کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

دولت فقط حمایت قانونی داشته باشد؛ بودجه یا وام نمی خواهیم

گفتگوی اختصاصی کسب و کار با رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی  و جهانگردی ایران

دولت فقط حمایت قانونی داشته باشد؛ بودجه یا وام نمی خواهیم

صنعت گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از پولسازترین و پررونق ترین صنایع جهان از جایگاه ویژه ای نزد سرمایه گذاران و البته دولتمردان برخوردار است. بسیاری از دولت ها برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد این صنعت در دهکده جهانی تلاش های فراوانی انجام داده اند و سعی دارند با استفاده از راهکارهای نوین از این درآمد، سهم بیشتری را به داخل مرزهایشان انتقال دهند.

ایران هم که از چندی پیش با شعار جایگزینی دلارهای گردشگری با دلارهای نفتی به جمع این دولتها پیوسته همواره فراز و نشیب هایی را در این راه تجربه کرده است. انتقادها و حمایت های گوناگونی از سوی صنوف مختلف و درگیر در گردشگری نسبت به سیاست های دولت در این زمینه همواره خبرساز شده و نیز باعث تحولاتی هم  در این زمینه بوده است.

به عقیده کارشناسان گردشگری، یکی از اصلی ترین صنوفی که در صنعت گردشگری می توان از آن به عنوان نوک پیکان صادرات نامرئی یاد کرد، انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران است که هرگونه تصمیم گیری دولت در زمینه گردشگری، تاثیری مستقیم و غیرقابل انکاری در موفقیت یا عدم موفقیت این صنف خواهد داشت.

این کارشناسان اهمیت توجه به دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی را از سوی دولت به قدری جدی می دانند که عنوان می کنند اگر دولت و مدیران دولتی هرگونه تصمیم غیراصولی و اشتباهی در این زمینه بگیرند، بدنه اصلی جذب گردشگر را هدف قرار داده اند و باعث رکود در صادرات نامرئی ایران خواهند شد.

در این زمینه رئیس این انجمن، محمدحسن کرمانی عنوان می کند: اگر واقعا دولت قصد ارزآوری از صنعت گردشگری به داخل کشور دارد، باید کل صنعت گردشگری را به دست خصوصی ها واگذار کند و فقط نظارت و حمایت قانونی بر آن داشته باشد.

به عقیده این کارشناس و فعال عرصه گردشگری، صنعت گردشگری ما هم اکنون زیان بی تدبیری های گذشته را می دهد و ابراز امیدواری می کند که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و از همه مهمتر تصدی نجفی به ریاست سازمان میراث فرهنگی، این سازمان به عنوان اصلی ترین ارگان درگیر در صنعت گردشگری با تدابیر موثر و عقلانی جامعه گردشگری ایران را به سمت رونق هدایت کند.

کرمانی در زمینه خصوصی بودن این صنعت می افزاید: هیچ جای دنیا گردشگری به دولت وابسته نیست، مگر در زمینه قوانین. به عقیده من وقتی سخن از جایگزینی صنعت گردشگری به جای صنعت نفت در ایران می کنیم، یعنی به درآمد آن اطمینان داریم، پس تنها مانع موجود برای این اتفاق حضور غیراصولی دولتی هاست که همواره مانع بزرگی برای استقلال این صنعت پولساز ایران بوده است. دولت اگر واقعا قصد ایجاد رونق در این صنعت را دارد، فقط در جهت تسهیل فعالیت این صنف قدم بردارد و با وضع قوانین علمی و اصولی دست اندرکاران صادرات نامرئی را حمایت کند پس هیچ نیازی به بودجه های دولتی در این صنف نیست، چون وقتی دولت بودجه می دهد انتظار مدیریت هم دارد.

رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران درباره زیرساخت های موجود در صنعت گردشگری ایران بخصوص حمل و نقل هوایی می گوید: قبل از این که به زیرساخت ها اشاره کنم، علاقه مندم بگویم اگر دولت واقعا قصد حمایت از صنعت گردشگری ایران را دارد، به شرکت هواپیمایی ایران ایر به عنوان نمادی از توانمندی صنعت گردشگری ایران که روزی یکه تاز منطقه بوده، توجه ویژه داشته باشد و با مدیریتی منطقی، از کوچک شدن آن جلوگیری کند.

وی در این زمینه می افزاید: اگرچه تحریم ها باعث برخی مشکلات در توسعه ناوگان ایرلاین ملی ایران شده، اما من فکر می کنم سوءمدیریت ضربه کاری تری به بدنه پیشتازان توسعه گردشگری ما زده است.  اما درباره زیرساخت های گردشگری کشورمان باید بگویم به هر حال اگر در حد عالی نیست، امکانات مناسبی در اختیار داریم که می توان با ایجاد شرایط حضور گردشگران آن را به نقطه ایده آل رساند.

به عقیده کرمانی تقاضا باعث عرضه مناسب خواهد شد به این صورت که وقتی گردشگران خارجی تقاضای خدماتی را از گردشگری ایران داشته باشند فعالان نیز باید با توجه به قوانین وعرف جامعه آن را فراهم کنند بنابراین این اتفاق زمینه برندسازی را برای کشورمان مهیا کرده و باعث رشد و رونق زیرساخت های گردشگری ایران نیز می شود.

به گفته این فعال خصوصی در صنعت گردشگری ، تصمیمات لحظه ای و غیرکارشناسانه برای تامین مراکز اقامتی در برخی نقاط ، بدون توجه به ظرفیت جذب مسافر یا پرداخت وام های غیراصولی به طرح هایی که هم اکنون پس از چند سال هنوز در اولین مراحل خود هستند، دلیل اصلی عقبماندگی زیرساخت های گردشگری ایران بوده است.

وی درباره مدیریت جدید سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی توسعه گردشگری ایران می گوید: با توجه به شناختی که از آقای نجفی دارم، ایشان یقینا مدیریت عقلانی را به جامعه و صنعت گردشگری ایران باز می گردانند که این موضوع برگ او در هدایت این سازمان است.

هیچ جای تردید نیست که ریاست محترم سازمان میراث فرهنگی در حال حاضر باید بیش از پیش تلاش کند تا آثار و معضلات ناشی از مدیریت قبلی را سامان دهی کند، اما اگر ایشان به سمت بخش خصوصی توجه بیشتری نسبت به مدیریت گذشته داشته باشند، و تجربه این بخش به خوبی استفاده کنند این معضلات ریشه ای برطرف خواهند شد.

کرمانی در این زمینه می افزاید: منظور من خصوصی سازی ماههای پایانی دولت دهم نیست؛ بلکه امیدوارم شرایط حضور معقول بخش خصوصی در این صنعت که در سراسر جهان از اساس بر مبنای توان بخش خصوصی بنا شده، مهیا شود که با توجه به تصمیمات ریاست سازمان آقای نجفی فکر می کنم این امید محقق خواهد شد.

وی درباره انتخاب معاونت گردشگری سازمان نیز اظهارنظر می کند و می گوید: بنده با توجه به تجربه خودم در این زمینه امیدوارم شاهد حاکمیت عقل و منطق بر این معاونت باشیم، اما اصلی ترین موضوع این است که طبق تجارب سه دهه گذشته من در این صنعت معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی نباید حقوق بگیر دولت باشد، چون دوباره به خانه اول خواهیم رسید.

این فعال خصوصی گردشگری درباره انتخاب معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی می افزاید: این معاونت باید در حال حاضر یا از گروه دیپلمات های وزارت خارجه انتخاب شوند یا از بخش خصوصی، در غیر این صورت امیدی به آینده گردشگری نیست. اگر انتخاب آقای نجفی از گروه اول باشد، با قدرت و حاکمیت دیپلمات ها می توان انتظار مدیریت دقیق این معاونت را داشت، اما اگر از گروه دوم یعنی بخش خصوصی فردی مناسب و دلسوز انتخاب شود، جای تردید نیست که پله های ترقی بسرعت طی خواهد شد، چون این شخص منافع صنف خود را در رونق گردشگری می بیند و با توجه به قوانین معقول دولتی در جهت آن گام برمی دارد و تصمیم گیری می کند.

کرمانی در این زمینه می گوید: به عقیده من، اگر معاون جدید گردشگری از بخش خصوصی انتخاب شود، چون برآمده از جامعه خصوصی گردشگری ایران است و با تمام معضلات و گرفتاری های این صنف به عنوان اصلی ترین عامل رونق گردشگری آشناست، می تواند با راهکارهای علمی و عملی باعث رونق اقتصادی گردشگری کشور شود و از ادامه سیاست های غلط گذشته جلوگیری خواهد کرد.

به هر حال همه می دانند این صنعت یعنی بخش خصوصی، بنابراین تا زمانی که بخش خصوصی با حمایت قانونی دولت در راس امور نباشد و چشم به حقوق دولتی یا بودجه های دولتی داشته باشد، وضع همین است که می بینیم؛ رکورد و سیاست های غلط حاصل آن خواهد بود.

جام «دیپلمات ها» طلایی ترین فرصت وزارت امور خارجه ایران

رویارویی دیپلماسی در زمین گلف

 امنیت و آرامش زمین گلف توصیفی دقیق از سیاست خارجی ایران است

 

 همیشه وقتی صحبت از ورزش گلف به میان می آید به یاد قشر ثروتمند جامعه در دهکده جهانی هستیم و این ورزش را زیاد خودمانی نمی دانیم . اگرچه تامین هزینه های لذت بردن از این ورزش برای همگان میسر نیست اما یکی از امتیازات این ورزش توجه بیش از حد رسانه ها سراسر جهان به این ورزش است .

جام رولکس یا دیگر جام های بسیار معتبر جهان همواره مورد توجه سیاستمداران ، تجار ، ورزشکاران و حتی اهالی هنر بوده است و اخبار بسیاری در این زمینه از سراسر جهان به گوش می رسد.  اهمیت برگزاری این مسابقات در جهان آنچنان است که بسیاری از شرکت های تجاری معروف همانند ساعت رولکس حاضر به سرمایه گذاری در برگزاری این رقابت هاهستند و بسیاری دیگر هم در نوبت انتظار قرار گرفته اند .

شاید به خاطر بیاوریم لوکیشن اصلی برخی از فیلم های سینمایی  در زمین های گلف گوشه و کنار جهان فیلمبرداری می شود و به عنوان محل قرار ملاقات های بسیار مهم بین سیاستمداران و تجار انتخاب می شود . آرامش این بازی و دور بودن آن از هرگونه هیجان باعث این انتخاب شده و می شود .

محیط آرام ، سرسبز با لوکشین های بسیار دلچسب همواره صحبت از صلح و آرامش و دوستی بین بازیکنان و حتی ملل مختلف دارد . هرچند کشورمان در این ورزش ناشناخته است و یکی دو ورزشگاهی که در این زمینه فعالیت می کنند در سطح بین المللی بسیار گمنام هستند اما فرصتی بسیار مناسب در این زمینه به دست آمده که می توان از آن به خوبی استفاده کرد.

فرصتی که با توجه به رویکار آمدن دولت تدبیر و امید و پیش رو بودن مرحله بعدی مذاکرات گروه 1+5 با ایران باید به خوبی از آن استفاده کنیم. شاید از خود بپرسید که ورزش گلف با اینهمه فاصله از زندگی روزمره بسیاری از ما چه کمکی به ایران در این شرایط می تواند بکند؟ که پاسخ شما در سخنان رییس فدراسیون گلف است.

 رییس فدراسیون گلف از برگزاری رقابت‌های گلف با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در نیمه دوم مهر ماه در تهران خبر داد.

کیکاووس سعیدی ، از دیدار مسئولان فدراسیون گلف با بهمن حسین پور مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه در جهت فراهم آوردن مقدمات لازم و دعوت از سفیران کشورهای خارجی برای حضور در رقابت‌های گلف تحت عنوان جام دیپلمات‌ها خبر داد.

وی ادامه داد: این جام قرار است در نیمه دوم مهر ماه در تهران و با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در ایران برگزار شود و می‌تواند به لحاظ ارتقا روابط سیاسی و تبادل اطلاعات فنی و تخصصی در زمینه گلف با کشورهای دیگر حائز اهمیت باشد.

وی خاطر نشان کرد: دور گذشته این جام دو سال پیش با حضور بیست و هشت نفر از پانزده کشور در تهران برگزار شد و با توجه به این که مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه ، عضو هیات رییسه فدراسیون گلف است و خود از گلف بازان قدیمی محسوب می‌شوند، پیش‌بینی ما این است که تعداد بیشتری از کشورهای خارجی نسبت به دوره‌های قبل در این دوره شرکت کنند.

امتیازات این جام برای ایران چیست؟

در این باره می توان به دو نکته بسیار مهم کنونی برای کشورمان اشاره کرد اول اینکه در حوزه دیپلماسی می توان به جهان این پیغام را رساند که آرامش زمین بازی گلف در جامعه ایران نیز حکمفرماست و بطور کلی ایران به دنبال آرامش منطقه ای و جهان است و از سوی دیگر با انتشار اخبار مربوط به برگزاری این جام می توان این پیام را به علاقمندان گلف سراسر جهان و البته گردشگران رساند که برخلاف تبلیغات بسیار گسترده علیه ایران ، این سرزمین باستانی به عنوان ایمن ترین کشور منطقه خاورمیانه هم اکنون درهایش را به روی گردشگران باز کرده و آنها را به بازدید از جاذبه هایش در امنیت و آرامش دعوت می کند.

اما اگر بخواهیم واقعا از این فرصت ایجاد شده در طلایی ترین زمان خود استفاده کنیم باید از قدرت رسانه ها به خوبی استفاده کنیم و حتی با دعوت کردن برخی از رسانه های خارجی برای پوشش خبری این جام جهت رسیدن به اهداف مورد نظرمان برنامه ریزی کنیم. هرچند فرصت تجاری این جام را نباید هرگز از دست داد وبا استفاده از اعتبار برخی محصولات ایرانی بخصوص در زمینه صنایع دستی رونق دو چندانی به اقتصاد کشورمان هدیه دهیم.

جام «دیپلمات ها» طلایی ترین فرصت وزارت امور خارجه ایران

رویارویی دیپلماسی در زمین گلف

 امنیت و آرامش زمین گلف توصیفی دقیق از سیاست خارجی ایران است

 

 همیشه وقتی صحبت از ورزش گلف به میان می آید به یاد قشر ثروتمند جامعه در دهکده جهانی هستیم و این ورزش را زیاد خودمانی نمی دانیم . اگرچه تامین هزینه های لذت بردن از این ورزش برای همگان میسر نیست اما یکی از امتیازات این ورزش توجه بیش از حد رسانه ها سراسر جهان به این ورزش است .

جام رولکس یا دیگر جام های بسیار معتبر جهان همواره مورد توجه سیاستمداران ، تجار ، ورزشکاران و حتی اهالی هنر بوده است و اخبار بسیاری در این زمینه از سراسر جهان به گوش می رسد.  اهمیت برگزاری این مسابقات در جهان آنچنان است که بسیاری از شرکت های تجاری معروف همانند ساعت رولکس حاضر به سرمایه گذاری در برگزاری این رقابت هاهستند و بسیاری دیگر هم در نوبت انتظار قرار گرفته اند .

شاید به خاطر بیاوریم لوکیشن اصلی برخی از فیلم های سینمایی  در زمین های گلف گوشه و کنار جهان فیلمبرداری می شود و به عنوان محل قرار ملاقات های بسیار مهم بین سیاستمداران و تجار انتخاب می شود . آرامش این بازی و دور بودن آن از هرگونه هیجان باعث این انتخاب شده و می شود .

محیط آرام ، سرسبز با لوکشین های بسیار دلچسب همواره صحبت از صلح و آرامش و دوستی بین بازیکنان و حتی ملل مختلف دارد . هرچند کشورمان در این ورزش ناشناخته است و یکی دو ورزشگاهی که در این زمینه فعالیت می کنند در سطح بین المللی بسیار گمنام هستند اما فرصتی بسیار مناسب در این زمینه به دست آمده که می توان از آن به خوبی استفاده کرد.

فرصتی که با توجه به رویکار آمدن دولت تدبیر و امید و پیش رو بودن مرحله بعدی مذاکرات گروه 1+5 با ایران باید به خوبی از آن استفاده کنیم. شاید از خود بپرسید که ورزش گلف با اینهمه فاصله از زندگی روزمره بسیاری از ما چه کمکی به ایران در این شرایط می تواند بکند؟ که پاسخ شما در سخنان رییس فدراسیون گلف است.

 رییس فدراسیون گلف از برگزاری رقابت‌های گلف با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در نیمه دوم مهر ماه در تهران خبر داد.

کیکاووس سعیدی ، از دیدار مسئولان فدراسیون گلف با بهمن حسین پور مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه در جهت فراهم آوردن مقدمات لازم و دعوت از سفیران کشورهای خارجی برای حضور در رقابت‌های گلف تحت عنوان جام دیپلمات‌ها خبر داد.

وی ادامه داد: این جام قرار است در نیمه دوم مهر ماه در تهران و با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در ایران برگزار شود و می‌تواند به لحاظ ارتقا روابط سیاسی و تبادل اطلاعات فنی و تخصصی در زمینه گلف با کشورهای دیگر حائز اهمیت باشد.

وی خاطر نشان کرد: دور گذشته این جام دو سال پیش با حضور بیست و هشت نفر از پانزده کشور در تهران برگزار شد و با توجه به این که مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه ، عضو هیات رییسه فدراسیون گلف است و خود از گلف بازان قدیمی محسوب می‌شوند، پیش‌بینی ما این است که تعداد بیشتری از کشورهای خارجی نسبت به دوره‌های قبل در این دوره شرکت کنند.

امتیازات این جام برای ایران چیست؟

در این باره می توان به دو نکته بسیار مهم کنونی برای کشورمان اشاره کرد اول اینکه در حوزه دیپلماسی می توان به جهان این پیغام را رساند که آرامش زمین بازی گلف در جامعه ایران نیز حکمفرماست و بطور کلی ایران به دنبال آرامش منطقه ای و جهان است و از سوی دیگر با انتشار اخبار مربوط به برگزاری این جام می توان این پیام را به علاقمندان گلف سراسر جهان و البته گردشگران رساند که برخلاف تبلیغات بسیار گسترده علیه ایران ، این سرزمین باستانی به عنوان ایمن ترین کشور منطقه خاورمیانه هم اکنون درهایش را به روی گردشگران باز کرده و آنها را به بازدید از جاذبه هایش در امنیت و آرامش دعوت می کند.

اما اگر بخواهیم واقعا از این فرصت ایجاد شده در طلایی ترین زمان خود استفاده کنیم باید از قدرت رسانه ها به خوبی استفاده کنیم و حتی با دعوت کردن برخی از رسانه های خارجی برای پوشش خبری این جام جهت رسیدن به اهداف مورد نظرمان برنامه ریزی کنیم. هرچند فرصت تجاری این جام را نباید هرگز از دست داد وبا استفاده از اعتبار برخی محصولات ایرانی بخصوص در زمینه صنایع دستی رونق دو چندانی به اقتصاد کشورمان هدیه دهیم.

به ایران بیایید؛ در اسپانیا بمانید

هر وقت صحبت از اسپانیا می‌شود، به یاد فوتبال و ماتادورهایش خواهیم افتاد؛ هرچند دیدن جاذبه‌های این سرزمین و سواحل زیبایش برای هزاران هزار گردشگر سراسر جهان، دلیل اصلی سفرشان بوده هست، اما ایران هم برای اهالی اسپانیا جذابیت‌های بخصوص و قابل توجهی دارد.

به همین رو خواستیم نظر سفیر این کشور در ایران را بدانیم که پدرو ویینا با خوشرویی درخواست ما را پذیرفت و درب اتاق کارش را به روی چمدان گشود.

جالب اینجاست که تنها دو روز قبل از زمان مصاحبه چمدانی ما با سفیر اسپانیا، وی همراه همسرش به کرمانشاه سفر کرده بود و گفتنی‌های زیادی از این سفر برای چمدان سوغاتی‌ آورده بود.

پدرو ویینا همراه همسرش حدود دو سال است که در ایران ساکن هستند و به شهرهای زیادی از کشورمان سفر کرده‌اند و گفتنی‌های زیادی از ایران برای شما دارند.

شما قبل از این‌که به ایران سفر کنید، چه تصویری از ایران داشتید؟

راستش درواقع من وقتی حکم ماموریتم را به ایران دیدم، زیاد خوشحال نبودم و اگر فرصتی داشتم سعی به تغییر آن می‌کردم. اطلاعات کاملا ضعیفی از ایران در اختیارم بود و تصور نادرستی از موقعیت این کشور داشتم، اما حالا پس از گذشت حدود دو سال از ماموریتم در ایران، نظرم کاملا با روز اول متفاوت است و ذهنم با واقعیت ایران آشنا شده است.

قبل از ایران در کدام کشورها اقامت داشتید؟

من مستقیم از شهر مادرید وارد خاک ایران شدم، اما در فرانکفورت، برلین، الجزایر، دوسلدورف و پاکستان سمت‌های دیپلماتیک داشته‌ام، البته در بولیوی هم اقامت داشته‌ام.

از صحبت‌های شما متوجه شدم قبل از سفرتان به ایران، ؟؟ خاصی به ایران نداشتید، حالا چه نظری دارید؟

من درباره ایران هیچ نظری نداشتم؛ بلکه نظراتم به روزنامه‌های معمول خارج از ایران نزدیک بود و به نوعی ذهنیت من به واسطه تبلیغات علیه ایران نسبت به این کشور منفی بود، اما همان‌طور که قبلا هم گفتم، در حال حاضر فاصله زیادی بین آن نظرها و نظر امروز من وجود دارد؛ آنچه که در روزنامه‌ها و رسانه‌های اروپایی درباره ایران گفته می‌شود، با واقعیتی که من آن را درک کردم، کاملا متفاوت است.

نظر شما درباره مردم ایران چیست؟

ایرانی‌ها مردمان مهمانواز و خونگرمی هستند که واقعا برایم جالب است. به طور کلی وقتی مردم ایران متوجه می شوند که شخصی از خارج از مرزهای این کشور آمده، به او نزدیک می‌شوند و علاقه‌مند هستند نظرش را درباره ایران بدانند و در نهایت با تمام توان به او کمک می‌کنند تا مبادا کمبودی داشته باشد. این بهترین امتیاز ایرانی‌ها برای گردشگران است. این دقیقا همان تصور اشتباهی است که بسیاری درباره مردم ایران دارند. آنها فکر می‌کنند طی سفرهایشان با مردمی خشن یا بی‌تفاوت روبه‌رو خواهند شد که واقعیت کاملا برعکس است و خونگرمی و مهمانوازی ایرانی‌ها باعث تعجب گردشگران می‌شود. به عقیده من، مردم ایران به شکل غیرقابل تصوری مهمانواز و خونگرمند.

به کدام شهرهای ایران سفر کرده‌اید؟

قم، کاشان، اصفهان، یزد، شیراز، قزوین، زنجان، تبریز، کرمانشاه، همدان، کرمان و بم.

کدام بهترین بوده است؟

سوال سختی است، چون هر کدام زیبایی‌های خود را دارند. اگر عقیده شخصی من به شکل توریستی معمولی را بخواهید، بدون تردید اصفهان بهترین است، اما اگر علاقه شخص خودم را بگویم، پرسپولیس، یزد و کرمانشاه بهترین شهر برای من بود، چون صحرا و کویر را بخوبی در این سفر تجربه کردم.

درباره آخرین سفر خود به کرمانشاه بگویید.

در حال حاضر زیاد بجز آنچه همه می‌دانند، ندارم؛ چون فقط دو روز آنجا بودم. باید دوباره به این شهر سفر کنم تا گفتنی‌های زیادی داشته باشم.

هنگام سفر با خودرو به مسافرت می‌روید یا از وسیله نقلیه دیگری استفاده می‌کنید؟

به طور کلی من علاقه زیادی به رانندگی دارم و تا آنجا که امکان داشته باشد، با خودرو و خودم رانندگی می‌کنم، اما به هر حال برخی مقاصد دور را با هواپیما خواهم رفت.

نظر شما درباره جاده‌های ایران چیست؟

بسیار عالی هستند. به عقیده من، جاده‌های ایران برای رانندگی مناسب و در برخی موارد کاملا مدرن هستند.

درباره علائم و تابلوهای راهنما چه نظری دارید؟

این تابلوها قابل اعتماد هستند و برای خارجی‌ها قابل درک، چون معمولا دوزبانه نوشته شده‌اند که قابل تحسین است، اما مشکل اصلی این است که امکان استفاده از سیستم هدایت ماهواره‌ای خودرو در ایران امکان‌پذیر نیست و اگر هم باشد، اطلاعات به‌روز نیست. این موضوع کمی کار را سخت کرده، ولی در کل امتیازات زیادی نسبت به برخی از کشورهای همسایه، در اختیار ایران است.

درباره ترافیک صادقانه بگویم؛ قصد این‌که بگویم اسپانیا بهتر است یا ایران را ندارم، اما همان‌طور که می‌دانید چند سال پیش اسپانیا هم از تصادفات جاده‌ای و آمار مجروحان و مصدومان این تصادفات رنج می‌برد؛ دقیقا همین حالتی که در ایران است، اما با تغییر فرهنگ رانندگی توانستیم بسیاری از مشکلات را برطرف کنیم. درباره ایران من مشکل را به دو بخش درون‌شهری و برون‌شهری تقسیم می‌کنم. درباره علائم و راه‌های درون‌شهری هیچ مشکلی نیست، چون همه چیز طبق استاندارد است، فقط اصلی‌ترین مشکل عابران پیاده هستند که به عقیده من به میزان زیادی در ترافیک شهری نقش دارند. به عنوان مثال در تقاطع‌ها، کل مسیر در اختیار پیاده‌هاست، بدون این‌که توجه به حق تقدم داشته باشند. به هر حال هم عابران پیاده و هم رانندگان باید کمی خودشان و نظراتشان را تغییر دهند تا مشکلات کمتر شود، اما در جاده‌ها اوضاع فرق می‌کند. نمی‌دانم چرا همه رانندگان ایرانی علاقه‌مند هستند از سمت چپ رانندگی کنند. فرض کنیم در اتوبان مشغول رانندگی هستیم و با توجه به محدودیت سرعت باند اول و دوم، اتوبان خالی است و همه با همین سرعت در حرکت هستیم، اما باز هم رانندگان پشت سر بوق می‌زنند و قصد سبقت گرفتن دارند، حال‌ آن‌که با حداکثر مجاز سرعت همگی در حال رانندگی هستیم. همین امر باعث ازدیاد تصادفات و در نهایت ترافیک جاده‌ای می‌شود؛ در حالی که به طور کلی شرایط جاده کاملا مناسب است.

به طور کلی به عنوان گردشگر خارجی، علاقه‌مند به ارتباط با مردم مقصد هستید یا به جاذبه‌های تاریخی توجه می‌کنید؟

ببینید این مساله کاملا شخصی است و من عقیده دارم هنگام سفرهایم باید نادیده‌ها و تجربیات تازه‌ای از شهر محل اقامت خودم به دست آورم. به عنوان مثال اصفهان شهری جذاب برای گردشگران است، اما بناهای تاریخی، کاشی‌کاری، بازارهای سنتی خاصیت همه شهرهای باستانی است و به عقیده من باید جاذبه‌های نوینی را تجربه کنیم. به هر حال من و همسرم ابتدا به تاریخ و بناهای تاریخی علاقه داریم. این کاری است که هم در اروپا هنگام سفرهایمان انجام می‌دادیم و هم در کشور ایران و البته ارتباط با مردم هم بخشی از سفر است، اما در ایران چون نمی‌توانیم فارسی صحبت کنیم، بدون تردید این موضوع کمرنگ خواهد شد. به هر حال تجربه محیط اطراف برای گردشگران لازم و ضروری است،‌ به همین دلیل من همیشه سعی می‌کنم با خودرو سفر کنم، چون با هواپیما این امکان نیست که واقعیت محیط اطراف را تجربه کنیم.

نظر شما درباره حمل و نقل عمومی ایران چیست؟

من نظر دقیقی ندارم،‌ چون بیشتر سفرهایم را با خودروی خودم رانندگی کردم، اما درباره هواپیما یکی دو باری که استفاده کردم، قابل قبول و به استانداردها نزدیک بود. در مورد متروی تهران باید بگویم مدرن و قابل اعتماد است، فقط پوشش آن برای کلانشهر تهران کافی نیست و دیگر موارد هم هیچ تجربه‌ای ندارم. درباره مشهد علاقه دارم با قطار سفر کنم، چون فکر می‌کنم با خودرو خسته‌کننده باشد.

آیا ایران برای گردشگران خارجی کشوری جذاب است؟

بدون تردید پاسخ شما مثبت است، اما درباره گردشگری ایران در جایی خواندم که حدود دو میلیون گردشگر سالانه از این کشور بازدید می‌کنند؛ تعجب کردم. ببینید وسعت ایران به اندازه آلمان،‌ فرانسه، اسپانیا و ایتالیاست. ایران کشوری است با حدود 75 میلیون نفر جمعیت و تاریخی چندهزارساله و با جاذبه‌هایی غیرقابل تصور برای جذب گردشگران اما کشور من اسپانیا امسال یعنی 2013 میلادی توانسته حدود 16 میلیون گردشگر پذیرایی کند، با وسعتی کمتر از ایران و جمعیتی حدود چهل میلیون نفر، یعنی چیزی حدود یک‌چهارم جمعیت کشور توانسته‌ایم گردشگر جذب کنیم. حالا ایران با 75 میلیون نفر جمعیت، تنها یک میلیون نفر. فکر می‌کنید مشکل کجاست. به عقیده من، با توجه به تمدن تاریخی ایران، هیچ عددی برای گردشگران ورودی به ایران نمی‌توان تصور کرد، چون بی‌نهایت جاذبه در ایران هست که می‌تواند میلیون نفر را هر سال به این کشور دعوت کند.

به نظر شما مشکل اصلی کجاست؟

اول مشکل سیاسی باعث این اتفاق شده است. دومین معضل، تصویر غیرواقعی ساخته شده توسط رسانه‌ها از ایران است، اما می‌توان به زیرساخت‌های گردشگری ایران هم اشاره کرد که هنوز برای پذیرایی از حجم بالای گردشگران مهیا نیست. در این زمینه علی‌رغم این‌که ایرانی‌ها مهمانواز هستند، اما در زمینه گردشگری و خدمات آن باید تغییرات عمده‌ای به وجود آورد. به عنوان مثال خدمات رستوران‌ها، خدمات هتل‌ها و خدمات تفریحی به طور کلی صنعت گردشگری؛ صنعتی بین‌المللی است که نیازمند روش‌های جهانی و البته خدمات نوین است. بنابراین اگر نتوانستیم بخوبی خدمات‌رسانی کنیم، هیچ گردشگری هم وارد منطقه نخواهد شد و درآمدی هم در کار نیست.

نظر شما درباره شرکت‌های چندملیتی خدمات گردشگری چیست؟

بدون تردید گردشگری یعنی تبادل گردشگری و همکاری‌های متقابل شرکت‌های بزرگی در سطح جهان هستند که می‌توانند جریان حرکت گردشگران را به مقاصد مختلف جهان تعیین کنند. آنها گردشگر به آفریقا، اسپانیا و آمریکا می‌فرستند. خوب ایران هم می‌تواند با آنها تعامل داشته باشد و از خدمات و تجربیات آنها استفاده کنند و پذیرای میلیون‌ها گردشگر باشد. به هر حال به عقیده من، اگر ایران قصد دارد رونق گردشگری خود را تجربه کند، باید بیش از پیش با این شرکت‌ها ارتباط برقرار کنند. به هر حال تصمیم با مسئولان و فعالان گردشگری ایران است که آیا واقعا قصد درآمدزایی از گردشگری دارند یا خیر؟

آیا به عقیده شما، می‌توان درآمد صنعت گردشگری را به جای درآمد نفت ایران محاسبه کرد؟

برای شما مثالی می‌زنم. کشور من منابع نفتی ندارد و بشدت به درآمد صنعت گردشگری وابسته است. دیدیم که حتی بدون نیاز به منابع نفتی و با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر توانسته‌ایم درآمد مناسبی از این صنعت برای کشورمان داشته باشیم. بنابراین اگر ایران نیز به این باور برسند که می‌توان بدون محاسبه درآمد نفتی از گردشگری درآمد کسب کرد، اما هنوز ایران اقتصادش را بر مبنای درآمدهای نفتی بنا کرده است. اسپانیا تنها با 10 درصد از درآمد ناخالص کشور که از صنعت گردشگری به دست آورده، می‌تواند چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد. پس درآمد صنعت گردشگری واقعا قابل ملاحظه است و می‌تواند اقتصاد کشورها را اداره کند. پس اگر اسپانیا گردشگری نداشته باشد، با مشکل مواجه می‌شود و باید آن را همیشه رونق دهد، اما ایران یک گزینه همیشه پیش‌رو دارد؛ آن هم درآمدهای نفتی که بسادگی قابل استفاده است.

نظر شما درباره سطح توان مکالمه به زبان انگلیسی ایرانیان چیست؟

به عقیده من، بسیار خوب است و می‌توان به عنوان یکی از امتیازات کشور از آن یاد کرد. اگر حتی قصد مقایسه با کشور خودم داشته باشم، بازهم باید بگویم ایرانیان در مقام بالاتری هستند. برای شما در این زمینه یک مثال می‌زنم؛ چندی پیش مهمانی از اسپانیا داشتم و قرار بود برای استقبال وی به فرودگاه بروم. متاسفانه خروجی فرودگاه بین‌المللی تهران را در اتوبان قم رد کردم و از مقصد خودم فاصله گرفتم. تقریبا نیمه شب بود که کنار جاده ایستادم. جلوی یکی از خودروهای عبوری را گرفتم و با اشاره به وی فهماندم که قصد رفتن به فرودگاه را دارم. این ایرانی و راننده محترم گفت دنبال وی حرکت کنم و از مسیر اصلی خود خارج شد و من را تا خروجی صحیح هدایت کرد. بنابراین به شما می‌گویم که زیاد هم سطح زبان لازم نیست و می‌توان به مقصود رسید. به هر حال بدون در نظر گرفتن زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر همه مردم آماده همکاری و کمک به دیگران هستند. پس نیازی به دانستن زبان نیست، اما باید به این نکته توجه داشت که اگر همه مثل من خوش‌شانس نباشند، مشکلاتی خواهند داشت.

نظر شما درباره رستوران‌های ایران چیست؟

سوال بسیار خوبی بود. یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های گردشگری، رستوران‌های کشورهاست. اصلی‌ترین مشکل رستوران‌های ایران منوهای محدود آنهاست؛ همه‌ جا برنج و کباب است. شاید خیلی از گردشگران قصد تجربه غذاهای محلی را داشته باشند، مثل فسنجان، قورمه‌سبزی، میرزاقاسمی و... اما بیشتر رستوران‌ها فقط کباب و برنج دارند. این نقطه ضعف بزرگی بین گردشگری و رستوران‌های ایرانی است. این تنوع در رستوران‌های داخل تهران قابل قبول است، اما خارج از تهران خیر. به عقیده من، صبحانه‌های ایران بهترین منوی رستوران‌هاست.

کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟

قرمه‌سبزی، میرزاقاسمی و فسنجان. یکی از غذاهای مورد علاقه من ته‌چین است که در کشور من هم شبیه آن هست.

غذاهای اصلی اسپانیا چیست؟

برنج در کشور من بسیار مصرف می‌شود و به طور کلی اسپانیا به عنوان دومین کشور مصرف‌کننده غذاهای دریایی است.

آیا تا به حال به شمال ایران سفر کرده‌اید؟

تا این لحظه خیر، چون هر زمان که قصد سفر به این منطقه را داشتم، به من گفته‌اند جاده شلوغ است و ترافیک سنگین مانع از این کار شده است. من علاقه ندارم هنگام سفر در ترافیک باشم. ترافیک شهری قابل قبول است، اما در جاده هیچ دوست ندارم، معطل شوم. به همین دلیل اولین فرصتی که به دست آید، سری به آن منطقه خواهم زد.

برنامه سفر بعدی شما به کدام شهر است؟

علاقه‌مندم در فرصتی مناسب به اردبیل سفر کنم، ولی همه به من می‌گویند هنوز وقت این شهر نیست، چون شهریورماه جاده‌های ایران شلوغ است.

آیا سرمایه‌گذاری از کشور اسپانیا برای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری ایران از شما درخواستی داشته؟

بله. دو شرکت از کشور من هم‌اکنون در حال بررسی شرایط سرمایه‌گذاری هستند و در زمینه مراکز اقامتی آمادگی سرمایه‌گذاری هستند. اما به عقیده من، ایران خود سرمایه لازم این کار را دارد و فقط نیازمند دریافت کمک در زمینه تکنولوژی و مدیریت است. به همین دلیل استفاده از تجربه دیگران برای توسعه گردشگری ایران هم‌اکنون بیشتر مورد نیاز است تا سرمایه‌گذار خارجی. صنعت گردشگری یعنی همکاری مشترک. قبلا هم به این موضوع اشاره کرده‌ام. هم‌اکنون در طرح‌های گردشگری کشور شما نیازمند نیروی متخصص است. اگرچه نیروی آموزش‌دیده در ایران موجود است، اما باز هم همکاری‌های بین‌المللی می‌تواند به شما کمک کند. من عقیده دارم همکاری کشور من و ایران درباره صنعت گردشگری می‌تواند به رشد کیفیت مدیریت در صنعت گردشگری ایران منتهی شود. به هر حال تورگردانان بین‌المللی می‌توانند تورهای ترکیبی بین ایران و اسپانیا را برگزار کنند. به نظرم، همه کشورها جاذبه‌های مشترکی را به گردشگران ارائه می‌دهند؛‌ دریا، تفریحات ساحلی، اماکن تاریخی و طبیعت چیزی است که همه گردشگران را به خود جلب می‌کند، اما این خدمات و قیمت‌هاست که می‌تواند نظر گردشگران را به آن جلب کند.

در میان سخنان خود به صحرا و بیابان‌های ایران اشاره کردید. آیا این منطقه‌ها، فرصت مناسبی برای جذب گردشگران است؟

قبلا اشاره کردم که برای مدتی در الجزایر مامور بودم در این کشور بسیاری از گردشگران صرفا برای لذت بردن از طبیعت خشن صحرا به این کشور سفر می‌کنند، خیلی از گردشگران خارجی علاقه‌مند هستند یک شب در دل کویر اقامت کنند یا این که سوار بر پشت شترها برای مدتی هم سفر کنند. کمپ‌های صحرایی و خورد و خوراک مخصوص این مناطق مهم‌ترین جاذبه‌های کویری است که ایران بهترین را در اختیار دارد، اما نیازمند معرفی و تبلیغ است. به هر حال همه گردشگران به دنبال جنگل و مناطق سردسیر نیستندت بلکه کویرها هم جاذبه خوبی برای آنهاست.

نظر شما درباره گردشگری ورزشی چیست؟ کشور شما میزبان بازی‌های المپیک یا جام جهانی بوده است. چه تاثیری این رویدادهای جهانی در جذب گردشگری منطقه داشته است؟

می‌دانید که کشور من جزو یکی از کاندیداهای میزبانی بازی‌های المپیک سال 2020 است و همه می‌‌دانند حضور صدها رسانه و صدها هزار علاقه‌مند ورزش در این زمان می‌تواند چه تاثیر عمیقی در صنعت گردشگری کشورها داشته باشد. بسیاری هم پس از پایان این بازی‌ها دوباره برای یادآوری خاطرات به کشور میزبان بازخواهند گشت طی این مراسم و بازی‌ها همه زیرمجموعه‌های گردشگری با حداکثر توان درگیر این مسابقات می‌شوند و گرد‌ش‌های بسیار مناسبی در این زمینه حاصل خواهد شد. یکی دیگر از روش‌های جذب گردشگران می‌تواند برگزاری مسابقات دوچرخه‌سواری در کشورها باشد مثل تور دوفرانس یا هر مسابقه دیگر طبیعت و امکانات گردشگری طی این مسابقات به تمام جهان نمایش داده خواهد شد.

رنگ مورد علاقه شما چیست؟

تاکنون به این موضوع فکر نکرده‌ام، اما هنگام سحر کنتراست بین رنگ زرد و سیاه را دوست دارم.

به کدام برند خودرو علاقه‌مند هستید؟

آئودی.

آیا علاقه‌مند به سفر با دوچرخه هستید؟

بله.

کدام میوه ایرانی را می‌پسندید؟

هندوانه و انار گزینه‌های مورد علاقه من هستند.

یک کلمه درباره ایران بگویید؟

بیایید.

یک کلمه درباره اسپانیا بگویید؟

بمانید.

کمی درباره آخرین سفر خودتان در ایران بگویید؟

به طور کلی من هرگز درباره سفرهایم از پیش برنامه‌ریزی نمی‌کنم و این موضوع در ایران بسیار ساده است فقط کافی است که مسیر را بشناسید و از تهران خارج شوید. در آخرین سفرم که به کرمانشاه رفتم وقتی به ساوه رسیدم باید برای تعیین جهت از کسی آدرس می‌پرسیدم چون همان‌طور که قبلا گفتم دستگاه رهیاب اتومبیل در این فعال نیست. بنابراین گوشه‌ای ایستادم تا از کسی سوال کنم. اتفاقا یکی از افرادی که مقابل من بود دبیر زبان انگلیسی بود و توانست کاملا من را به خواسته‌ام برساند و راه را نشان دهد و جاهای تاریخی و دیدنی را باریم مشخص کند، اما به‌طور کلی در ایران نیازمند تور لیدرها هستیم تا بتوانیم آنچه را می‌خواهیم بیابیم. بزرگ‌ترین مشکل من در ایران فقط این است که نمی‌توانم فارسی صحبت کنم. به عقیده من اطلاعات گردشگری به زبان انگلیسی ایرانی بسیار کم است.

البته من فکر می‌‌کنم ایرانی‌‌ها به پیک‌نیک زیاد اهمیت نمی‌دهند که اولین قدم رشد صنعت گردشگری است.

به نظر شما، ایرانی‌ها کشور شما را به چه چیزی می‌شناسند؟

فوتبال. تیم‌های فوتبال کشور من برای شما کاملا جاافتاده است.

در جهت عکس چه؟

فکر می‌کنم خیلی سخت است خیلی از مردم کشور من درباره ایران زیاد اطلاع ندارند، اما متاسفانه تبلیغات منفی رسانه‌ها خیلی روی ذهن آنها تاثیرگذار بوده است.

نظر شما درباره همکاری‌های رسانه‌ای چیست؟

به عقیده من هیچ کشوری بدون استفاده از پتانسیل رسانه‌ها در گردشگری موفق نیست و این کار برای ایران خیلی مهم‌تر است چون رسانه‌ها باید در این زمینه تلاش کنند تا تصویر غیرواقعی ساخته شده از سوی رسانه‌های خارجی را تصحیح کنند.

شهرت ورزشی، دنیای اقتصادی ماریا ساراپووا را متحول کرد

روتیتر: شهرت ورزشی، دنیای اقتصادی ماریا ساراپووا را متحول کرد

تیتر: ساراپووا یا شوگرپووا؛ مساله این است

سوتیتر: ساراپووا با طراحی و تولید پاستیل های کارخانه خود به شکل لوازم ورزش تنیس قصد داشت ارتباطش با این کارخانه را به خریداران نشان دهد

اگر اهل ورزش مفرح و پرهیجان تنیس هستید و اخبار آن را دنبال می‌کنید، بدون تردید نام قهرمانان جهانی این رشته ورزشی را می‌دانید و کمی از زندگی آنها سردرمی‌آورید.

در گروه زنان تنیس‌باز جهان، ماریا ساراپووا به عنوان سومین زن قهرمان این رشته ورزشی در مسابقات بین المللی نامی آشنا برای اهالی تنیس است. این تنیس‌باز بیست و هشت ساله روس که نامش برای چندین سال متوالی در صدر اخبار ورزشی قرار داشته، اینبار علاوه بر خوش درخشیدن در زمین تنیس در دنیای اقتصادی هم با ابتکاری جالب به کسب و کار تجاری خود رونق دوچندان بخشیده است.

اینبار از دنیای ورزشی و پیروزی های پی در پی این ورزشکار خبری نیست و جای تعجب هم نیست اگر عکس این ورزشکار محبوب را روی آگهی تبلیغاتی ساعت، خوراکی یا هر کالای دیگر ببینید، به هر حال شهرت جهانی نام ورزشکاران می‌تواند فرصت خوبی برای صاحبان صنایع جهت تبلیغ محصولاتشان باشد که شرکت‌های تجاری هرگز این فرصت طلایی را برای تبلیغ اجناس خودشان از دست نخواهند داد.

عکس دیوید بکهام روی قوطی‌های روغن موتور یا عکس رونالدو روی قوطی شامپو، هرگز باعث تعجب نخواهد شد، ‌چون می‌دانیم زندگی اقتصادی این ورزشکاران در دنیای تبلیغات، جریان متفاوتی نسبت به دنیای ورزش حرفه ای به خود خواهد گرفت و اعداد و ارقام نجومی برای آن پرداخت می‌شود.

ماریا ساراپووا هم از این قاعده مستثنا نبوده و همواره ورزش حرفه‌ای خود را همراه دنیای اقتصادی خودش پیش برده است، اما این بار کمی متفاوت از دیگران عمل کرده است.

آگهی‌های تبلیغاتی دوربین‌های کانن و توپ تنیس یا حتی لباس ورزشی با عکس او کاملا امری عادی در دنیای تجارت بود تا این‌که در جریان مسابقات گرنداسلم grandslam که چندی پیش برگزار شد به غیر از درخشش این تنیس‌باز روس در زمین بازی، انتشار خبری از سوی مدیر برنامه‌هایش همه را شوکه کرد و خوراک خوبی برای اهالی رسانه شد.

مدیر برنامه‌های ماریا به تمام خبرگزاری‌ها گفت: ماریا ساراپووا از دادگاهی در فلوریدا تقاضا کرده تا نام خانوادگی خود را به شوگرپووا (sugarpova) تغییر دهد و قصد دارد در مسابقات آینده (us open) با این نام در زمین بازی ظاهر شود.

خبری که بسیاری را متعجب کرد، اما آنهایی که اهل شکلات و آبنبات بودند، از این موضوع زیاد هم متعجب نشدند، چون پاستیل و آبنباتی با این نام از سال 2012 میلادی در بازار جهانی به فروش رفته بود و آنها هم از طعم خوش آن لذت برده بودند و این موضوع را هم به حساب یکی از آگهی‌های تبلیغاتی ساراپووا ‌گذاشتند.

یکی دو هفته از این خبر گذشت و خبری جدید در این زمینه باعث شد تا هم‌ اهالی ورزش و دوستداران ماریا ساراپووا و هم آنها که به خوردن پاستیل‌های شوگرپووا عادت کرده بودند، شگفت‌زده شوند.

در روزهای پایانی مسابقات گرند اسلم که همه علاقمندان ورزش تنیس منتظر دیدن نام افراد برتر این رشته ورزشی بودند گزارشی درباره زندگی شخصی و اقتصادی ماریا ساراپووا منتشر شد که در آن نوشته شده بود، او‌ مالک کارخانه و برند شوگرپووا است. این کارخانه که  در زمینه تولید شیرینی و آبنبات فعالیت می کند در سال 2012 افتتاح شده و توانسته بود حدود 8/1 میلیون بسته از محصولات خود را در بازار شیرینی و آبنبات بین المللی طی یکسال فعالیت خود به فروش برساند .

براساس همین آمار شرکت شوگرپووا طی سال‌ 2012 یعنی شروع کارش تا سال 2013 رقمی بالغ بر شش میلیون دلار درآمد کسب کرده است که موفقیت بسیار خوبی برای برند تازه‌ تاسیس شوگرپووا بود و این موفقیت به عقیده بسیاری از فعالان عرصه تجارت شیرینی و آبنبات به دلیل شهرت مالک آن به دست آمده است .

مدیر فروش این کارخانه درباره محصولات کارخانه می‌گوید: از همان ابتدا مالک کارخانه (ماریا ساراپووا) با ارائه پاستیل‌هایی به شکل لوازم ورزش تنیس سعی کرد ارتباطش با کارخانه را به مشتریان نشان دهد، اما با تصمیم بخش تبلیغات قرار بر این شد تا با تغییر نام مالک کارخانه به نام برند شوگرپووا این ارتباط به صورت مستقیم برای همه مشخص شود.

به هر حال موضوع تغییر نام ماریا ساراپووا دوباره با خبری از سوی مدیر برنامه‌هایش به صدر اخبار رسید که طی آن اعلام شد؛ به دلیل نزدیک بودن سفر ماریا برای رسیدن به بازی‌های us open او از این تصمیم یعنی تغییر نام خانوادگی خود منصرف شده و در این دوره مسابقات با همان نام ساراپووا به میدان خواهد رفت.

فارغ از حضور یا عدم حضور ماریا ساراپووا در این دوره از مسابقات، تصمیم جدید ماریا تازه همگان را متوجه ریزبینی و ذکاوت مدیران رسانه‌ای و مالک شرکت شوگرپووا کرد ؛ آنها با این جریان‌سازی خبری به جای این‌که هزینه تبلیغات کارخانه را پرداخت کنند، با استفاده از شهرت مالک این کارخانه تمام جهان را با محصول جدید کارخانه شوگرپووا آشنا کردند و از شهرت ورزشی ماریا ساراپووا برای تبلیغ کارخانه خودش استفاده کردند، نه این‌که نام این ورزشکار زن در تبلیغات دیگران استفاده شود.

مدیر فروش کارخانه شوگرپووا در ادامه این اخبار، از افتتاح خط تولید جدید این کارخانه برای تولید زیورآلات در کنار شکلات و آبنبات خبر داد و به علاقه‌مندان شیرینی‌جات گفت: بزودی طرح‌های مختلفی از پاستیل شوگرپووا را از این کارخانه خواهید دید و هرآنچه به صورت شیرینی می خورید را به شکل زیورآلات طراحی می‌کنیم و به دنیای مد شما نیز عرضه خواهیم کرد.

این ابتکار می‌تواند به عنوان یکی از راهکارهای درآمدزایی در دنیای ورزشی ایران نیز باشد و بسیاری از ورزشکاران ما را وادار به سرمایه‌گذاری صنعتی برای خود کرده تا شهرت ورزشی آنها باعث اشتغالزایی در کشورمان بشود و صرفا نامشان این ورزشکاران وطنی روی محصولات داخلی و خارجی نباشد.

وقتی دهکده‌ای شهرت جهانی پیدا کند

تیتر: دهکده توت‌فرنگی در سرزمین هفتاد و دو ملت

به عقیده بسیاری از کارشناسان و فعالان عرصه گردشگری هم‌اکنون گردشگری روستایی یکی از پرمخاطب‌ترین شاخه‌های گردشگری سراسر جهان است و هر سال در بسیاری از کشورها، روستاهای زیادی میلون‌ها مسافر را پذیرایی می‌کنند.

کار مزرعه، حیوانات اهلی، پخت نان یا حتی هیزم شکستن، جزو برنامه‌های روزانه گردشگران در این‌گونه تورهاست و آرامش مزارع و روستاها مهم‌ترین جاذبه گردشگری روستاها پس از منابع طبیعی آنهاست، اما جالب‌ترین نکته درباره این روستاها، جشن برداشت محصول است که همواره به شلوغ‌ترین روزهای روستاهای گردشگرپذیر سراسر جهان تبدیل شده است.

یکی از این دهکده‌های مشهور جهانی که شهرت آن صرفا در شبه‌قاره هندوستان باقی نمانده، «ماهابلاشوار» معروف به دهکده توت‌فرنگی است )ماهابلاشوار یکی از مناطق توریستی سرزمین عجایب است که با شهر بمبئی تقریبا 300 کیلومتر فاصله داشته و در 120 کیلومتری جنوب غربی پونا یا همان شهر دانشجویان ایرانی)

 که هر سال در فصل گرما میزبان میلیون‌ها گردشگر از سراسر جهان شده است؛ هرچند این روستا برای سال‌ها به عنوان تفرجگاه نظامیان رده بالای انگلیسی در دوران اشغال هندوستان بوده و ظلم زیادی بر ساکنان منطقه شده است، اما کاخ‌ها و قلعه‌های قدیمی این شهر که قبلا سران انگلیسی ساکن آن بوده‌اند، هم‌اکنون با تغییر کاربری و البته حمایت دولت به عنوان جاذبه‌ای برای گردشگران منطقه است.

آب و هوای خنک، دریاچه و سرسبزی منطقه در کنار محصولات ارگانیک کشاورزی بخصوص توت‌فرنگی و شاه‌توت توانسته رونق گردشگری این دهکده کوچک را به گونه‌ای ترتیب دهد که ساکنان و روستاییان آن تقریبا از توان مالی بالایی بین مردم هندوستان برخوردار باشند.

سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی در بخش اقامت و تفرجگاهی این روستا صدها شغل را برای جوانان ماهابلاشوار به ارمغان‌ آورده تا علاوه بر تولید محصولات کشاورزی، در فصول بیکاری مشغول خدمات‌رسانی به گردشگران باشند. تورهای طبیعت گردی و مسابقات قایقرانی و ماهیگیری در کنار جشن برداشت محصول و جشن «دیوالی» از اصلی‌ترین جاذبه‌های ماهابلاشوار است.

حال آن‌که ایران با توجه به تنوع آب و هوای خود، هیچ فعالیتی در این زمینه نداشته و صرفا فستیوال‌ها و جشن برداشت محصول، تنها به ساکنان بومی منحصر شده است.

به عقیده دکتر رضا ارجمندی، مدرس دانشگاه، اگر قصد الگو برداری از این روستا در هندوستان را داشته باشیم طبیعت و روستاهای غربی کشور همانند منطقه ماهابلاشوار می‌توانند بهترین پتانسیل گردشگری این منطقه باشند. طبق آداب و رسوم منطقه‌ هر سال جشن برداشت محصول مثل جشن برداشت انگور در تاکستان‌های ارومیه یا برداشت گندم و دیگر محصولات می‌تواند میلیون‌ها گردشگر داخلی و خارجی را به منطقه روانه کند، حال آن‌که همین سنت مفرح هم به واسطه کم‌رونقی و اقتصاد مفلوج منطقه در حال فراموش شدن است.

شهرها و روستاهای اطراف سنندج از معروف‌ترین مزارع توت‌فرنگی ایران است که در صورت برنامه‌ریزی و مدیریت مناسب می‌تواند شهرت جهانی همانند دهکده ماهابلاشوار در سرزمین هفتاد و دو ملت داشته باشد و با ترویج گردشگری در منطقه، شاهد رونق صنایع و مزارع این روستاها باشیم و از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری کنیم.

دکتر ارجمندی درباره تنوع فرهنگی و طبیعت منطقه می‌گوید: این منطقه با توجه به طبیعت و آب و هوای خود به‌واقع می‌تواند قطب گردشگری ایران باشد و درآمد هنگفتی را به ساکنان خود هدیه دهد.

این کارشناس محیط‌زیست می‌افزاید: با رونق گردشگری روستایی در مناطق می‌توانیم تنوع محصولات کشاورزی آن را به گردشگران معرفی کنیم و پای صنایع تبدیلی را با توجه به نوع محصولات تولیدی به منطقه باز کنیم که به قول معروف، بازی برد بردی برای همه خواهد بود.

هیچ جای تردید نیست حضور مستمر گردشگران در مناطق روستایی باعث زنده نگه‌داشتن خرده‌فرهنگ‌ها و آداب و سنن مخصوص به منطقه تا سال‌های متمادی خواهد شد، اما اگر حضور گردشگران محدود شود و از رونق کسب و کار خبری نباشد، کم‌کم علاوه بر خالی شدن روستاها، خرده‌فرهنگ‌ها هم از یاد می‌روند و درواقع تمدن ایران‌زمین فراموش خواهد شد.

در ادامه این فعال محیط‌زیست می‌گوید: مهم‌ترین نکته در حضور گسترده و مستمر گردشگران در مناطق روستایی، اجبار مسئولان و البته فعالان خصوصی گردشگری برای حفظ محیط‌زیست اطرافشان جهت کسب درآمد از حضور گردشگران خواهد بود.

به اعتقاد وی، وقتی روستاییان سرسبزی و نظافت محیط روستای خود را عامل جذب گردشگران بدانند، هیچ جای تردید نیست که بدون درنگ در نگهداری و حتی ارتقای آن تلاش و کوشش می‌کنند.

به هر حال گردشگری روستایی هنوز در ایران اول راه توسعه خود قرار گرفته و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داشته و دارد که امید است بارویکرد دولت جدید جهت رونق گردشگری، شاهد رونق روستاها باشیم، چون این کار در قالب تعاونی‌های گردشگری روستایی کاملا قابل اجراست و دور از دسترس نخواهد بود.

جعبه جادو در خدمت گردشگری

شاید زمانی برای سپری کردن اوقات فراغت مقابل جعبه جادو بنشینیم، اما این جعبه درواقع می تواند انگیزه سفرهایمان در آینده باشد.

دیدن سریال های تلویزیونی وقتی که از کار روزانه به منزل بازگشته اید می تواند کاملا انتخاب مناسبی باشد و بسیاری را متقاعد به روشن کردن تلویزیون کند، اما آیا هیچ فکر کرده اید این برنامه ها می تواند مقصد بعدی شما را تعیین کند؟

خیلی از ما هنوز نام کازابلانکا یا فرار بزرگ و شمشیر تیپوسلطان را به یاد داریم؛ فیلم هایی که همواره میانسال یا جوانان زیادی را در سطح جهان به خود جلب می کنند، اما کارکرد اصلی این دو اثر هنری می تواند به رونق گردشگری لوکیشن های ساخت آنها ختم شود.

این تاثیری است که بسیاری از کشورها هم اکنون به آن پی برده اند و با ساخت فیلم یا سریال های تجاری درواقع به تبلیغ توانمندی های گردشگری خود پرداخته اند.

در این زمینه به سریال های معروف کره ای به نام «افسانه جومونگ» می توان اشاره کرد که دست اندرکاران این سریال علاوه بر تولید یک اثر هنری، اقدام به زنده کردن دوباره تاریخ و فرهنگ کره در ذهن مخاطبان خود کرده اند. این سریال با توجه به جذب مخاطبان مقتضی در منطقه خاورمیانه توانست نقش اصلی خود که جلب نظر گردشگران به لوکیشن های زیبا و طبیعت کره بود را بخوبی بازی کند و بسیاری را به سمت مناطق یادشده بکشاند.

اگرچه هنوز هم ساخت تیزرهای تبلیغاتی برای معرفی کشورها و جاذبه های گردشگری آنجا به کار گرفته می شوند، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان رسانه ای تاثیرگذاری یک برنامه چندثانیه ای تا یک سریال چندصد قسمتی در ذهن مخاطب اصلا قابل مقایسه نیست.

از سوی دیگر همان طور که می دانیم کارکرد اصلی صنعت گردشگری علاوه بر ایجاد پل ارتباطی بین فرهنگ ها، بحث رونق اقتصادی است و لازمه رشد و رونق این صنعت آشنایی گردشگران با فرهنگ کشور میزبان است. همین امر برای ایجاد انگیزه سفر در گردشگران و البته سفری خوش برای آنها بسیار مفید است و مناسب.

یکی از فعالان عرصه گردشگری، خانم کانگ می سان در این زمینه می گوید: این سایت بهترین روش برای جذب گردشگران است که مدتی از سوی سازمان گردشگری کره جنوبی به کار گرفته شده است. همکاری میان تولیدکنندگان سریال های نوین و تاریخی در کره با این سازمان، بهترین نتیجه را در قسمت گردشگری کشور به دست آورده است.

این فعال گردشگری کره جنوبی، کارکرد جعبه جادو در گردشگری را این طور توصیف می کند که وقتی سریال تولید شده از کشورش در کشور دیگری به نمایش گذاشته می شود و ساکنان آن کشور صدها شب همراه داستان سریال می شوند، ناخودآگاه ذهنشان با نام و جاذبه های گردشگری کره آشنا شده و حالا نوبت به صنعت گردشگری است که این فرصت طلایی را به فرصت تجاری تبدیل کند.

طی یک برنامه زمانبندی شده مثلا در یک سریال 120 قسمتی در بازار هدف پس از 70 قسمت تبلیغات تورهای گردشگری که حاصل همکاری گردشگری کره و کشور مذکور می باشد، در رسانه ها آغاز می شود. طبق برنامه ریزی ها هم در این تبلیغات به سریال های یادشده اشاره می کنم که حاصل استقبال گردشگران از تورها می شود.

کانگ می سان به عنوان مدیر یک آژانس گردشگری در شهر سئول می گوید: طبق آمارهایی که سازمان در اختیار ما قرار داده است، در کشورهای عربی پس از پخش یکی از سریال های مشهور تاریخی، ضریب اشغال تورهای ما چیزی حدود 90 درصد شده بود. این درواقع مصداق اصلی همکاری تلویزیون و سینما با صنعت گردشگری است.

اما ایران باستانی که علاوه بر جاذبه های طبیعی پشتوانه چندهزار ساله تمدن را یدک می کشد، هنوز در این زمینه فعالیت مناسبی نکرده و اندر خم یک کوچه مانده!

هرچند شبکه شما قرار بود به عنوان شبکه گردشگری ایران به معرفی جاذبه های ایران بپردازد، اما این طرح کاملا بدون نتیجه و بدون برنامه ماند و خبری از فروش سریال های ایرانی به کشورهای خارجی، زیاد به گوش نمی رسد.

ستاره جوادی، تهیه کننده و سردبیر برنامه رادیویی صنعت گردشگری رادیو اقتصاد در این زمینه می گوید: اگر به تاثیر رسانه در صنعت گردشگری توجه داشته باشیم، بدون تردید شاهد رونق گردشگر و در نهایت رونق اقتصادی مناطق گردشگرپذیر خواهیم بود، اما نکته اصلی شناسایی بازار هدف برای جذب مخاطب و تولید برنامه متناسب با آنهاست.

وی به شعرا و فرهیختگان ایران باستان اشاره می کند و می گوید: یکی از راهکارهای جلب نظر گردشگران از طریق رسانه ها بخصوص جعبه جادو، شناخت زندگینامه این اساطیر است. هیچ جای تردید نیست که بسیاری از گردشگران هم اکنون در دهکده جهانی برای آشنایی با فرهنگ و آداب کشورها بار سفر می بندند. پس این بهترین فرصت برای رسانه هاست که به همکاری بخش گردشگری ایران بشتابند.

این فعال رسانه ای می گوید: امید داریم مسئولان جدید سازمان میراث فرهنگی پی به ارزش این ارتباط یعنی رسانه و گردشگری ببرند و با ایجاد شرایط مناسب و سرمایه گذاری روی سریال ها و تولیدات صداوسیما آینده گردشگری کشورمان تضمین کنند.

به عقیده این فعال رسانه، پخش این گونه تولیدات از رسانه ها می تواند به جذب سرمایه گذارهای خارجی علاوه بر گردشگران منتهی شود.

حاشیه جنوبی خزر نیازمند توجه ویژه مسئولان

روتیتر : حاشیه جنوبی خزر نیازمند توجه ویژه مسئولان

تیتر : دریای خزر تشنه طرح های نوین گردشگری

نویسنده: عماد عزتی

سوتیتر: طرح های نوین گردشگری در دریای خزر فقط حمایت قانونی دولت را می طلبد و نیازی به بودجه های دولتی ندارد

سواحل زیبا و آب و هوای جنگلی همواره برترین امتیازات در جذب گردشگران به اقصی نقاط جهان بوده اند و عامل اساسی در تعیین مقصد آنها به شمار می روند.

ایران به عنوان کشوری که حدود 2000 کیلومتر نوار ساحلی در شمال و جنوب کشور خود در اختیار دارد، از نظر طبیعی می تواند به عنوان اصلی ترین مقصد گردشگری منطقه با توجه به امکانات طبیعی خود باشد، اما بنابر صدها دلیل هنوز حتی نمی تواند پاسخگوی نیاز مسافران وطنی خود باشد، چه رسد به این که دنبال جذب گردشگران خارجی برای رونق کسب و کار ساحل نشینان باشد.

اگرچه فعالیت هایی در سواحل خلیج فارس صورت گرفته که آن هم جای بحث و بررسی بیشتری دارد، اما دریای خزر هنوز بکر باقی مانده و درواقع نتوانسته توجه سرمایه گذاران به جز در بخش ساخت و ساز ویلا و اقامتگاه را به خود جلب کند.

این منطقه گردشگرپذیر ایران اگرچه همواره مورد توجه گردشگران داخلی ایران و برخی از اعراب قرار گرفته، اما این توجه صرفا مسئولان را به ساخت مراکز اقامتی عمومی و خصوصی تشویق کرده است.

به گفته سیدحسن گیتی پسند، طراح طرح گردشگری خزر، این مناطق بسیار مناسب هنوز طرح های کلان گردشگری آب را به خود ندیده و تمام گردشگران وقتی به لب ساحل می رسند، درواقع همانجا متوقف می شوند حال آن که می توان تجمع این همه گردشگر که طبق آمارهای موجود هر هفته چند میلیون نفر هستند را به داخل آب هدایت کرد و رونق گردشگری را به آن مناطق هدیه داد.

این فعال گردشگری درباره توانمندی های خزر می گوید: هنوز سطح آب و عمق آب دریای خزر بخوبی در راستای توسعه گردشگری ایران و منطقه مورد استفاده قرار نگرفته است در حالی که با اجرای طرح های نوین گردشگری می توان این منطقه را متحول کرد.

کاپیتان سیدحسن گیتی پسند در این باره می افزاید: رستوران، ویلا، هتل و به طور کلی خدمات اقامتی به میزان کافی چه بسا بیش از نیاز منطقه موجود است، اما هنوز جاذبه های نوینی در این منطقه  نمی بینیم.  شهربازی های مدرن، قایق های تفریحی، مدرسه قواصی، هتل های شناور یا حتی شهرک های شناور در این مناطق می تواند به عنوان بهترین جاذبه های نوین در نظر گرفته شود.

گیتی پسند اضافه می کند: در پیک سفر ایران یا فصل تابستان و تعطیلات عید نوروز، شاهد کیلومترها ترافیک در جاده های مواصلاتی منطقه هستیم و بین شهرهای ساحلی هم برای تردد مشکل ایجاد می شود، حال آن که با بهره گیری از دریا و حمل و نقل دریایی علاوه بر هدایت ترافیک به داخل آب می توانیم از تمرکز گردشگران در شهرهایی مثل نور، محمودآباد یا چالوس و رامسر جلوگیری کنیم. با ایجاد جاذبه های نوین درواقع می توانیم سفرهای گردشگران داخلی و خارجی به منطقه را مدیریت کنیم تا استان های شمالی ایران هم شاهد رونق مناسب گردشگری باشند.

این فعال گردشگری در ادامه به موضوع ورود گردشگران خارجی بخصوص از حاشیه شمالی دریای خزر اشاره کرد و گفت: اگر خطوط دریایی بین ایران و کشورهای حاشیه خزر راه اندازی شود، سالانه چندین میلیون گردشگر از سواحل شمالی پذیرایی خواهیم کرد، چون در فصل زمستان شمال منطقه خزر هوای مساعدی ندارد، در صورتی که حاشیه جنوبی یعنی کشورمان می تواند با آب و هوای مناسب خود و البته امکانات استاندارد گردشگری ، میزبان گردشگران شمالی باشد.

کاپیتان گیتی پسند در انتها به نکته اصلی اشاره می کند و می گوید با بهره گیری از پتانسیل حمل و نقل دریایی درواقع چندین وزارتخانه از صرف هزینه های هنگفت برای خدمات رسانی رها خواهند شد و می توانند بودجه های مربوطه به سازمان و ارگان خود رابه امور خدماتی در دیگر نقاط ایران اختصاص دهند.

وی در این زمینه به وزارت کار و امور اجتماعی ، وزارت راه ، وزارت بهداشت ، بیمه مرکزی ، پلیس راه و از همه مهمتر شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی اشاره کرد و ادامه داد اگر بتوان از امکانات دریایی خوب بهره برد ترد جاده های ساحلی کاهش خواهند یافت و در نهایت تصادفات به حداقل خود خواهد رسید و در نهایت میزان مصرف سوخت در منطقه به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد که همه به نفع جامعه ایران و البته محیط زیست خزر خواهد بود.

گیتی پسند ، درباره جذب سرمایه برای اجرای طرح های نوین گردشگری می گوید: هم اکنون بسیاری از سرمایه گذاران داخلی ایران هستند که آماده سرمایه گذاری در کشور هستند اما متاسفانه هیچ ارگان یا مرجعی برای جذب و هدایت این سرمایه های سرگردان وجود ندارد و در نهایت این سرمایه ها به ویلاسازی ختم می شود اما خارجی ها هم دچار همین سردرگمی شده اند بسیاری از کشورها مثل سرمایه گذاران ترک، اسپانیایی، قزاقستانی و اندونزیایی هم اکنون در منطقه حاضر هستند اما در نهایت به ساخت هتل چند ستاره فکر کرده اند.

 این یعنی بی برنامه بودن مسئولان امر چون واقعا خزر فقط به هتل و اقامتگاه لوکس و چند ستاره نیازمند نیست بلکه هم اکنون دریای خزر تشنه طرح های نوین وسودآور گردشگری مثل ایجاد شهربازی های مدرن، باشگاههای هوانوردی ، شهرک های شناور است که می توان با مدیریت دقیق سرمایه لازم را به راحتی از بخش خصوصی و سرمایه گذاران خارجی جذب کرد.

طراح طرح ملی گردشگری دریایی خزر می گوید اینگونه طرح ها واقعا نیازمند بودجه های دولتی نیست و فقط نیازمند مساعدت و اطلاع رسانی ارگان های مربوطه است چون سرمایه و تخصص بخش خصوصی حاضر است اما اطلاعی از اینگونه طرح ها در اختیار آنها نیست تا سرمایه گذاری کنند و از سوی دیگر دولت فقط باید با تصویب قوانین لازم تضمینی برای سودآوری طرح باشد و نظارت کلان بر کار داشته باشد.

گیتی پسند درباره آلودگی محیط زیست در تالاب انزلی و بخصوص دریای خزر می گوید اگر مسئولان محیط زیست توجه داشته باشند هم اکنون اکثر شناورها و قایق های مورد استفاده ساکنان خزر از استانداردهای پایین آلایندگی برخوردار هستند و به قول معروف تاکسی برگشتی هستند در حالی که با اجرای طرح های نوین و ورودی اتوبوس های دریایی به منطقه این گونه آلودگی ها هم به حداقل خود خواهد رسید و با فراهم کردن شرایط مالی مناسب برای دارندگان شناورهای قدیمی می توان تمام ناوگان حمل ونقل سنتی محلی را مدرن کرد  که همین موضوع زمینه ساز اشتغال هزاران نفر از جوانان منطقه خواهد بود.

وی ابراز امیدواری کرد دولت یازدهم با توجه به این امتیازات مساعدت لازم با طرح های نوین گردشگری دریایی بخصوص طرح ملی گردشگری دریایی خزر را انجام دهد تا به زودی همگان شاهد امتیازات ویژه آن باشند . به عقیده وی ساخت وساز برای منطقه نه تنها مفید نیست و ایجاد اشتغال نمی کند بلکه باعث از بین رفتن جنگل ها ومراتع منطقه و تخریب محیط زیست خزر می شود در حالی که با استفاده از امتیاز آب می توان هم اشتغالزایی قابل ملاحظه ای به صورت دایم برای جوانان ممنطقه فراهم کرد و هم می توان جلوی تخریب محیط زیست منطقه را گرفت تا هر ساله شاهد ورود گردشگران داخلی و خارجی به حاشیه جنوبی خزر و در نهایت رونق اقتصادی مردم ساحل نشین خزر باشیم.

نگاهی به سهم خودروهای ساخت کره جنوبی در ایران

نگاهی به سهم خودروهای ساخت کره جنوبی در ایران

از زمانی که زندگی شهری شکل گرفت و چهار پایان جای خود را به اتومبیل چهار چرخ دادند صنعت خودروسازی و بطور کلی خودرو جایگاه ویژه ای در زندگی بشر به خود دید.

جایگاهی که حتی گاهی در تصمیم گیری دولتمردان تاثیر گذار بوده و باعث نگرش تازه آنها به قوانین جاری کشورها شده است. آمریکا، ژاپن، کره جنوبی ، آلمان ، انگلستان، ایتالیا، ترکیه ، سوئد، برزیل ، ایران ، روسیه  و چندین کشور دیگر در دهکده جهانی با بکارگیری امکانات و صنایع خود سعی کرده اند به عنوان خودروساز جهان مطرح شده و از این تجارت سودآور به نفع اقتصاد خود استفاده کنند.

صنعتی که با سرعت گرفتنش دیگر صنایع هم رونق می گیرند و می توانند چرخ اقتصاد مملکت را به حرکت درآورند، طبق آمار هم اکنون در دهکده جهانی حجم انبوهی از مشاغل به این صنعت وابسته است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم سفره بسیاری را رنگین کرده است.اما با توجه به رشد و رونق صنعت خودروسازی جهان همواره کشورهای تولید کننده به دنبال تسخیر و دست یافتن به بازارهای بین المللی برای فروش محصولات تولیدی خود هستند. از همین رو به دست آوردن بازارهای منطقه ای یکی از دغدغه های اصلی تولیدگان خودرو در دهکده جهانی است اما از سوی دیگر برخی از کشورهای تولید کننده مثل ایران سعی دارند با اجرای سیاست هایی سهم خودروهای خارجی را در بازار داخل خود کنترل .

 اما ایران که خود به عنوان هجدهمین تولید کننده خودرو در سطح جهان است  و طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان های بین المللی رتبه 72 در سرانه خودرو  را  با 200 خودرو برای هر هزار نفر به خود اختصاص داده است هم اکنون در این زمینه دچار دردسر شده و تراز سهم خودروهای واردتی و داخلی آن به هم خورده است.

از این رو بر اساس آمارهای رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران میانگین قیمت هر خودروی سواری صادراتی طی ده ماهه سال 1391 مبلغ 5,874 دلار بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 14.93 درصدی مواجه بوده است. بر همین اساس عمده خودروهای ایران در سال جاری به کشورهای عراق، اوکراین و آذربایجان صادر شده است.  
از مجموع 46,591خودروی صادراتی طی 10 ماهه نخست این سال 45,952 خودرو به عراق، 230 خودرو به اوکراین، 198 خودرو به آذربایجان و 211 خودرو نیز به سایر کشورها صادر شده است.

منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران

 

اما اگر به تعداد خودروهای موجود بازار کشور یعنی حدود پانزده میلیون خودرو بنگریم  و به واردات خودرو و آمار منتشر شده گمرک جمهوری اسلامی ایران در این زمینه با دقت نگاه کنیم کشورهایی چون فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و چین عمده بازار خودروهای وارداتی به ایران را به خود اختصاص داده اند. اما مدتی است که پای تولیدات  ایتالیا، مالزی و حتی آمریکا نیز به بازار ایران باز شده است.

همچنین میانگین قیمت هر خودروی سواری وارداتی طی ده ماهه نخست سال 1391 مبلغ 23,915 دلار (نزدیک به 4.07 برابر هر خودروی صادراتی) بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 15.54 درصدی مواجه بوده است.  
سه کشورعمده مبدأ واردات خودرو طی ده ماهه نخست سال 1391به ترتیب، امارات متحده عربی، جمهوری کره و کویت بوده اند.
 

                منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران


 منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران

  
از مجموع 34,012 خودروی وارد شده به کشور درده ماهه نخست سال گذشته 18,477 خودرو از امارات، 9,992 خودرو از جمهوری کره، 1,454 از کویت و 4,089 خودرو نیز از سایر کشورها به کشور وارد شده است.
 
بر همین اساس طی همین مدت 813 میلیون دلار خودرو به کشور وارد شده و 274 میلیون دلار نیز خودرو به کشورهای دیگر صادر شده است.

هرچند تعداد خودروهای وارداتی به کشور در مهرماه 1391 نسبت به متوسط ماه‌های قبل فقط 200 دستگاه بیشتر بود، اما متوسط قیمت خودروهای وارداتی در این ماه نسبت به ماه‌های قبل 60 درصد بیشتر بود که نشان می‌دهد سهم خودروهای گران‌قیمت از کل خودروهای وارداتی در این ماه به شدت افزایش یافته بود. خلاصه آن که واردکنندگان خودروهای لوکس در مهرماه توانستند از مصوبه ممنوعیت واردات این نوع خودروها، سودهای 70 تا 80 درصدی کسب کنند.جالب آن که در سال 1391 به رغم ابلاغ مصوبه ممنوعیت واردات خودروهای گران‌قیمت در چند ماه پایانی آن، میانگین قیمت خودروهای وارداتی نسبت به سال 1390، افزایش 17 درصدی پیدا کرد که نشان می‌دهد حجم واردات خودروهای لوکس، بیشتر هم شد که طبیعتا ناشی از رشد واردات این نوع خودروها در هفته‌های قبل از ابلاغ مصوبه ممنوعیت بود.

آمارها حکایت از آن دارد که میزان واردات خودرو در هفت ماهه نخست سال 1391 نسبت به مدت مشابه سال قبل از نظر تعداد 35/13 درصد و از نظر ارزش 22/20 درصد افزایش داشته است و این در حالی است که در 5 ماهه آخر سال 91 تعداد 21،199 دستگاه به ارزش 568،297،759 دلار خودرو از گمرکات ترخیص و وارد کشور شده است .

اما اگر سراغ جزئیات آمار شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران تا پایان شش ماهه دوم سال 90  برویم در میابیم بطور کلی در این تاریخ سهم خودروها در بازار ایران چقدر بوده است. این شرکت خودروها ی موجود بازار ایران (داخلی و وارداتی) را صرفا با توجه به اصالت آنها و براساس قیمت به چند گروه مختلف تقسیم بندی کرده است و براساس همین گروه ها آمار مربوطه را منتشر کرده است.

گروه اول خودروهای زیر ده میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و  دومین گروه خودروهایی با قیمت بیش از ده میلیون تومان تا بیست میلیون تومان هستند و سومین گروه بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان انتخاب شده و چهارمین گروه هم سی میلیون تومانی ها تا چهل میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و اما پنجمین گروه مربوط به 40 تا 50 میلیون تومانی ها است و دیگران به خودروهای لوکس تقسیم بندی شده اند . اما نباید فراموش کرد که طی سال 90 تا 92 قیمت خودروهای خارجی  تقریبا نزدیک به چهار برابر افزایش داشته ولی تغییر چندانی در میزان سهم بازار آنها به وجود نیامده است و چه بسا سهم خارجی ها به دلیل کاهش تولیدات داخلی بیشتر از قبل نیز شده باشد.

در این گزارش ما  فقط به سراغ کره ای های این بازار رفتیم و آماری جالب از آن به دست آورده ایم هرچند برخی از این خودروها هم اکنون در کشورمان تولید می شوند اما همانطور که قبلا نیز اشاره شده به زادگاه واقعی آنها یعنی کره جنوبی توجه کرده ایم و آمار مربوطه به کشور کره در بازار ایران را مشخص کرده ایم.

در گروه یک که جزو خودروهای ارزان قیمت موجود بازار بوده اند اعضای آن 7/ 46‌ درصد از حجم بازار را در اختیار دارند، پراید صبا توانسته 3/74درصد از بازار این گروه را به خود اختصاص دهد. سایپا 132 نیز که یکی از مدل‌های پراید محسوب می‌شود، 2/10‌درصد بازار مورد بررسی را در دست گرفته و مدل‌های 141 و 111 پراید هم چهار و 9/2‌درصد از این بازار  را نصیب خود کرده‌اند.

از سوی دیگر آن‌طور که گزارش شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد آمده، خودروهای ریو و هیوندای ورنا نیز که هر دو کره‌ای به شمار می‌روند و جزو گروه دوم تقسیم بندی این شرکت بوده اند ، توانسته‌اند به ترتیب 8/3 و چهار دهم درصد بازار این گروه یعنی از ده میلیون تا بیست میلیون را تصاحب کنند. به گروه سوم یعنی از بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان می رسیم که هیوندای آوانته هم در این گروه است و 8/7 درصد سهم بازار را به خود اختصاص داده که جالب است بدانیم خودروهای این گروه کلا حدود 3/1 درصد بازار خودروی ایران را به خود اختصاص داده اند.

اما سراتو که تولید شرکت کیا، دومین برند موجود کره در بازار ایران است و جزو خودروهای گروه پنجم بازار ایران به شمار می آید،
توانسته 20‌ درصد حجم بازار همگروهایش را بخود اختصاص دهد. از سوی دیگر هیوندایی
I30 در این گروه نیز صاحب 8/5‌ درصد از سهم بازار همگروهایش در ایران شده‌است.

نکته جالب درباره خودروهای لوکس بازار ایران سهم بیشتر کیا اپتیما نسبت به هیوندای سوناتا است. این موضوع در شرایطی اتفاق افتاده است که سوناتا حضور با سابقه‌تری داشته و به نوعی مشهورتر به حساب می‌آید. سوناتا 9/29‌ درصد سهم بازار خودروهای هم گروه خود را در اختیار دارد و  اپتیما توانسته 3/31 درصد سهم داشته باشد. همچنین هیوندای توسان 1/18 درصد سهم  از این گروه را به خود اختصاص داده است . پس از آن هیوندای آزرا با 8/24‌ درصد سهم، بیشترین حجم بازار گروه خود یعنی بالای 50 میلیون تومان را به خود اختصاص داده است.
سانتافه و
IX55 نیز که هموطنان آزرا به شمار می‌روند، به ترتیب 9/17 و 4/13‌درصد از بازار گروه مورد بررسی را در اختیار گرفته‌اند و همچنین هیوندای جنسیس (کوپه و معمولی) سهمی 11‌درصدی را در بازار لوکس‌های بالای 50 میلیون داراست. کیا موهاوی و سورنتو هم به ترتیب حضوری 12 و 5/5‌درصدی در بازار دارند. 

از مهمترین مدلهای وارداتی گروه هیوندای - کیا به ایران می‌توان به جنسیس، سراتو، اکسنت، موهاوی، آزرا، سوناتا، ix35، توسات، H1، سنتیننتال، کادنزا، پیکانتو، اپتیما، سورنتو، ix55، سانتافه، اسپورتیج، گرنجر، i30، i20، اشاره کرد.

در انتهای این گزارش می توان به سهم کمتر از یک درصدی کل تولیدات کشور ایتالیا در بازار ایران اشاره کرد.  لازم به یاد آوری است با وجود ارسال درخواست های مکرر به نمایندگی انحصاری دو شرکت کیا و هیوندا برای دریافت اطلاعات دقیق میزان واردات و سهم از بازار ایران به عنوان اصلی ترین مرجع کسب اطلاعات هیچگونه همکاری از سوی آنها با روزنامه جام جم صورت نگرفته است. از سوی دیگر همانطور که قبلا نیز گفته شده اطلاعات شرکت کنترل بازرسی ایران مربوط به شش ماهه دوم سال 1390 شمسی است که می توان با توجه به افزایش قیمت صورت گرفته گروه بندی آن را تغییر داد و نصبت های جدید را تقریبا محاسبه کرد.

تحریم ها و واردات خودرو

با توجه به آمار ارایه شده درباره سهم کره ای ها از بازار ایران می توان به این موضوع پی برد که با وجود تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران هرچند کره ای ها قرار بود صادرات خودروهای خود را به ایران متوقف کنند اما شاهد رشدی قابل توجه از واردات این خودروها به ایران بوده ایم که حاکی از شیرینی حضور در بازار ایران برای این تولید کنندگان است.

اما جالبتر آنکه اگرچه زادگاه برخی از این خودروها کره جنوبی است اما برخی از محصولات هیوندا و کیا از کشورهایی چون عربستان، کویت، بلغارستان ، آلمان و لهستان وارد کشورمان شده اند این امر بیانگر آن است که ایران بازار بسیار جذابی برای کره ای هاست و به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند. جالبتر اینکه در شرایطی که دو خودروساز عمده کره جنوبی صحبت از تحریم و توقف صادرات مستقیم به کشورمان می کنند چهارمین خودروساز کره جنوبی یعنی شرکت سانگ یانگ وارد بازار کشورمان شده است، خبر از راه اندازی خط تولید این خودرو در ایران داده است.

اتومبیل های این خودروساز کوچک کره ای هم اکنون با برندهای کایرون، رکستون، اکتیون و رودیوس در خیابان های ا یران تردد می کنند و مشهور ترین آنها خودروی موسو است . در همین حال بزرگترین محموله ای که از این خودروساز وارد کشورمان شده است در سال 1390 با تعداد 200 دستگاه به ارزش 5/2 میلیون دلار بوده است.

لازم به ذکر است که 70 درصد از سهام این خودروساز کره ای در فوریه سال 2011 میلادی توسط یک شرکت خودروساز هندی خریداری شده است و خودروهای جدیدی با برند سانگ یانگ به زودی توسط شرکت رامک خودرو در ایران تولید خواهد و روانه بازار مصرف شد.

نویسنده عماد عزتی

هنر ایرانی را جور دیگر باید دید

صنایع دستی ایران؛ صنعتی روبه زوال

صنایع دستی کشورها و اقتصاد مبتنی برآن از سوی کارشناسان بهترین راهکار ایجاد اشتغال و کسب وکار درمناطق مختلف جهان است .

به عقیده این گروه سودآورترین نوع تولید در دهکده جهانی و کشورهای گردشگرپذیر تولیدات درقالب صنایع دستی آن کشور است. طبق آمار و اطلاعات موجود در تولید صنایع دستی چون تمام مراحل تولید آن عموما مبتنی بر مواد اولیه بومی و موجود مناطق  تولید آنهاست کمترین خروج سرمایه را از کشور یا منطقه به خود دیده اند و برعکس بیشترین جذب سرمایه را به ارمغان آورده اند .

به همین دلیل اکثر کشورهای جهان با حفظ و حراست از تولیدات صنایع دستی خود سعی دارند علاوه رفع معضل بیکاری در منطقه مورد نظرشان در حفظ و حراست از پیشنه تاریخی و فرهنگی خود نیز کوشا باشند. به عنوان مثال دمپایی های چوبی نمادی از کشور هلند شده و کلاه های حصیری مخروطی شکل ما را به یاد جنوب شرق آسیا می اندازند.

اماایران که تولیدات صنایع دستی آن دو تا پنج برابر دیگر صنایع دستی جهان قابلیت فروش دارند و با توجه به فرهنگ غنی و تنوع قومی هنوز هم در زمینه صنایع دستی دچار ضعف و کم کاری های گسترده است و نتوانسته جایگاه صنایع دستی خود را که بعضا مثل خاتم کاری و منبت کاری منحصر بفرد نیز هستند را تثبیت کند.

صنایع دستی سفیران فرهنگی ایران 

منوچهر عبدلی رئیس هیات مدیره و مدیرعاملل اتحادیه سراسری صنایع دستی کشور درباره اهمیت و جایگاه صنایع دستی می گوید : صنایع دستی هر کشور علاوه بر جایگاه اقتصادی در مقام سفیران فرهنگی آن منطقه نقش دارند. در واقع هر قطعه از این مصنوعات ساخته شده توسط هنرمندان کشورها دنیایی از فرهنگ محل تولیدشان را همراه دارد . بنابراین ایران با توجه به تنوع اقلیمی و قومی خود می تواند صدها هزار سفیر فرهنگی را هر ساله به کشورهای دیگر بفرستد نه اینکه تنها یکی دو محصول از ایران مثل فرش در جهان نمادی از کشورمان باشند.

نگاه تجملاتی بزرگترین دشمن توسعه صنایع دستی ایران

این فعال عرصه صنایع دستی در بخش خصوصی درباره فرهنگ مردم درباره صنایع دستی می گوید : متاسفانه این نگاه که صنایع دستی یعنی کالای تجملاتی بلای جان صنعت گران ایرانی شده که از سوی خریداران هم وطن خود حمایت نمی شوند. اولین نشانه این فرهنگ غلط این است که هرزمان که مهمان خارجی داریم به فکر صنایع دستی ایرانی خواهیم بود و این صنعت در زندگی روز مره ما هیچ جایگاهی ندارد و توجهی به آن نداریم.

بودجه دولتی هم درست هزینه نشده است

طبق قانون در بند 119 قانون بودجه کشور دستگاههای دولتی موظف هستند یکهزارم از بودجه عمرانی خود رابه خرید آثار فاخر هنری و صنایع دستی اختصاص دهند که به گفته عبدلی این قانون به دلیل حمایت دولت از صنایع دستی تصویب شده است اما متاسفانه در میانه راه نیمه کاره رها شده و آمار بسیار در دست است که این بودجه تمام و کمال هزینه نشده و یا اینکه درسته هزینه نشده حال آنکه هیچ ارگانی حق جابجا کردن ردیف این بودجه را نداشته و ندارد.

وی می گوید اگرچه این رقم واقعا ناچیز است اما اگر همین هم درست هزینه می شود باعث تزریق روحیه نشاط و پویایی در تولید کنندگان صنایع دستی ایران می شد. عبدلی در این باره می گوید صنایع دستی ایران از لحاظ تنوع و کیفیت در ربته نخست جهانی قرار دارد اما مورد بی مهری داخلی ها بسیار قرار گرفته است.

بودجه عمرانی صنایع دستی قطع شده

رئی اتحادیه سراسری صنایع دستی درباره بودجه عمرانی صنایع دستی ایران می گوید از سال 1356 تا کنون کل بودجه عمرانی صنایع دستی ایران قطع شده است حالا چگونه می توان انتظار داشت این صنعت توان ایستادگی داشته باشد در حالی که کشورهایی مثل آمریکا و ژاپن با تمام توان به صورت حاکمیتی و حمایتی از این صنعت مراقبت می کنند ، حال آنکه ایران با این جایگاه و تنوع بالا در این صنعت سودآور ، آن را رها کرده و به حال خود گذاشته است.

عبدلی اشاره می کند و می گوید هم اکنون هرچه هست توسط گروههای مردمی یا همان ان جی او ها انجام می شود و دولت بطور کامل از خود صلب مسئولیت کرده است . هیچ جای تردید نیست که این صنعت باید کاملا خصوصی اداره شود اما همین صنعت خصوصی هم نیازمند بسترسازی های مناسب دولتی است تا بتواندروی پای خود ایتسادگی گند و چرخ صنعت کشور را به حرکت درآورد و جوانان را شاغل کند.

عدم بسته بندی مناسب و نبود برند عمده مشکلات صنایع دستی ایران

عبدلی ، رئیس اتحادیه سراسر صنایع دستی ایران می گوید با توجه به بررسی های صورت گرفته اصلی ترین معضل صنایع دستی ایران نبود برند و بسته بندی مناسب با جایگاه صنایع دستی ایران باعث شده هنوز صنایع دستی کشورمان درجایگاه اصلی خود در سطح بین المللی قرار نگیرد.

وی تعداد شاغلان رسمی صنایع دستی کشور را طبق آمار سال 1391 حدود دویست و چهل و دو هزار نفر اعلام کرد ولی می افزاید : به عقیده من این اطلاعات دقیق نیست چون تنها در صنعت بافندگی فرش حدود سه میلیون نفر بافنده هم اکنون مشغول کار هستند.

عبدلی در ادامه می گوید هم اکنون 114 رشته صنایع دستی در یکهزار و سیصد و شصت تعاونی تولید می شوند که تولیدات آنها جزو سه برند برتر جهان است ، این امتیاز باعث شده صنایع دستی ایران بین دو تا پنج برابر دیگر صنایع دستی کشورهای مختلف در سطح جهان قابلیت فروش داشته باشند، قابلیتی که تا کنون از سوی مسئولان و دست اندکاران نادیده گرفته شده است.

برگزاری نمایگاشه و حضور مستمر

این فعال و متخصص صنایع دستی تنها راهکار مناسب برای احیای جایگاه صنایع دستی ایران را فرهنگ سازی داخلی و حضور مستمر ایران با برندی مشخص در نمایشگاههای بین المللی عنوان می کند و می افزاید: نمایشگاههای دائمی ایران در چین و ترکیه می تواند به عنوان شروعی مناسب باشند و امیدوارم سراسر جهان بتوانیم این نمایشگاهها را دایر کنیم. عبدلی به جایگاه فرودگاههای بین المللی در جلب توجه مسافران به صنایع دستی کشورها اشاره می کند و می گوید : اولین نشان بی توجهی مسئولان ایران به صنایع دستی ایران از سالن ورودی فرودگاههای بین المللی ایران مشخص است در اکثر کشورها به محض ورود مسافران شما شاهد غرفه ها و یا ویترینی هایی که پر از آثار هنری و صنایع دستی آن کشور است برخورد می کنید حال آنکه ایران با این همه پتانسیل کاملا به این سوژه بی توجه است.

نقش صنایع‌دستی در مناطق محروم و بیکار

منوچهر عبدلی درباره تولید کنندگان صنایع دستی ایران می گوید : طبق اظهار نظر بسیاری از همکاران من تولید کنندگان صنایع دستی ایران جزو سه دهک پایین جامعه ایران هستند که باید از آنها حمایت ویژه صورت گیرد.

وی ادامه می دهد این هنر ـ ‌صنعت نه‌تنها یکی از بزرگترین پتانسیل‌های صادرات محسوب‌ می‌شود که هر قشر و سطحی از جامعه می‌تواند با تولید‌ گسترده صنایع‌دستی به اشتغالزایی بپردازد.  حال انکه بسیاری از مناطق پراستعداد مملکت ما بالاترین آمار بیکاری را به خود دیده اند.

 

«بهنام محمدی کشکولی»، پژوهشگر و تولیدکننده دستبافته‌های عشایری استان فارس در رابطه با نقش صنایع دستی در مناطق محروم و بیکار نیز می گوید: «صنایع دستی در ایران هیچگاه از تشکل و برنامه مدونی برخوردار نبوده است. تغییرات مدیریتی و سلیقه‌ای عمل کردن مدیران سبب شده  فعالیت‌هایی که در این حوزه انجام می‌گیرد هیچ‌گاه زیربنایی نباشد و اقدامات آنی مسئولان درحد مُسکن باقی بماند.

 

او معتقد است، صنایع‌دستی ایران از ظرفیت بالایی برخوردار است به‌خصوص در مناطق ضعیف و کم‌درآمد اما به‌دلیل وجود مشکلات حوزه‌ صنایع‌دستی مردم رغبتی به یادگیری و تولید صنایع‌دستی ندارند. به‌عنوان مثال سفال کلپورگان به‌دلیل خاک بکر منطقه بسیار خاص و منحصر به‌فرد است اما درصد اندکی از جمعیت این شهرستان مشغول به‌فعالیت در این حوزه هستند.

 

در همین حال، «محمد شهبازی»، مدرس دانشگاه و کارشناس صنایع‌دستی اما به 256 رشته صنایع‌دستی شناخته شده در کشور اشاره دارد و بیان می‌کند: «درحال‌حاضر در مناطق مختلف کشور به‌خصوص مناطق محروم شهرستان‌ها تولیدات بعضی از رشته‌های صنایع‌دستی به بازار عرضه می‌شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که در این مناطق  مواد اولیه طبیعی و ارزان قیمت برای تولیدات صنایع‌دستی یافت شود.»

 

این مدرس دانشگاه می‌افزاید: «کسانی که وارد بازار کار در حوزه صنایع‌دستی می‌شود اغلب به‌صورت استاد شاگردی از پیشینان خود آموزش دیده‌اند. بنابراین تولیدات صنایع‌دستی ارزش افزوده بسیاری بالایی دارد که می‌تواند در اقتصاد خانواده کمک شایانی‌کند. تولید صنایع‌دستی از یک سو نقش موثری در انسجام و ارتباطات افراد در خانواده دارد و از طرف دیگر سبب می‌شود اشتغالزایی در نوع مشاغل خانگی رواج پیدا ‌کند.»

 

شهبازی اعتقاد دارد، هم‌اکنون ضرورت دارد که تولیدات صنایع‌دستی به لحاظ کیفی و کمی در این مناطق از پیشرفت قابل‌توجهی بهره‌مند ‌شوند. حال با توجه به پتانسیل‌ و توانمندی‌هایی که دراین مناطق وجود دارد، اگر سازمان‌هایی که نقش پشتیبانی صنایع‌دستی را به‌عهده دارند، بتوانند تولیدات را به مسیر نیازمندی‌های جامعه داخلی و بین‌المللی سوق دهند، باعث می‌شوندد که زنجیره مفقوده صنایع‌دستی که در واقع فروش  محسوب می‌شود مسیر اصلی خود را پیدا کند.

صنایع دستی تقلبی هندی و چینی

سید رباب هندومنش ، هنرمند چادرشب باف در شهرستان رامسر در این زمینه می گوید: متاسفانه نبود حمایت های فرهنگی مردم و دولتی در ایران باعث شده تا بسیاری از آثار فاخر ایرانی اما تولید خارج از مرزهای کشور حتی در بازار داخلی ایران و در مراکز معرفی مثل میدان امام اصفهان به فروش برسند.

این هنرمند می گوید اصلی ترین کمکاری به عقیده من از سوی سازمان میراث فرهنگی و گمرک ایران بوده که اجازه ورود این آثار بی کیفیت را به بازار داخلی ایران داده اند و مانع رونق صنایع دستی داخل شده اند.

اما این فعال عرصه صنایع دستی به موضوع دیگر یعنی تفاوت فاحش قیمت تولیدات داخل و خارجی اشاره می کند و می گوید: مردم بدون اینکه بدانند صرفا به دلیل اختلاف قیمت روبه اجناس تولید خارج و بی کیفیت می کنند درحالی که صدا و سیمای ایران می تواند با تولید برنامه های متنوع در این زمینه شروع به فرهنگ سازی کند و مانع از حذف صنایع دستی از زندگی روزمره مردم ایران بشود.

پلیس به گردشگران دوچرخه سوار بیشتر اهمیت بدهد

وقتی صحبت از طبیعت و دهکده‌های کوهستانی می‌شود، ناخودآگاه یاد نام کشور سرسبز سوئیس خواهیم افتاد؛ کشوری که شنیدن نامش اکثر ما را به یاد کارتون بسیار معروف بچه‌های آلپ می‌اندازد. اگرچه این بار قصد نداریم از زیبایی‌های این کشور سرسبز در قاره اروپا سخن بگوییم، اما می‌خواهیم پای صحبت‌های دو گردشگر از این دیار که با دوچرخه به ایران آمده‌اند، بنشینیم. آقای اوریش و همسرش تورخر زوجی هستند که با دوچرخه از ایران عبور کردند.

اوریش و تورخر یک سال برای این سفر خود در نظر گرفته‌اند و سفرشان را از بهار سال 2013 آغاز کرده اند تا از کشور خود به هندوستان بروند. اوریش چهل ساله و مهندس معمار است و همسر چهل و دو ساله او هم مدیر فروش در صنعت غذایی فعالیت می کند. اوریش 9 سال پیش هم به ایران سفر کرده و هم‌اکنون برای بازیابی خاطرات شیرینی گذشته این بار با دوچرخه به ایران آمد تا علاوه بر مرور خاطرات گذشته به سوی کشور 72 ملت رکاب بزند.

از آنها به عنوان اولین سوال پرسیدم که کدام شهرهای ایران را تاکنون دیده‌اند؟

ماکو،‌ تبریز، کندوان، زنجان، تهران، قم، کاشان، اصفهان، شیراز و بندرعباس.

از کدام کشورها عبور کردید تا به ایران برسید؟

ترکیه، رومانی، بلغارستان، صربستان، مجارستان، اتریش و آلمان به سمت ایران حرکت کردیم.

بهترین شهرهایی که در ایران دیدید، کدام بود؟

تبریز و اصفهان. تبریز به این خاطر که مردمان بسیار خونگرمی داشت و اصفهان هم چون صدها اثر و شاهکار معماری در آن وجود دارد.

بهترین خاطره شما از اصفهان کدام بود؟

اول این‌که دیدن سازه سی و سه پل، میدان امام و بازار در این شهر و پس از آن اقامت در هتل عباسی بود. این هتل به عقیده من شاهکار معماری است.

آیا می‌توانید شهرهای ایران را با کشور خودتان مقایسه کنید؟

درواقع این امر امکان‌پذیر نیست، چون کشور من نسبت به ایران بسیار کوچک است و تنها حدود هشت میلیون جمعیت دارد، اما ایران کشوری پهناور است و حدود 70 میلیون جمعیت دارد. به عقیده من، هیچ وجه اشتراکی بین شهرهای این دو کشور نیست، البته فکر کنم تنها شمال ایران آن هم به دلیل آب و هوایش قابل تصور باشد.

چطور شد که ایران را مقصد خود انتخاب کردید؟

اول این‌که ایران جزو مسیر سفر ما بود و با توجه به برنامه سفرمان باید از این کشور عبور می‌کردیم، اما همان‌طور که قبلا گفتم من برای دومین بار است که وارد خاک ایران می‌شوم. به طور کلی این کشور بسیار دوست‌داشتنی است و همیشه علاقه دارم در این کشور سفر کنم.

آیا علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری در ایران دارید؟

هم بله و هم خیر. بله برای این‌که باخبر شدم سود سپرده‌های بانکی در ایران بسیار بالاتر از کشور من است، به عنوان مثال حدود 25 درصد ولی در سوئیس کمتر از ده درصد است، اما خیر به این دلیل که فکر کنم سیستم بانکی ایران دچار مشکلات بین‌المللی شده و این ریسک بزرگی برای من است، اما درباره سرمایه‌گذاری تجاری فکری ندارم.

کدام شهر سوئیس را برای گردشگران ایرانی توجیه می‌کنید؟

کشور من یکی از زیباترین کشورهای جهان است و هرساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب می‌کند. بنابراین ما مکان‌های زیادی در این زمیه داریم؛ سواحل و کوهستان، اما پیشنهاد من شهر بازل است و همه گردشگران را به زیبایی‌های طبیعی این شهر دعوت می‌کنم.

مهم‌ترین مشکلی که در ایران داشتید، چه بوده است؟

اصلی‌ترین معضل نه برای ما بلکه برای همه گردشگران خارجی در ایران، ناتوانی در دسترسی به سیستم الکترونیک بانکی است؛ به همین خاطر مجبور هستیم مقدار زیادی پول نقد همراه داشته باشیم که این موضوع برای امثال ما که با دوچرخه یا موتور سفر می‌کنند، بسیار ناخوشایند است، امیدوارم مشکلات برطرف شود.

توصیه شما به مسئولان گردشگری ایران به عنوان گردشگر خارجی چیست؟

اولین توصیه من مربوط به گردشگرانی است که مثل ما با دوچرخه سفر می‌کنند. ایران کشوری با ترافیک بالاست که این موضوع برای ما زیاد قابل قبول نیست و بعد از آن از پلیس می‌خواهم که شرایط گردشگران با دوچرخه را مساعدتر کنند و از ما طبق قانون حمایت کنند. البته من از رانندگان ایرانی تقاضا می‌کنم به فکر دوچرخه‌سوارها هم باشند، اما دومین و اصلی‌ترین توصیه من به مسئولان ایرانی این است که برای ایران و جاذبه‌هایش بیشتر تبلیغ کنند. ایران نیازمند تبلیغ جاذبه‌هایش خارج از مرزهایش است. این تبلیغات می‌تواند امنیت ایران را به همه علاقه‌مندان و گردشگران جهان بیان کند. به عقیده من، ایران ایمن‌ترین کشور خاورمیانه برای گردشگران است، اما متاسفانه به دلیل نبودن تبلیغات هدفمند در این زمینه یعنی گردشگری ناشناخته باقیمانده است.

آیا علاقه دارید دوباره به ایران سفر کنید؟

من خاطرات سفرم را در دنیای مجازی منتشر می‌کنم و علاقه‌مندم دوباره همراه خانواده و دوستانم به ایران سفر کنم.

ایرانیان بسیار مهمانواز هستند و کشوری تاریخی است که ما علاقه‌مندیم دوباره این سفر را تجربه کنیم.

نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟

من و همسرم به غذاهای ایرانی علاقه‌مند شدیم. واقعا لذیذ هستند و هر بار که از این غذاها سفارش می‌دهیم، تازه متوجه مزه‌ای تازه در آن می‌شویم. وقتی بشقاب غذا را مقابل خود می‌بینیم، مثل یک اثر هنری است؛ این واقعا لذ‌ت‌بخش است.

کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟

آبگوشت، فسنجان، نان‌های ایرانی و شیرینی‌ها، نان بربری بهترین تجربه ماست. شیرینی‌های ایرانی بسیار لذید هستند و البته بسیار ارزان.

نظر شما درباره میوه‌های ایران چیست؟

میوه‌های ایران خوشمزه، تازه و سالم هستند. بسیاری از میوه‌ها در این کشور مختص شماست که ما تجربه دیگری از آنها نداشته‌ایم؛ انار، گوجه‌سبز، انواع طالبی و هندوانه و از همه خوشمزه‌تر خربزه.

نظر شما درباره هتل محل اقامتتان چیست؟

این هتل بهترین گزینه ما بود، چه از نظر قیمت و چه خدمات. اگر اهل ماجراجویی و گردشگری باشید و به کتابچه‌های راهنما یا نوشته‌های گردشگران دیگر درباره ایران توجه کنید، حتما نام هتل فیروزه را خواهید دید. این هتل اگرچه زیاد مجلل نیست، اما سابقه خوبی در میان گردشگران خارجی که از ایران دیدن کرده‌اند، دارد.

عماد عزتی

نگاهی به جاذبه های گردشگری استان سیستان و بلوچستان

نگاهی به جاذبه های گردشگری استان سیستان و بلوچستان

رونق گردشگری، سیستان را گلستان می کند

اگرچه هوای گرم و خشک بیابان تصمیم سفر شما به این مناطق را تغییر خواهد داد اما ممکن است صدها جاذبه دیگر، تشنگی بیابان را از خاطر هر مسافری مثل شما دور کرده و ناگهان خودتان را میان شن های روان و داغ بیابان ببینید.

شاید درگذشته شنیدن نام بیابان هر شنوده ای را به یاد مرگ و نابودی و انواع حیوانات گزنده و خزنده می انداخت اما از اوایل قرن بیستم این منطقه بی آب و علف به منطقه ای با قابلیت درآمدزایی تبدیل شد و بسیاری را دست به جیب کرد تا برای دیدن این مناطق و تجربه زندگی در بیابان یا کویر بار سفر ببندند.

در سال 2002 میلادی سازمان جهانی گردشگری WTO سمیناری به همین موضوع با نام بررسی اکنوتوریسم در دل صحرا و بیابان برگزار کرد و تعریف دقیق و جدیدی از گردشگری در بیابان به سرمایه گذاران ، ماجراجویان و گردشگران بین المللی در این زمینه ارایه کرد . پس از برگزاری این کنفرانس توسط سازمان جهانی گردشگری  دنیایی نوین از فرصت سرمایه گذاری به دست اندرکاران این صنعت سبز معرفی  شد.

طی این کنفرانس شاخه های سرمایه گذاری مناطق مختلف جذاب برای گردشگران در گرمترین نقاط جهان و البته ابزارها و راهکارهای توسعه توریسم در بی آب و علف ترین نقاط این کره خاکی مورد بررسی قرار گرفت و از این تاریخ دیگر تنها سواحل زیبا و سبز مقصد گردشگران نبود بلکه تپه های ماسه ای و خشک گوشه و کنار جهان هم ردپایگردشگران شاد و خندان را به خود دید.

براساس اطلاعات خروجی از این کنفرانس عوامل مختلفی جهت ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران گردشگری در صحرا مطرح شد که عبارتند از

1.       قابلیت استفاده از انرژی های تجدید پذیر

2.       عرضه نامحدود زمین جهت احداث تاسیسات با توجه منابع و حفظ محیط زیست

3.       حمایت های دولتی جهت ایجاد کسب و کار از این مناطق بی آب و علف

4.       انگیزه های ناشناخته جهت جلب نظر گردشگران و تضمین درآمد

5.       حداقل آلودگی در صحرا برای حضور گردشگران

6.       در دسترس بودن لوازم و مصالح طبیعی برای احداث مجتمع های تفریحی و اقامتی

7.       و در نهایت عدم انحصاری بودن این مناطق در کشورهای مختلف جهان

اما کشورمان ایران با نزدیک به 40 میلیون هکتار بیابان یعنی چیزی حدود 25 درصد از وسعت کشور هنوز نتوانسته به میزان واقعی از آن در جهت رشد و شکوفایی اقتصاد گردشگری بهرمند شود در حالی که 3 نقطه از گرمیترین نقاط جهان درخاک ایراناست و تنوع اقوام کشورمان در این مناطق می تواند مهمترین جاذبه گردشگران سراسر جهان باشد.

عدم توجه مسئولان ایران به ارزش اقتصادی این سرزمین های خشک و بی آب و علف آنقدر عیان است که حتی برای مهار شن های روان برخی مناطق دولت به دنبال یافتن ردیف بودجه است و دست اندرکاران از کمبود نقدینگی سخن می گویند حال آنکه این مناطق خود معدنی از طلا هستند و می توان از وجب به وجب آن و شادی گردشگران کسب درآمد کرد، آنهم به سادگی و فقط با کمی تدبیر و میدریت فعالان و دست اندرکان بیابان های کشورمان.

در این زمینه می توان به استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد ، در حالی که بسیاری از مسئولان از انواع و اقسام مشکلات معیشتی و اقتصادی ساکنان منطقه سخن می گویند تنها چند ده کیلومتر جنوب این استان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از بیابان های بی آب و علف خود و در واقع از هیچ صدها هزار دلاردرآمد کسب می کنند و زندگی چادر نشینان صحرا را متحول کرده اند.

برگزاری تورهای سافاری، اقامت درکویر، اکوکمپ ها و حتی برگزاری مسابقات اسکی روی شن و صدها جاذبه دیگر بسیاری از گردشگران حتی گردشگران ایرانی را به این منطقه بی آب و علف کشیده و دست به جیب می کند در حالی که وجب به وجب 187 هزار کیلومتر مربع مساحت سیستان و بلوچستان علی رغم دربرداشتن جاذبههای طبیعی و البته تاریخی همچون شهر سوخته اندرخم یک کوچه باغی مانده و مسئولان از نبود شغل برای جوانان آن سخن به میان می آورند در حالی که دبی طبق آمار رسمی حدود دو میلیون گردشگر سالانه فقط در تورهای سافاری به خود دیده اما سیستان و بلوچستان بهدنبال فرصتی برای رهایی از گرفتاری هاست.

همانطور که می دانیم براساس آمارها و اسناد سازمان جهانی گردشگری به ازای هر 6 نفر یک فرصت شغل در کشور یا منطقه گردشگرپذیر ایجاد می شود . بنابراین حال اگر حتی یک میلیون نفر گردشگر به سیستان و لوچستان سفر کند میتوان تصور کرد چند نفر از نوجوانان این منطقه صاحب شغل خواهند شد؟ و چهسرمایه ای در این منطقه به جریان خواهد افتاد؟

بسیاری زا کارشناسان علم گردشگری و البته اقتصاد به این باورند که با توجه به پراکندگی جمعیت در این استان و البته وفور جاذبه های طبیعی و تاریخی گردشگری در صورت درست برگزار شدن تورها و سرمایه گذاری هدفمند در این منطقه از ایران به واقع معضل بیکاری سیستانی ها از بین خواهد رفت.

سواحل نیلگون دریای عمان، کوهای مریخی ، رودخانه ها و غارها همه و همه در سیستان و بلوچستان می توانند در اینمناطق دلیل اصلی برگزاری تورها و کمپزدن گردشگران باشد و به اقتصاد منطقه کمک کند.

شاید برخی ناامنی این استان را دلیل اصلی عدم رشد گردشگری در آن بدانند اما کارشناسان و بخصوص مدیرکل سازمان میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان ملک سنجرانی معتقدند هرچند هم اکنون هم مشکلی در این زمینه نداریم اما اگر بومیان و ساکنان منطقه درآمد و رفاه خود را به گسترش حضور گردشگران بدانند خود امنیت آنها را فراهم خواهند کرد و در نهایت امنیت بر منطقه حکمفرما خواهد شد .

سنجرانی درباره رونق اقتصادی منطقه به جاذبه گردشگری استان و صنایع دستی آن برای گردشگران بین المللی اشاره می کند و می گوید:  هیچ جای تردید نیست وقتی که گردشگران از منطقه ای بازدید می کنند به صنایع دستی آن منطقه نیز توجه دارند و یکی ازاین مصنوعات را به عنوان یادگار سفر خود از منطقه یاد شده خریده و همراه خواهند برد همین موضوع باعث رونق صنایع دستی این منطقه که تنوع آن نیز قابل تبلیغ گسترده برای جلب نظر گردشگران است ، درآمد مناسبی را برای تولیدکنندگان به ارمغان خواهد داشت.

همین موضوع یعنی بالا رفتن درآمد سرانه مردم سیستان باعث حذف بیکاری ازجامعه بومی و در نهایت کاهش مشکلات بعدی آن بین جوانان خواهد شد.

این مسئول گردشگری ایران در تکمیل سخنان خود می گوید، به عقیده من استان سیستان و بلوچستان در صورت موفقیت جذب گردشگر و سرمایه گذاری مناسب  در این زمینه می تواند همانند استان گلستان اولین مقصد گردشگران باشد.

نویسنده : عطیه عزتی

لطفا عکس شهر سوخته یا جاذبه های دیگر استان کار شود

ثبات و امنیت تخت جمشید یا بحران اهرام مسئله این است؟

اگرچه اخبار ناآرامی های مصر باستانی هم اکنون بیشتر سوژه های خبری را به خود اختصاص داده است، اما عظمت و قدمت اهرام باستانی آن همیشه پیش چشم گردشگران و علاقمندان بخصوص گردشگران ایرانی باقی مانده و حتی در این شرایط نیز دلیل سفر بیش از 7 میلیون گردشگر خارجی به این سرزمین کهن شده است.

در میان اخبار تغییر حاکمیت و ناآرامی های مصر، چندی پیش ، اواخر دولت دهم خبر از برقراری ارتباط بین دو کشور باستانی ایران و سرزمین فراعنه به میان آمد که بسیار هم حاشیه ساز شد. بسیاری موافق این ارتباط و بسیاری هم مخالف تبادل گردشگر بین دو کشور در شرایط کنونی بودند، اما نکته مهم با توجه به وابستگی درآمد ملی این کشور به رونق صنعت گردشگری ، تلاش مسئولان مصری  برای نجات صنعت بحران زده گردشگری در منطقه خودشان و راهیابی به بازارهای جدید جهت جذب گردشگر بود و ایران هم یکی از بکترین بازارهای هدف آنها بود.

نکته ای که هم اکنون مدیران و مسئولان گردشگری ایران می توانند به عنوان راهکاری بسیار مناسب برای رونق صنعت گردشگری ایران باستانی نیز از آن استفاده کنند .

به هر حال فارغ از اینکه مخالفان ایرانی یا مصری درباره انعقاد قرارداد تبادل گردشگر بین دو کشور چه دلایلی داشتند یا دارند مسئله نبودن امنیت کافی برای حضور گردشگران ایرانی در مصر که البته موضوع کم اهمیتی هم نیست باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه گردشگری از فواید احتمالی برقراری این ارتباط چشم بپوشند و آن را بطور کلی نفی کنند . این موضوع زمانی رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت که سازمان جهانی گردشگری براساس آماری امنیت کشور مصر را برای گردشگران خارجی در حد بسیار پایین اعلام کرد و نام مصر را پس از سودان و پاکستان به عنوان سومین کشور خطرناک گردشگرپذیر جهان اعلام شد.

انتشار این خبر از یک نهاد بین المللی و بسیار موثر در صنعت گردشگری جهان باعث شد تا موج جدیدی از مخالفت ها علیه این برنامه یعنی تبادل گردشگر بین دو کشور داخل مرزهای ایران شکل گیرد در حالی که می توان به نیمه پر لیوان برای صنعت گردشگری کشورمان توجه ویژهای کرد و از فرصت به دست آمده یا همین موضوع یعنی نبود امنیت برای گردشگران خارجی در مصر به نفع رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده کرد؛ کاری که کشور اسپانیا برای رشد و رونق صنعت گردشگری خود انجام داد و هم اکنون طبق آمارهای رسمی بهترین بهره را از آن برده است.

نکته ای که شاید تا کنون از دید مسئولان داخلی کشورمان دورمانده و صرفا مقابله با هیاهوی خبری درباره نبودن امنیت برای گردشگران ایرانی، ذهن آنها را به خود مشغول کرده است. همانطور که می دانیم امنیت گردشگران مقوله بسیار مهم و عامل اصلی تعیین مقصد مسافران سراسر جهان است و همین موضوع در کشور باستانی مصر در حال حاضر فرصتی طلایی را در اختیار صنعت نوپای گردشگری ایران قرار داده است؛ صنعتی که به اظهار سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین مقاصد گردشگری جهان  و دروازه ملل شناخته شده و بسیاری را با وجود تبلیغات سوء علیه جاذبه های کشورمان وادار به بستن چمدانهایشان به سمت ایران باستانی کرده است.

فرصت طلایی چیست؟

پاسخ این سئوال اینگونه مطرح می شود که باید توجه داشته باشیم با وجود ناآرامی های موجود در کشور مصر طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری این کشور توانسته در سال 2012 میلادی حدود ده میلیون نفر گردشگر را از سراسر جهان با داشته هایش به خود جلب کند، این رقم یعنی چیزی حدود 4 برابر گردشگران ورودی به کشورمان با  وجود 2400 محوطه باستانی در ایران باستانی و امنیتی غیر قابل مقایسه با مصر.

همانطور که قبلا نیز اشاره شد همین سازمان (سازمان جهانی گردشگری ) ایران را به عنوان یکی از مقاصد ارزان قیمت گردشگری جهان اعلام کرده و امسال هم کشورمان با پوستر « ایران؛ دروازه ملل» در دهکده جهانی خوش درخشید .

 بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های مدیریتی مناسب این شرایط و ادغام امتیازات کنونی کشورمان، به برقراری تورهای ترکیبی بین ایران و دیگر کشورهای گردشگرپذیر و مشهور جهان مثل مصر، اسپانیا، مراکش یا ... فکر کرد تا از این فرصت طلایی به بهترین شکل ممکن به نفع خودمان استفاده کنیم.

به عنوان مثال و بدون تردید ارزان قیمت بودن بسته های گردشگری ایران در کنار خوشنامی زیرساخت ها و جاذبه های اسپانیا می تواند پیشنهاد جذابی برای گردشگران دیگر نقاط دهکده جهانی که در این کشور اقامت دارند بوده و آنها را تشویق به بازدید از محوطه های باستانی ایران نیز بکند. با این روش بدون تردید گردشگرانی که از اسپانیا دیدن می کنند می توانند پس از یک هفته اقامت در این کشور از آرامش و جاذبه های باستانی ایران امن نیز لذت ببرند و سفری بسیاری لذت بخش را به خودشان هدیه بدهند.

هرچند برگزاری اینگونه تورهای ترکیبی در دیگر نقاط جهان کاملا مرسوم و موفق بوده اما شاهد مثال این موضوع می تواند برگزاری مسابقات رالی پاریس ، پرسپولیس یا حتی پاریس، پکن باشد که هرسال سرمایه گذاران این مسابقات با توجه به خوش نامی دو منطقه گردشگری در دهکده جهانی گروهی را راضی به مسافرت در مسیر طولانی بین دو نقطه می کند

 بنابراین باید به نیمه پر لیوان نگاه کرد و امنیت پاسارگاد را کنار بحران اهرام در قالب یک بسته پیشنهادی گردشگری برای ماجراجویانی که در مصر حضور یافته اند قرار داد.

این امتیاز را نباید با ابراز نگرانی از نبود امنیت در مصر باستانی به حاشیه راند بلکه باید آن را صحیح و دقیق با تبلیغات گسترده و مناسب در جهان گردشگری مطرح کرد، تا این امتیاز مهم در ایران بتوان زیرساخت های گردشگری کشورمان را تقویت کرده و در نهایت جایگاه اصلی ایران در صنعت گردشگری بخصوص در خاورمیانه را  به دیگران معرفی کند.

این دقیقا فرصتی بوده که کشور اسپانیا  بدون در اختیار داشتن محوطه های باستانی همانند ایران اکنون از آن بهترین استفاده را برده است ، براساس آمار و اطلاعات از زمانی که کشور مصر دچار ناآرامی شده و بسیاری از گردشگران بخصوص گردشگران از شمال اروپا به دنبال مقصدی جایگزینی برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود بوده اند ، اسپانیا وارد عمل شده تا با فراهم کردن شرایط مشابه جاذبه های مصر بخصوص تفریحات ساحلی و البته مناسب درخواست گردشگران رشد اقتصاد گردشگری خود را حتی در بدترین شرایط اقتصادی تجربه کند . براساس آمار منتشر شده اسپانیا تنها در نیمه اول سال 2013 میلادی با این راهکار توانسته حدود 7 میلیون گردشگر را به سمت خود جلب کند.

بنابراین با توجه به نزدیک شدن روز جهانی گردشگری و البته مطرح شدن پوستر گردشگری ایران «ایران؛ دروازه ملل» به عنوان برند ملی گردشگری کشور نباید دست روی دست گذاشت و منتظر اتفاقات خوب بود؛ بلکه باید از فرصت ایجاد شده به بهترین شکل به نفع خودمان استفاده کنیم . اگرچه امکانات ساحلی مناسب با توجه به درخواست گردشگران اروپایی در اختیار نداریم اما بجاست که برای رسیدن به هدف اصلی یعنی ارتقاء سطح کیفی و کمی صنعت گردشگری کشورمان نباید امنیت محوطه باستانی ایران را در مقابل ناامنی اهرام مصر نادیده بگیریم.

اقتصاد گردشگری سرپل ذهاب و جوانرود در گرو مرز خسرو

کاهش نرخ بیکاری خوانرود و سر پل ذهاب در گرو توسعه گردشگری

کرمانشاه به عنوان یکی از استان های  مشهور در صنعت گردشگری ایران است و هر ساله جاذبه های طبیعی و تاریخی این استان تعداد زیادی از گردشگران را بخصوص در فصل تابستان به سمت خود جلب می کند . اگرچه این اخبار برای دست اندرکاران صنعت گردشگری و جامعه آماری ایران دلگرم کننده است اما برخی عوامل باعث شده تا شهرستان های بسیار مستعد این استان هم اکنون به عنوان یکی از محرومترین ها و بیکارترین های ایران شناخته شوند.

اگر به آمار منتشر شده توسط نهادهای دولتی که چندی پیش اعلام شد توجه کنیم نام دو شهر «جوانرود » و «سرپل ذهاب» به عنوان دو شهر این استان با نرخ بالای بیکاری اعلام شده حال آنکه به گفته بسیاری از مدیران ومسئولان کشور جاذبه های گردشگری و البته طبیعی این دو شهر می تواند زمینه ساز اشتغال و رفع محرومیت این شهرها شود.

دکتر رضا ارجمندی، کارشناس ارشد محیط زیست و استاد دانشگاه ، درباره منابع و جاذبه های طبیعی این استان اظهار نظر می کند و می گوید: جاذبه های طبیعی این استان و بخصوص شهرستان هایش می تواند هر ساله منبع بزرگی از درآمد و اشتغالزایی در استان وشهرستان هایش باشد . این امر می تواند با برگزاری جشنواره ها و مسابقاتی چون کوهنرودی ، ماهیگیری یا صدها مورد جشنواره دیگر محقق شود و زمینه ساز رشد و رونق اقتصاد منطقه و رفع معضل بیکاری شهرستانهایی چون سرپل ذهاب و جوانرود شود .

وی با اشاره به جاذبه طبیعی این استان مثل پارک جنگلی طاق بستان، حاشیه رودخانه الوند، آبشار رودخانه دربند، باغ سه آسیاب، دامنه کوه برز، رود آب زرکش و رود دایمی زیمکان ادامه می دهد : در صورت توجه مسئولان گردشگری و بخصوص محیط زیست به این اماکن می توانیم میلیون ها نفر ایرانی و خارجی را هرسال در فصل تابستان به منطقه دعوت کنیم و صدها هزار فرصت شغلی برای جوانان این مرز و بوم ایجاد نماییم. این در حالی است که دولت صرفا به ساخت بازارچه های مرزی یا شهرکت های صنعتی بی رونق بسنده کرده و دیگر شرایط یعنی بسط و توسعه صنعت گردشگری منطقه را کاملا به دست فراموشی سپرده است.

این استاد دانشگاه می افزاید: آمار بیکاری شهر جوانرود با (9/46) چهل و شش و نه دهم درصد و سرپل ذهاب با (4/30) سی و چهار دهم درصد بیکاری بسیار نگران کننده است و بیانگر سوء مدیریتی بسیار جدی در منطقه است. ارجمندی در ادامه می گوید: همه می دانیم مرز خسروی در این استان مسیر اصلی ترانزیت کالا و گردشگر است و هر ساله تعداد زیادی گردشگر که از ایران برای اتبات عالیات اعزام می شوند را همراه تعداد بی شماری از تریلرهای ترانزیت پذیرایی می کند، بنابراین می توانیم با اجرای تورهای ترکیبی یا ساخت اقامت گاههای مناسب در این مسیر شهرهای استان کرمانشاه را هم مملو از گردشگران داخلی و خارجی کنیم نه اینکه باسوء مدیریت یا انتشار اخبارمتعدد مبنی بر باز یا بسته بودن این مرز، زمینه ساز بیکاری جوانان این استان شویم.

در همین حال خسرو منصوبی رئیس اتحادیه هتلداران کرمانشاه نیز درباره معضل بیکاری در شهرستان های سرپل ذهاب و جوانرود اظهار نظر می کند و می گوید: مشخص نبودن تکلیف مرز خسروی «جوانرود» را دومین شهر بیکار کشور کرده است.

وی درباره پتانسیل های موجود گردشگری در منطقه می افزاید: آب و هوای «جوانرود» معتدل کوهستانی است و از مناطق خوش آب و هوای استان کرمانشاه به شمار می‌رود. شهر جوانرود در درون یک دره واقع شده‌ و کوهستانی است به طوری که کوه شاهو به صورت دیواره‌ای در حدود 4 کیلومتری شمال آن قرار گرفته‌است. از مناطق تفریحی این شهرستان می‌توان زیبا پارک هلانیه، پارک ورودی شهر، منطقه تفریحی سفیدبرگ، باغهای سرود و صفی‌آباد و چشمه‌نزار را نام برد، اما با وجود همه این جاذبه ها هنوز حضور گردشگران در منطقه قابل ملاحظه نیست و شاهد رشد بیکاری در منطقه هستیم.

این فعال عرصه گردشگری می افزاید علی رغم وجود اینهمه امکانات طبیعی و تاریخی در منطقه برای جذب گردشگران داخلی و خارجی هیچ مرکز اقامتی یا تفریحی در این شهر وجود ندارد و هم اکنون تنها بخشی که می‌توان از آن به عنوان جاذبه گردشگری نام برد بازارچه کوچکی است که در نزدیکی مرز به خرید و فروش کالا اشتغال دارد.

 منصوبی یکی از دلایل اصلی عدم توجه سرمایه گذاران جهت ساخت مراکز اقامتی و تفریحی را پس از ناتوانی مدیران برای  جذب سرمایه در این زمینه را نزدیک بودن این شهر به کرمانشاه و عدم توجیه اقتصادی برای ساخت مرکز اقامتی یا هتل در آن عنوان می کند.

وی سوء مدیریت مسئولان گردشگری و البته دیگر مدیران را در ناتوانی جذب سرمایه جهت ساخت مراکز اقامتی اینگونه توصیف می کند و ادامه می دهد: هم اکنون با توجه به سیاست های غلط مسئولان بیشتر گردشگران تنها برای خرید و دیدن بازارچه مرزی به این شهر سفر می‌کنند و از آنجایی که با کرمانشاه فاصله زیادی ندارد، آنها ترجیح می‌دهند که محل اقامتشان در کرمانشاه باشد. حال آنکه می توان با تدابیری بسیار دقیق مثل ساخت مراکز تفریحی در کنار مراکز خرید مدت اقامت گردشگران را در منطقه از چند ساعت، حداقل به 24 ساعت افزایش داد تا ساخت مراکز اقامتی و تفریحی هم در منطقه یاد شده توجیه اقتصادی داشته باشد.

بسیاری از کارشناسان گردشگری درباره استعداد سرمایه گذاری در زمینه گردشگری منطقه می گوید: همه می دانیم بسیاری از مردم هم اکنون از اذحام یا هیاهوی شهری فراری هستند و با به دست آوردن کوچکترین فرصتی برای بازیابی آرامش دل به طبیعت می زنند این استان با امکانات بسیار زیاد طبیعی می تواند بهترین اقامت گاههای طبیعی را در قالب SPA برای آرامش مسافران در دل خود داشته باشد، وی از ساخت مراکز اقامتی در قالب توریسم درمانی در سوئیس اشاره می کند که شرایط کاملا مشابهی با منطقه یاد شده دارند، آرامش کوهستان ، رودخانه ، چشمه ساران و سرسبزی بهترین پتانسیل سرمایه گذاری در ساخت مراکز اقامتی اینچنینی در سرپل ذهاب و البته جوانرود است که متاسفانه از دید مسئولان و دست اندکاران گردشگری ایران پنهان مانده است.

منصوبی به عنوان  فعال عرصه گردشگری نیز می گوید: البته شهر «سرپل ذهاب» هم یکی دیگر از شهرهای استان  نیز با وجود آنکه بر سر راه بین‌المللی تهران بغداد موسوم به جاده کربلا قرار دارد و می‌تواند به واسطه حضور زائران عتبات عالیات رونق چشمگیر داشته باشد و با بیکاری 30.4 درصد ی خود خداحافظی کند.

وی با اشاره به آنکه ساخت هتل یا مراکز تفریحی گردشگری و خدماتی در این شهر نیز توجیه اقتصادی ندارد می افزاید: با وجود آنکه سر پل ذهاب می‌تواند به واسطه قرار گرفتن بر سر راه زائران عتبات عالیات رونق مضاعفی داشته باشد اما از آنجایی که وضعیت باز یا بسته بودن مرزها مشخص نیست،‌ تعداد زائران با کاهش روبه‌روست. از این رو مشخص نبودن تکلیف مرزهای عراق سبب فراموش شدن چنین جاذبه‌ای شده‌است.  این درحالی است که می‌توان با فعال و معرفی کردن جاذبه‌های این شهرها،‌ گردشگری را توسعه داد و به واسطه آن اشتغالزایی کرد.

به هر حال این فعال عرصه گردشگری و دیگر کارشناسان گردشگری بخصوص در منطقه یاد شده امیدوارند که با تغییر دولت و البته مدیریت سازمان میراث فرهنگی وگردشگری توجه ویژه ای به جاذبه های بسیار بالای منطقه شده و آینده شغلی و در آمدی جوانان این مرز و بوم را فقط در گرو باز یا بسته بودن مرز خسروی نبینیم چون این منطقه با توجه به تمام امکانات و جاذبه های طبیعی و باستانی اشت ، خود می تواند به عنوان دروازه ای برای  گردشگری دیگر مناطق ایران باشد.

در کنفرانس ایفلا سنگاپور مطرح شد

کتابخانه مجلس ایران فراتر از یک کتابخانه پارلمانی است

بیست و نهمین کنفرانس بین المللی کتابخانه و خدمات پژوهشی پارلمانها(ایفلا) درسنگاپور برگزار شد.

نویسنده: عماد عزتی

به گزارش خبرنگار کسب و کار، این کنفرانس  با موضوع «قانون گذاری بهتر ؛ نقش منحصر بفرمد کتابخانه پارلمان و خدمات پژوهشی) توسط بخش مرتبط با کتابخانه های پارلمانی ایفلا در سنگاپور از تاریخ 24 لغایت 25 مرداد 1392 در کتابخانه لی کا شینگ واقع در دانشگاه مدیریت سنگاپور با حضور رؤسا و نمایندگان کتابخانه های پارلمانی برگزار شد. از جمهوری اسلامی ایران دکتر محمد رجبی رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی و دکتر علی اکبر ضیائی رایزن فرهنگی کشورمان در مالزی حضور داشتند.

در این کنفرانس مسئولان و دست اندرکاران کتابخانه های مجالس کشورهای حاضر به ارایه اطلاعات و توانایی های کتابخانه پارلمان کشورشان پرداختند و از شرایط همکاری های آینده سخن گفتند ، که دکتر محمد رجبی رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران نیز از توانمندی های کتابخانه تحت امرش سخن گفت.

پس از ارایه آمار و اطلاعات درباره توانمندی ها و آثار موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران بسیاری از حاضران در جلسه معتقد بودند که امکانات موجود در کتابخانه مجلس کشورمان فراتر از یک کتابخانه پارلمانی است و می توان آن را جزو مهمترین کتابخانه های عمومی کشور نیز بشمار آورد.

براساس اظهار نظر فعالان حاضر در این کنفرانس بسیاری از کتابخانه های مجالس صرفاً برای ارائه خدمات به نمایندگان مجلس تأسیس شده اند و به همین علت به صورت یک بخش کوچک از بخشهای مختلف مجلس بشمار می آیند. مشکل عمده بسیاری از کتابخانه های مجالس در سالهای اخیر کمبود بودجه و امکانات مالی ابراز می گردید و به همین علت تنها تعداد انگشت شماری از آنها همانند کتابخانه مجلس شورای اسلامی کشورمان دارای بخشهای تخصصی گوناگون و تعداد کتاب و نشریه تخصصی انگلیسی بودند.

در این جلسه که با حضور نمایندگان کتابخانه های چک، یونان، انگلستان، هلند، کره جنوبی، کانادا و کتابخانه گنگره برگزار شد . دکتر رجبی از تاریخچه تأسیس کتابخانه و خدمات عمومی و اختصاصی آن و وظایف هر بخش و خدمات پزوهشی و اطلاع رسانی کتابخانه و نیز قراردادهای همکاری با دیگر کتابخانه های جهان سخن گفت.

 وی با برشمردن تعداد کتابها، نشریات، کتب خطی و نادر در کتابخانه مجلس شورای اسلامی گفت که بخش دیجیتالی کردن کتابهای نادر و خطی توانسته است بسیاری از منابع ارزشمند از سرمایه ها و ذخائر اسلامی و فرهنگی را از طریق شبکه اینترنت در اختیار پژوهشگران جهان قرار دهد.

رجبی اعلام آمادگی کتابخانه مجلس را برای همکاری با کتابخانه های مجالس دیگر کشورها اعلام کرد و هر یک از حاضران در جلسه ضمن ابراز خوشنودی از پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه کتابخانه و خدمات علمی و پژوهشی به مردم اذعان نمودند که بسیاری از کتابخانه های مجالس دنیا فاقد چنین امکاناتی هستند و نقش کتابخانه مجلس شورای اسلامی در اطلاع رسانی و ارائه خدمات پژوهشی و فرهنگی را بسیار مهم ارزیابی نمودند.

همکاری کتابخانه مجلس یونان و ایران

رئیس کتابخانه مجلس یونان که جزو مدعوین این کنفرانس بود با توجه به توانمندی های کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران  گفت : کتابخانه وی دارای 800 نسخه خطی است که متأسفانه راهی برای شناسائی بسیاری از آنها در اختیار ندارند  و در صورت امکان علاقمند است در این زمینه با ایران همکاری داشته باشد.

از این رو،  دکتر علی اکبر ضیائی ضمن برشمردن ذخائر فرهنگی و اسلامی ایران در یونان راهنمائیهای لازم را جهت شناسائی آن نسخ اعلام نمود.

 ضیائی گفت که در صورت امضای تفاهم نامه با کتابخانه های کشورمان می تواند از خدمات آنان برای آموزش کادر کتابخانه مجلس یونان نیز بهره بگیرد. وی گفت که در جمهوری اسلامی ایران تعداد زیادی از متخصصان در این زمینه می توانند کتابخانه مجلس یونان را یاری کنند و زمینه همکاری آن کتابخانه با کتابخانه های جمهوری اسلامی ایران برای تبادل تجربیات و استفاده از امکانات جمهوری اسلامی ایران برای شناسائی نسخ خطی، ترمیم آنها، تبادل میکروفیلم و تصاویر دیجیتالی وجود دارد. دکتر ضیائی در ادامه گفت که نسخ خطی فارسی موجود در کتابخانه مجلس یونان زمینه خوبی برای تبادل با اثار موجود از فلاسفه یونان در ایران می باشد.

در پایان نیز رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی دکتر محمد رجبی تعداد زیادی از نشریه کتابخانه مجلس را با موضوع تاریخ دموکراسی پارلمانی در ایران به زبان انگلیسی در میان حاضران در جلسه توزیع نمود که با استقبال حاضران در جلسه روبرو شد. بسیاری از کتابخانه های مجالس دنیا فاقد نشریه تخصصی در حوزه کتابداری مجالس می باشند و برای نخستین بار بود که با چنین نشریه ای با حوزه تخصصی کتابخانه مجالس از جمهوری اسلامی ایران روبرو می شدند. این کنفرانس در روز دوم جمعه 25 مرداد ساعت 17 به کار خود پایان داد.

در مراسم اختتامیه اعلام شد که جلسه بعدی کتابخانه های مجالس در پاریس در سال 2014 برگزار خواهد شد.

408 میلیارد دلار کسب درآمد از گردشگری

اگرچه چین به عنوان صادر کننده عمده گردشگر به جهان شناخته شده است اما درآمد گردشگری چین در روند رو به توسعه خود طی سالهای اخیر با 14 درصد رشد سالانه ، در سال گذشته به مرز408 میلیارد دلار رسید.

 

به گزارش چاینا دیلی به نقل از مدیر گردشگری این کشور ، گردشگری داخلی این کشور در سال گذشته با 15 درصد رشد سالانه به 2.9 میلیون سفر رسید که 10 درصد بیشتر از سال 2011 بود. "شائوکوای وی" مدیر توریسم ملی چین یادآور شد که حدود 80 میلیون گردشگر چینی نیز سال 2012 به خارج از کشور سفر کردند که برابر با 15 درصد رشد سالانه است.

 

این تعداد گردشگر چینی همان گروه گردشگرانی هستند که سبب رونق گردشگری در دیگر کشورهای جهان و از محرکهای قدرتمند توریسم در مقاصد گردشگری مختلف جهان شناخته شدهاند. با این حال در مقایسه با رشد تعداد گردشگران چینی، تعداد گردشگران خارجی که به چین سفر کردهاند در حدود 133 میلیون گردشگر  براورد شده که  1.5 درصد نسبت به سال گذشته کمتر بوده است.

 

همچنین  57.4 میلیون گردشگر خارجی دراین کشور، حداقل برای یک شب در این کشور اقامت کردهاند که نسبت به سال 2011 رشدی نداشته است. میزان درآمد چین از محل گردشگر داخلی حدود 48.5 میلیون دلار  بود که تقریبا برابر با همان میزان سال گذشته بوده است.

 

وزارت گردشگری چین کسب بیش از 85 تریلیون یوان را در سال 2013 هدف قرار داده که برابر با 11 درصد بیشتر ازدرآمد این کشور درسال گذشته است. چین سومین مقصد گردشگری جهان و نیز سومین کشوری است که بیشترین تعداد گردشگر را به کشورهای دیگر جهان می‌فرستد.

 

اولامباتور؛ تهران بدون توقف

کشور مغولستان بازار هدفی بکر برای گردشگری ایران

هرچند قرنها پیشن شنیدن نام قوم مغول لرزه بر اندام مردم و همسایه های مغولستان از جمله ایران می انداخت و با شنیدن این نام آنها به دنبال راهکارهایی برای مقابله با ورود ارتش مغول می گشتند ، اما اینبار ، پس از سالها ایرانیان با شنیدن نام این کشور و بخصوص بلندپایه ترین مقام سیاسی آن یعنی رئیس جمهور مغولستان با امید به آینده، اخبار مربوط به ا ین کشور را دنبال و بدون نگرانی آنها را به خانه خود دعوت می کنند.

همگی اخبار بسیاری درباره برگزاری شانزدهمین اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را در تهران شنیده و یا خوانده ایم ، اما یکی از این خبرها که شاید زیاد هم مهم جلوه نکرده بود و توجه گروهی اندک را به خود بیش از دیگران جلب کرد ، موضوع حضور رئیس جمهور مغولستان در تهران طی برگزاری این نشست، بود. این گروه که بسیاری از آنها گردشگری بودند با توجه به بکر بودن بازار هدف مغولستان رشد گردشگری در این کشور با ریزبینی بسیار خاصی اخبار مربوط به این سرزمین را هنگام سفر رئیس جمهور مغولستان به ایران دنبال و تلاش کردند با اطلاع از هرگونه تغییر و تحول در روابط دیپلماتیک بین دو کشور از فرصت های ایجاد شده بهترین استفاده در جهت گسترش تبادل گردشگر بین ایران و مغولستان استفاده کنند.

از دید این گروه یا همان فعالان عرصه گردشگری، شاید سالها بود هیچ خبری از مغولستان که ارتشش روزگاری بر ایران تاخت به گوش نرسیده بود، ولی در حاشیه این نشست و سفرهای هیات مغول به دو شهر باستانی و تاریخی ایران  و بازدید آنها از دو یادگار باستانی دوران مغولها یعنی حکومت چنگیزخان بر ایران باعث شد تا دوباره اخبار زیادی از این کشور در ایران منتشر شود. اما اینبار نه اخباری ناگوار درباره کشورگشایی گذشته این قوم، بلکه اخباری امیدوار کننده و روشنگر برای آینده اقتصاد گردشگری بین دو کشور .

 گرچه سالها پیش حضور مغولها در ایران باعث ویرانی و خونریزی های ناگوار شد ، اما این قوم ساخت و سازهایی هم در گوشه و کنار ایران انجام دادند. که هرگز فکر نمی کردند روزگاری برای دیدن آنها مجبور شوند هزینه کنند. رئیس جمهور مغولستان در حاشیه اجلاس جنبش سران عدم تعهد از گسترش ارتباط بین دو کشور در عصر حاضر خبرداد به صورتی که این مقام عالی رتبه خبری امیدوارکننده درباره افتتاح سفارتخانه در دو کشور را نوید داد و تاکید کرد این موضوع را بادقت و سواسی هرچه بیشتر پیگیری خواهد کرد.

هرچند چنگیزخان در قرون گذشته با حمله به ایران زمین، غنایم بسیار زیادی از ایران به کشورش برد ولی تساخیاگین البگ دورج به عنوان رئیس جمهور کنونی مغولستان امسال تخته فرشی از ایران را خرید و به عنوان نماد فرهنگی ایران با خود به مغولستان برد  تا با این کار مردم کشورش بیش از پیش با فرهنگ غنی و باستانی ایران آشنا شوند . وی عقیده دارد با توجه به علاقه مردم کشورش به تاریخ ایران با این کار گسترش روابط دیپلماتیک بین دو کشور را پایه گذاری کرده است.

این مقام عالی رتبه کشور مغولستان از دو اثر باستانی ایران در شهرهای اصفهان و زنجان که از دوران جنگیزخان برجای مانده بود بازدید کرد و در حین این بازدیدها عنوان کرد که به زودی با فرزندانش به ایران سفر خواهد کرد.  حالا که این اخبار بسیار دلنشین از ارتباط دوباره بین دو کشور به گوش میرسد  کلیدی ترین نکته پنهان یا نهفته در این میان گسترش روابط گردشگری به واسطه گسترش روابط سیاسی کشورها مذکور است. گسترشی که می تواند رونق مناسبی برای صنعت گردشگری ایران را به ارمغان آورد.

تورهای ترکیبی رمز موفقیت

مغولستان که در گذشته شاید زیاد در عرصه گردشگری توفیق نداشته تنها توانسته در سال 2011 میلادی حدود 430 هزار نفر گردشگر را پذیرایی کند و رتبه 101 را در میان کشورهای گردشگرپذیر به خود اختصاص دهد اما ارتقاء چهار پله ای رتبه گردشگری مغولستان از سال 2009 تا 2011 میلادی یعنی از یکصد و پنج به رتبه یکصدو یک بین 139 کشور حاکی از برنامه ریزی دقیق و موثر این کشور برای ارتقاء صنعت درآمدزای گردشگری کشور است، برنامه ای که سال 2012 میلادی 470 هزار گردشگر را به مغولستان فراخواند و قرار است تا سال 2020 میلادی یک میلیون گردشگر را به این سرزمین ناشناخته بکشاند. 

پس حالا که هم ایران و هم کشور مغولستان درصدد بسط و گسترش صنعت گردشگری داخل مرزهایشان هستند و فرصتی استثنایی طی برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد به دست آمده ، باید مسئولان وزارت امور خارجه ایران با توجه به سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ایران و در راستای تحقق شعارهای انتخاباتی رئیس دولت یازدهم  مبنی بر گسترش صنعت گردشگری در ایران،  می توان با تحکیم روابط سیاسی دو کشور به این آرزوی دیرین یعنی رشد صنعت گردشگری جامه عمل پوشانند.

اما هرگز نباید فراموش کرد که  پس از برقراری ارتباط سیاسی بین دو کشور یاد شده این مسئولان گردشگری ایران هستند که باید از موقعیت بکر و فرصت مناسب جذب گردشگر از مغولستان و همچنین سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بین دو کشور  استفاده کنند، نه اینکه صرفا تجار ایرانی اقدام واردات کالاهایی مصرفی چون گوشت و محصولات دامی از این کشور به ایران کنند .

استفاده از جاذبه اشتراکات فرهنگی بین ایرانیان و مغولها می تواند بهترین جذابیت برای اتباع دو کشور باشد تا سیل روانی از سرمایه را بین دو کشور جاری نماید بصورتی که با مدیریت دست اندرکاران گردشگری و اتکاء به پتانسیل و جاذبه های تاریخی و کهن کشورمان می توان سمت و سوی این سرمایه را از سرزمین بکر و حاصلخیز مغولستان به ایران سوق داد، اما نباید صرفا به این پتانسیل ها تکیه کرد بلکه با توجه به توانمندی صنعت گردشگری ایران که از آزمون میزبانی این اجلاس سربلند خارج شده شرایط برقراری ارتباط بین آژانس های گردشگری دو کشور را فراهم کرد.

به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری با توجه به جمعیت کم این کشور و البته اقتصاد آن بهترین راهکار برای شروع تبادل گردشگر به دو کشور استفاده از این بازار بکر در صنعت گردشگری برگزاری تورهای ترکیبی بین ایران و مغولستان با تکیه بر جاذبه شهرهایی چون اصفهان و همدان برای مغولهاست تا علاوه بر ورود گردشگران مغول به ایران شاهد حضور گردشگران دیگر کشورها که در مغولستان مشغول سفر بوده اند نیز باشیم.

به هر حال رئیس جمهور مغولستان قبل از ترک کشورمان به خبرنگاران گفت که با تمام فرزندانش برای بازدید از آثار تاریخی ایران خواهد آمد که همین موضوع می تواند به نقطه عطفی برای تبادل گردشگر بین دو کشور باشد . پس بجاست که دست اندرکاران و مسئولان صنعت گردشگری ایران از این فرصت بسیار استثنایی استفاده کنند و اینبار خود مغولها را به ایران دعوت کنند .

نویسنده : عماد عزتی

برای چرتی 15 دقیقه چقدر پول می دهید؟

سوئیت های یک دقیقه ای کسب و کار جدید در سالن ترانزیت فرودگاهها

اگر زیاد سفر می کنید و از پرواز طولانی خود خسته شده اید و باید چند ساعت دیگر منتظر پرواز بعدی بمانید در فرودگاه ترانزیت به دنبال سوئیت های یک دقیقه باشید.

بسیاری از ما وقتی با هواپیما به کشورهای دور یا نزدیک سفر می کنیم هنگام خروج از فرودگاه یا تعویض هواپیما (ترانزیت) تعدادی مسافر که روی صندلی های سالن فرودگاه یا روی زمین خوابیده اند را دیده ایم؛  این صحنه بیشتر در فرودگاههای معروف و شلوغ دنیا مثل آتلانتا ، نیویورک، امارات ، اینچون (کره جنوبی)، ناریتا (ژاپن) ، سیدنی، آتاتورک (ترکیه) ، هیترو (لندن) و سنگاپور دیده می شود که از خستگی مسافران هنگام پروازهای طولانی حکایت دارد یا اینکه انتظار بیش از حد برای رسیدن زمان سوار شدن به هواپیما برایشان غیر قابل تحمل شده است .

 اما با ابتکاری جالب و البته سودآور برای طراح آن، این صحنه ها کم کم در حال از بین رفتن است. ایده ای به نام مینی سوئیت یا سوئیت های یک دقیقه ای توانسته  مشکل مسافران خسته ترانزیت که مجبور هستند ساعت ها منتظر رسیدن زمان پروازشان در محوطه فرودگاه بمانند را برطرف کند.

سوئیت های اختصاصی کوچکی که به سوئیت های چند دقیقه ای معروف هستند (mini-suites, Minute Suites) در گوشه ای از سالن ترانزیت یا سالن فرودگاهها خواب راحتی را به مسافرانی که منتظر مسافر گیری هواپیمایشان  روی صندلی نشسته یا خوابیده اند هدیه می دهد. چرتی کوتاه یا دیدن سریال مورد علاقه یا نوشتن گزارش کار از جمله کارهایی است که می توانید در کمال آرامش و به دور از شلوغی و هیاهوی سالن ترانزیت در این مکان انجام دهید به یاد داشته باشید که وقتی مشغول استراحت داخل سوئیت یک دقیقه خودتان هستید هرگز ماموران امنیتی فرودگاه وقتی خواب هستید مزاحم شما نخواهند شد.

طرح این سوئیت ها از هاستل ها یا کپسول هتل های ژاپی گرفته شده است. فضایی محدود به یک کاناپه (مبل تخت خوابشو) ، میزکار و صندلی ، تلویزیون و البته اینترنت که مجموعا سوئیت یک دقیقه شما را تشکیل می دهد . این نوع سوئیت های چند دقیقه، هم اکنون در فرودگاه فیلادلفیا ، آتلانتا ، دالاس و شیکاگو مشغول سرویس دهی به متقاضیان هستند.

طبق آخرین تحقیقات از گردشگران یا متقاضیان این سوئیت ها مشخص شد که بسیاری از مسافران ترانزیت فرودگاههای شلوغ حداقل یک ساعت در فرودگاه ترانزیت منتظر فرارسیدن زمان سوار شدن هواپیمای خود هستند و طی این مدت به دنبال یافتن مکانی برای استراحت و دراز کشیدن یا انجام کارهای اداری خود هستند که این سوئیت ها می تواند بهترین گزینه برای اقامت چند دقیقه آنها باشد.

این تحقیقات نشان داده اگرچه اکثر فرودگاههای معروف و اینچنینی دارای هتل هستند و امکانات اقامتی خوبی هم برای مهمانان خود فراهم کرده اند اما هزینه اقامت حدود دویست دلاری (یک روزه) در این هتل ها و البته مشکلات خروج برخی مسافران از سالن ترانزیت مانع از مراجعه مسافران ترانزیت به این هتل ها  است.

دنیل سالمون مدیر و طراح سوئیت هتل ها در کانادا می گوید این تحقیقات نشان داد که هزینه بسیار کم اقامت چند دقیقه ای مسافران در سوئیت های ما باعث شد تا در اولین سال شروع به کارمان یعنی سال 2009 میلادی تنها با طراحی 5 سوئیت در  فرودگاه آتلانتا حدود چهل هزار مسافر را پذیرایی کنیم.

مدیر این پروژه در فرودگاه آتالانتا می گوید 60 درصد از مراجعه کنندگان ما دلیل اصلی استفاده از این سوئیت های را چرتی کوتاه و تعویض لباس عنوان کرده اند و مابقی برای نوشتن گزارش کاری یا دیدن سریال مورد علاقه خود از خدمات ما استفاده کرده اند .

سالمون در باره نوع سازه سوئیت های چند دقیقه خود می گوید: سوئیت های ما معمولا در گوشه خروجی سالن با استفاده از تکنولوژی های جدید پارتیشن بندی یعنی حداقل فضا با حداکثر کارایی ساخته می شود و هزینه اقامت یک ساعت اول در این سوئیت ها 32 دلار تعیین است  و برای هر یک ربع اضافه اقامت نیز مبلغ 8 دلار از مهمانان خود دریافت می کنیم.

 البته تخفیفات قابل ملاحظه ای هم پس از 4 ساعت برای مهمانان خود در نظر گرفته ایم چون طبق تحقیقات به دلیل نداشتن سیستم بهداشتی در این سوئیت ها وقتی مسافران از سوئیت خود برای استفاده از سیستم بهداشتی سالن فرودگاه خارج می شوند دیگر به اتاق خود باز نمی گردند و قبل از خروج تسویه حساب می کنند. بنابراین با این تخفیفات می توانیم دوباره از آنها در سوئیت های خود پذیرایی کنیم و در مقابل درآمد نیز داشته باشیم.

سالمون می گوید شرکت من برای کاهش هزینه های پرسنلی شرکت سعی کرده کلیه خدمات خود را از طریق دانشجویان هتلداری یا دانش آموزان دوره دبیرستان ارایه دهد چون این افراد علاوه بر اینکه طبق قانون اجازه کارکردن به صورت پاره وقت را دارند،  با دستمزدهای پایین حاضر به کار می شوند.

این طرح هم اکنون در برخی از فرودگاههای اروپایی و آسیایی نیز اجرا شده که امیدوارم همانند طرح های آمریکایی ما موفق و سودآور باشند. مدیر این پروژه می گوید من خودم به عنوان یکی از مشتریان بالقوه این طرح هستم چون با توجه به کارم مجبورم هر سال میلیون ها مایل مسافرت هوایی داشته باشم و برای رسیدن به فرودگاه و استراحت در یکی از این سوئیت ها لحظه شماری می کنم.

او می گوید با توجه به توسعه و رشد صنعت هوانوردی و البته رشد صنعت گردشگری در گوشه و کنار جهان هر سال شاهد جابجایی مسافران زیادی بین کشورها و فرودگاههای جهان هستیم که بسیاری از آنها مجبورهستند برای رسیدن به مقصد خود حداقل یک ساعت در فرودگاه ترانزیت اقامت داشته باشند پس این اتفاق می تواند بهترین پتانسیل برای رشد و توسعه حرفه ما در صنعت هتلداری باشد.

سالمون طرح خود را برای آینده شرکت و سوئیت های خود اینگونه تشریح می کند که ایده آل کاری من این است که در همه فرودگاههای بین المللی جهان سوئیت داشته باشم تا بتوانم شرایط استراحت مسافران خسته را در سوئیت های راحت و امن خودم فراهم کنم و در مقابل درآمد کسب کنم.

وی به مسافرانی که همین هفته برای سفر خود برنامه ریزی کرده اند توصیه ای نیز دارد و می گوید: چون تعداد سوئیت های ما در فرودگاهها محدود است از هم اکنون و قبل از پرواز جای خود را در یکی از سوئیت های ما اینترنتی رزرو کنید تا وقتی در فرودگاه ترانزیت هستید مجبور به استراحت روی صندلی های ناراحت سالن ترانزیت نباشید .

 

http://minutesuites.com/locations/hartsfield-jackson/

http://minutesuites.com/locations/philadelphia-international/

کارشناسان: هتلداری ایران تا اطلاع ثانونی تعطیل است

نگاهی به معضلات و مشکلات صنعت هتلداری ایران

صنعت گردشگری بین المللی نزدیک به نیم قرن است که فکر بسیاری از فعالان این عرصه بخصوص دولت ها را به عنوان صنعتی پرسود  رو به رشد به خود جلب کرده است. درآمد بسیار مناسب حتی در دوران رکود اقتصادی، رشد و توسعه سریع از عواملی بوده که آن را به صادرات نامرئی در دنیای تجارت مشهور کرد تا بیشتر مورد توجه قرار گیرد .

اگرچه از ابتدای پیدایش آن در دهکده جهانی، بخش خصوصی به عنوان اصلی ترین متولی گردشگری در رشد و توسعه صادرات نامرئی نقش آفرینی کرد و دولتی ها فقط سیاست کلان را در این زمینه پایه ریزی کردند؛ اما متاسفانه با پایان یافتن کار دولت دهم و روی کار آمدن دولت یازدهم تازه بحث خصوصی کردن گردشگری در ایران به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه گردشگری جهان بطور جدی مطرح شد و اما و اگرهای بسیاری را به میان آورد.

با مطرح شدن این موضوع بسیاری از فعالان عرصه گردشگری در شاخه های مختلف تفریحی، اقامتی و آژانس های مسافرتی اظهار نظر کردند و راهکارهایی در این زمینه ارایه دادند. اما  صنعت هتلداری ایران به عنوان یکی از اصلی ترین صنف های درگیر گردشگری به دلیل مشکلات فراوانی هنوز نتوانسته به عنوان بخشی کاملا خصوصی روی پای خود بایستد و مطابق استانداردهای جهانی گام بردارد. به همین دلیل کسب و کار اینبار سعی کرده تا علاوه بر حمایت خصوصی سازی در صادرات نامرئی از چالش های پیش روی هتلداری ایران که ریشه چندین ساله دارد بگوید.

به عقیده برخی از فعالان این عرصه مشکل بخش گردشگری ایران بخصوص در بخش اقامتی معضلی نیست که مربوط به یکی دوسال اخیر باشد بلکه یک بیماری مزمن است که طی سه دهه گذشته کالبد گردشگری کشورمان را فاسد کرده است. در بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر تئوریسن ها در این زمینه منابع درآمدزایی گردشگری را در بخش های ویژه و امکانات خاص و انحصاری کشورها جستجو می کنند و امکان استفاده علاقمندان را در آن موارد بخصوص فراهم می کنند.

به عنوان مثال دریا، صحرا، کوه ، آسمان پرستاره ، آثار باستانی ، تنوع آب و هوایی، طبیعت یا هزاران هزار مورد که برای گردشگران جذاب است را با بهترین روش های ممکن و البته با هزینه کم به دنیای گردشگری معرفی و نظر علاقمندان را به آن جلب می کنند، در حالی که کشور ما با برخورداری از وسعت و شرایط متنوع اقلیمی و فرهنگی منحصر بفرد منطقه به علت عدم توجه و برنامه ریزی در گردشگری عملا به صورت یک پدیده ناشناس در این صنعت باقی مانده است و کشورهای همسایه با اندک امکانات فرسنگ ها از ایران فاصله گرفته اند.

کارشناسان می گویند در مورد مراکز اقامتی و هتل ها عواملی متعددی باعث ضعف هتلداری ایران مطرح است و می توان اینگونه از آنها یاد کرد و گفت : پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سه مرحله صدمات جبران ناپذیری به بدنه هتلداری ایران وارد شد که آثار آن هم اکنون گریبان گردشگری کشورمان را گرفته است . ابتدای پیروزی انقلاب برخی افکار و تندروی ها باعث شد تا هتل ها به عنوان اماکنی اشرافی و طاغوتی معرفی شوند و بطور کامل فراموش شده و مورد بی توجهی کامل قرار گیرند ، پس از آن در دوران جنگ تحمیلی نیز به دلیل مشکلات اقتصادی و تحریم ها هتلداری ایران و زیر ساخت هایش ضعیف تر شد و بطور کلی به حاشیه رانده شد . اما ضربه نهایی در دهه هفتاد با مدیریت های سلیقه ای مسئولان به صنعت هتلداری ایران زده شد و هتل ها را به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه گردشگری کاملا از رونق انداخت و از نظرها حذف کرد.

توسعه ای که هتلداری را ورشکست کرد

به عقیده بسیاری از فعالان عرصه هتلداری اگرچه در اوایل دهه هفتاد شمسی بسیاری از مسئولان از توجه ویژه به صنعت گردشگری سخن گفتند و برنامه های گوناگونی ارایه دادند اما همین تنوع برنامه های نامناسب با شرایط واقعی این صنعت ، در کشورمان باعث شد تا مشکلات در شاخه های مختلف گردشگری از جمله بخش اقامتی بیشتر خودنمایی کند و مدیریت سلیقه ای متولیان امر، هتلداری ایران را به سمت شرایط کنونی سوق داده و در نهایت فلج کرد.

شاید یکی از دلایلی که در بیشتر مواقع برنامه های  مدیران در حوزه گردشگری نتیجه درستی نمی دهد این است که ابراز نظرات شخصی و غیر کارشناسی در این زمینه صورت می گیرد و هیچ وقت از تجربه یا ایده های بخش خصوصی در تصمیم گیری های کلان استفاده نشده است.

در این زمینه می توان به صدور متعدد پروانه ساخت و بهره برداری هتل ها در مناطق مختلف کشور مثل مشهد مقدس یا کیش و قشم اشاره کرد ، محمدقانعی یکی از فعالان عرصه هتلداری در مشهد مقدس می گوید: در این دوره سازمان های متولی گردشگری در ایران بدون هیچ آمارگیری یا مطالعه در شهر زیارتی مشهد فقط با شعار رشد و توسعه صنعت گردشگری اقدام به صدور مجوز فعالیت هتل، هتل آپارتمان ، مهمانسرا و ... کردند که این موضوع بسیاری از سرمایه ها را با رویای رونق اقتصاد گردشگری وارد هتلداری کرد و زمینه ساز حضور غیر حرفه ای ها در عرصه هتلداری مشهد شد .  طی این تصمیمات عجولانه به یکبار ظرفیت اقامتی مشهد یا بطور کلی در ایران چند برابر شد اما زیرساخت های مناسب در اختیار آنها نبود و ورود مسافر به منطقه متناسب با مراکز اقامتی موجود این شهرها نشد و پدیده شوم تورزدن میهمان از دیگر هتل ها به میان آمد که به عقیده این فعال عرصه هتلداری، تورزدن میهمان سمی مهلک برای هتلداری ایران شد.

نرم افزار یا سخت افزار مساله این است!

عبدالنبی طلوع کارشناس صنعت هتلداری می گوید : بطور کلی هتلداری در سراسر جهان به دو بخش تقسیم می شود که بخش اول سخت افزاری صنعت هتلداری شامل مباحثی چون طراحی هتل، مبلمان ، دکوراسیون هتل و مسائل از این قبلی است و بخش دوم نرم افزاری نیز مانند نیروی انسانی و نحوه تعامل با خدمات گیرنده را شامل می شود.

به عقیده وی ایران در بخش اول تقریبا همگام با جامعه جهانی حرکت کرده ولی در بخش دوم یعنی نرم افزاری یا مدیریت علی رغم حضور تعداد زیادی از فارغ التحصیلان رشته هتلداری در کنار کارشناسان مجرب، مدیریت سنتی هتلداری ایران دچار ضعف و ناتوانی عمده است.

از سوی دیگر فرید جواهری مدرس دانشگاه فردوسی مشهد نیز در باره ضعف هتلداری ایران می گوید: مشکلات نرم افزاری از مهمترین ضعف های هتلداری کشورمان است. به عقیده این کارشناس گردشگری ایران دارای بهترین امکانات و سخت افزار در این زمینه است که گاهی حتی از کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری همسایه خودش نیز جلوتر بوده اما مهمترین معضلی که هتلداری ایران را زمینگیر کرده است مشکل نرم افزاری یا همان مدیریتی است.

جواهری در ادامه می افزاید کار هتل نباید فقط فروختن صبحانه یا اتاق باشد بلکه هتلدار با استفاده از سیستم های نوین مدیریتی باید قیمت تمام شده خدماتش را کاهش دهد تا فعالت خود را اقتصادی کند .

این مدرس دانشگاه درباره معضل صنعت هتلداری ایران گفت: باید در جذب مسافر اقدام به نوآوریهایی کنیم تا شاهد رونق هتلداری و رشد روز افزون آن باشیم به عنوان مثال برگزاری برنامه هایی همچون کنسرت ها در سطح هتل ها می تواند در این زمینه بسیار مفید باشد .

اجرای غیراصولی خصوصی سازی

عبدالنبی طلوع یکی از مشکلات موجود در صنعت هتلداری را اجرای ناقص اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی در این بخش می داند و می گوید: به نظر می رسد که در راستای واگذاری مراکز اقامتی دولتی به افراد از طریق رابطه صورت می گیرد و از بخش خصوصی واقعی استفاده نمی شود بنابراین اصل 44 در این صنعت یعنی هتلداری در حد یک شعار باقی مانده است و بخش خصوصی به طور کلی فراموش شده است.

طلوع در ادامه می گوید: در بخش دولتی هر روز شاهد تغییرات مدیریت هستیم و متاسفانه با تغییر مدیری کارهای قبلی بطور کلی فراموش شده و روشهای نوینی جایگزین می شود اما همه می دانیم که از همان ابتدای پیدایش صنعت گردشگری در ایران این بخش خصوصی بوده که همواره پا برجا بوده و به زندگی خود ادامه داده است بنابراین باید از بخش خصوصی که با کوله باری از تجربه و برنامه های مولد هنوز بدون تغییر باقی مانده است استفاده کنیم و این بخش را متولی هتلداری کشورمان قرار دهیم، حال آنکه بخش خصوصی در جلسات مدیریت سازمان ها یا ارگان های مربوطه کوچکترین حضوری ندارد ودرباره آینده خود نمی تواند تصمیم گیری کند بلکه مدیران دولتی تصمیم گیری می کنند و شرایط و مقررات جدید را بدون توجه به آینده شغلی بخش خصوصی به او دیکته می کنند.

این کارشناس در ادامه می افزاید ایران با حذف بروکراسی اداری می توان به این مشکل خاتمه دهد و زمینه ساز رشد و توسعه گردشگری و هتلداری خود شود. در این زمینه می توان کشور ترکیه را مثال زد : مسئولان دولتی این کشور وقتی قرار بر این شد که اقتصاد بر پایه توسعه گردشگری رونق بگیرد کلیه مراحل کار و صنایع وابسته به گردشگری را به بخش خصوصی واگذار کردند و نامه نگاری های اداری و مقررات را در جهت سود و توسعه آن تصویب کردند حال آنکه در ایران شهرداری، وزارت امور خارجه، سازمان میراث فرهنگی ، هواپیمایی، وزارت راه ، محیط زیست ، اتاق بازرگانی و از همه مهمتر اداره مالیات که در این زمینه درگیر هستند هرکدام برای خود برنامه دارند و جداگانه تصمیم گیری می کنند.

موازی کاری و عدم هماهنگی در هتلداری

طلوع به عنوان کارشناس صنعت هتلداری معتقد است که موازی کاری در صنعت هتلداری ایران معضل بزرگی است که گریبان این صنعت را در کشورمان گرفته است و می گوید: مشکل صنعت گردشگری و هتلداری ایران ناشی از آن است که سازمان ها مرتبط با این صنعت با یکدیگر هماهنگ نیستند و درست عمل نمی کنند.

اما این کارشناس هتلداری یکی از ظریف ترین معضلات هتلداری ایران را موازی کاری ارگان ها نه در بخش مدیریتی و دولتی بلکه در اماکن اقامتی می داند و می گوید: هم اکنون بسیاری از ارگان ها و ادارات دولتی مراکز اقامتی مخصوص به خود را در بهترین شهرهای گردشگرپذیر ایران ساخته اند و مشغول به ارایه خدمات به کارکنان خودشان هستند این موازی کاری در احداث مراکز اقامتی خصوصی و دولتی باعث شده تا بسیاری از اقامت گاههای خصوصی در این شهرها مثل مشهد، سواحل جنوبی و شمالی ایران نتوانند مسافر جذب کنند و کم کم روبه ورشکستگی حرکت کنند.

به عقیده وی احداث این گونه مراکز اشتباهی بزرگ از سوی دولت بوده که قطعا تعطیل شدن زائرسراها و مهمانسراهای دولتی در شهرهای گردشگر پذیر ایران می تواند به اشتغال مولد در صنعت هتلداری کشور کمک کند . طبق بررسی های علمی و کارشناسی شده ارگانهایی که این مراکز را در شهرهای مختلف ایران در اختیار دارند بخش اعظم بودجه خود را به نگهداری از آنها اختصاص داده اند حال آنکه اگر تنها یک سوم این بودجه را به عنوان کمک هزینه سفر در اختیار کارکنان خود قراردهند و آنها را راهی مراکز اقامتی خصوصی کنند شاهد رونق دو چندان در صنعت اقامتی و هتلداری ایران و از همه مهمتر اشتغالزایی خواهیم شد.

متولی هتلداری ایران کیست؟

بسیاری از فعالان عرصه اقامتی ایران از این موضوع گله مند هستند که واقعا متولی صنعت هتلداری ایران کیست و چه ارگانی باید به مشکلات و موارد این صنعت رسیدگی کند؟ این مورد یعنی مشخص نبودن متولی اصلی هتلداری ایران و اختلافات قوانین از قیمت گذاری نرخ هتل ها تا اختلاف قوانین امور بهداشتی ، امنیتی و تعزیراتی باعث شده تا هتلداری ایران به بی راهه برود هر روز ضعیف تر از قبل شود.

به گفته مرادی یکی از هتلداران تهرانی اگرچه طبق قانون سازمان میراث فرهنگی مسئول برنامه ریزی و نظارت بر مراکز اقامتی است اما بهداشت، نیروی انتظامی و حتی شهرداری ها نیز در این زمینه دخالت دارند و اعمال نفوذ می کنند. به عنوان مثال در بحث تعزیرات مطابق با قانون تعزیرات مرجع نرخگذاری و گرانفروشی صنوف مختلف است ولی در قانون توسعه گردشگری تشخیص این موضوع یعنی گرانفروشی هتل ها به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری واگذار شده است.

یا در مورد دیگری طبق همین قانون یعنی توسعه گردشگری ایران ، اگر یکی از مسافران در هتلی خودکشی کند پلیس باید با آژیر خاموش و لباس شخصی آنهم در ساعاتی که مسافران رفت و آمد کمتری دارند وارد مرکز اقامتی شده و موضوع را پیگیری کند تا سرمایه گذاری چند میلیاردی صاحب هتل به مخاطره نیافتد حال آنکه طبق قانون نظام صنفی یگان انتظامی 110 ایران می تواند با آژیر روشن و بدون توجه به مقررات توسعه گردشگری ایران به وظیفه خود عمل کند بی توجه به مشکلات بعدی آن یعنی ورشکستگی سرمایه گذار هتل.

مرادی می گوید: شما چطور می توانید با وجود اینهمه مشکلات تصور توسعه و رونق هتلداری ایران را داشته باشید و شاهد سرمایه گذاری داخلی یا خارجی در این صنعت باشید مگر اینکه کاملا دولت از بخش هتلداری دست بکشد و آن را به بخش خصوصی تحویل دهد.

عماد عزتی

 

دنیای مجازی رقیب سرسخت سمساری ها

علاقه همگی ما به زنده نگهداشتن خاطرات گذشته باعث شده تا علاوه بر سرزدن به موزه‌ها و دیدن آثار تاریخی گذشتگان قطعه یا وسیله‌ای هم که زیاد از دوران ما دور نیست را در منزل خود نگهداری کنیم. مجسمه‌های قدیمی و گاهی اسکناس یا حتی تمبر جزو وسایلی هستند که چندی اکثر ما را به خود مشغول کرده بودند، اما مدتی است که دوباره حتی سمارهای قدیمی؛ اتو ذغالی یا حتی آفتابه و لگن‌های قدیمی نیز دوباره به زندگی دیجیتالی ما راه یافتند.

گرچه بسیاری با فکر کردن به اجناس عتیقه یا موزه‌ها و ممنوعیت خرید و فروش آنها خواهند افتاد، اما بحث امروز ما اجناس باستانی یا کهن نیست؛ بلکه لوازمی است که امروز از یک قرن پیش بسادگی در سمساری‌های گوشه و کنار شهرمان یافت می‌شود، خصوصا اگر در شهرستان‌ها زندگی می‌کنیم.

اگر از لوازم دست دوم داخل این مغازه‌ها که از شیرمرغ تا جان آدمی‌زاد می‌فروشند، بگذریم لوازمی خاک گرفته و کهنه یا همان آنتیک که ارتباطی مستقیم با دوران گذشته همگی ما دارند خودنمایی می‌کنند و احساس خاصی به هریک از ما می‌دهند. پنکه قدیمی، سماورهای نفتی‌، رادیو لامپی یا حتی یخچال نفتی، دیگ مسی یا چراغ سه‌فتیله از جمله این لوازم هستند که مدتی زمان زیادی نیست که از زندگی پدر بزرگ‌ها و مادربزرگانمان حذف شده‌اند و به خاطره تبدیل شده‌اند. لوازمی که هم‌اکنون بازار بسیار خوبی به دست آورده و حتی بسیاری را به عنوان کلکسیونر جلب خود کرده‌اند.

چه کسی فروشنده است و کدام خریدار

شاید این بازار مکاره خیلی‌ها را به خود مشغول کرده و در مراکز خرید و فروش این‌گونه اجناس جای خریدار و فروشنده کاملا مشخص نیست، اما با نگاهی ساده می‌توان دقیقا پی به جایگاه هر طرف برد و آنها را از یکدیگر تمیز داد. برای یافتن جواب این پرسش کافی است که به یکی از مراکز خرید و فروش اجناس آنتیک مثل خیابان مازندران، حوالی میدان امام حسین یا خیابان چرچیل و خیابان منوچهری سری بزنید و با فروشندگان و یا حتی دستفروشان این اجناس کمی گپ بزنید.

گرچه هم‌اکنون بسیاری از بالانشین‌های تهرانی هم مراکز مختلفی از این فروشگاه‌ها را با شکل و شمایلی نوین به خود اختصاص داده‌اند، اما هنوز هم نوستالژی این اجناس باعث شده تا اکثر علاقه‌مندان به این اجناس سر از مراکز یادشده قدیمی تهران درآورند و دست به جیب شوند.

به هر حال حوالی میدان امام حسین موفق شدم با شریفی، صاحب یکی از مغازه‌های سمساری که اجناس قدیمی هم می‌فروخت، صحبت کنم. او که راه پدر را ادامه داده است، ابتدا کمی با نگرانی به سوالات من جواب داد، اما ظاهرا پس از مدتی خودمانی شد و سر درد و دلش باز شد و فروشندگان و خریداران این اجناس را با تقسیم‌بندی بسیار جالبی از هم تفکیک کرد.

«ببین آقای خبرنگار در این زمینه فروشنده‌ها معمولا سه گروه هستند؛ یکی آنهایی که از این راه مثل من کاسبی می‌کنند که البته این گروه با کمی تامل اقدام به فروش می‌کنند، چون می‌دانند این لوازم مثل حساب سپرده پس‌انداز بلندمدت بانکی سودآور است و هرچه دیرتر آن را بفروشی، سود قابل توجه‌تری می برند. اما گروه بعدی پول‌لازم‌ها هستند که با توجه به گرفتاری‌های مالی خود و البته اجناسی که از گذشته به یادگار دارند، روانه بازار می‌شوند و دل از یادگاری‌هایشان می‌کنند. ولی سومین گروه که امروزه نیز زیادتر از دو گروه دیگر در بازار دیده می‌شوند، آنهایی هستند که جای نگهداری از این اجناس را ندارند و سعی می‌کنند اجناس حجیم و بزرگ‌تر را زودتر رد کنند تا کوچک‌ترها را راحت‌تر نگهداری کنند.

تکلیف پول‌لازم‌ها که روشن شد؛ آنها برای جبران مشکلات مادی خود، چشم روی تمام خاطرات و البته یادگاری‌هایشان می‌بندند، اما آنهایی که در قوطی کبریت‌های امروزی یا همان آپارتمان زندگی می‌کنند، چاره‌ای ندارند که گذشته خود و خانواده را فراموش کنند و دل به دریا می‌زنند و روانه بازار می‌شوند. مثلا فکر کن کسی که در آپارتمان 50 متری کوچکی که حتی خودش هم در آن بسختی زندگی می‌کند، چگونه می‌تواند یک ساعت پاندول‌دار بزرگ قدیمی را نگهداری کند یا این‌که یک لوستر قدیمی را به سقف کوتاه خانه‌اش آویزان کند. فکر می‌کنی این شخص به گذشته و نیاکانش اهمیت می‌دهد، فقط می‌خواهند خودش را از این اجناس خلاص کند.

شریفی در ادامه فهرست فروشندگان اجناس آنتیک به آنهایی اشاره می‌کند که اصلا ارزش جنسی که می‌فروشند را نمی‌دانند و می گوید این افراد  اغلب جوان‌ترها هستند. شریفی در مورد فروشندگان نیز یک تبصره هم اضافه می‌کند و می‌گوید: در حال حاضر بیشتر فروشندگان اجناس قدیمی به غیر از گروههای قبلی کسانی هستند که به دلیل فوت پدر و مادرشان برای نگهداری لوازم قدیمی  به یادگار مانده از آنها هم به توافق نمی‌رسند و دست به فروش این اجناس می‌زنند و پولش را به عنوان ارثیه بین خود تقسیم می‌کنند. من این گروه را هم جزو آنهایی که جایی برای نگهداری لوازم قدیمی ندارند، قرار می‌دهم.

اما به خریداران برسیم. در این بخش هم چهار گروه داریم؛ اولین گروه همکاران من هستند و گروه بعدی هم خانواده‌هایی هستند که پولشان زیادی کرده و چشم و هم‌چشمی آنها را روانه بازار لوازم آنتیک می کند و وقتی به این مراکز می‌آیند، فقط می‌گویند هرچه قدیمی‌تر بهتر و هیچ شناختی از خرید خود ندارند. پلاک ماشین، مدال، شانه یا هر چیزی که بوی کهنگی بدهد، برایشان کافی است. گروه سوم آنهایی هستند که کلکسیون دارند و با آگاهی کامل روانه بازار می‌شوند و به این اجناس علاوه بر سرمایه به عنوان حفظ آثار باستانی فکر می‌کنند، اما جالب‌ترین مشتریان ما مدتی است که تهیه‌کنندگان سریال‌ها و سینما شده‌اند. این گروه برای ساخت سریال‌های تاریخی و قدیمی و ساخت صحنه نیازمند این لوازم هستند،‌ البته برخی از آنها اول فیلمبرداری اقدام به خرید می‌کنند و پس ا‌ز آن هم بعضا با سود دوباره در صف فروشندگان قرار می‌گیرند.

جالب است بدانید این لوازم به چون در فلان فیلم از آنها استفاده شده دوباره ارزش افزوده دارند. اگرچه تعداد کمی از لوازم یادشده دوباره وارد بازار می‌شود و بیشتر آنها بین خود عوامل فیلم یا سریال دست به دست می‌شود، اما آنهایی هم که وارد بازار می‌شوند، با چند برابر قیمت اولیه به مشتریان فروخته می‌شوند.

قیمت‌گذاری چگونه است؟

وقتی مشغول قدم زدن در مغازه شریفی بودم، ناگهان تابلویی بسیار زیبا و خاک گرفته توجهم را جلب کرد. قیمت آن را پرسیدم که گفت این تابلو دو میلیون تومان قیمت دارد. کمی شوکه شدم و پرسیدم چرا ، شروع کرد و گفت: چوب قاب آن بهترین چوب گردو و اثر هنری فلان شخص است و خود تابلو هم مربوط به فلانی بوده که حدود 80 سال پیش از لهستان آورده شده است. صحبت او را قطع کردم و پرسیدم که مبنای قیمت‌گذاری این تابلو چه بوده است؟ گفت اولا توافق بین خریدار و فروشنده، دوما اصالت کار و قدمت آن حالا یا شما که خریدار هستی متوجه خرید خود هستی یا این‌که صرفا به علاقه خودت پول می‌دهی. شریفی اضافه می‌کند البته اصالت برخی کارها کاملا مشخص است، پس این موضوع یعنی توافق بین خریدار و فروشنده منتفی می‌شود، مثلا می‌توان در این مورد به گرامافون یا رادیو لامپی که حدود ساخت ان  مشخص است اشاره کرد. بعضی از لوازم هم که تاریخ ساخت یا تولید دارد، مثل قابلمه، کفگیر، ملاقه، لگن، اتو، سماور که تاریخ ندارند پس توافق بین دو طرف حاکم معامله است و همین موضوع گاهی  باعث تقلب های فراوان شده است، چون مردم می‌خرند، آنها هم می‌فروشند.

البته من این موضوع را با اتحادیه سمساران و امانت‌فروشان تهران در میان گذاشتم که متوجه شدم شریفی کاملا از روی حوصله و دقیق پاسخ داده، ولی به موضوع جالب‌تری هم رسیدم. شریفی در ادامه می‌گوید: البته هستند افرادی که در این حرفه چند دهه فعالیت کرده‌اند و هم‌اکنون به عنوان کارشناس آنتیک هستند و برای مشاوره به آنها مراجعه می‌شود و آنها هم در مقابل دریافت حق مشاوره، قیمت و اصالت جنس را تعیین می‌کنند. بنابراین غیر از توافق می توان به قیمت گذاری کارشناسان خبره در این زمینه اشاره کرد.

سمساری‌ها آنلاین شده‌اند

 از شریفی پرسیدم که شنیده ایم که بسیاری از اجناس آنتیک هم اکنون در اینترنت فروخته می شود ؛ نظر شما در این باره چیست؟ می‌گوید مدتی بود که آگهی‌های روزنامه برایمان دردسرساز شده بود، چون بیشتر فروشندگان و البته همکاران من از این طریق اقدام به خرید و فروش می‌کردند، اما هم‌اکنون دنیای مجازی یا همان اینترنت معروف، رقیب سرسخت ما شده. کامپیوتر روی میزش را که البته آن‌هم به نوعی عتیقه بود، روشن کرد و از حال و هوای قدیمی مغازه‌اش وارد عصر ارتباطات شد و کلمه آنتیک‌فروشی را در بازار مکاره گوگل جستجو کرد، ناگهان با چندصد وب‌سایت روبه‌رو شدم که کاملا حرفه‌ای کار کرده بودند. عکس جنس همراه قیمت آن و شماره تلفن فروشنده زیر آن قید شده بود. تازه متوجه شدم که سمساری‌ها هم آنلاین شده‌اند.

اما آنچه که مشخص است این‌که روند حرکت این‌گونه اجناس از شهرستان‌های دورافتاده به سمت پایتخت و گاهی هم به خارج از مرزها مثل کشورهای عربی است. در این زمینه شریفی می گوید بسیاری افراد در روستاها و شهرهای دورافتاده این اجناس را می‌خرند و پس از آماده کردن این اجناس آنها را وارد دنیای مجازی می‌کنند و در بازار خود عرضه می‌کنند، به همین دلیل بیشترین آگهی‌های دنیای صفر و یک، یا همان آنتیک‌فروشی‌های دیجیتالی مربوط به شهرستان است که پس از تسویه حساب جنس مورد نظر را درب منزل یا مغازه خود دریافت می‌کنند.

به هر حال علاقه روزافزون مردم به نگهداری اجناس قدیمی به دلیل ناراحتی از زندگی حال حاضرشان و یادآور دلخوشی‌های سابق باعث شده تا آنتیک‌فروش‌ها از رونق خاصی برخوردار شوند و بازارشان سکه شود.

اقامتگاه های متحرک نیاز امروز ایران

از گذشته های دور ایرانیان به خوش سفر بودن شهره بودند و هستند. کوچک ترین فرصتی برای گشت یکی دو روزه را درمی یابند و راهی سفر می شوند؛ هرچند ایران هم اکنون به عنوان یکی از پرجاذبه ترین مقاصد گردشگری جهان توسط سازمان جهانی گردشگری معرفی شده، اما این کشور باستانی در زمینه جذب گردشگران بین المللی هنوز موفق نبوده است که بسیاری از کارشناسان داخلی و البته خارجی ها نبود زیرساخت های متناسب با نیاز روز جامعه را از اصلی ترین موانع در این زمینه عنوان کرده اند . اگر با توجه به این فرضیه که یکی از زیرساخت های مورد نظر مراکز اقامتی در کشورمان است و  از گردشگران خارجی ها بگذریم، نوبت به خودی ها می رسد که در می یابیم سفر و گردشگری بین آنها هنوز با استانداردهای بین المللی فاصله زیادی دارد.

بدون تردید همه می دانیم اولین دغدغه هر مسافری طی سفر، محل اقامت و دسترسی به امکانات اولیه زندگی است و بیشتری هزینه در این زمان مربوط به اقامت گردشگران برآورد شده است، بنابراین با فراهم شدن این امکانات در هرجای دهکده جهانی، گردشگران بدون نگرانی بار سفر را زمین گذاشته و اتراق می کنند.

این دقیقا کلیدی ترین نکته برای رشد و رونق گردشگری در هر کجای این دهکده جهانی است. ساخت اقامتگاه های مجلل و استاندارد اولین تصمیمی است که دست اندرکاران گردشگری برای پذیرایی و اقامت گردشگران در مناطق موردنظرشان می گیرند، اما در حال حاضر که هر سوژه ا ی مثل محل دفن زباله ها ، دریاچه های فصلی ، دشت و کوهستان ، معادن متروکه یا هزاران هزار مورد دیگر توان بدل شدن به جاذبه ای با میلیون ها بازدیدکننده را دارد، و توجه به این نوع اقامتگاه های ثابت و سرمایه گذاری در این زمینه هرگز پاسخگوی نیاز امروز جامعه نیست و اگر از دید اقتصادی به آن بنگریم، نه برای سرمایه گذاری مناسب است و نه آرامش خاطری برای مسافران آن منطقه را به ارمغان می آورد.

دکتر رضا ارجمندی، مدرس دانشگاه در این زمینه می گوید: فرض می کنیم برای برگزاری تور ماهیگیری در یکی از مناطق خوش آب و هوای ایران مثل استان گلستان اقدام کرده ایم، توری که حدود سه روز بنا به برگزاری آن داریم به خوبی مورد استقبال قرار  گرفته و سفر آغاز می شود. در این زمینه هرگز نمی توان نسبت به ایجاد یا ساخت هتل در این منطقه سرمایه گذاران را تشویق کنیم چون اولا برنامه ها محدود به فصل خاصی خواهد بود و دوما سرمایه گذار برای دیگر فصول سال چگونه باید امرار معاش کند، بنابرایین هرچند برخی چادر زدن در طول این مراسم را به عنوان راهکاری مناسب در می یابند اما آیا واقعا چادر اولین و مناسبترین گزینه است ؟ اما در منطقه ای  مثل آب گرم سرعین که در صنعت گردشگری ایران به عنوان جاذبه ای همیشگی است، هیچ جای تردید نیست که امکانات ثابت نیازمندیم و هرچه بتوانیم با برنامه و هدفمند سرمایه گذاری کنیم بازهم شاهد رشد و رونق منطقه خواهیم بود.

وی درباره اقامتگاه های سیاری که به عقیده او نیاز امروز گردشگری ایران است، اظهار نظر می کند و می گوید: سال هاست که کشورهایی چون آمریکا و استرالیا روی کاروان ها ، تکنولوژی ساخت آنها و فرهنگ سازی استفاده از این وسایل سرمایه گذاری کرده اند و با این کار علاوه بر ایجاد شغل در کارخانه های سازنده کاروان (سوئیت های متحرک) ، رشد و رونق اقتصاد گردشگری را در سراسر کشور پراکنده کرده اند، چون با این کار گردشگران از نظر امکانات اقامتی درگیری ذهنی ندارند و خود جاذبه مورد علاقه شان را انتخاب می کنند و در آنجا کمپ می زنند نه اینکه اجباری درکار باشد و به دلیل نبود امکانات در مناطق دیگر همه در یک منطقه جمع شوند و از سفر خود لذت نبرند.

همه می دانیم ایران دارای دو فصل سفر است؛ اولین تعطیلات عید نوروز و دیگری تابستان ، همین موضوع باعث ایجاد آشفتگی در مراکز گردشگری کشور می شود، به صورتی که ستادی همانند ستاد تسهیلات سفر نوروزی یا انواع و اقسام ستادهای دیگر برای تامین شرایط مناسب سفر توسط دولت ایجاد شده و دست بکار می شوند. گرچه این ستادها تاکنون با تمام توان فعالیت کردند و برای رضایت خاطر مسافران فصلی در کشورمان کوشیده اند.

 اما اگر به جای تجهیز پارک ها یا مدارس که خود در ضمینه مدیریت سفر گردشگران دسرساز هستند، مراکزی برای پارک کردن کمپ های متحرک و چادر زدن فراهم کنیم، شاید دوچندان سود کنیم، چون علاوه بر ایجاد جاذبه های جدید در صنعت گردشگری می توانیم این فصل سفر را بخوبی مدیریت کنیم. این برنامه یعنی ساخت کمپ ها خارج از شهر، در کشورمان زیاد غریب و بدون سابقه نیست بیشتر ما به یاد دارم دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را که در اکثر شهرهایی که مورد حمله و تجاوز هوایی ارتش عراق قرار می گرفتند خارج از شهر و در فاصله امنی دولت اقدام به ساخت کمپ هایی با حصار و امکانات بهداشتی و کمک های اولیه فراهم کرده بود و در این کمپ ها سکوهای بتونی به مساحت هشت متر مربع ساخته شده بود که مردم روی آنها اقدام به چادر زدن می کردند و گاهی هم دولت چادر در این کمپ ها برپا کرده بود و در اختیار متقاضیان قرار می داد  و مردم برای مدت ها زندگی می کردند. اما پس از اتمام جنگ این طرح به طور کلی به دست فراموشی سپرده شد ، حال آنکه می توانیم از امکانات یا طرح های آن زمان برای اسکان سیل مسافران داخلی و خارجی استفاده کنیم.

ارجمندی مثالی در این زمینه می زند و می گوید: تصور کنید تعطیلات عید سعید فطر امسال سواحل شمال چه حجم مسافر را به خود دید و تمامی مراکز اقامتی و حتی ویلاهای شخصی که اجاره داده می شدند، ضریب اشغال نزدیک به صددرصد را تجربه کردند. این موضوع یعنی ازدحام مسافران در نقطه ای خاص از کشور علاوه بر عدم کنترل مسئولان، کیفیت پایین سفرهای مردم را نیز به همراه داشت. ترافیک، ازدحام، ناامنی و از همه مهم تر تخریب محیط زیست، ارمغان این آشفته بازار شد و بسیاری را حتی از سفر منصرف کرد.

در حالی که در کشورهای گردشگرپذیر مثل استرالیا، آمریکا یا کانادا، مسئولان با ایجاد کمپ هایی خارج از شهر برای پارک کاروان ها امکاناتی چون، آب، برق، فاضلاب و از همه مهم تر امنیت برای صاحبان آنها فراهم کرده اند تا مسافران با اقامت در این محوطه داخل شهرها سرگردان نباشند و درواقع مسئولان با این کار تراکم جمعیت مسافران فصلی را درواقع پشت دروازه های شهر مهار می کنند و با برقراری سرویس های ایاب و ذهاب از حجم خودروهای ورودی به داخل شهرها جلوگیری می کنند. در حالی که کشورمان با وجود فضای کافی بازهم نسبت به اقامت گردشگران در شهرها اقدام کرده به عنوان مثال از فضای مدارس استفاده می شود یا اینکه برخی پارک ها داخل شهر برای برپا کردن چادر مسافران آماده سازی شده است.

به عقیده این کارشناس، تشویق سرمایه گذاران صنعت گردشگری به ساخت اینگونه کمپ ها و البته حضور سازندگان کاروان ها، اصلی ترین نیاز جامعه ایران در حال حاضر است که با همکاری وزارت راه، سازمان میراث فرهنگی و نیروی انتظامی بخوبی قابل اجراست.

وی درباره فرهنگ سازی این گونه سفر نیز می گوید: تا همین ده سال گذشته کدام خانواده حاضر به اقامت کردن در چادر می شد، اما امروزه کمتر خانواده ای را می بینید که هنگام سفر چادر مسافرتی همراه خود نداشته باشد. بنابراین می توان زمینه ساخت کاروان ها در کشورمان را طبق اصول و ارزش های مذهبی ایران فراهم نمود و با ساخت مراکز اقامت آنها زمینه ساز متحرک کردن اقامتگاه ها را در کشور فراهم کرد.

در این زمینه رزیتا ناصرالمعمار، معاون گردشگری استان همدان نیز بر لزوم ایجاد کمپ های اقامتی در ایران بخصوص در این شهر گردشگرپذیر اشاره می کند و می گوید: با توجه به حجم بالای سفرها بخصوص در دوره دوم سفرهای تابستانی، شهرداری و نیروی انتظامی باید با در نظر گرفتن مناطق مخصوص کمپ مسافران و برقراری امکانات و البته امنیت، از تجمع مسافر و اقامت آنها در گوشه کنار خیابان شهرها یا محوطه های باستانی جلوگیری کند.

وی به افزایش کیفیت سفر گردشگران با این کار اشاره می کند و می گوید: ایجاد این فضاها و کمپ های مخصوص می تواند زمینه ساز رشد و ورود فناوری های نوین در زمینه اقامتی گردشگری شود و در کنار آن زمینه ساز اشتغال جوانان نیز بشود.

لازم به یادآوری است که در کشور استرالیا هم اکنون حدود یکصد شرکت در زمینه ساخت کاروان های متحرک فعالیت می کنند و سالانه چند هزار دستگاه از این اقامتگاه ها را با امکانات و قیمت های متفاوت روانه بازار مصرف می کنند و در هندوستان یا همان سرزمین هفتاد و دوملت هم بتازگی استفاده از این کمپ ها میان گردشگران هندی و خارجی رایج شده که با قیمت هایی حدود 7000 روپیه تا  10 هزار روپیه به فروش می رسد، اما شرکت هایی هم در زمینه اجاره این کاروان ها فعال شده اند که تاکنون بسیار موفق عمل کرده اند و مورد استقبال قرار گرفته اند.

به هر حال نباید فراموش کرد که صنعت گردشگری همواره رو به پیشرفت است و نیازمند فرهنگ سازی و استفاده از ابزارهای نوین است، بنابراین اگر قصد همسو شدن با جریان گردشگران سراسر جهان را داریم، باید شرایط و لوازم آن را فراهم کنیم. هیچ جای تردید نیست که با متحرک شدن مراکز اقامتی می توان صدها جاذبه گردشگری ایران که هنوز در جامعه گردشگر گمنام باقی مانده اند، فعال کرد و از آنها درآمد کسب کرد.

البته سازنده های داخلی در این نوع کاروان ها فعالیت هایی انجام داده اند، اما به دلیل ناآشنایی گردشگران به اینگونه کمپ ها یا نبود قوانین کافی برای استفاده از آنها ، تولید کنندگان هم صرفا به ساخت کمپ های امدادی یا اقامتگاه های پلیس بسنده کرده و هنوز وارد دنیای پرجنب و جوش و از همه مهمتر پرسود گردشگری نشده اند.

به عقیده کارشناسان، می توان با راه اندازی تعاونی های روستایی در مناطق گردشگرپذیر ایران برای احداث کمپ هایی با امکانات اولیه مثل آب ، برق و .... جهت پارک کردن کاروان مسافران و ایجاد زیرساخت های آن زمینه ساز کسب و کاری جدید برای ساکنان روستاهای اطراف جاذبه های گردشگری شد.

امید است دولت یازدهم با رویکرد جدیدش نسبت به صنعت گردشگری، شرایط حضور این کاروان ها را در جاده های کشور فراهم کند تا علاوه بر مدیریت زمان سفر توسط خانواده ها بتوانیم برای جوانان این مرز و بوم در صنایع وابسته به گردشگری نیز ایجاد اشتغال کنیم.

گردشگری کارخانجات نگاهی نوین در صادرات نامرئی ایران

گردشگری نیروی محرکه دیگر صنایع ایران

به اطراف خود نگاه کنید ، کامپیوتر، تلویزیون، ماشین لباس شویی، اتومبیل، یخچال و دهها وسیله دیگر را خواهید دید. اینها همه نشانه هایی از زندگی مدرن و صنعتی قرن بیست و یکمی ما هستند، آیا می دانید این وسایل چگونه و از چه موادی ساخته شده اند؟ تعداد انگشت شماری از ما می توانند مراحل کامل ساخت یکی از این وسایل را برشمرند یا اینکه تعریف درستی از کارخانه سازنده آنها داشته باشند. بنابراین علاقمندان بسیاری حاضر هستند برای دانستن سرگذشت تولید آنها هزینه و وقت صرف کنند . این موضوع اولین جرقه تولد جاذبه ای نوین در صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی خودمان است.

 همین شور و اشتیاق به دانستن ماست که باعث شده در دوران رکود اقتصادی برخی از فعالان صنعت گردشگری دست به ابتکاری بسیار جالب بزنند و زیر مجموعه تازه ای را به صنعت نوظهور گردشگری در جهان معرفی کنند که پایه اصلی آن همین کنجکاوی بشر و علاقه او به دانستن مراحل ساخت لوازم و ابزار زندگی است.

دست اندرکاران صنعت گردشگری ، این بخش نوظهور در صنعت گردشگری را تورهای کارخانه ای نامیده اند که منشاء آن از ایالات متحده آمریکاست این کشور صنعتی با توجه به پتانسیل بسیار مناسب خود از نظر کارخانه های عظیم صنعتی توانسته به خوبی این بخش جدید را مدیریت کند و از آن درآمدزایی داشته باشد و به تازگی چندین کشور صنعتی دیگر در گوشه و کنار این دهکده جهانی اقدام به راه اندازی اینگونه تورها کرده اند مثل کشور آلمان ، فرانسه ، تایوان ، اتریش و در کنار آنها کشور سوئیس هم بیکار ننشسته و درب کارخانه های شکلات و ساعت سازی خود را با این روش به روی گردشگران گشوده است.

پیدایش بخش جدید صنعت گردشگری یعنی صنعت تورهای کارخانه ای، بهترین فرصت و زمینه ساز رونق صنعت گردشگری داخلی و خارجی بسیاری از کشورهای صنعتی شده است ، امروزه بسیاری از کشورهای جهان دارای صنایعی بسیار بزرگ مثل ذوب آهن ، کارخانجات صنعتی و غذایی هستند علاوه بر تولید محصولات کارخانه ها از ورود گردشگران به داخل کارخانه های خود نیز درآمد کسب می کنند و از آن برای  رونق اقتصادی خود استفاده می کنند.

 به عنوان مثال تصور کنید شما هنگام مطالعه روزنامه با آگهی تبلیغاتی یکی از آژانس های مسافرتی شهر خود برخورد کنید که در آن خبر از برگزاری تور یکروزه بازدید از فلان کارخانه صنعتی داده شده که تصادفا این کارخانه و روش تولید محصول آن سالهاست که برای شما جای سئوال بوده.  یقینا با این آژانس تماس خواهید گرفت و در اولین فرصت از آن تور برای پاسخ به سئوال خود استفاده می کنید. اگرچه این فقط یک مثال ساده بود اما هزاران مورد از اینگونه تورها در حال حاضر در کشورهای صنعتی درحال برگزاریست که می توان به بازدید از کارخانه های هالی دیوید سون ، هواپیما سازی بوئینگ و ماشین سازی فورد اشاره کرد.

ماریا تامسون مدیرعامل یکی از آژانس های گردشگری در نیویوک که اقدام به برپایی اینگونه تورها در این کشور کرده است می گوید: کشورهای صنعتی و صاحبان صنایع آنها چه خصوصی و چه دولتی سالها بود که برای حفاظت از راز و رمز تولیدشان کارخانه های خود را پشت دیوارهای بلندی می ساختند و کسی به جز پرسنل آنها خبر از داخل کارخانه نداشت. اما امروزه با توجه به این زیر مجموعه جدید گردشگری و منافع بسیار زیاد آن برای هر دو طرف ، یعنی صاحبان صنایع و صنعت گردشگری؛ مدیران صنایع درب کارخانه های خود را به روی گردشگران داخلی و خارجی با توجه به سیاست های تجاری و مسایل امنیتی و حفاظتی کارخانه گشوده اند و معامله ای برد برد را تدارک دیده اند چون هم گردشگران از بازدید روزانه خود از این کارخانه ها لذت می برند و هم فعالان عرصه گردشگری درآمدی بسیار مناسب از این تورهای ارزان قیمت که کمترین هزینه را برایشان ایجاد می کند به دست می آورند و از همه مهمتر این کارخانه های هستند که بدون صرف هزینه ای هنگفت و صرفا با پذیرایی از گروهی گردشگر ، تبلیغ محصولات خود را کرده اند.

به راستی اگر کمی دقت کنیم این بخش جدید در گردشگری که واقعا ناجی صنعت گردشگری برخی کشورها حتی در دوران رکود اقتصادی بوده است، می تواند جان دوباره ای به گردشگری از نفس افتاده ایران و حتی صنایع  کشور ببخشد.

به گفته بسیاری از فعالان اقتصادی، اگر مدیران دو بخش صنعتی و گردشگری ایران بتوانند ارتباط مناسب و دقیقی با یکدیگر برقرار کنند این حس کنجکاوی ماست که باعث رونق دوباره صنایع و البته صادرات نامرئی در داخل مرزهای کشور می شود و چه بسا به زودی اینگونه تورها در بین ساکنان  کشورهای منطقه و همسایه معروف شده و باعث ورود برخی گردشگران خارجی نیز به ایران بشود.

اگر از فواید آموزشی این گونه تورها برای کودکان و نوجوانان یا حتی بزرگسالان چشم پوشی کنیم که خارج از حوصله این بحث است اغلب کارشناسان اقتصادی این گونه تورها را برای صاحبان صنایع بزرگ خصوصی و دولتی بهترین فرصت جهت معرفی توانمندی های خود می دانند .

این کارشناسان عنوان می کنند ، صاحبان و مدیران بسیاری از کارخانجات ایران سالانه هزینه بسیار زیاد و هنگفتی را برای تبلیغات محصول خود هزینه می کنند این در حالی است که بسیاری از این مراکز تولیدی با کمترین هزینه می توانند هر کدام  به تنهایی قادرند ساعت ها گروه هایی بزرگی از گردشگران را به خود مشغول کرده و زمینه ساز شهرت نام کارخانه و محصولاتش میان مردم بشوند. بنابراین با کمی همکاری بین مدیران اقتصادی و تورگردانان ایران می توان با صرف کمترین هزینه از طرف کارخانجات یعنی گشودن درب کارخانه به روی بازدید کنندگان و پذیرایی از گردشگران ، تبلیغاتی بسیار گسترده و مفید را در سطح کشور و حتی خارج از مرزها انجام داد.

این همکاری بین دو بخش گردشگری و صنعتی کشورمان می تواند آنچنان مفید و محرک هر دو بخش باشد که قابل تصور بسیاری از ما نیست و در برخی موارد حتی باعث بازگشت رونق اقتصادی به صنایع ورشکسته نیز خواهد بود. شاهد مثال این موضوع ترفندی است که در سال 2003 میلادی از سوی مسئولان گردشگری و صنعتی کشور تایوان برای رونق دوباره کارخانجات این کشور با استفاده از صنعت گردشگری به کار گرفته شد.

«جیسون چن» از موسسه پژوهش های فناوری صنعتی تایوان با اشاره به طرح برگزاری تورهای گردشگری و بازدید از کارخانجات صنعتی تایوان برای گردشگران بین المللی و داخلی ، گفت: پیش بینی می شود در صورت اجرایی شدن طرح به صورت کامل، سالانه 300 تا 400 هزار گردشگر به آمار گردشگران ورودی تایوان افزوده شود، در حالی که تا پیش از این کمتر از 100 هزار گردشگر خارجی جذب این کارخانه ها می شدند.

وی در این باره می افزاید: کارخانه های گردشگرپذیر این طرح در واقع مجموعه ای از کارخانه های ورشکسته و مستعمل تایوان هستند که بر اساس طرح دولت از سال 2003 به منظور کسب درآمد کافی برای راه اندازی مجدد به جذب گردشگر می پردازند. بر اساس آمار موجود، این کارخانه ها در سال 2011 حدود 6 و نیم میلیون گردشگر را به خود جلب کرده اند و درآمدی بیش از یک و نیم میلیارد دلار را برای راه اندازی مجدد این کارخانه به دست آورده اند.

به گزارش موسسه پژوهش های فناوری صنعتی تایوان درآمد  گردشگری کارخانه در پایان سال 2012 میلادی با جذب 10 میلیون گردشگر 2 میلیارد دلار بوده است. طبق آمار وزارت امور دارایی تایوان از 135 کارخانه ای که به کارخانه گردشگرپذیر تبدیل شدند، 106 مورد تا پایان سال 2012 میلادی فعالیت خود را دوباره آغاز کردند.

 اما متاسفانه صاحبان صنایع ایران با وجود تنوع صنایع همانند کارخانه های اتومبیل سازی، صنایع غذایی، صنایع دارویی ، صنعت نفت و حتی نیروگاه هستی هنوز با ساخت دیوارهای بسیار بلند مانع ازورود علاقمندان به داخل این مراکز  به عنوان اصلی ترین پتانسیل های موجود برای برگزاری تورهای کارخانه ای داخل مرزهای کشور می شوند . در حالی رشد و رونق این تورهای داخلی کم کم پای گردشگران خارجی را به میان خواهد آورد و علاوه بر ریال های داخلی، دلارهای غیر نفتی نیز در این صنعت جاری می شود.

پس بجاست که دولت تازه رویکار آمده یازدهم  با مدیریت دقیق و صحیح و با توجه به منافع اقتصادی کشور و با توجه به حفظ مالکیت معنوی صاحبان صنایع و کارخانجات، زمینه ساز برگزاری تورهای گردشگری بازدید از صنایع را رونق باشد تا علاوه بر تبلیغ محصول ایرانی و توانمندی های صنایع کشور شرایط جذب سرمایه های خارجی در تجهیز مجدد این کارخانجات فراهم شود.

باکس مطلب

·         نیروگاههای هسته ای ژاپن و ایالات متحده آمریکا در سال 2012 میلادی جزو ده مقصد برتر گردشگران بوده است

·         خرابه های نیروگاه هسته ای چرنوبیل که مدتها پیش بر اثر حادثه از بین رفته بود هم اکنون به عنوان یکی از مقاصد گردشگری اوکراین شناخته شده است .

·         کارخانه لبنیات Gruyere ، معدن نمک Bex و مرکز Victorinox از جمله کارخانجات و شرکت های صنعتی در  اتریش و سوئیس هستند که در سال ۲۰۱۲، مورد توجه گردشگران بین المللی در این دو کشور قرار گرفته اند .

·         کارخانه شکلات سازی Cailler در کشور سوییس در سال مالی 2012 میلادی توانسته ۳۶۲ هزار و ۵۰۰ نفر بازدید کننده داشته باشد.

غبارهای قیمتی گوشه و کنار شهرمان

شاید به تاریخ و شواهدی از آن علاقه مند باشید و شاید هم استشمام بوی کهنگی اجناس برایتان لذت بخش باشد و به دنبال آن راهی کوچه و خیابان و یافتن سمساری ها یا به قول امروزی ها آنتیک فروشی ها شده باشید. جای تردید نیست که وقتی به موزه برای دیدن اجناس قدیمی می روید، این حس را نخواهید داشت، چون آنجا انواع و اقسام دستگاه ها برای محافظت از اجناس تاریخی استفاده شده که نوستالژی ما با اجناس را کاملا مختل کرده است، اما این مغازه ها یا همان آنتیک فروشی های معروف جایی برای نزدیک شدن به خاطراتمان است که جام جم امروز به یکی از آنها در خیابان منوچهری سری زده و از حال و هوای آن می گوید.

از پشت ویترین به مغازه آنتیک فروشی نگاه کردم، ویترینی کاملا ساده و شیک با موکتی سبزرنگ و تعدادی سنگ عتیقه و مقداری نقره دیدم و هنگامی که کمی خم شدم، طبقه پایین ویترین ترجمه ای دقیق از بازار مکاره دیدم؛ قابلمه مسی، اتو ذغالی، کاسه و بشقاب چینی و گوشه ای هم چند شمعدان جاخوش کرده بودند، اما کاملا خاک گرفته و درهم. فهمیدم که درست آمده ام؛ این همان آنتیک فروشی مورد نظر من است.

دو نفر داخل مغازه بودند و به آرامی من هم وارد شدم، اما با باز کردن درب مغازه نسیمی خنک با همان بوی کهنگی به صورتم خورد. پشت سرم درب را بستم و وارد شدم. اگرچه قبلا حضورم را زنگوله بالای در اعلام کرده بود، اما باز هم با صدای بلند اعلام کردم. پیرمردی آراسته سر از روی کتابی که می خواند بلند کرد و گفت: بفرمایید. با کمی من من کردن ظرف نقره ای را نشان دادم و گفتم: قیمت این چند است؟ پیرمرد نگاهی معنی دار کرد و دوباره تکرار کرد بفرمایید؟

تازه فهمیدم کاملا خراب کردم و تصمیم گرفتم صاف و صادق بگویم خبرنگارم و قصد تهیه گزارش دارم. وقتی پیرمرد این نکته را فهمید صندلی لهستانی قدیمی را نشان داد و گفت بنشین. اگرچه منتظر بداخلاقی او بودم، اما با استکان چایی سر صحبت را باز کرد. از خودش که حدود شصت سال است در این حرفه کار می کند و گفت این شغل زندگی من است و پسرم هم در این مغازه کار می کند که تازه نفر دوم داوود پسر آقا حمزه است.

آقا حمزه گفت هرچه می خواهی به اجناس نگاه کن تا برایت راز و رمز آنها را بگویم، اما فقط آن ردیف؛ سمت چپ مغازه درواقع زندگی من است که توجه من به آنها جلب شد. ویترینی سراسری و کاملا تمیز با کلی اجناس قدیمی مثل شمعدانی های شیشه ای، قوری، فنجان، سینی و جااستکانی های نقره، کلاه، درجه های ارتشی، ساعت زنجیردار و البته مقداری سکه بود. جمعا حدود یکصد قطعه بود و آقا حمزه گفت این موزه کوچک من است و از هجده سالگی آنها را جمع کرده ام، اما بقیه اجناس یا امانت هستند یا برای فروش یا خودم خریده ام. از او درباره نحوه چیدن اجناس که تابع هیچ قانونی نبود، پرسیدم و شنیدم این دقیقا همان چینشی است که مردم به دنبال آن هستند. به عقیده این کهنه کار بازار آنتیک فروشی، مردم میان این نابسامانی به دنبال خاطرات و علاقه هایشان هستند که این خود برای من و همکارانم فرصتی استثنایی است که بدون تردید از آن استفاده می کنیم، هرچه به هم ریخته تر و خاک گرفته تر، باارزش تر و جالب توجه.

اگرچه مغازه های آنتیک فروشی تهران به هر حال از قواعدی خاص پیروی می کنند، اما در شهرستان ها حتی خبری از مغازه نیست؛ بلکه حجره یا دکانی بدون ویترین فروشنده تاریخ است. نه ویترینی و نه نظافتی؛ به طور کلی می توان گفت که برخی از این مغازه ها یا دکان ها کاملا فراموش شده به نظر می رسند، حال آن که آنهایی که باید جلب این بی قانونی می شوند و زندگی در جریان است.

اما نکته جالب درباره همه همکاران من این است که چه جوان و چه پیشکسوت خود کتابچه ناطق تاریخ هستند و تاریخچه کوچک ترین جنس خود تا باارزش ترین آنها را می دانند. حمزه ادامه داد برخی از این تاریخچه سینه به سینه منتقل می شود، برخی هم مستند است و قابل انکار یا دخالت نیست، اما به هر حال همه ما پس از چند سال صاحب نظر می شویم و گاهی هم این دانسته هایمان است که به تجارتمان رونق می دهد.

به حمزه گفتم من حدود دو ساعت است که داخل مغازه شما هستم، اما مراجعه کنندای نداشتی که پاسخ داد خاک خوردن این کار لذت بخش است و با دست به شانه من زد و گفت مشتری من شاید امسال هم نیاید اما وقتی آمد من از آن معامله سود خواهم برد، چون ارزش جنس من هم همانند گذشته نیست. گفت من همین حالا اگر اجناس داخل مغازه را بفروشم حدود یک میلیارد پول گیرم خواهم آمد و اگر به حساب بانکی واریز کنم و سود بگیرم برایم کافی است، اما همین ور رفتن با اجناس خاک گرفته و قدیمی است که باعث جانگرفتم شده.

گاهی اوقات هیچ علاقه ای به فروش اجناس ندارم، اما اصرار مشتری و البته نیاز مالی است که مرا راضی به دل کندن از اجناس داخل مغازه می کند، به هر حال هوای این مغازه برایم آرامش بخش است و امیدوارم پسرم هم با استشمام این هوا انرژی بگیرد.

وقتی کارم تمام شد و قصد ترک مغازه را داشتم، آقای حمزه یک اسکناس 5 ریالی قدیمی را برداشت و داخل پاکت گذاشت و به یادگار به من داد.

فصل داغ اردوهای تابستانی

تغییر فرهنگ کسب و کار مدیران آینده با برگزاری اردوهای تابستانی

برای بسیاری از دانش آموزان، اردوهای تابستانی محلی برای تجدید دیدارها است. اما اغلب این مراکز برای توسعه توانایی های فیزیکی و ذهنی کودکان هم برنامه دارند. اما آیا چنین مراکزی می توانند همزمان، کارکردی آموزشی و تفریحی داشته باشند؟ فرستادن کودکان به اردوهای تابستانی در بسیاری از کشورها، سنتی عامه پسند است اما اکثر این مراکز در حال حاضر به جز تفریح، برنامه هایی هم برای پوپایی ذهن دانش آموزان ارائه می کنند.  ایران هم به عنوان کشوری که از گذشته در این زمینه فعال بوده فعالیت هایی قابل توجه برای آشنایی کودکان با فرهنگ ، آداب و رسوم یا حتی تصمیم گیری رشته تحصیلی آینده دانش آموزان داشته است اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که می توان با استفاده از تجارب دیگر کشورها در این زمینه ، آینده روشن را برای فرزندان نمان رقم بزنیم .

در این بخش فرهنگی از کسب و کار نگاهی به اثرات و امکانات موجود در این اروگاهها در سایر نقاط جهان خواهیم انداخت تا شاید بتوان راهکاری مناسب برای تابستانی بعدی دانش آموزان به مسئولین ارایه نماییم.

آمریکا: نوجوانان در قالب اردو به دیدار ماقبل تاریخ می روند

در پای رشته کوههای راکی در دِنوِر، مرکز ایالت کُلُرادوی آمریکا، کودکان بر روی فسیل های برجای مانده از دایناسورها مطالعه می کنند. مزیت این کار در این است که کودکان بعنوان مثال می توانند قرار گرفتن در کنار یک ایگوآنادون، دایناسورپرنده دوران پیش از تاریخ را در ذهن خود مجسم کنند.

دانش آموزان هر روز از منطقه متفاوتی بازدید می کنند و چیزهای بیشتری درباره زمین شناسی و دوران دایناسورها یاد می گیرند. این اطلاعات شامل شکل زندگی و گوشتخواری تیرانوسورهای دوره کرتاسه و مطالب بسیار جذاب دیگر می شود. اینگونه است که بسیاری از دانش آموزان علاقمند می شوند در آینده تحصیلات خود را در این زمینه ادامه بدهند.

قالبگیری دندانهای دایناسورها با گچ و یا پی بردن به نحوه تشکیل فسیل ها از فعالیت های دیگر دانش آموزان در این کلاسهاست. والدین رضایت دارند و احساس می کنند فعالیت های تابستانی بر کودکانشان اثر مفیدی می گذارد.

در پایان روز، دانش آموزان فسیل های دست ساز خود را نشان می دهند و به بهترین کار جایزه داده می شود.

ایتالیا: استفاده از املاک مصادره شده مافیا بعنوان اردوگاه تابستانی

بخشی از املاک میشل زازا، یکی از اعضای قدرتمند کامورا (سازمانی مافیایی در منطقه ناپل درجنوب ایتالیا)، بعنوان محلی برای اردوی تابستانی جوانان در نظر گرفته شده است. طی سالهای ۱۹۶۰ و ۷۰ میلادی، او از این مکان یک باند قاچاق بین المللی سیگار و مواد مخدر را هدایت می کرده است.در سال ۲۰۰۹ دولت املاک او را مصادره کرد و حالا این زمین تبدیل به یک مزرعه تولید محصولات لبنی شده است.

با مدیریت مجموعه «لیبرا» تابستانها در این مکان اردوهای ویژه ای تشکیل می شود. «لیبرا» در سال ۱۹۹۵ در حمایت از افرادی که با مافیا و جرایم سازمان یافته فعالیت می کنند راه اندازی شد و شبکه آن، امروز شامل ۱۲۰۰ انجمن است.

در سال ۱۹۹۵ لیبرا با جمع آوری یک میلیون امضا، پارلمان ایتالیا را برای تصویب قانون «اجازه استفاده اجتماعی» از اموال مصادره شده، تحت فشار قرار داد.

پیش از این در اینجا خون جاری بود و حالا اردوگاه تابستانی لیبرا برقرار است. هر هفته حدود ۹۰ دانش آموز داوطلب، در باروری این زمینها همکاری می کنند.

اوکراین: آموزش از طریق فرهنگ و تمدن کازاک ها

در چرکاسی در مرکز اوکراین بچه ها در اردوگاه تابستانی، لباس های محلی و آبا اجدادی خود را بر تن می کنند و بیشتر با آداب و رسوم سرزمین مادری شان آشنا می شوند. برنامه تابستان امسال، دوره تاریخ قرنهای ۱۴ تا ۱۸ میلادی، آنهم به شکلی عملی و در فضای باز است .

با این کار، کودکان هم تفریح و ورزش می کنند و هم درباره فرهنگ و تمدن کازاک ها یا قزاقهای جنوب روسیه چیزهای بیشتری یاد می گیرند، قومی که در تاریخ اوکراین و روسیه همواره نقش محوری داشته است.

برای هر گروه سنی فعالیت ویژه ای در نظر گرفته شده است و نظم و انضباط خاصی بر اردوگاه حاکم است تا سلسله مراتب زندگی نظامی کازاک ها بیشتر برای کودکان نمود پیدا کند. هفت صبح برپا داده می شود و شرکت در تمرینات بدنی صبحگاهی برای همه اجباریست.

فراگیری آشپزی سنتی قزاق ها هم از جمله فعالیت هایی است که شرکت در آنها برای بچه ها اجباری است و یک روز کامل به آن اختصاص داده شده است.

دست آخر اینکه بچه های ۸ تا ۱۵ ساله می توانند برای شرکت در این دوره ۱۱ روزه ثبت نام کنند. شهریه آن هم حدودا ۳۰۰ یورو در نظر گرفته شده است.

ایران ما چه امکاناتی دارد

در این زمینه می توان به تنوع آب و هوایی بسیار مناسب کشورمان اشاره کرد که می توان از آن به عنوان بهترین عامل رشد و توسعه مراکز اردگاهی کودکان استفاده کنیم اما مهمترین بخشی که می تواند هم اکنون به یاری آینده و اقتصاد کشورمان آیند سرمایه گذاری در اروگاههایی است که کودکان در آن خود به کشت و صنعت می پردازند .

هرچند هنوز ایران در زمینه زیاد فعال نبوده اما تامین غذای آینده کشور و البته کوچک روز افزود روستائیان از روستاها به شهرها می تواند اصلی ترین دلیل برپایی اینگونه اردوگاهها در مناطق روستایی ومستعد کشاورزی باشد . حال آنکه یکی دوسال است شاهد پخش آگهی های تبلیغاتی برای برپایی اردوهای تابستانی کودکان خارج از ایران برای یادگیری زبان های خارجی تا تجربه زندگی بین المللی هستم.

کارشناسان این رشته معتقدند که با برپایی این اردوگاهها علاوه براینکه زمینه ساز فعالیت اقتصادی روستائیان می شود کودکانمان را هم با اهمیت تامین غذا و البته زنده نگهداشتن روستاها برای آینده کشور آشنا می کنیم . بنابراین این اردوگاهها هرگز فقط تفریح و پرکردن اوقات فراغت نیست بلکه می تواند با برگزاری ارودیی چند روزه و ساده آینده مملکتمان را رقم بزنیم.

مجاز یا غیر مجاز مسئله این است

تعدد دفاتر خدمات گردشگری در ایران نشانه رونق نیست!

مدتی است که هرجا و مکانی که نظر می کنید صحبت از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید است و همه منتظر رویدادهای تازه در فضای کسب و کار جامعه هستند. یکی از صنایعی که هم اکنون تشنه تغییرات سازنده است و چشم امید به دولت یازدهم دارد صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی کشورمان است.

همگی می دانیم ایران به عنوان کشوری پرجاذبه در جهان برای گردشگران با جایگاهی یک رقمی از سوی سازمان جهانی گردشگری انتخاب شده است اما هنوز از این امتیاز خود نتوانسته به خوبی استفاده کند و از آنجایی که گوشه کنار دهکده جهانی صنعت گردشگری را صنعتی خصوصی تصور می کنند این مشکل را از بخش خصوصی می دانند حال آنکه ایران کاملا برعکس دیگران عمل کرده است و تا کنون دولت همه کاره این صنعت پولساز جهانی در کشور بوده است که البته معضلات و مشکلاتی هم به میان آمده اما به هرحال نزدیکی پایان دولت دهم سروصدایی مبنی بر خصوصی سازی گردشگری آغاز و بسیار خبرساز شد فارغ از این که مشکلات چیست و برنامه چه معضلاتی به همراه خواهد داشت، به اولین گروه بخش خصوصی در این زمینه به عنوان اصلی ترین ارگان درگیر صنعت گردشگری یعنی آژانس های مسافرتی و دفاتر خدمات هوایی می نگریم.

بسیاری از کارشناسان اولین معضل در عدم موفقیت گردشگری ایران را پس از حضور گسترده دولت ، در تعدد آژانس های گردشگری ایران می دانند که بدون برنامه و صرفا با روابط برای آنها مجوز صادر شده است . طبق آمار موجود هم اکنون حدود دوهزار پروانه فعالیت برای دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی ایران صادر شده که می توان به جرات گفت همین تعداد هم در بازار سفر وگردشگری ایران به صورت غیر قانونی مشغول فعالیت هستند.

با توجه به اظهار نظر همین کارشناسان این تعدد نه به دلیل رشد و رونق گردشگری کشورمان است بلکه برخی از این امتیاز به عنوان پوششی برای دیگر فعالیت خود یعنی جابه جایی ارز یا ارسال بار استفاده می کنند و هم اکنون به بیماری مهلکی برای صنعت گردشگری ایران تبدیل شده اند و دردسری بزرگ را برای این صنعت ضعیف ایران به وجود آورده است.

محمد حسن کرمانی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران در این زمینه می گوید با توجه به حرفه و کارم من هیچ جای دنیا این تعداد آژانس هواپیمایی و دفتر خدمات گردشگری باتوجه به تعداد ورودی گردشگر به منطقه را ندیده ام.

به عقیده وی دولت هم اکنون برای سرو سامان دادن به این معضل باید همانند مسئله صرافی ها ی مجاز و غیر مجاز به شدت پیگیر این موضوع باشد تا غیر مجازها را از بازار کار گردشگری کشور خارج کند.

کرمانی می گوید : اوسط دهه هفتاد بسیاری از افراد بصورت سنتی روی علاقه مذهبی مردم به کربلا ، مشهد یا سوریه حساب می کردند و درخواست تاسیس دفتر می دادند و گروهی هم توجه مردم به بازارهای خارجی و البته تفریحات  را دلیل درخواست تاسیس آژانس مسافرتی عنوان کردند که هر دو گروه بنا به دلایلی کاملا واضح هم اکنون در معضلی به نام رکود گرفتار شده اند .

شرایط کنونی گردشگری ایران و جهان با چند سال پیش کاملا متفاوت شده است و دیدگاه گردشگران نیز به مناسبت این موضوع تغییر کردهاست .  بنابراین باید رویکرد آژانس ها تغییر کنند و همگام با نیاز روز جهان پیش برود که این اتفاق در ایران رخ نداده و همان مدیریت سنتی و قدیمی و از همه مهمتر نا آشنایی باعث عقب ماندگی ، رکود و در نهایت ورشکستگی برخی دراین حرفه شده است.

براساس اطلاعات درصد قابل توجهی از آژانس داران هم اکنون با توجه به مشکلات مالی والبته نوسانات نرخ ارز در کشور چندسالی است که با کاهش بسیار زیاد مسافران روبرو شده اند و فقط به فکر فروش بلیت یا پکیج دیگران افتاده اند . این موضوع بنیه مالی آنها را به سرعت ضعیف کرده و گروهی را وادار به بستن دفاتر خود کرده و برخی را هم در دام بدهکاری انداخته است.

کرمانی می گوید اگر در سطح شهر تهران قدم بزنید و به دفاتر گردشگری توجه کنید همگی خلوت و چراغ خاموش حرکت می کنند حال آنکه در گذشته این دفاتر از شور و حال وصف ناشدنی برخوردار بودند و شیک ترین و بهترین دکوراسیون را برای دفتر خود درنظر می گرفتند ، همین تفاوت بهترین نشانه رکود ومشکلات ریشه ای در صنعت گردشگری ایران است.

نا آگاهی بلای جان آژانس داران

اگر از کوتاهی دولت در کنترل صدور پروانه آژانس ها بگذریم به داخل و بدنه این دفاتر سری بزنیم با توجه به همان عوامل اولیه شاهد حضور گسترده افراد غیر حرفه ای و متخصص در این زمینه هستیم. افرادی که حتی درباره جغرافیای کشور و کشورهای خارجی اطلاعاتی ندارند و صرفا برگه های رنگی مقابلشان یا آگهی روزنامه را مطالعه می کنند و با اندکی افزایش قیمت آن را به مشتری تحویل می دهند .برخی از کادر فنی آژانس ها حتی خودشان یکبار به مقصد توری که می فروشند سفر نکرده اند یا اینکه اصلا هیچ اطلاعی از شرایط و امکانات آن منطقه ندارد تا مسافرشان را نسبت به آن آگاه کنند.

به گفته کرمانی این پدیده کاملا مرسوم شده است که کارمندان غیر متخصص و غیر حرفه ای برخی آژانس ها هر روز صبح که سرکار می آیند اول برگه های فکس ، ایمیل و اس ام اس های خود را چک می کنند تا ببینند چه تورهایی برایشان ارسال شده است بعد از آن با فکر دریافت پورسانت از فروش آن پکیج روزکاری خود را شروع می کنند و بالبخندی شیرین مشتری را وادار به ثبت نام در این تور که هیچ شناختی از آن ندارند ، می کنند.

محمدناصر گلدوست به عنوان عضو هیات مدیره و دبیر انجمن، در این زمینه نیز اظهار نظر می کند : این اولین نشانه غیر حرفه ای بودن برخی از آژانس ها در کشورمان است . گرچه این پدیده یعنی ارایه پکیج مسافرتی به همکاران در دیگر نقاط جهان نیز رواج دارد اما در ایران ما شاهد دلال بازی یا گاهی اوقات وجود مافیایی در این میان هستیم.

وی ادامه می دهد و می گوید فرض کنیم من به عنوان آژانس مادر و برگزار کننده اصلی تور اقدام به خرید صندلی هواپیما به صورت چارتر کرده ام و با هزاران بدبختی هتل مناسب شرایط مسافرانم را یافته ام و با او قرارداد بسته ام ، حالا قصد دارم پکیج خودم را در بازار ایران بفروش برسانم که با تعدد بسیار زیاد آژانس ها در جامعه مواجه می شوم. شما تصور می کنید مسافران کمی که هم اکنون در ایران هستند چند درصد احتمال دارد با من ارتباط بگیرند؟ بنابراین ناچار وارد این چرخه می شوم و درمقابل پرداخت پورسانت به دیگران تور خودم را بفروشم .

این اتفاق دو پیامد برای این صنعت یعنی آژانس داری ایران داشته و دارد، اول اینکه سرمایه و انرژی من از بین رفته و دیگران با استفاده از شرایط بد بازار از آن منفعت می برند و دوم اینکه در این موارد اکثرا حقوق مصرف کننده نادیده گرفته می شود چون فروشنده هیچ اطلاعاتی از امکانات تور مورد نظر ندارد و صرفا جملات چاپ شده روی کاغذ را با کمی تغییرات تحویل مشتری می دهد و در نهایت مشتری با پردخت مبلغی بیشتر از مبلغ تور آن را می خرد.

به عنوان مثال سال 1390 تنها در شهر تبریز یکصد مورد شکایت در این زمینه به ثبت رسید که با بررسی آنها مشخص شد در حدود هشتاد  درصد تورهای یاد شده توسط آژانس های واسطه فروخته شده و دفتر برگزار کننده اصلی اصلا در این شهر نیست.

برای حذف دست واسطه ها و عرضه مستیم تورهای استاندارد با همکاری انجمن اقدام به برگزاری جشنواره فروش تور کردیم و با همکاری آژانس های معتبر توانستیم به نتایج خوبی هم برسیم تا اینکه هم از واسطه گری خلاص شویم و هم مشتری بتواند تور مورد نظر خود را با قیمت مناسب خریداری کند.

تورهای مجازی بلای جان آژانس های حقیقی

محمدحسن کرمانی درباره وجود هزاران هزار تبلیغ اینترنتی برای برگزاری تورهای خارجی یا داخلی می گوید : متاسفانه هنوز هیچ قانونی در این زمینه نیست و همین موضوع  برای ما دردسرساز شده و هم بسیاری را در دام کلاهبرداری می کشاند. وی ادامه می دهد مثلا شخصی بااستفاده از اطلاعات خود از کشوری (بخصوص کشورهایی که برای ایرانیان نیاز به دریافت ویزا نیست) و برقراری ارتباط با هتل ها در اینترنت اقدام به انتشار آگهی جهت برگزاری تور می کند . نه دفتر، نه مجوزی هیچ چیزی نیست تا در صورت بروز مشکل بتوان به آن استناد کرد . متاسفانه معمولا مسافران به دلیل تفاوت فاحش قیمتی و البته ناگاهی ، درگیر تبلیغات غیر واقعی این افراد می شود و اقدام به خرید می کنند.

وی ابراز امیدواری می کند که با تغییر مدیریت سازمان میراث فرهنگی این معضل هم در کنار مشکلات دیگر برطرف شود تا شاهد رشد و رونق گردشگری کشورمان باشیم

در خاتمه محمد حسن کرمانی بار دیگر تعدد آژانس های مسافرتی را رونق گردشگری ایران نمی داند بلکه این موضوع را ضعف شدید مدیریت در این شاخه عنوان می کند و می گوید: امیدوارم مطالبات بخش خصوصی بخصوص در بخش گردشگری در این دولت محقق شود که به عقیده من اولین گام بررسی مجوز مجدد آژانس هاست و جلوگیری از فعالیت غیرمجاز ها چه در دنیای حقیقی و چه در اینترنت است.

عماد عزتی

گردشگری ایران ؛ امسال هم بدون برند !

 روز جهانی گردشگری در راه است

هر سال اوایل مهرماه در دنیای سفر و گردشگری حال و هوای دیگری حکمفرماست و جنب و جوش خاصی دست اندرکاران این صنعت را در بر می گیرد و بسیاری از گردشگران حرفه ای سراسر جهان نیز در این دوره بار سفر می بندند، چون بیست و هفتم سپتامبر هر سال روز جهانی گردشگری از سوی سازمان جهانی گردشگری انتخاب شده و بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر تخفیفات ویژه ای در این روز برای مهمانان خود در نظر می گیرند.

روز جهانی گردشگری از سوی سازمان جهانی گردشگری از سال 1970 تا کنون سراسر جهان جشن گرفته می شود و بسیاری را دور هم جمع می کند، اما یکی از این جشن ها بسیار مشهور تر و معروف تر است که همه کشورها قصد دارند با تمام دارایی خود در آن حاضر شوند.

امسال یعنی سال 2013 میلادی هم سازمان جهانی گردشگری مالدیو را با توجه به شعار انتخاب شده برای روز جهانی گردشگری سال 2013  که « گردشگری و آب: محافظت از آینده مشترکمان» است ، انتخاب کرده بدون درنظر گرفتن علت انتخاب این شعار از سوی سازمان جهانی گردشگری در میابیم که بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر نیز با توجه به انتخاب این شعار از سوی سازمان جهانی گردشگری سعی دارند جاذبه های آبی خود را به جهان معرفی کنند و آنهایی هم که از این جاذبه محروم هستند با تمام تلاش سعی کرده اند با استفاده از تاریخ و تمدن خود نظر گردشگران را جلب کنند. اما ایران که هر دو پتانسیل یعنی هم جاذبه های دریایی و هم جاذبه های تاریخی را کنار هم دارد برای این روز خاص چگونه آماده شده است؟

همانطور که می دانیم ایران از سوی همین سازمان به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه جهان برای گردشگران بین المللی معرفی شده اما آیا واقعا ایران با توجه به این امتیاز، مناسب به استقبال این روز رفته است؟ اگر از برگزاری جشن های استانی یا برنامه های جنبی سازمان میراث فرهنگی در کشورمان بگذریم اصلی ترین کار که انتخاب برندی ملی برای حضور گسترده در جشن های این روز خارج از مرزهاست کشورمان چه کرده است؟

شواهد اینگونه است که ایران هنوز در انتخاب برندی ملی برای گردشگری خود جدی عمل نکرده است در حالی که به گفته محمدرضا فرزین، استاد دانشگاه وفعال عرصه گردشگری : «برند در صنعت گردشگری نشانه ای است که باید موجب شناسایی مقصد شود.» که ظاهرا ایران با توجه به همین کمبود ، هنوز به عنوان مقصدی ناشناخته برای گردشگران بین المللی باقی مانده است.

 وی وجود شرکت های اندک گردشگری ، مراکز تفریحی و اقامتی اندک، مشارکت پایین و کمرنگ بخش دولتی و خصوصی و مشارکت اندک بخش غیر دولتی با تعاونی ها را از عوامل بسیار مهم در این ناکامی می داندو می افزاید: برندسازی در این صنعت می توان به خودی خود باعث از بین رفتن یا کمرنگ شدن تمامی مشکلات یاد شده در صنعت گردشگری ایران شود و در نهایت صنعت گردشگری ما به جایگاه واقعی خود برسد.

در این زمینه یعنی برندسازی می توان به کشور همسایه ایران یعنی ترکیه اشاره کرد از نظر صنعت گردشگری سالها از ایران جلوتر است و تاکنون توانسته بسیار موفق عمل کند ، این کشور تنها در سال 2012 میلادی طبق گزارش سازمان جهانگردی ترکیه حدود 50 میلیون یورو برای تبلیغ برندسازی و تبلیغ آن در بازارهای هدفش هزینه کرده است. از جمله اقداماتی که این کشور انجام داده می توان به ساخت برنامه های تلویزیونی از جاذبه های طبیعی و تاریخی ترکیه، حضور گسترده و سازنده در بازارهای هدف، چاپ و انتشار بروشورهای مختلف گردشگری و توزیع آنها در بازارهای عمده هدفش اشاره کرد. اما اخیرا پا را فراتر از این گذاشته و با ساخت سریال های تلویزیونی جذاب خود، سعی دارد علاوه بر معرفی فرهنگ و آداب سنن ترکیه جاذبه ها و شهرهای گردشگرپذیرش را به سراسر جهان معرفی نماید در حالی که ایران به گفته مسئولان گردشگری کشور به دلیل کمبود بودجه حتی از بسیاری از نمایشگاه های بین المللی گردشگری که سراسر جهان برگزار می شود نیز جا مانده است.

همگان می دانیم که صنعت گردشگری به عنوان صادرات نامرئی در جهان امروزی ما به کارزاری تبدیل شده که همه قصد موفقیت در آن را دارند؛ کارزاری که دبیر سمینار و جشنواره برند ، فرزاد مقدم در باره آن می گوید: جنگ امروز صنعت گردشگری متمرکز بر جاذبه ها و توانمندی های مقصد گردشگری نیست بلکه روی برندهای این کشورها تمرکز کرده است. به عقیده وی بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر هم اکنون با سرمایه گذاری های هنگفت در زمینه برندسازی برای صنعت گردشگری خودشان حضوری بسیار پررنگ در رسانه ها و بخصوص فضای مجازی دارند در حالی که هیچ خبری از ایران با اینهمه جاذبه اش نیست.

 به عقیده وی برند در صنعت گردشگری در ذهن گردشگران یعنی کیفیت خدمات و استاندارد قیمت که متاسفانه ایران هنوز برند ملی گردشگری خود را به جامعه بین المللی معرفی نکرده و صرفا به تحرکاتی بسیار پراکنده در گوشه و کنار این سرزمین کهن بسنده کرده است.

دکتر ایمانی خوشخو دیگر فعال دانشگاهی عرصه گردشگری در این زمینه می گوید: اگرچه ایران در استان های خود مثل اصفهان یا جزیره قشم اقدام به برندسازی کرده اما ایران نیازمند برندی ملی برای معرفی ایران است نه معرفی قشم یا اصفهان به صورت انفرادی ایران دربرگیرند جاذبه های بسیاری است که نباید آنها را به دست فراموشی سپرد.

وی در این زمینه اشاره می کند شما با شنیدن نام سرزمین عجایب یاد هندوستان خواهید افتاد نه شهر بمبئی ، یا اینکه اگر نام سرزمین کانگروها را بشنوید نقشه استرالیا را متصور می شود نه شهر سیدنی بنابراین ایران هم باید اینگونه عمل کند تا در صحنه گردشگری خود موفق باشد.

وی ادامه می دهد یکی از مسایل و چالش های پیش روی صنعت گردشگری ایران برند سازی است و متاسفانه متخصصان امر گردشگری نقش برند را در توسعه فضای کسب و کار گردشگری هنوز جدی نگرفته اند به عنوان مثال تصور کنید کشور بنگلادش چه جاذبه ای در برابر ایران باستانی دارد اما با درک اهمیت برند سازی هم اکنون این کشور در جوامع بین المللی گردشگری دارای برند ملی گردشگری است حال آنکه ایران هنوز اندرخم یک کوچه است.

امید است با توجه به رویکرد دولت یازدهم به صنعت گردشگری زمینه تولید برند ملی گردشگری ایران فراهم شود و ایران سربلند در جشن روز جهانی گردشگری حاضر شود. به قول معروف هر وقت ماهی را از آب بگیریم تازه است بنابراین از همین امروز می توان شروع کرد و تا روز جهانی گردشگری ایران بدون برند گردشگری نماند.

نویسنده : عزتی

آمار غلط گردشگری ایران را به بیراهه کشانده


آماری که رمق گردشگری ایران را گرفته

زیرتیتر: آمار نادرست صنعت گردشگری ایران کسب و کار بسیاری را کساد کرده است

 

 

صنعت گردشگری به عنوان یکی از پویا ترین صنایع جهان بسیاری از افراد را به خود جلب کرده است و حجم جابه جایی پول و اطلاعات و تکنولوژی در این صنعت و البته میزان اشتغالزایی در آن چنان گسترده است که گاهی باعث شگفتی دست اندرکاران گردشگری شده است .

طبق آخرین گزارش سازمان جهانی گردشگری در چهار ماه نخست سال 2013 میلادی تعداد 298 میلیون نفر گردشگر بین المللی در سراسر جهان سفر کرده اند که با توجه به آمار سال گذشته در همین دوره شاهد رشدی حدود چهار و سه دهم درصدی بوده ایم .

به گفته طالب رفیع دبیر کل این سازمان ، رشد صنعت گردشگری و تاثیر گذاری آن در صنعت و اقتصاد بین المللی بسیار سریعتر از آنچه تصور می شد رخ داده است که باعث توجه بیش از پیش دست اندرکاران و سرمایه گذاران این بخش در گوشه و کنار جهان شده است.

این اتفاق باعث شده تا اهمیت اطلاعات و آمار دقیق در این صنعت پویا یا همان صادرات نامرئی کشور ها چنان باشد که علاوه بر خصوصی ها ، دولت ها نیز به فکر دست یابی به این اطلاعات و آمار باشند و برای داشتن آنها هزینه کنند.

به عقیده بسیاری از کارشناسان و فعالان گردشگری وجود اطلاعات و آمار دقیق در این صنعت پویا می تواند آینده گردشگری منطقه ای را در دهکده جهانی رقم بزند و موفقیت یا عدم موفقیت آن را تعیین کند. این اهمیت آنچنان بوده که هر سال سازمان جهانی گردشگری نسبت به انتشار این اطلاعات و آمار اقدام می کند و با انتشار کتابچه هایی حاوی این اطلاعات و سعی می کند علاوه بر تعیین سیاست های کلان خود در این زمینه راهنمایی برای بخش خصوصی و سرمایه گذاران این صنعت باشد.

اهمیت این آمار در سال 2013 میلادی با توجه به اینکه سازمان ملل این سال را به پیشنهاد انجمن آمار ایالات متحده و چند انجمن دیگر به عنوان «سال آمار» نامگذاری کرده است بیش از پیش خودنمایی می کند. چون این سازمان از کلیه دولت ها و ارگانها یا سازمانهای بین المللی خواسته با توجه به این نام فعالیت هایی را ترتیب دهند تا اهمیت علم آمار و کاربرد آن در گستره های علمی و کسب و کار ، رسانه ، حکومت و سیاستگذاری ها به نمایش در آید.

از این رو طبق اظهار نظر مقامات سازمان جهانی گردشگری، آمار و اطلاعات شالوده برنامه ریزی و توسعه صنعت گردشگری است و به همین دلیل اهمیت ویژه ای در توسعه آن دارند و این سازمان برای ادامه توسعه و رونق گردشگری ، نسبت به استاندارد سازی مفاهیم یاد شده و استفاده از روشهای آمارگیری نوین تاکید داشته و دارد.

میزان درآمد این صنعت ، افراد شاغل آن ، تعداد صنایع درگیر گردشگری و میزان اقامت گردشگران در نقاط مختلف جهان اکثرا اطلاعاتی بسیار ساده اما کیدی برای صنعت گردشگری است و هرچه کشوری در این صنعت رشد کرده باشد شاهد وجود اطلاعات و آمار دقیق تری از این صنعت در مجامع بین المللی هستیم.

طبق آمار سازمان جهانی گردشگری در سال 2009 میلادی حدود 193 میلیون نفر سراسر جهان در صنعت گردشگری مشغول به کار بوده اند که این آمار بیانگر یک نفر شاغل در مقابل هر دوازده و چهاردهم فرصت شغلی بوده است . اما این آمار در سال 2010 میلادی به رقمی بالغ بر 6/251 میلیون شغل رسید و هر یازده نفر فرصت شغلی یکی به گردشگری رسید و در نهایت سال 2012 میلادی با توجه به عبور تعداد گردشگران بین المللی از مرز یک میلیارد نفر، به رقم یک شغل در مقابل هر نه و هفت دهم فرصت شغلی در جهان نزدیک شد.

نگاهی سطحی و گذرا به این آمار جایگاه صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی را در قرن حاضر  برایمان مشخص می کند و بیانگر این است که صادرات نامرئی تا چه اندازه به دریافت اطلاعات و آمار دقیق نیازمند بوده و هست که متاسفانه ایران با توجه به این همه جاذبه و پتانسیل گردشگری خود در این صنعت هنوز به اهمیت ارایه آمار دقیق و صحیح برای رشد گردشگری و توسعه آن پی نبرده است.

به صورتی که اعلام آمار و ارقامی غیر واقعی از سوی مسئولان و دست اندرکاران دولتی گردشگری ایران اواخر سال 1391 و ابتدای سال 1392 باعث اعتراض بسیاری از فعالان خصوصی این عرصه شد و مشکلاتی هم در برنامه ریزی های آنها به وجود آورد.

در این زمینه مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی در زمینه اهمیت آمار در توسعه صنعت گردشگری کشورها اینگونه اظهار نظر می کند و می گوید : آمار غیر واقعی در صنعت گردشگری سمی مهلک برای آینده و توسعه آن است و ایران به عنوان کشوری پرجاذبه در منطقه هنوز آمار دقیقی از صنعت گردشگری در اختیار ندارد، بصورتی که ارایه آمارهای متفاوت درباره گردشگری ایران از سوی مقامات مسئول در این امر حتی سازمان های بین المللی را به اشتباه انداخته و در بسیاری از جداول و نمودارهای بین المللی وقتی به نام ایران می رسیم برای چند سال گذشته هیچ اطلاعاتی نمی بینیم و آخرین اطلاعات و آمار مربوط به اوایل دهه هشتاد است.

اردشیر اروجی، به آمار غیر واقعی نوروز 1392 اشاره می کند و می گوید: اعلام شد که نوروز امسال 11 میلیون گردشگر وارد استان خراسان رضوی شده ، اما اتحادیه هتلداران اعلام کرد که این استان طی پیک سفرهای نوروزی دارای ضریب اشغال هتل حدود 70 درصد بوده است . با مقایسه ارقام موجود متوجه می شویم که بسیاری از مسافران در کمپ ها یا مراکز اقامتی دیگری مثل مدارس یا آپارتمان های خصوصی اقامت کرده اند که ابهام ویرانگر بین این اعداد و ارقام باعث می شود هیچ تصویر روشنی برای آینده گردشگری استان نداشته باشیم و نتوانیم برای توسعه آن برنامه ریزی کنیم.

وی درباره خطر اعلام آمار غلط و غیر کارشناسی در صنعت گردشگری می گوید: همه می دانیم که سرمایه گذاران در هر صنعتی ، برای سرمایه گذاری ابتدا به آمار موجود در صنف خود مراجعه می کنند و سپس اقدام می کنند؛ صنعت گردشگری هم از دیگر صنایع مستثنی نیست اگر سرمایه گذار خصوصی به آمار گردشگری ورودی استان خراسان رضوی نگاه کند این تصور را خواهد داشت که سرمایه گذاری در زمینه مراکز اقامتی استان خراسان رضوی به صرفه است و تقاضای تاسیس هتل یا هتل آپارتمان را می دهد حال آنکه طبق استاندارد اگر بخواهیم هتلی را سودآور بشناسیم باید ضریب اشغال آن بالاتر از 75 درصد باشد در صورتی که در خراسان رضوی 70 درصد بوده این یعنی ضرر و در نهایت ورشکستگی اقامتگاه در آینده ای نزدیک ؛ این حقیقت باعث می شود تمام حساب و کتابهای سرمایه گذار را برهم خواهد زد.

من اعتقاد دارم آمار غلط در صنعت گردشگری را می توان سم مهلکی تعبیر کرد که باعث نابودی فرد می شود، در ایران با این رویداد مواجه شده ایم و آمار غیر کارشناسی و سلیقه ای زیان غیر قابل جبرانی به گردشگری کشور زده است. اما هنوز متوجه آن نشده ایم و همچنان به آمار ارایه شده دلخوش کرده ایم و نسبت به همان آمار برنامه ریزی کرده ایم.

دیگر فعالان عرصه گردشگری نیز آمار غلط را بلای جان گردشگری ایران می دانند و عنوان می کنند معمولا متولی گردشگری کشورها و یا هتل ها بهترین آمار را برای صنعت گردشگری تامین می کنند اما در کشور ما دو ارگان غیر مرتبط مثل نیروی انتظامی و وزارت امورخارجه این آمار را استخراج می کنند و به عنوان ملاک سنجش صنعت گردشگری به دیگر مراکز اعلام می کند.

به این ترتیب حتی کارشناسان یا ساکنان مرزی کشورهای همسایه که مجبور هستند برای دید و بازدید اقوام خود از مرزهای ایران عبور کنند جزو آمار گردشگران ثبت شده اند. در این زمینه می توان به مرز جلفا اشاره کرد که بسیاری از ساکنان جنوب کشور آذربایجان به دلیل اینکه کشور ارمنستان به نوعی مانع از سفر آنها به شرق کشورشان شده مجبور هستند از مرز ایران وارد و دوباره به کشور خودشان وارد شوند و در این فرایند دوبار (2 بار)  در آمار گردشگران ورودی کشورمان محاسبه خواهند شد این یعنی آمار غیر واقعی، یا اینکه ما آماری از گردشگران ونزوئلایی در ایران داریم در حالی هیچ شرکت یا موسسه گردشگری حتی یک نفر از آنها را تاکنون ندیده است چون همگی آنها افراد دولتی یا کارشناسان تجاری بوده اند نه گردشگر.!

این فعالان عرصه گردشگری عدم وجود اطلاعات و آمار غلط راحتی از بروز ناآرامی در کشوری گردشگرپذیر یا بی نظمی در اقتصاد آن مهلک تر می دانند و امیدوارند که با روی کار آمدن دولت یازدهم شرایط برای توسعه گردشگری ایران آنچنان که باید و شاید رشد و توسعه یابد.

در این زمینه یعنی اهمیت آمار در صنعت گردشگری ایران اسماعیل قادری ، مدرس جهانگردی نیز می گوید: متاسفانه در ایران هرخارجی را که از مرزها می گذرد گردشگر می نامیم در حالی که گردشگر طبق مفاهیم بین المللی تعریفی خاص دارد و باید دارای شرایط خاصی باشد تا در آمار صنعت گردشگری ثبت شود.

این مدرس دانشگاه عنوان می کند: ایران حتی تیم های ورزشی یا کارشناسان فنی شرکت ها و دیپلمات ها را هم که وارد کشور می شوند را جزو آمار گردشگران ورودی عنوان می کنند در حالی که این افراد کوچکترین منافعی برای چرخه اقتصاد گردشگری ایران ندارند بلکه فقط هزینه ساز هستند.

حمید ضرغام، کارشناس برنامه ریزی توسعه در این باره می گوید: نظام آمار و داشتن اطلاعات صحیح اولین گام در صنعت گردشگری یا هر صنعت دیگر است و حالا که صحبت که گردشگری شده اهمیت آن برای ایران به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه برای گردشگران دو چندان خواهد شد.

این کارشناس اجرای پروژه های جدید و جلب نظر سرمایه گذاران یا حتی جذب گردشگران را منوط به ارایه آمار دقیق و البته صحیح می داند و می گوید: اگر چه ایران مدت هاست که از توسعه گردشگری سخن می گوید ولی چون هیچ آمار دقیقی از هیچ یک از بخش های صنعت گردشگری کشور در دست نیست در این زمینه نتوانسته نتیجه خوبی به دست آورد. بنابراین حرکت ملموسی در این زمینه صورت نگرفته است و هنوز به قول معروف اندرخم یک کوچه ایم ، در حالی که ترکیه یا امارات که سالها از ایران عقب بودند اکنون در گردشگری سالها از ما پیش افتاده اند .

وی می افزاید هرچند طبق شواهد هزینه هنگفتی علاوه بر نیروی انسانی به کار گرفته شده تا آماری در این زمینه تهیه شود اما به دلیل اصولی نبودن و به کار گیری مدیرانی که کوچکترین اهمیت و ارزشی برای آمار غایل نیستند. گردشگری ما راه بجایی نبرده است .

احمدی صاحب یکی از آژانس های مسافرتی تهران نیز اینگونه اظهار نظر می کند و می گوید: در واقع اصلی ترین ارکان گردشگری هر کشور بخش خصوصی این صنعت است و اکنون که سال آمار معرفی شده و دولت جدید روحانی با شعار توسعه صنعت گردشگری، تازه فعالیت خود را آغاز کرده بهترین کار برای نجات صنعت گردشگری ایران که حدود نیم قرن از گردشگری کشورهای همسایه خود عقب افتاده است؛ تنظیم و تدوین آمار دقیق از موقعیت کنونی و توانایی های صنعت گردشگری کشور است تا با توجه به آن دولت مدیریت کلان خود را برای توسعه این صنعت آغاز کند و بخش خصوصی هم برای به حرکت در آوردن چرخ اقتصاد گردشگری شرایط را مهیا کند.

عماد عزتی

14/5/92

 

 

 

مصاحبه با سفیر سوئد

مصاحبه با سفیر سوئد

سوئد یا سرزمین دریاچه‌ها همیشه در ذهن ما نمادی از زیبایی و سرما بوده است. تفریحات زمستانی، آفتاب نیمه شب، هتل یخی و زیبایی‌های تابستانی این کشور باعث شده که سالانه حدود 16 میلیون گردشگر به این کشور در شمال قاره سبز سفر کنند. با این توصیف بسیاری از ماجراجویان و گردشگران ایرانی نیز علاقه‌مند به دیدن جاذبه‌های این سرزمین هستند، اما این بار چمدان قصد دارد دیدنی‌های ایران زمین را از زبان عالی‌رتبه‌ترین مقام سوئدی ساکن ایران یعنی سفیر چهل و نه ساله این سرزمین زیبا، آقای پیتر تیلر peter tejler بشنود. وی برای نخستین بار سال 1992 میلادی از ایران بازدید کرده است ولی اکنون حدود ده ماه است که به عنوان سفیر سئود وارد خاک ایران شده و با رویی گشاده و باز به سئوالات چمدانی ما پاسخ داد.

قبل از ایران در چه کشوری ماموریت داشتید؟

آفریقای جنوبی و پاکستان.

از چه شهرهای ایران تاکنون بازدید کرده‌اید؟

قم، کاشان، اصفهان، شیراز، همدان، مشهد و یزد.

کدام شهر ایران را بهترین شهر گردشگری ایران می‌دانید؟

به عقیده من، اصفهان شهره خاص و عام است، بنابراین معمولا نام این شهر بر سر زبان‌هاست.

آیا شما خودتان در ایران رانندگی می‌کنید؟

تا جایی که شرایط اجازه بدهد بله من خودم رانندگی می‌کنم، ولی هنگام دیدارها و ملاقات‌های رسمی شرایط و موقعیت دیپلماتیک را رعایت می‌کنم.

شنیدم رانندگی در سوئد کاملا قانونمند است. نظر شما درباره رانندگان ایرانی چیست؟

من در کشورهای زیادی رانندگی کرده‌ام و به عقیده من هر کشوری شرایط خاص خودش را دارد، ولی به نظرم ایرانی‌ها کاملا متفاوت از دیگران رانندگی می‌کنند. رانندگان ایرانی به سبک ایرانی رانندگی می‌کنند.

اصلی‌ترین تفاوتی که در رانندگی ایرانی‌ها دیدید، چه بوده؟

رانندگان ایرانی در یک خط رانندگی نمی‌کنند، یعنی هرگز به خط‌کشی خیابان‌ها توجه نمی‌کنند.

نظر شما درباره جاده‌های ایران چیست؟

همان‌طور که قبلا هم گفتم من در کشورهای مختلفی رانندگی کردم، به طور کلی جاده‌های ایران بخصوص جاده‌های اصلی از شرایط ایده‌آل و مناسب برخوردار هستند، اما در جاده‌های فرعی بدون تردید مشکلاتی دیده می‌شود که این موضوع در دیگر مناطق جهان هم دیده می‌شود.

نظر شما درباره علائم راهنمایی و رانندگی ایران چیست؟

امتیاز ویژه تابلوهای رانندگی در جاده‌های ایران، نوشته‌های انگلیسی آنهاست که برای هر گردشگری جلب توجه می‌کند، به عنوان مثال من در سوریه این امکان را ندیدم. تابلوها به زبان عربی بودند، اما در جاده‌های ایران بیشتر مناطق دوزبانه هستند.

به اصفهان سفر کردید، چه چیز اصفهان برای شما جالب بود؟

ابنیه تاریخی بخصوص مساجد این شهر برای من و البته فکر کنم براید تمام گردشگران خارجی جالب و جذاب باشد.

نظر شما درباره سطح زبان انگلیسی در این شهر گردشگرپذیر یعنی اصفهان چیست؟

فکر می‌کنم فقط در مناطق گردشگرپذیر کسبه می‌توانند خوب با گردشگران ارتباط برقرار کنند. در دیگر مناطق شهر شاید ارتباط برقرار کردن با مردم کمی دشوار باشد. به عنوان مثال اطراف میدان نقش جهان هیچ مشکلی نیست، اما اگر چند خیابان از این میدان دور شویم و به مناطق بومی سری بزنی، شاید درصد کمی از مردم بتوانند متوجه خواسته گردشگران خارجی بشوند. به عقیده من، این نقص بزرگی برای یکی از شهرهای مهم گردشگرپذیر ایران است.

خوب شاید فقط این مناطق برای گردشگران جذاب است. آنجا هم که مشکلی نیست. نظر شما در این باره چیست؟

ببینید گردشگری یک صنعت است و در این صنعت رقابت شدیدی هم در حال برگزاری است. اگر باور کنیم که گردشگری یک صنعت پویاست، باید این موضوع را هم دریابیم. چون گردشگران وقتی به شهری سفر می‌کنند، فقط در مناطق معروف اقامت نخواهند کرد؛ بلکه بسیاری از آنها با یک کوله‌پشتی به راه می‌افتند تا واقعیت فرهنگ آن کشور را دریابند. بنابراین دانستن زبان و ارتباط برقرار کردن با گردشگران برای رونق این صنعت بسیار لازم و اجباری است. بسیار اتفاق افتاده که حتی در دورافتاده‌ترین نقاط کشورهای گردشگرپذیر، حضور گردشگران را دیده‌ایم، البته نمی‌توان انتظار داشت که کل مردم بتوانند با گردشگران ارتباط برقرار کنند، ولی‌ باید توجه داشت که اگر قصد موفقیت در این صنعت را داریم، باید به نیازهای گردشگران توجه داشته باشیم.

نظر شما درباره شعرای معروف ایران مثل حافظ و سعدی چیست؟

همان‌طور که قبلا اشاره کردم، به شیراز سفر کرده‌ام، خوب بدون تردید از مقبره این دو شاعر بزرگ ایران هم بازدید کرده‌ام. هیچ‌کس نمی‌تواند نقش تاثیرگذار این دو شاعر بزرگ را در فرهنگ و تمدن ایران نادیده بگیرد. اگر از دوستداران شعر و ادب بگذریم، بسیاری از گردشگران خواهان بازدید از این دو مقبره هستند، چون هر دوی آنها شهرت جهانی دارند و علاوه بر مردم ایران بسیاری هم شیفته خود کرده‌اند.

به عقیده شما، این دو آرامگاه نقش مهمی در گردشگری مناطق دارند؟

جای هیچ تردید نیست که این دو باعث رونق گردشگری منطقه شده است، اما هرگز نباید فراموش کنیم که دو یا سه جاذبه اینچنینی برای موفقیت گردشگری منطقه هرگز کافی نیست، بلکه می‌تواند عاملی برای موفقیت باشد، پس این دو جاذبه در کنار دیگر جاذبه‌ها موفق هستند.

به نظر شما، گردشگران چطور دوباره به یک کشور جذب می‌شوند؟

صنعت گردشگری چرخه‌ای مشخص است که از بازاریابی تا خدمات تقسیم‌بندی شده، بنابراین اگر بتوان پس از جلب نظر گردشگران، سرویس‌دهی مناسبی به آنها داشته باشیم، بدون تردید آنها دوباره به جاذبه‌های کشورمان جلب خواهند شد. نباید هرگز به اماکن تاریخی یا هتل‌های فعلی خودمان فکر کنیم؛ بلکه جاذبه‌های نوین و شرایط جدید باعث می‌شود تا گردشگران همیشه به فکر سفری دوباره به کشوری که قبلا سفر کردند، باشند.

آیا نمونه‌ای هم دارید؟

بله در کشور من این اتفاق افتاده، به عنوان مثال مراکز خرید، امکانات تفریحی جدید و ارزانقیمت علاوه بر تشویق گردشگران داخلی، دیگران بخصوص کشورهای اطراف را وادار به بستن چمدان می‌کند.

بسیاری از گردشگران بارها و بارها از کشورهای اطراف سوئد وارد کشور من شده‌اند تا از خرید خود لذت ببرند. بنابراین فقط اماکن تاریخی و هتل‌ها نیستند که باعث جذب دوباره گردشگران به منطقه‌ای خاص می‌شوند.

به خرید ارزان اشاره کردید، لطفا بیشتر توضیح دهید.

هرسال تعداد زیادی از گردشگران هلندی، آلمانی و فنلاندی برای خرید با قیمت مناسب اجناس مورد نیازشان از مرزهای سوئد وارد کشور من می‌شوند و فقط یک چادر مسافرتی همراه دارند. این موضوع بیانگر این است که این گروه هرگز برای اقامت در هتل‌های پنج‌ستاره به سوئد نیامده‌اند و فقط برای یکی دو روز و خرید مناسب به کشور من سفر کرده‌اند؛ کاری به اماکن تاریخی و جاذبه‌های دیگر هم نخواهند داشت، بنابراین مزیت جلب نظر گردشگران با فروشگاه‌های بزرگ و جشنواره خرید در جلب نظر گردشگران بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

نظرتان درباره میوه های ایران چیست؟

محصولات کشاورزی ایران بسیار سالم و خیلی خوشمزه هستند، بخصوص محصولات باغی، طعم میوه های ایران واقعا خوشمزه است. بهترین محصولی که من از ایران مصرف می کنم و می شناسم برنج ایرانی است که عطر و طعم آن واقعا بی نظیر است.

نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟

اگر از شهرت و جایگاه صنایع دستی ایران بگذریم، باید به کل تولیدات محلی هر کشور اهمیت دهیم، چون یکی از عوامل موثر جلب نظر گردشگران همین تولیدات است. صنایع دستی، غذاها، پوشش و به طور کلی هر چیزی که مختص منطقه ای خاص از کشور باشد، برای گردشگران جذاب و دیدنی خواهد بود.

نظرتان درباره حمل و نقل عمومی ایران چیست؟

شرایط حمل و نقل عمومی ایران به عقیده سفیر سوئد مناسب است، اما می گوید اگر قصد توسعه گردشگری را دارید، باید به حمل و نقل ارزانقیمت مثل قطار بیشتر فکر کنید، چون بیشتر گردشگران نگران هزینه حمل و نقل و جابجایی در مقصد خود هستند. من به عنوان یکی از مهمانان همایش توسعه حمل و نقل ریلی اخیر بودم. به عقیده من، باید به حمل و نقل ریلی در ایران  بیشتر توجه کنیم، چون ارزان ترین وسیله حمل و نقل است.

نظر شما درباره متروی تهران چیست؟

من خودم از این وسیله استفاده می کنم. به عقیده من تنها راه دوری از ترافیک تهران، توسعه مترو در آن است. تهران باید تحت پوشش کامل خطوط مترو باشد تا از بار ترافیکش و آلودگی هوای آن کاسته شود.

حمل و نقل هوایی ایران را چطور دیدید؟

مناسب و قابل اعتماد است.

آیا دوچرخه سواری می کنید؟

بله. من در کشورم و محل تولدم همیشه با دوچرخه برای انجام کارهایم می‌روم. همان طور که می‌دانید سوئد یکی از کشورهایی است که بیشتر شهروندانش از دوچرخه برای رسیدن به محل کار خود یا خرید رفتن استفاده می‌کنند.

چه تعداد ایرانی از کشور شما دیدن می‌کنند؟

حدود یکصد هزار ایرانی در سوئد زندگی می‌کنند که خانواده آنها همیشه به سوئد سفر می‌کنند، اما در مورد گردشگران نمی‌توان عدد دقیقی ارائه کرد، چون کشور من عضو منطقه شنگن است، بنابراین شاید بسیاری از ویزاهای توریستی که در سفارت سوئد صادر می‌شود، مقصد اصلی آنها کشور من نباشد و همچنین برعکس بسیاری از ویزاهایی که برای دیگر کشورهای عضو صادر می‌شود، ممکن است به سوئد سفر کنند. بنابراین هرگز عدد دقیقی نخواهیم داشت، اما به طور کلی سوئد 16 میلیون گردشگر را سال گذشته پذیرایی کرده است.

نظر شما درباره رستوران‌ها و نقش آنها در توسعه گردشگری چیست؟

خوردن غذای خوشمزه بخش مهمی از سفر گردشگران است، اما نباید فقط به فکر غذاهای محلی باشیم، چون این موضوع باعث محدودیت گردشگران می‌شود. به عنوان مثال وقتی من در سوئد هستم، علاقه دارم غذای ایتالیایی را امتحان کنم، بنابراین باید غذاهای بین‌المللی در دسترس گردشگران باشد.

نظر شما درباره رستوران‌های ایرانی چیست؟

بزرگ‌ترین مزیت ایران رستوران‌هایش است، اما اشکال عمده این رستوران‌ها این است که بیشتر به غذاهای ایرانی توجه شده و اشکال دیگر این‌که وقتی به رستوران‌های محلی مراجعه می‌کنیم، منوی انگلیسی در دسترس نیست، اما به عقیده من تعداد رستوران‌هایی که غذاهایی بین‌المللی سرو می‌کنند، بسیار کم و نامتوازن با تعداد گردشگران یا علاقه‌مندان به غذاهای بین‌المللی است.

اگر قصد سفر داشته باشید، ترجیح می‌دهید از خدمات آژانس‌های مسافرتی استفاده کنید یا خودتان سفرتان را مدیریت خواهید کرد؟

به طور کلی من علاقه‌مندم سفرهایم را خودم برنامه‌ریزی و مدیریت کنم، بنابراین زیاد نیازی به آژانس‌های هواپیمایی ندارم. البته نباید فراموش کنیم که امروزه خودمان با استفاده از اینترنت می‌توانیم تمام سفرهایمان را برنامه‌ریزی کنیم.

به اینترنت اشاره کردید. به عقیده شما نقش دنیای مجازی در صنعت گردشگری چیست؟

صنعت گردشگری امروزه بدون دنیای مجازی معنای واقعی نخواهد داشت، چون به نوعی گردشگری به دنیای مجازی وابسته شده است. همان‌طور که قبلا گفتم هم‌اکنون می‌توان تمام مراحل سفر از ابتدا تا انتها یعنی خرید و رزرو بلیت، کرایه اتاق یا هتل و حتی بلیت مراکز گردشگری مورد علاقه خودمان را قبل از سفر و در اتاق کارمان تهیه کنیم. پس به عقیده من هرگز گردشگری بدون اینترنت در قرن حاضر هیچ معنی نخواهد یافت.

نظر شما درباره اینترنت در ایران چیست؟

اگر در حالت کلی بخواهید سرعت اینترنت در ایران کند است. اگرچه پوشش آن و کاربران اینترنت ایرانی زیاد هستند، اما سرعت دسترسی به اطلاعات کند صورت می‌گیرد، ولی در بخش گردشگر خیلی ضعیف عمل شده است. به عقیده من ایران اگر قصد موفقیت در صنعت گردشگری خود را دارد، باید به این موضوع هم خوب دقت کنید تا هر دو موضوع یعنی گردشگری و دنیای مجازی در راستای یکدیگر رشد کنند. بسیاری از خدمات اینترنتی گردشگری هم‌اکنون در ایران بسیار ابتدایی صورت می‌گیرد و تا رقابت‌های بین‌المللی فاصله زیادی دارد.

شما به عنوان گردشگر نه به عنوان سفیر کشور سوئد در سفرهایتان ترجیح می‌دهید از هتل‌های لوکس استفاده کنید یا از هتل‌های معمولی؟

من با توجه به شرایط مقصد و البته برنامه سفرهایم، محل اقامت خودم را انتخاب می‌کنم؛ هرچند که اکثر گردشگران سفرهای خود را به گونه‌ای برگزار می‌کنند که کمترین هزینه اقامت و حمل و نقل را داشته باشند، ولی من با توجه به برنامه خودم محل اقامتم را انتخاب می‌کنم. گاهی اقتصادی سفر می‌کنم و گاهی فوق‌لوکس. به عنوان مثال اگر قصد تفریحات ساحلی را داشته باشید،‌ واقعا اقامت در هتل پنج ستاره شاید معنی نداشته باشد، ولی گاهی به قصد بازدید اماکن فرهنگی و تاریخی سفر می‌کنید. پس می‌توان در هتل پنج ستاره هم اقامت داشت. ولی نباید فراموش کنیم که در حال حاضر بسیاری از بک‌پکرها سراسر دنیا سفر می‌کنند و علاقه‌مند هستند کمترین هزینه را داشته باشند.

به هتل و محل اقامت اشاره کردید، نظر شما درباره هتل‌های اصفهان چیست؟

اصفهان به عنوان یکی از شهرهای گردشگرپذیر ایران تعداد هتل‌هایش بسیار کم است و هیچ تناسبی با میزان درخواست سفر به آن شهر تاریخی نیست. این شهر برای سلیقه‌های مختلف، محل اقامت مناسب در اختیار ندارد.

همان طور که می‌دانید نوسانات قیمت ارز ایران را هم‌اکنون به مقصدی ارزانقیمت برای گردشگران تبدیل کرده است. نظر شما در این باره چیست؟

هرچند هزینه‌های سفر در انتخاب مقصد موثر است، اما به عقیده من گردشگران مقصد سفرهایشان را به دلیل ارزان بودن انتخاب نمی‌کنند؛ بلکه عوامل متعددی در انتخاب مقصد سفرها دخیل است که یکی از این دلایل هزینه سفر است. من هرگز نشنیده‌ام که کسی بگوید ایران کشور ارزانی است، پس به آنجا سفر می‌کنم.

نظر شما درباره گردشگری دریایی در ایران چیست؟

همه می‌دانیم گردشگری دریایی با تمام هیجانات و تفریحات خود در حال حاضر یکی از مهم‌ترین دلایل جذب گردشگر در گوشه و کنار جهان است و ایران هم با توجه به سواحل شمالی و جنوبی خود امکانات خوبی در این زمینه در اختیار دارد، ولی به عقیده من گردشگری دریایی در ایران با وجود تمام پتانسیل‌هایش هنوز در سطح جهان معروف نشده است.

به عنوان مثال من علاقه‌مند ماهیگیری هستم، ولی هنوز توری در این زمینه ندیده‌ام یا این‌که نمی‌توان قایق کرایه کرد و به دریا زد و برای چند روز سرگرم ماهیگیری شد. اینها نقاط ضعف گردشگری دریایی ایران است که باید به آن توجه بسیار شود، چون پتانسیل طبیعی آن در این کشور فراهم است.

نظر شما درباره سرمایه‌گذاری خارجی در گردشگری ایران چیست؟

دو پرسش اصلی در ذهن سرمایه‌گذاران باعث حضورشان در منطقه‌ای خاص از جهان خواهد شد. اول این که می‌پرسند تضمین سرمایه من چیست؟ و دوم این که حاصل این سرمایه‌گذاری چقدر است و سود این کار برای من چیست؟

به همین دلیل هنوز ایران نتوانسته امتیاز مناسبی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار نداده است. پس نمی‌توان زیاد انتظار حضور سرمایه‌گذاران خارجی به ایران را داشته باشیم.

نظر شما درباره گردشگری زمستانی ایران چیست؟

هر چند من از کشور سوئد آمده‌ام و همه فکر می‌کنند باید شیفته این نوع گردشگری باشم، اما من در ایران این نوع گردشگری را مطابق استانداردهای جهانی نمی‌دانم، اگرچه شما پیست اسکی دارید یا این که تعداد بسیاری از جوانان ایرانی به ورزش اسکی علاقه‌مند هستند ولی خدمات جانبی این نوع گردشگری هنوز در ایران فراهم نیست. به عنوان مثال فرض کنیم حادثه‌ای در یکی از پیست‌های اسکی ایران رخ دهد، هنوز خدمات درمانی یا مراکز مناسبی نزدیک این مراکز نیست. مصدومان احتمالی در این اماکن برای دستیابی به خدمات مناسب باید مسیر طولانی را طی کنند. من فکر می‌کنم گردشگری زمستانی در ایران هنوز تا معروف شدن و مقصد شدن فاصله بیشتری دارد.

به طور کلی به عقیده شما ایران برای گردشگران بین‌المللی جذاب است؟

ایران اگرچه در جهان به واسطه مراکز باستانی و طبیعت آن معروف است، ولی هنوز مشهور نشده است، چون فقط در همه محافل گردشگری جهان درباره تاریخ و تمدن ایران سخن گفته شده است که کافی نیست. دیگر جاذبه‌های ایران باید در سطح بین‌المللی معرفی شود تا بین گردشگران نیز مشهور شود. بیشتر وبلاگ‌ها و کتاب‌های راهنمای گردشگری جهان از تمدن و مهمان‌نوازی ایرانیان نوشته‌اند در حالی که بسیاری از جاذبه‌های دیگر ایران حتی اسمی از آنها نیست. پس ایران باید سعی کند در این زمینه نیز حرکت کند.

از جاده ابریشم چه می دانید؟

بدون تردید هر شخصی که به آسیا و خاورمیانه فکر می کند و درباره گذشته آن کنجکاو باشد درباره این جاده تاریخی که اروپا و آسیا را به یکدیگر متصل می کرد مطالبی خوانده و می دانید ، من هم وقتی در کشور پاکستان بودم بخشی از این جاده را دیدم و تجربه سفر در این جاده تاریخی را دارم .

آیا خاطرات سفرتان را نوشته اید؟

خیر من هیچ وقت درباره سفرهای خودم مطلبی ننوشته ام و تنها چیزی که از سفرهای خودم دارم چند عکس یادگاری باشد گاهی هم یکی از صنایع دستی منطقه مورد نظر را به عنوان یادگاری نزد خودم نگهداری می کنم.

نظر شما درباره گردشگری پزشکی ایران چیست؟

در واقع من هیچ اطلاعاتی در این زمینه نه در ایران و نه در دیگر نقاط جهان ندارم

آیا برآوردی از گردشگری سوئد در اختیار دارید؟

بله ، سالانه حدود 16 میلیون گردشگر از کشور من بازدید می کنند و تقریبا 17 میلیون دلار درآمد به صنعت گردشگری سوئد هدیه می دهند . بخشی از این آمار مربوط به گردشگران داخلی سوئد است اما بیشتر آن مربوط به گردشگران بین المللی است که از سوئد بازدید می کنند.

مهمترین جاذبه کشور سوئد برای گردشگران چیست؟

قبل از هرچیزی طبیعت کشور من بسیار جذاب است اما به عقیده بسیاری از گردشگران این جشنواره های مختلف سوئد است که باعث سفر آنها به کشور من شده است . جشنواره های تابستانی و زمستانی در هر زمان باعث بسیاری به سمت کشور من بار سفر ببندند.

تاثیر رسانه در صنعت گردشگری چیست؟

کمتر کسی در این کره خاکی زندگی می کند که از تاثیر رسانه در زندگی و صنایع مختلف اگاه نباشد بنابراین این رسانه ها هستند که سمت و سوی بسیاری از اقتصادها از جمله اقتصاد گردشگری را در آینده مشخص می کنندو گاهی باعث تغییر سیاست های خرد و کلان انها می شوند.

در مورد برگزاری نمایشگاههای تخصصی گردشگری چه نظری دارید؟

هر ساله تعداد بی شماری از این نوع نمایشگاهها سراسر جهان بخصوص در کشورهای گردشگرپذیر مثل آلمان، آمریکا یا هر نقطه دیگر از جهان برگزار می شود اما به عقیده من تاثیر این نمایشگاهها هرگز همانند رسانه ها نیست.

اگر قصد مسافرت داشته باشید مقصد سفرتان را چگونه انتخاب می کنید؟

ابتدا رایانه خودم را روشن می کنم و به سایت lonely planet سری می زنم چون عقیده دارم هرکس که قصد سفر دارد باید ابتدا به این سایت سری بزند تا بتواند مقصد سفرش را به درستی تعیین کند.

درباره اکوتوریسم چه نظری دارید؟

همانطور که قبلا گفتم من در کشورهای آفریقایی تجربه سفر در پارک های ملی را دارم بنابراین هم ارزش طبیعت در صنعت گردشگری را می دانم و هم به آن علاقمند هستم

رنگ مورد علاقه شما چیست ؟

تاکنون به رنگ خاصی توجه نکردم

یک کلمه درباره کشورتان بگویید؟

دموکراتیک

یک کلمه درباره ایران بگویید؟

سوپرایز کننده

چند سال دارید؟

من 49 سال دارم

به کدام ورزش علاقمند هستید؟

من دوچرخه سوار هستم

اگر بخواهید از ایران یادگاری داشته باشید چه چیزی همراه خواهید برد؟

بدون تردید یادگاری سفرهایم از ایران فرش ایرانی خواهد بود

نظر شما درباره میوه های ایران چیست؟

به عقیده من طعم و مزه های میوه های ایرانی بهترین بخش اقامت و سفرهایم در این کشور بوده است.

برند های تجاری ؛ سفیران اقتصاد کشورها

برند های تجاری ؛ سفیران اقتصاد کشورها

نگاهی به جایگاه برند در دنیای تجارت و ظهور و سقوط برندها در ایران

به اطراف خود بنگرید کلی وسایل  لوازم با انواع و اقسام مختلفی از نام و آرمهای متفاوت کنار شماست. برخی معروف و مشهورند و برخی هم کاملا گمنام و معمولی ؛ تلویزیون، یخچال، میز و صندلی، رایانه، ادکلن روی میز همگی زادگاهی دارند و از راههای دور و نزدیک به منزل یا محل کار شما رسیده اند.

برخی را خودتان انتخاب کرده اید و برخی را هم هدیه گرفته اید اما مهمترین موضوع نام و نشانی است که از آنها می شناسید و همیشه در خاطرتان زنده است. نام و نشانی که شاید در طول زندگی به آن وفادار باشید و صدها بار آن را تکرار کنید و برای به دست آوردنش هزینه کنید یا اینکه به مجرد شنیدن آن خاطرات تلخی از دانشتن به یاد آورید.

بسیاری از ما هنگام خرید در بازار با این جمله که از سوی همسر، دوست یا آشنا ها شنیده ایم برخورد کرده ایم که وقتی از آنها برای تایید انتخابمان نظرمی خواهیم می گویند : « ای بابا این وسیله که انتخاب کردی فقط پول مارکش را می گیرد ببین دیگری مثل همین است اما کلی ارزان تر».

آیا تاکنون با خودتان فکر کرده اید که چرا این جمله کاربردی شده است؟ یا اینکه ایننام ها چگونه جهانی شده اند و چه شد که به برخی از آنها اعتماد دارید و برایشان هزینه می کنید؟

اگر علاقمند به یافتن پاسخ این سئوال ها هستید برند جام جم را بخوانیدتا از راز و رمز جهانی شدن برخی از برندها آگاه شوید و دریابید که این نشان های تجاری چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشتند تا مشتریان را تشویق به هزینه کردن کنند.

اهمیت و جایگاه برندها در صنایع مختلف اگرچه برهمگان واضح و مشخص است اما به واسطه شرایط کنونی اقتصاد کشورمان ایران، یادآوری اهمیت برندسازی و مروری بر برندهایی که خاطره شده اند  لازم و مفید خواهد بود. نشان هایی که روزگاری افتخار صنعت ایران بودند و به عنوان سفیران اقتصادی کشورمان خارج از مرزهای ایران زمین یکه تازی می کردند اما هم اکنون جز خاطره ای از آنها باقی نمانده است.

· برند چیست؟

بطور کلی برند یا نشان تجاری طبق تعریف ، عبارت است از نشان ، علامت ، اصطلاح ، طرح ، نام یا هر چیز دیگری که یادآور کالا یا خدماتی توسط شرکت یا گروهی خواص باشد. با توجه به این تعریف در می یابیم که اهمیت جهانی شدن نام یا نشان تجاری در دنیای اقتصاد و صنعت چیست و چرا بسیاری از کارخانه ها یا تولید کنندگان برای انتخاب نشان تجاری شرکت یا تولیدات خود اینقدر حساس هستند و با سختگیری هرچه بیشتر بازار را قبل از تولید محصول بررسی می کنند .

برای بیان بهتر اهمیت برندسازی در بازار مصرف این مثال کافی است : بسیاری از ما ایرانیان وقتی برای خرید پودر شستشوی دستی روانه بازار می شویم، ناخودآگاه به فروشنده می گویم : «آقا تاید دارید؟» در حالی که شاید این برند مدتهاست که از بازار مصرف ایران حذف شده و صدها نمونه جدید و تازه تری به بازار مصرف عرضه شده است. ین مثال در مورد مایع ظرفشویی با نام «ریکا» هم کاملا صادق است .

جای تردید نیست که هر یک از ما در طول زندگی به چند عدد از هزاران محصول موجود بازار وفادار هستیم و با توجه به برند و علائم آن کالاها  خرید روزانه خودمان را انجام می دهیم شامپو، لباس، لوازم بهداشتی ، مبلمان یا حتی تلفن همراه لوازمی هستند که همیشه با آنها سروکار داریم و سعی می کنیم برندی را که قبلا امتحان کرده ایم و از آن رضایت کامل داریم دوباره انتخاب کنیم . شاید به سختی برای برند جدید حاضر به هزینه کردن باشیم چون از خدمات آن یا کیفیت آن بی اطلاع هستیم .

به هر حال این علاقه حاصل اعتمادی است که بین خریدار و تولید کننده به واسطه نشان تجاری شکل گرفته است و خریدار بدون چون و چرا با دیدن علامت مورد نظرش دست به جیب می شوند و برای آن هزینه می کنند چون به کیفیت و نوع محصولات آن اطمینان کامل دارند.

به عقیده کارشناسان یک نام تجاری (برند ) هویت محصول ، شخصیت آن ، فرهنگ استفاده از محصول و در نهایت ارزش کالای مورد نظر است. برندسازی و معروف کردن برندهای تجاری حتی از اقتصاد هم فراتر رفته و بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان با توجه به نوع مصرف افراد و برندهایی که آنها استفاده می کنند حتی می توانند شخصیت مصرف کنندگان این برندها را تعیین کرده و مورد بررسی قرار دهند . این امتیازات در نهایت می تواند به ارزش مادی و معنوی محصول مورد نظر ختم شود و اقتصاد مجموعه ای را به حرکت وا دارد.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی در این زمینه اعتقاد دارند که تعداد برندهای معروف تجاری یک کشور می تواند حاکی از توانمندی اقتصادی آن باشد و قدرت و رشد اقتصادی منطقه ای خاص را به جهان معرفی کند. بنابراین  می توان اینگونه متصور شد که هرچه تعداد برندهای موفق و مطرح بین المللی در کشوری بیشتر باشد قدرت اقتصادی آن نیز بالاتر از دیگران است.

این موضوع تاکیدی بر جایگاه و ارزش برندسازی در صنعت است که بسیاری اعتقاد دارند برندهای تجاری یک کشور در واقع سفیران اقتصادی آن کشور خارج از مرزهایش هستند  چون همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم خریداران با دیدن لگو یا آرم محصولی که به آن وفادار هستند اطلاعات کاملی از کشور تولید کننده یا شرکت تولید کننده و نوع خدمات آن را در ذهن خود مرور می کنند  این کارکرد دقیقا یعنی معرفی اقتصاد کشور سازنده آن محصول که باید به خوبی از آن حمایت و مراقبت کرد.

*انواع برند

1. برند انفرادی:» یک شرکت تجاری می تواند طبق سیاست های تجاری و بازرگانی خود برای هر یک از محصولاتش بصورت تک تک  برند انتخاب کند.

2. برندهای فامیلی: در این نوع از برندسازی شرکت تولید کننده تصمیم می گیرد برای یک سری از محصولاتش به صورت گروهی برندسازی کند و مجموعه ای را تحت یک برند به بازار عرضه کند.

3. برند شرکتی: برند شرکتی در واقع نام کارخانه یا شرکتی است که محصولات مختلفی را تولید می کند مثل نساجی تاتا (هندوستان)، محصولات مهندسی، محصولات پتروشیمی،

4. برند ترکیبی: در این نوع از برندسازی شرکت مورد نظر برای معرفی در عرضه محصولاتش سعی می کند از کلیه روشهای یاد شده بهره گیرد در این نوع برندسازی می توان به (تاژ شرکت بهداد) اشاره کرد.

 * جایگاه اقتصادی برند

برند در واقع بیانگر توانمندی و کیفیت محصولات تولیدی شرکت های مختلف جهان است و هرچه این برند از قدمت بیشتری برخوردار باشد اصالت و ارزش اقتصادی آن نیز بیشتر خواهد شد بطوری که ارزش اقتصادی این برندها هم اکنون در اقتصاد جهانی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند و مبالغ هنگفتی برای  برخی از آنها درنظر گرفته شده است. بسیاری از برندهای مطرح جهان هم اکنون میلیون ها دلار ارزش گذاری شده اند و هر ساله طبق اعلام رسمی رتبه بندی می شوند .  با نگاهی کوتاه به این آدرس http://brandirectory.com/league_tables/table/global-500-2013

در دنیای مجازی می توانیم به واقعیت دنیای برندهای معتبر جهان برسیم و از جایگاه اقتصادی آنها در تجارت بین المللی مطلع شویم.

· برند در ایران

طبق مستندات موجود و اطلاعات تجاری ایران دهه 40 شمسی برای ایران درخشنده ترین دوران بنیانگذاری برندهای تجاری بوده است که متاسفانه بنا به هر دلیل بیشتر آنها اکنون به خاطره ها پیوسته اند و از آن پس تا کنون ایران نتوانسته برند جهانی موفقی را به بازار های بین المللی معرفی نماید و از آن حمایت کند.

 هرچند در دهه 40 شمسی برخی صنعت گران و فعالان عرصه اقتصادی پایه های این کار یعنی برندسازی در ایران را بنا نهادند اما به دلیل بی توجهی و سوء مدیریت تلاش چند ساله آنها که می توان گفت مراحل اولیه جهانی شدن تولیدات ایران را طی کرده بودند از بین رفت و بازهم ایران بدون برند جهانی ماند. در این زمینه می توان از ظهور و سقوط ارج، پارس الکتریک، نساجی مازندران ، آزمایش ، هپکو، کفش وین ، کفش ملی  ، چیت سازی ری و چند دهه برند دیگر نام برد.

 اما اهمیت و جایگاه معنوی برند ها در تجارت آنچنان است که برخی سرمایه گذاران حتی پس از ناکامی یک برند به هر دلیل حاضر به تغییر آن نیستند  و معتقدند این برند زمانی در اوج بوده و ذهن بسیاری را به خود معطوف کرده است مشهور کردن دوباره آن بسیار ساده تر از مطرح کردن برندی جدید است.

نساجی مازندران شاهد مثالی دقیق و نمونه ای زنده از این واقعیت است . این کارخانه پس از چند دهه تولید به دلیل مشکلاتی برای سالها تعطیل شد ، حتی دستگاههای آن به عنوان آهن قراضه فروخته شد اما زمانی که سرمایه گذاری خارجی حاضر شد دوباره تولید را به این کارخانه بازگرداند؛ با تحقیق در بازار هدف تولیدات این کارخانه متوجه شد که بسیاری از مشتریان داخلی و خارجی هنوز به این نام ایمان دارند و صلاح نیست که اعتماد آنها را با برندی جدید از بین ببرد و تصمیم گرفت که دوباره نساجی مازندران را احیاء کند نه برای تقویت برندی نوظهور تلاش کند.

هم اکنون بسیاری از برندهای تولیدی ایران بخصوص در بخش مواد غذایی فقط و فقط در منطقه خاورمیانه معروف هستند و تا جهانی شدن فاصله بسیاری دارند  البته گاهی برخی از برندهای کشورمان که در حال قوت گرفتن بودند به دلیل همان سوءمدیریت مغلوب رقبای سر سخت کشورهای همسایه یا دورتر شده اند به عنوان مثال می توان به زعفران و خرمای ایران که حاصل دسترنج و زحمت کشاورزان آفتابسوخته ایران است اما با برندهای اسپانیایی یا استرالیایی فروخته می شود اشاره کرد یا حتی فرش ایران که هم اکنون مورد تاخت و تاز بافندگان افغان یا چینی قرار گرفته است.

مشکل کجاست؟

بسیاری از فعالان عرصه اقتصاد و دانشگاه بر این عقیده هستند که صنعت ایران هنوز جایگاه اصلی برند در خود را درک نکرده است و به سادگی از کنار مرگ برندهای معتبر ایران می گذرد. آنها همواره تاکید می کنند که معیار های برندسازی در ایران با معیارهای خارج از مرزهایش بسیار متفاوت است و همین موضوع باعث از بین رفتن تدریجی برندهای ایرانی در سطح بین الملل می شود.

 این کارشناسان نبودن سیستمی دقیق برای حفظ و حمایت از برندهای ایران را دلیل اصلی مرگ برندهای ایرانی در بازارهای بین المللی می دانند و معتقدند که سازمانی باید در این زمینه تاسیس شود و دولتمردان باید برندسازی را جزو اولویت های کاری خود قرار دهند تا شاهد ظهور و قوت گرفتن سفیران اقتصادی ایران یعنی همان برندها باشیم.

اما همه فعالان عرصه اقتصاد و البته عرصه علمی در دانشگاه یکصدا خصوصی نبودن صنایع ایران و بهره وری پایین را اصلی ترین دلایل و سم مهلکی برای برندسازی ایران معرفی می کنند. طبق این نظر از آنجا که دولت ایران از مدت هاپیش به عنوان یکه تاز عرصه تجاری ایران بوده و همه صنایع را زیر چتر مدیریتی خود قرار داده است هیچ فرصتی برای برندسازی که در فضای سالم رقابتی ایجاد می شود را فراهم نکرده است و تنها با مدیریتی سنتی و شیوه های منسوخ شده خود باعث از بین رفتن تدریجی برندهای ایران شده است. به طور کلی ایرانیان کسب درآمد و سود از «برند» را موضوعی رویایی و غیرقابل دست یافتنی می‌دانند.

اگرچه هرساله تعدادی کنفرانس در این باره برگزار می شود اما متاسفانه هنوز اول راهیم و اگر خوب برنامه ریزی نکنیم همین چند برند مطرح منطقه را هم راهی گورستان می کنیم.

نسخه درمان چیست؟

قبل از هر نسخه ای باید به فکر خصوصی سازی واقعی صنایع ایران باشیم تا فضای سالم و رقباتی دقیق در عرصه تجارت شکل گیرد و بد از آن می توان به موارد زیر اشاره کرد

۱) استفاده از روش های نوین حسابداری در بنگاه‌های تولیدی و خدماتی،
۲) تغییر دیدگاه مدیران در بنگاه‌های ایرانی نسبت به سرمایه‌گذاری بر روی برند،
۳) تقویت و تاسیس موسسه‌های ارزش‌گذاری و رتبه‌بندی برند تجاری،
۴) تعیین ارزش برند شرکت‌ها توسط شورای‌عالی واگذاری و سازمان خصوصی‌سازی در جریان قیمت‌گذاری شرکت‌های قابل واگذاری،
۵) تعیین و تدوین استاندارد ارزش‌گذاری برند شرکت‌ها از سوی سازمان حسابرسی و توصیه آن به موسسه‌های ارزیاب سهام و دارایی‌ها،
۶) پیگیری اهمیت برند از سوی تشکل‌های حرفه حسابداری،
۷) ورود ارزش‌گذاری برند در ادبیات دولت درخصوص مصوبات و دستورالعمل‌های خصوصی‌سازی و واگذاری واحدهای دولتی،
۸) ارزش‌گذاری برند شرکت از سوی خود بنگاه و ورود ارزش تعیین شده به ترازنامه شرکت‌ها،
۹) ایجاد بازار برند به منظور خرید، فروش (مزایده)، ‌اجاره و ادغام برندها در یکدیگر،
۱۰) تاکید مبلغان و شرکت‌های تبلیغاتی بر روی برند (برندینگ) شرکت‌ها به منظور فرهنگ‌سازی،
۱۱) برگزاری فستیوال محلی، جشنواره ملی، نمایشگاه برند و..

صفر و یک‌هایی که زندگی ما را احاطه کرده‌اند

صفر و یک‌هایی که زندگی ما را احاطه کرده‌اند

فراموش نکرده ایم زمانی را که با موفقیت امتحانات پایان سال را پشت سر می‌گذاشتیم و با اشتیاق وصف نشدنی منتظر دریافت جایزه از پدر و مادرمان بودیم. چه احساس خوبی بود که آن را تا امروز هم پس از گذشت چندین دهه  به خاطر داریم؛ جامدادی، توپ فوتبال، ساعت ، تنیس و... بهترین هدیه‌هایی بودند که از پدر و مادر یا حتی گاهی پدربزرگ و مادربزرگمان گرفتیم.

حالا باز هم با فرارسیدن تابستان، شور و شوق خاصی را تجربه خواهیم کرد، اما به خاطر موفقیت دلبندانمان، این بار خود ما هستیم که باید جایزه‌ای بدهیم نه اینکه منتظر جایزه باشیم. اما نه جایزه های دوران کودکی خودتان چون بسیاری از آنها امروز هرگز برای دلبندانمان جذابیت نداشته و هیچ جایگاهی در زندگی آنها نیز ندارند . هم اکنون فرزندانمان در عصر تکنولوژی به دنبال صفر و یک‌هایشان هستند و به عنوان جایزه قبولی امتحانات پایان سال یا قبولی دانشگاه گوشه‌چشمی به رایانه و همرزمانش مثل لب تاپ و تبلت دارند.

بله این لوازم به همبازی های عصر ارتباطات کودکانمان بوده و دنیای دیجیتالی آنها را با دنیای آنالوگ گذشته ما متفاوت کرده اند.

به هر حال زیستن در عصر تکنولوژی و ارتباطات نیازمند به کار گرفتن لوازم و ابزاری خاص نیز هست، بنابراین حالا که دنیای دیجیتال به زندگی ما راه یافته و ظاهرا همه چیز را به خود وابسته کرده و حالا حالاها هم قصد خروج از آن را ندارد، باید به حضور این ابزار و لوازم در زندگی رومزه خود عادت کنیم.

پس اگر از آن دسته والدین هستید که برای هدیه قبولی فرزندانتان به خریدن رایانه فکری می‌کنید یا این‌که خودتان قصد خرید رایانه دارید، بی‌تردید نیازمند اطلاعاتی اولیه در این زمینه هستید، پس با صفر و یک‌های پرونده امروز جام‌جم همراه شوید تا از راز و رمز و چگونگی خرید رایانه ای مناسب آگاه شوید؛ هرچند این پرونده قصد بررسی تخصصی این لوازم را ندارد و این موضوع از حوصه بحث ما خارج است، اما اطلاعات کاربردی و مفید آن برای شما راهگشاست تا در این بازار مکاره که به سرعت ثانیه رو به پیشرفت است، دچار سردرگمی نشوید.

نیازمان را بشناسیم

برای خرید رایانه همیشه وقت هست، بنابراین هرگز عجله نکنید و قبل از این‌که دست به جیب شوید و سفارش دهید، خوب دقت کنید. هیچ تردیدی نیست که بودجه‌ای مشخص برای این کار اختصاص داده‌اید، بنابراین ابتدا از خودتان بپرسید این رایانه به چه منظور خریداری خواهد شد و قرار است چه کسی از آن استفاده کند و چه کاری برایمان انجام دهد. بعد طبق این تعریف و با توجه به نیازهایتان اقدام کنید.

سن کاربر رایانه، اولین گزینه‌ای است که باید بررسی ‌کنید. در مقطع دبستان، راهنمای، دبیرستان، دانشگاه و بالاتر هر کدام نیازمند توانایی خاصی از رایانه خود هستند و باید متناسب با آن رایانه مورد نظرمان را انتخاب کنیم، اما یک یا دو کاربرد بین اکثر کاربران این وسایل یکسان است؛ اول استفاده از رایانه و دسترسی به دنیای مجازی و دوم سرگرم شدن با بازی‌های دیجیتالی آن. پس از آن کاربردهای علمی و تخصصی هم در این زمینه یعنی گزینه های انتخابی شما دخیل هستند. بهترین راه خرید رایانه، تعیین انتظارات شما از رایانه‌ای است که قصد خرید آن را دارید.

رایانه های چند گروهند؟

بطور کلی و در حال حاضر رایانه های موجود در بازار به دو گروه غیر قابل حمل (PC) و قابل حمل تقسیم شده اند. پی سی ها جزو گروه غیر قابل حمل و لپ تاپ و نت بوک هم جزو قابل حمل ها هستند. اگرچه هم اکنون لپ تاپ و نت بوک بیشتر بازار رایانه را در اختیار دارد اما پی سی ها یا همان کامپیوترهای خانگی معروف هم در بازار سهم عمده ای را به خود اختصاص داده اند و مسئولیت های سنگینی را در جامعه امروز برعهده گرفته اند به این معنی که بیشتر کارهای اداری و تجاری از طریق کامپیوترهای غیرقابل حمل صورت میگیرد.

13 یار، رایانه ای ما  (13 یار دیجیتالی شما)

 بدون تردید همگی می‌دانیم که رایانه‌ها از هر نوعی که باشند، از کنار هم قرار گرفتن تعدادی قطعه یا همان سخت‌افزار به وجود آمده‌ و حاصل همکاری این قطعات است که  باعث رضایت خاطرمان از دنیای صفر و یکشان خواهد شد.

بنابراین بجاست که قبل از خرید شناختی هرچند ابتدایی از قطعات داخلی‌ رایانه‌ای که قصد خرید آن را داریم، داشته باشیم . به طور کلی اگر از خیر رایانه‌های تخصصی که صرفا برای مقاصد تجاری مثل ساخت انیمیشن، طراحی سازه های علمی یا حتی علم پزشکی از آنها استفاده می‌شود، بگذریم، به استفاده خانگی و عام خواهیم رسید. رایانه‌های خانگی از قطعاتی چون جعبه یا همان کیس، کارت گرافیک، مادربرد، حافظه جانبی (رَم)، کارت صدا، کارت گرافیک، حافظه اصلی، مودم، دیسک‌خوان، موس، مانیتور ، پردازشگر اصلی (سی پی یو) و کیبرد تشکیل شده‌اند.

از این رو هر کدام از این قطعات مسئول انجام وظیفه‌ای خاص هستند که هنگام کنار هم قرار گرفتنشان می‌توانند به کاربر خود سرویس‌دهی مناسبی داشته باشند. به یاد داشته باشیم که این قطعات هرچه بیشتر با یکدیگر سازگار و متناسب باشند راندمان بهتری خواهند داشت. به عنوان مثال اگر یک سی پی یو که با سرعت کمی کار می کند را برای سیستمی که از کارت گرافیت بسیار قوی و حافظه جانبی بالایی برخوردار است به کار گیریم نباید هرگز انتظار لذت بردن از برخی بازیهای رایانه ای را از این سیستم داشته باشیم چون قطعات ان هرگز با هم تناسبی ندارند.

 اگر بخواهیم خلاصه درباره هریک از این قطعات بگوییم، این‌گونه خواهیم گفت:

1ـ کیس: جعبه ای معمولا فلزی همراه منبع تغذیه الکتریکی و فن داخل آن که مسئول تامین برق قطعات رایانه و محافظت از آنهاست و البته زیبایی ظاهری رایانه را نیز برعهده دارد به همین دلیل در طرح‌ها و رنگ‌های مختلف با قیمت‌های مشخصی در دسترس شماست.

2ـ هارد یا حافظه اصلی: این قطعه همان‌طور که از نامش پیداست، مسئول نگهداری و ذخیره‌سازی اطلاعات است و با ظرفیت‌های مختلف و سرعت‌های متفاوت هم‌اکنون از سوی شرکت‌های گوناگون به کاربران ارائه می‌شود.

3ـ حافظه جانبی یا رم (RAM)  Random Access Memory: بطور کلی وقتی برنامه ای خاص در رایانه ای اجرا می شود برخی اطلاعات موجود در آن برنامه همواره نیازمند به روز شدن هستند که این کار برعهده حافظه جانبی رایانه گذاشته شده است . هم‌اکنون انواع مختلفی از حافظه های جانبی با ظرفیت‌ها و سرعت های متفاوت در دسترس است. بسیاری از علاقه‌مندان بازی و البته نرم افزارهای گرافیکی کاملا از تاثیر ظرفیت و سرعت بالای حافظه جانبی رایانه برای اجرای نرم‌افزارهایشان آگاهند.

.

 در جدول 1 ، برخی از انواع حافظه ها و سرعتهای آنها را ملاحظه می نمایید .

DDR

Output

FSB

Peak Bandwidth

PC1600

(200Mhz)

100Mhz

1.6GB/sec

PC2100

(266Mhz)

133Mhz

2.1GB/sec

PC2700

(333Mhz)

166Mhz

2.7GB/sec

PC3200

(400Mhz)

200Mhz

3.2GB/sec

PC3700

(466Mhz)

233Mhz

3.7GB/sec

PC4000

(500Mhz)

250Mhz

4.0GB/sec

PC4200

(533Mhz)

266Mhz

4.2GB/sec

DDR2

Output

FSB

Peak Bandwidth

PC2-3200

(400Mhz)

200Mhz

3.2GB/sec

PC2-4300

(533Mhz)

266Mhz

4.3GB/sec

PC2-5300

(667Mhz)

333Mhz

5.3GB/sec

PC2-5400

(675Mhz)

337Mhz

5.4GB/sec

PC2-6000

(750Mhz)

375Mhz

6.0GB/sec

PC2-6400

(800Mhz)

400Mhz

6.4GB/sec

PC2-7200

(900Mhz)

450Mhz

7.2GB/sec

PC2-8000

(1000Mhz)

500Mhz

8.0GB/sec

PC2-8500

(1066Mhz)

533Mhz

8.5GB/sec

4ـ مین‌بورد Mainboard or Motherboard: نام این قطعه بیانگر وظیفه آن است. تمامی قطعات الکترونیکی رایانه به این قطعه یا همان مین بورد متصل خواهند شد وظیفه ایجاد ارتباط و همکاری بین آنها نظیر کارت گرافیک ، کارت صدا ، هارد یا ... را به‌عهده دارند.

5ـ پردازشگر مرکزی یا سی‌پی‌یو CPU: این قطعه درواقع مغز متفکر رایانه شماست و دو شرکت عمده اینتل و AMD هم‌اکنون محصولات مختلف و متفاوت خود را در بازار ایران به فروش می‌رسانند.

6ـ کارت گرافیک: علاقه‌مندان به بازی های رایانه ای و فیلم در رابطه با این قطعه خوب سررشته دارند. وظیفه اصلی این قطعه پردازش تصاویر و تبدیل صفر و یک‌ها به تصویر مقابل ماست، ظرفیت‌ها و برندهای مختلف بازار بخصوص در این قطعه کاملا بیانگر حساسیت حضورش کنار دیگر قطعات رایانه است. اگرچه برخی از مین‌بردها این قطعه را همراه خود دارند و به اصطلاح (آن بورد) هستند، اما آنها که کاربر حرفه ای نرم افزارهای گرافیکی هستند یا رایانه را به قصد بازی یا استفاده از نرم افزارهای گرافیکی خریداری می‌کنند، ترجیح می‌دهند این قطعه را جداگانه و با بالاترین قدرت تهیه کرده و در رایانه خود به کار گیرند.

7ـ کارت صدا: اگر اهل موزیک هستید و از صدای بازی‌های رایانه‌ای خود می خواهید لذت ببرید، این پردازنده صوتی هم در رایانه شما حضور دارد و همانند کارت تصویر یا گرافیک هم به صورت مجزا در دسترس شماست و هم به صورت یکجا یا onboard با مادربرد می‌توانید در اختیار داشته باشد.

مودم: همان‌طور که قبلا هم عنوان شد، یکی از مصارف رایانه، گشت و گذار در دنیای مجازی است. بنابراین مودم که رابط بین دنیای واقعی شما و دنیای مجازی است، جزو قطعات ضروری رایانه است. در حال حاضر مودم هم به صورت داخلی کامپیوتر استفاده می شوند و هم به صورت خارجی که تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند و بسته به نیاز کاربرآن به کار گرفته می شوند.

درایو DVD یا CD: این قطعه هم برای رایانه ضروری است و در حال حاضر با توجه به حجم زیاد نرم افزارها بیشتر DVD درایو مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ هرچند در گذشته این قطعه در دو مدل ضبط‌کننده اطلاعات و ساده به بازار ارائه می‌شد، اما در حال حاضر این قطعه به صورت دوکاره یا (کمبو) در باز موجود است.

مانیتور: صفحه نمایش مقابل شماست که در حاضر بیشتر به صورت lcd یا led در بازار مصرف دیده می‌شود، اما نمایشگرهای خاصی هم برای کسانی که کارهای گرافیکی انجام می‌دهند، ساخته شده و در ابعاد متفاوت در دسترس شماست.

کی‌برد و موس: دو قطعه ای که همیشه و همه جا کنار یکدیگر هستند حتی در فهرست قیمت فروشندگان. این دو قطعه بیشتر حکم فرمان رایانه را دارند. کی‌برد برای وارد کردن یا تایپ کردن اطلاعات و دستورات و موس هم برای کارهای گرافیک یا اجرای سریع فرمان‌های سیستم عامل از طریق آیکون هاست.

به هر حال این قطعات در کنار هم رایانه شما را تشکیل می‌دهند که بررسی تخصصی و توانایی‌های متفاوت آنها از حوصله این بحث خارج و نیازمند اطلاعات تخصصی فراوانی است. البته برخی لوازم مثل دوربین، اسپیکر هم جزو قطعات رایانه شماست و به جهت ضرورت و نیاز کارتان به آنها توجه می‌کنید و جزو قطعات اصلی رایانه شما نخواهند بود. لازم به یادآوری است که این سیزده قطعه معروف رایانه ای ما به هر حال به نوعی با تغییراتی در هر دو گروه رایانه های قابل حمل و غیر قابل حمل استفاده می شود.

گران‌ترین لزوما بهترین نیست

پس از آشنایی با قطعات مختلف و توصیف کلی‌ آنها بد نیست که به بازار رایانه سری بزنیم، اگرچه بازارهای رایانه در پایتخت و دیگر شهرها محدود به چند نقطه خاص شهر شده، اما به جرات می‌توان گفت همین چند بازار هم توانسته نظر کل خریداران را به خود جلب کند. اگر با همین اطلاعات اولیه راهی بازار می‌شوید و به دنبال خرید رایانه هستید، با انبوهی از تبلیغات و اطلاعات چاپی در زمینه خرید رایانه و قطعات مختلف در این مراکز مواجه می شوید.

متاسفانه طبق عادتی بسیار نادرست برخی عقیده دارند که هرچه رایانه‌ای گران‌تر تهیه کنیم، بهترین را خریده ایم، حال آن‌که برخی از قطعات و یارانه‌ها اگرچه گران هستند، اما توان پاسخگویی نیازهای شما را ندارند و برای مصارف خاصی طراحی شده‌اند. به عنوان مثال می‌توان به رایانه‌های اپل در این زمینه اشاره کرد که این نوع رایانه‌ها معمولا برای مصارف خانگی استفاده نمی‌شوند این نوع از رایانه به دلیل توانایی یا طراحی خاص خود صرفا مصارف اداری یا تجاری دارد. بنابراین هرگز فکر نکنید با خریدن بالاترین مدل و گرانترین رایانه می توانید بهترین ها را در اختیار داشته باشید، چون فقط پول هدر داده اید.

خودتان تصمیم بگیرید نه‌ این‌که فروشنده برایتان تصمیم بگیرد

حال که وارد بازار رایانه ای شده و نیاز خودتان را به فروشندگان این بازارهای صفر و یکی بگویید، اولین سئوال آنها توان مالی شماست بی آنکه از مورد استفاده شما باخبر باشند؛ پس از آن گزینه‌های بسیاری را به شما معرفی می‌کنند و با این توضیح که مثلا فلان قطعه جدید آمده و تا چند سال آینده هم نیازی به تعویض آن نخواهید داشت، سعی می‌کند شما را به مقصود خود یعنی فروش اجناسشان متقاعد کند، حال آن‌که شاید حاصل این توصیه ها رایانه‌ای بسیاری متفاوت از نیاز شما است و پس از مدتی از تصمیم یا خرید خود پشیمان خواهید شد و با کلی هزینه نمی‌توانید از خرید خود لذت ببرید.

رایج‌ترین روش فروشندگان قطعات رایانه در قانع کردن مشتری جهت خرید، پیشنهاد قطعات با آخرین تکنولوژی و ظرفیت است بنابراین اگر به بازارهای معروف خرید کامپیوتر سری زده باشید این جمله را بارها می شنوید که  می‌گوید:« حالا که فلان مقدار پول می‌دهید با چندده هزار تومان اضافه‌تر می‌توانید آخرین مدل را تهیه کنید؛ بی آنکه او از نیاز واقعی شما آگاهی داشته باشد.» پس خوب توجه کنید برای تهیه یک رایانه خانگی حداقل شما به 13 قطعه اصلی نیاز دارید. حال اگر برای هر کدام چندده هزار تومان اضافه تر از  پیش‌بینی خود هزینه کنید، سرجمع چقدر هزینه کرده‌اید؟ و در نهایت چه رایانه ای را به خدمت خواهید گرفت؟

قطعات غیراصلی، بازار قطعات رایانه را تسخیر کرده‌اند

همان‌طور که می‌دانید دنیای صفر و یک و رایانه‌ها هر لحظه در حال تغییر و گسترش است و به واسطه این رشد مصرف، قطعات و لوازم متنوعی هم وارد بازار می‌شود که زمینه‌ساز تقلب و سوداگری را برای سودجویان فراهم کرده است. طبق آمار هم اکنون بسیاری از قطعات موجود در بازار رایانه غیر اصل هستند و از طریق قاچاق واردبازار شده اند هر چند شناخت و تشخیص اصالت قطعه رایانه نیازمند تخصص و دانش فراوان است، اما با یکی دو روش ساده می‌توان از سلامت قطعات آگاهی حاصل کرد.

یکی از روش‌ها خرید از نمایندگی‌های معتبر فروش قطعات و دومین روش توجه به گارانتی قطعات است.

بنابراین به یاد داشته باشید که اگر شخصا قصد خرید قطعات را دارید فقط از از نمایندگی های اصلی خرید کنید و قطعات با گارانتی معتبر تهیه کنید.

مواظب برق گرفتگی باشید

 بطور کلی رایانه و قطعات آن چون قطعات الکترونیکی هستند بسیار حساس و نیازمند مراقبت های خاصی هستند ، کوچکترین نوسان برق برای به خطر انداختن آنها کافی است، بنابراین طبق عرفی که در جامعه وجود دارد معمولا این قطعات قابلیت تعویض نخواهند داشت، اما طبق همان عرف در بازار رایانه بعضی از قطعه‌فروشان مدت زمانی را برای تست قطعات در نظر می‌گیرند تا خریدار در صورت اشکال در قطعه خریداری شده آن را به فروشنده بازگرداند و جایگزین دریافت کند . یا این که قطعه مورد نظر را مقابل خریدار تست می‌کنند و سالم تحویل او می‌دهند و کار به پایان رسیده و از آن پس مسئولیت با شرکت گارانتی کنده قطعه خواهد بود . پس این قانون را همیشه به خاطر داشته باشید.

به گارانتی قطعات توجه کنید

اگر خریدار قطعات هستید یا اینکه رایانه ای را خریده اید، بدون تردید اکثر آنها گارانتی‌دار هستند و در صورتی که اشکالی در کار باشد شرکت گارانتی کننده مسئولیت پاسخگویی به شما را برعهده خواهد داشت.

به طور کلی گارانتی اقلام مورد نظر از اصلی‌ترین دغدغه‌های کاربران است. چون در اکثر موارد دارنده قطعه یا رایانه به صحیح استفاده نکردن از وسیله محکوم شده و مجبور به پرداخت هزینه تعمیر یا تعویض قطعه است.  بنابراین مدتی است بخصوص در بازار لب‌تاپ و تبلت‌ها، پای بیمه هم به میان آمده است و با خرید یک محصول، در واقع شما هم گارانتی جنس خریداری شده را دریافت می‌کنید و هم مبلغی بابت بیمه آن می‌پردازید و آن را بیمه می کنید. اینجاست که بیمه به یاری او خواهد آمد و با پرداخت بخشی از خسارت، مانع از هزینه کردن دوباره خریدار می‌شود.

خودمان نصب کنیم یا نصب شده بخریم

جای تردید نیست که اگر اطلاعات کافی از نصب و راه‌اندازی سیستم سخت‌افزار رایانه (پی سی) مورد نیاز خود دارید، بهترین راه آستین بالا زدن و دست به کار شدن است. اما اگر با دنیای صفر و یک زیاد آشنا نیستید، درباره رایانه‌های خانگی یا (PC)، بهترین گزینه برای شما، خرید قطعات و نصب آن توسط افراد آشنا به کار است و طبیعی است که این کار برای شما هزینه‌ای دربر خواهد داشت.

به یاد داشته باشید اگر کل قطعات را از یک فروشگاه بخرید، برخی از فروشندگان بازار کامپیوتر ایران هستند که به عنوان خدمات جانبی نصب و راه‌اندازی سیستم را به رایگان انجام می‌دهند.

اما اگر مشتری لب‌تاپ یا تبلت هستید، نصب و راه اندازی قطعات در کار نیست. هر چند در مواردی خاص می‌توانید برخی قطعات آنها را مانند PC به دلخواه تغییر دهید اما این موضوع بین خریداران عمومی امری طبیعی نیست و البته در بسیاری موارد نیازی هم به این کار نخواهید داشت.

رایانه خانگی، نوت‌بوک یا تبلت مساله این است!

هرچند تقریبا یک یا دو دهه است که نوت‌بوک جای رایانه‌های خانگی یا همان پی سی های معروف را در منزل گرفته و تبلت‌ها هم با توجه به کاربردشان متقاضی زیادی دارند، اما تعیین تکلیف نهایی برای خرید رایانه  خانگی به عهده خریدار است و با توجه به نیازهایش اقدام به خرید خواهد کرد. اما بد نیست دوباره نگاهی به اصل ماجرا داشته باشیم چون در حال حاضر جنگ واقعی بین لپ تاپ و تبلت است .

طبق تعریف عمومی لب‌تاپ‌ها با توجه به امکانات خود امکان تولید محتوا و کارآیی همانند PCهای خانگی دارند، اما موضوع تبلت‌ها دنیایی متفاوت است چون این وسیله صرفا برای دسترسی به اطلاعات و دنیای مجازی طراحی شده که همین موضوع جایگاه متفاوتی برای آن در دنیای مورد بحث ما ایجاد کرده است. از این رو هنوز هم لب‌تاپ‌ها یکه‌تاز میدان خریداران خانگی هستند و خودنمایی می‌کنند.

به دنیای نرم‌افزار خوش آمدید

پس از انتخاب قطعات و خرید رایانه موردنظرتان با توجه به بودجه و منظور استفاده آن، حالا به دنیای‌ بی‌انتهای نرم‌افزار خوش‌ آمدید؛ دنیایی که فعالان عرصه صفر و یک را نیز به دو گروه سخت افزار و نرم افزار فروش تقسیم کرده و بسیاری را به خود مشغول کرده است.

برای استفاده از رایانه خودتان بدون هیچ تردید به سیستم عامل نیاز دارید و پس از آن نوبت به ویروس‌کش‌ها و نرم‌افزارهای office و فتوشاپ یا بازی‌ها خواهید رسید. نگران نباشید داستان دوباره آغاز نشده است .

هرچند این بخش نیز برای شما هزینه‌ساز است، اما به خاطر داشته باشید که تا حد ممکن از دو نرم‌افزار سیستم عامل و ویروس‌کش به صورت اورجینال (اصلی) استفاده کنید، چون با این کار خودتان را از تعویض و نصب مجدد این دو نرم افزار مهم بیمه می کنید.

جای تردید نیست که عدم آشنایی کاربران تازه کار و کنجکاوی آنها باعث ایجاد اشکال در کارآیی برخی از این نرم‌افزارها می‌شوند که شایعترین آنها نصب مجدد ویندوز معروف خودمان است، به همین دلیل از فروشنده بخواهید وقتی کار نصب و راه اندازی رایانه شما تمام شد پکیجی از هارد رایانه برایتان تهیه کند تا در مواقع لزوم بسادگی بتوانید رایانه را ساماندهی و به‌روز کنید. کار تمام شد به دنیای دیجیتالی و صفر و یکی ما خوش آمدید

پس از خرید خود لذت ببرید. به یاد داشته باشید با کمی حوصله و تحقیق می‌توانید بدون هزینه اضافه، رایانه‌ای مناسب با نیاز خود را بخرید و از کار کردن با آن لذت ببرید.

تجهیز چاه‌های نفت را به کشاورزی ترجیح ندهیم

ریاست اوپک را فراموش کنیم و به کرسی فائو بنگریم

کم‌کم فصل برداشت محصول خرما در جنوب کشورمان از راه می‌رسد و عده‌ای مشغول به کار می‌شوند، اما باز هم همان داستان تکراری که می‌گوید سود اصلی به جیب دلالان خواهد رفت.

به هر حال فعلا اخبار مهم‌تری، بسیاری از جراید و رسانه ها را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ تحریم بانکی، تحریم صنعت نفت، عدم دستیابی ایران به تکنولوژی نوین برای به‌روز کردن چاه‌های نفتی و خیلی از این‌گونه اخبار که باعث شده تمام توجه مسئولان به آنها جلب شود و دیگر امتیازات و ویژگی‌های کشورمان را فراموش کنند.

اگرچه جایگاه ایران در میان صادرکنندگان نفت و البته تکیه زدن بر کرسی ریاست اوپک بسیار مهم است، ولی هیچ نیازی نیست تمام توان خود را برای آن هزینه کنیم، چون دوران طلایی سوخت های فسیلی به پایان رسیده و طبق اعلام سازمان FAO کم‌کم عصر تامین خوراک و غذا از راه خواهد رسید. این سازمان اعلام می‌کند یکی از سیاست‌های جدید دولت‌ها، امر امنیت غذایی و کاهش ضایعات آن است. در همین زمینه ﻣﺪﯾﺮ ﭘﮋوهشکده ﺑﯿﻮﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی ﮐﺸﺎورزی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﻤﺎل ﮐﺸﻮر نیز می افزاید: ذﺧﺎﯾﺮ ﺑﺮﻧﺞ جهان به عنوان یکی از محصولات مهم کشاورزی بخصوص در منطقه خاورمیانه ، رو ﺑﻪ کاهش اﺳﺖ.  بنابراین می‌توان به اهمیت امنیت غذا در آینده‌ای نزدیک در گوشه و کنار این کره خاکی پی برد.

همین امر باعث شده تا بسیاری از کشورها مثل چین، کشورهای جنوبی خلیج‌فارس و برخی دیگر از کشورها که عمدتا واردکننده محصولات غذایی هستند، به فکر سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه باشند. این سرمایه گذاران قصد دارند با این روش آینده غذایی کشورشان را تضمین کنند. در این زمینه می توان به سرمایه گذاری گسترده چین و قطر در قاره آفریقا اشاره کرد و در عین حال از سرمایه گذاری کشور قطر در استان کرمان نیز سخن گفت یا اینکه به حضور گسترده دلالان عرب سر زمین های کشاورزی ایران برای خرید عمده محصولات کشاورزی چون گندم یا حبوبات خبرداد.

پس به این نتیجه خواهیم رسید که تامین انرژی آنهم از طریق سوخت های فسیلی در جهان فعلی ف کم کم به جایگاه دوم اهمیت دولتها نزول کرده و با توجه به نعمت های خدادادی ایران در زمینه منابع عظیم نفت و گاز جای نگرانی برای به دست آوردن کرسی ریاست اوپک نیست بلکه این کرسی هم باید در درجه دوم اولویت دولتمان قرار گیرد. اینجاست که ارزش تصاحب کرسی های مهم در سازمان خواروبار جهانی FAO  بیش از اوپک برایمان متبلور خواهد شد.

حالا سئوال اصلی این است که ایران با توجه به آب و هوا و البته اقلیم خود دارای مناطق حاصلخیز بسیاری است، پس چرا به جای تجهیز چاه‌های نفت به فکر تجهیز صنعت کشاورزی و مزارع و چاه‌های آب خود نیست؛ صنعتی که نه تحریم می‌شود و نه باید برای ریاستش برنامه‌ریزی کرد؛ چون متقاضیان بسیاری اطراف کشورمان حضور دارند و حاضر هستند برای خرید محصولات با کیفیت کشاورزی ایران پول نقد هزینه کنند و خبری از تحریم و چانه زنی بر سر قیمت معامله این محصولات مثل نفت و مشتقات آن نیست.

همگی می‌دانیم بسیاری از کشورهای اطراف ایران واردکننده محصولات غذایی هستند و آمار تولیدشان کفایت مصرف ساکنان منطقه را ندارد و از سوی دیگر کیفیت محصولات ایران حتی خارج از منطقه هم خوش درخشیده و بسیاری را به مصرف محصولات کشاورزی ایران تشویق کرده است. پس بجاست که این امتیاز را در کنار موهبت خدادادی، یعنی ذخایر انرژی قرار دهیم و برای تولید هرچه بیشتر و باکیفیت‌تر محصولات غذایی ایران گام برداریم؛ محصولاتی که حتی کشور انگلستان به عنوان یکی از تحریم‌کنندگان صنعت نفت ایران حاضر به پیش‌خرید کردن آنهاست.

اهمیت توسعه صنعت کشاورزی

با توجه به شرایط فعلی ایران از لحاظ اقتصادی، بدون تردید باید به جایگاه کشاورزی در اقتصاد ملی کشورمان توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

کیخسرو چنگلوایی، ‌رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان درباره اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی ایران می‌گوید: 14 درصد از تولیدات ناخالص داخلی و 9 درصد تولید غذای مصرفی و 23 درصد از تولید اشتغال در کشور توسط این بخش ایجاد شده است، بنابراین اگر شاهد رشد و رونق این صنعت در کشورمان باشیم، می‌توان امیدوار بود که رشد و رونق مناسبی در کشور خواهیم داشت.

نبودن صنایع تبدیلی

یکی از معضلات اصلی صنعت کشاورزی ایران، کمبود صنایع تبدیلی و خام‌فروشی محصولات است که باعث شده حتی گاهی کشاورزان به دلیل مشکلات و معضلات موجود از برداشت محصولات خود نیز چشم‌پوشی کنند و حاصل زحمت یکساله خود را روی زمین کشاورزی رها کنند.

به عنوان مثال در صنعت خرمای ایران با توجه به کیفیت و تنوع تولیدات ایران و البته از همه مهم‌تر ارگانیک بودن آن، شاهد صادرات خرمای فله به کشورهای جنوبی ایران یا حتی استرالیا هستیم که پس از بسته‌بندی با ارزش افزوده فراوان و به نام آن کشورها در بازار مصرف سراسر جهان توزیع می‌شود. حال آن‌که در صورت وجود صنایع به‌روز شده بسته‌بندی یا صنایع تبدیلی می‌توان به جایگاه اصلی خرمای ایران در جهان افتخار کرد. شاید صادرات خرما، کام کشاورزان را شیرین کند، اما اگر امکان فرآوری و صادرات مشتقات خرما مثل شیره، قند مایع خرما در تمام ایران بخصوص مناطق کشت فراهم کنیم، کشاورزان به تولید بیشتر و با کیفیت تر تشویق شده و با خرسندی از درآمد و  اشتغال فرزندانشان به کشت و کار خود ادامه خواهند داد.

به عقیده محمدحسن نبوی، مدیر بازرگانی شرکت شهد باب پارس تبریز، با نگاهی نوین به صنعت خرما و تولید حدود 10 میلیون تنی آن در کشور به عنوان یکی از محصولات کشاورزی ایران، می‌توان سالانه نزدیک بر 30 میلیارد دلار ارز از این محصول به دست آورد.

در همین زمینه می‌توان به صادرات قند مایع خرمای ایران از استان آذربایجان شرقی به کشورهای اروپایی و آسیای میانه اشاره کرد و با در نظر گرفتن ارزش افزوده آن متصور شد تا اگر این موضوع دقیق برنامه‌ریزی شود، چه تعداد از جوانان جویای کارمان در ایران شاغل خواهند شد.

خرمای ایران به قول معروفی مشتی نمونه از خروار است، ‌چون محصولاتی مثل هلو، زردآلو، سیب‌زمینی، گوجه‌فرنگی، پیاز ایران در بسیاری از کشورهای منطقه و حتی دورتر از منطقه خریداران عمده‌ای دارد.

شاهد مثال این ارزش افزوده و البته سودآور بودن صادرات محصولات فرآوری شده کشاورزی ایران به خارج از کشور را می‌توان به صادرات رب گوجه‌فرنگی ارتباط داد. طبق آمار هر بشکه (یک تنی) رب گوجه‌فرنگی ایران طی سال‌های 1389 تا 1390 حدود 250 تا 225 دلار فروخته می‌شد، حال آن‌که در خوش‌بینانه‌ترین حالت هر بشکه نفت ایران به حدود یکصد دلار فروخته شده است.

در این زمینه ایاز پرتو، مدیر صنایع جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در آبان 1391 می‌گوید: با توجه به تکنولوژی مورد نیاز استخراج یک بشکه نفت خام از منابع زیرزمینی و تولید یک تن رب گوجه‌فرنگی که سه کشور عراق، افغانستان و روسیه خواهان آن هستند، کدام به‌صرفه‌تر است و نیازمند حمایت بیشترخواهد بود؟

به عقیده این کارشناس کشاورزی استان، هزینه تجهیز و نگهداری لوازم استخراج نفت از چاه را با توجه به مشکلات کنونی اگر به صنعت کشاورزی تخصیص دهیم، واقعا سودآورتر خواهند بود. چرا که تولید محصولات کشاورزی و البته فرآوری آنها نیازمند تکنولوژی فوق پیشرفته در صنعت نفت نیست بلکه کاملا ساده و سهل الوصول است.

کیفیت محصولات ایران

همان‌طور که قبلا نیز عنوان شد، کیفیت محصولات باغی و کشاورزی ایران در جای‌جای دهکده جهانی شهرت خاصی دارد.

در این زمینه بر انعقاد قراردادی برای صادرات کنسانتره از استان آذربایجان غربی به کشور هندوستان اشاره کرد که طی قراردادی که مسئولان کشاورزی این استان با هندوستان بسته‌اند، قرار شده کسانتره با کیفیت ایران به این کشور صادر شود.

اما دومین تائید کیفیت محصولات ایران را می‌توان به پیش‌خرید محصولات ارگانیک ایران از سوی کشور انگلستان نسبت داد. دبیر انجمن ارگانیک ایران ضمن تائید این خبر می‌افزاید: با توجه به این‌که رواج مصرف این‌گونه محصولات را در سطح جهان شاهد هستیم، کشورهایی چون انگلستان، هلند، ژاپن و فرانسه خواهان خرید این گونه محصولات از ایران به عنوان محصولی با کیفیت هستند. این استقبال آنچنان بوده که حتی انگلستان از دیگران پیشی گرفته و حاضر به پیش‌خرید کردن محصولات ایران چون کشمش، برنج، انار، سیب، شلیل، هلو، پسته، خرما و زعفران بوده است.

وی می‌افزاید: اگرچه قیمت این محصولات از دیگر محصولات عادی بیشتر است، اما بنا به دلایل مختلفی چون هزینه‌های بهداشتی و حفظ محیط‌زیست بسیاری از کشورها حاضر به پرداخت مبلغ بالاتری برای آنها هستند، به همن دلیل می‌توان سود بیشتری را برای صادرات این محصولات به خارج از مرزها در نظر گرفت.

میزان صادرات محصولات کشاورزی

طبق اعلام پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، ارزش صادرات محصولات کشاورزی از 2277 ملیون دلار در سال 84 به 4283 میلیون دلار در نه ماهه اول سال 1391 رسیده است. اگرچه بسیاری از فعالان عرصه کشاورزی به این اعداد و ارقام اشکال گرفته‌اند، اما به هر حال می‌توان به جایگاه صادرات محصولات کشاورزی در صادرات غیرنفتی کشور اشاره کرد.

کیومرث فتح‌الله کرمانشاهی، معاون کل سازمان توسعه تجارت ایران از افزایش 14 درصدی صادرات محصولات کشاورزی ایران طی سال 91 سخن گفته است.

وی دارا بودن آب و هوای چهار فصل و استعداد فراوان به منظور پرورش انواع محصولات زراعی و باغی، تنوع محصولات در گوشه‌های مختلف، دسترسی به بازارهای مختلف از طریق مرزهای آب و خاکی و البته کیفیت بالای محصولات ایران را از امتیازات ویژه برای صنعت کشاورزی کشور عنوان کرده است.

در عین حال طبق همین آمار، تقریبا 60 کشور جهان مقصد نهایی محصولات کشاورزی کشورمان بوده‌اند که تاکیدی دیگر بر اهمیت توجه به صنایع کشاورزی در کشورمان است.

راهکارهای گسترش صادرات

همگی از کمبود صنایع تبدیلی، مکانیزه نبودن مراحل کاشت، داشت و برداشت به عنوان اصلی‌ترین دلیل دست نیافتن محصولات کشاورزی ایران به بازارهای جهانی آگاهیم، اما عبدالله اکبری، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی، اعزام هیات‌های تجاری در این زمینه به سایر کشورها را ضروری می‌داند و می‌گوید: توسعه فضای صادرات غیرنفتی بخصوص در این زمینه یعنی صادرات محصولات کشاورزی باعث تاکید این امر یعنی اهمیت جایگاه صنعت کشاورزی در درامد ملی کشور خواهد بود.

شناسایی بازار هدف، چگونگی ارسال محصولات، راهکارهای اقتصادی کردن و البته انعقاد قراردادهای بلندمدت فروش محصولات از جمله اقدامات این هیات‌ها خواهد بود، در حالی که هرگز نمی‌توان از اهمیت معرفی محصولات ایران در بازارهای جهان توسط این گروه چشم‌پوشی کرد.

اما در این باره معاون سازمان توسعه تجارت، استمرار حضوری در بازارهای هدف را نیاز اصلی صنعت کشاورزی ایران می‌داند. وی می افزاید: با برنامه ریزی دقیق باید محصول ایرانی را همیشه در بازارهای عمده مصرف مقابل دید مصرف کنندگان قرار دهیم تا نام محصولات ایرانی در ذهن آنها زنده بماند و همیشه برای تامین مایحتاج غذایی خود به دنبال عطر و طعم محصولات با کیفیت ایرانی با قیمتی مناسب باشند.

کرمانشاهی از عراق، افغانستان، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به عنوان اصلی‌ترین بازارهای محصولات کشاورزی ایران یاد کرد و گفت: ضروری است که وزارت جهاد کشاورزی ایران برای این موضوع، برنامه‌های راهبردی و عملیاتی در نظر گیرد تا هم ضمن تضمین کیفیت محصولات باز هدفممان هم تضمین شود.

وی در ادامه این‌گونه ابزار عقیده کرد که برندسازی اولین و اصلی‌ترین گام برای حضور مستمر محصولات کشاورزی ایران در بازارهای جهانی خواهد بود.

بنابراین اگرچه با تشکیل دولت یازدهم افق های تازه ای در تجارت و صنعت کشورمان حاصل خواهد شد اما اگر بخواهیم حفظ بازار محصولات کشاورزی را با حفظ بازار صنعت نفت مقایسه کنیم، بار دیگر به اولویت جایگاه کشاورزی خواهیم رسید، چون همگی می‌دانیم خرید نفت خام از سوی هر کشوری در جهان طبق دستورالعمل و تنظیمات بسیار حساس پالایشگاهی و کارخانجات پتروشیمی آن کشور و با توجه به مواد اولیه وارداتی صورت می‌گیرد و اگر به هر دلیلی مجبور شوند این تنظیمات را تغییر دهند، به دلیل هزینه سنگین آن هرگز حاضر به تغییر مجدد آن تنظیمات گذشته نخواهند بود پس خریداران ترجیح می‌دهند مواد اولیه مورد نیاز خود از بازارهای مطمئن‌تری تهیه کنند، اما در بازار محصولات کشاورزی فقط کیفیت و قیمت، عوامل موثر در انتخاب هستند؛ پس منطقی است که از منبع عظیم انرژی که خداوند به ما هدیه داده برای روشن کردن پمپ‌های آب کشاورزی و البته حرکت تراکتورهای جهت حاصلخیز کردن خاک ایران استفاده و بشکه های رب گوجه فرنگی یا کنسانتره طبیعی میوه ایرانی را به خارج صادر کنیم، نه این‌که طلای سیاه برای واردات گندم یا دیگر محصولات غذایی بفروشیم.

مراقب کوچ بزرگ نقدینگی باشیم

بزرگترین کوچ نقدینگی ایران آغاز شد

کارشناسان: به دلیل سقوط ارزش دلار و طلا موج عظیمی از فروشندگان راهی بازار شدند

یکی دوسال بود که نوسانات قیمت ارز در کشورمان به بحث داغ هر محفل اقتصادی و غیر اقتصادی تبدیل شده بود. بصورتی که حتی گاهی اوقات مردم به جای احوالپرسی معمول خانواده‌ها وقتی دور هم جمع می‌شدند احوال ارز و سکه را از یکدیگر جویا می شدند. عده ای نوسانات را تاثیر تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران می دانستند و دیگران مشکلات بازار را از مدیریت بانک مرکزی عنوان کردند .

این موضوع باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه اقتصاد و البته مردم عادی با توجه به افقهای نامعلوم اقتصادی در کشورمان برای حفظ ارزش دارایی و پول خود طبق عادتی کهن در جامعه ایران به فکر ذخیر سازی ارز و طلا بیافتند و اقدام به تبدیل دارایی خود به این دو کالا کنند.

 آنهم دقیقا زمانی که حجم بسیار زیادی از نقدینگی در جامعه کشور سرگردان بود. نقدینگی ای که طبق برآوردها و آمارهای اعلام شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی حجم آن در جامعه ایران به مرز 450 هزار میلیارد تومان رسیده بود. اگرچه بسیاری از فعالان عرصه اقتصاد اعتقاد داشتند این عدد چیزی نزدیک بر 600  هزار میلیارد تومان است .

18 میلیارد دلار در خانه ها ذخیره شد

هجوم گسترده خریداران خرد و کلان برای خرید ارزهای خارجی بخصوص دلار آمریکا باعث شد تا رئیس شورای پول و اعتبار ایران ضمن اشاره به این مطلب که بازار ارز کشور در سال 1391 یکی از دشوارترین برهه های تاریخی خود را پشت سر گذاشت، بگوید: حجم دلار موجود در گاوصندوق های مردم رقمی بین12 تا 18 میلیارد دلار برآورد شده است .

اما فرارسیدن انتخابات ریاست جمهوری  و اعلام نتایج آن باعث شد تا بسیاری از معادلات دولتی و انتظارات بازار برای افزایش مجدد قیمت ها با افق های تازه اقتصادی تغییر کند و اتفاقات جدیدی رقم زده شود .

دلار در سراشیبی سقوط

همانطور که می دانیم بازار همانند موجودی زنده به شرایط اطراف خود واکنش نشان می دهد. واکنش هایی که گاهی اوقات باعث برهم زدن پیش بینی ها و معادلات بسیاری از کارشناسان مالی و پولی شده است. چشم انداز مثبت سیاست های خارجی ایران، کاهش تحریم های غرب علیه ایران نوید آینده ای مثبت را برای اقتصاد کشورمان به همراه داشت بنابراین بازار هم طبق ماهیت خود به آن واکنش نشان داد و روند نزولی قیمت ها آغاز شد. هرچند ابتدا دلار زمینگیر شد و طلا هم از سکه افتاد اما می دانیم که این عوامل در روند کلی بازار تاثیرگذار هستند و تغییرات آنها می تواند دیگر عوامل بازار را به تغییر وادار کند.

اگرچه در ابتدای این تغییرات بازار مقاومتی کاذب را از خود نشان می داد اما با افت قیمت ها در بازار های بین المللی طلا اولین روز تیرماه 1392 بازار داخلی ایران هم دست از مقاومت برداشت و همگام با بازار بین المللی روبه سقوط حرکت کرد.

شاید مسئولان از این روند خرسند باشند و چهره ای حق به جانب بگیرند که این اتفاق حاصل سیاست های خرد و کلان اقتصادی آنها بوده است. کما اینکه محمود بهمنی دوباره پشت تریبون ها ظاهر شد و گفت: «اگر به پیشنهادها و راهکارهای ما گوش می دادند قیمت ها از این هم پایین تر می آمد». اما نباید فراموش کرد که این واکنشی طبیعی از بازار به اطرافش بوده و بیش از پیش بازار احساساتی شده و جنبه روانی بر جنبه اقتصادی و پایه های اصلی آن غلبه کرده است.

 بنابراین این اتفاق را می توان کوچ بزرگ نقدینگی در ایران تلقی کرد و منتظر اتفاقات پس از آن شد. چون دلار و طلاهای مردم به ریال تبدیل شده دوباره دنبال جایگاه امنی برای آرام گرفتن خواهند بود.

در این زمینه محمد کشتی آرای رئیس اتحادیه طلا و جواهر کشوری می گوید: افت قیمت دلار و البته افت قیمت اونس جهانی طلا در کنار افق های روشن اقتصادی دولت آینده باعث شده که بسیاری از دارندگان خانگی این کالاها طی روزهای اخیر روانه بازار شوند و کالای خود را برای فروش عرضه کنند . نکته مثبت موضوع این است که روند نزول قیمت ها باعث افزایش ارزش پول ملی کشورمان شده و جای بسی خوشحالی است که ریال ایران مقداری از ارزش از دست رفته خود را طی روزهای اخیر دوباره به دست آورده است.

به عقیده رئیس اتحادیه طلا وجواهر کشوری این فرصت مناسبی است که بانک مرکزی بتواند با راهکارهای جدیدی مثل افزایش نرخ سود سپرده ها یا انتشار اوراق مشارکت نقدینگی موجود بازار را به سمت خزانه بانک مرکزی هدایت کند. وی معتقد است که به هر حال طلا یا دلارهای نقد شده باید به سمت و سویی حرکت کنند و با توجه به تجربه های گذشته نباید از تاثیرگذاری این حجم از نقدینگی بر دیگر بازارها غافل باشیم، بلکه باید توان بالقوه آن را در جهت تامین نیازهای بناگاههای اقتصادی و تقویت نظام بانکی کشورمان به فعل برسانیم.

نقدینگی به کجا می رود؟

این روزها از احوال ارز و طلا بپرسیم در می یابیم که اوضاع و احوال آنها خوش نیست و سیر نزولی را پی گرفته اند و همه از روند کاهش قیمت ها سخن می گویند برخی خرسند هستند و برخی هم به دنبال یافتن راهکاری مناسب برای سرمایه گذاری هستند سئوال اصلی این است که این حجم نقدینگی دست مردم با شرایط جدید به کدام سو حرکت خواهد کرد.

برخی از فعالان عرصه اقتصادی و کارشناسان مسایل مالی اینگونه اظهار نظر می کنند که بدون تردید این نوع واکنش مردم و بازار با توجه به علائم موجود گذراست ، چون اقتصاد یعنی دودوتا، چهار تای معروف نه احساسات و نه شعار بالاخره نقدینگی بازار به سمتی حرکت خواهد کرد . این کارشناسان عنوان می کنند: اکنون دو گزینه روز میز نقدینگی برای آرام گرفتن باقی مانده یکی بازار سهام و دیگری ملک است. اگرچه برخی از سرمایه های سرگردان که تازه از دلار و طلا به ریال تبدیل شده اند به سوی سپرده ها یا اوراق مشارکت حرکت خواهند کرد. اما هنوز هم این گزینه برای آرام گرفتن نقدینگی دست مردم زیاد جذاب نیست.

حسین خزلی خرازی ، مدیر عامل کارگزاری بانک آینده، درباره سرازیر شدن نقدینگی موجود بازار طی روزهای گذشته به بازار سهام معتقد است : هنوز برای اظهار نظر زود است که بخواهیم درباره سرازیر شدن نقدینگی حاصل از فروش دلارهای خانگی یا سکه های موجود در دست مردم ، سخن بگوییم. هرچند طی هفته گذشته شاخص بورس تهران رشد مناسبی را تجربه کرده اما دیدیم که در اولین روز تیرماه سال جاری بورس استراحت کرد و شاخص بورس کمی کاهش داشت.

به هر حال بورس هم بخشی از بازار مالی ایران است که تابع شرایط اقتصادی کشورمان خواهد بود اما سئوال اصلی این است که آیا واقعا گشایشی در اقتصاد کشور رخ داده که شاهد رشد سهام شرکت ها باشیم؟ بسیاری از شرکت های تاثیرگذار در تابلوی بورس هنوز درگیر مشکلات تحریم هستند .

 بنابراین نباید اینگونه تصور کنیم که فروش دلارهای خانگی یا سکه های دست مردم می تواند شاخص سهام ایران را سبز کند بلکه بورس کاملا طبیعی به شرایط حال حاضر اقتصادی کشور واکنش نشان خواهد داد و هرگز احساساتی نخواهد شد.

اما ایرج رهبر، رئیس کانون سراسر انبوه سازان ، بطور کلی منابع مالی تاثیرگذار در بحث مسکن را به دو دسته منابع مالی خرد و کلان تقسیم بندی کرد و گفت: مبالغی مثل دلار و طلای موجود در دست مردم در بخش خرد مسئله قرار گرفته که زیاد در بحث افزایش یا کاهش قیمت مسکن تاثیرگذار نیست .

رهبر در این زمینه می افزاید بطور کلی نباید هرگز از منابع مالی که به دلیل فروش طلا و دلار موجود در گاوصندوقها به دست مردم می رسد بی تفاوت بود. چون این موضوع ممکن است افزایش تقاضا را در پی داشته باشد اما بطور کلی نباید زیاد در اینباره عکس العمل نشان داد به این دلیل که منابع یاد شده آنچنان نیست.

با توجه به افزایش قیمت واحدهای مسکونی طی سال 1391 قدرت خرید مردم هم کاهش یافته است و در حال حاضر این رقم نقدینگی که در اختیار مردم عادی قرار گرفته باعث افزایش چشمگیرقیمت مسکن نخواهد شد هرچند هم اکنون شرایط افزایش قیمت نداریم.

اما این فعال عرصه مسکن درباره مراجعه تولید کنندگان یا سازندگان به بنگاهها به دلیل نگرانی از کاهش قیمت مسکن برای فروش واحدهای مسکونی خود اینگونه اظهار نظر کرد : اگر هم مراجعه ای برای فروش بوده از سوی دلالان بازار مسکن بوده نه سازندگان چون طبق شواهد هرگز سازندگان مسکن درباره فروش واحدهای خود احساسی تصمیم نخواهند گرفت. بلکه با توجه به مولفه های موجود بازار پیش خواهند رفت . از این رو باید در نظر بگیریم که مولفه های تولید مثل قیمت زمین ، مصالح یا هزینه کارگر هنوز ارزان نشده که انتظار کاهش قیمت مسکن را داشته باشیم .

رئیس کانون سراسر انبوه سازان، درباره احتمال فروش واحدهای مسکونی از سوی سازندگان اینگونه گفت که اگر سازندگان احساس کنند که دولت آینده برنامه ای مفید در باره تولید مسکن یا مسکن های استیجاری در دست دارد بدون تردید برای فروش و تبدیل واحدهای مسکونی خود فکری می کنند و شاهد عرضه گسترده ای در این زمینه و در نهایت کاهش قیمت مسکن با نزدیک شدن تعادل عرضه و تقاضا خواهیم بود، اما هنوز برای اظهار نظر کاملا زود و غیر کارشناسانه است.

درباره فروش دلار و طلاهای خانگی و تاثیر آنها بر قیمت مسکن  مصطفی قلی خسروی، رییس اتحادیه مشاوران املاک گفت: طی سه ماهه اول سالجاری هیچ گزارشی مبنی بر افزایش قیمت مسکن نداشته ایم بلکه طبق امار حباب 20 درصدی قیمت مسکن کاهش یافته و به حدود 17 درصد رسیده است . همه می دانیم که قیمت مسکن طی سه دوره افزایش چشمگیری داشته است که آخرین آن سال گذشته اتفاق افتاد بنابراین بازار آماده افزایش مجدد نیست بلکه با توجه رکود بازار باید شاهد کاهش قیمت ها نیز باشیم ، هرچند نقدینگی در دست مردم ممکن است برخی را راهی بنگاههای املاک برای خرید ملک کند اما هنوز نمی توان درباره کاهش یا افزایش قیمت مسکن به این دلیل خواص سخن گفت یا اظهار نظر کرد.

بهترین گزینه برای سرمایه گذاری چیست؟

به هر حال گاوصندوق های خانگی باز شده و دلار یا طلای بسیاری وارد بازار شده است و جای آن ریال به دست مردم رسید و قرار نیست که این ریال ها دوباره به گاوصندوق ها بازگردند بلکه برای سرمایه گذاری هزینه خواهند شد و به دنبال محل امنی برای آرام گرفتن خواهند بود  و همواره این سئوال برایی بسیاری مطرح شده که بهترین گزینه برای سرمایه گذاری در حال حاضر کجاست؟

برای یافتن پاسخ این سئوال زیاد نیازی به فکر کردن نیست چون شرایط موجود اقتصادی کشور گزینه های محدودی را مقابل هر میزان سرمایه قرار داده است. پس بجاست که مسئولان برای جلوگیری از ایجاد حباب های کاذب در  دو بازار یعنی سهام و مسکن که هنوز هم برای برخی از جاذابیت مناسبی برخوردار است از هم اکنون که نقدینگی سرگردان جامعه کوچ بزرگ خود را آغاز کرده چاره بیاندیشند و راهکارهای مفیدی در این زمینه تدوین کنند .

 از سوی دیگر هم شاید این اتفاق یکی از طلایی ترین فرصت های بانک مرکزی برای جمع آوری نقدینگی سرگردان بازار باشد می توان اینگونه تصور کرد که با ایجاد شرایط مطلوب توسط بانک مرکزی همانند افزایش نرخ بهره یا انتشار اوراق مشارکت می توان نقدینگی سرگردان و آشفته بازار داخلی را به سوی خزانه بانک مرکزی خود هدایت کند تا آنجا آرام گیرد و از ایجاد حباب کاذب در تابلوی بورس یا بازار مسکن جلوگیری کند که با ترکیدن آنها نیز بسیاری از مشاغل نیز دچار آسیب خواهند شد.

بررسی برنامه رادیویی «یک استکان چای داغ» که از نخبگان اقتصادی سخن می گوید

یک «استکان چای داغ» روی امواج رادیویی اقتصاد

تدوین و مدیریت برنامه های اقتصادی به عنوان مهترین اولویت کاری هم اکنون علاوه بر دولتمردان سراسر دهکده جهانی، ذهن اکثر دست اندرکاران رسانه را نیز به خود مشغول کرده است . بطور کلی مبحث کارآفرینی در مقوله اقتصاد بصورت جدی از دهه 1930 در جهان مورد توجه قرار گرفت و اهمیت تشویق و حمایت از کارآفرینان و نخبگان اقتصادی آنچان بود که علاوه بر دولتمردان، اهالی رسانه و فعالان اقتصادی حتی جامعه علمی یعنی دانشگاههای معتبر جهان با ایجاد رشته های خاص تحصیلی در این زمینه نیز وارد میدان رقابت شدند .

وقتی پای دانشگاهها در زمینه کارآفرینی به میان آمد، بدون تردید بسیاری از کارشناسان اجتماعی و اقتصادی نیز در این باره اظهار نظر کردند و اینگونه گفتند: «رشد و رونق اقتصادی در منطقه ای از این کره خاکی باعث ایجاد شور و نشاط اجتماعی آن منطقه نیز خواهد شد.» بنابراین هیچ جای تردید باقی نماند که دولت ها و البته دست اندرکاران اداره کشور باید با تمام توان و با توجه به امکانات منطقه خود از حضور این گروه یعنی فعالان اقتصادی و کارآفرینان به عنوان نخبگان اقتصادی حمایت کنند.

شاید حمایت های مالی ، معافیت های مختلف یا ایجاد شرایط مساعد سرمایه گذاری به عنوان روشهایی کارآمد در این زمینه از سوی دولت ها  باشد اما هرگز جایگاه بسیار سازنده رسانه ها در باره حمایت و البته معرفی نخبگان اقتصادی به دیگر جوامع را نباید نادیده گرفت. بسیاری از کارشناسان اقتصادی درباره اهمیت رسانه در حمایت نخبگان اقتصادی معتقدند : بسیاری از نخبگان هستند که ایده های نوین و کارآمدی در ذهن خود دارند اما به دلیل مشکلات مالی نمی توانند آنها را عملی کنند؛ اینجاست که رسانه ها با معرفی طرح یا ایده های نوین این افراد می توانند زمینه رشد و شکوفایی این نخبگان را فراهم کنند .

بسیاری از شرکت های بزرگ اقتصادی حاصل همین همکاری رسانه ها بوده اند. ایده ای خام در کنار تجربه و منابع مالی دیگران توانسته حال به غول اقتصادی بزرگ تبدیل شود. این کارشناسان در این باره دیدگاه دیگری دارند که وقتی موفقیت های اقتصادی فردی را می بینید یا می شنوید ناخودآگاه انگیزه حرکت در ذهن شما شکل خواهد گرفت تا از تجربیات او شما هم برای موفقیت خود استفاده کنید . به هر حال حمایت نخبگان اقتصادی صرفا مسائل مادی نیست بلکه مطرح کردن آنها خودمی تواند به عنوان بهترین حمایت در سطح جامعه باشد که با این کار در واقع با یک تیر دو نشان زده شده است؛ یکی اینکه این افراد یا نخبگان اقتصادی تشویق به ادامه کار یا کارآفرینی خود خواهند شد و دومین هدف ایجاد انگیزه مثبت برای تازه کارهاست که در نهایت به تشکیل شرکت های بسیار قدرتمند خواهد شد.

به همین دلیل ، هم اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در تولید و خدمات اقتصادی بین المللی هستند. این جایگاه باعث شده که در بسیاری از کشورها به این افراد لقب قهرمانان ملی داده شود و همیشه مورد احترام حمایت قرار گیرند.

داشتن ایده های نو یا خلاقانه و شناساندن آنها به دیگران، علاوه بر ایجاد فرصت های جدید می تواند با بسیج منابع و کمک به شکل گیری کسب و کارهای جدید به اقتصاد منطقه نیز کمک کند این روش طی سالهای اخیر شرکت ها و واحدهای تولیدی زیادی را سراسر جهان بوجود آورده و زمینه اشتغال هزاران هزار نفر جویای کار را فراهم آورده است.

 به عنوان مثال در کشور هندوستان به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه منطقه، طی سال های 1960 تا 1980 حدود 500 موسسه کارآفرینی شروع به فعالیت کردند. حضور این شرکت ها در اقتصاد سرزمین عجایب باعث شد تا حتی شرکت های بسیار بزرگ بین المللی نیز برای رفع مشکلات خود به آنها رجوع کنند و با استفاده از راهکارهای علمی ، عملی و البته مطابق با شرایط منطقه حضورشان راه صعود را در پیش گیرند.

به عبارتی می توان با این پیش فرض اینگونه گفت که در واقع چرخ های توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارافرینی به حرکت در خواهد آمد.  اما ایران حتی با داشتن برنامه های اقتصادی بلند مدت برای توسعه اقتصادی خود هنوز به صورت جدی به جایگاه نخبگان اقتصادی یا به عبارتی کارآفرینان توجه نکرده است؛ در حالی که توجه به مقوله کارآفرینی و ایجاد و توسعه آن علیرغم وجود برخی مشکلات پیش رو، گام مثبتی در جهت ایجاد فضای مناسب جهت توسعه ، افزایش منابع ملی، کاهش نرخ بیکاری ، تعادل ساختاری و توسعه در شهرها و روستاهای ایران زمین خواهد بود.

همین موضوع یعنی خلاء موجود درباره توجه به کارآفرینان و نخبگان اقتصادی کشور باعث شد تا فکر ریختن «یک استکان چای داغ» آنهم در رادیو اقتصاد، به عنوان تنها شبکه تخصصی رادیو در زمینه فعالیت های اقتصادی و اقتصاد در ذهن عبدالله عبدی، سردبیر و ستاره جوادی، تهیه کننده این برنامه شکل گیرد.

عبدی درباره «یک استکان چای داغ» اینگونه می گوید: برنامه مذکور با هدف ارائه تجربیات نخبگان اقتصادی به علاقمندان و دیگر افراد جامعه شکل گرفت و بطور کلی با توجه به جلسات متعددی که با تهیه کننده برنامه ، ستاره جوادی برای برنامه ریزی تولید این برنامه داشتیم متوجه شدیم که هم اکنون بسیاری از منابع موفقیت در جامعه پویای کشورمان یا کتابهایی ترجمه شده از دیگر کشورهاست یا اینکه نمونه های موفقیت خارجی به عنوان الگوی موفقیت به جوانان و فعالان اقتصادی معرفی می شود.

بنابراین تصمیم گرفتیم که با تولید برنامه «یک استکان چای داغ» الگوهایی بومی را به علاقمندان و شنوندگان برنامه معرفی کنیم تا علاوه بر ایجاد انگیزه در افراد جویای کار یا علاقمندان به سرمایه گذاری های اقتصادی، روحیه ای نوین و پویا را به جامعه جوان میهن عزیزمان بدمیم.

اگرچه نمونه های متفاوتی از این میزگردها در تلویزیون نیز دیده می شد، اما به عقیده من و البته بسیاری از کارشناسان رسانه ، این نمونه میزگردهای خودمانی در رادیو می تواند مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص داده و تاثیرگذاری بیشتری در ذهن آنها داشته باشد چرا که مخاطبان رادیو با ذهن آزادتری به برنامه های رادیو گوش می سپارند و بدون تردید با علاقه خودشان موج رادیویی موردنظر را انتخاب می کنند.

 طبق بسیاری از آمارها و البته نظرسنجی ها مخاطبان رادیو نه تصادفی و نه از روی اجبار به شبکه رادیویی گوش می کنند بلکه به دنبال آن خواهند بود پس «یک استکان چای داغ» ما واقعا گواراست و علاقمندان را به خود جلب می کند. با این دید، زمان و حتی شبکه رادیویی برنامه را انتخاب کردیم و زمان پخش این برنامه تولیدی یا همان استکان چای داغ خودمان را از ساعت 23 تا 24 هر هفته سه شنبه ها درنظر گرفتیم.

ستاره جوادی، تهیه کننده برنامه درباره «یک استکان چای داغ» می گوید: شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ایران از یکسو و از سوی دیگر تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران، ما را برآن داشت تا با یک استکان چای داغ، خودمان حال و هوای کارافرینی را در جامعه ایجاد کنیم و با تاکید بر حمایت و مطرح کردن نخبگان اقتصادی و کارآفرینان از یاس و ناامیدی جوانان مشتاق و جویای کار در کشور جلوگیری کنیم .

بدون تردید شنیدن راز و رمز موفقیت نخبگان وطنی از زبان خودشان بدون هیچ واسطه و ابهامی می تواند انگیزه بیشتری را در ذهن هر مخاطبی ایجاد کند .

بسیاری از ما درباره خالق فلان برنامه کامپیوتری یا فلان وب سایت اینترنتی شنیده یا مطالعه کردیم، اما هنوز هم که هنوزه در گوشه ذهن خودمان نمی توانیم شرح موفقیت آنها را با زندگی امروز ایران مطابقت دهیم و با اما و اگرهای فراوانی دراین زمینه دست و پنجه نرم می کنیم. خوب حالا اگر یک فعال عرصه اقتصادی ایران که از صفر تا صد کارش را خود مدیریت کرده و اکنون هم در اوج کارش قرار دارد، از موفقیت ها و فراز و نشیب کارش برایمان بگوید، بسیار جذاب و دلچسب برای مخاطبان خواهد بود و بدون هیچ شک و شبه ای آنها می توانند از راه روش او برای مدیریت کسب و کارشان استفاده کنند. به قول معروف آزموده را آزمودن خطاست، یک استکان چای داغ ما دقیقا ترجمه این ضرب المثل است.

جوادی، تهیه کننده یک استکان چای داغ بررسی علل موفقیت و نقش خانواده در موفقیت این نخبگان عرصه اقتصاد را از مهمترین نکات قوت برنامه می داند و می گوید: می توان با در نظر گرفتن جایگاه اعتقاد به خداوند و البته رهنمودهای دینی در کنار علل اجتماعی مثل خانواده، راهکارهای مناسبی منطبق با جامعه ایران به علاقمندان ارائه کرد تا آنها نیز به توانمندی های خود ایمان اورده و راه پیشرفت و اشتغالزایی را پیش گیرند و به آینده طرح خود امیدوار شوند.

در این زمینه سردبیر برنامه نیز می افزاید: هدف این برنامه و البته مهمانان ویژه آن این است که به مخاطبان خود یادآوری کنیم که در کنار ایمان و اعتقاد به خداوند و البته همت بالا می توان به موفقیت رسید و یادآور آن باشیم که به قول معروف ره صدساله را نمی توان یک شبه طی کرد، چون این تفکر واقعا مانع از پیشرفت خواهد شد و گاهی باعث انحراف فکر و ذهن انسان می شود. یک استکان چای داغ قرار است کلید موفقیت دیگران باشد . مخاطبان برنامه ما می توانند تجربیات افراد موفق وطنی را شنیده و آن را با شرایط خود مطابقت دهندو تصمیم گیری کنند، نه اینکه نمونه خارجی را الگوی خود قرار دهند .

به هر حال با توجه به محتوا و البته موضوع برنامه شاید تصور کنید که این برنامه همانند میزگردهای دیگر زیاد شاد و پرجنب و جوش نیست، اما نوید نوروزی، گوینده «یک استکان چای داغ» کاملا مسلط به اوضاع در هر برنامه سعی می کند با انرژی و با سوال هایی کاملا خودمانی از مهمانان برنامه به معرفی خلقیات وروحیه آنها طی یک ساعت برنامه، استکان چای خود را گرم و پر از حرارت نگهدارد.

پرسش و پاسخ درباره زندگی شخصی مهمانان گاهی اوقات آنچنان هیجانی خواهد شد که هر شنونده ای را سرذوق خواهد آورد ، سئوال هایی چون چه ماشینی سوار می شوی ؟ کجا ویلا داری ؟ یا اینکه چند دست کت و شلوار داری؟ یا اینکه ترسیم منزلی که در آن زندگی می کنند همه و همه نکاتی هستند که شنوندگان برنامه را مشتاق نگه می دارد تا همراه یک استان چای داغ تا پاسی از شب بیدار بمانند و از شنیدنی های فعالان عرصه اقتصادی و کارآفرینان موفق کشورمان لذت ببرند.

نوروزی درباره حال و هوای برنامه می گوید : ستاره جوادی و عبدالله عبدی با زیر نظر گرفتن اوضاع اقتصادی ایران، مهمانان خود را انتخاب می کنند و اینگونه نیست که مهمانان از روی حدس و گمان یا اینکه بدون برنامه دعوت شده باشند. بلکه کاملا آگاهانه انتخاب صورت می گیرد و همین موضوع می تواند انگیزه ای مضاعف برای شنوندگان یک استکان چای داغ بوده و آنهارا به عنوان مخاطبانی وفادار به برنامه درنظر گیرد.

شنیدن داستانهای یک وزیر از زبان خودش که می گوید چگونه درس خوانده تا وزیر شده یا اینکه وقتی وزیر شد چگونه وزارتخانه تحت امر خود را اداره کرده که از بحران های موجود به سلامت عبور کند هم برای فعالان عرصه اقتصادی کنونی مفید است و هم برای فعالان آینده اقتصاد ایران یا آنها که هم اکنون در حال برنامه ریزی برای آینده خود هستند.  این دقیقا رمز موفقیت یک استکان چای داغ است که هم می تواند هم روحیه جدی و کاملا کلیشه ای مدیران کنونی را هدف بگیرد و هم ذهن خلاق و پرجنب و جوش جوانان جویای موفقیت را وادار به عکس العمل کند.

البته ایده ای بسیار جالب توسط تهیه کننده و سردبیر برنامه به کار گرفته شده که شنوندگان با توجه به ایده ای که در ذهن دارند می توانند با ارسال پیامک یا تماس تلفنی، مهمانان برنامه های بعدی را برایمان مشخص کنند. مخاطبان با توجه به فعالیت اقتصادی خود یا ایده ای که در سر دارند می توانند با برنامه تماس بگیرند و تقاضای دعوت فلان نخبه اقتصادی را داشته باشند . مثلا در حوزه کشاورزی یا باغداری ، صادرات و واردات یا حتی در سطح وزیران این کار انجام شده است.

بدون تردید هیچ فعالیت اقتصادی یا مدیریتی بدون شکست نبوده بنابراین وقتی این موضوع را صادقانه از زبان خود این نخبگان اقتصادی درباره شکست ها  و راهکارهایشان پخش می کنیم، بیشترین تاثیر را در ذهن مخاطب خواهیم داشت.

با این ابتکارها می توان اینگونه گفت که «یک استکان چای داغ» رادیو اقتصاد که هر هفته سه شنبه شب ها ساعت 23 تا 24 روی موج اف ام فرکانس 98 مهمان شماست، توانسته گوی رقابت را از دیگر برنامه های اینچنینی برباید و مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. اگر علاقمند به نوشیدن یک استکان چای داغ رادیو اقتصاد به عنوان فعال اقتصادی یا کارآفرین در استودیو رادیو اقتصاد هستید، می توانید سوابق کاری و البته دلیل موفقیت خودتان را با دست اندرکاران برنامه از طریق شماره تلفن 22652525 در میان بگذارید. اما اگر جزو علاقمندان و مخاطبان این برنامه جالب و آموزنده هستید راههای ارتباطی شما شماره تلفن 22622525 و پیامک 300003637 است. به یاد داشته باشید که می توانید مهمان هفته آینده یک استکان چای داغ را با توجه به برنامه اقتصادی خودتان از دست اندرکاران این برنامه طلب کنید. اینجاست که یک استکان چای داغ آنچه شما خواسته اید را برایتان مهیا خواهد کرد.

عزتی.

پشتوانه پولی ایران؛ دریایی از نور

پشتوانه پولی ایران؛ دریایی از نور

ریال ایران به دریایی از نور تکیه زده است

نگاهی به موزه جواهرات ملی ایران و جایگاه اقتصادی آن در کشور

شاید اهل موزه و گشت و گذار در تاریخ کشورها باشید. وقتی در سالن های مختلف موزه ای قدم می زنید چه احساسی دارید ؟ بدون تردید هنگام بازدید از کالاها یا اجناس تاریخی پشت ویترین موزه خودتان را بخشی از آن زمان احساس می کنید. با این حس سعی می کنید از گذشته و فرهنگ آن مرز و بوم آگاه شوید. اما بدون تردید گاهی هم به قیمت اجناس مقابل رویتان اندیشیده اید . هزار دلار، یک میلیون تومان ، چند میلیارد تومان یا شاید به اندازه اقتصاد آن کشور ارزش داشته باشند. تاکنون هیچ فکر کرده اید گاهی اوقات این موزه ها که محل نگهداری اشیاء تاریخی هستند می توانند جایگاهی غیر از حفظ و نگهداری از فرهنگ کشورها داشته باشند؟ به عقیده شما این اماکن بسیار جذاب چه جایگاهی در اقتصاد یک کشور دارند یا اینکه می دانید ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس یکی از همین موزه ها بستگی دارد؟ بله درست متوجه شدید ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس و ارزش یکی از همین موزه ها بستگی دارد.

با این مقدمه ممکن است ذهن شما به سرعت سراغ موزه پول و سکه های تاریخی یا همان تماشاگه پول متمرکز شود. ممکن است به موزه فرش فکر کنید و شاید هم چشم به خزانه ملی دوخته باشید. اما آن موزه که به دنبال آن هستید یکی از همین موزه های پرطرفدار ایران است که هر روز صدها علاقمند و بازدید کننده را به خود جلب می کند، اینقدر عادی که شاید هیچ وقت فکر نکردید دارایی آن پشتوانه پولی کشورمان است و حتی نامش می تواند پشتوانه خوبی برای ریال کشورمان باشد. بله؛ درست پیش بینی کردید این موزه همان موزه جواهرات ملی ایران است که از سال 1334 محل نگهداری با ارزش ترین دارایی ایران بوده است. اگرچه برخی از جواهرات آن با تاسیس بانک ملی در سال 1316 شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال 1334 در خزانه ای زیر نظر این بانک و مساحت حدود 1000 متر مربع نگهداری شده اند. این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تا کنون به عنوان یکی از گنجینه های بی بدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.

بدون تردید حالا که نام این موزه بی بدیل را متوجه شده اید به یاد الماس بسیار معروف دریای نور افتاده اید ، اما درنظر داشته باشید که این الماس 182 قیراطی تنها برگ زرینی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است . برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.

این جواهرات چه رازی در دل دارند؟

بطور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمع آوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد. بلکه برخی از سنگ های قیمتی یا طلا به صورت سرمایه ای در دست تجار و افراد متول جا به جا می شود.

 اما از این تاریخ به بعد (907 تا 1114 هجری قمری) به دستور حکام وقت سفرایی برای خریداری و جمع آوری جواهرات و سنگ های قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمع آوری و حفظ و نگهداری گنجینه ای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.

این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری می شدند. با حمله محمود افغان به ایران بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت . بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.

 به روایت تاریخ برخی از جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامه ای توسط نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندی ها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادر شاه در سال 1158 هجری قمری به منظور بازپس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم حمله به هندوستان گرفت که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.

 این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات ، سنگ های قیمتی و پارچه های نفیس بودند . اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشدند بلکه در میانه راه توسط نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا (ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.

پس از قتل نادر شاه یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود . این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست او توسط انگلیس ها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ مدتی بعد در سال 1266 هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.

به این ترتیب در دورانه قاجار بسیاری از جواهراتی که از خزانه سلطنت خارج شده بود دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازه هایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان ، سینی ، شمشیر جهانگشای نادری ، خنجر و یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.

این جواهرات از چه تاریخی ملی شدند؟

به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطه خواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطه خواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل شد و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.

اما اصلی ترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی شدند یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضا شاه است در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام  کمپانی بوشرون به دستور شاه از تمامی جواهرات سلطنتی صورت برداری و ارزش آنها را تعیین  کرد و در نهایت در سال 1316 هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.

پشتوانه پول ملی چیست؟

از زمانی که حواله یا بیجک در دست مردم و تجار به عنوان سند دارایی طلا یا نقره قرار گرفت و حمل و نقل طلا برای انجام مبادلات کاهش یافت طلا یا نقره به عنوان پشتوانه حواله ها در صندوق ها ذخیره شدند این اتفاق را می توان اولین کارکرد طلا یا جواهرات به عنوان پشتوانه اسکناس معرفی کرد.

 بنابراین طبق عرف یا قانون دولت ها تا مدتی پیش، با توجه به ذخایر طلا و جواهرات خود اقدام به انتشار اسکناس می کردند. در واقع انها با توجه به توان و ارزش پشتوانه ذخایر طلای کشور ، اسکناس در اختیار عموم قرار می دادند و هر واحد از پولشان را با مقداری معینی طلا ارزش گذاری می کردند. در ایران نیز طبق قانون اساسی و بند یک قانون پولی و بانکی کشور ، واحد پولی کشور ریال و برابر یکصد دینار انتخاب شده است. این مقدار پول یا یک ریال طبق قانون مذکور برابر یکصدو هشت هزار و پنجاه و پنج ده میلیونیم (0108055/0) گرم طلای خالص تعریف شده است.  

بطور کلی براساس قانون یاد شده بانک مرکزی باید صد درصد میزان اسکناس منتشر شده، دارایی و وثیقه به عنوان پشتوانه ریال در اختیار داشته باشد که این پشتوانه عبارت از

 الف. طلا - ب. ارزهای خارجی - ج. اوراق بهادار.

این دارایی ها طبق همین قانون باید به صورت 25 درصد طلا و ارز و مابقی باید به صورت اوراق بهادار در خزانه موجود باشد.

اما اگر از جایگاه جواهرات ملی در این پشتوانه به خواهیم بدانیم لازم به یاد آوری است که در بند ب ماده 8 قانون پولی و بانکی کشور ، این جواهرات به تصویب قانونی در مجلس از سال 1308 و زمان رضا شاه ، به عنوان وثیقه تعهدات ناشی از اسناد و اوراق بهادار دولت شناخته شده اند. از این تاریخ به بعد جواهرات ملی به عنوان وثیقه و پشتوانه پولی ایران در اختیار بانک ملی و نهایتا در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت . اما هرگز نباید فراموش کرد که این وثیقه یعنی جواهرات ملی ایران برای اسناد دولتی فقط حالت شکلی دارند و از لحاظ ماهیت تاثیری بر نحوه یا روند انتشار اسکناس و پشتوانه آن نخواهند داشت.

از سوی دیگر برخی از اقتصاددانان امروزه براین عقیده هستند که تقریبا یک دهه پس از جنگ جهانی دوم دیگر طلا یا جواهر و ارزهای خارجی به عنوان پشتوانه مناسبی برای پول ملی کشورها نیست بلکه تولیدات ملی منطقه و صنایع آن می تواند بهترین پشتوانه برای پول ملی کشور انتخاب شود .

ارزش این جواهرات چقدر است؟

اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمی‌شود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده می‌شده‌است. از نظر فنی به لحاظ منحصر به فرد بودن، بی‌نظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمت گذاری برای چنین جواهراتی(حتی بطور تقریبی) برای زبده‌ترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود هفتاد کرور روپیه برآورد کرده‌اند.

این گنجینه گرانبها کجا نگهداری می شود؟

همانطور که قبلا نیز گفته شد این جواهرات پس از دوران قاجار کمتر دستخوش تغییرات شد و تقریبا  یکسان باقی ماند اما تعدادی مروارید گرانبها از خلیج فارس و زمردهای گرانبها از خراسان به آن افزوده شد . در این دوران جواهرات سلطنتی در کاخ گلستان نگهداری می شد . با به سلطنت رسیدن پهلوی این جواهرات به زیر زمین کاخ مرمر منتقل شدند تا اینکه از سال 1316 شمسی بخشی از آنها در اختیار خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی کشور قرار گرفت . این گنجینه گرانبها در نهایت سال 1334 به خزانه جواهرات ملی ایران منتقل شدند خزانه ای که با سرپرستی یک گروه از مهندسان آلمانی در نهایت ایمنی و امنیت ساخته شده بود. این جابجایی در نهایت سال 1339 به پایان رسید و این جواهرات در خزانه بانک مرکزی ایران آرام گرفتند و از آن پس تا کنون در معرض دید عموم هستند.

جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب 36 گنجه دسته بندی شده‌اند. محتویات این گنجه‌ها بسیار متنوع بوده و به طور عمده شامل انواع زیورآلات تزئینی، انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیش‌کلاه)، گلدان، سرپوش‌های غذا، قلیان، آینه، تنگ‌های مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیه‌ دان، اشیای آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و... است.

آیا امنیت این گنجینه گرانبها برقرار است؟

اگرچه هنگام ورود بازدید کنندگان کاملا کنترل می شوند و در نهایت در گروههای کوچک به دلیل کمبود فضا همراه با یک راهنمای خوش برخورد به بازدید موزه خواهند رفت . اما ظاهر امر زیاد حاکی از فضای امنیتی بسیار بالا برای این اجناس بی بدیل جهان نیست صرفا به چند دوربین مدار بسته و تعدادی حس گر که از این گنجینه همراه دیوارها و مسئولان انجام وظیفه می کنند ، بسنده شده است. شاید این گنجینه در تحت نظارت بانک مرکزی تاکنون کاملا امن و ایمن نگهداری شده است اما این موضوع یعنی سادگی تجهیزات نگهداری و حفاظتی موزه جواهرات ملی هر بیننده ای را به این فکر وامی دارد که آیا  این اجناس واقعا اصلی هستند یا بدلی از آنها تهیه شده و در چنین موزه ساده ای به نمایش گذاشته شده اند؟ اگرچه شایعاتی در این زمینه هم شنیده می شود که جواهرات اصلی در خزانه ملی و ساختمان اصلی بانک مرکزی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی البته دور از چشم بازدید کنندگان محافظت می شوند!!!

تخت نادری

تخت نادری نام اریکه سطلنتی ، یکی از اقلام بسیار معتبر و ارزشمند موزه جواهرات ملی ایران است که به دستور فتحعلی شاه قاجار توسط صنعت گران و هنرمندان کشور ساخته شده و به اشتباه با توجه به نام آن گاهی به نادرشاه افشار در اذهان عمومی نسبت داده شده است حال آنکه نادر در زبان فارسی یعنی کمیباب و به دلیل زیبایی و منحصر بفرد بودنش به این تخت نادر گفته شده است البته نباید فراموش کرد که گاهی هم این تخت منحصربفرد را با تخت طاووس اشتباه می گیرند.

این تخت 9 تکه و مرصع و میناکاری شده با 22 هزار سنگ و جواهر قیمتی تزئین شده است . طبق روایات و اسناد تاریخی این تخت صرفا در هنگام سفر شاه مورد استفاده قرار می گرفته و در دیگر ایام در خزانه سلطنتی نگهداری می شده.  پس از این دوران تا قبل از انتقال جواهرات به خزانه ملی تخت نادر در کنار تخت طاووس در تالار سلام کاخ گلستان نگهداری شده است و از آن پس هم در موزه جواهرات ملی به خودنمایی مشغول است. 

الماس دریای نور

مجاز یا غیرمجاز؛ مساله این است؟

صرافی های غیرمجاز و مجاز

کدام گزینه بهتر است، مجاز یا غیر مجاز؟

اگرچه حضور صرافی ها برای مقابله با تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران نسخه ای کارآمد توسط برخی مسئولان عنوان شده بود، اما عوارض این نسخه در اقتصاد ارزی کشور بسرعت خودنمایی کرد و کارکرد صرافی ها جهت انتقال ارز و دلارهای نفتی ایران از خارج به داخل کشور را به روندی معکوس تبدیل کرد و باعث سونامی عظیمی از واردات یا خروج ارز از کشورمان شد. همین امر موجب دخالت دوباره بانک مرکزی به عنوان عالی‌ترین نهاد مالی کشور برای تعیین صرافی ها به دو بخش مجاز و غیرمجاز شد.

هرچند هدف اصلی این دخالت مبارزه با قاچاق ارز و پولشویی بود، اما در اصل راهکاری برای تعیین اعتبار یا مشروعیت بخشیدن به برخی از صرافی های فعال در بازار ارزی ایران که روز به روز افزایش می یافتند، بود. تا جایی که بانک مرکزی به عنوان اصلی ترین نهاد مسئول در بازار ارزی مجبور به صدور بخشنامه ای به عنوان اتمام حجت با صرافی ها  مبنی بر تعیین تکلیف صرافی های غیرمجاز شد و در نهایت هم خودش راسا برای به سرانجام رساندن کار در این زمینه گام برداشت تا به قول معروف کنترل نوسانات بازار ارزی کشور را دوباره در اختیار بگیرد.

به همین دلیل فهرستی بلند بالا از غیرمجازها به نهادهای مربوطه قضایی توسط بانک مرکزی جهت برخورد قانونی با آنها ارسال شد و مراحل قانونی برای جلوگیری از فعالیت این گروه از صرافان غیرمجاز به سرعت یکی پس از دیگری طی شد، اما عطش بازار ارزی ایران آنقدر زیاد بود که سود حاصل از آن نمی توانست مانع از حضور غیر مجازها در بازار ارزی کشور شود و در نهایت این فعالان هرگز دست از فعالیت خود نکشیدند؛ بلکه از دنیای واقعی ، کوچه و خیابان یا مغازه های لوکس و زیبا به حاشیه خیابان ها آمدند و در نهایت به دنیای مجازی راه یافتند بصورتی که  حتی در حال حاضر با وجود قوانین بسیار سخت درباره مبارزه با صرافی های غیر مجاز بصورت غیر قانونی مشغول ارائه خدمات ارزی بخصوص حوالجات به خارج از کشور هستند.

شاید از خود بپرسید مگر امکانش هست که بانک مرکزی با این همه ابزار قانونی و امکانات نتوانسته جلوی فعالیت این گروه از  صرافی های غیر مجاز را بگیرد؟ اگر علاقمند به دریافتن واقعیت امر این گروه از غیرمجازها و نحوه فعالیت آنها حتی با وضع قوانین بسیار سختگیرانه مسئولان ارزی کشور هستید کافی است کلمه "صرافی یا ارسال دلار به خارج" را در سایت گوگل جستجو کنید، آنگاه با انبوهی از اسامی و صرافی های گوناگون مواجه خواهید شد که باعث تعجب شما می شود و بیاد فهرست معروف بانک مرکزی از صرافی های مجاز می افتید چون طبق فهرست منتشر شده از سوی بانک مرکزی تنها کمتر از هفتصد صرافی مجاز هم اکنون مشغول ارایه خدمات ارزی به متقاضیان هستند البته نباید فراموش کرد که همین تعداد هم به دو گروه الف و ب تقسیم شده اند یعنی آنها که فقط اجازه خرید و فروش فیزیکی ارز را دارند و دیگران که برای ارسال حوالجات هم می توانند اقدام کنند. بنابراین متوجه می شوید که تابلوهای غیر مجاز ها فقط خاموش شده ولی از کار نیافتاده است.

برای دریافت فهرست صرافی های مجاز و اطلاع از اعتبار مجوز صرافی مورد نظر خودتان می توانید به وب سایت رسمی بانک مرکزی یا وب سایت رسمی کانون صرافان ایران مراجعه کنید. در این فهرست تمامی اطلاعات مربوط به صرافی ها و شرایط مجوز آنها قید شده، حتی شماره تلفن صاحب یا صاحبان این صرافی نیز در فهرست مذکور مشخص شده بنابراین می توانید بدون دغدغه اما با توجه به ستون مخصوص مجاز یا غیر مجاز بودن صرافی در این فهرست که جلوی نام صرافی ها ذکر شده از خدمات صرافی‌های مجاز بهره مند شوید.

به یاد داشته باشید صرافی های غیرمجاز با ارائه قیمت های وسوسه کننده ممکن است همیشه و در همه حال ذهن شما را به خود درگیر کنند، اما اجازه ندهید این وسوسه  شما را گرفتار عواقبی جبران ناپذیر کند؛ بلکه بهترین پیشنهاد این است که با خودداری کردن از معامله با اینگونه صرافی ها زمینه تقلب و اختلال ارزی در بازار را کاهش دهید.

به هر حال با تمام تدابیر موجود بازار از جمله صدور مجوزها و راه اندازی پرتال ارزی یا تهیه نرم افزار سنا SANA (سامانه نظارت ارز) هنوز هم بدون مجوزها به کار خود مشغول هستند، به صورتی که به گفته برخی مسئولان، تعداد این صرافی ها ده برابر مجوزدارهاست و هم اکنون بدون مجوزها در کنار دلالان غیررسمی بازار ارز به عنوان رقیبی سرسخت در رقابتی ناعادلانه با مجوزدارها وارد میدان شده اند و بسیاری از تلاطم ها و نوسانات این بازار پرراز و رمز را رقم می زنند، بنابراین اگرچه این گروه تابلوی قیمت ندارند یا مجوزی در دستشان برای فعالیت اقتصادی نیست، اما هنوز هم تاثیر مهمی در تعیین سرنوشت ارزی کشورمان دارند.

شاید سختگیری های نظام بانکی به فعالیت ارزی صرافی های مجاز باعث رونق کسب و کار بدون مجوزها شده، اما به هر حال تمام تلاش بانک مرکزی به عنوان تنها نهاد مسئول نظام مالی کشور کنترل بازار ارز در ایران است که البته در صورت موفقیت به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی کاری بسیار مفید برای رونق اقتصادی کشورمان و هر کشور دیگر در این کره خاکی خواهد بود.

مقررات ناظر بر صرافی ها

همان طور که قبلا اشاره شد بانک مرکزی برای کنترل هرچه بیشتر بر نظام ارزی کشور، بخصوص در بازار آزاد و در شرایط کنونی دستورالعمل ها و بخشنامه های متعددی صادر کرده است و از این طریق با تمام توان سعی در کنترل جریان ارز در رگهای اقتصادی کشور را دارد.

اولین گام برای این حرکت راه اندازی پرتال ارزی کشور بود که به عقیده کارشناسان بانک مرکزی با استفاده از اطلاعات آن می توان منابع ارزی را به سمت درست اقتصادی هدایت کرد و از پولشویی یا خروج ارز بدون برنامه از کشور در شرایط اقتصادی فعلی جلوگیری کرد. به هر حال پرتال ارزی با اتصال سه ارگان مهم اقتصادی مثل وزارت صنعت، معدن و تجارت، بانک مرکزی و گمرک به یکدیگر توانست بیشتر تقاضای جابه جایی ارز و واردات کالا به کشور و تا حدودی میزان تقاضای موجود بازار را رصد کند و آماری تقریبا مستند برای برنامه ریزی های کلان ارزی کشور را به دست مدیران ارزی بانک مرکزی برساند، شاید در ابتدای امر حضور این پرتال در دنیای ارزی ایران زیاد به فعالیت اقتصادی صرافی ها مربوط نبود و به ظاهر بسیار کلانتر از میزان جابجایی ارز در صرافی ها بود و صرفا تقاضای ارز برای واردات کالا به کشور را کنترل می کرد اما توانست منشاء اصلی تقاضای ارز را مشخص و تا حدود بسیار زیادی میزان تقاضا را هم به مسئولان امر اعلام نماید.

به هر حال حتی با کنترل مبادی تقاضای ارز در دنیای صادرات و واردات هرگز نمی توانیم نقش صرافی ها را آنهم در شرایط فعلی یعنی تحریم نظام بانکی کشور نادیده بگیریم در حالی که این گروه علاوه بر تامین ارز مورد نیاز برخی از واردکنندگان همواره مشغول پاسخگویی به تقاضای های خرد بازار نیز بودند. بنابراین دومین اقدام بانک مرکزی برای حفظ جایگاه ارزی خود در بازار ارزی کشور، صدور مجوزهای فعالیت برای صرافی ها بود تا با این کار روند عرضه و تقاضای دلار یا ارزهای مختلف را در بازار آزاد بررسی و به قول معروف نبض بازار آزاد ارزی را در صرافی های مورد تایید خود به دست گیرد.

این اقدام بانک مرکزی باعث شد تا تنها تعداد مشخص و محدودی از صرافی ها مجاز به انجام خرید و فروش یا حوالجات ارزی باشند که بهترین راهکار برای کنترل عرضه و تقاضاهای خرد در بازار آزاد بود بدون درنظر گرفتن موفق یا ناموفق بودن این طرح  صدور مجوز برای فعالیت صرافی ها از سوی بانک مرکزی موجب پایه ریزی تولید نرم افزاری خاص جهت ثبت معاملات ارزی در این واحدهای مجاز نیز شد.

در ابتدای امر بانک مرکزی تمام صرافی های مجاز  را مجبور به صدور فاکتور برای خرید و فروش کرد و پس از آن صرافی ها می بایست تمام فعالیت ارزی خود اعم از خرید، فروش یا حواله را توسط نرم افزار «سنا» یا همان سامانه نظارت ارزی در اختیار بانک مرکزی قرار می‌دادند. این فرآیند در کنار بازرسی های محسوس یا نامحسوس به عقیده کارشناسان بانک مرکزی می توانست از قاچاق ارز و خروج منابع ارزی کشور بدون حساب و کتاب جلوگیری کند و در نهایت ثبات مناسبی به بازار مالی و ارزی جامعه ببخشد.

در حالی که برخی از اقتصاددانان معتقدند اگرچه این قید و بندها مثل صدور فاکتور یا ثبت معاملات در سامانه «سنا» به نوعی تقاضاهای کاذب را از بازار ارزی ایران حذف کرد، اما هنوز هم بسیاری بر این شرایط انتقاد دارند و  اصل موضوع یعنی وجود تلاطم در بازار ارزی را در جایی دیگر می دانند نه پشت گیشه صرافی ها که بتوان با صدور بخشنامه و کنترل و محدود کردن کار صرافی ها، مشکل را درمان کرد.

این گروه عنوان می کنند صرافی های مجاز باید برای مبالغ بیش از 300 دلار فاکتور خرید همراه با اطلاعات خریدار صادر کنند و در نهایت آن را از راه ثبت در «سنا» به دست بانک مرکزی برسانند، اما آیا واقعا همه تقاضاها هرچند خرد و کوچک در صرافی های مجاز پاسخ داده خواهد شد؟ اما با توجه به انبوع صرافی های حقیقی و مجازی غیر مجاز در ایران همین تقاضاهای خرد و کوچک در سطح جامعه ایران به نوسانات بزرگ منجر شده اند و به قول معروف قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود...

عزتی

پرونده صرافی

توصیه های مفید برای خرید ارز از صرافی ها

بدون تردید حداقل یک بار هم که شده برای تهیه ارز اقدام کرده اید. شاید بانک و شایدهم صرافی . اگر برای تهیه ارز مورد نیاز خودتان به بانک مراجعه می کنید که مشکلی نیست چون سیستم بانکی با اطمینان کامل برای نیاز شما پاسخی مناسب درنظر گرفته و در نهایت می توانید خدمات مورد نیازتان را بدون مشکل دریافت کنید .

اما مشکل زمانی است که برای تهیه ارز مورد نیازخودتان به بازار آزاد مراجعه می کنید. به هر حال دو گزینه پیش روی شماست یکی استفاده از خدمات صرافی های مجاز و دیگری روی آوردن به وسوسه های غیر مجاز ارزی کنار خیابان و یا صرافی های نامعتبر بازار شهر محل سکونت خودتان. در مورد صرافی های غیر مجاز که تکلیف روشن است. این روش معامله ای با ریسک بسیار بالا و غیر معمول برای شما خواهد بود و بدون تردید هیچکس توصیه استفاده از این خدمات را به شما نخواهد کرد.

آخرین راهکار که همان صرافی های تایید شده از سوی بانک مرکزی است یا به قول معروف همان مجازها هستند برای شما باقی می ماند که این روش هم راهکارهای خود را طلب می کند . حالا اگر قصد خرید ارز خارجی دارید مطالعه این مطلب برای شما بدون تردید مفید خواهد بود.

1.        ابتدا ارز مورد نیاز خودتان را بشناسید: این کار را می توانید با استفاده از امکانات اینترنت یا دنیای مجازی انجام دهید کافی است که نام کشور مورد نظر و واحد پول آن را تایپ کنید با تقسیم بندی واحد پول کشور مورد نظر و شکل و شمایل اسکناس و سکه های آن آشنا شوید .

2.        قبل از اینکه برای خرید به بازار بروید از نرخ مبادله ارز مورد نظر خودتان با ریال آگاهی کسب کنید : برای این کار می توانید با پرسیدن قیمت خرید و فروش ارز مورد نظرتان از صرافی چند روز روند قیمت آن را زیر نظر بگیرید.

3.        به یاد داشته باشید که ساعات غیر اداری یا روزهای تعطیل و زمانی که بانک ها تعطیل هستند برای تهیه ارز اقدام نکنید چون  قیمت ها غیر واقعی هستند.

4.        اگر قصد خرید دلار از صرافی دارید به یاد داشته باشید که معمولا صرافی ها مهر بسیار کوچکی که بیانگر اصالت اسکناس و فروشنده است  دارند بنابراین از فروشنده بخواهید این مهر را برای شما روی اسکناس ها بزند.

5.        از فروشنده صرافی بخواهید به شما فاکتور فروش بدهد که شماره سریال های اسکناس ها در آن قید شده باشد. البته امروزه دستگاههای پول شمار در برخی صرافی ها خود اینکار را انجام می دهد.

6.        از فروشنده بخواهید اسکناس ها را زیر دستگاه یا همان نور ماوراء بنفش برای شما چک کند هرچند او قبلا اینکار را انجام داده است.

7.        به تاریخ انتشار اسکناس ها دقت کنید بخصوص درباره دلار این موضوع بسیار مهم است.

8.        از تحویل گرفتن اسکناس های معیوب جدا خودداری کنید چون بعدا دچار دردسر خواهید شد.

9.        سعی کنید از چند صرافی قیمت بگیرید بعد خرید کنید چون قیمت صرافی ها معمولا کمی با یکدیگر اختلاف دارد اما در باره اختلاف های فاحش هوشیار باشید که بدون تردید مشکلی در کار است.

10.    هنگام ورود به صرافی به مجوز بانک مرکزی خوب دقت کنید این مجوز طبق قوانین باید در دید مشتریان نصب شده باشد. البته می توانید صحت مجوز صرافی مورد نظر خودتان را از طریق وب سایت رسمی بانک مرکزی بررسی کنید.

چگونه دلار اصلی بخریم.

همه ما خبر مربوط به وجود دلارهای تقلبی در بازار ایران یا بطور کلی سراسر جهان را شنیده ایم این داستان غریبی در دنیای ارزی و مبادلات ارزی نیست بلکه برای اکثر پولهای رایج جهان مثل یورو، پوند ، ین اتفاق افتاده است بنابراین می توان با کمی دقت از شر اینگونه اسکناس ها خلاص شد و در دام سودجویان نیافتاد. البته این موضوع یعنی اسکناس های تقلبی مربوط به دلار دیده شده است بنابراین بد نیست هنگام خرید دلار به نکات زیر توجه کنید.

1.        به یاد داشته باشید که خودکارهایی در بازار وجود دارد که می توان با آن حساسیت اسکناس های معتبر نسبت به نور ماوراء بنفش را تایید کرد.

2.        در مورد دلار اولین گام چک کردن برجستگی حروف روی اسکناس است

3.        اگر اسکناس یکصد دلاری می خرید سریع به عدد 100 توجه کنید هنگامی که از روبرو و مستقیم به آن نگاه می کنید رنگ سبز خاصی دارد اما وقتی کمی اسکناس را بچرخانید رنگ سبز عدد 100 به سیاه تبدیل خواهد شد یعنی زاویه دید شما نصبت به اسکناس باعث تغییر رنگ آن می شود.

4.        با کمی احتیاط اسکناس را از دو سر بکشید اسکناس اصلی هرگز پاره نخواهد شد (به یاد داشته باشید که نیاز نیست اسکناس به شدت کشیده شود کاملا معمولی بکشید)

5.        شاید کمی غیر عادی باشد اما بوی اسکناس دلار کاملا مشخص و واضح است می توانید به حس بویایی خود کمی اطمینان کنید.

6.        به نوع نوشته های روس اسکناس کاملا توجه کنید اسکناس های اصلی نوشته هایی کاملا مشخص و بدون هیچ حاشیه دارند در حالی که اسکناس های تقبلی معمولا نوشته های منظمی ندارند.

7.        شماره سریال روی اسکناس اصلی کاملا یکسان و با فاصله ای مشخص چاپ شده در حالی که در اسکناس های تقلبی فواصل اعداد کاملا بدون توازن است و از هیچ قاعده ای پیروی نمی کند.

8.        به برش کاغذ اسکناس کاملا دقت کنید نباید کوچکترین اشکالی داشته باشد.

9.        اسکناس دلار اصلی دارای خط با حروف و نوشته لاتین بوده که در اسکناس دلار لابسی حتی از کنار دسته ده هزار تائی قابل مشاهده است.

10.    اسکناس دلار اصلی علاوه بر سریال سال ساخت و سریال، خود اسکناس دلار شماره سری نیز دارد

11.    اسکناس دلار اصل به هیچ صورت در ارتباط با آب رنگ پس نداده و تداخل رنگ ندارد

12.    خط دور اسکناس دلار میکروپرینت است که با ذره بین خوانده می شود

13.    اسکناس دلار اصلی در زیر نور لیزر قرمز دو سمت اسکناس دلار به راحتی تفکیک و نقش ها برجسته میباشد

14.    به یاد داشته باشید که همیشه جاعلان دلار مبتدی نیستند بنباراین نگران اسکناس های تقلبی کاملا حرفه ای باشید که تنها راه شناخت آنها نور ماوراء بنفش است.

عزتی

پرونده صرافی

تابلویی سیاه با پرچم های رنگی به نام صرافی

با شنیدن نام صرافی ناخودآگاه تابلوهایی سیاه رنگ با اعدادی دیجیتالی قرمز و تعدادی پرچم را تصور می کنیم. این اولین واکنش ذهنی همه ما با دیدن کلمه صرافی است. اگرچه مدتی است به دلیل نوسانات ارزی بیش از حد در کشورمان اکثر این تابلوها خاموش هستند و در کوچه و خیابان زیاد جلب توجه نمی کنند، ولی هرگز خاموش بودن تابلوی این صرافی ها به معنی بیکار بودنشان یا از کار افتادنشان نیست؛ بلکه حتی این تابلوهای خاموش هم گفتنی های بسیاری در دل دارند  که گاهی اوقات از این خاموشی باید نگران شد . به هر روی هم اکنون صرافی ها با تابلوهای معروفشان کارایی بسزایی در اقتصاد ایران را به عهده گرفته اند.

آیا تاکنون فکر کرده اید که این تابلوها از چه زمانی نوسانات ارزی را به نمایش گذاشته یا این که اصلا صرافی چیست و کی وارد زندگی ما شده است؟

. به طور کلی صرافی در لغت به معنی داد و ستد انواع پول است و در کشورمان از قرن نوزدهم با توجه به رشد تجارت داخلی و خارجی شکل تازه ای به خود گرفت. اگر از واقعیت این شغل بخواهید می توان این گونه گفت؛ از زمانی که معامله پایاپای کمرنگ شد، نقش این شغل یعنی صراف ها در زندگی اقتصادی و معاملات تجاری ما پررنگ تر شد.

این حرفه یا صرافی قبل از پیدایش سیستم بانکداری در ایران گسترش یافت و پایش را از مرزهای کشور بیرون گذاشت . صرافان ایرانی در هند ، عراق  شعبه داشتند و تاجران را برای انتقال وجوه خود یاری می کردند. طبق اسناد و مدارک اصول کار صرافی های ابتدایی بر دو پایه برات و بیجک استوار بود، به صورتی که تجار برات و بیجک های مدت دار  صادر می کردند این برات ها نزد نزد برخی صرافی های خاص و مورد نظرشان تجار یا صادر کننده برات معتبر بود و در نهایت قابلیت نقد شدن داشت.

اگرچه نقش بیجک یا برات صرافی ها با پیدایش سیستم بانکداری در جامعه ایران کمرنگ شد، اما حرفه صرافی حتی با وجود سیستم بانکداری نوین به معاوضه پول و خرید و فروش آن کنار بانک ها به حیات خود ادامه داد و تا این که از اواسط دهه 70 شمسی دوباره کار و بارش سکه شد. قبل از این تاریخ بیشتر صرافی ها مشغول داد و ستد سکه، طلا و نقره به مشتریان خود بودند و در ابعاد کوچک خرید و فروش ارزهای معتبر بین المللی انجام یا اینکه برای ارسال حوالجات رقم پایین به نیازهای خرد خانواده ها پاسخ می دادند.

به طور کلی صرافی ها در ایران و هم اکنون به دو گروه تقسیم می شوند؛

صرافی های نوع اول: این گروه از صرافی ها اجازه حضور در معاملات الکترونیک ندارند و صرفا برای خرید و فروش فیزیکی ارز مجوز دارند.

صرافی های نوع دوم: این گروه از صرافی ها علاوه بر خرید و فروش فیزیکی ارزهای معتبر جهانی، مجوز حضور در مبادلات الکترونیک یا همان حوالجات را کسب کرده اند و می توانند حواله هم صادر کنند.

لازم به یادآوری است که هر دو گروه می توانند به خرید و فروش سکه در کنار خرید و فروش ارز مبادرت ورزند.

اما اصولا تعریف کار صرافی ها چیست؟

از گذشته های دور، کار اصلی صرافی ها تعیین عیار و ارزش واقعی سکه های طلا و نقره بوده و کم کم به وصول برات و بیجک نیز اقدام کردند، اما همان طور که قبلا هم بیان شد، پس از ظهور و پیدایش سیستم بانکداری این حرفه به حاشیه رانده شد و صرفا به خرید و فروش سکه، طلا و نقره مبادرت می کردند، اما این شغل کم کم همگام با نظام بانکداری، رشد کرد و در کنار نظام بانکداری صراف ها نیز اقدام به اعطای وام و حتی ارسال حوالجات کردند و در نهایت به نوعی رقیب قدرتمندی برای بانک ها در ارسال و خرید و فروش ارز در ایران تبدیل و گاهی هم تعیین کننده نرخ مبادله ارزها در بازار اقتصادی کشور شناخته شدند.

صرافی ها چگونه کار می کنند؟

شاید خیلی ساده، فرض کنید وارد یک صرافی می شوید و مقداری ریال می دهید و در ازای آن ارز مورد نظرتان را می خرید و از آن خارج می شوید. آیا واقعا کار به همین سادگی است؟ خیر به طور کلی صرافی ها دقیقا همانند فروشنده کالایی مجبور هستند قیمت تمام شده کالای خود را تعیین و با درصدی سود آن را به متقاضی بفروشند. از این رو اطلاع از نرخ برابری ارزها در مقابل واحد پول ملی کشورشان مثل ریال امری حیاتی و ضروری برای آنهاست، اگرچه این صنف در کنار خرید و فروش یا حواله ارزش اقدام به خرید و فروش سکه طلا نیز می کند، اما به قول معروف خرید و فروش سکه طلا برای جوری جنس آنهاست و کار اصلی و حساسیت اصلی مربوط به همان پولهای کاغذی یا حوالجات است.

در شرایط عادی و عمومی بین المللی نرخ برابری ارزها اگرچه در بازارهای بین المللی مثل فارکس یا دیگر بازارهای ارزی تعیین می شود، اما مبنای محاسبه نرخ ارزهای خارجی در کشورها را معمولا بانک مرکزی آن کشور به عهده دارد و این نظام بانکی آن کشور است که هر روز نرخ مورد نظر صرافان را در اختیارشان قرار می دهد تا تابلوهای معروف مغازه‌های صرافی روشن شوند و شروع به نوسان کنند، اما داستان این تابلوها در ایران کمی متفاوت است و نوسان آنها در حال حاضر زیاد به بانک مرکزی بستگی ندارد.

هنوز نرخ درنیامده است

بدون تردید چند سالی است که با این جمله زیاد برخورد کرده اید: «هنوز نرخ درنیامده». معمولا وقتی قصد خرید یا فروش ارز دارید، این جمله را اول صبح زیاد شنیده اید و با کلی سوال، گوشی تلفن را قطع کرده اید یا این که از درب صرافی خارج شدید، اما معنی واقعی این عبارت چیست؟ مگر قرار نیست که بانک مرکزی نرخ را برای صرافی ها اعلام کند. بانک که ساعت 7 و 30 دقیقه کار خود را آغاز می کند، پس چرا هنوز... نرخ در نیامده است.

این جمله را می شنوید چون نرخ ارزهای خارجی در ایران بنا به هر دلیلی در بازار آزاد در حال حاضر خارج از محوطه بانک مرکزی یا حتی خارج از مرزهای کشورمان تعیین می شود و بنا به هر دلیلی هم بانک مرکزی هم اکنون در این باره بی تفاوت عمل می کند چون به دلیل تحریم های یکجانبه خارجی علیه نظام بانکی ایران چاره ای هم ندارد.

داستان از این قرار است که امروزه و با توجه به شرایط فعلی نظام ارزی کشورمان، نرخ ارز و برابری ریال ایران با دیگر ارزها در کشورهایی مثل امارات متحده عربی یا شهر هرات و گاهی هم ترکیه تعیین می شود اما پایگاه اصلی تعیین نرخ ارز در بازار آزاد ایران همان امارات متحده عربی است و دیگران فعلا نقش مهمی در تعیین نرخ ارز آزاد ایران ندارد و از آنجا که در امارات صرافی ها ساعت 11 صبح شروع به کار می کنند و برابری ریال ایران با درهم امارات را تعیین می کنند، بازار ایران هم تا قبل از این ساعت معمولا از خرید و فروش مگر در شرایطی خاص یا به ضرورت خودداری می کند. بنابراین صرافی ها این جمله را که «هنوز نرخ درنیامده» به کار برده و تا ظهر معمولا به محاسبه کارهای روز قبل خود می پردازند یا این که با احتیاط و در حجم بسیار کم با نرخ های روز گذشته کار می کنند، البته فکر نکنید که وقتی ساعت 11 صبح به قول معروف نرخ ها مشخص شد، کار تمام است؛ بلکه طی ساعت کاری دائم طبق هماهنگی های تلفنی یا ارتباط اینترنتی قیمت ها به روز شده و مبنای محاسبه قرار خواهد گرفت. البته صرافی هرچه معتبرتر باشد، بدون تردید زودتر از نوسانات مطلع می شود، ولی مبنای دیگری هم در کار است که معمولا بعدازظهر و حوالی ساعت 5 شروع می شود.

شاید پیش آمده باشد که حوالی ساعت 5 بعدازظهر نزدیک خیابان فردوسی یا چهارراه استانبول عبور کرده و جنب و جوش خاصی را بین دلارفروش ها یا صرافی های محل دیده باشید و بی تفاوت به خیال آن که کارشان را می کنند، از آنجا عبور کرده باشید، در حالی که نوسانی تازه در بازار ارزی در حال اتفاق افتادن است که حتی به شرایط کاری امارات یا هرات و ترکیه بستگی ندارد.

استراتژی ساعت 5

اگر اهل بازار هستید و زیاد با خرید و فروش ارزهای خارجی سروکار دارید، بدون تردید اطلاع دارید که معمولا نوسانات جدی برابری ارزهای بازار آزاد یا همان صرافی ها حدود ظهر آغاز می شود و تابلوهای دیجیتالی معروف صرافی ها یکی پس از دیگری روشن می شوند و تا بعدازظهر هم تغییراتی دارند، اما حوالی ساعت 5 گاهی اوقات خاموش می شوند و صرافی ها دست از خرید و فروش می کشند و حدود ساعت 6 دوباره نرخ های جدید حاکم بر بازار خواهد شد.

این اتفاق به این دلیل است که بازار پول آمریکا یا فارکس حوالی ساعت 5 بعدازظهر به وقت ایران تازه آغاز به کار می کند و نرخ برابری ارزهای معتبر جهان را روی تابلوهای خود به نمایش می گذارد. بنابراین ناخودآگاه اعداد و ارقام این تابلوی فارکسی در بازارهای ارزی جهان تاثیرگذار خواهد بود که ایران هم از آن مستثنا نیست، به همین دلیل بسیاری از فعالان و صرافی های بازار ایران در این ساعت دوباره تابلوهای خود را تنظیم و با نرخ جدید شروع به معامله می کنند، البته هستند افرادی که به قول معروف فارکس باز هستند و با زیر نظر گرفتن نوسانات بازار فارکس ریسک می کنند و کمی قبل از شروع به کار این بازار یعنی حوالی ساعت 4 بعدازظهر وارد بازار می شوند و با خرید یا فروش ارز خود کاسبی می کنند. این افراد گاهی ره صدساله را یک ساعته طی می کنند و گاهی هم حاصل های کارکرد خود را یک ساعته از دست می دهند. اگرچه نباید فراموش کرد که اکثر این معامله گران فارکسی هرگز در دنیای واقعی ما حضور نخواهند داشت بلکه در دنیای صفر و یک سیر می کنند.

صرافی ها و مقابله با تحریم

شاید تاکنون سفرهای خارجی را تجربه کرده باشید یا این که پای صحبت مسافران خارج رفته نشسته باشید و از تبادل پول در صرافی ها سخن گفته یا شنیده باشید و این گونه نتیجه گیری کرده باشید هرچه گردشگران ورودی یک کشور زیادتر باشند، صرافی های بیشتری در آنجا می بینید، اما ایران که هنوز گردشگر زیادی به خود ندیده است، پس این همه صرافی در کوچه و خیابان چیست؟ شاید این صرافی ها به عنوان زیرساخت های گردشگری باشند یا این که حکایت از رونق بسیار بالای تجارت خارجی در ایران کنند. هر دوی این موارد قابلیت استناد را خواهد داشت، اما در حال حاضر وجود این همه صرافی در کوچه و بازار، رازی بزرگ تر در دل دارد؛ آن هم مقابله با اثرات تحریم هاست.

با گسترش تحریم ها و درگیر شدن نظام بانکی ایران با آن عملا انتقال دلارهای نفتی توسط نظام بانکی سخت و سخت تر شد تا جایی که گاهی اوقات مبالغ دریافتی بابت فروش نفت در حساب های بانکی ایران خارج از مرزها  باقی ماند و غیرقابل جابه جایی شد. مشکلات ایجاد شده برای نظام ارزی کشور از یکسو، عطش بازار داخلی به دلیل واردات از سوی دیگر باعث شد تا فعالان و مسئولان اقتصادی کشور به فکر چاره و راهکار باشند و در نهایت روشی بسیار کهن را برای جلوگیری از بروز بحران را به نظام مالی ایران معرفی کردند؛ آن هم حمایت و توسعه صرافی ها در ایران بود.

با این روش بخش خصوصی به کمک دولت آمد و راهکاری کهن یعنی نظام حوالجات که از قرن ها پیش در جهان استفاده می شد را دوباره رونق بخشید.

بخش خصوصی البته با حمایت دولت با ایجاد شبکه های گسترده صرافی در کشورهای مختلف مثل امارات، ترکیه، هند، مالزی، قبرس، مالت، اتحادیه اروپا و استرالیا اقدام به جابه جایی دلارهای نفتی با وجود تحریم های سخت بین المللی در نظام بانکی کشور کرد. این روش زمانی رونق گرفت که نقل و انتقال پول توسط نظام بانکی جهان یا غیرممکن شده بود یا این که از امنیت مناسب برخوردار نبود و خطر بلوکه شدن پول در بانک های خارجی گسترش یافته بود.

این سیستم حوالجات برای نقل و انتقال پول از سوی ایران آنچنان گسترش یافت که یکی از روزنامه های معتبر در آمریکا واشنگتن پست، حجم این مبادلات را سالانه حدود یکصد میلیارد دلار برآورد کرده است.

ایران به گردشگران جهان درست معرفی نشده است

سفیر بوسنی

شاید کمتر از یک دهه پیش نام کشور بوسنی و هرزگوین یادآور خشونت و نسل کشی بین دو گروه بود و بیشتر شاهد انتشار اخبار ناخوشایند درگیری و خونریزی بودیم، اما این کشور سرسبز و زیبا مدتی است که روی آرامش را به خود دیده است و دوباره به زندگی عادی خود بازگشته است.

این کشور از لحاظ طبیعت و جاذبه های توریستی یکی از کشورهای پرمخاطب شرق روسیه است، اما آیا واقعا مردم این کشور علاقه ای به جاذبه های ایران دارند؟ یا این که ایران از دیدگاه آنها چگونه است؟ به همین دلیل به سراغ سفیر این کشور در جمهوری اسلامی رفتیم تا از نظر او درباره دیدنی های ایران مطلع شویم.

امیر حاجی کادونیچ به عنوان سفیر کشور بوسنی هم اکنون سه سال و نیم است که در ایران مشغول کار است. علاقه وی به دیدنی های ایران باعث شده که در نمایشگاه عکسی به نام ایران از نگاه شرق و غرب، عکس هایی که خودش از جاذبه های ایران گرفته شرکت کند و عکس هایی را به نمایش بگذارد.

سفیر بوسنی با رویی خوش چمدان را در دفتر کارش پذیرفت و از دیدنی های ایرانی این گونه گفت.

چه تعداد از شهرهای ایران را تاکنون دیده اید؟

در مورد من شاید بهتر است بگویم کدام شهرهای ایران را ندیده ام. من از شمالی ترین نقطه ایران تا جزایر کیش و قشم در خلیج فارس  دیدن کرده ام. بنابراین شاید همه نقاط ایران را دیده باشم و از آنها عکاسی کرده ام. اهواز، بندرعباس، آبادان، قم، مشهد، تهران، گرگان، همدان، چابهار، کرمان و بسیاری از شهرهای دیگر را دیده ام.

کدام شهر ایران بهترین بود؟ اصفهان بهترین شهری بود که من تاکنون دیدم، ولی علاقه بسیاری به قشم هم دارم. زیبایی های آن واقعا حیرت آور است. کیش و چابهار هم نظرم را جلب کرده است.

نظر شما درباره تهران چیست؟

شهری بسیار بزرگ، پرهیاهو و تمیز این تصویر تهران در ذهن من است.

چرا بیشتر انتخاب های شما شهرهای ساحلی بودند؟

من گواهینامه قایقرانی تا قایق های 12 متری را دارم، بنابراین ناخودآگاه به سمت شهرهای دریایی و ساحلی برای لذت بردن از قایق سواری کشیده می شوم. کیش، قشم، چابهار هم جزو این شهرها هستند که من می توانم در آنها قایقرانی کنم و لذت ببرم.

آیا تاکنون درباره صنعت گردشگری ایران فکر کرده اید؟

بارها و بارها طی سفرهای خودم در سراسر ایران به این موضوع فکر کردم. به عنوان مثال در شرق چابهار من بهترین ساحل عمرم را دیدم. من کشورهای زیادی را دیده ام، ولی واقعا ساحل شرقی چابهار یکی از زیباترین های کشورهای ساحلی که من دیده بودم، هست. من عکس های زیادی از این ساحل گرفتم، اما متاسفانه هیچ کس غیر از من در این ساحل نبود. نمی دانم چرا هیچ امکانات توریستی در این منطقه با این همه زیبایی مهیا نشده؛ منطقه ای که می تواند واقعا صنعت گردشگری چابهار را دگرگون کند. من فکر کنم این نعمتی اختصاصی از طرف خداوند است که به طبیعت ایران داده شده، باید از آن بخوبی استفاده کرد.

آیا جاذبه های ایران را با کشورتان می توان مقایسه کرد؟

البته ایران و بوسنی تفاوت های زایدی دارند، کویر، صحرا نمونه بارز آن است که در کشور من نمی توان یافت. بوسنی کشوری کوهستانی است و کاملا متفاوت از ایران، اما مناطق جنگلی و سرسبز ایران را می توان با بخش هایی از بوسنی مقایسه کرد. اگرچه هر دو کشور چهار فصل را دارند، ولی ایران متفاوت تر است، چون چهار فصل همزمان در ایران قابل لمس است.

کدام فصل بهترین زمان سفر به کشور شماست؟

پاسخ این سوال به علاقه‌های شخصی شما بستگی دارد یا این‌که در بوسنی به دنبال چه هستید. اگر زمستان را دوست دارید، بهترین مکان‌ها را خواهد دید، ولی اگر علاقه به سرسبزی و بهار دارید، بوسنی بهترین‌ها را در اختیار شما خواهد گذاشت. طبیعت بوسنی واقعا غیرقابل توصیف است. البته من فکر می‌کنم ایرانی‌ها علاقه‌مند هستند بیشتر در نوروز سفر کنند که این فصل هم در کشور من دیدنی‌های بسیاری خواهند دید. درجه حرارت این فصل حدود 20 درجه است که واقعا دلچسب مسافران کشورهای گرمسیری است.

جاذبه‌های مهیج کشور شما چیست؟

رودخانه خروشان، پرش از ارتفاع، صخره‌نوردی و ورزش‌های زمستانی از معروف‌ترین‌های بوسنی است. به طور کلی طبیعت بوسنی امکانات زیادی را در اختیار گردشگران قرار داده است. ایران هم موقعیت‌های بسیاری در این زمینه دارد.

از جاذبه‌های تاریخی بوسنی بگویید.

معروف‌ترین جاذبه تاریخی کشور من شهر موستار است. در زبان بوسنی پل موست (most) این پل در قرن 16 میلادی ساخته شده که هرساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب می‌کند.

دلیل معروف شدن این پل چیست؟ آیا تاریخی بودن آن است؟

البته تاریخی بودن آن هم دلیل معروف بودن این شهر است، اما مهم‌ترین موضوع مسابقه پرش از روی این پل است که از همان سال اول ساخته شدن آن در بوسنی هر سال برگزار شده است. این پل هرساله صدها بلکه هزاران گردشگر ماجراجو را به خود جلب می‌کند. این مسابقه نزدیک به 500 سال است که در این منطقه برگزار می‌شود. پس می‌توان اهمیت جاذبه‌های تاریخی بوسنی را هم در این زمینه دید. البته من فکر کنم ایرانی‌ها زیاد درباره این مسابقه اطلاع نداشته باشند.

نظر شما درباره گردشگری زمستانی چیست؟ آیا ایران ظرفیت استفاده از این نوع گردشگری را دارد؟

من علاقه زیادی به اسکی دارم و پیست توچال را بخوبی می‌شناسم. در این مورد ایران فرصت‌های بسیاری در اختیار دارد. به طور کلی ایران و بخصوص تهران درباره گردشگری زمستانی و ورزش‌های زمستانی امکانات خوبی در اختیار دارد. علاقه ایرانی‌ها به این ورزش حاکی از روحیه بانشاط آنهاست، اما نکته مهم در این زمینه این است که اکثر کسانی که در پیست اسکی مشغول انجام این ورزش زمستانی هستند، ایرانی هستند و خارجی‌ها بندرت دیده می‌شوند. پس می‌توان این‌گونه برداشت کرد که هنوز گردشگری زمستانی در ایران جا نیفتاده است و گردشگران خارجی، ایران را به عنوان مقصد سفرهای زمستانی خود نمی‌شناسند.

نظر شما در این باره چیست؟ چرا گردشگران خارجی ایران را به عنوان جاذبه زمستانی نمی‌شناسند؟

اولین مورد تبلیغات منفی برخی رسانه‌ها علیه ایران است، اما عمده‌ترین موضوع مربوط به خود دست‌اندرکاران گردشگری ایران است.

به رسانه‌ها اشاره کردید. نقش آنها در جذب گردشگر چیست؟

نمی‌توان نقش رسانه‌ها را درباره جذب گردشگران انکار کرد. به عنوان مثال من در حال حاضر 5/3 سال است که وارد خاک ایران شده‌ام و با ایرانیان زندگی می‌کنم، اما قبل از ورودم تبلیغات زیادی علیه ایران دیده یا شنیده بودم. حالا من می‌توانم به قدرت بگویم همه آنها خلاف واقع هستند و اهمیت ایران چیزی فراتر از آن تبلیغات منفی است. فقط باید تجربه کرد، اما هنوز رسانه‌های ایران در این زمینه گام برنداشته‌اند. ایران خیلی بهتر و بالاتر از آنچه آنها به تصویر می‌کشند، است.

ارتباط مردم ایران را با خارجی‌ها چطور دیدید؟

ایرانی‌ها خیلی خوب با خارجی‌ها ارتباط برقرار می‌کنند؛ دوستانه و صمیمی هستند. ایران هم خیلی آزادتر از آن تبلیغات غیرواقعی است. من تردید ندارم که خیلی از گردشگران خارجی درباره واقعیت ایران چیزی نمی‌دانند و باید آنها را از واقعیت ایران آگاه کرد. در این باره مثالی می‌زنم، من دوستان زیادی دارم که علاوه بر خانواده‌ام هر سال برای دیدن من به ایران سفر می‌کنند. خیلی از آنها که قبلا به ایران سفر نکرده‌اند، با همان تصاویر غیرواقعی بار سفر می‌بندند و همان ذهنیت‌های اشتباه را همراه خود دارند، ولی وقتی وارد خاک ایران می‌شوند و یکی دو روز می‌مانند، تازه متوجه تفاوت واقعیت با تبلیغ نادرست می‌شوند. همین موضوع باعث سفرهای مکرر آنها به ایران شده است. بنابراین ایرانیان باید سعی کنند واقعیت کشورشان را به خارج از مرزها بفرستند؛ با استفاده از رسانه‌ها و تبلیغات صحیح.

آیا شما ازدواج کرده‌اید؟

بله من دو فرزند دختر هم دارم.

نظر آنها درباره ایران چیست؟

مثل من. همان‌طور که می‌دانید آنها هم همراه من بیش از سه سال است که با ایرانیان زندگی می‌کنند و دوستان زیادی در ایران دارند. فرزندان من در مدرسه بین‌المللی همراه دیگران تحصیل می‌کنند و با ایرانی‌های زیادی ارتباط دارند. به عنوان مثال دختر بزرگ من در صفحه فیس‌بوک خود تعداد زیادی دوست ایرانی دارد. پس می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت آنها فرهنگ و واقعیت زندگی ایران را درک کرده‌اند و البته پذیرفته‌اند. نکته مهم این است که همسرم سال‌های گذشته در ایران بوده و در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرده است. او در سال 1995 میلادی در ایران بوده و با توجه به رشته تحصیلی خود، اطلاعات مفیدی از ایران داشته و دارد.

احساس همسر شما وقتی متوجه شد شما سفیر بوسنی در ایران شدید، چه بود؟

وقتی این خبر را شنید، خیلی خوشحال شد و با علاقه بسیار برای زندگی در ایران نقشه می‌کشید. دوستان قدیمی خود را می‌دید و دوباره خاطرات گذشته‌اش برایش یادآوری می‌شد.

احساس خود شما چه بود وقتی قرار شد به ایران بیایید؟

اگر واقعیت را بخواهید برای من جالب بود. البته شرایط ایران هم باعث این احساس بود. فکر می‌کردم شرایط سختی داشته باشم، ولی بخوبی با ایران کنار آمدم و در حال حاضر از محل ماموریت خود احساس لذت می‌کنم. همان‌طور که می‌دانید ایرانیان زمان درگیری‌های بوسنی خیلی به مردم من کمک کردند، بنابراین من هم احساس خوب و مثبتی داشتم، چون با آنها و رفتارشان آشنا بودم. به هر حال من دنبال تجربه کردن چیزهای جدید در زندگی هستم.

آیا شما در صنعت گردشگری ایران مشکل مهمی دیده‌اید؟

اگر واقعیت را بگویم خیر. شاید اخباری درباره صنعت حمل و نقل هوایی شنیده بودم، ولی با توجه به تحریم‌ها به عقیده من، خطوط هوایی ایران امن هستند. من تجربه سفر با خطوط هوایی آسمان، ایران‌ایر و ماهان را داشته‌ام؛ همگی از هواپیماهای به‌روز و مدرنی استفاده می‌کنند.

با توجه به سفرهای زیادی که در ایران داشته‌اید، نظر شما درباره جاده‌های ایران چیست؟

سوال خوبی کردید. جاده‌های ایران یکی از بهترین جاده‌هایی بودند که من در آنها رانندگی کردم.

نظر شما درباره رانندگان ایرانی چیست؟

فکر کنم همه رانندگان ایرانی، رانندگان مسابقات رالی هستند. آنها خیلی آزادانه رانندگی می‌کنند، بدون توجه به علائم و دستورات راهنمایی و رانندگی. به طور کلی می‌توانم بگویم بسیاری از رانندگان ایرانی خودشان قانون چگونه راندن را وضع می‌کنند و هیچ توجهی به قوانین ندارند. حق تقدم، چراغ قرمز، رانندگی بین خطوط، همه و همه از آنها رانندگان حرفه‌ای ساخته است، اما مهم‌ترین مشکل این هست که هیچ احتیاطی نسبت به عابران پیاده ندارند که این موضوع باعث عصبی شدن من می‌شود. در کشور من و بسیاری از کشورها وقتی عابری پایش را به خیابان می‌گذارد، رانندگان توقف می‌کنند، ولی در ایران برخی رانندگان او را به مبارزه دعوت می‌کنند.

آیا شما وقتی خودتان رانندگی می‌کنید، مشکلی هم دارید؟

من هیچ مشکلی ندارم،‌ ولی متاسفانه مجبورم گاهی اوقات همانند رانندگان ایرانی رانندگی کنم که این موضوع را دوست ندارم. تا حدودی من هم مثل رانندگان ایرانی به علائم و قوانین بی‌توجه شده‌ام.

نظر شما درباره پرواز مستقیم بین دو کشور و توسعه گردشگری چیست؟

هیچ شکی نیست که وجود خطوط پروازی مستقیم بین دو کشور می تواند روند توسعه گردشگری و ورود گردشگران را گسترش دهند. بین ایران و بوسنی مدتی پرواز مستقیم وجود داشت، ولی متاسفانه در حال حاضر هیچ پروازی بین دو کشور به صورت مستقیم نیست. من فکر کنم در ایام نوروز بد نیست که این خطوط برقرار شود، اما به هر حال این صنعت خصوصی است و این شرکت های خصوصی هستند که باید درباره این موضوع اقدام کنند.

آیا آماری از گردشگران ورودی به ایران از کشورتان دارید؟

از این آمار هیچ احساس رضایت نمی کنم، چون واقعا تعداد کمی از کشور من وارد ایران می شوند. هیچ فکر نمی کنم بیشتر از هزار نفر گردشگر بوسینایی وارد ایران بشوند، اما من فکر می کنم در آینده این آمار بیشتر شوند و بین دو کشور شاهد تبادل گردشگر بیشتری باشیم.

آیا درباره این موضوع برنامه ای هم دارید؟

بله با برخی مجریان تورهای گردشگری و شرکت های هوایی ایران برای توسعه روابط گردشگری، نشست هایی داشتیم که بزودی نتایج آن مشخص خواهد شد. من درباره پروازهای چارتر فکر می کنم به عنوان مثال با شرکت پگاسوز درباره پروازهای بین دو کشور صحبت هایی شده، این شرکت جزو یکی از شرکت های ارزانقیمت هوایی است. قیمت بلیت های این شرکت تقریبا 60 یا 70 درصد ارزان تر از خطوط هوایی ترکیه است و به عنوان گزینه مناسبی برای توسعه گردشگری بین ایران و بوسنی خواهد بود.

نظر شما درباره پروازهای ارزانقیمت چیست؟

همان طور که می دانید بسیاری از گردشگران امروزی جزو کسانی هستند که ارزان سفر می کنند، بنابراین وجود خطوط ارزانقیمت جزو یکی از راهکارهای توسعه صنعت گردشگری بین کشورهاست. شاید این خطوط از لحاظ زمانی کمی دیر به مقصد برسند یا این که پذیرایی داخل کابین نداشته باشند، اما با بودن این خطوط می توان همه سلیقه ها را برای سفر تشویق کرد. من فکر می کنم که با این پروازها، ایرانیان زیادی به بوسنی سفر خواهند کرد.

آیا خود شما هم از این خطوط استفاده می کنید؟

بله سال گذشته وقتی به چین سفر می کردم، از خطوط هوایی ایرآسیا استفاده کردم که به عنوان یکی از خطوط ارزانقیمت جهان است. چرا وقتی امکان پس انداز داریم، این کار را انجام ندهیم. به نظر من با این روشها اکثر مسافران می توانند سفر کنند. به عقیده من، همه باید از خدمات هوایی استفاده کنند، پس چرا این خطوط را گسترش ندهیم.

همان طور که می دانید مدتی است که قیمت دلار در ایران افزایش یافته، آیا این اتفاق برای گردشگران ایران فرصت رشد ایجاد کرده یا خیر؟

به عقیده من، نوسانات زیاد برای یک کشور گردشگرپذیر مناسبت نیست، اما در حال حاضر ایران به این دلیل جزو یکی از ده کشور ارزانقیمت جهان شده که بهترین فرصت برای توسعه صنعت گردشگری این کشور است. به نظر من، صنعت گردشگری ایران باید از این فرصت استفاده کند. من خودم سعی می کنم از این فرصت ایجاد شده نهایت استفاده را ببرم، چون با این قیمت های غیرقابل تصور شاید دیگر امکان سفر کردن هیچ جای دنیا نباشد. پس بهترین فرصت در اختیار صنعت گردشگری ایران قرار گرفته است.

آیا می توانید گردشگری ترکیه و ایران را مقایسه کنید؟

این موضوع شاید قیاس مناسبی نباشد. همان طور که می دانید ترکیه خیلی جلوتر از ایران است، ولی باید بدانید که این کشور نفت ندارد، ولی از این صنعت یعنی گردشگری درآمد مناسبی به دست آورده است. به عقیده من، این نفت است که تمام توجه مسئولان ایرانی را به خود جلب کرده و چون درآمد کافی است، از دیگر توانایی های خود مثل گردشری خوب استفاده نکرده اند. من این نوع تفکر را قبول ندارم، چون نفت همیشگی نیست و بالاخره تمام می شود. پس باید روی صنایع بدون پایان سرمایه گذاری کرد. بنابراین باید این گونه بگویم که ترکیه از توانایی های خود استفاده کرده ولی ایران هنوز برای این نوع پتانسیل ها مثل اصفهان و قشم یا دیگر جاذبه های گردشگری خود برنامه ای ندارد.

به عقیده شما جاذبه های ایران به انداز کافی برای گردشگران کافی است؟

به نظرم، جاذبه های ایران حتی خیلی بیشتر از کافی است. فقط باید بدرستی به صنعت گردشگری معرفی شوند.

شما فکر می کنید جاذبه های تاریخی ایران بیشتر نظر گردشگران را به خود جلب کرده یا طبیعت آن؟

هر دو موضوع برای گردشگری ایران به عنوان امتیاز است. گردشگری در ایران یعنی جاذبه های طبیعی همراه تاریخچه آن است. ایران از نظر تاریی خیلی غنی است و بیشترین جاذبه گردشگری را در خود جای داده است. همه گردشگران با هر سلیقه ای که وارد ایران شوند و بدون تردید از سفر خود لذت می برند.

اگر شما به عنوان فردی عادی قصد سرمایه گذاری در صنعت گردشگری ایران را داشته باشید، کدام جاذبه برای شما بهتر است که سرمایه گذاری کنید؟

به نظر من، سرمایه گذاری در صنعت هتلداری ایران موقعیت مناسبی برای سرمایه گذاران خارجی خواهد بود، چون هنوز فرصت های زیادی برای سرمایه گذاری در این زمینه باقی مانده است. بهترین موقعیت هم در شهر اصفهان است، چون هنوز زیرساخت های اقامتی ایران کامل نیست. ایران صنعت دستی خوبی برای گردشگران دارد و جاذبه های فراوان ولی هنوز مکان های اقامتی مناسبی ندارد. سوژه دیگری که هنوز جای سرمایه گذاری هست، درباره مراکز خرید و فروشگاه های زنجیره ای است که می توان روی آنها سرمایه گذاری کرد.

نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟

همه غذاهای ایران خوشمزه و واقعا لذیذ هستند. شیشلیک، فسنجان و قورمه سبزی، اما قورمه سبزی برای خارجی ها باید خوب معرفی شود تا با مزه و طعم آن ارتباط برقرار کنند.

نظر شما درباره غذاهای ماه رمضان ایران چیست؟

غذاهایی که ایرانیان هنگام افطاری می خورند واقعا سالم و خوشمزه است. نان و پنیر و سبزی واقعا سالم ترین خوراک برای باز کردن روزه است. سبک زندگی ایرانیان در این ماه مبارک یکی از کامل ترین و سالم ترین هاست. بعد  از این که مقدار کمی غذاهای سبک و البته مغذی مثل نان و پنیر و سبزی و گردو می خورید، بعد مشغول عبادت می شوید و مدتی بعد هم غذای اصلی سرو می شود. این مهم ترین موضوعی بود که من در این ماه مبارک و زندگی ایرانیان با آن آشنا شدم و بیانگر اهمیت خوراک و سلامتی بین ایرانیان است.

چه چیزی در این سبک زندگی توجه شما را جلب کرد؟

من وقتی اخبار سلامت و خوراک را در اروپا و آمریکا دنبال می کردم، همه از این نوع خوراک سخن می گفتند و به مردم این گونه خوردن را آموزش می دادند. حال آن که ایرانیان سالهاست که این گونه می خورند. بنابراین تمدن ایران بسیار جلوتر از برخی از کشورهاست، چون آنها تازه به این روش رسیده اند، اما این مساله در ایران به امری عادی تبدیل شده است.

آیا شما می توانید غذای ایرانی درست کنید؟

خیر، اما همسرم کاملا به راه و روش و دستورات پخت غذاهای ایرانی آشناست.

آیا غذاهای محلی کشورتان را همی نمی توانید درست کنید؟

قبل از ازدواجم چون در شهرهای دیگر یا کشور دیگری زندگی می کردم و مشغول تحصیل بودم، آشپزی می کردم، ولی پس از ازدواجم، همسرم این مسئولیت را به عهده گرفت و از آن پس خیر خودم آشپزی نکردم، چون همسرم بهترین ها را مهیا می کند.

نظر شما درباره حذف روادید برای ورود گردشگران به یک کشور چیست؟

این موضوع یکی از مهم ترین روش های توسعه صنعت گردشگری درجهان است، چون اکثر گردشگران علاقه مند هستند بدون تشریفات و معطلی وارد خاک مقصدشان بشوند، بنابراین حذف روادید برای ورود گردشگران یکی از راهکارهای کارآمد در این خصوص است، اما شرایط سیاسی اصلی ترین عامل تاثیرگذار در این موضوع است.

در حال حاضر گردشگران ایرانی برای ورود به بوسنی نیاز به دریافت ویزا دارند؟

بله، همان طور که می دانید کشور من در حال پیوستن به اتحادیه اروپاست، بنابراین باید بسیاری از قوانین کشور را طبق این برنامه تدوین کنم که دریافت ویزا هم یکی از آنهاست. البته گردشگران بوسنیایی هم باید برای ورود به ایران روادید دریافت کنند. لازم به یادآوری است که هرکس که ویزای شینگن داشته باشد، بدون نیاز به دریافت ویزای بوسنی می تواند وارد خاک بوسنی شود.

هزینه اقامت یک هفته ای گردشگران در سطح معمولی در کشور شما چقدر است؟

در حقیقت بسیار ارزان تر از اتحادیه اروپاست. اگر قصد مقایسه با حال حاضر ایران داشته باشید، بسیار گران تر از ایران است، اما باز هم قابل قبول خواهد بود. به دلیل مناسب بودن قیمت های گردشگری در کشور من هر سال تعداد زیادی از سراسر جهان مثل اندونزی، مالزی، ژاپن، اتحادیه اروپا و آمریکا وارد خاک بوسنی می شوند. به طور کلی هر سال حدود 10 تا 20 درصد رشد داشته ایم. به طور کلی هزینه اقامت حدود 30 تا 40 درصد از ایران بالاتر است.

آیا هیچ منطقه ای از ایران مثل کشور شما بوده است؟ البته با این فرض که شما سفرهای زیادی در ایران داشته اید؟

با توجه به سفرهای من در ایران و ترکیه و کشورم فکر می کنم از نظر فرهنگی تشابهات فراوانی داریم. به عنوان مثال نحوه ساخت بازار اصفهان، استانبول و بخشی از کشور من مثل سارایوو کاملا یکسان است یا حتی برخی از صنایع دستی هر سه منطقه کاملا شبیه است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مردم کشورهای ایران، ترکیه و بوسنی زمانی کاملا با یکدیگر در ارتباط بوده اند که این مشابهت ها به وجود آمده اند، اما در مورد مکان باید بگویم هر جایی که کوهستانی و پوشیده از جنگل باشد و البته کمی هم خنک باشد، مرا یاد مناطق مختلف کشورم خواهد انداخت.

نظر شما درباره صحراهای ایران چیست؟ آیا می توان آنها را به عنوان پتانسیل رشد صنعت گردشگری ایران دانست؟

وقتی به یزد سفر کرده بودم و مشغول عکاسی از صحراهای اطراف شهر بودم، به این موضوع فکر کردم این مکان ها هم می تواند به عنوان جاذبه گردشگری ایران شناخته شود، همان طور که برخی از کشورها مثل امارات از آنها استفاده می کنند. این یک امتیاز در اختیار صنعت گردشگری ایران است که باید بخوبی به گردشگران معرفی شود.

آیا کشورهای اسلامی جهان نقطه خوبی برای شروع گسترش روابط  گردشگری ایران خواهد بود؟

بدون تردید این کشورها بازار هدف بسیار مناسبی برای ایران هستند. اجازه بدهید مثالی بزنم تا خودتان متوجه امتیاز این بازار در ایران بشوید. مقبره امام رضا به عنوان یکی از مقبره های متبرک بین شیعیان جهان در ایران و شهر مشهد است، بنابراین چرا کشورهای اسلامی بازار هدف خوبی نباشند؟ می توانید تصور کنید هر سال چه تعداد زائر وارد خاک ایران خواهند شد؟ اگر بخوبی جاذبه های مذهبی ایران در کنار دیگرجاذبه ها معرفی شود، بدون تردید وقتی این گردشگران وارد مشهد می شوند، برای عبادت می توان نظر آنها را به دیگر جاذبه ها نیز جلب کرد تا کل صنعت گردشگری ایران را متحول کرد. ایران هرگز نباید بازار کشورهای مسلمان را از دست بدهد.

تقریبا دو ماه پیش نمایشگاه عکسی از شما در تهران برگزار شد. نظرتان در این باره چیست؟

همان طور که می دانید این نمایشگاه با همکاری من و سفیر کشور اندونزی برگزار شد. هر دوی ما علاقه مند هستیم کمی متفاوت باشیم و مثل بسیاری از سفارتخانه ها صرفا مشغول انجام امور دیپلماتیک نباشیم، به همین دلیل به کار فرهنگی مثل نمایشگاه عکس فکر کردیم. البته عکس هایی که طی سفرهایمان از ایران گرفته بودیم. قصد هر دو ما معرفی واقعیت زندگی ایرانیان بود. بدون تردید هر روز صدها خبر یا داستان درباره ایران خواهید شنید یا می خوانید، اما شک نداشته باشید که هزاران هزار را هرگز نخواهید خواند یا نمی بینید. این دلیل اصلی ما برای برگزاری این نمایشگاه بود. هریک از این عکس ها داستان کوتاهی با خود داشتند که شک ندارم خیلی ها بی تفاوت از کنار این داستان ها گذشته اند. هر دوی ما با استفاده از موقعیت دیپلماتیک خودمان قصد داشتیم به دیگران و البته خود ایرانیان بگوییم با برنامه ریزی و نگرشی منطقی می توان بسیاری از مشکلات را برطرف کرد و صرفا روابط دیپلماتیک حلال مشکلات نیست؛ بلکه فرهنگ اصل کار است.

در صحبت های خودتان به رمضان و فرهنگ ایرانی اشاره کردید. آیا برنامه ای برای معرفی فرهنگ رمضانی در کشور خود به ایرانیان دارید؟

بله برنامه ای داریم، در حقیقت از جنبه های مختلف آن را پیگیری می کنیم. بیشتر علاقه مندم که جوانان ایرانی با فرهنگ و عادات مردم کشورم آشنا شوند. به عنوان مثال هر سال در فستیوال فیلم نوجوانان و فستیوال فیلم کودک ایران شرکت و سعی می کنیم از این طریق فرهنگ و تمدن کشورم را به ایرانیان و البته مردم جهان معرفی کنیم.

نظر شما درباره رسانه ها و همکاری های دو کشور درخصوص گردشگری چیست؟

من هر روز شبکه پرس تی.وی را نگاه می کنم و بسیاری از روزنامه های انگلیسی زبان ایران را می خوانم. به عقیده من، رسانه ها می توانند پل ارتباطی بین دو ملت باشند، بنابراین هرچه همکاری در این زمینه بیشتر باشد، ناخودآگاه مردم دو کشور به یکدیگر نزدیک تر خواهند شد و هرچه فضای همکاری رسانه ای بازتر باشد، نتیجه بهتر خواهد بود. به عنوان مثال هر سال جشنواره زمستانی بوسنی برگزار می شود که در فوریه 2013 تعدادی از عکاس های ایرانی هم به این جشنواره دعوت شدند و عکس های زیادی گرفتند و در نهایت به نمایش گذاشتند. این گونه ارتباط ها می تواند کاملا مفید بوده و گردشگران دو کشور را تشویق به سفر کند.

نظر شما درباره گردشگری سلامت ایران چیست؟

همین قدر بگویم که بیمارستان های شما کاملا به روز هستند و بهترین شرایط در این زمینه دارند. دندانپزشکی و بسیاری از خدمات درمانی ایران واقعا با بهترین روش ها و امکانات بین المللی انجام می شود، بنابراین در این نوع گردشگری هم می توان ایران را پرجاذبه دانست. البته با توجه به ارزان بودن فعلی ایران به عنوان مقصدی ارزان همراه با خدمات پزشکی مناسب می توان تصور بسیار خوبی در این باره داشت.

نظر شما درباره هزنیه درمانی در ایران چیست؟

این نقطه قوت در کنار تخصص پزشکان ایران، موفقیت گردشگری سلامت را داخل مرزهای ایران تضمین می کند؛ به شرط آن که بخوبی مدیریت شوند.

نظر شما درباره گردشگری دریایی در ایران چیست؟

باید بگویم من گواهی نامه دریانوردی با قایق های 12 متری را دارم و قبل از سفرم به ایران تلاش کردم از امکانات دریایی ایران در دنیای مجازی اطلاعاتی به دست آورم، اما متاسفانه هیچ مرکزی برای این نوع ورزش مهیج و در عین حال جذاب برای گردشگران حتی در جزایر جنوبی ایران نبود. تعداد محدودی قایق آن هم به صورت سنتی برای سفرهای گروهی هست که هرگز قابل رقابت با امکانات دیگر کشورها نیستند. این صنعت در ایران هنوز در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته، با توجه به این که امکانات بسیاری در اختیار ایران است. سواحل شمال و جنوب کشور ایران بهترین امکانات گردشگری دریایی ایران است که هنوز به آن توجه نشده است.

اگر کسی قصد سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بوسنی داشته باشد، آیا امکانات فراهم است؟

البته که امکانات فراهم است. من فکر می کنم تمام کشورهای جهان به دنبال جذب سرمایه های خارجی هستند، بنابراین هرگز راه را برای حضور سرمایه گذاران خارجی نخواهند بست. صنعت گردشگری نیز از بهترین فرصت های سرمایه گذاری است. هر سال کنفرانس های سرمایه گذاری بسیار زیادی در بوسنی برگزار می شود که علاقه مندان می توانند از شرایط و نحوه سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بوسنی مطلع شوند. توجه اصلی ما هم به سرمایه های خاورمیانه است.

همکاری های دانشگاهی ایران و بوسنی بخصوص در زمینه گردشگری چگونه است؟

من شخصا علاقه دارم دانشجویان ایرانی را برای ادامه تحصیل به بوسنی دعوت کنم. سه یا چهار دانشگاه در کشور من دروس را به زبان انگلسی آموزش می دهند، اما در زمینه گردشگری هنوز همکاری صورت نگرفته است.

هزینه تحصیل در کشور شما برای دانشجویان خارجی چقدر است؟

حدود 3 یا 4000 دلار سالانه خواهد بود. البته دانشجویان خارجی می توانند بورسیه شوند، در صورتی که امتیازات مناسب به دست آورند و بتوانند در حد ممتاز درس بخوانند.

چه میوه ای در ایران را بهترین می دانید؟

هندوانه و انار بهترین میوه های ایران هستند.

اگر شما قصد خرید اتومبیل داشته باشید، کدام برند را انتخاب می کنید؟

من به ماشین های آلمانی علاقه مند هستم، بخصوص فولکس واگن، اما اتومبیل های کره ای هم نظرم را جلب کرده است.

چه رنگی را دوست دارید؟

من رنگ سبز و آبی را دوست دارم. سبز به خاطر این که من را یاد بهار و سرسبزی کشورم خواهد انداخت و آبی هم که آسمان و دریای من است، چون با این رنگ احساس آزادی می کنم.

آیا به ماهیگیری علاقه دارید؟

بله، البته حرفه ای خیر؛ بلکه به صورت تفریحی ماهیگیری می کنم، چون احساس آرامش می کنم.

آیا دوچرخه رانده اید؟

بله البته نه در ایران ولی در کشورم زیاد، چون مکان های زیادی برای اجاره دوچرخه هست.

چه ورزشی را دوست دارید؟

برای دیدن فوتبال و لیگ اروپا بهترین است؛ البته لیگ ایران را هم دنبال می کنم. من علاقه زیادی به تیم استقلال دارم، البته امیدوارم طرفداران پرسپولیس از این موضوع ناراحت نشوند؛ این صرفا علاقه شخصی من است.

چه ورزش هایی انجام داده اید؟

فوتبال، والیبال، قایقرانی و البته غواصی که برای اولین بار در قشم انجام دادم.

وقتی نام ایران را می شنوید، اولین کلمه ای که به یاد می آورید، چیست؟

تمدن.

اولین کلمه ای که با شنیدن نام کشورتان به یاد می آورید، چیست؟

سرسبزی و آرامش البته خانه هم یادم می آید.

وقتی به دوران کودکی خود فکر می کنید، چه احساسی دارید؟

خیلی چیزها از دست دادم. اگر باور کنید وقتی در آن دوران مسئولیتی ندارم، به هیچ چیز اهمیت نمی دهیم فقط و فقط بازی و بازیگوشی است، به همین دلیل خیلی فرصت ها از دست می رود.

اگر قصد اقامت مثل یک شهروند عادی در ایران را داشته باشید، کدام شهر انتخاب شماست؟

من علاقه دارم در اصفهان زندگی کنم، اما در شهرهای ساحلی هم علاقه مندم که زندگی کنم.

اگر از ایران بخواهید سفر کنید، به غیر از کشورتان کدام کشور انتخاب اول شماست؟

لبنان، مالزی و تایلند هم انتخاب های بعدی من است.

مصاحبه با سفیر مکزیک

قاره آمریکا برای بسیاری از گردشگران به عنوان یکی از مقاصد مهم در سفرهایشان خواهد بود. هرچند این قاره بزرگ در جهان و دنیای گردشگری معروف است، اما برخی از کشورهای این قاره از دیگران معروف تر هستند.

شاید تصور کنید مقاصد گردشگری بیشتر در شمال این قاره واقع شده اند، اما بدون تردید جنوب آن دیدنی تر است.

وقتی صحبت از غذاهای تند و نان ذرت به میان می آید مقصد ما در این قاره بزرگ کاملا مشخص خواهد شد، بی آن که اشاره ای به نام اصلی کنیم ناخودآگاه نام کشور مکزیک با تمام زیبایی ها و راز و رمزهایش در ذهن تصور می شود. بله این بار به سراغ کاردار موقت این کشور، مارتین تورس در تهران رفتیم، اما برای شنیدن دیدنی های کشورش بلکه برای شنیدن خاطرات شیرین سفرهای او در ایران.

وی قبل از ورودش به ایران در سفارت مکزیک در شهر پراگ مشغول به کار بوده است. مارتین تورس که از پاییز سال گذشته وارد ایران شده با خوشرویی درخواست مصاحبه چمدان را پذیرفت و ما را در دفتر کار خود دعوت کرد. او در حال حاضر حدود 9 ماه است که در تهران مقیم است و گفتنی های بسیاری از ایران و دیدنی هایش را برای ما دارد.

نظر شما درباره ایران چیست؟

اگر بخواهم درباره ایران بگویم باید این گونه آغاز کنم که ایران کشوری با پیشینه بسیار عظیم و متمدن در جهان است. در این باره می توان کشورهایی مثل مکزیک، چین را هم نام برد، به عبارتی قدمت و تمدن در این کشورها در واقع شبیه به هم هستند و در جهان شهرت خوبی دارند. پیشینه هزاران ساله این کشورها باعث شده نامشان همیشه در ذهن جهانیان ثبت و ضبط شود.

قبل از این که به ایران سفر کنید، آیا ذهنیتی درباره ایران داشتید؟

راستش را بخواهید تفکر من درباره ایران با حال حاضر خیلی متفاوت بود. فقط نام ایران را با فرش ایرانی می شناختم. بدون تردید همیشه سمبل هایی هست که وقتی شما در گوشه و کنار جهان می بینید نام منطقه ای در ذهن شما تکرار می شود. فرش ایران هم مثل آن علائم بود؛ هرجا که یکی از آنها را می دیدم یاد ایران می افتادم.

آیا شما با خانواده در ایران اقامت دارید؟

بله من با همسرم و 3 فرزندم در ایران اقامت داریم. دو دختر و یک پسرم در حال حاضر در ایران همراه ما هستند و مشغول یادگیری زبان فارسی هستند.

چرا زبان فارسی؟

من عقیده دارم همراه یادگیری زبان یک کشور ناخودآگاه فرهنگ و تمدن آن را خواهیم آموخت. بنابراین آنها هم در حال یادگیری فرهنگ ایران هستند، نه تنها زبان فارسی.

بهترین غذای ایرانی مورد علاقه شما چیست؟

در حقیقت من به دو یا سه نوع غذای ایرانی علاقه مند هستم. یکی از آنها نه از نظر مزه بلکه از نظر ظاهر دقیقا مثل یکی از غذاهای مکزیک است. نام این غذای مکزیکی موله (mole) هست، اما مدل ایرانی آن فسنجان نام دارد.

موله یکی از غذاهای سنتی در مکزیک است و من متوجه شدم که فسنجان غذایی مجلسی در ایران است. درواقع هر دو غذا دارای موادی مشابه و ظاهری مشابه هستند. در مورد موله باید بگویم که مدل های مختلفی در مکزیک تهیه می شود، اما اصیل ترین آن مثل فسنجان ایرانی است. اما دومین غذای مورد علاقه من قورمه سبزی است. عطر و بوی این غذای ایرانی واقعا مرا سر اشتها می آورد و با علاقه ای خاص آن را می خورم.

به کدام یک از شهرهای ایران تاکنون سفر کرده اید؟

من سفرهای کاری بسیاری داشتم، اما دو تای آنها باعث شد دوباره به آن شهرها بازگردم؛ اصفهان و همدان. اولین سفر من که البته سفری کاری هم بود به شهر معروف اصفهان بود، اگرچه وقتی از هواپیما پیاده شدم با اتومبیل به هتل و بعد از آن هم جلسات و کارهای دیگر، اما بازدید از مسجد و میدان معروف اصفهان باعث شد که خاطره ای خوش در ذهن من باقی بماند. به همین دلیل همراه خانواده چهار روز دوباره به اصفهان رفتم تا معنی واقعی تاریخ و تمدن اصفهان را درک کنم، اما دومین شهر به یادماندنی همدان بود که بازهم علاقه مندم به آنجا سفر کنم.

آیا نقطه مشابهی در این دو شهر با شهرهای مکزیک دیدید؟

به طور کلی تشابه در سراسر جهان شاید بتوان یافت، اما هیچ مکانی مثل مکان دیگر نخواهد بود، اما وقتی در محوطه میدان باستانی اصفهان قدم می زنم، مغازه ها و معماری زیبای آن مرا یاد منطقه ای کوچک اما تاریخی در مکزیک انداخت. فروشگاه های صنایع دستی و مردم آن دقیقا شبیه به هم هستند. این منطقه گان خواتل (gunkjuatl) نام دارد؛ این همه شباهت ناگهان مرا به یاد کشورم انداخت.

شما گفتید با هواپیما به اصفهان رفتید، نظرتان دراین باره یعنی حمل و نقل هوایی ایران چیست؟

پرواز خوبی بود، اما اگر بخواهم باز هم به اصفهان بروم، علاقه مندم که با اتومبیل به آنجا بروم، چون با این روش می توان هنگام رانندگی مناظر اطراف را هم دید یا به شهرهای میانی راه سری زد.

علاقه مند هستید خودتان رانندگی کنید یا راننده؟

اگر در مورد تهران تا اصفهان صحبت کنیم، علاقه مندم خودم رانندگی کنم، چون فکر می کنم مسیر جاده بر ای رانندگی من کاملا مناسب است، اما اگر جاده ای دیگر باشد، شاید بهتر است که کمک بگیرم، ولی به طور کلی اگر با خانواده سفر بروم، علاقه مندم خودم رانندگی کنم.

وقتی به گوشه و کنار کشورها سفر می کنید، علاقه مند هستید با مردم ارتباط بگیرید یا صرفا به اماکن تاریخی سری می زنید؟

من علاقه مند به هر دو موضوع هستم. من عقیده دارم اگر واقعا علاقه مند هستید احساس و ارتباط خوبی با مردم سرزمینی بگیرید باید هم با آنها ارتباط برقرار کنید هم با گذشته آنها. به عنوان مثال من وقتی در اصفهان بودم، با مردم کوچه و خیابان هم صحبت می کردم. به عقیده من سفر این نیست که یک راهنما شما را به مناطق مختلف شهر ببرد و بعد هم به اتاق هتل بازگرداند؛ بلکه اگر واقعا قصد تجربه کردن داریم، باید خودمان دست به کار شویم و از روی نقشه و پرس و جو کردن به مقصد برسیم تا درک واقعی سفر و کشور مقصدمان را تجربه کنیم. وقتی از راهنما استفاده می کنیم، اوست که توجه شما را به آنچه دوست دارد جلب می کند و زندگی واقعی و اصالت زندگی مردم آن منطقه را هرگز نخواهید دید. به عنوان مثال می گوید اینجا بخور، بخواب یا این که این ساختمان قدیمی را ببین در حالی که اصل ماجرا یعنی زندگی مردم از دید شما دور مانده، چون خودتان تصمیم نگرفته اید بلکه تصمیم برای شما گرفته شده است.

نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟

ایران از این نظر کاملا با دیگر کشورها متفاوت است. واقعا پتانسیل های خوبی با صنایع دستی برای جلب نظر گردشگران در اختیار ایران است. وقتی این همه زیبایی واقعی در صنایع دستی ایران مثال زدنی است.

آیا تاکنون چیزی هم خریده اید؟

پاسخ شما مثبت است. فکر می کنید می توانید بسادگی از صنایع دستی ایران دل بکنید. اگر قصد دارید تجربه سفر به شهرهای ایران را همیشه به خاطر داشته باشید، حتما تکه ای از صنایع دستی آن را هم در چمدان خود خواهید داشت؛ البته خریدن صنایع دستی در فرهنگ کشور من یک عادت است، چون مکزیک مثل ایران کشوری کهن است، بنابراین استفاده از آهن و چوب و دیگر فلزات برای ساختن صنایع دستی در هر دو کشور مرسوم است. ایران و مکزیک هر دو کشورهایی هستند که صنایع دستی آنها در سطح جهان مشهور و معروف است و مسافرانشان به داشتن صنایع دستی این کشورها افتخار می کنند. فستیوال های مختلفی هم در ایران برگزار می شود که مدل های مختلفی از صنایع دستی در آنها به نمایش گذاشته می شود. همین موضوع نظر مرا به خود جلب کرد که چقدر هنر و صنایع دستی ایران متنوع است.

سطح زبان انگلیسی در مردم ایران را چگونه دیدید؟

نظر من دراین باره کاملا مثبت است. فروشندگان و مردم ایران بخوبی می توانند با توریست ها و خارجی ارتباط برقرار کنند، بخصوص فروشندگان صنایع دستی در اصفهان که در این زمینه کاملا مسلط هستند. این نکته مثبت و قوت برای گردشگری ایران است. این موضوع فقط در مناطق گردشگرپذیر ایران نیست؛ بلکه در تمام فروشگاه ها و مراکز خرید مردم و فروشندگان کاملا براحتی با خارجی ها ارتباط برقرار می کنند. این موضوع حتی در تابلوهای سطح خیابان هم کاملا قابل درک است.

به تابلوهای خیابان اشاره کردید. به طور کلی این تابلوها برای راهنمایی گردشگران مناسب هستند؟

بدون تردید پاسخ شما مثبت است. کاملا جالب است که تابلوهای خیابان های ایران و تهران اکثرا دوزبانه هستند، حال آن که برخی کشورهای گردشگرپذیر هنوز تابلوهای خیابان هایشان به زبان محلی نوشته شده است.

در خیابان های تهران یا دیگر شهرهای ایران با توریسست های خارجی که از کشورهای دیگر آمده بودند، صحبت کردید؟

بله بدون تردید ما خارجی ها باهم زود برخورد می کنیم، چون معمولا همگی در محل هایی خاص مشغول خوردن یا بازدید از مکان های تاریخی هستیم. بنابراین ارتباط با دیگر گردشگران خارجی اجتناب ناپذیر است.

نظر آنها درباره سفرشان چه بوده است؟

البته این گونه صحبت ها زیاد طول نمی کشد، فقط به این موضوع که کجا برویم یا شما کجا رفته اید و رستوران خوب کجاست، ختم می شود، اما اکثرا کسانی که من با آنها برخورد داشتم، از سفر خود به ایران خوشحال بودند و درباره تجربه های خوب خود صحبت می کردند.

شما به عکاسی و عکس گرفتن علاقه مند هستید؟

اولین خاطره ای که بشر قرن حاضر از سفرهای خود به همراه خواهد داشت، عکس از مقصدش است، بنابراین من هم علاقه مند هستم همیشه از سفرهایم عکس بگیرم و به یادگار نگه دارم، اما برادرم عکاس حرفه ای است، ولی من فقط تفریحی از مکان های مورد علاقه خودم عکس می گیرم. من عکس های زیادی از اصفهان و همدان گرفتم که همیشه وقتی به آنها نگاه می کنم، خاطرات خوبی را به یاد خواهم آورد.

آیا تاکنون از برج میلاد بازدید کرده اید؟

بله. وقتی منظره تهران را هنگام شب از آن ارتفاع می بینیم، واقعا زیباست.

آیا شبیه برج میلاد مکزیک هست؟

نه مثل آن. در مکزیک برج های مخابراتی بلندی هست، اما واقعا مثل برج میلاد نیستند. بعضی از آنها هتل و مرکز خرید هستند. برج میلاد واقعا جذاب است، نه فقط به عنوان یک سازه بلند در تهران بلکه از لحاظ معماری و مهندسی هم جذاب است.

نظر شما درباره تهران چیست؟

تهران به عقیده من شهری بسیار پرجنب و جوش است و قدمت و تکنولوژی را همراه هم دارد، اما شهری با خانه های بسیار زیاد است. این برای من زیاد غریبه نیست، چون در مکزیک هم تراکم خانه های شهر کاملا شبیه تهران است. من به شلوغی عادت دارم، چون مکزیکوسیتی شبیه تهران است، البته این شهر ده میلیون نفر بیشتر از تهران جمعیت دارد. ترافیک، شلوغی و جمعیت دقیقا مثل تهران است، پس من با این موضوع آشنا هستم.

نظر شما درباره آلودگی هوای تهران چیست؟

همان طور که گفتم من واقعا به این موضوع عادت دارم، اما ای کاش آلودگی هوا سراسر جهان کمتر می شد.

به نظر شما تهران برای گردشگران جذاب است؟

بدون تردید بله. اما به طور کلی پایتخت هر کشوری برای گردشگران جذاب خواهد بود.

شما گردشگری ایران را چگونه دیدید؟

شاید نتوانم پاسخ دقیق بدهم، اما فکر کنم کارهای زیادی هنوز باقیمانده که باید انجام شود تا گردشگری ایران به موفقیت خود برسد.

مکزیک 9 درصد تولید ناخالصش از طریق صنعت گردشگری به دست می آید و حدود 12 میلیارد دلار از این طریق کسب درآمد می کند. 5/7 میلیون شغل در کشور من مربوط به این صنعت است. پس همان طور که قبلا گفتم ایران هم می تواند در جایگاه مناسبی قرار گیرد اگر درست برنامه ریزی کند، چون تمام جاذبه ها را در اختیار دارد. من فکر می کنم اطلاعات گردشگری درباره ایران خیلی کم است. بسیاری از گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند.

آیا تا به حال به توچال رفته اید؟

من خیر، ولی پسرم برای اسکی و کوهنوردی بسیار رفته است. اگر وقت کنم حتما همراه همسرم خواهم رفت.

به اسکی اشاره کردید. نظر شما درباره گردشگری زمستانی ایران چیست؟

من به همراه همسرم به فستیوال زمستانی همدان رفته بودیم. واقعا زیبا بود و با دیدن آن متوجه شدم که ایران پتانسیل بسیار زیادی برای رونق این نوع گردشگری در اختیار دارد. باز هم اشاره می کنم اگر تبلیغات مناسب برای گردشگری ایران صورت گیرد، در هر زمینه موفق خواهد بود. من چهار سال قبل که به ایران بیایم، در شهر پراگ بودم و دیدم این شهر از سرمای زمستان چگونه درآمد کسب می کرد.

همان طور که می دانید سیستم کارت های اعتباری مثل visa یا مسترکارت غیرفعال است. آیا این مشکل برای گردشگری ایران نکته منفی است؟

قطعا بله. چون در حال حاضر هیچ گردشگری علاقه مند به حمل پول نقد نیست، از سوی دیگر بسیاری از گردشگران با استفاده از کارت های اعتباری سفر می کنند. پس دست نیافتن به این خدمات برای گردشگران ایران واقعا مضر است، چون گروه بسیاری از گردشگران با این مشکل از سفر به ایران منصرف خواهند شد.

آیا آماری از گردشگردان مکزیکی که به ایران سفر کرده اند، دارید؟

واقعا اطلاعات دقیقی من ندارم و باید آمار مقامات ایران را بدانید، ولی فکر نمی کنم زیاد باشند. شاید یکهزار نفر یا 2000 نفر در سال.

آیا آمار درباره گردشگران ایرانی که به مکزیک می روند، دارید؟

بله. اطلاعاتم در این مورد بیشتر است، چون سفارت اطلاعات دقیقی در اختیار دارد. سال گذشته 2500 ایرانی به مکزیک سفر کرده اند، اما فقط گردشگران نبوده اند؛ بلکه تجار و دانشجویان ایرانی هم در این آمار جایگاهی دارند.

آیا شما برنامه ای برای توسعه روابط گردشگریر بین ایران و مکزیک دارید؟

به طور کلی من علاقه دارم کشورم را بیشتر به مردم ایران معرفی کنم و دو ملت را با یکدیگر آشنا کنم، نه فقط برای توسعه گردشگری برای آشنایی با فرهنگ و تمدن یکدیگر. مکزیک برنامه های زیادی برای همکاری های فرهنگی بین دو کشور دارد؛ برنامه های موسیقی، نقاشی، تاریخ جزو کارهایی است که در مرکز فرهنگی سفارت انجام می شود.

فستیوال فیلم هم جزو آنهاست؟

به هر حال هرچه مردم بیشتر در مورد یکدیگر بدانند، علاقه مند به سفر نیز خواهند شد. پس به قول معروف با یک تیر دو نشان را زده ایم. به طور کلی بله هم می خواهیم گردشگری را توسعه دهیم، هم تجارت خارجی با ایران را.

آیا همکاری های رسانه ای هم برای این منظور دارید؟

بدون شک همکاری رسانه ای مفید است. به همین دلیل در حال مصاحبه با نشریه شما هستم.

نظر شما درباره پرواز مستقیم بین دو کشور چیست؟

در حال حاضر پرواز مستقیم بین ایران و مکزیک نیست، ولی اگر پرواز مستقیم برقرار شود، بدون تردید مسافران بیشتری خواهند آمد،  چون هزینه سفر کاهش خواهد یافت. هرچه تعداد پروازهای مستقیم بین دو نقطه از جهان برقرار شود، گردشگران هم زیادتر خواهند شد.

عقیده شما درباره گردشگری پزشکی چیست؟ همان طور که می دانید مکزیکی یکی از مقاصد گردشگری پزشکی جهان است؟

مکزیک بهترین مقصد گردشگرانی است که قصد استفاده از SPA را دارند. بهترین ها در کشور من است، چون منابع طبیعی زیادی در کشور من هست، پس این مراکز یعنی spaها هم رشد خوبی داشتند. کشور من هر سال پذیرای تعداد زیادی از کسانی است که برای خدمات درمان ارزان و باکیفیت سفر می کنند. در مورد ایران هم فکر می کنم منابع طبیعی زیادی برای رشد و رونق گردشگری سلامت در اختیار دارد. البته تخصص پزشکان هم شرط موفقیت است. من می دانم که سیستم پزشکی ایران واقعا از امکانات و تجهیزات خوبی برخوردار است، بنابراین شرایط رشد گردشگری سلامت کالا مهیاست.

همان طور که می دانید نوسانات زیاد نرخ ارز در ایران وجود دارد، این نکته برای گردشگری ایران مناسب است یا خیر؟

پاسخ من منفی است، یعنی اثر منفی در روند ورود گردشگران خواهد داشت، چون گردشگران همیشه به دنبال ثبات و آرامش خاطر هستند. آنها علاقه مند هستند هزینه های خود را مدیریت کنند، ولی با این همه تغییرات دچار مشکل می شوند، اما این افزایش نرخ ارز نکته مثبتی هم دارد که می توان از آن خوب استفاده کرد.

به نکته مثبت اشاره کردید. لطفا بیشتر توضیح دهید.

با افزایش نرخ ارزهای خارجی در ایران درواقع ایران به کشوری ارزانقیمت برای گردشگران تبدیل خواهد شد که بهترین فرصت برای رشد و رونق ورود گردشگران است. باید از آن بخوبی استفاده کرد تا جهشی خوب را در این صنعت تجربع کنید.

آیا قبل از ایران به کشوری مسلمان سفر کرده بودید؟

بله من سفری به کویت داشتم؛ کشوری با فروشگاه های بزرگ و ساختمان های نوساز بود.

نظر شما درباره حجاب بانوان در ایران چیست؟ آیا این موضوع مانع حضور گردشگران خواهد شد؟

پاسخ من خیر است. خاطرنشان می کنم اگر زن گردشگری بخواهد وارد هر کشوری بشود، قبلا از قوانین آن کشور مطلع خواهد شد، پس او می داند که در ایران قوانین این گونه است.بنابراین با اطلاع کامل وارد خاک ایران می شود. به طور کلی احترام به قوانین کشور میزبان، اصلی ترین قانون گردشگری است. من عقیده دارم حجاب هیچ مشکلی برای گردشگران خارجی که به ایران می آیند، نیست؛ بلکه بخشی از سفر آنهاست و تجربه جدید از زندگی خواهد بود. هیچ گردشگر خارجی بخصوص بانوان وقتی به ایران سفر می کنند انتظار ندارند مثل دیگر کشورها لباس بپوشند یا رفتار کنند؛ بلکه آنها طبق قوانین و دستورات دینی آن کشور یعنی ایران عمل می کنند. کسی که به اصفهان سفر می کند، هرگز انتظار سواحل قناری را ندارد. باز هم می گویم حجاب برای گردشگران زن هیچ مانعی نیست.

آیا آماری از سرمایه گذاری مکزیکی ها در گردشگری ایران دارید؟

خیر فکر نمی کنم در این بخش هیچ سرمایه گذری صورت گرفته باشد. در مورد سرمایه گذاران ایرانی هم شرایط به همین منوال است. شاید همکاری های تجاری بوده ولی در زمینه گردشگری من فکر نمی کنم سرمایه گذاری شده باشد، البته تجار زیادی از ایران به کشور من می آیند، مثلا برای تجارت فرش.

اگر گردشگران نیاز به دریافت ویزا نداشته باشد، به نظر شما گردشگری بین دو کشور هم رشد می کند؟

کاملا صحیح است. این دو موضوع ارتباط مستقیم با یکدیگر دارند. هرچه گردشگران راحت تر به مقصد مورد نظرشان دسترسی داشته باشند، بیشتر سفر می کنند. بنابراین اگر نیاز به دریافت ویزا نداشته باشند، بدون تردید تعداد بیشتری بین دو کشور سفر خواهند کرد.

نظر شما درباره بیمه های سفر چیست؟ آیا برای توسعه گردشگری این موضوع لازم است؟

به طور کلی بیمه یکی از امتیازات برای اطمینان خاطر است. اگر مسافران طی سفر از این خدمات هم بهره مند شوند، می تواند مشوقی برای حضورشان در کشور مقصد باشد، اما اگر به صورت اجباری در نظر گرفته شود شاید مانعی در این زمینه باشد. می توان این گونه عنوان کرد که اگر این خدمات به صورت امتیاز ویژه ای در اختیار مسافران ایران قرار گیرد، شاید حتی باعث تشویق اقامت طولانی مدت آنها در کشور شما باشد. البته اطمینانی برای خود آنها نیز خواهد بود و می تواند موضوعی کاملا شخصی باشد و بستگی به اخلاق خود گردشگران داشته باشد.

عقیده شما درباره برگزاری نمایشگاه های صنعت گردشگری برای معرفی پتانسیل های گردگشری یک کشور چیست؟

این نوع تبلیغ یکی از بهترین ابزار معرفی جاذبه های گردشگری یک کشور است که می توان سرمایه گذاری خوبی در آن کرد، البته اگر بازار هدف را خوب بشناسید؛ البته این روش هزینه های خاص خود را دارد. به عقیده من راهکارهای بهتری برای معرفی توانمندی های گردشگری یک منطقه وجود دارد.

آیا مکزیک در ایران نمایشگاهی در این زمینه داشته است؟

در این صنعت خیر. ولی حضور فعالی در نمایشگاه برلین داشتیم که البته بسیار موفقیت آمیز هم بود.

عقیده شما درباره اینترنت و توسعه گردشگری چیست؟

به عقیده من اصلی ترین ابزار حال حاضر در صنعت گردشگری، استفاده از ظرفیت های دنیای مجازی یا همان اینترنت است. در حال حاضر بیشتر گردشگران سفر خودشان را از طریق اینترنت مدیریت می کنند، بنابراین اصلی ترین موضوع از توسعه گردشگری اینترنت است.

نظر شما درباره گردشگری دریایی چیست؟

یکی از مهیج ترین انواع گردشگری سفرهای دریایی است، البته کشور من هم در این زمینه خیلی مشهور است. در حال حاضر گردشگران ماجراجو سراسر جهان سفر می کنند که یکی از علاقه های آنها همین موضوع یعنی سفرهای دریایی و زیر آبی است، البته این نوع گردشگران همانند مسافران عادی هزینه نمی کنند؛ بلکه خوب پول خرج می کنند. بنابراین درآمد گردشگری دریایی قابل توجه خواهد بود. موج سواری، ماهیگیری، غواصی و قایقرانی از اصلی ترین تفریحات این گروه است. برند گردشگری دریایی در مکزیک "سواحل و آفتاب" است. مکزیک با این شعار در صنعت گردشگری دریایی کاملا موفق بوده و درآمد مناسبی هم از آن کسب کرده است.

نظر شما درباره ایران چیست؟

ایران سواحل زیبایی در شمال و جنوب دارد، اما به عقیده من، برای جذب گردشگران به سواحل خود زیاد نمی تواند موفق باشد. بهتر است در این زمینه به گردشگران داخلی خود یا کشورهای مسلمان فکر کند تا در این زمینه موفق باشد. به عقیده من، اگر کسی علاقه مند به سواحل باشد، هرگز ایران را انتخاب نخواهد کرد، چون کشورهایی مثل اندونزی، تایلند، ترکیه، فرانسه یا دیگر کشورهای ساحلی جلوتر از ایران است. به هر حال اگر قصد سرمایه گذاری در این زمینه هست، باید قوانین مخصوص هم مهیا شود. به عنوان مثال سواحلی مخصوص گردشگران خارجی باشد تا در این زمینه هم موفق باشند.

نظر شما درباره شیرینی های ایرانی چیست؟

مسقطی بهترین شیرینی ایران بوده که من تاکنون خورده ام. این دسر ایرانی واقعا برای من جذاب و خوشمزه بود. هرگز فراموش نخواهم کرد.

به گردشگران مکزیکی کدام غذای ایرانی را توصیه می کنید؟

انواع کباب شاید بهترین گزینه باشد.

به گردشگران ایرانی که به مکزیک سفر می کنند، چه غذایی را توصیه می کنید؟

تاکو (tako) ولی مواظب باشند که تندی آن زیاد نباشد، چون غذاهای مکزیک اکثرا تند است.

تنوع غذاهای ایرانی را چطور دیدید؟

تنوع غذاهای ایرانی واقعا مثال زدنی است. تمام غذاهای ایرانی خوشمزه و زیبا هستند.

رنگ مورد علاقه شما چیست؟

سیاه.

کدام برند اتومبیل را از همه بیشتر دوست دارید؟

اگر به اندازه کافی پول داشته باشم، عاشق رانندگی با جاگوار هستم. رانندگی با این اتومبیل احساس خوبی خواهد داشت. علاقه مندم یکی از آنها را بخرم، اما اگر بخواهم در حال حاضر تصمیم بگیرم، نیسان بهترین انتخاب من است.

ورزش مورد علاقه شما چیست؟

من علاقه مند کاراته هستم. من این ورزش را برای سال های طولانی انجام دادم  و تمرین کرده ام، اما اگر منظور شما تماشای ورزش است، خوب فوتبال اولین گزینه است.

آیا تیم فوتبال ایرانی را می شناسید؟

بله. پرسپولیس یکی از مشهورترینهاست، اما تیم استقلال را هم می شناسم و از حساسیت بازی های این دو تیم در ایران باخبر هستم. همیشه با پسرم این ورزش را تماشا می کنیم.

آیا مکزیک دانشگاه خاصی برای صنعت گردشگری دارد؟

بله ما در کشورمان دانشگاه های مخصوص صنعت گردشگری داریم و مشغول آموزش نیروی متخصص این رشته هستند.

اگر بخواهید یک کلمه درباره ایران بگویید، چه می گویید؟

مسحورکننده

اگر یک کلمه درباره مکزیک بخواهید بگویید چیست؟

دوست داشتنی

اگر کسی قصد درس خواندن در کشور شما داشته باشد، شرایط فراهم است؟

بله مکزیک هم مثل دیگر کشورها شرایط تحصیل را برای خارجی ها مهیا کرده است. ما دانشجویان ایرانی زیادی در کشورمان داریم.

آیا به موسیقی ایرانی علاقه مند هستید؟

بله موسیقی سنتی ایران واقعا زیباست و من علاقه مند به آن هستم.

به عنوان آخرین موضوع درباره گردشگری ایران و مکزیک چه برنامه ای دارید؟

من واقعا علاقه مندم با استفاده از تمدن و پیشینه دو کشور هر دو کشور را بیشتر با یکدیگر آشنا کنم و گردشگران زیادی بین دو کشور تشویق به سفر کنم. این همکاری می تواند باعث ارتباط هرچه بیشتر بین دو تمدن بزرگ جهان شود. ایران و مکزیک می توانند هر سال تعداد زیادی گردشگر را پذیرایی کنند؛ موسیقی، تاریخ، غذاها و فرهنگ هر دو کشور بهترین جاذبه بین آنهاست.

 

گردشگری ایران 1400 به روایت انیمیشن

کودک نوپیای گردشگری ایران با کارتونی شدن رشد خواهد کرد

گردشگری ایران با کارتونی شدن رونق می گیرد

گردشگری ایران با کارتونی شدن مستقل خواهد شد

کودک گردشگری ایران با کارتونی شدن روی پا خواهد ایستاد

صنعت سبز گردشگری در قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برای کشورهای مختلف به خصوص ایران برخوردار است و اکثر آنها سعی دارند سهم بیشتری را از این صنعت پردرآمد را به خود اختصاص دهند . ظهور و پیدایش شاخه های جدید گردشگری در جهان مثل گردشگری سلامت، مذهبی، دریایی و دیگر شاخه های فعلی آن حاکی از اهمیت رشد و گسترش این صنعت در مناطق مختلف جهان با توجه به امکانات باستانی و طبیعی آنها خواهد بود.

به همین دلیل هر کشوری که آرزوی رونق این صنعت را داشته و دارد سعی می کند راهکارهای مختلفی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه خود به دیگران را به کار گیرد تا حجم بیشتری از گردشگران را به سمت مرزهایش جلب کند. حذف روادید، پایین آوردن هزینه سفر و اقامت در منطقه ، ایجاد انگیزه های مختلف مثل جشنواره های خرید و در نهایت برگزاری بازیهای بزرگ ورزش از جمله راهکارهایی برای جلب نظر گردشگران و در نهایت رونق صنعت گردشگری کشورها بوده است . اما از زمانی که دنیای مجازی حضور خود را در زندگی بشری پررنگ تر کرده بهترین راهکار به نظر برخی کارشناسان حضور در این دنیای مجازی برای تبلیغ توانمندی های گردشگری کشورهاست.

این کارشناسان معتقدند حالا که بیشتر ما روزانه چند ساعت از وقت خود را مشغول گشت وگذار در این دنیای مجازی هستیم پس فرصتی طلایی برای تبلیغ و جلب نظر گردشگران به مناطق مختلف جهان مهیاست که باید از ان به خوبی استفاده کرد. معرفی تمدن ، راههای دسترسی به شهرهای باستانی ، امکانات رفاهی نزدیک آنها و دیگر اطلاعات به عنوان فعالیت های اولیه دراین دنیای مجازی جهت رشد و گسترش گردشگری کشورها بوده است . از سوی دیگر در قرن حاضر که از آن به عنوان عصر ارتباطات یاد شده حضور رسانه های تصویری در زمینه رشد و گسترش صنعت گردشگری بسیار پررنگ بوده و در واقع می توان گفت که این رسانه ها توانسته اند حتی جای دنیای مجازی را اشغال کنند و به عنوان مهمترین روش برای جلب نظر گردشگران به نقطه از دنیا باشند. اما این صفرو یک ها بازهم در دنیای رسانه ای رخنه کردند و راهکاری جدید را همراه با دنیای رسانه ای به ما پیشنهاد دادند که ساخت انیمیشن های تبلیغاتی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه ای خاص بود.

بنابراین ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی که حاصل همکاری دنیای رسانه ای و صفرو یک های دنیای مجازی بود امروزه به عنوان کارآمدترین روش تبلیغ صنعت گردشگری در خدمت جوامع مختلف قرار گرفته که ایران هم از این موضوع مستثنی نیست. به عقیده کارشناسان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران با حضور خود در دنیای انیمیشن جهت تبلیغ توانمندی های گردشگری خود می تواند افق جدیدی را برای این صنعت پردرآمد در کشور ایجاد کند چون به عقیده بسیاری از آنها دنیای انیمیشن هیچ محدودیتی ندارد و سازنده آن می تواند هرآنچه که در ذهن دارد را به کاراکتر های مورد نظرش بدهد تا در جهت خواسته او حرکت کنند. البته زبان تصویر اینگونه فیلم ها که در تمامی نقاط این کره خاکی یا همان دهکده جهانی بسیار ساده و قابل درک است از مهمترین مزیت های حضور انیمیشن در صنعت گردشگری خواهد بود چون بازار هدف ما بسیار متنوع و با گویش های متفاوتی هست، بنابراین این انیمیشن های تبلیغاتی توان حضور در تمامی بازارهای هدف ما را دارند.

کارشناسان اینگونه می گویند که انیمیشن فارق از هر نوع گویش، رنگ ، قبلیه و مذهب می تواند تاثیر مورد نظر سازنده خود را بشکل کاملی در بیننده بگذارد و هدف سازنده را به او انتقال دهد حتی اگر این انیمیشن ها بدون کلام باشند بازهم نمی توان از تاثیر آنها ساده گذشت بنابراین حالا که ایران با تمدنی چند هزار ساله قصد رونق صنعت گردشگری خود را دارد می توان از این تاثیرگذاری در جهت معرفی توانمندی های ایران در صنعت گردشگری به خوبی استفاده کرد که ظاهرا این اهمیت توسط مسئولان گردشگری ایران به خوبی درک و در دستور کار قرار گرفته است. راه اندازی شبکه گردشگری و پویانمایی را می توان در این زمینه به فال نیک گرفت هرچند که هنوز در ابتدای راه هستیم اما امید است حضور هنرمندان و انیمیشن سازان ایرانی در کنار متخصصان و کارشناسان شبکه گردشگری و البته بخش خصوصی ایران به عنوان نقطه عطفی برای معرفی صحیح و دقیق تمدن چند هزار ساله ایران زمین به جهان باشد.

هرچند استفاده از پویانمایی یا هنر انیمیشن برای معرفی توانمندی گردشگری منطقه در ایران سابقه ای چند هزار ساله دارد (کشف گلدانی سفالی در شهر سوخته که به تازگی متوجه منظور طراحی روی آن شده اند . طراحی روی این گلدان در واقع اولین نمونه انیمیشن در کشور بوده که وقتی گلدان را می چرخانیم بز حک شده روی آن به حرکت درمی آید) و حضور انیمیشن برای تبلیغ این صنعت چیز تازه ای به نظر نمی رسد اما به عقیده برخی از دست اندرکاران هنوز هم راهی طولانی برای موفقیت در خلق اینگونه آثار پیش رو داریم، اما حضور مجدد انیمیشن در رشد صنعت گردشگری ایران حاکی از درک درست مسئولان از تاثیرگذاری این روش تبلیغ برای صنعت نوپای گردشگری کشور بوده است.

شاید برخی در نگاه اول مخالف نشستن و تماشای شهرهای باستانی را از طریق تلویزیون و کامپیوتر یا حتی دنیای مجازی برای آشنایی با توانمندی های گردشگری منطقه باشند و بیشتر علاقمند به تجربه واقعی آن شهر و در واقع حس واقعی آن هستند اما جاودانه کردن مناظر و شهرهای باستانی اولین مزیت اینگونه فیلم هاست که نباید از آن به سادگی گذشت به این دلیل که حتی در حال حاضر بسیاری از آثار باستانی و تاریخی کشور به دلیل بی توجهی برخی مسئولان و حتی خود بازدیدکنندگان در حال نابودی هستند و انیمیشنی برایشان ساخته نشده است و حتی ساخت انیمیشن تبلیغاتی تمدن و بطور کل جاذبه گردشگری آنها هنوز در فهرست ساخت آینده قرار نگرفته است، پس می توان به داشته هایمان بسنده کرد و به دنبال افقی روشن در این راه قدم بگذاریم.

شاید برخی خرسند از ساخت داستان خلیج فارس یا گردشگری ایران 1400 که از آخرین انیمیشن های ساخته شده گردشگری ایران به شمار می آیند، هستند اما مدتی است که برخی از استانهای گردشگرپذیر کشور مثل گیلان ، اصفهان و یزد بطور مستقل اقدام به ساخت اینگونه پویانمایی ها کرده اند که می توان کمی نگرانی را به همراه داشته باشد. بطور کل ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی برای صنعت گردشگری کشورها با توجه به فرهنگ سازی و تاثیرگذاری آنها همانند ساختن شمشیری دولبه برای این صنعت بخصوص در کشورها بخصوص ایران خواهد بود. تصور کنید با توجه به تاثیرگذاری این فیلم ها و انتشار گسترده آنها در بازارهای هدف حجم انبوهی از گردشگران راهی مناطق یاد شده باشند وبا کمبود زیرساخت ها یا عدم تطابق انیمیشن با واقعیت مواجه شوند ، چه ضربه مهلکی به پیکره نوپای صنعت گردشگری کشورمان خواهد زد؟ پس هنر برای این فعالیت کافی نیست بلکه معرفی دقیق و صحیح توانمندی های گردشگری ایران توسط اینگونه انیمیشن ها نیازمند کاری گروهی یعنی بین جامعه تورگردانان، سازمان گردشگری ، رسانه ملی ، جامعه هتلداران وبطور کل کلیه دست اندرکاران خصوصی و دولتی گردشگری ایران خواهد بود.

این اهمیت هم اکنون با توجه به راه اندازی شبکه پویانمایی و شبکه گردشگری در کنار یکدیگر توسط سازمان صدا سیما برای ساخت و تولید هدفمند انیمیشن های گردشگری جهت فرهنگ سازی و کنترل درخواست سفر به اقصی نقاط کشور به سادگی قابل بررسی و کنترل است.

بطور کلی قدم زدن در محوطه های باستانی و آشنایی با نحوه ساخت و تاریخچه آنها و البته آشنایی با امکانات رفاهی اطراف این مراکز می تواند خود انگیزه ای برای سفر گردشگران و ماجراجویان در تمامی زمینه های گردشگری باشد پس بجاست که مدیران و دست اندرکاران بخش گردشگری با استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی گردشگری و البته تخصص هنرمندان ایرانی سرمایه گذاری مناسبی در این باره انجام دهند و با هدایت هدفمند گردشگران به مناطقی خاص از کلیه ظرفیت های گردشگری منطقه به خوبی استفاده کنند که با این روش می توان از تمرکز و درخواست سفر بی برنامه گردشگران به مناطق معروف گردشگری ایران جلوگیری کرد و شاهد رونق سفر و گردشگری در گوشه و کنار کشور پهناور ایران باشیم.

با اینگونه همکاری ها و اجرای طرح های مربوطه در واقع می تواند برنامه سفر گردشگران  و ماجراجویان را مدیریت کرد و با پراکنده کردن آنها در سراسر ایران باستانی رشد و توسعه صنعت گردشگری کشور را متقارن و با توجه به زیرساخت های موجود منطقه هدف کنترل کرد و در اینده شاهد زیرساخت ها ی گردشگری آن نیز باشیم.

بنابراین حالا که شخصیت های کارتونی دوران کودکی به کمک رشد صنعت گردشگری ایران زمین آمده اند بجاست که از علاقه کودکانمان به این شخصیت ها در جهت رشد و ترویج فرهنگ گردشگری و سفر در ذهن آنها به خوبی استفاده کنیم و با برنامه ریزی صحیح و دقیق همگام با رشد فرزندان ایران زمین شاهد رشد و گسترش کودک نوپای صنعت گردشگری کشور نیز باشیم. 

رایزنان فرهنگی یا رایزنان گردشگری مسئله این است؟

رایزنان فرهنگی یا رایزنان گردشگری مسئله این است؟

در حال حاضر مبحث گردشگری در دهکده جهانی  به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.

سیاست های تشویقی ، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید ، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری همه و همه از سیاست های کوتاه مدت و بلند مدت به کار گرفته توسط دست اندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است،​ که در کل برای به دست آوردن سهم بیشتر از گردشگری بین المللی استفاده می شوند.

بر هیچکس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامه ریزی در ا ین زمینه خارج از مرزهای یک کشور سفارتخانه های آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باور هستند که سفارتخانه​ها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسایل توجهی نخواهند داشت اما برخلاف این گروه دیگران معتقدند حتی در صورت عدم نیاز به دریافت ویزا از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور بازهم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را می توانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.

بدون تردید مسئولان و کارکنان سفارتخانه ها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها خواهند داد . پس فقط با یک نگاه نمی توان اینگونه تصور کرد که سفارتخانه ها خارج از مرزهای یک کشور فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با صنعت مفرح گردشگری ندارند.

پاسخ این است که اگرچه انجام امور دیپلماتیک درسفارتخانه ها به دیگر موارد ارجح است اما امروزه این سیاست های تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاست های دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کرده اند .

بنابراین بسیاری از دولتها  با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر می گیرند، که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.

اما در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند.

این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند.

شاید عدم هماهنگی بین ارگانهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده بصورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری کشورمان را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانه ها می دانند و اینگونه استدلال می کنند،  چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده ، پس بخش بازرگانی سفارت خانه ها مسئول هدایت و برنامه ریزی سیاست های جذب گردشگران به داخل کشور خارج از مرزهای کشورمان است .

اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایه دار گردشگری ایران معرفی می کنند و معتقدند این صنعت یعنی گردشگری پل ارتباطی بین تمدن ها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران می توانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.

اگرچه این طرح یا همان طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها ی کشور بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است اما آیا واقعا رایزنان گردشگری می توانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشد.

طرحی که هم اکنون در پرده ای از ابهام قرار دارد و اجرایی شدنش نیز به نظر دولت منوط شده است. شاید دولتمردان و دست اندرکاران دولتی گردشگری نیز به این نتیجه رسیده اند این طرح خود به عنوان مشکلی تازه و البته آزمونی محکوم به شکست برای صنعت نوپای گردشگری ایران است؟

این سئوال مهم در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از توانایی های رایزنان اقتصادی مقیم در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خبر از شرکت گسترده ایران در نمایشگاه​های گردشگری سراسر جهان می دهند .

مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است . شاهد مثال این اشتباه بزرگ در صنعت گردشگری ایران این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان یکی از بالاترین مسئولان صنعت گردشگری کشورمان حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بین المللی جهان تا کنون صرفا 5 درصد گردشگران بین المللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است .

بنابراین با توجه به این آمار رسمی و موثق می توان دریافت اگرچه صنعت گردشگری می تواند در قسمت اقتصادی سفارتخانه ها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاست های اقتصادی نمی تواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بیانجامد. آنهم زمانی که ایران با توجه به پتانسیل های بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی می تواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.

پس حالا که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند ، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندی های این گروه  جهت تشویق گردشگران محل ماموریتشان به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران و دیدن جاذبه هایش خواهد بود.

بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم ، فرهنگ و مذهب کشورمان است. که رایزنان فرهنگی سفارتخانه ها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفته های فرهنگی ، برپایی مراسم مذهبی ، جشن و شادی و البته ارتباط هرچه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، دقیقا روشهایی که می توان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.

اهمیت استفاده از پتانسیل بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن می شود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و در سال 2012 میلادی تقریبا از هر ده سفری که در صنعت گردشگری صورت گرفته 4 مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.

بنابراین می توان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر می بندند ، سفری که می تواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان زده شده باشد.

این امار بیانگر رشد چشم گیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بین المللی است و شاید جاذبه های دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در رده های بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکته ای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواد بود.

جایگاهی که متاسفانه تا کنون به آن توجه نشده و دست اندرکاران صنعت گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارایه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آنکه سفیران فرهنگی کشورمان هم اکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دست یابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.

 به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانه های ایران خارج از مرزهایش شاید یک موازی کاری مطلق باشد و به جز هزینه های هنگفت انهم در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان شاید هیچ دستاورد دیگری به همراه نداشته باشد.

رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویا ترین شکل و با حداکثر جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران می توانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانه های کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.

پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیه ای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانه های ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی ایران هم اکنون به عنوان پتانسیلی بالقوه وجود دارد.

شاید کم کاری و عدم حضور گسترده این گروه یعنی رایزنان فرهنگی ایران در مجامع بین المللی باعث ایجاد این شبه شده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانه های کشورمان خالی باقی مانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیاء و استفاده کنیم.

نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریان سازیهای انجام شده در زمینه های سیاسی اکثر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه به جاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و در جهت تثبیت نام ایران با تمام جاذبه هایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.

ارزانی فعلی ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در اکثر محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانه های کشورمان خارج از مرزهای ایران است و به جاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانه های ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه اینکه دوباره آزمونی بی حاصل را برایش تدارک ببینیم.

در هر حال رایزنان فرهنگی ایران می توانند با توجه به جاذبه های بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بی شک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان می تواند بسیار مفید واقع شده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینه ساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.

عزتی کامل

22/2/91

 

تورهای ترکیبی ناجی گردشگری ایران

ثبات و امنیت تخت جمشید یا بحران اهرام مسئله این است؟

چندی پیش خبر از برقراری ارتباط بین دو کشور باستانی ایران و مصر به میان آمد و اگرچه اخبار ناآرامی های این کشور باستانی هم اکنون بیشتر اخبار را به خود اختصاص داده است اما عظمت و قدمت اهرام باستانی آن همیشه پیش چشم گردشگران و علاقمندان بخصوص گردشگران ایرانی باقی مانده و حتی در این شراینیز دلیل سفر بیش از 9 میلیون گردشگر خارجی به این سرزمین کهن شده است.

این تعداد گردشگر حتی در شرایط فعلی مصر حاکی از وجود زیرساخت های قوی و مدیریتی مدرن در گردشگری مصر استبه صورتی که بسیاری از فعالان عرصه گردشگری مصر با توجه به وابستگی درآمد ملی این کشور به صنعت گردشگری را برای احیای این صنعت راهی مقاصد و بازارهای گردشگری مصر کرده است که یکی از این بازارهای هدف کشورمان ایران است.

این گروه اعتقاد دارند ایجاد ارتباط تجاری و سیاسی پس از گذشته سی و سه سال بین دو کشور می تواند فرصتی مناسب برای صنعت گردشگری مصر باشد صنعتی که سالانه 11 درصد از درآمد ناخالص مصر را تامین می کند. در این زمینه پس از برقراری ارتباط و البته جلساتی متعدد بین مقامات و مسئولان دو کشور قراردادی بین ایران و مصر منعقد شد که طبق آن ایران می تواند تا 120 هزار نفر گردشگر سالانه به مصر بفرستد و در مقابل میزبان 60 هزار گردشگر مصر باشد.

این قرار داد هنگامی که در رسانه های دو کشور منتشر شد موافقان و مخالفان بسیاری را در این عرصه به صحنه آورد و باعث ایجاد نگرانی هایی بین دو کشور شد این نگرانی تا حدی پیش رفت که تبادل گردشگر بین دو کشور تا مرز قطع شدن رسید. اما انگیزه بالای دو کشور برای رشد و ارتقای صنعت گردشگری باعث شد تا دوباره برای به دست آوردن بازار گردشگری طرف مقابل تلاش کنند و در این زمینه گروهی از فعالان عرصه گردشگری مصر را راهی ایران کرد.

به هر حال فارغ از اینکه مخالفان ایرانی یا مصری این قرارداد چه دلایلی برای خود دارند مسئله نبودن امنیت کافی برای حضور گردشگران ایرانی در مصر که البته موضوع کم اهمیتی هم نیست باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه گردشگری از فواید احتمالی برقراری این ارتباط چشم بپوشند و آن را بطور کلی نفی کنند . این موضوع زمانی رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت که سازمان جهانی گردشگری براساس آماری امنیت کشور مصر را برای گردشگران خارجی در حد بسیار پایین اعلام کرد و نام مصر را پس از سودان و پاکستان به عنوان سومین کشور خطرناک گردشگرپذیر جهان اعلام کند.

انتشار این خبر از یک نهاد بین المللی و بسیار موثر در صنعت گردشگری جهان باعث شد تا موج جدیدی از مخالفت ها علیه این برنامه داخل مرزهای ایران شکل گیرد در حالی که می توان به نیمه پر لیوان برای صنعت گردشگری کشورمان توجه ویژهای کرد و از فرصت به دست آمده یا همین موضوع یعنی نبود امنیت برای گردشگران خارجی در مصر به نفع رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده کرد.

نکته ای که شاید تا کنون از دید مسئولان داخلی کشورمان دورمانده و صرفا هیاهوی خبری درباره نبودن امنیت برای گردشگران ایرانی ذهن آنها را به خود مشغول کرده است. بنابراین اگرچه امنیت گردشگران مقوله بسیار مهم و عامل اصلی تعیین مقصد مسافران سراسر جهان است اما همین موضوع در کشور باستانی مصر در حال حاضر فرصتی طلایی را در اختیار صنعت نوپای گردشگری ایران قرار داده است؛ صنعتی که به اظهار سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین مقاصد گردشگری جهان شناخته شده و بسیاری را با وجود تبلیغات سوء علیه جاذبه های کشورمان وادار به بستن چمدانهایشان به سمت ایران باستانی کرده است.

فرصت طلایی چیست؟

پاسخ این سئوال اینگونه مطرح می شود که باید توجه داشته باشیم با وجود ناآرامی های موجود در کشور مصر طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری این کشور توانسته در سال 2012 میلادی حدود ده میلیون نفر گردشگر را از سراسر جهان با داشته هایش به خود جلب کند، این رقم یعنی چیزی حدود 4 برابر گردشگران ورودی به کشورمان با وجود امنیت و 2400 محوطه باستانی موجود در ایران باستانی.از سوی دیگر همانطور که قبلا اشاره شد همین سازمان (سازمان جهانی گردشگری ) ایران را به عنوان یکی از مقاصد ارزان قیمت گردشگری جهان طی سال 2012 میلادی اعلام کرده است بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های مدیریتی مناسب این شرایط و ادغام این دو مزیت یعنی مشهور بودن کشور مصر در کنار ارزان بودن ایران اقدام به برقراری تورهای ترکیبی بین دو کشور کرد تا از این فرصت طلایی به بهترین شکل ممکن به نفع خودمان استفاده کنیم.

بدون تردید ارزان قیمت بودن بسته های گردشگری ایران در کنار خوشنامی زیرساخت ها و جاذبه های مصر باستانی می تواند پیشنهاد جذابی برای گردشگران دیگر نقاط دهکده جهانی که در مصر اقامت دارند بوده و آنها را تشویق با بازدید از محوطه های باستانی ایران کند. با این روش بدون تردید گردشگرانی که از مصر باستان دیدن می کنند می توانند پس از یک هفته اقامت در این کشور از آرامش و جاذبه های ایران امن لذت ببرند و آرامشی بسیار مناسب را به خودشان هدیه بدهند.

شاهد مثال این موضوع سخنان «هشام زعزوع» وزیر گردشگری مصر در پاسخ به احتمال قطع تبادل گردشگر بین دو کشور است که می گوید: بدون تردید کشور من به دنبال منافع مادی خود در این زمینه و دمیدن روحی تازه در صنعت گردشگری خود است که با این توافق به نتیجه خواهد رسید. بنابراین هرگز ورود گردشگران ایرانی به مصر هرگز متوقف نخواهد شد چون منافع ملی مصر با این اتفاق تامین نمی شود». این یعنی اگر مسئولان گردشگری ایران با ریزبینی از اشتیاق مصری ها برای برقراری ارتباط با صنعت گردشگری ایران بتوانند استفاده کنند و امتیازات مناسبی از آنها بگیرند وارد یک بازی بُرد بُرد شده اند.

پیش بینی این است که حتی با ارسال دوبرابر گردشگر ایرانی به مصر، گردشگری کشورمان می تواند به خوبی از امتیازات موجود بازار هدف مصر یعنی حدود ده میلیون نفر گردشگر خارجی به نفع رونق گردشگری ایران استفاده و آنها را با داشته های کشورمان در این زمینه آشنا کند؛ نه اینکه صرفا روی جذب گردشگران مصری برای سفر به ایران سرمایه گذاری کند چون به عقیده مسئولان گردشگری این کشور کمتر از 10 درصد مصری ها توان تجربه سفرهای خارجی را دارند. اینجاست که مسئولان گردشگری ایران می توانند با استفاده از سیاست های مناسب علاوه بر جذب این تعداد یعنی 10 درصد مصری ها روی گردشگران خارجی حاضر در این کشور نیز سرمایه گذاری کنند و در عین حال با ایجاد ارتباط با بخش گردشگری مصری ها از تجارب آنها استفاده کرده و به ترمیم و تقویت زیرساخت های گردشگری ایران اقدام کند.

در این زمینه می توان به قرارداد خرید دو فروند هواپیمای تجاری از مصر توسط ایران اشاره کرد که به عنوان اولین امتیاز ارتباط و استفاده از بازار هدف مصر برای کشورمان بوده است. بنابراین باید به نیمه پر لیوان نگاه کرد و امنیت پاسارگاد را کنار بحران اهرام در قالب یک بسته پیشنهادی گردشگری برای ماجراجویانی که در مصر حضور یافته اند قرار داد.

این امتیاز را نباید با ابراز نگرانی از نبود امنیت در مصر باستانی به حاشیه راند بلکه باید آن را صحیح و دقیق با تبلیغات گسترده و مناسب در جهان گردشگری مطرح کرد، تا این امتیاز مهم در ایران بتوان زیرساخت های گردشگری کشورمان را تقویت کرده و در نهایت جایگاه اصلی ایران در صنعت گردشگری بخصوص در خاورمیانه را  به دیگران معرفی کند. پس بجاست که برای رسیدن به هدف اصلی یعنی ارتقاء سطح کیفی و کمی صنعت گردشگری کشورمان نباید امنیت محوطه باستانی ایران را فدای ناامنی اهرام مصر کرد.

جولان آدامسهای آمریکایی در بازار مصرف ایران

آدامس های خارجی خروس ایران را بی صدا کرده اند

شیک ایران دیگر خریدار ندارد

آمریکا، مالک اصلی بازار آدامس ایران

اگر اهل مطالعه روزنامه آنهم به صورت سنتی هستید بدون شک هر روز صبح با عجله خودتان را به دکه روزنامه فروشی می رسانید تا از اخبار مهم روز آگاه شوید بدون تردید با حساسیت ویژه ای مقابل روزنامه های چیده شده روی زمین می ایستید و با همان حساسیت به دنبال سوژه مورد نظر خودتان بین تیترهای مختلف روزنامه ها می گردید. بهترین تیتر را مطابق سلیقه خودتان بر می دارید و سراغ فروشنده می روید تا پول روزنامه را بپردازید که متوجه تغییراتی می شود. هرچند تعداد و حتی نحوه چینش روزنامه ها روی زمین کنار دکه فرقی نکرده است اما مقابل فروشنده دنیای دیگری حکمفرماست.

حجم انبوهی از آدامس ، شکلات و سیگار مقابل او چیده شده که هر روز هم برتعداد و تنوع آنها افزوده می شود. اگر از دنیای دخانیات با تمام مضرراتش بگذریم به دنیای شیرین آدامس یا همان سقز خودمان مقابل فروشنده می رسیم.

تا به حال با خودان فکر کرده اید که هموطنان شما چقدر آدامس می جوند؟ اصلا برای تجارت جهانی آدامس چه رقمی را تصور می کنید؟ یا اینکه حالا که انواع و اقسام تحریم اقتصاد ایران را هدف گرفته اینهمه آدامس خارجی با کدام ارز وارد کشور شده است؟ اما مهمترین سئوال که ذهن اکثرمان را با دیدن این صحنه به خود مشغول می کند این است که مگر ایران خودش تولید آدامس نداشته که اینقدر آدامس با بسته بندی و طعم های مختلف وارد بازار شده دقیقا زمانی که بسیاری از نبود کالاهای اساسی و البته دارو به دلیل کمبود ارز سخن می گوید؟ اینها سئوالهایی هستند که برای یافتن پاسخشان باید همراه کسب و کار شوید.

آدامس دهمین اولویت تخصیص ارز

همانطور که می دانید به دلیل مشکلات و محدودیت های ارزی ، دولت با اولویت بندی کالاها برای تخصیص ارز به آنها سعی کرده تا از خروج ازرهای دولتی برای واردات کالاهای لوکس جلوگیری کند. از این رو سوژه اصلی گزارش ما یا همان آدامس همراه برخی کالاهای دیگر در آخرین اولویت از نظر دولت قرار گرفت . اگرچه بسیاری از فعالان عرصه این بازار به ردیف اولویت این خوراکی جذاب اعتراض دارند و عنوان می کنند به کدام دلیل لوازم آرایش در اولویت نهم قرار گرفته و آدامس به آخرین ردیف رسید؟ اما به هر حال حتی با تخصیص نیافتن ارز مرجع یا همان ارز دولتی به آدامس بازهم بازار ایران مملو از بسته های رنگارنگ آدامس شد.

آدامسی که به گفته مدیر پروژه خط تولید آدامس بدون قند شرکت مینو، مهندس سخت باز در اسفند ماه سال 1388 ،  با سرمایه گذاری حدود 300 میلیارد ریال و همکاری 7 شرکت بزرگ تولید کننده اروپایی شروع به کار کرد و قرار بود پس از گذشت 5 سال ایران را از واردات این جویدنی خوش طعم بی نیاز کند و حتی در برخی موارد صادرات هم داشته باشد.

به همین دلیل و تقریبا پس از گذشت 4 سال از افتتاح خط تولید یاده شده برای درک بهتر تجارت فعلی این جویدنی خوشمزه سری به بازار بزرگ تهران ، ابتدای بازار آهنگران زدیم. تنوع بسته بندی ها و رنگارنگی بیش از حد برندهای مختلف خارجی بازار گویای تجارت کلان این محصول در ایران و البته تا حدودی جهان است. اما دیدن بیش از حد دو نام بین تمام محصولات موجود و البته تکرار آنها میان مغازه داران و خریداران باعث کنجکاوی خواهد شدکه این دو نام چگونه مشهور شده اند و بازار ایران را تسخیر کرده اند؟

خروس ایران دیگر خوش آوازه نیست

اوربیت و ریلکس دو برندی هستند که ظاهرا بازار تهران و ایران را تسخیر کرده اند و خروس خودمان را از نفس انداخته اند . با جستجو کردن نام این دو برند در دنیای مجازی متوجه خواهید شد که ریلکس محصولی از کشور ترکیه و مالک کارخانه آن یک شرکت بزرگ انگلیسی است. اما برند دیگر یعنی اوربیت دارای بسته بندی های متفاوت و البته زادگاههای مختلفی است، برای یافتن زادگاه اصلی این برند بازهم در دنیای مجازی می گردیم تا با نام کارخانه ریگلی که اصالت آن آمریکایی است بر می خوریم. این کارخانه که از سال 1891 میلادی در صنایع غذایی فعالیت داشته هم اکنون آدامسهای اوربیت خود را در 180 کشور جهان می فروشد و 14 کارخانه تولیدی خود را در 14 کشور مختلف برای ساخت و تولید این محصول و دیگر محصول های خود افتتاح کرده است. شعب این کارخانه از آمریکا، چین ، لهستان، روسیه ، تایوان، کنیا ، فرانسه ، فلیپین ، نیوزلند، کانادا، مکزیک گرفته تا استرالیا هم اکنون به ایران آدامس صادر می کنند. به همین دلیل در می یابیم که چرا کشور لهستان از عمده صادر کنندگان آدامس به ایران است.

· همه آدامسها قانونی هستند؟

اما آیا واقعا این همه آدامس موجود در بازار از طریق قانونی وارد کشورمان شده اند یا خیر ؟ به گفته مسئولان و حتی مدیر پروژه خط تولید آدامس بدون قند ایران هم اکنون (در سال 1388) حدود 80 درصد از آدامس های مصرفی کشورمان از طریق غیر قانونی وارد ایران می شوند.

 بنابراین با توجه به حجم بالای تجارت این کالا در می یابیم که چه تجارت سودآوری مقابل ما قرار دارد و چگونه این بسته های بسیار زیبا و رنگارنگ خارجی در بازار ایران جولان می دهند. اینجاست که به شبکه بزرگ و البته سازمان یافته قاچاق این محصولات به داخل کشورمان می توان اشاره کرد. بطوری که محمدرضا پناهنده می گوید: « معضلات و موانع ایجاد شده از سوی دولت برای واردکنندگان قانونی این نوع خوراکی پای قاچاقچیان را به بازار می گشاید.

رئیس انجمن وارد کنندگان مواد غذایی و آشامیدنی در باره قاچاق محصولات غذایی می گوید با توجه به تقاضای بسیار بالای این نوع کالاها در بازار ایران اگر نتوان تدابیر دقیق و راهکار مناسبی برای کنترل قانونی ورود آنها درنظر گرفت بدون تردید سودجویی و قاچاق بازهم آمار بیشتری را به خود اختصاص خواهد داد».

نبودن نظارت بر کیفیت محصولات غیر قانونی و سودجویی این افراد گاهی حتی به قیمت سلامتی مصرف کنندگان نیز منجر خواهد شد .

در این زمینه یعنی قاچاق این محصولات به عنوان مثال می توان از وجود پاستیل هایی با ژلاتین خوکی به جای ژلاتین گاوی یا آدامس هایی با مشتقات الکلی یا مواد روانگردان در بازار مصرف ایران اشاره کرد .

تجارت جهانی شیرینی جات و آدامس در جهان

برای درک بهتر از تجارت جهانی آدامس بد نیست  نگاهی به جدول ذیل بیاندازید

اطلاعات و آمار

منبع: Wrigley, NACGM

تاریخ: 5.7.2013

آمار تجارت آدامس

فروش سالانه آدامس در ایالات متحده امریکا

$2 billion

ارزش کل تجارت آدامس

$19 billion

تعداد کل آدامس های ساخته شده جهان در سال

3.74 trillion

سهم تولیدات شرکت لیگلی در تجارت جهانی

35%

تعداد کل شرکت های تولید کننده آدامس در جهان

115

تعداد کل شرکت های آمریکایی تولید کننده آدامس در جهان

30

وزن آدامس مصرف شده جهان طی یک سال

100,000 tons

تعداد ساعت صرف شده برای جویدن آدامس های تولیدی جهان (اگر فرض کنیم هر آدامس فقط نیم ساعت توسط مصرف کننده جویده شود)

187 billion hours

بزرگترین حبابی که تاکنون با آدامس درست شده

23 inches

تعداد شرکت های تولید کننده آدامس ترکیه

60

میزان کالری مصرف شده یک نفر برای جویدن یک ساعت ادامس

11 calories

قدیمی ترین آدامس جهان

9000 years

میانگین آدامسهایی که یک نفر در سال می جود

300

Statistic Brain is a group

اگرچه برخی از ارقام شاید قابل تصور هم نباشند اما این واقعیت دنیای آدامس در دهکده جهانی است . در همین حال می توان به گزارش دیگری که سال 2012 میلادی توسط موسسه نظرسنجی و  آمار kantar media’s global TGI منتشر شده است اشاره کنیم.  طی این گزارش شرکت یاد شده اعلام کرده است: «بزرگترین بازار مصرف آدامس جهان، منطقه خاورمیانه و کشورهای ایران و عربستان سعودی است.» طی این گزارش اعلام شده ایران با 82 درصد و عربستان با 79 درصد جزو برترین های مصرف کننده آدامس در جهان هستند.

در بخش دیگری از این گزارش امده آمریکا با 59 درصد ، اسپانیا با 54 درصد، فرانسه با 52 درصد و هلند با 50 درصد به ترتیب دیگر کشورهای پرمصرف این جویدنی خوشمزه هستند.

لازم به یادآوری است که گزارش یاد شده ارزش تجارت آدامس در ایران را طی همین سال 181.9 (یکصد وهشتادویک ممیز نه دهم) میلیون دلار اعلام کرده در حالی که عربستان سعودی به عنوان مقام دوم 117.6 (یکصدو هفتده ممیز شش دهم ) میلیون دلار برای این محصول خرج کرده است.  نکته جالب این گزارش بخش مربوط به سهم بازار کارخانه ریگلی از دو کشور یاد شده است طبق آمار 39 درصد بازار ایران و 21 درصد بازار عربستان در دست کمپانی آمریکایی و معروف ریگلی قرار گرفته است.

· عمده صادرکنندگان آدامس به ایران کدام کشورها هستند؟

کشورهای عمده صادر کننده آدامس به ایران به ترتیب عبارتند از : لهستان، امارات متحده عربی، ترکیه ، چین، کره جنوبی، آمریکا، فلیپین، هند، اسپانیا، کانادا، ویتنام و آلمان. در شش ماهه نخست سال 1389 واردات قانونی آدامس از کشورهای لهستان حدود 10 میلیون دلار ، امارات متحده عربی 7 میلیون دلار و ترکیه حدود 3 میلیون دلار بوده است حال آنکه هم اکنون کشور آدامس لهستانی حدود 70 درصد از بازار ایران را به خود اختصاص داده اند و 30 درصد مابقی به کشورهای یاد شده اختصاص دارد البته لازم به یادآوری است که کشور امارات متحده تولید کننده نیست بلکه فقط مبداء ثبت سفارش برخی از آدامسها بوده است.

· تجارت آدامس در ایران چقدر است

خرید و فروش آدامس تجارتی که کارشناسان اقتصادی و دست اندرکاران تجارت مصرف سالانه آدامس ایرانیان را بیش از 480 میلیارد تومان تخمین می زنند تجارتی که قبل از سال 1382 کمتر یکصد میلیون تومان بوده است. رشدی چند صد درصدی طی سالهای یاد شده که باعث تعجب همگان شده آنهم زمانی که کم بود ارزهای خارجیی برای واردات کالاهای ضروری کشورمان کاملا محسوس است و گاهی هم کمبود دارو ، روغن، شکر ، کره یا شیرخشک به همین دلیل خبرساز شده است.

قیمت هر بسته آدامس در سطح شهر

نام تجاری

شش ماهه اول 1391

شش ماهه دوم سال 1391

بهار 1392

شیک

70 تومان برای بسته 6 تایی

100 تومان برای بسته 6 تایی

150 تومان برای بسته 6تایی

تریدنت

1500 تومان

4000 هزار تومان

5200 تومان

رلکس قوطی

800 تومان

1200 تومان

2000 تومان

اوربیت

600 تومان

1000تومان

1600 تومان

اکس ویتول

1000 تومان

3000 تومان

4000 تومان

فایو

1500 تومان

2300 تومان

3000 تومان

پی که

200 تومان

200 تومان

500 تومان

اولیپس

250 تومان

400 تومان

800 تومان

موزی

200 تومان

300 تومان

550 تومان

توتفرنگی

200 تومان

300 تومان

500 تومان

· آمار گمرک چه می گوید؟

طبق آمار منتشر شده توسط گمرک جمهوری اسلامی ایران آدامس با شماره تعرفه های 17041000 و 21069085 هم اکنون وارد کشور  می شود و با نگرش در آمارهای گذشته گمرک در می یابیم که طی سال 1384 شمسی تنها حدود 2 هزار دلار آدامس از مبادی قانونی کشور وارد ایران شده است. این آمار در سال 1388 به رقمی معادل 795 هزار دلار رسیده است. اما در سال 1390 واردات قانونی آدامس حدود 14 میلیون دلار بوده است.

در همین حال آمار سال 1391 به رقمی بالغ بر 12.5 میلیون دلار اعلام می کنند و همین آمار بیانگر اتفاقی جالب آنهم فقط در اولین ماه سال جاری یعنی 1392 با توجه به تمام مشکلات انتقال ارز یا گران شدن قیمت دلار در ایران بوده است که میزان واردات قانونی آدامس را از طریق گمرک جمهوری اسلامی ایران چیزی بالغ بر 1.5 میلیون دلار اعلام می کند.

لازم به یادآوری است که تغییر مکرر کدهای تعرفه وارداتی این کالا از سوی ارگان های مسئول در سالهای اخیر و البته تکمیل نبودن آمار سال 1391 گمرک، باعث شده آماری دقیقی از واردات رسمی آدامس در دست نباشد. اگرچه بسیاری از فعالان این عرصه وجود حجم عظیمی از این نوع محصولات در بازار کشور را اینگونه توجیح می کنند که :«ممکن است این کالا با تغییر تعرفه زیرمجموعه دیگر کالاها مثل شکلات یا شیرینی قرار گرفته و از طریق گمرک وارد خاک ایران شده باشد.»  اما می توان اینگونه نیز تصور کرد که شاد اصلا واردات قانونی آدامس صورت نگرفته است!!!

 به راستی این همه آدامس با بسته بندی های مختلف که جلوی پیشخوان دکه روزنامه فروشی چیده شده یا بیشتر قفسه های فروشگاهها را به خود اختصاص داده اند از کجا آمده اند؟ به نظر شما مشکل کجاست؟

عماد عزتی

5/4/92

دیدن مراسم عاشورا بهترین خاطره من در ایران است

دانه های ریز شن های  کویر تا دانه های درخشان برف قله دماوند همگی از جاذبه های ایران هستند

واقعیت ایران با تبلیغات دیگران به اندازه یک دنیا تفاوت دارد

اگر قصد سفر در فصل زمستان را دارید و به دنبال یافتن مکانهای برای گذراندن تعطیلات زمستانی خود هستید و زیاد هم به اقامت در کشورهای گرمسیری علاقه ندارید، بدون تردید به دنبال یافتن زیبایی های زمستانی برخی از کشورها هستید و نیم نگاهی هم به کشورهای حوزه اسکاندیناوی دارید ، نروژ ، فنلاند و سوئد کشورهایی بسیار معروف در این منطقه از دهکده جهانی هستندکه البته هر کدام به عنوان کشورهایی گردشگرپذیر نیز در حوزه اروپا معروف شده اند. اما واقعا همانطور که ما علاقمند به دیدن جاذبه های این کشورهای بخصوص در فصل تابستان هستیم ساکنان این سرزمین ها نیز علاقمند به دیدن جاذبه های ایران هستند؟ به همین خاطر چمدان گفتگویی صمیمانه با سفیر یکی از کشورهای یاد شده داشته و نظر او را درباره صنعت گردشگری ایران جویا شده که خواندن آن بدون تردید برای علاقمندان به سفر و گردشگری خالی از لطف نیست. این شماره سفیر نروژ که از اوایل شهریور 1391 (سپتامبر 2012 میلادی) وارد ایران شده با گشاده رویی تقاضای ما را پذیرفت  .

آقای جنزپتر کمپرود  هم اکنون به عنوان سفیر کشور نروژ در تهران مشغول به کار است و قبل از تهران در کشور سومالی به عنوان سفیر نروژ مشغول به انجام وظیفه بوده است. اگرچه حدود 5 ماه است که او استوار نامه خود را به مقامات ایرانی تحویل داده است اما باعلاقه زیادی که سفر و درک واقعیت ایران زمین داشته سفرهایی را برای خود تدارک دیده و عنوان می کند که باید نقاط بسیاری از ایران ببیند تا واقعا پی به این تمدن عظیم ببرد.  کمپرود برای اولین بار سال 2009 میلادی به ایران سفر کرد اما هم اکنون به عنوان سفیر کشور نروژ در ایران اقامت دارد بنابراین فرصت بسیاری برای یافتن واقعیت زندگی ایرانیان بخصوص تمدن آنها دارد .

شما تاکنون به چه شهرهایی از ایران سفر کرده اید؟

با توجه به مدت اقامت کوتاه من در ایران من موفق شدم از تهران ، اصفهان ، کاشان و چالوس سفر کنم برخی از شهرستان های اطراف دریای خزر را نیز دیدم که واقعا زیبا بودند .

بهترین خاطره سفرهایتان در ایران کدام بوده است؟

روز عاشورا تا کنون یکی از به یادماندنی ترین خاطراتم در ایران خواهد بود ، عاشورا به عنوان مراسمی مذهبی در ایران واقعا می تواند هر سال تعداد زیادی مثل من را به خود جلب کند.

با توجه به اینکه در فصل زمستان هستیم از کدام جاذبه های زمستانی ایران بازدید کردید؟

من به پیست اسکی دیزین، شمشک، دربندسر رفتم و آنجا از برف و تفریحات زمستانی ایران لذت بردم واقعا برای من جالب است که ایران اینهم امکانات تفریحات زمستانی در اختیار دارد اگرچه معتقدم که هنوز بسیاری از امکانات زمستانی را ندیده ام چون فرصت کوتاه در اختیار داشتم.

نظر شما درباره گردشگری ورزشی در ایران چیست؟

همانطور که همگی می دانیم ایران پتانسیل های بسیار زیادی درباره صنعت گردشگری در اختیار دارد که یکی از آنها بحث گردشگری ورزشی است ، رشته کوههای البرز و زاگرس ، دشت ها و کویرها ، رودخانه ها و دریاچه ها همگی از امتیازات ایران در گردشگری ورزشی است. بطور کل ایران یکی از پرجاذبه ترین کشورها برای گردشگران و ماجراجویان ورزشی خواهد بود از صحرا گرفته تا نوک قلل آن برای این گروه جذاب خواهد بود. باید بگویم که هر روز ما تعدادی تماس از سوی این گروه که می خواهند درباره امکانات گردشگری ورزشی ایران اطلاع بگیرند، داریم.

بیشترین تقاضای اطلاعاتی که از شما درباره گردشگری ورزشی ایران از شما شده مربوط به کدام رشته ورزشی است؟

 بیشترین تقاضاهای ما مربوط به فصل زمستان یعنی ورزش اسکی است.

چرا این ورزش خاص همانطور که می دانیم کشورشما پیست های اسکی بسیار معروفی را در اختیار دارد؟

بله کشور نروژ پیست های بسیار معروفی در سطح جهان را در خود جای داده و ورزش های زمستانی هم یکی از مهمترین جاذبه های فصل سرد نروژ است اما لذت اسکی کردن در هوای نسبتا متعادل ایران و البته طبیعت زیبای ایران توانسته نظر بسیاری از اسکی بازهای نروژی را نیز به خود جلب کند البته اکثر آنها می گویند ایران کشور جالبی است چون می توان پس از  یک روز پر از هیجان و لذت بردن از پیست های مناسب اسکی ایران در سواحل جنوبی و آبهای گرم خلیج فارس شنا کنیم. این موضوع واقعا برای آنها جالب و جذاب است.

کدام اثر تاریخی ایران نظر شما را به خود جلب کرد؟

همانطور که گفتم من فقط 4 ماه است که وارد خاک ایران شدم و تنها دو شهر باستانی ایران یعنی کاشان و  اصفهان را دیده ام. اگرچه این شهرها واقعا بی نظیر هستند و آثار تاریخی انها واقعا برایم حیرت آور بود  ولی در مورد تاریخ و آثار تاریخی ایران در کتب مختلفی مطالعه کردم پاسخ به این سئوال شما هنوز برایم کمی مشکل است اما بدون تردید ایران آثار تاریخی بی نظیری را در خود جای داده که هر کدام برای خود دنیایی دارند.

نظر شما درمورد گردشگری ایران چیست؟

وقتی با خودم فکر می کنم واقعا تعجب می کنم که ایران این همه امکانات برای گسترش صنعت گردشگری طبیعی و تاریخی را یکجا در اختیار دارد. طبیعت چهارفصل، آثار باستانی بسیار کهن و البته تمدن معروف ایران همه و همه یک دنیا گفتنی را در اختیار دارند که می تواند صنعت گردشگری ایران را متحول کند. یکی از همکاران قبلی من در ایران قبل از آمدنم به ایران گفت: ایران 2400 سایت باستانی در اختیار داردکه همگی توان ثبت در سازمان یونسکو را دارند باید آنها را ببینی . او گفت من قبلا این کار را انجام دادم بنابراین من نیز این کار را انجام خواهم داد یعنی سعی می کنم از تمام آنها بازدید کنم. نتیجه اینکه صنعت گردشگری ایران واقعا می تواند کشور ایران را متحول کند.

شما مشکلی تا کنون در صنعت گردشگری ایران دیدید؟

من هنوز فرصت کافی برای بررسی این موضوع نداشتم اما هتلی هایی که تاکنون از آنها استفاده کردم در ایران واقعا کیفیت مناسبی داشتند و از نظر استانداردهای بین المللی با توجه به قوانین کشورتان بسیار خوب بودند من در مورد هتل ها معتقدم که آنها خیلی حرفه ای عمل کرده اند ولی هنوز زمان لازم دارم تا نظر قطعی خودم را در باره گردشگری ایران بازگو کنم.

نظر شما درباره تاثیر برقراری خطوط هوایی مستقیم بین کشورمطبوعتان و ایران چیست؟ آیا تاثیری در تبادل و گسترش گردشگری در این مقاصد خواهد داشت؟

بدون تردید اولین گزینه برای گردشگران در قرن حاضر وجود خطوط پروازی و دسترسی آسان به مقصدشان است بنابراین این گزینه واقعا کمک خواهد کرد کشور نروژ در حال مذاکره با شرکت هواپیمایی ماهان ایر در ایران است تا اقدام به برقراری پروازی مستقیم به دو کشور کنند ولی این موضوع نیازمند کارشناسی است و در حال بررسی امیدوارم به زودی من بتوانم از تهران تا پایتخت کشورم را یکسره پروازه کنم. فکر کنم این موضوع برای گردشگران دو کشور نیز ایجاد انگیزه کند تا بار سفر ببندند. نکته بسیار مهم برای برقراری خطوط پروازی مستقیم بین دو کشور این حضور حدود 20 هزار ایرانی در کشور من هست چون با توجه به حضورشان هر ساله تقاضای سفر نیز بین دوکشور خواهد بود پس برقراری خطوط مستقیم می تواند باعث ازدیاد سفر نیز بشود البته نباید از تعداد بازرگانان دو کشور که قصد سفر به ایران یا نروژ را دارند غافل شویم .

به بازرگانان اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح دهید؟

همانطور که می دانید نروژ و ایران ارتباط تجاری مناسبی با یکدیگر دارند و هر روز شاهد گسترش این مناسبات می شویم پس سفرهای تجاری بین دو کشور رونق خواهد گرفت و اگر بتوانیم پروازهای مستقیم بین دو کشور برقرار کنیم ناخواسته علاوه بر صنعت گردشگری به ارتباطات تجاری دو کشور هم رونق بخشیده ایم.

شما آماری از گردشگران ورودی به نروژ را در دست دارید؟

متاسفانه هنوز آمار دقیقی در دست ندارم،  اما با توجه به اقامت حدود 20 هزار ایرانی در کشورم فکر می کنم هر ساله تعداد زیادی از ایرانیان برای دید و بازدید از فامیل یا حتی به عنوان گردشگر وارد خاک نروژ می شوند،.  به عقیده من این یکی از امتیازات نروژ برای گسترش روابط گردشگری با ایران است تا برای هر دو کشور منافعی به همراه داشته باشد به هر حال نروژ جزو یکی از کشورهای پرجاذبه برای گردشگران بین المللی است .

آیا آماری از هموطنان گردشگرتان که به ایران سفر کرده اند در اختیار دارید؟

پاسخ این سئوال شما هم همانند سئوال قبل دقیق نخواهد بود اما آنقدر می دانم که دو یا سه شرکت گردشگری از نروژ مشغول برگزاری تورهای بهاری و پاییزی در ایران هستند، اما باید بگویم که تعداد زیادی سئوال از سوی گردشگران مجازی ایران به سفارتخانه نروژ در تهران ارسال شده که به همگی آنها پاسخ داده ایم و سعی کردیم اطلاعات دقیقی از ایران دراختیار آنها قرار دهیم.

منظور شما اطلاعات دقیق چیست؟

اول باید بگویم که این درخواست ها به معنی این است که اطلاعات مورد نیاز گردشگران نروژی  درباره ایران در دنیای مجازی بهطور کامل نیست بنابراین آنها با سفارتخانه نروژ در تهران تماس می گیرند که اطلاعات را دریافت کنند، معمولا اطلاعات مورد نیاز آنها عبارت است سایت های تاریخی و نحوه دسترسی آنها به این سایت ها ، مسیر راههای ایران، حمل و نقل عمومی ، اقامت و خوراک و بطور کلی قوانین ایران است.

به دنیای مجازی اشاره کردید ، نقش اینترنت در صنعت گردشگری را چه می دانید؟

با توجه به توسعه تکنولوژی و وابستگی زندگی امروزی ما به آن بدون تردید نمی توان منکر تاثیر دنیای مجازی در توسعه گردشگری شد . تمامی دست اندکاران و تورگردانان باید از تاثیر این پدیده در رونق کسب وکارشان مطلع باشند و کاملا مطابق با آن حرکت کنند . به عقیده من اگر کشوری یا شرکتی در این دنیای مجازی حضور فعال و پررنگی نداشته باشد احتمال موفقیت آن هم بسیار اندک است . همگی می دانیم امروزه اکثر گردشگران قبل از بستن چمدان خود برای سفر ابتدا در این دنیا یعنی اینترنت سفر می کنند بعد از خانه خارج می شوند حالا اگر اطلاعات مورد نیازشان را از مقصد در اینترنت به دست نیاورند شاید اگر مجبور نباشند حتی نسبت به مسافرت و سفرشان تردید کنند و مقصد دیگری را انتخاب کنند.

اگر قصد مقایسه صنعت گردشگری ایران و نروژ را داشته باشید چه خواهید گفت؟

به عقیده من مقایسه دو کشور از نظر صنعت گردشگری زیاد درست نیست چون هر کشور یا منطقه ای دارای ویژه گی ها و امکانات خاص خودش است ولی بطور کلی کشور من یعنی نروژ روی گردشگری طبیعی و استفاده از طبیعت بکر خود سرمایه گذاری کرده و تا کنون هم در این زمینه موفق بوده و جایگاه خوبی را بین طبیعت گردان به دست آورده است دریاچه ها، کوهستان، رودخانه ها و جنگل ها همه و همه دارایی های نروژ برای جلب نظر گردشگران هستند اما ایران صرفا روی سایت های باستانی و تاریخی خود تمرکز کرده و تاحدود بسیاری از دیگر توانایی ها و پتانسیل های گردشگری ایران که هر کدام برای خود بسیار بکر و جذاب هستند غافل شده است. ایران با توجه به پتانسیل های موجود خود باید روی تمامی توانمندی های گردشگری کشور سرمایه گذاری کند که با این کار بدون تردید در این رابطه موفق خواهد شد.

ایا واقعا ایران برای گردشگران خارجی جذاب است؟

بدون تردید جواب شما مثبت است

به عقیده شما جاذبه های ایران برای جلب نظر گردشگران بین المللی کافی است؟

من هرچه بیشتر با آنها آشنا می شوم بیشتر شگفت زده می شود و با تمام توان خودم سعی می کنم هموطنانم را با جاذبه های گردشگری ایران آشنا کنم واقعا ایران کشوری جذاب و دیدنی است.

شما تاکنون به ترکیه سفر کرده اید می توانید این کشور را با ایران مقایسه کنید؟

همانطور که قبلا نیز گفتم به عقیده من هر کشوری دارای جذابیت های متفاوتی هستند. اما این نکته مهم است که شما چطور جذابیت های کشورتان را برای جلب نظر گردشگران مطرح کنید. همانطور که می دانید قصد سفر بسیاری از گردشگران دیدن تفاوتهاست نه تشابهات بین دوکشور است. بنابراین شاید مقایسه این دو کشور زیاد کار درستی نباشد.

آیا شما از نظر گردشگران نروژی قبل و بعد از سفر به ایران آگاه هستید؟

البته باید بگویم که از همه نظرات خیر آگاهی نیستیم اما برخی از آنها که با ما ارتباط دارند از سفر به ایران ابراز رضایت کرده اند. همانطور که می دانید معمولا گردشگران نروژی قبل از سفر به ایران با ما تماس می گیرند و درباره شرایط موجود ایران سئوالهایی می کنند که این بیانگر تبلیغات منفی علیه ایران است اما وقتی آنها به ایران سفر می کنند و با واقعیتی متفاوت از تبلیغات منفی علیه ایران مواجه می شوند واقعا شگفت زده می شوند بسیاری از این گردشگران ایران را 180 درجه متفاوت از آنچه که در رسانه ها شنیده یا دیده اند توصیف می کنند . ایران از نظر آنها واقعا دیدنی و جذاب است و بدور از هرگونه مشکل برای گردشگران خارجی، این نظر آنهاست که برای ما گفته اند که البته نظر من هم همینطور است و با آنها موافق هستم.

آیا سرمایه گذاران نروژی که در بخش گردشگری فعالیت دارند حاضر به سرمایه گذاری در ایران هستند؟

همانطور که گفتم هنوز ارتباط کامل و درستی بین فعالان گردشگری دو کشور برقرار نشده بنابراین شاید هنوز برای اظهار نظر در این باره کمی زود باشد ولی باید بگویم که این فعالان دید اقتصادی دارند بنابراین وقتی بحث اقتصاد به میان بیاید آنها اگر منافعی در این باره داشته باشند  به بازار گردشگری ایران نیز وارد می شود اما همانطور که می دانید فعالان اقتصادی به سود و زیان فکر می کنند بنابراین اگر منافع آنها تامین باشد حاضر به سرمایه گذاری در هر بخشی از ایران خواهند بود. من عقیده دارم فعلان اقتصادی ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند.

همانطور که می دانید ایران قصد دارد برای تسهیل حضور گردشگران قانون دریافت روادید را برای حدود 60 کشور لغو کند به نظر شما حذف قانون دریافت روادید برای گردشگران چه امتیازی برای صنعت گردشگری آن کشور خواهد داشت؟

پاسخ من در این زمینه فقط یک جمله خواهد بود انهم بله است . حذف ویزا برای حضور متعدد گردشگران بسیار کاربردی و کارآمد است بطوری که بسیاری از کشورها امروز از این امتیاز برای جلب نظر گردشگران به خوبی استفاده کرده اند.

به نظر شما کشورهای مسلمان در دهکده جهانی برای ایران بازار هدفی مناسبی خواهد بود؟

ایران در حال حاضر تعداد انبوهی از گردشگران مسلمان و هم دین خود را به دلیل اماکن مذهبی پذیرایی می کند بنابراین چرا که نه، این سرمایه گذاری در میان ملتی است که هم مذهب ایران هستند و شرایط جامعه ایران با آنها کاملا هماهنگ است به همین دلیل درصدموفقیت ایران در اینگونه بازار هدف بسیار بیشتر از دیگران است. پاسخ من قطعا مثبت است.

چندی پیش ایران میزبان سومین کنفرانس بین المللی گردشگری سلامت در مشهد بود آیا گردشگری سلامت در ایران موفق بوده و به عقیده شما زیرساخت های لازم را در اختیار دارد؟

موضوع سلامت و گردشگری سلامت برای مدت کوتاهی است که به عرصه گردشگری بین المللی وارد شده و البته طرفداران بسیار زیادی را هم به خود جلب کرده است . از این رو و با توجه به شهرت پزشکان ایرانی و امکانات موجود در ایران فکر می کنم شرایط خوبی در ایران مهیاست که از این زیرشاخه گردشگری هم درآمد کسب کند. همانطور که می دانید مدتی قبل من از حلال احمر ایران بازدید کردم و با توانمندی های پزشکی ایران نیز آشنا شدم بدون تردید از نظر امکانات ایران کشوری مناسبی برای رشد در این زمینه است اما نباید از این موضوع غافل شد که در گردشگری پزشکی هم رقابتی تنگاتنگ و شدید وجود دارد، این رقابت سیاست ها و برنامه های مخصوص به خود را طلب می کند که باید به آنها توجه کرد.

شما صنعت گردشگری را صنعتی خصوصی می دانید یا نیازمند وابستگی به دولت؟

صنعت گردشگری در سراسر جهان باید به صورت خصوصی اداره شود چون خصوصی ها همیشه به دنبال یافتن راه حل های درآمدزا برای این صنعت بوده اند ولی دولت باید قوانین مناسبی برای پیشرفت آنها فراهم کند تا دست اندرکاران خصوصی با توجه به این قوانین بتوانند حرکت خوبی را تجربه کنند . بنابراین به عقیده من صنعت توریسم یعنی صنعتی خصوصی اما وابسته به قوانین کارآمد دولتی.

به نظر شما نقش بیمه ها در گسترش صنعت گردشگری درمانی چیست؟

امروزه بسیاری از گردشگران نسبت به بیمه کردن خود قبل از سفر اقدام می کنند و گردشگران سلامت هم جزو این مجموعه هستند به هر حال به عقیده من بیمه واقعا در طول سفر لازم است چون در صورت بروز هرگونه حادثه شما هیچ نگران هزینه های درمان نخواهید بود و در واقع بیمه اطمینان خاطری برای راحت تر سفر کردن شماست. من اینگونه عقیده دارم که قبل از سفر و بستن چمدان ابتدا باید به مدت اعتبار بیمه نامه و پوشش آن توجه کنیم چون این موضوع برای گردشگران بسیار پراهمیت است.

نوسانات نرخ ارز باعث شده تا ایران کشوری ارزان قیمت برای گردشگران خارجی باشد به نظر شما این فرصت مناسبی برای رونق گردشگری ایران است؟

اگرچه با توجه به تغییرات نرخ ارز ایران در اذهان عمومی به کشوری ارزان قیمت برای گردشگری تبدیل شده اما آیا فکر نمی کنید وقتی کسی علاقه به تاریخ و تمدن یک کشور داشته باشد زیاد به هزینه آن توجه نمی کند هرچند هزینه سفر بسیار مهم است اما در حال حاضر ایران دو امتیاز ویژه را در اختیار دارد یکی پیشینه تاریخی بسیار غنی و دیگری هزینه بسیار کم بنابراین می توان گفت ایران هم اکنون در طلایی ترین دوران گردشگری خود به سر می برد که باید فرصت را مغتنم شمارد. ولی به یاد داشته باشیم که این ارزانی شاید زیاد دوام نداشته باشد پس ایران باید به سرعت تصمیم های مناسبی را اتخاذ کند تا در آینده نیز همچنان موفق باقی بماند.

شما به عنوان سفیر نروژ تا کنون چه کارهایی برای حضور بیشتر گردشگران ایرانی در کشور مطبوعتان انجام داده اید؟

در مورد مبحث ویزا، کشور من جزو قانون اتحادیه اروپاست بنابراین تصمیم گیری در این زمینه مربوط به اتحادیه است. اما در زمینه ایجاد پروازهای مستقیم با یکی از شرکت های معتبر هواپیمایی ایران صحبت هایی برای برقراری پرواز مستقیم بین ایران و نروژ انجام داده ایم و البته سعی دارم گردشگران ایرانی را با دیدنی های نروژ بیشتر آشنا کنم و تا آنجایی که اختیارات قانونی من اجازه بدهد شرایط دریافت ویزای توریستی ایرانیان را اسان کنم تا شاهد حضور بیشتر آنها باشیم به هر حال گردشگری و صنعت گردشگری امروزه یکی از پولسازترین صنایع جهان است که همه کشورها علاقمند هستند سهم خوبی در این زمینه داشته باشند و نروژ هم خارج از این معادله نیست .

برگزاری نمایشگاههای بین المللی گردشگری را در کشورهای مختلف چقدر مناسب برای توسعه گردشگری می دانید؟

فلسفه وجودی نمایشگاه در جهان یعنی نشان دادن توانمندی های خود. بنابراین اگر نمایشگاهی با عنوان صنعت گردشگری و صنایع وابسته آن در هر کشوری برگزار شود می تواند بهترین معرف توانمندی ها و جاذبه های گردشگری آن کشور باشد من برگزاری و میزبانی اینگونه نمایشگاهها را بسیار مفید می دانم اما فقط باید توجه داشته باشیم که بازار هدفمان را خوب تجزیه و تحلیل کرده باشیم تا بتوانیم مفید و تاثیر گذار در این زمینه حرکت کنیم در غیر این صورت برگزاری اینگونه نمایشگاهها فقط هزینه و بدون نتیجه خواهدبود، اگر شما از بازار هدفتان خوب شناخت نداشته باشید.

نظر شما درباره گردشگری حلال چیست؟

من تا کنون چیزی در این زمینه نشنیده ام ، اما در مورد کلمه حلال می دانم که مربوط به اقوام مسلمان است .

آیا تا کنون برای معرفی توانمندی های گردشگری کشورتان در ایران و معرفی توانمندی های گردشگری ایران در کشور خودتان همکاری با رسانه ها داشته اید؟

نقش رسانه ها در این صنعت واقعا غیر قابل انکار است ولی ما تاکنون همکاری گسترده ای نداشته ایم و در صدد ایجاد این همکاری با رسانه ها هستیم و در ذهن دارم که شرایط را برای حضور و گسترش روابط رسانه ای بین دو کشور را فراهم کنم تا مردم هر دو کشور بیشتر با پیشنه یکدیگر آشنا شوند.

تبلیغات رسانه ای درباره گردشگری ایران را خارج از کشور چگونه دیدید؟ آیا تاکنون با آگهی های تبلیغاتی مربوط به ایران در رسانه های مورد علاقه خود مواجه شده اید؟

باید بگویم متاسفانه حضور رسانه ای ایران برای معرفی توانمندی های گردشگری خود بسیار ضعیف بوده است پاسخ شما خیر خواهد بود چون من هنوز یک آگهی تبلیغاتی درباره توانمندی گردشگری ایران ندیده ایم در حالی که هر روز چندبار از یکی از شبکه های مهم اخبار تبلیغ درباره ترکیه می بینم.

نظر شما درباره خدمات حمل ونقل ایران و بطورکلی جاده های ایران را چگونه می بینید؟

در مورد حمل و نقل عمومی بنده زیاد اطلاعات ندارم اما باید خدمت شما بگویم که زیرساخت های حمل ونقل در ایران خوب و قابل دسترس است بطول کلی جاده های ایران یکی از بهترین امتیازات برای توسعه و رشد صنعت گردشگری ایران است چون جاده های مناسبی در اختیار دارد. به عقیده من و بطور کلی سیستم حمل ونقل ایران در زمینه های ریلی و جاده ای پیشرفت های مناسبی داشته و قابل اعتماد هستند، ولی درباره سیستم حمل و نقل هوایی یا دریایی زیاد نمی توانم قاطعانه نظر بدهم به نظرم کارهای زیادی باقی مانده است.

نظر شما درباره ترافیک تهران چیست؟

بدون تردید و البته همگی درباره ترافیک سنگین تهران به دلیل وجود میلیونها اتومبیل در آن خبر دارند . به عقیده من در تهران باید راههای بیشتری ساخته شوند و آزادراههای جدیدی نیاز دارید اما مهمترین مورد تغییر عادت مردم نسبت به استفاده از اتومبیل های شخصی است. تهرانی ها باید بیشتر با سیستم حمل ونقل عمومی رفت و آمد داشته باشند تا از بار ترافیکی خیابان های شهر کاسته شود.

نقش رستوران ها در کشورهای گردشگر پذیر را چه می دانید؟

تهیه غذا با کیفیت مناسب و البته قیمت مناسب یکی از خواسته های هر گردشگری در گوشه و کنار جهان است بنابراین اگر این موارد در رستوران های یک کشور مهیا باشد می توان انتظار داشت که گردشگران نیز در این مکان ها مشغول خوردن خوراک باشند . رستوران های تهران توانسته اند تمام موارد مهم برای گردشگران را مهیا کنند یعنی هم کیفیت مناسب غذا هست و هم قیمت وخدمات بسیار خوب در دسترس گردشگران برای مزه کردن غذاهای ایرانی وجود دارد.

کدام غذای ایرانی را می پسندید؟

کباب های ایرانی واقعا انتخاب اول من هستند.

به گردشگران ایرانی توصیه می کنید کدام غذای محلی کشورتان را امتحان کنند؟

غذاهای دریایی یکی از مهمترین و معروفترین غذاهای کشور من است و بهترین آنها ماهی سالمون است که به گردشگران ایرانی توصیه می کنم حتما یکبار هم که شده آن را در کشورمن امتحان کنند اگرچه این ماهی در سوپرمارکت های ایران وجود دارد اما نحوه پخت و سرو آن در کشور من واقعا متفاوت خواهد بود.

بطور کلی چند نفر در نروژ در صنعت گردشگری فعال هستند؟

من واقعا اطلاع دقیقی از تعداد افراد شاغل در این صنعت در دست ندارم اما می توانم بگویم که با توجه رشد روز افزون صنعت گردشگری هر روز شاهد اشتغال تعداد بیشتر در صنعت خواهیم بود.

توصیه شما برای گردشگران خارجی که به نروژ می روند دیدن کدام جاذبه است ؟

بدون شک پایتخت کشور من بسیار دیدنی است اما وقتی به نروژ سفر می کنید آفتاب نیمه شب را نباید از دست داد.

آیا نروژ برنامه ای برای برگزاری دوره های آموزشی در صنعت گردشگری برای افراد خارجی برگزار می کند یا خیر؟

برنامه های آموزشی زیادی در سطوح مختلف در کشور من برای دانش آموزان خارجی برگزار می شود که البته شامل صنعت گردشگری نیز خواهد شد ، بنابراین هردانشجویی که قصد شرکت در آنها داشته باشد بهتر است اول به آدرس www.norway-iran.org سری بزند تا از تمام شرایط و مدارک لازم اطلاع کسب کند به طور کلی و کاملا ساده مراحل شرکت در تمام رشته های موجود در کشور من قید شده است .

عماد عزتی

رسانه ها تیغ دو لبه در صنعت گردشگری

سریالهای تلویزیونی بهترین تبلیغ برای جاذبه های گردشگری گوشه و کنار جهان

سفری دلچسب با جعبه جادویی

مقصد سفرمان را در جعبه جادویی بیابیم

سفر در قاب شیشه ای

از زمانی که جعبه جادویی با تصاویر متحرک و سیاه و سپیدش وارد زندگی ما شد ذهن بسیاری از ساکنان کره خاکی را تسخیر کرد و دل آنها را همراه خود به گوشه و کنار جهان برد و تا امروز که کیفیت دیدنی های این جعبه جادویی صدچندان شده است همواره رنگ زندگی ما را تغییر داده و بیشترین تاثیرگذاری را در فرهنگ و روابط اجتماعی بشر داشته است.

 شاید روزهای اولی که هنوز تصاویر تلویزیونی در تمامی خانه ها دیده نمی شد هیچکس فکر نمی کرد روزی برسد که این جعبه کوچک جادویی توان تغییر فرهنگ یا حتی آداب رسوم بشر را داشته باشد، اما امروز و در عصر ارتباطات بدون تردید کسی نیست که از اهمیت حضور جعبه جادویی و نحوه تاثیر گذاری آن در روش زندگی ما بی خبر باشد.

اگرچه در عصر ارتباطات با اختراع وسایل ارتباط جمعی دیگری مثل اینترنت و تلفن همراه ، تاثیر تصاویر دلربای جعبه جادو کمی کمرنگ شد اما هنوز هم به عنوان دومین رسانه پرمخاطب در بین ساکنان کره خاکی شناخته شده و در گوشه وکنار جهان میلیون ها نفر را بدون درنظر گرفتن سنشان ساعت ها به خود مشغول می کند.

بی شک رشد و توسعه نقش تلویزیون در جامعه امروزی ما به حدی شده است که تقریبا هیچ فعالیتی بدون استفاده از آن هرگز تصور توسعه را نخواهد داشت. شاید در ابتدای امر دیدن یک تبلیغ تلویزیونی یا برنامه ای تاریخی برای همگی ما جذاب و مفرح باشد اما اگر بلند مدت به این جعبه جادویی توجه داشته باشیم درمی یابیم که بسیاری از عادات و رفتارهای ما در طول زندگی از این جعبه تاثیر گرفته و ناخودآگاه دنباله روی فرهنگی که سازندگان برنامه های تلویزیونی می خواهند شده ایم.

 این تاثیرگذاری و طیف وسیع مخاطبان تلویزیون گاهی باعث شد تا در دوره ای خاص از تاریخ تمدن بشر جامعه شناسان آن را مهمترین وسیله برای تاثیرگذاری در فرهنگ مردم بدانند . بنابراین ، این امتیاز جعبه جادویی در کنار بدون مرز بودنش علاوه بر جلب نظر جامعه شناسان دولتمردان و بطور کلی سیاستگذاران عرصه های اقتصادی و فرهنگی را برای تبلیغ فرهنگ ، کالاهای تجاری یا حتی نفوذ به جامعه ای خاص را به خود معطوف کرد. از این رو داشتن شبکه های قوی تلویزیونی برای رسیدن به مقاصدشان چه مثبت یا منفی برای آنها امری ضروری جلوه گر شد و به دنبال دست یافتن آن شبکه های مختلف تلویزیونی پا به عرصه وجود گذاشتند.

درباره تاثیر گذاری رسانه های تصویری در موفقیت یا عدم موفقیت پروژه های تبلیغاتی حتی خارج از مرزهای محل استقرارشان ، کارشناسان اعتقاد دارند، رسانه ها می توانند بسیاری از ناممکن ها را ممکن کنند و زمینه ساز اتفاقاتی مهم و غیر قابل تصوری در عرصه های مختلف اجتماعی حتی هزاران کیلومتر دورتر از خود باشند. از این رو هرچه به عمق نفوذ رسانه های مختلف بخصوص رسانه های مصور در زندگی امروزی خودمان فکر می کنم شاید به نتایج غیر قابل باوری برسیم که اهمیت توجه به آنها را برایمان دو چندان می کند.

این موضوع یا همان اهمیت رسانه ها و تاثیرگذاری آنها در زندگی امروزی ما که منحصر به موضوعی خاص هم نیست در بسیاری از صنایع و فعالیت های سیاسی و تجاری کشورهای مختلف خودنمایی می کند بطوری که صنعت گردشگری هم به عنوان یکی از صنایع مهم و پولساز قرن حاضر از این قاعده مستثنی نیست و موفقیت یا عدم موفقیت آن وابستگی بسیار زیادی به همکاری بین رسانه ها و این صنعت مفرح دارد.

اولیور هنری از مدیران فعال در حوزه گردشگری می گوید: ساخت یک فیلم در محوطه ای تاریخی خیلی بیشتر از روشهای سنتی تبلیغ و بازاریابی برای جلب نظر گردشگران به آن محل تاثیر خواهد داشت . بنابراین بهتر است دست اندرکاران صنعت گردشگری برای رسیدن به آرزوهای خود و موفقیت در عرصه رقابت های جهانی در این صنعت رابطه مناسبی با صنعت سینما و رسانه های تصویری برقرار کنند.

این وابستگی در بسیاری از کشورهای صدرنشین در جذب گردشگران بین المللی مثل استرالیا، ترکیه، کره جنوبی، امریکا و فرانسه به خوبی شناخته شده است. این موضوع حتی باعث شده که علاوه بر تلویزیون آنها صنعت سینما را به خدمت رشد و توسعه گردشگری کشورشان بگیرند و البته نتایج پرثمری نیز به دست آورده اند.

اما چگونه تصاویر زیبای تلویزیونی به خدمت گردشگری درآمد

در این باره شاید به ظاهر ساختن یک کلیپ چند دقیقه ای برای تبلیغ هتل ، منطقه گردشگری یا جاذبه ای در جهان اولین گام برای استفاده از قدرت رسانه های تصویری در جذب گردشگر و در نهایت رونق صنعت سبز گردشگری باشد اما این تمام کار و نهایت آن نیست بلکه مقدمه ای برای تکمیل ظرفیت های اثرگذار تلویزیون در توسعه گردشگری و اقصی نقاط جهان است.

شاید در دهه های گذشت ساخت برنامهای چند دقیقه و پخش آن در زمانهای خاصی از شبانه روز مرسوم بوده است و افرادی را وادار به انتخاب مقصد سفرهایشان کرده باشد . ولی امروز نگاه کارشناسان رسانهای و مدیران گردشگری به این نوع فعالیت ها کاملا متفاوت شده  و به ظاهر میتوان گفت نحوه استفاده از رسانههای تصویری در معرفی جاذبه های گردشگری مناطق مختلف جهان به تکامل خود نزدیکتر شده است.

در این زمینه بسیاری از فعالان عرصه گردشگری براین باورند که این نوع استفاده از رسانه های تصویری برای رونق این صنعت علاوه بر اینکه بسیار اثرگذارتر از دیگر روشهای معمول است خیلی ارزانتر نیز خواهد بود. این گروه معتقدند که حتی با توجه به هزینه های بسیار سنگین تولید برنامه های تلویزیونی به دلیل طیف وسیعی از مخاطبان آن بازهم اقتصادی و تاثیرگذار است. بطوری که همزمان طیف وسیعی از افراد کره زمین را که اکثر آنها بالقوه آماده بستن چمدان و سفر هستند را به مسافرانی بالفعل تبدیل می کند و توسط آنها رونق اقتصادی را برای منطقه هدف به ارمغان آورد.

این امتیاز در بسیاری از فیلم های معروف و خاطره انگیز دهه های گذشته کاملا به چشم می خورد در حالی که تاثیرات آن و اهمیت استفاده از آنها پس از گذشت چندین دهه کشف شده است. در این زمینه می توان به فیلم کازابلانکا یا دیگر فیلم های مشهور جهان اشاره کرد که لوکیشن های این فیلم ها از همان زمان اکران به عنوان مقصدی برای گردشگران امروزی نیز تبدیل کرده است. نکته بسیار جالب درباره تاثیرات همکاری رسانه تصویری با صنعت گردشگری اینجاست که طبق آمار و تحقیقات تخصصی از سوی آژانس TCI که درباره صنعت گردشگری و رقابت بین کشورها به صورت تخصصی فعالیت می کند سال 2012 میلادی حدود 40 میلیون گردشگر مقصد سفرهایشان را براساس فیلم ها یا سریالهایی که دیده اند انتخاب کرده اند.

این گزارش اینگونه نوشته است از هر 100 نفر گردشگر حداقل یک تا 10 نفر مقصد سفرشان را با توجه به صحنه ها و لوکیشن های فیلم هایی که قبلا دیده اند انتخاب می کنند که این موضوع یعنی تعداد گردشگران اهمیت بسیار ویژه ای برای دست اندرکاران صنعت گردشگری دارد.

در این زمینه و به تازگی بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر مثل ترکیه، استرالیا، ایتالیا، فرانسه ، کره جنوبی و آمریکا توسعه گردشگری با اهرم تلویزیون و سینما را در دستور کار خود قرار داده اند و با به نمایش درآوردن سریال های تاریخی و نوین خود در کشورهای دیگر جهان مشغول تبلیغ و ایجاد اشتیاق سفر در دیگر گردشگران دهکده جهانی هستند. در این باره مسئولان دولتی و سازمانهای گردشگری ترکیه پخش و نمایش سریال های ترکی در کشورهای عربی را سبب افزایش 50 درصدی گرایش عرب ها برای سفر به ترکیه عنوان کرده اند.

آنها اعلام کرده اند که صرفا پخش سریالهای تلویزیونی در زمینه ایجاد انگیزه سفر ایفای نقش نمی کند بلکه باید همزمان بسترهای مناسب را برای به نتیجه رسیدن کارکرد آنها فراهم کرد که یکی از آنها برقراری پروازهای مستقیم از کشورهای محل پخش این سریال ها و دیگری حذف ویزا برای گردشگران آن کشورها است.

انیمیشن گردشگری ایران 1400

اما ایران که به گفته سازمان جهانی گردشگری به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه دهکده جهانی معرفی شده است  تازه به فکر بهرمندی از امتیازات ویژه همکاری صنعت گردشگری با سینما یا رسانه های تصویری افتاده است و به گفته بسیاری از صاحبنظران این عرصه استفاده از این گونه رسانه ها برای رشد و رونق صنعت گردشگری ایران همانند تیغ دو لبه ای است که باید با مدیریت و برنامه ریزی دقیق مورد استفاده قرار گیرد. اگرچه کودک نوپای گردشگری ایران به عنوان اولین گام در این زمینه انیمیشن گردشگری ایران 1400 را به خود دیده و نباید انتظار رقابت تنگاتنگ با دیگران از آن داشته باشیم ولی باید از هم اکنون که اولین گام را برداشته برای آینده آن برنامه ریزی کنیم تا از زمین خوردن این کودک نوپا جلوگیری کنیم.

طبق آماری که چندی پیش در زمینه نقش رسانه ها در توسعه صنعت گردشگری صورت گرفته انتخاب مقصد گردشگران ایرانی از طریق برنامه های ماهواره ای بعد از اینترنت در جایگاه دوم قرار گرفته که حدود 15 درصد و میزان جلب مقصد گردشگری برای این گروه زا طریق برنامه های تلویزیونی 6/10 درصد بوده است .این آمار در حالی منتشر شده که محمد علی مشکیان در همایش ملی نقش رسانه ها در توسعه گردشگری اینگونه گفت: در عصر رسانه ها که صنعت گردشگری درآمد اصلی بسیاری از کشورها است و ایران با توجه به اینکه منابع نفتش با عنوان طلای سیاه حداقل ظرف 40 سال آینده به پایان می رسد باید نقش رسانه ها در گسترش و توسعه صنعت توریست را بیش از هر زمان دیگر مد نظر قرار دهد.

به گفته وی اگر رسانه ها کارکردهای خود را به درستی در این زمینه ایفا کنند می توانند از نقش واسطه بودن گام را فراتر نهاده و در کلیه امور مربوط به توسعه صنعت سبز گردشگری نقش داشته باشند بصورتی تنها به عنوان ابزار بکار نمی روند بلکه به لحاظ اهیمت جزئی از ارکان رشد صنعت گردشگری خواهند بود در این باره بررسی ها بیانگر این است که کارکرد بسیج کنندگی رسانه ها با0.71 درصد و کارکرد همبستگی رسانه های نوین با 0.69 درصد بیشترین تاثیر را از میان کارکردهای رسانه های نوین در توسعه استراتژی های گردشگری مبتنی بر فناوری اطلاعات است.

عزتی

20/1/92

کارشناسان: آموزش فقط برای کادر هتل ها نیست

کارشناسان: آموزش فقط برای کادر هتل ها نیست

نوروز 92 بهترین فرصت آموزش نیروی انسانی گردشگری ایران

صنعت گردشگری که امروزه بسیاری از کشورها توجه ویژه ای به رشد و گسترش آن در منطقه خود دارند، صنعتی است کاملا متکی بر منابع انسانی و مهارتهایش به صورتی که هیچگاه مکانیزه شدن گردشگری برای دست اندرکاران این صنعت تصوری ساده نبوده و نیست. برند سازی، برگزاری نمایشگاهها، ساخت فیلم های تبلیغاتی، همایش ها، کنفرانس ها و تبلیغات گسترده در شبکه های ماهواره ای همه و همه روشهایی برای جلب نظر گردشگران به نقطه ای خاص از دهکده جهانی است. اما نباید از یاد برد که  این روشها  در صنعت گردشگری بدون تربیت کادر متخصص و آموزش دیده به سرمنزل مقصود نمی رسند و تنها زمانی مفید فایده هستند که پرسنلی مجرب و آموزش دیده هدایت آنها را به دست داشته باشد.

ایران ، لبنان ، ترکیه یا هر کشور دیگر در این دهکده جهانی همگی با هدفی مشترک قصد دارند سهم خود از درآمد چند میلیارد دلاری صنعت گردشگری را بیشتر کنند. اما همگی می دانیم که اتخاذ سیاست های تبلیغاتی یا تامین زیرساخت های فیزیکی برای رسیدن به این هدف کافی نیست و نمی تواند تضمینی برای تداوم حضور گردشگران در منطقه مورد نظرمان باشد، بلکه عوامل متعدد دیگری پس از جلب نظر گردشگران به منطقه مورد نظر ما در رشد و تداوم گسترش گردشگری آن، دخالت دارد که یکی از آنها بکارگیری کادری آموزش دیده و مجرب در صنعت گردشگری است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان بین المللی و داخلی صنعت گردشگری؛ وقتی گردشگران در منطقه ای خاص اقامت می کنند اگر خدمات مورد نیاز خود را با کیفیت مناسب دریافت نکنند کم کم شاهد حذف آن منطقه از فهرست مقاصد گردشگری جهان خواهیم بود. به گفته این کارشناسان ، این اتفاق به این دلیل رخ می دهد که رشد صنعت گردشگری در هر نقطه از جهان مبتنی بر مهمانوازی ساکنان مقصد است.  پس اگر این شرط ابتدایی اما لازم مهیا نباشد هیچ گردشگری حاضر به دوباره امتحان کردن آن منطقه نیست و خود به خود از تعداد گردشگران حاضر در منطقه کاسته شده تا اینکه در نهایت نام آن جاذبه گردشگری بطور کلی به دست فراموشی سپرده خواهد شد.

بنابراین، امری مهم پس از جلب نظر گردشگران در چرخه عرضه و تقاضای سفر وجود دارد که مربوط به نوع خدمات دهی و کیفیت آن است و نیروی انسانی نقشی اساسی و مهم را در این چرخه برعهده گرفته است. این کارشناسان می گویند : حفظ و کنترل کیفیت خدمات گردشگری در کشورهای مطرح گردشگرپذیر مثل استرالیا ، آلمان ، آمریکا و دیگران اگرچه از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما نقش کلیدی آن برای کشورهای در حال توسعه در این صنعت مثل ایران ، پررنگ تر و مهمتر خواهد بود. بطوری که هرگز نباید آموزش را فقط برای پرسنل هتل ها درنظر گرفته بلکه هر فردی که در این صنعت گسترده فعالیت می کند نیازمند دریافت آموزش های تخصصی و یادگیری اصول این حرفه خواهد بود.

اما، اگرچه ایران در فهرست سازمان جهانی گردشگری به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه شناخته شده است ، آمار گردشگران ورودی به این سرزمین باستانی حاکی از آن بوده که در گذشته عوامل متعددی باعث کند شدن روند حرکت گردشگران به این منطقه خاص از جهان شده است. به همین دلیل برای رشد و رونق دوباره صنعت گردشگری ایران با این همه جاذبه گردشگری به تازگی اخبار زیادی از اجرای طرح ها و پروژه های مختلف گردشگری در گوشه و کنار ایران به گوش می رسد، ولی نکته بسیار مهم در رشد و گسترش امروز گردشگری ایران این است که آیا منابع انسانی صنعت گردشگری ما می تواند همپای این طرح ها و پروژه ها رشد و حرکت کنند؟ یا اینکه آیا شیوه های مدیریتی نوین در صنعت گردشگری ایران جایگاهی دارند یا خیر؟

پرسش هایی که دست اندرکاران عرصه گردشگری ایران اینگونه به آنها پاسخ داده اند، گردشگری ایران اگر نتواند تعادل بین تقاضا و کیفیت خدمات عرضه شده را به خصوص در زمینه خدمات نیروی انسانی ایجاد کند شاید به جای رشد، روندی معکوس را تجربه کرده و کم کم دچار رکود در صنعت پردرآمد گردشگری منطقه شود و هزاران فرصت شغلی را در این زمینه از دست بدهد . مشکلی که حتی همین جامعه سنتی گردشگری ایران هم امروزه نمی تواند تصور آن را داشته باشد.

در این باره، عده ای نبود زیرساخت های مناسب اقامتی و تفریحی را دلیل اصلی آمار کم گردشگران ورودی به ایران عنوان کرده اند و عده دیگر خصوصی نبودن گردشگری ایران را دلیل عدم موفقیت آن می دانند. اما نکته ای ظریف از دید کل این افراد پنهان مانده آنهم مدیریت سنتی بر صنعت گردشگری روبه رشد ایران است. مدیریتی که هرگز تا همین چندی پیش با مراکز آموزشی و روشهای نوین مدیریت بین المللی در این صنعت حساس همراه نبوده است.

هرچند تقریبا نزدیک به یک دهه است که حضور مراکز آموزشی در صنعت گردشگری کشورمان ملموس شده و تعداد دانش آموختگان این رشته بیش از قبل شده است، اما هنوز سیستم مدیریت سنتی گردشگری ایران و نبود قوانین استاندارد برای ارایه خدمات انسانی مناسب به گردشگران باعث شده در گوشه و کنار کشورمان گردشگران، بخصوص خارجی ها به دلیل برخورد نامناسب نیروی انسانی فعال در این صنعت دچار مشکلاتی بشوند. شاهد مثال این موضوع اتفاقی است که چندی پیش برای هیات گردشگری همراه سفیر اندونزی در جزیره کیش رخ داده است.

همه می دانیم مسئولان گردشگری ایران با صرف هزینه های هنگفت قصد دارند جاذبه های گردشگری این جزیره زیبا در خلیج همیشه فارس را به عنوان مقصدی برای اقامت و استراحت گردشگران داخلی و خارجی به خصوص گردشگران کشورهای مسلمان، بدون هیچ تنش و مشکلی معرفی کنند. اما عدم آگاهی یا بی توجهی برخی از مسئولان یک مرکز تفریحی در این جزیره باعث شد تا هیات اندونزیایی همه سرمایه گذاری ها و تلاش مسئولان منطقه را نادیده گرفته و سفر خود را نیمه کاره رها کرده و از جزیره کیش خارج شوند.

 آیا واقعا تاثیر منفی این اتفاق در صنعت گردشگری ایران جایی به ثبت رسیده یا اینکه هیچ مقام مسئولی در این باره گزارشی دریافت کرده است چرا ندانم به کاری فردی باید باعث ضربه زدن به منافع چند ده شرکت گردشگری یا دیگر صنایع وابسته در منطقه بشود؟ شاید در لحظه اول این اتفاق را ساده بنگریم، اما آیا واقعا این گروه یعنی هیات اندونزیایی حاضر هستند دوباره به کیش سفر کنند؟

اینجاست که به نقش مهم و تاثیرگذار نیروی انسانی در گردشگری پی می بریم و دوباره اهمیت آموزش مداوم و دایمی آنها در این صنعت برایمان نمایان می شود .

اگرچه کنترل کیفیت خدمات اقامتی و پذیرایی چندی است که در دستور کار فعالان دولتی عرصه گردشگری ایران قرار گرفته است، اما همان نکته ظریف یعنی عدم توجه مسئولان به چگونگی ارایه خدمات نیروی انسانی در صنعت گردشگری باعث شده تا گاهی اوقات صنعت گردشگری ایران تا لبه پرتگاه ورشکستگی پیش رود و گردشگران خارجی جاذبه های باستانی ایران را نادیده گرفته و راهی دیار دیگری نزدیک کشورمان بشوند.

همه از تاثیر خاطرات مثبت سفرهایمان در رشد و گسترش صنعت گردشگری آگاهیم و همچنین می دانیم که یکی از کارآمدترین تبلیغات در این صنعت ایجاد و ثبت خاطراتی شیرین برای گردشگران هنگام بازگشت از منطقه مورد نظرمان است.

اما ایران که قصد گسترش روابط صنعت گردشگری خود بخصوص با کشورهای اسلامی را دارد آیا واقعا این قانون را برای هیات 70 نفره همراه سفیر اندونزی رعایت کرد؟ خدا می داند که در گوشه و کنار این سرزمین پهناور هر روز چندین اتفاق مشابه رخ می دهد که ریشه صنعت گردشگری ایران را به خشکی تهدید می کند ؟

پس به جاست حالا که مسئولان گردشگری ایران قصد کنترل کیفیت خدمات ارایه شده در مراکز اقامتی و پذیرایی طی نوروز 92 را  دارند فقط به فکر کنترل شبکه های تلویزیونی قابل دریافت در هتل ها نباشند و کمی هم به فکر کنترل و آموزش نیروی انسانی شاغل در این صنعت از بالاترین تا پایین ترین سطح نیروی انسانی باشند و با استفاده از این فرصت از متضرر شدن صنعت روبه رشد گردشگری در ایران به دلیل برخورد نا مناسب مسئولان و کارمندان مراکز تفریحی یا دیگر مراکز وابسته به گردشگری جلوگیری کنند.

این اتفاق یا موارد مشابه به آن می توانند بر اهمیت کنترل و آموزش مداوم عوامل انسانی در مناطق گردشگر پذیر تاکید کند تا نام ایران آنچنان که برازنده مهمانوازی ایرانیان است به دنیای گردشگری جهان معرفی شود نه اینکه به دلیل بی اطلاعی یک نفر از قوانین و نحوه نا مناسب برخورد او با گردشگران خارجی که مهمان ما هستند صدها فرصت شغلی در این صنعت را از دست بدهیم.

در این باره بسیاری از فعالان عرصه آموزشی صنعت گردشگری معتقدند که آموزش کادر انسانی در صنعت گردشگری باید از مهمانداران هواپیما ، قطار یا اتوبوس ها به عنوان اولین گروهی که با گردشگران در تماس هستند آغاز شده و تا نگهبانان مراکز تفریحی ، سیاحتی نیز ادامه یابد. آنها می گویند آموزش فقط در مدیریت نیست بلکه تمام پرسنل شاغل در یک رستوران، هتل ، استخر یا هر مرکز تفریحی باید در این سیستم آموزشی جایگاهی مختص به خود داشته باشند و آموزش های لازم را دریافت کنند.

 بنابراین، بدون تردید سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی اصلی صنعت گردشگری ایران می تواند بااستفاده از فرصت ایجاد شده، در نوروز امسال به خوبی با بازرسی های مداوم و کنترلهای محسوس یا نامحسوس خود در این زمینه موضوع احترام در چارچوب قوانین ایران به گردشگران ورودی کشورمان را به کلیه پرسنل فعال در صنعت گردشگری ایران یادآوری کرده و این امر را به موضوعی نهادینه در جایگاه شغلی آنها تبدیل کند.

عزتی

30/12/91

قولنامه؛ قولی که قول شد

قولنامه؛ قولی که قول شد

قولی که قول می شود؟!

بسیاری از ما خواسته یا ناخواسته هر روز با مسایلی اقتصادی و معاملات تجاری در گیر هستیم . خرید ، فروش ، معامله یا قراردادهای کاری از این دست موارد هستند که همچون تار و پود فرش در زندگی امروزی ما از گذشته دور گره خورده اند.

اما ایا واقعا در مبحث تجارت و بازار کسب و کار با به کار گیری انواع و اقسام قول و قرار ها ، ضمانت ها و اسناد توانسته ایم به طور کامل حقوق و منافع مالی خودمان را حفظ و تضمین کنیم؟ بدون تردید در باره این موضوع یعنی خرید و فروش یا بطور کلی معاملات بازرگانی شنیده ایم که می گویند: در گذشته فلانی یک تار سبیل گرو می گذاشت و معامله ای را انجام می داد.

اگرچه در حال حاضر گرو گذاشتن یک تار سبیل برای تحقق معامله یا تجارتی زیاد برایمان معقول نیست اما این عبارت از اهمیت وفا به عهد سخن گفته و اعتبار حرف بین خریدار و فروشنده را برایمان روشن می کند  شاید در معاملات و بازار خرید و فروش امروزی ما مبحث ضمانت یا بحث قول و قرارهای بین فروشنده و خریدار همیشه ذهنمان را درگیر کرده و باعث نگرانی شده است ، اما به هر حال همیشه انسان به دنبال تسهیل شرایط تجاری خود راهکارهایی هم ابداع کرده است تا علاوه بر قطعیت انجام معامله ، امنیت آن برای خریدار و هم برای فروشنده کالا یا خدمات مهیا شود.

در این زمینه هرچه جوامع بشری گسترده تر شد و حجم داد و ستددهای تجاری و مالی بین مردم بیشتر و بیشتر گسترش یافت تار سبیل جای خود را به ضمانت دیگران ، دست خط یا چک و سفته داد و در نهایت پای قراردادهای تجاری به میان آمد. هرچند هنوز هم خوشحسابی و اعتبار افراد در بازار تجاری ما کارکردی بیش چک ، سفته یا قراردادهای مرسوم دارد، اما در بحث خرید و فروش عامه مردم عادت کرده اند قول و قرارشان را مکتوب کنند و به جای تکیه بر حرف که به قول معروف باد هواست دوری گزینند.

بنابراین برای مکتوب کردن قول و قرار در معامله ای بین خریدار و فروشنده یا حتی کارگر و کارفرما، قولنامه‌ای شد در دست طرفین که از همان ابتدای حضورش تا کنون اما و اگرها و حاشیه های بسیاری را در زندگی مالی و تجاری دارندگانش ایجاد کرده است. قولنامه که در واقع از به هم پیوستن دو کلمه قول علاوه بر نامه به وجود آمده اگرچه نامه ای دلگرم کننده مبنی بر انجام معامله کالا یا هر فعالیت اقتصادی دیگر بین طرفین است ولی گاهی هم در انجام وظیفه خود نافرجام است و در بین صفحات پرونده های قضایی جا خشک کرده  و باعث دردسر دارنده خود می شود.

قولنامه چیست و از چه زمانی بین خریدار و فروشنده رد و بدل شد؟

بدون تردید برایمان پیش امده که قصد انجام معامله یاکاری را داشته باشیم ولی شرایط این کار هنوز برایمان مهیا نباشد به عنوان مثال قصد خرید اتومبیلی داریم و اتومبیل دلخواهمان را نیز یافته ایم ولی هنوز کل مبلغ آن را در اختیار نداریم یا اینکه فروشنده امکان تحویل اتومبیل را هنگام انجام معامله به خریدار را ندارد و از سوی دیگر هر دو طرف یعنی فروشنده و خریدار نگران از دست رفتن شرایط معامله هستند . اینجاست که پای قولنامه به میان می‌آید و در واقع عهدی مبنی بر انجام معامله در تاریخ و مکانی مشخص مکتوب شده و طرفین یعنی خریدار و فروشنده پای آن را امضاء می کنند این برگه همان قولنامه معروف است که گاهی هم قولش ، قول نیست . بیشتر ما قولنامه را فقط هنگام خرید و فروش ملک یا اتومبیل می شناسیم. اما به یاد داشته باشیم که این قول و قراری که مکتوب شده و نام قولنامه را به خود گرفته کارکردهای دیگری به غیر از خرید و فروش ملک و اتومبیل هم دارد.

اما اگر بخواهیم زمان دقیقی برای ورود قولنامه به زندگی تجاری خودمان متصور شویم باید اینگونه تصور کنیم که از زمانی که جوامع بشری شکل گرفته اند و داد و ستدهای زیادی بین اقوام مختلف با یکدیگر صورت گرفت قولنامه های مختلفی همراه ما بوده است و تا کنون نیز به حیات خود را ادامه داده اند.

شاید بتوان تاریخ تنظیم قولنامه که معمولا دارای 10 ماده مشخص و اصلی است را در قرن بیستم قبل از میلاد و قانون حمورابی دانست آنهم به دلیل اینکه از این زمان اسناد و اجاره نامه های خشتی یا سفالی بسیاری به دست آمده که گواهی بر رواج نوشتن و مکتوب کردن قول و قرار بین خریدار و فروشنده هستند. به عنوان مثال در یکی از خشت های سفالی که در نزدیکی سرپل ذهاب کرمانشاه کشف شده قباله ای مربوط به زمینی زراعی به دست آمده معمولا اینگونه قباله ها در دو نسخه تهیه می شدند  یکی روی زمین مورد معامله نصب می شد و دیگری نزد صاحب زمین قرار می گرفت و هنگام معامله بعدی خشت یا سفال مالک قبلی شکسته شده و سندی جدید برای مالک جدید آن تهیه می شد اما در نمونه ای  دیگر قراردادی مبنی بر تحویل 25هزار قطعه خشت است که در آن فروشنده متعهد شده که مورد معامله را در محل کارش و پس از مدتی مشخص به خریدار تحویل دهد.

اگرچه از همان ابتدای پیدایش قولنامه امتیاز صدور قولنامه ها و ثبت آنها از ابتدا در اختیار دولت ها و افرادی خاص بوده است، اما از زمان تشکیل جوامع بشری قولنامه را در زندگی تجاری انسان حتی به حرف نیز می توان جست و جو کرد و با رشد و گسترش سطح سواد در جامعه بشر می توان رسمیت بیشتری به آن داد  تا جایی که برای اولین بار ناصرالدین شاه فرمان تشکیل اداره ای مبنی بر ثبت سناد داد و زمینه رسمیت بخشیدن به قولنامه ها و اسناد بین مردم را در ایران فراهم کرد. بنابراین شاید بتوان زمان رسمی شدن قولنامه به جای تار سبیل و خشت و سفال را در ایران همین دوره دانست.

قولنامه یا مبایعه نامه مسئله این است؟

اگر از زمان ورود قولنامه به زندگی تجاری خودمان بگذریم شنیدن دو کلمه در انجام معاملات یعنی قولنامه و مبایعه نامه باعث شده که ذهن بسیاری از ما به آنها مشغول شود کلماتی که بخصوص در هنگام خرید و فروش خودرو و املاک با آنها سرو کار داریم .

به راستی این دو سند با یکدیگر چه تفاوتی دارند این سئوالی است که پاسخ آن اگرچه نیازمند دانستن مسایل حقوقی دقیق است و بسیاری از حقوقدانان معتقدند که نباید صرفا به معنی لغوی آنها توجه نمود ، اما در عرف جامعه شاید بتوان پاسخی مناسب برایش بیابیم. همانطور که می دانید قولنامه حاصل ترکیب دو کلمه قول علاوه بر نامه است بنابراین نوشته ای است غالبا عادی و حاکی از توافق بر واقع ساختن عقدی بین طرفین است و  گاه گاهی هم فقط قول مکتوب شده ای بین دو نفر درباره انجام کاری در زمان و مدتی مشخص است .

اما مبایعه نامه که ریشه عربی آن باعث شده این نوع سند علاوه بر الزام انجام تعهد بین خریدار و فروشنده کمی هم محکمه پسندتر باشد، دقیقا حاکی از خرید یا فروش چیزی است که در آن باید قید شده باشد. بنابراین شاید بتوان تفاوت هایی هم از نظر قانونی و هم عرف جامعه  بین آنها در نظر گرفت اگرچه که قولنامه هم می توان برای خرید و فروش کالا یا هر چیز دیگری که قابل معامله باشد  تنظیم شده و مورد استفاده قرار گیرد در صورتی که بتوانیم کاملا طبق مواد و تبصره های آن موضوع و مبلغ و بطور کلی تمامی اطلاعات معامله را در آن قید کنیم. پس نباید هرگز فراموش کنیم که قولنامه کارکردی عمومی تر از مبایعه نامه که صرفا در خرید و فروشها از آن استفاده می شود ، داشته و دارد.

حالا که تقریبا با کلمات قولنامه و مبایعه نام و البته وجه قانونی آنها آشنا شدیم بد نیست که از انواع و اقسام آن نیز کمی بیشتر بدانیم . بطور کلی هر عهدی که مکتوب شده باشد را می توان در لفظ قولنامه دانست . خرید و فروش ملک، خودرو، زمین های کشاورزی ، سهم آب نهر یا چاه، برداشت محصول ، ازدواج ، شراکت ، وقف نامه یا حتی قراردادهای کاری را می توان در مقوله قولنامه گنجاند. هرچند برخی از این قول و قرارها معمولا بین افراد و به صورت عادی تنظیم شده و تنها با امضا یک یا دو شاهد کار تمام می شود اما برخی دیگر مثل قولنامه خرید ملک یا خودرو بدون تردید باید به صورت رسمی و محضری تنظیم شوند. در غیر این صورت ممکن است در آینده و برای مراحل قانونی مالکیت مورد معامله دچار مشکل شویم. به طور کلی به یاد اشته باشیم که ملاک قانونی ، تنظیم و ثبت اسناد در دفتار اسناد رسمی است پس اگر لازم است حتی قول و قرارهای معمولی را که به آنها نیاز داریم به صورت قانونی و محضری ثبت کنیم تا قولمان قول بماند و هرگز دچار دردسر نشویم.

ممکن است که بگویید املاک و مستغلات قولنامه ای پس کجای کار هستند برای یافتن پاسخ اگر از شهرها کمی دورتر برویم و در جوامع روستایی به دنبال یافتن پاسخ باشیم در می یابیم که به دلیل عدم دسترسی آسان به دفاتر اسناد رسمی و البته مراکز قانونی ثبت قولنامه این شوراها و ریش سپیدان محلات هستند که با امضاء و تاییدشان به قولنامه ها ی معمولی رسمیت خواهند بخشید و در واقع ملاکی برای صدور احتمالی احکام قضایی در آینده می شوند.

چه کار کنیم قولمان، قول بماند

با توجه به همه گیر شدن استفاده از قولنامه و مبایعه نامه ها در داد و ستدد های امروزی جامعه ما شاید دردسرهایی هم در این زمینه برای دارندگان آنها ایجاد شده باشد اما طبق نظر کارشناسان امر یعنی حقوقدانان می توان با استفاده از راه کارهای بسیار ساده ای این مشکلات را به حداقل رساند و مانع از ارجاع قول و قرارهایمان به محکمه شد.

نکاتی برای خریداران قبل از امضای قولنامه یا مبایعه نامه

1.        قبل از اینکه قول و قرار خودتان را برای خرید مورد معامله مکتوب کنید و پایش را امضاء کنید از سلامت مورد معامله کاملا آگاه باشید

2.        مطمئن شوید که مورد معامله شما در رهن بانک یا هر مرکز دیگری نباشد

3.        اگر از سوی مالک کالا وکیلی قولنامه را امضاء خواهد کرد از اعتبار وکالت نامه او برای فروش مورد معامله کاملا آگاه شوید

4.        در مورد خرید اموالی که به ارث رسیده اند دقت کنید که هنگام مکتوب کردن قول و قرارتان و امضاء قولنامه باید امضائ تمامی وراث را داشته باشید یا اینکه همه آنها به یکی دیگر از وراث یا نماینده قانونی خودشان برای معامله و فروش مورد معامله وکالت داده باشند.

5.        یقین پیدا کنید که فروشنده هیچ منعی برای انجام معامله ندارد و به قول معروف ممنوع المعامله نیست.

6.        در معاملات با افراد مسن و پیر دقیق باشید و از سلامت روانی آنها کاملا مطمئن شوید

7.        از پرداخت کل مبلغ معامله قبل از دریافت و تصاحب مورد معامله جدا خودداری نمایید

8.        اگر مورد معامله ملک است یقین حاصل کنید که آن دارای مستاجر نباشد یا اگر هست با مستاجر هماهنگ کنید و ببنید در جریان انجام این معامله بوده و یا حق و حقوق قانونی خود را از مالک قبلی دریافت کرده یا خیر. البته شرط تخلیه شدن و یا تخلیه بودن ملک را نیز می توان در قولنامه گنجاند

9.        هر گونه پرداخت به مالک را مستند کنید و در صورت امکان از طریق پرداخت با چک که در آن مورد پرداخت قید شده باشد اقدام نمایید.

10.    در قولنامه برای تحویل مورد معامله حتما زمان و مکان مشخصی را قید نمایید در مورد ملک زمان و دفترخانه ای را مشخص کنید

11.    در مورد خرید املاک دقت کنید که ملک مورد معامله شما مشکلی از بابت اداره ثبت نداشته باشد.

اما آنچه فروشندگان باید قبل از امضای قولنامه بدانند

1.        در مورد توان مالی خریدار اطمینان حاصل نمایید

2.        قبل از دریافت کل مبلغ مورد معامله را تحویل ندهید.

3.        اگر بخشی از مبلغ مورد معامله را دریافت کردید برای پرداخت مابقی مبلغ مورد معامله زمان و مکان مشخص کنید .

4.        بندی مبنی بر اینکه اگر خریدار نتوانست به تعهدات خود عمل کند جهت فسخ قرارداد اضافه نمایید

5.        قبل از امضاء قولنامه کلیه مشخصات مورد معامله و البته شرایط آن را مطالعه کنید

6.        توصیه مهم به فروشندگان این است که اگر مبلغ معامله را به صورت چک از خریدار تحویل می گیرند در صورت عدم وصول چک فقط درباره برگشت خوردن چک می توانید اقدام نمایید. بنابراین سعی کنید همیشه تبصره ای در این زمینه برای قولنامه خودتان درنظر بگیرید.

انواع قولنامه

قولنامه ای که شیرین می شود شیرین ترین قولنامه

همگی معتقدیم که ازدواج معامله نیست و خوشبختی ملاک هر وصلتی بین زوجین است، اما سندی در این بین باید تنظیم شود که نمونه ای از کارکردهای قولنامه در جامعه ما است. این روند از زمانی که مراسم خواستگاری انجام می شود و پای قول و قرار و انجام تعهدات طرفین به میان می آید ؛ آغاز می شود و کمی موضوع رنگ و بوی متفاوتی به خود می گیرد . طبق رسوم و آداب جامعه ما پس از برگزاری مراسم خواستگاری و در هنگام انجام مراسم بله بران لیستی از تعهدات طرفین یعنی عروس و داماد توسط ریش سپیدان مجلس تنظیم شده که به سیاهه معروف است ، این لیست شامل میزان مهریه ، شیربها یا هر موضوع مورد مطالبه دو طرف بوده و در نهایت توسط بزرگان خانواده ها امضاء می شوده و همان موارد مبنایی برای ثبت در سند ازدواج خواهند شد اما برخی از موارد که قالبیت انتقال انها از برگه سیاهه به سند ازدواج نیست در همان لیست تهیه شده یا سیاهه مانده و در صورت لزوم می تواند مبنای صدور احکامی از سوی مراکز قضایی در اینده باشد.

نامه ای که وقف نامه می‌کند

یکی دیگر از انواع کاربرد قولنامه در باره وقفنامه ها است. بطور کلی وقف نامه نوشته ای است که واقف در آن مورد وقفی و نحوه استفاده از آن را قید می کند و موارد درآمد و سود حاصل از کارکرد اجتماعی آن را در اختیار عمومی یا شخصی می گذارد. از قدیم این نوع وقفنامه به صورت عادی تنظیم می شد و به تایید روحانیون و افراد مورد اطمینان جامعه می رسید ولی امروزه این نوع سند که می توان آن را در ردیف همان قولنامه های کاری دانست رنگ و بویی رسمی به خود گرفته اند و بسیاری از آنها در دفاتر اسناد رسمی و سازمان های مربوطه به ثبت خواهند رسید .

طبق اسناد تاریخی شاید هیچ دوره ای از تاریخ ایران را در زمینه موقوفات همانند دوره صفویه نمی‌توان یافت چون در این دوره شاهد انجام موقوفات گسترده ای بوده ایم و به واسطه سنت و اقدامات خیر اماکن و مستغلات زیادی برای مصارف خیریه وقف شده و بسیاری از آنها هم هنوز هم پابرجا و مورد استفاده قرار دارند. در این دوره باتوجه به حجم بالای وقف توسط خانواده سلطنتی همه کارکنان دولتی این رویه را پیش گرفتند که می توان از میان آنها می توان به گنجعلی خان زیک حاکم مقتدر کرمان در همین دوره اشاره کرد که طی دوران حکومت خود مقادیر زیادی از زمین های کشاورزی و خانه های خود را وقف امور عامله کرد.

از دیگر موقوفات مهم و البته خبرساز ایران می توان به وقفنامه آقای نجمی در اصفهان اشاره کرد که تاریخ تنظیم آن مربوطه به پنجم ربیع الثانی سال 1332 هجری قمری بوده و در آن 25 مورد وقف به امور خیریه صورت گرفته است.

اما مشهورترین و یا بطور کلی جهانی ترین وقف نامه ایرانی مربوط به وقفنامه ربع رشیدی به عنوان اثر ثبت شده در یونسکو است این وقفنامه که در زمان غازان خان ایلخانی برای اداره مراکز علمی و پژوهشگاهی و البته درسی صادر شده و در ان فهرست دقیق از موقوفات که در ایران ، عراق ، سوریه ، افغانستان ، گرجستان قرار دارند و در آمد آنها و بطور کلی چگونگی اداره آنها آمده است . نسخه اصلی و خطی آن در 382 صفحه هم اکنون در کتابخانه مرکزی تبریز نگهداری می شود.

البته شاید بتوان یکی از بزرگترین موقوفات ایران را مربوط به حاج حسین آقا ملک که طی 7 فقره وقفنامه را از سال 1316 تا 1340 صورت گرفته و شامل 63000 هکتار املاک و اراضی کشاورزی بوده که به استان قدس رضوی وقف شده را نام برد در این وقفنامه از 104 حلقه چاه ، کتابخانه ، مراکز آموزشی و بهداشتی و تولیدی مثل گاوداری به عنوان املاک موقوفه یادشده است.

پس از آن اگر هنوز علاقمند هستید نمونه های مکتوب و البته سفالین وقف نامه های تهرانی را در این شهر ببینید می توان به موقوفاتی همچون مساجد و اماکن متبرکه و البته تجاری در گوشه و کنار این کلان شهر سری بزنید که برخی از آنها عبارتند از

مسجد امام خمینی (شاه سابق در تهران) و مسجد و مدرسه عصارباشی در خیابان 15 خرداد . در متن وقف نامه این مسجد آمده که املاک منتهی به مسجد و دکاکین و یک باب حمام و کلیه درآمد حاصل از آن وقف شده است .

وقف حاج سید باقر لاریجانی واقع در بازارچه قریب در منطقه دروازه شمیران قدیم ، قهوه خانه و سه باب مغازه و یک باب خانه از دیگر موقوفات تهران است.

مسجد سید الشهداء (معذالدوله) در جنوب خیابان امیرکبیر، مسجد آقا محمود (حکیمباشی) در خیابان 15 خرداد نیز از دیگر موقوفات مهم در تهران است.

 

چگونه فرزندمان را یک گردشگر حرفه ای تربیت کنیم

چگونه فرزندمان را یک گردشگر حرفه ای تربیت کنیم

کودکانمان چگونه گردشگران حرفه ای خواهند شد

لذت داشتن فرزند برای خانواده ها اینقدر شیرین است که گاهی اوقات پدر و مادر برای آرامش فرزندانشان حاضر هستند بسیاری از برنامه های کاری و تفریحی خود را لغو کنند و شرایط را برای آرامش و راحتی دلبندشان مهیا سازند . معمولا اولین برنامه ای که توسط والدین از برنامه زندگی حذف خواهد شد سفر و تفریح است دریغ از اینکه این سفر و گشت و گذار ها می تواند بهترین موقعیت برای تعلیم فرزند و آماده سازی او برای آینده باشد.

این موضوع یعنی گذشتن از سفر و گردشگری به واسطه تولد نوزاد در بین بسیاری از خانواده های ایرانی مرسوم و همه گیر است. بدون تردید این جمله را بارها از خانواده های مختلف یا حتی فامیل خودتان شنیده اید که می گویند فعلا در خانه می مانیم تا کودکمان از آب و گل در آید.

این جمله اگرچه اشاره به اهمیت حمایت و حفاظت فرزند در خانواده های ایرانی دارد اما گاهی اوقات هم باعث سوء تعبیر بین کانون گرم خانواده خواهد شد. اگر به ریشه این جمله کمی بیشتر دقت کنیم هرگز قصد آن بر این نیست که تا مدتی سفر و گردش و تفریح برای خانواده حرام خواهد شد. بلکه تاکید اصل آن بر محافظت کودکان در شرایط گوناگون است نه بیشتر.

بنابراین هیچ گاه هنگام برنامه ریزی فامیل برای سفر یا پیک نیک های آخر هفته، چون هنوز کودکی در آغوش دارید خودتان را از آنها جدا نکنید. بلکه شما هم همراه آنها برنامه ریزی کنید البته با رعایت و در نظر گرفتن شرایط دلبندتان.

اجازه دهید هنگام سفر با خانواده کودکتان احساس امنیت و دلگرمی بیشتری داشته باشند. دل به دریا بزنید و همراه فامیل بار سفر ببندید تا متوجه امتیازات و فواید اینکار یعنی سفر رفتن با کودکان همراه فامیل یا به تنهایی در اینده نه چندان دور بشوید.

اینبار امتحان کنید چون بدون تردید وقتی در کنار خانواده همراه فرزند خود سفر می کنید متوجه شور و اشتیاقی که او برای یادگیری یا تکرار کارهای شما خواهد داشت ، می شوید. این دقیقا رمز موفقیت شما است که تا کنون به آن توجه نداشته اید.

در حال حاضر محدودیت های شهر نشینی و البته رشد تکنولوژی باعث شده تا اکثر کودکان از تحرک کافی برخوردار نباشند و در عین حال روحیه ای خموده و گرفته داشته باشند که این موضوع بسیاری از خانواده ها را راهی مراکز مشاوره در سراسر جهان کرده است دریغ از اینکه بهترین درمان مام طبیعت است نه روشهای پزشکی یا دیگر موارد.

پس بیش از این نه خودتان و نه دلبندتان را محدود نکنید و همین آخر هفته برنامه ریزی پیک نیکی ساده با خانواده را تدارک ببینید.

قبل از اینکار به عنوان اولین گام کامپیور منزل را از برق بکشید ، دستگاههای بازی کامپیوری مثل اکس باکس یا پلی استیشن را داخل جعبه خود قرار دهید و به انباری منزل منتقل کنید . حالا یک قلم و کاغذ بردارید و شروع کنید لیست لوازم مورد نیاز این گلگشت را یک به یک بنویسید.

حالا بهتر شد؛ چه احساسی دارید هنوز از منزل بیرون نرفته احساس شور و نشاط در ذهن شما موج خواهد زد. این حس را با دیگر افراد منزل شریک شوید.

هنگام برنامه ریزی سفر از اب ، آتش ، ارتفاع ، گرما یا سرما هرگز هراس نداشته باشید این خطرات در طول زندگی همیشه همراه شما و فرزندتان خواهند بود پس اجازه دهید او چگونگی مراقبت از خودش در مقابل این حوادث را در کنار شما و در دل طبیعت بیاموزند.

کودکان شما هیچگاه بدون دویدن لذت آزادی را نخواهند چشید پس از اولین روزهای تولد او برای آینده اش و روحیه ماجراجویی آن برنامه ریزی کنید. باور کنید کار سختی نیست و فقط اجازه دهید همراه شما طی سفرهایتان آزادی واقعی را تجربه کنند تا آینده ای ماجراجو و البته موفق از نظر اجتماعی داشته باشند.

طبق نظریه های مختلف و البته تایید شده روانشناسان و متخصصان کودکان هنگام سفرها در کنار والدین و همسن و سالهایشان دائم در حال آموختن مهارت های زندگی هستند و این آموزه ها هرگز از ذهنشان پاک نخواهد شد و چه بسا این تجربیات در تصمیم گیری های آینده آنها مفید بوده و آنها را به سرمنزل مقصودشان برساند.

بنابراین هرگز جزو آن گروه از والدین نباشید که از وقتی دلبندشان قدم به دنیا می گذارد تا دوران نوجوانی لذت سفر رفتن را بر خودشان و البته او حرام می کنند. بلکه مقاصد تفریحی و گردشگری خودتان را با توجه به شرایط و سن دلبندانتان انتخاب کنید. هیجان پریدن در رودخانه و برکه، صخره نوردی یا پریدن از ارتفاع را به کودکان باید طی این سفرها هدیه دهید تا بتوانید تصویری دقیق از روحیه آینده آنها در اختیار داشت و زندگی شاد و پرماجرایی را برایشان تدارک دید.

اگر چه همین گلگشت ها علاوه بر تضمین روحیه و سلامت روانی افراد خانواده باعث ایجاد حس همبستگی بیشتر بین شما و دلبندانتان می شود و وظیفه تربیت کودکانتان را وارد مرحله ای نوین خواهد کرد.بنابراین بدانید که این سفرها تضمینی برای شور و هیجان آینده کودکان شما است و طبق همان روزها می توانید شاهد ماجراجویی دلبندانتان در آینده ای نزدیک باشید.

اما هنگامی که این چند سطر را مطالعه کردید شما در ذهن خود می پرسید چگونه این برنامه ها اجرایی خواهد شد؟ از چه زمانی باید شروع کنیم کودک ما فقط چند ماهه است، چطور ممکن است به پیکنیک برویم وقتی هنوز او در گهواره است. شاید هم برخی از شما تلفن را بردارید و با مشاور خودتان درباره این مطالب چند دقیقه صحبت کنید اما بدانید که طبیعت بدون تردید کار خود را انجام خواهد داد.

پس هیچ وقت برای شروع دیر یا زود نیست، حتی می توان از همان هفته های اول تولد کودکتان شرایط سفر را برای او و خودتان مهیا کنید. به همین دلیل توصیه های چمدانی ما به شما از هفته چهارم تولد شروع شده و تا دوران نوجوانی ادامه خواهد داشت. کافی است با دقت این توصیه ها را دنبال کنید تا هم خودتان از بودن کنار فرزندانتان لذت ببرید و هم او را با طبیعت و زیبایی های آن آشنا کنید.

کودکان تا دوسال

1. زود شروع کنید و کوتاه سفر کنید

در این دوره چون دلبندتان کمی کوچک است و شاید  هنوز عادت به تغییرات شرایط محیطی نداشته باشد بنابراین  است که سفرهای کوتاهی را در این دوره تدارک ببنید. لوازم و وسایل مناسب مثل کلیه وسایل بهداشتی و لباس کافی برایش بردارید . پماد ضد گزیدگی و البته خوراکی های مناسب سن او را در سبد پیکنیک خود  قرار دهید و صبح زود به جاده بزنید و وقتی به مقصد رسیدید اجازه دهید که طبیعت کارش را شروع کند . بوی چوب درختان جنگل، رودخانه ، دود آتش و خاک همه و همه در حال ثبت شدن در ذهن کودک شما هستند. فقط صبور باشید تا او با تغییرات انس بگیرد .

2. کودکان از همان لحظه اول تولد آماده یادگیری هستند

همیشه پشه بند مناسبی برای دلبندتان همراه داشته باشید تا در سفرهایتان او را  از گزند حشرات دور نگاه دارید. این وسیله اجازه می دهد شما دلبندتان را روی زمین و دامن طبیعت آزاد بگذارید تا خودش تجربه کند نه اینکه در آغوش شما از همه چیز محروم باشد. هنگامی که کودکتان آماده برداشتن اولین قدم ها شد اجازه دهیدکه آزادانه در دامن طبیعت قدم بردارد  و طبیعت زندگی واقعی اطرافش خود را تجربه کند.

3. بزرگ فکر کنید

هر اتفاقی که طی این سفر برای کودک شما خواهد افتاد بدون تردید تاثیر واقعی در زندگی آینده او خواهد داشت پس اجازه دهید که کودکتان در آینده گردشگری حرفه ای و درک کاملی از طبیعت کره خاکی داشته باشد.به یاد داشته باشید که مهمترین وسیله برای شما در این سفرها دوربین است تا خاطرات شیرین و حتی تلخ این سفر را  همراه کودکتان را ثبت کنید. مهمتر اینکه دوربین زوایایی از زندگی خانواده را ثبت می کند که شاید در شرایط عادی شما هرگز متوجه آن نشوید و فقط هنگام دیدن عکس ها و مرور خاطرات سفرهایتان آنها را کامل درک کنید. این حس درکودکان نیز وجود دارد اجازه دهید چند سال بعد کودکتان با دیدن این عکس ها نکات ریز فراموش شده سفرهای  گذشته را در ذهن خود مرور و ضبط کند.

4. همراه کودکان تنی به آب بزنید!

نگویید هوا سرد است و آب آلوده، بدون وسواس بی مورد اجازه دهید بدن کودکاتان سرمای طبیعی آب و البته نوازش باد کودهستان را تجربه کند. این حس خوبی است که به فرزندان خود طی گلگشت ها یا کمپ زدنتان هدیه خواهید داد. بنابراین فقط کافیست که به علائم هشدار دهنده کنار دریاچه یا رودخانه توجه کنید که آیا شنا کردن در این مکان آزاد است یا خیر، دیگر نگران هیچ چیز نباشید، طبیعت همه چیز را برای شما و فرزندتان فراهم کرده ، بدون ترس دست فرزندتان را بگیرد و شیرجه بزنید یا اینکه اجازه دهید او پاهایش را در آب بزند.

5. با شن و ماسه اطرافتان بازی کنید

صحبت از آبتنی و ساحل به میان آمد به یاد داشته باشید همانقدر که آبتنی برای درکت بهتر فرزند شما از طبیعت لازم است خاک و بازی با ماسه های کنار ساحل نیز در آینده و تربیت گردشگری حرفه ای از او برایش مفید است پس تردید نکنید و او را آزاد بگذارید. به یاد داشته باشید همیشه محلول شوینده و استریل کننده چشم و لباس های اضافه همراه داشته باشید تا در صورت نیاز از آن استفاده کنید.

از دو تا 5 سال

1. هر کودکی روحیه ای متفاوت با دیگران دارد

خوب به کودکان خود نگاه کنید و اجازه دهید آنها به شما درباره نحوه برخوردتان با  رفتارش آموزش دهند. با این کار اجازه می دهید آنها با توجه به شرایط روحی خودشان راه را برای دریافت آموزشهای شما باز کنند چون با این کار  باعث شادابی بیشتر روحیه همه خانواده هنگام سفر خواهند بود. با این روش هرگز به فکر بدخلقی های کودکان نباشید فقط اجازه دهید آنها شرایط را برای شما مهیا کنند.

2. شرایط مشابهی مثل خودتان برای کودکان فراهم کنید

بدون تردید هنگام اینگونه سفر یا گلگشت ها کودکان، والدین خود را به عنوان الگوی اصلی در نظر خواهند گرفت.بنابراین برای آنها کار را راحت کنید و هرآنچه که می پوشید برایشان تهیه کنید و سعی کنید لباسهایشان در صورت امکان کاملا شبیه باشند و تنها تفاوت آنها در سایز باشد. با این کار او احساس همبستگی بیشتری نسبت به شما خواهد داشت و در واقع کار آموزش را برایتان راحت تر می کند. اگر بهترین کیسه خواب و زیرانداز را برای خودتان خریده اید اجازه دهید او هم مثل شما بهترین را داشته باشد. اجازه دهید احساس لذت بردن از لبهاس خشک و جای گرم و نرم را پس از یک روز پر حادثه و شیرین را با لوازم خودش که مشابه لوازم شماست تجربه کند.

3. با هم آتش بسوزانید!

شاید ابتدا به فکر شیطنت و بالا و پایین پریدن افتادید اما اینبار واقعا آتش بسوزانید به دلبندتان نحوه صحیح آتش روشن کردن در طبیعت را آموزش دهید. به او آموزش دهید چگونه می توان با استفاده از مواد موجود در طبیعت آتش روشن کند. اینکار را با انتخاب هیزم مناسب و البته تهیه اجاق طبیعی و اصول روشن و خاموش کردن آتش در دل طبیعت به سرانجام برسانید.

4. سریع باشید

وقتی مطمئن شدید که کودکان شما نحوه درست گره زدن طناب یا بستن چادر را آموخته، حالا برای جمع آوری وسایل و ترک کمپ سرعت عمل داشته باشید تا اوهم ارزش زمان را بداند و در آینده اگر به سرعت عمل نیاز داشت سریع کمپ خود را جمع کرده و محل را ترک کند. مدیریت جمع کردن لوازم و چگونگی حمل آنها را به خودش واگذار کنید ولی شما دقیق و درست عمل کنید تا او هم از شما بیاموزد

5. کار گروهی را به آنها اموزش دهید.

اگر به منطقه کوهستانی رفته اید و قصد کوهنوردی همراه کودکتان را دارید اجازه دهید تا او معنی دقیق کار گروهی و استفاده از تجربه دیگران را بیاموزد . این کار باعث می شود او در جامعه نیز مزیت های کارگروهی را درک کند و در آینده از آموزه های خود به خوبی استفاده کند. فکر نکنید صخره نوردی یا کوه نوردی فعلا برای او زود است اجازه دهید سختی سنگ و سخره را با دستان نرم و کوچکش تجربه کند تا تجربه ای دقیق از ناملایمات آینده در زندگی داشته باشد. بنابراین  از زخم شدن دستانش نترسید فقط جعبه کمک های اولیه را همیشه  همراه داشته باشید.

6. زیر باران پیک نیک بروید

به قول معروف زیر باران باید رفت. زیر باران همراه کودکتان خیس شوید. با شاخ و برگ درختان سرپناهی برای خودتان  درست کنید و تجربه اینکار را به دلبندانتان هدیه بدهید. بگذارید خوب خیس شود؛ بعد از نحوه محافظت بدن از سرمازدگی و البته اثرات منفی خیس شدن برایش بگویید و دقیق عمل کنید تا ذهن خلاق دلبندتان کارش را شروع کند . بنابراین هرگز نگوییدامروز هوا بارانی است و بهتر است که روی مبل بنشینیم و با هم برنامه های تلویزیون را نگاه کنیم یا اینکه کتاب بخوانیم بلکه اتفاقا بار سفر ببندید و راهی طبیعت شوید تا متوجه لذت واقعی سفر کردن در هوای بارانی یا کمپ زدن زیر باران همراه او بشوید.

7. به کودکانتان آموزش دهید چگونه در دامن طبیعت نیاز های ضروری خود را برطرف کنند.

همیشه نبودن سرویس بهداشتی در طبیعت برایمان مانعی بزرگ جهت کمپ زدن در جنگل بوده است و گاهی هم دلیل اصلی انصراف از سفر کردن مان همین است. این مشکل را هرگز در ذهن کودکان خود بزرگ نکنید بلکه نحوه مهیا کردن شرایط مناسب با استفاده از وسایل طبیعی را به او آموزش دهید.

8. خودتان را حسابی کثیف کنید

همیشه لباس و لوازم شخصی کافی برای خودتان و کودکتان همراه داشته باشید. دوچرخه سواری در دل جنگل و البته کوهنوردی یا جست و خیز در میان طبیعت بدون تردید لباس های شما را کثیف خواهد کرد. نگران نباشید فقط از شرایط لذت ببرید و احساس آزادی را به خودتان و او هدیه بدهید و پس از تمام شدن گشت و گذار با توجه به لوازم داخل کوله پشتی خودتان را خوب تمیز کنید تا او هم از شما یاد بگیرد و با لباسهای تمیز و خشک سرمیز شام بنشینید و همراه شما از روزی که گذشته بگوید.

9. کودکان را با دوستان جدید آشنا کنید.

شرایط بازی های گروهی فرزندانتان با دوستان خود را در دامن طبیعت و دشت و جنگل فراهم کنید. بدون تردید دختر خاله یا پسرعمو همیشه در کنار فرزندتان هستند ولی طی این سفرها اجازه دهید او با دیگران و هم سن و سالهایش ارتباط برقرار کند تا با خلقیات افراد غریبه به غیر از خانواده و فامیل نیز آشنا شود. با این کار زندگی اجتماعی را به او می آموزید. فقط از دور نظاره گر نحوه ارتباط آنها باشید تا خدایی ناکرده کار به مشاجره نکشد البته کمی هم دعوا برای آینده او نیاز است.

10. اجازه بدهید فرزندان شما مستقل تصمیم بگیرند

داریم غرق می شویم یا اینکه داخل گوداگل پر از برف گیر افتاده ایم، اینها همه جملاتی هستند که همه والدین از شنیدن آن واقعا هراسان هستند اما این خطرات همیشه شما و خانواده را تهدید می کنند پس حالا که در کنار هم هستید اجازه دهید تجربه ای دقیق از این اتفاقات در کنار هم داشته باشید. فقط نظارت کنید و اجازه دهید مدیریت بحران را فرزندانتان به عهده بگیرند بدون تردید هیچ خطر جدی ای متوجه آنها نیست چون حمایت شما را دارند ولی به یاد داشته باشید که این حمایت را نباید متوجه شوند تا استقلال کافی برای تصمیم گیری به دست آورند. با اینکار استقلال آینده کودک را می توان تضمین کرد.

11. به یاد داشته باشید کودکان بیشتر از ما به استراحت نیاز دارند

حالا که امروز از صبح زود بیرون زدید چه انتظاری دارید که هنگام غروب آفتاب کودکان شما هنوز هم خوش خلق باشند و توان مدیریت خودش را داشته باشند پس موقت برای بازیابی توان طی روز استراحت کنید.حتی اگر هنوز شما خسته نشده باشید. این استراحت های کوتاه طی روز به آنها اجازه می دهد تا دوباره کنترل کامل امور خودشان را برعهده گیرند و از بداخلاقی آنها جلوگیری می کند. می توان این استراحت را برای خوردن یک موز یا یک تکه شکلات ترتیب داد از هرفرصتی برای بازیابی توان کودکان استفاده کنید حتی برای نشان دادن یک حشره کوچک روی برگ درختان.

12. اسطوره سازی کودکان را جدی بگیرید

کودکان همیشه می خواهند پا جای پای شما بگذارند چون از شما در ذهنشان قهرمانی بدون شکست ساخته اند. آنها سعی می کنند با این روش خودشان را در مقام و موقعیتی بالاتر از حال قرار دهند، بنابراین سعی کنید دقیق باشید و کودکی خودتان را با آنها شریک شوید . به قول معروف کودک درون خودتان را برایش نمایش دهید تا متوجه شود شما هم مثل او شکست ناپذیر نیستید.

13. دوباره امتحان کنید

همگی می دانیم کودکان علاقمند هستند همه چیز را دوباره امتحان کنند پس هر وقت این حس در آنها زنده بود اجازه دهید اگر خطری آنها را تهدید نمی کند دوباره آن حس را تجربه کنند.

14. خطرات احتمالی سفرها را به کودکان آموزش دهید.

قواعد بازی زندگی را همیشه برایش یادآوری کنید و بدون نگرانی اجازه دهید خوب تجربه کند فکر نکنید که سفر و گلگشت همیشه باید همراه شادی و خنده باشد بلکه گاهی هم گریه لازم است تا طی آن خطرات را خوب درک کند. حیوانات، حشرات، گیاهان آلوده، گرما زدگی ، سرمازدگی و بطور کلی شرایط ماجراجویی را برایش خوب توضیح دهید و البته در صورت امکان نمونه ای برایش داشته باشید.

15. همیشه آب بخورید

با توجه به فصل سفرتان سعی کنید اهمیت حفظ سطح آب بدن را برای فرزندان خود یادآوری کنید و با لوازمی مثل قرص های تصفیه آب یا لوازم دیگر یا حتی چگونگی تهیه آب در صحرا او را خوب آشنا کنید. علائم آب سالم و غیر سالم از ضروری ترین آموزشهای شماست و در این کار حوصله کنید واصلا عجله به خرج ندهید.

16. در طبیعت تمرینات یوگا انجام دهید

همگی ما از یوگا و آرامش آن شنیده ایم؛ اما اینبار زیاد شرایط عادی نخواهد بود. اگرچه می توان تمرینات یوگا را انجام دهید ولی فقط برای تمرکز کامل و کنترل شرایط اینکار را انجام دهید اجازه دهید کودکان شما کنارتان ذهنشان را به پرواز درآورند تا دقیقا واقعیت زندگی را درک کنند و طبیعت اطرافشان را بشناسند.

از 5 سال تا دوران نوجوانی

خوب حالا کمی شرایط فرق کرده و کودکان شما کم کم استقلال را تجربه خواهند کرد بنابراین کمی توصیه های چمدانی ما برای این سنین دلبندتان متفاوت خواهد شد به یاد داشته باشید که تا 5 سالگی شما واقعیت سفر و تجربه واقعی ماجراجویی را برای دلبندانتان مهیا کرده اید پس حالا وارد مراحل تازه ای از آموزش خواهیم شد. همگی می دانیم که هرگز برای آموزش ماجراجویی و سفر دیر نیست بنابراین بیشتر با کودکان وقت بگذارید ولی در این سن کودکان نصبت به نحوه آموزش دقیقتر باشید.

1. اجازه دهید با دوستانش بیرون برود.

فقط بدون جلب توجه همراه آنها باشید. البته اینکار را تا ده یا دوازده سالگی انجام دهید نیازی نیست قبل از آن زیاد از منزل دور شوند به عنوان مثال می توانند به حیاط منزل دوستشان بروند و آنجا کمپی برپا کنند ولی پس از ان شاید بهتر باشد اجازه پرکشیدن به او بدهید اما در حریم امن شما. در این دوره دوستان نقش بسیار حساس و دقیقی در آینده کودکان ما دارند بنابراین در گزینش دوست او را یاری کنید

2. اجازه دهید مقصد را فرزندان انتخاب کنند

خوب اگر مقصد انتخاب شده توسط کودکانمان کمی دور بود، حتما شما هم همراهشان باشید مثلا آنها را به مقصد برسانید اما اجازه دهید آنها خودشان مدیریت سفر را برعهده گیرند و شما هم جداگانه در نزدیکی آنها کمپی برپا کنید تا در صورت لزوم در کنار آنها باشید به یاد داشته باشید که استقلال در این مرحله برایشان لازم است پس فقط همراهشان باشید.

3. اجازه دهید دوستان زیادی انتخاب کند

خوب حالا که دوست نقش اساسی دارد اجازه دهید دوستان زیادی داشته باشد اما فیلتر ها و معیار های انتخاب دوست را برایش خوب روشن کنید و اجازه دهید دوستان مناسب را از غیر مناسب ها تشخیص دهد و نحوه ارتباط با آنها را خودش مدیریت کند.

4. تفریحات جدید

از تکرار مکررات جدا خودداری کنید حالا که قصد تربیت یک ماجراجوی واقعی را دارید اجازه دهید هیجانات تازه را هم تجربه کند همیشه کوهنوردی لازم نیست گاهی هم قایق سواری در رودخانه وحشی بسیار مهیج خواهدبود.

5. آنها را تشویق به هیجان کنید

امروزه دورتادور ما را تکنولوژی های بسیار جذاب مثل اینترنت یا هر وسیله دیگر گرفته، اجازه ندهید کودکان شما به آنها وابسته شوند بلکه آنها را تشویق به سفر و استفاده از شرایط طبیعی زندگی کنید. هرگز اجازه ندهید که از بی تحرکی لذت ببرنند . انها را وادار به تحرک داشتن کنید آنهم طی سفرهای کوتاه و بلند خودتان

6. آرامش را فراموش نکنید

بارها شده که تصمیم گرفته اید به جنگل بروید و فقط صدای پرندگان را بشنوید تا روحیه بگیرید کودکان هم مثل شما انسان هستند و به آرامش نیازمند هستند. بنابراین همیشه هیجان برایشان لازم نیست اجازه دهید کمی هم رمانتیک باشند و آرامش طبیعت را تجربه کنند.

7. دوستان آموزگار

گاهی اجازه دهید فرزندان شما با دوستان خانوادگی شما به سفر بروند و یااینکه با فایل سفر کنند تا چگونگی مدیریت دیگر خانواده ها هنگام سفر را نیز بیاموزند . بقول معروف بگذارید با دیگر قواعد بازی هم آشنا شوند و فقط با روشهایی که شما به آنها داده اید بازی نکنند.

8. آشپزان کوچک

وقتی کمپ زدید و کاملا شرایط مهیا شد اجازه دهید وعده های غذایی را کودکان تهیه کنند حتی در مورد تهیه مواد اولیه آنها را ازاد بگذارید ولی همیشه چند قوطی کنسرو همراه داشته باشید تا گرسنه نمانید چون گاهی اوقات شرایط مساعد نخواهدبود.

9. برای کودکان دوربین بخرید

اجازه دهید خودشان با لوازم خودشان خاطرات را ثبت کنند و از دید خودشان همه چیز را ببینند. با اینکار می توانید دقیقا از روی تصاویری که ثبت کرده اند روحیاتش را بشناسید و با توجه به آن برایش شرایط را مهیا کنید.

10. از ماجراجویی های خود بگویید

در طول سفر از خاطرات ماجراجویی واقعی خود برایشان بگویید و در حین این کار آموزشهای لازم را برایشان بازگو کنید.

11. کودکانه بار سفر ببندید

قبل از سفر فقط مقصد و زمان سفر را برای آنها بگویید و اجازه دهید که چمدانش را خودش ببندد تا لوازم لازم را همراه بیاورد ولی به یاد داشته باشید که همیشه بدون اینکه متوجه شود آنها چک کنید تا کمبود های احتمالی را همراه خودتان داشته باشی و در صورت لزوم از آنها استفاده کنید ولی اجازه دهید چمدانش همانطور خودش بسته باقی بماند و متوجه کمبود ها شود آنچه که لازم دارد را از چمدان خودتان به او بدهید نه اینکه کمبود ها را در چمدانش قرار دهید.

12. کمک های اولیه

اهمیت همراه داشتن جعبه کمک های اولیه را همیشه برایش بازگو کنید و همیشه همراه داشته باشید تا او هم از شما پیروی کند و حتی جعبه کمک های اولیه کوچکی متناسب با چمدان او برایش تهیه کنید.

13. خوب بخورید

اهمیت سلامت و داشتن انرژی لازم طی سفر را برایش توضیح دهید و اجازه دهید مثل شما خوب بخورد و بنوشد

14. اهمیت حفظ خونسردی در طول سفر را برایش بگویید

بدون تردید همیشه سفرها بدون حادثه نیست و گاهی هم نیازمند حفظ ارامش هستیم از همین حالا شروع کنید و روحیه خونسردی را در او بدمید و اجازه دهید که در شرایط بحرانی دقیق و درست تصمیم بگیرد و اصلا دست پاچه نشود. یقین داشته باشید با این روش جایی در طول عمرش زندگی او را نجات خواهید داد.

15. اجازه دهید از کمپ کمی تنهایی دورتر برود.

این کار می تواند روحیه ماجراجویی را در او همیشه زنده نگهدار.

16. همیشه با تمرین زندگی کنید و به او هم آموزش دهید.

کار تمام شد بدون تردید با استفاده از این توصیه ها فرزندشما یک گردشگر حرفه ای شده و در آینده از سفرهایش لذت خواهد برد.

عزتی

دور دنیا با سفر 80 دقیقه‌ای رادیویی

اقتصاد فرهنگی از رادیو اقتصاد صنعت گردشگری ایران را بررسی می‌کند

شیدا رمزی‌شهره

از روزی که صدای رادیو در گوشمان طنین‌انداز شد، زندگی ما تحت تاثیر برنامه‌های این رسانه قرار گرفت و گاه الهام‌بخش تصمیم‌گیری‌های ما شد. بسیاری از ما، دوران کودکی خود را با داستان‌های کودکانه رادیویی سپری کرده‌ایم و بسیاری هم، هنگام استراحت از آوای خوش موسیقی آن لذت می‌بریم، اما آن روزها، کمتر تصور همسفر شدن با رادیو را داشتیم. شاید هم به این عادت رانندگان تاکسی دقت نداشتیم که اولین کاری که پس از استارت زدن به خودرو انجام می‌دهند، چرخاندن پیچ رادیو است! آنها تا گرم شدن موتور اتومبیلشان کمی با موج‌های مختلف رادیو سر و کله می‌زنند و در نهایت موجی را انتخاب می‌کنند و طی ساعت کارشان با برنامه‌هایش همسفر خواهند شد. اگر از آنها دلیل این کار را بپرسید، می‌گویند: رادیو همدم و همسفرمان در طول روز است و راهی برای دوری از هیاهوی شهری و ترافیک اعصاب خردکن خیابان‌ها.

بدون تردید همگی ما این ضرب‌المثل را شنیده‌ایم که می‌گوید: «شنیدن کی بود مانند دیدن» و این‌گونه تصور می‌کنیم شاید برای درک بهتر مسائل و منظور برنامه‌سازان بهتر است که تصویری از سوژه برنامه را ببینیم و تنها شنیدن صدای آنها برای درک کامل موضوع کافی نمی‌دانیم، اما این ضرب‌المثل با برنامه‌ای بسیار متنوع تحت عنوان «80 دقیقه دور دنیا» به چالش کشیده شده است. این برنامه به مخاطبان خود این نوید را می‌دهد که با امواج رادیویی هم می‌توان بار سفر بست و از آن لذت برد، اگر بتوان حال و هوای سفر را در شنوندگان زنده نگهداشت.

ستاره جوادی، سردبیر و تهیه‌کننده برنامه «80 دقیقه دور دنیا» که روزهای دوشنبه از برنامه اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد روی آنتن می‌رود، درباره این برنامه می‌گوید: اهمیت و جایگاه اقتصادی صنعت گردشگری در عصر حاضر بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ به صورتی که تمام کشورهای دهکده جهانی با داشته‌ها و نداشته‌های خود در تلاش برای جذب حداکثر گردشگران به داخل مرزهایشان هستند. این حرکت و کوشش در کشور ایران به عنوان یکی از ده کشور برتر از نظر جاذبه‌های گردشگری بتازگی سرعت بیشتری به خود گرفته و هرچه در گذشته با مدیریت سنتی و به آهستگی حرکت می‌کرد، امروزه با استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود روبه جلو حرکت می‌کند. یکی از ظرفیت‌هایی که در این زمینه یعنی رشد و رونق صنعت گردشگری بسیار تاثیرگذار است، استفاده بهینه از ظرفیت رسانه‌هاست؛ به طوری که بسیاری از مسئولان دولتی و خصوصی در این عرصه یعنی صنعت گردشگری معتقدند بدون همکاری رسانه‌ها هرگز نمی‌توان تصور موفقیت را در این صنعت نوظهور و البته پولساز را داشته باشیم.

او ادامه می‌دهد: اهمیت اقتصادی گردشگری و فرهنگ‌سازی برای رونق این صنعت دستمایه‌ای برای تولید برنامه اقتصاد فرهنگی در رادیو اقتصاد که از یکم اردیبهشت 1392 با نام «صنعت گردشگری» پخش می‌شود، شد؛ برنامه‌ای که با بررسی ابعاد مختلف اقتصاد صنعت گردشگری سعی کرده همواره فرهنگ سفر و گردشگری صحیح و منطبق با شرایط کشورمان را نیز به مخاطبانش ارائه کند.

جوادی همچنین درباره رویکرد این برنامه می‌گوید: از همان ابتدا دست‌اندرکاران این برنامه با رویکرد حضور فعال بخش خصوصی در صنعت گردشگری سعی کرده‌اند برای رشد و رونق این صنعت نقش پررنگ‌تری به بخش خصوصی‌ در برنامه خود بدهند و با استفاده از تجارب و راهکارهای ارائه شده توسط این گروه، زمینه‌ساز حرکت چرخ اقتصاد گردشگری در کشورمان باشند. بررسی چگونگی همکاری هرچه نزدیک‌تر ارگان‌های دولتی با بخش خصوصی که درواقع این گروه موتور محرکه صنعت گردشگری هستند، مهمترین سو‌ژه برنامه‌ای در اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد است و این نکته را یادآوری می‌کند که بدون در نظر گرفتن جایگاه و البته منافع بخش خصوصی در صنعت گردشگری نمی‌توان گردشگری کشورمان را به سرمنزل مقصود رساند.

به گفته دکتر ایمانی‌خوشخو، ریاست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان یکی از مراکزی که در زمینه گردشگری مشغول آموزش کادر متخصص در این صنعت است، بحث آموزش نیروی انسانی که در برنامه 80 دقیقه دور دنیا مورد بررسی قرار گرفته، یکی از بهترین و مفیدترین بخش‌های دوشنبه‌های برنامه اقتصاد فرهنگی است، چون به عقیده این فعال عرصه آموزش صنعت گردشگری، مبحث آموزش فقط مخصوص کادر هتل‌ها نیست؛ بلکه از مهمانداران خطوط حمل و نقل هوایی گرفته تا مسئولان مراکز تفریحی و حتی رستوران‌ها در مقصد باید طبق استانداردهای روز جهان آموزش ببینند تا به آینده صنعت گردشگری آن مقصد گردشگری در دهکده جهانی امیدوار باشیم.

این برنامه که با رویکردی اقتصادی سعی کرده فرهنگ سفر و گردشگری جامعه ایران را طبق سیاست‌های نوین مسئولان و البته متناسب با عرف جامعه اسلامی تغییر دهد، اما از تکرار مکررات و موازی‌کاری در این عرصه همیشه فاصله گرفته و با رویکردی نوین وارد کارزار رسانه‌ای برای رونق گردشگری ایران زمین شده است.

کارشناس برنامه «80 دقیقه دور دنیا» در این زمینه می‌گوید: این برنامه هرگز همانند دیگر برنامه‌های مربوط به صنعت گردشگری که صرفا به معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران می‌پردازند، سوژه‌های خود را انتخاب نمی‌کند؛ بلکه با ابتکار عمل سعی در جریان‌سازی برای رشد و رونق حضور گردشگران داخلی در نقاط کمتر معرفی شده ایران‌زمین دارد.

وی ادامه می‌دهد: برنامه دوشنبه‌های اقتصاد فرهنگی با نام 80 دقیقه دور دنیا، با این اندیشه که تقاضا همیشه ایجاد عرضه‌ای مناسب خواهد کرد، سوژه‌های خود را دنبال می‌کند و معتقد است هرچه گردشگران داخلی در مناطق معرفی شده، حضوری پررنگ‌تر داشته باشند، بی‌تردید زیرساخت‌های مناسب‌تری نیز ساخته و شرایط حضور گردشگران خارجی نیز به خودی خود مهیا می‌شود. بنابراین اقتصاد فرهنگی طی 80 دقیقه سعی می‌کنند علاوه بر معرفی دیدنی‌های نوین میهن اسلامی ایران به مخاطبان عام خود، نظر مسئولان و دست‌اندرکاران را به مشکلات و امتیازات منطقه مورد نظرش جلب کند و در نهایت با گشودن پرونده‌ای خاص توسط تورگردانان متخصص و دلسوز ایران در این زمینه و بحث و بررسی آن پرونده در بخش مدیریت دولتی و خصوصی آن را به نتیجه رساند و مقصود نظرش که همواره ترقی جایگاه گردشگری ایران با استفاده از فرهنگ‌سازی و مدیریت نوین در این عرصه است، به دست آورد.

آرش نورآقایی، به عنوان رئیس هیات مدیره کانون راهنمایان گردشگری سراسر کشور نیز درباره نقش این برنامه در تبیین فرهنگ سفر ارزانقیمت در جامعه این‌گونه اظهارنظر می‌کند: در این برنامه، مبحث اقتصاد سفر و بخصوص سفرهای ارزانقیمت می‌تواند در جهت تغییر فرهنگ سفر در گردشگران ایرانی اقدامی مناسب و مفید باشد و می‌توان این‌گونه گفت که با به‌کارگیری روش‌ها و راهکارهای علمی و تائید شده در این برنامه می‌توان همیشه و همه‌وقت مقوله سفر را در سبد خانواده ایران گنجاند.

نکته بسیار جالب برنامه 80 دقیقه دور دنیا که توسط سردبیر و تهیه‌کننده آن در نظر گرفته شده، این است که اگر این برنامه قصد معرفی یکی از جاذبه‌های گردشگری ایران را داشته باشد، این جاذبه را با نمونه‌ای مشابه در خارج از مرزهای ایران و کشوری که توانسته بخوبی از آن جاذبه کسب درآمد کند، مقایسه کرده و دلایل موفقیت یا عدم توفیق نمونه ایرانی را با مشارکت مسئولان امر به بحث و بررسی می‌نشیند. دست‌اندرکاران این برنامه معتقدند این نوع معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران ناخودآگاه باعث قیاس دو جاذبه توسط مخاطبان می‌شود و نتیجه این قیاس از سوی مخاطبان و البته درک دلایل موفقیت یا عدم موفقیت جذب گردشگر در این جاذبه ایرانی توسط آنها باعث ثبت و ضبط نام این منطقه در ذهن آنها می‌شود و به قول معروف می‌توان با یک تیر دو نشان را هدف گرفت؛ یکی بررسی مزایا، معضلات و مشکلات جاذبه معرفی شده و دیگری ایجاد انگیزه حضور گردشگران داخلی و به دنبال آنها خارجی در آن محوطه مورد نظر است.

80 دقیقه دور دنیا همان‌طور که از نامش پیداست، صرفا داخل مرزهای ایران سفر نمی‌کند؛ بلکه با توجه به رویکرد رونق گردشگری بین‌المللی ایران سعی کرده با دعوت از گردشگران خارجی برای حضور در برنامه و انتشار خاطرات سفرهایشان در خاک ایران، این موضوع یعنی تبلیغ برای ورود گردشگران خارجی به کشورمان را نیز دنبال کند.

این بخش از برنامه رادیویی 80 دقیقه دور دنیا، قصد زنده نگه‌داشتن شور هیجان عبور و مرور تجار و گردشگران دوران جاده ابریشم در ایران را داشته و یادآور اهمیت ایران در اتصال شرق و غرب خواهد بود. دعوت از دوچرخه‌سواران خارجی که ایران را رکاب زده‌اند یا اتومبیلرانانی که مسیر شهر پاریس تا پاسارگاد را طی کرده‌اند،  گوشه‌ای از فعالیت ترویجی گردشگری در ایران توسط اقتصاد فرهنگی بوده که نقطه عطف آن با دعوت از سفرای خارجی که در ایران سفر کرده‌اند و خاطرات خوشی از این سفرها به ارمغان آورده‌اند، نمایان می‌شود. سردبیر برنامه معتقد است بدون تردید این بخش از برنامه علاوه بر بازتاب بین‌المللی، می‌تواند دلگرمی خاصی در دل دست‌اندرکاران عرصه گردشگری ایران ایجاد کند و آنها را تشویق به استفاده از شیوه های نوین مدیریتی و البته آموزشی در این زمینه کند.

از مبحث ایجاد انگیزه سفر با شنیدن سفرنامه‌های داخلی یا خارجی که بگذریم، در 80 دقیقه دور دنیا بخش آموزش و اهمیت آموزش نیروی انسانی فعال در عرصه گردشگری نیز مورد توجه قرار گرفته و با حضور استادان دانشگاهی و مسئولان آموزشی گردشگری چه در بخش خصوصی و چه دولتی، شیوه‌های نوین و علمی آموزشی در زمینه صنعت گردشگری را به مخاطبان خاص خود یعنی دست‌اندرکاران گردشگری ایران معرفی می‌کند تا شرایط حضور میلیونی گردشگران خارجی در کشورمان مهیا شود.

برنامه‌ریزی و مدیریت سفر، اخبار داخلی و خارجی، ارتباط با کمیسیون گردشگری مجلس، ارتباط به اصناف و اتحادیه‌های مرتبط، ترویج سفرهای ارزانقیمت و راهکارهای آن همه و همه از بخش‌های متنوع و شنیدنی دیگر 80 دقیقه دور دنیاست که هر هفته به صورت زنده، روزهای دوشنبه از رادیو اقتصاد روی موج اف.ام ردیف 98 مگاهرتز از ساعت 11 و 30 دقیقه تا 12 و 50 دقیقه همسفر شماست.

این برنامه آموزنده رادیویی در زمینه رشد و رونق صنعت گردشگری با سردبیری و تهیه‌کنندگی ستاره جوادی، گویندگی نسیم خواجه‌نوری، صدابرداری حمید نیکوقدم و کارشناسی عماد عزتی تهیه و پخش می‌شود و پل ارتباطی برنامه 80 دقیقه دور دنیا با شنوندگان 22652525 و پیامک 300003637 است.

ایران از نگاه شرق و غرب

تمدن و فرهنگ ایرانی در قاب عکس سفرای اندونزی و بوسنی خودنمایی می کند

بدون تردید با خواندن این تیتر ذهن شما به سمت مسایل سیاسی پیرامون کشورمان خواهد رفت  و آماده خواندن تحلیل های سیاسی و نظرات کارشناسان در مورد سیاست های بین المللی می شوید، اما این بار اصلا مسایل سیاسی و نگرش های مربوط به آن مد نظر نیست بلکه کاملا موضوعی فرهنگی باعث به رشته تحریر درآمدن این خبر شده است.

عبارت ایران از نگاه شرق و غرب در واقع عنوان نمایشگاه عکسی در فرهنگسرای نیاوران است که سفرای دو کشور خارجی از  ایران عکاسی کرده اند.  اینبار فرهنگ و تمدن ایران است که  توجه سفرای اندونزی و بوسنی را به خود جلب کرده و خبرساز شده نه مسایل سیاسی و سیاه نمایی بیگانگان . تمدنی که همیشه مورد توجه بوده اما گاهی اوقات سوء نیت بیگانگان باعث به حاشیه راندن آن در محافل خبری شده است. از این رو چمدان این هفته با سفیر کشور اندونزی ، آقای دیان ویرنجوریت که در واقع بانی این نمایشگاه بوده به گفتگویی صمیمانه نشسته است که نظرات او در مورد چگونگی برگزاری این نمایشگاه بدون تردید خواندنی و جالب است.

·         شما به عنوان سفیر معمولا باید درگیر مسایل سیاسی باشید تا اینگونه موارد هنری ، چطور این نمایشگاه را تدارک دیدید؟

شاید همیشه عادت کرده ایم سفرای کشورهای خارجی در کشور میزبان را درگیر مسایل و جلسات سیاسی ببینیم اما به عقیده من بهترین راه برای برقراری ارتباط سیاسی مناسب با یک کشور مطلع شدن از فرهنگ ، آداب و رسوم آن کشور است از این رو من می خواستم آداب و رسوم کشور ایران یا همان محل ماموریت خودم را به خوبی بشناسم. اگرچه مدت زیادی نیست که در ایران هستم اما از همان ابتدا با این رویکرد سعی کردم به شهرهای مختلف ایران سفر کنم و از نزدیک با مردم ، آداب و رسوم آنها آشنا شوم و حاصل این سفرها تعدادزیادی عکس شد، پس از مدتی فکر کردم که این عکس ها که بیانگر واقعیت تمدن ایران و فرهنگ ایرانیان است را با دیگران به اشتراک بگذارم و در نهایت تصمیم به دایر کردن این نمایشگاه گرفتم.

·         آیا شما برنامه ای برای آشنایی هموطنانتان نیز با فرهنگ ایران دارید؟

بله بدون تردید وقتی این نمایشگاه برگزار شود بازتاب خبری آن علاوه بر کشور من در دیگر نقاط جهان نیز خواهد بود پس از طریق این نمایشگاه هم مردم کشورم و هم دیگران با فرهنگ ایران آشنا خواهند شد. اگرچه تصمیم دارم شبیه این نمایشگاه را در جاکارتا پایتخت کشورم نیز برگزار کنم

·         چرا نمایشگاه عکس را برای آشنایی مردم دو کشور انتخاب کردید؟

من بطور کلی فقط این نمایشگاه را انتخاب نکردم بلکه برگزاری هفته فرهنگی در دو کشور را نیز برنامه ریزی کرده ام ، یا اینکه شرکت طراحان و دست اندرکاران پوشاک بانوان در نمایشگاه مد بانوان در تهران از دیگر کارهای من در این زمینه بوده اما عکاسی چون علاقه شخصی من بود کمی مصمم تر در این زمینه بودم ولی در دیگر موارد یاد شده هم فعالیت ها ی بسیار مناسبی انجام دادم .

·         سوژه عکس های شما در ایران چیست؟

بطور کلی سوژه عکاسی من در هر کشور یا هر منطقه جهان مردم آنجاست ولی از آثار باستانی و معماری این مناطق هم هرگز چشم پوشی نمی کنم

·         در این نمایشگاه عکس های شما بیشتر مربوط به کدام سوژه است؟

همانطور که قبلا اشاره کردم مردم و نحوه زندگی آنها در ایران مهمترین سوژه عکاسی من است

·         در این نمایشگاه چه تعداد عکس را برای نمایش انتخاب کردید؟

بطور کلی جمعا حدود 85 عکس از من و سفیر کشور بوسنی به نمایش گذاشته شده که 65 فریم آن عکاسی شده توسط من است و بقیه مربوط به سفیر کشور بوسنی هستند.

·         هدف شما از معرفی فرهنگ و تمدن دو کشور به یکدیگر چیست؟

شاید پاسخ شما را کوتاه قبلا داده باشم اما اگر بخواهم پاسخ خودم را تکمیل کنم باید بگویم اگر از بعد توسعه روابط گردشگری که امروزه ذهن بیشتر دولتمردان و اهل اقتصاد را به خود جلب کرده به این موضوع بنگریم بدون تردید هرچه مردم دو کشور بیشتر درباره یکدیگر بدانند بیشتر مشتقاق سفر خواهند شد به عنوان مثال در مورد گردشگران ایرانی و اطلاعات آنها درباره اندونزی باید بگویم هر ساله تعداد زیادی از هموطنان شما (ایرانیان) به کشور همسایه شما ترکیه سفر می کنند و مبالغی را هم که طبق برآورد من حدود 2000 دلار است را در این کشور هزینه می کنند حال آنکه نمی دانند تقریبا با همین هزینه می توانند به اندونزی با هزاران هزار دیدنی سفر کنند و از تعطیلات خود لذت ببرند . اما از سوی دیگر همه می دانیم و قتی صنعت گردشگری بین دو نقطه از جهان رونق گیرد خواسته یا ناخواسته اقتصاد آنها نیز به یکدیگر مربوط خواهد شد و تجار آنها نیز شروع به تجارت با یکدیگر می کنند و در نهایت رونق اقتصادی هم به ارمغان خواهد آمد و در نهایت روابط گرم و صمیمانه سیاسی برقرار خواهد شد چون شناخت کامل از دو فرهنگ به واسطه این ارتباط زیاد و دوستانه به وجود آمده  این هدف من از اشنایی فرهنگ هاست.

·         به عدم آگاهی گردشگران ایرانی از کشور اندونزی اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح بدهید؟

پاسخ سوال شما را اینگونه خواهم داد همگی می دانیم در ایران رستوران ها و هتل های معتبر بسیار وجود دارد که وقتی مهمان خارجی دارند سر میز آن یا در اتاقش پرچم کشور او را می گذارند اما هر وقت که من به یکی از این مراکز مراجعه می کنم پرچم کشور مالزی را روی میز یا اتاقم می بینم که کاملا جواب پاسخ شماست. وقتی به مسئولان می گویم که من سفیر کشور اندونزی هستم آنها می گویند از نحوه لباس های شما و البته ظاهرتان این تصور را داشتم که شما از اندونزی امده اید . بنابراین شاید اطلاعات مردم ایران و البته گردشگران ایرانی درباره کشور من بسیار اندک باشد .

·         راهکار شما دراین باره چه بود؟

در موارد یاد شده یعنی هتل ها و رستوران ها یا بطور کلی اماکن عمومی ایران من تعداد زیادی پرچم کشورم را تهیه کردم و تعدادی را همیشه همراه دارم و وقتی با موضوع بالا مواجه می شوم یک پرچم کشور اندونزی را به آنها هدیه می دهم و کمی هم درباره کشورم برایشان می گویم اما درباره آگاهی عمومی مردم ایران هم قبلا اشاره کردم برگزاری هفته فرهنگی اندونزی در ایران ، شرکت در نمایشگاه مد لباس های بانوان و اینگونه نمایشگاهها که علاوه بر نمایش فرهنگ و تمدن ایران به دیگران ناخودآگاه نام اندونزی و اطلاعاتی از کشورم را به مخاطبانم خواهم داد. امیدوارم در آینده نزدیک شناخت و اطلاعات مردم دو کشور یعنی اندونزی و ایران از یکدیگر به عنوان دو کشور اسلامی به بالاترین سطح خود برسد تا شاهد نتایج مثبت آن باشیم.

·         در مورد شناخت هموطنان شما درباره ایران کمی توضیح دهید؟

شاید شرایط زیاد متفاوت با ایرانیان نباشد آنها هم در مورد ایران به عقیده من شناخت دقیقی ندارند و سئوالات بسیاری در ذهنشان است که باید توسط اینگونه برنامه و مسئولان کشورها پاسخ داده شود تا شاهد حضور گردشگران از دو کشور باشیم.

·         نقش رسانه ها در رسیدن به اهدافتان را چگونه ارزیابی می کنید؟

امروز که عصر ارتباطات است واقعا بدون رسانه ها نمی توان برای رسیدن به هدفی تلاش کرد چه هدف شما سیاسی باشد چه تجاری به هر حال بدون همکاری رسانه ها فکر کنم به هدف خودم نخواهم رسید و در نهایت برای آشنایی مردم دو کشور این رسانه ها هستند که باید با همکاری مسئولان تلاش کنند .

·         به عقیده شما در مورد این نمایشگاه یا شرکت در نمایشگاه مد لباس بانوان رسانه های ایران همکاری مناسبی داشتند؟

در مورد نمایشگاه مد لباس بانوان در تهران که واقعا تلاش رسانه ها برای معرفی پوشش های اسلامی و البته زیبای بانوان جالب بود و همکاری خوبی هم بین ارگان ها وجود داشت اما در باره این نمایشگاه هنوز نمی توان اظهار نظر کرد به کمی زمان نیاز داریم

·         در مورد انتخاب نام این نمایشگاه کمی بیشتر توضیح بدهید؟

مدتی است که اخبار سیاسی مربوط به ایران در اکثر رسانه ها به شدت پیگیری می شود و گاه گاهی هم یکجانبه و غیر واقعی منتشر می شود  بطور کلی درصد بسیار بالایی از اطلاعات و اخبار ایران که از رسانه های غرب یا شرق جهان منتشر می شود مربوط به سیاست و موارد پیرامون آن است و واقعیت فرهنگی و تمدن ایران تقریبا به عقیده من به حاشیه رانده شده است یا گاهی تحت تاثیر همین اخبار سیاسی قرار گرفته شده است. اما چرا این نام رابرای این نمایشگاه انتخاب کردیم همانطور که می دانید کشور من در شرق ایران و کشور بوسنی وهرزگوین در غرب ایران است و هر دوی ما به عنوان یک مقام مسئول از دو کشور یاد شده در ایران مشغول به انجام وظیفه هستیم و هر دو با نگاه ریزبین یک عکاس به فرهنگ و تمدن ایران نگریستیم بنابراین نام نمایشگاه را ایران از نگاه شرق و غرب انتخاب کردیم.

·         لطفا درباره نحوه همکاری خودتان با سفیر کشور بوسنی بگویید؟

هنگامی که من تصمیم به برپایی این نمایشگاه عکس گرفتم، نامه ای به تمام سفرای مقیم ایران نوشتم و تصمیم خودم را با آنها به اشتراک گذاشتم تا اگر مایل بودند با یکدیگر همکاری داشته باشیم. سفیر کشور بوسنی این موضوع را پیگیری کرد و شرایط همکاری ما در این زمینه فراهم شد چون دیدگاه هر دوی ما در این زمینه کاملا مشابه و مشترک بود.

·         متوجه شدم بیشتر سوژه های عکاسی شما چهره مردم ایران و نحوه زندگی آنها بوده است چطور با آنها ارتباط برقرار می کردید؟

بطور کلی من عقیده دارم برای درک بهتر فرهنگ و آداب و رسوم مردم یک منطقه و ارتباط برقرار کردن با آنها باید همراه آنها بود به عنوان مثال من وقتی به شهرهای مختلف ایران سفر می کنم در رستوران های محلی و طباخی های قدیمی آنها همراه مردم می شوم و مثل آنها غذا می خورم این موضوع خود به خود باعث ایجاد ارتباط و نزدیک شدن من به آنها می شود و البته سوژه های عکاسی من را فراهم می کند. باید بگویم من بیشتر از شما که در تهران ساکن هستید پیاده در کوچه پس کوچه های جنوب تهران قدم زدم و در قهوه خانه ها یا طباخی های کوچک پرازدحام آنجا غذا خوردم . همین موضوع باعث نزدیک شدن من با سوژه های خودم می شود.

·         چرا فرهنگ و تمدن ایران برای شما جالب بود؟

اولا ایران محل ماموریت من است بنابراین خواسته یا ناخواست بامسایل آن باید آشنا شوم دوم اینکه هر دو کشور مسلمان هستند و کشور من هم به عنوان یکی از پرجمعیت ترین کشورهای مسلمان جهان می تواند بهترین سوژه ارتباط فرهنگی  بین دو کشور باشد از شما سئوالی دارم آیا واقعا تصور کرده اید که اگر هر دو کشور یعنی ایران و اندونزی با توجه به اشتراکات مذهبی خود به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مردم دو طرف با هم به خوبی آشنا شوند چه منافعی برای هر دو طرف حاصل خواهد شد ؟

·         می توانید در این باره بیشتر توضیح دهید؟

جمعیت هر دو کشور تقریبا قابل توجه است بنابراین تصور خواهید کرد که از نظر تجاری چه بازار هدف مناسبی برای ارتباطات تجاری برقرار است از سوی دیگر اشتراکات مذهبی ایران و اندونزی می تواند زمینه ساز پدید آمدن تجارت های نوینی بین دو کشور باشد و رشد و رونق اقتصادی را برای هر دو کشور به همراه داشته باشد.

·         به منافع اقتصادی اشاره کردید این موضوع چگونه به فرهنگ و تصمیم شما مربوط خواهد شد؟

هرچه ارتباط بین دو کشور بیشتر شود ناخودآگاه فرصت های سرمایه گذاری و البته تجارت بیشتری پدید خواهد آمد بنابراین این یک بازی برد برد برای هر دو کشور مسلمان ایران و اندونزی خواهد بود. به شرط آنکه بتوانیم تصویر دقیقی از فرهنگ و تمدن هر یک در نظر دیگری ایجاد نماییم.

·         اکثر مردم وقتی متوجه این موضوع می شوند که این نمایشگاه از طریق دو سفارتخانه خارجی در ایران تدارک دیده شده شاید تصوری سیاسی از آن داشته باشند نظر شما چیست؟

من به عنوان سفیر کشور اندونزی معتقدم اولین وظیفه من آشنا کردن دو ملت با فرهنگ و تمدن یکدیگر است و مسایل سیاسی باید در سازمان ملل و ارگانهایی مثل آن بررسی شوند بنابراین بیشترین تلاش من آشنا کردن دو ملت با یکدیگر است نه سیاست بازی. از سوی دیگر عقیده دارم اگر در مورد ارتباط دو ملت با یکدیگر موفق عمل کنم ناخودآگاه در مسایل سیاسی بین دو کشور هم تاثیر گذار بودم و موفقیتی مناسب به دست آورده ام.

·         برای برپایی این نمایشگاه مشکلاتی هم داشتید؟

بله ، اولین مشکل کاغذ بازی برای دریافت مجوزهای مربوط در سازمانهای ذیربط بود واقعا خیلی زمان از دست دادیم تا بالاخره توانستیم این نمایشگاه را برگزار کنیم.  گاهی اوقات سخت گیری های بدون دلیل و البته کاغذ بازی در این ادارات من را تا مرز انصراف از برگزاری این نمایشگاه پیش برد اما بازهم به فکر اهدافم بودم که ادامه دادم. البته عقیده دارم همین مشکلات هم به دلیل عدم شناخت واقعی بین فرهنگها است است که امیدوارم با این نمایشگاه برطرف شود.

عماد عزتی

14/1/91

کامل