کمکم فصل برداشت محصول خرما در جنوب کشورمان از راه میرسد و عدهای مشغول به کار میشوند، اما باز هم همان داستان تکراری که میگوید سود اصلی به جیب دلالان خواهد رفت.
به هر حال فعلا اخبار مهمتری، بسیاری از جراید و رسانه ها را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ تحریم بانکی، تحریم صنعت نفت، عدم دستیابی ایران به تکنولوژی نوین برای بهروز کردن چاههای نفتی و خیلی از اینگونه اخبار که باعث شده تمام توجه مسئولان به آنها جلب شود و دیگر امتیازات و ویژگیهای کشورمان را فراموش کنند.
اگرچه جایگاه ایران در میان صادرکنندگان نفت و البته تکیه زدن بر کرسی ریاست اوپک بسیار مهم است، ولی هیچ نیازی نیست تمام توان خود را برای آن هزینه کنیم، چون دوران طلایی سوخت های فسیلی به پایان رسیده و طبق اعلام سازمان FAOکمکم عصر تامین خوراک و غذا از راه خواهد رسید. این سازمان اعلام میکند یکی از سیاستهای جدید دولتها، امر امنیت غذایی و کاهش ضایعات آن است. در همین زمینه ﻣﺪﯾﺮ ﭘﮋوهشکده ﺑﯿﻮﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی ﮐﺸﺎورزی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﻤﺎل ﮐﺸﻮر نیز می افزاید: ذﺧﺎﯾﺮ ﺑﺮﻧﺞ جهان به عنوان یکی از محصولات مهم کشاورزی بخصوص در منطقه خاورمیانه ، رو ﺑﻪ کاهش اﺳﺖ. بنابراین میتوان به اهمیت امنیت غذا در آیندهای نزدیک در گوشه و کنار این کره خاکی پی برد.
همین امر باعث شده تا بسیاری از کشورها مثل چین، کشورهای جنوبی خلیجفارس و برخی دیگر از کشورها که عمدتا واردکننده محصولات غذایی هستند، به فکر سرمایهگذاری در بخش کشاورزی کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه باشند. این سرمایه گذاران قصد دارند با این روش آینده غذایی کشورشان را تضمین کنند. در این زمینه می توان به سرمایه گذاری گسترده چین و قطر در قاره آفریقا اشاره کرد و در عین حال از سرمایه گذاری کشور قطر در استان کرمان نیز سخن گفت یا اینکه به حضور گسترده دلالان عرب سر زمین های کشاورزی ایران برای خرید عمده محصولات کشاورزی چون گندم یا حبوبات خبرداد.
پس به این نتیجه خواهیم رسید که تامین انرژی آنهم از طریق سوخت های فسیلی در جهان فعلی ف کم کم به جایگاه دوم اهمیت دولتها نزول کرده و با توجه به نعمت های خدادادی ایران در زمینه منابع عظیم نفت و گاز جای نگرانی برای به دست آوردن کرسی ریاست اوپک نیست بلکه این کرسی هم باید در درجه دوم اولویت دولتمان قرار گیرد. اینجاست که ارزش تصاحب کرسی های مهم در سازمان خواروبار جهانی FAO بیش از اوپک برایمان متبلور خواهد شد.
حالا سئوال اصلی این است که ایران با توجه به آب و هوا و البته اقلیم خود دارای مناطق حاصلخیز بسیاری است، پس چرا به جای تجهیز چاههای نفت به فکر تجهیز صنعت کشاورزی و مزارع و چاههای آب خود نیست؛ صنعتی که نه تحریم میشود و نه باید برای ریاستش برنامهریزی کرد؛ چون متقاضیان بسیاری اطراف کشورمان حضور دارند و حاضر هستند برای خرید محصولات با کیفیت کشاورزی ایران پول نقد هزینه کنند و خبری از تحریم و چانه زنی بر سر قیمت معامله این محصولات مثل نفت و مشتقات آن نیست.
همگی میدانیم بسیاری از کشورهای اطراف ایران واردکننده محصولات غذایی هستند و آمار تولیدشان کفایت مصرف ساکنان منطقه را ندارد و از سوی دیگر کیفیت محصولات ایران حتی خارج از منطقه هم خوش درخشیده و بسیاری را به مصرف محصولات کشاورزی ایران تشویق کرده است. پس بجاست که این امتیاز را در کنار موهبت خدادادی، یعنی ذخایر انرژی قرار دهیم و برای تولید هرچه بیشتر و باکیفیتتر محصولات غذایی ایران گام برداریم؛ محصولاتی که حتی کشور انگلستان به عنوان یکی از تحریمکنندگان صنعت نفت ایران حاضر به پیشخرید کردن آنهاست.
اهمیت توسعه صنعت کشاورزی
با توجه به شرایط فعلی ایران از لحاظ اقتصادی، بدون تردید باید به جایگاه کشاورزی در اقتصاد ملی کشورمان توجه ویژهای داشته باشیم.
کیخسرو چنگلوایی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان درباره اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی ایران میگوید: 14 درصد از تولیدات ناخالص داخلی و 9 درصد تولید غذای مصرفی و 23 درصد از تولید اشتغال در کشور توسط این بخش ایجاد شده است، بنابراین اگر شاهد رشد و رونق این صنعت در کشورمان باشیم، میتوان امیدوار بود که رشد و رونق مناسبی در کشور خواهیم داشت.
نبودن صنایع تبدیلی
یکی از معضلات اصلی صنعت کشاورزی ایران، کمبود صنایع تبدیلی و خامفروشی محصولات است که باعث شده حتی گاهی کشاورزان به دلیل مشکلات و معضلات موجود از برداشت محصولات خود نیز چشمپوشی کنند و حاصل زحمت یکساله خود را روی زمین کشاورزی رها کنند.
به عنوان مثال در صنعت خرمای ایران با توجه به کیفیت و تنوع تولیدات ایران و البته از همه مهمتر ارگانیک بودن آن، شاهد صادرات خرمای فله به کشورهای جنوبی ایران یا حتی استرالیا هستیم که پس از بستهبندی با ارزش افزوده فراوان و به نام آن کشورها در بازار مصرف سراسر جهان توزیع میشود. حال آنکه در صورت وجود صنایع بهروز شده بستهبندی یا صنایع تبدیلی میتوان به جایگاه اصلی خرمای ایران در جهان افتخار کرد. شاید صادرات خرما، کام کشاورزان را شیرین کند، اما اگر امکان فرآوری و صادرات مشتقات خرما مثل شیره، قند مایع خرما در تمام ایران بخصوص مناطق کشت فراهم کنیم، کشاورزان به تولید بیشتر و با کیفیت تر تشویق شده و با خرسندی از درآمد و اشتغال فرزندانشان به کشت و کار خود ادامه خواهند داد.
به عقیده محمدحسن نبوی، مدیر بازرگانی شرکت شهد باب پارس تبریز، با نگاهی نوین به صنعت خرما و تولید حدود 10 میلیون تنی آن در کشور به عنوان یکی از محصولات کشاورزی ایران، میتوان سالانه نزدیک بر 30 میلیارد دلار ارز از این محصول به دست آورد.
در همین زمینه میتوان به صادرات قند مایع خرمای ایران از استان آذربایجان شرقی به کشورهای اروپایی و آسیای میانه اشاره کرد و با در نظر گرفتن ارزش افزوده آن متصور شد تا اگر این موضوع دقیق برنامهریزی شود، چه تعداد از جوانان جویای کارمان در ایران شاغل خواهند شد.
خرمای ایران به قول معروفی مشتی نمونه از خروار است، چون محصولاتی مثل هلو، زردآلو، سیبزمینی، گوجهفرنگی، پیاز ایران در بسیاری از کشورهای منطقه و حتی دورتر از منطقه خریداران عمدهای دارد.
شاهد مثال این ارزش افزوده و البته سودآور بودن صادرات محصولات فرآوری شده کشاورزی ایران به خارج از کشور را میتوان به صادرات رب گوجهفرنگی ارتباط داد. طبق آمار هر بشکه (یک تنی) رب گوجهفرنگی ایران طی سالهای 1389 تا 1390 حدود 250 تا 225 دلار فروخته میشد، حال آنکه در خوشبینانهترین حالت هر بشکه نفت ایران به حدود یکصد دلار فروخته شده است.
در این زمینه ایاز پرتو، مدیر صنایع جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در آبان 1391 میگوید: با توجه به تکنولوژی مورد نیاز استخراج یک بشکه نفت خام از منابع زیرزمینی و تولید یک تن رب گوجهفرنگی که سه کشور عراق، افغانستان و روسیه خواهان آن هستند، کدام بهصرفهتر است و نیازمند حمایت بیشترخواهد بود؟
به عقیده این کارشناس کشاورزی استان، هزینه تجهیز و نگهداری لوازم استخراج نفت از چاه را با توجه به مشکلات کنونی اگر به صنعت کشاورزی تخصیص دهیم، واقعا سودآورتر خواهند بود. چرا که تولید محصولات کشاورزی و البته فرآوری آنها نیازمند تکنولوژی فوق پیشرفته در صنعت نفت نیست بلکه کاملا ساده و سهل الوصول است.
کیفیت محصولات ایران
همانطور که قبلا نیز عنوان شد، کیفیت محصولات باغی و کشاورزی ایران در جایجای دهکده جهانی شهرت خاصی دارد.
در این زمینه بر انعقاد قراردادی برای صادرات کنسانتره از استان آذربایجان غربی به کشور هندوستان اشاره کرد که طی قراردادی که مسئولان کشاورزی این استان با هندوستان بستهاند، قرار شده کسانتره با کیفیت ایران به این کشور صادر شود.
اما دومین تائید کیفیت محصولات ایران را میتوان به پیشخرید محصولات ارگانیک ایران از سوی کشور انگلستان نسبت داد. دبیر انجمن ارگانیک ایران ضمن تائید این خبر میافزاید: با توجه به اینکه رواج مصرف اینگونه محصولات را در سطح جهان شاهد هستیم، کشورهایی چون انگلستان، هلند، ژاپن و فرانسه خواهان خرید این گونه محصولات از ایران به عنوان محصولی با کیفیت هستند. این استقبال آنچنان بوده که حتی انگلستان از دیگران پیشی گرفته و حاضر به پیشخرید کردن محصولات ایران چون کشمش، برنج، انار، سیب، شلیل، هلو، پسته، خرما و زعفران بوده است.
وی میافزاید: اگرچه قیمت این محصولات از دیگر محصولات عادی بیشتر است، اما بنا به دلایل مختلفی چون هزینههای بهداشتی و حفظ محیطزیست بسیاری از کشورها حاضر به پرداخت مبلغ بالاتری برای آنها هستند، به همن دلیل میتوان سود بیشتری را برای صادرات این محصولات به خارج از مرزها در نظر گرفت.
میزان صادرات محصولات کشاورزی
طبق اعلام پایگاه اطلاعرسانی دولت، ارزش صادرات محصولات کشاورزی از 2277 ملیون دلار در سال 84 به 4283 میلیون دلار در نه ماهه اول سال 1391 رسیده است. اگرچه بسیاری از فعالان عرصه کشاورزی به این اعداد و ارقام اشکال گرفتهاند، اما به هر حال میتوان به جایگاه صادرات محصولات کشاورزی در صادرات غیرنفتی کشور اشاره کرد.
کیومرث فتحالله کرمانشاهی، معاون کل سازمان توسعه تجارت ایران از افزایش 14 درصدی صادرات محصولات کشاورزی ایران طی سال 91 سخن گفته است.
وی دارا بودن آب و هوای چهار فصل و استعداد فراوان به منظور پرورش انواع محصولات زراعی و باغی، تنوع محصولات در گوشههای مختلف، دسترسی به بازارهای مختلف از طریق مرزهای آب و خاکی و البته کیفیت بالای محصولات ایران را از امتیازات ویژه برای صنعت کشاورزی کشور عنوان کرده است.
در عین حال طبق همین آمار، تقریبا 60 کشور جهان مقصد نهایی محصولات کشاورزی کشورمان بودهاند که تاکیدی دیگر بر اهمیت توجه به صنایع کشاورزی در کشورمان است.
راهکارهای گسترش صادرات
همگی از کمبود صنایع تبدیلی، مکانیزه نبودن مراحل کاشت، داشت و برداشت به عنوان اصلیترین دلیل دست نیافتن محصولات کشاورزی ایران به بازارهای جهانی آگاهیم، اما عبدالله اکبری، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی، اعزام هیاتهای تجاری در این زمینه به سایر کشورها را ضروری میداند و میگوید: توسعه فضای صادرات غیرنفتی بخصوص در این زمینه یعنی صادرات محصولات کشاورزی باعث تاکید این امر یعنی اهمیت جایگاه صنعت کشاورزی در درامد ملی کشور خواهد بود.
شناسایی بازار هدف، چگونگی ارسال محصولات، راهکارهای اقتصادی کردن و البته انعقاد قراردادهای بلندمدت فروش محصولات از جمله اقدامات این هیاتها خواهد بود، در حالی که هرگز نمیتوان از اهمیت معرفی محصولات ایران در بازارهای جهان توسط این گروه چشمپوشی کرد.
اما در این باره معاون سازمان توسعه تجارت، استمرار حضوری در بازارهای هدف را نیاز اصلی صنعت کشاورزی ایران میداند. وی می افزاید: با برنامه ریزی دقیق باید محصول ایرانی را همیشه در بازارهای عمده مصرف مقابل دید مصرف کنندگان قرار دهیم تا نام محصولات ایرانی در ذهن آنها زنده بماند و همیشه برای تامین مایحتاج غذایی خود به دنبال عطر و طعم محصولات با کیفیت ایرانی با قیمتی مناسب باشند.
کرمانشاهی از عراق، افغانستان، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به عنوان اصلیترین بازارهای محصولات کشاورزی ایران یاد کرد و گفت: ضروری است که وزارت جهاد کشاورزی ایران برای این موضوع، برنامههای راهبردی و عملیاتی در نظر گیرد تا هم ضمن تضمین کیفیت محصولات باز هدفممان هم تضمین شود.
وی در ادامه اینگونه ابزار عقیده کرد که برندسازی اولین و اصلیترین گام برای حضور مستمر محصولات کشاورزی ایران در بازارهای جهانی خواهد بود.
بنابراین اگرچه با تشکیل دولت یازدهم افق های تازه ای در تجارت و صنعت کشورمان حاصل خواهد شد اما اگر بخواهیم حفظ بازار محصولات کشاورزی را با حفظ بازار صنعت نفت مقایسه کنیم، بار دیگر به اولویت جایگاه کشاورزی خواهیم رسید، چون همگی میدانیم خرید نفت خام از سوی هر کشوری در جهان طبق دستورالعمل و تنظیمات بسیار حساس پالایشگاهی و کارخانجات پتروشیمی آن کشور و با توجه به مواد اولیه وارداتی صورت میگیرد و اگر به هر دلیلی مجبور شوند این تنظیمات را تغییر دهند، به دلیل هزینه سنگین آن هرگز حاضر به تغییر مجدد آن تنظیمات گذشته نخواهند بود پس خریداران ترجیح میدهند مواد اولیه مورد نیاز خود از بازارهای مطمئنتری تهیه کنند، اما در بازار محصولات کشاورزی فقط کیفیت و قیمت، عوامل موثر در انتخاب هستند؛ پس منطقی است که از منبع عظیم انرژی که خداوند به ما هدیه داده برای روشن کردن پمپهای آب کشاورزی و البته حرکت تراکتورهای جهت حاصلخیز کردن خاک ایران استفاده و بشکه های رب گوجه فرنگی یا کنسانتره طبیعی میوه ایرانی را به خارج صادر کنیم، نه اینکه طلای سیاه برای واردات گندم یا دیگر محصولات غذایی بفروشیم.
سوتیترها: محمد خادم : تنها خواسته ما از دولت این است که صرفا نقش خود را بازی کند
مدیرعامل شرکت صنایع تجهیزات نفت: بطور کلی سیستم ایران براساس واردات طراحی شده است نه تولید
خادم: دولت درمقابل کوتاهی خود پاسخگو نیست اما بخش خصوصی در کوچکترین مشکل باید جریمه بپردازد
مدیرعامل شرکت صنایع تجهیزات نفت: تولید کنندگان داخلی به دلیل تحریمها امکان صادرات واقعی ندارند درحالی که نیاز داخلی تنها 15 درصداز توان تولید کشورمان است
گفت و گو با محمد خادمی
مدیرعامل شرکت صنایع تجهیزات نفت،
بطور کلی هرسال با نزدیک شدن زمان برگزاری نمایشگاههای مختلف صنتی بسیاری از رسانهها درباره اهمیت برگزاری این گونه نمایشگاهها سخن گفته و مسئولان نیز از اهمیت حمایت از تولیدات داخلی میگویند اما این روند تنها تا زماین برگزاری همان نمایشگاه است و تا سال آینده کمتر درمورد آن سخنرانی یا حتی مطلبی منتشر میشود. که شاهد مثال آن را میتوان در میزان اخبار منتشر شده درباره یک صنف خاص طی دوره نمایشگاه و خارج از آن دوره باشد.
اما اینبار قانون فراتر از انچه تا کنون بر صنعت کشورمان گذشته حرکت کرد و نه از اهمیت برگزاری نمایشگاه بلکه از چالشهای صنعت نفت کشورمان به عنوان گل سرسبد صادراتی ایران از زبان محمد خادمی، مدیرعامل شرکت صنایع تجهیزات نفت یکی از فعالان این صنعت میگوید. صنفی که نه تنها نیازمند داشتن ابزاری دقیق است بلکه برای رسیدن به اهداف مورد نظرش نیازمند دقت سیاستگذاران اقتصادی برای حرکت روبه جلوی خود بوده تاجایی که تنها خواسته آن از دولت ایفای نقش دقیقش در صنایع است.
· بطور کلی درباره بخش خصوصی در صنعت نفت نظر شما چیست؟
اگر در شرایط عمومی و کلی مد نظر شما باید بگویم بطور کلی در ایران ما چیزی به نام بخش خصوصی نداریم که درباره آن اظهار نظری داشته یا ابراز عقیده کنیم و دقیقا به همین دلیل هنوز صنعت در ایران توان رشد نداشته است. اگر کمی با دقت در صنعت ایران بنگریم درخواهیم یافت در بسیاری از اصناف دقیقا دولت به عنوان رقیب بخش خصوصی حضور دارد و با توجه به امکانات و تواناییهایی که در اختیار دارد طبیعی است که جایگاهی برای بخش خصوصی با توان محدود نخواهیم داشت.
· توانمندی تولید شرکت صنایع تجهیزات نفت را لطفا مختصر توضیح دهید.
همانطور که میدانید قطعات و تجهیزات بسیار گستردهای در صنعت نفت مورد استفاده قرار میگیرند که بخشی مربوط به پالایشگاه و بخش دیگری مربوط به تجهیزات سرچاهی است در این مجموعه انواع تجهیزات سرچاهی، شیرآلات، ابزار دقیق یا همان شیرکنترلها و اتصالات به غیر از خود لوله تولید میشود که در پارهای از موارد این شرکت تنها تولیدکننده تجهیزات موردنظر است.
· آیا واقعا تولید کنندگان داخلی کشورمان توان تامین قطعات مورد نیاز صنعت نفت کشورمان را دارند؟
ببینید پاسخ این سئوال در بخشهای مختلف واقعا متفاوت است چون همه میدانیم صنعت نفت محدود به یک یا دو صنعت نیست بلکه گروهها یا صنایع زیادی در این زمینه درگیر هستند که بدون تردید توانمندیهای مختلفی هم در اختیار دارند. اما به عنوان مثال و فقط در یک نمونه خدمت شما عرض میکنم که درباره تجهیزات سرچاهی به عنوان یک کالای فوقالعاده نیازمند تکنولوژی بالا با توجه به خصوصیات و فشاری که چاههای ایران (10000PSI) دارند تماما (95 درصد) محصولات داخلی همین امروز درحال استفاده و بهرهبرداری هستند. یا دربخش دیگر باید یادآوری کنم برای ساخت تجهیزات نفتی باید توانایی آلیاژهای مختلفی را در داخل تولید کنیم که امروز خوشبختانه این امکان داخل کشورمان وجود دارد و میتوانیم انواع آلیاژهای مورد نیاز صنعت نفت کشورمان را نیز تولید کنیم. بنابراین شاید درحالت کلی بتوانیم بگوییم بخش مناسبی از نیازهای صنعت نفت کشورمان در تجهیزات را تولید کنندگان داخلی توان تامین دارند و نیازی به خارجیها نیست.
· با توجه به گفته شما به عنوان تولید کننده بخش خصوصی بنابراین گفته برخی از مسئولان نفتی که میگویند« چون تولید داخلی نداشتیم از خارج خرید کردیم» اشتباه است؟
ببینید همانطور که قبلا اشاره شد دربخشهای مختلف باید به این سئوال پاسخ داد اما در مواردی که اشاره کردم بلکه کاملا اظهار نظر اشتباهی بوده چون در ایران توان تولید بالایی داریم و هیچ نیازی به واردات در آن موارد نیست که البته اطلاعات و آمار این تواناییها قطعا در اختیار همان مسئولان که میگویند داخل توان تولید نداشته وجود دارد اما دیده نشده است.
· آیا این توانمندیها که اشاره شد توانسته به بازارهای بین المللی راهیابند و صادرات در این صنعت داریم؟
اجازه دهید ابتدا در زمینه صادرات کمی توضیح دهیم بعد به پاسخ پرسش برسیم. اولین موضوعی که باید درباره صادرات غیر نفتی کشورمان در حالت کلی توجه داشته باشیم این است که یک باور غلط در ایران باعث شده تمام اصناف و تولید کنندگان را تحت تاثر قرار دهیم. آن باور غلط این است که هموار به جای تفکر به توسعه صادرات تمام مسئولان و البته دست اندرکاران اقتصاد کلان کشورمان به کاهش واردات فکر کردهاند. این نکته بسیار ظریفی است که ناگفتههای بسیاری در خود پنهان دارد و باید درآن خوب تفکر کنیم. چون ناخواسته این کد را میدهد که اقتصاد ایران با وجود توانمندیهای بسیار گسترده و بالایی که در اختیار دارد برمبنای واردات شکل گرفته و همه دستورها و امکانات از خارج به داخل طراحی شده بنابراین جای تعجب نیست که در صنایع مختلف زیاد برای صادرات فعالیت نشده است هرچند همواره در جلسات و روی کاغذ از آن یاد میکنیم.
که این تفکر اشتباه شامل صنعت تجهیزات نفتی هم شده است هرچند نمیتوانیم شرایط سیاسی مثل تحریمهای تحریمهای یکجانبه غرب علیه کشورمان را نیز نادیده بگیریم که تاثیر مستقیمی بر برخی از صنایع ایران داشته است.
· به تحریمها اشاره کردید در صنعت شما این تحریمها چه تاثیری داشته است؟
ببینید یکی از فاکتورهای مهم در تولیدات مربوط به صنعت نفت داشتن استانداردهایی خاص مثل API است و تمام تولید کنندگان ایرانی یا خارجی موظف به رعایت آن هستند چون خریداران بدون داشتن گواهینامههای این استاندارد هرگز اقدام به خرید تجیهزات از هیچ شرکتی نمیکنند. این درحالی است که علی رغم رعایت تمام این استانداردها در بالاترین سطح ممکن در تولیدات ایرانی چون تحریمها باعث شده شرکت اصلی این گواهینامهها را دراختیار محصولات ایران قرار ندهد بدون تردید بحث صادرات تقریبا منتفی است چون خریداران هرگز اقدام به خرید نمیکنند. البته گاهی اوقات با توجه به ارتباطات سیاسی مسئولان با برخی از کشورها به میزان بسیار ناچیزی صادرات داشتهایم اما نمیتوانیم آن را به عنوان صادرات بدانیم. بنابراین موانع اصلی همان تفکر اشتباه است و درادامه شرایط سیاسی و همان تحریمها باعث کاهش بسیار زیاد صادرات شده است.
· آیا استاندارد دیگری قابل استفاده نیست؟
درباره شرکتها و نیازهای داخلی توانستهایم با استفاده از امکانات گواهینامههای استاندارد دیگر مثل لویدز یا مودی استفاده کردهایم و این شرکتها در واقع این شرکتها تولیدات ما را تایید کردهاند که تولیدات ما دقیقا با استانداردهای API مطابقت دارد که توانستهایم تولیدات خود را بفروش برسانیم. این مدرک برای فروش داخلی مورد قبول است اما درباره فروش خارجی مناسب نبوده است.
· آیا اصلا امکانات و مازادی برای صادرات داریم که به دلایل بالا نمیتوانیم این کار را انجام دهیم؟
دربخشهای مختلف امکانات بسیار مناسبی برای صادرات وجود دارد اما همانطور که اشاره شد دلایلی مانع از آن شده است به عنوان مثال درباره تجهیزات سرچاهی اکنون نیاز داخلی میتواند 15 درصد از آن را به خود اختصاص دهد یعنی ما 85درصد مازاد تولید داریم که در صورت برطرف شدن تحریمها و عادی شدن شرایط امکانات صادرات به متقاضیان سراسر جهان داریم. این درحالی است که همین 15 درصد را هم اکنون به راحتی از خارج خریداری میشود و هرگز به تولیدات داخلی توجه نشده است.
· با توجه به محدودیتهای صادراتی که به آن اشاره کردید آیا حضور در نمایشگاههای بین المللی ضروری است؟
اهمیت حضور شرکتهای تولیدی در نمایشگاههای تخصصی برهیچ کس پوشیده نیست چون نه تنها امکان ارتباط با شرکتهای خارجی و داخلی فراهم میشود بلکه میتوان توان تولید و امکانات خود را نیز برای مخاطبان به نمایش گذاشت بنابراین شاید بحث تحریم درباره صنعت تجهیزات نفتی اگرچه نسبت به صادرات مشکل ساز شده است اما این نمایشگاهها میتواند درزمینه بازار داخلی یا حتی ایجاد ارتباط با تولید کنندگان و خریداران خارجی برای دوران پساتحریم مناسب باشد. اما بخش عمده این است که بتوانیم با مشتریان ارتباط مناسبی برقرار کنیم تا بتوانیم توجیح کنیم که ما توانایی تامین نیازهایشان را در بهترین شرایط داریم. این درحالی است که نمیتوان این نکته را فراموش کرد که در اینگونه نمایشگاهها میتوانیم زمینه را برای ارتباط با تولید کنندگان ماشینآلات مورد نیازمان نیز فراهم شود.
· مگر مسئولان قوانین حمایت از تولیدات داخلی ندارند که شرکت نفت میتواند به راحتی نیازهای خود را که در داخل موجود است از خارج وارد کند؟
اجازه دهید به نکتهای کاملا روشن در این زمینه اشاره کنم که چندی پیش مقام معظم رهبری در فرمایشات خود به این موضوع کاملا واضح و روشن اشاره کردند و فرمودند: « دولت تصمیم بگیرد هرآنچه که در داخل امکان تولید دارد؛ مصرف خارجی را برخود حرام کند» این پیام واقعا کاملا روشن و واضح بیان شده است اما سئوال اینجاست که چطور مسئولان در برخی از ادارهها بدون توجه در این زمینه بازهم با توجه به توان تولید داخلی به تولیدات خارجی علاقمند هستند و خریدهای خارجی انجام میدهند. پس مشکل در لایههای میانی مدیریت است که بسیاری از این قوانین که در حمایت تولیدات داخلی تنظیم شده است را نادیده گرفته و بازهم خریدهای کلان خارجی انجام میدهند.
· تاجایی که همه میدانیم مسئولیت اجرای این فرامین و قوانین وزارت صنعت، معدن و تجارت است پس چطور بازهم دستورها انجام نمیشوند؟
ببینید تا زمانی که این ارگان تصمیم به اجرای دقیق قوانین و فرامین را نداشته باشد تمام حمایتها از تولیدات داخلی منتفی خواهد بد چون هیچ ضمانت اجرایی ندارند. از این رو علی رغم اینکه تمام صنعتگران به آقای نعمت زاده به عنوان وزیر محترم علاقمند هستند اما باید بگویم جای ایشان و البته وزارتخانه تحت امر آقای نعمتزاده کاملا غایب است و خبری از حضور مناسب آن وزارتخانه نیست. بنابراین غایب بزرگ صنعت کشورمان همان وزارتخانه است چون اکنون وزارتخانه محترم یاد شده به دنبال رفع مشکلات روزمره جامعه است نه صنعت که نیازمند برنامههای بلند مدت است. بنابراین به جای اینکه وزارتخانه محترم صنعت، معدن و تجارت به دنبال رفع مشکلات صنعتگران در ابعاد همان مسئولیتهای وزارتخانهای باشد امروز این خود صنعتگران هستند که باید مسئولیت وزارتخانه را برای رفع مشکلاتشان در این ابعاد را نیز برعهده داشته باشند. به عنوان مثال این چطور قانونی یا حمایتی از تولیدات داخلی است که برای خریدهای خارجی دولت ابتدا کل مبلغ را به تولید کننده خارجی پرداخت میکند و پس از مدتی محصول مورد معامله را دریافت میکند اما به تولیدات داخلی که میرسیم دولت ابتدا کالا را طلب میکند و بعد هرزمان که علاقه داشت مبلغ را پرداخت میکند (هروقت خواستند پول میدهند)! پس این چه حمایتی از تولید داخلی است؟
· آیا این موضوع راه حلی هم دارد؟
بله بارها و بارها در جلساتی که بخش خصوصی هم حضور داشته عنوان کردهایم راه حل اینکار برای حفظ توان تولید سازندگان داخلی السی داخلی است اما همانطور که قبلا اشاره کردم چون وزارتخانه کار و وظایف اصلی خود را درقبال صنایع انجام نمیدهد؛ این مهم نیز همانند موارد دیگر به دلیل ناتوانی و کوتاهی دست تولید کنندگان از نظام تصمیم گیرنده دولتی انجام نمیشود و روزگار تولید کنندگان این شده که میبینیم. به عنوان مثال همین شرکت هنوز 5/5 میلیون یورو فقط از یک قرارداد از مطالب خود از دولت را که مربوط به یکی دو سال پیش بوده را دریافت نکرده حالا من از شما سئوال میکنم این خلاء نقدینگی را چگونه یک شرکت خصوصی میتواند برای ادامه حیات تامین کند یا اصلا چه مقامی خسارت این تاخیر را میپردازد درحالی که اگر یک روز مالیات دیر بدهیم خودتان میدانید چه اتفاقی خواهد افتاد یا بحث تامین اجتماعی هم اینگونه است بنابراین شاید بتوانیم بگوییم دولت مطالبات خود را از بخش خصوصی تا ریال آخر با استفاده از تمام ابزارهای قانونی دریافت میکند اما همان قانون که مسئولیت دولت برای حمایت از تولید داخلی را مشخص کرده نادیده میگیرد حالا چطور میتوان انتظار داشته باشیم صنعت رونق داشته باشد؟ به عقیده من همه چیز برخلاف رشد و حرکت تولید است.
· در مورد واردات خارجی مطرح شده است که پورسانتها و حق ماموریتها باعث رشد این موضوع شده است و عاملی دیگری کمتر دخیل است نظر شما دراین زمینه چیست؟
ببینید بطور کلی خرید کالای خارجی فرهنگی در میان همه ماست به عنوان مثال حتی برای خرید وسیله منزل نیز ابتدا به دنبال کالای خارجی هستیم حالا این موضوع در مورد تجهیزات یا کالاهای دیگر نیز صدق میکند بنابراین این موضوع را باید در میان توده مردم ریشه یابی کرد و صرفا در یک اداره یا وزارتخانه نیست. من اعتقاد دارم مردم ایران ممکن است در شعار به دنبال حمایت از تولید داخل باشند اما در عمر متاسفانه بسیار ضعیف هستیم. اجازه دهید در این زمینه برای شما مثالی بزنیم: در مطلبی نقل شده بود از یکی از تولیدکنندگان صنعتی بزرگ کره جنوبی که علت موفقیت این کشور در صنعتی شدن را اینگونه عنوان کرده بود: « علت موفقیت صنعت ما تصمیمی است که دولت و ملت کره گرفتند که محصولات گران غیر کیفی داخلی را استفاده کنند نه کالاهای خارجی» خوب حالا پاسخ شما درباره ایران کاملا روشن است که چرا واردات در ایران اینگونه است. این مورد اول است که فرهنگ خرید کالای خارجی در تمام تودههای جامعه رسوخ کرده است اما مورد دوم را میتوان در این دید که اساسا سیستم مملکت ایران براساس واردات تنظیم شده است نه استفاده از تولیدات داخلی.
· با توجه به این موضوع درباره صنعت نفت کمی بیشتر توضیح دهید.
ببینید درباره صنعت نفت اگر از روانی واردات بخواهیم بگوییم پاسخ را حتی میتوانیم در اسناد خریدهای داخلی دریابیم چون تمام کالاهای تولید شده در ایران که از سوی وزارت نفت خرید میشود با اسنادی به زبان انگلیسی مبادله میشود به این صورت که درخواست به متن لاتین است و فاکتورها باید لاتین باشند؛ مناقصات، قراردادها هم جزوی این موضوع هستند پس خودتان قضاوت کنید که سیستم در این صنعت اساسا برای خرید خارجی طراحی شده است نه خریدهای داخلی. این درحالی است که میتوانیم موضوع را در مسایل دیگری مثل بانکها، بیمه یا حتی دیگر سازمانها نیز تعمیم دهیم.
اما مهمترین موضوع در این زمینه در مورد فضای کسب و کار در کشورمان است که براساس اطلاعات و آمارهای بانک جهانی از سال 2012 تا کنون همواره بالاتر از 140 بوده است و تورم هم در این زمینه دخیل شده است که باعث شده تولیدات داخلی اصلا اقتصادی نباشد و همه چیز به دلیل سود در واردات باشد چون تولیدکنندگان داخلی آنقدر بزرگ نیستند که بتوانند مانع از واردات باشند.
· بنابراین موضوع پورسانت یا دیگر مسایل از نظر شما زیاد با اهمیت نیستند؟
ببینید عوامل قبل همراه با این عامل تشکیل دهنده معضل را خواهندداشت اما آنچه مهم است این مورد یعنی پورسانت یا حتی رشوه تا چندی پیش در بدنه کارشناسی صنوف مختلف رسوخ نکرده بود اما امروز شاهد آن هستیم که متاسفانه این مورد درباره کارشناسان نیز صدق میکنند که بعضا این افراد تصمیم گیرنده اصلی در خرید داخلی یا خارجی هستند.
· با توجه به افقهای تازهای که از توافق هستهای ایران در صنعت کشورمان ایجاد شده است آیا این توافق و درنظر گرفتن میل به واردات برای صنعت مورد بحث مفید است یا باعث تشدید واردات میشود؟
همه میدانیم کشورهای موفق در صنعت یا تجارت همه و همه آنهایی بودهاند که در فضای کسب و کار آزاد شکل گرفته و در سیستم بازار آزاد و رقابتی فعالیت میکنند نه بازار بسته و محدود به یک منطقه بنابراین اگر واقعا ایران قصد توسعه صادرات خود را دارد باید هرچه بیشتر با بازار آزاد ارتباط برقرار کرده تا رقابت ایجاد شده در میان تولیدات داخلی و خارجی باعث ارتقای سطح کیفی تولیدات کشورمان باشد و همین امر بتواند جایگاه مناسب تولیدات ایرانی را در سطح بین المللی بیان کند پس این توافق برای همه صنایع مفید باشد به شرط آنکه بحث انحصار یا دیگر موارد سوء مدیریتی درکار نباشد و بازار خود در فضایی کاملا رقابتی و آزاد فعالیت کند. پس اینگونه بگویم اگر صنایع بتوانند پای خود را فراتر از مرزهای جغرافیایی کشورمان در منطقه و پس از آن در دیگر نقاط جهان قرار دهند بطور طبیعی باید منتظر اتفاقهای خوبی باشیم که تاکنون به دلیل محدودیتها به آنها دست نیافتهایم. مهمترین سود این موضوع این است که چون خارجیها از ایران محصول غیر کیفی خریداری نمیکنند تولیدکنندگان داخلی خود به خود به سمت تولید کیفی و استاندارد سوق داده میشوند و همین امر به عنوان دستاورد بسیار بزرگ ارتباط با بازارهای آزاد بین المللی در تمام صنوف مختلف است. بطور کلی من اعتقاد دارم شرکتهای موفق همه شرکتهایی بین المللی هستند نه شرکتهایی که به یک کشور منحصر شده باشند این درحالی است که از بعد دیگر اینگونه میتوان گفت که گرهخوردن صنعت ایران با صنایع دیگر بین المللی حتی در زمینه تصمیم گیریهای سیاسی نیز تاثیرگذار است چون دیگر منافع مرزهای ایران نیست بلکه منافع همه در مرزهای ایران خلاصه شده است. به عنوان مثال میتوان به خطوط انتقال انرژی یا دیگر موارد اشاره کرد.
· نظر شما درباره سیستم مالی ایران یا همان بانکها در حمایت از صنعت یا تولید کنندگان تجهیزات نفتی چیست؟ آیا این سیستم با توجه به ارقامی که در این صنعت نیاز است امکان حمایت و تامین منابع را دارد؟
قبل از هرچیزی باید به یک موضوع اشاره کنم آنهم به این صورت که هر سیستم یا صنعتی برای پیروز شدن و رونق باید دارای استراتژی مناسبی باشد که همین قانون درباره شکست هم صدق میکند بنابراین برای شکست هم باید برنامهای باشد پس پاسخ مثل روز روشن است اجازه دهید مثالی در این زمینه بزنم، اگر شما به خیابانهای تهران بخصوص در مناطق بالای شهر توجه کنید در خیابانها هر روز شاهد افتتاح یک شعبه بانک یا حتی چندین شعبه از یک بانک در یک خیابان هستیم درحالی که اگر به مناطقی که باید بانک باشد مثل شهرکهای صنعتی یا محل استقرار کارخانجات تولیدی مثل شهرک شمسآباد توجه کنید درخواهید یافت این موسسات مالی و اعتباری حتی برای رضای خداوند در صنعت یک آجر روی آجر نمیگذارند اما تمام زمینهای خوش قواره یا بکر را برای خود و شعبشان خریداری میکنند. پس حالا که هروز شاهد رشد قارچگونه بانکهای قدیم و جدید هستیم چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم منابع در تولید هزینه شود؟
· مهمترین خواسته شما از سیستم دولت برای توسعه کسب و کارتان چیست؟
به عقیده من مهمترین خواسته تمام صنعتگران و تولیدکنندگان داخلی از دولت این است که دولت نقش خود و مسئولیت خود درقبال تولید را به خوبی ایفا کند نه اینکه مثل امروز دچار یک پارادوکس یا تضاد در سیاستها و واقعیت جامعه باشیم. چون آنجا که دولت نسبت به تولید کنندگان مسئولیت دارد در مقابل کمکاری خود هیچ پاسخی نداده و نمیدهد و جریمهای هم درکار نیست اما اگر در جهت عکس توجه کنیم درخواهیم یافت با کوچکترین تاخیری در هر زمینه مثل بانک، بیمه و مالیات دولت نسبت به دریافت خسارت و جریمه خود با توجه به توان خود اقدام میکند که این همان تضاد در حمایت از تولید داخلی و ملی است. به عنوان مثال دولت یک بانک تخصصی برای حمایت از تولید وصنایع کشورمان درنظر گرفته است اما علی رغم دلیل اصلی ایجاد این بانک، هیچ فعالیت در این زمینه یا تخصیص منابع ارزان قیمت برای تولید صورت نگرفته است.
· نقش رسانهها در این زمینه چیست؟
اجازه دهید با مثالی پاسخ شما را کاملا روشن بگویم. بطور کلی اگر تعداد و حجم اخبار منتشر شده از میزان تولید و حمایت از صادرات محصولات ایرانی را جمع بزنیم و با اخباری که درباره برخی مسایل ورزشی و حواشی آن منتشر شده است مقایسه کنیم درخواهیم یافت که اصلا مشکل و رویکرد رسانههای ایران بحث تولید نیست. فراموش کنیم که برخی از نشریهها کاملا تخصصی در برخی موارد سخن میگویند اما این موضوع هدفمند و دنبالهدار نیست و صرفا جریاناتی گذرا هستند درحالی که به عنوان مثال واگذاری دو باشگاه معروف ورزشی اکنون در صدر اخبار قرار گرفته اما چند خبر از کاستیها و نقیصههای موجود صادراتی تجهیزات نفت منتشر شده است که میتوان به دیگر صنایع هم تامیم داده شود. این موارد را میتوان عاملی بر ناآمیدی هستند و درخواهیم یافت که اصلا ارادهای برای تولید نیست بلکه شغلها و حرفههای کاذب در رونق هستند.
· به نظر شما بحث سفارشات در حمایت از تولید داخلی چه نقشی دارد؟
یکی از نکتههای بسیار مهم در صنعت تجهیزات نفت که معمولا زیاد مورد توجه مسئولان قرار نمیگیرد مربوط به سفارشات در بخش خصوصی است به این صورت که این سفارش درواقع یک ابزار مناسب در اختیار تولید کنندگان و سازندگان است چون اگر سفارش مناسب در اختیار تولید کننده قرار گیرد مجبور است برای تولید آن خود را به روز کرده و به دنبال راهکارهای مناسب تولید برود بنابراین اگر سفارش به میزان کافی نباشد فارغ از تمام موارد مالی و دودوتا چهارتای آن رخوتی غیر قابل انکار در تولید ایجاد میشود که تبعات فنی آن مهمتر از بحث مالی است .
مهمترین نکته در این زمینه این است که وقتی سفارشی به تولید کننده ارایه میشود متناسب با توانمندیهای خود برنامه ریزی میکند و در صورتی که این سفارش با توانمندیها و البته تکنولوژی دردسترس آن خارج باشد بدون تردید سعی در دریافت تکنولوژی لازم از یک صاحب تکنولوژی اقدام خواهد کرد که همین امر موجب ورود تکنولوژیهای نوین به منطقه مورد نظر یا همان کشورمان و در نهایت بومی شدن آن خواهد شد.
· به نظر شما شرکت ملی نفت ایران در این زمینه میتواند تاثیرگذار باشد؟
پاسخ مثبت است چون شرکت نفت با ارایه سفارشهای خود بدون هیچ نگرانی به تولید کنندگان داخلی میتواند عاملی در توسعه و بومی شدن بسیاری از تکنولوژیهای دقیق و مورد نیاز باشد همانطور که تجربه نشان داده است قبلا نیز این اتفاق افتاده و اکنون در برخی از موارد مورد نظر ایران واقعا خودکفا شده است.این درحالی است که وقتی پروژهای را به خارجیها واگذار میکنیم در واقع مثل این است که زور و توانمندی خودمان را دادهایم و التماس گرفتهایم چون بدون تردید شرکت خارجی اجازه ورود تکنولوژی مورد نیاز را برای تولید کننده داخلی نخواهد داد.
· نقش وزارت صنایع در این میان چیست؟
واقعیت امر این است که وزارت صنایع اگر واقعا قصد حمایت از تولیدکنندگان داخلی در هر صنفی را مثل صنف تولید کنندگان نفتی دارد باید واقعا اجازه تصمیمگیریهای بالادستی که به زیان صنعت داخلی است را بگیرد به عنوان مثال در همین صنعت نفت وقتی اگر مطمئن هستند امکانات انجام پروژه یا تولید قطعهای در کشورمان با استانداردهای لازم وجود دارد چطور در تصمیمهای بالادستی همان نیاز به یک شرکت چینی یا دیگری واگذار میشود و تولید کننده داخلی نمیتواند از این امکانات برخوردار باشد؟ بنابراین بهتر است وزارت صنایع با استفاده از امکانات و ارتباطات خود اجازه عقد قراردادهایی که توان داخلی دارند را بگیرد تا سهم تولیدات داخلی در مناقصات بالاتر از اینکه هست باشد.
· نظر شما به عنوان یک تولید کننده تجهیزات نفتی در بخش خصوصی درباره اهمیت شرکت کالای نفت در توسعه توانمندی کشورمان چیست؟
قبلا از هرچیز واقعا متاسفم از اینکه این شرکت که به عقیده من موتور محرکه برای تولید کنندگان داخلی بود؛ منحل شده اما اگر واقعا بخواهیم دراین زمینه سخن بگوییم باید درنظر داشته باشیم آنچه در زمینه تولید تجهیزات صنایع نفت امروز ایران توانمندی کسب کرده به دلیل انعقاد قراردادی مناسب از سوی شرکت کالای نفت بوده است تا به واسطه این مهم بتواند توانایی خود را بروز کرده و امروز با افتخار اعلام کند «ما میتوانیم» البته شرکت صنایع تجهیزات نفت نیز از قاعده مستثنی نیست چون هرآنچه که امروز در بخشهای مختلف توانایی داریم دقیقا به دلیل عقد قراردادهای مناسبی بوده که با شرکت کالای نفت قبلا بسته شده بوده است. به عنوان مثال تجهیزات سرچاهی که تولیدی این شرکت است و از آن به عنوان یکی از تولیدات بسیار مهم و حساس با تکنولوژی بالا یاد میشود دقیقا به همین روش شکل گرفت و امروز توانایی تولید آن را داریم. اما امروز متاسفانه همانطور که در اخبار آمده به هر دلیل این موتور محرکه از کار افتاده است البته من فکر میکنم با انحلال شرکت کالای نفت دست تولید کنندگان داخلی از نیازهای صنعت نفت کشورمان کوتاه شده است.