گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.
گفتوگوی اختصاصی پیشران توسعه با مدیر رسانهای تی وی پلاس
مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی/ اطلاعاتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد که تاکنون دردسترس نبوده/ فصل تازهای در رقابت رسانهای در حوزه صوت و تصویر ایجاد شده است/ فرصت قد کشیدن در این عرصه داریم
عماد عزتی
گسترش زیرساختهای ارتباطی در قرن حاضر عاملی بوده برای شکلگیری فعالیتهای رسانهای با سبکی نوین؛ به صورتی که امروزه رسانهها با شیوه فعالیتهای سنتی یعنی ارتباطی تک بعدی با مخاطبان، تقریبا از صحنه فعالیت خارج شده و شاهد شکلگیری رسانههای چند بعدی هستیم.
این تحولات اگرچه رسانههای مکتوب را در نگاه اول تحت تاثیر بیشتری قرار داد؛ اما رسانههای تصویری نیز دستخوش تغییراتی شگرف شدند تاجایی که دور از واقعیت نیست اگر بگوییم، مفهوم تلویزیون (رسانهای تصویری) به معنای سنتی، متفاوت شده است.
از این رو پیشران توسعه گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا حسینیان، مدیر رسانهای تی وی پلاس که در ادامه میخوانیم تا از واقعیت رسانههای تصویری نوین برایمان بگوید.
· به نظر شما تفاوت رسانهها در شرایط فعلی با یک دهه قبل چیست؟
در شرایط فعلی دنیای رسانه دستخوش تغییراتی شده که براساس این تغییرات لازم است نگاهمان را به این ابزار اطلاعرسانی بخصوص در حوزه تصویر و صوت کاملا تغییر دهیم. به عقیده من مهمترین نکتهای که میطلبد درباره آن خوب توجه داشته باشیم، تغییر جایگاه مخاطبان در کلان رسانههاست. به این ترتیب که مخاطبان امروز کاربر نامیده میشوند، چون خودشان در فرآیند تولید محتوا تاثیرگذار شدهاند. به همین دلیل رسانهها نیز باید کارکردهای متفاوتی نسبت به قبل برای فعالیت چند بعدی داشته باشند نه اینکه مثل گذشته همان تک بعدی بودن را ادامه دهند. چون در نهایت محکوم به شکست خواهند بود.
· به رسانههای تصویری و صوتی اشاره کردید، آی پیتی ویها یا رسانههای نوین تصویری دیگر در شرایط امروز اصولا چه اهمیتی دارند؟
در نگاه اول فراتر از بحث آیپیتیوی چند نکته وجود دارد که باید درباره آنها مواردی را مدنظر داشته باشیم. نکته این است که اصولا چه ضرورتی وجود دارد در این مقطع زمانی اینقدر از توسعه رسانههای تصویری در بخش خصوصی حمایت شود؟ یا برای تولید محتوای آن سیاستگذاری کنیم؟ به خاطر داریم که اصولا در این بخش دارای سه حوزه فعالیتی هستیم یعنی «آی پیتی ویها»، «وی او دیها» و «وی جی سیها» که هرکدام از این موارد دارای کارکردهای متفاوت با تعاریف خاص خود هستند.
· سه حوزه یاد شده چه تاثیری در دنیای رسانهای داشتهاند؟
اجازه دهید در جملهای کوتاه پاسخ سئوال شما را بدهم. اکنون با انقلاب رسانهای مواجه شدهایم که سه حوزه یاد شده بیشترین تاثیر از این انقلاب را تجربه میکنند. بطور کلی اعتقاد دارم گسترش بستر دنیای مجازی، باعث شده تا فعالیتهای حوزه نشر صوت و تصویر در این فضای صفر و یکی بسیار فراگیرتر از قبل اتفاق افتاده باشد. به صورتی که در کوتاهترین زمان موج گسترده و عظیمی از اطلاعات تولید و در اختیار کاربران قرار میگیرد. این اتفاقی است که میتواند نکات مثبت و منفی بسیار زیادی داشته باشد اگر به آنها بیتفاوت باشیم.
· به این ترتیب شما تاکیددارید جریان سازی یا جهتدهی اطلاعات برای رسانهها سادهتر شده است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره کردم، در این فضای نوین رسانهها میتوانند با حرکتی سنجیده و ساماندهی فضای محتوایی خود گروه گستردهای از مخاطبان یا همان کاربران فعلی را تحت تاثیر قرار داده و اطلاعاتی را که میخواهند در اختیار بخش گستردهای از آنها در کوتاهترین زمان ممکن قرار دهند. پس پاسخ سئوال شما مثبت است. اکنون جریانسازی و جهتدهی با استفاده از امکانات موجود ساده شده است.
· این مهم به نظر شما تاکیدی بر مدیریت محتوا در شرایط فعلی نیست؟
دقیقا، حوزه محتوای مجازی که بسیار گسترده چه در قالب صوت و چه در قالب تصویر رشد یافته اکنون غیرقابل انکارترین بخش از فضای مجازی و رسانههای نوین است که باید آن را ساماندهی کنیم و برای آن برنامهریزی داشته باشیم. به همین دلیل، بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری متولی ساماندهی این حوزه سازمان صدا و سیما معرفی شده است که طی یکی دو ماه اخیر هم فعالیتهایی صورت گرفته و به تعدادی از متقاضیان فعالیت در این فضا مجوزهایی نیز ارایه شده است.
· به نظر شما چرا بخش خصوصی به این حوزه علاقه نشان داده است؟
پاسخ کاملا مشخص است. فرصتهای گسترده اقتصادی که میتواند در این زمینه وجود داشته باشد در کنار فضای نوین و بکر؛ شرایطی را در این نوع فعالیت به وجود آورد که بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای ورود به عرصه رسانههای نوین تصویری و صوتی داشته باشد. به همین دلیل بخش خصوصی در حوزههای سه گانه قبلی که به آنها اشاره کردیم یعنی «ای پی تی وی»، « وی او دی» و «یوی تی سی» بسیار پویا وارد عمل شده است.
· آیا مخاطبان نیز از این انگیزه منافعی خواهند داشت؟
بله، بقای اقتصادی سرمایهگذاران خصوصی در این بخش از رسانههای نوین وابستگی صد در صدی به میزان رضایتمندی مخاطبان (مشترکان) و تعداد آنها دارد. به همین دلیل بخش خصوصی همواره تلاش میکند این دو نکته را رعایت کند که یک معادله برد برد برای هر دو طرف معادله یعنی سرمایهگذاران و مخاطبان خواهد بود.
· معادلهای که شما به آن اشاره کردید به بهبود و ارتقاء کیفیت محتوا نیز منجر خواهد شد؟
قطعا؛ رسانههای نوین در بخشهای یاد شده میدانند، جذب مخاطبان و وادار کردن آنها به پرداخت هزینه برای دیدن برنامههای ساخته شده کلید موفقیت است، پس همواره تولید کنندگان و صاحبان رسانههای نوین در تلاش هستند محتوایی با کیفیت و متناسب تر با سلیقه مخاطبان خود تولید کنند. اینجاست که سطح برنامههای تولیدی ارتقاء خواهد داشت.
· در این شرایط جایگاه رسانههای سنتی و رسمی موجود چه خواهد شد؟
خوب به نکته خوبی اشاره کردید. تحول در دنیای رسانههای صوتی و تصویری قطعا میتواند اثراتی بر رسانههای سنتی و موجود داشته باشد. من امیدوارم بزودی علاوه بر آن چیزی که مردم به عنوان کانالهای رسمی در رسانه ملی میبینند، بتوانند از تماشای چند کانال جدید دیگر هم لذت ببرند. کانالهای جدیدی که تا به حال تجربهاش نبوده و قرار است از طریق اینترنت یا امواج با استفاده از ستاپ باکسهای خاصی در اختیار مخاطبان قرار گیرد. مثلا سریالهای جدید، لیگهای فوتبال، کارتونها و انیمیشنهای جدید، برنامههای متنوع و شاد جزو تولیدات این کانالها خواهد شد و از آنجا که آنها باید بجگند تا بتوانند مخاطب را پای گیرندههای خود نگهدارند قطعا میتوانیم بگوییم این فصل تازهای از رقابت سالم خواهد بود که به طور کلی میتواند عامل ارتقاع کیفیت برنامههای تلویزیونی بومی باشد.
· درآمد این شبکهها از کجاست و سرمایهگذاران چطور منافع مالی مورد نظرشان را تامین میکنند؟
من تجارب رسانهداری متعددی دارم که از رسانه مکتوب شروع شده و اکنون هم در رسانه مجازی ادامه دارد. به همین دلیل کاملا ساده و شفاف به شما میگویم که رسانه باید به اصطلاح پاخور داشته باشد تا بتواند درآمدی برای خود متصور باشد. پس مدیر یک رسانه باید تلاش کنند با افزایش میزان مخاطب در واقع پاخور رسانه مورد نظرش را بالاببرد تا در نهایت اراده دهندگان کالا و خدمات مجاب شوند اگر در کمپین تبلیغاتی آن رسانه حضور داشته باشند که در قالب آن مبالغی هم باید هزینه شود. اما این شیوه درآمد کاملا سنتی در رسانههاست چون امروز شیوههای نوینی هم از درآمد برای رسانهها به وجود آمده است. اینجا دیگه خبری از آگهی نیست بلکه خود محتوا برای صاحبان رسانههای نوین منبع درآمد شده است.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
در این مدل صاحبان رسانه یک محتوای مناسب و با کیفیت تولید میکنند و آن را یا به صورت کلی به رسانهای دیگر میفروشند یا اینکه در سطح گستردهای مستقیم در اختیار مخاطبان خود قرار میدادند. مثلا فرض کنید ممکن است تعدادی از افراد علاقهمند باشند لیگهای برتر و یا مسابقات فرمول یک دنیا را ببینند. حال یک آیپیتیوی یا یک شبکه زیرساختی این مسابقات را خریداری کرده و آن را به زبان بومی منطقه مورد نظر یا حتی چند زبان ترجمه میکند تا مخاطبان در بازارهای مختلف هدف بتوانند از آن استفاده کنند. اینجاست که مخاطبان برای دیدن این تصاویر باید هزینه کنند که معمولا در قالب خریدهای اینترنتی به صورت بستههای سه و شش ماهه است.
· بازگردیم به فضای اصلی کار این رسانهها، بطور کلی این فضا چطور ساماندهی خواهد شد؟
بطور کلی، سازمان صوت و تصویر فراگیر مسئولیت بررسی و مدیریت را برعهده دارد و براساس شنیدههایی که من درباره نتایج جلسات منظیم این سازمان دارم قرار بر این شده تمام کسانی که از رسانه ملی مجوز دریافت میکنند، فردی را تحت عنوان مدیر رسانه داشته باشند. این مدیر برای اینکه بتواند یک رسانه موفق و جذاب را در چارچوب قوانین موجود اداره کند؛ جهت آموزش به دانشگاه معرفی خواهد شد. این درحالی است که رسانه مورد نظر باید فردی را به عنوان بازبین معرفی کند تا پس از گذراندن دورههایی مشخص برای انتشار تصاویر یا صوت موردنظرش با سازمان در محدودهای به تفاهم برسد و نهایتا تصویر یا صوت مورد نظر را منتشر کند، پس چیزی روی آنتن میرود که حتما از استاندارد برخوردار باشد. اما تاکید موکد هم بر این است که این استاندارد میتواند برای جذب مخاطب، استانداردهای جدیدی باشد.
· منظور شما از استانداردهای جدید چیست؟
من اعتقاد دارم استانداردهای فعلی تلویزیون، بسیار استانداردهای قابل احترامی هستند، اما در فضای آیپیتیویها یا در بخش خصوصی خود تلویزیون این مهم کاملا مشهود است که استانداردهای جدیدی البته در چارچوبهای نظام تعریف بشود که ضمن رعایت شئونات، اصول جذابیتها را هم داشته باشد. این اصول جذابیت کمک میکند مخاطب پای آیپیتیوی بشیند و حیات آیپیتیوی یا ویاودی و یا یوجیسی ادامه پیدا بکند.
· رونق توسعه این رسانهها آیا تاثیری در ایجاد اشتغال دارد یا خیر؟
در این شرایط جوانانی که به خود این قدرت و جرأت را میدهند محتوایی صوتی یا تصویری از محتوای بومی و ملی یا ایرانی تولید کنند، به نظرم مقدسترین کار حمایت از این روند است. اما اشتغال به این ترتیب است که همه میدانیم با گسترش تکنولوژی، میلیونها دوربین باکیفیت تلفنهای هوشمند در اختیار جوانان است. این جوانان میتوانند بااستفاده از این امکانات تجربه برنامهسازی و تولید محتوا داشته باشند و آیپیتیها میتوانند اینها تولیدات آماتور را خریداری و بستهبندی کرده و مدلسازی کنند. حالا شما ببینید با چه گسترهای میتوانیم اشتغالزایی در حساسترین حوزه داشته باشیم. اجازه دهید مثالی بزنم من فکر میکنم همین امروز اگر فراخوان داده شود، جوانان سیستان و بلوچستان تولید محتوا کنند و بهترین محتوا خریداری خواهد شد، آنها میتوانند هزاران دقیقه محتوایی از این استان ارائه دهند که حتی یک نفر از هموطنان ما نه دیده یا نه شنیده اند. محتوایی که ارزش اقتصادی خواهد داشت پس این روش میتواند هم برای جوانان ایجاد درآمدزایی شود و هم برای مخاطب ایجادجذابیت گردد.
· به این ترتیب شما ارتباطی با شعار سال و توسعه رسانههای تصویری و صوتی ایجاد میکنید؟
خوب اجازه دهید در این زمینه کمی توضیح بیشتری بدهم. بعضا مطرح شد باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و صنایع جایگزینی برای تامین نیازهای اقتصادی کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم سرمایهگذاری بر رسانههای نوین مثل « آی پی تی وی» و ... میتوانند امتیازی برای اقتصاد کشور باشد. این درحالی است که امسال هم سال حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی نامگذاری شده است. پس فکر میکنم مقدسترین مدل حمایت از تولید ملی؛ حمایت از تولید ملی در حوزه محتوای صوت و تصویر است.
· در مقایسه با کشورهای منطقه در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهم مقایسه کنم با هر کشور دیگری، واقعیت این است که مدل رسانهداری ما به گونهای بوده که مردم انبوهی از تصاویر را تا به حال ندیدند، به این دلیل که تعامل نبوده و ارتباط یکطرفه بوده است. میتوانم بگویم فرصت جذب مخاطب در این مقطع زمانی، بالاتر از هر زمان دیگر و بالاتر از هر کشور دیگری است، چون مردم ما مدلهای زیادی از تصاویر را تا به حال ندیدهاند. من شعارم این است که باید سراغ محتوایی برویم که مردم ندیده باشند. یک مثال ساده برای شما بزنم؛ ما تولید محتوایی از تولید گز داشتیم که بسیار جالب بود. مردم بعد از آن با ما تماسهای زیادی گرفتند و گفتند آیا امکان دارد محتوایی تولید کنید که ما تولید چپیس یا پفک را ببینیم؟ خط پر شدن نوشابه را بینیم؟ بطور کلی ممکن است این سوژهها چیزهای به ظاهر ساده باشند، اما مردم واقعا ندیدهاند. حالا دوباره باز میگردم به سئوال شما و از همین منظر به آن پاسخ میدهم، بطور کلی ما فرصت قد کشیدن بسیار زیادی داریم.
· فکر میکنید بیشترین فرصتها در کدام بخشها وجوددارد؟
زندگی ستارهها تا لایفاستار، حوزه سلامت، حوزه آشپزی، بخش ورزش و موضوعات اجتماعی و کانالهای مذهبی است. اجازه دهید مثالی در تی وی پلاس برای شما بزنم گفتوگوهای بسیار خوبی در حوزههای مذهبی داشتیم که آنها هم دیده نشدهاند و مردم هم بسیار جذب این برنامهها شدند و بازتاب خوبی داشتند.