گفتوگو با احمدروستا استاد دانشگاه شهیدبهشتی:
متاسفانه برخی از شرکتهای مشاوره برندسازی هیچ اطلاعات علمی در این زمینه ندارند
نویسنده: عماد عزتی
این مثل معروف در میان اکثر ایرانیانیان که میگوید : «مرغ همسایه غاز است» بسیار کاربردی شده و در بسیاری از موارد استفاده میشود بخصوص درباره خرید لوازم و تجهیزات مصرفی اما آیا تاکنون از خود سئوال کردهاید که چه شد که این مثل میان ما جان گرفت و مرغ ایرانی از قفس پرید؟
همانطور که اشاره شد یکی از کاربردهای این مثل معروف و خودمانی میان ما درباره خرید لوازم است، اما نه تولیدات ایرانی بلکه همان غاز همسایه که نامش برای ذهن ما ایرانیان حتی به غلط برای برخی محصولات خارجی بیانگر کیفیت و استانداردی غیر قابل دستیابی است. براستی چرا نام کمتر محصولی از ایران در میان انبوهی از تولیدات درخشان نشده و به قول کارشناسان «برند» نشده است؟
این درحالی است که همه صاحبان مشاغل و تجار چه آنهایی که سنتی به فعالیت خود ادامه میدادند و چه آنهایی که کاملا امروزی تجارت میکنند؛ اهمیت تولید و توسعه برند تجاری خود را مد نظر داشته و در این زمینه گامهایی برداشتهاند. بازرگانان و تولید کنندگان ایرانی نیز با توجه به این مهم درباره برندسازی به تکاپو افتاده و در این زمینه به دنبال استفاده از راهکارهای مناسب و یا دریافت خدمات مشاورهای در این زمینه هستند حال آنکه براساس تجارب این موضوع یعنی تولید و توسعه یک برندتجاری از گذشته تا کنون کشورمان زیاد سابقه خوبی به خود ندیده و نتوانسته در جایگاه اصلی خود در اقتصاد کشورمان قرار گیرد. از این رو جام جم گفتوگویی با دکتر احمد روستا، استاد بازاریابی دانشگاه شهید بهشتی داشته که مطالعه آن نه فقط برای صاحبان مشاغل بلکه برای همه ما که هنوز هم به دنبال همان غاز معروف هستیم خالی از لطف نیست.
برندسازی در ایران چه جایگاهی دارد؟
بطور کلی برند یا همان شناسه (کلمهمعادل فارسی) به عنوانیکی از عوامل ارتباطی بین هر محصول و سازمان با مخاطبانش است. این درحالی است که یکی از پدیدههایی که در چند سال گذشته از لحاظ ادبیات و آگاهیسازی در ایران مطرح شده است بحث برندسازی در موارد مختلف است. اما نباید فراموش کنیم که به معنای کاربردی و عملی در این زمینه ایران هنوز فاصله زیادی با بسیاری از کشورهای مطرح و پیشرفته در این زمینه داریم و واقعیت این کلمه در جامعه ایران کمی متفاوت از آنچه به ظاهر میبینیم، خودنمایی میکند. چون علیرغم استقبال گسترده از این پدیده جهانی در اقتصاد و تولید کشور در عمل هیچ چیز نداریم.
به عقیده شما این تفاوت ظاهر و باطن برندسازی در جامعه ایران حکایت از چه دارد؟
این اتفاق به این دلیل روی داده که هم صاحبان مشاغل و صنوفی که به دنبال برندسازی برای کارشان هستند آگاهی کامل در این زمینه ندارند و هم بعضی از افرادی که به دلایل گوناگون وارد این حوزه شدهاند تا از این اشتیاق به نفع خود سوء استفاده کنند بدون اینکه از قابلیتها و دانش حرفهای دربرندسازی برخوردار باشند. درحالی که خودشان را به عنوان مشاور در امور برندسازی و مسایل مربوط به آن معرفی میکنند و اکنون در بسیاری از اصناف و مشاغل به این بهانه وارد شدهاند. این گروه معمولا با توجه به نقصیه دانشی خودشان، غیرحرفهای و دور از واقعیت برندسازی در اصناف مختلف رسوخ کرده و زمینه ساز برخی مشکلات شدهاند.
این مشکلات چه هستند؟
پاسخ بیاعتمادی اکثر صاحبان مشاغل و اصناب به مقوله برندسازی است چون به دلیل اعتماد کردن به همین قشر از مشاورانی که هیچ از علوم برندسازی نمیدانند و از مبانی آنهم بیخبرند، متحمل تجربهای تلخ از برندسازی شدهاند.
این تجربه باعث شده تا امروز وقتی سخن از برندسازی برای مشاغل به میان آید هم صاحبان مشاغل مقوله برندسازی را مساوی هزینهای اضافه دانسته و با نفی کردن کل موضوع از فواید غیرقابل انکار برندسازی اصولی خودشان را محروم کنند.
اهمیت این تجربه تلخ در حال حاضر اقتصاد کشورمان چیست؟
همه میدانیم اقتصاد ایران نیازمند حرکتی نوین و رسیدن به پویایی مناسب است و یکی از نسخههای عملی برای این اقتصاد در بخشهای مختلف برندسازی است که متاسفانه با توجه به تجربهای که زیاد هم برای صاحبان صنایع خوشایند نبوده مقوله برندسازی از سوی صنوف نه تنها امروز به عنوان راهکار نیست بلکه عین زیان است.
بنابراین این اتفاق درست زمانی روی داده که همه کارشناسان به اهمیت برندسازی در اقتصاد کشورمان گواهی داده و یکی از راهکارهای موفقیت در امور تجاری را رسیدن به جایگاه مناسب برندسازی عنوان کردهاند، این همان اهمیت جلوگیری از تکرار تجربه تلخ است و باید برای تغییر نظر صاحبان مشاغل در این زمینه گامهای موثری برداشت.
لطفا درباره کارهایی که باید در این زمینه صورت گیرد بیشتر توضیح دهید؟
قبل از هر کاری به عقیده بنده باید با استفاده از ظرفیتهای قانونی مقابل حضور افرادی بدون صلاحیت در برندسازی گرفته شود تا کم کم صاحبان صنایع به مزیتهای برندسازی اعتماد کرد و آن را به کار گیرند. اما این انتهای کار نیست بلکه دولت نیز باید در این باره فعالیتهای مناسبی ابتدا در زمینه فرهنگسازی و پس از آن در زمینه حمایتهای قانونی صورت دهد.
این درحالی است که مهمترین راه برای جلب اعتماد صاحبان صنایع، ایجاد نام یا همان برندی است که هر روز بر ارزش آن افزوده شود و هیچ خدشهای به خود نبیند، چون این مهم در فضای رقابتی برندها نقش مهمی دارد، زیرا مردم مراقب خرج کردن خود هستند و معمولا کالاها و محصولات از شرکتهایی را انتخاب میکنند که اعتبار بیشتری دارد. برند یک وسیله ارتباطی جهت شناساندن خود به دیگران و شناختهشدن توسط دیگران است، این همان چیزی است که در برندسازی حرفهای و قوی باید در نظر داشت. برای ایجاد این نگاه نیز پیشنهاد میشود هر یک از بنگاهها برای برندسازی، علاوه بر آمادگی کافی، با تکنیکها، مهارتها و فنون آشنا شوند تا بتوانند در این مسیر گامهای اصولی و منطقی را بردارند.
دولتها در برندسازی، چه کمکی میتوانند کنند؟
به نظر من برند یک پدیده درونی- بیرونی است و مهمترین عامل تعیینکننده برند، نوع نگرش و باور صاحبان و مالکان یک بنگاه است اما دولتها میتوانند به عنوان حامی و تسهیلکننده برخی از امور نقشآفرین باشند، وگرنه دخالت دولت و انتظار از دولت برای برندسازی کاملا دور از واقعیت و غیرمنطقی است.
به مشاوران غیر حرفهای اشاره کردید چه پیشنهادی به علاقمندان دریافت خدمات در این زمینه دارید و چگونه میتوانند نسبت به اصالت یا توانایی مشاوران آگاهی یابند؟
با توجه به تعاریف و البته تجربه، بهترین راهکار برای شناسایی افراد و شرکتهایی که خود را در زمینه برندسازی بهصنایع معرفی میکنند، این است که قبل از اینکه هرگونه قراردادی را با اینگونه شرکتها امضاء کنند ابتدا این سئوال را در ذهن خود طرح کنند که آیا شرکتی که به عنوان مشاور برندسازی ما قرار است فعالیتی داشته باشد به عنوان برندی شناخته شده است یا خیر؟ چون پاسخ این سئوال ساده میتواند تضمین کننده تجربه برندسازی در آینده تجاری متقاضیان این خدمات باشد.
هرچند دریافت اطلاعات از گذشته و روند رشد شرکت مشاور مورد نظر نیز میتواند در این زمینه کمک مفیدی باشد تا در این صورت برندی که قصد تولید آن را دارند به نتیجه رسیده و روند رشد خود را معقول و علمی طی کند.
این اطلاعات میتواند به متقاضیان خدمات برندسازی از اینگونه شرکتها جایگاه برندینگ آن مشاوربرندسازی را مشخص کند. این درحالی است که وقتی پاسخ سئوال یاد شده و تحقیقات از روند فعالیت شرکت مشاورهای در زمینه برندسازی منفی باشد در واقع این برند (شرکت مشاورهای) در مرحله پرسنال برند و برند شخصی خود نا موفق بوده و کمتر کسی آن را میشناسد. بنابراین سئوال این است که حالا که این شرکت مشاورهای خود برند نشده است چگونه میتواند یک شرکت تجاری را به موفقیت تولید یک برند مناسب هدایت نماید؟
کمی از تفاوتهای برند و نشان تجاری بگویید چون امروزه بسیاری از متقاضیان خدمات برندینگ خود در این تفاوت دچار اشتباه هستند؟
براساس تعاریف علمی و کارشناسی تفاوت برند و نشان تجاری همانند تفاوت زمین و آسمان است بنابراین این دو کاملا با یکدیگرمتفاوت بوده و نمیتوان آنها را در یک ردیف قرار داد هرچند برای برندسازی به نشان تجاری نیاز داشته باشیم. چون نشان تجاری در واقع خود یکی از عوامل پدید آورنده برندتجاری است.
همانطور که میدانید برند به تنهایی یک پدیده کلان است و علامت تجاری یکی از عناصر برندسازی است. به این صورت که میگوییم علامت تجاری یانام تجاری همه مربوط به برند است و خود برند در یک تعریف ساده عبارت است از هرچیزی که به نحوی بتواند شناساندن خود به دیگران و شناخته شدن ما توسط دیگران باشد. از این رو یک عامل ارتباطی است که هم باعث تشخیص و تمیز یک موضوع و هم باعث معرفی دقیق آن میشود.
چرا نامی از برندهای ایرانی در عرصه جهانی دیده نمیشود؟
نبود برند ایرانی در میان برندهای برتر جهانی بیانگر دلایل گوناگونی است. نبود ارتباط بین تولیدکنندگان ایرانی با رقبای جهانی آنها به شکل حرفهای، نداشتن محصولات رقابتپذیر در سطح جهانی، بیتوجهی به پدیدههای نوین و دانش بازاریابی علمی، نبود سرمایهگذاری برای ارزشهای آینده و نبود متخصصان و کارشناسان حرفهای جهت کمک کردن به بنگاهها و مدیران شرکتها در امر برندسازی است. از طرف دیگر وقتی به کشورهای مختلف در جهان نگاه میکنیم متوجه این موضوع میشویم که علاوه بر تلاش بنگاهها به شکل انفرادی یا خصوصی، دولتها نیز چارچوبی را برای مدیریت و نظارت بر فعالیت بر روند برندسازی در اختیار بخش خصوصی و بنگاهها قرار دادهاند که در ایران بیشتر جنبه سطحی و نمادین داشته است.
به نظر شما برندسازی با تبلیغات میسر خواهد شد؟
نباید فراموش کنیم برندسازی صرفا با تبلیغ صورت نخواهد گرفت بلکه این شیوه و روش کار بلند مدت است که میتواند برندسازی کرد متاسفانه به دلیل عدم توجه صاحبان برخی از کسب و کارها و صنوف مختلف به وعدههای ارایه شده در تبلیغاتی که دارند یا اخلاق حرفهای کسب و کار این برند هرگز حتی به مرحله برندسازی هم نرسیده است چه رسد به این که برندی ایجاد و ارایه شده باشد.
شما به عنوان کارشناس در این زمینه چه برندی را خوب توصیف مینمایید؟
به عقیده من برندی مناسب و خوب است که دارای شرایط زیر باشد
۱) از لحاظ قانونی قابل پشتیبانی باشد.
۲) تلفظ آن ساده و روان باشد.
۳) به خاطر سپردن آن آسان باشد.
۴) شناسایی و تشخیص آن کار دشواری نباشد.
۵) توجه افراد را جلب کند.
۶) مزایای استفاده از محصول را در خود داشته باشد.
۷) پیام محصول و یا شرکت تولید کننده را به همراه داشته
باشد.
۸) موقعیت محصول را در میان محصولات رقیب مشخص سازد.
باکس 1
جدول ارزش برخی برندهای مطرح بین المللی در سال 2015 میلادی
رتبه |
برند تجاری |
ارزش تجاری (بیلیون دلار) |
رشد سالانه (درصد) |
درآمد برند (بیلیون دلار) |
هزینه تبلیغات شرکت (بیلیون دلار) |
1 |
3/145 |
17 |
3/182 |
2/1 |
|
2 |
3/69 |
10 |
3/93 |
3/2 |
|
3 |
6/65 |
16 |
8/61 |
3 |
|
4 |
56 |
0 |
1/23 |
5/3 |
|
5 |
8/49 |
4 |
8/92 |
3/1 |
|
6 |
5/39 |
-1 |
8/87 |
میلیون 808 |
|
7 |
9/37 |
8 |
8/187 |
8/3 |
|
8 |
8/37 |
21 |
1/171 |
8/3 |
|
9 |
5/37 |
1 |
1/129 |
- |
|
10 |
5/36 |
54 |
1/12 |
میلیون 135 |
|
11 |
6/34 |
26 |
4/26 |
8/2 |
|
12 |
1/29 |
17 |
4/132 |
3/3 |
|
13 |
1/28 |
32 |
5/87 |
3/3 |
|
14 |
1/28 |
-6 |
1/10 |
6/4 |
|
15 |
6/27 |
-2 |
1/48 |
میلیون196 |
|
16 |
5/27 |
-5 |
5/83 |
- |
|
17 |
8/26 |
4 |
8/38 |
میلیون79 |
|
18 |
3/26 |
19 |
3/28 |
3 |
|
19 |
8/25 |
-8 |
9/55 |
8/1 |
|
20 |
7/24 |
6 |
313 |
4/2 |
FORBESمنبع :