Top 10 holiday destination to explore by bike
اکثر گردشگران دوچرخه سوار که به تازگی پا به رکاب دوچرخه گذاشته اند تصور میکنند فقط مسیر کوپنهاگن copenhagen و آمستردام Amesterdam بهترین مسیر دوچرخهسواری روی کره زمین است و علاقه دارند در این مسیر رکاب بزنند. در حالی که هنوز صدها مسیر جالب و بهتر از این مسیر معروف در سراسر جهان را رکاب نزده اند، به همین دلیل هر روز شاهد افتتاح مراکز کرایه دوچرخه یا متلها و رستورانهای مخصوص این دسته از گردشگران در مسیر یاد شده هستیم.حال آنکه بسیاری از جادههای بکر، زیبا و مناسب رکاب زدن در دهکده جهانی وجود دارد که هم برای رکاب زدن و هم برای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری با دوچرخه مناسب هستند. بنابراین چمدان ده مسیر برتر که توسط دوچرخهسواران گردشگر انتخاب شدهاند را برایتان معرفی میکند. این مسیرها در سال 2012 میلادی از لحاظ زیبایی، امکانات و امنیت بهترینها بودهاند.
1. موترال در ایالت کبک کانادا Montreal, Quebec, Canada
طبیعت زیبا و البته آب و هوای مناسب مونترال باعث شده تا نام این شهر به عنوان اولین گزینه برای دوچرخهسواران گردشگر مطرح شود. مسیر کاملا ایمن 2400 مایلی این منطقه درواقع شاهد اولین سرمایهگذاری برای اجاره دوچرخه یا برگزاری تورهای دوچرخهسواری در کانادا بوده است. مسیرهای معروف مونترال برای رکاب زدن عبارتند از: lachine canal. The quays, oldport این سه مسیر دوچرخهسواری هر سال بیشترین تعداد گردشگران دوچرخهسوار را به خود میبینند که باعث ایجاد شور و هیجانی خاص هنگام عبور دوچرخه سواران از روستاهای مسیرشان میشود.
اما دومین مسیر برای رکاب زدن شهری مشهور از نظر صنعت گردشگری یعنی پاریس انتخاب شده است. اگرچه اولین شرکت کرایه دوچرخه و برگزارکننده تورهای دوچرخهسواری فرانسه در شهر لیون افتتاح شده است، اما امروزه این پاریس بوده که بین دوچرخهسواران مشهور شده و تورهای دوچرخهسواری یا همان velib (velo) در این شهر گردشگر پذیر شناخته شدهاند، در بین گردشگران این شهر مانند ایفل و لوور معروف و مشهور شدهاند. در چند سال اخیر این تورها شاهد رشد سریع و خیرهکنندهای در پاریس بودهاند؛ به طوری که هماکنون 20 هزار دوچرخه در این طرح به کار گرفته شدهاند.
3. پورتلند – اوریگان Portland, oregan
دو مسیر دوچرخهسواری معروف این منطقه Willamette River و Waterfront Parkمسیرهای شرقی غربی هستند که تعداد زیادی دوچرخهسوار آنها را به عنوان سومین محل مناسب دوچرخهسواری به شما معرفی کردهاند. از سال 1974 این مسیرها بخصوص روزهای یکشنبه از مشهورترین مسیرهای دوچرخهسواری برای گردشگران است و این فرصت را در اختیار آنها قرار میدهد تا از یکشنبهبازار پورتلند بخوبی بازدید کنند و از هوای پاک منطقه لذت ببرند. این مسیر میتوان حیات وحش طبیعی را به گردشگران در اطراف تالاب و رودخانه هنگام دوچرخهسواری نشان دهد، به طوری که بواقع مثل این است که در تابلویی زیبا دوچرخهسواری میکنید.
4. پراگ – جمهوری چک Prague, czeen Republic
اگرچه تپههای مرتفع اطراف پراگ باعث نگرانی دوچرخهسواران تازهکار میشود، اما باز هم زیباییهای شهر و جادههای آن باعث شده تا رتبه چهارم فهرست دههایی دوچرخه سواری ما به پراک اختصاص یابد. تورهای دوچرخهسواری اطراف رودخانه ولتاوا vltava تا پل چارلز هرساله تعداد بیشماری دوچرخهسوار را به خود میبیند.
گردشگران هنگام دوچرخهسواری اطراف این شهر میتوانند بواقع تاریخ و تمدن واقعی شهر را درک کنند. نکته جالب این است که دستاندرکاران گردشگری پراگ حتی برای آن دسته از گردشگرانی که که توان رکاب زدن به دوچرخه را ندارند، دوچرخههای الکتریکی فراهم کردهاند تا به این گروه از گردشگران که توان جسمی کافی برای پیمودن سربالاییهای اطراف پراگ را ندارند نیز بتوانند از طبیعت و زیبایی های این شهر به خوبی بهره ببرند ، البته این تسهیلات در جهت درآمدزایی در صنعت گردشگری پراگ بسیار مفید بوده است.
5. سویل – اسپانیا Seville, Spain
اگرچه اسپانیا خود یکی از مقاصد اصلی گردشگری در دهکده جهانی است، اما زیباییهای طبیعی و گردشگری این کشور برای دوچرخهسواران گردشگر نیز بسیار جذاب بوده است بطوری که رتبه پنجم را به آن دادهاند. سویل یا جواهر آندلوس بهترین مکان برای گردشگران دوچرخهسواری در سال 2012 انتخاب شده است. ایستگاههای کرایه دوچرخه در این شهر هر دو کیلومتر در دسترس گردشگران است و براستی آنهایی که علاقهمند به درک واقعیت فرهنگ این شهر هستند، تنها راه دست یافتن به کوچههای باریک و تنگ سویل همین وسیله دوچرخه است تا از نزدیک با فرهنگ و نحوه زندگی مردم شهر آشنا شوند.
6. دروازه جهنم پارک ملی کنیا، Hell's gate National park Kenya
اگرچه آفریقا به طور کلی برای گردشگران بخصوص دوچرخه سواران ناشناخته است اما کشور کنیا توانسته با جاذبه های متنوع خود عنوان ششم فهرست دهتایی ما را به خود اختصاص دهد این مسیر بکر دوچرخهسواری درواقع حدود یکصد کیلومتری شمال غرب نایروبی واقع شده، طبیعت و حیاتوحش آن باعث شده تا هر سال چند ده هزار نفر با دوچرخه هایشان آن را طی کنند و طبیعت واقعی نایروبی را تجربه کنند. اگر در دوچرخهسواری حرفهای و با زندگی در حیاتوحش آشنا هستید، بدون درنگ این مسیر را امتحان کنید و به یاد داشته باشید که حتما قبل از ورود باید فرمها و مدارک لازم را از مسئولان پارک دریافت کنید و ترجیحا با گروه این مسیر را تجربه کنید و بهترین روش برای عبور از پارک ملی تورهای گروهی است چون تنها رکاب زدن در حیات وحش کنیا کمی نگران کننده خواهد بود.
7. آستین – تگزاس Austin, Texas
هرچند این منطقه به موسیقی و صبحانه لذیذش بین گردشگران بینالمللی و محلی مشهور شده، اما مسیر زیبای دوچرخهسواری آن هنوز به شهرت جهانی مثل 6 پله قبل نرسیده است بنابراین اگر پا به رکاب هستید، دوچرخهسواری در این مسیرها نیز خالی از لطف نیست، اما دوچرخهسواران مشهور تور دو فرانس به این عقیده هستند که تجربه این مسیر میتواند به معنی واقعی در درک گردشگری با دوچرخه به گردشگران، کمک فراوانی داشته باشد. یکی از مسیرهای مشهور این منطقه، مسیر دریاچه بانوی پرنده عنوان شده است که طبیعت و زیبایی پوشش گیاهی آن باعث تشویق و رونق اینگونه سفرها خواهد شد. بنابراین تجربه هفتمین شهر معروف دوچرخهسواری چمدانی ما به شما توصیه میشود.
8. بروژ ـ بلژیکBruges, Beljium
هشمین پله از فهرست ما در کشور زیبای بلژیک در قاره سبز است. این مسیر زیبا که از فانوس دریایی و برج ناقوس در شهر بروژ شروع میشود، میتواند تجربهای کاملا متفاوتی از سفر به بلژیک را به هر گردشگری که علاقهمند دوچرخهسواری است، هدیه دهد. هوای پاک، طبیعت بکر و به طور کلی امکانات مناسب در کنار امنیت مناسب این مسیر میتواند رونق گردشگری با دوچرخه را در این کشور متصور شود؛ هرچند شکلاتهای این کشور به اندازه کافی، دلیل سفر میباشد.
9. ویتنام و تایلند
نهمین پله از فهرست دهتایی ما مشترکا مربوط به دو کشور باستانی و زیبای آسیای جنوب شرقی است. این دو کشور سرسبز میتواند به عنوان مسیرهای بسیار جالب گردشگری با دوچرخه باشند. در کشور ویتنام شروع مسیر از پایتخت یعنی هانوی بوده و تا سیاگون یا هوشیمین نیزادامه دارد که واقعا تجربهای جالب برای دوچرخهسواران است، اما در تایلند میتوان مسیر Ayatthaya یا پایتخت قدیم این کشور که توسط یونسکو ثبت شده است را پیشنهاد کرد. در این سفر ماجراجویانه گردشگران میتوانند تجربهای دقیق و البته کامل از این سرزمین و معابد آن داشته باشند. بازارهای محلی، معابد، پارک ملی و طبیعت آن مهمترین جاذبه برای دوچرخهسواران ثبت شده است.
دهمین و آخرین مسیر انتخابی دوچرخهسواران شهر کیوتو در سرزمین افتاب شرقی است. اگر چه امکانات متفاوت سفر به کیوتو از قبیل قطار سریعالسیر و هواپیما برای رسیدن به این شهر وجود دارد، اما اکثر گردشگران این سرزمین علاقهمند هستند که به دور از هرگونه شلوغی و ترافیک برای درک واقعیت زیبای این منطقه پا به رکاب ببرند و به آرامی کل منطقه را سفر کنند. آرامش و سرسبزی این منطقه بخصوص در فصل بهار، دلیل اصلی حضور تعداد زیادی از دوچرخهسواران گردشگر در ژاپن و البته شهر زیبای کیوتو است در این سفر گردشگران دوچرخه سوار میتوانند حضور تکنولوژی را در کنار آرامش طبیعت منطقه تجربه کنند.
از سال 1980 میلادی هر سال بیست و هفتمین روز ماه سپتامبر به عنوان روز جهانی گردشگری با شعاری مخصوص در دهکده جهانی جشن گرفته می شود.
در دهه حاضر جایگاه اقتصادی صنعت نوظهور گردشگری در جهان باعث شده تا اهمیت انتخاب این شعارها و البته برگزاری جشن روز جهانی گردشگری بیش از پیش بر جهانیان مشخص شود ، همانطور که می دانیم در دوران بحران های اقتصادی دهکده جهانی این صنعت یعنی صنعت سبز گردشگری توانست به رشد و توسعه خود ادامه داده و سرپا بماند حتی در برخی موارد سود حاصل از این صنعت باعث کمک به اقتصاد بیمار کشورهای بحران زده و گردشگرپذیر نیز شد.
اما امسال که شعار روز جهانی گردشگری « گردشگری و انرژی های پایدار: توسعه پایدار» انتخاب شده است تاکیدی بر جایگاه اقتصادی این صنعت و حفظ و حمایت از آن در سراسر دهکده جهانی بوده است. شعار سال 2012 میلادی اشاره به 2 نکته اساسی دارد که عبارتند از
1. توجه به توسعه صنعت گردشگری برای حفظ و پویایی اقتصاد کشورها چون این صنعت به عنوان یکی از درآمدزاترین صنایع قرن حاضر شناخته شده است
2. توجه به رشد و گسترش استفاده از انرژی های پاک و تجدید پذیر جهت رشد صنعت گردشگری و حفظ محیط زیست
اگرچه این دو نکته بسیار سهل و ساده هستند اما اگر با ریزبینی و دقت به آنها در جهت رشد و گسترش صنعت گردشگری جهانی بنگریم در می یابیم که از این پس رشد توسعه این صنعت در گرو گسترش استفاده از انرژی های پاک و پایدار خواهد بود. بطوری که همگان می دانیم رشد و گسترش صنعت گردشگری بدون انرژی غیر ممکن است چون بخش عمده از صنعت گردشگری مثل حمل و نقل یا مراکز اقامتی به واسطه وجود انرژی رونق خواهد گرفت و ادامه حیات خود را به وجود انرژی مدیون هستند.
بنابراین تامین انرژی مورد نیاز این بخش های از اصلی ترین دغدغه های سرمایه گذاران و البته هزینه بر ترین قسمت صنعت گردشگری، در ارتباط مستقیم با این شعار است که اگر از انرژی های تجدید پذیر در این بخش استفاده شود می توان شاهد رشد مناسبی در آنها باشیم، استفاده از شعار امسال در توسعه گردشگری علاوه بر حفظ محیط زیست که سرمایه اولیه گردشگری در جهان است می تواند هزینه سفر گردشگران را کمتر دستخوش نوسانات قیمت کند و سفری ارزان قیمت را برای آنها تدارک بیند. اینجاست که برخی کشورها مثل ایران با توجه به داشته های خود در زمینه انرژی های تجدید پذیر مثل اب و باد و خورشید موقعیتی طلایی را به دست آورده اند.
پس، در بسیاری از کشورهای جهان که برخی از آنها حتی کوچکترین جاذبه گردشگری را به خود ندیده اند مدتی است که شاهد برگزاری همایش های بزرگی با توجه به شعارهای منتخب سازمان جهانی گردشگری برای امسال ، جهت رشد و گسترش گردشگری کشورشان هستیم. اما یک نکته بسیار جالب بین همه کشورهای دهکده جهانی مشترک است که همگی به دنبال ایجاد جاذبه های جدید و پایین آوردن هزینه سفر گردشگران از طریق صرفه جویی انرژی به منطقه خود هستند.
امسال نیز با توجه به شعار سال 2012 میلادی محل برگزاری جشن سالروز جهانی گردشگری در جزایر قناری واقع در کشور اسپانیا برگزار شد چون این منطقه علاوه بر جاذبه های غنی گردشگری یکی از پیشگامان استفاده از انرژی های پاک و تجدید پذیر در جهان و نمونه ای کامل از رشد گردشگری با استفاده از انرژی تجدید پذیر در دهکده جهانی به عنوان الگویی مناسب برای دیگر کشورهای جهان شناخته شده است بنابراین بجاست ایران که قصد جذب گسترده گردشگران در سالهای پیش رو را دارد با توجه به داشته های خود در زمینه انرژی های تجدید پذیر مثل خورشید ، باد و آب به عنوان انرژی های بدون پایان و پاک در کنار جاذبه های غنی گردشگری به خوبی درجهت رشد و گسترش صنعت سبز گردشگری استفاده و در آمد سرشار آن را جایگزین صنعت نفت خود کند.
عزتی
هفته گردشگری امسال نیز با شعار ....... در ایران سپری شد و کشورمان به عنوان یکی از پرجاذبه ترین کشورهای دهکده جهانی همایش ها و جلسات گسترده ای را در این زمینه به خود دید، احداث چند صد پروژه گردشگری از قبیل اقامتی، حمل و نقل ، تفریحی حاصل این همایش ها و نشست ها بود بطوری که همگی مسئولان مربوطه از حضور پررنگ نهادهای مسئول و البته بخش خصوصی در توسعه گردشگری کشورمان از این پس سخن گفتند.
اگرچه شنیدن اینگونه اخبار که ایران قصد دارد تا پایان فلان برنامه توسعه، چند میلیون گردشگرا حتی نیم بها به خود ببیند بسیار شیرین است که بازهم جای امیدواریست، اما به واقع آیا ایران قابلیت پذیرایی از این تعداد گردشگر را دارد؟ یا اینکه بطور کلی زیرساخت های لازم برای این جهش را در اختیار گرفته؟
بسیاری از مسئولان طی این هفته از احداث مراکز اقامتی و رفاهی زیادی با بالاترین استانداردهای جهانی در ایران سخن گفتند و با افتتاح پروژه های گردشگری وعده رونق این صنعت نوظهور را در کشور و البته اشتغالزایی گسترده را در شهرهای گردشگر پذیر وعده دادند و ابراز امیدواری می کنند که با همکاری نهادهای علمی در آینده نزدیک بحث گردشگری را علمی دنبال خواهند کرد و با ورود دانش آموختگان این صنعت خلاء نیروی متخصص موجود در بازار کار گردشگری ایران را برطرف خواهند کرد. اما کمتر اخباری در زمینه گردشگری مجازی و پروژه های آنلاین سخن گفتند بجز یکی دو مورد که مربوط به افتتاح وب سایت های گردشگری و تولید چند لوح فشرده در این زمینه بودند خبر دیگری به گوش نرسید. نبود اخبار مربوط به اینگونه پروژه ها واقعا جای تعجب و البته سئوال است که در قرن حاضر و البته عصر صفر و یک این مسئولان از نقش دنیای مجازی در توسعه گردشگری بین المللی واقعا غافل هستند؟ یا اینکه هنوز قصد سنتی اداره کردن صنعت نوظهور گردشگری را در ایران پرجاذبه دارند و دنیای مجازی را چند لوحه فشرده و وب سایت برای معرفی جاذبه های ایران می دانند؟
در صورتی که طبق آمار رسمی منتشر شده اینگونه لوحه ها و وب سایت ها تنها 30 درصد ایجاد انگیزه سفر را در بین گردشگران به عهده دارند و 70 درصد مابقی به خود شخص گردشگر و امکانات موجود در مقصد وابسته است. امکاناتی از قبیل خطوط هوایی مستقیم، حضور پررنگ اینترنت در زندگی روزانه مردم مقصد و البته استفاده از خدمات آنلاین برای مدیریت سفر را می توان در این زمینه نام برد.
همانطور که می دانیم امروزه و در کشورهای پیشرفته و پیشگام صنعت گردشگری، توسعه شبکه های اینترنتی گردشگری و البته خدمات آنلاین گردشگری همگام با دنیای واقعی صورت گرفته است و دنیای مجازی از اولین مراحل سفر همراه گردشگر خواهد بود اینگونه که گردشگر در برخی موارد به عنوان اولین کاری که برای سفر خارجی خود انجام می دهد درخواست ویزا است که هم اکنون ویزای الکترونیک یا همان e.VISA تا خرید بلیت هواپیما و رزو هتل از طریق شبکه های آنلاین و در دنیای مجازی به عنوان عوامل موثر در جذب گردشگران به کشورها معرفی شده است. بسیاری از کشورهای پیشرو در صنعت گردشگری مثل ایالات متحده آمریکا ، انگلستان و فرانسه گردشگر علاوه بر فقراهم نمودن شرایط ذکر شده فراتر رفته اند و حتی شرایطی را فراهم کرده اند که گردشگر می تواند میز شام خود را در رستوران مورد علاقه اش همراه با وعده غذایی محلی، هفته ها قبل از سفرش سفارش دهد و مبلغ بیعانه آن را نیز از طریق کارت های الکترونیکی خود پرداخت نماید تا در روز موعود از میل کردن وعده غذای خود در کنار خانواده یا دوستانش و در محیطی دلچسب لذت ببرد.
اما کشورمان ، امروزه از همین اولین مرحله سفر ، یعنی درخواست ویزای الکترونیکی از سفارتخانه های ایران دچار نقص شگرف و واقعا مهلکی برای رشد صنعت گردشگری است که می توان بسیاری از گردشگران را از ورود به ایران منصرف کند اما دومین مشکل پیش روی گردشگران که به یکی از اساسی ترین مشکلات آنها تبدیل شده و به عنوان یکی از نقایص صنعت گردشگری مدرن امروزی در ایران مطرح شده در مورد امکان پرداخت الکترونیک مبالغ مورد نیاز گردشگران جهت رزرو هتل محل اقامتش یا حتی هزینه های روزمره آنها خواهد بود.
شاید به غلط راه اندازی چند وب سایت جهت معرفی جاذبه های گردشگری ایران به زبان های مختلف جزو زیرساخت های مجازی توسعه گردشگری ایران باشد اما آیا واقعا گردشگری که با دیدن جاذبههای گردشگری مجازی ایران از طریق لوح های فشرده یا وب سایت های معتبر تشویق به سفر به ایران می شود و قصد به واقعیت رساندن آنها را با این سفر دارد می تواند از منزلش سفر خود را مدیریت کند؟ یا اینکه کاملا باید به روش های صنعتی مبلغ مورد نیازش را نقد همراه داشته باشد و بار سفر به ایران را ببندد.
متاسفانه باید با پاسخی منفی از عدم توجه مسئولان به این موضوع ابراز نگرانی کرد چون این موضوع یعنی عدم توسعه زیر ساخت های اینترنتی که قبلا به آنها اشاره شد می تواند همانند زهری مهلک پیگر صنعت گردشگری ایران را به نابودی بکشاند . بی تردید همه مسئولان و کارشناسان گردشگری یقین دارند امروزه و در قرن حاضر کمتر گردشگری علاقمند است برای دریافت و پرداخت های خود طی سفرش پول نقد به همراه داشته باشد یا اینکه این گردشگر جهت دریافت ویزا حاضر خواهد بود مدت زیادی را پشت درب سفارتخانه منتظر بماند؟ حتی اگر دریافت ویزای سنتی را یکی از جذابیت های سفر بدانیم یا اینکه جذابیت های ایران را آنقدر منحصر بفرد بدانیم که گردشگران خارجی را متقاعد به انتظار پشت درب های سفارتخانه کند باز یک سئوال باقی خواهد ماند که حالا که ایران قصد دارد تا پایان سال 1404 قصد پذیرایی از چندین میلیون گردشگر را دارد آیا سفارت خانه های ما می توانند این همه درخواست روادید را به روش سنتی بررسی و جهت صدور ویزا برای گردشگران علاقمند به ایران اقدام لازم را به عمل آورند؟
اینجاست که بازهم بار دیگر توجه مسئولان را به توسعه زیرساخت های الکترونیکی و یا همان دنیای صفر و یک ها در صنعت گردشگری همگام با دیگر زیر ساخت ها جلب می کنیم. باشد که با کمک همین صفر و یکهای مجازی ، رویای گسترش صنعت گردشگری کشورمان را به واقعیت برسانیم و زمینه اشتغالزایی بسیاری از نیروی متخصص پرورش یافته در مراکز علمی وابسته به گردشگری را شاهد باشیم.
امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.
با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند.
شاید این اهمیت برای حفظ و نگهداری از فرهنگ باستانی در ایران زمین به عنوان سرزمینی کهن و غنی از فرهنگ بسیار پراهمیت تر باشد و لزوم توجه به حفظ و حراست از آن برای مسئولان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ما مهمتر باشد.
هرچند چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب شد و البته جشن گرفته شد که بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت اما این شعار به ناخودآگاه بر این موضوع اشاره داشته که گردشگری ادبی هرگز پدیده ای نوظهور نبوده بلکه از قرون 18 و 19 روند رو به رشد خود را طی کرده و امروزه هم می توان با استفاده از این پیشینه صنعت گردشگری ادبی را در دنیای متمدن قرن بیست و یکمی به تکامل رساند و باعث نزدیکی هرچه بیشتر کشورها بدون در نظر گرفتن مسایل سیاسی و مذهبی آنها شد.
اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و در واقع به ثبت نرسیده است در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .
کارشناسان دلیل این اتفاق را بی ارتباط با کم رونقی گردشگری ادبی در ایران می دانند و حتی گاهی معتقدند که عدم مکتوب شدن خاطرات سفر گردشگران ادبی داخلی و خارجی در کشورمان باعث شده تا اطلاعات کافی از پیشینه ادبی ایران زمین در صنعت گردشگری ادبی نباشد. این کارشناسان اظهار می کنند از آنجا که حتی یک موزه استاندارد ادبی در ایران ساخته نشده است نمی توان به آینده صنعت گردشگری ادبی در کشور امیدوار بود. در حالی که به جرات می توان گفت گردشگری نوعی رسانه جهت تبلیغ فرهنگ و تمدن کشور مقصد گردشگران است و اکثر کشورهایی که قصد حفظ فرهنگ و گسترش آن را دارند حتی با ساخت سریالهای کاملا پیش پا افتاده ، تاریخ و فرهنگ و تمدنشان را به دیگر کشورها معرفی کنند و باعث زنده ماندن فرهنگ و باورهای فرهنگی خودشان در داخل مرزهایشان باشند اما متاسفانه ایران زمین با این همه مفاخر ادبی و مشاهر فرهنگی هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی هیچ جایگاهی ندارد .
در این باره بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده می کند بصورتی که علاوه بر تبلیغ فرهنگ و تمدن ترکیه برای گردشگران ورودی به این شهر سعی در زنده نگاه داشتن آداب و رسوم سنتی خود در کشورش دارد. حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه.
از سوی دیگر ایران با در اختیار داشتن شعرای بزرگی مثل حافظ، سعدی و فردوسی چه کرده است؟ آیا هیچ توری ادبی در این ابعاد که در ترکیه برای مولانا برگزار می شود برگزار کرده است؟ جای تعجب اینجاست که کم کاری مسئولان در این زمینه حتی توسط برخی از خارجی های علاقمند به فرهنگ و تمدن ایران برطرف شده به صورتی که امسال مردادماه یکی از علاقمندان و گردشگران کره ای باهمکاری رایزن فرهنگی کره جنوبی در سفارتخانه کره در تهران اقدام به راه اندازی توری به نام تور اساطیر در ایران کرده تا مردم و علاقمندان کره ای به فرهنگ و تمدن ایران زمین بتوانند از نزدیک با این موضوع در کشورمان آشنا شوند که جای تاسف و نامیدی از این همه بی توجهی به این جاذبه های غنی و مشهور در کشورمان توسط مسئولان است.
به گفته یکی از دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران ، گردشگری ادبی یکی از مستعدترین شاخه های گردشگری و البته غنی ترین آنهاست که در صورت توجه مسئولان در آمد هنگفتی را در صنعت گرشدگری ایران تزریق خواهد کرد. این در حالی است که حتی اماکن واقعی چون آرامگاه حافظ، سعدی و فردوسی ، در ایران نتوانسته اند رویای رونق گردشگری ادبی در ایران زمین را به واقعیت نزدیک کنند.
بطور کلی کارشناسان عنوان می کنند علاوه بر فواید اقتصادی این نوع گردشگری مزایایی مثل
· ایجاد اوقات فراغت لذت بخش و سرشار از آموزه های فرهنگی
· آشنا شدن بازدید کنندگان داخلی یا خارجی با مفاخر ادبی و دست آوردهای آنها در دوران باستانی و معاصر
· تقویت جریان فرهیختگی در میان اقشار مردم و البته گردشگران خارجی
· تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزش کودکان با برگزاری اینگونه تورهای ادبی
· معرف دقیق و تصویر سازی درست از مفاخر ایران زمین
· از بین بردن اثرات مدرنیته و تقویت خودباوری در ایران زمین یا هر کشوری که روی این نوع گردشگری سرمایه گذاری مناسب انجام داده
· تقویت انسجام ملی
· پاسداری از ارزشهای هنری
· توانمندسازی اجتماعی جوامع محلی
· رونق فرهنگ روستایی
از دستاوردهای گردشگری ادبی خواهد بود بنابراین امید است که با نزدیک شدن روز جهانی حافظ و البته شعر و ادبی ایران ، دست اندرکاران صنعت گردشگری کشورمان از اندوخته های غنی ایران زمین در رونق گردشگری ادبی به خوبی استفاده کنند و این شاخه فاخر از صنعت گردشگری را به درختی تنومند تبدیل نمایند.
شاید بارها و بارها وقتی داخل خودروی خودتان در جاده ها رانندگی می کنید و راهی سفر هستید ناگهان دوچرخه سواری در بین زیبای مناظر اطراف نظر شما را به خود جلب می کند و ناخودآگاه کمی جلوتر ترمز می کنید و چند کلمه ای با این دوچرخه سوار داخلی یا خارجی صحبت خواهید کرد. بدون تردی مقداری خوراکی به او خواهید داد یا اینکه یک لیوان آب خنک به او تعارف می کنید و پس از کمی صحبت با او با زدن یکی دو بوق برای او آرزوی موفقیت در سفرش می کنید و با سرعت این دوچرخه سوار را به سمت مقصدتان پشت سر می گذارید. اما یکی دو دقیقه بعد و هنگامی که مشغول مرور کردن این برخورد ناگهانی هستید در ذهن خود آرزو می کنید که ای کاش جای او بودید و لذت سفر را مثل این دوچرخه سوار تجربه می کردید.
به همین منظور با محمد تاجران مهندس مکانیک و اهل مشهد که آرزوی دیرینه کودکی خود را به واقعیت رسانده و با دوچرخه خود از مرزهای ایران گذشته به گفت و گو نشسته ایم، محمد که حدود 37 سال سن دارد یک دهه و مسافتی حدود چهل هزار کیلومتر را در کشورهای مختلف این کره خاکی رکاب زده است. بدون هیچ حاشیه و با اطمینان یقین داریم که خواندن این مصاحبه خودمانی با این ماجراجوی ایرانی برای علاقمندان خالی از لطف نیست چه بسا که همین مصاحبه باعث تشویق علاقمندان به شروع سفری با دوچرخه خواهد شد.
س. قبل از این روی دوچرخه بنشینی و رکاب بزنی چه کارهایی انجام می دادی؟
خوب تا قبل از فارغ التحصیلی که معلوم هست درس و کارهای مربوط به تحصیلم بود اما پس از آن شرکتی در زمینه تحصیلی خودم افتتاح کردم که در آن شغل موفق نبودم . البته شاید بتوان گفت که این عدم موفقیت اراده من جهت رکاب زدن را بیشتر تقویت کرد و در نهایت سوار بر دوچرخه راهی جاده های داخلی شدم و پس از آن هم از مرزهای کشور گذشتم.
س. چه فعالیت های ورزشی غیر از دوچرخه سواری انجام دادی؟
اگرچه من عاشق دوچرخه سواری بودم ، اما به کوهنوردی و طبیعت گردی هم علاقمند هستم و مدتی به صورت حرفه ای کوهنوردی کردم
س. پس از اینکه شرکت خودتون را جمع کردید چه کارهایی برای امرار معاش انجام دادی؟
من برای مدت یکسال بصورت مجانی در یک اتلیه عکاسی کار کردم و تونستم عکاسی کردن حرفه ای را در این کارگاه که متعلق به یکی از دوستانم بود یادبگیرمبنابراین امروز عکسهای خوبی از سفرهای خودم به یادگار گرفتم.
س. روزی که سوار دوچرخه شدی چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتی با دوچرخه از مرزهای ایران بگذری؟
والا- من از بچگی علاقمند بودن با دوچرخه دور دنیا را سفرکنم و تجربه کسب کنم بنابراین این ، این موضوع از دوران کودکی برایم جذاب بود که امروز به واقعیت پیوسته است.
س. اینطور که معلوم هست برای رسیدن به جایگاه کنونی خودت برنامه دقیقی داشتی؟
خیر، من هرگز برنامه ای برای خودم ندارم و فقط حسم رو دنبال می کنم، نه عکاسی و نه کوهنوردی و از همه مهمتر دوچرخه سواری دور دنیا برنامه ریزی شده نبود و من فقط زمانی که احساس می کنم باید کاری را انجام دهم همون لحظه کار مورد نظرم رو انجام خواهم داد.
س. نقش خانواده در موفقیت تو چیست؟
همانطور که گفتم من یکسال قبل از شروع سفرم دور دنیا شرکتم را جمع کردم و شرایط مالی مناسبی هم نداشتم اینجا بود که نقش کلیدی خانواده باعث شد من به ایده خودم جامه عمل بپوشانم بنابراین خانواده من اصلی ترین نقش و مشوق من در این راه بودند که هنوز هم اینطور هست.
س. ازدواج کردی؟
خیر، چون با توجه به شرایط من و بدون برنامه بودن زندگی من از نظر دیگران شرایط برای ازدواجم زیاد مهیا نیست.
س. ازدواج به نوعی مانع تو در رسیدن به خواسته هایت هست؟
من این موضوع را قبول ندارم چون به هر حال در هر نوع شرایطی می توان شریک مناسب زندگی را یافت، اما من هنوز احساس اینکه باید ازدواج کنم را نداشتم و همونطور که قبلا هم اشاره کردم کاملا دنبال احساسات خودم هستم
س. این موضوع که خیلی روی آن تاکید داری یعنی چه ؟ بیشتر برایمان توضیح بدهید
با مثالی منظور دقیق خود رو بیان می کنم، اگر همین الان و میان مصاحبه به ذهنم برسد که باید به یکی از دوستان قدیمی خودم در فلان کشور تلفن بزنم به واقع مصاحبه را ترک می کنم و این کار رو انجام خواهدم داد و در مورد سفرهای خودم هم همینطور تصمیم می گیرم. یادم هست چند وقت قبل روز چهارشنبه سوری به اتفاق دوستانم رفتیم تفریح و در شهر مشهد چرخی زدیم آخر شب وقتی به منزل برگشتم ناگهان احساس کردم که همین امشب باید سفرم را آغاز کنم که ساعت 5/3 بامداد به واقع سفرم را شروع کردم بدون تردید هیچ کس حتی خودم هم نمی دانستم که امشب راهی سفر خواهم شد ولی کاملا چند ساعت قبل احساس کردم که باید بروم و باقی داستان ....
س. بنابراین ازدواج کردن شما شاید غیر ممکن باشد؟
خیر، توی این دنیای مهیج هیچ چیز غیر ممکن نیست بلکه هنوز وقت من نیست که ازدواج کنم
س. از مسئله ازدواج بگذریم دوست داری با جمع سفر کنی یا تنها ؟
من فقط تنها سفر می کنم چون آرامش سفر را به همه چیز ترجیح می دهم.
س. حتی اگر قرار باشد با دیگران که مثل خودت هستند سفر کنی؟
بله ، من هیچ وقت با گروه سفر نمی کنم و علاقمند هستم که تنها سفر کنم. البته لازم به یادآوری هست که اگر بحث سفر یعنی کار تخصصی من باشه بدون تردید تنها خواهم بود اما اگر تفریح با خانواده یا دوستان باشد که موضوع روشنه آن وقت تفریخ هست نه سفر چون سفر زندگی من هست نه علاقه من
س. وقتی روی دوچرخه در سفر هستی و به گفته خودت تنها هستی به چه چیزی فکر می کنی؟ آیا سوژه خاصی رو دنبال می کنی؟
بطور کلی زندگی برای من دو بخش هست یکی پشت سر و یکی پیش رو بنابراین من به این دو بخش فکر می کنم
س. بیشتر به کدام بخش فکر می کنی؟
من به هر دو موضوع فکر می کنم، چون همیشه بخش گذشته رو تجزیه و تحلیل می کنم تا آینده دقیقی داشته باشم به عقیده من تمام اتفاقات زندگی به یکدیگر متصل هستند پس هر اتفاقی در گذشته افتاده به دلیل نیاز امروز من به تجربه است. پس اگر گذشته رو دقیق بررسی کنیم می توانیم آینده بهتری را برای خودمان تدارک ببینیم چون می توان نشانه ها برای اتفاقات آینده را کاملا ببینیم.
س. هنگام سفر به موزیک هم گوش می کنی؟
شاید بتوانم بگویم خیر، من واقعا موسیقی خیلی کم گوش می دهم اما علاقه زیادی به کتاب های صوتی دارم چون به قصد دارم دایره لغات خودم چه فارسی و چه انگلیسی را افزایش بدهم
س. به زبان انگلیسی اشاره کردی تا چه اندازه به انگلیسی مسلط هستی و یا اینکه آیا کسانی که مثل تو قصد سفر به خارج از ایران دارند نیازی به زبان دارند یا خیر؟
ببینید اگر من قصد دارم با مردم و فرهنگ های مختلف این دهکده جهانی آشنا بشوم بدون تردید باید با آنها ارتباط برقار کنم پس به دانستن زبان آنها نیازمندم که زبان رایج بین المللی امروز انگلیسی است هرچند با سختی زیادی توانستم زبان انگلیسی را یادبگیرم چون در شرایط بسیار بد مالی بودم که حتی نمی توانستم هزینه کلاس زبان یا معلم خصوصی خودم رو پرداخت کنم اما بازهم دست ازکار برنداشتم تا اینکه موفق شدم
س. تا به حال چند کشور را دیدید؟
من تا کنون 2 قاره را رکاب زدم و حدود 24 یا 25 کشور را هم دیدم
س. دورترین کشوری را که تا به حال رکاب زدی کدام است؟
به عقیده من وقتی از درب منزل خارج شدیم یعنی اینکه دور شدیم اما فکر کنم نیوزلند دورترین مقصد من بوده
س. توضیح بدهید وقتی وارد یک کشور می شوید به طور کلی این منطقه رو سفر می کنید؟
پاسخ شما منفی هست به این صورت که به دلیل شرایط و خطرات موجود در مسیر هرگز این کار میسر نیست اما اینطور هم نیست که من یک خط مستقیم را دنبال کنم و از مبداء به مقصد خودم برسم . به عنوان مثال من برای دیدن قاره آسیا از ایران خارج شدم و وارد پاکستان، هند، نپال، بنگلادش، مالزی، تایلند، کامبوج، ویتنام، لائوس، اندونزی، نیوزلند و استرالیا گذشتم.
س. بحث نا امنی راهها برای شما محدودیت نیست؟
مبحث امنیت برای افرادی مثل من خیلی مهم هست گاهی بعضی مناطق مثل بلوچستان پاکستان خیلی نا امن هست بنابراین هرگز مسیر را از این منطقه انتخاب نخواهم کرد. بطور کلی اکثر دوچرخه سوارانی مثل من با یکدیگر در ارتباط هستند و از تجربیات و امکانات مسیرها آگاهیم پس لزومی نیست به خودم را به دردسر نخواهم انداخت.
س. تا به حال تجربه تلخی در سفرهای خودت داشتی؟
خیر من تا حالا خوشبختانه هیچ مشکلی نداشتم چون از اطلاعات دیگران و تجربه آنها او مسیرهای مناسب استفاده می کنم. البته مهمترین نکته این هست که حس آدمها به خودم را کاملا درک می کنم و متوجه مشکلات احتمالی خواهم شد. بنابراین به راحتی می توان متوجه شد که فلان شهر جای من هست یا نیست؟ البته باید به فرهنگ منطقه ای که به آن وارد شدیم احترام گذاشت تا بدون ایجاد حساسیت از اون منطقه عبور کنی
س. این موضوع داخل ایران هم صادق هست؟
والا ایران که وطن من هست و بدون تردید من هرگز تجربه بدی در این کشور نداشتم و تمام خاطرات و نوشتهای دیگران مثل من هم خوش و بدون حادثه و دردسر بوده است.
س. آیا تا به حال شده که از جایی که قصد چادر زدن داری بیرون رانده شوی؟
بله، یادم هست که در تایلند قصد چادر زدن داشتم که به دلیل ملیت ایرانی من با اسلحه از آنجا بیرون رانده شدم و تا تقریبا برای یکی دو ساعت رکاب زدم و البته گریه کردم که چرا آنها درک درستی از من و کشورم ندارند.
س. آیا برای اینگونه سفرها دوچرخه های مخصوص لازم هست یا خیر؟
اگر قصد حرفه ای سفر کردن دارید باید گفت بله ، دوچرخه و ابزار مخصوصی وجود دارد اما اگر قصد تجربه برای اولین بار یا ابتدایی را دارید با توجه به شراط کنونی ایران قصد سفر دارید می توانید از هر دوچرخه ای که اندازه شما باشد استفاده کنید . اما من همین امروز که به صورت حرفه ای سفر می کنم یک دوچرخه معمولی دارم
س. در مورد وسایل همراه شما چیست؟
بدون تردید برای اینکار وسایل خاصی هست مثل خورجین های دوچرخه ، چادر و غیره که بطور کلی همگی آنها به نوعی کوچک و کاربردی هستند.
س. آیا در ایران محدودیتی هم برای تهیه وسایل دارید؟
با توجه به اشتیاق روز افزون مردم به این ورزش و سفر با دوچرخه در ایران باید بگم بله کمبودهایی هم هست از نظر وسایل و حتی خود دوچرخه خیلی مشکل هست و قطعات یدکی نامناسب در کشور فراوان شده که نیازمند توجه بیشتر هست چون افرادی که اقدام به واردات می کنند حرفه ای به این موضوع نگاه نمی کنند بلکه فقط به فکر سودآور بودن تجارت خود هستند.
س. در حرفهای خودت گفتی دوچرخه شما در کشور چین هست چرا؟
راستش در چین می خواستم ویزا بگیرم و مجبور بودم به شانگ های بروم بنابراین دوچرخه خودم را منزل دوستم گذاشتم که قرار بود دو روز بعد برگردم و دوباره به سفرم ادامه بدهم که تصمیم گرفتم بیام ایران و هنوز هم اونجاست.
س. اگر امروز کسی علاقمند به شروع سفری با دوچرخه باشد چقدر باید پول لازم دارد؟
این سئوال خوبی برای من نیست چون عقیده ای به این موضوع ندارم یادم هست که گفتم من بدون برنامه سفر می کنم بطوری که حتی گاهی شبانه سفرم را آغاز می کنم در همان مورد خاص وقتی به قصد سفرم منزل را ترک کردم فقط 1500 تومان پول داشتم، البته برای تهیه لوازم واقعا بستگی به خود شخص هست به عنوان مثال من بارها با دوچرخه های دوستانم سفر کردم و آنها را قرض کردم اما بطور کلی حداقل ماهی 400 تا 500 دلار برای سفرهای خارجی پول لازم هست.
س. شما گفتید که با 1500 تومان سفرتون رو آغاز کردید؟
اگر کسی به این باور رسیده باشد که می توان با جیب خالی سفر کرد هیچ وقت از هزینه ها نخواهد ترسید اما اگر ترسی داشته باشد بدون تردید مشکل خواهد داشت.
س. به واقع ایمان داری که می توان بدون پول سفر کرد؟
ببینید انسان سفر می کنه که اعتماد کنه پس باید اعتماد داشت به هستی و خالق آن . من وقتی از ایران خارج شدم البته بعد از یکسالی که قبلا گفتم فکر می کردم که اگر بی پول شدم چه کار کنم و امیدم به کارت اعتباری همراه خودم بود تا اینکه به این نتیجه رسیدم بگذار تا این کارت را باطل کنم ببینم چه اتفاقی خواهد افتاد البته یک سال طول کسید تا به این نتیجه رسیدم و در حال حاضر هرگز به پول فکر نمی کنم چون یقین دارم اگر پول نیاز داشته باشم به دستم خواهد رسید.
س. فکر نکردی که وقتی پول همراهتان تمام بشه چه اتفاقی خواهد افتاد؟
چرا من همین فکر رو داشتم بنابراین تمام پول خودم را خرج کردم، این تصمیم را زمانی گرفتم که در نیوزلند بودم آخرین اسکناس 50 دلاری خودم رو با دوستم رفیتم شام خوردیم و بالاخره پول تمام شد و من با 2 دلار پول سفرم را ادامه دادم برای رسیدن به مقصد خودم باید روزانه 120 کیلومتر رکاب می زدم و تنها با روزی 2 عدد تخم مرغ سپری می شد. البته بین راه درختان میوه هم به دادم رسیدند که تونستم میوه بخرم تا اینکه به منزل یکی از دوستانم رسیدم و ادامه راه . پس وقتی این موضوع رو تجربه می کنم که می توان بدون پول هم سفر کرد دیگه مشکلی نیست.
آیا باز هم بی پول شدی؟
بله بار دوم در کشور چین بودم که صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم که هیچ پولی در کار نیست ، خیلی متعجب نشدم و با کمال آرامش و سادگی راهم را ادامه دادم. چون تجربه بی پولی را داشتم. پس چون در مسیر سفرم بودم باید ادامه می دادم و هرگز راهی برای پشیمانی من نبود پس ادامه دادم. البته شاید بتوان گفت که یک ماه بدون هیچ درآمدی و پولی صرفا با کمک دیگران در حین سفر کردم و شاید بتوان گفت که بهترین خوراک و هتل ها را در این مدت تجربه کردم. درست به همین دلیل است که جسارت سفر کردن بدون برنامه را هم اکنون دارم چون پول برای من تعیین کننده نیست و هیچ فکری درباره این موضوع ندارم.
س. این درست هست که وقتی با دوچرخه سفر می کنی همه علاقمند به کمک به دوچرخه سوار هستند.
ببینید، وقتی با دوچرخه سفر می کنی همیشه عرق کرده ای و خسته هستی بنابراین اکثر مردم حداقل یک لیوان آب خنک رو به دوچرخه سوار با عشق و علاقه خواهند داد پس بدون تردید کمک خواهی شد.
س. اگر هنگام سفر خودت با ماشین دوچرخه سواری در مسیر ببینی چه خواهی کرد؟
بدون تردید همون کارهایی که برایم انجام دادن. به آنها کمک خواهم کرد که در یافتن مسیر و در صورت لزوم برای اسکان . به عنوان مثال چندی پیش اطراف مشهد دو دوچرخه سوار خارجی را دیدم و کارت ویزیت خودم را به اونها دادم و گفتم اگر مشکلی بود به من زنگ بزننند همین ارتباط باعث شد تا اونها رو به صخره نوردی و منزل دوستم ببرم و اوقات خوشی رو برای آنها فراهم کنم دقیقا همون اتفاقی برای خودم در دیگر کشورها افتاده بود را تکرار کردم.
س. چطور هزینه سفر را تامین می کنی؟
من به هر شهری که وارد می شوم یک درخت به یادگاری خواهم کاشت همین موضوع باعث شده که گاهی بسیار مورد توجه قرار بگیرم و در مدارس کلاسهای آموزش عکاسی و درخت کاری برگزار می کنم و برای آنها صحبت می کنم که همین موضوع می تواند برای من در آمد داشته باشد یا اینکه حداقل خوراک خودم رو به دست آورام . اما ایده هایی هم دارم اینکونه که از بچه ها می خواهم در کارگاه آموزش نقاشی من شرکت کنند و درباره خود و احساس خود به جنگ نقاشی کنند سپس این نقاشی ها را چاپ خواهم کرد و در قالب کتابی می فروشم از این قبیل کارها امرار معاش می کنم.
س. بین صحبت های خودت گفتی سفر می کنی که اعتماد کنی آیا این اعماد در زندگی روزمره خودت بکار خواهد رفت یا بکار می گیری؟
قبلا گفتم که باید به حس های خودم اعتقاد داشته باشم و من در تمام مراحل زندگی سعی می کنم به هم کس و همه چیز اعماد داشته باشم چون اگر این حس اعماد را در خودم تقویت نکنم هرگز نمی توانم به دنبال حس های خودم باشم و درگیر گرفتاری های روزانه مثل دیگران خواهم شد.
س. شاید به دید برخی افراد کسانی که اینگونه سفر می کنند انسانهای مرفهی هستند و نیاز مالی ندارد درست هست یا خیر؟
برای همه این دسته از افراد بگویم که من 3 سال داشتم که پدرم را از دست دادم و با توجه به اینکه مادرم خانه دار بود بدون تردید شرایط زیاد مساعدی در زندگی نداشتیم . بنابراین خیر سفر کردن با دوچرخه نشانه مرفه بودن نیست. هرچند فقدان پدر باعث شد تا کمی اعتماد به نفس نداشتم و تازمانی که نتوانستم به خودم اعماد کنم مشکل داشتم و سفر باعث شد که اعتماد به نفسم را به دست آورم و البته به صورت خودآگاه اون رو کنترل کردم حتی در مرحله ای از زندگی خودم هم در پارک خوابیدم و شاید برای یادگرفتن عکاسی رایگان کار کردم هیچ وقت کاری نشانه پولدار بودن یا نبودن دیگران نیست.
س. به این عبارت که می گوید بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی اعتقاد داری؟
بدون تردید جواب مثبت هست چون سفر باعث خواهد شد تا ما در سفر آبدیده تر شویم و بتوانیم به خود و تواناهایی خود اعتماد کند و با کمال آرامش قدم به زندگی پیش روی خود بگذاریم پس سفر باعث تقویت اراده و توانمندی مسافران خواهد شد.
س. آیا هنگام سفر دلت برای ایران تنگ می شود؟
خیر، من همیشه از لحظه های خودم استفاده می کنم بنابراین به اندازه کافی از لحاظت خودم در ایران و دیگر کشورها لذت می برم تا به دنبال چیزی در آنجا نباشم و نمانم.
س. چند وقت یکبار به ایران برمی گردی؟
من بدون تردید هر سال ماه رمضان به ایران خواهم آمد چون این ماه را بسیار دوست دارم و حال و هوایی خاصی برایم به دنبال خواهد داشت بنابراین چند وقت قبل به ایران آمدم و هم اکنون هم مشغول دریافت ویزا برای کشورهایی اروپایی هستم تا سفرم را آغاز کنم.
آیا بانوان هم می توانند راه شما را پیگیری کنند،؟
داخل ایران بسیار زیاد هستند خانم هایی که علاقمند به سفر با دوچرخه هستند و با توجه به امنیت جادهای ایران بهترین شرایط برای اینکار و آنها مهیاست جواب من مثبت هست
س. اینترنت چقدر در زندگی تو نقش مثبت دارد؟
بخش زیادی از زندگی من در دنیای مجازی هست چون به دلیل نوع زندگی خودم و کارم مجبورم با دیگران و دوستان و همکاران خودم در ارتباط باشم و از تجربیات دیگران در دنیای مجازی برای سفرهای آینده خودم استفاده می کنم بنابراین من به اینترنت کاملا وابسطه هستم و بخش زیادی از وقتی که روی دوچرخه نیستم را به اینترنت اختصاص داده ام.
س. نحوه زندگی تو باعث شده تا به جزئیات اهمیت ندهی یا اینکه به اصطلاح بی خیال باشی؟
هرگز، اینگونه نیست من چون به دوچرخه سواری به دید حرفه ای نگاه می کنم بنابراین تمام کارهای مربوط به این حرفه را بسیار دقیق دنبال می کنم چون کسی که به من مراجعه می کند و هیچ اطلاعی از گذشته من ندارد نباید مثل یک آواره به من بنگرد بلکه کسی که حرفه ای کار کرده برای او قابل احترام است و جایگاه ویژه ای خواهد داشت پس همه فعالیت های من مربوط به سفر کاملا حرفه ای و دقیق است و هرگز بی خیال چیزی نیستم.
اگرچه به عقیده برخی ، پاییز فصل مدرسه است و بسیاری از خانواده ها به دلیل تحصیل دلبندانشان کمتر به فکر سفر و گردشگری خواهند بود ، اما بدون تردید گل کشت های یکی دو روزه می تواند علاوه بر تقویت روحیه خانواده در سیستم یادگیری این عزیزان کارآمد و بسیار مفید واقع شود. خصوصا اگر این گردش همانند گارگاهی برای علوم یا زیست شناسی کودکانمان باشد. بنابراین یکی از مهمترین زیست گاه های ایران زمین که مسافرت به این منطقه هم باعث آرامش خاطر و هم آموزش کودکانمان می شود را برایتان معرفی خواهیم کرد.
هرچند با شروع پاییز فصل درس و مشق و قلم و کتاب نقش مهمتری در زندگی خانواده دارد . اما برخی بی صبرانه منتظر رسیدن این فصل برای تدارک سفری هستند که یکسال منتظر آن بودند و هر روز با دقتی مخصوص به خود، تقویم روی میزشان را برای رسیدن موعد مقرر ورق می زنند تا اینکه بالاخره پانزدهمین روز از ماه آبان از راه می رسد . این روز برای این دسته از گردشگران و محققان حکم اجازه پرواز هواپیماهای مسافری را از روی باند فرودگاه دارد. اغلب این گروه، طبیعت دوستان و محققان زیست محیطی هستند که با دیدن این روز یعنی روز درنا با شور و هیجانی وصف ناشدنی بار سفر به گوشه و کنار این دهکده جهانی خواهند بست و به قول معروف هرجا که درناها فرودآیند را برایشان خوش است. چند سالی است که درناهای مهاجر تالاب میقان در شمال شهرستان اراک را برای اقامت زمستانی خود یا حداقل استراحت چند روزه انتخاب کرده اند ، هرچند به عقیده کارشناسان میقان 2 هزار سال است که محل زندگی دایمی جانوران و گیاهان مختلفی بوده اما این تالاب بسیار زیبا هر ساله میزبان هزاران پرنده مهاجری است که از سرمای شمال به سمت جنوب مهاجرت می کنند و با حضورشان در مناطق مختلف گرمسیری محیط زیست آنها را رونقی مخصوص خواهند بخشید که یکی از این مناطق میقان در ایران است.
بنابراین ما نیز چمدان خود را امروز در میقان زمین خواهیم گذاشت و مدتی در کنار درناهای مهاجر سپری خواهم کرد تا هم درناها را بیشتر بشناسیم و هم از پتانسیل های گردشگری میقان به عنوان مقصد گردشگری مهمی در استان مرکزی آگاه شویم که به قول معروف هم فال است وهم تماشا. هرچند این تالاب با زیبایی های وصف ناشدنی خود در ایام مختلفی از سال میزبان گردشگران بوده اما پانزدهمین روز از آبان یعنی روز درنا در اطراف این تالاب شور و هیجان خاصی برپاست و دوربین های زیادی مشغول ثبت خاطرات شیرینی از سفر به میقان هستند. این منطقه که در نزدیکی شهر اراک واقع شده علاوه بر اهمیت زیست محیطی برای این شهر از اهمیت اقتصادی نیز برخوردار است وجود معادن بسیار غنی سولفات در این منطقه و البته نمک باعث شده تا نام این منطقه بیشتر بر سر زبان ها بیافتد، پس می توان عنوان کرد میقان دلیل پیوند دو کلمه صنعت و گردشگری در اراک شده و می تواند به عنوان اصلی ترین دلیل رونق صنعت گردشگری در این شهرستان ایفای نقش کند.
بنابراین این تالاب که در ایام مختلف سال ابعاد مختلفی را تجربه می کند با گستره خود ، همانند گنجی گرانبها در دل منطقه اراک می درخشد هرچند این گنج گاهی به رنگ سفید (نمکی) و گاهی نیلگون خواهد بود اما به هر حال برای گردشگران و البته گونه های مختلف جانوری خود بسیار جذاب و دلچسب است.
طبق اطلاعات و آمار رسمی ثبت شده روباه، عقاب، چوپ پا، خروس کولی شکم سیاه، سلیم سینه بلوطی، عقاب دریایی دم سفید، سنقر تالابی در کنار گونه های نادر مهاجر در این تالاب ساکن هستند که هر کدام از این جانواران می تواند دلیل اصلی سفر برخی از گردشگران به میقان باشد و باعث رونق صنعت گردشگری اراک بشود. اگرچه میقان مدتی است که مورد هجوم فاضلاب شهری اراک قرار گرفته و به نوعی محیط زیست آن تهدید شده است اما هنوز هم زیبایی منحصربفرد آن بخصوص هنگام طلوع و غروب آفتاب گردشگران بسیاری را وادار به اقامتی هرچند کوتاه در کنارش می کند. سراب های تشکیل شده روی این تالاب اگرچه سرابی بیش نیستند اما همین سرابهای ترسناک می توانند رویای آرامش را برای پرندگان خسته از سفر و البته گردشگران فراری از هیاهوی شهری را به واقعیت تبدیل کنند.
میقان که وظیفه اصلی آن تلطیف هوای شهرستان اراک است می تواند با برنامه ریزی و سرمایه گذاری های دقیق برای لطافت روحیه گردشگران اراک نیز به کارگرفته شود. بسیاری از کارشناسان گردشگری معتقدند سرمایه گذاری های دقیق و هدفمند در اطراف این تالاب می توانند باعث رونق صنعت گردشگری آن و بخصوص شهر اراک باشد، ساخت کمپ های سازگار با محیط زیست جهت اقامت های چند روزه، کارگاههای آموزشی حیات وحش، ساخت حوضچه های مصنوعی ماهی گیری برای برگزاری مسابقات ماهیگیری، باشگاههای تیراندازی و حتی ورزشهای هوایی می توانند از پتانسیل های بسیار جالب این تالاب برای رونق صنعت گردشگری اراک باشد که با توجه ویژه به آنها می تواند رویای رونق گردشگری ایران را به کمک سرابهای میقان به واقعیت رساند.
اما در زمینه آلودگی محیط زیست میقان بسیاری از کارشناسان گردشگری و البته محیط زیست معتقدند هرچند توسعه زیرساخت های شهری در اراک یکی از نمادهای پیشرفت این شهر است اما نباید با این توسعه باعث از بین رفتن دیگر منابع اقتصادی شهر بشویم، از قدیم حضور و عبور و مرور ماشین آلات صنعتی در منطقه به دلیل وجود معادن غنی نمک و سولفات محیط زیست میقان را تهدید می کرده که به هر حال هم گردشگران و هم گون های جانوری منطقه خودشان را با این موضوع وفق دادند اما متاسفانه ورود فاضلاب به آبهای این تالاب همانند بلایی غیر قابل جبران در حال از بین بردن زیبایی های میقان است که باید به سرعت فکری اساسی برای جلوگیری از این خسارت بیاندیشیم.
به گفته این کارشناسان اگر این آلوده شدن ادامه یابد درناها از این منطقه رخت برمی بندند و به دنبالشان گردشگران نیز از تالاب میقان خارج خواهند شد و جمع کردن دوباره این دو در کنار یکدیگر در تالاب میقان شاید کاری غیرممکن باشد که اتفاقی بسیار ناگوار برای اراک و البته صنعت گردشگری آن است.
یکی از راهکارهای پیشنهادی این گروه علاوه بر کنترل و تصفیه فاضلاب ورودی به تالاب حضور و گسترش صنعت گردشگری همسو با محیط زیست در کنار میقان است چون این کارشناسان می گویند حضور گسترده گردشگران در منطقه که به فکر حفظ منابع طبیعی کشور هستند باعث توجه بیشتر مسئولان گردشگری و البته زیست محیطی به منطقه می شود و همین موضوع روند از بین رفتن اینگونه مکانها را بسیار کندتر خواهد کرد و به قول معروف تقاضای سفر باعث ایجاد زیرساخت های علمی و دقیق در منطقه میقان یا موارد مشابه خواهد شد.
بنابراین بیاییم با رسیدن درناها به میقان ما نیز با رعایت اصول حفظ محیط زیست به میقان سفر کنیم تا باردیگر بر حفظ محیط زیست ایران که به واقع یکی از سرمایه های اصلی کشورمان برای رشدصنعت گردشگری شناخته شده ، تاکید کنیم.
عزتی
پیداست که با فرمانروایی کوروش بزرگ اقتصاد ایران وارد مرحلۀ نوین و جهانی خود شد، که تا فروپاشی حکومت ساسانیان، روند همگانی آن کم و بیش دست نخورده ماند. گشودن لیدی، کشور ثروتمندی که مردمش به متکبران ضرب سکه شهرت داشتند و گشودن بابل، یکی از معدود باراندازها و بازارهای کهن بین المللی، ایران را از سِند تا مدیترانه، به بزرگترین مرکز اقتصادی جهان باستان تبدیل کرده بود. این گسترۀ بزرگ داد و ستد، با سه مرکزیت هگمتانه، پاسارگاد و بابل و در کنار این سه، مرکزیت های بزرگی مانند اورشلیم و سارد، ناگزیر از برخورداری از شبکه های مالی بزرگی بود، که بتواند پاسخگوی آن همه تحرکی باشند، که یک شبه به دست کوروش بزرگ پدید آمده بود.
شاید شگفت انگیز باشد، که این نظام تازه، از بانکی تقریباً مانند بانکهای امروز برخوردار بوده است.
کهن ترین بانک شناخته شده در ایران در زمان کوروش بزرگ، بع بانک « اِگیبی و پسران » مشهور بود. با بنیانگذاری شاهنشاهی هخامنشی و جهانگشایی کوروش بزرگ و برقراری آرامش و امنیت در آبادی ها و راه ها و همچنین آغاز رونق نقش سکه، شبه بانکداری نیز، که از هزارۀ دوم پیش از میلاد در میانرودان تا حدودی شناخته شده بود، وارد مرحلۀ نوینی شد. معمولاً کارهای مالی را معبدها به عهده داشتند، ولی از اواخر سدۀ ۷ پیش از میلاد، که با فروپاشی یا ضعف حکومت های میانرودان، معبدها توانایی پرداختن به کارهای مالی را از دست دادند، این شبه بانکها شکل جدی تری پیدا کردند. این بانکها نخست فقط وام میدادند و برای وام، گروی قابل توجهی، مانند زمین کشاورزی یا کارگر برای بهره برداری و بهره کشی، در اختیار بانک قرار میگرفت.
شاهنشاهی پارس برای نظام بانکی امکاناتی فراهم آورد، که پیشتر هرگز وجود نداشت. تا این زمان تنها امیران و روحانیان، به استثنای موردهایی کمیاب، به کار بانکداری و پول میپرداختند. ظاهراً در زمان هخامنشیان بانکهای حقیقی و خصوصی، مانند بانک اگیبی و پسران و بانک « مورشو و پسران »، برای نخستین بار به طور رسمی بنیان گذاشته شدند و یا هویتی رسمی یافتند. صدها سند بانکی از بایگانی این بانکها، از آن میان بانک وارثان شخصی به نام اگیبی از اهالی بابل به خط میخی بدست آمده است، که آگاهی های گرانبهایی دربارۀ نظام بانکی عصر باستان در اختیار ما میگذارد. با اینکه این بانک در بابل بود، ولی چون در قلمرو حکومت هخامنشیان کار میکرد، عملاً سازمانی ایرانی به شمار می آمد و حتی برای دولت مرکزی پارس، مالیات و خراج گردآوری میکرد.
آغاز کار بانک اگیبی و شرکاء به سدۀ ۷ پیش از میلاد میرسد و به گمان از زمان بخت النصر تا داریوش بزرگ فعالیت داشته است. اونگنَد، که ضمن مقاله ای ارزشمند خاندان اگیبی را معرفی کرده است گمان میکند، که نخستین اگیبی در سالهای میان ( ۶۹۰ تا ۶۱۰ ق.م ) زنده بوده است. بانک اگیبی و پسران با بانک دیگری به نام مورشو و پسران در طول فعالیت خود، همۀ توان پولی منطقه را در اختیار خود داشتند. بانک اگیبی و پسران به کارهای رهنی و اعتباری و همچنین امانتداری میپرداخت. سرمایۀ بانک صرف کارهای مربوط به مسکن، مزرعه، دام و کشتی های باربری میشد. پول، غله، خرما، آجر و دیگر وسایل مصرفی و حتی بردۀ روسپی در قبال بهرۀ زیاد بصورت جنسی به بانک سپرده میشد.
بردگان برای روابط جنسی به متقاضیان اجاره داده میشدند. گله های بزرگ در اختیار طرف قرارداد قرار میگرفت و به جای بهره تعداد زیادی از بره ها، پشم و پوست دریافت میشد. افزون بر این، بانک ادارۀ ملک افراد را در برابر سود در اختیار میگرفت. ایرانیان مقیم بابل که خود تمایلی به کار روی ملک خود را نداشتند، از این موقعیت استفاده میکردند. بانک حتی در قبال بهرۀ غیرمستقیم پرداخت بدهی افراد را به عهده میگرفت. غنایم جنگی نیز به بانک فروخته میشد.
در بانک اگیبی، حسابی مانند حسابجاری بانکهای امروزی وجود داشت و استفاده از چک نیز رایج بود. از لوحی که در بابل بدست آمده است چنین برمی آید که در ماه سپتامبر ۵۳۷ ق.م شخصی به نام تادانو مقداری نقره به « ایتی مردوخ بلاتو » رئیس بانک اگیبی سپرده است، تا در ماه نوامبر بهرۀ آن را دریافت بکند. این سند در هگمتانه تنظیم شده است و پیداست که به هنگام نوشتن سند، مسئول بانک ( یکی از اگیبی ها؟ ) در پایتخت بوده است. در این سند مقرر شده است، که وام پرداخت شده در بابل، بصورت خرما به نرخ روز بازپرداخت شود. همچنین دیده میشود که ۴ سال بعد، همین شخص در یک شهر ایرانی، به این داد و ستد پرداخته است، ولی این بار قرار شده است، که وام در هگمتانه بازپرداخت شود. در لوح های متعدد دیگری به تاریخ دوران پادشاهی کمبوجیه معلوم میشود که بانک اگیبی در پارس، در جایی به نام « خومَدِشو یا مَتِزیش »، در نزدیکی پارسه، سرگرم کار بوده است. چهار قرارداد ایتی مردوخ بلاتو، در این شهر بدست آمده است.
از سندهای مربوط به بانک اگیبی چنین برداشت میشود، که ایتی مردوخ بلاتو، در سالهای ( ۵۷۵ تا ۵۲۰ ق.م ) زنده بوده است. از اینکه این شخص، رئیس بانک اگیبی و شرکاء در سال ۵۳۶ قوم مبلغ هنگفتی از کمبوجیه، ولی عهد کوروش بزرگ، وام گرفته اند میتوان چنین نتیجه گرفت که بانک اگیبی ارتباط خوبی با دربار ایران داشته است. متأسفانه از مدارک موجود دربارۀ علت این وام گیری چیزی بدست نمی آید. امکان دارد، که دربار و یا دست کم ولی عهد با این بانک شریک بوده است. این امکان هم میتواند وجود داشته باشد، که بانک برای داشتن دستی باز در کارهای بانکی، بطور صوری از کمبوجیه وام گرفته است. در هر حال سود کمبوجیه بایستی مبلغی چشمگیر بوده باشد، که او به این همکاری تن داده است.
ظاهراًخاندان اگیبی از یهودیان مهاجر بوده اند و نام بنیانگذار بانک، یعقوب بوده است. هرگاه وام در روز سررسید پرداخت نمیشد، با جریمۀ سنگینی به میزان بدهی افزوده میشد. گاهی سندها را شخص دیگری پشت نویسی میکرد و چنانچه از طرف بدهکار، در پرداخت به موقع کوتاهی میشد،ظهرنویس مسئول پرداخت بود.
برای وامی که گرویی داشت بهره دریافت نمیشد؛ چون وام دهنده از گروی مناسبی که مانند خانه، زمین یا کارگر و برده در اختیار داشت، برای مدت وام، بصورت رهن استفاده میکرد. در یادداشت تفاهم نوشته میشد که به هنگام برگشت پول، گرو بازپس داده خواهد شد. در این نظام بانکداری، استفادۀ بیشتر، همیشه ازآن بانک بود و درصورتی که وام گیرنده از عهدۀ پرداخت بدهی برنمی آمد، گرو از سوی بانک ضبط میشد. گاهی برای یک وام هم گرو دریافت میشد، هم بهره و در سند نوشته میشد، هرچه وام گیرنده در شهر و بیرون از شهر دارد، در گرو بانک است. وام های بی بهره و بدون گرو ( قرض الحسنه )، برای راه اندازی کار دوستان و خویشاوندان بود.
اغلب، بهره بصورت ماهانه پرداخت میشد و گاهی هم یکجا و با اصل وام. برای هر قسط رسیدی جداگانه صادر میشد. به هنگام تمام شدن وام، لوح اصلی بدهی نابود میشد. از لوح های سالمی که یدست آمده اند، میتوان نتیجه گرفت که وام های مربوط به آن لوح ها هرگز تسویه نشدند! زمین، خانه، چارپا و… قسطی و از طریق بانک خریداری میشد. در لوح های بدست آمده، گاهی دیده میشود، که واپسین قسط را نوۀ وام گیرنده پرداخت کرده است.
ظاهراً سودجویی این بانک سبب فقر مردم در بابل میشده است. بویژه که دولت دریافت مالیات و خراج منطقه را به این بانک به مقاطعه میداده است و دست مأموران بانک تا حدودی در دریافت مالیات باز بوده است. شاید این موضوع توجیهی باشد برای شرکت کمبوجیه در بانک. منابع موجود نشان نمیدهند، که آیا این بانک خود نیز به حکومت مرکزی مالیات میپرداخته است یا نه.
نویسنده : علیرضا کیانی
دو حرفه کشاورزی و دامپروری که از دوران باستان رونق کسب و کار بشر و اصلی ترین منبع درآمد او بوده باعث شده تا انسان بطور کلی از خشکسالی و کویر هراسان باشد به همین دلیل مراتع سرسبز و مزارع شاداب همیشه ارامش بی بدیل را برای او به ارمغان می آورد و کویر و نمکزار باعث اضطراب و نگرانی بشر شده است.
بطور کلی انسان با شنیدن یا خواندن نام کویر ، نام انواع خزندگان و مرگ را ذهن خود متصور خواهد شد و حتی تصور اینکه یک شب در کویر زندگی کند برای او همراه ترس و نگرانی است. حال آنکه آرامش کویر از نظر کارشاسان برای افرادی که از هیاهوی شهر های صنعتی فراری هستند یکی از بهترین گزینه هاست و به لطف تکنولوژی های نوین و البته ماجراجویی بشر چندی است که کویرها به عنوان سرمایه ای بسیار بی نظیر در صنعت گردشگری خودنمایی می کنند و شاید بتوان گفت مفرح ترین لحظات مسافران را برایشان در گرمای منطقه مهیا ساخته.
امروزه بسیاری از کشورهایی که مناطق کویری دارند مثل آمریکا، استرالیا، امارات، مصر و مراکش سعی کرده اند با استفاده از جاذبه های این سرزمین های به ظاهر مرده و شور لحظات خوشی را برای گردشگران کشورشان فراهم کنند.
اما ایران به عنوان کشوری که سه نقطه از گرمترین نقاط کره زمین را در خود جای داده هنوز هم به اهمیت این مناطق خشک و بدون محصول پی نبرده و همانند قطعه ای فراموش شده آنها را به حال خود رها کرده تا توفان های شن پس از مدتی این جاذبه ها را مدفون کنند و به دست فراموشی بسپارند.
به راستی چند نفر از ما حتی یک شب در کویر مانده ایم؟ آیا هیچ از جاذبه های کویری می دانیم؟ در آلبوم خاطراتمان آیا هیچ چیزی از سفرهای کویری خود به یادگار داریم؟ اینها سئوالاتی هستند که در صورت پاسخ به آنها می توان حجم انبوهی از گردشگران و ماجراجویان داخلی و خارجی را در بیابان ها و کویرهایی که فراموش شده اند دید، نکته جالب این است که بیشتر گردشگران خارجی که به ایران سفر می کنند در بخشی از سفر خود بدون تردید سری هم به کویرهای ایران و شهرهای کویری می زنند حال آنکه ما خودمان فقط شمال و مناطق خوش آب و هوای ایران را به عنوان تفرجگاه می دانیم.
استان سیستان و بلوچستان که در واقع از مناطق خشک و کویری ایران زمین است یکی از کویرهایی فراموش شده کشورمان بوده که تا کنون ارزشهای اقتصادی آن به خصوص در اقتصاد گردشگری نادیده گرفته شده است.
ریگ دهلی (محور بم به سمسور) ، ریگ اسپکه به عنوان بخشی از جاذبه های گردشگری این استان هستند اما، هنوز چندده جاذبه دیگر از این استان خشک به دنیای گردشگری معرفی نشده که در صورت معرفی هدفمند و برنامه ریزی دقیق برای آنها رونق مناسبی در کسب و کار ساکنان منطقه خواهیم دید.
اگرچه بحث گردشگری در کویر مدی کوتاهی است که به عنوان نقل محافل گردشگری ایران و ارگانهای مربوطه تبدیل شده و ناگفته های بسیاری را در دل دارد. اما، هرچند که صنعت گردشگری ایران گوشه چشمی به شن های خشک کویر برای جذب گردشگران دارد که هنوز هم نامی از این استان و جاذبه هایش به میان نیامده است. حال آنکه به گفته بسیاری از کارشناسان کویرهای اطراف سیستان و بلوچستان در واقع بهترین سرمایه مردم و ساکنانش برای رشد و رونق صنعت گردشگری استان بوده و هست، این کارشناسان با توجه به امکانات موجود در منطقه حداقل امکان اجرای 20 پروژه گردشگری و تفریحی را برای رونق اقتصاد منطقه سیستان و بلوچستان برشمرده اند که در صورت استفاده از این پتانسیل ها بدون تردید می توان مشکل اشتغال و درآمد جوانان این مرز و بوم را به کلی مرتفع کرد. شترسواری، کمپ های بیابانی، اتومبیل رانی ، پیاده روی در کویر، گردشگری نجومی، اسکی روی شن ، کایت سواری ، باشگاههای تیراندازی و حتی اکوکمپها از جمله این پروژه ها هستند.
بدون شک جاذبه های ایران زمین فقط مناطق سرسبز شمالی و خوش آب و هوای کوهپایه ای نیست بلکه کویر سیستان و دیگر کویرهای ایران نیز جاذبه های تمام عیار برای جلب نظر گردشگران داخلی و خارجی خواهد بود . اگر بتوان با تدابیر دقیق و مدیریتی مناسب سرمایه گذاری های منطقی همانند کشورهای همسایه جنوبی ایران که کویر خود را به عنوان یکی از مقاصد گردشگری جهان تبدیل کرده و هر ساله حتی از ایران نیز گردشگران فراوانی را به خود جلب می کنند ، شاهد آبادانی سیستان و حتی روستاهای اطرافش که بدون توجه برخی مسئولان هم اکنون در حال مدفون شدن زیر شن های روانی منطقه هستند، شد. به عنوان مثال اکثر گردشگران ایرانی با شنیدن کلمه سافاری (همان اتومبیل رانی در کویر) به یاد بیابانهای امارات می افتند در حالی که ایران امکانات بسیاری بهتر و کاملتری را در اختیار دارد اما بدون متولی مانده و هیچ صحبتی از ظرفیت گردشگر پذیری آنها به میان نیامده است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان علم اقتصاد همیشه تقاضا باعث عرضه ای متناسب خواهد شد بنابراین می توان با ایجاد تقاضا برای سفر به این استان و البته کویرهایش زمینه رونق گردشگری را در آن فراهم کرد. هرچند در حال حاضر زیرساخت های مناسبی برای صنعت گردشگری در این استان موجود نیست اما می توان با یک برنامه ریزی دقیق و مدون آنها را به حداقل قابل قبول ارتقاء داد .
امتیازات سیستان برای جذب گردشگران به گفته بسیاری از کارشناسان گردشگری به چهار بخش عمده تقسیم می شود که عبارتند از
1. استفاده از انرژی های تجدید پذیر
بدون تردید بخش اعظم هزینه های صنعت گردشگری مربوط به تامین انرژی مورد نیاز مراکز اقامتی، رستوران ها و تفرجگاههاست بنابراین با توجه به شعار سازمان جهانی گردشگری برای سال 2013 که تاکید بر توسعه صنعت گردشگری با اتکاء به انرژی های تجدید پذیر دارد می توان از گرمای سوزان خورشید و بادهای کویرها که به ظاهر همگی از آنها فراری هستیم به خوبی در جهت استفاده صنعت گردشگری استفاده کرد همانگونه که اسپانیا به عنوان پیشگام این صنعت از این انرژی بدون پایان بهره برده و یا اینکه امارات متحده عربی اقدام به ساخت شهرکی تفریحی اما پاک و بدون نیاز به انرژی فسیلی در مناطق خشک و بی آب و علفش کرده است و از آنها منافع مادی بسیار زیادی به دست آورده .
2. دریاچه هامون و رودخانه هیرمند
هرچند مدتی هست که این رودخانه دچار کم آبی شده و البته به طبع آن دریاچه هامون نیز مشکلاتی را تحمل می کند اما هنوز هم طبیعت این دریاچه و البته پرندگان مهاجر آن سوژه بسیار جالبی برای برگزاری انواع تورهای گردشگری در اطراف این منطقه هستند.
3. چاه نیمه : چاه نیمه در واقع دریاچه ای بزرگ و مصنوعی است که توسط کارشناسان و محققان جهت ذخیره آب آشامیدنی و کشاورزی سیستان و بلوچستان در مواقع خشکسالی احداث شده است. که در حاشیه آن فضای سبز مناسبی نیز ساخته شده و بزرگترین پژوهشکده علمی و فرهنگی منطقه در کنار آن احداث شده است که می توان به عنوان یکی از اصلی ترین جاذبه های گردشگری این استان برای برگزاری تورهای گوناگون حتی ورزش های آبی در دریاچه نیز باشد.
4. آثار باستانی این منطقه که گل سرسبد آنها شهر سوخته است در کنار صدها اثر دیگر مثل قلعه سه کوهه دلیل اصلی سفرهای بسیاری از ماجراجویان خارجی به منطقه شده است.
اما گذشته از این چهار ویژگی منطقه برای جذب حداکثری گردشگران و رونقش کسب و کار محلی در سیستان می توان به امکان برگزاری اکوکمپ های مختلف در سکوت بیابان های اطراف استان اشاره کرد .
به هر حال با توجه به امکانات یاد شده و البته اشتیاق مردم ایران زمین به سفر کافیست که با مدیریتی دقیق و البته در کنار اطلاع رسانی کامل تقاضای سفر به منطقه را افزایش داد و به تناسب آن عرضه محصولات و بسته های تفریحی مناسب هم رونق خواهد گرفت که در نهایت با جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی به سیستان می توان آینده ای درخشان را برای این منطقه خشک متصور شد.
آب و هوایی مناسب ، سواحل بسیار زیبا ، آبهای نیلگون و طبیعتی دلچسب اینها همگی مشخصات گردشگری خلیج فارس برای هر گردشگری که در زمستان قصد سفر به منطقه را دارد هستند. این خلیج که به عنوان سرمایه ای بسیار غنی و خدادادی برای ایرانزمین است علاوه بر ارزش اقتصادی دارای مقام و منزلت بالایی در صنعت گردشگری کشورمان نیز بوده و هست و همیشه موضوع بحث، بررسی و سرمایه گذاری مسئولان صنعت گردشگری ایران بوده و هست، هرچند به دلیل مشکلات موجود ایران در صنعت گردشگری از همسایگان جنوبی خود برای رشد و رونق صنعت این صنعت در حاشیه خلیج فارس جا مانده ایم اما هنوز هم فرصت باقی است چون امکانات ویژه ای را در اختیار داریم و به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است.
اطلاعات و آمار ثبت شده از میزان گردشگر ورودی به خلیج فارس چه حاشیه جنوبی یا شمالی آن بیانگر علاقه گردشگران به این منطقه و البته ارزش اقتصادی صنعت گردشگری برای این آبراه نیلگون همیشه فارس است ، جاذبه های طبیعی ، مراکز بزرگ خرید، تفریحات دریایی همه و همه دست به دست هم داده اند تا آبهای نیلگون این خلیج هر ساله پذیرایی میلیون ها گردشگر باشد به صورتی که امروزه حتی شاهد لنگر انداختن کشتی های غولپیکر تفریحی در این آبراهه باشیم.
هرچند ایران با در اختیار داشتن جزایر کوچک و بزرگی در این آبراهه ارزشمند از امکانات ویژه تری نسبت به دیگران برخوردار است که متاسفانه تاکنون زیاد به این مزیت توجهی نداشته ، اما چندی است که خبرهای خوشی از سوی مسئولان مربوطه برای رشد و رونق صنعت گردشگری این منطقه به گوش می رسد از جمله در جزایر قشم و کیش و حتی دیگر جزایر که تاکنون زیاد نامی از آنها به گوش نمی خورد. اگرچه این اخبار بسیار امیدوار کننده است اما گاهی اوقات این نگرانی را به میان می آورد که ممکن است سرمایه گذاری روی طبیعت و زیبایی های منطقه بخصوص در زمینه تفریحات آبی و البته مراکز بسیار بزرگ خرید مانع از توجه مسئولان به دیگر پتانسیل های موجود در منطقه شده از رشد و رونق واقعی صنعت گردشگری در این جزایر جلوگیری کند. چون بسیاری از این نوع تفریحات و امکانات در حاشیه های جنوبی خلیج موجود هستند . بنابراین باید از امتیازات ویژه جزایر برای رونق گردشگری استفاده کرد تا در کنار آن گردشگری عمومی نیز رونق مناسبی داشته باشد.
یکی از جزایری که در این مجال قصد بررسی توانایی ویژه آن را داریم جزیره زیبای قشم است اگرچه تاکنون بسیاری از ما به این جزیر سفر کرده ایم و قشم را به دلفین ها و جنگل حرایش می شناسیم یا اینکه آدرس تمام مراکز خریدش را به خاطر داریم اما دریغ از اینکه دیگر توانمندی های گردشگری قشم را دیده یا از آنها مطلع باشیم، در صورتی که به عنوان مثال حتی آسمان شب این جزیره می تواند سالانه هزاران نفر گردشگر را به خود جلب کند و باعث رشد و رونق دو چندان گردشگری قشم شود. سئوال اینجاست که چرا این توانمندی ها هنوز به طور کامل به ایران و جامعه بین المللی معرفی نشده در صورتی که برخی از کشورها که شرایط مشابهی با این جزیره دارند تقریبا حدود بیست سال هست که از این آسمان هم درآمد کسب می کنند؟
بنابراین اگرچه قشم از نظر گردشگری دریایی یا مراکز خرید بسیار غنی است و طبیعت آن به عنوان یکی از جاذبه های اصلی گردشگری ثبت شده است اما می تواند پذیرای گروهی خاص از گردشگران که از آنها به عنوان گردشگران نجومی یاد می شود، هم باشد و علاقمندان ستارگان و اجرام آسمانی را به سمت زیبایی های منحصر بفردش با آسمانی صاف و پرستاره بکشاند.
این دقیقا نسخه ای است که یونان برای تکمیل و رونق صنعت گردشگری عمومی خود در کشورش پیچیده و توانسته تحولی شگرف را در گردشگری یونان که همه آن را به سواحل و جاذبه های باستانی اش می شناختند ، ایجاد کند و جاذبه ای کاملا استثنایی را در کنار جاذبه های عمومی خود به صنعت توریسیم بین المللی معرفی نماید .
همانطور که می دانیم یونان کشوری ساحلی است و معمولا سواحل آن و جزایر اطرافش مقصد بسیاری از گردشگران خارجی و داخلی است ، تفریحات آبی و دریایی در کنار اقامتگاههای بسیار مجلل هر ساله بسیاری از طبیعت دوستان را راهی یونان می کند اما این کشور از حدود 18 سال پیش به ارزش واقعی آسمان شب این مناطق نیز پی برد و با سرمایه گذاری های دقیق و هدفمندی دست به ایجاد شاخه ای نوین در صنعت گردشگری یونان زد و گردشگری نجومی را در این مناطق معرفی کرد و که توانست گروه کثیری را هم تحت گروههای نجومی و متخصصان فضایی هر ساله وادار به سفر به این منطقه کند و درصد قابل توجهی از درآمد و فرصت شغلی را به صنعت گردشگری یونان هدیه داد.
این سهم عمده از درآمد گردشگری نجومی یونان اینقدر چشمگیر بود که مسئولان گردشگری درخشش ستارگان آسمان این کشور را در مناطق یاد شده به گنجی ارزشمند دراسمان یونان تشبیه کردند و عنوان کردند که درخشش این گنج ، جویندگان بسیاری را به یونان دعوت خواهد کرد .
از سوی دیگر طبق گزارش تحقیقاتی سازمان گردشگری این کشور گردشگرانی که قالب گردشگری نجومی عازم یونان خواهند شد ارزش اقتصادی بیشتری برای این کشور داشته و دارند چون آنها نیازمند خدمات ویژه ای هستند که این خدمات ویژه بدون تردید درآمد بیشتری را نصیب اقتصاد کشور خواهد کرد .
این گزارش می افزاید درباره گردشگری نجومی باید به این نکته ظریف هم توجه کرد که گردشگران نجومی اگرچه تخصصی سفر می کنند ولی به جنبه های عمومی گردشگری یعنی بازدید از اماکن تاریخی ، محل های اقامتی و رستوران ها هم وابسته هستند، بنابراین حضور آنها در واقع معامله ای برد برد ، برای صنعت گردشگری هر منطقه ای که توان سرمایه گذاری روی این شاخه درآمدزای گردشگری را داشته باشد، خواهد بود.
به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری ، گردشگری نجومی باعث گردهمایی تعدادی از گردشگران متخصص یا علاقمند به نجوم در منطقه ای خاص از دهکده جهانی خواهد شد که این گروه علاوه بر نیاز های تخصصی خود از قبیل رصدخانه یا ابزار عکاسی مناسب این نوع گردشگری و وسایل حمل و نقل که باعث رشد و رونق زیرساخته های تخصصی گردشگری در منطقه می شود به امکانات عمومی هم نیاز دارند. بنابراین برگزاری اینگونه تورهای گردشگری به عنوان گردشگری نجومی برای صنعت گردشگری مناطق مختلف جهان دوبار سودآور خواهد بود که هرگز نباید از سود حاصل آن چشمپوشی کرد.
با توجه به این روند می توان نسخه ای مشابه برای جزایر ایران در خلیج همیشه فارس هم پیچید هرچند که قشم پیشگام این موضوع شده و یکی دو سال است در این زمینه فعالیت هایی انجام داده است اما همگی می دانیم که هنوز ابتدای راه است و باید تا جایگاه اصلی آن کاملا هدفمند عمل کرد و منتظر فرصتهای مناسب برای ارتقای سطح کیفی اینگونه تورها بود.
به عقیده برخی از کارشناسان گردشگری نجومی جزایر ایران در خلیج فارس دقیقا همان امکانات یونان را در اختیار دارند که می توان از آنه به عنوان پایلوت یا پایگاه اصلی گردشگری نجومی در کشور و حتی در منطقه استفاده در صورتی که هنوز این نوع گردشگی که درآمد هنگفتی هم به همراه خواهد داشت در حد یکی دو آگهی تبلیغاتی و خبر کوتاه در جراید باقی مانده است و هیچ فعالیت عمده ای برای معرفی آن به صنعت گردشگری بین المللی نشده است.
بنابراین لازم است مسئولان گردشگری چه دولتی و چه خصوصی برای رونق این نوع گردشگری که حکم کاتالیزوری در رونق گردشگری عمومی ایران و بخصوص منطقه را دارد کنجکاوتر باشندو صرفا به معرفی جاذبه های عمومی این منطقه نپردازند به عنوان مثال حتی می توان با ایجاد برندی جدید برای گردشگری نجومی قشم ایجاد فرصت کرد .
به هر حال برگزاری تورهای گردشگری نجومی برفراز دره تندیس قشم می تواند فرصتی استثنایی برای معرفی این نوع گردشگری در قشم باشد و در کنار آن باعث معرفی دقیق فرهنگ و آداب و رسوم مردم بومی منطقه خواهد شد و به جای ثبت خاطره قایقرانی در جنگل حرا یا دیدن دلفین ها یا آبتنی در سواحل زیبای قشم خاطره عکاسی نجومی را هم به ذهن مسافران قشم افزود.
به گفته بسیاری از کارشناسان گردشگری داخلی در فصل زمستان که تقریبا تورهای طبیعت گردی از تکاپوی خود افتاده اند، آب و هوای مطبوع قشم و راههای ارتباطی آسان آن به دره تندیس می تواند به عنوان بهترین گزینه برگزاری تورهای نجومی در این فصل باشد و علاوه بر رونق اقتصاد گردشگری منطقه باعث حفظ محیط زیست این دره نیز خواهد شد چون تمامی گردشگرانی که در قالب اینگونه تورها وارد قشم می شوند جزو گروههای طبیعت دوست هستند و به بالاترین سطح نسبت به حفظ محیط زیست حساس هستند .
پس می توان برگزاری جشنواره نجومی قشم را بهترین نسخه برای رونق دوچندان گردشگری منطقه دانست و با معرفی کامل دره تندیس و توانایی های گردشگری نجومی آن که هرگز نیازمند سرمایه گذاری عمده یا تخصصی نیست، امسال نقطه عطفی برای رشد و رونق گردشگری نجومی در کشورمان ایجاد کرد هرچند تا کنون کارهایی هم انجام شده اما هنوز تا سرمنزل مقصود راهی دراز در پیش داریم.
عماد عزتی
ایتالیایی وسپا سوار وارد ایران شد
پائولو و لیندزی زن و شوهری که زندگی عادی خود را رها کرده و به عنوان ماجراجویانی موتور سوار بار سفر دور دنیا بستند، این دو حدود یک ماه پیش وارد ایران شدند و با گذشتن از شهرهای مختلفی ایران عازم پاکستان برای ادامه سفرشان به سوی استرالیا هستند. پائولو ایتالیایی31 ساله مهندس و طراح وب سایت های اینرنتی و لیندزی کانادایی 28 ساله نرس بیمارستان با وسیله نقلیه خود که در ایتالیا از شهرتی خاص برخوردار است یعنی موتورسیکلت وسپا وارد ایران شدند.
این زوج جوان سال 2009 میلادی در جنوب شرق آسیا با یکدیگر آشنا شدند و دوسال بعد با یکدیگر ازدواج کردند و زندگی مشترک خود را شروع کردند اما روشی غیر معمول را برای زندگی آینده خود درنظر گرفتند . آنهم ماجراجویی دور دنیاست. پائولو اگرچه برای بار دوم است که به ایران سفر می کند امابه گفته وی ایران هنوز هم برای او جذاب و ناگفته های بسیاری دارد که به دنبال آنها برای بار دوم وارد خاک ایران شده است. بدون تردید مطالعه این متن و آگاهی از دلایل سفر این زوج جوان بسیار جذاب است. بنابراین چمدان مطالعه آن را به شما پیشنهاد می کند ، ساعت حدود 3 بعد از ظهر روز 16 آبان ماه 1391 بود که پائولو و لیندزی وارد دفتر روزنامه شدند و مصاحبه اختصاص ما آغاز شد اما آنقدر بحث ما جالب و شنیدینی بود که ناگهان تاریکی هوا باعث شد که به خود مان بیاییم و نگاهی هم به ساعت بیاندازم ساعت 6 شد بود که کلید قطع (استاپ) ضبط رو زدم.
· مبداء سفرتان از چه کشوری بود؟
سفرمان از ایتالیا زادگاه من (پائولو) شروع شد و از این کشور موتورمان را به حرکت درآوردیم ، مراکش، مصر، اردن، سوریه ، ترکیه ، یونان و ایران را تا کنون دیدیم .
· همانطور که می دانید یونان درگیر مسائل داخلی و بحران است شما به عنوان گردشگر چه مشکلی در این کشور داشتید؟
همانطور که می دانید اقتصاد یونان دچار بحران بسیار شدیدی شده است ، یونان هم که همگان می دانند اقتصادش برمبنای اقتصاد گردشگری پایه ریزی شده است . بنابراین هرگونه بحران و نا آرامی یا تعطیلی مراکز تفریحی اقتصاد یونان را تهدید خواهد کرد. همانطور که ناآرامی ها باعث نگرانی من و لیندزی در این کشور شد و به سرعت خاک یونان را ترک کردیم، دیگران مثل ما هم یا وارد یونان نخواهند شد و یا هرچه سریعتر از کشور یونان خارج خواهند شد.
· وسیله سفرتان چیست؟
موتور وسپا یا همان نماد ایتالیا، همانطور که می دانید من ایتالیایی هستم بنابراین به سبک ایتالیایی ها سفر می کنم. وسپا اگرچه سرعتش کم تر از دیگر موتورهاست اما مطمئن تر و ایمن تر برای سفرهایی اینچنینی خواهد بود. البته دلایل فنی هم باعث انتخاب ماشد طبق تحقیقات من امکانات تامین قطعات یدکی در صورت لزوم برای این نوع موتور در تمام طول مسیر ما مهیاست و احتمالا دچار مشکل نخواهیم شد.
· قبل از ایران ترکیه را دیدید چه چیزی نظرتان را درباره ترکیه جلب کرد؟
جنبش و جوش و تحرک مردم در بازار و خیابان های ترکیه و البته رونق اقتصادی این کشور چه در شهرهای بزرگ و چه در روستاها واقعا جالب توجه و البته تامل است ولی نکته اصلی اهمیت آنها به حضور گردشگران و البته احترام به خارجی هاست.
· حالا که حدود 3 هفته است در ایران هستی و قصد مقایسه ایران و ترکیه را داشته باشی چه خواهی گفت؟
اول از همه مهمانوازی دو قوم کاملا شبیه به هم هستند و این حاکی از اشتراکات فرهنگی آنهاست. اما من جنب و جوش ترکیه را در ایران ندیدم این تنها تفاوت دو کشور از نظر من بود البته اگر از حضور گسترده گردشگران در ترکیه بگذریم.
· هزینه سفر شما در ترکیه روزانه چقدر بود؟
همانطور که می دانید من و لیندزی ارزان سفر می کنیم و زیاد قصد اضافه خرج کردن و لوکس سفر کردن را نداریم و به همین دلیل همیشه اقتصادی سفر می کنیم و متناسب با بودجه تعیین شده، سفرمان خرج می کنیم. اما در ترکیه روزانه برای هر نفر تقریبا 50 دلار هزینه داشتیم .
· هزینه شما در ایران چقدر است؟
ایران، واقعا کشوری ارزان قیمت و زیبا برای گردشگرانی چون ماست. هزینه روزانه ما در ایران به ازای هر نفر تقریبا نصف کشور ترکیه است اما لازم به یادآوری هست هزینه سوخت هم که عمده هزینه سفرما را به خود اختصاص داد واقعا در ایران ارزانتر از دیگر کشورهاست . بهترین بخش سفر ما برای تهیه سوخت تاکنون ایران بوده .
· لیندزی قبل از سفر به ایران چه تصوری از کشور ایران داشتی؟
همسر پائولو گفت: من اولین بار هست که به کشور ایران سفر می کنم و با این کشور آشنا می شوم اما تبلیغات منفی علیه ایران ذهن من رو گمراه کرده بود و کمی نگران این سفر بودم. ولی حالا واقعا به تمام ماجراجویان زن مثل خودم می گویم این سرزمین کهن واقعا ارزش دیدن را دارد و به واقع امنیت گردشگران در ایران مهیاست.
· به عنوان یک زن خارجی و گردشگر مشکلی با پوشش اسلامی ندارید؟
اولین قانون گردشگری احترام به قوانین مقصد شماست، پس من هم باید به قوانین اسلامی ایران احترام بگذارم . در ضمن من سفر می کنم که تجربه کسب کنم پس این هم نوعی تجربه برای من خواهد بود، هرچند من قبلا کشورهای اسلامی دیگری را نیز دیدم اما در کشورهای دیگر مثل ایران گردشگران مجبور به استفاده از حجاب کامل نیستند هرچند که پوشش ما باید متناسب با قوانین آن کشورها می بود اما گردشگران تقریبا آزادی بیشتری نسبت به اهالی آن کشورها داشتند مثل سوریه یا ترکیه، سفر به ایران هم یک تجربه است که تاکنون برای من کاملا شیرین و جذاب بوده است و هیچ محدودیتی در این کشور نداشتم. بنابراین پوشیدن حجاب هم بخشی از سفر من خواهد که هرگز مزاحمتی برای ایجاد نکرده و اصلا به اون فکر نمی کنم.
· پائولو اولین نکته مثبت ایران دراین سفر برای شما چه بوده است؟
تفاوت جالب و کاملی که با آن برخورد کردم آسانتر شدن قوانین دریافت ویزا و البته نحوه دریافت آن برای من بود
· کمی بیشتر توضیح بدهید؟
همانطور که می دانید من سال 2008 میلادی نیز به ایران سفر کردم بنابراین با قوانین دریافت ویزا ایران آشنا بودم اما اینبار شاهد تفاوتی کاملا متفاوت بودم. امسال درخواست ویزای خودم و لیندزی را از طریق اینترنت فرستادم وتنها یک کپی از پاسپورت هر دوتایی برای سفارت ایران در ترکیه ارسال کردم. پس از یک هفته جواب مثبت درخواست من برای من ارسال شد و نکته جالب این بود که سفارت خانه ایران از من سئوال کرد در کدام شهر ترکیه ویزاها را خواهم گرفت . به این ترتیب من و لیندزی در شهر ارزروم ترکیه با پرداخت حق ویزای قانونی ویزاهای خودمان را به راحتی و بدون دردسر دریافت کردیم و وارد خاک ایران شدیم.
· این تجربه جالب به نظر شما چه تاثیری در جذب گردشگران خارجی به ایران را خواهد داشت؟
ببینید ما امروز از سفارت هندوستان به دفتر جام جم آمدیم چون در خواست روادید به هندوستان را داریم اما واقعا هم اذیت شدیم و هم هزینه زیادی به همین دلیل از دست دادیم که خاطره خوبی برایمان نخواهد بود پس ایران با سهل کردن امکان حضور افرادی چون من و لیندزی یک گام رو به جلو برای جذب گردشگر برداشته است.
· وقتی وارد ایران شدید به کدام شهرها سفر کردید؟
از مرز بازرگان وارد ایران شدیم و به سمت اردبیل رفتیم واقعا شهر زیبایی بود، اما در این شهر مشکل برای اقامت داشتیم هتل مناسب ارزان قیمت نبود بعد از آن به سمت آستارا رفتیم و کل مسیر جاده کنار دریای خزر را تا گرگان پیمودیم و دوباره به رشت بازگشتیم و از جاده چالوس به سمت تهران راه افتادیم.
· چرا تا گرگان رفتید؟
همانطور که می دانید من سال 2008 سفری به ایران داشتم و در آن نفر با دوستی ایرانی آشنا شدم که ساکن شهر رشت بود به قصد دیدن او به رشت رفتیم که متاسفانه نشد پس از رشت روی نقشه و با توجه به اطلاعات گردشگری گرگان علاقمند شدیم به این شهر نیز سفر کنیم که با موتورمان به این شهر تاریخی هم رفتیم جاده بسیار زیبا بود و هوای بسیار خوبی را در طول مسیر تجربه کردیم.
· شما با موتورتان تقریبا روزانه چند کیلومتر طی می کنید؟
بستگی به شرایط جاده و هوای منطقه دارد از 90 کیلومتر تا 200 کیلومتر متغیر است ولی قصد ما استفاده از طبیعت جاده و راه کشورهاست بنابراین هیچ عجله ای در کار نیست. اما به هرحال طبق برنامه باید پیش رفت تا در طول سفرمان گرفتار نشویم.
· نظر شما درباره رانندگی ایران چیست؟
رانندگان ایرانی به قانون توجهی ندارند . بخصوص موتورسواران که مثل حکومت های خودمختار عمل می کنند ، اما بطور کل من با اینطور رانندگی آشنایی دارم چون رانندگی در ترکیه را هم تجربه کردم .
· رانندگی در طول سفر همیشه با شماست (پائولو)؟
معمولا داخل شهرها که شلوغ تر هست من ولی در جاده های مناسب لیندزی هم رانندگی می کند
· مقصد نهایی شما کدام کشور است؟
استرالیا
· چرا آن کشور را انتخاب کردید؟
قصد داریم به مادر بزرگ لیندزی در این کشور سری بزنیم
· پس از تهران کدام شهر را بازدید خواهید کرد؟
کاشان، اصفهان، شیراز، یزد و زاهدان و در نهایت وارد پاکستان خواهیم شد
· نظر شما درباره امنیت ایران چیست؟
ایران کشوری متمدن و کاملا ایمن برای گردشگران است بنابراین مناسب برای اینگونه سفرها با موتورسیکلت یا دوچرخه
· چقدر به اینترنت وابسته هستید؟
به واقع افرادی چون ما برای ثبت خاطرات سفرشان نیازمند دنیای مجازی هستند بنابراین اگر پشت موتور نباشم مشغول اینترنت بازی هستم البته برای ثبت خاطرات سفرمان
· نظرتون درباره اینترنت در ایران چیست؟
سرعت اینترنت در ایران خیلی کند هست و دسترسی به سایت های اجتماعی مثل توئیتر سخت شده بنابراین این موضوع براین امثال من جالب نیست.
· کدام غذای ایرانی را بیشتر دوست دارید؟
میرزا قاسمی بهترین تجربه غذای ایرانی من بود و البته انواع کباب که جای خود دارد. جالب هست که کبابهای ایرانی مثل ترکیه است بطور کل عادت غذایی ترکیه و ایران مثل یکدیگر است
· لیندزی چه خوراکی را در ایران دوست دارد؟
من عاشق شیرینی های ایرانی و شیرینی فروشی های ایران هستم همه شیرینی های ایران لذیذ و خوشمزه هستند اما کباب های ایرانی واقعا طعم دیگری دارند.
· رستوران های ایرانی را دوست دارید یا فست فودهای ایران ؟
من واقعا از فضای قهوه خانه ها و سفره خانه های سنتی ایران خوشم می آیند و البته خوراک معروف آنها یعنی دیزی
· تا کنون به کدام کشورهای اسلامی سفر کردید؟
تونس، مراکش، مصر، سودان و سوریه اما مردم ایران و سوریه کاملا شبیه به یکدیگر هستند درست مثل اینکه در یک کشور هستیم
· بنابراین با قوانین اسلامی آشنا شدید و در ایران مشکلی ندارید؟
البته ایران کاملا فضایی متفاوت با دیگر کشورهای ذکر شده دارد نه به خاطر مذهب چون مذهب همگی این کشورها اسلام است اما تمدن و فرهنگ ایرانیان واقعات باعث تمایز ایران با دیگران شده است.
· لیندزی در کانادا دوست ایرانی دارید؟
بله، من در کالج هنگام تحصیل با دختری ایرانی دوست بودم که از دو درباره ایران می پر سیدم به نوعی می توان گفت با فرهنگ ایرانیان آشنا بودم اما واقعا تجربه سفر دنیای دیگری با شنیده های من بود.
· نظرتون درباره صنایع دستی ایران چیست؟
شاهکار، فقط همین. خاتم کاری و قلمزنی را در اصفهان دیدم اگرچه مشابه آن در ترکیه نیز بود اما هنر ایرانیان واقعا چیز دیگری است و منحصربفرد.
· قصد سفر به شیراز را دارید چرا این شهر را انتخاب کردید؟
اولا که مسیر حرکتمان به سمت جنوب از این شهر خواهد بود اما دلیل دوم این است که هر وقت درباره ایران مطلب می خواندم عکسی از حافظیه و شیراز را می بینیم بنابراین همیشه علاقمند بودم به شیراز سفر کنم و از این شهر تاریخی و باستانی دیدن کنم که اینبار قصد سفر به شیراز هم داریم.
· به غیر از حافظیه و سعدی در شیراز چه آثار باستانی را دنبال می کنید؟
بدون تردید قبل از شیراز سری به پاسارگاد و پرسپولیس خواهیم زد چون سفر به ایران با دیدن این دو اثر باستانی کامل خواهد شد.
· همانطور که می دانی ایران هم اکنون درگیر مسایل سیاسی با غرب است در این زمینه نظری دارید؟
بطور کلی ما علاقه ای به سیاست نداریم چون در صلح و آرامش و بدور از هرگونه سیاست سفر لذتبخش تر خواهد شد اما بدون تردید علاقه ای به تسلط آمریکا به دیگر کشورها نیز نداریم همه باید در آزادی کامل باشند و برای صلح جهانی گام بردارند.
· بزرگترین مشکل شما در ایران چیست؟
انتقال پول، کابوس تمام گردشگران خارجی در ایران است چون نمی توانند از کارتهای اعتباری و بانکی بین المللی خودشان استفاده کنند از سوی دیگر حمل پول نقد نیز بسیار خطرناک است.
· نظر شما درباره جوان های ایرانی چیست؟
پائولو با خنده ای جواب داد همگی تیم های فوتبال ایتالیایی را با اسامی کامل بازیکنان می شناسند ، و به محض اینکه متوجه می شوند من ایتالیایی هستم با هیجانی خاص می گویند آث میلان ، پاتو، پائولو مالدینی و ....
· آخرین مورد یک کلمه در باره ایران بگویید
لیندزی: غیر قابل تصور
پائولو: کهن و زیبا
خاموش
وام کلمهای که در جهت رشد و شکوفایی و رفع نیاز بشر به کار گرفته می شود گاهی به جای ایجاد انگیزه و شور و نشاط یادآور مراحل سخت اداری و بانکی دریافت آن است. اما به واقع فلسفه وجودی وام چیست؟ و از چه زمانی وارد زندگی ما شد؟ این کلمه یا همان وام که معنی حقوقی مهمی را نیز به همراه دارد حداقل یکبار در طول زندگی، آنهم در بهترین یا حتی شیرین ترین دوران زندگی یعنی زمان ازدواج و تشکیل خانواده نقش ایفا کرده است بطوری که برای به دست آوردنش با انواع و اقسام قوانین اداری دست و پنجه نرم کرده ایم و فارق از آنکه این کلمه چیست و چگونه به جوامع بشری راه یافته است سعی کردیم از آن بهره مند شویم.
به همین دلیل حتی اگر جزو تجار و بازرگانان یا تولید کنندگان نباشیم هم بی تردید با فراز و نشیب ها و البته شیرینی گرفتنش به خوبی آشنا شده ایم، هرچند گروههای اول بیشتر بااین کلمه درگیر هستند. اما همین کلمه ساده یا وام هم گاهی آنچنان سرسخت است که بسیاری را از لذت خرج کردنش پشیمان کرده و عطایش را به لقایش می بخشند، یا حتی گروهی را راهی بازارهای غیر رسمی مالی می کند .
تعریف وام چیست؟
وام به طور کلی قرض دادن نوعی پول سود دار است که از زمانی مشخص بین قرض دهنده و قرض گیرنده رد و بدل می شود . این تبادل پول بین دو طرف به صورت های مختلفی انجام می شودکه از دیرباز و دوران باستان در جوامع بشری رایج شده است. قوانین و میزان سود این نوع قرض دادن پول در جوامع مختلف امروزی متفاوت است و میزان بازپرداخت آن به شرایط مختلفی بستگی دارد اما در کشور ایران براساس سیستم بانکی اسلامی و بانکداری بدون ربا صورت میگیرد هرچند گاهی اوقات کاملا سهل الوصول است، اما گاهی هم دست نیافتنی است و به قول معروف خرما بر نخیل و دست ما کوتاه است.
وام تعمیرات، وام تولید، وام خرید کالا، وام خرید مسکن، وام خرید لوازم کسب و کار و دهها مورد وام در جامع بشری هست که بسیاری را به خود چه درخواست کننده و چه وام دهنده را به خود مشغول کرده است. بدون تردید بانکها و موسسات مالی به درخواست کنندگانشان وام می دهند تا علاوه بر رونق اقتصادی منطقه حضورشان ، که کاملا توجیه شده ا ست منافع مادی و سود خود را نیز تضمین کنند.
اما وام یا همان قرض دادن پول در مدتی معین با سودی مشخص مدت زمان بسیار طولانی همراه بشر بوده و هست . بی شک می توان ردپای قرض دادن را حتی در دوران معاملات پایاپای در تاریج دید و حتی جستجو کرد اگرچه در آن زمان پول هنوز وارد زندگی بشر نشده بود اما به عنوان مثال خرمنهای گندم یا حتی حیوانات به عنوان قرض به دیگران داده می شود و با افزایشی مورد توافق هر دو طرف در سال بعدی بازپرداخت می شد که به عنوان اولین موارد وام از آنها یاد شده است.
اما پس از حضور پول و اسکناس نیز وام دادن و البته وام گرفتن رونقی دوچندان به خود دید و هر روز قوانین بهتری را در این راستا تجربه کرد تا اینکه امروزه می توان گفت به تکامل خود رسیده است هرچند هنوز هم برخی خلاء های موجود در عقود قرضی باعث سوء استفاده بسیاری شده است اما این موضوع هرگز باعث توقف پرداخت یا دریافت وام از سوی جوامع بشری نشده است.
این کلمه که فلسفه وجودی آن برای رفع گرفتاری مالی بشر بود اگرچه در اوایل راه یا همان زمان پیدایشش به نوعی وام گیرنده را استثمار می کرد و گاهی باعث از بین رفتن کل زندگی او می شد اما امروزه با توجه به سیستم های نوین بانکداری و البته پایه و اساس علم اقتصاد این موضوع کمتر به چشم می خورد بصورتی که کارکرد وام، بیشتر به اصل خود یعنی همان گرهگشایی از کار وامگیرنده برگشته است.
ایران از چه زمانی وام دار شد؟
بانکداری در ایران از قرون وسطی تا اوایل قرن نوزدهم کاملا به صورت سنتی و فعالیت های شرکت های بزرگ تجاری یا تجارتخانه ها بود که امروزه این شرکت ها به صرافی های کنونی تبدیل شده اند و هم اکنون هم مشغول ارایه خدمات بانکی و مالی به متقاضایان خود هستند .
شهرهای اصفهان، مشهد، تهران، شیراز و بوشهر از شهرهای تجاری ایران در آن دوره بودند که تعداد زیادی از شرکت های تجاری و تجارتخانه ها را در خود جای داده و بدون تردید کلیه امور مالی از قبیل جابه جایی و نقل و انتقال پول و البته قرض دادن یا همان وام از طریق تجار ساکن آنها انجام می شد .
عمده تجارتخانه های آن زمان تجارتخانه جمشیدیان و تجارتخانه جهانیان بودند، این دو شرکت و شرکت های مشابه آنها اگرچه مهمترین اعضای نظام مالی کشور بشمار می رفتند اما در اوایل سال 1300 شمسی به فراموشی سپرده و بطور کل فعالیت مالی خود را تعطیل کردند این اتفاق درست زمانی رخداد که اولین بانکها در ایران تاسیس و نظام مالی کشور دست خوش تغییراتی اساسی شد و از حالت سنتی خارج شد. بنابراین می توان بدون تردید تاریخ دریافت وام رسمی از بانک در ایران را به سال 1265 به بعد نسبت داد.
اولین تجربه تلخ ثبت شده دریافت وام در کشورمان مربوط به تجارتخانه جمشیدیان است، این تجارتخانه که در سال 1265 شمسی توسط ارباب جمشید ، تاجر منسوجات به عنوان موسسه مالی برای انجام امور بانکی تاسیس شد . وی موفق شد با توجه به حرفه جدید خود یعنی صرافی و انتقال وجوه تجار رونق خوبی به کسب و کارش بدهد. این تجارتخانه با اعطای وامهای کوتاه مدت و بلند مدت رونق مناسبی در صنعت بانکداری خود ایجاد کرد اما با ورود این تجارتخانه به صنعت ملک و امکالت تقریبا تمام این موفقیت ها مسیری دیگر به خود گرفت و با استقراض او از دو بانک استقراضی و بانک شاهی تجارت امپراتوری ارباب جمشید به نابودی کشیده شد این دو بانک با تمدید نکردن مدت بازپرداخت وام تجارتخانه جمشیدیان، وی و تجارت خانه اش را به زانو در آوردند و در نهایت در سال 1294 شمسی کل تخارتخانه به دولت ایران واگذار شد.
اولین بانک در ایران که بانک شاهی نام داشت در سال 1889 میلادی به دستور ملکه بریتانیا و به امتیاز دولت ایران تاسیس شد و اساس تشکیل آن وامی که انگلستان به ناصرالدین شاه داده بود، قرار داشت . رویتر توانست با پرداخت وام به ناصرالدین شاه امتیاز تاسیس این بانک را به عنوان وثیقه از او بگیرد. او توانست دومین امتیاز بانکی خود را در سال 1267 هجری به مدت 60 سال از ناصرالدین شاه دریافت کند . به این ترتیب ناصرالدین شاه به عنوان دومین وام گیرنده بزرگ پس از ارباب جمشید در تاریخچه وام ایران نقشی مهم را به خود اختصاص می دهد. بانک شاهی وامهای خود به دولت ایران را با سودهای 5 تا 9 درصد بازپس می گرفت و به عنوان تضمین اصل پولش، امتیازات ویژه ای از ایران گرفت.
دومین بانکی که به ایران وام داد و ایران را وامدار خود کرد بانک استقراضی بود . هرچند از گذشته رسم براین بوده که همیشه برای دریافت وام باید مشقات زیادی را تحمل و مدارک و تضمین های بلندبالایی را آماده کرد، اما این دو بانک یعنی بانک استقراضی و بانک شاهی رقابتی شدید برای پرداخت وام به ایران داشتند آنهم فقط به خاطر سودهای کلانی که به واسطه این وامها از ایران دریافت می کردند . همانطور که قبلا نیز گفته شد بانک شاهی سود وامهای خود را بین 5 تا 9 درصد درنظر می گرفت اما بانک استقراضی پا را فراتر از او گذاشت و سود وامهای خود را از 9 تا 12 درصد محاسبه کرد ، بنابراین سود سرشار پرداخت وام به ایران از سوی این دو بانک هرگز قابل چشم پوشی نبود و نکته بسیار جالب توجه در این معاملات وثیقه هایی بود که علاوه بر این سودهای کلان توسط دولت ایران برای دریافت اینگونه وام ها به دو بانک مذکور داده می شد. به عنوان مثال می توان از درآمد گمرکات شمال و جنوب کشور نام برد که هر کدام در گرو بانکی بودند.
اما پس از موارد یاد شده در مورد تاریچه وام در کشورمان می توان به درخواست وام میرزا ابوالقاسم ناصرالملک ، وزیر مالیه مظفرالدین شاه در سال 1285 شمسی اشاره کرد که هرگز اجابت نشد و به عنوان درخواستی نافرجام برای دریافت وام در نظام بانکی ایران از آن یاد می شود.
بطور کل سالهای 1265 تا 1305 شمسی را می توان طلایی ترین دوران افتتاح بانک های مختلف در ایران دانست که هرکدام با امتیازی و به واسطه سودی سرشار سراز نظام مالی ایران برمی آوردند. بانک های پهلوی قشون (بانک سپه کنونی)، بانک استقراضی ایران (1270 شمسی و جزئی از بانک کشاورزی )، بانک عثمانی 1301 شمسی، بانک روس و ایران (1303) از این جمله بانک ها هستند که سیستم مالی ایران را در راستای اهداف خود متحول کردند.
اما اولین بانکهای ایرانی بانک پهلوی قشون که از محل سپرده های بازنشتگان لشگری تشکیل شد و امروزه با نام بانک سپه در نظام بانکی کشور مشغول به انجام امور بانکی است و پس از آن موسسه رهنی ایران که وجوه صندوق بازنشستگی کارکنان دولت را مبنی شروع بانکداری خود قرار داد و هم اکنون با نام بانک ملی در نظام بانکی ایران شناخته شده است.
وام از چه تاریخی عمومی شد؟
به هر حال سیستم پرداخت وام و نظام بانکی وام اگرچه به ظاهر برای رفع نیاز مردم بوده اما بیشتر در اختیار دولتمردان و سران کشورها قرار می گرفت اما با افتتاح بانک کارگشایی ایران در سال 1305 به واقع دگرگون شد و سمت و سویی هدفمندی به خود گرفت . اساس و بنیان این بانک که قرض دادن پول یا همان وام دادن بود نام بانک کارگشایی را برایش به ارمغان آورد، هرچند از ابتدا به عنوان موسسه رهنی دولت ایران مشغول انجام این امر بود اما رفته رفته نام بانک کارگشایی را به خود دید و از ان پس با این نام مشغول به کار است .
با افتتاح بانک کارگشایی نظام مالی و وام کشور رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و فصل تازه از نظام مالی و وام در دنیای بانکداری ایران را ایجاد کرد. این بانک که با سرمایه صندوق بازنشتگان دولتی تشکیل شده بود با گرو گرفتن اموال منقول مردم به آنها وامهای کوچک و کم می داد . این روش که با توجه به تصویب قانونی مبنی بر تشویق مردم به سپرده گذاری صورت گرفت توانست به سرعت کارآمدی خود را در نظام مالی کشور و بخصوص اقتصاد خرد نمایان کند.
بانک کارگشایی توانست از اوایل سال 1318 شمسی شکل دقیقی از قرض الحسنه را در نظام بانکی ایران ترسیم کند که همین موضوع باعث کنترل نحوه پرداخت وام در ارقام کوچک به مردم و در عین حال کنترل نقدینگی آنها شد.
به هر حال وام از گذشته تا امروز با بشر بوده و تنها زمان و شرایط پرداخت آن تغییر کرده است اما اصالت خود یعنی کارگشایی را هرگز از دست نداده و نخواهدد اد و در ایران همه بانکها چه تجاری و چه تخصصی مثل بانک صنعت و معدن با توجه به شرایط عقود اسلامی در راه گره گشایی از تجار و مردم مشغول پرداخت وامهای مختلفی با کارمزدهای متفاوت هستند.
چگونه بلیت هواپیمای ارزان قیمت به مقصد اروپا تهیه کنیم؟
در قرن حاضر تهیه بلیت هواپیما و مسافرت در واقع دو موضوع مرتبط به هم هستند. اما هزینه تهیه بلیت همیشه جزو دغدغه های گردشگران بوده و هست و اکثر آنها به دنبال تهیه بلیت های ارزان قیمت برای کاهش هزینه های سفرشان بوده اند البته این موضوع یا همان تهیه بلیت ارزان قیمت هواپیما فقط برای مسافران یا گردشگران پراهمیت نیست بلکه تجار و افرادی که دائم در سفرند نیز با این روش به دنبال کاهش هزینه های سفرشان هستند.
همین موضوع یعنی بلیت ارزان قیمت باعث شده تا بسیاری از شرکت ها و دفاتر خدمات گردشگری به دنبال یافتن راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز مسافران باشند، از جمله این راهکارها را می توان تخفیف ها و ارائه پیشنهادهای بسیار جالب و جذاب توسط شرکت های هواپیمایی برای جذب حداکثری مسافران ، نام برد.
اما مهمترین موضوع برای گردشگران این است که چگونه از این تخفیف ها مطلع شوند و چگونه برای تهیه بلیت های ارزان قیمت اقدام نمایند حال اگر شما هم از آن دسته گردشگرانید که به فکر پیدا کردن بلیت ارزان قیمت به مقصد اروپا هستید، می توانید با در نظر گرفتن چند قانون ساده که به شما خواهیم گفت برای سفر بعدی خودتان به این قاره سبز بلیت ارزان قیمت تهیه کنید و از هزینه های سفرتان بکاهید. البته برخی از مسافران به دلیل شرایط کاری و زمان سفرشان مجبور هستند در تاریخ و یا به شهری خاص سفر کنند بنابراین طبیعی است که این قوانین زیاد برای آنها کاربردی نداشته باشد اما اطلاع از این امکانات برای همه مسافران هوایی کاربردی خواهد بود بنابراین با دقت به توصیه های چمدانی ما توجه کنید و آنها را به خاطر بسپارید.
1. انعطاف پذیر باشید
این توصیه که در واقع کلیدی ترین توصیه ما به شما برای یافتن ارزانترین بلیت هواپیماست در برگیرنده کلیه قوانین بعدی این دستورالعملهاست. به این ترتیب که اگر مقصد بعدی سفرتان را انتخاب کرده اید برای یافتن ارزانترین بلیت هواپیما زیاد سختگیر نباشید و با توجه به بازه زمانی و هزینه مورد نظرتان بهترین خطوط هوایی و فرودگاه مقصد را انتخاب کنید. اینگونه که شما برنامه سفرتان را با شرایط موجود وفق دهید و منتظر جهت عکس آن نباشید.
همانطور که می دانید معمولا اکثر شهرهای جهان دو یا چند فرودگاه دارند و معمولا فرودگاههای درجه 2 یا 3 آنها برای پذیرایی هواپیماهای خطوط هوایی ارزان قیمت یا پروازهای داخلی در نظر گرفته می شوند اگرچه این فرودگاهها گاهی اوقات دورتر از شهر هستند ولی این فاصله با استفاده از وسایل نقلیه عمومی مثل مترو و اتوبوس کوتاه شده و قابل توجیه است. بنابراین قبل از این تصمیم به خرید بلیت هواپیما بگیری کمی در مورد فرودگاهها و خطوط هوایی مقصدتان مطالعه کنید و شتابزده عمل نکنید. البته بکوشید برنامه سفرتان را متناسب با بهترین گزینه هوایی انتخاب کنید.
2. به سایت های travel zoo و airfare watchdog سری بزنید
اگر قصد سفر به اروپا دارید و علاقمند به استفاده از ارزانترین خدمات هوایی هستید بهترین گزینه مطالعه و بازدید از این دو وب سایت معروف برای شماست. هر دو این سایت ها با توجه به بازه زمانی و مکانی بازدید کنندگانشان، بهترین پیشنهادها را به مسافرانی که علاقمند به ارزان سفرکردن هستند ، خواهند داد. کرایه وسایل نقلیه عمومی از فرودگاه به مرکز شهر و همچنین هزینه خرید بلیت و خدمات هوایی برای علاقمندان به طور کامل شرح داده شده است بنابراین گردشگران می توانند با توجه به جیبشان بهترین گزینه را انتخاب کنند.
3. حداقل 20 هفته قبل برای خرید بلیت هواپیما اقدام کنید
طبق روال معمول بین اکثر شرکت های هواپیمایی تقریبا 6 ماه قبل از تاریخ پرواز، قیمت بلیت آن پرواز بخصوص و مورد نظر شما اعلام و بلیت قابل پیش فروش خواهند بود. البته قیمت بلیت در این زمان پایین ترین قیمت را دارد و هرچه به تاریخ پرواز نزدیک تر می شویم قیمت بلیت این پرواز واقعی تر خواهد شد. بنابراین اگر می توانید حداقل برای 6 ماه آینده خود برنامه ریزی کنید یقین داشته باشید که امروز می توانید ارزان ترین بلیت هواپیما را به مقصد قاره سبز تهیه کنید . به یاد داشته باشید که زمان باز شدن پرواز (قابل خرید بودن بلیت ) در کشور آمریکا بین 6 تا 8 هفته قبل از تاریخ پرواز خواهد بود بنابراین دقت کنید که با توجه به این بازه زمانی در کشورهای مختلف بهترین موقعیت را برای خرید بلیت ارزان انتخاب کنید.
4. همیشه پرواز اول هفته را انتخاب کنید
یکی از عوامل تعیین کننده در قیمت بلیت هواپیما در اکثر کشورها ایام تعطیل یا تعطیلات آخر هفته است به این صورت که معمولا تعطیلات آخر هفته یا تعطیلات رسمی باعث افزایش حدود 30 درصدی یا حتی بیشتر قیمت بلیت هواپیماها می شود این ایام را اصطلاحا پیک سفر می گویند که در این زمان در خواست سفر به دلیل ایام تعطیل به بیشترین میزان خود می رسد. بنابراین سعی کنید برای استفاده از ارزان ترین قیمت بلیت هواپیما پروازهای اول هفته را انتخاب کنید . البته از هم اکنون به فکر برگشت باشید و ایام غیر تعطیل را برای بلیت برگشتتان نیز در نظر بگیرید.
5. خطوط هوایی معروف جهان را فراموش کنید
امروزه با توجه به جایگاه بسیار مهم حمل و نقل هوایی بسیاری از شرکت های خصوصی خدمات هوایی اقدام به افتتاح و راه اندازی مسیرهای هوایی بسیار ارزان قیمت کرده اند بنابراین برای رسیدن به مقصدتان فقط به دنبال شرکت های هوایی معروف نباشید شما می توانید در قاره سبز از خطوطی مثل JETBLUE و RYANAIR استفاده کنید. این شرکت های خصوصی در ابتدای پیدایش خود فقط قصد ارایه خدمات درون مرزی و پروازهای کوتاه مدت را داشتند اما رفته رفته با استقبال بیش از حد مسافران برای استفاده از خدمات ارزان قیمت خود مواجه شدند که همین موضوع باعث شد تا هواپیماهای این خطوط هوایی فواصل طولانی تری را بپیمایند و به قاره های دیگر نیز پرواز کنند.
معروف ترین خطوط هوایی ارزان قیمت از مبداء قاره آمریکا به قاره سبز عبارتند از: AER LINGUS، TUIFLY، SUN WING، AIR TRANSAT، CONDOR، AIR BERLIN، AEGCAN AIR و virgin atlantic.
به انتخاب گردشگران بهترین و ارزانترین خطوط هوایی برای سفر از کانادا به آمریکا دو شرکت transat و sunwing برای علاقمندان گردشگری است که با استفاده از این دو شرکت می توانند مبلغ قابل توجهی برای سفرشان پس انداز کنند. اما خطوط مناسب از مبداء آسیا به اروپا به شرح ذیل است: air asia، air berlin، oman air، air baltic،Norwegian airline و Pegasus air line
اما اگر هنوز هم عقیده دارید امکان پیدا کردن بلیت ارزانتر هم هست می توانید به این سه وب سایت مراجعه کنید. کافی است که مبداء و مقصدتان و البته تاریخ سفرتان را وارد کنید تا ارزان ترین بلیت را در اختیار داشته باشید.
الف: airninja.com ب. Whichbudget.com ج.skyscanner.com
6. با خطوط ارزان قیمت در اروپا صرفه جویی کنید
اگر از آن دسته گردشگرانی هستید که بدون اطلاع از این امکانات با استفاده از یکی از خطوط هواپیمایی معروف جهان مثل کی ال ام، لوفتانزا، ایرفرانس و ... به قاره سبرز رسیدید و قصد دارید به کشورهای دیگر این قاره سفر کنید هنوز هم دیر نشده و به قول معروف ماهی را هروقت از آب بگیرید تازه است. شما می توانید با استفاده از یکی از خطوط ارزان قیمتی که قبلا به شما معرفی شده مقدار قابل توجهی از پولتان را پس انداز کنید بهترین گزینه برای شما استفاده از خدمات خطوط هوایی RYANAIR و EASYJET در سراسر اروپاست. به یاد داشته باشید که این خطوط ارزان قیمت از نظر کیفیت خدمات هوایی و ایمنی در سطح استاندارد جهانی هستند و هیچ تفاوتی با خطوط معروف جهان از این نظر ندارند فقط ممکن است که در فرودگاههای درجه 2 یا 3 مقصد شما فروآیند. یا اینکه در برخی پروازهای این شرکت ها خبری از پذیرایی نیست و اگر علاقمند به خوردن یا نوشیدن باشید باید دست به جیب شوید.
7. بلیت های اوپن یا بدون محدودیت زمانی خریداری کنید
اگرچه در نگاه اولیه این نوع بلیت ها در هزینه سفر شما زیاد دخیل نیست اما اگر کمی با دقت این موضوع را بررسی کنید متوجه خواهید شد که این نوع بلیت ها در اصل کمک شایانی برای صرفه خویی شما خواهند بود. به عنوان مثال اگر از نیویورک به لندن وارد شدید و قصد بازدید از فرانسه را نیز دارید می توانید از این نوع بلیت استفاده کنید به صورتی که می توانید از لندن با قطار به فرانسه بروید و از آنجا دوباره به نیویورک بازگردید. حتی می توانید با برنامه ریزی دقیق هزینه یک روز اقامت هتل را هم پس انداز کنید.
8. صرفه جویی هزینه هتل با انتخاب بلیت مناسب
اگرچه این توصیه کمی عجیب و غیر واقعی به نظر می آید اما در واقع یکی از کارآمدترین روشهای صرفه جویی هزینه های سفر شماست. همانطور که می دانیم اکثر هتل های دهکده جهانی ساعت 11 صبح را برای ورود مسافران و ساعت 14 بعدازظهر را برای خروج مسافران در نظر گرفته اند . حالا با توجه به این محدودیت زمانی می توانید به گونه ای بلیت هواپیما را تهیه کنید که دقیقا در همین زمان ها وارد هتل شوید و یا از هتل محل اقامت خودتان خارج شوید تا از پرداخت یک روز هزینه اضافه اقامت خود در هتل اجتناب کنید و مبلغ کرایه اتاق را صرفه جویی کنید با استفاده از وب سایتwww.hotelscombined.com می توانید بهترین اطلاعات را در این زمینه به دست آورید .
البته هرگز فراموش نکنید که بسیاری از خطوط هوایی برای جلب نظر مسافران خود اقدام به ارایه مشوق هایی از قبیل یک شب اقامت رایگان در هتل مورد قراردادشان می کنند بنابراین می توانید با خرید این نوع بلیت ها از یک شب اقامت رایگان در هتل نیز لذت ببرید.
اگر از این روش ها استفاده کنید و به آنها اعتماد داشته باشید یقین داشته باشید که پرواز ارزان قیمتی خواهید داشت و می توانید مبلغ پس انداز شده را برای سفرهای بعدی خود استفاده کنید.
Travel news
FEB2012
تقریبا یکی یا دو دهه پیش وقتی جزیره کیش به عنوان یکی از مناطق آزاد کشورمان به اقتصاد کشور معرفی شده و تنوع پاساژهای خرید و البته قیمت بسیار ارزان اجناس ارایه شده در انها دهان به دهان بین مردم کشورمان چرخید موجی از خریداران به این منطقه ازاد و البته توریستی کشورمان سرازیر شدند. همین موضوع باعث شد تا برخی از بنکداران و واردکنندگان بازار برای نپرداختن عوارض گمرکی اقدام به ارسال اجناسشان توسط گروهی از مسافران از این جزیره زیبا به بازار به صورت چمدانی کنند و در اصطلاح تجارت چمدانی منطقه را رونق دهند .
اما پس از مدتی که چمدان های بسیاری از این جزیره به مناطق مختلف کشورمان رفت و سود تقریبا مناسبی به هر دو گروه یعنی مسافران و البته صاحبان کالا رسید حرفه ای به نام چتربازی نیز در این منطقه رونق گرفت ، هرچند هر دو گروه برای مدتی درآمد مناسبی داشتند و از این شرایط به خوبی استفاده کردند اما پس از مدت کوتاهی موضوع این نوع تجارت یعنی تجارت چمدانی و البته حضور گسترده چتربازها در مناطقی مثل کیش صدر اخبار اقتصادی قرار گرفت و صدمات و خسارات ناشی از اینگونه تجارت برای سیستم مالیاتی کشور و البته عدم کنترل دقیق بر اجناس وارداتی از سوی کارشناسان بارها و بارها به مسئولان گوشزد شد.
هرچند در حال حاضر چتر این گروه به گستردگی گذشته نیست و تقریبا می توان گفت در موارد معمول کارو بارشان مثل گذشته سکه نیست و البته تعدادشان بسیار کمتر از گذشته شده اما چتر این گروه جای دیگری از بازار گسترده شده است و به جای حمل و نقل کیف، کفش، البسه، لوازم آرایش، لوازم آشپزخانه و خوراکی ، باری کوچک اما بسیار سودآور را حمل می کنند، این بار کوچک اما پرسود چیزی نیست جز فلز زرد رنگ گرانبها یعنی طلا و مصنوعات طلایی.
اگرچه فعالیت این گروه را نمی توان در ردیف قاچاق کالا در نظر گرفت، اما این چتربازها و البته تعداد محدودی از فعالان بازار طلا با استفاده از موقعیت ایجاد شده ، ضعف قوانین و البته سوء استفاده از معافیت های گمرکی مسافران اقدام به ارسال یا واردات مصنوعات طلا به کشور می کنند . هرچند طبق قوانین جمهوری اسلامی صادرات و واردات این فلز گرانبها با شرایط خاصی انجام می گیرد (طبق آمار ارایه شده در وب سایت گمرک جمهوری اسلامی ایران هر مسافر می تواند 150 گرم طلای ساخته شده بدون نگین را از کشور خارج کند) و در برخی موارد حتی ورود و خروج هرنوع طلا به کشور ممنوع است. اما برق این فلز گرانبها باعث شده تا برخی با نادیده گرفتن قوانین دست به صادرات و واردات مجازی (غیر واقعی) طلا به صورت غیر قانونی اما به ظاهر قانونی بزنند.
به عنوان مثال به نقل از واحد مرکزی خبر چند روز گذشته محموله قاچاق 216 کیلوگرمی طلا از داخل یک لنج سیب زمینی در بندرعباس کشف و ضبط شد. اگر موضوع قاچاق و روند قانونی آن بگذریم در می یابیم که نوسانات قیمت طلا داخل و خارج باعث سرازیر شدن رگه های طلایی از داخل ایران به خارج یا برعکس آن اما روی بدن چتربازان می شود.
همانطور که می دانیم قیمت این فلز گرانبها توسط بازار جهانی تعیین شده و در کشورمان نیز قیمت اونس جهانی طلا با قیمت دلار رابطه مستقیمی دارد بنابراین گاهی اوقات به دلیل نوسانات نرخ ارز و البته اونس جهانی قیمت طلا داخل ایران با خارج از کشور بسیار متفاوت است که بعضا این قیمت ارزان تر از خارج است و گاهی گرانتر ، این تفاوت باعث شده تا در شرایط متفاوت حرکت این فلز زرد رنگ از داخل به خارج یا برعکس صورت گیرد و چتربازها با راهنمایی گروه اندکی از فعلان بازار طلا با توجه به نوسانات قیمت مسیر حرکتشان را تعیین کنند.
طبق اطلاعات به دست آمده از بازار تهران گاهی اوقات اختلاف قیمت یک کیلوگرم طلا یا همان شمش ، داخل با خارج از ایران به چندین میلیون تومان نیز می رسد و این تفاوت خود باعث گسترده تر شدن چتر این گروه و البته صادرات یا واردات مجازی مصنوعات طلا به خارج از کشور در بازار طلای ایران می شود.
روند کار چتربازهای طلایی اینگونه است که هنگامی که اختلاف قیمت طلا داخلی با خارجی زیاد شد و بستن چمدانشان صرف داشت سودجویان طلایی چون حمل شمش طلا کاری بسیار دشوار و البته در برخی موارد غیر ممکن است اقدام به ساخت مصنوعات عیار بالای طلا با وزن بالا می کنند. به عنوان مثال می توان از النگوی 200 گرمی، یا زنجیر و دست بند 250 گرمی نام برد و آن را تحویل چترباز می دهند تا به مقصدی مشخص که معمولا کشور ترکیه یا دوبی هست برسانند و در ازای آن مبلغی هم از مقصد دریافت کنند البته لازم به ذکر است که این چتربازها هرگز افراد عادی نیستند بلکه افرادی امین در صنف طلا و جواهر هستند و با شناخت کامل توسط سودجویان بازار طلا به کار گرفته می شوند. اما سود این کار در واقع به جیب ارسال کننده خواهد رفت چون اگر مبلغ این طلا به صورت دلار یا ارزهای معتبر دیگر وارد کشور شود که خوب سودی مقطعی به او رسیده اما اگر به جای طلای ارسالی که از درجه خلوص بالایی نیز دارد، طلای 18 عیار ساخته شده وارد کنند که معامله ای برد برد را برای خود رقم زده است. هرچند که گاهی هم به دلیل نوسانات مقطعی طلایش به خاکستر تبدیل می شود اما در بیشتر مواقع طلای او ری خواهد کرد.
اما چگونه؟ همگان می دانیم برای عیار کردن طلای شمش به طلای 18 عیار باید به آن مس یا نقره افزود بنابراین اگر یک کیلوگرم شمش طلا را بخواهیم به طلای عیار 18 تبدیل کنیم باید مقداری از فلزات یاد شده را به آن بیافزاییم پس به عنوان مثال 1000 گرم طلای ما تبدیل 1050 گرم خواهد شد (مقیاس کاملا فرضی هستند) اینجاست که این معامله برای صاحبش 50 گرم طلا سود کرده است. اما سود اصلی زمانی است که مصنوعات خارجی وارد شده به جای طلای ارسالی با اجرت های نجومی به مشتریان و خریداران فروخته می شود همین موضوع باعث شده که گاهی سود حاصل از این معامله به چیزی حدود 10 تا 15 میلیون تومان یا حتی بیشتر نیز برسد اگرچه درصدبسیار اندکی به چتربازها می رسد اما به هر حال این معامله برای هر دو بدون در نظر گرفتن مصالح اقتصادی کشور توسط آنها بسیار شیرین و گواراست که نمی توانند از آن چشم بپوشند.
بنابراین شاید با وضع قوانین و بازرسی های متناوب در مبادی ورودی و خروجی کشور بتوان از فعالیت چتربازها کاست اما به واقع نمی توان جلوی این کار را بطور کامل گرفت و روند صادرات یا واردات مجازی طلا و مصنوعات آن را به کشور قطع کرد، وجود میزان زیادی مصنوعات طلایی خارجی در بازار تهران دیگر شهرها خود گواهی براین مدعاست.
بدون تردید داستان فیلم های جویندگان طلا را در قاره آمریکا به یاد داریم و صحنه های مهیج آن را بارها در ذهنتان مرور کرده اید. این تب طلا بود که این افراد را وادار به ماجراجویی در سرزمین های ناشناخته می کرد اگرچه به ظاهر تب طلا در جامعه امروزی فروکش کرده و دیگر خبری از داستان این فیلم ها نیست اما هنوز هم گروهی در ایران هستند که در صنعت طلا وجواهر فعالیت می کنند و دقیقا شرایط و خطرات آن زمان را به جان می خرند .
شاید خبری از تعقیب گریز روی اسب در کوه و دشت نباشد اما گاهی اوقات موضوع سرقت از این گروه صدر اخبار قرار می گیرد و حتی سوژه فیلم های جدید می شود. بله این گروه که به اصطلاح در بازار طلا به آنها کیفی می گویند هستند.
هرچند تقریبا بسیاری از شهرهای کشور دارای بازار اصلی طلا و جواهر هستند اما همگی آنها سازنده یا تولید کننده این مصنوعات نیستند بنابراین گروهی که معروف به کیفی ها هستند مسئولیت انتقال این مصنوعات زیبای فلزی از مراکز تولید به بازار های محلی دارد .
این گروه یا دارای سابقه ای طولانی در این صنعت هستند و برای کارگاههای تولید کاملا شناخته شده هستند یا اینکه با توصیه چند نفر از معتمدان بازار طلا وجواهر به این کار وارد می شوند بنابراین اینطور نیست که فردی تصمیم بگیرد این حرفه را شروع کند و از فردای آن روز در گروه کیفی های بازار فعالیت کند بلکه معمولا در صورت امکان ورود به این گروه باید به صورت همراه با یکی از پیشکسوتان این حرفه همراه باشد و در سفرهایش با او همراه شود تا اینکه را ز و رمز این حرفه یعنی انتقال و نحوه محاسبه و جمع آوری فاکتور را بیاموزد تا پس از مدتی بتواند خود به عنوان کیفی در این حرفه فعالیت کند.
برخی از این افراد اگر امکانات مالی داشته باشد خود اقدام به خرید محصولات طلایی از سازنده می کنند و پس از انتقال و فروش آنها به بنکدار محلی این کار را ادامه می دهند اما بسیاری از آنها صرفا وظیفه نقل و انتقال طلای ساخته شده از کارگاه به بنکداری و برگرداندن حساب را برعهده دارند که در این میان درصد اندکی از اجرات ساخت طلا فروخته شده را به عنوان حق و الزحمه خود دریافت می کنند.
این گروه با دریافت کار ساخته از کارگاههای تولید طلا معمولا در مراکز استان مثل بازار تهران اقدام به انتقال آن به شهرستان ها می کنند هرچند امروزه بتوان گفت که سیستم توزیع کارگاههای بزرگ جای این گروه را گرفته اما هنوز هم چند ده هزار نفر در این صنعت و حرفه بخصوص مشغول هستند . این گروه که معمولا یک نوع کار تولیدی کارگاهی خاص را به بازار مصرف انتقال می دهند از سوی اتحادیه کارت شناسایی دریافت می کنند و مورد تایید بازار هستند بنابراین هیچ جایی برای سوء استفاده نیست . این کارت شناسایی به این دلیل برایشان صادر می شود که گاهی در موارد امنیتی بتوانند از پلیس کمک بگیرد و در صورت سئوال ماموران بتوانند ثابت کنند که این مقدار طلای همراهشان مربوط کجاست یا اینکه به کجا حمل می شود چون برخی از این افراد برای جابه جایی طلای همراهشان از بازار تولید به بازار مصرف مجبور به استفاده از خطوط هوایی داخلی هستند بنابراین این کارت شناسایی که تایید شده اتحادیه طلافروشان هر استان است برایشان ضروری خواهد بود.
به تازگی این گروه و با همکاری اتحادیه اجازه حمل وسایل حفاظت شخصی مثل اسپری فلفل یا شوکر را دریافت کرده اند بنابراین به امنیت کارشنان افزوده شده هرچند هنوز هم این گروه به دلیل لورفتن مسیر حرکتشان در خطر حمله سودجویان هستند اما سعی می کنند یا به صورت گروهی به سفر بروند یا اینکه کاملا با یکدیگر در تماس دایم باشم تا به سلامت به مقصدشان برسند و اجناس امانی را تحویل صاحبانشان بدهند.
دستمزد این گروه اینگونه محاسبه می شود که کارگاه سازنده دوره ای که معمولا با توجه اعتبار این کیفی ها تعیین می شود بین یک هفته یا یک ماه تعیین می شود را نسبت به بازپرداخت طلای دریافتی از کارگاه زمان دارند و البته درصدی هم از تخفیف تولیدکننده نسبت به کارمزد ساخت طلا برخوردار خواهند شد بنابراین پس از تحویل جنس مورد نظرشان به خریدار با افزودن درصدی به کارمزد ساخت سودی برای خود به دست خواهند آورد اما در مورد میزان طلا باید عینا آن را به کارگاه تولیدی تحویل دهند حالا یا به صورت طلای شکسته یا شمش یا مبلغ ریالی همان زمان معامله که طلا را از کارگاه تحویل گرفته اند البته معمولا آنها علاقمند هستند همان طلا را به سازنده تحویل دهند تا از نوسانات قیمت طلا مصون باشند.
این گروه پس از رسیدن به مقصد شروع به توزیع محصولات خود به متقاضیان می کنند و تا بعد از ظهر زمان سپری می کنندو پس از آن اقدام به جمع آوری مطالبات هفته قبل یا ماه قبل خود را از خریداران می کنند و به اصطلاح خود حساب بازشان را می بندند با این کار سود خود از روی کل مبلغ کسر کرده و طلا و کارمزد کارگاه سازنده را کاملا به کارگاه پس از بازگشت تحویل می دهند . این پروسه با توجه به حوزه فعالیت این گروه هر هفته یا هر ماه تکرار می شود و هر بار با توجه به سود حاصل درآمد کسب می کنند اما لازم به یادآوری است که این گروه در واقع با جابجایی چندین کیلوطلای همراهشان با جانشان بازی می کنند .
به همین دلیل این افراد سعی می کنند ساعت حرکت از مبداء به مقصد یا برعکس ، مسیر حرکت، وسیله سفر و حتی لباس هایشان در طول مسیر را دائم تغییر دهند تا از سوء نیت دیگران در امان باشند و البته مدت طولانی تری را در این حرفه سپری کنند. وسیله نقلیه خصوصی ، هواپیما و اتوبوس از اصلی ترین وسایل حمل و نقل آنهاست اما در هر مورد سعی می کنند با ترفندهایی هویت و شغلشان را کاملا مخفی نگهدارند تا مورد تعرض دیگران قرار نگیرند اما نظم و ترتیب سفرهایشان و البته نحوه محاسبه طلب وبدهی آنها یکی از منظم ترین روشهای مرسوم در بازار است چون بیش از سرمایه آنها نیاز به اعتبار و اعتماد سازندگان و البته خریداران دارند که در صورت خدشه دار شدن هر آیتم آنها دیگر قادر به ادامه فعالیت اقتصادی در این حرفه نخواهند بود بنابراین شایدبتوان گفت این حرفه در بازار کاملا مروسی و پدر و پرسی باقی مانده و ورود افراد متفرقه در این بازار بسیار سخت یا کاملا غیر ممکن است.
پرونده طلا
از زمانی که برق تکه های طلا در رودخانه های این کره خاکی چشم انسان را خیره کرد و تب طلا بالاگرفت، انسان هرگز نتوانست در مقابل جاذبه این فلز زرد رنگ مقاومت کند و همیشه به دنبال داشتنش بوده است. اگرچه ابتدا این خواسته با استقبال از خطرات و سختی های متفاوتی همراه بود اما امروزه این ویترین طلافروشی ها هستند که همانند دانه های درخشان طلا در گل و لای برای مدتی هرچند کوتاه دیدگان بشر را بخصوص در کشورمان و برخی از کشورهای همسایه به خود معطوف می کند.
اما به راستی تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این مصنوعات دلربا چه مراحلی را طی کرده اند تا به این زیبایی مقابل دیدگان شما قرار گیرند؟ یا اینکه چند نفر روی یک انگشتری کار کرده اند تا روی دستتان بدرخشد؟
شاید در مرحله اول پاسخ این سئوال ساده و در چند جمله خلاصه شود اما به گفته یکی از فعالان این صنعت در اتحادیه طلا فروشان تهران هر یک کیلوگرم طلا زمینه ساز اشتغال یکصد تا یکصدو پنجاه نفر است، بنابراین شاید چند سطر و چند جمله پاسخ مناسبی برای این پرسشها نباشد و باید کمی بادقت و ریزبینی بیشتری به موضوع نگریست.
اگر از استخراج طلا که بیشتر ما از آن حداقل چند سطری مطالعه کرده ایم یا چندین فیلم علمی یا داستانی دیده ایم بگذریم روند تولید این مصنوعات جذاب و بسیار زیبا بتواند به عنوان سوژه اصلی گزارش ما باشد.
اولین مرحله پس از واردات شمش طلا عمدتا از انگلستان و دوبی به بازار تهران کارگاههای طلاسازی یا کارخانجات تولید طلاست که معمولا به دلیل حساسیت کارشان به دور از هیاهو و اطلاع مردم عادی فعالیت می کنند و صرفا دست اندرکاران صنعت طلا از این روند آگاهند اما اینبار یکی از کارگاههای طلاسازی در کوچه پس کوچه های چهارراه گلوبندک تهران که بیشترین تراکم کارگاههای طلاسازی را تجربه کرده با گشاده رویی درضد سرقت کارگاهش را برای ما گشود و از روند تولید طلا برایمان سخن گفت.
این تولید کننده طلا سخنش را اینگونه شروع کرد اگرچه این صنعت بسیار در دهانها پیچیده و همه فکر می کنند کسی که کارگاه طلاسازی دارد ثروت بادآورده ای یا گنج پنهانی را بدست آورده که در واقع اینگونه نیست بلکه اکثر تولیدکنندگان با مشکلات عمده ای چون نبود دانش فنی ، دستگاه ، ابزار و لوازم و البته قوانین درست صادرات و واردات دست و پنجه نرم می کنند و از این بارقه زیبای طلا به واقع سهم بسیار ناچیزی را به دست می آورند. اما از این موضوع که بگذریم داستان ساخت مصنوعات طلا اینگونه است:
بطور کلی این حرفه در گذشته های دور به صورت موروثی وسینه به سینه اداره می شده اما امروزه شاید بتوان با چند ده میلیون تومان اقدام به راه اندازی کارگاه های طلاسازی کرد اما اگر تخصص و علم این کار را به عنوان پشتوانه خود در کنار سرمایه نداشته باشی در این حرفه هرگز موفق نخواهی بود و پس از مدتی با تحمل ضرری زیاد مجبور به ترک این بازار پرزرق و برق خواهی شد. اگر بخواهم کارگاه طلاسازی را برایتان به توصیف کنم اینگونه می گویم که یک کارگاه طلا سازی معمولا از سه بخش عمده تشکیل می شود که به ترتیب عبارت است از دفتر، اتاق قالب گیری و ریخته گری و در نهایت اتاق تراش یا همان مخراج کاری که این قسمت از حساس ترین قسمت هاست و بطور کامل از دیگر نقاط مجزا شده البته به تازگی برخی از کارگاهها که مدرن تر هستند اتاقی که در دید عموم نیست را برای طراحی اختصاص داده اند تاطرح هایشان محفوظ باشد .
پس از تقسیم بندی کارگاه اصلی ترین موضوع دستگاهه مورد نیاز ما کوره ، نبرد، فرز (دستگاه تراش- دستی یا کامپیوتری)، میزکار مخصوص و قالب هستند. حالا مراحل ساخت یک انگشتری را برای شما شرح خواهم داد . قبل از هر کاری در کارگاههای طلاسازی بحث مدل سازی مطرح است که باید ابتدا ملی را برای ساخت محصول اصلی تهیه کنیم این مدلسازی امروزه به سه روش انجام می شود 1روش سنتی 2 با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری 3 با استفاده از دستگاه پرینت سه بعدی
1. روش سنتی : این روشی است که امروزه شاید کمتر از آن استفاده شود اما هنوز هم برخی از کارگاهها از این روش استفاده می کنند که خلاقیت و هنر کارگر باعث به وجود آمدن مدلی از طرح اصلی روی موم یا برنج می شود البته کاری بسیار دشوار و طاقت فرسایی است ..
2. استفاده از نرم افزار کامپیوتری (ماشین آلات مدلسازی): پس از طراحی کار اصلی با استفاده از نرم افزار دستگاههای مخصوص در محیطی کاملا بسته و محصور شروع به تزریق مواد شیمیایی حساس به نور می کنند و در نهایت مدلی از کار اصلی را تولید می کنند اگرچه این روش همانند روش استفاده از پرینت سه بعدی است اما مزایایی همچون استقامت مدل ساخته نسبت به پرینت سه بعدی را به همراه دارد و البته سرعت عمل بیشتری نیز دارد
3. در نهایت پرینت سه بعدی : در این روش پس از طراحی کار اصلی با نرم افزار مخصوص کاربر دستور پرینت را می دهد و پرینت سه بعدی روی صفحه کار شروع به تزریق موم به صورت لایه لایه می کنند و با توجه به خواصیت موم که با هوا ترکیب و به سرعت سخت می شود مدل کار ساخته می شود اما باید دقت داشته باشیم که این مدل آسیب پذیر است.
پس از ساخت یک نمونه اولیه از کار با روشهای یاد شده حالا نوبت ساخت قالب برای ریخته گری کار از روی نمونه است. این مرحله برای ساخت یک نمونه از عین کار است که با روشهای متفاوتی انجام می شود این روش ها عبارتند از 1. ساخت قالب های لاستیکی یا سیلیکنی از روی مدلهای مومی یا غیر فلزی و 2 ساخت قالب لاستیکی با روش پخت لاستیک
در روش اول مدل را داخل یک قالب قرار می دهیم و قالب را با مواد شیمیایی مخصوص از ترکیبات سیلیکنی مایع پر می کنیم تا پس از مدتی مواد شیمیایی خشک و جامد شوند و سپس قالب برش خرده و مدل از داخل آن خارج می شود و ادامه کار اما در روش دوم با استفاده از خمیرهای لاستیکی موجود در بازار هر مدلی که تحمل درجه حرارت حدود 500 درجه را داشته باشد با آن می پوشانیم و در پرس مخصوص قرار می دهیم که این پرس علاوه بر فشار درجه حرارت را هم از بالا و پایین روی خمیر وارد می کند و پس از مدتی قالب دور مدل را گرفته و با استفاده از تیغ جراحی قالب را باز می کنیم و مدل را خارج می کنیم تا به مرحله بعدی برسیم.
مرحله تزریق موم داخل قالب یکی از حساس ترین مراحل کار است چون اگر این کار به خوبی و دقت انجام نشود مدل مومی خوبی از کار تهیه نخواهد شد و در نهایت کار تمیز و قابل ملاحظه ای را نمی توانیم تهیه کنیم . در این مرحله هرتعداد محصولی که قصد تولید داریم را باید کپی مومی بسازیم تا در مراحل بعدی این موم ها تبدیل به محصول طلایی شوند.
اما چهارمین مرحله از مراحل ساخت یک انگشتری شاخه کردن نمونه های مومی است ، در این مرحله مدل های تهیه شده در مرحله قبل را به وسیله یک هویه به یک مفتول مومی می چسبانیم تا به صورت یک درختچه درآید و سپس انتهای آن را در جایگاه مخصوص لاستیکی سیلندر ریخته گری قرار می دهیم . این درختچه مومی می تواند از یک تا حتی صدها نمونه کار مومی تشکیل شده باشد.
پنجمین مرحله از مراحل ساخت مصنوع طلایی ما مرحله قالبگیری است در این مرحله وقتی درختچه مومی ما در سیلندر مخصوص قرار گرفت اطراف آن با گچ مخصوص قالبگیری به دور از نور قالبگیری می شود و با دستگاه مخصوص کاملا فشرده و بدون حباب خواهد شد این مرحله تا خشک شدن قالب گچی ادامه می یابد پس از اتمام کار قالب گچی که در مقابل حرارت مقاوم است تولید می شود و باید درختچه مومی را از داخل قالب خارج کنیم که این کار با دستگاه حرارت غیر مستقیم انجام می شود در این مرحله که در واقع مرحله ششم است با استفاده از حرارت غیر مستقیم موم داخل قالب گچی ذوب شده و از قالب خارج می گردد و برای اینکه کار کاملا خشک وتمیز باشد آن را داخل کوره قرار می دهیم تا حسابی خشک و بدون هرگونه آلودگی موم شود این مرحله بین 8 تا 12 ساعت بطول خواهد انجامید.
مرحله هفتم یا همان ریخته گری که شاید گرانترین قسمت کار است معمولا با سه روش انجام می شود
1. گریز از مرکز : در این روش قالب تولید شده به صورت افقی با بوته ذوب طلا قرار می گیرد و پس از ذوب طلا با استفاده از نیروی گریز از مرکز طلا وارد قالب می شود که این روش سنتی و ابتدایی کار بوده و احتمال خطا در این روش بسیار بود و البته اتلاف هم زیاد بود. این روش قدیمی هنوز هم در برخی از کارگاههای سنتی مورد استفاده است.
2. روش وکیوم (شرایط خلاء کامل): این روش که کمی مدرن تر و ایمن تر از روش قبلی است به این صورت است که قالب را روی دهانه یک ماشین مکش می بندیم و طلای مذاب که در کوره سنتی ذوب شده را داخل سیلندر می ریزیم و همزمان با روشن کردن دستگاه مکش طلای مذاب به داخل قالب کشیده می شود و محفظه های خالی داخل قالب را پر می کند. این روش علاوه بر ایمنی بیشتر به صرفه تر نیز هست و دور ریز کمتری دارد
3. روش ریخته گری با ماشین های القایی که جدیدترین روش موجود بازار است، این روش بصورتی است که قالب ایجاد شده را داخل دستگاه قرار می دهیم و با استفاده از گاز آرگون محفظه های قالب را علاوه بر پرکردن روان سازی نیز می کنم و با ذوب شدن طلا داخل بوته آن را به داخل قالب تزریق می کنیم بنابراین هیچگونه هوایی در کار نیست و جلوی اکسید شدن طلا گرفته خواهد شد.
پس از اتمام مراحل ریخته گری حالا با یکی از روش های ذکر شده اجازه می دهیم تا قالب خنک شده و البته طلای ذوب شده کمی حالت جامد به خود بگیرد که معمولا بین 5 تا 15 دقیقه زمان نیاز است بعد قالب را داخل آب قرار می دهیم تا شکسته شود و شاخه های درختی طلایی از آن جدا شود و برای تمیز شدن کامل کار آن را با فشار آب می شوییم تا بطور کلی گچ از روی کار بلند شود و فقط طلای قالب گیری باقی بماند.
مرحله هشتم با برش شاخه های طلایی کار آغاز می شود، این روش معمولا با قیچی های بادی که دقت و سرعت مناسبی دارند انجام می شود و قطعات ساخته شده طلا را از قطعات اضافه جدا و با استفاده از ماشین های مخصوص سایش هر گونه زائده را از قطعه اصلی می کند تا برای مراحل بعدی آماده سازی شوند.
نهمین مرحله از مراحل مختلف تولید مصنوعات فلزی مربوط شستشو و تمیز کاری قطعه ساخته شده از هرگونه زائده یا چربی است که معمولا این روش با استفاده از دستگاههای التراسونیک و ایجاد امواج بسیار قوی در محیط مرطوب انجام می شود در واقع قطع ساخته شده پس از خروج از این دستگاه درخشندگی اولیه یا همان برق طلا را به خود خواهد دید .
دهمین مرحله نیز ، مرحله پرداخت و جلاست که قطع ساخته شده در دستگاههای مخصوص که گاهی اوقات به آنها پوست زنی هم می گویند ریخته شده و با موادی مخصوص و گاهی گاملا عادی مثل خرده چوب سایید شده و جلا می گیرند بسیاری از این دستگاهها برای جلوگیری از هدر رفتن قطعات طلای جدا شده از مصنوعات ساخته شده مجهز به فیلتر های مخصوص هستند تا درصد هدر رفتن کار را به حداقل برسانند. در این مرحله اگر محصول دارای نگین یا سنگ های قیمتی باشد توسط کارگران ماهر یا همان مخراجکاران اینکار انجام می شود و به جواهر تبدیل می شود.
نکته بسیار جالب در باره اتاق مخراجکاری این است که معمولا این اتاق کاملا از کارگاه دور است و به جز درب ورودی که کاملا عایق بندی شده هیچ راه نفوذی دیگری ندارد تمامی پنجره ها و راههای عبور هوا مسدود شده و هوای داخل اتاق صرفا با هواساز تصفیه می شود . لباس کارگران معمولا مخصوص این اتاق است و با روپوشی از جنس چرم یا پلاستیک مشغول به کار می شوند برای جلوگیری از هدر رفتن هرگونه گرد طلا کف اتاق نوعی کفپوش پلاستیکی با سوراخ های ریز پوشیده می شود تا گرد و غبار طلا در کف اتاق جمع شود و البته کارگران قبل از ترک کردن اتاق با دستگاه باد کاملا لباس هایشان را تمیز می کنندو از آن خارج می شوند با دمپایی مخصوص در اتاق تردد دارند و پس از خروج دستهایشان را داخل سطل های مخصوصی که از اب پرشده اند می شویند تا اگر خرده طلا یا گرد طلا روی دستانشان هست نیز داخل سطل رسوب کند در نهایت هر چند وقت یکبار رسوب داخل سطل ها و البته گرد و غبار کف اتاق را داخل کوره می سوزانیم تا مانده طلا را از آن جدا کنیم با این روش مقداری طلای گرد شده به دلیل تراش کار به هوا برخواسته بود را دوباره به چرخه تولید باز می گردانیم.
یازدهمین مرحله نیز مربوط به آبکاری ، کار است که در واقع کار آماده شده را با لایه ای از فلزات گرانبها مثل رادیوم، روتونیوم و ... می پوشانند و باعث جلا و درخشندگی کار می شوند.
و در نهایت مرحله پایانی مرحله پرداخت و شستشوی کار است که با استفاده از دستگاههای بخارشوی بسیار دقیق این کار انجام می شود و برای کارهایی که دارای سنگهای قیمتی هستند بسیار مفید و موثر است .
این مراحل برای تولید النگو اگرچه چهارده مرحله است اما بسیار ساده تر از ساخت دیگر مصنوعات طلایی است چون بیشتر کار با دستگاه انجام می شود . مراحل تولید النگو به این ترتیب است:
1. مرحله ذوب طلا (Melting & Casting)
این مرحله کاملا با ساخت دیگر مصنوعات شبیه است و در کوره های مختلف با توجه به امکانات کارگاه ذوب می شود.
2. مرحله نورد کاری یا رولینگ (Rolling)
پس از پایان مرحله ذوب، طلای ریخته شده آماده نورد کاری می شود. دستگاه نورد طلای ریخته گری شده را با توجه به نوع النگو که به سه صورت مفتولی، تسمه ای و پروفیلی است محصول تولید می کند.
3. مرحله پروفیل (Profilingwirerolling)
چنان چه بخواهیم النگوی پروفیلی تولید کنیم تسمه نورد کاری شده نسبت به قطر خارجی لوله سایز شده و وارد مرحله پروفیل می شود. بنابراین این مرحله صرفا با توجه به سفارش وارد پروسه تولید خواهد شد
4. گرد کردن یا فنرپیچ کردن
مفتول یا تسمه تخت را باید به صورت حلقه یا گرد درآوریم که در این مرحله تمسه یا مفتول به صورت فنر پیچ در آمده و آماده برش به صورت حلقه ای خواهد شد.
5. تابش کاری کردن (Annealing)
بعد از نورد و طی عملیات مختلف، به دلیل گذشت زمان اکنون طلا به صورت فشرده شده درآمده و اصطلاحاً خشک و از حالت نرمی و فنری خارج می شود، بنابراین باید به وسیله حرارت، طلا را به حالت اولیه احیا کنیم. تا مراحل بعدی به سادگی قابل انجام باشند.
6. برش کاری (Cutting)
در این مرحله تسمه و یا مفتول در اندازه ها و قطر های مختلف استاندارد شده برش داده می شود که این کار معمولا با دو روش امکان پذیر است:
1- برش کاری به وسیله دستگاه برش (ارّه)
2- برش کاری به شیوه دستی یا گیوتینی
7. لحیم کاری یا جوشکاری (Soldering)
پس از برش مفتول طلا، اکنون نوبت آن رسیده که دو سر مفتول به یکدیگر جوش داده شود . این جوشکاری به سه روش زیر امکان پذیر است:
1- جوش کاری گاز (مشعل)
2- جوش کاری الکلی
3- جوشکاری لیزری (بدون احتیاج به لحیم)
8. فرم دار کردن (TubeShaping tubeprofiles)
چنان چه سفارش تولید النگوی پروفیلی داشته باشیم با استفاده از ماشین چرخ دامله (دستی) تسمه را به فرم های سه گوش، چهارگوش، گرد، نیم گرد، بیضی، نیم بیضی، مربع، شش گوش و اشکال هندسی دیگر تبدیل نماییم.
9. سایز کردن (Sizing)
با اتمام مرحله جوش کاری، لازم است که النگو به شکل کاملاً گرد و دقیق باشد که برای این کار از سایززن یا همان سایزکن استفاده می کنیم. این سایز کن ها به سه دسته تقسیم می شوند :
1- سایزکن برجکی
2- سایزکن توپی فنری
3- سایزکن پنوماتیکی – هیدرولیکی
10. تراش ترنا (Turning)
جهت تراش و همسطح نمودن داخل و خارج النگوی سایز شده از ماشین های تراشکاری ترنا برای داخل تراشی، رو تراشی، دامله تراشی، پخ زدن و خط انداختن استفاده می کنیم.
11. پرداخت کاری یا پولیش (Polishing)
برای ظرافت هر چه بیشتر النگو و نیز رفع لکه ها از سطح آن و امکان ایجاد طرح های سیاه قلم با ماشین CNC یا لیزر که به زیر کار بسیار صاف و صیقلی احتیاج دارد از ماشین های مخصوص پرداخت استفاده می کنیم.
این ماشین های با استفاده از برس های بسیار نرم و چرخش مناسب کار صیقل النگو را انجام می دهند و ضمناً مجهز به سیستم مکش بسیار قوی برای جلوگیر ی از هدر رفتن و اتلاف طلا هستند.
12. آبکاری (Electroplating)
مرحله آبکاری در تمامی روش های ساخت مصنوعات طلایی کاملا یکسان است .
13. خشک کردن (Drying)
برای خشک کردن سریع النگوی آبکاری و جلوگیری از ایجاد لکه و یا شوره های احتمالی حاصل از آبکاری از ماشین خشک کن استفاده می کنیم . در واقع بسیاری از محصول این مرحله قابل استفاده است اما اگر لازم به طراحی یا تراش باشد محصول به مرحله بعدی یعنی تراش ارسال می شود.
14. تراش طلا (Diamond or LaserCutting)
پس از اتمام مرحله آبکاری النگو برای نقش پذیری آماده است که برای این مورد می توان از انواع مختلف ماشین های تراش استفاده کرد اگر امکانات کارگاه اجازه بدهد از دستگاههای تمام اتوماتیک سی ان سی استفاده می کنند یا اینکه النگوی ساخته شده را به دست توانمند هنرمندان ایرانی می سپارند تا هنردستشان آن را تزئین کنند.
پس از توضیحات کاملی درباره مراحل تولید مصنوعات طلایی از این فعال عرصه طلا و جواهر پرسیدم که مهمترین مشکل حرفه شما چیست که اینگونه پاسخ داد اولین مشکل عدم همکاری دولت برای واردات ماشین آلات موردنیازمان است که همین موضوع باعث شده که موقعیت تجاری خودمان نسبت به صادرات مصنوعات طلا قبل از انقلاب به ترکیه را با واردات از این کشور جایگزین کنیم چون در اوایل انقلاب دولت صنعت طلا و جواهر را در کنار لوازم آرایشی به عنوان یکی از نیازهای غیر ضروری جامعه قرار داد و به همین دلیل ورود ماشین آلات و تکنولوژی به ایران سخت شد و ما از قافله تولید جاماندیم و امروزه حتی برخی تولیدات داخلی را به اسم کار خارجی از بازار می خریم اگرچه نبود نیروی متخصص در صنعت تولید و ساخت مصنوعات طلا هنوز هم به چشم می خورد اما به تازگی برخی آموزشگاهها برای رفع این کمبود اقدام کرده و مشغول پرورش نیروی متخصص هستند اما دومین مشکل ما کمبود کارگاههای ریگیری یا همان عیارسنجی در نظام تولید طلاست.
عدم کنترل و رسیدگی به این کارگاهها که تعداد زیادی از آنها هم اکنون در اطراف بازار فعالیت دارند باعث شده تا بعضا عیارهای نامناسب به دست مصرف کننده برسد و باعث عدم استاندارد بودن طلای ایران باشد. همانطور که می دانیم عیار طلای ایران همانند برخی کشورهای دیگر 18 است یا همان 750 است بعضا اختلاف عدد محاسبه شده در کارگاههای ریگیری خواسته یا ناخواسته باعث می شود تا یکی دو خط یا حتی بعضا ده خط عیار بالا یا پایینتر از استاندارد 750 باشد که این موضوع علاوه بر بدنامی محصولات باعث سوءاستفاده برخی شده است حساب کنید یکی یا دو خط پایینتر در طول معاملات یک ماهه برای تولید کننده چه سودی را خواهد داشت و البته چه ضرری برای خریدار. به هر حال اگر بتوان این کارگاهها را با دستگاههای پیشرفته و استاندارد همراه کرد بسیاری از مشکلات صنعت طلاسازی برطرف خواهد شد و البته اختلاف حساب های بین کار ما نیز کمتر خواهد شد چون گاهی اوقات نقاط مختلف قطعه طلای ریگیری شده دارای عیار متفاوت است بنابراین نمی توان عیار دقیقی از محصول نهایی به دست آورد پس اگر دستگاهها تکنولوژی مناسبی در اختیار ریگیری ها باشد می توان به این مشکل غلبه کرد.
در مورد ذوب کردن سکه های طلا دراین صنعت از او سئوال کردم که اینگونه پاسخ گرفتم ، معمولا وقتی طلاهای شکسته را ذوب می کنیم برای اینکه عیار هرگز عیار مناسبی را به دست نخواهیم آورد بنابراین با اضافه کردن مس یا طلا باید عیار را کامل کنیم اگرچه میزان افزودن مس و طلا تا حدودی تجربی است اما باید با محاسبات همراه باشد . به عنوان مثال اگر عیار طلای ذوب شده ما 700 باشد باید به آن طلا اضافه کنیم تا به عیار 18 یا همان 750 برسیم خوب شمش که در دسترس نیست برای این کار یا اینکه همه کارگاهها سرمایه نگداری شمش را ندار تنها طلایی که استاندارد است و در دسترس سکه بانکی هست که برای عیار کردن کارهایمان از آن استفاده می کنم نه اینکه خود سکه را آب کنیم و از آن مصنوعات طلا بسازیم به همین ترتیب هم اگر عیار طلا بالا باشد به آن مس اضافه می کنم تا روی 750 بایستاد و از آن در ساخت استفاده کنیم.
به هر حال پشت ویترین زیبا و زرین مغازه های طلافروشی دنیای منحصر به فردی وجود دارد که هزاران نفر را به خود مشغول کرده است ، این گوشه ای از پس پرده تب طلا در قرن حاضر بود.
اگر روحیه کنجکاو و هیجانطلب دارید با ما همراه باشید تا یکی از جذابترین سفرهای عمرتان را تجربه کنید.
تالاب ارواح
دریاچهای در ۱۲ کیلومتری نوشهر در استان مازندران قرار گرفته که به دلیل گذشتههای دور، اسم عجیب و غریب و ترسناکی را به خود اختصاص داده است. ترکیب درختان مرده وسط دریاچه و مِهی که بیشتر اوقات روی دریاچه را گرفته با صدای حیوانات وحشی منطقه، همگی شما را یاد فیلمهای تخیلی و ترسناک میاندازد و این ویژگیها باعث شده تا این دریاچه لقب «تالاب ارواح» را به نام خود کند.
اهالی اطراف دریاچه، چیزی از ارواح ندیدهاند، اما بر این باورند که ساکنین گذشته حتما بنا بر اطلاعاتی این نام را برای این دریاچه برگزیدهاند.
اگر دلتان برای هیجان و ماجراجویی تنگ شده توصیه میکنیم بار و بندیل سفرتان را ببندید و راهی این دریاچه مرموز و سحرآمیز شوید.
قلعه جنی
در جزیره کیش در نزدیکی کشتی یونانی، قلعهای کوچک و مخروبه قرار گرفته که شاید کمتر کسی به آن نگاهی بکند، زیرا همه در عجله برای رسیدن به کشتی یونانی هستند. این قلعه به «قلعه جنی» در میان ساکنین منطقه شهرت دارد و اگر شب هنگام بخواهید به دیدن این قلعه بروید، هیچکس به شما کمک نخواهد کرد، زیرا اهالی منطقه، بر این باور هستند که جنها در این قلعه زندگی میکنند.
در ساعاتی که خورشید از جزیره دور میشود و تاریکی حکم فرما میشود، این قلعه به محیطی وهمانگیز تبدیل میشود. صداهای چاه آبی نزدیک به قلعه و وزش باد، بر ترسناکی این محیط افزوده است.
مثلث برمودای ایران
کویر به خودی خود سرشار از رمز و راز است. ریگزار ترسناک و خارقالعادهای به نام «ریگ جن» در منطقه کویری سمنان در ۱۷۰ کیلومتری تهران قرار گرفته که هر موجود زندهای که به آن سفر میکند را به کام مرگ میکشاند.
این منطقه که یکی از داغترین نقاط روی زمین است، پوشیده از تپههای شنی و باتلاقهای نمک است که آن را به یکی از صعبالعبورترین نواحی جهان تبدیل کرده است. در طول قرنها، هرگز کسی موفق به گذر از این ناحیه نشده و هیچ جانوری نیز در آن زندگی نمیکند. به دلیل وقوع اتفاقات بیپاسخ و بدونمنطق فراوان در این منطقه، عنوان «مثلث برمودای ایران» را به آن دادهاند.
قصهها و افسانههای زیادی از گذشته مانده که میگوید این ریگزار نفرین شده و محلی برای زندگی اجنه است و ارواح پلید و شیاطین در آن فرمانروایی میکنند و اجازه ورود هیچ جانداری را به آن نمیدهند. حتی برخی از اهالی منطقه میگویند، صدای صحبتکردن اجنه با یکدیگر را در این ناحیه شنیدهاند. برخی دیگر از محلیها نیز میگویند، هرکس قدم به این بیابان بگذارد، توسط زمین بلعیده میشود و دیگر باز نمیگردد.
با وجود این افسانهها و داستانها، اکنون این کویر شگفتانگیز و اسرارآمیز به نقطهای جذاب و مهیج برای گردشگران علاقهمند به هیجان و وحشت تبدیل شده است.
دریاچه گنج
دریاچه زیبا، مرموز و خطرناک به نام «تخت سلیمان» در تکاب در استان آذربایجانغربی جای گرفته که یکی از پررمز و رازترین نقاط گردشگری پرطرفدار ایران به شمار میرود. به باور مردم محلی این دریاچه با کوبیده شدن عصای «حضرت سلیمان» در زمین پدید آمده و گنجی باارزش و باستانی در عمق این دریاچه پنهان شده است.
گنجی که در دوران مختلف، افراد جسور و ماجراجوی زیادی را برای جست و جویش به دریاچه کشانده و دریاچه همه آنها را بلعیده و حتی جسد آنها نیز به خشکی بازنگشته است. افسانهها و باورهای محلی شنیدنی و جالب زیاد دیگری نیز درباره این دریاچه وجود دارد. عدهای دیگر از مردم نیز بر این باور هستند که این دریاچه محل تولد «زرتشت پیامبر» است.
افسانه تاریخی دیگری که درباره این دریاچه وجود دارد این است که «کوروش کبیر» پس از پیروزی بر «کروسوس» پادشاه «لیدیه» که ثروتی افسانهای داشته است، تمام خزانه و اشیای قیمتی او را بهعنوان نذر در این دریاچه ریخته است و پس از آن ساکنان این منطقه همیشه غنیمتهای جنگی و اموال ارزشمند خودر را نذر این دریاچه میکردند.
ستاره ها روی زمین
جزیره قشم سرزمین شگفتیها و طبیعت مسحورکننده است. درهای زیبا و سحرآمیز به نام «دره ستارگان» در این جزیره شگفتانگیز قرار دارد که علاوه بر طبیعت وصفنشدنیاش، حکایتها و افسانههای جذابی را برای ماجراجویان روایت میکند. بومیها معتقدند که احجام جادویی موجود در این دره، میلیونها سال قبل در اثر برخورد ستارهای به زمین یا توسط موجودات فرازمینی پدید آمده است.
همزمان با وزش باد و هجوم ماسه، نوایی وهمآور از دالانهای تو در توی این دره که در میان دیوارههای غولآسای تراشیده شده قرار گرفتهاند، در سکوت بیابان شنیده میشود. مردم محلی جزیره با تاریک شدن آسمان گذرشان به این دره نمیافتد و معمولا با لبخند مسافران غریبه را برای رفتن به این دره خوفناک در تاریکی منصرف میکنند، زیرا آنها معتقدند، شبها، ارواح، اجنه و موجودات فرازمینی در این دره رفت و آمد میکنند.
تنها با تماشای اشکال عجیب و غریبی که بر اثر فرسایش هزاران ساله از هر صخره دریا، مجسمهای حیرت آور و عظیم الجثه ساخته است، کاملا غافلگیر و حیرتزده خواهید شد.
اگرچه امروز تا حدودی با تاریخچه اسکناس در مبادلات اقتصادی بشر از ابتدا تا کنون آشنا شدیم اما هنوز هم سئوالات بسیاری در باره این پول کاغذی که داشتنش موجب اطمینان خاطرماست و هر روز با آن سروکار داریم، باقی مانده است. یکی از این سئوالات مهم ما معمولا درباره مواد تشکیل دهنده یا به عبارتی مراحل ساخت و تولید اسکناس است. شاید این کنجکاوی در مورد سکه کمی کمرنگ تر باشد چون با توجه به مواد تشکیل دهنده سکه ها کاملا می توان روند تولید آن را حدس زد اما اسکناس واقعا جای تامل دارد و دانست آن برایمان خالی از لطف نیست.
اسکناس که از دوران کهن وارد زندگی ما شد، طی دوران مختلفی تکامل یافته و به شکل امروزی به دست ما رسیده است. شاید مراحل تکامل این نوع پول کاغذی یا همان اسکناس در مناطق مختلف جهان کاملا متفاوت بوده است اما همه سازندگان و تولید کنندگانش به استحکام و امنیت آن می اندیشیده اند به عنوان مثال ، در کشور چین که به عبارتی اولین نوع اسکناس را در جهان به خود دید برای تولیدش از نوعی پارچه کتانی استفاده می کردند که روش تولید و بافت آن کاملا انحصاری و شاید بتوان گفت کاملا مخفی بود و در واقع نقش هایی که بیانگر ارزش و مبلغ آن بود را روی آن بافته یا به نوعی چاپ می شد . در ایران نیز اولین مدل از اسکناس های رایج که «چاو» نام داشت نیز از چرم ساخته می شد و ارزش اسمی آن رویش داغ زده می شد و در ژاپن هم نوعی کاغذ که از درخت پوست درخت توت به دست می آمد استفاده می شد .
بنابراین هرچند در ابتدا پول های غیر فلزی از موادی چون چرم، ابریشم و کتان تولید می شدند اما با گسترده تر شدن دامنه نفوذ این نوع پولهای غیر فلزی و البته همگیر شدنش روش تولید آنها نیز تغییر می کرد. اگرچ در نهایت این نوع پول غیر فلزی به صورت اسکناس ها کاغذی به دست ما رسید و ارزش اسمی آنها روی کاغذ نقش بست، اما به واقع داستان های زیادی برای گفتن این سیرتکامل وجود دارد که از حوصله این بحث خارج است.
به هر حال، اگرچه با اولین نگاه به اسکناس های امروزی و توجه به جنس آنها تصور می کنیم که کاغذ اولین ماده مصرفی در آنهاست اما این کاغذ معمولی نیست که به اسکناس داخل جیب ما تبدیل می شود. بلکه کاغذی کاملا منحصر بفرد و با فرمولی ویژه به عنوان اولین ماده تشکیل دهنده اسکناس استفاده می شود. اولین مشخصه کاغذهای اسکناس بحث امنیت اسکناس و اصالت آن است . اهمیت و اصالت اسکناس رابطه کاملا مستقیمی با امنیت اقتصادی و ملی هر کشوری که آن را تولید می کند خواهد داشت بنابراین تمام تولید کنندگان کاغذ اسکناس و بطور کلی اسناد بهادار در مناطق مختلف جهان سعی می کنند از همین ابتدای کار، بحث امنیت کامل اسکناس را در نظر بگیرند چون همانطور که می دانید این اسکناس ها هستند که به پشتوانه خزانه چرخ اقتصادی کشورها را به حرکت در می آورند و در صورت عدم رعایت مباحث امنیتی اسکناس اقتصاد کشورها کاملا آسیبپذیر خواهد بود.
ارتباط مستقیم اسکناس با پشتوانه خزانه کشورها یکی از راهکارهای دولت آلمان برای شکست انگستان طی جنگ جهانی بود به صورتی که آنها طی جنگ جهانی قصد داشتند از این روش اقتصاد انگلستان را به زانو در آورند. آلمان ها از این خاصیت اسکناس یعنی اهمیت پشتوانه خزانه دولت در اعتبارش استفاده کردند و اقدام به انتشار اسکناس های جعلی و در واقع بدون پشتوانه کردند و اسکناس ها را توسط افرادشان در بازار انگلستان دوران جنگ خرج کردند از آنجا که پول بدون پشتوانه به روند صعودی تورم و در نهایت فروپاشی اقتصاد کمک می کند پول های جعلی در بازار انگلستان مشکلات عمده ای ایجاد کرد تا اینکه بالاخره بانک مرکزی انگلستان متوجه مشکل شد و جلوی این روند را گرفت . پس اهمیت امنیت اسکناس هر کشور به نوعی با امنیت اقتصادی آن ارتباط مستقیم دارد و باید بسیار به آن دقت شود.
بطور کلی اسکناس های امروزی با ترکیبی از کاغذ، پنبه یا ترکیبی از کاغذ و الیاف کتانی و پارچه تولید می شوند که دلیل افزودن برخی از مواد یاد شده به کاغذ در واقع بالابردن مقاومت کاغذ اسکناس در مقابل انواع فرسایش ها از جمله رطوبت است اگرچه در برخی موارد این مواد به ضریب امنیتی کاغذ اسکناس کمک می کند اما عمده کمک آنها به طول عمر مفید اسکناس است. بدون تردید چندین بار پیش آمده که پول داخل جیبتان را فراموش کرده باشید و لباستان را داخل ماشین لباس شویی بیاندازید و پس از شستشوی کامل و هنگام خشک کردن لباس متوجه دسته ای اسکناس که بدون تغییر در جیبتان باقی مانده است شده باشید این اولین مورد تفاوت کاغذ اسکناس با کاغذ معمولی است که استحکام کاغذ اسکناس در مقابل فرسایش و رطوبت کاملا متفاوت با کاغذ معمولی است.
همانطور که گفته شده کاغذ اسکناس علاوه بر خمیر کاغذ ، الیاف کتان و گاهی سایر الیاف نساجی را همراه دارد اما در برخی از کشورها از الیاف درخت موز نیز در تهیه کاغذ اسکناس استفاده می شود چون معتقدند که الیاف چوب درخت موز باعث زیبایی کاغذ و در عین استحکام بسیار بالای کاغذ اسکناس خواهد شد ، به هر حال با مواد یاد شده خمیری برای تهیه کاغذ اسکناس آماده خواهد شد که این خمیر باید به صورت ورقه روی نوار نقاله هایی وارد دستگاه خشک کن شود اما اینجاست که مبحث امنیت اسکناس باید تامین ور در نظر شود. روش اینگونه است که خمیر یاد شده از داخل شابلوهایی مخصوص که قبلا تصاویری روی انها با دستگاههای تراش بسیار دقیق معروف به سی ان سی حک شده تحت فشار روی نوار نقاله ریخته می شود این کار باعث می شود که در نواحی خاصی از کاغذ تولیدی الیاف اشکالی خاص به خود گرفته که در واقع شکل زمینه اسکناس را تولید می کنند یا به عبارت دیگر این خمیر کاغذ قبل از خشک شدن قالب گیری و داخل قالب تصاویر مخصوصی در بافت کاغذ تولید شده است که اولین گام برای اصالت کاغذ اسکناس است. به عنوان مثال درباره اسکناس 5 هزار تومانی رایج امروزی در ایران از به قسمت بدون چاپ آن اگر به پس زمینه سفید بنگرید عکس بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را خواهید دید که در واقع همان الیاف منظم شده یا قالبگیری شده کاغذ هستند که شما می بینید این الیاف با استفاده از قالب به صورت تصویری از امام خمینی (ره) منظم شده اند و بدون هیچ نوع چاپی در داخل کاغذ اسکناس شکل گرفته اند. اما امنیت اسکناس هنوز هم تضمین نشده است بلکه کارهای بسیار دیگری باید روی این خمیر رطوبت دار انجام شود تا در نهایت برای چاپ به سیلندرهای دستگاه چاپ سپرده شود.
بی شک وقتی یک اسکناس با ارزش بالا (مثل چک پول) را به بانک می دهید، توجه کرده اید که کارمند بانک این اسکناس را زیر دستگاهی که نور بنفش دارد قرار داده و پس از تایید اصالت اسکناس آن را از شما قبول می کند. این موضوع در واقع دومین مرحله از امنیت کاغذ اسکناس است و قبل از خشک شدن خمیر باید انجام شود . در این مرحله با افزودن برخی مواد شیمیایی حساس به نور ماوراء بنفش به خمیر کاغذ می توان کاغذ اسکناس را به این نور حساس کرد به صورتی که وقتی نور ماوراء بنفش را به کاغذ اسکناس می تابانید شاهد درخشیدن دانه های رنگی روی آن می شوید و درواقع پله دوم تضمین کیفیت و اصالت اسکناس را گذرانده اید. به یاد داشته باشید که با استفاده از همان نوع قالب دوباره می توان این دانه های حساس به نور ماوراء بنفش را با اشکالی کاملا مشخص در خمیر کاغذ به کار برد. در این زمینه می توان به برخی اسکناس های رایج دهکده جهانی اشاره کرد که به رقم اسکناس را با این روش در دل کاغذ اسکناس حک کرده اند و هنگام تابیدن نور ماوراء بنفش این عدد درخشان می شود. اما به تازگی برخی از شرکت ها با افزودن این مواد به جوهر چاپ اسکناس کار را ساده تر کرده اند یا حتی در برخی از موارد از شرکت تولید کننده کاغذ اسکناس از موادی حساس به حرارت استفاده می کند و هنگامی که شما به نقطه ای خاص از اسکناس دست بزنید و برای مدتی آن را بین دو انگشت خود نگهدارید شاهد تغییر رنگ آن قسمت خاص از اسکناس خواهید شد.
به هر حال تا کنون تقریبا کار آماده سازی کاغذ اسکناس تمام شده و نوبت به استفاده و به کارگیری نخ معروف اسکناس است که همگی ما بارها از روی کنجکاوی آن را بررسی کرده ایم یا گاهی هم سعی کردیم آن را از میان کاغذ اسکناس بیرون بکشیم. این نخ که یک مولفه امنیتی دیگر و بسیار ساده اسکناس است که سالهاست برای امنیت و اصالت اسکناس های معمول جهان از آن استفاده می شود.
نحوه به کار گیری این نخ معروف در اسکناس اینگونه است نوار باریکی از نوعی فلز که در واقع ترکیب آن کاملا سری است با اشکالی خاص مثل آرم کشور تولید کننده یا بانک مرکزی آن روی خمیر کاغذ پرس می شود گاهی اوقات این نخ فقط از یک سوی کاغذ دیده می شود اما روش های نوین باعث شده تا این نخ به صورت مقطعی از پشت و روی اسکناس دیده شود به این ترتیب ضریب امنیت اسکناس بسیار بالاتر می رود در واقع در مقاطعی کوچک این خمیر کاغذ است که از رو و زیر این نوار باریک یا به اصطلاح نخ اسکناس عبور می کند و به صورت خط چین از عرض کاغذ اسکناس می گذرد.
کار آماده سازی کاغذ اسکناس تقریبا تمام شده اما آخرین مرحله بحث مقاوم سازی کاغذ است که نکته بسیار مهمی در روند تولید اسکناس خواهد بود. در این زمان کاغذ یا همان خمیر کاغذ را که کمی خشک شده در محلولی از الکل پلی وینیل یا ژلاتین مخصوص قرار می دهند تا لایه ای از این محلول روی کاغذ را بپوشاند و در واقع هم لایه ای محافظ برای موارد امنیتی کاغذ و هم باعث استحکام بیشتر کاغذ در مقابل فرسایش های احتمالی باشد. پس از این مرحله کاغذ خشک شده و آماده چاپ است .
یکی از شرکت های معروف در زمینه تولید کاغذ اسکناس که در انگستان مشغول به کار است شرکت RUE«رو» که امروزه ابداع کننده روشهای نوینی در صنعت کاغذ اسکناس و البته اوراق بهادار است.روشهای جدیدی که این شرکت در روند تولید این نوع کاغذها را ابداع کرده است عبارتند از cornerstone ، platinum و optics که هرکدام در روند تولید و امنیت کاغذهای دولتی و البته بهادار کاملا مفید فایده هستند. به هر حال این کاغذ برای مرحله چاپ آماده شده است و به قسمت چاپ ارسال خواهد شد.
لازم به یادآوری است که نوع کاغذ، طرح داخل کاغذ، نخ امنیتی و کلیه موارد حفاظتی اسکناس به خصوص با ارزش اسمی آن کاملا متفاوت خواهد شد و هرکدام از این کاغذها در واقع برای نوع خاصی از اسکناس تولید خواهند شد نه اینکه همگی با یکدیگر مشترک باشند.
چاپ اسکناس
هرچند تقریبا مراحل چاپ اسکناس در تمام کشورها یکسان است اما برخی از مواد و ابتکاراتی برای تضمین اصالت اسکناسشان در مرحله چاپ نیز استفاده می کنند که از این نوع می توان به اسکناس دلار آمریکا اشاره کرد که این کشور هنگام چاپ دلار با افزودن نوعی رنگ متالایز شده (متالیک) باعث شده تا هنگامی که یک اسکناس یکصد دلاری را مقابل چشمتان تکان می دهید رنگ نقوش آن متفاوت و تیره یا روشن بشود. یا اینکه همزمان در کشورهای اروپایی و در اسکناس یورو از سیستم چاپ سه بعدی به صورت هولوگرام استفاده می کنند تا جعل این اسکناس تقریبا غیر ممکن بشود. اما به هر حال اکثر شرکت های برای چاپ اسکناس هایشان از روش چاپ خشک استفاده می کنند که تقریبا روشی معادل همان چاپ معمولی کتاب یا روزنامه مقابل روی شماست.
به تازگی هم اخبار جالبی از چاپ اسکناس های پلیمری به گوش می رسد که برخی از کشورها مثل استرالیا، بلغارستان و تایلند و دیگر کشورها از آن برای چاپ اسکناس هایشان از آن استفاده می کنند این اسکناس های پلیمری در واقع هم طول عمر بیشتری دارند و هم امنیت بالاتری را برای دارنده آنها تضمین می کند . با ظهور این روش چاپ می توان گفت که صنعت انتشار اسکناس وارد روند نوینی شده و به زودی شاهد تغییرات عمده ای در این زمینه خواهیم بود.
در انتها باید به این موضوع اشاره کرد که روند استقلال کشورمان از موضوع چاپ و نشر اسکناس از سال 1362 هجری شمسی با راه اندازی چاپ خانه ای مخصوص آغاز شده و هرچند ابتدا کاغذ اسکناس ها باید از انگلستان وارد کشور می شد اما به همت دست اندرکاران و متخصصان داخلی با راه اندازی کارخانه تکاب امروزه کاملا اسکناس ایرانی به دست ما می رسد و هیچ وابستگی به خارج از مرزهای کشورمان جهت تولید پول ملی ایران نداریم.
عزتی
14/10/91
همانطور که از تعریف سکه برمی آید؛ سکه، قطعه فلزی به وزن معین است که ارزش آن توسط مهر حکومت ضرب کننده یا علامت رسمی آن تضمین شده است. پس با تاملی در این تعریف می توان تا حدودی روند ساخت آن را در ذهنمان مرور کنیم و نیازی به بازتعریف آن نیست. اما ممکن است در مورد مواد استفاده شده در سکه ها نکات جالبی وجود داشته باشد که دانستن آنها خالی از لطف نیست.
از همان روزهای اولی که سکه توسط بشر ساخته شد ارتباط مستقیم ارزش آن با وزن فلز استفاده شده در آن کاملا واضح بود و به نوعی با هم ارتباط مستقیمی داشت که امروزه هم همین رابطه برقرار است اگرچه سکه های معمول که استفاده می کنیم دیگر از طلا و نقره نیست ولی فلزاتی چون آلومینیوم ، قلع و روی در آنها استفاده می شوند که هر کدام به نوع خود ارزشی متفاوت دارند از این رو با نگاهی دقیق به جداول زیر که اطلاعات کلی از سکه های موجود ایران در آن ذکر شده می توانید با مواد تشکیل دهنده وهمچنین دیگر اطلاعات آن که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است آشنا شوید.
جداول سکه های متداول امروزی پس از انقلاب اسلامی
نوع سکه (ریال) | سال ضرب | ترکیب آلیاژی | وزن سکه (گرم) | توضیحات روی سکه | توضیحات پشت سکه |
100 | آبان 1383 | مس، نیکل و آلومینیوم | 6/4 | مبلغ اسمی سکه در وسط سکه و شاخه های زیتون همراه با عبارت جمهوری اسلامی ایران | بارگاه امام رضا (ع) و عبارت بارگاه امام رضا (ع) در ذیل |
250 | اسفند 1387 | مس، نیکل و آلومینیوم | 8/2 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین،خوشه گندم در حاشیه. | مدرسه فیضیه |
500 | اسفند 1387 | مس، نیکل و آلومینیوم | 9/3 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین،خوشه گندم در حاشیه. | آرامگاه سعدی |
1000 | اسفند ماه 1387 | مس، نیکل و آلومینیوم | 8/5 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" و قله دماوند در بالا، سال ضربدر پائین، خوشه گندم در حاشیه. | پل خواجو و خورشید |
500 یادبود آزاد سازی خرمشهر | خردادماه 1390 | مس، نیکل و آلومینیوم | 5/3 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دوخوشه گندم در طرفین. | طرح گل لاله و نقش کبوتر بر روی یکی از گلبرگ های آن در وسط، هشت گل لاله در اطرافلاله مرکزی و عبارت "امام خمینی(ره): خرمشهر را خدا آزاد کرد" در بالای سکه |
1000 یادبود روزجهانی آمار | آبان ماه 1390 | مس، نیکل و آلومینیوم | 8/5 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" و قله دماوند در بالا، سال ضربدر پائین, عبارت "یادبود روز جهانی آمار" درحاشیه سمت راست وعبارت "20 اکتبر - 28مهرماه" در حاشیه سمت چپ. | نماد پنجاهمین سال تاسیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در وسط, عبارت "75 سالآمار اقتصادی" درحاشیه سمت راست وعبارت "50 سال بانکداری مرکزی"در حاشیه سمت چپ. |
1000 یادبود عید سعید قربان | آبان ماه 1389 | مس، نیکل و آلومینیوم | 6/4 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دوخوشه گندم در طرفین. | در مرکز سکه شمسه دوازده پر با طرحی از خانه کعبه در وسط آن، دوازده گل در اطرافشمسه به یادبود 12امام معصوم (ع) ونوشته عید سعید قربان درحاشیه پایین سکه. |
1000 یادبود عید سعید غدیر خم | آذرماه 1389 | مس، نیکل و آلومینیوم | 6/4 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دوخوشه گندم در طرفین. | در مرکز سکه شمسه هشت پر با طرح گرافیکی نام شریف حضرت علی (ع) دروسط آن، دوازده گلدراطراف شمسه به یادبود 12 امام معصوم (ع) و نوشته عید سعید غدیر خم در حاشیه پایینسکه. |
1000 یاد بود نیمه شعبان | تیرماه 1390 | مس، نیکل ، آلومینیوم | 6/4 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا، سال ضرب در پائین و دوخوشه گندم در طرفین. | طرحی از یک دسته گل نرگس در مرکز و عبارت "نیمه شعبان" در حاشیه بالای سکه. |
2000 یادبود تاسیس بانک مرکزی | مرداد 1389 | مس، نیکل ، روی | 8/6 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا و دو خوشه گندم درطرفین. | تصویر بارگاه امام رضا (ع) در مرکز سکه، عبارت پنجاهمین سالگرد تاسیس بانک مرکزیجمهوری اسلامی ایران در بالا و 1389-1339 در حاشیه پایین سکه. |
5000 سالگرد تاسیس بانک مرکزی | مرداد 1389 | مس، نیکل و روی | 1/10 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا و دو خوشه گندم درطرفین. | عبارت پنجاهمین سالگرد تاسیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در مرکز و 1389-1339در حاشیه پایین سکه. |
5000 هفته وحدت | اسفند 1389 | مس نیکل و آلومینیوم | 12 | مبلغ اسمی سکه در وسط، عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا و دو خوشه گندم درطرفین. | عبارت میلاد حضرت نبی اکرم (ص) هفته وحدت در بالا، تصویر دو گل و دوازده برگ درمرکز و 1389-1432 در حاشیه پایین سکه. |
اما در مورد نحوه ساخت این سکه ها بدون تردید می دانیم که روند مخلوط کردن فلزات یاد شده باید قبل از ذوب صورت گیرد به این صورت گه با توجه به استفاده از شمش های فلزات لازم مخلوطی با درصد مشخصی که در جداول بالا ذکر شد و البته با توجه به ارزش اسمی سکه تهیه شده و سپس ذوب شده و نواری (تسمه) از مخلوط فلزات یادشده با ضمات های مشخص که بستگی به نوع سکه دارد را خواهیم داشت این نوارها پس از تهیه شدن به دست پرسهای قدرتمند سپرده خواهند شده تا علاوه بر حک شدن طرح های پشت و روی سکه آنها را از دل این نوارها خارج کنند بعد از این مرحله سکه های تولید شده توسط دستگاههای مخصوص صیقل داده می شوند تا براق و کاملا عاری از هرگونه زائده باشند پس از اینکار برای اینکه بیشتر در مقابل خردگی و آلودگی های شیمیایی مقاوم باشند با روکشی که از مواد شیمیایی تهیه می شود پوشانده خواهند شد و بسته بندی خواهند شد . این روش از همان ابتدای پیدایش سکه تغییر چندانی نکرده فقط نوع فلزات بکار رفته و البته ماشین آلات آن به روز شده اما روش تولید همان است که از ابتدا بوده .
عزتی کامل
14/10/91
از چه تاریخی ایرانیان اسکناس خرج کردند؟
بدون تردید همه ما با این ضرب المثل که می گوید : « پول چرک کف دست است» آشنایی کامل داریم و شاید همین امروز هم چند باری از آن در صحبت هایمان استفاده کرده باشیم. اگر از این سوژه بگذریم که چرا اینقدر برای بدست آوردن این چرک کف دست تلاش می کنیم ، آیا تا حالا به این موضوع فکر کرده اید که پول کاغذی یا سکه های ته جیبمان از چه تاریخی وارد زندگی ما شد؟ اصلا این چرک کف دست چگونه ساخته و به حساب بانکی ما واریز می شود و ما به راحتی آن را هزینه می کنیم؟ اگر واقعا قصد رسیدن به پاسخ این سئوال را دارید چند دقیقه ای وقت بگذاریدو تا آخر این مطلب همراه ما باشید.
بطور کلی بشر در دوران غار نشینی هرچه را که می خواست با زور بازو و نزاع از دیگران می گرفت یا اینکه آن را می ساخت و گاهی هم در این راه جانش را از دست می داد ، شاید ضرب المثل پول چرک کف دست است هم از این دوره برایمان به ارمغان رسیده و نه به معنی کثیف بودن آن بلکه به معنی نحس و بدیومن بودنش است. اما کم کم جوامع بشری شکل گرفت و انسان به این نتیجه رسید که برای حصول خواست ها و یا نیازهایش بهتر است که بهای کالای مورد نیازش را بپردازد نه اینگه برای به دست آوردنش بجنگد و در برخی مواقع کشته شود چون بهای کالاهای موردنیاز انسان، جانش نبود.
اولین گام بشر در راه پرداخت بهای کالا های مورد نیازش، معاملات پایاپای بدون در نظر گرفتن ارزش کالاهای مبادله شده بود . انسان با توجه به موقعیت جغرافیایی محل زندگی خود برخی از اجناس را به عنوان کالای با ارزش برای معاملاتش انتخاب کرد. به عنوان مثال گندم، گوسفند، صدف در چین، گاو نر در یونان، فیل در مناطق آسیای جنوبی و حتی گاهی اوقات جمجمه انسان نیز در معاملات روزمره مبادله می شد. هرچه جوامع بشری متمدن تر و داد و ستدد های روزانه بیشتر می شد این نوع اجناس شاید توجیه جالبی برای معاملات جامعه متمدن بشری نبود و در برخی اوقات حتی کفاف هزینه ها زندگی روزمره او را نمی داد تا اینکه به جای این کالاها شروع به مبادله فلزات گرانبها مثل طلا، مس و نقره کرد.
این تصمیم اگرچه برای مدتی بسیار کارآمد بود اما بازهم اشکالی در این بین وجود داشت چون اقتصاد بین جوامع بشری شکل گرفته و مبادلات زیادی انجام می شد ، پس مقدار زیادی از این فلزات باید بین شهرها و حتی کشورها جا به جا می شد که حمل و نقل این فلزات هم مشکلات خاص خود را از قبیل امنیت و وزن زیاد داشت. راه حل این بود که این فلزات با ابعادی کوچکتر به صورت حلقه ای وارد مبادلات روزانه بشر شد و رنگ و بوی تازه ای را در اقتصاد و مبادلات جوامع بشری را به ارمغان آورد. این اتفاق باعث پیدایش پول که ریشه یونانی (Obolos) داشت شد.
بنابراین هرکس که بیشتر پول داشت و می توانست لوازم بیشتری را تهیه کند درست مثل این بود که قدرت بیشتری داشته (زور بازوی بیشتری ) و توانسته آنچه را قبلا با بزور به دست می آورده تصاحب کند که مصداق امروزی ضرب المثل «پول قدرت خواهد آورد» نیز باشد.
به هر حال پول های ساخته شده از فلزات گرانبها کم کم سکه نام گرفتند ، در واقع «سکه» نام وسیله ای آهنین بود که به وسیله آن روی این قطعه فلزات نشان حکومت وقت را حک می کردند بعدها این وسیله مهر نام گرفت اما سکه همان سکه ماند و در جیب ما جا خشک کرد.
سکه چیست؟
حالا که این فلزات گرانبها با نام سکه برای مبادلات تجاری با آرم و نشان حکومتی مورد استقبال مردم قرار گرفتند و جای خود را در مبادلات بازرگانی محکم کردند ، این تعریف را به خود دید ، سکه قطعه فلزی به وزن معین است که روی آن علامت رسمی حکومت یا دولتی که عیار، وزن و ارزش آن را تعهد می کند، حک شده است.
سکه از زمان داریوش اول و احتمالا از سال 516 قبل از میلاد با نام دریک در کیسه ایرانیان قرار گرفت و در نهایت تا امروز هم در دستان ما مصرف می شود . اما داریوش با توجه رشد تجارت بین شهرها سکه های قبلی را بطور کلی جمع آوری و سکه ای را به شکل واحد ضرب کرد تا در سراسر کشور مورد قبول و صرفا جنبه محلی نداشته باشد. از آن تاریخ به بعد هیچ یک از حکام محلی اجازه ضرب سکه طلا نداشت و تنها با اجازه داریوش می توانست اقدام به ضرب سکه نقره ای کند و ضرب سکه صرفا در اختیار داریوش بود. این سکه ها تا سالها بعد در بازار تجارت حکم فرمایی می کردند و دارندگان آنها می توانستند با توجه به دارایی خود مال و املاک تهیه کنند و یا به تجارت بپردازند اما هرچه بازار تجارت گسترده می شد بشر به سکه های زیادتری نیاز داشت تا جایی که به فکر جایگزینی سبک تر برای این سکه های سنگین اما گرانبها افتاد.
سکه ها از چه تاریخی کاغذی شدند
با رواج سیستم مبادلاتی یا به نوعی بانک پول کاغذی یا همان اسکناس نیز وارد زندگی بشر شد که طبق اطلاعات ثبت شده در کتب تاریخی پول های کاغذی ابتدا در کشور چین ساخته و در مبادلات اقتصادی چینی ها از آن استفاده شد. اما اگر قصد یافتن تاریخ انتشار اولین اسکناس امروزی را داشته باشیم باید سری به موزه استکهلم بزنیم چون در این موزه اولین اسکناسی که در سال 1691 میلادی منتشر شد نگهداری می شود به هرحال استفاده متداول و مستمر این نوع پول کاغذی یعنی اسکناس یا به زبان فرانسه «آسی نیا» ( Assignas) پس از انقلاب کبیر فرانسه شروع شد و در جای جای این کره خاکی روایج یافت. در ابتدا قرار بود پشتوانه پول کاغذی دارایی های دولت (به عنوان مثال در فرانسه زمین های حکومت و پس از آن طلا یا نقره خزانه) باشد اما هرچه پیش رفتیم این کاغذهای بدون پشتوانه بیشتر توسط دولت ها منتشر و گاه گاهی هم باعث دردسرهای بزرگی در سیستم مالی آنها می شد.
اسکناس از چه تاریخی و چگونه ایرانی شد؟
اما اسکناس ، واژه ای که از زبان روسی"آسی گونوس" (assigunos)در زمان فتحعلی شاه به زبان فارسی وارد و به اسکناس تبدیل شد، از دوره ایلخانیان در کشورمان روایج یافت و منشاء پیدایش آن در واقع بحران مالی و خزانه خالی حاکم وقت ایران گیخاتوخان پنجمین ایلخان مغول بود. آنچنان که در تاریخ ثبت شده مشکلات مالی در این دوره باعث شد تا حاکم وقت به دنبال تدبیری برای جمع آوری سکه های دست مردم باشد، از این رو یکی از نزدیکان دربار حاکم به نام عزالدین مظفر که از انتشار اسکناس در کشور چین و دیگرنقاط جهان خبر داشت ، پیشنهاد انتشار اسکناس را به گیخاتونخان داد که مورد قبول واقع شد .
گیخاتوخان (اواخر قرن سیزدهم میلادی یا قرن هفتم هجری قمری) حکم داد تا مردم سکه های طلا و نقره خود را به حکومت تحویل دهند و به جای آن چاوه (نوعی رسید) تحویل بگیرند به این ترتیب تکه چرمی که تصویر ارزش آن رویش حک (داغ) شده بود به جای سکه های طلا و نقره ای که مردم به چاوخانه می دادند، دریافت می کردند. هرچند مردم از معاوضه طلا و نقره هایشان با تکه چرم خودداری می کردند اما به هرحال این رسیدها یا همان اسکناس های ابتدایی در مبادلات مردم به کار گرفته شد.
اگرچه شکل ظاهری این اسکناسهای چرمی یا چاو که از کلمه مغولی «چائو» گرفته شده بود مثل اسکناس های امروزی نبود اما این اسکناس یک درهمی که منقش به عبارت (لااله الاالله و محمد رسول الله ) بود در تبریز منتشر و توانست برای جبران کسری بودجه دولت و با زور جای سکه های طلا و نقره آن زمان را بگیرد و در تاریخ (693 هجری قمری) به عنوان اولین مورد استفاده از اسکناس در معاملات بازار به جای سکه در ایران ثبت شود. بنابراین می توان گفت که اسکناس در ابتدای پیدایش خود رسید پولی بود که مردم در خزانه به امانت گذاشتند از همین روی در سیستم بانکی نوین بنا براین شد تا اسکناس با پشتوانه طلا یا نقره در خزانه دولت منتشر شود و در جیب من و شما قرار گیرد.
در کشورمان هم برای استفاده از پولهایی غیر از سکه های مرسوم ابتدایی تاریخ دیگری نیز ثبت شده است اولی که قبلا ذکر شد ولی از آن پس این صراف ها بودند که در شهرهای مختلف ایران اقدام به صدور رسید یا بیجک می کردند به این صورت که مردم طلا یا سیم خود را در اختیار این صرافها قرار می دادند و آنها که مورد اعتماد مردم بودند و البته در تجارت هم دستی داشتند ، رسیدی (بیجک) به سپرده گذاران می دانند که این رسید در آن اقلیم برای کسبه قابل قبول بود. این برگه باید درهمان صرافی صادر کننده نقد و معادل نقره یا طلایش به آورنده تحویل داده می شد این روش تا مدتها مورد استفاده و البته قبول ایرانیان نیز بود تا زمانی که برای اولین بار نظام بانکی برجامعه حاکم شد و پول کاغذی چیزی شبیه به همین اسکناسی که امروز ما خرج می کنیم، منتشر شد.
نام بانک جدید شرق که مرکزش در شهر لندن بود به عنوان اولین بانک ایرانی که اقدام به انتشار اسکناس کرد در تاریخ انتشار اسکنانس ایران به ثبت رسیده است و از آن پس با واگذاری امتیازش در سال( 1889 م/ 1268 خورشیدی) به بانک شاهی ، امتیاز نشر اسکناس نیز از این بانک به بانک شاهی داده شد و اولین سری اسکناس های صادره توسط بانک شاهی ایران توسط موسسه برادبری ویلکینسون ,
(Bradbury Wilkinson Co.) در سال 1270 هجری شمسی چاپ شدکه کاملا شبیه اسکناس امروزی بود.
بنابراین این تاریخ به عنوان اولین باری بود که اسکناس کاغذی مثل اسکناس های امروزی ، در جیب ایرانیان از 5 قران به بالا قرار می گرفت اما نکته جالب درباره این اسکناس ها موضوع تایید اصالت آنها توسط مسئولان بانکی بود به این معنی که اسکناس های 10 تومانی به بالا هنگام تحویل به مشتری توسط ماموران دولتب مهر می شد و به قول معروف اصالت آن تایید می شد . ولی با تاسیس بانک ملی ایران درسال 1307 هجری شمسی ایران تصمیم گرفت برای کنترل اقتصاد کشور نظام پولی را از دست بیگانگان خارج کند. از این رو در سال 1310 حق انتشار اسکناس به بانک ملی ایران به مدت ده سال واگذار شد و از آن پس تعیین طرح ، نوع ، مبلغ و تعداد اسکناس منتشر شده در ایران توسط این بانک باید تایید می شد، ولی هنوز هم اسکناس در لندن منتشر می شدند تا اینکه بالاخره انتشار این پولهای کاغذی نیز در ایران میسر شد و ادامه یافت.
اسکناس تماما ایرانی در سال 1361 با ساخته شدن ساختمان چاپ اسکناس به صورت آزمایشی در کشورمان با انتشار اسکناس های 200 ریالی شروع و در نهایت منجر به انتشار رسمی اسکناس در ایران شد . امروزه تمامی اسکناس های انتشار یافته، توسط این مرکز در سیستم بانکی کشورمان مورد استفاده قرار می گیرد هرچند در اوایل کار صرفا انتشار پول کاغذی یا همان اسکناس در ایران انجام می شد و کاغذ مخصوص آن از کشور انگلستان وارد کشور می شد اما روند استقلال نشر اسکناس با ساخت کارخانه تولید کاغذ اسناد بهادر در سال1376 و تولید آزمایشی آن طی سال 1381 در کشورمان تکمیل و امروزه سیستم چاپ و نشر اسکناس ایران هیچ وابستگی به خارج از مرزهایش ندارد.
نکات جالب در مورد اسکناس های ایرانی
در اوایل پیدایش اسکناس در ایران همانطور که می دانید صرفا بانک شاهی که شعباتی در مشهد، تهران، اصفهان، تبریز و شیراز داشت اقدام به انتشار این نوع پول می کرد بنابراین هر بانک با توجه به منطقه فعالیت خود اسکناس منتشر می کرد و این اسکناس ها صرفا در منطقه تحت پوشش این بانک قابل استفاده بود . اما با توجه به ایمن نبودن اسکناس های آن دوره جالبترین نکته در باره اسکناس، اولین جعل اسکناس در ایران بود که در تاریخ 1292 هجری شمسی توسط میرزا آقا خان اسکناسی صورت گرفت اما یک اشتباه کوچک این جاعل باعث به گرفتارشدن او در دام قانون شد . این جاعل حرفه ای هنگام جعل اسکناس 2 تومانی در مشهد به جای درج عبارت «قابل پرداخت در مشهد فقط» از عبارت «قابل پرداخت فقط در مشهد» استفاده کرده بود که جابه جایی این یک کلمه باعث گرفتارشدنش شد.
عزتی
سفیر اندونزی در حاشیه نمایشگاه کنفرانس مشهد
اندونزی کشوری که با شنیدن نامش به یاد سواحل بسیار زیبای جزایربالی خواهیم افتاد . کشور هزار جزیره که در سومین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای مسلمان، مشهد در سطح سفیر شرکت کرده بود، علاقمند گسترش روابط گردشگری خود با ایران است سفیر این کشور دیان ویرنجوریت Dian Wirengjurit در حاشیه این همایش دقایقی با جام جم ایستاد و طی این چند دقیقه مصاحبه اختصاصی کاملا با حوصله و البته خندان به سئوالات من پاسخ داد. او که در اواخر ماه ژانویه 2012 به عنوان سفیر اندونزی وارد ایران شد ، تا کنون شهرهای زیادی از ایران را دیده است.
من قبل از ایران به عنوان معاون اول سفیر کشور اندونزی در روسیه و شهر مسکو مامور بودم .
بدون فکر کردن گفت: تهران،
چون هم از نظر دستیابی به غذاهای حلال کاملا راحت هستم و هم اینکه تهران واقعا شهر زیبایی است.
برج آزادی ، برج میلاد و تمام موزه ها و کاخ های تهران را دیده ام و البته از آنها عکاسی کرده ام
تجربه من در تهران می گوید هردو اما ایران به طور کلی کشوری باستانی است بنابراین تمدن را نیز به همراه خواهد داشت
کشور من کشوری چند فرهنگی است و واقعا با ایران غیر قابل مقایسه است.
یکی از تفریحات و سرگرمی های من عکاسی است و تمام وسایل لازم را هم گرفته هم حتی نمایشگاهی کوچک هم در دفتر کارم از عکس های خاطره انگیز خودم تهیه کرده ام اما چندین بار تلاش کردم که در تهران نمایشگاهی از عکس های خودم برگزار کنم که متاسفانه هنوز موفق نشدم چون موانع قانونی زیادی مقابل من قرار گرفته اند.
کرمانشاه، قم ، رامسر، چالوس ، اصفهان ، شیراز ، نائین و قشم اما هنوز شهرهای بسیاری را ندیده ام که باید در اولین فرصت به آنجا سفر کنم
من عقیده دارم که افرادی که مثل من به عنوان سفیر در کشور دیگر مشغول به انجام وظیفه هستند اولین و اصلی ترین کار پس از امور دیپلماتیک آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم کشور محل ماموریتشان است و بهترین راه ارتباط با جامعه میزبان سفرکردن به روستا و شهرهای کوچک است فکر کنم این روش برای ارتباط برقرار کردن بهترین باشد.
بهترین شهرهای ساحلی دریای خزر است چون وقتی به آنجا سفر می کنم یاد کشورم می افتم و در واقع دلتنگی من برطرف می شود مزارع برنج و سرسبزی آنجا دقیقا مثل کشورمن است.
کشور شما امکانات فوق العاده ای در زمینه حمل و نقل زمینی دارد ، جاده های بسیار مناسب است پس می توان آینده ای بسیار مناسبی را برای گردشگری ایران تصور کرد
متاسفانه گردشگران ایرانی هنوز اطلاعات کافی از کشور من ندارد در سال 2012 میلادی تنها 18000 نفر از ایران وارد خاک سرزمین من شده اند که این نشان دهنده عدم آگاهی هر دو طرف از توانایی های گردشگری است. به عنوان مثال پارسال حدود دو میلیون نفر به ترکیه سفر کرده اند و متوسط حدود 2500 دلار هزینه کرده حال آنکه با همین هزینه می توانستند به کشور اندونزی سفر کنند ولی خبری از آن ندارند یا اینکه مشکلاتی در راه است.
متاسفانه باید بگویم که این تعداد حتی کمتر از 10 هزار نفر بوده و شاید هم کمتر که به همان دلیل عنوان شده هنوز راه این گردشگران به ایران باز نشده است.
پاسخ شما مثبت است اما این ویزا در بدو ورود آنها در فرودگاه مقصد صادر می شود و نیازی به دریافت مجوز سفر یا همان ویزا قبل سفر ندارند.
همانطور که می دانید کشور من کشوری گردشگرپذیر است و سالانه بیش از 12 میلیارد دلار برای اندونزی ارز آوری می کند اما گردشگران ایرانی کمتر از یک درصد از ورودی های اندونزی را تشکیل می کند و در جهت عکس هم همینطور است پس به این نتیجه می رسیم که همانطور که قبلا گفتم هنوز ارتباط مناسبی بین دو کشور برای تبادل گردشگر ایجاد نشده است و نیاز به معرفی توانمندی های گردشگری دو کشور داریم.
بدون تردید در عصر ارتباطات اولین نقش مربوط به این گروه است البته در باره ایران نقش این گروه واقعا سنگین تر است چون از جانب دیگر کشورها تبلیغات بسیار منفی علیه ایران انجام شده است که لازم است ایران توسط رسانه های خود واقعیت زندگی در ایران را به دیگر کشورها بازگو کند. به عنوان مثال بدون تردید به دلیل تبلیغات اشتباه بسیاری از گردشگران قبل از سفر به ایران فکر می کنند که وارد کشوری خواهند شد که دایم صدای گلوله و تفنگ می شونید و درگیری های بسیاری را شاهد خواهند بود در حالی که من از همین جا به گردشگرانی که قصد ورود به ایران دارند می گویم من حتی در دورترین نقطه ایران واقعا امنیت برقرار است.
اولین مشکل برای حضور گردشگران دو طرف عدم وجود پرواز مستقیم بین کشورهاست
بله اما هنوز نتوانستیم این کار انجام دهیم ، راهی به ذهنمان رسید که این کار را هنگام مراسم حج انجام دهیم به این صورت که از جاکارتا زائران خانه خدا را به تهران بیاوریم و بعد از آنجا به جده اعزام کنیم با این کار بدون تردید این زائران با امکانات ایران آشنا می شدندو چه بسا چند روزی هم در ایران می ماندند اما متاسفانه ترافیک هوایی فرودگاه جده از تهران کاملا پر بود و ظرفیت کافی برای این کار نبود . از سوی دیگر متاسفانه از نظر اقتصادی هنوز مقرون به صرفه نیست که خط هوایی را راه اندازی کنیم چون هنوز مسافر برای این کار زیاد نیست.
از نظر من تنها مشکلی که گردشگری ایران از آن رنج می برد عدم برنامه ریزی دقیق و البته عدم استفاده مناسب از رسانه هاست، البته این مشکل بسیاری از کشورهای اسلامی است
همانطور که می دانید بیشتر رسانه های قوی و مطرح دنیا توسط کشورهای غربی اداره می شود بنابراین بدون تردید نیست که اخبار آنطور که آنها می خواهند منتشر می شود پس اگر ایران یا هر کشوری دیگری مثل ایران قصد موفقیت در صنعت گردشگری دارد باید به خوبی از آن استفاده کند. به عقیده من در حال حاضر که عصر ارتباطات است این رسانه ها هستند که در اکثر مواقع موفقیت یا عدم موفقیت برنامه یا سیاستی را مشخص می کنند بنابراین تمرکز ایران باید روی کارهای رسانه ای درباره گردشگری خود باشد تا بتواند موفق شود به عنوان مثال هنوز آگهی تبلیغاتی مناسبی از ایران من در رسانه ها ندیده ام.
اولین کلمه دیان ویرنجوریت این بود که : ایران فرصت های طلایی بسیاری را در اختیار دارد که باید از آنها به خوبی استفاده کند . تخصص، قیمت مناسب و البته تمدن بالا مهمترین دارایی های ایران برای گسترش این صنعت یعنی گردشگری سلامت و البته گردشگری عمومی است اما در خصوص گردشگری سلامت امتیاز ویژه ایران وجود بیمارستان های بسیار مدرنی همچون همین بیمارستان رضوی مشهد محل برگزاری کنفرانس است. پس ناخودآگاه می توان آینده روشنی را برای ایران متصور شد.
حقیقت را بگویم همه گردشگران در سراسر جهان کشور من را فقط با جزایر بالی می شناسند در حالی که اینگونه نیست اما در مورد ایران همین گردشگران حداقل دو یا چهار شهر باستانی و مراکز توریستی آن را کاملا می شناسند بنابراین از لحاظ جذب گردشگر به واقع اندونزی با ایران فاصله زیادی دارد ولی نکته کلیدی درباره ایران این است که ایران هنوز به داشته های خود ایمان نیاورده است نو به صورت هدفمند روی آنها سرمایه گذاری نکرده است به راستی اینهمه جاذبه در شرق و غرب ایران می تواند هزارات گردشگر را بخصوص از کشورهای اسلامی به این کشور سرازیر کند.
من شهرهای مختلفی از ایران را بازدید کرده ام و با توجه به تمدن ایران فکر می کنم از نظر تاریخی آثار باستانی کشور من کمتر از ایران است به عنوان مثال بیشتر آثار باستانی کشور من از قرن سوم به بعد بنا شده اند اما بسیاری از آثار ایران مربوط به قبل از میلاد مسیح است بنابراین شاید مقایسه این دو زیاد کار ساده ای نباشد . به هر حال باید بگویم که تمدن کهن ایران باعث شده تا این کشور به واقع کشور جذابی برای گردشگران بین المللی خواهد بود .
اگرچه شرایط سیاسی نسبت به حرکت گردشگران عامل موثری است اما هرگز معتقد نیستم که شرایط سیاسی باعث کم توجهی گردشگران به ایران شده بلکه به عقیده من برنامه های صنعت گردشگری ایران هماهنگ و در جهت توسعه این صنعت در ایران نبوده است. ولی اصلی ترین موضوع طبق تحقیقات من عدم معرفی دقیق جاذبه های گردشگری ایران در بازارهای هدفش بوده است . شرکت در نمایشگاههای گردشگری ، حضور مستمر در دنیای مجازی و غیره عامل اصلی این اتفاق و عقب ماندگی برای ایران شده است.
بدون تردید همگی حداقل یک یا دو ساعت از روزمان را در دنیای مجازی سپری می کنیم بنابراین وابستگی جامعه امروزی ما به اینترنت غیر قابل انکار است و گردشگری هم که امروزه یکی از صنایع سودآور جهان شناخته شده به این دنیای مجازی کاملا وابسته شده است. اینگونه که اکثر گردشگران قبل از سفرشان سعی می کنند اطلاعات ضروری سفر از مقصدشان را در دنیای مجازی به دست می آورند. مراکز درمانی ، گردشگری ، خرید و تفرجگاهها در کنار هتل ها اطلاعات مورد نیاز آنهاست حتی در طول سفرشان هم اطلاعات مورد نیازشان را از طریق اینترنت به دست می آورند بنابراین حضور گسترده در این دنیای مجازی رویای موفقیت گردشگری کشورها را به واقعیت خواهند رساند .
پاسخ شما متاسفانه منفی است؟ این به هیچ عنوان حضور مناسبی در دنیای مجازی ندارد به عنوان مثال معرفی آثار باستانی ایران در این فضا هرگز مناسب نیست، در حالی که بسیاری از کشورهای جهان حتی امکان بازدید گردشگران به صورت آنلاین از مراکز گردشگری را فراهم کرده اند در حالی که ایران هنوز در این موضوع کاری نکرده یا حداقل من ندیده ام. نکته دیگر اینکه هنوز سفرنامه های گردشگران یا تجربیات آنها در این دنیای مجازی ثبت نمی شود چون بسیاری از علاقمندان و گردشگران از تجربه دیگران برای سفرشان استفاده می کنند بنابراین ثبت سفرنامه ها در وب سایت رسمی گردشگری ایران کاملا ضروری است. به هر حال کار بسیار زیادی برای حضور ایران در دنیای مجازی باقی مانده است.
من البته نظر شخصی خودم را بازگو می کنم اما با توجه به تحقیقات من چهار پیشنهاد برای این موضوع می توان به کار گرفت.
تصور کنید وقتی تصمیم می گیرید به کشوری سفر کنید وقتی پرواز مستقیم از مبداء به مقصدتان وجود دارد راحت تر بار سفر می بندید اما اگر قرار باشد از فرودگاه ترانزیت استفاده کنید کمی با تردید به این سفر می اندیشید به نظر من این دو مورد از اصلی ترین کارهایی است که باید ایران انجام دهد و به بازارهای هدفش پرواز مستقیم راه اندازی کند می توانم به ترکیه در این زمینه اشاره کنم شما امروزه شاهد پروازهای بسیاری از ترکیه به دیگر نقاط جهان هستید اما ایران شرایطی متفاوت را تجربه می کند.
شما امکانات بسیار مناسبی در شمال و جنوب کشورتان دارید به عنوان مثال همانطور که گفتم وقتی به قشم سفر کردم واقعا حیرت زده شدم از اینهمه زیبایی اما متاسفانه هنوز خوب این امکانات به کار گرفته نشده تا گردشگری در آن رونق بگیرد. سواحل این منطقه می توانند همانند بالی در کشور من موفق عمل کند و سالانه هزار نفر و البته هزاران دلار را به صنعت گردشگری کشورتان هدیه بدهد.
البته که این موضوع هرگز مشکل ساز نیست چون بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر مسلمان هم اکنون این امکانات را به صورت گردشگری حلال برای گردشگران مسلمان مهیا کرده اند بنابراین به عقیده من اینها بهانه است که چون قوانین مذهبی رعایت می شود پس گردشگری در منطقه نباید موفق شود . بدون تردید همه قوانین در دین اسلام کاملا محاسبه شده و می توان از آنها به نحو احسن استفاده کرد.
بله، این امکان وجود دارد چون هم اکنون گردشگری دریایی و عبور و مرور کشتی های کروز یا همان تفریحی در جهان رونق گرفته است البته با توجه به ارزان قیمت بودن آنها می توان این موضوع را متصور شد که کشتی هایی بین دو کشور مسافران را جابه جا کنند چون بستر کار در هر دو کشور بسیار مهیاست ولی هنوز جرقه ای برای شروع زده نشده است.
پاسخ شما در حال حاضر منفی است چون به نظر من هر دو کشور در حال بازسازی صنعت گردشگری خود هستند بنابراین فعلا در داخل مشغول به تصویب قوانین و البته جذب سرمایه هستند و هنوز نوبت به خارج از مرزهایشان نرسیده است بدون تردید وقتی بستر سازی مناسبی صورت گیرد این گونه درخواست ها هم ایجاد خواهد شد که کشور من با رویی باز از آن استفاده می کند در مورد ایران هم فکر کنم شرایط همین طور باشد.
این افراد اولین وظیفه ای که دارند معرفی فرهنگ کشورشان در کشور میزبانشان است بنابراین این نقش کاملا قابل تامل است و می توان از آن برای جلب نظر گردشگران استفاده کند. در این زمینه ایران و اندونزی همکاری های بسیار مفیدی با یکدیگر داشته اند به عنوان می توان از برگزاری نمایشگاههای فرهنگی و هنری در پایتخت دو کشور یاد کرد .
همانطور که می دانید امروز گردشگری ارزان قیمت یکی از علاقه های گردشگران است و سعی می کنند که مناسبترین قیمت را برای اقامت خود بپردازند بنابراین این نوع هتل ها با توجه به امکانات مالی و البته تجاری خودشان می توانند خدمات بسیار ارزان تری را نسبت به دیگر هتل هایی که شخصی اداره می شوند ارایه دهند اینجاست که می توان شاهد حضور گردشگران باشیم. در مورد ایران می توان گفت که هنوز ایران از نظر هتلداری کارهای بسیاری را باید انجام دهد تا بتواند قدرت رقابت با همسایگان خود داشته باشد.
بطور کلی گردشگری حلال به تازگی موقعیت ویژه ای در صنعت سبز جهانگردی را به خود دیده و از آنجا که ایران کشوری مسلمان است بهترین فرصت برای برقراری ارتباط بین کشورهای مسلمان و تبادل گردشگران بین آنهاست به عنوان مثال همانطور که می دانید حدود 90 درصد جمعیت اندونزی مسلمان هستند بنابراین شرایط برای همکاری دو کشور بسیار فراهم است به عقیده من ایران با توجه به اماکن مقدس ایران مثل شهر مشهد و قم و البته توانایی های گردشگری خود می تواند به قطب گردشگری حلال در منطقه تبدیل شود. اما متاسفانه هنوز در ابتدای راه است که باید با سرعت حرکت کند تا بازارهای هدفش را از دست ندهد ، چون کشورهای گردشگر پذیر غیر مسلمان هم به این موضوع توجه ویژه ای دارند و البته تدابیر مفیدی اندیشیده اند. تایلند ، چین ، استرالیا و ترکیه از جمله این کشورها هستند.
بهترین فصل ایران به نظر من بهار و پاییز است، بنابراین اگر قرار بشود که من به اندونزیایی ها توصیه کنم حتما این دو فصل را خواهم گفت.
همانطور که می دانید گردشگران بسیاری از کشورهای گرمسیری علاقمند هستند برای دیدن برف و البته ورزشهای زمستانی چمدان ببندند و هزینه بپردازند پس ایران که این همه امکانات زمستانی را در اختیار دارد می تواند بهترین مقصد گردشگری این گروه باشد. بهعنوان مثال همین شهر تهران با کمتر از نیم ساعت رانندگی می توانید به پیست اسکی توچال برسیم شاید کمتر شهری در جهان باشد که این امکانات را دارد .
بدون تردید مجموعه پاسارگاد را بهترین دیده ام و پس از آن شهر اصفهان است . دیدن محوطه باستانی پاسارگاد فکر کنم آرزوی بسیاری از گردشگران خارجی در ایران است که سازمان گردشگری ایران باید این شرایط را برایشان به سادگی فراهم کند. تا درآمد هنگفتی از آن به دست آورد.
کله پاچه و سیراب شیردان را بهترین غذای ایرانی دیدم و سعی می کنم با توجه به سلامتی خودم هر چند وقت یکبار این غذا را بخورم البته کباب های ایرانی هم جزو علائق من است.
بله ما در اندونزی غذایی شبیه دیزی شما داریم اما با کمی تفاوت ولی اصل مطلب همان است
زیبا ؛ اما متمدن و پر از شور و هیجان
کمتر از دو ماه یا شصت روز تا پایان یک سال دیگر از تقویم هجری شمسی در کشورمان باقی نمانده است. تعطیلات آخر سال یکی از مهمترین رویدادهای این تقویم و البته مهمترین زمان و به قول معروف پیک سفر در ایران باستانی ماست. در این زمان به یکباره جامعه ایران بار سفر می بندد و مسئولان و البته تمام ارگانهای خصوصی و غیر خصوصی در صنعت گردشگری کشورمان را با سیل خروشانی از تقاضای سفر مواجه می کند. هرچند بسیاری از سفرها برای بازگشت به خانه پدری در اقصی نقاط ایران است اما بازهم بسیاری از هموطنان ما به دنبال یافتن مقاصدی نوین برای گذراندن تعطیلات خود در این فصل هستند. به همین دلیل اکثر آنها از هم اکنون در جراید و البته دنیای مجازی به دنبال یافتن بهترین موقعیت سفر با مناسب ترین هزینه در داخل یا خارج از مرزهای کشورمان خواهند بود.
بدون تردید روزی نیست که یک پیامک تبلیغاتی ، تبلیغ در جراید یا هر نقطه دیگر توجه ما را در این زمینه به خود جلب نکرده باشد و با شعارهای بسیار دلربا برای دقایقی ذهنمان را با خود به مقصد پیشنهادی در آن آگهی نبرده باشد.
اما ، امسال با توجه به موضوعات اقتصادی و بالا و پایین شدن نرخ تورم این موضوع یعنی توجه به مقوله سفر در بین مسئولان و البته مسافران نوروزی کمی از سالهای گذشته داغتر شده است بطوری که مسئولان به دنبال پایین آوردن هزینه سفر در کشور و مسافران به دنبال یافتن مقاصد گردشگری مناسب با جیبشان هستند بنابراین هر دو گروه هدفی مشترک را دنبال می کنند اما انتخاب راه برای هرکدام بدون تردید سرنوشت ساز خواهد بود، اینجاست که باید مسئولان و دست اندرکاران سفر به نوعی برنامه ریزی کنند تا فرهنگ سفر کشورمان همسان با شرایط موجود تغییر کند و با تغییر فرهنگ سفر ایرانیان بتوانیم سفرهایمان را ارزان کنیم.
اگرچه سالهاست که دولت دست اندرکاران و متولیان سفر در کشورمان را در ستادی معروف به ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی بسیج کرده تا این امکان را برای متقاضیان نوروزی فراهم کند اما امسال این ستاد هم باید بیشتر نسبت به مدیریت خود دقت کند تا به خوبی بتوانند این سیل تقاضای سفر در پایان سال را کنترل و بالاترین کیفیت خدمات را در اختیار متقاضیان قرار دهند. یکی از راهکارهای پیشنهادی دولتی ها برای کنترل هزینه سفر ارایه کارتی به نام سفرکارت بود تا علاوه بر ایجاد تسهیلات سفر برای مسافران ایرانی بتواند مدیریت تقاضا را نیز برای مسافران ایجاد کند اما متاسفانه هنوز به دلیل عدم تغییر فرهنگ سفر ما ایرانیان هنوز این کارت در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته و از بسیاری از پتانسیل ها و توانمندیهای این طرح نتوانسته ایم استفاده بهینه برای ارزان شدن سفر مسافران و البته رونق اقتصادی دست اندرکاران سفر داشته باشیم که این موضوع خود گواهی بر فرهنگ سازی نوین در سفرهایمان خواهد بود.
افزایش قیمت بلیت هواپیماف اتوبوس و در نهایت افزایش هزینه اقامت از جمله مواردی است که هم مردم و هم مسئولان را امروزه به خود مشغول کرده و بدون تردید اگر راهکاریی برای معقول کردن هزینه سفر با توان مردم اندیشیده نشود ممکن است این موضوع پیامدهای ناخوشایند همچون پایین آمدن سطح کیفیت خدمات و تعطیلی برخی از موسسات گردشگری و البته اقامتی و در نهایت حذف سفر از سبد خانوار خواهد شد که به عقیده بسیاری از جامعه شناسان این اتفاق تاثیر ناگواری در نشاط جامعه خواهد داشت . بدون تردید سفر و گردشگری هرگز نباید از سبد هزینه های خانواده حذف شود تا علاوه بر حفظ شور و نشاط جامعه چرخه اقتصاد گردشگری ایران به عنوان هفتمین کشور پرجاذبه جهان به گردش در آید و زمینه اشتغال زیادی هم در کشور فراهم گردد.
طبق تصور نادرست قبلی و یا حتی کنونی ما سفرهای ارزان لزوما بی کیفیت نیست و ممکن است حتی گاهی در سطحی کاملا بالایی و با رعایت استاندارد خدمات مناسبی در اینگونه سفرها ارایه شود . اگرچه امسال بطور کلی سفرهای ارزان و ارزان سازی سفر موضوع سوء استفاده برخی از برگزار کنندگان تورهای مسافرتی قرار گرفته و با آگهی های خیره کننده و غیر قابل تصوری مشغول جلب مسافران نوروزی به خود هستند اما هنوز هم می توان از این قبیل سوء استفاده ها جلوگیری کرد و با تغییر نگرش سفر در ذهنمان سفری ارزان ولی با کیفیت را تجربه کنیم.
اگرچه نگاه به موضوع سفر هنوز در بین ما ایرانیان ترجمه ای متفاوت از جامعه بین المللی دارد و به اقامت در هتل های لوکس و استفاده از خطوط هواپیمایی خلاصه شده اما بدون تردید با توجه به تغییرات ارزی و البته نرخ تورم باید تغییراتی در آن یعنی نگرش ما به سفر حاصل شود تا در نهایت بتوانیم استاندارد سازی جدیدی در نظر مسافر و البته ارایه کنندگان خدمات سفر متناسب با شرایط کنونی ایجاد کنیم.
مدیریت سنتی صنعت گردشگری ایران هرچند هنوز خود را با این تغییرات هماهنگ نمی بیند، اما اگر مردم درخواست خدمات خود را با تعریفی جدید تغییر دهند بدون تردید این تقاضاهای نوین باعث حضور خدماتی متناسب در بازار سفر کشورمان خواهد شد و در نهایت باعث تغییر فرهنگ سفر و همه گیر شدن سفرهای ارزان می شود . این تغییر فرهنگ تعریف سفرهای ارزان را لزوما بی کیفیت معرفی نخواهد کرد بلکه با مدیریت تقاضا می تواند عرضه را نیز ترقی دهد و علاوه بر اقتصادی کردن سفر برای خانواده ها آن را استاندارد نیز بکند.
ایجاد مراکز اقامتی ارزان قیمت همچون هاستل ها یا کمپ های حاشیه شهرهای توریست پذیر طبق استانداردهای بین المللی، برقراری خطوط پروازی ارزان قیمت با قیمت های پایه و البته ترویج استفاده صحیح از کارتهای اعتباری سفر با روش های علمی و در نهایت بازرسی های مستمر از واحدهای ارایه دهنده خدمات سفر به مسافران می تواند از پیامدهای این تغییر تقاضا در بین مسافران ایرانی باشد. به گفته بسیاری از دست اندرکاران سفرهای ارزان قیمت که هم اکنون دستاویزی برای سودجویی و سوء استفاده از مسافران ایرانی شده با این روش می تواند زمینه اشتغال و البته رونق صنعت گردشگری کشورمان را حتی با شرایط موجود رقم بزند که موفقیتی به واقع بزرگ برای صنعت گردشگری نوپای ایران است.
به هر حال ایرانیان به روایت تاریخ همیشه مردمانی شاد و اهل سفر بوده اند که شاهد مثال آن گلگشت های یک روزه و پیکنیک های خانواده است که خود حاکی از ریشه دار بودن سفرهای ارزان قیمت گروهی در جامعه ما بوده بنابراین می توانیم با استناد به این روحیه و البته ایجاد شرایط مناسب و استاندارد در کشورمان می توانیم دوباره سفرهای ارزان قیمت را علمی و البته استاندارد در ایران رونق دهیم.
عزتی
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس:
تصدی گری جذب گردشگران سلامت به بخش خصوصی واگذار شود
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: دولت و نظام جمهوری اسلامی باید در بخش کلان جذب گردشگران سلامت سرمایه گذاری کنند اما تصدی گری جذب این گردشگران را به بخش خصوصی واگذار کنند.
به گزارش روابط عمومی بیمارستان فوق تخصصی رضوی، عزت الله یوسفیان ملا در ارتباط با سومین کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت کشورهای اسلامی اظهار کرد: به طور کلی گردشگری در دنیا از تمام درآمدها و منابع موجود در آن کشور بالاتر است و اگر جاذبه های گردشگری در کشوری وجود داشته باشد موفقیت زیادی در جذب سرمایه عاید آن کشور می شود.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی افزود: پیشرفته ترین کشورهای دنیا از نظر تولیدی و اقتصادی صنعت گردشگری را در کنار ابزار تولیدی خود حفظ کرده اند چون به خوبی به سودآوری آن واقف هستند.
یوسفیان ملا یادآور شد: کشورهای ایتالیا و یونان که بیشترین صنعت را داشتند، در صنعت گردشگری با تزلزل مواجه شده اند چون گردشگران کشور آنها را نقطه امنی نمی دانند و درنتیجه اقتصاد آنها رو به نابودی است.
وی خاطرنشان کرد: با وجودی که کشور مصر دارای منابع نفتی نیست اما جاذبه هایی که در آثار تاریخی دارد سبب شده تا هرساله تعداد زیادی گردشگر به این کشور سفر کنند و میلیون ها دلار از این طریق وارد اقتصاد این کشور می شود.
یوسفیان ملا تاکید کرد: باید در بخش جذب گردشگران سرمایه گذاری شود که ضمن شکوفایی اقتصادی می توان بیشترین درآمدزایی را برای کشور به ارمغان آورد.
وی با اشاره به بخش خدمات درمانی در کشور اظهار کرد: با وجود تحریم ها بزرگترین پزشکان در اتحادیه اروپا و امریکا متخصصان ایرانی هستند و قابلیت ها و ظرفیت های پزشکی ایران در منطقه در سطح بالایی قرارگرفته است.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی اذعان کرد: در این راستا با جذب بیماران در بیمارستان های کشور و ارائه خدمات درمانی و رفاهی مناسب در جذب گردشگران سلامت کوشید.
یوسفیان ملا خاطرنشان کرد: کشورهایی که در جذب گردشگران سلامت فعالیت می کنند خدمات رفاهی همراهان بیماران را در نظر می گیرند و سعی می کنند تا در کنار مراکز درمانی جاذبه هایی مانند پارک کودک و هتل های زیبا بسازند تا این تسهیلات رفاهی گردشگران سلامت را برای حضور در کشور آنها ترغیب کند.
وی در ارتباط با نقش بخش خصوصی در جذب گردشگران سلامت گفت: دولت و نظام جمهوری اسلامی در کلان جذب گردشگران سلامت سرمایه گذاری کنند اما تصدی گری جذب این گردشگران را به بخش خصوصی واگذار کنند.
وی افزود: ابتکار عمل و خلاقیت و نوآوری بیشتر در بخش خصوصی شکوفا می شود و دولت در سیاست کلی جذب گردشگران فعالیت کند اما با سپردن تصدی گری جذب این گردشگران به بخش خصوصی کارخود را سبک تر کرده و سبب خدمت رسانی بیشتر می شود.
چند مدتی هست که مبحث رونق اقتصاد گردشگری در ایران بسیار داغ شده و در گوشه و کنار اخبار هر روز شاهد اظهار نظر یا طرحی جدید در این زمینه هستیم . ایران که به گفته مسئولان دولتی قصد دارد در سال 91 حدود 7.5 میلیون گردشگر را داخل ایران پذیرایی کند به دنبال راهکارهایی برای رسیدن به این تعداد گردشگر بوده وهست ، یکی از این راهکارها حضور در نمایشگاههای بین المللی گردشگری که گوشه و کنار این کره خاکی برگزار می شود . بسیاری از این نمایشگاهها از شهرت جهانی برخوردار هستند و بسیاری هم محلی برگزار می شوند اما یکی از آنها نمایشگاه گردشگری مالزی بود که چندی پیش اختتامیه آن برگزار شد. ایران نیز که به عنوان یکی از شرکت کنندگان فعال این نمایشگاه بود توانست نظر بسیاری از دست اندرکاران ، فعالان صنعت گردشگری و البته ماجراجویان مالایی را به خود جلب کند و البته از آنجا که ایران هم همانند دیگر کشورها به درآمد حاصل از رونق و توسعه صنعت گردشگری توجه کرده گفتگویی صمیمانه با بهزاد خاکپور ، رایزن محترم اقتصادی سفارت جمهوری اسلامی ایران در این کشور که مسئول هماهنگی حضور کشورمان در این نمایشگاه بود را ترتیب دادیم . بدون تردید این مصاحبه برای دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران که قصد حضور در دیگر نمایشگاههای مشابه سراسر دهکده جهانی را دارند بسیار جذاب و خواندنی خواهد بود.
2. نقش رایزنان اقتصادی ایران در توسعه صنعت گردشگری کشورمان چیست ؟
سفارت خانه ها بویژه در شرایط دشوار کنونی نقش مضاعفی در حفظ و توسعه مناسبات تجاری کشورمان با سایر کشورهای جهان دارند. به طور کلی این تلاش ها معمولا بدلیل ماهیت خویش به اغلب قابل اعلام و شرح و بسط نیستند با این حال موثر و مهم می باشند. در صورتی که سارمان میراث فرهنگی در همکاری با وزرات امور خارجه بتواند ظرفیت های گردشگری کشور همراه نقاط قوت و ضعف به اطلاع رایزنان اقتصادی ایران در سفارت خانه های کشورمان برساند و همچنین بر اساس مدل از قبل پیش بینی شده، برنامه ی مشخصی را با تخصیص بودجه مناسب به اجرا در آورد، شاهد توفیقات بسیار خوبی در استفاده از ظرفیت های بسیار خوب سفارت های ایران در سراسر جهان در خصوص جلب گردشگران خارجی خواهیم بود.
3. آیا رایزنان فرهنگی نیز در این زمینه امکان همراهی دارند یا خیر؟شاید به طور مستقیم خیر. اما هر تلاش هوشمندانه ای در جهت ارتقای وجهه ایران در خارج از کشور، می تواند به طور غیر مستقیم به توسعه تجارت و مناسبات میان ملتها کمک نماید.
4. به عقیده شما گردشگری ایران تا موفقیت جذب حدود هفت و نیم میلیون گردشگر سالانه چقدر فاصله دارد؟از مبانی و استدلالاتی که منجر به ارائه این رقم شده بی اطلاع هستم. اما به عنوان کسی که اطلاع اندک و تجربه محدودی در این حوزه دارم، رسیدن به این اعداد را دور از اتنظار می دانم. ورود این تعداد گردشگر به معنی آن است که روزانه باید 20 هزار گردشگر را بتوانیم اسکان دهیم و این رقم بدون در نظر گرفتن ده ها میلیون گردشگر داخلی است. تا جایی که می دانم هرگاه چند اجلاس بین المللی و یا یک اجلاس بزرگ در تهران برگزار می شود، با مشکل اقامت هیأت های رسمی روبرو هستیم. فراموش نمی کنم که چند سال پیش، برای یک هیأت رسمی ترکیه، قادر به پیدا کردن اتاق در هتل و یا حتی مسافرخانه ها در تهران نشدیم و به ناچار هیأت مزبور شب را در منزل دیپلمات ترک به سر برد. آیا ظرف سه سال گذشته تحولی در زیر ساختارهای کشور پدید آمده است؟ شخصا معتقدم چنانچه نتیجه تمام تلاش های ما منجر به اعزام سه تا پنج هزار گردشگر مالزیایی در یک دوره شش ماهه آبان 91 تا اردیبهشت 92 (که فصل گردشگری مالزی است) بشود،گام بسیار بزرگی برداشته ایم. این عدد برای دوره قبلی کمتر از چند صد گردشگر بوده است.
5. آیا سفارت جمهوری اسلامی ایران در کشور محل خدمت شما سیستمی مبنی بر ثبت خاطرات گردشگرانی که از ایران بازدید کرده اند دارد یا خیر؟خیر، با این حال متعاقب اعزام یک هیأت متشکل از مدیران ارشد 21 شرکت تور و نراول مالزی به ایران، به سرپرستی رئیس اتحادیه تور و تروال مالزی و معاونان ایشان (خرداد ماه 1390) پرسشنامه های نسبتا دقیق و جامعی تهیه و اطلاعات بسیار مهمی از نتایج سفر و نقاط قوت و ضعف گردشگری در ایران از منظر خبرگان گردشگری مالزی تهیه گردید که راهنمای خوبی برای برنامه ریزی های ما بوده و خواهد بود.
6. به نظر شما حذف روادید بین دو کشور چه تاثیری برای توسعه گردشگری آنها دارد؟
مالزی عملا با تغییر قوانین خویش ورود گردشگران ایرانی را به خاک خویش سهل و راحت نموده است. شاید معطلی ورود به مالزی در فرودگاه های این کشور عمدتا از ورود ایرانیان به ایران راحت تر است. این کشور اخیرا فرمهایی ثبت اطلاعات شخصی> پرواز و محل اقامت و .. را هم حذف نموده است شما به رایگان و براحتی می توانید وارد مالزی شود. اما در مقابل کماکان رویه قابل اعتمادی در خصوص ورود گردشگران مالزی به ایران نداریم. دادن روادید در فرودگاه های کشور اطمینان بخش نیست و بعضا در مواردی> گردشگران معدود مالزیایی که قصد ورود به کشور را داشته اند از فرودگاه بازگردانده (دیپورت) شده اند! همچنین فاقد ظرفیت کافی برای صدور ویزای فرودگاهی به هیآت های 30 تا 50 نفره هستیم و این کار وقتگیر و ملال آور خواهد بود. نیازمند طراحی جدید و اطمینان بخش در این حوزه هستیم.
7. حضور ایران در نمایشگاههای بین المللی گردشگری واقعا تاثیری داشته یا اینکه می توان راهکارهای جایگزینی به جای صرف هزینه های کلان و موازی کاری در این نمایشگاهها یافت؟
قبلا هم گفته ام که اساسا معتقد نیستم که حضور درنمایشگاه ماتا یا هر اقدام دیگری، به تنهایی تأثیر شگرفی بر جای خواهد داشت. اما معتقدم مجموعه تلاش های انجام گرفته از سوی سفارت ایران که با حمایت و همراهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و استانهایی مانند اصفهان و از همه مهمتر اتحادیه تور و تروال مالی (ماتا) صورت گرفته است، نتایج و ثمرات خوبی برجای گذاشته و خواهد گذاشت. حضور در نمایشگاه ماتا از اقدام بسیار خوبی بود که قطعا بدون آن، تلاش ها برای اعزام گردشگران مالزیایی به نتایج مورد نظر نخواهد رسید.
8. به نظر شما اهمیت جاذبه سازی در صنعت گردشگری ایران چیست؟
در واقع در معرفی امکانات و فرصت های گردشگری خود به مردم جهان کار جدی انجام نداده ایم. به عنوان مثال در یک دو سال گذشته کجا و در چه رسانه ی بین المللی - اعم از تلویزیون، رادیو، نشریات تخصصی و ....) به معرفی جاذبه های گردشگری ایران پرداختیم. مالزی قریب 460 میلیون دلار در سال صرف معرفی خویش و تگ لاینMalaysia, Truly Asia می کند. تا جایی که اطلاع دارم از سال 1388 کاری در خصوص معرفی ایران به عنوان یک مقصد گردشگری صورت نگرفته است.
9. آیا جاذبه های باستانی ایران تا ابدبرای جلب گردشگران کافی خواهد بود؟
بله میراث باستانی ما موضوعی است که تا ابد به عنوان یکی از جذاب ترین موارد> نقش مهمی برای جلب گردشگران بین المللی بویژه از کشورهایی که گردشگران آنها از معلومات عمومی بالاتری برخوردارند، خواهد بود. هرچند در مورد گردشگران مالزیایی باید بگویم، آنها بیشتر به شیفته مناظر هستند تا تاریخ و به همین دلیل مثلا از حمام فین کاشان که بیشتر دارای مناظر زیبایی است، بسیار بیشتر از تپه سیلک یا موزه ارزشمند ایران باستان خوششان می آید.
10. جایگاه صنعت گردشگری ایران در اقتصاد کشورمان چیست؟
در حال حاضر شاید نقش دست چندم داشته باشد. اما در مالزی که نهمین مقصد گردشگران جهان بوده و در سال 2011 بیش از 24 و نیم میلیون گردشگر جذب نموده است به عنوان دومین منبع درآمدی این کشور محسوب می گردد.
11. اهمیت سرمایه گذاری خارجی در گردشگری ایران چیست؟
بسیار مهم و اساسی است مشروط بر اینکه محقق گردد. این سرمایه گذاری ها معمولا با حمایت موسسات پولی و مالزی جهان مانند بانک ها صورت می گیرد و به دلیل شدت فشارها، این موسسات حتی اگر مایل باشند، عملا امکان چندانی برای نقش آفرینی در این حوزه ندارند.
16. آیا واقعا ایران برای مسافران وگردشگران جاذبه ای خاص دارد؟
قطعا و بی تردید. ایران علیرغم محدودیت ها و مشکلات فرا رو، کماکان یکی از ارزشمندترین مقاصد گردشگری جهان است.
17. آیا واقعا در آمد صنعت گردشگری ایران در صورت موفقیت توان جایگزینی صنعت نفت را دارد؟ اطلاع دقیقی از آمارها ندارم و علاقه ای به گمانه زنی ندارم چراکه این موضوع با اما و اگر های زیادی مرتبط است. بی تردید گردشگری یک از حوزه هایی است که برای تمام ملتهای جهان به عنوان یک منبع بزرگ درآمد و اشتغال زایی مورد توجه قرار داشته و در ایران نیز به همین دلایل می بایست مورد توجه مقتضی قرار گیرد.
19. صنعت هتلداری ایران با استانداردهای جهانی چقدر فاصله دارد ؟ از نظر نیروی انسانی و مدیریت نیارمند آموزش های جدی هستیم. هتلهای معدودی دارای کادر آشنا به زبان انگلیسی هستند. در بسیاری از هتل های 4 و 5 ستاره ایران هنوز یک بروشور راهنما به زبان انگلیسی در مورد همان هتل و یا حتی شماره تلفن های داخلی هتل وجود ندارد.
20. نقش خطوط هوایی در موفقیت گردشگری کشورها چه بوده ؟
طبیعتا در مورد کشورهای غیر همجوار، ارتباط هوایی مهمترین راه تبادل گردشگر است. هم اکنون سه شهر ایران با چهارده پرواز مستقیم به پایتخت مالزی مرتبط هستند. هرچند که قریب به اتفاق مسافران این خطوط را گردشگران ایرانی تشکیل می دهند.
21. آیا نمایشگاه مالزی و حضور ایران در آن موفقیت آمیز بوده ؟
طبعا این سئوال بایستی از فردی غیر از من سئوال شود. ج.اب کلیشه ای این است که خیلی موفقیت آمیز بود اما بهتر است این موضوع از شرکتهای ایرانی حاضر در نمایشگاه، سازمان میراث فرهنگی و بویژه اتحادیه تور و تروال مالزی (مالزی) و شرکتهای مالزیایی که با طرف های ایرانی مذاکره داشته اند سئوال شود. با این حال عرض می کنم که گام بلند و موفقیت امیزی بود و شاید به نوعی اولین تجربه سفارت خانه های ایران برای ورود همه جانبه به تمام عرصه های (حتی فنی) گردشگری بود. اما اگر سئوال این باشد که برنامه به بهترین وجه ممکن برگزار شد، پاسخ من چیز دیگری خواهد بود.
22. پیشنهاد شما برای ایران جهت شرکت در نمایشگاههای مشابه سراسر جهان چیست؟
نسخه ی واحدی وجود ندارد. هر چند در کلیت موضوعات یکی هستند اما رمز موفقیت در دانستن و توجه به کلیات نیست. آنچه باعث توفیق است توجه به جزئیات و مختصات هر کشور و ملت و مقررات کشور مورد نظر است و مثلا در مالزی فقط شرکتهایی که متعلق به اتباع مالزی هستند می توانند اقدام به اعزام گردشگران در این کشور نمایند و اتباع حقیقی و حقوقی خارجی، حتی اگر در مالزی شرکتهای به ثبت برسانند قادر به این کار نیستند. من حتی حضور ایران در نمایشگاه بعدی را به شکل کنونی به صلاح نمی دانم و معتقدم باید طراحی جدیدی منطبق با دستاوردهایمان داشته باشیم. مثلا در این فکرم که سازمان میراث فرهنگی به جای دادن غرفه ها به شرکتهای ایرانی، غرفه ها را به طور نیمه بها در اختیاز شرکتهای مالزیایی قرار دهد که پکیج های گردشگری ایران را در نمایشگاه عرضه کنند، البته موضوع نیازمند بررسی بیشتر است.
27. عقیده شخصی شما در باره ارایه تخفیف برای جلب گردشگران به ایران چیست؟ آیا این نسخه ای مناسب برای رونق گردشگری ایران است یا خیر؟
به طور کلی با دادن سوبسید موافق نیستم. بویژه اینکه کارهای بهتری می تواند صورت بگیرد. ورود گردشگر به ایران با طراحی ها و اعمال مدیریت های کارشناسی می تواند بسیار ارزان شود. مشکل کنونی بالا بودن هزینه ی گردشگری برای خارجیان در ایران نیست. قیمت ها مناسب است بویژه با کاهش مستمر ارزش ریال، این هزینه تا حدی کاهنده هم هستند. مشکل ما فقدان یک ریال یا دلار هزینه تبلیغ کشور در خارج است. مشکل ما فقدان نیروی انسانی آموزش دیده و فعال است. اما به هر حال، بدیهی است که کاهش هزینه ها بویژه در دو سال اول بسشیار مهم است. شاید برای یک بازار مانند مالزی، اگر در دو یا سه سال اول این تخفیف ارائه شود تا فرصت معرفی جادذبه های گردشگری ایران به مردم مالزی مهیا گردد و به اصطلاح بازار گرم شود، این کار به صلاح باشد.
30. با توجه به موفقیت کشور مالزی در صنعت گردشگری آیا همکاری هایی بین دو کشور و استفاده از تجربیات آنها صورت گرفته یا خیر؟
بله تاکنون سه کمیته فنی گردشگری در طی سه سال اخیر میان دو کشور برگزار شده و توافقنالمه های همکاری هم بین دو دولت به امضا رسیده است. وزیر گردشگری مالزی سال گذشته از ایران دیدار کرد و در تدارک برنامه ریزی برای سفر جناب آقای موسوی، معاون رئیس جمهور در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور به مالزی در ماه های آتی هستیم.
32. نقش بخش خصوصی در تضمین موفقیت صنعت گردشگری ایران چیست؟
بدیهی است نقش دولت سیاست گذاری و طراحی است و قائدتا بار اصلی کار گردشگری بر عهده بخش خصوصی است که در راستای مقررات به این امر اهتمام خواهند داشت.درست مانند آنچه در مالزی یا قریب به اتفاق کشورهای دیگر جهان صورت می گیرد.
33. به عقیده شما دولت چه نقشی را برای آینده گردشگری ایران باید به عهده داشته باشد؟
سیاست گذاری، تبلیغ مسقیم و حمایت از برنامه های تبلیغی شرکتهای خارجی برای فروش پکیج های ایران و برگزاری تورهای آشنا سازی و تسهیل برقراری ارتباط میان شرکتهای ایرانی و خارجی. ما در سفارت، پس از مذاکرات بسیار متعدد و رایزنی با ماتا و برخی شرکتهای تور و تروال مالزیایی و شرکتهای مشاور تبلیغاتی، تبلیغ گردشگری ایران در شش حوزه از جمله تبلیغات خیابانی (بنرها و بیلبوردها)، رادیو و تلویزیون (مانند شبکه های تخصصی سفر و گردشگری)، روزنامه ها عمومی و نشریات تخصصی، مساعدت به تبلیغ پکیج های ایران (مانند ترکیه که نیمی از هزینه تبلیغات شرکتهای مالزیایی برای اعزام گردشگر به ترکیه را پرداخت می کند)، تبلیغات آنلاین در فضای اینترنت و .... را با هزینه های معادل 248 هزار دلار طراحی و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تقدیم نمود که تاکنون در این خصوص - علی رغم پیگری ها - پاسخی واصل نگردیده است.
37. آیا آماری از تعداد گردشگران ایرانی که از مالزی بازدید کرده اند در دست دارید ؟
در سال 2011 قریب 135 هزار گردشگر ایرانی از مالزی بازدید کرده اند که رقمی در حدود 280 میلیون دلار در این کشور هزینه نموده اند.
39. طی سال 2012 میلادی تا کنون چند نفر مالایی از ایران بازدید کرده اند؟
به عنوان گردشگر، شاید چند صد نفر!!
40. هزینه هر گردشگر در مالزی بطور متوسط چقدر برآورد شده است؟
به طور متوسط یک گردشگر در مالزی 830 دلار در سال 2011 هزینه نموده است.
41. هزینه اقامت و گردشگری هر نفر مالایی در ایران چقدر برآورد شده است؟
برای یک تور یک هفته ای با هتل های سه ستاره، بسته ها (همراه با بلیط رفت برگشت و یک بلیط هوایی داخلی) در حدود 3500 رینگیت معادل تقریبی 1130 دلار است.
ما در سفارت، پس از مذاکرات بسیار متعدد و رایزنی با ماتا و برخی شرکتهای تور و تروال مالزیایی و شرکتهای مشاور تبلیغاتی، تبلیغ گردشگری ایران در شش حوزه از جمله تبلیغات خیابانی (بنرها و بیلبوردها)، رادیو و تلویزیون (مانند شبکه های تخصصی سفر و گردشگری)، روزنامه ها عمومی و نشریات تخصصی، مساعدت به تبلیغ پکیج های ایران (مانند ترکیه که نیمی از هزینه تبلیغات شرکتهای مالزیایی برای اعزام گردشگر به ترکیه را پرداخت می کند)، تبلیغات آنلاین در فضای اینترنت و .... را با هزینه های معادل 248 هزار دلار طراحی و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تقدیم نمود که تاکنون در این خصوص - علی رغم پیگری ها - پاسخی واصل نگردیده است.
برگزاری نمایشگاههای بین المللی گردشگری در چند دهه اخیر فکر بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر را به خود مشغول کرده و فواید و اثرات مثبت آن در صنعت سبز گردشگری باعث شده تا بسیاری از کشورها در برگزاری اینگونه نمایشگاهها از یکدیگر سبقت بگیرند و البته از سوی دیگر تب تند شرکت در اینگونه نمایشگاهها نیز در سراسر این دهکده جهانی بالا گرفته و بسیاری از کشورها که قصد سرمایه گذاری کلان در صنعت گردشگری خود دارند را روانه این نمایشگاهها در جای جای این کره خاکی می کند.
هر سال یا هر هفته و هر فصل خبری از برگزاری یکی از این نمایشگاهها در گوشه و کنار دهکده جهانی را می خوانیم یا می بینیم که برخی از آنها بسیار مشهور هستندو بزرگ ولی برخی دیگر کوچک و محلی برگزار می شوند، یکی از آخرین نمایشگاههای بین المللی صنعت گردشگری و صنایع وابسته آن نمایشگاهی به نام ماتا MATTA در کشور گردشگرپذیر مالزی بوده که همین چند روز قبل یعنی 10 سپتامبر سال 2012 میلادی به کار خود پایان داد این نمایشگاه هر سال دوبار در این سرزمین سرسبز برپا می شود و هزاران شرکت و البته دهها هزار علاقمند سفر و گردشگری را از سراسر جهان به کوالالامپور می کشاند اینبار این نمایشگاه با حضور وزیر گردشگری مالزی و بسیاری از مسئولان دولتی وخصوصی کشورهای مختلف از جمله کشور ایران در مرکز تجاری پوترا افتتاح شد.
هرچند وزیر گردشگری مالزی هنگام بازدید از غرفه ایران بسیار هیجان زده بود و با ابراز خرسندی از حضور ایران در این نمایشگاه به جایگاه بسیار مناسب گردشگری ایران نزد مردمش اشاره کرد اما باید دید که آیا اینگونه اظهار نظرها و تصمیمات هیات ایرانی در جهت رشد و رونق این صنعت بسیار درآمدزا در کشورمان صورت گرفته یا فقط نسخه هایی تکراری و بدون حاصل بلند مدت است.
نمایشگاه ماتا 2012 در مالزی امسال از اهمیت ویژه ای برای کشورمان برخوردار بود که عبارتند از
1. نزدیکی زمان برگزاری این نمایشگاه با اتمام اجلاس سران کشورهای جنبش عدم تعهد در تهران :
همانطور که می دانیم حدود 60 کشور جهان در سطوح مختلف سیاسی ، اقتصادی و گردشگری طی برگزاری این اجلاس از ایران بازدید کردند و در این هنگام اکثر رسانه های جهانی و معتبر نیز به انعکاس اخبار مربوط به این اجلاس در سراسر جهان مشغول بودند بنابراین ذهن بسیاری از گردشگران و البته ماجراجویان دیگر نقاط جهان با نام ایران و توانایی های گردشگری آن بسیار آشنا بوده است
2. برگزاری این نمایشگاه در کشوری اسلامی: با توجه به پتانسیل بالای گردشگری بین کشورهای اسلامی از جمله ایران و اشتراکات آئینی آنها می توان این گونه نمایشگاهها را یکی از تاثیرگذار ترین نمایشگاهها برای توسعه گردشگری بین این کشورها دانست.
3. اما یکی از پر اهمیت ترین و البته بحث برانگیزترین ویژگی های این نمایشگاه برای ایران اعلام شرایط بسیار جالب برای حضور گردشگران مالایی در کشورمان توسط مسئولان ایرانی بود
بنابراین با توجه به این امتیازات باید دید که ایران چگونه از آنها به نفع خود استفاده کرد و آیا در تجمیع این فواید به نفع رونق اقتصادی کشور در زمینه گردشگری موفق عمل کرده یا خیر؟
ایران با حضور تعدادی از مقامات مرتبط با صنعت گردشگری از جمله منوچهر جهانیان ، معاون گردشگری کشورمان و سفیر ایران در کشور مالزی و البته تعدادی از آژانس های مسافرتی و هیات های گردشگری از استانهای تهران، اصفهان، شیراز، خراسان رضوی و کرمان و خطوط هواپیمایی ایران ایر که مجموعا 36 غرفه را در اختیار داشتند به این کارزار بین المللی در زمینه گردشگری گام نهاد.
شاید بتوان گفت که مقامات ایرانی با اعلام این خبر که روادید برای گردشگران مالایی که قصد سفر به ایران را دارند حذف شده سنگ تمام گذاشتند و بهترین نتیجه را از این نمایشگاه به دست آورند و با طعم خوش غذاهای ایرانی از آنهایی که علاقمند به ایران بودند پذیرایی کردند و به قول معروف گل کاشتند اما نکته جالب توجه این بود که در کنار این خبر بسیار خوش آیند برای خارجی ها و داخلی ها امتیاز ویژه دیگری نیز به گردشگران مالایی اعطا شد آن هم تخفیفی بین 30 تا 50 درصدی ایرلاین ایرانی حاضر در این نمایشگاه و البته مراکز اقامتی از تاریخ 15 آبان تا 27 اسفند امسال بود که بیشتر گردشگران و ماجراجویان مالایی را که قصد سفر به ایران را داشتند شوکه کرد.
ناگفته نماید که اعلام این خبر توسط مسئولان دولتی ایران آنچنان با اطمینان خاطر و بدون تردید به عنوان یک دستاورد بزرگ صورت گرفت که برای بسیاری از کارشناسان گردشگری در داخل ایران نیز جالب و البته شوک آور بود. هرچند این تخفیفات صرفا برای آن دسته از گردشگران مالایی لحاظ می شود که از طریق آژانس های مسافرتی و در قالب تورهای گردشگری وارد ایران می شوند اما بازهم اعلام این خبر اینقدر جالب توجه بوده که بسیاری را به خود مشغول کرده است.
لازم به یادآوری است که منوچهر جهانیان در این نمایشگاه اعلام کرده مالزی در کنار چین به عنوان یکی از بازارهای هدف جذب گردشگری برای ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است هرچند این گفته جهانیان بیانگر این است که ایران و البته مسئولان گردشگری ایران برنامه های بلند مدتی برای جلب گردشگران خارجی را از این دو کشور تدوین کرده اند. که شاید در آینده نزدیک شاهد ارایه اینگونه تخفیف های شگفت انگیز برای جلب نظر گردشگران چینی در بازار هدف این کشور نیز از سوی مقامات گردشگری ایرانی باشیم که هم اکنون همه چیز به غیر از گردشگر به ایران صادر می کند.
اما آیا واقعا ارایه اینگونه تخفیف ها در نمایشگاههای گردشگری بین المللی، نسخه لازم و باید برای جلب گردشگران خارجی به ایران است؟ این سئوالی بود که ذهن بسیاری از کارشناسان گردشگری و حتی گردشگران را به خود مشغول کرده است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری بحث ارایه بسته های تخفیف را می توان به عنوان یکی از سیاست های تبلیغی بسیار مناسب برای جذب گردشگران در گوشه و کنار این دهکده جهانی دانست اما در اکثر مواقع این سیاست نمی تواند مفید واقع شود و بخصوص در مورد کشورهایی که در ابتدای راه جهانی شدن در صنعت سبز گردشگری هستند. این گروه می گویند: باید اینگونه سیاست ها بسیار محتاطانه اعمال شود تا نتیجه معکوس نداشته باشد.
این دست اندرکاران صنعت گردشگری بارها اینگونه ابراز عقیده کرده اند که تخفیفات ویژه ارایه شده در قالب پکیج های گردشگری همانند شمشیری دولبه برای صنعت گردشگری منطقه مورد نظر هستند که در صورت عدم کنترل تبعات آن می توانند خسارات جبران ناپذیری به صنعت گردشگری منطقه مورد نظر وارد کند. این کارشناسان اینگونه ابراز عقیده می کنند که نمی توان بازار صنعت گردشگری را با دیگر صنایع معمول در بازار مثل پوشاک یا اتومبیل مقایسه کرد ، این صنعت یعنی صنعت گردشگری دقیقا با سلیقه و علاقه انسان درگیر است و همین ارتباط مستقیم با سلیقه وعلاقه گردشگران است که برای ارایه اینگونه بسته خطرساز است چون هرچند که هزینه سفر برای بسیاری از گردشگران مهم است اما این امتیاز هرگز نمی تواند سلیقه آنها تغییر دهد بنابراین ممکن است که بسیاری از گردشگران بدون هیچ آگاهی از امکانات ایران بار سفر به این کشور باستانی را ببنند و به پشتوانه اینگونه تخفیفات وارد مرزهای ایران شوند اما با توجه به خدمات ارایه شده کاملا ناراضی از این تور به خانه بازگردند و ثبت خاطرات ناخوشایند خود در دنیای مجازی و البته بازگو کردن آن برای دیگران زمینه عدم موفقیت گردشگری ایران را پایه گذاری کنند و بطور کلی این خاطرات بد در این سفر برای آینده گردشگری ایران بسیار مضر خواهد بود.
از سوی دیگر حتی در بهترین شرایط و خوشبینانه ترین حالت این گروه از گردشگران مالایی بسیار شاد و خوشحال از سفرشان به ایران به خانه بازگردند و هزینه این سفر را در مقابل اینهمه شادی ناچیز پندارند و آن را به خاطر بسپارند هرگز حاضر نیستند برای تجربه این سفر شیرین بیش از قبل هزینه کنند و در توصیه های خود به دوستان و بستگان با همان هزینه قبلی انتظار سفر وبازدید از جاذبه های ایران را خواهند داشت بنابراین پاک کردن این خاطره شیرین اما ارزان از ذهن آنها که قیمت واقعی سفر به ایران را نپرداختند کاری بسیار دشوار و البته سرنوشت ساز خواهد بود.
پس به همین دلیل این گروه از گردشگران که با استفاده از این بسته های تخفیف وارد ایران شده اند هرگز به عنوان گردشگران وفادار به جاذبه های ایران شناخته نخواهند شد بلکه با استفاده از این امتیاز فقط یک بار وارد ایران شده اند که تمام شد. در صورتی که صنعت گردشگری ایران با ارایه اینگونه امتیازها قصد سرمایه گذاری و بهره برداری بلند مدت از این تبلیغ را در ذهن می پرورانده است. در صورتی که به عقیده محمد خالد هارون ، رئیس اتحادیه آژانس های مسافرتی مالزی بر این عقیده است که ایران از نظر جلب گردشگران مالایی بخصوص در زمینه گردشگری ورزشی امتیازات ویژه ای را دارد و می توان در این زمینه سرمایه گذاری های جالبی در زمینه تبادل گردشگر بین دو کشور انجام داد که یکی از آنها اعزام هیات های اسکی از مالزی به ایران است.
بنابراین ، به گفته بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری این بهتر است که ایران به عنوان کشوری نوپا در صنعت گردشگری با ایجاد امتیازاتی جذاب اما با قیمت واقعی کاری کند که گردشگر هم برای سفر به ایران تشویق شود ، هم با هزینه واقعی سفر به ایران آشنا شود به عنوان مثال می توان با دریافت هزینه کامل اقامت از این گروه طی سفرشان به ایران یک شب رایگان یا یک گشت رایگان را برایشان تدارک دید یا اینکه اگر این گردشگران از ایرلاین های ایرانی استفاده کردند قیمت کامل را پرداخت کنند اما یک بلیت داخلی رایگان برای سفر داخل ایران نیز دریافت کنند . این نسخه امتحان عملی خود را در دوران بحران اقتصادی در قاره اروپا بسیار کارآمد بود بصورتی که بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر معروف جهان هرگز حاضر به کاستن قیمت هزینه سفر به کشورشان نشدند تا این ذهنیت اشتباه را در ذهن گردشگران خود ایجاد نکنند.
به گفته بسیاری از این کارشناسان نسخه پیچیده شده برای ایران نوپا در صنعت گردشگری بسیار خطرناک است بلکه می توانست بسیار مفید تر از حال نسخه پیچیده شود. به هر حال با ارایه این گونه بسته ها بدون شک تعدادی از گردشگران مالایی را در آینده ای نزدیک و در این بازه زمانی یعنی از آبان ماه تا اواخر اسفندماه در ایران خواهیم دید که می توان گفت حاصل و دسترنج تلاش مسئولان دولتی و خصوصی در نمایشگاه 2012 ماتا بوده هرچند حضور این دسته از گردشگران مالایی باعث شادی و خوشحالی بسیاری از دست اندرکاران گردشگری خصوصی و دولتی ایران خواهد شد اما با این توضیحات و البته با توجه به دولبه بودن این تیغ که قابلیت ضربه زدن به بدنه نوپای صنعت گردشگری ایران را دارد چگونه می توان جلوی تصور غلط آنها از هزینه سفر به ایران باستانی را گرفت و آنها را با هزینه واقعی اینگونه سفرهای تفریحی و گردشگری ایران آشنا کرد تا در آینده شاهد تغییر مقصد گردشگری آنها نباشیم.
آیا گردشگری ایران برای موفقیت نیاز به حمایت جامعه علمی و دانشگاهی دارد
رونق و توسعه صنعت گردشگری به دلیل درآمدزا بودن و سود سرشار آن یکی از آرزوهای و برنامه های دولتها در قرن حاضر است و به هر ترتیب با به کارگیری امکانات خود قصد تحقق آرمانهای خود را در این صنعت نوظهور داشته و دارند.
یکی از سیاست ها و نسخه هایی که مسئولان گردشگری برای موفقیت و توسعه این صنعت بین المللی در نظر گرفته اند بحث برندسازی برای گردشگری بوده و هست . اگرچه بحث برندسازی در دیگر صنایع نیز برای موفقیت آنها مطرح شده اما ظاهرا کارکرد علمی و عملی آن در بحث اقتصاد گردشگری نیز به اثبات رسیده و البته ریزه کاریهای بسیار زیادی دارد بنابراین بسیاری از کشورهای مطرح در این صنعت اقدام به سرمایه گذاری های کلان در بحث برند سازی برای صنعت گردشگری خود کرده اند که در این زمینه می توان به ترکیه، تایلند، استرالیا، ژاپن ، چین و هندوستان اشاره کرد برخی از این کشورها حتی به ساخت یک برند یا دو برند بسنده نکرده اند و با سرمایه گذاری های هنگفت دست به انتخاب و معرفی بیش از دهها برند در زمینه های مختلف این صنعت زده اند.
اما ایران که به تازگی سرمایه گذاری هدفمندی در صنعت گردشگری خود داشته برای انتخاب برند گردشگری منطقه مورد نظرش کمی کوتاهی کرده و هم اکنون برای جبران این کوتاهی روی به جامعه علمی کشور یعنی دانشگاهها آورده و از آنها در این زمینه مدد خواسته است در این راستا جشنواره یا همایشی برای بررسی راهکارها و تولید برند گردشگری ایران از دو سال پیش پایه ریزی شد که سومین سال این نشست در روزهای 24 و 25 آبان ماه سال جاری برگزار خواهد شد از این رو با دکتر محمد حسین ایمانی خوشخو، دکترای اقتصاد گردشگری از منچستر انگلستان و سرپرست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان رئیس هیأت علمی این جشنواره به گفت و گو نشستیم.
آقای دکتر لطفا برند در صنعت گردشگری را تعریف کنید؟
...........
آیا برند در مقوله گردشگری ایران جایگاهی دارد یا خیر ؟
پاسخ مثبت است ، همانطور که می دانیم برند در مسایل مختلف صنعتی سالهای سال است که مورد استقاده قرار گرفته ولی ساخت برند گردشگری در ایران یک بحث بسیار جدید و نوپاست. ما در بحث بازاریابی گردشگری در کشورهای پیشرفته مقوله برند را در صدر سیاست ها داریم اما فقط یک فرق اساسی در برند گردشگری و برند در دیگر صنایع است که در آنها محصول نهایی یک برند خواهد بود اما در گردشگری ما خیلی در برند محصول قید و بندی نداریم بلکه به عنوان مثال می توان از برند مقاصد گردشگری نام برد. بنابراین در ایران که مسیر رشد و ترقی صنعت گردشگری را پیش گرفته مسئله تفکر و اهمیت به ساخت برند از مهمترین مسایل است.
به عقیده شما ساخت برند گردشگری ایران چقدر برای آینده صنعت گردشگری مفید خواهد بود؟
قبل از اینکه پاسخ این سئوال داده شود باید اول تکلیف صنعتی شدن گردشگری در ایران مشخص شود و بعد از آن به دنبال تاثیرات برند یا هر برنامه دیگر در این صنعت باشیم. به عقیده من در زمینه ساخت برند گردشگری ایران یکی از رویدادهای مهم برگزاری همایش و جشنواره برندسازی با حضور جامعه علمی و دانشگاهی داخلی و خارجی بوده است که بدون شک تولید برندی موفق برای آینده گردشگری ایران نیز مفید خواهد بود.
رابطه دانشگاهها با صنعت گردشگری ایران چیست یا اینکه بطور کلی این ارتباط لازم هست یا خیر؟
در رابطه لزوم این ارتباط باید گفت:«اگر قصدمان توسعه پایدار گردشگری ایران است باید به ارتقای تخصص نیروی انسانی موجود، توجه شود و بدون توجه به این مهم نمیتوانیم شاهد توسعه باشیم.» من به شدت از ضرورت آموزش عمومی و تخصصی گردشگری دفاع می کنم و آرزو دارم روزی با مشخص شدن جایگاه گردشگری در ایران، منابع فعلی گردشگری از جمله هنر ایران زمین به عنوان یکی از جاذبه های این کشور معرفی شود . اما در حوزه علمی اکثر کشورهای پیشرفته ، جایگاه گردشگری در صحنه علمی و آکادمیک آنها جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده در این کشورها دانشکده ها، دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی دقیقا مثل دیگر رشته های تحصیلی مشغول تربیت دانشجو و متخصصان این صنعت هستند و دوره های مختلفی را در این زمینه برگزار می کنند . بنابراین ما در ایران نیز باید حتما این مسیر را طی کنیم و به گردشگری ایران صرفا به عنوان یک مقوله اجتماعی و داخلی بعضی رشته های جامعه شناسی و روانشناسی نگاه نکنیم که خوشبختانه اتفاقاتی در 10 تا 15 سال اخیر در کشورمان رخ داده و بارقه های امید را برایمان روشنگر کرده و شرایط علمی شدن این صنعت را در کشور فراهم نموده است. اما به عقیده من آموزش گردشگری باید از دبستان ها و حتی سنین کودکی آغاز شود تا ابتدا فرهنگی گردشگری رونق بگیرد و در سنین بزرگسالی همان کودکان صنعت گردشگری را رونق بخشند چون دید و فرهنگی درستی از گردشگری را در اختیار دارند.
چند دانشگاه در ایران مشغول آموزش دانشجویان در رشته های گردشگری هستند؟
دانشگاه تبریز، دانشگاه علم و فرهنگ، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و شیراز ، دانشگاه اصفهان ، دانشگاه سمنان تا سطوح کارشناسی ارشد مشغول به آموزش حدود یکهزار دانشجو در دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد در کشور ایران هستند در اینده نیز قصداریم در مقطع دکترا نیز اقدام به جذب دانشجو نماییم.
برای رشد صنعت گردشگری ایران چه باید کرد؟
اگر دو اتفاق در کنار این رویداد یعنی ساخت برند گردشگری صورت گیرد در آینده شاهد رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان خواهیم بود که عبارتند از :
1. صنعتی شدن مقوله گردشگری
2. علمی شدن این صنعت
البته این دو رویداد باید همزمان با یکدیگر صورت گیرد تا بتوانیم آینده مناسبی را برای گردشگری کشورمان شاهد باشیم.
آیا رشته گردشگری در ایران به صورت علمی پیگیری شده است؟ چه اتفاقاتی در این زمینه در جامعه دانشگاهی ایران رخ داده است؟
همین که دانشگاههای مطرح ایران به سمت ایجاد رشته گردشگری و افتتاح دپارتمان این رشته سبز در دانشگاه رفته اند بیانگر علمی شدن دید ایران به صنعت گردشگری است.
تشکیل انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران یکی دیگر از اتفاقات میمون در گردشگری ایران است که بیش از 2 سال هست که مجوز فعالیت کمیته علمی گردشگری نیز صادر شده که بیانگر یک گام روبه جلو برای گردشگری علمی ایران است. اما سومین اتفاق جالب علمی در زمینه گردشگری ایجاد کمیته برنامه ریزی گردشگری در وزارت علوم و تحقیقات به عنوان اتفاق جالب توجه در رشته گردشگری است. اگر از این اتفاقات علمی و آکادمیک گردشگری که بگذریم در جامعه شاهد رویداد اینگونه اتفاقات هستیم که بیانگر دید علمی آحاد مردم به گردشگری است. حالا باید دید که بحث علمی و صنعتی گردشگری چگونه به یکدیگر ارتباط پیدا خواهند کرد. که می توان بیشترین مسئولیت را برعهده مسئولان دولتی برای درست برقرار کردن این ارتباط دانست
انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران چیست؟
یکی از کارهایی که ما توانستیم از منظر دانشگاه درباره گردشگری انجام دهیم، این بود که ثابت کنیم گردشگری یک علم است بعد از یکی دوسال پیگیری و بحث و سماجت، وزارت علوم پذیرفت که گردشگری میتواند به عنوان یک علم مورد توجه قرار بگیرد سپس مجوز انجمن را صادر کرد و این یکی از اتفاقات خوب است که گردشگری به عنوان یک رشته علمی مورد توجه قرار گرفته است.
به عقیده شما جایگاه بخش خصوصی در صنعت سبز و درآمد زای گردشگری چیست؟
به طور کلی به عقیده من تا زمانی که تمرکز روی بخش خصوصی صورت نگیرد هرگز نباید شاهد رونق گردشگری ایران باشیم. به این دلیل که همیشه عقیده دارم گردشگری صنعتی خصوصی است باید زمینه طوری فراهم شود که بخش خصوصی ما فرار تراز بخش کوچک اقتصادی در این قسمت ایفای نقش دانسته باشد. بطور کلی در جامعه تفکر اینکه باید بحث علمی گردشگری در بخش های خصوصی مورد توجه قرارگیرد، صورت گرفته که جای امیدواری است. با همین رویکرد سعی کردیم با مشارکت بخش خصوصی وارد یکی از مهمترین مسایل گردشگری یعنی ساخت برند وارد شویم و همین کنفرانس که سومین سال برگزاری آن پیش روست از افتخارات ما در برقراری این ارتباط بین جامعه علمی و بخش خصوصی گردشگری ایران است.
شما برای دولت در گردشگری چه جایگاهی متصور هستید؟
من به عنوان کارشناس علمی در صنعت گردشگری عقیده دارم که دولت فقط وظیفه مدیریتی و تصویب قوانین و تسهیل شرایط سرمایه گذاری را در این زمینه برعهده دارد نه شرکت در اصل برنامه های گردشگری و اگر قرار شود تا همه انتظارات را از دولت دانشته باشیم هرگز گردشگری ایران موفق نخواهد بود. بطور کلی دولت در گردشگری فقط سیاستگذار ، حامی و ناظر و مسئول برنامه ریز کلان شناخته شده است نه مجری تمام آنها.
شما در بین صحبتها فرمودید که گردشگری باید صنعتی شود منظورتان از صنعتی شدن گردشگری چیست؟
اولین بحث این است که ایران باید بتواند گردشگری را به عنوان یک صنعت در نظر بگیرد هرچند با شنیدن این نام یعنی صنعت همه به فکر پیچ و مهره و صنایع سنگین خواهیم افتاد اما امروزه گردشگری نیز یک صنعت نوظهور و پر رونق در سراسر دهکده جهانی است. به طور واقعی اگر بخواهیم به گردشگری بپردازیم باید آن را یک بخش مولد بدانیم نه اینکه فقط روی کاغذ یا گفتمان آن را صنعت بدانیم چطور بخش نفت ، بخش صنعت را در درآمد ملی مشارکت می دهیم بنابراین باید درآمد صنعت گردشگری را نیز در این درآمد لحاظ کنیم و برای رسیدن به این درآمد برنامه ریزی داشته باشیم.
صنعت گردشگری یعنی ما منابع گردشگری را به شکل صحیح به محصول و در نهایت درآمد تبدیل کنیم با این دید هرگز نمی گوییم که سفر هم خوب است و درصورت فرصت به آن توجه خواهیم کرد. صنعت گردشگری نیاز مند یک برنامه ریزی مدون و دقیق است تا به یک جایگاه مطلوب درآمدی برسد.
ویژگی صنعتی شدن گردشگری برای ایران چیست؟
به طور کلی صنعت یعنی عرضه و تقاضا بنابراین وقتی این اتفاق رخ دهد به دنبال درآمد هستیم و بازار عرضه و تقاضا را رصد خواهیم کرد و در نهایت به فکر تولید محصول و کسب درآمد از آن هستیم. هنوز به عقیده من تا رسیدن به صنعت گردشگری ایران فاصله زیادی داریم چون به باور درآمدزا بودن آن هنوز نرسیده ایم. صنعت گردشگری هم اکنون جایگاه چند دهه قبل صنعت سینمای ایران را دارد چون درباره صنعت سینما هم این عقیده وجود داشت که سینما می تواند مولد و صنعتی باشد اما هم اکنون می بینیم که چه حجم پول در این باره جابه جا می شود و در نهایت سینما نیز به عنوان یکی از شاخه های صنعتی فرهنگی سینما شناخته شد و به طور کلی صنعت همان صناعت یعنی همان کار و پیشه است که بتواند اشتغالزایی بکند و کسب و درآمد داشته باشد. پس اگر گردشگری ایران صنعتی شود برای به دست آوردن درآمد دست اندرکاران به دنبال ابتکار و یافتن راهکارهای عملی و جدید خواهد بود که به خودی خود باعث پویایی و رونق گردشگری در کشور خواهدشد.
به نظر شما علائم صنعتی شدن گردشگری چیست؟
یکی از شاخصه های صنعتی شدن گردشگری حضور پررنگ بخش خصوصی در این فرایند است. تمام مقوله های اجرایی گردشگری باید در بخش خصوصی نگریسته شود بازاریابی ، شناسایی منابع، تبدیل منابع به محصول ، سرمایه گذاری ، معرفی ابتکارات به عهده این بخش یعنی خصوصی ها خواهد بود. هر کشوری بخش خصوصی فعال در گردشگری دارد می تواند صنعتی تر باشد.
جایگاه بخش خصوصی گردشگری در ایران به عقیده شما چیست و چگونه می توان آنها را رشد داد؟
در کشور ما همیشه بخش خصوصی در گردشگری یعنی واحدهای کوچک مثل اژانس های مسافرتی ، هتل، رستوران ها که از گذشته از پدر به فرزند دست به دست شده فعال بوده در صورتی که امروزه می توان با استفاده از بحث هلدینگ و اتصال کوچکتر ها به یکدیگر باعث رشد بخش خصوصی شد. اما همانطور که قبلا هم گفتم گردشگری یعنی بخش خصوصی بنابراین اصلی ترین جایگاه برای این بخش تعریف شده است که باید با مدیریت دقیق و حساب شده همراه باشد.
نقش دانشگاهها برای توسعه برندسازی در گردشگری ایران چیست و چه کارهایی انجام شده است؟
قبلا اشاره شد که جامعه علمی در اکثر کشورهای مترقی جهان در زمینه گردشگری جایگاه ویژه ای دارد و بدون تردید می توان گفت که حاصل مشارکت علمی و عملی در این کشورها مثب بوده به همین دلیل مراکز علمی یا همان دانشگاهها در ایران سعی می کنند حتی پایان نامه های دانشجویان را به این سمت و سو یعنی برندسازی سوق دهند تا معنی و مفهوم درست برند سازی را برای دست اندرکاران و سرمایه گذاران گردشگری متصور شوند. به عنوان مثال هرگز نباید برند یزد را با دگیرهای آن دانست بلکه برند یزد باید بطوری انتخاب شود که علاوه بر دیگر شاخصه های گردشگری این شهر بادگیرها نیز برای گردشگر متصور شود. یعنی گردشگر اینگونه تصور کند که یزد شهری کویری و گرم با فرهنگی مختص خود و البته معماری جالب است که بادگیرها نیز جزو این معماری در شهر یزد هستند. بطور کلی باید سعی کنیم ادبیات برند را در حیطه گردشگری وارد کنیم مخصوصا برای عرضه کنندگان محصول گردشگری به این صورت که فعال عرصه های مختلف گردشگری برند را به خوبی بشناسند و برند را صرفا طراحی یک ارم یا لگو ندانند بلکه مفهومی کلی تر برای آن در نظر بگیرند و البته با راهکارهای تولید یک برند نیز آشنا شوند و بدانند طراحی آرم و لگو در واقع آخرین مرحله انتخاب برند است .
در نهایت جامعه علمی در زمینه گردشگری و بخصوص برند سازی می تواند با استفاده از عظم حرکتی بخش خصوصی در این زمینه با تمام قوا وارد عمل شود تا این بخش خصوصی را در زمینه تولید برندی موفق و یافتن راهکارهای مناسب برای رونق گردشگری ایران همراهی و هدایت کند و به سرمنزل موفقیت برساند.
آیا می توان یک دستورالعمل واحد برای گردشگری ایران جهت تولید برند گردشگری کشور متصور شد؟
بدون تردید مراحل و دستور العمل های ساخت برند گردشگری برای کیش ، مشهد، اصفهان و یزد متفاوت است چون این شهرها اهداف جداگانه با امکانات متفاوتی را در اختیار دارند پس باید سرمایه گذاران با شرایط برندسازی و برند موفق در منطقه هدفشان آشنا شوند در بحث گردشگری برند موفق برندی است که وقتی گردشگر در مبداء یعنی شهر خود با شنیدن نام منطقه ، محصول ، هتل یا هر المان دیگر به یاد کشوری خاص یا منطقه ای خاص بیافتند ، بنابراین آن برند به عنوان برند موفق شناسایی شده است البته لازم به یاد آوری هست که در مراحل پایانی شاهد همان لگو یا نشان تجاری هم اینکار را انجام دهد اما برای رسیدن به این تاثیر باید سیاست های درستی داشته باشیم.
نقش تبلیغات در موفقیت برند گردشگری به عقیده شما چیست؟
البته به عقیده من هرگز تبلیغات گسترده کردن به معنی موفق شدن یک برند نیست. اما در مورد برند بحث تبلیغات است که چگونه می توان از امکانات طبیعی و مولد برندسازی کرد و هرگز نباید با تبلیغات زیاد و صرف هزینه های سنگین به دنبال برندسازی باشیم. به عقیده من برخی اوقات تبلیغات زیاد حتی امکان ضربه زدن به موضوع تبلیغ را دارد و با عث از بین رفتن تاثیر تبلیغ خواهد شد. به عنوان مثال پخش تبلیغات بین مسابقات وزرشی است که علاوه به پرداخت هزینه ای گزاف هیچ دستاوردی برای آگهی دهنده نخواهد داشت چون ذهن بیننده یا شنونده به دنبال نتیجه بازی است و هیج اطلاعات دیگری را دنبال نمی کند بنابراین تبلیغات باید کاملا مدیریت شده باشد.
آیا شاهد مثالی برای تبدیل محصولات گردشگری به برند در کشورمان به خاطر دارید؟
برای تبدیل محصولات گردشگری به برند موفق گردشگری بهترین شاهد مثال اجلاس سران جنبش عدم تعهد است که اکثر مهمانان در اوقات فراغت خود برای خرید صنایع دستی ایران به نمایشگاهها می رفتند این موضوع به خوبی بیانگر کار کرد درست یک برند به اسم صنایع دستی ایران است به این صورت که گردشگر خارجی جایی در کشورش درباره صنایع دستی ایران ، فرش، گلیم یا خاتم شنیده و حالا که وارد ایران شده و به دنبال آن در بازار ایران می گردد و حاضر است که برای خرید آن پول بدهد. این مثال در اجلاس مذکور اینقدر موفق بود که مسئولان نمایشگاه مجبور شدند چندین بار محصولات خود را در طی این اجلاس تکمیل کنند چون بسیاری از آنها بفروش رفته بود و در برخی مواقع این استقبال غیر قابل تصور مسئولان غرفه ها بود که کل محصولات صنایع دستی خود را فروخته اند. پس برند صنایع دستی ایران در کشورهای خارجی نیز بسیار موفق عمل کرده که شاهد این استقبال در کشورمان از آنها بودیم.
به نظر من ایران حتی می تواند در بحث خوراکی های محلی و غذاهای محلی نیز صاحب برند اینچنینی باشد و توان رقابت داشته باشد و البته تاثیر گذار باقی بماند. در حیطه برند یکی بحث مهندسی برند مقاصد گردشگری داریم و دیگری مهندسی برند در شرکت های بزرگ و زنجیره ای و در نهایت بحث مهندسی برند در محصولات گردشگری ایران است که می تواند محور اصلی اینگونه نشست ها و کنفرانس ها در ایران باشد.
استاندارد خدمات و مسایل حقوقی گردشگر و سرمایه گذار در برندسازی چه جایگاهی دارد؟
در برند سازی شاید نکته که زیاد به آن توجه نشده مبحث استاندارد سازی و مسایل حقوقی دست اندرکار گردشگری و خود گردشگر است. مهمترین مزیت برندسازی بحث رقابت سازی است که همیشه از مهمترین و قابل ملاحظه ترین قسمت هاست. گردشگری به عنوان صنعتی که مستقیما با علاقه انسان ارتباط دارد یکی از حساس ترین صنایع زمینی است بنابراین رقابت در آن بیش از دیگر صنایع مشهود است چون علاقه انسانها بسیار متنوع و این صنعت از مهمترین صنایع است که با این علاقه رابطه مستقیم داشته و دارد که این مزیت بهترین شرایط رقابت را بین ارایه دهندگان و استفاده کنندگان خواهدبود. یکی از شاخه های برندسازی در حوزه خدمات، خدمات خوب است. بنابراین استاندارد سازی و رعایت حقوق طرفین در این صنعت بسیار پر اهمیت است.
برگزاری اینگونه سمینارها و همایش ها در آینده صنعت گردشگری و بخصوص برندسازی موفق برای آن چیست؟
نقش اینگونه سمینارها در زمینه توسعه گردشگری و بخصوص برندسازی هرگز یکجا و لحظه نیست و نباید این انتظار را داشته باشیم که با به پایان رسیدن یکی از اینگونه همایش ها نسخه ای برای تولید برند گردشگری ایران نوشته شود و کار تمام شده باشد، بلکه می توان با اسمترار اینگونه همایش ها و نشست های علمی شاهد ظهور و شکوفایی برندهای نوین و جدید گردشگری در ایران بود چون این سمینارها می توانند باعث آشنایی صاحبان و دست اندرکاران گردشگری با ادبیات برندسازی شد و باعث جلوگیری از اشتباه یک آرم و لگو به جای برند گردشگری باشیم ایران بطور کلی و مقاصد گردشگری ایران باید مجزا از هم به صورت برند به جهان و صنعت گردشگری بین المللی معرفی شود.
آیا می توان از تجربه دیگران در زمینه برندسازی گردشگری ایران استفاده کرد؟
بدون تردید حضور شرکت ها و برندهای موفق خارجی و داخلی در زمینه گردشگری یکی از لازمه های رونق برندسازی در گردشگری ایران است که می توان با استفاده از تجربه های موفق آنها زمینه رونق برندسازی و در نهایت رقابت در زمینه گردشگری را شاهد بود و در این زمینه می توان به بهترین شکل ممکن پس از موفقیت برندسازی رونق گردشگری داخلی و خارجی ایران را متصور باشیم. این استفاده می تواند در زمینه های علمی و عملی صورت گیرد به صورتی که اساتید و سرمایه گذاران موفق را می توان در ایران به عنوان مهمان اینگونه همایش ها داشت تا از تجربیات موفق خود سخن بگویند و در زمینه موفقیت داخلی ها ارایه راهکار کنند.
به عقیده شما آینده صنعت گردشگری ایران چیست ؟
تا زمانیکه تکلیف صنعت بودن یا نبودن گردشگری در ایران مشخص نشود و زیرساختهای آموزشی در گردشگری فراهم نشود، نمیتوان درباره وضعیت فعلی یا آینده گردشگری ابراز عقیده کرد. اما بیتوجهی به امر آموزش را یکی از چالشهای اصلی صنعت گردشگری دانست و افزود: هنوز تصور از گردشگری همان تصور سنتی است. ما در بیان به گردشگری میگوییم صنعت اما هنوز در فکر ما نگاه به گردشگری، به عنوان یک صنعت نیست. اگر قبول کنیم که گردشگری در ایران و بطور کلی در جهان صنعت است ، باید ملزوماتی را برای آن در نظر بگیرم و در راستای آنها وظایفی را برای خودمان تعریف کنیم، زیرا یک صنعت زیرساختهایی دارد، عرضه و تقاضا و محصول دارد و اگر به اینها پرداخته شد میتوانیم بگوییم صنعت.
کوهنور سوئیسی گاس بروگر gus brogger
ایران به عنوان هفتمین کشور پر جاذبه گردشگری جهان از نظر سازمان جهانی گردشگری هر سال تعدادی از گردشگران و البته ماجراجویان بین المللی را به خود جلب می کند. آثار باستانی و تنوع آب و هوایی ایران می تواند همیشه موضوع بحث گردگشارن ورودی کشورمان باشد اما به تازگی عوارض طبیعی و رشته کوههای مرتفع ایران بخصوص قله دماوند توانسته نظر بسیاری از ماجراجویان بین المللی را در قالب گروههای ورزشی و یا حتی انفرادی به خود جلب کند.
از این رو با یکی از این ماجراجویان که چندی پیش برای فتح قله دماوند از مرزهای ایران گشدته به گفتگویی صمیمانه در دفتر روزنامه جام جم نشستیم که مطالعه خاطرات سفر این کوهنورد سوئیسی خالی از لطف نیست. گاس بروگر که امسال 74 ساله شده به عنوان مهندس محل کارش هرگز شبیه کمپ های کوهنوردان در شرایط سخت صعود نبوده اما مدتی است به این ورزش علاقمند شده و برای صعود از ارتفاعات مختلف دهکده جهانی بار سفر بسیار بسته است که اینبار کوله بارش را در تهران برای صعود به دماوند زمین گذاشته است. اما اگر به محل تولد این کوهنورد سوئیسی توجه کنیم که خود به عنوان یکی از جاذبه های بسیار معروف و مرتفع جهان است پی به دلیل اصلی علاقه او به صعود خواهیم برد.
· برای چندمین بار است که وارد ایران شده اید؟
من برای دومین بار است که وارد خاک ایران شدم اولین بار در سال 2011 میلادی بود و قصد صعود به دماوند را داشتم اما به دلیل برخی از مشکلات درخواست ویزای من برای ورود به آذربایجان مجبور شدم خاک ایران را بدون دست یابی به مقصودم ترک کنم اما امسال دوباره آمدم تا دماوند را فتح کنم.
· همانطور که می دانید برای فتح دماوند شما نیازمند راهنما هستید چطور مقدمات صعود را فراهم کردید؟
بدون تردید فدراسیون کوهنوردی ایران می تواند این امکانات را برای من مهیا کند اما من با توجه به ارتباطات خودم در دنیای مجازی توانستم لیدری بسیار مناسب برای اینکار بیابم . لیدر یا گاید من خانمی کوهنورد ایرانی است که امیدوارم با همکاری ایشون بتوانم به دماوند صعود کنم. اما در غیر اینصورت مجبور بودم از امکانات فدراسیون کوهنوردی ایران استفاده کنم که همیشه با بهترین استانداردها کوهنوردان علاقمند را راهنمایی می کند.
· از لباسهای شما متوجه شدم که از کوه برمی گردید درست است یا خیر؟
بله من امروز قبل از اینکه اینجا بیایم به ارتفاعات توچال در شمال تهران رفته بودم البته به عنوان تمرین قبل از صعود دماوند. همانطور که می دانید کوهنوردان باید همیشه آمادگی جسمانی خود را در بهترین شرایط نگهدارند و تمرین لازمه این کاراست .
· امروز هنگام تمرین در ارتفاعات توچال تهران چه چیزی توجه شما را بیشتر از دیگر موارد به خود جلب کرد؟
قبل از هرچیزی شور و نشاط میان نوجوانان و افرادی که مشغول بالا رفتن از کوه بودند اما بعد از آن روحیه مهمانوازی این افراد بود که توجه من را به خود جلب کرد واقعا جوانان ایرانی شاد و سرزنده هستند.
· لطفا در این باره کمی بیشتر توضیح دهید؟
امروز وقتی داشتم آرام آرام از کوه بالا می رفتم گروههای زیادی از جوانان نیز همراه من بودند ، آنها به محض اینکه متوجه می شدند من خارجی هستم سر صحبت را به نوعی باز می کردند و حتی اگر مشغول خوردن صبحانه یا ناهار بودند من را نیز به سفره خود دعوت می کردند باور کنید که من اصلا متوجه گذشت زمان امروز نشدم چون دایم مشغول صحبت با گروههای مختلفی از این کوهنوردان جوان یا حتی هم سن و سالهای خودم در مسیر بودم . نباید فراموش کنیم که جامعه ایران جامعه جوانی است.
· شما امروز مترجمی همراه داشتید یا اینکه خودتان با مردم ارتباط بر قرار می کردید؟
اجازه بدهید که به مردم ایران تبریک بگویم برای اینکه اکثر می توانند انگلیسی صحبت کنند البته گاهی نواقصی هم بود اما این طبیعی است چون ایران کشوری انگلیسی زبان نیست اما خیلی از جوانان و افراد هم سن و سال من می توانند به راحتی با گردشگرانی مثل من ارتباط برقرار کنند جالب بود که امروز با دو یا سه نفر هم به زبان فرانسه صحبت کردم بنابراین خیر من مترجمی نیاز ندارم چون مردم تهران به راحتی با من ارتباط برقرار می کند و مشکلی در این زمینه نیست . جالب تر از همه اینکه تمامی ایستگاههای مترو و البته تابلوی خیابان ها به دوزبان انگلیسی و فارسی نوشته شده بنابراین نسبت به خیلی از کشورهای دیگر برای افرادی مثل من گردشگری در تهران کار ساده ای است.
· شما به چند زبان مسلط هستید؟
من بزرگ شده قسمت فرانسوی زبان کشور سوئیس هستم همانطور که می دانید در زادگاه من زبانهای انگلیسی ، آلمانی و فرانسوی رایج هستند پس من می توانم به سه زبان صحبت کنم و به آنها تسلط کاملی دارم .
· به سطح زبان انگلیسی مردم ایران بخصوص در تهران اشاره کردید آیا شما در دیگر کشورهایی که به آنها سفر کردید در این زمینه مشکلی داشتید؟
من تقریبا به 20 کشور دنیا سفر کردم که بیشترین مشکل ارتباط را در آذربایجان و البته در ترکیه داشتم چون تعداد کمی از آنها می توانند انگلیسی صحبت کنند.
· آیا فکر نمی کنید چون شما در پایتخت ساکن بودید مشکل ارتباط برقرار کردند با دیگران نداشتید؟
خیر، من در پایتخت دو کشور یاد شده هم همین مشکل را داشتم بنابراین فکر کنم ایرانیان به خوبی می توانند انگلیسی صحبت کنند البته اکثر جوانان مسلط هستند.
· آیا قبل از سفرتان به ایران درباره ایران مطالعه نیز داشتید؟
بدون تردید جواب شما مثبت است، چون این اولین قدم برای سفر به کشوری در دهکده جهانی است. گاهی اوقات با تبلیغات مبنی بر عدم امنیت ایران نیز برخورد می کردم و گاهی حتی تا مرز انصراف از سفر پیش رفتم اما وقتی خاطرات گردشگران دیگر را مطالعه می کردم دوباره به سفر ایران فکر می کردم تا اینکه امروز برای دومین بار اینجا هستم.
· به موضوع امنیت ایران اشاره کردید، لطفا بفرمایید که در ایران امنیت گردشگران را چگونه دیدید؟
ایران کاملا کشوری امن برای گردشگران است و هیچ تضمینی نیاز نیست بلکه فقط تبلیغات منفی علیه این کشور متمدن انجام شده است. تضمین امنیت من در ایران مهمانوازی مردم ایران است من هیچ مشکلی در این کشور نداشتم به عنوان مثال از نظر من امنیت در عراق و افغانستان یعنی همسایگان ایران تامین نیست امایاید توجه داشت که واقعیت ایران با تبلیغات بسیار متفاوت است .
· در این باره برای گردشگران چه پیامی دارید؟
من در باره سفرم به ایران در وب لاگ خودم خواهم نوشت و همه علاقمندان به این سرزمین را تشویق به مسافرت به ایران خواهم کرد و کاملا توضیح می دهم که به هیچ عنوان به تبلیغات منفی علیه این کشور باستانی بی توجه باشند.
· صنعت گردشگری ایران را چه گونه ارزیابی کردید؟
گردشگری ایران در حال ترقی مناسبی است و کاملا این موضوع قابل ملاحظه است چون من با توجه به فاصله سفر اولم به ایران با این سفر شاهد تغییرات خوبی بودم و البته تعداد خارجی هایی که در مراکز توریستی ایران نسبت به سفر قبلی خودم دیدم به این موضوع رسیدم که مسئولین ایرانی قصد گسترش گردشگری ایران را دارند البته بسترسازی مناسبی هم شد.
· طی مدت اقامتتان به کدام شهرهای ایران سفر کرده اید؟
من تهران، تبریز، اصفهان، شیراز و دماوند را دیده ام و از تهران هم عازم مشهد هستم ولی هنوز بسیاری از شهرهای جنوبی ایران را ندیده ام که به زودی دوباره برای بازدید از آنها به ایران خواهم آمد تا سفر ایران را در خاطراتم تکمیل کنم.
· کدام شهر تا کنون بیشتر نظر شما را به خود جلب کرده است؟
بدون مکث جواب داد اصفهان هرچند در کتاب راهنما و البته اینترنت خوانده بودم که زاینده رود اصفهان را واقعا زیبا کرده است اما وقتی به این شهر رسیدم رودخانه خشک بود ولی بازهم اصفهان زیباترین شهری بود که من از آن بازدید کرده ام.
· به عنوان گردشگر علاقمند هستید بیشتر وقت خود را در مراکز باستانی بگذرانید یا با مردم مقصد خودتان ؟
اگرچه من بیشتر در کوهستان ها هستم اما برای دریافت واقعیت فرهنگ و تمدن کشورها باید بیشتر وقت خود را با مردم آنجا سپری کرد پس من علاقمندم با مردم با شم و در غیر این صورت مشغول صعود از ارتفاعات آن کشور خواهم بود.
· یک کلمه درباره ایران بگویید؟
گرم
· آب و هوای ایران با منطقه محل سکونت شما چقدر متفاوت است؟
من در واقع در منطقه ای سردسیر و کوستانی در کشور سوئیس بزرگ شده ام بنابراین هوای ایران برای من بسیار گرم است که گاهی هم هنگام صعود باعث ناراحتی من می شود اما این موضوع بخشی از سفر من هست که باید با آن کنار بیایم ولی اگر قصد مقایسه آب و هوا را داشته باشم واقعا امکان پذیر نیست ولی باید بگویم که آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایران واقعا برایم مشکل ساز شده است چون به این هوا عادت ندارم.
· هنگام ورود به ایران مشکلی برای دریافت ویزا نداشتید؟
من مشکلی نداشتم اما اگر روند صدور ویزا برای گردشگران خارجی سریعتر انجام شود بسیار خوب خواهد بود چون بسیاری از کشورها برای جذب حداکثری گرشدگران بطور کلی بحث صدور ویزا را برداشته اند و همین موضوع برایشان به عنوان یک امتیاز بوده است که تعداد گردشگران را بیشتری را به منطقه خود می کشانند.
· شما به عنوان یک گردشگر سوئیسی به چند کشور دنیا بدون ویزا می توانید سفر کنید؟
واقعا نمی دانم اما کل اروپا، آمریکا ، ارمنستان، ترکیه و کره جنوبی را که دیدم بدون ویزا سفر کردم اما اطلاع دقیقی از کشورهای دیگر ندارم که با پاسپورت سوئیس می توان بدون ویزا به آنجا سفر کنم.
· خوب به دلیل اصلی سفر شما یعنی صعود دماوند برگردیم ؟ این صعود چگونه بود؟
قبل از پاسخ بگذارید بگویم که من متوجه شدم که دماوند برای ایرانیان مثل یک نماد قدرت است و جایگاه ویژه ای میان آنها دارد من وقتی به این قله رسیدم تازه متوجه دلیل اهمیت و جایگاه آن نزد ایرانیان شدم . این قله اگرچه بسیار زیباست اما قله ای کاملا خشن و خطرناک است بنابراین اگر اطلاعات کافی فنی درباره صعود به آن نداشته باشید دچار دردسر خواهید شد به عنوان مثال در همین صعود خودم من بارها شاهد دگرگونی ناگهانی وضعیت هوا بودم که ممکن است برای افراد غیر آگاه دردسرساز باشد ولی من با توجه به راهنمای مطلعی که داشتم بدون خطر و به سلامت به بالای قله رسیدم و البته شانس هم داشتم که با بهترین هوا به قله رسیدیم.
· مقصد شما بعد از ایران چیست؟
همانطور که گفتم از تهران به مشهد می روم و از ایران خارج می شوم تا به ارمنستان و قزاقستان سفر کنم چون می خواهم دیدنی های این کشورها را نیز تجربه کنم
· آیا توصیه ای برای جوانان ایرانی دارید؟
من خودم جوان نیستم اما با توجه به روحیه ای که از آنها دیدم تنها توصیه من به این گروه از ایرانیان این است که بدون درنظر گرفتن تشریفات و تجملات سفر کنند تا دنیای واقعی را تجربه کنند البته بدون تردید همسن و سالهای من هم با من موافق خواهند بود چون ارزش سفر کردن را می دانند.
· نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟
من از همه بیشتر جوجه کباب را دوست داشتم ولی مزه قورمه سبزی چیز دیگری بود واقعا خوشمزه هستند اگر از غذاهای ایرانی بگذریم باید به تنوع بسیار بالای میوجات ایران توجه ویژه ای داشته باشیم.
· از ایران برای خود و خانواده چه چیزی سوغات می برید؟
خاطرات خوش از مهمانوازی ایرانیان و البته تعداد زیادی عکس یادگاری خواهم برد چون نمی توانم بار زیادی همراه خودم داشته باشم بنابراین به همین ها اکتفا می کنم.
اقتصاد فرهنگی از رادیو اقتصاد صنعت گردشگری ایران را بررسی میکند
از روزی که صدای رادیو در گوشمان طنینانداز شد، زندگی ما تحت تاثیر برنامههای این رسانه قرار گرفت و گاه الهامبخش تصمیمگیریهای ما شد. بسیاری از ما، دوران کودکی خود را با داستانهای کودکانه رادیویی سپری کردهایم و بسیاری هم، هنگام استراحت از آوای خوش موسیقی آن لذت میبریم، اما آن روزها، کمتر تصور همسفر شدن با رادیو را داشتیم. شاید هم به این عادت رانندگان تاکسی دقت نداشتیم که اولین کاری که پس از استارت زدن به خودرو انجام میدهند، چرخاندن پیچ رادیو است! آنها تا گرم شدن موتور اتومبیلشان کمی با موجهای مختلف رادیو سر و کله میزنند و در نهایت موجی را انتخاب میکنند و طی ساعت کارشان با برنامههایش همسفر خواهند شد. اگر از آنها دلیل این کار را بپرسید، میگویند: رادیو همدم و همسفرمان در طول روز است و راهی برای دوری از هیاهوی شهری و ترافیک اعصاب خردکن خیابانها.
بدون تردید همگی ما این ضربالمثل را شنیدهایم که میگوید: «شنیدن کی بود مانند دیدن» و اینگونه تصور میکنیم شاید برای درک بهتر مسائل و منظور برنامهسازان بهتر است که تصویری از سوژه برنامه را ببینیم و تنها شنیدن صدای آنها برای درک کامل موضوع کافی نمیدانیم، اما این ضربالمثل با برنامهای بسیار متنوع تحت عنوان «80 دقیقه دور دنیا» به چالش کشیده شده است. این برنامه به مخاطبان خود این نوید را میدهد که با امواج رادیویی هم میتوان بار سفر بست و از آن لذت برد، اگر بتوان حال و هوای سفر را در شنوندگان زنده نگهداشت.
ستاره جوادی، سردبیر و تهیهکننده برنامه «80 دقیقه دور دنیا» که روزهای دوشنبه از برنامه اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد روی آنتن میرود، درباره این برنامه میگوید: اهمیت و جایگاه اقتصادی صنعت گردشگری در عصر حاضر بر هیچکس پوشیده نیست؛ به صورتی که تمام کشورهای دهکده جهانی با داشتهها و نداشتههای خود در تلاش برای جذب حداکثر گردشگران به داخل مرزهایشان هستند. این حرکت و کوشش در کشور ایران به عنوان یکی از ده کشور برتر از نظر جاذبههای گردشگری بتازگی سرعت بیشتری به خود گرفته و هرچه در گذشته با مدیریت سنتی و به آهستگی حرکت میکرد، امروزه با استفاده از تمام ظرفیتهای موجود روبه جلو حرکت میکند. یکی از ظرفیتهایی که در این زمینه یعنی رشد و رونق صنعت گردشگری بسیار تاثیرگذار است، استفاده بهینه از ظرفیت رسانههاست؛ به طوری که بسیاری از مسئولان دولتی و خصوصی در این عرصه یعنی صنعت گردشگری معتقدند بدون همکاری رسانهها هرگز نمیتوان تصور موفقیت را در این صنعت نوظهور و البته پولساز را داشته باشیم.
او ادامه میدهد: اهمیت اقتصادی گردشگری و فرهنگسازی برای رونق این صنعت دستمایهای برای تولید برنامه اقتصاد فرهنگی در رادیو اقتصاد که از یکم اردیبهشت 1392 با نام «صنعت گردشگری» پخش میشود، شد؛ برنامهای که با بررسی ابعاد مختلف اقتصاد صنعت گردشگری سعی کرده همواره فرهنگ سفر و گردشگری صحیح و منطبق با شرایط کشورمان را نیز به مخاطبانش ارائه کند.
جوادی همچنین درباره رویکرد این برنامه میگوید: از همان ابتدا دستاندرکاران این برنامه با رویکرد حضور فعال بخش خصوصی در صنعت گردشگری سعی کردهاند برای رشد و رونق این صنعت نقش پررنگتری به بخش خصوصی در برنامه خود بدهند و با استفاده از تجارب و راهکارهای ارائه شده توسط این گروه، زمینهساز حرکت چرخ اقتصاد گردشگری در کشورمان باشند. بررسی چگونگی همکاری هرچه نزدیکتر ارگانهای دولتی با بخش خصوصی که درواقع این گروه موتور محرکه صنعت گردشگری هستند، مهمترین سوژه برنامهای در اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد است و این نکته را یادآوری میکند که بدون در نظر گرفتن جایگاه و البته منافع بخش خصوصی در صنعت گردشگری نمیتوان گردشگری کشورمان را به سرمنزل مقصود رساند.
به گفته دکتر ایمانیخوشخو، ریاست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان یکی از مراکزی که در زمینه گردشگری مشغول آموزش کادر متخصص در این صنعت است، بحث آموزش نیروی انسانی که در برنامه 80 دقیقه دور دنیا مورد بررسی قرار گرفته، یکی از بهترین و مفیدترین بخشهای دوشنبههای برنامه اقتصاد فرهنگی است، چون به عقیده این فعال عرصه آموزش صنعت گردشگری، مبحث آموزش فقط مخصوص کادر هتلها نیست؛ بلکه از مهمانداران خطوط حمل و نقل هوایی گرفته تا مسئولان مراکز تفریحی و حتی رستورانها در مقصد باید طبق استانداردهای روز جهان آموزش ببینند تا به آینده صنعت گردشگری آن مقصد گردشگری در دهکده جهانی امیدوار باشیم.
این برنامه که با رویکردی اقتصادی سعی کرده فرهنگ سفر و گردشگری جامعه ایران را طبق سیاستهای نوین مسئولان و البته متناسب با عرف جامعه اسلامی تغییر دهد، اما از تکرار مکررات و موازیکاری در این عرصه همیشه فاصله گرفته و با رویکردی نوین وارد کارزار رسانهای برای رونق گردشگری ایران زمین شده است.
کارشناس برنامه «80 دقیقه دور دنیا» در این زمینه میگوید: این برنامه هرگز همانند دیگر برنامههای مربوط به صنعت گردشگری که صرفا به معرفی جاذبههای گردشگری ایران میپردازند، سوژههای خود را انتخاب نمیکند؛ بلکه با ابتکار عمل سعی در جریانسازی برای رشد و رونق حضور گردشگران داخلی در نقاط کمتر معرفی شده ایرانزمین دارد.
وی ادامه میدهد: برنامه دوشنبههای اقتصاد فرهنگی با نام 80 دقیقه دور دنیا، با این اندیشه که تقاضا همیشه ایجاد عرضهای مناسب خواهد کرد، سوژههای خود را دنبال میکند و معتقد است هرچه گردشگران داخلی در مناطق معرفی شده، حضوری پررنگتر داشته باشند، بیتردید زیرساختهای مناسبتری نیز ساخته و شرایط حضور گردشگران خارجی نیز به خودی خود مهیا میشود. بنابراین اقتصاد فرهنگی طی 80 دقیقه سعی میکنند علاوه بر معرفی دیدنیهای نوین میهن اسلامی ایران به مخاطبان عام خود، نظر مسئولان و دستاندرکاران را به مشکلات و امتیازات منطقه مورد نظرش جلب کند و در نهایت با گشودن پروندهای خاص توسط تورگردانان متخصص و دلسوز ایران در این زمینه و بحث و بررسی آن پرونده در بخش مدیریت دولتی و خصوصی آن را به نتیجه رساند و مقصود نظرش که همواره ترقی جایگاه گردشگری ایران با استفاده از فرهنگسازی و مدیریت نوین در این عرصه است، به دست آورد.
آرش نورآقایی، به عنوان رئیس هیات مدیره کانون راهنمایان گردشگری سراسر کشور نیز درباره نقش این برنامه در تبیین فرهنگ سفر ارزانقیمت در جامعه اینگونه اظهارنظر میکند: در این برنامه، مبحث اقتصاد سفر و بخصوص سفرهای ارزانقیمت میتواند در جهت تغییر فرهنگ سفر در گردشگران ایرانی اقدامی مناسب و مفید باشد و میتوان اینگونه گفت که با بهکارگیری روشها و راهکارهای علمی و تائید شده در این برنامه میتوان همیشه و همهوقت مقوله سفر را در سبد خانواده ایران گنجاند.
نکته بسیار جالب برنامه 80 دقیقه دور دنیا که توسط سردبیر و تهیهکننده آن در نظر گرفته شده، این است که اگر این برنامه قصد معرفی یکی از جاذبههای گردشگری ایران را داشته باشد، این جاذبه را با نمونهای مشابه در خارج از مرزهای ایران و کشوری که توانسته بخوبی از آن جاذبه کسب درآمد کند، مقایسه کرده و دلایل موفقیت یا عدم توفیق نمونه ایرانی را با مشارکت مسئولان امر به بحث و بررسی مینشیند. دستاندرکاران این برنامه معتقدند این نوع معرفی جاذبههای گردشگری ایران ناخودآگاه باعث قیاس دو جاذبه توسط مخاطبان میشود و نتیجه این قیاس از سوی مخاطبان و البته درک دلایل موفقیت یا عدم موفقیت جذب گردشگر در این جاذبه ایرانی توسط آنها باعث ثبت و ضبط نام این منطقه در ذهن آنها میشود و به قول معروف میتوان با یک تیر دو نشان را هدف گرفت؛ یکی بررسی مزایا، معضلات و مشکلات جاذبه معرفی شده و دیگری ایجاد انگیزه حضور گردشگران داخلی و به دنبال آنها خارجی در آن محوطه مورد نظر است.
80 دقیقه دور دنیا همانطور که از نامش پیداست، صرفا داخل مرزهای ایران سفر نمیکند؛ بلکه با توجه به رویکرد رونق گردشگری بینالمللی ایران سعی کرده با دعوت از گردشگران خارجی برای حضور در برنامه و انتشار خاطرات سفرهایشان در خاک ایران، این موضوع یعنی تبلیغ برای ورود گردشگران خارجی به کشورمان را نیز دنبال کند.
این بخش از برنامه رادیویی 80 دقیقه دور دنیا، قصد زنده نگهداشتن شور هیجان عبور و مرور تجار و گردشگران دوران جاده ابریشم در ایران را داشته و یادآور اهمیت ایران در اتصال شرق و غرب خواهد بود. دعوت از دوچرخهسواران خارجی که ایران را رکاب زدهاند یا اتومبیلرانانی که مسیر شهر پاریس تا پاسارگاد را طی کردهاند، گوشهای از فعالیت ترویجی گردشگری در ایران توسط اقتصاد فرهنگی بوده که نقطه عطف آن با دعوت از سفرای خارجی که در ایران سفر کردهاند و خاطرات خوشی از این سفرها به ارمغان آوردهاند، نمایان میشود. سردبیر برنامه معتقد است بدون تردید این بخش از برنامه علاوه بر بازتاب بینالمللی، میتواند دلگرمی خاصی در دل دستاندرکاران عرصه گردشگری ایران ایجاد کند و آنها را تشویق به استفاده از شیوه های نوین مدیریتی و البته آموزشی در این زمینه کند.
از مبحث ایجاد انگیزه سفر با شنیدن سفرنامههای داخلی یا خارجی که بگذریم، در 80 دقیقه دور دنیا بخش آموزش و اهمیت آموزش نیروی انسانی فعال در عرصه گردشگری نیز مورد توجه قرار گرفته و با حضور استادان دانشگاهی و مسئولان آموزشی گردشگری چه در بخش خصوصی و چه دولتی، شیوههای نوین و علمی آموزشی در زمینه صنعت گردشگری را به مخاطبان خاص خود یعنی دستاندرکاران گردشگری ایران معرفی میکند تا شرایط حضور میلیونی گردشگران خارجی در کشورمان مهیا شود.
برنامهریزی و مدیریت سفر، اخبار داخلی و خارجی، ارتباط با کمیسیون گردشگری مجلس، ارتباط به اصناف و اتحادیههای مرتبط، ترویج سفرهای ارزانقیمت و راهکارهای آن همه و همه از بخشهای متنوع و شنیدنی دیگر 80 دقیقه دور دنیاست که هر هفته به صورت زنده، روزهای دوشنبه از رادیو اقتصاد روی موج اف.ام ردیف 98 مگاهرتز از ساعت 11 و 30 دقیقه تا 12 و 50 دقیقه همسفر شماست.
این برنامه آموزنده رادیویی در زمینه رشد و رونق صنعت گردشگری با سردبیری و تهیهکنندگی ستاره جوادی، گویندگی نسیم خواجهنوری، صدابرداری حمید نیکوقدم و کارشناسی عماد عزتی تهیه و پخش میشود و پل ارتباطی برنامه 80 دقیقه دور دنیا با شنوندگان 22652525 و پیامک 300003637 است.
From workouts to healthy diets, many of us make an effort to look after ourselves. However, we could be compromising our health on a daily basis without even knowing it. From carrying heavy handbags to wearing crippling heels, here are the top 10 female habits you should try to break.
Wearing heels
More and more of us are opting to wear heels on a daily basis, and this could be bad news for our health. High heels affect our posture, put pressure on joints, and can lead to a range of conditions including arthritis, hammer toes, back pain and tendon injuries – and that’s before you take into account any heel-related accidents! To minimise damage, limit your heels to 1.5 inches for daily wear, and wear insoles to help reduce the pressure on joints.
Carrying a heavy handbag
With the rising number of gadgets and accessories the majority of women haul around, many of us are carrying around several pounds of weight on our shoulders every day. As a result, lots of us are also putting our long term health at risk. While you may not feel the effects right now, lugging around a heavy handbag can lead to serious back problems and neck pain as well as poor posture. Don’t wait until the damage is done – do your health a favour and try clearing out all non-essential items and switching to a smaller bag.
Sleeping in makeup
Most of us have succumbed to the temptation to sleep in our post-party makeup at some point. However, leaving makeup on overnight – along with the dirt and oil that naturally accumulates on skin throughout the day –is a quick route to clogged pores, congested skin and spots. Sleeping with mascara and eye makeup on can also affect your health by causing eye irritation, bloodshot eyes or even infection.
Matching men drink for drink
From networking drinks to first dates and social events, there are many instances when women may feel compelled to keep up with the drinking habits of the opposite sex. However, women not only tend to weigh less than men but they have less body water to dilute the alcohol, which means they tend to get more drunk more quickly. To minimise the risks of alcohol on your health, try to keep within the recommended guidelines for alcohol consumption and alternate alcohol with soft drinks.
Wearing the wrong bra size
It is thought that more than 70 per cent of women are wearing the wrong bra size. However, wearing a badly fitted bra can not only affect the look of your clothes, but research suggests it can cause a range of health problems including back, neck and breast pain, breathing difficulties, poor posture, skin irritation, circulation problems and even irritable bowel syndrome. Rather than guessing your size, make sure you get measured to ensure you are getting the support you need.
Worrying and harbouring regrets
Stress is damaging to both our physical and mental health, and women are twice as likely as men to suffer from stress-related disorders, as well as having higher rates of depression and anxiety. While it is thought there may be biological reasons for this, worrying about the future and dwelling on regrets can also add to our problems, with research suggesting that women are more than twice as likely as men to harbour regrets over lost loves and broken relationships.
Obsessing over appearance
While both genders suffer from body insecurity, many women tend to overly obsess over their idea of the “perfect” body. Research findings published in the journal Obstetrics & Gynecology found that 16 per cent of the normal or underweight women studied believed themselves to be overweight, while a study commissioned by Dove found that 90 per of women wanted to change at least one aspect of their appearance. Body insecurity not only affects our mental health, but it can also lead to physical damage caused by extreme diets, yo-yo dieting, eating disorders and cosmetic surgery.
Emotional eating
While comfort eating affects both genders, research has suggested that men are more likely to reinforce positive emotions with food, while women comfort eat when they’re sad. Women are also more likely to satisfy their cravings with sweet, high calorie foods. Rather than letting your waistline suffer next time you’re feeling blue, try distracting yourself from cravings by doing something you enjoy, or boost your endorphins and health with an uplifting workout.
Not getting enough sleep
Not only can lack of sleep make us look and feel at our worst, but insufficient shut-eye can also lead to increased accidents, calorie consumption and heart disease risk. Unluckily for women, statistics suggest that sleep problems affect more women than men, while a study by the University of Michigan found that women are more than twice as likely to give up sleep to care for others. Unfortunately, sleep has been found to affect women’s blood pressure and mood more than men’s, making it imperative that you do your best to get a good night’s sleep.
Putting themselves last
Not only are women more likely to compromise their sleeping habits to care for children and others, they are also prone to putting their own wants and needs at the bottom of a hectic to-do list of chores and obligations. To avoid running yourself into the ground, learn to sometimes say no to those requests and commitments that are less than essential, and make sure you set aside some “me” time each week to do something enjoyable just for you.
سفری دلچسب با جعبه جادویی
مقصد سفرمان را در جعبه جادویی بیابیم
سفر در قاب شیشه ای
از زمانی که جعبه جادویی با تصاویر متحرک و سیاه و سپیدش وارد زندگی ما شد ذهن بسیاری از ساکنان کره خاکی را تسخیر کرد و دل آنها را همراه خود به گوشه و کنار جهان برد و تا امروز که کیفیت دیدنی های این جعبه جادویی صدچندان شده است همواره رنگ زندگی ما را تغییر داده و بیشترین تاثیرگذاری را در فرهنگ و روابط اجتماعی بشر داشته است.
شاید روزهای اولی که هنوز تصاویر تلویزیونی در تمامی خانه ها دیده نمی شد هیچکس فکر نمی کرد روزی برسد که این جعبه کوچک جادویی توان تغییر فرهنگ یا حتی آداب رسوم بشر را داشته باشد، اما امروز و در عصر ارتباطات بدون تردید کسی نیست که از اهمیت حضور جعبه جادویی و نحوه تاثیر گذاری آن در روش زندگی ما بی خبر باشد.
اگرچه در عصر ارتباطات با اختراع وسایل ارتباط جمعی دیگری مثل اینترنت و تلفن همراه ، تاثیر تصاویر دلربای جعبه جادو کمی کمرنگ شد اما هنوز هم به عنوان دومین رسانه پرمخاطب در بین ساکنان کره خاکی شناخته شده و در گوشه وکنار جهان میلیون ها نفر را بدون درنظر گرفتن سنشان ساعت ها به خود مشغول می کند.
بی شک رشد و توسعه نقش تلویزیون در جامعه امروزی ما به حدی شده است که تقریبا هیچ فعالیتی بدون استفاده از آن هرگز تصور توسعه را نخواهد داشت. شاید در ابتدای امر دیدن یک تبلیغ تلویزیونی یا برنامه ای تاریخی برای همگی ما جذاب و مفرح باشد اما اگر بلند مدت به این جعبه جادویی توجه داشته باشیم درمی یابیم که بسیاری از عادات و رفتارهای ما در طول زندگی از این جعبه تاثیر گرفته و ناخودآگاه دنباله روی فرهنگی که سازندگان برنامه های تلویزیونی می خواهند شده ایم.
این تاثیرگذاری و طیف وسیع مخاطبان تلویزیون گاهی باعث شد تا در دوره ای خاص از تاریخ تمدن بشر جامعه شناسان آن را مهمترین وسیله برای تاثیرگذاری در فرهنگ مردم بدانند . بنابراین ، این امتیاز جعبه جادویی در کنار بدون مرز بودنش علاوه بر جلب نظر جامعه شناسان دولتمردان و بطور کلی سیاستگذاران عرصه های اقتصادی و فرهنگی را برای تبلیغ فرهنگ ، کالاهای تجاری یا حتی نفوذ به جامعه ای خاص را به خود معطوف کرد. از این رو داشتن شبکه های قوی تلویزیونی برای رسیدن به مقاصدشان چه مثبت یا منفی برای آنها امری ضروری جلوه گر شد و به دنبال دست یافتن آن شبکه های مختلف تلویزیونی پا به عرصه وجود گذاشتند.
درباره تاثیر گذاری رسانه های تصویری در موفقیت یا عدم موفقیت پروژه های تبلیغاتی حتی خارج از مرزهای محل استقرارشان ، کارشناسان اعتقاد دارند، رسانه ها می توانند بسیاری از ناممکن ها را ممکن کنند و زمینه ساز اتفاقاتی مهم و غیر قابل تصوری در عرصه های مختلف اجتماعی حتی هزاران کیلومتر دورتر از خود باشند. از این رو هرچه به عمق نفوذ رسانه های مختلف بخصوص رسانه های مصور در زندگی امروزی خودمان فکر می کنم شاید به نتایج غیر قابل باوری برسیم که اهمیت توجه به آنها را برایمان دو چندان می کند.
این موضوع یا همان اهمیت رسانه ها و تاثیرگذاری آنها در زندگی امروزی ما که منحصر به موضوعی خاص هم نیست در بسیاری از صنایع و فعالیت های سیاسی و تجاری کشورهای مختلف خودنمایی می کند بطوری که صنعت گردشگری هم به عنوان یکی از صنایع مهم و پولساز قرن حاضر از این قاعده مستثنی نیست و موفقیت یا عدم موفقیت آن وابستگی بسیار زیادی به همکاری بین رسانه ها و این صنعت مفرح دارد.
اولیور هنری از مدیران فعال در حوزه گردشگری می گوید: ساخت یک فیلم در محوطه ای تاریخی خیلی بیشتر از روشهای سنتی تبلیغ و بازاریابی برای جلب نظر گردشگران به آن محل تاثیر خواهد داشت . بنابراین بهتر است دست اندرکاران صنعت گردشگری برای رسیدن به آرزوهای خود و موفقیت در عرصه رقابت های جهانی در این صنعت رابطه مناسبی با صنعت سینما و رسانه های تصویری برقرار کنند.
این وابستگی در بسیاری از کشورهای صدرنشین در جذب گردشگران بین المللی مثل استرالیا، ترکیه، کره جنوبی، امریکا و فرانسه به خوبی شناخته شده است. این موضوع حتی باعث شده که علاوه بر تلویزیون آنها صنعت سینما را به خدمت رشد و توسعه گردشگری کشورشان بگیرند و البته نتایج پرثمری نیز به دست آورده اند.
اما چگونه تصاویر زیبای تلویزیونی به خدمت گردشگری درآمد
در این باره شاید به ظاهر ساختن یک کلیپ چند دقیقه ای برای تبلیغ هتل ، منطقه گردشگری یا جاذبه ای در جهان اولین گام برای استفاده از قدرت رسانه های تصویری در جذب گردشگر و در نهایت رونق صنعت سبز گردشگری باشد اما این تمام کار و نهایت آن نیست بلکه مقدمه ای برای تکمیل ظرفیت های اثرگذار تلویزیون در توسعه گردشگری و اقصی نقاط جهان است.
شاید در دهه های گذشت ساخت برنامهای چند دقیقه و پخش آن در زمانهای خاصی از شبانه روز مرسوم بوده است و افرادی را وادار به انتخاب مقصد سفرهایشان کرده باشد . ولی امروز نگاه کارشناسان رسانهای و مدیران گردشگری به این نوع فعالیت ها کاملا متفاوت شده و به ظاهر میتوان گفت نحوه استفاده از رسانههای تصویری در معرفی جاذبه های گردشگری مناطق مختلف جهان به تکامل خود نزدیکتر شده است.
در این زمینه بسیاری از فعالان عرصه گردشگری براین باورند که این نوع استفاده از رسانه های تصویری برای رونق این صنعت علاوه بر اینکه بسیار اثرگذارتر از دیگر روشهای معمول است خیلی ارزانتر نیز خواهد بود. این گروه معتقدند که حتی با توجه به هزینه های بسیار سنگین تولید برنامه های تلویزیونی به دلیل طیف وسیعی از مخاطبان آن بازهم اقتصادی و تاثیرگذار است. بطوری که همزمان طیف وسیعی از افراد کره زمین را که اکثر آنها بالقوه آماده بستن چمدان و سفر هستند را به مسافرانی بالفعل تبدیل می کند و توسط آنها رونق اقتصادی را برای منطقه هدف به ارمغان آورد.
این امتیاز در بسیاری از فیلم های معروف و خاطره انگیز دهه های گذشته کاملا به چشم می خورد در حالی که تاثیرات آن و اهمیت استفاده از آنها پس از گذشت چندین دهه کشف شده است. در این زمینه می توان به فیلم کازابلانکا یا دیگر فیلم های مشهور جهان اشاره کرد که لوکیشن های این فیلم ها از همان زمان اکران به عنوان مقصدی برای گردشگران امروزی نیز تبدیل کرده است. نکته بسیار جالب درباره تاثیرات همکاری رسانه تصویری با صنعت گردشگری اینجاست که طبق آمار و تحقیقات تخصصی از سوی آژانسTCI که درباره صنعت گردشگری و رقابت بین کشورها به صورت تخصصی فعالیت می کند سال 2012 میلادی حدود 40 میلیون گردشگر مقصد سفرهایشان را براساس فیلم ها یا سریالهایی که دیده اند انتخاب کرده اند.
این گزارش اینگونه نوشته است از هر 100 نفر گردشگر حداقل یک تا 10 نفر مقصد سفرشان را با توجه به صحنه ها و لوکیشن های فیلم هایی که قبلا دیده اند انتخاب می کنند که این موضوع یعنی تعداد گردشگران اهمیت بسیار ویژه ای برای دست اندرکاران صنعت گردشگری دارد.
در این زمینه و به تازگی بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر مثل ترکیه، استرالیا، ایتالیا، فرانسه ، کره جنوبی و آمریکا توسعه گردشگری با اهرم تلویزیون و سینما را در دستور کار خود قرار داده اند و با به نمایش درآوردن سریال های تاریخی و نوین خود در کشورهای دیگر جهان مشغول تبلیغ و ایجاد اشتیاق سفر در دیگر گردشگران دهکده جهانی هستند. در این باره مسئولان دولتی و سازمانهای گردشگری ترکیه پخش و نمایش سریال های ترکی در کشورهای عربی را سبب افزایش 50 درصدی گرایش عرب ها برای سفر به ترکیه عنوان کرده اند.
آنها اعلام کرده اند که صرفا پخش سریالهای تلویزیونی در زمینه ایجاد انگیزه سفر ایفای نقش نمی کند بلکه باید همزمان بسترهای مناسب را برای به نتیجه رسیدن کارکرد آنها فراهم کرد که یکی از آنها برقراری پروازهای مستقیم از کشورهای محل پخش این سریال ها و دیگری حذف ویزا برای گردشگران آن کشورها است.
انیمیشن گردشگری ایران 1400
اما ایران که به گفته سازمان جهانی گردشگری به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه دهکده جهانی معرفی شده است تازه به فکر بهرمندی از امتیازات ویژه همکاری صنعت گردشگری با سینما یا رسانه های تصویری افتاده است و به گفته بسیاری از صاحبنظران این عرصه استفاده از این گونه رسانه ها برای رشد و رونق صنعت گردشگری ایران همانند تیغ دو لبه ای است که باید با مدیریت و برنامه ریزی دقیق مورد استفاده قرار گیرد. اگرچه کودک نوپای گردشگری ایران به عنوان اولین گام در این زمینه انیمیشن گردشگری ایران 1400 را به خود دیده و نباید انتظار رقابت تنگاتنگ با دیگران از آن داشته باشیم ولی باید از هم اکنون که اولین گام را برداشته برای آینده آن برنامه ریزی کنیم تا از زمین خوردن این کودک نوپا جلوگیری کنیم.
طبق آماری که چندی پیش در زمینه نقش رسانه ها در توسعه صنعت گردشگری صورت گرفته انتخاب مقصد گردشگران ایرانی از طریق برنامه های ماهواره ای بعد از اینترنت در جایگاه دوم قرار گرفته که حدود 15 درصد و میزان جلب مقصد گردشگری برای این گروه زا طریق برنامه های تلویزیونی 6/10 درصد بوده است .این آمار در حالی منتشر شده که محمد علی مشکیان در همایش ملی نقش رسانه ها در توسعه گردشگری اینگونه گفت: در عصر رسانه ها که صنعت گردشگری درآمد اصلی بسیاری از کشورها است و ایران با توجه به اینکه منابع نفتش با عنوان طلای سیاه حداقل ظرف 40 سال آینده به پایان می رسد باید نقش رسانه ها در گسترش و توسعه صنعت توریست را بیش از هر زمان دیگر مد نظر قرار دهد.
به گفته وی اگر رسانه ها کارکردهای خود را به درستی در این زمینه ایفا کنند می توانند از نقش واسطه بودن گام را فراتر نهاده و در کلیه امور مربوط به توسعه صنعت سبز گردشگری نقش داشته باشند بصورتی تنها به عنوان ابزار بکار نمی روند بلکه به لحاظ اهیمت جزئی از ارکان رشد صنعت گردشگری خواهند بود در این باره بررسی ها بیانگر این است که کارکرد بسیج کنندگی رسانه ها با0.71 درصد و کارکرد همبستگی رسانه های نوین با 0.69 درصد بیشترین تاثیر را از میان کارکردهای رسانه های نوین در توسعه استراتژی های گردشگری مبتنی بر فناوری اطلاعات است.
عزتی
20/1/92
دانه های ریز شن های کویر تا دانه های درخشان برف قله دماوند همگی از جاذبه های ایران هستند
اگر قصد سفر در فصل زمستان را دارید و به دنبال یافتن مکانهای برای گذراندن تعطیلات زمستانی خود هستید و زیاد هم به اقامت در کشورهای گرمسیری علاقه ندارید، بدون تردید به دنبال یافتن زیبایی های زمستانی برخی از کشورها هستید و نیم نگاهی هم به کشورهای حوزه اسکاندیناوی دارید ، نروژ ، فنلاند و سوئد کشورهایی بسیار معروف در این منطقه از دهکده جهانی هستندکه البته هر کدام به عنوان کشورهایی گردشگرپذیر نیز در حوزه اروپا معروف شده اند. اما واقعا همانطور که ما علاقمند به دیدن جاذبه های این کشورهای بخصوص در فصل تابستان هستیم ساکنان این سرزمین ها نیز علاقمند به دیدن جاذبه های ایران هستند؟ به همین خاطر چمدان گفتگویی صمیمانه با سفیر یکی از کشورهای یاد شده داشته و نظر او را درباره صنعت گردشگری ایران جویا شده که خواندن آن بدون تردید برای علاقمندان به سفر و گردشگری خالی از لطف نیست. این شماره سفیر نروژ که از اوایل شهریور 1391 (سپتامبر 2012 میلادی) وارد ایران شده با گشاده رویی تقاضای ما را پذیرفت .
آقای جنزپتر کمپرود هم اکنون به عنوان سفیر کشور نروژ در تهران مشغول به کار است و قبل از تهران در کشور سومالی به عنوان سفیر نروژ مشغول به انجام وظیفه بوده است. اگرچه حدود 5 ماه است که او استوار نامه خود را به مقامات ایرانی تحویل داده است اما باعلاقه زیادی که سفر و درک واقعیت ایران زمین داشته سفرهایی را برای خود تدارک دیده و عنوان می کند که باید نقاط بسیاری از ایران ببیند تا واقعا پی به این تمدن عظیم ببرد. کمپرود برای اولین بار سال 2009 میلادی به ایران سفر کرد اما هم اکنون به عنوان سفیر کشور نروژ در ایران اقامت دارد بنابراین فرصت بسیاری برای یافتن واقعیت زندگی ایرانیان بخصوص تمدن آنها دارد .
شما تاکنون به چه شهرهایی از ایران سفر کرده اید؟
با توجه به مدت اقامت کوتاه من در ایران من موفق شدم از تهران ، اصفهان ، کاشان و چالوس سفر کنم برخی از شهرستان های اطراف دریای خزر را نیز دیدم که واقعا زیبا بودند .
بهترین خاطره سفرهایتان در ایران کدام بوده است؟
روز عاشورا تا کنون یکی از به یادماندنی ترین خاطراتم در ایران خواهد بود ، عاشورا به عنوان مراسمی مذهبی در ایران واقعا می تواند هر سال تعداد زیادی مثل من را به خود جلب کند.
با توجه به اینکه در فصل زمستان هستیم از کدام جاذبه های زمستانی ایران بازدید کردید؟
من به پیست اسکی دیزین، شمشک، دربندسر رفتم و آنجا از برف و تفریحات زمستانی ایران لذت بردم واقعا برای من جالب است که ایران اینهم امکانات تفریحات زمستانی در اختیار دارد اگرچه معتقدم که هنوز بسیاری از امکانات زمستانی را ندیده ام چون فرصت کوتاه در اختیار داشتم.
نظر شما درباره گردشگری ورزشی در ایران چیست؟
همانطور که همگی می دانیم ایران پتانسیل های بسیار زیادی درباره صنعت گردشگری در اختیار دارد که یکی از آنها بحث گردشگری ورزشی است ، رشته کوههای البرز و زاگرس ، دشت ها و کویرها ، رودخانه ها و دریاچه ها همگی از امتیازات ایران در گردشگری ورزشی است. بطور کل ایران یکی از پرجاذبه ترین کشورها برای گردشگران و ماجراجویان ورزشی خواهد بود از صحرا گرفته تا نوک قلل آن برای این گروه جذاب خواهد بود. باید بگویم که هر روز ما تعدادی تماس از سوی این گروه که می خواهند درباره امکانات گردشگری ورزشی ایران اطلاع بگیرند، داریم.
بیشترین تقاضای اطلاعاتی که از شما درباره گردشگری ورزشی ایران از شما شده مربوط به کدام رشته ورزشی است؟
بیشترین تقاضاهای ما مربوط به فصل زمستان یعنی ورزش اسکی است.
چرا این ورزش خاص همانطور که می دانیم کشورشما پیست های اسکی بسیار معروفی را در اختیار دارد؟
بله کشور نروژ پیست های بسیار معروفی در سطح جهان را در خود جای داده و ورزش های زمستانی هم یکی از مهمترین جاذبه های فصل سرد نروژ است اما لذت اسکی کردن در هوای نسبتا متعادل ایران و البته طبیعت زیبای ایران توانسته نظر بسیاری از اسکی بازهای نروژی را نیز به خود جلب کند البته اکثر آنها می گویند ایران کشور جالبی است چون می توان پس از یک روز پر از هیجان و لذت بردن از پیست های مناسب اسکی ایران در سواحل جنوبی و آبهای گرم خلیج فارس شنا کنیم. این موضوع واقعا برای آنها جالب و جذاب است.
کدام اثر تاریخی ایران نظر شما را به خود جلب کرد؟
همانطور که گفتم من فقط 4 ماه است که وارد خاک ایران شدم و تنها دو شهر باستانی ایران یعنی کاشان و اصفهان را دیده ام. اگرچه این شهرها واقعا بی نظیر هستند و آثار تاریخی انها واقعا برایم حیرت آور بود ولی در مورد تاریخ و آثار تاریخی ایران در کتب مختلفی مطالعه کردم پاسخ به این سئوال شما هنوز برایم کمی مشکل است اما بدون تردید ایران آثار تاریخی بی نظیری را در خود جای داده که هر کدام برای خود دنیایی دارند.
نظر شما درمورد گردشگری ایران چیست؟
وقتی با خودم فکر می کنم واقعا تعجب می کنم که ایران این همه امکانات برای گسترش صنعت گردشگری طبیعی و تاریخی را یکجا در اختیار دارد. طبیعت چهارفصل، آثار باستانی بسیار کهن و البته تمدن معروف ایران همه و همه یک دنیا گفتنی را در اختیار دارند که می تواند صنعت گردشگری ایران را متحول کند. یکی از همکاران قبلی من در ایران قبل از آمدنم به ایران گفت: ایران 2400 سایت باستانی در اختیار داردکه همگی توان ثبت در سازمان یونسکو را دارند باید آنها را ببینی . او گفت من قبلا این کار را انجام دادم بنابراین من نیز این کار را انجام خواهم داد یعنی سعی می کنم از تمام آنها بازدید کنم. نتیجه اینکه صنعت گردشگری ایران واقعا می تواند کشور ایران را متحول کند.
شما مشکلی تا کنون در صنعت گردشگری ایران دیدید؟
من هنوز فرصت کافی برای بررسی این موضوع نداشتم اما هتلی هایی که تاکنون از آنها استفاده کردم در ایران واقعا کیفیت مناسبی داشتند و از نظر استانداردهای بین المللی با توجه به قوانین کشورتان بسیار خوب بودند من در مورد هتل ها معتقدم که آنها خیلی حرفه ای عمل کرده اند ولی هنوز زمان لازم دارم تا نظر قطعی خودم را در باره گردشگری ایران بازگو کنم.
نظر شما درباره تاثیر برقراری خطوط هوایی مستقیم بین کشورمطبوعتان و ایران چیست؟ آیا تاثیری در تبادل و گسترش گردشگری در این مقاصد خواهد داشت؟
بدون تردید اولین گزینه برای گردشگران در قرن حاضر وجود خطوط پروازی و دسترسی آسان به مقصدشان است بنابراین این گزینه واقعا کمک خواهد کرد کشور نروژ در حال مذاکره با شرکت هواپیمایی ماهان ایر در ایران است تا اقدام به برقراری پروازی مستقیم به دو کشور کنند ولی این موضوع نیازمند کارشناسی است و در حال بررسی امیدوارم به زودی من بتوانم از تهران تا پایتخت کشورم را یکسره پروازه کنم. فکر کنم این موضوع برای گردشگران دو کشور نیز ایجاد انگیزه کند تا بار سفر ببندند. نکته بسیار مهم برای برقراری خطوط پروازی مستقیم بین دو کشور این حضور حدود 20 هزار ایرانی در کشور من هست چون با توجه به حضورشان هر ساله تقاضای سفر نیز بین دوکشور خواهد بود پس برقراری خطوط مستقیم می تواند باعث ازدیاد سفر نیز بشود البته نباید از تعداد بازرگانان دو کشور که قصد سفر به ایران یا نروژ را دارند غافل شویم .
به بازرگانان اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح دهید؟
همانطور که می دانید نروژ و ایران ارتباط تجاری مناسبی با یکدیگر دارند و هر روز شاهد گسترش این مناسبات می شویم پس سفرهای تجاری بین دو کشور رونق خواهد گرفت و اگر بتوانیم پروازهای مستقیم بین دو کشور برقرار کنیم ناخواسته علاوه بر صنعت گردشگری به ارتباطات تجاری دو کشور هم رونق بخشیده ایم.
شما آماری از گردشگران ورودی به نروژ را در دست دارید؟
متاسفانه هنوز آمار دقیقی در دست ندارم، اما با توجه به اقامت حدود 20 هزار ایرانی در کشورم فکر می کنم هر ساله تعداد زیادی از ایرانیان برای دید و بازدید از فامیل یا حتی به عنوان گردشگر وارد خاک نروژ می شوند،. به عقیده من این یکی از امتیازات نروژ برای گسترش روابط گردشگری با ایران است تا برای هر دو کشور منافعی به همراه داشته باشد به هر حال نروژ جزو یکی از کشورهای پرجاذبه برای گردشگران بین المللی است .
آیا آماری از هموطنان گردشگرتان که به ایران سفر کرده اند در اختیار دارید؟
پاسخ این سئوال شما هم همانند سئوال قبل دقیق نخواهد بود اما آنقدر می دانم که دو یا سه شرکت گردشگری از نروژ مشغول برگزاری تورهای بهاری و پاییزی در ایران هستند، اما باید بگویم که تعداد زیادی سئوال از سوی گردشگران مجازی ایران به سفارتخانه نروژ در تهران ارسال شده که به همگی آنها پاسخ داده ایم و سعی کردیم اطلاعات دقیقی از ایران دراختیار آنها قرار دهیم.
منظور شما اطلاعات دقیق چیست؟
اول باید بگویم که این درخواست ها به معنی این است که اطلاعات مورد نیاز گردشگران نروژی درباره ایران در دنیای مجازی بهطور کامل نیست بنابراین آنها با سفارتخانه نروژ در تهران تماس می گیرند که اطلاعات را دریافت کنند، معمولا اطلاعات مورد نیاز آنها عبارت است سایت های تاریخی و نحوه دسترسی آنها به این سایت ها ، مسیر راههای ایران، حمل و نقل عمومی ، اقامت و خوراک و بطور کلی قوانین ایران است.
به دنیای مجازی اشاره کردید ، نقش اینترنت در صنعت گردشگری را چه می دانید؟
با توجه به توسعه تکنولوژی و وابستگی زندگی امروزی ما به آن بدون تردید نمی توان منکر تاثیر دنیای مجازی در توسعه گردشگری شد . تمامی دست اندکاران و تورگردانان باید از تاثیر این پدیده در رونق کسب وکارشان مطلع باشند و کاملا مطابق با آن حرکت کنند . به عقیده من اگر کشوری یا شرکتی در این دنیای مجازی حضور فعال و پررنگی نداشته باشد احتمال موفقیت آن هم بسیار اندک است . همگی می دانیم امروزه اکثر گردشگران قبل از بستن چمدان خود برای سفر ابتدا در این دنیا یعنی اینترنت سفر می کنند بعد از خانه خارج می شوند حالا اگر اطلاعات مورد نیازشان را از مقصد در اینترنت به دست نیاورند شاید اگر مجبور نباشند حتی نسبت به مسافرت و سفرشان تردید کنند و مقصد دیگری را انتخاب کنند.
اگر قصد مقایسه صنعت گردشگری ایران و نروژ را داشته باشید چه خواهید گفت؟
به عقیده من مقایسه دو کشور از نظر صنعت گردشگری زیاد درست نیست چون هر کشور یا منطقه ای دارای ویژه گی ها و امکانات خاص خودش است ولی بطور کلی کشور من یعنی نروژ روی گردشگری طبیعی و استفاده از طبیعت بکر خود سرمایه گذاری کرده و تا کنون هم در این زمینه موفق بوده و جایگاه خوبی را بین طبیعت گردان به دست آورده است دریاچه ها، کوهستان، رودخانه ها و جنگل ها همه و همه دارایی های نروژ برای جلب نظر گردشگران هستند اما ایران صرفا روی سایت های باستانی و تاریخی خود تمرکز کرده و تاحدود بسیاری از دیگر توانایی ها و پتانسیل های گردشگری ایران که هر کدام برای خود بسیار بکر و جذاب هستند غافل شده است. ایران با توجه به پتانسیل های موجود خود باید روی تمامی توانمندی های گردشگری کشور سرمایه گذاری کند که با این کار بدون تردید در این رابطه موفق خواهد شد.
ایا واقعا ایران برای گردشگران خارجی جذاب است؟
بدون تردید جواب شما مثبت است
به عقیده شما جاذبه های ایران برای جلب نظر گردشگران بین المللی کافی است؟
من هرچه بیشتر با آنها آشنا می شوم بیشتر شگفت زده می شود و با تمام توان خودم سعی می کنم هموطنانم را با جاذبه های گردشگری ایران آشنا کنم واقعا ایران کشوری جذاب و دیدنی است.
شما تاکنون به ترکیه سفر کرده اید می توانید این کشور را با ایران مقایسه کنید؟
همانطور که قبلا نیز گفتم به عقیده من هر کشوری دارای جذابیت های متفاوتی هستند. اما این نکته مهم است که شما چطور جذابیت های کشورتان را برای جلب نظر گردشگران مطرح کنید. همانطور که می دانید قصد سفر بسیاری از گردشگران دیدن تفاوتهاست نه تشابهات بین دوکشور است. بنابراین شاید مقایسه این دو کشور زیاد کار درستی نباشد.
آیا شما از نظر گردشگران نروژی قبل و بعد از سفر به ایران آگاه هستید؟
البته باید بگویم که از همه نظرات خیر آگاهی نیستیم اما برخی از آنها که با ما ارتباط دارند از سفر به ایران ابراز رضایت کرده اند. همانطور که می دانید معمولا گردشگران نروژی قبل از سفر به ایران با ما تماس می گیرند و درباره شرایط موجود ایران سئوالهایی می کنند که این بیانگر تبلیغات منفی علیه ایران است اما وقتی آنها به ایران سفر می کنند و با واقعیتی متفاوت از تبلیغات منفی علیه ایران مواجه می شوند واقعا شگفت زده می شوند بسیاری از این گردشگران ایران را 180 درجه متفاوت از آنچه که در رسانه ها شنیده یا دیده اند توصیف می کنند . ایران از نظر آنها واقعا دیدنی و جذاب است و بدور از هرگونه مشکل برای گردشگران خارجی، این نظر آنهاست که برای ما گفته اند که البته نظر من هم همینطور است و با آنها موافق هستم.
آیا سرمایه گذاران نروژی که در بخش گردشگری فعالیت دارند حاضر به سرمایه گذاری در ایران هستند؟
همانطور که گفتم هنوز ارتباط کامل و درستی بین فعالان گردشگری دو کشور برقرار نشده بنابراین شاید هنوز برای اظهار نظر در این باره کمی زود باشد ولی باید بگویم که این فعالان دید اقتصادی دارند بنابراین وقتی بحث اقتصاد به میان بیاید آنها اگر منافعی در این باره داشته باشند به بازار گردشگری ایران نیز وارد می شود اما همانطور که می دانید فعالان اقتصادی به سود و زیان فکر می کنند بنابراین اگر منافع آنها تامین باشد حاضر به سرمایه گذاری در هر بخشی از ایران خواهند بود. من عقیده دارم فعلان اقتصادی ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند.
همانطور که می دانید ایران قصد دارد برای تسهیل حضور گردشگران قانون دریافت روادید را برای حدود 60 کشور لغو کند به نظر شما حذف قانون دریافت روادید برای گردشگران چه امتیازی برای صنعت گردشگری آن کشور خواهد داشت؟
پاسخ من در این زمینه فقط یک جمله خواهد بود انهم بله است . حذف ویزا برای حضور متعدد گردشگران بسیار کاربردی و کارآمد است بطوری که بسیاری از کشورها امروز از این امتیاز برای جلب نظر گردشگران به خوبی استفاده کرده اند.
به نظر شما کشورهای مسلمان در دهکده جهانی برای ایران بازار هدفی مناسبی خواهد بود؟
ایران در حال حاضر تعداد انبوهی از گردشگران مسلمان و هم دین خود را به دلیل اماکن مذهبی پذیرایی می کند بنابراین چرا که نه، این سرمایه گذاری در میان ملتی است که هم مذهب ایران هستند و شرایط جامعه ایران با آنها کاملا هماهنگ است به همین دلیل درصدموفقیت ایران در اینگونه بازار هدف بسیار بیشتر از دیگران است. پاسخ من قطعا مثبت است.
چندی پیش ایران میزبان سومین کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت در مشهد بود آیا گردشگری سلامت در ایران موفق بوده و به عقیده شما زیرساخت های لازم را در اختیار دارد؟
موضوع سلامت و گردشگری سلامت برای مدت کوتاهی است که به عرصه گردشگری بین المللی وارد شده و البته طرفداران بسیار زیادی را هم به خود جلب کرده است . از این رو و با توجه به شهرت پزشکان ایرانی و امکانات موجود در ایران فکر می کنم شرایط خوبی در ایران مهیاست که از این زیرشاخه گردشگری هم درآمد کسب کند. همانطور که می دانید مدتی قبل من از حلال احمر ایران بازدید کردم و با توانمندی های پزشکی ایران نیز آشنا شدم بدون تردید از نظر امکانات ایران کشوری مناسبی برای رشد در این زمینه است اما نباید از این موضوع غافل شد که در گردشگری پزشکی هم رقابتی تنگاتنگ و شدید وجوددارد، این رقابت سیاست ها و برنامه های مخصوص به خود را طلب می کند که باید به آنها توجه کرد.
شما صنعت گردشگری را صنعتی خصوصی می دانید یا نیازمند وابستگی به دولت؟
صنعت گردشگری در سراسر جهان باید به صورت خصوصی اداره شود چون خصوصی ها همیشه به دنبال یافتن راه حل های درآمدزا برای این صنعت بوده اند ولی دولت باید قوانین مناسبی برای پیشرفت آنها فراهم کند تا دست اندرکاران خصوصی با توجه به این قوانین بتوانند حرکت خوبی را تجربه کنند . بنابراین به عقیده من صنعت توریسم یعنی صنعتی خصوصی اما وابسته به قوانین کارآمد دولتی.
به نظر شما نقش بیمه ها در گسترش صنعت گردشگری درمانی چیست؟
امروزه بسیاری از گردشگران نسبت به بیمه کردن خود قبل از سفر اقدام می کنند و گردشگران سلامت هم جزو این مجموعه هستند به هر حال به عقیده من بیمه واقعا در طول سفر لازم است چون در صورت بروز هرگونه حادثه شما هیچ نگران هزینه های درمان نخواهید بود و در واقع بیمه اطمینان خاطری برای راحت تر سفر کردن شماست. من اینگونه عقیده دارم که قبل از سفر و بستن چمدان ابتدا باید به مدت اعتبار بیمه نامه و پوشش آن توجه کنیم چون این موضوع برای گردشگران بسیار پراهمیت است.
نوسانات نرخ ارز باعث شده تا ایران کشوری ارزان قیمت برای گردشگران خارجی باشد به نظر شما این فرصت مناسبی برای رونق گردشگری ایران است؟
اگرچه با توجه به تغییرات نرخ ارز ایران در اذهان عمومی به کشوری ارزان قیمت برای گردشگری تبدیل شده اما آیا فکر نمی کنید وقتی کسی علاقه به تاریخ و تمدن یک کشور داشته باشد زیاد به هزینه آن توجه نمی کند هرچند هزینه سفر بسیار مهم است اما در حال حاضر ایران دو امتیاز ویژه را در اختیار دارد یکی پیشینه تاریخی بسیار غنی و دیگری هزینه بسیار کم بنابراین می توان گفت ایران هم اکنون در طلایی ترین دوران گردشگری خود به سر می برد که باید فرصت را مغتنم شمارد. ولی به یاد داشته باشیم که این ارزانی شاید زیاد دوام نداشته باشد پس ایران باید به سرعت تصمیم های مناسبی را اتخاذ کند تا در آینده نیز همچنان موفق باقی بماند.
شما به عنوان سفیر نروژ تا کنون چه کارهایی برای حضور بیشتر گردشگران ایرانی در کشور مطبوعتان انجام داده اید؟
در مورد مبحث ویزا، کشور من جزو قانون اتحادیه اروپاست بنابراین تصمیم گیری در این زمینه مربوط به اتحادیه است. اما در زمینه ایجاد پروازهای مستقیم با یکی از شرکت های معتبر هواپیمایی ایران صحبت هایی برای برقراری پرواز مستقیم بین ایران و نروژ انجام داده ایم و البته سعی دارم گردشگران ایرانی را با دیدنی های نروژ بیشتر آشنا کنم و تا آنجایی که اختیارات قانونی من اجازه بدهد شرایط دریافت ویزای توریستی ایرانیان را اسان کنم تا شاهد حضور بیشتر آنها باشیم به هر حال گردشگری و صنعت گردشگری امروزه یکی از پولسازترین صنایع جهان است که همه کشورها علاقمند هستند سهم خوبی در این زمینه داشته باشند و نروژ هم خارج از این معادله نیست .
برگزاری نمایشگاههای بین المللی گردشگری را در کشورهای مختلف چقدر مناسب برای توسعه گردشگری می دانید؟
فلسفه وجودی نمایشگاه در جهان یعنی نشان دادن توانمندی های خود. بنابراین اگر نمایشگاهی با عنوان صنعت گردشگری و صنایع وابسته آن در هر کشوری برگزار شود می تواند بهترین معرف توانمندی ها و جاذبه های گردشگری آن کشور باشد من برگزاری و میزبانی اینگونه نمایشگاهها را بسیار مفید می دانم اما فقط باید توجه داشته باشیم که بازار هدفمان را خوب تجزیه و تحلیل کرده باشیم تا بتوانیم مفید و تاثیر گذار در این زمینه حرکت کنیم در غیر این صورت برگزاری اینگونه نمایشگاهها فقط هزینه و بدون نتیجه خواهدبود، اگر شما از بازار هدفتان خوب شناخت نداشته باشید.
نظر شما درباره گردشگری حلال چیست؟
من تا کنون چیزی در این زمینه نشنیده ام ، اما در مورد کلمه حلال می دانم که مربوط به اقوام مسلمان است .
آیا تا کنون برای معرفی توانمندی های گردشگری کشورتان در ایران و معرفی توانمندی های گردشگری ایران در کشور خودتان همکاری با رسانه ها داشته اید؟
نقش رسانه ها در این صنعت واقعا غیر قابل انکار است ولی ما تاکنون همکاری گسترده ای نداشته ایم و در صدد ایجاد این همکاری با رسانه ها هستیم و در ذهن دارم که شرایط را برای حضور و گسترش روابط رسانه ای بین دو کشور را فراهم کنم تا مردم هر دو کشور بیشتر با پیشنه یکدیگر آشنا شوند.
تبلیغات رسانه ای درباره گردشگری ایران را خارج از کشور چگونه دیدید؟ آیا تاکنون با آگهی های تبلیغاتی مربوط به ایران در رسانه های مورد علاقه خود مواجه شده اید؟
باید بگویم متاسفانه حضور رسانه ای ایران برای معرفی توانمندی های گردشگری خود بسیار ضعیف بوده است پاسخ شما خیر خواهد بود چون من هنوز یک آگهی تبلیغاتی درباره توانمندی گردشگری ایران ندیده ایم در حالی که هر روز چندبار از یکی از شبکه های مهم اخبار تبلیغ درباره ترکیه می بینم.
نظر شما درباره خدمات حمل ونقل ایران و بطورکلی جاده های ایران را چگونه می بینید؟
در مورد حمل و نقل عمومی بنده زیاد اطلاعات ندارم اما باید خدمت شما بگویم که زیرساخت های حمل ونقل در ایران خوب و قابل دسترس است بطول کلی جاده های ایران یکی از بهترین امتیازات برای توسعه و رشد صنعت گردشگری ایران است چون جاده های مناسبی در اختیار دارد. به عقیده من و بطور کلی سیستم حمل ونقل ایران در زمینه های ریلی و جاده ای پیشرفت های مناسبی داشته و قابل اعتماد هستند، ولی درباره سیستم حمل و نقل هوایی یا دریایی زیاد نمی توانم قاطعانه نظر بدهم به نظرم کارهای زیادی باقی مانده است.
نظر شما درباره ترافیک تهران چیست؟
بدون تردید و البته همگی درباره ترافیک سنگین تهران به دلیل وجود میلیونها اتومبیل در آن خبر دارند . به عقیده من در تهران باید راههای بیشتری ساخته شوند و آزادراههای جدیدی نیاز دارید اما مهمترین مورد تغییر عادت مردم نسبت به استفاده از اتومبیل های شخصی است. تهرانی ها باید بیشتر با سیستم حمل ونقل عمومی رفت و آمد داشته باشند تا از بار ترافیکی خیابان های شهر کاسته شود.
نقش رستوران ها در کشورهای گردشگر پذیر را چه می دانید؟
تهیه غذا با کیفیت مناسب و البته قیمت مناسب یکی از خواسته های هر گردشگری در گوشه و کنار جهان است بنابراین اگر این موارد در رستوران های یک کشور مهیا باشد می توان انتظار داشت که گردشگران نیز در این مکان ها مشغول خوردن خوراک باشند . رستوران های تهران توانسته اند تمام موارد مهم برای گردشگران را مهیا کنند یعنی هم کیفیت مناسب غذا هست و هم قیمت وخدمات بسیار خوب در دسترس گردشگران برای مزه کردن غذاهای ایرانی وجود دارد.
کدام غذای ایرانی را می پسندید؟
کباب های ایرانی واقعا انتخاب اول من هستند.
به گردشگران ایرانی توصیه می کنید کدام غذای محلی کشورتان را امتحان کنند؟
غذاهای دریایی یکی از مهمترین و معروفترین غذاهای کشور من است و بهترین آنها ماهی سالمون است که به گردشگران ایرانی توصیه می کنم حتما یکبار هم که شده آن را در کشورمن امتحان کنند اگرچه این ماهی در سوپرمارکت های ایران وجود دارد اما نحوه پخت و سرو آن در کشور من واقعا متفاوت خواهد بود.
بطور کلی چند نفر در نروژ در صنعت گردشگری فعال هستند؟
من واقعا اطلاع دقیقی از تعداد افراد شاغل در این صنعت در دست ندارم اما می توانم بگویم که با توجه رشد روز افزون صنعت گردشگری هر روز شاهد اشتغال تعداد بیشتر در صنعت خواهیم بود.
توصیه شما برای گردشگران خارجی که به نروژ می روند دیدن کدام جاذبه است ؟
بدون شک پایتخت کشور من بسیار دیدنی است اما وقتی به نروژ سفر می کنید آفتاب نیمه شب را نباید از دست داد.
آیا نروژ برنامه ای برای برگزاری دوره های آموزشی در صنعت گردشگری برای افراد خارجی برگزار می کند یا خیر؟
برنامه های آموزشی زیادی در سطوح مختلف در کشور من برای دانش آموزان خارجی برگزار می شود که البته شامل صنعت گردشگری نیز خواهد شد ، بنابراین هردانشجویی که قصد شرکت در آنها داشته باشد بهتر است اول به آدرس www.norway-iran.org سری بزند تا از تمام شرایط و مدارک لازم اطلاع کسب کند به طور کلی و کاملا ساده مراحل شرکت در تمام رشته های موجود در کشور من قید شده است .
عماد عزتی
در حال حاضر مبحث گردشگری در دهکده جهانی به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.
سیاست های تشویقی ، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید ، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری همه و همه از سیاست های کوتاه مدت و بلند مدت به کار گرفته توسط دست اندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است، که در کل برای به دست آوردن سهم بیشتر از گردشگری بین المللی استفاده می شوند.
بر هیچکس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامه ریزی در ا ین زمینه خارج از مرزهای یک کشور سفارتخانه های آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باور هستند که سفارتخانهها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسایل توجهی نخواهند داشت اما برخلاف این گروه دیگران معتقدند حتی در صورت عدم نیاز به دریافت ویزا از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور بازهم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را می توانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.
بدون تردید مسئولان و کارکنان سفارتخانه ها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها خواهند داد . پس فقط با یک نگاه نمی توان اینگونه تصور کرد که سفارتخانه ها خارج از مرزهای یک کشور فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با صنعت مفرح گردشگری ندارند.
پاسخ این است که اگرچه انجام امور دیپلماتیک درسفارتخانه ها به دیگر موارد ارجح است اما امروزه این سیاست های تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاست های دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کرده اند .
بنابراین بسیاری از دولتها با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر می گیرند، که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.
اما در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند.
این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند.
شاید عدم هماهنگی بین ارگانهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده بصورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری کشورمان را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانه ها می دانند و اینگونه استدلال می کنند، چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده ، پس بخش بازرگانی سفارت خانه ها مسئول هدایت و برنامه ریزی سیاست های جذب گردشگران به داخل کشور خارج از مرزهای کشورمان است .
اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایه دار گردشگری ایران معرفی می کنند و معتقدند این صنعت یعنی گردشگری پل ارتباطی بین تمدن ها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران می توانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.
اگرچه این طرح یا همان طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها ی کشور بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است اما آیا واقعا رایزنان گردشگری می توانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشد.
طرحی که هم اکنون در پرده ای از ابهام قرار دارد و اجرایی شدنش نیز به نظر دولت منوط شده است. شاید دولتمردان و دست اندرکاران دولتی گردشگری نیز به این نتیجه رسیده اند این طرح خود به عنوان مشکلی تازه و البته آزمونی محکوم به شکست برای صنعت نوپای گردشگری ایران است؟
این سئوال مهم در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از توانایی های رایزنان اقتصادی مقیم در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خبر از شرکت گسترده ایران در نمایشگاههای گردشگری سراسر جهان می دهند .
مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است . شاهد مثال این اشتباه بزرگ در صنعت گردشگری ایران این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان یکی از بالاترین مسئولان صنعت گردشگری کشورمان حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بین المللی جهان تا کنون صرفا 5 درصد گردشگران بین المللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است .
بنابراین با توجه به این آمار رسمی و موثق می توان دریافت اگرچه صنعت گردشگری می تواند در قسمت اقتصادی سفارتخانه ها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاست های اقتصادی نمی تواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بیانجامد. آنهم زمانی که ایران با توجه به پتانسیل های بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی می تواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.
پس حالا که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند ، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندی های این گروه جهت تشویق گردشگران محل ماموریتشان به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران و دیدن جاذبه هایش خواهد بود.
بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم ، فرهنگ و مذهب کشورمان است. که رایزنان فرهنگی سفارتخانه ها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفته های فرهنگی ، برپایی مراسم مذهبی ، جشن و شادی و البته ارتباط هرچه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، دقیقا روشهایی که می توان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.
اهمیت استفاده از پتانسیل بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن می شود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و در سال 2012 میلادی تقریبا از هر ده سفری که در صنعت گردشگری صورت گرفته 4 مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.
بنابراین می توان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر می بندند ، سفری که می تواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان زده شده باشد.
این امار بیانگر رشد چشم گیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بین المللی است و شاید جاذبه های دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در رده های بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکته ای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواد بود.
جایگاهی که متاسفانه تا کنون به آن توجه نشده و دست اندرکاران صنعت گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارایه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آنکه سفیران فرهنگی کشورمان هم اکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دست یابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.
به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانه های ایران خارج از مرزهایش شاید یک موازی کاری مطلق باشد و به جز هزینه های هنگفت انهم در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان شاید هیچ دستاورد دیگری به همراه نداشته باشد.
رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویا ترین شکل و با حداکثر جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران می توانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانه های کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.
پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیه ای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانه های ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی ایران هم اکنون به عنوان پتانسیلی بالقوه وجود دارد.
شاید کم کاری و عدم حضور گسترده این گروه یعنی رایزنان فرهنگی ایران در مجامع بین المللی باعث ایجاد این شبه شده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانه های کشورمان خالی باقی مانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیاء و استفاده کنیم.
نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریان سازیهای انجام شده در زمینه های سیاسی اکثر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه به جاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و در جهت تثبیت نام ایران با تمام جاذبه هایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.
ارزانی فعلی ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در اکثر محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانه های کشورمان خارج از مرزهای ایران است و به جاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانه های ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه اینکه دوباره آزمونی بی حاصل را برایش تدارک ببینیم.
در هر حال رایزنان فرهنگی ایران می توانند با توجه به جاذبه های بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بی شک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان می تواند بسیار مفید واقع شده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینه ساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.
گردشگری ایران با کارتونی شدن مستقل خواهد شد
کودک گردشگری ایران با کارتونی شدن روی پا خواهد ایستاد
صنعت سبز گردشگری در قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برای کشورهای مختلف به خصوص ایران برخوردار است و اکثر آنها سعی دارند سهم بیشتری را از این صنعت پردرآمد را به خود اختصاص دهند . ظهور و پیدایش شاخه های جدید گردشگری در جهان مثل گردشگری سلامت، مذهبی، دریایی و دیگر شاخه های فعلی آن حاکی از اهمیت رشد و گسترش این صنعت در مناطق مختلف جهان با توجه به امکانات باستانی و طبیعی آنها خواهد بود.
به همین دلیل هر کشوری که آرزوی رونق این صنعت را داشته و دارد سعی می کند راهکارهای مختلفی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه خود به دیگران را به کار گیرد تا حجم بیشتری از گردشگران را به سمت مرزهایش جلب کند. حذف روادید، پایین آوردن هزینه سفر و اقامت در منطقه ، ایجاد انگیزه های مختلف مثل جشنواره های خرید و در نهایت برگزاری بازیهای بزرگ ورزش از جمله راهکارهایی برای جلب نظر گردشگران و در نهایت رونق صنعت گردشگری کشورها بوده است . اما از زمانی که دنیای مجازی حضور خود را در زندگی بشری پررنگ تر کرده بهترین راهکار به نظر برخی کارشناسان حضور در این دنیای مجازی برای تبلیغ توانمندی های گردشگری کشورهاست.
این کارشناسان معتقدند حالا که بیشتر ما روزانه چند ساعت از وقت خود را مشغول گشت وگذار در این دنیای مجازی هستیم پس فرصتی طلایی برای تبلیغ و جلب نظر گردشگران به مناطق مختلف جهان مهیاست که باید از ان به خوبی استفاده کرد. معرفی تمدن ، راههای دسترسی به شهرهای باستانی ، امکانات رفاهی نزدیک آنها و دیگر اطلاعات به عنوان فعالیت های اولیه دراین دنیای مجازی جهت رشد و گسترش گردشگری کشورها بوده است . از سوی دیگر در قرن حاضر که از آن به عنوان عصر ارتباطات یاد شده حضور رسانه های تصویری در زمینه رشد و گسترش صنعت گردشگری بسیار پررنگ بوده و در واقع می توان گفت که این رسانه ها توانسته اند حتی جای دنیای مجازی را اشغال کنند و به عنوان مهمترین روش برای جلب نظر گردشگران به نقطه از دنیا باشند. اما این صفرو یک ها بازهم در دنیای رسانه ای رخنه کردند و راهکاری جدید را همراه با دنیای رسانه ای به ما پیشنهاد دادند که ساخت انیمیشن های تبلیغاتی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه ای خاص بود.
بنابراین ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی که حاصل همکاری دنیای رسانه ای و صفرو یک های دنیای مجازی بود امروزه به عنوان کارآمدترین روش تبلیغ صنعت گردشگری در خدمت جوامع مختلف قرار گرفته که ایران هم از این موضوع مستثنی نیست. به عقیده کارشناسان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران با حضور خود در دنیای انیمیشن جهت تبلیغ توانمندی های گردشگری خود می تواند افق جدیدی را برای این صنعت پردرآمد در کشور ایجاد کند چون به عقیده بسیاری از آنها دنیای انیمیشن هیچ محدودیتی ندارد و سازنده آن می تواند هرآنچه که در ذهن دارد را به کاراکتر های مورد نظرش بدهد تا در جهت خواسته او حرکت کنند. البته زبان تصویر اینگونه فیلم ها که در تمامی نقاط این کره خاکی یا همان دهکده جهانی بسیار ساده و قابل درک است از مهمترین مزیت های حضور انیمیشن در صنعت گردشگری خواهد بود چون بازار هدف ما بسیار متنوع و با گویش های متفاوتی هست، بنابراین این انیمیشن های تبلیغاتی توان حضور در تمامی بازارهای هدف ما را دارند.
کارشناسان اینگونه می گویند که انیمیشن فارق از هر نوع گویش، رنگ ، قبلیه و مذهب می تواند تاثیر مورد نظر سازنده خود را بشکل کاملی در بیننده بگذارد و هدف سازنده را به او انتقال دهد حتی اگر این انیمیشن ها بدون کلام باشند بازهم نمی توان از تاثیر آنها ساده گذشت بنابراین حالا که ایران با تمدنی چند هزار ساله قصد رونق صنعت گردشگری خود را دارد می توان از این تاثیرگذاری در جهت معرفی توانمندی های ایران در صنعت گردشگری به خوبی استفاده کرد که ظاهرا این اهمیت توسط مسئولان گردشگری ایران به خوبی درک و در دستور کار قرار گرفته است. راه اندازی شبکه گردشگری و پویانمایی را می توان در این زمینه به فال نیک گرفت هرچند که هنوز در ابتدای راه هستیم اما امید است حضور هنرمندان و انیمیشن سازان ایرانی در کنار متخصصان و کارشناسان شبکه گردشگری و البته بخش خصوصی ایران به عنوان نقطه عطفی برای معرفی صحیح و دقیق تمدن چند هزار ساله ایران زمین به جهان باشد.
هرچند استفاده از پویانمایی یا هنر انیمیشن برای معرفی توانمندی گردشگری منطقه در ایران سابقه ای چند هزار ساله دارد (کشف گلدانی سفالی در شهر سوخته که به تازگی متوجه منظور طراحی روی آن شده اند . طراحی روی این گلدان در واقع اولین نمونه انیمیشن در کشور بوده که وقتی گلدان را می چرخانیم بز حک شده روی آن به حرکت درمی آید) و حضور انیمیشن برای تبلیغ این صنعت چیز تازه ای به نظر نمی رسد اما به عقیده برخی از دست اندرکاران هنوز هم راهی طولانی برای موفقیت در خلق اینگونه آثار پیش رو داریم، اما حضور مجدد انیمیشن در رشد صنعت گردشگری ایران حاکی از درک درست مسئولان از تاثیرگذاری این روش تبلیغ برای صنعت نوپای گردشگری کشور بوده است.
شاید برخی در نگاه اول مخالف نشستن و تماشای شهرهای باستانی را از طریق تلویزیون و کامپیوتر یا حتی دنیای مجازی برای آشنایی با توانمندی های گردشگری منطقه باشند و بیشتر علاقمند به تجربه واقعی آن شهر و در واقع حس واقعی آن هستند اما جاودانه کردن مناظر و شهرهای باستانی اولین مزیت اینگونه فیلم هاست که نباید از آن به سادگی گذشت به این دلیل که حتی در حال حاضر بسیاری از آثار باستانی و تاریخی کشور به دلیل بی توجهی برخی مسئولان و حتی خود بازدیدکنندگان در حال نابودی هستند و انیمیشنی برایشان ساخته نشده است و حتی ساخت انیمیشن تبلیغاتی تمدن و بطور کل جاذبه گردشگری آنها هنوز در فهرست ساخت آینده قرار نگرفته است، پس می توان به داشته هایمان بسنده کرد و به دنبال افقی روشن در این راه قدم بگذاریم.
شاید برخی خرسند از ساخت داستان خلیج فارس یا گردشگری ایران 1400 که از آخرین انیمیشن های ساخته شده گردشگری ایران به شمار می آیند، هستند اما مدتی است که برخی از استانهای گردشگرپذیر کشور مثل گیلان ، اصفهان و یزد بطور مستقل اقدام به ساخت اینگونه پویانمایی ها کرده اند که می توان کمی نگرانی را به همراه داشته باشد. بطور کل ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی برای صنعت گردشگری کشورها با توجه به فرهنگ سازی و تاثیرگذاری آنها همانند ساختن شمشیری دولبه برای این صنعت بخصوص در کشورها بخصوص ایران خواهد بود. تصور کنید با توجه به تاثیرگذاری این فیلم ها و انتشار گسترده آنها در بازارهای هدف حجم انبوهی از گردشگران راهی مناطق یاد شده باشند وبا کمبود زیرساخت ها یا عدم تطابق انیمیشن با واقعیت مواجه شوند ، چه ضربه مهلکی به پیکره نوپای صنعت گردشگری کشورمان خواهد زد؟ پس هنر برای این فعالیت کافی نیست بلکه معرفی دقیق و صحیح توانمندی های گردشگری ایران توسط اینگونه انیمیشن ها نیازمند کاری گروهی یعنی بین جامعه تورگردانان، سازمان گردشگری ، رسانه ملی ، جامعه هتلداران وبطور کل کلیه دست اندرکاران خصوصی و دولتی گردشگری ایران خواهد بود.
این اهمیت هم اکنون با توجه به راه اندازی شبکه پویانمایی و شبکه گردشگری در کنار یکدیگر توسط سازمان صدا سیما برای ساخت و تولید هدفمند انیمیشن های گردشگری جهت فرهنگ سازی و کنترل درخواست سفر به اقصی نقاط کشور به سادگی قابل بررسی و کنترل است.
بطور کلی قدم زدن در محوطه های باستانی و آشنایی با نحوه ساخت و تاریخچه آنها و البته آشنایی با امکانات رفاهی اطراف این مراکز می تواند خود انگیزه ای برای سفر گردشگران و ماجراجویان در تمامی زمینه های گردشگری باشد پس بجاست که مدیران و دست اندرکاران بخش گردشگری با استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی گردشگری و البته تخصص هنرمندان ایرانی سرمایه گذاری مناسبی در این باره انجام دهند و با هدایت هدفمند گردشگران به مناطقی خاص از کلیه ظرفیت های گردشگری منطقه به خوبی استفاده کنند که با این روش می توان از تمرکز و درخواست سفر بی برنامه گردشگران به مناطق معروف گردشگری ایران جلوگیری کرد و شاهد رونق سفر و گردشگری در گوشه و کنار کشور پهناور ایران باشیم.
با اینگونه همکاری ها و اجرای طرح های مربوطه در واقع می تواند برنامه سفر گردشگران و ماجراجویان را مدیریت کرد و با پراکنده کردن آنها در سراسر ایران باستانی رشد و توسعه صنعت گردشگری کشور را متقارن و با توجه به زیرساخت های موجود منطقه هدف کنترل کرد و در اینده شاهد زیرساخت ها ی گردشگری آن نیز باشیم.
بنابراین حالا که شخصیت های کارتونی دوران کودکی به کمک رشد صنعت گردشگری ایران زمین آمده اند بجاست که از علاقه کودکانمان به این شخصیت ها در جهت رشد و ترویج فرهنگ گردشگری و سفر در ذهن آنها به خوبی استفاده کنیم و با برنامه ریزی صحیح و دقیق همگام با رشد فرزندان ایران زمین شاهد رشد و گسترش کودک نوپای صنعت گردشگری کشور نیز باشیم.
المللی در جهان حدود 5 درصد رشد داشته و آسیا بیشترین بازدید کننده را به خود
اختصاص داده است.
علی رغم مشکلات اقتصادی سال جاری 2012 میلادی گردشگری بین
المللی رشدی حدود 5 درصد را تجربه کرده است. طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری در شش
ماهه نخست سال 2012 میلادی قسمت جهانگردی به عنوان یکی از پویاترین صنایع توانسته
رشدی بالغ بر پنج درصد را تجربه کرد.
طبق همین گزارش که از طریق سازمان جهانی گردشگری اعلام شده
تقریبا 465 میلیون نفر در فاصله زمانی ژانویه تا ژوئن سال 2012 میلادی سفر کرده
اند. این تعداد گردشگر در مقایسه با همین زمان در سال قبل 22 میلیون نفر افزایش
یافته این در حالی است که سازمان جهانی گردشگری امیدوار است این افزایش تا پایان
سال جاری میلادی ادامه یافته و تعداد گردشگران بین المللی از مرز یک میلیارد نفر
بگذرد.
طالب رفیع رئیس سازمان جهانی گردشگری در روز افتتاحیه
نمایشگاه صنعت گردشگری بین المللی در ماکائو گفت: امیدوارم علی رغم مشکلات و
محدودیت های مالی جهان صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع روبه پیشرفت باشد و با
همین آرامش و تدام به رشد خود ادامه دهد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود می افزاید: بدون تردید صنعت
گردشگری در صورت رونق می تواند به عنوان موتور محرکه دیگر صنایع باشد و باعث ایجاد
فرصت های شغلی بسیاری در جهانی امروز ما بشود.
بنابراین حالا که امیدواریم صنعت گردشگری جهان از مرز یک
میلیارد نفر گردشگر در سال عبور کند باید به این نتیجه برسیم که سیاست هایمان را
در راستای این هدف تنظیم کنیم و شرایط تسهیل سفر گردشگران را بیش از پیش برای رونق
گردشگری مهیا کنیم. حذف ویزا، تکمیل و تعمیر پروژه های اقامتی، توجه به زیرساخت
های حمل و نقل ارزان قیمت و غذای سالم و مناسب از مولفه های تاثیر گذار این صنعت
هستند که باید به آنها توجه ای ویژه داشته تا شاهد رشد و نمود صنعت گردشگری در
سراسر جهان باشیم.
طالب رفیع اشاره کرد طی شش ماهه اول سال جاری آسیا با 9
درصد افزایش بازدید کننده به عنوان پربیننده ترین منطقه بین گردشگران بوده است.
در این زمینه باید خاطر نشان کنیم که اقتصاد آسیا و
خاورمیانه در سالهای 2007 و 2008 میلادی مشکلات فراوانی را به دلیل بحران مالی
جهان تحمل کردند اما علی رغم تحمل این بحران ها و بروز مشکلات فراوان اقتصادی در
صنایع آنها شاهد رشد صنعت گردشگری در همین دوره و سالهای پس از آن بودیم که باعث
شد دوباره این منطقه رونق اقتصادی مناسبی را به خود دیده و چرخ اقتصادش شروع به
چرخیدن کند.
به این معنی که آسیا توانست باتکیه بر رونق صنعت گردشگری
خود صنایع وابسته و دیگر صنایع منطقه را از بحران مالی خارج کند و دوباره به
شکوفایی نزدیک کند.
سپتامبر 2012
کولرهای آبی
اکثر ما با این وسیله برودتی آشنایی کامل داریم و شاید یک بار هم که شده سری به داخل این جعبه فلزی آبیرنگ زده باشیم. اگرچه رنگ آبی آن احساس خنکی خاص و رمانتیکی برایمان به ارمغان خواهد آورد، اما اگر توجه به نحوه کارکرد قطعات مختلف آن نداشته باشیم، به جای آرامش فقط عصبی خواهیم شد و دائم با عصبانیت کشوهای سپیدرنگ آن را باز میکنیم و به داخل این جعبه آبیرنگ سرک میکشیم. در نهایت خیس عرق به یکی از تاسیساتیهای محل مراجعه خواهیم کرد تا دوباره از هوای خنک آن لذت ببریم.
بد نیست بدانیم هماکنون حدود 70 درصد از مردم ایران از هوای خنک کولرهای آبی لذت میبرند. بنابراین با توجه به گستردگی مصرفکنندگان لازم است بدانیم این وسیله ظاهرا ساده هم پیچیدگیهای خاص خود را دارد که باید به آن توجه داشته باشیم. با توجه به کارکرد آن یعنی عبور هوا از روی پوشال خیس و ایجاد سرمای مناسبت متوجه خواهیم شد که اصطحلاک این وسیله عمری غیرقابل اجتناب است و باید هرچه میتوانیم آن را با سرویسهای دورهای به حداقل برسانیم و البته بازدهی آن را بالا ببریم.
این جعبه آبیرنگ که در حال حاضر با دو مدل سلولزی و معمولی در دسترس ماست، ریزهکاریهای خاصی برای بهتر کار کردنش داشته که بد نیست آنها را بدانیم. به یاد داشته باشیم اگر برای تهیه کولر آبی تصمیمگیری میکنیم، بهترین زمان خرید آن قبل از فرارسیدن فصل تابستان است، چون میتوانیم با این کار مقداری پسانداز کنیم.
چگونه کولر آبی مناسب بخریم؟
بطور کلی برای خرید کلور آبی مناسب تعداد اتاق ، تعداد خروجی هوا یا همان دریچه های اتاق، محل جغرافیایی، آفتاب گیربودن محل مورد نظر، ضخامت دیوارها باید مورد محاسبه قرار گیرد .
به عنوان مثال یک آپارتمان یکصد متری دوخوابه در طبقه دوم از یک آپارتمان چهارطبقه خیابان شیراز تهران با توجه به موارد یاد شده نیازمند یک کولر آبی با توان 4500 خواهد بود نه بیشتر. یا اینکه یک آپارتمان یک خوابه 60 متری طبقه سوم یک آپارتمان چهارطبقه می تواند با یک کولر 3500 کاملا خنک شده و تابستانی مطبوع را همراه با ساکنانش تجربه کنند.
اما بطور کلی اگر واحد آپارتمانی مورد نظر در بالاترین طبقه ساختمان قرار دارد و در معرض تابش مستقیم آفتاب است می توانید طبق جدول زیر عمل کنید
متراژ آپارتمان | C.FM. دور تند کولر |
30 تا 50 | 2300 |
50-65 | 3500 |
65-120 | 4900 |
120-155 | 7000 |
این سوالی است که اکثر ما با آن دست و پنجه نرم کردهایم و در نهایت کولر آبی خودمان را دست یا غلط انتخاب کردهایم. اگرچه امید داریم شما جزو گروه اول باشید و با دقت کولر مناسب منزل خود را انتخاب کرده باشید، اما دانستن برخی نکات برای انتخاب کولر آبی مناسب، خالی از لطف نیست.
اگر کولر آبی مناسب منزل را انتخاب کنیم، میتوانیم هوای داخل منزل را بین 10 الی 12 درجه خنکتر از ببیرون تجربه کنیم. به طور کلی برای مناطقی که رطوبت آنجا کمتر از 25 درصد است، کولر آبی بهترین گزینه است و با فراهم کردن شرایط ایدهآل آن میتوانیم تا حدود 30 درصد در مصرف انرژی صرفهجویی کنیم. کولر آبی برای شهرهایی چون تهران، قزوین، قم، شیراز، اصفهان، یزد، کرمانشاه، کرمان، خراسان، سمنان و کاشان مناسب است و میتوان از گرمای هوای تابستانه این مناطق به سرمای کولر آبی پناه برد.
لازم به یادوری است که تمام کولرهای موجود در بازار ایران دارای رده انرژی G یا F هستند و EEr 21-33 را برای آنها درنظر گرفته اند .
بهینهسازی کولرهای آبی
اگر علاقهمند هستید همیشه از هوای خنک کولر آبی خودتان لذت ببرید، به این نکات توجه کافی داشته باشید:
1ـ انجام سرویسهای دورهای: قبل از شروع فصل تابستان
2ـ تعویض پوشالها به صورت سالانه
3ـ روغنکاری یاتاقانهای کولر به صورت ماهانه
4ـ بررسی صفحه کولر: اگر دچار خوردگی یا ترک شده باشد، باید تعویض شود. البته میزان سفتی آن میتواند در مصرف انرژی و بازدهی کولر موثر باشد. برای امتحان کردن آن کافی است که با دست تسمه کولر را وقتی جای خود قرار گرفته، به داخل فشار دهید. انعطاف آن نباید بیش از یک سانت باشد؛ سفت بودن زیاد یا شل بودن زیاد همواره برای بازدهی کولر مضر است.
5ـ رسوبزدایی از پرههای ورودی هوای درب کولر: این کار باعث عبور مناسب آب از روی پوشال خواهد شد.
6ـ تمیز کردن توری پمپ آب کولر
7ـ تراز بودن کولر
8ـ تنظیم شناور آب
9ـ رسوبگیری کف کولر
10ـ جرمگیری شلنگهای انتقال آب از پمپ روی پوشالها
11ـ تنظیم سیستم توزیع آب یا ناودانی پنجرههای کولر برای توزیع یکنواخت آب روی پوشال
12ـ بازدید برزنت (محل اتصال دهانه کولر به کانال)
13ـ بازرسی جعبه تقسیم برق
14ـ غبارگیری از فن داخل کولر و پرههای آن
با رعایت این نکات شک نداشته باشید گرمای تابستان برایتان مطبوع و قابل تحمل خواهد شد، اما دو نکته اساسی را هرگز فراموش نکنید تا تمام این مراحل برای آرامش شما کارساز باشد؛ اول اینکه همیشه برای کولر سایبان در نظر بگیرید تا بدنه آن زیر آفتاب تابستان گرم نشود و هوای خنک تولید کند و دومین نکته اینکه سعی کنید همیشه کولر در معرض وزش باد باشد و از قرار دادن آن در محیطهای بسته مثل پاسیو یا راهپله جدا خودداری کنید، چون با این کار فقط به جیب مبارک خسارت زدهاید.
همسویی تکنولوژی با کولرهای آبی ساده
یکی از تفاوتهای محسوس کولر آبی و گازی، ترموستات یا حسگر حرارتی است، به این معنی که شما هرگز تاکنون نمیتوانستید دمای اتاق را با کولر آبی تنظیم کنید، اما یکی دو سال است که کولرهای آبی هم مثل کولرهای گازی قابل تنظیم هستند، البته با کمی هزینه کردن.
این سیستم که بدون هیچ اختلالی به جای کلیدهای معمولی کولر آبی نصب خواهد شد، میتواند با استفاده از فناوری نوین هم مصرف انرژی کولر و هم دمای اتاق را کنترل کند. این کنترلکننده با قابلیت برنامهریزی میتواند در طول شب از روشن ماندن بدون دلیل کولر و مشکلات بعدی آن جلوگیری کند و دماسنج آن وقتی شما در خواب ناز به سر میبرید، مواظب جیب شماست که مبادا قبوض آب و برق اضافه شود. بنابراین کنترل دمای منزل با روشن و خاموش شدن اتوماتیک کولر بدون دخالت شما، کولر آبی شما را همانند کولر گازی کارآمد خواهد کرد.
معایب کولرهای آبی
دو عیب بزرگ باعث شده که برخی ارزان بودن آن را فراموش کنند و به سوی کولرهای گازی روی آورند؛ اولین عیب بوی نامطبوع کولرهای آبی و دیگر آلودگی بالای آنها برای شهرهایی چون تهران است. اگرچه این جعبه آبیرنگ مشکلات دیگری چون گرفتگی پوشالها، گرفتگی پمپ آب، زنگزدگی و مصرف زیاد آب را در کارنامه خود ثبت کرده، اما با روشهایی که قبلا گفته شد، میتوان آنها را به حداقل رساند و فقط این دو موضوع باقی خواهد ماند. نکته جالب که هر دوی این موارد هماکنون قابل برطرف شدن هستند.
الف) نوع بوی بد کولر: شاید این حس نامطلوب را تجربه کرده باشید که وقتی کولر آبی منزل را روشن میکنید، بوی لجن کل خانه را فرا میگیرد و شاید گاهی هم به همین دلیل از خیر هوای خنک آن گذشتهاید، اما زود از کوره در نروید، چون فقط کافی است یک لیوان وایتکس یا شیشهشوی داخل آب کولر بریزید و اجازه دهید نیمساعت بدون روشن بودن فقط فقط پمپ کولر کار کند، پس از آن آب محفظه ذخیره آب را تعویض کنید و دواره از آب پر کنید. حالا با اضافه کردن یک استکان شیشهشوی میتوانید از هوای خنک کولر لذت ببرید و اگر لازم شد این چرخه را دوباره تکرار کنید. به یاد داشته باشید از شویندههای قوی مثل تاید یا مایع ظرفشویی هرگز استفاده نکنید، چون کولر شما به حبابساز تبدیل خواهد شد.
ب) اما آلودگی هوا که پدیدهای غریبی برای شهرهای بزرگ مثل تهران نیست، باعث شده این وسیله سرمایشی کمی دچار ضف شود، چون برای خنک کردن هوا، کولرهای آبی نیازمند کشیدن هوای بیرون به داخل هستند. سیستم کولر طوری طراحی شده که با این کار باعث خنک شدن هوایی که از روی پوشالها عبور کرده، بشوند که درواقع اشکال کار هم همینجاست. این عبور دائمی هوا از روی پوشالها باعث میشود تا میکروب، ویروس یا قارچهای مختلف روی آن جمع شود و با دمیدن هوا به داخل منزل راه یابند، اما باز هم فناوری نوین با طراحی سیستم فیلتراسیون هوا برای کولرهای آبی این مشکل را هم برطرف کرده تا دوباره کولرهای آبی به جایگاه خود بازگردند.
با خریدن این سیستم و نصب آن روی خروجی هوا داخل منزل (دریچههای داخل اتاق) میتوانید از ورود گرد و خاک یا آلودگی به داخل منزل به طور موثری جلوگیری کنید و با خیال راحت کلید روشن شدن کولر آبی را بزنید. بدون تردید این جعبههای فلزی آبیرنگ برای مدت طولانی در خدمت ما خواهند بود و گرمای تابستان را برایمان به هوای بهاری تبدیل میکنند.
با شنیدن نام صرافی ناخودآگاه تابلوهایی سیاه رنگ با اعدادی دیجیتالی قرمز و تعدادی پرچم را تصور می کنیم. این اولین واکنش ذهنی همه ما با دیدن کلمه صرافی است. اگرچه مدتی است به دلیل نوسانات ارزی بیش از حد در کشورمان اکثر این تابلوها خاموش هستند و در کوچه و خیابان زیاد جلب توجه نمی کنند، ولی هرگز خاموش بودن تابلوی این صرافی ها به معنی بیکار بودنشان یا از کار افتادنشان نیست؛ بلکه حتی این تابلوهای خاموش هم گفتنی های بسیاری در دل دارند که گاهی اوقات از این خاموشی باید نگران شد . به هر روی هم اکنون صرافی ها با تابلوهای معروفشان کارایی بسزایی در اقتصاد ایران را به عهده گرفته اند.
آیا تاکنون فکر کرده اید که این تابلوها از چه زمانی نوسانات ارزی را به نمایش گذاشته یا این که اصلا صرافی چیست و کی وارد زندگی ما شده است؟
. به طور کلی صرافی در لغت به معنی داد و ستد انواع پول است و در کشورمان از قرن نوزدهم با توجه به رشد تجارت داخلی و خارجی شکل تازه ای به خود گرفت. اگر از واقعیت این شغل بخواهید می توان این گونه گفت؛ از زمانی که معامله پایاپای کمرنگ شد، نقش این شغل یعنی صراف ها در زندگی اقتصادی و معاملات تجاری ما پررنگ تر شد.
این حرفه یا صرافی قبل از پیدایش سیستم بانکداری در ایران گسترش یافت و پایش را از مرزهای کشور بیرون گذاشت . صرافان ایرانی در هند ، عراق شعبه داشتند و تاجران را برای انتقال وجوه خود یاری می کردند. طبق اسناد و مدارک اصول کار صرافی های ابتدایی بر دو پایه برات و بیجک استوار بود، به صورتی که تجار برات و بیجک های مدت دار صادر می کردند این برات ها نزد نزد برخی صرافی های خاص و مورد نظرشان تجار یا صادر کننده برات معتبر بود و در نهایت قابلیت نقد شدن داشت.
اگرچه نقش بیجک یا برات صرافی ها با پیدایش سیستم بانکداری در جامعه ایران کمرنگ شد، اما حرفه صرافی حتی با وجود سیستم بانکداری نوین به معاوضه پول و خرید و فروش آن کنار بانک ها به حیات خود ادامه داد و تا این که از اواسط دهه 70 شمسی دوباره کار و بارش سکه شد. قبل از این تاریخ بیشتر صرافی ها مشغول داد و ستد سکه، طلا و نقره به مشتریان خود بودند و در ابعاد کوچک خرید و فروش ارزهای معتبر بین المللی انجام یا اینکه برای ارسال حوالجات رقم پایین به نیازهای خرد خانواده ها پاسخ می دادند.
به طور کلی صرافی ها در ایران و هم اکنون به دو گروه تقسیم می شوند؛
صرافی های نوع اول: این گروه از صرافی ها اجازه حضور در معاملات الکترونیک ندارند و صرفا برای خرید و فروش فیزیکی ارز مجوز دارند.
صرافی های نوع دوم: این گروه از صرافی ها علاوه بر خرید و فروش فیزیکی ارزهای معتبر جهانی، مجوز حضور در مبادلات الکترونیک یا همان حوالجات را کسب کرده اند و می توانند حواله هم صادر کنند.
لازم به یادآوری است که هر دو گروه می توانند به خرید و فروش سکه در کنار خرید و فروش ارز مبادرت ورزند.
اما اصولا تعریف کار صرافی ها چیست؟
از گذشته های دور، کار اصلی صرافی ها تعیین عیار و ارزش واقعی سکه های طلا و نقره بوده و کم کم به وصول برات و بیجک نیز اقدام کردند، اما همان طور که قبلا هم بیان شد، پس از ظهور و پیدایش سیستم بانکداری این حرفه به حاشیه رانده شد و صرفا به خرید و فروش سکه، طلا و نقره مبادرت می کردند، اما این شغل کم کم همگام با نظام بانکداری، رشد کرد و در کنار نظام بانکداری صراف ها نیز اقدام به اعطای وام و حتی ارسال حوالجات کردند و در نهایت به نوعی رقیب قدرتمندی برای بانک ها در ارسال و خرید و فروش ارز در ایران تبدیل و گاهی هم تعیین کننده نرخ مبادله ارزها در بازار اقتصادی کشور شناخته شدند.
صرافی ها چگونه کار می کنند؟
شاید خیلی ساده، فرض کنید وارد یک صرافی می شوید و مقداری ریال می دهید و در ازای آن ارز مورد نظرتان را می خرید و از آن خارج می شوید. آیا واقعا کار به همین سادگی است؟ خیر به طور کلی صرافی ها دقیقا همانند فروشنده کالایی مجبور هستند قیمت تمام شده کالای خود را تعیین و با درصدی سود آن را به متقاضی بفروشند. از این رو اطلاع از نرخ برابری ارزها در مقابل واحد پول ملی کشورشان مثل ریال امری حیاتی و ضروری برای آنهاست، اگرچه این صنف در کنار خرید و فروش یا حواله ارزش اقدام به خرید و فروش سکه طلا نیز می کند، اما به قول معروف خرید و فروش سکه طلا برای جوری جنس آنهاست و کار اصلی و حساسیت اصلی مربوط به همان پولهای کاغذی یا حوالجات است.
در شرایط عادی و عمومی بین المللی نرخ برابری ارزها اگرچه در بازارهای بین المللی مثل فارکس یا دیگر بازارهای ارزی تعیین می شود، اما مبنای محاسبه نرخ ارزهای خارجی در کشورها را معمولا بانک مرکزی آن کشور به عهده دارد و این نظام بانکی آن کشور است که هر روز نرخ مورد نظر صرافان را در اختیارشان قرار می دهد تا تابلوهای معروف مغازههای صرافی روشن شوند و شروع به نوسان کنند، اما داستان این تابلوها در ایران کمی متفاوت است و نوسان آنها در حال حاضر زیاد به بانک مرکزی بستگی ندارد.
هنوز نرخ درنیامده است
بدون تردید چند سالی است که با این جمله زیاد برخورد کرده اید: «هنوز نرخ درنیامده». معمولا وقتی قصد خرید یا فروش ارز دارید، این جمله را اول صبح زیاد شنیده اید و با کلی سوال، گوشی تلفن را قطع کرده اید یا این که از درب صرافی خارج شدید، اما معنی واقعی این عبارت چیست؟ مگر قرار نیست که بانک مرکزی نرخ را برای صرافی ها اعلام کند. بانک که ساعت 7 و 30 دقیقه کار خود را آغاز می کند، پس چرا هنوز... نرخ در نیامده است.
این جمله را می شنوید چون نرخ ارزهای خارجی در ایران بنا به هر دلیلی در بازار آزاد در حال حاضر خارج از محوطه بانک مرکزی یا حتی خارج از مرزهای کشورمان تعیین می شود و بنا به هر دلیلی هم بانک مرکزی هم اکنون در این باره بی تفاوت عمل می کند چون به دلیل تحریم های یکجانبه خارجی علیه نظام بانکی ایران چاره ای هم ندارد.
داستان از این قرار است که امروزه و با توجه به شرایط فعلی نظام ارزی کشورمان، نرخ ارز و برابری ریال ایران با دیگر ارزها در کشورهایی مثل امارات متحده عربی یا شهر هرات و گاهی هم ترکیه تعیین می شود اما پایگاه اصلی تعیین نرخ ارز در بازار آزاد ایران همان امارات متحده عربی است و دیگران فعلا نقش مهمی در تعیین نرخ ارز آزاد ایران ندارد و از آنجا که در امارات صرافی ها ساعت 11 صبح شروع به کار می کنند و برابری ریال ایران با درهم امارات را تعیین می کنند، بازار ایران هم تا قبل از این ساعت معمولا از خرید و فروش مگر در شرایطی خاص یا به ضرورت خودداری می کند. بنابراین صرافی ها این جمله را که «هنوز نرخ درنیامده» به کار برده و تا ظهر معمولا به محاسبه کارهای روز قبل خود می پردازند یا این که با احتیاط و در حجم بسیار کم با نرخ های روز گذشته کار می کنند، البته فکر نکنید که وقتی ساعت 11 صبح به قول معروف نرخ ها مشخص شد، کار تمام است؛ بلکه طی ساعت کاری دائم طبق هماهنگی های تلفنی یا ارتباط اینترنتی قیمت ها به روز شده و مبنای محاسبه قرار خواهد گرفت. البته صرافی هرچه معتبرتر باشد، بدون تردید زودتر از نوسانات مطلع می شود، ولی مبنای دیگری هم در کار است که معمولا بعدازظهر و حوالی ساعت 5 شروع می شود.
شاید پیش آمده باشد که حوالی ساعت 5 بعدازظهر نزدیک خیابان فردوسی یا چهارراه استانبول عبور کرده و جنب و جوش خاصی را بین دلارفروش ها یا صرافی های محل دیده باشید و بی تفاوت به خیال آن که کارشان را می کنند، از آنجا عبور کرده باشید، در حالی که نوسانی تازه در بازار ارزی در حال اتفاق افتادن است که حتی به شرایط کاری امارات یا هرات و ترکیه بستگی ندارد.
استراتژی ساعت 5
اگر اهل بازار هستید و زیاد با خرید و فروش ارزهای خارجی سروکار دارید، بدون تردید اطلاع دارید که معمولا نوسانات جدی برابری ارزهای بازار آزاد یا همان صرافی ها حدود ظهر آغاز می شود و تابلوهای دیجیتالی معروف صرافی ها یکی پس از دیگری روشن می شوند و تا بعدازظهر هم تغییراتی دارند، اما حوالی ساعت 5 گاهی اوقات خاموش می شوند و صرافی ها دست از خرید و فروش می کشند و حدود ساعت 6 دوباره نرخ های جدید حاکم بر بازار خواهد شد.
این اتفاق به این دلیل است که بازار پول آمریکا یا فارکس حوالی ساعت 5 بعدازظهر به وقت ایران تازه آغاز به کار می کند و نرخ برابری ارزهای معتبر جهان را روی تابلوهای خود به نمایش می گذارد. بنابراین ناخودآگاه اعداد و ارقام این تابلوی فارکسی در بازارهای ارزی جهان تاثیرگذار خواهد بود که ایران هم از آن مستثنا نیست، به همین دلیل بسیاری از فعالان و صرافی های بازار ایران در این ساعت دوباره تابلوهای خود را تنظیم و با نرخ جدید شروع به معامله می کنند، البته هستند افرادی که به قول معروف فارکس باز هستند و با زیر نظر گرفتن نوسانات بازار فارکس ریسک می کنند و کمی قبل از شروع به کار این بازار یعنی حوالی ساعت 4 بعدازظهر وارد بازار می شوند و با خرید یا فروش ارز خود کاسبی می کنند. این افراد گاهی ره صدساله را یک ساعته طی می کنند و گاهی هم حاصل های کارکرد خود را یک ساعته از دست می دهند. اگرچه نباید فراموش کرد که اکثر این معامله گران فارکسی هرگز در دنیای واقعی ما حضور نخواهند داشت بلکه در دنیای صفر و یک سیر می کنند.
صرافی ها و مقابله با تحریم
شاید تاکنون سفرهای خارجی را تجربه کرده باشید یا این که پای صحبت مسافران خارج رفته نشسته باشید و از تبادل پول در صرافی ها سخن گفته یا شنیده باشید و این گونه نتیجه گیری کرده باشید هرچه گردشگران ورودی یک کشور زیادتر باشند، صرافی های بیشتری در آنجا می بینید، اما ایران که هنوز گردشگر زیادی به خود ندیده است، پس این همه صرافی در کوچه و خیابان چیست؟ شاید این صرافی ها به عنوان زیرساخت های گردشگری باشند یا این که حکایت از رونق بسیار بالای تجارت خارجی در ایران کنند. هر دوی این موارد قابلیت استناد را خواهد داشت، اما در حال حاضر وجود این همه صرافی در کوچه و بازار، رازی بزرگ تر در دل دارد؛ آن هم مقابله با اثرات تحریم هاست.
با گسترش تحریم ها و درگیر شدن نظام بانکی ایران با آن عملا انتقال دلارهای نفتی توسط نظام بانکی سخت و سخت تر شد تا جایی که گاهی اوقات مبالغ دریافتی بابت فروش نفت در حساب های بانکی ایران خارج از مرزها باقی ماند و غیرقابل جابه جایی شد. مشکلات ایجاد شده برای نظام ارزی کشور از یکسو، عطش بازار داخلی به دلیل واردات از سوی دیگر باعث شد تا فعالان و مسئولان اقتصادی کشور به فکر چاره و راهکار باشند و در نهایت روشی بسیار کهن را برای جلوگیری از بروز بحران را به نظام مالی ایران معرفی کردند؛ آن هم حمایت و توسعه صرافی ها در ایران بود.
با این روش بخش خصوصی به کمک دولت آمد و راهکاری کهن یعنی نظام حوالجات که از قرن ها پیش در جهان استفاده می شد را دوباره رونق بخشید.
بخش خصوصی البته با حمایت دولت با ایجاد شبکه های گسترده صرافی در کشورهای مختلف مثل امارات، ترکیه، هند، مالزی، قبرس، مالت، اتحادیه اروپا و استرالیا اقدام به جابه جایی دلارهای نفتی با وجود تحریم های سخت بین المللی در نظام بانکی کشور کرد. این روش زمانی رونق گرفت که نقل و انتقال پول توسط نظام بانکی جهان یا غیرممکن شده بود یا این که از امنیت مناسب برخوردار نبود و خطر بلوکه شدن پول در بانک های خارجی گسترش یافته بود.
این سیستم حوالجات برای نقل و انتقال پول از سوی ایران آنچنان گسترش یافت که یکی از روزنامه های معتبر در آمریکا واشنگتن پست، حجم این مبادلات را سالانه حدود یکصد میلیارد دلار برآورد کرده است.
ثبات و امنیت تخت جمشید یا بحران اهرام مسئله این است؟
چندی پیش خبر از برقراری ارتباط بین دو کشور باستانی ایران و مصر به میان آمد و اگرچه اخبار ناآرامی های این کشور باستانی هم اکنون بیشتر اخبار را به خود اختصاص داده است اما عظمت و قدمت اهرام باستانی آن همیشه پیش چشم گردشگران و علاقمندان بخصوص گردشگران ایرانی باقی مانده و حتی در این شراینیز دلیل سفر بیش از 9 میلیون گردشگر خارجی به این سرزمین کهن شده است.
این تعداد گردشگر حتی در شرایط فعلی مصر حاکی از وجود زیرساخت های قوی و مدیریتی مدرن در گردشگری مصر استبه صورتی که بسیاری از فعالان عرصه گردشگری مصر با توجه به وابستگی درآمد ملی این کشور به صنعت گردشگری را برای احیای این صنعت راهی مقاصد و بازارهای گردشگری مصر کرده است که یکی از این بازارهای هدف کشورمان ایران است.
این گروه اعتقاد دارند ایجاد ارتباط تجاری و سیاسی پس از گذشته سی و سه سال بین دو کشور می تواند فرصتی مناسب برای صنعت گردشگری مصر باشد صنعتی که سالانه 11 درصد از درآمد ناخالص مصر را تامین می کند. در این زمینه پس از برقراری ارتباط و البته جلساتی متعدد بین مقامات و مسئولان دو کشور قراردادی بین ایران و مصر منعقد شد که طبق آن ایران می تواند تا 120 هزار نفر گردشگر سالانه به مصر بفرستد و در مقابل میزبان 60 هزار گردشگر مصر باشد.
این قرار داد هنگامی که در رسانه های دو کشور منتشر شد موافقان و مخالفان بسیاری را در این عرصه به صحنه آورد و باعث ایجاد نگرانی هایی بین دو کشور شد این نگرانی تا حدی پیش رفت که تبادل گردشگر بین دو کشور تا مرز قطع شدن رسید. اما انگیزه بالای دو کشور برای رشد و ارتقای صنعت گردشگری باعث شد تا دوباره برای به دست آوردن بازار گردشگری طرف مقابل تلاش کنند و در این زمینه گروهی از فعالان عرصه گردشگری مصر را راهی ایران کرد.
به هر حال فارغ از اینکه مخالفان ایرانی یا مصری این قرارداد چه دلایلی برای خود دارند مسئله نبودن امنیت کافی برای حضور گردشگران ایرانی در مصر که البته موضوع کم اهمیتی هم نیست باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه گردشگری از فواید احتمالی برقراری این ارتباط چشم بپوشند و آن را بطور کلی نفی کنند . این موضوع زمانی رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت که سازمان جهانی گردشگری براساس آماری امنیت کشور مصر را برای گردشگران خارجی در حد بسیار پایین اعلام کرد و نام مصر را پس از سودان و پاکستان به عنوان سومین کشور خطرناک گردشگرپذیر جهان اعلام کند.
انتشار این خبر از یک نهاد بین المللی و بسیار موثر در صنعت گردشگری جهان باعث شد تا موج جدیدی از مخالفت ها علیه این برنامه داخل مرزهای ایران شکل گیرد در حالی که می توان به نیمه پر لیوان برای صنعت گردشگری کشورمان توجه ویژهای کرد و از فرصت به دست آمده یا همین موضوع یعنی نبود امنیت برای گردشگران خارجی در مصر به نفع رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده کرد.
نکته ای که شاید تا کنون از دید مسئولان داخلی کشورمان دورمانده و صرفا هیاهوی خبری درباره نبودن امنیت برای گردشگران ایرانی ذهن آنها را به خود مشغول کرده است. بنابراین اگرچه امنیت گردشگران مقوله بسیار مهم و عامل اصلی تعیین مقصد مسافران سراسر جهان است اما همین موضوع در کشور باستانی مصر در حال حاضر فرصتی طلایی را در اختیار صنعت نوپای گردشگری ایران قرار داده است؛ صنعتی که به اظهار سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین مقاصد گردشگری جهان شناخته شده و بسیاری را با وجود تبلیغات سوء علیه جاذبه های کشورمان وادار به بستن چمدانهایشان به سمت ایران باستانی کرده است.
فرصت طلایی چیست؟
پاسخ این سئوال اینگونه مطرح می شود که باید توجه داشته باشیم با وجود ناآرامی های موجود در کشور مصر طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری این کشور توانسته در سال 2012 میلادی حدود ده میلیون نفر گردشگر را از سراسر جهان با داشته هایش به خود جلب کند، این رقم یعنی چیزی حدود 4 برابر گردشگران ورودی به کشورمان با وجود امنیت و 2400 محوطه باستانی موجود در ایران باستانی.از سوی دیگر همانطور که قبلا اشاره شد همین سازمان (سازمان جهانی گردشگری ) ایران را به عنوان یکی از مقاصد ارزان قیمت گردشگری جهان طی سال 2012 میلادی اعلام کرده است بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های مدیریتی مناسب این شرایط و ادغام این دو مزیت یعنی مشهور بودن کشور مصر در کنار ارزان بودن ایران اقدام به برقراری تورهای ترکیبی بین دو کشور کرد تا از این فرصت طلایی به بهترین شکل ممکن به نفع خودمان استفاده کنیم.
بدون تردید ارزان قیمت بودن بسته های گردشگری ایران در کنار خوشنامی زیرساخت ها و جاذبه های مصر باستانی می تواند پیشنهاد جذابی برای گردشگران دیگر نقاط دهکده جهانی که در مصر اقامت دارند بوده و آنها را تشویق با بازدید از محوطه های باستانی ایران کند. با این روش بدون تردید گردشگرانی که از مصر باستان دیدن می کنند می توانند پس از یک هفته اقامت در این کشور از آرامش و جاذبه های ایران امن لذت ببرند و آرامشی بسیار مناسب را به خودشان هدیه بدهند.
شاهد مثال این موضوع سخنان «هشام زعزوع» وزیر گردشگری مصر در پاسخ به احتمال قطع تبادل گردشگر بین دو کشور است که می گوید: بدون تردید کشور من به دنبال منافع مادی خود در این زمینه و دمیدن روحی تازه در صنعت گردشگری خود است که با این توافق به نتیجه خواهد رسید. بنابراین هرگز ورود گردشگران ایرانی به مصر هرگز متوقف نخواهد شد چون منافع ملی مصر با این اتفاق تامین نمی شود». این یعنی اگر مسئولان گردشگری ایران با ریزبینی از اشتیاق مصری ها برای برقراری ارتباط با صنعت گردشگری ایران بتوانند استفاده کنند و امتیازات مناسبی از آنها بگیرند وارد یک بازی بُرد بُرد شده اند.
پیش بینی این است که حتی با ارسال دوبرابر گردشگر ایرانی به مصر، گردشگری کشورمان می تواند به خوبی از امتیازات موجود بازار هدف مصر یعنی حدود ده میلیون نفر گردشگر خارجی به نفع رونق گردشگری ایران استفاده و آنها را با داشته های کشورمان در این زمینه آشنا کند؛ نه اینکه صرفا روی جذب گردشگران مصری برای سفر به ایران سرمایه گذاری کند چون به عقیده مسئولان گردشگری این کشور کمتر از 10 درصد مصری ها توان تجربه سفرهای خارجی را دارند. اینجاست که مسئولان گردشگری ایران می توانند با استفاده از سیاست های مناسب علاوه بر جذب این تعداد یعنی 10 درصد مصری ها روی گردشگران خارجی حاضر در این کشور نیز سرمایه گذاری کنند و در عین حال با ایجاد ارتباط با بخش گردشگری مصری ها از تجارب آنها استفاده کرده و به ترمیم و تقویت زیرساخت های گردشگری ایران اقدام کند.
در این زمینه می توان به قرارداد خرید دو فروند هواپیمای تجاری از مصر توسط ایران اشاره کرد که به عنوان اولین امتیاز ارتباط و استفاده از بازار هدف مصر برای کشورمان بوده است. بنابراین باید به نیمه پر لیوان نگاه کرد و امنیت پاسارگاد را کنار بحران اهرام در قالب یک بسته پیشنهادی گردشگری برای ماجراجویانی که در مصر حضور یافته اند قرار داد.
این امتیاز را نباید با ابراز نگرانی از نبود امنیت در مصر باستانی به حاشیه راند بلکه باید آن را صحیح و دقیق با تبلیغات گسترده و مناسب در جهان گردشگری مطرح کرد، تا این امتیاز مهم در ایران بتوان زیرساخت های گردشگری کشورمان را تقویت کرده و در نهایت جایگاه اصلی ایران در صنعت گردشگری بخصوص در خاورمیانه را به دیگران معرفی کند. پس بجاست که برای رسیدن به هدف اصلی یعنی ارتقاء سطح کیفی و کمی صنعت گردشگری کشورمان نباید امنیت محوطه باستانی ایران را فدای ناامنی اهرام مصر کرد.
آمریکا، مالک اصلی بازار آدامس ایران
اگر اهل مطالعه روزنامه آنهم به صورت سنتی هستید بدون شک هر روز صبح با عجله خودتان را به دکه روزنامه فروشی می رسانید تا از اخبار مهم روز آگاه شوید بدون تردید با حساسیت ویژه ای مقابل روزنامه های چیده شده روی زمین می ایستید و با همان حساسیت به دنبال سوژه مورد نظر خودتان بین تیترهای مختلف روزنامه ها می گردید. بهترین تیتر را مطابق سلیقه خودتان بر می دارید و سراغ فروشنده می روید تا پول روزنامه را بپردازید که متوجه تغییراتی می شود. هرچند تعداد و حتی نحوه چینش روزنامه ها روی زمین کنار دکه فرقی نکرده است اما مقابل فروشنده دنیای دیگری حکمفرماست.
حجم انبوهی از آدامس ، شکلات و سیگار مقابل او چیده شده که هر روز هم برتعداد و تنوع آنها افزوده می شود. اگر از دنیای دخانیات با تمام مضرراتش بگذریم به دنیای شیرین آدامس یا همان سقز خودمان مقابل فروشنده می رسیم.
تا به حال با خودان فکر کرده اید که هموطنان شما چقدر آدامس می جوند؟ اصلا برای تجارت جهانی آدامس چه رقمی را تصور می کنید؟ یا اینکه حالا که انواع و اقسام تحریم اقتصاد ایران را هدف گرفته اینهمه آدامس خارجی با کدام ارز وارد کشور شده است؟ اما مهمترین سئوال که ذهن اکثرمان را با دیدن این صحنه به خود مشغول می کند این است که مگر ایران خودش تولید آدامس نداشته که اینقدر آدامس با بسته بندی و طعم های مختلف وارد بازار شده دقیقا زمانی که بسیاری از نبود کالاهای اساسی و البته دارو به دلیل کمبود ارز سخن می گوید؟ اینها سئوالهایی هستند که برای یافتن پاسخشان باید همراه کسب و کار شوید.
آدامس دهمین اولویت تخصیص ارز
همانطور که می دانید به دلیل مشکلات و محدودیت های ارزی ، دولت با اولویت بندی کالاها برای تخصیص ارز به آنها سعی کرده تا از خروج ازرهای دولتی برای واردات کالاهای لوکس جلوگیری کند. از این رو سوژه اصلی گزارش ما یا همان آدامس همراه برخی کالاهای دیگر در آخرین اولویت از نظر دولت قرار گرفت . اگرچه بسیاری از فعالان عرصه این بازار به ردیف اولویت این خوراکی جذاب اعتراض دارند و عنوان می کنند به کدام دلیل لوازم آرایش در اولویت نهم قرار گرفته و آدامس به آخرین ردیف رسید؟ اما به هر حال حتی با تخصیص نیافتن ارز مرجع یا همان ارز دولتی به آدامس بازهم بازار ایران مملو از بسته های رنگارنگ آدامس شد.
آدامسی که به گفته مدیر پروژه خط تولید آدامس بدون قند شرکت مینو، مهندس سخت باز در اسفند ماه سال 1388 ، با سرمایه گذاری حدود 300 میلیارد ریال و همکاری 7 شرکت بزرگ تولید کننده اروپایی شروع به کار کرد و قرار بود پس از گذشت 5 سال ایران را از واردات این جویدنی خوش طعم بی نیاز کند و حتی در برخی موارد صادرات هم داشته باشد.
به همین دلیل و تقریبا پس از گذشت 4 سال از افتتاح خط تولید یاده شده برای درک بهتر تجارت فعلی این جویدنی خوشمزه سری به بازار بزرگ تهران ، ابتدای بازار آهنگران زدیم. تنوع بسته بندی ها و رنگارنگی بیش از حد برندهای مختلف خارجی بازار گویای تجارت کلان این محصول در ایران و البته تا حدودی جهان است. اما دیدن بیش از حد دو نام بین تمام محصولات موجود و البته تکرار آنها میان مغازه داران و خریداران باعث کنجکاوی خواهد شدکه این دو نام چگونه مشهور شده اند و بازار ایران را تسخیر کرده اند؟
خروس ایران دیگر خوش آوازه نیست
اوربیت و ریلکس دو برندی هستند که ظاهرا بازار تهران و ایران را تسخیر کرده اند و خروس خودمان را از نفس انداخته اند . با جستجو کردن نام این دو برند در دنیای مجازی متوجه خواهید شد که ریلکس محصولی از کشور ترکیه و مالک کارخانه آن یک شرکت بزرگ انگلیسی است. اما برند دیگر یعنی اوربیت دارای بسته بندی های متفاوت و البته زادگاههای مختلفی است، برای یافتن زادگاه اصلی این برند بازهم در دنیای مجازی می گردیم تا با نام کارخانه ریگلی که اصالت آن آمریکایی است بر می خوریم. این کارخانه که از سال 1891 میلادی در صنایع غذایی فعالیت داشته هم اکنون آدامسهای اوربیت خود را در 180 کشور جهان می فروشد و 14 کارخانه تولیدی خود را در 14 کشور مختلف برای ساخت و تولید این محصول و دیگر محصول های خود افتتاح کرده است. شعب این کارخانه از آمریکا، چین ، لهستان، روسیه ، تایوان، کنیا ، فرانسه ، فلیپین ، نیوزلند، کانادا، مکزیک گرفته تا استرالیا هم اکنون به ایران آدامس صادر می کنند. به همین دلیل در می یابیم که چرا کشور لهستان از عمده صادر کنندگان آدامس به ایران است.
·همه آدامسها قانونی هستند؟
اما آیا واقعا این همه آدامس موجود در بازار از طریق قانونی وارد کشورمان شده اند یا خیر ؟ به گفته مسئولان و حتی مدیر پروژه خط تولید آدامس بدون قند ایران هم اکنون (در سال 1388) حدود 80 درصد از آدامس های مصرفی کشورمان از طریق غیر قانونی وارد ایران می شوند.
بنابراین با توجه به حجم بالای تجارت این کالا در می یابیم که چه تجارت سودآوری مقابل ما قرار دارد و چگونه این بسته های بسیار زیبا و رنگارنگ خارجی در بازار ایران جولان می دهند. اینجاست که به شبکه بزرگ و البته سازمان یافته قاچاق این محصولات به داخل کشورمان می توان اشاره کرد. بطوری که محمدرضا پناهنده می گوید: « معضلات و موانع ایجاد شده از سوی دولت برای واردکنندگان قانونی این نوع خوراکی پای قاچاقچیان را به بازار می گشاید.
رئیس انجمن وارد کنندگان مواد غذایی و آشامیدنی در باره قاچاق محصولات غذایی می گوید با توجه به تقاضای بسیار بالای این نوع کالاها در بازار ایران اگر نتوان تدابیر دقیق و راهکار مناسبی برای کنترل قانونی ورود آنها درنظر گرفت بدون تردید سودجویی و قاچاق بازهم آمار بیشتری را به خود اختصاص خواهد داد».
نبودن نظارت بر کیفیت محصولات غیر قانونی و سودجویی این افراد گاهی حتی به قیمت سلامتی مصرف کنندگان نیز منجر خواهد شد .
در این زمینه یعنی قاچاق این محصولات به عنوان مثال می توان از وجود پاستیل هایی با ژلاتین خوکی به جای ژلاتین گاوی یا آدامس هایی با مشتقات الکلی یا مواد روانگردان در بازار مصرف ایران اشاره کرد .
تجارت جهانی شیرینی جات و آدامس در جهان
برای درک بهتر از تجارت جهانی آدامس بد نیست نگاهی به جدول ذیل بیاندازید
اطلاعات و آمار |
منبع: Wrigley, NACGM |
تاریخ: 5.7.2013 |
آمار تجارت آدامس | |
فروش سالانه آدامس در ایالات متحده امریکا | $2 billion |
ارزش کل تجارت آدامس | $19 billion |
تعداد کل آدامس های ساخته شده جهان در سال | 3.74 trillion |
سهم تولیدات شرکت لیگلی در تجارت جهانی | 35% |
تعداد کل شرکت های تولید کننده آدامس در جهان | 115 |
تعداد کل شرکت های آمریکایی تولید کننده آدامس در جهان | 30 |
وزن آدامس مصرف شده جهان طی یک سال | 100,000 tons |
تعداد ساعت صرف شده برای جویدن آدامس های تولیدی جهان (اگر فرض کنیم هر آدامس فقط نیم ساعت توسط مصرف کننده جویده شود) | 187 billion hours |
بزرگترین حبابی که تاکنون با آدامس درست شده | 23 inches |
تعداد شرکت های تولید کننده آدامس ترکیه | 60 |
میزان کالری مصرف شده یک نفر برای جویدن یک ساعت ادامس | 11 calories |
قدیمی ترین آدامس جهان | 9000 years |
میانگین آدامسهایی که یک نفر در سال می جود | 300 |
Statistic Brain is a group
اگرچه برخی از ارقام شاید قابل تصور هم نباشند اما این واقعیت دنیای آدامس در دهکده جهانی است . در همین حال می توان به گزارش دیگری که سال 2012 میلادی توسط موسسه نظرسنجی و آمار kantar media’s global TGI منتشر شده است اشاره کنیم. طی این گزارش شرکت یاد شده اعلام کرده است: «بزرگترین بازار مصرف آدامس جهان، منطقه خاورمیانه و کشورهای ایران و عربستان سعودی است.» طی این گزارش اعلام شده ایران با 82 درصد و عربستان با 79 درصد جزو برترین های مصرف کننده آدامس در جهان هستند.
در بخش دیگری از این گزارش امده آمریکا با 59 درصد ، اسپانیا با 54 درصد، فرانسه با 52 درصد و هلند با 50 درصد به ترتیب دیگر کشورهای پرمصرف این جویدنی خوشمزه هستند.
لازم به یادآوری است که گزارش یاد شده ارزش تجارت آدامس در ایران را طی همین سال 181.9 (یکصد وهشتادویک ممیز نه دهم) میلیون دلار اعلام کرده در حالی که عربستان سعودی به عنوان مقام دوم 117.6 (یکصدو هفتده ممیز شش دهم ) میلیون دلار برای این محصول خرج کرده است. نکته جالب این گزارش بخش مربوط به سهم بازار کارخانه ریگلی از دو کشور یاد شده است طبق آمار 39 درصد بازار ایران و 21 درصد بازار عربستان در دست کمپانی آمریکایی و معروف ریگلی قرار گرفته است.
·عمده صادرکنندگان آدامس به ایران کدام کشورها هستند؟
کشورهای عمده صادر کننده آدامس به ایران به ترتیب عبارتند از : لهستان، امارات متحده عربی، ترکیه ، چین، کره جنوبی، آمریکا، فلیپین، هند، اسپانیا، کانادا، ویتنام و آلمان. در شش ماهه نخست سال 1389 واردات قانونی آدامس از کشورهای لهستان حدود 10 میلیون دلار ، امارات متحده عربی 7 میلیون دلار و ترکیه حدود 3 میلیون دلار بوده است حال آنکه هم اکنون کشور آدامس لهستانی حدود 70 درصد از بازار ایران را به خود اختصاص داده اند و 30 درصد مابقی به کشورهای یاد شده اختصاص دارد البته لازم به یادآوری است که کشور امارات متحده تولید کننده نیست بلکه فقط مبداء ثبت سفارش برخی از آدامسها بوده است.
·تجارت آدامس در ایران چقدر است
خرید و فروش آدامس تجارتی که کارشناسان اقتصادی و دست اندرکاران تجارت مصرف سالانه آدامس ایرانیان را بیش از 480 میلیارد تومان تخمین می زنند تجارتی که قبل از سال 1382 کمتر یکصد میلیون تومان بوده است. رشدی چند صد درصدی طی سالهای یاد شده که باعث تعجب همگان شده آنهم زمانی که کم بود ارزهای خارجیی برای واردات کالاهای ضروری کشورمان کاملا محسوس است و گاهی هم کمبود دارو ، روغن، شکر ، کره یا شیرخشک به همین دلیل خبرساز شده است.
قیمت هر بسته آدامس در سطح شهر
نام تجاری | شش ماهه اول 1391 | شش ماهه دوم سال 1391 | بهار 1392 |
شیک | 70 تومان برای بسته 6 تایی | 100 تومان برای بسته 6 تایی | 150 تومان برای بسته 6تایی |
تریدنت | 1500 تومان | 4000 هزار تومان | 5200 تومان |
رلکس قوطی | 800 تومان | 1200 تومان | 2000 تومان |
اوربیت | 600 تومان | 1000تومان | 1600 تومان |
اکس ویتول | 1000 تومان | 3000 تومان | 4000 تومان |
فایو | 1500 تومان | 2300 تومان | 3000 تومان |
پی که | 200 تومان | 200 تومان | 500 تومان |
اولیپس | 250 تومان | 400 تومان | 800 تومان |
موزی | 200 تومان | 300 تومان | 550 تومان |
توتفرنگی | 200 تومان | 300 تومان | 500 تومان |
·آمار گمرک چه می گوید؟
طبق آمار منتشر شده توسط گمرک جمهوری اسلامی ایران آدامس با شماره تعرفه های 17041000 و 21069085 هم اکنون وارد کشور می شود و با نگرش در آمارهای گذشته گمرک در می یابیم که طی سال 1384 شمسی تنها حدود 2 هزار دلار آدامس از مبادی قانونی کشور وارد ایران شده است. این آمار در سال 1388 به رقمی معادل 795 هزار دلار رسیده است. اما در سال 1390 واردات قانونی آدامس حدود 14 میلیون دلار بوده است.
در همین حال آمار سال 1391 به رقمی بالغ بر 12.5 میلیون دلار اعلام می کنند و همین آمار بیانگر اتفاقی جالب آنهم فقط در اولین ماه سال جاری یعنی 1392 با توجه به تمام مشکلات انتقال ارز یا گران شدن قیمت دلار در ایران بوده است که میزان واردات قانونی آدامس را از طریق گمرک جمهوری اسلامی ایران چیزی بالغ بر 1.5 میلیون دلار اعلام می کند.
لازم به یادآوری است که تغییر مکرر کدهای تعرفه وارداتی این کالا از سوی ارگان های مسئول در سالهای اخیر و البته تکمیل نبودن آمار سال 1391 گمرک، باعث شده آماری دقیقی از واردات رسمی آدامس در دست نباشد. اگرچه بسیاری از فعالان این عرصه وجود حجم عظیمی از این نوع محصولات در بازار کشور را اینگونه توجیح می کنند که :«ممکن است این کالا با تغییر تعرفه زیرمجموعه دیگر کالاها مثل شکلات یا شیرینی قرار گرفته و از طریق گمرک وارد خاک ایران شده باشد.» اما می توان اینگونه نیز تصور کرد که شاد اصلا واردات قانونی آدامس صورت نگرفته است!!!
به راستی این همه آدامس با بسته بندی های مختلف که جلوی پیشخوان دکه روزنامه فروشی چیده شده یا بیشتر قفسه های فروشگاهها را به خود اختصاص داده اند از کجا آمده اند؟ به نظر شما مشکل کجاست؟
عماد عزتی
5/4/92
قبل از هر سفر و ماجراجویی میزان هزینه سفر بیشترین دغدغه هرگردشگری در سراسر این دهکده جهانی خواهد بود، اما به تازگی و با ابداع روش های نوین گردشگری، سعی شده که سفر آسانتر شود تا قشر بیشتری از مردم امکان بستن بار سفر را داشته باشند.
بک پکرها Backpaker)) که فقط یک کوله پشتی به همراه دارند به عنوان گروه کثیری از مسافران و گردشگران امروزی دهکده جهانی شناخته شده اند. این گروه عمدتا دانشجویان جزو آن هستند، به دنبال یافتن مقاصد گردشگری ارزان قیمت در جهان هستند تا با صرفه جویی هایی مناسب به مناطق بیشتری سفر و دیدنی های زیادی را در کارنامه خود ثبت کنند. به همین دلیل چمدان قصد دارد ارزان ترین مقاصد گردشگری سال 201۲ را به انتخاب همین گروه از ماجراجویان در سراسر جهان برایتان معرفی کند تا اگر شما هم با کوله پشتی خود راهی سفر هستید از نقشه راه ما استفاده کنید و سفری خاطره انگیزی را به خود هدیه دهید. چمدان سعی کرده با توجه به هزینه روزانه این مقاصد را به ترتیب به شما خوانندگان معرفی کند، بنابراین ارزان سفر کردن هرگز به معنی سفری بد و نامناسب نیست بلکه روشی بسیار جالب برای افزایش تعداد سفرهای ماست.
1. هوی آن، ویتنام HOI-AN
هزینه روزانه حدود 5/14 دلار
اگر جاذبه های ویتنام را در ذهن خود مرور می کنید برای شما بهترین و ارزانترین شهر این کشور مرموز که زمانی میدان اصلی جنگ و خونریزی بوده است شهر هوی آن خواهد بود واقعا وقتی به این شهر سفر کنید تعجب خواهید کرد و هرگز تصور نمی کردید که با این صحنه های زیبا روبرو شوید و اینگونه از سفر به ویتنام لذت ببرید. به واقع این شهر ارزانترین پیشنهاد ما در آسیا به شماست. مردم دوستداشتنی و مناظر زیبا در کنار ساختمان های تاریخی می تواند یک هفته رویایی را برایتان به ارمغان بیاورد اقامت در این شهر درست مثل اقامت در یک موزه قدیمی مربوط به کشور چین برای هر ماجراجویی است.
احساس قدیمی بودن درکنار انواع بوهای مخصوص شهرهای آسیایی می تواند به واقع شما را به این شهر علاقمند کند رستوران های این شهر با پرداخت مبلغ معادل 2 تا 4 دلار وعده غذایی بسیار کامل و لذیذ را برایتان آماده خواهند کرد با خوردن این وعده غذای لذیذ طعم آسیا را می چشید.
2. گوا – هندوستان GOA
هزینه روزانه حدود 15 دلار
هندوستان از قدیم الایام در ذهن همگی ما جای سئوال بوده و علاقه به دیدین عجایب این سرزمین دلیل اصلی بسیاری از سفرهای گردشگران بوده است حالا اگر جاذبه های هندوستان را با تفریحات دریایی کنار هم داشته باشیم اما ارزان قیمت واقعا جالب توجه همگان است. بنابراین گوا در سرزمین عجایب شاید بهترین و ارزانترین گزینه سفر برای ماجراجویانی که دوست دارند ارزان سفر کنند خواهد بود. این منطقه که هنوز ردپای پرتغالی ها را به خود دارد سالانه تعداد بی شماری گردشگر را به خود جلب می کند هتل های ارزان قیمت که قیمت آنها از شبی 10 دلار شروع می شود و رستورانهایی که وعده غذایی کامل و لذیذ هندی را با پرداخت مبلغی معادل 2 دلار در اختیار شما خواهند گذاشت اما به یاد داشته باشید که اگر بار سفر به این جزیره بسته اید هرگز نزدیک سال نوی میلادی به این منطقه سفر نکنید چون ارزان نیست.
3. چیانگ مای، تایلند Chiang Mai
هزینه اقامت روزانه برای بک پکرها در این شهر حدود 10/18 دلار روزانه است
هرچند به ظاهر بانکوک شهر ارزان قیمتی برای گردشگران سراسر جهان است اما شهر کوچک چیانگ مای در این سرزمین سرسبز گزینه بهتری از پایتخت شلوغ است و البته جذابتر از دیگر شهرها برای گردشگرانی که به دنبال آرامش و جاذبه های طبیعی هستند. اگر بانکوک یکی دو روز هر گردشگری را به خود جذب می کند شهر پیشنهادی ما شاید با قیمت ارزانتر و مناطق دیدنی تر و البته فروشگاههای ارزانتر می تواند برای هفته ها شما را به خود جلب کند. هتل های این شهر با قیمت هر شب 5 دلار اتاق مناسبی را در اختیار شما قرار خواهند داد و با هزینه کردن 7 دلار یک اتاق رویایی را اجاره خواهید کرد اما برای خوراک تنها 4 دلار کافی است تا سفره ای رنگین را تجربه کنید و همانند شاهان آسیایی وعده غذا بخورید.
4. قاهره – مصر
هزینه روزانه 75/21 دلار برای گردشگران
هرچند مصر و شهر تاریخی قاهره ارزش دیدن با هر قیمتی را داشته و دارد اما ارزان هم می توان از تاریخ مصر باستانی سردرآورد – مسئولان گردشگری مصر برای جذب هرچه بیشتر گردشگران به کشورشان سعی کرده اند امکان سفر را برای هر نوع گردشگری با هر بودجه ای فراهم کنند بنابراین ماجراجویانی که ارزان سفر می کنند می توانند هتل های مناسب و ارزان قیمتی از شبی 12 دلار در قاهره بیابند اما به یاد داشته باشید که سفر مصر باستان با قایق سواری روی رود نیل کامل خواهد شد و لذت خوردن یک وعده غذای مصری روی قایق را هرگز فراموش نکنید.
5. بالی در اندونزی
هزینه اقامت روزانه 89/21
وقتی تبلیغات سفر به کشور بالی را می بینیم فکر می کنید این منطقه فقط برای ثروتمندان ساخته شده و فقط رویای سفر به آن جزیره زیبا را باید در سر بپرورانیم اما تنها با روزی حدود 22 دلار می توان این رویای شیرین را به واقعیت تبدیل کرد جزیره بالی پذیرای هرگونه گردشگری با هر بودجه ای است اما باید بدانید از سفرتان به این منطقه زیبا چه انتظاری دارید گردشگران می توانند از 15 دلار برای اقامتشان هتل بیابند و با پرداخت 3 دلار هم وعده غذایی کامل را امتحان کنند اما لازم به یادآوری است که بالی امکانات بسیاری برای لذت بردن از جزیره به صورت رایگان را برای گردشگران فراهم کرده بنابراین به یاد داشته باشید از تمام امکانات ایجاد شده به خوبی استفاده کنید.
6. سیم ریپ در کامبوج SIM REAP-COBODIA
هزینه اقامت روزانه 70/23 دلار برای گردشگران
شاید بهترین شهر گردشگرپذیر در این فهرست به شما شهر سیم ریپ در کشور زیبای کامبوج باشد و اگر از جذابیت معبد انکوروات در این منطقه بگذریم امکانات بسیار ارزان و با کیفیت این شهر می تواند دلیل اصلی سفر گردشگران به این شهر باشد. به غیر از بلیت های ارزان قیمت یک روزه ، دو روزه ، سه روزه بازدید از این معبد تاریخی که به عنوان یکی از جاذبه های اصلی جهان شناخته شده می توان از خوردن وعده غذایی لذیذ و کامل تنها با پرداخت 3 دلار لذت برد. به واقع این شهر می تواند بهترین انتخاب شما در این دهکده جهانی برای ارزان سفر کردن باشد اما به یاد داشته باشید که از تیرماه تا اواخر شهریورماه فصل باران های سنگین در این کشور است بنابراین برنامه سفر خود را به دقت مرور کنید تا لذت واقعی سفر به کامبوج را امتحان کنید.
7. سوسکو در کشور پرو CUSCO-PERU
هزینه اقامت روزانه 94/23 دلار
هرچند ماچوپیچو می تواند تنها دلیل سفر هر گردشگر به کشور باستانی پرو باشد اما شهر سوسکو که نزدیک این منطقه تاریخی یعنی ماچوپیچو واقع شده با قیمت های ارزان قیمت خود می تواند بسیاری از ماجراجویان را به خود جذب کند . مناظر زیبای شهری و اقامتگاههای بسیار ارزان قیمت می توانند هزینه بازدید از ماچوپیچو را برای شما میسر کنند هرچند هزینه بازدید از این منطقه تاریخی با قطار حدود 150 دلار خواهد بود اما اگر قبل از آن صرفه جویی کرده باشید می توانید به راحتی هزینه 150 دلاری سفر به ماچوپیچو را بپردازید.
8. کارتاجنا در کلومبیا Cartagena-Colomia
هزینه روزانه 50/24 دلار برای هر نفر
شاید با دیدن نام کشور کلومبیا، با توجه به ناامنی های این کشور زیاد علاقمند به سفر به این کشور نباشید اما استراحت در ساحلی زیبا و اقامتی ارزان هرگز مواردی نیست که از نظر گردشگران و ماجراجویان دور بماند به همین دلیل شهر کارتاجنا در کلمبیا توانسته با فراهم کردن این شرایط نظر بیشتر گردشگران را به این منطقه زیبا جلب کند به یاد داشته باشید که امنیت این شهر کاملا تضمین شده بنابراین بار سفر به این شهر را ببندید و با خوردن غذاهای خوشمزه محلی و دیدن مناظر بسیار زیبای این کشور از سفرتان تنها با روزی حدود 25 دلار لذت ببرید.
9. پاناماسیتی – پاناما
هزینه روزانه 40/26 دلار برای هر نفر
نام پاناما برای همگی ما نامی آشناست چون از کتابهای درسی آن را به یادگار داریم شاید برخی از ما رویای سفر به این کانال معروف جهان را در دوران کودکی در سر داشتیم بنابراین با دقت این متن را مطالعه کنید چون تنها با هزینه های حدود 27 دلار برای هر روز می توانید رویای دوران کودکی خودتان را به واقعیت نزدیک کنید . شب نشینی ها، رستوران ها در کنار جاذبه های تارخی این شهر از دلایل اصلی سفر بسیاری گردشگران است البته هرگز آبتنی در این منطقه را نباید فراموش کرد چون سواحل بسیار زیبای پاناماسیتی از جاذبه های اصلی این شهر برای گردشگران خارجی و داخلی است.
10. کراکوف – لهستان
هزینه روزانه 11/29 دلار
بالاخره نوبت به اروپا رسید و اولین شهر ارزان قیمت اروپایی برای بک پکرها شهر کراکوف در کشور زیبای لهستان است. اگرچه رقم هزینه های روزانه این شهر زیاد هم ارزان به نظر نمی رسد اما این مبلغ در مقایسه با شهر دیدنی پراگ بسیار ارزانتر است و می توان با مبلغی بسیار کمتر همان حال و هوای پراک را تجربه کرد. این شهر اروپایی می تواند با ساختمان ها، رستورانها و جذابیت های تاریخی اکثر گردشگران و بک پکرها را بخود ببیند اما نکته بسیار جالب این است که اگر بعد از ظهر در میدان اصلی شهر حاضر شوید تعداد زیادی از ماجراجویانی مثل خودتان که ارزان سفر می کنند را ببینید پس نگران تنهایی در قاره سبز نباشید چون مثل شما بسیار هستند .
11. بوئینس آیرس – آرژانتین
هزینه اقامت روزانه 54/31 دلار
این شهر در جنوب آمریکا به عنوان یکی از شهرهای گران معروف شده اما جذابیت های شهر باعث شده تا نظر گردشگران همیشه به این شهر جلب می شوند به همین دلیل معرفی مکانهای ارزان قیمت جهت اقامت و خوراک در این شهر می تواند برای ماجراجویانی که قصد ارزان سفر کردن را دارند مفید باشد. به هر حال می تواند با نزدیک 32 دلار روزانه به این شهر بسیار معروف سفر کرد و از دیدنی های این شهر بخصوص رقص های محلی مردم آن لذت برد. جالب توجه این است که هر ساله بسیاری از گردشگران که به این شهر سفر می کنند گیاه خوار هستند بنابراین نوع رژیم غذایی شما هرگز نمی تواند به عنوان مانع سفر شما به بوئینس آیرس باشد.
12. بوداپست – مجارستان
هزینه روزانه برای سفر 95/37 دلار
از جنوب آمریکا دوباره به قاره سبز یعنی اروپا برمی گردیم این شهر که در گذشته تجارب ناگواری را داشته امروزه حضور تعداد بیشماری گردشگر شاد را به خود می بیند. بوداپست با توجه به جاذبه های بسیار زیبای تاریخی خود و غذاهای خوشمزه مجاری با هزینه ای حدود 38 دلار روزاننه گزینه ای بسیار مناسب برای علاقمندان به سفر در قاره سبز باشد ولی به یاد داشته باشید که در این شهر می توان هتل از شبی 21 دلار به بالا بیابید و غذاهای محلی با طعمی رویایی با قیمتی مناسب در دسترس شما خواهد بود.
13. آنتالیا – ترکیه
هزینه روزانه اقامت در این شهر ساحلی 81/40 دلار
ترکیه به عنوان کشوری گردشگرپذیر توانسته نیاز هرگونه گردشگر را برآورده کند اما آنتالیا و سواحل زیبای آن و البته تفریحات دریایی این شهر تاریخی می تواند با هزینه ای حدود 41 دلار روزانه تعداد بیشماری از گردشگران را به خود جلب کند . هتل های آنتالیا با قیمتی حدود شبی 15 دلار به بالا قادر به پذیرایی از مهمانان خود هستند و البته خوراکی و غذاهای خوشمزه ترکی به ارزانی یعنی حدود 5 دلار در دسترس شما خواهند بود. بنابراین آنتالیا با آفتاب ، سواحل و تفریحات و خوراکی های خوشمزه خود مقصد بسیاری از گردشگرانی که ارزان سفر می کنند خواهد بود.
14. کشور نیوزلند
هزینه اقامت روزانه حدود 65 دلار
آخرین پیشنهاد چمدانی ما برای گردشگرانی که ارزان سفر می کنند بطور کلی کشور نیوزلند انتخاب شده اگرچه شاید دیدن رقم 65 دلار زیادهم خوشایند بک پکر ها نباشد اما امکانات بسیار زیادی برای اقامت رایگان و البته غذای مجانی در این کشور مهیاست به این صورت که اگر علاقمند باشید می توانید در مزارع کار کنید و جای خواب و خوراک رایگان دریافت کنید اما اگر قصد کارکردن ندارید و صرفا به تفریحات فکر می کنید با هزینه کردن رقمی معادل 65 دلار روزانه می توان سفری خوش را در این سرزمین تجربه کرد. اما مهمترین مقاصد بک پکرها در این کشور اوکلند Aukland و کوئینزتون Queens town برای این گردشگران معرفی شده است.
ریال ایران به دریایی از نور تکیه زده است
نگاهی به موزه جواهرات ملی ایران و جایگاه اقتصادی آن در کشور
شاید اهل موزه و گشت و گذار در تاریخ کشورها باشید. وقتی در سالن های مختلف موزه ای قدم می زنید چه احساسی دارید ؟ بدون تردید هنگام بازدید از کالاها یا اجناس تاریخی پشت ویترین موزه خودتان را بخشی از آن زمان احساس می کنید. با این حس سعی می کنید از گذشته و فرهنگ آن مرز و بوم آگاه شوید. اما بدون تردید گاهی هم به قیمت اجناس مقابل رویتان اندیشیده اید . هزار دلار، یک میلیون تومان ، چند میلیارد تومان یا شاید به اندازه اقتصاد آن کشور ارزش داشته باشند. تاکنون هیچ فکر کرده اید گاهی اوقات این موزه ها که محل نگهداری اشیاء تاریخی هستند می توانند جایگاهی غیر از حفظ و نگهداری از فرهنگ کشورها داشته باشند؟ به عقیده شما این اماکن بسیار جذاب چه جایگاهی در اقتصاد یک کشور دارند یا اینکه می دانید ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس یکی از همین موزه ها بستگی دارد؟ بله درست متوجه شدید ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس و ارزش یکی از همین موزه ها بستگی دارد.
با این مقدمه ممکن است ذهن شما به سرعت سراغ موزه پول و سکه های تاریخی یا همان تماشاگه پول متمرکز شود. ممکن است به موزه فرش فکر کنید و شاید هم چشم به خزانه ملی دوخته باشید. اما آن موزه که به دنبال آن هستید یکی از همین موزه های پرطرفدار ایران است که هر روز صدها علاقمند و بازدید کننده را به خود جلب می کند، اینقدر عادی که شاید هیچ وقت فکر نکردید دارایی آن پشتوانه پولی کشورمان است و حتی نامش می تواند پشتوانه خوبی برای ریال کشورمان باشد. بله؛ درست پیش بینی کردید این موزه همان موزه جواهرات ملی ایران است که از سال 1334 محل نگهداری با ارزش ترین دارایی ایران بوده است. اگرچه برخی از جواهرات آن با تاسیس بانک ملی در سال 1316 شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال 1334 در خزانه ای زیر نظر این بانک و مساحت حدود 1000 متر مربع نگهداری شده اند. این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تا کنون به عنوان یکی از گنجینه های بی بدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.
بدون تردید حالا که نام این موزه بی بدیل را متوجه شده اید به یاد الماس بسیار معروف دریای نور افتاده اید ، اما درنظر داشته باشید که این الماس 182 قیراطی تنها برگ زرینی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است . برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.
این جواهرات چه رازی در دل دارند؟
بطور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمع آوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد. بلکه برخی از سنگ های قیمتی یا طلا به صورت سرمایه ای در دست تجار و افراد متول جا به جا می شود.
اما از این تاریخ به بعد (907 تا 1114 هجری قمری) به دستور حکام وقت سفرایی برای خریداری و جمع آوری جواهرات و سنگ های قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمع آوری و حفظ و نگهداری گنجینه ای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.
این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری می شدند. با حمله محمود افغان به ایران بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت . بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.
به روایت تاریخ برخی از جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامه ای توسط نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندی ها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادر شاه در سال 1158 هجری قمری به منظور بازپس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم حمله به هندوستان گرفت که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات ، سنگ های قیمتی و پارچه های نفیس بودند . اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشدند بلکه در میانه راه توسط نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا (ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.
پس از قتل نادر شاه یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود . این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست او توسط انگلیس ها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ مدتی بعد در سال 1266 هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.
به این ترتیب در دورانه قاجار بسیاری از جواهراتی که از خزانه سلطنت خارج شده بود دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازه هایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان ، سینی ، شمشیر جهانگشای نادری ، خنجر و یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.
این جواهرات از چه تاریخی ملی شدند؟
به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطه خواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطه خواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل شد و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.
اما اصلی ترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی شدند یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضا شاه است در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام کمپانی بوشرون به دستور شاه از تمامی جواهرات سلطنتی صورت برداری و ارزش آنها را تعیین کرد و در نهایت در سال 1316 هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.
پشتوانه پول ملی چیست؟
از زمانی که حواله یا بیجک در دست مردم و تجار به عنوان سند دارایی طلا یا نقره قرار گرفت و حمل و نقل طلا برای انجام مبادلات کاهش یافت طلا یا نقره به عنوان پشتوانه حواله ها در صندوق ها ذخیره شدند این اتفاق را می توان اولین کارکرد طلا یا جواهرات به عنوان پشتوانه اسکناس معرفی کرد.
بنابراین طبق عرف یا قانون دولت ها تا مدتی پیش، با توجه به ذخایر طلا و جواهرات خود اقدام به انتشار اسکناس می کردند. در واقع انها با توجه به توان و ارزش پشتوانه ذخایر طلای کشور ، اسکناس در اختیار عموم قرار می دادند و هر واحد از پولشان را با مقداری معینی طلا ارزش گذاری می کردند. در ایران نیز طبق قانون اساسی و بند یک قانون پولی و بانکی کشور ، واحد پولی کشور ریال و برابر یکصد دینار انتخاب شده است. این مقدار پول یا یک ریال طبق قانون مذکور برابر یکصدو هشت هزار و پنجاه و پنج ده میلیونیم (0108055/0) گرم طلای خالص تعریف شده است.
بطور کلی براساس قانون یاد شده بانک مرکزی باید صد درصد میزان اسکناس منتشر شده، دارایی و وثیقه به عنوان پشتوانه ریال در اختیار داشته باشد که این پشتوانه عبارت از
الف. طلا - ب. ارزهای خارجی - ج. اوراق بهادار.
این دارایی ها طبق همین قانون باید به صورت 25 درصد طلا و ارز و مابقی باید به صورت اوراق بهادار در خزانه موجود باشد.
اما اگر از جایگاه جواهرات ملی در این پشتوانه به خواهیم بدانیم لازم به یاد آوری است که در بند ب ماده 8 قانون پولی و بانکی کشور ، این جواهرات به تصویب قانونی در مجلس از سال 1308 و زمان رضا شاه ، به عنوان وثیقه تعهدات ناشی از اسناد و اوراق بهادار دولت شناخته شده اند. از این تاریخ به بعد جواهرات ملی به عنوان وثیقه و پشتوانه پولی ایران در اختیار بانک ملی و نهایتا در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت . اما هرگز نباید فراموش کرد که این وثیقه یعنی جواهرات ملی ایران برای اسناد دولتی فقط حالت شکلی دارند و از لحاظ ماهیت تاثیری بر نحوه یا روند انتشار اسکناس و پشتوانه آن نخواهند داشت.
از سوی دیگر برخی از اقتصاددانان امروزه براین عقیده هستند که تقریبا یک دهه پس از جنگ جهانی دوم دیگر طلا یا جواهر و ارزهای خارجی به عنوان پشتوانه مناسبی برای پول ملی کشورها نیست بلکه تولیدات ملی منطقه و صنایع آن می تواند بهترین پشتوانه برای پول ملی کشور انتخاب شود .
ارزش این جواهرات چقدر است؟
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشدهاست. از نظر فنی به لحاظ منحصر به فرد بودن، بینظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمت گذاری برای چنین جواهراتی(حتی بطور تقریبی) برای زبدهترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود هفتاد کرور روپیه برآورد کردهاند.
این گنجینه گرانبها کجا نگهداری می شود؟
همانطور که قبلا نیز گفته شد این جواهرات پس از دوران قاجار کمتر دستخوش تغییرات شد و تقریبا یکسان باقی ماند اما تعدادی مروارید گرانبها از خلیج فارس و زمردهای گرانبها از خراسان به آن افزوده شد . در این دوران جواهرات سلطنتی در کاخ گلستان نگهداری می شد . با به سلطنت رسیدن پهلوی این جواهرات به زیر زمین کاخ مرمر منتقل شدند تا اینکه از سال 1316 شمسی بخشی از آنها در اختیار خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی کشور قرار گرفت . این گنجینه گرانبها در نهایت سال 1334 به خزانه جواهرات ملی ایران منتقل شدند خزانه ای که با سرپرستی یک گروه از مهندسان آلمانی در نهایت ایمنی و امنیت ساخته شده بود. این جابجایی در نهایت سال 1339 به پایان رسید و این جواهرات در خزانه بانک مرکزی ایران آرام گرفتند و از آن پس تا کنون در معرض دید عموم هستند.
جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب 36 گنجه دسته بندی شدهاند. محتویات این گنجهها بسیار متنوع بوده و به طور عمده شامل انواع زیورآلات تزئینی، انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیشکلاه)، گلدان، سرپوشهای غذا، قلیان، آینه، تنگهای مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیه دان، اشیای آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و... است.
آیا امنیت این گنجینه گرانبها برقرار است؟
اگرچه هنگام ورود بازدید کنندگان کاملا کنترل می شوند و در نهایت در گروههای کوچک به دلیل کمبود فضا همراه با یک راهنمای خوش برخورد به بازدید موزه خواهند رفت . اما ظاهر امر زیاد حاکی از فضای امنیتی بسیار بالا برای این اجناس بی بدیل جهان نیست صرفا به چند دوربین مدار بسته و تعدادی حس گر که از این گنجینه همراه دیوارها و مسئولان انجام وظیفه می کنند ، بسنده شده است. شاید این گنجینه در تحت نظارت بانک مرکزی تاکنون کاملا امن و ایمن نگهداری شده است اما این موضوع یعنی سادگی تجهیزات نگهداری و حفاظتی موزه جواهرات ملی هر بیننده ای را به این فکر وامی دارد که آیا این اجناس واقعا اصلی هستند یا بدلی از آنها تهیه شده و در چنین موزه ساده ای به نمایش گذاشته شده اند؟ اگرچه شایعاتی در این زمینه هم شنیده می شود که جواهرات اصلی در خزانه ملی و ساختمان اصلی بانک مرکزی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی البته دور از چشم بازدید کنندگان محافظت می شوند!!!
تخت نادری
تخت نادری نام اریکه سطلنتی ، یکی از اقلام بسیار معتبر و ارزشمند موزه جواهرات ملی ایران است که به دستور فتحعلی شاه قاجار توسط صنعت گران و هنرمندان کشور ساخته شده و به اشتباه با توجه به نام آن گاهی به نادرشاه افشار در اذهان عمومی نسبت داده شده است حال آنکه نادر در زبان فارسی یعنی کمیباب و به دلیل زیبایی و منحصر بفرد بودنش به این تخت نادر گفته شده است البته نباید فراموش کرد که گاهی هم این تخت منحصربفرد را با تخت طاووس اشتباه می گیرند.
این تخت 9 تکه و مرصع و میناکاری شده با 22 هزار سنگ و جواهر قیمتی تزئین شده است . طبق روایات و اسناد تاریخی این تخت صرفا در هنگام سفر شاه مورد استفاده قرار می گرفته و در دیگر ایام در خزانه سلطنتی نگهداری می شده. پس از این دوران تا قبل از انتقال جواهرات به خزانه ملی تخت نادر در کنار تخت طاووس در تالار سلام کاخ گلستان نگهداری شده است و از آن پس هم در موزه جواهرات ملی به خودنمایی مشغول است.
الماس دریای نور
بدون تردید با خواندن این تیتر ذهن شما به سمت مسایل سیاسی پیرامون کشورمان خواهد رفت و آماده خواندن تحلیل های سیاسی و نظرات کارشناسان در مورد سیاست های بین المللی می شوید، اما این بار اصلا مسایل سیاسی و نگرش های مربوط به آن مد نظر نیست بلکه کاملا موضوعی فرهنگی باعث به رشته تحریر درآمدن این خبر شده است.
عبارت ایران از نگاه شرق و غرب در واقع عنوان نمایشگاه عکسی در فرهنگسرای نیاوران است که سفرای دو کشور خارجی از ایران عکاسی کرده اند. اینبار فرهنگ و تمدن ایران است که توجه سفرای اندونزی و بوسنی را به خود جلب کرده و خبرساز شده نه مسایل سیاسی و سیاه نمایی بیگانگان . تمدنی که همیشه مورد توجه بوده اما گاهی اوقات سوء نیت بیگانگان باعث به حاشیه راندن آن در محافل خبری شده است. از این رو چمدان این هفته با سفیر کشور اندونزی ، آقای دیان ویرنجوریت که در واقع بانی این نمایشگاه بوده به گفتگویی صمیمانه نشسته است که نظرات او در مورد چگونگی برگزاری این نمایشگاه بدون تردید خواندنی و جالب است.
· شما به عنوان سفیر معمولا باید درگیر مسایل سیاسی باشید تا اینگونه موارد هنری ، چطور این نمایشگاه را تدارک دیدید؟
شاید همیشه عادت کرده ایم سفرای کشورهای خارجی در کشور میزبان را درگیر مسایل و جلسات سیاسی ببینیم اما به عقیده من بهترین راه برای برقراری ارتباط سیاسی مناسب با یک کشور مطلع شدن از فرهنگ ، آداب و رسوم آن کشور است از این رو من می خواستم آداب و رسوم کشور ایران یا همان محل ماموریت خودم را به خوبی بشناسم. اگرچه مدت زیادی نیست که در ایران هستم اما از همان ابتدا با این رویکرد سعی کردم به شهرهای مختلف ایران سفر کنم و از نزدیک با مردم ، آداب و رسوم آنها آشنا شوم و حاصل این سفرها تعدادزیادی عکس شد، پس از مدتی فکر کردم که این عکس ها که بیانگر واقعیت تمدن ایران و فرهنگ ایرانیان است را با دیگران به اشتراک بگذارم و در نهایت تصمیم به دایر کردن این نمایشگاه گرفتم.
· آیا شما برنامه ای برای آشنایی هموطنانتان نیز با فرهنگ ایران دارید؟
بله بدون تردید وقتی این نمایشگاه برگزار شود بازتاب خبری آن علاوه بر کشور من در دیگر نقاط جهان نیز خواهد بود پس از طریق این نمایشگاه هم مردم کشورم و هم دیگران با فرهنگ ایران آشنا خواهند شد. اگرچه تصمیم دارم شبیه این نمایشگاه را در جاکارتا پایتخت کشورم نیز برگزار کنم
· چرا نمایشگاه عکس را برای آشنایی مردم دو کشور انتخاب کردید؟
من بطور کلی فقط این نمایشگاه را انتخاب نکردم بلکه برگزاری هفته فرهنگی در دو کشور را نیز برنامه ریزی کرده ام ، یا اینکه شرکت طراحان و دست اندرکاران پوشاک بانوان در نمایشگاه مد بانوان در تهران از دیگر کارهای من در این زمینه بوده اما عکاسی چون علاقه شخصی من بود کمی مصمم تر در این زمینه بودم ولی در دیگر موارد یاد شده هم فعالیت ها ی بسیار مناسبی انجام دادم .
· سوژه عکس های شما در ایران چیست؟
بطور کلی سوژه عکاسی من در هر کشور یا هر منطقه جهان مردم آنجاست ولی از آثار باستانی و معماری این مناطق هم هرگز چشم پوشی نمی کنم
· در این نمایشگاه عکس های شما بیشتر مربوط به کدام سوژه است؟
همانطور که قبلا اشاره کردم مردم و نحوه زندگی آنها در ایران مهمترین سوژه عکاسی من است
· در این نمایشگاه چه تعداد عکس را برای نمایش انتخاب کردید؟
بطور کلی جمعا حدود 85 عکس از من و سفیر کشور بوسنی به نمایش گذاشته شده که 65 فریم آن عکاسی شده توسط من است و بقیه مربوط به سفیر کشور بوسنی هستند.
· هدف شما از معرفی فرهنگ و تمدن دو کشور به یکدیگر چیست؟
شاید پاسخ شما را کوتاه قبلا داده باشم اما اگر بخواهم پاسخ خودم را تکمیل کنم باید بگویم اگر از بعد توسعه روابط گردشگری که امروزه ذهن بیشتر دولتمردان و اهل اقتصاد را به خود جلب کرده به این موضوع بنگریم بدون تردید هرچه مردم دو کشور بیشتر درباره یکدیگر بدانند بیشتر مشتقاق سفر خواهند شد به عنوان مثال در مورد گردشگران ایرانی و اطلاعات آنها درباره اندونزی باید بگویم هر ساله تعداد زیادی از هموطنان شما (ایرانیان) به کشور همسایه شما ترکیه سفر می کنند و مبالغی را هم که طبق برآورد من حدود 2000 دلار است را در این کشور هزینه می کنند حال آنکه نمی دانند تقریبا با همین هزینه می توانند به اندونزی با هزاران هزار دیدنی سفر کنند و از تعطیلات خود لذت ببرند . اما از سوی دیگر همه می دانیم و قتی صنعت گردشگری بین دو نقطه از جهان رونق گیرد خواسته یا ناخواسته اقتصاد آنها نیز به یکدیگر مربوط خواهد شد و تجار آنها نیز شروع به تجارت با یکدیگر می کنند و در نهایت رونق اقتصادی هم به ارمغان خواهد آمد و در نهایت روابط گرم و صمیمانه سیاسی برقرار خواهد شد چون شناخت کامل از دو فرهنگ به واسطه این ارتباط زیاد و دوستانه به وجود آمده این هدف من از اشنایی فرهنگ هاست.
· به عدم آگاهی گردشگران ایرانی از کشور اندونزی اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح بدهید؟
پاسخ سوال شما را اینگونه خواهم داد همگی می دانیم در ایران رستوران ها و هتل های معتبر بسیار وجود دارد که وقتی مهمان خارجی دارند سر میز آن یا در اتاقش پرچم کشور او را می گذارند اما هر وقت که من به یکی از این مراکز مراجعه می کنم پرچم کشور مالزی را روی میز یا اتاقم می بینم که کاملا جواب پاسخ شماست. وقتی به مسئولان می گویم که من سفیر کشور اندونزی هستم آنها می گویند از نحوه لباس های شما و البته ظاهرتان این تصور را داشتم که شما از اندونزی امده اید . بنابراین شاید اطلاعات مردم ایران و البته گردشگران ایرانی درباره کشور من بسیار اندک باشد .
· راهکار شما دراین باره چه بود؟
در موارد یاد شده یعنی هتل ها و رستوران ها یا بطور کلی اماکن عمومی ایران من تعداد زیادی پرچم کشورم را تهیه کردم و تعدادی را همیشه همراه دارم و وقتی با موضوع بالا مواجه می شوم یک پرچم کشور اندونزی را به آنها هدیه می دهم و کمی هم درباره کشورم برایشان می گویم اما درباره آگاهی عمومی مردم ایران هم قبلا اشاره کردم برگزاری هفته فرهنگی اندونزی در ایران ، شرکت در نمایشگاه مد لباس های بانوان و اینگونه نمایشگاهها که علاوه بر نمایش فرهنگ و تمدن ایران به دیگران ناخودآگاه نام اندونزی و اطلاعاتی از کشورم را به مخاطبانم خواهم داد. امیدوارم در آینده نزدیک شناخت و اطلاعات مردم دو کشور یعنی اندونزی و ایران از یکدیگر به عنوان دو کشور اسلامی به بالاترین سطح خود برسد تا شاهد نتایج مثبت آن باشیم.
· در مورد شناخت هموطنان شما درباره ایران کمی توضیح دهید؟
شاید شرایط زیاد متفاوت با ایرانیان نباشد آنها هم در مورد ایران به عقیده من شناخت دقیقی ندارند و سئوالات بسیاری در ذهنشان است که باید توسط اینگونه برنامه و مسئولان کشورها پاسخ داده شود تا شاهد حضور گردشگران از دو کشور باشیم.
· نقش رسانه ها در رسیدن به اهدافتان را چگونه ارزیابی می کنید؟
امروز که عصر ارتباطات است واقعا بدون رسانه ها نمی توان برای رسیدن به هدفی تلاش کرد چه هدف شما سیاسی باشد چه تجاری به هر حال بدون همکاری رسانه ها فکر کنم به هدف خودم نخواهم رسید و در نهایت برای آشنایی مردم دو کشور این رسانه ها هستند که باید با همکاری مسئولان تلاش کنند .
· به عقیده شما در مورد این نمایشگاه یا شرکت در نمایشگاه مد لباس بانوان رسانه های ایران همکاری مناسبی داشتند؟
در مورد نمایشگاه مد لباس بانوان در تهران که واقعا تلاش رسانه ها برای معرفی پوشش های اسلامی و البته زیبای بانوان جالب بود و همکاری خوبی هم بین ارگان ها وجود داشت اما در باره این نمایشگاه هنوز نمی توان اظهار نظر کرد به کمی زمان نیاز داریم
· در مورد انتخاب نام این نمایشگاه کمی بیشتر توضیح بدهید؟
مدتی است که اخبار سیاسی مربوط به ایران در اکثر رسانه ها به شدت پیگیری می شود و گاه گاهی هم یکجانبه و غیر واقعی منتشر می شود بطور کلی درصد بسیار بالایی از اطلاعات و اخبار ایران که از رسانه های غرب یا شرق جهان منتشر می شود مربوط به سیاست و موارد پیرامون آن است و واقعیت فرهنگی و تمدن ایران تقریبا به عقیده من به حاشیه رانده شده است یا گاهی تحت تاثیر همین اخبار سیاسی قرار گرفته شده است. اما چرا این نام رابرای این نمایشگاه انتخاب کردیم همانطور که می دانید کشور من در شرق ایران و کشور بوسنی وهرزگوین در غرب ایران است و هر دوی ما به عنوان یک مقام مسئول از دو کشور یاد شده در ایران مشغول به انجام وظیفه هستیم و هر دو با نگاه ریزبین یک عکاس به فرهنگ و تمدن ایران نگریستیم بنابراین نام نمایشگاه را ایران از نگاه شرق و غرب انتخاب کردیم.
· لطفا درباره نحوه همکاری خودتان با سفیر کشور بوسنی بگویید؟
هنگامی که من تصمیم به برپایی این نمایشگاه عکس گرفتم، نامه ای به تمام سفرای مقیم ایران نوشتم و تصمیم خودم را با آنها به اشتراک گذاشتم تا اگر مایل بودند با یکدیگر همکاری داشته باشیم. سفیر کشور بوسنی این موضوع را پیگیری کرد و شرایط همکاری ما در این زمینه فراهم شد چون دیدگاه هر دوی ما در این زمینه کاملا مشابه و مشترک بود.
· متوجه شدم بیشتر سوژه های عکاسی شما چهره مردم ایران و نحوه زندگی آنها بوده است چطور با آنها ارتباط برقرار می کردید؟
بطور کلی من عقیده دارم برای درک بهتر فرهنگ و آداب و رسوم مردم یک منطقه و ارتباط برقرار کردن با آنها باید همراه آنها بود به عنوان مثال من وقتی به شهرهای مختلف ایران سفر می کنم در رستوران های محلی و طباخی های قدیمی آنها همراه مردم می شوم و مثل آنها غذا می خورم این موضوع خود به خود باعث ایجاد ارتباط و نزدیک شدن من به آنها می شود و البته سوژه های عکاسی من را فراهم می کند. باید بگویم من بیشتر از شما که در تهران ساکن هستید پیاده در کوچه پس کوچه های جنوب تهران قدم زدم و در قهوه خانه ها یا طباخی های کوچک پرازدحام آنجا غذا خوردم . همین موضوع باعث نزدیک شدن من با سوژه های خودم می شود.
· چرا فرهنگ و تمدن ایران برای شما جالب بود؟
اولا ایران محل ماموریت من است بنابراین خواسته یا ناخواست بامسایل آن باید آشنا شوم دوم اینکه هر دو کشور مسلمان هستند و کشور من هم به عنوان یکی از پرجمعیت ترین کشورهای مسلمان جهان می تواند بهترین سوژه ارتباط فرهنگی بین دو کشور باشد از شما سئوالی دارم آیا واقعا تصور کرده اید که اگر هر دو کشور یعنی ایران و اندونزی با توجه به اشتراکات مذهبی خود به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مردم دو طرف با هم به خوبی آشنا شوند چه منافعی برای هر دو طرف حاصل خواهد شد ؟
· می توانید در این باره بیشتر توضیح دهید؟
جمعیت هر دو کشور تقریبا قابل توجه است بنابراین تصور خواهید کرد که از نظر تجاری چه بازار هدف مناسبی برای ارتباطات تجاری برقرار است از سوی دیگر اشتراکات مذهبی ایران و اندونزی می تواند زمینه ساز پدید آمدن تجارت های نوینی بین دو کشور باشد و رشد و رونق اقتصادی را برای هر دو کشور به همراه داشته باشد.
· به منافع اقتصادی اشاره کردید این موضوع چگونه به فرهنگ و تصمیم شما مربوط خواهد شد؟
هرچه ارتباط بین دو کشور بیشتر شود ناخودآگاه فرصت های سرمایه گذاری و البته تجارت بیشتری پدید خواهد آمد بنابراین این یک بازی برد برد برای هر دو کشور مسلمان ایران و اندونزی خواهد بود. به شرط آنکه بتوانیم تصویر دقیقی از فرهنگ و تمدن هر یک در نظر دیگری ایجاد نماییم.
· اکثر مردم وقتی متوجه این موضوع می شوند که این نمایشگاه از طریق دو سفارتخانه خارجی در ایران تدارک دیده شده شاید تصوری سیاسی از آن داشته باشند نظر شما چیست؟
من به عنوان سفیر کشور اندونزی معتقدم اولین وظیفه من آشنا کردن دو ملت با فرهنگ و تمدن یکدیگر است و مسایل سیاسی باید در سازمان ملل و ارگانهایی مثل آن بررسی شوند بنابراین بیشترین تلاش من آشنا کردن دو ملت با یکدیگر است نه سیاست بازی. از سوی دیگر عقیده دارم اگر در مورد ارتباط دو ملت با یکدیگر موفق عمل کنم ناخودآگاه در مسایل سیاسی بین دو کشور هم تاثیر گذار بودم و موفقیتی مناسب به دست آورده ام.
· برای برپایی این نمایشگاه مشکلاتی هم داشتید؟
بله ، اولین مشکل کاغذ بازی برای دریافت مجوزهای مربوط در سازمانهای ذیربط بود واقعا خیلی زمان از دست دادیم تا بالاخره توانستیم این نمایشگاه را برگزار کنیم. گاهی اوقات سخت گیری های بدون دلیل و البته کاغذ بازی در این ادارات من را تا مرز انصراف از برگزاری این نمایشگاه پیش برد اما بازهم به فکر اهدافم بودم که ادامه دادم. البته عقیده دارم همین مشکلات هم به دلیل عدم شناخت واقعی بین فرهنگها است است که امیدوارم با این نمایشگاه برطرف شود.
عماد عزتی
14/1/91
کامل
برند اربل از سفرهایش در ایران می گوید
آلمان کشوری است که برای همه جهانیان شناخته شده و به عنوان یکی از مقاصد گردشگری در دهکده جهانی دارای رتبه ای بسیار مناسب است و هر ساله میلیون ها نفر را از سراسر جهان به خود جلب می کند . اما این کشور اروپایی برای ما ایرانیان از قدیم الایام علاوه بر کشوری دیدنی یادآور دو برند معروف اتومبیل بوده است .
همین موضوع باعث شده تا بسیاری از مردم ایران هر ساله به این کشور سفر کنند و از دیدنی هایش لذت ببرند ، ولی این بار می خواهیم جاذبه های گردشگری ایران را از زبان فردی آلمانی بشنویم نه خاطرات سفر ایرانیان به این کشور سرسبز اروپایی.
به همین دلیل سراغ سفارت کشور آلمان در تهران رفتیم تا اطلاعاتی درباره گردشگران آلمانی که از ایران بازدیدکرده اند بگیریم که متوجه شدیم سفیر این کشور آقای برند اربل 65 ساله، خود بهترین گزینه ماست. درخواست مصاحبه برای ایشان فرستادیم و او نیز با خوشرویی به درخواست ما پاسخ مثبت داد و تیم چمدانی ما را به دفتر کار خود پذیرفت. نکته جالب توجه این است برند اربل به زبان فارسی مسلط بوده و می تواند کتابهای سعدی، حافظ و دیگر کتابهای زبان فارسی را به راحتی بخواند و مطالعات بسیار زیادی هم درباره تاریخ و تمدن ایران داشته است.
1. شما چه مدت هست که در ایران مشغول به کار هستید؟
من 5/3 سال هست که به عنوان سفیر آلمان در خاک ایران حضور دارم و چند ماه دیگر یعنی اوایل تابستان ماموریت من تمام خواهم شد و بازنشسته خواهم شد.
2. قبل از ایران در کشورهایی ماموریت داشتید؟
در بغداد و قاهره به عنوان سفیر آلمان در این کشورها بوده ام
3. قبل از اینکه به ایران سفر کنید آیا با ایران آشنا بودیده اید؟
بدون شک هر شخص قبل از سفر اطلاعاتی از کشور مقصد خود مثل، آداب و رسوم ، فرهنگ ، اقتصاد ، شرایط سیاسی و بطور کلی اطلاعات مورد نیازش می گیرد. اما من قبل از اینکه به عنوان سفیر آلمان به ایران بیایم با این کشور خوب آشنا بودم چون سه بار قبل از آن به کشور شما سفر کرده بودم. اولین بار سال 1342 وارد ایران شدم در آن زمان 15 ساله و دانش آموز بودم . بار دوم هم سال 1346 دوباره آمدم ایران و آخرین بار هم قبل از ماموریت کاری خودم به عنوان سفیر آلمان، سال 1350 شمسی بود که به ایران سفر کردم.
4. پس از پایان ماموریت کاری و بازنشسته شدن شما آیا دوباره به ایران خواهید آمد ؟
بله، چون ایران کشور بسیار زیبایی هست و حتما به این کشور سفر خواهم کرد، من دوستان زیادی در ایران دارم .
5. چرا سه بار به ایران سفر کردید؟
پدرم علاقمند به سفر بود اولین بار که به ایران آمدم همراه پدرم از آلمان تا ایران را با اتومبیل شخصی پدرم امدیم و دومین بار تا افغانستان هم سفرمان را ادامه دادیم که تجربه ای شگفت انگیز برای من در سنین نوجوانی بود اما سومین بار از آلمان تا ایران پرواز کردیم ولی داخل خاک ایران با اتوبوس سفر کردیم . بله من حدود 60 هزار کیلومتر در ایران شخصا رانندگی کردم این یعنی کلی تجربه و خاطرات از ایران .
6. اولین روزی که به عنوان سفیر آلمان وارد خاک ایران شدید چه تفاوتی را در ایران دیدید و چه حسی داشتید؟
من پس از آخرین سفر به ایران 38 سال بعد دوباره به ایران آمدم بنابراین تفاوت های زیادی را دیدم . ایران در این مدت پیشرفت های زیادی در زمینه آموزشی داشته است و خیلی چیزها هنوز مثل قبل بود مثل میدان امام اصفهان، تخت جمشید اما به نظر من زیر ساختهای کشور ایران خیلی بهتر شده بود و ایران را کشوری مدرن تر از قبل دیدم. البته من 50 سال پیش به ایران آمده بودم که شاید زیاد مقایسه کردن آن با حال مناسب نباشد اما می توان گفت تغییرات اساسی در کشور ایران رخ داده است. مثلا 50 سال پیش به روستایی سفر کرده بودم و وقتی چندی پیش دوباره به آنجا سفر کردم خود این روستا به عنوان جاذبه ای برای گردشگران تبدیل شده بود.
7. نظر شما درباره مردم ایران چیست؟ آیا واقعا مهمانواز هستند یا خیر؟
مهمانوازی ایرانی ها زبانزد عام و خاص بوده است و خیلی کم در گوشه و کنار جهان مردمی با این ویژگی را می بینید. نکته جالب این بود برای من که ایرانی ها واقعا قصد کمک به من را داشتند .
8. آیا شما به عنوان سفیر آلمان این نظر را درباره مردم ایران دارید یا یک گردشگر خارجی؟
همانطور که قبلا هم اشاره کردم من 3 بار به عنوان توریست به ایران سفر کرده بودم و پس از حضور دوباره خودم وقتی سفر می روم به عنوان یک گردشگر نظر می دهم نه سفیر آلمان چون ماموریت های اداری من به عنوان سفیر همه چیز برنامه ریزی شده است پس در یک سفر عادی می توان با مردم آشنا شد و نظر داد.
9. دقت اطلاعاتی که مردم به شما می دهند چه میزان بوده است؟
ایرانی ها وقتی با یک فرد خارجی مواجه می شوند شاید خیلی دقیق تر از همیشه برخورد می کنندو اگر نیاز به کمک داشته باشی با وسواسی خاص به شما کمک می کنند مثلا اگر آدرس بپرسید اینگونه پاسخ خواهند داد دویست متر بعد از فلکه، سمت چپ ساختمانی آبی رنگ این بیانگر اهمیت کمک رسانی بین ایرانیان است اما نکته جالب اینکه مردم ایران کشور خودشان را کاملا خوب می شناسند.
10. چند شهر ایران را تا کنون دیده اید؟
واقعا تا کنون نشمرده ام اما تقریبا کل ایران را دیده ام و فقط فکر می کنم 4 شهر را هنوز ندیده ام. بیرجند ، زاهدان ، زابل و ایلام این شهرها هستند. دقیقا اگر بخواهم بگویم 29 استان از 31 استان ایران را تا کنون دیده ام. البته با پدرم برخی از شهرهای یاد شده را دیده ام اما واقعا شاید به خاطر آوردن خاطرات سفرهای آن زمان کاری ساده نباشد.
11. بهترین شهر ایران از نظر شما کدام است؟
اصفهان و یزد از نظر من بهترین بوده اند اما واقعا همه جای ایران امتیازات مخصوص به خود را دارد که نمی توان آنها را از هم تفکیک کرد وقتی از اصفهان صحبت می کنم شکوه این شهر باعث انتخابش شده ولی وقتی از یزد می گویم کویرهای آن بسیار جذاب است و به نوعی وجه تمایز از دیگر شهرهای ایران است.
12. با توجه به سفرهای زیاد شما در ایران آیا خدمات گردشگری مورد نیاز خودتون را به راحتی به دست آورده اید؟
هتل های سنتی ایران بسیار خوب هستند واقعا طرح جالبی بوده که خانه های قدیمی را به هتل تبدیل کرده اند ولی مشکل اینجاست که این هتل ها همیشه پر هستند و شما باید از قبل با برنامه سفر کنید تا بتوانید از این خدمات استفاده کنید . در مورد خدمات گردشگری شاید برخی از مسیرها زیاد مناسب نباشد آنهم به دلیل فاصله زیاد شهرها از یکدیگر باشد اما بطور کلی پاسخ من مثبت بوده و معمولا نیازهای خودم را به راحتی به دست آورده ام . به عنوان مثال مسیر طبس شاید مراکز اقامتی زیاد نباشند اما بازهم در حد امکان و قابل قبول است به نوعی شرایط خوبی مهیاست .
13. طی سفرهای شما آثار باستانی ایران توجه شما را جلب کرده یا مردم ایران؟
هر دو مورد برای من جذاب بوده است چون ایران یعنی فرهنگ مردم و آثارباستانی آن در کنار یکدیگر و به عقیده من به تنهایی باید به دنبال نامی متفاوت برای این سرزمین باشیم.
14. می توانید آثار باستانی ممتاز را از نظر خودتان برشمرید؟
تخت جمشید، جغازنبیل، کنار صندل ، زیگورات، آثار باستانی و فرهنگی جیرفت
15. چه چیزی در جیرفت نظر شما را به خود جلب کرده که از آن یاد می کنید؟
اول اینکه منطقه باستانی جیرفت تازه سال 2002 میلادی کشف شده است که در واقع پل میان تمدن ایران باستان و هندوستان بوده است. یا اینکه این تمدن هنوز هیچ اسمی نداشته و تازه کشف شده است. گواهی قدمت این فرهنگ و تمدن اجناس و مصنوعات کشف شده در بستر رودخانه است. درباره فرهنگ مردم ایران باید بگویم که تنوع اقوام و زبان های مختلف ایران برای من خیلی جالب بوده و هست.
16. درباره تنوع فرهنگی ایران صحبت کردید می توانید بیشتر توضیح بدهید؟
گوناگونی فرهنگ ایران برای من بسیار جالب بوده به این صورت که در گوشه و کنار ایران می توان تمام اقوام ایرانی مثل کرد، لر، بلوچ، بختیاری ، ترک ، عرب و دیگران را کنار هم دید این موضوع بسیار جالب است که این همه تنوع قومیت و فرهنگ چقدر خوب کنار هم زندگی می کنند و از زندگی خود لذت می برند . به عقیده من این موضوع سنت 2500 ساله ایران هست که این اقوام به عنوان ایرانی در سرزمینی کهن کنار هم به زندگی مشغول هستند و شاد زندگی می کنند.
17. چقدر با این اقوام ایران آشنا هستید؟
من تقریبا با بیشتر آنها آشنا هستم کوچ عشایر ایران در فصل بهار و زمستان یکی زیباترین اتفاقات برای من در ایران است .
18. آیا از جشنواره کوچ عشایر در تهران که نمادی برای این گروه بود بازدید کردید؟
بله، دوبار از این جشنواره دیدن کردم و بهترین بخش این بازدید ها زمانی بود که غذاهای عشایر را مزه کردم واقعا خوشمزه بودند
19. آیا واقعا طبیعت ایران به عقیده شما برای گردشگران خارجی جذاب است؟
بدون تردید جواب شما مثبت خواهد بود. خیلی از گردشگرانی که وارد خاک ایران می شوند صرفا برای سفر در دامن طبیعت این کشور می آیند به عنوان مثال تعداد زیادی هرسال برای کوهنوردی به ایران می آیند . بطور کل جنگل ، کویر ، کوه و دشت های ایران بسیار جذاب هستند.
20. به کویرهای ایران اشاره کردید زیبا ترین منظره کویری که در ایران دیدید کدام بوده است؟
در شمال شهداد کلوت های کویری بهترین و زیباترین منظره کویری ایران برای من است بعد از آن وقتی از طبس به کرمان می روید نایبندان هم بسیار زیبا بود.
21. نظر شما درباره حاشیه دریا خزر چیست؟
شمال ایران یعنی دریای خزر، بله خیلی زیاد من به این منطقه سفر کرده ام، همسرم از بوی شالیزارها، پرتقال و نارنج خوشش می آید بنابراین همیشه در فصول مختلف به این منطقه سفر کرده ایم بطور کلی از بندر ترکمن تا آستارا را کاملا دیده ام .
22. به نظر شما کدام شهر شمالی ایران زیباتر از بقیه بود؟
بندر ترکمن زیبا و خاطره انگیز است بخصوص آشورا ده که درواقع زمانی در تصرف روسها بوده است به عنوان یکی از خاطره های من از این شهر است. اما بدون تردید از زیبایی های منطقه رامسر نیز نمی توان گذشت به این دلیل که کوهها به دریا نزدیک شده اند.
23. نظر شما درباره غذاهای دریایی در این منطقه چیست؟
من زیاد علاقه ای به غذاهای دریایی ندارم اما همسرم واقعا علاقمند به این نوع غذاهاست
24. در شمال ایران چه چیزی توجه شما را به خود جلب کرد؟
اگر از طبیعت زیبای منطقه بگذریم حجم گسترده ساخت و ساز در منطقه توجه من را به خود جلب کرد.
25. به طبیعت منطقه اشاره کردید نظر شما درباره جنگل های شمال ایران چیست؟
واقعا بی نظیر هستند به عنوان مثال ناهارخوران در گرگان یکی از زیباترین جنگل هایی بوده که من در ایران دیدم اما در بخش جنوبی این منطقه که به کردکوی می رسید مناظر واقعا زیبایی را خواهیددید همسر من عکسی از این منطقه گرفته و در صفحه فیس بوک خودش قرار داده که اکثر دوستان او فکر می کنند این یکی از مناطق جنگلی آلمان است. هیچ کس باور نمی کرد که این یکی از جنگل های ایران است.
26. آیا شهر یا منطقه ای در ایران هست که شما را به یاد آلمان بیاندازد؟
بله ، منطقه کلاردشت ، وقتی در دامنه های کوهستانی این شهر راه می روی و دامهای روستائیان را می بینی واقعا من یاد روستاهای آلمان می افتم بخصوص وقتی زنگوله های گردن این حیوانات را می بینم و صدای آنها را می شنوم خاطراتی بسیار شیرین برای من دوباره زنده می شود. در منطقه لرستان و طبیت این شهر که قدم می زنم نیز یاد کوهستان آلپ در کشورم می افتم
27. آیا تا به حال هنگام نوروز به شمال ایران سفر کرده اید؟
بله یکبار همسرم به من گفت حالا که همه ایرانیان هنگام تعطیلات نوروز به سمت شمال ایران می روند ماهم برویم اینطور شد که 11 ساعت در ترافیک جاده همراه ایرانیان به شمال کشور سفر کردیم و تجربه واقعی سفر به نوروز را داشتیم.
28. آیا از شمال ایران صنایع دستی هم خریدید؟
البته فرشهای این منطقه بسیار زیبا بودند ولی ما قصد خرید نداشتیم . خیر چیزی از این منطقه نخریدیم
29. نظر شما درباره خوراکی های محلی ایران چیست؟
بطور کلی بخشی از سفر یعنی تجربه غذاهای محلی آنجا مثلا وقتی من تبریز می روم بدون تردید کوفته تبریزی جزو یکی از وعده های غذایی من خواهد بود .
30. هنگام سفرهایتان در ایران از وسیله نقله شخصی خودتان استفاده می کنید یا ترجیح می دهید با هواپیما سفر کنید؟
بطور کلی من با وسیله نقلیه خودم سفر می کنم چون عقیده دارم با این روش می توان مناظر و طبیعت منطقه را بهتر درک کرد بنابراین اکثر سفرهایم را با اتومبیلی شخصی خودم سفر کردم و باید بگویم که من 60 هزار کیلومتر در جاده های ایران رانندگی کردم اما برخی از شهرهای ایران مثل جزایر خلیج فارس یا شهرهایی که قبلا به آنها سفر کردم مثل مشهد از هواپیما استفاده کنم.
31. حالا که شما 60 هزار کیلومتر در ایران رانندگی کردید نظر شما درباره رانندگی ایرانیان چیست؟
برخلاف نظر دیگران من نظر مثبتی نسبت به رانندگی ایرانیان در مقابل کشورهای دیگر دارم البته ترافیک در برخی شهرهای ایران مثل تهران شاید دردسر ساز باشد اما بطور کلی رانندگی ایرانیان بخصوص در جاده ها مناسب است.
32. به جاده های ایران اشاره کردید آیا جاده های ایران مناسب رانندگی گردشگران خارجی است یا خیر؟
جاده های ایران واقعا یکی از امتیازات ایران برای حضور گردشگران خارجی است حتی در دورافتاده ترین نقاط ایران جاده های مناسبی برای رانندگی وجود دارد من این تجربه را دارم بنابراین پاسخم مثبت است.
33. آیا تابلوهای جاده ای ایران قابل درک برای خارجی ها هست یا خیر؟
بله ، البته باید یادآوری کنم که بسیاری از علائم بین المللی هستند اما دوزبانه بودن تابلوهای جاده ای و راههای ایران کمک مناسبی برای حضور این گردشگران است هرچند دربرخی از نقاط تابلوها فقط به زبان فارسی هستند ولی چون من می توانم فارسی بخوانم هیچ مشکلی برای من نبوده.
34. وقتی نام ایران را می شنوید اولین کلمه ای که ذهن شما می گذرد چیست؟
اولین کلمه که از ذهن من عبور می کند معنی ایران یا همان کشور آریایی هاست. چیزی که 400 سال از میلاد مسیح با دو کوچ بزرگ از اروپای شرقی به وجود آمده است.
35. اولین خاطره شما از ایران چیست؟
اولین خاطره من مربوط به سن 15 سالگی من است وقتی که با پدرم به ایران سفر کرده بودم و تصویری از میدان امام اصفهان در ذهن دارم که همیشه با شنیدن نام ایران آن تصویر از مقابل چشمانم عبور می کند. نقاشی های روی کاشی های این میدان که سنبل ایران باستان است واقعا خاطره ای زیبا از ایران در ذهن من خواهد بود.
36. وقتی بعد مدتها دوباره به میدان امام رفتید آیا تصویری مشابه اولین بار خودتون از این میدان را دیدید؟
آن تصویری که در ذهن من از گذشته این میدان بود هنوز هم همان شکل بود . هنوز هم درشکه ها دور این میدان حرک می کنند ولی نکته جالب اینکه اتومبیل ها فقط مجاز به عبور از ضلع شمالی این میدان دارند و اجازه دور زدن دور میدان را ندارند این نکته باعث شده که حال و هوای میدان امام مثل گذشته باشد.
37. آیا تاکنون برای مرور خاطرات گذشته خودتان در این میدان قدم زده اید؟
شاید دهها بار برای مرور گذشته خودم در ایران و حتی زندگی خودم در این میدان تاریخی ایران قدم زدم ، هرگاه هیاتهای سیاسی یا تجاری از آلمان به ایران می آید یکی از مقاصد ما این میدان است بنابراین من بارها و بارها در این میدان قدم زدم و خاطراتم را مرور کرده ام.
38. آیا تا به حال از برج آزادی تهران و میلاد بازدید کرده اید؟ لطفا آنها مقایسه کنید.
برج میلاد خیلی زیباست البته وقتی هوای تهران پاک باشد و بتوانیم تمام شهر تهران را ببینیم . شاید غذا خوردن در رستوران این برج خاطره ای زیبا برای هر فرد بازدید کننده باشد. اما برج آزادی نمایانگر قدمت و مهندسی زیبا در ایران است که طراحی آن چیزی شبیه به معماری ساسانی و مدرن در ایران است ولی وقتی می خواهیم دو برج را با یکدیگر مقایسه کنیم می توانم بگویم که تداوم و روند معماری کهن تا مدرن را می توان در این دو برج تهران دید.
39. آیا تا به حال از بالای برج میلاد عکسی گرفته اید؟
بله وقتی هوای تهران پاک باشد و بتوانید عکسی بگیرید که پشت شما رشته کوه البرز واقع شده باشد واقعا زیباست و من هم تعداد زیادی عکس با همین ضمینه از بالای برج میلاد گرفته ام.
40. همانطور که می دانید پایتخت هر کشور به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری آن کشور است آیا تهران هم جاذبه خوبی برای گردشگران خارجی است یا خیر؟
به عقیده من تهران شهر رمانتیک شرقی نیست.
41. شهر رومانتیک شرقی در ذهن شما چیست لطفا توضیح دهید.
مثلا وقتی من در قاهره بالای برجی مثل برج میلاد می ایستم چند صد مناره تاریخی در شهر می بینم و حال هوای سنتی و شرقی را در این شهر می بینم اما درباره تهران اینگونه نیست.
42. برگردیم به تهران خودمان
تهران بیشتر مثل شهرهای اروپایی است و زیاد نمی توانیم باستانی بودن شهرهای شرقی را در این شهر حس نمی کنم البته تهران زیاد هم قدیمی نیست چون حدود 220 سال هست که شهر نشینی در آن رایج شده است . ولی من همیشه به بازدید کنندگان تهران می گویم که این شهر را دست کم نگیرید چون آثار تاریخی بسیاری را در دل خود جای داده است فقط باید به دنبال آنها بگردید. مثلا امارت مسعودیه و موزه مقدم که کاملا در هیاهوی شهری تهران گم شده اند اما علاقمندان بدون تردید آنها را حتی در این هیاهو نیز می بینند. کارونسراها ، سرقبرآقا از جمله این مناطق هستند که واقعا باید آنها را جستجو کرد مثلا همین خیابان ناصر خسرو (سرای روشن) فقط مغازه نیست . یا امارت دارالفنون .
43. چه چیزهایی در تهران نظر شما را جلب کرده است؟
موزه های بسیار زیادی در تهران وجود دارد . موزه جواهرات ، موزه نیاوران ، موزه فرش، موزه آبگینه ، موزه سکه و اسکناس، موزه معاصر و ...
44. آیا شما موزه های ایران راهم دیده اید؟
بله تقریبا همگی آنها را دیده ام فکر می کنم به غیر از برخی کشورهای اروپایی وآمریکا موزه های ایران آثار زیادی را در خود جای داده اند البته در موزه هنرهای معاصر گاهی اوقات هنرمندان آلمانی نمایشگاه برگزار می کنند. البته گالری های بسیار مدرنی در تهران جود دارد.
45. نظر شما درباره هنرهای مدرن در تهران چیست؟
من وقتی در افتتاحیه این گالری ها حضور دارم متوجه می شوم که هنرهای مدرن در تهران خیلی طرفدار به خود جلب کرد و روبه رشد است.
46. به کدام شهرهای مذهبی ایران سفر کردید؟
مشهد، قم ، ری ، شیراز سفر کردم و هر کدام برای من جذابیت های بسیار زیادی داشت ، حس زائران این اماکن مذهبی برای من خیلی جالب است وقتی شما می بینید که مردم همگی از خدای خود خواسته ای دارند و همگی کنار هم در این مکان ها مشغول عبادت هستند. من در این باره فیلمی هم دیده ام که این حس برای من دوباره زنده شد .
47. نام فیلم چه بود؟
هر شب تنهایی با بازی خانم لیلا حاتمی
48. به غیر از این فیلم آیا فیلم دیگری از ایران دیده اید؟
بله ، فیلم های ایرانی در آلمان از اعتبار بالایی برخوردارهستند بنابراین من با فیلم های ایرانی بیگانه نیستم بخصوص چون من زبان فارسی را متوجه می شوم . جدایی نادر از سیمین، درباره الی، فیلم های کیارستمی ، خانه دوست کجاست .
49. همانطور که می دانید آئین عاشورا یکی از جاذبه های مذهبی ایران است آیا تا کنون این مراسم را دیده اید؟
بله
50. کمی بیشتر توضیح دهید.
آئین عاشورا یکی از نقطه تمایزات بین شیعه و سنی در اسلام است . من در کشور های اسلامی مختلفی بوده ام به همین دلیل آئین و روشهای مختلفی را در مراسم عاشورا دیده ام به عنوان مثال روش عزاداری مردم لبنان با ایران کاملا متفاوت است . درباره مراسم عاشورای ایران می توان گفت که این مراسم در کشور ایران بومی شده است. من مراسم عاشورا را در خیلی از شهرهای ایران دیده ام مثل دامغان، سمنان، کیش، تهران .
51. عذاداری عاشورای تهران را در کدام محله دیدید، لطفا کمی توضیح دهید؟
تجریش اطراف امام زاده صالح، طی این مراسم بیشتر مردم نذری می دهند غذا، نوشیدنی یا هرچیزی که نذر کرده باشند. مراسم تعزیه خوانی عاشورا را دیده ام اما نکته جالب برای من این بود که حس اندوه و غم بین تمام مردم مشترک است .
52. نقش رسانه ها در جذب گردشگران خارجی به ایران چیست؟
به عقیده من رسانه ها می توانند نقش بسیار سازنده و کلیدی را برای توسعه گردشگری ایفاء کنند اما باید این موضوع را بخواهند یا اینکه برنامه ای دقیق برای آن داشته باشند. به عنوان مثال در تلویزیون آلمان برنامه ای پخش شده درباره راهپیمایی گروهی از گردشگران آلمانی از قله البرز تا پارک ملی گلستان یا اینکه برنامه ای رادیویی درباره دیدنی های تنگه واشی نزدیک تهران از یکی از شبکه های رادیویی آلمان پخش شد . این برنامه ها واقعا می توانند شرایط مثبتی را برای رشد گردشگری کشورها مهیا کند.
53. آیا تصمیمی هم برای توسعه اینگونه برنامه در شبکه های آلمانی دارید؟
البته باید یادآوری کنم که این موضوع زیاد در حیطه کاری ما نیست بلکه کشور ایران باید شرایط آن را مهیا کند اما علاقمند هستم که اینگونه برنامه ها در رسانه های تصویری و مکتوب آلمان درباره جاذبه های گردشگری ایران بیشتر باشد ولی مشکل اساسی اینجاست که مسئولان یا تولید کنندگان برنامه های رادیو و تلویزیونی یا خبرنگاران آلمانی برای ورود به ایران نمی توانند راحت ویزا دریافت کنند تا این کار انجام شود. من در این باره بسیار متاسفم چون وقتی خبرنگاران امکان حضور در منطقه ای را نداشته باشند بنابراین حجم تولید خبر هم کاهش خواهد یافت تاسف من برای این است که خیلی می توان درباره جاذبه های ایران برنامه ساخت ولی هنوز بستر آن مهیا نشده است.
54. آیا در جهت عکس شما علاقمند هستید که برنامه ای درباره دیدنی های آلمان در ایران پخش شود یا خیر؟
در مورد آلمان شاید کمی شرایط متفاوت باشد به این دلیل که آلمان زیرساخت های گردشگری بسیار مناسبی را در اختیار دارد بنابراین اطلاعات بسیار گسترده ای از جاذبه های گردشگری آلمان در دسترس عموم وجود دارد به عنوان مثال می دانیم که هرساله نمایشگاههای بسیار معتبر گردشگری در کشور من برگزار می شود که ایران هم در این نمایشگاه ها شرکت می کند بنابراین شاید در رابطه با معرفی جاذبه های گردشگری آلمان در رسانه های ایران شرایط خود به خود مهیاست و نیاز به فراهم کردن امکانات خاصی نیست.
55. آیا آماری از گردشگران ایرانی که وارد خاک آلمان می شوند در اختیار دارید؟
آمار دقیقی از گردشگران ایرانی در دست ندارم اما سفارتخانه آلمان در تهران سالانه حدود 35 هزار ویزا صادر می کند که این تعداد شامل کسانی که برای دیدن اقوام خود به آلمان سفر می کنند یا بازرگانان ایرانی هستند که به آلمان سفر می کنند.
56. آیا آماری از گردشگران آلمانی که وارد خاک ایران شده اند را در اختیار دارید؟
آخرین اطلاعاتی که در اختیار دارم مربوط به سال 2009 میلادی است که حدود 35 هزار آلمانی به صورت گردشگر وارد خاک ایران شدند اما باتوجه به اطلاعات جدیدی که در اختیار دارم این رقم کاهش پیدا کرده است.
57. آیا دلیل سفر این تعداد آلمانی به ایران را می دانید؟ این گروه به دنبال چه چیزی وارد خاک ایران شدند؟
توریست های آلمانی که وارد خاک ایران شده اند بیشتر به دنبال جاذبه های فرهنگی و باستانی ایران بوده اند تا تفریحات ساحلی یا دیگر موارد .
58. نظر شما درباره عید نوروز چیست؟
نوروز مهمترین جشن ایرانیان است که شاید با هیچ جشن دیگری در این کشور قابل مقایسه نباشد و این نکته بسیار جالب است که این سنت بیش از 3000 سال ادامه پیدا کرده و هنوز هم پرشور و هیجان برگزار می شود. این مراسم به غیر از ایران در برخی از نقاط آسیای مرکزی نیز برگزار می شود. دوهفته جشن مردم در این مراسم بیانگر اهمیت آن بین مردم ایران است.
59. یک خاطره از اولین نوروزی که در ایران بودید تعریف کنید؟
اولین خاطره من مربوط به سه سال پیش نوروز است ترافیک چند هفته قبل از نوروز اولین خاطره من از این ایام بود که همیشه وقتی درباره آن صحبت می کردم همه می گفتند بعد از تعطیلات این ترافیک کمتر خواهد شد. بسیاری از مردم عقیده دارند تهران در ایام نوروز بهترین مکان برای اقامت خواهد بود چون ترافیک بسیار کمی در شهر خواهد بود امسال من هم قصد دارم در تهران بمانم.
اما شور و حال ایام قبل از نوروز برایم بسیار جالب بوده همه در حال تمیز کردن ، خرید ، پختن هستند و این حال و هوایی بسیار جالب بین مردم ایران است البته گاهی اوقات هم آقایون از تمیزکاری های شب عید گله مند هستند .
60. آیا از مراسم آخرین چهارشنبه سال (چهارشنبه سوری) در ایران اطلاعی دارید؟
بله ، سه سال پیش دعوت بودیم برای این مراسم که خیلی جالب بود خانوادگی بودن این جشن برایم جذاب بود، همه دور هم جمع شده بودند و شادی می کردند .
61. بهترین غذای ایرانی از نظر شما چیست؟
چلوکباب کوبیده که آسانترین غذای ایرانی است
62. آیا این غذا را به دیگران (آلمانی ها ) هم توصیه می کنید؟
من اولین بار وقتی 15 ساله بودم این غذا را خوردم و هنوز هم مزه آن را فراموش نکرده ام بنابراین بدون تردید به همه توصیه خواهم کرد. البته من یک همشاگردی ایرانی در آلمان داشتم که شنبه ها همیشه این غذا را تهیه می کرد به همین دلیل بهترین غذای ایرانی برای من کباب کوبیده بوده و هست.
63. اولین باری که وارد محوطه باستانی پاسارگاد شدید چه احساسی داشتید؟
وقتی وارد این محوطه شدم سادگی آن برای من جلب توجه کرد ولی با کمی تامل متوجه بزرگی تاریخ هخامنشیان خواهیم شد. اما وقتی از این محوطه باستانی به پرسپولیس رفتم متوجه عظمت هخامنشیان در ایران شدم که برای مدتی بر ایران حکومت کردند بصورتی که آثار آن دوران هنوز هم در فرهنگ مردم ایران دیده می شود. اگرچه من عقیده دارم شاید در گوشه و کنار جهان حکومت هایی به بزرگی هخامنشیان بوده اما حکومت آنها زیاد با دوام نبوده و پس از بین رفتن ها کم کم به دست فراموشی سپرده شد ولی حکومت هخامنشیان در ایران هم در زمان خودشان باشکوه بود و هم در حال حاضر در زندگی مردم قابل درک است. به عقیده من اگرچه این حکومت به وسیله اسکندر ویران شد، اما هویت و آثار آن دوران هنوز هم در بین مردم ایران وجود دارد که
می توان از انتخاب نام های کوروش ، داریوش و ... برای فرزندانشان آن رامتوجه شد .
64. چه رنگی دوست دارید؟
آبی
65. اگر بخواهید اتومبیل شخصی برای خودتان بخیرد چه برندی را انتخاب خواهید کرد؟
فولکس واگن
66. برند موبایل شما چیست؟
ارزان ترین چیزی که وجود دارد
67. وقتی اسم ایران را می شونید اولین کلمه ای که از ذهن شما می گذرد؟
میدان امام
68. وقتی اسم آلمان را می شونید اولین کلمه که از ذهن شما می گذرد چیست؟
مونیخ
پایان
28/12/91
تهران به تنهایی برای من مثل تمام دنیا جذاب است
به نظر من اصفهان برای شروع ایرانگردی بهترین نقطه خواهد بود
طعم و بوی غذاهای ایرانی می توانند میلیون ها گردشگر به ایران بکشاند
فنلاند کشوری واقع در منطقه اسکاندیناوی که با طبیعت و دیدنی های طبیعی خود هر ساله هزاران گردشگرا به سمت خود می کشاند برای ما ایرانیان از دید تکنولوژی و دنیای ارتباطات بسیار آشناست. هرچند تا کنون تعداد زیادی از گردشگران ایرانی نتوانسته اند به این طبیعت بکر دستیابند و دیدنی های آن را ببینند اما مدتی است که حضور سفیر جدید فنلاند آقای هاری کامرانین ارتباطی نوین را بین دو کشور برقرار کرده است . او که از اول ماه سپتامبر سال 2012 میلادی به عنوان سفیر کشور فنلاند وارد خاک ایران شده توانسته به خوبی با تمدن ایران ارتباط برقرار کند و همین ارتباط او را به سفرهایی در گوشه و کنار ایران تشویق کرده است هرچند کمی بیشتر از 5 ماه از حضور او در ایران نگذشته اما وی گفتنی های بسیاری را درباره جاذبه های ایران و بطور کل گردشگری ایران دارد.
کمرانین به خوشرویی درخواست مصاحبه چمدان را پذیرفت و ما را به دفتر کارش در سفارتخانه این کشور دعوت کرد و با گشاده رویی و البته حوصله به سئوالات چمدانی ما درباره جاذبه های ایران پاسخ داد، اما اولین نکته جالب این گفت و گو زمانی بود که وی خود و سمتش را به زبان فارسی و لحظه ای شیرین به چمدان معرفی کرد . بدون تردید خواندن نقطه نظرات سفیر کشور فنلاند درباره جاذبه های گردشگری ایران برای شما عزیزان خالی از لطف نیست.
· قبل از ایران در چه کشورهایی ماموریت داشتید؟
؟؟؟؟؟؟
· چه شهرهایی از ایران را تاکنون دیده اید؟
· همانطور که قبلا گفتم من مدت زیادی نیست که به عنوان سفیر فنلاند و هنوز فرصت برای دور ایران نداشتم و بیشتر اوقات به دلیل مشغله کاری در تهران بوده ام هرچند که بازدید از تهران به عنوان مسافرتی کامل برای من بود اما قبل از سال نوی میلادی به اصفهان سفر کردم که واقعا تجربه ای به یادماندنی بود به واقع اصفهان شرشار از دیدنی و جذابیت های خاص ایران است هرگز تصور دیدن این همه جاذبه گردشگری در یک شهر برایم قابل درک نبود اما واقعیت داشت هر نقطه از این شهر داستانی متفاوت برای گفتن داشت البته سفری هم به منطقه پارس جنوبی و عسلویه داشتم.
· سفر شما به عسلویه تفریحی بود یا کاری؟
من برای بازدید از منطقه پارس جنوبی رفته بودم اما واقعا با دنیای متفاوتی از ایران مواجه شدم دقیقا اگر بگویم به گمان من هرگوشه از ایران خود دنیایی متفاوت و پر از جذابیت است در این سفر به منطقه ای بنام سیراف رفتیم که در نگاه اول فکر کردم در سواحل مدیترانه هستم اما به خودم گفتم این خلیج فارس است و زیبایی های بینهایت آن . تصور کنید رشته کوهها مستقیم وارد آب دریا می شدند و منظره ای خیره کننده را برای گردشگران ایجاد کرده بودند واقعا زیبا و حیرت انگیز بود. بطور کل هر نقطه از ایران را که تا کنون دیدم بدون تردید به این نتیجه می رسم که ایران بهترین سرزمین منطقه برای جلب نظر گردشگران بین المللی است.
· آیا تا کنون به ترکیه سفر کرده اید؟
بله من به ترکیه سفر کرده ام و مناطق مختلفی از این کشور را دیده ام.
· هنگام بازدید از منطقه سیراف اشاره به مدیترانه کردید چه شباهتی بین ایران و ترکیه از لحاظ جاذبه های گردشگری دیده اید؟ همانطور که می دانید ایران و ترکیه اشتراکات زیادی از نظر فرهنگی دارند شما در این باره چه می گویید؟
بله من هم به این تشابهات پی بردم ، بطور کلی این خاصیت اکثر کشورهای ساحلی دنیاست اما تفاوتهایی هم وجود دارد که شاید به عقیده من مربوط به دوران کنونی و سیستم مدیریتی دو کشور بخصوص در زمینه گردشگری است اما به عقیده من هر دو کشور پتانسیل های بسیار قوی ای برای توسعه گردشگری خود در منطقه دارند که باید به خوبی از این امتیازات استفاده کنند.
· در بین صحبتهایتان به بزرگی تهران اشاره کردید می توانید کمی بیشتر توضیح دهید؟
برای من تهران همانند کل جهان وسعت دارد ، جاذبه های این شهر در کنار ازدحام و هیاهوی آن واقعا دیدنی هستند واقعا پایتخت ایران می تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگران باشد حمل و نقل عمومی و آثار باستانی توانسته اند همه امکانات برای توصیعه گردشگری را در کنار هم فراهم کنند ، تهران واقعا زیباست .
· آیا به موسیقی ایرانی علاقمند هستید؟
آشنایی من با موسیقی ایرانی واقعا شنیدنی است چون من قبلا با موسیقی ایران هیچ آشنایی ندارم. به خاطر دارم که در تهران به کنسرتی رفتم که در آن کنسرت نوازندهها نوای تار و پیانو را با هم تلفیق کرده بودند طی این کنسرت با تار آشنا شدم و واقعا به آن علاقمند شدم. این هم نوازی واقعا زیبا بود و البته شگفت آور صدای این دو ساز برای من صحرآمیز بود در میانه کنسرت احساس نزدیکی خاصی با موسیقی ایران داشتم واقعا زیبا بود به عقیده من موسیقی سنتی ایران گفتنی های بسیاری برای ما خارجی ها دارد که هنوز برایمان بازگو نکرده . من طی برگزاری این کنسرت انگار در آسمانها سفر می کردم و حال و هوایی خاصی را تجربه کردم واقعا تجربه زیبایی بود چون این موزیک بود که مرا با خود برد بنابراین می توان گفت که جاذبه موسیقی سنتی ایران برای جلب نظر گردشگران خارجی بسیار خواهد بود.
· آیا با خانواده خود در تهران زندگی می کنید؟
خیر من تنها در تهران زندگی می کنم و گاه گاهی برای سرزدن به خانواده و دوستانم به فنلاند سفر می کنم و البته آنها نیز برای دیدن من گاهی به تهران می آیند و با هم به دیدن جاذبه های ایران می رویم. شاید زندگی دیپلماتیک من باعث شده تا کمی از خانواده فاصله بگیرم . به عنوان مثال خانواده من برای تعطیلات سال نوی میلادی به تهران آمدند که با هم سفر اصفهان را تجربه کردیم این سفر واقعا جالب و غیر قابل تصور بود برای همه ما .
· نظر همسر شما درباره حجاب در ایران به عنوان یک گردشگر خارجی چه بود؟
البته من نظر ایشون را نمی دانم چون خودشان فعلا در ایران نیستند که این سئوال را پاسخ دهند
· نظر شما دراین باره چیست آیا نظری دارید؟
به عقیده شخص من گردشگران همیشه قوانین کشور میزبان را بطور کامل رعایت خواهند کرد و اصلا این موضوع برای آنها به عنوان معضل نیست بلکه قسمتی از سفرشان خواهد بود. بطور کلی حجاب در ممالک غربی هرگز مسئله ای کاملا بیگانه برای زنان نیست بلکه بانوان غربی هم گاهی اوقات از حجاب استفاده می کنند و از فواید آن کاملا آگاه هستند. صادقانه بگویم در کشور من به عنوان کشوری غربی بیشتر بانوان هنگام دعا و نیایش روزهای یکشنبه با پوشش کامل وارد محوطه کلیسا به عنوان مکانی مقدس وارد می شود و مراسم معنوی خود را انجام می دهند بنابراین مبحث حجاب فقط به کشورهای اسلامی مربوط نیست بلکه آنهایی که معتقد و مومن هستند با اشتیاق از آن استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال مادر بزرگ من هرگز بدون حجاب وارد کلیسا نمی شد و همیشه پوشش کامل و تیره رنگی را برای ورود به محوطه کلیسا انتخاب می کرد. بنابراین پوشش کامل برای گردشگران غربی هیچ مشکلی نخواهد بود بلکه آنها کاملا با این موضوع مانوس هستند بنابراین رعایت قانون کشور ایران برای آنها به هیچ عنوان کار دشواری نیست.
· دوباره به اصفهان برگردیم آیا سی و سه پل را دیدید ؟ نظرتان درباره این اثر تاریخی چیست؟
بله من فقط این پل معروف را ندیدم بلکه از دیگر آثار باستانی شهر اصفهان نیز دیدن کردم ولی بطور کلی مگر امکان دارد که به اصفهان سفر کنید و این پل معروف را نبینید. شاید بتوان گفت پس از میدان نقش جهان این پل هویت اصلی اصفهان خواهد بود بنابراین همه گردشگران بدون تردید حداقل یک عکس یادگاری کنار این پل تاریخی دارند.
· هنگامی که روی این پل قدم می زدید چه احساسی داشتید؟
واقعا محشر بود اما واقعا مهندسی این پل بیانگر توانمندی و دانش ایرانیان باستان بوده که تحسین برانگیز است. به عقیده من مهندسان ایران باستان با درهم شکستن قوانین ساخت و ساز از مصالح خشن مثل سنگ و آهک و آجر توانستند یک اثر هنری زیبا خلق کنند که واقعا ستودنی است. به نظر من آثار باستانی موجود در اصفهان نمونه کاملی از هنر ، مهندسی ، معماری و بطور کلی تمدن ایران زمین است.
· در طول این سفر آیا در هتل اقامت داشتید یا از منزل دوستان استفاده می کردید؟
البته من همراه خانوده ام در یک هتل سنتی در این شهر اقامت داشتیم.
· کیفیت خدمات هتلداری را در این سفر چه دیدید؟
کیفیت هتلداری در این شهر واقعا عالی بود و به نظر من در سطح استانداردهای بین المللی قرار دارد. البته کشوری با این همه جاذبه واقعا نیازمند صنعت هتلداری قوی نیز خواهد بود.
· به غیر از آثار باستانی در شهر اصفهان چه چیزی نظر شما را بیشتر به خود جلب کرد؟
اولین موضوع ترافیک کم این شهر و بعد عادت خوب دوچرخه سواری مردمان این شهر بود عادتی که در کشور من و اکثر کشورهای اروپایی برای جلوگیری از ترافیک و حفظ محیط زیست از آن به خوبی استفاده می شود ولی در ایران زیاد مرسوم نیست.
· شما در تهران چگونه به محل خود می روید؟
من به غیر از زمانی که دیدارهای رسمی دارم سعی می کنم از مترو استفاده کنم و حتی بیشتر کارمندان سفارت را هم به اینکار تشویق می کنم . به عقیده من سیستم حمل و نقل مترو در تهران یکی از پیشرفته ترین دنیاست. علاقمند هستم متخصصان کشورم را برای بازدید از این توانمندی ایران دعوت کنم تا از نحوه تزئین ایستگاههای تهران برای تزئین ایستگاههای مترو در فنلاند استفاده کنند.
· نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟
من واقعا وقتی در میدان نقش جهان از نزدیک صنایع دستی ایران را دیدم شوکه شدم و البته لذت بردم واقعا زیبا بودند ، صنایع دستی ایران بسیار جذاب و ارزشمند هستند. بدون تردید شما واقعا نمی توانید بگویید به اصفهان سفر کرده ام و هیچ سوغاتی یا صنایع دستی نخرید .
· بهترین از نظر شما کدام بود؟
جالب ترین اتفاق این بود که هر روز که از هتل به قصد گشت و گذار خارج می شدیم با کلی کیسه و پاکت خرید به هتل باز می گشتیم اما بهترین چیزی که من در این شهر دیدم فرش های دست باف بسیار زیبا بود ، اما لباسهای محلی و مصنوعات فلزی همه و همه از زیبایی های این میدان معروف جهان برای هر گردشگر خارجی است. اما زیباترین قسمت این خرید توضیحاتی است که تولید کنندگان و فروشندگان درباره این تولیدات می دهند آنها با شور و شوق خاصی درباره تولیدات خود توضیح می دهند واقعا مثل اینکه درباره فرزند خود توضیح می دهند. این صحنه واقعا زیبا بود از این موضوع که بگذریم وقتی زیبایی صنایع دستی ایران را می دیدم به این موضوع پی بردم که این زیبایی ها پس از تکامل طی قرنها مقابل چشمان ما قرار گرفته اند . چقدر ذوق و سلیقه در آنها نهفته است البته نباید تجربه استادکاران و هنرمندان را نیز از این موضوع جدا کرد سالها تجربه آنها باعث شده تا ما از دیدن آنها لذت ببریم.
· نظر شما درباره موزه های ایران چیست؟
بطور کلی موزه ها و اشیاء داخل ویترین آنها بیانگر روند تولید و قدرت اقتصادی و صنعتی کشورها از گذشته تا حال حاضر است و در مورد ایران این موضوع کاملا قابل درک و ملموس است ، دیدن اینکه تولیدات 2 هزار سال پیش درایران اینقدر زیباست که برای مدتی هر بیننده ای را به خود مجذوب می کند بدون تردید نمادی از رونق اقتصادی و توان صنعتگران این سرزمین است. به عقیده من این تمدن و فرهنگ توانسته الماسی به نام فرهنگ و تمدن ایرانی را به وجود بیاورد که در طول دوران گذشته سیقل یافته و درخشان شده است. این دقیقا همان جاذبه ای است که من و گردشگران خارجی دیگری را به خود جلب کرده است.
· آیا شما ایران را کشوری سنتی و کهن می دانید؟
خیر همانطور که در توضیحات خودم گفتم اگرچه ایران کشوری تمدن و باستانی است اما در تمام محصولات هنری و صنایع دستی یا حتی زندگی روزانه مردم می توان ارتباطی زیبا بین این تمدن و دنیای مدرن امروزی را دید اینطور نیست که صرفا همه چیز رنگ و بوی سنت به خود گرفته باشد بلکه ایرانیان و هنرمندان ایرانی توانسته اند ارتباطی دقیق بین دنیای کهن با دنیای مدرن امروزی ایجاد کنند و از آن بخوبی بهره برند. به عقیده من هنرمندان معاصر ایرانی به واقع توانسته اند با استفاده از رنگ ها و طراحی تولیدات خود سیر تکامل و شکل گیری تمدن ایران را از همان اوایل تا قرن 21 به خوبی توصیف کنند و البته به خوبی ارتباط دهند.
· آیا تا به حال برج میلاد تهران را دیده اید؟
بدون تردید جواب شما مثبت است، و فکر می کنم هیچ گردشگر خارجی را نخواهید دید که از این جاذبه تهران دیدن نکرده باشد چه رسد به افرادی چون من که به دلیل نوع فعالیت کاری خودمان حداقل یک جلسه یا کنفرانس در ایران برج را تجربه کرده ایم. به عنوان مثال من یکی از جلسه های کاری سفارت تحت اختیارم را همراه کل همکارانم (کارمندان سفارت) دراین برج برگزار کردم تا همگی با هم از این جاذبه تهران لذت ببریم.
· آیا شبیه این برج در فنلاند موجود است؟
بله برج مخابراتی و البته رستوران و گالری مثل برج میلاد در فنلاند وجود دارد اما برج فنلاندی به بلندی برج میلاد در تهران نیست.
· نظر شما درباره نمای کلی تهران از داخل برج میلاد چیست؟
خوشبختانه روز بازدید من هوا کاملا صاف بود و امکان دیدن کل تهران برایم وجود داشت وقتی نمای تهران را دیدم در ذهن خودم گفتم این یک ابر شهر است که من در آن ساکن شدم واقعا نمای زیبایی بود بخصوص رشته کوه البرز در شمال تهران که وقتی هوای تهران صاف و بدون آلودگی باشد دقیقا مثل یک بوم (تابلوی) نقاشی خواهد بود که تعدادی خانه روی آن کشیده شده باشد. واقعا زیباست که می توان تهران بزرگ را از این ارتفاع دید نکته جالب درباره تهران این است که جمعیت این شهر از کل کشور من یعنی فنلاند بیشتر واقعات جالب و البته حیرت آور است جمعیت کشوری مثل فنلاند در یک شهر ایران یعنی تهران زندگی می کند.
· چه تعداد ایرانی در کشور شما ساکن هستند؟
آمار دقیقی در حال حاضر ندارم اما فکر می کنم جمعیت ایرانیان فنلاند حدود 6 هزار نفر هستند.
· نظر شما درباره گردشگری ایران چیست؟
به عقیده من ایران پتانسیل بسیار زیادی برای ارتقای صنعت گردشگری خود در اختیار دارد و می تواند سالانه درآمد هنگفتی از آن به دست آورد این پتانسیل توان جذب گردشگران داخلی و خارجی را به دیدنی های ایران دارد واقعا من علاقمند هستم فنلاندی های بیشتری را در محوطه های باستانی ایران ببینم .
· آیا طبیعت ایران هم می تواند به عنوان جاذبه برای جلب نظر گردشگران خارجی باشد؟
همانطور که می دانید فنلاند یکی از کشورهای جهان است که روی طبیعت خود برای جلب نظر گردشگران سرمایه گذاری کرده است و از آنجایی که طبیعت ایران هم واقعا زیباست پاسخ شما مثبت است بنابراین طبیعت بکر ایران می تواند به عنوان مهمترین جاذبه گردشگری پس از محوطه های باستانی آن باشد، ولی نباید فراموش کنیم که طبیعت شکننده است و باید آن را به خوبی محافظت کنیم تا بتوانیم مستمر از این طبیعت برای رشد اکوتوریسم استفاده کنیم.
· در این زمینه توصیه ای هم دارید؟
البته من فکر می کنم حفظ محیط زیست برای همه مردم جهان امروز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین اجازه ندهیم توسعه گردشگری محیط زیست ما را نابود کند چون این طبیعت به عنوان سرمایه اصلی گردشگری است. به مسئولیت های خودمان نسبت به حفظ محیط زیست باید پایبند باشیم .
· در زمینه حفظ محیط زیست فنلاند با ایران همکاری داشته یا خیر؟
همانطور که قبلا اشاره کردم فنلان در زمینه حفظ محیط زیست به خوبی پیشرفت کرده و راهکارهای بسیار مناسبی را هم در این زمینه به دست آورده بدون تردید این راهکارها می توانند در اختیار هر کشور متقاضی قرار گیرند من واقعا علاقمندم که این ارتباط و همکاری بین ایران و فنلاند در زمینه حفظ محیط زیست برقرار شود و شاهد گسترش روابط اینگونه بین دو کشور باشم.
· برنامه ای برای گسترش این رابطه دارید؟
امیدوارم که بتوانم متخصصان فنلاندی را به ایران دعوت کنم تا علاوه بر آشنایی آنها با ایران بتوانم با مقامات مسئول نیز ارتباط برقرار کنند و زمینه این همکاری را فراهم کنند چون ارتباط بین دو ملت بخصوص در زمینه حفظ منابع طبیعی بسیار سازنده و ضروری است.
· نقش غذاهای ایرانی در جذب گردشگران چیست؟
بدون تردید یکی از مزیت های غذاهای ایرانی سلامتی و کیفیت آنهاست . من اعتقاد داردم که با کیفیت ترین مواد غذایی را در ایران دیده ام چون هنوز کشاورزی سنتی در این کشور رواج دارد بنابراین کیفیت مواد خوراکی بهترین است. بنابراین این کیفیت و البته تنوع غذاهای ایرانی می تواند باعث جلب نظر گردشگران بشود ایران می تواند با این روش و البته عطر و طعم غذاهای لذیذ خود هرساله تعداد زیادی را در کشور خود پذیرایی کند.
· نظر شما درباره برقراری پروازهای مستقیم بین کشورها و تاثیر آنها در صنعت گردشگری دو کشور چیست؟
بدون تردید این امتیاز بسیار در جهت رشد گردشگری تاثیر گذار است ، متاسفانه هنوز بین ایران و کشور من خطوط پروازی مستقیم برقرار نشده است اما در حال بررسی برای برقراری این مسیر هستم که امیدوارم به زودی اتفاق بیافتد.
· چرا تا کنون این پروازها دایر نشده است؟
همانطور که می دانید تعداد درخواست سفر یکی از اصلی ترین دلایل برقراری خطوط پروازی مستقیم بین کشورهاست که متاسفانه هنوز بین ایران و فنلاند این درخواست ها در حداقل خود هستند بنابراین صرفه اقتصادی برقراری خطوط پروازی مستقیم هنوز برای شرکت های هواپیمایی به وجود نیامده تا این کار را انجام دهند . به عنوان مثال کشور من به دورترین نقاط آسیا یعنی کره جنوبی و ژاپن پرواز مستقیم دارد آنهم به دلیل وجود درخواست سفر اما هنوز ایران نتوانسته آنقدر برای شرکت های هواپیمایی جذاب باشد که اقدام به برقراری پرواز مستقیم کنند.
· نظر شما درباره فرودگاههای ایران چیست؟
من بیشتر می توانم درباره فرودگاه تهران صحبت کنم چون هنوز دیگر فرودگاههای ایران را ندیده ام . وقتی برای اولین بار وارد این فرودگاه شدم تعجب کردم چون فکر می کردم ایران که پل ارتباطی بین شرق و غرب است و البته منطقه ای بسیار تاریخی نیز هست چرا فرودگاهی به این خلوتی در پایتخت خود دارد. به عقیده من این نشانگر عدم برنامه ریزی صحیح در صنعت گردشگری ایران است و می توان پی به این نتیجه برد که هنوز صنعت گردشگری در ایران به شکل واقعی جا نیافتاده است.
· نظر شما درباره جاده های ایران چیست؟
با توجه به سفرهای من اطراف تهران و اصفهان باید بگویم کیفیت جاده های ایران در سطح خیلی مناسب و استانداردی قرار دارد من دیدم که بسیاری از ایرانیان با اتومبیل شخصی خود خیلی راحت در جاده های ایران تردد می کنند و امنیت آنها برقرار است بنابراین فکر کنم جاده ها که زیرساخت اصلی اقتصاد و صنعت گردشگری ایران است در شرایط مطلوبی به سر می برد ولی به خاطر داشته باشید که من کارشناس داخلی ایران نیستم و صرفا دیده های خودم را بیان می کنم.
· سیستم خدمات حمل و نقل عمومی را در تهران چگونه ارزیابی کردید؟
متاسفانه انگار ایرانی ها عقیده ای به استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی ندارند اگرچه امکانات خوبی بخصوص در تهران در اختیار آنهاست ولی هنوز هم ترجیح می دهند با وسیله نقلیه شخصی خودشان تردد کنند ولی به عقیده من سیستم حمل و نقل عمومی بخصوص در تهران کیفیت مناسبی دارد به ویژه متروی تهران.
· آیا تا بحال از متروی تهران استفاده کرده اید؟
بله، من سعی می کنم اکثر اوقات از مترو استفاده کنم و به تمام کارمندان سفارت هم توصیه کرده ام که از این امکانات فوق العاده تهران به خوبی استفاده کنند. سیستم متروی تهران به نظر من واقعا بی نظیر است من به ایستگاههای متروی تهران بیشتر به عنوان یک موزه می نگرم تا ایستگاه مترو . امیدوارم روزی برسد که اکثر مردم تهران برای حفظ محیط زیست خود و شهر زیبای تهران از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.
· به زیبایی ایستگاههای مترو تهران اشاره کردید لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.
برخی از ایستگاههای تهران مثل ایستگاه تجریش و شهید بهشتی با صنایع دستی و هنرنمایی هنرمندان فوق العاده زیبا تزئین شده اند و گاهی اوقات در برخی از این ایستگاهها حتی نمایشگاههای هنری نیز برگزار می شود که واقعا باعث جلب نظر من شده که مسئولان مترو چقدر دقیق به زیبایی های هنری و بصری مردم نیز اهمیت داده اند .به عقیده اهمیت ایرانیان به هنر است که مسئولان را تشویق به این کار کرده است.
بار ها به ایستگاه تجریش رفته ام تا از نمایشگاههای هنری داخل آن دیدن کنم و با دیدن اینهمه زیبایی آنهم در ایستگاه مترو به یاد ضرب المثلی معروف که بارها از همکارانم در سفارت شنیده ام افتادم که می گوید هنر نزد ایرانیان است و بس .
· زیبا ترین نمایشگاهی که در ایستگاه تجریش دید کدام بوده ؟
دوتا از نمایشگاههای عکس این ایستگاه واقعا تاثیر فراوانی بر من گذاشت اولین نمایشگاه مربوط به عکس های عاشورا بود که واقعا حس غریبی در من ایجاد کرد و دیگری مربوط به نمایشگاه عکس زمستان بود این دو به یاد ماندنی ترین خاطرات من از نمایشگاههای ایتسگاه مترو بودند.
· آیا می توانید خدمات حمل و نقل عمومی تهران را با کشور خودتان مقایسه کنید؟
لازم به یادآوری است که جمعیت کشور من واقعا کمتر از شهر تهران است بنابراین نمی توان این دو را با یکدیگر مقایسه کرد اما پاسخ شما را اینگونه می دهم که علاقمندم مسئولان خدمات حمل و نقل عمومی فنلاند را به ایران دعوت کنم تا از سیستم متروی تهران بازدید کنند و از نحوه تزئین ایستگاهها ایده بگیرند و در کشورم اجرا کنند.
· کدام غذای ایرانی به عنوان گزینه برتر شماست؟
اولین گزینه من برای غذاهای ایرانی فسنجان است انهم چون رب انار برای تهیه این غذا استفاده می کنند ولی قورمه سبزی نیز دومین گزینه خواهد بود.
· به رب انار اشاره کردید آیا انار ساوه را امتحان کرده اید؟
یکی بهترین میوه های ایران انار است که توجه من را به خود جلب کرده این میوه در کشور من نیست بنابراین من هروقت که به کشورم سفر می کنم نیمی از چمدان خودم را از انار پر می کنم.
· اگر قصد توصیه غذاهای ایرانی را بدوستان خود داشته باشید چه می گویید؟
کبابهای ایرانی را امتحان و از میوه های سالم ایران هم غافل نشوند و سلامتی خود را با خشکبار ایرانی تضمین کنند این توصیه من به تک تک دوستان خودم درباره غذاهای ایرانی خواهد بود.
· چطور خشبار ایران اینهم نظر شما را به خود جلب کرده است؟
بطور کلی خشکبار برای سلامتی بشر بسیار مفید است اما متاسفانه در کشورمن این همه تنوع نیست بنابراین خشکبار ایرانی توجه من را به خود جلب کرد و به معتقدم که همین خشکبار می تواند سوژه خوبی برای شروع یک تجارت بسیار سودآور بین دو کشور باشد. میوه ، خشکبار و سبزیجات ایرانی واقعا می توانند در بازارهای فنلاند بدرخشند.
· آیا شرایط تجارت میوه و سبزیجات ایرانی با فنلاند مهیاست؟
اگرچه برخی از آنها نیازمند حمل و نقل سریع و البته خدمات ویژه ای هستند اما روشهای نوینی وجود دارد که می توان از طریق آنها اقدام به برقراری این تجارت کنیم پس این شرایط برای شروع یک تجارت سودآور بین ایران و کشور من مهیاست . هم اکنون فنلاند برخی از مایحتاج خود را از آمریکای جنوبی وارد می کند چرا ایران هم به عنوان یکی از شرکای تجاری کشور من وارد میدان نشود.
· به نظر شما جایگاه رستوران های در گسترش صنعت گردشگری چیست؟
همانطور که قبلا نیز گفتم مزه و تازه بودن غذاهای ایرانی می تواند دلیل اصلی بسیاری از سفرهای گردشگران خارجی به ایران باشد امروزه حتی بسیاری از هتل ها و رستوران ها برای گردشگران خارجی اقدام به برقراری کلاس آموزش آشپزی می کنند تا گردشگران را با نحوه تهیه غذاهای سنتی کشورشان آشنا کنند پس حالا که همه زمینه ها در ایران مهیاست چرا این کیفیت و طعم خوب غذاهای ایرانی به کمک رونق صنعت گردشگری ایران نباشد.
· عقیده شما درباره سرویس دهی رستوران های ایران چیست؟
من فکر می کنم سرویس دهی رستوران های ایرانی خیلی بهتر از رستوران های فنلاند است بخصوص در رستوران های سنتی که همانند پادشاهان ایران باستان با مشتری رفتار می کنند. من فکر می کنم این همه دقت در پذیرایی از مشتری فقط مخصوص رستوران های درجه یک ایران نیست بلکه شما می توانید این خدمات را حتی در رستوران های محلی و بدون ستاره هم ببینید.
· به نظر شما قیمت غذاهای ایرانی در رستورانها را چطور دیدید؟
به عقیده من با توجه به به خدماتی که گرفتمو البته کیفیت غذاها خیلی ارزان هستند البته برای من جای خوشحالی ست که قیمت غذاهای ایرانی اینقدر مناسب و ارزان است، چون علاقه دارم تمام غذاهای محلی و سنتی ایران را امتحان کنم.
· آیا آماری از گردشگران ایرانی که به فنلاند سفر کرده اند در دست دارید؟
صادقانه بگویم خیر ، هیچ آماری در دست ندارم اما با توجه به تعداد محدود ایرانیان مقیم فنلاند نباید این تعداد یعنی حضور گردشگران در کشور من نیز زیاد باشد.
· کمی از جاذبه های فنلاند برایمان بگویید؟
بهترین فصل سفر به کشور من در تابستان است دقیقا فصلی که تعداد زیادی فستیوال های محلی در آن برگزار می شود و محیط بسیار شادی را در کنار طبیعت بکر فنلاند برای گردشگران تدارک دیده است. اما بهترین فستیوال که برای ایرانیان نیز جالب بوده فستیوال فیلم تابستانی است که در این فستیوال معمولا یک یا دو فیلم ایرانی نیز به اکران در می اید و از همه مهمتر آفتاب نیمه شب است که توجه بسیاری از گردشگران را هر ساله به خود جلب می کند.
· آیا آماری درباره تعداد گردشگران فنلاندی که وارد ایران شده اند را در اختیار دارید؟
متاسفانه پاسخی شبیه به سئوال قبل را باید خدمت شما تکرار کنم خیر آماری در دسترس بنده نیست اما با توجه به یک یا دو شرکت آژانش گردشگری که برای برگزاری تورهای گردشگری تابستانه و پاییزه ایران برنامه ریزی کرده بودند دیگر به یاد ندارم شرکتی در این زمینه فعالیت کرده باشد بنابراین تعداد گردشگران فنلاندی که به ایران می آیند نیز بسیار کم است.
· در مورد سرمایه گذاری های خصوصی در بخش صنعت گردشگری آیا قانونی موجود هست یا خیر؟
بدون تردید در اکثر کشورها بحث سرمایه گذاری خارجی درنظر گرفته شده است که کشور من نیز مستثنی از آن نیست اما در زمینه خاص صنعت گردشگری هنوز هیچ درخواستی از طرفین به ثبت نرسیده است.
· نظر شما درباره حذف ویزا برای جلب نظر گردشگران به منطقه ای خاص چیست؟
همانطور که می دانید فنلاند عضو پیمان شنگن است و طبق این قانون اتباع کشورهای عضو نیازی به دریافت ویزا برای سفر به کشورهای دیگر ندارند . این قانون صرفا برای تسهیل تردد اتباع کشورهای عضو ایجاد شده بنابراین بدون تردید این موضوع در گسترش گردشگری نیز بسیار کارآمد خواهد بود. گردشگران علاقمند هستند که بدون از دست دادن وقت و انتظار در صف های طولانی درخواست ویزا از مبداء به مقصد خود پرواز کنند بنابراین این موضوع یعنی حذف ویزا بسیار کارآمد و در برخی مواقع با توجه به سیاست های داخلی کشورها لازم خواهد بود.
· نظر شما درباره گردشگری سلامت در ایران چیست؟
بدون تردید ایران یکی از بهترین مقاصد گردشگری پزشکی در دنیا خواهد بود البته اگر درست برنامه ریزی شود اگر از مبحث تجهیزات و تخصص که مهمترین نکته ها هستند بگذریم طبیعت و آرامش برخی مناطق ایران به عنوان بهترین پتانسیل گردشگری پزشکی ایران برای گردشگرانی که به دنبال آرامش و تمدد اعصاب هستند خواهد بود. بنابراین طبیعت ایران در کنار توانمندی های پزشکی این کشور واقعا مثبت خواهد بود.
· همانطورکه می دانید مدتی است که نوسانات نرخ ارز در ایران باعث شده تا ایران به عنوان مقصدی بسیار ارزان قیمت برای گردشگران خارجی باشد به نظر شما این موقعیت خوبی برای رشد و گسترش صنعت گردشگری ایران است؟
به نظر من این نواسنات غیر طبیعی ارز در ایران برای هیچ کس مناسب نیست، بلکه بهترین شرایط برای هر گردشگر یا سرمایه گذار در این زمینه ثبات اقتصادی و ثبات قیمتهاست بنابراین شاید در کوتاه مدت به ظاهر خوب باشد اما در بلند مدت واقعا به اقتصاد کشور ایران ضربه خواهد زد.
· نظر شما درباره وجود بیمه های مشترک در کشورهای مقصد و مبداء چیست؟
قانون خرید بیمه نامه قبل از سفر واقعا قانون بسیار مناسبی است اما همانطور که می دانید این قانون هنوز ضمانت اجرایی ندارد و به صورت اختیاری به مسافران توصیه می شود همانطور که همکاران من هنگام دریافت مدارک جهت صدور ویزا به متقاضیان توصیه می کنند اما هیچ اجباری در کار نیست. بطوری کلی داشتن بیمه نامه معتبر در طول سفر باعث اطمینان خاطر خود مسافر خواهد بود تا در صورت بروز هرگونه حادثه ای که تحت پوشش ضمانت بیمه است به راحتی به سفر خود ادامه دهد و نگران هزینه های جانبی آن نباشد. بنابراین داشتن بیمه نامه تضمینی برای آسودگی خیال مسافران است.
· آیا نمایشگاههای گردشگری در کشورتان برگزار می کنی؟
پاسخ شما مثبت است ، فنلاند همواره در دوره هایی مشخص اقدام به برگزاری نمایشگاههای صنعت گردشگری و تجهیزات وابسته آن می کند که همیشه مورد استقبال گردشگران بوده است بنابراین به عقیده من اگر برنامه ای برای شرکت در این نمایشگاهها داشته باشیم بسیار مفید هستند چون در غیر این صورت واقعا هزینه خود را هدر داده ایم و باعث رکود اقتصادی در این صنعت خواهیم شد.
· نقش اینترنت در توسعه گردشگری به عقیده شما چیست؟
اینترنت به عقیده من کلیدی ترین نقش پس از سیاست های کلان دولتی و خصوصی را در صنعت گردشگری برعهده خواهد داشت بدون تردید همگی ما مدتی از طول روز را در دنیای مجازی مشغول سیر و سیاحت هستیم. بسیاری از همین گشت و گذارهای مجازی مقصد بعدی سفرهایمان را تعیین و مشخص می کند این جنبه عمومی استفاده از دنیای مجازی اما در مورد بخش تخصصی و سرمایه گذاری در صنعت گردشگری باید اینگونه گفت که بسیاری از شرکت های سرمایه گذار در صنعت گردشگری از این اهمیت مطلع هستند و سعی می کنند مشتریان خود را از میان گردشگران مجازی تشویق به سفر کنند.
· نظر شما درباره همکاری رسانه ای جهت بسط و گشترش صنعت گردشگری در جهان چیست؟
نقش و تاثیر گذاری رسانه ها نه فقط در گردشگری بلکه در تمام جهات جامعه برهمگان روشن و مشخص است . من فکر کنم حضور در رسانه ها یک نیاز مبرم برای همه سنایع است نه فقط برای سیاستمداران و شعارهایشان بلکه حتی برای ساده ترین تولیدات نیز ما به همکاری رسانه ها نیازمند هستیم. اما درباره گردشگری نقش رسانه ها کمی حساس تر خواهد بود من امیدوارم روزنامه نگاران فنلاندی به ایران بیایند و واقعیت گردشگری ایران را به کشورشان معرفی کنند کاری که رسانه ها ی ایران هم می توانند به خوبی انجام دهند البته همین جا از روزنامه نگاران ایرانی نیز دعوت می کنم تا به فنلان سفر کنند و جاذبه های فنلاند را برای مخاطبانشان توصیف کنند.
· آیا ایران برای گردشگران خارجی جذاب است؟
بدون هیچ فکری جواب شما مثبت خواهد بود ایران کشوری است با صدها جذابیت برای گردشگران عمومی و البته متخصصان. به عقیده من حتی اگر از بحث گردشگری عمومی بگذریم متخصصان زیادی می توانند به ایران و جاذبه های آن به عنوان یک منبع تحقیق توجه کنند به عنوان مثال من علاقمند هستم مسئولان شهرداری کشورم را به ایران دعوت کنم تا نحوه تزئین پارک ها و فضای سبز مناطق مختلف شهر تهران را ببینند و نمونه سازی کنند یا اینکه نصب وسایل ورزشی در فضای عمومی برای ارتقای روحیه نشاط در جامعه واقعا از نظر من جالب بود که ایران انجام داده است بخصوص این موضوع در شهر تهران به چشم می خورد.
· آیا در فنلاند دانشگاهی که دروس گردشگری تدریس شود وجود دارد یا خیر؟
شاید دانشگاهی که صرفا در این رشته تدریس داشته باشد وجود ندارد اما آموزشگاههای بسیار زیادی هستند که متناسب با درخواست دانش آموزان بین المللی آماده شده اند که به صورت اختصاصی به آموزش نیروهای متخصص در صنعت گردشگری اقدام می کنند .
· نظر شما درباره گردشگری دریایی چیست؟
این بخش از گردشگری به تازگی در اقصی نقاط جهان بسیار مشهور شده است می دانید که دریای بالتیک یکی از مسیرهای اصلی عبور و مرور کشتی های تفریحی است و البته کشور من هم نامی آشنا در گردشگری دریایی . من فکر می کنم ایران هم با توجه به اقلیم خود می تواند به این رشته بپردازد و از آن درآمدزایی کند. سواحل شمالی و جنوبی ایران واقعا سرمایه ای هنگفت در اختیار این کشور است که می توانند پذیرای هزاران گردشگر داخلی و خارجی در خاک خود باشد.
· نظر شما درباره گردشگری زمستانی ایران چیست؟
من فکر می کنم شما بهترین ها را در اختیار دارید چون نوع برف ایران به صورت پودری است نه یخ بنابراین می توانید روی این موضوع حسابی تبلیغ کنید تا گردشگران لذت واقعی اسکی روی برف را تجربه کنند.
· ماشین مورد علاقه شما چیست؟
برند آئودی ماشین مورد علاقه من است ولی من در حال حاضر من فقط دوچرخه دارم
· رنگ مورد علاقه شما چیست؟
آبی و سپید . آبی از آبی بیکران دریاها و سپید به رنگ برف
· اگر قصد مقایسه فرودگاه بین اللملی تهران با فرودگاه بین المللی پایتخت کشورتان را داشته باشید چه می گویید؟
امیدوارم همانطور که به عقیده من ایران پل ارتباطی بین شرق و غرب منطقه است شاهد رونق حضور گردشگران بسیاری در این فرودگاه باشیم اما هم اکنون هنوز به عقیده من این فرودگاه جای توسعه دارد.
· ایران را در یک کلمه توصیف کنید.
جذاب و دیدنی
· نظر شما درباره مردم ایران چیست؟
خیلی خون گرم و مهمانپذیر
· سطح زبان انگلیسی مردم ایران را چگونه دیدید؟
سطح زبان انگلیسی مردم ایران بسیار مناسب است من در هر فروشگاه و مغازه ای که وارد شدم فروشندگان و مردم عادی می توانند کاملا با من ارتباط برقرار کنند و این موضوع برای من خیلی جالب
· ورزش مورد علاقه شما چیست ؟
من علاقمند به شنا و دوچرخه سواری هستم
· تیم ورزشی مورد علاقه شما در ایران چیست ؟
من به تیم فوتبال استقلال علاقمند هستم و جزو طرفداران این تیم هستم.
کامل 30/11/91
ANA POPKO
کشور اوکراین مدتی ات که به دلیل همکاری های تجاری با ایران به عنوان یکی از بازارهای هدف مهم در صنعت گرشدگری کشورمان و در منطقه بالکان مورد توجه مدیران گردشگری ایران قرار گرفته است. به همین دلیل ارتباط گسترده دست اندرکاران صنعت گردشگری اوکراین نیز به سومین همایش گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی دعوت شدند که سخنگوی گردشگری اوکراین خانم انا پوپکو در این کنفرانس نیز حضور پیدا کرد. از آنجا که ارتباط تجاری و البته تبادل گردشگری بین دو کشور برای هر دو منطقه حائز اهمیت بوده در فرصتی مغتنم توانستم در حاشیه بازدید او از نمایشگاه دستاوردهای گردشگری پزشکی ایران با ایشان مصاحبه ای کوتاه داشته باشم.
· علت حضور شما در کنفرانس مشهد چیست؟
ارتباطات گسترده تجاری بین کشور من و ایران باعث شده که سالانه عده زیادی در قالب گروههای تجاری بین دو کشور سفر کنند به همین دلیل فرصت مناسبی هم برای تبادل گردشگر بین ایران و اوکراین نیز برقرار شد پس همین فرصت باعث شد تا من در این کنفرانس حضور پیدا کنم، تا علاوه بر آشنایی با توانمندی های گردشگری سلامت در ایران با فرصت های مناسب تبادل گردشگر عمومی در ایران نیز آشنا شوم.
· نظر شما درباره گردشگری سلامت ایران چیست؟
من به عنوان سخنگوی اوکراین این موضوع را عنوان می کنم که هر کشور بخصوص در منطقه ما دارای پتانسیل های متفاوتی در زمینه گردشگری و شاخه های زیر مجموعه آن است اما ایران در زمینه گردشگری پزشکی توانمندی های فراوانی دارد که باید با توجه به این توانمندی ها با رقبای خود همچون هند و ترکیه مقابله کند.
· به رقابت با ترکیه و هندوستان اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح بدهید؟
همانطور که می دانید گردشگری پزشکی در هندوستان و ترکیه بسیار رشد کرده به همین دلیل ایران که تخصص لازم را دارد باید با مدیریت دقیق و البته برنامه ریزی های بسیار اساسی وارد عرصه رقابت جذب گردشگران سلامت شود. بنابراین تخصص پزشکان ایرانی در کنار مدیریت دست اندرکاران گردشگری می تواند جایگاه ویژه ای را برای ایران به ارمغان بیاورد.
· عقیده شما درباره گردشگری در کشورهای مسلمان چیست؟ آیا کشورهای مسلمان بازار مناسبی برای جذب گردشگر هستند؟
بدون تردید مسلمانان با توجه به تعدادشان بهترین بازار هدف برای کشورهای گردشگر پذیر هستند می دانیم که 57 کشور مسلمان در سراسر دهکده جهانی وجود دارد بنابراین این گردشگران این کشورها پتانسیل بالقوه ای برای رونق گردشگری در هر نقطه از جهان هستند
· آیا ایران بازار هدف خوبی را انتخاب کرده است ؟ منظور کشورهای مسلمان است؟
پاسخ شما کاملا مثبت است چون ایران بطور کلی یک کشور اسلامی است و با توجه به این اشتراک دینی با کشورهای اسلامی دیگر بهترین فرصت برای جذب گردشگران این کشورها را در اختیار دارد. بنابراین فرصت بسیار خوبی در اختیار ایران قرار گرفته که باید از آن استفاده کند.
· به عقیده شما گردشگری ایران چه پتانسیل هایی دارد؟
من معتقدم ایران بهترین منطقه برای توسعه اکوتوریسم خواهد بود ولی در صورت مدیریتی منطقی و مناسب با توجه به پیشینه تاریخی ایران گردشگری عمومی را به خوبی رشد خواهد داد . به عقیده من ایران می تواند اولین مقصد گردشگران در منطقه باشد، در صورتی که زیرساخت های را فراهم کند.
· این اولین سفر شما به ایران است؟
بله من اولین بار است که از اوکراین وارد ایران شدم
· آیا برای اولین بار تجربه خوبی دارید؟
بدون تردید برای اولین بار تجربه بسیار خوبی را داشتم و امیدوارم بازهم بتوانم در فرصتی مناسب از ایران بازدید کنم
· چه موضوعی در این مدت برای شما بیش از دیگر موضوعات جذاب بوده است؟
هیچ کس نمی تواند از تمدن ایران بگذرد بنابراین تاریخ ایران برای من نیز جذاب بود
· آیا تا به حال به کشور مسلمان سفر کرده اید؟
همانطور که می دانید نزدیک اوکراین مسلمانان زیادی زندگی می کنند بنابراین من با دنیای اسلام آشنایی کامل دارم اما در باره سئوال شما باید بگویم من قبل از ایران به امارات متحده نیز سفر کرده ام
· همانطور که می دانید هم اکنون در فصل زمستان هستیم نظر شما درباره گردشگری زمستانی چیست؟
زمستان یکی از پرمخاطب ترین فصول از نظر گردشگران این فصل است ، اسکی ، سورتمه سواری، اسنوبرد و دیگر تفریحات زمستانی می توانند فرصت مناسبی برای جذب درآمد در کشور ها باشند . کشور من هم در این صنعت پیشرفت های مناسبی داشته است.
· درباره ایران و گردشگری زمستانی چه نظری دارید؟
با توجه به اقلیم و طبیعت ایران شما هم می توانید با معرفی دقیق جاذبه های گردشگری زمستانی کشورتان موقعیت خوبی را برای گردشگری زمستانی ایران فراهم کنید البته به یاد داشته باشید که بستر مناسبی را در اختیار دارید.
· به تازگی برخی از گردشگران اوکراین برای ورزشهای زمستانی وارد ایران شده اند آیا علت این حضور را می دانید؟
با توجه به فعالیت اقتصادی من در این صنعت باید به دو مورد مهم درباره سئوال شما اشاره کنم اول اینکه هم اکنون ایران کشوری ارزان قیمت برای سفر گردشگران دیگر کشورها است و دومی ، همانطور که قبلا هم گفتم در کشور من و هم کشورهای همسایه ما در روسیه مسلمانان زیادی زندگی می کنند پس طبیعی است که آنها به ایران اسلامی سفر کنند ولی بیاد داشته باشید که این فقط مسلمانان نیستند که به ایران سفر می کنند بلکه از دیگر ادیان هم وارد خاک ایران می شوند پس جاذبه های گردشگری زمستانی ایران همگان را به خود جلب می کند نه گروه خاصی از گردشگران.
· ایران را به عنوان کشوری ارزان می دانید آیا این موضوع باعث رونق گردشگری کشور ما خواهد شد؟
همیشه هزینه های سفر یکی از عوامل تعیین مقصد گردشگران است پس حالا که هزینه سفر به ایران کم شده چرا که نه می توان با بازاریابی مناسب و هدفمند مسیر حرکت گردشگران را به سمت ایران سوق داد چون جاذبه های فراوانی در ایران هست که می تواند نظر گردشگران را جلب کند، اما توصیه من این است که این قیمت پایین خدمات بالایی را می طلبد تا به سرمنزل مقصد و برسد.
· منظور شما چیست؟
شفاف بگویم ارزان بودن به معنی بی کیفیت نیست بلکه سطح کیفیت خدمات باید همیشه در سطح استاندارد باقی بماند نه اینکه بالا و پایین برود چون با این روش هرگز آینده درخشانی برای ایران نخواهد بود .
· نظر شما درباره سرمایه گذاری خارجی برای رشد گردشگری کشور ایران چیست؟
هر فعال اقتصادی و بخصوص در صنعت گردشگری می داند که بدون سرمایه گذاری خارجی رشد و رونق این صنعت ممکن نخواهدبود بطور کلی گردشگری به عنوان صنعتی خصوصی است پس سرمایه گذاری خصوصی چه داخلی و چه خارجی باعث رونق گردشگری خواهد شد. ایران هم باید شرایط را برای حضور سرمایه گذاران خارجی باز کند و امنیت سرمایه آنها را تضمین کنند تا شاهد سرازیر شدن گرشدگران به ایران باشید.
· منظور شما از سرازیر شدن گردشگران با سرمایه گذاری خارجی چیست؟
می دانیم هر سرمایه گذار به دنبال منافع مادی اقدام به سرمایه گذاری می کند پس وقتی یک شرکت خارجی در صنع گردشگری ایران سرمایه گذاری می کند برای رشد و سود خود به دنبال بازار هدف خوبی می رود و در صنعت گرشدگری ، گردشگران را به محل سرمایه گذاری خود می شکاند به همین دلیل هم خودش سود خواهد کرد و هم اقتصاد کشور محل سرمایه گذاری آن منفعت خواهد برد.
· آیا در این زمینه پیشنهادی هم برای ایران دارید؟
بدون مکث گفت: اتحادیه کشورهای مسلمان بهترین فرصت جذب سرمایه های خارجی برای ایران است. می دانیم تعداد کشورهای مسلمان در جهان کم نیست و برخی از آنها هم جز ثروتمندترین کشورهای اسلامی و حتی جهان هستند پس می توان با جذب سرمایه آنها رونق خاصی به گردشگری ایران داد.
· آیا می توانید صنعت گردشگری کشور مطبوعتان را با ایران مقایسه کنید؟
صادقانه بگویم خیر، چون هر کشوری در دنیا امتیازات و پتانسیل های خاص خود را دارد و به عقیده من کار درستی نیست که آنها مقایسه بشوند، حالا موفقیت یا عدم موفقیت آنها بستگی به مدیریت گردگشری آن کشور دارد نه ا متیازات آنها چون امروزه حتی کم جاذبه ترین کشورهای جهان هم به طریقی سعی در جذب گردشگران دارند بصورتی که با جاذبه سازی می توانند نظر گردشگران را به کشور خود جلب کنند. بنابراین مقایسه زیاد امکانپذیر نیست بلکه باید به نحوه مدیریت کشورها در این صنعت نگریست.
· به نظر شما گردشگری ایران موفق عملکرده است یا خیر؟
با توه به اطلاعات و آماری که من در اختیار دارم هنوز خیر بلکه صنعت گردشگری ایران باید با سرعتی بیشتر از قبل حرکت کند تا بتواند موقعیت خود را در صنعت گردشگری بین المللی تثبیت کند هرچند امتیازات ویژه ای هم اکنون در اختیار ایران قرار گرفته است.
· امتیازات ویژه یعنی چه؟
نرخ برابری ارزها در ایران به عنوان طلایی ترین فرصت، متخصصان پزشکی ، آب و هوای و طبیعت مناسب به عنوان امتیازات ویژه ایران است حتی می توان گفت کویرهای ایران هم بهترین جاذبه گردشگری و ماجراجویان در این کشور باشد
· آیا تا به حال غذاهای ایرانی را تجربه کرده اید؟
بله دیروز برای اولین بار کباب کوبیده خوردم که واقعا خوشمزه بود ، البته فسنجان هم واقعات لذیذ بود به عقیده من ایران غذاهای خوشمزه ای دارد ولی شیرین ترین بخش سفرم وقتی بود که برای اولین بار شیرینی های ایرانی را مزه کردم به راستی شیرینی های شما لذیذ هستند.
· به نظر شما اوکراین به عنوانبازار هدف خوبی برای گردشگری ایران هست یا خیر؟
به نظر من هر منطقه ای می تواند بازار هدفی خوبی برای صنعت گردشگری ایران باشد اما باید مزیت ها و امکانات این بازار هدف را به درستی در نظر بگیریم. بطور کلی مردم روسیه دارای سلیقه های متفاوتی هستند بنابراین صرفا یک سوژه یا جاذبه می تواند برای آنها جذاب باشد پس باید درباره کشور من مدیریت دقیق صورت گیرد و همه جوانب را در نظر گرفت سواحل ، اسکی ، برف ، جنگل ، کویر و دیگر جاذبه های ایران باید در قالب بسته های پیشنهادی متفاوتی در بازار هدف اوکراین ارایه شود.
· آیا شما به عنوان گردشگر زن اوکراینی در ایران با قوانین دینی ما مشکلی دارید؟
همانطور که قبلا نیز گفتم من با قوانین اسلامی آشنا هستم بنابراین ، قوانین مذهبی ایران یا هر کشور اسلامی دیگر برای من مشکل ساز نیست اما مشکل اینجاست که من با نحوه استفاده صحیح از روسری زیاد آشنا نیستم و گاهی هم فراموش می کنم که روسی از روی سرم افتاده و با اشاره دیگران متوجه این موضوع می شوم به هر حال این مشکل نیست بلکه خاطره ای از سفر من به ایران است و البته مانعی برای حضور افرادی مثل من در ایران یا کشورهای اسلامی نیست.
· به نظر شما تفاوت های فرهنگی مانع رشد گردشگری کشورها می شود؟
خیر؛ اصل گردشگری برای ارتباط میان تمدن ها و فرهنگ هاست اما باید قبل از معرفی مقصدی جدید به بازار هدف کل فرهنگ مهمان و میزبان را بررسی کنیم و نقاط مشترک را درتبلیغات برجسته کنیم و تفاوت ها را با روشی خاص تحت پوشش مشترکات قرار دهیم تا بتوان در بازار هدف موفق عمل کرد و گردشگران را به بازار خودمان هدایت کنیم.
· مهمترین مشکل شما طی سه روز اقامتتان تا کنون در ایران چه بوده است؟
من دو مشکل عمده در ایران داشتم اولی اینکه در ایران امکان استفاده از سیستم پرداخت الکترونیکی بین المللی نیست و من از کارتهای اعتباری خودم نمی توانم استفاده کنم و نکته دوم این در مشهد تعداد کسانی که می توانند انگلیسی صحبت کنند خیلی کم است البته شاید در مورد شهرهای دیگر ایران این موضوع شایع نباشد اما در مشهد من برای ارتباط برقرار کردن مشکل دارم چون کمتر کسی می تواند انگلیسی صحبت کند.
· آیا به راحتی ویزای ایران را دریافت کردید؟
صادقانه بگویم خیر با اینکه من برالی این کنفرانس دعوت شده بودم اما خیلی سخت توانستم ویزای ایران را بگیرم این به عقیده من مانع بزرگی برای موفقیت صنعت گردشگری ایران خواهد بود حتی بدتر از عدم توانایی استفاده از کارت های اعتباری و الکترونیکی بانکی . چون امروزه زمان برای گرشدگران خیلی مهمتر از پول شده بنابراین کشورهایی که برای ورود به آنها نیازی به دریافت ویزا نیست در اولویت سفر گردشگران دیگر نقاط جهان هستند پس ایران باید فکر مناسبی برای برطرف کردن این مشکل بیاندیشد.
عزتی 11/10/91
راه اندازی خطوط دریایی می تواند گردشگری ایران و قزاقستان را رونق دهد
دکتر کالدی : دفاتر گردشگری هنوز فعالیت منسجمی در کشورمن برای جلب نظر گردشگران سلامت به ایران ندارند
گردشگری سلامت در منطقه خاورمیانه چندی است که بسیار مورد توجه اکثر دست اندکاران بخش سلامت و البته گردشگری قرار گرفته است و به گفته بسیاری از کارشناسان هر دو بخش کشور ایران با توجه به پتانسیل بسیار بالای خود در این زمینه می تواند به عنوان قطب گردشگری پزشکی در منطقه به دنیای گردشگری پزشکی و متقاضیانش معرفی شود، هرچند رقبای قدری مثل ترکیه و البته امارات متحده عربی و از همه مهمتر هندوستان در این صحنه حضور دارند اما ایران هم گفتنی های بسیاری در این زمینه دارد .
همین موضوع باعث شده تا از سه سال پیش دست اندرکاران سلامت ایران همراه مسئولان گردشگری، کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت ایران را پایه گذاری کنند و با این روش توانمندی های ایران را به دیگر نقاط جهان و البته بازارهای هدف معرفی نمایند. مشهد و بیمارستان رضوی به عنوان پایلوت این زیر مجموعه گردشگری امسال هم برای سومین بار میزبان این کنفرانس بود. اما مسئولان و مهمانان برخی از کشورهای حاضر در این کنفرانس برای ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند که یکی از آنها کشور قزاقستان به عنوان بازار هدفی بسیار مناسب برای جلب نظر گردشگران سلامت قزاق ، است. گردشگرانی که با توجه به نیازشان خود شخصا به ایران سفر می کند و هنوز ایران نتوانسته زمینه مدیریت حضورشان را برعهده بگیرد.
هر ساله چند هزار گردشگر قزاق برای دسترسی به خدمات پزشکی نوین و البته با قیمتی مناسب راهی ایران می شوند که نزدیکترین مرکز معتبر برایشان بیمارستان رضوی در شهر مشهد مقدس است به همین دلیل و با توجه به اهمیت گسترش جذب گردشگران سلامت قزاق به ایران با دکتر بایووا کالدی، مدیر بخش استراتژیک اداره توسعه تجاری سازمان پزشکی قزاقستان که در این کنفرانس بین المللی حاضر بود گفتگویی اختصاصی و کوتاه داشتیم که مطالعه آن بدون تردید برایتان خالی از لطف نخواهد بود .
·نظر شما درباره گردشگری ایران و قزاقستان چیست؟
بدون تردید همگان از پیشنه ایران و کشور من با خبر هستند و شاید بتوان گفت که در برخی از موارد حتی مشترکات فرهنگی بین دو کشور باعث نزدیکی اقوام ما با یکدیگر شده است ، بنابراین تعداد زیادی از اتباع کشور من و البته از ایران هر ساله بین دو کشور تردد می کنند حالا چه به صورت بازرگان یا به صورت گردشگر البته حضور بازرگانان ایرانی در کشورمن بیشتر از تعداد گردشگران است اما به یاد داشته باشیم هر دو کشور پتانسیل بسیار زیادی برای تبادل گردشگر دارند که باید به آن توجه کنیم. نزدیکی دو کشور از نظر فاصله و البته وجود راه آبی می توان به عنوان اصلی ترین پتانسیل این همکاری باشد.
·به عقیده شما دریای خزر می تواند کمکی برای توسعه گردشگری ایران و قزاقستان باشد؟
همانطور که می دانیم هم کشور من و هم ایران در این دریاچه بسیار معروف جهان بنادری دارند که پتانسیل برقراری خطوط دریایی بین دو کشور را دارد بنابراین به عقیده من برقراری خطوط دریایی و البته هوایی بین دو کشور می تواند به عنوان نکته ای مناسب در گسترش صنعت گردشگری ایران و قزاقستان است.
·به نظر شما چه امتیازی در ایران باعث حضور گردشگران قزاق در قالب گردشگران سلامت در ایران می شود؟
هزینه های بسیار پایین سفر به ایران و البته دریافت خدمات بسیار مناسب پزشکی اصلی ترین عاملی برای حضور گردشگران قزاق در ایران است اما نباید جاذبه های تاریخی و مذهبی ایران را نادیده گرفت که مهمترین عامل جذب گردشگران هموطن من به ایران هستند.
·ایران مقصد مناسبی برای جذب گردشگران سلامت قزاق است یا خیر؟
پاسخ شما یک کلمه و مثبت است، مهترین دلیل حضور سالانه چند صد هزار نفر گردشگر درمانی قزاق بخصوص در مشهد بیمارستانهای فوق العاده مناسب از نظر استانداردهای درمانی و البته هزینه های بسیار کم درمانی در این کشور است. بدون تردید همگان درباره شهرت پزشکان و متخصصان ایرانی در دهکده جهانی شنیده اند پس این شهرت و امتیازات ویژه دیگر ایران در این زمینه توانسته تا کنون قزاقهای بسیاری را وادار به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران کند و شاهد رشد چشمگیری در زمینه ورود قزاقهای جویای خدمات درمانی مناسب به ایران هستیم.
·بیشتر بیماران قزاقی که به ایران سفر می کنند برای چه خدماتی وارد ایران می شوند؟
با توجه به فعالیت من و البته تحقیقات من در این زمینه بیشتر بیماران قزاقی که به ایران بار سفر می بندند برای جراحی های عمومی و البته جراحی قلب و عروق وارد خاک ایران می شوند . بیشتر بیماران قزاق اعتقاد دارند متخصصان ایرانی معجزه می کنند و این موضوع نمایانگر توانمندی آنها در جراحی های بسیار سخت قلب و عروق است به عنوان مثال همین بیمارستان رضوی به عنوان یکی از مشهورترین بیمارستان های ایران در کشور من است.
·به هزینه کم درمانی در ایران اشاره کردید آیا افزایش قیمت دلار هم اکنون در ایران فرصت خوبی برای گسترش گردشگری درمانی ایران است؟
همانطور که گفتم هزینه درمان پس از تخصص دومین گزینه در تعیین مقصد گردشگران سلامت است بنابراین حالا که قیمت دلار در ایران بالا رفته است هزینه درمانی برای گردشگران سلامت در ایران بسیار کمتر از قبل شده پس می توان گفت ایران هم اکنون 2 برتری نسبت به دیگران برای جذب گردشگران سلامت به خصوص گردشگران هموطن من به دست آورده که باید به خوبی از آنها بهره ببرد.
·آیا از مشکلات گردشگران قزاقی که به ایران آمده اند خبر دارید؟
بطور دقیق خیر ، اما با چند نفری که صحبت کردم عمده مشکل خود را دریافت ویزا برای دسترسی به خدمات درمانی ایران عنوان کردند و پس از آن سیستم حمل و نقل و خدمات گردشگری ایران برایشان دردسرساز شده بود اگرچه بحث انتقال پول هم یکی از دغدغه های اصلی آنها بوده اما سه مورد اول بیشتر نگرانشان کرده است.
· به خدمات گردشگری اشاره کردید منظور شما در این باره چیست؟
اگر صادقانه بخواهم بگویم هنوز بسیاری از هموطنان من برای دسترسی به این خدمات خودشان به تنهایی و مستقل به ایران سفر می کنند یعنی قبل از ورود به ایران هنوز برنامه ای برای استفاده از بیمارستان و البته اقامت خود ندارند . یعنی هیچ آژانس مسافرتی یا دفتری برای برنامه ریزی سفرآنها هنوز در کشورمن بهطور رسمی فعالیت ندارد همین موضوع باعث دردسرهای زیادی برای گردشگران ورودی به یاران شده و بعضا باعث هدر رفتن پولشان نیز شده است.
·به عقیده شما نقش بیمه های مسافری در توسعه این نوع گردشگری یعنی گردشگری سلامت چیست؟
بیمه یعنی اطمینان خاطر مسافر بخصوص در مبحث گردشگری سلامت بنابراین باید امکانات استفاده از بیمه های گردشگری در این زیرشاخه صنعت گردشگری توسط کشور میزبان فراهم شود تا مسافران با خاطرجمعی بار سفر ببندند. پس بیمه معتبر یکی از مباحث مهم برای رونق صنعت گردشگری سلامت در کشورها است به خصوص همانطور که گفتم بسیاری از هموطنان من برای انتقال پول نقد در این زمینه مشکل دارند پس اگر بتوانیم سیستم بیمه ای مناسب و معتبری درباره صنعت گردشگری پزشکی بین دو کشور دایر کنیم دیگر نیازی به حمل و انتقال پول نقد نیست . این موضوع می تواند بهترین راهکار برای گسترش روابط گردشگری سلامت بین ایران و کشور من باشد.
·شما تا حالا چند بار به ایران سفر کرده اید؟
من برای اولین بار است که وارد این کشور کهن شده ام اما شنیده ها و مطالعاتم با واقعیت ایران را کاملا متفاوت دیدم.
·منظور شما چیست؟
من درباره مشکلات جامعه ایران از نظر اقتصادی در اخبار زیاد شنیده بودم اما وقتی به ایران و شهر مشهد رسیدم واقعیت را به گونه ای دیگر دیدم یعنی 180 درجه متفاوت و به این نتیجه رسیدم که من صرفا تبلیغات منفی را ناخواسته درک کرده بودم و واقعیت ایران چیز دیگری بود.
· آیا همین عقیده را نسبت به آثار باستانی ایران دارید؟
همانطور که گفتم من فقط دو روز هست که وارد ایران شدم و هنوز فرصت زیادی برای دیدن آثار باستانی ایران نداشتم ولی در همین مدت کوتاه فکر کنم در مورد آثار باستانی ایران هم نظرم با مطالعاتم متفاوت باشد به این معنی که ایران جاذبه های باستانی بسیاری برای ارایه به گردشگران خارجی دارد که درصد کوچکی از آنها به صنعت گردشگری بین المللی معرفی شده است.
·منظور شما این است که در مورد جاذبه های باستانی ایران به خوبی اطلاع رسانی نشده است؟
متاسفانه بله، کاملا به عقیده من در موضوع تبلیغات صنعت گردشگری ایران از همسایگانش مثل ترکیه خیلی عقب افتاده به همین دلیل هموطنان من شاید اطلاعات کاملتری از ترکیه نسبت به ایران دارند در صورتی که ارتباط فرهنگی ما با ایران بیش از ترکها بوده است.
·آیا برنامه ای برای سفر به نقاط دیگر ایران دارید؟
اگر فرصتی باقی بماند قصد سفر به تهران و اصفهان را دارم .
·مشهد را چگونه دیدید؟
مشهد خیلی شبیه به شهرمن در قزاقستان است اما به نظر من باید کمی مدرن تر باشد یعنی ساختمان های جدید و راههای ارتباطی جدید لازمه توسعه گردشگری در مشهد است بنابراین دولت و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران باید بیشتر به این مهم توجه کنند تا جذابیت این شهر مذهبی را برای گردشگران خارجی دو چندان کند.
·آیا می توانید صنعت گردشگری ایران و ترکیه را با یکدیگر مقایسه کنید؟
این سئوال سختی است چون ترکیه رتببه ای بسیار ممتاز در گردشگری بین المللی را به خود اختصاص داده اگر صادقانه قصد مقایسه داشته باشیم ایران بسیار جذاب تر است اما مدیریت و رقابت جهانی را به رقبای خود واگذار کرده . به عقیده من ایران هنوز مدیریتی هدفمند ندارد یا اینکه همکاری مناسبی بین بخش خصوصی و سیاستگذاری کلان این صنعت ایران صورت نگرفته است . همانطور که می دانید اکثر گردشگران ورودی به ترکیه شهرهای ساحلی را انتخاب می کنند و این به دلیل تبلیغات گسترده در بازارهای هدف ترکیه بوده است . هرچند ایران با ترکیه از لحاظ ساختار اداری و اجتماعی متفاوت است ولی ایران هم می توان با تبلیغاتی هدفمند در بازارهای هدفش از جاذبه های مشابه خود با ترکیه به خوبی استفاده کند.
·به نظر شما حرکت ایران برای ایجاد ارتباط نزدیک با کشورهای اسلامی حرکتی دقیق و درست بوده است؟
بدون تردید باید جواب مثبت به این سئوال داد چون ایران کشوری اسلامی است بنابراین به سادگی می تواند به کشورهای مسلمان ارتباط برقرار کنند و گردشگران آنها را در جامعه خود بپذیرد چون نیاز به تغییر قوانین یا ایجاد شرایط مناسب آنها ندارد و همه چیز مطابق اعتقادات هر دو طرف آماده است بنابراین این بهترین تصمیم ایران برای گسترش صنعت گرشدگری خود با کشورهای اسلامی بوده به یاد داشته باشید که 57 کشور اسلامی در جهان وجود دارد و البته تعداد گردشگران آنها هم کم نیستند بنابراین بازار خوبی مقابل ایران وجود دارد فقط جامعه گردشگری ایران باید از موقعیت های به خوبی استفاده کند .
·به عنوان آخرین سئوال نظر شما درباره حجاب اسلامی به عنوان گردشگر زن در ایران چیست؟
من هیچ مشکلی با حجاب ندارم و البته باید به قوانین و آداب و سنن ایران هم تازمانی که مهمان شما هستم احترام بگذارم بنابراین به هیچ عنوان به این موضوع حتی فکر نکرده ام اما نحوه استفاده از روسری را به خوبی نمی دانم و گاهی اوقات فکر می کنم که روشی اشتباهی را به کار گرفته ام این هم برای خود جذابیتی دراد اما هرگز به عنوان مشکل یا مانع به آن نگاه نکردم فکر کنم دیگران هم همینطور فکر می کنند.
8/10/91
عزتی
آندریاس لانی
رشد گردشگران نیازمند دریافت خدمات درمانی و گردشگری پزشکی از یک سو و از سوی دیگر در آمد حاصل از این صنعت باعث شده تا بسیاری از کشورها به فکر توسعه گردشگری پزشکی در منطقه خود با تبلیغات گسترده یا مهیا کردن زیر ساخت های آن مثل بیمارستان ها و مراکز درمانی یا اقامتی باشند. صنعت گردشگری پزشکی که در واقع حاصل در هم آمیختن دو حرفه گردشگری و پزشکی به عنوان صنایعی بسیار پولساز در جهان امروزی توانسته به سرعت نظر بسیاری را چه دولتی و چه خصوصی به خود معطوف کند، توانسته درآمد صنعت گردشگری برخی از کشورها مثل تایلند، ترکیه، مکزیک ، هندوستان یا سنگاپور را دگرگون کند.
اگر کمی به آمار منتشر شده درباره جابجایی مسافران درگوشه و کنار دهکده جهان برای دسترسی به خدمات مناسب و ارزان قیمت پزشکی توجه کنیم در می یابیم که سالانه تعداد زیادی گردشگر برای دسترسی به این خدمات بار سفر می بندند و راهی دیاری دیگر می شوند. کیفیت خدمات ، پوشش انواع بیمه ، قیمت مناسب در کنار خدمات مناسب اقامتی و گردشگری می تواند بهترین دلیل سفر گردشگران در این شاخه خاص به اقصی نقاط جهان باشد.
ایران هم با توجه به خوشنامی و توانمندی متخصصان و پزشکان خود و البته زیرساخت های موجود در کشور مدتی است که در این زمینه یعنی صنعت گردشگری پزشکی گام برداشته است و به عنوان اولین گام برگزاری سه سال کنفرانس گردشگری سلامت را در کارنامه خود ثبت کرده است. اگرچه برگزاری این کنفرانس ها به انتخاب استان خراسان رضوی و بیمارستان رضوی به عنوان پایلوت گردشگری پزشکی انجامیده است و مقدمات خوبی برای رشد گردشگری پزشکی ایران فراهم کرده اما خواندن نظر برخی از مسئولان و کارشناسان خارجی شرکت کننده در این کنفرانس خالی از لطف نیست و از آنجا که دریافت گواهی نامه های استاندارد جهانی در این رشته از گردشگری یکی از ملزومات اصلی است به همین دلیل چمدان مصاحبهای کوتاه با آندریاس لانی قائم مقام شرکت کنترل کیفیت خدمات پزشکی از کشور آلمان داشت و از او درباره این کنفرانس و البته صنعت گردشگری پزشکی ایران پرسیدم.
·نظر شما درباره برگزاری اینگونه کنفرانسها در ایران چیست؟
آندریاس که برای دومین بار به این کنفرانس دعوت شده است درباره سومین کنفرانس گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی اینگونه گفت برگزاری این کنفرانس برای آینده گردشگری پزشکی ایران بسیار مفید است و به عقیده من سطح کیفی و البته علمی آن نسبت به دو دوره گذشته کاملا متفاوت شده است و در جایگاه قابل قبولی در سطح بین المللی قرار گرفته است.
·به غیر از مشهد به کدام شهر ایران سفر کرده اید؟
من برای دومین بار است که وارد خاک ایران می شود و هر دوبار برای شرکت در این کنفرانس وارد مشهد شدم اما به غیر از این شهر تهران را نیز دیده ام
·درباره کدام شهر ایران بیشتر مطالعه کرده اید؟
قبل از اولین سفرم به ایران مشغول مطالعه درباره جاذبه های گردشگری ایران و البته با توجه به تخصص خودم توانمندی های پزشکی ایران بودم که نام اصفهان را صدها بار دیدم بنابراین متوجه شدم که گل سرسبد ایران این شهر تاریخی است اما هنوز موفق به دیدن این شهر نشدم ، واقعا متاسفم که تا کنون فرصت بازدید این شهر را نداشتم چون تمام سفرهایم به ایران کاری بوده و فرصت کافی برای گشت و گذار نداشتم.
·نظر شما درباره صنعت گردشگری ایران چیست؟
به عقیده من ایران به عنوان یک کشور اسلامی برای گردشگران سراسر جهان بسیار جذاب است و با توجه به آثار باستانی ایران فکر می کنم این کشور توان جذب صدها هزار گردشگر را در سال خواهد داشت اما متاسفانه من هنوز نتوانستم آمار دقیقی از گردشگران ورودی به ایران به دست آورم بنابراین فکر می کنم صنعت جهانگردی در ایران هنوز نوپاست که باید به آن رسیدگی شود و بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
·نظر شما درباره مردم ایران چیست؟
مردم ایران به عنوان یکی از خونگرمترین مردمانی هستند که من تا کنون در سفرهایم دیدم اما نکته جالب برای من سطح بالای زبان انگلیسی مردم و بخصوص جوانان ایران است اگرچه من بیشتر در قشر تحصیل کرده ایران که درصد بالایی هستند حضور داشتم اما در کوچه و خیابان هم شاهد این موضوع بودم که اکثر مردم می توانند به راحتی منظور من را به عنوان فردی خارجی متوجه شوند و من را برای رسیدن به مقصودم راهنمایی می کنند. این نکته بسیار جالبی برای حضور گردشگران خارجی در کشور ایران است . به راستی من در ترکیه این مورد را ندیدم بلکه در این کشور صرفا تجار ترکیه با زبان انگلیسی آشنا هستند و مردم کوچه و خیابان کمتر به این زبان تسلط دارند. پس ایران مستعد میزبانی گردشگران خارجی بسیاری است.
·با توجه به تخصص شما علاقمندم نظر شما درباره آینده گردشگری پزشکی ایران را بدانم؟
اجازه بدهید صادقانه صحبت کنم به عقیده من ایران با توجه به سطح دانش علمی خود در این زمینه یک سرو گردن از همسایگان خود بخصوص در شمال شرقی بالاتر ایستاده است. پس این موضوع به معنی این است که دانش علمی پزشکان ایرانی بهترین پتانسیل برای موفقیت گردشگری پزشکی این کشور است. اما با توجه به تخصص من باید بگویم که گاهی اوقات متوجه سوء مدیریت در بخش های گردشگری و پزشکی ایران شدم اینگونه که این دو مجموعه نمی توانند همسو با هم حرکت کنند و باعث هدر رفتن منابع مالی زیادی می شود من عقیده دارم 3 بخش پزشکی و گردشگری و بازرگانی باید برای رشد صنعت گردشگری هر کشور دست به دست هم دهند تا بتوان آینده روشنی را در آن کشور و صنعت گردشگری پزشکی آن متصور شد این موضوع در ایران کمرنگ دیده می شود اگرچه راه طولانی است اما شدنی و بدون ریسک است و به قول معروف بازی برد برد خواهد بود البته ایران در شرایط بسیار مناسبی است و راه درستی را هم انتخاب کرده .
·همانطور که می دانید کشور امارات در جنوب ایران مدتی است که شهرک سلامتی خود را افتتاح کرده می توانید آن شهرک را با پروژه در دست احداث ایران مقایسه کنید؟
اگرچه ایران تازه قصد احداث این شهرک را دارد اما به نظر من 2 برتری غیر قابل انکار نسبت به دبی در ایران وجود دارد که باعث موفقیت آن حتی قبل از ساخته شدنش است. اولین امتیاز همانطور که قبلا گفتم ایران از نظر سطح علمی و تخصص پزشکانش بسیار بالاتر از کشورهای همسایه خود قرار گرفته است بطوری که همگی می دانیم اکثر پزشکان موفق جهان از ایران هستند بنابراین دبی که برای انجام کوچکترین عمل جراحی باید پزشکان خارجی را به کار گیرد همین موضوع باعث بالا رفتن هزینه بیمار و البته سود اندک مجموعه های دبی باشد و در برخی موارد عدم زمانبدنی دقیق باعث انتظار بیش از حد بیماران برای دریافت خدمات مناسب پزشکی خواهد شد بنابراین دبی توان رقابت در این مورد را با ایران نخواهد داشت اما دومین نکته که در واقع کلیدی ترین نکته برای موفقیت گردشگری پزشکی یک کشور است بحث نرسینگ یا مراقبت های پس از عمل جراحی است که به واقع پرستاران ایرانی کادری بسیار آموزش دیده و مجرب هستند و بسیاری از کشورها مثل دبی از نبود کادری مجرب در زمینه مراقبت های پس از عمل جراحی به راستی رنج می برند. پس به این دو دلیل ایران حتی قبل از شروع گوی رقابت را از دست دبی ربوده است و آینده درخشانی را دارد.
·عقیده شما درباره هزینه درمانی برای گردشگران پزشکی در ایران چیست؟
بطور کلی عاملی که باعث سفر کردن بیماران به دیگر نقاط جهان می شود پس از خدمات برتر درمانی هزینه های درمانی مناسب است پس به غیر از خدمات درمانی هزینه ها برای گردشگران سلامت بسیار مهم است و با توجه به شرایط کنونی ایران می تواند گفت در حال حاضر ایران جز یکی از ارزانترین کشورهای جهان برای گردشگران خارجی است چه گردشگر عمومی و چه پزشکی بنابراین اگر توجه کنیم در می یابیم که هزینه های درمانی در کشور ایران برای گردشگران خارجی چندین بار ارزانتر از دیگر نقاط جهان است پس می توان این امتیاز را در مجامع هدف و بازارهای خارجی گردشگری پزشکی ایران برجسته تر نشان داد تا توجه گردشگران به ایران جلب شود .
·توصیه شما برای گردشگری پزشکی ایران چیست؟
من با توجه به تخصص خودم 3 پیشنهاد به ایران برای موفقیت در این مرحله را دارم که عبارتند از
1.ایجاد هلدینگ های معتبر برای جذب گردشگران
2.ایجاد خطوط پروازی مستقیم به شهرهای مهم درمانی ایران از بازار هدف
3.سهولت دریافت ویزا برای گردشگران خارجی که برای دریافت خدمات درمانی قصد ورود به ایران را دارند
به عقیده من این سه عامل اگر به صورت کامل و دقیق مورد توجه قرار گیرد ایران می تواند میلیاردها دلار درآمد صنعت گردشگری پزشکی به دست آورد چون زیر ساخت های درمانی مناسبی مثل بیمارستان رضوی را در اختیار دارد.
·به عقیده شما هتل ها و شبکه حمل و نقل ایران آماده هماهنگی با رشد گردشگری پزشکی ایران هستند؟
من فرد مناسبی برای پاسخ به این سئوال نیستم اما به عنوان گردشگری که 2 بار وارد ایران شدم مشکل خاصی را متوجه نشدم ولی بدون تردید اگر بتوان خدمات اقامتی و حل و نقل مناسبی را برای گردشگران عمومی و پزشکی در ایران مهیا کرد موفقیت تضمینی خواهد بود.
·همانطور که می دانید مدتی پیش نرخ برابری دلار در کشور ایران با واحد پول ایران تغییر کرده آیا به نظر شما این فرصتی مناسب برای حضور گردشگران در کشور ایران خواهد بود؟
بدون تردید همانطور که قبلا گفتم هزینه های سفر و درمانی گردشگران یکی از دلایل مهم انتخاب مقصد آنهاست بنابراین در حال حاضر ایران فرصت طلایی را در اختیار دارد که باید به خوبی از آن بهره ببرد و خود را به عنوان مقصد بسیار مهمی در گردشگری پزشکی به جهان و کشورهای اطرافش معرفی نماید و پس از آن شروع به تثبیت موقعیت خود کند به عنوان مثال سال گذشته که من وارد ایران شدم برای اقامت هتل باید شبی 100 دلار هزینه می کردم که این رقم امسال تقریبا به نصف کاهش یافته بود بنباراین سفر به ایران برای من بسیار ارزانتر از گذشته شده است.
·با توجه به موضوع این کنفرانس به نظر شما کشورهای مسلمان بستر مناسبی برای سرمایه گذاری ایران هستند؟
پاسخ من کاملا مثبت است، آنهم به دو دلیل یکی شریعت اسلامی و دومی تعداد بسیار بالای گردشگران مسلمان در دهکده جهانی با توجه به حدود 60 کشور مسلمان در دنیا.
·در این زمینه کمی بیشتر توضیح دهید؟
به نظر من بسیاری از مسلمانان علاقمند هستند که توسط کادر درمانی مسلمان و در کشورهای اسلامی درمان شوند که ایران بهترین ها را در اختیار دارد و دلیل دوم اینکه هر روز شاهد گسترش تعداد گردشگران مسلمان در سراسر جهان هستیم بصورتی که بسیاری از کشورهای غیر مسلمان مثل تایلند و چین هم سعی می کنند شرایط حضور اینگونه گردشگران را در کشورشان فراهم کنند یعنی ساخت هتل، غذای حلال و صدها خدمات دیگر با توجه به آموزه های دینی مسلمانان خوب ایران همه را در اختیار دارد پس نیازی به سرمایه گذاری مضاعفی ندارد. بنابراین برای گسترش گردشگری اسلامی در ایران تمرکز روی کشورهای مسلمان بهترین گزینه برای شروع است.
·به عقیده شما موضوع قوانین اسلامی و حجاب برای گردشگران خارجی به عنوان مانع گسترش گردشگری ایران خواهد بود؟
پاسخ شما قطعا منفی است چون اولین قانون گردشگری یعنی احترام به قوانین مقصدشان است پس هرکس که ایران را مقصد سفرش انتخاب می کند با واقعیت کشور ایران و قوانین آن کاملا آشناست بنابراین هرگز از رعایت قوانین این کشور ناراحت نخواهد شد بلکه آن را جزئی از سفرش خواهد دید و با قوانین موجود خود را وفق خواهد داد. پس قوانین اسلامی ایران هزگر مانع از حضور خارجی ها نیست . به نظر من احترام باید دوطرفه باشد یعنی گردشگر به فرهنگ و دین میزبان احترام می گذارد و میزبان هم به مهمان احترام خواهد گذاشت پس مشکلی نیست.
·با شنیدن نام ایران اولین کلمه ای را که بخاطر می آورید چیست؟
آندریاس بدون فکر کردن گفت: تمدن، من با شنیدن نام ایران به یاد چند هزار سال تمدن این کشور می افتم البته با شنیدن نام ایران کلمه دوستی را هم به یاد می آورم چون مردم ایران واقعا خونگرم هستند .
·مهمترین مشکل شما هنگام سفرتان به ایران چه بوده است؟
عدم اتصال به سیستم بانکی جهان، به این معنی که من قادر به استفاده از کارتهای اعتباری خودم در این کشور نیستم این موضوع یعنی کابوس برای گردشگران قرن حاضر چون اکثر گردشگران خارجی مجبور هستند کل مبلغ مورد نیازشان را برای سفر به ایران همراه داشته باشند که علاوه بر خطرات جانبی کار بسیار مشکلی هم هست من این موضوع را به عنوان نقطه ضعف گردشگری ایران می دانم که باید راهکاری برای آن توسط دست اندرکاران گردشگری ایران اندیشیده شود.
·خوشمزه ترین غذای ایران برای شما کدام است؟
من طی دوبار سفر خودم به ایران غذاهای مختلفی را خورده ام که همگی بسیار لذید بوده اند اما از همه بهتر کباب کوبیده بوده که واقعا مزه آن برای من خیلی خوب بوده است. جوجه کباب هم از خوشمزه هاست ولی نمی توان از شیرینی های ایرانی به سادگی گذشت
·درپایان اگر سخنی با مردم ایران دارید بگویید.
از مردم ایران تشکر می کنم به دلیل مهمانوازی بسیار مناسبشان و به شما می گویم که خونگرمترین مردم کره زمین را در ایران دیدم که رفتار بسیار پسندیده ای با گردشگران دارند.
8/10/91