نویسنده: عماد عزتی
شاید با شنیدن یا دیدن کلمه جنگ به یاد فریاد کودکان و همچنین از بین رفتن افراد و ویرانیهای متعدد بیافتید درحالی که همین خاطرات تلخ که ترجمهای دقیق از کلمه جنگ است میتواند سوژهای برای سفر یا مرور برخی رویدادهای جنگ باشد که در صنعت گردشگری به نوعی از آن گردشگری سیاه یا تلخ نام برده میشود.
این درحالی است که براساس گزارش سازمان جهانی گردشگری این نوع گردشگری به عنوان یکی از پررونقترین شاخههای گردشگری طی یک دهه گذشته شناخته شده است و هر روز علیرغم تصویری خشن که در ذهن اکثر ما از جنگ و خونریزی باقی مانده است روبه رشد است و کشورهای آلمان، هلند ، آمریکا، انگلستان، فرانسه، ویتنام، ژاپن، هندوستان جزو برترینهای این نوع گردشگری هستند. در این گزارش آمده طی یک دهه گذشته گردشگری سیاه در تمام شاخههای خود توانسته رشدی معادل 50 را به ثبت رساند بطوری که پیش بینی میشود تا سال 2020 میلادی رغمی معادل 300 میلیارد دلار از گردشگری جنگ در 5 سایت گردشگری معتبر جهان که در کشورهای یاد شده قرار گرفتهاند درآمد کسب شود.
به عنوان مثال براساس آخرین گزارش ارایه شده از سوی دولت ویتنام که یکی از مقاصد مهم و مشهور در گردشگری جنگ دهکدهجهانی شناخته شده است ؛ این نوع گردشگری گروه کثیری را چه به عنوان ماجراجو و چه به عنوان شاغل در این حرفه به خود مشغول کرده است سال 2012 میلادی منطقه گردشگری «هوشی مین» (یکی از برترین محوطههای جنگی در گردشگری جنگ) جزو اولین انتخاب اماکن بازدید گردشگران خارجی در این کشور بوده و چیزی حدود دوازده و نیم درصد از کل درآمد گردشگری این کشور را به خود اختصاص داده است. جالب است بدانیم هزینه برگزاری تور یک هفتهای گردشگری جنگی در این کشور برای یک نفر با امکانات لوکس معادل 5000 دلار آمریکاست.
گردشگری جنگ ایران؛ منتظر فرمان
با ارایه این آمار و از آنجا که ایران به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه گردشگری در جهان شناخته شده و تجربه هشت سال دفاع مقدس را در فهرست مناطق گردشگری خود ثبت کرده ممکن است این سئوال از ذهن شما عبور کرده باشد که حالا که مسئولان گردشگری ایران سخن از توسعه صادرات نامرئی و کسب درآمد مناسب از این محل را مطرح کردهاند چرا این پتانسیل مهم در گردشگری کشورمان هنوز در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته و نمیتوانیم به عنوان جاذبهای پایدار از آن نام برد.
در این زمینه افشین حیدری، مدیرکل سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان خوزستان میگوید: تجربه هشت سال دفاع مقدس همواره برای تمام مردم ایران زمین به عنوان الگویی از صبر و مقاومت بوده و هست بطوری که در جشنوارههای مختلف از جمله فیلم و شعر و ادبیات از تمام رشادتهای جوانان این مرز و بوم یاد میکنیم اما متاسفانه هنوز نتوانستهایم این مهم را در صنعت گردشگری به کارگیریم به گونهای که بتوانیم با جذب گردشگران داخلی و خارجی زمینه معرفی تمام رشادتهای جوانان ایران زمین را به جهان معرفی کنیم و صرفا در ایامی مانند هفته دفاع مقدس یا آزادسازی خرمشهر به فکر این نوع گردشگری هستیم با برگزاری کنفرانسها یا جلسات در این زمینه سخن میگوییم حال آنکه گردشگری جنگی ایران منتظر فرمان حمله است باید با تدارکات دقیق آن را حمایت کنیم.
این مسئول گردشگری ضمن تاکید بر درآمدزا بودن این نوع گردشگری در گوشه و کنار جهان میافزاید: با توجه به اعداد و ارقامی که سازمانها و نهادهای بینالمللی درباره رشد و توسعه این نوع گردشگری در گوشه و کنار جهان ارایه میکنند و سالانه حدود 5 میلیون گردشگر از مناطق جنگی کشورمان درقالب کاروان راهیان نور یا شخصی سفر بازدید میکنند جای تردید نیست ، اگر در این زمینه سرمایهگذاری دقیقی صورت گیرد میتوانیم به آینده آن علاوه بر بعد معنوی و عرفانی حتی از بعد اقتصادی نیز توجه ویژه داشتهباشیم و برای رفع مشکلات اقتصادی جوانان این خاک برنامه ریزی کنیم چون همانطور که میدانیم به اعزای هر یک گردشگر حدود 9 فرصت شغلی در کشور یا منطقه میزبان به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایجاد میشود.
حیدری در ادامه به رشد و رونق «راهیان نور» اشاره میکند و میگوید: هرچند کاروان راهیان نور اکنون به عنوان سفری معنوی و زیارتی در میان بیشتر مردم کشورمان شناخته شده است اما هنوز به عنوان گردشگری جنگی نمیتوانیم از آن یاد کنیم چون این نوع سفر با استانداردهای گردشگری جنگی فاصله زیادی داشته و باید نسبت به همکاری هرچه بیشتر ستاد راهیان نور با مسئولین گردشگری برنامه ریزی داشته باشیم تا بتوانیم علاوه بر بعد معنوی مسئله اقتصادی را نیز درقالب این کاروانها در نظر داشته باشیم. از این رو دفتر گردشگری دفاع مقدس و راهیان نور در اداره کل سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان خوزستان را اوایل سال جاری تشکیل دادیم تا با توجه به این مهم بتوانیم ارتباط هرچه دقیقتر و منطقیتر میان فعالان گردشگری در بخشهای مختلف و مسئولان ستاد راهیان نور برقرار کنیم. چون درحال حاضر افرادی که در غالب کاروان راهیان نور وارد استانهایی مثل خوزستان و ایلام میشوند صرفا در مناطق خاصی اسکان داده شده و مایحتاج خود را از طریق ستادراهیان نور به تهیه می کنند حال آنکه اگر این افراد در قالب همین کاروان پس از بازدید از مناطق جنگی دیداری هم از دیگر جاذبههای گردشگری استانهای یاد شده داشته باشند و سوغاتی از صنایع دستی آن به همراه ببرند بدون تردید رونق دوچندانی در اقتصاد گردشگری این مناطق ایجاد خواهد شد.
در همین حال مجتبی گهستونی یکی از فعالان بخش خصوصی گردشگری استان خوزستان درباره نبود رونق گردشگری جنگ در این استان علیرغم وجود پتانسیلی بسیار گسترده می گوید: همانطور که همه فعالان این عرصه میدانند توسعه گردشگری در هر زمینهای که باشد نیازمند وجود زیرساختهایی منحصربفرد است به عنوان مثال هتل، رستوران، حمل و نقل و دهها مورد دیگر که ما هنوز در همان نقطه شروع یعنی محل اقامت و اسکان مسافران دچار مشکلات عمدهای هستیم و متاسفانه موازی کاریهای انجام شده در این زمینه باعث عقب ماندگی بیشتر استان در این زمینه شده است.
گهستونی درباره اهمیت توسعه گردشگری جنگ در خوزستان و دیگر مناطق مثل کرمانشاه و ایلام میگوید: هم اکنون گردشگری جنگ کشورمان در قالب کاروان راهیان نور آنهم در مجموعهای با نام ستاد راهیان نور برگزار میشود که این موضوع باعث شده تا گردشگرانی که در این قالب به استانهای یاد شده سفر میکنند تمام نیازهایشان را از طریق این ارگان تهیه کنند بنابراین سرمایه گذاران بخش خصوصی گردشگری این مناطق هیچ نفعی از حضور این مسافران نمیبرند بصورتی که این ستاد حتی آب آشامیدنی مورد نیاز کاروان را نیز با خود از مراکز پشتیبانی به جای خرید از فروشگاههای استان همراه خود میآورد. این موضوع درباره اقامتگاه ها و حتی رستورانهای این شهرها نیز صدق میکند و عمدهترین را میتوان در سیستم حمل و نقل عمومی شهرهای مورد نظر دانست چون اتوبوسهای این ستاد از ابتدای سفر تا پایان آن وظیفه جابجایی مسافران را به عهده دارند و اتومبیلهای کرایه موجود در این مناطق بهرهای از حضور گسترده کاروان نمیبرند.
راه گردشگری جنگ ایران هنوز شوسه است
از سوی دیگر رجبعلی خسروآبادی مدیرکل سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان تهران درباره گردشگری جنگ در کشورمان میگوید: با توجه به استانداردهایی که درباره گردشگری سیاه (تلخ) و زیرمجموعه آن مثل گردشگری جنگ در جهان مطرح است باید توجه داشته باشیم که هنوز فاصله زیادی با آنها داریم و اگر توسعه گردشگری جنگ را در برخی کشورها به صورت اتوبانی چند بانده شده باشد راه توسعه گردشگری ایران هنوز شوسه است و باید برای اتوبان شدنش تلاش مضاعفی داشته باشیم.
این مقام مسئول سرمایه گذاریهای انجام شده در گردشگری جنگ را در بیشتر مناطق و حتی پایتخت صرفا درحد ساخت یک موزه میداند و می افزاید: در بسیاری از مناطق جنگی که میتوانیم از آنها به عنوان جاذبههای گردشگری جنگ کشورمان یاد کنیم هنوز زیربنای توسعه مهیا نیست . به عنوان مثال حتی در تهران که با توجه به آسیبهایی که از دوران هشت سال دفاع مقدس به خود دیده هنوز امکانات مناسب و استاندارد توسعه گردشگری جنگ نداریم بنابراین باید برای حفظ ، نگهداری و حتی معرفی این جاذبهها که میتواند حتی مدرسهای ویران شده از جنگ در پایتخت ایران باشد برنامهای مدون و علمی و عملی ارایه دهیم تا نه تنها در تهران بلکه در تمام نقاط مستعد کشور شاهد توسعه گردشگری جنگ و کسب درآمد از این طریق باشیم.
وی در پایان ضمن اشاره به احیای برخی ظرفیتهای گردشگری جنگ که تاکنون به آنها توجهی نشده است تصریح میکند: شاید در برخی مناطق غرب و جنوب غربی کشورمان جاذبههای گستردهای درباره گردشگری جنگ وجود داشته باشد اما در برخی نقاط دیگر کشورمان مثل تهران جاذبههای متعددی وجود دارند که زیاد به آنه توجه نشده است و باید در این زمینه یعنی شناسایی و حفظ فرصتهای ایجاد جاذب برنامهریزی دقیقی داشته باشیم تا جریان گردشگران جنگی کشورمان منطق شده و در سراسر میهن اسلامی با انواع و اقسام جاذبهها جاری شود.