بدون تردید داستان فیلم های جویندگان طلا را در قاره آمریکا به یاد داریم و صحنه های مهیج آن را بارها در ذهنتان مرور کرده اید. این تب طلا بود که این افراد را وادار به ماجراجویی در سرزمین های ناشناخته می کرد اگرچه به ظاهر تب طلا در جامعه امروزی فروکش کرده و دیگر خبری از داستان این فیلم ها نیست اما هنوز هم گروهی در ایران هستند که در صنعت طلا وجواهر فعالیت می کنند و دقیقا شرایط و خطرات آن زمان را به جان می خرند .
شاید خبری از تعقیب گریز روی اسب در کوه و دشت نباشد اما گاهی اوقات موضوع سرقت از این گروه صدر اخبار قرار می گیرد و حتی سوژه فیلم های جدید می شود. بله این گروه که به اصطلاح در بازار طلا به آنها کیفی می گویند هستند.
هرچند تقریبا بسیاری از شهرهای کشور دارای بازار اصلی طلا و جواهر هستند اما همگی آنها سازنده یا تولید کننده این مصنوعات نیستند بنابراین گروهی که معروف به کیفی ها هستند مسئولیت انتقال این مصنوعات زیبای فلزی از مراکز تولید به بازار های محلی دارد .
این گروه یا دارای سابقه ای طولانی در این صنعت هستند و برای کارگاههای تولید کاملا شناخته شده هستند یا اینکه با توصیه چند نفر از معتمدان بازار طلا وجواهر به این کار وارد می شوند بنابراین اینطور نیست که فردی تصمیم بگیرد این حرفه را شروع کند و از فردای آن روز در گروه کیفی های بازار فعالیت کند بلکه معمولا در صورت امکان ورود به این گروه باید به صورت همراه با یکی از پیشکسوتان این حرفه همراه باشد و در سفرهایش با او همراه شود تا اینکه را ز و رمز این حرفه یعنی انتقال و نحوه محاسبه و جمع آوری فاکتور را بیاموزد تا پس از مدتی بتواند خود به عنوان کیفی در این حرفه فعالیت کند.
برخی از این افراد اگر امکانات مالی داشته باشد خود اقدام به خرید محصولات طلایی از سازنده می کنند و پس از انتقال و فروش آنها به بنکدار محلی این کار را ادامه می دهند اما بسیاری از آنها صرفا وظیفه نقل و انتقال طلای ساخته شده از کارگاه به بنکداری و برگرداندن حساب را برعهده دارند که در این میان درصد اندکی از اجرات ساخت طلا فروخته شده را به عنوان حق و الزحمه خود دریافت می کنند.
این گروه با دریافت کار ساخته از کارگاههای تولید طلا معمولا در مراکز استان مثل بازار تهران اقدام به انتقال آن به شهرستان ها می کنند هرچند امروزه بتوان گفت که سیستم توزیع کارگاههای بزرگ جای این گروه را گرفته اما هنوز هم چند ده هزار نفر در این صنعت و حرفه بخصوص مشغول هستند . این گروه که معمولا یک نوع کار تولیدی کارگاهی خاص را به بازار مصرف انتقال می دهند از سوی اتحادیه کارت شناسایی دریافت می کنند و مورد تایید بازار هستند بنابراین هیچ جایی برای سوء استفاده نیست . این کارت شناسایی به این دلیل برایشان صادر می شود که گاهی در موارد امنیتی بتوانند از پلیس کمک بگیرد و در صورت سئوال ماموران بتوانند ثابت کنند که این مقدار طلای همراهشان مربوط کجاست یا اینکه به کجا حمل می شود چون برخی از این افراد برای جابه جایی طلای همراهشان از بازار تولید به بازار مصرف مجبور به استفاده از خطوط هوایی داخلی هستند بنابراین این کارت شناسایی که تایید شده اتحادیه طلافروشان هر استان است برایشان ضروری خواهد بود.
به تازگی این گروه و با همکاری اتحادیه اجازه حمل وسایل حفاظت شخصی مثل اسپری فلفل یا شوکر را دریافت کرده اند بنابراین به امنیت کارشنان افزوده شده هرچند هنوز هم این گروه به دلیل لورفتن مسیر حرکتشان در خطر حمله سودجویان هستند اما سعی می کنند یا به صورت گروهی به سفر بروند یا اینکه کاملا با یکدیگر در تماس دایم باشم تا به سلامت به مقصدشان برسند و اجناس امانی را تحویل صاحبانشان بدهند.
دستمزد این گروه اینگونه محاسبه می شود که کارگاه سازنده دوره ای که معمولا با توجه اعتبار این کیفی ها تعیین می شود بین یک هفته یا یک ماه تعیین می شود را نسبت به بازپرداخت طلای دریافتی از کارگاه زمان دارند و البته درصدی هم از تخفیف تولیدکننده نسبت به کارمزد ساخت طلا برخوردار خواهند شد بنابراین پس از تحویل جنس مورد نظرشان به خریدار با افزودن درصدی به کارمزد ساخت سودی برای خود به دست خواهند آورد اما در مورد میزان طلا باید عینا آن را به کارگاه تولیدی تحویل دهند حالا یا به صورت طلای شکسته یا شمش یا مبلغ ریالی همان زمان معامله که طلا را از کارگاه تحویل گرفته اند البته معمولا آنها علاقمند هستند همان طلا را به سازنده تحویل دهند تا از نوسانات قیمت طلا مصون باشند.
این گروه پس از رسیدن به مقصد شروع به توزیع محصولات خود به متقاضیان می کنند و تا بعد از ظهر زمان سپری می کنندو پس از آن اقدام به جمع آوری مطالبات هفته قبل یا ماه قبل خود را از خریداران می کنند و به اصطلاح خود حساب بازشان را می بندند با این کار سود خود از روی کل مبلغ کسر کرده و طلا و کارمزد کارگاه سازنده را کاملا به کارگاه پس از بازگشت تحویل می دهند . این پروسه با توجه به حوزه فعالیت این گروه هر هفته یا هر ماه تکرار می شود و هر بار با توجه به سود حاصل درآمد کسب می کنند اما لازم به یادآوری است که این گروه در واقع با جابجایی چندین کیلوطلای همراهشان با جانشان بازی می کنند .
به همین دلیل این افراد سعی می کنند ساعت حرکت از مبداء به مقصد یا برعکس ، مسیر حرکت، وسیله سفر و حتی لباس هایشان در طول مسیر را دائم تغییر دهند تا از سوء نیت دیگران در امان باشند و البته مدت طولانی تری را در این حرفه سپری کنند. وسیله نقلیه خصوصی ، هواپیما و اتوبوس از اصلی ترین وسایل حمل و نقل آنهاست اما در هر مورد سعی می کنند با ترفندهایی هویت و شغلشان را کاملا مخفی نگهدارند تا مورد تعرض دیگران قرار نگیرند اما نظم و ترتیب سفرهایشان و البته نحوه محاسبه طلب وبدهی آنها یکی از منظم ترین روشهای مرسوم در بازار است چون بیش از سرمایه آنها نیاز به اعتبار و اعتماد سازندگان و البته خریداران دارند که در صورت خدشه دار شدن هر آیتم آنها دیگر قادر به ادامه فعالیت اقتصادی در این حرفه نخواهند بود بنابراین شایدبتوان گفت این حرفه در بازار کاملا مروسی و پدر و پرسی باقی مانده و ورود افراد متفرقه در این بازار بسیار سخت یا کاملا غیر ممکن است.
گشت و گذاری در کوچه پس کوچههای بازار زرگرهای تهران
نویسنده: عماد عزتی
شاید بارها و بارها به منطقه بازار بزرگ تهران رفته و گذرتان به بخشهای مختلف آن افتاده باشد و نامهایی چون سبزهمیدان، تیمچه، سرای مشیر، پاساژ فروردین، پاساژ اردیبهشت ، بازار رضا و تکیه دولت را شنیدهاید و ازدحام و گرد و غبار موجود در فضای این اماکن را تجربه کرده باشید اما همیشه یکی از این گذرهاست که رنگ و رویش میتواند شما را برای ساعتها به خود خیره کرده و در نهایت این زیبایی و قیمت برخی محصولاتش است که آسمان رویاهایتان را تیرهو تار میکند بله درست حدس زدید منظور بازار زرگرهاست. بازاری که حداقل یکبار آنهم که شده در گرماگرم مراسم خواستگاری یا عروسی اگر پایتخت نشین باشید گذرتان به آن افتاده است. آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید چرا این نقطه از بازار اینقدر مشهور شده و اصلا چرا بسیاری از خانوادهها به صورت سنتی برای برگزاری مراسمی اینچنینی سر ازاین بازار تاریخی با تمام شلوغی و گرد و غبارش درمیآورند؟ یا اینکه قیمت مغازههای اینجا چقدر است و میزان فروش مغازهها در این منطقه تاریخی از پایتخت چقدر است؟
اینها همه سئوالهایی هستند که ممکن است شما تا کنون برایشان پاسخی نداشته و فقط در رویاها و خیالپردازی خود براساس آنچه دیدهاید اعداد و ارقامی برایش متصور شده اید یا اینکه به دنبال آنها نبوده اید اما در این شماره فرصت امروز سری به تمام کوچه پس کوچههای بازار زرگرها با تمام اما و اگرهایش زده تا شما اینبار با کلی اطلاعات قدم به این بازار رنگ و وارنگ بگذارید و به جای جستجو کردن پاسخ سئوالهایتان صرفا به ویترین مغازهها نگاه کنید.
تاریخچه و وصف حال منطقه
بناى اولیه بازار تهران به دوره شاهتهماسب صفوى در حدود سالهاى ۹۴۸-۹۳۰ هـ.ق مربوط شده است و ظاهراً چهار بازار لبافها، کرجىدوزها، سراجها و نعلچىها، قدیمىترین بخش بازار تهران است.
به نوشته صنیعالدوله، چهار سوق بزرگ و کوچک بازار در زمان فتحعلىشاه قاجار بنا شد. در این زمان مجموعه بازار به طرف شمال غرب و غرب توسعه یافت، به طورى که به تدریج حدفاصل بین ارک و مسجد جامع به بخش پررونق بازار تبدیل شد و معروفترین و معتبرترین سراها و تیمچهها در این محدوده فعال شدند.
اما همانطور که میدانید مقصد ما بازار زرگرهاست که در محدوده بازار قیصریه است و زیاد قرار نیست در سراهای دیگر به جستجوی برگهایی از تاریخ باشیم، بازار زرگرها که به امر شاه عباس و به وسیله محبعلى الله بیک بنا شد دارای راههای ارتباطی بسیاری در محدوده خود بوده بصورتی که این بازار از چهارسوى کرباس فروشها به بازار قهوه کاشیها منتهى شده و وسط آن چهارسوى زیبائى قرار دارد و انشعاب آن بازارى است که به دارالشفا منتهى میشود.
از مکانهای مهم این بازار میتوان به پاساژ فروردین ، پاساژ اردیبهشت و بازار مکاره اشاره کرد هرچند زیرگذر سبزهمیدان و پاساژ آیینه نیز به صورت گستردهای در این حرفه مشغول به کار است و هرکدام گفتنیهای بسیاری برای مشتریان خود دارند. این درحالی است که امروزه با توجه به رشد و توسعه حرفه زرگری در کشور بسیاری از خیابانهای اطراف بازار اصلی زرگرها به این حرفه یا حرفههای وابسته اختصاص یافته اند. بهعنوان مثال میتوان به پاساژ آیینه اشاره کرد که بیشتر جواهرفروشان و سنگ فروشان در آن مشغول به فعالیت تجاری خود هستند و در ساختمان تکیه دولت نیز بسیاری از بنکداران کار میکنند. این درحالی است که اگر در بازار اصلی طلافروشها به بالای سرخودتان نگاه کنید گروهی را در رفت و آمد خواهید دید که در واقع این افراد در راه رسیدن به کارگاههای طلا سازی و برخی فروشندگان سکه هستند.
اهمیت بازار
وقتی صحبت از اهمیت بازار است همه به یاد جایگاه ویژه کل منطقه بخصوص بازار زرگرها در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی خواهیم افتاد که بیانگر اهمیت و جایگاه کسبه بازار و صنوف مختلفش خواهد بود این درحالی است که هر برگ از تاریخ میتوان گواهی بر اهمیت و جایگاه ویژه منطقه بازار بزرگ تهران باشد. اما بازار زرگرها به عنوان یکی از ارکان اصلی در منطقه بازار به دلیل حضور برخی تاجران عمده میتوان یکی از مهمترین جایگاه ها را به خود اختصاص داده است و وقتی صحبت از جایگاه اقتصادی سخن میکنیم جای تردید نیست که دوباره همان صفرهای تجارت کلی خودنمایی کرده و میتواند شاهدی از اهمیت جایگاه واقعی بازار زرگرها در پایتخت باشد این درحالی است که جایگاه سیاسی و اهمیت آن را نمیتوان در این مجال به میان آورد. اما بطور کلی شاید بتوان گفت این بازار شاخههای مختلفی از کسب و کار را به خود مشغول کرده از همان ابتدا تا کنون نقش عمدهای در تعیین برخی سیاستهای مالی دولتها را برعهده داشته است و معمولا در تصمیم گیریهای سیاسی نیز تاثیرگذار هستند.
کالاهایی که عرضه میشود
هنگام گشت و گذار دربازار زرگرها ممکن است رنگ و ظاهر ویترینها نگاه شما را به خود جلب کند و این تصور را داشته باشید که در این بازار مکاره فقط صحبت از طلا و جواهر است و کالاهای دیگر رنگ و بوی خود را درکنارش از دست داده اند. هرچند به نوعی درست حدس زدهاید اما فراموش نکنید قبلا اشاره شد در این بازار تعداد زیادی از حرفههای وابسته به طلا فروشی نیز مشغول به کار هستند و صرفا مصنوعات طلا نیست که در مقابل دیدگان شما قرار گرفته که در این زمینه میتوان به ساعت فروشیها، سنگفروشیها، نقره فروشیها، زیروآلات عتیقه (قدیمی)، فروشگاههای تجهیزات طلاسازی، لوازم جانبی طلافروشیها مثل لوازم ویترین، جعبههای کادویی نیز اشاره کرد اما انچه عیان است و افراد عادی به آن توجه دارند همان ویترینهای پراز رنگ و لعاب است که شامل دستبند، گوشواره، گردنبند، النگو، آویز ، مدال ، سکه یا حلقههای نامزدی و عروسی است.
تعداد کسبه و میزان درآمد
همانطور که قبلا نیز اشاره شد بطور کلی طلا و جواهر فروشها دربازار بزرگ تهران متناسب با توسعه دیگر مناطق بازار نیز رشد کرده است و در بخشهای مختلف گروهی را به خود مشغول کرده که عبارتند از سازندگان، بنکداران، کیفیها ، تعمیرکاران، آبکاران، مخراجکاران، قالکاران، کسبه ریگیری ، فروشندگان تجهیزات و لوازم ، سنگ فروشان، سکه فروشان، جعبه و باکس فروشان و ... به همین دلیل نمیتوان واقعات تعداد دقیقی از فروشندگان طلا و جواهر را در این منطقه از بازار متصور شد، هرچند بطور کلی اکثر کسبه این بازار علاقهای هم به صحبت کردن در این زمینه ندارند و سعی میکنند از ارایه اطلاعاتی در این زمینه خودداری نمایند اما مسعود خراسانی یکی از کسبه بازار زرگرها که تقریبا 4 دهه از زندگی حرفهای خود را از نوجوانی در این منطقه فعالیت کرده تعداد طلافروشیهای موجود در بازار اصلی زرگرها و دو پاساژ معروفش را تقریبا حدود 800 واحد میداند و میگوید شاید تصور اینکه 600 باب مغازه صرفا دراین زمینه فعالیت کنند کمی خارج از ذهن باشد اما ممکن است این میزان حتی بیشتر از یکهزار باشد چون گاهی اوقات برخی مغازه ها مربوط به دو نفر بوده و باید آنها را دو باب مغازه مجزا درنظر گرفت و گاهی هم یک مغازه در اختیار چهار نفر است چون هرکس اصطلاحا روی ویترین خودش مشغول به فعالیت است و به جز هزینههای آب و برق مشترک مغازه و سرمایه خرید اولیه مغازه هیچ بده بستانی با یکدیگر ندارند.
این فعال بازار زرگرها در ادامه میافزاید: در بازار زرگرها بخصوص در مکانهایی که اصطلاحا پاخور ندارند مثل زیرزمینها یا حتی دالانهای انتهایی و طبقات فوقانی معمولا امور دفتری در صنف طلا فروشی، سازندگان و بنکداران بازار فعال هستند و در برخی موارد آنهایی که لوازم جانبی میفروشند به کسب و کار خود ادامه میدهند. این در حالی است که بسیاری از فعالان بازار طلا فروشها بخصوص آنها که بنکدار و عمده فروش هستند در خیابانهای اطراف مثل چهار راه 15 خرداد مشغول شده و به اصطلاح دفتری کار میکنند که ممکن است حتی بیشتر به صادرات و واردات مصنوعات طلا و برخی تجهیزات مشغول باشند اما در این بین بسیاری از زیرمجموعههای زرگری مثل ریگیریها ، قالکاران و سازندگان نیز در این بازار معروف فعالیت میکنند.
در ادامه مسعود خراسانی درباره قیمتهای اجاره و خرید مغازه در بازار زرگرها میگوید: شاید تصور این که برای برخی از مغازهها متری چند صد میلیون تومان قیمتگذاری شده است واقعا برای خیلیها غیر قابل تصور باشد اما بطور کلی در بازار بسیاری از مغازهها متناسب با پاخورشان یا محل قرار گیری آنها قیمتگذاری میشوند و زیاد مبنی قیمتگذاری متری یا همان عرف خرید و فروش یا اجاره برآنها دخیل نیست و تقریبا همه چیز به طالب بودن فروشنده و خریدار ارتباط مستقیم دارد.
به عقیده وی گرانترین قیمت مغازهها در پاساژ جدید التاسیس اردیبهشت است که تقریبا مدتیپیش حدود متری 500 میلیون تومان قیمت گذاری شده بود اما در این بازار پر از زرق و برق حتی میزها و ویترینها نیز قیمت و اجاره مخصوص به خود را دارند چون ممکن است در برخی از مغازهها چند نفر مشغول به کار باشند. این درحالی است که بطور کلی اجاره مغازه در این بازار در راهروهای همکف و اصلی به صورت توافقی تعیین میشود و ممکن است مبلغ 300 میلیون ودیعه و 10 میلیون تومان بابت اجاره در شرایط مناسب بپردازید هرچند میتوان در این میان مغازههایی با پاخور بسیار کمتر در دالانهای بازار مکاره، پاساژ فروردین یا حتی خود بازار زرگرها نیز با ارقامی مناسب تر یافت اما این مغازه ها به کار تک فروشیها نمیآید و معمولا به صورت پاتوق هستند.
خراسانی درباره اجازه ویترین یا میزها نیز میگوید: درباره خرید و فروش ویترین باید بگویم معمولا خرید رسمی در این زمینه نیست چون سند رسمی که ملاک مالکیت خریدار باشد رد و بدل نمیشود و کل ملک مربوط به یک فرد یا چند نفر است بنابراین بیشتر ویترینهای اجارهای هستند اجازه ویترین و میز کاملا توافقی و براساس فروش کل مغازه یا ابعاد آن تعیین میشود که در این زمینه میتوان به اجاره ماهیانه تا 3 میلیون تومان اشاره کرد.
در ادامه گفتگوی فرصت امروز با این فعال بازار زرگرها نوبت به همان جمله معروف یعنی «حساب حساب کاکا برادر» خودمانی رسید که لب خندی شیرین برچهرهاش نشست و گفت: واقعا فکر کردهاید طلافروشان اجازه میدهند کسی از حساب و کتابشان سردرآورد؟ فراموش کردهاید چندی پیش وقتی بحث مالیات به میان آمد چه سر و صدایی بپا شد؟ البته این درست است که وقتی صحبت از بارقه طلا فروشی در ذهن مردم میشود ارقام نجومی نیز به دنبال آن حرکت میکند اما واقعا دودوتای حساب و کتاب طلا فروشیها را فقط حسابداران مغازهها میدانند که البته گاهی به دلیل سیاستهای کسبه این حسابداران نیز فقط آنچه باید بدانند، میدانند! بنابراین به شما توصیه میکنیم در این زمینه زیاد کنجکاو نباشید و اجازه بدهید مردم یا حتی خود شما صرفا با همان حساب و کتاب خیالی خود خوش بوده و مشغول جمع زدن صفرها باشند.
پاخور این بازار
همانطور که میدانید کسبه بازار بطور کلی در هر صنفی که باشند برای خود دارای فرهنگ لغاتی خاص هستند و معمولا این فرهنگ لغت پس از مدتی روانه سطح جامعه به دلیل ارتباط گسترده آحاد مردم با کسبه بازار خواهد شد. یکی از این کلمات «پاخور» است که مبنایی برای تعیین بسیاری از ارزشها در این مکان تاریخی است. این کلمه که حکایت از رفت و آمد مشتریان میکند میتواند سرنوشت خرید و فروش ، اجاره و حتی آینده تجاری بسیاری را تعیین نمایید. در این زمینه امیرفرهاد رضاییاصل یکی دیگر از کسبه بازار زرگرها که جزو ریش سپیدان بازار است با احتیاط به فرصت امروز میگوید: بطور کلی برای دهانههای اصلی بازار نمیتوان تعریف دقیقی از پاخور داشته باشیم چون افراد زیادی از آنها به مقاصد مختلفی عبور میکنند که گروهی از همکاران ما در بازار هستند و گروهیهم در صف خریداران اما با یک حساب سرانگشتی میتوان اینگونه گفت دوهانه اصلی بازار زرگرها ممکن است در روزهای عادی حتی تا سه میلیون نفر را به خود ببیند این درحالی است که مراسم و اعیاد خاص این میزان کمی بیشتر خواهد شد اما صحبت در بازارچهها و پاساژهای اطراف کمی متفاوت است چون همانطور که از مسیر اصلی خارج میشویم معمولا افراد گذری کاهش یافته و صرفا این خریداران خاص و همکاران هستند که در رفت و آمدند.
رضایی که تجربه زیادی در بازار زرگرها دارد در ادامه میافزاید: از زمانی که حمل و نقل در تهران رنگ و بویی دیگری با ورود مترو به خود دیده موضوع رسیدن افراد به بازار کمیمتفاوت شده است و بسیاری از مردم حتی برای خریدهای معمول و روزانه خود سر از این مکان تاریخی درمیاورند که طلا فروشها نیز از این قاعده مستثنی نیستند به عنوان مثال اگر فردی اهل نارمک باشد بدون تردید اطلاع دارد که منطقه هفت حوض نارمک بورس طلافروشی منطقه شده اما معمولا بیشتر افراد برای خرید طلا و جواهر به دلیل سهولت در رسیدن به مقصد سر از سراهای مختلف بازار زرگرها درخواهند آورد چون اعتقاد دارند قیمت ها در این بازار متفاوت است و میتوانند خرید بهتری داشته باشند.
این فعال بازار زرگرها با تقسیم بندی بازار زرگرها میافزاید: اگر از سراهای اصلی بگذریم که محل عبور و مرور اکثر مردم است بیشتری پاخور برای فروش مصنوعات طلایی به ترتیب درپاساژ فروردین، اردیبهشت و آیینه است این درحالی است که بیشتر فعالان نصف و آنهایی که به واسطه آشنایی یا معرفی برخی از همکاران سر از بازار درآورده اند بیشتر به راهروهای فرعی و طبقات زیرین یا فوقانی مراجعه میکنند که واقعا قابل محاسبه نیستند. به عنوان مثال افرادی که به طبقات زیر همکف پاساژ آیینه مراجعه میکنند صرفا افرادی هستند که از سوی برخی همکاران ما به بنکداران مراجعه میکنند نه اینکه افراد معمولی برای خرید به آنجا مراجعه کند چون بیشتر کسبه این محل عمده فروش یا سنگ فروش هستند و با خرده فروشی کاری ندارند.
در ادامه گفتگو با رضایی صحبت از قیمت کف و سقف محصولات موجود بازار زرگرها به میان آمد که گفت: معمولا قیمت طلا در بازار روزانه تعیین میشود و مبنایی برای قیمت گذاری روی مصنوعات است اما هزینههای دیگری مثل اجرت ساخت، سود مغازه دار ، مالیات بر ارزش افزوده نیز در آن دخیل است که رقم نهایی فاکتور را برای خریدار تعیین میکند.
وی در ادامه می افزاید: شما ممکن است در این بازار با چند ده هزار تومان بتوانید یک قطعه ساخته شده طلا خریداری کنید و ممکن است برای یک سرویس جواهرنشان تا چند صد میلیون تومان نیز بپردازید بنابراین سقف و کف دقیق نمیتوان در این صنف و این راسته درنظر داشته باشیم چون همه چهیز بر مبنای گرم تعیین میشود. اما بطور معمول اگر قصد خرید یک حلقه نامزدی بدون نگین را داشته باشیم در این بازار باید به ازای هرگرم تقریبا 125 هزار تومان (قیمت روز) بپردازید و اگر به دنبال سرویس کامل بازهم در سطح معمول باشید کمتر از 5 میلیون تومان چیزی برای خرید نخواهید یافت.
این فعال بازار که عمده فروش همکارانش را مربوط به حلقه و النگو میدانید می گوید: واقعا نمیتوان در میان انبوهی از تولیدات گروهی خاص را پرفروش دانست اما از آنجا که توان خرید بیشتر مردم به واسطه افزایش قیمت طلا که وابسته به قیمت جهانی و دلار است اینگونه میتوان گفت که مصنوعات زیر یک میلیون تومان که شامل گوشواره، حلقههای مختلف، زنجیر، النگو، دستبند و ... هستند را میتوان به بیشترین فروش مغازهها ربط داد این درحالی است که گروه دیگری هم به دنبال اجناس خاص هستند و برای آن هزینه میکنند. به عنوان مثال مدالهای قدیمی، حلقههای قدیمی و برخی مصنوعات طلایی دیگر که قیمت گذاری روی آنها توسط کارشناسان و خبرههای بازار صورت میگیرد و واقعا قیمت ندارند.
رضایی به فرصت امروز درباره مقایسه بازارهای فروش مصنوعات طلا مثل خیابان کریمخان، بازار تجریش، میدان صادقیه، میدان هفت حوض نارمک، بازار طلافروشهای میدان رهبر(منطقه جوادیه تهرانپارس) میگوید اگر قصد مقایسه این بازارها با بازار بزرگ تهران داشته باشیم باید بگویم غیر قابل مقایسه هستند چون بحث تک فروشی در بازار و سطح شهر کاملا متفاوت است.
وی میگوید: بیشتر فعالان طلا فروشی در منطقه بازار جمع شدهاند بنابراین تنوع جنس بسیار بیشتر است که این موضوع برای خریداران علاوهبراینکه حسن بسیار خوبی است میتواند دردسر ساز نیز باشد چون در انتخاب خود ممکن است اشتباه کنند اما یک تفاوت عمده را میتوان میان فروشگاههای سطح شهر و مغازه های بازار دانست اینکه ممکن است برخی از این فروشگاههای سطح شهر با گلچین کردن ساختههای طلایی بتوانند شما را بهتر به مقصود خود برسانند که قاعدتا باید هزینه بیشتری بپردازید اما این موضوع در بازار به دلیل انبوه کار و تجارت بالا شاید در برخی از فروشگاهها ممکن نباشد هرچند بطور کلی حرفه طلا فروشی برمبنی ذوق و سلیقه بنا شده است و بیشتر فروشندگان سعی میکنند بهترین مصنوعات را در ویترین خود داشته باشند.
اما به عقیده این فعال با سابقه در بازار زرگرها از زمانی که سازندگان طلا و جواهر زیاد شدند و تنوع طرحهای بسیاری روانه بازار طلا و جواهر شده شاید تصمیم گیری برای خرید بسیار سختتر از قبل شده باشد بنابراین این سلیقه و توان مالی خریداران است که آنها را روانه بازارهای فروش میکند.
در پایان رضایی با توجه به تجربه چندین ساله خود در بازار زرگرها به خریداران توصیه میکند بدون هدف وارد بازار زرگرها نشوند چون تنوع بازار و البته زیبایی محصولات ممکن است آنها را دچار خطای انتخاب کرده و در نهایت خریدی غیر اصولی داشته باشند و مهمترین نکته از نظر وی این است که درباره خرید خود دقت کنند و با دریافت فاکتور رسمی از فروشگاه نسبت به سلامت و کیفیت محصولی که خریداری کردهاند مطمئن باشند این درحالی است که در صورت بروز هرگونه اختلاف میان خریدار و فروشنده با ارایه مدارک از جمله فاکتور معتبر خرید میتوانند با مراجعه به اتحادیه مشکل را بررسی نمایند.