کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

گردشگری پزشکی بودن یا نبودن مسئله این است

درحالی که صنعت گردشگری پزشکی درسراسر دهکده جهانی روبه گسترش و رشد برخی کارشناسان براین باورند که نباید نسبت به این اتفاق خوشبین بود به این دلیل که در بسیاری از موارد هزینه‌های پنهان تحمیل شده به جوامع می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند که هرگز به آنها فکر نکرده‌ایم.

نگرانی این افراد درست زمانی ایجاد می‌شود که شهروندان برخی از کشورها مثل آمریکا و قاره سبز با درنظر گرفتن دریافت خدمات پزشکی ارزان‌تر و سریع‌تر در سایر نقاط جهان با استفاده از سیستم‌های بهداشتی و درمانی کشورشان بار سفر بسته و راهی سایر نقاط دهکده جهانی می‌شوند.

براساس آمارهای منتشر شده از ابتدای سال 2017 میلادی تا سال 2023 میلادی گردشگری پزشکی در سراسر جهان رشدی معادل 4/21 درصد را تجربه می‌کند که این اتفاق در ظاهر برای کشورهای مقصد می‌تواند رویایی شیرین ازدرآمدهای ارزی سرشار به همراه داشته باشد؛ اما همانطور که قبلا نیز اشاره شد کشورهای مبداء قطعا چالش‌هایی را به این دلیل مشخص تجربه می‌کنند.

چون با درنظر گرفتن روند روبه رشد صنعت گردشگری پزشکی و افزایش تقاضای سفر اتباع کشورهای مبداء برای سفر به مقاصد گردشگری پزشکی در سایر نقاط جهان صنعت بیمه کشور و البته نظام سلامت همان کشور نیز درگیر هزینه‌هایی قابل ملاحظه خواهد شد.

پس بیایید از خودمان بپرسیم رشد گردشگری پزشکی چه تاثیری بر جامعه فرستنده گردشگران و ارایه دهندگان خدمات مراقبت‌های بهداشتی مبداء خواهد داشت؟ یا اینکه تورم و کیفیت خدمات پزشکی را دولت‌های مربوطه در کشور مقصد چطور کنترل خواهند کرد؟

به گفته کارشناسان صنعت گردشگری سلامت‌ این موارد سئوال‌هایی هستند که باید برایشان پاسخ‌های کلیدی و منطقی و دقیق ارایه کنیم در غیر این صورت مشکلات دوچندان خواهد شد.

اصولا باید منتظر چه باشیم؟

براساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، رهبری ارسال گردشگران سلامت و پزشکی به سایر نقاط جهان در اختیار ایالات متحده آمریکا است و در پی آن طی سال‌های اخیر قاره سبز، جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. چون در این مناطق یا هزینه دریافت خدمات پزشکی بالاست و یا اینکه دوره انتظار برای استفاده از خدمات مورد نیاز، مناسب حال بیماران و متقاضیان نیست.

به عنوان مثال گردشگران سلامت آمریکایی اگر برای دریافت خدمات گردشگری سلامت یا پزشکی به یکی از مقاصد اصلی سفر کنند بعضا تا 60 درصد هزینه خدمت مورد نظرشان را پس‌انداز می‌کنند؛ یا اینکه انگلیسی‌ها اکنون برای استفاده از خدمات درمانی دولتی بعضا تا بیش از یک سال باید در لیست انتظار بمانند.

سال گذشته سیستم خدمات بهداشت عمومی انگلستان NHS اعلام کرد با درنظر گرفتن افزایش تقاضای دریافت خدمات درمانی در منطقه ولز دوره انتظار بیماران برای دریافت خدمات مورد نظرشان نسبت به سال 2013 رشد 400 درصدی داشته است؛ که همین روند باعث افزایش 50 درصدی تقاضای سفر به خارج از کشور برای درمان به ارمغان آورده است.

تایمز در این زمینه مقاله نوشت که با درنظر گرفتن شرایط یاد شده بسیاری از انگلیسی‌ها ترجیح می‌دهند با استفاده از بیمه‌ای و شرایط قانون ارایه خدمات درمانی کشور به دنبال فرصتی مناسب خارج از مرزها باشند تا بتوانند علاوه بر دریافت خدمات مناسب به قول معروف گشت و گذاری هم داشته باشند. این درحالی است که اصلی‌ترین مقاصد گردشگران پزشکی از دو منطقه یاد شده، بخش‌هایی از جنوب شرق آسیا، آسیا، آمریکای جنوبی و خاورمیانه است.

 پس با درنظر گرفتن عوامل پیرامونی؛ یعنی تورم نرخ ارایه خدمات پزشکی تا عدم دسترسی به مراقبت‌های خانگی و کاهش خدمات بهداشتی می‌توان گفت هر روز باید شاهد گسترش تقاضای سفر برای دستیابی به خدمات مناسب باشیم که معمولا هزینه‌هایی را به سیستم خدمات درمانی و صنعت بیمه کشور مبداء تحمیل خواهد کرد.

مشکل‌اصلی دولتهای مبداء

خوب حالا برسیم به مشکلاتی که دولت‌ کشورهای فرستنده گردشگران پزشکی به سراسر جهان ممکن است با آن روبرو شوند. همانطور که قبلا اشاره شد سالانه هزاران بیمار خارجی برای دستیابی به خدمات پزشکی و سلامت مورد نیازشان بار سفر بسته و بالاخره سر از یکی از کشورهای مقصد گردشگری پزشکی و تندرستی در خواهند آورد.

به این ترتیب با درنظر گرفتن قوانین حاکم بر نظام سلامتی این کشورها سیستم بیمه‌ای و خدمات پزشکی کشور مبداء تحت تاثیر عوامل و بار مالی بالایی قرار خواهد گرفت که مسئولان باید برای هزینه و فایده آن پاسخ دقیق و قانع کننده‌ای داشته باشد.

حتی اگر باور کنیم که هزینه درمان خارج از مرزها بسیاری پایین‌تر از دریافت همان خدمت در سرزمین خودمان باشد، لازم است بپذیریم بالاخره بخشی از هزینه‌های درمانی خارج از مرزها تبعات داخلی خواهد داشت که می‌تواند در بلند مدت مشکلات را پررنگ‌تر نشان دهد.

در همین حال، اصلی‌ترین نکته‌ای که مسئولان کشورهای مبداء آغاز سفر گردشگران پزشکی مثل آمریکا و انگلستان باید پاسخ دهند این است که آیا در کشور مقصد اولویت با خارجی‌هاست یا اینکه رای‌دهندگان بومی در صدر فهرست دریافت خدمات مناسب قرار دارند؟ آیا واقعا بهترین خدمات پزشکی از سوی نهادها و مراکز درمانی و بیمه‌ها به بیماران خارجی ارایه می‌شود؟

پاسخ این سئوال‌ها می‌تواند دولت کشورهایی مثل آمریکا که اصلی‌ترین فرستنده گردشگران سلامت به سایر نقاط جهان است را متقاعد کند که واقعا بهتر نیست بجای اینکه در رویای ارزانتر شدن خدمات پزشکی هزینه سفر متقاضیان به خارج از کشور را متقبل شود؛ همان هزینه‌را صرف تکمیل و توسعه زیرساخت‌های کشور کند؟

 فراموش نکنیم هرچه این سیاست بیشتر اجرایی شود رفته رفته سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های پزشکی بومی کاهش یافته و در نهایت تورم بیشتری در بخش خدمات پزشکی و سلامت منطقه مورد نظر ایجاد می‌شود که آینده مبهم و نگران کننده‌ای برای منطقه به ارمغان خواهد آورد.

علل ریشه‌ای و پیچیده

به هرحال لازم است به این نکته توجه داشته‌ باشیم که واقعا دلیل اصلی افزایش تقاضای سفر گردشگران پزشکی به سایر نقاط جهان چیست؟ چه اتفاقی افتاده که یکباره این تقاضا شکل گرفته و شاهد جابجایی هزاران گردشگر متقاضی دریافت خدمات پزشکی حتی برای جراحی‌های بسیار ساده هزاران کیلومتر دورتر از محل زندگی خود هستیم؟

در نگاه اول اصلی‌ترین پاسخ افزایش جمعیت، افزایش هزینه‌های درمانی در سرزمین اصلی، شکاف طبقاتی، کمبود نیروی متخصص، تغییر سبک زندگی و ... است اما واقعا این موارد همگی دخیل بوده‌اند یا اینکه اصل ماجرا چیز دیگری است؟ به عنوان مثال دولت آمریکا سال گذشته اعلام کرد 7/1 میلیون آمریکایی به دلیل عدم توانایی در پرداخت صورتحساب خدمات پزشکی خود در همین سال اعلام ورشکستگی کرده‌اند.

حال آنکه در همان دوره اگر یک آمریکایی که امکان پرداخت هزینه‌های پزشکی خود را ندارد به کشور فلسطین اشغالی برای دریافت همان خدمات سفر کند؛ تقریبا65 تا 80 درصد صرفه‌جویی اقتصادی در کل مراحل درمان خود را تجربه می‌کند. بنابراین دربرخی موارد دولت‌ها حتی از گزینه گردشگری پزشکی اتباع خود نیز استقبال خواهند کرد و نکته اینجاست که

کشورهای زیادی در سراسر دهکده جهانی وجود دارند که وضعیت مشابهی را تجربه می‌کنند.

از سوی دیگر، هستند کشورهایی که واقعا امکان تامین تخصص‌های مورد نیازاتباع خود را نداشته و اساسا برای درمان به توانمندی سایر نقاط جهان تکیه کرده‌اند و به نوعی حتی قوانین دقیقی برای این موضوع وضع شده که نمونه بارز آن را می‌توان کشور الجزایر یا نیجریه‌ مطرح کرد.

به عنوان مثال خدمات ملی بهداشت نیجریه هر سال بیماران بسیاری را برای درمان به خارج از کشور اعزام می‌کرد؛ اما با درنظر گرفتن همان هزینه و فایده‌ای که ابتدای متن مطرح شد از ابتدای سال گذشته تلاش کرده این روند را به نفع بازار داخلی خود کاهش داده و در تلاش است سرمایه‌گذاری قابل توجهی در نظام سلامت داخلی خود انجام دهد.

این کشورفوریه سال گذشته اعلام کرد ساخت یک بیمارستان فوق تخصصی مدرن را با رقمی معادل 15 میلیون پوند در پایتخت آغاز کرده و امیدوارست تانیمه دوم سال جاری این مرکز به بهره‌براری برسد که با این اتفاق تقریبا سالانه 600 نفر کمتر به خارج از کشور برای درمان اعزام خواهند شد.

نعمت و نفرین برای کشورها

اگر چه برخی کشورها به عنوان مقاصد گردشگری سلامت و پزشکی از هجوم بیماران خارجی علاقه‌مند به بهره‌برداری از سیستم مراقبت‌های ارزان‌تر بسیار خرسند هستند، اما در نیمه پنهان ماجرا اتباع و بومیان کشورهای مبداء برای دریافت همان خدمات با مشکلاتی عمده روبرو شده‌اند. به عنوان مثال کاستاریکا سال 2012 میلادی از رشد و توسعه گردشگری پزشکی خود 338 میلیون دلار منافع اقتصادی به دست آورد درحالی که سیستم بهداشت عمومی انگلستان در همان دوره  2 میلیارد پوند بودجه اضافه را متحمل شد به این معنی که از بودجه عمومی سلامت مردم بریتانیا سه دهم درصد کسر شد تا تعدادی از هموطنانشان خارج از مرزها درمان شوند.

انتشار این موضوع در رسانه‌ها باعث شد نه تنها وزارت بهداشت بلکه کل کابینه تحت تاثیر قرار گرفته و ناگزیر به پاسخگویی در مقابل عموم شدند، چون ناخودآگاه دولت کمتر در سیستم ملی خود هزینه کرده و بیشتر به کشورهای مقصد گردشگران پزشکی انگلستان سود رسانده است.

منبع: https://reba.global

ترجمه: شیدا رمزی

 

سیاستی نوین در سرزمین اژدها // «یین» و «یانگ» درخدمت گردشگری سلامت چین

وقتی صحبت از گردشگری سلامت به میان می‌آید؛ بدون تردید یکی از بازارهای هدف سرزمین اژدها با توجه به تعداد بالای جمعیت و گردشگرانش مطرح خواهد شد. این درحالی است که اینبار خود اژدها تصمیم‌گرفته در بازار پررونق گردشگری بخصوص گردشگری سلامت سهم قابل تجهی برای خود دست و پا کند.

به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، مسئولان گردشگری چین در این زمینه معتقدند یکی از فرصت‌های قابل توجه برای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری دانش طب سنتی این کشور است که با سابقه بیش از 2000 ساله خود می‌تواند امتیازی در اختیار سرزمین اژدها قرار دهد که احتمالا سایرین از آن بی‌بهره‌اند.

در این زمینه متخصصان تاکید می‌کنند؛ برخی از دستورهای پزشکی در طب سنتی این کشور می‌تواند راهکار بسیار جالبی برای آرامش روحی، جسمی و روانی در زندگی صنعتی امروزه مردم دهکده جهانی باشد.

براساس باورهای طب سنتی سرزمین اژدها بدن انسان در واقع یک نسخه مینیاتوری از جهان اطراف ماست و دو نیروی متضاد «یین» و «یانگ» دائم در این جهان مینیاتوری درحال مبارزه هستند که هرکدام پیروز شوند به‌نوعی حال و روز آن فرد را تعیین خواهند کرد که طب سنتی چین دائم در تلاش بوده میان این دو نیرو تعادلی مناسب برقرار کند.

از این رو از ابتدای سال 2015 میلادی دولت چین برنامه‌ریزی دقیقی برای جهانی کردن این شیوه درمانی را در راستای بهبود درآمدهای اقتصاد گردشگری خود بخصوص از بخش گردشگری سلامت انجام داد که در این زمینه رئیس جمهوری این کشور نیز تاکید کرد: هم اکنون دوران طلایی طب سنتی چین فرا رسیده و باید از آن به خوبی استفاده کنیم.

برهمین اساس مرکزی به نام TCM در این کشور راه‌اندازی شد که این مرکز با پیوند دادن طب سنتی با فناوری‌های نوین امروزی در شیوه‌های درمانی ارتباطی اصولی میان سنت‌ها و فناوری‌های نوین ایجاد کرد. به عنوان مثال شیوه‌های بالینی، داروهای طبیعی با عوارض جانبی بسیار ضعیف، خدمات انعطاف پذیر، هزینه مقرون به صرفه، پتانسیل نوآوری‌های مختلف از جمله این موارد هستند.

این مرکز برای ایجاد انگیزه‌های مختلف جهت استفاده از خدمات طب سنتی تفاهم‌نامه‌هایی را با سیستم درمانی حاکم چین منعقد کرد تا همه بیمارستان‌ها بخشی مخصوص به درمان با استفاده از شیوه‌های سنتی را تجهیز و راه‌اندازی کنند که هم اکنون این اتفاق در اغلب بیمارستان‌های معتبر و معروف سرزمین اژدها افتاده است تا گردشگران سلامت بین المللی و البته خود چینی‌ها بتوانند از آن استفاده کنند.

جلب توجه بین المللی

درحالی که دستیابی به فناوری‌های نوین و روش‌های جدید درمانی در بخش‌های مختلف پزشکی همواره امیدی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان دهکده جهانی شناخته می‌شوند؛ برخی متخصصان نسبت به شیوه‌های درمانی سنتی با شک و تردید توجه دارند؛ درحالی که هنوز هیچ نتیجه منفی یا نگران کننده‌ای دراین نوع از شیوه‌های درمانی دیده نشده است.

سازمان بهداشت چین در برنامه‌های خود برای شناساندن طب سنتی کشور به سراسر جهان در راستای برنامه‌های تدوین شده توسعه و رونق گردگشری سلامت بگونه‌ای برنامه‌ریزی کرده است که دانشمندان دانشگاه‌های معتبر جهان مثل «یو سی ال ای» یا «آکسفورد» بتوانند از تجارب اینگونه درمان‌های سنتی مطلع شده و آنها را در بیماری‌های خاصی همچون سرطان، ایدز، دیابت، پارکینسون و ... بکارگیرند که خوشبختانه تاکنون هیچ یک از این دانشمندان با نکته منفی یا غیرقابل استفاده در شیوه‌های درمانی سنتی چینی روبرو نشده‌اند.

در همین راستا و با توجه به نظر مساعد دانشمندان بین المللی بخصوص در دانشگاه‌های معتبر جهان مسئولان گردشگری سلامت چین متقدند استفاده از دو نیروی «یین» و «یانگ» در شیوه‌های درمانی نوین نه تنها عارضه‌ای ایجادنمی‌کند بلکه دستاوردقابل توجهی برای اقتصاد گردشگری سلامت سرزمین اژدها خواهد داشت.

منبع : IMTJ

ترجمه: عماد عزتی

آمارهایی که خبر از بازارهای آتی می‌دهند

رشد و توسعه صنعت گردشگری پزشکی و سلامت در سراسر دهکده جهانی باعث شده تا اغلب کشورهایی که در این زمینه سرمایه‌گذاری کرده‌اند برای دستیابی به سهم بازار بالاتر همواره با سایرین در رقابت باشند.

به گزارش مدتورپرس، خبرگزاری گردشگری پزشکی ایران، شرکت‌های بیمه، دفاتر خدمات مسافرتی، بیمارستان‌ها و حتی خود پزشکان اکنون در این زمینه برای جذب بیشتر بیماران از بازارهای هدفشان تلاش می‌کنند که برگ برنده را همواره در اختیار داشته باشند. این درحالی است که داشتن آمارها و اطلاعات همواره تعیین کننده موقعیت و موفقیت این افراد است.

پس اگر شما هم نیم نگاهی به بازارهای نوظهور و آینده صنعت گردشگری پزشکی دارید بد نیست به آخرین آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی درباره اقیانوسیه و آسیا داشته باشید، چون این آمارها فقط چند عدد نیستند بلکه هرکدام خبر از بازاری پررونق در گوشه‌ای از این جهان می‌دهند.

سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش خود که در آخرین ماه سال گذشته میلادی از منطقه اقیانوسیه و آسیا منتشر کرده معتقد است چاقی و بیماری‌های مزمن در این مناطق اصلی‌ترین عوامل بیماری‌زا و مرگ و میر در دو دهه آینده خواهند بود. به این ترتیب اولین پتانسیل موجود مناطق یاد شده برای فعالان عرصه گردشگری پزشکی می‌تواند در این موارد باشد تا طی دوره یاد شده بتوانند با بازاریابی هدفمند برای سهم بیشتر درآمد برنامه‌ریزی کنند.

در این گزارش آمده است کشورهایی مثل کامبوج، نپال و جزایر سلیمان جزو کشورهایی هستند که در آنها زنان بیشتر در معرض کمبودهای بهداشتی هستند به صورتی که سه زن از هر چهارخانوار مناطق یاد شده طی عمر خود به خدمات بهداشتی مناسبی دسترسی ندارد.

این درحالی است که همین گزارش بیانگر این نکته است که در پاکستان و فلیپین دو زن از هر سه خانواه برای دستیابی به خدمات پزشکی به دلیل کمبودهای زیرساختی مشکلاتی را تجربه می‌کند، نه به این خاطر که کمبودهای مالی  اجازه دسترسی آنها به خدمات مورد نظر را نداده است.

به اعتقاد کارشناسان سازمان بهداشت جهانی کمبودهای اقتصادی و زیرساخت‌های بهداشتی در مناطق یاد شده باعث شده تا میزان امید به زندگی هم در این کشورها کاهش قابل توجهی داشته باشد به صورتی که از 70 سال در سال 2000 میلادی سال گذشته به 65 سال کاهش یافته باشد و در برخی از کشورهای مورد بررسی قرار رفته هنوز مرگ و میر مادران دوبرابر اهداف تعیین شده است.

اما اگر از آمارهای ارایه شده و اضافه وزن یک نفر از هر ده نفر در مناطق یاد شده بگذریم آمارهای دیگری هستند که هرکدام می‌توانند پتانسیل‌های سرمایه‌گذاری در این مناطق را برای صاحبان مراکز درمانی و حتی شرکت‌های ارایه دهنده خدمات مسافرتی (آژانس‌ها) مطرح کند.

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در مناطق آسیا و اقیانوسیه تا سال 2050 میلادی بطور متوسط تعداد افراد بالای 65 سال به دوبرابر میزان فعلی خواهد رسید به صورتی که از کل جمعیت مناطق یاد شده نزدیک به 28 درصد در این محدوده سنی قرار خواهند داشت. اما نکته اصلی این است که از همان سی درصد تقریبا 2/10 درصد بالاتر از 80 سال سن خواهند داشت به این معنی که در بخش افراد بالای 80 سال رشدی معادل 3 برابر تجربه می‌شود.

در این زمینه کارشناسان گردشگری پزشکی براین باورند که رسیدن سن یک جامعه به مرزهای یاد شده پتانسیلی است برای شرکت‌های ارایه دهنده خدمات پزشکی بخصوص درباره سلامت چون در این گروه می‌توان پکیج‌های سلامتی و چکاپ‌های دوره‌ای تعریف کرد و از آنها درآمدهای سرشاری به دست آورد.

کارشناسان صنعت گردشگری پزشکی درباره اهمیت آمارهای ارایه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی معتقدند اگرچه در برخی موارد کشورهای مورد نظر از نظر اقتصادی در بخش کشورهای کمتر توسعه یافته با درآمد پایین قرار دارند اما راهکارهای اصولی و دقیقی مثل انعقاد تفاهم‌نامه‌های همکاری با مراکز درمانی کشورهای مورد نظر وجود دارد که می‌تواند فرصت قابل توجهی برای سرمایه‌گذاران در گردشگری سلامت و پزشکی باشد.

این درحالی است که همواره موضوع سرمایه‌گذاری برای ایجاد مراکز ارایه دهنده خدمات به صورت مجموعه‌های زنجیره‌ای راهکاری است که نباید از آن غافل باشیم به عنوان مثال اگر فرض کنیم مراکز درمانی زنجیره‌ای در چند بازار هدف تحت مدیریت یک شرکت معتبر فعالیت کند بدون تردید امتیازاتی به دست خواهد آورد که کمتر از جذب به داخل کشور نیست.

از سوی دیگر فعالان و سرمایه‌گذاران در این بخش از گردشگری همواره در تلاش هستند تا با استفاده از راهکارهای منطقی بدون کاهش کیفییت خدمات مورد نظر نسبت به ارزان‌سازی بسته‌های سفر پیشنهادی دست بازتری داشته و بتوانند بسته‌های پیشنهادی خود را متناسب با توان اقتصادی بازار هدفشان ارایه کنند.

به این ترتیب آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای منطقه اقیانوسیه و آسیا این فرصت را به فعالان عرصه گردشگری پزشکی قرار می‌دهد تا با استفاده از توانمندی‌های خود متناسب با نیاز بازارهای یاد شده برنامه‌ریزی کرده و در نهایت سهم بالاتری از درآمدهای گردشگری مناطق یاد شده داشته باشند.

این درحالی است که از جمله راهکارهای مطرح برای ورود به این بازارها را می‌توان در انعقاد قراردادها و تفاهم‌نامه‌های همکاری با مراکز درمانی بومی همان کشور یا ایجاد مجموعه‌های ارایه دهنده خدمات پزشکی به صورت زنجیره‌ای را نام برد.

منبعIMTJ

 

گردشگری موتور محرکه دیگر صنایع است

اهمیت رشد و رونق صنعت گردشگری در کشورها امروزه برهیچ کس پوشیده نیست ، این در حالی است که منطقه خاورمیانه و سرزمین های اربی چندی است که بین گردشگران بین المللی از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است . به همین دلیل بیشتر کشورهای منطقه سعی در کنترل و رشد صنعت گردشگری منطقه خود دارند و با هر روش کارآمد و ممکن انگیزه ای تازه برای ورود گردشگران به داخل مرزهایشان کرده اند . از این رو یکی از مهمترین روشهای موفقیت در این صنعت نوظهور منطقه استفاده از تجربه دیگران و موفقیت های آنهاست که به قول معروف می گوید آزموده را آزمودن خطاست.

در بین کشورهایی که توانسته موفقیتی چشمگیری طی یک برنامه چند ساله به دست آورد نام کشور اردن خودنمایی می کند ، این کشور عربی توانسته رشد مناسبی در صنعت گردشگری خود طی یک برنامه 10 ساله داشته باشد و امروزه یکی از کشورهای مهم و مقصد گردشگری تبدیل شده است. ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای دارای پتانسیل بالای گردشگری در منطقه خاورمیانه چندی است که رویکردی جدید به صنعت گردشگری خود داشته بنابراین خالی از لطف نیست که کپی کوتاه با وزیر ماها خطیبMahaKhatibاسبق  گردشگری اردن که در زمینه رشد صنعت گردشگری خود موفق عمل کرده داشته باشیم تا شاید با استفاده از تجربیات این مقام در صنعت گردشگری بتوانیم افقی تازه برای گردشگری ایران ترسیم کنیم.

برنامه دولت اردن برای افزایش تعداد گردشگران در کشورتان چیست؟

کشور من در سال 2004 میلادی با تدوین برنامه ای مدون و کامل برای صنعت گردشگری اردن  زمینه رشد و گسترش این صنعت را داخل مرزهایش پایه ریزی کرد. طبق این برنامه که از سال 2004 میلادی شروع شده و تا سال 2010 میلادی ادامه داشته قرار بود جایگاه اصلی کشور اردن به عنوان یک کشور عربی با پیشینه و تمدنی بسیار غنی به جهان معرفی شود، هدف دولت من در ابتدا رسیدن به 6/1 میلیون گردشگر تا پایان برنامه بود بطوری که برای رسیدن به تعداد گردشگر ورودی سرمایه گذاری سنگینی اما هدفمندی انجام شده طبق برنامه های ما با این تعداد گردشگر ورودی باید چیزی حدود 3/2 بیلیون دلار در آمد حاصل می شد. همانطور که می دانیم برای ساخت زیرساخت های صنعت گردشگری بسیاری از صنایع درگیر خواهندبود و زمینه اشتغالزایی فراوانی قبل از نقطه هدف فراهم شد و پس از آن با رونق صنعت گردشگری صنایع وابسته به خودی خود فرصت های شغلی فراوانی را ایجاد می کردند. اما با پشتکار و مدیریتی دقیق و طبق هماهنگی تمامی دستگاههای ذیر بط ما توانستیم دو سال زودتر از نقطه هدفمان همان تعداد گردشگر را در کشور خودمان پذیرایی کنیم و در سال 2008 میلادی به این عدد دست یافتیم.

روند رشد گردشگر ورودی به اردن همانگونه ادامه یافت و در سال 2009 میلادی با توجه به برنامه ریزی های انجام شده توانستیم به عددی بالاتر از پیش بینی خود برسیم یعنی صنعت توریسم اردن توانست 3 بیلیون دلار درآمد به دست آورد. اردن طی یک برنامه 6 ساله توانست در پایان سال 2010 میلادی چیزی حدود 5/3 بیلیون دلار از صنعت گردشگری خود کسب کند این عدد بسیار بالاتر از نقطه هدف ما بود که جای شکر گذاری داشت البته این موفقیت به همت تمامی دست اندرکاران این صنعت در کشور اردن حاصل شده ورود این حجم پول از طریق صنعت سبز گردشری به کشور باعث اشتغال زایی زیادی شده است.

دستیابی به این پیشرفت به معنی سیاست های دقیق و درست ما در صنعت گردشگری بوده است، بنابراین بدون شک این روش را با تلاش هرچه بیشتر ادامه خواهیم داد و هرگز از تدوین برنامه های جدیدتر کوتاهی نخواهیم کرد. اما پس از رسیدن به هدفمان امروز من و همکاران من هرگز نگران تعداد گردشگر یا درآمد حاصل از آن نیستیم بلکه فقط به سطح و کیفیت خدمات ارایه شده فکر می کنیم چون به مقامی که می خواستیم رسیده ایم حالا باید این مقام را حفظ کنیم که تنها راه آن حفظ کیفیت خدمات ما به گردشگران ورودی است.

چگونه شما مطمئن هستید که صنعت گردشگری می تواند اقتصاد داخلی اردن را رونق بدهد؟

اجازه بدهید با مثالی کوتاه پاسخ شما را بدهم، تصور کنید یک هتل 5 ستاه دارای 120 اتاق در کشورشما فعال است برای اداره این هتل تقریبا باید حدود 100 نفر پرسنل داشته باشید و همچنین چند زیر مجموعه دیگر نیز به این هتل سرویس دهی خواهند کرد که هر کدام از آنها پرسنلی دارند و همینطور زنجیروار این مسیر ادامه خواهد داشت. حالا اگر این هتل تمام طول سال را با حداکثر توان خود مشغول ارایه خدمات به گردشگران باشد این چرخه ا قتصادی به خوبی حرکت خواهد کرد و مشغول تولید سرمایه می کند بنابراین اگر از اینگونه هتل ها در سطح کشور چند صد عدد باشد خودتان تصور کنید که چگونه می تواند رونق مطلوبی به اقتصاد کشور ببخشد. بنابراین با توجه به برنامه ریزی های یاد شده سعی کرده ایم با ارایه خدمات جدید صنعت گردشگری کشور را تقویت کنیم تا اینکه خود به خود جاذبه برای گرشگران ایجاد شود به عنوان مثال 12 پروژه برای رشد صنعت گردشگری اردن انجام شده است که می توان از ساخت مسیرهای پیاده روی ، دوچرخه سواری ، کوهپیمایی و اقامتگاههای محلی در شهرها و روستاهای کشور نام برد به عقیده کارشناسان ما با توجه به وجود این امکانات رفاهی در کنار طبیعت کشور رشد صنعت توریسم به خودی خود اتفاق خواهد افتاد دسترسی گردشگران به منابع طبیعی و تغذیه سالم و همچنین اقامتگاههای استاندارد باعث می شود که مردم تشویق به سفر شوند و این روحیه سفر باعث هدایت گردشگران خارجی به اردن خواهد شد. اگر قصد تعریف این روش را داشته باشم باید بگویم ما ابتدا گردشگری داخلی کشور را رونق دادیم به این ترتیب خود به خود پای خارجی ها نیز به منطقه باز شد. برنامه های دیگر ما مربوط به میراث فرهنگی کشور است تیم های تخصصی ما در حال بررسی شهرهای کوچک کشور هستند و با توجه به میراث فرهنگی موجود در آن شهرها و پتانسیل های موجود در صنعت گردشگری منطقه آن شهرها با تمام امکانات سعی در تقویت توانمندی های آن داشتیم و نواقص احتمالی موجود را با بهترین روش برطرف می کردیم به قول معروف ما آماده هرگونه همکاری با مسئولان شهرهای کوچک بودیم به گونه ای که با شناسایی شهرستان های غنی از میراث فرهنگی و اختصاص بودجه مخصوص به آنها در حفظ و نگهداری این میراث در منطقه کمک می کردیم و در کنار آن سعی می کردیم شرایط و امکانات گردشگری را نیز برای شهر فراهم کنیم ما با این برنامه ریزی می خواهیم دوباره داستان لورنس عربستان را زنده کنیم و نام اردن را در صدر صنعت گردشگری دنیای عرب قرار دهیم.

به عقیده شما اردن چگونه می تواند بحران مالی جهانی را مدیریت کند و صنعت گردشگری کشور را زنده نگهدارد؟

همانطور که قبلا اشاره کردم ما صنعت گردشگری کشورمان را رونق بخشیدیم و از این طریق رونق مناسبی به تمامی حرفه های مربوطه و زیرمجموعه آن بخشیدیم بنابراین به چندین دلیل ما قادر هستیم حتی در شرایط بحرانی خدمات خود را در صنعت گردشگری اردن در سطح قابل قبولی نگهداریم و شرایط متعادلی را در این صنعت برقرار کنیم. البته این کار را با جذب سرمایه های خارجی انجام داده ایم و با ایجاد شرایط مناسب برای جذب سرمایه های خارجی و تضمین سود قطعی آنها توان مالی صنعت گردشگری خودمان را تا بالاترین درجه ممکن ارتقاء‌داده ایم و بحران مالی را از این صنعت نوظهور در کشورمان  را دور نگهداشتیم.

آیا شما علاقمند هستید صنعت گردشگری اردن را از سمت خدمات لوکس به سمت خدمات متعادل تری ببرید؟

بله ، اردن هرگز به عنوان یک مقصد بی ارزش برای گردشگران نبوده و هرگز هم علاقمند نیستیم که اینگونه باشد. اردن همیشه توسط افرادی بازدید شده که همگی آنها علاقمند تاریخ و پیشینه منطقه بوده اند و اطلاعات کافی هم از امکانات رفاهی و گردشگری اردن داشته اند ، کشور ما مقصدی بدون جاذبه برای گردشگران نیست و البته افراد یا گردشگران بی انگیزه هم به اردن نخواهند آمد. از سوی دیگر اردن با داشتن سواحلی بسیار زیبا و طولانی امکان ارایه خدمات بسیار مناسب را به گردشگران دارد به عنوان مثال گردشگران می توانند از پکیج های 200 دلاری به بالا خدمات گردشگری با کیفیت دریافت کنند اما ما علاقمند به این موضوع نیستیم که منابع طبیعی کشورمان را برای جذب گردشگران به کار گیریم بلکه مایل هستیم از آثار باستانی کشور استفاده کنیم و دلیل این موضوع این است که این آثار منحصر به فرد هستند و شاید هیچ کشوری توان رقابت با ما را نداشته باشد اما در مورد منابع طبیعی همیشه امکان رقابت هست چون اکثرا شبیه به هم هستند .

شما در مورد گردشگران کشورهای حاشیه خلیج فارس چه نظری دارید؟

اگرچه از نظر امکانات طبیعی اردن تقریبا با کشورهای حاشیه خلیج فارس امکانات مشابهی دارد اما با توجه به آب و هوای اردن و طبیعت این کشور و تفاوت آن با کشورهای حاشیه خلیج فارس توانستیم نظر بسیاری از گردشگران را به اردن جلب کنیم . اما هرگز نباید فراموش کنیم که هر کشوری در این دهکده جهانی امکانات و جاذبه های متفاوتی در اختیار دارد که باید از آنها به بهترین شکل استفاده کند البته زبان و دین مشترک هم باعث افزایش ورود گردشگران از آن کشورها می شود. اما به هرحال ما فقط در نظر نداریم به این منطقه اکتفاء کنیم بلکه در سطح جهانی اقدام می کنیم.

دور دنیا در 80 دقیقه با امواج رادیویی

اقتصاد فرهنگی از رادیو اقتصاد صنعت گردشگری ایران را بررسی می‌کند

از روزی که صدای رادیو در گوشمان طنین‌انداز شد، زندگی ما تحت تاثیر برنامه‌های این رسانه قرار گرفت و گاه الهام‌بخش تصمیم‌گیری‌های ما شد. بسیاری از ما، دوران کودکی خود را با داستان‌های کودکانه رادیویی سپری کرده‌ایم و بسیاری هم، هنگام استراحت از آوای خوش موسیقی آن لذت می‌بریم، اما آن روزها، کمتر تصور همسفر شدن با رادیو را داشتیم. شاید هم به این عادت رانندگان تاکسی دقت نداشتیم که اولین کاری که پس از استارت زدن به خودرو انجام می‌دهند، چرخاندن پیچ رادیو است! آنها تا گرم شدن موتور اتومبیلشان کمی با موج‌های مختلف رادیو سر و کله می‌زنند و در نهایت موجی را انتخاب می‌کنند و طی ساعت کارشان با برنامه‌هایش همسفر خواهند شد. اگر از آنها دلیل این کار را بپرسید، می‌گویند: رادیو همدم و همسفرمان در طول روز است و راهی برای دوری از هیاهوی شهری و ترافیک اعصاب خردکن خیابان‌ها.

بدون تردید همگی ما این ضرب‌المثل را شنیده‌ایم که می‌گوید: «شنیدن کی بود مانند دیدن» و این‌گونه تصور می‌کنیم شاید برای درک بهتر مسائل و منظور برنامه‌سازان بهتر است که تصویری از سوژه برنامه را ببینیم و تنها شنیدن صدای آنها برای درک کامل موضوع کافی نمی‌دانیم، اما این ضرب‌المثل با برنامه‌ای بسیار متنوع تحت عنوان «80 دقیقه دور دنیا» به چالش کشیده شده است. این برنامه به مخاطبان خود این نوید را می‌دهد که با امواج رادیویی هم می‌توان بار سفر بست و از آن لذت برد، اگر بتوان حال و هوای سفر را در شنوندگان زنده نگهداشت.

ستاره جوادی، سردبیر و تهیه‌کننده برنامه «80 دقیقه دور دنیا» که روزهای دوشنبه از برنامه اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد روی آنتن می‌رود، درباره این برنامه می‌گوید: اهمیت و جایگاه اقتصادی صنعت گردشگری در عصر حاضر بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ به صورتی که تمام کشورهای دهکده جهانی با داشته‌ها و نداشته‌های خود در تلاش برای جذب حداکثر گردشگران به داخل مرزهایشان هستند. این حرکت و کوشش در کشور ایران به عنوان یکی از ده کشور برتر از نظر جاذبه‌های گردشگری بتازگی سرعت بیشتری به خود گرفته و هرچه در گذشته با مدیریت سنتی و به آهستگی حرکت می‌کرد، امروزه با استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود روبه جلو حرکت می‌کند. یکی از ظرفیت‌هایی که در این زمینه یعنی رشد و رونق صنعت گردشگری بسیار تاثیرگذار است، استفاده بهینه از ظرفیت رسانه‌هاست؛ به طوری که بسیاری از مسئولان دولتی و خصوصی در این عرصه یعنی صنعت گردشگری معتقدند بدون همکاری رسانه‌ها هرگز نمی‌توان تصور موفقیت را در این صنعت نوظهور و البته پولساز را داشته باشیم.

او ادامه می‌دهد: اهمیت اقتصادی گردشگری و فرهنگ‌سازی برای رونق این صنعت دستمایه‌ای برای تولید برنامه اقتصاد فرهنگی در رادیو اقتصاد که از یکم اردیبهشت 1392 با نام «صنعت گردشگری» پخش می‌شود، شد؛ برنامه‌ای که با بررسی ابعاد مختلف اقتصاد صنعت گردشگری سعی کرده همواره فرهنگ سفر و گردشگری صحیح و منطبق با شرایط کشورمان را نیز به مخاطبانش ارائه کند.

جوادی همچنین درباره رویکرد این برنامه می‌گوید: از همان ابتدا دست‌اندرکاران این برنامه با رویکرد حضور فعال بخش خصوصی در صنعت گردشگری سعی کرده‌اند برای رشد و رونق این صنعت نقش پررنگ‌تری به بخش خصوصی‌ در برنامه خود بدهند و با استفاده از تجارب و راهکارهای ارائه شده توسط این گروه، زمینه‌ساز حرکت چرخ اقتصاد گردشگری در کشورمان باشند. بررسی چگونگی همکاری هرچه نزدیک‌تر ارگان‌های دولتی با بخش خصوصی که درواقع این گروه موتور محرکه صنعت گردشگری هستند، مهمترین سو‌ژه برنامه‌ای در اقتصاد فرهنگی رادیو اقتصاد است و این نکته را یادآوری می‌کند که بدون در نظر گرفتن جایگاه و البته منافع بخش خصوصی در صنعت گردشگری نمی‌توان گردشگری کشورمان را به سرمنزل مقصود رساند.

به گفته دکتر ایمانی‌خوشخو، ریاست دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان یکی از مراکزی که در زمینه گردشگری مشغول آموزش کادر متخصص در این صنعت است، بحث آموزش نیروی انسانی که در برنامه 80 دقیقه دور دنیا مورد بررسی قرار گرفته، یکی از بهترین و مفیدترین بخش‌های دوشنبه‌های برنامه اقتصاد فرهنگی است، چون به عقیده این فعال عرصه آموزش صنعت گردشگری، مبحث آموزش فقط مخصوص کادر هتل‌ها نیست؛ بلکه از مهمانداران خطوط حمل و نقل هوایی گرفته تا مسئولان مراکز تفریحی و حتی رستوران‌ها در مقصد باید طبق استانداردهای روز جهان آموزش ببینند تا به آینده صنعت گردشگری آن مقصد گردشگری در دهکده جهانی امیدوار باشیم.

این برنامه که با رویکردی اقتصادی سعی کرده فرهنگ سفر و گردشگری جامعه ایران را طبق سیاست‌های نوین مسئولان و البته متناسب با عرف جامعه اسلامی تغییر دهد، اما از تکرار مکررات و موازی‌کاری در این عرصه همیشه فاصله گرفته و با رویکردی نوین وارد کارزار رسانه‌ای برای رونق گردشگری ایران زمین شده است.

کارشناس برنامه «80 دقیقه دور دنیا» در این زمینه می‌گوید: این برنامه هرگز همانند دیگر برنامه‌های مربوط به صنعت گردشگری که صرفا به معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران می‌پردازند، سوژه‌های خود را انتخاب نمی‌کند؛ بلکه با ابتکار عمل سعی در جریان‌سازی برای رشد و رونق حضور گردشگران داخلی در نقاط کمتر معرفی شده ایران‌زمین دارد.

وی ادامه می‌دهد: برنامه دوشنبه‌های اقتصاد فرهنگی با نام 80 دقیقه دور دنیا، با این اندیشه که تقاضا همیشه ایجاد عرضه‌ای مناسب خواهد کرد، سوژه‌های خود را دنبال می‌کند و معتقد است هرچه گردشگران داخلی در مناطق معرفی شده، حضوری پررنگ‌تر داشته باشند، بی‌تردید زیرساخت‌های مناسب‌تری نیز ساخته و شرایط حضور گردشگران خارجی نیز به خودی خود مهیا می‌شود. بنابراین اقتصاد فرهنگی طی 80 دقیقه سعی می‌کنند علاوه بر معرفی دیدنی‌های نوین میهن اسلامی ایران به مخاطبان عام خود، نظر مسئولان و دست‌اندرکاران را به مشکلات و امتیازات منطقه مورد نظرش جلب کند و در نهایت با گشودن پرونده‌ای خاص توسط تورگردانان متخصص و دلسوز ایران در این زمینه و بحث و بررسی آن پرونده در بخش مدیریت دولتی و خصوصی آن را به نتیجه رساند و مقصود نظرش که همواره ترقی جایگاه گردشگری ایران با استفاده از فرهنگ‌سازی و مدیریت نوین در این عرصه است، به دست آورد.

آرش نورآقایی، به عنوان رئیس هیات مدیره کانون راهنمایان گردشگری سراسر کشور نیز درباره نقش این برنامه در تبیین فرهنگ سفر ارزانقیمت در جامعه این‌گونه اظهارنظر می‌کند: در این برنامه، مبحث اقتصاد سفر و بخصوص سفرهای ارزانقیمت می‌تواند در جهت تغییر فرهنگ سفر در گردشگران ایرانی اقدامی مناسب و مفید باشد و می‌توان این‌گونه گفت که با به‌کارگیری روش‌ها و راهکارهای علمی و تائید شده در این برنامه می‌توان همیشه و همه‌وقت مقوله سفر را در سبد خانواده ایران گنجاند.

نکته بسیار جالب برنامه 80 دقیقه دور دنیا که توسط سردبیر و تهیه‌کننده آن در نظر گرفته شده، این است که اگر این برنامه قصد معرفی یکی از جاذبه‌های گردشگری ایران را داشته باشد، این جاذبه را با نمونه‌ای مشابه در خارج از مرزهای ایران و کشوری که توانسته بخوبی از آن جاذبه کسب درآمد کند، مقایسه کرده و دلایل موفقیت یا عدم توفیق نمونه ایرانی را با مشارکت مسئولان امر به بحث و بررسی می‌نشیند. دست‌اندرکاران این برنامه معتقدند این نوع معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران ناخودآگاه باعث قیاس دو جاذبه توسط مخاطبان می‌شود و نتیجه این قیاس از سوی مخاطبان و البته درک دلایل موفقیت یا عدم موفقیت جذب گردشگر در این جاذبه ایرانی توسط آنها باعث ثبت و ضبط نام این منطقه در ذهن آنها می‌شود و به قول معروف می‌توان با یک تیر دو نشان را هدف گرفت؛ یکی بررسی مزایا، معضلات و مشکلات جاذبه معرفی شده و دیگری ایجاد انگیزه حضور گردشگران داخلی و به دنبال آنها خارجی در آن محوطه مورد نظر است.

80 دقیقه دور دنیا همان‌طور که از نامش پیداست، صرفا داخل مرزهای ایران سفر نمی‌کند؛ بلکه با توجه به رویکرد رونق گردشگری بین‌المللی ایران سعی کرده با دعوت از گردشگران خارجی برای حضور در برنامه و انتشار خاطرات سفرهایشان در خاک ایران، این موضوع یعنی تبلیغ برای ورود گردشگران خارجی به کشورمان را نیز دنبال کند.

این بخش از برنامه رادیویی 80 دقیقه دور دنیا، قصد زنده نگه‌داشتن شور هیجان عبور و مرور تجار و گردشگران دوران جاده ابریشم در ایران را داشته و یادآور اهمیت ایران در اتصال شرق و غرب خواهد بود. دعوت از دوچرخه‌سواران خارجی که ایران را رکاب زده‌اند یا اتومبیلرانانی که مسیر شهر پاریس تا پاسارگاد را طی کرده‌اند،  گوشه‌ای از فعالیت ترویجی گردشگری در ایران توسط اقتصاد فرهنگی بوده که نقطه عطف آن با دعوت از سفرای خارجی که در ایران سفر کرده‌اند و خاطرات خوشی از این سفرها به ارمغان آورده‌اند، نمایان می‌شود. سردبیر برنامه معتقد است بدون تردید این بخش از برنامه علاوه بر بازتاب بین‌المللی، می‌تواند دلگرمی خاصی در دل دست‌اندرکاران عرصه گردشگری ایران ایجاد کند و آنها را تشویق به استفاده از شیوه های نوین مدیریتی و البته آموزشی در این زمینه کند.

از مبحث ایجاد انگیزه سفر با شنیدن سفرنامه‌های داخلی یا خارجی که بگذریم، در 80 دقیقه دور دنیا بخش آموزش و اهمیت آموزش نیروی انسانی فعال در عرصه گردشگری نیز مورد توجه قرار گرفته و با حضور استادان دانشگاهی و مسئولان آموزشی گردشگری چه در بخش خصوصی و چه دولتی، شیوه‌های نوین و علمی آموزشی در زمینه صنعت گردشگری را به مخاطبان خاص خود یعنی دست‌اندرکاران گردشگری ایران معرفی می‌کند تا شرایط حضور میلیونی گردشگران خارجی در کشورمان مهیا شود.

برنامه‌ریزی و مدیریت سفر، اخبار داخلی و خارجی، ارتباط با کمیسیون گردشگری مجلس، ارتباط به اصناف و اتحادیه‌های مرتبط، ترویج سفرهای ارزانقیمت و راهکارهای آن همه و همه از بخش‌های متنوع و شنیدنی دیگر 80 دقیقه دور دنیاست که هر هفته به صورت زنده، روزهای دوشنبه از رادیو اقتصاد روی موج اف.ام ردیف 98 مگاهرتز از ساعت 11 و 30 دقیقه تا 12 و 50 دقیقه همسفر شماست.

این برنامه آموزنده رادیویی در زمینه رشد و رونق صنعت گردشگری با سردبیری و تهیه‌کنندگی ستاره جوادی، گویندگی نسیم خواجه‌نوری، صدابرداری حمید نیکوقدم و کارشناسی عماد عزتی تهیه و پخش می‌شود و پل ارتباطی برنامه 80 دقیقه دور دنیا با شنوندگان 22652525 و پیامک 300003637 است.

گردشگری پلی میان تمدن‌ها

گردشگری راهی برای کاهش شکاف توسعه میان کشورهای عضو اکو

صنعت گردشگری همواره در کشورهای مختلف جهان با توجه به درآمد ورشد قابل ملاحظه اش مورد توجه بوده و هست البته این توجه در برخی کشورها مثل ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و به شکل ویژه ای به آن نگاه می شود.

هنوز مدت زیادی از ریاست دکتر نجفی بر سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نگذشته که تحولات عمده ای حداقل در برنامه ریزی این سازمان به واسطه رویکرد دولت یازدهم نسبت به صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به وجود آمده است و هرچند هنوز باید برای دیدن نتیجه آنها منتظر ماند اما همین تغییرات باعث شده تا برخی دیدگاهها در این زمینه تغییر کند و می توان به تغییر رویکرد ایران نسبت به شناسایی بازارهای هدف جدید در صنعت گردشگری اشاره کرد.

دیدگاهی که یک هفته قبل صحبت از آن به میان آمد و قرار شد ایران استراتژی جدیدی نسبت به بازارهای هدف گردشگری خود داشته باشد در این میان ظاهرا کشورهای عضو پیمان اکو به عنوان اولین و مهمترین بازار هدف کشورمان توسط ریاست سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت بصورتی که وی در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو در تهران شرکت کرد و درباره پتانسیل های موجود گردشگری بین کشورهای عضو سخرانی کرد.

برخی کشورهای اکو از ظرفیت گردشگری خود استفاده نمی‌کنند

محمد علی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این نشست با اشاره به گام‌‌های موثر کشورهای دنیا برای رشد صنعت گردشگری می‌گوید که بعضی کشورها در این زمینه موفق بوده و برخی دیگر هنوز از ظرفیت های گردشگری به درستی استفاده نکرده اند. این در حالی است که تقویت بخش خصوصی و جذب سرمایه گذاران خارجی نیز می‌تواند گام مهمی برای توسعه گردشگری باشد.

 رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «گردشگری پل مجازی اتصال میان ملت‌ها، و از منظر اجتماعی و فرهنگی و عاملی برای تعامل بین ادیان و فرهنگ هاست. همچنین راهی برای کم کردن شکاف توسعه میان کشورها و ترویج فرهنگ دوستی و تفاهم است.»

 وی با بیان این که گردشکری در دنیای امروز به عنوان یکی از شاخصه‌های مهم در تعیین میزان رشد اقتصادی و میزان توسعه یافتکی کشورها به شمار می‌رود اذعان داشت: «گردشگری از نظر اقتصادی نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، به طوری که در سال 2012 بیش از 1000 میلیارد دلار گردشگران خارجی در کشورهای دیگر هزینه کرده‌اند».

 به گزارش میراث فرهنگی، نجفی با اشاره به این که توسعه گردشکری در منطقه اکو منجر به افزایش ارزش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و گسترش دوستی و تفاهم میان کشورها خواهد بود که  نتیجه آن همکاری بیشتر میان دولتهاست خاطرنشان کرد: «در واقع فلسفه وجودی ایجاد سازمان‌های همکاری اقتصادی اکو خواست جمعی کشورهای منطقه به منظور رشد و بهبود موقعیت اقتصادی خود در نظام بین‌الملل بوده است و یکی از راهکارهای رسیدن به این خواست جمعی توسعه و ترویج منطقه به عنوان مقصد گردشگری جهان است».

45 درصد گردشگران ورودی به ایران از کشورهای عضو اکو

 از سوی دیگر محمد علی نجفی در حاشیه این نشست در جمع خبرنگاران گفت: در جلسه ای که با وزرای امور خارجه و اطلاعات برگزار کردیم، قرار شد کشورهای هدف را به سه گروه تقسیم کنیم و برای هر گروه تسهیلاتی ارائه دهیم.

وی ادامه داد: گروه اول کشورهایی هستند که با آنها لغو روادید خواهیم داشت و گروه دوم گردشگرانی هستند که اگر به صورت تور وارد ایران شوند، مشمول لغو روادید می شوند  و  گروه سوم کشورهایی هستند که برای گردشگران آنها تسهیلاتی در صدور روادید ارائه می شود.

معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه، سال گذشته چهار میلیون و ۱۰۰ هزار گردشگر به ایران سفر کردند که ۴۵ درصد این گردشگران از کشورهای عضو اکو بوده اند.

وی ادامه داد: بر این اساس یک میلیون و ۹۰۰ هزار گردشگر از کشورهای عضو اکو به ایران آمدند که سهم مردم آذربایجان بیشتر بوده و هر گردشگر به طور متوسط بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار در ایران هزینه کرده است.

رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: آمار دقیق از گردشگری در کل اکو را ندارم، اما موفق ترین کشور عضو اکو، ترکیه است که نهمین رتبه جهانی را در جذب گردشگر به خود اختصاص داده است.

نجفی تبدیل شدن اعضای اکو به مقصد گردشگری را منوط به تجهیز زیرساختها دانست و افزود: « تبدیل منطقه اکو با جمعیتی بالغ بر 450 میلیون نفر به عنوان یک مقصد گردشگری جهانی، نیازمند تامین زیرساخت ها و ابزارهای لازم با رعایت استانداردهای جهانی صنعت گردشگری است همجنانکه نیازمند بهره وری از پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی خود و همکاری کشورهای عضو برای استفاده از ظرفیت‌های موجود کشورهای منطقه است.»

 وی با تاکید بر این که سرمایه گذاری باید در تمام شاخه‌های صنعت گردشگری از جمله سلامت، اکوتوریسم، ورزشی و فرهنگی انجام شود خاطرنشان کرد: «البته این دولت‌ها هستند که باید با ارائه تسهیلات لازم راه را برای ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی هموار سازند.»

 به گفته او، برگزاری نمایشگاه‌های گردشگری و صنایع دستی می‌تواند از جمله رویدادهای مهم و تاثیرگذار در نزدیکی ملت‌ها به هم و آشنایی با رسوم عقاید، سنن، و فرهنگی کشورهای مختلف باشد؛ در همین زمینه با گسترش اینترنت و رسانه های ارتباط جمعی حتی می توان به برپایی نمایشگاه در فضای مجازی اندیشید.

لزوم ایجاد روادید مشترک بین کشورهای عضو اکو

در همین حال رئیس اتاق بازرگانی ایران در هجدهمین نشست کمیته اجرایی اتاق بازرگانی و صنعت اکو بر امضای تفاهم‌نامه در راستای صدور روادید و ایجاد روادید مشترک بین اعضای اکو، تاکید کرد.

«محمد نهاوندیان» رئیس اتاق بازرگانی ایران با اشاره به روی کار آمدن دولت اعتدال‌گرای تدبیر و امید در ایران تصریح کرد: بدون شک رئیس جمهوری ایران از پیشنهاد برگزاری شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش خصوصی منطقه اکو استقبال خواهد کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از توافق‌نامه‌هایی که از سوی اکو تدوین شده‌اند ولی هم‌چنان در حد یک پیشنهاد بر روی کاغذ باقی مانده‌اند، تصریح کرد: اکو برای گسترش تجارت باید برنامه‌های عمل روشن و عملیاتی ارائه دهد. کشورهای عضو نیز باید در اجرای موافقت‌نامه‌های موجود، با جدیت عمل کنند. مسأله ویزا یکی از مهم‌تریم موضوعاتی است که باید با کمک دولت‌ها حل شود.

شکوفایی صنعت گردشگری در اکو در گرو تعامل‌هاست

نهاوندیان به موانع اداری موجود در ترانزیت و حمل و نقل کالا اشاره کرد و ادامه داد: « مشخص نبودن دفاتر و عدم یکسان سازی موجب شده تا مشکلاتی نظیر مشکلات ویزا، هزینه‌های ترانزیت و عدم هماهنگ بودن کشورها در این خصوص صورت بگیرد.»

    به گفته او، صنعت گردشگری نیز از نقاط قوت اکو محسوب می شود به طوری که پتانسیل های گسترده ای در منطقه موجود بوده و به لحاظ مشترکات قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی استعداد خوبی برای همکاریهای گردشگری وجود دارد چرا که می توان به راه اندازی تورهای ترکیبی ضمن درآمدزایی و ایجاد اشتغال، شکوفایی صنعت گردشگری در اکو به عنوان یکی از زمینه های توسعه مبادلات اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای عضو که همان گردشگری است فراهم کرد.

بررسی روند توسعه سرمایه گذاری در صنعت گردشگری ایران

کمتر از 10 سال پیش بود که دولت نهم و ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی به یکبار صحبت از رشد و رونق گردشگری کشورمان به عنوان یکی از جذابترین  کشورهای جهان برای گردشگران به میان آوردند و همگان را در این امر بسیج کردند تا شاید رونقی در صنعت گردشگری کشورمان حاصل شود صنعتی که حدود سه دهه بود به خواب رفته و بیدار کردنش نیازمند زحمات زیادی بود.

این بسیج همگانی دولت در حالی رخ داد که بر مبنای سند چشم‌انداز ۲۰ ساله که هم اکنون کمی بیشتر از یک دهه تا پایان آن باقی مانده است ایران در بخش گردشگری و در افق ۱۴۰۴، باید سالانه حداقل ۲۰میلیون نفر گردشگر از بازار جهانی جذب کند.  قوانین ، جلسات ، کنفرانس ها و دستورالعمل هایی بسیار زیادی صادر شد تا شاید دروازه تمدن ایران زمین برای ورود گردشگران خارجی گشوده شود و دلارهای گردشگری به جای دلارهای نفتی سر سفره مردم آید.

 به هر حال کارهایی صورت گرفت بودجه تبلیغات گردشگری خارج از مرزها تعیین شد و آژانس داران موظف شدند به ازای سه نفر گردشگر ایرانی که از مرزها خارج می کنند یک نفر وارد کنند تا اینکه دولت یازدهم با شعار رونق گردشگری روی کار آمد و سخن از جهش یکباره ورود گردشگران با تغییر دیپلماسی خارجی کرد.

هرچند این شعار برای بسیاری از فعالان عرصه گردشگری خوش بود و آنها را به آینده گردشگری کشورمان امیدوار کرد اما جامعه علمی و البته تخصصی گردشگری را به فکر فرو برد و با یک سئوال بزرگ مواجه کرد که آیا زیرساخت های کنونی ایران در زمینه صنعت گردشگری جوابگوی رشد یکباره تقاضای سفر به این تمدن چند هزار ساله را دارد؟

زیرساخت هایی که به دلیل سه دهه بی توجهی و سوء مدیریت تقریبا زیر خط استانداردهای بین المللی هستند و حتی در برخی موارد پاسخگوی گردشگران داخلی نبود چه رسد تقاضای سفر خارجی ها ؛ هتل ها ، حمل و نقل (هوایی، زمینی و ریلی ) از کمبود صندلی رنج می برند و خدمات رفاهی دربرخی استان ها بطور کلی از کار افتاده است؛ که یکباره دریافت روادید برای بیش از 60 کشور از سوی ایران لغو شد ، نرخ برابری ارز با ریال ایران بالا رفت و ایران به عنوان بهشتی برای سفرهای ارزان قیمت خارجی ها تبدیل شد و براساس آمار دولتی ایران رشدی معادل 5 درصد در صنعت گردشگری خارجی ایران اتفاق افتاد اما آیا واقعا نباید برای آینده گردشگر ایران نگران بود؟

ایران در گردشگری خارجی به عنوان بازار هدف مناسب کشورهای همسایه است

این در حالی است که محمد حسن کرمانی رئیس  هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری ایران می گوید: طی حاکمیت دولت نهم و دهم در ایران متاسفانه گردشگری ایران با سالها بی تدبیری و مدیرت غیر اصولی مواجه شده به گونه ای که هم اکنون جامعه گردشگری ایران هنوز وامدار تصمیم گیری ها و کارشناسی های غلط آن دوره است و با معضلاتی غیر قابل تصور مواجه شده است.

این کارشناس گردشگری و فعال عرصه خصوصی گردشگری درباره زیرساخت های گردشگری ایران معتقد است: ایران اگرچه پتانسیل های بسیار بالایی در توسعه گردشگری در اختیار دارد اما بسیاری از زیرساخت های کشور در حد رشد یکباره گردشگری کشور نیست و باید ابتدا به فکر رشد و توسعه زیر ساخت های گردشگری مثل مراکز اقامتی ، تفریحی ، خدماتی و حمل و نقل با جذب سرمایه های خارجی و داخلی باشیم سپس برای ورود گردشگران تسهیلات قایل شد.

کرمانی به هتل های ایران به عنوان اصلی ترین زیرساخت توسعه گردشگری اشاره می کند و می گوید : همه می دانیم که هتل های ایران در فصول پیک سفر قادر با پاسخ گویی نیاز مسافران داخلی نیستند و در اکثر مواقع سال هتل های معروف کشورمان در اختیار اجلاس و کنفرانس های دولتی است و جایی برای ورودی گردشگران ندارند این در حالی است در اکثر شهرستان های گردشگر پذیر ایران ، مهمانسراهای دولتی و اقامت گاههای ارگان های خاص مشغول به ارایه خدمات گردشگری هستند و به نوعی روند سرمایه گذاری خصوصی در هتلداری ایران را مختل کرده اند.

کرمانی می گوید این اماکن به عنوان معضلی بزرگ در این شهرستان ها برای سرمایه گذاری خصوصی شناخته شده و انگیزه سرمایه گذاری در زمینه های مختلف گردشگری را از بخش خصوصی گرفته اند ، پس حالا چطور می توانیم میزبان گردشگران خارجی باشیم ؟

رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی درباره جایگاه گردشگری ایران می گوید: بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی ما موظفیم با کارشناسی  و بدون شتابزدگی به سمت بخش خصوصی  برویم تا نفع آن به عموم مردم برسد و دوباره معضل رانت خواری پیش نیاید، اما روند فعلی متاسفانه خلاف آن را ثابت کرده و علی رغم اینهمه فعالیت دولتی در گردشگری دور باطلی را تکرار کرده ایم.

وی ادامه می دهد: با نگاه اجمالی به وضعیت صنعت گردشگری در کشور و مقایسه آمار ایران با کشورهای گردشگرپذیر جهان این واقعیت بیشتر نمایان می شود که کشور ما ایران با وجود ظرفیت بالقوه فراوان و زمینه مناسب برای توسعه این صنعت هنوز به جایگاه شایسته و واقعی خود نرسیده است.

کرمانی به معضل کمبود سرویس های بهداشتی در برخی از سایت های تاریخی و طبیعی ایران اشاره می کند و می گوید: همانطور که می دانیم مدتی است که بیشتر اخبار به این موضوع معطوف شده است و مسئولان گردشگری ایران هنوز نتوانسته اند یکی از ابتدایی ترین نیازهای توسعه گردشگری را در مناطق گردشگر پذیر و جاذبه های تاریخی و طبیعی ایران برطرف کنند حالا چه انتظاری می توان داشت که بتوانیم میزبان چندین میلیون گردشگر آنهم در مدتی کوتاه باشیم حال آنکه صدها مورد کمبود دیگر نیز در زیرساخت های گردشگری کشورمان وجود دارد؟

 از سوی دیگر ، رحیم یعقوب‌زاده ، کارشناس و پژوهشگر صنعت گردشگری ، در این زمینه می گوید: گردشگری در ایران، پدیده‌ای فصلی با قطب‌های محدود و تقریبا درون‌زا است و در بخش گردشگری خارجی بیشتر به‌عنوان بازاری برای کشورهای همسایه محسوب می‌شود تا جذب گردشگر به بازارهای داخلی.

این پژوهشگر ، عدم سرمایه گذاری های هدفمند و نبود توسعه زیرساخت های گردشگری متناسب با تبلیغات کنونی گردشگری ایران را به عنوان یکی معضلات گردشگری ایران عنوان می کند و می گوید: با این روند اگر قرار باشد با شدت هرچه تمام تر گردشگران خارجی را برای بازدید دیدنی های ایران فرابخوانیم اما به زیرساخت های گردشگری هیچ توجهی نداشته باشیم بدون تردید آینده ای نامطلوب را برای تمدن چند هزار ساله ایران در صنعت گردشگری تدارک دیده ایم و نباید منتظر پیشرفت در این صنعت باشیم.

بزودی کمبودهایی در زیرساخت‌های گردشگری خواهیم داشت

در همین حال اکبر غمخوار عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی نیز ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری قبل از دعوت گردشگران به ایران زمین می گوید: اوضاع گردشگری ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری و آغاز تعاملات بین‌المللی، تا حدودی روبه بهبودی رفته است اما پیش‌بینی می‌شود زیرساخت‌ها و نگرش‌های موجود، چندان همسو با تغییرات ایجادشده نباشد که همین موضوع باعث نگرانی بسیاری از فعالان بخش خصوصی گردشگری کشورمان شده است.

غمخوار در باره عدم تناسب توسعه گردشگری با زیرساخت های آن معتقد است ، هرچه آنچه که دست و پای گردشگری را بسته مربوط به توسعه زیرساخت های این صنعت است و پس از آن به فرهنگ سازی و تبلیغات وابسته هستیم . این فعال بخش خصوصی گردشگری به موانع 84 گانه توسعه گردشگری که چندی پیش اعلام کرده بود اشاره می کند و می گوید : اگر به مواردی که به عنوان مانع توسعه گردشگری از آنها یاد شده است توجه کنیم بیش از نیمی از آنها را در زمینه زیرساخت ها و سرمایه گذاری در این صنعت خواهیم دید.

محمد علی واقفی، عضو جامعه‌ تورگردانان ایران نیز معتقد است: روند ورود گردشگران خارجی به کشور به‌گونه‌ای است که پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ نزدیک، در زمینه‌ زیرساخت‌های گردشگری با چالش و کمبود جدی مواجه شویم.

واقفی ، با اشاره به وضعیت صنعت گردشگری در کشور، اظهار کرد: از وقتی دولت جدید روی کار آمده، متأسفانه اتفاق خاصی در گردشگری رخ نداده و حتی معاون گردشگری هم تغییر نکرده است؛ ولی با وجود همه‌ این مسائل، به‌دلیل تحولات رخ‌داده در دولت و تلطیف شدن فضای سیاسی جهان نسبت به ایران، آمار گردشگران افزایش یافته است، به‌طوری که ما تابستان هر سال مسافر نداشتیم، چون هوا گرم بود و بسیاری از گردشگران با محدودیت‌ها و سختی‌هایی مواجه بودند و ترجیح می‌دادند به کشور ما کمتر سفر کنند؛ اما امسال برخلاف گذشته، تعداد زیادی گردشگر، بویژه از اروپا به ایران سفر کردند.

وی ادامه داد: وضع موجود نشان می‌دهد اگر فضای کشور، خوب و تصویر ایران در خارج از کشور مثبت و واقعی شود، گردشگران بیشتری به ایران می‌آیند. بنابراین پیش‌بینی می‌کنیم از نظر زیرساخت، یعنی هتل‌ها و امکانات اقامتی‌، حمل و نقل و راهنما با چالش جدی مواجه شویم. این یک هشدار است و باید برای این شرایط پیش‌بینی‌هایی شود.

 

 

 

 

 

استاندارد سازی گردشگری

کسب و کار ضرورت استانداردسازی گردشگری ایران را بررسی می کند

  • توجه به آژانس های مسافرتی مقدمه ای برای استانداردشدن صادرات نامرئی ایران
  • اول فرهنگ سازی بعد خدمات استاندارد
  • مهری که هنوز روی صادرات نامرئی زده نشده است

 

هرچند ارائه خدمات استاندارد در صنعت گردشگری بین المللی بخصوص در کشورهای پیشرفته در این صنعت مدت هاست ارایه می شود، اما ظاهرا در کشورمان ایران با انبوهی از جاذبه های طبیعی و تاریخی هنوز کلمه استاندارد در صنعت گردشگری جایگاهی نداشته و کمتر از یک دهه است که صحبت از آن به میان آمده ؛ در حالی که به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری ، صادرات نامرئی هیچ منطقه از جهان ارتقاء نمی یابد مگر استانداردسازی به صورت علمی در آن صورت گرفته باشد.

شاید از خودتان بپرسید مگر گردشگری هم استاندارد می شود که دکتر ایمانی خوشخو رئیس انجمن علمی گردشگری ایران در این زمینه می گوید: از زمانی که گردشگری به عنوان صنعت شناخته شد و به آن صادرات نامرئی لقب دادند کلمه استاندارد هم همانند دیگر صنایع به آن راه یافت و ترجمه ای دقیق به خود گرفت.

ایمانی خوشخو ضمن تاکید بر تاثیر برندسازی در استانداردسازی صنعت گردشگری می گوید: اگر کشوری قصد استاندارد کردن خدمات گردشگری خود را دارد ابتدا باید برندسازی را به طور علمی و عملی در زمینه خدمات گردشگری خود انجام دهد و سپس به دنبال استاندارد سازی برود .

وی معتقد است اگر کشورها در زمینه برندسازی عمل کنند خودبخود استاندارد هم در آن شکل خواهد گرفت. به عنوان مثال، شما بادیدن آرم یک شرکت های هواپیمایی به عنوان برند شرکت هواپیمایی منتظر دریافت خدماتی خاص و البته پرداخت هزینه ای درهمان شرایط هستید این یعنی استاندارد سازی چون از برند تعریف شده ذهنی خودتان انتظار خدماتی کاملا مشخص و استاندارد آن برند را دارید نه بیشتر ونه کمتر  پس ابتدا باید برندسازی در صنعت گردشگری شکل بگیرد و پس از آن به استاندارد سازی روی آوریم.

این درحالی است که دکتر ناصر عندلیب مدیرعامل یکی از شرکت های آموزشی و مجری طرح استانداردسازی «طرح تطبیق» سازمان میراث فرهنگی کشورمان در این زمینه می گوید:  قبل از هر کاری باید خودمان و نحوه تفکر و مدیریت گردشگری کشورمان را با معیارهای بین المللی منطبق کنیم تا بعد از آن بتوانیم فکر استاندارد کردن و یا استاندارد شدن در این صنعت را داشته باشیم.

وی می افزاید به چند دلیل لازم است که گردشگری ایران استانداردسازی شود؛ اول اینکه فضای صنعت گردشگری بین المللی فضایی رقابتی شده ؛ دوم اینکه در همین فضای رقابتی سفر کردن نیز بسیار ساده و سهل شده است و همین موضوع باعث شده تا امکان مقایسه به گردشگران داده شود و با توجه به معیارهای ذهنی خودشان و استانداردهایی که به دنبال هستند مقصد نهایی را تعیین کنند.

اما مهمترین نکته که به لزوم استاندارد سازی گردشگری ایران خواهد انجامید بحث ارزش پول است چون هم اکنون هیچ توریستی در جهان حاضر نیست بدون دلیل پول خود را هدر بدهد بلکه قصد بهینه استفاده کردن از آن دارد که همین موضوع نیازمند استانداردسازی خدمات گردشگری در کشورمان خواهد بود.

وی ضمن تاکید بر استانداردسازی خدمات گردشگری ایران می افزاید: همانطور که می دانیم استاندارد در صنعت گردشگری یعنی تعیین حداقل های خدمات در این صنعت؛ یعنی آژانس های مسافرتی ، هتل یا حتی مراکز گردشگری باید حداقل های کاملا مشخص داشته باشد که به خودی خود باعث ایجاد پایه ای در ارایه خدمات گردشگری به گردشگران خواهد شد.

بنابراین با تعیین حداقل ها می توانیم سطح انتظار گردشگران از خدمات قابل دریافتشان از گردشگری ایران را مشخص کرد و از ایجاد مشکلات و مسایلی بعدی مثل شکایت ها و خاطرات بد جلوگیری کنیم این درحالی است که اگر توانستیم خدماتی بالاتر به گردشگر ارایه کنیم باعث افتخار گردشگری ایران باشد.

عندلیب می گوید: هرچند سازمان میراث فرهنگی از سال 1383 با عنوان کردن «طرح تطبیق» قصد اینکار یعنی استاندارد سازی را داشت اما متاسفانه بنا به دلایلی این طرح تا سال 1389 بلاتکلیف مانده بود واجرایی نشد اما از سال 1390 شرکت کاراد این کار را برعهده گرفت و دوباره به حرکت درآورد.

مجری طرح تطبیق سازمان میراث فرهنگی معتقد است برای ایجاد استاندارد در خدمات گردشگری باید ابتدا فرهنگ سازی بین گردشگران و البته فعالان عرصه گردشگری صورت بگیرد تا هر دو گروه از فواید این کار آگاهی یابند.

 وی دلیل عدم موفقیت قبلی این طرح نبودفرهنگ مناسب و البته ناتوانی مجری قبلی جهت سرمایه گذاری در فرهنگ سازی عنوان می کند و می گوید: همانطور که می دانیم فرهنگ سازی در هر کاری نیازمند هزینه هنگفتی است که یک شرکت کوچک نمی تواند از عهده آن برآید و باید زمینه حضور هلدینگ های بزرگ با توان مالی بالا و البته ارتباطات قوی ایجاد میشد تا می توانستیم شاهد به ثمر رسیدن اهداف طرح در همان سالهای اولیه می بودیم که متاسفانه نشد.

عندلیب اولین مرحله استاندارد سازی خدمات گردشگری را استاندارد کردن خدمات در آژانس های مسافرتی می داند و پس از آن به مراکز اقامتی اشاره می کند و می افزاید: اگر بتوانیم خدمات ارایه شده توسط آژانس را استاندارد کنیم به ناچار مراکز اقامتی هم باید خدمات استانداردی ارایه کنندو به دنبال آنها مراکز تفریحی وحتی مراکز خرید نیز به استانداردشدن خدماتشان روی خواهند آورد .

 

گفت‌وگو با مدیرکل اطلاعات و آمار اسبق سازمان میراث فرهنگی

قصدی ده روزه برای روزه‌داری؛ فرصتی طلایی برای حضور گردشگران

برنامه‌ریزی؛ لازمه بهره‌برداری از گردشگری رمضان

 

گفت‌وگو : عماد عزتی

مدتی است کشورهای مختلف گردشگرپذیر در گوشه و کنار جهان با مهیا کردن شرایط گردشگری حلال و استفاده از جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی خود نسبت به جلب نظر گردشگران مسلمان اقدام کرده‌اند اما این روند در کشورهای اسلامی در برخی از مناسبت‌های مذهبی مثل ماه ضیافت الهی یا همان رمضان به فرصتی برای توسعه صادرات نامرئی تبدیل شده است. اما متاسفانه ایران تاکنون با توجه به امکانات مناسبی در این زمینه در اختیار دارد هنوز نتوانسته از فرصت‌های اینچنینی یا مناسبت‌های مذهبی و گردشگری حلال به نفع صادرات نامرئی خود استفاده کند و زمینه حضور گردشگران خارجی مسلمان یا غیر مسلمان را در این دوران مهیا کند. هرچند براساس آمار و اطلاعات موجود از سوی سازمان جهانی گردشگری ایران به عنوان یکی از ده کشور برتر در زمینه جاذبه‌های گردشگری شناخته شده است .

از این رو فرصت امروز گفت‌و‌گویی کوتاه با اردشیر اروجی، کارشناس برنامه‌ریزی گردشگری و مدیرکل اسبق برنامه‌ریزی و آمار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درباره اهمیت مناسبت‌های مذهبی در توسعه گردشگری داشته که مطالعه آن خالی از لطف نیست .

·         همانطور درجریان هستید چند سالی است که ماه رمضان به عنوان سوژه‌ای در جاذبه‌های گردشگری برخی کشورهای مسلمان مطرح شده و توسعه مناسبی را در این زمینه برایشان به ارمغان آورده است نظر شما در این زمینه چیست؟

بطور کلی نزدیک به یک دهه است که ماه مبارک رمضان در اکثر کشورهای عربی گردشگر پذیر به عنوان فرصتی برای توسعه درآمدهای گردشگری مدنظر کارشناسان و برنامه‌ریزان گردشگری بوده است و برای آن برنامه‌های منظمی تدارک دیده‌اند. این کشورها برنامه‌ای تحت عنوان گشت‌های رمضانی و تورهای ویژه رمضان برنامه ریزی کرده و با استفاده از این برنامه‌ها افزایشی قابل توجه در گردشگری خود را در این مدت تجربه کرده‌اند از این رو  به نظر بنده تمام کشورها و ایران باید از همه مناسبت‌های خاص ملی و مذهبی خود برای جلب نظر گردشگران استفاده کنند و اتفاقا این ظرفیت جلب نظر گردشگران در این مناسبت‌ها بسیار بیشتر است. در صورتی که برای این مناسبت‌ها از قبل برنامه‌ریزی کرده باشیم تا بتوانیم به نحو مناسبی از گردشگران پذیرایی کنیم. به عنوان مثال در ایران باید برای رمضان از دو یا سه ماه قبل برنامه ریزی شده باشد تا به خوبی زمینه حضور گردشگران مسلمان یا غیر مسلمان را در این ایام مهیا کنیم.

·         منظور شما از آمادگی چیست و چه پیشنهادی در این زمینه دارید؟

به عقیده من در این ماه یا حتی ماه محرم و اعیاد مذهبی باید با راهبری سازمان میراث فرهنگی و همکاری دفاتر خصوصی خدمات گردشگری در بازارهای هدف در جهت جلب نظر گردشگران اقدام شود اما تاکید می‌کنم راهبری سازمان میراث فرهنگی نه اجرای برنامه از سوی این نهاد. چون تجربه نشان داده هیچ وقت سازمان میراث فرهنگی در مقام مجری موفق نبوده که از نظر علمی هم نباید به عنوان مجری طرحی باشد این سازمان بایدصرفا زمینه‌های قانونی و موارد لازم را مهیا کند و اجرا در بخش خصوصی صورت گیرد .

·         مهمترین جاذبه‌های گردشگری رمضان برای مسافران مسلمان در ایران چیست؟

ببینید بطور کلی ایران برای گردشگران مسلمان بخصوص شیعیان سراسر دهکده‌جهانی دارای چهار قطب اصلی گردشگری است که می‌توانیم با استفاده از جاذبه‌ آنها به نفع دیگر مناطق نیز بهره ببریم. این قطب‌ها عبارتند از 1. حرم امام رضا (ع) در مشهد مقدس، 2. حرم مطهر حضرت معصومه(س) در شهر مقدس قم ، 3. حرم حضرت عبدالعظیم در تهران و در نهایت حرم شاه چراغ در شیراز است که این جاذبه‌ها می‌تواند نه تنها برای منطقه خود،  رونق گردشگری را به ارمغان آورد بلکه می‌تواند باعث برگزاری تورهای گردشگری ترکیبی شده و در نهایت دیگر مناطق ایران را نیز برای حضور گردشگران مهیا سازد هرچند نباید فراموش کرد که مسلمانان برای انجام فریضه روزه‌داری هنگام سفر باید قصد اقامت ده روزه داشته باشند که همین فرصتی طلایی برای حضور طولانی‌تر گردشگران در کشورمان است .

·         همانطور که می‌دانید در مناطق مختلف کشورمان برنامه‌ها و آداب و رسوم خاص رمضانی وجود دارد آیا این آداب خاص می‌تواند به عنوان جاذبه گردشگری شناخته شوند؟

پاسخ شما در این زمینه قطعا مثبت است و نباید این نکته را فراموش کرد که بسیاری از کشورهای مطرح در صنعت گردشگری از این صنعت برای زنده‌ نگهداشتن آداب کهن و خورده فرهنگ‌های خود استفاده می‌کنند تا علاوه بر درآمدزایی از حضور گردشگران  نسبت به زنده‌نگهداشتن این آداب و رسوم اقدام کرده‌باشند. اما فراموش نکنیم برای ارایه این آداب خاص باید تدارک دیده باشیم و به مخاطبان این آداب و سنن را از قبل معرفی کرده باشیم تا در ذهن آنها انگیزه سفر ایجاد کرده باشیم؛ همانطور که می‌دانید یکی از اصول اولیه گردشگری آشنایی با فرهنگ و تمدن کشور میزبان است. به عنوان مثال می‌توانیم برای ذکرخوانی‌های مختلف این ایام مثل شب‌های قدر یا حتی خوراکی‌های خاص آداب و رسوم سفره‌های افطاری پکیچ ‌هایی ارایه نماییم تا مخاطبان مسلمان خارجی و غیر مسلمان را با آنها آشنا کنیم این درحالی است که بدون تردید این پکیچ‌ها در نهایت می‌توانند جذابیتی خاص برای مخاطبان یا همان گردشگران داشته باشد. اما بازهم اشاره می‌کنیم همه این موارد نیازمند برنامه‌ریزی از قبل توسط مسئولان سازمان میراث فرهنگی دارند و نمی‌توان از یک هفته قبل برای آنها برنامه‌ریزی کرد یا اینکه به امید جلب نظر گردشگران هنگام ورود به مرزهای ایران بسته باشیم بلکه براساس اصول باید جذابیت تجربه این فرهنگ را باید در مبداء سفر گردشگران ایجاد کرده باشیم تا گردشگر برای آن مقصدش را انتخاب کند.

·         شمابارها به این برنامه‌ریزی‌های مخصوص ایام و اعیاد مختلف برای جلب نظر گردشگران اشاره فرمودید لطفا کمی در این زمینه توضیح دهید؟

اجازه دهید با فرض اینکه گردشگران ورودی به ایران با آداب و رسوم مذهبی ایران در این ایام یا دیگر مناسبت‌های مذهبی و ملی آشنایی ندارند  و  با یک مثال درباره گردشگری در ماه رمضان این موضوع را توضیح دهم. بهترین راهکار این است که مسئولان با تهیه و تولید دفترچه‌هایی چاپی یا الکترونیکی (لوح فشرده) با مقدمه‌ای درباره اصول روزه‌داری و فلسفه دینی آن تمام قواعد و اصول مذهبی این ماه را برای مخاطبان توضیح دهند بعد هم با ارایه توضیحی درباره اماکن مذهبی و مناسب بازدید این ایام و اطلاعات کامل از تورهای ویژه در این ایام مخاطبان را با دیدنی‌های ایران بخصوص در این ایام و البته خوراکی‌های مخصوص آشنا کنند. بعد این دفترچه‌ها از طریق رایزنان فرهنگی سفارتخانه‌های ایران در بازارهای هدف توزیع شده تا گردشگران با اطلاعات کامل وارد مرزهای ایران شوند. البته لازم به یادآوری است که بحث حضور در دنیای مجازی نیز نباید در این زمینه به دست فراموشی سپرده شود

·         به نظر شما هتل‌ها و اماکن اقامتی هم باید در این زمینه آماده سازی خاصی داشته باشند؟

همانطور که قبلا اشاره شد بهترین راهکار این است که برخی از هتل‌ها و اماکن اقامتی با توجه به توضیحاتی که درباره ماه رمضان به گردشگران ارایه شده در بروشورهای یاد شده معرفی شوند و برای مراسم افطار و سحری با ارایه خوراکی‌های مخصوص رمضان و البته خوراکی‌های بومی محل قرار گرفتنشان موضوع را کامل کنند تاگردشگران تمام آنچه که مطالعه کرده‌اند را در واقعیت درک و تجربه کنند هرچند به عنوان یکی از بخش‌های جذاب می‌توان با استفاده از توانایی سرآشپزهای این اماکن اقدام به برگزاری آموزش‌های یک روزه نسبت به طرز تهیه این خوراکی‌ها اقدام کرد روشی که اکنون در گردشگری عمومی برخی کشورها هتل‌هایشان برای غذاهای بومی به کار می‌برند.

·         آیا برگزاری نمایشگاه یا مسابقات در این ایام می‌تواند باعث جلب نظر گردشگران بیشتری باشد؟

بدون تردید پاسخ شما مثبت است چون برگزاری نمایشگاه‌های خریداکنون در اکثر کشورهای گردشگرپذیر عربی انجام شده و با استقبال خاصی روبرو شده است اما همانطور که می‌دانید اگر فرض براین باشد که تمام گردشگران ماه رمضان مسلمان نیستند برگزاری مسابقات قرآنی می‌تواند خود به عنوان جاذبه‌ای بسیار منحصر بفرد برای گردشگران ورودی به خاک کشورمان باشد چون صوت قرآن برای بسیاری از افراد بخصوص آنهایی که با ظرافت آن آشنایی نداشته‌اند جذاب و بسیار زیباست. البته نباید فراموش کنیم برای حضور گردشگران غیر مسلمان لازم به انجام هماهنگی‌هایی است که باید از قبل تدارک آن دیده شده باشد چون می‌توانیم با این روش آنها را با زیبایی‌های قرآنی نیز آشنا کنیم.

·         برخی اعتقاد دارند تفاوت‌های فرهنگی ممکن است در زمینه حضور گردشگران غیر مسلمان مشکل ساز باشد، نظر شما در این زمینه چیست؟

ببینید در صنعت گردشگری ما یک کد بین المللی اخلاق گردشگری داریم که اتفاقا ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای امضاء‌کنندگان آن منشور بین المللی اخلاق گردشگری است و مفاد آن به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران نیز رسیده است. در یکی از مفاد این کد آمده گردشگران وارد شده به یک منطقه ملزم به رعایت اصول اخلاقی و فرهنگی کشور میزبان هستند بنابراین براساس این کد اخلاقی گردشگری که اکثر کشورها آن را امضاء کرده‌اند و گردشگرانشان ملزم به رعایت مفاد آن هستند نباید نگران باشیم فقط کافی است اصول فرهنگی و مذهبی خودمان را برای آنها به روشی واضح و دقیق توضیح دهیم تا گردشگران غیر مسلمان با دید و اطلاعاتی کامل گام به ایران بگذارند .

·         فاصله افطار تا سحر در ایام رمضان برای شب زنده‌داری‌های مذهبی بسیار مشهور شده به عقیده شما به عنوان کارشناس گردشگری این فرصت مناسبی است برای رونق گردشگری شبانه در کشورمان؟

به نکته بسیار جالبی اشاره کردید؛ بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر امروزه بخش عمده‌ای از فعالیت گردشگری خود را در زمینه گردشگری شبانه آماده کرده‌اند که می‌توان به کشورهایی مثل فرانسه، ایتالیا، انگلستان که با استفاده از جاذبه‌های شبانه مثل نورپردازی برخی اماکن تاریخی برای گردشگران ساعات مفرحی فراهم کرده‌‌اند که در این اماکن رستوران‌ها نیز به فعالیت خود ادامه می‌دهند و در زمینه درآمدزایی گام برمی‌دارند. این نوع گردشگری در کشورمان می‌تواند با هماهنگی با برخی مراکز خرید، مراکز گردشگری و موزه‌ها رونق گردشگری شبانه را برای ایران به ارمغان آورد به عنوان مثال فرض کنید امکان بازدید از بازارهای تاریخی و موزه‌ها در شب وجود داشته باشد که این خود جاذب است.

·         نظر شما درباره اهمیت هماهنگی دفاتر گردشگری که به گفته سازمان میراث فرهنگی درکشورهای بازار هدف گردشگری ایران افتتاح شده‌اند چیست؟

من مخالف این هستم که دفاتر گردشگری که اکنون راه اندازی شده‌اند خارج از سفارتخانه‌ها باشند و به نوعی مستقل عمل کنند چون اکنون این دفاتر واقعا بدون هیچ بازدهی صرفا برای ماموریت‌های خارجی برخی افراد و هزینه‌ای هنگفت برای سازمان میراث فرهنگی فعال هستند درحالی که رایزنان فرهنگی و البته متخصصان توریسم که می‌توانند در سفارتخانه‌ها فعال باشند بیشتر و بهتر می‌توانند در این زمینه فعالیت داشته باشند. من طی بازدیدهایی که از برخی از این دفاتر داشتم واقعا بازدهی آنها منفی و بدون بهره است.  در حال حاضر این دفاتر هیچ جایگاهی در جذب گردشگران ندارند و نمی‌توانند به خوبی سیاست‌ها را اجرا کنند.

 

 

 

 

«امیت» ترکیه محلی برای جذب سرمایه نه گردشگر

مدتی است که بحث شرکت ایران و کمرنگی حضور گردشگری ایران در نمایشگاههای مختلف گردشگری سراسر جهان مورد بحث دست اندرکاران گردشگری ایران است و بسیاری این امر را با عث از بین رفتن فرصت معرفی توانمندی های جذب گردشگری کشورمان می دانند .

شاید به عقیده بسیاری از مسئولان دولتی کمبود بودجه  اصلی ترین مانع حضور گردشگری ایران در جامعه بین المللی صادرات نامرئی جهان بوده است اما ظاهرا می توان با استفاده از فرصت های به وجود آمده در اطراف ایران این موضوع یعنی کمبود بودجه را نادیده گرفت و آن را به فرصتی برای جذب سرمایه های سرگردان در این صنعت مستعد کشورمان تبدیل کرد.

هرچند هربار که صحبت از نمایشگاه صنعت گردشگری در گوشه و کنار جهان به میان آمده همواره مسئولان و بخش خصوصی به امید دست یابی به بازار هدفی مناسب جهت جذب حداکثری گردشگران راهی آن رویداد مهم می شوند اما اینبار شاید بد نیست در کشور ترکیه و نمایشگاه صنعت گردشگری «امیت EMITT» کمی دیدگاه متفاوتی داشته باشیم و به جای اعزام آژانس های مسافرتی و فعالان عرصه جذب گردشگران با ارایه اطلاعات دقیقی از فرصت های سرمایه گذاری در صنعت گردشگری کشورمان را به ترکیه بفرستیم

بدون تردید اگر این نمایشگاه بتواند به خوبی انجام وظیفه کند و به جای گردشگران نظر سرمایه گذاران صنعت گردشگری دیگر نقاط جهان را به ایران و فرصت هایش جلب کند می توانیم امیدوار به آینده صنعت گردشگری به مراحل دیگری از توسعه صادرات نامرئی کشورمان فکر کنیم .

این درحالی است که همه فعالان عرصه اقتصاد گردشگری معتقدند در صورت حضور شرکت های چندملیتی در منطقه ای خاص از جان این گروه برای رسیدن به منافع مالی خودشان با جریان سازی های مناسبی که انجام می دهند باعث رونق گردشگری و زیرشاخه های مربوطه می شوند.

بنابراین بیاییم اینبار در امیت ترکیه به جای پخش گز، آش یا نبات ایرانی به معرفی امتیازات ویژه ای که دولت برای سرمایه گذاری خارجی در این زمینه تدارک دیده اقدام کنیم و نگذاریم صادرات نامرئی کشورمان از ترکیه نیز مانند دیگر نمایشگاهه دست خالی و با صورت حساب های میلیاردی بازگردد.

جای تردید نیست نظر گردشگران با توجه به اخبار مثبتی که از مذاکرات ایران منتشر شده و البته تغییر رویکرد دولت یازدهم به کشورمان و دیدنی هایش جلب شده و خواهد شد اما اصل کار جلب نظر صاحبان سرمایه های سرگردانی است که در خاورمیانه به دنبال سرمایه گذاری در صنعت گردشگری به بررسی اوضاع  پرداخته اند .

اکسپوی دبی فرصتی برای گردشگری ایران

اوایل این هفته بود که خبرها از انتخاب امارات متحده عربی برای میزبانی نمایشگاه اکسپوی سال 2020 میلادی حکایت کردند خبری که در سواحل جنوبی خلیج فارس باعث برپایی جشن های مختلف و شادی ساکنان آن شد. اگرچه می توان ناراحتی را در چهره برخی دید که از خود می پرسند چرا ایران با توجه به امکانات و تمدن خود نتوانسته در این رقابت نقش داشته باشد اما باز هم می توان به نیمه پر لیوان توجه داشت و تصور کرد ، باید از فرصت ایجاد شده به بهترین شکل ممکن برای توسعه گردشگری کشورمان بهره برداری کنیم نه اینکه در پی پاسخ این پرسش از فرصت های پیش رو بازهم غافل شویم.

هرچند به خاورمیانه آمدن نمایشگاه اکسپو خبری نوید بخش برای اقتصاد این امارت عرب نشین بوده است اما بدون تردید حضور گسترده شرکت کنندگان در این نمایشگاه شش ماهه می توان فرصتی برای توسعه اقتصاد گردشگری ایران زمین باشد . اقتصادی که هنوز در ابتدای راه است و به دنبال یافتن راهکارهایی مناسب برای دست یابی به بازارهای هدفش در دیگر نقاط جهان است.

همه از اهمیت حضور گردشگری در نمایشگاهها ی بین المللی دیگر نقاط جهان مطلع هستم و می دانیم صنعت گردشگری ایران به واسطه کمبود بودجه و منابع مالی طی سال های گذشته  و البته سال جاری بسیاری از نمایشگاههای مربوطه را از دست داده و یا اگر هم حضور داشته نتوانسته آنطور که شایسته تمدن ایران زمین بوده در این نمایشگاهها ظاهر شود.

 بنابراین به جاست طی فرصتی که تا زمان برگزاری این نمایشگاه، چند ده کیلومتر آنطرف تر از مرزهای جنوبی کشورمان باقی است مسئولان امر برنامه ریزی دقیقی داشته و با بهره گیری از توان بخش خصوصی کشور، مخصوصا آنهایی که دراین منطقه مشغول به انجام امور تجاری هستند به بهترین شکل ممکن از جایگاه واقعی گردشگری ایران پاسداری نموده و توامندی های گردشگری ایران را در اکسپوی یاد شده به دیگر نقاط جهان معرفی نماید.

هرچند طی این مدت نباید بیکار بود و به این نمایشگاه دل بست اما اگر واقع بینانه بنگریم طی یک یا دو سال آینده بدون تردید نمی توان انتظار معجزه ای در صادرات نامرئی برای کشورمان را داشته باشیم بنابراین حدود شش سال وقت داریم تا از همین امروز با برنامه ریزی دقیق و البته جامع؛ جای گشتن به دنبال بازار هدفی ناشناس در نقاط مختلف جهان، روی حضور گسترده و تجمع تمامی کشورها در نقطه ای بسیار کوچک آنهم نزدیک ایران تمرکز کنیم و با استفاده از توانایی های منحصربفرد جاذبه های گردشگری کشورمان آینده طلایی و البته دائمی برای تمدن ایران زمین رقم بزنیم .

این در حالی است که می توانیم طی فرصت باقی مانده با استفاده با از بازارهای سنتی گردشگری ایران که بدون دردسر در دسترس هستند به سرمایه گذاری مناسب و تجهیز زیرساخت های لازم گردشگری ضمن به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد گردشگری کشورمان برای حضوری گسترده از گردشگران خارجی پس از برگزاری اکسپوی دبی آماده شویم.

بررسی روند توسعه سرمایه گذاری در صنعت گردشگری ایران

سیاست های جذب گردشگری ایران با توسعه زیرساخت ها متناسب نیست

کمتر از 10 سال پیش بود که دولت نهم و ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی به یکبار صحبت از رشد و رونق گردشگری کشورمان به عنوان یکی از جذابترین  کشورهای جهان برای گردشگران به میان آوردند و همگان را در این امر بسیج کردند تا شاید رونقی در صنعت گردشگری کشورمان حاصل شود صنعتی که حدود سه دهه بود به خواب رفته و بیدار کردنش نیازمند زحمات زیادی بود.

این بسیج همگانی دولت در حالی رخ داد که بر مبنای سند چشم‌انداز ۲۰ ساله که هم اکنون کمی بیشتر از یک دهه تا پایان آن باقی مانده است ایران در بخش گردشگری و در افق ۱۴۰۴، باید سالانه حداقل ۲۰میلیون نفر گردشگر از بازار جهانی جذب کند.  قوانین ، جلسات ، کنفرانس ها و دستورالعمل هایی بسیار زیادی صادر شد تا شاید دروازه تمدن ایران زمین برای ورود گردشگران خارجی گشوده شود و دلارهای گردشگری به جای دلارهای نفتی سر سفره مردم آید.

 به هر حال کارهایی صورت گرفت بودجه تبلیغات گردشگری خارج از مرزها تعیین شد و آژانس داران موظف شدند به ازای سه نفر گردشگر ایرانی که از مرزها خارج می کنند یک نفر وارد کنند تا اینکه دولت یازدهم با شعار رونق گردشگری روی کار آمد و سخن از جهش یکباره ورود گردشگران با تغییر دیپلماسی خارجی کرد.

هرچند این شعار برای بسیاری از فعالان عرصه گردشگری خوش بود و آنها را به آینده گردشگری کشورمان امیدوار کرد اما جامعه علمی و البته تخصصی گردشگری را به فکر فرو برد و با یک سئوال بزرگ مواجه کرد که آیا زیرساخت های کنونی ایران در زمینه صنعت گردشگری جوابگوی رشد یکباره تقاضای سفر به این تمدن چند هزار ساله را دارد؟

زیرساخت هایی که به دلیل سه دهه بی توجهی و سوء مدیریت تقریبا زیر خط استانداردهای بین المللی هستند و حتی در برخی موارد پاسخگوی گردشگران داخلی نبود چه رسد تقاضای سفر خارجی ها ؛ هتل ها ، حمل و نقل (هوایی، زمینی و ریلی ) از کمبود صندلی رنج می برند و خدمات رفاهی دربرخی استان ها بطور کلی از کار افتاده است؛ که یکباره دریافت روادید برای بیش از 60 کشور از سوی ایران لغو شد ، نرخ برابری ارز با ریال ایران بالا رفت و ایران به عنوان بهشتی برای سفرهای ارزان قیمت خارجی ها تبدیل شد و براساس آمار دولتی ایران رشدی معادل 5 درصد در صنعت گردشگری خارجی ایران اتفاق افتاد اما آیا واقعا نباید برای آینده گردشگر ایران نگران بود؟

ایران در گردشگری خارجی به عنوان بازار هدف مناسب کشورهای همسایه است

این در حالی است که محمد حسن کرمانی رئیس  هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری ایران می گوید: طی حاکمیت دولت نهم و دهم در ایران متاسفانه گردشگری ایران با سالها بی تدبیری و مدیرت غیر اصولی مواجه شده به گونه ای که هم اکنون جامعه گردشگری ایران هنوز وامدار تصمیم گیری ها و کارشناسی های غلط آن دوره است و با معضلاتی غیر قابل تصور مواجه شده است.

این کارشناس گردشگری و فعال عرصه خصوصی گردشگری درباره زیرساخت های گردشگری ایران معتقد است: ایران اگرچه پتانسیل های بسیار بالایی در توسعه گردشگری در اختیار دارد اما بسیاری از زیرساخت های کشور در حد رشد یکباره گردشگری کشور نیست و باید ابتدا به فکر رشد و توسعه زیر ساخت های گردشگری مثل مراکز اقامتی ، تفریحی ، خدماتی و حمل و نقل با جذب سرمایه های خارجی و داخلی باشیم سپس برای ورود گردشگران تسهیلات قایل شد.

کرمانی به هتل های ایران به عنوان اصلی ترین زیرساخت توسعه گردشگری اشاره می کند و می گوید : همه می دانیم که هتل های ایران در فصول پیک سفر قادر با پاسخ گویی نیاز مسافران داخلی نیستند و در اکثر مواقع سال هتل های معروف کشورمان در اختیار اجلاس و کنفرانس های دولتی است و جایی برای ورودی گردشگران ندارند این در حالی است در اکثر شهرستان های گردشگر پذیر ایران ، مهمانسراهای دولتی و اقامت گاههای ارگان های خاص مشغول به ارایه خدمات گردشگری هستند و به نوعی روند سرمایه گذاری خصوصی در هتلداری ایران را مختل کرده اند.

کرمانی می گوید این اماکن به عنوان معضلی بزرگ در این شهرستان ها برای سرمایه گذاری خصوصی شناخته شده و انگیزه سرمایه گذاری در زمینه های مختلف گردشگری را از بخش خصوصی گرفته اند ، پس حالا چطور می توانیم میزبان گردشگران خارجی باشیم ؟

رئیس هیات مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی درباره جایگاه گردشگری ایران می گوید: بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی ما موظفیم با کارشناسی  و بدون شتابزدگی به سمت بخش خصوصی  برویم تا نفع آن به عموم مردم برسد و دوباره معضل رانت خواری پیش نیاید، اما روند فعلی متاسفانه خلاف آن را ثابت کرده و علی رغم اینهمه فعالیت دولتی در گردشگری دور باطلی را تکرار کرده ایم.

وی ادامه می دهد: با نگاه اجمالی به وضعیت صنعت گردشگری در کشور و مقایسه آمار ایران با کشورهای گردشگرپذیر جهان این واقعیت بیشتر نمایان می شود که کشور ما ایران با وجود ظرفیت بالقوه فراوان و زمینه مناسب برای توسعه این صنعت هنوز به جایگاه شایسته و واقعی خود نرسیده است.

کرمانی به معضل کمبود سرویس های بهداشتی در برخی از سایت های تاریخی و طبیعی ایران اشاره می کند و می گوید: همانطور که می دانیم مدتی است که بیشتر اخبار به این موضوع معطوف شده است و مسئولان گردشگری ایران هنوز نتوانسته اند یکی از ابتدایی ترین نیازهای توسعه گردشگری را در مناطق گردشگر پذیر و جاذبه های تاریخی و طبیعی ایران برطرف کنند حالا چه انتظاری می توان داشت که بتوانیم میزبان چندین میلیون گردشگر آنهم در مدتی کوتاه باشیم حال آنکه صدها مورد کمبود دیگر نیز در زیرساخت های گردشگری کشورمان وجود دارد؟

 از سوی دیگر ، رحیم یعقوب‌زاده ، کارشناس و پژوهشگر صنعت گردشگری ، در این زمینه می گوید: گردشگری در ایران، پدیده‌ای فصلی با قطب‌های محدود و تقریبا درون‌زا است و در بخش گردشگری خارجی بیشتر به‌عنوان بازاری برای کشورهای همسایه محسوب می‌شود تا جذب گردشگر به بازارهای داخلی.

این پژوهشگر ، عدم سرمایه گذاری های هدفمند و نبود توسعه زیرساخت های گردشگری متناسب با تبلیغات کنونی گردشگری ایران را به عنوان یکی معضلات گردشگری ایران عنوان می کند و می گوید: با این روند اگر قرار باشد با شدت هرچه تمام تر گردشگران خارجی را برای بازدید دیدنی های ایران فرابخوانیم اما به زیرساخت های گردشگری هیچ توجهی نداشته باشیم بدون تردید آینده ای نامطلوب را برای تمدن چند هزار ساله ایران در صنعت گردشگری تدارک دیده ایم و نباید منتظر پیشرفت در این صنعت باشیم.

بزودی کمبودهایی در زیرساخت‌های گردشگری خواهیم داشت

در همین حال اکبر غمخوار عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی نیز ضمن تاکید بر توسعه زیرساخت های گردشگری قبل از دعوت گردشگران به ایران زمین می گوید: اوضاع گردشگری ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری و آغاز تعاملات بین‌المللی، تا حدودی روبه بهبودی رفته است اما پیش‌بینی می‌شود زیرساخت‌ها و نگرش‌های موجود، چندان همسو با تغییرات ایجادشده نباشد که همین موضوع باعث نگرانی بسیاری از فعالان بخش خصوصی گردشگری کشورمان شده است.

غمخوار در باره عدم تناسب توسعه گردشگری با زیرساخت های آن معتقد است ، هرچه آنچه که دست و پای گردشگری را بسته مربوط به توسعه زیرساخت های این صنعت است و پس از آن به فرهنگ سازی و تبلیغات وابسته هستیم . این فعال بخش خصوصی گردشگری به موانع 84 گانه توسعه گردشگری که چندی پیش اعلام کرده بود اشاره می کند و می گوید : اگر به مواردی که به عنوان مانع توسعه گردشگری از آنها یاد شده است توجه کنیم بیش از نیمی از آنها را در زمینه زیرساخت ها و سرمایه گذاری در این صنعت خواهیم دید.

محمد علی واقفی، عضو جامعه‌ تورگردانان ایران نیز معتقد است: روند ورود گردشگران خارجی به کشور به‌گونه‌ای است که پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ نزدیک، در زمینه‌ زیرساخت‌های گردشگری با چالش و کمبود جدی مواجه شویم.

واقفی ، با اشاره به وضعیت صنعت گردشگری در کشور، اظهار کرد: از وقتی دولت جدید روی کار آمده، متأسفانه اتفاق خاصی در گردشگری رخ نداده و حتی معاون گردشگری هم تغییر نکرده است؛ ولی با وجود همه‌ این مسائل، به‌دلیل تحولات رخ‌داده در دولت و تلطیف شدن فضای سیاسی جهان نسبت به ایران، آمار گردشگران افزایش یافته است، به‌طوری که ما تابستان هر سال مسافر نداشتیم، چون هوا گرم بود و بسیاری از گردشگران با محدودیت‌ها و سختی‌هایی مواجه بودند و ترجیح می‌دادند به کشور ما کمتر سفر کنند؛ اما امسال برخلاف گذشته، تعداد زیادی گردشگر، بویژه از اروپا به ایران سفر کردند.

وی ادامه داد: وضع موجود نشان می‌دهد اگر فضای کشور، خوب و تصویر ایران در خارج از کشور مثبت و واقعی شود، گردشگران بیشتری به ایران می‌آیند. بنابراین پیش‌بینی می‌کنیم از نظر زیرساخت، یعنی هتل‌ها و امکانات اقامتی‌، حمل و نقل و راهنما با چالش جدی مواجه شویم. این یک هشدار است و باید برای این شرایط پیش‌بینی‌هایی شود.

نگاهی به جایگاه گردشگری در صنعت نشر ایران

صنعت نشر از صادرات نامرئی نمی گوید

شاید گذشته های دور کتب و دست نوشته های مربوط به تمدن یا سرزمینی عامل مهمی در انتقال فرهنگ و تمدن بخشی خاصی از جهان به نقطه دیگر از آن بوده است اما امروزه گردشگری یکی از بهترین راه‌ها برای تبادل فرهنگی میان سرزمین‌های مختلف است. هرچند نباید جایگاه محصولات فرهنگی بخصوص کتاب را در این زمینه نادیده گرفت اما می توان صنعت نشر را در راستای توسعه گردشگری به کار گرفت و خود به خود به واسطه حضور گسترده گردشگران در منطقه ای خاص باعث انتشار تمدن و آداب و رسوم و فرهنگ آن منطقه در دیگر نقاط جهان شد.

جای تردید نیست گردشگرانی که به ایران می‌آیند، می‌توانند با فرهنگ و هنر و آداب و رسوم ایران‌زمین از نزدیک آشنا شوند و به این ترتیب مبلغان خوبی برای معرفی این سرزمین به مردمان کشور خود باشند. چنان‌چه تاکنون نیز چنین بوده است و سیاحان و گردشگرانی که در طول تاریخ به ایران سفر کرده‌اند از خود سفرنامه‌هایی برجای گذاشته‌اند و فرهنگ و هنر و تاریخ این سرزمین کهن را برای جهانیان بازگو کرده و به صورت میراث مکتوب به یادگار گذاشته‌اند.

این در حالی است که علی رغم این تاثیرگذاری گسترده و البته بلند مدت مسئولان کشورمان بدون توجه به جایگاه صنعت نشر در توسعه گردشگری همواره در هیچ یک از تصمیم گیری های خود برای توسعه و رونق گردشگری جایگاهی برای نشر درنظر نگرفته و بطور کل ان را به دست فراموشی سپرده اند.

به گفته بسیاری از فعالان و دست اندکاران صنعت گردشگری یکی از مشکلات اساسی صادرات نامرئی ایران، کمبود کتاب‌هایی با موضوع گردشگری و معرفی داشته‌های فرهنگی و طبیعی کشور در گام نخست برای مخاطب داخلی و در مرحله بعد برای مخاطبان و گردشگران خارجی است که علاقه‌مند به ایران و داشتن اطلاعات از این سرزمین کهن است.

رحیم یعقوب زاده مدرس دانشگاه و پژوهشگر گردشگی در این زمینه می گوید: در این زمینه ما همواره دچار کمبود و مشکل بوده ایم ، به گونه ای که کتاب هایی که درباره جاذبه های نواحی مختلف کشور منتشر می شود بیشتر برای زیباتر کردن کتابخانه های شخصی یا سازمان ها کاربرد دارند و یا برای هدیه دادن خریداری می شوند و ممکن است مخاطبان تنها به دیدن عکس های آن اکتفاء کنند . این در حالی است که براساس استانداردها و مطالعات اینگونه کتابها باید در دسترس عموم جامعه قرار گیرد نه اینکه به واسطه قیمت بالای آنها نه تنها ساکنان منطقه بلکه گردشگران آن منطقه نیز توان تهیه و خرید آن را نداشته باشند.

وی درباره پوشش عام اینگونه کتاب ها می گوید: ابتدا باید بدانیم از چه زاویه ای به موضوع نگاه می کنیم آیا ما می خواهیم برای فهم بیشتر عامه مردم کتاب بنویسیم یا آن که کتاب باید یک استاندارد قابل قبول در زمینه خود و نحوه نگارش آن داشته باشد؟ به عقیده من نمی توان از جامعه علمی و تخصصی گردشگری نمی توان انتظار نوشتن کتاب های عامه پسند را داشته باشیم حال آنکه سازمان میراث فرهنگی و ارگان های مربوط به آن می توانند این وظیفه را به خوبی انجام داده و نظر بسیاری از مخاطبان عام را با استفاده از اینگونه کتابها به جاذبه های کشورمان جلب کنند.

در این زمینه مدیر مسئول انتشارات زند می گوید: اگر به آمار و تولیدات کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه کنید متوجه می شود که تعداد انگشت شماری از ناشران به صورت تخصصی در زمینه گردشگری فعالیت دارند که بیشتر آنها به انتشار کتاب های نفیس و عکس روی آورده اند و تعداد انتشار کتابهای کاربردی در زمینه گردشگری بسیار پایین است .

این ناشر دلیل توجه بیش از حد ناشران گردشگری به کتاب های نفیس را توجه به بازارهای خارجی وگردشگران می داند و بیان می کند هنوز بسیاری از ناشران به بازار بسیار بکر داخلی کشورمان پی نبرده اند و متصورند این مجلات گردشگری هستند که باید این مسئولیت یعنی ترویج و تشویق گردشگران به سفر را برعهده گیرند حال آنکه کتابچه ها و کتابهای راهنما در این زمینه می تواند بسیار مفید بوده و زمینه ساز مدیریت دقیق و صحیح گردشگری در کشورمان باشد.

121 عنوان کتاب در یک سال با موضوع گردشگری

براساس امار موجود در وزارت ارشاد از ابتدای سال 91 تا پایان شهریورماه 92 تعداد کتاب‌هایی که در حوزه گردشگری در کشور به چاپ رسیده است تنها 121 عنوان کتاب است که بیشتر این تعداد هم تخصصی و قابل استفاده برای دانشجویان این رشته است. این در حالی است که به گفته تمامی مسئولان و فعالان عرصه گردشگری نقش کتاب در گسترش این صنعت  بسیار حیاتی است .

با نگاهی به آمار موجود یعنی 121 عنوان کتاب گردشگری در سال و کشوری همچون ایران پی می بریم متولیان صنعت گردشگری کشور به این بخش توجه نمی‌کنند و این تعداد کتاب با توجه به جاذبه‌های فرهنگی، طبیعی و انسان ساخت بی‌شماری که در ایران وجود دارد بسیار اندک و ناچیز است و نه پاسخگوی نیاز گردشگران خارجی کشور است و نه گردشگران داخلی.

زند ناشر مجموعه کتابهای ایران زمین در این زمینه می گوید: با توجه به مشکلات و معضلاتی که هم اکنون گریبان صنعت نشرکتاب را گرفته و از آنجا که کتابهای گردشگی شاید متقاضیان کمی داشته اند بیشتر ناشران علاقمدن هستند برای کتابهای پرفروش اقدام نمایند و سرمایه خود را در این زمینه هزینه خواهند کرد نه کتابهای گردشگری که هنوز متقاضیان آن مشخص نیستندو به اصلاح فروش آنچنانی ندارد.

زند ضمن تاکید بر حمایت ناشران تخصصی گردشگری تصریح می کند: سازمان ها و ارگانهای مربوطه که درزمینه گردشگری فعال هستند می توانند با مشارکت با ناشران در راستای بهبود اوضاع کتابهای تخصصی و البته عمومی گردشگری کشورمان گام برداند و حضور کتابهای ایرانی را در زمینه معرفی جاذبه گردشگری کشورمان را تقویت نمایند.

زند به کسب و کار می گوید: متاسفانه به دلیل مشکلات بسیار زیادی که صنعت چاپ کشورمان درگیر آن است و البته بی توجهی مسئولان گردشگری که جایگاهی برای صنعت نشر در گردشگری متصور نیستند باعث شده است تا همان تعداد گردشگری هم که وارد کشورمان می شوند نیز کتاب های انتشار یافته خارج از مرزها درباره گردشگری ایران را در دست داشته باشند که ضعف بسیار بزرگی در این زمینه برای کشورمان است.

زند به همکاری با سفاتخانه ها و البته رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان اشاره می کند و می گوید این مراکز می توانند با توجه به نیاز منطقه میزبان خود ناشران تخصصی ایران را هدایت و همراهی کنند و در زمینه ارایه محصولات فرهنگی و بخصوص کتابهای گردشگری ایران به زبان محلی اقدام نمایند تا شاهد رونق مناسبی هم در گردشگری باشیم و هم ناشران تخصصی تشویق به سرمایه گذاری در این زمینه بشوند نه اینکه به انتشار کتابهای عکس و کارت پستال بسنده کنند.

ناشر سری کتابهای ایران زمین ضمن تاکید بر گسترش فعالیت و حمایت سازمان میراث فرهنگی از ناشران تخصصی گردشگری می گوید هم اکنون کشورمان هم به کتابهای تخصصی و علمی در زمینه دانشگاهی در زمینه پرورش نیروی متخصص گردشگری نیاز مند است و هم در زمینه عمومی بسیار فقیر است این در حالی است که اکثر کشورهای پیشرفته جهان از دوران کودکی در این زمینه سرمایه گذاری کرده اند و با انتشار کتب جذاب کودکان در زمینه گردشگری و پرورش فرهنگ صحیح سفر در ذهن آنها اقدام می  کنند حال آنکه ایران زمین با این همه پتانسیل والبته هزاران جاذبه تاریخی و باستانی نه تنها برای گردشگران خارجی ناشناخته است بلکه بسیاری از فرزندان این مرز و بوم هم از آنها بی اطلاع هستند و فقط تخت جمشید و سی و سه پل را در ذهن خود دارند.

جاذبه سازی ؛ اصول توسعه گردشگری

نگاهی به روش های نوین رشد و رونق صادرات نامرئی در کشورمان

کمتر از یک هفته تا آغاز جشن های مختلف سراسر جهان در روز جهانی گردشگری فرصت باقی مانده است، روزی که تمام ماجراجویان ، گردشگران و فعالان عرصه گردشگری در آن به آینده این صنعت و روند توسعه آن توجه ویژه خواهند داشت.

جای تردید نیست که گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از پولسازترین و پردرآمدترین صنایع در سطح دهکده جهانی مورد توجه مقامات و مسئولان دولتی و خصوصی قرار گرفته است ؛ به گونه ای که این صنعت حتی در دوران رکود اقتصادی توانست برخی کشورها مثل اسپانیا و یونان را حمایت کند و اقتصاد منطقه را سرپا نگهدارد.

اگر به جایگاه اقتصادی این صنعت توجه کنیم و لزوم توسعه آن را در کشورمان با توجه به کارشکنی های غرب و شرق در دیگر صنایع کشور را درک کنیم جای تردید نیست که این روز را نه یک هفته بلکه به تعداد روزهای سال مورد توجه ویژه قرار خواهیم داد و برای آنها برنامه ریزی می کنیم. به هر حال همانطور که قبلا اشاره شد روز جهانی گردشگری سال 2013 میلادی هم کم کم همراه پاییز فرا می رسد تا شاهد تغییرات گسترده در اصلی ترین ارگان درگیر این صنعت کشورمان یعنی سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری باشد اما آیا این تغییرات کافی هستند تا بهاری پربار را انتظار بکشیم؟ آیا جاذبه های کشورمان همواره مورد توجه گردشگران بین المللی قرار خواهد گرفت تا رونق صنعت گردشگری را از این پس شاهد باشیم؟ اینها سئوالهایی هستندکه کسب و کار به دنبال پاسخ آن راهی جامعه خصوصی و دولتی گردشگری کشورمان شده است.

دکتر ایمانی خوشخو به عنوان یکی از فعالان عرصه علمی گردشگری در این زمیننه می گوید: جای تردید نیست که سی و سه پل اصفهان و پاسارگاد همواره به عنوان نمادی از تمدن ایران زمین خواهند بود و جاذبه ای برای گردشگران خارجی و داخلی شناخته شده اند اما آیا این جاذبه های باستانی تا ابد هستندو همواره گردشگران را به خود جلب خواهند کرد؟

رئیس دانشگاه علم و فرهنگ در این زمینه بر لزوم جاذبه سازی در کشورمان اشاره می کند و می گوید: اگر از جاذبه سازی با شک و تردید می نگریم و توقع جذب گردشگر نداریم باید به امارات متحده عربی اشاره کنیم چون این کشور از هیچ میلیون ها دلار درآمد کسب کرده است. ساخت مراکز خرید ، پیست های ورزشی متفاوت و استفاده از پتانسیل های طبیعی در این کشور همه و همه از جاذبه های نوین دوبی هستند که توانسته نظر گردشگران سراسر جهان را به خود جلب کند .

ایمانی خوشخو اصلی ترین جاذبه این کشور را ساخت پیست اسکی مصنوعی در دل صحرا می داند وبه زمین تنیس بالای برج العرب اشاره می کند و جاذبه غیر متعارفی که هم اکنون نظر خیلی ها را در منطقه به خود جلب کرده است.

از سوی دیگر مهسا مطهر به عنوان یکی از فعالان عرصه گردشگری و مدرس دانشگاه در این صنعت به پتانسیل های موجود کشورمان در زمینه جذب گردشگران اشاره می کند و می گوید: اکثر گردشگران داخلی و خارجی درباره اصفهان ، یزد و منطقه تاریخی پاسارگاد اطلاعات بسیاری دارند و با آنها آشنا هستند اما وقتی به این گردشگران از جاذبه های نوین خبری می دهیم که آنها را نمی شناسند بسیار مشتاقانه دست به جیب شده و حاضر به هزینه کردن برای تجربه آنها می شوند.

این فعال عرصه گردشگری در این زمینه مثالی می زند و می گوید فرض کنید گروهی از گردشگران ایتالیایی وارد خاک کشورمان شده اند این گروه با انواع و اقسام آثار باستانی و هنری به واسطه کشورشان آشنا هستند و به دنبال یافتن جاذبه ای نوین وارد خاک ایران شده اند بدون تردید از پاسارگاد و یزد و اصفهان نیز دیدن خواهند کرد اما آیا ما واقعا جاذبه ای نوین برای ارایه به آنها داریم که نظرشان را به خود جلب کند؟ وقتی برای این گروه از آب گرم سرعین و چشمه های باداب سورت و اسکی روی چمن می گوییم واقعا مشتاقانه برای تورهای یاد شده ثبت نام می کنند اما پاسارگاد و اصفهان را تنهایی سفر می کنند و علاقه دارند تنها در این شهرها باشند چون اطلاعات کافی و کاملی از آنها در اختیاردارند.

این مدرس دانشگاه در این باره و اثر جاذبه سازی در صنعت گردشگری می گوید: همه می دانیم صنعت گردشگری یعنی پویایی و تحرک بنابراین سکون و جاذبه های باستانی که سالها در گوشه آرمیده اند در این صنعت زیاد تاثیرگذار نیستند بلکه گردشگران همواره به دنبال یافتن جاذبه های نوین در دهکده جهانی بار سفر می بندند.

در همین حال آرش نورآقایی عضو انجمن صنفی راهنمایان گردشگری ایران ضمن تاکید بر جاذبه سازی برای توسعه گردشگری کشورمان به نکته ای جالب اشاره می کند و می گوید: جاذبه های باستانی در سرزمین های کهن حکم پیش غذا برای تحریک اشتهای گردشگران را دارند و به واسطه آنها می توان توجه این گروه را به منطقه ای خاص از جهان جلب کرد اما پس از این مرحله باید سفره ای رنگین برای گردشگران و ماجراجویان تدارک دید تا آنها در محلی که مورد نظر ماست اقامت کنند و برای سفرشان هزینه کنند.

نورآقایی در ادامه می افزاید: این که گردشگران زیادی هر سال وارد خاک ایران می شوند تا از محوطه باستان پاسارگاد و بیستون بازدید کنند شکی نیست اما این یعنی فقط یک یا دو روز اقامت در محلهای یاد شده بنابراین باید برای روزهای آینده جاذبه ای نوین و جدید به این گروه ارایه دهیم تا بتوانیم اقامت آنها را بیش از یک یا دوروز در منطقه مورد خودمان برنامه ریزی کنیم.

به هر حال طبیعت بکر و آب و هوای چهارفصل ایران زمین ، کویرها و دریاها خوراکی وصنایع دستی ایران باید همواره گفتنی هایی جدید لذای این افراد داشته باشند تا بتوانند به عنوان مقصدی دایمی برای گردشگران سراسر جهان شناخته شوند.

جالب اینجاست که مهدی حجت معاون میراث فرهنگی ، سازمان میراث هم دقیقا دو روز پیش همین تعبیر را برای رسانه ها داشت و از خالی بودن سفره گردشگری ایران برای گردشگران سخن گفت. وی درباره جاذبه گردشگری ایران به این نکته اشاره کرد که اگر قصد موفقیت در صنعت گردشگری کشورمان را داریم باید همواره سفره رنگینی برای گردشگران پهن کنیم تا بتوانیم آنها را وادار به اقامت در ایران کرده و از آنها کسب درآمد کنیم. بنابراین سفره ای با غذاهای تکراری و بسیار معمولی برای این کار مناسب نیست و باید بیش از گذشته این سفره را رنگین کرد.

پس جای امیدواری است که مسئولین دولتی گردشگری ایران به دور ازهرگونه ریخت و پاش اضافه و تجملگرایی بلکه با دیدی باز در آستانه هفته گردشگری در ایران سفره ای بسیار رنگین برای گردشگران تدارک ببینند تا مبادا عطر وبوی جاذبه های ایرانی باعث رونق گردشگری دیگران شود!

برگه امتحان نجفی روی میز معاون گردشگری

نویسنده : عماد عزتی

هنوز مدت زیادی از حضور نجفی به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نگذشته است که هفته گردشگری به عنوان یکی از اصلی ترین برنامه های این سازمان از راه رسید.

هفته ای پراز خبر و جنب و جوش که می توان از آن به عنوان امتحانی برای دست اندرکاران این سازمان یاد کرد. امتحانی که نتایج آن امسال و به دست نجفی اعلام شد.

به گفته نجفی و دیگر مدیران فعلی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ، این سازمان هم اکنون از سوء مدیریت های فراوان گذشته رنج می برد و بسیاری از ناکامی های فعلی عواملی در گذشته داشته اند که زمینه ساز تغییر و تحولات گسترده ای در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شده است، اما یک پست اداری که به عنوان کلیدی ترین پست در دولت فعلی به واسطه شعارهای انتخاباتی آن نام گرفته هنوز دست نخورده باقی مانده و در اختیار یکی از بازماندگان دولت دهم قرار داد که ذهن بسیاری از جمله ریاست سازمان را به خود مشغول کرد است.

منوچهر جهانیان که هم اکنون به عنوان معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی مشغول تدارک برنامه های جشن هفته گردشگری در سراسر کشور است هم اکنون مسئولیت سنگینی را برعهده خواهد داشت و به نوعی در آزمون نهایی نجفی برای ماندن یا رفتنش تلاش می کند تا با کسب نمره قبلی بدون تبصره و ماده به ماموریت خود در دولت یازدهم نیز ادامه دهد.

اما سئوال اصلی اینجاست که آیا یک فرد یا یک مقام مسئول می تواند به تنهایی در کارآمدی اداره ای نقش آفرین باشد یا اینکه سلسله ای از برنامه ها همراه با دیگر مدیران و معاونین نیز در این موضوع نقش آفرین هستند؟ سئوالی که هم اکنون پیش روی جهانیان قرار گرفته و برای یافتن پاسخ آن تقریبا دو هفته زمان لازم است.

اگرچه جهانیان و همرزمان سابقش که صندلی مدیریت خود را هم اکنون ترک کرده اند به عنوان ساکانداران اصلی کشتی میراث فرهنگی در به گل نشستن این کشتی نقش عمده ای داشتند اما به هر حال نمی توان از تاثیرات دیگر ارگان ها در این زمینه نیز چشم پوشی کرد ولی او هم اکنون روی صندلی مدیریتی خود تکیه زده و می تواند به عنوان نماینده ای از گروه قبلی بسیاری ازسئوال ها را پاسخ دهدتا هم ناجی خود باشد و هم از میراث همرزمانش دفاع کرده باشد.

به هر حال هفته گردشگری از راه رسید و نجفی ضمن تاکید بر لزوم توسعه و رونق گردشگری از همه مدیران و معاونانش خواست تا در این زمینه گام بردارند بنابراین بد نیست که پس از سپری شدن این هفته نجفی با اعلام نمرات کسب شده مدیرانش در این آزمون سرنوشت ساز آینده گردشگری کشورمان را برای فعالان و علاقمندان این صنعت ترسیم کند.

هرچند بسیاری متعقدند که پس از این آزمون انتصابی جدید و کلیدی در راه است اما باید منتظر ماند تا نتایج آزمون نجفی اعلام شود.

گردشگری پزشکی ایران بسیار پولساز خواهد شد

آندریاس لانی

رشد گردشگران نیازمند دریافت خدمات درمانی و گردشگری پزشکی از یک سو و از سوی دیگر در آمد حاصل از این صنعت باعث شده تا بسیاری از کشورها به فکر توسعه گردشگری پزشکی در منطقه خود با تبلیغات گسترده یا مهیا کردن زیر ساخت های آن مثل بیمارستان ها و مراکز درمانی یا اقامتی باشند. صنعت گردشگری پزشکی که در واقع حاصل در هم آمیختن دو حرفه گردشگری و پزشکی به عنوان صنایعی بسیار پولساز در جهان امروزی توانسته به سرعت نظر بسیاری را چه دولتی و چه خصوصی به خود معطوف کند، توانسته درآمد صنعت گردشگری برخی از کشورها مثل تایلند، ترکیه، مکزیک ، هندوستان یا سنگاپور را دگرگون کند.

اگر کمی به آمار منتشر شده درباره جابجایی مسافران درگوشه و کنار دهکده جهان برای دسترسی به خدمات مناسب و ارزان قیمت پزشکی توجه کنیم در می یابیم که سالانه تعداد زیادی گردشگر برای دسترسی به این خدمات بار سفر می بندند و راهی دیاری دیگر می شوند. کیفیت خدمات ، پوشش انواع بیمه ، قیمت مناسب در کنار خدمات مناسب اقامتی و گردشگری می تواند بهترین دلیل سفر گردشگران در این شاخه خاص به اقصی نقاط جهان باشد.

ایران هم با توجه به خوشنامی و توانمندی متخصصان و پزشکان خود و البته زیرساخت های موجود در کشور مدتی است که در این زمینه یعنی صنعت گردشگری پزشکی گام برداشته است و به عنوان اولین گام برگزاری سه سال کنفرانس گردشگری سلامت را در کارنامه خود ثبت کرده است. اگرچه برگزاری این کنفرانس ها به انتخاب استان خراسان رضوی و بیمارستان رضوی به عنوان پایلوت گردشگری پزشکی انجامیده است و مقدمات خوبی برای رشد گردشگری پزشکی ایران فراهم کرده اما خواندن نظر برخی از مسئولان و کارشناسان خارجی شرکت کننده در این کنفرانس خالی از لطف نیست و از آنجا که دریافت گواهی نامه های استاندارد جهانی در این رشته از گردشگری یکی از ملزومات اصلی است به همین دلیل چمدان مصاحبهای کوتاه با  آندریاس لانی قائم مقام شرکت کنترل کیفیت خدمات پزشکی از کشور آلمان داشت و از او درباره این کنفرانس و البته صنعت گردشگری پزشکی ایران پرسیدم.

· نظر شما درباره برگزاری اینگونه کنفرانسها در ایران چیست؟

آندریاس که برای دومین بار به این کنفرانس دعوت شده است درباره سومین کنفرانس گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی اینگونه گفت برگزاری این کنفرانس برای آینده گردشگری پزشکی ایران بسیار مفید است و به عقیده من سطح کیفی و البته علمی آن نسبت به دو دوره گذشته کاملا متفاوت شده است و در جایگاه قابل قبولی در سطح بین المللی قرار گرفته است.

· به غیر از مشهد به کدام شهر ایران سفر کرده اید؟

من برای دومین بار است که وارد خاک ایران می شود و هر دوبار برای شرکت در این کنفرانس وارد مشهد شدم اما به غیر از این شهر تهران را نیز دیده ام

· درباره کدام شهر ایران بیشتر مطالعه کرده اید؟

قبل از اولین سفرم به ایران مشغول مطالعه درباره جاذبه های گردشگری ایران و البته با توجه به تخصص خودم توانمندی های پزشکی ایران بودم که نام اصفهان را صدها بار دیدم بنابراین متوجه شدم که گل سرسبد ایران این شهر تاریخی است اما هنوز موفق به دیدن این شهر نشدم ، واقعا متاسفم که تا کنون فرصت بازدید این شهر را نداشتم چون تمام سفرهایم به ایران کاری بوده و فرصت کافی برای گشت و گذار نداشتم.

· نظر شما درباره صنعت گردشگری ایران چیست؟

به عقیده من ایران به عنوان یک کشور اسلامی برای گردشگران سراسر جهان بسیار جذاب است و با توجه به آثار باستانی ایران فکر می کنم این کشور توان جذب صدها هزار گردشگر را در سال خواهد داشت اما متاسفانه من هنوز نتوانستم آمار دقیقی از گردشگران ورودی به ایران به دست آورم بنابراین فکر می کنم صنعت جهانگردی در ایران هنوز نوپاست که باید به آن رسیدگی شود و بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

· نظر شما درباره مردم ایران چیست؟

مردم ایران به عنوان یکی از خونگرمترین مردمانی هستند که من تا کنون در سفرهایم دیدم اما نکته جالب برای من سطح بالای زبان انگلیسی مردم و بخصوص جوانان ایران است اگرچه من بیشتر در قشر تحصیل کرده ایران که درصد بالایی هستند حضور داشتم اما در کوچه و خیابان هم شاهد این موضوع بودم که اکثر مردم می توانند به راحتی منظور من را به عنوان فردی خارجی متوجه شوند و من را برای رسیدن به مقصودم راهنمایی می کنند. این نکته بسیار جالبی برای حضور گردشگران خارجی در کشور ایران است . به راستی من در ترکیه این مورد را ندیدم بلکه در این کشور صرفا تجار ترکیه با زبان انگلیسی آشنا هستند و مردم کوچه و خیابان کمتر به این زبان تسلط دارند. پس ایران مستعد میزبانی گردشگران خارجی بسیاری است.

· با توجه به تخصص شما علاقمندم نظر شما درباره آینده گردشگری پزشکی ایران را بدانم؟

اجازه بدهید صادقانه صحبت کنم به عقیده من ایران با توجه به سطح دانش علمی خود در این زمینه یک سرو گردن از همسایگان خود بخصوص در شمال شرقی بالاتر ایستاده است. پس این موضوع به معنی این است که دانش علمی پزشکان ایرانی بهترین پتانسیل برای موفقیت گردشگری پزشکی این کشور است. اما با توجه به تخصص من باید بگویم که گاهی اوقات متوجه سوء مدیریت در بخش های گردشگری و پزشکی ایران شدم اینگونه که این دو مجموعه نمی توانند همسو با هم حرکت کنند و باعث هدر رفتن منابع مالی زیادی می شود من عقیده دارم 3 بخش پزشکی و گردشگری و بازرگانی باید برای رشد صنعت گردشگری هر کشور دست به دست هم دهند تا بتوان آینده روشنی را در آن کشور و صنعت گردشگری پزشکی آن متصور شد این موضوع در ایران کمرنگ دیده می شود اگرچه راه طولانی است اما شدنی و بدون ریسک است و به قول معروف بازی برد برد خواهد بود البته ایران در شرایط بسیار مناسبی است و راه درستی را هم انتخاب کرده .

· همانطور که می دانید کشور امارات در جنوب ایران مدتی است که شهرک سلامتی خود را افتتاح کرده می توانید آن شهرک را با پروژه در دست احداث ایران مقایسه کنید؟

اگرچه ایران تازه قصد احداث این شهرک را دارد اما به نظر من 2 برتری غیر قابل انکار نسبت به دبی در ایران وجود دارد که باعث موفقیت آن حتی قبل از ساخته شدنش است. اولین امتیاز همانطور که قبلا گفتم ایران از نظر سطح علمی و تخصص پزشکانش بسیار بالاتر از کشورهای همسایه خود قرار گرفته است بطوری که همگی می دانیم اکثر پزشکان موفق جهان از ایران هستند بنابراین دبی که برای انجام کوچکترین عمل جراحی باید پزشکان خارجی را به کار گیرد همین موضوع باعث بالا رفتن هزینه بیمار و البته سود اندک مجموعه های دبی باشد و در برخی موارد عدم زمانبدنی دقیق باعث انتظار بیش از حد بیماران برای دریافت خدمات مناسب پزشکی خواهد شد بنابراین دبی توان رقابت در این مورد را با ایران نخواهد داشت اما دومین نکته که در واقع کلیدی ترین نکته برای موفقیت گردشگری پزشکی یک کشور است بحث نرسینگ یا مراقبت های پس از عمل جراحی است که به واقع پرستاران ایرانی کادری بسیار آموزش دیده و مجرب هستند و بسیاری از کشورها مثل دبی از نبود کادری مجرب در زمینه مراقبت های پس از عمل جراحی به راستی رنج می برند. پس به این دو دلیل ایران حتی قبل از شروع گوی رقابت را از دست دبی ربوده است و آینده درخشانی را دارد.

· عقیده شما درباره هزینه درمانی برای گردشگران پزشکی در ایران چیست؟

بطور کلی عاملی که باعث سفر کردن بیماران به دیگر نقاط جهان می شود پس از خدمات برتر درمانی هزینه های درمانی مناسب است پس به غیر از خدمات درمانی هزینه ها برای گردشگران سلامت بسیار مهم است و با توجه به شرایط کنونی ایران می تواند گفت در حال حاضر ایران جز یکی از ارزانترین کشورهای جهان برای گردشگران خارجی است چه گردشگر عمومی و چه پزشکی بنابراین اگر توجه کنیم در می یابیم که هزینه های درمانی در کشور ایران برای گردشگران خارجی چندین بار ارزانتر از دیگر نقاط جهان است پس می توان این امتیاز را در مجامع هدف و بازارهای خارجی گردشگری پزشکی ایران برجسته تر نشان داد تا توجه گردشگران به ایران جلب شود .

· توصیه شما برای گردشگری پزشکی ایران چیست؟

من با توجه به تخصص خودم 3 پیشنهاد به ایران برای موفقیت در این مرحله را دارم که عبارتند از

1. ایجاد هلدینگ های معتبر برای جذب گردشگران

2. ایجاد خطوط پروازی مستقیم به شهرهای مهم درمانی ایران از بازار هدف

3. سهولت دریافت ویزا برای گردشگران خارجی که برای دریافت خدمات درمانی قصد ورود به ایران را دارند

به عقیده من این سه عامل اگر به صورت کامل و دقیق مورد توجه قرار گیرد ایران می تواند میلیاردها دلار درآمد صنعت گردشگری پزشکی به دست آورد چون زیر ساخت های درمانی مناسبی مثل بیمارستان رضوی را در اختیار دارد.

· به عقیده شما هتل ها و شبکه حمل و نقل ایران آماده هماهنگی با رشد گردشگری پزشکی ایران هستند؟

من فرد مناسبی برای پاسخ به این سئوال نیستم اما به عنوان گردشگری که 2 بار وارد ایران شدم مشکل خاصی را متوجه نشدم ولی بدون تردید اگر بتوان خدمات اقامتی و حل و نقل مناسبی را برای گردشگران عمومی و پزشکی در ایران مهیا کرد موفقیت تضمینی خواهد بود.

· همانطور که می دانید مدتی پیش نرخ برابری دلار در کشور ایران با واحد پول ایران تغییر کرده آیا به نظر شما این فرصتی مناسب برای حضور گردشگران در کشور ایران خواهد بود؟

بدون تردید همانطور که قبلا گفتم هزینه های سفر و درمانی گردشگران یکی از دلایل مهم انتخاب مقصد آنهاست بنابراین در حال حاضر ایران فرصت طلایی را در اختیار دارد که باید به خوبی از آن بهره ببرد و خود را به عنوان مقصد بسیار مهمی در گردشگری پزشکی به جهان و کشورهای اطرافش معرفی نماید و پس از آن شروع به تثبیت موقعیت خود کند به عنوان مثال سال گذشته که من وارد ایران شدم برای اقامت هتل باید شبی 100 دلار هزینه می کردم که این رقم امسال تقریبا به نصف کاهش یافته بود بنباراین سفر به ایران برای من بسیار ارزانتر از گذشته شده است.

· با توجه به موضوع این کنفرانس به نظر شما کشورهای مسلمان بستر مناسبی برای سرمایه گذاری ایران هستند؟

پاسخ من کاملا مثبت است، آنهم به دو دلیل یکی شریعت اسلامی و دومی تعداد بسیار بالای گردشگران مسلمان در دهکده جهانی با توجه به حدود 60 کشور مسلمان در دنیا.

· در این زمینه کمی بیشتر توضیح دهید؟

به نظر من بسیاری از مسلمانان علاقمند هستند که توسط کادر درمانی مسلمان و در کشورهای اسلامی درمان شوند که ایران بهترین ها را در اختیار دارد و دلیل دوم اینکه هر روز شاهد گسترش تعداد گردشگران مسلمان در سراسر جهان هستیم بصورتی که بسیاری از کشورهای غیر مسلمان مثل تایلند و چین هم سعی می کنند شرایط حضور اینگونه گردشگران را در کشورشان فراهم کنند یعنی ساخت هتل، غذای حلال و صدها خدمات دیگر با توجه به آموزه های دینی مسلمانان خوب ایران همه را در اختیار دارد پس نیازی به سرمایه گذاری مضاعفی ندارد. بنابراین برای گسترش گردشگری اسلامی در ایران تمرکز روی کشورهای مسلمان بهترین گزینه برای شروع است.

· به عقیده شما موضوع قوانین اسلامی و حجاب برای گردشگران خارجی به عنوان مانع گسترش گردشگری ایران خواهد بود؟

پاسخ شما قطعا منفی است چون اولین قانون گردشگری یعنی احترام به قوانین مقصدشان است پس هرکس که ایران را مقصد سفرش انتخاب می کند با واقعیت کشور ایران و قوانین آن کاملا آشناست بنابراین هرگز از رعایت قوانین این کشور ناراحت نخواهد شد بلکه آن را جزئی از سفرش خواهد دید و با قوانین موجود خود را وفق خواهد داد. پس قوانین اسلامی ایران هزگر مانع از حضور خارجی ها نیست . به نظر من احترام باید دوطرفه باشد یعنی گردشگر به فرهنگ و دین میزبان احترام می گذارد و میزبان هم به مهمان احترام خواهد گذاشت پس مشکلی نیست.

· با شنیدن نام ایران اولین کلمه ای را که بخاطر می آورید چیست؟

آندریاس بدون فکر کردن گفت: تمدن، من با شنیدن نام ایران به یاد چند هزار سال تمدن این کشور می افتم البته با شنیدن نام ایران کلمه دوستی را هم به یاد می آورم چون مردم ایران واقعا خونگرم هستند .

· مهمترین مشکل شما هنگام سفرتان به ایران چه بوده است؟

عدم اتصال به سیستم بانکی جهان، به این معنی که من قادر به استفاده از کارتهای اعتباری خودم در این کشور نیستم این موضوع یعنی کابوس برای گردشگران قرن حاضر چون اکثر گردشگران خارجی مجبور هستند کل مبلغ مورد نیازشان را برای سفر به ایران همراه داشته باشند که علاوه بر خطرات جانبی کار بسیار مشکلی هم هست من این موضوع را به عنوان نقطه ضعف گردشگری ایران می دانم که باید راهکاری برای آن توسط دست اندرکاران گردشگری ایران اندیشیده شود.

· خوشمزه ترین غذای ایران برای شما کدام است؟

من طی دوبار سفر خودم به ایران غذاهای مختلفی را خورده ام که همگی بسیار لذید بوده اند اما از همه بهتر کباب کوبیده بوده که واقعا مزه آن برای من خیلی خوب بوده است. جوجه کباب هم از خوشمزه هاست ولی نمی توان از شیرینی های ایرانی به سادگی گذشت

· درپایان اگر سخنی با مردم ایران دارید بگویید.

از مردم ایران تشکر می کنم به دلیل مهمانوازی بسیار مناسبشان و به شما می گویم که خونگرمترین مردم کره زمین را در ایران دیدم که رفتار بسیار پسندیده ای با گردشگران دارند.

8/10/91