به کجا چنین شتابان؟
نویسنده : عماد عزتی
حدود پنج سال است که بحث گردشگری در این سرزمین کهن مثل بسیاری از کشورهای دیگر دهکده جهانی داغ شده و در هر ارگان و وزارتخانه ای حداقل یک میز به آن اختصاص داده شده است.
از تاق بازرگانی گرفته تا جهاد کشاورزی و سازمان ملی جوانان همه و همه سعی کرده اند گوشه ای از کار رونق گردشگری ایران را بگیرند اما این همکاری یا به عبارتی موازی کاری در سرزمین ایران باستانی با تمدنی چند هزار ساله اکنون پس از دو ماه که نجفی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری منصوب شده است رنگ تازه ای به خود گرفته و باعث بروز برخی نگرانی ها شده است.
همه می دانیم دولت تدبیر و امید باشعار رشد و رونق گردشگری و حذف دلارهای نفتی روی کار آمد و حرکتی که قبل از آن در دولت نهم و دهم در زمینه توسعه گردشگری آغاز شده بود در مدت دو ماه شتابی غیر قابل تصور گرفته ، شتابی که هرچند خوش ایند است و نوید از تحولات در این زمینه می دهد اما انتظار کشفی بزرگ همچون کشف قاره آمریکا در صنعت گردشگری ایران شاید کمی برای تمام فعالان خصوصی این عرصه که با واقعیات گردشگری کشورمان آشنا هستند قابل درک نیست و بیشتر شبیه رویایی کودکانه است.
اگر از کشف بزرگ بهشتی در گردشگری کشورمان بگذریم به تغییرات و ایجاد کمیته های مختلف در خود سازمان میراث فرهنگی یا حتی مجلس خواهیم رسید تحرکاتی که به جای آرام کردن این سیل خروشان ایجاد شده در گردشگری کشورمان بر سرعت آن می افزاید و بی آنکه باعث سیراب کردن این سرزمین تشنه گردشگران شود ناخواسته ویرانه ای از آن برجای خواهد گذاشت.
هرچند روزی که نام نجفی به عنوان سکاندار کشتی توفان زده گردشگری ایران در رسانه ها مطرح شد بسیاری به واسطه مدیریت منطقی و کارنامه قبولی وی در آموزش و پروش آینده ای درخشان را برای گردشگری کشور تصور می کردند اما امروز وکمتر از دوماه از تصدی گری نجفی در این سمت کمی نظرات آنها متفاوت شده است و تعجیل دولت در رونق گردشگری وگشودن دروازه های تمدن ایران زمین، بار سنگینی روی دوش وی گذاشته است که این نگرانی را دامن می زند و به قول معروف تمام دست اندرکاران خصوصی گردشگری نگران عرق کردن این تب تند گردشگری در کشورمان هستند.
شاید منطقی است که ایران به جای تحرکات نمادین در توسعه گردشگری ابتدا به شناسایی دقیق پتانسیل ها و زیرساخت های صادرات نامرئی خود کند و پس از آن به فکر یک درآمد از آن باشد جای تردید نیست که اگر گردشگران بین المللی با این تحرکات شتابزده وارد خاک ایران با تمدنی چند هزار ساله شوند و خبری از خدمات متناسب این تمدن نباشد برای همیشه با دیدنی های کشورمان خداحافظی می کنند و رسما کشتیی توفان زده گردشگری ایران باستانی به گل خواهد نشست . بنابراین بد نیست که بدانیم به کجا چنین شتابان؟
بررسی6 دهه روابط دیپلماتیک؛ فرصتها و افقها
نویسنده: عماد عزتی/ روزنامهنگار
بدون تردید نام کشور تایلند یا سیام باستانی، هماکنون برای بسیاری از ساکنان دهکده جهانی نامی آشناست و به واسطه توسعه وسایل ارتباط جمعی اکثرا فارغ از تمام فراز و فرودهای سیاسی و عرف دیپلماتیک از آن کشور به عنوان سرزمین لبخندها یاد میکنند، توصیفی که در پس معنایش دموکراسی نهفته و بیانگر ارتباطاتی گسترده و صلح طلبانه از سوی ساکنان این کشور با تمام اقوام دهکده جهانی مثل ایرانیان است .
بنابراین لازم به یادآوری نیست که سرزمین لبخندها یا همان سیام سابق (تایلند کنونی) بیش از 4 قرن ارتباط تنگاتنگ با ایران داشته و از پی آن 6 دهه روابط دیپلماتیک را درکارنامه خود به ثبت رسانده است. ارتباطی که هنگام مطالعه روند توسعه آن درمییابیم هرچه بر مدتش افزوده شده است، روابط میان این دو سرزمین کهن در زمینههای فرهنگی، سیاسی و تجاری در هم تنیدهتر شده و هر دو کشور مستحکمتر از قبل ضمن رعایت حقوق متقابل یکدیگر، مراوات خود را داشته و همواره با در نظر داشتن افقهای دوردست آن را ادامه دادهاند.
این در حالی است که علاوه بر درنظر داشتن روابط تاریخی ملتها، میتوانیم روابط میان ایران و تایلند را پس از گذشت شصتمین سالگرد روابط دیپلماتیک کنونی به دو بخش اصلی روابط تاریخی و روابط معاصر تقسیمبندی کنیم که هر دو بخش همچون تار و پودی مستحکم به یکدیگر تنیده شدهاند. بنابراین بد نیست برای بررسی اهمیت ارتباط میان دو ملت ابتدا کمی از روابط تاریخی آنها بدانیم و کم کم به ارتباط معاصر میان دولت ها و جامعه مدنی بپردازیم.
روابط تاریخی پایهای مستحکم برای شروع دوران معاصر
در متون تاریخی آمده روابط ایران و سرزمین سیام و به طور کلی با جنوب شرقی آسیا مربوط به دوران پیش از اسلام و زمان ساسانیان بوده که بیشتر اسناد باقیمانده بیانگر ارتباط تجاری میان دو سرزمین است، در حالی که نقطه عطف این ارتباط پراکنده تجاری در عصر صفویه عنوان شده و از آن زمان تاکنون همواره رو به رشد دیده شده است.
هنگام جستجو در این دوران طلایی درخواهیم یافت نام شیخ احمد قمی، (روحانی و بازرگان ایرانی)، دلیلی محکم برای توسعه این ارتباط بوده که تا همین امروز نام و خاندانش باعث تحکیم ارتباط میان دو ملت و دولتهایشان بوده است.
شخصیت و ذکاوت این روحانی و بازرگان ایرانی که در واقع حضور مذهب تشیع را در سیام پایهگذاری کرده، توانست در دوران پادشاه نارای مقام صدراعظمی را برای او (شیخ احمد قمی) به ارمغان آورد و عاملی باشد برای خوشنامی قومی به نام «بوناک» در این سرزمین که همواره تا امروز در میان مردم سیام معروف و شناخته شده هستند.
این ارتباط و ارتقای مقام سیاسی تا پس از مرگ وی نیز ادامه داشت و برای اولین بار پس از شیخ احمد قمی، آقا محمد استرآبادی در سال 1668 میلادی، پیشنهاد فرستادن اولین فرستاده سیاسی سیام را به دربار ایران داد و این پیشنهاد ذکاوتمندانه از سوی پادشاه نارای (پادشاه سیام در آن دوران) به واسطه همان تجربه خوب از ارتباط با ایرانیان مورد توجه قرار گرفت و عملی شد. این ارتباط میان دو کشور در نهایت سال 1682 میلادی با حاج سلیم مازندرانی به عنوان دومین سفیر سیام هنگامی که وی با هدایایی فراوان شامل طلا و پرندگان نادر، گام به دربار شاه سلیمان صفوی گذاشت، تحکیمی ناگسستنی به خود دید و به عنوان پایهای مستحکم برای روابط دوران معاصر ادامه یافت. (پاک آئین، 1386، 9-11)
این فرستاده به مدت 3 سال در پایتخت حکومت صفوی اقامت داشت و پس از ششماه انتظار در بندرعباس، سال 1685 میلادی همراه اولین سفیر (پیام آور صلح و دوست) ایران، محمد حسین بیگ با یک کشتی انگلیسی روانه سیام شد. اما اولین فرستاده حکومت ایران قبل از رسیدن به سیام بیمار و در نهایت هنگام ورودش به این کشور درگذشت و معاونش ابراهیم بیگ بود که پیام و هدایای شاه صفوی را به پادشاه سیام اهدا کرد.
خاطرات این سفر تاریخی بهعنوان نقطه عطف روابط ایران و سیام در کتابی به نام «سفینه سلیمانی» توسط محمد ربیع بن محمد ابراهیم به رشته تحریر درآمد و برای آیندگان مکتوب شد تا همواره سندی غیرقابل انکار از قدمت ارتباط میان دو ملت باشد.
این دوره تاریخی از روابط میان دو کشور حتی بهرغم شورش و ناآرامیهای مختلف در ایرانزمین و سیام که باعث از بین رفتن سلسلهای و روی کارآمدن گروه دیگر در دو کشور شد، هیچ آسیبی ندید و همواره ادامه یافت تا در دوران معاصر رنگ و بوی تازهای به خود گیرد، گرچه در این دوره تاریخی همواره سطرهای نامفهوم و گمنامی را در میان خاطرات خود از روابط میان دو کشور به دلیل همان تغییر حکومتها برجای گذاشته، اما نباید فراموش کرد این ارتباطهای پراکنده میان دو کشور اگرچه مستمر نبودند، اما به گواهی اسناد و مدارک تاریخی ارتباط بین ملتها هرگز قطع نشده یا از بین نرفته است؛ بلکه باعث شده ارتباط میان ایران و سیام در کوتاهترین زمان ممکن در دو سوی معادله با درنظر گرفتن سیاستهای جدید حکومتی در هر دو سوی مرزهایشان در یک راستا قرار گرفته و دوباره ادامه یابد.
ارتباط معاصر با 2 رویکرد متفاوت!؟
همان طور که قبلا نیز اشاره شد، ارتباط ایران و سیام را میتوان به دو بخش عمده تاریخی و معاصر تقسیمبندی کرد، اما در بخش دوم با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان رویدادی جهانی باید آن را به دو رویکرد مختلف بخشبندی کرد تا در نهایت به اهمیت ارتباط میان هر دو کشور و توانمندیهای آن دست یافت؛ پتانسیلی که هرچه قدمت روابط دو کشور را از زوایای متفاوت بنگریم، بیشتر به اهمیت آن پی خواهیم برد و درمییابیم این ارتباط فرهنگی میان دو ملت است که باعث شکلگیری ارتباطی دیپلماتیک، کامل و هدفمند میان دو کشور شده است.
قبل از انقلاب؛ نگاهی مشرک
دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از مهمترین دوران روابط میان ایران و سیام تعبیر شده است، به گونهای که با در نظر گرفتن سرعت رشد فناوریهای متفاوت آن دوران دهکده جهانی ، این دو دوتای تجاری میان ایران و جنوب شرقی آسیا بود که میتوانست عوامل و روابط سیاسی را رقم بزند، اما دلایلی چون مدافع بودن هر دو ملت، مخالفت با کمونیسم، گرایش به متحدین در جنگ جهانی دوم و اتحاد هر دوکشور با غرب توانست عواملی تاثیرگذار و نگاهی مشترک در گسترش روند روبه رشد میان دو ملت باشد. این دلایل در کنار اهمیت نظام پادشاهی دو کشور درست زمان حضور پادشاه ایران و ولیعهد سیام (شهریور 1320) در کشور آلمان و سان دیدن هر دو از ارتش این کشور (نگاهی مشترک به یک موضوع) عامل تکمیلکنندهای شد تا تایلند و ایران هرچه نزدیکتر و صمیمیتر بتوانند نقشه راه آینده ارتباط خود را ترسیم کنند.
این نقشه در تاریخ چهارم آذر ماه سال 1333 به تصویب هر دو کشور- که تا آن تاریخ همواره کنار یکدیگر بودند- رسید و تاکنون ادامه یافت و برای اولین بار علیاصغر حکمت (سفیر ایران در دهلینو) این ارتباط را با ارائه پیشنهادی به دربار ایران به سطح سفرای کنونی ارتقاء داد. براساس اسناد تاریخی موجود، اولین سفیر ایران در تایلند علیاصغر حکمت بود و پس از آن به ترتیب عبدالحسین صدیق اسفندیاری، منوچهر مرزبان، عبدالحسین حمزاوی، محسن صدیق اسفندیاری و در نهایت فرجالله برهانی به عنوان آخرین سفیر ایران قبل از انقلاب اسلامی وارد بانکوک پایتخت تایلند شد تا دورانی نوین از ارتباط میان دو کشور رقم خورده باشد.
آغاز دورهای پر از انگیزه
به خاطر داریم با ارسال نامه درخواست علیاصغر حکمت در تاریخ 19 بهمن سال 1332 به وزارت خارجه و تاکید ایشان به حضور دین مبین اسلام در سرزمین سیام، علاوه بر اهمیت استراتژیک و سیاسی منطقه، روابط دیپلماتیک ایران و تایلند یک سال پس از آن رسما آغاز شد و از آنجا که پیروزی انقلاب اسلامی در ایرانزمین با اندیشه ایستادگی مقابل استعمار همانند فرهنگ کشور تایلند بود، انقلاب در ایران عاملی برای ارتباط هرچه بیشتر دو کشور در کنار دیگر تفاهمها شد نه عاملی برای ایجاد فاصله میان دوملت. این درحالی است که وجود چند صد کلمه مشترک زبان فارسی و زبان مردم تایلند، رابطه تاریخی مناسب و جایگاه ویژه خاندان «بوناک» در این کشور و از همه مهمتر حضور مسلمانان تایلند در این سرزمین توانست تاکیدی بر تحکیم هرچه بیشتر روابط ایران و سیام داشته و از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، سفارتخانههای هر دو کشور فعال باقی بمانند.
اولین سفیر ایران در تایلند پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هوشنگ رحیمیان بود و به ترتیب آقایان رضا حسین میرزا طاهری، محمدمهدی سازگارا، غلامرضا یوسفی، رامین مهمانپرست، رسول اسلامی، محسن پاکآیین، مجید بیزمارک و حسین کمالیان، سفیر فعلی ایران (منابع: وب سایت رسمی وزارت خارجه ایران و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) سکان هدایت سیاستهای جمهوری اسلامی ایران را در سرزمین سیام به دست گرفتهاند.
این روند تاریخی ارتباط میان دو سرزمین با تاریخ کهن و فعالیت سفارتخانههای هر دو کشور باعث شده تا امروز و در حال حاضر روابط فرهنگی، سیاسی و تجاری میان آنها گستردهتر شده و رو به افزایش گذارد، اما جالب اینجاست که هرچه قدمت ارتباط میان این دو ملت بیشتر میشود، فرصتها و عوامل بیشتری برای ارتباط به میان آمده و باعث همراهی هرچه بیشتر دولتها نیز میشود.
این عوامل عبارتند از فرصتهای سرمایهگذاری مشترک با توجه به موقعیت جغرافیایی هر دو منطقه، رشد و گسترش تبادلات گردشگری و در نهایت ارتباط هرچه بیشتر جامعه دینی و دانشگاهها (علمی و مذهبی) که هر کدام نیازمند برنامهریزی و توسعه روزافزون متناسب به روز بوده که همواره مورد تاکید است. در این مجال بد نیست برای رسیدن به نتیجهای کامل از شش دهه روابط صمیمی دیپلماتیک میان ایران و تایلند به بررسی جزئی این موارد بپردازیم.
فرصتهای سرمایهگذاری
بر هیچکس پوشیده نیست که امروزه اهمیت سرمایهگذاریهای خارجی و مشترک در سرزمینهای مختلف کم از درآمدهای صادراتی نداشته و دولتمردان با استفاده از هر امکاناتی که در اختیار دارند، به تحقق این امر مهم میپردازند. این در حالی است که به گواه تاریخ اصالت ارتباط میان دو کشور همین دودوتای اقتصادی بود که زمینه اصلی حضور تجار و سرمایهگذاران را در دوران معاصر برایمان به ارمغان آورده است، بهطوری که تنها افتتاح اتاق مشترک بازرگانی و اتاق دوستی میان دو کشور نمیتواند عاملی برای توسعه روابط باشد، بلکه اعلام و معرفی فرصتهای بیکران سرمایهگذاری برای دو سوی معادله بسیار کارآمد خواهد بود.
فرصتهایی چون صنعت پوشاک، صنایع غذایی، فولاد، اتومبیل، قطعات الکترونیک و در نهایت نفت و گاز است که در این میان میتواند راهکاری مطمئن برای بازرگانان دو کشور باشد، گرچه همین امروز گروههای سرمایهگذاری در دو سرزمین فعالیت میکنند و مشغول به کارند.
این درحالی است که اهمیت جغرافیایی دو کشور نیز میتوانست به گسترش روابط هر دو ملت دامن بزند چون ایران به عنوان سرزمینی طلایی برای سرمایهگذاری تایلند بود و سیام به عنوان دروازهای برای ورود به بازار جنوب شرق آسیا؛ عواملی که هیچ یک از دولتها نمیتوانند به آنها بیاعتنا باشند.
رشد و تبادل گردشگر
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت جهانی و عظیم، اقتصاد بسیاری از مناطق مختلف را به خود معطوف کرده که نمیتوان و نباید به آن بیاعتنا بود چون حتی در دوران رکود اقتصادی بین المللی تنها این صنعت بود که توانست روی پای خود ایستاده و باعث جریان پیدا کردن پول در رگهای اقتصاد برخی مناطق گردشگر پذیر باشد.
این درحالی است که تایلند به عنوان یکی از معروفترین کشورهای گردشگر پذیر جهان هرساله با تعداد انبوهی از مسافران بینالمللی روبروست و میتواند سهم قابل توجهی از گردش مالی صادرات نامرئی جهان را به خود اختصاص دهد و از سوی دیگر صنعت گردشگری نوپای ایران هم به دنبال یافتن نمونهای موفق برای بهره بردن از تجارب آنهاست.
بنابراین ارتباط میان دو کشور و حضور سرمایهگذاران صنعت گردشگری تایلند در ایران به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه گردشگری جهان میتواند به ارتقای سطح گردشگری ایران باستانی به همراهی بخش خصوصی گردشگری تایلند را به ارمغان آورد که این اتفاق زیر سایه رشد و گسترش روابط دیپلماتیک میان دو کشور قابل دسترسی و اجراست؛ هرچند تبادل گردشگر میان دو مرز و بوم میتواند عاملی برای شناخت دقیقتر دوملت از یکدیگر در عصر حاضر نیز باشد.
مراکز علمی و مذهبی
سنگ بنای ارتباط میان ایران و سیام را میتوان به دین مبین اسلام در دو سوی مرزهای دو کشور نسبت داد، به گونهای که اولین بار هیات اعزامی ایران به سیام خاطرات خود را از برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان (حسینبن علی (ع)) در کتاب سفینه سلیمانی به عنوان وجه مشترک میان دو ملت آوردهاند.
این امر که مهمترین دلیل ارتباط میان اقوام ایران و سیام بود هم اکنون نیز باعث استحکام ارتباط دو کشور شده است بهطوری که از گذشتههای دور و پس از شش دهه ارتباط دیپلماتیک مراکز دینی در ایران و تایلند ارتباط گستردهای با یکدیگر برقرار کرده که در راس آنها میتوان از جامعه المصطفی العالمیه نام برد و از سوی دیگر هر ساله تعداد کثیری از طلاب تایلندی برای ادامه تحصیل در زمینه دین مبین اسلام راهی شهر مقدس قم شده و در آنجا مراتب طلبگی خود را زیر نظر علمای دینی ایران میگذرانند.
هرچند مراکز تایلندی مثل بنیاد شیخ احمد قمی ، مرکز اسلامی بانکوک و... نیز در این کشور بخوبی توانستهاند ارتباط مذهبی میان ایران و تایلند را هدایت کرده و باعث رونق و رشد روز افزون آن در دوسوی مرزها باشند و همزیستی مسالمتآمیز میان دین مبین اسلام و دیگر ادیان را فراهم کنند. اما این ارتباط مذهبی که از همان مکتبهای مذهبی آغاز شده در دوران معاصر نیز ادامه یافته و به دانشگاهها و مراکز علمی نیز سرایت کرده است. بهگونهای که بسیاری از دانشگاههای ایران با دانشگاههای معتبر تایلند ارتباط علمی داشته و هم اکنون اقدام به تبادل دانشجو میکنند. همین امر میتواند دلیل دیگری برای حفظ و توسعه ارتباطات گسترده میان دو کشور باشد که باید هر دو دولت به آن توجه ویژه داشته باشند زیرا به نوعی فرهنگ و تمدن دو کشور به یکدیگر گره خورده و در ارتباط است.
کلمات مشترک، تاکید بر ارتباطی همیشگی
همه موارد تاریخی و فرهنگی که دستاورد چند قرن ارتباط میان ملتها و دولتهای ایران و تایلند بود را بهطور خلاصه بررسی کردیم. اما جای تردید نیست که این ملتها و اقوام مختلف در مرزهای سیاسی هستند که سنگ بنای ادامه ارتباط سیاسی را برای دولتهایشان فراهم میکنند که در راس آنها میتوان به اشتراکات زبان و فرهنگ دو کشور اشاره کرد؛ ارتباطی که حتی در صحبتهای روزمره دو ملت کاملا مشهود و چند صد کلمه مشترک محاورهای مثل، انگور، کمربند ، کلم، گلاب ، خرما، چتر، شعله و ... گواه آن است؛ هرچند این تنها کلمات نیستند که میتوانند حکایت از ارتباط میان دو ملت داشته باشند. شروع سال نو در فروردین ماه همزمان با آغاز سال نوی شمسی و در نهایت بسیاری از آداب و رسوم و احترام به بزرگترهای خانواده را میتوان شاهد مثالی غیر قابل انکار از ارتباط دیرینه دو ملت دانست. این گونه است که نمیتوان از بین رفتن ارتباط میان دو ملت و در نهایت دو کشور را متصور شد .
و جان کلام اینکه اگر ابتدا به چند قرن ارتباط گسترده ایرانیان با ساکنان سرزمین سیام توجه کنیم و شش دهه ارتباط مستحکم دیپلماتیک ایران و تایلند را تکیهگاه تصمیمگیری بدانیم درخواهیم یافت تار و پود ارتباط گسترده میان ایران و تایلند به این سادگیها گسستنی نیست و نمیتوان برای آن محدودیتی مثل مرزهای سیاسی عرف امروز جوامع درنظر داشت. چون هر دو سوی این معادله از طریق ملتها به یکدیگر مربوط شدهاند بنابراین منافعشان با هم تامین خواهد شد نه فارغ از یکدیگر، منافعی که برمبنای حقوق قانونی و متناسب با عرف هریک از جوامع دو کشور تعیین شده است نه براساس سلطه بر دیگری.
تهران – پنجم دیماه 1393
گردشگری حلال در راس برنامه های ماست
گفتگو: عماد عزتی
تایلند به عنوان یکی از اصلی ترین مقاصد گردشگری در جنوب شرق آسیا همواره در راس توجه گردشگران بین المللی بوده است اما با توجه به نا آرامی های اخیر در این کشور بسیاری تصور می کردند صنعت گردشگری تایلند که بخش عمده ای از درآمد ناخالص آن را به خود اختصاص داده دچار مشکل و رکود شده است.
به همین دلیل برای دریافت اطلاعات و البته توصیف شرایط حال و آینده گردشگری تایلند گفت و گویی اختصاصی با سک وانامسی (SEK WANNAMETHEE) مدیر کل اداره اطلاعات و آمار وزارتخارجه تایلند ترتیب دادیم تا از چند و چون این ماجرا در سرزمین سیام بپرسیم که به گرمی از سوی این وزارتخانه مورد قبول واقع شد جای تردید نیست خواندن آن برایتان خالی از لطف نیست.
· برای شروع لطفا کمی در باره موقعیت کنونی تایلند برایمان بگویید.
قبل از هرچیز باید بگویم اصلی ترین دلیل ملاقات امروز ما تشریح و بیان موقعیت کنونی سرزمین تایلند است؛ همان طور که می دانید با توجه به اخبار منتشر شده درباره وضعیت تایلند لازم بود در این زمینه اطلاعات مشخصی برای دیگر کشورها مخابره شود؛ هرچند این موضوع از سوی رسانه های بین المللی درباره مسایل عمومی تاکنون بسیار صورت گرفت است، اما درباره موضوع گردشگری با توجه به میزبانی و برگزاری نمایشگاه TTM+ در بانکوک، وزارت خارجه تصمیم گرفت با استفاده از ظرفیت رسانه های کشورهای پراهمیت برای گردشگری تایلند موقعیت دقیق تری از صنعت گردشگری را تشریح کند و از آنجا که ایران یکی از مهم ترین کشورها برای ماست، این ملاقات ترتیب داده شد.
همان طور که می دانید چند ماهی است که کشور من بنا به دلایلی دستخوش تحولات و نا آرامی هایی شده و مدتی است ارتش، قدرت را در تایلند به دست گرفته اما با توجه به اطلاعیه صادره شده از سوی مقامات عالی رتبه این نهاد نظامی در تایلند؛ این انتقال قدرت کودتا نبوده و فقط برای پایان دادن به درگیری چند ماه اخیر ارتش، قدرت را به دست گرفته است و به زودی با برگزاری همه پرسی دوباره قدرت واگذار خواهد شد، چون با توجه به ناآرامی های گذشته صنعت گردشگری تایلند دچار مشکلاتی شده بود و از آنجا که اهمیت این صنعت در اقتصاد تایلند غیرقابل انکار است، لازم بود امنیت و آرامش دوباره به جامعه حاکم شود که این اتفاق افتاد و امروز که شما در بانکوک ، پایتخت تایلند اقامت دارید می بینید زندگی در جریان است و هیچ مشکلی در امور روزمره مردم و خصوصا گردشگران خارجی حاصل نشده، بلکه آرامش دوباره توانسته رونق گردشگری تایلند را به ارمغان بیاورد.
· با گسترش ناآرامی ها در مدت یاد شده آیا گردشگری تایلند دچار اختلال شد و اگر پاسخ شما مثبت است لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟
بدون تردید همانطور که می دانید آرامش و امنیت اصلی ترین دلیل توسعه گردشگری و سفر گردشگران به اقصی نقاط جهان است که تایلند نیز از آن مستثنی نبوده بنابراین پاسخ شما مثبت است . در این مدت شاید به طور کلی صنعت گردشگری تایلند مختل نشد، اما درباره پایتخت به جرات می توان گفت چیزی حدود 10 درصد کاهش گردشگر را شاهد بودیم، این در حالی است که در شهرهایی چون چیانگ مای و شهرهای ساحلی تغییر چندانی ایجاد نشده بود بلکه گاهی هم با افزایش گردشگران روبرو بودیم.
· آیا آمار و اطلاعات دقیقی از درآمد تایلند از صنعت گردشگری در اختیار دارید؟
بله؛ همان طور که گفته شد گردشگری تایلند یکی از اصلی ترین منابع درآمدی کشور است، بنابراین سازوکار دقیقی برای تعیین میزان این درآمد وجود دارد، بر همین اساس و طبق آمار ارائه شده ، درآمد صنعت گردشگری تایلند یا همان صادرات نامرئی سیام در سال 2013 میلادی 1074 میلیارد بت معادل 9 درصد GDP کشور بوده است. این درآمد از طریق تمامی خدماتی که در هتل ها، دفاتر خدمات گردشگری، خدمات حمل و نقل، بیمه ها و رستوران ها به گردشگران ارائه شده به دست آمده است. (هم اکنون هر 32 بت تایلند معادل یک دلار آمریکاست)
· با توجه به این درآمد آیا برنامه ای هم برای افزایش درآمد گردشگری تایلند دارید؟
بله بدون تردید؛ تایلند یکی از مقاصد اصلی گردشگری جنوب شرق آسیاست. بنابراین هیچ تفکری مبنی بر درجا زدن صنعت گردشگری نخواهد بود و همواره رو به جلو هستیم، به طوری که براساس برنامه ای مدون از سوی وزارت ورزش و گردشگری تایلند با همکاری دیگر ارگان های ذی ربط ، تا سال 2024 درآمد گردشگری تایلند چیزی بالغ بر 2046 میلیارد بَت (واحد پول تایلند) خواهد بود که نشان دهنده 7/6 درصد رشد است. جالب است بدانید این رقم در سال 2024 یعنی حدود 11 درصد از تولید ناخالص ملی کشور تایلند؛ پس همانطور که صنعت گردشگری در جهان روبه جلوست در تایلند نیز به سمت توسعه حرکت خواهیم داشت.
· آیا اطلاعاتی درباره میزان سرمایه گذاری در صنعت گردشگری تایلند در اختیار دارید؟
اهمیت اطلاعات و آمار در صنعت گردشگری برهیچ کس پوشیده نیست بنابراین چون درآمد کشور من نیز به میزان قابل توجهی به صنعت گردشگری و صادرات نامرئی وابسته است بدون تردید اطلاعات آمار دقیقی درباره آن تهیه کرده و می کنیم، پس پاسخ شما دراین باره نیز مثبت است. تایلند در سال 2013 میلادی 2401 میلیارد بت در این صنعت سرمایه گذاری کرده که براساس دستورالعمل های موجود، این رقم تا 2024 سالانه رشدی معادل 4/6 درصد خواهد داشت، یعنی طی این برنامه ده ساله به رقمی بالغ بر 5/4472 میلیارد بت خواهد رسید.
· این رقم در چه زمینه هایی سرمایه گذاری شده است؟
ارقام یاد شده به طور کلی در بازسازی هتل ها، ساخت و طراحی هتل های جدید، بازاریابی در گردشگری و تبلیغات، توسعه زیرساخت ها از قبیل حمل و نقل و اقامتگاه ها و رستوران ها بوده، البته مراکز تفریحی هم در این میان حضور داشته اند هرچند بخش خصوصی بیشتر متولی بوده و طرح های جدید ارایه کرده است.
· اگر امکان دارد درباره افراد شاغل در صنعت گردشگری تایلند نیز اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهید؟
براساس تعاریف و استانداردها در صنعت گردشگری به ازای هر 10 نفر گردشگر یک فرصت شغلی ایجاد خواهد شد بنابراین به طور کلی براساس آخرین آمار سال گذشته میلادی گردشگری و صنایع وابسته به آن در تایلند دو میلیون و 563 هزار شغل مستقیم یعنی 6/6 درصد از کل شاغلان کشور را به خود اختصاص داده است که با توجه به برنامه توسعه گردشگری تا سال 2024 این تعداد به سه میلیون و 837 هزار شغل خواهد رسید و طی ده سال آینده رشدی معادل 9/4 درصدی را تجربه خواهد کرد.
· تعداد گردشگران ورودی به تایلند چند نفر بوده است؟
براساس آخرین آمار ارائه شده تایلند سال 2013 میلادی از 26 میلیون گردشگر پذیرایی کرده و با برنامه های مدون توسعه ای خود قصد دارد این تعداد را به 5/28 میلیون نفر در سال توسعه دهد.
· آیا آماری از گردشگران ایرانی در تایلند و برعکس وجود دارد؟
بله؛ اما آمار ورودی گردشگران ایرانی به تایلند دقیقتر است در سال گذشته میلادی 200 هزار گردشگر ایرانی به تایلند سفر کردند و در مقابل چیزی نزدیک به 2000 هزار نفر تایلندی به ایران سفر داشتند.
· به نظر شما دلیل این اختلاف زیاد چیست؟
به عقیده شخصی بنده این اختلاف تنها به دلیل نبود اطلاعات کافی برای گردشگران تایلندی و بازاریابی نادرست از سوی طرف ایرانی بوده است ؛ در صورتی که ایران نامی آشنا برای تمام ساکنان سرزمین سیام است.
· اهمیت همکاری تایلند در صنعت گردشگری با ایران چیست؟
من چندی پیش به تهران سفر کردم و با توجه به امتیازات توسعه همکاری های گردشگری میان دو کشور تصمیم به گسترش روابط تبادل گردشگر بین دو کشور گرفتیم و به دنبال ایجاد شرایط و زیرساخت های آن هستیم، چون صنعت گردشگری مسیر یکطرفه نیست و توسعه گردشگری با تبادل تورهای گردشگری میان دو کشور حاصل می شود و به عقیده من و همکارانم، هر دو کشور جذابیت های فوق العاده ای برای توسعه روابط گردشگری دارند که باید از آنها به خوبی استفاده کرد. در حال حاضر تبادل گردشگر میان دو کشور همانند جاده ای یکطرفه است که این برای آینده همکاری ما زیاد مناسب نیست. حتی اگر این معادله فعلا به نفع اقتصاد کشور من باشد چون هم اکنون تایلند به اهداف بلند مدت تری می اندیشد و به دنبال بازارهای هدف کوتاه مدت نیست.
· این جذابیت ها به عقیده شما کدام هستند؟
در مورد ایران و جذابیت هایش که تکلیف روشن است و نمی توان از آنها چشم پوشی کرد. در مورد کشور تایلند نیز اطلاعات و آمار سازمان گردشگری جهان گواه آن است، اما چند نکته ظریف در این میان باقی است؛ آن هم درباره چهار قرن ارتباط صمیمانه میان مردم ایران و تایلند است. اگر به تاریخ خوب دقت کنیم در می یابیم که از گذشته های دور دو ملت ارتباط بسیار خوبی با یکدیگر داشته و دارند بنابراین همین ارتباط فرهنگی مناسب که حتی در زبان روزمره تایلند نیز کاملا مشخص است می تواند بستری بسیار مناسب برای توسعه همکاری های گردشگری و تبادل معقول گردشگر بین دو مقصد باشد.
· لطفا در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟
نام شیخ احمد قمی و خاندان بوناک (BONAK) برای همه تایلندی ها چه مسلمان و چه هر دین دیگری کاملا شناخته شده و آشناست، در حالی که بدون تردید تعداد انگشت شماری از ایرانیان از آن شخصیت مهم ، برجسته و البته تاثیرگذار در تاریخ تایلند می دانند. این خود یک عامل است اما مهم ترین دلیل؛ وجود 5 درصد جمعیت مسلمانان در کشور من است که دین مشترکی با ایرانیان دارند، پس مهم ترین نکته یعنی وجود چهار میلیون گردشگر بالقوه با مذهبی مشترک که می توانند برای ایران بازار هدفی مناسب باشند. حتی اگر از علاقه دیدن ایران از سوی دیگر اتباع کشور من هم چشم پوشی کنیم. هرچند این پایان کار نیست چون فرهنگ دو کشور با یکدیگر گره خورده بطوری که در زبان روزمره تایلند لغات زیادی از ایران هم اکنون به کار می رود مثل کمربند، زیره ، انگور یا دهها مورددیگر که حکایت از بستری مناسب برای ارتباط دارند.
از سوی دیگر می دانیم طبیعت و تفریحات تایلند برای ایرانیان جذاب بوده و سالانه تعداد زیادی از گردشگران ایرانی به سرزمین من سفر می کنند، پس شرایط آماده همکاری دوجانبه است که باید هرچه سریع تر به آن توسعه دهیم، البته با معادله ای برد ـ برد برای طرفین.
· مهمترین بازار هدف شما برای توسعه گردشگری کشورتان در حال حاضر کجاست؟
یکی از برنامه هایی که گردشگری تایلند برآن تمرکز دارد بحث گردشگری حلال است که با توجه به انبوه جمعیت مسلمانان در سراسر جهان به آن رسیده ایم بنابراین هم اکنون اصلی ترین تمرکز گردشگری تایلند در بازارهای هدف مسلمان و توسعه گردشگری حلال است.
· اهمیت همکاری شما با رسانه ها بخصوص در کشورهای بازارهدفتان چیست؟
جای تردید نیست که صنعت گردشگری برپایه اطلاعات و آمار بنا شده و توسعه خواهد یافت. به همین دلیل اگر تایلند قصد توسعه و حفظ جایگاه یا ارتقای گردشگری را دارد باید در تمام مدت از اطلاعات بازارهای هدفش آگاه باشد، خصوصا اکنون که تغییرات در راه است. این همکاری های رسانه ای بستری برای توسعه روابط و البته گسترش صنعت گردشگری میان دو کشور خواهد بود.
· همان طور که اشاره کردید ایران و تایلند زمینه های گسترده ای برای توسعه گردشگری در اختیار دارند. برنامه های شما در این زمینه چیست؟
بله اولین اقدام ما در این زمینه به طور کلی برای خاورمیانه توسعه گردشگری پزشکی است و پس از آن به دنبال توسعه گردشگری عمومی هستیم و برای این منظور هم با توسعه خطوط ایرلاین ها، گام اول را خواهیم برداشت، چون تنوع ایرلاین ها با قیمت های متناسب، دروازه ای برای گسترش تبادل گردشگران دو مقصد است. اما مرحله بعدی معرفی و شناسایی جاذبه های جدیدی از تایلند به گردشگران بازار هدفمان است به عنوان مثال بیشتر گردشگران ایرانی از سواحل تایلند استفاده می کنند حال آنکه رابطه تاریخی بین دو کشور جاذبه های فراوانی را برای گردشگران ایرانی مهیا کرده است به عنوان مثال لامپوری یا آیوتایا.
· آیا در تدارک پرواز مستقیم شرکت های هواپیمایی تایلند به ایران هستید یا خیر؟
همان طور که می دانید هم اکنون ماهان ایر، بین ایران و تایلند پرواز مستقیم دارد، اما این کافی نیست و نمی توان کل پروژه را در انحصار یک شرکت در نظر گرفت. بله در حال مذاکره هستیم در این زمینه هستیم و امیدواریم بزودی اخبار خوشی بشنویم. اما نباید فراموش کرد که صنعت حمل و نقل هوایی مسئله ای تجاری است و همان دودوتا چهارتای خودمان در آن دخیل است ولی به عنوان مثال شرکت هواپیمایی (blue line) چندی پیش با سفارتخانه ما در تهران تماس گرفته و درباره ایجاد پرواز مستقیم بین دو کشور جلساتی داشته است.
· در مورد گردشگری پزشکی تایلند بیشتر توضیح دهید؟
این کار ابتدا با توسعه گردشگری پزشکی داخلی تایلند شروع شد و در حد چک آپ های ساده بود، اما هم اکنون کل خدمات درمانی را شامل می شود و بازار هدف ما همه جای جهان انتخاب شده هرچند برخی کشورها مثل ایران و دیگر مناطق خاورمیانه بیشتر اهمیت دارند.
· آیا از ایران در این زمینه تقاضا همکاری شده یااینکه خود شما با مراکز مربوط به گردشگری پزشکی ارتباط گرفته اید؟
هنوز خیر، اما با توجه به ارتباطات نزدیک دوکشور والبته برنامه های توسعه ای می توانیم این موضوع را از طریق سفاتخانه تایلند در تهران و برگزاری تورهای آشناسازی اجرایی کنیم.
· به عنوان آخرین سئوال تایلند برای جذب سرمایه های خارجی در این صنعت چه برنامه هایی دارد؟
صنعت گردشگری مبتنی بر جذب سرمایه هاست و هر کشوری از جذب سرمایه های خارجی البته با رعایت شرایطی خرسند است که تایلند هم خارج از این قاعده نیست بنابراین جای تردید نیست که شرایط و امکاناتی برای سرمایه های خارجی مهیاست مثل تخفیف های مالیاتی ، وام های کم بهره و حتی تخصیص زمین برای ساخت و بهره برداری طرح ولی یک نکته کاملا مشخص و قابل درک است که این سرمایه گذاری ها باید در موارد مشخص و با مدیریت سازمان ورزش و گردشگری تایلند صورت گیرد . به این صورت که سازمان یاد شده به عنوان مسئول گردشگری کشور من نیازها را بررسی می کند و با توجه به آن نسبت به جذب سرمایه های خارجی و داخلی اقدام می کند .
به همین دلیل اولویت ها مشخص است و امتیازات ارایه شده از سوی دولت به سرمایه گذار خارجی براساس اولویت های یاد شده خواهد بود. چون در غیر این صورت با انباشت سرمایه در مواردی غیر مفید خواهیم بود و در صورتی که سرمایه گذار بخش خصوصی زیانی را متحمل شود آیند صنعت گردشگری تایلند به خطر خواهد افتاد بنابراین با این روش مدیریت سعی می کنیم سرمایه ها را به محل های مشخصی که سودآن تضمین شده باشد هدایت کنیم.