دستیابی به خدمات درمانی و سلامت مناسب در آمریکا یکی از مهمترین خواستههای خانوادهها و کارمندان این کشور است درحالی که براساس گزارشهای اخیر این مهم از سوی دو عامل مورد تهدید قرار گرفته است.
والاستریت ژورنال در دسامبر گذشته طی مقالهای ضمن بررسی هزینههای درمانی در ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که غیر از گرانی مشکل دیگری سلامت و بهداشت جامعه آمریکایی را تهدید میکند.
این نشریه با بررسی تغییرات قیمتی دریافت خدمات درمانی از سال 2007 میلادی تا پایان سال گذشته برآورد کرده است هزینههای خدمات درمانی در این کشور طی یک دهه تقریبا 25 درصد افزایش به خود دیده است و تنها در سال گذشته یکباره جهش 10 درصدی را تجرب کرده است.
محققان در این زمینه میگویند نکته قابل توجه اینجاست که دقیقا طی همین دوره با توجه سیاستهای اقتصادی هزینههای پوشاک، خوراک و مسکن سیر نزولی داشته و به نوعی زندگی بهتری را برای آمریکاییها به ارمغان آورده است.
پژوهشگران درباره دلایل افزایش نرخ هزینههای خدمات درمانی دلایل اصلی این افزایش را اینگونه دریافتند که فسادی سیستماتیک در نظام بهداشتی آمریکا درحال شکل گرفتن بوده و همین روند باعث گرانی نرخ ارایه خدمات به مشتریان است.
اولین نکتهای که این افراد دریافتند مربوط به نرخ بالای اشتباهات تشخیص پزشکان در بخش عمومی و دولتی خدمات درمانی آمریکاست به صورتی که تقریبا 30 تا 40 درصد تشخیص اشتباه در این بخش از نظام سلامت آمریکا طی دوسال گذشته به ثبت رسیده که باعث بیاعتمادی خانوادهها به سیستم ملی خدمات درمانی این کشور شده و افزایش تقاضای استفاده از بخش خصوصی را ایجاد کرده است.
اما نکته دیگری که توجه پژوهشگران را جلب کرده درباره لابی قدرتمند و قابل توجهی میان صنایع دارویی و سیستم بهداشتی این کشور است که در بخش استفاده از داروهای نوین و صنعت بیمه تامین اجتماعی آمریکا دخالتی کاملا آشکار داشته و همین عاملی در افزایش هزینههای درمانی برای بیماران و متقاضیان است.
به گفته برخی از محققان گزارش والاستریت ژورنال ارایه «استانداردهای طلایی» به بهانه خدمات بهتر باعث شده تا تقریبا نرخ خدمات درمانی در ایالات متحده دوبرابر گرانتر از دیگر کشورهای هم ردیف خود باشد، این درحالی است که پورسانتهای کلان بین مشاورین بیمهای و مشاورین سلامت در این روند بیتاثیر نبوده است.
برخی از متخصصان بهداشت آمریکایی با اشاره به عدم شفافیت نظام سلامت این کشور معتقدند اگر دولت برای این منظور راهکارهای مناسبی نداشته باشد به نوعی نه تنها سیستم بهداشت و خدمات درمانی خود را فلج میکند بلکه هزینههای بیشتری به جامعه تحمیل میشود، چون بیماران و از کارافتادگان بسیاری به لیست دریافت کنندگان کمکهزینه دولتی افزوده میشوند.
به اعتقاد این متخصصان هر آمریکایی که درگیر مسایل بهداشت و درمان خود باشد نمیتواند کالایی و دستاورد مناسبی برای اقتصاد این کشور ایجاد کند و به قول معروف به جای اینکه برای اقتصاد ارزش افزوده ایجاد کند تنها به مصرفکنندهای تبدیل خواهد شد که دولت باید هزینههای وی را از مالیات دریافت دیگران پرداخت کند.
براساس آمارهای منتشر شده از سوی مقامات ایالاتمتحده آمریکا طی یک دهه گذشته حجم قابل توجهی از آمریکاییها برای دستیابی به خدمات درمانی ارزان و با کیفیت راهی کشورهای خارجی شده و حجم بالایی از دلار را دودستی به اقتصاد آن کشورها تقدیم میکنند.
در این زمینه اگرچه مسئولان آمریکا برای جلوگیری از این روند و معکوس کردنش در راستای بهبود درآمدهای اقتصاد گردشگری سلامت خود برنامهریزی کردهاند اما «هریس رُزِن» ابتکار عملی انجام داده که میتواند از سوی دولتیها نیز مورد توجه قرار گیرد.
رزن بنیانگذار هتلهای زنجیرهای «رُزِن» در فلوریدا که سابقه فعالیت در صنعت گردشگری عمومی بخصوص مراکز اقامتی را در کارنامهاش داشته با درنظر گرفتن این گزارشات دولتی و همچنین توجه بازار گسترده گردشگری سلامت دهکده جهانی تصمیمگرفت سهم خود در این بخش از گردشگری را توسعه دهد.
وی در اوایل سال 2015 میلادی مرکز درمانی «رُزِن کِیر» را راهاندازی کرد و از آن روز تا کنون توانسته دستاوردهای مناسبی را برای خود به ثبت برساند که یکی از آنها استفاده از سیاستهای بهرهورانه در شیوه و مراکز درمانی است و تنها سال گذشته میلادی این مرکز گردشگری سلامت توانسته 340 میلیون دلار صرفهجویی داشته باشد.
این دستاورد قابل توجه مرکز درمانی «رزن» باعث شده تا توجه رسانهها و کارشناسان دولتی نیز به این مرکز درمانی جلب شده و تاکید داشته باشند که اگر دولت و سایر مراکز درمانی از مدل «رزن» استفاده کنند سالانه رقمی معادل 935 میلیارد دلار صرفهجویی اقتصادی تنها در بخش گردشگری سلامت ایجاد خواهد شد، چون افراد کمتری از مرزهای آمریکا برای دستیابی به خدمات درمانی خارج میشوند.
این درحالی است که مسئولان وزارت بهداشت ایالات متحده آمریکا براین باورند استفاده از شیوه «رزن» میتواند هزینههای دریافت خدمات سلامتی مسافران خارجی را بسیار کاهش دهد و در ادامه ایالات متحده آمریکا در میان رقبای سنتی خود مثل برزیل، ترکیه و مالزی میتواند سهم بالاتری از درآمدهای گردشگری سلامت بین المللی در اختیار داشته باشد.
هریس رزن درباره دلایل سرمایهگذاری در صنعت گردشگری سلامتی خود میگوید: سال 2015 میلادی مشغول مطالعه نشریه والاستریت ژورنال بودم که مطلبی درباره هزینه آمریکاییها در بخش بهداشت و درمان توجهم را جلب کرد.
رزن در این زمینه میافزاید: در آن مطلب نوشته شده بود 5/17 درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا یعنی رقمی معادل3/4 تریلیون دلار هرسال در این بخش هزینه میشود که تقریبا از سال 2009 میلادی تا آن تاریخ دوبرابر شده بود. به همین جهت کمی بیشتر تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که سرمایهگذاری در بخش سلامت آمریکا میتواند درآمدهای بهتری برای من داشته باشد.
مالک برند «رزن کیر» در ادامه میگوید: همین نکته باعث شد تا این مرکز گردشگری درمانی را افتتاح کنم و با استفاده از افزایش بهرهوری در واقع نرخ ارایه خدمات را متعادلتر کرده و مشتریان بیشتری را در مرکز بپذیرم.
هریس رزن درباره ارتباط افزایش هزینههای درمانی و سفر آمریکاییها به خارج از کشور برای دستیابی به خدمات پزشکی می گوید: آمارهایی که منتشر شده است بیانگر این نکته است که سال گذشته میلادی تقریبا 900 هزار آمریکایی به دلیل افزایش بیرویه نرخ خدمات بهداشتی بار سفر بسته و به کشورهایی همچون مکزیک، برزیل، هندوستان و ترکیه سفر کردهاند.
وی تاکید میکند: افزایش سالانه هزینههای سلامت، بهداشت و درمان در آمریکا در واقع امتیازی است که من و شرکتهای مشابه این مرکز میتوانند از آنها استفاده کنند به عنوان مثال سال 2017 میلادی تقریبا 25 درصد و سال گذشته نیز 15 درصد به هزینههای سلامت و بهداشت و درمان خانوادهها افزوده شده است، درحالی که بهرهوری بالا در این مراکز به نوعی هزینهها را برای مجموعههای رزن کیر ثابت نگهداشته است.
ابتکار هریس چیست؟
هریس رزن که از اوایل دهه 90 میلادی به عنوان یک هتلدار شناخته میشد اواسط سال 2015 میلادی یکباره هتلداری را به بخش گردشگری سلامت اضافه کرد و به نوعی مراکز اقامتی و درمانی «رزن کیر» را افتتاح کرد. اما به راستی ابتکار عمل این کارآفرین آمریکایی چه بود که توانست در بازار آشفته سلامت آمریکا سودآوری مناسبی داشته باشد؟
وی میگوید: طرح من براساس یک خانه پزشک بنا شده است که مبتنی بر بیماران است و در این خانهها 5 اصل اساسی برای بهبود و کاهش هزینهها درنظر گرفته میشود و این 5 اصل عبارتند از: دسترسی، کیفیت، خدمات با هزینه مناسب و نوآوری.
این کارآفرین اگرچه همچنان در بخش هتلداری فعالیت قابل توجهی دارد اما برای کاهش هزینههای درمانی پرسنل خود یکی از ساختمانهای شرکت را که تقریبا 4 هزار متر مربع زیربنا دارد را به مرکز درمانی «رزنکیر» تبدیل کرد، تا درکنار ارایه خدمات رایگان به پرسنل خود خدمات پزشکی مشخصی را با قیمتها مناسب در اختیار دیگران قرار دهد.
در این مرکز که 4 پزشک تمام وقت، یک پزشک نیمه وقت، سه پرستار و دو دستیار درکنار کارکنان پشتیبانی هر روز چیزی بین 160 تا 180 بیمار را ویزیت میکنند و به آنها خدمات مورد نیازشان را ارایه میکنند و نکته قابل توجه این است که رزن برای روزهای خاصی از هفته سیستم حمل و نقل رایگان جهت جابجایی بیماران درنظر گرفته است.
این کارآفرین برای فرانشیز بیمهای کارکنان هنگام استفاده از این مرکز 30 دلار برای نسخه و هیچ هزینهای برای داروها دریافت نمیکند درحالی که ویزیتهای عادی هم بدون هزینه صورت خواهد گرفت و اگر فردی به صورت عادی به مرکز مراجعه کند تنها 50 دلار هزینه خواهد داشت و در مقایسه به سیستم عمومی خدمات که 100 دلار میپردازد بسیار پایینتر است.
نوآوری دیگری که رزن برای مراکز درمانی خود درنظر گرفته است مربوط به بیمههای مختلف جهت استفاده از این مراکز است به این ترتیب که مثلا برای پوشش خدمات دندانپزشکی کارمندان شرکتهای رزن تنها هفتهای 16 تا 17 دلار باید بپردازند و مراجعین آزاد چیزی نزدیک به 53 دلار که این رقم بسیار ناچیز است.
اما واقعا این امتیازات چقدر از هزینههای خدمات درمانی کاهش میدهد؟ این سئوالی است که کارشناسان برآورد کردهاند نرخ خدمات مراکز رزن کیر تقریبا 40 درصد پایینتر از نرخ خدمات درمانی عمومی در آمریکاست. به این ترتیب که سال گذشته برآورد شده است هزینه سرانه هر بیمار در مراکز یاد شده 5500 دلار درحالی که طی همین دوره نرخ دریافت خدمات درمانی ملی آمریکا بیش از 11 هزار دلار برآورد شده است.
به این ترتیب نواوری هریس رزن با ایجاد مراکز درمانی رزن کیر برای 5700 پرسنل خود نکتهای است که تمامی شرکتهای آمریکایی میتوانند برای آن برنامهریزی کرده و علاوه بر کاهش هزینههای درمانی کارمندان خود به سایر متقاضیان نیز خدمات مورد نظرشان را ارایه کنند که در کاهش سفرهای خارجی آمریکاییها جهت دستیابی به خدمات پزشکی مناسب بسیار تاثیرگذار است.
منبع: IMTJ
ترجمه: شیدا رمزی
سیاستهای خدمات اجتماعی و نظام رفاهی همواره در ایالات متحده محلی از درگیریهای نمایندگان دو حزب اصلی آمریکا یعنی دمکراتها و جمهوریخواهان بوده است. اما این دو حزب مخالف در نهایت برسر یک نکته یعنی رفاه کار نمیکند توافق دارند و همیشه در تلاش هستند راهی متفاوت برای حمایت از نیازمندان بیابند.
بطور کلی دمکراتها نگران هستند کمبود امنیت اجتماعی کمکم باعث فقیرتر شدن خانوادههای آمریکایی بشود و جمهوری خواهان در نقطه مقابل تاکید دارند مزایای رفاهی وابستگی ایجاد میکند و در مجموع مشکلات را بیشتر خواهد کرد.
این درحالی است که برنامههای کمکهای نقدی ایالات متحده برای خانوادههای نیازمند که از سال 1996 میلادی مطرح شده است تنها 68 درصد از خانوادهها را تحت پوشش قرار داد ولی رفته رفته حجم کمکهای نقدی دولت نه تنها خانوادههای بیشتری را تحت پوشش قرار نداد بلکه هم اکنون فقط 23 درصد از نیازمندان از این خدمات بهرهمند هستند.
دربررسی دلایل کاهش پوشش خدمات رفاهی برای آمریکایی به این نتیجه رسیدیم که اصولا سختتر شدن شرایط تحت پوشش قرار گرفتن و افزایش فقر عمیق در این کشور باعث شده تا تعداد کمتری از خانوادههای آمریکا بتوانند از خدمات رفاهی استفاده کنند. به عنوان مثال اکنون 46/1 میلیون خانواد آمریکایی شامل 8/2 میلیون کودک با کمتر از 2 دلار در روز زندگی میکنند.
دکتر لیا همیلتون؛ متخصص رفاه اجتماعی در این زمینه معتقد است مشکل ایجاد شده در ایالات متحده آمریکا به این دلیل است که اصولا قانون حمایتهای تامین اجتماعی در این کشور برای تشویق استقلال افراد طراحی شده و هرسال شرایط تحت پوشش قرار گرفتن افراد سختتر از گذشته میشود. به این معنی که اگرچه مجلس سنا و نمایندگان همواره سخت در تلاش هستند که خدمات اجتماعی آمریکاییها را در بالاترین سطح قرار دهند اما شرایطی همزمان ایجاد میشود که این قانونگذاریها را بیاثر میکند.
همیلتون تاکید کرد: این عملکرد باعث بروز چالشی به نام «اثر صخرهای» میشود به این معنی که دقیقا همزمان با افزایش برخی خدمات یکبار خدمات دیگری از فهرست مورد نظر حذف میشود. به عنوان مثال دقیقا زمانی که با افزایش نرخ دستمزدها در ایالات متحده روبرو میشویم یکباره میبینیم برخی مزایا برای خانوادهها مثل کمکهزینههای مراقبت از کودکان قطع شده است و به نوعی رفاه اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است.
این متخصص رفاه اجتماعی گفت: پس دقیقا زمانی که نمایندگان دمکرات و جمهوریخواه برای افزایش خدمات اجماعی در آمریکادرحال جنگیدن هستند؛ میبینیم برخی از خدمات فعلی حذف شده و باعث فقیرتر شدن خانوادهها میشود. به این ترتیب که با حذف امتیازات کمک هزینه مراقبت از کودکان برخی از خانوادهها مجبور به ترک شغل خود هستند و در نهایت فقر در خانواده ایجاد میشود، چون تامین تغذیه و مراقبتهای بهداشتی از کودکان هزینههای بالایی دارد که بعضا خانوادهها نمیتوانند آن را تامین کنند..
همیلتون تاکید کرد باید سیستمی متفاوت برای رفاه اجتماعی طراحی کنیم چون قانون فعلی نمیتواند کمکی به رفاه اجتماعی و خانوادهها بکند و باعث رونق زندگی آنها باشد؛ به این دلیل که با توجه به قوانین فعلی بخصوص در کشورهای توسعه یافته افزایش درآمد خانوادهها باعث حذف بسیاری از خدمات اجتماعی به آنها میشود درحالی که نباید چنین اتفاقی بیافتد.
این متخصص رفاه اجتماعی معتقد است بهترین راهکار برای مدیریت رفاه جهان در شرایط فعلی بکارگیری قانون «مالیات منفی» INT است. به این ترتیب میتوانیم دقیقا به کمدرآمدها کمک کنیم تا زندگی و رفاه بیشتری در جامعه خود تجربه کنند.
به گفته همیلتون؛ این بهترین و ارزانقیمتترین راهکار برای افزایش رفاه اجتماعی در سراسر جهان است به این دلیل که براساس این قانون یا همان مالیات منفی که در برخی کشورها نیز بکار گرفته شده ؛ افراد کم درآمد کمکهزینههای زندگی به صورت نقدی از دولت دریافت میکنند تا بتوانند براساس آن زندگی و رفاه اجتماعی زندگی خود را تامین کنند. این دقیقا همان سیاستی است که همه دولتها به دنبال اجرایی شدنش هستند.
وی پیشنهاد میکند برای تامین اعتبار مورد نیاز اجرای چنین برنامهای میتواند با ارقام بسیار ناچیز به صورت میان مدت تامین شود نه اینکه بخواهیم بگونهای عمل کنیم که باعث نا امیدی افراد از افزایش درآمدهایشان باشند. به عنوان مثال به ازای هر 1 دلار افزایش درآمد میتوان 50 سنت درنظر گرفت.
همیلتون با اشاره به نتایج تحقیقات دانشگاه میشیگان تاکید کرد در بررسیهای انجام شده مشخص شده است که اگر یک خانواده سه نفری درآمدی نداشته باشند و بخواهند از قانون حمایتهای اجتماعی استفاده کنند اعتبار مورد نیاز مالیاتی آنها 100 درصد از خط فقر یعنی 20/780 دلار برای این خانواده است. اما اگر درآمد حاصل از خانواده به نصف خط فقر یعنی 10/390 دلار افزایش یابد اعتبار مالیاتی آنها تا 15/585 دلار کاهش مییابد. یعنی چیزی نزدیک به 200 دلار صرفهجویی اقتصادی که میتواند به ارایه خدمات بیشتر به دیگران منجر شود.
همیلتون معتقد است امروز 219 میلیارد دلار دولت آمریکا برای افزایش رفاه اجتماعی هزینه میکند اما همانطور که قبلا اشاره شد دستاورد مناسبی نداشته درحالی که میتوانیم با سیستم مالیات منفی به سرعت و به سادگی فقر را در جامعه امروز برطرف کنیم. بله حذف فقر در قرن 21 بسیار ساده است و نبایدنگران هزینههای آن باشیم چون هزینهای قابل توجه ندارد اگر درست برنامهریزی کنیم.
این متخصص رفاه اجتماعی تصریح کرد: با استفاده از سیستم مالیات منفی میتوانیم یکشبه فقر را ریشه کن کنیم و با این کار در واقع به اقتصاد کشور کمک شایانی داشته باشیم، چون فقط در ایالات متحده سالانه 03/1 تریلیون دلار برای حمایت از کودکان فقیر هزینه میشود درحالی که اگر مالیات منفی را بکار گیریم دیگر نیازی به پرداخت این هزینه نیست.
منبع: basicincome.org
ترجمه: شیدا رمزی