نویسنده: عماد عزتی
بدون تردید هنگام بروز سوانح مختلف بخصوص بلایای طبیعی، در اخبار رادیویی و تلویزیونی یا در میان سطرهای جراید کمیدرباره فعالیت امدادگران و داوطلبان سازمانهای امداد و نجات شنیدهاید و با نشانهای هلال و صلیب قرمز رنگشان آشنایی دارید اما بواقع درباره شالوده اصلی و همچنین فلسفه وجودی این دو سازمان غیرانتفاقی با رویکردی مشابه که برمبنای گذشتن از خود برای نجات جان دیگران پایهگذاری شده است؛ زیاد نمیدانیم، چون همیشه خارج از گود بودهایم و فقط درباره آنها شنیده یا دیدهایم.
این درحالی است که وقتی به عنوان خبرنگار در یکی از این سازمانها، بخصوص همان هلال قرمز رنگ خودمان مشغول به فعالیت هستید موضوع رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت بگونهای که گاهی اوقات هم کلمات از بیان واقعیت جانفشانی و ایثار امدادگرانش ناتوان است و هم امواج رادیو و تلویزیون. اما اینبار موضوع اطلاع رسانی درباره رشادتهای این گروه کمیمتفاوت شده چون پیامی از جنس هلال نه برای عامه بلکه برای خانواده بزرگ هلال احمر در این سرزمین پهناور منتشر میشود، پیامی که رویکرد متفاوتی با دیگر رسانهها به خود دیده و همواره فعالیتش را براین اساس برنامه ریزی کرده است.
به هرحال من یکسال است در پیام هلال به عنوان جزئی از بدنه این سازمان غیرانتفاعی که پرسنلش حتی از جان خود گذشتهاند قرار گرفته و تنها قلمی به دست گرفتم تا از دنیا ایثار آنها بنویسم که در این 365 روز متوجه شدم این جمعیت نیاز به بیان و معرفی کارهایشان و حرکت قلم من و امسال من ندارد چون، ایثاری که به نظر بنده و دیگران از سوی این پرسنل این نهاد مردمی چه داوطلب و چه رسمی صورت میگیرد ریشه در مکانی دیگر داشته و حکایتی پر از عشق در پس آن نهفته است و این خانوادههای پرسنل هلال احمر هستند که بانی اصلی از خودگذشتگی در سازمان هلال احمر شدهاند و عزیزانشان را با تمام وابستگیها در بدترین و حساسترین شرایط حوادث مختلف روانه کارزار کمک به هم نوعشان میکنند. بنابراین سوژههای خبری من کانون گرم خانوادههای پرسنل جمعیت هلال احمر شد تا بیشتر از ایثارگران واقعی بنویسم چون پرسنل نه برای تشویق و نه برای جلب نظر دیگران از جانشان گذشتهاند.