بدون تردید با خواندن این تیتر ذهن شما به سمت مسایل سیاسی پیرامون کشورمان خواهد رفت و آماده خواندن تحلیل های سیاسی و نظرات کارشناسان در مورد سیاست های بین المللی می شوید، اما این بار اصلا مسایل سیاسی و نگرش های مربوط به آن مد نظر نیست بلکه کاملا موضوعی فرهنگی باعث به رشته تحریر درآمدن این خبر شده است.
عبارت ایران از نگاه شرق و غرب در واقع عنوان نمایشگاه عکسی در فرهنگسرای نیاوران است که سفرای دو کشور خارجی از ایران عکاسی کرده اند. اینبار فرهنگ و تمدن ایران است که توجه سفرای اندونزی و بوسنی را به خود جلب کرده و خبرساز شده نه مسایل سیاسی و سیاه نمایی بیگانگان . تمدنی که همیشه مورد توجه بوده اما گاهی اوقات سوء نیت بیگانگان باعث به حاشیه راندن آن در محافل خبری شده است. از این رو چمدان این هفته با سفیر کشور اندونزی ، آقای دیان ویرنجوریت که در واقع بانی این نمایشگاه بوده به گفتگویی صمیمانه نشسته است که نظرات او در مورد چگونگی برگزاری این نمایشگاه بدون تردید خواندنی و جالب است.
· شما به عنوان سفیر معمولا باید درگیر مسایل سیاسی باشید تا اینگونه موارد هنری ، چطور این نمایشگاه را تدارک دیدید؟
شاید همیشه عادت کرده ایم سفرای کشورهای خارجی در کشور میزبان را درگیر مسایل و جلسات سیاسی ببینیم اما به عقیده من بهترین راه برای برقراری ارتباط سیاسی مناسب با یک کشور مطلع شدن از فرهنگ ، آداب و رسوم آن کشور است از این رو من می خواستم آداب و رسوم کشور ایران یا همان محل ماموریت خودم را به خوبی بشناسم. اگرچه مدت زیادی نیست که در ایران هستم اما از همان ابتدا با این رویکرد سعی کردم به شهرهای مختلف ایران سفر کنم و از نزدیک با مردم ، آداب و رسوم آنها آشنا شوم و حاصل این سفرها تعدادزیادی عکس شد، پس از مدتی فکر کردم که این عکس ها که بیانگر واقعیت تمدن ایران و فرهنگ ایرانیان است را با دیگران به اشتراک بگذارم و در نهایت تصمیم به دایر کردن این نمایشگاه گرفتم.
· آیا شما برنامه ای برای آشنایی هموطنانتان نیز با فرهنگ ایران دارید؟
بله بدون تردید وقتی این نمایشگاه برگزار شود بازتاب خبری آن علاوه بر کشور من در دیگر نقاط جهان نیز خواهد بود پس از طریق این نمایشگاه هم مردم کشورم و هم دیگران با فرهنگ ایران آشنا خواهند شد. اگرچه تصمیم دارم شبیه این نمایشگاه را در جاکارتا پایتخت کشورم نیز برگزار کنم
· چرا نمایشگاه عکس را برای آشنایی مردم دو کشور انتخاب کردید؟
من بطور کلی فقط این نمایشگاه را انتخاب نکردم بلکه برگزاری هفته فرهنگی در دو کشور را نیز برنامه ریزی کرده ام ، یا اینکه شرکت طراحان و دست اندرکاران پوشاک بانوان در نمایشگاه مد بانوان در تهران از دیگر کارهای من در این زمینه بوده اما عکاسی چون علاقه شخصی من بود کمی مصمم تر در این زمینه بودم ولی در دیگر موارد یاد شده هم فعالیت ها ی بسیار مناسبی انجام دادم .
· سوژه عکس های شما در ایران چیست؟
بطور کلی سوژه عکاسی من در هر کشور یا هر منطقه جهان مردم آنجاست ولی از آثار باستانی و معماری این مناطق هم هرگز چشم پوشی نمی کنم
· در این نمایشگاه عکس های شما بیشتر مربوط به کدام سوژه است؟
همانطور که قبلا اشاره کردم مردم و نحوه زندگی آنها در ایران مهمترین سوژه عکاسی من است
· در این نمایشگاه چه تعداد عکس را برای نمایش انتخاب کردید؟
بطور کلی جمعا حدود 85 عکس از من و سفیر کشور بوسنی به نمایش گذاشته شده که 65 فریم آن عکاسی شده توسط من است و بقیه مربوط به سفیر کشور بوسنی هستند.
· هدف شما از معرفی فرهنگ و تمدن دو کشور به یکدیگر چیست؟
شاید پاسخ شما را کوتاه قبلا داده باشم اما اگر بخواهم پاسخ خودم را تکمیل کنم باید بگویم اگر از بعد توسعه روابط گردشگری که امروزه ذهن بیشتر دولتمردان و اهل اقتصاد را به خود جلب کرده به این موضوع بنگریم بدون تردید هرچه مردم دو کشور بیشتر درباره یکدیگر بدانند بیشتر مشتقاق سفر خواهند شد به عنوان مثال در مورد گردشگران ایرانی و اطلاعات آنها درباره اندونزی باید بگویم هر ساله تعداد زیادی از هموطنان شما (ایرانیان) به کشور همسایه شما ترکیه سفر می کنند و مبالغی را هم که طبق برآورد من حدود 2000 دلار است را در این کشور هزینه می کنند حال آنکه نمی دانند تقریبا با همین هزینه می توانند به اندونزی با هزاران هزار دیدنی سفر کنند و از تعطیلات خود لذت ببرند . اما از سوی دیگر همه می دانیم و قتی صنعت گردشگری بین دو نقطه از جهان رونق گیرد خواسته یا ناخواسته اقتصاد آنها نیز به یکدیگر مربوط خواهد شد و تجار آنها نیز شروع به تجارت با یکدیگر می کنند و در نهایت رونق اقتصادی هم به ارمغان خواهد آمد و در نهایت روابط گرم و صمیمانه سیاسی برقرار خواهد شد چون شناخت کامل از دو فرهنگ به واسطه این ارتباط زیاد و دوستانه به وجود آمده این هدف من از اشنایی فرهنگ هاست.
· به عدم آگاهی گردشگران ایرانی از کشور اندونزی اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح بدهید؟
پاسخ سوال شما را اینگونه خواهم داد همگی می دانیم در ایران رستوران ها و هتل های معتبر بسیار وجود دارد که وقتی مهمان خارجی دارند سر میز آن یا در اتاقش پرچم کشور او را می گذارند اما هر وقت که من به یکی از این مراکز مراجعه می کنم پرچم کشور مالزی را روی میز یا اتاقم می بینم که کاملا جواب پاسخ شماست. وقتی به مسئولان می گویم که من سفیر کشور اندونزی هستم آنها می گویند از نحوه لباس های شما و البته ظاهرتان این تصور را داشتم که شما از اندونزی امده اید . بنابراین شاید اطلاعات مردم ایران و البته گردشگران ایرانی درباره کشور من بسیار اندک باشد .
· راهکار شما دراین باره چه بود؟
در موارد یاد شده یعنی هتل ها و رستوران ها یا بطور کلی اماکن عمومی ایران من تعداد زیادی پرچم کشورم را تهیه کردم و تعدادی را همیشه همراه دارم و وقتی با موضوع بالا مواجه می شوم یک پرچم کشور اندونزی را به آنها هدیه می دهم و کمی هم درباره کشورم برایشان می گویم اما درباره آگاهی عمومی مردم ایران هم قبلا اشاره کردم برگزاری هفته فرهنگی اندونزی در ایران ، شرکت در نمایشگاه مد لباس های بانوان و اینگونه نمایشگاهها که علاوه بر نمایش فرهنگ و تمدن ایران به دیگران ناخودآگاه نام اندونزی و اطلاعاتی از کشورم را به مخاطبانم خواهم داد. امیدوارم در آینده نزدیک شناخت و اطلاعات مردم دو کشور یعنی اندونزی و ایران از یکدیگر به عنوان دو کشور اسلامی به بالاترین سطح خود برسد تا شاهد نتایج مثبت آن باشیم.
· در مورد شناخت هموطنان شما درباره ایران کمی توضیح دهید؟
شاید شرایط زیاد متفاوت با ایرانیان نباشد آنها هم در مورد ایران به عقیده من شناخت دقیقی ندارند و سئوالات بسیاری در ذهنشان است که باید توسط اینگونه برنامه و مسئولان کشورها پاسخ داده شود تا شاهد حضور گردشگران از دو کشور باشیم.
· نقش رسانه ها در رسیدن به اهدافتان را چگونه ارزیابی می کنید؟
امروز که عصر ارتباطات است واقعا بدون رسانه ها نمی توان برای رسیدن به هدفی تلاش کرد چه هدف شما سیاسی باشد چه تجاری به هر حال بدون همکاری رسانه ها فکر کنم به هدف خودم نخواهم رسید و در نهایت برای آشنایی مردم دو کشور این رسانه ها هستند که باید با همکاری مسئولان تلاش کنند .
· به عقیده شما در مورد این نمایشگاه یا شرکت در نمایشگاه مد لباس بانوان رسانه های ایران همکاری مناسبی داشتند؟
در مورد نمایشگاه مد لباس بانوان در تهران که واقعا تلاش رسانه ها برای معرفی پوشش های اسلامی و البته زیبای بانوان جالب بود و همکاری خوبی هم بین ارگان ها وجود داشت اما در باره این نمایشگاه هنوز نمی توان اظهار نظر کرد به کمی زمان نیاز داریم
· در مورد انتخاب نام این نمایشگاه کمی بیشتر توضیح بدهید؟
مدتی است که اخبار سیاسی مربوط به ایران در اکثر رسانه ها به شدت پیگیری می شود و گاه گاهی هم یکجانبه و غیر واقعی منتشر می شود بطور کلی درصد بسیار بالایی از اطلاعات و اخبار ایران که از رسانه های غرب یا شرق جهان منتشر می شود مربوط به سیاست و موارد پیرامون آن است و واقعیت فرهنگی و تمدن ایران تقریبا به عقیده من به حاشیه رانده شده است یا گاهی تحت تاثیر همین اخبار سیاسی قرار گرفته شده است. اما چرا این نام رابرای این نمایشگاه انتخاب کردیم همانطور که می دانید کشور من در شرق ایران و کشور بوسنی وهرزگوین در غرب ایران است و هر دوی ما به عنوان یک مقام مسئول از دو کشور یاد شده در ایران مشغول به انجام وظیفه هستیم و هر دو با نگاه ریزبین یک عکاس به فرهنگ و تمدن ایران نگریستیم بنابراین نام نمایشگاه را ایران از نگاه شرق و غرب انتخاب کردیم.
· لطفا درباره نحوه همکاری خودتان با سفیر کشور بوسنی بگویید؟
هنگامی که من تصمیم به برپایی این نمایشگاه عکس گرفتم، نامه ای به تمام سفرای مقیم ایران نوشتم و تصمیم خودم را با آنها به اشتراک گذاشتم تا اگر مایل بودند با یکدیگر همکاری داشته باشیم. سفیر کشور بوسنی این موضوع را پیگیری کرد و شرایط همکاری ما در این زمینه فراهم شد چون دیدگاه هر دوی ما در این زمینه کاملا مشابه و مشترک بود.
· متوجه شدم بیشتر سوژه های عکاسی شما چهره مردم ایران و نحوه زندگی آنها بوده است چطور با آنها ارتباط برقرار می کردید؟
بطور کلی من عقیده دارم برای درک بهتر فرهنگ و آداب و رسوم مردم یک منطقه و ارتباط برقرار کردن با آنها باید همراه آنها بود به عنوان مثال من وقتی به شهرهای مختلف ایران سفر می کنم در رستوران های محلی و طباخی های قدیمی آنها همراه مردم می شوم و مثل آنها غذا می خورم این موضوع خود به خود باعث ایجاد ارتباط و نزدیک شدن من به آنها می شود و البته سوژه های عکاسی من را فراهم می کند. باید بگویم من بیشتر از شما که در تهران ساکن هستید پیاده در کوچه پس کوچه های جنوب تهران قدم زدم و در قهوه خانه ها یا طباخی های کوچک پرازدحام آنجا غذا خوردم . همین موضوع باعث نزدیک شدن من با سوژه های خودم می شود.
· چرا فرهنگ و تمدن ایران برای شما جالب بود؟
اولا ایران محل ماموریت من است بنابراین خواسته یا ناخواست بامسایل آن باید آشنا شوم دوم اینکه هر دو کشور مسلمان هستند و کشور من هم به عنوان یکی از پرجمعیت ترین کشورهای مسلمان جهان می تواند بهترین سوژه ارتباط فرهنگی بین دو کشور باشد از شما سئوالی دارم آیا واقعا تصور کرده اید که اگر هر دو کشور یعنی ایران و اندونزی با توجه به اشتراکات مذهبی خود به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مردم دو طرف با هم به خوبی آشنا شوند چه منافعی برای هر دو طرف حاصل خواهد شد ؟
· می توانید در این باره بیشتر توضیح دهید؟
جمعیت هر دو کشور تقریبا قابل توجه است بنابراین تصور خواهید کرد که از نظر تجاری چه بازار هدف مناسبی برای ارتباطات تجاری برقرار است از سوی دیگر اشتراکات مذهبی ایران و اندونزی می تواند زمینه ساز پدید آمدن تجارت های نوینی بین دو کشور باشد و رشد و رونق اقتصادی را برای هر دو کشور به همراه داشته باشد.
· به منافع اقتصادی اشاره کردید این موضوع چگونه به فرهنگ و تصمیم شما مربوط خواهد شد؟
هرچه ارتباط بین دو کشور بیشتر شود ناخودآگاه فرصت های سرمایه گذاری و البته تجارت بیشتری پدید خواهد آمد بنابراین این یک بازی برد برد برای هر دو کشور مسلمان ایران و اندونزی خواهد بود. به شرط آنکه بتوانیم تصویر دقیقی از فرهنگ و تمدن هر یک در نظر دیگری ایجاد نماییم.
· اکثر مردم وقتی متوجه این موضوع می شوند که این نمایشگاه از طریق دو سفارتخانه خارجی در ایران تدارک دیده شده شاید تصوری سیاسی از آن داشته باشند نظر شما چیست؟
من به عنوان سفیر کشور اندونزی معتقدم اولین وظیفه من آشنا کردن دو ملت با فرهنگ و تمدن یکدیگر است و مسایل سیاسی باید در سازمان ملل و ارگانهایی مثل آن بررسی شوند بنابراین بیشترین تلاش من آشنا کردن دو ملت با یکدیگر است نه سیاست بازی. از سوی دیگر عقیده دارم اگر در مورد ارتباط دو ملت با یکدیگر موفق عمل کنم ناخودآگاه در مسایل سیاسی بین دو کشور هم تاثیر گذار بودم و موفقیتی مناسب به دست آورده ام.
· برای برپایی این نمایشگاه مشکلاتی هم داشتید؟
بله ، اولین مشکل کاغذ بازی برای دریافت مجوزهای مربوط در سازمانهای ذیربط بود واقعا خیلی زمان از دست دادیم تا بالاخره توانستیم این نمایشگاه را برگزار کنیم. گاهی اوقات سخت گیری های بدون دلیل و البته کاغذ بازی در این ادارات من را تا مرز انصراف از برگزاری این نمایشگاه پیش برد اما بازهم به فکر اهدافم بودم که ادامه دادم. البته عقیده دارم همین مشکلات هم به دلیل عدم شناخت واقعی بین فرهنگها است است که امیدوارم با این نمایشگاه برطرف شود.
عماد عزتی
14/1/91
کامل
سفیر بوسنی
شاید کمتر از یک دهه پیش نام کشور بوسنی و هرزگوین یادآور خشونت و نسل کشی بین دو گروه بود و بیشتر شاهد انتشار اخبار ناخوشایند درگیری و خونریزی بودیم، اما این کشور سرسبز و زیبا مدتی است که روی آرامش را به خود دیده است و دوباره به زندگی عادی خود بازگشته است.
این کشور از لحاظ طبیعت و جاذبه های توریستی یکی از کشورهای پرمخاطب شرق روسیه است، اما آیا واقعا مردم این کشور علاقه ای به جاذبه های ایران دارند؟ یا این که ایران از دیدگاه آنها چگونه است؟ به همین دلیل به سراغ سفیر این کشور در جمهوری اسلامی رفتیم تا از نظر او درباره دیدنی های ایران مطلع شویم.
امیر حاجی کادونیچ به عنوان سفیر کشور بوسنی هم اکنون سه سال و نیم است که در ایران مشغول کار است. علاقه وی به دیدنی های ایران باعث شده که در نمایشگاه عکسی به نام ایران از نگاه شرق و غرب، عکس هایی که خودش از جاذبه های ایران گرفته شرکت کند و عکس هایی را به نمایش بگذارد.
سفیر بوسنی با رویی خوش چمدان را در دفتر کارش پذیرفت و از دیدنی های ایرانی این گونه گفت.
چه تعداد از شهرهای ایران را تاکنون دیده اید؟
در مورد من شاید بهتر است بگویم کدام شهرهای ایران را ندیده ام. من از شمالی ترین نقطه ایران تا جزایر کیش و قشم در خلیج فارس دیدن کرده ام. بنابراین شاید همه نقاط ایران را دیده باشم و از آنها عکاسی کرده ام. اهواز، بندرعباس، آبادان، قم، مشهد، تهران، گرگان، همدان، چابهار، کرمان و بسیاری از شهرهای دیگر را دیده ام.
کدام شهر ایران بهترین بود؟ اصفهان بهترین شهری بود که من تاکنون دیدم، ولی علاقه بسیاری به قشم هم دارم. زیبایی های آن واقعا حیرت آور است. کیش و چابهار هم نظرم را جلب کرده است.
نظر شما درباره تهران چیست؟
شهری بسیار بزرگ، پرهیاهو و تمیز این تصویر تهران در ذهن من است.
چرا بیشتر انتخاب های شما شهرهای ساحلی بودند؟
من گواهینامه قایقرانی تا قایق های 12 متری را دارم، بنابراین ناخودآگاه به سمت شهرهای دریایی و ساحلی برای لذت بردن از قایق سواری کشیده می شوم. کیش، قشم، چابهار هم جزو این شهرها هستند که من می توانم در آنها قایقرانی کنم و لذت ببرم.
آیا تاکنون درباره صنعت گردشگری ایران فکر کرده اید؟
بارها و بارها طی سفرهای خودم در سراسر ایران به این موضوع فکر کردم. به عنوان مثال در شرق چابهار من بهترین ساحل عمرم را دیدم. من کشورهای زیادی را دیده ام، ولی واقعا ساحل شرقی چابهار یکی از زیباترین های کشورهای ساحلی که من دیده بودم، هست. من عکس های زیادی از این ساحل گرفتم، اما متاسفانه هیچ کس غیر از من در این ساحل نبود. نمی دانم چرا هیچ امکانات توریستی در این منطقه با این همه زیبایی مهیا نشده؛ منطقه ای که می تواند واقعا صنعت گردشگری چابهار را دگرگون کند. من فکر کنم این نعمتی اختصاصی از طرف خداوند است که به طبیعت ایران داده شده، باید از آن بخوبی استفاده کرد.
آیا جاذبه های ایران را با کشورتان می توان مقایسه کرد؟
البته ایران و بوسنی تفاوت های زایدی دارند، کویر، صحرا نمونه بارز آن است که در کشور من نمی توان یافت. بوسنی کشوری کوهستانی است و کاملا متفاوت از ایران، اما مناطق جنگلی و سرسبز ایران را می توان با بخش هایی از بوسنی مقایسه کرد. اگرچه هر دو کشور چهار فصل را دارند، ولی ایران متفاوت تر است، چون چهار فصل همزمان در ایران قابل لمس است.
کدام فصل بهترین زمان سفر به کشور شماست؟
پاسخ این سوال به علاقههای شخصی شما بستگی دارد یا اینکه در بوسنی به دنبال چه هستید. اگر زمستان را دوست دارید، بهترین مکانها را خواهد دید، ولی اگر علاقه به سرسبزی و بهار دارید، بوسنی بهترینها را در اختیار شما خواهد گذاشت. طبیعت بوسنی واقعا غیرقابل توصیف است. البته من فکر میکنم ایرانیها علاقهمند هستند بیشتر در نوروز سفر کنند که این فصل هم در کشور من دیدنیهای بسیاری خواهند دید. درجه حرارت این فصل حدود 20 درجه است که واقعا دلچسب مسافران کشورهای گرمسیری است.
جاذبههای مهیج کشور شما چیست؟
رودخانه خروشان، پرش از ارتفاع، صخرهنوردی و ورزشهای زمستانی از معروفترینهای بوسنی است. به طور کلی طبیعت بوسنی امکانات زیادی را در اختیار گردشگران قرار داده است. ایران هم موقعیتهای بسیاری در این زمینه دارد.
از جاذبههای تاریخی بوسنی بگویید.
معروفترین جاذبه تاریخی کشور من شهر موستار است. در زبان بوسنی پل موست (most) این پل در قرن 16 میلادی ساخته شده که هرساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب میکند.
دلیل معروف شدن این پل چیست؟ آیا تاریخی بودن آن است؟
البته تاریخی بودن آن هم دلیل معروف بودن این شهر است، اما مهمترین موضوع مسابقه پرش از روی این پل است که از همان سال اول ساخته شدن آن در بوسنی هر سال برگزار شده است. این پل هرساله صدها بلکه هزاران گردشگر ماجراجو را به خود جلب میکند. این مسابقه نزدیک به 500 سال است که در این منطقه برگزار میشود. پس میتوان اهمیت جاذبههای تاریخی بوسنی را هم در این زمینه دید. البته من فکر کنم ایرانیها زیاد درباره این مسابقه اطلاع نداشته باشند.
نظر شما درباره گردشگری زمستانی چیست؟ آیا ایران ظرفیت استفاده از این نوع گردشگری را دارد؟
من علاقه زیادی به اسکی دارم و پیست توچال را بخوبی میشناسم. در این مورد ایران فرصتهای بسیاری در اختیار دارد. به طور کلی ایران و بخصوص تهران درباره گردشگری زمستانی و ورزشهای زمستانی امکانات خوبی در اختیار دارد. علاقه ایرانیها به این ورزش حاکی از روحیه بانشاط آنهاست، اما نکته مهم در این زمینه این است که اکثر کسانی که در پیست اسکی مشغول انجام این ورزش زمستانی هستند، ایرانی هستند و خارجیها بندرت دیده میشوند. پس میتوان اینگونه برداشت کرد که هنوز گردشگری زمستانی در ایران جا نیفتاده است و گردشگران خارجی، ایران را به عنوان مقصد سفرهای زمستانی خود نمیشناسند.
نظر شما در این باره چیست؟ چرا گردشگران خارجی ایران را به عنوان جاذبه زمستانی نمیشناسند؟
اولین مورد تبلیغات منفی برخی رسانهها علیه ایران است، اما عمدهترین موضوع مربوط به خود دستاندرکاران گردشگری ایران است.
به رسانهها اشاره کردید. نقش آنها در جذب گردشگر چیست؟
نمیتوان نقش رسانهها را درباره جذب گردشگران انکار کرد. به عنوان مثال من در حال حاضر 5/3 سال است که وارد خاک ایران شدهام و با ایرانیان زندگی میکنم، اما قبل از ورودم تبلیغات زیادی علیه ایران دیده یا شنیده بودم. حالا من میتوانم به قدرت بگویم همه آنها خلاف واقع هستند و اهمیت ایران چیزی فراتر از آن تبلیغات منفی است. فقط باید تجربه کرد، اما هنوز رسانههای ایران در این زمینه گام برنداشتهاند. ایران خیلی بهتر و بالاتر از آنچه آنها به تصویر میکشند، است.
ارتباط مردم ایران را با خارجیها چطور دیدید؟
ایرانیها خیلی خوب با خارجیها ارتباط برقرار میکنند؛ دوستانه و صمیمی هستند. ایران هم خیلی آزادتر از آن تبلیغات غیرواقعی است. من تردید ندارم که خیلی از گردشگران خارجی درباره واقعیت ایران چیزی نمیدانند و باید آنها را از واقعیت ایران آگاه کرد. در این باره مثالی میزنم، من دوستان زیادی دارم که علاوه بر خانوادهام هر سال برای دیدن من به ایران سفر میکنند. خیلی از آنها که قبلا به ایران سفر نکردهاند، با همان تصاویر غیرواقعی بار سفر میبندند و همان ذهنیتهای اشتباه را همراه خود دارند، ولی وقتی وارد خاک ایران میشوند و یکی دو روز میمانند، تازه متوجه تفاوت واقعیت با تبلیغ نادرست میشوند. همین موضوع باعث سفرهای مکرر آنها به ایران شده است. بنابراین ایرانیان باید سعی کنند واقعیت کشورشان را به خارج از مرزها بفرستند؛ با استفاده از رسانهها و تبلیغات صحیح.
آیا شما ازدواج کردهاید؟
بله من دو فرزند دختر هم دارم.
نظر آنها درباره ایران چیست؟
مثل من. همانطور که میدانید آنها هم همراه من بیش از سه سال است که با ایرانیان زندگی میکنند و دوستان زیادی در ایران دارند. فرزندان من در مدرسه بینالمللی همراه دیگران تحصیل میکنند و با ایرانیهای زیادی ارتباط دارند. به عنوان مثال دختر بزرگ من در صفحه فیسبوک خود تعداد زیادی دوست ایرانی دارد. پس میتوان اینگونه نتیجه گرفت آنها فرهنگ و واقعیت زندگی ایران را درک کردهاند و البته پذیرفتهاند. نکته مهم این است که همسرم سالهای گذشته در ایران بوده و در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرده است. او در سال 1995 میلادی در ایران بوده و با توجه به رشته تحصیلی خود، اطلاعات مفیدی از ایران داشته و دارد.
احساس همسر شما وقتی متوجه شد شما سفیر بوسنی در ایران شدید، چه بود؟
وقتی این خبر را شنید، خیلی خوشحال شد و با علاقه بسیار برای زندگی در ایران نقشه میکشید. دوستان قدیمی خود را میدید و دوباره خاطرات گذشتهاش برایش یادآوری میشد.
احساس خود شما چه بود وقتی قرار شد به ایران بیایید؟
اگر واقعیت را بخواهید برای من جالب بود. البته شرایط ایران هم باعث این احساس بود. فکر میکردم شرایط سختی داشته باشم، ولی بخوبی با ایران کنار آمدم و در حال حاضر از محل ماموریت خود احساس لذت میکنم. همانطور که میدانید ایرانیان زمان درگیریهای بوسنی خیلی به مردم من کمک کردند، بنابراین من هم احساس خوب و مثبتی داشتم، چون با آنها و رفتارشان آشنا بودم. به هر حال من دنبال تجربه کردن چیزهای جدید در زندگی هستم.
آیا شما در صنعت گردشگری ایران مشکل مهمی دیدهاید؟
اگر واقعیت را بگویم خیر. شاید اخباری درباره صنعت حمل و نقل هوایی شنیده بودم، ولی با توجه به تحریمها به عقیده من، خطوط هوایی ایران امن هستند. من تجربه سفر با خطوط هوایی آسمان، ایرانایر و ماهان را داشتهام؛ همگی از هواپیماهای بهروز و مدرنی استفاده میکنند.
با توجه به سفرهای زیادی که در ایران داشتهاید، نظر شما درباره جادههای ایران چیست؟
سوال خوبی کردید. جادههای ایران یکی از بهترین جادههایی بودند که من در آنها رانندگی کردم.
نظر شما درباره رانندگان ایرانی چیست؟
فکر کنم همه رانندگان ایرانی، رانندگان مسابقات رالی هستند. آنها خیلی آزادانه رانندگی میکنند، بدون توجه به علائم و دستورات راهنمایی و رانندگی. به طور کلی میتوانم بگویم بسیاری از رانندگان ایرانی خودشان قانون چگونه راندن را وضع میکنند و هیچ توجهی به قوانین ندارند. حق تقدم، چراغ قرمز، رانندگی بین خطوط، همه و همه از آنها رانندگان حرفهای ساخته است، اما مهمترین مشکل این هست که هیچ احتیاطی نسبت به عابران پیاده ندارند که این موضوع باعث عصبی شدن من میشود. در کشور من و بسیاری از کشورها وقتی عابری پایش را به خیابان میگذارد، رانندگان توقف میکنند، ولی در ایران برخی رانندگان او را به مبارزه دعوت میکنند.
آیا شما وقتی خودتان رانندگی میکنید، مشکلی هم دارید؟
من هیچ مشکلی ندارم، ولی متاسفانه مجبورم گاهی اوقات همانند رانندگان ایرانی رانندگی کنم که این موضوع را دوست ندارم. تا حدودی من هم مثل رانندگان ایرانی به علائم و قوانین بیتوجه شدهام.
نظر شما درباره پرواز مستقیم بین دو کشور و توسعه گردشگری چیست؟
هیچ شکی نیست که وجود خطوط پروازی مستقیم بین دو کشور می تواند روند توسعه گردشگری و ورود گردشگران را گسترش دهند. بین ایران و بوسنی مدتی پرواز مستقیم وجود داشت، ولی متاسفانه در حال حاضر هیچ پروازی بین دو کشور به صورت مستقیم نیست. من فکر کنم در ایام نوروز بد نیست که این خطوط برقرار شود، اما به هر حال این صنعت خصوصی است و این شرکت های خصوصی هستند که باید درباره این موضوع اقدام کنند.
آیا آماری از گردشگران ورودی به ایران از کشورتان دارید؟
از این آمار هیچ احساس رضایت نمی کنم، چون واقعا تعداد کمی از کشور من وارد ایران می شوند. هیچ فکر نمی کنم بیشتر از هزار نفر گردشگر بوسینایی وارد ایران بشوند، اما من فکر می کنم در آینده این آمار بیشتر شوند و بین دو کشور شاهد تبادل گردشگر بیشتری باشیم.
آیا درباره این موضوع برنامه ای هم دارید؟
بله با برخی مجریان تورهای گردشگری و شرکت های هوایی ایران برای توسعه روابط گردشگری، نشست هایی داشتیم که بزودی نتایج آن مشخص خواهد شد. من درباره پروازهای چارتر فکر می کنم به عنوان مثال با شرکت پگاسوز درباره پروازهای بین دو کشور صحبت هایی شده، این شرکت جزو یکی از شرکت های ارزانقیمت هوایی است. قیمت بلیت های این شرکت تقریبا 60 یا 70 درصد ارزان تر از خطوط هوایی ترکیه است و به عنوان گزینه مناسبی برای توسعه گردشگری بین ایران و بوسنی خواهد بود.
نظر شما درباره پروازهای ارزانقیمت چیست؟
همان طور که می دانید بسیاری از گردشگران امروزی جزو کسانی هستند که ارزان سفر می کنند، بنابراین وجود خطوط ارزانقیمت جزو یکی از راهکارهای توسعه صنعت گردشگری بین کشورهاست. شاید این خطوط از لحاظ زمانی کمی دیر به مقصد برسند یا این که پذیرایی داخل کابین نداشته باشند، اما با بودن این خطوط می توان همه سلیقه ها را برای سفر تشویق کرد. من فکر می کنم که با این پروازها، ایرانیان زیادی به بوسنی سفر خواهند کرد.
آیا خود شما هم از این خطوط استفاده می کنید؟
بله سال گذشته وقتی به چین سفر می کردم، از خطوط هوایی ایرآسیا استفاده کردم که به عنوان یکی از خطوط ارزانقیمت جهان است. چرا وقتی امکان پس انداز داریم، این کار را انجام ندهیم. به نظر من با این روشها اکثر مسافران می توانند سفر کنند. به عقیده من، همه باید از خدمات هوایی استفاده کنند، پس چرا این خطوط را گسترش ندهیم.
همان طور که می دانید مدتی است که قیمت دلار در ایران افزایش یافته، آیا این اتفاق برای گردشگران ایران فرصت رشد ایجاد کرده یا خیر؟
به عقیده من، نوسانات زیاد برای یک کشور گردشگرپذیر مناسبت نیست، اما در حال حاضر ایران به این دلیل جزو یکی از ده کشور ارزانقیمت جهان شده که بهترین فرصت برای توسعه صنعت گردشگری این کشور است. به نظر من، صنعت گردشگری ایران باید از این فرصت استفاده کند. من خودم سعی می کنم از این فرصت ایجاد شده نهایت استفاده را ببرم، چون با این قیمت های غیرقابل تصور شاید دیگر امکان سفر کردن هیچ جای دنیا نباشد. پس بهترین فرصت در اختیار صنعت گردشگری ایران قرار گرفته است.
آیا می توانید گردشگری ترکیه و ایران را مقایسه کنید؟
این موضوع شاید قیاس مناسبی نباشد. همان طور که می دانید ترکیه خیلی جلوتر از ایران است، ولی باید بدانید که این کشور نفت ندارد، ولی از این صنعت یعنی گردشگری درآمد مناسبی به دست آورده است. به عقیده من، این نفت است که تمام توجه مسئولان ایرانی را به خود جلب کرده و چون درآمد کافی است، از دیگر توانایی های خود مثل گردشری خوب استفاده نکرده اند. من این نوع تفکر را قبول ندارم، چون نفت همیشگی نیست و بالاخره تمام می شود. پس باید روی صنایع بدون پایان سرمایه گذاری کرد. بنابراین باید این گونه بگویم که ترکیه از توانایی های خود استفاده کرده ولی ایران هنوز برای این نوع پتانسیل ها مثل اصفهان و قشم یا دیگر جاذبه های گردشگری خود برنامه ای ندارد.
به عقیده شما جاذبه های ایران به انداز کافی برای گردشگران کافی است؟
به نظرم، جاذبه های ایران حتی خیلی بیشتر از کافی است. فقط باید بدرستی به صنعت گردشگری معرفی شوند.
شما فکر می کنید جاذبه های تاریخی ایران بیشتر نظر گردشگران را به خود جلب کرده یا طبیعت آن؟
هر دو موضوع برای گردشگری ایران به عنوان امتیاز است. گردشگری در ایران یعنی جاذبه های طبیعی همراه تاریخچه آن است. ایران از نظر تاریی خیلی غنی است و بیشترین جاذبه گردشگری را در خود جای داده است. همه گردشگران با هر سلیقه ای که وارد ایران شوند و بدون تردید از سفر خود لذت می برند.
اگر شما به عنوان فردی عادی قصد سرمایه گذاری در صنعت گردشگری ایران را داشته باشید، کدام جاذبه برای شما بهتر است که سرمایه گذاری کنید؟
به نظر من، سرمایه گذاری در صنعت هتلداری ایران موقعیت مناسبی برای سرمایه گذاران خارجی خواهد بود، چون هنوز فرصت های زیادی برای سرمایه گذاری در این زمینه باقی مانده است. بهترین موقعیت هم در شهر اصفهان است، چون هنوز زیرساخت های اقامتی ایران کامل نیست. ایران صنعت دستی خوبی برای گردشگران دارد و جاذبه های فراوان ولی هنوز مکان های اقامتی مناسبی ندارد. سوژه دیگری که هنوز جای سرمایه گذاری هست، درباره مراکز خرید و فروشگاه های زنجیره ای است که می توان روی آنها سرمایه گذاری کرد.
نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟
همه غذاهای ایران خوشمزه و واقعا لذیذ هستند. شیشلیک، فسنجان و قورمه سبزی، اما قورمه سبزی برای خارجی ها باید خوب معرفی شود تا با مزه و طعم آن ارتباط برقرار کنند.
نظر شما درباره غذاهای ماه رمضان ایران چیست؟
غذاهایی که ایرانیان هنگام افطاری می خورند واقعا سالم و خوشمزه است. نان و پنیر و سبزی واقعا سالم ترین خوراک برای باز کردن روزه است. سبک زندگی ایرانیان در این ماه مبارک یکی از کامل ترین و سالم ترین هاست. بعد از این که مقدار کمی غذاهای سبک و البته مغذی مثل نان و پنیر و سبزی و گردو می خورید، بعد مشغول عبادت می شوید و مدتی بعد هم غذای اصلی سرو می شود. این مهم ترین موضوعی بود که من در این ماه مبارک و زندگی ایرانیان با آن آشنا شدم و بیانگر اهمیت خوراک و سلامتی بین ایرانیان است.
چه چیزی در این سبک زندگی توجه شما را جلب کرد؟
من وقتی اخبار سلامت و خوراک را در اروپا و آمریکا دنبال می کردم، همه از این نوع خوراک سخن می گفتند و به مردم این گونه خوردن را آموزش می دادند. حال آن که ایرانیان سالهاست که این گونه می خورند. بنابراین تمدن ایران بسیار جلوتر از برخی از کشورهاست، چون آنها تازه به این روش رسیده اند، اما این مساله در ایران به امری عادی تبدیل شده است.
آیا شما می توانید غذای ایرانی درست کنید؟
خیر، اما همسرم کاملا به راه و روش و دستورات پخت غذاهای ایرانی آشناست.
آیا غذاهای محلی کشورتان را همی نمی توانید درست کنید؟
قبل از ازدواجم چون در شهرهای دیگر یا کشور دیگری زندگی می کردم و مشغول تحصیل بودم، آشپزی می کردم، ولی پس از ازدواجم، همسرم این مسئولیت را به عهده گرفت و از آن پس خیر خودم آشپزی نکردم، چون همسرم بهترین ها را مهیا می کند.
نظر شما درباره حذف روادید برای ورود گردشگران به یک کشور چیست؟
این موضوع یکی از مهم ترین روش های توسعه صنعت گردشگری درجهان است، چون اکثر گردشگران علاقه مند هستند بدون تشریفات و معطلی وارد خاک مقصدشان بشوند، بنابراین حذف روادید برای ورود گردشگران یکی از راهکارهای کارآمد در این خصوص است، اما شرایط سیاسی اصلی ترین عامل تاثیرگذار در این موضوع است.
در حال حاضر گردشگران ایرانی برای ورود به بوسنی نیاز به دریافت ویزا دارند؟
بله، همان طور که می دانید کشور من در حال پیوستن به اتحادیه اروپاست، بنابراین باید بسیاری از قوانین کشور را طبق این برنامه تدوین کنم که دریافت ویزا هم یکی از آنهاست. البته گردشگران بوسنیایی هم باید برای ورود به ایران روادید دریافت کنند. لازم به یادآوری است که هرکس که ویزای شینگن داشته باشد، بدون نیاز به دریافت ویزای بوسنی می تواند وارد خاک بوسنی شود.
هزینه اقامت یک هفته ای گردشگران در سطح معمولی در کشور شما چقدر است؟
در حقیقت بسیار ارزان تر از اتحادیه اروپاست. اگر قصد مقایسه با حال حاضر ایران داشته باشید، بسیار گران تر از ایران است، اما باز هم قابل قبول خواهد بود. به دلیل مناسب بودن قیمت های گردشگری در کشور من هر سال تعداد زیادی از سراسر جهان مثل اندونزی، مالزی، ژاپن، اتحادیه اروپا و آمریکا وارد خاک بوسنی می شوند. به طور کلی هر سال حدود 10 تا 20 درصد رشد داشته ایم. به طور کلی هزینه اقامت حدود 30 تا 40 درصد از ایران بالاتر است.
آیا هیچ منطقه ای از ایران مثل کشور شما بوده است؟ البته با این فرض که شما سفرهای زیادی در ایران داشته اید؟
با توجه به سفرهای من در ایران و ترکیه و کشورم فکر می کنم از نظر فرهنگی تشابهات فراوانی داریم. به عنوان مثال نحوه ساخت بازار اصفهان، استانبول و بخشی از کشور من مثل سارایوو کاملا یکسان است یا حتی برخی از صنایع دستی هر سه منطقه کاملا شبیه است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مردم کشورهای ایران، ترکیه و بوسنی زمانی کاملا با یکدیگر در ارتباط بوده اند که این مشابهت ها به وجود آمده اند، اما در مورد مکان باید بگویم هر جایی که کوهستانی و پوشیده از جنگل باشد و البته کمی هم خنک باشد، مرا یاد مناطق مختلف کشورم خواهد انداخت.
نظر شما درباره صحراهای ایران چیست؟ آیا می توان آنها را به عنوان پتانسیل رشد صنعت گردشگری ایران دانست؟
وقتی به یزد سفر کرده بودم و مشغول عکاسی از صحراهای اطراف شهر بودم، به این موضوع فکر کردم این مکان ها هم می تواند به عنوان جاذبه گردشگری ایران شناخته شود، همان طور که برخی از کشورها مثل امارات از آنها استفاده می کنند. این یک امتیاز در اختیار صنعت گردشگری ایران است که باید بخوبی به گردشگران معرفی شود.
آیا کشورهای اسلامی جهان نقطه خوبی برای شروع گسترش روابط گردشگری ایران خواهد بود؟
بدون تردید این کشورها بازار هدف بسیار مناسبی برای ایران هستند. اجازه بدهید مثالی بزنم تا خودتان متوجه امتیاز این بازار در ایران بشوید. مقبره امام رضا به عنوان یکی از مقبره های متبرک بین شیعیان جهان در ایران و شهر مشهد است، بنابراین چرا کشورهای اسلامی بازار هدف خوبی نباشند؟ می توانید تصور کنید هر سال چه تعداد زائر وارد خاک ایران خواهند شد؟ اگر بخوبی جاذبه های مذهبی ایران در کنار دیگرجاذبه ها معرفی شود، بدون تردید وقتی این گردشگران وارد مشهد می شوند، برای عبادت می توان نظر آنها را به دیگر جاذبه ها نیز جلب کرد تا کل صنعت گردشگری ایران را متحول کرد. ایران هرگز نباید بازار کشورهای مسلمان را از دست بدهد.
تقریبا دو ماه پیش نمایشگاه عکسی از شما در تهران برگزار شد. نظرتان در این باره چیست؟
همان طور که می دانید این نمایشگاه با همکاری من و سفیر کشور اندونزی برگزار شد. هر دوی ما علاقه مند هستیم کمی متفاوت باشیم و مثل بسیاری از سفارتخانه ها صرفا مشغول انجام امور دیپلماتیک نباشیم، به همین دلیل به کار فرهنگی مثل نمایشگاه عکس فکر کردیم. البته عکس هایی که طی سفرهایمان از ایران گرفته بودیم. قصد هر دو ما معرفی واقعیت زندگی ایرانیان بود. بدون تردید هر روز صدها خبر یا داستان درباره ایران خواهید شنید یا می خوانید، اما شک نداشته باشید که هزاران هزار را هرگز نخواهید خواند یا نمی بینید. این دلیل اصلی ما برای برگزاری این نمایشگاه بود. هریک از این عکس ها داستان کوتاهی با خود داشتند که شک ندارم خیلی ها بی تفاوت از کنار این داستان ها گذشته اند. هر دوی ما با استفاده از موقعیت دیپلماتیک خودمان قصد داشتیم به دیگران و البته خود ایرانیان بگوییم با برنامه ریزی و نگرشی منطقی می توان بسیاری از مشکلات را برطرف کرد و صرفا روابط دیپلماتیک حلال مشکلات نیست؛ بلکه فرهنگ اصل کار است.
در صحبت های خودتان به رمضان و فرهنگ ایرانی اشاره کردید. آیا برنامه ای برای معرفی فرهنگ رمضانی در کشور خود به ایرانیان دارید؟
بله برنامه ای داریم، در حقیقت از جنبه های مختلف آن را پیگیری می کنیم. بیشتر علاقه مندم که جوانان ایرانی با فرهنگ و عادات مردم کشورم آشنا شوند. به عنوان مثال هر سال در فستیوال فیلم نوجوانان و فستیوال فیلم کودک ایران شرکت و سعی می کنیم از این طریق فرهنگ و تمدن کشورم را به ایرانیان و البته مردم جهان معرفی کنیم.
نظر شما درباره رسانه ها و همکاری های دو کشور درخصوص گردشگری چیست؟
من هر روز شبکه پرس تی.وی را نگاه می کنم و بسیاری از روزنامه های انگلیسی زبان ایران را می خوانم. به عقیده من، رسانه ها می توانند پل ارتباطی بین دو ملت باشند، بنابراین هرچه همکاری در این زمینه بیشتر باشد، ناخودآگاه مردم دو کشور به یکدیگر نزدیک تر خواهند شد و هرچه فضای همکاری رسانه ای بازتر باشد، نتیجه بهتر خواهد بود. به عنوان مثال هر سال جشنواره زمستانی بوسنی برگزار می شود که در فوریه 2013 تعدادی از عکاس های ایرانی هم به این جشنواره دعوت شدند و عکس های زیادی گرفتند و در نهایت به نمایش گذاشتند. این گونه ارتباط ها می تواند کاملا مفید بوده و گردشگران دو کشور را تشویق به سفر کند.
نظر شما درباره گردشگری سلامت ایران چیست؟
همین قدر بگویم که بیمارستان های شما کاملا به روز هستند و بهترین شرایط در این زمینه دارند. دندانپزشکی و بسیاری از خدمات درمانی ایران واقعا با بهترین روش ها و امکانات بین المللی انجام می شود، بنابراین در این نوع گردشگری هم می توان ایران را پرجاذبه دانست. البته با توجه به ارزان بودن فعلی ایران به عنوان مقصدی ارزان همراه با خدمات پزشکی مناسب می توان تصور بسیار خوبی در این باره داشت.
نظر شما درباره هزنیه درمانی در ایران چیست؟
این نقطه قوت در کنار تخصص پزشکان ایران، موفقیت گردشگری سلامت را داخل مرزهای ایران تضمین می کند؛ به شرط آن که بخوبی مدیریت شوند.
نظر شما درباره گردشگری دریایی در ایران چیست؟
باید بگویم من گواهی نامه دریانوردی با قایق های 12 متری را دارم و قبل از سفرم به ایران تلاش کردم از امکانات دریایی ایران در دنیای مجازی اطلاعاتی به دست آورم، اما متاسفانه هیچ مرکزی برای این نوع ورزش مهیج و در عین حال جذاب برای گردشگران حتی در جزایر جنوبی ایران نبود. تعداد محدودی قایق آن هم به صورت سنتی برای سفرهای گروهی هست که هرگز قابل رقابت با امکانات دیگر کشورها نیستند. این صنعت در ایران هنوز در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته، با توجه به این که امکانات بسیاری در اختیار ایران است. سواحل شمال و جنوب کشور ایران بهترین امکانات گردشگری دریایی ایران است که هنوز به آن توجه نشده است.
اگر کسی قصد سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بوسنی داشته باشد، آیا امکانات فراهم است؟
البته که امکانات فراهم است. من فکر می کنم تمام کشورهای جهان به دنبال جذب سرمایه های خارجی هستند، بنابراین هرگز راه را برای حضور سرمایه گذاران خارجی نخواهند بست. صنعت گردشگری نیز از بهترین فرصت های سرمایه گذاری است. هر سال کنفرانس های سرمایه گذاری بسیار زیادی در بوسنی برگزار می شود که علاقه مندان می توانند از شرایط و نحوه سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بوسنی مطلع شوند. توجه اصلی ما هم به سرمایه های خاورمیانه است.
همکاری های دانشگاهی ایران و بوسنی بخصوص در زمینه گردشگری چگونه است؟
من شخصا علاقه دارم دانشجویان ایرانی را برای ادامه تحصیل به بوسنی دعوت کنم. سه یا چهار دانشگاه در کشور من دروس را به زبان انگلسی آموزش می دهند، اما در زمینه گردشگری هنوز همکاری صورت نگرفته است.
هزینه تحصیل در کشور شما برای دانشجویان خارجی چقدر است؟
حدود 3 یا 4000 دلار سالانه خواهد بود. البته دانشجویان خارجی می توانند بورسیه شوند، در صورتی که امتیازات مناسب به دست آورند و بتوانند در حد ممتاز درس بخوانند.
چه میوه ای در ایران را بهترین می دانید؟
هندوانه و انار بهترین میوه های ایران هستند.
اگر شما قصد خرید اتومبیل داشته باشید، کدام برند را انتخاب می کنید؟
من به ماشین های آلمانی علاقه مند هستم، بخصوص فولکس واگن، اما اتومبیل های کره ای هم نظرم را جلب کرده است.
چه رنگی را دوست دارید؟
من رنگ سبز و آبی را دوست دارم. سبز به خاطر این که من را یاد بهار و سرسبزی کشورم خواهد انداخت و آبی هم که آسمان و دریای من است، چون با این رنگ احساس آزادی می کنم.
آیا به ماهیگیری علاقه دارید؟
بله، البته حرفه ای خیر؛ بلکه به صورت تفریحی ماهیگیری می کنم، چون احساس آرامش می کنم.
آیا دوچرخه رانده اید؟
بله البته نه در ایران ولی در کشورم زیاد، چون مکان های زیادی برای اجاره دوچرخه هست.
چه ورزشی را دوست دارید؟
برای دیدن فوتبال و لیگ اروپا بهترین است؛ البته لیگ ایران را هم دنبال می کنم. من علاقه زیادی به تیم استقلال دارم، البته امیدوارم طرفداران پرسپولیس از این موضوع ناراحت نشوند؛ این صرفا علاقه شخصی من است.
چه ورزش هایی انجام داده اید؟
فوتبال، والیبال، قایقرانی و البته غواصی که برای اولین بار در قشم انجام دادم.
وقتی نام ایران را می شنوید، اولین کلمه ای که به یاد می آورید، چیست؟
تمدن.
اولین کلمه ای که با شنیدن نام کشورتان به یاد می آورید، چیست؟
سرسبزی و آرامش البته خانه هم یادم می آید.
وقتی به دوران کودکی خود فکر می کنید، چه احساسی دارید؟
خیلی چیزها از دست دادم. اگر باور کنید وقتی در آن دوران مسئولیتی ندارم، به هیچ چیز اهمیت نمی دهیم فقط و فقط بازی و بازیگوشی است، به همین دلیل خیلی فرصت ها از دست می رود.
اگر قصد اقامت مثل یک شهروند عادی در ایران را داشته باشید، کدام شهر انتخاب شماست؟
من علاقه دارم در اصفهان زندگی کنم، اما در شهرهای ساحلی هم علاقه مندم که زندگی کنم.
اگر از ایران بخواهید سفر کنید، به غیر از کشورتان کدام کشور انتخاب اول شماست؟
لبنان، مالزی و تایلند هم انتخاب های بعدی من است.