اینجا تهران همه جا امن و امان است
اگر اهل سفر هستید و به دنبال یافتن و دیدن تازههای جهان، جای تردید نیست به مناظر و طبیعت بکر کشورهای مختلف علاقهمند باشید و هرچند وقت یک بار سری به ناشناختههای اقصی نقاط جهان می زنید. هرچند نور خورشید در این گشت و گذار جزو ملزومات است، اما تاریکی شب هم برای خود دنیای دارد که سوژه برخی سفرها و گلگشت های ماجراجویان سراسر جهان است، بخصوص اگر پای گردشگری یا همان صادرات نامرئی به میان آید.
تبلیغات گردشگری همیشه از مناظر زیبا و پرنور سخن میگوید و به گرمای خورشید و سواحل زیبا یا درخشش دانههای برف در زمستان اشاره میکند، اما یک یا دو دهه است که فعالان عرصه گردشگری پی به فرصتی مناسب برای پول درآوردن آن هم از سیاهی شب افتادهاند.
کارشناسان صنعت گردشگری، آرامش شب را به عنوان صندوقچهای پر از الماس تشبیه کردهاند که صنعت گردشگری میتواند به میزان دلخواه از آن داشته و مال خود کند، چون رقیب دیگری در کار نیست و هرچه هست مربوط به شاخههای مختلف صادرات نامرئی خواهد بود.
پاریس، رم، نیویورک، ونیز، فرانکفورت، سئول و توکیو در شب میدرخشند و غرق در شادی با گردشگران، تاریکی شب را به درخشش خورشید میرسانند.
رستورانها، گالریها، مراکز خرید شبانه همه و همه دست به دست هم میدهند تا گردشگران دست به جیب شوند و هزینه کنند و از اوقات خود لذت ببرند. باربارا واتسون، یکی از فعالان عرصه گردشگری نیویورک درباره گردشگری شبانه میگوید: درخشش نور تابلوهای تبلیغاتی و بیکاری مردم، بهترین فرصت پول درآوردن است به عقیده وی بسیاری از تورهای شبانه سودآورتر از تورهای روزانه هستند.
خوردن شام روی عرشه قایق شناور در دریا و دیدن درخشش شهر یا دیدن نورپردازیهای بسیار زیبا همه و همه میتوانند فرصتی برای جذب گردشگران خسته از تفریحات روزانه باشند.
وی به این نکته اشاره میکند که خدمات شبانه همواره گرانتر از خدمات گردشگری روزهاست، بنابراین هرگز نباید از این فرصت طلایی غافل شد.
اما در ایران و بخصوص تهران که به شبهایش معروف بوده ، چه خبر است؟ به عقیده بسیاری از فعالان صادرات نامرئی درباره گردشگری شبانه تهران فقط میتوان گفت « اینجا تهران است و همه جان امن و امان است.»
به گفته این دست اندرکاران گردشگری براساس قوانین وضع شده از سوی دولت، بسیاری از اصناف نیمهشب مجبور به تعطیل کردن هستند و راهی خانه میشوند، حال آنکه این زمان بهترین فرصت درآمدزایی از گردشهای شبانه گردشگران خارجی و داخلی است.
محله های قدیمی ، پارک ها ، سینماها و حتی سالن های غذاخوری همه جزو مناطق گردشگر پذیر تهران هستند که با تاریک شدن هوا چراغ کسب و کار آنها نیز خاموش می شود.
«رضا درستکار»منتقد سینما معتقد است: «اگر بر اساس استانداردهای جهانی به مقوله فعالیت سالنهای سینما و تئاتر تا پاسی از شب بنگریم، متوجه میشویم که این مهم باید در تهران نیز محقق شود اما در حال حاضر به دلیل اتفاقات و عادات غیر متعارفی که وجود دارد، تمام اماکن و اصناف تنها تا 12 شب میتوانند فعالیت کنند و پس از این زمان باید تعطیل شوند.»
این منتقد سینما، نبود مدیریت صحیح در حوزه گردشگری ، آشنا نبودن مسئولان با چنین جاذبههای شهری، نبود برنامه روشن و هدفمند را دلیل توسعه نیافتن گردشگری به واسطه سالنهای سینما و تئاتر دانست و گفت: «سالنهای سینما و پردیسهای سینمایی این قابلیت را دارند تا زندگی را به شبهای تهران باز گردانند. این درحالی است که سرانه مراجعه به سینما در سال جاری نسبت به سال گذشته کم شده و این وظیفه مسئولان است که پردیسها را به محل زندگی مخاطبان نزدیکتر کنند.»
درستکار با اشاره به 4 پردیسی که در حال حاضر در تهران فعال هستند یادآور شد: «در شهری با بیش از هشت میلیون نفر جمعیت باید توزیع درستی درخصوص مکانهای گردشگری و سالنهای سینما شکل گیرد چراکه این حلقه مفقوده نیازهای فرهنگی کشور است.»
توسعه و رونق و به روز کردن سالنهای سینما و افزایش زمان فعالیت آنها در شب میتواند گامی در جهت توسعه گردشگری شبانه باشد.
مهسا مطهر، مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری ضمن تاکید بر رونق گردشگری شبانه در بسیاری از شهرهای معروف و گردشگرپذیر جهان میگوید: تهران علی رغم جاذبههایی که در اختیار دارد، شبها به شهری بدون روح تبدیل میشود، چون همه باید به خانهها بروند و گردشگران هم که تازه از گشت بعدازظهر خود بازگشتهاند نیز به رختخواب خواهند رفت.
وی میافزاید: این اتفاق یعنی از دست دادن فرصتی طلایی برای رونق رستورانها و برخی گالریها یا حتی مراکز خرید، چند ساعتی که میتواند به اندازه کل فروش روزانه این اماکن سودآور باشد و گردشگران را راضی به اقامتگاه خود هدایت کند.
این فعال عرصه گردشگری در این زمینه میافزاید: هماکنون ما هنگام برگزاری تور برای خارجیها پس از یک کنسرت موسیقی سنتی یا بازدید از برج میلاد حدود ساعت 12 شب راهی هتل میشویم که متاسفانه بسیاری از گردشگران از این شرایط ناراضی هستند و از تفریحات شبانه تهران گلایه دارند.
به عقیده این کارشناس گردشگری، گاهی اوقات حتی با یک نورپردازی بسیار ساده میتواند ساعتها از گردشگران درآمد کسب کرد و آنها را سرگرم کرد، اما دریغ از این اتفاق که گردشگری شبانه تهران هماکنون از آن محروم است.
آرش نورآقایی هم به عنوان یکی از فعالان گردشگری، فرصت از دست رفته گردشگری شبانه تهران یا حتی دیگر شهرهای گردشگرپذیر را به عنوان معضلی برای توسعه گردشگری ایران میداند و میگوید: با توجه به صنعتی شدن زندگی و گرفتاریهای روزانه، همهساله در برخی کشورها مثل کره جنوبی مراکز خرید شبانه دایر شده که از بیکاری مردم بخوبی استفاده میکند. در این مراکز که از ساعت 10 شب تا 4 بامداد فعال هستند، هرآنچه که مردم نیاز دارند، ارائه میشود و علاوه بر ساکنان محلی، بسیاری از گردشگران شبزندهدار را به خود جلب میکند. رستورانها، فروشگاههای لباس و بسیاری از مغازههای این بازارها از رونق خوبی برخوردار هستند و از وقت مرده شب بخوبی استفاده میکنند.
از سوی دیگر «نصرالله حدادی» پژوهشگر میراث فرهنگی، معتقد است، بخش اعظم بافت های تاریخی از فضایی مرده و سکنه ای غیر ایرانی تشکیل شده به گونه ای که امکان ایجاد گردشگری شبانه در آن ها نزدیک به صفر است.
او می گوید: با توجه به وضعیتی که بافت های تاریخی ایران به خصوص بافت تاریخی تهران دارد امکان گردشگری شبانه در آن ها به هیچ وجه امکانپذیر نیست. چراکه با تغییر مناسبات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی نوع و شیوه زندگی هم در این مناطق به کلی دگرگون شده و این مناطق را از جریان زندگی عادی خارج کرده است.
اما «سعید فلاح فر» کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی، گردشگری شبانه و امنیت در بافت های تاریخی را دو عامل جدایی ناپذیر می داند و می افزاید: امنیت موضوعی است که اهمیت آن در بافت های تاریخی به ویژه شب ها دوچندان می شود. بافت های تاریخی به هزار و یک دلیل ارزانترین مناطق شهر محسوب می شود و همین عامل سبب تجمع افرادی می شود که به خاطر وجود مشکلات اقتصادی، ساختارهای فرهنگی متفاوتی هم دارا هستند. غالب این افراد را معمولا مهاجران و افرادی تشکیل می دهد که از جایگاه قانونی و تعلقات فرهنگی به شهر بی بهره اند.
فلاح فر اعتقاد دارد، باید به معضل بافت های تاریخی نگاهی فرهنگی انداخت چراکه ارزش های اقتصادی و فرهنگی بافت ارتقا نیابد و به جایگاه واقعی خویش بازنگردد مردم عادی حتی نمی توانند در روز روشن در این مناطق قدم بزنند چه رسد به گشت ها و تورهای شبانه!
این درحالی است که آنطور که در مستندات تاریخی از جمله خاطرات عبدالله مستوفی و سعید نفیسی آمده است تهران تا دوره قاجار شاهد گردشگری های شبانه بود. تهران دوره قاجار نور و روشنایی نداشت اما هویت داشت. حدادی می گوید: وقتی ماه رمضان فرا می رسید مردم تا نیمه های شب خرید می کردند به حسینیه ها می رفتند چراکه امنیت و هویت حرف اول را می زد اما حالا با روشنایی پروژکتورهای قوی هم نمی توان زندگی شبانه را در شهر احیا کرد.
علی اصغر ابراهیمی رییس اتحادیه رستوران داران تهران با تاکید بر آنکه نه تنها رستورانداران به ادامه فعالیت تا پاسی از نیمه شب علاقهمند هستند بلکه مشتریان بسیاری نیز وجود دارد که علاقهمند هستند در زمانهای مختلف به رستورانها مراجعه کنند .
او در توضیح دلایل عدم فعالیت رستورانها بعد از ساعت 12 شب گفت: «با وجود آنکه شب گردی و پیاده روی در شبهای تابستان رونق یافته و در این زمان نیز گاه اتفاق میافتد که مشتریان علاقهمند باشند تا برای خوردن غذا به رستوران بروند اما از آنجایی که رستوراندار باید برای ادامه فعالیت خود بعد از 12 شب، شیفتی جداگانه با حقوق و مزایا تعریف کند، به دلیل کمبود مشتری در شیفت شب این صرفه برای او وجود ندارد تا سه شیفت کاری را در رستوران مشغول به کار کند.»
هر وقت صحبت از اسپانیا میشود، به یاد فوتبال و ماتادورهایش خواهیم افتاد؛ هرچند دیدن جاذبههای این سرزمین و سواحل زیبایش برای هزاران هزار گردشگر سراسر جهان، دلیل اصلی سفرشان بوده هست، اما ایران هم برای اهالی اسپانیا جذابیتهای بخصوص و قابل توجهی دارد.
به همین رو خواستیم نظر سفیر این کشور در ایران را بدانیم که پدرو ویینا با خوشرویی درخواست ما را پذیرفت و درب اتاق کارش را به روی چمدان گشود.
جالب اینجاست که تنها دو روز قبل از زمان مصاحبه چمدانی ما با سفیر اسپانیا، وی همراه همسرش به کرمانشاه سفر کرده بود و گفتنیهای زیادی از این سفر برای چمدان سوغاتی آورده بود.
پدرو ویینا همراه همسرش حدود دو سال است که در ایران ساکن هستند و به شهرهای زیادی از کشورمان سفر کردهاند و گفتنیهای زیادی از ایران برای شما دارند.
شما قبل از اینکه به ایران سفر کنید، چه تصویری از ایران داشتید؟
راستش درواقع من وقتی حکم ماموریتم را به ایران دیدم، زیاد خوشحال نبودم و اگر فرصتی داشتم سعی به تغییر آن میکردم. اطلاعات کاملا ضعیفی از ایران در اختیارم بود و تصور نادرستی از موقعیت این کشور داشتم، اما حالا پس از گذشت حدود دو سال از ماموریتم در ایران، نظرم کاملا با روز اول متفاوت است و ذهنم با واقعیت ایران آشنا شده است.
قبل از ایران در کدام کشورها اقامت داشتید؟
من مستقیم از شهر مادرید وارد خاک ایران شدم، اما در فرانکفورت، برلین، الجزایر، دوسلدورف و پاکستان سمتهای دیپلماتیک داشتهام، البته در بولیوی هم اقامت داشتهام.
از صحبتهای شما متوجه شدم قبل از سفرتان به ایران، ؟؟ خاصی به ایران نداشتید، حالا چه نظری دارید؟
من درباره ایران هیچ نظری نداشتم؛ بلکه نظراتم به روزنامههای معمول خارج از ایران نزدیک بود و به نوعی ذهنیت من به واسطه تبلیغات علیه ایران نسبت به این کشور منفی بود، اما همانطور که قبلا هم گفتم، در حال حاضر فاصله زیادی بین آن نظرها و نظر امروز من وجود دارد؛ آنچه که در روزنامهها و رسانههای اروپایی درباره ایران گفته میشود، با واقعیتی که من آن را درک کردم، کاملا متفاوت است.
نظر شما درباره مردم ایران چیست؟
ایرانیها مردمان مهمانواز و خونگرمی هستند که واقعا برایم جالب است. به طور کلی وقتی مردم ایران متوجه می شوند که شخصی از خارج از مرزهای این کشور آمده، به او نزدیک میشوند و علاقهمند هستند نظرش را درباره ایران بدانند و در نهایت با تمام توان به او کمک میکنند تا مبادا کمبودی داشته باشد. این بهترین امتیاز ایرانیها برای گردشگران است. این دقیقا همان تصور اشتباهی است که بسیاری درباره مردم ایران دارند. آنها فکر میکنند طی سفرهایشان با مردمی خشن یا بیتفاوت روبهرو خواهند شد که واقعیت کاملا برعکس است و خونگرمی و مهمانوازی ایرانیها باعث تعجب گردشگران میشود. به عقیده من، مردم ایران به شکل غیرقابل تصوری مهمانواز و خونگرمند.
به کدام شهرهای ایران سفر کردهاید؟
قم، کاشان، اصفهان، یزد، شیراز، قزوین، زنجان، تبریز، کرمانشاه، همدان، کرمان و بم.
کدام بهترین بوده است؟
سوال سختی است، چون هر کدام زیباییهای خود را دارند. اگر عقیده شخصی من به شکل توریستی معمولی را بخواهید، بدون تردید اصفهان بهترین است، اما اگر علاقه شخص خودم را بگویم، پرسپولیس، یزد و کرمانشاه بهترین شهر برای من بود، چون صحرا و کویر را بخوبی در این سفر تجربه کردم.
درباره آخرین سفر خود به کرمانشاه بگویید.
در حال حاضر زیاد بجز آنچه همه میدانند، ندارم؛ چون فقط دو روز آنجا بودم. باید دوباره به این شهر سفر کنم تا گفتنیهای زیادی داشته باشم.
هنگام سفر با خودرو به مسافرت میروید یا از وسیله نقلیه دیگری استفاده میکنید؟
به طور کلی من علاقه زیادی به رانندگی دارم و تا آنجا که امکان داشته باشد، با خودرو و خودم رانندگی میکنم، اما به هر حال برخی مقاصد دور را با هواپیما خواهم رفت.
نظر شما درباره جادههای ایران چیست؟
بسیار عالی هستند. به عقیده من، جادههای ایران برای رانندگی مناسب و در برخی موارد کاملا مدرن هستند.
درباره علائم و تابلوهای راهنما چه نظری دارید؟
این تابلوها قابل اعتماد هستند و برای خارجیها قابل درک، چون معمولا دوزبانه نوشته شدهاند که قابل تحسین است، اما مشکل اصلی این است که امکان استفاده از سیستم هدایت ماهوارهای خودرو در ایران امکانپذیر نیست و اگر هم باشد، اطلاعات بهروز نیست. این موضوع کمی کار را سخت کرده، ولی در کل امتیازات زیادی نسبت به برخی از کشورهای همسایه، در اختیار ایران است.
درباره ترافیک صادقانه بگویم؛ قصد اینکه بگویم اسپانیا بهتر است یا ایران را ندارم، اما همانطور که میدانید چند سال پیش اسپانیا هم از تصادفات جادهای و آمار مجروحان و مصدومان این تصادفات رنج میبرد؛ دقیقا همین حالتی که در ایران است، اما با تغییر فرهنگ رانندگی توانستیم بسیاری از مشکلات را برطرف کنیم. درباره ایران من مشکل را به دو بخش درونشهری و برونشهری تقسیم میکنم. درباره علائم و راههای درونشهری هیچ مشکلی نیست، چون همه چیز طبق استاندارد است، فقط اصلیترین مشکل عابران پیاده هستند که به عقیده من به میزان زیادی در ترافیک شهری نقش دارند. به عنوان مثال در تقاطعها، کل مسیر در اختیار پیادههاست، بدون اینکه توجه به حق تقدم داشته باشند. به هر حال هم عابران پیاده و هم رانندگان باید کمی خودشان و نظراتشان را تغییر دهند تا مشکلات کمتر شود، اما در جادهها اوضاع فرق میکند. نمیدانم چرا همه رانندگان ایرانی علاقهمند هستند از سمت چپ رانندگی کنند. فرض کنیم در اتوبان مشغول رانندگی هستیم و با توجه به محدودیت سرعت باند اول و دوم، اتوبان خالی است و همه با همین سرعت در حرکت هستیم، اما باز هم رانندگان پشت سر بوق میزنند و قصد سبقت گرفتن دارند، حال آنکه با حداکثر مجاز سرعت همگی در حال رانندگی هستیم. همین امر باعث ازدیاد تصادفات و در نهایت ترافیک جادهای میشود؛ در حالی که به طور کلی شرایط جاده کاملا مناسب است.
به طور کلی به عنوان گردشگر خارجی، علاقهمند به ارتباط با مردم مقصد هستید یا به جاذبههای تاریخی توجه میکنید؟
ببینید این مساله کاملا شخصی است و من عقیده دارم هنگام سفرهایم باید نادیدهها و تجربیات تازهای از شهر محل اقامت خودم به دست آورم. به عنوان مثال اصفهان شهری جذاب برای گردشگران است، اما بناهای تاریخی، کاشیکاری، بازارهای سنتی خاصیت همه شهرهای باستانی است و به عقیده من باید جاذبههای نوینی را تجربه کنیم. به هر حال من و همسرم ابتدا به تاریخ و بناهای تاریخی علاقه داریم. این کاری است که هم در اروپا هنگام سفرهایمان انجام میدادیم و هم در کشور ایران و البته ارتباط با مردم هم بخشی از سفر است، اما در ایران چون نمیتوانیم فارسی صحبت کنیم، بدون تردید این موضوع کمرنگ خواهد شد. به هر حال تجربه محیط اطراف برای گردشگران لازم و ضروری است، به همین دلیل من همیشه سعی میکنم با خودرو سفر کنم، چون با هواپیما این امکان نیست که واقعیت محیط اطراف را تجربه کنیم.
نظر شما درباره حمل و نقل عمومی ایران چیست؟
من نظر دقیقی ندارم، چون بیشتر سفرهایم را با خودروی خودم رانندگی کردم، اما درباره هواپیما یکی دو باری که استفاده کردم، قابل قبول و به استانداردها نزدیک بود. در مورد متروی تهران باید بگویم مدرن و قابل اعتماد است، فقط پوشش آن برای کلانشهر تهران کافی نیست و دیگر موارد هم هیچ تجربهای ندارم. درباره مشهد علاقه دارم با قطار سفر کنم، چون فکر میکنم با خودرو خستهکننده باشد.
آیا ایران برای گردشگران خارجی کشوری جذاب است؟
بدون تردید پاسخ شما مثبت است، اما درباره گردشگری ایران در جایی خواندم که حدود دو میلیون گردشگر سالانه از این کشور بازدید میکنند؛ تعجب کردم. ببینید وسعت ایران به اندازه آلمان، فرانسه، اسپانیا و ایتالیاست. ایران کشوری است با حدود 75 میلیون نفر جمعیت و تاریخی چندهزارساله و با جاذبههایی غیرقابل تصور برای جذب گردشگران اما کشور من اسپانیا امسال یعنی 2013 میلادی توانسته حدود 16 میلیون گردشگر پذیرایی کند، با وسعتی کمتر از ایران و جمعیتی حدود چهل میلیون نفر، یعنی چیزی حدود یکچهارم جمعیت کشور توانستهایم گردشگر جذب کنیم. حالا ایران با 75 میلیون نفر جمعیت، تنها یک میلیون نفر. فکر میکنید مشکل کجاست. به عقیده من، با توجه به تمدن تاریخی ایران، هیچ عددی برای گردشگران ورودی به ایران نمیتوان تصور کرد، چون بینهایت جاذبه در ایران هست که میتواند میلیون نفر را هر سال به این کشور دعوت کند.
به نظر شما مشکل اصلی کجاست؟
اول مشکل سیاسی باعث این اتفاق شده است. دومین معضل، تصویر غیرواقعی ساخته شده توسط رسانهها از ایران است، اما میتوان به زیرساختهای گردشگری ایران هم اشاره کرد که هنوز برای پذیرایی از حجم بالای گردشگران مهیا نیست. در این زمینه علیرغم اینکه ایرانیها مهمانواز هستند، اما در زمینه گردشگری و خدمات آن باید تغییرات عمدهای به وجود آورد. به عنوان مثال خدمات رستورانها، خدمات هتلها و خدمات تفریحی به طور کلی صنعت گردشگری؛ صنعتی بینالمللی است که نیازمند روشهای جهانی و البته خدمات نوین است. بنابراین اگر نتوانستیم بخوبی خدماترسانی کنیم، هیچ گردشگری هم وارد منطقه نخواهد شد و درآمدی هم در کار نیست.
نظر شما درباره شرکتهای چندملیتی خدمات گردشگری چیست؟
بدون تردید گردشگری یعنی تبادل گردشگری و همکاریهای متقابل شرکتهای بزرگی در سطح جهان هستند که میتوانند جریان حرکت گردشگران را به مقاصد مختلف جهان تعیین کنند. آنها گردشگر به آفریقا، اسپانیا و آمریکا میفرستند. خوب ایران هم میتواند با آنها تعامل داشته باشد و از خدمات و تجربیات آنها استفاده کنند و پذیرای میلیونها گردشگر باشد. به هر حال به عقیده من، اگر ایران قصد دارد رونق گردشگری خود را تجربه کند، باید بیش از پیش با این شرکتها ارتباط برقرار کنند. به هر حال تصمیم با مسئولان و فعالان گردشگری ایران است که آیا واقعا قصد درآمدزایی از گردشگری دارند یا خیر؟
آیا به عقیده شما، میتوان درآمد صنعت گردشگری را به جای درآمد نفت ایران محاسبه کرد؟
برای شما مثالی میزنم. کشور من منابع نفتی ندارد و بشدت به درآمد صنعت گردشگری وابسته است. دیدیم که حتی بدون نیاز به منابع نفتی و با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر توانستهایم درآمد مناسبی از این صنعت برای کشورمان داشته باشیم. بنابراین اگر ایران نیز به این باور برسند که میتوان بدون محاسبه درآمد نفتی از گردشگری درآمد کسب کرد، اما هنوز ایران اقتصادش را بر مبنای درآمدهای نفتی بنا کرده است. اسپانیا تنها با 10 درصد از درآمد ناخالص کشور که از صنعت گردشگری به دست آورده، میتواند چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد. پس درآمد صنعت گردشگری واقعا قابل ملاحظه است و میتواند اقتصاد کشورها را اداره کند. پس اگر اسپانیا گردشگری نداشته باشد، با مشکل مواجه میشود و باید آن را همیشه رونق دهد، اما ایران یک گزینه همیشه پیشرو دارد؛ آن هم درآمدهای نفتی که بسادگی قابل استفاده است.
نظر شما درباره سطح توان مکالمه به زبان انگلیسی ایرانیان چیست؟
به عقیده من، بسیار خوب است و میتوان به عنوان یکی از امتیازات کشور از آن یاد کرد. اگر حتی قصد مقایسه با کشور خودم داشته باشم، بازهم باید بگویم ایرانیان در مقام بالاتری هستند. برای شما در این زمینه یک مثال میزنم؛ چندی پیش مهمانی از اسپانیا داشتم و قرار بود برای استقبال وی به فرودگاه بروم. متاسفانه خروجی فرودگاه بینالمللی تهران را در اتوبان قم رد کردم و از مقصد خودم فاصله گرفتم. تقریبا نیمه شب بود که کنار جاده ایستادم. جلوی یکی از خودروهای عبوری را گرفتم و با اشاره به وی فهماندم که قصد رفتن به فرودگاه را دارم. این ایرانی و راننده محترم گفت دنبال وی حرکت کنم و از مسیر اصلی خود خارج شد و من را تا خروجی صحیح هدایت کرد. بنابراین به شما میگویم که زیاد هم سطح زبان لازم نیست و میتوان به مقصود رسید. به هر حال بدون در نظر گرفتن زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر همه مردم آماده همکاری و کمک به دیگران هستند. پس نیازی به دانستن زبان نیست، اما باید به این نکته توجه داشت که اگر همه مثل من خوششانس نباشند، مشکلاتی خواهند داشت.
نظر شما درباره رستورانهای ایران چیست؟
سوال بسیار خوبی بود. یکی از اصلیترین زیرساختهای گردشگری، رستورانهای کشورهاست. اصلیترین مشکل رستورانهای ایران منوهای محدود آنهاست؛ همه جا برنج و کباب است. شاید خیلی از گردشگران قصد تجربه غذاهای محلی را داشته باشند، مثل فسنجان، قورمهسبزی، میرزاقاسمی و... اما بیشتر رستورانها فقط کباب و برنج دارند. این نقطه ضعف بزرگی بین گردشگری و رستورانهای ایرانی است. این تنوع در رستورانهای داخل تهران قابل قبول است، اما خارج از تهران خیر. به عقیده من، صبحانههای ایران بهترین منوی رستورانهاست.
کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟
قرمهسبزی، میرزاقاسمی و فسنجان. یکی از غذاهای مورد علاقه من تهچین است که در کشور من هم شبیه آن هست.
غذاهای اصلی اسپانیا چیست؟
برنج در کشور من بسیار مصرف میشود و به طور کلی اسپانیا به عنوان دومین کشور مصرفکننده غذاهای دریایی است.
آیا تا به حال به شمال ایران سفر کردهاید؟
تا این لحظه خیر، چون هر زمان که قصد سفر به این منطقه را داشتم، به من گفتهاند جاده شلوغ است و ترافیک سنگین مانع از این کار شده است. من علاقه ندارم هنگام سفر در ترافیک باشم. ترافیک شهری قابل قبول است، اما در جاده هیچ دوست ندارم، معطل شوم. به همین دلیل اولین فرصتی که به دست آید، سری به آن منطقه خواهم زد.
برنامه سفر بعدی شما به کدام شهر است؟
علاقهمندم در فرصتی مناسب به اردبیل سفر کنم، ولی همه به من میگویند هنوز وقت این شهر نیست، چون شهریورماه جادههای ایران شلوغ است.
آیا سرمایهگذاری از کشور اسپانیا برای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری ایران از شما درخواستی داشته؟
بله. دو شرکت از کشور من هماکنون در حال بررسی شرایط سرمایهگذاری هستند و در زمینه مراکز اقامتی آمادگی سرمایهگذاری هستند. اما به عقیده من، ایران خود سرمایه لازم این کار را دارد و فقط نیازمند دریافت کمک در زمینه تکنولوژی و مدیریت است. به همین دلیل استفاده از تجربه دیگران برای توسعه گردشگری ایران هماکنون بیشتر مورد نیاز است تا سرمایهگذار خارجی. صنعت گردشگری یعنی همکاری مشترک. قبلا هم به این موضوع اشاره کردهام. هماکنون در طرحهای گردشگری کشور شما نیازمند نیروی متخصص است. اگرچه نیروی آموزشدیده در ایران موجود است، اما باز هم همکاریهای بینالمللی میتواند به شما کمک کند. من عقیده دارم همکاری کشور من و ایران درباره صنعت گردشگری میتواند به رشد کیفیت مدیریت در صنعت گردشگری ایران منتهی شود. به هر حال تورگردانان بینالمللی میتوانند تورهای ترکیبی بین ایران و اسپانیا را برگزار کنند. به نظرم، همه کشورها جاذبههای مشترکی را به گردشگران ارائه میدهند؛ دریا، تفریحات ساحلی، اماکن تاریخی و طبیعت چیزی است که همه گردشگران را به خود جلب میکند، اما این خدمات و قیمتهاست که میتواند نظر گردشگران را به آن جلب کند.
در میان سخنان خود به صحرا و بیابانهای ایران اشاره کردید. آیا این منطقهها، فرصت مناسبی برای جذب گردشگران است؟
قبلا اشاره کردم که برای مدتی در الجزایر مامور بودم در این کشور بسیاری از گردشگران صرفا برای لذت بردن از طبیعت خشن صحرا به این کشور سفر میکنند، خیلی از گردشگران خارجی علاقهمند هستند یک شب در دل کویر اقامت کنند یا این که سوار بر پشت شترها برای مدتی هم سفر کنند. کمپهای صحرایی و خورد و خوراک مخصوص این مناطق مهمترین جاذبههای کویری است که ایران بهترین را در اختیار دارد، اما نیازمند معرفی و تبلیغ است. به هر حال همه گردشگران به دنبال جنگل و مناطق سردسیر نیستندت بلکه کویرها هم جاذبه خوبی برای آنهاست.
نظر شما درباره گردشگری ورزشی چیست؟ کشور شما میزبان بازیهای المپیک یا جام جهانی بوده است. چه تاثیری این رویدادهای جهانی در جذب گردشگری منطقه داشته است؟
میدانید که کشور من جزو یکی از کاندیداهای میزبانی بازیهای المپیک سال 2020 است و همه میدانند حضور صدها رسانه و صدها هزار علاقهمند ورزش در این زمان میتواند چه تاثیر عمیقی در صنعت گردشگری کشورها داشته باشد. بسیاری هم پس از پایان این بازیها دوباره برای یادآوری خاطرات به کشور میزبان بازخواهند گشت طی این مراسم و بازیها همه زیرمجموعههای گردشگری با حداکثر توان درگیر این مسابقات میشوند و گردشهای بسیار مناسبی در این زمینه حاصل خواهد شد. یکی دیگر از روشهای جذب گردشگران میتواند برگزاری مسابقات دوچرخهسواری در کشورها باشد مثل تور دوفرانس یا هر مسابقه دیگر طبیعت و امکانات گردشگری طی این مسابقات به تمام جهان نمایش داده خواهد شد.
رنگ مورد علاقه شما چیست؟
تاکنون به این موضوع فکر نکردهام، اما هنگام سحر کنتراست بین رنگ زرد و سیاه را دوست دارم.
به کدام برند خودرو علاقهمند هستید؟
آئودی.
آیا علاقهمند به سفر با دوچرخه هستید؟
بله.
کدام میوه ایرانی را میپسندید؟
هندوانه و انار گزینههای مورد علاقه من هستند.
یک کلمه درباره ایران بگویید؟
بیایید.
یک کلمه درباره اسپانیا بگویید؟
بمانید.
کمی درباره آخرین سفر خودتان در ایران بگویید؟
به طور کلی من هرگز درباره سفرهایم از پیش برنامهریزی نمیکنم و این موضوع در ایران بسیار ساده است فقط کافی است که مسیر را بشناسید و از تهران خارج شوید. در آخرین سفرم که به کرمانشاه رفتم وقتی به ساوه رسیدم باید برای تعیین جهت از کسی آدرس میپرسیدم چون همانطور که قبلا گفتم دستگاه رهیاب اتومبیل در این فعال نیست. بنابراین گوشهای ایستادم تا از کسی سوال کنم. اتفاقا یکی از افرادی که مقابل من بود دبیر زبان انگلیسی بود و توانست کاملا من را به خواستهام برساند و راه را نشان دهد و جاهای تاریخی و دیدنی را باریم مشخص کند، اما بهطور کلی در ایران نیازمند تور لیدرها هستیم تا بتوانیم آنچه را میخواهیم بیابیم. بزرگترین مشکل من در ایران فقط این است که نمیتوانم فارسی صحبت کنم. به عقیده من اطلاعات گردشگری به زبان انگلیسی ایرانی بسیار کم است.
البته من فکر میکنم ایرانیها به پیکنیک زیاد اهمیت نمیدهند که اولین قدم رشد صنعت گردشگری است.
به نظر شما، ایرانیها کشور شما را به چه چیزی میشناسند؟
فوتبال. تیمهای فوتبال کشور من برای شما کاملا جاافتاده است.
در جهت عکس چه؟
فکر میکنم خیلی سخت است خیلی از مردم کشور من درباره ایران زیاد اطلاع ندارند، اما متاسفانه تبلیغات منفی رسانهها خیلی روی ذهن آنها تاثیرگذار بوده است.
نظر شما درباره همکاریهای رسانهای چیست؟
به عقیده من هیچ کشوری بدون استفاده از پتانسیل رسانهها در گردشگری موفق نیست و این کار برای ایران خیلی مهمتر است چون رسانهها باید در این زمینه تلاش کنند تا تصویر غیرواقعی ساخته شده از سوی رسانههای خارجی را تصحیح کنند.
در حال حاضر مبحث گردشگری در دهکده جهانی به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.
سیاست های تشویقی ، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید ، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری همه و همه از سیاست های کوتاه مدت و بلند مدت به کار گرفته توسط دست اندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است، که در کل برای به دست آوردن سهم بیشتر از گردشگری بین المللی استفاده می شوند.
بر هیچکس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامه ریزی در ا ین زمینه خارج از مرزهای یک کشور سفارتخانه های آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باور هستند که سفارتخانهها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسایل توجهی نخواهند داشت اما برخلاف این گروه دیگران معتقدند حتی در صورت عدم نیاز به دریافت ویزا از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور بازهم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را می توانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.
بدون تردید مسئولان و کارکنان سفارتخانه ها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها خواهند داد . پس فقط با یک نگاه نمی توان اینگونه تصور کرد که سفارتخانه ها خارج از مرزهای یک کشور فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با صنعت مفرح گردشگری ندارند.
پاسخ این است که اگرچه انجام امور دیپلماتیک درسفارتخانه ها به دیگر موارد ارجح است اما امروزه این سیاست های تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاست های دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کرده اند .
بنابراین بسیاری از دولتها با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر می گیرند، که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.
اما در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند.
این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند.
شاید عدم هماهنگی بین ارگانهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده بصورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری کشورمان را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانه ها می دانند و اینگونه استدلال می کنند، چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده ، پس بخش بازرگانی سفارت خانه ها مسئول هدایت و برنامه ریزی سیاست های جذب گردشگران به داخل کشور خارج از مرزهای کشورمان است .
اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایه دار گردشگری ایران معرفی می کنند و معتقدند این صنعت یعنی گردشگری پل ارتباطی بین تمدن ها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران می توانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.
اگرچه این طرح یا همان طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها ی کشور بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است اما آیا واقعا رایزنان گردشگری می توانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشد.
طرحی که هم اکنون در پرده ای از ابهام قرار دارد و اجرایی شدنش نیز به نظر دولت منوط شده است. شاید دولتمردان و دست اندرکاران دولتی گردشگری نیز به این نتیجه رسیده اند این طرح خود به عنوان مشکلی تازه و البته آزمونی محکوم به شکست برای صنعت نوپای گردشگری ایران است؟
این سئوال مهم در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از توانایی های رایزنان اقتصادی مقیم در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خبر از شرکت گسترده ایران در نمایشگاههای گردشگری سراسر جهان می دهند .
مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است . شاهد مثال این اشتباه بزرگ در صنعت گردشگری ایران این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان یکی از بالاترین مسئولان صنعت گردشگری کشورمان حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بین المللی جهان تا کنون صرفا 5 درصد گردشگران بین المللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است .
بنابراین با توجه به این آمار رسمی و موثق می توان دریافت اگرچه صنعت گردشگری می تواند در قسمت اقتصادی سفارتخانه ها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاست های اقتصادی نمی تواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بیانجامد. آنهم زمانی که ایران با توجه به پتانسیل های بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی می تواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.
پس حالا که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند ، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندی های این گروه جهت تشویق گردشگران محل ماموریتشان به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران و دیدن جاذبه هایش خواهد بود.
بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم ، فرهنگ و مذهب کشورمان است. که رایزنان فرهنگی سفارتخانه ها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفته های فرهنگی ، برپایی مراسم مذهبی ، جشن و شادی و البته ارتباط هرچه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، دقیقا روشهایی که می توان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.
اهمیت استفاده از پتانسیل بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن می شود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و در سال 2012 میلادی تقریبا از هر ده سفری که در صنعت گردشگری صورت گرفته 4 مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.
بنابراین می توان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر می بندند ، سفری که می تواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان زده شده باشد.
این امار بیانگر رشد چشم گیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بین المللی است و شاید جاذبه های دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در رده های بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکته ای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواد بود.
جایگاهی که متاسفانه تا کنون به آن توجه نشده و دست اندرکاران صنعت گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارایه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آنکه سفیران فرهنگی کشورمان هم اکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دست یابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.
به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانه های ایران خارج از مرزهایش شاید یک موازی کاری مطلق باشد و به جز هزینه های هنگفت انهم در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان شاید هیچ دستاورد دیگری به همراه نداشته باشد.
رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویا ترین شکل و با حداکثر جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران می توانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانه های کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.
پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیه ای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانه های ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی ایران هم اکنون به عنوان پتانسیلی بالقوه وجود دارد.
شاید کم کاری و عدم حضور گسترده این گروه یعنی رایزنان فرهنگی ایران در مجامع بین المللی باعث ایجاد این شبه شده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانه های کشورمان خالی باقی مانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیاء و استفاده کنیم.
نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریان سازیهای انجام شده در زمینه های سیاسی اکثر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه به جاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و در جهت تثبیت نام ایران با تمام جاذبه هایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.
ارزانی فعلی ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در اکثر محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانه های کشورمان خارج از مرزهای ایران است و به جاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانه های ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه اینکه دوباره آزمونی بی حاصل را برایش تدارک ببینیم.
در هر حال رایزنان فرهنگی ایران می توانند با توجه به جاذبه های بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بی شک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان می تواند بسیار مفید واقع شده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینه ساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.
دبیر کمیته گردشگری سلامت: خلاء قانونی باعث عقب ماندگی گردشگری پزشکی در ایران شده است
نویسنده: عماد عزتی
هفته گردشگری در ایران و روزجهانی گردشگری در دهکده جهانی گذشت اما بازهم یکی از شاخه های بسیار پولساز گردشگری در کشورمان بدون توجه باقی ماند و کمتر از گردشگری پزشکی این صنعت پولساز در هفته گردشگری خبری به گوش رسید.
گردشگری پزشکی که از به هم پیوستن دو شاخه بسیار پردرآمد گردشگری و خدمات درمان به وجود آمده است همواره در جهان مورد توجه بوده و هست بطوری که براساس آمار بین المللی این شاخه از صنعت گردشگری حتی در دوران رکود اقتصادی در جهان توانسته سالانه رشدی معادل 20 درصد را برای خود به ثبت برساند و بسیاری را به خود مشغول کند.
به همین دلیل بسیاری از کشورهای دارای استعدادها و توانمندی های پزشکی در جهان برای جلب نظر گردشگران نیازمند خدمات درمانی از هیچ کاری دست برنداشتند و با تمام توان سعی در جلب نظر اینگروه به داخل مرزهایشان و مراکز درمانی خود داشته اند.
براساس آمار موجود بین المللی بیشترین توسعه در صنعت گردشگری را در کشورهای درحال توسعه به ثبت رسیده است و می توان ازمشهور ترین آنها به ترکیه، تایلند، هندوستان، مالزی، مکزیک ، برزیل اشاره کرد.
به عقیده دکتر حسن راشکی دبیر کمیته گردشگری ایران می توان عمده ترین دلیل سفر گردشگران پزشکی در سراسر جهان را نبود زیرساخت های پزشکی در زادگاهشان یا پایین بودن سطح ارائه خدمات درمانی نامبرد اما نمی توان از کشورهایی که هزینه درمان در آنها بسیار هنگفت است نیز چشم پوشی کرد چون بسیاری از گردشگران سلامت گوشه و کنار جهان از پیشرفته ترین کشورها سفر خود را آغاز می کند و فقط به دنبال دستیابی به خدمات با کیفیت و ارزان در دیگر نقاط جهان هستند.
نکته ای باعث شده تا بسیاری از کشورها روی آن سرمایه گذاری کرده و با ارتقای سطح کیفی خدمات پزشکی خود با کمترین هزینه آنها را به خود جلب کرده اند .
به این پزشک و فعال گردشگری پزشکی مهمترین درخواست سفر در زمینه گردشگری سلامت را می توان خدمات جراحی های عمومی و زیبایی یا خدمات دندانپزشکی دانست که بسیاری را برای دریافت خدمات مناسب و ارزان قیمتی در این زمینه را وادار به ترک دیار و وطن خود می کند.
این متخصص صنعت گردشگری پزشکی می گوید امتیاز ایران برای توجه به صنعت گردشگری پزشکی امتیاز منطقه ای و بازار بسیار مستعد منطقه است. وی به این کشورهای عراق ، افغانستان ، کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس و جمهوری آذربایجان اشاره می کند و می گوید در این کشورها یا اصلا زیرساخت های پزشکی وجود ندارد یا اینکه اگر هم هست بسیار محدودو غیر قابل دسترس همگان بنابراین برخی از سیاستمداران این کشورها علاقمند هستند نیازمندان خدمات درمانی در دیگر کشورهای منطقه درمان شوند که این موضوع برای ایران همانند یک گنج خدادادی است و باید از آن به خوبی استفاده کنیم.
از سوی دیگر راشکی به تخصص و خوشنامی پزشکان ایرانی اشاره می کند و می گوید: متخصصان ایرانی در میان گردشگران نیازمند به دریافت خدمات درمانی کشورهای یاد شده بسیار خوشنام هستند و آنها علاقمند هستند به دست پزشکان ایرانی درمان شوند.
عمده تقاضاهای درمان در ایران به گفته راشکی جراحی های قلب و عروق، درمان نازایی، جراحی های زیبایی و پلاستیک و خدمات دندانپزشکی است.
اما سعید عبدالحسینی رئیس بیمارستان رضوی مشهد که یکی از بیمارستان های مطرح در جلب نظر گردشگران پزشکی به ایران و پایلوت گردشگری پزشکی کشور است در این زمینه می گوید: بازارهای هدف بسیار بکر و مناسب اطراف ایران در کنار تخصص پزشکان ایرانی می تواند بهترین سرمایه ایران برای توسعه گردشگری پزشکی در منطقه باشد.
وی به حدود 900 بیمارستان مستعد در کشورمان برای پذیرایی از گردشگران پزشکی اشاره می کند و می گوید: این تعداد بیمارستان می توانند در صورت مدیریت و برنامه ریزی دقیق در زمینه گردشگری پزشکی سالانه میلیون ها دلار درآمد ارزی را به کشورمان هدیه دهند.
در این زمینه حسن راشکی به شروع فعالیت های گردشگری پزشکی در کشور ترکیه اشاره می کند و می گوید: این کشور از سال 2009 میلادی با کمتر از 50 هزار نفر گردشگر پزشکی دراین زمینه آغاز به کار کرد و هم اکنون و نیمه دوم سال 2013 میلادی توانسته از 300 هزار گردشگر پزشکی پذیرایی کرده است و افقی یک میلیون نفری را برای سال 2015 میلادی درنظر گرفته است حال آنکه ایران باتمام این امتیازاتش سال 1391 تنها حدود 50 هزار نفر گردشگر پزشکی داشته باشد.
لازم به یادآوری است که طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری هر گردشگر پزشکی می تواند از 3 تا 4000 دلار سودآوری برای کشور مقصد خود داشته باشد در این زمینه می توان به درآمد صنعت گردشگری سلامت سال 2012 میلادی در کشورهای ترکیه 4 میلیارد دلار، هندوستان 17میلیارد دلار و اردن یک میلیارد دلار اشاره کرد که شاهد مثال بسیار مناسبی برای نتیجه مدیریت و برنامهریزیهای دقیق در صنعت گردشگری سلامت آنهاست.
به گفته دبیر کمیته گردشگری سلامت ایران هم اکنون خلا قانونی در زمینه توسعه گردشگری سلامت باعث عقب ماندگی این صنعت کشورمان از دیگر کشورها مثل ترکیه شده و همین موضوع باعث تشکیل کمیته یاد شده یعنی کمیته گردشگری سلامت در وزارت بهداشت بوده است.
این فعال گردشگری پزشکی به رشد چشمگیر گردشگران نیازمند خدمات درمانی عرب در کشور ترکیه اشاره می کند و می گوید اگر بتوانیم سیاست های کاری کمیته گردشگری سلامت را در سازمان ها و ارگان های درگیر این مسئله یکسان کنیم بدون تردید می توانیم با امتیازات ویژه ای که در ایران در اختیار دارم کشورمان را به قطبی از صنعت گردشگری سلامت تبدیل کنیم.
راشکی ضمین بیان یکسان بودن نحوه پذیرش گردشگران پزشکی خارجی در کنار بیماران ایرانی به یکی از اقدامات کمیته یاد شده در زمینه توسعه گردشگری سلامت اشاره می کند و می افزاید: کمیته گردشگری سلامت از سال گذشته برنامه ای را تحت عنوان دپارتمان گردشگران سلامت در بیمارستان های علاقمند برای توسعه گردشگری درمانی طراحی کرده است تا این بیمارستان ها علاوه بر پذیریش جداگانه بیماران خارجی بتوانند نحوه ورود در بازارهای هدف و البته ایجاد ارتباط با شرکت های اعزام کننده گردشگران سلامت را بیاموزندو برنامه ریزی کنند .
اما به عقیده وی هم اکنون خلا قانونی در صنعت گردشگری درمانی کشورمان باعث شده تا برخی از افراد به صورت واسطه ای وارد این بازار پرپول شده و زمینه ساز بحران در صنعت گردشگری درمانی کشورمان بشود اینگونه برخی ها با سوء نیت و دیگران بدون اطلاع از خدمات پزشکی باعث رنج و ناراحتی گردشگران نیازمند خدمات درمانی شده اند که این آثار نامطلوبی در سابقه پزشکی ایران در ذهن گردشگران بین المللی خواهد داشت .
این فعال گردشگری پزشکی به رویکرد تازه دولت یازدهم به صنعت گردشگری و بخصوص گردشگری پزشکیی اشاره می کند و می گوید: وزارت خارجه ، وزارت بهداشت ، اتاق بازرگانی و در نهایت سازمان میراث فرهنگی باید با ایجاد شرکت های تخصصی در این زمینه جلوی فعالیت افراد غیر متخصص در صنعت گردشگری پزشکی کشورمان را بگیرند و با تدوین راهکارهای عملی و متناسب با بازار هدف کشورمان گام برندارند .
با توجه به فعالیت های علمی و برگزاری سه دوره همایش برندسازی در صنعت گردشگری دستاورد آنها در صنعت گردشگری چه بوده است؟
اگرچه برند سازی پدیده ای بسیار مهم در صنایع مختلف بوده است اما این امر در صنعت گردشگری زیاد قدیمی نیست و به تازگی پا به عرصه وجودی این صنعت گذاشته است . بطوری که از برندسازی محصولات موضوع شروع شده و کشورهای مختلفی در این موضوع کار کرده اند تا اینکه موضوع برند سازی به گردشگری نیز رسیده است.
اما در این صنعت یعنی گردشگری زمانی ما برند محصولات گردشگری داریم که در این بخش به مباحث علمی خیلی به آن تکیه نمی کنند چون محصولات گردشگری بسیار گسترده و متنوع هستند بنابراین ویژگی هایی در محصولات گردشگری وجود دارد موضوع برند سازی را تحت تاثیر خود قرار داده و مجامع علمی به آن زیاد تکیه نخواهند کرد مگر در مواردی خاص مثل بحث اقامتی یا رستوران ها که می توان برای آنها برندی درنظر گرفت.
اما منظور از برند سازی در گردشگری بیشتر برند سازی در مقاصد گردشگری است که مورد نظر ماست و بسیاری از محافل علمی و عملی دهکده جهانی درباره آن اظهار نظر کرده و مشغول این موضوع هستند. در این زمینه بخصوص طی سه سال برگزاری همایش و سمینارهایی که برگزار شده بحث برندسازی در قالب مقالات و پیشنهادهای دوره دکترا و کارشناسی ارشد به آن پرداخته ایم ، این فعالیت اگرچه کار بسیار عظیم و خوبی در این زمینه بوده است اما چون بحث برندسازی در صنعت گردشگری ایران مبحثی کاملا پیچیده است هنوز موضوع برند گردشگری ایران به آن نتیجه ای که مورد نظر بوده و بتوان به آن تکیه کرد نرسیده ایم و باید کارهای بسیاری را در این زمینه انجام دهیم.
البته ممکن است بطور کلی انتظار اینکه طی دو یا سه سال بتوانیم به نتیجه یعنی برند گردشگری برسیم کلا انتظار صحیحی نباشد چون برندسازی برای صنعت گردشگری در گذر زمان معنی پیدا خواهد کرد نه با یک جلسه یا دو رویداد در این زمینه بلکه باید به شکل طبیعی این برند باید تولید و معرفی شود .
این مبحث یا برندسازی کاری نیست که یک گروه دور هم بنشینند و آخر جلسه عبارت یا شعاری به عنوان برند گردشگری یک منطقه تولید کنند این اشتباه همگی ماست که علامت یا نشان را به جای برند در نظر می گیریم و فکر می کنیم اگر یک علامتی یا شعاری را به عنوان ایران به بازار معرفی کردیم کار تمام شده و از این پس کاسبی و گردش مالی ما روبه رشد خواهد بود. در صورتی که علامت یا شعار بیان کننده برند و معرفی کننده برند در بازار هدف است نه خود آن .
بطور کلی برند باید در طول زمان تولید شده که در این زمینه ابتدا باید عواملی که برند مقصد را می سازند شناسایی شده و متناسب با آن ها برند شکل گیرد این موارد در کنار هم برندی برای گردشگری کشوری مثل ایران را تولید خواهند کرد و این برند در ذهن گردشگر به خودی خود تصور مثبتی از مقصد ایجاد می کند.
این برند می تواند درباره هنر، صنعت، آداب و رسوم یا سنن ایران زمین باشد اما اصل موضوع این است که در باره برندسازی برای گردشگری ایران ما هنوز ابتدای راه هستیم و در بخش تئوری کار مانده ایم و تا عمل فاصله زیادی داریم.
آیا انجمن ملی گردشگری ایران بخصوص شما همکاری با مجامع دولتی در این زمینه داشته اید؟
در مورد اخیر که آقای نجفی دستور آن را صادر کرده اند حداقل بنده هیچ اطلاعی از همکاری مجامع علمی و انجمن یا اساتید علم گردشگری با کمیته درنظر گرفته شده ندارم و ندیده ایم این افراد در این مجمع جایی داشته باشند. اگر چه به عقیده من و دیگر همکارانم در انجمن ملی گردشگری ایران این روش یا تعیین کمیته مخصوص برندسازی گردشگری ایران تجربه موفقی نخواهد بود چون در مدیریت قبلی سازمان میراث فرهنگی هم اینگونه برنامه ها انجام شده بود و با همین روش ها قصد تولید برند گردشگری ایران را داشتندکه خوب خودتان حاصل کار را دیده اید و هم اکنون دوباره همه چیز از صفر شروع شده و بازهم همان تجربه در حال تکرار شدن است.
من فکر می کنم اگر صاحبنظران گردشگری ، فرهنگ، هنر و تاریخ و طبیعت ایران به عنوان شورایی در کنار یکدیگر و در یک جلسه باشند شاید بتوان راهکاری عملی در این زمینه به کار گرفت نه اینکه هر یک از ارگان های درگیر جداگانه در این زمینه برای خود تصمیم گیری و اقدام نماید بنابراین با همکاری یکجا و همزمان ارگان های درگیر موضوع برندسازی شاید به توان به اینده آن امیدوار بود نه با روش های کنونی . من به عنوان کارشناس ارشد و رئیس انجمن ملی گردشگری ایران معتقدم در صورتیی که این اتفاق هم بیافتد و همه کنار هم و سر یک میز بنشینند تازه در مسیری قرار گرفته ایم که در انتهای آن موفق به ساخت برند گردشگری کشورمان خواهیم شد.
شما به زمانبر بودن روند تولید برند گردشگری در کشورها اشاره کردید آیا به عقیده شما این تعجیلی که هم اکنون در سازمان میراث فرهنگی برای تولید یا معرفی برند گردشگری ایران صورت گرفته است نتیجه ای خواهد داشت یا خیر؟
به نظر من شاید این عجله زیاد مورد نیاز نیست چون شاید بسیاری از راهکارها یا پیشنهادهایی که در این موقعیت به سازمان داده می شوند زیاد منطقی یا عملی نباشند و قابلیت اجرایی نداشته باشند . همانطور که قبلا نیز اشاره کردم اگر پس از چند جلسه یک عبارت یا شعاری را مصوب کنیم که حتی ترکیب زیبایی هم داشته باشد این عبارت برند گردشگری ایران یا هر کشور دیگر نیست بلکه جمله ای زیبا است که به سرعت فراموش می شود و هیچ کارکرد مفیدی دراین زمینه نخواهد داشت.
من بطور کلی عقیده دارم تعجیل در این مسئله اصلا صلاح نیست و باید خیلی حساب شده دراین راه گام برداریم چون به گفته اکثر اهالی فن برند خروجی از اینگونه نشست ها و جلسات عجولانه محصولی است که به راحتی از ذهن ها پاک شده و در نهایت محو خواهد شد و بناچار دوباره باید به فکر عبارتی جدید در این زمینه باشیم. این تجربه ای است که کشورهای دیگر هم داشته اند به این صورت که شعاری یا به قول خودشان برندی را طراحی کرده و به بازار هدف ارایه داده اند اما با توجه به همان موارد که گفته شد پس از یک یا دوسال مجبور به تعویض آن شده اند چون بطور کلی یا فراموش شده است یا اینکه هیچ کارکرد مفیدی برای برنامه های آن ها نداشته است.
پس بهتر است برای اینکه بتوانیم برندی سازنده داشته باشیم ابتدا عوامل سازنده برند را بررسی و آنها را یکی یکی مهیا کنیم تا زمینه ساز تولید برندی کارآمد و دایمی در صنعت گردشگری کشورمان باشیم.
برای برند سازی باید مزیت های مقصد مورد نظر ما که هم اکنون ایران است را مورد توجه قرار دهیم و نوآوری و خلاقیت هایی که نسبت به مقاصد مشابه یا همسایه آن لازم است را به خوبی مورد بررسی و نتیجه گیری قرار دهیم تا بتوانیم بر بازارهای رقیب غلبه کنیم و نظر گردشگران را به امتیازات مقصد مورد نظر خودمان جلب کنیم .
بطوری کلی یکی از اشکالاتی که در سال های گذشته در زمینه برندسازی بوده این است که همه فعالان و دست اندرکاران دولتی در صنعت گردشگری که قصد برندسازی برای گردشگری ایران را داشته اند تصور می کردند در منطقه خاورمیانه یا آسیا یا حتی خلیج فارس ایران مقصدی بدون رقیب است هرچند جاذبه های منحصربفرد ایران در دیگر نقاط جهان گاهی بدون بدیل هستنداما همین کشورهای اطراف ما سالهاست که اقتصادشان را برمبنی گردشگری پایه ریزی کرده اند و هم اکنون از آن بهره خوبی به دست می آورند بنابراین جای تردید نیست که گامهای زیادی از ما جلوتر هستند و حتی با نداشته هایشان در حال پول درآوردن از صنعت گردشگری خود هستند پس نباید خودمان را بهترین مقصد در نظر بگیریم و تصور بدون رقیب بودن را داشته باشیم بلکه باید با خلاقیت و نوآوری داشته های بی بدیلمان را در بازارهای مقصد معرفی کنیم تا خواهان پیدا کند.
بطور کلی در زمینه ساخت برند دقت و انعطاف پذیری حرف اول را برای برند گردشگری می زند و باعث زنده ماندن یک برند در صنعت گردشگری خواهد بود. بازهم در زمینه برندسازی گردشری به این نکته اشاره می کنم که باید در بلند مدت زمینه های تولید برند را فراهم کنیم نکه اینکه به فکر تولید خود برند باشیم چون برند را خود جامعه و گردشگران با توجه به این امتیازات و زمینه های موجود تولید خواهند کرد و در جلسات نمی تواند تولید برند کرد.
به عقیده شما بخش خصوصی در برندسازی در گردشگری ایران چه نقشی خواهد داشت؟
به طور کلی گردشگری یعنی بخش خصوصی و دولت صرفا حکم نظارتی و حمایتی خواهد داشت بنابراین بطور کلی در صنعت گردشگری نقش عمده بخش خصوصی حلقه ای است بین مقصد و گردشگران بطوری که همه کسانی که در بخش خصوصی گردشگری مثل هتل ها ، مراکز تفریحی یا رستوران ها و تورگردانان یا آژانس های مسافرتی فعالیت می کنند اصلی ترین نقش را تولید و معرف کردن برند گردشگری کشور را بر عهده دارند.
بحث برند گردشگری معادله ای دو سویه است که در هر دو طرف گردشگران هستند و بخش خصوصی حاصل کار را به بالادستی ها یعنی جامعه دولتی انتقال خواهد داد.
همانطور که می دانیم گردشگر وقتی خاطره ای خوش یا زیبا از منطقه ای داشته باشد می تواند مبلغ خوبی برای گردشگری آن منطقه باشد پس حالا که افراد بخش خصوصی زمینه این تجربه خوب را برای او فراهم کرده اند می توانند نقاط قوت و ضعف همان منطقه را با توجه به عکس العمل گردشگران به بالادست خود انتقال دهند تا حاکمیت برای رسیدن به شرایط ایده آل گردشگران که در نهایت به برندسازی منتهی می شود گام بردارند نکه اینکه مسئولان خودشان برندسازی کنند.
بطور کلی برند تصوری از مقصد در ذهن گردشگر است که با توجه به تجربه وی از مقصد به وجود می آید بنابراین همگی بخصوص بخش خصوصی به عنوان اولین عضو مرتبط با گردشگران از سوی جامعه میزبان باید بیشترین تلاش را برای تشکیل تصویری خوب و مناسب از مقصد در ذهن گردشگر داشته باشد و دولت باید ابزار کار و لوازم مورد نیاز بخش خصوصی را در این باره در اختیارش بگذارد تا ذهن خلاق گردشگر با تجربه خوشی که از مقصد داشته اقدام به برند سازی دقیقی در این زمینه بکند.
به هر حال باید درنظر داشته باشیم که بطور کلی برندسازی برای گردشگری یک منطقه نیازمند هدایتی مرکزی از سوی دولت است اینگونه که تمام امکانات و قوانین لازم را باید در اختیار بخش خصوصی قرار دهد و صرفا پس از انتقال تجربه گردشگران از طریق بخش خصوصی به کارگروه و کمیته مربوطه به تقویت خوبی ها و کاهش بدی های موجود در مقصد کند اینگونه است که گردشگران با توجه به تجربه خوشی که از مقصدشان دارند خودشان برند گردشگری مقصد را تولید می کنند و کم کم آن در سطح بین الملل معروف می شود.
نظر شما برای برندسازی گردشگری و نقش آن در توسعه گردشگری کشورمان چیست؟
بطور کلی بحث برندسازی در صنعت گردشگری از نیازهای امروز توسعه گردشگری یا همان صادرات نامرئی در کشورهای مختلف جهان است. اما برای اینکه ما مطمئن باشیم که این برند می تواند زنده بماند و جوابگوی انتظارات ما باشد و بطور کلی صنعت گردشگری با تمام شاخصه هایش باشد و آن را تحت پوشش خود درآورد لازم است که این برند گردشگری پشتیبانی مردمی در کشور مقصد را داشته باشد نه اینکه صرفا عبارت یا شعاری بدون پشتیبانی جامعه میزبان باشد یا اینکه در واقع جنبه ملی داشته باشد.
به عقیده من برند می تواند موفق باشد که در واقع ارتباط مستقیمی با خواسته های مردم جامعه میزبان داشته باشد که در واقع برند رابطی بین تولید کننده و مشتری است و اگر نتوانیم این ارتباط را به خوبی برقرار کنیم بدون تردید اعتماد بین مشتری و فروشنده به وجود نخواهد آمد و در نهایت چرخه عرضه و تقاضا از بین خواهد رفت و برند مذکور فراموش خواهد شد.
به عقیده من همین عدم پشتیبانی مردمی باعث شده که علی رغم تلاش های انجام شده در این زمینه در ایران باستانی هنوز برند گردشگری قابل اعتمادی نداریم و در بازارهای هدف گردشگری کشورمان گمنام باقی مانده ایم.
چون وقتی برندی تهیه می شود و به مشتری ارایه می شود باید حس اعتماد و رضایت را در دو سوی معادله ایجاد کند نه اینکه یک طرف معادله بدون در نظر گرفتن نیازهایش رها شود با این رویکرد در واقعی راهی بیهوده مثل گذشته را طی خواهیم کرد و دوباره تکرار مکررات خواهد بود.
بنابراین برای موفقیت برند باید مطالعات زیادی در مورد زمینه جامعه شناسی و روانشناختی در جامعه میزبان صورت گیرد و حالا که جامعه میزبان ما ایران است باید بیشترین مطالعه در باره ارتباط جامعه ایران با گردشگران خارجی صورت گیرد و تصویری که ذهن ایرانیان از گردشگران خارجی می سازند را مد نظر این برندسازی قرار دهیم.
این موضوع یعنی ارتباط برند با جامعه و ملت میزبان بخصوص در کشورمان حساسیت بیشتری خواهد داشت چون ایران جامعه ای مذهبی و کاملا سنتی است بنابراین باید برند گردشگری مورد نظر ما برای ایران متناسب با خواسته ها و باورهای جامعه ایران تعیین شود تا پشتیبانی مردم با تمام افکار و عقایدشان را به خود جلب کند و در نهایت جاودانه باقی بماند اگرنه به سرعت فراموش خواهد شد چون مردم و جامعه ایران علاقه ای به مطرح کردن آن ندارند.
به نقش برند در اعتماد سازی گردشگران اشاره کردید آیا این برندسازی می تواند در استانداردسازی خدمات گردشگری جامعه میزبان نیز کمک کند؟
بدون تردید پاسخ شما مثبت است به این صورت که وقتی برند مورد اعتماد گردشگران قرار می گیرد به معنی آن است که گردشگر و مردم کشور میزبان به خدماتی که ارایه می دهند و دریافت می کنند ایمان داشته و همان کیفیت را همواره با دیدن یا شنیدن نام یا برند مورد نظر انتظار دارندبنابراین خود بخود استاندارد سازی صورت گرفته و همواره خدمات ارایه شده و تقاضای مورد نیاز با یکدیگر تناسب دارند و یکسان هستند.
بطور کلی نقش بخش خصوصی در این زمینه یعنی برندسازی از نظر شما چیست؟
همانطور که می دانیم فعالیت اصلی گردشگری بر عهده بخش خصوصی است و دولت هیچ وقت نباید در بحث اجرایی این موضوع حضور داشته باشد و صرفا در تهیه قوانین و تولید راهکارهای علمی گام بردارد پس این بخش خصوصی است که برای برندسازی تلاش می کند و آن را زنده نگه می دارند نه دولت چون دولت مجری در این زمینه نیست که نیازها و برتری های گردشگری ایران را بداند و با تکیه بر آنها برندسازی کند.
این تعجیل صورت گرفته درسازمان میراث فرهنگی برای تولید برند گردشگری کشورمان مفید است یا خیر؟
من معتقدم این عجله هرگز مفید نیست و جوابگوی نیاز گردشگری کشورمان ایران نخواهد بود چون این موضوع یعنی برندسازی در صنعت گردشگری نیازمند مطالعه دستاوردهای گذشته و متناسب سازی آن با نیازهای امروز جامعه است که در این زمینه استفاده از تجربه دیگران و کشورهای موفق هم دخالت خواهد داشت بنابراین جایی برای تعجیل یا عجله در این زمینه وجود نخواهد داشت .
جای تردید نیست که اگر مدت زمان بیشتری برای تولید برند گردشگری صرف شود در نهایت حاصل کار گامی مطمئن و دقیق تر خواهد بود چون در گذشته هم این تجربه را داشته ایم و با عجله تمام تلاش هایمان به دست فراموشی سپرده شده است و موفقیتی نداشته ایم.
نگاهی به سهم خودروهای ساخت کره جنوبی در ایران
از زمانی که زندگی شهری شکل گرفت و چهار پایان جای خود را به اتومبیل چهار چرخ دادند صنعت خودروسازی و بطور کلی خودرو جایگاه ویژه ای در زندگی بشر به خود دید.
جایگاهی که حتی گاهی در تصمیم گیری دولتمردان تاثیر گذار بوده و باعث نگرش تازه آنها به قوانین جاری کشورها شده است. آمریکا، ژاپن، کره جنوبی ، آلمان ، انگلستان، ایتالیا، ترکیه ، سوئد، برزیل ، ایران ، روسیه و چندین کشور دیگر در دهکده جهانی با بکارگیری امکانات و صنایع خود سعی کرده اند به عنوان خودروساز جهان مطرح شده و از این تجارت سودآور به نفع اقتصاد خود استفاده کنند.
صنعتی که با سرعت گرفتنش دیگر صنایع هم رونق می گیرند و می توانند چرخ اقتصاد مملکت را به حرکت درآورند، طبق آمار هم اکنون در دهکده جهانی حجم انبوهی از مشاغل به این صنعت وابسته است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم سفره بسیاری را رنگین کرده است.اما با توجه به رشد و رونق صنعت خودروسازی جهان همواره کشورهای تولید کننده به دنبال تسخیر و دست یافتن به بازارهای بین المللی برای فروش محصولات تولیدی خود هستند. از همین رو به دست آوردن بازارهای منطقه ای یکی از دغدغه های اصلی تولیدگان خودرو در دهکده جهانی است اما از سوی دیگر برخی از کشورهای تولید کننده مثل ایران سعی دارند با اجرای سیاست هایی سهم خودروهای خارجی را در بازار داخل خود کنترل .
اما ایران که خود به عنوان هجدهمین تولید کننده خودرو در سطح جهان است و طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان های بین المللی رتبه 72 در سرانه خودرو را با 200 خودرو برای هر هزار نفر به خود اختصاص داده است هم اکنون در این زمینه دچار دردسر شده و تراز سهم خودروهای واردتی و داخلی آن به هم خورده است.
از این رو بر اساس آمارهای رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران میانگین قیمت هر خودروی سواری صادراتی طی ده ماهه سال 1391 مبلغ 5,874 دلار بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 14.93 درصدی مواجه بوده است. بر همین اساس عمده خودروهای ایران در سال جاری به کشورهای عراق، اوکراین و آذربایجان صادر شده است.
از مجموع 46,591خودروی صادراتی طی 10 ماهه نخست این سال 45,952 خودرو به عراق، 230 خودرو به اوکراین، 198 خودرو به آذربایجان و 211 خودرو نیز به سایر کشورها صادر شده است.
منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران
اما اگر به تعداد خودروهای موجود بازار کشور یعنی حدود پانزده میلیون خودرو بنگریم و به واردات خودرو و آمار منتشر شده گمرک جمهوری اسلامی ایران در این زمینه با دقت نگاه کنیم کشورهایی چون فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و چین عمده بازار خودروهای وارداتی به ایران را به خود اختصاص داده اند. اما مدتی است که پای تولیدات ایتالیا، مالزی و حتی آمریکا نیز به بازار ایران باز شده است.
همچنین میانگین قیمت هر خودروی سواری وارداتی طی ده ماهه نخست سال 1391 مبلغ 23,915 دلار (نزدیک به 4.07 برابر هر خودروی صادراتی) بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 15.54 درصدی مواجه بوده است.
سه کشورعمده مبدأ واردات خودرو طی ده ماهه نخست سال 1391به ترتیب، امارات متحده عربی، جمهوری کره و کویت بوده اند.
منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران
منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران
از مجموع 34,012 خودروی وارد شده به کشور درده ماهه نخست سال گذشته 18,477 خودرو از امارات، 9,992 خودرو از جمهوری کره، 1,454 از کویت و 4,089 خودرو نیز از سایر کشورها به کشور وارد شده است.
بر همین اساس طی همین مدت 813 میلیون دلار خودرو به کشور وارد شده و 274 میلیون دلار نیز خودرو به کشورهای دیگر صادر شده است.
هرچند تعداد خودروهای وارداتی به کشور در مهرماه 1391 نسبت به متوسط ماههای قبل فقط 200 دستگاه بیشتر بود، اما متوسط قیمت خودروهای وارداتی در این ماه نسبت به ماههای قبل 60 درصد بیشتر بود که نشان میدهد سهم خودروهای گرانقیمت از کل خودروهای وارداتی در این ماه به شدت افزایش یافته بود. خلاصه آن که واردکنندگان خودروهای لوکس در مهرماه توانستند از مصوبه ممنوعیت واردات این نوع خودروها، سودهای 70 تا 80 درصدی کسب کنند.جالب آن که در سال 1391 به رغم ابلاغ مصوبه ممنوعیت واردات خودروهای گرانقیمت در چند ماه پایانی آن، میانگین قیمت خودروهای وارداتی نسبت به سال 1390، افزایش 17 درصدی پیدا کرد که نشان میدهد حجم واردات خودروهای لوکس، بیشتر هم شد که طبیعتا ناشی از رشد واردات این نوع خودروها در هفتههای قبل از ابلاغ مصوبه ممنوعیت بود.
آمارها حکایت از آن دارد که میزان واردات خودرو در هفت ماهه نخست سال 1391 نسبت به مدت مشابه سال قبل از نظر تعداد 35/13 درصد و از نظر ارزش 22/20 درصد افزایش داشته است و این در حالی است که در 5 ماهه آخر سال 91 تعداد 21،199 دستگاه به ارزش 568،297،759 دلار خودرو از گمرکات ترخیص و وارد کشور شده است .
اما اگر سراغ جزئیات آمار شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران تا پایان شش ماهه دوم سال 90 برویم در میابیم بطور کلی در این تاریخ سهم خودروها در بازار ایران چقدر بوده است. این شرکت خودروها ی موجود بازار ایران (داخلی و وارداتی) را صرفا با توجه به اصالت آنها و براساس قیمت به چند گروه مختلف تقسیم بندی کرده است و براساس همین گروه ها آمار مربوطه را منتشر کرده است.
گروه اول خودروهای زیر ده میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و دومین گروه خودروهایی با قیمت بیش از ده میلیون تومان تا بیست میلیون تومان هستند و سومین گروه بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان انتخاب شده و چهارمین گروه هم سی میلیون تومانی ها تا چهل میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و اما پنجمین گروه مربوط به 40 تا 50 میلیون تومانی ها است و دیگران به خودروهای لوکس تقسیم بندی شده اند . اما نباید فراموش کرد که طی سال 90 تا 92 قیمت خودروهای خارجی تقریبا نزدیک به چهار برابر افزایش داشته ولی تغییر چندانی در میزان سهم بازار آنها به وجود نیامده است و چه بسا سهم خارجی ها به دلیل کاهش تولیدات داخلی بیشتر از قبل نیز شده باشد.
در این گزارش ما فقط به سراغ کره ای های این بازار رفتیم و آماری جالب از آن به دست آورده ایم هرچند برخی از این خودروها هم اکنون در کشورمان تولید می شوند اما همانطور که قبلا نیز اشاره شده به زادگاه واقعی آنها یعنی کره جنوبی توجه کرده ایم و آمار مربوطه به کشور کره در بازار ایران را مشخص کرده ایم.
در گروه یک که جزو خودروهای ارزان قیمت موجود بازار بوده اند اعضای آن 7/ 46 درصد از حجم بازار را در اختیار دارند، پراید صبا توانسته 3/74درصد از بازار این گروه را به خود اختصاص دهد. سایپا 132 نیز که یکی از مدلهای پراید محسوب میشود، 2/10درصد بازار مورد بررسی را در دست گرفته و مدلهای 141 و 111 پراید هم چهار و 9/2درصد از این بازار را نصیب خود کردهاند.
از سوی دیگر آنطور که گزارش شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد آمده، خودروهای ریو و هیوندای ورنا نیز که هر دو کرهای به شمار میروند و جزو گروه دوم تقسیم بندی این شرکت بوده اند ، توانستهاند به ترتیب 8/3 و چهار دهم درصد بازار این گروه یعنی از ده میلیون تا بیست میلیون را تصاحب کنند. به گروه سوم یعنی از بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان می رسیم که هیوندای آوانته هم در این گروه است و 8/7 درصد سهم بازار را به خود اختصاص داده که جالب است بدانیم خودروهای این گروه کلا حدود 3/1 درصد بازار خودروی ایران را به خود اختصاص داده اند.
اما سراتو که تولید شرکت کیا، دومین برند موجود کره در بازار ایران است و جزو خودروهای گروه پنجم بازار ایران به شمار می آید،
توانسته 20 درصد حجم بازار همگروهایش را بخود اختصاص دهد. از سوی دیگر هیونداییI30 در این گروه نیز صاحب 8/5 درصد از سهم بازار همگروهایش در ایران شدهاست.
نکته جالب درباره خودروهای لوکس بازار ایران سهم بیشتر کیا اپتیما نسبت به هیوندای سوناتا است. این موضوع در شرایطی اتفاق افتاده است که سوناتا حضور با سابقهتری داشته و به نوعی مشهورتر به حساب میآید. سوناتا 9/29 درصد سهم بازار خودروهای هم گروه خود را در اختیار دارد و اپتیما توانسته 3/31 درصد سهم داشته باشد. همچنین هیوندای توسان 1/18 درصد سهم از این گروه را به خود اختصاص داده است . پس از آن هیوندای آزرا با 8/24 درصد سهم، بیشترین حجم بازار گروه خود یعنی بالای 50 میلیون تومان را به خود اختصاص داده است.
سانتافه و IX55 نیز که هموطنان آزرا به شمار میروند، به ترتیب 9/17 و 4/13درصد از بازار گروه مورد بررسی را در اختیار گرفتهاند و همچنین هیوندای جنسیس (کوپه و معمولی) سهمی 11درصدی را در بازار لوکسهای بالای 50 میلیون داراست. کیا موهاوی و سورنتو هم به ترتیب حضوری 12 و 5/5درصدی در بازار دارند.
از مهمترین مدلهای وارداتی گروههیوندای - کیا به ایران میتوان به جنسیس، سراتو، اکسنت، موهاوی، آزرا، سوناتا، ix35، توسات، H1، سنتیننتال، کادنزا، پیکانتو، اپتیما، سورنتو، ix55، سانتافه،اسپورتیج، گرنجر، i30، i20، اشاره کرد.
در انتهای این گزارش می توان به سهم کمتر از یک درصدی کل تولیدات کشور ایتالیا در بازار ایران اشاره کرد. لازم به یاد آوری است با وجود ارسال درخواست های مکرر به نمایندگی انحصاری دو شرکت کیا و هیوندا برای دریافت اطلاعات دقیق میزان واردات و سهم از بازار ایران به عنوان اصلی ترین مرجع کسب اطلاعات هیچگونه همکاری از سوی آنها با روزنامه جام جم صورت نگرفته است. از سوی دیگر همانطور که قبلا نیز گفته شده اطلاعات شرکت کنترل بازرسی ایران مربوط به شش ماهه دوم سال 1390 شمسی است که می توان با توجه به افزایش قیمت صورت گرفته گروه بندی آن را تغییر داد و نصبت های جدید را تقریبا محاسبه کرد.
تحریم ها و واردات خودرو
با توجه به آمار ارایه شده درباره سهم کره ای ها از بازار ایران می توان به این موضوع پی برد که با وجود تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران هرچند کره ای ها قرار بود صادرات خودروهای خود را به ایران متوقف کنند اما شاهد رشدی قابل توجه از واردات این خودروها به ایران بوده ایم که حاکی از شیرینی حضور در بازار ایران برای این تولید کنندگان است.
اما جالبتر آنکه اگرچه زادگاه برخی از این خودروها کره جنوبی است اما برخی از محصولات هیوندا و کیا از کشورهایی چون عربستان، کویت، بلغارستان ، آلمان و لهستان وارد کشورمان شده اند این امر بیانگر آن است که ایران بازار بسیار جذابی برای کره ای هاست و به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند. جالبتر اینکه در شرایطی که دو خودروساز عمده کره جنوبی صحبت از تحریم و توقف صادرات مستقیم به کشورمان می کنند چهارمین خودروساز کره جنوبی یعنی شرکت سانگ یانگ وارد بازار کشورمان شده است، خبر از راه اندازی خط تولید این خودرو در ایران داده است.
اتومبیل های این خودروساز کوچک کره ای هم اکنون با برندهای کایرون، رکستون، اکتیون و رودیوس در خیابان های ا یران تردد می کنند و مشهور ترین آنها خودروی موسو است . در همین حال بزرگترین محموله ای که از این خودروساز وارد کشورمان شده است در سال 1390 با تعداد 200 دستگاه به ارزش 5/2 میلیون دلار بوده است.
لازم به ذکر است که 70 درصد از سهام این خودروساز کره ای در فوریه سال 2011 میلادی توسط یک شرکت خودروساز هندی خریداری شده است و خودروهای جدیدی با برند سانگ یانگ به زودی توسط شرکت رامک خودرو در ایران تولید خواهد و روانه بازار مصرف شد.
نویسنده عماد عزتی
شاید زمانی برای سپری کردن اوقات فراغت مقابل جعبه جادو بنشینیم، اما این جعبه درواقع می تواند انگیزه سفرهایمان در آینده باشد.
دیدن سریال های تلویزیونی وقتی که از کار روزانه به منزل بازگشته اید می تواند کاملا انتخاب مناسبی باشد و بسیاری را متقاعد به روشن کردن تلویزیون کند، اما آیا هیچ فکر کرده اید این برنامه ها می تواند مقصد بعدی شما را تعیین کند؟
خیلی از ما هنوز نام کازابلانکا یا فرار بزرگ و شمشیر تیپوسلطان را به یاد داریم؛ فیلم هایی که همواره میانسال یا جوانان زیادی را در سطح جهان به خود جلب می کنند، اما کارکرد اصلی این دو اثر هنری می تواند به رونق گردشگری لوکیشن های ساخت آنها ختم شود.
این تاثیری است که بسیاری از کشورها هم اکنون به آن پی برده اند و با ساخت فیلم یا سریال های تجاری درواقع به تبلیغ توانمندی های گردشگری خود پرداخته اند.
در این زمینه به سریال های معروف کره ای به نام «افسانه جومونگ» می توان اشاره کرد که دست اندرکاران این سریال علاوه بر تولید یک اثر هنری، اقدام به زنده کردن دوباره تاریخ و فرهنگ کره در ذهن مخاطبان خود کرده اند. این سریال با توجه به جذب مخاطبان مقتضی در منطقه خاورمیانه توانست نقش اصلی خود که جلب نظر گردشگران به لوکیشن های زیبا و طبیعت کره بود را بخوبی بازی کند و بسیاری را به سمت مناطق یادشده بکشاند.
اگرچه هنوز هم ساخت تیزرهای تبلیغاتی برای معرفی کشورها و جاذبه های گردشگری آنجا به کار گرفته می شوند، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان رسانه ای تاثیرگذاری یک برنامه چندثانیه ای تا یک سریال چندصد قسمتی در ذهن مخاطب اصلا قابل مقایسه نیست.
از سوی دیگر همان طور که می دانیم کارکرد اصلی صنعت گردشگری علاوه بر ایجاد پل ارتباطی بین فرهنگ ها، بحث رونق اقتصادی است و لازمه رشد و رونق این صنعت آشنایی گردشگران با فرهنگ کشور میزبان است. همین امر برای ایجاد انگیزه سفر در گردشگران و البته سفری خوش برای آنها بسیار مفید است و مناسب.
یکی از فعالان عرصه گردشگری، خانم کانگ می سان در این زمینه می گوید: این سایت بهترین روش برای جذب گردشگران است که مدتی از سوی سازمان گردشگری کره جنوبی به کار گرفته شده است. همکاری میان تولیدکنندگان سریال های نوین و تاریخی در کره با این سازمان، بهترین نتیجه را در قسمت گردشگری کشور به دست آورده است.
این فعال گردشگری کره جنوبی، کارکرد جعبه جادو در گردشگری را این طور توصیف می کند که وقتی سریال تولید شده از کشورش در کشور دیگری به نمایش گذاشته می شود و ساکنان آن کشور صدها شب همراه داستان سریال می شوند، ناخودآگاه ذهنشان با نام و جاذبه های گردشگری کره آشنا شده و حالا نوبت به صنعت گردشگری است که این فرصت طلایی را به فرصت تجاری تبدیل کند.
طی یک برنامه زمانبندی شده مثلا در یک سریال 120 قسمتی در بازار هدف پس از 70 قسمت تبلیغات تورهای گردشگری که حاصل همکاری گردشگری کره و کشور مذکور می باشد، در رسانه ها آغاز می شود. طبق برنامه ریزی ها هم در این تبلیغات به سریال های یادشده اشاره می کنم که حاصل استقبال گردشگران از تورها می شود.
کانگ می سان به عنوان مدیر یک آژانس گردشگری در شهر سئول می گوید: طبق آمارهایی که سازمان در اختیار ما قرار داده است، در کشورهای عربی پس از پخش یکی از سریال های مشهور تاریخی، ضریب اشغال تورهای ما چیزی حدود 90 درصد شده بود. این درواقع مصداق اصلی همکاری تلویزیون و سینما با صنعت گردشگری است.
اما ایران باستانی که علاوه بر جاذبه های طبیعی پشتوانه چندهزار ساله تمدن را یدک می کشد، هنوز در این زمینه فعالیت مناسبی نکرده و اندر خم یک کوچه مانده!
هرچند شبکه شما قرار بود به عنوان شبکه گردشگری ایران به معرفی جاذبه های ایران بپردازد، اما این طرح کاملا بدون نتیجه و بدون برنامه ماند و خبری از فروش سریال های ایرانی به کشورهای خارجی، زیاد به گوش نمی رسد.
ستاره جوادی، تهیه کننده و سردبیر برنامه رادیویی صنعت گردشگری رادیو اقتصاد در این زمینه می گوید: اگر به تاثیر رسانه در صنعت گردشگری توجه داشته باشیم، بدون تردید شاهد رونق گردشگر و در نهایت رونق اقتصادی مناطق گردشگرپذیر خواهیم بود، اما نکته اصلی شناسایی بازار هدف برای جذب مخاطب و تولید برنامه متناسب با آنهاست.
وی به شعرا و فرهیختگان ایران باستان اشاره می کند و می گوید: یکی از راهکارهای جلب نظر گردشگران از طریق رسانه ها بخصوص جعبه جادو، شناخت زندگینامه این اساطیر است. هیچ جای تردید نیست که بسیاری از گردشگران هم اکنون در دهکده جهانی برای آشنایی با فرهنگ و آداب کشورها بار سفر می بندند. پس این بهترین فرصت برای رسانه هاست که به همکاری بخش گردشگری ایران بشتابند.
این فعال رسانه ای می گوید: امید داریم مسئولان جدید سازمان میراث فرهنگی پی به ارزش این ارتباط یعنی رسانه و گردشگری ببرند و با ایجاد شرایط مناسب و سرمایه گذاری روی سریال ها و تولیدات صداوسیما آینده گردشگری کشورمان تضمین کنند.
به عقیده این فعال رسانه، پخش این گونه تولیدات از رسانه ها می تواند به جذب سرمایه گذارهای خارجی علاوه بر گردشگران منتهی شود.
اینبار توانستیم Bear grylls را به دام بیاندازیم و مصاحبه ای کوتاه با او داشته باشیم تا وی از سفرها و ماجراجویی های خود در خاورمیانه ، ترانسیل وانیا، قطب و منطقه مورد علاقه خود یعنی ولز در انگلستان برایمان بگوید.
گریلز در 7 ژوئن سال 1974 میلادی دیده به جهان گشود . او با مجموعه تلویزیونی بقادر صحرا که مجموعه ای 3 قسمتی و پخشده از کانال نشنال جغرافی بود در بین ماجراجویان جهان مشهور شد و از آن پس توانست داستان دیگر سفرهای خود را به صورت برنامه هایی مستند و خطرناک در جهان پخش کند. او که ابتدا کار حرفه ای خود را در زمینه آموزش به کودکان شروع کرد پس از یکی دو سال توانست به جمع بزرگسالان و تولید برنامه هایی بسیار هیجان انگیز به نام چگونه زنده ماندن در طبیعت کرد.
1. گریلز نام واقعی توچیست؟
نام واقعی من ادوارد است که بعد از مدتی به خاطر شغلم به تدی teddy معروف شدم و با توجه به تحقیقات من در مورد نحوه زندگی خرس های قهوه و تراکم جمعیتی آنها بهteddy bear معروف شدم و تا همین امروز هم با این نام بین ماجراجویان و طبیعت دوستان باقی مانده ام.
2. گریلز در خاورمیانه چه می کند؟
من سفرهای زیادی به مناطق مختلف جهان از جمله عمان داشتم در این سفر خانواده من نیز همراه من بودند شاید به جرات بتوان گفت که من وجب به وجب این کشور را سفر کردم و برخلاف تصور بسیاری که این کشور را فقط بیابانی می دانند من با واقعیتی دیگر مواجه شدم که خلاف تصور آنهاست. این کشور طبیعتی بسیار زیبا و رشته کوههایی بسیار جالب دارد. چشمه ها و آبادی های اطراف آن واقعا شگفت انگیز بودند . بنابراین این سفر تبدیل به برنامه ای تلویزیونی برای طبیعت بسیار زیبای عمان و دلایل سفر گردشگران و ماجراجویان به این کشور به ظاهر کویری شد. اما من در مرز عراق و ترکیه هم با طبیعت بسیار جالبی روبرو شدم اما واقعا گرمای عمان کمتر از مرز عراق با ترکیه بود چون من در این محل گرما زده و راهی بیمارستان شدم.
3. گریلز در ترانسیل وانیا به دنبال چیست؟
ترانسیل وانیا یکی از مناطق معروف در دل قاره سبز یعنی اروپاست، بالاترین جمعیت خرس قهوه ای در جنگل های منطقه با سنگ آهکی را شاهد هستیم و من مدت زیادی در این منطقه برای تهیه گزارش از نحوه زندگی این جانوران جالب زندگی کردم البته با امکانات کاملا ابتدایی برای زنده ماندن. البته گاهی تجربه حمله این جانواران نیز داشته ام نه به خودم بلکه به چادرم این جانوران بسیار کنجکاو هستند و علاقمند به تجربه ناشناخته ها بنابراین به سادگی به انسان نزدیک می شوند.
4. گریلز در قطب جنوب چه تجربه ای داشت؟
هنگام ضبط یکی از برنامه های ماجراجویانه خودم در قطب جنوب قرار بود که از ارتفاعات منطقه با اسکی از بالگرد به پایین بپریم و مسیر را ادامه بدهیم اما متاسفانه هنگام فرود من روی توده نازکی از یخ فرود آمدم و زمین خوردم و کل مسیر را از بالا تا پایین سقوط کردم در این حادثه اگرچه کلاه ایمنی من شکست اما سرم سالم بود و فقط دچار ناراحتی در کتفم شدم اگرچه تجربه دردناکی بود اما امروز با خاطره ای شیرین از این موضوع یاد می کنم.
5. گریلز در کوله پشتی خود چه چیزی حمل می کند؟
اولین وسیله ای که من در کوله پشتی خودم قبل از سفر قرار می دهم سنگ چخماق است چون این سنگ ها در هر شرایطی می توانند برای من مفید باشند و در واقع ناجی من هستند. این دو تکه سنگ می توانند خطراتی چون سرمازدگی، حمله حیوانات وحشی و تاریکی را از دور کنند. بعداز آن یک چاقوی مخصوص و البته قطب نما همراه خواهم داشت این سه وسیله به عنوان مهمترین و بهترین وسایل همراه هر ماجراجو و طبیعت گردی باید باشد.
6. کریلز تعطیلات را چگونه سپری می کند؟
در واقع تعطیلات من به استراحت در منزل می گذرد چون کار من همیشه در دل طبیعت است بنابراین برعکس مردم عادی عمل می کنم هنگام تعطیلات فقط در منزل هستم و استراحت می کنم اما اگر قصد استراحت نداشته باشم حتما در زادگاه خودم یعنی ولز می توانید من را بیابید این منطقه همیشه و در همه حال چیزهای تازه ای برای آموزش به من دارد و به گونه من خود و شغلم را مدیون طبیعت این منطقه می دانم .
توصیه من به ماجراجویان و گردشگران این است که اطلاعات علمی خود را نسبت به مقصدشان بالاببرند و با مهارتهای اولیه زنده ماند در شرایط سخت آشنا باشند چون واقعا این طبیعت بسیار زیبا که شاید ساعت ها هر گردشگری را به خود مشغول می کنند بسیار خطرناک و خشن است.در پایان اگر علاقمند به دانستن بیشتر درباره زندگی و حرفه من هستید می توانید به وب سایت من به نشانی www.beargrylls.com مراجعه کنید.
عزتی
مجله adventure
کمکم فصل برداشت محصول خرما در جنوب کشورمان از راه میرسد و عدهای مشغول به کار میشوند، اما باز هم همان داستان تکراری که میگوید سود اصلی به جیب دلالان خواهد رفت.
به هر حال فعلا اخبار مهمتری، بسیاری از جراید و رسانه ها را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ تحریم بانکی، تحریم صنعت نفت، عدم دستیابی ایران به تکنولوژی نوین برای بهروز کردن چاههای نفتی و خیلی از اینگونه اخبار که باعث شده تمام توجه مسئولان به آنها جلب شود و دیگر امتیازات و ویژگیهای کشورمان را فراموش کنند.
اگرچه جایگاه ایران در میان صادرکنندگان نفت و البته تکیه زدن بر کرسی ریاست اوپک بسیار مهم است، ولی هیچ نیازی نیست تمام توان خود را برای آن هزینه کنیم، چون دوران طلایی سوخت های فسیلی به پایان رسیده و طبق اعلام سازمان FAOکمکم عصر تامین خوراک و غذا از راه خواهد رسید. این سازمان اعلام میکند یکی از سیاستهای جدید دولتها، امر امنیت غذایی و کاهش ضایعات آن است. در همین زمینه ﻣﺪﯾﺮ ﭘﮋوهشکده ﺑﯿﻮﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی ﮐﺸﺎورزی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﻤﺎل ﮐﺸﻮر نیز می افزاید: ذﺧﺎﯾﺮ ﺑﺮﻧﺞ جهان به عنوان یکی از محصولات مهم کشاورزی بخصوص در منطقه خاورمیانه ، رو ﺑﻪ کاهش اﺳﺖ. بنابراین میتوان به اهمیت امنیت غذا در آیندهای نزدیک در گوشه و کنار این کره خاکی پی برد.
همین امر باعث شده تا بسیاری از کشورها مثل چین، کشورهای جنوبی خلیجفارس و برخی دیگر از کشورها که عمدتا واردکننده محصولات غذایی هستند، به فکر سرمایهگذاری در بخش کشاورزی کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه باشند. این سرمایه گذاران قصد دارند با این روش آینده غذایی کشورشان را تضمین کنند. در این زمینه می توان به سرمایه گذاری گسترده چین و قطر در قاره آفریقا اشاره کرد و در عین حال از سرمایه گذاری کشور قطر در استان کرمان نیز سخن گفت یا اینکه به حضور گسترده دلالان عرب سر زمین های کشاورزی ایران برای خرید عمده محصولات کشاورزی چون گندم یا حبوبات خبرداد.
پس به این نتیجه خواهیم رسید که تامین انرژی آنهم از طریق سوخت های فسیلی در جهان فعلی ف کم کم به جایگاه دوم اهمیت دولتها نزول کرده و با توجه به نعمت های خدادادی ایران در زمینه منابع عظیم نفت و گاز جای نگرانی برای به دست آوردن کرسی ریاست اوپک نیست بلکه این کرسی هم باید در درجه دوم اولویت دولتمان قرار گیرد. اینجاست که ارزش تصاحب کرسی های مهم در سازمان خواروبار جهانی FAO بیش از اوپک برایمان متبلور خواهد شد.
حالا سئوال اصلی این است که ایران با توجه به آب و هوا و البته اقلیم خود دارای مناطق حاصلخیز بسیاری است، پس چرا به جای تجهیز چاههای نفت به فکر تجهیز صنعت کشاورزی و مزارع و چاههای آب خود نیست؛ صنعتی که نه تحریم میشود و نه باید برای ریاستش برنامهریزی کرد؛ چون متقاضیان بسیاری اطراف کشورمان حضور دارند و حاضر هستند برای خرید محصولات با کیفیت کشاورزی ایران پول نقد هزینه کنند و خبری از تحریم و چانه زنی بر سر قیمت معامله این محصولات مثل نفت و مشتقات آن نیست.
همگی میدانیم بسیاری از کشورهای اطراف ایران واردکننده محصولات غذایی هستند و آمار تولیدشان کفایت مصرف ساکنان منطقه را ندارد و از سوی دیگر کیفیت محصولات ایران حتی خارج از منطقه هم خوش درخشیده و بسیاری را به مصرف محصولات کشاورزی ایران تشویق کرده است. پس بجاست که این امتیاز را در کنار موهبت خدادادی، یعنی ذخایر انرژی قرار دهیم و برای تولید هرچه بیشتر و باکیفیتتر محصولات غذایی ایران گام برداریم؛ محصولاتی که حتی کشور انگلستان به عنوان یکی از تحریمکنندگان صنعت نفت ایران حاضر به پیشخرید کردن آنهاست.
اهمیت توسعه صنعت کشاورزی
با توجه به شرایط فعلی ایران از لحاظ اقتصادی، بدون تردید باید به جایگاه کشاورزی در اقتصاد ملی کشورمان توجه ویژهای داشته باشیم.
کیخسرو چنگلوایی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان درباره اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی ایران میگوید: 14 درصد از تولیدات ناخالص داخلی و 9 درصد تولید غذای مصرفی و 23 درصد از تولید اشتغال در کشور توسط این بخش ایجاد شده است، بنابراین اگر شاهد رشد و رونق این صنعت در کشورمان باشیم، میتوان امیدوار بود که رشد و رونق مناسبی در کشور خواهیم داشت.
نبودن صنایع تبدیلی
یکی از معضلات اصلی صنعت کشاورزی ایران، کمبود صنایع تبدیلی و خامفروشی محصولات است که باعث شده حتی گاهی کشاورزان به دلیل مشکلات و معضلات موجود از برداشت محصولات خود نیز چشمپوشی کنند و حاصل زحمت یکساله خود را روی زمین کشاورزی رها کنند.
به عنوان مثال در صنعت خرمای ایران با توجه به کیفیت و تنوع تولیدات ایران و البته از همه مهمتر ارگانیک بودن آن، شاهد صادرات خرمای فله به کشورهای جنوبی ایران یا حتی استرالیا هستیم که پس از بستهبندی با ارزش افزوده فراوان و به نام آن کشورها در بازار مصرف سراسر جهان توزیع میشود. حال آنکه در صورت وجود صنایع بهروز شده بستهبندی یا صنایع تبدیلی میتوان به جایگاه اصلی خرمای ایران در جهان افتخار کرد. شاید صادرات خرما، کام کشاورزان را شیرین کند، اما اگر امکان فرآوری و صادرات مشتقات خرما مثل شیره، قند مایع خرما در تمام ایران بخصوص مناطق کشت فراهم کنیم، کشاورزان به تولید بیشتر و با کیفیت تر تشویق شده و با خرسندی از درآمد و اشتغال فرزندانشان به کشت و کار خود ادامه خواهند داد.
به عقیده محمدحسن نبوی، مدیر بازرگانی شرکت شهد باب پارس تبریز، با نگاهی نوین به صنعت خرما و تولید حدود 10 میلیون تنی آن در کشور به عنوان یکی از محصولات کشاورزی ایران، میتوان سالانه نزدیک بر 30 میلیارد دلار ارز از این محصول به دست آورد.
در همین زمینه میتوان به صادرات قند مایع خرمای ایران از استان آذربایجان شرقی به کشورهای اروپایی و آسیای میانه اشاره کرد و با در نظر گرفتن ارزش افزوده آن متصور شد تا اگر این موضوع دقیق برنامهریزی شود، چه تعداد از جوانان جویای کارمان در ایران شاغل خواهند شد.
خرمای ایران به قول معروفی مشتی نمونه از خروار است، چون محصولاتی مثل هلو، زردآلو، سیبزمینی، گوجهفرنگی، پیاز ایران در بسیاری از کشورهای منطقه و حتی دورتر از منطقه خریداران عمدهای دارد.
شاهد مثال این ارزش افزوده و البته سودآور بودن صادرات محصولات فرآوری شده کشاورزی ایران به خارج از کشور را میتوان به صادرات رب گوجهفرنگی ارتباط داد. طبق آمار هر بشکه (یک تنی) رب گوجهفرنگی ایران طی سالهای 1389 تا 1390 حدود 250 تا 225 دلار فروخته میشد، حال آنکه در خوشبینانهترین حالت هر بشکه نفت ایران به حدود یکصد دلار فروخته شده است.
در این زمینه ایاز پرتو، مدیر صنایع جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در آبان 1391 میگوید: با توجه به تکنولوژی مورد نیاز استخراج یک بشکه نفت خام از منابع زیرزمینی و تولید یک تن رب گوجهفرنگی که سه کشور عراق، افغانستان و روسیه خواهان آن هستند، کدام بهصرفهتر است و نیازمند حمایت بیشترخواهد بود؟
به عقیده این کارشناس کشاورزی استان، هزینه تجهیز و نگهداری لوازم استخراج نفت از چاه را با توجه به مشکلات کنونی اگر به صنعت کشاورزی تخصیص دهیم، واقعا سودآورتر خواهند بود. چرا که تولید محصولات کشاورزی و البته فرآوری آنها نیازمند تکنولوژی فوق پیشرفته در صنعت نفت نیست بلکه کاملا ساده و سهل الوصول است.
کیفیت محصولات ایران
همانطور که قبلا نیز عنوان شد، کیفیت محصولات باغی و کشاورزی ایران در جایجای دهکده جهانی شهرت خاصی دارد.
در این زمینه بر انعقاد قراردادی برای صادرات کنسانتره از استان آذربایجان غربی به کشور هندوستان اشاره کرد که طی قراردادی که مسئولان کشاورزی این استان با هندوستان بستهاند، قرار شده کسانتره با کیفیت ایران به این کشور صادر شود.
اما دومین تائید کیفیت محصولات ایران را میتوان به پیشخرید محصولات ارگانیک ایران از سوی کشور انگلستان نسبت داد. دبیر انجمن ارگانیک ایران ضمن تائید این خبر میافزاید: با توجه به اینکه رواج مصرف اینگونه محصولات را در سطح جهان شاهد هستیم، کشورهایی چون انگلستان، هلند، ژاپن و فرانسه خواهان خرید این گونه محصولات از ایران به عنوان محصولی با کیفیت هستند. این استقبال آنچنان بوده که حتی انگلستان از دیگران پیشی گرفته و حاضر به پیشخرید کردن محصولات ایران چون کشمش، برنج، انار، سیب، شلیل، هلو، پسته، خرما و زعفران بوده است.
وی میافزاید: اگرچه قیمت این محصولات از دیگر محصولات عادی بیشتر است، اما بنا به دلایل مختلفی چون هزینههای بهداشتی و حفظ محیطزیست بسیاری از کشورها حاضر به پرداخت مبلغ بالاتری برای آنها هستند، به همن دلیل میتوان سود بیشتری را برای صادرات این محصولات به خارج از مرزها در نظر گرفت.
میزان صادرات محصولات کشاورزی
طبق اعلام پایگاه اطلاعرسانی دولت، ارزش صادرات محصولات کشاورزی از 2277 ملیون دلار در سال 84 به 4283 میلیون دلار در نه ماهه اول سال 1391 رسیده است. اگرچه بسیاری از فعالان عرصه کشاورزی به این اعداد و ارقام اشکال گرفتهاند، اما به هر حال میتوان به جایگاه صادرات محصولات کشاورزی در صادرات غیرنفتی کشور اشاره کرد.
کیومرث فتحالله کرمانشاهی، معاون کل سازمان توسعه تجارت ایران از افزایش 14 درصدی صادرات محصولات کشاورزی ایران طی سال 91 سخن گفته است.
وی دارا بودن آب و هوای چهار فصل و استعداد فراوان به منظور پرورش انواع محصولات زراعی و باغی، تنوع محصولات در گوشههای مختلف، دسترسی به بازارهای مختلف از طریق مرزهای آب و خاکی و البته کیفیت بالای محصولات ایران را از امتیازات ویژه برای صنعت کشاورزی کشور عنوان کرده است.
در عین حال طبق همین آمار، تقریبا 60 کشور جهان مقصد نهایی محصولات کشاورزی کشورمان بودهاند که تاکیدی دیگر بر اهمیت توجه به صنایع کشاورزی در کشورمان است.
راهکارهای گسترش صادرات
همگی از کمبود صنایع تبدیلی، مکانیزه نبودن مراحل کاشت، داشت و برداشت به عنوان اصلیترین دلیل دست نیافتن محصولات کشاورزی ایران به بازارهای جهانی آگاهیم، اما عبدالله اکبری، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی، اعزام هیاتهای تجاری در این زمینه به سایر کشورها را ضروری میداند و میگوید: توسعه فضای صادرات غیرنفتی بخصوص در این زمینه یعنی صادرات محصولات کشاورزی باعث تاکید این امر یعنی اهمیت جایگاه صنعت کشاورزی در درامد ملی کشور خواهد بود.
شناسایی بازار هدف، چگونگی ارسال محصولات، راهکارهای اقتصادی کردن و البته انعقاد قراردادهای بلندمدت فروش محصولات از جمله اقدامات این هیاتها خواهد بود، در حالی که هرگز نمیتوان از اهمیت معرفی محصولات ایران در بازارهای جهان توسط این گروه چشمپوشی کرد.
اما در این باره معاون سازمان توسعه تجارت، استمرار حضوری در بازارهای هدف را نیاز اصلی صنعت کشاورزی ایران میداند. وی می افزاید: با برنامه ریزی دقیق باید محصول ایرانی را همیشه در بازارهای عمده مصرف مقابل دید مصرف کنندگان قرار دهیم تا نام محصولات ایرانی در ذهن آنها زنده بماند و همیشه برای تامین مایحتاج غذایی خود به دنبال عطر و طعم محصولات با کیفیت ایرانی با قیمتی مناسب باشند.
کرمانشاهی از عراق، افغانستان، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به عنوان اصلیترین بازارهای محصولات کشاورزی ایران یاد کرد و گفت: ضروری است که وزارت جهاد کشاورزی ایران برای این موضوع، برنامههای راهبردی و عملیاتی در نظر گیرد تا هم ضمن تضمین کیفیت محصولات باز هدفممان هم تضمین شود.
وی در ادامه اینگونه ابزار عقیده کرد که برندسازی اولین و اصلیترین گام برای حضور مستمر محصولات کشاورزی ایران در بازارهای جهانی خواهد بود.
بنابراین اگرچه با تشکیل دولت یازدهم افق های تازه ای در تجارت و صنعت کشورمان حاصل خواهد شد اما اگر بخواهیم حفظ بازار محصولات کشاورزی را با حفظ بازار صنعت نفت مقایسه کنیم، بار دیگر به اولویت جایگاه کشاورزی خواهیم رسید، چون همگی میدانیم خرید نفت خام از سوی هر کشوری در جهان طبق دستورالعمل و تنظیمات بسیار حساس پالایشگاهی و کارخانجات پتروشیمی آن کشور و با توجه به مواد اولیه وارداتی صورت میگیرد و اگر به هر دلیلی مجبور شوند این تنظیمات را تغییر دهند، به دلیل هزینه سنگین آن هرگز حاضر به تغییر مجدد آن تنظیمات گذشته نخواهند بود پس خریداران ترجیح میدهند مواد اولیه مورد نیاز خود از بازارهای مطمئنتری تهیه کنند، اما در بازار محصولات کشاورزی فقط کیفیت و قیمت، عوامل موثر در انتخاب هستند؛ پس منطقی است که از منبع عظیم انرژی که خداوند به ما هدیه داده برای روشن کردن پمپهای آب کشاورزی و البته حرکت تراکتورهای جهت حاصلخیز کردن خاک ایران استفاده و بشکه های رب گوجه فرنگی یا کنسانتره طبیعی میوه ایرانی را به خارج صادر کنیم، نه اینکه طلای سیاه برای واردات گندم یا دیگر محصولات غذایی بفروشیم.
چگونه فرزندمان را یک گردشگر حرفه ای تربیت کنیم
کودکانمان چگونه گردشگران حرفه ای خواهند شد
لذت داشتن فرزند برای خانواده ها اینقدر شیرین است که گاهی اوقات پدر و مادر برای آرامش فرزندانشان حاضر هستند بسیاری از برنامه های کاری و تفریحی خود را لغو کنند و شرایط را برای آرامش و راحتی دلبندشان مهیا سازند . معمولا اولین برنامه ای که توسط والدین از برنامه زندگی حذف خواهد شد سفر و تفریح است دریغ از اینکه این سفر و گشت و گذار ها می تواند بهترین موقعیت برای تعلیم فرزند و آماده سازی او برای آینده باشد.
این موضوع یعنی گذشتن از سفر و گردشگری به واسطه تولد نوزاد در بین بسیاری از خانواده های ایرانی مرسوم و همه گیر است. بدون تردید این جمله را بارها از خانواده های مختلف یا حتی فامیل خودتان شنیده اید که می گویند فعلا در خانه می مانیم تا کودکمان از آب و گل در آید.
ین جمله اگرچه اشاره به اهمیت حمایت و حفاظت فرزند در خانواده های ایرانی دارد اما گاهی اوقات هم باعث سوء تعبیر بین کانون گرم خانواده خواهد شد. اگر به ریشه این جمله کمی بیشتر دقت کنیم هرگز قصد آن بر این نیست که تا مدتی سفر و گردش و تفریح برای خانواده حرام خواهد شد. بلکه تاکید اصل آن بر محافظت کودکان در شرایط گوناگون است نه بیشتر.
بنابراین هیچ گاه هنگام برنامه ریزی فامیل برای سفر یا پیک نیک های آخر هفته، چون هنوز کودکی در آغوش دارید خودتان را از آنها جدا نکنید. بلکه شما هم همراه آنها برنامه ریزی کنید البته با رعایت و در نظر گرفتن شرایط دلبندتان.
اجازه دهید هنگام سفر با خانواده کودکتان احساس امنیت و دلگرمی بیشتری داشته باشند. دل به دریا بزنید و همراه فامیل بار سفر ببندید تا متوجه امتیازات و فواید اینکار یعنی سفر رفتن با کودکان همراه فامیل یا به تنهایی در اینده نه چندان دور بشوید.
اینبار امتحان کنید چون بدون تردید وقتی در کنار خانواده همراه فرزند خود سفر می کنید متوجه شور و اشتیاقی که او برای یادگیری یا تکرار کارهای شما خواهد داشت ، می شوید. این دقیقا رمز موفقیت شما است که تا کنون به آن توجه نداشته اید.
در حال حاضر محدودیت های شهر نشینی و البته رشد تکنولوژی باعث شده تا اکثر کودکان از تحرک کافی برخوردار نباشند و در عین حال روحیه ای خموده و گرفته داشته باشند که این موضوع بسیاری از خانواده ها را راهی مراکز مشاوره در سراسر جهان کرده است دریغ از اینکه بهترین درمان مام طبیعت است نه روشهای پزشکی یا دیگر موارد.
پس بیش از این نه خودتان و نه دلبندتان را محدود نکنید و همین آخر هفته برنامه ریزی پیک نیکی ساده با خانواده را تدارک ببینید.
قبل از اینکار به عنوان اولین گام کامپیور منزل را از برق بکشید ، دستگاههای بازی کامپیوری مثل اکس باکس یا پلی استیشن را داخل جعبه خود قرار دهید و به انباری منزل منتقل کنید . حالا یک قلم و کاغذ بردارید و شروع کنید لیست لوازم مورد نیاز این گلگشت را یک به یک بنویسید.
حالا بهتر شد؛ چه احساسی دارید هنوز از منزل بیرون نرفته احساس شور و نشاط در ذهن شما موج خواهد زد. این حس را با دیگر افراد منزل شریک شوید.
هنگام برنامه ریزی سفر از اب ، آتش ، ارتفاع ، گرما یا سرما هرگز هراس نداشته باشید این خطرات در طول زندگی همیشه همراه شما و فرزندتان خواهند بود پس اجازه دهید او چگونگی مراقبت از خودش در مقابل این حوادث را در کنار شما و در دل طبیعت بیاموزند.
کودکان شما هیچگاه بدون دویدن لذت آزادی را نخواهند چشید پس از اولین روزهای تولد او برای آینده اش و روحیه ماجراجویی آن برنامه ریزی کنید. باور کنید کار سختی نیست و فقط اجازه دهید همراه شما طی سفرهایتان آزادی واقعی را تجربه کنند تا آینده ای ماجراجو و البته موفق از نظر اجتماعی داشته باشند.
طبق نظریه های مختلف و البته تایید شده روانشناسان و متخصصان کودکان هنگام سفرها در کنار والدین و همسن و سالهایشان دائم در حال آموختن مهارت های زندگی هستند و این آموزه ها هرگز از ذهنشان پاک نخواهد شد و چه بسا این تجربیات در تصمیم گیری های آینده آنها مفید بوده و آنها را به سرمنزل مقصودشان برساند.
بنابراین هرگز جزو آن گروه از والدین نباشید که از وقتی دلبندشان قدم به دنیا می گذارد تا دوران نوجوانی لذت سفر رفتن را بر خودشان و البته او حرام می کنند. بلکه مقاصد تفریحی و گردشگری خودتان را با توجه به شرایط و سن دلبندانتان انتخاب کنید. هیجان پریدن در رودخانه و برکه، صخره نوردی یا پریدن از ارتفاع را به کودکان باید طی این سفرها هدیه دهید تا بتوانید تصویری دقیق از روحیه آینده آنها در اختیار داشت و زندگی شاد و پرماجرایی را برایشان تدارک دید.
اگر چه همین گلگشت ها علاوه بر تضمین روحیه و سلامت روانی افراد خانواده باعث ایجاد حس همبستگی بیشتر بین شما و دلبندانتان می شود و وظیفه تربیت کودکانتان را وارد مرحله ای نوین خواهد کرد.بنابراین بدانید که این سفرها تضمینی برای شور و هیجان آینده کودکان شما است و طبق همان روزها می توانید شاهد ماجراجویی دلبندانتان در آینده ای نزدیک باشید.
اما هنگامی که این چند سطر را مطالعه کردید شما در ذهن خود می پرسید چگونه این برنامه ها اجرایی خواهد شد؟ از چه زمانی باید شروع کنیم کودک ما فقط چند ماهه است، چطور ممکن است به پیکنیک برویم وقتی هنوز او در گهواره است. شاید هم برخی از شما تلفن را بردارید و با مشاور خودتان درباره این مطالب چند دقیقه صحبت کنید اما بدانید که طبیعت بدون تردید کار خود را انجام خواهد داد.
پس هیچ وقت برای شروع دیر یا زود نیست، حتی می توان از همان هفته های اول تولد کودکتان شرایط سفر را برای او و خودتان مهیا کنید. به همین دلیل توصیه های چمدانی ما به شما از هفته چهارم تولد شروع شده و تا دوران نوجوانی ادامه خواهد داشت. کافی است با دقت این توصیه ها را دنبال کنید تا هم خودتان از بودن کنار فرزندانتان لذت ببرید و هم او را با طبیعت و زیبایی های آن آشنا کنید.
کودکان تا دوسال
1.زود شروع کنید و کوتاه سفر کنید
در این دوره چون دلبندتان کمی کوچک است و شاید هنوز عادت به تغییرات شرایط محیطی نداشته باشد بنابراین است که سفرهای کوتاهی را در این دوره تدارک ببنید. لوازم و وسایل مناسب مثل کلیه وسایل بهداشتی و لباس کافی برایش بردارید . پماد ضد گزیدگی و البته خوراکی های مناسب سن او را در سبد پیکنیک خود قرار دهید و صبح زود به جاده بزنید و وقتی به مقصد رسیدید اجازه دهید که طبیعت کارش را شروع کند . بوی چوب درختان جنگل، رودخانه ، دود آتش و خاک همه و همه در حال ثبت شدن در ذهن کودک شما هستند. فقط صبور باشید تا او با تغییرات انس بگیرد .
2.کودکان از همان لحظه اول تولد آماده یادگیری هستند
همیشه پشه بند مناسبی برای دلبندتان همراه داشته باشید تا در سفرهایتان او را از گزند حشرات دور نگاه دارید. این وسیله اجازه می دهد شما دلبندتان را روی زمین و دامن طبیعت آزاد بگذارید تا خودش تجربه کند نه اینکه در آغوش شما از همه چیز محروم باشد. هنگامی که کودکتان آماده برداشتن اولین قدم ها شد اجازه دهیدکه آزادانه در دامن طبیعت قدم بردارد و طبیعت زندگی واقعی اطرافش خود را تجربه کند.
3.بزرگ فکر کنید
هر اتفاقی که طی این سفر برای کودک شما خواهد افتاد بدون تردید تاثیر واقعی در زندگی آینده او خواهد داشت پس اجازه دهید که کودکتان در آینده گردشگری حرفه ای و درک کاملی از طبیعت کره خاکی داشته باشد.به یاد داشته باشید که مهمترین وسیله برای شما در این سفرها دوربین است تا خاطرات شیرین و حتی تلخ این سفر را همراه کودکتان را ثبت کنید. مهمتر اینکه دوربین زوایایی از زندگی خانواده را ثبت می کند که شاید در شرایط عادی شما هرگز متوجه آن نشوید و فقط هنگام دیدن عکس ها و مرور خاطرات سفرهایتان آنها را کامل درک کنید. این حس درکودکان نیز وجود دارد اجازه دهید چند سال بعد کودکتان با دیدن این عکس ها نکات ریز فراموش شده سفرهای گذشته را در ذهن خود مرور و ضبط کند.
4.همراه کودکان تنی به آب بزنید!
نگویید هوا سرد است و آب آلوده، بدون وسواس بی مورد اجازه دهید بدن کودکاتان سرمای طبیعی آب و البته نوازش باد کودهستان را تجربه کند. این حس خوبی است که به فرزندان خود طی گلگشت ها یا کمپ زدنتان هدیه خواهید داد. بنابراین فقط کافیست که به علائم هشدار دهنده کنار دریاچه یا رودخانه توجه کنید که آیا شنا کردن در این مکان آزاد است یا خیر، دیگر نگران هیچ چیز نباشید، طبیعت همه چیز را برای شما و فرزندتان فراهم کرده ، بدون ترس دست فرزندتان را بگیرد و شیرجه بزنید یا اینکه اجازه دهید او پاهایش را در آب بزند.
5.با شن و ماسه اطرافتان بازی کنید
صحبت از آبتنی و ساحل به میان آمد به یاد داشته باشید همانقدر که آبتنی برای درکت بهتر فرزند شما از طبیعت لازم است خاک و بازی با ماسه های کنار ساحل نیز در آینده و تربیت گردشگری حرفه ای از او برایش مفید است پس تردید نکنید و او را آزاد بگذارید. به یاد داشته باشید همیشه محلول شوینده و استریل کننده چشم و لباس های اضافه همراه داشته باشید تا در صورت نیاز از آن استفاده کنید.
از دو تا 5 سال
1.هر کودکی روحیه ای متفاوت با دیگران دارد
خوب به کودکان خود نگاه کنید و اجازه دهید آنها به شما درباره نحوه برخوردتان با رفتارش آموزش دهند. با این کار اجازه می دهید آنها با توجه به شرایط روحی خودشان راه را برای دریافت آموزشهای شما باز کنند چون با این کار باعث شادابی بیشتر روحیه همه خانواده هنگام سفر خواهند بود. با این روش هرگز به فکر بدخلقی های کودکان نباشید فقط اجازه دهید آنها شرایط را برای شما مهیا کنند.
2.شرایط مشابهی مثل خودتان برای کودکان فراهم کنید
بدون تردید هنگام اینگونه سفر یا گلگشت ها کودکان، والدین خود را به عنوان الگوی اصلی در نظر خواهند گرفت.بنابراین برای آنها کار را راحت کنید و هرآنچه که می پوشید برایشان تهیه کنید و سعی کنید لباسهایشان در صورت امکان کاملا شبیه باشند و تنها تفاوت آنها در سایز باشد. با این کار او احساس همبستگی بیشتری نسبت به شما خواهد داشت و در واقع کار آموزش را برایتان راحت تر می کند. اگر بهترین کیسه خواب و زیرانداز را برای خودتان خریده اید اجازه دهید او هم مثل شما بهترین را داشته باشد. اجازه دهید احساس لذت بردن از لبهاس خشک و جای گرم و نرم را پس از یک روز پر حادثه و شیرین را با لوازم خودش که مشابه لوازم شماست تجربه کند.
3.با هم آتش بسوزانید!
شاید ابتدا به فکر شیطنت و بالا و پایین پریدن افتادید اما اینبار واقعا آتش بسوزانید به دلبندتان نحوه صحیح آتش روشن کردن در طبیعت را آموزش دهید. به او آموزش دهید چگونه می توان با استفاده از مواد موجود در طبیعت آتش روشن کند. اینکار را با انتخاب هیزم مناسب و البته تهیه اجاق طبیعی و اصول روشن و خاموش کردن آتش در دل طبیعت به سرانجام برسانید.
4.سریع باشید
وقتی مطمئن شدید که کودکان شما نحوه درست گره زدن طناب یا بستن چادر را آموخته، حالا برای جمع آوری وسایل و ترک کمپ سرعت عمل داشته باشید تا اوهم ارزش زمان را بداند و در آینده اگر به سرعت عمل نیاز داشت سریع کمپ خود را جمع کرده و محل را ترک کند. مدیریت جمع کردن لوازم و چگونگی حمل آنها را به خودش واگذار کنید ولی شما دقیق و درست عمل کنید تا او هم از شما بیاموزد
5.کار گروهی را به آنها اموزش دهید.
اگر به منطقه کوهستانی رفته اید و قصد کوهنوردی همراه کودکتان را دارید اجازه دهید تا او معنی دقیق کار گروهی و استفاده از تجربه دیگران را بیاموزد . این کار باعث می شود او در جامعه نیز مزیت های کارگروهی را درک کند و در آینده از آموزه های خود به خوبی استفاده کند. فکر نکنید صخره نوردی یا کوه نوردی فعلا برای او زود است اجازه دهید سختی سنگ و سخره را با دستان نرم و کوچکش تجربه کند تا تجربه ای دقیق از ناملایمات آینده در زندگی داشته باشد. بنابراین از زخم شدن دستانش نترسید فقط جعبه کمک های اولیه را همیشه همراه داشته باشید.
6.زیر باران پیک نیک بروید
به قول معروف زیر باران باید رفت. زیر باران همراه کودکتان خیس شوید. با شاخ و برگ درختان سرپناهی برای خودتان درست کنید و تجربه اینکار را به دلبندانتان هدیه بدهید. بگذارید خوب خیس شود؛ بعد از نحوه محافظت بدن از سرمازدگی و البته اثرات منفی خیس شدن برایش بگویید و دقیق عمل کنید تا ذهن خلاق دلبندتان کارش را شروع کند . بنابراین هرگز نگوییدامروز هوا بارانی است و بهتر است که روی مبل بنشینیم و با هم برنامه های تلویزیون را نگاه کنیم یا اینکه کتاب بخوانیم بلکه اتفاقا بار سفر ببندید و راهی طبیعت شوید تا متوجه لذت واقعی سفر کردن در هوای بارانی یا کمپ زدن زیر باران همراه او بشوید.
7.به کودکانتان آموزش دهید چگونه در دامن طبیعت نیاز های ضروری خود را برطرف کنند.
همیشه نبودن سرویس بهداشتی در طبیعت برایمان مانعی بزرگ جهت کمپ زدن در جنگل بوده است و گاهی هم دلیل اصلی انصراف از سفر کردن مان همین است. این مشکل را هرگز در ذهن کودکان خود بزرگ نکنید بلکه نحوه مهیا کردن شرایط مناسب با استفاده از وسایل طبیعی را به او آموزش دهید.
8.خودتان را حسابی کثیف کنید
همیشه لباس و لوازم شخصی کافی برای خودتان و کودکتان همراه داشته باشید. دوچرخه سواری در دل جنگل و البته کوهنوردی یا جست و خیز در میان طبیعت بدون تردید لباس های شما را کثیف خواهد کرد. نگران نباشید فقط از شرایط لذت ببرید و احساس آزادی را به خودتان و او هدیه بدهید و پس از تمام شدن گشت و گذار با توجه به لوازم داخل کوله پشتی خودتان را خوب تمیز کنید تا او هم از شما یاد بگیرد و با لباسهای تمیز و خشک سرمیز شام بنشینید و همراه شما از روزی که گذشته بگوید.
9.کودکان را با دوستان جدید آشنا کنید.
شرایط بازی های گروهی فرزندانتان با دوستان خود را در دامن طبیعت و دشت و جنگل فراهم کنید. بدون تردید دختر خاله یا پسرعمو همیشه در کنار فرزندتان هستند ولی طی این سفرها اجازه دهید او با دیگران و هم سن و سالهایش ارتباط برقرار کند تا با خلقیات افراد غریبه به غیر از خانواده و فامیل نیز آشنا شود. با این کار زندگی اجتماعی را به او می آموزید. فقط از دور نظاره گر نحوه ارتباط آنها باشید تا خدایی ناکرده کار به مشاجره نکشد البته کمی هم دعوا برای آینده او نیاز است.
10.اجازه بدهید فرزندان شما مستقل تصمیم بگیرند
داریم غرق می شویم یا اینکه داخل گوداگل پر از برف گیر افتاده ایم، اینها همه جملاتی هستند که همه والدین از شنیدن آن واقعا هراسان هستند اما این خطرات همیشه شما و خانواده را تهدید می کنند پس حالا که در کنار هم هستید اجازه دهید تجربه ای دقیق از این اتفاقات در کنار هم داشته باشید. فقط نظارت کنید و اجازه دهید مدیریت بحران را فرزندانتان به عهده بگیرند بدون تردید هیچ خطر جدی ای متوجه آنها نیست چون حمایت شما را دارند ولی به یاد داشته باشید که این حمایت را نباید متوجه شوند تا استقلال کافی برای تصمیم گیری به دست آورند. با اینکار استقلال آینده کودک را می توان تضمین کرد.
11.به یاد داشته باشید کودکان بیشتر از ما به استراحت نیاز دارند
حالا که امروز از صبح زود بیرون زدید چه انتظاری دارید که هنگام غروب آفتاب کودکان شما هنوز هم خوش خلق باشند و توان مدیریت خودش را داشته باشند پس موقت برای بازیابی توان طی روز استراحت کنید.حتی اگر هنوز شما خسته نشده باشید. این استراحت های کوتاه طی روز به آنها اجازه می دهد تا دوباره کنترل کامل امور خودشان را برعهده گیرند و از بداخلاقی آنها جلوگیری می کند. می توان این استراحت را برای خوردن یک موز یا یک تکه شکلات ترتیب داد از هرفرصتی برای بازیابی توان کودکان استفاده کنید حتی برای نشان دادن یک حشره کوچک روی برگ درختان.
12.اسطوره سازی کودکان را جدی بگیرید
کودکان همیشه می خواهند پا جای پای شما بگذارند چون از شما در ذهنشان قهرمانی بدون شکست ساخته اند. آنها سعی می کنند با این روش خودشان را در مقام و موقعیتی بالاتر از حال قرار دهند، بنابراین سعی کنید دقیق باشید و کودکی خودتان را با آنها شریک شوید . به قول معروف کودک درون خودتان را برایش نمایش دهید تا متوجه شود شما هم مثل او شکست ناپذیر نیستید.
13.دوباره امتحان کنید
همگی می دانیم کودکان علاقمند هستند همه چیز را دوباره امتحان کنند پس هر وقت این حس در آنها زنده بود اجازه دهید اگر خطری آنها را تهدید نمی کند دوباره آن حس را تجربه کنند.
14.خطرات احتمالی سفرها را به کودکان آموزش دهید.
قواعد بازی زندگی را همیشه برایش یادآوری کنید و بدون نگرانی اجازه دهید خوب تجربه کند فکر نکنید که سفر و گلگشت همیشه باید همراه شادی و خنده باشد بلکه گاهی هم گریه لازم است تا طی آن خطرات را خوب درک کند. حیوانات، حشرات، گیاهان آلوده، گرما زدگی ، سرمازدگی و بطور کلی شرایط ماجراجویی را برایش خوب توضیح دهید و البته در صورت امکان نمونه ای برایش داشته باشید.
15.همیشه آب بخورید
با توجه به فصل سفرتان سعی کنید اهمیت حفظ سطح آب بدن را برای فرزندان خود یادآوری کنید و با لوازمی مثل قرص های تصفیه آب یا لوازم دیگر یا حتی چگونگی تهیه آب در صحرا او را خوب آشنا کنید. علائم آب سالم و غیر سالم از ضروری ترین آموزشهای شماست و در این کار حوصله کنید واصلا عجله به خرج ندهید.
16.در طبیعت تمرینات یوگا انجام دهید
همگی ما از یوگا و آرامش آن شنیده ایم؛ اما اینبار زیاد شرایط عادی نخواهد بود. اگرچه می توان تمرینات یوگا را انجام دهید ولی فقط برای تمرکز کامل و کنترل شرایط اینکار را انجام دهید اجازه دهید کودکان شما کنارتان ذهنشان را به پرواز درآورند تا دقیقا واقعیت زندگی را درک کنند و طبیعت اطرافشان را بشناسند.
از 5 سال تا دوران نوجوانی
خوب حالا کمی شرایط فرق کرده و کودکان شما کم کم استقلال را تجربه خواهند کرد بنابراین کمی توصیه های چمدانی ما برای این سنین دلبندتان متفاوت خواهد شد به یاد داشته باشید که تا 5 سالگی شما واقعیت سفر و تجربه واقعی ماجراجویی را برای دلبندانتان مهیا کرده اید پس حالا وارد مراحل تازه ای از آموزش خواهیم شد. همگی می دانیم که هرگز برای آموزش ماجراجویی و سفر دیر نیست بنابراین بیشتر با کودکان وقت بگذارید ولی در این سن کودکان نصبت به نحوه آموزش دقیقتر باشید.
1.اجازه دهید با دوستانش بیرون برود.
فقط بدون جلب توجه همراه آنها باشید. البته اینکار را تا ده یا دوازده سالگی انجام دهید نیازی نیست قبل از آن زیاد از منزل دور شوند به عنوان مثال می توانند به حیاط منزل دوستشان بروند و آنجا کمپی برپا کنند ولی پس از ان شاید بهتر باشد اجازه پرکشیدن به او بدهید اما در حریم امن شما. در این دوره دوستان نقش بسیار حساس و دقیقی در آینده کودکان ما دارند بنابراین در گزینش دوست او را یاری کنید
2.اجازه دهید مقصد را فرزندان انتخاب کنند
خوب اگر مقصد انتخاب شده توسط کودکانمان کمی دور بود، حتما شما هم همراهشان باشید مثلا آنها را به مقصد برسانید اما اجازه دهید آنها خودشان مدیریت سفر را برعهده گیرند و شما هم جداگانه در نزدیکی آنها کمپی برپا کنید تا در صورت لزوم در کنار آنها باشید به یاد داشته باشید که استقلال در این مرحله برایشان لازم است پس فقط همراهشان باشید.
3.اجازه دهید دوستان زیادی انتخاب کند
خوب حالا که دوست نقش اساسی دارد اجازه دهید دوستان زیادی داشته باشد اما فیلتر ها و معیار های انتخاب دوست را برایش خوب روشن کنید و اجازه دهید دوستان مناسب را از غیر مناسب ها تشخیص دهد و نحوه ارتباط با آنها را خودش مدیریت کند.
4.تفریحات جدید
از تکرار مکررات جدا خودداری کنید حالا که قصد تربیت یک ماجراجوی واقعی را دارید اجازه دهید هیجانات تازه را هم تجربه کند همیشه کوهنوردی لازم نیست گاهی هم قایق سواری در رودخانه وحشی بسیار مهیج خواهدبود.
5.آنها را تشویق به هیجان کنید
امروزه دورتادور ما را تکنولوژی های بسیار جذاب مثل اینترنت یا هر وسیله دیگر گرفته، اجازه ندهید کودکان شما به آنها وابسته شوند بلکه آنها را تشویق به سفر و استفاده از شرایط طبیعی زندگی کنید. هرگز اجازه ندهید که از بی تحرکی لذت ببرنند . انها را وادار به تحرک داشتن کنید آنهم طی سفرهای کوتاه و بلند خودتان
6.آرامش را فراموش نکنید
بارها شده که تصمیم گرفته اید به جنگل بروید و فقط صدای پرندگان را بشنوید تا روحیه بگیرید کودکان هم مثل شما انسان هستند و به آرامش نیازمند هستند. بنابراین همیشه هیجان برایشان لازم نیست اجازه دهید کمی هم رمانتیک باشند و آرامش طبیعت را تجربه کنند.
7.دوستان آموزگار
گاهی اجازه دهید فرزندان شما با دوستان خانوادگی شما به سفر بروند و یااینکه با فایل سفر کنند تا چگونگی مدیریت دیگر خانواده ها هنگام سفر را نیز بیاموزند . بقول معروف بگذارید با دیگر قواعد بازی هم آشنا شوند و فقط با روشهایی که شما به آنها داده اید بازی نکنند.
8.آشپزان کوچک
وقتی کمپ زدید و کاملا شرایط مهیا شد اجازه دهید وعده های غذایی را کودکان تهیه کنند حتی در مورد تهیه مواد اولیه آنها را ازاد بگذارید ولی همیشه چند قوطی کنسرو همراه داشته باشید تا گرسنه نمانید چون گاهی اوقات شرایط مساعد نخواهدبود.
9.برای کودکان دوربین بخرید
اجازه دهید خودشان با لوازم خودشان خاطرات را ثبت کنند و از دید خودشان همه چیز را ببینند. با اینکار می توانید دقیقا از روی تصاویری که ثبت کرده اند روحیاتش را بشناسید و با توجه به آن برایش شرایط را مهیا کنید.
10.از ماجراجویی های خود بگویید
در طول سفر از خاطرات ماجراجویی واقعی خود برایشان بگویید و در حین این کار آموزشهای لازم را برایشان بازگو کنید.
11.کودکانه بار سفر ببندید
قبل از سفر فقط مقصد و زمان سفر را برای آنها بگویید و اجازه دهید که چمدانش را خودش ببندد تا لوازم لازم را همراه بیاورد ولی به یاد داشته باشید که همیشه بدون اینکه متوجه شود آنها چک کنید تا کمبود های احتمالی را همراه خودتان داشته باشی و در صورت لزوم از آنها استفاده کنید ولی اجازه دهید چمدانش همانطور خودش بسته باقی بماند و متوجه کمبود ها شود آنچه که لازم دارد را از چمدان خودتان به او بدهید نه اینکه کمبود ها را در چمدانش قرار دهید.
12.کمک های اولیه
اهمیت همراه داشتن جعبه کمک های اولیه را همیشه برایش بازگو کنید و همیشه همراه داشته باشید تا او هم از شما پیروی کند و حتی جعبه کمک های اولیه کوچکی متناسب با چمدان او برایش تهیه کنید.
13.خوب بخورید
اهمیت سلامت و داشتن انرژی لازم طی سفر را برایش توضیح دهید و اجازه دهید مثل شما خوب بخورد و بنوشد
14.اهمیت حفظ خونسردی در طول سفر را برایش بگویید
بدون تردید همیشه سفرها بدون حادثه نیست و گاهی هم نیازمند حفظ ارامش هستیم از همین حالا شروع کنید و روحیه خونسردی را در او بدمید و اجازه دهید که در شرایط بحرانی دقیق و درست تصمیم بگیرد و اصلا دست پاچه نشود. یقین داشته باشید با این روش جایی در طول عمرش زندگی او را نجات خواهید داد.
15.اجازه دهید از کمپ کمی تنهایی دورتر برود.
این کار می تواند روحیه ماجراجویی را در او همیشه زنده نگهدار.
16.همیشه با تمرین زندگی کنید و به او هم آموزش دهید.
کار تمام شد بدون تردید با استفاده از این توصیه ها فرزندشما یک گردشگر حرفه ای شده و در آینده از سفرهایش لذت خواهد برد.
عزتی
امروزه گردشگری و صنایع مربوط به آن بیش از آنچه که قابل تصور باشد گسترده و با زندگی قرن بیست و یکمی بشر عجین شده است. بهطور کلی با توجه به تنوع طلبی بشر این صنعت یعنی گردشگری و زیرمجموعه هایش بدون محدودیت در حال حرکت روبه جلوست و به دلیل درآمدزایی این صنعت همیشه مورد توجه دست اندرکاران و مسئولان گردشگری در دهکده جهانی بوده است.
شاید طی یکی دو روز اخیر این کلمه یعنی گردشگری در گوشه و کنار اخبار بیش از پیش به چشم خورده و توجه شما را به خود جلب کرده باشد . دلیل اصلی این موضوع نزدیک شدن روز جهانی گردشگری است که حدود چهل سال پیش سازمان جهانی گردشگری بیست و هفتمین روز ماه سپتامبر ( 5 مهر) را به دلیل تصویب اساسنامه خود به عنوان روز جهانی گردشگری اعلام و آن را جشن میگیرد. هدف از اختصاص این روز به صنعت گردشگری، اگرچه رشد و ارتقای فرهنگ گردشگری است؛ ولی با انتخاب شعاری از طرف سازمان جهانی گردشگری که در برگیرنده اهداف و سیاست های آینده آن سازمان در سال پیش روست، تکمیل خواهد شد.
از سوی دیگر اکثر کشورها این روز یا هفته پس از آن را به موضوع سفر و گردشگری و صنایع وابسته به آن اختصاص می دهند و با تدارک برنامه هایی متنوع طی این مدت توانایی خود در صنعت گردشگری را به دیگران معرفی میکنند، اگرچه این روز یا هفته در کشورهای دهکده جهانی بیشتر کارکرد داخلی و فرهنگ سازی برای اتباع همان کشور دارد، اما گاهی نشست های خبری و همایش های حاشیه ای در این هفته خود می تواند به عنوان بهترین تبلیغ در دیگر نقاط جهان دیده یا شنیده شود.
به همین دلیل از سال 1997 که این جشن در کشور همسایه ایران ، ترکیه برگزار شد قرار براین شد تا هر سال یک کشور مسئول برگزاری این جشن بین المللی در کنار سازمان جهانی گردشگری به عنوان مشارکت کننده قرار گیرد تا علاوه بر معرفی توانمندی های گردشگری خود به دست اندرکاران بین المللی ، در حاشیه این جشن از تجارب دیگران نیز استفاده کند و زمینه همکاری های آینده با دیگران را برای رشد و ارتقای سطح کیفی و کمی صنعت گردشگری کشورش فراهم کند.
نتایج مثبت این تصمیم باعث شد تا سازمان جهانی گردشگری برای انتخاب شریک خود در این روز برنامه ای تدوین کند که طبق جدولی مشخص هر دوره یک کشور از یک قاره به این مسئولیت انتخاب شود، اما جشن امسال که با شعار توسعه و رشد گردشگری با استفاده از انرژی های پایدار برگزار می شود، علاوه بر تاکید حفظ محیط زیست هدفی واحد را در جهان پیگیری می کند، آن هم اتحاد بین کشورها برای حفظ محیط زیست از طریق ارتقای فرهنگ گردشگری و سرمایه گذاری های سازگار با محیط زیست است. شعار روز جهانی گردشگری در سال 2012 میلادی پیامی رسا به ساکنان جهانی در حال نابودی به وسیله گازهای گلخانه ای و آلودگی محیط زیست است که لزوم حفظ محیط زیست را برای حفظ و افزایش درآمد حاصل از صنعت گردشگری را به کشورهای گردشگر پذیر یا به طور کلی دهکده جهانی گوشزد می کند.
به همین دلیل و به واسطه انتخاب شعار یاد شده امسال محل برگزاری این جشن در جزایر قناری انتخاب شده که با شعار منتخب امسال یعنی توسعه گردشگری با انرژی های پایدار بی ارتباط نیست، توسعه گردشگری که خود به عنوان صنعتی سبز در دهکده جهانی شناخته شده با استفاده از انرژی های پایدار مثل انرژی خورشیدی، آب و باد تاکید بر پایداری توسعه و رونق این صنعت پردرآمد در جهان کرده است. این مراسم که معمولا با پیامی از طرف چند مقام مسئول بلند پایه در صنعت گردشگری سازمان ملل ، کشور میزبان و دبیرکل سازمان ملل آغاز می شود، امسال نیز همچون گذشته قبل از برگزاری جشن این روز پیامهایی را برای جهانی به همراه داشته است که همگی در راستای حفظ و مدیریت منابع طبیعی موجود روی کره خاکی یا همان دهکده جهانی بوده است.
اگرچه این سخنان بیشتر نمادین هستند و هیچ جنبه اجرایی ندارند، اما تاثیرات آنها تا سال بعد و جشنی دوباره در صنعت گردشگری جهانی کاملا مشهود و قابل پیگیری است. به همین دلیل، یوکیو آمانو، دبیر کل سازمان ملل درباره روز جهانی گردشگری امسال این گونه گفت که در سیاست های امسال یعنی 2012-2013 توسعه و استفاده از انرژی های پایدار صنعت سبز گردشگری به خوبی در نظر گرفته شده است و با توجه به ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی گردشگری می توان امیدوار بود با استفاده از انرژی های پایدار در حفظ و نگهداری از محیط زیست جهان که سرمایه اولیه صنعت گردشگری است بخوبی در جهت توسعه و رشد آن صنعت گام برداشت.
وی درباره دلیل انتخاب این شعار عنوان کرده با توجه به فعالیت گروه کثیری از مردم در صنعت گردشگری و وابستگی اقتصادی آنها به رونق این صنعت سبز باید با ا ستفاده از انرژی های پایدار رشد و درآمد این گروه از این صنعت پردرآمد و مفرح را تضمین کرد.
بلند پایه ترین مقام سازمان ملل هر دو گروه یعنی هم گردشگران و هم دست اندرکاران صنعت گردشگری را به رعایت اصول حفظ محیط زیست توصیه و اظهار کرده برخی مراکز اقامتی و حمل و نقل در گردشگری با رعایت و کنترل شرایط موجود می توانند تا حد بسیار زیادی جلوی انتشار گازهای گلخانه ای که اولین و بزرگ ترین تهدید برای آینده زمین هست را بگیرند. در واقع آینده شغلی خود را با این کار تضمین کنند، چون حیات زمین یعنی پویایی گردشگری و کسب درآمد برای آنهاست .
هرچند گردشگری و تفریح بخشی از زندگی جوامع بشری در قرن حاضر است اما این تفریح و خوشی هرگز نباید به از بین رفتن منابع طبیعی و تخریب آنها که پایه اصلی صنعت گردشگری و ضامن ادامه فعالیت اقتصادی دست اندرکاران آن است ، بشود.
در این باره و قبل از برگزاری جشن سال 2012 وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا، خوزه مانوئل سوریا لوپز
(Jose Manuel Soria Lopez) نیز این گونه اظهار سخن گفته است : کشور من افتخار می کند که به عنوان یکی از پیشگامان استفاده از انرژی های پایدار و البته پاک در جهان امروز شناخته شده و با توجه به انتخاب شعار امسال می توان گفت که اسپانیا پاک ترین مقصد گردشگری جهان از نظر حفظ محیط زیست به دلیل استفاده از انرژی پایدار در کنار توسعه گردشگری است. بنابراین این کشور امسال علاوه بر شهرت به عنوان مقصد مهمی برای گردشگران علاقمند به حفظ محیط زیست در دهکده جهانی به عنوان پیشگام استفاده از انرژی های پایدار در این صنعت نیز مشهور خواهد شد.
همگی می دانیم در دنیای بحران زده کنونی از نظر مالی و اقتصادی صنعت گردشگری به عنوان یکی از سودآور ترین صنایع جهانی است پس حفظ و توسعه آن با رعایت اصول حفظ محیط زیستی می تواند مناسب ترین سرمایه گذاری در جهان باشد که اسپانیا نمونه ای بارز از این سرمایه گذاری در جهان است.
این کشور 10.2 (ده و دودهم درصد ) درصد درآمد ناخالص خود را از این صنعت کسب می کند و تقریبا 11 درصد مشاغل اسپانیا نیز به این رشته اختصاص یافته است پس اولویت اصلی کشور من توسعه این صنعت درآمد زاست تا با درآمد حاصل از این صنعت سبز جلوی گسترش بحران مالی را در منطقه بگیرد و چرخ اقتصادی کشور را در کنار حفظ محیط زیست به حرکت درآوردگرچه خیلی از کشورها به این فکر افتاده اند و قصد توسعه گردشگری خود را با استفاده از شعار امسال دارند، اما لازم به یادآوری است که اسپانیا یک گام از دیگران جلوتر است پس امکان موفقیت اسپانیا برای این گونه توسعه بیش از دیگرانی خواهد بود که تازه به فکر طرح و برنامه افتادند.
در عین حال شاید بتوان گفت مهم ترین پیامی که امسال مربوط به جشن روز جهانی گردشگری مطرح شده، مربوط به دبیر کل سازمان جهانی گردشگری به عنوان بالاترین مقام مسئول در این صنعت طالب ریفای است که در آن آمده: تامین انرژی در توسعه صنعت گردشگری امری کلیدی است چون بیشترین سهم سرمایه گذاری یا به عبارتی هزینه در این صنعت مربوط به تامین انرژی است.
صنعت حمل و نقل که به عنوان شاهرگ گردشگری مستقیم با انرژی سروکار دارد بدون تردید نیازمند تامین سوخت یاهمان انرژی خواهد بود و از سوی دیگر با توجه به آلاینده بودن این صنعت، باید به دنبال تدابیری بود تا از سهم آلایندگی آن و البته هزینه تامین سوخت این صنعت کاسته شود گرچه مراکز اقامتی و پذیرایی نیز در رتبه دوم قرار گرفته است اما جهت رونق گردشگری و کاهش هزینه سفر برای جامعه امروزی باید از هزینه انرژی مصرفی کاست که یکی از راه های این کار استفاده از انرژی های پایدار و ارزان قیمت طبیعی مانند خورشید است تا با استفاده از آنها به این مهم جامعه عمل پوشاند.
سازمان بین المللی گردشگری قصد دارد تا سال 2030 میلادی استفاده از این گونه انرژی ها یعنی انرژی های پایدار را در صنعت گردشگری نهادینه کند و به امری رایج در آن صنعت سبز تبدیل کند . بنابراین از هرگونه طرح و برنامه برای رسیدن به این مهم با آغوش باز استقبال می کنیم و البته مشوق هایی هم برای استفاده کنندگان از این گونه انرژی ها نیز در نظر گرفته ایم.
وی در بخش دیگری از پیام خود می گوید با صرفه جویی مصرف انرژی در صنعت گردشگری، با استفاده از انرژی های پایدار مبلغ قابل توجهی سرمایه حفظ خواهد شد، که می توان آن را مستقیم در صنعت گردشگری دوباره سرمایه گذاری کرد و زمینه اشتغال بسیاری را با توجه به بحران های مالی گسترده در جهان ایجاد کرد .
با توجه به این سخنان و پیام ها می توان گفت که اولین نشانه های شعار امسال در روز جهانی گردشگری در نمایشگاه گردشگری لندن world travel market متصور خواهد شد چون این نمایشگاه از دو جنبه اهمیت بسیار زیادی طی امسال خواهد داشت که عبارتند از :
1. نزدیکی زمان برگزاری آن با برگزاری جشن روز جهانی گردشگری
2. معروف بودن این نمایش در دنیای گردشگری
بنابراین در واقع تاثیر اصلی جشن و شعار مخصوص سال جاری در لندن مشاهده خواهد شد . نوآوری ها و اکتشافات به اختراعات جدید بی تردید امسال در لندن خودنمایی خواهد کرد و باعث تعجب دست اندرکاران گردشگری جهان خواهد بود و البته راهی برای کاستن هزینه های سفر در آینده بسیار نزدیک خواهد بود، هرچند اولویت اصلی حفظ محیط زیست جهانی بوده است.
به هر حال هفته گردشگری در کشورمان به عنوان یکی از کشورهای بسیار پرجاذبه گردشگری آغاز خواهد شد، اما باید دید که شعار امسال که از سوی سازمان جهانی گردشگری انتخاب شده چه تاثیر مثبتی در رونق گردشگری ایران که دنیایی از انرژی های تجدید پذیر است خواهد بود. به طور کلی باید دید که صنعت گردشگری ایران چقدر سبز خواهد شد؟
گردشگری راهی برای کاهش شکاف توسعه میان کشورهای عضو اکو
صنعت گردشگری همواره در کشورهای مختلف جهان با توجه به درآمد ورشد قابل ملاحظه اش مورد توجه بوده و هست البته این توجه در برخی کشورها مثل ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و به شکل ویژه ای به آن نگاه می شود.
هنوز مدت زیادی از ریاست دکتر نجفی بر سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نگذشته که تحولات عمده ای حداقل در برنامه ریزی این سازمان به واسطه رویکرد دولت یازدهم نسبت به صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به وجود آمده است و هرچند هنوز باید برای دیدن نتیجه آنها منتظر ماند اما همین تغییرات باعث شده تا برخی دیدگاهها در این زمینه تغییر کند و می توان به تغییر رویکرد ایران نسبت به شناسایی بازارهای هدف جدید در صنعت گردشگری اشاره کرد.
دیدگاهی که یک هفته قبل صحبت از آن به میان آمد و قرار شد ایران استراتژی جدیدی نسبت به بازارهای هدف گردشگری خود داشته باشد در این میان ظاهرا کشورهای عضو پیمان اکو به عنوان اولین و مهمترین بازار هدف کشورمان توسط ریاست سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت بصورتی که وی در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو در تهران شرکت کرد و درباره پتانسیل های موجود گردشگری بین کشورهای عضو سخرانی کرد.
برخی کشورهای اکو از ظرفیت گردشگری خود استفاده نمیکنند
محمد علی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این نشست با اشاره به گامهای موثر کشورهای دنیا برای رشد صنعت گردشگری میگوید که بعضی کشورها در این زمینه موفق بوده و برخی دیگر هنوز از ظرفیت های گردشگری به درستی استفاده نکرده اند. این در حالی است که تقویت بخش خصوصی و جذب سرمایه گذاران خارجی نیز میتواند گام مهمی برای توسعه گردشگری باشد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «گردشگری پل مجازی اتصال میان ملتها، و از منظر اجتماعی و فرهنگی و عاملی برای تعامل بین ادیان و فرهنگ هاست. همچنین راهی برای کم کردن شکاف توسعه میان کشورها و ترویج فرهنگ دوستی و تفاهم است.»
وی با بیان این که گردشکری در دنیای امروز به عنوان یکی از شاخصههای مهم در تعیین میزان رشد اقتصادی و میزان توسعه یافتکی کشورها به شمار میرود اذعان داشت: «گردشگری از نظر اقتصادی نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، به طوری که در سال 2012 بیش از 1000 میلیارد دلار گردشگران خارجی در کشورهای دیگر هزینه کردهاند».
به گزارش میراث فرهنگی، نجفی با اشاره به این که توسعه گردشکری در منطقه اکو منجر به افزایش ارزشهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و گسترش دوستی و تفاهم میان کشورها خواهد بود که نتیجه آن همکاری بیشتر میان دولتهاست خاطرنشان کرد: «در واقع فلسفه وجودی ایجاد سازمانهای همکاری اقتصادی اکو خواست جمعی کشورهای منطقه به منظور رشد و بهبود موقعیت اقتصادی خود در نظام بینالملل بوده است و یکی از راهکارهای رسیدن به این خواست جمعی توسعه و ترویج منطقه به عنوان مقصد گردشگری جهان است».
45 درصد گردشگران ورودی به ایران از کشورهای عضو اکو
از سوی دیگر محمد علی نجفی در حاشیه این نشست در جمع خبرنگاران گفت: در جلسه ای که با وزرای امور خارجه و اطلاعات برگزار کردیم، قرار شد کشورهای هدف را به سه گروه تقسیم کنیم و برای هر گروه تسهیلاتی ارائه دهیم.
وی ادامه داد: گروه اول کشورهایی هستند که با آنها لغو روادید خواهیم داشت و گروه دوم گردشگرانی هستند که اگر به صورت تور وارد ایران شوند، مشمول لغو روادید می شوند و گروه سوم کشورهایی هستند که برای گردشگران آنها تسهیلاتی در صدور روادید ارائه می شود.
معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه، سال گذشته چهار میلیون و ۱۰۰ هزار گردشگر به ایران سفر کردند که ۴۵ درصد این گردشگران از کشورهای عضو اکو بوده اند.
وی ادامه داد: بر این اساس یک میلیون و ۹۰۰ هزار گردشگر از کشورهای عضو اکو به ایران آمدند که سهم مردم آذربایجان بیشتر بوده و هر گردشگر به طور متوسط بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار در ایران هزینه کرده است.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: آمار دقیق از گردشگری در کل اکو را ندارم، اما موفق ترین کشور عضو اکو، ترکیه است که نهمین رتبه جهانی را در جذب گردشگر به خود اختصاص داده است.
نجفی تبدیل شدن اعضای اکو به مقصد گردشگری را منوط به تجهیز زیرساختها دانست و افزود: « تبدیل منطقه اکو با جمعیتی بالغ بر 450 میلیون نفر به عنوان یک مقصد گردشگری جهانی، نیازمند تامین زیرساخت ها و ابزارهای لازم با رعایت استانداردهای جهانی صنعت گردشگری است همجنانکه نیازمند بهره وری از پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی خود و همکاری کشورهای عضو برای استفاده از ظرفیتهای موجود کشورهای منطقه است.»
وی با تاکید بر این که سرمایه گذاری باید در تمام شاخههای صنعت گردشگری از جمله سلامت، اکوتوریسم، ورزشی و فرهنگی انجام شود خاطرنشان کرد: «البته این دولتها هستند که باید با ارائه تسهیلات لازم راه را برای ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی هموار سازند.»
به گفته او، برگزاری نمایشگاههای گردشگری و صنایع دستی میتواند از جمله رویدادهای مهم و تاثیرگذار در نزدیکی ملتها به هم و آشنایی با رسوم عقاید، سنن، و فرهنگی کشورهای مختلف باشد؛ در همین زمینه با گسترش اینترنت و رسانه های ارتباط جمعی حتی می توان به برپایی نمایشگاه در فضای مجازی اندیشید.
لزوم ایجاد روادید مشترک بین کشورهای عضو اکو
در همین حال رئیس اتاق بازرگانی ایران در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو بر امضای تفاهمنامه در راستای صدور روادید و ایجاد روادید مشترک بین اعضای اکو، تاکید کرد.
«محمد نهاوندیان» رئیس اتاق بازرگانی ایران با اشاره به روی کار آمدن دولت اعتدالگرای تدبیر و امید در ایران تصریح کرد: بدون شک رئیس جمهوری ایران از پیشنهاد برگزاری شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی منطقه اکو استقبال خواهد کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از توافقنامههایی که از سوی اکو تدوین شدهاند ولی همچنان در حد یک پیشنهاد بر روی کاغذ باقی ماندهاند، تصریح کرد: اکو برای گسترش تجارت باید برنامههای عمل روشن و عملیاتی ارائه دهد. کشورهای عضو نیز باید در اجرای موافقتنامههای موجود، با جدیت عمل کنند. مسأله ویزا یکی از مهمتریم موضوعاتی است که باید با کمک دولتها حل شود.
شکوفایی صنعت گردشگری در اکو در گرو تعاملهاست
نهاوندیان به موانع اداری موجود در ترانزیت و حمل و نقل کالا اشاره کرد و ادامه داد: « مشخص نبودن دفاتر و عدم یکسان سازی موجب شده تا مشکلاتی نظیر مشکلات ویزا، هزینههای ترانزیت و عدم هماهنگ بودن کشورها در این خصوص صورت بگیرد.»
به گفته او، صنعت گردشگری نیز از نقاط قوت اکو محسوب می شود به طوری که پتانسیل های گسترده ای در منطقه موجود بوده و به لحاظ مشترکات قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی استعداد خوبی برای همکاریهای گردشگری وجود دارد چرا که می توان به راه اندازی تورهای ترکیبی ضمن درآمدزایی و ایجاد اشتغال، شکوفایی صنعت گردشگری در اکو به عنوان یکی از زمینه های توسعه مبادلات اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای عضو که همان گردشگری است فراهم کرد.
فرهنگی یا اقتصادی مسئله این است؟
همچنان که مبحث گردشگری در دهکده جهانی به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.
برهیچ کس پوشیده نیست که سفارتخانه های یک کشور، خارج از مرزهایش به عنوان اولین مکانی هستند که با توجه به آشنایی مسئولان و کارکنان با جامعه میزبان ، می توانند مهمترین نقش در زمینه جذب گردشگران به سرزمین مادری داشته و باعث رشد و رونق صادرات نامرئی کشورشان بشوند.
از این رو و با توجه به اینکه توسعه صنعت گردشگری کشورها و حضور گسترده گردشگران داخل مرزهای یک کشور خود بهترین سیاست تعامل با دیگر جوامع است، بسیاری از دولتها شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر گرفته اند، که حاصل آن میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.
این در حالی است که ایران اگرچه طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور پر جذابه و ارزان برای گردشگران جهان است، اما دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند که تازه به فکر ایجاد بخش رایزن گردشگری افتاده اند.
این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی می کند و بیانگر آن است که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند و علی رغم وجود بخشی مشابه تازه به فکر افتتاح بخشی دیگر افتاده اند.
در این زمینه ایرج ندیمی سخنگوی فراکسیون گردشگری مجلس شورای اسلامی ایران می گوید: هرچند این طرحی تازه از سوی دولت نیست و در دولت گذشته مطرح شده بود اما موانع و مشکلاتی که در راه اجرای آن وجود داشت باعث شد تا به عنوان میراث دولت قبل به دولت یازدهم برسد و هم اکنون هم با توجه به رویکرد جدید دولت یازدهم به صنعت گردشگری دوباره آن موضوع مطرح شده و در صدر اخبار قرار گرفته است.
سخنگوی فراکسیون گردشگری مجلس ضمن تاکید بر جایگاه بسیار مهم سفارتخانه های ایران خارج از مرزها در صنعت گردشگری می گوید: بسیاری از مسئولان و دیپلمات های کشورمان که در سفارتخانه های کشورمان مشغول انجام وظیفه هستند با صنعت گردشگری بیگانه اند و شناخت درستی از آن ندارند و با توجه به اینکه در حال حاضر این افراد گرفتاری های مهمتری از جمله رفع اثر تحریم های یکجانبه علیه ایران را در اولویت های کاری خود قرار داده اند از صنعت گردشگری غافل دور شده اند در حالی که همین صنعت می تواند به سادگی به هدف اصلی آنها که بی اثر کردن تحریم های یکجانبه علیه ایران است کمک کند.
این نماینده مجلس درباره طرح پیشنهادی برای ارسال رایزنان گردشگری به سفارتخانه های ایران در بازارهای هدف گردشگری کشورمان معتقد است: با توجه به رویکرد جدید دولت مبنی بر توسعه صنعت گردشگری کشورمان اگرچه این طرح مناسب شرایط کنونی به نظر می رسد اما شاید بتوان راهکارهای دیگری برای دست یابی به این خواسته یعنی رونق صادرات نامرئی کشورمان بیابیم تا با کمترین هزینه اما بیشترین بازده به نتیجه مطلوب برسیم.
وی ضمن تاکید بر توسعه حضور ایران در بازارهای هدف گردشگری کشورمان می افزاید : شاید بتوان با آموزش و ایجاد کلاس هایی مشورتی در این زمینه از ظرفیت رایزنان فرهنگی در این زمین استفاده کرد و فعلا از تحمیل هزینه ای اضافه به دولت برای ایجاد جایگاه رایزنان گردشگری جلوگیری کنیم.
ندیمی در ادامه به این وظایفی که رایزنان فرهنگی بر عهده دارند اشاره می کنند و می گوید : اساس حضور این افراد خارج از مرزهای کشورمان این است که مردم کشور میزبان خود را با فرهنگ غنی ایران اسلامی آشنا کنند و با برگزاری مراسم ، جشنواره ها یا هفته های فرهنگی زمینه تبادل فرهنگ ایران و کشور میزبان را حاصل نمایند بنابراین از آنجا که گردشگری هم امری فرهنگی محسوب می شود می تواند امیدوار بود که با کمی آموزش به این افراد یعنی رایزنان فرهنگی کشورمان خارج از مرزهای ایران با توجه به آداب و سنن و فرهنگ کشور میزبانشان زمینه ساز رشد و توسعه گردشگری ایران باستانی شد چون براساس آمار بیشتر گردشگران در حال حاضر برای آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن دیگر کشورها بار سفر می بندند.
از سوی دیگر محمد حسن کرمانی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران می گوید: هم اکنون مسئولان سفارتخانه ها و دیگر مسئولان کشورمان بر سر این دوراهی باقی مانده اند که رایزنان فرهنگی بانی توسعه گردشگری ایران هستند یا رایزنان اقتصادی ؟
این فعال بخش خصوصی گردشگری کشورمان ضمن تاکید بر همگانی بودن توسعه گردشگری کشورمان می گوید : از آنجا که در همه جای دهکده جهانی گردشگری را صادرات نامرئی و صنعت گردشگری می خوانند شاید این تصور غلط به وجود آمده که بخش بازرگانی سفارتخانه ها مسئول این کار است دریغ از اینکه سفر و گردشگری امری فرهنگی و است و مستقیم با آداب و سنن کشور میزبان و گردشگران ارتباط دارد اما بطور کلی گردشگری و توسعه آن هرچند امری فرهنگی است ولی در نهایت تمام راه ها به رم ختم می شود و آنهم کسب درآمد از توسعه گردشگری است .
کرمانی در باره استفاده از ظرفیت های سفارتخانه ها جهت جذب گردشگران به دیدنی های کشورمان تصریح می کند: با توجه به شرایط کنونی ایران که قصد توسعه و رونق اقتصاد گردشگری را دارد زیاد نباید به فکر این باشیم که کدام گروه مسئول است و باید تمام وظایف را انجام دهد بلکه باید با تدوین سیاستی دقیق و البته همسو از سوی سکاندار گردشگری کشورمان یعنی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری زمینه را فراهم کنیم تا تمام ارگان ها چه اقتصادی ، چه فرهنگی با تکیه بر توانمندی های بخش خصوصی بتوانند نظر گردشگران را به داشته های ایران جلب کنند و آنها را مشتاق به سفر ایران کنند.
محمدحسن کرمانی در پایان ضمن تاکید بر توسعه هرچه سریعتر گردشگری کشورمان با توجه به پتانسیل ها و زیرساخت های کشورمان می گوید: با توجه به تجربه تقریبا سه دهه ای من در این زمینه یعنی گردشگری هم اکنون نباید به فکر ایجاد بخشی جدید در سفارتخانه ها باشیم چون تمام امکانات فراهم است به این صورت که می توانیم با توجه به تجربه و اشنایی بخش بازرگانی سفارتخانه ها با کشور میزبان زمینه ساز حضور گسترده گردشگری ایران در نمایشگاه های بین المللی گردشگری شده و در همین فرصت از آنجا که گردشگری پل ارتباطی میان فرهنگ هااست رایزنان فرهنگی که به عقیده من همان رایزنان گردشگری هستند نیز وارد عمل شوند و به ترویج و تشویق سفر گردشگران به ایران بپردازند تا حاصل این همکاری ورود گردشگران به کشورمان باشد.
بنابراین بخش بازرگانی و فرهنگی سفارتخانه ها هرگز نباید در زمینه توسعه گردشگری از یکدیگر جداگانه عمل کنند بلکه باید همراستا و در یک جهت باشند.
این نمد برای صاحبش کلاه نمی شود!
بسیاری از مسئولان و فعالان عرصه گردشگری همواره از طرح های مدیریت سفر در کشورمان سخن می گویند و معتقدند گردشگری و سفر ایرانیان هنوز مدیریت نشدهاست و همین موضوع باعث ایجاد آشفتگی هایی گاه و بیگاه در پیک سفرهای ایرانیان یعنی نوروز و تابستان است .
هرچند این موضوع یعنی مدیریت سفر می تواند در نهایت به بهبود کیفیت خدمات و کلاسه بندی سفرهای گردشگران ختم شود اما آیا می توان به این موضوع فکر کرد که برای رویدادهای ورزشی واعزام تماشاچی به آنها نیز کمیته یا ارگانی داشته باشیم تا به قول معروف سفر تماشاگران این بازی ها را مدیریت کنیم؟
به واقع این مدیریت سفر است یا اینکه تجربه ای متفاوت از سازمان حج و زیارت ؟ هرچند سفر معنوی و مبارک حج را نمی توان با تماشای مسابقات ورزشی مقایسه کرد اما به واقع فلسفه وجودی کمیته ساماندهی اعزام تماشاگر به بازیهای بین المللی دخالتی در صنعتی کاملا خصوصی نیست؟
اگرچه بسیاری از فعالان عرصه خصوصی گردشگری حتی به خود سازمان حج و زیارت که تنها بانی اعزام زایران ایرانی به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاشهای ایران به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاش های گسترده در این زمینه می دانند اما توجیحی هم در فلسفه وجودی این سازمان یعنی سازمان حج و زیارت وجود دارد که آنهم مبحث اعتقادی و مذهبی دین ماست که با توجه به اهمیت آموزه های دینی شاید بتوان توجهی بر وجود این سازمان و کنترل سفرهای زیارتی ایرانیان باشد.
اما سئوال اصلی اینجاست که آیا دیدن بازی های ورزشی یا سفر به کشوری که میزبان یک رویداد ورزشی بین المللی است هم نیازمند ثبت نام در کاروان یا پرداخت ودیعه است یا اینکه بازهم ایران دچار معضل همیشگی یعنی دخالت دولت در صنعتی کاملا خصوصی شده است؟
اگرچه مسئولان این کمیته هرگونه دخالت در امر اعزام مسافران را رد کرده اند و می گویند صرفا جهت بهبود کیفیت خدمات و اطمینان گردشگران گام برداشته اند اما بازهم سئوالی باقی است که می پرسد آیا مسافران خود نمی توانند آژانس های خوب از بد را تشخیص دهند که این کمیته اقدام به ساماندهی آنها می کند ؟ بهتر نیست که سازمان میراث فرهنگی با کنترل مجوزهای آژانس ها نسبت به اعتبار یا عدم اعتبار آنها گام بردارد و تشکلی در این زمینه وارد کار گردشگری نشود؟
بدون تردید این نمدی که کوبیده شده با این روش برای صاحبش کلاه نخواهد شد و به جز تجربه ای ناخوش آیند و هزینه ای گزاف و البته افزایش بی دلیل هزینه سفر گردشگران چیز دیگری به ارمغان نخواهد آورد اما حتی اگر همه این پرسش ها هم دلیل منطقی داشته باشد و بتوانیم خودمان را قانع کنیم آیا می توان منکر آن شد که هدف دولت جمهوری اسلامی ایران به جز این است که پذیرای گردشگران خارجی باشد نه صادر کننده گردشگران به خارج؟ سئوالی که اصل حضور این کمیته یا هر تشکل دیگر مثل آن را به چالش می کشد چون ما قصد درآمد از صنعت گردشگری داریم نه خروج ارز از کشورمان!
به کجا چنین شتابان؟
نویسنده : عماد عزتی
حدود پنج سال است که بحث گردشگری در این سرزمین کهن مثل بسیاری از کشورهای دیگر دهکده جهانی داغ شده و در هر ارگان و وزارتخانه ای حداقل یک میز به آن اختصاص داده شده است.
از تاق بازرگانی گرفته تا جهاد کشاورزی و سازمان ملی جوانان همه و همه سعی کرده اند گوشه ای از کار رونق گردشگری ایران را بگیرند اما این همکاری یا به عبارتی موازی کاری در سرزمین ایران باستانی با تمدنی چند هزار ساله اکنون پس از دو ماه که نجفی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری منصوب شده است رنگ تازه ای به خود گرفته و باعث بروز برخی نگرانی ها شده است.
همه می دانیم دولت تدبیر و امید باشعار رشد و رونق گردشگری و حذف دلارهای نفتی روی کار آمد و حرکتی که قبل از آن در دولت نهم و دهم در زمینه توسعه گردشگری آغاز شده بود در مدت دو ماه شتابی غیر قابل تصور گرفته ، شتابی که هرچند خوش ایند است و نوید از تحولات در این زمینه می دهد اما انتظار کشفی بزرگ همچون کشف قاره آمریکا در صنعت گردشگری ایران شاید کمی برای تمام فعالان خصوصی این عرصه که با واقعیات گردشگری کشورمان آشنا هستند قابل درک نیست و بیشتر شبیه رویایی کودکانه است.
اگر از کشف بزرگ بهشتی در گردشگری کشورمان بگذریم به تغییرات و ایجاد کمیته های مختلف در خود سازمان میراث فرهنگی یا حتی مجلس خواهیم رسید تحرکاتی که به جای آرام کردن این سیل خروشان ایجاد شده در گردشگری کشورمان بر سرعت آن می افزاید و بی آنکه باعث سیراب کردن این سرزمین تشنه گردشگران شود ناخواسته ویرانه ای از آن برجای خواهد گذاشت.
هرچند روزی که نام نجفی به عنوان سکاندار کشتی توفان زده گردشگری ایران در رسانه ها مطرح شد بسیاری به واسطه مدیریت منطقی و کارنامه قبولی وی در آموزش و پروش آینده ای درخشان را برای گردشگری کشور تصور می کردند اما امروز وکمتر از دوماه از تصدی گری نجفی در این سمت کمی نظرات آنها متفاوت شده است و تعجیل دولت در رونق گردشگری وگشودن دروازه های تمدن ایران زمین، بار سنگینی روی دوش وی گذاشته است که این نگرانی را دامن می زند و به قول معروف تمام دست اندرکاران خصوصی گردشگری نگران عرق کردن این تب تند گردشگری در کشورمان هستند.
شاید منطقی است که ایران به جای تحرکات نمادین در توسعه گردشگری ابتدا به شناسایی دقیق پتانسیل ها و زیرساخت های صادرات نامرئی خود کند و پس از آن به فکر یک درآمد از آن باشد جای تردید نیست که اگر گردشگران بین المللی با این تحرکات شتابزده وارد خاک ایران با تمدنی چند هزار ساله شوند و خبری از خدمات متناسب این تمدن نباشد برای همیشه با دیدنی های کشورمان خداحافظی می کنند و رسما کشتیی توفان زده گردشگری ایران باستانی به گل خواهد نشست . بنابراین بد نیست که بدانیم به کجا چنین شتابان؟
کسب و کار صادرات محصولات صنایع دستی ایران را بررسی می کند
همه می دانیم صنایع دستی کشورها حکم سفیران فرهنگی آن کشور خارج از مرزهایشان را دارند و همیشه دولت ها و مسئولان دولتی در فکر توسعه و گسترش صادرات این محصولات به دیگر کشورها بوده اند.
جای تردید نیست مسئولان و مقامات دولتی با این کار نه تنها ارزش افزوده مناسبی در کنار اشتغالزایی را برای مرز و بومشان به ارمغان می آورند بلکه علاوه بر زنده نگهداشتن خرده فرهنگ ها و آداب و سنن زادگاهشان ؛ باعث صادرات فرهنگ و تمدن کشور خود به دیگر کشورها نیز می شود .
از آنجایی که محصولات صنایع دستی کشورمان به عنوان یکی از متنوع ترین صنایع دستی جهان شناخته شده است و بسیاری از مسئولان نگرانی هایی نسبت به کاهش صادرات صنایع دستی ایران داشته اند کسب و کار در این شماره پرمخاطب ترین محصولات صنایع دستی کشورمان را که بیشترین جاذبه را در سال گذشته برای خارجی ها داشته است را فارغ از معضلات و مشکلاتی که همه آنها را می شناسیم، بر می شمرد تا علاوه بر دلگرمی تولید کنندگانشان باعث جلب نظر مسئولان و رسیدگی به مشکلات آنها شود.
فارغ از اینکه داما تعرفه های گمرکی تغییر کرده و بسیاری از محصولات به عنوان زیرمجموعه محصول دیگر در لیست گمرک جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرند، بدون تردید مبنای مورد تحقیق اطلاعات و آماری است که توسط این سازمان منتشر شده است اما به یاد داشته باشیم که صادرات محصولات صنایع دستی به غیر از مبادی رسمی کشورمان به صورت چمدانی و از طریق گردشگران ورودی به مرز و بوم ایران نیز صورت گرفته که متاسفانه نمی توان آمار دقیقی از آنها به دست آورد بنابراین به آمار گمرک بسنده می کنیم .
بررسی میزان و نوع کالاهای صادراتی صنایع دستی در سال 1391 نشان می دهد مبلمان چوبی ساخته شده توسط هنرمندان کشورمان یکی از سگنین ترین محصولات صنایع دستی از لحاظ وزنی بوده است که از مرزهای کشورمان گذشته و به منازل یا اداره های خارجی راه یافته است. در سال 91 تنها صنایع دستی که از لحاظ وزنی آمار بالایی را در حوزه صادرات به خود اختصاص داده، مبلمان چوبی بوده است. براساس همین گزارش ها رقم صادرات این محصول بالغ بر هفتصد میلیون دلار و وزنی معادل 40 هزار تن بوده است.
شاید از خودما بپرسیم در حال حاضر حجم انبوهی از مبلمان موجود بازار کشورمان از کشورهایی مثل چین و ترکیه وارد می شود پس چطور ممکن است که این حجم صادرات داشته باشیم؟ بد نیست بدانیم این میزان صادرات مبلمان مربوط به مبلمانی است که جز صنایع دستی درنظر گرفته شده و با دست توانمند هنرمندان ایرانی تولید شدهاست و تقریبا در جایگاه متفاوتی از محصولات روزمره ای است که ما از آنها استفاده می کنیم .
زیورآلات دومین محصول مهم صادراتی صنایع دستی
از آنجایی که آراستگی و شیک پوشی از گذشته های دور جزو فرهنگ وتمدن ایران باستانی بوده است هنر ساخت زیورآلات در جامعه ایران از آن زمان تا کنون زبانزد عام و خاص بوده است هرچند ساخت این زیورآلات در ذهن اکثر ما به طلا و جواهر ختم می شود اما این تنها بخشی از تولید زیورآلات ایرانی است که برای خارجی ها جذاب بوده و آنها را به پرداخت مبالغ زیادی برای تهیه آنها وادار می کند . زیورآلاتی از چوب، نمد، مس و نقره یا هر ماده اولیه دیگری که تولید شده باشد اما به نام هنرمندان ایران توانسته دل گردشگران خارج نشین را برباید و آنها را دست بجیب کند.
اگر دوباره برای اطلاع از حجم صادرات زیورآلات ساخته شده به دست هنرمندان ایرانی سری به آمار منتشر شده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران بزنیم متوجه خواهیم شد حجم صادرات قانونی بدون درنظر گرفتن تجارت چمدانی و کالاهای همراه گردشگران ارزشی معادل 623 میلیون دلار داشته و تقریبا 85 درصد کل صادرات صنایع دستی کشورمان را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که خارجی ها، بعد از زیورآلات نیز به شیشه های سنتی ایران که عمدتا در مناطقی چون دماوندو فیروزکوه تولید شده اند علاقه نشان داده و در سال گذشته طبق آمار گمرک ایران دومین کالای مهم صادراتی صنایع دستی کشورمان همین شکستنی های رنگارنگ ایرانی بوده اند .
اما اگر از مبل و زیورآلات و شیشه بگذریم با نام هایی چون گلیم، زیلو، مجسمه های چوبی ، مس و مشتقاتش ، سفال و سرامیک آشنا می شویم که از دیگر محصولات تولیدی صنایع دستی ایران هستند و در بازارهای خارجی جایگاهی برای خود دست و پا کرده و بسیاری را به خود مشغول کرده اند.
صنایع دستی ایران کجا خودنمایی می کنند؟
شاید از خود بپرسید این محصولات به بازار کدام کشورها راه یافته اند و مهمترین خریداران صنایع دستی ایرانی اهل کدام نقطه از دهکده جهانی امروز ما هستند؟ که پاسخ شما همین اطراف ایران است .
به گزارش مهر و به نقل از وب سایت گمرک، محصولات صنایع دستی ساخته شده در ایران و توسط هنرمندان ایرانی بیشتر به کشورهای امارات متحده عربی، عراق، افغانستان و ترکیه صادر شده اند و این چهار کشور عمده طرف معامله در صادرات صنایع دستی و بهترین خریداران محصولات صنایع دستی ایران بوده اند.
اما نباید فراموش کرد که اگرچه کشورهای همسایه ایران جزو مهمترین بازارهای صنایع دستی ایرانی هستند اما چشم خریداران ساکن کشورهای دورتر مثل چین، اندونزی، برونئی، کره و سوریه هم به صنایع دستی ایران بوده و علاقمندان اهل این کشورها نیز از هنر ایرانی بی نصیب نبوده اند.
این در حالی است که برخی از کالاهای صنایع دستی کشورمان مثل گلیم، سفال، شیشه و مبلمان به رومانی، اسپانیا، نروژ، اتریش، پرتغال، ایتالیا و سوئیس هم می رود. پس می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که هنر ایرانی تقریبا در تمام قاره های جهان خریدار داشته و بسیاری را به خود مشغول کرده است.
کدام شهرها بیشترین صادرات را داشته اند؟
بازهم به آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران سری می زنیم که در میابیم بیشترین صنایع دستی صادراتی از ایران ساخته دست هنرمندان تهرانی و همدانی بوده است.
تعجب نکنید استان تهران اگرچه از اهمیت بالایی در تولیدصنایع دستی برخوردار است اما همانطور که می دانیم به واسطه تجمع ارداره ها و ارگان های دولتی در پایتخت اکثر محصولات تولید شده سراسر ایران برای صادرات به تهران وابسته هستند بخصوص در مبحث صنایع دستی به این صورت که اکثرا تمام محصولات تولید شده در دیگر شهرهای ایران به تهران منتقل شده و از این کلان شهر صنعتی به سمت مقاصد خود صادر می شوند و از آنجا که در آمار گمرک صرفا مبدا ارسال کالا مد نظر بوده نه محل ساخت آن تهران رتبه نخست را به خود اختصاص داده است و در پی آن هنرمندان همدانی توانسته اند بیشتر صادرات صنایع دستی را در سطح ایران داشته باشند.
این گزارش نشان می دهد اگرچه معضلات فراوانی از جمله بیمه، برندسازی، حقوق مالکیت معنوی آثار، کاهش هزینه تولید و بسته بندی مناسب در صادرات محصولات صنایع دستی ایران وجود دارد اما بازهم با همه این موانع هنر دستان هنرمندان تولید کنندگان ایرانی و البته کیفیت بالای محصولات ساخت ایران می تواند در سراسر جهان خودنمایی کند در صورتی که بتوانیم این مشکلات را برطرف کنیم شاهد رشد رونق بسیار مناسبی در این زمینه خواهیم بود.
لطفا عکس زیبایی از صنایع دستی ایران برای این مطلب استفاده فرمایید
نویسنده : عماد عزتی
گردشگری به عنوان یکی از صنایع بسیار پردرآمد در جای جای دهکده جهانی مورد توجه و استقبال سرمایه گذاران قرار گرفته و هر روز با سرعتی غیر قابل تصور و ایجاد شاخه های جدید روبه رشد است.
گردشگری ماجراجویانه، گردشگری سیاه و گردشگری زمستانی تنها نمونه هایی از صدها مورد انواع گردشگری سراسر جهان است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.
اما نکته جالب اینجاست که کشورمان علی رغم دارا بودن پتانسیل های بسیار بالای توسعه گردشگری ادبی صرفا در سالروز حافظ به یاد این شاخه از گردشگری است دیگر ایام سال آن را در صندوقچه خاطراتش پنهان می کند.
گردشگری ادبی در ایران مسیر مشخصی ندارد
اسماعیل قادری ضمن ابراز نگرانی از کم کاری دولت در این زمینه می گوید: در حال حاضر گردشگری ادبی در بسیاری از شهرهای جهان رونق پیدا کرده است. به عنوان مثال در شهر «پراگ»، زادگاه کافکا مسیرهایی برای گردشگری ادبی تعریف شده است و مردم زیادی از میدانها و کافههای محل گذر و استراحت این نویسنده دیدن میکنند. در شهر «برلین» نیز یادمانهای موتزارت، بتهوون و آرامگاههای مشاهیر، نویسندگان و موزیسینها پر از گردشگر است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تورهایی که دفاتر خدمات مسافرتی تحت عنوان «گردشگری ادبی» برگزار میکنند ، می افزاید: تعریف مسیر برای «گردشگری ادبی» نیازمند انجام تحقیقات علمی، تعریف مفاهیم پایهای و احیای هویت تاریخی است. این درحالی است که بسیاری از دفاتر مسافرتی و فعالان حوزه گردشگری در بیشتر مواقع تنها با شنیدن یک نام در صدد عملیاتی کردن و تقلید از آن بر میآیند بدون آنکه پروسه علمی را طی کرده باشند. این روند به توسعه «گردشگری ادبی» آسیب خواهد رساند.»
وی تصریح می کند: در حالی که گردشگری ادبی در دهکده جهانی ظرفیت بسیار مناسبی جهت کسب درآمد از صنعت گردشگری شده است ایران با توجه به در اختیار داشتن بزرگانی چون حافظ ، سعدی و فردوسی هم اکنون در این شاخه از گردشگری یکی از کمکارترین کشورها بوده بصورتی که گردشگری ادبی در کشوری که مهد علم و ادب منطقه بوده هیچ جایگاه و رونقی ندارد. حال آنکه ترکیه تنها با در اختیار داشتن مولانا و سرمایه گذاری درست در گردشگری ادبی سالانه میلیون ها دلار درآمد از گردشگرانی که برای دیدن مراسم بزرگداشت وی به ترکیه و شهر قونیه سفر می کنند به دست می آورد؟
در این زمینه آرش نورآقایی دبیر اجرایی همایش ملی گردشگری ادبی ، نیز می افزاید: این نوع گردشگری یکی از مستعدترین شاخه های گردشگری و البته غنی ترین آنهاست که در صورت توجه مسئولان در آمد هنگفتی را در صنعت گردشگری ایران تزریق خواهد کرد.
بطور کلی رییس هیات مدیره انجمن راهنمایان گردشگری استان تهران ضمن تاکید بر فواید اقتصادی رونق این نوع گردشگری در کشورمان به مزایای دیگری همچون تقویت جریان فرهیختگی در میان اقشار مردم ، تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزشی کودکان و بزرگسالان ، معرفی دقیق و تصویر سازی درست از مفاخر ایران زمین و پاسداری از ارزشهای هنری و ادبی کشورمان در صورت توسعه گردشگری ادبی اشاره می کند.
گردشگری ادبی تنها شیراز
از سوی دیگر «محمدحسین فراهانی»، مدیرکل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به شعرای بسیار معرفی چون سعدی ، حافظ می گوید: این نوع از گردشگری در واقع دو پی آمد خواهد داشت اول اینکه گردشگران با آشنایی با زندگی شعرا و ادبای کشور مقصد می توانند آداب و رسوم و فرهنگ منطقه را زنده نگهدارند و دوم اینکه باعث این حس از راه و روش آنها ادب می آموزند.
فراهانی در ادامه ضمن اشاره به «مولانا امیدی» فرزند کدخدای ده تهران و ملاسحر تهرانی به ظرفیت های گردشگری ادبی تهران اشاره می کند ومی گوید: گردشگری ادبی فقط در شیراز نیست بلکه تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود.
مدیر کل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران از گورستان ظهیرالدوله به عنوان مکانی خاطره انگیز برای تمام افرادی که به علم و ادب علاقهمند هستند نام می برد و می افزاید: «این مکان میتواند تبدیل به یکی از پاتوقهای بزرگ گردشگری پایتخت شود و علاوه بر علاقمندان داخلی ، خارجی ها را نیز به خود جلب کند.»
فراهانی همچنین ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در ایران می گوید: «تقریبا تمام شعرا و بزرگان شعر و ادب، پایی در تهران داشتند. ملکالشعرای بهار در مشهد به دنیا آمد، ولی مقبره او در تهران است. همچنین سیدحسن تقیزاده، دهخدا و میرزاده عشقی نیز در تهران به خاک سپرده شدهاند. از این رو تهران ظرفیت خوبی برای توسعه گردشگری ادبی دارد. »
آژانس هایی که هرگز تخصصی نشدند
اگرچه طی سالهای گذشته و برگزاری همایش های مختلفی در این زمینه یعنی رشد و توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به پتانسیل های بسیار بالا در این سخنان زیادی گفته شده است اما امروز با فرا رسیدن برزگداشت دوباره حافظ شاهد هیچ تغییری در این زمینه نیستیم و دوباره از طرح های رونق گردشگری ادبی در سال جاری می شنویم.
این در حالی است که سال گذشته جهانیان از آمادگی صدور مجوز آژانس گردشگری بند (ب) برای اساتید و دانشجویانی که جهت رونق گردشگری ادبی و ورود گردشگران خارجی در قالب تورهای فرهنگی به کشورمان فعالیت می کنند خبر داد و قرار شد در این زمینه طرح های کارآمدی را توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اجرا بگذارد که به قول معروف آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم .
درآمد یک میلیاردی آمریکا از گردشگری ادبی
این در حالی است که طبق بررسیهای صورت گرفته از سوی کارشناسان بنیاد حفاظت از میراث تاریخی و ملی امریکا، درحدود 118 میلیون کتابخوان امریکایی، به طور میانگین 994 دلار برای هرسفر میپردازند که مجموعا بیش از 192 میلیون دلار در سال برای اقتصاد امریکا تولید درآمد میکند.
بر اساس همین گزارش و طبق بررسیهای انجام شده، روشن شد که 78 درصد از تمام مسافران تفریحی در تورهای فرهنگی، حین سفرهای خود، با فعالیتهای ادبی و هنری درگیر میشوند و یکی از ارزش های رایج میان بسیاری از مردم آمریکا این است که با کتاب های مورد علاقه شان برای گذراندن تعطیلات تابستانی به سواحل آفتابی و مناطق خوش آب و هوا می روند.
کتابهای مربوط به جنگهای داخلی و کتاب «جیمز کینگ»، از آثاربرتر و شاخصی هستند که بیشتر بازدید کنندگان را بخود جلب میکنند. همچنین سنتهای شفاهی از مردمان افریقایی تبار و ایرلندی تبار که هنوز ریشه در فرهنگ و رسوم آن سرزمینها دارند، برای توریست ها بسیار جذابند.
کارشناسان ادبی معتقدند این آثار بخشهایی از ادبیات جنوب را شکل دادهاند که واقعا شباهتی با دیگر مناطق در کشور ایالات متحده ندارد.
گردشگری سینمایی را جدی بگیریم
با رویکار آمدن دولت یازدهم و تحولات ایجاد شده در سیاست های داخلی و خارجی کشورمان، جایگاه صنعت گردشگری در اقتصاد کلان ایران رنگ و بوی تازه ای به خودگرفته و بیشتر ارگان ها از توسعه این صنعت یا صادرات نامرئی ایران زمین سخن می گویند.
اگرچه در گذشته هم این صنعت نوظهور و پولساز جهانی مورد توجه دولتمردان و سیاستگذاران کشور بوده است. راهکارهای متفاوت و سیاست های خرد و کلانی که همه و همه برای به مقصد رساندن کشتی گردشگری ایران بدون توجه به تجربیات دیگران و کشورهای موفق در گردشگری به کار گرفته شده و باعث به بی راهه رفتن این صنعت در کشورمان شد. به هر دلیل کشتی گردشگری ایران به سرمنزل مقصود نرسیده و در حال مبارزه با امواجل خروشان بازارهای جهانی همچنان در تلاطم است بی آنکه از تجربیات گذشته درس عبرت گرفته باشد. .
شاید بسیاری اعتقاد داشته و دارند تمدنی چند هزار ساله و جایگاه جاذبه های تاریخی تک رقمی آن در دهکده جهانی به خودی خود پتانسیل بسیار مناسب و قوی برای رشد و توسعه گردشگری کشورمان باشد اما به واقع اینگونه نیست و کشورمان نیازمند حضوری چشمگیرتر در بازارهای بین المللی و معرفی جاذبه هایش به علاقمندان است.
جای تردید نیست که این صنعت نیازمند تبلیغات و حضور گسترده در بازارهای هدف است تا علاقمندان به هنر ، تاریخ وتمدن ایران زمین هر روز با آثار و جاذبه های بیشتری از کشورمان آشنا شوند و زادگاهشان را برای درک بهتر این سرزمین کهن یعنی ایران ترک کنند اما سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعات شیوه های گذشته در تبلیغات گردشگری هم اکنون هم کار ساز است یا باید به دنبال روشهای نوینی از تبلیغات برای توسعه گردشگری کشورمان باشیم.
مجلات ، رسانه ها و امروزه دنیای مجازی از گذشته تا کنون مورد استفاده قرار گرفته اند ولی جای تردید نیست که هنر هفتم هم در این زمینه می توان مفید بوده و به کار گرفته شود درحالی که همگی اعتقاد دارم صنعت سینما هم اکنون جایگاه ویژه ای در زندگی قرن بیست و یکمی ما دارد کشورمان ایران با تمدنی چند هزار ساله هنوز از جایگاه این هنر در گردشگری غافل مانده و هیچ اقدامی مفید در زمینه به کارگیری پتانسیل سینما در جذب گردشگر نکرده است.
بد نیست بدانم که براساس آمار مستند در ایالات متحده آمریکا هم اکنون چهل درصد از گردشگران این سرزمین مقصد سفر های آینده خود را از صحنه ها و لوکیشن های فیلم هایی که دیده اند انتخاب می کنند و به سمت درک واقعی این صحنه ها بار سفر می بندند و این سوی دنیا یعنی نزدیک کشورمان ترکیه نیز توانسته با ساخت و پخش سریال های اجتماعی خود جاذبه ای برای گردشگران خارجی ایجاد کند و رونق مناسبی را به گردشگری خود هدیه دهد بطوری که براساس آمار این کشور توانسته امار گردشگران ورودی خود از سرزمین های جنوب خلیج فارس را با استفاده از همین سریال ها حدود بیست درصد افزایش دهد و گردشگران عرب را شیفته جاذبه های طبیعی و تاریخی خود کند.
پس به جاست حالا که هنر هفتم ایران سراسر جهان و در اکثر جشنواره های بین اللملی خوش درخشیده است از این پتانسیل جهت معرفی جاذبه های باستانی کشورمان به گردشگران خرجی استفاده کنیم و آنها را برای دیدن این آثار دعوت نماییم.
مدتی است که تب و تاب جام جهانی و البته اعزام تماشاگران و علاقه مندان این ورزش بین المللی همه جا را فراگرفته و بسیاری را در صنعت گردشگری داخلی و خارجی به خود مشغول کرده است، اما همه اینها در جهت اعزام گردشگر به نقطه ای خاص از جهان که میزبان این بازی هاست، انجام شده است و چه ارتباطی به کشورمان با بسیاری از امکانات دارد؟
کشوری که چهار فصل بودنش بهترین پتانسیل گردشگری ورزشی بوده و می تواند به اتکای طبیعت زیبای خود سالانه میلیون ها نفر ماجراجو را به داخل مرزهایش دعوت کند، اما دریغ از برنامه ریزی و مدیریت که همواره مقصر اصلی را نبود بودجه می دانند و دائم از کمبود آن گلایه دارند.
اگر اهل ورزش بخصوص فوتبال با تمام اما اگرهایش باشیم، جای تردید نیست که می دانیم پشت تیم های موفق و مطرح در سطح ایران و البته بین المللی اسپانسرهای قوی و موفقی قرار گرفته اند که با همین حمایت تیم های خود را در سکوهای موفقیت مطرح و به جهان معرفی می کنند که البته این کار هم نوعی تجارت است، چون هر بار موفقیت تیمشان به صفرهای حساب بانکی آنها می افزاید، حال اگر کشورمان با توجه به تمام امتیازات و پتانسیل های موجود خود قصد ورود به دنیای گردشگری ورزشی را دارد، بد نیست ابتدا به فکر یافتن اسپانسرهای قوی و قدرتمندی حتی در سطح بین المللی باشد. شاهد مثال این حرکت هوشمندانه درباره شرکت تولید نوشیدنی های انرژی زا ردبول است که با توجه به امکانات مالی و قدرت اقتصادی خود هرساله مسابقاتی مهیج چون شیرجه از روی صخره در آب های آزاد، اتومبیلرانی، دوچرخه سواری یا دهها مورد مشابه را برگزار می کند. پس بیاییم فعلا به جای تشویق گردشگران ورزشی برای ورود به ایران به معرفی توانمندی های خود با توجه به عرف جامعه در این شاخه از گردشگری به سرمایه گذاران کلان داخلی و خارجی بپردازیم و سپس سفره ای رنگین برای جلب نظر ماجراجویان بین المللی بگسترانیم تا شاهد رونق گردشگری ورزشی داخل کشورمان؛ ایران باستانی باشیم.
هدف گذاری، برنامه ریزی و پشتکار سه عنصر اصلی گردشگری ورزشی
گردشگری ورزشی یکی از شاخه های بسیار جذاب و البته پرسود صادرات نامرئی است که در گوشه و کنار جهان مورد توجه علاقمندان و سرمایه گذاران قرار گرفته و مدت هاست که از بهم پیوستن این دو یعنی ورزش و گردشگری بسیاری از کشورها درآمد مناسبی را برای خود به ارمغان آورده اند. اما ایران به عنوان کشوری چهارفصل با پتانسیل بسیار بالا در این زمینه هنوز این شاخه از گردشگری را زیاد جدی نگرفته و اندرخم یک کوچه باقی است .
از این رو با رضا خوش سرور رئیس انجمن گردشگری ورزشی ایران به گفت و گو نشسته ایم تا از کم و کیف برنامه های این انجمن و دیگر سازمان های مربوط در توسعه گردشگری ورزشی بپرسیم.
انجمن گردشگری ورزشی ایران از چه تاریخی تشکیل شد؟
همان طور که می دانیم اکثر کشورهای بزرگ دنیا به دنبال این هستند که بتوانند از تلفیق دو صنعت گردشگری و ورزش به نفع درآمدزایی و اشتغالزایی خود استفاده کنند که این امر طبیعی و البته بسیار هوشمندانه ای بوده است. به همین منظور انجمن گردشگری ورزشی سال 1384 در سازمان تربیت بدنی تشکیل شد.
اما متاسفانه تا اواخر سال 1390 هیچ فعالیت عمده ای در این زمینه صورت نگرفت و تقریبا این انجمن گمنام بود. از دی ماه سال 1390 که مسئولیت اداره این انجمن توسط سازمان تربیت بدنی به بنده واگذار شد ؛ با همکاری و حمایت های دیگر مسئولان توانستیم انجمن گردشگری ورزشی را فعال و به سمت پویایی هدایت کنیم.
به طور کلی انجمن گردشگری ورزشی چه اهدافی را دنبال می کند؟
این انجمن به طور کلی دو مقوله را دنبال می کند؛ 1) آموزش راهنمایان، مدیران و مسئولان حوزه گردشگری در این شاخه بخصوص 2) همسو کردن سازمان های اجرایی مثل محیط زیست، سازمان ملی جوانان و فنی حرفه ای
چه اقداماتی تاکنون در زمینه توسعه گردشگری ورزشی صورت گرفته؟
از زمانی که بنده ریاست این انجمن را برعهده گرفتم تاکنون انجمن نسبت به برگزاری دو دوره مدیریت گردشگری ورزشی اقدام نموده است، همایش ملی گردشگری ورزشی و 3 دوره آموزش راهنمایان گردشگری ورزشی سطح 3 برگزار شده و دو سمینار بین المللی در تهران و قزوین برگزار شد، اما از همه مهمتر این که طی این مدت توانستیم وب سایت انجمن را فعال و همواره به روزرسانی کنیم که کلیه اخبار از ابتدا تا امروز به صورت کامل به ثبت رسیده است.
این کمیته چه همکاری با سازمان میراث فرهنگی داشته است؟
از زمانی که انجمن گردشگری ورزشی دوباره فعال شد یکسری مشارکت های بسیار سازنده بین سازمان میراث فرهنگی و انجمن گردشگری ورزشی صورت گرفت که یکی از آنها برگزاری گردهمایی مسئولان کمیته گردشگری ورزشی استان ها و کارشناسان گردشگری ادارات کل میراث فرهنگی استان ها بود که سال گذشته برگزار شد. از آن تاریخ تا به امروز انجمن گردشگری ورزشی به دنبال این بود که با سازمان میراث فرهنگی تفاهم نامه همکاری منعقد کند و این نوع گردشگری را در کشورمان به جایگاه واقعی خود برساند که خوشبختانه امسال در هفته گردشگری این اتفاق افتاد.
تفاهم نامه همکاری بین سازمان میراث فرهنگی و انجمن گردشگری ورزشی ایران چرا برای شما اهمیت داشت؟
همان طور که قبلا اشاره شد گردشگری ورزشی از به هم پیوستن دو صنعت گردشگری و ورزشی به وجود می آید که هریک از آنها دارای ارگان ها و مدیریت مجزایی در همه کشورها هستند، اما وقتی قرار است هر دو در یک مسیر حرکت کنند، باید هریک از ارگان ها بدانند چه وظایفی دارند و حیطه اختیارات آنها در این امر مشترک چیست؛ بنابراین حالا که انجمن گردشگری ورزشی حلقه واسط بین این دو نهاد قرار گرفته می بایست با این تفاهم نامه ورزش را به گردشگری پیوند می زد. با این اتفاق هر دو ارگان می دانند چه باید بکنند و چه وظایفی دارند یا به اصطلاح تکلیف خودشان را می دانند. به هر حال این حوزه تخصصی نیازمند همکاری متخصصان ورزشی و گردشگری کنار یکدیگر است.
این تفاهم نامه چگونه به دیگر شهرهای ایران ابلاغ شد؟
در تاریخ 8 مهرماه امسال که تفاهم نامه همکاری انجمن گردشگری ورزشی تحت پوشش فدراسیون ورزش های همگانی با سازمان میراث فرهنگی امضاء شد یک نسخه از این تفاهم نامه که شرایط و وظایف قانونی هر گروه در آن مشخص کرده بود برای کمیته های گردشگری هر استان و ادارات میراث فرهنگی آن ارسال شد تا از این پس شاهد همسویی و هدفمندی تصمیمات در زمینه گردشگری ورزشی باشیم.
این گونه انجمن آیا خارج از مرزهای کشورمان نیز مرسوم است؟
بله، انجمن بین المللی ورزش های همگانی که تافیسا نام دارد و هم انجمن آسیایی ورزش های همگانی که اتفا بخش را به عنوان کمیسیون گردشگری ورزشی دارند، بنابراین از آنجا که توسعه گردشگری ورزشی جزو دستور کار این انجمن هاست، ایران هم نسبت به فعالیت انجمن گردشگری ورزشی اقدام کرد.
همان طور که اشاره کردید، توسعه گردشگری ورزشی جزو اولویت های بسیاری از کشورهاست. ایران در این زمینه چه فعالیتی انجام داده است؟
اکثر اقتصاددانان و فعالان عرصه ورزشی و گردشگری در سطح جهان از تلفیق این دو شاخه یعنی گردشگری و ورزش سعی می کنند درآمد هنگفتی برای خود فراهم کنند که مشهورترین اقدامات آنها میزبانی بازی های بین المللی مثل جام جهانی یا المپیک است که متاسفانه ایران علی رغم توانایی و پتانسیل های بالا در این زمینه تنها به مواردی اندک بسنده کرده است مثل برگزاری مسابقات کشورهای اسلامی بوده که کاملا محدود بوده است.
اما پس از امضای تفاهم نامه یادشده انجمن با دو رویکرد داخلی و خارجی برای جذب گردشگران ورزشی و توسعه این شاخه از گردشگری برنامه ریزی کرده است، بنابراین با توجه به این که رویکرد دولت یازدهم درآمدزایی از گردشگری است، انجمن برنامه ریزی کرده تا با ایجاد رویدادهای ورزشی داخل مرزهای ایران شرایط حضور ماجراجویان و گردشگران خارجی را فراهم کند و گردشگری ورزشی را توسعه دهد. ابتدا قصد داریم به جمع آوری اطلاعات و برآورد توانمندی بپردازیم و پس از آن زیرساخت های کشورمان را در این زمینه توسعه دهیم تا با یک اقدام هماهنگ و همکاری دیگر ارگان ها، گردشگری ورزشی را رونق دهیم.
به نظر شما ایران چه ویژگی مهمی در این زمینه دارد؟
ببینید چهار فصل بودن ایران زبانزد خاص و عام است که همین موضوع مهمترین امتیاز است، یعنی همزمان که گروهی از گردشگران در سواحل شمالی خلیج فارس شنا می کنند، گروه دیگر در ارتفاعات مشغول اسکی هستند، بنابراین با 3 عنصر ایجاد هدف، برنامه ریزی و پشتکار می توانیم گردشگری ورزشی را توسعه دهیم.
این انجمن آیا همکاری با جامعه علمی در زمینه پرورش نیروی متخصص دارد یا خیر؟
هیچ برنامه ای به عقیده من بدون همکاری با نهادهای علمی نمی توان به سرمنزل مقصود رساند، بله انجمن گردشگری ورزشی از بهمن ماه سال جاری با دانشگاه علمی و کاربردی اقدام به برگزاری دوره هایی تا مقطع فوق لیسانس در زمینه گردشگری ورزشی برگزار خواهد کرد و تفاهم نامه ای هم با دانشگاه آزاد اسلامی در این زمینه منعقد کرده ایم.
آیا انجمن گردشگری ورزشی درباره بازی های جام جهانی برزیل نقشی خواهد داشت؟
بدون تردید پاسخ شما مثبت است اما این انجمن فقط با معرفی آژانس های معتبر و البته نظارت بر عملکرد آنها و نحوه اعزام تورهای گردشگری در این حیطه وارد خواهد شد و هیچ دخالتی در اجرا یا برگزاری اینگونه تورها نخواهد داشت
به عنوان آخرین سوال، انجمن گردشگری ورزشی ابتدا روی چه رشته های ورزشی سرمایه گذاری کرده است؟
با توجه به شرایط جامعه ایران و البته تفاوت تعریف گردشگری ورزشی در ایران و خارج مرزها، انجمن بیشتر سعی کرده روی ورزش های همگانی سرمایه گذاری کند و اگر قرار است تورهای گردشگری ورزشی در کشور برگزار شود، این تورها همه رده های سنی را دربر خواهد گرفت و در مرحله بعدی کار را تخصصی خواهیم کرد.
بحث گردشگری و توسعه آن هم اکنون در کشورمان سر زبان ها افتاده و بسیاری را به خود مشغول کرده است، حال چه از گروه مسافران و ماجراجویان و چه از گروه سرمایه گذاران این صنعت اگر از مقوله سفر و ماجراجویی بگذریم، به سرمایه گذاری و توسعه زیرساخت های گردشگری خواهیم رسید؛ مبحثی که هم اکنون سوژه اصلی اکثر محافل اقتصادی و مدیریت ایران بوده است، اما باز هم اگر کمی ذره بین را جلوتر ببریم و فرصت های سرمایه گذاری را در این صنعت مفرح زیر آن بنگریم، درمی یابیم که یکی از آنها بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفته و بیشترین علاقه سرمایه گذاری را به خود دیده است، به طوری که شاید در ذهن اکثر ما ایرانیان با شنیدن نام سفر و گردشگری، تصوری از یک دفتر خدمات گردشگری با کارکنانی آراسته و محیطی تمیز پیش چشم آید.
به عقیده بسیاری از کارشناسان و اهل فن، این اتفاق به این دلیل رخ داده که با توجه به شرایط جامعه، راحت ترین و کم سرمایه ترین کار در زمینه گردشگری، افتتاح یا راه اندازی دفاتر خدمات گردشگری یا همان آژانس های مسافرتی خدماتی است.
مراکزی که در تنظیم و تبادل گردشگر میان کشورمان و دیدنی های دیگر نقاط جهان، نقش عمده ای به دوش دارند و با سیاست هایشان می توانند کمک ارزنده ای به صنعت گردشگری ایران باستانی داشته باشند، اما اگر از بحث تعدد این آژانس ها و رشد قارچ گونه این مراکز در کشورمان به دلیل مدیریتی ناقص بگذریم به بحث شیرین افتتاح آژانس هواپیمایی یا دفاتر خدمات گردشگری خواهیم رسید؛ شیرینی که گاهی به دلیل ناواردی و ناآشنایی، کام برخی سرمایه گذاران را تلخ کرده و خاطره ای ناخوشایند از سفر و گردشگری هم در ذهن مسافرانشان و هم در ذهن خودشان به ثبت رسانده است.
از کجا شروع کنیم؟
قبل از هر چیز باید بدانیم که دفاتر گردشگری و خدمات مسافرتی در کشورمان معروف به بند «الف، ب و پ» هستند که هریک حوزه فعالیت مخصوص به خود را دارند، اما کامل ترین آنها که می تواند در همه حوزه ها فعالیت کند، مخصوص بند «پ» است که از صفر تا صد نحوه درخواست افتتاح این گونه مراکز را براساس قوانین مندرج در وب سایت سازمان میراث فرهنگی به عنوان سکاندار اصلی این کار می گویم، اما به یاد داشته باشید که همه راه ها به رم ختم می شود، اما در دنیای مجازی و از ابتدا تا انتهای کار شما با سازمان میراث فرهنگی سر و کار خواهیم داشت و باید از قوانین و دستورالعمل های آن بخوبی آگاهی داشته باشید.
شرایط و ضوابط افراد حقیقی
شرایط لازم جهت متقاضیان حقیقی تأسیس دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری بند (ب)
موضوع بند (ب) از ماده یک آیین نامه نظارت بر تاسیس و فعالیت دفترهای خدمات مسافرتی، سیاحتی، جهانگردی و زیارتی:
«فعالیت در زمینه اخذ روادید، تنظیم و انجام مسافرت گروهی داخلی و خارجی، ذخیره مکان و هرگونه خدمات ایرانگردی و جهانگردی با رعایت قوانین و مقررات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری»
متقاضیان دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری جهت ارائه درخواست خود ابتدا باید شرایط مندرج در ذیل را مطالعه و در صورت داشتن شرایط مذکور و مدارک لازم جهت ارائه تقاضای خود اقدام نمایند.
■ تابعیت جمهوری اسلامی ایران
■ متدین به دین اسلام یا سایرادیان به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی
■ عدم اعتیاد به موادمخدر بنا به تائید مراجع ذی صلاح
■ عدم سوء پیشینه کیفری
■ دارا بودن کارت پایان خدمت نظام وظیفه یا معافیت از آن برای متقاضیان مرد
■ نداشتن اشتغال دیگر که مانع فعالیت مورد نظر باشد
■ داشتن حداقل 25 سال سن
■ داشتن حداقل 3 سال سابقه کار مفید مرتبط با فعالیت مورد نظر و صلاحیت شغلی
■ جهت تائید سابقه فعالیت ارائه یکی از مدارک ذیل الزامی است:
■ تائیدیه پرداخت بیمه فعالیت مرتبط
■ تصویر قرارداد انجام کار مرتبط و فهرست پرداخت حقوق
ضوابط کلی (ارائه مدارک زیر پس از موافقت با درخواست اولیه و نیز پس ازاعلام از سوی مرجع صدور مجوز الزامی است)
1ـ ارائه محل مناسب برای دفتر کاربا شرایط ذیل:
دارای مساحت بین 40 تا 70 مترمربع
دارای کاربری تجاری یا اداری
ارائه سند مالکیت یا اجاره نامه محضری
واقع در طبقه همکف ، اول یا دوم به تشخیص مرجع صدور مجوز، قابل دسترس و دید عموم
دارای سنخیت با دیگر صنوف مجاور
دارای تجهیزات و امکانات مناسب با نوع فعالیت با تائید مرجع صدور مجوز
2ـ معرفی مدیر فنی با شرایط ذیل:
تابعیت جمهوری اسلامی ایران
متدین به دین اسلام یا سایرادیان به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی
عدم اعتیاد به موادمخدر بنا به تائید مراجع ذی صلاح
عدم سوء پیشینه کیفری
دارا بودن کارت پایان خدمت نظام وظیفه یا معافیت از آن برای متقاضیان مرد
نداشتن اشتغال دیگر که مانع فعالیت مورد نظر باشد
داشتن حداقل 25 سال سن
داشتن حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی مورد تائید وزارت علوم ،تحقیقات و فناوری
داشتن حداقل 3 سال سابقه کار مفید مرتبط با فعالیت مورد نظر و صلاحیت شغلی
جهت تائید سابقه فعالیت ارائه یکی از مدارک ذیل الزامی است:
الف) تائیدیه پرداخت بیمه فعالیت مرتبط
ب) تصویر قراداد انجام کارمرتبط با دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و فهرست پرداخت حقوق
آشنایی کامل به یکی از زبان های خارجی (ترجیحا انگلیسی)
ارائه گواهینامه فارغ التحصیلی از آموزشگاه ها و مراکز آموزش عالی و مدارس حرفه ای خدمات مسافرتی و سیاحتی - جهانگردی یا مراکز آموزشی وزارتخانه های مرتبط
فعالیت اتباع خارجی در سمت مدیر فنی منوط به دارا بودن پروانه معتبر اشتغال و تائید صلاحیت فنی آنها به وسیله مرجع صادرکننده مجوز است.
توضیح: متقاضیان اخذ مجوز فعالیت در صورت دارا بودن شرایط فوق می توانند به عنوان مدیر فنی همان دفتر تعیین شوند.
3ـ ارائه نام و نشان دفتر با شرایط ذیل:
دارای مفهوم متناسب با نوع فعالیت
از نام های غیر فارسی و غیرمتعارف نباشد
4ـ سپردن تضمین با شرایط ذیل:
حداقل 50 میلیون ریال به عنوان حسن انجام کار و تضمین تعهد
قابل افزایش با توجه به شاخص تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی ایران
تمامی مراحل از طریق سامانه می بایست پیگیری شود و از مراجعه حضوری خودداری فرمایید. مراجعه حضوری خارج از درخواست مرجع صدو مجوز موجب لغو درخواست شما خواهد شد.
چگونه می توان برای برگزاری تورهای مسافرتی برآورد قیمت کرد؟
اگرچه این کار بظاهر کاری بسیار ساده به نظر می رسد و در ذهن بسیاری با داشتن هزینه ها می توان با افزودن مقداری به آن حاشیه سود مطمئنی را برای خود در نظر گرفت، اما عوامل و شریط خاصی در تعیین قیمت هزینه های تورهای داخلی و خارجی کاملا متفاوت است که اگر به عنوان یک آژانس دار قصد برگزاری تورهای گردشگری را دارید، باید به آنها توجه خاصی داشته باشید که در این مطلب ما آنها را به دو گروه تورهای خارجی و داخلی تفکیک می کنیم.
محاسبه هزینه تورهای خارجی
اگرچه یکی دو سال است که به دلیل نوسانات نرخ ارز و البته مشکل نقل و انتقال پول، شاهد تغییراتی در رشوه محاسبه قیمت تورهای گردشگری بوده ایم، اما اصول کار یکی است؛ به این صورت که یک دفتر خدمات گردشگری که مجاز به برگزاری تورهای خارجی است، با توجه به بازاریابی خود برای تورهای خارجی (اعزام تورهای خارجی) ابتدا با بررسی مقصد توسط کادر فنی خود، میزان هزینه های روزانه یک گردشگر را که شامل بلیت رفت و برگشت، هزینه اقامت، هزینه خورد و خوراک (در صورت داران بودن تور)، هزینه ترانسفر فرودگاهی، هزینه تورلیدرهای مقیم و موارد احتمالی دیگر قیمت پایه روزانه را محاسبه می کند که معمولا به نرخ دلار یا یکی از ارزهای معتبر بین المللی تعیین می شود و پس از آن با توجه به نیاز و توان مشتریان داخلی خود در دو یا سه بخش تورهای معمولی، لوکس و اکونومی اقدام به عقد قراردادهایی بلندمدت یا کوتاه مدت با کشور میزبان (هتل، شرکت هواپیمایی، شرکت حمل و نقل و گاهی مراکز خرید و تفریحی می کند) و پس از آن با محاسبه درصدی سود که گاهی حتی تا یکصد درصد در شرایطی خاص می رسد، این تور را در قالب پکیج های مختلف به همکاران یا مسافران ارائه می دهد. لازم به یادآوری است که این پیشنهاد اگر برای همکاران خود آژانس باشد و آنها به صورت نماینده وی اقدام به فروش تور کنند، مقداری پورسانت با توافق قبلی به آنها پرداخت خواهد شد، اما گاهی اوقات ما شاهد دست به دست شدن این پیشنهاد و واسطه گری در آن هستیم که در نهایت قیمت سفر را برای گردشگران افزایش می دهد که بحث در مورد آن از حوصله ما خارج است.
اما پدیده ای جالب به واسطه نوسانات نرخ ارز هم اکنون در تورهای خروجی کشورمان مشاهده شده است و آن دریافت بخشی از هزینه تور به صورت یکی از ارزهای معتبر جهان و بقیه به صورت ریالی است که سیاستی هوشمندانه از سوی مدیران آژانس ها جهت حفظ حاشیه امن قراردادهای خود با کشورهای خارجی بوده؛ به این صورت که گردشگران با پرداخت مبلغ ارزی تور درواقع هزینه خارجی خود را بدون افت و خیز به برگزارکننده پرداخته و بخش ریالی معمولا حاشیه سود آژانس است که قرار نیست به خارج از مرزها انتقال یابد.
اما بحث تورهای داخلی (آنهایی که وارد ایران می شوند)
هرچند مبنای کار تقریبا یکی است و سیاست های مشابهی در کار است، اما عطش ورود گردشگران و البته برخی سیاست های تشویقی دولت باعث شده تا مدیران آژانس های کشور گاهی اوقات بسیار انعطاف پذیرتر در این بخش عمل کنند. در این بخش هم آژانس دار با توجه به ارتباطاتی که با کشور بازار هدف خود دارد، ابتدا از توان مالی گردشگران آن منطقه مطلع شده و با توجه به خواسته های گردشگران آن کشور اقدام به ارائه پیشنهادهایی به همکاران خود در زمینه ارسال مسافر می کند. لازم به یادآوری است که طبق قوانین بسیاری از کشورها، آژانس های خارجی به صورت مستقیم نمی توانند برای فروش تور در بازار هدفشان اقدام کنند و باید این کار صرفا از طریق آژانس های معتبر محلی صورت گیرد. در این مورد هم بحث ایجاد حاشیه امن در سرمایه گذاری آژانس ها مطرح است و آنها سعی می کنند با عقد قراردادهای بلندمدت با مراکز اقامتی داخلی، حمل و نقل و دیگر موارد از اصل هزینه بکاهند تا با توجه به نوسانات نرخ ارز در حاشیه امن تری قرار گیرند، اما در این زمینه معامله پایاپای یکی از راهکارهای جالب و مطمئنی است که تا راه برخی از آژانس ها به آن پرداخته اند. این گونه که دو آژانس گردشگری با عقد قراردادی معمولا یک ساله متعهد می شود تعداد مشخصی گردشگر را برای یکدیگر با شرایطی مشخص و در کلاسی مشخص شده از نظر نوع خدمات و اقامتی که از قبل به تاکید دو طرف رسیده، بفروشد و هیچ پولی رد و بدل نکنند که این موضوع به جذابیت کشور میزبان برای هریک از طرفین بستگی دارد که چه تعداد گردشگر در مقابل چه تعداد گردشگر ورودی بین آنها رد و بدل شود.
آقای ژیان دربندی شما سالهاست که در زمینه هتلداری فعالیت می کنید
و هر فردی که با صنعت هتلداری در ارتباط است با نام و مقاله های شما آشناست شما را بعنوان پدر هتلداری ایران می شناسند و نویسنده کتاب های هتلداری هستید ممکن است بفرمائید از چه زمانی در این رشته فعالیت میکنید وتخصص شما صرفا در هتلداری است و چند کتاب در زمینه هتلداری تالیفت کرده اید ؟
بله تخصص من وتحصیلات من درمدیرت هتل وراه اندازی و سیستم گذاری هتل و بخش هتلی بیمارستان ها است و تا کنون 5 جلد کتاب تالیف کرده ام که آخرین ان دانش هتلداری با قطع A4و 1600 صفحه است و در سال 2000 هم برنده جهانی هتلداری و توریسم در اسپانیا بوده ام و تنها فردی در ایران هستم که دارای چنین تالیفات ومدرک وبا حدود 50 سال تجربه کاری بطورمستمر در ایران و خارج از کشور می باشم و بالا ترین تعداد هتل وبزرگترین هتل های ایران توسط اینجانب راهاندازی یا اصلاح نقشه و سیستمگذاری یا کارشناسی شده است و تعدادی بیمارستان البته باید بگویم پدر و پدربزرگم هم هتلدار بوده اند.در واقع من نسل سوم هستم و درسال 1967 که ازخارج از کشوربه ایران آمده ام با شغل مشاورا مور هتلداری کسی اشنایی نداشت توسط اینجانب این شغل شناخته شد در ایران شناخته شد
ـ آیا شما سمتی در دولت داشتهاید؟
خیر، اما من با پروژه های دولتی در ارتباط با امور هتلداری همکاری دارم وبسیاری از پروژههای دولتی در ارتباط با هتلداری با مشاوره اینجانب انجام شده یامیشود.
ـ آیا شما فقط درزمینه ساخت هتل فعالیت دارید؟
من درزمینه ساخت،مدیریت هتل،اصلاح نقشه هاوتجهیز، و بازسازی هتل و اموزش هتلهاوبرنامه ریزی برای تکنولوزی های پیشرفتهHMS)) که برای اولین با درجهان اجرا میشود توسط اینجانب تحلیل و انجام میشود فعالیت میکنم.
ـ به اصلاح نقشه هایا بازسازی هتلها اشاره فرمودید، در صورت امکان کمی بیشتر توضیح دهید.
سرمایه گذاران هتل ها برای ساخت هتل و اصلاح نقشه ها به من مراجعه میکنند و طی قرار دادی همکاری آغاز می شوداین همکاری تا افتتاح هتل ادامه دارد و در ساخت و اصلاح نقشه ها و اندازه ها با مهندسین معمار؛ تاسیسات , برق همکاری میکنم تا ساختمان بدون نقص باکمترین هزینه و بدون دوباره کاری به اتمام برسد و این همکاری باعث می شود که بعد از پایان ساختمان از نیرو کمتر و تجهیزات کمتر و عمل سرویس دهی با سرعت بیشتر و کنترل های ضروری در زمان بهره برداری انجام گیرد و همینطور بسیاری ازهتلها پس از مدتی بهره برداری به این نتیجه میرسند که باید اصلاحاتی یا تغییراتی در هتل بوجود اید این بازسازی ها که با مبلغ قابل توجه باید سرمایه گداری شود تا بعد از بازسازی به اهداف خود برسند از تغیرو به روزکردن تجهیزات از نظرسرویس دهی مطلوب وکنترلی وکم کردن نیرو انسانی و سیستم و گردش کار باز سازی و تغییراتی در این ساختمان صورت گیرد. هتلهای جدید هم مالکانی تیز بین اگرکمی دقت و توجه داشته باشند ویا مدیر با تجربه و دقیق در امورهتلداری داشته باشند،خوب می دانند یک مشاور ورزیده و باتجربه میتواند در زمان بازسازی یا ساخت هتل کمک شایانی انجام دهد که پس از باز سازی بسیاری از نکات که برای بهره برداری از هتل لازم بوده توسط مشاور هتلداری پیش بینی شده و از این بابت سود سر شاری به مالک میرساند
میشود توضیح بیشتری بدهید؟
بله در یک باز سازی هتل 5 ستاره که هم اکنون مسئولیت ان به عهده من میباشد بعنوان یکی از کارهای که انجام داده ام یک سالن رستوران از محل های پرت ساختمان و اضافه کردن 14 اتاق به هتل 120 اتاقی بوده است وضمن اینکه بستر سازی برنامه های HMS ازکه از پیشرفته ترین تکنولوژی در جهان است در این هتل پیاده خواهد شد و درهمین هتل با هزینه های که پیش بینی میشده با جرئت میتوانم بگویم شایدکمتراز نصف از آنچه برآورد کرده بودند صورت میگیرد
ـ مگر این نقشهها به تائید سازمان میراث فرهنگی نرسیدهاند؟
برای باز سازی نیازی نیست ولی برای تاسیس یک هتل بایدموافقت اصولی را از میراث فرهنگی دریافت کنند در صورت عدم تائید دفتر فنی سازمان میراث فرهنگی هرگز هتلی ساخته نمیشود و این موافقت اصولی که با مهرزدن روی نقشه و تائید انجام میشود بی نقص نیست
زیرا مهندس معمار و یا میراث فرهنگی تجربه و نیاز های بهره بردار را نمی دانند به همین دلیل بسیاری بعد از دریافت موافقت اصولی پلان ها را نزد من میاورند تا اصلاحاتی از قبیل اندازه ها دسترسی ها با امکانات و موقعیت محلی هتل ونیاز هتل و فضاهای ضروری که باید در نقشه ها لحاظ شود اصلاح نمایم
- میتوانید به برخی از این اشکال اشاره کنید؟
بله اکثر نقشه های که برای اصلاح نزد من آورده اند
متاسفانه با واقعیت ها و نیاز های یک هتل خیلی تفاوت دارد و اشکالات فراوان . این نقشه تائید شده اماازلحاظ تخصصی هتلداری معایبی زیادی دارد مثلا روم سرویس در طبقات درپلان آنها دیده شده ولی محلی که خدمات روم سرویس را تامین کند در نقشه ها دیده نمی شود یا اندازه های بخشهای هتل با توجه به امکانات و درجه هتل یا دسترسی ها سازگاری ندارد یا پیش بینی نشده یا مثال دیگر آشپزخانه در زیرزمین و رستوران یک طبقه بالاتردر یک سطح نیست که این نقشه بالا ترین ضربه را به سرمایه گذار میزند چنین ساختمان تا عمرهتل همیشه با گرفتاری های فراوانی روبرو خواهد بود چه ازنظرساخت سازچه از نظر نیرو انسانی چه از نظر تجهیزات و چه از نظر عمل سرویس دهی و تولید مواد غذایی این نقص معماری با بهترین و با تجربه ترین مدیران هتل درعمل سرویس دهی مواجه خواهد شد و مدیریت هتل به شدت به درد سر خواهد افتاد که ایراد را باید به مهندسین گرفت نه به مدیر هتل خوب یا گاهی در نقشه ها رستوران را روی بام طراحی میکنند،ولی اصلا محل خدمات و سرویس دهی دیده نمی شود یا اگر دیده میشود آنقدرکوچک است که امکان سرویس دهی وجود ندارد ویا در ساختمان های مرتفع که برای تاسیسات دیگ فولادی نصب میکنند معمولا موتور خانه در زیر زمین است که همان بهتر که در زیر زمین است ولی وقتی بعد از چند سال بخواهند دیگ را تغویض کنند امکان پذیر نخواهد بود چون نمی توانند که ساختمان را خراب کنند که دیگ شوفاز را تعویض کنند نکات مهمی که مهندسین باید توجه کنند وهیچ توجه نمی کنند قسمت پشتی هتل است ساختمان هرچند زیبا باشد تجهیزات لوکس باشد ولی نتوانند خدمات بدهند لوکس و لوکسی بی اثراست بایدمهندسین معمار همانقدر که به قسمت جلویی (اشکارهتل )توجه میکنندبه بخشهای پشتی هتل که از دید مهمان پنهان است توجه کنند که متاسفانه اصلا توجه نمی کنند و علت ان بی اطلاعی مهندسین از سیستم گردش کار هتل و برنامه ها و مشکلات اداره کردن مدیریت هتل یا بهره برداراست و وصدها المان دیگر که شاید از حوصله شما خارج باشد، اما من با تجربه علمی و عملی که طی 50 سال بدست آمده با حوصله وریزبینی آنها را بررسی دقیق با امکانات ودرجه و محل ساخت هتل تا جای ممکن برطرف و پیش بینی می کنم.در واقع من نجات دهند سرمایه گذار هستم و صدها مورد دیگر که در این مصاحبه کوتاه فرصتی نیست که توضیحات بیشتری را بدهم
ـ آیا این موضوع مرسوم نیست که مالکان هتلها قبل از طراحی نقشه با افرادی مثل شما مشورت کنند؟
در حقیقت افرادکمی هستندکه متوجه میشوند که باید یک مشاورقبل از ساخت باید نظراتش را لحاظ کنند به این موضوع اهمیت زیادی نمی دهند و صرفا به دانش مهندسین آرشیتکت بسنده میکنند و نقشه هم توسط سازمان میراث فرهنگی تائید میشود و اقدام به ساخت میکنند، اما بسیاری در زمان ساخت که متوجه اشکال میشوند به من مراجعه می کنند یازمان تجهیز که بسیاری از کارها را نمی توان انجام داد مثلا برای استفاده از تکنولوژی پیش رفته که در برخی موارد حتی با صرف هزینههای هنگفت قابل برطرف شدن نیست.زیرا مهندسان و طراحان با توجه به علم و تجربه خود هتل را طراحی میکنند که به نکاتی که بطورخلاصه در بالا اشاره شد توجهی نمی کنند چون در تخصص انها نیست و نیاز ها را نمی دانند
ـ به دفتر فنی میراث فرهنگی اشاره کردید. آیا مسئولان مربوطه این اشکالها را نمیبینند؟
پاسخ شما خیراست، چون از لحاظ محاسبات اندازه ها و سیستم گردش کار هتل با امکانات هر هتل که با هتل دیگر متفاوت است و نیاز ها و دسترسی ها را نمی دانند
تخصص و کار من هم با تجربه علمی و عملی هتل آنها را با دقت بررسی و رفع اشکالات میکنیم
ـ به متخصص در این حرفه اشاره کردید. جایگاه فارغالتحصیلان هتلداری هماکنون در این صنعت چیست؟
امروزه یکی از مهمترین معضل صنعت هتلداری همین موضوع است، چون آنهای که اقدام به هتل سازی میکنند ازگروه ثروتمند جامعه هستند سرمایه گذار یکی از بستگان درجه یک خود را به سمت مدیریت هتل تعیین میکند بدون آنکه کوچکترین اطلاعی از آن حرفه داشته باشد.
البته این موضوع هیچ مانعی ندارد وبسیار هم نکوست، اما لزوم و جایگاه مدیر هتل در این سیستم زیاد جدی گرفته نمیشود و به قول معروف میدان به تحصیلکردههای این رشته نمیدهند.
ـ به نظر شما کیفیت و سطح علمی دانشگاه ها در این زمینه مناسب است؟
افراد زیادی ازدانشجویان این رشته یا ازفارغالتحصیلان هتلداری داشتهام، درمقاطع مختلف لیسانس یابالاترکه خودشان به کیفیت پایین آموزش اعتراف میکردند و میگفتندما در دانشگاه چیزی یاد نگرفتهایم.وآنچه اطلاعات هتلداری داریم از کتاب های شمایااز سایت هتلداری است
ـ بزرگترین مشکل به عقیده شما چیست؟
بزرگترین مشکل منابع درسی و مدرسین دانشگاههاست که یا آنچه آموزش می دهند کاربردی نیست و در تمام عمر مدیریت هتل بکارنخواهد آمد جزوات درسی آنها را مطالعه کنید و اصولا اساتیدیا مدرسین به این رشته اشراف ندارند. این یک معضل بزرگ و دیگر اینکه به دلیل بی تجربه بودن اساتید در مدیریت هتل ازکتاب های کپی کاری میکنند با توجه به اینکه خودمی دانند آنچه کپی کردن را نمی توانندتدریس کنند به عبارت دیگر من کتاب های پزشکی را بخوانم یاترجمه کنم دکتر نمی شوم زمانی که بخواهم تدریس کنم طبیعتا نمی توانم توضیح درستی بدهم که این یکی از مشکلات عمده این صنعت است
ـ آیا نمونهای از این دست دارید؟
بله، همین امروز شخصی به من زنگ زد وگفت چون من تدریس حسابداری میکنم، قصد دارم از کتاب شما در این زمینه استفاده کنم، چون منبع دیگری در زمینه حسابداری هتل نداشتم. این اولین گام اشتباه است، چون اگر فردی متخصص و کارشناس حسابداری است وسررشتهای ازحسابداری هتل که کاملا متفاوت با حسابداری که آنها خوانده اند دارد نمی تواند حسابداری هتل را تدریس کندیابرای حسابداری هتل برنامهای مفید ارائه دهد و بدون تردید دانشجویانی که از کلاس ایشان فارغ میشوند هم متاسفانه هیچ دید دقیقی ازحسابداری هتل نخواهند داشت، چون حسابداری معمولی با حسابداری هتل، زمین تا آسمان تفاوت است.ویکی از دلایل من با توجه به اینکه در کتابی که سال 1369 انتشار داده ام در مورد کاست توضیحات کاملی داده ام ولی تا این تاریخ هیچ هتلی در این و یا آموزشگاه و دانشگاهی نتوانسته کاست کنترل هتل را به درستی اموزش دهد به همین دلیل هنوز هیچ هتلی در ایران نتواسته یک گزارش ازهر بخشی که مایل است نقطه سر به سردر حسابداری ارائه دهد
لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
یک مثال ساده برای شما میزنم. در یک کارخانه صنعتی هزینه تمام شده برای ساخت یک بخاری کاملا مشخص است. قیمت و مصرف ورق، هزینه استهلاک، کارگر و دهها مورد دیگر کاملا مشخص است، اما هزینه یک پرس پلومرغ برای رستوران هتل چگونه حساب میشود؟ آیا فقط قیمت مرغ برنجباید محاسبه شود ؟ خیر، چون هنگام پخت مرغ از آب مرغ سوپ هم بدست می اید و آن را جداگانه بفروش میرسانید، و در عوض آبلیمو یخ نان فلفل نمک ابلیم و روغن زیتون را پولی دریافت نمی کنیدولی برای هتل هزینه است چطور محاسبه میکنید یا اگر در یک روز بخصوص گارگر اشپزخانه دو شیشه روغن از دستش افتاد و شکست این هزینه که یکبار اتفاق افتاده و شاید دیگر این اتفاق نیفتد چگونه محاسبه شده میتوانم صدها مورد دیگر را در این زمینه یادآوری کنم برای اینکه مطمئن شوید هنوز طرز این محاسبه ها را نمی دانند از هر هتلی که مایل هستید یا مدرس هتلداری در ایران سئوال کنید که نقطه سر به سر یا نقطه تساوی فروش اتاق جگونه محاسبه میشود را نمی دانند هرگز حسابداران هتل و یا مدرسین نمی توانند این پاسخ را بدهند به عبارتی که بدانند تعداد از اتاق ها اگر پر باشد برابر باهزینه است هنوز هیچ هتلی در ایران چنین محاسبه های را ندارند چون طرز محاسبه را نمی دانند . جالب اینجاست که بسیاری حتی با خواندن مطالب کتاب من درزمینه حسابداری هتل که بخشی ازکتاب است، فکر میکنند کل شرایط و قوانین رادریافتهاند در صورتیکه باید سیستم گردش کار هتل را بدانند و بعد حسابداری را آموزش ببینند چنین افرادی که اصول حسابداری هتل را نمی دانند اقدام به تدریس کاست کنترل میکنند.
ـ آیا معیاری برای تعیین کتابهای ؟درسی هتلداری هست؟
پاسخ منفی است. بسیاری از کتابهای موجوددردانشگاهها ازاینترنت گرفته یا ترجمه شده یا اینکه ازکتابهای دیگرکپیکاری کردهاندکه هر دو مورد پر از اشکال است اولا آنچه در اینترنت بود که درست و صحیح نیست و نمی توان اعتماد کردشما سایت های اینترنتی در اراتباط را ببینید هرگز مطلبی از خود ندارد و یا کار نویی ارائه نداده اند پارگراف های مقاله های دیگران را بنام خود انتشار داده اند و خود را متخصص معرفی کرده اند بد نیست به نکته اشاره کنم سایت اینترنتی را می شناسم که تمام سرفصل های حسابداری کتاب من را عینا در سایت بنام خود انتشار داده وخود را حسابدارخبره و مدرس حسابداری معرفی کرده است که طرز محاسبه نقطه یر برسر از هر بخشی از هتل که مایل است را توضیح دهد خوب معلوم است که موسس این سایت نمیتواند حسابدار خبره یا مدرس باشد اگر واقعا خبره بود از خودش سرفصل می نوشت متاسفانه به دلیل نبود ممیزی دقیق دراین زمینه همین افراددردانشگاه با نوشته های کپی برداری تدریس میشود که مدرس آن اطلاعاتی برای شرح و توضیح که کار آموز را آموزش دهدندارد .جالب اینجاست که افرادی که صاحب چنین سایتی های اینترنتی هستندیا دست نوشته دیگران را بنام خود انشار داده اند و تدریس میکنند، حتی از کنار یک هتل عبور نکردهاند، چه رسد به تجربه کاری هتل
ـ آیا در صنعت هتلداری بحث کارمند باتجربه و تازهوارد هم روی کیفیت خدمات تاثیری میگذارد؟
بله. متاسفانه بسیاری از هتلها اهمیت و ارزش کارمند باتجربه هتل را برای آینده شغلی خود درک نمیکنند و چون فصل خلوتی هتل می شودکارگری که چند ماه مشغول خدماترسانی به مهمانان هتل بوده و تجربه ای کسب کرده را برای صرفهجویی در هزینه اخراج میکند و باشروع دوباره فصل سفر، تعدادی کارگر بی تجربه جدید استخدام میکند، این کارکنان بی تجربه بالا ترین ضربه را به سرمایه گذار میزند در یک هتل موفق هرگز از کارکنان بی تجربه وآموزش ندیده استفاده نمی کنند بخصوص پست های کلیدی
به عقیده شما، استاندارد هتلداری ایران با خارج از کشور چقدر تفاوت دارد؟
درکار خدماتی هیچ استانداری را نمی توان تعریف کرد زیرااز خوب خوب تر و از عالی عالی تر داریم معیاری اندازه گیری استاندارد درکار خدماتی چیست ؟ یا اینکه در هتلداری چه چیزی قراربود استانداردشود؛ ساختمان، پرسنل، خدمات،بهداشت،تجهیزات خدمات، ،نوع و سیاست های مدیریت،ایمنی و... هیچ کدام قابل استانداردسازی نیست که بخواهیم چارچوب برایش تعیین کنیم.
مسئولان که قصد استانداردسازی خدمات هتلها را در برنامه داشتند و چند هتل را هم اعلان کردند استاندارد سازی شده ولی هرگز نگفتند چه فرقی یا چه نکاتی تفاوت کرد و افراد که برای استاندارد سازی انتخاب شده بودند اینکاره نبودند که از ابتدا بدانند که این کار شدنی نیست استاندارد سازی سلیقه ای نمی شود چون از ابتدا کار کاملا غیر کارشناسی بود که با شکست روبرو شد از ابتدا تنها فردی بودم که اعلام کردم اینکار کار کارشناسی نیست و کاملا مخالف این طرح بودم مقاله ها در سایت هتلداری موجود است
ـ آیا کیفیت هتلهای ایران با خارج از مرزها متفاوت است؟
خیر، من هرگز این موضوع را قبول ندارم؛ بلکه معتقدم حتی بسیاری از هتلهای ما خدمات بسیاربالاتری نسبت به خارج ارائه میدهند. همانطوریکه در ایران بعضی از هتل های پر ستاره خدمات بسیار ضعیف و بسیاری از هتل های درجه پائین خدمات بسیار بالایی ارائه می دهند که حتی از هتل های 5 ستاره ما بسیار بالا تر است
ـ آیا مثالی دارید؟
یکی از هتلهای زنجیرهای چهار ستاره ایالات متحده آمریکا که جزو هتلهای بسیار معروف زنجیرهای که 11 هتل زیرمجموعه دارد مشخصات و عکسهای آن در سایت هتلداری موجود است کل بشقاب، قاشق و لیوان بوفه ازنوع یک بار مصرف استفاده شده آیا شما در هتل 2 ستاره در ایران چنین چیزی مشاهده میکنید ؟ چون این هتل قصد دارد با پایین نگهداشتن قیمت، مسافر بیشتری در سال پذیرایی کند، اما کدام هتل 2 ستاره تا 4 ستاره ایرانی هست که این کار را بکند؟
امروزه بحث ارزان سفر کردن برای گردشگران اهمیت زیادی دارد و هتلها هم به این موضوع اهمیت میدهند و با کاهش برخی هزینهها، سعی در همسویی با تقاضاها دارند، به عنوان مثال حتی امروزه در بسیاری از کشورها هتلهای چهارستاره اقدام به حذف یخچال، مینیبار از داخل اتاق میکنند تا هزینهها سرشکن شود و کاهش یابند، بنابراین به عقیده من قیمت پایین به معنی بیکیفیتی نیست.
آیا زمینه استفاده از هاستلها در ایران مهیاست؟
متاسفانه من متوجه نمیشوم چرا هرکس قصد سرمایهگذاری در این صنعت دارد، صرفا به دنبال هتل پنج ستاره وارد بازار میشود، در حالی که شاید یک هاستل با هزینه به مراتب کمتر، بیشتر از یک هتل پنج ستاره سودآور باشد. متاسفانه این فرهنگ غلط گردشگران ایران است که فقط به فکر سفرهای لوکس هستند. مثالی میزنم. ببینید یک گردشگر درکاتماندو به دنبال طبیعت وکوهنوردی وارد منطقه میشود و هیچ به فکر هتل پنج ستاره نیست؛ در هند یا پاکستان دیده میشودیک گاری؟؟ را به توریست اجاره اجاره میدهند. پس باید به دنبال واقعیت باشیم و رویاپردازی نکنیم.
ـ به عقیده شما ایران در سیاست جذب گردشگر موفق بوده است؟
واقعیت خیر، اگر از تمام تبلیغات منفی علیه ایران بگذریم، خودمان هم مقصر هستیم، باید برای جلب و جدب توریست برنامه های کارشناسی صورت گیرد مثلا توریستی که 10 روز مرخصی دارد وبرای 10 روز برنامه ریزی میکند که چندین مقصد گردشگری کشور را بازدید کندبرای یافتن بلیط اتوبوس، هواپیما و قطار مشکل دارد و گاهی تاخیر این وسایل باعث هدر رفتن روزهای مفید آن خواهد شد که باعث از دست رفتن زمانی که برای سفر فرصت داشته است مثل این مسایل باعث می شودکه گردشگران دیگر کشورها را برای سفرهای خود انتخاب کنند، چون میتوانند برای سفر خود برنامهریزی کنند.
ـ یکی از هزینهبرترین بخشهای هتل مربوط به صرف انرژی است. شما برای این موضوع برنامهای دارید؟
بله، به طورکلی برای انرژی یا همان EMS , BMS,HMS باید در زمان ساخت برنامه ریزی کرد وبستر را آماده کرد به عنوان مثال در هتلهای جدیدی که من راهاندازی می کنم یا مشاور هستم یکی از توصیه های من اینکه برای باغبانی فضای سبز و کارواش وسیفون توالت ها از اب خاکستری استفاده کنند که باید در زمان ساخت برنامه ریزی شود که البته این اب قابل شرب نیست ولی صرفه جویی زیادی در مصرف اب دارد
در مورد نام هتل ها که هتل بین المللی و بزرگ نام گذاری میکنند نظری دارید
به طورکلی در ایران بازی با لغات بسیار مرسوم است که ترفندی برای گول زدن مردم است مثال هتل بینالمللی یا هتلهای بزرگ در ایران رواج دارد. که هیچ کدام نه بین المللی هستند نه بزرگ به یک نکته اشاره کنم جای تعجب است هتل هیلتون ، راما دا ، هایت و... در تما م کشور ها شعبه دارند ولی هیچ کدام از نام بین المللی یا بزرگ استفاده نمی کنند یا هتل های با 5000 یا 6 هزار اتاق در امریکا و مالزی در حال کار است که هیچ کدام از نام بزرگ استفاده نکرده اند ولی در ایران هتل با 40 یا 50 اتاق یا 100 اتاق پشت نامش بزرگ گذاشته یا هتل فقط در یک شهر است بین المللی نام کذاشته وقتی هم بگوئیم کجا شعبعه داری میگوید یک دفتر ررزو در دبی داریم خوب همه اژانس های مسافرتی می توانند نماینده همه هتل ها باشد پس همه هتل ها بین المللی است ؟
ـ آیا اقامتگاههای ارگانها باعث ضربه زدن به هتلداری ما میشود؟
بله و به عقیده من، این نوع اقامتگاهها باید به بخش خصوصی واگذارشود و یا با برنامه ریزی دیگری اداره شودکه به هتل ها صدمه ای وارد نشود و رقابت در هتلداری بوجود اید و باعث سرمایه گذاری بیشتری در این زمینه شود
طبق آمار و اطلاعات موجود صنایع دستی ایران به عنوان متنوع ترین در جهان است و بسیاری از انواع آن هیچ بدیلی در دهکده جهانی ندارند.
هرچند نام ایران به قدمت تمدنش در صنایع دستی درخشیده است، اما مدتی است به دلیل برخی سوءمدیریت ها و البته کوتاهی در ارگان های مربوطه و در نهایت دلسردی تولیدکنندگان، بازار کهن خود را از دست داده است و در زمینه حفظ آن ناتوان شده است. به همین دلیل کسب و کار با رئیس هیات مدیره اتحادیه صنایع دستی، محمد عبدلی به گفتگو نشسته تا از چند و چون این موضوع اطلاع یابد.
به طور کلی جایگاه صنایع دستی ایران در سطح جهان چیست؟
جایگاه ایران هم اکنون با تمام معضلات و مشکلات خود در جهان جزو 3 رتبه برتر است.
کدام کشورها قبل از ایران در سطح بین المللی مطرح هستند؟
هند و چین با صادرات رسمی حدود 5 میلیارد دلار در سال به عنوان رتبه اول و دوم جهان هستند.
به صادرات رسمی اشاره کردید، لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.
صادرات رسمی در صنایع دستی منظور آن بخشی از صادرات است که غیر از خرید معمولی گردشگران به ثبت رسیده و از طریق ارگان ها و سازمان ها به صورت رسمی و از طریق گمرک آن کشور انجام شده است.
چندی پیش معاون اسبق سازمان میراث فرهنگی گفته صادرات صنایع دستی ایران می تواند سالانه حدود 4 میلیارد دلار باشد، منظور شما در این باره چیست؟
با توجه به تنوع و کیفیت صنایع دستی ایران در سطح جهان اگر هم برنامه ریزی ها و سیاست ها دقیق انجام شود، این رقم پایه خواهد بود و می توان انتظار خیلی بیشتر از آن داشت.
به نظر شما اصلی ترین مشکل صنایع دستی کجاست؟
اگر بخواهم یک مورد را بگویم، عدم حمایت دولت اما این ضعفی که در حال حاضر صنایع دستی کشورمان از آن رنج می برد، در این عامل خلاصه نیست؛ بلکه عواملی چون برندسازی، ثبت مالکیت معنوی، بازاریابی و بسته بندی را می توان در این زمینه نام برد.
به بسته بندی اشاره کردید. به چه دلیل تاکنون بسته بندی و برندسازی برای صنایع دستی ایران انجام نشده است؟
در مورد برندسازی باید بگویم این معضل مربوط به عدم درک صحیح از این موضوع یعنی برندسازی صنایع دستی در کشورمان باعث شده تاکنون این امر لازم محقق نشود، به طور کلی برندسازی کار یک کارگاه یا موسسه کوچک نیست؛ بلکه کار باید در سطح ملی صورت گیرد، اما در مورد بسته بندی باید این گونه گفت که علی رغم وجود تکنولوژی لازم و دستگاه های مربوطه در این زمینه یعنی بسته بندی هنوز بسیاری از تولیدکنندگان از آن فراری هستند و شاهد ارسال محصولات در کارتن یا در بسته هایی که پر از پوشال است به بازارهای هدف هستیم. این امر نیازمند فرهنگ سازی بین تمام تولیدکنندگان است.
آیا در زمینه توزیع صنایع دستی ایران از مشکلی رنج می برد؟
ببینید شاید بتوان گفت اصلی ترین مشکل همین جاست. بگذارید مثالی بزنم؛ در حال حاضر حتی پفک نمکی در ایران از سیستم توزیع برخوردار است و تولیدکنندگان میلیون ها تومان بابت توزیع آن هزینه می کنند، حال آن که هنر صنعت ایران که می تواند میلیون ها دلار سودآوری داشته و صدها هزار فرصت شغلی ایجاد کند، هنوز در پستوی کارگاه ها و مغازه های انگشت شمار سطح شهرها منتظر معرفی شدن هستند.
ببینید کار معرفی و جمع آوری محصولات و ارسال آنها به بازار هدف، کار تولیدکننده نیست؛ بلکه تشکل هایی مثل اتحادیه موظف به این کار است، اما این سیستم هنوز در ایران جایی ندارد و همین دلیل باعث ضعف در صنایع دستی ایران شده است.
همان طور که می دانیم محصولات صنایع دستی به مواد اولیه محل وابسته هستند، اما بسیاری معتقدند که توزیع مناسب مواد اولیه در کشور وجود ندارد.
بله. این موضوع هم باعث ضعف تولید صنایع دستی کشورمان شده است. همه تولیدات ایران به مواد اولیه محلی وابسته نیستند، به عنوان مثال بسیاری از صنایع دستی تولیدی ایران به مس، قلع، برنج یا امثال این مواد نیازمند هستند و تولیدکنندگان نمی توانند به صورت مستقیم از تولیدکننده خرید کنند و به ناچار در دنیای بورس کالا علاوه بر اتلاف وقت گاهی اوقات با نوسانات بازار متضرر می شوند، در حالی که این تولیدکنندگان اگر واقعا قصد حمایت از آنها را داریم، باید مورد حمایت دولت در این زمینه نیز قرار گیرند تا نه وقت از دست بدهند و نه پول و فقط به فکر بالا بردن سطح کیفیت محصولات خود باشند و به تولید فکر کنند.
به حمایت های تولیدی اشاره کردید، آیا مردم کشور هم در این حمایت نقشی دارند یا خیر؟
صنایع دستی ایران از ابتدا به حمایت مردم نیازمند بوده، این گونه که مردم ایران اگر به کالاهای صنایع دستی فقط به دید کالای لوکس بنگرند، به شکل طبیعی باعث کاهش تولید خواهند شد، چون تقاضا نیست، تولیدکننده هم از تولید خود کم می کند. بسیاری از کالاهای صنایع دستی به عنوان کالاهای سرمایه ای هستند و در گذشته به عنوان سرمایه نوعروسان بودند، اما هم اکنون فقط به دید کالای لوکس به آنها فکر می کنیم. ظروف نقره، مسی، سفره های قلمکار یا صدها مورد دیگر که روزگاری به عنوان سرمایه همراه نوعروسان بود، هم اکنون به کالایی در ویترین برخی منازل تبدیل شده و همین موضوع تقاضای داخلی را کاهش داده و بسیاری از تولیدکنندگان را از تولید منصرف کرده است.
بازارهای هدف صنایع دستی ایران هم اکنون چه کشورهایی هستند؟
ببینید صنایع دستی ایران در سطح جهان متقاضی دارند، به شرط این که بخوبی معرفی و بازاریابی شوند. صنایع دستی ایران به دلیل تنوع و کیفیت می تواند اکثر نظرها را به خود جلب کند، اما مشکل اصلی در شناسایی بازاراهای هدف و نیاز آنهاست. هم اکنون در ایران هیچ معیاری جهت شناسایی بازارهای هدف و نیاز آنها نیست و صرفا از روی تقاضا این اتفاق می افتد، اما بازارهای هدف اصلی ایران، کشورهای اروپایی، چین، ترکیه و بخشی از آمریکاست. البته می توان این گونه تصور کرد که هر کجای جهان که ایرانیان زیاد ساکن هستند، تقاضای صنایع دستی هم بالا رفته، چون معرف این اجناس در آن مکان ساکن بوده است.
اتحادیه صنایع دستی و مجموعه تحت نظر شما در این زمینه یعنی معرفی صنایع دستی ایران چه کرده است؟
حضور گسترده در نمایشگاه ها و البته بازاریابی صنایع دستی ایران، اصلی ترین فعالیت برون مرزی ما بوده است. نمایشگاه های دائمی و فصلی ایران در این زمینه می تواند کارنامه این اتحادیه باشد.
چرا بسیاری از تولیدکنندگان به حاکمیت دولتی بر این صنعت اعتراض دارند؟
ببینید به عنوان مثال به حمایت دولت برای حضور در این نمایشگاه ها اشاره می کنم. اگرچه سوبسیدهای خوبی برای حضور تولیدکنندگان در نمایشگاه ها داده می شود، اما همیشه این امکانات در اختیار افرادی خاص قرار می گرفته و بسیاری از تولیدکنندگان هیچ منافع یا حمایتی از این طریق نداشته اند، پس همواره بر حاکمیت دولت بدبین شده و به صورت انفرادی وارد بازار می شوند که متاسفانه همین موضوع باعث حذف تدریجی آنها از چرخه تولید می شود، چون توان رقابت با شرکت های بزرگ و دیگر کشورها را ندارند.
به بازار هدف چین اشاره کردید، مگر نه این که چین رقیب ایران است، پس چگونه بازار خوبی جهت فروش محصولات ماست؟
خیر، چین با توجه به این که حدود 20 درصد از مردمش از قشر پردرآمد هستند، می توان به عنوان بازار خوبی برای صنایع دستی کشورمان باشند. ما در آخرین نمایشگاه صنایع دستی که ایران در این کشور برگزار کرد، تجربه خوبی از حضور در بازار چین داشتیم و گاهی برخی از محصولات را به چندین برابر قیمت فروخته ایم، اما متاسفانه به دلیل عدم شناخت دقیق از بازار هدف، کمی از فرصت ایجاد شده خوب استفاده نکردیم که امید داریم در آینده این مشکل برطرف شود.
کمی بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟
چینی ها خریداران خوبی برای مینای اصفهان و سفره های قلمکار بودند، اما در این نمایشگاه اکثر سفرهای قلمکار ما با ابعاد بزرگ بودند، دریغ از این که میزهای چینی ها به دلیل محدودیت فضای خانه هایشان ابعاد کوچکتری دارند، بنابراین تمام سفره قلمکارهای کوچک در همان روز اول فروخته شد و بقیه که ابعاد بزرگ داشتند، دوباره به ایران آمد. این معنی دقیق شناخت بازار هدف محصولات است و اگر از این موضوع قبل از ارسال جنس باخبر بودیم، تمام محصولات را متناسب با آن تهیه می کردیم. به هر حال تجربه ای بود که امید داریم در موارد بعدی از آن بخوبی استفاده کنیم.
نظر شما درباره نمایشگاه های دائمی صنایع دستی ایران خارج از مرزها چیست؟
این نیازی است که باید به آن خوب توجه کنیم. در سال های گذشته خانه های فرهنگ و هنر ایران خارج از ایران این مسئولیت، یعنی معرفی محصولات و صنایع دستی کشور را خارج از مرزها به عهده داشتند که تجربه خوبی هم بود، اما از سال 84 که شرکت صنایع دستی ایران منحصل شد، علی رغم دارایی های زیادی که خارج از مرزها داشت، هیچ جایگزینی برای آن توسط مسئولان در نظر گرفته نشد و این مهم به دست فراموشی سپرده شده است، در حالی که امکانات و املاک این شرکت که بعضا همین حالا هم بلاتکلیف هستند، می تواند بخوبی در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
به عنوان آخرین سوال؛ مهم ترین کاری که برای رونق صنایع دستی باید انجام دهیم چیست؟
با توجه به این که سودآوری و اشتغالزایی این صنعت در بسیاری از صنایع موجود بالاتر است و صنایع دستی ایران، سفیران فرهنگی کشورمان خارج از مرزها هستند، اول باید بحث مالکیت معنوی، گارانتی و بسته بندی را برای این صنعیت جدی گرفت و پس از آن فرهنگ استفاده از صنایع دستی را در منازل رواج داد. باقی کارها خود به خود انجام می شود، چون وقتی بازار داخلی نیازهای تولیدکنندگان را تامین کند، بازار خارجی خود به خود مهیا می شود، یعنی حالا چون برخی از محصولات تولیدکنندگان داخل ایران متقاضی ندارد و در بازارهای خارحی هم گمنام باقی مانده، تولیدکنندگان آنها را به دست فراموشی سپرده اند و تولید را متوقف کرده اند. این صنعت توان تولید ثروت و اشتغالزایی بالایی دارد، در صورتی که به آن توجه کنیم و اهمیت بدهیم.
نظر شما درباره محصولات چینی یا هندی در بازار ایران چیست؟
این موضوع با همکاری ارگان های مختلف و در راس آن گمرک باید پیگیری شود، اما مسائلی که قبلا به آنها اشاره شد، مثل نبود بازار داخلی باعث کاهش تولید داخل شده و زمینه را برای حضور کالاهای متفرقه و خارجی را فراهم کرده است و باید بتدا فرهنگ سازی کنیم تا مردم کالاهای متفرقه را نخرند، بعد با اعمال سیاست های گمرکی به طور کلی واردات را حذف کنیم، طوری که واردات این نوع کالاها برای واردکنندگان صرفه اقتصادی نداشته باشد.
اگر واقعا دوست دارید ثروتمند شوید زمان شروع کردن و دست به کار شدن همین حالاست. برنامه ریزی مالی ، ابزاری است که باید از آن استفاده کنید تا از جایی که هستید به استقلال مالی و ثروتی که به آن علاقه مندید و آرزویش را دارید برسید. این بار ، می خواهم شما را با انواع راه کارهای سرمایه گذاری و کارهایی که باعث می شود ثروتمند شوید آشنا کنم!
برایان تریسی
مراقب پولهایتان باشید
اولین و مهمترین نکته ای که باید رعایت کنید این است که پولتان را از دست ندهید بهتر این است که پولتان را در حساب پس انداز بانک بگذارید، اما سرمایه گذاری بی حساب نکنید بررسی های مختلف نشان می دهند در صورت استفاده از روش بهره مرکب و به ودیعه گذاشتن پولتان در حساب های بانکی بلند مدت ، سود بیشتری پس از کارکردن برای خود فراهم می کنید. توجه داشته باشید ثروتمندان همیشه در برخورد با پولشان محافظه کاری می کنند وسعی می کنند بدهکاری های خود را به حداقل برسانند آنها به شدت مراقب پولشان هستیند و همواره سعی می کنند با حداقل ریسک بیشتین بهره برداری را از پولشان بکنند.
هیچ چیز مجانی نیست
پولی که آسان به دست آید وجود خارجی ندارد هرگز در هیچ جا از من نمی شنوید که بگویم رسیدن به موفقیت مالی و ثروتمند شدن کار ساده ای است این مطلب در مورد ملک و املاک هم صدق می کند سرمایه گذاری در ملک و املاک برنامه ای حداقل 10 ساله است که یک سرمایه گذاری بلند مدت محسوب می شود و در ضمن فکر و شانس زیادی هم احتیاج دارد. درست مثل این شبکه های هرمی که وعده میلیون ها دلار پول بدون دردسر را به شما می دهند هرگز به فکر استفاده از آنها نباشید چون پولتان را از دست داده اید و فقط در رویاهایتان می توانید آنها را خرج کنید و هرگز در دنیای واقعی وجود خارجی ندارند و قابل استفاده نیستند.
پولهایمان را کجا سرمایه گذاری کنیم
فرض کنیم به اندازه کافی پس انداز دارید تا در صورت قطع منبع درآمدتان بتوانید 6 ماه از مل آن زندگی کنید از این به بعد در هر زمان که پولتان افزایش می یابد می توانید از روشهای دیگر برای بهره برداری و سرمایه گذاری از محل پولهایتان استفاده کنید.
سهام و اوراق بهادار
ثروتمندان به خصوص برای سود دراز مدت سهام و اوراق بهادار می خرند این اشخاص معمولا دربازار اوراق بهادار بررسی کامل بعد با توجه به جمع شرایط اقدام به خرید می کنند آنها این اوراق را برای مدتی طولانی نگه می دارند و کاری به نوسانات قیمت هر ندارند.
سرمایه گذاری های نقدی
بسیاری از ثروتمندان ثروت خود را به شکل نقد حفظ می کنند به خصوص اگر روش محافظه کارانه ای داشته باشند پول هایشان را در حساب بانکی می گذارند و از آنها بهره می گیرند. اما روشهای مختلف سرمایه گذاری در میان آنهاست که عبارتند از 1. فلزات قیمتی 2. عتیقه
چهار پایه برنامه ریزی مالی
3 پایه از 4 پایه برنامه ریزی مالی عبارتند از : پس انداز، بیمه و سرمایه گذاری ، اجازه دهید با پس از انداز و بیمه شروع کنیم. چه مبلغی احتیاج دارید؟ پس انداز شما حداقل باید به اندازه ای باشد که 3 تا 6 ماه اگر درآمدی نداشتید با آن زندگی کنید. این پس انداز می تواند به شکل نقدی ، اسناد یا اشیای قابل تبدیل به پول باشد.
کاری که برای خودتان باشد
اغلب میلیونرها با ایجاد کارهایی برای خودشان ثروتمند می شوند، به همین دلیل اغلب ثروتمندان برای خودشان کار می کنند. علاوه براین، بسیاری از مدیران اجرایی سطح بالا، پول هایشان را در شرکتی که مدیریت اش را خودشان برعهده دارند سرمایه گذاری می کنند. در جریان یک بررسی که اخیرا انجام شد، از تجار، اساتید دانشگاه روزنامه نگاران و ... سوال شد بهترین جایی که بخواهید پولتان را در آنجا سرمایه گذاری کنید کجاست؟ اغلب جوابشان این بود که بهتر است این پول را به موسسه خود بریزند تا توان کاسبی شان را بالا ببردند. در هر کاری که می کنید و هر سرمایه گذاری که صورت می دهید. باید به میزان ریسک و بازدهی سرمایه گذاری خود توجه کنید.
متغیرات سرمایه گذاری
سومین پایه از 4 اصل برنامه ریزی مالی، سرمایه گذاری است. 3 عامل مهم در هر سرمایه گذاری ایمنی، نقدینگی و رشد است. سرمایه گذاری باید درجه ایمنی بسیار بالایی داشته باشد، مثلا اگر اوراق مشارکت دولتی بخرید امکان رشد آن بسیار کم است. اگر سرمایه گذاری نقدینگی شدید داشته باشید، مثلا اگر پولتان را در حساب پس انداز بگذارید نرخ بهره بسیار کمی به آن تعلق می گیرد.
اگر سرمایه گذاری امکان رشد زیاد داشته باشد امکان ریسک آن زیاد است و نقدینگی هم ندارد و نمی توانید به سرعت پولتان را پس بگیرید. هر کس باید اقدام به ترکیبی از سرمایه گذاری کند و این نکته ای است که خودتان باید درباره اش تصمیم بگیرید.
مثل قروتمندان سرمایه گذاری کنید
آدم های ثروتمند و میلیونرها که همه پولشان را خودشان در آورده اند، بخش اعظم سرمایه هایشان را در 5 بخش زیر قرار می دهند.
قبل از سرمایه گذاری، این 7 فرمول را حفظ کنید
با ملک و املاک به سود برسید
زمینه دیگری که ثروتمندان در آن سرمایه گذاری می کنند ملک و املاک است از جمله می توان به خرید خانه به منظور اجاره دادن ساختمان های اداری ، آپارتمان ، فروشگاه و سایر مکان هایی را که بتوان اجاره داد و از آنها در آمدی کسب کرد. اشاره کرد بسیاری از ثروتمندان برای خودشان کار می کنند و بخش قابل ملاحظه ای از آنها این پول را صرف خرید مستغلات می کنند اگر مراقب همه جوانب باشید این نوع سرمایه گذاری در بلند مدت سود خوبی می دهد. بسیاری از مردم معتقدند سرمایه گذاری در املاک مطمئن ترین راه رسیدن به استقلال مالی برای اشخاص است آنها می گویند خانه را با واخ بخرید آن را اجاره دهید و با دریافت اجاره نهایتان بدهی وام خود را بپردازید همه این حرف ها گاهی درست و گاهی نادرست است زمینه ملک و املاک به شدت پویا و در آن رقابت فراوان و شدید است. در این حیطه کاری برخی از کارآمدترین و خبره ترین اشخاص کار می کنند و با این حال همه ساله شمار قابل ملاحظه ای از این خبرگان به سبب سرمایه گذاری اشتباه میلیون ها دلار ضرر می کنند.
بخرید ، باز سازی کنید و بفروشید
شاید بهترین کاری که در مورد خرید و فروش ملک می توان صورت داد. این باشد که ملکی را بخرید آن را بازسازی یا تکمیل کنید سپس بفروشید در این مورد خوب بررسی کنید و منطقه ای که خواهید در آنجا خانه ای بخرید را خوب زیر نظر بگیرید و با معایت و محاسنش آشنا شوید. سعی کنید کمترین پیش قسط ممکن را بپردازید به خانه اسباب کشی کنید و در هر فرصتی خانه را بازسازی و مرمت کنید و سعی کنید بخش اعظم کار را خودتان انجام دهید. بعد از مدتی که کارتان تمام شد ملک بازسازی شده را بفروشید یا اجاره دهید این کار را تکرار کنید و در دفعه های بعدی سعی کنید سراغ ملک های بزرگتر بروید.
9 راز برای گذراندن دوران بازنشستگی شاد
9 راز برای بهترین بازنشستگی
داشتن یک تخم مرغ از طلا هرگز نمی تواند آینده شما در دوران بازنشستگی را تضمین کند، البته در آمد داشتن هنگام بازنشستگی می تواند راه را برای گذراندن زندگی هموار کند اما هرگز شرط اصلی برای تحقق تمامی آرزوها در دوران بازنشستگی نیست. همگی آرزوهایی برای دوران بازنشستگی داریم برخی سفر را برنامه ریزی کرده اند و برخی باغبانی کردن در باغچه ای کوچک که با پس اندازشان خریده اند ، اما تحقق هر یک از این آرزوها بستگی به نوع برنامه ریزی و آینده نگری ما در دوران نوجوانی و میانسالی خواهد داشت .
دوران بازنشستگی در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است به شکلی که حتی درباره داشتن دوران بازنشستگی مناسب و خوب ضرب المثلی هم در فرهنگ ما جایگرفته است که می گوید : «مدتی بخور نون و تره ، یک عمر بخور نون و کره » این ضرب المثل بیشتر به پس انداز کردن و کوشیدن برای داشتن آینده ای طلایی و مناسب است . در این متن نکاتی کلیدی برای داشتن اوقاتی بسیار خوش در دوران بازنشستگی را بیان خواهیم کرد.
1. تاریخ بازنشستگی خودتان را مشخص کنید: بهترین دوران بازشستگی برای افراد زمانی است که هم از نظر جسمی و هم از نظر مالی آمادگی پذیرفتن این امر را داشته باشند. اما تعداد زیادی از کارمندان به اجبار با دوران بازنشستگی مواجه خواهند شد به عنوان مثال برخی اخراج می شوند برخی محل کارشان تعطیل می شود وبسیاری هم به زودهنگام مجبور به بازنشسته شدن خواهند شد.
اما، جان نلسون Jhon Nelson مشاور برنامه ریزی زندگی و نویسنده کتاب « چترنجات دوران بازنشستگی شما چه رنگی است؟» می گوید: افرادی که طبق برنامه ریزی خودشان بازنشسته می شوند از کیفیت زندگی بهتری نسبت به دیگران که مجبور به پذیرفتن بازنشستگی شده اند برخوردارند و بسیار شادتر از آنها در این دوران زندگی می کنند.
این نویسنده می گوید: اگر شما جزو آن دسته از افراد هستید که به اجبار بازنشستگی را پذیرفته اید و پیش از موعد بازنشسته شده اید بهترین راه برای شما بازگشت به عقب خواهد بود این گروه می توانند دوباره مشغول به کار شوند تا بتوانند همه چیز را تحت کنترل خودتشان درآورند و سپس طبق برنامه خودشان بازنشسته شوند . این گروه می توانند با اشتغال به کار نیمه وقت دوباره شرایط قبل از بازنشستگی را بازسازی کنند یا اینکه برای خود کسب و کاری راه بیاندازند و بعد از آن طبق برنامه ریزی تاریخ بازشستگی را دوباره مشخص کرد و با برنامه قبلی دست از کار بکشند.
2. برنامه ریزی برای هزینه ها : بسیاری از ما این نکته را با پس انداز کردن اشتباه می گیریم و تصور می کنیم هنگامی که کار می کنیم باید هر ماه مقداری پول کنار بگذاریم و در حسابی پس انداز کنیم تا زمان بازنشستگی از آن استفاده کنیم که متاسفانه این اشتباه رایج بین اکثر انسانهاست.
پول و ثروت معمولا فضای زیادی از ذهن انسان را اشغال می کند حالا تصور کنید چندین سال متوالی پس انداز کرده اید و مبلغی در حساب بانکی خودتان دارید و پس از بازنشستگی شروع می کنید از آن هزینه می کنید و هر روز شاهد کمتر شدن مبلغ حساب بانکی خودتان خواهید بود این روند برای روحیه شما بسیار نا مناسب و استرس زا خواهد بود و باعث کاهش کیفیت زندگی و رشد نگرانی برای آینده خود و زندگی شما در دوران بازنشستگی شما که دوران بسیار مهمی در طول زندگیست خواهد بود.
حال آنکه بهترین راه برای تضمین آینده و بهبود کیفیت زندگی در دوران بازشستگی به جریان انداختن این پس انداز در این دوران مهم زندگی است به گونه ای که این پس انداز در دوران بازنشستگی شما سرمایه مولد باشد یعنی اصل پول کاسته نشود بلکه برای شما درآمد حاصل کند و شما از آن درآمد هزینه کنید به این ترتیب آرامش و روحیه ای بسیار مناسب را برای دوران بازنشستگی خودتان تامین کرده اید و کیفیت زندگی را به بالاترین سطح روانی رسانده اید.
لورا کارستن سن Laura Carstensen مدیر برنامه طول عمر در دانشگاه استنفورد با عنوان «آینده ای طولانی و روشن» در این باره تاکید می کند: این برنامه ریزی برای شما حد و مرزی در خرج کردن مشخص می کند به گونه ای که هرگز برای پس انداز کردن زندگی خود را سخت نخواهید گرفت بنابراین می توانید از هزینه های اضافه بکاهید و در عین حال صرفه جویی بی مورد هم نداشته باشید و آنچه را که دوست دارید انجام دهید و در اختیار بگیرید . این موضوع زمانی که سرمایه شما مولد است قابل دسترس است نه اینکه شما سرمایه ای (پس اندازی) ثابت در دوران بازنشستگی خود داشته باشید.
3. سلامتی کامل: زندگی روزانه و مسئولیت های زندگی ما باعث شده که تا قبل از بازنشستگی زیاد به سلامتی خود اهمیت ندهیم یا اینکه همیشه به دلیل مشغله کاری اختصاص زمان برای سلامتی خودمان را در درجه های دوم و سوم اهمیت زندگی قرار دهیم که این غفلت در آینده برایمان بسیار گران تمام خواهد شد.
باربارا واکسمن Barbara Waxman مشاور خانواده و نویسنده کتاب «چگونه بازنشستگی را دوست بداریم؟» در این باره می گوید: اغلب اوقات مردم اینقدر درگیر زندگی خانوادگی و مسایل مربوط خانواده می شوند که خودشان و سلامتی بدنشان را فراموش می کنند و در واقع فراموش می کنند که از خودشان باید چه انتظاری داشته باشند و موفقیت آنها در گرو سلامتی آنهاست ، این فراموش کاری به نوعی برنامه ریزی آنها را برای آینده تحت تاثیر قرار می دهد و از بین می برد.
این کارشناس اضافه می کند که یقین داشته باشید که در دوران بازنشستگی برای آشپزی و سرزدن به بستگان بسیار وقت خواهید داشت به شرط اینکه بدنی سالم داشته باشید او اضافه می کند: با نرمش های روزانه بدن و ذهن خودتان را پرورش دهید تا در دوران بازنشستگی بتوانید بیشترین بهره را از هر دوی آنها (جسم و ذهن) بگیرید .
4. حمایت از همسر: با توجه به زندگی های صنعتی امروزی معمولا زوجین هر دو شاغل هستند ، بنابراین در طول شبانه روز شاید ساعات کوتاهی با یکدیگر باشند و در کنار هم به زندگی ادامه دهند و اغلب اوقات در محیط اداره یا دفترشان هستند. بنابراین بهترین کار برنامه ریزی دقیق برای زمان بازنشستگی خواهد بود ، شاید علاقمند باشید هر دو با هم در یک زمان دست از کار بکشید و بازنشسته شوید و شاید هم از آن دسته افراد باشید که عقیده دارند مرد باید مدت طولانی تر از زن کار کند به هر حال برای این کار برنامه ریزی کنید تا به ناگاه روند زندگی شما دست خوش تغییرات نشود .
اما به عقیده کارشناسان و مشاوران خانواده پس از دوران بازنشستگی وابستگی زوجین به یکدیگر بیش از قبل خواهد شد بنابراین حمایت آنها از یکدیگر امری ضروری و لازم خواهد بود ولی هرگز لازم نیست 24 ساعت و هر روز هفته این امر اتفاق بیافتد بلکه باید حد تعادل رعایت شود چون این وابستگی بیش از حد هم خود دردسرساز خواهد شد.
وقتی زوجین هر دو با هم بازنشسته می شوند ناگهان با تغییری بسیار مهم در زندگی خود مواجه خواهند شد آنها بیشتر وقت خود را خارج از منزل گذرانده اند و ساعاتی را که کنار هم بوده اند به بهترین شکل گذشته اما حالا با توجه مدت طولانی کنار هم بودن ممکن است برخی مشکلات بیشتر نمایان شود بنابراین باید در این ارتباط تعادل برقرار کنیم تا دچار مشکل نشویم. با توجه به این موضوع از لذت کنار هم بودن غافل نشوید اما برای این زمان هم برنامه ریزی کنید و روزانه چند ساعت را با دوستان و فرزندانتان باشید و به طرف مقابل خود اجازه دهید با اشتیاق بیشتری در کنار شما باشد.
5. دوستان و همکاران: بسیاری از ما هنگام کار و فعالیت اجتماعی خودمان قبل از دوران بازنشستگی دوستان و همکاران بسیار زیادی داشته ایم و ارتباط خوبی با آنها برقرار کرده ایم اما به یاد داشته باشید که پس از بازنشستگی حفظ این ارتباط با آن دسته از همکاران که هنوز مشغول به کار هستند زیاد هم ساده نخواهد بود. بنابراین سعی کنید بیرون از محیط کار هم دوستانی داشته باشید تا در دوران بازنشستگی یکباره رفقای صمیمی را از دست ندهید و احساس تنهایی نکنید . با عقیده کارشناسان سلامت خانواده حس تنهایی که پس از دوری از دوستان به شما دست می دهد از نظر روحی ضربه جبران ناپذیری را به سلامتی روانی افراد بازنشسته خواهد زد بنابراین اگر این دسته از مردم دوستانی خارج از اداره نیز داشته باشند می توانند این حس را با دوستانی غیر از همکاران سابقشان از بین ببرند.
البته هر چند وقت یک بار به دیدن همکاران سابق و دوستان خود بروید و دوباره خودتان را در محیط گذشته اداره قرار دهید این کار انگیزه خوبی به شما جهت شاد زیستن می دهد.
6. کاری انجام دهید: فرض کنید که چندین سال متمادی هر روز صبح راس ساعت 7 از خانه خارج شدید و به اداره رفته اید حالا پس از گذشت چندین سال ناگهان این عادت را باید تغییر دهید و کلیه فعالیت های خودتان را قطع می کنید . آیا تصور کرده اید چه ضربه روحی را به خودتان وارد می کنید؟ یا اینکه چقدر نامید خواهید شد؟
واکسمن مشاور خانواده عنوان می کند: بهترین راه برای بهبود کیفیت زندگی پس از بازنشستگی ایجاد تعادل بین دوران شاغل بودن و دوران بازنشستگی است به این صورت که برای بازنشستگی خودتان برنامه ریزی کنید و کاری را که به آن علاقمند هستید شروع کنید و هرگز از فعالیت های روزانه خودتان را دور نگه ندارید، با برنامه ریزی و پایه ریزی این گونه کارها در دوران میان سالی می توانید بلافاصله پس از بازنشستگی این کار را ادامه دهید بدون اینکه وقفه ای در روند زندگی شما ایجاد شود. با این کار روحیه خودتان را دو چندان کرده اید و هرگز فکر نمی کند که جامعه به شما نیازی ندارد بلکه شما هنوز فعال و تاثیر گذار خواهید بود.
نلسون کارشناس دیگر نیز می گوید: حتی می توانید در این دوران مهارتهای تازه ای کسب کنید به گونه ای که حتی ادامه تحصیل بدهید به عنوان مثال با گذراندن دوره حسابداری میتوانید به عنوان حسابدار در برخی شرکت ها پاره وقت کار کنید، یا هر رشته ای که دوست دارید را بخوانید بهر حال هرگز یکباره دست از کار نکشید و از فعالیت روزانه خود نکاهید.
7. چالش های جدید: بسیاری از مردم برای دوران زندگی خود برنامه ریزی می کنند و اهدافی را برای خودشان مشخص می کنند که قبل از بازنشستگی باید به آنها برسند یا اینکه تصمیم دارند این اهداف در دوران بازشستگی آنها محقق شود اما متاسفانه بدون در نظر گرفتن شرایط و توانائیهایشان این تصمیم ها را اتخاذ می کنند که نمی توانندبه اهداف مورد نظر برسند بنابراین به روحیه و اعتماد به نفس خودشان ضربه ای جبران ناپذیر وارد می سازند و کیفیت زندگی خودشان را در دوران بازنشستگی دست خوش ناملایماتی می کنند .
این دسته از افراد شاید در دوران بازنشستگی خود دچار سرخوردگی های جبران ناپذیری خواهد شد بگونه ای که زندگی را برای خود و اطرافیان مشکل خواهند کرد و در برخی از موارد هم دست به خودکشی خواهند زد. کارشناسان معتقدند که اگر افراد با توجه به توانایی ها و امکانات خودشان برای دوران زندگی و بازنشستگی خودشان برنامه ریزی کنند با هر موفقیت و بالا رفتن از پله های ترقی کیفیت امیدوار تر و شاداب تر به زندگی خود ادامه می دهند بنابراین اول از امکانات و توانایی های خودمان مطمئن شویم سپس برای آینده برنامه ریزی کنیم یا اینکه اهدافمان را طبق همین تواناییها تعیین کنیم.
8. تقبل از بازنشستگی این دوران را امتحان کنید : بهترین راه حل برای داشتن دوران بازنشستگی مناسب امتحان کردن این دوره قبل از وقوع برای شماست.
نانسی شلسبرگ Nancy Schlossberg استاد بازنشسته دانشگاه مریلند و نویسنده کتاب «تجدید قوا برای بازنشستگی، بازسازی هویت ، روابط و اهداف» می گوید: من توصیه می کنم که مردم یک بازشستگی ساختگی را قبل از رسیدن بازنشستگی واقعی به خودشان هدیه بدهند چون این هدیه ارزشمند ترین هدیه دوران زندگی آنها خواهد بود.
این کارشناس می گوید به عنوان مثال به مدت 3 ماه هر یکشنبه درست مثل یک فرد بازنشسته زندگی کنید یا اینکه در طول سال یک هفته مرخصی بگیرید و شرایط را به گونه ای مهیا کنید که انگار دوران بازنشستگی شما شروع شده . این موضوع باعث می شود که شما برای دوران اصلی بازنشستگی آمادگی کامل داشته باشید و بتوانید با تمامی چالش های آن دوره مبارزه کنید و موفق این دوران حساس را پشت سر بگذارید.
در این دوران ساختگی بسیاری در میابند که هنوز آمادگی پذیرش این واقعیت یعنی بازنشستگی را از نظر روحی ندارند بلکه فقط نیاز به یک دوره مرخصی کوتاه دارند اما برخی دیگر خود را هم از نظر روحی و هم جسمی کاملا آماده پذیرش این موضوع می یابند و شرایط را طوری برنامه ریزی می کنند که این امر اتفاق بیافتد. بنابراین با علم کامل به این دوره قدم در این دوران می گذراند و با بهترین کیفیت این دوران را سپری خواهند کرد.
9. انتقال تجربیات به نسل بعدی: بسیاری از افراد پس از بازنشسته شدن دوباره مشغول به کار می شوند یا اینکه از طرف واحد اداری خودشان دعوت به کار می شوند . اهمیت این موضوع برای انتقال تجربیات آنها به نسل جدید یا افراد جایگزین آنهاست البته مهمترین فایده این امر در بهبوده و ارتقای کیفیت زندگی خود این افراد خواهد بود. احساس پوچی مهمترین عامل برای از بین بردن روحیه افراد بازنشسته است که همین امر باعث می شود زندگی مشکلی را برای خود دست و پا کنند بنابراین با اشتغال دوباره و فهمیدن اینکه می توانند نسل آینده را متوجه تجربیات خود کنند باعث دلگرمی و بهبود کیفیت زندگی آنهاست.
کارستن سن می گوید : بسیاری از بازنشستگان وقتی به ناگاه شغل خود را رها می کنند دچار افسردگی می شوند اما اگر همین افراد توسط کارفرمایان پس از بازنشستگی برای مدتی کوتاه تحت عنوان مشاور به کارشان ادامه دهند با آمادگی روحی کامل اداره را ترک می کنند و شاد به زندگی آینده خودشان وارد می شوند.
اما این کارشناس می گوید اگر این امکانات برای شما مهیا نبود می توانید خودتان شرایط را فراهم کنید و با انجام دادن کارهای داوطلبانه و خیریه دانش و تجربه خود را به نسل اینده منتقل کنید با این کار احساس مفید بودن دوباره درون شما زنده خواهد شد.
همه کارشناسان خانواده معتقدند که هرگز به بازنشستگی بی تفاوت نباشیم چون در واقع تولد دیگری است در زندگی ما که اتفاق خواهد افتاد بنابراین اگر برای آینده این کودک متولد شده برنامه ای نداشته باشیم نباید انتظار داشته باشیم به سلامت رشد کند .
آنها می گویند : بازنشستگی به معنی بی مصرف نیست بلکه چشمه ای خروشان از تجربه برای سیراب کردن نسل بعدی و آماده سازی برای رویارویی با مشکلات زندگی آینده شان خواهد بود.
بنابراین با برنامه ریزی دقیق برای این دوران بسیار مهم در طول زندگی خودمان می توانیم سلامتی روانی جامعه آینده و نسل بعدی را تضمین کنیم.
عماد عزتی
City news-Feb-2011
چندی است که تکنولوژی اینترنتی و دنیای مجازی به دنیای واقعی گردشگری نیز وارد شده و بسیاری از خدمات گردشگری را به خود وابسته کرده است. هر گردشگری که قصد سفر داشته و بار سفر بسته باشد یقینا قبل از سفر خود در دنیای مجازی سری به مقصد زده ، البته در دنیای مجازی و از طریق صفر و یک ها، حداقل از آب و هوای مقصدش و مراکز خرید و تفریحی آن سراغی گرفته و با آمادگی هرچند ابتدای راهی دیار ناشناخته های سفر شده است. به جرات می توان گفت امروزه از پشت مانیتور کامپیوتر شخصی خودمان می توانیم به دورترین مراکز تفریحی و گردشگری دهکده جهانی سری بزنیم واز دیدن آن لذت ببریم.
هم اکنون صفر و یک های این دنیای مجازی در کشورمان توانسته اند به سرعت جای خود را بین مردم باز کرده و اکثر فعالیت های اقتصادی از جمله فعالیت آژانس های گردشگری را تحت تاثیر خود قرار دهند. زرق و برق این دنیای دیجیتال آنچنان دیدگان کاربران خود را کور کرد که هرگز دیدن تزئینات بسیار شیک و عکس های زیبای داخلی آژانس های گردشگری دیگر برایشان جذاب نیست.
به هر حال دنیای مجازی توانست رویکرد دفاتر خدمات گردشگری را کاملا تغییر دهد و این دفاتر پرزرق و برق را به دفاتر کوچک اما آنلاین تبدیل کند. این دگردیسی شرایطی بسیار نوین را برای صنعت بسیار درآمدزای گردشگری جهان فراهم کرد که امروزه شاهد آن هستیم .
اما این دنیای مجازی دردسرهایی را هم برای گردشگران و هم برای دست اندرکاران صنعت گردشگری به ارمغان آورده که اگر دولت ها و مسئولان این صنعت توان مقابله با آن را نداشته باشند ممکن است صنعت گردشگری کشورشان دچار آسیب های جدی بشود.
از آنجا که در این دنیای مجازی مرزها معنی ندارند و ردیابی آژانس های برگزار کننده تورهای تفریحی ، علمی ، تحقیقاتی بسیار سختر از دنیای واقعیست فرصتی برای سوء استفاده در اختیار سودجویان در این صنعت درآمدزا فراهم شده است. به راستی دنیای مجازی در صنعت گردشگری را می تواند به عنوان تیغ دولبه دانست که در صورت عدم کنترل آن می توان کشوری را از درآمد این صنعت نوظهور محروم کند.
از سوی دیگر اگر بلند مدت به این دنیای مجازی امید بسته باشیم می توانیم افق بسیار روشنی را برای صنعت گردشگری ایران متصور شویم و با بهره گیری از این دنیای بدون مرز و پرمخاطب ایرانی باستانی و پرجاذبه را به دنیا بشناسانیم بنابراین چه زیباست که مسئولان و متولیان صنعت گردشگری ایران با اتخاذ تصمیمات مفید و کارآمدی در این زمینه از سوی بی خطر این تیغ دو لبه جهت باز کردن راه صنعت گردشگری ایران استفاده کنند نه اینکه از لبه خطرناک آن استفاده کنند و آسیب های جدی را برپیکر این صنعت نوظهور وارد کنند.
پس به جاست که مسئولان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران علاوه بر کنترل دنیای حقیقی ، توجه ویژه ای هم به گردشگری مجازی داشته باشند تا مبادا به بیراهه برود و با مدیریت مناسب هر دو دست به دست هم دهند و رویای موفقیت صنعت گردشگری ایران را به واقعیت برسانند.
هر وقت صحبت از گردشگری و صنایع وابسته به آن می شود ناخواسته به یاد صادرات نامرئی و کسب درآمد از این صنعت روبه رشد جهان خواهیم افتاد در حالی که این صنعت علاوه بر ارایه محصولات فرهنگی و بسته های گردشگری می تواند زمینه اعزام نیروی کار متخصص و همکاری گسترده گردشگری بین دونقطه از دهکده جهانی را فراهم کند.
اگرچه کشورمان در آستانه شکوفایی صادرات نامرئی و صنعت گردشگری نیازمند افرادی متخصص در این زمینه است اما به واسطه علاقه و گسترش ارتباط جامعه علمی ایران با صنعت سبز گردشگری که از چندی پیش آغاز شده بود هم اکنون نیروی کار و متخصصان فراوانی داخل مرزهای کشورمان حضور دارند که بعضا به دنبال فرصتی مناسب برای خودنمایی و معرفی توانمندی علمی خود در گردشگری هستند .
این در حالی است از سال 1388 شمسی ایران و عمان سعی کردند بابرگزاری نشست ها ، گردهمایی ها و تشکیل کمیته های فنی روابط خود در این زمینه و دیگر صنایع وابسته را گسترش دهند و ظاهرا آبان 1392 نقطه ای طلایی برای این منظور در اختیار جامعه علمی گردشگری کشورمان قرار گرفته است.
بسیاری از سرمایه گذاران خصوصی و فعالان عرصه گردشگری به واسطه تشکیل کمیته فنی و نشست همکاری بین ایران و عمان در تاریخ 12 و 13 آبان ماه سال جاری خرسند بوده و به فکر تبادل و گسترش ارتباطات خود در این زمینه با طرفهای عمانی و برگزاری تورهای گردشگری در آینده نزدیک بین دو کشور خواهند بود.
هرچند این موضوع سوژه ای بسیار مفید و البته کارساز برای درآمد دو کشور از گسترش روابط گردشگری شناخته شده است و دو طرف به واسطه پتانسیل های گردشگری خود و زمینه های سرمایه گذاری بسیار مناسب علاقمند به این رویداد هستند اما نکته ظریف و طلایی در این میان فرصتی که در اختیار جامعه علمی گردشگری ایران قرار گرفته؛ خواهد بود، تا بتواند کفه ترازو را در این نشست به سمت شمال خلیج همیشه فارس سنگین تر کند .
این فرصت طلایی اعلام خبر معضل گردشگری عمان به دلیل نبود نیروی کار متخصص در این زمینه علی رغم سرمایه گذاری های هنگفت این کشور برای توسعه صنعت گردشگری داخل مرزهایش است، فرصتی که هرگز ایران نباید از آن غافل شده و با توجه به جاذبه های سرمایه گذاری ایران برای سرمایه های سرگردان عمان در این زمینه می تواند وارد بازی بردبردی با این کشور در صنعت گردشگری شود که تاریخ گردشگری کشورمان تا کنون به خود ندیده است.
بنابراین خبر گسترش روابط گردشگری میان کشور عمان و ایران باستانی می تواند این فرصت را در اختیار این گروه از دانش آموختگان کشورمان قرار داده و زمینه ساز گسترش ارتباط فرهنگی و تخصصی گردشگری بین دوکشور باشد و به جای ارسال و اعزام تورهای گردشگری که عموما از ایران به عمان متصور خواهیم بود گروههایی از دانش آموختگان صنعت گردشگری کشورمان را روانه بازار کار بکر عمان کند.
امید است مسئولان دولتی و علمی گردشگری ایران از این فرصت طلایی به خوبی استفاده کرده و ضمن جذب سرمایه های این کشور جهت توسعه زیرساخت های گردشگری ایران باستانی بازار کاری دائم برای دانش آموختگان گردشگری ایران خارج از مرزها فراهم نمایند.
گرفتن روادید از سوی گردشگران ایرانی برای سفر به بسیاری از نقاط جهان امروز به عنوان یکی از مراحل سخت سفر برایشان تبدیل شده است در حالی که ایران با توجه به رویکرد جدید دولت یازدهم سعی می کند با توجه به منافع ملی کشورمان ورود گردشگران دیگرنقاط دهکده جهانی را به ایران باستانی با حذف روادید یا صدور آنی روادید در فرودگاه تسهیل نماید.
اما ظاهرا بسیاری از کشورهایی که تا کنون برای گردشگران ایرانی بسیار در دسترس بود بنابه دلایلی مشابه یکی یکی در صف دوردست ها ایستاده و برای ورود ایرانیان از آنها روادید می خواهند که می توان به نام کشورهای اندونزی، گرجستان و اخیرا مالزی در این زمینه اشاره کرد.
هرچند این اقدام از سوی کشورهای یاد شده با ارایه دلایل منطقی و البته عامه پسند صورت گرفته است و توجیهی حداقل برای خود آنهاست اما این اتفاق می تواند به عنوان زنگ خطری برای گردشگری و تمدن ایران بوده که همواره قصد دارد با دیگر کشورها روابطی گسترده و بدون حضور قوانین دست و پاگیر داشته باشد و باید مسئولان را متوجه معضلی به نام بدنام شدن گردشگران ایرانی خارج از مرزهای کشور کند.
مشکلی که چندی پیش گردشگران چینی را به عنوان بی ادب ترین گردشگران جهان مطرح کرد و باعث شد تا مسئولان فرهنگی چین به عنوان بزرگترین صادر کننده گردشگر به اقصی نقاط جهان برای آموزش گردشگران چینی قبل خروج از کشور اقدام به برگزاری کلاسهایی درباره آداب و رسوم سفر و البته کشور میزبان کنند تا گردشگران چینی با کوله باری از فرهنگ راهی دیار ناشناخته ها شوند.
اما سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا ایران متمدن و گردشگرانش نیز در این گروه قرار گرفته اند و ایرانیان با توجه به تمدنی چند هزار ساله شایسته دریافت چنین عنوان یا عناوین مشابهی در صنعت گردشگری جهان هستند؟ به صورتیی که سخنگوی مهاجرت کشور اندونزی درپی تصمیم جدید دولت این کشور مبنی به لزوم دریافت ویزا برای گردشگران ایران می گوید: فعالیت های دردساز گردشگران ایرانی برای دولت مالزی عامل اصلی اتخاذ این تصمیم بوده است و از سوی دیگر یکی از روزنامه های محلی مالزی نوشته قاچاق مواد مخدر، فعالیت های غیر مجاز، قاچاق انسان و برخی دیگر موارد غیر قانونی که از سوی گردشگران ایران صورت گرفته به دولت ثابت کرده بسیاری از ایرانیان برای گردش و تفریح وارد خاک مالزی نمی شوند.
در حالی که ایرانیان مقیم این کشور و حتی گردشگران ورودی سالانه از ایران به مالزی سهم قابل توجهی در درآمد صنعت گردشگری کشور مالزی دارند و ایران به عنوا ن بازار هدفی مناسب برای مالزی تاکنون بوده است.
به هر حال این اتفاق افتاد و به قول معروف هروقت ماهی را از آب بگیریم تازه است و اگر سالها پیش که در کشور ژاپن چنین اتفاقی رخ داده بود به فکر افتاده بودیم و جلوی آن را گرفته بودیم هم اکنون شاهد اینچنین نوشته ها یا بیاناتی از سوی مقامات دولت های خارجی برای گردشگران ایران باستانی نبودیم پس به جاست که سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی گردشگری کشورمان و وزارت امور خارجه به همکاری سفارتخانه های ایران خارج از مرزها به این معضل جدی بنگرند و با فرهنگ سازی داخل و خارج از مرزهای کشورمان برای هموطنان و گردشگران ایرانی ، مانع از خدشه دار شدن نام ایران باستانی و ایرانیان متمدن به دلیل رفتار و کردار گروهی ناآگاه که نمی دانند نماینده جامعه تمدن 70 میلیون ایرانی با فرهنگ خارج از مرزها هستند؛ بشوند.
پس از گذشته حدود هفت سال از طرح سفرکارت
طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان جهانی گردشگری ، صادرات نامرئی یا همان صنعت گردشگری جهان در سال جاری رشدی معادل 5 درصد را تجربه کرده است و این رشد بسیاری از کشورها را برای به دست آوردن سهم بیشتری از آن وادار به اتخاذ تصمیماتی برای رشد و توسعه گردشگری خود کرده است.
ایران باستانی هم که تقریبا یک دهه است سخن از توسعه گردشگری و یا جایگزینی درآمد گردشگری به جای دلار های نفتی گفته ؛ با توجه به داشته ها و جاذبه هایش جزو آن گروه قرار گرفته است اما با توجه به رکودی چندین ساله در صنعت گردشگری ابتدا باید به فکر تامین زیرساخت های خود در توسعه گردشگری بوده و پس از آن برای رشدی پایدار در گردشگری برنامه ریزی کند .
هرچند همه جا سخن از تکمیل زیرساخت ها و امکانات رفاهی برای توسعه گردشگری داخلی و گردشگران خارجی ورودی به کشور است و از صدور آنی ویزا سخن به میان آمده اما نکته ای بسیار ظریف از دید بسیاری از مسئولان امر گردشگری بخصوص دولتی ها دور مانده که حتی با روی کار آمدن دولت یازدهم و البته تغییر سیاست های جذب گردشگران به آن توجه نشده و می توان از آن به عنوان پاشنه آشیل گردشگری کشورمان یاد کرد.
عدم دسترسی گردشگران به شبکه بانکی بین المللی و ناتوانی از پرداخت های الکترونیک و از همه مهمتر عدم تمایل حمل پول نقد از سوی گردشگران نکته ای است که حتی اکنون هم از دید مسئولان و متولیان گردشگری کشورمان باز مانده و به آن توجهی نشده است .
سفرهای انفرادی بیش از تورهای گردشگری
اگر از بحث سفرکارت ملی برای گردشگران داخلی که هنوز هم اینده آن در پرده ای از ابهام است بگذریم به گردشگران خارجی می رسیم که به گفته رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران محمدحسن کرمانی : شاید بتوان با سفرهای گروهی و برنامه ریزی شده از سوی آژانس های گردشگری و دریافت هزینه سفر در مبدا، معضل حمل پول نقد برای گردشگران خارجی ورودی به ایران را به حداقل رساند، اما همانطور که بسیاری از همکاران من و البته مسئولان دولتی می دانند در حال حاضر بحث سفرهای انفرادی بخصوص از سوی دوچرخه سواران، موتورسواران و البته ماجراجویان خارجی به کشورمان بسیار جدی تر از تورهای بزرگ گردشگری است و آمار بالایی از گردشگران خارجی به صورت انفرادی و یا گروههای بسیار کوچک وارد کشورمان می شوند که نمی توان در این زمینه کمکی به آنها کرد و اکثر آنها از حمل پول نقد در ایران بسیار ناخرسند هستند و بزرگترین مشکل خود در سفر به ایران باستانی را عدم دسترسی به سیستم بانکی بین المللی اعلام می کنند.
سفرکارت گردشگران خارجی؛ طرحی فراموش شده
اواخر سال 1385 بود که همزمان با مطرح شدن سفرکارت کارمندان دولت بحث سفرکارت گردشگران خارجی نیز در سازمان میراث فرهنگی مطرح و به عنوان طرحی بسیار ایده آل برای تسهیل سفر گردشگران خارجی به کشورمان از آن یاد شد .
علی آدوسی، رئیس اداره تبلیغات بانک مرکزی سپه ، در این باره به خبرگزاری میراث فرهنگی گفت: حدود دو سال پیش (1387) بنا به درخواست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سفر کارتهایی ویژه توریستهای خارجی توسط این بانک صادر شد که قابلیت آن مشابه کارت های اعتباری یا همان ATM بوده و امکان استفاده از خدمات ارائه شده در مراکز اقامتی و گردشگری و موزه ها و...بدون حمل پول نقد را به گردشگران خارجی می دهد.
وی ادامه داد: این کار با هدف جلب توریست و گردشگر به کشور انجام گرفت و قرار شد علاوه بر صدور کارت برخی مراکز خرید زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و موزه ها برای دارندگان کارت سفرمبلغی را به عنوان تخفیف در نظر بگیرند تا میزان استقبال گردشگر افزایش پیدا کند.به این ترتیب مسافران خارجی با این کارت ها هم از نگرانی حمل پول نقد راحت می شوند و هم از تخفیف های ویژه این مراکز استفاده می کنند.
آدوسی درباره نحوه استفاده از این کارت ها در سال 1389 گفت: در حال حاضر نیز چند سامانه در فرودگاه ها مستقر هستند که این کارت ها را به مسافران می دهند.البته امکان استرداد ما بقی پول باقی مانده در کارت هنگام بازگشت توریست به کشورش وجود دارد و از طریق همین سامانه ها به او پس داده می شود.
هرچند در آن زمان جایگاهی مخصوص و البته نیمه فعال در سه فرودگاه اصلی ایران یعنی تهران، اصفهان و تبریز در این زمینه توسط بانک سپه راه اندازی شد اما همانطور که می دانیم کشورمان همواره مورد تهاجم گسترده رسانه ای و تصویر سازی غیر واقعی از شرایط ایران قرار گرفته و جای تردید نیست که گردشگرانی که با دنیایی از سئوال و البته ناشناخته های بسیار وارد خاک کشورمان شده اند برای هزینه سفرشان در فرودگاه کل پول همراهشان را تبدیل به کارتی اعتباری کرده و کل برنامه سفرشان را به دست کارتی که هیچ شناختی از آن ندارند بسپارند بلکه علاقمند هستند همواره بااستفاده از کارتهای ویزا یا مسترکارت خود با اطمینان سفر می کنند یا اینکه با توجه به شرایط پول خود را در جیبشان نزد خود نگهدارند و به میزان نیاز از آن هزینه کنند.
برنامه ریزی غیر اصولی و البته عدم اطلاع رسانی دقیق به گردشگران ورودی هنگام ورود به کشورمان باعث شد تا این طرح بدون اینکه حاصلی برای تسهیل سفر گردشگران به کشورمان داشته باشد فراموش شده و به خاطره ها بپیوندد.
بازهم بخش خصوصی نادیده گرفته شد
براساس تصمیم ها و البته برنامه ریزی های سازمان میراث فرهنگی در ابتدا قرار بود آژانس های مسافرتی و دفاتر خدمات گردشگری به عنوان متولی و مجری این طرح انتخاب شوند و با همکاری بانک عامل که در آن زمان بانک سپه بود این امکانات را در برای تسهیل سفر گردشگران خارجی به آنها ارایه دهند اما از آن زمان تا کنون هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته و بسیاری از فعالان عرصه خصوصی گردشگری کشورمان مانند گذشته از این امکانات و این طرح بطور کلی بی خبر هستند.
محمد حسن کرمانی ضمن تاکید بر غیر کارشناسی بودن این طرح گفت: این موضوع تا کنون به آژانسها ابلاغ نشده و سازمان میراث فرهنگی تنها با تعداد معدودی از شرکتها و بخشهای خصوصی در ارتباط است و ممکن است این اختیار به آنها واگذار شده باشد.
این در حالی است که این فعال خصوصی در زمینه گردشگری با مقایسه نمونه ملی آن که قرار بود به گردشگران داخلی تحویل داده شود می گوید: طرح ملی سفرکارت ملی ایران که بلا استفاده مانده و چه از سوی پذیرندگان و چه از سوی گردشگران استقبالی از آن نشده است چطور می توانیم طرح شکست خورده داخلی را برای خارجی ها پیاده کنیم آنهم زمانی که عصر ارتباطات و تجارت الکترونیک برای اکثر این گردشگران تبدیل به واقعیتی غیر قابل انکار شده است.
همه راهها به رم ختم می شود!
شاید بتوان معضلات زیرساختی شبکه بانکی و البته عدم پذیرش برخی از مراکز مطرح شده در لیست سفرکارت داخلی یا خارجی را با مدیریت و جدیت برطرف کرد اما مسئله اصلی این است که چگونه گردشگران خارجی را با این امکانات در ایران آشنا کنیم . هرچند هم اکنون گردشگران برخی از کشورها برای ورود به کشورمان نیازمند دریافت ویزا نیستند و برخی هم هنگام ورود به کشورمان می توانند ویزای مورد نیاز خود را دریافت کنند اما بازهم به قول معروف همه راهها به رم ختم می شود و سفارتخانه های ایران به عنوان خط مقدم گردشگری ایران در بازارهای هدف می توانند در این زمیننه ایفای نقش کرده و به یاری صنعت گردشگری کشورمان بیاییند و با توجه به نیاز جامعه میزبانشان که بازار هدف گردشگری ایران نیز است اقدام به اطلاع رسانی برای استفاده گردشگران از این امکانات کنند.
یکی از زیرساخت های اصلی توسعه صنعت گردشگری بحث مراکز اقامتی و البته هتل هاست، اگرچه مراکز اقامتی انواع و اقسام بسیاری دارند و همه دولت ها در فکر گسترش آنها در سطوح مختلف برای قابل دسترس بودن گروههای گوناگون گردشگران هستند؛ اما بازهم با توجه به تمام تلاش ها و کوشش های صورت گرفته در بسیاری از کشورها قیمت اقامت در هتل یکی از معضلات اصلی گردشگران است .
ایران نیز که از گذشته های دور به مهمانپذیر بودنش معروف شده وهم اکنون هم قصد تجربه توسعه گردشگری را دارد می بایست در اولین گام به توسعه زیرساخت های گردشگری خود بیاندیشد و به فکر توسعه مراکز اقامتی خود با قیمتی مناسب در شهرهای گردشگرپذیر باشد.
هرچند صنعت ساخت و ساز هتل در کشورمان بخصوص در برخی مراکز مثل مشهد مقدس بسیار پررونق است و ذهن بسیاری از سرمایه داران را به خود جلب کرده ، اما بازهم نکاتی مبهم در زمینه احداث و البته مدیریت این مجموعه ها توانسته به صنعت هتلداری کشورمان لطمه وارد و در نهایت گردشگران را ملزم به پرداخت هزینه های آن کند.
شاید هنوز بحث زندگی در هاستل ها یا مراکز اقامتی ارزان قیمت در فرهنگ سفر گردشگران ایرانی رایج نیست و بسیاری هم اطلاع دقیقی در این زمینه ندارند اما با کمی تغییر در روند روبه رشد مصرف انرژی در هتل ها و یا اصلاح ساختاری آن و جلوگیری از هدر رفتن انرژی در مراکز اقامتی کشورمان بتوان از هزینه های نگهداری و در نهایت خدمات ارایه شده به مسافران کاست و هزینه اقامت گردشگران را مقرون به صرفه کرد.
نکته ای که هم اکنون از دیدبسیاری از فعالان و البته مسئولان گردشگری کشورمان به دور مانده و زیاد هم به آن توجه نشده است در حالی که حتی از همان ابتدای طراحی نقشه می توان به این موضوع اندیشید و با استفاده از ابزار و راهکارهای نوین در صنعت هتلداری مصرف انرژی در مراکز اقامتی و هتل های کشورمان را به حداقل رساند تا هر ساله میلیون ها تومان در مدیریت آن صرفه جویی شده و امکان ارایه خدمات ارزانتری به گردشگران فراهم شود.
هم اکنون بسیاری از آشپزخانه ها، موتورخانه، اتاق ها و البته سالن های مختلف مراکز اقامتی ایران خارج از استانداردهای نوین هتلداری ساخته شده یا حتی طراحی می شوند در حالی که در بسیاری از هتل های نوین خارج از مرزهای کشورمان حتی برای استفاده از بازدم گردشگران حاضر در هتل نقشه کشیده و از آن برای گرمایش ساختمان استفاده می کنند.
پس بجاست که واحدهای مربوطه در زمینه تایید کاربری هتل که در سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی این امر مشغول به انجام وظیفه هستند با علم براین موضوع و نتایج مثبت آن از همان ابتدا بحث کاهش مصرف انرژی را در مراکز اقامتی کشورمان مدنظر بگیرند تا همواره امکان استفاده از بهترین امکانات اقامتی برای اکثر گردشگران داخلی و خارجی فراهم باشد.
صدا و سیما پتانسیلی فراموش شده در صادرات نامرئی کشور
نویسنده: عماد عزتی
اگرچه جعبه جادویی مدتهاست که جای شهرفرنگ سر گذر را گرفته و دیرزمانی است که همراه و همسفر زندگی ما شده است اما مدت زیادی نیست که مرزهای جغرافیایی به دلیل انتشار برنامه تلویزیونی دیگر معنایی نداشته و بسیاری از مناظر دیدنی و طبیعت دیگر نقاط جهان در قالب برنامه های مستند یا تبلیغاتی مقابل چشمانمان در منزل خودنمایی می کنند .
بنابراین اگر از تمام امکانات و توانمندی های جعبه جادوی مقابل خود بگذریم یکی از کارکردهای چند دهه گذشته این وسیله بحث رونق گردشگری و ایجاد انگیزه سفرهاست انگیزه ای که به گزارش دیلی نیوز تقریبا 40 درصد از گردشگران آمریکایی مقصد سفرهایشان را با توجه به تصاویر زیبایی که در تلویزیون دیده اند انتخاب می کنند .
همین موضوع باعث شد تا تمامی فعالان و دست اندرکاران گردشگری به سمت جعبه جادویی معروف گرایش داشته و از تمام امکانات و قدرت تولید برنامه های مستند یا حتی تبلیغاتی در این زمینه برای جلب نظر گردشگران استفاده کنند کاری که متاسفانه در کشورمان با توجه به امتیازات ویژه تاریخی و طبیعی هنوز صورت نگرفته است و در تمام کنفرانس ها و یا نشست های خبری در که برای رشد و رونق گردشگری برگزار شده کمتر به آن توجه شده است.
این در حالی است که اکثر کشورهای گردشگرپذیر جهان مثل آمریکا ، روسیه ، استرالیا ، چین ، ترکیه ، کره جنوبی و بسیاری دیگر ، با استفاده از تمام امکانات رسانه ای خود در این زمینه گام برداشته و حتی توانسته اند با ایجاد جریان های خبری نظر گروه کثیری ازگردشگران را به سمت دیدنی های کشورشان جلب نمایند.
ستاره جوادی: همکاری رسانه ملی و میراث فرهنگی نیاز امروز گردشگری ایران
ستاره جوادی تهیه کننده و سردبیر برنامه «صنعت گردشگری» رادیو اقتصاد ضمن تاکید بر گسترش برنامه های رادیویی و تلویزیونی در توسعه گردشگری ایران می گوید: صنعت گردشگری ، صنعتی است که همواره نیازمند معرفی شدن دارد و تنها تبلیغات موضوعی یا حتی گذرا برای آن کافی نیست ، شاید بارها و بارها در باره جاذبه های اصفهان یا حتی سواحل جنوبی خلیج فارس شنیده باشیم اما اگر دوباره درمورد آنها صبحت شود بدون اینکه از خودمان بی حوصلگی نشان دهیم تا انتها به آنها گوش خواهیم کرد چون سفر در ذات انسان نهادیه شده است .
جوادی، با اشاره به اینکه هیچ جاذبه گردشگری در ایران یا هیچ نقطه ای از دهکده جهانی نیست که تازه هایی برای گفتن نداشته باشد می افزاید: با تمام اخبار ناگواری که درباره دریاچه ارومیه شنیده ایم فرض کنیم یک برنامه درباره خواص لجن درمانی یا امکانات سرمایه گذاری در این زمینه سخن می گوید با علم براینکه می دانیم این دریاچه در خطر نابودی است بازهم به آن گوش می کنیم و بارها و بارها سوژه را در طول روز مرور خواهیم کرد این یعنی کارکرد رسانه در توسعه گردشگری حالا اگر درباره مناطق خوش آب و هوا یا دیدنی دیگر باشد که کارایی آن دو چندان خواهد بود.
سردبیر برنامه «صنعت گردشگری» رادیو اقتصاد درباره تاثیر رسانه در صنعت گردشگری می گوید: هم اکنون صدا و سیما امکانات بسیار گسترده ای در این زمینه در اختیار دارد که شاید از سوی مسئولان گردشگری کشورمان به آنها توجهی نشده است و رسانه ملی با توجه به رویکرد خود مشغول برنامه ریزی و تدارک برنامه های مختلفی در این زمینه یعنی معرفی جاذبه های گردشگری کشورمان بوده است اما با توجه به رویکرد دولت جدید در توسعه گردشگری لازم است این دو نهاد بسیار مهم در توسعه گردشگری دست به دست یکدیگر داده و با هدفمند کردن برنامه های تولیدی در این رسانه گردشگری کشورمان را به سرمنزل مقصود برسانند.
شبکه گردشگری پروژه ای فراموش شده
مسئولان دولتی و دست اندرکاران گردشگری ایران نیز با توجه به تمام امکاناتی که رسانه ها در سراسر جهان برای توسعه گردشگری در اختیار داشتند به فکر استفاده بهینه از پتانیسل موجود در کشورمان گرفتند و اواخر سال 1390 شمسی بود که بسیاری از فعالان عرصه گردشگری تصور کردند جایگاه فراموش شده رسانه ملی در کشورمان توسط مسئولان و مدیران دولتی شناخته شده و قرار است تحولی نوین در اینباره رخ دهد .
تمام رسانه ها از تصمیم جدی همکاری رسانه ملی با سازمان میراث فرهنگی خبر دادند و حتی شبکه ای به نام «شبکه شما» در این زمینه به عموم مردم معرفی شد، اما علی رغم برگزاری نشست های خبری گوناگون و البته متعدد توسط ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی و یا حتی مدیران ارشد سازمان صدا سیما این شبکه که قرار بود از دیدنی های ایران باستانی با کمک پتانسیل هایی که در شهرستانها در اختیار داشت، بگوید هنوز در راه خود ناشناخته باقی مانده است.
هرچند شبکه شما هم اکنون برنامه هایی مستند و البته دیدنی در زمینه حیات وحش یا حتی جاذبه های طبیعی کشورمان را به تصویر می کشاند اما متاسفانه این نوع برنامه ها با توجه به رویکردهای رسانه ای در سازمان صدا و سیما بدون درنظر گرفتن مدیریت سازمان میراث فرهنگی در جهت توسعه گردشگری کشورمان بوده و به قول معروف هرکس راه خود را پیش گرفته است.
این در حالی است که بسیاری از امکانات داخلی و البته برون مرزی کشورمان که توان تاثیرگذاری و تصویرسازی واقعی از تمدن و فرهنگ کشورمان را دارند در حال حاضر بدون هیچ استفاده در جهت نیل به آرمان های گردشگری کشورمان مشغول به پخش سریال ها یا برنامه های ورزشی و اخبار هستند، اما کشورهایی مثل ترکیه ، کره جنوبی توانسته اند با درنظر گرفتن فرهنگ و آداب و رسوم منطقه تحت پوشش برنامه هایشان از طریق ماهواره بسیاری از گردشگران بازار هدفشان را به سمت دیدنی های خود روانه کنند.
افشین حیدری، میراث فرهنگی ، نیازمند کمک صدا و سیما
این درحالی است که مدیرکل میراث فرهنگی افشین حیدری، اعلام کرد: میراث فرهنگی برای معرفی آثار تاریخی استان نیازمند کمک صدا و سیماست و به این دلیل با این مرکز تفاهم کردهایم تا در ساخت برنامه در آثار تاریخی استان گامهای موثری برداشته شود.
وی گفت: برگزاری جشنهای اعیاد، مراسمات و ... در آثار تاریخی در راستای معرفی آثار تاریخی استان از جمله مواردی است که در این تفاهمنامه ذکر خواهد شد.
حیدری با اشاره به اینکه خوزستان آثار تاریخی زیادی دارد، افزود: قرار است در ساخت فیلمهای کوتاه، معرفی آثار تاریخی و معرفی رشتههای صنایع دستی و تاریخچه آنها صدا و سیمای خوزستان با اداره کل میراث فرهنگی همکاری تنگاتنگی انجام شود.
حیدری عنوان کرد: معرفی آثار تاریخی خوزستان میتواند به صنعت گردشگری استان رونق ببخشد و به این دلیل میکوشیم تا در راستای معرفی آثار تاریخی استان گامی موثر برداشته شود و همکاری صدا و سیمای خوزستان در این زمینه بسیار مهم و تاثیرگذار است.
مدیر کل میراث فرهنگی استان خوزستان با اشاره به اینکه تعامل با صدا و سیما میتواند برای معرفی آثار تاریخی بسیار مفید باشد، تاکید کرد: بطور کلی ایران و مخصوصا خوزستان زیرساختهای زیادی برای جذب گردشگر دارد و به این دلیل میکوشیم تا گامی در راستای معرفی آثار برداریم و گردشگران خارج از استان یا حتی خارج از مرزهای ایران را به سفر به خوزستان ترغیب کنیم.
وی با تاکید بر اینکه میراث فرهنگی آماده هرگونه تعاملی با متصدیان امر در این باره است، گفت: نقطه پنهان و مخفی وجود ندارد و خبرنگاران برای معرفی آثار تاریخی دست یاری میراث فرهنگی را بفشارند و در این زمینه از همه رسانهها یاری میطلبیم.
نزدیک به یک قرن از حضور راه آهن در کشور می گذرد
هرچند هنوز درباره توسعه خطوط ریلی کشورمان و البته ساخته شدن راه آهن شیراز اخباری بسیار متفاوتی به گوش می رسد و هنوز حمل ونقل ریلی کشورمان فاصله بسیاری با ایده آل جهانی خود دارد اما هنوز صنعت ریلی ایران به خاطر دارد روز 23 مهرماه سال 1305 شمسی را که اولین کلنگ راه آهن سراسری کشور در تهران به زمین زده شد و از آن روز به بعد کشورمان هر روز با تحولات تازه ای در زمینه حمل ونقل ریلی روبرو شد.
این تحولات یا حتی فراز و فرودهای راه آهن کشورمان باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و البته کارشناسان امر حمل و نقل به جایگاه این غول های آهنی در صنعت گردشگری زیاد توجه نکرده و صرفا آن را بهترین وسیله برای جابه جایی کالا و مسافر بدانند .
این درحالی است که سال ها قبل از شنیده شدن صدای سوت قطار در خاک ایران با اختراع موتور بخار و استفاده از نیروی آن برای به حرکت در آوردن لکوموتیو و در نهایت واگن های اهنی و چوبی ، انقلابی بزرگ در صنعت حمل و نقل جهان و بطور غیر مستقیم انقلابی را در صنعت گردشگری رخ داده است .
در آن زمان سراسر جهان شبکه خطوط راه آهن با سرعتی باورنکردنی از میان دشت ها، کویرها و کوهستان ها گذشت و همانند رگ های آهنین تمدن و رونق را به شهرهای سرراه خود هدیه داد، گسترش این خطوط فولادی باعث شد تا شنیدن صدای سوت قطار در هر شهر و دیاری نوید رونق اقتصادی و پیشرفت صنعت گردشگری آن شهر باشد. و هرچه ایستگاه قطار شهر بزرگتر و زیبا تر ساخته می شد ، به معنی اهمیت و رونق سفر در آن منطقه بود و خبر از هتل ها ، مراکز خرید، مراکز تفریحی و رستوران های مجلل و زیبا در آن می داد.
این ایستگاههای قدیمی که گاهی آنها را در فیلم های وسترن یا قدیمی دیده ایم سراسر جهان و همچنین ایران اگرچه امروزه خالی از مسافر هستند و سالهاست که صدای سوت قطار در آنها شنیده نمی شود ، اما باز هم به عنوان یکی از زیباترین جاذبه های گردشگری آن شهر باعث جذب گردشگران هستند و برخی شرکت های خصوصی از خاطرات تلخ و شیرین آنها جهت رونق کسب و کار خود استفاده می کنند.
بنابراین دوباره شنیدن صدای سوت لکوموتیوهای بخار یا حتی لکوموتیوهای مدرن در برخی مناطق حاکی از رونق گردشگری منطقه خواهد بود و بسیاری از دست اندرکاران و متخصصان صنعت گردشگری از این قطارها به عنوان پاشنه آشیل صنعت گردشگری یاد می کنند.
قطارهای تفریحی خارج از مرزها
همانطور که می دانیم قطارگردشگری (Train Tour) ، شکل سوم کاربرد قطار علاوه بر جابجایی بار و مسافر است . در قطارهای گردشگری ، هدف رسیدن به مقصد نیست ، بلکه نفس سفر و گردش هدف اصلی است . لذا در این قطارها سرعت سیر و زمان ، نقش بسیار کمرنگی دارند . در کشورهای مختلف از این نوع قطار ها وجود داردبه طوری که گردشگران تور با قطار را می پسندند .
طبق آمار کارشناسان صنعت گردشگری، اکثر کشورهای جهان دارای خطوط راه آهن هستند و بسیاری از این خطوط به دلیل فرسودگی به حال خود رها شده و زیر باد و باران در حال پوسیدن و تبدیل شدن به قطار ارواح هستند که با کمی بازسازی و مرمت قطارهای ارواح می توانند به قطارهای تفریحی تبدیل شده و راهی مقاصدی بسیار بکر همراه با مسافران خندان خود در دل طبیعت شوند.
این صنعت در کشورهایی چون آفریقای جنوبی، هندوستان ، فرانسه ، سوئیس ، آمریکا ، استرالیا ، چین ، آرژانتین و روسیه از جایگاه ویژه ای برخوردار است بطوری که هر کدام دارای چندین شرکت خصوصی در این زمینه و قطارهایی با نامهای متفاوتی هستند و هرساله حجم زیادی از گردشگران را جابه جا می کنند که البته در آمدی هنگفت را برای منطقه به ارمغان می آورند.
به عنوان مثال کشور آمریکا که از پیشگامان این صنعت بوده قطاری معروف به نام Napa را در این زمینه طراحی و ساخته است. سوت این قطار هنگام برداشت انگور در تاکستان های این کشور شنیده می شود و تعداد زیادی از گردشگران را از میان طبیعت این مزارع می گذرانند و در برخی مزارع با توقف میان آن ها باعث رونق صنعت گردشگری دهکده های اطراف می شود و گردشگران را در شادی کشاورزان منطقه هنگام برداشت محصولشان همراهی کنند.
این درحالی است در برخی موارد گردشگران یک روز به یاد ماندنی را در کنار کشاورزان مشغول برداشت محصول خواهند بود و در انتهای روز دستمزد خود را که یک وعده غذای محلی در محیطی کاملا سنتی است را دریافت خواهند کرد. این لذت و خوشی آنچنان شیرین است که هر گردشگری را به سمت خود جلب می کند و همین ابتکار باعث رونق این صنعت در کنار صنعت کشاورزی مزارع شده است.
امتیاز قطارهای تفریحی
کارشناسان صنعت گردشگری چند عامل را باعث موفقیت این قطارها در صنعت پررونق گردشگری هر منطقه عنوان کرده اند و متعتقدند اقتصادی بودن برگزاری این تورهای گروهی می تواند بهترین گزینه و دلیلی برای جذب سرمایه در کشورها باشد.
این کارشناسان دلیل اهمیت استفاده از قطارهای تفریحی را صنعت گردشگری اینگونه عنوان می کنند که همیشه در تورها گردشگری که در غالب یک گروه کنار هم سفر می کنند ، شاهد نظرات متفاوتی هستیم، به عنوان مثال، گروهی اقامت در دامنه کوه و نزدیک دریاچه را بهترین گزینه برای اقامت شبانه در طبیعت می دانند، اما دیگران عبور از میان دشت ها و اقامت در کنار شکارگاه های طبیعی حیوانات را بهترین مکان برای اقامت می دانند. اینجاست که مزیت بسیار بزرگ این هتل های سیار متبلور می شود.
اما دو عامل بسیار مهم در این زمینه وجود دارد که باعث استقبال گسترده گردشگران از این قطارها شده است وعبارتند از
1. دسترسی آسان به مناطق بسیار دور افتاده و بکر در دامن طبیعت با استفاده از این نوع قطارها
2. اقتصادی بودن مسافرت با این نوع تورها برای گردشگران
ابرنوردی با قطار شاهرود – گرگان؛ طرحی فراموش شده
مسافرت با قطار بر فراز ابرها موضوعی است که آرژانتینی ها با خط آهن شهر سالتای ( salta ) این کشور ، حتی در وضعیت بحران اقتصاد جهان با راه اندازی جاذبه ای جدید صنعت گردشگری خود را همچنان زنده و درآمدزا نگه داشتند .
از این رو در کشور ما ظرفیت های بلقوه بسیاری از این قبیل وجود دارد که با استفاده از تجربیات دیگران گاهی با هزینه ای به مراتب کمتر امکان پذیر خواهد بود و قابل توجه برای سرمایه گذاری است تا به جای برگزاری تور با خودرو ویژه توریستی قطارهایی را پیش بینی کرده که مسلماً با استقبال عمومی مواجه خواهد شد .
یکی از همین طرح ها ، مسیر زیبای شاهرود – علی آباد - گرگان از سوی جنگل ابر است که علیرغم کوتاه نمودن مسیر از لحاظ گردشگری از توجیه بسیار بالای اقتصادی نیز برخوردار است .
کارشناسان این امر معتقدند که با توجه به موقعیت استراتژیک شهرستان شاهرود در تلاقی دو مسیر کریدور شمال - جنوب و کریدور غرب به شرق یا همان مسیر باستانی جاده ابریشم و وقوع اداره کل راه آهن شمالشرق و بزرگترین مرکز سی تی سی راه آهن کشور در شاهرود و طرح احداث کارخانه واگن سازی شاهرود آن هم در میانه مسیر تهران - مشهد و نیز تحت بررسی بودن طرح مطالعاتی خط آهن شاهرود گرگان با توجه به تنوع اقلیمی و جاذبه های اکوتوریستی ، تاریخی و عرفانی که از آن به عنوان قاره کوچک نام می برند ، این طرح می تواند یکی از مهمترین طرح های گردشگری کشورمان بوده و باعث رشد و توسعه غیر قابل تصوری در این زمینه معرفی شود.
نویسنده : عمادعزتی
گردشگری و صنایع وابسته آن یکی دو سال است که در کشورمان بیش از پیش خبرساز شده و بسیاری از فعالان جامعه علمی و اقتصادی را به خود مشغول کرده اند ، اما یکی از صنایعی که در صنعت گردشگری حضوری کاملا پنهان داشته وکمتر از آن تا کنون سخن به میان آمده صنعت نشر است . صنعتی که رشد و رونق آن علاوه بر تاکیدی دوباره بر میزان آگاهی و درک بالای جامعه، گواهی بر ارتباط گردشگری با آن خواهد بود.
شاید با این کلمات به فکر نقشه و کتابهای عکس معروف ایران بیفتید که در ویترین برخی از کتابفروشی های میدان انقلاب دست به دست می شوند و در مورد دیگر کاربردهای صنعت نشر در گردشگری زیاد با خودتان به تفاهم نرسید اما اولین کاربرد این صنعت یعنی چاپ و نشر در گردشگری همان ها هستند که می دانید و دنیایی از بروشورها و کتابچه های راهنما وجود دارد که هر روز در دستان گردشگران و ماجراجویان اقصی نقاط جهان دست به دست شده و همراهشان سفر می کنند از این موارد مهمتر نیز می توان به مجلات گردشگری که هم اکنون بخش عمده ای از بازاریابی خارجی در کشورهای گردشگرپذیر برعهده دارند را می توان برشمرد و از جایگاه کلی صنعت نشر به واسطه آنها در گردشگری و صادرات نامرئی سخن گفت.
متاسفانه هم اکنون ایران باستانی ما در این زمینه فقر مطلق را تجربه می کند و به نوعی هیچ جایگاهی از نشر را نمی توان در گردشگری نوپای کشورمان متصور شد. همین موضوع باعث شده تا حتی گردشگران ورودی کشورهای مختلف جهان قبل از ورود به سرزمین باستانی ایران ، اطلاعات مربوط به سفرشان را در کتابچه های راهنمای گردشگری مثل لونلی پلنت جستجو کنند و همراه این کتابچه ها که خارج از مرزهای کشورمان و توسط موسسه های خارجی منتشر شده اند، وارد سرزمین باستانی ایران شوند، نکته ای که حاکی از کمکاری گردشگری ایران داشته و دارد.
این در حالی است که کشور ترکیه همسایه شمال غربی کشورمان حدود 5 ماه پیش خبر از انتشار چندمیلیون جلد کتابچه راهنما به سی زبان زنده دنیا و توزیع آنها در بازارهای هدف گردشگری خود داد و این کار را به عنوان حرکتی نوین در جهت توسعه گردشگری ترکیه و جلب نظر گردشگران مناطق مختلف جهان به دیدنی های این کشور دانست.
هرچند برخی متعتقدند که هم اکنون دنیای مجازی جای نسخه های چاپی کتابچه های راهنما را در بازار گردشگری بین المللی به خود اختصاص داده است اما نباید فراموش کنیم که دنیای مجازی در صنعت گردشگری ایران نیز چنان وضع خوشی ندارد و تازه برخی از فعالان گردشگری و البته جامعه علمی کشورمان به فکر برگزاری کنفرانس هایی در این زمینه افتاده اند برای یافتن راهکارهای استفاده از دنیای مجازی در واقعیت گردشگری کشورمان.
به هر حال علاقه انسان بخصوص گردشگران به مطالعه و البته استفاده از نسخه های چاپی مطالب مورد علاقه و مورد نیازشان این یادآوری را به ما خواهد داشت که صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به تمام صنایع موجود در کشورها وابسته است و صنعت نشر ایران و البته ناشران می توانند کمک بسیار مفیدی در توسعه و رونق گردشگری تمدن ایران زمین داشته باشند چه در زمینه جلب نظر گردشگران به مناطق دیدنی کشور و چه برای تربیت نیروی متخصص علمی در گردشگری ایران توسط دانشگاهها دو مقوله ای که هم اکنون در کشورمان زیاد مورد توجه قرار نگرفته و تقریبا به دست فراموشی سپرده شده اند پس امیدواریم دولت یازدهم با رویکرد تازه خود در گردشگری علی رغم تمام مشکلات صنعت نشر ایران به ناشرانی که بصورت تخصصی در زمینه صنعت گرشدگری فعال هستند توجه بیشتری کرده و آنها را در زمینه توسعه گردشگری ایران یاری رساند.