کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

غلامحسین دوانی، حسابدار رسمی، عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران

بورس تحت تاثیر هیجانات انتظاری بوده و عده‌ای به آن دامن می‌زنند

 

نویسنده: عماد عزتی

یکی از شاخصه‌های توسعه اقتصادی و البته رونق اقتصاد در کشورهای جهان، آمارها و شاخصه‌های بورسی آن منطقه است به صورتی که گروه عمده‌ای از فعالان اقتصادی و کارشناسان علوم اقتصادی بر این باورند که نهاده‌های بورسی بیانگر واقعیت دودوتای اقتصاد یک کشور است و همه می‌توانند با نگرش به روند نوسانات تابلوی آن بورس به واقعیت سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های مربوطه پی ببرند.

 این در حالی است که تقریبا از آغاز سال جدید شاخصه‌های بورسی ایران حال و روز خوشی را به خود ندیده و گاهی حتی این نگرانی باعث بروز برخی تجمع‌ها در مقابل ساختمان این معروف پایتخت بوده، چون بسیاری از فعالان حاضر در تالار شیشه‌ای از آینده این بازار نگران هستند، چون نبود شفافیت را عامل اصلی این معضل عنوان می‌کنند.

غلامحسین دوانی، عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران در این مورد به قانون می‌گوید: به طور کلی کاهش شاخص بورس به عوامل متعددی مربوط است، البته نباید فراموش کنیم هم‌اکنون فصل برگزاری مجامع شرکت‌هاست و همین موضوع می‌تواند در این زمینه یعنی افت شاخص‌ها موثر باشد.

دوانی در ادامه می‌افزاید: بنابراین طبیعی است که آن دسته از شرکت‌ها که نتوانسته‌اند سود وعده داده شده خود را تامین کنند، با کاهش قیمت و در نهایت افت شاخص را به ارمغان خواهد داشت، اما نباید فراموش کنیم یکسری مشکلات ساختاری در بازار سرمایه وجود دارد که نباید بدون توجه به آنها اظهارنظر کرد.

چون این عوامل از حوزه بازار سرمایه خارج است، اما اثرات آنها در بازار سرمایه کاملا مشهود است که این مشکلات مربوط به خود اقتصاد کشورمان است که تاثیرات قابل تاملی بر بازار سرمایه خواهد داشت؛ به عنوان مثال بازار کنونی تحت تاثیر هیجانات انتظاری است که یک عده به آن دامن می‌زنند و از آن به نفع مقاصد خود بهره می‌برند.

این حسابدار خبره در ادامه با اشاره به لغو تحریم‌ها و اثرات آن در اقتصاد ایران می‌افزاید: همه می‌دانیم در صورت لغو تحریم‌ها هیچ اتفاق خاصی در اقتصاد ایران نخواهد افتاد، چون تحریم یکی از عوامل مشکل‌ساز در اقتصاد ایران است و ده‌ها عامل دیگر هم دخیل بوده که باید برطرف شوند تا اقتصاد پویا و رو به رشد را تجربه کنیم.

 این در حالی است که با توجه به اخبار مربوط به لغو تحریم‌ها می‌دانیم از فردای توافق حداقل سه سال نیاز داریم تا تمام موانع تحریم‌ها برطرف شود، البته یک مشکل اصلی هم در انتظارات مردم درباره آزاد شدن پول‌های ایرانی است، چون اگر واقعیت امر را بخواهیم پولی درکار نیست.

مبالغ بلوکه شده ایران قبل هزینه‌شده‌اند

دوانی درباره ورود پول‌های بلوکه شده نیز می‌گوید: این تصور اشتباه است که بگویم پول‌های بلوکه شده پس از تحریم‌ وارد اقتصاد ایران می‌شوند و رونق به همراه خواهد داشت، چون این مبالغ قبلا برای هزینه‌ شدنشان برنامه‌ریزی شده و هزینه شده‌اند، به این صورت که وقتی آن ارزها وارد ایران شوند، مسئولان پیش از این به ریال تبدیلشان کرده‌اند و برای امورات جاری کشور آنهارا هزینه کرده‌اند، بنابراین به این مبالغ ارزی نمی‌توان منابع جدید و موثر گفت چون این مبالغ یک بار قبلا در درآمد کشورمان منظور شده است و نمی‌توان دوباره آنها را به عنوان درآمد مدنظر داشته باشیم، پس نتیجه این‌که پول‌ها بلوکه شده تاثیر آنچنان ندارند.

وی با تاکید بر هیجانی بودن بازار و تاثیرات روانی بازار می‌افزاید: با جمع تمام موارد درخواهیم یافت مشکلات از نظر روانی کاهش خواهد داشت، ولی هرگز به طور کامل برطرف نخواهد شد. این در حالی است که به طور کلی بازار سرمایه‌ ایران اکنون جایگاه خیلی عمده‌ای در اقتصاد کشور ندارد، آن هم به این دلیل که عمده شرکت‌های حاضر در آن از سوی دولت اداره می‌شوند و اکثر سهامداران عمده کشورمان دولتی هستند، به صورتی که شاخص‌ها زیاد برای آنها مهم نیست، چون گاهی اوقات با استفاده از روشهایی غیر اصولی سود نشان می‌دهند و پاداشی هم دریافت می‌کنند، اما در نهایت شاهد زیان‌دهی شرکت‌ها و کاهش شاخص‌های تابلو می‌شویم بنابراین واقعا عملکرد برای این دسته از مدیران دولتی مهم نیست.

 

نرخ سود؛ تاثیری در شاخص‌ها ندارد

این حسابدار خبره درباره تاثیر کاهش دستوری نرخ سود بانکی در افت شاخص‌ها نیز می‌گوید: در این زمینه هم واقعا هیچ تجزیه و تحلیل دقیق و علمی صورت نگرفته و به یقین می‌توان گفت همان گروهی که با استفاده از جو روانی بازار، سعی در کنترل آن به نفع خود دارند، برای آن برنامه‌ریزی کرده‌اند. این افراد در رسانه‌ها قبلا گفته‌اند اگر سود بانکی پایین بیاید رویدادهای مهمی در اقتصاد به وجود خواهد آمد، اما اولین سوال از آنها این است که مگر مهم‌ترین و تاثیرگذارترین شرکت‌ها در بورس ایران همین بانک‌ها نیستند؟ مگر غیر از این نیست که کاهش دستوری نرخ سود زیان آنها را به همراه دارد؟ پس چطور می‌توان انتظار داشت که کاهش نرخ سود در شاخص‌ها تاثیر مثبت داشته باشد؟

این درحالی است که حتی اگر از این موضوع یعنی کاهش دستوری نرخ سود و زیان بانک‌ها نیز بگذریم و آن را در بورس بدون تاثیر بدانیم؛ برهیچ کس پوشیده نیست که بانک‌ها با همان سودهای  نیز در حال زیان بودند که تاثیر خود را درشاخص‌ها گذاشته است.

این حسابدار خبره کشورمان می‌گوید: بطور کلی و به عقیده من این افراد فراموش کرده‌اند یکی از عوامل شاخص‌زا در بورس که خیلی‌ها روی آن حساب کرده‌اند، همان بانک‌ها بوده که اکنون زیانشان در هر دو صورت نیز مشکل‌ساز خواهد بود.

وی این نوع اظهارنظر را شمشیر دولبه‌ای تشبیه می‌کند و می‌گوید: برخی می‌گویند اگر سود پایین بیاید، تولید افزایش خواهد داشت، اما هیج فردی به سوی دیگر این موضوع توجه نکرده که در میان این عوامل تکلیف سود و زیان خود بانک‌ها چه خواهند شد؟ آنهم درست زمانی که برخی افراد روی همین بانک‌ها برای کنترل شاخص‌ها حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند. این درحالی است که  به اعتقاد من نظام بانکداری ایران حتی با سود 25 درصد هم در حال زیاد دادن است، چون عملیات بانکی ایران به این روش بانکداری نیست و اگر سودی هم حاصل شده از درآمدهای غیرعملیاتی و فعالیت‌های جانبی مثل بنگاه‌داری بوده وگرنه از خود بانکداری هیچ سودی نبرده‌ایم که امید کنترل شاخص را داشته باشیم.

نبود ارتباط بورس ایران با خارج از مرزها تاکنون به نفع ما بوده

این عضو انجمن حسابداران خبره ایران به نبود ارتباطات بورسی میان بورس ایران و خارج نیست باید بگویم هیچ تأثیری در شاخص‌ها ندارد بلکه حتی به نوعی می‌توان آن را نعمتی برای بورس ایران عنوان کرد. به این دلیل که در بحران سال 2008 که همه بورس‌ها به سمت منفی شدن حرکت کردند، بورس ایران در حال سوددهی بود و به عکس دیگران حرکت می‌کرد.

وی می‌افزاید: به طور کلی وزن بورس ایران با تمام اما و اگرهایش یکصد میلیارد دلار است که این رقم اصلا قابل مقایسه با دیگر بورس‌های مطرح نیست و نباید ارتباط آنها را در این زمینه تأثیرگذار دانست.

غلامحسین دوانی برای جلوگیری از ادامه این روند بورس می‌گوید: واقعیت امر این است که این روند نگران‌کننده در بورس تقریبا چهار سال پیش کلید خورد که از همان زمان کارشناسان و اقتصاددانان در این زمینه هشدار دادند ولی به نقطه نظرات کارشناسانه آنها توجه نشد بلکه مسئولان سعی کردند با استفاده از هر روش ممکن حتی ظاهری شاخص‌ها را به سمت مثبت شدن هدایت کردند که حال امروز بورس ایران هزینه همان سیاست‌های اشتباه است به این صورت که اگر همین امروز و کاهش نمادها به شاخص بورس و شاخص‌های کلان اقتصادی بنگریم، درخواهیم یافت باز هم همخوانی در این میان نیست و شاخص‌ها ظاهرا بالاتر هستند.

مسئولان قبلی باید پاسخگو باشند

وی می‌افزاید: بورس در سال 90 و 91 یک شاخص حدود 38 هزار واحد داشت که رسیده به 90 هزار واحد در حالی که اقتصاد ایران رشدی معادل منفی 8/5 را تجربه کرده یعنی رکود داشته پس سوال اینجاست که چطور بورس رشدی این چنین را به خود دیده است؟ بنابراین کسانی که بدون توجه به این دو شاخص جلوی افزایش بورس را نگرفته، اکنون مسئول هستند و باید پاسخ دهند و رویدادهای اخیر هیچ ربطی به مسئولان فعلی بورس ندارد چون سیاست‌های گذشته حال حاضر را رقم زده است.

این حسابدار خبره درباره حقوق سهامداران و زیان‌های آنها نیز می‌گوید: به عقیده من، این که برخی رسانه‌ها می‌گویند زندگی برخی سهامداران بر باد رفته اشتباه است، چون سهامداران خصوصی و معمولی در بازار سرمایه ایران بسیار جزء و محدود هستند و یکی از نشانه‌های ورود افراد به بازار سرمایه، قدرت ریسک‌پذیری آنهاست. بنابراین اگر واقعا کسی قدرت ریسک‌پذیری ندارد بهتر است اصلا به سراغ بازار سرمایه نرود و مبلغ موردنظرش را در بانک ذخیره کند.

این در حالی است که سهامداران فعلی بازار سرمایه ایران عمدتا همان دولتی‌ها هستند و آنها هم از سود زیان کرده‌اند نه از اصل سرمایه؛ پس این نوع اظهارنظر اشتباه است که زندگی بسیاری تحت‌تاثیر قرار گرفته است چون افرادی که به صورت معمول وارد تالار بورس شده‌اند بدون تردید از ریسک‌بالای بازار سرمایه کاملا آگاه بوده و با دیدباز معامله کرده‌اند هرچند درهیچ قانونی در تجارت نیامده که هرکس وارد بورس شده باید با سودهای غیر قابل تصور خارج شود. این روند یعنی ریسک سرمایه‌گذاری در بورس، چون به‌طور کلی ریسک بورس در دنیا صددرصد است بنابراین اشخاصی که وارد معامله می‌شوند این افت و خیزها را دانسته قبول می‌کنند. اما درباره شفافیت بورس ایران باید کمی تعامل کرد چون بورس ایران نسبت به دیگران آسیب‌پذیرتر است هر چند این موارد همه جای دنیا وجود دارد.

وی در ادامه به کسانی که قصد ورود به بورس را دارند توصیه می‌کند: اگر قصد فروش اموال و زندگی خود را برای ورود به بورس دارند هرگز این کار را انجام ندهند از سوی دیگر داستان‌های چگونه یک شبه میلیاردر شویم را نیز فراموش کنند چون این فقط یک رویاست و واقعیت بورس چیز دیگری است.

مسئولان بورس متولی اقتصاد ایران نیستند

دوانی درباره مقررات و ساختار بورس ایران می‌گوید: مجموع قوانین و ساخت و ساختار بورس ایران تقریبا همان چیزی است که در دیگر نقاط جهان وجود دارد ضمن این‌که قبلا نیز اشاره شد بورس ایران اصلا قابل مقایسه با دیگر بورس‌های بزرگ جهان نیست و نمی‌توان زیاد از آن انتظار داشت.

مگر بورس نتیجه عملکرد شرکت‌ها نیست پس حالا که اقتصاد ایران در رکود کنونی است باید این‌گونه در نظر بگیریم که شرکت‌ها همگی دچار مشکل هستند و نباید انتظار معجزه در بورس داشته باشیم.

بنابراین نمی‌توان مسئولان بورس را متولی اقتصاد ایران دانست بلکه برعکس مسئولان اقتصادی ایران متولی بورس ایران هستند چون بورس آیینه اقتصاد یک کشور است بنابراین وقتی بورس حال مساعدی ندارد یعنی اقتصاد از بیماری مهلکی رنج می‌برد و در صورت بی‌توجهی محکوم به فناست، اما گروهی سعی دارند بورس را بهشتی جدا از اقتصاد ایران معرفی کنند حال آن‌که اصلا این‌گونه نیست.

دوانی به آمار بالای انباشت کالا در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی اشاره می‌کند و می‌افزاید: براساس گزارش‌ها هم‌اکنون نزدیک به 65 درصد موجودی استوک در انبارهای کارخانجات باقی‌مانده که این خبر و آمار بیانگر واقعیتی تلخ در اقتصاد ایران است چون از یک‌سو بیانگر ناتوانی در صادرات است و از سوی دیگر خبر از ناتوانی خرید مردم می‌دهد که هر دو یعنی پایان راه تولید. حال آن‌که فراموش نباید کرد که هیچ اقتصادی تمام تولیدات خود را صادر نمی‌کند بلکه ابتدا نیازهای داخل را تامین می‌کند و سرریز آن را به خارج و بازارهای صادراتی هدایت می‌کند بنابراین نتیجه این‌که کاهش توان خرید مردم تاثیر مستقیم در اقتصاد ایران گذاشته و نتیجه این است که می‌بینیم.

اتفاقات بورس ایران کمی عجیب است

این حساب‌دار خبره کشورمان درباره رانت‌های بورسی می‌گوید: در تمام بورس‌های جهان رانت اطلاعاتی و عدم شفافیت وجود دارد و غیرقابل انکار است درحالی که بورس ایران یک اتفاق عجیب و غریب می‌افتد که مثلا دو روز قبل از مجمع نهادهای EPS به 20 درصد تبدیل می‌شود حالا یا منفی یا مثبت این‌طور واقع است یا این‌که یک سهمی با رقم 70 ریال بسته می‌شود، اما چند ماه بعد با رقم 1200 ریال فروخته می‌شود که این موارد نگران‌کننده است که این موضوع بحث شفافیت نیست بلکه باید به موضوع دیگری توجه داشته باشیم. چون باید دریابیم در این فاصله چه کسی خرید کرده و چه کسی فروخته است. پس این موضوع شفافیت، بازیچه‌ای در اختیار برخی است که اصل موضوع یا همان اما و اگرها پوشانده شود. این در حالی است که در بورس ایران رویدادهایی صورت گرفته که ناظر به شفافیت نیست، بلکه بیانگر احتمال فساد و تقلب بوده است که باید رسیدگی شود. اما فراموش نکنید بورس ایران مجموعا دولتی است که اصلا علاقه‌ای به پاسخگویی ندارند و اصلا نگران نیستند که چه اتفاقی افتاده است. بنابراین دستکاری شاخص EPS برای آنها هیچ بازتابی نداشته و تبعاتی ندارد چون مدیریت دولتی است و کسی پاسخگو نیست.