امروزه همانطور که در خبرها و صفحات مختلف اینترنت می خوانیم اموزش های یوگا یا در برخی موارد مدیتیشن در تمامی شهرها و کشورهای جهان بسیار پررونق شده و هر روزه تعداد زیادی از مردم به این دورها رفته واز تمرینات آن استفاده می کنند و با این تمرینات سعی در فراموش کردن مشکلاتشون یا برای دوری از شلوغی روزگار و شهرها به مراکزی مدیتیشن در خارج از کشورشان می روند .
من قصد دارم یکی از مراکز اصلی این آموزش ها یا دوره مدیتیشن در کشور هندوستان را برای شما معرفی کنم من در سال 2008 میلادی یک دوره ده روزه این مرکز را گذراندم به عنوان تجربه شخصی خودم باید بگویم که این دوره باعث شد تا بتوانم مسیر دقیق زندگی خودم را تعیین کنم.
من سفر خودم را از شهر محل سکونت خودم یعنی پونا آغاز کردم برای رفتن به دوره آموزشی ویپاسانا از پونا سوار اتوبوس شدم که البته از اتوبوس های دولتی استفاده کردم . این اتوبوس ها دارای شرایط بسیار ویژه ای هستند که شاید شما تا به حال با آن برخورد نداشته اید. (تصاویری از اتوبوس های دولتی )
من تقریبا 5 ساعت در این اتوبوس بودم و از شهر پونا به شمال غربی شهر رفتم تا به شهر ناسیک برسم در آن شهر دوباره تقریبا 45 دقیقه از تاکسی استفاده کردم تا به شهر ایگادپوری برسم در این شهر یکی از مراکز بسیار بزرگ و مهم مدیتیشن به نام ویپاسانا قرار گرفته . شما برای ثبت نام کردن و وقت گرفتن برای دوره های این مرکز باید از طریق سایت اینترنتی این مرکز استفاده کنید و ثبت نام کنید بعد از چند روز یک دعوت نامه برای شما ارسال خواهد شد و دوره ای که در آن قبول شده اید را برای شما مشخص می کند و یک کد پذیرش را برای شما ارسال خواهند کرد که شما در تاریخ مشخص شده در ایمیل در محل حاضل باشد البته همراه داشتن این دعوتنامه اینترنتی برای شما الزامی است. لازم به یاددآوری هست که کلیه مکاتبات و ارتباطات شما باید به زبان انگلیسی باشد. در این مرکز دورهای مختلفی برگزار خواهد شد تا آنجایی که من اطلاع دارم دوره های 10 روزه ، 45 روزه ، شش ماهه و بیشتر هم برگذار می شود.
یکی از اتفاقات بسیار جالبی که برای من هنگام رفتن به این دوره افتاد این بود که من یک روز زودتر از موعد مقرر به منطقه رسیدم بنابراین مجبور شدم یک روز در مهمانسرای نزدیک مرکز مدیتیشن بمانم که تصویر زیر خود حاکی از امکانات این مهمانسرا می باشد.(تصاویری از داخل اتاق مهمانسرا)
به هر حال در روز مقرر به سمت این مرکز حرکت کردم در ابتدای ورود اولین چیزی که توجه من رو جلب کرد وسعت بسیار بزرگ این مرکز بود بعد از آن نقاشی ها و گچبری های بسیار زیبای این مرکز بود. (تصاویری از درب ورودی مرکز)
روز اول وقتی وارد می شود ابتدا باید مدارک شناسایی خود را ارایه دهید و در دفاتر این مرکز ثبت نام نمایید بعد از این وسایل غیر ضروری خود را که شامل کلیه وسایل ارتباطی ، کتب، دوربین و ... را باید تحویل دهید و یک شماره بگیرید شما فقط مجاز به بردن وسایل بهداشتی و ضروری از جمله لباسهای شخصی خودتان هستید و دیگر وسایل را باید تحویل دهید. بعد از اینکه وسایل را تحویل دادید شماره اتاق به شما داده خواهد شد که این اتاقها شامل اتاق های گروهی ، چهار نفره ، دونفره و تک نفره می باشد که البته برای دانش آموزان خارجی شرایط ویژه ای برقرار است و استراحتگاه آنها جداست. (تصاویر مربوط اقامتگاه افراد غیر هندی و اتاق من )
پس از تحویل گرفتن اتاق خودتان که تقریبا هنگام ظهر است زنگ ناهار به صدا در می آید بعد از خوردن ناهار شما می توانید در محوطه باشید یا اینکه در اتاق خود استراحت کنید و تا زمان شام آزاد هستید و می توانید در منطقه گردش کنید. در طول مدت این دوره اقامتگاه بانوان از آقایان جدا می باشد و کلیه شرایط برای این دو گروه مساوی اما در محیط های مجزاست. (تصاویر قست بانوان)
ساعت 8 شب کل دانش آموزان به دو گروه هندی زبان و انگلیسی زبان تقسیم می شوند و به سالن های مجزا هدایت می شوند در این مرحله شما به همراه مسئول ارشد یا همان استاد بزرگ سوگند می خورید و از ایشان درخواست آموزش می کنید درست از همین زمان است که دیگر حق صحبت کردن جز در موارد ضروری با استاد خودتان را نخواهید داشت یعنی به مدت 10 روز همه کارهای شما با صدای زنگ تنظیم می شود (زنگ اصلی این مرکز که کلیه کارها با صدای این زنگ تنظی می شود)
به این صورت که ساعت 4 صبح از خواب بیدار می شویم و تا ساعت 6 صبح مدیتیشن دارید بعد از آن تا ساعت 8 صبحانه و بعد از آن دوباره مدیتشن گروهی تا 10 صبح بعد از آن دانش آموزان قدیمی تا ساعت 11 صبح مدیتیشن خصوصی یا تکی در سلول ها دارند بعد از آن از 11.5 تا 12.5 ساعت ناهار و بعد از آن ساعت استراحت ساعت 2 دوباره مدیتشین گروهی تا 4.5 بعد از اندوباره برای دانش آموزان قدیمی مدیشتن تکی و بقیه باید گروهی مدیتیشن داشته باشند ساعت 6 بعد ازظهر ساعت شام و ساعت 7.5 تا 9 مدیتیشن گروهی و مشورت با استادها داریم بعد از آن هم خواب تا صبح فردا بعد از شام تعدادی کلاس برگزار می شود که این کلاسها شامل درسهایی هست که توسط نوار کاست برای شما تکرار می شود و فردا صبح باید همان درسها را تمرین کنید و نتایج را با استاد خودتان در میان بگذارید که البته هر روز از این دوره ده روزه به نامهای خاصی نامگذاری شده . نکته بسیار جالب اینکه کلیه این دروز به زبان های زنده دنیا در این مرکز موجود می باشدبطور مثال شما می توانید از درس ها با ترجمه فارسی یا هر زبان دیکر که مایل باشید استفاده کنید اما تمامی ارتباطات دیگر با استاد خود باید با زبان انگلیسی باشد چون کسی که فارسی زبان باشد در این مرکز حضور ندارد بنابراین شما باید قادر به درک و صحبت کردن زبان انگلیسی باشید. (درب ورودی سلول های مدیتیشن تکی مخصوص دانش آموزان دوره دوم یا قدیمی)
در طی این دوره شما فقط از غذاها با منشاء گیاهی استفاده خواهید کرد که البته کلیه این گیاهان توسط راهبان این مرکز پرورش داده شده است و هیچگونه ارتباط با دنیای خارجی نخواهید داشت و فقط سکوت و صدای طبیعت خواهد بود و البته آوازهای روحانی که در ساعت های خاصی در منطقه از طریق بلندگوها پخش می شود.
به همین ترتیب ده روز خواهد گذشت تا در روز دهم شما دوباره می توانید پس از یک مراسم خاص صحبت کنید و با دیگر دانش آموزان ارتباط برقرار کنید و وسایل شخصی خودتان را تحویل خواهید گرفت و آماده ترک این مرکز می شوید. من در طول دوره مدیتیشن خودم با دوستانی از کشور برزیل، هندوستان، اتریش، مغولستان و آمریکا آشنا شدم که البته هنوز هم با آنها از طریق اینترنت ارتباط دارم و شاید دوباره یکدیگر را در دوره ای دیگر از این مدیتیشن ملاقات کنیم. (تصاویری از دانش آموزان)
این دوره کاملا رایگان می باشد و در انتهای دوره اگر مایل باشید می توانید به عنوان خیرات مبلغی را به مرکز اهدا کنید. یادتان باشد که بهترین فصل برای انتخاب دوره خودتان از ابتدای مهر تا اوایل فروردین می باشد چون در دیگر فصل های سال یا باران سیل آسا می بارد یا از شدت گرما شما مشکل خواهید داشت. ابزار و لوازمی که باید به همراه داشتی باشید دمپایی، لوازم شخصی بهداشتی، لباس اضافه، کمی خوراکی مثل بیسکوییت، یک فلاکس کوچک، صابون شستشوی البسته ، یک لیوان ، قاشق و چنگال و یک قفل کوچک برای درب اتاق البته اگر این کار رو هم نکنید هیچ مشکلی نخواهید داشت چون این مکان ، مکان اعبادت و دوری از گناه است بنابراین هیچ مشکلی نخواهد بود. از امکانات این دوره می توان از سرویس خشکشویی و فروشگاه کوچکی که برای وسایل ضروری شما دایر شده نام برد که باید هزینه آن را پرداخت کنید بطور مثال برای خشکشویی شما برای هر تکه از لباس های خودتان 5 روپیه پرداخت کنید. مهمترین نکته ای که باید مراقب آن باشید مار می باشد این منطقه جزو مناطقی است که شما می توانید تعداد زیادی مار را ببینید که البته من با این مشکل مواجه نشدم وتوصیه می کنم هنگامی که می خواهید کفش یا دمپایی خود را استفاده کنید حتما دقت کنید.
ارتباط با من از طریق تلگرام ezzatiemad@
همانطور که همگی می دانیم کشور هندوستان به سرزمین عجایب معروف شده که واقعا لقب بسیار درستی هم هست مردم این کشور دارای آداب و سنن بسیار زیادی هستند که البته بستگی به دین و مذهب آنها نیز دارد یکی از این مراسم جشن رنگ هست که هر سال تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب کرده طی یک سالی که من در هندوستان تحصیل می کردم یکبار موفق شدم در شهر پونا از این مراسم عکس برداری کنم که البته به قیمت از دست دادن دوربینم نیز تمام شد چون به داخل لنز آن رنگ پاشیده شد.
در این مراسم کوچک و بزرگ ، فقیر و غنی مقداری رنگ های پودری را تهیه می کنند و طی مراسمی این رنگ ها ر به هم می پاشند که البته من از فلسفه آن بی خبر هستم ولی مراسم بسیار جالبی نیز هست که البته همراه رقص و موزیک نیز هست و شاید هم این مراسم میعادگاهی برای تشکیل یک زندگی مشترک نیز بشود چون دختر و پسرهای بسیاری با هم آشنا می شوند. بنابراین این گزارش تصویری را برای شما منتشر می کنم.
تیتر: دهکده توتفرنگی در سرزمین هفتاد و دو ملت
به عقیده بسیاری از کارشناسان و فعالان عرصه گردشگری هماکنون گردشگری روستایی یکی از پرمخاطبترین شاخههای گردشگری سراسر جهان است و هر سال در بسیاری از کشورها، روستاهای زیادی میلونها مسافر را پذیرایی میکنند.
کار مزرعه، حیوانات اهلی، پخت نان یا حتی هیزم شکستن، جزو برنامههای روزانه گردشگران در اینگونه تورهاست و آرامش مزارع و روستاها مهمترین جاذبه گردشگری روستاها پس از منابع طبیعی آنهاست، اما جالبترین نکته درباره این روستاها، جشن برداشت محصول است که همواره به شلوغترین روزهای روستاهای گردشگرپذیر سراسر جهان تبدیل شده است.
یکی از این دهکدههای مشهور جهانی که شهرت آن صرفا در شبهقاره هندوستان باقی نمانده، «ماهابلاشوار» معروف به دهکده توتفرنگی است )ماهابلاشوار یکی از مناطق توریستی سرزمین عجایب است که با شهر بمبئی تقریبا 300 کیلومتر فاصله داشته و در 120 کیلومتری جنوب غربی پونا یا همان شهر دانشجویان ایرانی)
که هر سال در فصل گرما میزبان میلیونها گردشگر از سراسر جهان شده است؛ هرچند این روستا برای سالها به عنوان تفرجگاه نظامیان رده بالای انگلیسی در دوران اشغال هندوستان بوده و ظلم زیادی بر ساکنان منطقه شده است، اما کاخها و قلعههای قدیمی این شهر که قبلا سران انگلیسی ساکن آن بودهاند، هماکنون با تغییر کاربری و البته حمایت دولت به عنوان جاذبهای برای گردشگران منطقه است.
آب و هوای خنک، دریاچه و سرسبزی منطقه در کنار محصولات ارگانیک کشاورزی بخصوص توتفرنگی و شاهتوت توانسته رونق گردشگری این دهکده کوچک را به گونهای ترتیب دهد که ساکنان و روستاییان آن تقریبا از توان مالی بالایی بین مردم هندوستان برخوردار باشند.
سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی در بخش اقامت و تفرجگاهی این روستا صدها شغل را برای جوانان ماهابلاشوار به ارمغان آورده تا علاوه بر تولید محصولات کشاورزی، در فصول بیکاری مشغول خدماترسانی به گردشگران باشند. تورهای طبیعت گردی و مسابقات قایقرانی و ماهیگیری در کنار جشن برداشت محصول و جشن «دیوالی» از اصلیترین جاذبههای ماهابلاشوار است.
حال آنکه ایران با توجه به تنوع آب و هوای خود، هیچ فعالیتی در این زمینه نداشته و صرفا فستیوالها و جشن برداشت محصول، تنها به ساکنان بومی منحصر شده است.
به عقیده دکتر رضا ارجمندی، مدرس دانشگاه، اگر قصد الگو برداری از این روستا در هندوستان را داشته باشیم طبیعت و روستاهای غربی کشور همانند منطقه ماهابلاشوار میتوانند بهترین پتانسیل گردشگری این منطقه باشند. طبق آداب و رسوم منطقه هر سال جشن برداشت محصول مثل جشن برداشت انگور در تاکستانهای ارومیه یا برداشت گندم و دیگر محصولات میتواند میلیونها گردشگر داخلی و خارجی را به منطقه روانه کند، حال آنکه همین سنت مفرح هم به واسطه کمرونقی و اقتصاد مفلوج منطقه در حال فراموش شدن است.
شهرها و روستاهای اطراف سنندج از معروفترین مزارع توتفرنگی ایران است که در صورت برنامهریزی و مدیریت مناسب میتواند شهرت جهانی همانند دهکده ماهابلاشوار در سرزمین هفتاد و دو ملت داشته باشد و با ترویج گردشگری در منطقه، شاهد رونق صنایع و مزارع این روستاها باشیم و از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری کنیم.
دکتر ارجمندی درباره تنوع فرهنگی و طبیعت منطقه میگوید: این منطقه با توجه به طبیعت و آب و هوای خود بهواقع میتواند قطب گردشگری ایران باشد و درآمد هنگفتی را به ساکنان خود هدیه دهد.
این کارشناس محیطزیست میافزاید: با رونق گردشگری روستایی در مناطق میتوانیم تنوع محصولات کشاورزی آن را به گردشگران معرفی کنیم و پای صنایع تبدیلی را با توجه به نوع محصولات تولیدی به منطقه باز کنیم که به قول معروف، بازی برد بردی برای همه خواهد بود.
هیچ جای تردید نیست حضور مستمر گردشگران در مناطق روستایی باعث زنده نگهداشتن خردهفرهنگها و آداب و سنن مخصوص به منطقه تا سالهای متمادی خواهد شد، اما اگر حضور گردشگران محدود شود و از رونق کسب و کار خبری نباشد، کمکم علاوه بر خالی شدن روستاها، خردهفرهنگها هم از یاد میروند و درواقع تمدن ایرانزمین فراموش خواهد شد.
در ادامه این فعال محیطزیست میگوید: مهمترین نکته در حضور گسترده و مستمر گردشگران در مناطق روستایی، اجبار مسئولان و البته فعالان خصوصی گردشگری برای حفظ محیطزیست اطرافشان جهت کسب درآمد از حضور گردشگران خواهد بود.
به اعتقاد وی، وقتی روستاییان سرسبزی و نظافت محیط روستای خود را عامل جذب گردشگران بدانند، هیچ جای تردید نیست که بدون درنگ در نگهداری و حتی ارتقای آن تلاش و کوشش میکنند.
به هر حال گردشگری روستایی هنوز در ایران اول راه توسعه خود قرار گرفته و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داشته و دارد که امید است بارویکرد دولت جدید جهت رونق گردشگری، شاهد رونق روستاها باشیم، چون این کار در قالب تعاونیهای گردشگری روستایی کاملا قابل اجراست و دور از دسترس نخواهد بود.
وقتی صحبت از طبیعت و دهکدههای کوهستانی میشود، ناخودآگاه یاد نام کشور سرسبز سوئیس خواهیم افتاد؛ کشوری که شنیدن نامش اکثر ما را به یاد کارتون بسیار معروف بچههای آلپ میاندازد. اگرچه این بار قصد نداریم از زیباییهای این کشور سرسبز در قاره اروپا سخن بگوییم، اما میخواهیم پای صحبتهای دو گردشگر از این دیار که با دوچرخه به ایران آمدهاند، بنشینیم. آقای اوریش و همسرش تورخر زوجی هستند که با دوچرخه از ایران عبور کردند.
اوریش و تورخر یک سال برای این سفر خود در نظر گرفتهاند و سفرشان را از بهار سال 2013 آغاز کرده اند تا از کشور خود به هندوستان بروند. اوریش چهل ساله و مهندس معمار است و همسر چهل و دو ساله او هم مدیر فروش در صنعت غذایی فعالیت می کند. اوریش 9 سال پیش هم به ایران سفر کرده و هماکنون برای بازیابی خاطرات شیرینی گذشته این بار با دوچرخه به ایران آمد تا علاوه بر مرور خاطرات گذشته به سوی کشور 72 ملت رکاب بزند.
از آنها به عنوان اولین سوال پرسیدم که کدام شهرهای ایران را تاکنون دیدهاند؟
ماکو، تبریز، کندوان، زنجان، تهران، قم، کاشان، اصفهان، شیراز و بندرعباس.
از کدام کشورها عبور کردید تا به ایران برسید؟
ترکیه، رومانی، بلغارستان، صربستان، مجارستان، اتریش و آلمان به سمت ایران حرکت کردیم.
بهترین شهرهایی که در ایران دیدید، کدام بود؟
تبریز و اصفهان. تبریز به این خاطر که مردمان بسیار خونگرمی داشت و اصفهان هم چون صدها اثر و شاهکار معماری در آن وجود دارد.
بهترین خاطره شما از اصفهان کدام بود؟
اول اینکه دیدن سازه سی و سه پل، میدان امام و بازار در این شهر و پس از آن اقامت در هتل عباسی بود. این هتل به عقیده من شاهکار معماری است.
آیا میتوانید شهرهای ایران را با کشور خودتان مقایسه کنید؟
درواقع این امر امکانپذیر نیست، چون کشور من نسبت به ایران بسیار کوچک است و تنها حدود هشت میلیون جمعیت دارد، اما ایران کشوری پهناور است و حدود 70 میلیون جمعیت دارد. به عقیده من، هیچ وجه اشتراکی بین شهرهای این دو کشور نیست، البته فکر کنم تنها شمال ایران آن هم به دلیل آب و هوایش قابل تصور باشد.
چطور شد که ایران را مقصد خود انتخاب کردید؟
اول اینکه ایران جزو مسیر سفر ما بود و با توجه به برنامه سفرمان باید از این کشور عبور میکردیم، اما همانطور که قبلا گفتم من برای دومین بار است که وارد خاک ایران میشوم. به طور کلی این کشور بسیار دوستداشتنی است و همیشه علاقه دارم در این کشور سفر کنم.
آیا علاقهای به سرمایهگذاری در ایران دارید؟
هم بله و هم خیر. بله برای اینکه باخبر شدم سود سپردههای بانکی در ایران بسیار بالاتر از کشور من است، به عنوان مثال حدود 25 درصد ولی در سوئیس کمتر از ده درصد است، اما خیر به این دلیل که فکر کنم سیستم بانکی ایران دچار مشکلات بینالمللی شده و این ریسک بزرگی برای من است، اما درباره سرمایهگذاری تجاری فکری ندارم.
کدام شهر سوئیس را برای گردشگران ایرانی توجیه میکنید؟
کشور من یکی از زیباترین کشورهای جهان است و هرساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب میکند. بنابراین ما مکانهای زیادی در این زمیه داریم؛ سواحل و کوهستان، اما پیشنهاد من شهر بازل است و همه گردشگران را به زیباییهای طبیعی این شهر دعوت میکنم.
مهمترین مشکلی که در ایران داشتید، چه بوده است؟
اصلیترین معضل نه برای ما بلکه برای همه گردشگران خارجی در ایران، ناتوانی در دسترسی به سیستم الکترونیک بانکی است؛ به همین خاطر مجبور هستیم مقدار زیادی پول نقد همراه داشته باشیم که این موضوع برای امثال ما که با دوچرخه یا موتور سفر میکنند، بسیار ناخوشایند است، امیدوارم مشکلات برطرف شود.
توصیه شما به مسئولان گردشگری ایران به عنوان گردشگر خارجی چیست؟
اولین توصیه من مربوط به گردشگرانی است که مثل ما با دوچرخه سفر میکنند. ایران کشوری با ترافیک بالاست که این موضوع برای ما زیاد قابل قبول نیست و بعد از آن از پلیس میخواهم که شرایط گردشگران با دوچرخه را مساعدتر کنند و از ما طبق قانون حمایت کنند. البته من از رانندگان ایرانی تقاضا میکنم به فکر دوچرخهسوارها هم باشند، اما دومین و اصلیترین توصیه من به مسئولان ایرانی این است که برای ایران و جاذبههایش بیشتر تبلیغ کنند. ایران نیازمند تبلیغ جاذبههایش خارج از مرزهایش است. این تبلیغات میتواند امنیت ایران را به همه علاقهمندان و گردشگران جهان بیان کند. به عقیده من، ایران ایمنترین کشور خاورمیانه برای گردشگران است، اما متاسفانه به دلیل نبودن تبلیغات هدفمند در این زمینه یعنی گردشگری ناشناخته باقیمانده است.
آیا علاقه دارید دوباره به ایران سفر کنید؟
من خاطرات سفرم را در دنیای مجازی منتشر میکنم و علاقهمندم دوباره همراه خانواده و دوستانم به ایران سفر کنم.
ایرانیان بسیار مهمانواز هستند و کشوری تاریخی است که ما علاقهمندیم دوباره این سفر را تجربه کنیم.
نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟
من و همسرم به غذاهای ایرانی علاقهمند شدیم. واقعا لذیذ هستند و هر بار که از این غذاها سفارش میدهیم، تازه متوجه مزهای تازه در آن میشویم. وقتی بشقاب غذا را مقابل خود میبینیم، مثل یک اثر هنری است؛ این واقعا لذتبخش است.
کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟
آبگوشت، فسنجان، نانهای ایرانی و شیرینیها، نان بربری بهترین تجربه ماست. شیرینیهای ایرانی بسیار لذید هستند و البته بسیار ارزان.
نظر شما درباره میوههای ایران چیست؟
میوههای ایران خوشمزه، تازه و سالم هستند. بسیاری از میوهها در این کشور مختص شماست که ما تجربه دیگری از آنها نداشتهایم؛ انار، گوجهسبز، انواع طالبی و هندوانه و از همه خوشمزهتر خربزه.
نظر شما درباره هتل محل اقامتتان چیست؟
این هتل بهترین گزینه ما بود، چه از نظر قیمت و چه خدمات. اگر اهل ماجراجویی و گردشگری باشید و به کتابچههای راهنما یا نوشتههای گردشگران دیگر درباره ایران توجه کنید، حتما نام هتل فیروزه را خواهید دید. این هتل اگرچه زیاد مجلل نیست، اما سابقه خوبی در میان گردشگران خارجی که از ایران دیدن کردهاند، دارد.
عماد عزتی
طعم واقعی توتفرنگی در دهکده توتفرنگی
هندوستان یا همان سرزمین عجایب نامی آشنا برای اکثر گردشگران و ماجراجویان سراسر جهان، اما برای مردم ایران زمین علاوه بر دیدنی های فراوان و فیلم های هندی، یادآور مراکز علمی بسیار است. از این رو علاوه بر گردشگران ایرانی تعدادی از مشتاقان علم و دانش به مقصد سرزمین عجایب بار سفر می بندند و در بین شهرهای دانشگاهی سرزمین عجایب، شهر دانشگاهی پونا یا به قول معروف آکسفورد شرقی، یکی از مقاصد مهم برای اقامت دانشجویان ایرانی همراه خانواده هایشان است.
این شهر تاریخی علاوه بر دیدنی های بسیاری که در خود جای داده تفرجگاههای سرسبز و زیبایی نیز در اطراف خود دارد. بنابراین با توجه به اقامت گروهی از ایرانیان در پونا که زمانی به عنوان شهری نظامی نیز از آن یاد شده است خالی از لطف نیست با یکی از این تفرجگاههای بسیار زیبا نزدیک پونا آشنا شویم . حالا اگر از گرمای تابستان پونا خسته شده اید و البته درس و امتحان هم در کار نیست پیشنهاد چمدانی ما، ماهابلاشوار یا دهکده توتفرنگی به شماست.
ماهابلاشوار یکی از مناطق توریستی سرزمین عجایب است که با شهر بمبئی تقریبا 300 کیلومتر فاصله داشته و در 120 کیلومتری جنوب غربی پونا یا همان شهر دانشجویان ایرانی واقع شده است .
دهکده توتفرنگی اگرچه از گذشته های دور تمدن و سکونت بشر را به خود دیده است، اما از قرن شانزدهم دوباره رونق خاصی گرفت و از آن پس هر روز بهتر از روز قبل و شلوغ تر شد، قدیمی ترین تاریخ سکونت در ماهابلاشوار به تاریخ 1215 میلادی تعلق دارد زمانی که سینگان شاه به این منطقه سفر کرد و معبدی برای پرستش خدایان در حاشیه رودخانه این شهر ساخت.
اما این منطقه ییلاقی در زمان اشغال کشور هندوستان توسط انگلستان به دلیل شرایط آب و هوایی بسیار مناسبش مورد توجه قرار گرفت و به یکی از مناطق بسیار جذاب برای فرمانده هان انگلیسی برای اقامتشان تبدیل شد. امارت های بسیار بزرگ و با شکوه و کاخ های تابستانی باقی مانده از آن دوران که برخی از آنها امروزه به عنوان جاذبه ای باستانی در ماهابلاشوار برای گردشگران خارجی و داخلی خودنمایی می کند، نمادی از توجه این افسران و پس از آنها گردشگران به منطقه است.
ماهابلاشوار در واقع از کنار هم قرار گرفتن سه دهکده به وجود آمده و به تازگی به عنوان یکی از مناطق ییلاقی و توریسی در کشور هندوستان به صنعت جهانگردی این کشور معرفی شده است. آب و هوای بسیار تمیز و البته خنک این منطقه سالانه در فصل تابستان و گرمای سوزان هندوستان تعداد زیادی از گردشگران داخلی و خارجی را به خود جذب می کند.
اگرچه منطقه کوهستانی ماهابلاشوار سرمنشاء رودخانه کریشنا است اما بطور کلی وفور آب در منطقه و البته سطح شیبدار منطقه باعث شده تا چهار رود کویانا، ونا ، گایاتری و ساویتری به یکدیگر در ماهابلاشوار رسیده و در دامنه کوهستانی آن دریاچه ای به نام ونا را تشکیل دهند. این دریاچه علاوه بر تامین آب و البته ایجاد تنوع زیست محیطی ماهابلاشوار به خودی خود به عنوان یکی از جاذبه های اکوتوریستی این منطقه در میان گردشگران معروف شده است .
نکته جالب در باره آب و هوای لطیف دهکده توتفرنگی این است که طبیعت و آب و هوای منطقه نه تنها گردشگران و ماجراجویان خارجی را به خود جذب کرده بلکه برای تازه داماد و عروس های هندی نیز جذاب شده و به عنوان بهترین شهر برای گذراندن ماه عسلی به یادماندنی مشهور شده است . به همین منظور و با توجه به رشد و گسترش صنعت گردشگری در این منطقه دولت مرکزی هندوستان امکانات بسیار زیاد و با کیفیتی را برای اسکان گردشگران به کمک بخش خصوصی ساخته است و سالانه به میزان زیادی از این صنعت یعنی صنعت توریسم برای منطقه درآمد کسب می کند.
هرچند دفاتر خدماتی گردشگری زیادی هر سال در تابستان تورهای یک یا چند روزه ماهابلاشوار را برگزار می کنند اما برای گردشگران و دانشجویان ایرانی رسیدن به این منطقه بسیار زیبا از شهرهای پونا و بمبئی از طریق راه آهن ، اتوبوس یا اتومبیل های کرایه امکانپذیر و ساده است. ولی به یاد داشته باشید که اگر قصد استفاده از اتومبیل های کرایه را دارید در مورد مبلغ کرایه با راننده اتومبیل قبل از حرکت کردن به توافق برسید تا در انتهای سفر دچار مشکل نشوید.
ماجراجویان ایرانی که برای بازدید از این شهر بسیار زیبا و البته خنک می روند در بدو ورود با دیدن جاده اصلی این شهر به یاد جاده چالوس ایران خواهند افتاد اما عطر و بوی مخصوص هندوستان به آنها یادآوری می کنند که از چالوس هزاران کیلومتر فاصله دارند و در سرزمین عجایب مشغول ماجراجویی هستند .
وجود انبوع مزارع توتفرنگی در منطقه ماهابلاشوار به گردشگران این امکان را می دهد تا در مدت اقامتشان از هرگونه محصول غذایی که با توتفرنگی تولید می شود لذت ببرند و طعم و مزه توتفرنگی های تازه این روستا در سرزمین عجایب را به خاطر بسپارند. همین موضوع باعث شده برخی از گردشگران نام واقعی این شهر را فراموش کنند و هنگام بازگو کردن خاطرات شیرین سفرشان به این شهر از آن با نام دهکده توتفرنگی یاد کنند.
دیدنی های ماهابلاشوار
همانطور که قبلا نیز اشاره شد طبیعت بکر این منطقه و دریاچه ونا با درختان سبز و بسیار شاداب اطرافش از جاذبه های اصلی گردشگری ماهابلاشوار هستند. بصورتی که می توانید از خوردن یک نوشیدنی خنک تهیه شده از توتفرنگی روی قایق های تفریحی یا آلاچیق های ساخته شده کنار ساحل این دریاچه لذت ببرید. از دیگر جاذبه های توریستی منطقه می توان از تپه پانچگانی نام برد که گردشگران برای دیدن زیبایی های طبیعی و البته هوای خنک آن به ماهابلاشوار بار سفر می بندند این تپه رویایی تقریبا 20 کیلومتر از مرکز ماهابلاشوار فاصله دارد . اما پدیده جالب دیگری که گردشگران را به این تپه دعوت می کند، دیدن طلوع و غروب خورشید در این قله و عکاسی از صحنه های بسیار زیبای آن است.
به هرحال اگر اهل ماجراجویی و علاقمند سفر به سرزمین عجایب بخصوص ماهابلاشوار هستید بین ماههای تیر تا آبان بهترین فرصت برای شماست تا تجربه ای شیرین از سفر خود به دهکده توتفرنگی داشته باشید. لازم به یادآوری است که از مهر ماه به بعد هوای این منطقه کمی سرد است بنابراین جایی برای لباس مناسب و گرم در چمدان خود درنظر بگیرید. نکته بسیار مهم برای طبیعت گردی این منطقه رعایت اصول ایمنی برای چادر زدن و اقامت در جنگل است که می توانید با استفاده از راهنماهای محلی بهترین منطقه را انتخاب کنید ولی در هر شرایط مواظب حمله میمون های شیطون که به دنبال غذا و خوراکی های شما هستند باشید و خوراکی های خودتان را در محلی مناسب قرار دهید تا گرسنه نمانید.
عزتی
کامل 9/1/92