با توجه به انتشار تصاویر آتشسوزی در تالاب میقان اراک به عنوان یکی از سایتهای بسیار معتبر پرندهنگری و طبیعت گردی استان مرکزی ساعاتی پیش هواپیماهای آب پاش در آسمان این تالاب ارزشمند به پرواز در آمدند. مسئولان محلی امیدوارند با توجه به روند عملیات اخیر به سرعت آتش فرونشانده شده و در نهایت شرایط این تالاب که میزبان هزاران پرنده مهاجر در فصل سرماست به حالت عادی باز گردد.
اینبار توانستیم Bear grylls را به دام بیاندازیم و مصاحبه ای کوتاه با او داشته باشیم تا وی از سفرها و ماجراجویی های خود در خاورمیانه ، ترانسیل وانیا، قطب و منطقه مورد علاقه خود یعنی ولز در انگلستان برایمان بگوید.
گریلز در 7 ژوئن سال 1974 میلادی دیده به جهان گشود . او با مجموعه تلویزیونی بقادر صحرا که مجموعه ای 3 قسمتی و پخشده از کانال نشنال جغرافی بود در بین ماجراجویان جهان مشهور شد و از آن پس توانست داستان دیگر سفرهای خود را به صورت برنامه هایی مستند و خطرناک در جهان پخش کند. او که ابتدا کار حرفه ای خود را در زمینه آموزش به کودکان شروع کرد پس از یکی دو سال توانست به جمع بزرگسالان و تولید برنامه هایی بسیار هیجان انگیز به نام چگونه زنده ماندن در طبیعت کرد.
1. گریلز نام واقعی توچیست؟
نام واقعی من ادوارد است که بعد از مدتی به خاطر شغلم به تدی teddy معروف شدم و با توجه به تحقیقات من در مورد نحوه زندگی خرس های قهوه و تراکم جمعیتی آنها بهteddy bear معروف شدم و تا همین امروز هم با این نام بین ماجراجویان و طبیعت دوستان باقی مانده ام.
2. گریلز در خاورمیانه چه می کند؟
من سفرهای زیادی به مناطق مختلف جهان از جمله عمان داشتم در این سفر خانواده من نیز همراه من بودند شاید به جرات بتوان گفت که من وجب به وجب این کشور را سفر کردم و برخلاف تصور بسیاری که این کشور را فقط بیابانی می دانند من با واقعیتی دیگر مواجه شدم که خلاف تصور آنهاست. این کشور طبیعتی بسیار زیبا و رشته کوههایی بسیار جالب دارد. چشمه ها و آبادی های اطراف آن واقعا شگفت انگیز بودند . بنابراین این سفر تبدیل به برنامه ای تلویزیونی برای طبیعت بسیار زیبای عمان و دلایل سفر گردشگران و ماجراجویان به این کشور به ظاهر کویری شد. اما من در مرز عراق و ترکیه هم با طبیعت بسیار جالبی روبرو شدم اما واقعا گرمای عمان کمتر از مرز عراق با ترکیه بود چون من در این محل گرما زده و راهی بیمارستان شدم.
3. گریلز در ترانسیل وانیا به دنبال چیست؟
ترانسیل وانیا یکی از مناطق معروف در دل قاره سبز یعنی اروپاست، بالاترین جمعیت خرس قهوه ای در جنگل های منطقه با سنگ آهکی را شاهد هستیم و من مدت زیادی در این منطقه برای تهیه گزارش از نحوه زندگی این جانوران جالب زندگی کردم البته با امکانات کاملا ابتدایی برای زنده ماندن. البته گاهی تجربه حمله این جانواران نیز داشته ام نه به خودم بلکه به چادرم این جانوران بسیار کنجکاو هستند و علاقمند به تجربه ناشناخته ها بنابراین به سادگی به انسان نزدیک می شوند.
4. گریلز در قطب جنوب چه تجربه ای داشت؟
هنگام ضبط یکی از برنامه های ماجراجویانه خودم در قطب جنوب قرار بود که از ارتفاعات منطقه با اسکی از بالگرد به پایین بپریم و مسیر را ادامه بدهیم اما متاسفانه هنگام فرود من روی توده نازکی از یخ فرود آمدم و زمین خوردم و کل مسیر را از بالا تا پایین سقوط کردم در این حادثه اگرچه کلاه ایمنی من شکست اما سرم سالم بود و فقط دچار ناراحتی در کتفم شدم اگرچه تجربه دردناکی بود اما امروز با خاطره ای شیرین از این موضوع یاد می کنم.
5. گریلز در کوله پشتی خود چه چیزی حمل می کند؟
اولین وسیله ای که من در کوله پشتی خودم قبل از سفر قرار می دهم سنگ چخماق است چون این سنگ ها در هر شرایطی می توانند برای من مفید باشند و در واقع ناجی من هستند. این دو تکه سنگ می توانند خطراتی چون سرمازدگی، حمله حیوانات وحشی و تاریکی را از دور کنند. بعداز آن یک چاقوی مخصوص و البته قطب نما همراه خواهم داشت این سه وسیله به عنوان مهمترین و بهترین وسایل همراه هر ماجراجو و طبیعت گردی باید باشد.
6. کریلز تعطیلات را چگونه سپری می کند؟
در واقع تعطیلات من به استراحت در منزل می گذرد چون کار من همیشه در دل طبیعت است بنابراین برعکس مردم عادی عمل می کنم هنگام تعطیلات فقط در منزل هستم و استراحت می کنم اما اگر قصد استراحت نداشته باشم حتما در زادگاه خودم یعنی ولز می توانید من را بیابید این منطقه همیشه و در همه حال چیزهای تازه ای برای آموزش به من دارد و به گونه من خود و شغلم را مدیون طبیعت این منطقه می دانم .
توصیه من به ماجراجویان و گردشگران این است که اطلاعات علمی خود را نسبت به مقصدشان بالاببرند و با مهارتهای اولیه زنده ماند در شرایط سخت آشنا باشند چون واقعا این طبیعت بسیار زیبا که شاید ساعت ها هر گردشگری را به خود مشغول می کنند بسیار خطرناک و خشن است.در پایان اگر علاقمند به دانستن بیشتر درباره زندگی و حرفه من هستید می توانید به وب سایت من به نشانی www.beargrylls.com مراجعه کنید.
عزتی
مجله adventure
نویسنده : عماد عزتی
هنوز صدای حرکت دسته های عزاداری امام سوم شیعیان در گوشمان است و یاد رونق سفرهای زیارتی در این ایام در خاطرمان زنده است. سفرهایی معنوی که همه ما مسلمانان به آن تشویق و ملزم شده ایم.
جای تردید نیست که بسیاری از سفرهای زیارتی مثل سفر خانه خدا نیازی به تبلیغ و تشویق مردم و علاقه مندان نداشته و ندارد و از زمانی که دین اسلام ظهور کرد، به صورتی خودجوش صورت پذیرفته است، پس بجاست مسئولان گردشگری ایران این حرکت خودجوش را نه به عنوان مدالی بر سینه بلکه به عنوان فرصتی طلایی معرفی کرده و از آن بیشترین بهره را ببرند.
وجود بقاع متبرک در ایران و البته بنا شدن همه نوع خدمات سفر و گردشگری ایران بر مبنای گردشگری حلال، امتیازی است که صنعت نوپای گردشگری ایران می تواند از آن به عنوان فرصتی استثنایی استفاده کرده و آن را به چشمه ای جوشان از درآمد ارزی تبدیل کند.
اگر به آمار ارائه شده از سوی مسئولان بنگریم، شاهد حضور پررنگ گردشگران مسلمان بخصوص از کشور عراق در اماکن زیارتی ایران خواهیم بود؛ حضوری که حتی گاهی اوقات مسئولان به ساماندهی آن به دلیل تقاضای بالای سفر اشاره کرده اند، بنابراین جاذبه های مذهبی ایران بالقوه انگیزه ای برای ورود گردشگران مسلمان از سراسر جهان و بدون تردید از کشورهای همسایه است و می توان با استفاده از دیگر جاذبه های ایران مثل طبیعت یا حتی جاذبه سازی کمیت حضور پررنگ گردشگران مذهبی را مدیریت کرد و با برگزاری تورهای ترکیبی زمینه ساز رونق دیگر شهرهای کشورمان به غیر از شهرهای زیارتی شد.
لازم به یادآوری است خدمات درمانی و خدمات آموزشی ایران مهم ترین امتیاز و برتری بخصوص در بین گردشگران همسایه ایران است و می توان روی آن برنامه ریزی دقیق و مناسبی کرد تا علاوه بر مدیریت زمان سفر گردشگران مذهبی ایران مدت اقامت آن را در ایران باستانی بیافزاییم تا پس از مدتی روند صعودی حضور گردشگران باعث رونق اقتصاد دیگر مناطق گردشگرپذیر کشورمان در کنار قم و مشهد مقدس باشد.
این در حالی است که می دانیم تورهای زیارتی در قالب کاروان هایی مخصوص برگزار می شود و از تجمل گرایی در آن خبری نیست و از سوی دیگر جای تردید نیست که آرامش روحی و روانی پس از زیارت می تواند عاملی برای درک بهتر طبیعت و جاذبه های طبیعی ایران در روستاها و البته مناطق سرسبز کشور باشد.
بنابراین بجاست که علاوه بر آرامش روستایی از ساده زیستی این اماکن برای آرامگرفتن هیجان حضور گردشگران مذهبی استفاده کنیم تا چرخ اقتصاد گردشگری این مناطق هم به حرکت درآید و ایران به سمبلی برای حضور گردشگران مسلمان تبدیل شود.
· اهمیت باغها برای رشد صنعت گردشگری
· ریشه صادرات نامرئی در باغها
نویسنده: عماد عزتی
صنعت گردشگری با توجه اهمیت و جایگاه هرروز بیشتر از روز قبل مورد توجه سرمایهگذاران و مسافران به عنوان دو سوی معادله توسعه، قرار گرفته است. طبیعت، آثار باستانی، محوطههای تاریخی ، دریا و حتی کویرها نیز عاملی شدهاند برای جلب نظر گردشگران این درحالی است که یکی از اصلیترین دلایل بستن بارسفر بسیاری از گردشگران در اقصی نقاط دهکده جهانی را می توان در دامن طبیعت یافت؛ طبیعی که همواره توانسته انسان را با تمام کم و کاستیهایش در دل خود جای داده و به خود معطوف کند.
اگرچه طبیعتگردی و تجربه اقامت در دل طبیعت بدون هیچ قید و شرطی میتواندعاملی در توسعه گردشگری بوده و باعث رونق هرچه بیشتر آن باشد اما نباید فراموش کرد حتی چهاردیواری باغها و پارکهای محصور نیز توانسته امروزه عاملی برای بستن چمدان گردشگران باشد.
ممکن است با دیدن کلمههای باغ و گردشگری بدون هیچ مکثی به یاد باغ ارم شیراز خودمان افتاده باشید و انبوهی از گردشگران در تعطیلات نوروز پیش رو اما فراموش نکنیم که این تنها یکی از صدها نمونه باغهای گردشگر پذیر در کشورمان است و فرصت امروز قصد بررسی جایگاهاین نوع امکان در توسعه صادرات نامرئی را دارد.
اهمیتی انکار ناشدنی
بطور کلی با توجه به رشد و توسعه شهرنشینی و محصور شدن محل زندگی بشری با سنگ و سیمان و ساختمان طبیعت و پارکها یا باغهای ملی به عنوان یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری در سراسر دهکده جهانی شناخته شدهاند بصورتی که در بسیاری از کشورها از جمله ایران خودمان برای درهمآمیختن مناطق مختلف شهری و توسعه دسترسی شهروندان هنگام طراحی پارکها یا فضاهای سبز هیچ حصار یا درب ورودی خاصی برای آن درنظر نمیگیرند بلکه اجازه میدهند همه بصورت نامحدود به فضای سبز مورد نیازشان درسترسی داشته باشند اما این پایان کار نیست چون همین آزادی و سرعت دسترسی باعث شده تا پارکهای شهری که همه به نوعی باغ گیاهشناسی هستند محلی برای برگزاری بسیاری از جشنوارههای موسیقی، تئاتر یا حتی سینماهای روباز باشد عواملی که هرساله میلیونها نفر در سراسر جهان را وادار به بستن چمدانهایشان میکند تا در باغ یا پارکی مخصوص برای یک یا دو روز گردهم آمده و از آنجا و دیگر امکاناتش استفاده کنند.
دکتر رضا ارجمندی در این زمینه به فرصت امروز میگوید: مدتهاست که باغها و پارکهای شهری نه آنچنان که به عنوان پارکهای ملی خارج از شهرها شنیده یا دیدهایم به عنوان مقصدی برای گردشگران بین المللی تبدیل شده است بگونهای که برخی کشورها مثل کشور کره جنوبی یا مالزی در این زمینه سرمایهگذاریهای گستردهای انجام دادهاند تا علاوه طراحی و ساخت مقصدی جدید برای گردشگران منطقه بتوانند نمایی متفاوت از آنجا قبلا در شهرهای مربوط بوده را به مسافران ارایه دهند.
ارجمندی در ادامه به اهمیت و جایگاه بالای اینگونه پارکها برای گروههای تحقیقاتی اشاره میکند و میافزاید: توسعه اینگونه باغها در قالب مراکز گیاهشناسی یا پارکهای ملی نه تنها در صنعت گردشگری اهمیت بسزایی دارد بلکه در میان محافل علمی نیز میتوان به آنها استناد کرد و از آنجا که سفرگروههای تحقیقاتی و علمی امروزه تاثیر بسیار زیادی در توسعه گردشگری داشته است میتوان از این منظر نیز به طبیعت باغها و پارکهای ملی در اقصی نقاط جهان توجه داشت در صورتی که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته بخصوص در زمینه گردشگری سرمایهگذاری در این باغها برای جلب نظر گردشگران بسیار گسترده شده است.
این کارشناس ارشد اکوتوریسم با تاکید بر اهمیت سرمایه گذاری در باغهای گردشگر پذیر میگوید: این مهم را نمیتوان تنها به صورت دولتی درنظر داشت چون هستند افراد زیادی که در برخی مناطق جهان با سرمایههای شخصی هکتارها زمین را آباد کرده و علاوه بر کاشت، داشت و برداشت از این طریق و ایجاد جذابیتهای متفاوت اقدام به کسب درآمد و گردشگرپذیری میکنند این نمونه را حتی در نوستالژی گلگشتهای آخرهفته خودمان در منطقه شمیرانات یا لواسانات داشتهایم که برای گذراندن یک روز جمعه در کنار خانواده با اجاره تختی در باغهای محلی و آنجا از آب و هوای تازه استفاده میکردیم، اما متاسفانه در کشورمان علیرغم امکانات آب و هوایی مناسب این امر به صورت سنتی باقی ماند ولی دیگران به سرعت به اهمیت موضوع پی برده و از آن به نفع گردشگری خود بهرمند شدند. به عنوان مثال پرتقال، فرانسه، ایالات متحده ، هلند، انگلستان و استرالیا جزو برترینهای این نوع گردشگری هستند.
ارجمندی در این زمینه میگوید: البته نباید فراموش کنیم کلمه باغ در صنعت گردشگری را صرفا برای آنچه در تصور ماست بکار نمیبرند چون امروزه شاهد ظهور کلماتی چون باغ موزه، باغ پرندگان یا چند کلمه مشابه در صنعت صادرات نامرئی جهان هستیم که مبنای همه آنها همان طبیعت و سرسبزی است امادرکنارش جاذبهای نوین افزوده شده است تا بتوانند با یک یا دو سوژه میزان گردشگران باشند.
«کیو» گل سرسبد باغها
درادامه ارجمندی با اشاره به سرمایهگذاریهای متفاوتی که در این زمینه سراسر جهان انجام شده است میافزاید: به عنوان درباره سرمایهگذاریهای متفاوت و البته شکلگیری جاذبههای متفاوت در این زمینه میتوان به باغ ملی کیو در انگلستان اشاره کرد که به عنوان گل سرسبد باغهای گردشگرپذیر بین المللی نه تنها جایگاه بین المللی برای خود دست و پا کرده بلکه میتوان از آن به عنوان نمونهای برای سرمایهگذاری در باغها نگریست.
این باغ که در مساحت نزدیک به 120 هکتار غرب لندن واقع شده است هر ساله میزبان دهها اکیپ تحقیقاتی از سراسر جهان و همچنین صدها هزار گردشگر داخلی و خارجی بوده است چون امکانات بسیار مناسبی در این زمینه تدارک دیده شده، رستورانها ، پیادهراهها در نوک درختان، گلخانههای متفاوت، نگارخانهها ، باغ وحش، باغ پرندگان، موزهها و حتی خانههای قدیمی موجود در این پارک اکنون به عنوان جاذبهای برای گردشگری تعیین شده است.
وی میافزاید: مسئولان پارک از کوچکترین فرصت برای کسب درآمد و اداره این باغ بینظیر در جهان استفاده میکنند که یکی از آنها انجام کارهای داوطلبانه است اینگونه که متقاضیان چه در سطح عمومی یا در سطح بالای علمی برای کار چند ماهه یا یکساله در این باغ ثبت نام میکنند و پس از گزینش به صورت رایگان در این مکان به عنوان یکی از خدمه با توجه به تخصص و حرفه مشغول به کار میشوند.
این کارشناس اکوتوریسم با تاکید به نامحدود بودن سرمایه گذاری در این زمینه میافزاید: امروزه با توجه به توسعه گردشگری و البته رشد درخواستهای سفر برای اقامت یا بازدید از اماکن مشابه فرصتهای گوناگونی برای سرمایهگذاری ایجاد شده که میتوان به انواع باغ وحشهای خصوصی، باغموزهها، باغهای سلامتی یا حتی باغ گیاهان دارویی اشاره کرد.
وی درپایان به امتیازهای بسیار مناسب کشورمان در زمینه سرمایهگذاری دراینگونه فرصتهای جذب گردشگران به صورت خصوصی و دولتی اشاره میکند و میافزاید: اگر مسئولان گردشگری ایران به اهمیت ساخت و توسعه این نوع اماکن پی برده باشند نه تنها برای این منظور بودجههای کلانی اختصاص میدهند بلکه با استفاده از مشوقهای متفاوتی از انچه تاکنون دیدهایم فرصت سرمایهگذاری افراد حقیقی را در این شرایط فراهم خواهند کرد.
نمونههای وطنی
با کمی تحقیق و وبگردی در دنیای مجازی ممکن است به برخی باغهای مشابه آنچه تاکنون از آنها یاد شد در خاک کشورمان برخورد کنیم درحالی که بدون تردیدبسیاری از ما نمیتوانیم که ممکن است یکی از این مراکز دیدنی در چند کیلومتری نزدیک محل سکونتمان باشد بنابراین حالا که نزدیک به تعطیلات نوروزی هستیم و گروه کثیری از هموطنان مشغول برنامهریزی برای گذراندن تعطیلات خود هستند بد نیست بسیار خلاصه به برخی از جاذبههای اینچنینی اشاره داشته باشیم.
· باغ گیاهشناسی ملی ایران : اتوبان تهران کرج، خروجی پیکانشهر، خیابان سروناز، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور www.rifr-ac.ir
· باغ گیاهان دارویی فیروز: تهران، بزرگراه آزادگان جنوب – غرب، بین بزرگراه فتح و بزرگراه ساوه ، روستای فیروز بهرام www.baghfiruze.com
· باغ سنگی یکی از جاذبههای استان کرمان و شهر سیرجان است. این محوطه که قبلاً باغی بوده در دهستان بلورد روستای میاندوآب و ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان قرار داردو متعلق به درویش خان اسفندیارپور بودهاست.
نویسنده : عماد عزتی
هنوز صدای حرکت دسته های عزاداری امام سوم شیعیان در گوشمان است و یاد رونق سفرهای زیارتی در این ایام در خاطرمان زنده است. سفرهایی معنوی که همه ما مسلمانان به آن تشویق و ملزم شده ایم.
جای تردید نیست که بسیاری از سفرهای زیارتی مثل سفر خانه خدا نیازی به تبلیغ و تشویق مردم و علاقه مندان نداشته و ندارد و از زمانی که دین اسلام ظهور کرد، به صورتی خودجوش صورت پذیرفته است، پس بجاست مسئولان گردشگری ایران این حرکت خودجوش را نه به عنوان مدالی بر سینه بلکه به عنوان فرصتی طلایی معرفی کرده و از آن بیشترین بهره را ببرند.
وجود بقاع متبرک در ایران و البته بنا شدن همه نوع خدمات سفر و گردشگری ایران بر مبنای گردشگری حلال، امتیازی است که صنعت نوپای گردشگری ایران می تواند از آن به عنوان فرصتی استثنایی استفاده کرده و آن را به چشمه ای جوشان از درآمد ارزی تبدیل کند.
اگر به آمار ارائه شده از سوی مسئولان بنگریم، شاهد حضور پررنگ گردشگران مسلمان بخصوص از کشور عراق در اماکن زیارتی ایران خواهیم بود؛ حضوری که حتی گاهی اوقات مسئولان به ساماندهی آن به دلیل تقاضای بالای سفر اشاره کرده اند، بنابراین جاذبه های مذهبی ایران بالقوه انگیزه ای برای ورود گردشگران مسلمان از سراسر جهان و بدون تردید از کشورهای همسایه است و می توان با استفاده از دیگر جاذبه های ایران مثل طبیعت یا حتی جاذبه سازی کمیت حضور پررنگ گردشگران مذهبی را مدیریت کرد و با برگزاری تورهای ترکیبی زمینه ساز رونق دیگر شهرهای کشورمان به غیر از شهرهای زیارتی شد.
لازم به یادآوری است خدمات درمانی و خدمات آموزشی ایران مهم ترین امتیاز و برتری بخصوص در بین گردشگران همسایه ایران است و می توان روی آن برنامه ریزی دقیق و مناسبی کرد تا علاوه بر مدیریت زمان سفر گردشگران مذهبی ایران مدت اقامت آن را در ایران باستانی بیافزاییم تا پس از مدتی روند صعودی حضور گردشگران باعث رونق اقتصاد دیگر مناطق گردشگرپذیر کشورمان در کنار قم و مشهد مقدس باشد.
این در حالی است که می دانیم تورهای زیارتی در قالب کاروان هایی مخصوص برگزار می شود و از تجمل گرایی در آن خبری نیست و از سوی دیگر جای تردید نیست که آرامش روحی و روانی پس از زیارت می تواند عاملی برای درک بهتر طبیعت و جاذبه های طبیعی ایران در روستاها و البته مناطق سرسبز کشور باشد.
بنابراین بجاست که علاوه بر آرامش روستایی از ساده زیستی این اماکن برای آرامگرفتن هیجان حضور گردشگران مذهبی استفاده کنیم تا چرخ اقتصاد گردشگری این مناطق هم به حرکت درآید و ایران به سمبلی برای حضور گردشگران مسلمان تبدیل شود.
Steve backshall
استفان جیمز بکشال Stephen james backshall: طبیعت گرد و ماجراجویی که در 21 آوریل سال 1973 میلادی به دنیا آمد و تا پایان سال 2010 میلادی بیش از یکصد کشور جهان را دیده و از آنها گزارش تلویزیونی طبیعت گردی و ماجراجویی تهیه کرده است. اگرچه او در دورافتاده ترین و شاید خطرناک ترین مناطق جهان برنامه زنده تهیه کرده اما روحیه شاد او تمام این خطرات را تبدیل برنامه ای جذاب برای بینندگان برنامه او در شبکه نشنال جغرافی کرده است. سرمای قطب و جانوران وحشی و خطرناک آمازون هم نتوانسته صد راه او شود. از دیگر ماجراجویی های او را می توان صعود به ارتفاعات هیمالیا، قایق رانی در رودخانه های وحشی و کایاک سواری با نهگ های کوهاندار نام برد. اما معروفترین برنامه تلویزیونی او 60 جانور خطرناک که از شبکه بی بی سی پخش شد بوده است.
آوریل 2010 میلادی که استو به هیمالیا برای تهیه گزارش از زندگی پلنگ برفی این منطقه سفر کرده بود توانستیم با او مصاحبه ای کوتاه داشته باشیم تا از زندگی او بیشتر بدانیم.
درباره کارت بیشتر برایمان توضیح بگو
پدر و مادر من زندگی بسیار ساده ای داشتند و خبری از تجمل و ثروت در خانه پدری من نبود. از زمانی که به یاد دارم علاقمند به تجربه زندگی بودم و همیشه سعی می کردم پاسخ سئوال های خودم را بصورت عملی به دست آورم که گاهی هم زخمی می شدم و تجربه دردناکی را از این ماجراجویی داشتم. اولین تجربه سفر خودم را از انگلستان یعنی محل تولدم شروع کردم. از سال 2003 میلادی به شبکه تلویزیون بی بی سی بخش تاریخ طبیعی راه یافتم و در این شبکه به خواسته خودم رسیدم . ابتدا برنامه های جغرافیا و علمی برای کودکان تولید می شد و کم کم وارد دنیای وحش و بزرگسالان شدم. امروز هم در هیمالیا مشغول تولید برنامه برای بزرگسالان هستم. یکی دو سال اخیر هم همکاری های بسیار مفیدی و جالبی با شبکه نشنال جغرافی دارم اما بیشترکارهای من مخصوص شبکه بی بی سی بخش تاریخ طبیعت هستند.
اولین برنامه خود را چگونه ساختی؟
از لندن راهی ابوظبی بودم که ناگهان چشمم به موتور هواپیما افتاد و سئوالی در ذهنم جرقه زد. این هواپیما تا مقصد چند تن سوخت مصرف خواهد کرد؟ مهماندار هواپیما را صدا کردم و از او این سئوال را پرسیدم او هم با بلخندی به من گفت: همین حالا از خلبان خواهم پرسید و جواب سئوال شما را خواهم داد. پس از 2 دقیقه برگشت و گفت این هواپیما از مبدا تا مقصد تقریبا 70 هزار پوند سوخت مصرف می کند. با شنیدن این عدد شکه شدم و از خودم پرسیدم که وظیفه من به عنوان طرفدار محیط زیست چیست؟ از همان لحظه تصمیم گرفتم سفرهای خودم را به گونه ای برنامه ریزی کنم که کمترین خسارت را به محیط زیست وارد کنم. اما از آنجا که این آلودگی توسط هواپیماها و موتور جت آنهاست و این موتورها بیشتر ساخته شرکت جنرال موتورز هستند تصمیم گرفتم سراغ این شرکت بروم تا از آنها برای تهیه برنامه های خودم کمک مالی بگیرم که خوشبختانه این شرکت هم کاملا با من همکاری کرد و به من کمک شایانی کرد و به این ترتیب اولین برنامه من تولید شد.
بیاد ماندنی ترین سفرت کدام است؟
برای تهیه یکی ازبرنامه های طبیعت گردی به آمازون رفته بودم و به یکی از دهکده های دورافتاده که کوچکترین ارتباطی با جهان خارج نداشت رفتیم، اگرچه برای پیدا کردن این قبلیه و دهکده آنها بین انبوه درختان آمازن وقت زیادی صرف شد و تقریبا دوروز ناکام ماندیم اما پس از یافتن آنها و رسیدن به آن دهکده متوجه شدم که این قبلیه واقعا هیچ تصوری از جهان بیرون از دهکده خود ندارند و کاملا بصورت انسان های اولیه و با دانش محلی خود زندگی می کنند . این سفر خاطره انگیزترین سفر کاری من در طول این مدت بود. پس از یک هفته اقامت در این دهکده و تجربه زندگی با آنها هنگام بازگشت رئیس قبلیه با اشاره به من فهماند که تلفن همراه من را می خواهد که من این وسیله را به او هدیه دادم اگرچه هیچ کاربردی برای او نداشت اما به پاس مهمانوازی این قبیله این کار را انجام دادم .
هدف تو از تهیه این برنامه ها چیست؟
قبل از پاسخ باید بگویم که بستگی به نوع برنامه دارد اگر اوایل شروع کارم این سئوال از من می شد پاسخ من این بود که قصد دارم به ماجراجویان جوان فرهنگ گردشگری را بیاموزم و در کنار داستان های شیرین از سفرهای خودم دانش و فرهنگ مورد نظر خودم را به آنها انتقال می دهم و تاثیرات این فرهنگ سازی را کاملا بین ماجراجویان جوان مشاهده کردم اما اگر قصد شما از برنامه های بزرگسالان است باید بگویم که هدف من صرفا انتقال تجربه های شخصی خودم از نا ممکن های جهان به دیگران است که امکان سفرهای ماجراجویانه را ندارد و البته معرفی دقیقتر جهان به ساکنان آن است.
در هیمالیا چه کار می کنی؟
هیمالیا که در کشور بوتان واقع شده واقعا یکی از عظیم ترین و هیجان انگیزترین رشته کوههای این کره خاکی است، اما اینبار به دنبال پلنگ برفی هیمالیا که شهرتی جهانی دارد آمده ام و مشغول تهیه گزارش از این جانوران کمیاب در طبیعت خشن اینجا هستم. من فکر می کنیم این منطقه و نحوه زندگی مردم آن از همان ابتدای پیدایش تا کنون کمترین تغییر را داشته اندو هنوز سنتی زندگی کردن را بسادگی می توانیم در این جامعه مشاهده کنیم.
توصیه شما با ماجراجویان جوان چیست؟
از آنجایی که گردشگری پلی ارتباطی بین فرهنگ های مختلف در این دهکده جهانی است به تمام گردشگران و ماجراجویان جوان توصیه می کنم در کشور مقصد همیشه به اداب و رسوم آن کشور احترام بگذارند. چون این روش بهترین روش برای درک بهتر فرهنگ و کشور مورد نظر آنهاست. وقتی گردشگران خارجی در کشور دیگری هستند و مردم آن کشور متوجه می شوند که آنها به آداب و رسوم بومی این کشور احترام می گذارند بیشتر با گردشگران ارتباط برقرار می کنند این ارتباط در نهایت باعث سفری به یادماندی برای گردشگران خواهد شد. بنابراین اول قدم قبل از بستن چمدان برای سفر کمی مطالعه درباره فرهنگ و آداب رسوم کشور مقصد برای گردشگران است.
اما در انتها غم انگیز ترین خاطره را از سفرهای خود بگویید؟
به یاد دارم سال 2006 همراه گروه فیلم برداری به یکی از جزایر اندونزی رفته بودیم و در دورافتاده ترین جزیره که تنها 250 نفر ساکن داشت اقامت داشتم قرار بود که یک هفته آنجا بمانیم که در طول اقامت ما دختر رئیس قبیله از نوعی بیماری عفونی رنج می برد من با کمی دارویی که همراه داشتم سعی کردم به او کمک کنم اما متوجه شدم که این داروها هیچ اثر مثبتی بر بدن او ندارند از رئیس قبیله خواستم تا اجازه بدهد که دخترش را جهت مداوا به شهر بفرستیم اما او مخالفت کرد و با ناراحتی گفت عامل بیماری دخترش همان شهری ها هستند این جمله او واقعا در ذهن من تاثیر منفی گذاشت که هنوز هم با این مسئله کنار نیامده ام به این ترتیب بود که متاسفانه این دختر 5 روز بعد از دنیا رفت و همیشه این سئوال را در ذهن من باقی گذاشت که آیا واقعا ما باعث مرگ او شدیم یا خیر؟
به عنوان اخرین جمله قصد دارم بگویم که تا آنجا که امکانات مالی و سلامتی شما اجازه می دهد سفر کنید و از تجملات در این سفرها بپرهیزید چون این سفرها می توانند بهترین دانشگاه برای زندگی شما باشند و اگر علاقمند هستید بیشتر در مورد من بدانید می توانید به وب سایت من به نشانی www.stevebackshall.com مراجعه کنید.
عزتی
منبع: ادونچر