام شکوری رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق ایران داشته تا از وی درباره شرایط معادن و صنایع معدنی در برنامه ششم توسعه و برجام بدون آمریکا بپرسیم.
· جایگاه فعلی معادن در اقتصادکشورمان چیست؟
با توجه به آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی سهم معادن از گردش مالی کشورمان چیزی حدود 30 درصد است و تقریبا نزدیک به 34 درصد از کل صادرات غیرنفتی ایران مربوط به مواد معدنی است. این درحالی است که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت سهم معادن از تولید ناخالص ملی کشورمان یک و دو دهم درصد اعلام شده، اما بانک مرکزی سهم هفت دهم درصدی را برآورد کرده است. البته نباید فراموش کنیم که با توجه به مشکلات و موانعی که در بخش معدن ایران داشتیم و ایجاد شده است سالانه تقریبا شصت صدم درصد از ذخایر معدنی را استخراج میکنیم.
· سهم معادن در اشتغال کشورمان چقدر است؟
براساس آمار سال 1394 نزدیک به 5200 معدن فعال در کشور وجود داشته که سهم اشتغالزایی مستقیم آنها چیزی معادل یکصد هزار نفر برآورد شده است. اما با درنظر گرفتن مشکلات بخش معدن و روند تعطیلی برخی از معادن بخصوص معادن کوچک برآورد میشود امروز نزدیک به 3500 نفر از سهم اشتغال معادن کشور که در آخرین آمارگیری اعلام شده کاسته شده است.
· براساس برنامه ششم توسعه سهم معادن از تولید ناخالص ملی چقدر تعیین شده و برای دستیابی به این سهم چه میزان سرمایهگذاری لازم است؟
آنطور که در برنامه توسعه اعلام شده سهم معادن از تولید ناخالص ملی باید به یک و نیم درصد از تولید ناخالص ملی یعنی تقریبا دو برابر آنچه بانک مرکزی اعلام کرده برسد. اما نکته اساسی برای دستیابی به این سهم سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختهای مناسب است. درباره میزان سرمایهگذاری مورد نیاز هم اجازه دهید به نکات تعیین شده در افق 1404 اشاره کنیم به این ترتیب که در بخش معدن باید 50 میلیارد دلار جذب سرمایه داشته باشیم که از این بخش 18 میلیارد مربوط به برنامه ششم توسعه تعیین شده است. ولی براساس آنچه اتفاق افتاده حداکثر جذب سرمایه مستقیم چیزی حدود 4 میلیارد دلار در سال 2017 میلادی بوده و سال قبل از آن هم سه میلیارد و سیصد و هفتاد میلیون دلار سرمایه به بخش معدن تزریق شده است. این درحالی است که میدانیم از نیمه سال جاری هم با توجه به خروج آمریکا از برجام این روند کندتر شده است. پس اگرچه نسبت به سال 2015 تقریبا نزدیک به شصت و هشت درصد رشد سرمایهگذای داشتیم ولی هنوز فاصله معناداری با آنچه باید انجام دهیم داریم.
· به نظر شما مشکل جذب سرمایه داخلی یا خارجی در کشورمان چیست؟
درپاسخ به این سئوال باید به دو بخش عمومی و تخصصی معادن اشاره شود. در بخش مشکلات عمومی بارها اعلام شده است که قوانین دستوپاگیر، عدم ثبات نرخ ارز، دستورالعملهای خلقالساعه، نا هماهنگی میان دستگاهها و دهها مورد دیگر، اما اگر مشخصا بخواهیم درباره مشکل جذب سرمایه در بخش معدن صحبت کنیم باید درنظر داشته باشیم که سرمایهگذاری در بخش معدن امری بلند مدت است و نمیتوانیم قوانینی طرح کنیم که اثربلند مدت نداشته باشد. اما اصلیترین نقطه ضعف ایران برای جذب سرمایه در بخش معدن همین نکته است که متاسفانه هرگز به بخش معدن بلند مدت توجه نشده است. اما ریسک بالای سرمایهگذاری در معدن میطلبد که برخی تضمینها یا مشوقها از سوی دولت ایجاد شود تا سرمایهگذاران داخلی یا خارجی حاضر به ورود دراین بخش بشوند. اجازه دهید برای شما مثالی از کشور شیلی به عنوان یک کشور موفق در این زمینه بزنم؛ شیلی چهار اقدام شامل «تأمین اطلاعات زمین شناسی»، «وجود برنامه ملی توسعه معادن از کنسانتره تا فرآوری»، «پرداخت 70% هزینه مطالعات پروژههای بیش از 2 میلیون دلار» و «حمایت مالی برای پروژههای فناوری نوین تا 30% سرمایه گذاری تا سقف 5 میلیون دلار» را به اجرا گذاشته است. نکته قابل توجه در سیاستهای دولت این کشور، وجود گزینه موافقتنامه سرمایهگذار با دولت برای ایجاد ثبات در مالیات و سایر قوانین برای مدت 10 تا 20 سال جهت جذب سرمایهگذار است که مستلزم پرداخت نرخ مالیات بر شرکت برابر با 42% در مقابل نرخ استاندارد 35% تعیین شده و دولت شیلی نیز در عوض تغییرات ثابتی را با توافق شرکت مذکور، در مالیات بر ارزشافزوده و سایر مقررات در نظر خواهد گرفت. قانون سرمایهگذاری این کشور، دریافت سود و خارج کردن آن از کشور میزبان را تضمین کرده است. خوب حالا خودتان مقایسه کنید که آیا ایران علیرغم تمام امتیازهای طبیعی که به خود دیده آیا توانسته جاذبهای برای سرمایهگذاران ایجاد کند؟ البته این پایان کار نیست چون برخی شاخصها باعث کاهش تمایل سرمایهگذاران برای حضور در ایران میشود به این ترتیب که بر اساس آخرین گزارش انتشار یافته از مجمع جهانی اقتصاد، ایران در بین 137 کشور جهان از نظر رقابتپذیری در رتبه 69 قرار دارد که در مقایسه با رقیبان معدنی خود مانند استرالیا (رتبه 21)، هند ( رتبه 40) و شیلی ( رتبه 33) گزینه برگزیدهای جهت جلب نظر سرمایهگذاران نیست. در میان زیربخشهای شاخص رقابتپذیری جهانی، کشور ایران در ارکان کارایی بازار نیروی کار (رتبه 130) و پیشرفته بودن بازار مالی (رتبه 128) بدترین وضعیت را داشته در حالی که کشورهای استرالیا، هند و شیلی در شاخص ارکان کارایی بازار نیروی کار به ترتیب رتبههای 21، 40 و 33 و در شاخص پیشرفته بودن بازار مالی رتبههای 6، 42 و 17 را کسب کرده است و امروز هم که تحریمهای بانکی عاملی مضاعف برای بیتوجهی سرمایهگذاران خارجی به بازار ایران شده است.
· اگر فرض کنیم قوانین و مشوقها همه مهیا هستند، اصولا ایران از نظر پتانسیلهای معدنی جاذبهای برای سرمایهگذاران دارد؟
اجازه دهید پاسخ شما را با ارایه برخی آمار درباره معادن کشورمان بدهم؛ کشور ایران به لحاظ غنای معدنی در زمره 10 کشور برتر جهان قرار گرفته و بیش از 68 نوع ماده معدنی مختلف را در اختیار دارد، خوب این امتیازی است که کمتر کشوری از آن برخوردار است. اما از دیگر امتیازهای قابل توجه ایران موقعیت استراتژیک، پتانسیلهای بازار ایران و بازارهای مجاور، مزیت نیروی کار ایران، پایین بودن هزینههای دستمزد و انرژی، زیرساختهای توسعهیافته نسبت به دیگر همسایهها، آب و هوای متنوع، فراوانی منابع طبیعی، مشوقهای مالی و امنیت ایران در بین کشورهای خاورمیانه است. این درحالی است که به دلایل مشکلات سیاستگذاری در جذب سرمایه گذاری که قبلا به آن اشاره کردم هنوز نتوانستهایم دقیق و منطقی از این امتیازها استفاده کنیم.
· خوب برسیم به موضوع تحریمها و کارشکنی غرب علیه اقتصاد کشورمان، به نظر شما معادن در این شرایط چه مشکلاتی خواهند داشت؟
اینکه بخواهیم بگوییم مشکلی ندارند شاید کمی دور از واقعیت باشد، به این دلیل که بالاخره معادن نیز مثل دیگر صنایع نیازمند ارتباط با کشورهای خارجی بوده تا بتوانند فناوریهای مورد نیاز، تجهیزات و از همه مهمتر بازارهای هدف را در اختیار داشته باشند. اما نباید فراموش کنیم امتیازهای دیگری هم در این زمینه داریم به این معنی که میتوانیم در بخش سرمایهگذاری از سرمایههای داخلی استفاده کنیم که امکانات وجود دارد و در بخش بازارهای هدف میتوان با تکمیل زنجیره تولید ضمن کاهش خام فروشی با استفاده از ارتباطات مناسب منطقهای یعنی بازار 400 میلیون نفری اطرافمان محصولات نهایی را با ارزش افزوده بالاتر بفروشیم. اگرچه مواد معدنی ایران نیز در بسیاری از کشورها که با ایران ارتباط خوبی دارند همچنان خریدار خواهد داشت.
· اجازه دهید شفاف سئوال کنیم، موضوع تامین سرمایههای دلاری و همچنین دانش و تجهیزات هم با این شرایط واقعا امکانپذیر است؟
من هم شفاف میگویم، اگر دولت اجازه دهد بخش خصوصی با استفاده از قدرت چانهزنی و ارتباطات خود خارج از مرزها بدون قوانین دست و پاگیر داخلی فعالیت کند مشکلی نخواهیم داشت. قبلا هم چنین تجربهای داشتیم و در زمان تحریمها بسیاری از معدنکاران بخش خصوصی نیازهای خودشان را حتی از شرکتهای آمریکایی تامین میکردند. ببینید صادقانه بگویم امروز تحریمهای داخلی یعنی قوانین دست و پاگیر و موازیکاری و عدم هماهنگی میان نهادهای داخلی باعث بروز چالش در بخش معدن و برخی دیگر بخشهای صنعتی شده است تحریمها تنها بخش کوچکی از مشکلات ماست.
· یکی از مشکلات معادن ایران که باعث تعطیلی برخی از آنها شده رکود و افزایش هزینههای تولید است، پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
به مورد خوبی اشاره کردید؛ نکته اصلی اینجاست که باید به معادن کوچک و سرمایهگذاران خصوصی این بخش توجه ویژه داشته باشیم. نقش معادن کوچک با توجه به پراکندگی و اشتغالزایی آنها در شرایط فعلی غیرقابل انکار است. از سوی دیگر دولت به جای اینکه دائم به فکر توزیع بدون برنامه پول میان صنایع باشد، باید حمایتهای قانونی و بهبود فضای کسب و کار را در بخشهای مختلف در دستور کار داشته باشد. من معتقدم امروز هرچه بتوانیم تولید و تولید کننده را در فضای ایمن و بدون قوانین دست و پاگیر قرار دهیم تا برای فعالیت اقتصادی خود برنامهریزی کند میتوانیم منافع قابل توجهتری به دست آوریم. در غیر این صورت روند تعطیلی واحدها یکی پس از دیگری را شاهد خواهیم بود. مالیات، بیمه، ارزش افزوده، حقوق دولتی نوسان نرخ ارز اینها مشکل اصلی تولید هستند. دولت اگر اجازه دهد ثبات و آرامش در تولید نهادینه شود باور کنید مشکل به یک سوم آنچه امروز داریم نزول خواهد کرد. تاکید میکنم زنجیرها را از پای تولید باز کنیم تا شاهد رونق و ایستادگی مقابل کارشکنیهای غرب غلیه اقتصاد کشورمان باشیم. اجازه دهید دوباره تکرار کنم، اثرگذاری تحریمها غیرقابل انکار است، اما انعطافپذیری و سرعت عمل بخش خصوصی در تمامی بخشهای تولیدی میتواند قابل اتکاء برای اقتصاد کشورمان باشد فقط اگر دولت اجازه فعالیت به این بخش بدهد.