به مناسبت روز خلیج فارس
نویسنده: عماد عزتی
با دیدن نام خلیج همیشه فارس ناخودآگاه به یاد نوای موسیقی جنوب کشورمان، ناخدا خورشید و لنجهای متعدد در کنار سایههای بزرگ نفتکشهای غولپیکر در افق دیده میشوند، خواهیم افتاد. تصورهایی که در ذهن تمام ما حکایت از سواحلی پهناور با امتیازات ویژه اقتصادی و منابع عظیم نفتی دارد. هرچند این آبراهه بزرگ بین المللی به عنوان یکی از معابر بسیار مهم انرژی در جهان است و عبور بسیاری از کشتیهای تجاری و نفتکشها در سواحلش رونق مخصوصی به وجود آورده اما ظاهرا صنعتی نوظهور و پراز شورو نشاط توانسته جایگاهی مطمئن در میان تجارت سنتی این منطقه برای خود دست و پا کند بطوری که اکنون اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس در این زمینه سرمایهگذاریهای هنگفتی انجام داده و درآمد مناسبی از آن برای خود تدارک دیدهاند، درحالی که کشورمان ایران هنوز به رغم وجود امکانات طبیعی گسترده و جاذبههای تاریخی فراوان نتوانسته تور خود را از این صنعت نوظهور در خلیج همیشه فارس پرکند.
بله درست حدث زدهاید صنعت گردشگری به عنوان یکی از پویاترین و سودآورترین صنایع بین المللی حتی در دوران رکود اقتصادی حاکم برجهان و منطقه توانسته منابع عظیم مالی را در اختیار کشورهایی با امتیازات منحصربفرد قرار دهد و اکنون به عنوان یکی از صنایع بسیار سودآور منطقه پس از صنعت طلای سیاه مورد توجه مسئولان و مقامهای کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار گرفته است. از این رو بد نیست کمی درباره امکانات و همچنین دلایل توسعه صنعت گردشگری در برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بدانیم و کمی درباره آینده آن در ایران زمین بگوییم.
جاذبههای گردشگری
همانطور که میدانیم ایران با بیشترین ساحل در شمال خلیج فارس (1260 کیلومتر) هم مرز با عراق (80 کیلومتر)، کویت (60 کیلومتر)، عربستان سعودی (400 کیلومتر)، امارات متحده عربی، قطر(563 کیلومتر)، بحرین و عمان در این آبراهه بین المللی سواحلی را به خود اختصاص دادهاند وهرکدام با توجه به امکانات و منابعی طبیعی که در اختیار دارند از صادرات نامرئی منطقه بهره میبرند.
بطور کلی اگر از جاذبههای گردشگری این آبراهه استراتژیک بین المللی بخواهیم سخن بگوییم بد نیست بدانیم ابتدا باید به 130 جزیره منحصر بفردش اشاره داشته باشیم جزایری که با توجه به تقسیمات بین المللی مناسبترینشان در اختیار ایران قرارگرفته و هم اکنون در صنعت گردشگری نامی هرچند کمرنگ برای خود به یادگار گذاشتهاند و پس از آن باید به مناظر و امکانات دریایی آن اشاره کنیم. امکاناتی که خود بالقوه برای ایجاد انگیزههای سفر کفایت میکنند و میتوان برای کسب درآمد از آنها متناسب با فرهنگ و آداب منطقه سرمایهگذاری کرد؛ این درحالی است که هر سانتیمتر از سواحل این خلیج نیز میتوان تبدیل به فرصتی شغلی برای ساکنانش باشد چون اکنون تفریحات ساحلی و فرا ساحلی در سراسر دهکده جهانی به عنوان اولین جاذبه تعیین کننده مقصد گردشگران است و کارشناسان بین المللی گردشگری معتقدند جاذبههای طبیعی، جاذبههای احداث شده از سوی سرمایهگذاران و البته طبیعت غیرقابل توصیف زیر آب (مرجانها ، گونههای مختلف جانوری) و سطحی (جزایر مرجانی و پوشش گیاهی) این منطقه همه و همه میتواند عاملی برای ورود گردشگران و گروههای تحقیقاتی از سراسر جهان باشد.
فرصتهایی طلایی
از سوی دیگر کارشناسان اکنون یکی از امتیازات بسیار مناسب برای توسعه صنعت گردشگری منطقه را استفاده از جاذبههای گردشگری ورزشی و سرمایهگذاری در آن دانسته و برایش برنامههای کوتاه مدت و بلندمدتی در نظر دارد. بخشی از گردشگری که میتوان با شور و نشاط خود عاملی برای افزایش تعداد گردشگران در اقصی نقاط منطقه باشد. به عنوان مثال کشور عمان که بخشی قابل توجهی از سواحل جنوب شرقی این آبراهه بین المللی را به خود اختصاص داده از سال 2010 میلادی اقدام به سرمایهگذاری هنگفتی در زمینه ساخت و احداث مراکز ورزشهای ساحلی کرده به این صورت که با راه اندازی این مراکز امکانات آموزشی مناسبی درقالب مدارس ورزشهای ساحلی، هرساله مسابقاتی بین المللی را در این زمینه مثل والیبال ساحلی، فوتبال ساحلی و ... برگزار کرده و هزاران گردشگرا برای دورهای پذیرایی میکند. براساس گزارشهای موجود از سازمان جهانی گردشگری عمان در سال 2012 میلادی درآمدی معادل یک میلیارد دلار از صنعت گردشگری را به خود اختصاص داده است و مسئولان رشدی ده درصدی را برای گردشگری این کشور در سالهای بعد درنظر گرفتهاند. همچنین میتوان به امکانات ورزشی در کشور قطر و برگزاری مسابقات بین المللی فوتبال نیز در آن اشاره کرد.
اما این پایان کار نیست چون به هرحال گردشگران به نوعی برای رسیدن به منطقه و استفاده از جاذبههای گردشگری آن محل باید راهی طولانی را طی کنند و نیازمند دریافت خدمات حمل و نقل مناسب از لحاظ قیمت و کیفیت هستند از این رو اکثر کشورهای یاد شده با تاسیس شرکتهای حمل و نقل هوایی گسترده و سرمایهگذاری در این زمینه توانستهاند امکان دسترسی مسافران را از گوشهو کنار جهان به راحتی به تفرجگاههای ساحلی خود فراهم کنند که گل سرسبد آنها را میتوان امارات متحده عربی دانست چون خطوط هوایی این کشور سالانه میلیونها گردشگر و مسافر را از سراسر جهان به حاشیه جنوبی خلیج فارس میرسانند و کارشناسان از آن به عنوان معادلهای بردبرد برای امارات یاد میکنند چون نه تنها باعث رونق گردشگری شده است بلکه خود این صنعت یعنی حمل و نقل هوایی نیز سودآوری مناسبی برایش به ارمغان آورده. اما همانطور که میدانید پس از خطوط هوایی یکی از مهمترین راهکارهای جذب گردشگران دیگر نقاط جهان برای کشورهای ساحلی پهلوگرفتن کشتیهای تفریحی بزرگ یا همان کروزهای خودمانی است کشتیهایی که هرکدام میتوانند نزدیک به سه هزار گردشگر مشتقاق را به ارمغان بیاورند. در این زمینه قطر، عمان و امارات متحده عربی تقریبا از یک دهه قبل سرمایهگذاری مناسبی انجام داده و با استفاده از امکانات بندری و ساحلی خود و البته ارایه مشوقهای بسیار مناسب برای شرکتهای مالک این نوع کشتیها اکنون مسیر حرکت بسیاری از کشتیهای تفریحی را به منطقه مورد نظر تغییر دادهاند.
این امتیازات رامیتوان در ارایه خدمات رایگان بندری، پورسانتهای مناسب به مالکان کشتیها و همچنین ارایه خدمات ویزای رایگان برای مسافران کشتی و دهها امتیاز دیگر عنوان کرد بطوری که براساس آمار تعداد کشتیهای کروز پهلوگرفته در حاشیه جنوبی این خلیج در سال 2000 میلادی کمتر از انگشتان دست بوده است و درحال حاضر سال گذشته صرفا در امارات متحده عربی 300 کشتی مسافری با ظرفیتهای متفاوت پهلوگرفته اند. اما امارات متحده عربی به رغم اینکه از نظر جاذبههای تاریخی تقریبا بیبهره است توانسته با خلق جاذبههای نوین نظر گردشگران بسیاری را به خود جلب نمایددر این زمینه میتوان به احداث پیست اسکی مصنوعی، تفریحات صحرایی، تفریحات دریایی و فرا ساحلی و احداث مراکز خرید اشاره کرد اما به تازگی مسئولان گردشگری این کشور افقهای تازهای را برای کسب درآمد از یکی از شاخههای بسیار سودآوری گردشگری یعنی گردشگری پزشکی برای خود ترسیم کرده و برایش برنامهریزی کردهاند. بطوری که براساس آمار این کشور توانسته گردشگران پزشکی خود را که برای دسترسی به این خدمات وارد منطقه شده اند از تعداد 120 هزار نفر با درآمدی معادل 177میلیون دلار سال 2012 میلادی، در سال 2014 به 150000 نفر افزایش دهد و برای این بخش از گردشگری خود رشدی معادل 15 درصد سالانه را تعیین و برای سال 2020 میلادی 708 میلیون دلار را به عنوان هدف کسب درآمد از این بخش از گردشگری تعیین کرده است.
ایران و گردشگری خلیج فارس
همانطور که قبلا نیز اشاره شد اگرچه ایران دارای طولانیترین سواحل حاشیه خلیج همیشه فارس است و امکانات طبیعی و غیر طبیعی متعددی را برای توسعه گردشگری خود در اختیار دارد اما با توجه به برخی عوامل از جمله نبود مدیریت دقیق منابع، تحریمهای یکجانبه غرب علیه کشورمان و همچنین هشت سال دوران دفاع مقدس این صنعت پردرآمد در حاشیه جنوبی کشورمان زیاد رونق به خود ندیده هرچند در گوشه و کنار آن مثل جزایر کیش و قشم سرمایهگذاریهایی در زمینه توسعه گردشگری صورت گرفته و اکنون افقهایی هرچند مبهم در آن دیده میشود اما همه یقین داریم که ساحل شمالی خلیج فارس همچون گنجی سرشار از اشتغال و درآمدزایی است که میتواند به واقع صنعت طلای سیاه را تحت تاثیر خود قرار دهد تا نه تحریم شدنی باشد و نه نگران کاهش قیمت محصولاتش. سواحل سیراف، هرمزگان، مناطق بکر طبیعی بوشهر و قشم همه همه میتواند محلی برای سرمایهگذاری و توسعه گردشگری ایران درنظر گرفته شود. از این رو بد نیست مسئولان کشورمان با توجه به شرایط سیاسی ایجاد شده در کشورمان و برطرف شدن احتمالی تحریمها از همین امروز یعنی روز ملی خلیج فارس در این زمینه گامهای اساسی برداشته و با مشارکت بخش خصوصی و همچنین برنامه ریزی دقیق و متناسب با فرهنگ و آیین کشورمان در زمینه افزایش سهم درآمد گردشگری ایران از کل درآمد گردشگری منطقه را رقم بزنند.