سفیر اندونزی در حاشیه نمایشگاه کنفرانس مشهد
اندونزی کشوری که با شنیدن نامش به یاد سواحل بسیار زیبای جزایربالی خواهیم افتاد . کشور هزار جزیره که در سومین کنفرانس گردشگری سلامت کشورهای مسلمان، مشهد در سطح سفیر شرکت کرده بود، علاقمند گسترش روابط گردشگری خود با ایران است سفیر این کشور دیان ویرنجوریت Dian Wirengjurit در حاشیه این همایش دقایقی با جام جم ایستاد و طی این چند دقیقه مصاحبه اختصاصی کاملا با حوصله و البته خندان به سئوالات من پاسخ داد. او که در اواخر ماه ژانویه 2012 به عنوان سفیر اندونزی وارد ایران شد ، تا کنون شهرهای زیادی از ایران را دیده است.
من قبل از ایران به عنوان معاون اول سفیر کشور اندونزی در روسیه و شهر مسکو مامور بودم .
بدون فکر کردن گفت: تهران،
چون هم از نظر دستیابی به غذاهای حلال کاملا راحت هستم و هم اینکه تهران واقعا شهر زیبایی است.
برج آزادی ، برج میلاد و تمام موزه ها و کاخ های تهران را دیده ام و البته از آنها عکاسی کرده ام
تجربه من در تهران می گوید هردو اما ایران به طور کلی کشوری باستانی است بنابراین تمدن را نیز به همراه خواهد داشت
کشور من کشوری چند فرهنگی است و واقعا با ایران غیر قابل مقایسه است.
یکی از تفریحات و سرگرمی های من عکاسی است و تمام وسایل لازم را هم گرفته هم حتی نمایشگاهی کوچک هم در دفتر کارم از عکس های خاطره انگیز خودم تهیه کرده ام اما چندین بار تلاش کردم که در تهران نمایشگاهی از عکس های خودم برگزار کنم که متاسفانه هنوز موفق نشدم چون موانع قانونی زیادی مقابل من قرار گرفته اند.
کرمانشاه، قم ، رامسر، چالوس ، اصفهان ، شیراز ، نائین و قشم اما هنوز شهرهای بسیاری را ندیده ام که باید در اولین فرصت به آنجا سفر کنم
من عقیده دارم که افرادی که مثل من به عنوان سفیر در کشور دیگر مشغول به انجام وظیفه هستند اولین و اصلی ترین کار پس از امور دیپلماتیک آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم کشور محل ماموریتشان است و بهترین راه ارتباط با جامعه میزبان سفرکردن به روستا و شهرهای کوچک است فکر کنم این روش برای ارتباط برقرار کردن بهترین باشد.
بهترین شهرهای ساحلی دریای خزر است چون وقتی به آنجا سفر می کنم یاد کشورم می افتم و در واقع دلتنگی من برطرف می شود مزارع برنج و سرسبزی آنجا دقیقا مثل کشورمن است.
کشور شما امکانات فوق العاده ای در زمینه حمل و نقل زمینی دارد ، جاده های بسیار مناسب است پس می توان آینده ای بسیار مناسبی را برای گردشگری ایران تصور کرد
متاسفانه گردشگران ایرانی هنوز اطلاعات کافی از کشور من ندارد در سال 2012 میلادی تنها 18000 نفر از ایران وارد خاک سرزمین من شده اند که این نشان دهنده عدم آگاهی هر دو طرف از توانایی های گردشگری است. به عنوان مثال پارسال حدود دو میلیون نفر به ترکیه سفر کرده اند و متوسط حدود 2500 دلار هزینه کرده حال آنکه با همین هزینه می توانستند به کشور اندونزی سفر کنند ولی خبری از آن ندارند یا اینکه مشکلاتی در راه است.
متاسفانه باید بگویم که این تعداد حتی کمتر از 10 هزار نفر بوده و شاید هم کمتر که به همان دلیل عنوان شده هنوز راه این گردشگران به ایران باز نشده است.
پاسخ شما مثبت است اما این ویزا در بدو ورود آنها در فرودگاه مقصد صادر می شود و نیازی به دریافت مجوز سفر یا همان ویزا قبل سفر ندارند.
همانطور که می دانید کشور من کشوری گردشگرپذیر است و سالانه بیش از 12 میلیارد دلار برای اندونزی ارز آوری می کند اما گردشگران ایرانی کمتر از یک درصد از ورودی های اندونزی را تشکیل می کند و در جهت عکس هم همینطور است پس به این نتیجه می رسیم که همانطور که قبلا گفتم هنوز ارتباط مناسبی بین دو کشور برای تبادل گردشگر ایجاد نشده است و نیاز به معرفی توانمندی های گردشگری دو کشور داریم.
بدون تردید در عصر ارتباطات اولین نقش مربوط به این گروه است البته در باره ایران نقش این گروه واقعا سنگین تر است چون از جانب دیگر کشورها تبلیغات بسیار منفی علیه ایران انجام شده است که لازم است ایران توسط رسانه های خود واقعیت زندگی در ایران را به دیگر کشورها بازگو کند. به عنوان مثال بدون تردید به دلیل تبلیغات اشتباه بسیاری از گردشگران قبل از سفر به ایران فکر می کنند که وارد کشوری خواهند شد که دایم صدای گلوله و تفنگ می شونید و درگیری های بسیاری را شاهد خواهند بود در حالی که من از همین جا به گردشگرانی که قصد ورود به ایران دارند می گویم من حتی در دورترین نقطه ایران واقعا امنیت برقرار است.
اولین مشکل برای حضور گردشگران دو طرف عدم وجود پرواز مستقیم بین کشورهاست
بله اما هنوز نتوانستیم این کار انجام دهیم ، راهی به ذهنمان رسید که این کار را هنگام مراسم حج انجام دهیم به این صورت که از جاکارتا زائران خانه خدا را به تهران بیاوریم و بعد از آنجا به جده اعزام کنیم با این کار بدون تردید این زائران با امکانات ایران آشنا می شدندو چه بسا چند روزی هم در ایران می ماندند اما متاسفانه ترافیک هوایی فرودگاه جده از تهران کاملا پر بود و ظرفیت کافی برای این کار نبود . از سوی دیگر متاسفانه از نظر اقتصادی هنوز مقرون به صرفه نیست که خط هوایی را راه اندازی کنیم چون هنوز مسافر برای این کار زیاد نیست.
از نظر من تنها مشکلی که گردشگری ایران از آن رنج می برد عدم برنامه ریزی دقیق و البته عدم استفاده مناسب از رسانه هاست، البته این مشکل بسیاری از کشورهای اسلامی است
همانطور که می دانید بیشتر رسانه های قوی و مطرح دنیا توسط کشورهای غربی اداره می شود بنابراین بدون تردید نیست که اخبار آنطور که آنها می خواهند منتشر می شود پس اگر ایران یا هر کشوری دیگری مثل ایران قصد موفقیت در صنعت گردشگری دارد باید به خوبی از آن استفاده کند. به عقیده من در حال حاضر که عصر ارتباطات است این رسانه ها هستند که در اکثر مواقع موفقیت یا عدم موفقیت برنامه یا سیاستی را مشخص می کنند بنابراین تمرکز ایران باید روی کارهای رسانه ای درباره گردشگری خود باشد تا بتواند موفق شود به عنوان مثال هنوز آگهی تبلیغاتی مناسبی از ایران من در رسانه ها ندیده ام.
اولین کلمه دیان ویرنجوریت این بود که : ایران فرصت های طلایی بسیاری را در اختیار دارد که باید از آنها به خوبی استفاده کند . تخصص، قیمت مناسب و البته تمدن بالا مهمترین دارایی های ایران برای گسترش این صنعت یعنی گردشگری سلامت و البته گردشگری عمومی است اما در خصوص گردشگری سلامت امتیاز ویژه ایران وجود بیمارستان های بسیار مدرنی همچون همین بیمارستان رضوی مشهد محل برگزاری کنفرانس است. پس ناخودآگاه می توان آینده روشنی را برای ایران متصور شد.
حقیقت را بگویم همه گردشگران در سراسر جهان کشور من را فقط با جزایر بالی می شناسند در حالی که اینگونه نیست اما در مورد ایران همین گردشگران حداقل دو یا چهار شهر باستانی و مراکز توریستی آن را کاملا می شناسند بنابراین از لحاظ جذب گردشگر به واقع اندونزی با ایران فاصله زیادی دارد ولی نکته کلیدی درباره ایران این است که ایران هنوز به داشته های خود ایمان نیاورده است نو به صورت هدفمند روی آنها سرمایه گذاری نکرده است به راستی اینهمه جاذبه در شرق و غرب ایران می تواند هزارات گردشگر را بخصوص از کشورهای اسلامی به این کشور سرازیر کند.
من شهرهای مختلفی از ایران را بازدید کرده ام و با توجه به تمدن ایران فکر می کنم از نظر تاریخی آثار باستانی کشور من کمتر از ایران است به عنوان مثال بیشتر آثار باستانی کشور من از قرن سوم به بعد بنا شده اند اما بسیاری از آثار ایران مربوط به قبل از میلاد مسیح است بنابراین شاید مقایسه این دو زیاد کار ساده ای نباشد . به هر حال باید بگویم که تمدن کهن ایران باعث شده تا این کشور به واقع کشور جذابی برای گردشگران بین المللی خواهد بود .
اگرچه شرایط سیاسی نسبت به حرکت گردشگران عامل موثری است اما هرگز معتقد نیستم که شرایط سیاسی باعث کم توجهی گردشگران به ایران شده بلکه به عقیده من برنامه های صنعت گردشگری ایران هماهنگ و در جهت توسعه این صنعت در ایران نبوده است. ولی اصلی ترین موضوع طبق تحقیقات من عدم معرفی دقیق جاذبه های گردشگری ایران در بازارهای هدفش بوده است . شرکت در نمایشگاههای گردشگری ، حضور مستمر در دنیای مجازی و غیره عامل اصلی این اتفاق و عقب ماندگی برای ایران شده است.
بدون تردید همگی حداقل یک یا دو ساعت از روزمان را در دنیای مجازی سپری می کنیم بنابراین وابستگی جامعه امروزی ما به اینترنت غیر قابل انکار است و گردشگری هم که امروزه یکی از صنایع سودآور جهان شناخته شده به این دنیای مجازی کاملا وابسته شده است. اینگونه که اکثر گردشگران قبل از سفرشان سعی می کنند اطلاعات ضروری سفر از مقصدشان را در دنیای مجازی به دست می آورند. مراکز درمانی ، گردشگری ، خرید و تفرجگاهها در کنار هتل ها اطلاعات مورد نیاز آنهاست حتی در طول سفرشان هم اطلاعات مورد نیازشان را از طریق اینترنت به دست می آورند بنابراین حضور گسترده در این دنیای مجازی رویای موفقیت گردشگری کشورها را به واقعیت خواهند رساند .
پاسخ شما متاسفانه منفی است؟ این به هیچ عنوان حضور مناسبی در دنیای مجازی ندارد به عنوان مثال معرفی آثار باستانی ایران در این فضا هرگز مناسب نیست، در حالی که بسیاری از کشورهای جهان حتی امکان بازدید گردشگران به صورت آنلاین از مراکز گردشگری را فراهم کرده اند در حالی که ایران هنوز در این موضوع کاری نکرده یا حداقل من ندیده ام. نکته دیگر اینکه هنوز سفرنامه های گردشگران یا تجربیات آنها در این دنیای مجازی ثبت نمی شود چون بسیاری از علاقمندان و گردشگران از تجربه دیگران برای سفرشان استفاده می کنند بنابراین ثبت سفرنامه ها در وب سایت رسمی گردشگری ایران کاملا ضروری است. به هر حال کار بسیار زیادی برای حضور ایران در دنیای مجازی باقی مانده است.
من البته نظر شخصی خودم را بازگو می کنم اما با توجه به تحقیقات من چهار پیشنهاد برای این موضوع می توان به کار گرفت.
تصور کنید وقتی تصمیم می گیرید به کشوری سفر کنید وقتی پرواز مستقیم از مبداء به مقصدتان وجود دارد راحت تر بار سفر می بندید اما اگر قرار باشد از فرودگاه ترانزیت استفاده کنید کمی با تردید به این سفر می اندیشید به نظر من این دو مورد از اصلی ترین کارهایی است که باید ایران انجام دهد و به بازارهای هدفش پرواز مستقیم راه اندازی کند می توانم به ترکیه در این زمینه اشاره کنم شما امروزه شاهد پروازهای بسیاری از ترکیه به دیگر نقاط جهان هستید اما ایران شرایطی متفاوت را تجربه می کند.
شما امکانات بسیار مناسبی در شمال و جنوب کشورتان دارید به عنوان مثال همانطور که گفتم وقتی به قشم سفر کردم واقعا حیرت زده شدم از اینهمه زیبایی اما متاسفانه هنوز خوب این امکانات به کار گرفته نشده تا گردشگری در آن رونق بگیرد. سواحل این منطقه می توانند همانند بالی در کشور من موفق عمل کند و سالانه هزار نفر و البته هزاران دلار را به صنعت گردشگری کشورتان هدیه بدهد.
البته که این موضوع هرگز مشکل ساز نیست چون بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر مسلمان هم اکنون این امکانات را به صورت گردشگری حلال برای گردشگران مسلمان مهیا کرده اند بنابراین به عقیده من اینها بهانه است که چون قوانین مذهبی رعایت می شود پس گردشگری در منطقه نباید موفق شود . بدون تردید همه قوانین در دین اسلام کاملا محاسبه شده و می توان از آنها به نحو احسن استفاده کرد.
بله، این امکان وجود دارد چون هم اکنون گردشگری دریایی و عبور و مرور کشتی های کروز یا همان تفریحی در جهان رونق گرفته است البته با توجه به ارزان قیمت بودن آنها می توان این موضوع را متصور شد که کشتی هایی بین دو کشور مسافران را جابه جا کنند چون بستر کار در هر دو کشور بسیار مهیاست ولی هنوز جرقه ای برای شروع زده نشده است.
پاسخ شما در حال حاضر منفی است چون به نظر من هر دو کشور در حال بازسازی صنعت گردشگری خود هستند بنابراین فعلا در داخل مشغول به تصویب قوانین و البته جذب سرمایه هستند و هنوز نوبت به خارج از مرزهایشان نرسیده است بدون تردید وقتی بستر سازی مناسبی صورت گیرد این گونه درخواست ها هم ایجاد خواهد شد که کشور من با رویی باز از آن استفاده می کند در مورد ایران هم فکر کنم شرایط همین طور باشد.
این افراد اولین وظیفه ای که دارند معرفی فرهنگ کشورشان در کشور میزبانشان است بنابراین این نقش کاملا قابل تامل است و می توان از آن برای جلب نظر گردشگران استفاده کند. در این زمینه ایران و اندونزی همکاری های بسیار مفیدی با یکدیگر داشته اند به عنوان می توان از برگزاری نمایشگاههای فرهنگی و هنری در پایتخت دو کشور یاد کرد .
همانطور که می دانید امروز گردشگری ارزان قیمت یکی از علاقه های گردشگران است و سعی می کنند که مناسبترین قیمت را برای اقامت خود بپردازند بنابراین این نوع هتل ها با توجه به امکانات مالی و البته تجاری خودشان می توانند خدمات بسیار ارزان تری را نسبت به دیگر هتل هایی که شخصی اداره می شوند ارایه دهند اینجاست که می توان شاهد حضور گردشگران باشیم. در مورد ایران می توان گفت که هنوز ایران از نظر هتلداری کارهای بسیاری را باید انجام دهد تا بتواند قدرت رقابت با همسایگان خود داشته باشد.
بطور کلی گردشگری حلال به تازگی موقعیت ویژه ای در صنعت سبز جهانگردی را به خود دیده و از آنجا که ایران کشوری مسلمان است بهترین فرصت برای برقراری ارتباط بین کشورهای مسلمان و تبادل گردشگران بین آنهاست به عنوان مثال همانطور که می دانید حدود 90 درصد جمعیت اندونزی مسلمان هستند بنابراین شرایط برای همکاری دو کشور بسیار فراهم است به عقیده من ایران با توجه به اماکن مقدس ایران مثل شهر مشهد و قم و البته توانایی های گردشگری خود می تواند به قطب گردشگری حلال در منطقه تبدیل شود. اما متاسفانه هنوز در ابتدای راه است که باید با سرعت حرکت کند تا بازارهای هدفش را از دست ندهد ، چون کشورهای گردشگر پذیر غیر مسلمان هم به این موضوع توجه ویژه ای دارند و البته تدابیر مفیدی اندیشیده اند. تایلند ، چین ، استرالیا و ترکیه از جمله این کشورها هستند.
بهترین فصل ایران به نظر من بهار و پاییز است، بنابراین اگر قرار بشود که من به اندونزیایی ها توصیه کنم حتما این دو فصل را خواهم گفت.
همانطور که می دانید گردشگران بسیاری از کشورهای گرمسیری علاقمند هستند برای دیدن برف و البته ورزشهای زمستانی چمدان ببندند و هزینه بپردازند پس ایران که این همه امکانات زمستانی را در اختیار دارد می تواند بهترین مقصد گردشگری این گروه باشد. بهعنوان مثال همین شهر تهران با کمتر از نیم ساعت رانندگی می توانید به پیست اسکی توچال برسیم شاید کمتر شهری در جهان باشد که این امکانات را دارد .
بدون تردید مجموعه پاسارگاد را بهترین دیده ام و پس از آن شهر اصفهان است . دیدن محوطه باستانی پاسارگاد فکر کنم آرزوی بسیاری از گردشگران خارجی در ایران است که سازمان گردشگری ایران باید این شرایط را برایشان به سادگی فراهم کند. تا درآمد هنگفتی از آن به دست آورد.
کله پاچه و سیراب شیردان را بهترین غذای ایرانی دیدم و سعی می کنم با توجه به سلامتی خودم هر چند وقت یکبار این غذا را بخورم البته کباب های ایرانی هم جزو علائق من است.
بله ما در اندونزی غذایی شبیه دیزی شما داریم اما با کمی تفاوت ولی اصل مطلب همان است
زیبا ؛ اما متمدن و پر از شور و هیجان