گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.
گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.
گفتوگوی پیشران توسعه با مشاور فضای مجازی سازمان صدا و سیما
هایپر مدیاها بستری مناسب برای توسعه
کمتر از صد میلیون تومان برای هرشغل در این بخش لازم است
عماد عزتی
ورود روز افزون صفر و یکهای مجازی در زندگی روزمره تک تک ما در کنار هوشمندتر شدن لوازم و تجهیزاتی که بکار میگیریم؛ فرصتهای گستردهای برای کسبوکارهای مختلف و همچنین کارآفرینان ایجاد کرده است.
این درحالی است که روند یاد شده توانسته علیرغم اثرگذاری در صنایع گوناگون، تاثیر قابل توجهی در پوستاندازی رسانهها، بخصوص رسانههای صوتی و تصویری داشته باشد، تاثیری که امروزه با سرعتی غیرقابل تصور روند ظهور رسانههای نوینی مثل «آی پی تی وی»، « وی او دی» و «او تی تی» را متحول کرده است.
در این زمینه برخی کارشناسان معتقدند ایران علیرغم اینکه پتانسیلهای بالایی برای استفاده از این تحولات نوین رسانهای در اختیار دارد، هنوز نتوانسته آنطور که باید سوار بر امواج ایجاد شده به سمت ساحل موفقیت گام بردارد. از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با دکتر حسن نجفی سولاری، مدرس دانشگاه و مشاور فضای مجازی سازمان صدا و سیما داشته که در ادامه میخوانیم.
· از چه دورهای زمینه ایجاد رسانههای نوین در دهکده جهانی ایجاد شد؟
بطور کلی فضای مجازی جهانی، از دهه 1990 میلادی آغازی داشته که در قرن بیست و یکم تبدیل به جهشی قابل توجه شده و این جهش آنقدر قدرتمند بوده که در بخش مدیا یا رسانهها به سرعت دوران حکمرانی رسانههای مدرن همان دوره یعنی رادیو، تلویزیون، ماهواره و حتی خبرگزاریها را به خط پایان خود نزدیک کرد. ولی دستاورد این جهش قابل توجه ظهور فناوری نوینی به نام «آیپیتیوی» یا «تلویزیون بر مبنای پروتکل اینترنت» بود.
· منظور شما از تلویزیون بر مبنای پروتکل اینترنت چیزی شبیه همان جعبه جادوی خودمانی متصل به اینترنت است؟
خیر؛ واقعیت این است که «آی پی تی وی» فقط تلویزیون نیست؛ بلکه سیستمی تعاملی و خدمات دهنده ترکیبی است. از این رو بهتر است بگوییم «آیهایپر مدیا» یعنی ترکیبی از رسانهها که در این ترکیب رادیو، تلویزیون، سینما، خبرگزاری، نشریه و مجلات هم حضور دارند. البته این پایان کار نیست، چون خدمات آب و هوا، پرداخت قبوض، بانک و دیگر امکانات نیز در آن وجود دارد. پس میتوان گفت فضای آی هایپر مدیایی که از آن سخن میگوییم؛ اکنون به گونهای تکمیل و تجهیز شده که هرآنچه سبک زندگی هوشمند امروزی میطلبد را برایمان مهیا کرده و این تکنولوژی در دهکده جهانی به شدت درحال رشد است که دلایل متعددی هم دارد.
· کمی درباره این دلایل توضیح دهید.
بطور کلی سه امتیاز ویژه در این رسانه وجود دارد. اولین نکته مربوط به فضای مناسب محیط کسب و کار است، به این دلیل که برای مردم، تولید کنندگان و ارایه دهندگان خدمات، بستری مناسب است. اساسا به این دلیل که سیستم فنی و زیرساخت آن متفاوت از اینترنت است، به همین دلیل امکاناتی ایجاد شده که محیط کسب و کار بسیار مناسبی را فراهم میکند. اما امتیاز دوم، نیازسازی است، به این معنی که مجموعه نیازهایی که روز به روز هم افزایش پیدا میکند در بین جوامع از این طریق پاسخ داده میشود. بنابراین سیستم هوشمند یاد شده میتواند همه نیازها را برطرف کند. اما سومین امتیاز و در واقع اصلیترین امتیاز، مربوطه حالت تعاملی این فضا است.
· تعاملی بودن «آی پی تی ویها» که به نظر شما اصلیترین نکته است واقعا چه امتیازی ایجاد کرده است؟
ببنید، در فضای قدیم سیگنال رادیویی یا تلویزیونی بدون در نظر گرفتن خواسته مخاطب منتشر میشد؛ از این رو مخاطب اگر مایل بود آن سیگنال را دریافت میکرد و برنامه را میدید یا میشنید، اما اگر علاقهای نداشت، تمام تلاش تولید کننده از بین میرفت. اما امروز امکانات فنی میتواند قدرت انتخاب به مخاطب بدهد. به این ترتیب که مخاطب فرمان میدهد «من کِی، چه چیزی ببینم یا بشنوم». به این ترتیب کاربر از مجموعه محتواهای موجود؛ یک رسانه اختصاصی برای خود میسازد. مثلا کسی علاقه به ورزش دارد و دیگری به موضوعات علمی پزشکی؛ پس با توجه به امکانات موجود هر دو مخاطب به جای اینکه از بین صدها کانال بخواهند سوژه مورد نظر را انتخاب کنند، میتوانند دسته بندی شده برمبنای علایق خود برنامهها یا محتوا را دریافت کنند.
· آی پی تیویها در ایران از چه سالی مطرح شدند؟
از سالهای 1376 - 1377 صدا سیما اراده کرد، تلویزیون تعاملی بوجود آورد، یعنی حدود بیست سال این اراده را داشته؛ ولی هر بار به شکلی مشکل ایجاد شده است. در یک دوره زیرساختهای بسیار خوبی فراهم شد و محتوای بسیار مناسبی هم فراهم کرد. به صورتی که با توجه به علایق مردم نسبت به محتواهای متعدد غیر آرشیوی؛ سازمان صدا و سیما تولیدات ماهوارهای را بکار گرفت و در عین حال نیز محتوای مخصوص نهادها و دستگاهها یا شرکتهای مختلف هم در این فضا قرار گرفت. اما به دلیل مشکلات و اختلافاتی که وجود داشت؛ این برنامه به نتیجه نرسید و در مقطعی هم سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسید که اصلا مسئولیتش در این حوزه نیست و کار را به بخش خصوصی واگذار کرد. طبیعی بود بخش خصوصی هم مشکلات خاص خودش را داشت و در نهایت هم موفق نشد.
· عدم هماهنگی که باعث مشکلات شده بود امروز هم دیده میشود؟
امروزه خوشبختانه دو سالی است که اراده بهتری ایجاد شده و رشد و توسعه آیپی تی ویها با قدرت و قوت درحال پیشروی است. به این دلیل که یک حالت ترکیبی یعنی کارگذارانی از بخش خصوصی با هدایت، نظارت و حمایت معاونت فضای مجازی توانستهاند زمینه رشد را فراهم کنند.
· ایران نسبت به کشورهای همطراز خود در این زمینه چه جایگاهی دارد؟
در ایران با کمال تاسف به دلایل مختلف آن همگرایی لازم ایجاد نشد و علیرغم اینکه صدا و سیما به عنوان متولی صدا و تصویر فراگیر در حوزه فرستندههای رادیویی و تلویزیونی به نسبت موفق عمل کرد؛ در فضای مجازی به دلایل متعددی نهادها و بخشهای مختلف به همگرایی نرسیدند که آی پی تی وی در ایران رشد کند. به همین دلیل از برخی کشورهای همطراز عقب هستیم.
· اگر از فضا و مشکلات آی پی تی ویها بگذریم موضوع محتوا یکی از مهمترین چالشهاست، نظر شما در این زمینه چیست؟
ببینید باید حقیقتی را بپذیریم که اساسا چالش محتوا در فضای مجازی مختص ایران نیست. همه دنیا در این بخش با دروغ، تقلب، ریا و صدها گرفتاری که مربوط به محتواست روبرو میشوند. مثلا اکنون آمریکا که خود آغازگر این مسئله و دروغ ساز است؛ گرفتار شده و به نقطهای رسیده که گفته میشود رئیس جمهور فعلی آمریکا را روسها با دخل و تصرفی که در فیسبوک و فضای مجازی داشتند؛ به پیروزی رساندند. بنابراین؛ ناهنجاری و نگرانی مربوط به محتوای این فضا، مختص ایران نیست بلکه همه درگیر هستند.
· برای مدیریت مشکل چه باید کرد؟
در مرحله اول باید تجمیع محتوا ایجاد کنیم. یعنی اینکه تولید کنندگان را آزاد بگذاریم و اجازه بدهیم ذهنشان خلاقانه تولید محتوا کرده و آن محتوای تولید شده را در اختیار مجموعهای قرار بدهند که بتواند با اعتبار سنجی، درجه بندی و ارزش گذاری مردم را در انتخاب محتوای سالم و قابل قبول کمک کند. این شیوه منطقی و قابل دفاعی است که باید درنظر داشته باشیم. البته توجه داشته باشیم منظور فیلترینگ نیست، همانطور که گفتم اعتبار سنجی، درجه بندی و ارزشگذاری هدف اصلی است.
· آیا صدا و سیما در این بخش برای خود جایگاهی متصور شده است؟
خوشبختانه سازمان و صدا و سیما برای کمک به کاربران، اپراتورها و کسانی که در فضای مجازی تصمیم به فعالیت گسترده دارند؛ چیزی به عنوان بازار محتوا ایجاد کرده. این بازار در واقع نرم افزار بسیار پرقدرتی است که همه تولید کنندگان صدا و تصویر میتوانند محتوای تولیدی خودشان را در آن قرار دهند تا کارشناسان، متخصصان، جامعه شناسان یا روانشناسان فعال در این فضا نسبت به محتوای تولید شده نظر بدهند پس از آن سازمان صدا و سیما محتوای تایید شده را درجه بندی و اعتبار سنجی خواهد کرد تا از گرفتاری و مشکلاتی که در تمام دنیا وجود دارد رها شویم.
علاوه براین بخش «آی پی تی وی» و «تلویزیون تعاملی» معاونت فضای مجازی برای تولید کنندگان محتوا، بازار بزرگی نیز ایجاد کرده که در آن به تولیدکنندگان مشورت میدهد که محصول مناسب تقاضای جامعه تولیدکنند و با توزیع هدفمند این محتوا را در اختیار مخاطبان قرار دهند.
· یکی از اختلاف نظرها حوزه فعالیت سازمان صدا و سیما در این فضاست، در این زمینه چه نظری دارید؟
سازمان صدا و سیما بنابر حکم مقام معظم رهبری به رئیس شورای عالی فضای مجازی یعنی رئیس جمهور، مسئولیت نظارت، مجوز دهی، تنظیمگری حوزه صدا و تصویر فراگیر با سازمان صدا و سیما است. بنابراین حضور در فضای مورد بحث جزو ماموریتهای سازمان صدا و سیما است و باید این دستور اجرا شود. در همین زمینه سازمان از مدتها پیش جلساتی را برگزار کرده تا تعریف روشن و واضحی از صدا و تصویر فراگیر استخراج کند و مشغول پیگیری این است که در شورای عالی فضای مجازی این تعریف به یک قانون تبدیل شود. پس وقتی قانون داشته باشیم براساس آن قانون، آییننامهها و استانداردها تنظیم خواهد شد کار کاملا شفاف ادامه خواهد یافت. نکته اینجاست که ساختار لازم بیش از یک سال است که ایجاد شده و سازمان تنظیم مقررات صدا و تصویر فراگیر تاسیس شد.
· ایران در دنیای نوین رسانهای بخصوص در بحث آی پی تی ویها عقبافتادگی قابل ملاحظهای دارد، برای برطرف شدن این مشکل چه باید کرد؟
برای جبران این عقب افتادگی خوشبختانه ارادهای در سازمان صدا و سیما شکل گرفته است. اما اصولا یک نگرش نوین و دیدگاه جدیدی باید در چند سطح به وجود آید تا سرعت پاسخگویی به نیاز مردم و رفع این عقبافتادگی که کم هم نیست؛ منطقی شده و نهایتا در جایگاه مناسب قرار گیریم.
· برسیم به موضوع اشتغال، شما برآوردی از تاثیرگذاری توسعه «آی پی تی ویها» در برطرف شدن چالش اشتغال ایران دارید؟
اجازه دهید اینگونه پاسخ بدهم که با استفاده از فضای مجازی و به خصوص «آی پی تی ویها»، کسب و کارهای بسیار متعددی ایجاد میشود. برآورد شده نزدیک به یک میلیون شغل بالقوه در این فضا وجود دارد که میتواند بالفعل شود. درحالی که چندی پیش معاون وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات اعلام کرد: «تنها حدود 200 هزار نفر در این حوزه فعال هستند». بنابراین مطمئنا ظرفیت چند برابری داریم. به همین دلیل هم بود که رئیس جمهور اعلام کرد: «دو میلیون فرصت شغلی در این زمینه وجود دارد که منظورشان آینده بود». حالا برای چنین مجموعهای که اینقدر ظرفیت دارد ولی در عین حال هم عقب است باید نگاه جدیدی برای استفاده از IPTV و VOD و OTT و مجموعه خدمات فضای مجازی ایجاد کنیم تا ظرفیتهای بالقوه به بالفعل تبدیل شوند.
· به ازای هر شغل ایجاد شده در این زمینه چقدر سرمایهگذاری لازم است؟
بطور کلی سرمایه مورد نیاز برای ایجاد یک فرصت شغلی در صنایعی مثل فولاد، پالایشگاه و پتروشیمی، تقریبا بین یک میلیارد تا ده میلیارد تومان است و در صنعت کشاورزی هم اگر بخواهیم سیستم مکانیزه با مصرف کم آب ایجاد کنیم برای هر فرصت شغلی 250 میلیون تومان پول لازم داریم. اما برای تولید کالای ایرانی در فضای مجازی به ازای هر فرصت شغلی زیر صد میلیون تومان نیاز داریم که اعم از زیرساخت، فنی، تجهیزات تولید و مکان است.
· شما به ایجاد نگاه جدید تاکید کردید منظورتان نگاه جدید در کدام بخش است؟
در کلان جامعه؛ ولی ابتدا باید از سطوح بالای مدیریتی تغییرات را تجربه کنیم. به عنوان مثال در سطح شورای عالی فضای مجازی به عنوان نهاد حاکمیتی واقعا باید نگرشی جدید به وجود آید تا اهمیت این موضوع در حوزه دولت، قوه قضاییه، قوه مقننه جا بیافتد. اگر در تدوین قوانین و اساسنامهها و آییننامهها سرعت عمل نداشته باشیم با توجه به توسعه و رشد سریع در این بخش بازهم مشکل خواهیم داشت.
· تغییر نگرش در بخش خصوصی و عمومی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولا آنهایی که منابع و امکانات دارند منظورم شرکتهای خصوصی، خصوصا آن گروه که تمایل دارند سود مناسبی را از سرمایهگذاری خود تجربه کنند. باید بپذیرند شتابدهندهها و استارتآپهای این حوزه در دنیا خیلی موفقتر از حوزههای دیگر فناوری عمل خواهند کرد. به عنوان مثال اگر کسی به صورت سنتی در حوزه فناوریهای مربوط به دارو، کشاورزی، شیمی سرمایهگذاری میکند، لازم است توجه داشته باشد با سرمایهگذاری در این حوزه یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات حدود سه برابر بیشتر منافع اقتصادی خواهد داشت.
· آیا مخاطبان یا همان کاربران نیز باید تغییر نگرش را تجربه کنند؟
قطعا؛ یکی از بخشهای مهم در این معادله مخاطبان یا همان کاربران هستند. این گروه باید دریابند عمر رسانههای سنتی روبه پایان است ولی این دلیلی نیست که کاربران شروع به وقتگذرانی در شبکههای اجتماعی کنند. به صورتی که زمان زیادی را در این فضا سپری کنند و بیآنکه دستاوردی داشته باشند؛ تنها اختلاف، تنش روحی را به به دست آورند. پس لازم است به جای این شبکههای اجتماعی، جایگزینی داشته باشیم تا به دور از هرگونه مشکلات؛ کسب ثروت کنیم. حالا این ثروت یا مادی یا معنوی است. اصولا منطقی است که اگر فردی یک دقیقه وقت خود را در شبکههای اجتماعی، سایت، وبلاگ یا موتور جستجو یا هر نوع فضای مجازی مثل بازی صرف میکند و نتواند به ثروتی (مادی یا معنوی) یک دقیقهای دست پیدا کند؛ باید فضای مجازی را کنار بگذارد. درحالی که اگر یک کاربر ظرفیت استفاده از فضای مجازی را داشته باشد میتواند به ازای هر دقیقه ورود و زیست در این فضا منفعتی برای خود ایجاد کند. خوب اینجاست که میبینیم سطح سوم تغییر یعنی کاربران خیلی مهم است. خانوادهها و کاربران ایرانی باید تغییر نگرش اساسی پیدا کنند تا عقب افتادگی کشور در این زمینه سریعتر جبران شود. مثلا بگوییم هرزمان تصمیمگرفتم در فضای مجازی گشت و گذار کنم؛ باید این وقتگذرانی در رسانهای باشد که برای من تولید ثروت (معنوی یا مادی) کند.
· شما در بخشی از سخنان خود به عقب افتادگی ایران اشاره کردید درعین حال که پتانسیلهایی هم وجود دارد؛ پتانسیلهای ایران در این زمینه چیست؟
ببینید اصولا بهترین امکانات و تکنولوژی را داریم که باید از آن استفاده کنیم، اما درباره پتانسیلهای دیگر اجازه دهید به نکتهای اشاره کنم؛ امروز براساس آمار منتشر شده از سوی وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات حدود 60 میلیون تلفن هوشمند فعال در اختیار مردم ایران است. یعنی 60 میلیون ابزار تولید ثروت – محتوا - برای زیستن در فضای مجازی داریم. قطعا محصولات ارایه شده از این ابزار مشتریان زیاد و بدون مرز دارد که امتیاز است. البته فراموش نکنید این تعداد ابزار فقط مربوط به گوشی تلفن همراه هوشمند است؛ درحالی که حدود 5 میلیون خانوار ایرانی دارای تلویزیون هوشمند هستند. یعنی بهترین امکان کسب و کار را علاوه بر تلفن همراه در اختیار دارند.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید که این تعداد ابزار تولید نهایتا چه امتیازی برای کلان موضوع است؟
کاملا واضح است. این کاربران تولید میکنند، عرضه میکنند و مصرف میکنند و در نهایت این چرخه ادامه دارد که منجر به جهش اقتصاد و تولید ثروت میشود. این درحالی است که حدود 45 درصد جمعیت ایران دارای اینترنت پرسرعت هستند. یعنی امکان تبادل اطلاعات و آپلود کردن را با سرعت مناسب در اختیار دارند. اینجاست که یا محتوایی را مصرف میکنند یا اینکه خودشان تولید کننده هستند و ارزش افزودهای را دست به دست میکنند.
· برسیم به موضوع شعار سال، به نظر شما چه ارتباطی میان صدا و تصویر فراگیر و حمایت از کالای ایرانی وجود دارد؟
اجازه دهید کمی مفصل توضیح دهم، ایران یک سرزمینی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم همواره در معرض تهدیدهایی قرار دارد؛ یکی از آنها تهدید طبیعی مثل خشکسازی است. نوع دوم تهدیدهای نظامی و امنیتی است. اما سومین تهدید که نیازمند تامل بیشتر است؛ تهدیدهای اجتماعی است. به این ترتیب که جنگ روانی، جنگ نرم و جنگ شناختی علیه ایران شکل گرفته است. خوب حالا کشوری که از هر سه منظر درگیر شده و اجبارا مشکلات متعدد دیگری را هم تجربه میکند؛ باید از این ابزار بزرگ یعنی فضای مجازی استفاده بهینه داشته باشد و در صدر آن «آی پی تی وی» و «او تی تی» ها قرار دارند.
بنابراین با در نظر گرفتن اینکه انتخاب شعار سال از سوی مقام معظم رهبری بر مبنای الگوی اقتصاد مقاومتی یعنی حمایت از کالای ایرانی بوده و ذیل آن نیز الگوی توسعه اقتصادی کشور است و کلان کار مبتنی بر یک دکترین مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری یعنی؛ دهه پیشرفت و عدالت است. پس دکترین پیشرفت و عدالت است، الگوی پیشرفت اقتصاد مقاومتی است و سال ما هم سال حمایت از کالای ایرانی؛ این موارد همه درحالی مطرح شده که فضای مجازی بزرگترین کارکرد را هم در حوزه تولید و هم در حوزه فرهنگسازی و هم در حوزه ایجاد انگیز میتواند برای این شعار داشته باشد.