کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

5 نقطه ترسناک ایران؛‌ سفر با طعم وحشت و هیجان + عکس

با گوش‌ دادن به قصه‌ها، افسانه‌ها و خرافات‌ محلی قدیمی و رفتن به مکان‌های وهم‌آور و ترسناک می‌توانید سفری سرشار از هیجان را نیز تجربه کنید.

تصویر 5 نقطه ترسناک ایران؛‌ سفر با طعم وحشت و هیجان + عکس










به گزارش جام‌جم آنلاین به نقل از کجارو،‌ برای تجربه ترس و هیجان، حتما نیاز نیست که پای فیلم‌های ترسناک بنشینید، با گوش‌ دادن به قصه‌ها، افسانه‌ها و خرافه‌های محلی قدیمی و رفتن به مکان‌های وهم‌آور و خوفناک نیز می‌توانید سفری سرشار از هیجان و دلهره را داشته باشید. در این مطلب می‌خواهیم شما را به فضای وهم‌انگیز گورستان‌های قدیمی، قلعه‌های متروکه و کلبه‌هایی که قصه‌ها و افسانه‌ها از در و دیوارشان سرازیر می‌شوند،‌ به جاهایی که برداشتن هر گام در جای جای آنها ترسناک و نفس‌گیر است، ببریم.

اگر روحیه کنجکاو و هیجان‌طلب دارید با ما همراه باشید تا یکی از جذاب‌ترین سفرهای عمرتان را تجربه کنید.
تالاب ارواح

دریاچه‌ای در ۱۲ کیلومتری نوشهر در استان مازندران قرار گرفته که به دلیل گذشته‌های دور، اسم عجیب و غریب و ترسناکی را به خود اختصاص داده است. ترکیب درختان مرده وسط دریاچه و مِهی که بیشتر اوقات روی دریاچه را گرفته با صدای حیوانات وحشی منطقه، همگی شما را یاد فیلم‌های تخیلی و ترسناک می‌اندازد و این ویژگی‌ها باعث شده تا این دریاچه لقب «تالاب ارواح» را به نام خود کند.

اهالی اطراف دریاچه، چیزی از ارواح ندیده‌اند، اما بر این باورند که ساکنین گذشته حتما بنا بر اطلاعاتی این نام را برای این دریاچه برگزیده‌اند.

اگر دلتان برای هیجان و ماجراجویی تنگ شده توصیه می‌کنیم بار و بندیل سفرتان را ببندید و راهی این دریاچه مرموز و سحرآمیز شوید.
قلعه جنی

در جزیره کیش در نزدیکی کشتی یونانی، قلعه‌ای کوچک و مخروبه قرار گرفته که شاید کمتر کسی به آن نگاهی بکند، زیرا همه در عجله برای رسیدن به کشتی یونانی هستند. این قلعه به «قلعه جنی» در میان ساکنین منطقه شهرت دارد و اگر شب هنگام بخواهید به دیدن این قلعه بروید، هیچ‌کس به شما کمک نخواهد کرد، زیرا اهالی منطقه، بر این باور هستند که جن‌ها در این قلعه زندگی می‌کنند.

در ساعاتی که خورشید از جزیره دور می‌شود و تاریکی حکم فرما می‌شود، این قلعه به محیطی وهم‌انگیز تبدیل می‌شود. صداهای چاه آبی نزدیک به قلعه و وزش باد، بر ترسناکی این محیط افزوده است.
مثلث برمودای ایران

کویر به خودی خود سرشار از رمز و راز است. ریگ‌زار ترسناک و خارق‌العاده‌ای به نام «ریگ جن» در منطقه کویری سمنان در ۱۷۰ کیلومتری تهران قرار گرفته که هر موجود زنده‌ای که به آن سفر می‌کند را به کام مرگ می‌کشاند.

این منطقه که یکی از داغ‌ترین نقاط روی زمین است، پوشیده از تپه‌های شنی و باتلاق‌های نمک است که آن را به یکی از صعب‌العبورترین نواحی جهان تبدیل کرده است. در طول قرن‌ها، هرگز کسی موفق به گذر از این ناحیه نشده و هیچ جانوری نیز در آن زندگی نمی‌کند. به دلیل وقوع اتفاقات بی‌پاسخ و بدون‌منطق فراوان در این منطقه، عنوان «مثلث برمودای ایران» را به آن داده‌اند.

قصه‌ها و افسانه‌های زیادی از گذشته مانده که می‌گوید این ریگزار نفرین شده و محلی برای زندگی اجنه است و ارواح پلید و شیاطین در آن فرمانروایی می‌کنند و اجازه ورود هیچ جانداری را به آن نمی‌دهند. حتی برخی از اهالی منطقه می‌گویند، صدای صحبت‌کردن اجنه با یکدیگر را در این ناحیه شنیده‌اند. برخی دیگر از محلی‌ها نیز می‌گویند، هرکس قدم به این بیابان بگذارد، توسط زمین بلعیده می‌شود و دیگر باز نمی‌گردد.

با وجود این افسانه‌ها و داستان‌ها، اکنون این کویر شگفت‌انگیز و اسرارآمیز به نقطه‌ای جذاب و مهیج برای گردشگران علاقه‌مند به هیجان و وحشت تبدیل شده است.
دریاچه گنج

دریاچه زیبا، مرموز و خطرناک به نام «تخت سلیمان» در تکاب در استان آذربایجان‌غربی جای گرفته که یکی از پررمز و رازترین نقاط گردشگری پرطرفدار ایران به شمار می‌رود. به باور مردم محلی این دریاچه با کوبیده شدن عصای «حضرت سلیمان» در زمین پدید آمده و گنجی باارزش و باستانی در عمق این دریاچه پنهان شده است.

گنجی که در دوران مختلف، افراد جسور و ماجراجوی زیادی را برای جست و جویش به دریاچه کشانده و دریاچه همه آنها را بلعیده و حتی جسد آنها نیز به خشکی بازنگشته است. افسانه‌ها و باورهای محلی شنیدنی و جالب زیاد دیگری نیز درباره این دریاچه وجود دارد. عده‌ای دیگر از مردم نیز بر این باور هستند که این دریاچه محل تولد «زرتشت پیامبر» است.

افسانه تاریخی دیگری که درباره این دریاچه وجود دارد این است که «کوروش کبیر» پس از پیروزی بر «کروسوس» پادشاه «لیدیه» که ثروتی افسانه‌ای داشته است، تمام خزانه و اشیای قیمتی او را به‌عنوان نذر در این دریاچه ریخته است و پس از آن ساکنان این منطقه همیشه غنیمت‌های جنگی و اموال ارزشمند خودر را نذر این دریاچه می‌کردند.
ستاره ها روی زمین

جزیره قشم سرزمین شگفتی‌ها و طبیعت مسحورکننده است. دره‌ای زیبا و سحرآمیز به نام «دره ستارگان» در این جزیره شگفت‌انگیز قرار دارد که علاوه بر طبیعت وصف‌نشدنی‌اش، حکایت‌ها و افسانه‌های جذابی را برای ماجراجویان روایت می‌کند. بومی‌ها معتقدند که احجام جادویی موجود در این دره، میلیون‌ها سال قبل در اثر برخورد ستاره‌ای به زمین یا توسط موجودات فرازمینی پدید آمده است.

همزمان با وزش باد و هجوم ماسه، نوایی وهم‌آور از دالان‌های تو در توی این دره که در میان دیواره‌های غول‌آسای تراشیده شده قرار گرفته‌اند، در سکوت بیابان شنیده می‌شود. مردم محلی جزیره با تاریک شدن آسمان گذرشان به این دره نمی‌افتد و معمولا با لبخند مسافران غریبه را برای رفتن به این دره خوفناک در تاریکی منصرف می‌کنند، زیرا آنها معتقدند، شب‌ها، ارواح، اجنه و موجودات فرازمینی در این دره رفت و آمد می‌کنند.

تنها با تماشای اشکال عجیب و غریبی که بر اثر فرسایش هزاران ساله از هر صخره دریا، مجسمه‌ای حیرت آور و عظیم الجثه ساخته است، کاملا غافلگیر و حیرت‌زده خواهید شد.

برند گردشگری ایران

آیا گردشگری ایران برای موفقیت نیاز به حمایت جامعه علمی و دانشگاهی دارد

رونق و توسعه صنعت گردشگری به دلیل درآمدزا بودن و سود سرشار آن یکی از آرزوهای و برنامه های دولتها در قرن حاضر است و به هر ترتیب با به کارگیری امکانات خود قصد تحقق آرمانهای خود را در این صنعت نوظهور داشته و دارند.

یکی از سیاست ها و نسخه هایی که مسئولان گردشگری برای موفقیت و توسعه این صنعت بین المللی در نظر گرفته اند بحث برندسازی برای گردشگری بوده و هست . اگرچه بحث برندسازی در دیگر صنایع نیز برای موفقیت آنها مطرح شده اما ظاهرا کارکرد علمی و عملی آن در بحث اقتصاد گردشگری نیز به اثبات رسیده و البته ریزه کاریهای بسیار زیادی دارد  بنابراین بسیاری از کشورهای مطرح در این صنعت اقدام به سرمایه گذاری های کلان در بحث برند سازی برای صنعت گردشگری خود کرده اند که در این زمینه می توان به ترکیه، تایلند، استرالیا، ژاپن ، چین و هندوستان اشاره کرد برخی از این کشورها حتی به ساخت یک برند یا دو برند بسنده نکرده اند و با سرمایه گذاری های هنگفت دست به انتخاب و معرفی بیش از دهها برند در زمینه های مختلف این صنعت زده اند.

اما ایران که به تازگی سرمایه گذاری هدفمندی در صنعت گردشگری خود داشته برای انتخاب برند گردشگری منطقه مورد نظرش کمی کوتاهی کرده و هم اکنون برای جبران این کوتاهی روی به جامعه علمی کشور یعنی دانشگاهها آورده و از آنها در این زمینه مدد خواسته است در این راستا جشنواره یا همایشی برای بررسی راهکارها و تولید برند گردشگری ایران از دو سال پیش پایه ریزی شد که سومین سال این نشست در روزهای 24 و 25 آبان ماه سال جاری برگزار خواهد شد از این رو با دکتر محمد حسین ایمانی خوشخو، دکترای اقتصاد گردشگری از منچستر انگلستان و سرپرست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان  رئیس هیأت علمی این جشنواره به گفت و گو نشستیم.

آقای دکتر لطفا برند در صنعت گردشگری را تعریف کنید؟

...........

آیا برند در مقوله  گردشگری ایران جایگاهی دارد یا خیر ؟

 پاسخ مثبت است ، همانطور که می دانیم برند در مسایل مختلف صنعتی سالهای سال است که مورد استقاده قرار گرفته ولی ساخت برند گردشگری در ایران یک بحث بسیار جدید و نوپاست. ما در بحث بازاریابی گردشگری در کشورهای پیشرفته مقوله برند را در صدر سیاست ها داریم اما فقط یک فرق اساسی در برند گردشگری و برند در دیگر صنایع است که در آنها محصول نهایی یک برند خواهد بود اما در گردشگری ما خیلی در برند محصول قید و بندی نداریم بلکه به عنوان مثال می توان از برند مقاصد گردشگری نام برد. بنابراین در ایران که مسیر رشد و ترقی صنعت گردشگری را پیش گرفته مسئله تفکر و اهمیت به ساخت برند از مهمترین مسایل است.

به عقیده شما ساخت برند گردشگری ایران چقدر برای آینده صنعت گردشگری مفید خواهد بود؟

قبل از اینکه پاسخ این سئوال داده شود باید اول تکلیف صنعتی شدن گردشگری در ایران مشخص شود و بعد از آن به دنبال تاثیرات برند یا هر برنامه دیگر در این صنعت باشیم. به عقیده من در زمینه ساخت برند گردشگری ایران یکی از رویدادهای مهم برگزاری همایش و جشنواره برندسازی با حضور جامعه علمی و دانشگاهی داخلی و خارجی  بوده است که بدون شک تولید برندی موفق برای آینده گردشگری ایران نیز مفید خواهد بود.

رابطه دانشگاهها با صنعت گردشگری ایران چیست یا اینکه بطور کلی این ارتباط لازم هست یا خیر؟

در رابطه لزوم این ارتباط باید گفت:«اگر قصدمان توسعه پایدار گردشگری ایران است باید به ارتقای تخصص نیروی انسانی موجود، توجه شود و بدون توجه به این مهم نمی‌توانیم شاهد توسعه باشیم.» من به شدت از ضرورت آموزش عمومی و تخصصی گردشگری دفاع می کنم و آرزو دارم روزی با مشخص شدن جایگاه گردشگری در ایران، منابع فعلی گردشگری از جمله هنر ایران زمین به عنوان یکی از جاذبه های این کشور معرفی شود . اما در حوزه علمی اکثر کشورهای پیشرفته ، جایگاه گردشگری در صحنه علمی و آکادمیک آنها جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده در این کشورها دانشکده ها، دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی دقیقا مثل دیگر رشته های تحصیلی مشغول تربیت دانشجو و متخصصان این صنعت هستند و دوره های مختلفی را در این زمینه برگزار می کنند . بنابراین ما در ایران نیز باید حتما این مسیر را طی کنیم و به گردشگری ایران صرفا به عنوان یک مقوله اجتماعی و داخلی بعضی رشته های جامعه شناسی و روانشناسی نگاه نکنیم که خوشبختانه اتفاقاتی در 10 تا 15 سال اخیر در کشورمان رخ داده و بارقه های امید را برایمان روشنگر کرده و شرایط علمی شدن این صنعت را در کشور فراهم نموده است. اما به عقیده من آموزش گردشگری باید از دبستان ها و حتی سنین کودکی آغاز شود تا ابتدا فرهنگی گردشگری رونق بگیرد و در سنین بزرگسالی همان کودکان صنعت گردشگری را رونق بخشند چون دید و فرهنگی درستی از گردشگری را در اختیار دارند.

چند دانشگاه در ایران مشغول آموزش دانشجویان در رشته های گردشگری هستند؟

دانشگاه تبریز، دانشگاه علم و فرهنگ، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و شیراز ، دانشگاه اصفهان ، دانشگاه سمنان تا سطوح کارشناسی ارشد مشغول به آموزش حدود یکهزار دانشجو در دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد در کشور ایران هستند در اینده نیز قصداریم در مقطع دکترا نیز اقدام به جذب دانشجو نماییم.

برای رشد صنعت گردشگری ایران چه باید کرد؟

اگر دو اتفاق در کنار این رویداد یعنی ساخت برند گردشگری صورت گیرد در آینده شاهد رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان خواهیم بود که عبارتند از :

1.        صنعتی شدن مقوله گردشگری

2.        علمی شدن این صنعت

البته این دو رویداد باید همزمان با یکدیگر صورت گیرد تا بتوانیم آینده مناسبی را برای گردشگری کشورمان شاهد باشیم.

آیا رشته گردشگری در ایران به صورت علمی پیگیری شده است؟ چه اتفاقاتی در این زمینه در جامعه دانشگاهی ایران رخ داده است؟

همین که دانشگاههای مطرح ایران به سمت ایجاد رشته گردشگری و افتتاح دپارتمان این رشته سبز در دانشگاه رفته اند بیانگر علمی شدن دید ایران به صنعت گردشگری است.

تشکیل انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران یکی دیگر از اتفاقات میمون در گردشگری ایران است که بیش از 2 سال هست که مجوز فعالیت کمیته علمی گردشگری نیز صادر شده که بیانگر یک گام روبه جلو برای گردشگری علمی ایران است. اما سومین اتفاق جالب علمی در زمینه گردشگری ایجاد کمیته برنامه ریزی گردشگری در وزارت علوم و تحقیقات به عنوان اتفاق جالب توجه در رشته گردشگری است. اگر از این اتفاقات علمی و آکادمیک گردشگری که بگذریم در جامعه شاهد رویداد اینگونه اتفاقات هستیم که بیانگر دید علمی آحاد مردم به گردشگری است. حالا باید دید که بحث علمی و صنعتی گردشگری چگونه به یکدیگر ارتباط پیدا خواهند کرد. که می توان بیشترین مسئولیت را برعهده مسئولان دولتی برای درست برقرار کردن این ارتباط دانست

انجمن علمی و کمیته علمی گردشگری ایران چیست؟

یکی از کارهایی که ما توانستیم از منظر دانشگاه درباره گردشگری انجام دهیم، این بود که ثابت کنیم گردشگری یک علم است بعد از یکی دوسال پیگیری و بحث و سماجت، وزارت علوم پذیرفت که گردشگری می‌تواند به عنوان یک علم مورد توجه قرار بگیرد سپس مجوز انجمن را صادر کرد و این یکی از اتفاقات خوب است که گردشگری به عنوان یک رشته علمی مورد توجه قرار گرفته است.

 

به عقیده شما جایگاه بخش خصوصی در صنعت سبز و درآمد زای گردشگری چیست؟

به طور کلی به عقیده من تا زمانی که تمرکز روی بخش خصوصی صورت نگیرد هرگز نباید شاهد رونق گردشگری ایران باشیم. به این دلیل که همیشه عقیده دارم گردشگری صنعتی خصوصی است باید زمینه طوری فراهم شود که بخش خصوصی ما فرار تراز بخش کوچک اقتصادی در این قسمت ایفای نقش دانسته باشد. بطور کلی در جامعه تفکر اینکه باید بحث علمی گردشگری در بخش های خصوصی مورد توجه قرارگیرد، صورت گرفته که جای امیدواری است. با همین رویکرد سعی کردیم با مشارکت بخش خصوصی وارد یکی از مهمترین مسایل گردشگری یعنی ساخت برند وارد شویم و همین کنفرانس که سومین سال برگزاری آن پیش روست از افتخارات ما در برقراری این ارتباط بین جامعه علمی و بخش خصوصی گردشگری ایران است.

شما برای دولت در گردشگری چه جایگاهی متصور هستید؟

من به عنوان کارشناس علمی در صنعت گردشگری عقیده دارم که دولت فقط وظیفه مدیریتی و تصویب قوانین و تسهیل شرایط سرمایه گذاری را در این زمینه برعهده دارد نه شرکت در اصل برنامه های گردشگری و اگر قرار شود تا همه انتظارات را از دولت دانشته باشیم هرگز گردشگری ایران موفق نخواهد بود. بطور کلی دولت در گردشگری فقط سیاستگذار ، حامی و ناظر و مسئول برنامه ریز کلان شناخته شده است نه مجری تمام آنها.

شما در بین صحبتها فرمودید که گردشگری باید صنعتی شود منظورتان از صنعتی شدن گردشگری چیست؟

اولین بحث این است که ایران باید بتواند گردشگری را به عنوان یک صنعت در نظر بگیرد هرچند با شنیدن این نام یعنی صنعت همه به فکر پیچ و مهره و صنایع سنگین خواهیم افتاد اما امروزه گردشگری نیز یک صنعت نوظهور و پر رونق در سراسر دهکده جهانی است. به طور واقعی اگر بخواهیم به گردشگری بپردازیم باید آن را یک بخش مولد بدانیم نه اینکه فقط روی کاغذ یا گفتمان آن را صنعت بدانیم چطور بخش نفت ، بخش صنعت را در درآمد ملی مشارکت می دهیم بنابراین باید درآمد صنعت گردشگری را نیز در این درآمد لحاظ کنیم و برای رسیدن به این درآمد برنامه ریزی داشته باشیم.

صنعت گردشگری یعنی ما منابع گردشگری را به شکل صحیح به محصول و در نهایت درآمد تبدیل کنیم با این دید هرگز نمی گوییم که سفر هم خوب است و درصورت فرصت به آن توجه خواهیم کرد. صنعت گردشگری نیاز مند یک برنامه ریزی مدون و دقیق است تا به یک جایگاه مطلوب درآمدی برسد.

ویژگی صنعتی شدن گردشگری برای ایران چیست؟

به طور کلی صنعت یعنی عرضه و تقاضا بنابراین وقتی این اتفاق رخ دهد به دنبال درآمد هستیم و بازار عرضه و تقاضا را رصد خواهیم کرد و در نهایت به فکر تولید محصول و کسب درآمد از آن هستیم. هنوز به عقیده من تا رسیدن به صنعت گردشگری ایران فاصله زیادی داریم چون به باور درآمدزا بودن آن هنوز نرسیده ایم. صنعت گردشگری هم اکنون جایگاه چند دهه قبل صنعت سینمای ایران را دارد چون درباره صنعت سینما هم این عقیده وجود داشت که سینما می تواند مولد و صنعتی باشد اما هم اکنون می بینیم که چه حجم پول در این باره جابه جا می شود و در نهایت سینما نیز به عنوان یکی از شاخه های صنعتی فرهنگی سینما شناخته شد و به طور کلی صنعت همان صناعت یعنی همان کار و پیشه است که بتواند اشتغالزایی بکند و کسب و درآمد داشته باشد. پس اگر گردشگری ایران صنعتی شود برای به دست آوردن درآمد دست اندرکاران به دنبال ابتکار و یافتن راهکارهای عملی و جدید خواهد بود که به خودی خود باعث پویایی و رونق گردشگری در کشور خواهدشد.

به نظر شما علائم صنعتی شدن گردشگری چیست؟

یکی از شاخصه های صنعتی شدن گردشگری حضور پررنگ بخش خصوصی در این فرایند است. تمام مقوله های اجرایی گردشگری باید در بخش خصوصی نگریسته شود بازاریابی ، شناسایی منابع، تبدیل منابع به محصول ، سرمایه گذاری ، معرفی ابتکارات به عهده این بخش یعنی خصوصی ها خواهد بود. هر کشوری بخش خصوصی فعال در گردشگری دارد می تواند صنعتی تر باشد.

جایگاه بخش خصوصی گردشگری در ایران به عقیده شما چیست و چگونه می توان آنها را رشد داد؟

در کشور ما همیشه بخش خصوصی در گردشگری یعنی واحدهای کوچک مثل اژانس های مسافرتی ، هتل، رستوران ها که از گذشته از پدر به فرزند دست به دست شده فعال بوده  در صورتی که امروزه می توان با استفاده از بحث هلدینگ و اتصال کوچکتر ها به یکدیگر باعث رشد بخش خصوصی شد. اما همانطور که قبلا هم گفتم گردشگری یعنی بخش خصوصی بنابراین اصلی ترین جایگاه برای این بخش تعریف شده است که باید با مدیریت دقیق و حساب شده همراه باشد.

نقش دانشگاهها برای توسعه برندسازی در گردشگری ایران چیست و چه کارهایی انجام شده است؟

قبلا اشاره شد که جامعه علمی در اکثر کشورهای مترقی جهان در زمینه گردشگری جایگاه ویژه ای دارد و بدون تردید می توان گفت که حاصل مشارکت علمی و عملی در این کشورها مثب بوده به همین دلیل مراکز علمی یا همان دانشگاهها در ایران سعی می کنند حتی پایان نامه های دانشجویان را به این سمت و سو یعنی برندسازی سوق دهند تا معنی و مفهوم درست برند سازی را برای دست اندرکاران و سرمایه گذاران گردشگری متصور شوند. به عنوان مثال هرگز نباید برند یزد را با دگیرهای آن دانست بلکه برند یزد باید بطوری انتخاب شود که علاوه بر دیگر شاخصه های گردشگری این شهر بادگیرها نیز برای گردشگر متصور شود. یعنی گردشگر اینگونه تصور کند که یزد شهری کویری و گرم با فرهنگی مختص خود و البته معماری جالب است که بادگیرها نیز جزو این معماری در شهر یزد هستند. بطور کلی باید سعی کنیم ادبیات برند را در حیطه گردشگری وارد کنیم مخصوصا برای عرضه کنندگان محصول گردشگری به این صورت که فعال عرصه های مختلف گردشگری برند را به خوبی بشناسند و برند را صرفا طراحی یک ارم یا لگو ندانند بلکه مفهومی کلی تر برای آن در نظر بگیرند و البته با راهکارهای تولید یک برند نیز آشنا شوند و بدانند طراحی آرم و لگو در واقع آخرین مرحله انتخاب برند است .

در نهایت جامعه علمی در زمینه گردشگری و بخصوص برند سازی می تواند با استفاده از عظم حرکتی بخش خصوصی در این زمینه با تمام قوا وارد عمل شود تا این بخش خصوصی را در زمینه تولید برندی موفق و یافتن راهکارهای مناسب برای رونق گردشگری ایران همراهی و هدایت کند و به سرمنزل موفقیت برساند.

آیا می توان یک دستورالعمل واحد برای گردشگری ایران جهت تولید برند گردشگری کشور متصور شد؟

بدون تردید مراحل و دستور العمل های ساخت برند گردشگری برای کیش ، مشهد، اصفهان و یزد متفاوت است چون این شهرها اهداف جداگانه با امکانات متفاوتی را در اختیار دارند پس باید سرمایه گذاران با شرایط برندسازی و برند موفق در منطقه هدفشان آشنا شوند در بحث گردشگری برند موفق برندی است که وقتی گردشگر در مبداء یعنی شهر خود با شنیدن نام منطقه ، محصول ، هتل یا هر المان دیگر به یاد کشوری خاص یا منطقه ای خاص بیافتند ، بنابراین آن برند به عنوان برند موفق شناسایی شده است البته لازم به یاد آوری هست که در مراحل پایانی شاهد همان لگو یا نشان تجاری هم اینکار را انجام دهد اما برای رسیدن به این تاثیر باید سیاست های درستی داشته باشیم.

نقش تبلیغات در موفقیت برند گردشگری به عقیده شما چیست؟

البته به عقیده من هرگز تبلیغات گسترده کردن به معنی موفق شدن یک برند نیست. اما در مورد برند بحث تبلیغات است که چگونه می توان از امکانات طبیعی و مولد برندسازی کرد و هرگز نباید با تبلیغات زیاد و صرف هزینه های سنگین به دنبال برندسازی باشیم. به عقیده من برخی اوقات تبلیغات زیاد حتی امکان ضربه زدن به موضوع تبلیغ را دارد و با عث از بین رفتن تاثیر تبلیغ خواهد شد. به عنوان مثال پخش تبلیغات بین مسابقات وزرشی است که علاوه به پرداخت هزینه ای گزاف هیچ دستاوردی برای آگهی دهنده نخواهد داشت چون ذهن بیننده یا شنونده به دنبال نتیجه بازی است و هیج اطلاعات دیگری را دنبال نمی کند بنابراین تبلیغات باید کاملا مدیریت شده باشد.

آیا شاهد مثالی برای تبدیل محصولات گردشگری به برند در کشورمان به خاطر دارید؟

برای تبدیل محصولات گردشگری به برند موفق گردشگری بهترین شاهد مثال اجلاس سران جنبش عدم تعهد است که اکثر مهمانان در اوقات فراغت خود برای خرید صنایع دستی ایران به نمایشگاهها می رفتند این موضوع به خوبی بیانگر کار کرد درست یک برند به اسم صنایع دستی ایران است به این صورت که گردشگر خارجی جایی در کشورش درباره صنایع دستی ایران ، فرش، گلیم یا خاتم شنیده و حالا که وارد ایران شده و به دنبال آن در بازار ایران می گردد و حاضر است که برای خرید آن پول بدهد. این مثال در اجلاس مذکور اینقدر موفق بود که مسئولان نمایشگاه مجبور شدند چندین بار محصولات خود را در طی این اجلاس تکمیل کنند چون بسیاری از آنها بفروش رفته بود و در برخی مواقع این استقبال غیر قابل تصور مسئولان غرفه ها بود که کل محصولات صنایع دستی خود را فروخته اند. پس برند صنایع دستی ایران در کشورهای خارجی نیز بسیار موفق عمل کرده که شاهد این استقبال در کشورمان از آنها بودیم.

به نظر من ایران حتی می تواند در بحث خوراکی های محلی و غذاهای محلی نیز صاحب برند اینچنینی باشد و توان رقابت داشته باشد و البته تاثیر گذار باقی بماند. در حیطه برند یکی بحث مهندسی برند مقاصد گردشگری داریم و دیگری مهندسی برند در شرکت های بزرگ و زنجیره ای و در نهایت بحث مهندسی برند در محصولات گردشگری ایران است که می تواند محور اصلی اینگونه نشست ها و کنفرانس ها در ایران باشد.

استاندارد خدمات و مسایل حقوقی گردشگر و سرمایه گذار در برندسازی چه جایگاهی دارد؟

در برند سازی شاید نکته که زیاد به آن توجه نشده مبحث استاندارد سازی و مسایل حقوقی دست اندرکار گردشگری و خود گردشگر است. مهمترین مزیت برندسازی بحث رقابت سازی است که همیشه از مهمترین و قابل ملاحظه ترین قسمت هاست. گردشگری به عنوان صنعتی که مستقیما با علاقه انسان ارتباط دارد یکی از حساس ترین صنایع زمینی است بنابراین رقابت در آن بیش از دیگر صنایع مشهود است چون علاقه انسانها بسیار متنوع و این صنعت از مهمترین صنایع است که با این علاقه رابطه مستقیم داشته و دارد که این مزیت بهترین شرایط رقابت را بین ارایه دهندگان و استفاده کنندگان خواهدبود. یکی از شاخه های برندسازی در حوزه خدمات، خدمات خوب است. بنابراین استاندارد سازی و رعایت حقوق طرفین در این صنعت بسیار پر اهمیت است.

برگزاری اینگونه سمینارها و همایش ها در آینده صنعت گردشگری و بخصوص برندسازی موفق برای آن چیست؟

نقش اینگونه سمینارها در زمینه توسعه گردشگری و بخصوص برندسازی هرگز یکجا و لحظه نیست و نباید این انتظار را داشته باشیم که با به پایان رسیدن یکی از اینگونه همایش ها نسخه ای برای تولید برند گردشگری ایران نوشته شود و کار تمام شده باشد، بلکه می توان با اسمترار اینگونه همایش ها و نشست های علمی شاهد ظهور و شکوفایی برندهای نوین و جدید گردشگری در ایران بود چون این سمینارها می توانند باعث آشنایی صاحبان و دست اندرکاران گردشگری با ادبیات برندسازی شد و باعث جلوگیری از اشتباه یک آرم و لگو به جای برند گردشگری باشیم ایران بطور کلی و مقاصد گردشگری ایران باید مجزا از هم به صورت برند به جهان و صنعت گردشگری بین المللی معرفی شود.

آیا می توان از تجربه دیگران در زمینه برندسازی گردشگری ایران استفاده کرد؟

بدون تردید حضور شرکت ها و برندهای موفق خارجی و داخلی در زمینه گردشگری یکی از لازمه های رونق برندسازی در گردشگری ایران است که می توان با استفاده از تجربه های موفق آنها زمینه رونق برندسازی و در نهایت رقابت در زمینه گردشگری را شاهد بود و در این زمینه می توان به بهترین شکل ممکن پس از موفقیت برندسازی رونق گردشگری داخلی و خارجی ایران را متصور باشیم. این استفاده می تواند در زمینه های علمی و عملی صورت گیرد به صورتی که اساتید و سرمایه گذاران موفق را می توان در ایران به عنوان مهمان اینگونه همایش ها داشت تا از تجربیات موفق خود سخن بگویند و در زمینه موفقیت داخلی ها ارایه راهکار کنند.

به عقیده شما آینده صنعت گردشگری ایران چیست ؟

تا زمانی‌که تکلیف صنعت بودن یا نبودن گردشگری در ایران مشخص نشود و زیرساخت‌های آموزشی در گردشگری فراهم نشود، نمی‌توان درباره وضعیت فعلی یا آینده گردشگری ابراز عقیده کرد. اما  بی‌توجهی به امر آموزش را یکی از چالش‌های اصلی صنعت گردشگری دانست و افزود: هنوز تصور از گردشگری همان تصور سنتی است. ما در بیان به گردشگری می‌گوییم صنعت اما هنوز در فکر ما نگاه به گردشگری، به عنوان یک صنعت نیست. اگر قبول کنیم که گردشگری در ایران و بطور کلی در جهان صنعت است ، باید ملزوماتی را برای آن در نظر بگیرم و در راستای آنها وظایفی را برای خودمان تعریف کنیم، زیرا یک صنعت زیرساخت‌هایی دارد، عرضه و تقاضا و محصول دارد و اگر به اینها پرداخته شد می‌توانیم بگوییم صنعت.

گردشگری ایران با کارتونی شدن رونق می گیرد

گردشگری ایران با کارتونی شدن مستقل خواهد شد

کودک گردشگری ایران با کارتونی شدن روی پا خواهد ایستاد

صنعت سبز گردشگری در قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برای کشورهای مختلف به خصوص ایران برخوردار است و اکثر آنها سعی دارند سهم بیشتری را از این صنعت پردرآمد را به خود اختصاص دهند . ظهور و پیدایش شاخه های جدید گردشگری در جهان مثل گردشگری سلامت، مذهبی، دریایی و دیگر شاخه های فعلی آن حاکی از اهمیت رشد و گسترش این صنعت در مناطق مختلف جهان با توجه به امکانات باستانی و طبیعی آنها خواهد بود.

به همین دلیل هر کشوری که آرزوی رونق این صنعت را داشته و دارد سعی می کند راهکارهای مختلفی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه خود به دیگران را به کار گیرد تا حجم بیشتری از گردشگران را به سمت مرزهایش جلب کند. حذف روادید، پایین آوردن هزینه سفر و اقامت در منطقه ، ایجاد انگیزه های مختلف مثل جشنواره های خرید و در نهایت برگزاری بازیهای بزرگ ورزش از جمله راهکارهایی برای جلب نظر گردشگران و در نهایت رونق صنعت گردشگری کشورها بوده است . اما از زمانی که دنیای مجازی حضور خود را در زندگی بشری پررنگ تر کرده بهترین راهکار به نظر برخی کارشناسان حضور در این دنیای مجازی برای تبلیغ توانمندی های گردشگری کشورهاست.

این کارشناسان معتقدند حالا که بیشتر ما روزانه چند ساعت از وقت خود را مشغول گشت وگذار در این دنیای مجازی هستیم پس فرصتی طلایی برای تبلیغ و جلب نظر گردشگران به مناطق مختلف جهان مهیاست که باید از ان به خوبی استفاده کرد. معرفی تمدن ، راههای دسترسی به شهرهای باستانی ، امکانات رفاهی نزدیک آنها و دیگر اطلاعات به عنوان فعالیت های اولیه دراین دنیای مجازی جهت رشد و گسترش گردشگری کشورها بوده است . از سوی دیگر در قرن حاضر که از آن به عنوان عصر ارتباطات یاد شده حضور رسانه های تصویری در زمینه رشد و گسترش صنعت گردشگری بسیار پررنگ بوده و در واقع می توان گفت که این رسانه ها توانسته اند حتی جای دنیای مجازی را اشغال کنند و به عنوان مهمترین روش برای جلب نظر گردشگران به نقطه از دنیا باشند. اما این صفرو یک ها بازهم در دنیای رسانه ای رخنه کردند و راهکاری جدید را همراه با دنیای رسانه ای به ما پیشنهاد دادند که ساخت انیمیشن های تبلیغاتی برای معرفی توانمندی های گردشگری منطقه ای خاص بود.

بنابراین ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی که حاصل همکاری دنیای رسانه ای و صفرو یک های دنیای مجازی بود امروزه به عنوان کارآمدترین روش تبلیغ صنعت گردشگری در خدمت جوامع مختلف قرار گرفته که ایران هم از این موضوع مستثنی نیست. به عقیده کارشناسان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران با حضور خود در دنیای انیمیشن جهت تبلیغ توانمندی های گردشگری خود می تواند افق جدیدی را برای این صنعت پردرآمد در کشور ایجاد کند چون به عقیده بسیاری از آنها دنیای انیمیشن هیچ محدودیتی ندارد و سازنده آن می تواند هرآنچه که در ذهن دارد را به کاراکتر های مورد نظرش بدهد تا در جهت خواسته او حرکت کنند. البته زبان تصویر اینگونه فیلم ها که در تمامی نقاط این کره خاکی یا همان دهکده جهانی بسیار ساده و قابل درک است از مهمترین مزیت های حضور انیمیشن در صنعت گردشگری خواهد بود چون بازار هدف ما بسیار متنوع و با گویش های متفاوتی هست، بنابراین این انیمیشن های تبلیغاتی توان حضور در تمامی بازارهای هدف ما را دارند.

کارشناسان اینگونه می گویند که انیمیشن فارق از هر نوع گویش، رنگ ، قبلیه و مذهب می تواند تاثیر مورد نظر سازنده خود را بشکل کاملی در بیننده بگذارد و هدف سازنده را به او انتقال دهد حتی اگر این انیمیشن ها بدون کلام باشند بازهم نمی توان از تاثیر آنها ساده گذشت بنابراین حالا که ایران با تمدنی چند هزار ساله قصد رونق صنعت گردشگری خود را دارد می توان از این تاثیرگذاری در جهت معرفی توانمندی های ایران در صنعت گردشگری به خوبی استفاده کرد که ظاهرا این اهمیت توسط مسئولان گردشگری ایران به خوبی درک و در دستور کار قرار گرفته است. راه اندازی شبکه گردشگری و پویانمایی را می توان در این زمینه به فال نیک گرفت هرچند که هنوز در ابتدای راه هستیم اما امید است حضور هنرمندان و انیمیشن سازان ایرانی در کنار متخصصان و کارشناسان شبکه گردشگری و البته بخش خصوصی ایران به عنوان نقطه عطفی برای معرفی صحیح و دقیق تمدن چند هزار ساله ایران زمین به جهان باشد.

هرچند استفاده از پویانمایی یا هنر انیمیشن برای معرفی توانمندی گردشگری منطقه در ایران سابقه ای چند هزار ساله دارد (کشف گلدانی سفالی در شهر سوخته که به تازگی متوجه منظور طراحی روی آن شده اند . طراحی روی این گلدان در واقع اولین نمونه انیمیشن در کشور بوده که وقتی گلدان را می چرخانیم بز حک شده روی آن به حرکت درمی آید) و حضور انیمیشن برای تبلیغ این صنعت چیز تازه ای به نظر نمی رسد اما به عقیده برخی از دست اندرکاران هنوز هم راهی طولانی برای موفقیت در خلق اینگونه آثار پیش رو داریم، اما حضور مجدد انیمیشن در رشد صنعت گردشگری ایران حاکی از درک درست مسئولان از تاثیرگذاری این روش تبلیغ برای صنعت نوپای گردشگری کشور بوده است.

شاید برخی در نگاه اول مخالف نشستن و تماشای شهرهای باستانی را از طریق تلویزیون و کامپیوتر یا حتی دنیای مجازی برای آشنایی با توانمندی های گردشگری منطقه باشند و بیشتر علاقمند به تجربه واقعی آن شهر و در واقع حس واقعی آن هستند اما جاودانه کردن مناظر و شهرهای باستانی اولین مزیت اینگونه فیلم هاست که نباید از آن به سادگی گذشت به این دلیل که حتی در حال حاضر بسیاری از آثار باستانی و تاریخی کشور به دلیل بی توجهی برخی مسئولان و حتی خود بازدیدکنندگان در حال نابودی هستند و انیمیشنی برایشان ساخته نشده است و حتی ساخت انیمیشن تبلیغاتی تمدن و بطور کل جاذبه گردشگری آنها هنوز در فهرست ساخت آینده قرار نگرفته است، پس می توان به داشته هایمان بسنده کرد و به دنبال افقی روشن در این راه قدم بگذاریم.

شاید برخی خرسند از ساخت داستان خلیج فارس یا گردشگری ایران 1400 که از آخرین انیمیشن های ساخته شده گردشگری ایران به شمار می آیند، هستند اما مدتی است که برخی از استانهای گردشگرپذیر کشور مثل گیلان ، اصفهان و یزد بطور مستقل اقدام به ساخت اینگونه پویانمایی ها کرده اند که می توان کمی نگرانی را به همراه داشته باشد. بطور کل ساخت اینگونه انیمیشن های تبلیغاتی برای صنعت گردشگری کشورها با توجه به فرهنگ سازی و تاثیرگذاری آنها همانند ساختن شمشیری دولبه برای این صنعت بخصوص در کشورها بخصوص ایران خواهد بود. تصور کنید با توجه به تاثیرگذاری این فیلم ها و انتشار گسترده آنها در بازارهای هدف حجم انبوهی از گردشگران راهی مناطق یاد شده باشند وبا کمبود زیرساخت ها یا عدم تطابق انیمیشن با واقعیت مواجه شوند ، چه ضربه مهلکی به پیکره نوپای صنعت گردشگری کشورمان خواهد زد؟ پس هنر برای این فعالیت کافی نیست بلکه معرفی دقیق و صحیح توانمندی های گردشگری ایران توسط اینگونه انیمیشن ها نیازمند کاری گروهی یعنی بین جامعه تورگردانان، سازمان گردشگری ، رسانه ملی ، جامعه هتلداران وبطور کل کلیه دست اندرکاران خصوصی و دولتی گردشگری ایران خواهد بود.

این اهمیت هم اکنون با توجه به راه اندازی شبکه پویانمایی و شبکه گردشگری در کنار یکدیگر توسط سازمان صدا سیما برای ساخت و تولید هدفمند انیمیشن های گردشگری جهت فرهنگ سازی و کنترل درخواست سفر به اقصی نقاط کشور به سادگی قابل بررسی و کنترل است.

بطور کلی قدم زدن در محوطه های باستانی و آشنایی با نحوه ساخت و تاریخچه آنها و البته آشنایی با امکانات رفاهی اطراف این مراکز می تواند خود انگیزه ای برای سفر گردشگران و ماجراجویان در تمامی زمینه های گردشگری باشد پس بجاست که مدیران و دست اندرکاران بخش گردشگری با استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی گردشگری و البته تخصص هنرمندان ایرانی سرمایه گذاری مناسبی در این باره انجام دهند و با هدایت هدفمند گردشگران به مناطقی خاص از کلیه ظرفیت های گردشگری منطقه به خوبی استفاده کنند که با این روش می توان از تمرکز و درخواست سفر بی برنامه گردشگران به مناطق معروف گردشگری ایران جلوگیری کرد و شاهد رونق سفر و گردشگری در گوشه و کنار کشور پهناور ایران باشیم.

با اینگونه همکاری ها و اجرای طرح های مربوطه در واقع می تواند برنامه سفر گردشگران و ماجراجویان را مدیریت کرد و با پراکنده کردن آنها در سراسر ایران باستانی رشد و توسعه صنعت گردشگری کشور را متقارن و با توجه به زیرساخت های موجود منطقه هدف کنترل کرد و در اینده شاهد زیرساخت ها ی گردشگری آن نیز باشیم.

بنابراین حالا که شخصیت های کارتونی دوران کودکی به کمک رشد صنعت گردشگری ایران زمین آمده اند بجاست که از علاقه کودکانمان به این شخصیت ها در جهت رشد و ترویج فرهنگ گردشگری و سفر در ذهن آنها به خوبی استفاده کنیم و با برنامه ریزی صحیح و دقیق همگام با رشد فرزندان ایران زمین شاهد رشد و گسترش کودک نوپای صنعت گردشگری کشور نیز باشیم. 

من تهران و ایران را دوست دارم

تهران به تنهایی برای من مثل تمام دنیا جذاب است

به نظر من اصفهان برای شروع ایرانگردی بهترین نقطه خواهد بود

طعم و بوی غذاهای ایرانی می توانند میلیون ها گردشگر به ایران بکشاند

فنلاند کشوری واقع در منطقه اسکاندیناوی که با طبیعت و دیدنی های طبیعی خود هر ساله هزاران گردشگرا به سمت خود می کشاند برای ما ایرانیان از دید تکنولوژی و دنیای ارتباطات بسیار آشناست. هرچند تا کنون تعداد زیادی از گردشگران ایرانی نتوانسته اند به این طبیعت بکر دستیابند و دیدنی های آن را ببینند اما مدتی است که حضور سفیر جدید فنلاند آقای هاری کامرانین ارتباطی نوین را بین دو کشور برقرار کرده است . او که از اول ماه سپتامبر سال 2012 میلادی به عنوان سفیر کشور فنلاند وارد خاک ایران شده توانسته به خوبی با تمدن ایران ارتباط برقرار کند و همین ارتباط او را به سفرهایی در گوشه و کنار ایران تشویق کرده است هرچند کمی بیشتر از 5 ماه از حضور او در ایران نگذشته اما وی گفتنی های بسیاری را درباره جاذبه های ایران و بطور کل گردشگری ایران دارد.

کمرانین به خوشرویی درخواست مصاحبه چمدان را پذیرفت و ما را به دفتر کارش در سفارتخانه این کشور دعوت کرد و با گشاده رویی و البته حوصله به سئوالات چمدانی ما درباره جاذبه های ایران پاسخ داد، اما اولین نکته جالب این گفت و گو زمانی بود که وی خود و سمتش را به زبان فارسی و لحظه ای شیرین به چمدان معرفی کرد .  بدون تردید خواندن نقطه نظرات سفیر کشور فنلاند درباره جاذبه های گردشگری ایران برای شما عزیزان خالی از لطف نیست.

·         قبل از ایران در چه کشورهایی ماموریت داشتید؟

؟؟؟؟؟؟

·         چه شهرهایی از ایران را تاکنون دیده اید؟

·         همانطور که قبلا گفتم من مدت زیادی نیست که به عنوان سفیر فنلاند و هنوز فرصت برای دور ایران نداشتم و بیشتر اوقات به دلیل مشغله کاری در تهران بوده ام هرچند که بازدید از تهران به عنوان مسافرتی کامل برای من بود اما قبل از سال نوی میلادی به اصفهان سفر کردم که واقعا تجربه ای به یادماندنی بود به واقع اصفهان شرشار از دیدنی و جذابیت های خاص ایران است هرگز تصور دیدن این همه جاذبه گردشگری در یک شهر برایم قابل درک نبود اما واقعیت داشت هر نقطه از این شهر داستانی متفاوت برای گفتن داشت البته سفری هم به منطقه پارس جنوبی و عسلویه داشتم.

·         سفر شما به عسلویه تفریحی بود یا کاری؟

من برای بازدید از منطقه پارس جنوبی رفته بودم اما واقعا با دنیای متفاوتی از ایران مواجه شدم دقیقا اگر بگویم به گمان من هرگوشه از ایران خود دنیایی متفاوت و پر از جذابیت است در این سفر به منطقه ای بنام سیراف رفتیم که در نگاه اول فکر کردم در سواحل مدیترانه هستم اما به خودم گفتم این خلیج فارس است و زیبایی های بینهایت آن . تصور کنید رشته کوهها مستقیم وارد آب دریا می شدند و منظره ای خیره کننده را برای گردشگران ایجاد کرده بودند واقعا زیبا و حیرت انگیز بود. بطور کل هر نقطه از ایران را که تا کنون دیدم بدون تردید به این نتیجه می رسم که ایران بهترین سرزمین منطقه برای جلب نظر گردشگران بین المللی است.

·         آیا تا کنون به ترکیه سفر کرده اید؟

بله من به ترکیه سفر کرده ام و مناطق مختلفی از این کشور را دیده ام.

·         هنگام بازدید از منطقه سیراف اشاره به مدیترانه کردید چه شباهتی بین ایران و ترکیه از لحاظ جاذبه های گردشگری دیده اید؟ همانطور که می دانید ایران و ترکیه اشتراکات زیادی از نظر فرهنگی دارند شما در این باره چه می گویید؟

بله من هم به این تشابهات پی بردم ، بطور کلی این خاصیت اکثر کشورهای ساحلی دنیاست اما تفاوتهایی هم وجود دارد که شاید به عقیده من مربوط به دوران کنونی و سیستم مدیریتی دو کشور بخصوص در زمینه گردشگری است اما به عقیده من هر دو کشور پتانسیل های بسیار قوی ای برای توسعه گردشگری خود در منطقه دارند که باید به خوبی از این امتیازات استفاده کنند.

·         در بین صحبتهایتان به بزرگی تهران اشاره کردید می توانید کمی بیشتر توضیح دهید؟

برای من تهران همانند کل جهان وسعت دارد ، جاذبه های این شهر در کنار ازدحام و هیاهوی آن واقعا دیدنی هستند واقعا پایتخت ایران می تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگران باشد حمل و نقل عمومی و آثار باستانی توانسته اند همه امکانات برای توصیعه گردشگری را در کنار هم فراهم کنند ، تهران واقعا زیباست .

·         آیا به موسیقی ایرانی علاقمند هستید؟

آشنایی من با موسیقی ایرانی واقعا شنیدنی است چون من قبلا با موسیقی ایران هیچ آشنایی ندارم. به خاطر دارم که در تهران به کنسرتی رفتم که در آن کنسرت نوازندهها نوای تار و پیانو را با هم تلفیق کرده بودند طی این کنسرت با تار آشنا شدم و واقعا به آن علاقمند شدم. این هم نوازی واقعا زیبا بود و البته شگفت آور صدای این دو ساز برای من صحرآمیز بود در میانه کنسرت احساس نزدیکی خاصی با موسیقی ایران داشتم واقعا زیبا بود به عقیده من موسیقی سنتی ایران گفتنی های بسیاری برای ما خارجی ها دارد که هنوز برایمان بازگو نکرده . من طی برگزاری این کنسرت انگار در آسمانها سفر می کردم و حال و هوایی خاصی را تجربه کردم واقعا تجربه زیبایی بود چون این موزیک بود که مرا با خود برد بنابراین می توان گفت که جاذبه موسیقی سنتی ایران برای جلب نظر گردشگران خارجی بسیار خواهد بود.

·         آیا با خانواده خود در تهران زندگی می کنید؟

خیر من تنها در تهران زندگی می کنم و گاه گاهی برای سرزدن به خانواده و دوستانم به فنلاند سفر می کنم و البته آنها نیز برای دیدن من گاهی به تهران می آیند و با هم به دیدن جاذبه های ایران می رویم. شاید زندگی دیپلماتیک من باعث شده تا کمی از خانواده فاصله بگیرم . به عنوان مثال خانواده من برای تعطیلات سال نوی میلادی به تهران آمدند که با هم سفر اصفهان را تجربه کردیم این سفر واقعا جالب و غیر قابل تصور بود برای همه ما .

·         نظر همسر شما درباره حجاب در ایران به عنوان یک گردشگر خارجی چه بود؟

البته من نظر ایشون را نمی دانم چون خودشان فعلا در ایران نیستند که این سئوال را پاسخ دهند

·         نظر شما دراین باره چیست آیا نظری دارید؟

به عقیده شخص من گردشگران همیشه قوانین کشور میزبان را بطور کامل رعایت خواهند کرد و اصلا این موضوع برای آنها به عنوان معضل نیست بلکه قسمتی از سفرشان خواهد بود. بطور کلی حجاب در ممالک غربی هرگز مسئله ای کاملا بیگانه برای زنان نیست بلکه بانوان غربی هم گاهی اوقات از حجاب استفاده می کنند و از فواید آن کاملا آگاه هستند. صادقانه بگویم در کشور من به عنوان کشوری غربی بیشتر بانوان هنگام دعا و نیایش روزهای یکشنبه با پوشش کامل وارد محوطه کلیسا به عنوان مکانی مقدس وارد می شود و مراسم معنوی خود را انجام می دهند بنابراین مبحث حجاب فقط به کشورهای اسلامی مربوط نیست بلکه آنهایی که معتقد و مومن هستند با اشتیاق از آن استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال مادر بزرگ من هرگز بدون حجاب وارد کلیسا نمی شد و همیشه پوشش کامل و تیره رنگی را برای ورود به محوطه کلیسا انتخاب می کرد. بنابراین پوشش کامل برای گردشگران غربی هیچ مشکلی نخواهد بود بلکه آنها کاملا با این موضوع مانوس هستند بنابراین رعایت قانون کشور ایران برای آنها به هیچ عنوان کار دشواری نیست.

·         دوباره به اصفهان برگردیم آیا سی و سه پل را دیدید ؟ نظرتان درباره این اثر تاریخی چیست؟

بله من فقط این پل معروف را ندیدم بلکه از دیگر آثار باستانی شهر اصفهان نیز دیدن کردم ولی بطور کلی مگر امکان دارد که به اصفهان سفر کنید و این پل معروف را نبینید. شاید بتوان گفت پس از میدان نقش جهان این پل هویت اصلی اصفهان خواهد بود بنابراین همه گردشگران بدون تردید حداقل یک عکس یادگاری کنار این پل تاریخی دارند.

·         هنگامی که روی این پل قدم می زدید چه احساسی داشتید؟

واقعا محشر بود اما واقعا مهندسی این پل بیانگر توانمندی و دانش ایرانیان باستان بوده که تحسین برانگیز است. به عقیده من مهندسان ایران باستان با درهم شکستن قوانین ساخت و ساز از مصالح خشن مثل سنگ و آهک و آجر توانستند یک اثر هنری زیبا خلق کنند که واقعا ستودنی است. به نظر من آثار باستانی موجود در اصفهان نمونه کاملی از هنر ، مهندسی ، معماری و بطور کلی تمدن ایران زمین است.

·         در طول این سفر آیا در هتل اقامت داشتید یا از منزل دوستان استفاده می کردید؟

البته من همراه خانوده ام در یک هتل سنتی در این شهر اقامت داشتیم.

·         کیفیت خدمات هتلداری را در این سفر چه دیدید؟

کیفیت هتلداری در این شهر واقعا عالی بود و به نظر من در سطح استانداردهای بین المللی قرار دارد. البته کشوری با این همه جاذبه واقعا نیازمند صنعت هتلداری قوی نیز خواهد بود.

·         به غیر از آثار باستانی در شهر اصفهان چه چیزی نظر شما را بیشتر به خود جلب کرد؟

اولین موضوع ترافیک کم این شهر و بعد عادت خوب دوچرخه سواری مردمان این شهر بود عادتی که در کشور من و اکثر کشورهای اروپایی برای جلوگیری از ترافیک و حفظ محیط زیست از آن به خوبی استفاده می شود ولی در ایران زیاد مرسوم نیست.

·         شما در تهران چگونه به محل خود می روید؟

من به غیر از زمانی که دیدارهای رسمی دارم سعی می کنم از مترو استفاده کنم و حتی بیشتر کارمندان سفارت را هم به اینکار تشویق می کنم . به عقیده من سیستم حمل و نقل مترو در تهران یکی از پیشرفته ترین دنیاست. علاقمند هستم متخصصان کشورم را برای بازدید از این توانمندی ایران دعوت کنم تا از نحوه تزئین ایستگاههای تهران برای تزئین ایستگاههای مترو در فنلاند استفاده کنند.

·         نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟

من واقعا وقتی در میدان نقش جهان از نزدیک صنایع دستی ایران را دیدم شوکه شدم و البته لذت بردم واقعا زیبا بودند ، صنایع دستی ایران بسیار جذاب و ارزشمند هستند. بدون تردید شما واقعا نمی توانید بگویید به اصفهان سفر کرده ام و هیچ سوغاتی یا صنایع دستی نخرید .

·         بهترین از نظر شما کدام بود؟

جالب ترین اتفاق این بود که هر روز که از هتل به قصد گشت و گذار  خارج می شدیم با کلی کیسه و پاکت خرید به هتل باز می گشتیم اما بهترین چیزی که من در این شهر دیدم فرش های دست باف بسیار زیبا بود ، اما لباسهای محلی و مصنوعات فلزی همه و همه از زیبایی های این میدان معروف جهان برای هر گردشگر خارجی است. اما زیباترین قسمت این خرید توضیحاتی است که تولید کنندگان و فروشندگان درباره این تولیدات می دهند آنها با شور و شوق خاصی درباره تولیدات خود توضیح می دهند واقعا مثل اینکه درباره فرزند خود توضیح می دهند. این صحنه واقعا زیبا بود از این موضوع که بگذریم وقتی زیبایی صنایع دستی ایران را می دیدم به این موضوع پی بردم که این زیبایی ها پس از تکامل طی قرنها مقابل چشمان ما قرار گرفته اند . چقدر ذوق و سلیقه در آنها نهفته است البته نباید تجربه استادکاران و هنرمندان را نیز از این موضوع جدا کرد سالها تجربه آنها باعث شده تا ما از دیدن آنها لذت ببریم.

·         نظر شما درباره موزه های ایران چیست؟

بطور کلی موزه ها و اشیاء داخل ویترین آنها بیانگر روند تولید و قدرت اقتصادی و صنعتی کشورها از گذشته تا حال حاضر است و در مورد ایران این موضوع کاملا قابل درک و ملموس است ، دیدن اینکه تولیدات 2 هزار سال پیش درایران اینقدر زیباست که برای مدتی هر بیننده ای را به خود مجذوب می کند بدون تردید نمادی از رونق اقتصادی و توان صنعتگران این سرزمین است. به عقیده من این تمدن و فرهنگ توانسته الماسی به نام فرهنگ و تمدن ایرانی را به وجود بیاورد که در طول دوران گذشته سیقل یافته و درخشان شده است. این دقیقا همان جاذبه ای است که من و گردشگران خارجی دیگری را به خود جلب کرده است.

·         آیا شما ایران را کشوری سنتی و کهن می دانید؟

خیر همانطور که در توضیحات خودم گفتم اگرچه ایران کشوری تمدن و باستانی است اما در تمام محصولات هنری و صنایع دستی یا حتی زندگی روزانه مردم می توان ارتباطی زیبا بین این تمدن و دنیای مدرن امروزی را دید اینطور نیست که صرفا همه چیز رنگ و بوی سنت به خود گرفته باشد بلکه ایرانیان و هنرمندان ایرانی توانسته اند ارتباطی دقیق بین دنیای کهن با دنیای مدرن امروزی ایجاد کنند و از آن بخوبی بهره برند. به عقیده من هنرمندان معاصر ایرانی به واقع توانسته اند با استفاده از رنگ ها و طراحی تولیدات خود سیر تکامل و شکل گیری تمدن ایران را از همان اوایل تا قرن 21 به خوبی توصیف کنند و البته به خوبی ارتباط دهند.

·         آیا تا به حال برج میلاد تهران را دیده اید؟

بدون تردید جواب شما مثبت است، و فکر می کنم هیچ گردشگر خارجی را نخواهید دید که از این جاذبه تهران دیدن نکرده باشد چه رسد به افرادی چون من که به دلیل نوع فعالیت کاری خودمان حداقل یک جلسه یا کنفرانس در ایران برج را تجربه کرده ایم. به عنوان مثال من یکی از جلسه های کاری سفارت تحت اختیارم را همراه کل همکارانم (کارمندان سفارت) دراین برج برگزار کردم تا همگی با هم از این جاذبه تهران لذت ببریم.

·         آیا شبیه این برج در فنلاند موجود است؟

بله برج مخابراتی و البته رستوران و گالری مثل برج میلاد در فنلاند وجود دارد اما برج فنلاندی به بلندی برج میلاد در تهران نیست.

·         نظر شما درباره نمای کلی تهران از داخل برج میلاد چیست؟

خوشبختانه روز بازدید من هوا کاملا صاف بود و امکان دیدن کل تهران برایم وجود داشت وقتی نمای تهران را دیدم در ذهن خودم گفتم این یک ابر شهر است که من در آن ساکن شدم واقعا نمای زیبایی بود بخصوص رشته کوه البرز در شمال تهران که وقتی هوای تهران صاف و بدون آلودگی باشد دقیقا مثل یک بوم (تابلوی) نقاشی خواهد بود که تعدادی خانه روی آن کشیده شده باشد. واقعا زیباست که می توان تهران بزرگ را از این ارتفاع دید نکته جالب درباره تهران این است که جمعیت این شهر از کل کشور من یعنی فنلاند بیشتر واقعات جالب و البته حیرت آور است جمعیت کشوری مثل فنلاند در یک شهر ایران یعنی تهران زندگی می کند.

·         چه تعداد ایرانی در کشور شما ساکن هستند؟

آمار دقیقی در حال حاضر ندارم اما فکر می کنم جمعیت ایرانیان فنلاند حدود 6 هزار نفر هستند.

·         نظر شما درباره گردشگری ایران چیست؟

به عقیده من ایران پتانسیل بسیار زیادی برای ارتقای صنعت گردشگری خود در اختیار دارد و می تواند سالانه درآمد هنگفتی از آن به دست آورد این پتانسیل توان جذب گردشگران داخلی و خارجی را به دیدنی های ایران دارد واقعا من علاقمند هستم فنلاندی های بیشتری را در محوطه های باستانی ایران ببینم .

·         آیا طبیعت ایران هم می تواند به عنوان جاذبه برای جلب نظر گردشگران خارجی باشد؟

همانطور که می دانید فنلاند یکی از کشورهای جهان است که روی طبیعت خود برای جلب نظر گردشگران سرمایه گذاری کرده است و از آنجایی که طبیعت ایران هم واقعا زیباست پاسخ شما مثبت است بنابراین طبیعت بکر ایران می تواند به عنوان مهمترین جاذبه گردشگری پس از محوطه های باستانی آن باشد، ولی نباید فراموش کنیم که طبیعت شکننده است و باید آن را به خوبی محافظت کنیم تا بتوانیم مستمر از این طبیعت برای رشد اکوتوریسم استفاده کنیم.

·         در این زمینه توصیه ای هم دارید؟

البته من فکر می کنم حفظ محیط زیست برای همه مردم جهان امروز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین اجازه ندهیم توسعه گردشگری محیط زیست ما را نابود کند چون این طبیعت به عنوان سرمایه اصلی گردشگری است. به مسئولیت های خودمان نسبت به حفظ محیط زیست باید پایبند باشیم .

·         در زمینه حفظ محیط زیست فنلاند با ایران همکاری داشته یا خیر؟

همانطور که قبلا اشاره کردم فنلان در زمینه حفظ محیط زیست به خوبی پیشرفت کرده و راهکارهای بسیار مناسبی را هم در این زمینه به دست آورده بدون تردید این راهکارها می توانند در اختیار هر کشور متقاضی قرار گیرند من واقعا علاقمندم که این ارتباط و همکاری بین ایران و فنلاند در زمینه حفظ محیط زیست برقرار شود و شاهد گسترش روابط اینگونه بین دو کشور باشم.

·         برنامه ای برای گسترش این رابطه دارید؟

امیدوارم که بتوانم متخصصان فنلاندی را به ایران دعوت کنم تا علاوه بر آشنایی آنها با ایران بتوانم با مقامات مسئول نیز ارتباط برقرار کنند و زمینه این همکاری را فراهم کنند چون ارتباط بین دو ملت بخصوص در زمینه حفظ منابع طبیعی بسیار سازنده و ضروری است.

·         نقش غذاهای ایرانی در جذب گردشگران چیست؟

بدون تردید یکی از مزیت های غذاهای ایرانی سلامتی و کیفیت آنهاست . من اعتقاد داردم که با کیفیت ترین مواد غذایی را در ایران  دیده ام چون هنوز کشاورزی سنتی در این کشور رواج دارد بنابراین کیفیت مواد خوراکی بهترین است. بنابراین این کیفیت و البته تنوع غذاهای ایرانی می تواند باعث جلب نظر گردشگران بشود ایران می تواند با این روش و البته عطر و طعم غذاهای لذیذ خود هرساله تعداد زیادی را در کشور خود پذیرایی کند.

·         نظر شما درباره برقراری پروازهای مستقیم بین کشورها و تاثیر آنها در صنعت گردشگری دو کشور چیست؟

بدون تردید این امتیاز بسیار در جهت رشد گردشگری تاثیر گذار است ، متاسفانه هنوز بین ایران و کشور من خطوط پروازی مستقیم برقرار نشده است اما در حال بررسی برای برقراری این مسیر هستم که امیدوارم به زودی اتفاق بیافتد.

·         چرا تا کنون این پروازها دایر نشده است؟

همانطور که می دانید تعداد درخواست سفر یکی از اصلی ترین دلایل برقراری خطوط پروازی مستقیم بین کشورهاست که متاسفانه هنوز بین ایران و فنلاند این درخواست ها در حداقل خود هستند بنابراین صرفه اقتصادی برقراری خطوط پروازی مستقیم هنوز برای شرکت های هواپیمایی به وجود نیامده تا این کار را انجام دهند . به عنوان مثال کشور من به دورترین نقاط آسیا یعنی کره جنوبی و ژاپن پرواز مستقیم دارد آنهم به دلیل وجود درخواست سفر اما هنوز ایران نتوانسته آنقدر برای شرکت های هواپیمایی جذاب باشد که اقدام به برقراری پرواز مستقیم کنند.

·         نظر شما درباره فرودگاههای ایران چیست؟

من بیشتر می توانم درباره فرودگاه تهران صحبت کنم چون هنوز دیگر فرودگاههای ایران را ندیده ام . وقتی برای اولین بار وارد این فرودگاه شدم تعجب کردم چون فکر می کردم ایران که پل ارتباطی بین شرق و غرب است و البته منطقه ای بسیار تاریخی نیز هست چرا فرودگاهی به این خلوتی در پایتخت خود دارد. به عقیده من این نشانگر عدم برنامه ریزی صحیح در صنعت گردشگری ایران است و می توان پی به این نتیجه برد که هنوز صنعت گردشگری در ایران به شکل واقعی جا نیافتاده است.

·         نظر شما درباره جاده های ایران چیست؟

با توجه به سفرهای من اطراف تهران و اصفهان باید بگویم کیفیت جاده های ایران در سطح خیلی مناسب و استانداردی قرار دارد من دیدم که بسیاری از ایرانیان با اتومبیل شخصی خود خیلی راحت در جاده های ایران تردد می کنند و امنیت آنها برقرار است بنابراین فکر کنم جاده ها که زیرساخت اصلی اقتصاد و صنعت گردشگری ایران است در شرایط مطلوبی به سر می برد ولی به خاطر داشته باشید که من کارشناس داخلی ایران نیستم و صرفا دیده های خودم را بیان می کنم.

·         سیستم خدمات حمل و نقل عمومی را در تهران چگونه ارزیابی کردید؟

متاسفانه انگار ایرانی ها عقیده ای به استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی ندارند اگرچه امکانات خوبی بخصوص در تهران در اختیار آنهاست ولی هنوز هم ترجیح می دهند با وسیله نقلیه شخصی خودشان تردد کنند ولی به عقیده من سیستم حمل و نقل عمومی بخصوص در تهران کیفیت مناسبی دارد به ویژه متروی تهران.

·         آیا تا بحال از متروی تهران استفاده کرده اید؟

بله، من سعی می کنم اکثر اوقات از مترو استفاده کنم و به تمام کارمندان سفارت هم توصیه کرده ام که از این امکانات فوق العاده تهران به خوبی استفاده کنند. سیستم متروی تهران به نظر من واقعا بی نظیر است من به ایستگاههای متروی تهران بیشتر به عنوان یک موزه می نگرم تا ایستگاه مترو . امیدوارم روزی برسد که اکثر مردم تهران برای حفظ محیط زیست خود و شهر زیبای تهران از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.

·         به زیبایی ایستگاههای مترو تهران اشاره کردید لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.

برخی از ایستگاههای تهران مثل ایستگاه تجریش و شهید بهشتی با صنایع دستی و هنرنمایی هنرمندان فوق العاده زیبا تزئین شده اند و گاهی اوقات در برخی از این ایستگاهها حتی نمایشگاههای هنری نیز برگزار می شود که واقعا باعث جلب نظر من شده که مسئولان مترو چقدر دقیق به زیبایی های هنری و بصری مردم نیز اهمیت داده اند .به عقیده اهمیت ایرانیان به هنر است که مسئولان را تشویق به این کار کرده است.

بار ها به ایستگاه تجریش رفته ام تا از نمایشگاههای هنری داخل آن دیدن کنم و با دیدن اینهمه زیبایی آنهم در ایستگاه مترو به یاد ضرب المثلی معروف که بارها از همکارانم در سفارت شنیده ام افتادم که می گوید هنر نزد ایرانیان است و بس .

·         زیبا ترین نمایشگاهی که در ایستگاه تجریش دید کدام بوده ؟

دوتا از نمایشگاههای عکس این ایستگاه واقعا تاثیر فراوانی بر من گذاشت اولین نمایشگاه مربوط به عکس های عاشورا بود که واقعا حس غریبی در من ایجاد کرد و دیگری مربوط به نمایشگاه عکس زمستان بود این دو به یاد ماندنی ترین خاطرات من از نمایشگاههای ایتسگاه مترو بودند.

·         آیا می توانید خدمات حمل و نقل عمومی تهران را با کشور خودتان مقایسه کنید؟

لازم به یادآوری است که جمعیت کشور من واقعا کمتر از شهر تهران است بنابراین نمی توان این دو را با یکدیگر مقایسه کرد اما پاسخ شما را اینگونه می دهم که علاقمندم مسئولان خدمات حمل و نقل عمومی فنلاند را به ایران دعوت کنم تا از سیستم متروی تهران بازدید کنند و از نحوه تزئین ایستگاهها ایده بگیرند و در کشورم اجرا کنند.

·         کدام غذای ایرانی به عنوان گزینه برتر شماست؟

اولین گزینه من برای غذاهای ایرانی فسنجان است انهم چون رب انار برای تهیه این غذا استفاده می کنند ولی قورمه سبزی نیز دومین گزینه خواهد بود.

·         به رب انار اشاره کردید آیا انار ساوه را امتحان کرده اید؟

یکی بهترین میوه های ایران انار است که توجه من را به خود جلب کرده این میوه در کشور من نیست بنابراین من هروقت که به کشورم سفر می کنم نیمی از چمدان خودم را از انار پر می کنم.

·         اگر قصد توصیه غذاهای ایرانی را بدوستان خود داشته باشید چه می گویید؟

کبابهای ایرانی را امتحان و از میوه های سالم ایران هم غافل نشوند و سلامتی خود را با خشکبار ایرانی تضمین کنند این توصیه من به تک تک دوستان خودم درباره غذاهای ایرانی خواهد بود.

·         چطور خشبار ایران اینهم نظر شما را به خود جلب کرده است؟

بطور کلی خشکبار برای سلامتی بشر بسیار مفید است اما متاسفانه در کشورمن این همه تنوع نیست بنابراین خشکبار ایرانی توجه من را به خود جلب کرد و به معتقدم که همین خشکبار می تواند سوژه خوبی برای شروع یک تجارت بسیار سودآور بین دو کشور باشد. میوه ، خشکبار و سبزیجات ایرانی واقعا می توانند در بازارهای فنلاند بدرخشند.

·         آیا شرایط تجارت میوه و سبزیجات ایرانی با فنلاند مهیاست؟

اگرچه برخی از آنها نیازمند حمل و نقل سریع و البته خدمات ویژه ای هستند اما روشهای نوینی وجود دارد که می توان از طریق آنها اقدام به برقراری این تجارت کنیم پس این شرایط برای شروع یک تجارت سودآور بین ایران و کشور من مهیاست . هم اکنون فنلاند برخی از مایحتاج خود را از آمریکای جنوبی وارد می کند چرا ایران هم به عنوان یکی از شرکای تجاری کشور من وارد میدان نشود.

·         به نظر شما جایگاه رستوران های در گسترش صنعت گردشگری چیست؟

همانطور که قبلا نیز گفتم مزه و تازه بودن غذاهای ایرانی می تواند دلیل اصلی بسیاری از سفرهای گردشگران خارجی به ایران باشد امروزه حتی بسیاری از هتل ها و رستوران ها برای گردشگران خارجی اقدام به برقراری کلاس آموزش آشپزی می کنند تا گردشگران را با نحوه تهیه غذاهای سنتی کشورشان آشنا کنند پس حالا که همه زمینه ها در ایران مهیاست چرا این کیفیت و طعم خوب غذاهای ایرانی به کمک رونق صنعت گردشگری ایران نباشد.

·         عقیده شما درباره سرویس دهی رستوران های ایران چیست؟

من فکر می کنم سرویس دهی رستوران های ایرانی خیلی بهتر از رستوران های فنلاند است بخصوص در رستوران های سنتی که همانند پادشاهان ایران باستان با مشتری رفتار می کنند. من فکر می کنم این همه دقت در پذیرایی از مشتری فقط مخصوص رستوران های درجه یک ایران نیست بلکه شما می توانید این خدمات را حتی در رستوران های محلی و بدون ستاره هم ببینید.

·         به نظر شما قیمت غذاهای ایرانی در رستورانها را چطور دیدید؟

به عقیده من با توجه به به خدماتی که گرفتمو البته کیفیت غذاها خیلی ارزان هستند البته برای من جای خوشحالی ست که قیمت غذاهای ایرانی اینقدر مناسب و ارزان است، چون علاقه دارم تمام غذاهای محلی و سنتی ایران را امتحان کنم.

·         آیا آماری از گردشگران ایرانی که به فنلاند سفر کرده اند در دست دارید؟

صادقانه بگویم خیر ، هیچ آماری در دست ندارم اما با توجه به تعداد محدود ایرانیان مقیم فنلاند نباید این تعداد یعنی حضور گردشگران در کشور من نیز زیاد باشد.

·         کمی از جاذبه های فنلاند برایمان بگویید؟

بهترین فصل سفر به کشور من در تابستان است دقیقا فصلی که تعداد زیادی فستیوال های محلی در آن برگزار می شود و محیط بسیار شادی را در کنار طبیعت بکر فنلاند برای گردشگران تدارک دیده است. اما بهترین فستیوال که برای ایرانیان نیز جالب بوده فستیوال فیلم تابستانی است که در این فستیوال معمولا یک یا دو فیلم ایرانی نیز به اکران در می اید و از همه مهمتر آفتاب نیمه شب است که توجه بسیاری از گردشگران را هر ساله به خود جلب می کند.

·         آیا آماری درباره تعداد گردشگران فنلاندی که وارد ایران شده اند را در اختیار دارید؟

متاسفانه پاسخی شبیه به سئوال قبل را باید خدمت شما تکرار کنم خیر آماری در دسترس بنده نیست اما با توجه به یک یا دو شرکت آژانش گردشگری که برای برگزاری تورهای گردشگری تابستانه و پاییزه ایران برنامه ریزی کرده بودند دیگر به یاد ندارم شرکتی در این زمینه فعالیت کرده باشد بنابراین تعداد گردشگران فنلاندی که به ایران می آیند نیز بسیار کم است.

·         در مورد سرمایه گذاری های خصوصی در بخش صنعت گردشگری آیا قانونی موجود هست یا خیر؟

بدون تردید در اکثر کشورها بحث سرمایه گذاری خارجی درنظر گرفته شده است که کشور من نیز مستثنی از آن نیست اما در زمینه خاص صنعت گردشگری هنوز هیچ درخواستی از طرفین به ثبت نرسیده است.

·         نظر شما درباره حذف ویزا برای جلب نظر گردشگران به منطقه ای خاص چیست؟

همانطور که می دانید فنلاند عضو پیمان شنگن است و طبق این قانون اتباع کشورهای عضو نیازی به دریافت ویزا برای سفر به کشورهای دیگر ندارند . این قانون صرفا برای تسهیل تردد اتباع کشورهای عضو ایجاد شده بنابراین بدون تردید این موضوع در گسترش گردشگری نیز بسیار کارآمد خواهد بود. گردشگران علاقمند هستند که بدون از دست دادن وقت و انتظار در صف های طولانی درخواست ویزا از مبداء به مقصد خود پرواز کنند بنابراین این موضوع یعنی حذف ویزا بسیار کارآمد و در برخی مواقع با توجه به سیاست های داخلی کشورها لازم خواهد بود.

·         نظر شما درباره گردشگری سلامت در ایران چیست؟

بدون تردید ایران یکی از بهترین مقاصد گردشگری پزشکی در دنیا خواهد بود البته اگر درست برنامه ریزی شود اگر از مبحث تجهیزات و تخصص که مهمترین نکته ها هستند بگذریم طبیعت و آرامش برخی مناطق ایران به عنوان بهترین پتانسیل گردشگری پزشکی ایران برای گردشگرانی که به دنبال آرامش و تمدد اعصاب هستند خواهد بود. بنابراین طبیعت ایران در کنار توانمندی های پزشکی این کشور واقعا مثبت خواهد بود.

·         همانطورکه می دانید مدتی است که نوسانات نرخ ارز در ایران باعث شده تا ایران به عنوان مقصدی بسیار ارزان قیمت برای گردشگران خارجی باشد به نظر شما این موقعیت خوبی برای رشد و گسترش صنعت گردشگری ایران است؟

به نظر من این نواسنات غیر طبیعی ارز در ایران برای هیچ کس مناسب نیست، بلکه بهترین شرایط برای هر گردشگر یا سرمایه گذار در این زمینه ثبات اقتصادی و ثبات قیمتهاست بنابراین شاید در کوتاه مدت به ظاهر خوب باشد اما در بلند مدت واقعا به اقتصاد کشور ایران ضربه خواهد زد.

·         نظر شما درباره وجود بیمه های مشترک در کشورهای مقصد و مبداء چیست؟

قانون خرید بیمه نامه قبل از سفر واقعا قانون بسیار مناسبی است اما همانطور که می دانید این قانون هنوز ضمانت اجرایی ندارد و به صورت اختیاری به مسافران توصیه می شود همانطور که همکاران من هنگام دریافت مدارک جهت صدور ویزا به متقاضیان توصیه می کنند اما هیچ اجباری در کار نیست. بطوری کلی داشتن بیمه نامه معتبر در طول سفر باعث اطمینان خاطر خود مسافر خواهد بود تا در صورت بروز هرگونه حادثه ای که تحت پوشش ضمانت بیمه است به راحتی به سفر خود ادامه دهد و نگران هزینه های جانبی آن نباشد. بنابراین داشتن بیمه نامه تضمینی برای آسودگی خیال مسافران است.

·         آیا نمایشگاههای گردشگری در کشورتان برگزار می کنی؟

پاسخ شما مثبت است ، فنلاند همواره در دوره هایی مشخص اقدام به برگزاری نمایشگاههای صنعت گردشگری و تجهیزات وابسته آن می کند که همیشه مورد استقبال گردشگران بوده است بنابراین به عقیده من اگر برنامه ای برای شرکت در این نمایشگاهها داشته باشیم بسیار مفید هستند چون در غیر این صورت واقعا هزینه خود را هدر داده ایم و باعث رکود اقتصادی در این صنعت خواهیم شد.

·          نقش اینترنت در توسعه گردشگری به عقیده شما چیست؟

اینترنت به عقیده من کلیدی ترین نقش پس از سیاست های کلان دولتی و خصوصی را در صنعت گردشگری برعهده خواهد داشت بدون تردید همگی ما مدتی از طول روز را در دنیای مجازی مشغول سیر و سیاحت هستیم. بسیاری از همین گشت و گذارهای مجازی مقصد بعدی سفرهایمان را تعیین و مشخص می کند این جنبه عمومی استفاده از دنیای مجازی اما در مورد بخش تخصصی و سرمایه گذاری در صنعت گردشگری باید اینگونه گفت که بسیاری از شرکت های سرمایه گذار در صنعت گردشگری از این اهمیت مطلع هستند و سعی می کنند مشتریان خود را از میان گردشگران مجازی تشویق به سفر کنند.

·         نظر شما درباره همکاری رسانه ای جهت بسط و گشترش صنعت گردشگری در جهان چیست؟

نقش و تاثیر گذاری رسانه ها نه فقط در گردشگری بلکه در تمام جهات جامعه برهمگان روشن و مشخص است . من فکر کنم حضور در رسانه ها یک نیاز مبرم برای همه سنایع است نه فقط برای سیاستمداران و شعارهایشان بلکه حتی برای ساده ترین تولیدات نیز ما به همکاری رسانه ها نیازمند هستیم. اما درباره گردشگری نقش رسانه ها کمی حساس تر خواهد بود من امیدوارم روزنامه نگاران فنلاندی به ایران بیایند و واقعیت گردشگری ایران را به کشورشان معرفی کنند کاری که رسانه ها ی ایران هم می توانند به خوبی انجام دهند البته همین جا از روزنامه نگاران ایرانی نیز دعوت می کنم تا به فنلان سفر کنند و جاذبه های فنلاند را برای مخاطبانشان توصیف کنند.

·         آیا ایران برای گردشگران خارجی جذاب است؟

بدون هیچ فکری جواب شما مثبت خواهد بود ایران کشوری است با صدها جذابیت برای گردشگران عمومی و البته متخصصان. به عقیده من حتی اگر از بحث گردشگری عمومی بگذریم متخصصان زیادی می توانند به ایران و جاذبه های آن به عنوان یک منبع تحقیق توجه کنند به عنوان مثال من علاقمند هستم مسئولان شهرداری کشورم را به ایران دعوت کنم تا نحوه تزئین پارک ها و فضای سبز مناطق مختلف شهر تهران را ببینند و نمونه سازی کنند یا اینکه نصب وسایل ورزشی در فضای عمومی برای ارتقای روحیه نشاط در جامعه واقعا از نظر من جالب بود که ایران انجام داده است بخصوص این موضوع در شهر تهران به چشم می خورد.

·         آیا در فنلاند دانشگاهی که دروس گردشگری تدریس شود وجود دارد یا خیر؟

شاید دانشگاهی که صرفا در این رشته تدریس داشته باشد وجود ندارد اما آموزشگاههای بسیار زیادی هستند که متناسب با درخواست  دانش آموزان بین المللی آماده شده اند که به صورت اختصاصی به آموزش نیروهای متخصص در صنعت گردشگری اقدام می کنند .

·         نظر شما درباره گردشگری دریایی چیست؟

این بخش از گردشگری به تازگی در اقصی نقاط جهان بسیار مشهور شده است می دانید که دریای بالتیک یکی از مسیرهای اصلی عبور و مرور کشتی های تفریحی است و البته کشور من هم نامی آشنا در گردشگری دریایی . من فکر می کنم ایران هم با توجه به اقلیم خود می تواند به این رشته بپردازد و از آن درآمدزایی کند. سواحل شمالی و جنوبی ایران واقعا سرمایه ای هنگفت در اختیار این کشور است  که می توانند پذیرای هزاران گردشگر داخلی و خارجی در خاک خود باشد.

·         نظر شما درباره گردشگری زمستانی ایران چیست؟

من فکر می کنم شما بهترین ها را در اختیار دارید چون نوع برف ایران به صورت پودری است نه یخ بنابراین می توانید روی این موضوع حسابی تبلیغ کنید تا گردشگران لذت واقعی اسکی روی برف را تجربه کنند.

·         ماشین مورد علاقه شما چیست؟

برند آئودی ماشین مورد علاقه من است ولی من در حال حاضر من فقط دوچرخه دارم

·         رنگ مورد علاقه شما چیست؟

آبی و سپید . آبی از آبی بیکران دریاها و سپید به رنگ برف

·         اگر قصد مقایسه فرودگاه بین اللملی تهران با فرودگاه بین المللی پایتخت کشورتان را داشته باشید چه می گویید؟

امیدوارم همانطور که به عقیده من ایران پل ارتباطی بین شرق و غرب منطقه است شاهد رونق حضور گردشگران بسیاری در این فرودگاه باشیم اما هم اکنون هنوز به عقیده من این فرودگاه جای توسعه دارد.

·         ایران را در یک کلمه توصیف کنید.

جذاب و دیدنی

·         نظر شما درباره مردم ایران چیست؟

 خیلی خون گرم و مهمانپذیر

·         سطح زبان انگلیسی مردم ایران را چگونه دیدید؟

سطح زبان انگلیسی مردم ایران بسیار مناسب است من در هر فروشگاه و مغازه ای که وارد شدم فروشندگان و مردم عادی می توانند کاملا با من ارتباط برقرار کنند و این موضوع برای من خیلی جالب

·         ورزش مورد علاقه شما چیست ؟

 من علاقمند به شنا و دوچرخه سواری هستم

·         تیم ورزشی مورد علاقه شما در ایران چیست ؟

من به تیم فوتبال استقلال علاقمند هستم و جزو طرفداران این تیم هستم.

 کامل 30/11/91

ایران از نگاه شرق و غرب

 دیدگاه برخی از سفرای کشورهای خارجی را درباره گردشگری ایران بررسی می کند

روز یکشنبه این هفته یکی از خبرسازترین روزهای دست اندرکاران صنعت گردشگری بود و بسیاری از فعالان صادرات نامرئی با نمایی جدید از رویکرد دولت در این صنعت آشنا شدند. همایشی که هر سال تحت عنوان تجلیل از پیشکسوتان و خادمان گردشگری در هفته گردشگری برپا می شد امسال با پیام مهمی از سوی رئیس جمهور مبنی بر ایران میزبانی شایسته برای گردشگران خارجی آغاز به کار کرد و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این برنامه دریچه ای نوین اما کارآمد را برای گردشگری ایران گشود.

وی در بخشی از سخنان خود رو به سفیران خارجی حاضر در سالن همایش کرد و گفت : مهمترین ماموریت شما در ایران  ایجاد زمینه و بستری برای درک متقابل دو کشور است. شما و ملت تان باید به کمک ما ایران را بهتر بشناسید و همین طور برعکس . در این زمینه آماده هر گونه همکاری برای توسعه گردشگری بین دو کشور هستیم، امیدوارم شما هم در این زمینه با مسئولان امور خارجه صحبت کنید .

این همایش با تمام حواشی و اتفاقهایش نقطه عطفی در صنعت گردشگری ایران شد و اولین باری بود که مسئولان کشورمان روشن و واضح از سفرای کشورهای خارجی خواستند تا در زمینه گسترش تبادل گردشگران بین ایران و کشورهای خارجی فعالیت کنند.

 از این رو کسب و کار در این شماره قصد دارد تا نظر تعدادی از سفرا و مسئولان خارجی که در ایران ساکن هستند و یا از ایران بازدیدکرده اند را منتشر کند  تا به عنوان اولین رسانه پس از دعوت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی به این موضوع پرداخته باشد و ابتکار عملی در رسانه ها جهت انتشار اخبار مربوط به حضور گردشگران خارجی و البته مسئولان بلند پایه دیگر کشورها در ایران باستانی باشد .

 

سفیر اندونزی: سفرکردن در کشور میزبان بهترین راه ارتباط بین فرهنگ هاست

دیان ویرنجوریت سفیر کشور اندونزی  معتقد است ، سفرای دیگر کشورها که مثل وی به عنوان سفیر در کشوری مشغول به انجام وظیفه هستند اولین و اصلی ترین کارشان پس از امور دیپلماتیک آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم کشور محل ماموریتشان است و بهترین راه ارتباط با جامعه میزبان، سفرکردن به روستا و شهرهای کوچک است .

سفیر کشور اندونزی در بخش دیگری از سخنان خود به پتانسیل بالای کشورهای اسلامی در تبادل گردشگر اشاره می کند و می گوید: تعداد کشورهای اسلامی و همچنین مسلمانان جهان واقعا بهترین پتانسیل برای توسعه روابط فرهنگی بخصوص در زمینه صنعت گردشگری است.

وی در ادامه می افزاید : هرچند برخی رسانه ها سعی دارند تا با پررنگ کردن تفاوت های مذهب سنی و شیعه میان این دو گروه مسلمان فاصله ایجاد کنند اما همین مبحث گردشگری می تواند باعث اتحاد هرچه بیشتر مسلمانان جهان شود همانطورکه مراسم حج هر سال نمادی از اتحاد مسلمانان جهان است.

دیان ویرنجوریت در پایان سخنان خود به نمایشگاه عکسی که به همکاری سفیر قبلی کشور بوسنی و هرزگوین برگزار کرده اشاره می کند و می گوید : این نمایشگاه که با عنوان «ایران از نگاه شرق و غرب» برگزار شد می تواند به عنوان نمادی از همکاری فرهنگی کشورهای مسلمان بوده و در جهت توسعه روابط گردشگری از آن استفاده شود.

 

سفیر کشور اسپانیا: رسانه های خارجی دنیایی غیر واقعی از ایران ترسیم کرده اند

اما پدرو ویینا سفیر کشور اسپانیا د درباره ایران اینگونه می گوید: راستش وقتی حکم ماموریتم به ایران را دیدم، زیاد خوشحال نبودم و اگر فرصتی داشتم سعی به تغییر آن می‌کردم. در آن زمان اطلاعات کاملا ضعیفی از ایران داشتم و به واسطه مطالعه روزنامه های خارجی که تبلیغات منفی علیه ایران داشتند  تصور نادرستی از موقعیت این کشور داشتم، اما حالا پس از گذشت حدود دو سال از ماموریتم در این کشور باستانی، نظرم کاملا با روز اول متفاوت است و ذهنم با واقعیت ایران آشنا شده است.

 به عقیده من  آنچه که در روزنامه‌ها و رسانه‌های اروپایی درباره ایران گفته می‌شود، با واقعیتی که من آن را از نزدیک درک کردم، کاملا متفاوت است.  اگر کشور ایران قصد توسعه گردشگری خود را در جامعه بین المللی دارد به نظر من ابتدا باید با این تصور اشتباه مقابله کند و این کار به جز با کمک رسانه ها امکانپذیر نیست .

سفیر کشور اسپانیا در پایان می گوید : در یک کلام بگویم به ایران بیایید و از جاذبه های باستانی و طبیعی این کشور بازدید کنید .

کاردار  مکزیک: گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند

در همین حال مارتین تورس سفیر کشور مکزیک درباره صادرات نامرئی ایران می گوید: راستش را بخواهید روزهای اول ماموریتم تفکر من درباره ایران با حال حاضر خیلی متفاوت بود. من فقط نام ایران را با فرش ایرانی می شناختم. بدون تردید همیشه سمبل هایی هست که وقتی شما در گوشه و کنار جهان می بینید نام منطقه ای در ذهن شما تکرار می شود. فرش ایران هم یکی از آن علائم بود؛ هرجا که یکی از آنها را می دیدم یاد ایران می افتادم. اما واقعا چیز زیادی درباره این کشور نمی دانستم و عقیده دارم خیلی ها در جهان هستندکه مثل من نظری درباره ایران با تمام جذابیت هایش ندارند. من فکر می کنم اطلاعات گردشگری درباره ایران خیلی کم است. بسیاری از گردشگران زیاد درباره ایران نمی دانند.

کاردار کشور مکزیک در باره گسترش روابط تبادل گردشگر بین دو کشور می گوید: به طور کلی من علاقه دارم کشورم را بیشتر به مردم ایران معرفی کنم و دو ملت را با یکدیگر آشنا کنم، نه فقط برای توسعه گردشگری برای آشنایی با فرهنگ و تمدن یکدیگر. از این رو سفارت مکزیک برنامه های زیادی برای همکاری های فرهنگی بین دو کشور دارد؛ برنامه های موسیقی، نقاشی، تاریخ جزو کارهایی است که در مرکز فرهنگی سفارت انجام می شود.

سفیر کشور فنلاند: موسیقی سنتی ایران مرا به کهکشان ها برد

هاری کامراینن سفیر کشور فنلاند نیز درباره جاذبه های ایران و صنعت گردشگری کشورمان می گوید:  به عقیده من ایران پتانسیل بسیار زیادی برای ارتقای صنعت گردشگری خود در اختیار دارد و می تواند سالانه درآمد هنگفتی از آن به دست آورد این پتانسیل توان جذب گردشگران داخلی و خارجی را به دیدنی های ایران دارد واقعا من علاقمند هستم فنلاندی های بیشتری را در محوطه های باستانی ایران ببینم.

وی به موسیقی سنتی ایران به عنوان جاذبه ای شگفت انگیز برای گردشگران خارجی اشاره می کند و می گوید: به خاطر دارم در تهران به کنسرتی رفتم که در آن کنسرت نوازندهها نوای تار و پیانو را با هم تلفیق کرده بودند طی این کنسرت با تار آشنا شدم و واقعا به آن علاقمند شدم. این هم نوازی واقعا زیبا بود و البته شگفت آور صدای این دو ساز برای من صحرآمیز بود در میانه کنسرت احساس نزدیکی خاصی با موسیقی ایران داشتم واقعا زیبا بود به عقیده من موسیقی سنتی ایران گفتنی های بسیاری برای ما خارجی ها دارد که هنوز برایمان بازگو نکرده . من طی برگزاری این کنسرت انگار در آسمانها سفر می کردم و حال و هوایی خاصی را تجربه کردم واقعا تجربه زیبایی بود چون این موزیک بود که مرا با خود برد بنابراین می توان گفت که جاذبه موسیقی سنتی ایران برای جلب نظر گردشگران خارجی بسیار خواهد بود.

سفیر کشور نروژ: عاشورا یکی از بیادماندنی ترین خاطراتم ازایران است

اما جنزپتر کمپرود  سفیر کشور نروژ درباره گردشگری ایران اینچنین می گوید: وقتی با خودم فکر می کنم واقعا تعجب می کنم که ایران این همه امکانات برای گسترش صنعت گردشگری طبیعی و تاریخی را یکجا در اختیار دارد. طبیعت چهارفصل، آثار باستانی بسیار کهن و البته تمدن معروف ایران همه و همه یک دنیا گفتنی را در اختیار دارند که می تواند صنعت گردشگری ایران را متحول کند.

 یکی از همکاران قبلی من در ایران قبل از آمدنم به این کشور گفت: ایران 2400 سایت باستانی در اختیار داردکه همگی توان ثبت در سازمان یونسکو را دارند باید آنها را ببینی . او گفت من قبلا این کار را انجام دادم بنابراین من نیز این کار را انجام خواهم داد یعنی سعی می کنم از تمام آنها بازدید کنم. نتیجه اینکه صنعت گردشگری ایران واقعا می تواند کشور ایران را متحول کند.

سفیر کشور نروژ به جاذبه های مذهبی کشورمان اشاره می کند و می گوید: روز عاشورا تا کنون یکی از به یادماندنی ترین خاطراتم در ایران خواهد بود ، عاشورا به عنوان مراسمی مذهبی در ایران واقعا می تواند هر سال تعداد زیادی مثل من را به خود جلب کند.

به هر حال این گوشه ای از نظر مقامات خارجی مقیم ایران است و هر کدام دنیایی از گفتنی ها درباره ایران اسلامی ما دارند که می توان با انتشار گسترده آنها تصویری واقعی از ایران و تمدن باستانی آن به جهان مخابره کرد.

 

 

 

 

 

نقش رایزنان فرهنگی در گردشگری

 

در حال حاضر مبحث گردشگری در دهکده جهانی  به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.

 

سیاست های تشویقی ، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید ، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری همه و همه از سیاست های کوتاه مدت و بلند مدت به کار گرفته توسط دست اندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است،​ که در کل برای به دست آوردن سهم بیشتر از گردشگری بین المللی استفاده می شوند.

 

بر هیچکس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامه ریزی در ا ین زمینه خارج از مرزهای یک کشور سفارتخانه های آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باور هستند که سفارتخانه​ها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسایل توجهی نخواهند داشت اما برخلاف این گروه دیگران معتقدند حتی در صورت عدم نیاز به دریافت ویزا از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور بازهم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را می توانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.

 

بدون تردید مسئولان و کارکنان سفارتخانه ها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها خواهند داد . پس فقط با یک نگاه نمی توان اینگونه تصور کرد که سفارتخانه ها خارج از مرزهای یک کشور فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با صنعت مفرح گردشگری ندارند.

 

پاسخ این است که اگرچه انجام امور دیپلماتیک درسفارتخانه ها به دیگر موارد ارجح است اما امروزه این سیاست های تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاست های دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کرده اند .

 

بنابراین بسیاری از دولت​ها  با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر می گیرند، که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی می​تواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.

 

اما در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند.

 

این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند.

 

شاید عدم هماهنگی بین ارگانهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده بصورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری کشورمان را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانه ها می دانند و اینگونه استدلال می کنند،  چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده ، پس بخش بازرگانی سفارت خانه ها مسئول هدایت و برنامه ریزی سیاست های جذب گردشگران به داخل کشور خارج از مرزهای کشورمان است .

 

اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایه دار گردشگری ایران معرفی می کنند و معتقدند این صنعت یعنی گردشگری پل ارتباطی بین تمدن ها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران می توانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.

 

اگرچه این طرح یا همان طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها ی کشور بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است اما آیا واقعا رایزنان گردشگری می توانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشد.

 

طرحی که هم اکنون در پرده ای از ابهام قرار دارد و اجرایی شدنش نیز به نظر دولت منوط شده است. شاید دولتمردان و دست اندرکاران دولتی گردشگری نیز به این نتیجه رسیده اند این طرح خود به عنوان مشکلی تازه و البته آزمونی محکوم به شکست برای صنعت نوپای گردشگری ایران است؟

 

این سئوال مهم در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از توانایی های رایزنان اقتصادی مقیم در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خبر از شرکت گسترده ایران در نمایشگاه​های گردشگری سراسر جهان می دهند .

 

مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است . شاهد مثال این اشتباه بزرگ در صنعت گردشگری ایران این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان یکی از بالاترین مسئولان صنعت گردشگری کشورمان حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بین المللی جهان تا کنون صرفا 5 درصد گردشگران بین المللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است .

 

بنابراین با توجه به این آمار رسمی و موثق می توان دریافت اگرچه صنعت گردشگری می تواند در قسمت اقتصادی سفارتخانه ها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاست های اقتصادی نمی تواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بیانجامد. آنهم زمانی که ایران با توجه به پتانسیل های بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی می تواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.

 

پس حالا که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند ، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندی های این گروه  جهت تشویق گردشگران محل ماموریتشان به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران و دیدن جاذبه هایش خواهد بود.

 

بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم ، فرهنگ و مذهب کشورمان است. که رایزنان فرهنگی سفارتخانه ها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفته های فرهنگی ، برپایی مراسم مذهبی ، جشن و شادی و البته ارتباط هرچه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، دقیقا روشهایی که می توان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.

 

اهمیت استفاده از پتانسیل بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن می شود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و در سال 2012 میلادی تقریبا از هر ده سفری که در صنعت گردشگری صورت گرفته 4 مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.

 

بنابراین می توان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر می بندند ، سفری که می تواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان زده شده باشد.

 

این امار بیانگر رشد چشم گیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بین المللی است و شاید جاذبه های دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در رده های بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکته ای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواد بود.

 

جایگاهی که متاسفانه تا کنون به آن توجه نشده و دست اندرکاران صنعت گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارایه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آنکه سفیران فرهنگی کشورمان هم اکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دست یابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.

 

 به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانه های ایران خارج از مرزهایش شاید یک موازی کاری مطلق باشد و به جز هزینه های هنگفت انهم در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان شاید هیچ دستاورد دیگری به همراه نداشته باشد.

 

رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویا ترین شکل و با حداکثر جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران می توانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانه های کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.

 

پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیه ای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانه های ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی ایران هم اکنون به عنوان پتانسیلی بالقوه وجود دارد.

 

شاید کم کاری و عدم حضور گسترده این گروه یعنی رایزنان فرهنگی ایران در مجامع بین المللی باعث ایجاد این شبه شده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانه های کشورمان خالی باقی مانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیاء و استفاده کنیم.

 

نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریان سازیهای انجام شده در زمینه های سیاسی اکثر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه به جاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و در جهت تثبیت نام ایران با تمام جاذبه هایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.

 

ارزانی فعلی ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در اکثر محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانه های کشورمان خارج از مرزهای ایران است و به جاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانه های ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه اینکه دوباره آزمونی بی حاصل را برایش تدارک ببینیم.

 

در هر حال رایزنان فرهنگی ایران می توانند با توجه به جاذبه های بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بی شک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان می تواند بسیار مفید واقع شده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینه ساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.

 

برند گردشگری ایران چیست؟

نظر شما برای برندسازی گردشگری و نقش آن در توسعه گردشگری کشورمان چیست؟

بطور کلی بحث برندسازی در صنعت گردشگری از نیازهای امروز توسعه گردشگری یا همان صادرات نامرئی در کشورهای مختلف جهان است. اما برای اینکه ما مطمئن باشیم که این برند می تواند زنده بماند و جوابگوی انتظارات ما باشد و بطور کلی صنعت گردشگری با تمام شاخصه هایش باشد و آن را تحت پوشش خود درآورد لازم است که این برند گردشگری پشتیبانی مردمی در کشور مقصد را داشته باشد نه اینکه صرفا عبارت یا شعاری بدون پشتیبانی جامعه میزبان باشد یا اینکه در واقع جنبه ملی داشته باشد.

به عقیده من برند می تواند موفق باشد که در واقع ارتباط مستقیمی با خواسته های مردم جامعه میزبان داشته باشد که در واقع برند رابطی بین تولید کننده و مشتری است و اگر نتوانیم این ارتباط را به خوبی برقرار کنیم بدون تردید اعتماد بین مشتری و فروشنده به وجود نخواهد آمد و در نهایت چرخه عرضه و تقاضا از بین خواهد رفت و برند مذکور فراموش خواهد شد.

به عقیده من همین عدم پشتیبانی مردمی باعث شده که علی رغم تلاش های انجام شده در این زمینه در ایران باستانی هنوز برند گردشگری قابل اعتمادی نداریم و در بازارهای هدف گردشگری کشورمان گمنام باقی مانده ایم.

چون وقتی برندی تهیه می شود و به مشتری ارایه می شود باید حس اعتماد و رضایت را در دو سوی معادله ایجاد کند نه اینکه یک طرف معادله بدون در نظر گرفتن نیازهایش رها شود با این رویکرد در واقعی راهی بیهوده مثل گذشته را طی خواهیم کرد و دوباره تکرار مکررات خواهد بود.

بنابراین برای موفقیت برند باید مطالعات زیادی در مورد زمینه جامعه شناسی و روانشناختی در جامعه میزبان صورت گیرد و حالا که جامعه میزبان ما ایران است باید بیشترین مطالعه در باره ارتباط جامعه ایران با گردشگران خارجی صورت گیرد و تصویری که ذهن ایرانیان از گردشگران خارجی می سازند را مد نظر این برندسازی قرار دهیم.

این موضوع یعنی ارتباط برند با جامعه و ملت میزبان بخصوص در کشورمان حساسیت بیشتری خواهد داشت چون ایران جامعه ای مذهبی و کاملا سنتی است بنابراین باید برند گردشگری مورد نظر ما برای ایران متناسب با خواسته ها و باورهای جامعه ایران تعیین شود تا پشتیبانی مردم با تمام افکار و عقایدشان را به خود جلب کند و در نهایت جاودانه باقی بماند اگرنه به سرعت فراموش خواهد شد چون مردم و جامعه ایران علاقه ای به مطرح کردن آن ندارند.

به نقش برند در اعتماد سازی گردشگران اشاره کردید آیا این برندسازی می تواند در استانداردسازی خدمات گردشگری جامعه میزبان نیز کمک کند؟

بدون تردید پاسخ شما مثبت است به این صورت که وقتی برند مورد اعتماد گردشگران قرار می گیرد به معنی آن است که گردشگر و مردم کشور میزبان به خدماتی که ارایه می دهند و دریافت می کنند ایمان داشته و همان کیفیت را همواره با دیدن یا شنیدن نام یا برند مورد نظر انتظار دارندبنابراین خود بخود استاندارد سازی صورت گرفته و همواره خدمات ارایه شده و تقاضای مورد نیاز با یکدیگر تناسب دارند و یکسان هستند.

بطور کلی نقش بخش خصوصی در این زمینه یعنی برندسازی از نظر شما چیست؟

همانطور که می دانیم فعالیت اصلی گردشگری بر عهده بخش خصوصی است و دولت هیچ وقت نباید در بحث اجرایی این موضوع حضور داشته باشد و صرفا در تهیه قوانین و تولید راهکارهای علمی گام بردارد پس این بخش خصوصی است که برای برندسازی تلاش می کند و آن را زنده نگه می دارند نه دولت چون دولت مجری در این زمینه نیست که نیازها و برتری های گردشگری ایران را بداند و با تکیه بر آنها برندسازی کند.

این تعجیل صورت گرفته درسازمان میراث فرهنگی برای تولید برند گردشگری کشورمان مفید است یا خیر؟

من معتقدم این عجله هرگز مفید نیست و جوابگوی نیاز گردشگری کشورمان ایران نخواهد بود چون این موضوع یعنی برندسازی در صنعت گردشگری نیازمند مطالعه دستاوردهای گذشته و متناسب سازی آن با نیازهای امروز جامعه است که در این زمینه استفاده از تجربه دیگران و کشورهای موفق هم دخالت خواهد داشت بنابراین جایی برای تعجیل یا عجله در این زمینه وجود نخواهد داشت .

جای تردید نیست که اگر مدت زمان بیشتری برای تولید برند گردشگری صرف شود در نهایت حاصل کار گامی مطمئن و دقیق تر خواهد بود چون در گذشته هم این تجربه را داشته ایم و با عجله تمام تلاش هایمان به دست فراموشی سپرده شده است و موفقیتی نداشته ایم.

گردشگری پلی میان تمدن‌ها

گردشگری راهی برای کاهش شکاف توسعه میان کشورهای عضو اکو

صنعت گردشگری همواره در کشورهای مختلف جهان با توجه به درآمد ورشد قابل ملاحظه اش مورد توجه بوده و هست البته این توجه در برخی کشورها مثل ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و به شکل ویژه ای به آن نگاه می شود.

هنوز مدت زیادی از ریاست دکتر نجفی بر سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نگذشته که تحولات عمده ای حداقل در برنامه ریزی این سازمان به واسطه رویکرد دولت یازدهم نسبت به صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به وجود آمده است و هرچند هنوز باید برای دیدن نتیجه آنها منتظر ماند اما همین تغییرات باعث شده تا برخی دیدگاهها در این زمینه تغییر کند و می توان به تغییر رویکرد ایران نسبت به شناسایی بازارهای هدف جدید در صنعت گردشگری اشاره کرد.

دیدگاهی که یک هفته قبل صحبت از آن به میان آمد و قرار شد ایران استراتژی جدیدی نسبت به بازارهای هدف گردشگری خود داشته باشد در این میان ظاهرا کشورهای عضو پیمان اکو به عنوان اولین و مهمترین بازار هدف کشورمان توسط ریاست سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت بصورتی که وی در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو در تهران شرکت کرد و درباره پتانسیل های موجود گردشگری بین کشورهای عضو سخرانی کرد.

برخی کشورهای اکو از ظرفیت گردشگری خود استفاده نمی‌کنند

محمد علی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این نشست با اشاره به گام‌‌های موثر کشورهای دنیا برای رشد صنعت گردشگری می‌گوید که بعضی کشورها در این زمینه موفق بوده و برخی دیگر هنوز از ظرفیت های گردشگری به درستی استفاده نکرده اند. این در حالی است که تقویت بخش خصوصی و جذب سرمایه گذاران خارجی نیز می‌تواند گام مهمی برای توسعه گردشگری باشد.

 رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «گردشگری پل مجازی اتصال میان ملت‌ها، و از منظر اجتماعی و فرهنگی و عاملی برای تعامل بین ادیان و فرهنگ هاست. همچنین راهی برای کم کردن شکاف توسعه میان کشورها و ترویج فرهنگ دوستی و تفاهم است.»

 وی با بیان این که گردشکری در دنیای امروز به عنوان یکی از شاخصه‌های مهم در تعیین میزان رشد اقتصادی و میزان توسعه یافتکی کشورها به شمار می‌رود اذعان داشت: «گردشگری از نظر اقتصادی نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، به طوری که در سال 2012 بیش از 1000 میلیارد دلار گردشگران خارجی در کشورهای دیگر هزینه کرده‌اند».

 به گزارش میراث فرهنگی، نجفی با اشاره به این که توسعه گردشکری در منطقه اکو منجر به افزایش ارزش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و گسترش دوستی و تفاهم میان کشورها خواهد بود که  نتیجه آن همکاری بیشتر میان دولتهاست خاطرنشان کرد: «در واقع فلسفه وجودی ایجاد سازمان‌های همکاری اقتصادی اکو خواست جمعی کشورهای منطقه به منظور رشد و بهبود موقعیت اقتصادی خود در نظام بین‌الملل بوده است و یکی از راهکارهای رسیدن به این خواست جمعی توسعه و ترویج منطقه به عنوان مقصد گردشگری جهان است».

45 درصد گردشگران ورودی به ایران از کشورهای عضو اکو

 از سوی دیگر محمد علی نجفی در حاشیه این نشست در جمع خبرنگاران گفت: در جلسه ای که با وزرای امور خارجه و اطلاعات برگزار کردیم، قرار شد کشورهای هدف را به سه گروه تقسیم کنیم و برای هر گروه تسهیلاتی ارائه دهیم.

وی ادامه داد: گروه اول کشورهایی هستند که با آنها لغو روادید خواهیم داشت و گروه دوم گردشگرانی هستند که اگر به صورت تور وارد ایران شوند، مشمول لغو روادید می شوند  و  گروه سوم کشورهایی هستند که برای گردشگران آنها تسهیلاتی در صدور روادید ارائه می شود.

معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه، سال گذشته چهار میلیون و ۱۰۰ هزار گردشگر به ایران سفر کردند که ۴۵ درصد این گردشگران از کشورهای عضو اکو بوده اند.

وی ادامه داد: بر این اساس یک میلیون و ۹۰۰ هزار گردشگر از کشورهای عضو اکو به ایران آمدند که سهم مردم آذربایجان بیشتر بوده و هر گردشگر به طور متوسط بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار در ایران هزینه کرده است.

رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: آمار دقیق از گردشگری در کل اکو را ندارم، اما موفق ترین کشور عضو اکو، ترکیه است که نهمین رتبه جهانی را در جذب گردشگر به خود اختصاص داده است.

نجفی تبدیل شدن اعضای اکو به مقصد گردشگری را منوط به تجهیز زیرساختها دانست و افزود: « تبدیل منطقه اکو با جمعیتی بالغ بر 450 میلیون نفر به عنوان یک مقصد گردشگری جهانی، نیازمند تامین زیرساخت ها و ابزارهای لازم با رعایت استانداردهای جهانی صنعت گردشگری است همجنانکه نیازمند بهره وری از پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی خود و همکاری کشورهای عضو برای استفاده از ظرفیت‌های موجود کشورهای منطقه است.»

 وی با تاکید بر این که سرمایه گذاری باید در تمام شاخه‌های صنعت گردشگری از جمله سلامت، اکوتوریسم، ورزشی و فرهنگی انجام شود خاطرنشان کرد: «البته این دولت‌ها هستند که باید با ارائه تسهیلات لازم راه را برای ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی هموار سازند.»

 به گفته او، برگزاری نمایشگاه‌های گردشگری و صنایع دستی می‌تواند از جمله رویدادهای مهم و تاثیرگذار در نزدیکی ملت‌ها به هم و آشنایی با رسوم عقاید، سنن، و فرهنگی کشورهای مختلف باشد؛ در همین زمینه با گسترش اینترنت و رسانه های ارتباط جمعی حتی می توان به برپایی نمایشگاه در فضای مجازی اندیشید.

لزوم ایجاد روادید مشترک بین کشورهای عضو اکو

در همین حال رئیس اتاق بازرگانی ایران در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو بر امضای تفاهم‌نامه در راستای صدور روادید و ایجاد روادید مشترک بین اعضای اکو، تاکید کرد.

«محمد نهاوندیان» رئیس اتاق بازرگانی ایران با اشاره به روی کار آمدن دولت اعتدال‌گرای تدبیر و امید در ایران تصریح کرد: بدون شک رئیس جمهوری ایران از پیشنهاد برگزاری شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش خصوصی منطقه اکو استقبال خواهد کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از توافق‌نامه‌هایی که از سوی اکو تدوین شده‌اند ولی هم‌چنان در حد یک پیشنهاد بر روی کاغذ باقی مانده‌اند، تصریح کرد: اکو برای گسترش تجارت باید برنامه‌های عمل روشن و عملیاتی ارائه دهد. کشورهای عضو نیز باید در اجرای موافقت‌نامه‌های موجود، با جدیت عمل کنند. مسأله ویزا یکی از مهم‌تریم موضوعاتی است که باید با کمک دولت‌ها حل شود.

شکوفایی صنعت گردشگری در اکو در گرو تعامل‌هاست

نهاوندیان به موانع اداری موجود در ترانزیت و حمل و نقل کالا اشاره کرد و ادامه داد: « مشخص نبودن دفاتر و عدم یکسان سازی موجب شده تا مشکلاتی نظیر مشکلات ویزا، هزینه‌های ترانزیت و عدم هماهنگ بودن کشورها در این خصوص صورت بگیرد.»

    به گفته او، صنعت گردشگری نیز از نقاط قوت اکو محسوب می شود به طوری که پتانسیل های گسترده ای در منطقه موجود بوده و به لحاظ مشترکات قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی استعداد خوبی برای همکاریهای گردشگری وجود دارد چرا که می توان به راه اندازی تورهای ترکیبی ضمن درآمدزایی و ایجاد اشتغال، شکوفایی صنعت گردشگری در اکو به عنوان یکی از زمینه های توسعه مبادلات اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای عضو که همان گردشگری است فراهم کرد.

مدیریت مقاصد گردشگری

این نمد برای صاحبش کلاه نمی شود!

بسیاری از مسئولان و فعالان عرصه گردشگری همواره از طرح های مدیریت سفر در کشورمان سخن می گویند و معتقدند گردشگری و سفر ایرانیان هنوز مدیریت نشدهاست و همین موضوع باعث ایجاد آشفتگی هایی گاه و بیگاه در پیک سفرهای ایرانیان یعنی نوروز و تابستان است .

هرچند این موضوع یعنی مدیریت سفر می تواند در نهایت به بهبود کیفیت خدمات و کلاسه بندی سفرهای گردشگران ختم شود اما آیا می توان به این موضوع فکر کرد که برای رویدادهای ورزشی واعزام تماشاچی به آنها نیز کمیته یا ارگانی داشته باشیم تا به قول معروف سفر تماشاگران این بازی ها را مدیریت کنیم؟

به واقع این مدیریت سفر است یا اینکه تجربه ای متفاوت از سازمان حج و زیارت ؟ هرچند سفر معنوی و مبارک حج را نمی توان با تماشای مسابقات ورزشی مقایسه کرد اما به واقع فلسفه وجودی کمیته ساماندهی اعزام تماشاگر به بازیهای بین المللی دخالتی در صنعتی کاملا خصوصی نیست؟

اگرچه بسیاری از فعالان عرصه خصوصی گردشگری حتی به خود سازمان حج و زیارت که تنها بانی اعزام زایران ایرانی به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاشهای ایران به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاش های گسترده در این زمینه می دانند اما توجیحی هم در فلسفه وجودی این سازمان یعنی سازمان حج و زیارت وجود دارد که آنهم مبحث اعتقادی و مذهبی دین ماست که با توجه به اهمیت آموزه های دینی شاید بتوان توجهی بر وجود این سازمان و کنترل سفرهای زیارتی ایرانیان باشد.

اما سئوال اصلی اینجاست که آیا دیدن بازی های ورزشی یا سفر به کشوری که میزبان یک رویداد ورزشی بین المللی است هم نیازمند ثبت نام در کاروان یا پرداخت ودیعه است یا اینکه بازهم ایران دچار معضل همیشگی یعنی دخالت دولت در صنعتی کاملا خصوصی شده است؟

اگرچه مسئولان این کمیته هرگونه دخالت در امر اعزام مسافران را رد کرده اند و می گویند صرفا جهت بهبود کیفیت خدمات و اطمینان گردشگران گام برداشته اند اما بازهم سئوالی باقی است که می پرسد آیا مسافران خود نمی توانند آژانس های خوب از بد را تشخیص دهند که این کمیته اقدام به ساماندهی آنها می کند ؟ بهتر نیست که سازمان میراث فرهنگی با کنترل مجوزهای آژانس ها نسبت به اعتبار یا عدم اعتبار آنها گام بردارد و تشکلی در این زمینه وارد کار گردشگری نشود؟

بدون تردید این نمدی که کوبیده شده با این روش برای صاحبش کلاه نخواهد شد و به جز تجربه ای ناخوش آیند و هزینه ای گزاف و البته افزایش بی دلیل هزینه سفر گردشگران چیز دیگری به ارمغان نخواهد آورد اما حتی اگر همه این پرسش ها هم دلیل منطقی داشته باشد و بتوانیم خودمان را قانع کنیم آیا می توان منکر آن شد که هدف دولت جمهوری اسلامی ایران به جز این است که پذیرای گردشگران خارجی باشد نه صادر کننده گردشگران به خارج؟ سئوالی که اصل حضور این کمیته یا هر تشکل دیگر مثل آن را به چالش می کشد چون ما قصد درآمد از صنعت گردشگری داریم نه خروج ارز از کشورمان!

کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی

به کجا چنین شتابان؟

نویسنده : عماد عزتی

حدود پنج سال است که بحث گردشگری در این سرزمین کهن مثل بسیاری از کشورهای دیگر دهکده جهانی داغ شده و در هر ارگان و وزارتخانه ای حداقل یک میز به آن اختصاص داده شده است.

از تاق بازرگانی گرفته تا جهاد کشاورزی و سازمان ملی جوانان همه و همه سعی کرده اند گوشه ای از کار رونق گردشگری ایران را بگیرند اما این همکاری یا به عبارتی موازی کاری در سرزمین ایران باستانی با تمدنی چند هزار ساله اکنون پس از دو ماه که نجفی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری منصوب شده است رنگ تازه ای به خود گرفته و باعث بروز برخی نگرانی ها شده است.

همه می دانیم دولت تدبیر و امید باشعار رشد و رونق گردشگری و حذف دلارهای نفتی روی کار آمد و حرکتی که قبل از آن در دولت نهم و دهم در زمینه توسعه گردشگری آغاز شده بود در مدت دو ماه شتابی غیر قابل تصور گرفته ، شتابی که هرچند خوش ایند است و نوید از تحولات در این زمینه می دهد اما انتظار کشفی بزرگ همچون کشف قاره آمریکا در صنعت گردشگری ایران شاید کمی برای تمام فعالان خصوصی این عرصه که با واقعیات گردشگری کشورمان آشنا هستند قابل درک نیست و بیشتر شبیه رویایی کودکانه است.

اگر از کشف بزرگ بهشتی در گردشگری کشورمان بگذریم به تغییرات و ایجاد کمیته های مختلف در خود سازمان میراث فرهنگی یا حتی مجلس خواهیم رسید تحرکاتی که به جای آرام کردن این سیل خروشان ایجاد شده در گردشگری کشورمان بر سرعت آن می افزاید و بی آنکه باعث سیراب کردن این سرزمین تشنه گردشگران شود ناخواسته ویرانه ای از آن برجای خواهد گذاشت.

هرچند روزی که نام نجفی به عنوان سکاندار کشتی توفان زده گردشگری ایران در رسانه ها مطرح شد بسیاری به واسطه مدیریت منطقی و کارنامه قبولی وی در آموزش و پروش آینده ای درخشان را برای گردشگری کشور تصور می کردند اما امروز وکمتر از دوماه از تصدی گری نجفی در این سمت کمی نظرات آنها متفاوت شده است و تعجیل دولت در رونق گردشگری وگشودن دروازه های تمدن ایران زمین، بار سنگینی روی دوش وی گذاشته است که این نگرانی را دامن می زند و به قول معروف تمام دست اندرکاران خصوصی گردشگری نگران عرق کردن این تب تند گردشگری در کشورمان هستند.

شاید منطقی است که ایران به جای تحرکات نمادین در توسعه گردشگری ابتدا به شناسایی دقیق پتانسیل ها و زیرساخت های صادرات نامرئی خود کند و پس از آن به فکر یک درآمد از آن باشد جای تردید نیست که اگر گردشگران بین المللی با این تحرکات شتابزده وارد خاک ایران با تمدنی چند هزار ساله شوند و خبری از خدمات متناسب این تمدن نباشد برای همیشه با دیدنی های کشورمان خداحافظی می کنند و رسما کشتیی توفان زده گردشگری ایران باستانی به گل خواهد نشست . بنابراین بد نیست که بدانیم به کجا چنین شتابان؟

بررسی روند توسعه سرمایه گذاری در صنعت گردشگری ایران

کمتر از 10 سال پیش بود که دولت نهم و ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی به یکبار صحبت از رشد و رونق گردشگری کشورمان به عنوان یکی از جذابترین  کشورهای جهان برای گردشگران به میان آوردند و همگان را در این امر بسیج کردند تا شاید رونقی در صنعت گردشگری کشورمان حاصل شود صنعتی که حدود سه دهه بود به خواب رفته و بیدار کردنش نیازمند زحمات زیادی بود.

این بسیج همگانی دولت در حالی رخ داد که بر مبنای سند چشم‌انداز ۲۰ ساله که هم اکنون کمی بیشتر از یک دهه تا پایان آن باقی مانده است ایران در بخش گردشگری و در افق ۱۴۰۴، باید سالانه حداقل ۲۰میلیون نفر گردشگر از بازار جهانی جذب کند.  قوانین ، جلسات ، کنفرانس ها و دستورالعمل هایی بسیار زیادی صادر شد تا شاید دروازه تمدن ایران زمین برای ورود گردشگران خارجی گشوده شود و دلارهای گردشگری به جای دلارهای نفتی سر سفره مردم آید.

 به هر حال کارهایی صورت گرفت بودجه تبلیغات گردشگری خارج از مرزها تعیین شد و آژانس داران موظف شدند به ازای سه نفر گردشگر ایرانی که از مرزها خارج می کنند یک نفر وارد کنند تا اینکه دولت یازدهم با شعار رونق گردشگری روی کار آمد و سخن از جهش یکباره ورود گردشگران با تغییر دیپلماسی خارجی کرد.

هرچند این شعار برای بسیاری از فعالان عرصه گردشگری خوش بود و آنها را به آینده گردشگری کشورمان امیدوار کرد اما جامعه علمی و البته تخصصی گردشگری را به فکر فرو برد و با یک سئوال بزرگ مواجه کرد که آیا زیرساخت های کنونی ایران در زمینه صنعت گردشگری جوابگوی رشد یکباره تقاضای سفر به این تمدن چند هزار ساله را دارد؟

زیرساخت هایی که به دلیل سه دهه بی توجهی و سوء مدیریت تقریبا زیر خط استانداردهای بین المللی هستند و حتی در برخی موارد پاسخگوی گردشگران داخلی نبود چه رسد تقاضای سفر خارجی ها ؛ هتل ها ، حمل و نقل (هوایی، زمینی و ریلی ) از کمبود صندلی رنج می برند و خدمات رفاهی دربرخی استان ها بطور کلی از کار افتاده است؛ که یکباره دریافت روادید برای بیش از 60 کشور از سوی ایران لغو شد ، نرخ برابری ارز با ریال ایران بالا رفت و ایران به عنوان بهشتی برای سفرهای ارزان قیمت خارجی ها تبدیل شد و براساس آمار دولتی ایران رشدی معادل 5 درصد در صنعت گردشگری خارجی ایران اتفاق افتاد اما آیا واقعا نباید برای آینده گردشگر ایران نگران بود؟

ایران در گردشگری خارجی به عنوان بازار هدف مناسب کشورهای همسایه است

این در حالی است که محمد حسن کرمانی رئیس  هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری ایران می گوید: طی حاکمیت دولت نهم و دهم در ایران متاسفانه گردشگری ایران با سالها بی تدبیری و مدیرت غیر اصولی مواجه شده به گونه ای که هم اکنون جامعه گردشگری ایران هنوز وامدار تصمیم گیری ها و کارشناسی های غلط آن دوره است و با معضلاتی غیر قابل تصور مواجه شده است.

این کارشناس گردشگری و فعال عرصه خصوصی گردشگری درباره زیرساخت های گردشگری ایران معتقد است: ایران اگرچه پتانسیل های بسیار بالایی در توسعه گردشگری در اختیار دارد اما بسیاری از زیرساخت های کشور در حد رشد یکباره گردشگری کشور نیست و باید ابتدا به فکر رشد و توسعه زیر ساخت های گردشگری مثل مراکز اقامتی ، تفریحی ، خدماتی و حمل و نقل با جذب سرمایه های خارجی و داخلی باشیم سپس برای ورود گردشگران تسهیلات قایل شد.

کرمانی به هتل های ایران به عنوان اصلی ترین زیرساخت توسعه گردشگری اشاره می کند و می گوید : همه می دانیم که هتل های ایران در فصول پیک سفر قادر با پاسخ گویی نیاز مسافران داخلی نیستند و در اکثر مواقع سال هتل های معروف کشورمان در اختیار اجلاس و کنفرانس های دولتی است و جایی برای ورودی گردشگران ندارند این در حالی است در اکثر شهرستان های گردشگر پذیر ایران ، مهمانسراهای دولتی و اقامت گاههای ارگان های خاص مشغول به ارایه خدمات گردشگری هستند و به نوعی روند سرمایه گذاری خصوصی در هتلداری ایران را مختل کرده اند.

کرمانی می گوید این اماکن به عنوان معضلی بزرگ در این شهرستان ها برای سرمایه گذاری خصوصی شناخته شده و انگیزه سرمایه گذاری در زمینه های مختلف گردشگری را از بخش خصوصی گرفته اند ، پس حالا چطور می توانیم میزبان گردشگران خارجی باشیم ؟

رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی درباره جایگاه گردشگری ایران می گوید: بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی ما موظفیم با کارشناسی  و بدون شتابزدگی به سمت بخش خصوصی  برویم تا نفع آن به عموم مردم برسد و دوباره معضل رانت خواری پیش نیاید، اما روند فعلی متاسفانه خلاف آن را ثابت کرده و علی رغم اینهمه فعالیت دولتی در گردشگری دور باطلی را تکرار کرده ایم.

وی ادامه می دهد: با نگاه اجمالی به وضعیت صنعت گردشگری در کشور و مقایسه آمار ایران با کشورهای گردشگرپذیر جهان این واقعیت بیشتر نمایان می شود که کشور ما ایران با وجود ظرفیت بالقوه فراوان و زمینه مناسب برای توسعه این صنعت هنوز به جایگاه شایسته و واقعی خود نرسیده است.

کرمانی به معضل کمبود سرویس های بهداشتی در برخی از سایت های تاریخی و طبیعی ایران اشاره می کند و می گوید: همانطور که می دانیم مدتی است که بیشتر اخبار به این موضوع معطوف شده است و مسئولان گردشگری ایران هنوز نتوانسته اند یکی از ابتدایی ترین نیازهای توسعه گردشگری را در مناطق گردشگر پذیر و جاذبه های تاریخی و طبیعی ایران برطرف کنند حالا چه انتظاری می توان داشت که بتوانیم میزبان چندین میلیون گردشگر آنهم در مدتی کوتاه باشیم حال آنکه صدها مورد کمبود دیگر نیز در زیرساخت های گردشگری کشورمان وجود دارد؟

 از سوی دیگر ، رحیم یعقوب‌زاده ، کارشناس و پژوهشگر صنعت گردشگری ، در این زمینه می گوید: گردشگری در ایران، پدیده‌ای فصلی با قطب‌های محدود و تقریبا درون‌زا است و در بخش گردشگری خارجی بیشتر به‌عنوان بازاری برای کشورهای همسایه محسوب می‌شود تا جذب گردشگر به بازارهای داخلی.

این پژوهشگر ، عدم سرمایه گذاری های هدفمند و نبود توسعه زیرساخت های گردشگری متناسب با تبلیغات کنونی گردشگری ایران را به عنوان یکی معضلات گردشگری ایران عنوان می کند و می گوید: با این روند اگر قرار باشد با شدت هرچه تمام تر گردشگران خارجی را برای بازدید دیدنی های ایران فرابخوانیم اما به زیرساخت های گردشگری هیچ توجهی نداشته باشیم بدون تردید آینده ای نامطلوب را برای تمدن چند هزار ساله ایران در صنعت گردشگری تدارک دیده ایم و نباید منتظر پیشرفت در این صنعت باشیم.

بزودی کمبودهایی در زیرساخت‌های گردشگری خواهیم داشت

در همین حال اکبر غمخوار عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی نیز ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری قبل از دعوت گردشگران به ایران زمین می گوید: اوضاع گردشگری ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری و آغاز تعاملات بین‌المللی، تا حدودی روبه بهبودی رفته است اما پیش‌بینی می‌شود زیرساخت‌ها و نگرش‌های موجود، چندان همسو با تغییرات ایجادشده نباشد که همین موضوع باعث نگرانی بسیاری از فعالان بخش خصوصی گردشگری کشورمان شده است.

غمخوار در باره عدم تناسب توسعه گردشگری با زیرساخت های آن معتقد است ، هرچه آنچه که دست و پای گردشگری را بسته مربوط به توسعه زیرساخت های این صنعت است و پس از آن به فرهنگ سازی و تبلیغات وابسته هستیم . این فعال بخش خصوصی گردشگری به موانع 84 گانه توسعه گردشگری که چندی پیش اعلام کرده بود اشاره می کند و می گوید : اگر به مواردی که به عنوان مانع توسعه گردشگری از آنها یاد شده است توجه کنیم بیش از نیمی از آنها را در زمینه زیرساخت ها و سرمایه گذاری در این صنعت خواهیم دید.

محمد علی واقفی، عضو جامعه‌ تورگردانان ایران نیز معتقد است: روند ورود گردشگران خارجی به کشور به‌گونه‌ای است که پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ نزدیک، در زمینه‌ زیرساخت‌های گردشگری با چالش و کمبود جدی مواجه شویم.

واقفی ، با اشاره به وضعیت صنعت گردشگری در کشور، اظهار کرد: از وقتی دولت جدید روی کار آمده، متأسفانه اتفاق خاصی در گردشگری رخ نداده و حتی معاون گردشگری هم تغییر نکرده است؛ ولی با وجود همه‌ این مسائل، به‌دلیل تحولات رخ‌داده در دولت و تلطیف شدن فضای سیاسی جهان نسبت به ایران، آمار گردشگران افزایش یافته است، به‌طوری که ما تابستان هر سال مسافر نداشتیم، چون هوا گرم بود و بسیاری از گردشگران با محدودیت‌ها و سختی‌هایی مواجه بودند و ترجیح می‌دادند به کشور ما کمتر سفر کنند؛ اما امسال برخلاف گذشته، تعداد زیادی گردشگر، بویژه از اروپا به ایران سفر کردند.

وی ادامه داد: وضع موجود نشان می‌دهد اگر فضای کشور، خوب و تصویر ایران در خارج از کشور مثبت و واقعی شود، گردشگران بیشتری به ایران می‌آیند. بنابراین پیش‌بینی می‌کنیم از نظر زیرساخت، یعنی هتل‌ها و امکانات اقامتی‌، حمل و نقل و راهنما با چالش جدی مواجه شویم. این یک هشدار است و باید برای این شرایط پیش‌بینی‌هایی شود.

 

 

 

 

 

ادبیات قافیه گردشگری ایران

نویسنده: عماد عزتی

امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

 با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند به نوعی که تنها ایالات متحده آمریکا از این نوع گردشگری توانسته سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد کسب کند.

اگرچه چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب و جشن گرفته شد که  بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت  اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و تنها هر سال روز بزرگداشت سعدی یا حافظ این بحث میان افکار عمومی و رسانه گل می کند و پس از چند روز به دست فراموشی سپرده می شود این درحالی است که گردشگری ادبی در گوشت و پوست و خون ایران زمین گره خورده است و حالا که قصد توسعه گردشگری را داریم نباید از آن غافل باشیم.

«آرش نورآقایی» پژوهشگر و رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ، معتقد است ایران که در زمینه گردشگری ادبی به عنوان مستعدترین شاخه‌های گردشگری و غنی‌ترین آنهاست می‌تواند درآمد هنگفتی را در صنعت گردشگری به کشور تزریق کند.

گردشگری ادبی یا دیدار قبور؟

 از سوی دیگر نورآقایی در این زمینه می گوید: ایران بزرگانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، مولوی دارد. به‌طور طبیعی باید یکی از پردرآمدترین‌ها در این زمینه باشد اما در کمال ناباوری ایران در این زمینه جزو کم‌کارترین کشورها بوده است.

رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ضمن تاکید بر افکار عمومی درباره گردشگری ادبی ایران می گوید: کم کاری ما زمانی مشخص می‌شود که بدانیم حتی در زمینه نگهداری فیزیکی از آرامگاه‌های مفاخر ایران هم موفق نبوده‌ایم و گردشگری ادبی را خلاصه در شیراز می دانیم بلکه شهرهای دیگر از جمله تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می‌تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود که به اعتقاد بسیاری آن چیزی که در شیراز هم به وقوع می‌پیوندد گردشگری ادبی نیست، بلکه دیدار از قبور و آرامگاه‌هاست.

در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .

 بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی  که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند، می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا می کند و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده  می کند.  حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه، اما ایران چه کرده است؟

آرش نورآقایی نویسنده کتاب «عدد، نماد، اسطوره» با اشاره به این‌که برای بسیاری از شهرها از جمله کاشان می‌توان تور گردشگری ادبی تعریف کرد می گوید: در کاشان سه میراث جهانی ثبت کرده‌ایم: فرشبافی، مشهد اردهال به عنوان میراث معنوی و باغ فین به عنوان باغ ایرانی؛ چه اشکالی دارد یک تور گردشگری ادبی تعریف کنیم تا کسی که می‌آید مشهد اردهال و فاتحه‌ای برای سهراب می‌خواند، دوکیلومتر آن‌سوتر گلستانه را ببیند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.

به گفته رئیس هیئت مدیره انجمن راهنمایان گردشگری، فرهنگ و تاریخ ایران بر بستر ادبیات جاری است. برای مثال خیام یک ریاضیدان و منجم است که شعر هم می‌گوید یا ابن سینا پزشک و حکیمی است که شعر را می‌شناسد. پس ادبیات با گوشت و پوست و خون این مردم آمیخته است و چه خوب که راهنمایان گردشگری و کارشناسان ادبیات در کنار هم به تعریف مسیرهایی بپردازند که سعدی طی کرده یا روستای محل زندگی فردوسی کجا بوده و سیاوش کسرایی و سهراب سپهری که کتابی دارد با عنوان « هنوز در سفرم...» به چه فضاهایی اشاره کرده؛ در هر حال ادبیات، ارزش افزوده‌ای برای گردشگری است و متولیان فرهنگی باید به این نکته توجه کنند.

نورآقایی در ادامه می گوید: دولت ازبکستان، هر ساله پول می‌دهد تا بیایند سر خاک ابن سینا قرآن بخوانند. ما چقدر به ساخت و تجهیز موزه پزشکی در همدان فکر کرده‌ایم؟

 

اسطوره ها در گردشگری ادبی ایران جایگاهی ندارند

 آرش نورآقایی، با تاکید بر ضرورت توجه به اسطوره‌ها و افسانه‌ها در توسعه گردشگری ایران  می گوید:  شاید لازم به یادآوری نباشد که ایران ما از لحاظ تنوع اسطوره‌ها و افسانه‌ها مقام ویژه‌ای دارد. با این وجود، ما از این زاویه، خود را در میان کشورهای دیگر دنیا و حتی گردشگران داخلی  مطرح نکرده‌ایم. به عنوان مثال به جرات می توان گفت تعداد بسیار کمی از هموطنان ما درباره  مجسمه‌‌ای که در وسط میدان «حر» وجود دارد، می دانند و می توانند گوشه از  داستان این مجسمه را تعریف کنند. این در حال است که ایتالیایی‌ها در شهر «ورونا»، دو قبر نمادین به نام «رومئو» و «ژولیت» ساخته‌اند که هر ساله هزاران گردشگر برای دیدن این قبرها به ورونا سفر می‌کنند و همه می‌دانند که رومئو و ژولیت، نام دو شخصیت افسانه‌ای نمایشنامه‌ شکسپیر است و هیچ‌کدام از این دو، وجود خارجی نداشته و ندارند.

به هر حال  از این دست جاذبه های گردشگری در گوشه و کنار دهکده جهانی بسیار هستند و میتواند صدها مورد آن را نام برد و در واقع استفاده از اسطوره‌ها و افسانه‌ها برای جذب گردشگر، یکی از شیوه‌های هوشمندانه در این زمینه است که متاسفانه علی رغم وجود صدها نمونه در ایران باستانی تاکنون مورد توجه مسئولان گردشگری کشورمان قرار نگرفته اند.

 

نقش گمرک در گردشگری

سیاست های جدید دولت در زمینه توسعه گردشگری بسیاری از فعالان و دست اندرکاران بخش خصوصی داخلی وخارجی را مشتاق به حضور در بازار صادرات نامرئی کشورمان کرده است به نوعی که علاوه بر ایجاد انگیزه سفر بین گردشگران بین المللی برخی از سرمایه گذاران خارجی نیز برای حضور در بازار بکر و بسیار مستعد گردشگری ایران نیز تشویق شده اند و از گوشه وکنار خبر از حضور گروههای مختلف در این زمینه به گوش می رسد.

هتل سازی ، ایجاد جاذبه های نوین ، از جمله جاذبه های مورد نظر اینگونه سرمایه گذاران در صنعت گردشگری ایران بوده که هم اکنون نشانه هایی از حضور کشور اسپانیا ، ایتالیا و البته برخی از کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس در این زمینه وجود دارد و براساس آمارهای منتشر شده از سوی دیگر کشورها نیز تقاضاهایی در زمینه سرمایه گذاری صنعت گردشگری مطرح شده است.

هرچند این اتفاق بسیار میمون یکی از آرزوهای دیرینه گردشگری ایران و البته موفقیتی برای دست اندرکاران دولت یازدهم به شمار می رود اما به راستی ایران با توجه به این امر قوانین مربوطه را تدارک دیده است و زمینه های سرمایه گذاری خارجی در کشورمان مهیاست ؟

اگر بحث قانون گذاری بگذریم یکی از ارگان هایی که می توان در جهت توسعه حضور سرمایه گذران خارجی در کشور مفید بوده و نقش مهمی را ایفا کند گمرک جمهوری اسلامی ایران است . سازمان یا ارگانی که با تصمیمات و قوانینی که وضع می کند می تواند علاوه بر همسویی با سیاست های کلان گردشگری کشورمان در زمینه اشتیاق حضور سرمایه گذاران خارجی به عنوان نقش کلیدی وارد عمل شود.

جای تردید نیست که این سازمان راسا نمی تواند وارد عمل شده و خود تصمیم گیری کند اما به جاست که سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشورمان به عنوان سکاندار توسعه گردشگری و البته رونق صادرات نامرئی از این فرصت و امتیاز گمرک استفاده کرده و با ارایه راهکارها و درخواست از مجلس و دولت زمینه ساز تصمیمگیری های مفیدی در زمینه ورود تجهیزات و لوازم مربوط به سرمایه گذاری های صنعت گردشگری باشد.

همانگونه که دولت جمهوری اسلامی ایران هم اکنون برای حمایت از برخی تولید کنندگان عمده کشورمان با وضع قوانینی معافیت های گمرکی مناسبی را برایشان قایل شده می توانیم انتظار داشته باشیم این امتیاز برای حضور گسترده سرمایه گذاران خارجی که قصد سرمایه گذاری در زمینه گردشگری دارند به کار گرفته شود نه اینکه به عنوان مثال قطعات مورد نیاز یک شهربازی با تعرفه اسبابازی وارد کشورد شود، یا اینکه کاغذبازی های موجود باعث کاهش انگیز حضور سرمایه گذاران در صنعت گردشگری کشورمان باشد.

امیدواریم برای تحقق سیاست های توسعه گردشگری دولت یازده شرایط به گونه ای برقرار شود که علاوه بر حفظ منافع ملی کشورمان طبق قوانین درب گمرک جمهوری اسلامی ایران برای ورود تجهیزات ولوازمی که برای احداث و یا راه اندازی پروژه های عظیم گردشگری کشور مورد نیاز است باز باشد.

 

گردشگری مذهبی

عاشورای حسینی فرصتی برای توسعه گردشگری

همانطور که می دانیم صنعت گردشگری یکی از پررونق ترین صنایع جهان حتی در دوران رکود اقتصادی بوده است و همواره با سرعت به رشد و توسعه خود ادامه می دهد. این صنعت پررونق بنا به نیازهای بشر به شاخه ها و زیرشاخه های بسیار گسترده ای تقسیم شده که هر یک از آنها سالانه صدها هزار نفر را وادار به بستن چمدانهایشان می کند و راهی دیاری ناشناخته در گوشه و کنار دهکده جهانی می شود.

یکی از زیر شاخه های گردشگی که هم اکنون بسیاری از کشورها نیز به آن توجه نشان داده اند بحث گردشگری مذهبی است ، ایران، عربستان ، ایتالیا ، تبت ، هندوستان ، فرانسه، تایلند و فلسطین  با توجه به جاذبه های مذهبی که در درون مرزهایشان وجود دارد هم اکنون در صدر جدول گردشگری مذهبی جهان واقع شده اند و سالانه میلیون ها گردشگر را به خود جلب می کنند.

این در حالی است که  با توجه به حدود یک میلیارد و دویست میلیون نفر مسلمانی که در این کره خاکی زندگی می کنند، بحث گردشگری مذهبی بین مسلمانان رونق بیشتری داشته و دیگر کشورها که از ادیان دیگری پیروی می کنند همواره با ایجاد شرایط مناسب (گردشگری حلال) برای جذب گردشگران مسلمان در تلاش هستند تا سهم خود را در این شاخه نیز افزایش دهند و بتوانند با بهره گیری از دستورات الهی دین اسلام شرایط حضور گردشگران مسلمان را نیز در منطقه خود فراهم کنند. در این زمینه می توان به کشورهایی مثل تایلند، انگلستان ، استرالیا اشاره کرد که با ایجاد شرایط مناسب گردشگران مسلمان با نام گردشگری حلال توانسته اند سهم گردشگری خود از جهان اسلام را تقویت نمایند.

اما ایران از سهم بیش از یک میلیاردی مسلمان جهان با توجه به جاذبه های مذهبی بسیار فراوانش همواره در این بین گمنام باقی مانده و به جز یک یا دو مورد جاذبه بسیار معروف خود مثل مشهد مقدس و بارگاه حضرت معصومه نتوانسته از دیگر امکانات خود برای جلب نظر گردشگران به جاذبه های مذهبی خود موفق عمل کند و آمارهای پراکنده و غیر رسمی نشان میدهد کشور ما در این زمینه توانسته حدود یک میلیون گردشگر مذهبی جهان را جذب کند و به عنوان چهارمین مقصد گردشگری مسلمانان جهان محسوب شود ، هر با توجه به رویکرد دولت یازدهم باید شاهد رشد گردشگری مذهبی باشیم اما جای تردید نیست که با توجه به پتانسیل های موجود مذهبی در کشورمان و سهم بسیار بزرگ مسلمانان در گردشگری جهان می توانیم رشد بهتری در این زمینه داشته باشیم.

عاشورای حسینی جاذبه ای برای همه ادیان

جای تردید نیست بسیاری از گردشگران برای درک بهتر فرهنگ و تمدن و آداب و سنن سرزمین های دیگر بار سفر می بندند و راهی دیار ناشناخته ها می شود حال اگر با توجه به اکثریت مذهب شیعه در کشورمان اگر از بحث تفاوت های مذهبی بین شیعه و سنی در دین الهی اسلام بگذریم و همواره به یکتا پرستی و کتاب مشترک آنها بنگریم باز در می یابیم ، در جهان امروز چیزی حدود 300 میلیون شیعه  که هیچ تفاوتی با باورهای دینی ما ندارند زندگی می کند و می توان از آنها به عنوان بازار هدفی بسیار مناسب برای توسعه گردشگری مذهبی کشورمان بهرمند شد.

این در حالی است که جاذبه های  مذهبی کشورمان بخصوص مراسم عزاداری سالار شهیدان برای شیعیان سراسر جهان می تواند بهترین فرصت سفر بوده و آنها را با آداب و رسوم تمدن ایران اسلامی آشنا کند اما نباید فراموش کرد که این مراسم می تواند به عنوان یکی از بهترین جاذبه ها برای گردشگران خارجی نیز باشد. که به عنوان مثال می توان به سخنان سفیر کشور نروژ درباره مراسم عاشورا اشاره کرد که در مصاحبه خود به کسب و کار گفت: «مراسم عاشورا یکی از بهترین خاطرات من در ایران بوده است.»

گردشگری مذهبی متولی ندارد

گرچه موقعیت کشورمان سبب شده ما را به نوعی کانون ادیان الهی بدانند، اما تا از این فرصتِ ممتاز بهره‌برداری درستی صورت نگرفته است؛ تا آنجا که با وجود تشکیل کمیته‌ای در معاونت گردشگری سازمان میراث‌فرهنگى، صنایع‌دستی و گردشگرى تحت عنوان «کمیته گردشگری مذهبى»، هنوز هیچ برنامه‌ای در این‌ زمینه برای رونق سفرهای زیارتی و مذهبی داخلی وجود ندارد.

هوشنگ غفارپور، یکی از فعالان عرصه توریسم ، که نخستین بار طرح ایجاد «جاده ولایت» در کشور را برای رونق گردشگری مذهبى مطرح کرد، با زیر سوال بردن تشکیل کمیته‌هایی این‌چنینی تصریح می‌کند: «نکته اینجاست که ما در تشکیل کمیته تبحر خاصی داریم ولی در خروجی‌ گرفتن از این کمیته‌ها نه. باید از این کمیته گردشگری مذهبى پرسیده شود طرح پایه و اصلی شما برای گردشگری مذهبى چیست و قرار است چه زمانی به اجرا درآید و تا چه زمانی به بازدهی برسد؟ برنامه کوتاه‌مدت و بلندمدت آن چیست؟ اگر پاسخی بود، تازه باید ببینیم چشم‌انداز آنها از اماکن مذهبی چیست؟ مشکل دیگر این است که ما همواره روی موج حرکت کرده‌ایم. الان تَب یک نوع گردشگری بالاست و ما به سراغش می‌رویم، اما برایش برنامه نداریم؛ فقط برایش مجموعه درست می‌کنیم، اما هیچ شناسنامه‌ای ندارد و نقطه ثقلش هم مشخص نیست.»

وی می‌افزاید:« اگر نقطه ثقل را به درستی مشخص کنیم، می‌توانیم از ایران به‌عنوان پایگاه شیعیان دنیا یاد کنیم و این در حالی است که دست‌کم 300 میلیون شیعه در جهان وجود دارد. اگر ما بتوانیم فقط یک درصد از این تعداد را به ایران جذب کنیم، می‌شود 3 میلیون نفر که برای اقتصاد گردشگری ما یک پیروزی محسوب می‌شود. این جدا از توریسم داخلی است که همواره تأکید من بر این بوده که ما تا توریسم داخلی خود را رونق ندهیم، نمی‌توانیم میزبان خوبی برای خارجی‌‌ها باشیم.»

این فعال عرصه گردشگرى، مشکل اصلی را در مشخص‌نبودن متولی برای گردشگری مذهبى دانسته و تصریح می‌کند: «به‌درستی مشخص نیست چه کسی مسئول و متولی این‌گونه مسافرت‌ها و برنامه‌هایش است. البته این مشکل تنها به کشور ما برنمی‌گردد و وقتی خاورمیانه را می‌نگرید، می‌بینید مهم‌ترین سایت‌های گردشگری دنیا هیچ‌کدام 5 میلیون‌ توریست هم ندارند، چه رسد به اینکه یک نوع خاص توریست داشته باشند؛ در حالی که مثلا اسپانیا 60 تا 63 میلیون گردشگر در سال را پذیراست.»

غفارپور تصریح می‌کند:«ما از نظر بافت‌شناسی و آشنایی با ادبیات توریستی در کشور مشکل داریم. الان فقط در مشهد است که با وجود زیرساخت‌های خوب اقامت، مردم با ادبیات مسافران و زائران آشنا هستند و به‌سادگی می‌توان در آن خانه اجاره کرد، اما دیگر سایت‌های مذهبی‌‌مان مثل شیراز و اصفهان هنوز مشکل زیرساختی دارند.»

گردشگری مذهبی کاروانداری نیست

محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران با اشاره به پتانسیل بالای گردشگری مذهبی در کشورمان می گوید: صنعت گردشگری ایران هنوز شناخت درستی از گردشگری مذهبی به دست نیاورده است و گردشگران مذهبی را با گردشگران عمومی در یک جایگاه درنظر گرفته است . همه می دانیم گردشگران عمومی با یک یا دو شب اقامت در یک شهر می توانند به مقصود سفر خود برسند اما گردشگران مذهبی که برای انجام فرضیه ها و زیارت راهی شهر و دیاری دیگر شده اند اینگونه نیستند بلکه آنها نیازمند خدمات ویژه ای در این زمینه بوده و باید آنها را جداگانه سرویس دهی کرد.

وی به مشهد مقدس و رونق استفاده از هتل آپارتمان ها توسط گردشگران مذهبی به جای هتل اشاره می کند و می گوید: :«به همین دلایل است که معتقدم ما هنوز نتوانسته‌ایم این فرصت را بشناسیم و هنوز زیارت و گردشگری مذهبى را به صورت کاروانداری می دانیم.»

این فعال بخش خصوصی گردشگری به پتانسیل بالای گردشگری مذهبی وتکرار پذیر بودن آن اشاره می کند و می گوید: در دنیا، بر اساس برنامه سازمان جهانی گردشگری150 تور با علایق ویژه طراحی شده است و توریسم عمومی کم کم جای خود را به شاخه های گردشگری تخصصی داده است . اینگونه که اگر تصور کنیم گردشگری برای دیدن دیوار چین بار سفر بست و آن جاذبه را یک بار دید برای بار دوم شاید به سختی بتوان وی را راضی کرد برای دیدن همان جاذبه هزینه کند در حالی که ما شاهدیم هر ساله هزاران نفر راهی مکه مکرمه می شود و علاقمند هستند در طول عمر خود دهها بار این سفر را تجربه کنند این یعنی امتیاز گردشگری مذهبی ، همه می دانیم که زائر حرم مطهر امام رضا هنگام خروج از حرم و بازگشت به موطن خود دست به دعا برمی دارد که دوباره این امام معصوم او را بطلبد و تجربه سفر زیارتی را به او هدیه دهد.

پایگاهی برای شیعیان دنیا

بر اساس تحقیقات انجام شده هم اکنون زیارت، هدف اول سفر بسیاری از مردم کشورهای مسلمان و عربی است، بنابراین می‌توان از این امکان استفاده کرد و با تبلیغات در این‌گونه کشورها زمینه ورود گردشگران مذهبی و توسعه توریسم زیارتی را فراهم کرد؛ البته این در شرایطی است که ابتدا زیرساخت‌های موردنیاز ورود گردشگران فراهم باشد.

بنابراین در شرایطی که رونق صنعت گردشگری می‌تواند موجب تحول اقتصادى، کسب درآمد و همچنین اشتغال‌زایی در کشور شود و حضور گردشگران به‌ویژه گردشگران مسلمان در ایران می‌تواند در زدودن تصویر نامناسب و غیرواقعی که کشورهای غربی با تبلیغات گسترده خود علیه کشورمان ترسیم کرده‌اند، مؤثر باشد، آیا بهتر نیست مسئولان سازمان میراث‌ فرهنگی و گردشگری و برنامه‌ریزان کشور توجه ویژه‌ای به ظرفیت‌های موجود به‌ویژه در بخش زیارتی و مذهبی داشته باشند تا شاید از این طریق بتوانیم در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد رونق صنعت توریسم و جذب توریست زیارتی بیشتری به کشور باشیم.

اگرچه ایران می تواند مقصد نهایی سفر زیارتی بسیاری از ادیان الهی دیگر نیز باشد چون هم اکنون مهمترین جاذبه های گردشگری مذهبی اماکن مقدس مسیحیان در آذربایجان غربی و شرقی و مناطق مورد احترام زرتشتیان نیز در مرکز ایران در محدوده یزد، اصفهان و فارس واقع شده است.

عرضه و تقاضا ایران را گران کرده

تقریبا سه سالی است با افزایش نرخ برابری ارزهای خارجی در کشورمان بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایران را به عنوان یکی از ارزان ترین کشورهای گردشگر پذیر دهکده جهانی معرفی کرده اند و با این شعار سعی در جلب نظر گردشگران به دیدن تمدن ایران زمین داشتند اما آیا واقعا ایران ارزان شده یا اینکه ارزان شدن باعث جلب نظر گردشگران خواهد شد اینها سئوال هایی هستند که کسب و کار امروز قصد بررسی آنها دارد.

هرچند بسیاری معتقدند هستندکه با افزایش نرخ برابری دلار با پول ملی کشورمان می توانیم بسیاری از خدمات گردشگری را ارزانتر به متقاضیان خارجی بدهیم اما شاید نتوان این واقعیت را بیان کرد که ظاهرا در صنعت گردشگری ایران خیر اینگونه نیست چون بسیاری از خدماتی که به گردشگران ارایه می شود به رقابت بین بخش های خصوصی مربوط شده و زیاد ربطی به گرانی یا ارزانی نرخ ارزها در کشورمان ندارد .

اگر از گشت و گذار و تفریح بگذریم به دودوتای چهارتای خودمان در اقتصاد برسیم در می یابیم قیمت تعیین شده در بسیاری از خدمات و کالاها ارتباط بسیار زیادی با سیستم عرضه  وتقاضا دارد ؛ حالا اگر دوباره به تفریح و سفر فکر کنیم به هشدار تازه فعالان گردشگری کشورمان می رسیم که می گویند ایران هنوز زیرساخت های لازم برای پذیرایی از ورود تعداد زیادی از گردشگران خارجی را در اختیار ندارد و در علم اقتصاد یعنی عرضه پایین و تقاضای بالا که باعث افزایش قیمت خواهد شد.

این در حالی است که مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران درباره افزایش قیمت گردشگری در ایران می گوید: بی‌ثباتی مدیریتی عامل مهمی در تفاوت قیمت تورهای گردشگری داخلی و خارجی به شمار می‌آید.

این مقام مسئول در صنعت گردشگری کشورمان ضمن تاکید بر برنامه ریزی دقیق برای آینده گردشگری ایران تصریح می کند: گردشگری حاصل همکاری ارگان های مختلفی است و یک ارگان یا یک شرکت خاص نمی تواند تمام امور را هدایت کند. بنابراین اگر قرار است گردشگری ایران رونق بگیرد یعنی ارتباط این ارگان ها باید بیش از پیش شده تا بتوانیم کل مجموعه را در مسیر دقیق و درست هدایت کنیم.

 رجب‌علی خسروآبادی همچنین می افزاید: عدم تعریف برنامه‌های دقیق در حوزه گردشگری علاوه بر اینکه سبب کاهش کیفیت و افزایش قیمت در بخش خدمات‌رسانی می‌شود موجب لطمه زدن به حوزه گردشگری کشور هم می‌شود.

  خسروآبادی، ضمن تاکید بر حاکمیت مدیریت علمی در گردشگری ایران می گوید: ثابت نبودن مدیران بخش گردشگری  در گذشته از نظر کارشناسی از جمله عوامل تفاوت قیمت بسیار بین تورهای داخلی و خارجی به شمار می‌رود.

اما از سوی دیگر رئیس جامعه تورگردانان ایران : هرگونه کاهش در قیمت تورهای داخلی را مستلزم تصمیم گیری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می داند و می گوید: سازمان سال گذشته افزایش 25 درصدی نرخ خدمات هتل‌ها را اعمال کرد بنابراین نمی توان انتظار داشت که تورها ارزان شده باشند.

 ابراهیم پورفرج همچنین اظهار داشت: فراهم نبودن زیرساخت‌ها در ایران، عامل افزایش چند برابری نرخ تورهای داخلی نسبت به تورهای خارجی به شمار می‌رود.

پورفرج در ادامه اظهارات خود می افزاید: «سیاست کلی دولت بر این است که قیمت ارائه خدمات در گردشگری بالا نرود در حالی که افزایش 25 درصدی نرخ خدمات هتل‌ها از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعمال شد بنابراین تورم داخلی و عوامل دیگر موجب تفاوت قیمت آن با تورهای داخلی با خارجی شده است.

ایران هنوز ارزان نشده است

میترا خاکپور یکی از آژانس داران تهران با اشاره به اینکه شرکت های گردشگری ایران توان رقابت با خارجی را ندارند و در نهایت این ایران است که صادر کننده گردشگر می شود نه میزبان می گوید: بطور کلی ارزان بودن امتیاز برای جذب گردشگر خارجی نیست بلکه یکی از عوامل موثر است اما با توجه به گران بودن قیمت هتلها و سایر خدمات گردشگری درحال حاضر تورهای ورودی به ایران جزو گرانترین تورهای گردشگری به شمار می روند.

این کارشناس و فعال خصوصی گردشگری می گوید: هم اکنون در سراسر دنیا سفرهای ارزان قیمت رونق دو چندانی گرفته در حالی که ایران هنوز از این نوع سفر و گردشگری هیچ اطلاعی ندارد، خدماتی چون  اشتراک منزل و هاستل ها هنوز در کشورمان شکلی نداشته و هیچ تعریفی ندارد بنابراین صرفا هتل ها و یا اقامت گاههای موجود در این زمینه فعالیت دارند و با توجه به تعداد آنها و البته سنتی بودن مدیریت این اماکن هیچگونه نمی توانند با ابتکار عمل هایشان به کاهش قیمت روی آروند و هزینه های خود را مدیریت کنند.

خاکپور که در بخش تورهای ورودی ایران نیز فعال است ضمن اشاره به  تفاوت نرخ تورهای ورودی به ایران نسبت به  سایر کشورها تاکید می کند: قیمت تورهای ورودی ایران از کشورهای دیگر گرانتر است به طور مثال هزینه تور دوهفته ای از آمریکا به ترکیه هزارو 900 دلار است در حالی که نرخ تور آمریکا به ایران کمی بیش از چهارهزار دلار است این تفاوت قیمت دلیل به جز امکانات بالای شرکت های خارجی برگزار کننده در ارایه تخفیف های مناسب در زمینه پرواز، اقامت ، گشت و تفریح نداشته و ندارد؛ مواردی که در ایران به دلیل کمبود امکانات غیر قابل دسترسی است.

میترا خاکپور با اشاره به اینکه قیمت بالای تورها یکی از دلایلی است که مانع سفر توریست ها به ایران می شود، اظهار داشت: تورهای ورودی ایران با چنین نرخهایی در بازارهایی ارایه می شوند که هم اکنون بسیاری از گردشگران حرفه ای در آن کشورها به دنبال سفرهای ارزان قیمت هستند نه سفرهای لوکس در حالی که هرگز خدمات ارایه شده در کشورمان به دلیل مشکلات و معضلات موجود لوکس نیست اما قیمت ها  در محدوده سفرهای لوکس این گروه به مناطق مختلف گردشگری جهان است.

خاکپور به ایرلاین های موجود ایران نیز اشاره می کند و می گوید: اگر کمی دقت کرده باشید ایرلان های ارزان قیمت سراسر جهان مثل رایان ایر ، شرکت ایزی جت ،  ایرآسیا و دیگر موارد با ارایه تخفیف های بسیار بالا در برخی از اوقات سال و بطور کلی کاهش قیمت مسافرت های هوایی توانسته اند تعداد زیادی مسافر و گردشگر را به نقاط مختلف جهان انتقال دهند در حالی که ایران هنوز برای پاسخ گویی به مسافران داخلی خود در حمل و نقل هوایی دچار مشکل است و با معضلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم می کند که این مشکل در حمل نقل جاده و ریلی ایران نیز کاملا مشهود است بنابراین با توجه به شرایط کنونی هیچگاه نمی توان انتظار ارزان شدن سفر به ایران متصور شد.

خاکپور در پایان ضمن اشاره به وابسته بودن گردشگری به عوامل مختلف و سازمان های مختلف می گوید: ابتدا باید کل صنعت را خصوصی کنیم و پس از آن اگر می خواهیم ایران واقعا مقصدی ارزان قیمت برای گردشگران تبدیل شود باید تمام صنف های مربوط به گردشگری را به یکدیگر هماهنگ کنیم نه اینکه هتل گران شود اما خدمات هوایی یا زمینی ارزان باقی بماند و رستوران ها هم در نرخ گذاری آزاد باشند به هر حال صنعت گردشگری صنعتی است خصوصی و این رقابت است که می توانددر نهایت علاوه بر افزایش کیفیت نرخ مناسب را به مشتری ارایه دهد نه اجبار و  دستورالعمل های دولتی .

 

 

 

رانت خواری معضلی در توسعه گردشگری

کسب و کار روند خصوصی سازی در گردشگری ایران را بررسی می کند

رانت خواری معضلی در توسعه گردشگری

زیرساخت های این امر مهیا نشده است

گردشگری یکی از رانتخوارترین صنایع ایران

نویسنده: عماد عزتی

خصوصی سازی واژه ای آشنا برای همه ماست و بسیاری از فرامین مقام معظم رهبری در این زمینه مطلع هستیم که ایشان تاکیدی واجب بر خصوصی کردن امور و مشارکت هرچه بیشتر مردم در امور جاری کشور داشته اند . بسیاری از ادارات و سازمان های دولتی مثل سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در این زمینه یعنی خصوصی سازی گام برداشته و در زمینه کوچک کردن خود حرکت کردند.

هرچند اواخر دولت دهم به ناگاه چوب خصوصی سازی به گردشگری ایران زده شد و به ظاهر این سازمان هم به مدیریت بخش خصوصی در آمد اما ظاهرا این سازمان کمی راه را متفاوت طی کرده و در زمینه شبه دولتی شدن گامی موثر برداشته نه در جهت خصوصی سازی و خروج از تصدی گری دولت .با کمی توجه به روند خصوصی سازی در صنعت گردشگری بخصوص اواخر دولت دهم در می یابیم حلقه گسترده ای از شرکت های شبه دولتی در این زمینه تشکیل شده که با توجه به امکانات و اطلاعاتی که در آن زمان در اختیار داشتند توانسته اند امور کلی گردشگری کشورمان را به دست گیرند که همین موضوع باعث توقف توسعه گردشگری یا سرگردانی سیاست های این صنعت در رونق کسب و کار گردشگری کشور مان شده است.

به هر حال دولت یازدهم شروع به کار کرد و مدیریت جدید در سازمان میراث فرهنگی مسئولیت بررسی خصوصی سازی های بدون برنامه دولت دهم در این بخش را برعهده گرفت تا اینکه زمان ارایه آمار یکصد روزه نخست ریاست نجفی بر سازمان میراث فرهنگی و عملکرد وی در این سازمان از راه رسید. همه به یاد داریم اخبار خوشی که طی این یکصدروز رونق صادرات نامرئی به گوش رسید و همه از مشارکت حداکثری بخش خصوصی در اداره گردشگری کشورمان حکایت می کرد  اما ظاهرا هنوز هم سایه خصوصی سازی های بدون برنامه در دولت دهم بر سر صادرات نامرئی کشورمان بوده و مانع از رشد و توسعه گردشگری کشور شده است .

در این زمینه «محمود ضیایی» عضو هیات علمی گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه علامه طباطبایی با مقایسه گردشگری و خودروسازی کشورمان ، صنعت گردشگری ایران را یکی از رانت خوارترین بخشهای کشور می داند و تصریح می کند: «از آنجایی که بسیاری از بخشهای فعال در حوزه گردشگری شبه دولتی هستند به خود این اجازه را می دهند به تعهداتشان عمل نکنند چون مرجعی نیست که از آنها درباره عملکردشان پاسخ بخواهد و نتیجه را به اطلاع عمومی برساند .»

وی  با اشاره به آنکه کدهای اخلاقی در واقع توافقاتی بر خواسته از ارزشها و هنجارهای جامعه هستند که با قانون فرق دارند متذکر شد: «اساس اخلاق مسئولیت پذیری انسان نسبت به خود و هم نوع خود، محیط زیست است و اگر این را بپذیریم خواهیم دید که توسعه پایدار مدیریت این روابط است.»

 این استاد دانشگاه درخصوص وظایف دولت در قبال توسعه پایدار گردشگری و خصوصی سازی گفت: «تشویق، هدایت، مشوق ها و جرایم مالی، تخصیص بودجه، تدوین قواعد و مقررات از جمله وظایف دولت در این خصوص است اما اجرا باید صرفا به دست بخش خصوصی صورت گیرد.»

ندیمی: چنین خصوصی سازی به مقصد نخواهد رسید

این در حالی است که سخنگوی فراکسیون گردشگری با اعلام اینکه دولت باید حوزه تصدی‌گری بخش‌های دولتی را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد می گوید:‌ خصوصی‌سازی در حوزه گردشگری باید ضابطه‌مند و اقتصادی باشد و نمی‌توان یک شبه برای خصوصی‌سازی صادرات نامرئی ایران تصمیم گرفت و با توجه به روند کنونی نمی توان آینده ای روشن برای آن در سازمان میراث فرهنگی متصور شد.

ایرج ندیمی با بیان اینکه در باره خصوصی‌سازی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، 3 بخش، مورد نظر است می افزاید: اولین آن بخش صنایع دستی است که صددرصد خصوصی است و دولت در آن بیشتر حامی، هادی و سیاستگذار است، به عنوان مثال دولت نمی‌تواند خودش فرش را تولید کند.

وی با اشاره به ذات خصوصی بخش گردشگری می افزاید: در بخش گردشگری بخش عمده‌ای از این حوزه مانند هتل‌ها خصوصی بوده است و چندتایی هم دست دولت نیست مانند بنیادها ونهادهایی که زیر نظر دولت نیستند مثل بنیاد مستضعفان، لذا دولتی تعریف نمی‌شوند.

ندیمی ضمن تاکید بر مالکیت دولتی میراث فرهنگی تصریح کرد: بخش سوم یعنی میراث فرهنگی باید حجم بیشترش حاکمیتی باشد و اقلیت‌ فعالیت‌هایش مانند بخش‌های خدماتی باید به بخش خصوصی واگذار شود، لذا با چنین رویکردی می‌توان گفت ما نباید این 3 بخش را با یک دید ببینیم و آن دسته از فعالیت‌هایی که غیرحاکمیتی هستند همه باید خصوصی شوند و دلیلی ندارد اگر حاکمیتی نیست دولتی باقی بماند، چرا که دولت نه امکان آن را دارد و نه شرایط و پولش را دارد.

سخنگوی فراکسیون گردشگری با بیان اینکه در همه این بخش‌ها، 4 گانه‌ای به نام هدایت، سیاست، حمایت و نظارت باید وجود داشته باشد ادامه می دهد: البته این را هم باید در نظر داشت که خصوصی‌سازی در کشور ما یک اسم دارد و یک رسم؛ اگر یک درصد هم واگذار شود اسم آن را خصوصی‌سازی می‌گذارند در حالی که خصوصی‌سازی واقعی وقتی است که مالکیت و مدیریت به بخش غیردولتی منتقل شود اما الان اینگونه نیست و چنین خصوصی‌سازی به مقصد نمی‌رسد و نتیجه بخش و طبق قانون نیست.

کرمانی: زیرساخت ها برای خصوصی سازی آماده نبوده

رئیس انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی با اشاره به ماده‌24 قانون مدیریت خدمات کشوری می گوید: طبق این قانون دﯾﻮان محاﺳﺒﺎت و ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎزرﺳﻲ ﻛﻞ ﻛﺸﻮر ﻣﻮﻇﻔﻨﺪ اﺟﺮای این کار را در دﺳﺘﮕﺎه‌های اﺟﺮایی ﻛنترل و ﺑﺎ ﻣﺪﯾﺮان ﻣﺘﺨﻠﻒ ﺑﺮﺧﻮرد ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ کنند.

محمدحسن کرمانی درباره واگذاری تصدیگری‌های سازمان میراث فرهنگی در گردشگری به بخش خصوصی بیان می کند: ما با خصوصی‌سازی‌ برخی از امور سازمان مخالف نیستیم بلکه از 8 سال پیش تا‌کنون همواره این درخواست را داشتیم اما اکنون با نحوه اجرای آن مخالفیم چرا که باعث ایجاد اختلاف بزرگی در میان اصناف گردشگری می‌شود.

وی ضمن انتقاد از نحوه اجرای خصوصی سازی در صنعت گردشگری ایران می گوید: چطور در شرایطی که هنوز زیرساخت‌ها را برای گردشگری فراهم نکرده‌اند، توقع دارند بخش خصوصی توان اجرای امور را داشته باشد. آیا بعد از اینکه امور را واگذار کردند نمی‌گویند بخش خصوصی نتوانست؟ بنابراین می‌بایست مکانیسم این کار عملیاتی و ظرفیت اجرایی آن دیده شود.

کرمانی تصریح کرد: دستگاه‌های نظارتی مانند سازمان بازرسی و دیوان محاسبات اداری باید اجرای قانون خدمات کشوری را بررسی کنند تا ببیند چطور شده که در ماههای آخر حضور دولت دهم سازمان میراث فرهنگی بدون درنظر گرفتن شرایط  و زیرساخت های لازم تصمیم گرفت  این کار را عملیاتی کند و هدفش از این کار چه بوده است؟

رئیس انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی می گوید: همانطور که دیدیم این طرح موجب جنگ سهم‌خواهی میان تشکل‌های گردشگری شد و عواقب آن اتفاق هم اکنون در صنعت گردشگری کشورمان کاملا مشهود است و دولت یازدهم را دچار چالش کرده است چرا که واگذاری امور به درستی انجام نشده و دولت موظف است برای اصلاح امور دخالت کند که دوباره همان دور باطل تکرار خواهد شد.

این فعال بخش خصوصی گردشگری می گوید : اگر واقعا سازمان میراث فرهنگی یا به عبارتی دولت قصد مبارزه با رانت خواری و البته اجرای صحیح خصوصی در گردشگری ایران را دارد ، کافی است زیرساخت های این کار را فراهم کند و فقط ناظر باشد تا بخش خصوصی با اتکاء به تجربه و توانمندی های خود این امر را به خوبی انجام دهد.

 

اجازه دهیم گردشگران به زبان خود ایران را ترجمه کنند

سیاست های جدید دولت یازدهم برای افزایش حضور گردشگران خارجی در کشورما ن با توجه به جاذبه های فراوانی که در سرزمین کهن ایران موجود است نیازمند راهکاریی نوین است و بدون تردید استفاده از فناوری های نوین در آن بی تاثیر نیست . همه می دانیم استفاده از نرم افزارها و البته گسترش حضور تلفن های هوشمند در زندگی روزمره ما باعث شده بسیاری از افراد بخشی از زندگی شخصی خود را در دنیای مجازی و بخصوص در  شبکه های اجتماعی سپری کنند .

ارتباط با بستگان و البته دوستان از طریق این شبکه های اجتماعی یکی از تفریحات و روش های نوین زندگی صنعتی امروز دنیاست که خوشبختانه یا متاسفانه رابطه ای تنگاتنگ با صنعت گردشگری یا به قول خودمان همان صادرات نامرئی برقرار کرده است بگونه ای که اکثر گردشگران از همان لحظه ای که تصمیم به سفر می گیرند با جستجو در میان خاطرات سفر گردشگران دیگری که قبلا به مقصد آنها سفر کرده اند سعی در افزایش اطلاعات خود از مقصد می کنند و در نهایت این خود آنها هستند که خاطراتشان و راهکارهای چگونه سفر کردن به آن مقصد را برای دیگران در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند .

بنابراین یکی از راههای انتخاب مقاصد گردشگری توسط گردشگران قرن حاضر بررسی و دقت در گفته های به روز گردشگران همزبان یا بین المللی  دیگر از مقصد مورد نظرشان خواهد بود در حالی که بسیاری از همین شبکه های اجتماعی که از اصلی ترین ابزار گسترش تقاضای سفر در دهکده جهانی است در کشورمان بنابرسیاست های دولت ممنوعه اعلام شده و گردشگران هنگام ورود به ایران نمی توانند به ان دسترسی داشته باشند و خاطرات یا راهکارهای چگونه سفرکردن در ایران باستانی را برای دیگران منتشر کنند .

در حالی که همین نوشته هاست که می تواند با توجه به افزایش تقاضای سفر به کشورمان به راهکاری برای جلب نظر علاقمندان گردشگری در ایران منجر شود و بسیاری از کارشناسان همین موضوع را نقطه ضعفی برای صادرات نامرئی ایران می دانند.

شاید با خود بگوییم خوب هنگام خروج از ایران می توان این خاطرات را نوشت اما جای تردید نیست که پس از گذشت چند روز از سفر بسیاری از نکات ریز و ریزه کاری های مسافرت ها بخصوص آنهایی که با یک کوله پشتی سفر می کنند فراموش خواهد شد و در دنیایی از خاطرات دیگران که از اقصی نقاط جهان لحظه به لحظه منتشر می کنند فراموش می شود.

بنابراین بجاست که با توجه به نیاز اصلی گردشگران عصر ارتباطات با استفاده از جایگاه اصلی شبکه های اجتماعی امکان دسترسی حداقل گردشگران خارجی را هنگام اقامت در کشورمان برایشان مهیا کنیم تا آنها بتوانند با زبان خود ترجمه ای مناسب از ایران برای هموطنان خود یا دیگران داشته باشند نه اینکه ما برایشان از دیدنی های ایران بگوییم.

گردشگری داخلی در خطر

جایگاه سفرهای ارزان در گردشگری ایران از نگاه کسب و کار

اردشیر اروجی: گردشگری داخلی در خطر رکود

نویسنده : عماد عزتی

یکی یا دو سال پیش بود که با افزایش نرخ ارز بسیاری از فعالان و دست اندرکاران عرصه گردشگری با اعلام افزایش سفرهای داخلی کشور بسیار خرسند مشغول برنامه ریزی برای کنترل و مدیریت تقاضای بالای سفرهای داخلی گردشگران بخصوص در فصل های پرسفر مثل تعطیلات نوروز و تابستان بودند .

همه اخبار حکایت از رونق گردشگری داخلی داشت و در جای جای کشورمان ستادی برای مدیریت سفرهای داخلی شکل می گرفت اما امروز با توجه به افزایش هزینه خانوار آیا واقعا گردشگری داخلی ایران رونق گرفته  یا اینکه سفر با توجه به این موضوع کم کم در حال حذف شدن ازسبد خرید خانوار ایرانی است؟ اینها سئوالهایی است که کسب و کار به دنبال پاسخ آنها ست.

اول فرهنگ سازی بعد ارزان سازی

دکتر ایمانی خوشخو رئیس انجمن علمی گردشگری ایران ضمن تاکید بر توجه به سفرهای ارزان در راستای همگانی کردن سفر در کشورمان می گوید: سفرهای ارزان قیمت در کشورهای توسعه یافته ، به سفرهایی اطلاق می‌شود که با توجه به فصل رکود در مقصدهای گردشگری و تخفیفات گسترده در قیمت مراکز اقامتی، بلیت‌های وسایل حمل و نقل همراه حراجی‌های فصلی مراکز خرید صورت می گیرد.

ایمانی خوشخو با اشاره به گروه بندی اینگونه سفرها خارج از مرزهای کشورمان می گوید: بیشتر کشورهای توسعه یافته سفرهای ارزان را برای نوجوانان و دانشجویان درنظر گرفته اند ولی در ایران ما هنوز ترجمه درستی از گردشگری ارزان نداریم چون هنوز فرهنگ درست آن و زیرساخت های لازمه را در اختیار نداریم.

رئیس انجمن علمی گردشگری ایران با اشاره به فرهنگ بومی سفر در ایران می افزاید: خطوط هوایی ارزان قیمت ، کارت های اعتباری ، هاستل ها ، تخفیف های اقامتی همه و همه از راهکارهای ارزان سازی سفر برای گردشگران است اما فرهنگ سفر گردشگران ایرانی هنوز همانند سایر کشورها نیست و باید برای ارزان سازی سفر ابتدا به فرهنگ سازی آن نیز توجه کرد چون به قول معروف هنوز سفر در ذهن بسیاری از هموطنان ما یعنی اقامت در هتل 5 ستاره و لوکس.

خوشخو در باره بی برنامه بودن گردشگری ارزان در کشورمان نیز معتقد است ، مدت هاست این کلمه یعنی «سفرهای ارزان» سوژه ای برای رسانه ها و برخی مدیران و فعالان گردشگری بوده و علی رغم فقر فرهنگی در این زمینه برنامه هایی مثل سفرکارت یا ستاد تسهیلات سفر برای آن تدارک دیده شده است که حاصلی به جز هجوم به منابع موجود گردشگری کشور و آشفتگی در ایام پیک سفر مثل تعطیلات نوروز نداشته است حال آنکه اگر سازمان میراث فرهنگی و کلیه فعالان عرصه دولتی گردشگری ابتدا به فرهنگ سازی سفرهای ارزان اقدام و زیرساخت های آن را مهیا می کردند حاصل و نتیجه کار بسیار بالاتر و بیشتر از آنچه دیدیم ، بود.

 

ارزان سازی سفر نیاز امروز گردشگری ایران

اردشیر اروجی مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی با توجه به افزایش هزینه سفر برای گردشگران داخلی از کاهش میزان گردشگری داخلی می گوید و می افزاید: در شرایط اقتصادی به سر می‌بریم که درآمد سرانه مردم پائین است لذا مردم برای سفرکردن پس اندازی ندارند به همین دلیل با کاهش سفرهای داخلی مواجه هستیم بصورتی که خطر رکود نیز در آن احساس شده و راهکار این است که طرح سفرهای ارزان‌قیمت را به طور جدی مورد توجه قرار دهیم و البته اشکالات آن را برطرف کنیم.

اروجی ضمن تاکید بر توجه مدیران سازمان میراث فرهنگی بر زیرساخت های لازم سفرهای ارزان یادآور شد: یکی از راهکارها که متأسفانه از آن غفلت می‌شود موضوع کاهش هزینه هتل‌ها و سیستم‌های حمل و نقل در زمان‌های غیر پیک سفر است ، این کار باعث ایجاد اشتیاق سفر در ایام غیر پیک شده وبه کاهش تقاضای سفر در ایام  پیک نیز کمک می کند.

وی در این زمینه می افزاید: این موضوع غیر اقتصادی است که ما بخواهیم برای ایام پیک سفر هتل و جاده بسازیم چرا که فقط 2 ماه در سال از این هتل‌ها استفاده بهینه خواهد شد لذا بهترین راه همان مدیریت سفر است که باید از طریق سفرهای ارزان‌ قیمت اعمال شود تا در زمان‌های غیرپیک افراد کم‌تر برخوردار بتوانند به سفر بروند.

اروجی به سفرهای نوروزی اشاره کرد و می گوید: افزایش تقاضای سفر در ایام نوروز را نمی توان به پای برنامه ریزی مدیران و مسئولان سازمان میراث فرهنگی و ستاد تسهیلات سفر گذاشت و شاهد مثال آن آمار اعلام‌شده از سوی مرکز آمار ایران برای تابستان سال 90  است که بر اساس آن 85 درصد سفرهایی که مردم انجام داده‌اند خانوادگی بوده و این افراد در هتل‌ها مستقر نشدند یعنی در چرخه اقتصادی گردشگری قرار ندارند لذا به نظر می‌رسد باید هر چه سریع‌تر به این موضوع یعنی گردشگری داخلی رسیدگی شود چون در دیگر فصول شاهد کاهش تقاضای سفر شده ایم.

 

شبکه تلویزیونی گردشگری ایران

نویسنده: عزتی

تاثیر همکاری رسانه ها با گردشگری مناطق مختلف جهان بر هیچ کس پوشیده نیست و بسیاری از فعالان و دست اندرکاران گردشگری این همکاری را رشدی دو چندان برای صادرات نامرئی کشورها می دانند و از آن به عنوان کم هزینه ترین راهکار توسعه گردشگری یاد می کنند.

کشورمان ایران که به نظر کارشناسان سازمان جهانی گردشگری یکی ازده کشور پرجاذبه برای گردشگران است هنوز نتوانسته در این زمینه ایجاد ارتباطی مناسب با رسانه ها بخصوص رسانه های تصویری برقرار کنند که شاهد مثال آن پرونده شبکه شما و حضور دوباره نجفی در سازمان صدا و سیمای ایران بوده است .

چندی پیش نجفی با مسئولان صدای جمهوری اسلامی ایران دیدار کرد و از همکاری های مشترک گفت و دیروز هم به سراغ تصویری ها رفت و دوباره به لزوم همکاری های گسترده دو طرف اشاره کرد اما نکته ای بسیار ظریف دراین دیدار ها هر بار از یاد رفت و بی توجه از آن گذشت.

آن حضور و مشارکت بخش خصوصی در این همکاری بود آنهم زمانی که سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در بدترین شرایط مالی خود طی سالهای گذشته به سر می برد و بارها مقام های مسئول در آن از نبود بودجه و امکانات برای توسعه یا راه اندازی شبکه های مختلف تلویزیونی می گویند پس به جا بود نجفی که به دیدار رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران رفته بود به جای چانه زنی برای اختصاص برنامه های برخی از شبکه های برون مرزی به تبلیغ گردشگری ایران زمینه ساز حضور گسترده و هدفمند بخش خصوصی گردشگری در آنها را با رئیس سازمان صدا وسیما به بحث و گفت و گو می نشست نه اینکه از اهمیت همکاری دو سازمان بگوید.

هرچند بخش خصوصی ممکن است خروجی این نشست هم همچون گذشته سرنوشتی مثل شبکه شما داشته باشد و هرگز برفک های تصویر گردشگری در جعبه جادو به تصویری شفاف تبدیل نشود اما بد نیست به نیمه پر لیوان بنگریم و حضور دوباره نجفی را در صدا و سیما را به معنی فراهم شدن شرایط حضور بخش خصوصی در تولید اینگونه برنامه بدانیم چون سازمان میراث فرهنگی باید براساس عرف بین المللی سازمانی از اساس خصوصی باشد و به حضور بخش خصوصی در صنعت گردشگری تکیه زده باشد .

به هر حال سرمایه گذاران و فعالان بخش خصوصی گردشگری بدون تردید آماده به شروع همکاری خود با سکاندار گردشگری و سازمان صدا و سیما جهت تولید برنامه های تبلیغاتی گردشگری ایران هستند و فقط کافیست با مدیریتی عقلانی و منطقی شرایط این ارتباط با فراهم کنیم که ظاهرا سازمان میراث فرهنگی می تواند حلقه مفقوده همکاری بخش خصوصی گردشگری با رسانه ملی ایران باشد تا مدیریت جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با توجه به سیاست های کلان در جذب گردشگران خارجی و البته نگرشی مثبت بر بازارهای هدف تعیین شده خود برای تولید برنامه های تبلیغاتی گردشگری ایران زمین روی توانمندی های صدا و سیما برنامه ریزی کرده و هدایت این امر را نیز برعهده گیرد.

انجمن های دوستی طرحی جایگزین رایزنان گردشگری ؟!

انجمن های دوستی طرحی جایگزین رایزنان گردشگری ؟!

نویسنده: عماد عزتی

حضور دایمی فعالان دولتی و بخش خصوصی برای معرفی جاذبه های گردشگری کشورها در بازارهای هدف یکی از راهکارهای توسعه صنعت گردشگری است که امتیازات آن برهیچ کس پوشیده نیست و از آنجا که سفارتخانه ها در این زمینه به عنوان خط مقدم توسعه صادرات نامرئی کشورهای گردشگرپذیر معرفی شده اند؛ می توانند با توجه به تقاضای بازار گردشگری کشور میزبانشان بهترین پل ارتباطی بین جاذبه های سرزمین اصلی و جامعه میزبان به عنوان بازار هدف گردشگری باشند.

از این رو اواسط شهریورماه سال 1391 بود که با صدورحکمی از سوی  محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور وقت کشورمان قرار براین شد تا شرایط استقرار رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه کشورمان بررسی شود ؛ طرحی که بررسی و اعلام نتایج آن تا همین امروز مبهم باقی مانده است.

اما برگزاری نشست هم اندیشی مسئولان سازمان میراث فرهنگی، وزارت امور خارجه و روسای انجمن های دوستی ایران و سایر کشورها دوشنبه شب گذشته ، این سئوال را برای فعالان عرصه گردشگری مطرح کرد که آیا طرح اعزام رایزنان گردشگری به پایان راه رسیده و حالا نوبت به انجمن های دوستی رسیده است؟

در این زمینه مهدی حجت، قائم مقام رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری می گوید: انجمن های دوستی مانند یک سرپل هستند که می توانند به توسعه روابط ایران درقالب های فرهنگی و اجتماعی به شکل بسیار ممتازی عمل کنند. این در حالی است که دقیقا شهریور ماه سال 1391 هنگام اعلام صدور حکم رئیس جمهور وقت برای بررسی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه های ایران ، این سخنان از سوی سازمان میراث فرهنگی گفته  شده بود.

محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران با تاکید بر خصوصی بودن بحث گردشگری در دهکده جهانی می گوید: هرچند تبلیغات و جلب توجه گردشگران به داشته های تاریخی، باستانی یا طبیعی کشورها برعهده صنف دفاتر خدمات مسافرتی است و معمولا انجمن های دوستی بین کشورها مشغول امور اقتصادی و بازرگانی هستند ولی از آنجا که گردشگری نیز به صنعت تعبیر شده است می توان از ظرفیت های این انجمن ها هم درزمینه توسعه تقاضای سفر گردشگران خارجی به کشورمان بهرمندشد.

وی به شرایط کنونی گردشگری کشورمان اشاره می کند و می گوید: در حال حاضر کشورمان نیازمند معرفی هرچه بیشتر جاذبه هایش در بازارهای هدف است و سازمان میراث فرهنگی به عنوان سکاندار گردشگری ایران هم با کمبود شدید بودجه برای اینکار مواجه است از سوی دیگر مدیریت های غیر اصولی گذشته هم باعث عقب ماندگی گسترده در صنعت گردشگری کشورمان شده است بنابراین هم اکنون باید از تمام ظرفیت های موجود به خوبی بهرمند شد تا با توجه به جاذبه های منحصربفرد ایران شاهد رونق گردشگری باشیم.

کرمانی درباره طرح رایزنان گردشگری در سفارتخانه های ایران و استفاده از انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها نیز می گوید: من فکر می کنم این نشست مقدمه ای برای جایگزینی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه ها بوده و مسئولان سازمان میراث فرهنگی قصد استفاده بهینه از این انجمن را دارند چون تقریبا بدون هزینه می توانند به همان نتایج حضور فرضی رایزنان گردشگری در کشورهای مختلف برسند.

از سوی دیگر این فعال بخش خصوصی در گردشگری می گوید: جای تردید نیست اگر شرایط کاملا مهیا شود و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها از ظرفیت کامل ارتباطات خود استفاده کنند، در مدت زمان کمتر از دو سال با انبوهی از تقاضای سفر مواجه خواهیم شد و سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا می توانیم پاسخگوی این تقاضا باشیم ؟

وی می افزاید: هم اکنون شاهد تلاش همه جانبه دولت برای توسعه و رونق گردشگری ایران از راه های مختلفی هستیم اما ایجاد و یا ارتقای زیرساخت های گردشگری اموری زمانبر هستند که نمی توان به زودبازده بودن آنها تکیه کرد بنابراین به نظر من مسئولان سازمان میراث فرهنگی باید با درنظر گرفتن امکانات ایران از ظرفیت های مختلف جلب نظر گردشگران استفاده  کنند چون بخش خصوصی در زمینه جذب گردشگران به عقیده من دچار مشکل نیست .

این درحالی است که رئیس انجمن دوستی ایران و اتریش با اشاره به نشست دوشنبه ، در این زمینه آینده ای مشابه طرح اعزام رایزنان فرهنگی را برای همکاری سازمان میراث فرهنگی و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها متصور شده  و زیاد به آینده این همکاری خوشبین نیست.

سید ابوالفضل رضوی با ابراز خرسندی از اینکه مسئولان به جایگاه بخش خصوصی در توسعه صنعت گردشگری اشاره کردند  می گوید: هنوز متوجه خواسته مسئولان از من و همکارانم نشده ام و نمی دانیم در صورتی که بخواهیم برای جلب نظر گردشگران در حوزه فعالیت های خودمان اقدام کنیم مسئولان چه کمکی به ما خواهند کرد ؟

رضوی ضمن اشاره به سخنان مرضیه افخم ،  نماینده‌ وزارت خارجه در نشست یاد شده افزود: وزارت خارجه برای انجمن های دوستی ایران و دیگر کشورها تا کنون چه کاری انجام داده است؟ جز ارایه آمار 400 جلسه؟ مشابه400 مصوبه‌ای که دولت قبل در مدت یک ساعت تصویب کرده بود! همه می دانیم ظرفیت انجمن های دوستی چیست و نقش بخش خصوصی در گردشگری چه بوده است؛ لطفا بگویید چه می‌خواهید و در مقابل چه کاری انجام می دهید؟

وی با تاکید بر گنگ بودن نشست یاد شده تصریح کرد: همواره نگاه به انجمن‌های دوستی استفاده از آنها در مواقع خاص بوده است، در حالی که اکنون 90 درصد این انجمن‌ها ثبت نشده و در پنج - شش ماه گذشته همچنان با مشکل روبه‌رو بوده‌اند.

 

 

تالاب‌های ایران بهترین فرصت برای اکوتوریسم

تالاب ها بهترین فرصت توسعه اکوتوریسم ایران

سال ۱۹۷۱ ، دومین روز از ماه فوریه (سیزدهم بهمن) اولین گام اجرایی برای بنیان گذاری میثاق بین المللی حفاظت از تالاب‌ها و امضاء توافقنامه کنوانسیون جهانی حفاظت از تالاب‌ها در شهر رامسر برداشته شد و طی آن ایران و ۷ کشور دیگر این پیمان را امضاء کردند. به یمن کنوانسیون رامسر اکنون بزرگ‌ترین شبکه مدیریت هماهنگ زیست بوم‌های تالابی تشکیل شده که ۱۶۸ کشور جهان و ۲۱۷۱ تالاب را با مجموع مساحت بیش از ۲۰۷ میلیون هکتار تحت پوشش دارد. ایران نیز تاکنون ۳۵ تالاب را با مجموع مساحت ۱/۵ میلیون هکتار به کنوانسیون رامسر معرفی و در فهرست تالاب‌های با اهمیت بین المللی ثبت کرده که جای بسی خرسندی است.

اما اگر از گام بزرگ حفظ و حمایت از تالاب های کشورمان بگذریم سئوال اینجاست که آیا فعالیت دیگری برای بهره برداری بهینه با حفظ رعایت استانداردهای محیط زیست از این نعمات خدادادی در کشورمان صورت گرفته است؟ یا اینکه فقط برای نگهداری آنها تلاش شده و کاربردی دیگر از تالاب ها در کشور تعریف نشده است ؟

همانطور که می دانیم تالاب ها جزو یکی از برترین جاذبه های طبیعت در گردشگری دهکده جهانی هستند و بسیاری از ماجراجویان و البته طبیعت گردان سالانه حداقل یک برنامه سفر و اقامت در کنار این نوع جاذبه ها دارند و همین موضوع برای کشورهای دارای چنین جاذبه ای به سوژه ای برای برگزاری تورهای مختلف و گوناگون و البته چشمه ای جوشان از پول تبدیل شده است .

به عنوان مثال هندوستان با داشتن هزاران جاذبه متفاوت طبیعی و تاریخی با سرمایه گذاری در این نوع جاذبه بخصوص در منطقه کرالا (جنوبی کشور هندوستان) هر ساله میلیون ها دلار درآمدزایی کرده و صدها هزار گردشگر را به این منطقه می کشاند در حالی که کشورمان با داشتن 35 تالاب با قابلیت کامل برای توسعه و رونق طبیعت گردی صرفا به محصور کردن آنها پرداخته و همان چندموردی هم که گردشگران اجازه ورود به آنها را دارند نیز به دلیل سوء مدیریت در حال از بین رفتن است.

این در حالی است که می توان با ایجاد کمپ های استاندارد و قانونی با رعایت قوانین حفاظت از محیط زیست زیر سایه مدیریت صحیح اقدام به برگزاری مسابقات ماهیگیری ، قایقرانی و البته صدها برنامه تفریحی دیگر در این مناطق کرد و علاوه بر ایجاد اشتغال برای ساکنان محلی در زمینه درآمد زایی جهت حفظ  احیای خود این تالاب ها گام برداشت .

پس بیاییم امسال علاوه بر فعالیت های حفاظت از تالاب ها با احیای دوباره جایگاه آنها در صنعت گردشگری و مدیریتی معقول به این جاذبه های طبیعی رونقی دوباره بخشیم تا بتوانیم شاهد رونق گردشگری در کرانه هایشان باشیم نه خشک شدن و از بین رفتنشان.

اهمیت توجه به سازمان میراث فرهنگی

گفت و گوی اختصاصی کسب و کار با مدیرکل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی

نویسنده: عماد عزتی

دیروز علی رغم موج رسانه ای موجود از استعفای ناگهانی رئیس سابق سازمان دکتر نجفی مراسم معارفه ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد و مسعود سلطانی فرد بر صندلی ریاست سازمان بطور رسمی تکیه زد.

هرچند به قول سلطانی فرد رایزنی هایی از حدود یک ماه پیش با ایشان برای انتصاب وی به سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی صورت گرفته بود امااین انتصاب با موافقان و مخالفان بسیاری روبرو شد که همه در این زمینه اظهار نظر کردند اما کسب و کار قصد دارد امروز این انتصاب را فارغ از تمام اما و اگرهایش از منظر دیگری بررسی کرده و آینده ای هرچند متخصر از حضور رئیس جدید در سازمان میراث فرهنگی برای علاقمندان ترسیم نمایند. به همین دلیل با مدیر کل سابق دفتر اطلاعات و آمار سازمان میراث فرهنگی اردشیر اروجی به گفت و گو نشسته ایم که مطالعه آن خالی از لطف نیست.

  • آیا شما به عنوان یک کارشناس و شخصی که اطلاعات کاملی از سازمان میراث فرهنگی در اختیار دارید موافق این انتصاب هستید؟

ببینید امروز که این انتصاب انجام شده و حکم رسمی برای آقای سلطانی فرد صادر شده است از این سئوال بگذریم که موافق هستیم یا خیر بد نیست حالا که این اتفاق افتاد سعی کنیم با اطلاعات و دانسته های خودمان ایشان را در زمینه موفقیت هدایت کنیم تا دوباره شاهد تغییر مجددی در سازمان نباشیم به هر حال ایشان انتخاب شدند و همه همراهانشان باید در جهت منافع سازمان و منافع ملی ایران یعنی توسعه گردشگری گام بردارند نه اینکه به تجزیه و تحلیل ایشان بپردازند. به نظر من بهترین سئوال در حال حاضر این است که ببینیم که چرا طی هشت سال گذشته اینهمه تغییرات در ریاست سازمان رخ داده است نه اینکه امروز چه کسی به عنوان رئیس انجام وظیفه می کند.

  • نظرشما در این باره چیست؟

با کمی دقت در روند تغییرات ریاست سازمان میراث فرهنگی در میابیم که تقریبا در هشت سال گذشته هر سال ما تغییراتی داشته ایم یعنی سالی یک مدیر تغییر کرده است که این بیانگر مشکلی عمده در انتخاب هاست . من فکر می کنم مشکل را باید داخل خود سازمان جستجو کنیم نه از بیرون راهکار ارایه دهیم.

  • خوب شما برای موفقیت ریاست جدید سازمان چه راهکاری ارایه می دهید؟

به عقیده من اگر آقای سلطانی فر واقعا تصمیم به ایجاد تحولات سازنده در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری دارند بهترین گزینه مقابلشان استفاده از نیروهای متخصص و علاقمند به نظام در داخل سازمان است . هم اکنون ما کارشناسان و مسئولین بسیار کارآمد و آگاهی در سازمان داریم که بنا به هر دلیل در دفاتر کارشان دور از مسئولیت های مدیریتی مشغول گذران روز هستند پس بهتر است ایشان از این پتانسیل داخل سازمان به خوبی استفاده کنند تا با آنچه می خواهند برسند.

  • شما با این پیشنهاد تایید می کنید که دومینوی تغییرات همواره در سازمان در حال حرکت است؟

من به این موضوع اشاره نکردم، اما باید بدانیم تاامروز در برخی از انتخاب ها کوتاهی شده و با استفاده از افراد ناآشنا به مسایل پیچیده سازمان متاسفانه نتایج مثبتی حاصل نشده است اما حالا که مدیریت جدیدی روی کار آمده بد نیست با ارایه راهکار ایشان را در جایگزینی مناسب مسئولیت ها راهنمایی کنیم چون مسئولیت ها و مدیریت های سازمان اگر درست انتخاب نشود نتیجه جز تکرار مکررات یا آنچه شبیه آقای نجفی بود رخ نخواهد داد. پس اینبار بیاییم تغییرات را آگاهانه و از روی تجربه انجام دهیم نه صرفا جایگزینی افراد.

  • تغییرات پی در پی سازمان میراث فرهنگی به نظر شما باعث اختلال در رسیدن به اهداف سازمان نشده است؟

همانطور که می دانید سازمان میراث فرهنگی و برنامه هایش بطور کلی جزو برنامه میان مدت و بلند مدت است و نمی توان از برنامه زودبازده در این سازمان زیاد سخن گفت بنابراین این تغییرات بدون تردید تاثیرگذار هستند و نمی توان تاثیر آنها نادیده گرفت اما مهمترین مسئله این است که ریاست سازمان هم اکنون نقشه راهی کاملا مناسب و دقیق در اختیار دارد بنابراین قاعدتا نباید زیاد نگران طرح ها یا مسایلی از این دست باشیم.

  • به نظر شما طی هفته های آینده تغییراتی در معاونت ها یامدیران سازمان صورت خواهد گرفت؟

ببینید آقای سلطانی فرد در یکی یا دو مصاحبه اول خود گفتند که فعلا با همین مدیران کار خواهند کرد که این ابراز عقیده کاملا حساب شده بوده چون ما در آستانه نوروز یعنی شلوغ ترین ماه کاری سازمان و مسئولانش هستیم بنابراین هرگز کار صحیح نیست که بخواهیم پست های مدیریتی را به یکباره تغییر دهیم بدون تردید در صورت اینکار دچار آسیب خواهیم شد بنابراین به عقیده من خیر فعلا اتفاقی نخواهد افتاد اما اگر قرار بر تغییرات باشد من فکر می کنم از اوایل اردیبهشت ماه تغییراتی صورت گیرد که البته کاملا منطقی به نظر می رسد.

  • منظور شما از نقشه راه چیست؟

من دقیقا به سند چشم انداز یا همان افق 1404 که ازسال 1384 تهیه شده  اشاره می کنیم که هم اکنون هشت از آن را سپری کرده ایم . این سند می تواند به عنوان بهترین نقشه راه در اختیار مسئولان باشد بخصوص در سازمان میراث فرهنگی . این نقشه که هم اکنون در سازمان میراث فرهنگی مقابل آقای سلطانی فر قرار دارد می تواند دقیقا راه رسیدن به موفقیت را برای ایشان نمایان کند و بهترین کار این است که ایشان برای رسیدن به اهداف تعیین شده در آن ابتدا به یافتن دلایل عدم موفقیت تا کنون رسیدگی کنند و بعد از آن با مشورت متخصصین راهکارهای مناسب برای جبران انتخاب کنند. پس من فکر می کنم که نباید فرد محور باشیم بلکه طبق نقشه راه همه عمل کنیم.

  • لطفا کمی بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟

ببینید همین امروز چیزی حدود 24 یا 25 نهاد مختلف در زمینه توسعه گردشگری فعال هستند بنباراین فقط سازمان میراث فرهنگی نیست که با تغییر مدیریت آن شاهد دگرگونی در نظام گردشگری باشیم بنابراین نیازمند یک میثاق ملی در گردشگری هستیم که براساس همین سند چشم انداز باید رخ دهد تا تمام این ارگان ها همسو و همراستا با یکدیگر و البته با مدیریت سازمان میراث فرهنگی به عنوان نهاد مسئول گردشگری طبق سند چشم انداز به سوی موفقیت گام بردارند.

  • آیا هم اکنون براساس نقشه راه حرکت کرده ایم؟

پاسخ شما صراحتا خیر خواهد بود ما بسیار عقبتر از این سند هستیم و با توجه به زمان باقی مانده یعنی حدود 12 سال بد نیست از همین امروز که تغییر در ریاست ایجاد شده به دنبال راهکار و جبران گذشته باشیم.

ایران فقط اصفهان نیست

 

صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع پویا و پررونق گردشگری اکنون در سراسر جهان مورد توجه سرمایه‌گذاران و دست‌اندرکاران صادرات نامرئی قرار گرفته است بطوری که از تمام فرصت‌ها و امکانات موجود برای رونق آن بهره‌ می‌برند. این‌درحالی است که کشورهای توسعه یافته بخصوص در زمینه صادرات نامرئی با تکیه بر تمدن و پیشنه‌تاریخی خود نسبت به ارایه جاذبه‌های نوین نیز بی‌کار ننشسته و از هر فرصتی برای جلب نظر گردشگران استفاده می‌کنند که یکی از آنها ارایه و معرفی جشنواره‌ها و بازی‌های محلی است.

جشنواره‌های مختلف در مناطق مختلف با استفاده از ابتدایی‌ترین یا حتی پیشرفته‌ترین لوازم و تجهیزات دلیل شده برای سفر و بستن چمدان‌های برخی از مسافران و گردشگران امروزی هرچند مسئولان گردشگری در این میان ضمن مدیریت مقاصد گردشگری برای علاقمندان از این طریق زمینه‌ای‌ برای احیاء و نگهداری از خرده‌فرهنگ‌های منطقه مورد نظرشان استفاده می‌کنند. حال آنکه علی‌رغم وجود تمام امکانات و خرده‌فرهنگ‌های متنوع در کشورمان هنوز ایران اندرخم یک کوچه است و صرفا به معرفی چند منطقه باستانی و تاریخی در بسته‌های پیشنهادی گردشگری خود اکتفاء کرده است.

شاهد مثال این نکته در تمام بسته‌های تبلیغاتی و حتی غرفه‌های نمایشگاهی کشورمان در بازارهای هدف گردشگری است که حتی نیم نگاهی به جشنواره‌های فرهنگی و بازی‌های محلی در آن نشده است. عواملی که توان تاثیرگذاری بسیار گسترده در توسعه گردشگری و رونق اقتصادی مناطق‌خود دارند.

گلاب‌گیری، قالیشویان، جشن برداشت محصول یا ورزش‌های باستانی و محلی همه و همه را می‌توان جزو دلایل سفر بسیاری از گردشگران بین المللی و هموطنان دانست اگر بتوانیم بسته‌های دقیقی برای معرفی‌آنها در اختیار متقاضیان قرار دهیم اما دریغ از اینکه همه جا برای تبلیغ ایران صرفا به ستون‌های باستانی محوطه تاریخی پاسارگاد اکتفاء کرده‌ایم.

اگر با دقت و ریزبینی به این کمکاری توجه داشته باشیم درخواهیم یافت بی‌توجهی به خرده‌فرهنگ‌ها و ورزش‌های محلی یا حتی جشنوارهای تاریخی در اقصی نقاط کشورمان نه تنها زمینه از میان رفتنشان را به سرعت فراهم می‌کند بلکه در دراز مدت ایران را از فهرست سفر بسیاری از گردشگران خارج می‌کند چون تمام مسافران و گردشگران در سراسر جهان به دنبال دست‌یابی به تجربه‌هایی نوین از فرهنگ‌های مختلف هستند و تنها بازدید از پاسارگاد یا میدان نقش جهان اصفهان دلیل سفرشان نیست هرچند نباید فراموش کنیم به دلیل بسیاری از سوء مدیریت‌ها همین آثار باستانی هم مورد تهدید نابودی قرار گرفته‌اند و نمی‌توان نسبت به آینده آنها زیاد خوشبین باشیم.

وزارتی به نام گردشگری و اما و اگرهایش

تقریبا یک دهه قبل بود که برای اولین بار صحبت وزارتخانه‌شدن  میراث فرهنگی و گردشگری ایران مطرح شد و در گیرودار موارد قانونی این روند اگرچه در شور اول از سوی نمایندگان ری آورد یک فاصله 24 ساعته برای رای گیری دوباره باعث شد تا این طرح که ابتدای رای مجلس را گرفته بود دوباره به رای گذشته شد و نهایتا همان سازمان ماند.

·         چطور شدکه  دوباره رای‌گیری شد؟

اگر به آن موضوع دوباره توجه کنیم درخواهیم یافت هنگام به رای گذاشته شدن طرح وزارت گردشگری ابتدا تمام نمایندگان با توجه به اهمیت موضوع با اتفاق نظر به این طرح رای دادند و اما هنوز جلسه علنی مجلس تمام نشده بود که قرار براین شد برای تایید کار دوباره این امر به رای گیری گذاشته شود و هیات رئیسه یک فرصت 24 ساعته به آن دادند در این میان ناگهان گروهی عنوان کردند ممکن در صورت وزارتخانه شدن گردشگری با توجه به ماهیت کار نمایندگان مجبور به سئوال‌های متعددی از وزیر باشند و از این رو وزیر نمی‌توانست به خوبی کارش را انجام دهد و بنابراین باید دوباره تجدید نظر می‌شد؟

·         به نظر شما این نظر درستی بود؟

خیر، چون اگر قرار باشد این وزارتخانه شکل بگیرد بدون تردید دستورها و خط مشی آن کاملا مشخص بود مگر امروز وزیر فرهنگ یا دیگر وزرا هر روز برای پاسخگویی به مجلس دعوت می‌شوند. هرچند اگر لازم باشد بالاخره این حق مسلم نمایندگان است که این کار را انجام دهند .

·         پس چرا این موضوع مطرح شد؟

من فکر می‌کنم چون گروهی علاقه نداشتند این نهاد به سامان خود برسد و همین شرایط بهترین فرصت برای اعمال نظرهای غیر اصولی بود تصمیم به مطرح کردن این مشکل گرفتند و در همان 24 ساعت که بیان شد با استفاده از لابی‌های خود توانستند رای مجلس را تغییر دهند. بنابراین هیچ مشکلی نبود به جز اینکه گروهی غیر متخصص نمی‌خواستند سازمان میراث فرهنگی سرو سامان بگیرد.

·         همانطور که می‌دانید تقریبا ده سال پیش بود که طرح وزارتخانه‌شدن سازمان میراث فرهنگی از سوی نمایندگان مجلس رای نیاورد و سازمان میراث فرهنگی شکل گرفت نظر شما با توجه به سمت قبلی خودتان در این سازمان چیست؟

بطور کلی من با این طرح بسیار موافق هستم اما در سوی مخالف نظرها براین است که چون سازمان میراث فرهنگی یک سازمان فرا بخشی است اگر به صورت وزارتخانه اداره شود به صورت بخشی خواهد شد و نمی‌تواند آنطور که باید کارهایش را پیگیری کند که فکر می‌کنم این عقیده کاملا اشتباهی است. به عنوان مثال وزارت اطلاعات هم یک سازمان فرابخشی است که به صورت یک وزارتخانه هم اکنون مشغول انجام وظیفه است.

این درحالی است که میراث فرهنگی وزیر داشت چون وزیر مربوطه با حق رای وارد هیات دولت می‌شد می‌توانست از امکانات و ارتباطات خود با دیگر وزرا درجهت ارتقای جایگاه گردشگری گام بردارد و مفیدتر از رئیس امروزی انجام وظیفه نماید. دراین زمینه می‌‌توان به همکاری وزارت راه، وزارت نیرو برای توسعه زیرساخت‌های مورد نیاز گردشگری اشاره کرد.

اگر سازمان میراث فرهنگی وزارتخانه می‌شد نظارت نمایندگان و درواقع نظارت غیر مستقیم مردم بر میراث فرهنگی به شدت بالا می‌رفت. جالب اینجاست که اگر این اتفاق می‌افتاد به دلیل اینکه نمایندگان علاقمند بودند در حوزه انتخابیه‌خود کارهایی انجام بدهند ناخودآگاه نظارت و نگهداری از میراث فرهنگی ایران بالاتر می‌رفت و در نهایت روند احیاء و نگهداری بهبود می‌یافت.

دراین صورت نمایندگان از وزیر مربوطه می‌خواستند درباره نگهداری و احیای مناطق باستانی دقت کرده و تعداد موزه‌ها و امکان گردشگری خود به خود افزایش می‌یافت و درآمد استان‌‌ها و شهرستان‌های مستعد نیز روبه صعود می‌رفت، اینها در واقع تنها گوشه‌ ای از اهمیت وزارتخانه شدن میراث فرهنگی هستند. البته این درحالی است که اگر خطایی در مجموعه روی میداد دسترسی به وزیر از سوی نمایندگان مردم نیز ساده تر بود روند بهبود کار ساده‌تر می‌شد نه امروز که درواقع شخص رئیس جمهور در این زمینه مسئول است و سئوال کردن از ایشان می‌تواند رنگ و بوی سیاسی گرفته و نمایندگان ترجیح می‌دهند در این زمینه وارد نشوند که در این زمینه شاهد افول صنعت گردشگری بودیم.

بنابراین اگر به این کارنامه ده ساله بنگریم درخواهیم یافت چون نظام بازرسی و نظارتی مجلس در این نهاد بسیار کم و غیر قابل اتکاست سازمان میراث فرهنگی نتوانسته آنطور که از یک وزارتخانه انتظار داشتیم انجام وظیفه کند و در جهت توسعه گردشگری و ارتقاء جایگاه این صنعت اقدام نماید. به عقیده من بد نیست دوباره این موضوع یعنی وزارتخانه شدن میراث فرهنگی دوباره تجدید نظر شده و به آن از سوی مجلس توجه شود.

·         اگر بخواهید این یک دهه را ارزیابی کنید چه می‌‌گویید؟

بانگرش بر جایگاه گردشگری ایران در سطح بین المللی و حتی داخلی باید از خودمان بپرسیم آیا واقعا سازمان میراث فرهنگی توانسته مفید واقع شود؟ کم آسیب دیدیم در این زمینه؟ آیا توانسته‌ایم ارتقای جایگاه داشته باشیم؟ پاسخ این سئوال‌ها درواقع آنچه است که باید برای این ده سال درنظر داشته باشیم. حالا چطور قرار است دوباره همین راه اشتباه را ادامه دهیم؟ چون هدف این بود که میراث فرهنگی به شکل علمی و عملی نگهداری شود و درکنارش رشد گردشگری را تجربه کنیم درحالی که هیچ یک از این اهداف محقق نشد و تنها برخی اطلاعات اشتباه به دیگران داده شد.

·         اگر بخواهیم دولت دهم و یازدهم را با یکدیگر مقایسه کنیم عملکرد سازمان در این دو دولت چگونه بوده است؟

به نظر من دراین میان کمی مشترکات است و کمی هم تمایز درکار است که باید با ریزبینی به آنها توجه داشته باشیم. اولین اشتراک این است که هردو انصافا تلاش می‌کردند برای اینکه سازمان را در جهت توسعه هدایت کنند بخصوص در بخش گردشگری این امر مشهود بود. اما تمایزی که در دولت یازدهم به این روند کمک کرد بحث تعامل با جهان است چون بسیاری از گردشگران علاقمند به آرامش و امنیت هستند که این امر حداقل در سخنان دولت یازدهم کاملا مشهود بود. در دولت دهم چون تشنج‌زدایی مطرح نبود با توجه به تبلیغات منفی علیه کشورمان (به ناحق) کمتر مسافران حاضر به خطرکردن و آمدن به ایران بودند و دنیا توجهی به این منطقه از جهان با تمام جاذبه‌هایش نداشت،  اما در دولت یازدهم بخصوص در سال اول این امر کاملا مشهود بود. همین موضوع یک هیجان بسیار زیادی در زمینه حضور گردشگران خارجی به کشورمان ایجاد کرد که پس از مدت‌ها بسیار جای توجه داشت. اما متاسفانه این موضوع پس از یک سال فروکش کرد و دوباره تقریبا به همان روند قبلی بازگشت

 

 

 

 

موازی کار بزرگترین معضل گردشگری سلامت ایران

 

گردشگری سلامت یکی از بزرگترین صنایع گردشگری حاصل از بهم پیوستن دو صنعت پردرآمد سفر و پزشکی در جهان است که کشورمان ایران با توجه به سابقه بسیار طولانی در پزشکی هم اکنون می تواند بهترین مقصد گردشگری پزشکی در دهکده جهانی باشد اما متاسفانه تا کنون این امر محقق نشده است و علی رغم توانایی بالای ایران نتوانسته ایم سهم گسترده ای از درآمد هنگفت این نوع از صادرات نامرئی را به خودمان اختصاص دهیم . بنابراین گفت و گویی اختصاصی در این زمینه با رئیس اداره گردشگری سلامت ایران دکتر حسن راشکی داشتیم.

دکتر حسن راشکی ضمن ابراز خرسندی به دلیل تشکیل شورای راهبردی گردشگری سلامت ایران می گوید: گردشگری سلامت ایران علی رغم امتیازات گسترده ای که در اختیار دارد تاکنون به دلیل موازی کاری های گسترده مغفول مانده و نتوانسته ایم به خوبی از آن استفاده کنیم حال آنکه به واقع تخصص و امتیازات ویژه ایران می تواند از کشورمان برترین مقصد گردشگری سلامت را بسازد.

وی درباره معضلات گذشته می افزاید: تا کنون موازی کاری عمده معضل گردشگری سلامت کشورمان بوده که به دلیل نبود ارگان یا سازمانی به عنوان مسئول اصلی نتوانسته ایم به آن رسیدگی کنیم و از مشکلاتش رهایی یابیم، موضوعی که قرار است شورای راهبردی گردشگری سلامت که با پیگیری های گسترده انجمن گردشگری سلامت ایران و البته وزارت بهداشت در کنار همکاری سازمان میراث فرهنگی و وزارت امور خارجه شکل گرفت ، به آن خاتمه دهد.

دکتر راشکی ضمن اشاره به امضای تفاهم نامه بین وزارت بهداشت، وزارت امور خارجه ، نیروی انتظامی و سازمان میراث فرهنگی اشاره می کند و می افزاید: این تفاهم نامه در واقع اولین گام این شورا بوده چون گردشگری سلامت ایران همانطور که قبلا نیز اشاره شد از موازی کاری رنج می برده و همین موضوع باعث حضور گسترده دلالان در گردشگری سلامت کشورمان بوده و با این تفاهم نامه امیدواریم که به معضل پایان دهیم.

رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت با تاکید بر حذف دلالان گردشگری پزشکی در کشورمان تصریح می کند: دلالان گردشگری سلامت در کشورمان با توجه به خلاء های بزرگ قانونی تا کنون توانسته اند به فعالیت خود ادامه دهند که از این پس بدون تردید کارشان سخت تر خواهد شد چون این نوع فعالیت آنها می تواند به دلیل نبود اطلاعات دقیق این افراد از تخصص ها و خدمات مورد نیاز گردشگران نیازمند به ایجادخسارت های جبران ناپذیر برای گردشگری سلامت ایران منتهی شود؛ خسارتی که مدت های زیادی لازم است تا بتوانیم اثرات آن را کاهش دهیم.

وی به وجود رقابت گسترده در مناطق مختلف جهان برای جذب گردشگران پزشکی از سوی کشورهای مستعد اشاره می کند و می گوید: اگر واقعا قصد حضور در این صنعت را داریم بایدبتوانیم  بسته های قابل رقابتی نسبت به دیگر کشورها ارایه دهیم و نظر گردشگران نیازمند را به توانمندی های گردشگری پزشکی ایران جلب کنیم که در این زمینه نمی توان به امتیازات دنیای مجازی بی تفاوت باشیم راهکاری که هم اکنون بسیاری از کشورهای مطرح گردشگری از آن در زمینه های مختلف مثل گردشگری پزشکی استفاده می کنند.

دکتر راشکی ضمن تاکید بر استفاده از دنیای مجازی می گوید: با توجه اهمیت این موضوع ابتدا قصد داریم با جمع آوری اطلاعات دقیق از مراکز مستعد و بیمارستان های مناسب جذب گردشگران پزشکی و ثبت آنها در پرتالی مخصوص زمینه معرفی توانمندی های هر یک را به نیازمندان فراهم کنیم و به همین دلیل یکی از برنامه های ما ایجاد دپارتمان گردشگری سلامت در این بیمارستان هاست چون به اعتقاد ما بخش مربوط به پذیرش گردشگران پزشکی باید جدا از بیماران عادی بیمارستان ها باشد .

این در حالی است که راشکی درباره برنامه های این شورا ادامه می دهد: ابتدا باید با به دست آوردن آمار دقیق از مراکز قابل استفاده در این زمینه اقدام به ایجاد دپارتمانی مخصوص در آنها کنیم و با استفاده از دنیای مجازی آنها را به یکدیگر مرتبط نماییم تا علاوه بر امکان رسیدگی به نحوه ارایه خدمات این مراکز توسط مسئولان بتوانیم روند معرفی دقیق آنها به بازارهای هدف را فراهم نماییم.

رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت با اشاره به تخصص پزشکان کشورمان می افزاید: اگرچه نام پزشکان ایرانی در سراسر جهان بسیار خوش درخشیده است و همین موضوع می تواند به عنوان سرمایه ای دقیق برای توسعه گردشگری پزشکی کشورمان باشد اما نمی توان از نکته نرسینگ (مراقبت های پس از خدمات پزشکی) چشم پوشی کرد نکته ای که اگر از آن غافل باشیم نمی توانیم نتیجه خوبی در این زمینه به دست آوریم بنابراین باید کادر مناسب نیز آموزش داده شود و در نهایت برای ارایه خدمات به گردشگران سلامت نیازمند در مراکز شناسایی شده حاضر شوند.

وی درباره زمینه های مناسب گردشگری سلامت در ایران می گوید: هم اکنون اصلی ترین درخواست های خدمات از ایران در بخش جراحی های قلب و عروق، زنان و زایمان، نازایی و البته جراحی های زیبایی است و می توانیم با توجه به تخصص های موجود متخصصان ایرانی در زمینه پیوند اعضا اقدام مناسبی داشته باشیم .

رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت می افزاید: احداث شهرک های سلامتی در کشورمان یکی از امتیازات ویژه در این نوع گردشگری است که هم اکنون در برخی از شهرها به کار گرفته شده اند هرچند باید این امتیاز با همکاری تمام عیار بخش خصوصی و البته مسئولان دولتی در سراسر ایران به کار گرفته شود.

دکتر حسن راشکی ضمن تاکید براینکه گردشگری سلامت فقط بخش درمانی نیست و می تواند به گردشگری پیشگیرانه نیز چشم امیدداشت می گوید: با توجه به طبیعت ایران و وجود برخی از امتیازات مثل چشمه های آبگرم، مناطق بکر کوهستانی و جنگلی باید در گردشگری پزشکی به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشیم چون هم اکنون این بخش از گردشگری نیز در جهان مخاطبان زیادی به خود اختصاص داده است .

موازی کار بزرگترین معضل گردشگری سلامت ایران

 

گردشگری سلامت یکی از بزرگترین صنایع گردشگری حاصل از بهم پیوستن دو صنعت پردرآمد سفر و پزشکی در جهان است که کشورمان ایران با توجه به سابقه بسیار طولانی در پزشکی هم اکنون می تواند بهترین مقصد گردشگری پزشکی در دهکده جهانی باشد اما متاسفانه تا کنون این امر محقق نشده است و علی رغم توانایی بالای ایران نتوانسته ایم سهم گسترده ای از درآمد هنگفت این نوع از صادرات نامرئی را به خودمان اختصاص دهیم . بنابراین گفت و گویی اختصاصی در این زمینه با رئیس اداره گردشگری سلامت ایران دکتر حسن راشکی داشتیم.

دکتر حسن راشکی ضمن ابراز خرسندی به دلیل تشکیل شورای راهبردی گردشگری سلامت ایران می گوید: گردشگری سلامت ایران علی رغم امتیازات گسترده ای که در اختیار دارد تاکنون به دلیل موازی کاری های گسترده مغفول مانده و نتوانسته ایم به خوبی از آن استفاده کنیم حال آنکه به واقع تخصص و امتیازات ویژه ایران می تواند از کشورمان برترین مقصد گردشگری سلامت را بسازد.

وی درباره معضلات گذشته می افزاید: تا کنون موازی کاری عمده معضل گردشگری سلامت کشورمان بوده که به دلیل نبود ارگان یا سازمانی به عنوان مسئول اصلی نتوانسته ایم به آن رسیدگی کنیم و از مشکلاتش رهایی یابیم، موضوعی که قرار است شورای راهبردی گردشگری سلامت که با پیگیری های گسترده انجمن گردشگری سلامت ایران و البته وزارت بهداشت در کنار همکاری سازمان میراث فرهنگی و وزارت امور خارجه شکل گرفت ، به آن خاتمه دهد.

دکتر راشکی ضمن اشاره به امضای تفاهم نامه بین وزارت بهداشت، وزارت امور خارجه ، نیروی انتظامی و سازمان میراث فرهنگی اشاره می کند و می افزاید: این تفاهم نامه در واقع اولین گام این شورا بوده چون گردشگری سلامت ایران همانطور که قبلا نیز اشاره شد از موازی کاری رنج می برده و همین موضوع باعث حضور گسترده دلالان در گردشگری سلامت کشورمان بوده و با این تفاهم نامه امیدواریم که به معضل پایان دهیم.

رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت با تاکید بر حذف دلالان گردشگری پزشکی در کشورمان تصریح می کند: دلالان گردشگری سلامت در کشورمان با توجه به خلاء های بزرگ قانونی تا کنون توانسته اند به فعالیت خود ادامه دهند که از این پس بدون تردید کارشان سخت تر خواهد شد چون این نوع فعالیت آنها می تواند به دلیل نبود اطلاعات دقیق این افراد از تخصص ها و خدمات مورد نیاز گردشگران نیازمند به ایجادخسارت های جبران ناپذیر برای گردشگری سلامت ایران منتهی شود؛ خسارتی که مدت های زیادی لازم است تا بتوانیم اثرات آن را کاهش دهیم.

وی به وجود رقابت گسترده در مناطق مختلف جهان برای جذب گردشگران پزشکی از سوی کشورهای مستعد اشاره می کند و می گوید: اگر واقعا قصد حضور در این صنعت را داریم بایدبتوانیم  بسته های قابل رقابتی نسبت به دیگر کشورها ارایه دهیم و نظر گردشگران نیازمند را به توانمندی های گردشگری پزشکی ایران جلب کنیم که در این زمینه نمی توان به امتیازات دنیای مجازی بی تفاوت باشیم راهکاری که هم اکنون بسیاری از کشورهای مطرح گردشگری از آن در زمینه های مختلف مثل گردشگری پزشکی استفاده می کنند.

دکتر راشکی ضمن تاکید بر استفاده از دنیای مجازی می گوید: با توجه اهمیت این موضوع ابتدا قصد داریم با جمع آوری اطلاعات دقیق از مراکز مستعد و بیمارستان های مناسب جذب گردشگران پزشکی و ثبت آنها در پرتالی مخصوص زمینه معرفی توانمندی های هر یک را به نیازمندان فراهم کنیم و به همین دلیل یکی از برنامه های ما ایجاد دپارتمان گردشگری سلامت در این بیمارستان هاست چون به اعتقاد ما بخش مربوط به پذیرش گردشگران پزشکی باید جدا از بیماران عادی بیمارستان ها باشد .

این در حالی است که راشکی درباره برنامه های این شورا ادامه می دهد: ابتدا باید با به دست آوردن آمار دقیق از مراکز قابل استفاده در این زمینه اقدام به ایجاد دپارتمانی مخصوص در آنها کنیم و با استفاده از دنیای مجازی آنها را به یکدیگر مرتبط نماییم تا علاوه بر امکان رسیدگی به نحوه ارایه خدمات این مراکز توسط مسئولان بتوانیم روند معرفی دقیق آنها به بازارهای هدف را فراهم نماییم.

رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت با اشاره به تخصص پزشکان کشورمان می افزاید: اگرچه نام پزشکان ایرانی در سراسر جهان بسیار خوش درخشیده است و همین موضوع می تواند به عنوان سرمایه ای دقیق برای توسعه گردشگری پزشکی کشورمان باشد اما نمی توان از نکته نرسینگ (مراقبت های پس از خدمات پزشکی) چشم پوشی کرد نکته ای که اگر از آن غافل باشیم نمی توانیم نتیجه خوبی در این زمینه به دست آوریم بنابراین باید کادر مناسب نیز آموزش داده شود و در نهایت برای ارایه خدمات به گردشگران سلامت نیازمند در مراکز شناسایی شده حاضر شوند.

وی درباره زمینه های مناسب گردشگری سلامت در ایران می گوید: هم اکنون اصلی ترین درخواست های خدمات از ایران در بخش جراحی های قلب و عروق، زنان و زایمان، نازایی و البته جراحی های زیبایی است و می توانیم با توجه به تخصص های موجود متخصصان ایرانی در زمینه پیوند اعضا اقدام مناسبی داشته باشیم .

رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت می افزاید: احداث شهرک های سلامتی در کشورمان یکی از امتیازات ویژه در این نوع گردشگری است که هم اکنون در برخی از شهرها به کار گرفته شده اند هرچند باید این امتیاز با همکاری تمام عیار بخش خصوصی و البته مسئولان دولتی در سراسر ایران به کار گرفته شود.

دکتر حسن راشکی ضمن تاکید براینکه گردشگری سلامت فقط بخش درمانی نیست و می تواند به گردشگری پیشگیرانه نیز چشم امیدداشت می گوید: با توجه به طبیعت ایران و وجود برخی از امتیازات مثل چشمه های آبگرم، مناطق بکر کوهستانی و جنگلی باید در گردشگری پزشکی به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشیم چون هم اکنون این بخش از گردشگری نیز در جهان مخاطبان زیادی به خود اختصاص داده است .

مدیریت هزینه؛ کلید رونق گردشگر در فاز دوم هدفمندی

هدفمندی یارانه بحثی بسیار پرمخاطب برای مردم کشورمان و البته صاحبان صنایع تا کنون بسیاری را به خود جلب کرده است اما فعالان بخش خصوصی گردشگری از همان روزهای اول اجرای قانون هدفمندی یارانه ها تا کنون به این کلمه با نگرانی می نگریستند و هنوز هم از دلواپسی آنها کاسته نشده است. چون سایه سنگین این کلمه همواره روی دخل و خرج آن ها تاثیر گذاشته است.

امروز هم بحث هدفمندی یارانه ها دوباره داغ شده و بسیاری را به خود مشغول کرده ، اما مسئله مهمی که در گردشگری هم از خاطر مسئولان و هم از خاطر گردشگران دور مانده این موضوع است که تاثیر مرحله اول هدفمندی یارانه ها در گردشگری ایران یا همان صادرات نامرئی که مدتی پیش همه از ارزان تر شدنش برای خارجی ها سخن می گفتند چه بوده که اکنون منتظر دومین مرحله از آن هستیم ؟ به راستی سئوال اینجاست؛ حالا که درآستانه اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها هستیم چه برسر صادرات نامرئی ایران خواهد آمد و به واقع آیا گردشگری ایران ارزان برای گردشگران ارزان باقی خواهد ماند؟

در نگاه اول و با توجه به شعارهای تبلیغاتی دولت یازدهم می توان امیدوار بود که واقعا این هدفمندی بخصوص در بخش دوم خود به داد رکود مزمن صنایع کشورمان خواهد رسید و بسیاری از آنها را با رونق مناسبی در شرایط فعلی ایران مواجه می کند اما اگر کمی دقیق تر به هدفمند شدن یارانه ها در این مرحله بنگریم در می یابیم با توجه به وضعیت اقتصاد کشورمان ، صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی که دولت یازدهم بردرآمدهایش تاکید دارد جزو صنایعی نیست که منابع حاصل از هدفمندی یارانه به آن خواهد رسید !

حال آنکه با توجه به انر‍‍ژی بر بودن صنعت گردشگری بخصوص در بخش مراکز اقامتی و مراکز تفریحی می توان این تصور را داشته باشیم که با گران شدن بیست و پنج درصدی برخی از حامل های انر‍ژی به زودی شاهد افزایش قیمتی حدود 50 درصد در این موارد خواهیم بود. پس به نوعی پاسخ سئوالمان را اینگونه می یابیم که اگرهم گردشگری ایران در گذشته و قبل از اجرای فاز دوهم هدفمندی یارانه ها ارزان بوده به زودی دیگر نخواهد بود.

اما چشم امید را هم نمی توان براین واقعیت بست که در همین حال با توجه به قیمت فعلی ارز و افزایش های جسته و گریخته آن هنوز هم ایران برای بسیاری از گردشگران به عنوان مقصدی ارزان شناخته می شود ، اگر بتوانیم هزینه هایمان را مدیریت کنیم. این دقیقا نکته ای طلایی اما ظریف است که با توجه به شرایط فعلی و افق مقابل صنعت گردشگری باید به آن ویژه نگریست تا مبدا ایران گرانتر از اینکه هست به گردشگران خارجی معرفی شود و راهکاری نیست جز تجدید نظر در مدیریت هزینه ها.

از سوی دیگر همانطور که می دانیم کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری برای رونق هرچه بیشتر صادرات نامرئی خود ابتدا به رونق گردشگری داخلی پرداخته اند تا به واسطه توسعه تقاضای گردشگری داخل زیرساخت های مناسب را فراهم کنند و از آن پس مشغول پذیرایی از گردشگران خارجی باشند. پس بد نیست که دولت به صادرات نامرئی ایران همانند دیگر صنایع مادر کشور به خصوص در این مرحله تازه از اقتصاد ایران بنگرد و در برنامه های اقتصادی خود سهم قابل توجه تری را از هدفمندی یارانه ها به فعالان گردشگری اختصاص دهد تا به واقع ایران برای گردشگران مقصدی ارزان باقی بماند.

سکوت تدبیر جدید دولت در میراث فرهنگی!؟

آخر هفته گذشته بود که رئیس جمهور جلوی دوربین های سازمان و صدا و سیما حاضر شد و درباره بسیاری از مشکلات و البته اقدامات دولت یازدهم با مردم سخن گفت و خبر از روزهای پرامید داد اما جای یک بخش در سخنان وی کاملا خالی والبته معنی دار بود.

حسن روحانی در این برنامه تلویزیونی علی رغم توضیح درباره مسایل مختلف و ارایه راهکارهای مناسب آنها حتی کلمه ای از سازمان میراث فرهنگی و تحولات آن به زبان نیاورد در حالی که انتظار می رفت با توجه به شعار های انتخاباتی وی و البته رویکرد دولت یازدهم حداقل چند دقیقه ای از این برنامه را درباره آینده سازمان میراث فرهنگی و البته صادرات نامرئی کشورمان سخن می گفت.

اگرچه می توان انتظار داشت که مشکلات جاری کشور بسیار مهمتر از برنامه های بلند مدت و میان مدت سازمان میراث فرهنگی هستند و دولت قصد دارد با ارایه توضیحات درباره آنها مردم را به آینده امیدوار کند و بحث گردشگری و حاشیه هایش در اولویت های بعدی هستند اما دولت تدبیر و امید ظاهرا تدبیر سکوت را درباره سازمان میراث فرهنگی درنظر گرفته است.

با کمی دقت در سیاست های خبری دولت یازدهم در می یابیم این دولت زیاد از هیاهوی خبری خرسند نیست و بیشتر تصمیمات خود را در سکوت خبری و دور از چشم خبرنگاران و دست اندرکاران خبر می گیرد؛ که ظاهرا این هم سیاست درباره سازمان میراث فرهنگی هم صدق می کند و توسط دولت به عنوان راهکاری مناسب درنظر گرفته شده است .

به هر حال حتی در سکوت خبری تغییر ریاست سازمان میراث فرهنگی و حضور یکی از افراد شورای شهر در این مقام به عقیده برخی تصمیم درستی از سوی رئیس جمهور نبوده و در رسانه ها انتقادهایی نیز برآن وارد شد که شاید دلیل مناسبی برای سکوت خبری آقای روحانی در این زمینه بوده است چون ایشان قصد داشتند بدون ایجاد حساسیت و ایجاد مسئولیت های بی مورد برای ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی اجازه فعالیت به وی داده و چشم امید به آینده داشته باشند و از حاشیه پردازی دوری کنند.

اما نمی توان این را هم دلیل محکمی برای تدبیر سکوت دولت یازدهم دانست چون هم اکنون این کشتی به گل نشسته در سازمان میراث فرهنگی نیازمند جریانسازی های گسترده است تا بلکه بتواند با استفاده از نظرهای کارشناسی آن را به راه انداخت و دوباره به مسیر خود بازگرداند همانطور که نجفی با استعفای معنادارش قطار گردشگری را در مسیر واقعی خود قرار داد نه اینکه در سکوت کامل آن را به دست فراموشی سپرد چون سیاست سکوت درباره صادرات نامرئی سیاستی کاملا شکست خورده است و نمی توان به آینده آن امیدوار بود .

همه می دانیم صادرات نامرئی یا همان گردشگری زیر سایه شور و هیجان خبر رشد می کند و نیازمند حضور قوی رسانه درآن کاملا الزامی است. بنابراین تدبیر سکوت در سازمان میراث فرهنگی محکوم به فناست و نمی توانداز آن انتظار پیشرفت داشت بیاییم جریان خبری مدیریت شده را فراهم کنیم نه سکوت.

اگر می شد ؛ چه می شد!؟

نویسنده : عماد عزتی

هنوز طرح وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری را فراموش نکرده ایم و مدارک آن هنوز از مجلس شورای اسلامی خارج نشده  است، طرحی که با مطرح شدنش سر و صدایی به راه انداخت و بسیاری را وادار به واکنش نشان دادن کرد.

اگرچه در یک نگاه آن زمان این طرح زیاد به نفع گردشگری کشورمان نبود و نجفی به عنوان رئیس سابق این سازمان با اجرایی شدنش مخالفت کرد؛ اما نکته ای بسیار ظریف را در خود پنهان کرده بود که در گرماگرم انتقادات و اظهار نظرهای مختلف حتی ریاست پیشین سازمان نیز  به آن توجه نکرد و متوجه اهمیت آن نشد. به راستی آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که اگر سازمان میراث فرهنگی وزارتخانه شده بود چه می شد؟ یا اینکه اگر می شد؛ چه می شد؟

شاید همان لحظه برخی بحث کوچک کردن دولت و مشارکت هرچه بیشتر بخش خصوصی را به میان آورند و دیگران هم از ماهیت غیر متعارف سازمان میراث فرهنگی به دلیل گستردگی فراوانش بگویند؛ اما بدون تردید همه در یک نظر مشترک هستند که انجام تغییر و تحولات در یک وزارتخانه کار ساده ای نیست و یک نفر نمی تواند برای آن تصمیم بگیرد چون رای و نظر جمعی ازنمایندگان برای این کار لازم است ؛ در حالی که  تغییر رئیس یک سازمان مثل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تصمیمی است کاملا فردی که طبق روال عادی موجودد اکثرا از روی اجبار صورت می گیرد و کمتر با مشورت صاحبنظران و از روی حساب و کتاب اجرایی می شود.

 این در حالی است که همه جایگاه ویژه صنعت گردشگری در اقتصاد بین المللی را می دانیم و از اهمیت ورود دلارهای صادرات نامرئی به جای دلارهای نفتی در اقتصاد کشورمان باخبریم  اما فراموش کرده ایم ثابت بودن مدیریت و پایدار بودن مصوبه های آن مدیر نیاز اصلی این روند است که شاید نجفی و سایر مسئولان مخالف وزارتخانه شدن میراث فرهنگی زیاد به آن توجه نکرده بودند و هم اکنون با پیامی که نجفی به واسطه استعفای ناگهانی خود به همگان داد به اهمیت آن پی برده اند .

به هر حال ثابت و پیگیری سیاست های عقلانی و منطقی در سازمان میراث فرهنگی کشورمان با توجه به رویکرد دولت یازدهم یکی از ملزومات موفقیت گردشگری کشورمان است و باید کاملا به آن توجه داشته باشیم . پس حالا که پیام استعفای نجفی یعنی نابسامانی موجود سازمان میراث فرهنگی را دریافتیم ، بجاست به آن توجه کنیم و با توجه به منافع ملی و البته صلاح مملکت شرایط وزارتخانه شدن این سازمان را فراهم کنیم تا حداقل از فصلی شدن مدیریت سازمان جلوگیری کرده و زمینه حضور افراد متخصص و البته آشنا به امور گردشگری را در این سازمان پراهمیت مهیا کنیم.

انجمن های دوستی طرحی جایگزین رایزنان گردشگری ؟!

نویسنده: عماد عزتی

حضور دایمی فعالان دولتی و بخش خصوصی برای معرفی جاذبه های گردشگری کشورها در بازارهای هدف یکی از راهکارهای توسعه صنعت گردشگری است که امتیازات آن برهیچ کس پوشیده نیست و از آنجا که سفارتخانه ها در این زمینه به عنوان خط مقدم توسعه صادرات نامرئی کشورهای گردشگرپذیر معرفی شده اند؛ می توانند با توجه به تقاضای بازار گردشگری کشور میزبانشان بهترین پل ارتباطی بین جاذبه های سرزمین اصلی و جامعه میزبان به عنوان بازار هدف گردشگری باشند.

از این رو اواسط شهریورماه سال 1391 بود که با صدورحکمی از سوی  محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور وقت کشورمان قرار براین شد تا شرایط استقرار رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه کشورمان بررسی شود ؛ طرحی که بررسی و اعلام نتایج آن تا همین امروز مبهم باقی مانده است.

اما برگزاری نشست هم اندیشی مسئولان سازمان میراث فرهنگی، وزارت امور خارجه و روسای انجمن های دوستی ایران و سایر کشورها دوشنبه شب گذشته ، این سئوال را برای فعالان عرصه گردشگری مطرح کرد که آیا طرح اعزام رایزنان گردشگری به پایان راه رسیده و حالا نوبت به انجمن های دوستی رسیده است؟

در این زمینه مهدی حجت، قائم مقام رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری می گوید: انجمن های دوستی مانند یک سرپل هستند که می توانند به توسعه روابط ایران درقالب های فرهنگی و اجتماعی به شکل بسیار ممتازی عمل کنند. این در حالی است که دقیقا شهریور ماه سال 1391 هنگام اعلام صدور حکم رئیس جمهور وقت برای بررسی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه های ایران ، این سخنان از سوی سازمان میراث فرهنگی گفته  شده بود.

محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران با تاکید بر خصوصی بودن بحث گردشگری در دهکده جهانی می گوید: هرچند تبلیغات و جلب توجه گردشگران به داشته های تاریخی، باستانی یا طبیعی کشورها برعهده صنف دفاتر خدمات مسافرتی است و معمولا انجمن های دوستی بین کشورها مشغول امور اقتصادی و بازرگانی هستند ولی از آنجا که گردشگری نیز به صنعت تعبیر شده است می توان از ظرفیت های این انجمن ها هم درزمینه توسعه تقاضای سفر گردشگران خارجی به کشورمان بهرمندشد.

وی به شرایط کنونی گردشگری کشورمان اشاره می کند و می گوید: در حال حاضر کشورمان نیازمند معرفی هرچه بیشتر جاذبه هایش در بازارهای هدف است و سازمان میراث فرهنگی به عنوان سکاندار گردشگری ایران هم با کمبود شدید بودجه برای اینکار مواجه است از سوی دیگر مدیریت های غیر اصولی گذشته هم باعث عقب ماندگی گسترده در صنعت گردشگری کشورمان شده است بنابراین هم اکنون باید از تمام ظرفیت های موجود به خوبی بهرمند شد تا با توجه به جاذبه های منحصربفرد ایران شاهد رونق گردشگری باشیم.

کرمانی درباره طرح رایزنان گردشگری در سفارتخانه های ایران و استفاده از انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها نیز می گوید: من فکر می کنم این نشست مقدمه ای برای جایگزینی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه ها بوده و مسئولان سازمان میراث فرهنگی قصد استفاده بهینه از این انجمن را دارند چون تقریبا بدون هزینه می توانند به همان نتایج حضور فرضی رایزنان گردشگری در کشورهای مختلف برسند.

از سوی دیگر این فعال بخش خصوصی در گردشگری می گوید: جای تردید نیست اگر شرایط کاملا مهیا شود و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها از ظرفیت کامل ارتباطات خود استفاده کنند، در مدت زمان کمتر از دو سال با انبوهی از تقاضای سفر مواجه خواهیم شد و سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا می توانیم پاسخگوی این تقاضا باشیم ؟

وی می افزاید: هم اکنون شاهد تلاش همه جانبه دولت برای توسعه و رونق گردشگری ایران از راه های مختلفی هستیم اما ایجاد و یا ارتقای زیرساخت های گردشگری اموری زمانبر هستند که نمی توان به زودبازده بودن آنها تکیه کرد بنابراین به نظر من مسئولان سازمان میراث فرهنگی باید با درنظر گرفتن امکانات ایران از ظرفیت های مختلف جلب نظر گردشگران استفاده  کنند چون بخش خصوصی در زمینه جذب گردشگران به عقیده من دچار مشکل نیست .

این درحالی است که رئیس انجمن دوستی ایران و اتریش با اشاره به نشست دوشنبه ، در این زمینه آینده ای مشابه طرح اعزام رایزنان فرهنگی را برای همکاری سازمان میراث فرهنگی و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها متصور شده  و زیاد به آینده این همکاری خوشبین نیست.

سید ابوالفضل رضوی با ابراز خرسندی از اینکه مسئولان به جایگاه بخش خصوصی در توسعه صنعت گردشگری اشاره کردند  می گوید: هنوز متوجه خواسته مسئولان از من و همکارانم نشده ام و نمی دانیم در صورتی که بخواهیم برای جلب نظر گردشگران در حوزه فعالیت های خودمان اقدام کنیم مسئولان چه کمکی به ما خواهند کرد ؟

رضوی ضمن اشاره به سخنان مرضیه افخم ،  نماینده‌ وزارت خارجه در نشست یاد شده افزود: وزارت خارجه برای انجمن های دوستی ایران و دیگر کشورها تا کنون چه کاری انجام داده است؟ جز ارایه آمار 400 جلسه؟ مشابه400 مصوبه‌ای که دولت قبل در مدت یک ساعت تصویب کرده بود! همه می دانیم ظرفیت انجمن های دوستی چیست و نقش بخش خصوصی در گردشگری چه بوده است؛ لطفا بگویید چه می‌خواهید و در مقابل چه کاری انجام می دهید؟

وی با تاکید بر گنگ بودن نشست یاد شده تصریح کرد: همواره نگاه به انجمن‌های دوستی استفاده از آنها در مواقع خاص بوده است، در حالی که اکنون 90 درصد این انجمن‌ها ثبت نشده و در پنج - شش ماه گذشته همچنان با مشکل روبه‌رو بوده‌اند.

 

ایران با سه چراغ روشن وارد مرحله بعد شد

ایران با سه چراغ روشن وارد مرحله بعد شد

نویسنده:  عماد عزتی

دکتر نجفی ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ایران پس از شرکت در مراسم ضیافت نهار وزیر خارجه اسپانیا و بازدید از شهر کوردوبا دیروز این کشور را با دستاوردی قابل قبولی از سفرش به مقصد تهران ترک کرد.

هرچند حضور بلندپایه ترین مقام گردشگری در نمایشگاه فیتور 2014 اسپانیا دیگر مسایل مربوط به کشورمان را تحت الشعاع خود قرار داده بود و غرفه های ایران زیاد به چشم نیامدند، اما به نظر می رسد نجفی همانطور که انتظار می رفت حضور ایران در این نمایشگاه را در سطح قابل قبولی مطرح کند در حالی که نمایندگان بخش خصوصی کشور یا همان 9 شرکت کننده در نمایشگاه نتوانستند حتی در رقابت با همکاران منطقه ای خود پیروز میدان باشند .

به هر حال امروز پرونده نمایشگاه بین المللی فیتور اسپانیا برای همگان بسته شد و آمار و ارقام بسیاری طی چند روز اینده در رسانه ها از این رویداد بزرگ گردشگری جهان اعلام می شود اما نکته اصلی برای کشورمان ایران که با توجه به سیاست های جدید دولت یازدهم به توسعه و رشد صادرات نامرئی چشم دوخته این است که ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توانست با استفاده راهکارهای مناسب و البته بهینه استفاده کردن از شرایط خاص سیاسی ایجاد شده برای کشورمان علی رغم حضور یکهزارمی گردشگری ایران در فیتور 2014 از این نمایشگاه با دست پر خارج شود .

اگر از اخبار معمول اینگونه نمایشگاهها که همواره اخباری امیدوار کننده هستند بگذریم سه نکته بسیار مهم در سفر نجفی به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی و معاون گردشگری کشورمان نهفته است که می توان با استناد به آنها آینده بسیار مناسب برای گردشگری ایران باستانی متصور شد .

اول اینکه نجفی در دیدارهای خود با مقام ها و فعالان گردشگری اسپانیا با تاکید بر عملی کردن قراردادهای گذشته بخصوص ایجاد خط پروازی مستقیم بین دو کشور زمینه تبادل گردشگر یا حتی برگزاری تورهای مشترک بین ایران و اسپانیا را برای فعالان بخش خصوصی فراهم کرد و در صورت ایجاد این خط پروازی می توانیم شاهد حضور گسترده گردشگرانی که به واسطه بحران مصر و سوریه یا حتی ترکیه راهی اسپانیا شده اند در کشورمان باشیم .

از سوی دیگر دومین نکته را می توان نشست سرمایه گذاران خارجی با وی دانست ؛ نشستی که می تواند زمینه ورود تکنولوژی های نوین در توسعه گردشگری، بخصوص حمل و نقل ریلی یا تجهیزات اقامتی را برای صادرات نامرئی کشورمان به ارمغان آورد.

اما مهمترین و طلایی ترین فصل این سفر دیدار سکاندار گردشگری ایران با رئیس سازمان جهانی گردشگری بود ، دیداری که به ظاهر کاملا معمول و رسمی بود اما زمین ساز استفاده صنعت گردشگری ایران از دانش و امکانات همکاری با سازمان بین المللی گردشگری شد، امکانات و امتیازاتی که تا کنون علی رغم پرداخت حق عضویت ایران به این سازمان تقریبا دست نخورده باقی مانده بود .

هرچند در نگاه اول این نمایشگاه همانند گذشته برای صادرات نامرئی ایران  کم هزینه نبود اما اینبار نجفی و هیات همراهش توانستند ایران را با سه چراغ روشن وارد مرحله بعدی مسابقات نفسگیر گردشگری بین المللی در دهکده جهانی کنند.

ایران بهشتی برای گردشگران

در حاشیه بازدید نجفی از نمایشگاه فیتور عنوان شد

نویسنده: عزتی

چهارشنبه گذشته بزرگترین رویداد گردشگری سال 2014 میلادی یعنی سی و چهارمین نمایشگاه صنعت گردشگری «فیتور» در کشور اسپانیا با حضور ولیعهد کشور اسپانیا درکنار بسیاری از مقام های بلند پایه این کشور ، طالب ریفاعی ریس سازمان جهانی گردشگری و دیگر مقام های دولتی و گردشگری کشورهای مختلف از جمله ایران باستانی کار خود را آغاز کرد.

هرچند سالهای گذشته هم مسئولان دولتی ایران در این افتتاحیه حضور داشتند اما اینبار با توجه به تغییر رویکرد دولت یازدهم و همچنین تغییر ایجاد شده در فضای سیاسی بین المللی نسبت به ایران باعث شد حضور دکتر نجفی ریس سازمان میراث فرهنگی کشورمان در کنار مرتضی رحمانی موحد معاون گردشگری و مرتضی صفاری سفیر جمهوری اسلامی ایران در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه نقطه امیدی برای آینده گردشگری ایران باستانی بود.

تاکید بر اجرای تفاهم نامه های قبلی

پس از مراسم افتتاحیه نمایشگاه دکتر نجفی به همراه هیات ایرانی همراهش از نمایشگاه گردشگری فیتور 2014 بازدید کرد و سری هم به غرفه های ایران در سالن 6 این نمایشگاه زد. اما مهم ترین رویداد این روز دیدار دکتر نجفی با خوزه مانوئل سوریا لوپز وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا بود .

اهمیت این دیدار از سوی دکتر نجفی اینگونه علام شد که تفاهم نامه های متعددی از 12 سال پیش بین ایران و اسپانیا منعقد شده که هنوز اجرایی نشده اند بنابراین باید قبل از هر تصمیمی نسبت به اجرایی کردن تفاهم نامه های سالهای پیش توجه ویژه داشته باشیم و پس از آن به فکر امضای یا انعقاد تفاهم نامه های تازه باشیم .

ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشورمان در این دیدار عنوان کرد : همانطور که می دانیم کشور اسپانیا یکی از کشورهای بسیار پیشرفته در صنعت گردشگری جهان شناخته شده است و همین امتیاز می تواند دلیل برقراری و ایجاد همکاری بسیار گسترده با ایران باشد بگونه ای که می توانیم از تجربه ها و امکانات اسپانیا در صنعت گردشگری برای پیشرفت و توسعه صادرات نامرئی ایران نیز استفاده کرد.

وی با تاکید بر زاویه فرهنگی صنعت گردشگری افزود: گردشگری علاوه بر فعالیت اقتصادی یک فعالیت فرهنگی بوده و با ایجاد ارتباط و گسترش آن با دیگر کشورها می توان زمینه ساز همکاری بزرگ فرهنگی بین دو کشور شد. این در حالی است با ارتباط دو ملت با یکدیگر و آشنایی آنها با فرهنگ دو ملت می توان زمینه ساز صلح شد.

رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ایران در ادامه با اشاره به توانمندی های گردشگری ایران و همچنین جاذبه های منحصر بفرد کشورمان ، ایران را بهشتی برای گردشگران خارجی خواند و از خوزه مانوئل سوریا لوپز دعوت کرد تا در اولین فرصت ممکن از کشورمان بازدید کنند تا زمینه همکاری های بیشتر در سه حوزه یاد شده فراهم شود.

این در حالی است که خوزه مانوئل سوریا لوپز با اشاره به برخی مشکلات مالی در کشورهای اروپایی گفت: این مشکلات برطرف شده و هم اکنون شاهد رونق در برخی از صنایع بخصوص صنعت گردشگری در این کشورها هستم به صورتی که کشور اسپانیا حتی در بحران اقتصادی خود میزبان 60 میلیون گردشگر خارجی بوده است.

وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا با اشاره به ظهور مقاصد جدید گردشگری در جهان بخصوص در منطقه آسیا و خاورمیانه، اظهار داشت: اسپانیا باید در مقاصد گردشگری خود تجدید نظر کند و ایران نیز یکی از این مقاصد خواهد بود.

لوپز ضمن ابراز امیدواری برای فراهم آمدن فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌ها و منافع دوجانبه یادآور شد: اسپانیا آمادگی دارد تا در زمینه‌های انرژی بازیافتی، خورشیدی و پنلی، زیرساخت‌های ریلی، خودروسازی و گردشگری تجارب مفید خود را به ایران ارائه کند.

وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا با اعلام آمادگی برای سفر به ایران اظهار داشت: فرصت خوبی پیش آمده تا مفاد تفاهم نامه هایی که سال‌ها پیش بین دو کشور منعقد شده، احیاء و اجرایی شود.

تهران - مادرید ؛ بدون توقف

اولین روز نمایشگاه با نشست خبری رئیس سازمان میراث فرهنگی کشورمان همراه با رحمانی موحد و سفیر ایران کامل شد و در این نشست اخبار امیدوار کننده ای از سوی مقام های ایرانی مطرح شد که مهمترین آن تصمیم گیری درباره برقراری مجدد پروازهای مستقیم تهران مادرید بود.

از دیگر بخشهای مهم این نشست خبری می توان به بحث حضور سرمایه گذاران اسپانیا در صنعت گردشگری ایران اشاره کرد به صورتی که نجفی در این نشست گفت: با توجه به ناآرامی ها و نا امنی های اطراف ایران و البته وجود جاذبه ها و ظرفیت های بالای گردشگری کشورمان در کنار وجود منابع عظیم و ارزان قیمت انرژی در ایران باستانی فرصت مناسبی برای حضور گسترده سرمایه گذاران خارجی بخصوص اسپانیایی در زمینه گردشگری و حمل و نقل و انرژی ایران فراهم شده که در دیدار های مختلفی طی این نمایشگاه درباره آن صحبت شده است.

نجفی به اقتصادی بودن از سرگیری پرواز مستقیم تهران مادرید اشاره کرد و گفت: با توجه به تجربه های بالای کشور اسپانیا در زمینه حمل ونقل و حرکت قطارهای سریع السیر در این کشور می توان درباره توسعه ناوگان ریلی ایران روی همکاری های آینده کشورمان با اسپانیا حساب بازکرد و به آن امیدوار باشیم.

وی به سفر قریب الوقوع وزیر خارج اسپانیا به ایران اشاره کرد و افزود: علی رغم کارشنکنی های متفاوت برخی کشورهای غربی درباره ایران و روابط بین المللی آن ، ایران و اسپانیا همواره روابط بسیار مناسبی داشته و دارند که با این سفر اخبار بسیار خوشی از همکاری ها و توسعه روابط تجاری دو کشور به گوش خواهد رسید.

اما نجفی به عنوان سکاندار گردشگری به برخی از مشکلات جذب گردشگران بین المللی در ایران اشاره کرد و آنها را به دوگروه تقسیم بندی کرد. وی دسته اول مشکلات را سیاسی دانست و ابراز امیدواری کرد با تغییر فضای بین المللی نسبت به ایران این مشکلات هم به خودی خود برطرف شوند.

اما دسته دوم مشکلات را مدیریتی دانست و ابراز امیدواری کرد با توجه به راهکارها و مدیریت جدید سازمان این بخش نیز به مرور زمان برطرف شود.


اجازه دهیم گردشگران به زبان خود ایران را ترجمه کنند


سیاست های جدید دولت یازدهم برای افزایش حضور گردشگران خارجی در کشورما ن با توجه به جاذبه های فراوانی که در سرزمین کهن ایران موجود است نیازمند راهکاریی نوین است و بدون تردید استفاده از فناوری های نوین در آن بی تاثیر نیست . همه می دانیم استفاده از نرم افزارها و البته گسترش حضور تلفن های هوشمند در زندگی روزمره ما باعث شده بسیاری از افراد بخشی از زندگی شخصی خود را در دنیای مجازی و بخصوص در
  شبکه های اجتماعی سپری کنند .

ارتباط با بستگان و البته دوستان از طریق این شبکه های اجتماعی یکی از تفریحات و روش های نوین زندگی صنعتی امروز دنیاست که خوشبختانه یا متاسفانه رابطه ای تنگاتنگ با صنعت گردشگری یا به قول خودمان همان صادرات نامرئی برقرار کرده است بگونه ای که اکثر گردشگران از همان لحظه ای که تصمیم به سفر می گیرند با جستجو در میان خاطرات سفر گردشگران دیگری که قبلا به مقصد آنها سفر کرده اند سعی در افزایش اطلاعات خود از مقصد می کنند و در نهایت این خود آنها هستند که خاطراتشان و راهکارهای چگونه سفر کردن به آن مقصد را برای دیگران در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند .

بنابراین یکی از راههای انتخاب مقاصد گردشگری توسط گردشگران قرن حاضر بررسی و دقت در گفته های به روز گردشگران همزبان یا بین المللی  دیگر از مقصد مورد نظرشان خواهد بود در حالی که بسیاری از همین شبکه های اجتماعی که از اصلی ترین ابزار گسترش تقاضای سفر در دهکده جهانی است در کشورمان بنابرسیاست های دولت ممنوعه اعلام شده و گردشگران هنگام ورود به ایران نمی توانند به ان دسترسی داشته باشند و خاطرات یا راهکارهای چگونه سفرکردن در ایران باستانی را برای دیگران منتشر کنند .

در حالی که همین نوشته هاست که می تواند با توجه به افزایش تقاضای سفر به کشورمان به راهکاری برای جلب نظر علاقمندان گردشگری در ایران منجر شود و بسیاری از کارشناسان همین موضوع را نقطه ضعفی برای صادرات نامرئی ایران می دانند.

شاید با خود بگوییم خوب هنگام خروج از ایران می توان این خاطرات را نوشت اما جای تردید نیست که پس از گذشت چند روز از سفر بسیاری از نکات ریز و ریزه کاری های مسافرت ها بخصوص آنهایی که با یک کوله پشتی سفر می کنند فراموش خواهد شد و در دنیایی از خاطرات دیگران که از اقصی نقاط جهان لحظه به لحظه منتشر می کنند فراموش می شود.

بنابراین بجاست که با توجه به نیاز اصلی گردشگران عصر ارتباطات با استفاده از جایگاه اصلی شبکه های اجتماعی امکان دسترسی حداقل گردشگران خارجی را هنگام اقامت در کشورمان برایشان مهیا کنیم تا آنها بتوانند با زبان خود ترجمه ای مناسب از ایران برای هموطنان خود یا دیگران داشته باشند نه اینکه ما برایشان از دیدنی های ایران بگوییم.

اتاقی که همیشه قفل است ؟!

از زمانی که گردشگری هم صنعت شد؛ محلی برای درآمد شناخته شد، اصناف مختلفی در این زمینه درگیر شدند و نهایتا اتاق بازرگانی به عنوان رابط بین بخش خصوصی یا همان اصناف و دولت نیز به آن راه یافت. براساس عرف و تعریف حقوقی جایگاه اتاق بازرگانی در بین اصناف باید درباره تسهیل روابط تجاری و اتقتصادی فعالان صنفی گام بردارد و زبانی برای بیان معضلات و مشکلات احتمالی در بین آنها باشد .

اما در گردشگری به عنوان صنعتی نوظهور یا همان صادرات نامرئی ؛ اتاق بازرگانی نتوانسته واقعا نقش اصلی خود را همانند دیگر اتاق های موجود در کشورمان ایفا کند چون از لحاظ قانونی  و حقوقی هنوز جایگاه اصلی خود را نشناخته و هم اکنون اتاقی بوده برای مسافرت های گروهی و بازدید از نمایشگاههای بین المللی گردشگری !!؟

 شاید نقش اتاق بازرگانی در صنوف دیگر و در اقتصاد وتولید کشورمان بسیار پررنگ است اما وقتی قصد ورود به  اتاق بازرگانی در بخش گردشگری را داریم، در می یابیم  درب این اتاق همواره قفل است و خبری از هیجانات اقتصادی دیگر اتاق ها و رونق کسب و کار در آن نیست چون مسئولان و اعضای آن همیشه در کنفرانس ها یا سمینارها مشغول سخنرانی از پشت تریبون های زیبا هستند .

همانطور که می دانیم یکی از رسالت های اعضای این اتاق در صنعت گردشگری توسعه و رونق گردشگری بومی و محلی داخل مرزهای کشورمان است چون براساس تجربیات و البته راهکارهای ارایه شده در کشورهای توسعه یافته در صنعت گردشگری؛ آنهایی در صادرات نامرئی موفق هستند که ابتدا با همکاری بخش خصوصی گردشگری داخلی خود را رونق داده باشند و پس از آن به فکر خارج از مرز بوده باشند. در حالی که اتاق های بازرگانی در بخش گردشگری ایران بخصوص در شهرستان ها هنوز جایگاه حقوقی خود را نیافته اند و در بسیاری از موارد تنها به یک خط تلفن پیامگیر و یک میز خاک گرفته ختم شده است!

پس اگر واقعا دولت تدبیر و امید قصدتوسعه گردشگری کشورمان را دارد با توجه به جایگاه اصلی بخش خصوصی در این صنعت بجاست با تدوین قوانین مناسب زمینه مشارکت هرچه بیشتر اتاق های بازرگانی در صنعت گردشگری کشورمان را فراهم نماید تا این بخش به عنوان حلقه ای رابط بین دولت و بخش خصوصی بتواند به خوبی در جهت جذب سرمایه های سرگردان داخلی و خارجی و توسعه گردشگری کشورمان گام بردارد نه اینکه تنها به اتاقی خاک گرفته تبدیل شود.

دفتری که برای همیشه بسته شد

 

نویسنده: عزتی

بدون تردی برای توسعه و رونق هر نوع کسب و کار در جای جای دهکده جهانی نیازمند اطلاعات و آماری دقیق از آن هستیم و یک رشته کار به مراکز آماری متصل شده است اما ظاهرا این رشته در گردشگری کشورمان یا همان صادرات نامرئی خودمانی شاخه های متعددی داشته و هرگز به مرکزی یا سازمانی مستقل وصل نشده و در جهت هدایت و توسعه منابع از آن استفاده نمی شود.

همه می دانیم صاحبان سرمایه و البته فعالان عرصه اقتصادی بخصوص در بخش گردشگری با توجه به اطلاعات و آمار منتشر شده توسط ارگان های مربوطه در این زمینه اقدام به مشارکت در توسعه و سرمایه گذاری های گردشگری خواهند کرد و در صورتی که اگر اطلاعات یا آماری نادرست در این زمینه وجود داشته باشد جای تردید نیست این سرمایه ها یا به بی راهه خواهند رفت و یا توجه صاحبان سرمایه به دیگر نقاط جهان جلب می شود و از آنجا که ایران و البته دولت یازدهم با جدیت هرچه بیشتر سعی در توسعه گردشگری و تشویق سرمایه گذاری در این صنعت درآمدزای قرن حاضر کرده است خالی از لطف نیست اگر به دفتری که سالهاست بسته شده توجه ویژه ای داشته باشیم.

محمدعلی نجفی به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری درباره اصلاح آمارهای متناقض گردشگری چندی پیش گفته بود: « در حال حاضر خود ما هم به آمارهای داده شده صد در صد مطمئن نیستیم؛ بنابراین در این حوزه به دو گروه تخصصی سفارش دادیم پروپزال (پیشنهاد) بدهند تا طرح آمارگیری را مورد بازنگری قرار دهیم و طرحی که بتوان از نظر علمی و تخصصی از آن دفاع کرد آماده کنیم. البته این کار طول می کشد چرا که کار پیچیده ای است و ارگان های زیادی دخیل آن هستند ولی این کار را می کنیم.».

این در حالی است که رحیم یعقوب زاده کارشناس گردشگری معتقد است: آمار در صنعت گردشگری برای سیاست گذاری، برنامه ریزی، کنترل و نظارت بر بخش صادرات نامرئی کشور و جذب سرمایه گذاری اهمیت زیادی دارد.

این کارشناس گردشگری ضمن تاکید بر وجود آمار دقیق جهت جذب سرمایه های سرگردان در گردشگری می افزاید: البته برای حل این معضل در برنامه چهارم توسعه کشور «تدوین طرح جامع آمار گردشگری کشور» مصوب و پیرو آن سال ۸۴ دفتر برنامه ریزی، آمار و اطلاعات به عنوان اتاق فکر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تاسیس شد ولی در اوایل سال بعد از آن منحل شد و به طور پراکنده مسئولیتی که بر عهده این دفتر قرار گرفته شده بود را دفتر مطالعات و برنامه ریزی و ارزیابی سازمان و البته بخشی هم به پژوهشکده واگذار شد.

وی می گوید: با توجه به این تفکیک کاری البته داده های اقتصادی و آماری قابل ملاحظه ای توسط سازمان های متولی گردآوری شده و می شود ولی متاسفانه در اختیار این سازمان ها باقی می ماند و معمولاً نشر آن ها با سطوح دقت متفاوتی انجام می شود. بصورتی که هم اکنون آمار گردشگران توسط ۴ مرجع اداره کل اتباع خارجه نیروی انتظامی، اداره کل اتباع خارجه وزارت امور خارجه، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان گمرک کشور تهیه می شود که هر کدام نواقصی دارد ولی علی رغم این مسائل تنها آمار موجود کشور است.

اورجی: 90 سال درجا زده ایم

این در حالی است که اردشیر اروجی، مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز آمار غیرواقعی را بلای جان گردشگری می داند و می گوید: وقتی قرار شد سازمان جهانگردی و میراث با یکدیگر ادغام شوند طبق هماهنگی و نظر کارشناسی سازمان بازرسی و البته لزوم توجه به آمار و اطلاعات در زمینه گردشگری ، دفتر برنامه‌ریزی و آمار میراث فرهنگی و گردشگری در مرکز تشکیل شد. این دفتر تا قبل از ریاست آقای بقایی در سازمان میراث فرهنگی کم و بیش به فعالیت خود ادامه داد و در نهایت به دستور ایشان منحل و وظایفش به زیر مجموعه یکی از معاونت ها  منتقل شد.

اردشیر اروجی با بیان اینکه ضرورت دارد هر سه ماه یکبار وضعیت گردشگری هر استان نمونه‌گیری آماری شود، افزود: در سال 1384 و تاسیس دفتر یاد شده درنظر داشتیم آمار 6 ماهه ورودی مسافران داخلی و خارجی استانها به هتل‌ها را از طریق نمونه‌گیری‌های آماری به صورت مستمر تهیه و با سالهای گذشته مقایسه کنیم تا با استفاده از آنها بتوانیم نسبت به سیاست گذاری های دقیق در این زمینه فعالیت کنیم اما  از مجموع 30 استان فقط 11 استان آمار 6 ماهه ورودی مسافران داخلی و خارجی خود به هتل‌ها را تهیه و به این دفتر ارسال کرده‌اند بنابراین جمع بندی 6 ماهه برای ما امکان‌پذیر نشد که این رویه تا همین امروز هم ادامه دارد.

وی یادآور می شود: اگر آمار واقعی بدهیم سرمایه گذار به اشتباه نمی افتد لذا مشکل اساسی صنعت گردشگری کشور نداشتن آمار صحیح و واقعی است به همین دلیل شناخت صحیحی از محیط پیرامون وجود ندارد و برنامه هایی هم که بر این اساس طرح ریزی می شود غیرواقعی خواهد بود.

اروجی می گوید: اولین هسته گردشگری در کشور در سال 1314شکل گرفت که 80 سال از این موضوع می‌گذرد اما جای سئوال است که طی سال‌های گذشته و علی رغم همه این تلاشها چرا گردشگری توسعه نیافت؟ به این نتیجه می‌رسیم که تاکنون به صورت علمی با بحث گردشگری برخورد نکردیم به این ترتیب که در وهله اول باید خوب مدیریت کرد و سپس برنامه‌ریزی برای مدیریت خوب شود که این مدیریت نیازمند آمار دقیق و به هنگام است و ما متاسفانه فاقد آن هستیم بنابراین تجربه 80 ساله برای توسعه گردشگری از ضرورت سامان دادن نظام آمار حکایت می‌کند.

وی ادامه می دهد: این گونه است که سال از عمر گردشگری کشور گذشته و همسایه هایی که زمانی از ما عقب تر بودند جلو افتادند ولی ما درجا می زنیم و انگار که عدد ثابتی برای آمار گردشگران ما وجود دارد.

اروجی وجود آمار دقیق و به هنگام برای مدیران را در ارزیابی سیاستها و اصلاح برنامه‌ها موثر دانست و گفت:هم اکنون این فضای روشن برای مدیران گردشگری فراهم نشده است.

اما تازه ترین واکنش

علی رحیم پور مدیر گروه طبیعت گردی پژوهشگاه میراث فرهنگی ضمن تاکید تاثیر آمار در توسعه گردشگری  در زمینه اشتباه بودن آمار و اطلاعات موجود در سازمان میراث فرهنگی می گوید: اعلام کردیم راه درست آمارگیری نفر شب اقامت است، اما هشت سال گذشته رفتند و آمدند و گفتند نفر سفر، سفر نفر، آخر هم متوجه نشدیم یعنی چه. دستِ آخر آمار 156 میلیون نفری از مسافرت ها را اعلام کردند. این در حالی بود که اگر یک سرمایه گذار می خواست در منطقه ای هتل بسازد، بانک ارائه دهنده تسهیلات به او می گفت طرح شما توجیه ندارد؛ چراکه بر اساس آمارهای غلط اقدام به سرمایه گذاری کرده بود.

مدیر گروه طبیعت گردی پژوهشگاه میراث فرهنگی گفت: به سرمایه گذار اعلام کردند هتل پنج ستاره بساز آنهم در استانی که 20 میلیون نفر به آنجا رفته و فقط بوق زدند و کسی در آن اقامت نکرده بود. مگر می شود سازمانی برنامه گردشگری و توسعه مدیریت نداشته باشد . ما آمارمان را برای برنامه ریزی از کجا بگیریم؟ این در حالی است که می دانیم آمار موجود اشتباه است. پس چطور می‌شود بدون آمار برنامه ریزی کرد.

افزایش هزینه سفر

اگر اهل سفر و گردشگری چه داخلی و خارجی هستید بدون تردید حتما گذر شما به آژانس های مسافرتی افتاده است وقتی وارد این اماکن می شوید گاهی اوقات زیبایی و آراستگی کارمندان و البته محیط اطراف شما از همان ابتدا حال وهوای سفر را برای شما ایجادمی کند و به خود می گویید به چه آژانس معتبری مراجعه کرده ایم و راضی از انتخاب خودتان به کانتر مربوط خودتان مراجعه میکنید که داستان تازه آغاز می شود.

کارمند آژانس مسافرتی بسته به مورد سفر ، شمارا به یکی از میزهای دفتر هدایت می کند روی هر یک از میزها تابلویی قرار گرفته که روی آنها نوشته شده خارجی ، داخلی ، رزرو هتل ، بلیت تک، بلیت اتوبوس ، تورهای یک روزه ، صندوق و گاهی هم مدیر فنی را خواهید دید اما غافل از اینکه در بیشتر این اماکن این میزها اصلا هیچ ربطی به آژانسی که شما به آن مراجعه کرده اید ندارند و صرفا محلی اجاره ای در اختیار فرد مقابل شما است.

پدیده کانترهای اجاره ای در دفتار خدمات گردشگری شاید زیاد هم با این صنف بیگانه نیست اما تقریبا از اوایل دهه هشتاد شمسی در کشورمان به صورت جدی مطرح شد و در بین فعالان عرصه گردشگری کم کم به دلیل کسادی کار رونق گرفت . بدون در نظر گرفتن اینکه این کار قانونی است یا خیر قصد داریم فراید کار و البته نتیجه کار را برای شما که مسافر هستید شرح دهیم تا بتوانید خودتان تصمیم بگیرید که آیا واقعا آژانسی که به آن مراجعه کرده اید بهترین بوده یا خیر؟

چه شد که کانتر اجاره ای شد

ایمان صفائیان یکی از فعالان عرصه گردشگری می گوید: تقریبا اواسط دهه هفتاد شمسی بود که کم کم گردشگری میان ماجراجویان ایرانی رونق گرفت و دفاتر گردشگری مختلفی سراسر ایران افتتاح شدند ، هرچند برای افتتاح دفاتر گردشگری مدارک و شرایطی لازم است اما آن زمان شاید سخت گیری زیادی صورت نگرفت و هم اکنون شاهد فعالیت چند هزار آژانس گردشگری فعال سطح شهر ها و دهها هزار آژانس مجازی در دنیای صفر ویکی گردشگری ایران هستیم.

تا این بخش زیاد مشکل ساز نبود اما زمانی که بازار گردشگری به دلیل تحریم ها و البته افزایش لحظه به لحظه قیمت ارزهای خارجی شروع شده تقریبا بیشتر آژانس ها که توان مالی قوی نداشتند به مشکل دچار شده و کم کم از صحنه حذف شدند اما بودند افرادی که از این فرصت نیست به سود خود استفاده کردند و با اجاره دادن کانترها (میزهای دفاتر) به افراد علاقمند سعی کردند خودشان را از دردسرهای تورگردانی رهانیده و فقط به دریافت اجاره بهای میزهای خود بسنده کنند.

روش کار چیست

صفائی این فعال خصوصی عرصه گردشگری می گوید: بسیاری از افرادی که به هر دلیل توان دریافت مجوز آژانس های مسافرتی را نداشته و ندارند اما به عقیده خودشان امکاناتی برای برگزاری تورهای گردشگری داخل یا خارج از مرزهای ایران را دارند ، متقاضیان کانترهای اجاره ای هستند . این کانترها بستگی به قدمت آژانسی که برای اجاره درنظر گرفته شده و البته انتظارات صاحب آژانس قیمت گذاری شده و داخلی و خارجی آنها نیز با قیمتی متفاوت به متقاضیان اجاره واگذار می شود.

وی می افزاید: در این میان برخی از کانترها مثل کانترهای داخلی مشهد و کیش، یا کانتر خارجی ترکیه و دبی با بیشترین قیمت به متقاضیان اجاره واگذار می شود چون به تعبیر صاحب آژانس این کانترها همیشه مسافر دارند بنابراین باید اجاره بهای بیشتری از متقاضیان دریافت کرد. پس از عقدقرار داد و رد و بدل کردن تضمین های لازم توسط متقاضی به صاحب آژانس یک خط تلفن (به صورت مشترک) و میز و صندلی و امکانات رفاهی این واحد صنفی در اختیار متقاضی قرار گرفته می شود و پس از آن ابتدای ماه مبلغ مشخصی نیز بابت اجاره از وی دریافت می شود.

 صفائیان می گوید: اما هرگز بحث مالی در اختیار فرد مستاجر نخواهد بود چون بطور کلی فقط دو بخش از اینگونه دفاتر خدمات مسافرتی در اختیار خود صاحب آژانس خواهد بود یکی صندوق و دیگری منشی یا تلفنچی باقی کار به دیگران واگذار شده است و همگی در واقع ابتدای هر ماه پس از کسر اجاره بها کارکرد خود را از صندوق تحویل می گیرند نه اینکه ماهیانه به صاحب آژانس اجاره بپردازند .

مزایا ومعایت کانترهای اجاره ای

به عقیده مهسا میرزایی مدیر فنی یک آژانس گردشگری  در تهران ، این کار یعنی اجاره کانتر برای صنعت گردشگری بسیار مفید است و چون تقریبا کار به صورت پورسانتی شده است و فرد مستاجر باید در پایان ماه مبلغی بابت اجاره کارکرده باشد و البته هزینه های خودش را هم تامین کند بدون تردید شرایط رقابتی بسیار بالایی بین آژانس ها ایجاد خواهد شد و در نهایت گردش مالی بیشتری در این صنعت صورت می گیرد .

اما پژمان باقری مدیر آژانسی در تهران که بطور کلی مخالف این کار است می گوید : اجاره کانتر نه اینکه کار مفیدی در صنعت گردشگری نیست بلکه باعث زیان های دوسوی به صادرات نامرئی کشورمان چه در داخل و چه در خارج از مرزها می شود و از آنجایی که طبق قانون آژانس فروشنده خدمات مسئول و پاسخگوی مشکلات ایجاد شده احتمالی برای مسافران در طول سفر یا قبل از آن است نباید به این روش ادامه داد چون گاهی اوقات مسایل مالی و البته ناآگاهی مستاجران کانترهای داخل آژانس باعث بدنامی یک آژانس با چندین سال سابقه کار در گردشگری می شود  و در خوش بینانه ترین حالت نیز هزینه سفر گردشگران به دلیل تعهدات مستاجر به مالک آژانس بالاتر خواهد رفت و گاهی هم فضای رقابت سالم از میان برداشته می شود.

وی می افزاید: هرچند مدیران اینگونه آژانس ها تدابیر لازم را تدارک دیده و با دریافت وثیقه های مطمئن و دقیق از بی اعتباری خودشان جلوگیری می کنند اما بازهم این صاحبان آژانس ها هستند که با اجاره دادن کانترهای خود درواقع دروان خوشی زودگذری را برای خود تدارک دیده اند .

محمد حسن کرمانی رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران به عنوان یکی از مسئولان صنفی این موضوع را تایید می کند و می گوید: اجاره کانترها به دلیل ناتوانی برخی از آژانس ها در جذب گردشگر یا برگزاری تورهای گردشگری و البته برخی مسایل مالی رخ داده است که با توجه به خلاء های قانونی موجود زیاد نمی توان مانع از آن شد اما این موضوع هرگز مسئولیت مدیرعامل آژانس در مقابل ارایه خدمات به متقاضیان یا گردشگران کاهش نخواهد داد .

وی ضمن تاکید بر مسئولیت مدیرعامل آژانس مسافرتی نسبت به هرگونه پیامد اینکار یعنی اجاره کانتر به دیگران می افزاید : این روند در صورت عدم کنترل باعث آسیب رساندن به فعالان حقیقی در صنعت گردشگری خواهد شد و نباید با بی تفاوتی به آن، این صنف را به حال خود رها کنیم چون مبحث گردشگری بحث اعتماد متقابل است که می تواند رونق آن را به ارمغان بیاورد.

این مقام صنفی در گردشگری ایران می گوید: توصیه اصلی ما به مسافران این است که فقط و فقط از آژانس های دارای مجوزهای لازم اقدام به خرید خدمات کنند و اگرقرار شد از آژانسی خدماتی دریافت کنند حتما در مقابل عقد قرارداد رسمی و ممهور به مهر آژانس این کار صورت گیرد نه اینکه بدون قرارداد، دست به جیب شوند چون در صورت  بروز هرگونه مشکل هیچ راهکاری برای مقابله با آن نیست.

عرضه و تقاضا ؛ تمدن ایران زمین را گران می کند

تقریبا سه سالی است با افزایش نرخ برابری ارزهای خارجی در کشورمان بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایران را به عنوان یکی از ارزان ترین کشورهای گردشگر پذیر دهکده جهانی معرفی کرده اند و با این شعار سعی در جلب نظر گردشگران به دیدن تمدن ایران زمین داشتند اما آیا واقعا ایران ارزان شده یا اینکه ارزان شدن باعث جلب نظر گردشگران خواهد شد اینها سئوال هایی هستند که کسب و کار امروز قصد بررسی آنها دارد.

هرچند بسیاری معتقدند هستندکه با افزایش نرخ برابری دلار با پول ملی کشورمان می توانیم بسیاری از خدمات گردشگری را ارزانتر به متقاضیان خارجی بدهیم اما شاید نتوان این واقعیت را بیان کرد که ظاهرا در صنعت گردشگری ایران خیر اینگونه نیست چون بسیاری از خدماتی که به گردشگران ارایه می شود به رقابت بین بخش های خصوصی مربوط شده و زیاد ربطی به گرانی یا ارزانی نرخ ارزها در کشورمان ندارد .

اگر از گشت و گذار و تفریح بگذریم به دودوتای چهارتای خودمان در اقتصاد برسیم در می یابیم قیمت تعیین شده در بسیاری از خدمات و کالاها ارتباط بسیار زیادی با سیستم عرضه  وتقاضا دارد ؛ حالا اگر دوباره به تفریح و سفر فکر کنیم به هشدار تازه فعالان گردشگری کشورمان می رسیم که می گویند ایران هنوز زیرساخت های لازم برای پذیرایی از ورود تعداد زیادی از گردشگران خارجی را در اختیار ندارد و در علم اقتصاد یعنی عرضه پایین و تقاضای بالا که باعث افزایش قیمت خواهد شد.

این در حالی است که مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران درباره افزایش قیمت گردشگری در ایران می گوید: بی‌ثباتی مدیریتی عامل مهمی در تفاوت قیمت تورهای گردشگری داخلی و خارجی به شمار می‌آید.

این مقام مسئول در صنعت گردشگری کشورمان ضمن تاکید بر برنامه ریزی دقیق برای آینده گردشگری ایران تصریح می کند: گردشگری حاصل همکاری ارگان های مختلفی است و یک ارگان یا یک شرکت خاص نمی تواند تمام امور را هدایت کند. بنابراین اگر قرار است گردشگری ایران رونق بگیرد یعنی ارتباط این ارگان ها باید بیش از پیش شده تا بتوانیم کل مجموعه را در مسیر دقیق و درست هدایت کنیم.

 رجب‌علی خسروآبادی همچنین می افزاید: عدم تعریف برنامه‌های دقیق در حوزه گردشگری علاوه بر اینکه سبب کاهش کیفیت و افزایش قیمت در بخش خدمات‌رسانی می‌شود موجب لطمه زدن به حوزه گردشگری کشور هم می‌شود.

  خسروآبادی، ضمن تاکید بر حاکمیت مدیریت علمی در گردشگری ایران می گوید: ثابت نبودن مدیران بخش گردشگری  در گذشته از نظر کارشناسی از جمله عوامل تفاوت قیمت بسیار بین تورهای داخلی و خارجی به شمار می‌رود.

اما از سوی دیگر رئیس جامعه تورگردانان ایران : هرگونه کاهش در قیمت تورهای داخلی را مستلزم تصمیم گیری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می داند و می گوید: سازمان سال گذشته افزایش 25 درصدی نرخ خدمات هتل‌ها را اعمال کرد بنابراین نمی توان انتظار داشت که تورها ارزان شده باشند.

 ابراهیم پورفرج همچنین اظهار داشت: فراهم نبودن زیرساخت‌ها در ایران، عامل افزایش چند برابری نرخ تورهای داخلی نسبت به تورهای خارجی به شمار می‌رود.

پورفرج در ادامه اظهارات خود می افزاید: «سیاست کلی دولت بر این است که قیمت ارائه خدمات در گردشگری بالا نرود در حالی که افزایش 25 درصدی نرخ خدمات هتل‌ها از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعمال شد بنابراین تورم داخلی و عوامل دیگر موجب تفاوت قیمت آن با تورهای داخلی با خارجی شده است.

ایران هنوز ارزان نشده است

میترا خاکپور یکی از آژانس داران تهران با اشاره به اینکه شرکت های گردشگری ایران توان رقابت با خارجی را ندارند و در نهایت این ایران است که صادر کننده گردشگر می شود نه میزبان می گوید: بطور کلی ارزان بودن امتیاز برای جذب گردشگر خارجی نیست بلکه یکی از عوامل موثر است اما با توجه به گران بودن قیمت هتلها و سایر خدمات گردشگری درحال حاضر تورهای ورودی به ایران جزو گرانترین تورهای گردشگری به شمار می روند.

این کارشناس و فعال خصوصی گردشگری می گوید: هم اکنون در سراسر دنیا سفرهای ارزان قیمت رونق دو چندانی گرفته در حالی که ایران هنوز از این نوع سفر و گردشگری هیچ اطلاعی ندارد، خدماتی چون  اشتراک منزل و هاستل ها هنوز در کشورمان شکلی نداشته و هیچ تعریفی ندارد بنابراین صرفا هتل ها و یا اقامت گاههای موجود در این زمینه فعالیت دارند و با توجه به تعداد آنها و البته سنتی بودن مدیریت این اماکن هیچگونه نمی توانند با ابتکار عمل هایشان به کاهش قیمت روی آروند و هزینه های خود را مدیریت کنند.

خاکپور که در بخش تورهای ورودی ایران نیز فعال است ضمن اشاره به  تفاوت نرخ تورهای ورودی به ایران نسبت به  سایر کشورها تاکید می کند: قیمت تورهای ورودی ایران از کشورهای دیگر گرانتر است به طور مثال هزینه تور دوهفته ای از آمریکا به ترکیه هزارو 900 دلار است در حالی که نرخ تور آمریکا به ایران کمی بیش از چهارهزار دلار است این تفاوت قیمت دلیل به جز امکانات بالای شرکت های خارجی برگزار کننده در ارایه تخفیف های مناسب در زمینه پرواز، اقامت ، گشت و تفریح نداشته و ندارد؛ مواردی که در ایران به دلیل کمبود امکانات غیر قابل دسترسی است.

میترا خاکپور با اشاره به اینکه قیمت بالای تورها یکی از دلایلی است که مانع سفر توریست ها به ایران می شود، اظهار داشت: تورهای ورودی ایران با چنین نرخهایی در بازارهایی ارایه می شوند که هم اکنون بسیاری از گردشگران حرفه ای در آن کشورها به دنبال سفرهای ارزان قیمت هستند نه سفرهای لوکس در حالی که هرگز خدمات ارایه شده در کشورمان به دلیل مشکلات و معضلات موجود لوکس نیست اما قیمت ها  در محدوده سفرهای لوکس این گروه به مناطق مختلف گردشگری جهان است.

خاکپور به ایرلاین های موجود ایران نیز اشاره می کند و می گوید: اگر کمی دقت کرده باشید ایرلان های ارزان قیمت سراسر جهان مثل رایان ایر ، شرکت ایزی جت ،  ایرآسیا و دیگر موارد با ارایه تخفیف های بسیار بالا در برخی از اوقات سال و بطور کلی کاهش قیمت مسافرت های هوایی توانسته اند تعداد زیادی مسافر و گردشگر را به نقاط مختلف جهان انتقال دهند در حالی که ایران هنوز برای پاسخ گویی به مسافران داخلی خود در حمل و نقل هوایی دچار مشکل است و با معضلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم می کند که این مشکل در حمل نقل جاده و ریلی ایران نیز کاملا مشهود است بنابراین با توجه به شرایط کنونی هیچگاه نمی توان انتظار ارزان شدن سفر به ایران متصور شد.

خاکپور در پایان ضمن اشاره به وابسته بودن گردشگری به عوامل مختلف و سازمان های مختلف می گوید: ابتدا باید کل صنعت را خصوصی کنیم و پس از آن اگر می خواهیم ایران واقعا مقصدی ارزان قیمت برای گردشگران تبدیل شود باید تمام صنف های مربوط به گردشگری را به یکدیگر هماهنگ کنیم نه اینکه هتل گران شود اما خدمات هوایی یا زمینی ارزان باقی بماند و رستوران ها هم در نرخ گذاری آزاد باشند به هر حال صنعت گردشگری صنعتی است خصوصی و این رقابت است که می توانددر نهایت علاوه بر افزایش کیفیت نرخ مناسب را به مشتری ارایه دهد نه اجبار و  دستورالعمل های دولتی .

 

اکسپوی دبی فرصتی برای گردشگری ایران

اوایل این هفته بود که خبرها از انتخاب امارات متحده عربی برای میزبانی نمایشگاه اکسپوی سال 2020 میلادی حکایت کردند خبری که در سواحل جنوبی خلیج فارس باعث برپایی جشن های مختلف و شادی ساکنان آن شد. اگرچه می توان ناراحتی را در چهره برخی دید که از خود می پرسند چرا ایران با توجه به امکانات و تمدن خود نتوانسته در این رقابت نقش داشته باشد اما باز هم می توان به نیمه پر لیوان توجه داشت و تصور کرد ، باید از فرصت ایجاد شده به بهترین شکل ممکن برای توسعه گردشگری کشورمان بهره برداری کنیم نه اینکه در پی پاسخ این پرسش از فرصت های پیش رو بازهم غافل شویم.

هرچند به خاورمیانه آمدن نمایشگاه اکسپو خبری نوید بخش برای اقتصاد این امارت عرب نشین بوده است اما بدون تردید حضور گسترده شرکت کنندگان در این نمایشگاه شش ماهه می توان فرصتی برای توسعه اقتصاد گردشگری ایران زمین باشد . اقتصادی که هنوز در ابتدای راه است و به دنبال یافتن راهکارهایی مناسب برای دست یابی به بازارهای هدفش در دیگر نقاط جهان است.

همه از اهمیت حضور گردشگری در نمایشگاهها ی بین المللی دیگر نقاط جهان مطلع هستم و می دانیم صنعت گردشگری ایران به واسطه کمبود بودجه و منابع مالی طی سال های گذشته  و البته سال جاری بسیاری از نمایشگاههای مربوطه را از دست داده و یا اگر هم حضور داشته نتوانسته آنطور که شایسته تمدن ایران زمین بوده در این نمایشگاهها ظاهر شود.

 بنابراین به جاست طی فرصتی که تا زمان برگزاری این نمایشگاه، چند ده کیلومتر آنطرف تر از مرزهای جنوبی کشورمان باقی است مسئولان امر برنامه ریزی دقیقی داشته و با بهره گیری از توان بخش خصوصی کشور، مخصوصا آنهایی که دراین منطقه مشغول به انجام امور تجاری هستند به بهترین شکل ممکن از جایگاه واقعی گردشگری ایران پاسداری نموده و توامندی های گردشگری ایران را در اکسپوی یاد شده به دیگر نقاط جهان معرفی نماید.

هرچند طی این مدت نباید بیکار بود و به این نمایشگاه دل بست اما اگر واقع بینانه بنگریم طی یک یا دو سال آینده بدون تردید نمی توان انتظار معجزه ای در صادرات نامرئی برای کشورمان را داشته باشیم بنابراین حدود شش سال وقت داریم تا از همین امروز با برنامه ریزی دقیق و البته جامع؛ جای گشتن به دنبال بازار هدفی ناشناس در نقاط مختلف جهان، روی حضور گسترده و تجمع تمامی کشورها در نقطه ای بسیار کوچک آنهم نزدیک ایران تمرکز کنیم و با استفاده از توانایی های منحصربفرد جاذبه های گردشگری کشورمان آینده طلایی و البته دائمی برای تمدن ایران زمین رقم بزنیم .

این در حالی است که می توانیم طی فرصت باقی مانده با استفاده با از بازارهای سنتی گردشگری ایران که بدون دردسر در دسترس هستند به سرمایه گذاری مناسب و تجهیز زیرساخت های لازم گردشگری ضمن به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد گردشگری کشورمان برای حضوری گسترده از گردشگران خارجی پس از برگزاری اکسپوی دبی آماده شویم.

ظرفیت تکمیل است؛ از پذیرفتن شما معذوریم

چندی پیش نام ابیانه دوباره سر زبان ها افتاد و بسیاری را برای سفر به این منطقه باستانی هوایی کرد. این در حالی است که جاذبه های باستانی، فرهنگی ، قومی و حتی رسوم محلی ابیانه می تواند در توسعه اقتصاد گردشگری آن نقش بسزایی داشته باشد و به گفته بسیاری این شهرت حتی از مرزهای ایران گذشته و بین گردشگران خارجی نیز معروف شده است .

موقعیتی که می تواند هر ساله میلیون ها دلار درآمد ارزی را به خانوار این منطقه هدیه دهد اما امسال در تعطیلات عاشورای حسینی که بسیاری برای دیدن فرهنگ عذاداری این منطقه به ابیانه سفر کرده بودند شاهد اتفاقی نادر در صنعت گردشگری داخلی بودیم به این صورت که از ورود گردشگران به دلیل محدود بودن فضا و البته نبود امکانات پذیرایی جلوگیری شده است.

این اتفاق هرچند می تواند به عنوان خاطره ای تلخ برای گردشگری کشورمان که تازه قصد ایستادن روی پاهایش را کرده باشد اما می توان از آن به عنوان تلنگری در صنعت گردشگری کل کشورمان نیز یاد کرد و به یاد این ضرب المثل تاریخی ایران افتاد که می گوید «مشت نمونه ای از خروار است».

مدتی است که می شونیم تمام مسئولان و دست اندکاران صنعت گردشگری کشورمان از رده پایین و بالا تصمیم گرفته اند با گشودن دروازه های تمدن ایران زمین به روی گردشگران خارجی رونق غیر قابل تصور را در صادرات نامرئی کشورمان ایجاد کنند و به قول برخی از آنها صادرات نامرئی را همردیف صادرات نفتی کشورمان ارتقاء دهند .

اما سئوال اصلی این است که آیا واقعا گردشگری می توان تصور این رشد را داشته باشیم؟ صنعتی که طی سه دهه گذشته گاهی اوقات کاملا به دست فراموشی سپرده شده و هرگز به آن رسیدگی نشده به راستی آمادگی مواجه شدن با خیلی از گردشگران خارجی با صدها نمونه از سلیقه های متفاوت و خواسته های مختلف را دارد؟

می توان برای دریافت واقعیت و البته پاسخ دقیق این سئوال به اتفاقی که در ابیانه افتاد دوباره نگاه کنیم و دریابیم ایران باستانی ما دارای بالاترین جاذبه های طبیعی، تاریخی و فرهنگی است که در صورت گشودن دروازه های تمدنش به روی گردشگران خارجی با انبوهی از تقاضای سفر مواجه شده و متاسفانه نبود امکانات باعث از بین رفتن فرصتی طلایی برای مطرح شدن تمدن ایران زمین در صنعت گردشگری بین المللی می شود .

جایگاهی که اگر نتوانیم دقیقا برایش برنامه ریزی کنیم آنچنان زمین خواهد خورد که سالهای متمادی باید تلاش کنیم تا دوباره به همین جایگاه امروزه خودمان برسیم. بنابراین بد نیست که دست از رویاپردازی برداشته و به واقعیات گردشگری کشورمان خوب بنگریم تا با رفع کاستی های موجود توان پذیرایی از گردشگران مشتاق سفر به ایران را داشته باشیم و خدایی ناکرده مجبورنشویم مقابل سفارتخانه هایمان بنویسیم ظرفیت تکمیل است و فعلا از پذیرفتن شما معذوریم.

.

بلاگرها بهترین معرف گردشگری ایران باستانی

 

 

همانطور که دنیای دیجیتالی با توسعه جوامع شهری رشد می کند، گردشگری نیز هر روز بیش از پیش به صفر و یک های این دنیا گره خورده و تعداد بسیاری را به خود مشغول کرده است.

جای تردید نیست که همواره بحث تبلیغ و معرفی جاذبه های گردشگری گوشه و کنار جهان یکی از دغدغه های کشورهای گردشگر پذیر بوده و مسئولان و فعالان آن منطقه را به تکاپو واداشته است. هرچند رسانه ها و تبلیغات محیطی و چاپی در حال حاضر به عنوان یکی از ابتکارها و راهکارهای مفید در جوامع مختلف گردشگر پذیر مورد استفاده قرار گرفته و با زیرکی از توانایی دنیای مجازی بهره می برند اما ایران باستانی که مدتی است به صورت جدی برای توسعه صنعت گردشگری خود به دنبال چاره است و برای معرفی جاذبه های گردشگری منطقه خود برنامه ریزی می کند چرا به فکر استفاده بهینه از این دنیا نیافتاده است؟

شاید شهرت جاذبه های ایران در متون و کتب تاریخی باعث این تصور غلط شده که دیگر نیازی به تبلیغ نیست و تمدن ایران زمین همه کارها را انجام خواهد داد این اشتباهی است که مسئولان گردشگری کشورمان در زمینه نشر کتب راهنما و گردشگری ایران زمین انجام داده اند و جایز نیست که دوباره درباره توانمندی های دنیای مجازی این خطا تکرار شود.

همواره شاهد برگزاری نمایشگاهها و البته نشست ها و استفاده از توانایی رسانه های تصویری و دیگر رسانه ها داخل یا خارج کشور در این زمینه هستیم غافل از این که دنیای صفر و یکی و بلاگرها را ندیده ایم.

جای تردید نیست که ضعف اطلاعات گردشگری تمدن ایران حتی در مشهور ترین جراید مثل نشنال جغرافی و لولنی پلانت کاملا مشهود است و برای پرکردن این صفحات از اطلاعات دقیق و صحیح گردشگری ایران زمین نیازمند سرمایه گذاری های زیاد و صرف زمان زیادی خواهیم بود که در شرایط کنونی تصمیم عاقلانه ای برای گردشگری کشورمان نیست در حالی که اگر به بلاگرها اعتماد کنیم و بتوانیم از جایگاه باورنکردنی این گروه در صنعت گردشگری بین المللی خوب استفاده کنیم شاهد رشد ورونق بسیاری در صادرات نامرئی کشورمان خواهیم بود.

هرچند به عقیده بسیاری از اهالی رسانه بلاگرها افرادی کاملا عادی و بدون اطلاع از ریزه کاری های مطبوعات و رسانه ها هستند اما نباید فراموش کرد این گروه یکی از بهترین تبلیغ کنندگان جاذبه های گردشگری سراسر دهکده جهانی هستندو بسیاری از گردشگران حرفه ای سراسر جهان برای اطلاع از جاذبه های گردشگری کشورها به آنها رجوع می کنند و معتقد هستند چون نوشته های بلاگرها به دنبال هیچ منافع اقتصادی نیست بنابراین آنها بهترین ، صادقانه ترین و قابل اعتماد ترین اطلاعات را برای خوانندگان تهیه کرده اند .

پس به جاست که با همکاری کشورهای پیشگام در این زمینه مثل آلمان تعدادی از بلاگرهای معروف جهان را به ایران دعوت کنیم و با برگزاری توری چند روزه از آنها بخواهیم درباره ایران بنویسند و سپس شاهد تولید دهها هزار سطر اطلاعات مفید در دنیای مجازی درباره ایران زمین باشیم و منتظر از راه سیدن مسافران خارجی بنشینیم.

گردشگری کارخانه رونقی در کسب و کار صادرات نامرئی


کارخانه ها ؛ جاذبه ای جدید در گردشگری

گردشگری کارخانجات به نوعی گردشگری گفته می شود که گروهی از گردشگران طبق برنامه ای سازمان یافته شده از مراحل تولید یک محصول در کارخانه ای صنعتی بازدیدمی کنند و در نهایت در صورت امکان از فروشگاه کارخانه اجناسی تولید شده در آن محل را به یادگاری خریداری می کنند.

به یاد داریم دوران خوش تحصیل را وقتی قرار بود گردشی علمی را با همکلاسی هایمان تجربه کنیم ، بسیاری از ما کوچکترین اتفاقات آن روز که شاید چند دهه پیش اتفاق افتاده باشد را به یاد داریم . همین شور و اشتیاق به دانستن ماست که باعث شد در دوران رکود اقتصادی دهکده جهانی برخی از دست اندرکاران صنعت گردشگری دست به ابتکاری بسیار جالب بزنند و زیر مجموعه تازه ای را به صنعت نوظهور گردشگری جهان معرفی کنند که پایه اصلی آن کنجکاوی بشر و علاقه او به دانستن است.

به اطراف خود نگاه کنید ، کامپیوتر، تلویزیون، ماشین لباس شویی، اتومبیل، یخچال و دهها وسیله دیگر را خواهید دید. اینها همه نشانه هایی از زندگی مدرن و صنعتی قرن بیست و یکمی ما هستند، آیا می دانید این وسایل چگونه و از چه موادی ساخته شده اند؟ تعداد انگشت شماری از ما می توانند مراحل کامل ساخت یکی از این وسایل را برشمرند یا اینکه تعریف درستی از کارخانه سازنده آنها داشته باشند.

بنابراین دست اندرکاران صنعت گردشگری ، این بخش نوظهور در صنعت گردشگری را تورهای کارخانه ای نامیده اند که منشاء آن از ایالات متحده آمریکاست این کشور صنعتی با توجه به پتانسیل بسیار مناسب خود از نظر کارخانه های عظیم صنعتی توانسته به خوبی این بخش جدید را مدیریت کنند و از آن درآمدزایی داشته باشد که به تازگی چندین کشور صنعتی دیگر در گوشه و کنار این دهکده جهانی اقدام به راه اندازی اینگونه تورها کرده اند مثل کشور آلمان و فرانسه و در کنار آنها کشور سوئیس هم بیکار ننشسته و صنعت شکلات و ساعت سازی خود را با این روش به روی گردشگران گشوده.

امروزه بسیاری از کشورهای جهان دارای صنایعی بسیار بزرگ مثل ذوب آهن ، کارخانجات صنعتی و مواد غذایی هستند که از آنها برای  رونق اقتصاد خود استفاده می کنند اما پیدایش بخش جدید صنعت گردشگری یعنی صنعت تورهای کارخانه ای، بهترین فرصت و زمینه ساز رونق صنعت گردشگری داخلی و خارجی بسیاری از آنها شده است.

قبل از این ابتکار در صنعت گردشگری ، کشورهای صنعتی و صاحبان صنایع آنها چه خصوصی و چه دولتی سالها بود کارخانه های خود را پشت دیوارهای بلندی می ساختند و کسی به جز پرسنل خبر از داخل کارخانه نداشت. اما امروزه با توجه به این زیر مجموعه جدید گردشگری و منافع بسیار زیادش برای هر دو طرف ، یعنی صاحبان صنایع و گردشگران؛ این گروه درب کارخانه های خود را به روی گردشگران داخلی و خارجی با توجه به سیاست های تجاری و مسایل امنیتی و حفاظتی کارخانه گشوده اند.

نمونه های خارجی

اینجاست که همان کنجکاوی و علاقه به دانستن مراحل تولید بسیاری از وسایل اطراف ما می تواند برای صنعت گردشگری و دست اندرکارانش پولساز باشد به عنوان مثال تصور کنید شما هنگام مطالعه روزنامه با آگهی تبلیغاتی یکی از آژانس های مسافرتی شهر خود برخورد کنید که در آن خبر از برگزاری تور یکروزه بازدید از فلان کارخانه صنعتی داده شده که تصادفا این کارخانه و روش تولید محصول آن سالهاست که برای شما جای سئوال بوده است؛  یقینا با این آژانس تماس خواهید گرفت و در اولین فرصت از آن تور برای پاسخ به سئوال خود استفاده می کنید. اگرچه این فقط یک مثال ساده بود اما هزاران مورد از اینگونه تورها هم اکنون در کشورهای صنعتی درحال برگزاریست که می توان به بازدید از کارخانه های هواپیما سازی بوئینگ و ماشین سازی فورد اشاره کرد. شاید بهترین تور برگزار شده در طول این مدت بازدید از کارخانه موتورسیکلت سازی معروف هارلی دیویدسون ایالات متحده در بین علاقمندان به هیجان موتورسواری بوده.

و اما ایران

به راستی این بخش جدید در صنعت گردشگری واقعا ناجی صنعت گردشگری در دوران رکود اقتصادی بوده و اگر کمی دقت کنیم شاید این بخش بتواند جان دوباره ای به صنعت از نفس افتاده گردشگری ایران ببخشد. اگر مدیران دو بخش صنعتی و گردشگری ایران بتوانند ارتباط مناسب و دقیقی با یکدیگر برقرار کنند این حس کنجکاوی ماست که باعث رونق دوباره صنعت گردشگری در داخل مرزهای کشور می شود و چه بسا به زودی اینگونه تورها در بین ساکنان  کشورهای منطقه و همسایه که چنین امکاناتی در اختیار ندارند معروف شده و باعث ورود برخی گردشگران خارجی نیز به ایران بشود.

فرصتی مناسب جهت تبلیغات

اگر از فواید آموزشی این گونه تورهای گردشگری در دوران مدرسه و دانشگاه چشم پوشی کنیم ، اغلب کارشناسان اقتصادی این گونه تورها را برای صاحبان صنایع بزرگ خصوصی و دولتی بهترین فرصت معرفی توانمندی های خود می دانند .

آیسا اسدی ، کارشناس ارشد برنامه ریزی و بازاریابی توریسم ضمن تاکید بر توجه به این نوع گردشگری در کشورمان می گوید:  صاحبان و مدیران بسیاری از کارخانجات ایران سالانه مبالغ بسیار زیاد و هنگفتی را برای تبلیغات محصول خود هزینه می کنند این در حالی است که بسیاری از این مراکز تولیدی هر کدام  به تنهایی قادرند ساعت ها گروه های بزرگی از گردشگران را به خود مشغول کنند ، اینجاست که با کمی همکاری بین این مدیران اقتصادی و تورگردانان می توان با صرف کمترین هزینه از طرف کارخانجات یعنی گشودن درب کارخانه به روی بازدید کنندگان و پذیرایی از گردشگران ، تبلیغاتی بسیار گسترده و مفید را در سطح کشور و حتی خارج از مرزها انجام داد.

وی می افزاید: این همکاری بین دو بخش گردشگری و صنعتی می تواند آنچنان مفید و محرک هر دو بخش باشد که قابل تصور بسیاری از ما نیست اما رونق صنعت گردشگری ایران از مهمترین تاثیرات این همکاری خواهد بود. کارخانه های اتومبیل سازی، صنایع غذایی، صنایع دارویی و حتی صنعت نفت ایران می توانند به عنوان اصلی ترین پتانسیل های صنعت تورهای کارخانه ای در داخل مرزهای ایران باشند . رشد و رونق این تورهای داخلی کم کم پای گردشگران خارجی را به میان خواهد آورد و علاوه بر ریال های داخلی، دلارهای غیر نفتی را در این صنعت جاری خواهد کرد.

اسدی به نیروگاه هسته ای بوشهر نیز اشاره می کند و می گوید: این نیروگاه علاوه بر افتخار ملی کشورمان می توان هم اکنون مثل دیگرکشورهای دنیا به عنوان مقصدی بسیار عمده برای گردشگران داخلی و خارجی باشد و با رعایت قوانین و منافع ملی کشورمان درب های خود را به جای اینکه فقط به روی کارشناسان و بازرسان آژانس بین المللی هسته ای باز کند پذیرای هزاران هزارا گردشگری باشد که علاقمند هستند روند تولید برق و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را از نزدیک ببینند ، باشد.

بنابراین می توان با یک مدیریت دقیق و صحیح و با توجه به منافع اقتصادی کشور و کارخانجات صنعتی ایران تورهای گردشگری بازدید از کارنجات را رونق بخشید که علاوه بر تبیلغ محصول ایرانی و توانمندی های صنایع ایران در منطقه می توان در جذب سرمایه های خارجی نیز مفید باشد.

میراثی نامطلوب برای سازمان

شاید اگر کمی تاریخ را به عقب برگردانیم و ریاست پیشین سازمان میراث فرهنگی را به خاطر آوریم به یاد سخنرانی های بسیار زیبا و دلنشین وی درباره طرح ها و پروژه های گردشگری و البته میراث فرهنگی خواهیم افتاد. طرح هایی که قرار بود تمدن ایران زمین را به شکلی واقعی و صحیح به دیگران معرفی کرده و باعث رونق گردشگری کشورمان بشود و در عین حال فرهنگ غنی ایران را در دهکده جهانی زنده نگهدارد و باعث افتخار کشورمان بشود.

جلسات و کنفرانس ها و همایش های فراوانی صورت گرفت و گروه های کارشناسی متعددی هم راهی کشورها و سازمان های بین المللی از جمله یونسکو شدند تا بتوانند این رویا را به واقعیت تبدیل کنند. آن زمان همه فعالان گردشگری و البته علاقه مند به میراث فرهنگی ایران سربلند و خرسند از این همه توجه سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری به این مهم منتظر نتایج آن برنامه های متعدد بودند تا این که ریاست سازمان و البته ریاست دولت تغییر کرد و دولت یازدهم سکان هدایت کشور را به دست گرفت و فردی فرهنگی به صندلی ریاست سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری تکیه زد که ناگهان اولین خبر ناامیدکننده درباره مقبره نظامی به گوش رسید و پس از آن چوگان غیر ایرانی شد و در نهایت چند روز پیش پرونده طب سنتی ایران از سوی سازمان یونسکو مرجوع شد و تمام رویاپردازی های فعالان و دوست داران میراث فرهنگی و گردشگری ایران را بر باد داد.

هرچند همانند گذشته مسئولان از پیگیری پرونده طب سنتی ایران و به نتیجه رسیدن آن در آینده ای نزدیک سخن می گویند، اما پرسش اینجاست که واقعا این همه شکست را چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ پرسشی که جواب آن را یدالله پرمون، رئیس مرکز مطالعات منطقه ای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی در یک کلمه داد و گفت: «ریاست قبلی سازمان مسئول بوده است.»

هرچند وی مسئولیت ثبت پرونده طب سنتی ایران به عهده ریاست سازمان در سال 89 می داند، اما می توان این طور تصور کرد که هنوز هم باید شاهد میراثی نامیمون از دوره گذشته سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری به دلیل مدیریتی غیرتخصصی و نامعقول بوده و هر روز خبرهای این چینی را در جراید شاهد باشیم. باشد که به قول معروف دوباره از یک سوراخ گزیده نشویم.

کسب و کار از رونق تورهای دقیقه 90 و اما و اگرهایش می گوید

بروم یا نروم؛ مسئله این است

نویسنده: عماد عزتی

گردشگری و بطور کلی صنایع وابسته به آن در دو یا سه دهه اخیر به یکی از صنایع بسیار پرمخاطب در جهان تبدیل شده اند و بسیاری را شیفته خود کرده است. تجربه دیدن مناطق زیبا و طبیعت بکر دیگر نقاط جهان و همچنین آشنایی با فرهنگ و تمدن مردمان دیگر جزو اولین امتیازات سفر و گردشگری است که هرکس را به بستن بار سفر تشویق می کند اما گاهی اوقات این هزینه های سفر است که مانع از به واقعیت رسیدن رویاهایمان می شود.

یکی از راهکارهایی که به واسطه بروز بحران اقتصادی در صنعت گردشگری بسیار مشهور شد و خودنمایی کرد خدماتی با نام «تورهای دقیقه 90» یا آخرین لحظه بود (last minute )، هرچند این ابتکار عمل توسط آژانسداران دهه 80 میلادی برای فروش تورهای باقی مانده خود بکار گرفته شده بود و قرار بود برای پرکردن هزینه های دفاتر خدمات گردشگری استفاده شود اما در حال حاضر و کمتر از یک دهه است که خود دقیقه نودی ها هم به عنوان نوعی تور برای ماجراجویان تبدیل شده است و روزی نیست که یکی از پیام های تبلیغاتی اینگونه تورها را روی صفحه نمایش تلفن همراهمان نخوانید و به فکر فرو نروید.

چه شد که ایران هم دقیقه نودی شد؟

اوایل دهه 80 میلادی وقتی رونق سفر و گردشگری سراسر جهان رشد خود را آغاز کرده بود و بسیاری از فعالان عرصه گردشگری مشغول عقدقراردادهای بلند مدت با شرکت های هواپیمایی، اقامتی و تفریحی بودند ناگهان معضلی به نام فروش نرفتن تورها خودنمایی کرد و بسیاری از فعالان عرصه گردشگری را از تا مرز حذف از چرخه اقتصاد گردشگری پیش برد. اما اینجا بود که پای تورهایی معروف به لحظه آخر به میان آمد و بسیاری را از نابودی کامل نجات داد.

به هر حال برگزاری تورهای دقیقه نود به عنوان ابتکار عملی از سوی فعالان گردشگری چه در بحث حمل و نقل و چه در مراکز اقامتی بکار گرفته شد تا اینکه رشد صنعت گردشگری و جابجایی مسافران و گردشگران در ایران نیز باعث شد  تقریبا از اوایل دهه 80 شمسی ایران هم دقیقه نودی شده و شاهد رشد و گسترش اینوع تورها باشد به گونه ای که در حال حاضر این دقیقه نودی ها هستند که در بازار گردشگری کشورمان یکه تازی می کنند.

اما و اگر های نودی شدن در ایران

 آیسا اسدی کارشناس ارشد برنامه ریزی گردشگری ضمن اشاره به امتیازات ویژه اینگونه تورها برای گردشگران، می گوید: هرچند این نوع تورهای به عنوان معامله ای دو سر برد در صنعت گردشگری برای گردشگران و البته فعالان این صنعت سراسر جهان شناخته شده اما ظاهرا مدتی است در برخی نقاط بخصوص کشورهایی که تازه به جمع مناطق گردشگرپذیر افزوده شده اند ، اینگونه تورها به نوعی فرصت برای سود جویی و ورود افراد غیر متخصص به عرصه گردشگری شده است.

این کارشناس گردشگری می گوید: داستان از این قرار است که بسیاری از برگزار کنندگان غیر قانونی تورهای دقیقه نود با استفاده از جاذبه قیمت های باورنکردنی مثل برگزاری تور ترکیه با قیمت 500 هزار تومان مسافران و علاقمندان را به محل خود می کشانند و با ارایه دلایل و پیشنهاد متفاوتی وی را وادار به خرید تورهای دیگری می کنند یا اینکه همان تور مورد نظر را به قیمتی بالاتر به او می فروشند درحالی که همین تورهای دقیقه نودی هم برای خودشان قاعده و قانونی دارند.

وی ضمن اشاره به کمبود فرهنگ سازی برای استفاده از تورهای لحظه آخر می گوید: در کشورهای توسعه یافته و معروف در صنعت گردشگری تکلیف مشخص است چون هم گردشگران به حقوق خود آگاهند و هم فعالان عرصه گردشگری می دانند در صورتی که خدمات مناسب به مشتری خود ندهند به سرعت از فهرست انتخاب گردشگران حذف خواهند شد اما در کشورهایی مثل ایران که تازه اول راه هستند موضوع متفاوت است و بسیاری از گردشگران به حقوق قانونی خود حتی در باره اینگونه تورها آگاه نیستند ، به همین دلیل شاهد بروز اختلافات عمده و سودجویی هایی بوده ایم.

این کارشناس گردشگری می افزاید: جای تردید نیست که اینگونه تورها بیشت در دنیای مجازی دست به دست می شوند و زیاد از دفاتر خدمات گردشگری در این زمینه خبری نیست بنابراین بسیاری از متقاضیان که شناخت دقیقی از حق و حقوق خود ندارد و صرفا با این دلخوشی که ارزان سفر می کنند دست به جیب شده و تورهای لحظه آخری را خریداری می کنند.

اسدی ضمن تاکید بر اطلاع رسانی مسئولان در این زمینه و جلوگیری از فعالت غیر متخصص ها می گوید: شاید بسیاری از مسئولان به این عقیده که برگزاری تورهای دقیقه نودی میتوان مدیریت سفر کرده و از هجوم یکباره مسافران در فصول پیک سفر مثل تعطیلات نوروزی و تعطیلات تابستانی جلوگیری کند ایمان داشته باشند اما نیمه خالی لیوان را ندیده اندکه همین تورها می تواند باعث ایجاد اختلال در جابجایی مسافران شده و دوباره آنها را در لیست انتظار تورهای معمولی قرار دهد.

از سوی دیگر محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیر انجمن صنفی دفاتر خدمات گردشگری هوایی ایران می گوید: این پدیده یعنی فروش تورهای لحظه آخر پدیده ای تازه در جهان نیست و صنعت گردشگری کاملا با آن آشنایی دارد اما متاسفانه در ایران به دلیل کسادی کار به روندی معمول تبدیل شده و صنعت واقعی گردشگری به حاشیه رفته است.

این فعال خصوصی در گردشگری می گوید: امروزه شاهد موجی از تبلیغات که بعضا غیر واقعی نیز هستند برای برگزاری اینگونه تورها باشیم که عدم رسیدگی مسئولان و مقامات گردشگری کشورمان به این روند زمینه ساز رکود و حذف بسیاری از فعالان و متخصصان گردشگری در بخش خصوصی بوده و در نهایت می تواند یاعث زیان هنگفت گردشگری ایران بشود.

کرمانی نیز به عدم آگاهی گردشگران ایرانی به حقوق خود بخصوص هنگام استفاده از این نوع تورها اشاره می کند و می افزاید: بدون تردید کسانی که برای تهیه تورهای دقیقه نودی مراجعه می کنند آنچنان از قیمت بسیار پایین ارایه شده توسط برگزار کننده هیجان زده شده اند که به فکر آینده و عاقبت کارشان نیستند و فراموش می کنند که در نهایت ممکن است این تور باعث ایجاد خاطرات تلخی برایشان بشود.

 رئیس هیات مدیرن انجمن صنفی دفاتر خدمات گردشگری هوایی ایران ضمن تاکید بر امضاء قرارداد تور با برگزار کننده از سوی متقاضیان ، می افزاید: طبق قانون و عرف بین المللی این گونه تورها هم باید دقیقا مثل تورهای عادی خدمات و سرویس دهی داشته باشد و فقط براساس سیاست های تجاری برگزار کننده برای تکمیل ظرفیت است که ارزان تر فروخته می شوند نه اینکه کیفیت بدتری داشته باشند یا خدمات متفاوت. بنابراین بهتر است کسانی که قصد استفاده از این نوع خدمات را دارند ابتدا از شرایط عادی تورها توسط برگزار کننده  اطلاع یابند و سپس با همان شرایط اما دقیقه نود یا همان لحظه آخری اقدام به عقد قرار داد کنند تا در صورت بروز هرگونه اختلافی از طریق مراجع قانونی بتوانند خواسته خود را پیگیری نمایند.

نگاهی جایگاه گردشگری روستایی در ایران

روستاها ؛ فرصتی برای توسعه پایدار

سادگی ، تحرک و شادابی زندگی با انقلاب صنعتی رفته رفته جای خود را به تجمل و زندگی ماشین داد تا اینکه پس از چند دهه دوباره بشر برای بازیابی آرامش و استراحت هنگام تعطیلات از دنیای شهری به سوی روستاها روی آورد.

همین موضوع باعث شد تا تقاضایی نوین برای سفرهای زندگی شهری انسان شکل گیرد و راهکاری برای توسعه گردشگری شد. گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت تفریحی اجتماعی، در نیمه دوم قرن هجدهم در انگلستان و اروپا شکل گرفت. پیش از آن هم مناطق روستایی برای فعالیت‌های تفریحی مورد استفاده قرار می‌گرفتند، اما شرکت در این فعالیت‌های تفریحی محدود به اقشار برتر جامعه بود. در قرن نوزدهم و بیستم به دلیل توسعه حمل و نقل و سهولت جابه‌جایی، راه‌یابی به روستاها آسان شد. رشد سریع تقاضا برای گردشگری روستایی از سال ۱۹۴۵ آغاز شد. در این زمان گردشگری روستایی شاهد رشدی چشمگیر و گردشگری بین‌المللی نیز شاهد رشد جمعیت بود و افزایش تقاضا برای گردشگری روستایی تا اندازه‌ای منجر به توسعه گردشگری شد.

هرچند هنوز بسیاری از کارشناسان در زمینه تعریف گردشگری روستایی به توافق نهایی نرسیده اند اما نمونه‌های زیادی از انجام فعالیت‌های گردشگری در نواحی روستایی وجود دارد و می توان آنها را اینگونه برشمرد: فعالیت‌های مبتنی بر طبیعت، جشنواره‌ها، وقایع میراث، جاذبه‌های مبتنی بر جامعه‌ بومی، گردشگری کشاورزی، نمایشگاه‌های هنری و صنایع دستی ، تئاتر اجتماع محلی که همه و همه در غالب گردشگری روستایی انجام می پذیرند و همه این موارد باعث شده گردشگری روستایی به عنوان فلسفه‌ ای برای توسعه روستایی نیز مطرح شود که این جنبه دارای سه دیدگاه مهم است: از یک دیدگاه، گردشگری راهبردی برای توسعه روستایی و انعکاس دهنده ویژگی‌های محیط روستایی است. دیدگاه دیگر گردشگری را ابزار و سیاستی برای باز ساخت اقتصاد روستایی می‌شناسد. بعضی نیز گردشگری را سیاست و ابزاری برای توسعه روستایی پایدار قلمداد کرده‌اند.

گردشگری روستایی راهبردی برای توسعه اقتصادی 

علی حسین پور کارشناس گردشگری ، درباره صنعت گردشگری  جایگاه آن در جوامع امروزی  می گوید: اقتصاد توریسم بهترین محرک برای کشورهایی است که به دلیل تک محصولی بودن یا محدودیت منابع درآمدی دارای اقتصاد ناکارآمد هستند، حال می‌رود تا توسط بسیاری از کشور‌های در حال توسعه به یکی از بزرگترین واقعیت‌های اقتصادی تبدیل شود.

وی با اشاره به اهمیت توسعه گردشگری روستایی در بهبود کیفیت زندگی و اقتصاد روستاهای کشور می افزاید: اگر درآمد برخی از کشورهای جنوب شرقی آسیا را که امروز به قطب های صنعتی و اقتصادی جهان تبدیل شده اند ارزیابی کنیم به راحتی مشاهده می‌شود که بخش بزرگی از این منابع مالی از طریق اقتصاد توریسم پویا در این کشورها به دست آمده است و این چیزی نیست جز اینکه کشورهای فوق صنعت گردشگری و نقش آن را در اقتصاد امروز درک کرده‌اند.

این کارشناس ضمن تاکید بر توسعه گردشگری روستایی می گوید: گردشگری روستایی در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگترین واقعیت‌های اقتصادی جهان است.

حسین پور تصریح کرد: یکی از راهبردهای که اخیرا در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته است، توجه و تاکید بر توریسم در نواحی روستایی دارای پتانسیل و زیرساخت‌های لازم جهت گسترش گردشگری است.

از سوی دیگر قربان عباسی مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان نیز درباره گردشگری روستایی می گوید: گردشگری روستایی نیز از جمله انواع گردشگری است که در دیگر کشورها از جذابیت و سودآوری بسیاری برخوردار است وکشور ایران و به ویژه استان گلستان در این زمینه پتانسیل های قابل توجه ای دارد که در صورت توجه و بالفعل نمودن آن شاهد تحول جدی در روند توسعه گردشگری ایران زمین خواهیم بود و جاذبه هایی نظیر طبیعت، آب و هوا ، اماکن تاریخی و مذهبی ، مزارع ، کوهستان ها و منابع آبی روستاها می توانند در این زمینه نقش داشته باشند.

وی ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری روستایی در روستاهای هدف ایران تصریح کرد: در این راستا باید به توریسم روستایی به عنوان یک راهبرد اثر بخش برای توسعه اقتصادی نگریست و به جوامع روستایی برای سازماندهی ساخت‌ها و تبیین کارکردهای توریسم روستایی و هدایت آنها در جهت دستیابی به اهداف رشد و توسعه جامعه محلی کمک کرد و در این صورت است که می‌توان به رشد و تنوع بخشی اقتصادی جوامع روستایی امیدوار شد .

عباسی یکی از راهکارهای توسعه گردشگری روستایی را استفاده از امکانات دنیای مجازی می داند و می گوید: جایگاه دنیای مجازی در زندگی امروز ما قابل انکار نیست بنابراین می توانیم با معرفی جاذبه های بکر روستاهایمان برای گردشگران داخلی و خارجی ایجاد انگیزه کنیم و آنها را به منطقه مورد نظر خود با رعایت تمام حقوق حفاظت از محیط زیست دعوت نماییم.

گلستان ؛ پایتخت گردشگری روستایی کشور

معاون عمرانی استاندار گلستان درباره پتانسیل موجود در توسعه گردشگری روستایی کشور می گوید: استان گلستان به دلیل جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی واقع در محدوده روستاها، میتواند به پایتخت گردشگری روستایی کشور تبدیل شود.

عبدالرضا دادبود ؛ رئیس کارگروه گردشگری استان گلستان خاطرنشان کرد: برگزاری جشنوارههای گوناگون در ایام مختلف سال و استقبال بسیار صورت گرفته از این جشنوارهها، ظرفیت استان در حوزه گردشگری روستایی را عیان کرده و اکنون نیاز است با برگزاری نشستهای کارشناسی، تصمیمات لازم را در راستای استفاده از این ظرفیتها برای جذب گردشگر اتخاذ کرد.

دادبود افزود: در بحثهای مرتبط با گردشگری علیالخصوص گردشگری روستایی علاوه بر استفاده از این ظرفیت برای معرفی استان، باید به بحث اقتصاد گردشگری نیز توجه لازم را داشت به نحوی که فعالیتها در نهایت سبب کسب درآمد و ایجاد تحول اقتصادی در زندگی روستائیان و فعالان این حوزه شود.

قائم مقام ستاد تسهیلات سفرهای استان گلستان اظهار داشت: ارائه آموزشهای لازم به روستائیان و فعالان حوزه گردشگری روستایی، صیانت از جاذبههای طبیعی و فرهنگی و تاریخی و مذهبی روستاها، شناساندن بیش از پیش جاذبههای گردشگری روستایی استان، هماهنگی با تورهای گردشگری مطرح کشور و میتواند به عنوان نقشه راه در حوزه گردشگری روستایی مدنظر باشد.

«بزم» پاتوق گردشگران خارجی

اگر از تمام امتیازات مطرح شده و اما اگرها درباره گردشگری روستایی بگذریم بیشتر فعالان و دست اندرکاران عرصه گردشگری علاقمند هستند نمونه ای عینی و شاهد مثالی در این زمینه داشته باشند که بدون تردید با نام روستای «بزم» در استان فارس برخورد خواهند کرد . روستایی که کمتر از یک دهه پیش حتی مردم شیراز زیاد از آن نمی دانستند و هم اکنون شهرت آن خارج از مرزهای کشورمان و بیش از 40 کشور دنیا به گوش می رسد.

شهرتی که به واسطه مهمان نوازی عباس برزگر، یکی از روستائیان در پناه دادن به دو گردشگر آلمانی که با موتور سفر می کردند ، کلید خورد و هم اکنون «بزم» را به عنوان پاتوق گردشگران خارجی معروف کرده است و خبرنگاران شبکه های تلویزیونی خارجی از کشورهایی چون آلمان، تایلند و روسیه از آن سخن گفته اند.

عباس برزگر بنیان گذار گردشگری روستایی در «بزم» ضمن تاکید بر اینکه تمامی روستاهای ایران قابلیت استفاده و بهره برداری در زمینه توسعه گردشگری روستایی را دارند، می گوید: این نوع گردشگری نیازمند حمایت سازمان میراث فرهنگی و البته مسئولان امر است و می تواند از مهاجرت روستائیان به شهرهای مختلف کشور جلوگیری کند.

بنابراین بجاست که مسئولان امر بخصوص سازمان میراث فرهنگی به این مهم توجه ویژه داشته باشند و با استفاده از ابتکار عمل جامعه بومی روستا ابتدا به فرهنگ سازی در زمینه توسعه گردشگری روستایی گام بردارند تا بتوانیم با ایجاد اشتغال علاوه بر حفظ و حراست از آئین و فرهنگ روستایی کشورمان در زمینه جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها نیز اقدام نماییم.


ارزان سفر کردن؛ سفری بدون کیفیت نیست

نگاهی به فرهنگ سفر در ایران

نویسنده : شیدا رمزی

تعطیلات آخر هفته یا چند روز تعطیلی و درنهایت تعطیلات پایان سال زمانی است که جامعه ایران به یکباره بار سفربسته و راهی می شود؛ همین موضوع باعث گران شدن هزینه سفرهای ما ایرانیان که به عنوان خوش سفربودن شهره هستیم شده است.

 هرچند بسیاری از سفرهای داخلی ما برای بازگشت به خانه پدری در اقصی نقاط ایران است اما بازهم بسیاری به دنبال یافتن مقاصدی نوین برای گذراندن تعطیلات خود ولی با هزینه ای مناسب هستند.  به همین دلیل جای تردید نیست که برخی همواره در جراید و البته دنیای مجازی به دنبال یافتن بهترین موقعیت سفر با مناسب ترین هزینه در داخل یا خارج از مرزهای کشورمان بوده و درحال برنامه ریزی هستند.

به هر حال هرطور که به خواهیم سفر کنیم چه با برنامه و چه بدون آن ، باید برای سه بخش عمده فکر کنیم اول بحث ایاب و ذهاب یا همان حمل ونقل است و پس از آن به اقامت خواهیم رسید و در آخر هم خورد و خوراکمان را باید هنگام سفر مدیریت کنیم که همین سه عامل همواره در ذهن بسیاری از گردشگران ایرانیان مشکل ساز شده و برخی را از بار سفر بستن منصرف می کند.

فرهنگ سفر در ایران اشتباه است

مهسا مطهر، مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری درباره فرهنگ سفر ایرانیان معتقد است : هنوز فرهنگ مسافرت برای بسیاری از گردشگران و ماجراجویان ایرانی تعریفی بسیار متفاوت از آنچه در سطح دهکده جهانی صورت می گیرد داشته و همین امر باعث شده که برخی از سفرهای گردشگران ایرانی بسیار گرانتر از حد معمول انجام شود .

مطهر ضمن تاکید بر فرهنگ سازی از دوران کودکی برای ارزان سفر کردن می افزاید: این جمله برای بسیاری از ما ایرانیان آشناست که هنگامی که سفر می کنیم می گوییم: «آمده ایم سفر و باید خوش بگذرانیم بی خیال هزینه»، این دقیقا همان فرهنگ اشتباهی است که به دلیل عدم کنترل و برنامه ریزی در ذهن اکثر گردشگران ایرانی نقش بسته است و آنها را به مسیری اشتباه هدایت می کند و در نهایت سفر را از سبد خانوار حذب خواهد کرد.

از سوی دیگر این استاد دانشگاه به عدم اطلاع گردشگران ایرانی از تکنولوژی های روز در تعیین و انتخاب و مدیریت سفر اشاره می کند و می گوید: در حال حاضر اکثر گردشگران ایرانی یا از امکانات دنیای مجازی اطلاعی ندارند یا اینکه حوصله جستجو در این زمینه را در خود نمی بینند و با استفاده از خدمات گردشگری آژانس های گردشگری سعی در انتخاب مقصد سفر خود دارند در حالی که صدها و یا شاید هزاران وب سایت و شرکت های آنلاین در دهکده جهانی مشغول برنامه ریزی و خدمات رسانی به گردشگرانی که قصد ارزان سفر کردن دارند یا همان بک پکرها، هستند.

از سوی دیگر دکتر ایمانی خوشخو رئیس دانشگاه علم و فرهنگ به نبود بسیاری از امکانات ارزان سفر کردن در کشورمان اشاره می کند و می گوید: جای تردید نیست بسیاری از امکانات ارزان سفر کردن هم اکنون در زیرساخت های گردشگری ایران مهیا نیست و نمی توان انتظار داشت که گردشگران ایرانی با آنها آشنا باشند . این در حالی است که در اغلب کشورهای گردشگرپذیر جهان سیاست ها یا راهکارهایی نوین برای ارزان سفر کردن به وجود آمده که باعث افزایش تعداد سفر بخصوص در میان جوانان با هزینه هایی پایین شده است .

ایمانی خوشخو به شرکت های هواپیمایی ارزان قیمت سراسر جهان اشاره می کند و می افزاید: اگر در قاره اروپا تصمیم برنامه ریزی سفر داشته باشید حداقل 5 شرکت هواپیمایی وجود دارد که بلیت های ارزان قیمت در اختیار مسافران قرار می دهد اما آیا این چنین امکاناتی هم اکنون در کشورمان مهیاست که انتظار داشته باشیم گردشگران ایرانی توان ارزان سفر کردن داشته باشند ؟ یا اینکه اصلا شرکت های هواپیمایی ایرانی هم اکنون با توجه به معضلاتی که گریبانگیر آنها شده است اصلا امکان ارایه پیشنهادات تشویقی برای استفاده گردشگران از خدمات آن شرکت را در اختیار دارد یا همین خدمات معمولی را هم با مشکل ارایه می دهند در حالی که برخی شرکت های هواپیمایی در قاره سبز گاهی اوقات برای جلب نظر گردشگران قیمت بلیت یکی از مقاصدخود را با یک سوم قیمت واقعی به فروش می رسانند.

این استاد دانشگاه ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری ارزان در کشورمان به محل های اقامتی نیز اشاره دارد و می گوید هم اکنون در ذهن اکثر گردشگران ایرانی هتل یعنی محل اقامتی با 5 ستاره که خدمه فقط مشغول به خدمات رسانی به گردشگران باشند، این تصور شاهد مثالی دقیق و واقعی از نبود زیرساخت ها یا امکانات اقامتی غیر هتل  مثل متل یا هاستل ها در ایران است.

وی درباره عقیده گردشگران ایرانی نسبت به هتل می افزاید: اگر همین حالا از همکاران خود بپرسید که آیا تا کنون از خدمات هاستل استفاده کرده، بدون تردید به شما می گویند سفر بروم که در مسافرخانه اقامت کنم چون دیدگاه این افراد از هاستل همان مسافرخانه های قدیمی و نا مطلوب برخی مناطق جنوب شهر تهران است در حالی که در همین کشور همسایه ما ترکیه درصد قابل توجهی از گردشگران از خدمات ارزان قیمت و بسیار مناسب هاستل ها استفاده می کنند و روز به روز شاهد توسعه و احداث اینگونه اقامت گاههای ارزان قیمت در دیگر نقاط جهان هستیم حال آنکه نه تنها این اماکن در ذهن گردشگران ما جایگاهی ندارند بلکه  هنوز در گردشگری ایران تعریفی دقیق و درست از آنها نیست.

تقاضا، عرضه را مدیریت می کند

محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ، در زمینه فرهنگ ارزان سفر کردن ایرانیان می گوید: با توجه به ازدیاد بک پکرها (کسانی که ارزان سفر می کنند) در دهکده جهانی سیستم ارزان سفر کردن هم در گوشه و کنار جهان به وجود آمده و با توجه به نیاز این گروه ، روشهای نوینی به صنعت گردشگری معرفی شده است.

این فعال گردشگری ادامه می دهد: به هر حال با توجه به معضلات اقتصادی سطح جهان و البته نیاز همه گیر بودن سفر برای رونق گردشگری این امکانات هم اکنون در اختیار گردشگران قرار گرفته که متاسفانه سهم ایران دراین زمینه بسیار اندک بوده و نزدیک به صفر است و این موضوع باعث شده تا گردشگران ایرانی تعریف درستی از سفرهای ارزان قیمت در اختیار نداشته باشند و تصور کنند سفرهای ارزان یعنی سفری بی کیفیت که تعطیلات آنها را به هدر خواهد داد، این در حالی است که همواره در سراسر جهان شاهد رشد و افزایش تعداد سفرهای ارزان قیمت و البته به دنبال آنها خدمات با کیفیت سفر اما ارزان قیمت هستیم.

کرمانی با اشاره به وجود صدها شرکت هوایی، اقامتی و تفریحی ارزان قیمت خارج از مرزهای کشورمان می گوید: گردشگران خارج از مرزهای کشورمان اگر قصد سفر داشته باشند با استفاده از دنیای مجازی و البته امکاناتی که شرکت های متفاوت هوایی ، اقامتی یا حتی پذیرایی در اختیار آنها قرار می دهند می توانند با بهایی بسیار ناچیز سفرشان را برنامه ریزی کنند اما این امکانات در کشورمان در حد صفراست یا اصلا وجود ندارد.

رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران می گوید: به عقیده من هنوز تقاضای اینگونه سفرها در کشورمان بقدری نشده است که امکانات هم به وجود آید و این موضوع ریشه در فرهنگ سفر گردشگران ایرانی دارد و از آنجا که سفرهای خانوادگی و با استفاده از امکانات مناسب صورت گرفته هنوز فرهنگ سفرهای ارزان که عموما مختص جوانان و دانشجویان است و گاهی اوقات دیگران از آن بهره می برند در کشورمان شکل نگرفته و فاصله بسیاری با خدمات امروزه خارج از مرزهای ایران دارد.

وی در پایان می افزاید: اگر بتوانیم فرهنگ ارزان سفر کردن را از سنین نوجوانی به فرزندانمان بیاموزیم می توانیم انتظار داشته باشیم که تقاضای آنها در آینده می تواند باعث ظهور و انتقال دانش و تکنولوژی های لازم برای ارزان سفرکردن به کشورمان باشد.

لطفا عکس فردی که با دوچرخه درحال سفر است یا اینکه گردشگران در محوطه های باستانی ایران استفاده شود

 

به کجا چنین شتابان؟

نویسنده : عماد عزتی

حدود پنج سال است که بحث گردشگری در این سرزمین کهن مثل بسیاری از کشورهای دیگر دهکده جهانی داغ شده و در هر ارگان و وزارتخانه ای حداقل یک میز به آن اختصاص داده شده است.

از تاق بازرگانی گرفته تا جهاد کشاورزی و سازمان ملی جوانان همه و همه سعی کرده اند گوشه ای از کار رونق گردشگری ایران را بگیرند اما این همکاری یا به عبارتی موازی کاری در سرزمین ایران باستانی با تمدنی چند هزار ساله اکنون پس از دو ماه که نجفی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری منصوب شده است رنگ تازه ای به خود گرفته و باعث بروز برخی نگرانی ها شده است.

همه می دانیم دولت تدبیر و امید باشعار رشد و رونق گردشگری و حذف دلارهای نفتی روی کار آمد و حرکتی که قبل از آن در دولت نهم و دهم در زمینه توسعه گردشگری آغاز شده بود در مدت دو ماه شتابی غیر قابل تصور گرفته ، شتابی که هرچند خوش ایند است و نوید از تحولات در این زمینه می دهد اما انتظار کشفی بزرگ همچون کشف قاره آمریکا در صنعت گردشگری ایران شاید کمی برای تمام فعالان خصوصی این عرصه که با واقعیات گردشگری کشورمان آشنا هستند قابل درک نیست و بیشتر شبیه رویایی کودکانه است.

اگر از کشف بزرگ بهشتی در گردشگری کشورمان بگذریم به تغییرات و ایجاد کمیته های مختلف در خود سازمان میراث فرهنگی یا حتی مجلس خواهیم رسید تحرکاتی که به جای آرام کردن این سیل خروشان ایجاد شده در گردشگری کشورمان بر سرعت آن می افزاید و بی آنکه باعث سیراب کردن این سرزمین تشنه گردشگران شود ناخواسته ویرانه ای از آن برجای خواهد گذاشت.

هرچند روزی که نام نجفی به عنوان سکاندار کشتی توفان زده گردشگری ایران در رسانه ها مطرح شد بسیاری به واسطه مدیریت منطقی و کارنامه قبولی وی در آموزش و پروش آینده ای درخشان را برای گردشگری کشور تصور می کردند اما امروز وکمتر از دوماه از تصدی گری نجفی در این سمت کمی نظرات آنها متفاوت شده است و تعجیل دولت در رونق گردشگری وگشودن دروازه های تمدن ایران زمین، بار سنگینی روی دوش وی گذاشته است که این نگرانی را دامن می زند و به قول معروف تمام دست اندرکاران خصوصی گردشگری نگران عرق کردن این تب تند گردشگری در کشورمان هستند.

شاید منطقی است که ایران به جای تحرکات نمادین در توسعه گردشگری ابتدا به شناسایی دقیق پتانسیل ها و زیرساخت های صادرات نامرئی خود کند و پس از آن به فکر یک درآمد از آن باشد جای تردید نیست که اگر گردشگران بین المللی با این تحرکات شتابزده وارد خاک ایران با تمدنی چند هزار ساله شوند و خبری از خدمات متناسب این تمدن نباشد برای همیشه با دیدنی های کشورمان خداحافظی می کنند و رسما کشتیی توفان زده گردشگری ایران باستانی به گل خواهد نشست . بنابراین بد نیست که بدانیم به کجا چنین شتابان؟

این نمد برای صاحبش کلاه نمی شود!

بسیاری از مسئولان و فعالان عرصه گردشگری همواره از طرح های مدیریت سفر در کشورمان سخن می گویند و معتقدند گردشگری و سفر ایرانیان هنوز مدیریت نشدهاست و همین موضوع باعث ایجاد آشفتگی هایی گاه و بیگاه در پیک سفرهای ایرانیان یعنی نوروز و تابستان است .

هرچند این موضوع یعنی مدیریت سفر می تواند در نهایت به بهبود کیفیت خدمات و کلاسه بندی سفرهای گردشگران ختم شود اما آیا می توان به این موضوع فکر کرد که برای رویدادهای ورزشی واعزام تماشاچی به آنها نیز کمیته یا ارگانی داشته باشیم تا به قول معروف سفر تماشاگران این بازی ها را مدیریت کنیم؟

به واقع این مدیریت سفر است یا اینکه تجربه ای متفاوت از سازمان حج و زیارت ؟ هرچند سفر معنوی و مبارک حج را نمی توان با تماشای مسابقات ورزشی مقایسه کرد اما به واقع فلسفه وجودی کمیته ساماندهی اعزام تماشاگر به بازیهای بین المللی دخالتی در صنعتی کاملا خصوصی نیست؟

اگرچه بسیاری از فعالان عرصه خصوصی گردشگری حتی به خود سازمان حج و زیارت که تنها بانی اعزام زایران ایرانی به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاشهای ایران به اماکن متبرکه است اعتراض دارند و آن را عامل افزایش هزینه سفر زایران و البته ریخت و پاش های گسترده در این زمینه می دانند اما توجیحی هم در فلسفه وجودی این سازمان یعنی سازمان حج و زیارت وجود دارد که آنهم مبحث اعتقادی و مذهبی دین ماست که با توجه به اهمیت آموزه های دینی شاید بتوان توجهی بر وجود این سازمان و کنترل سفرهای زیارتی ایرانیان باشد.

اما سئوال اصلی اینجاست که آیا دیدن بازی های ورزشی یا سفر به کشوری که میزبان یک رویداد ورزشی بین المللی است هم نیازمند ثبت نام در کاروان یا پرداخت ودیعه است یا اینکه بازهم ایران دچار معضل همیشگی یعنی دخالت دولت در صنعتی کاملا خصوصی شده است؟

اگرچه مسئولان این کمیته هرگونه دخالت در امر اعزام مسافران را رد کرده اند و می گویند صرفا جهت بهبود کیفیت خدمات و اطمینان گردشگران گام برداشته اند اما بازهم سئوالی باقی است که می پرسد آیا مسافران خود نمی توانند آژانس های خوب از بد را تشخیص دهند که این کمیته اقدام به ساماندهی آنها می کند ؟ بهتر نیست که سازمان میراث فرهنگی با کنترل مجوزهای آژانس ها نسبت به اعتبار یا عدم اعتبار آنها گام بردارد و تشکلی در این زمینه وارد کار گردشگری نشود؟

بدون تردید این نمدی که کوبیده شده با این روش برای صاحبش کلاه نخواهد شد و به جز تجربه ای ناخوش آیند و هزینه ای گزاف و البته افزایش بی دلیل هزینه سفر گردشگران چیز دیگری به ارمغان نخواهد آورد اما حتی اگر همه این پرسش ها هم دلیل منطقی داشته باشد و بتوانیم خودمان را قانع کنیم آیا می توان منکر آن شد که هدف دولت جمهوری اسلامی ایران به جز این است که پذیرای گردشگران خارجی باشد نه صادر کننده گردشگران به خارج؟ سئوالی که اصل حضور این کمیته یا هر تشکل دیگر مثل آن را به چالش می کشد چون ما قصد درآمد از صنعت گردشگری داریم نه خروج ارز از کشورمان!

نگاهی به پیشنهاد دولت برای به کارگیری رایزنان گردشگری در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها

نگاهی به پیشنهاد دولت برای به کارگیری رایزنان گردشگری در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها

فرهنگی یا اقتصادی مسئله این است؟

همچنان که مبحث گردشگری در دهکده جهانی  به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.

برهیچ کس پوشیده نیست که سفارتخانه های یک کشور، خارج از مرزهایش به عنوان اولین مکانی هستند که با توجه به آشنایی مسئولان و کارکنان با جامعه میزبان ، می توانند مهمترین نقش در زمینه جذب گردشگران به سرزمین مادری داشته و باعث رشد و رونق صادرات نامرئی کشورشان بشوند.

از این رو و با توجه به اینکه توسعه صنعت گردشگری کشورها و حضور گسترده گردشگران داخل مرزهای یک کشور خود بهترین سیاست تعامل با دیگر جوامع است، بسیاری از دولتها  شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر گرفته اند، که حاصل آن میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.

این در حالی است که ایران اگرچه طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور پر جذابه و ارزان برای گردشگران جهان است، اما دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند که تازه به فکر ایجاد بخش رایزن گردشگری افتاده اند.

این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی می کند و بیانگر آن است که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند و علی رغم وجود بخشی مشابه تازه به فکر افتتاح بخشی دیگر افتاده اند.

در این زمینه ایرج ندیمی سخنگوی فراکسیون گردشگری مجلس شورای اسلامی ایران می گوید: هرچند این طرحی تازه از سوی دولت نیست و در دولت گذشته مطرح شده بود اما موانع و مشکلاتی که در راه اجرای آن وجود داشت باعث شد تا به عنوان میراث دولت قبل به دولت یازدهم برسد و هم اکنون هم با توجه به رویکرد جدید دولت یازدهم به صنعت گردشگری دوباره آن موضوع مطرح شده و در صدر اخبار قرار گرفته است.

سخنگوی فراکسیون گردشگری مجلس ضمن تاکید بر جایگاه بسیار مهم سفارتخانه های ایران خارج از مرزها در صنعت گردشگری می گوید: بسیاری از مسئولان و دیپلمات های کشورمان که در سفارتخانه های کشورمان مشغول انجام وظیفه هستند با صنعت گردشگری بیگانه اند و شناخت درستی از آن ندارند و با توجه به اینکه در حال حاضر این افراد گرفتاری های مهمتری از جمله رفع اثر تحریم های یکجانبه علیه ایران را در اولویت های کاری خود قرار داده اند از صنعت گردشگری غافل دور شده اند در حالی که همین صنعت می تواند به سادگی به هدف اصلی آنها که بی اثر کردن تحریم های یکجانبه علیه ایران است کمک کند.

این نماینده مجلس درباره طرح پیشنهادی برای ارسال رایزنان گردشگری به سفارتخانه های ایران در بازارهای هدف گردشگری کشورمان معتقد است: با توجه به رویکرد جدید دولت مبنی بر توسعه صنعت گردشگری کشورمان اگرچه این طرح مناسب شرایط کنونی به نظر می رسد اما شاید بتوان راهکارهای دیگری برای دست یابی به این خواسته یعنی رونق صادرات نامرئی کشورمان بیابیم تا با کمترین هزینه اما بیشترین بازده به نتیجه مطلوب برسیم.

وی ضمن تاکید بر توسعه حضور ایران در بازارهای هدف گردشگری کشورمان می افزاید : شاید بتوان با آموزش و ایجاد کلاس هایی مشورتی در این زمینه از ظرفیت رایزنان فرهنگی در این زمین استفاده کرد و فعلا از تحمیل هزینه ای اضافه به دولت برای ایجاد جایگاه رایزنان گردشگری جلوگیری کنیم.

ندیمی در ادامه به این وظایفی که رایزنان فرهنگی بر عهده دارند اشاره می کنند و می گوید : اساس حضور این افراد خارج از مرزهای کشورمان این است که مردم کشور میزبان خود را با فرهنگ غنی ایران اسلامی آشنا کنند و با برگزاری مراسم ، جشنواره ها یا هفته های فرهنگی زمینه تبادل فرهنگ ایران و کشور میزبان را حاصل نمایند بنابراین از آنجا که گردشگری هم امری فرهنگی محسوب می شود می تواند امیدوار بود که با کمی آموزش به این افراد یعنی رایزنان فرهنگی کشورمان خارج از مرزهای ایران با توجه به آداب و سنن و فرهنگ کشور میزبانشان زمینه ساز رشد و توسعه گردشگری ایران باستانی شد چون براساس آمار بیشتر گردشگران در حال حاضر برای آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن دیگر کشورها بار سفر می بندند.

از سوی دیگر محمد حسن کرمانی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران می گوید: هم اکنون مسئولان سفارتخانه ها و دیگر مسئولان کشورمان بر سر این دوراهی باقی مانده اند که رایزنان فرهنگی بانی توسعه گردشگری ایران هستند یا رایزنان اقتصادی ؟

این فعال بخش خصوصی گردشگری کشورمان ضمن تاکید بر همگانی بودن توسعه گردشگری کشورمان می گوید : از آنجا که در همه جای دهکده جهانی گردشگری را صادرات نامرئی و صنعت گردشگری می خوانند شاید این تصور غلط به وجود آمده که بخش بازرگانی سفارتخانه ها مسئول این کار است دریغ از اینکه سفر و گردشگری امری فرهنگی و است و مستقیم با آداب و سنن کشور میزبان و گردشگران ارتباط دارد اما بطور کلی گردشگری و توسعه آن هرچند امری فرهنگی است ولی در نهایت تمام راه ها به رم ختم می شود و آنهم کسب درآمد از توسعه گردشگری است .

کرمانی در باره استفاده از ظرفیت های سفارتخانه ها جهت جذب گردشگران به دیدنی های کشورمان تصریح می کند: با توجه به شرایط کنونی ایران که قصد توسعه و رونق اقتصاد گردشگری را دارد زیاد نباید به فکر این باشیم که کدام گروه مسئول است و باید تمام وظایف را انجام دهد بلکه باید با تدوین سیاستی دقیق و البته همسو از سوی سکاندار گردشگری کشورمان یعنی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری زمینه را فراهم کنیم تا تمام ارگان ها چه اقتصادی ، چه فرهنگی با تکیه بر توانمندی های بخش خصوصی بتوانند نظر گردشگران را به داشته های ایران جلب کنند و آنها را مشتاق به سفر ایران کنند.

محمدحسن کرمانی در پایان ضمن تاکید بر توسعه هرچه سریعتر گردشگری کشورمان با توجه به پتانسیل ها و زیرساخت های کشورمان می گوید: با توجه به تجربه تقریبا سه دهه ای من در این زمینه یعنی گردشگری هم اکنون نباید به فکر ایجاد بخشی جدید در سفارتخانه ها باشیم چون تمام امکانات فراهم است به این صورت که می توانیم با توجه به تجربه و اشنایی بخش بازرگانی سفارتخانه ها با کشور میزبان زمینه ساز حضور گسترده گردشگری ایران در نمایشگاه های بین المللی گردشگری شده و در همین فرصت از آنجا که گردشگری پل ارتباطی میان فرهنگ هااست رایزنان فرهنگی که به عقیده من همان رایزنان گردشگری هستند نیز وارد عمل شوند و به ترویج و تشویق سفر گردشگران به ایران بپردازند تا حاصل این همکاری ورود گردشگران به کشورمان باشد.

 بنابراین بخش بازرگانی و فرهنگی سفارتخانه ها هرگز نباید در زمینه توسعه گردشگری از یکدیگر جداگانه عمل کنند بلکه باید همراستا و در یک جهت باشند.

گردشگری پل مجازی اتصال میان ملت‌ها

گردشگری راهی برای کاهش شکاف توسعه میان کشورهای عضو اکو

صنعت گردشگری همواره در کشورهای مختلف جهان با توجه به درآمد ورشد قابل ملاحظه اش مورد توجه بوده و هست البته این توجه در برخی کشورها مثل ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و به شکل ویژه ای به آن نگاه می شود.

هنوز مدت زیادی از ریاست دکتر نجفی بر سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نگذشته که تحولات عمده ای حداقل در برنامه ریزی این سازمان به واسطه رویکرد دولت یازدهم نسبت به صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به وجود آمده است و هرچند هنوز باید برای دیدن نتیجه آنها منتظر ماند اما همین تغییرات باعث شده تا برخی دیدگاهها در این زمینه تغییر کند و می توان به تغییر رویکرد ایران نسبت به شناسایی بازارهای هدف جدید در صنعت گردشگری اشاره کرد.

دیدگاهی که یک هفته قبل صحبت از آن به میان آمد و قرار شد ایران استراتژی جدیدی نسبت به بازارهای هدف گردشگری خود داشته باشد در این میان ظاهرا کشورهای عضو پیمان اکو به عنوان اولین و مهمترین بازار هدف کشورمان توسط ریاست سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت بصورتی که وی در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو در تهران شرکت کرد و درباره پتانسیل های موجود گردشگری بین کشورهای عضو سخرانی کرد.

برخی کشورهای اکو از ظرفیت گردشگری خود استفاده نمی‌کنند

محمد علی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این نشست با اشاره به گام‌‌های موثر کشورهای دنیا برای رشد صنعت گردشگری می‌گوید که بعضی کشورها در این زمینه موفق بوده و برخی دیگر هنوز از ظرفیت های گردشگری به درستی استفاده نکرده اند. این در حالی است که تقویت بخش خصوصی و جذب سرمایه گذاران خارجی نیز می‌تواند گام مهمی برای توسعه گردشگری باشد.

 رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «گردشگری پل مجازی اتصال میان ملت‌ها، و از منظر اجتماعی و فرهنگی و عاملی برای تعامل بین ادیان و فرهنگ هاست. همچنین راهی برای کم کردن شکاف توسعه میان کشورها و ترویج فرهنگ دوستی و تفاهم است.»

 وی با بیان این که گردشکری در دنیای امروز به عنوان یکی از شاخصه‌های مهم در تعیین میزان رشد اقتصادی و میزان توسعه یافتکی کشورها به شمار می‌رود اذعان داشت: «گردشگری از نظر اقتصادی نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، به طوری که در سال 2012 بیش از 1000 میلیارد دلار گردشگران خارجی در کشورهای دیگر هزینه کرده‌اند».

 به گزارش میراث فرهنگی، نجفی با اشاره به این که توسعه گردشکری در منطقه اکو منجر به افزایش ارزش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و گسترش دوستی و تفاهم میان کشورها خواهد بود که  نتیجه آن همکاری بیشتر میان دولتهاست خاطرنشان کرد: «در واقع فلسفه وجودی ایجاد سازمان‌های همکاری اقتصادی اکو خواست جمعی کشورهای منطقه به منظور رشد و بهبود موقعیت اقتصادی خود در نظام بین‌الملل بوده است و یکی از راهکارهای رسیدن به این خواست جمعی توسعه و ترویج منطقه به عنوان مقصد گردشگری جهان است».

45 درصد گردشگران ورودی به ایران از کشورهای عضو اکو

 از سوی دیگر محمد علی نجفی در حاشیه این نشست در جمع خبرنگاران گفت: در جلسه ای که با وزرای امور خارجه و اطلاعات برگزار کردیم، قرار شد کشورهای هدف را به سه گروه تقسیم کنیم و برای هر گروه تسهیلاتی ارائه دهیم.

وی ادامه داد: گروه اول کشورهایی هستند که با آنها لغو روادید خواهیم داشت و گروه دوم گردشگرانی هستند که اگر به صورت تور وارد ایران شوند، مشمول لغو روادید می شوند  و  گروه سوم کشورهایی هستند که برای گردشگران آنها تسهیلاتی در صدور روادید ارائه می شود.

معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه، سال گذشته چهار میلیون و ۱۰۰ هزار گردشگر به ایران سفر کردند که ۴۵ درصد این گردشگران از کشورهای عضو اکو بوده اند.

وی ادامه داد: بر این اساس یک میلیون و ۹۰۰ هزار گردشگر از کشورهای عضو اکو به ایران آمدند که سهم مردم آذربایجان بیشتر بوده و هر گردشگر به طور متوسط بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار در ایران هزینه کرده است.

رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: آمار دقیق از گردشگری در کل اکو را ندارم، اما موفق ترین کشور عضو اکو، ترکیه است که نهمین رتبه جهانی را در جذب گردشگر به خود اختصاص داده است.

نجفی تبدیل شدن اعضای اکو به مقصد گردشگری را منوط به تجهیز زیرساختها دانست و افزود: « تبدیل منطقه اکو با جمعیتی بالغ بر 450 میلیون نفر به عنوان یک مقصد گردشگری جهانی، نیازمند تامین زیرساخت ها و ابزارهای لازم با رعایت استانداردهای جهانی صنعت گردشگری است همجنانکه نیازمند بهره وری از پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی خود و همکاری کشورهای عضو برای استفاده از ظرفیت‌های موجود کشورهای منطقه است.»

 وی با تاکید بر این که سرمایه گذاری باید در تمام شاخه‌های صنعت گردشگری از جمله سلامت، اکوتوریسم، ورزشی و فرهنگی انجام شود خاطرنشان کرد: «البته این دولت‌ها هستند که باید با ارائه تسهیلات لازم راه را برای ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی هموار سازند.»

 به گفته او، برگزاری نمایشگاه‌های گردشگری و صنایع دستی می‌تواند از جمله رویدادهای مهم و تاثیرگذار در نزدیکی ملت‌ها به هم و آشنایی با رسوم عقاید، سنن، و فرهنگی کشورهای مختلف باشد؛ در همین زمینه با گسترش اینترنت و رسانه های ارتباط جمعی حتی می توان به برپایی نمایشگاه در فضای مجازی اندیشید.

لزوم ایجاد روادید مشترک بین کشورهای عضو اکو

در همین حال رئیس اتاق بازرگانی ایران در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو بر امضای تفاهم‌نامه در راستای صدور روادید و ایجاد روادید مشترک بین اعضای اکو، تاکید کرد.

«محمد نهاوندیان» رئیس اتاق بازرگانی ایران با اشاره به روی کار آمدن دولت اعتدال‌گرای تدبیر و امید در ایران تصریح کرد: بدون شک رئیس جمهوری ایران از پیشنهاد برگزاری شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش خصوصی منطقه اکو استقبال خواهد کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از توافق‌نامه‌هایی که از سوی اکو تدوین شده‌اند ولی هم‌چنان در حد یک پیشنهاد بر روی کاغذ باقی مانده‌اند، تصریح کرد: اکو برای گسترش تجارت باید برنامه‌های عمل روشن و عملیاتی ارائه دهد. کشورهای عضو نیز باید در اجرای موافقت‌نامه‌های موجود، با جدیت عمل کنند. مسأله ویزا یکی از مهم‌تریم موضوعاتی است که باید با کمک دولت‌ها حل شود.

شکوفایی صنعت گردشگری در اکو در گرو تعامل‌هاست

نهاوندیان به موانع اداری موجود در ترانزیت و حمل و نقل کالا اشاره کرد و ادامه داد: « مشخص نبودن دفاتر و عدم یکسان سازی موجب شده تا مشکلاتی نظیر مشکلات ویزا، هزینه‌های ترانزیت و عدم هماهنگ بودن کشورها در این خصوص صورت بگیرد.»

    به گفته او، صنعت گردشگری نیز از نقاط قوت اکو محسوب می شود به طوری که پتانسیل های گسترده ای در منطقه موجود بوده و به لحاظ مشترکات قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی استعداد خوبی برای همکاریهای گردشگری وجود دارد چرا که می توان به راه اندازی تورهای ترکیبی ضمن درآمدزایی و ایجاد اشتغال، شکوفایی صنعت گردشگری در اکو به عنوان یکی از زمینه های توسعه مبادلات اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای عضو که همان گردشگری است فراهم کرد.